سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط reyhaneh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تاریخچه آجر

بازديد: 191

تاریخچه آجر




 


آجر از قدیمی ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی از باستان شناسان به ده هزار سال پیش می رسد.در ایران بقایای کوره های سفال پزی و آجر پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از میلاد می رسد پیدا شده است. همچنین نشانه هایی از تولید و مصرف آجر در هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آجر در آن کشور است وازه آجر بابلی و نام خشت هایی بوده که بر روی آنها منشورها  قوانین و نظایر آنها را می نوشتند گمان می رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره ها و کف اجاق ها به پختن آجر پی  برده اند . 
کوره های آجر پزی ابتدایی بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده که در آن لایه های هیزم و خشت متناوبا روی هم چیده می شده است.
فن استفاده از آجر ازآسیای غربی به سوی غرب مصر و سپس به روم و به سمت شرق هندوستان و چین رفته است در سده چهارم اروپایی ها شروع به استفاده از آجر کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد از سده 12 میلادی بوده که ابتدا از ایتالیا شروع شد.
در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها هنوز پا بر جا هستند.
نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم
آرامگاه شاه اسماعیل سامانی در گنبد کاووس و مسجد اصفهان را که با آجر ساخته اند همچنینی پلها و سد های قدیمی مانند پل دختر  سد کبار در قم از جمله بناهای قدیمی می باشند.
انواع آجر در ایران قدیم
در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجر پزی و مصرف آجر معمول شده است اندازه آجر ایلامی   حدود 10×38×38 سانیتی متر بوده پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند آتشکده ها به کار رفته است اندازه  آجر این دوره جدود 44×44×7تا 8 بوده است و بعد های آن 20×20×3 تا4 سانتی متر کاهش یافت .
در فرش کردن کف ساختمان از آجر بزرگتری به نام ختائی به ابعاد 5×25×25 سانتی متر و یا بزرگتر از آن به نام نظامی در ابعاد 40×4×5 سانتی متر استفاده می شده است از انواع دیگر آجر در گذشته آجر قزاقی می باشد که پیش از جنگ جهانی اول روسها آن را تولید می کردند که ابعاد آن 5×10×20 بوده است آشنایی با آجر و مواد اولیه آن آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید خاک آجر مخلوطی است از خاک رس ماسه فلدسپات سنگ آهک سولفات ها سولفورها فسفات ها کانی های آهن منگنز منیزیم سدیم پتاسیم مواد آلی و...
مراحل ساخت آجر عبارتند از :
کندن و ستخراج مواد خام
آماده سازی مواد اولیه
قالب گیری

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 10:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ایوان مدائن(طاق کسری)

بازديد: 165

ایوان مدائن(طاق کسری)




 


 

 آرزو بهارتانیا

 

ساسانیان خودراازاعقاب پارسی هامی دانستندوهمواره به عظمت واعتلای ایران وقدرت واعتبارحکومت خود توجه داشتند.هرچند که به علت جنگهای متوالی که با رومیان همسایه غربی ایران داشتندقادر به احداث ساختمانها و کاخهای بزرگ مانند پارس ها نشدند، ولیکن سعی کردند که بناهای باارزش رابااستفاده از مصالح ساختمانی اطراف هرکاخ به وجود آورند که خوشبختانه بسیاری ازاین آثار درایران کنونی باقیمانده است، اماتعدادی از آنها درکشورهای اطراف قرار گرفته اند.

 

ازآنجا که دین رسمی کشور درزمان ساسانیان دین زرتشتی بوده لذا برای آتش احترام خاصی قائل بودندوآن رامقدس می شمردند وبرای نگهداری ونگهبانی ازآتش پرستشگاه یاجایگاه های مخصوص می ساختند، آتش مقدس دراین پرستشگاه ها طبق سنت‌هاي مذهبی ساسانیان توسط کاهنان وپنهان از پرستش کنندگان عام حفاظت می شد که از آن آتش های دیگری می افروختند و خارج از پرستشگاه درون چهارطاقی های(1) باز درمعرض دید و پرستش عموم قرار می دادند.

 

اما به غیر ازآتشکده های بسیاری که درآن زمان ساخته شده، چندین کاخ نیز به دست معماران ساسانیبه وجود آمده اند، که از آن ميان می توانیم ازکاخ بستان، کاخ قلعه دختر، کاخ نیشاپور ،کاخ خسرو ونیزکاخ سروستان نام ببریم.

 

هنرمندان دورهٔ ساسانی شیوهٔ کارهنری زمان اشکانیان ومانوی راهمچنان پیش گرفتند.به دنبالهٔ جنگ اشکانیان با بیگانگان ، ساسانیان هم حدوداً 300 سال در جدال بودند.پیروزی های پی درپی،تحرکی پویابه وجود آورده بود.رابطه ی تجاری با همسایگان ٬ وضع صنایع و هنر رابرای دادوستد ودیدهنری وسعت بخشید.به این ترتیب٬ هنر دورهٔ ساسانی نسبت به گذشته تمایز ویژه ای پیدا کرد.

 

ایوان مدائن یاطاق کسری یا تیسفون واقع در شهر مدائن در کشور عراق از بناهای مهم شیوۀ پارتی است.متأ سفانه این بنا تاکنون مرمت جدی نشده است.

 

مهمترین قسمت این کاخ٬ مدخل اصلی آن است که به شکل ایوانی عریض ومرتفع ٬ روبه خارج ساخته شده بود وتالار مستطیل شکلی در پشت آن قرار داشته است.طاق بزرگ هلالی قسمت مرکزی رامی پوشاند. در طرفین بخش مرکزی که محور اصلی بنا راتشکیل می داد٬ راهروها٬ اتاقها وتالارها باپوشش گنبدی وگهواره ای قرار داشتند.

 

نور تالار اصلی به وسیله یکصدوپنجاه دریچه تأمین می شده است.طاق بزرگ ایوان مدائن برروی دیواره های سرتاسری وبدون ستون بنا شده بود.قسمت جلویی هلالی بزرگ وبخشی ازنمای اصلی کاخ هنوز  پابرجا است.

 

نمای بدون روزنه کاخ تیسفون به چهار طبقه تقسیم شده وبه وسیلۀ طاقی ها ونیم ستونهایی دراطراف آنهاتزيین شده بود.درترکیب نمای خارجی کاخ،تاثیر معماری آشور به چشم می خورد.

 

خصوصیات زیادی دراین بنا مشاهده می شود.اما درویژگی معماری ایران در آن به خوبی آشکار است،یکی استفاده از تناسبات طلایی ایرانی(2) است که از آن مستطیلی به اندازۀ 24 گز در40گز به دست آمده(60/42*30/25متر)ودروسط آن طاقی ساخته شده است.

 

دیگری هم استفاده از مصالح معمولی یا مصالح خشتی است ونه سنگ تراش ٬ پیشرفتگی ها وبقیه نکات همه و همه به صورت محاسبه هاي دقیق بوده است. محاسبه هاي فنی دقیقی که قبل ازکارساختمانی انجام می شده درساخت این بنا به خوبی مشاهده می شود.

 

نقاشی ها وحجاری های بسیاری نیز به چشم می خورند واین خود نشان می دهد که هنر نقاشی دراین زمان بیش از زمان اشکانی استقبال می شده است .زیرا آنچه ازگزارشها برمی آید (قالی رنگارنگ الوان مداين)وپارچه‌ها وبسیاری از لباسهای پادشاهان این دوره نشان از کوشش فراوان برای پیشرفت دارد.

 

(بوحتری)که یکی از سرایندگان عرب درقرن سوم هجری است، هنگامی که ازشام به بغداد می آمده٬ایوان کسری رادیده ودربارۀ تزئینات ونمای داخلی آن نوشته است:« این کاخ،شما رااز نمونه های شگفت آور مردمی آگاه می کند که زبان هرگز از ذکر عجایب آن نمی تواند خاموش بماند.اگر نقاشی جنگ انطاکیه را نگاه کنیم ٬ اندام به لرزه می افتد،زیرا مرگ ازآن می بارد.»

 

(انوشیروان درزیر پرچمی صف آرایی می کندولباسش به رنگ سبز مایل به زرد است ودرجلوی اومردانی ،یکی نیزه به دست ودیگری سپر وزوبین به کف،می جنگد.این نقش ونگارها و چهره ها آدمی رابه شک وامی دارند که آیا اینان زندگان لالند یاکه نقشند؟!)

 

نکتۀ دیگری که باید به آن توجه داشت تأثیر طرز نقاشی وحجاری ودیکر هنرهای ایرانیان این دوره بر مردم هم جوار است که شواهد،فراوانی آن را تأئید می کند.

 

(1)چهار طاقی:بنایی بودند که برای نگهداری وروشن نگهداشتن آتش ساخته می شدند ونقشه های‌چهارگوش داشتند که سقف گنبدی شکلی روی آنها قرار می گرفته است وچهار طرف آن دیوارهایی دارد که دروسط هردیوار درگاهی قوشی شکل تعبیه شده است .

 

(2) منظور از تناسب هاي طلایی، اعطای تناسب هاي مشابه و از یک خانواده به اجزای یک طرح معماری

 

است، تا از نظر چشمي بتواند به چندگانگی اجزا درآن طرح وحدت بخشد وزیبایی وتناسب هاي بیشتری را به بنا بدهد.

 

 

 

منابع و مأ خذ:

 

1-     مختصر تاریخ هنر ایران وجهان، تألیف استاد جلیل ضیاء پور به کوشش محمد حسن اثباتی، چاپ اول سال 1377.

 

2-     تاریخ معماری قبل ازاسلام ، دفتر تألیف وبرنامه ریزی درسی آموزش متوسطه، چاپ سال 1378.

 

 

 

 

 


 




منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 10:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

کهن ترین آثار سفالی (قبل از تاریخ)

بازديد: 121

کهن ترین آثار سفالی (قبل از تاریخ)




 


 

کهن ترین آثار سفالی (قبل از تاریخ)

 

دكتر سيد محمود مير اسكندري

 

کهن ترین اشیاء سفالی بدست آمده در کاوش های باستان شناسی ایران ، آثار مکشوفه از گنج دره تپه در استان کرمانشاه است که تاریخ آن به هزاره هشتم قبل از میلاد می رسد. در مرحله دوم پیشرفت سفالسازی ، مناطق گوناگون و مراکز متعددی به وجود آمدند ، مهمترین این مراکز عبارتند از چشمه علی نزدیک تهران ، زاغه در دشت قزوین و تپه سیلک در کاشان می باشند که سفالهای مکشوفه از نقاط مذکور ، اختلاف زیادی با سفالهای قدیمی تر دارند. سفال این مراکز بسیار خشن و دارای مغز نرم است که موادی مانند کاه خرد شده و سبزیجات ریز برای چسبندگی به مخلوط اولیه یعنی آب و خاک افزوده اند. چرخ سفالگری هنوز مورد استفاده قرار نگرفته و حرارت کوره ها  هنوز قابل کنترل نبوده است. در نتیجه کوره به آن درجه حرارت نمی رسیده تا سفال کاملاً سخت و یکرنگ شود. گاهی مغز سفال به علت کمی درجه حرارت خاکستری متمایل به سیاه باقی مانده است. شکل ظروف عموماً ساده با کف گود و بدنه کروی است که به صورت کاسه ساخته شده اند. نقوش تزئین روی سفال نیز با رنگی قرمز ترسیم شده و نقوش غالباً هندسی هستند. ساخت این نوع ظرف عموماً به هزاره 5 و 6 قبل از میلاد می رسد. مرحله بعد ، سفالگری تکامل بیشتری پیدا می کند و گرچه می رساند که هنوز چرخ سفالگری به کار نگرفته بودند ولی ظروف سفالین با ظرافت و دقت بیشتری ساخته شده و در کوره ها حرارت کاملتری دیده اند. نقوش روی سفال نیز تغییر پیدا کرده اند و علاوه بر نقوش هندسی از نقوش حیوانات نباتات به صورت بسیار سمبلیک و مسبک استفاده شده است. یکی از مراکز مهم و عمده ای که این نوع سفال از آن بدست آمده تپه سیلک نزدیک کاشان را می توان نام برد ماده ای که برای چسبندگی خمیره سفال به مخلوط خاک و آب اضافه می نمودند ، شن نرم و پودر شن بوده که علاوه بر ظرافت و سختی سفال، قابلیت کشش انعطاف خمیر را زیاد می کرده و سفالگران را قادر می ساخته تا ظروفی با درجه حرارت بسیار ظریف و نازک بسازند.

 

 همچنین در این دوره در فرم و شکل نیز تکاملی حاصل شده و ساخت ظروف با کف مقعر و بدنه محدب رایج گردیده است. در هزاره چهارم قبل از میلاد با اختراع چرخ سفالگری و استفاده از آن در شکل بخشیدن به ظروف سفالین تحولی جدید در صنعت سفالگری آغاز می گردد. با استفاده از چرخ سفالگری علاوه بر آنکه شکل ها متنوع تر و جدار ظروف یکنواخت تر، شده تولید آن افزایش یافته است

 

. تزئینات روی ظروف نیز تنوع بیشتری پیدا کرده و ظروف سفالین با تزئین جدیدتر عرضه گردیده است. حدود هزاره دوم پیش از میلاد، آثاری از دیگر نقاط باستاني ایران بدست آمده که نمایانگر ویژگیهای هنر سفالسازی این سرزمین است. ظروف ساخته شده این دوره عموماً شامل سبو و کوزه های ساده و فاقد تزئین به رنگ های خاکستری و دودی براق، قرمز، نخودی و آجری است. ساختن ظروف سفالین به شکل مجسمه انسان و حیوانات در این دوره رایج گردیده است. سفالسازی در دوره های مختلفی رایج بوده که عبارتند از : دوره مادها – دوره هخامنشی ، دوره اشکانی ، دوره ساسانی ، دوره اسلامی که شامل ، سفال اوايل اسلام ، سفال قرون وسطی، سفال قرون متاخر. (دوره آل بویه و سامانی) 2 (سلجوقی ، ایلخانی ، خوارزمشاهی) 3 (صفوی ، قرن حاضر).

 

سیلک

 

یکی از قدیمی ترین محلهای سکونت بشری که در دشت شناخته شده  تپه سیلک در 9 کیلومتری جنوب کاشان می باشد. زیرا علائم سکونت انسان در این نواحی یافت شده است. در نتیجه کاوشهایی که از طرف هیئت اعزامی موزه « لوور» در تپه نام برده به عمل آمده ، مقدار زیادی ظروف سفالین از قبیل قوریهای لوله دار، کاسه های کوچک و بزرگ و همچنین جامهای شراب پایه دار کشف گردیده است این ظروف علاوه بر اینکه مبین تمدن بسیار قدیمی هستند از نظر شکل و نقش نیز شایان توجه می باشند.

 

در ظروف سیلک نقاشی بسیار و مفصل است به این معنی که هنرمند از خلاء پرهیز می نماید. علاوه بر نقوش هندسی  طرح خورشید و تصویر انسان نیز روی این ظروف شایان توجه است. بز کوهی از جمله طرحهائی است که روی ظرف سیلک زیاد دیده شده ولی بزودی اسب جای آن را گرفته است. خورشید و اسب دو مظهری که همه اقوام هند و اروپایی آنها را به یکدیگر مرتبط ساخته اند،

 

 به تدریج مقام ارجمندی در هنر بدست آورده اند. نقوشی را که بر روی این ظروف رسم نموده اند از نظر تنوع به شرح زیر است:

 

1- خط ساده : آنهایی که فقط با خطوط ساده به طور افقی و یا عمودی آرایش یافته اند گاه بعضی از این خطوط کمی موج دارند و احتمالاً سازنده خواسته حرکت آب را مجسم سازد عده ای معتقدند که اینطور تزئین تقلیدی است که از طرز سبد سازی آن دوران. (3300 ق. م)

 

2- خط شکسته: روی پاره ای دیگر از ظروف مکشوفه از تپه سیلک خطوط به طور شکسته نقش گشته و با این ترتیب از حالت سادگی خارج شده اند. گاه دو خط موازی شکسته به وسیله خطوط عمودی به طور هاشور به یکدیگر متصل می شوند. (3200 ق.م)

 

3 - خطوط متقاطع: گروه دیگر این ظروف به این طرز آرایش یافته اند که چند خط روی یک خط به طور متقاطع رسم گردیده است. این طور به نظر می رسد که طراح از شکل خیمه ای که در آن زندگی می کرده ، الهام گرفته است. (100 ق.م)

 

4 - اشکال هندسی: هنرمندان با تجربه ای که بدست آورده بودند با درهم آمیختن خطوط توانسته اند اشکال هندسی بسیار زیبایی چون مربع و لوزی بر روی ظروف نقش نمایند. داخل این اشکال نیز با اشکال کوچکتری پر شده اند. گاه هنرمند با مهارت نقش خورشیدی را روی یک قوری سفالی ترسیم نموده است . تاریخ ساخت این ظروف در حدود 3500 قبل از میلاد است

 

5 - ترکیب خط و نقش پرنده: هنرمند برای اینکه جلوه بیشتری به نقوش دهد گاه از وجود پرندگانی که در اطراف خود می دیده به عنوان یک طرح تزئینی استفاده نموده است و بر روی بعضی ظروف نقش پرنده و خط با هم دیده می شود، سازنده با طرز جالب توانسته پرندگان را کنار خطوط افقی یا عمودی نقش نماید.

 

6 - ترکیب خط و نقش گیاه : يكي از انواع دیگر نقوشی که بر روی ظروف مشاهده می گردد و نقش گیاه است که آن را به طرز زیبایی با خطوط ترکیب نموده اند. طراح فقط با یک نقش یک گیاه به طرز ابتدایی تنوعی در طرح های خود به وجود آورده است. (3500 ق.م)

 

7 - حیوان : بر روی تعداد بیشماری از ظروف نقش حیوانات چون اسب – انواع بز و مار نیز مشاهده می گردد

 

دوره های سیلک

 

1 - سیلک اول (حدود سال 4200 ق.م)

 

تزئینات در این دوره به صورت سیاه مات می باشد و در اواخر به قهوه ای نزدیک به سیاه متمایل می شود. این تزئینات ابتدا به صورت نوار پهن افقی هاشوردار مثلث های هاشوردار و یا خطوط راست دندانه دار می باشند.

 

سپس خطوط موج دار که با فاصله دوبدو یا چهار قرار گرفته اند، دیده می شود. در جهت عمودی این خطوط از زیر مثلثهای هاشورزده ای که دور دهانه ظرف قرار گرفته شروع می شوند. تکه های سفال شکسته که دارای لکه های سیاه دایره و یا خطوط جناقی هستند، متعلق به همین دوره است

 

از دوره اول تا سوم به تدریج رنگ سفال ها روشن تر می شود و اغلب نقش ها هر دو طرف ظرف را می پوشانند و نوار مثلث هایی که روی همدیگر قرار گرفته اند زیاد دیده می شود.

 

در این جاست که تزئین « نردبانی» پدیدار می شود و تا آخر این دوره باقی می ماند. این تزئینات از داخل ظرف را از خطوط موازی ، دوتایی ، سه تایی ، چهارتایی تشکیل شده اند که توسط خطوط عمودی نازک  با کمی پهن جناقی و یا دایره های سیاه رنگ به یکدیگر مربوط می شوند

 

سطح خارجی کاسه فقط بالا توسط چندین خط موازی که با مثلث های بزرگ سیاه به یکدیگر مربوط می شوند ، تزئین شده است این تزئین که به صورت کلاسیک در می آید یکی از جلوه های نمایان ریشه هنر سفال سازی است که سبد بافی مشتق شده است. تمام خطوط موازی تقلیدی از ترکه های باریک است که توسط ترکه های باریک دیگری که عمودی قرار گرفته اند، به هم متصل می شوند. سوژه های دیگر از این نقش گرفته شده اند و مجموعه ای گوناگون را به وجود می آورند مثل چهار گوشه هاییکه دارای خطوط باریک افقی و عمودی هستند. در دوره اول تا چهار، خطوط راست افقی هر یک همراه با خطی موج دارند مثل خطوط کوچک موازی که روی آنها را با خطوط کوچک منظم تزئین شده همراه می باشند

 

سفال آجری رنگ

 

قدیمی ترین کوزه های این گروه هیچ گونه تزئینی ندارند. نقش سیاه که ابتدا براق بوده سپس مات و بعد تبدیل به خاکستری می شود در دوره اول و دوم پیدا شده نقوشی که سفال های آجری رنگ به وسیله آن ها تزئین شده اکثراً همان نقش های سفال روشن می باشند. فقط نقش نردبانی زیاد مورد استفاده نیست. این نقش در گروه دوم خیلی کمتر دیده می شود. نقش های مثلثی و یا لوزیهای بریده بریده و رویهم قرار گرفته و نوارهای پهن بیشتر مورد توجه است. در این گروه نیز مثل گروه قبل ته کاسه ها تزئین شده است

 

سیلک دوم (حدود سال 3800 ق.م)

 

در این دوره تزئینات سیاه و کمی برجسته است و گاهی اوقات حالت شیشه ای دارد. نقشها وقتیکه ظروف دارای دهانه کوچک هستند (مثل لیوانها) روی بدنه خارجی قرار گرفته اند. در لیوانهای پایه دار که هر دو بدنه متناوباً دیده می شوند. تزئینات بدنه داخلی زیاد و بهم فشرده و در بدنه خارجی به خطوط عمودی خلاصه می شوند. تأثیر روشن سبد بافی نیز در ترکیبات

 

بعضی از ظروف این دوره دیده می شود به نقوش هندسی دوره اول که مثلث با لوزی هاشور زده و خطوط موج دار بودند مقدار زیادی سوژه های تازه ساده یا ترکیبی اضافه می شود. بین این نقوش جدید فلسی نقش زنجیر نقش S و نقش دوایری با هاشور متقاطع را نام می بریم.

 

نقش شطرنجی  که از طبقه اول به بعد دیده می شود در اواخر این دوره خیلی متداول است ابتکار بزرگ این دوره پیدایش نقش گیاه و مخصوصاً حیوان درتزئینات است. نقشهای پیچک مانند را به اولین کارها در زمینه نقش گیاه نسبیت می دهند. سپس نقش سه حیوان متداول می شود که عبارتند از پرندگان مخصوصاًپرندگان پا بلندی که هم در آب و هم در خشکی زندگی می کنند  بز کوهی  گراز روش تزئین منظم کاملاً امنظم است و به سفال ما قبل تاریخ حالتی اعجاب انگیز می دهد

 

از سویی دیگر تصاویری از حیواناتی سرشار از حرکت و طبیعی می بینیم. بزهای کوهی در حال جهش نشان داده شده است. بدن حیوان فقط با یک خط مجسم شده ولی حالت طبیعی در آن کاملاً محفوظ است.

 

 از طرفی بز کوهی به حالتی قراردادی تر از گروه قبلی و خیلی نزدیک به طبیعت است. در این جا است که سادگی طرح تا حدی پیشرفته که نقش اصلی تقریباً غیر قابل تشخیص است. مثلاً در مورد بز کوهی که بدنش مخطط است و به نظر می رسد که هنرمند خواسته پوست حیوان را نشان دهد این طریقه نشان دادن حیوان در اواخر دوره سوم سیلک (حدود 3500 ق.م) دوباره دیده می شود و در دوره شوش که معاصر این دوره سیلک است دور بدن حیوان خط نسبتاً پهنی کشیده شده و داخل آن را هاشور زده اند تصاویر ترتیب ساده شدن نقش بز کوهی را در سیلک نشان می دهند.

 

          تزئیناتی که قسمت اعظم سطح سفال را می پوشانند هنوز تحت تأثیر سبد بافی است ولی همگام طرح های سنتی ، ردیف های پرندگان ، بزهای کوهی و گرازها روی سفال این دوره پدیدار می شود. مطالعه این تزئین حیوانی شکل از نظر سرعت تغییر فرم آموزنده است. تقریباً می شود گفت : مقارن با هم بزهای کوهی بسیار زیبا ، سرشار از رئالیسم و موضوعات هندسی که به وسیله ساده کردن ها و خلاصه کردن ها با عناصری که تکه سفالها در اختیار ما گذاشته اند مطالعه تحولشان بسیار آسان است، ظاهر می شوند. تصویر بالا یکی از نمونه هائیست که لوزیهای شاخ دار را که در دوره سوم زیاد مورد توجه بوده اند، شرح می دهد. هنر ایران ماقبل تاریخ در نقش این سفالها مانند مجسمه های استخوانی سیلک اول تازه و با قدرت است. در مورد این نقشها باید فکر نفوذ خارجی را کاملاً کنار گذاشت. زیرا نه در مشرق فلات (ترکمنستان روس) و نه در مغرب آن و( بین النهرین) تمدنها ، تئوریهای مشابهی به این صورت راجع به حیوانات نمی شناختند. از هیچ یک این تمدن ها نمونه های هنری که بتواند تا این حد ثابت کنند که بین رئالیسم (واقع بین) و تزئین استلیزه (طرح ساده و خلاصه شده) و آستره (انتزاعی) گامی بیش نیست ، بدست نیامده. این گام برای اولین بار توسط هنرمندان سیلک دوم قرنها پیش از این که موردی مشابه آن در تاریخ هنر این فلات در روی سفالهای شوش اول دیده شود، برداشته شد.

 

سیلک سوم (حدود سال 3500 قبل از میلاد).

 

در جدیدترین طبقه سیلک سوم سفالگران آفریده تازه ای پدید می آورند که همان جام پایدار است. این پدیده ثابت می کند که هنرمندان به فرمام های موجود اکتفا نکرده و در جستجوی نو هستند. تزئینات سفال این دوره سیاه براق و در اواخر دوره شیشه ای و کمی برجسته است. تزئینات روی پوششی رنگی که رنگ آن با خود سفال تفاوت داشته نقش می شده. فقط در دو طبقه آخر که رنگ کوزه ها خاکستری مایل به سبز بوده تزئینات مستقیماً روی گل کوزه قرار می گرفته در این دوره مثل بعضی سفالهای تپه شمالی تزئینات سطح داخلی ظروف را نمی پوشاند.

 

 دو قانون کلی در تزئینات سفال تپه جنوبی از قدیمی ترین دوران استقرار، در این قسمت تأیید شده است و آن نقش عمودی و نقش واقعی است. ابتدا در طبقه اول، نقوش هندسی از قبیل شطرنجی با چهار خانه های سفید و سیاه  یا هاشوری ، مثلث های سیاه ، فلسی و خطوط موج دار رواج بیشتری دارند. به موازات این نقوش که عیناً شبیه دوره دوم هستند

 

مجموعه ای از چهار موضوع که معمولاً روی سفال نقش شده است تکامل می یابد که عبارتند از :

 

1-      ردیف های پرنده

 

2-      نقوش حلزونی که رویهم قرار گرفته اند و نماینده گیاهانند

 

3-      مارهایی که عمودی ایستاده اند

 

4-      لوزی های شاخ داری که روی هم قرار گرفته اند

 

به نظر می رسد که مارها در ابتدا خطوط موج داری بوده اند که دو بدو در کنار هم قرار گرفته اند و به وسیله خطوط افقی به هم وصل شده اند مجموعه این چهار نقش جداگانه و یا به صورت گروه و همچنین نقش پرندگان آبی در حال شنا کردن  که از ردیف پرندگان مشتق شده است عمری طولانی کردند و تا طبقه هفتم این دوره ها باقی ماندند ولی خیلی تغییر شکل دارند. مارهای راست ایستاده که به وسیله دو خط شکسته و هاشور زده روی کاسه ها نقش شده اند تغییراتی پیدا می کنند و تا آخرین دوره سفال تزئین شده باقی می مانند

 

بعدها این نقش دوباره دیده می شود ولی این بار فقط به صورت خطوط جناقی در آمده است. در روی  بعضی تکه سفال های سیلک دوم حیواناتی در کنار نقوشی که در بالا ذکر شد دیده می شوند ولی ظروف کاملی که این تزئین را داشته باشندقبل از سیلک چهارم (حدود 3000 ق.م) بدست نیامده است در سیلک پنجم (حدود 1200 تا 1000 ق.م) این نقوش شگفتگی کامل می یابند و نماینده ذوق و سلیقه هنرمندان فلات مرتفع هستند

 

 نقش انسان در میان حیواناتی که مدتهاست آنها را اهلی کرده از قبیل الاغ و گاو کشیده شده است. نقش بز کوهی و پلنگ  زیاد به چشم می خورد. به نظر می رسد باتلاقهای این دوره پر از پرندگان مختلف بوده که در بین آنها مرغان بلند پای آبی و مرغابی  را نقاشی کرده اند. در مقابل فراوانی این شکارها وجود پرندگان صیاد مثل عقاب و شاهین طبیعی است.

 

مارها به دو طریق نقش شده اند- یا به صورت یک خزنده دراز که گرداگرد دهانه را تزئین می کند. و سر و دم آن بهم و یا به صورت یک ردیف مارهای کوچک لوله شده در سیلک ششم (حدود 1000 تا 800 ق.م) برای اولین بار نقش یک نوع سگ دیده می شود تا اینجا نقاشی خیلی نزدیک به طبیعت است و حیوانات را دور دهانه ظرف ظرف می کشیدند  ولی از این طبقه به بعد یک نوع زیاده روی در فرمها دیده می شود و در سفالهای این دوره شباهتی با روحیه و سبک سفالهای شوش یک دارد. شاخها بلند و بدن کوتاه می شوند دم بیش از اندازه دراز می شود

 

تمام بدن حیوان در چند خط خلاصه می شود و شاخ اهمیت زیادی پیدا می کند در اینجاست که هنرمند دوباره از رئالیسم (واقع بین) تزئینی به طرح ساده شده باز می گردد. با نگاه سریعی به گذشته هنر سفالسازی در دوره سوم متوجه جستجوی ناتورایسم (گرایش به سوی طبیعت) که به استیلیزاسیون می انجامد می شویم و می بینیم که سلیقه ای مشابه این، در سیلک دوم نیز وجود داشته است. به طور کلی اصول یکی است فقط اجزاء متفاوت است. تحول تزئینات سفال با این گرایش جدید به استیلیزاسبیون متوقف نمی شود. نمونه های زیادی که از جدیدترین قسمت سیلک ششم بدست آمده نشان می دهد که هنرمند همیشه در حال پیشرفت بوده است و کمپوزیسیونهای (ترکیبات) جدیدی خلق کرده است. بدین ترتیب حیواناتی که سابقاً به صورت ردیف و پشت سر هم نشان داده می شد در این دوره از اطراف محدود است و گرداگرد ظرف به مربع های فاصله دار تزئین شده ای تقسیم شده است. قوانین کمپوزیسیون تغییرات عمیقی پیدا کرد و از یک ردیف حیوانات پشت سر هم و روی یک سطح تبدیل به صحنه های پیچیده تر شد که در آنها موضوع بنا بر قانون مشخصی قرار نمی گیرد. در اینجا صحنه های شکار دیده می شوند که در آنها روز زمینه گیاهان یک ببر و یک کفتار گله ای از بز کوهی را دنبال می کنند

 

نقش انسان نیز بیش از سابق دیده می شود. فرم بدن عوض می شود – کمر باریکتر و شانه ها پهن تر می شود. موها به عقب پرتاب شده و روی سر نیز پر می زده. روی تکه سفال دیگری انسان گاوی با شاخهای بلند را به وسیله حلقه ای که از پوزه گاو گذرانده نگه داشته است.

 

تنوع حیوانات با پیدایش نقش شیر غنی تر از سابق می شود بدن بعضی از حیوانات به جای سیاه با هاشور نقش شده و دور آن خط سیاهی کشیده شده است این طرز کار در استیل (سبک Style ) شوش دوم زیاد دیده می شود. تنوع و ازدیاد نقش انسان در صحنه های شکار ، حیوانات مختلفی که با هم مخلوط شده اند و در روی ظرفهای اواخر دوره سوم نقش گرفته اند، نزدیکی جدیدی بین هنر سفالسازی فلات (فلات ایران) مرتفع و کنده کاریهای درشت باختری (خوزستان و بین النهرین) به وجود آمده است. سفالهای نفیس و متنوع حاصل سفالسازی دوره سوم سیلک است. نقوش حیواناتی که روی ظروف ابتدایی سیلک سوم هستند دارای دو جنبه اند. بعضی از آنها مثل لوزیهای شاخدار و به خصوص ردیف های پرندگان نشانه بقای سنتهای سیلک دوم است در کنار این نقوش حیوانات دیگری ظاهرمی شوند که دارای حالتی رئالیست هستند ولی جنبه آرامش و سکون آن ها بیش از پدیده های کارگاه های تپه های شمالی است. این نقوش به صورت ردیف های منظمی دور دهانه ظرف قرار می گیرند. به مارها و پرنده ها ، بزهای کوهی و ببرها اضافه می شوند.

 

سیلک پنجم

 

سفال خاکستری تیره

 

این سفال به چهار نوع مختلف تزئین شده است :

 

1-.سفالگر قبل از پختن ظرف روی آن شیارهائی به وجود می آورد که بعضی اوقات نسبتاً عمیق اند و خطوط دایره ای یا خطوط عمودی، خطوط موج دار و یا تابیده را به وجود می آورند.

 

2.- شیارهائی که از نقطه های متعدد و خطوط شکسته تشکیل شده اند و پس از پختن ماده سفیدی در شیارها قرار می داده اند.

 

3.- پس از پختن سفال در موقع برق انداختن به کمک ابزاری که با آن برق می انداختند روی ظرف در اطراف دهانه و یا بالای بدنه ظروف خطوط شکسته کوتاه و یا هاشورهایی نقش می کردند.

 

4. بالاخره روش آخر عبارتست از یک ردیف تگمه های ریز گلی که به صورت دایره هایی دور ظرف قرار می گرفت.

 

سفال مفتوش I

 

اين نوع سفال بسيار كمياب است و روي هم رفته با روش سفالگری این دوره هماهنگی ندارد. این سفال با دست ساخته شده است و خمیر آن خوب درست نشده و متخلخل است و کم پخته شده و خیلی ترد و شکننده و رنگ آن زرد و نیز زرد مایل به سبز است. این تزئینات معمولاً لوزی و با صلیبهايی که مرکز آن به رنگ زمینه است و یا شطرنجی می باشد و همیشه با هاشور پر شده و در آن چنین خط موازی و یا شکسته کشیده شده است. این تزئینات خیلی ساده است و فکر در آن ها کم است. مثلاً روی یک فنجان رنگ مستقیماً قرار گرفته و کمی برجسته و شیشه است. و صلیب هایی را تشکیل می دهد که به وسیله مربع های یک اندازه ای از هم جدا شده اند

 

. با دیگچه ای که از گل قهوه ای رنگ ساخته شده به طرزی ابتدایی و نامنظم از رنگ قرمز پوشیده شده و در بعضی از قسمتهای آن اثر پهن قلم مو به خوبی دیده می شود و روی زمینه نقوش خاکستری رنگ لوزی شطرنجی و خطوط شکسته به چشم می خورد.

 

سفال منقوش II

 

اين سفال ها با چرخ ساخته شده ، خمیر آن کاملاً خالص و برنگ قهوه ای روشن یا مایل به زرد است و به خوبی پخته شده است. نقش ها برنگ آجری متمایل به قرمز است و بدون لایه پوشاننده مستقیماً روی سفال قرار گرفته اس�


 




منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 10:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رستاخيز انتظار در آيين ايران باستان

بازديد: 123

رستاخيز انتظار در آيين ايران باستان




 


 

رستاخيز انتظار در آيين ايران باستان

 

 

 

 

 

 

 

دكتر محمد تقي فاضلي

 

 

بنابر آموزه و تعليمات دين زرتشتي از ميان سه زمان گذشته، حال ، آينده ، دو زمان حال و آينده داراي اهميت فوق العاده است و اين موضوع به نظرم مورد توجه تمام اديان و فرهنگهاي جهان است بالاخره تكليف هبوط انسان در اين كره خاكي و هدف از آمدن و ماندن و رفتن چيست و چه توجيهي مي تواند داشته باشد و در باور ديني ايران باستان در طول زمان حال نيروهاي اهورامزدا و اهريمن دائماً در حال تضاد و كشمكش هستند و در نهايت منجر به شكست اهريمن خواهد شد و براي هميشه دست اهريمن از دامن مخلوقات كوتاه مي گردد و پيروزي و تسلط را براي اهورامزدا فراهم مي سازد. طبيعي است كه انسان نيز با گزينش راه راست و درست و تعاليم اخلاقي و دستور العملهاي ديني با اهريمن و تمامي نهادهاي بد مبارزه مي كند و موجبات تضعيف شر را فراهم مي كند، زندگي هر آدمي در هر لحظه اي و صحنه اي مبارزه با اهريمن و بدي و شر و قواي اهريمني است يقيناً يكي از اين دو راه را برمي گزيند، لذا انتخاب راه، اساسي ترين مباني اخلاقي دين زرتشتي است، چگونگي راه اهورامزدايي در اين عبارت به طور صريح آمده ، پندارنيك humata - گفتار نيك- huxta ، كردار نيك- hvaresta اين يك ارزش و هدف كاملاً مشخصي است

و از خصوصيات آيين ايران باستان است.نكتة دوم اعتقاد به جاودانگي روح و حيات پس از مرگ است يا به عبارت ديگر اعتقاد به دنياي ديگر كه در واقع اساس ديانت زرتشتي ايران باستان است اعتقاد به اينكه اجراي عدالت انسان را ملزم به رعايت تعاليم ديني مي كند و در نتيجة همين اعتقاد است كه مراسم مفصلي مانند نيايش، جشنهاي فراوان همراه با قرباني ، مراسم تطهير و پالودگي، انجام و احياي واجبات ديني، هدايا و نذر و غيره توسط پيروان آيين زرتشت انجام مي گيرد

اساس اعتقاد زرتشي آيين ايران باستان :انسان در طي زندگاني مادي خود آنچه كه با آن مواجه خواهد شد جدايي تن از ورح و عبور از پل چنيود cinvad ، بهشت و دوزخ و روز قيامت (تن پسين) و داوري نهايي و آزمايش ورايزدي (فرشگرد) كه اين بخش تقريباً با تمامي اديان مشابهت زيادي وجود دارد.ما انتظار مطابق آيين ايرانيان باستان در پايان نه هزار سال موجودي زرتشتي به نامه سوشيانت ظهور مي كند و رستاخيزبر پا مي كند و در اين رستاخيز ارواح مردگان به بدنهاشان كه دوباره شكل گرفته بر مي گردد و همگي در يك جملة دادرسي عمومي در محضر الهي حاضر مي شوند و با تن و جسم وارد دوزخ يا بهشت مي شوند ولي اين مجازات در سه روز است كه در صورت بد بودن كردار حدوداً 9000 سال جلوه مي كند پس از پايان سه روز شهابي از آسمان فرد مي افتد و تمامي فلزات و معادن و كوههاي زمين را ذوب مي كند و سيل سوزان از فلزات گداخته بر روي زمين جاري خواهد شد و پارسايان و گناهكاران بايد عبور كنند كه اصطلاحاً ور ايزدي گويند.در واقع فرشگرد اينجا شروع مي شود به عبارت ديگر زمين به ستاره پايه مي رود

و فرشگرد زمان (بهشت) از آن جاي به ستاره پايه و عرصه فراخ گشته و همه جا بهشت مي شود و راستي و شادي و بركت در اين جا جاودانه مي گردد، از آن پس مردمان بي پيري و بيماري و درد و مرگ و در اين فرشگرد جاودانه خواهند زيست.در مبحث انتظار اضافه مي كنم

زرتشت سه فرزند دارد، هوشيدر و هوشيدر ماه و سوشيانت كه از موعودان مزديسني اند هر يك از اينها در سر هر هزاره اي ظهور مي كنند كه زرتشت در سر هزارة چهارم آمده است و هوشيدر در آغاز هزارة پنجم و هوشيدر ماه در آغاز هزارة ششم و سوشيانس در پايان اين هزاره ظهورمي كند

درخصوص تولداين سه تن و كارهايشان در بند هشن و دينكرد و روايات پهلوي چنين مي خوانيم:زرتشت سه بار با زن خود هوو ( hvo ) نزديكي كرد و نطفة او به زمين ريخت نريوسنگ ايزد آن را برگرفت و براي محافظت به ناهيد ايزد سپرد تا در هنگام خود با نطفة مادر آنان بياميزد، دقيقاً‌ 99999 فروهر مقدس براي نگهداري اين نطفه گماشته شده اند

محل نگهداري در درياچه كيانسه (هامون) است كه ظاهراً ‌اين نطفه ها مانند سه چراغ در بن درياچه مي درخشند.

هوشيدر در واقع سي سال مانده به پايان سده د هم از هزارة زرتشت دوشيزه اي به نام ناميگ پد namig pid كه نسبت او به زرتشت مي رسد در آب مي رود و مي نشيند و از آن مي خورد، نطفه زرتشت در بدن او وارد و هوشيدر بدنيا مي آيد وقتي كه آن مرد به سي سالگي مي رسد خورشيد به مدت ده شبانه روز در اوج آسمان در همان جايي كه در اول خلقت آفريده شده بود مي ايستد و مومنان مي فهمند كه هزارة‌زرتشت به پايان رسيده است .و در همين زمان است كه آن مرد با اورمزد وامشاسپندان گفتگو (همپرسگي) مي كند و فرداي آن روز روشن و باراني است، در اين هزاره اتفاقات عجيبي رخ مي دهد، خورشيد ده شبانه روز در آسمان مي ماند گياهان سي سال خشك نمي شوند،

به فرمان هوشيدر مومنان به مبارزه با برخي از حيوانات مانند گرگها مي روند و بعد با تيغ و شلاق و كارد و گرز و شمشير ديوان را مي كشند و خلاصه اينكه ديوان مَزَن را مي كشند، افراط و تفريط ضعيف مي شود و پيمان اعتدال نيرومند مي شود. و بلاخره ديومركوس (ملكوس) جادوگر كه هفت ساله از تخمة برادر و ريش كه قاتل زرتشت است در سدة چهارم و پنجم يا در پايان هزاره هوشيدر به جادويي سرما و باران ايجادمي كند

در اين هنگام پيشوايان ديني به مردم توصيه مي كنند كه آذوقه ذخيره كنند بيشتر مردم و گوسفندان در آن چهار زمستان مي ميرند سرانجام در زمستان چهارم به نفرين مزدينسان به وسيله (همان آفرين) ملكوس مي ميرد آنگاه مردمان و چهارپايان از ورجمكرد كه جمشيد براي حفاظت مردمان از اين باران و سرما ساخته است بيرون مي آيند و در جاهاي مختلف اقامت مي كنند و نسلشان افزايش مي يابد.در دورة هوشيدر ماه سي سال مانده به پايان هزارة هوشيدر دوشيزه اي به نام وه پد* veh-pad كه آن هم نسبش به زرتشت مي رسد در آب مي رود و مي نشيند و نطفة زرتشت در بدن آن دوشيزه داخل مي شود و از آن هوشيدر ماه متولد مي شود وقتي به 30 سالگي مي رسد خورشيد ده شبانه روز در آسمان مي ايستد و مومنان مي دانند كه هزارة هوشيدر به پايان رسيده است

اتفاقات عجيبي نظير هزارة هوشيدر بوقوع مي پيوندد. به عنوان مثال گياهان سرسبز مي شوند، شير گوسفندان به حداكثر افزايش مي يابد بطوري كه شير يك گاو براي هزار نفر كافي است، ديو گرسنگي و تشنگي نزار مي شوند بطوريكه مردم از يك وعده غذا براي سه شبانه روز سير مي شوند پيري كم و زندگي بيشتر مي شود، دوستي و آشتي و بخشندگي و شادي در جهان افزايش مي يابد مردم گوشتخواري را ترك مي كنند و به شيرخواري روي مي آورند ‌ به د ستور هوشيدر ماه مردم به مقابلة ‌ ماران مي روند و ديو دروج وجهي را نابود مي كنند و ضحاك از بند فريدون آزاد مي شود و گزشاسب سرانجام آن را نابود مي كند.

دورة‌ سوشيانس (سرشيانت 3 ):

سي سال مانده به پايان دهمين سده در هزارة هوشيدر ماه دوشيزه اي 15 ساله به نام گواك پد gawag-pidi كه از نسل زرتشت است در آب مي رود و مي نشيند و از آن مي خورد سوشيانس متولد مي شود او مانند خورشيد نوراني است با شش چشم به هر طرف مي نگرد و داراي فرة كياني است وقتي به 30 سالگي مي رسد با اورمزد وامشاسبندان گفتگو مي كند و در اين زمان خورشيد 30 شبانه روز در آسمان مي ايستد. در بازگشت از اين گفتگو كيخسرو سوار بر ((واي ديرنگ خدا )) به استقبال سوشيانس مي آيد. از قبيل برافكندن بتكدة‌كنار چيحست و زدن افراسياب توراني شرح مي دهد بعد سوشيانس به كيخسرو مي گويد كه دين را بستاي كيخسرو دين را ستايش مي كند در آن مدت پنجاه و هفت سال كيخسرو فرمانروا و سوشيانس موبد است.

در همين زمان طوس نزد گرشاسب مي رود و او را به دين مي خواند و گرشاسب از بيم ترس طوس گرز خود را بر زمين مي افكند و دين را مي پذيرد. پيش از برانگيختن مردگان سوشيانس سپاهي بر مي انگيزد و به كارزار با ديو بدعت (هلموغي)‌مي رود، يشتي مي خواند و آن ديو به بالا و پايين زمين مي رود و سرانجام در سوارخ زمين مي رود و شهريور امشاسپتد بر اين سوراخ فلز گداخته مي ريزد و او را محبوس مي كند و سرانجام اين ديو به دوزخ مي افتد.

سوشيانس بعد از مجازات بدكاران يشتي اجرا مي كند با پنج باريشت كردن همه ديوان نابود مي شوند .

دورة 57 ساله سوشيانس دورة تكامل موجودات اورمزدي است همة‌ديوان از نسل دوپايان و چهارپايان نابود مي شوند بيماري و

پيري و مرگ و آزار و ظلم و بدعت و همه بديها از ميان مي رود گياهان هميشه در سرسبزي و رويش اند و همة‌ آفريدگان در خوشي اند هفده سال خوراك مردم گياه است سي سال آب و ده سال خوراكشان مينوي است.

توضيحات :

1 - frasgird تازه و نو كردن كل هستي

2 - رستاخيز: برخاستن مردگان risa+at+xiz (مرده + پيشوند موكد+ xaez ) برخاستن

ناميگ پد - كسي كه داراي بدرنامي است

وه پد - كسي كه داراي بدرخوب است

3 - saosyant ، ريشه ، - su نجات دادن، saotsyant يعني نجات دهندگان آينده

4 - واي كه سلطنت او طولاني است.

 

پي نوشت :

1 – تاريخ اساطيري ايران – دكتر ژاله آموزگار

2 – اسطوره زندگي زرتشت – دكتر تفضلي و آموزگار

3 – زرتشت پيامبر ايران باستان – هاشم رضي

4 – گزيده هاي زاداسپرم – دكتر محمد تقي راشد محصل

5 – مينوي خرد – ترجمه دكتر تفضلي

6 – ديانت زرتشت – مري بويس

7 – شناخت تاريخ اساطيري ايران – ترجمه دكتر تفضلي و دكتر آموزگار

 

 

 


 



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 9:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

لايه نگاري در بند خاک شوشتر

بازديد: 89

لايه نگاري در بند خاک شوشتر




 


 

لايه نگاري در بند خاک شوشتر

 

 

 

 

 

 

دكتر حسن درخشي

 

 

چکيده:

يکي از سازه هاي مهم آبي شهرستان شوشتر که نقش مهمي در مهار سيلابها و در عين حال با کاربردهاي ديگري چون مخزن آب، آسياب آبي عمل مي کرده بند خاک است. اين بند در محل انحناي نهر داريون و بعنوان bypass نهر مذکور بوده است. بعد از خاکبرداري و کاوش از اين بند در داخل مخزن گمانه آزمايشي جهت لايه نگاري آن صورت گرفت با هدف اينکه دريچه هاي منشعب از نهر داريون به بند خاک چگونه عمل مي کرده است. در اين مقاله به معرفي و ساختار اين مخزن آبي و انباشت رسوبات در آن بر اساس لايه نگاري پرداخته شده و عملکرد اين بند مورد تحليل قرار گرفته است.

واژه هاي کليدي: بند خاک – گمانه زني- لايه نگاري

 

مقدمه

كانال داريون از دهانه هاي آبگير اصلي در کارون تا حدود 2 كيلومتري به سمت جنوب مسيري شمالي- جنوبي را طي مي كند، بعد از اين فاصله انحنايي به سمت شرق مي يافته و بعد از انحنا مجدداً مسير قبلي خود را طي مي كرده است همين آگاهي سبب شده تا در انحناي داريون در فاصله دو كيلومتري جريان بعد از سر دهانه يك كانال بازدارنده bypass از آن در جهت شرق احداث گردد تا بتواند در زمانهاي طغيان و يا پر آبي قسمتي از آب نهر را منحرف و به رود گرگر منتقل نمايد (تصاوير شماره: 1و2)

اين كانال باز دارنده بعد از عبور از بند خاك در فاصله 500 متري با عبور از پل لشكر از صخره طبيعي گذشته و با نام رقت (آب دلازين) طي مسافت حدود 5 كيلومتر به گرگر مي ريخته است.

اهميت ويژه شاخه رقت كه تا قبل از پل لشكر به نام نهر بند خاك معروف است مرتبط با سازه هاي آبي است كه بر

آب دلازين احداث شده است. اين سازه ها شامل بند خاك آسياب ها و چرخاب بند خاك ، آسيابهاي پل لشكر ، پل بند لشكر ،پل شاه علي، بند شرابدار ،چرخاب گاوميش آب و بند رقت است.برنامه گمانه زني و پيگردي بند خاك باعث گرديد (تصاوير 3و4) تا اين سازه آبي را دقيق تر بشناسيم در اين مقاله ما تنها به معرفي و ساختار لايه نگاري که در داخل بند خاک ايجاد نموديم پرداخته تا وضعيت آنرا از نظر، لايه بندي رسوب گذاري ، دانش هيدروليك آن و نقشي كه به عنوان يك بازدارنده در مقابل طغيان براي داريون اجرا مي نموده، مشخص نماييم.

گزارش گمانه لايه نگاري T. T. 1 :

اين گمانه با هدف لايه نگاري و رسيدن به كف لوكوس خاك برداري شد كه البته قبل از رسيدن به خا ك بكر (كف لوكوس ) كار در تراشه T.T.1 متوقف شد كه دليل آن ميزان حجم زياد رسوبات بود (تصوير شماره 5) . بطور كلي اين گمانه با ابعاد 2×2 متر در جهت شمالي – جنوبي و به فواصل 15/9 متري از لوكوس 103 و 80/2 متري از لوكوس 110 زده شد و منطبق با شبكه E4 در فضاي A است طريقه كار ابتدا با نخ كشي ابعاد گمانه آزمايشي شروع گرديد و بعد از نخ كشي مستند برداري شد و سپس كار برداشتن خاك گمانه به صورت متريك دنبال گرديد، موقع خاك برداري گمانه سطح آن شيب نداشت چون قبلاً رسوبات شيب دار فضاي A بصورت لايه اي برداشته شده بود.

در مجموع سه روز كار در گمانه آزمايشي 1 صورت گرفت و خاك آن در خاكريز واقع در آن سوي شمال غربي محوطه خاك برداري يعني كنار جاده محوطه اهواز – شوشتر منتقل مي شد.

اولين روز كار در گمانه آزمايشي 30/1 سانتيمتر خاك برداري شد كه از نوع رسوبات رسي دانه درشت به همراه تعداد محدودي قلوه سنگ رودخانه اي و همچنين تنه و ريشه هاي درخت در گمانه وجود داشت. روز دوم ، 50 سانتيمتر خاك برداري گرديد و خود گمانه در عمق 50 سانتيمتر از سطح خود به دو قسمت شمالي - جنوبي تقسيم گرديد،

چرا كه لايه هاي گمانه تنها رسوبي هستند و نيازي به برداشتن تمام رسوبات گمانه نبود و به دليل حجم زياد همين رسوبات رودخانه اي و نا مشخص بودن كف فضاي A ، ترجيح داده شد كه گمانه T.T.2 در زاويه بين لوكوس هاي 103و104 به ابعاد 3×2 متر ايجاد گردد تا به موازات رسيدن به كف فضاي A پي همين لوكوس ها نيز مشخص گردد.

اما خود گمانه T.T.1 بعد از تقسيم آن به دو قسمت شمالي – جنوبي و 60 سانتيمتر خاك برداري كار در آن متوقف گرديد. در مجموع اين گمانه به عمق 10/1 متر پايين تر از سطح اوليه آن در لوكوس A خاك برداري گرديد. و خود گمانه از مبنا B.M (30/1 متر ) پايين تر قرار دارد كه به اين ترتيب در كل 40/2 از مبناي كف گمانه 1 قرار دارد.در اين گمانه هيچ سازه اي بدست نيامد و تعداد102 قطعه سفال در اين گمانه بدست آمد كه 20 قطعه لعاب دار به رنگ سبز تيره و روشن و 82 قطعه ساده و نخودي رنگ هستند اما اين سفالها همراه با رسوبات رودخانه اي آورده شده و به همراه رسوبات در فضاي آن ته نشين شده اند و به دليل انتقال قطعه سفال توسط جريان آب اكثراً سائيده شده اند.اما نتيجه حفر اين گمانه سه لايه رسوبي دوره دوم را براي ما مشخص نمود كه به اين ترتيب از پايين ، لايه اول حاوي رسوبات رسي دانه ريز بود، لايه دوم حاوي رسوبات قلوه سنگي و لايه سوم حاوي رسوبات رسي دانه درشت به همراه قطعات قلوه سنگي رودخانه اي و لاشه سنگي بود و اين نشان مي دهد که وضعيت دريچه هاي انشعاب بند خاک از نهر داريون چگونه عمل مي کرده است

( اكنون به دليل ايجاد كمربندي اهواز- شوشتر در سال 60 تخريب شده اند)

از آنجا که دريچه ها در دوره اول (از پايين)سالم بوده اند تنها رسوبات رسي ريز از نهر داريون به بند خاك آورده شده انددر دوره دوم وجود رسوبات قلوه سنگي رودخانه اي احتمالاً تخريب دريچه ها و طغياني بودن نهر داريون را نشان مي دهد.

لايه سوم (گمانه T.T.1 )نشان مي دهد كه دريچه ها در محل انشعاب از داريون احتمالاً مرمت شده منتها ديگر مثل سابق نبوده است زيرا به همراه رسوبات رسي دانه درشت، تعدادي لاشه سنگ و قطعات قلوه سنگي نيز از دريچه ها عبور كرده و در فضاي A رسوب كرده اند. در كل همه اين رسوبات (سه لايه اي) متعلق به دوره دوم و بويژه چند دهه اخير مي باشد.

نتيجه گيري:

لوكوس A فضايي است با عنوان مخزن اصلي كه ديواره هاي 101 ،103 و 104 و دريچه هاي مسدود در اين ديوارها آنرا در بر گرفته است. در انتهاي ديوار 104 شكستگي موجود است كه با توجه به لوكوس 136 كه احتمالاً آواري است مربوط به دورة دوم، ادامه ديوار ( 104 ) كه به سمت شمال غربي ادامه داشته پوشانده است . از آنجا كه نهر داريون در دوره اول ساخت بند خاك داراي انحنايي بوده و در همين قسمت انحنايي، دريچه هاي موجود بوده كه در حال حاضر از بين رفته است، اين دريچه ها كار انتقال نهر داريون را به بند خاك انجام مي داده و آب داريون پس از ورود به فضاي A قسمتي در آن ذخيره مي شده و مابقي توسط دريچه ها خارج مي گرديد و اين دريچه ها و بويژه دريچه دوگانه در مسير جريان فعلي نهر كه اكنون تنها پي آنها موجود است. در ادامه ديوار 101 و در ميان آن بصورت روباز بوده و از آن خارج مي شده است، دريچه مسدود 110 ، در يك ارتفاع بالاتر و دريچه هاي مسدود 124، 125 حالت تنظيمي براي جريان آب و انتقال آن به زمينهاي پايين دست برقرار مي كرده است.

در دوره دوم در بند خاك تغييراتي ايجاد شده است ، بدين ترتيب كه نهر داريون به دليل فرسايش قسمت شرقي تخريب شده و دريچه ها از حالت تنظيمي خارج مي گردد و در حالت مستقيم نهر در بالا دست آن دريچه هاي ديگري تعبيه مي كنند. كه نتيجه آن بلا استفاده ماندن دريچه هاي دوره اول و تخريب آنها شده است.

ايجاد دريچه هاي دوگانه در دوره دوم در آنسوي جانب شمالي بند خاك و ساخت ديوارهاي الحاقي در جوانب آن به طوري كه بقاياي ديوار هاي 132 و 133 در قسمتهاي شمالي آن سوي بند خاك ادامه دارد اتصال آنرا به لوكوس (ديوار) 109 نشان مي دهد و احتمالاً ديواري ديگر در ابتداي دريچه جنوبي تا روبروي ديوار 109 ادامه داشته است اما جهت ذخيره كردن بيشتر آب در مخزن A و احتمالاً پايين بودن مقدار آب در آن باز در همين دوره ، دوره دوم اقدام به مسدود نمودن دريچه ها مي كنند و تنها دريچه هاي روباز از بين رفته در ديوار جنوب غربي 101 (مسير نهر فعلي) مورد استفاده قرار مي گيرند و رسوبات موجود در داخل فضاي A سه دوره را براي ما ترسيم مي كند، (رسوبات لايه اول از بالا) دانه درشت و همراه با قطعات قلوه سنگي است و ترميم و تنظيم ناقص دريچه هاي دوره دوم را نشان مي دهد كه ديگر مثل زمان ساخت عمل نمي كرده چرا كه به همراه رسوبات رسي دانه درشت قطعات قلوه سنگي و بعضاً لاشه سنگي مشاهده مي شود، در لايه رسوبي دوم كه قطعات قلوه سنگي به صورت لايه اي ضخيم در مخزن آب رسوب كرده تخريب دريچه هاي شش گانه و طغياني بودن نهر داريون را نشان مي دهد كه همين قطعات قلوه سنگي از دريچه ها عبور كرده اما لايه سوم يا لايه زيرين، رسوبات رسي دانه ريز نشان دهنده سالم بودن دريچه ها است چرا كه كار انتقال آب از دريچه ها صورت مي گرفته است پس بدين ترتيب رسوبات ته نشين شده در مخزن آب متعلق به دوره دوم ساختماني در بند خاك و قطعات سفالي موجود به همراه رسوبات آورده شده و در مخزن A جا قرارگرفته اند كه البته مقداري از اين قطعات سفالي به همراه رسوبات از دريچه هاي خروجي آب در مخزن A خارج شده و در محوطه B,C,D پراكنده گشته اند .اما ميزان بالاي رسوبات بويژه در جانب شرقي فضاي A نشان ميدهد كه بعضاً رسوبات از بالاي ديوارها بويژه در مواقع طغياني سرريز مي شده است و شواهد رسوبي آنرا تاييد مي كند.

در مورد سفالها اينكه بعضي قطعات سفالي به همراه ملاط ساروج در دوره دوم ساختماني بند خاك در بالاي آنها مشاهده مي شده كه احتمالاً زمان ساخت آنرا از دوره ايلخاني به دورانهاي جديد نشان مي دهد ، در ميان رسوبات نيز تعدادي قطعه ظروف سفالي متعلق به دوره صفويه با مشخصات آبي- سفيد شناسايي گرديده است كه اين نشان دهنده استفاده از بند خاك در دورة صفويه را نيز نشان مي دهد و بعد از دورة صفويه در دوره هاي قاجار و اوايل پهلوي نيز مورد استفاده قرار مي گرفته است و تنها در سالهاي اخير(چند دهه قبل كه بند تخريب و بلا استفاده مانده است)نمونه اخير تخريب سال 1360 ه.ش توسط شهردار وقت شوشتر جهت احداث جاده كمربندي اهواز - شوشتر صورت گرفته است

بعد از تخريب دريچه ها، خود مخزن بند خاك كه بعنوان Bypass عملاً از كار مي افتد و با انتقال فاضلاب شهري از مجاور شمالي بند خاك نشو نماي درختان گز كهور و درختان ديگر در بند خاك عملاً به فراموشي سپرده مي شود كه با اقدامات اخير كاوش باستان شناسي كه دوباره بند خاك از زير خاك بيرون آمد،

اميد است با اقدامات مرمتي و احياي مجدد آن ، اين آثار ارزشمند تاريخي كاربري اصلي خود را باز يابد و هم به عنوان مكان توريستي مورد باز نگري قرار گيرد.

 

فهرست منابع و مآخذ

1 - الياس آذر،خسرو.خاك شناسي عمومي و خصوصي-(اروميه، انتشارات جهاد دانشگاهي 1369 ).

2 - درويش زاده، علي .مباني زمين شناسي ايران (تهران ،انتشارات امير كبير 1373 ).

3 - افشار سيستاني،ايرج. خوزستان وتمدن ديرينه آن جلد اول و دوم(تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي 1373 ).َ

4 - ذاكري حسيني،فاطمه.شناخت اجمالي قنات و سفته هاي باستاني شوشتر-شركت سهامي سازمان آب وبرق خوزستان. دفتر تلفيق و سيلان منابع آب-چاپ نشده 1380 .

5 - شاه بيك،امير و افشاريان زاده،عبدالمجيد.گزارش مطالعه بررسي خاك رس اطراف شوشتر-عرب حسن و درخزينه)در استان خوزستان-سازمان زمين شناسي كشور-چاپ نشده 1362 .

6 - مقدم، عباس. گزارش گمانه زنيهاي باستان شناسي در بخشهاي مختلف سردهانه داريون شوشتر.گزارش چاپ نشده. 1380 آرشيو ميراث فرهنگي شوشتر

7- Moghdam , Abbas. And miri , negin 2003.

"Archaeological research in the mianab plan of lowlandsusiana,south-westorn iran" ,IRAN.Vol:42

 

 


 



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت: 9:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 407

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس