تحقیق درباره فلورا فروزش
فلورافروزش
|
|
از زمان رابرت كخ و لويىپاستور تاكنون باسيلوس آنتراسيس در صدر مطالعات باكترى هاى بيمارى زا قرار داشتهاست. عامل مولد سياه زخم در پاييز سال ۲۰۰۱ ميلادى مجدداً شيوع يافت، به طورى كهمنجر به مرگ ۵ تن شد. همين موضوع اهميت باكترى باسيلوس را در بيوتروريسم مورد تاييدقرار داد. بيمارى زايى باكترى ناشى از وجود دو پلاسميد بيمارى زا است، يكى از آنها (pxol) سم سه قسمتى را رمز مى كند كه شامل فاكتور كشنده (LF)، آنتى ژن حمايتى (PA) يا فاكتور ادم (EF) و آنتى ژن حمايت (PA) مى شود. در مجموع اين سم ها (PA/PA,LF/EF) اعمال زيستى متعدد را در ميزبان مورد هدف قرار مى دهد، به طورى كه منجر به سركوبپاسخ هاى ايمنى و در نهايت مرگ ميزبان در اثر اختلال در سيستم هاى مختلف مى شود. ازطرف ديگر، پلى ساكاريد كپسول (CPS) باعث محافظت باكترى در برابر پاسخ هاى ايمنىميزبان شده و ژن هاى رمزكننده اين كپسول به وسيله پلاسميد pxo2 حمل مى شود. هدفمطالعات در حال انجام، شناسايى مكانيسم هاى مولكولى است كه مسبب بيمارى و توانايىبالقوه خنثى كردن آنها يا توليد واكسنى است كه توانايى محافظت در برابر باكترى راداشته باشد. مطالعه مقايسه اى ژنوم مى تواند منشاء نمونه هاى جداشده را كه سبببيمارى مى شوند شناسايى كرده و نيز باعث پى بردن به تكامل عامل بيمارى زا شود. براىاولين بار در سال ۲۰۰۳ تعيين توالى ژنوم باسيلوس آنتروسيس در بانك اطلاعات TIGR صورت گرفت. اين تعيين توالى مربوط به گونه غيربيمارى زا Ames بود كه فاقد دوپلاسميد غيربيمارى زا است. در قدم بعد TIGR ژنوم نژادى كاملاً بيمارى زا كه حاوى هردو پلاسميد است را تعيين توالى كرد و نوع نژاد باسيلوس آنتراسيس را مورد بررسى قرارداد. همچنين تعداد ديگرى از نژادهاى باسيلوس آنتراسيس تعيين توالى شد. به تازگىآرشيو جمع آورى شده اى در NCBI ايجاد شده است كه مجموعه اطلاعات را به هم مرتبطمى سازد و تعيين توالى نهايى، اطلاعات جامعى را از كنار هم قرار دادن ژنوم فراهممى كند. اولين اطلاعات قرار گرفته در آرشيو مربوط به يكسرى از خويشان نزديك باسيلوسآنتراسيس است. اخيراً يافته نهايى چشمگيرى با توجه به باكترى خويشاوند يعنى باسيلوسسرئوس منتشر شده است. اگرچه باسيلوس سرئوس سبب بيمارى با شدت بسيار كمترى نسبت بهباسيلوس آنتراسيس است و اين تفاوت عمدتاً به وجود دو پلاسميد سمى در باسيلوسآنتراسيس نسبت داده مى شود، اما با بررسى هاى صورت گرفته، باسيلوس آنتراسيس عضوى ازهمان كلاستر فيلوژنى باسيلوس سرئوس است. از آنجايى كه باسيلوس سرئوس عامل ايجادبيمارى شبيه سياه زخم در فرد بيمار شناخته شد، در نتيجه براى تعيين توالى ژنوم G9241 (سويه جديدى از باسيلوس سرئوس) تعيين توالى WGS مورد قبول واقع گرديد. دوپلاسميد بيمارى زا در باسيلوس سرئوس وجود دارد، يكى تقريباً مشابه pxol است كه حاوىهمان ژن هاى سمى است و ديگرى pBc218 است كه آنالوگ پلاسميد pxo2 بود و احتمالاًحاوى كلاستر سنتز كپسول پلى ساكاريد است. اين يافته ها، خويشاوندى نزديك باسيلوسآنتراسيس و باسيلوس سرئوس را اثبات مى كند و همچنين نشان مى دهد كه بيمارى سياه زخممى تواند توسط سويه ديگرى از باسيلوس آنتراسيس ايجاد شود.
|
|
|
اگر فصلهاي سرد سال يعني پاييز و زمستان را فصل عفونت هاي ويروسي در نظر بگيريم و اگر فصل بهار را فصل بيماري هاي آلرژيک بدانيم ، تابستان ، فصل گرما را بايد فصل مسموميت هاي غذايي بناميم. متهمان اصلي پرونده مسموميت غذايي باکتري هاي متنوعي مي توانند عامل ايجاد مسموميت هاي غذايي باشند. يکي از مهمترين اين باکتري ها و به قولي شايع ترين علت ايجاد مسموميت غذايي ، باکتري اي است موسوم به کامپيلوباکتر. اين باکتري در روده حيواناتي مثل گاو، گوسفند و مرغ مي تواند به طور طبيعي زندگي کند. در آب تصفيه نشده هم مي تواند وجود داشته باشد. کمپيلوباکتر از آن باکتري هايي نيست که در خود ماده غذايي رشد کند و تکثير يابد. در واقع احتياجي هم به اين رشد و تکثير ندارد. فقط تعداد کمي از اين باکتري مثلا در يک تکه مرغ که خوب پخته نشده باشد مي تواند علايم مسموميت را ايجاد کند. در عين حال ، کامپيلوباکتر ، باکتري نازک نارنجي اي است و اگر گوشت خوب پخته شود ، کلک آن هم کنده مي شود. باکتري ديگري که مي تواند عامل ايجاد مسموميت غذايي باشد، سالمونلاست. پادزهر اين سم چيست؟ مسموميت غذايي فقط «گاهي» به معناي واقعي کلمه مسموميت است ، يعني بعضي از باکتري هايي که به آنها اشاره شد از خود يک سم يا آن طور که پزشکان مي گويند يک توکسين آزاد مي کنند که باعث ايجاد التهاب در معده ، روده کوچک و گاهي روده بزرگ مي شود، کرامپ هاي عضلاني (دل پيچه) ايجاد مي کند و باعث استفراغ ، اسهال ، تب و کم آبي بدن مي شود. در عين حال بعضي از باکتري ها هم هستند که خودشان به مخاط روده حمله مي کنند. نکته اي که نبايد فرموش کرد اين است که فاصله زماني ميان ورود غذاي آلوده به بدن تا شروع علايم مسموميت ، واقعا متفاوت است. |
مسموميت غذايي - استافيلوككي
علائم
بيمار 1 تا 6 ساعت بعدازخوردن غذاي آلوده به ED مراجعه ميكند همراه با تهوع شديد، استفراغ، و كرامپهاي شكمي كه به سمت اسهال پيش ميرود. او بسيار ill؛ رنگپريده، با تعريق، تاكيكارد، اورتوستاتيك بوده و ممكنست از پارستزي يا احساس درحال مردن شاكي باشد. ساير افراديكه همان غذا را خوردهاند هم ممكنست اين علائم را داشته باشند. بهرحال معاينه فيزيكي باعث اطمينان ميشود. تندرنسشكمي خفيف هم بطور لوكاليزه وجود دارد كه بعلت كشيدگي اپيگاستريوم يا ماهيچه ركتوس شكم در اثر استفراغ است.
آنچه بايد انجام داد:
· بطور كامل معاينه كرده و تستهاي لازم براي رد انفاركتوس ميوكارد، اولسر پارهشده، آنوريسم dissecting، يا هر بيماريي كه بدين صورت تظاهر ميكند را انجام دهيد.
· درضمن، محلول داخلوريدي 0.9% NaCl يا رينگرلاكتات تجويز كرده و بيمار را درنظر بگيريد، و علائمحياتي و معاينهفيزيكي را تكرار كنيد. در بيماران كوچكتر كه داراي ذخيره كليوي و كارديوواسكولار براي هيدريشن سريع هستند، تجويز 2-1 ليتر درعرض يكساعت اغلب تمام علائم را بهبود ميبخشد.
· درصورتيكه بيمار بهتر شده و قادر به خوردن مايعات است، او را مرخص كرده و از او بخواهيد درعرض چندساعت بعد غذايش را بيشتر كند، با محلول رهيدريشن خوراكي (ORS) مانند زير شروع كند:
o 4/3 قاشق چايخوري نمك
o يك قاشق چايخوري سوداي پخته (جوششيرين)
o يك فنجان مرباي پرتقال (آب ليمو)
o چهار قاشق سوپخوري شكر
o چهار فنجان آب
خوردن و احساس او بايد درعرض 1 تا 2 روز بهبود يابد.
· درصورتيكه علائم آهستهتر بهبود مييابد، يك ضداستفراغ يا آنتياسپاسموتيك تكدوز مانند شياف پروكلرپرازين 25mg يا قرص ديسيكلومين 20mg تجويز كنيد.
· اگر هيپوتنشن يا ساير علائم هنوز باقي است و اگر بيمار قادر به رهيدريشن خوراكي نيست، بايد بستري شود.
آنچه نبايد انجام داد:
· فوراً براي قطع تهوع و استفراغ از داروها (مانند Compazine, Tigan) استفاده نكنيد. چون مانع دفع سموم شده و كمكي در رفع عدمتعادل آبوالكتروليتها كه مسئول اصلي بسياري از علائم هستند نميكند.
· بعلت فوق، بسرعت داروهايي (مانند Lomotil, Imodium) براي كرامپ و اسهال تجويز نكنيد.
· در تجويز مايعات وريدي دريغ نكنيد.
· دربيماران واضح تستهاي آزمايشگاهي گرانقيمت درخواست نكنيد.
· بدون يك هيستوري خوب، فرض را بر مسموميت غذايي نگذاريد.
توضيحات
اكثر علائمي كه همراه با هر نوع گاستروانتريت ديده ميشود بنظر ميرسد مربوط به عدم تعادل الكتروليتها و دهيدريشن است. كه حتي ميتوانند درغياب اسهال و استفراغ فراوان، و مقاوم دربرابر رهيدريشن خوراكي قابلتوجه باشند، چون روده قادر به جذب مواد نبوده، و باعث جمعشدن چندين ليتر مايع در لولهگوارش ميشود. رينگرلاكتات محلول انتخابي براي رهيدريشن وريدي است، تقريباً الكتروليتهاي سرم طبيعي را دارد، و آنرا ميتوان بسرعت انفوزيون كرد. رينگرلاكتات تقريباً فقدان الكتروليتها ناشي از اسهال را جبران ميكند، درحاليكه اگر ناشياز استفراغ باشد –چون كلرايد بيشتر دفع شده است- نرمالسالين بهتر است.
اكثر موارد مسموميت غذايي در ED ناشياز سم استافيلوكك است، كه وقتي غذا گرم نگهداشته ميشود رشد ميكند. سموم شيميايي هم همين علائم را دارند، اما شروع علائم زودتر است. علائم ساير سموم غذايي باكتريال معمولاً بين 6-1 ساعت بعداز خوردن شروع ميشده، تهوع و استفراغ كمتر و كرامپ و اسهال بيشتر و دورة آن طولانيتر است. منبع غذايي آلوده مشخص علت را روشن ميكند. حلزون صدفدار مطرحكنندة ويبريو پاراهموليتيكوس، برنج مطرحكنندة باسيلوس سرئوس، گوشت و تخممرغ مطرحكنندة استافيلوكك، كامپيلوباكتر، كلستريديوم، سالمونلا، شيگلا، E. Coli انتروپاتيك، يا يرسينيا است.هرگاه فردي دچار اسهال شود، بطور طبيعي ميتواند مربوط به آخرين غذاي خورده شده باشد. هوشيار باشيد تشخيص مسموميت غذايي را در بيماران (بويژه آنهايي كه قصد شكايت از متصدي غذا دارند) بدون درگيري ساير افراد يا آزمايش نمونه غذاي مسموم نگذاريد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 اسفند 1393 ساعت: 12:12 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره فلورا فروزش,متهمان اصلي پرونده مسموميت غذايي,مسموميت غذايي - استافيلوككي,