دانش آموزی - 422

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره بافت شناسی در گیاهان

بازديد: 943

 

بافت شناسی در گیاهان

تاریخچه

بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثلمالپیگیوگرو، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفادهمی‌شود.

مفاهیم پایه

تصویر

بافتهایگیاهیبسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدینصورت کهگروههای گیاهیتکامل یافته‌تر ، دارای تنوعبافتی بیشتری می‌باشند. بیشتری تنوع بافتی درگیاهانگلدار (تک لپه‌ای و دو لپه‌ای) دیده می‌شود. چون در این گروه ، بافتها و سلولهابه حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شده‌اند.





 

در گروههای پست‌تر ، بافتها تنوع کمتریدارند مثلا درخزه‌ها، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورتگرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشده‌اند. بنابراینبافتها ، عمدتا پارانشیمی می‌باشند و درنهانزادانآوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافتهاست و بعد تکامل آنها ادامه می‌یابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود می‌رسد وکاملا اختصاصی می‌شود.


انواع بافتهای گیاهی

بافت مریستم

این بافت ، بافت فوق‌العاده مهمی است چون منشا کلیه بافتها وساختمانهایگیاهی است. بافت مریستم بافت نسبتا پیچیده‌ای است که در اندامهای مختلف به صورگوناگون یافت می‌شود و در هر مکان از خصوصیات ویژه‌ای برخوردار است. اگر چه فعالیتمهم سلولهای بافت مریستم تقسیم وتکثیر سلولی استولی در موقعیتهای مختلف و اندامهای مختلف ، شکل و وضعیت متفاوتی را به خود می‌گیرندو عهده‌دار تشکیل اندامها و بافتهای خاصی می‌باشند.
بنابراین ، سلولهایمریستمی در جایگاههای مختلف از نظر فیزیولوژیکی و طرز تقسیم ، کاملا اختصاصی عملمی‌کنند. سلولهای بافت مریستم عموما فاقدواکوئل می‌باشند و گاه واکوئلهای ریزی دارند. دیواره سلولی نازک و فعالیت پرتوپلاسمی شدیدیداشته و قدرت تقسیم فوق العاده‌ای در آنها وجود دارد. بطوری که یک سلول مریستمیممکن است قدرت تقسیم خود را هزاران سال حفظ کند.

تصویر

بافت پارانشیم

یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی وهمگانی محسوب می‌شود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگردرون آن واقع می‌شوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینه‌ای نیزمی‌گویند. سلولهای این بافت ، تنها دارایدیوارهنخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه می‌باشند. سلولهای این بافت ، دارایپروتوپلاسم فعال می‌باشند و در فعالیتهای مهم و حیاتی گیاهان شرکت دارند. سلولهایاین بافت ، معمولا شکل خاصی ندارند و در هر مکانی با شکل و خصوصیات پرتوپلاسمی خاصی، که در ارتباط با نوع فعالیت آنها می‌باشند ظاهر می‌گردند. این بافت شامل سه نوعبافت زیر می‌باشد.

بافت کلرانشیم: بافت پارانشیمفتوسنتزی می‌باشد چرا که این سلولها دارایکلروپلاستهای متعددی می‌باشند و فواصل سلولی زیادی بین آنها وجود دارد.

بافت پارانشیم ذخیره‌ای: وظیفه ذخیرهدر اندامهای مختلف مثلریشه ،ساقه ،دانه ومیوه را بر عهده دارد. که غالبا این مواد ذخیره‌ای شاملهیدراتکربن مثلنشاسته وگاهی نیز شامل دانه‌های روغنی و پروتئینی می‌باشند سلولهای این بافت فاقد شکل مشخصمی‌باشند و دارای دیواره نازکی‌اند اما پروتوپلاسم آنها فعال است.

پارانشیم زمینه‌ای: تقریبا در همهاندامها بین بافتهای جداگانه قرار دارند و سلولهایش دارای شکلهای مختلف‌اند که برحسب محل خود به بافتهای مختلف اسکرانشیم ، کلانشیم تبدیل می‌شوند یا در نقش انتقالمواد یا گاه در نقش ذخیره مواد یا نقشهای دیگر عمل می‌کنند.

بافتهای مقاوم

بافت کلانشیم: یک بافت مقاوم است کهغالبا در ساختمانهای نخستین ساقه ، ریشه و اندامهای دیگر یافت می‌شود. این بافتمعمولا در نواحی بیرونی اندامها نزدیک به روپوست به صورت دستجات سلولی یا استوانهسرتاسری یک لایه یا چند لایه سلولی ، ظاهر می‌شود. بافت کلانشیم فاقددیوارهثانویه هستند و دیواره اولیه در آنها به طرز نامنظمی ضخیم می‌شود. نامنظم بودنرسوبات دیواره سلولهایبافتکلانشیم کمک موثری در شناسایی سریع این بافت می‌کند. به خاطر اینکه سلولهای اینبافت فاقد دیواره ضخیم ثانویه‌اند بنابراین فعالیت پروتوپلاسمی نسبتا بالاییدارند.

بافت اسکلرانشیم: بافت مقاومی است کهتقریبا در همه نقاط گیاه دیده می‌شود این بافت گاه به صورت اجتماع ، گاه به صورت یکیا چند لایه‌ای گاه نیز به صورت سلولهای پراکنده انفرادی دیده می‌شودبافتاسکلرانشیم هم در ساختمانهای نخستین و هم در ساختمانهای ثانویه گیاه دیدهمی‌شود. سلولهای این بافت به دو دسته فیبر و اسکلریدی تقسیم می‌شود. که بخصوص ازنظر شکل باهم فرق دارند. فیبر سوزنی و کشیده اما اسکلریدی دارای اشکال متنوعمی‌باشد.

 

تصویر

بافت هادی

بافت آوند چوبی: بافتآوند چوبی همراه بافت آبکش ، به عنوان سیستم هدایت کننده است. این بافت دراستوانه مرکزی اندامهای ریشه و ساقه قرار گرفته و دارای سلولهای متفاوتی مثلسلولهای غربالی وسل و تراکئید اختصاصی‌اند. اما برخی دیگر مثل سلولهای پارانشیم یاالیاف غیر اختصاصی می‌باشند. پس این بافت ، یک نوع بافت مرکب است.

بافت آوند آبکشی: بافت آوند آبکشیعهده‌دار انتقال مواد غذاییدر گیاه است، یعنی انتقال شیره پرورده در اندامهای مختلف. در ارتباط نزدیک با بافتآوند چوبی قرار گرفته و در ساختمانهای نخستین اندامهای ریشه و ساقه ، درون استوانهمرکزی قرار دارد. ولی به علت عدم وجود دیواره ثانویه سلولهای آبکش ، تشخیص آن ازسلولهای پارانشیمی در مشاهدات میکروسکوپی مشکل می‌باشد. این بافت نیز مثل بافت چوبییک بافت مرکب است که دارای سلولهای اختصاصی مثل سلولهای غربالی و سلول همراهمی‌باشند و نیز سلولهای غیر اختصاصی مثل پارانشیمی و الیاف.

بافت محافظ

بافت محافظ ، جهت محافظت از اندامهای گیاهی می‌باشد و قشرخارجی آنها را تشکیل می‌دهد. بافت محافظ دو نوع است: یکی بافت محافظی است کهاندامهای گیاه را در رشد نخستین می‌پوشاند که آنرا روپوست یا اپیدرمیس گویند. دیگریبافت پریدرم که پوشش اندامها را در ساختمان پسین تشکیل می‌دهد که به آنبافت چوب پنبه‌ایهم می‌گویند. این دو بافتمحافظ کاملا از هم متفاوتند.


بافت ترشحی

اعضای ترشحی در گیاهان بسیارمتنوع و کاملا متفاوت باهمند وبیشتر اوقات به صورت بافت مشخصی نمی‌باشند. بافتهای ترشحیآنها ممکن است که به صورت پرزغده‌ای ، سلول منفرد ، یک لایه سلول ، مجرا ، کیسه و یا لوله باشند.

بافت گیاهی

دید کلی

بافتها گروهی ازسلولها هستند که خاستگاه یکسان دارند. انواع گوناگون از بافتهاریشه‌ها ،ساقه‌ها وبرگها را بوجود می‌آورند. درپیکر همه گیاهان دو نوع بافت وجود دارد. بافتهایمریستمیوبافتهای بالغ. بافتهای مریستمی بافتهایی هستند که از سلولهای تمایز نیافته تشکیل شده اند ومی‌توانند منشا و خاستگاه سایر بافتها باشند. بافتهای بالغ بافتهایی هستند که برحسبنیاز گیاه و بر طبق عملکرد آن قسمت از گیاه بوجود می‌آیند و کارهای مختلفی را انجاممی‌دهند.

بافتهای مریستمی

بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافته‌اندکه دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر می‌باشند.

  1. سلولهایایزودیامتریکهستند. (اندازهوجوه برابر دارند)
  2. مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفته‌اند و فضای بین سلولی در آنهادیده نمی‌شود.
  3. دیوارهنازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.
  4. سیتوپلاسممتراکم باهسته درشت داشته وواکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.

انواع بافت مریستمی

مریستم انتهایی

در انتهای همهریشه‌هاوساقه‌ها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ،برگها ، ساقه‌ها ،گلها تمایز می‌یابند. در بعضی ازگیاهانآوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عده‌ای دیگراز گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.

مریستم جانبی

این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیراموناندام واقع شده‌اند. این مریستمها مسئولافزایش ضخامت اندامهاهستند. این مریستمهادرون بافتهای اولیه بوجود می‌آیند. ولی بافت ثانویه تولید می‌کنند که مریستمهایثانویه شاملکامبیوم آوندیوکامبیوم چوب پنبهاست.

مریستم میان گرهی

در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهایبالغ از مریستم انتهایی جدا شده‌اند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهانمانند بیشترتک لپه‌ایهاودماسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلافمریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید می‌شوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه بهمریستم اولیه و ثانویه تقسیم می‌کنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینیتشکیل شده‌اند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویهاز تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود می‌آیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوبمی‌باشند.

بافتهای بالغ

بافتهای تمایز یافته‌ای هستند که از بافتهای مریستم بوجودمی‌آیند. تقسیمات زیادی در آنها صورت نمی‌گیرد. این سلولها درشتتر از سلولهایمریستمی‌اند. سیتوپلاسم کم ،واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیره زنده) دارند. در بدو بلوغ مرده‌اند. پر از آب یاهوا هستند. ویژگی بافتهای بالغ داشتن فضای بین سلولی است که این فضای بین سلولیزمانی که بافتها تمایز می‌یابند، یعنی از جنینی به شرایط دائمی منتقل می‌شوند،بوجود می‌آیند.
بافتهای بالغ را نیز همچون مریستمها بر اساس خاستگاه بهبافتهای اولیه و ثانویه رده بندی می‌کنند. بافتهای اولیه از مریستم اولیه بوجودمی‌آیند و بافتهای ثانویه از مریستم ثانویه بوجود می‌آیند. بافتهای بالغ را بهبافتهای ساده و مرکب رده بندی می‌کنند که بافتهای ساده همه از یک نوع سلول تشکیلشده‌اند که همه یک نوع کار انجام می‌دهند. ولی بافت مرکب مانند بافت آوندی از چندیننوع سلول تشکیل شده است.

پارانشیم

بخش اعظم پیکرگیاهان علفیرا تشکیل می‌دهد. این بافتمتشکل از سلولهای پارانشیمی است که این سلولها زنده‌اند ودیوارهاولیه دارند ولی گاهی دیواره ثانویه هم در آنها دیده میشود.سلولهای این بافت ازلحاظ مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی تنوع زیادی را نشان میدهند.پارانشیمهادر التیام زخمها ، ترمیم اندامهاو جوش خوردن پیوندها شرکت دارند. اکثر فعالیتهای متابولیکی گیاه توسط سلولهایپارانشیمی گیاه انجام می‌شود. مثلفتوسنتز ،تنفس ، جذب ، ذخیره ، ترشح. انواع سلولهای پارانشیمی عبارتند از :
کلانشیم

ازسلولهای کلانشیم تشکیل شده که این سلولها ممکن است پارانشیممانند باشند. ولی سلولهای کلانشیم تخصص یافته و طویل‌ترند. دارای دیواره اولیههستند که ضخامت آن یکنواخت نبوده و در بعضی قسمتها خصوصا در گوشه‌ها ضخیم‌تر است. سلولها زنده‌اند و ممکن است دارایکلروپلاست باشند. بافتکلانشیم بافت مقاوم اندامهای در حال رشد است. اندامهایی که در حال طویل شدنهستند.
کلانشیم بافت مقاومگیاهان دو ‌لپه‌ایاست و در تک‌ لپه‌ای‌هادیده نمی‌شود. بافت مقاوم تک لپه‌ایها اسکلرانشیم است و درریشه کلانشیم دیده نمی‌شود. بافت کلانشیم درساقه‌ها ودمبرگها و در برگها دررگبرگهای درشت آن دیده می‌شود. انواع بافت کلانشیم با توجه به شکل سلول و ضخامتدیواره شاملکلانشیم زاویه‌ای،کلانشیم مماسیوکلانشیم حفره‌ایاست.

اسکلرانشیم

این بافت نیز مانند کلانشیم بافت مقاوم گیاه است ولی برخلافکلانشیم هم دیواره اولیه دارد و هم دیواره ثانویه و در اکثر مواقع دیواره چوبی شدهدیواره‌ها خاصیت الاستیکی دارند. یعنی در صورت وجود فشار یا کشش دیواره تغییر شکلمی‌دهد و زمانی که فشار برطرف شد به شکل اولیه بر می‌گردد. بافتاسکلرانشیم بافت مقاوم اندامهای بالغ است. اندامهایی که رشد طولی آنها پایانیافته اسکلرانشیم جایگزین کلانشیم می‌شود. دو نوع بافت اسکلرانشیم وجود دارد کهشامل اسکلرانشیم هادی ، اسکلرانشیم مکانیکی است که خود به دو نوعاسکلریدوفیبرتقسیم می‌شود.
بافتهای مرکب

بافت محافظ

همانطوری که از نامش پیداست وظیفه محافظت از پیکر گیاه را برعهده دارند که این بافت محافظ در پیکر اولیه اپیدرم و در پیکر ثانویه گیاه پریدرممی‌باشد و از انواع مختلف سلولها تشکیل یافته‌اند.

بافت آوندی

شامل دو نوع بافت فلوئم یا آبکشی و بافت گزیلم یا چوبی می‌باشدکه هر دو از انواع مختلف سلولها تشکیل شده که وظایف متعددی نیز دارند. گزیلم انتقالآب وکانیهارا از ریشه به بخشهای هوایی بر عهدهدارد و علاوه بر انتقال در نگهداری و ذخیره هم مشارکت دارد. فلوئمنیز انتقالشیرهپرورده و ترکیبات آلی ساخته شده در برگها را به سایر بخشهای گیاه بر عهده دارد.

بافت چوبی

مقدمه

بافت چوبی از پروکامبیوم بوجود می‌آید و پروکامبیوم از مریستمانتهایی ناشی می‌شود بافت چوبی واجد دیواره نخستین را که از پروکامبیوم گیاه ایجادمی‌شود، بافت چوبی نخستین می‌نامند در بسیاری از گیاهان پس از تکمیل دیواره نخستینبافتهای پسین تشکیل می‌شوند. بافت چوبی از 4 نوع یاختهتراکئید،وسل،فیبروپارانشیمچوبی تشکیل شده. نقش اصلی این یاخته‌هاانتقال شیره خام و تا حدی حفاظت گیاه است.
عناصر تراکئید

دو نوع عناصر چوبی به نامهای تراکئید یا (تشکیل دهندهآوند‌های چوبی ناقص) و وسل (تشکیل دهنده آوندهای چوب کامل) در گیاهان وجود دارند. تفاوت اصلی دو نوع آوند چوبی در این است که تراکئید منفذ ندارند در حالی کهدیواره‌های انتهایی وسل‌ها دارای منفذ هستند. بنابراین در تراکئید عبور آب ازیاخته‌ای به یاخته دیگر بصورت نفوذ از دیواره سه لایه‌ای متشکل از دیوراه‌هاینخستین دو یاخته مجاور و تیغه میانی آنها انجام می‌گیرد. در حالی که در وسل‌ها آباز منافذ آزاد بین یاخته‌ها عبور می‌کند.
به علاوه یاخته‌های تشکیل دهندهتراکئیدها از یاخته‌های وسل‌ها درازتر و بارکترند. به تدریج که عناصر تراکئیدی رشدمی‌کنند، پروتوپلاسمان از بین می‌رود اما قبل از آن دیواره پسین بر روی دیوارهنخستین بوجود می‌آید و دیواره ضخیم تر می‌شود دیواره دو انتهای یاخته نیز قبل ازناپدید شدن پروتوپلاسم از بین می‌رود. در نتیجه نقش یاخته چوبی زنده دیواره پسین وحل کردن انتهایی دیواره یاخته است. پس از این فرآیندها ،پروتوپلاسماز بین می‌رود و یاخته‌های چوبیمرده بر جای می‌مانند وشیرهخام درون آنها جریان می‌یابد.

ساختار و شکل دیواره پسین عناصر تراکئیدی

دیواره پسین در عناصر تراکئیدیبطور یکنواخت تشکیل می‌شود چنانکه در بعضی نقاط ضخیم تر و در نقاط دیگر نازکتر است. این ناهمواریها بصورت برجستگیها و فرورفتگیهایی با طرحهای گوناگون در سطح درونیعناصر تراکئیدی بوجود می‌آیند وآوندهای چوبیرا بر حسب انواع این تزئیناتنامگذاری می‌کنند مانند آوندهای حلقوی ، مارپیچی ، نردبانی ، مشبک و منقوط. لیگنیندر آوندهای حلقوی و مارپیچی بصورت حلقه‌های جدا از هم یا نوارهای مارپیچی و درآوندهای نردبانی و مشبک به ترتیب به شکل نوارهای موازی و مشبک در آمده است درآوندهای منقوط لیگنین تمام سطح دیواره بجز نقاط فرورفته را فرا رفته است.


فیبرها

یاخته‌های فیبر چوبی نسبتا درازند دیواره آنها ضخیم تر ازتراکئیدهاست. این یاخته‌ها بیشتر نقش استحکامی دارند. یاخته‌های فیبری ممکن استدارای پروتوپلاست زنده بوده و نقشهای زیستی از قبیل ذخیرهنشاسته وغیره داشته باشند.

یاخته‌های پارانشیمی

یاخته‌های پارانشیمی در بافت چوبی پسین ممکن استدارای دیواره پسین یا فاقد آن باشد نقش مهم این یاخته‌ها ذخیره مواد است.

ویژگیهای چوب

در یک درخت زنده 10% وزن چوب را آب تشکیل می‌دهد اما درهنگام مصرف مقدار آب چوب به 10 درصد تقلیل می‌یابد. آبگیری از چوب این روزها بهطریق پیشرفته در کارخانجات انجام می‌گیرد که در چوب ترک یا شکاف بوجود نمی‌آید. بخشخشک چوب از 60 تا 75 درصدسلولز و 15 تا 25درصد لیگنین ساخته شده است. لیگنین ماده آلی است که در سطح داخلی آوندهای چوبی رسوبمی‌کند و دیواره آنها را محکم می‌کند مواد دیگر سازنده چوب که مقدار آنها کم استعبارتند از : رزین،صمغ،روغن،رنگ،تاننونشاستهمواد سازنده چوب در تصمیم گیری برای کاربردهایگوناگون از چوب موثرند. در استفاده از چوبها تراکم و دوام آنها نیز در نظر گرفتهمی‌شود.

فشردگی یا تراکم چوب

فشردگی یا تراکم چوب مهمترین ویژگی آن به شمارمی‌آید. تراکم هر چوب عبارت است از وزن واحد حجم آن. برای مثال وزن یک سانتیمترمکعب وزن چوب در مقایسه با وزن آب هم حجم آن به صورت کسری از 1 بیان می شود. بخاطروجود فضاهای خالی زیاد در چوب وزن مخصوص آنها بطور نسبی کمتر از 1 است وزن مخصوصچوب بین 0.4 تا 1.4 متغیر است چوبهایی که وزن مخصوص آنها از 0.5 کمتر باشد سبک وچوبهای که را که وزن مخصوص آنها بالای 0.7 است سنگین به حساب می‌آورند.


دوام چوب

برای مطالعه دوام چوب ، مقاومت و پایداری آن را در برابر پوسیدگیبررسی می‌کنند. از مواد سازنده چوب روغنها ، رزینها و تاننها از پوسیدگی آن جلوگیریمی‌کنند چوبی که 15% تانن داشته باشد، می‌تواند پس از افتادن مدتها در کف جنگلبماند و آسیب نبیند.

سایر کاربردهای چوب

در صنایع کاغذ ،فیبر مصنوعی، پلاستیک ، از خرده‌های چوب بهکمک چسب مخصوص و پرس کردن آننئوپانمی‌سازند استفاده از چوب در صنعتکشتی سازی و ... بکار می‌رود.

بافت ترشحی

مقدمه

بافت ترشحی یکی از بافتهای اختصاصی گیاهان است. سلولهای این بافتموادی را می‌سازند که ممکن است در سلول سازنده باقی بماند و یا به خارج از آن ترشحشود. در مواردی این ترشحات فراورده‌های زاید گیاهی هستند، ولی بعضی از اینفرآورده‌ها برای گیاه نقش حیاتی داشته و به شکلهای مختلف دیده می‌شوند. ساختارهایترشحی از نظر ساخت و محل استقرار در گیاه بسیار متفاوتند. بعضی از این ساختارها دردرون گیاه و برخی در بیرون آن قرار دارند. برخی به صورت کرکهای غده‌ای و عده‌ای بهصورت مجاری یا حفره‌های درون یاخته‌ای هستند. لاتیسیفرها)لوله‌های ترشحی) به علت دارا بودنقدرت ترشح ، جزء ساختارهای ترشحی در نظر گرفته شده‌اند.

انواع ساختارهای ترشحی

بر اساس اینکه مواد مترشحه ساختارهای ترشحی در درونگیاه باقی بمانند یا به خارج از آن ترشح شوند، به دو گروه تقسیم می‌شوند.

ساختارهای ترشحی درونی

مواد مترشحه این ساختارها همواره درون گیاه باقیمی‌مانند. به همین مناسبت آنها را ساختارهای ترشحی درونی می‌گویند.

یاخته‌های ترشحی: از ویژگیهای مهمیاخته‌های ترشحی فعال می‌توان وجودپروتوپلاستمتراکم و سرشار از مواد پروتئینی ،هستهدرشت ،واکوئل بسیار بزرگ ، ضخامت دیواره و حجم زیاد آنها را نام برد. یاخته‌های مذکور به علت اینویژگیها ازیاخته‌هایپارانشیم زمینه‌ای کاملا قابل تشخیص‌اند.

بافتهای ترشحی: برخی از یاخته‌هایترشحی گاهی به شکل گروهی در میان اندامهای گیاهی تشکیل می‌شوند و فعالیت ترشحیانجام می‌دهند که در این صورت بافت حاصله را بافت ترشحی می‌گویند.

حفره‌های ترشحی: حفره‌ها یا کیسه‌هایترشحی فضاهای مخصوص در داخل بافتهای گیاهی بویژه پارانشیم هستند که فرآورده‌هایترشحی یاخته‌های اطراف آنها به درون فضای بین یاخته‌ای می‌ریزند. این فضاها ابتداکوچک و مدورند، سپس بر اثر افزایش مواد درونی ، به حفره وسیع و کیسه‌مانندی تبدیلمی‌شوند.

مجاری ترشحی: اگر یاخته‌های ترشحی دراطراف فضای باریک مجرامانند قرار گیرند و فرآورده‌های ترشحی خود را در آن بریزند،چنین ساختارهایی را مجاری ترشحی گویند. نقش مجرای ترشحی ، هدایت شیره‌های گیاهیاست. این مجاری حاوی موادی مانندرزین‌ها،اسانس‌هاوصمغ‌هاهستند.

لاتیسیفرها: لاتیسیفرها از یاخته‌های ترشحی منفردبسیار دراز و یا از بهم پیوستن عده‌ای از یاخته‌های ترشحی بوجود می‌آیند. فراورده‌های ترشحی این یاخته‌ها کهشیرابهنامیده می‌شود، بر خلاف یاخته‌هایمجاری ترشحی در حفره‌های درونی یاخته باقی می‌ماند، لذا در این سیستم ترشحی مجرایمستقلی وجود ندارد.

در حقیقت یاخته‌ها علاوه بر ترشح ، لوله هدایت کنندهمواد مترشحه نیز هستند. تفاوت لوله ترشحی و مجاری ترشحی در این است که در لوله‌هایترشحی هر یاخته دراز خود لوله ترشحی به شمار می‌آید، در حالی که در مجاری ترشحیتعدادی یاخته‌های ترشحی کروی و کوچک در کنار هم طوری قرار می‌گیرند که در بین آنهامجرایی برای دریافت مواد ترشحی بوجود می‌آید. لوله‌های شیرابه‌ای به دو گروه بندبند(مانندبرگ سیر)و بدون بند (مانندفرفیون)تقسیم می‌شوند.

 

 

 

ساختارهای ترشحی بیرونی

ساختارهای ترشحی بیرونی آنهایی هستند که موادترشحی خود را به بیرون گیاه می‌ریزند. مهمترین این ساختارها عبارتند از : کرکهای ترشحیوغده‌های ترشحی. کرکهای ترشحی از شیره یا بخشهایزیر بشره‌ای بوجود می‌آیند. بخشهای فعال ترشحی کرکها در سر آنها قرار دارند و ممکناست از یک یا چند یاخته تشکیل شده باشند. بخش ترشحی در بعضی کرکها بسیار رشد می‌کندو کرک را به صورت غده درمی‌آورد.

انواع ترشحات گیاهی

تاننها

تاننها به گروهی ازهیدراتهای کربنتعلق دارند. مزه آنها تلخاست و معمولا در برگها و میوه‌های نرسیده وجود دارند. مزه تلخ چای مربوط به تاننموجود در برگهای این گیاه است. از تاننها استفاده‌های فراوانی می‌شود. از ترکیبتاننها با نمکهای آهن ، جوهر نوشتن می‌سازند. در صنعت چرم سازی به پوست جاندارانتانن می‌زنند تا از فساد آن جلوگیری به عمل آید.

اسانس‌ها

اسانس‌ها مواد معطری هستند که در بعضی از بافتهای ترشحی ساختهمی‌شوند. اسانسها ترکیبهای متفاوتی دارند. اسانس تربانتین در کاج از جنس هیدراتکربن ، اسانس گل سرخ و نعنا از جنسالکل ، اسانس گل میخکاز گروه فنل است. اسانسها را با عمل تقطیر یا با روشهای دیگر از اندامهای گیاهاستخراج و برای تهیه گلاب انواع عطرها و معطر ساختن فراورده‌های بهداشتی و داروییمورد استفاده قرار می‌دهند.

رزین‌ها

رزین‌ها به مقدار فراوان در مجاری ترشحی گیاهانتیره کاجوجود دارد. رزین زرد رنگ است و درآب غیر محلول است، اما الکل و تربانتین حل می‌شود. اضافه کردن رزین به چوب موجباستحکام آن می‌شود. رزین با مقداری تربانتین همراه است که ضمن عمل تقطیر آن را جدامی‌کنند.


صمغ‌ها

صمغ‌ها انواع گوناگون دارند. آنها بوسیله سلولهای مخصوص ترشحمی‌شوند و یا از تجزیهدیواره سلولیحاصل می‌شوند. صمغها در الکلحل نمی‌شوند، ولی در آب به حالت ژله یا لعاب مانند در می‌آیند. بیشتر صمفها به گروههیدراتهای کربن تعلق دارند. یکی از گیاهانی که از آن صمغ استخراج می‌شود، آکاسیا یاصمغ عربی است.

آلکالوئیدها

این مواد ترکیبات پیچیده نیتروژن‌دار هستند و معمولا تلخ مزهو بسیاری از آنها سمی هستند آلکالوئیدها در ریشه ساخته شده و به اندامهای دیگر بردهمی‌شوند. بعضی از آلکالوئیدهای شناخته شده در گیاهان عبارتند از : مرفین،نیکوتین،کافئین ،کوکائین،تئینو ... . آلکالوئیدها اثرات داروییمتفاوت دارند. مرفین درد را تسکین می‌دهد. کوکائین موجب بی‌حسی موضعی می‌شود. کافئین دانه‌های قهوه و تئین برگهای چای اثرات آرام بخشی دارند.

شیرابه‌ها

شیرابه‌ها معمولا شیری رنگ بوده و مخلوطی از مواد غذایی و موادزاید هستند. مواد دیگری در شیرابه‌ها یافت می‌شوند. مانند صمغها و ... . شیرابهمیوهخشخاش،تریاکنام دارد. پس ازاستخراج به صورت خمیری قهوه‌ای رنگ در می‌آید.

بافت هادی

بافت آوند چوبی

بافت آوند چوبی از پروکامبیوم بوجود می‌آید و پروکامبیومازمریستم انتهاییمنشا می‌گیرد. بافت چوبیواجددیواره نخستینرا که از پروکامبیوم گیاهایجاد می‌شود، بافت چوبی نخستین می‌نامند. در بسیاری از گیاهان پس از تکمیل دیوارهنخستین ، بافتهای پسین تشکیل می‌شوند. بافت چوبی حاصل از کامبیوم آوندی را بافتچوبی پسین می‌نامند.

بافت چوبی از 4 نوع یاخته: تراکئید ، وسل ، فیبر وپارانشیم چوبی تشکیل شده است و مهمترین آنها یعنی تراکئیدها و وسلها به عناصرتراکئیدی موسوم‌اند که عناصری بی‌جانند. نقش اصلی این یاخته‌ها انتقالشیره خامو تا حدی نیز حفاظت گیاه است. یاخته‌هایفیبری در بافت چوبی موجب استحکام گیاه می‌شود. یاخته‌های پارانشیمی که نقش ذخیره‌ایو یا فعالیتهای دیگری دارند، نیز در این بافت یافت می‌شوند

اجزای بافت چوبی

عناصر تراکئیدی

دو نوع اصلی از عناصر چوبی به نامهایتراکئیدووسلدر گیاهان وجود دارند. تفاوت اصلی دو نوعآوند چوبی مذکور در این است تراکئیدها منفذ ندارند، در حالی که دیواره‌های انتهاییوسلها دارای منفذ هستند. بنابراین در تراکئیدها عبور آب از یاخته‌ای به یاخته دیگربه صورت نفوذ از دیواه سه لایه‌ای متشکل از دیواره‌های نخستین دو یاخته مجاور وتیغه میانی آنها انجام می‌گیرد. در حالی که در وسلها آب از منافذ آزاد بین یاخته‌هاعبور می‌کند.

به علاوه یاخته‌های تشکیل دهنده تراکئید ، از یاخته‌های وسلهادرازتر و باریکترند و به تدریج که عناصر تراکئیدی رشد می‌کنند،پروتوپلاسمآنها از بین می‌رود، اما قبل از آندیواره پسین بر روی دیواره نخستین بوجود می‌آید و دیواره ضخیم‌تر می‌شود. دیواره دوانتهای یاخته نیز قبل از ناپدید شدن پروتوپلاسم از بین می‌رود. در نتیجه نقش یاختهچوبی زنده ، ایجاد دیواره پسین و حل کردن انتهایی دیواره یاخته است. پس از اینفرایندها پروتوپلاسم از بین می‌رود و یاخته‌های چوبی مرده بر جای می‌مانند و شیرهخام درون آنها جریان می‌یابد.

ساختار و شکل دیواره پسین عناصر تراکئیدی

دیواره پسین در عناصر تراکئیدیبطور یکنواخت تشکیل نمی‌شود. چنانکه در بعضی نقاط نازکتر در نقاط دیگر ضخیم‌تر است. این ناهمواریها به صورت برجستگیها و فرورفتگی‌هایی با طرحهای گوناگون در سطح درونیعناصر تراکئیدی بوجود می‌آیند و آوندهای چوبی را برحسب انواع این تزئینات نامگذاریمی‌کنند. مانند آوندهای حلقوی ، مارپیچی ، نردبانی ، مشبک و منقوط.



لیگنیندر آوندهای حلقوی و مارپیچی به صورتحلقه‌های جدا از هم یا نوارهای مارپیچی و در آوندهای نردبانی و مشبک به ترتیب بهشکل نوارهای موازی و مشبک در آمده است. در آوندهای منقوط ، لیگنین تمام سطح دیوارهبه جز نقاط فرورفته را فرا گرفته است. چوبمخروطیان را نرم گویند، زیرا فقط دارای تراکئید است. چوبدولپه‌ای‌های چوبی را سخت گویند، چون علاوه بر تراکئید ، فیبر و وسل هم دارد.

فیبرها

یاخته‌های فیبر چوبی نسبتا درازند. دیواره آنها ضخیم‌تر ازتراکئیدهاست. این یاخته‌ها بیشتر نقش استحکامی دارند. یاخته‌های فیبری ممکن استدارای پروتوپلاست زنده بوده و نقشهای زیستی از قبیل ذخیرهنشاسته وغیره داشته باشند.

یاخته‌های پارانشیمی

یاخته‌های پارانشیمی در بافت چوبی پسین ممکن استدارای دیواره پسین یا فاقد آن باشند. نقش همه این یاخته‌ها ذخیره مواد است.

بافت آوند آبکش

بافت فلوئم یا آبکشی شامل عناصر غربالی ، سلولهای همراه ،سلولهای پارانشیمی و در برخی موارد فیبر و اسکلروئید می‌باشد. آن بخش از فلوئم کههدایت شیره پرورده را بر عهده دارد، عنصر غربالی نامیده می‌شود. درگیاهانبازدانه عناصر غربالی به صورت واحدهای مستقلی در ساختمان بافت شرکت می‌کنند. ولی درنهاندانگان عناصر غربالی به صورتهای خاصی روی هم چیده می‌شوند و تغییراتی در ساختماندیواره‌های انتهایی آنها بوجود می‌آید و بدین ترتیب تشکیل ساختمانهای خاصی به نامآوند آبکشی را می‌دهند. یک آوند آبکشی از تعداد زیادی سلول تشکیل یافتهاست.

تغییراتی که در عناصر غربالی صورت می‌گیرد تا نهایتا به یک عنصر فعالدر انتقال تبدیل شود بسیار چشمگیر است. این تغییرات دردیواره‌ها ،سیتوپلاسم و اندامکها می‌باشد. دیواره‌های جانبی سلولها زیاد تغییر نمی‌کنند و فقطکمی ضخیممی‌شوند. در زیرمیکروسکوپ با یک منظره شفاف دیده می‌شوند که این حالت شفاف احتمالا به ترکیب دیواره سلولی دراین عناصر بستگی دارد. مهمترین تغییرات در دیواره انتهایی آنها صورت می‌گیرد که بهشکل سوراخهای متعدد در این دیواره‌ها منجر می‌شوند که در نهایت حالت غربال به خودمی‌گیرد که آنها را به نامصفحه آبکشمی‌گویند.

سلولهای همراه بافت فلوئم

در نهاندانگان در کنار هر سلول آبکشی به تعداد 1یا 2 و گاهی 3 عدد دیده می‌شود. این سلولها در طول و یک طرف هر یک از سلولهایآبکشی دیده می‌شوند. این سلولها دارای منشا مشترکی با سلولهای آبکشی هستند. سلولمادر آبکش با یک تقسیم نامساوی ، دو سلول بوجود می‌آورد که سلول بزرگتر بتدریجتمایز پیدا کرده و به سلول آبکشی تبدیل می‌شود. سلول کوچکتر منشا تشکیل سلول همراهمی‌گردد. سلول همراه درنهاندانگان توسط پلاسموسم‌های متعددی با سلولهای آبکش ارتباط برقرار می‌کند. برسی‌ها نشان دادهوقتی سلول آبکش می‌میرد ، سلول ‌همراه نیز بطور همزمان می‌میرد.

گاهی نیزمشاهده شده که با مردن سلول آبکش ، سلول همراه منشا تشکیل یک سلول آبکش دیگرمی‌گردد. از نظر سیتولوژیکی سلولهای همراه دارای سیتوپلاسم متراکم و واکوئل‌هایکوچک و فراوان و هسته بزگ مرکز‌ی‌اند و هرگزنشاسته درخود ذخیره نمی‌کنند. عقیده بر این است که سلولهای همراه انجام برخی از اعمالمتابولیکی مانند ساخت پروتئین را که در جریان تمایز عناصر غربالی کاهش یافته یا حذفشده است بر عهده دارد. شاید میتوکندری‌های فراوان موجود در سلول همراه تامین ‌کنندهانرژی عناصر غربالی (به صورت ATP) باشد.

در برخی گونه‌هاموادفتوسنتزی تولید شده در سلولهای مزوفیل از طریق سلولهای همراه به عناصر غربالیراه می‌یابد. دربازدانگان گاهی در کنار سلولهای آبکشی یک سلول کوچک دیده می‌شود که در قسمتی از سلول آبکشیقرار دارد نه در تمام طول آن. این سلول کوچک به خاطر مکان ، موقعیت و اختصاصاتسیتولوژیکی کاملا قابل مقایسه با یک سلول همراه است و به نام سلول آلبومینی خواندهمی‌شود. منشا سلول آلبومینی برخلاف سلول همراه یکی از سلولهای پارانشیمی بافت آبکشیاست.

سلولهای پارانشیمی بافت فلوئم

این سلولها از نوع ذخیره‌ای هستند کهمی‌توانند ترکیباتی مانند نشاسته ،لیپیدها ، تانن‌ها یانشاسته‌ها را در خود جمع کنند. سلولهای پارانشیمی در ساختمان فلوئم‌های اولیه درامتداد آوندهای آبکشی و به موازات آنها قرار گرفته‌اند و به نام پارانشیم عمودی (Vertical Phloem Parenchyma) نامیده می‌شود و یاخته‌های پارانشیمی دیگر که در جهتشعاعی کشیده شده‌اند، پارانشیم افقی یا شعاعی (Horizontal Phloem Parenchyma) نامیده می‌شوند. دیواره سلولی پارانشیم در فلوئم‌های اولیه سلولزی و در ثانویهمی‌تواند چوبی باشد. یاخته‌های پارانشیمی بافت فلوئم در اندامهای هوایی گیاهانخصوصا در شرایطی کهبافتمخاط پریدرم توسعه قابل توجهی در اندام نداشته باشد، می‌تواند حاویکلروپلاست باشد.

سلولهای فیبر بافت فلوئم

سلولهای فیبرهم فلوئم اولیه و هم در فلوئمثانویه دیده می‌شوند. این سلولها در ابتدای تشکیل خود دارای اندازه کوچکی هستند وبه تدریج در جریان رشد اندام و تمایز بافت بر قطر و خصوصا طول آنها افزوده می‌شود. رشد آنها به گونه‌ای است که سلولهای کشیده با دو انتهای باریک حاصل می‌شود که منظرهدوکی‌ شکل دارد. دیواره سلولهای فیبر از جنسلیگنینمی‌باشد.

البته باید توجه کردکه بعضی از فیبرهای فلوئمی دیواره‌هایشان برای همیشه سلولزی باقی می‌ماند که آنهارا فیبر سلولزی می‌نامند. فیبر کتان از این نوعاست. گاهی رسوب لیگنین در دیواره‌ها به قدری زیاد است که 90درصد حجم دیواره رااشغال می‌کند. در این موقع سلول می‌میرد. گاهی دیواره سلول فیبر دارای لیگنین کمتریهستند. اینها معمولا می‌توانندسیتوپلاسم خود را حفظ کنند و توسط پلاسمودسماتا با سلولهای مجاور ارتباط برقرار کنند. گاهیممکن است سلول فیبرتقسیم شود و داخلسلول خانه خانه دیده شود . گاهی ممکن است دارای هسته‌های متعدد باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 12:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بگذاريم حيوانات زندگي كنند

بازديد: 267

 

بگذاريم حيوانات زندگي كنند

امسال كه باران رحمت الهي دشت و دمن را در سرزمين ما سيراب كردهاست، با فراواني گل و گياه و پوشش گياهي موقعيت مطلوبي براي زندگي جانوران وحيات وحش به ويژه پرندگان فراهم شده است. طبيعي است كه شكارچيان به معني واقعيكلمه، حداقل در اين فصل از روي آوري به شكار اجتناب مي ورزند، اين رسمي است كه ازهزاران سال پيش برجامانده و شكار حيوانات در فصل بهار ممنوع بوده است، گواينكهوضعيت اسف انگيز حيات وحش در كشور ما به گونه اي است كه در اصل شكار بايد تجديدنظراساسي شود. اما بخشي از نگراني ها متوجه تفنگ بدستان جوان و نوجوان است كه باتفنگ هاي بادي، پرندگان را هدف قرار مي دهند. اين برعهده خانواده هاست كه در اينفصل خرمي طبيعت و تجديد حيات، از خريدن تفنگ به عنوان اسباب بازي براي فرزندان خود،اجتناب ورزند و به هرطريق بكوشند كه آنان را از اذيت و آزار حيوانات برحذر دارند. از صدا و سيما نيز توقع داريم كه برنامه هايي را به اين موضوع اختصاص دهد تا فرهنگمراقبت از زندگي حيات وحش كه زندگي و محيط زيست ما نيزوابسته به آنهاست،رواجيابد.

براي صرفه جويي و حفظ محيط زيست

 

 

 

 

ظرف سي سال گذشته خيلي ها از جمله خود من در اين گير و دار جنگو انقلاب، به هر دليل حاضر نشدند تكه اي نان، ليواني آب و يا برگي كاغذ را دوربياندازند. به هر صورت انسانها را مي توان آموزش داد و به عبارت ديگر روشي جايگزينروش قبلي در آنها ايجاد نمود.
خوشبختانه ملت ما آماده اند، در زمينه هاي گوناگونصرفه جويي و حفظ محيط زيست همكاري داشته باشند. نگارنده حدود ۱۵ سال قبل به شهرداريمراجعه نمودم و در مورد موادي كه بازيافت آنها به سادگي ممكن است صحبت كردم. تأكيدبر اين بود كه رسانه ها (خصوصاً تلويزيون) در اين مورد مي توانند نقش بيشتري داشتهباشند. خوب حالا تا حدي كارهايي صورت گرفته ولي آيا بهتر نيست براي جمع آوريزباله ها برنامه ريزي كنيم مثلاً جمعه ها را اختصاص به جمع آوري زباله هاي قابلبازيافت دهيم و هفته را به تفكيك به جمع آوري نوعي از زباله از قبيل شيشه و فلز،مواد پلاستيك، كاغذ و مقوا و ... اختصاص دهيم.
به اين ترتيب علاوه بر كمك به حفظمحيط زيست، به اقتصاد كشور هم كمك خواهد شد.
براي پيشرفت و مثبت بودن كار چهبهتر كه رسانه ها بويژه صدا و سيما بخشي از برنامه هاي خود را به اين موضوع اختصاصدهند. تجارب شهرداري ها و پيشنهادها و ابتكارات مردم به اجراي چنين طرحي بيش از پيشكمك خواهد كرد.

ابيانه، رودهاي رنگ خانه هاي رؤيا

ابيانه را آيا در خواب ديده ام؟ اجتماع آن همه زيبايي و شگفتي در يك جا باورنكردنيبه نظر مي رسد. بي ترديد، ابيانه روستايي منحصر به فرد است كه هريك از كوچه هايبي بن بست در آن ما را به فضايي زيباتر و شاعرانه تر مي برد. گرچه نماي بيرونيخانه ها جالب و چشم نواز است اما نوع طراحي و ساخت داخلي آنها حيرت انگيز و عجيب وپررمز و راز مي نمايد.
قرمز هميشه نماد عشق و دلدادگي بوده و ابيانه بي شك بانهايت عشق و دلدادگي ساخته شده و رنگ قرمز جادويي بر تن ديوارهاي خانه ها وكوچه هاما را خواهي نخواهي شيفته و مجذوب مي كند. در ابيانه دوست داريد تك تك درها را بازكنيد زيرا كه رازي دلپذير در پشت هر در چوبي در انتظار شماست و دوست داريد به تماميپنجره هاي مشبك دست بكشيد تا بتوانيد رؤياي شيرين خود را باور كنيد.
رودي ازرنگهاي شاد و زنده بر چين چين دامن زنان در كوچه هاي ابيانه جاري است. كوچه هايي كه مرداني نيرومند و مغرور گاه گاه از آنها گذر مي كنند. باوجود تمام اين زيبائيها جوان ها و همه آنها كه مي توانسته اند ابيانه را ترككرده اند، درست به همان دلايلي كه روستائيان بسيار ديگري هم زادگاهشان را ترككرده اند. پيرمردان و پيرزنان و آنها كه مانده اند، جايي براي رفتن نداشته اند. مبادا كه ابيانه روزي از رفت و آمد زناني با روسري هاي پرگل خالي باشد و هيچ مرديبا شلوار سياه و براق و گشاد در آفتاب ميدانش ننشسته باشد. مبادا با حسرت و دريغ بهگذشته نگاه كنيم و از خود بپرسيم كه آيا ابيانه را در خواب ديده ايم؟
ابيانه،يادگاري عزيز و نازنين از روزگاري سپري گشته و فراموش شده است. با او و مردمانشمهربان تر باشيم.

 

 

نقش آفت كش هاي شيميايي در كاهش جمعيت پرندگان

 

داراي مصارف زيادي هستند. هرچند اكثر آفت كش ها در دزهاي بالا براي پرندگان شكاريكشنده هستند اما تنها يك گروه از آنها كه آفت كشهاي ارگانو كلره ناميده مي شوندباعث كاهش جمعيت پرندگان در نواحي وسيعي از جهان شده است.
اين تركيبات شاملد.د.ت و سيكلودينها مانند آلدرين، ديلدرين و هيتاكلر هستند

در مقاله اين شماره كه از فصلنامه زيست محيطي موج سبز، برگزيده ايم نقش  آفت كش هايشيميايي در كاهش جمعيت پرندگان بررسي شده است.
آفت كش هاي شيميايي علاوه بر سميبودن، داراي ۳ ويژگي مهم ديگر مي باشند كه به اثر گذاري آنها بر پرندگان شكاري وديگر گونه هاي حيات وحش صحه مي گذارد.
۱- اين تركيبات بسيار پايدار هستند بهطوري كه براي چندين سال مي توانند كم و بيش بدون تغيير باقي بمانند.
۲- آنها بهسرعت در چربي حل مي شوند. به اين معني كه مي توانند در بدن جانوران تجمع يافته و ازشكار به شكارچي منتقل شوند و به طور تصاعدي در زنجيره غذايي تغليظ يابند. پرندگانشكاري كه تقريباً در بالاي زنجيره غذايي قرار گرفته اند مستعد تجمع مقدار زيادي ازاين مواد هستند.
۳- در مراحلي كه ميزان كشندگي سم پايين است مثلاً فقط چند واحددر هر ميليون، بعضي ارگانو كلره ها توليد مثل برخي گونه ها را مختل مي سازد. آنهاهمچنين از طريق بدن پرندگان مهاجر، حشرات، باد و جريان آب جابه جا مي شوند وبنابراين مي توانند به نواحي دور نيز دسترسي يابند.
در سال ۱۹۶۰ از اين تركيباتشيميايي به قدري زياد استفاده شد كه هيچ يك از گونه هاي بزرگ پرندگان كه در اروپا وآمريكاي شمالي بررسي شدند از بقاياي ارگانوكلره ها در امان نمانده بودند. هر چندبيشترين غلظت در پرندگان شكاري يافت شد. اثر اين مواد بر روي جمعيت پرندگان شكاريدر هر مكاني كه اين مواد در مقادير زياد استفاده شده بود مانند بيشتر اروپا،آمريكاي شمالي و بخش هايي از استراليا و آفريقا مشاهده شده است. البته تمام گونه هابه يك اندازه تحت تأثير قرار نگرفته بودند. همچنين در مناطق خاصي كاهش در گونه هايپرنده خوار عموماً بيشتر از گونه هاي تغذيه كننده از پستانداران بوده است. مواردفوق تا حدودي به دليل تغذيه از پستانداران علفخوار است (يك حلقه در دومين پلهزنجيره غذايي) در حالي كه پرنده خواران بيشتر از شكار گوشتخوار (حداقل سومين پلهزنجيره) تغذيه مي كنند. همچنين اين امر تا حدودي به اين دليل است كه پرندگان به طورعمومي كمتر مي توانند باقيمانده هاي ارگانوكلره را در بدن خود بشكنند، به طوري كهدر هر دوره زماني مقدار بيشتري از اين مواد را دارا هستند. همچنين بسياري ازپرندگان پراكندگي گسترده تري نسبت به پستانداران دارند و به اين دليل احتمال تماسمستقيم آنها با آفت كشها بيشتر است. تمام اين اختلافات بدين معني است كه در هرمنطقه خاص، پرندگان شكاري كه از پرندگان تغذيه مي كنند نسبت به پرندگاني كه ازپستانداران تغذيه مي كنند مقدار بيشتري از ارگانوكلره ها را در بدن خود ذخيرهمي كنند. در بعضي از مناطق، جمعيت پرندگان ماهي خوار، مانند عقاب ماهي گير و عقابسر طاس نيز متأثر شده اند. اين مطلب به اين دليل است كه بعضي از ماهيها، ارگانوكلره ها را در حد بالايي در بدن خود نگهداري مي كنند، به عبارتي اين مواد نه تنهااز طريق غذاي ماهي بلكه از طريق آب آلوده كه در طي شبانه روز از آبشش هاي ماهي عبورمي كند در بدن آنها تجمع مي يابد. ارگانو كلره هاي گوناگون، جمعيت پرندگان شكاري رابه طريق مختلفي متأثر مي سازد. د.د.ت متابوليت هاي د.د.اي، مسموميت  سمي كمي برايپرندگان ايجاد مي كنند و اثر مهم آنها بر روي توليد مثل است. د.د.اي باعث نازك شدنپوست تخم پرندگان و مرگ جنين مي شود و بدين جهت موجب كاهش ميزان توليد مثل مي گردد. اگر اين كاهش توليد مثل چشمگير باشد، جمعيت رو به زوال مي رود. تركيبات سيكلودينمانند آلدرين و ديلدرين بسيار سمي تر از د.د.اي هستند و اساساً از طريق افزايش مرگو مير، باعث كاهش جمعيت شده اند. سهم نسبي در كاهش جمعيت پرندگان شكاري با مكانيسمكاهش توليد مثل «د.د.اي» و با افزايش مرگ و مير «سيكلودين» به طور مشخصي از يكناحيه به ناحيه ديگر متفاوت بوده است كه بر اساس الگوي مصرف در آن ناحيه است.
دربيشتر مناطق اروپا، كاهش در تعداد قرقي ها و بحري ها در اواخر ۱۹۵۰ آنچنان سريع بودكه احتمالاً به طور عمده به دليل كاهش نرخ توليد ناشي از د.د.اي بوده است. اين مادهتنها تركيب شناخته شده اي است كه باعث كاهش جمعيت با روشي غير از افزايش مرگ و ميرمي شود.
از هنگامي كه استفاده از د.د.ت، ديلدرين و ساير ارگانوكلره ها به طورمستمر كاهش يافته است، ميزان باقيمانده اين مواد در تخم و بدن پرندگان شكاري نيزكاهش يافته و جمعيت پرندگان در اروپا و آمريكاي شمالي به طور نسبي يا كامل بهبوديافته است. اين مطلب در ديگر نقاط جهان صحت نداشته و حتي در مناطق ديگر استفاده ازاين تركيبات همچنان ادامه دارد يا حتي افزايش نيز يافته است.
ديگر انواعآفت كش ها نيز تعداد زيادي از پرندگان را قرباني كرده اند، اما تا آنجا كه مي دانيمباعث كاهش جمعيت گسترده و دائمي نشده اند. برخي از تركيبات فسفر آلي مشخصاً كشندههستند و در سال ۱۹۶۰، در يك دوره دو ماهه در هلند ۲۷۰۰ پرنده مرده در اطرافمزرعه هاي تازه كشت، كشور هلند در رابطه با معرف Palathion يافت شدند و تعداد كلپرندگان قرباني احتمالاً نزديك ۲۰۰ هزار عدد مي رسيد كه هشت گونه از پرندگان شكاريرا شامل مي شد.
در مناطقي از آفريقا گفته مي شود تعداد زيادي از پرندگان شكاريدر حين عمليات كنترل عليه پرنده دانه خوار quelea كه در عمليات Palelthion از طريقهواپيما پخش مي شود كشته مي شوند. برخي آفت كش هاي كاربامات، به ويژه كاربوفوران درمرگ و مير پرندگان شكاري در آمريكاي شمالي دخيل بوده اند. به علاوه مشخص شده است كهبرخي جونده كش ها به طور معمول از طريق سم پاشي ثانويه و خوردن شكار مسموم باعث مرگو مير پرندگان شكاري مي شوند. در دهه ۱۹۶۰كاهش گسترده در جمعيت پرندگان شكاري درفلسطين اشغالي، به استفاده از سولفات تاليوم به عنوان جونده كش نسبت داده شد. همچنين در سالهاي اخير در برخي از كشورها، جونده كشها ضد انعقادي باعث مرگ و ميرپرندگان شكاري گوناگون و جغدها شده است.
در طي اين سالها، تركيب سمي ديگري نيزدر مرگ و مير پرندگان شكاري دخيل دانسته شده اند. اين مواد شامل فلزات سنگين مانندجيوه و سرب مي باشند. در چندين كشور نيز فاضلاب كارخانه هاي كلروآلكاليني به عنوانمنبع اصلي آلودگي جيوه در محيط آبي به شمار مي روند در حالي كه آفت كشهاي مختلفمنبع اصلي جيوه در خشكي هستند. مشخص شده است كه جيوه به ويژه وقتي به صورت جيوهقليايي بر روي گياهان استفاده شود باعث مرگ پرندگان مي شود. اين موارد بيشتر شاملپرندگان دانه خوار مي گردد ولي پرندگان ديگر شامل دسته اي از پرندگان شكاري كه ازاجساد تغذيه  مي كنند نيز متضرر مي شوند. در استان زيلند كشور هلند در يك سال ۱۰۳پرنده شكاري و ۱۱۱ جغد در اثر اين عامل كشته شدند. مرگ و مير اين چنين گستردهاحتمالاً در كاهش عمومي پرندگان شكاري اروپا در بين سالهاي ۶۰- ۱۹۵۰ دخيل بوده وغذايي با تركيبات پايدار گانوكلره كه مرگ و مير را افزايش داده توليد مثل را كاهشمي دهد. در يك منطقه خاص اغلب بيش از يك عامل دخالت داشته و همچنين يك گونه پرندهشكاري به خصوص در نقاط گوناگون جهان در اثر عوامل مختلف كاهش يافته است.
زمانيكه اثرات فوق به تأثيرات تخريب زيستگاه، تيراندازي به پرندگان و ساير آزارهايمستقيم افزوده شود، اغلب مشخص كردن اين كه در يك جمعيت خاص مهم ترين عامل مؤثر دركاهش گونه كدام بود، مشكل به نظر مي رسد. در مناطق خاص، جمعيت پرندگان در بينسالهاي نزول متوالي عموماً تا حدي افزايش يافته ولي به طور فزاينده اي از دهه ۱۹۵۰جمعيت پرندگان به طور واضح توسط عوامل شيميايي پايين تر از حدي كه محيط توانايي آنرا دارد،  نگاه داشته شده است. بيشترين مشكل استفاده از مواد شيمايي غيرانتخابي،پايدار و تجمع يابنده بودن است. هر چند اوضاع به طور مشخص از دهه ۱۹۶۰ بهبود يافتهو اطلاعات بشر از خطر مواد شيميايي بيشتر شده است اما غير واقع بينانه به نظرمي رسد كه توقع داشته باشيم اين حوادث ديگر اتفاق نيفتد. با اين وجود به هر حالجمعيت پرندگان شكاري اروپا و آمريكاي شمالي در حال حاضر در يك دوره بهبود از اثراتآفت كش ها قرار دارند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 12:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره فلورا فروزش

بازديد: 141

 

فلورافروزش

126129.jpg

 

از زمان رابرت كخ و لويىپاستور تاكنون باسيلوس آنتراسيس در صدر مطالعات باكترى هاى بيمارى زا قرار داشتهاست. عامل مولد سياه زخم در پاييز سال ۲۰۰۱ ميلادى مجدداً شيوع يافت، به طورى كهمنجر به مرگ ۵ تن شد. همين موضوع اهميت باكترى باسيلوس را در بيوتروريسم مورد تاييدقرار داد. بيمارى زايى باكترى ناشى از وجود دو پلاسميد بيمارى زا است، يكى از آنها (pxol) سم سه قسمتى را رمز مى كند كه شامل فاكتور كشنده (LF)، آنتى ژن حمايتى (PA) يا فاكتور ادم (EF) و آنتى ژن حمايت (PA) مى شود. در مجموع اين سم ها (PA/PA,LF/EF) اعمال زيستى متعدد را در ميزبان مورد هدف قرار مى دهد، به طورى كه منجر به سركوبپاسخ هاى ايمنى و در نهايت مرگ ميزبان در اثر اختلال در سيستم هاى مختلف مى شود. ازطرف ديگر، پلى ساكاريد كپسول (CPS) باعث محافظت باكترى در برابر پاسخ هاى ايمنىميزبان شده و ژن هاى رمزكننده اين كپسول به وسيله پلاسميد pxo2 حمل مى شود. هدفمطالعات در حال انجام، شناسايى مكانيسم هاى مولكولى است كه مسبب بيمارى و توانايىبالقوه خنثى كردن آنها يا توليد واكسنى است كه توانايى محافظت در برابر باكترى راداشته باشد. مطالعه مقايسه اى ژنوم مى تواند منشاء نمونه هاى جداشده را كه سبببيمارى مى شوند شناسايى كرده و نيز باعث پى بردن به تكامل عامل بيمارى زا شود. براىاولين بار در سال ۲۰۰۳ تعيين توالى ژنوم باسيلوس آنتروسيس در بانك اطلاعات TIGR صورت گرفت. اين تعيين توالى مربوط به گونه غيربيمارى زا Ames بود كه فاقد دوپلاسميد غيربيمارى زا است. در قدم بعد TIGR ژنوم نژادى كاملاً بيمارى زا كه حاوى هردو پلاسميد است را تعيين توالى كرد و نوع نژاد باسيلوس آنتراسيس را مورد بررسى قرارداد. همچنين تعداد ديگرى از نژادهاى باسيلوس آنتراسيس تعيين توالى شد. به تازگىآرشيو جمع آورى شده اى در NCBI ايجاد شده است كه مجموعه اطلاعات را به هم مرتبطمى سازد و تعيين توالى نهايى، اطلاعات جامعى را از كنار هم قرار دادن ژنوم فراهممى كند. اولين اطلاعات قرار گرفته در آرشيو مربوط به يكسرى از خويشان نزديك باسيلوسآنتراسيس است. اخيراً يافته نهايى چشمگيرى با توجه به باكترى خويشاوند يعنى باسيلوسسرئوس منتشر شده است. اگرچه باسيلوس سرئوس سبب بيمارى با شدت بسيار كمترى نسبت بهباسيلوس آنتراسيس است و اين تفاوت عمدتاً به وجود دو پلاسميد سمى در باسيلوسآنتراسيس نسبت داده مى شود، اما با بررسى هاى صورت گرفته، باسيلوس آنتراسيس عضوى ازهمان كلاستر فيلوژنى باسيلوس سرئوس است. از آنجايى كه باسيلوس سرئوس عامل ايجادبيمارى شبيه سياه زخم در فرد بيمار شناخته شد، در نتيجه براى تعيين توالى ژنوم G9241 (سويه جديدى از باسيلوس سرئوس) تعيين توالى WGS مورد قبول واقع گرديد. دوپلاسميد بيمارى زا در باسيلوس سرئوس وجود دارد، يكى تقريباً مشابه pxol است كه حاوىهمان ژن هاى سمى است و ديگرى pBc218 است كه آنالوگ پلاسميد pxo2 بود و احتمالاًحاوى كلاستر سنتز كپسول پلى ساكاريد است. اين يافته ها، خويشاوندى نزديك باسيلوسآنتراسيس و باسيلوس سرئوس را اثبات مى كند و همچنين نشان مى دهد كه بيمارى سياه زخممى تواند توسط سويه ديگرى از باسيلوس آنتراسيس ايجاد شود.

 

 

 

 

اگر فصلهاي سرد سال يعني پاييز و زمستان را فصل عفونت هاي ويروسي در نظر بگيريم و اگر فصل بهار را فصل بيماري هاي آلرژيک بدانيم ، تابستان ، فصل گرما را بايد فصل مسموميت هاي غذايي بناميم.
هرچقدر هوا روبه گرمي مي رود ، شيوع اسهال و استفراغ هم که شايع ترين علت آنها عفونت هاي گوارشي است ، بيشتر مي شود. گرماي هوا به مواد غذايي اي که در نگهداري درستشان در خانه ها، کارگاه هاي توليد ، انبارها ، فروشگاه ها و رستوران ها و هر کجاي ديگر سهل انگاري مي شود ، رحم نمي کند و محيط دلپذيرتري براي انواع باکتري هايي فراهم مي کند که در مدت زمان کوتاهي مي توانند تکثير شوند و يک ماده غذايي را به فساد بکشانند بدون آن که در ظاهر آن کمترين تغييري ايجاد کرده يا بو و طعم آن را عوض کنند. اگر شما هم يک بار، حتي براي چند ساعت حالت تهوع ناشي از مسموميت غذايي را تجربه کرده و يا مجبور شده باشيد در يک ساعت 4 يا 5 بار به دستشويي برويد، آن وقت حتما شما هم اهميت بيماري ظاهرا ساده اي مثل يک مسموميت غذايي را درک خواهيد کرد. ضمن اين که نبايد فراموش کرد گاهي همين اپيدمي هاي مسموميت غذايي هم مي توانند همراه مرگ ومير باشند. داشتن آماري از تعداد مبتلايان به مسموميت غذايي کار ساده اي نيست.
بسياري از افراد مبتلا به اين بيماري به پزشک يا درمانگاه مراجعه نمي کنند و خوددرماني يا درمان هاي سنتي مثل قندداغ را ترجيح مي دهند و به همين علت تعداد کل بيماران مبتلا به مسموميت غذايي قابل ثبت نيست.
با وجود اين مثلا در کشور انگلستان تخمين زده شده که در سال 2002 ، 6ميليون مورد تهوع و استفراغ براي مصرف غذايي فاسد داده بوده است.
اين آمار در سال 2000 چيزي حدود 5ميليون نفر بوده است و يعني در کشوري مثل انگلستان که استانداردهاي بهداشتي قابل قبولي دارد شيوع مسموميت هاي غذايي در سالهاي اخير افزايش يافته است.
با اين اوصاف در کشورهايي مثل کشور ما بايد اوضاع خيلي بدتر باشد. اگرچه برگ برنده ما را هم مقابل مسموميت هاي غذايي نبايد فراموش کرد. در کشوري مثل کشور ما، هنوز بيشتر مردم تمايل دارند از غذاهاي خانگي تازه استفاده کنند و شايد همين مهمترين نکته در پيشگيري از بروز مسموميت هاي غذايي است.

متهمان اصلي پرونده مسموميت غذايي

باکتري هاي متنوعي مي توانند عامل ايجاد مسموميت هاي غذايي باشند. يکي از مهمترين اين باکتري ها و به قولي شايع ترين علت ايجاد مسموميت غذايي ، باکتري اي است موسوم به کامپيلوباکتر. اين باکتري در روده حيواناتي مثل گاو، گوسفند و مرغ مي تواند به طور طبيعي زندگي کند. در آب تصفيه نشده هم مي تواند وجود داشته باشد. کمپيلوباکتر از آن باکتري هايي نيست که در خود ماده غذايي رشد کند و تکثير يابد. در واقع احتياجي هم به اين رشد و تکثير ندارد. فقط تعداد کمي از اين باکتري مثلا در يک تکه مرغ که خوب پخته نشده باشد مي تواند علايم مسموميت را ايجاد کند. در عين حال ، کامپيلوباکتر ، باکتري نازک نارنجي اي است و اگر گوشت خوب پخته شود ، کلک آن هم کنده مي شود. باکتري ديگري که مي تواند عامل ايجاد مسموميت غذايي باشد، سالمونلاست.
سالمونلا بخصوص در زرده تخم مرغ هاي آلوده ممکن است وجود داشته باشد. گرماي هوا محيط مساعدي براي کشت آن فراهم مي کند. گونه اي از سالمونلا مي تواند باعث بيماري شديدي به نام حصبه شود ، اما معمولا بيشتر سالمونلاها بي آزارتر از اين حرفها هستند. استافيلوکک طلايي هم باکتري ديگري است که مهمترين راه انتقال آن دستهاي آلوده است.
اين باکتري در فاضلاب و حتي گردوغبار وجود دارد و آشپزها ، کارکنان رستوران ها ، اگر بهداشت فردي را رعايت نکنند ، عامل اصلي انتقال اين باکتري به مواد غذايي و از آنجا به دستگاه گوارش مشتريان خود هستند. باکتري ديگري که بخصوص در غذاهايي که خارج از يخچال نگهداري مي شوند و مدت زيادي در دماي اتاق مي مانند رشد مي کند، کلستريديوم پرفرينجنس نام دارد. اگر غذاي مانده خورديد و بعد دچار اسهال و استفراغ شديد، احتمالا همه چيز زير سر همين کلستريديوم است.
باسيلوس سرئوس هم باکتري ديگري است که البته شيوع آن از ديگر متهمان هم رديفش کمتر است.
باسيلوس سرئوس در خاک وجود دارد، بنابراين در غذاهايي مثل برنج ، سبزي ها و سيب زميني يافت مي شود. در آخر بايد از اشريشياکولاي هم نام برد که زيرگروههاي مختلفي دارد.

پادزهر اين سم چيست؟

مسموميت غذايي فقط «گاهي» به معناي واقعي کلمه مسموميت است ، يعني بعضي از باکتري هايي که به آنها اشاره شد از خود يک سم يا آن طور که پزشکان مي گويند يک توکسين آزاد مي کنند که باعث ايجاد التهاب در معده ، روده کوچک و گاهي روده بزرگ مي شود، کرامپ هاي عضلاني (دل پيچه) ايجاد مي کند و باعث استفراغ ، اسهال ، تب و کم آبي بدن مي شود. در عين حال بعضي از باکتري ها هم هستند که خودشان به مخاط روده حمله مي کنند. نکته اي که نبايد فرموش کرد اين است که فاصله زماني ميان ورود غذاي آلوده به بدن تا شروع علايم مسموميت ، واقعا متفاوت است.
گاهي تنها چند ساعت پس از مصرف غذاي آلوده و گاهي چند روز پس از آن ، علايم مسموميت ظاهر مي شوند. ممکن است همين فاصله زماني هم کليدي باشد براي تشخيص اين که کدام باکتري عامل ايجاد مسموميت بوده است.
مثلا کلستريديوم پرفرينجنس معمولا حدود 36 ساعت پس از مصرف غذا علايم ايجاد مي کند اما استانيلوکک ظرف 2 تا 6 ساعت خودش را نشان مي دهد ؛ اما گذشته از اين حرفها آنچه در مسموميت غذايي اهميت دارد ، تشخيص درست خود بيماري است و تشخيص نوع باکتري هاي که عامل ايجاد آن است اهميت آنچناني ندارد. علت هم اين است که مسموميت هاي غذايي حتي بدون درمان خودبه خود بهبود مي يابند و فقط در طول مدت بيماري بايد اولا آب و املاح مورد نياز را که بيمار به دليل اسهال و استفراغ از دست مي دهد ، جايگزين و ثانيا علائم ناراحت کننده بيماري را کنترل کرد. در بيشتر موارد تجويز آنتي بيوتيک عليه باکتري عامل ايجاد بيماري نيازي نيست و مي توان اطمينان داشت که سيستم دفاعي بدن از پس آن برمي آيد. فقط اگر ظرف چند روز بيمار بهبود نيابد، آن وقت با توجه به آزمايش مدفوع و کشت باکتريايي آن ، بايد نوع باکتري را تعيين و آنتي بيوتيک مناسب عليه آن را به کار برد. دانستن اين نکته درباره درمان مسموميت براي پدر و مادرهايي که سراسيمه بچه هاي مبتلا به اسهال و استفراغشان را نزد پزشک مي آورند و انتظار دارند با کيسه ا پر از قرص و شربت و آمپول به خانه برگردند، اهميت دارد. اين طور نيست؟

مسموميت غذايي - استافيلوككي
علائم
بيمار 1 تا 6 ساعت بعدازخوردن غذاي آلوده به ED مراجعه مي‌كند همراه با تهوع شديد، استفراغ، و كرامپهاي شكمي كه به سمت اسهال پيش مي‌رود. او بسيار ill؛ رنگ‌پريده، با تعريق، تاكيكارد، اورتوستاتيك بوده و ممكنست از پارستزي يا احساس درحال مردن شاكي باشد. ساير افراديكه همان غذا را خورده‌اند هم ممكنست اين علائم را داشته باشند. بهرحال معاينه فيزيكي باعث اطمينان مي‌شود. تندرنس‌شكمي خفيف هم بطور لوكاليزه وجود دارد كه بعلت كشيدگي اپيگاستريوم يا ماهيچه ركتوس شكم در اثر استفراغ است.
آنچه بايد انجام داد:
· بطور كامل معاينه كرده و تستهاي لازم براي رد انفاركتوس ميوكارد، اولسر پاره‌شده، آنوريسم
dissecting، يا هر بيماريي كه بدين صورت تظاهر ميكند را انجام دهيد.
· درضمن، محلول داخل‌وريدي 0.9%
NaCl يا رينگرلاكتات تجويز كرده و بيمار را درنظر بگيريد، و علائم‌حياتي و معاينه‌فيزيكي را تكرار كنيد. در بيماران كوچكتر كه داراي ذخيره كليوي و كارديوواسكولار براي هيدريشن سريع هستند، تجويز 2-1 ليتر درعرض يكساعت اغلب تمام علائم را بهبود مي‌بخشد.
· درصورتيكه بيمار بهتر شده و قادر به خوردن مايعات است، او را مرخص كرده و از او بخواهيد درعرض چندساعت بعد غذايش را بيشتر كند، با محلول رهيدريشن خوراكي (
ORS) مانند زير شروع كند:
o 4/3 قاشق چايخوري نمك
o يك قاشق چايخوري سوداي پخته (جوش‌شيرين)
o يك فنجان مرباي پرتقال (آب ليمو)
o چهار قاشق سوپ‌خوري شكر
o چهار فنجان آب
خوردن و احساس او بايد درعرض 1 تا 2 روز بهبود يابد.
· درصورتيكه علائم آهسته‌تر بهبود مي‌يابد، يك ضداستفراغ يا آنتي‌اسپاسموتيك تك‌دوز مانند شياف پروكلرپرازين 25
mg يا قرص دي‌سيكلومين 20mg تجويز كنيد.
· اگر هيپوتنشن يا ساير علائم هنوز باقي است و اگر بيمار قادر به رهيدريشن خوراكي نيست، بايد بستري شود.
آنچه نبايد انجام داد:
· فوراً براي قطع تهوع و استفراغ از داروها (مانند
Compazine, Tigan) استفاده نكنيد. چون مانع دفع سموم شده و كمكي در رفع عدم‌تعادل آب‌والكتروليتها كه مسئول اصلي بسياري از علائم هستند نميكند.
· بعلت فوق، بسرعت داروهايي (مانند
Lomotil, Imodium) براي كرامپ و اسهال تجويز نكنيد.
· در تجويز مايعات وريدي دريغ نكنيد.
· دربيماران واضح تستهاي آزمايشگاهي گران‌قيمت درخواست نكنيد.
· بدون يك هيستوري خوب، فرض را بر مسموميت غذايي نگذاريد.
توضيحات
اكثر علائمي كه همراه با هر نوع گاستروانتريت ديده مي‌شود بنظر مي‌رسد مربوط به عدم تعادل الكتروليتها و دهيدريشن است. كه حتي مي‌توانند درغياب اسهال و استفراغ فراوان، و مقاوم دربرابر رهيدريشن خوراكي قابل‌توجه باشند، چون روده قادر به جذب مواد نبوده، و باعث جمع‌شدن چندين ليتر مايع در لوله‌گوارش مي‌شود. رينگرلاكتات محلول انتخابي براي رهيدريشن وريدي است، تقريباً الكتروليتهاي سرم طبيعي را دارد، و آنرا مي‌توان بسرعت انفوزيون كرد. رينگرلاكتات تقريباً فقدان الكتروليتها ناشي از اسهال را جبران مي‌كند، درحاليكه اگر ناشي‌از استفراغ باشد –چون كلرايد بيشتر دفع شده است- نرمال‌سالين بهتر است.
اكثر موارد مسموميت غذايي در
ED ناشي‌از سم استافيلوكك است، كه وقتي غذا گرم نگه‌داشته مي‌شود رشد مي‌كند. سموم شيميايي هم همين علائم را دارند، اما شروع علائم زودتر است. علائم ساير سموم غذايي باكتريال معمولاً بين 6-1 ساعت بعداز خوردن شروع مي‌شده، تهوع و استفراغ كمتر و كرامپ و اسهال بيشتر و دورة آن طولاني‌تر است. منبع غذايي آلوده مشخص علت را روشن مي‌كند. حلزون صدف‌دار مطرح‌كنندة ويبريو پاراهموليتيكوس، برنج مطرح‌كنندة باسيلوس سرئوس، گوشت و تخم‌مرغ مطرح‌كنندة استافيلوكك، كامپيلوباكتر، كلستريديوم، سالمونلا، شيگلا، E. Coli انتروپاتيك، يا يرسينيا است.هرگاه فردي دچار اسهال شود، بطور طبيعي مي‌تواند مربوط به آخرين غذاي خورده شده باشد. هوشيار باشيد تشخيص مسموميت غذايي را در بيماران (بويژه آنهايي كه قصد شكايت از متصدي غذا دارند) بدون درگيري ساير افراد يا آزمايش نمونه غذاي مسموم نگذاريد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 12:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره باکتری ها

بازديد: 385

 

تاژک

حدود نیمی از باکتری‌های شناخته شده قادر به تحرک می‌باشند. اینها واجد وسیله حرکتی هستند که تاژک (Flagellum) خوانده می‌شود. جنس تاژک از پروتئینی موسوم به فلاژلین است. یک باکتری ممکن است فاقد تاژک یا واجد یک ، دو یا چندین تاژک باشد. باکتری Ecoli که همان اشرشیاکلی می‌باشد، با طول دو میکرومتر مسافتی معادل 25 برابر طولش یعنی 50 میکرومتر را در یک ثانیه می‌پیماید.

اگر شناگری با دو متر قد مسافتی معادل 50 متر در ثانیه را طی کند، قادر خواهد بود رکورد جهانی شنا را بشکند. تاژک باکتری به یک قلاب انعطاف‌پذیر وصل است که این قلاب نیز به پروتئین حلقوی متصل است که در نیمه داخلی و خارجی غشای سیتوپلاسمی باکتری قرار داشته و چرخش این پروتئینهای حلقوی باعث حرکت تاژک می‌شود.

 


تاژه‌بندی

تاژکها در جلبکها دارای ساختمان میکروتوبولی بوده و اغلب از طرح 9+2 تبعیت می‌کنند. در جلبکها نیز تاژک دارای جسم قاعده‌ای یا کینه‌ توزوم می‌باشد که در استحکام ، حرکت و رشته تاژک نقش مؤثری دارد.

انواع تاژکهای متداول

  • تاژک ساده : تاژکی است که باریک و بلند بوده و قطر آن از ابتدا به انتها یکسان می‌باشد.
  • تاژک آکرونماتیک یا شلاقی : باریک و بلند بوده و از قطر آن به طرف انتها کاسته می‌شود. این تاژک در کلروفیتا ، گزانوفیتا و پیروفیتا دیده می‌شود.
  • تاژک پلرونماتیک : تاژکی است که دارای کرکهای جانبی می‌باشد و در پیزوفیتا دیده می‌شود.
  • تاژک پانتونماتیک : این نوع تاژکها دارای کرکهایی هستند که در دو جهت مخالف هم قرار می‌گیرند. در اوگلنوفیتا ، فائوفیتا ، کریپتوفیتا ، فائوفیتا و گزانتوفیتا دیده می‌شود.
  • تاژک استیکونماتیک : این نوع تاژه دارای کرکهای یک جانبی می‌باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 12:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره جلبك ها

بازديد: 547

 

 

 

 

جلبك ها

 

 

جلبك ها

 

جلبك ها گروه متنوعي هستند كه تك سلولي هايي به اندازه كمتر از يك چند هزارم سانتي متر تا ارگانيسم هاي غول پيكري به طول ده ها متر را شامل مي شوند. آنها بخش عمده اي از زنجيره غذايي دريايي را تشكيل مي دهند . اما اين بدان معني نيست كه

جلبك ها صرفا به موقعيت شان به عنوان غذا بسنده كرده اند .

شمار معيني از جلبك هاي ميكروسكوپي وجود دارند كه به طور فعال سم ترشح مي كنند . پژوهش هاي اخير نشان مي دهد كه

سم جلبك ها علاوه بر تدافعي بودن داراي نقش تهاجمي نيز هست .

الف- اسكوگارد –زيست شناس دريايي انستيتوي علوم دريايي بارسلونا  و  پير جوئل هانسن  از  prymnes  دانشگاه  كپنهاگ

شواهد محكمي به دست آورده اندكه سم جلبك ميكروسكوپي احتمالا منجر به دور كردن رقيبان مي شود و حتي به جلبك ها

در پيدا كردن غذا parvum كمك مي كند.

زيس شناسان دريايي مدت ها معتقد بودند كه سم جلبك ها  شكارچيان مانند  ماهي ها و سخت پوستان را  فراري مي دهد .  تا

پيش از اين كاملا مشخص شده بود كه  وقتي بر جمعيت  جلبك ها  به سرعت  افزوده مي شود  تراكم  شكوفه هاي سمي  آنها  مي تواند كشت آبي يك منطقه را به كلي از بين ببرد يا به عبارتي ديگر در رستوران هاي دريايي را  تخته  كه يك  منبع غني  از شكوفه هاي سمي است  مانند گياهان فتوسنتزparvum P  . كند .

اما از سويي ديگر بسياري از رفتار هاي جانوري را نيز دارا است. اين موجود شكارش را  قورت مي دهد . آهسته  به طرف  سايرميكرو ارگانيسم ها مي رود و آنها را مي بلعد. اما اين روش تنها در مورد شكارهاي غير متحرك خوب جواب مي دهد.

در ضمن جلبك هاي تك سلولي دست و پا يا قطعات دهاني لازم براي گرفتن و نگه داشتن با  وجود  اين  محدوديت ها  همان Parvum P .وعده غذاي بعدي شان را ندارند.

رو ش ديگر روش ترشح ماده شيميايي بيهوش كننده است.

اسكوگارد و هانسن دريافته اند كه هر چه غلظت ترشحات سمي بيشتر  باشد ميكرو ارگانيسم هاي متحرك بيشتري از حركت  باز مي مانند . سم علاوه بر فراهم ساختن غذا رقيبا و شكارچيان را نيز درمانده مي كند. در واقع عملكرد چند جانبه سم به انفجار

مخرب و دوره اي جمعيت جلبك ها منجر مي شود .

جلبک‌هاي دريايي از جمله موجودات مهم دريايي هستند کهبه‌صورت مستقيم و غيرمستقيم در تغذية انسان و توليد مواد شيميايي مختلف به کارمي‌روند. اين کاربرد باعث شده است که هم‌اکنون بخش عمده‌اي از درآمد حاصل ازبيوتکنولوژي دريايي، به اين موجودات اختصاصي يابد. در مطلب زير جنبه‌هاي اقتصاديجلبک‌هاي دريايي مورد بررسي قرار گرفته است:

 جلبك‌ها از جمله موجودات دريايي هستند كه در زمينه‌هاي مختلفي از جمله تغذية انسان، توليد مواد آرايشي، افزودني‌هاي غذاي دام، كود و غيره مورد استفاده قرار مي‌گيرند. مصرف جلبك‌ها به‌عنوان غذا در ژاپن به قرن چهارم و در چين به قرن ششم ميلادي برمي‌گردد. امروزه اين دو كشور همراه با كشور كره، بزرگترين مصرف‌كنندگان جلبك به‌صورت غذا هستند. ارزش كل توليد اين فرآورده‌ها، در حدود 5/5 تا 6 ميليارد دلار در سال تخمين زده شده است. از اين رقم، توليد فرآورده‌هاي غذايي براي مصارف انساني، 5 ميليارد دلار را به خود اختصاص مي‌دهد. ساير مواد استحصالي از اين جلبك‌ها (کلوئيدهاي محلول در آب، Hydrocolloid) و مصارف متفرقه مانند كودها و افزودني‌هاي غذايي، بقية بازار را تشكيل مي‌دهند (1-5/0 ميليارد دلار).

 بيوپليمرها و هيدروکلوئيدهاي استحصالي از جلبک‌هاي دريايي بيوپليمرها و هيدروکلوئيدهايي كه از جلبك‌هاي دريايي استحصال مي‌شوند، به سه گروه "آلژينات‌ها"، "آگارها" و "كاراجينن‌ها" تقسيم مي‌شوند. اين مواد عمدتاً به‌عنوان مواد ژلي‌كننده و قوام‌دهنده مورد استفاده قرار مي‌گيرند. آلژينات‌ها منحصراً از جلبك‌هاي قهوه‌اي و آگارها و كاراجينن‌ها منحصراً از جلبك‌هاي قرمز استحصال مي‌شوند. سالانه تقريباً يك ميليون تن از جلبك‌هاي برداشت‌شده، صرف تهية سه مادة فوق مي‌شود. توليد كل هيدروكلوئيدها حدود 55000 تن، با ارزش 585 ميليون دلار آمريكاا است. به‌دليل اينکه كشت جلبك‌هاي قهوه‌اي به قدري پرهزينه است كه كشت مصنوعي آن از لحاظ اقتصادي مقرون به‌صرفه نيست، توليد آلژينات‌ها (213 ميليون دلار) از طريق استخراج از جلبك‌هاي قهوه‌اي صورت مي‌گيرد كه تقريباً کل آن از دريا به‌دست مي‌آيد. توليد كاراجينن‌ها به ارزش240 ميليون دلار، به‌طور عمده به جلبك‌هاي وحشي به‌ويژه Irish Moss وابسته است.  Irish Mossجلبك‌ كوچكي است كه در‌ آب‌هاي سرد رشد مي‌كند و منبعي محدود براي توليد کاراجينن محسوب مي‌شود. از اوايل دهة 1970، صنعت توليد کاراجينن،‌ با كشف جلبك‌هاي حاوي آن كه در آب‌هاي گرم قابل پرورش هستند، گسترش يافت. امروزه بيشتر كاراجينن توليدي از طريق كشت مصنوعي جلبك‌ها به‌دست مي‌آيد. اگرچه هنوز تقاضاي زيادي براي  Irish Moss  و برخي از گونه‌هاي وحشي موجود در آمريكااي جنوبي وجود دارد. در ذيل برخي از آمارهاي مربوط به توليد فرآورده‌هاي حاصل از جلبك‌ها آورده شده است.

جدول 1- ارزش بازار بين‌المللي فرآورده‌هاي حاصل از جلبك‌هاي دريايي در سال 2003

فرآورده‌

ارزش كل (ميليون دلار)

آگار

132

كاراجينن‌

240

آلژينات‌

213

کل

585

 

1- آگار‌ بازار جهاني انواع آگار در سال 2003، 132 ميليون دلار بوده است. توليدكنندگان عمدة آگار عبارتند از‌: اسپانيا، پرتغال،  مراكش، شيلي، ژاپن، كره،اندونزي، مكزيك، نيوزلند، فرانسه و آرژانتين. در جداول زير برخي از اطلاعات مربوطبه توليد آگار در جهان ارايه شده است.

  جدول 2- مقادير برداشت آگاروفيت (جلبك‌هايي که از آنها آگار استحصال مي‌شود) بر حسب تن مادة‌ خشك در سال 2001

نوع جلبک

Gracilaria

Gelidium

Pterocladia

مکان

اروپا

200

6600

50

آفريقا

300

7200

---

آمريكا

25000

500

---

آسيا- پاسيفيک

11500

4300

---

جمع

37000

18600

50

كل

55650

  جدول 3- فرآوري‌كننده‌هاي عمدة آگار در سال 2001

 

ميزان توليد

وزن (تن)

درصد

مکان

اروپا

780

10

آفريقا

1050

14

آمريكا

3000

39

آسياـ‌‌پاسيفيك

2800

37

كل

7630

100

  جدول 4- بازار آگار در سال 2001 بر حسب نوع مصرف

 

مقدار

مقدار مصرف (تن)

درصد

نوع استفاده

غذايي

6930

91

باكتريولوژي

700

9

كل

7630

100

  جدول 5- بازار آگار بر اساس درجة خلوص و منبع استخراج (سال 2001)

  Grade ـ‌ نوعجلبك

مقدار وزن (تن)

درصد

Powder/Gracilaria

4100

54

Powder/Gelidium

2305

30

Square/Gracilaria

250

3

Strips/Gracilaria

275

4

‌Bacto/Gelidium

700

9

كل

7630

100

 

2- آلژينات بازار انواع آلژينات در سال 2001، معادل 195 ميليون دلار بود که درسال 2003 به 213 ميليون دلار رسيد. در جداول  زير برخي از اطلاعات مربوط به توليداين ماده آورده شده است:

  جدول 6- منابع آلژينوفيت‌ (جلبک‌هايي که از آنها آلژيناتاستحصال مي‌شود) در سال 2001 

 

ميزان توليد

منبع

وزن خشك (ميزان توليد بر حسب تن)

درصد

مکان

اروپا

Ascophyllum

20000

16

Laminaria

30500

24

آمريكا

Lessonia

20500

16

Macrocystis

35000

28

آسياـ‌پاسيفيك

Durvillaea

4500

5/3

Laminaria

13000

10

آفريقا

Ecklonia

3000

5/2

كل

126500

100

    جدول 7- توليدكنندگان عمدة آلژينات (در سال 2001)

 

ميزان توليد

فرآوري كلسيم & اسيد

PGA*

كل

درصد

نام

اروپا

16000

---

16000

44

آفريقا

---

---

---

---

آمريكا

3000

1500

4500

13

آسياـ‌پاسيفيك

14000

1600

15600

43

كل

33000

3100

36100

100

  *- Peptone Glucose Agar

  جدول 8- بازار آلژينات بر اساس نوع کاربرد (در سال 2001)

 

نوع كاربرد

تن

درصد

غذايي و دارويي

10000

33

کاربردهاي خاص

20000

67

كل

30000

100

 

3- کاراجينن بازار اين ماده در سال 2003 معادل 240 ميليون دلار بوده است. برخياطلاعات مربوط  به توليد اين ماده در جداول   زير آورده شده است.

  جدول 9- منابع کارجينوفيت جهان در سال 2001 بر حسب کشورهاي عمدةتوليدکننده

 

ميزان توليد

مکان

وزن خشک ميزان توليد بر حسب (تن)

درصد

منبع

Chondrus

کاناد ا

2000

 

فرانسه، اسپانيا و پرتغال

1400

 

جمهوري کره

500

 

جمع

3900

3/2

Eucheuma & kappaphycus

اندونزي

25000

 

فيليپين

115000

 

تانزاني

8000

 

ديگر کشوره

1000

 

جمع

149000

5/88

Gigartina

شيلي

14000

 

مراکش، مکزيک و پرو

1500

 

جمع

15500

2/9

کل

168400

100

  جدول 10- ميزان توليد کاراجينن در سال 2001 بر حسب نوع مصرف

 

نوع کاربرد

ميزان توليد (تن)

درصد

فراورده‌هاي لبني

11000

33

گوشت و ماکيان

5000

15

ژل‌هاي آبي

5000

15

PES food grade

8000

25

خميردندان

2000

6

مصارف ديگر

2000

6

کل

33000

100

جدول 11- فرآوري‌کننده‌هاي کارجينن در سال 2001 )ظرفيت برحسب تن(

فرآورده

Alchol process

Gel Process

*PES

کل

درصد

**ATC (آرد جلبکدريايي)

مکان

اروپا

8100

5000

500

13600

32

 

آمريک

4700

3350

1100

9150

21

 

آسيا-پاسيفيک

2000

8280

9900

20180

47

16000

کل

14800

16630

11500

42930

100

16000

 

*- Provasoli's Enriched Seawater medium (يک نوع محيطکشت) **- Alkali Treated Cottonii نکته جلبک‌هاي دريايي از جمله گياهان آبزيبه‌شمار مي‌روند که در سواحل صخره‌اي جنوب کشور به‌خصوص سواحل استان سيستان وبلوچستان به‌وفور يافت مي‌شوند. اگرچه سابقة مطالعات پايه در زمينه شناساييجلبک‌هاي دريايي در سواحل جنوبي کشور به سال 1845 ميلادي برمي‌گردد و در حال حاضرنيز به‌صورت پراکنده در برخي از مراکز تحقيقاتي مانند مرکز تحقيقات بيوتکنولوژيخليج فارس، در زمينة‌ فرآورده‌هاي حاصل از جلبک‌هاي دريايي کار تحقيقاتي صورتمي‌گيرد، ولي تاکنون در اين فعاليت‌ها،‌ کمتر به جنبه‌هاي تجاري و کسب ثروت توجهشده است. گفتني است که طبق نتايج تعدادي از تحقيقات انجام گرفته، کيفيت برخي ازمواد استحصال شده از جلبک‌هاي سواحل جنوبي ايران حتي از فرآورده‌هاي توليد شده درشرکت‌هاي صاحب‌نامي مانند سيگما(Sigma)نيز بهتر بوده است.    

مآخذ: 1) غرقي، ا.، س. رضواني، گ. کلاهي. 1380. بررسي و مقايسه بيوپليمراستخراج شده از جلبک‌هاي قرمز گونه گراسيلاريا. مجموعه مقالات دومين همايش مليبيوتکنولوژي جمهوري اسلامي ايران. ص875-869.

 

كودهاي بيولوژيكي (ميكروارگانيسم هاي تامين كننده عناصر غذايي)

كودهاي بيولوژيكي، موجودات زنده اي هستند كه حاوي گونه هاي خاصي از باكتري ها و قارچ ها و جلبك ها مي باشند. اين موجودات داراي خصوصيات زير مي باشند:

§        ازت هوا را تثبيت مي كنند و در اختيار گياهان قرار مي دهند و با اين كار نياز به كودهاي شيميايي را كاهش مي دهند.

§        فسفر غيرآلي و عناصر كم مصرف موجود در خاك را به صورت محلول و قابل جذب براي گياهان در مي آورند.

§        عناصر غذايي موجود در خاك را جذب نموده و در پيكر خود ذخيره مي نمايند.

§        جذب فسفر و روي به وسيله گياه را تسريع مي كنند.

§        در مقابل پاتوژن هاي خاك (عوامل ميكروبي بيماريزا) موانع فيزيكي ايجاد مي كنند.

§        رشد گياهان را تحريك مي كنند.

§        بقاياي گياهي را تجزيه مي نمايند.

جلبك هاي ـ آبي سبز

جلبك هاي سبز ـ آبي مي توانند 25 تا 30 كيلوگرم ازت در هكتار در سال تثبيت كنند. يك محصول برنج به حدود 10 كيلوگرم پودرجلبك نياز دارد. اگر از اين ماده 3 تا 4 سال به طور متوالي استفاده شود، در سال هاي بعدي ديگر نيازي به اضافه كردن آنها وجود نخواهد داشت. جلبك هاي سبز ـ آبي در يك مزرعه اعمال زير را انجام مي دهند:

§        در حدود 30 ـ 25 كيلوگرم ازت در هكتار در سال توليد مي كنند (معادل 55 تا 65 كيلوگرم اوره) كه مي تواند 10 تا 12 درصد محصول را افزايش دهد.

§        نسبت به قيمت سود مناسبي را عايد مي كند و آلوده كننده محيط زيست نمي باشد.

§        اكسيژن بيشتري را براي ريشه گياه برنج فراهم مي كند.

§        براي گياه بعدي در تناوب مفيد است.

 روش توليد جلبك

1.       سيني هايي از جنس ورق آهن گالوانيزه به ابعاد 2 متر * 1 متر × 20 سانتي متر تهيه كنيد. اگر مقدار جلبك بيشتري موردنياز باشد مي توان ابعاد سيني ها را افزايش داد.

2.       مقدار 8 تا 10 كيلوگرم خاك را حدود 200 گرم سوپر فسفات مخلوط كرده و در كف سيني پخش كنيد.

3.       تا عمق 5 تا 10 سانتي متر آب داخل سيني بريزيد. اين مقدار متناسب با شدت تبخير مي تواند تغيير كند. اسيديته خاك بايد خنثي باشد. اگر خاك اسيدي بود مقداري آهك به آن اضافه كنيد.

4.       بعد از اين كه خاك از آب اشباع شد و سطح آن صاف شد پودر جلبك را روي سطح خاك بپاشيد . سيني ها را در هواي آزاد و در معرض نور مستقيم خورشيد قرار دهيد.

5.       رشد جلبك ها در ماه هاي گرم تابستان بسيار سريع است و در مدت 7 تا 10 روز يك لايه ضخيم از جلبك به وجود مي آورد. اگر شدت تبخير در منطقه زياد باشد بايد مرتباً ابياري را ادامه داد. وقتي كه جلبك ها به اندازه كافي رشد كردند آبياري را قطع كنيد.

آزولا يا « شيطان سبز» ؟!

نا گفته هايي از چگونگي ورود و انتشارجلبک "آزولا"به ايران(محمود زارع-ساري)

                

 جلبك آزولا يكي از گونه هاي گياهي وارداتي است كه در دهه اخير به وسيله دو تن از دانشگاهياني كه البته در دستگاه هاي اجرايي مملكت نيز داراي مسئوليت هايي بودند ، وارد شده است .

براساس اظهار بعضي از مطلعان دانشگاهي، اين دو نفر از استادان و البته مسئولان محترم دانشگاه ، در سفري كه براي شركت در يك كنفرانس ، به كشوري در جنوب شرقي آسيا ( احتمالا فيليپين) داشتند ، با اين جلبك در يكي از تحقيقات مطرح شده در آن كنفرانس آشنا شده، متوجه مي شوند كه در آن كشور ، از اين جلبك ، به عنوان يك غذاي مناسب و با ارزش غذايي بالا براي ، براي تغذيه دام ها استفاده مي شود.

 آن ها قطعا با نيت خير و خوش بيني ، به اين نتيجه مي رسند كه اين گياه را به ايران آورده و براي تغذيه دام ها مورد استفاده قرار دهند. طبعا شادمان از اين ره آورد علمي شايان...! اما روي ديگر سكه حاكي از نگراني هاي جدي عده قابل ملاحظه اي از محققان و دانشجويان (و حتي بعضي از كشاورزان! ) از اين مهمان ناخوانده به سفره كار و تلاش و معاش كشاورزان ، مي باشد؛ تا جايي كه از آن با تعبيراتي مثل: بمب خطرناك ؛ شيطان سبز ؛ و... ياد مي كنند!

 با توجه به حواشي اي كه اين مسئله پيدا كرده ، و بالطبع اطلاعاتي هم كه در اين بين منتشر شده ، كاشف به عمل آمده است كه اين يك قلم را، حداقل دشمنان خارجي ، توطئه نکرده و به قصد ضربه زدن به مملكت صادر نكرده اند؛ بلكه ماجرا برعكس بوده و گويا به صورت غير مجاز( و محترمانه ترش ؛ يواشكي ) آن هم داخل يك قوطي كبريت جاسازي شده و وارد شده است . چون قصد خيري در كار بوده است.

 خلاصه آزولا را وارد ايران كردند و مستقيما به محل كار خودشان ( استان گيلان ) برده ،شروع به تكثير آن كردند. البته تكثير آن كار مشكلي نيست، زيرا آزولا كافي است به آب شيرين دسترسي داشته باشد و آن وقت است كه مثل باكتري با ضريب رشد تصاعد هندسي بالا ، رشد و تكثير مي يابد.

 براساس شنيده ها ( كه متن بعضي از اين اظهارات موجود است ) در ابتداي امر اين آقايان از ويژگي هاي فوق العاده مناسب اين گياه سخن ها راندند و علاوه بر آن كه آن را به عنوان گياهي برتر، براي تغذيه دام ها عنوان كردند، فوائد ديگر آن را براي كشاورزي نيز برشمردند كه في المثل باعث از بين بردن علف هاي هرز مزرعه شاليزاري و بالطبع رشد محصول برنج ، خواهد شد!

 همين كافي بود تا استفاده از اين منبع غذايي در دستور كار( حداقل بخش تحقيقات) جهاد سازندگي نيز قرار گيرد. اكنون حدود پانزده (15) سال از تاريخ ورود آزولا ( به تعبير منتقدان ؛ شيطان سبز كوچك ) به منطقه سرسبز شمال كشور مي گذرد و در اين مدت تقريبا كوتاه كل خطه شمالي كشور را از گيلان تا مازندران و گلستان در بر گرفته و اكوسيستم شمال كشور را دچار مخاطره اي بزرگ كرده است كه رهايي از آن امكان پذير نيست. حداقل به اين زودي ها ممكن نمي باشد.

جلبك آزولا در دهه اخير ، تمام و يا اكثر مرداب ها و شاليزارها و بركه هاي شمالي را به سلطه خود در آورده است و هم چون فرشي زيبا ، اما به گفته منقدان؛ بي رحم و كشنده تمام آب هاي راكد اين مناطق را در بر گرفته است. تعدادي از دانشگاهيان روند نابودي مرداب انزلي را ( حداقل يكي از مهم ترين عوامل موثر و مخرب در نابودي مرداب ) كه نزديک است به لجن زاري تبديل شود ( كه تقريبا شده است ) در اثر اين جلبك مي دانند. ( والله اعلم )

اين جلبك در شاليزارها به عنوان يك رقيب جدي برنج در استفاده از املاح معدني و مواد مغذي آب ، قرار گرفته و از رشد مناسب برنج جلوگيري كرده و قطعا در صورت صحت اين امر ، هزينه كشت برنج را به خاطر استفاده بيشتري كه بايد از كود شيميائي بشود، بالا مي برد. علاوه بر آن كه روند افزايشي استفاده از كود شيميايي در طولاني مدت هزينه هاي سرمايه اي فوق العاده اي را بر مهم ترين منبع حيات بشر يعني خاك ، تحميل مي كند كه اصلا جبران پذير نمي باشد.

 جلبك آزولا داراي خصوصياتي منحصر به فرد بوده ، به طوري كه توانايي سازگاري آن با محيط بسيار اعجاب آور است و به راحتي و با سرعت زياد با هر محيطي مانوس مي شود. ريشه هاي آويزان و معلق در آب اين گياه ، به راحتي اين امكان را به آن مي دهد كه تغيير مكان داده و با جريان آب به سهولت جابه جا شود و يكي از علل پراكندگي سريع آن نيز همين موضوع است.

 آزولا ، بمجرد ثابت شدن در يك مكان ، شروع به تكثير مي كند و ظرف مدت كوتاهي ، تمام سطح آب را مي پوشاند، به طوري كه هيچ روزنه اي براي ورود نور خورشيد به درون آب، وجود نخواهد داشت. ريشه هاي معلق جلبك ، تمام و يا اكثر املاح آب را جذب و صرف رشد و تكثير خود مي كند. طبيعي است ، وقتي نور به درون آب نفوذ نكند و مواد مغذي هم كه نباشد ( يا كم باشد ) از رشد گياهان آبزي ديگر مثل فيتوپلانگتون ها و... خبري نيست .

با توقف و يا كند شدن رشد اين آبزيان مفيد ، در داخل آب اكسيژن توليد نخواهد شد و به همين دليل جانوران آبزي مثل ماهي ها و موجودات ذره بيني قادر به رشد و تكثير نبوده و سير نابودي را در پيش مي گيرند. در عوض سيستم هاي غير هوازي شروع به فعاليت كرده و مرداب يا بركه را تدريجا به سياه چاله هايي بد بو و غير قابل زيست ، تبديل مي كند.

 از طرف ديگر موقعي كه مرداب ها خالي از موجودات آبزي شود، ديگر مكان مناسبي براي پرندگان مهاجر نخواهد بود و... بگير و برو تا چرخه هاي آخر ....

 با اين وصف ، به همين سادگي اكوسيستم منظم چندين هزار ساله موجود به هم ريخته مي شود و رو به نابودي خواهد رفت. ما هم در حال نظاره و تماشاييم!!! رسم عرفي ، علمي و حتي قانوني همه كشورها در ورود يك گونه جديد گياهي يا جانوري و... بر اين است كه بدوا" تحقيقات گسترده اي را به اجرا درمي آورند و مزايا و معايب آن را مورد بررسي قرار مي دهند و اين كار، گاهي مستلزم سال ها تحقيقات است. ولي بر اساس همين گزارش مطروح شده و ديگر مستندات ، اقدامي به اين مهمي كه مي تواند در اكوسيستم و محيط زيست طبيعي و انساني ، آن همه تاثيرهاي عجيب را داشته باشد( و ما به گوشه هايي از آن فقط اشاره كرديم) ، به همين سادگي ، صورت مي پذيرد و كسي هم نيست كه به طور جدي به اين موارد رسيدگي كند.

 اين دودي كه الآن بلند شده است قطعا در دهه ها و بلكه سده ها ي آن طرفتر به چشم ايرانيان فرداي دور و نزديك ، خواهد رفت. ما كاري به نيت و انگيزه اصلي اين گونه اقدامات نداريم كه البته شكي نداريم اين آقايان از روي دلسوزي و صرفا به جهت اين كه خدمتي خواسته اند به اين مملكت بكنند ، به اين اقدام دست زده اند. ولي مملكت و سازو كار سامان بخشي به مملكت را بايد به اهلش سپرد.

دانشمندان در تلاشند تا به كمك يك پروتئين مشتق شده از نوعي جلبك، قدرت بينايي افراد نابينا را به آنها باز گردانند.

بازگشت بينايي افراد به كمك نوعي جلبك امكانپذير مي‌شود


به گزارش خبرنگار ايسنا واحد علوم پزشكي ايران، به نقل از پايگاه خبري
Health day پس از وارد كردن پروتيئن موجود در نوعي جلبك سبز به سلولهاي عصبي قرنيه موش‌هاي نابينا، اين سلول‌ها در مقابل نور واكنش محسوسي نشان دادند.
اين پروتئين كه «كانال ردوپسين-2» (
ChR2) ناميده مي‌شود پس از ورود به سلول‌هاي قرنيه، بخشي را كه مسئول پاسخگويي در مقابل نور است فعال مي‌كند؛ البته با توجه به اينكه در حال حاضر بينايي موش‌ها به طور كامل بازنگشته است، محققان در تلاشند تا عامل كمكي را كه براي فعاليت كامل پروتئين مزبور مورد نياز است شناسايي كنند.

 

 

40 گونه جلبك دارويي در سواحل جنوب ايران شناسايي شد

براساس گشت‌هاي ساحلي كه در سواحل استان سيستان و بلوچستان واقع در درياي عمان صورت گرفت، 40 گونه جلبك دريايي كه داراي خواص دارويي هستند شناسايي شدند.
به گزارش خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا) – براساس طرحي بايرام محمد قرنجيك كارشناس مركز تحقيقات «شناسايي جلبك‌هاي دريايي دارويي ايران در سواحل جنوب ايران» اين گروه از گياهان به طور عمده به سه گروه جلبك‌هاي سبز، قهوه‌اي و قرمز تقسيم مي‌شوند. اين جلبك‌ها علاوه بر اينكه داراي فوايد بسيار سودمندي از نظر تغذيه، محل توليد مثل و ايجاد پناهگاه براي انواع آبزيان هستند، به علت دارا بودن انواع مختلف اسيدها، اسيدهاي چرب، پروتئين‌ها، مواد معدني و ويتامين‌ها ارزش غذايي خوبي براي انسان‌ها، دام و طيور دارند.
اين طرح مي‌افزايد: در حال حاضر كشورهاي متعددي در دنيا، اقدام به بهره‌برداري از اين جلبك‌ها كرده‌‌اند به طوري كه در سال 1994 كشور ژاپن يك ميليارد دلار و كره‌جنوبي نيم ميليارد دلار از صادرات محصولات جلبك ارز‌آوري ‌كردند.
براساس گشت‌هاي ساحلي كه در سواحل جنوب ايران (فاز درياي عمان) صورت گرفت و گونه‌هاي جلبكي از محدوده هاي بين جزر و مدي مناطق رويشي جلبكي به صورت ماهانه جمع‌آوري شد، پس از شست‌و‌شو و پاكسازي مورد شناسايي قرار گرفتند.
در اين تحقيق مشخص شد كه تعداد گونه‌هايي كه تاكنون مورد شناسايي قرار گرفته‌اند، 170 گونه بوده كه از اين تعداد 40 گونه آن داراي خواص دارويي بودند. از مهمترين اثرات دارويي اين گونه‌ها مي‌توان، خواص ضدباكتري، ضدقارچ، ضدانگل، كنترل و درمان برخي از بيماري‌ها از قبيل گواتر، سل، غددلنفاوي، رماتيسم، كاهش كلسترول و فشار خون و درمان سوختگي‌ها و التيام زخم‌ها نام برد.

 

جلبك هاي داروساز

پژوهشگران براي درمان انواع سرطان ها به نوعي جلبك كمياب در اعماق اقيانوس ها اميد بسته اند· محققان موسسه اقيانوس شناسي هاربور برانچ، هر ساله صدها نوع جلبك جديد از كف دريا جمع آوري و مورد مطالعه قرار مي دهند· اين محققان در تلاش براي يافتن جلبكي هستند كه بتواند سلول هاي سرطاني رشد يافته در آزمايشگاه را نابود كند· بالغ بر 56 درصد از كل داروهاي سرطاني داراي منشا دريايي و گياهي هستند با اين حال براي پيدا كردن جلبكي كه بتواند خاصيت ضد سرطاني داشته باشد مي بايست هزاران نوع جلبك مورد آزمايش قرار گيرد· جلبك هاي دريايي به دليل اينكه قادرند با توليد مواد شيميايي سمي دشمن را از خود دفع نمايند مورد توجه محققان قرار گرفته اند· اين موسسه در تلاش براي كشف جلبك هاي جديد تا عمق 3 هزار پايي اقيانوس را به كمك زيردريايي مورد جست و جو قرار داده است· طي 18 سال گذشته موسسه هاربور برانچ فقط توانسته است يك نوع جلبك مورد قبول كارخانه هاي داروسازي را بيابد  .                                                                                                                             

از جلبك مزبور كه در عمق 500 پايي دريا زندگي مي كند تركيبي به نام Discodermalid به دست آمده كه مي تواند سلول هاي سرطاني را از توليدمثل باز دارد·

داروخانه دريايى

136524.jpg

 

گياهان سيستم ايمنى ندارند. نبرد شيميايى، روش آنها براى مبارزه با انگل ها و عوامل بيمارى زا است. آنهاتركيباتى توليد مى كنند كه مانع از رشد ميكروارگانيسم هاى بيمارى زا مى شوند. دربرخى از موارد اين تركيبات به همان اندازه در برابر عوامل بيمارى زا در انسان نيزموثر هستند. اين اشتراك پايه و اساس بسيارى از پژوهش هاى داروشناختى و نيز پزشكىسنتى را تشكيل مى دهد و دليل موجه اى است براى حفظ تماميت تنوع زيستى.
جولياكوبانك زيست شيميدان انستيتوى تكنولوژى جورجيا در آتلانتا و همكارانش در انستيتوىاقيانوس نگارى اسكريپس در لاجولا، كاليفرنيا، معتقدند كه از جلبك ها و گياهاندريايى نيز مى توان براى داروهاى آينده بهره بردارى كرد. گياهان دريايى حقيقتاً دردريايى از باكترى ها، ويروس ها، قارچ ها و پارازيت ها زندگى مى كنند كه به ناچاربرخى از آنها بيمارى زا هستند با اين حال گياهان دريايى به ندرت بيمار مى شوند. جاىشگفتى است كه دانسته هاى ما درباره تركيبات شيميايى دافع بيمارى ها در گياهاندريايى تا بدين اندازه اندك است. اما به تازگى كوبانك و همكارانش براى رفع اينكمبود دست به كار شده اند.
اين پژوهشگران از جلبك قهوه اى Lobophora - يك جلبكدريايى مناطق استوايى كه به ويژه در كارائيب فراوان است- تركيب موثر جديدى را بهنام «لوبو فورولايد» استخراج كرده اند. بررسى هاى آزمايشگاهى نشان مى دهد كه مقاديربسيار اندك اين ماده از رشد دو نوع قارچ دريايى كه منجر به بروز بيمارى در گياهاندريايى مى شود، جلوگيرى مى كند.
با وجود اين لوبو فورولايد بر روى باكترى هاىبيمارى زا هيچ تاثيرى ندارد و ماهيان گياهخوار را نيز فرارى نمى دهد. كوبانك وهم تيمى هايش حدس مى زنند در جايى كه اين ماده ناكارآمد است، تركيبات ديگرى واردعمل مى شوند. بدين ترتيب جلبك ها مى توانند داروخانه هاى زير آبى باشند و داروهاىزيادى را، هر يك براى درمان نوع خاصى از درد و بيمارى، عرضه كنند.
Natural History, Sep. 2003

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 12:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس