سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط asemankafinet2

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره کاهش اضطراب

بازديد: 1035

 

تحقیق درباره کاهش اضطراب

 

عنوان :

راههای رابطه برقرار کردن بین سواد آموز و آموزشیارو کاهش اظطراب درمورد  سواد آموز دوره مقدماتی روستای رو ح آباد شهرستان نیشابور

 

فهرست:

توصیف و تشخیص مسا له اقدام پروهی

بیان مسا له و اهمیت و ضرورت موضوع

سوالات اقدام پژوهي

 اهداف پژوهش

گردآوري و تحليل اطلاعات براي تغيير وضعیت و اقداما ت  پيشنهادي

تعريف واژه ها و اصطلاحات

راه حل هاي پيشنهادي

نتايج بدست آمده از اين اقدام پژوهي در مورد زهرا

منا بع و مآخذ

به نام خداوند دانای راز                                     که باشد ز تحقيق او بی نیاز

بشر روز و شب سخت در کوشش است                    به دنبال تحقيق و آموزش است

 

 

توصیف و تشخیص مسا له اقدام پروهی

چکیده

اضطراب يكي از پديده هاي بزرگ قرن بيستم و بيست و يكم است بطوريكه اگر شدت يابد منجر به كاهش عملكرد فرد مي شود و به عنوان يك اختلال مطرح مي گردد. اين تحقيق كه بصورت مطالعه موردي روي يكي از سواد آموزان دوره مقدماتی روستای روح آباد شهرستان نیشابورتوسط اینجانب فریده حصاری آموزشیار این روستا صورت گرفته است  دقيقاً مرتبط با بحث اضطرب است. بطوريكه اين سواد آموز بنام زهرا که دارای سنی بالای 25 سال بود این ویزگی را داشت . او در 7 سالگی مثل بقیه بچه ها در مدرسه ثبت نام کرده و به  کلاس درس رفته اما به دلیل رفتار ی که معلم او با دانش آمو زان داشته ( کتک زدن بچه ها ) از مدرسه فرار می کرده هر چند که در مدت کمی که به کلاس رفته کتک نخورده ولی هر روز هراس از آن داشته که معلم اورا تنبیه کند لذا از مدزسه فرار می کرده  است . بعد از فرار او از مدرسه خانواده اش  اورا به مدرسه می بردند ولی او باز هم فرار می کرده است و از آن زمان هنوز هم ترس و هراس در او وجود دارد . من وقتی که متوجه شدم چنین فردی در روستا وجود دارد تصمیم گرفتم تا اورا باسواد کنم .برای حل این مشکل من : 1-  چندین دفعه به خانه آنها رفتم ولی او که متوجه شده بود من برای ثبت نام در کلاس سوادآموزی به خانه آنها می روم در خانه نمی ماند و بیرون می رفت . 2-با خانواده اش که صحبت می کردم می گفتند فایده ای ندارد با وجودد اینکه او بزرگ شده ولی هنوز از درس و مدرسه می ترسد و الان که متوجه شد که شما می خواهید بیا ید از خانه بیرون رفت من حدودا دو هفته دنبال زهرا بودم ملی متاسفانه موفق به دیدن او و صحبت با او نمی شدم 3- تصمیم گرفتم در موقعی زودتر به خانه آنها بروم تا زمانی که از صحرا می آید من در خانه آنها باشم بالا خره موفق شدم زهرا را ببینم او با دیدن من خجالت کشید و گفت شما چرا این قدر اصرار دارید که من به کلاس بیایم من اصلا یاد نمی گیرم  و شما را هم اذیت می کنم لطفا بعد از این دنبال من نیایید ولی من چندین دفعه به خانه آنها رفتم و به او  راهکار هایی را پیشنهاد کردم . 4- راهکار های به خانواده او توصیه کردم مخصوصا خواهرانش . 5-حتی به دلیل صمیمیتی که با همسایه هایشان داشتند به آنها هم توصیه های کردم . به لطف خداوند زهرا در کلاس ثبت نام کرد و نه تنها هیچ ترس و هراسی نداشت بلکه هر روز زودتر از من به کلاس می آمد و در پایان با نمره های عالی قبول شد .                                                                                                          

 

بیان مسا له و اهمیت و ضرورت موضوع   

                                                                           

اصولا اظطراب و ترس در وجود هر انسانی نهفته است ولی زهرا  به دلیل خاطره بدی که از مدرسه دارد این اظطراب مانند هیولایی است که هر موقع صحبت از کلاس و درس و معلم می شود به سراغ او آمده و اورا آزار می دهد به طوریکه او کلا اعتماد به نفس خود را از دست داده و اصلا دوست ندارد در این باره چیزی بگوید و یا بشنود . به طوریکه زهرا می گفت اگر به کلاس آمدم از من سوال نکنی زيرا من نمي توانم جواب بدهم  من با مطالعه چندین کتاب و مشورت مشاوران و همکارانی که سالها دراین عرصه مشغول فعالیت بودند راههکارهایی را به خود فرد و خانواهاش پیشنهاد کردم که در ادامه این تحقیق می باشد .                                                                      

هدف از نوشتن این تحقیق این است که چرا  بعضی مواقع ا نسا نها کارهای را انجام می دهند که این چنین فرزندان مارا تحت تاثیر خود قرار داده و باعث از بین بردن اعتماد به نفس آنان و اظطراب در وجود آنان می  شود .تنبیه کاری است نامطلوب و مربیان تربیتی هرگز این شیوه را برای جلوگیری از رفتار نامطلوب و تنظیم مدیریت کلاس توصیه نمی کنند. اگرچه تجربه عمومی نشانگر آثار کوتاه مدت آن است اما متخصصان امر نگران آثار جانبی آن هستند. زیرا: تنبیه ممکن است بیش از حد تعمیم یابد و رفتار های دیگر سواد آموزان  را نیز تحت تأثیر قرار دهد؛ در صورت تکرار، اثر خود را از دست بدهد؛ و ایجاد احساس «درماندگی» و ناتوانی در سواد آموزان  نماید.    

                                                                                                                                   

 

اهداف پژوهش

هدف ا سا سي در اين پژوهش:

 

1-    بررسي علل اضطراب در يكي از سواد آموزان دوره مقدماتی

2-    راههاي كاهش اضطراب در اين دانش آموز

3-    نقش آموزشیار در كاهش اضطراب

4-    نوع برخورد خانواده نسبت به توانايي فرزندشان در ميزان اضطراب

5- نحوه رفتار مناسب با سواد آموزان

 

سوالات اقدام پژوهي

1-   آيا والدين در ايجاد اضطراب از علم و سواد در مورد اين سواد آموز نقش دارند.

2-   روشهاي پيشگيري از اضطراب علم و  سواد دراین سواد آموز كدامند؟

3-   چه عواملي باعث اضطراب علم و  سواد دراین سواد آموز  شده است.

4- چگونه می توان با سواد آموز رابطه برقرار کرد تا از اظطراب او کاسته شود ؟

 

 

گردآوري و تحليل اطلاعات براي تغيير و اقداما ت  پيشنهادي

پيشينه تحقيق

1- معتمدنيا، ليلا (( بررسي علل اضطراب ))

در تحقيق خانم معتمدنيا آمده است علل و عوامل اضطراب بسيار مختلف و متفاوت است. اما آنها را به سه دسته اصلي تقسيم كرده است.

الف: عوامل فردي و شخصيتي دانش آموز: مانند اضطراب عمومي، پايين بودن اعتماد به نفس، هوش و تمركز و بويژه روشهاي نادرست مطالعه و انتظارات نادرست از خود.

ب) عوامل آموزشگاهي و اجتماعي: همچون انتظارات معلمان، رقابت سيستم آموزشي حاكم بر مدارس، نوع درس و مدرك گرايي

ج) عوامل خانوادگي: چون شيوه تربيتي والدين، انتظارات سطح بالاي والدين، جو عاطفي حاكم بر خانواده و ويژگيهاي شخصيتي والدين و طبقه اقتصادي و اجتماعي

2- احمديان، عباس ((راههاي درمان اضطراب در نوجوانان))

3-   دکتر پروین کدیور (روانشناسی تربیتی ) معلم برای اداره مطلوب کلاس به دو مهارت مهم احتیاج دارد، یکی برقراری ارتباط مؤثر و مثبت با دانش آموزان و دیگری، مدیریت کلاس.برای کمک به معلمان در ایجاد جوی آرام و مطلوب در کلاس، چهار راهبرد پیشنهاد می شود:

الف) پیشگیری از رفتار های نامطلوب دانش آموزان در کلاس.

زیرا پیشگیری بهتر و آسان تر از درمان است. برای این کار معلم باید مسائلی را که موجب قطع توجه و ارتباط آموزشی در کلاس می شود شناخته و آنها را خنثی نماید

ب)تأثیرانتظارات معلم،تأثیر انتظارات معلم بر رفتار دانش آموزان طرحی است که پس از تحقیقات مشهور روزنتال و یاکوبسن (1968) ارائه شد و «پیشگویی خودکامبخش» یا «اثر پیگمالیون» نامیده شد. در این تحقیق به طور ساختگی طی یک آزمون  دانش آموزان به ظاهر با استعداد به صورت تصادفی مشخص شدند و به معلمان معرفی شدند. اگرچه این دانش آموزان حقیقتاً دارای چنین استعدادی نبودند اما در پایان سال، در مقایسه به دیگران از پیشرفت بالاتری برخوردار بودند. اگرچه این تحقیق مورد انتقادات گسترده ای قرار گرفت و دارای ضعف هایی بود اما مطالعات بعدی هم به این نتیجه کلی رسید که انتظارات معلم، غالباً عملکرد و رفتار دانش آموزان را در کلاس درس تحت تأثیر قرار می دهد.

ج)استفاده  از روش یادگیری مشارکتی در کلاس ، شیوه  مشارکتی در امر آموزش در مقابل روش سنتی و انفرادی قرار دارد و باید گفت که این شیوه ارتباط مطلوبی بین دانش آموزان پدید می آورد و آنها را برای یادگیری بهتر بر می انگیزاند و عزت نفس آنها را ارتقا می دهد. شیوه های یادگیری مشارکتی همگی در سه اصل مشترکند: آموزش فعالیت مشترک؛ آموزش فعالیت ها به صورت مشترک و گروهی؛ و تقویت عملکرد گروهی


د) فراهم کردن جوّ مثبت و مطلوب برای یادگیری و آموزش.

اين تحقيق به انواع روشهاي درمان اضطراب پرداخته است. از جمله تقويت مذهب، عادت به دعا، خواب و استراحت كافي، پرهيز از عوامل فشار، اصلاح محيط، توجه دادن به شرايط روز، و در مجموع به شرايط رواني و جسمي مضطرب پرداخته است.

 

 

تعريف واژه ها و اصطلاحات

 

تعريف ا ضطراب:

بي شك ،يافتن تعريفي جامع براي اضطراب دشوار است در واقع توافق اساسي بر سر تعريف است كه در رشته هاي مختلف به دشواري صورت مي گيرد.

روان شناسان تعريف جامعه شناسان و جامعه شناسان تعريف روان شناسان و روان پزشكان تعريف هيچكدام را جامع و مانع نمي دانند اما اضطراب كلمه اي مشتق از لغت لاتيني به معني سختي كشيدن است و در قرن 17 براي تشريح سختي يا محنت بكار برده مي شود و در اواخر قرن 18 دلالت بر نيرو، فشار، كوشش سختي مي كند كه متوجه افراد يا عضوي از اعضاء يا نيروي رواني مي شد.

ضطراب يك حالت عاطفي است كه در آن عامل مبهمي از ترس، ترس ناشي از پيش بيني حوادث نامطبوع وجود دارد و فيزيك ناراحتي دردناك ذهني ناشي از يك پيش بيني در مورد يك تهديد و يا يك ناخوشي در آينده است.

اضطراب احساس ناخوشايند و ناراحت كننده است كه با نشانه هاي جسمي حاكي از بيش فعالي دستگاه عصبي خودمختار، همراه باشد.

 


ماهيت ا ضطراب

اضطراب چيزي نيست چز دلهره اي مداوم و مزمن از چيزي كه شناخته شده و قابل تغيير نيست كه براي فرد پديد آمده و يا در حال پديد آمدن است. برخي روانشناسان اضطراب را عبارت از ترسي دانسته اند كه در اثر به خطر افتادن يكي از ارزشهاي مهم و اصيل در زندگي پديد مي آيد. مي گويند اين ترس موجب احساس دردي داخلي با ريشه اي عميق و اغلب ناشناخته و گاهي فراموش شده پديد مي آورد مبهم و آن تصور دردها، گاهي به صورت ناخودآگاه از آدمي سر مي زند و به گونه اي اغتشاش آميز در افراد تجلي مي كند. وضع به گونه اي است كه هم براي خود فرد و هم براي اطرافيان قابل تفسير نيست. برخي ماهيت آن را شكل تخيلي ترس يا بيم مبهم دانسته اند كه به صورت مزمن درآمده و موجب تغييرات واقعي در افراد مي شود. (كوير، كاري، زندگاني با اضطراب/ ترجمه دكتر ماشاء اله مديحي، نشر يا‌دآوران، 1370، ص 8)

 

اصول كلي در درمان ا ضطراب

براي مقابله و درمان اضطراب روشهائي وجود دارد در هر مورد شيوه خاصي بايد بكار برد اما در كليات آن به سه مسئله بايد توجه كنيم.

1.    كشف عامل اضطراب و تلاش براي ريشه يابي آن كه در اين پژوهش عامل اضطراب معلم او بودند.

2.    كاهش جنبه هاي تهديدآميز زندگي در هر زمينه كه براي او دلواپسي هايي را فراهم مي كند..

3-    از بين بردن عوامل محرك كه زمينه ساز بسياري از تهديدها به حساب مي آيند.

 

راه حل هاي پيشنهادي

الف : پيشنهاداتي به خانواده او

من به آنها گفتم كه زهرا باید  بيش از پيش عملكرد خود را بهبود بخشد. بايد با او طوري رفتار كنيد كه اعتماد به نفس او زياد شود با او رابطه خود را صميمي تر كنيد. او را تشويق كنيد به او بفهما نيد كه او توانایی یاد گیری را دارد و حتی می تواند خیلی بهتراز بقیه افراد بخواندو بنویسد . او را تشویق کنید تا در کلاس شرکت کند . از نزدیکان که به مدرسه می روند بخواهید که درباره رفتار  معلم شان باآنها با  زهرا صحبت کنند


ب : پيشنهاداتي كه به خود زينب توصيه شد :

1- در برنامه ريزي خود هميشه خواب كافي را مدنظر داشته باشد. خواب مفيد براي شما حدوداً 8 ساعت است تا مغز بتواند استراحت كند.

2- از همكاري والدين خود براي رسيدن به هدف بهره بگير.

3- نوع مطالعه خود را مستمر كن.

4- اعتماد به نفس بالايي داشته باش.

5- موقع شروع درس با نام خدا شروع كن الا بذكر الله تطمئن القلوب

6-  رفتارهاي سازنده داشته باش مانند مشورت و تمرين.

7--  برقرار كردن ارتباط نزديك با آموزشیار

ج : راههایی که آموزشیار باید برای ارتباط با سواد آموز انجام دهد :

1- در کلاس، جوی گرم و پذیرا ایجاد کند .

  2- بازخوردی مناسب به سواد آموزان  ارائه می شود.

3- زمان و فرصت بیشتری برای یادگیری فراهم آورد .

4- آموزشیار باید آگاهانه با اموری که موجب پیشداوری می شود (مثل وضعیت ظاهری، اقتصادی، اجتماعی) مقابله کند .

5- کسب اطلاع آموزشیار از سوابق زندگی سواد آموز،صرفا برای کمک به آن است  نه تحقیر و تمسخر.

6- آموزشیار  ضمن بررسی عملکرد گذشته باید انتظار خود را از پیشرفت های آتی اعلام کند.

7- موارد ضعف سواد آموزان  را حتی المقدور حاصل عدم تلاش آنها دانست نه کم توانی ذهنی.

نتايج بدست آمده از اين اقدام پژوهي در مورد زهرا به اين شرح است:

1-       مادر زهرا  نيز اعلام كرد كه علاقه او به درس زیاد شده است و در منزل بر خلاف همیشه از درس و کلاس و همچنین از اتفاقاتی که در کلاس برایش رخ می دهد  زیاد صحبت می کند.

2-       ارتباط وي با آموزشیار صميمي شد.

3-       اعتماد به نفس در او قوي شد.

4-       ارتباط با سواد آموزان دیگر بسيار صميمي شد.

5-      همیشه زودتر از بقیه سوادآموزان به کلاس می آمد .

6-      امتحاناتش را با نمره های خوب قبول شد .

7-    دیگر هیچ ترسو اظطرابی در وجود او نبود .

8-   به گونه ای متفاوت به معلم و کلاس درس نگاه می کرد.

"نمونه ای ازدست خط او پیوست می باشد "

 


منا بع و مآخذ

 

1-  اضطراب امتحان، تربيت، ماهنامه پرورشي وزارت آموزش و پرورش شماره 3، سال 15، 1378.

2-  قائمي، علي، ترس و اضطراب در كودكان انتشارات اميري، چاپ اول 1368.

3-  فرقاني رئيسي شهلا، شناخت مشكلات رفتاري در كودكان و نوجوانان، تهران نشر معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش.

4- كوير كاري، زندگي با اضطراب، ترجمه دكتر ماشاءالله مديحي، نشر يادآوران، 1370.

5- شعباني، حسن مهارتهاي آموزشي انتشارات سمت 1371.

6- معتمدنيا ليلا، بررسي علل اضطراب در دانش آموزان، دانشگاه آزاد اسلامي اراك 1381.

7- احمديان، عباس ((راههاي درمان اضطراب در نوجوانان)) پايان نامه كارشناسي دانشگاه پيام نور، دليجان، 1379.

8-  آتش پور، سيدحميد،تربيت .ماهنامه پرورشي وزارت آموزش وپرورش شماره 3.سال 1378

 

                9-         برگرفته از کتاب روانشناسی تربیتی دکتر پروین کدیور                  

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 18:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رتيل هاي سياه شكارچي دختران فراري

بازديد: 299

رتيل هاي سياه شكارچي دختران فراري

گريخته بود ، فرار كرده بود از خانه ، مادر ، پدر ، خواهر ، شهر و ديار ، و اكنون تنها ،آواره و سرگردان خيابانها شده بود و هر چه بود غربت بود و انتظار .نگران آينده سياهي بود كه پيش رو داشت و منتظر دست نوازشگري كه آلامش را تسكين دهد وبه حرفهايش گوش بسپارد .

پرستوهاي كوچكي كه به دنبال بهار ، چشمهاي نوراني مهتاب را گم كرده اند ، سفير بهار هستند اماهمواره در خزان زيسته اند خزاني كه خنده دخترانش آميخته با اشك و خون است . پرستوهاي خوش آوازي كه اسير پنجه شاهين شده اند . اين گزارش برگرفته از خبرگزاري سينا جامعه جوانان ايراني است قصه قاچاق زنان و دختراني است كه طعمه مي شوند ، لقمه سوداگراني از اين سو و آن سوي مرز . تن مي دهند تا مرگ بستانند در بهاي اكسير جواني !

بالا رفتن مهاجرت ، افزايش جمعيت ، توزيع ناعادلانه ثروتهاي ملي ، گسترش شهرنشيني ، حاشيه نشيني ، نابرابري فرصتها و موفقيتها براي رشد افراد و كشور را در افزايش 15 درصدي انواع آسيب هاي اجتماعي قرار داده است به طوري كه جامعه شناسان دهه 80 را درهه انفجار آسيبهاي اجتماعي نام نهاده اند .و قاچاقزنان و دختران شايد يكي از غم انگيزترين اين آسيبها باشد . متاسفانه اين پديده هر روز دامن وسيع تري به خود مي گيرد و روند استفاده از دختران و زنان به عنوان نيروي كار  چند سالي است كه به شكل هاي گوناگون از سوي افراد و باندهاي مختلف داخل و خارج از كشور سرعت گرفته است .حضور دختران ايراني در كشورهاي حوزه خليج فارس و كشورهاي عربي به عنوان روسپي هر روز پررنگتر مي شود تا جايي كه برخي كارشناسان اين موضوع را به لحاظ لطمه اي كه به حيثيت كشور وارد مي كند  . نگران كننده توصيف مي كنند .تعريف قاچاق از نگاه دكتر فرجاد ، جامعه شناس عبارتست از حركت دادن غير قانوني و مخفيانه اشخاص در عرض مرزهاي ملي و به طور عمده از كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي داراي اقتصاد در حال گذار با هدف نهايي واداشتن زنان و دختران به وضعيتهاي بهره كشانه و ستمگرانه از لحاظ جنسي به منظور سود به كار گيرندگان ، قاچاقچيان و سنديكاهاي جنايتكار و نيز ديگر فعاليتهاي مرتبط با قاچاق ، همچون كار خانگي اجباري ، ازدواج دروغين ، استخدام مخفيانه و فرزند خواندگي دروغين .او مي گويد : در برخي موارد نيز قربانيان با هدف يافتن كاري پر سود در خارج از كشور سرزمين خود را ترك مي گويند و در اين راه فريب برخي بنگاههاي كاريابي و يا ديگر قاچاقچيان را مي خورند و سرانجام ناخواسته به سرنوشتي شوم گرفتار مي شوند . هر چند مساله قاچاق در برخي كشورهاي توسعه يافته نيز مشاهده مي شود ولي اين كشورها بيشتر پذيرايي زناني از كشورهاي در حال توسعه هستند .اين درحالي است كه ابهام در چگونگي برخورد با قاچاقچيان انسان به دليل نبود حداقل مجازات براي قاچاقچيان و يا حتي عدم اشاره اسناد بين المللي بر لزوم مجازات آنها و همچنين نوع حمايتي كه بايد از زنان صورت گيرد موجب شده كه همچنان روسپي گري و بهره كشي جنسي از زنان به عنوان يك امر پر سود درآمدي براي قاچاقچيان به شمار رود .سودهاي كلاني كه قاچاقچيان به طور فزاينده از طريق جنايات سازمان يافته كسب مي كنند اين تجارت را به يك تهديد رو به رشد جهاني بدل ساخته است . زنان و دختران فقير ، از جمله گروه هاي هدف اصلي قاچاقچيان هستند . برخي از اين زنان به خاطر چشم انداز درآمدهاي بالاتر و فرار از فقر داوطلب اين كار مي شوند بقيه وادار و بسياري از آنها عليرغم ميلشان به روسپي گري كشيده مي شوند .

فرجاد در مورد پديده قاچاق دختران و زنان ايراني به خارج از كشور مي گويد : اين مساله ريشه در معضلات اجتماعي دارد كه متاسفانه ابعاد گسترده تري در كشور يافته است . دختران به اميد زندگي بهتر خواسته يا ناخواسته اسير باندهاي سودجو و تبهكار شده و به ترفندهاي مختلف راهي كشورهاي ديگر از جمله كشورهاي حاشيه خليج فارس شده و به فساد و فحشا كشيده مي شوند . پديده قاچاق انسان معضل جديدي است كه جامعه در حال توسعه مابا آن دست در گريبان است و هنوز راهكار قانوني براي اين مساله انديشيده نشده است .اما دكتر ضرابي روانشناس معتقد است اكثر زنان و دختراني كه بهدام قاچاقچيان انساني گرفتار مي شوند دختراني هستند كه از محيط خانه متواري شده و در جامعه سرگشته و رها هستند ، دختراني كه به دليل فقر ، بي سوادي ،كم سوادي والدين ، اعتياد ، طلاق و خشونت ، بدرفتاري والدين ، احساس عدم امنيت ، وجود فرهنگ مرد سالارانه و ازدواج اجباري محيط خانه و خانواده را رها مي كنند و رو به سوي كوچه و خيابان مي گذارند .اين دختران براي سير كردن شكم خود به انواع بزه ها روي مي آورند ، دزدي ، سرقت ، زورگيري ، روسپي گري ، فروش و توزيع مواد مخدر آسيبهايي هستند كه متوجه دختران فراري مي شود .

دسته ديگر ، برخي زنان مطلقه و بيوه اي هستند كه براي تامين معاش روي به اين منجلاب مي آورند اين زنان زماني كه به دليل خشونت همسر ، دخالت اطرافيان ، فقر ، بيكاري ، اعتياد و بي سوادي از همسر خود جدا شده و يا همسر خود را از دست مي دهند ،براي امرار معاش به فحشا تن مي دهند دسته ديگر زنان و دختراني هستند كه غالبا از كمبود محبت و عاطفه رنج مي برند اين دختران فريب افراد اغواگو را كه بيشتر در پاركها ، تاكسي ها ، خودروهاي شخصي و جمعي  ، آرايشگاه و محافل زنانه ، ميهماني ها و پارتي ها هستند ، مي خورند ، دختراني كه در طمع داشتن زندگي بهتر يا در جستجوي عاطفه گرفتار باندهاي مافيايي مي شوند . ضرابي مي گويد : مساله قاچاق زنان و دختران هم از اينجا شروع مي شود باندهاي قاچاق دختران فراري و فريب خورده ، زنان بيوه را بعد از كشاندن در دام بر اساس شكل ظاهري ، سن و سال و زيبايي ساماندهي كرده و به عنوان داشتن زندگي بهتر ، آسايش و يا ازدواج با مردان پولدار آنها را به صورت غير قانوني و قاچاقچي به آن سوي مرزها مي فرستند يعني به وسيله فريب و نيرنگ ، زور و اجبار و خواسته دروني ، اين دختران را راهي دوبي ، كويت و شيخ نشين هاي خليج فارس مي كنند .پاكستان و تاجيكستان هم پذيراي اين دختران هستند . دختران و زنان مورد نظر راهي هتلها ،مهمانسراها ، خانه افراد در اين كشورهاي مي شوند و يا به صورت كنيز و همسر موقت و دائم در مي آيند . زور و ارعاب و تهديد از يك سو غريبي و غربت و جواني و طمع از سوي ديگر مانع بازگشت آنها به كشور مي شود . تصور برخورد والدين ، اطرافيان افراد همسر و جامعه با آنها ميل به بازگشت را در همه آنها كاهش مي دهد . آنها ترجيح مي دهند خفت روسپي گري را تحمل كنند. اما وارد محوطه هاي خانواده هايي كه انواع ملامتها و برخوردها را با آنها مي كند نشوند .متاسفانه گروها و باندهايي كه با جعل اسناد و مدارك ، موفق به خروج زنان و دختران ، اسكان آنها در خارج از كشور و بهره وري از آنها مي شوند . سود سرشار از اين كار طمع زيادي را براي افراد ايجاد مي كند از طرف ديگر ضعف قانوني و به روز نبودن آن يافتن راهكار براي مبارزه با قاچاق انسان به خصوص زنان و دختران را با مشكل مواجه كرده است و برخوردها تنها در حد جريمه كردن ومجازات زندان است .يك سرهنگ نيروي انتظامي در مورد آمار قاچاق زنان و دختران مي گويد : آمار دقيقي از قاچاق زنان و دختران در كشور وجود ندارد و بر اساس آمارهاي موجود هفته اي 4 هزار نفر به عناوين مختلف در مرزهاي كشور در حال تردد هستند كه نمي توان كنترلي روي آنان داشت .او با اشاره به نبود قانوني براي مبارزه و جلوگيري از قاچاق زنان در كشور مي گويد : چندي پيش يك شبكه قاچاق دختران ايراني به كشورهاي حوزه خليج فارس كشف شد كه در اين شبكه تعداد زيادي زنان قواد بدنام و فاسد عضويت داشتند . آنان دختران و زنان جواني را كه خانواده هايشان مشكل مالي داشتند شناسايي مي كردند و سپس به بهانه اينكهي دختران آنها در كشورهاي خليج فارس خوشبخت و پولدار خواهند شد با پرداخت مبلغي به خانواده هايشان و با گذرنامه به مدت سه هفته آنها را به طور قانوني به دوبي مي فرستادند و پس از انتقال دختران به دوبي توسط رابط اين شبكه به چند بازرگان عرب معرفي مي شدند كه آنان در ازاي هر دختر ايراني حدود 5 ميليون تومان به خانواده هاي اين دختران و مبالغي را كه دهها برابر اين مبلغ بود به قاچاقچيان پرداخت مي كردند . خريداران ، اين دختران را براي مقاصد شوم خود مورد استفاده قرار مي دادند .يكي از موارد شناسايي 6 نفر از قاچاقچيان در شيراز بود كه براي انجام مقاصد پليد به دوبي سفر كرده بودند در اين شكبه فساد اخلاقي عده اي دختر ، زن ، و مرد جوان عضويت داشتند كه تعدادي از آنان دستگير شدند .هم اكنون 200 گمشده در تهران داريم و تنها از سرنوشت چند نفر از اين گمشده ها خبر داريم باندهاي مختلفي در كمين دختران و زنان جوان هستند آنها از دختران فراري براي توزيع مواد مخدر ، دزدي ، فساد و مهمتر از همه از اعضاي بدن آنها استفاده مي كنند .هر چند وقت يكبار جسد دختران مجهول الهويه اي كه به گوشه و كنار شهرهاي بزرگ بخصوص تهران كشف مي شود كه برخي از اين اجساد شناسايي مي شوند اما برخي ديگر از اجساد به دليل اينكه هيچكس به سراغ آنها نمي آيد بدون نام به خاك سپرده مي شوند .

باندهاي قاچاق اعضاي بدن انسان نيز دختران فراري را به اميد زندگي بهتر به طور غير قانوني از مرز فراري مي دهند آنگاه آنها را قرباني مي كنند و اعضا بدنشان را با قيمتهاي گزاف به فروش مي رسانند .سپيده دختري كه توانسته بود از چنگال باندي كه سعي داشتند اورادر يكي از كشورهاي حوزه خليج فارس به عنوان برده به فروش برسانند فرار كند در گزارشي كه به نيروي انتظامي اظهار داشته است كه در راه مدرسه با زني 20 ساله آشنا شدم ،  اين زن بسيار خوش اخلاق و مهربان بود ، در اين مدت كوتاهي كه با او دوست شده بودم ، كالاهاي گران قيمت برايم مي خريد و مرا به رستورانهاي شيك مي برد تا اينكه كم كم شروع كرد به فريب دادن من كه در دويي بهترين زندگي و امكانات انتظار تو را مي كشد و اينكه دوستي دارد كه مي تواند مقدمات ازدواج مرا با يكي از شيخ نشينها فراهم كند خلاصه آن قدر گفت كه اغفال شدم همان زن 20 ساله كه خودش را شيرين معرفي كرده بود شرايط فرار مرا از خانه فراهم كرد . چند روز بعد من رابه همراه چند دختر جوان ديگر به جنوب برده و در آنجا سوار لنج كردند . بعد از چند ساعتي كه راه افتاده بوديم ناگهان صداي شيرين را شنيدم كه به عده اي مي گفت بعد از رسيدن هر دختر را به يك روسپي خانه بفروشيد. همان لحظه بود كه متوجه شدم گول خورده ام و سرنوشتم تباه شده است به خاطر همين تصميم گرفتم هر طور شده از دست آنها بگريزم . زماني كه در يكي از بنادر پياده شدم در يك فرصت مناسب از دست قاچاقچيان فرار كردم و خودم را به پليس معرفي كردم آنها نيز مرا به كشور بازگردانند .  

مينا دختري ديگر كه قبل از قاچاق به پاكستان از سوي پليس مشهد به همراه قاچاقچي به دام افتاده بود مي گويد : چند وقت پيش با گلپر آشنا شدم و او وقتي از وضعيت مالي خانواده ام  مطلع شد آن قدر درباره تمكن مالي برادرش حرف زد كه من نديده عاشق او شدم واينگونه بود كه آنها به خواستگاري من آمدند و سپس به بهانه اينكه داماد در زاهدان انتظار مرا مي كشد برايم لباس بلوچي خريدند و قرار شد به همراه همسرم به پاكستان برويم كه خدا مرا كمك كرد و پليس مشهد مانع از خروج ما شد .مردي كه مي بايست پشتم باشد و از من نگهداري كند با دستان كثيفش مرا به دام انداخت من را به كويت بردند و پس از چند روز به صاحب يك كاباره فروختند در پاكستان هر كدام از مردان چند زن دارند در آنجا مردان كار نمي كنند از اين رو زنان را وادار به خود فروشي مي كنند . دختران ايراني منبع درآمد مردان پاكستاني هستند و هيچ كس هم حق اعتراضي ندارد .گلناز دختر جواني كه ماهها پس از اسارت به ايران بازگشته بود : وقتي به خواستگاري ام آمدند گفتند اهل زابل هستند اما مي خواهند در مشهد ساكن شوند وقتي كه راه افتاديم ناگهان متوجه شدم كه سر از پاكستان در آورديم .آنها مرا به شهري بردند و من توانستم با استفاده از تلفن همسايه خانواده ام را در جريان بگذارم و آنها براي نجات من اقدام كردند در طي آن مدت آنها مرا مدام دست به دست مي فروختند و روزها هم مرا در خانه اي حبس مي كردند اجازه بيرون رفتن هم نداشتم و اگر اعتراض يم كردم به سختي كتك مي خوردم . اين دختر را به ازاي 500 هزار تومان به گردانندگان خانه هاي فساد فروخته بودند . او مي افزايد : مردي كه مي بايست پشتم باشد و از من نگهداري كند با دستان كثيفش مرا به دام انداخت من را به كويت بردند و پس از چند روز به صاحب يك كاباره فروختند در پاكستان هر كدام از مردان چند زن دارند در آنجا مردان كار نمي كنند از اين رو زنان را وادار به خود فروشي مي كنند . دختران ايراني منبع درآمد مردان پاكستاني هستند و هيچ كس هم حق اعتراضي ندارد .

دادستان عمومي و انقلاب تهران خبر داد :

دستگيري سه باند قاچاق دختران و اغفال جوانان

گروه اجتماعي سعيد مرتضوي با بيان اينكه سه باند قاچاق دختران شناسايي و دستگير شده اند گفت : دستگيري اين باندها به كمك همكاران اطلاعاتي صورت گرفته و اين محلها پلمپ

و همه متهمين در بازداشت به سر مي برند .سعيد مرتضوي در يك نشست مطبوعاتي در پاسخ به سئوال خبرنگاران به مواردي همچون احيا دادسراها ، اصلاح قانون هيئت منصفه ، طرح جمع آوري معتادان ، كلاهبرداري در پيش فروش ساختمانها ، مظاهر فاسد و فحشا پرونده بيمارستان ، ايرانمهر ،‌كشف باند جعل اوراق مشاركت ، تكثير و فروش فيلم هاي خانوادگي ، توقيف اي اس پي ها ، قاچاق دختران ، مصونيت نمايندگان در نطق هاي پيش از دستور و دستگيري دست اندر كار سينمائي پرداخت .مرتضوي در پاسخ به سئوالي در خصوص قاچاق دختران به كشورهاي حاشيه خليج فارس گفت : قاچاق دختران در دستور كار ستاد پيشگيري و مبارزه با جرائم خاص قرار گرفته زيرا اين پديده حيثيت كشور را مخدوش مي كند لذا كار اطلاعاتي در اين خصوص آغاز شده تا اين گونه افراد در كشورهاي مورد ادعا شناسايي و ريشه آن در تهران خشكانده شود .دادستان عمومي و انقلاب تهران با بيان اينكه سه باند قاچاق دختران شناسايي و دستگير شده اند  گفت : دستگيري اين باندها با كمك همكاران اطلاعاتي صورت گرفته و اين محلها پلمپ و همه متهمين در بازداشت به سر مي برند .وي افزود : اعتقاد ما بر اين است كه برخورد دادسرا براي صدور مجازات براي اين افرادي كه مبادرت به قاچاق دختران و زنان مي كنند برخورد با مفسدين في الارض باشد و ما مصمم به برخورد محكم و قاطع با اين گونه افراد هستيم تا درس عبرتي براي ديگران باشد .وي با بيان اينكه قاچاق دختران درصد بالايي در جامعه ندارد گفت : ما بايد با اين پديده مبارزه و موارد آنرا به حداقل برسانيم كه در اين زمينه نيروي انتظامي مشغول كار اطلاعاتي است قضايي را كه داراي تخصص در زمينه مرتضوي در خصوص پرونده بيمارستان ايرانمهر گفت : اين موضوع در دادسراي ويژه جرائم مواد غذايي ، پزشكي ، دارويي همچنان مطرح است و موارد مختلفي در رابطه با علت فوت 7 نفر از شهروندان كه در آن بيمارستان بستري و سپس فوت كرده اند وجود دارد كه باز پرس شعبه اول اين دادسرا موضوع را به كميسيوني متشكل از 21 نفر از كارشناسان و متخصصان كه داراي دو كميسيون فرعي بود ارجاع داد تا علت اين موضوع مشخص شود كه آيا علت فوت افراد نوع داروي بيهوشي بوده يا ناشي از قصور پزشك و تيم بيهوشي و يا ناشي از فضاي بهداشتي و درماني اين بيمارستان بود و دادسرا با اين سه محور وارد رسيدگي و تحقيقات شد .دادستان عمومي و انقلاب تهران گفت : آخرين مطلبي كه از كميسيونهاي فرعي اعلام شده اين است از نوع داروي بيهوشي و تخلف كادر پزشكي و جراحي نبوده بلكه بيشترين بيمارستان است و فضاي بهداشتي و گندزدايي و مسائل مختلف اين چنيني منجر به اين گونه ضايعات شده است .

بيت المال و همكاري

وي گفت : هنوز كميسيون اصلي نظر خود را ارائه نداده و به محض اعلام نظر اين كميسيون برخورد بسيار قانوني و محكمي با متخلفين خواهيم داشت تا با سهل انگاري خود موجب از دست دادن جان افراد نشوند .وي در خصوص باز پس گيري اموال و املاك شهرداري از افراد گفت : مسائل مالي شهرداري با مردم كه جنبه حقوقي دارد ربطي به دادسرا ندارد و اما در رابطه با مواردي كه جنبه خيانت در امانت دارد و كيفري است تمامي نواحي دادسراها

آمادگي اعاده حقوق بيت المال و همكاري با شهرداري را دارند .دادستان عمومي و انقلاب تهران در خصوص مسائل خلاف عفت و اخلاق عمومي از قبيل پوشش نامناسب خانم ها گفت : اين موضوعات در ستاد پيشگيري و مبارزه با جرايم خاص مطرح است كه در جلسه اخير خود در اين ستاد كه نمايندگان از منكر حضور داشتند در رابطه با موضوع مبارزه با مظاهر فساد و فحشاء تدابيري اتخاذ شد و وظايف نيروها مشخص شد بنابراين مبارزه جدي را آغاز كرده ايم كه پس از حصول نتيجه آن را اعلام خواهيم كرد .

كشف باند جعل اوراق مشاركت

وي كشف جعل اوراق مشاركت و فروش آن به افراد را يكي ديگر از اقدامات دادسرا خواند و گفت : اين كار با همكاري وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات استان تهران صورت گرفت كه اين باند به صورت كامل شناسايي و دستگير شده اند و پرونده آنها در جريان رسيدگي است زيرا اين باند در صورت عدم كشف و پيگيري مي توانست زيان هنگفت مالي و معنوي به سيستم اقتصادي كشور بزند .

دستگيري باند بمب گذاري

وي از دستگيري باند بمب گذاري قبل از هر گونه اقدام توسط آنها خبر داد و گفت : به لحاظ امنيتي از ارائه جزئيات بيشتر خودداري مي شود .دادستان عمومي و انقلاب تهران در خصوص اقدام دادسرا در رابطه با دستگيري افرادي كه اقدام به تكثير و فروش فيلمهاي خانوادگي مي كنند گفت : اين پديده موضوع فوق العاده و حساسي است و افرادي كه براي فيلم برداري به مجالس عروسي و خانوادگي دعوت مي شوند و فيلمها را ميكس مي كنند يك نسخه از فيلمها را كپي كرده و تكثير به فروش مي رسانند كه شهروندان بايد دقت كنند در مجالس عروسي خود از مراكز معتبر فيلمبرداري دعوت كنند تا دچار اين ناهنجاريها نشوند و دادسرا نيز اخيرا باندي را شناسايي كرده اند . وي افزود : اين افراد دختران و زنان را فريب داده و به محلهاي خاصي مي برند و آنها را وادار به كارهاي ناشايست مي كردند و با تعبيه دوربين هايي اين اعمال را فيلمبرداري و در جامعه پخش مي كردند .كه با كار اطلاعاتي و پيدا كردن سرنخهايي آنها را شناسايي و دستگير كرديم كه در حال حاضر پرونده آنها تحت رسيدگي و افراد در بازداشت بسر مي برند .وي گفت : طرحي نيز در اين راستا در ستاد مبارزه با جرايم خاص در مقطع زماني يك هفته به نيروها ابلاغ شده  كه در اين مدت كوتاه نيروي مقاومت بسيج توانسته است 40 هزار سي دي مبتذل از اين قسم كشف و مراكز را پلمپ كند . مرتضوي در پاسخ به اين سئوال كه آيا اكران فيلم مارمولك توسط دادسرا متوقف شده است گفت : در تهران هيچگونه توقيفي از سوي دادسرا صورت نگرفته بلكه زمان اكران اين فيلم تمام شده است.

شكبه هاي جاسوسي

دادستان عمومي و انقلاب در پاسخ به سئوالي مبني بر اقدامات دادسرا در خصوص برخي از شبكه هاي جاسوسي در جذب نيرو گفت : برخي سايت ها و آي اس پي ها بدون داشتن مجوز با چاپ كارتها موجب مي شدند كه برنامه هاي ضد ديني و مستهجن و الهادي وارد شبكه شود و همچنين تلفنهايي از خارج كشور به داخل و بالعكس صورت مي گرفت كه زيان هنگفتي به دولت و مخابرات وارد مي كرد كه به دليل نداشتن مجوز و عدم نظارت بر عملكرد آنها با شكايت شركت مخابرات شروع به شناسايي 70 نوع از اين شركت و بستن آن مكانها كرديم .

تصويب لايحه قاچاق انسان قانوني ، دير هنگام اما ضروري

دكتر علي نجفي توانا يك استاد دانشگاه و حقوق دان درباره مصوبه اخير مجلس در خصوص قاچاق انسان گفت كه اگر چه تصويب اين قانون اقدامي دير هنگام اما بسياري ضروري بود .

نجفي توانا كه روز شنبه باايرناگفت وگو مي كرد فحشاء استثمار جنسي به قصد لذت بردن جبنه هاي اقتصادي آن و نيز قاچاق اعضاي بدن و كار سياه يا سخت را از مصاديق قاچاق انسان دانست . اين استاد دانشگاه با بيان اينكه يكي از نقايص اين مصوبه كه به طور مختصر تدوين شده جامعيت آن از جهت تنوع جرائم است . ادامه داد مصوبه مبارزه با قاچاق انسان بدليل وسعت جرائم در برگرفته وعدم پيش بني ضوابط كامل تر در عمل دچار اشكال خواهد شد . وي از قاچاق انسان به عنوان تجارت سياه نام بر و افزود : جرمي كه در اين لايحه ديده شده در قالب حالتهاي مختلف بروز پيدا مي كند . بطوري كه مطالعات نشان مي دهد بسياري از دختران و اطفال و يا خانواده هاي آنها با رضايت طيب خاطر و با ميل در كار قاچاق معاونت مي كنند . مشكلات اقتصادي ، عدم امكان كار و ازدواج و نيز حالت سردرگمي و درماندگي با لحاظ بازار كار روسپي گري در كشورهاي اطراف و از جمله كشورهاي عربي ، به گفته اين كارشناس ، از عوامل زمينه ساز مهاجرت و قاچاق آگاهانه افراد است .اين حقوقدان با اشاره به آمارها بيان مي دارد 4 هزار نفر از زنان و كودكان اهل قرقيزستان در سال 99 ميلادي براي يافتن فرصتهاي شغلي به مراكز فساد خارج از كشور هدايت شده اند . حدود 100 هزار زن اوكرايني در مراكز فحشاء اروپاي غربي كار مي كنند و سالانه بين 700 هزار تا 2 ميليون نفر زن و كودك قرباني برده داري دنياي امرو هستند . به گفته دكتر نجفي توانا آمار ديگري را نشان مي دهد كه 2 ميليون دختر بين 5 الي 15 سال در دنيا قرباني قاچاق جنسي هستند و در كنار قاچاق و توريسم جنسي ، كودكان و افرادي هم هستند كه براي استفاده از جوارح و اعضاء بدن به قاچاق گرفته شده و ربوده مي شوند و يا به قصد مسافرت و ازدواج به كشورهاي همسايه فروخته مي شوند . اين حقوقدان به جرائم سازمان يافته اشاره كرد كه در كشورهاي اروپايي عوامل بسيار فعالي دارد و با همكاران خود در كشورهاي خاورميانه و كشورهاي آسيايي جنوب شرقي و كشورهاي تازه استقلال يافته و نيز افريقايي ، تجارتي تحت عنوان تجارت سياه براه انداخته اند . به گفته اين كارشناس ، بخشي از تجارت سياه مربوط به تجارت جنسي ، بخشي مربوط به تجارت اعضا بدن و بخشي هم تجارت نيروي كار است . راه مبارزه با پديده بين المللي قاچاق انسان ، به اعتقاد نجفي توانا بستر سازي در داخل كشور با ارائه آموزشها و هشدارهاي لازم از طريق وسايل ارتباط جمعي است . حساس كردن والدين نسبت به سرنوشت فرزندان خود و آشنا نمودن دختران و پسران جوان با مسايل و مشكلات موجود در خارج از مرزها در صورت خارج شدن آنها بدون اطلاع و برنامه از كشور از ديگر راهكارهاي مبارزه با اين پديده از سوي وي مطرح مي شود .

حراج دختران و زنان ايراني در امارات كذب محض است

ايسنا : وزير اطلاعات در گفت و گو با ايسنا منتشره در برخي از نشريات و رسانه ها مبني بر حراج زنان و دختران ايراني در امارات را كذب دانست و شديد آن را رد كرد . علي يونسي اين خبر را صرفا يك خبر تبليغاتي سوء عنوان كرد كه به هيچ وجه صحت ندارد .

وي هم چنين درباره پيگيري ها و اقدامات وزارت اطلاعات جهت شناسايي و برخورد با عوامل زمين خوار گفت : وزارت اطلاعات در سراسر كشور مبارزه بي اماني را جهت برخورد با چنين پديده اي آغاز كرده است و تا كنون صدها جريان و باند شناسايي و دستگير شده يا در شرف دستگيري هستند يونسي خبر داد كه پرونده هاي مربوط به اين زمين خواري ها به دستگاه قضايي سپرده شد است و خاطر نشان كرد عمده پرونده هايي كه در دستگاه قضايي در حال رسيدگي است از كانال وزارت اطلاعات فرستاده شده اند . وي اظهار اميدواري كرد به زودي و با اقدامات انجام شده دست هاي عوامل اين زمين خواري هاي وسيع كوتاه شوند . علي يونسي ضمن انتقاد شديد از تيترها و مطالب برخي نشريات در خصوص حراج دختران و زنان ايراني در امارات گفت : كساني كه اين مطالب و تيترها را مطرح مي كنند بزرگ ترين توهين را به ملت و نظام ايران مي كنند وزير اطلاعات با انتقاد از كساني كه همواره بحث فراگيري فساد و فحشا را مطرح مي كنند خاطر نشان كرد : اين كه ما فساد كوچكي را بزرگ كرده و يا فساد نبوده را اعلام ويا عيب و نقص نبوده را بيان كنيم . آيا اشاعه فحشاء نيست ؟ اين يك بيماري است و بخصوص اگر جنبه سياسي پيدا كند ديگر هر گناهي مباح مي شود . يونسي افزود : اگر مفسدي خود را در يك جريان سياسي مخفي كند مصون مي شود و كسي نمي تواند به او معترض شود . دستگاه قضايي و امنيتي نمي توانند با او برخورد كنندو مصونيت خاصي برايش بوجود مي آيد . مخصوصا در مواقع انتخابات اين موضوع بسيار عجيب است .

همچنين وزير اطلاعات گفت : احزاب ، گروههاي سياسي و روزنامه ها بايد منافع ملي را بر خواسته هاي خود ترجيح دهند . علي يونسي ديروز در جمع مسئولان ادارات و نهادهاي شهرستانهاي غرب استان تهران در كرج افزود : برخي از روز نامه هاي با بزرگنمايي مسائل ناچيز با چاپ مطالب كذب در جامعه ايجاد ناامني مي كنند كه اين امر مغاير با امنيت ملي است . وي تصريح كرد : همه مسئولان گروهها ، جناح هاي سياسي و رسانه هاي جمعي كشور بايد براي حفظ امنيت ملي گام بردارند . يونسي افزود : همچنين حضور و مشاركت گسترده مردم در صحنه ها ، تضمين كننده امنيت پايدار در جامعه است . وزير اطلاعات مهمترين فلسفه تشكيل حكومت هارا علاوه بر امنيت جامعه ايجاد توسعه متوازن و همه جانبه دانست و بر ضرورت توجه به توسعه اقتصادي ؛ فرهنگي و اجتماعي براي رسيدن به امنيت پايدار تاكيد كرد و گفت بر اساس تعاريف امنيت به دو مقوله ذهني و عيني تقسيم مي شود كه توجه به امنيت ذهني مردم از اهميت بالايي برخوردار است .يونسي افزود : دشمنان سرمايه گذاري هاي زيادي كردند كه نظام جمهوري اسلامي را ناكار آمد نشان دهند و در اين راستا گاهي اوقات از نظر عيني امنيت وجود دارد اما به خاطر بعضي اطلاع رساني ها ، شايعه پراكني ها و سياه نمايي ها ، مردم احساس امنيت نمي كنند و ذهن ما نگران  و مشوش مي شود . وي ادامه داد : هر كس كه به نوعي به افكار عمومي دسترسي دارد بايد از سياه نمايي و اطلاع رساني غلط پرهيز كند حال چه از طريق روزنامه چه از طريق تريبون نماز جمعه يا هر راهي باشد .وزير اطلاعات با تكذيب بعضي مطالب چاپ شده درباره مسائل اجتماعي  و انتقاد از بكارگيري تيترهاي غير واقعي در برخي از روزنامه ها چاپ اين گونه مطالب را مخرب و برهم زننده افكار عمومي دانست . يونسي گفت :‌دشمنان با ايجاد جنگ رواني و تبليغات پوچ درصدد به مخاطره انداختن امنيت ذهني در جامعه هستند كه با هوشياري مردم و مسئولان نظام اسلامي اين تبليغات بي اثر خواهد شد . وزير اطلاعات تصريح كرد در اين زمينه تير ماه سال گذشته رسانه هاي غربي و ضد انقلاب با تبليغات دروغين و ايجاد جنگ رواني پوچ ، براي نابودي نظام مقتدر اسلامي و مقابله با ملت مسلمان ايران گام برداشتند كه اين تبليغات سوء خنثي شد و اين وزارتخانه به راحتي و با بهره گيري از شيوه هاي نرم افزاري اين توطئه را ناكام كرد . وي پرهيز از اختلافات جناحي ، افزايش آستانه تحمل پذيري ، برخورد با سعه صدر با يكديگر ، اتحاد و گسترش فرهنگ ، خودي را از ديگر عوامل موثر در خنثي سازي تبليغات دروغين دشمنان نظام اسلامي ذكر كرد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 18:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره قاچاق زنان

بازديد: 439

تحقیق درباره قاچاق زنان

فحشا يا فراهم كردن موجبات آن را مشمول مجازاتمي سازئ. احتمالا از اين بند مي توان ؛قاچاقچيان را مجازات كرد،قيد احتمالا از اين روست كه هنوز مواردي از محاكمه اين گونه افراد به صورت علني صورت نگرفته تا مشخص شود كه دادگاه مربوطه؛جهت مجازات مجرمان به چه مواد قانوني استناد خواهد كرد؛اين در حالي است كه از سال 1379 تاكنون چندين مورد از قاچاق زنان رسما در مطبوعات و رسانه ها اعلام شده است.

بايد درنظر داشت كه ديگر انواع قاچاق زنان كه با بهره كشي ،بيگاري؛كار اجباري؛كارسخت خانگي يا كارهاي طاقت فرسا دركارگاهها ؛برداشتن اندام ها و ديگر اهداف غير اخلاقي ؛جداي از فساد و فحشا صورت مي گيرد. بااين ماده به هيچ وجه قابل مجازات نيست. بنابراين بايد اعتراف كرد كه متاسفانه اين پديده بدون هيچ ضمانت اجراي كيفري درحال شيوع است؛و براي جلوگيري از آن و حمايت از قربانيان،قانوني وجود ندارد.

به اولين قدم در مبارزه با اين پديده شوم تصويب قوانين مستقل و سختگيرانه؛در خصوص انواع قاچاق زنان و كودكان است.اين كار مستلزنم تحقيق كارشناسي  در مورد قوانين بين الملل؛قوانين  جزايي اين عمل در ساير كشورهاو نظرات فقهي علما است.

جلب اعتماد قربانيان قاچاق جهت همكاري آنها با مقامات براي اين كار بايد سياستهايي اتخاذ شود تا براساس آنها؛با شهود باالقوه نه مجرم رفتار شود. اگر زنان به حمايت قانوني اعتماد داشته باشد؛زمينه فرور فتن در بردگي و منجلات فحشا برايشان كاسته مي شود. چه بسيارزناني كه از سر ناداني و بدي روزگار؛براي اولين بار قرباني تعديات اخلاقي و جنسي مي شوند و به حمايت قانون و دستگاه قضايي پناه مي آورند؛اما بر اثر دفاع غير صحيح و ناتواني دراثبات بي گناهي خود؛ فقط شرايط مجازات و بي ابرويي خويش را فراهم مي كنند. به نظر يكي از محققان بساري از زنان و دوشيزدگان همين كه مورد تهديد مرد متجاوز قرار مي گيرند،به علت ترس از عواقب وخيم تا تمامي مجازات هاي مربوط به افراد قاچاق شده در تمام اشكال آن حذف شود. همچنين بايد تلاش كرد تا فعاليت گروههاي بشر دوستانه بر عليه اين تجارت ؛ يكنواخت و يكدست باشد. همكاري دولت ها با يكديگر از آنجا كه قاچاق زنان در سطح بين المللي انجام مي گيرد؛ضروري است دولت ها با همكاري يكديگر با اين معضل برخورد كنند . لازمه اين كار عمل به توافقات بين المللي وپيش بيني ضمانت اجرايي اين قوانين است. راهبرد فقهي هر چند مساله قاچاق زنان دين شكل در قرن اخير موضوعيت پيدا كرده ولي مساله خريد و فروش انسان به ويژه قاچاق زنان از دير باز گريبانگير جامعه بشري بوده است و در دوران ظهور اسلام نيز تلاش هايي براي مبارزه با اين پديده انجام شده است. و در تاريخ اسلام مطالبي در اين خصوص به چشم مي خورد . در فقه يكي الز مباحث احكام بيع و مكاسب محرمه؛خريد و فروش انسان آزاد است. كه بسياري از علماي شيعه و سني حكم به حرمت شديد آن داده اند؛ اين عمل در فتاواي بسياري از علما ؛از گناهان كبيره شمرده شده است. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: فردي زني را ربوده و فروخته بود؛امام صادق (ع) حكم به قطع دست رباينده دادند.يا در حديث ديگري از امام صادق(ع) نقل مي كند كه شخصي زن خود را فروخته بود ؛ امام (ع) حكم به قطع دست فروشنده دادند. همچنين اميرالمومنين علي(ع) درباره مردي كه شخص آزادي را فروخته بود چنين حكمي را صادر كردند. مرحوم خوانساري اين قطع دست را به جهت حد سرقت نمي دانند ؛بلكه معتقدند كه دست فروشنده به موجب فساد ي بايد قطع شود. بيشتر   اين احاديث از اسناد بسيار معتبري برخوردارند كه در اين مجال نمي گنجد. اهتمام شارع مقدس به اين امر به حدي است كه پيامبر (ص) فروختن انسان آزاد را از سه گناه كبيره اي بر مي شمرد كه خداوند به هيچ وجه آن را نخواهد آمرزيد. در حديثي از پيامبر نقل شده است كه فروشنده انسان آزاد ؛توبه ندارد و توبه او پذيرفته نيست. مگر اينكه شخص فروخته شده را برگرداند تا توبه او قبول شود. در حديثي ديگر پيامبر گرامي اسلام(ص) خود را در روز قيامت دشمن كسي مي داند كه دست به فروش انسان آزاد بزند؛ با توجه به اينكه امروز برده داري منسوخ شده و عملا برده اي در سطح دنيا وجود ندارد ؛لذا اين احاديث همه نوع خريد و فروش انسان از جمله خريد و فروش زنان را شامل مي شود. در اين باره دو نكته حائز اهميت است: نكته اول: براساس فتاواي علي و فرمايش امام صادق (ع) رضايت و اجازه قرباني نه تنها از قبح عمل نمي كاهد؛ بلكه بر زشتي آن نيز مي افزايد؛لذا در صورت كمك فرد قرباني به قاچاقچيان او نيز بايد مجازات شود(و در صورت اجبار؛بايد به او كمك كرد تا از دست قاچاقچيان خلاصي يابد). متن حديث چنين است : ((هي ان كان استكرها فلا شي عليها و ان كانت اطاعه جلدت الحد)((اگر زن مجبور باشد؛چيزي بر او واجب نيست؛در غيراينصورت اگر زن مطيع قاچاقچيان بوده است؛با زني كه مجبور بوده است متفاوت مي باشد. نكته دوم : مسلمان بودن شرط نيست؛بلكه فروختن زن كافري كه برده نيست؛نيز  حرام است. شهيد اول و شهيد ثاني  نيز خريد و فروش كافر حربي را (تازماني كه به اسارت مسلمين در نيامده استحرام مي داند). شهيد اول مي نويسد: ((حرم بيع الحر و شراوه،ولا عبره باذنه و لوكان حريبا))((يعني خريد و فروش انسان آزاد؛حتي اگر كافر حربي باشد؛حرام است و اجازه و رضايت قرباني اهميت ندارد). حال با استفاده از اين منافع و با مدخليت عنصر زمان و مكان و با تاكيد بر اينكه اين معضل به حيثيت ملي و اسلامي نظام لطمه وارد مي كند؛مي توان قوانين جامع؛مستقل و همه جانبه اي را در اين مورد خاص (قاچاق زنان)وضع كرد. راهبرد فرهنگي نظارت اجتماعي فراگير نظارت اجتماعي به ابزارها و روش هايي گفته مي شود كه براي انطبقا مزد يا انتظارات گروه معين يا كل جامعه به كار مي رود. كه به صورت رسمي و غير رسمي اعمال مي شود. نظارت غير رسمي بر تائيد يا عدم تائيد كساني مبتني است كه در حول و حوش فرد قرار دارند و شخص ديدگاه آنها را درباره خود مهم تلقي مي كند،نظير اعضاي خانواده ،مدرسه،گروه همسالان و... اين نوع نظارت ؛مكمل و لازمه اجتماعي شدن موفقيت آميز فرد است. افراد در فرآيند اجتماعي شدن هنجارهاي اجتماعي را ملكه ذهن خود مي كنند و انها را به صورت بازتابي پيروي مي كنند؛در واقع اين پيروي به دليل ترس از مكشوف شدن رفتار نامناسب از سوي ديگران نيست؛ به دليل نوعي نظارت دروني همانند وجدان و ضمير ناخودآگاه است كه فرد را دلبسته هنجارهاي اجتماعي مي كند. سيستم امر به معروف و نهي از منكر نوعي نظارت اجتماعي غير رسمي است كه مي تواند از طريق خانواده مدرسه؛رسانه هاي گروهي اعمال شود و افراد را از گرايش به سوي انحرافات اجتماعي از جمله قاچاق زنان و گرفتار آمدن در دام قاچاقچيان باز دارد.

راهبرد اقتصادي

ايجاد فرصتهاي شغلي مناسب براي بانوان فاقد سرپرست مي توان با ارائه آموزش هاي فني و حرفه اي و همچنين آموزش صنايع دستي به قربانيان ؛درآمد اقتصادي مناسب و همچنين زمينه خود اشتغالي آنان را فراهم كرد. همچنين با توسعه مطالعات مربوط به رفع عوامل فقر از زنان؛مي توان از بروز ناهنجارهاي اجتماعي نظير قاچاق زنان جلوگيري كرد.

اختصاص بودجه براي قربانيان با تخصيص بودجه به قربانيان قاچاق؛مي توان در ارجاع مناسب و صحيح آنان به خانواده كمك كرد. همچنين با تامين فرصت هاي شغلي مناسب براي زنان؛جهت ارائه جايگزين هاي اقتصادي در مقابل ترك كشور انگيزه انها را به مهاجرت كاهش داد.

بالا بردن هزينه هاي اجتماعي-اقتصادي قاچاق زنان با سنگين كردن مجازات قاچاق زنان و كودكان ؛ از قبيل مصادره كليه اموال قاچاقچيان ؛حتي مصادره اموال بعضي از بستگان نزديك آنها و مجازات زندان هاي طويل المدت و ... به مبارزه قاطع چنين اعمالي پرداخت. همچنين مي توان با تشديد اقدامات امنيتي در مرزهاي كشور از قاچاق زنان به كشورهاي همسايه ممانعت ه عمل آوردو با تشديد فعاليت سازمان مبارزه با قاچاق در تمامي مرزهاي كشور از قاچاق زنان به كشورهاي همسايه ممانعت به عمل آورد و با تشديد فعاليت سازمان مبارزه با قاچاق در تمامي مرزهاي زميني و دريايي كشور و ايجاد كميته بين المللي مبارزه با قاچاق انسان ها با اين جرم بين المللي مقابله كرد.‌(ايران-شانزدهم فروردين 1384-اينترنت)

جعل شناسنامه براي بردن دختر جوان به دبي

پليس در جست و جوي ديگر متهمان قاچاق انسان است

با دستگيري اعضاي يك باند كه قصد داشتنددختر جواني را به صورت غير قانوني از كشور خارج كنند؛تحقيقات مامو.ران و قاضي پرونده براي بررسي احتمال خروج غير قانوني دختران ديگر از سوي متهمان به دبي آغاز شد. صفر خاكي داديار شعبه اظهار نظر دادسراي امور جنايي تهران در خصوص فعاليت اعضاي اين باند گفت: ((اين متهمان پس ازفريب دختري به نام ياسمين قصد داشتند او را به صورت غيرقانوني و به بهانه استخدام در يك شركت بزرگ از تهران به دبي منتقل كردند.))

صدور گذرنامه با شناسنامه جعلي:

چندي پيش دختر جواني به نام ويدا با مراجعه به شعبه پنجم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران و طرح شكايتي پرده از فعاليت اعضاي اين باند برداشت. اين دختر به بازپرس حسين توكلي گفت: ((مدتي پيش براي من فرصت سفري به خارج از كشور فرذاهم شد. وقتي به اداره گذرنامه رفتم و مداركم را تحويل دادم آنها ادعا كردند هفته پيش من درخواست صدور گذرنامه دادم كه تا چند روز ديگر آماده مي شود. من تاكنون به اداره گذرنامه مراجعه نكرده ام به همين دليل احتمال مي دهم فرد ديگري با هويت من براي خود تقاضاي گذرنامه داده است. )) با طرح اين شكايت به گروهي از ماموران پليس ماموريت داده شد كه بررسي هاي خود را آغاز كنند. ماموران با حضور در اداره گذرنامه ؛بررسي هاي گذرنامه صادر شده را آغاز كردند كه روشن شد فردي با يك شناسنامه جعلي با هويت ويدا(شاكي) به اين اداره مراجعه كرده و تقاضاي گذرنامه براي خود كرده بود. متهم همچنين عكس خود رابر روي شناسنامه شاكي چسبانده بود.

دستگيري دو متهم:

ماموران كه هيچ ردي از متهم نداشتند در اداره گذرنامه به كمين نشستند تا به محض ورود او براي تحويل گذرنامه اش او را دستگير كنند. پس از چهار روز دختر و پسر جواني براي تحويل گذرنامه به اين اداره مراجعه كردند و از سوي ماموران دستگير شدند. متهمان در ابتدا منكر داشتن هر گونه اطلاعي از ماجرا شدنداما در ابتدا منكر داشتن هر گونه اطلاعي از ماجرا شدند اما در ادامه دختر جوان لب به اعتراف گشود. اين دختر 24 ساله كه ياسمين نام دارد اظهار داشت: ((من تبعه كشور افغانستان هستم. مدتي پيش وارد ايران شدم و در تهران با پسر28 ساله اي به نام مهران دوست شدم. چند هفته از آشنايي ما نگذشته بود كه او پيشنهاد كار در دبي به من داد. او ادعا كرد كه دوستانش در دبي صاحب چند شركت بزرگ تجاري هستند كه من مي توانم در آنجا و با حقوق خوبي مشغول به كار شوم. من به دليل اينكه شناسنامه نداشتم و نمي توانستم گذرنامه بگيرم مهران گفت با كمك دوستانش مي تواند اين مشكل را هم حل نمايد. همراه او به خانه يكي از دوستانش به نام شهرام كه پزشك بود رفتيم. او از من مقداري پول گرفت و با كمك فرد ديگري كه در اداره ثبت احوال كار مي كند براي من شناسنامه تهيه كردند. با آن شناسنامه جعلي درخواست صدور گذرنامه جعلي دادم كه با ان موافقت شد.)) پس از اعترافات اين دختر ماموران شهرام و كارمند اداره ثبت احوال را بازداشت كردند كه در تحقيق از آنها نحوه صور شناسنامه جعلي براي اين دختر تبعه كشور افغانستان با استفاده از شناسنامه هاي باطل شده فاش شد. خاكي افزود: ((كارمند اداره ثبت احوال در اظهاراتش ادعا كرده است پس از گرفتن پول و عكس از ياسمين يكي از شناسنامه هاي باطل شده را از بايگاني برداشته و به جاي عكس صاحبش عكس اين دختر را روي آن مهمور كردم.))اين كارمند متخلف در قسمت ديگري از اعترافاتش اظهرا داشته ؛ پس از تهيه شناسنامه جعلي از روي آن كپي گرفتم و از مسئول يك دفتر خانه كه با من دوست بود خواستم كه برابر اصلبود آن را تائيد كند. با تائيد كپي شناسنامه براي ياسمين تقاضاي صدور شناسنامه المثني  باهويت ويدا را داديم كه با آن موافقت شد. ماموران سپس مسئول دفترخانه را احضار كردند كه او از موضوع جعلي بودن كپي شناسنامه اظهار بي اطلاعي كرد. بازپرس سپس با صدور قرار وثيقه براي دو تن از متهمان آنها را آزاد كرد. با توجه  به نحوه برنامه ريزي براي خروج ياسمين از سوي اعضاي اين باند و تشكيلات پيچيده و منظم متهمان براي صدور شناسنامه جعلي براي اين دختر ماموران احتمال مي دهند اعضاي اين باند در فريب دختران جوان و انتقال غير قانوني انها به خارج از كشور نقش داشته باشند. قاضي پرونده با بيان اين احتمال و روشن شدن نكات مبهم موجود در پرونده تحقياقت خود را براي پرونده آغاز كرد. (شرق-27/2/1384-شماره477)

گزارشي از مراكز بازپروري كشور:

وضعيت 485 زن آسيب ديده جنسي در سال 83

ايسنا: معاون  دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور اعلام كرد : از ميان 485((زن آسيب ديده)) پذيرش شده در 20مركز بازپروري سازمان بهزيستي طي 9 ماهه اول سال83؛66 درصد بيكار ؛6درصد محصل؛6درصدشاغل به حرفه هاي كاذب و 7 درصد خانه دار و 13 درصد با ((تن فروشي))امرار معاش مي كنند. دكتر رضايي فر افزود:  از ميان زنان و دختران آسيب ديده 66 درصد زير 21 سال سن دارند-از اين تعدادحدود60درصد بين 15 تا 21سال و 6 درصد زير 15 سال هستند.-و 20درصد بين 21 تا 26 ساله اند . وي تصريح كرد :66 درصد افراد پذيرش شده در اين مراكز مجرد و 20درصد مطلقه و 10 درصد متاهل ؛ بيش از 2 درصد همسر فوت شده بوده و مابقي ازدواج موقت كرده اند.

وي بيشترين علت طلاق زنان مطلقه آسيب ديده جنسي را ((اعتياد همسر)) با 10درصد ؛بيماري رواني همسر4درصد؛عدم علاقه به همسر 4درصد و عدم تفاهم 3درصد و مابقي ((خشونت همسر)) و ((نارضايتي از مسائل جنسي)) و ساير موارد اعلام كرد. رضايي فر با اشاره به اين كه 72 درصد زنان ((آسيب ديده جنسي)) پذيرش شده  در اين مراكز درجاتي از اختلال شخصيت دارند ؛افزود : نتايج آزمون شخصيت اين دسته از زنان نشان داد كه28 درصد آنها سالم و 72 درصد آنها اختلال شخصيتي دارند و از اين تعداد 28 درصد مبتلا به افسردگي خفيف؛12 درصد افسردگي شديد و 18 درصد شخصيت ضد اجتماعي دارند. وي تصريح كر د: همچنين 80 درصد زنان آسيب ديده جنسي آزار جسمي\جنسي  يا عاطفي را در دوران كودكي تجربه كرده اند. وي همچنين 13 درصد اين زنان را داراي سابقه همجنس گرايي دانست. معاون دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي خاطر نشان كرد : به استثناي افرادي كه به دليل مشكلات روحي و رواني و حتي عقب ماندگي ذهني در جامعه رها شده و مورد سوءاستفاده قرار مي گيرند و يا دختران فراري كه به صورت خواسته و يا ناخواسته آلوده مي شوند؛ زناني هم به صورت حرفه اي در خيابان هاي تن فروشي مي كنندو در اين بين عده اي در قالب شبكه هاي زير زميني به روابط جنسي ناسالم مي پردازند. وي با بيان اينكه 30 درصد زنان آسيب ديده جنسي جذب شده در مراكز بازپروري طي 9 ماهه اول سال 83معتاد به مواد مخدر و الكل بوده اند ؛ افزود : 77 درصد اين زنان سابقه جرم داشته و 23 درصد بدون سابقه مجرميت هستند كه انواع جرم آنها 49 درصد رابطه نا مشروع ؛20درصد فرار از منزل و 17 درصد چند جرم با هم داشته اند. رضايي فر گفت: همچنين از نظر سابقه جرم در خانواده 50درصد بدون سابقه و 50 درصد باسابقه هستند كه از ميان اين سوابق 49 درصد اعتياد به مواد مخدر و 10 درصد قاچاق مواد مخدر و 15 درصد روابط نامشروع است. به گفته وي همچنين 78 درصد زنان اسيب ديده به لحاظ بهره هوشي عادي؛يك درصد تيزهوش و 17 درصد مرزي و 4 درصد عقب مانده ذهني اند. معاون دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي تصريح كرد : در خانواده 17 درصد زنان آسيب ديده جنسي سابقه بيماري رواني بوده است. وي با اشاره به دو نوع روابط جنسي ناسالم پنهان و بارز درلايه هاي جامعه افزود: امكان شناسايي  و برخورد مستقيم با روابط جنسي ناسالم پنهان كم است و از طرفي با روابط ناساالم مشهوددر لايه هاي بارز جامعه نيز بايد به فراخور وضعيت فرد؛نه به صورت قهري برخورد شود. وي با اشاره به اين كه 25 درصد زنان آسيب ديده نگهداري شده در مراكز بازپروري روستايي و 75درصد شهري هستند. گفت : 75درصد اين زنان براي اولين بار و 16 درصد براي بار دوم و 7درصد بار سوم و 2 درصد به دفعات بيشتر در مراكز بازپروري پذيرش شده اند. معاون دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي با اشاره به خدمات ارائه آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي با اشاره به خدمات ارائه شده به زنان آسيب ديده در مراكز بازپروري افزود: اين زنان در صورت نياز به درمان به لحاظ جسمي و روحي از خدمات درماني و روانشناسي و روانپزشكي سازمان بهزيستي بهره مند شده و بين 8 ماه تا حداكثر يك سال درمراكز بازپروري نگهداري و از خدمات مشاوره اي ؛آموزش مهارت هاي زندگي براي اشتغال برخوردار مي شوند. وي خاطرنشان كرد : حتي در صورت اصلاح زنان آسيب ديده جنسي درمراكز پس از ترخيص با مراجعه خود به محله قبلي به دليل وجود تقاضا در جامعه ؛نبود شغل و منبع درآمد و لذت هاي ظاهري سيكل معيوب ايجاد شده و خدمات سازمان بهزيستي در اين مراكز دچار نقصان مي شود. به گفته سازمان بهزيستي در اين مراكز دچار نقصان مي شود. به گفته وي برخورد با اين آسيب چند وجه دارد و بايد زير ساخت هاي آن در تمام زمينه هاي فرهنگي ؛اقتصادي اصلاح شود. هرچند اين آسيب ها هيچ گاه به صفر نرسند . معاون دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي برخورد قهري را درمان اين آسيب دانست و به ايسنا گفت: برخورد قهري و يا حتي يكسان با موارد مختلف اين آسيب ديدگان جنسي نتيجه معكوس داشته و موجب زيرزميني شدن ان مي شود. از سوي ديگر در صورتي كه چشممان را به ريو واقعيات ببنديم ؛ بسترش از سويي ديگر ايجاد مي شود لذا برخورد با اين مشكل نيازمند ديدگاه كلي نگر و منطقي است. رضايي فر با اشاره با اين كه قبل از سال 78 تعداد مراكز بازپروري زنان آسيب ديده ؛ 3تا4 مركز در استان تهران و خراسان فعاليت مي كردند؛گفت: اين مراكز هم اكنون به 21مركز افزايش يافته كه 3 مركز در تهران و 2 مركز در خراسان و مابقي در ساير استان ها قرار دارند. معاون دفتر  آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در پايان آمار پذيرش زنان آسيب ديده در سال 79 را 761نفر ؛ درسال 80يك هزار و 530 نفر ؛ سال 81 يك هزار و 956 نفر و سال 82 يك هزار و 52 نفر اعلام كرد.

گزارشي تكان دهنده از تجارت كثيف:

عروسان يك شبه را چگونه به قصرهاي ثروتمندان عرب مي فرستند

((ترمينال جنسي)) عنواني است كه پايگاه قاچاق دختران و زنان جوان به كشورهاي ديگر داده اند در اين ترمينال دختران و زنان جوان را با وسوسه پولدارشدن و كسب درآمدهاي سرشار از ايران خارج و در كشورهاي آن سوي خليج فارس به باندهاي فساد و فحشا مي فروشند و آن ها نيز اين فريب خورده ها را براي رونق برم عشرتكده ها ي خصوصي ثوتمندان عرب ويا مراكز فساد عمومي مي فروشند. شبكه هاي فساد مزدوراني ا اجير كرده اند كه براي برخي از دختران عقدنامه هاي صوري جعل مي كنند و آنها را همراه با شوهران قلابي شان كه از عوامل خود آنها هستند بطور قانوني به آن سوي مرزهاي آبي و خاكي كشور انتقال مي دهند. يكي از اين دختران كه توسط پليس به ايران بازگردانده شده بود گفت: به علت مشكلاتي كه در خانواده داشتم از خانه فرار كردم . مدتها درتهران آواره بودم  و از ترس ولگردان نيمه شب در توالت هاي عمومي پارك مي خوابيدم تا اينكه زني سر راهم قرار گرفت و به بهانه پيدا كردن كار برايم مرا به اخانه اي برد كه چند دختر و زن جوان در آنجا نگهداري مي شدند. بعضي ازآنها را براي عيش و عشرت شبانه مردها به خانه هاي مختلف مي فرستادند. اما به من و چند دختر ديگر كاري نداشتند و وعده سفر به دبي و كسب درآمد زيادي مي دادند. تا اينكه يك روز ما ما را بطور قلابي به عقد چند مرد جوان در آوردند تا منع قانوني براي رفتن به خارج نداشته باشيم . براساس گزارش هاي بدست آمده قاچاق دختران و فروش آنها در كشورهاي مختلف سودآورترين قاچاق بعد از مواد مخدر است. برده فروشان معاصرمي گويند اين نوع قاچاق كم خطر تر و آسان تر از قاچاق مواد مخدر است و به همين خاطر هم رونق بيشتري دارد. يكي از دختران نجات يافته ايراني از مراكز فساد آن سوي خليج فارس در اعترافات خود در مراحل بازجويي  در دادگاه گفت: در بازار خريد و فروش جنسي دركشورهاي عربي حاشيه خليج فارس زنان سفيد پوست و دختران نوجوان اروپايي بيش از رنگين پوست ها قيمت گذاري مي شوند. و قيمت فروش آنها به باندهاي فساد و هرزگي تا يكصد هزار دلار نيز مي رسد. قيمت آن ها از وقت باكره گي به بعد پائين مي آيد  تا وقتي كه ارزش آنها درحد زنهاي خياباني شود. اين نجات يافته ادامه مي دهد دختران و زنان سفيد پوست اروپاي شرقي نيز توسط باندهاي قاچاق و يا به صورت جمعي و انفرادي كه به كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس آورده مي شوند كه البته به ندرت هم اتفاق مي افت  يكي از آنها جذب بازارهاي كار قانوني و فعاليتهاي اقتصادي شوند. يك زن 23 ساله روسي كه در دبي جذب بازار كار شده است  مي گويد: اينجا درآمدها سرشار است. من در روسيه در خانواده نسبتا فقيري زندگي مي كردم با چند دختر و زن جوان همشهري ام تصميم گرفتيم براي كسب و كار به دبي بياييم و مي خواستيم با خود فورشي اين كار رابكنيم. اما من شانس اوردم يك عرب عاشق من شد و من اكنون با درآمد خوبي كه دارمآنها

 هم زندگي مرفهي دارم و هم با فرستادن بخشي از درآمدم به روسيه خانواده ام را به رفاه و آسايش رسانده ام. البته من جزء خوش شانس ها بودم كه از هر ده هزار نفر تا براي يكي پيش مي آيد. اين زن مي گفت: درآمد خوب در فعاليت مشورع و غير مشورع باعث شده روز به روز بر تعداد زنان و دختران مهاجر روس و كشورهاي اروپايي كه به كشورهاي عربي سفر كنند افزوده شود و شما اين گونه زنان و دختران را متاسفانه در عشرتكده ها و كاباره ها و چه در بزم ها ي ثروتمندان عرب مي توانيد زياد ببينيد ولي متاسفانه دختران نوجواني كه در ايران و يا كشورهاي مختلف به دام قاچاقچيان مي افتند  و به مراكز فساد فحشا فروخته مي شوند و انها ديگر روي بازگشت به خانواده را پيدا نمي كنند اين دختران بي پناه ضمن سقوط به ورطه بدنامي در معرض بيماري هاي مختلفي و خطرناكي قرار دارند تا حالا چندين جوان به علت بيماري هايي چون ايدز و هپاتيت به كشورشان بازگردانده مي شوند.

يكي از دختران كه پس از فرار از خانواده در يكي از شهرهاي شمالي كشور توسط يك باند قاچاق به دبي منتقل يافته بود در بازگشت به كشور گفته است: در جريان فرار از خانه مثل بسياري از دختران فراري چون جا و مكان مناسب و پناهي نداشتم به تهران آمدم و به دام يك باند فساد افتادم كه توسط زن معروفه اي اداره مي شد و با قاچاقچيان در معامله بود.

وقتي قاچاقچيان مرا تحويل گرفتند همراه با هشت دختر ديگر از مرز خارج كردند تا به قول خود شغل مناسبي گيرمان بيايد. قاچاقچيان به ما گفته بودند  كه يك بيمارستان تازه تاسيس و يك مركز خدماتي احتياج به عده اي پرستار جوان و منشي نياز داردبه دبي كه رسيديم ما را به هتل بردند. سه روزي در انجا از ما نگهداري كردند تا اينكه شب چهارم يك مرد جوان عرب آمد . او سه نفر از ما را كه به گفته خودش ((زيباروي)) و ((خوش اندام)) و بوديم از ميان ما جمع كردذ . به بقيه دخترها گفتند شما قيافه ظاهري متناسب با كاري كه در نظر گرفته شده را نداريد . اگر مايليد شما را به كشورتان برگردانيم و گرنه مي توانيم شما را به يك كاباره براي كار معرفي كنيم. بعد ما را با كي اتومبيل شيك به يك مركز بزرگ فروش پوشاك بردند و پيراهن هاي شيك و كفش و وسايل مورد احتياج مان را خريداري كردند و بعد قرار شد عصر فردا راننده اي به سراغ ما بيايد و ما را به يك آرايشگاه بير. همان شب ما را به يك خانه مجلل يك پيرمرد ثروتمند عرب بردندتا در خدمت او و مهمانانش باشيم.

از همان شب فهميديم كه چه نقشه پليدي در سر قاچاقچيان و آن زن معروفه در تهران بوده است.

قاچاق زنان و  دختران استان هاي مرزي به پاكستان و افغانستان :

تحقيقات صورت گرفته در خصوص قاچاق زنان و دختران بيانگر اين واقعيت تلخ است كه زنان و دختران ساكن در استانهاي مرزي كشور توسط خانواده خود و يا همسرانشان به قاچاقچيان فروخته مي شوند و از آنجا كه توسط اين گروه ها براي كار در مراكز فساد كشورهايي چون افغانستان و پاكستان منتقل مي شوند.

كارشناس سازمان دفاع از قربانيان خشونت در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر با بيان اين مطلب گفت: يافته هاي اين تحقيق  كه با همكاري مركز امور مشاركت زنان و كميته سازمان دفاع از قربانيان خشونت در سال 82 و طي سفر به مشهد تهيه شده؛ بيانگر رايج بودن اين نوع از قاچاق زنان در استانهاي خراسان؛سيستان و بلوچستان و استانهاي همجوار با پاكستان و افغانستان است.

طيبه اسدي در خصوص شيوه كار قاچاقچيان اظهرا داشت : قاچاقچيان اين دختران و زنان را در خانواده هايي كه غالبا در شرايط نابسامان اقتصادي به سر مي برند شناسايي و با معرفي خود به عنوان اهالي زاهدان كه داراي مال و مكنتي هستند خواستگاري مي كنند  و پس از عقد آنها را به خانه هاي فساد در شهرهايي نظير كويته و كراچي و راولپندي براي كنيزي و روسپيگري اعزام مي كنند كه براساس يافته هاي اين تحقيق مناطق حاشيه نشين مشهد از مناطقي است كه اين پديده در آن كاملا به چشم مي خورد.

وي به ابعاد نگران كننده پديده فروش دختران توسط خانواده خود و يا شوهرانشان در شهرهاي مختلف مرزي اشاره كرد و افزود: مطابق بررسي ها قربانيان اولا هيچ آگاهي از قاچاق شدن خود نداشته اند و از آنجا كه ازدواج آنها به صورت صيغه شدن و ازدواج موقت بوده تنها چند روز پس از ازدواج همراه با اجبار و زور و تهديد و فريب به زاهدان و سپس پاكستان و افغانستان منتقل مي شوند.

اين كارشناس با بيان اينكه به گفته قربانيان عدم حفاظت و نگهباني از مرزهاي شرقي بدليل عمده براي سهولت كار قاچاقچيان بوده است ؛اظهار داشت : اغلب اين قربانيان در حالي به استشمار جنسي گمارده شده اند كه قاچاقچيان بخشي  از سود حاصل از اين كار را به خانواده انها پرداخت مي كردند. گفتني است سازمان دفاع از قربانيان خشونت يك تشكل غير دولتي است كه با سازمان هاي دولتي چون مركز امور مشاركت زنان بهزيستي نيروي انتظامي و اموزش و پرورش همكاري مي كند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 18:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

عوامل مستعد كننده اعتياد

بازديد: 153

عوامل مستعد كننده اعتياد

اعتياد يك بيماري زيست شناختي، روانشناختي و اجتماعي است عوامل متعددي در اتيولوژي سوء مصرف و اعتياد موثر هستند كه در تعامل با يكديگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتياد مي شوند. عوامل موثر بر فرد، محيط فرد و كليه علل و عوامل درهم بافته اي هستند كه بر يكديگر تاثير مي گذارند. درك كليه علل و عوامل زمينه اي موجب مي شود تا روند پيشگيري، شناسايي، درمان و پيگيري به طور هدفمند طرح ريزي شود.

بنابراين، آشنايي با عوامل زمينه ساز مستعد كننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:

1- شناسايي افراد در معرض خطر اعتياد و اقدامهاي پيشگيرانه لازم براي آنان؛

2- انتخاب نوع درمان و اقدامهاي خدماتي، حمايتي و مشاوره اي لازم براي معتادان.

عوامل مخاطره آميز

عوامل مخاطره آميز مصرف مواد شامل عوامل فردي، عوامل بين فردي و محيطي و عوامل اجتماعي است.

عوامل مخاطره آميز فردي

دوره نوجواني        استعداد ارثي      

صفات شخصيتي:      

صفات ضد اجتماعي   پرخاشگري      اعتماد به نفس پايين    

اختلالهاي رواني:

افسردگي اساسي       فوبي

نگرش مثبت به مواد

موقعيتهاي مخاطره آميز:

ترك تحصيل      بي سرپرستي

تاثير مثبت مواد بر فرد

در اينجا به شرح هر يك از عوامل فوق مي پردازيم:

دوره نوجواني

مخاطره آميز ترين دوران زندگي از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجواني است. نوجواني دوره انتقال از كودكي به بزرگسالي و كسب هويت فردي و اجتماعي است. در اين دوره، ميل به استقلال و مخالفت با والدين به اوج مي رسد و نوجوان براي اثبات بلوغ و فرديت خود ارزشهاي خانواده را زير سوال مي برد و سعي در ايجاد و تحليل ارزشهاي جديد خود دارد. مجموعه اين عوامل، علاوه بر حس كنجكاوي و نياز به تحرك، تنوع و هيجان، فرد را مستعد مصرف مواد مي نمايد.

ژنتيك

شواهد مختلفي از استعداد ارثي اعتياد به الكل و مواد وجود دارد. تاثير مستقيم عوامل ژنتيكي عمدتاً از طريق اثرات فارماكوكينتيك و فاركوديناميك مواد در بدن مي باشد كه تعيين كننده تاثير ماده بر فرد است. برخي از عوامل مخاطره آميز ديگر نيز تحت نفوذ عوامل ژنتيكي هستند مانند برخي اختلالهاي شخصيتي و رواني و عملكرد نامناسب تحصيلي ناشي از اختلالهاي يادگيري.

 

صفات شخصيتي

عوامل مختلف شخصيتي با مصرف مواد ارتباط دارند. از اين ميان، برخي از صفات بيشتر پيش بيني كننده احتمال اعتياد هستند و به طور كلي فردي را تصوير مي كنند كه با ارزشها يا ساختارهاي اجتماعي مانند خانواده، مدرسه و مذهب پيوندي ندارد و يا از عهده انطباق، كنترل يا ابراز احساسهاي دردناكي مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمي آيد. اين صفات عبارتند از: عدم پذيرش ارزشهاي سنتي و رايج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نياز شديد، احساس فقدان كنترل بر زندگي خود، اعتماد به نفس پايين، فقدان مهارت در برابر پيشنهادهاي خلاف ديگران، فقدان مهارتهاي اجتماعي و انطباقي. از آنجا كه اولين مصرف مواد، معمولاً از محيطهاي اجتماعي شروع مي شود هر قدر فرد قدرت تصميم گيري و مهارت ارتباطي بيشتري داشته باشد، بهتر مي تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت كند.

اختلالهاي رواني

در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتياد اختلالهاي ديگر روانپزشكي نيز وجود دارد. شايع ترين تشخيصها عبارتند از: افسردگي اساسي، اختلال شخصيت ضد اجتماعي، فوبي، ديس تايمي، اختلال وسواسي- جبري، اختلال پانيك، مانيا، اسكيزوفرني.

نگرش مثبت به مواد

افرادي كه نگرشها و باورهاي مثبت و يا خنثي به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتيادشان بيش از كساني است كه نگرشهاي منفي دارند. اين نگرشهاي مثبت معمولاً عبارتند از: كسب بزرگي و تشخص، رفع دردهاي جسمي و خستگي، كسب آرامش رواني، توانايي مصرف مواد بدون ابتلا به اعتياد.

موقعيتهاي مخاطره آميز فردي

بعضي از نوجوانان و جوانان در موقعيتها يا شرايطي قرار دارند كه آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار مي دهد. مهمترين اين موقعيتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران كودكي و نوجواني، ترك تحصيل، بي سرپرستي يا بي خانماني، فرار از خانه، معلوليت جسمي، ابتلا به بيماريها يا دردهاي مزمن. حوادثي مانند از دست دادن نزديكان يا بلاياي طبيعي ناگهاني نيز ممكن است منجر به واكنشهاي حاد رواني شوند. در اين حالت فرد براي كاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده مي كند.

تاثير مواد بر فرد

اين متغير وقتي وارد عمل مي شود كه ماده حداقل يك بار مصرف شده باشد. چگونگي تاثير يك ماده بر فرد، تابع خواص ذاتي ماده مصرفي و تعامل آن با فرد و موقعيت فرد مصرف كننده است. تاثير مواد بر فرد مصرف كننده، به ميزان قابل توجهي، به مشخصات او بستگي دارد. اين مشخصات عبارتند از: شرايط جسمي فرد، انتظار فرد از مواد، تجربيات قبلي تاثير مواد و مواد ديگري كه هم زمان مصرف شده اند. مواد مختلف نيز تاثيرهاي متفاوتي بر وضعيت فيزيولوژيك و رواني فرد دارند، مثلاً: هروئين و كوكائين سرخوشي شديد، الكل آرامش و نيكوتين مختصري هشياري و آرامش ايجاد مي كند.

عوامل مخاطره آميز بين فردي و محيطي

عوامل مربوط به خانواده:

غفلت از فرزندان     وجود الگوي نامناسب در خانواده     خانواده آشفته    

عوامل مربوط به دوستان:

دوستان مصرف كننده مواد

عوامل مربوط به مدرسه:

فقدان محدوديت     فقدان حمايت    

عوامل مربوط به محل سكونت:

شيوع خشونت و اعمال خلاف

عوامل مربوط به خانواده

خانواده اولين مكان رشد شخصيت، باورها و الگوهاي رفتاري فرد است. خانواده علاوه بر اينكه، محل حفظ و رشد افراد و كمك به حل استرس و پاتولوژي است، منبعي براي تنش، شكل و اختلال نيز مي باشد. نا آگاهي والدين، ارتباط ضعيف والدين و كودك، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج يا آشفته و از هم گسيخته، احتمال ارتكاب به انواع بزهكاريها مانند سوء مصرف مواد را افزايش مي دهد. همچنين والديني كه مصرف كننده مواد هستند باعث مي شوند فرزندان با الگوبرداري از رفتار آنان مصرف مواد را يك رفتار بهنجار تلقي و رفتار مشابهي پيشه كنند.

تاثير دوستان

تقريباً در 60 درصد موارد، اولين مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ مي دهد. ارتباط و دوستي با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد كننده قوي براي ابتلاي نوجوانان به اعتياد است. مصرف كنندگان مواد، براي گرفتن تاييد رفتار خود از دوستان، سعي مي كنند آنان را وادار به همراهي با خود نمايند. گروه«همسالان» به خصوص، در شروع شروع مصرف سيگار و حشيش بسيار موثر هستند. بعضي از دوستيها، صرفاً حول محور مصرف مواد شكل مي گيرد. نوجوانان به تعلق به يك گروه نيازمندند و اغلب پيوستن به گروههايي كه مواد مصرف مي كنند، بسيار آسان است. هر چند پيوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم كمتر باشد، احتمال پيوند او با اين قبيل گروهها بيشتر مي شود.

عوامل مربوط به مدرسه

از آنجا كه مدرسه بعد از خانواده، مهم ترين نهاد آموزشي و تربيتي است، مي تواند از راههايي زير زمينه ساز مصرف مواد در نوجوانان باشد:

بي توجهي به مصرف مواد و فقدان محدوديت يا مقررات جدي منع مصرف در مدرسه، استرسهاي شديد تحصيلي و محيطي، فقدان حمايت معلمان و مسئولان از نيازهاي عاطفي و رواني به خصوص به هنگام بروز مشكلات و طرد شدن از طرف آنان.

عوامل مربوط به محل سكونت

عوامل متعددي در محيط مسكوني مي تواند موجب گرايش افراد به مصرف مواد شود: فقدان ارزشهاي مذهبي و اخلاقي، شيوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل كاذب، آشفتگي و ضعف همبستگي بين افراد محل و حاشيه نشيني از جمله اين عوامل هستند.

عوامل مخاطره آميز اجتماعي

فقدان قوانين و مقررات جدي ضد مواد مخدر

بازار مواد

مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعي

كمبود فعاليتهاي جايگزين

كمبود امكانات حمايتي، مشاوره اي و درماني

توسعه صنعتي، محروميت اجتماعي- اقتصادي

مشخصات فردي و عوامل محيطي بخشي از علل اعتياد هستند و بخش ديگر را بازارهاي بين المللي مواد و عوامل اجتماعي- اقتصادي حاكم بر جامعه تشكيل مي دهند. اين عوامل عبارتند از:

قوانين

فقدان قوانين جدي منع توليد، خريد و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب وفور و ارزاني آن مي شود.

بازار مواد

ميزان مصرف مواد، با قيمت آن نسبت معكوس دارد. هر چه قيمت مواد كاهش يابد، تعداد افرادي كه بتوانند آن را تهيه كنند افزايش مي يابد. همچنين سهل الوصول بودن مواد به تعداد مصرف كنندگان آن مي افزايد.

مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعي

در جوامعي كه مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقي نمي شود، بلكه جزيي از آداب و سنن جامعه و يا نشان تمدن و تشخيص و وسيله احترام و پذيرايي است، مقاومتي براي مصرف مواد وجود ندارد و سوء مصرف و اعتياد شيوع بيشتري دارد.

 

كمبود امكانات فرهنگي، ورزشي، تفريحي

كمبود امكانات لازم براي ارضاي نيازهاي طبيعي رواني و اجتماعي نوجوانان و جوانان از قبيل كنجكاوي، تنوع طلبي، هيجان، ماجراجويي، مورد تاييد و پذيرش قرار گرفتن و كسب موفقيت بين همسالان، موجب گرايش آنان به كسب لذت و تفنن از طريق مصرف مواد و عضويت در گروههاي غير سالم مي شود.

عدم دسترسي به سيستمهاي خدماتي، حمايتي، مشاوره اي و درماني

در زندگي افراد، موقعيتها و مشكلاتي پيش مي آيد كه آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار مي دهد. فقدان امكانات لازم يا عدم دسترسي به خدماتي كه در چنين مواقعي بتواند فرد را از نظر رواني، مالي، شعلي، بهداشتي، اجتماعي حمايت نمايد، فرد را تنها و بي پناه، بدون وجود سطح مقاومت اجتماعي رها مي كند.

توسعه صنعتي جامعه، مهاجرت، كمبود فرصتهاي شغلي و محروميت اقتصادي- اجتماعي

توسعه صنعتي، جوامع را به سمت شهري شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق مي دهد. مهاجرت باعث مي شود تا فرد، براي اولين بار، با موانع جديدي برخورد نمايد. جدايي از خانواده، ارزشهاي سنتي و ساختار حمايتي قبلي به تنهايي، به انزوا و نااميدي فرد مي انجامد. كم سوادي، فقدان مهارتهاي شغلي، عدم دسترسي به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدوديت در تامين نيازهاي حياتي و اساسي زندگي و تلاش براي بقا، فرد را به مشاغل كاذب يا خريد و فروش مواد مي كشاند و يا براي انطباق با زندگي سخت روزمره و شيوه جديد زندگي به استفاده از شيوه هاي مصنوعي مانند مصرف مواد سوق مي دهد( رحيمي موقر، آفرين؛ و همكاران، 1376).

انواع مواد مخدر

:اين مواد كند كننده فعاليتهاي سيستم اعصاب مركزي، جزو گروه مواد سستي زا، مسكن درد و شديدا اعتياد آور مي باشند. معمولا ايجاد حالت سرخوشي و نشاط مي كنند. برخي از اين مواد به صورت طبيعي وجود دارند، مانند ترياك كه از بوته خشخاش بدست مي آيد. بقيه به طور مصنوعي و شيميايي در آزمايشگاهها ساخته مي شود. برخي از مخدرها مانند كديين ارزش استفاده پزشكي و درماني دارند، ولي مصرف بي رويه و نابجاي آنها بدون تجويز پزشك، خطراتي را به دنبال دارد. به علت اينكه مصرف اين گونه مواد مشكلات جدي فردي و اجتماعي را موجب مي گردد، اين داروها تحت كنترل شديد قانوني مي باشند.

مواد مخدر افيوني و تركيبات آن عبارتند از:

الف- تريـــاك  ب- كديين  پ- مرفين  ت- هروئين   ث- متادون  ج- پتيدين (دمرول)   

چ- پيركدان  ح- ديلاوديد   خ- دارون   د- ديفن اكسيلات (لوموتيل)   ذ- هيدرو مرفين

ر- هيدرو كديين و كليه داروهايي كه هيدرو كديين دارند

هروئين

هروئين كه نام شيميايي آن "دي استيل ـ مورفين" است و در سال 1900 به عنوان وسيله‌اي براي درمان مؤثر اعتياد به مورفين ارائه شد. اما افسوس كه اين اميد واهي خيلي زود به يأس مبدل گشت. زيرا متوجه شدند، گرچه هروئين خواب‌آوري كمتري دارد، اما قدرت مسموم كنندگي آن پنج برابر مورفين است.

هروئين با عمل تقطير از مرفين استخراج مي‌شود. هروئين پودر كريستالي سفيد رنگي است كه در سال 1874 توسط دانشمند انگليسي در بيمارستان سنت مري كشف شد. دانشمند قوي اين ماده را تترااستيل مرفين خواند تا اينكه در حدود سال 1890 دانشمند آلماني بنام درسر و چند دانشمند ديگر مطالعات بيشتري روي آن انجام دادند و دريافتند كه اين مشتق دي استيله است و آن را براي معالجه اشخاص مبتلا به سل و ساير بيماريهاي جهاز تنفسي و همچنين براي ترك اعتياد به مرفين پيشنهاد و عمل كردند.

كارخانه باير آلمان دست به تهيه تجارتي آن زد و به آن نام هروئين داد شايد باير كلمه هروئين را از كلمه كه در زبان آلماني به معني‌ عامل بسيار قوي و بسيار موثر كه مقدار كم آن اثر زياد دارد، اقتباس كرده است. از طرفي شايد چون مصرف هروئين مي‌تواند اثر اعتياد مرفين را از بين ببرد (چون يك مخدر قوي‌تر مي‌تواند اثرارت فيزيولوژيكي داروي مخدر قبلي را از بين ببرد و خود جانشين آن بشود)در ضمن چون پس از مصرف هروئين البته فقط در شروع و اوايل مصرف آن اعمال رواني و جسماني به شدت تقويت مي‌شود و شخص مي‌تواند كار چند روزه را در يك روز تمام كند به اين ماده نام هروئين مشتق از كلمه به معني قهرمان دادند.

پودر هروئين در رنگ سفيد

Heroin-(whit-powder).jpgHeroin-(brown-powder).jpg

                                                                            پودر هروئين در رنگ قهوه اي

هروئين اعتياد شديد فيزيكي را در كمتر از 21 روز در 97 درصد اشخاصي كه آن را مورد مصرف قرار داده بودند، به وجود آورد. هروئين ماده مخدري قوي است، كه آخرين پله نردبان اعتياد را در مصرف مواد مخدر به خود اختصاص داده است و شخص را به سفري مي برد كه كمتر كسي از آن به سلامت بازگشته است!

فردي كه پس از سير در مصرف انواع مواد مخدر به هروئين روي مي‌آورد. ابتدا آن را استنشاق مي‌كند، اما كمي بعد جهت تأثير فوري و افزايش دادن اثر آن، به سرنگ روي مي‌آورد و در رگ تزريق مي‌كند.

هروئين تزريق شده احساس لذت عمومي و سريع و شديد را توليد مي‌كند. متخصصان اين حالت را شبيه اوج در جماع توصيف نموده ولي در اصطلاح، معتادان آنرا فلش (Flash) يعني چيزي شديد و آني همانند نور فلش دوربين عكاسي مي‌نامند.

فلش عكس‌العملي است ناگهاني، زنده و عميق كه ارگانيسم نسبت به ورود ماده نشان مي‌دهد. اين حالت كه حداكثر در حدود 10 ثانيه طول مي‌كشد براي معتاد هميشه عالي است. هروئين كه قدرت خواب‌آوري كمتري دارد، توليد برانگيختگي‌هاي شديد و خشني مي‌كند، ليكن سهولت تفكر و تصور ترياك را توليد نمي‌نمايد،شايد به همين علت است که مصرف اين ماده بيشتر در بين مردها متداول است. بررسي‌هاي آماري نشان مي‌دهد كه در برابر هر 5 مرد معتاد فقط يك زن معتاد وجود دارد.

هروئين از مورفين مستبدتر است و كمبود آن زودتر احساس مي شود. به طوريكه معتاد را مجبور مي‌سازد در فواصل زماني مشخص ( 3 تا 5 ساعت براي هروئين و 8 تا 12 ساعت براي ترياك) از اين ماده استفاده كند، تا اضطراب غيرقابل تحمل ناشي از كمبود را از بين ببرد.

مضافا اينكه پس از مدتي، مصرف هروئين به جز رفع احتياج، اثر ديگري ندارد و مكانيسم وابستگي، ريتم تزريق و مقدار مصرف را رفته رفته افزايش مي‌دهد و زوال و نابودي فرد را سرعت مي‌بخشد.
اعتياد به هروئين بندگي مطلق است و معتاد فقط براي هروئين و توسط آن زنده است. شخص معتاد به علت آگاهي از اعتياد خود رنج فراوان مي‌برد، اما ظاهرا كاري از دستش بر نمي‌آيد.

بايد دانست هروئين برخلاف الكل كه بعضي از رفتارهاي سركوب شده را آزاد مي‌سازد، تعدادي از رفتارهاي پايه، مانند رفتارهاي جنسي، خشونتي و تهاجمي و حتي رفتارهاي رفع گرسنگي را سركوب كرده و از قدرت اصلي آن مي‌كاهد. ايجاد حالت كرخي در معتاد باعث مي گردد كه فشار مختلف و دردهاي جسماني خصوصا دلواپسي و اضطراب وي بهبود يابد.

وابستگي فيزيكي بسيار شديد است، معتاد مي‌بايست حداقل هر 8 تا 12 ساعت يكبار از اين ماده مصرف كند تا از بروز علائم كمبود جلوگيري نمايد.

تجربيات حاصله نشان مي‌دهد كه مصرف روزانه 60 ميلي‌گرم هروئين مي‌تواند در مدت دو هفته فرد را كاملا معتاد سازد. زيرا در اين مدت ارگانيسم بدن خود را با ماده مخدر وفق داده و با آن سازگار مي‌گردد، و وقتي شخص از نظر فيزيكي كاملا معتاد شد، كمبود مصرف يا عدم دستيابي باعث بروز علائمي ‌مي‌شود. تقريبا 12 ساعت بعد از آخرين مصرف، معتاد خود را بدحال حس مي‌كند، احساس ضعفي به او دست داده و خميازه مي‌كشد، مي‌لرزد و عرق مي‌كند، از بيني و چشمهايش ترشحات زيادي خارج مي‌شود. اين علائم توام با حالت آشفتگي به مدت چند ساعت ادامه يافته و پس از آن معتاد به خوبي ناآرام فرو مي‌رود. در موقع بيداري يعني 18 تا 24 ساعت بعد از آخرين تزريق فرد معتاد وارد عمق جهنم زندگيش مي‌شود. خميازه ها آنچنان شديد مي گردد كه مي‌توانند فكهايش را از هم جدا سازند. ترشحات بيني همچنان ادامه مي‌يابد، موهاي بدن سيخ مي‌شود و انقباضات شديدي در معده و روده‌ها پديد مي‌آيد، كه باعث ايجاد اسهال و استفراغ شديد مي‌شود.
حدود 36 ساعت بعد از آخرين تزريق، معتاد خود را با پتوهاي متعدد مي‌پوشاند. زيرا بدنش به شدت مي‌لرزد و پاهايش بي‌اختياد دچار لرزشهاي شديدي مي گردد. به طوري كه قادر به خوابيدن نيست، بلند مي‌شود، راه مي‌رود، روي زمين دراز مي‌كشد و فرياد مي‌زند.

ريزش ترشحات از بيني همچنان ادامه مي‌يابد و سرعت و ميزان آن باور نكردني است، زيرا فقط تعريق او باعث خيس شدن دائم لباسها و رختخوابش مي‌شود.

در اين مرحله ضعف جسماني به حدي است كه فرد قادر به بلند كردن سر از روي بالش نمي‌باشد و گاهي متخصصان از بيم جان بيمار به هراس مي‌افتد و مقداري هروئين به وي تزريق مي‌كنند. تزريق مقدار كمي هروئين تقريبا تمام علائم را به سرعت از بين مي‌برد.

هاريس ايزبل در اين مورد مي‌نويسد "منظره شگفت انگيزي است، زيرا شخصي كه به شدت مريض است، نيم ساعت پس از تزريق به صورت آدمي سالم، خنده رو، خوشحال و مرتب در مي‌آيد."
البته اگر تزريق انجام نگيرد تمام علائم فوق پس از 6 تا 7 روز از بين مي‌رود، زيرا بدن پس از اين مدت دوباره قابليت عدم نياز به هروئين را باز مي‌يابد.

حشيش چيست؟

حشيش صمغ چسبناك از بوته كانابيس است كه معمولا به صورت تكه هاي جامد مكعبي شكل فروخته مي شود و در رنگهاي مختلف از قهوه اي كم رنگ تا سياه ديده شده، در ساختمان تركيبي اش به صورت انواع مختلف از خشك و سخت گرفته تا نرم و شكننده ديده مي شود. معمولا آن را خرد و ريز كرده و در پيپ و يا سيگارهايي كه با دست درست مي كنند، مي پيچند و با ماري جوانا يا توتون مصرف مي كنند. حشيش به صورت خشت پخته مي شود.

نامهاي خياباني آن (Pot, Smoke, grass, Hash) مي باشد. از نظر طبقه بندي فارماكولوژي، تضعيف كننده يا محرك سيستم اعصاب مركزي است.

مصرف پزشكي:

حشيش به عنوان مسكن و ماده رفع بي خوابي كه ايجاد آرامش مي كند و THC و ديگر مشتقات براي درمان برخي از بيماريها از جمله آسم و صرع مي تواند مورد استفاده قرار گيرد، ولي در حال حاضر فقط در درمان حالت تهوع و استفراغ ناشي از شيمي تراپي در درمان سرطان، استفاده مي شود.

اثرات كوتاه مدت:

بايد دانست كه اثرات حشيش با توجه به مقدار و نوع استفاده (كشيدن يا خوردن) متفاوت است. وضعيت جسمي و سلامت فرد از جمله وزن، اندازه، خلق و خوي فرد، درجه تحمل و ... فرق مي كند. اثرات كشيدن حشيش در عرض چند دقيقه پس از مصرف ظاهر مي شود و 2 تا 4 ساعت باقي مي ماند. در صورت خوردن هضم آن به طور بطي و كند صورت مي گيرد. لذا اثر آن به تدريج و طولاني تر مي گردد، معمولا فرد پس از مصرف حشيش احساس آرامش و راحتي مي كند، قوه درك و احساس او افزايش مي يابد، رنگها به نظرش شفاف تر و روشن تر مي آيند، صدها به نظر از فاصله دورتر به گوش مي رسد. به هر حال در ادراكات حسي به خصوص بينايي و شنوايي تحريف به وجود مي آيد، اشتها افزايش مي يابد، مخصوصا در مورد غذاهاي شيرين.

حشيش                                           روغن حشيش:


hashish.jpg       Hashish-Oil.jpg

از اثرات كوتاه مدت ديگر مصرف حشيش عبارتند از: خواب آلودگي ، قرمز شدن چشمها، افزايش ضربان قلب، خشكي دهان و گلو، گشادگي مردمك چشم، مختل شدن قوه حافظه و تمركز فكري به طور موقت، اختلال درك زمان و مكان، اضطراب، افسردگي، هيجان، تحرك زياد، تحريك پذيري، تند مزاجي، بي قراري، پر حرفي، خنده هاي بي دليل، احساس طرد شدگي، ترس و وحشت، دگرگوني و تغيير شكل فضا و زمان اختلال در هماهنگي و تعادل در راه رفتن، احتمالا اوهام كه اغلب توام با حالت پارانويايي به خصوص در مصرف مقدار زياد آن همراه است. دوز معمولي آن، مهارتهاي كاربردهاي ماشيني را لطمه مي زند، از اين رو به خصوص رانندگي در حين مصرف حشيش بسيار خطرناك است ، ماده T. H. C. كه تركيب فعال حشيش است در بدن افرادي كه تصادفات شديد رانندگي داشته اند و منجر به جراحات سختي گرديده، ديده شده است.

اثرات عمده بلند مدت:

تحقيقات نشان مي دهد كه اثرات سوء مصرف حشيش به خصوص در بين جوانان و بزرگسالان حتمي است از جمله: از دست دادن انگيزه و علايق، آسيب به حافظه و تمركز فكر، عدم قابليت رانندگي، كاهش قواي دفاعي بدن در برابر عفونتها و بيماريها، گيجي و سردرگمي، فقدان انرژي و ... در اثر استفاده مرتب و مداوم حشيش پيش مي آيد.

هم چنين خطر ابتلا به برونشيت مزمن، سرطان ريه و بيماريهاي دستگاه تنفسي در مصرف كنندگان منظم حشيش بيش از ديگر گروههاست. كشيدن سيگار ماري جوانا و حشيش آسيب شديدي به دستگاه تنفسي مي زند، زيرا تار موجود در آن، دو برابر قوي تر از تار موجود در سيگار معمولي است. هم جنين عوامل ايجاد كننده سرطان در تار موجود در حشيش خيلي بيش از سيگارهاي معمولي است.

مطالعات و تحقيقات نشان مي دهد كه رشد طبيعي بك نوزاد به وسيله مصرف مرتب حشيش يا ماري جوانا به وسيله مادر، در دوران بارداري مي تواند به طور جدي آسيب ببيند. آزمايشات بر روي حيوانات نشان داد كه نوزادان حيوانات آزمايشگاهي كه در دوران بارداري تحت مصرف اين ماده قرار گرفته بودند، داراي برخي از ناهنجاريها و رفتار غير عادي بودند، در اثر مصرف مداوم وابستگي رواني و تحمل ايجاد مي شود، نشانه هاي ترك شامل اضطراب، عصبانيت، از دست دادن اشتها و بي خواب و بد خوابي است.

روغــــن غليظ سبزه تيره يا قهوه اي مايـــــل به قرمز است كه از تصفيه حشيش با يك ماده محلل ارگانيك بدست مي آيد و معمولا آن را به توتون داخــــل سيگار ماليده و به صورت دود كردني مصرف مي شود.

تي. اچ. سي. (T. H. C.)

يك تركيب حلال در حشيش است و به طور خالص، يك تركيب شيميايي است. THC به ندرت در خيابان قابل دسترسي و خريد و فروش است و آنچه كه به نام THC فروخته مي شود، معمولا پي. سي. پي يا ال. اس. دي است.

THC مخفف (Tetra Hydro Cannabinol) يكي از عناصر فعال شاهدانه است. THC يك ماده قوي توهم زاست، و اثرات شيميايي آن شباهتهايي به L. S. D. دارد كه عبارتند از تغييرات در رفتار، اختلال در حس زمان و حواس بينايي و شنوايي، از خود بي خود شدن. با اين همه شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد احتمالا اين دو دارو از طريق مكانيسم هاي بيوشيميايي مختلفي عمل مي كنند و اثرات آنها روي عملكرد مغز متفاوت است.

 

 

آيا تا بحال نام اکستاسي را شنيده ايد؟ آيا تا به حال در ميهمانيهائي موسوم به اکس پارتي شرکت کرده ايد؟ احتمالاً در بين دوستان شما کساني هستند که اسم اين ماده را شنيده اند يا آنرا مصرف کرده اند ؟! اکستاسي در قالب قرص هاي شادي بخش به طاعون خفتۀ عصر ما تبديل مي شود.
ايدۀ ابتدائي نوشتار اين مطالب نگراني جمعي از دانشجويان پزشکي است که با توجه به شيوع مصرف اين ماده در بين جوانان بر آن شدند تا تحقيقي جامع در اين زمينه از بررسي عوارض مصرف تا بررسي ميزان مصرف انجام دهند. آنچه در اين نوشتار مشاهده مي کنيد نتيجۀ تحقيقات اين جمع است که به منظور اطلاع رساني عمومي خدمتتان عرضه مي شود.

● آيا مي دانيد در صورت دستگيري فرد مصرف کننده يا توزيع کننده قرصهاي اکس اين فرد به دادگاه انقلاب ارجاع مي شود و در اين موارد حکم تعزيري صادر مي شود ؟

قرص اكس

اکستاسي چيست ؟

تركيب MDMA يا 3 و 4 متيلن دي اكسي مت امفتامين كه به نامهاي اكستاسي، اكستازي، XTC ، E (اي) ،X (اکس) هم معروف است. در ايران به نام قرص شادي هم شناخته مي‌شود. اين ماده در 1914 در آلمان به عنوان كم كننده اشتها مورد استفاده قرار گرفت كه به علت اثرات آن از رده مصرف خارج شد. در دهه 70 ميلادي اين دارو كاربرد مجدد يافت و در روان درماني براي كمك به بيان احساسات بيماران استفاده شد كه در 1984 با اثبات اثرات آن روي مغز حيوانات آزمايشگاهي، از رده خارج شد. در 1985 در آمريكا، مصرف آن ممنوع اعلام شد. در سالهاي اخير مصرف آن در آمريكا، در پارتي‌هاي شبانه موسوم به Raves به شدت افزايش يافته است كه باعث نگراني دولت امريكا شده است. در دوره زماني خاصي در اروپا، مصرف اين مواد انرژي زا و شادي‌بخش براي كاهش مصرف ساير مواد مخدر مثل هروئين تشويق شده است بطوري كه مصرف آن در اروپا در 1995 از 500 هزار قرص در سال به 30 ميليون قرص در دو سال بعد رسيده است.

2 درصد مردم امريكا حداقل يكبار اين تركيب را مصرف كرده‌اند. حداقل يازده و هفت دهم درصد دانش‌اموزان كلاس آخر دبيرستان در آمريكا يكبار “اكس” مصرف كرده‌اند مصرف اين قرصها در ايران به خصوص در يكسال اخير در پارتي‌هاي شبانه به شدت افزايش يافته است. جوانان تحصيل كرده و مرفه مصرفكنندگان اصلي اين داروها هستند. لازم است عموم مردم و پزشكان با اثرات سوء مصرف اين دارو آشنا شوند ميزان مراجعه به اورژانس‌ها در امريكا در اثر سوء مصرف اين دارو به شدت افزايش يافته است. (از 1143 مورد در 1998 به 4511 مورد در سال 2000)
همچنانكه ذكر خواهد شد مشكل اصلي در مصرف اين مواد عوارض مزمن آن مي‌باشد. عوارض حاد مصرف بيشتر در مرتبه اول مصرف و در صورت تداخل با بعضي داروهاي ضدافسردگي پيش مي‌آيد.

ترکيب شيميائي

3 , 4 MethylendioxyMethAmphetamine يا N, Alpha, DiMethyl 1,3 Benzodiazoxide 5 Ethamine با فرمول C11H15N2O که بنامهاي MDMA يا اکستاسي معروف است.

اشکال رايج داروئي

دارو در امريكا بصورت قرصهاي خوراكي و جويدني، كپسول و مواد تدخيني و تزريقي موجود است. قيمت هر قرص بين 10 تا 30 دلار است در ايران قيمت قرص بين 4 تا 20 هزار تومان (متوسط 10 هزار تومان) است كه با ماركهاي مرسدس بنز و ميستوبيشي، $ ، KO ، صليب، موجود است و به علت قابليت ساخت آن كه براحتي انجام مي‌شود در لابراتورهاي داخلي هم ساخته مي‌شود كه خطر وجود مواد اضافي در آن و عوارض آن است. هر قرص خوراكي حاوي 80 تا 160 ميليگرم MDMA است. پس از بلعيدن اثرات قرص پس از 20 تا 90 دقيقه بعد ظاهر شده و حدود 2 تا 3 ساعت اثرات آن در يك حد حفظ شده و بعد افت مي کند و از 3 تا 24 ساعت اثرات آن باقيست.

اپيدميولوژي

ميزان مصرف اين قرص‌ها در آمريكا به شدت ميان جوانان و نوجوانان در حال افزايش است طبق آخرين آمار تعداد كساني كه براي حداقل يكبار از اين ماده استفاده كرده‌اند بين دانش‌آموزان كلاس آخر دبيرستان در آمريکا از نه درصد به دوازده درصد افزايش يافته است.
دو درصد از کل حمعيت ايالات متحده حداقل يکبار اکستاسي مصرف کرده اند.
نحوۀ اثر در مغز

آمين‌هاي مغز بويژه نوراپي نفرين و سرتونين نوروترانسيمترهاي مسيرهايي هستند كه كارشان بروز خلق است. با توجه به فرضيه آميني، كاهش عملكرد اين آمين‌ها باعث افسردگي خواهد شد و افزايش فعاليت‌ آنها باعث بالا رفتن خلق مي‌شود.

MDMA از طرقي كه ذكر خواهد شد باعث افزايش خلق و احساس نشاط مي‌شود.

فرضيه تاثير
MDMA (اکستاسي) بر مغز:

1 - افزايش آزادسازي سروتونين در سيناپس‌هاي مغزي       2 - بلوك بازجذب سروتونين
3 - افت ميزان سروتونين مغز         4 - اثرات غيرمستقيم بر ميزان دوپاين مغز

عوارض پس از مصرف اكستاسي:

●● اثرات مثبت:

● افزايش شديد احساس خوب بودن در فرد   ● افزايش انرژي در فرد
● احساس تمايل براي ارتباط با ديگران و احساس تعلق و نزديكي به ديگران
● احساس عشق و سرخوشي   ● دست و دلبازي   ● افزايش هوشياري و درك موسيقي
● افزايش حسهاي بويايي و چشايي   ● احساس تجربيات و حالات روحي جديد در زندگي
● احساس روشنايي   ● تمايل براي آغوش گرفتن و بوسيدن ديگران
● به علت افزايش انرژي در افراد مصرف كنندگان تمايل براي فعاليت شديد و رقصهاي طولاني دارند.
● يك تجربه: الكساندر شوگيلين بيوشيميت آمريكايي كه براي اولين بار روي عوارض اين دارو كار مي‌كرد پس از يكبار مصرف اكستاسي مينويسد كوهي كه نزديك منزلم بود و هر روز آنرا مي‌ديدم پس از مصرف اكستاسي طوري به نظرم مي‌آمد كه دوست داشتم ساعتها آنرا تماشا كنم؟!

●● اثرات منفي:

● كاهش اشتها     ● تغييرات بينايي

● گشاد شدن مردمكها (ميدرياز) افراد مصرف كننده در محل‌هاي مصرف مثل پارتي‌ها با وجود كم بودن نور مجبور به استفاده از عينكهاي آفتابي در شب هستند كه علت آن تحريك‌پذيري با نور است.
● حركات غيرطبيعي چشم (نيستاگموس)

● توهم بينايي (هالوسيناسيون)

● افزايش ضربان قلب و فشار خون (تاكي‌كاردي و هيپرتانسيون)

● تغيير در نظم حفظ دماي بدن

● فك زدنهاي طولاني (افراد مصرف كننده براي جلوگيري از حالت قفل شدن فك مجبور به مصرف آدامس هستند، تا ساعتها پس از مصرف اين حالت فك زدنهاي غير طبيعي موجود است).
● لرزيدن، عصبي شدن، عدم تمايل براي استراحت
● تمايل شديد براي مصرف مجدد اين ماده پس از افت تاثير اوليه
●● اثرات منفي شديد:

● اثرات شديد احساسي، اختلال خواب، كابوسهاي شبانه حملات ناگهاني اضطراب (Panic Attack)، ديوانگي (Psychosis)

● انقباض شديد فك و پارگي زبان در اثر فك زدنهاي طولاني (Trisma){در صورت بروز اين حالت بايد از آمپول ديازپام و يا قرصهاي خوراکي آن استفاده کرد.
● عدم تمركز، فراموشي، اختلال در يادگيري (Confusion)
● افزايش دماي بدن و كاهش آب بدن (در پارتي‌هايي كه اين دارو مصرف مي‌شود افراد مجبور به مصرف آب فراوان و مكرر هستند و اين مساله خطرات خاص خود را به دنبال دارد).
● اختلال در مكانيسم نعوظ و نرسيدن به اوج لذت جنسي (ارگاسم)

● تهوع و استفراغ      ● كاهش سديم خون در اثر مصرف زياد مايعات (هيپوناترمي)
● سردرد و سرگيجه و تشنج    ● آنمي آپلاستيک (سرکوب شديد خونسازي مغز استخوان)
● افت شديد خلق در روزهاي پس از مصرف   ● خستگي و افسردگي شديد تا يك هفته پس از مصرف

● احتمال اعتياد جسمي كم است ولي احتمال اعتياد رواني بسيار زياد است.

● احتمال سميت كبدي   ● صدمه به اعصاب مغزي

● بزرگ شدن پستان در آقايان (ژنيكوماستي)    ● احتباس ادراري (Retension)
● تخريب عضلات مخطط (رابدوميوليز) که در نتيجۀ افزايش دماي بدن رخ مي دهد و مي تواند بعلت رسوب مواد حاصل از اين تخريب در کليه باعث آسيب به اين ارگان شود.
● ميزان بروز مرگ در اثر مصرف اكستاسي 2 در 100000 مصرف كننده است.
●● دختران جوان بعلت اثرات هورمونهاي جنسي زنانه، در صورت مصرف اكستاسي در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به افت سديم خون و بدنبال آن تشنج هستند. (ميزان بروز SIADH در ارتباط با استروژن خون افزايش مي‌يابد).

●● موارد منع مصرف:

با توجه به اثرات اكستاسي در افزايش فشار خون و تعداد نبض و با توجه به اينكه گروهي از مردم پاسخ و واكنش بيشتري نسبت به اين ماده نشان مي‌دهند افراد با سابقه فشار خون بالا، مشكلات قلبي (اختلالات ضربان قلب و) يا افراد با سابقه سكته قلبي نبايد از اين ماده استفاده كنند. افراد با سابقه مشكل كبدي و كليوي نيز منع مصرف قطعي دارند.

كساني كه از داروهاي ضد افسردگي مثل فنلزين، ترانيل سيپرومين و ضد افسردگي‌هايي مثل پروزاك و زولوفت (Zoloft) هم استفاده مي‌كنند به هيچ‌وجه نبايد از اكستاسي استفاده كننده موارد مرگ ناشي از مصرف همزمان اين داروها با اكستاسي گزارش شده است.
علائم مسموميت با اكستاسي (مربوط به بالا رفتن بيش از حد غلظت دارو در خون) به شكل افزايش شديد ضربان قلب، فشارخون، خستگي، گرفتگي عضلاني يا حملات حاد ترس (
Panic Attack) مي‌باشد. در صورت بروز علائم فوق شخص بايد فعاليت را كنار گذاشته، بنشيند و مايعات (آب و آب ميوه) به ميزان كافي مصرف كند. در صورت بروز علائم مثل تشنج، كاهش سطح هوشياري و هرچه سريعتر به مراكز درماني مراجعه شود. در صورت مصرف همزمان قرص‌هاي اكستاسي با الكل عوارض ناشي از دهيدراتاسيون و كاهش آب بدن تشديد مي‌‌شود و در عين حال عوارض اكستاسي بر خلق كاهش مي‌يابد

●● نتايج آخرين تحقيقات:

در يك بررسي انجام شده يا كمك اسكن(PET (Positron Emission Tomography كه روي 2 گروه 14 نفري از مصرف كنندگان اكستاسي (حداقل 3 هفته مصرف) كه هيچ داروي روان‌گردان ديگري مصرف نكرده‌اند و 15 نفر كه هيچ دارويي مصرف نمي‌كنند نشان داده شد كه ميزان سروتونين در مغز بشدت كاهش يافته است و سلولهاي عصبي حاوي سروتونين آسيب ديده‌اند. لازم به ذكر است كه افراد مورد مطالعه از لحاظ سن و تعداد زن و مرد مشابه بوده‌اند.

●●  در مقاله اي که در مجله نوروساينس در 15 ژوئن 1999 به چاپ رسيد، نتايج يك تحقيق بر روي ميمونها به چاپ رسيد. در بررسي اين ميمونها كه براي مدت 4 روز و روزي 2 بار قرص Ecstasy محلول در مايعي را مصرف كرده بودند و ميمونهاي كه فقط همين مايع را استفاده كرده بودند و پس از 7 سال كالبد شكافي شده بودند مشاهده شد كه تغييراتي در سلولهاي سروتونيني مغز ايجاد شده است كه در لوب فرونتال و نواحي مربوط به فكر كردن، ناحيه هيپوكامپ و نقاط عمقي مغز مربوط به حافظه بوده است. پس مشاهده مي‌شود كه مصرف اكستاسي در دراز مدت باعث ايجاد اختلال در قوه تفكر و حافظه و قابليت يادگيري در فرد مي‌شود. در تحقيقي ديگر مشاهده شد كه پس از مصرف دارو، ميزان سروتونين در مغز به ميزان بيست تا شصت درصد كاهش مي‌يابد و مشاهده شد كه اثرات مخرب مغزي غيرقابل بازگشت است و تغييراتي در نورونهاي دوپامينرژيك مشاهده شد.

درمان اعتياد:
شامل پرهيز از مصرف و حمايت رواني فرد مي‌باشد.از داروهاي ضد اضطراب و ضدافسردگي نيز استفاده مي‌شود.

کوکائين و کراک چيستند؟
كوكايين، آلكالوئيد اصلي برگ كوكا است كه از برگهاي بوته اي به نام (
Ergthroxglom Coca) بدست مي آيد، كه مركز اصلي رويش آن آمريكاي جنوبي است. كوكايين به عنوان ماده موثر در سالهاي 60- 1859 م. از برگ كوكا (تصوير 1) مجزا و استحصال شد. كراك را نيز از كوكايين تهيه و در اواخر تابستان و اوايل پاييز سال 1985 م. به بازار شهر نيويورك عرضه كردند. كراك خطرناكترين ماده اعتياد آوري است كه تا كنون به بازار آمده و به حدي وابستگي آور است كه يك بار مصرف آن، فرد را معتاد مي كند. از نظر طبقه بندي فارماكولوژي، محرك سيستم اعصاب مركزي است.

كوكايين پودر سفيد نرم شفاف كريستالي با طعمي تلخ است كه اغلب با پودر تالك، يا ملين ها يا شكر مخلوط مي شود و معمولا به صورت استنشاق، تزريقي، خوراكي يا دود كردن و گاهي هم به طريق پاشيدن روي دستگاه تناسلي مصرف مي كنند.

دود معمولي آن براي انفيه و استنشاق 30 تا 100 ميلي گرم است و 10 تا 25 ميلي گرم آن براي تزريق استفاده مي گردد. كوكايين بي حس كننده موضعي است و به ندرت براي برخي از اعمال جراحي استفاده مي شود.

نامهاي خياباني آن Coke مخفف كلمه كوكايين (Cocaine)، Candy (شيريني) ، Nose (بيني) ،Snow (برف) ، Happy (خوشحال، خوشبخت) و Dust (مواد گردي، گرد و خاك) مي باشد.
                                                        تصوير1- گياه کوکا

coca.jpg


استعمال كوكا قرنها است در كشورهاي هند، پرو و بوليوي معمول بوده، برگهاي رنگ كوكا را براي لذت و خوش بودن مي جوند، مردم اين كشورها براي قادر شدن به انجام كارهاي سخت و جدي و راه رفتن و تحمل گرسنگي و تشنگي از جويدن كوكا ياري مي گيرند.
تا آنجا كه به تاريخچه كوكا مربوط مي شود، اين عادت در ميان ساكنان كوه هاي آند رايج بوده است. در تابوت هاي (
Huacas) باستاني پرو، مجسمه هاي در حال استعمال كوكا كشف شده اند. روشن ترين علامتي كه بر چهره معتادان كوكا ديده مي شود فرو رفتگي گونه هاست كه در اثر مكيدن برگ كوكا به وجود مي آيد.

پودر کوکائين
 
Cocaine-Powder.jpgCrack-Cocaine.jpg

                                                                                      کراک
اثرات كوتاه مدت:

اثرات كوتاه مدت آن مشابه آمفتامين است ولي با مدت زمان كوتاهتر، احساس افزايش انرژي، چابكي و سرخوشي زياد مي كند، از جمله اثرات آن پس از مصرف عبارت است از: افزايش ضربان قلب، نبض، تنفس، درجه حرارت بدن، فشار خون، گشادگي مردمك چشم، پريدگي رنگ، كاهش اشتها، تعرق شديد، تحريك و هيجان، بي قراري، لرزش به خصوص در دستها، توهمات شديد حسي، عدم هماهنگي حركات، اغتشاش دماغي، گيجي، درد پا، فشار قفسه سينه، تهوع، تيرگي بينايي، تب، اسپاسم عضله، تشنج و مرگ.

در حالت قطع ماده نيز افسردگي شديد حادث مي شود. ناخالصي كوكايين خيابان اغلب موجب حساسيت و آلرژي شديد مي شود كه معمولا با آب ريزش بيني و بي خوابي شديد همراه است. در مسموميت حاد با كوكايين، فرد مصرف كننده دچار بي قراري و تشويش، هيجان، شوريدگي فكر و اختلال تنفسي مي گردد. ضربان، تنفس و فشار خون فرد افزايش مي يابد.

اثرات دراز مدت:

از جمله اثرات بلند مدت آن از دست دادن وزن بدن، يبوست، بي خواب، ضعف جنسي، دپرسيون تنفسي، اشكال در ادرار كردن، تهوع، كم خوني، رنگ پريدگي، تعرق شديد، دردهاي شكمي و اسهال، اختلالات در هضم و دستگاه گوارشي، سردرد، لرزش دست ها، لرزش و تشنج، پريدن عضلات و سفتي آنها، هپاتيت، آب ريزش دائمي بيني، ايجاد زخم، آماس و جوشهاي پوستي به خصوص اطراف مخاط گوش و بيني، زخم مخاط بيني (در مصرف به صورت انفيه)، اضطراب، بي قراري، تشنج پذيري شديد، سوء ظن، گيجي، اختلالات درك زمان و مكان، رفتار تهاجمي، تحريك پذيري شديد، افسردگي، پرخاشگري، تمايل به خود كشي، توهمات و اختلال در حواس (به خصوص بينايي، شنوايي، و لامسه)، افكار هذياني، و گاهي اشتهاي كاذب و سرانجام ناراحتي جدي دماغي و رواني به نام سايكوز و كوكايين.

تحمل و ايجاد وابستگي كوكايين مشابه آمفتامين است وابستگي شديد رواني ايجاد مي كند كه اين وابستگي در عصاره كوكايين يعني كراك شديدتر مي باشد.

در آزمايشاتي كه براي تحقيق پيرامون اثر كوكايين بر روي موش و ميمون انجام شده، پس از قطع مصرف آن، نشانه هاي ترك از جمله ضعف شديد، بد خوابي، افسردگي، تحريك پذيري، گرسنگي زياد ديده شده است.

مصرف كننده، كراك را چه به طريق استنشاق يا پاشيدن روي توتون و ماري جوانا و چه از راه كشيدن با پيپ استعمال كند، ديگر نمي تواند از مصرف آن خودداري كند و بايد پي در پي آن را استعمال نمايد. خيلي سريع جذب ريه گشته و به مغز مي رسد و حالت تهاجمي به مصرف كننده دست داده، باعث بزرگ شدن قلب، افزايش فشار خون مي شود، به گونه اي شديدتر از كراك پديدار مي گردد. اصولا فردي كه كراك مصرف مي كند، ديگر بر خود تسلط ندارد و گويا خودي خود را گم كرده است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 18:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

عوامل خانوادكي موثر بر بزهكاري جوانان

بازديد: 355

         عوامل خانوادكي موثر بر بزهكاري جوانان

پيشگفتار :

«افتتاح يك مدرسه معادل بستن يك زندان مي‌باشد» ويكتور هوگو

 

مسئله بررسي علمي بزهكاري سالهاست مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متخصصان رشته‌هاي مختلف خاصه روانشناسان، جامعه‌شناسان، پزشكان، حقوقدانان و مربيان هر يك از دريچه‌اي به بررسي اين مسئله همتگمارده‌اند.

 حاصل اين كوششها و تلاشها اگر از يكسو كمك به روشن كردن اين مسئله است از سوي ديگر نشان دهنده معضلات و پيچيدگيهاي شناخت اعمالي است كه با عناوين و اصطلاحات حقوقي مشخص مي‌شود ولي بر اثر عوامل گوناگون بروز مي‌كنند واز انگيزه‌هاي متفاوت و در بسياري موارد ناشناخته سرچشمه مي‌گيرند.

درباره علت افزايش بزهكاري در روزگار ما، عقايد مختلفي ابراز شده است؛ مثلاً، پاره‌اي از محققين از ديار جرم و جنايت را در جهان امروز، از اختصاصات جوامع متمدن كنوني دانسته‌اند و معتقدند: به همان نسبتي كه بشر به سرعت بسوي ترقي و تكامل صنعتي و مادي پيش مي‌رود و از معنويت دور مي‌شود نسبت تبهكاري، قانون‌شكني، بزهكاري وارتكاب اعمال ضد اجتماعي گسترش يافته واز سكون و آرامش معنوي در اينگونه اجتماعات كاسته   مي‌گردد

در تحقيقي كه تقديم حضورتان مي‌گردد ما به بررسي عوامل خانوادگي موثر بر بزهكاري جوانان مي‌پردازيم و به عواملي مثل وضعيت اقتصادي خانواده ـ اختلافات و نوع ارتباط اعضاي خانواده با يكديگر و نوع رابطه والدين با فرزندان توجه مي‌گردد تا تحقيق كنيم آيا اين عوامل نامبرده با بزهكاري جوانان ارتباط دارد؟

مقايسه‌اي بين نمونه 100 نفري دانشجويان با نمونه 100 نفري بزهكاران در اين مورد خواهيم داشت، نتايج آن نيز در پايان ذكر مي‌گردد.


 

 

 

 
فصل اول : طرح تحقيق

 

مقدمه

موضوع كلي

موضوع ويژه

اهميت موضوع

هدفها يا فرض‌ها

جامعه آماري و نمونه

محدوديتهاي تحقيق


 

 

مقدمه :

انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به ديگران وابسته و نيازمند است و براي زنده ماندن از لحاظ جسمي، اقتصادي به مراقبت ديگران نياز دارد و به تنهايي مي‌تواند بار مشكلات خود را به دوش كشد.

همچنين انسان به تنهايي قادر به برآوردن نيزاهاي معنوي خود نيست، روابط اجتماعي او نتيجه بازتاب و كنشهاي متقابل اجتماعي افرادي است كه در كنارش زندگي مي‌كنند.

هنجارهاي اجتماعي و قوانين كه ساخته خود بشرند چگونگي روابط و رفتارهاي اجتماعي را يقين مي‌كند و محدوديتهايي در زمينه رفتار آدمي بوجود مي‌آورد و مشخص مي‌كند كه انسان چه بايد بگويد و چه نبايد بگويد، چگونه بينديشد و چگونه رفتار كند.

 پس هر كس سعي مي‌كند خود را با هنجارهاي اجتماعي سازگار كند تا جامعه او را به عضويت خود بپذيرد. ولي ممكن است رفتار افراد از هنجارهاي اجتماعي فاصله بگيرد و با آن تفاوت نمايد و حتي با آن مخالف گردد، پس براي مقابله با اين مشكل نيروهاي خارجي مثل، جريمه، مجازات و غيره بوجود آيند تا بتوانند مردم را وادار به پيروي از هنجارهاي اجتماعي گردانند.

البته بايد دانست كه در هر دوره‌اي و در هر جامعه‌اي هنجارهاي اجتماعي هر يك مفهوم و معناي خاصي داشته و هر كدام سير تكاملي ويژه‌اي را پيموده‌اند تا بدين صورت درآمده‌اند.

بديهي است پاداش يا مجازات مي‌تواند هنجارهاي اجتماعي را نظام بخشيده وبدان جنبه‌اي پايدار دهد، البته كيفيت هنجارهاي در جوامع بسيار اهميت دارد. زيرا برخي از هنجارها حتماً بايد در جامعه پياده شوند و به مرحله عمل درآيند، در حاليكه برخي ديگر از هنجارها معمولاً جنبه اختياري دارند و افراد در پذيرش يا عدم پذيرش آنها مختارند.

 تحقيقات نشان داده كه هنجارهاي اختياري بيش از هنجارهاي اجباري كنش بوجود نمي‌آورد بلكه اين هنجارهاي اجباري است كه واكنشهايي در افراد بوجود آورده و منجر به كجروي در جامعه مي‌گردد.

در جوامع كنوني ارزشها وهنجارهاي معين و مشتركي وجود دارند كه افراد آنها را در ذهن خود به صورتهاي مختلف ترسيم مي‌كنند و با توجه به خصوصيات فرهنگي خود برداشتهاي متفاوتي نسبت به آنها پيدا مي‌نمايند زيرا در جوامع طبقاتي هر كسبر اساس پاره فرهنگ گروهي و طبقه‌اي خود و معيارهاي ارزش خاص طبقه‌اش نسبت به امور قضاوت مي‌كند.

پاره فرهنگ نيز فرهنگي است در دل فرهنگ بزرگتر، ولي در عين حال پاره فرهنگهاي گروه به‌ نوبه خود داراي ارزشها و مفاهيم خاصي است.

پاره فرهنگ متناقض فرهنگهاي بزرگتر نمي‌باشد، البته ممكن است ستيزهايي بين پاره فرهنگ و فرهنگهاي گسترده‌تر بوجود ايد، مثلاً : پاره فرهنگ نوجواناندر مورد انواع تفريحات و كيفيت لباس پوشيدن، آرايش و چگونگي احترام گذاشتن با گروههاي سني ديگر متفاوت است و يا اعمالي چون دزدي و روابط جنسي غيرقانوني و غير طبيعي، استعمال مواد مخدر در ميان گروهي از نوجوانانبصورت هنجار درآمده است، در حاليكه همين اعمال از نظر ديگران‌ غيرقانوني و نابهنجار است.

كنشها ذاتاً و بخودي خود اخلاقي و بهنجار و نابهنجار نيستند بلكه اين افرادو گروههاي اجتماعي هستند كه به پاره‌اي از رفتارها جنبه كجروي مي‌دهند و برخي كارهاي ديگر را بهنجار مي‌دانند پس در موفقيتهاي زماني و مكاني مختلف كجرويها مشخص مي‌شوند.

«بكر»[1] معتقد است: «گروههاي اجتماعي با ايجاد قوانين كه مي‌خواهند از انحراف جلوگيري نمايند خود باعث پيدايش و افزايش كجروي گشته‌اند.»[2]

موضوع كلي :

تعريف موضوع كلي:

مسائل انحرافات اجتماعي يعني رفتار فردي يا گروهي كه با الگوها و هنجارهاي اجتماعي انطباق ندارد، از قرن نوزدهم مورد توجه قرار گرفت. براي انحراف يا جرم از ديدگاههاي مختلفي تعاريفي شده كه به ذكر بعضي از اين موارد مي‌پردازيم :

تعريف انحراف از ديدگاه روانشناسان: تعاريف زيادي در اين زمينه ارائه شده است از جمله: كجروي عبارت است از: خروج از حالت تعادل رواني و رفتاري. انحراف عبارت است از : فقدان همسازي و و حدت بين اجزا شخصيت و داشتن رفتاري منحرفانه و تعاريف ديگر كه بر اساس اين تعاريف به طور كلي فرد كجرو و منحرف كسي است كه : نامتعادل، ناميزان، ناسازگار و

تعريف انحراف از ديدگاه جامعه شناسان: تعاريف زياي در اين زمينه ارائه دشه است از جمله: انحراف رفتاري است: تبهكارانه، خلاف موازين اجتماعيمورد قبول، كه وجودش براي دوام نظام و عدالت زيانبخش است. انحراف رفتار كسي است كه : با رفتار حد متوسط افراد اجتماع مبانيت داشته باشد، خواه آن رفتار بهتر باشد خواه بدتر.

انحراف رفتاري است كه : در ان عدم همنوائي شخص با جامعه باعث ناسازگاري شده و دور از موازين مورد قبول جامعه باشد.[3]

از نظر علماي اخلاق، مذهب و حقوقدانان نيز تعاريف ديگري در اين زمينه شده است.

دوركيم (1919 ـ 1858) جامعه‌شناس فرانسوي، فرد عادي (نرمال) را از غير عادي يا پاترلژيك جدا مي‌سازد. ولي پديده‌هايي را كه در جوامع مختلف پيوستهبه چشم مي‌خورد را نيز غير عادي تلقي نمي‌كند زيرا معتقد است كه اين پديده‌ها از ويژگيهاي جامعه است و نبايد آنرا نمونه بمياري اجتماعي تلقي كرد به همينجهت از نظر دور كيم جرم يك پديده عادل جامعه محسوب مي‌شود همه جوامع داراي جرائممختلف هستند و اين امر ناشي از اعمال ساخت خود جامعه است تنها به هنگاميكه تعدادجرائم از يك نسبت معيني تجاوز مي‌كند مي توان گفت كه يك بيماري اجتماعي پديد آمده است و آن وقت پديده مربوط را مي‌توان «غيرعادي» تلقي كرد: اينامر به آن معني است كه اين چنين جامعه‌اي ديگر نمي‌تواند برخي از افراد خود را طبق معيارهاي موجود بار آورد و آنها را به حد معمول ارتقا دهد، هنگاميكه مسائل را از ديدگاه جامعه‌شناسي تجزيه و تحليل مي‌كنيم اين نوع استنباط كاملاً درست و با نظريه دوركيم انطباق دارد، بدين معني كه امر اجتماعي از خارج از طريق القا و تقليد به افراد تحميل مي‌شود.

كجروي يا انحرافاتي كه ريشه رواني يا تني ندارند ناشي از عدم توانايي آموزش اجتماعي و ضعف فشار اجتماعي در قبال كجروان و منحرفان است. و نمايشگر اين حقيقت است كه قالبها ومعيارهاي موجود درباره كجروي و افرادمنحرف كاري نيست و قاطعيت ندارد.

از زمان دوركيم تاكنون بررسيهاي انحراافت از ديدگاه جامعه شناسي يا رواني جامعه‌شناسي از حالت كليت و نظريه سازي در آمده بيشتر صورت تحقيقات كلينيكي و باليني يافته و درباره مسائل زير توافق حاصل شده است:

1ـ در تمام اجتماعات صرف‌نظر از رژيم ، سيستم، ضوابط نهادي، افراد يا گروههايي هستند كه كاملاً با ارزشهاي موجود جامعه‌اي كه بدان بستگي دارند منطبق نيستند و گاهي با برخي از آن ارزشها ناسازگاري مي‌يابند و از راهيمي‌روند كه با راهديگران اختلاف دارد.

2- انحراف هميشه بمعني واقعي خطا و اشتباه نيست بلكه جامعه در شرايطي است كه آن را پذيرا نمي‌شود و آسيب مي‌پندارد.

3- همراه انحرافات فردي انحرافاتي وجود دارد كه ناشي از محيط به معني كلي آن است؛ بدين ترتيب هنگاميكه فردي از جامعه معيني بيرون آمده و وارد جامعه ديگر مي‌شود با ارزشها و پندارهاي حاكم جامعه نمي‌تواند هماهنگي يابد و خود را بيگانه احساس مي‌كند.

در اين صورت رفتار او نسبت به آن جامعه جنبه انحراف پيدا مي‌كند. و تانخواهد در ارزشها و پندارهاي پيشين خود تجديد نظر كرده و با محيط نو سازگار نشود زندگي براي او شخت و پيچيده خواهد بود. اين وضع در مورد مهاجران زياد به چشم مي‌خورد. اين قبيل افراد وقتي در محيط اوليه خويش هستند، هيچگونه آثار انحرافي درآنها به چشم نمي‌خورد ولي در اثر تحرك مكاني از جائي به جائي، يا تحرك اجتماعي از جامعه‌اي به جامعه‌اي كجروي و كج‌انديشي پديد مي‌آيد كه ناشي از فنون و رموز زندگي در جامعه نو است. اين وضع در مواقعي كه ارزشهاي نوئي در اثر انقلاب صنعتي و ارتباطات جمعي ازجامعه‌اي به جامعه ديگر منتقل مي‌شود.

همچنين به چشم مي‌خورد تا به آنجا كه رهبران احساس مي‌كنند اصلاحات و تغييرات اساسي در جامعه ضرورت دارد تا معيارهاي كند كننده نوآوريها به كنار گذاشته شود و معيارهاي موافق پذيرنده شوند.

4ـ اثر شخصيت‌هاي تاريخي را نبايد در تغييرات و تحولات اجتماعي ناديده گرفت برخي از افراد برگزيده جامعه در مواقع بحراني.

رفتار و پندار نوئي عرضه مي‌دارند كه با روال جاري جامعه منافات دارد ولي عده‌اي در جامعه با پندار نو موافقت مي‌كنند و نوآوريهاي افراد پيشتاز را مي‌پذيرند تا بدانجا كه اين افراد منحرف خود رهبري اجتماعي را بدست مي‌گيرند اين امر در مورد برگزيدگان و پيام‌آوران و رهبران سياسي و نظامي زياد به چشم مي‌خورد.

5ـ با تمام نظريه‌هاي موجود درباره انحرافات شناسايي قدرت مهاركننده جامعه و نيروهاي دگرگون‌كننده ارزشها ايجاب مي‌كند كه تحقيقات علمي وباليني در موردافراد و گروههاي ناسازگار بعمل آيد تا ريشه هاي مثبت و يا منفي ناسازگاريها كشف و چاره‌اي لازم صورت پذيرد ولي براي رسيدن به اين مقصود بايد قبلاً انواع انحرافات را شناخت.[4]

معيارهايي براي انحراف :

 آيا معيار و ملاكي براي انحراف وجود دارد؟ قانون است؟ كدام قانون؟ در كجاي اين جهان؟ و در چه عصر و زماني؟ از نظر كلي چه رفتاري عادي و كدام رفتار منحرفانه است؟ اصولاً براي شناخت سلامت يا بيماري اجتماعي چه معيارها و ملاكي در دست است؟ و

در پاسخ به اين سئوالات بايد گفت : هنوز يك چارچوب كي و بين المللي براي شناخت انحراف و يا معيارهاي كلي براي كشف و پيشگيري آن در دست نيست.

اختلاف فكر و رأي در اين رابطه از ديدگاه علماي مختلف بسيار است. معيارهاي عرضه شده در جوامع مختلف؛ متفاوت، در شرايط زماني و مكانيداراي فرق ، و درفرهنگهاي گوناگون متنوع است. حتي هنوز در سطح           بين المللي معياري نيست كه بر اساس آن داوري شود چه رفتاري شرافتمندانه و چه رفتاريمنحرفانه است.

جامعه‌شناسان، حقوقدانان ، روانشناسان، پيروان مذاهب و اخلاق به ان پاسخهاي مختلفي داده‌اند كه ما عمده نظارت آنها را ذكر مي‌كنيم:


ملاك اكثريت :

 ملاك آماري نيز مي‌گويند. اين طرز فكر اين است رفتارهايي كه در جهت اكثريت بوده و يا با آن مغايرت داشته باشد كجروي يا انحراف است، ‌حتي مي‌گويند: بسياري از رفتارها اگر بصورت فردي صورت گيرد انحراف، و اگربصورت جمعي صورت گيرد عملي عادي و شرافتمندانه است، مثل آدم‌كشي در كوچه و خانه و همين امر در ميدان جنگ، اگر اين ديد را بپذيريم، ناگزيريم در نظر بگيريم كه در هرجامعه‌اي دو دسته افراد منحرف در دو قطب مثبت و منفي ديده مي‌شوند.

در قطب مثبت اقليتي از دانشمندان، انديشمندان، صاحبنظران، مصلحان، انقلابيون، صديقين و حتي انبياء را مي‌توانيم ببينيم كه مشي خلاف مشي اكثريت جامعه را دارند.

در قطب منفي اقليت مجرمان. خائنان ، جنايتكاران را مي‌بينيم كه باز هم مشي‌شان خلاف مشي اكثريت جامعه است.

در بررسي اين نظر بايد گفت: پذيرش چنين معياري براي انحراف اشكالات متعددي را در پي دارد. زيرا گفتيم كه ناگزير بايد پاكان و نوابغ و حتي انبيايالهي را كجرو خواند و طبيعتاً از شناخت عوامل كجروي كه مبتني بر كيفيت منابع آن است دور مي‌مانيم و جبراً بايد اكثريت هر جامعه را بر حق بدانيم اگر چه از حق رويگردانباشند و از همگان بخواهيم كه فعاليت اجتماعي خود را به پيروي از فعاليت ديگران انجام دهند و درچنان صورتي هيچگاه نبايد منتظر وقوع تحول و سازندگي در جامعه‌اي بود.

2- ملاك قانون يا دولت :

مي‌گويند ملاك سلامت يا انحراف افراد تبعيت و يا گريز از قانون است. آنكس كه قوانيني را زير پا مي‌گذارد و يا از ضوابط آن تخطي مي‌كند متخلف يا كجروست. زمامداران و مسئولان جامعه، حقوقدانان سعي دارند چنين معياري را به مردم بقبولانند و سازگاري و ناسازگاري را بر اين اساس توجيه مي‌كنند.

در بررسي اين معيار بايد گفت اين درست نيست كه زير پا گذاشتن هر قانوني انحراف يا كجروي به حساب آيد زيرا چه بسيارند كه ظالمانه بوده و از سوي عده‌اي قدرتمند تهيه و برمردم تحميل شده‌اند؛ مثل قانون‌هاي نژادي و يا كاسيت رامي‌توان نام برد.

3ـ ملاك بيماري :

گروهي بر اساس اعتقادي قديمي گفته‌اند: كه «كُلُّ ناقِصُ مَلْغُونَ» ( هر كسي كه داراي نارسائي يا نقص در جسم يا روان است ملعون و مورد نفرت است.) و نارسايان جامعه را با ديدي منفي نگريسته و آنها را منحرف به حساب آورده‌اند و گفته‌اند: عقل سالم در بدن سالم است.

پس فرد ناسالم عقل و انديشه درستي ندارد و سرانجام سه از انحراف درمي‌آورد.

يا گفته‌اند انسانهاي نارس يا بيمار در معرض استخفافها . تمسخرها. احساس ضعف و حقارتها هستند و اين خود موجب پيدايش روحيه مقاومت و موضعگيري ، اتخاذ تصميمات سخت عليه مردم و سردرآوردن از يك انحرافاست.

حتي در بررسيهاي خود اعلام كرده‌آند بسياري از جنايتكاران دچار يك نارسائي ، كمبود جسمي يا رواني‌بوده‌اند.

در بررسي اين نظر بايد گفت اين يك قاعده عام نيست، در جامعه بشري گاهي نوابغي بوده‌اند كه دچار نقص عضو يا خلاء رواني بوده‌اند و هرگز سراز انحراف درنياروده‌اند و هم آنها كه اختلالات رواني دارند همه گاه منحرف وجنايتكار نيستند.بسياري از آنها در گوشه‌اي افتاده و سرگم سير در دنياي خويشند و تازه اگردر مواردي عمل تبهكارانه‌اي انجام دهند نمي‌توان به كارشان عنوان انحراف داد.

عكس قضيه هم جاي بحث دارد افراد بسياري را در جوامع گوناگونمي‌شناسيم كه از لحاظ جسم و روان سالمند و آگاهانه و هشيار و از روي قصد تن به انحراف مي‌دهند تعادل جسمي و رواني دارند ولي دزدي مي‌كنند، تقلب و جنايتمي‌نمايندو رفتار غيرعاديشان صورت دلخواه دارد نه بيماري جسمي يا عصبي داشته باشد.

 4ـ ملاك تعديل :

اين ملاك هم به حقيقت ملاكي است شبيه به آنچه كه در رابطه با عدم تعادلرواني افراد ذكر كرده‌ايم: توضيح مسئله اين است كه افراد متعادل يا تعديل شدهقادرند به نحوي مشكلات زندگي خود را شخصاً حل كنند و با اجتماعي به نحوشايسته‌اي سازگار گردند.

طبعاً آنها كه تعديل شده نيستند و در اثر تربيت نادرست ، غريزه تعديل شده‌اي ندارند، بنحوي از انحراف سردر مي‌آورند.

در بررسي آن بايد گفت: اين نظر هم جاي بحث و انتقاد دارد. بايد ديد منظور ازتعديل چيست؟ تعديل شده كيست؟ اگر غرض، افرادي خود ساخته و مؤمن است اين سخن تا حدودي مي‌تواند قابل قبول باشد اگر چه براي چنين افرادي هم جاي بحث وجد دارد.

اگر غرض افرادي باشند كه خواسته‌ها و تمناهايشان تعديل شده باشد به عدم لغزشها نمي‌توان اطمينان داشت.

تجارب روزمره نشان داده‌اند كه همين افراد هم در مواردي براي انتقام و يا دفاع از خود به رفتارهائي تبهكارانه تن در مي‌دهند و ما ملاك علمي قابل قبولي براي تعديل نداريم تا برآن اساس به عدم انحراف فردي مطمئن باشيم.

5- ملاك اخلاق اجتماعي :

اخلاق را عبارت از ضوابط و قواعدي دانسته‌اند كه حاكم بر رفتار بشر و برايسازش بين انها و ايجاد صميمت و نزديكي افراد انساني تهيه و فراهم شده‌اند و غرض از اخلاق اجتماعي همان مسئله عرف است كه خود عاملي براي نظم اجتماعي است وبر اين اساس انحراف عبارت است از : عملي كه از نظر عرف ناروا شمرده مي‌شود وبا آن عمل در رديف ضوابط عرف قرار نگيرد. علماي اخلاق در غرب گفته اند: كجروياجتماعي نوعي تخطي از نظم اخلاق خاصي است كه در جامعه به دليل خاصي ماهيتيغير قابل قبول يافته است و از نظر مردم امري ناپسند است.

در بررسي اين نظر متذكر مي‌شويم كه اين هم نوعي از ملاك اكثريت يا آماري است و به همان دليل نمي‌تواند براي ما قابل قبول باشد زيرا عرفها در جوامع بشري متفاوتند.

ممكن است امري در جامعه‌اي عرف ، درجامعه‌اي ديگر خلاف عرف باشد، مثل :مسئله بي‌حجابي و يا روابط ازاد زن و مرد را مي‌توان نام برد.

6ـ ملاك مذهب :

به نظر مؤمنان به مذاهب، بويژه اسلام، بهترين ملاك و معيار براي شرافت يا انحراف آن چيزي است كه مذهب حقي، آنرا شرافت يا انحراف بخواند.

از نظر مذاهب الهي انحراف از ضوابط وتعاليم مذهب كجروي نام دارد و امري است كه ريشه آنرا در فطرت انسان مي‌توان يافت.

چه بسيارند مسائلي كه قوانيني موجود آنرا انحراف نمي‌شناسند و يا برعكس، ولي مذاهب درباره آن رأي و نظر ويژه‌اي دارند. از نظر مذاهب برخي از رفتارها چه آشكارا و چه نهان ناپسند و منحرفانه است در صورتيكه عرف ياقانون جنبه آشكارآنرا جرم مي‌شناسد . مثل؛ شرابخواري به شرطي كه تا سرحد مستي برسد.

از نظر مذهب آن فردي عادي است كه از روي اراده و تصميم در سايه هدفداري وبراساس انديشه و تأملي جهت دار عملي را كه مورد تأئيد شرع است انجام دهد و اگر آن عمل مورد تأئيد مذهب نباشد با همان ويژگيها و شرايط عملي منحرفانه است.

ملاكها و معيارهاي ديگري وجود دارد كه ذكر همه آنها مقدور نيست و لزومي همندارد.


تنوع ديدها :

بر مبناي آنچه ذكر شد درمي‌يابيم كه به كجروي وانحراف در وضع موجود نمي‌توان جنبه بين‌المللي داد. از آن بابت كه اختلافات ديد در جوامع متفاوت موجود و پردامنه است.

ممكن است مسئله‌اي در جامعه‌اي عادي باشد و در جامعه ديگر غيرعادي باشد. از سوي ديگر نظارت در امر كجروي و انحراف در جوامع گوناگون با گذشت زمان فرق مي‌كند برخي از امور به تناسب شرايط و مقتضيات و بر اساس ضوابطي در يك عصر كجروي و در عصري ديگر امري عادي به حساب مي‌آيد.

دامنه و نوع آن :

دامنه ونوع آن در جوامع مختلف فرق دارد آنچنانكه در برخي از كشورها حتي خيالبافي را هم نوعي كجروي يا انحراف مي‌دانند و در برخي جوامع صرفاً كجروي در چند مسئله خلاصه مي‌شود و در برخي ديگر نوع آنرا بسي وسيعتر و پردامنه‌تر مي دانند.

به هر حال تنوع انحرافات و آسيبها در جوامع به حدي است كه در مواردي تشخيص سلامت از بيماري دشوار مي‌شود و به زحت مي‌توان گفت بهنجار و نابهنجار كيست.

ما در مواردي به افرادي برمي‌خوريم كه رفتارشان ناگهاني است، آنچنان نيست كه همگاه منحرف باشد.در مواردي عادي و در مواردي ديگر غيرعادي هستند.

يا مجرمين سياسي در شرايط عادي حالتي طبيعي دارند و در آنجا كه پاي هواخواهي از ارمانشان مطرح مي‌شود، رفتاري خاص پيدا مي‌كنند كه اين خودموجبات تنوع در انحراف را پديد مي آورد.

وسعت انحراف :

انحراف در همه جوامع وجود دارد و رقم آماري آن بسي بالاتر از آن حدي است كه پليس اعلام مي‌:ند. زيرا پليس به بسياري از آنها بعلت پنهان بودن، دست پيدا نمي‌كند. همه آنهايي كه به نحوي بازداشت شده‌اند محاكمه ومحكوم نمي‌شوند. عده‌اي از آنها از طريق روابط و يا رشوه دادن از قانون مي‌گريزند.برخي ازمنحرفان در سايه همبستگي خود در مقابل مأموران دولتي صف‌آرائي مي‌كنند، دولت و مأموران آن را بيگانه مي‌دانند و افراد خود را خودي و برخي ازمنحرفان پس از گذراندن دوران محكوميت از زندان آزاد مي‌شوند، در حاليكه اصلاح نشده‌اند و همچنان بصورتهايي بلاي جان مردمان مي‌باشند.

 


شدت و ضعف آن :

جوامع مختلف و فرهنگها . قضاوتهاي متفاوتي در رابطه با انحراف و درجه آن از نظر سخت گيري و سهل‌گيري دارند. بعبارتي ديگر برخي از انحرافات را منفورتر و مرتكب آنرا مستحق كيفر بيشتر مي‌دانند و برخي كمتر، و اين در جوامع مختلف متفاوت است.

صورتهاي انحراف :

صورتهاي انحراف گوناگون است ازجمله آنها عبارتند از:

ـ انحراف خانوادگي: شامل ناديده گرفتن مقررات خانواده واموري است كه موجبات متاركه وطلاق را فراهم مي‌آورد.

ـ انحراف اقتصادي: كه به صورت دزدي، غارت و چپاول يا همه انواع آن است.

ـ انحراف سياسي: شامل سوء استفاده از قوانين، خيانت به كشور و پخش اسرار مربوط به آن است.

ـ انحراف اجتماعي: كه شامل ناديده گرفتن مقررات و ضوابط اجتماع است.

ـ انحرافات مذهبي و اخلاقي: شامل ناديده گرفتن ضوابط و تعاليم مذهب است

انحراف و نوآوري: انحراف و كجروي معمولاً به مجموعه‌اي از كنشهاي متقابل اجتماعي افراد ارتباط پيدا مي‌كند و در كل ، امري است غير عادي كه در اجتماعي بشري، غير عادي بودنش معني پيدا مي‌كند و طبيعي است كه براي انسان تنها كجروي امري بي معني است.

وجود انحراف در جامعه همه‌گاه نبايد با ديد منفي نگريسته شود و در مواردي انحراف ممكن است از صورت خطرآفرين بيرون آيد و صورت نواوري به خود گيرد. مثل اشاعه يك فكر سازنده در جامعه كه معمولاً بعلت عادت مردم و نظام به شيوه‌هاي رفتاري خاص با آن به مبارزه بر مي‌خيزد.

تحولات مثبت  كه در سايه انقلابات عظيم در جوامع بشري پديد مي‌آيد زائيده امور ورفتارهائي است كه آنرا در زمان پيدايش ، انحراف مي‌خوانده‌اند ولي پس از مقاومتها و ايجاد تغييرهاي مثبت دريافته‌اند كه آن انحراف ديروزي، امري شرافتمندانه بوده است . البته اين مسئله مصداق كلي و عمومي ندارد از آن بابت كه در موارد بسياري فكر الحادي كه منحرفانه به حساب مي‌آيد همچنانابراز وجود كرده و نوآوري پديد آورده و حاصل آن الماء را بر مردم تحميل كرده است.

وجود انحراف نشانة چيست؟ وجود انحراف و كجروي در يك جامعه بويژهكثرت و گسترش آن نشانه مسائل متعددي است، كه اهم آنها عبارتند از:

ـ نقصان كنترل، خواه از سوي اجتماع، خواه از سوي مسئولان و يا ضعف فشار اجتماعي

ـ عدم اعتقاد افراد به قواعد و مقررات جامعه.

ـ عدم نفوذ و قدرت قانون در اجتماع بعلل گوناگون و عدم قاطعيت قالبها ومعيارها.

ـ گسترش اختلالات شخصيت در بين افراد به دلايل گوناگون يا بيماري رواني.

ـ وجود بحران در يك جامعه جهل و بيسوادي يا تغييرات فرهنگي.

ـ وجود اختلال در خانه ، مدرسه و محيط اجتماعي.

ـ ضعف دستگاه تربيتي ، خواه در خانه و خواه در دولت و اجتماع.

ـ ضعف و بيكفايتي مسئولان و مجريان در اداره جامعه.

ـ عدم كارائي و همه جانبه نبودن قانون .

البته برخي هم وجود انحراف و آسيبها را نشانه آزادگي و كمال جويي افراد جامعه مي‌دانند و قائلند كه اين امر موجبات نجات جامعه را از حالت ايستايي فراهم مي‌سازد، ولي در كل بايد گفت، وجود انحراف تعداد و نوع آن، شدت وضعف ان، تعداد ضابطين دادگستري و پليس، تعداد زندان و سلول و .. نشان مي‌دهد كه كل جامعه در حال سلامت است يا بيماري؟ در چه وضعي و در چه درجه‌اي؟

انواع منحرفان :

منحرفان به دسته‌ها و گروهائي تقسيم مي‌شوند:

ـ منحرفان ممكن است بصورت عادي باشند يا غير عادي. افراد عادي آنهايي هستند كه به خاطر دستيابي به هدف آن تن به انحراف مي‌دهند. مثل كسي كه در فشار مالي يا غريزي است وتن به انحراف مي‌دهد. افراد غيرعادي آنهايي هستند كهانحرافشان به خاطر اخلالي در شخصيت و يا بيماري رواني است. مثل مبتلايان به اسكيز قرني، ديوانگان ادواري، نورزها، پسيكوزها، پسيكوتها، پارانوئيدها، مبتلان به هيستري، عقب ماندگان ذهني؛ بيماران الكلي، معتادان و..

ـ منحرفان ممكن است داراي سابقه باشند و بتدريج يا بطور ناگهاني تن به انحراف و لغزش دهند.

ـ منحرفان گاهي به صورت فردي عملي مي‌كنند وگاهي بصورت جمعي.

ـ انحراف ممكن است اتفاقي باشد يا حرفه اي؛ در اتفاقي، فردي شريف در محيطانحراف قرار مي‌گيرد و درمي‌يابدكه شرايط و امكانات براي او فراهم است و تن به جرم مي دهد . در حرفه اي فرد منحرف برنامه زندگي خود را بر اساس تن دادن به انحراف قرار مي دهد و از اين طريق گذران زندگي مي‌كند.


ويژگي رفتاري منحرفان :

رفتار فرد منحرف همه‌گاه توأم با اضطراب و وحشت است، مگر آنگاه كه جرم براي انان امري عادي به حساب آيد كه آنهم در سايه تكرار انحراف است. منحرفان افرادي هستند؛ صحنه‌ساز،دليل تلاش در تلاش براي حق به جانب نشان دادن خود، سعي دارند كه كار وعمل خود را منطقي نشان دهند. اينان دائماً در صدد طرح‌ريزي نقشه كشي، كسب تدابير وامكانات هستند تا در انحرافشانموفق‌تر باشند و گاهي در سايه تفكر و تعمق در شيوه رفتار انحرافي آنان به شيوه‌هايي دست مي‌يابند كه جدا شگفت‌انگيز است. نوعي اخلاق گروهي بر آنان حاكم است كه برخي از آنها تحسين‌آميز است.مثل؛ وفاداري به رهبر گروه، همكاري، سودرساني، رازداري و زماني هم گذشت و جوانمردي را نام برد.


 

نوع جرائم و انحرافات :

در مورد نوع جرائم وانحرافات از نظر فرهنگهاي مختلف درجه‌بندي‌هاي گوناگون وجود دارد اين جرائم از لحاظ نوع رنج و لذتي كه براي جامعه مي‌آفرينند دو دسته‌اند:

1ـ دسته‌اي اختلالات كه براي بشر رنج‌آورند و انسان مي‌كوشد به نحوي خود را از شر آن رهايي بخشد؛ مثل، ماليخوليا، قاچاق و

2-دسته‌اي ديگر كه براي افراد به ظاهر لذت‌آور است ولي عوارضي دردناك در جامعه بر جاي مي‌گذارد؛ مثل : انحرافات جنسي، الكليسم و

عوامل انحراف :

غرض از كلمه عامل، پديده اي است كهدر ايجاد، رشد يا شكل‌گيري انحراف داراي نقش است.

در مورد دسته‌بندي عوامل، نظارت بسيار و متنوع است واغلب بستگي دارد به نوع فكري كه در آن ريشه وانگيزه انحراف مورد جستجو است اين عوامل از نظر بنياتل عبارتند از:

عامل وراثتي، اثرات جسماني، عامل رشد، دگرگونيها و تباهيهاي جسماني، تغيير و تبديلهاي ژنها و پديده هاي ذاتي و فطري و طبيعي است كه در ريشه‌يابي به اين دسته‌بندي بايد توجه شود.

برخي ديگر علت و عامل انحراف را دو چيز مي‌دانند:

1ـ ذات و سرشت: كه در برگيرنده وضع جسماني، شخصيت واختصاصات رواني و اخلاقي است.

2ـ عوامل محيطي و خارجي: كه بروي فرد اثر ثانوي دارند و انحراف نتيجه تركيب اين دو دسته عوامل است.

عده‌اي ديگر عوامل انحراف را سرشت و فطرت، طرز تفكر و خلقيات، صدمات احتمالي مغزي مي‌دانند.

خطرات انحراف: انحراف براي فرد و جامعه آثار زيان بار دارد.

الف) تأثير فردي كه وجود انحراف در فرد عامل مهمي براي اختلال در شخصيت است و سبب مي‌شود كه سازمان شخصيت فرد از هم بپاشد.

في المثل: آنكس كه تن خود را براي تشفي لذائذ جنسي در اختيار ديگري قرار مي‌دهد. در حقيقت بر پيشاني خود داغ باطل مي‌زند، پايگاه اجتماعي خود را از دست داده و در بين مردم محترم نيست.

برخي از ابتلائات در افراد زمينه را براي فناي جسمي يا رواني فراهم مي‌سازد؛ مثل: الكليسم، اعتياد، خودكشي، و آنكس كه چنين روحيه‌اي بر او مسلط شود از ارتكاب هيچ امر ناپسندي باك ندارد. اغلب اين افراد خود را در بين جمع بيگانه حس مي‌كنند و اين خود منشأ عقده‌سازيها و درگيريهاست.

انحراف در مواردي سبب طرد آشكار اجتماعي شده و مرتكبان جرم را به دنياي انزوا سوق مي‌دهد كه اين به نوبه خود سببي براي افزايش و يا پيدايش اختلالاتديگري است. علاوه بر آن احساس گناه ناشي از لغزش مي‌تواند براي فرد كشنده باشد آن‌چنان كه امنيت و آرامش و خواب را از او سلب كند و آدمي با دردي جانكاه بميرد.

ب) تأثير اجتماعي، وجود انحراف در يك اجتماع سبب پيدايش حوادث تلخ مي‌شود و راه اصلاح و نجات را بروي فرد مي‌بندد؛ مثلاً وجود فحشا در يك اجتماع سبب تزلزل حيات خانواده. فساد اخلاق، افزايش كودكان بي‌سرپرست و بي‌عاطفه ، به خطر افتادن پايگاه و ارزش زن، كثرت بيماري‌هاي مقاربتي،كج خلقي ناشي از ان، اختلالات جسمي و رواني، نقص عضوي و نارسائيهاي هوشي مي‌شود.

ج) تأثير در اقتصاد، انحراف درجامعه سبب مي‌شود كه امنيت بخطر افتد ودشواريهايي در اين رابطه پديد آيد. ميزان كار و تلاش بعلت وجود انحرافاتي چون اعتياد و فحشا پائين مي‌آيد، رعايت عدالت و انصاف درجامعه از بين مي‌رود و

د) تأثير در فرهنگ، كجرويها وانحرافات اجتماعي سبب مي‌شوند كه مردمارزشاي اخلاقي و مذهبي را دچار مخاطره ببيند و نسبت به آنهايي اعتنا و سهل‌گير شوند. ديدها نسبت به فلسفه زندگي عوض مي‌شود، نوعي بي‌تفاوتي ، بدبيني نسبت به زندگي و احساس پوچي و بي‌ارزش بر آن حاكم مي‌شود، مفاهيم ادبيات و هنر دگرگون مي‌شوند و مفسده‌جويي وآلودگي در جامعه بعنوان هنر مطرح مي‌شوند تأثير انحراف در افراد نابسامانيهاي فكري واعتقادي و در نتيجه دگرگوني در رفتار و عمل است، توسعه بي‌حرمتيهاست. گسترش گستاخيها، ايجاد تغيير در ارزشها و قرار گرفتن معروف بجاي منكر و منكر بجاي معروف است.

و) اثرات سياسي، انحراف عامل تخريب در سازمانهاي اجتماعي، پيدايش ناامني در اجتماع، بر هم خوردن نظم پيدايش از هم گسيختگي در بين مردم، پيدايش هراس اجتماعي و در كل به خطر افتادن نظام است.

روشهاي درمان بزهكاران جوان به سه طريق مي‌باشد:

1ـ درمانهاي پزشكي و رواني.

2ـ تهيه كار پس از كارآموزي.

3ـ اقدامات تربيتي به منظور بازگرداندن بزهكار به زندگي اجتماعي

اين سه طريق لازم  و ملزوم يكديگرند.[5]

موضوع ويژه :

بزهكاري جوانان و عوامل خانوادگي موثر بر آن موضوع ويژه تحقق‌ما مي‌باشد.

تعريف موضوع ويژه :

عوامل خانوادگي موثر بر بزكاري بسيارند؛ ولي انچه ما در اين تحقيق بررسي كرده‌ايم : فقط سه عامل خانوادگي: يعني، وضعيت اقتصادي خانواده، اختلافات و روابط بين اعضاي خانواده، نوع رابطه والدين با فرزندان در خانواده مي‌باشد.

بي‌ترديد خانواده از مهمترين عواملي است كه بر بزهكاري موثر است لذا به توضيح هر يك از عوامل فوق مي‌پردازيم:

ـ وضعيت اقتصادي :

از بين همه عوامل موثر بر بزهكاري هيچ عاملي را به اندازه فقر نمي‌توان ذكر كرد كه در ايجاد انحراف و دامن‌زدن به آن مؤثر باشد تا حدي كه مي‌توان گفت: بيشترين جرائم و جنايات در اين رابطه صورت مي‌گيرد. اهميت فقر را در توسعه جرائم و انحراف تا بدان حد دانشته‌اند كه براي از ميان برداشتن انحرافات، عده‌اي تنها راه را، ريشه‌كن كردن فقر ذكر‌كرده‌اند و گفته‌اند: چاره‌اي نيست جزآنكه بر فقر غلبه كنيم. فقر عزت نفس در آدمي مي‌كشد و او را به‌گرايي و ذلت مي‌كشد . فقر با عوامل متعددي در زمينه جرم مرتبط است. بسياري از فقرا تن به كارهايي مي‌دهند كه اگر فقير نبودند شايد تن در نمي‌دادند:

مثل: توزيع مواد مخدر، فروش خون براي كسب درآمد، استفاده از بازمانده غذايي ثروتمندان، و انجام بسياري جرائم و انحرافات : مثل سرقت، قتل، قمار و باجيگري و

تحقيق برت نشان داده است كه 85 فقراي لندن 19% جرائم را مرتكب شده‌اند.

البته فقر به تنهايي عامل انحراف نيست بلكه مشكل اساسي امري ديگر است كه مربوط به اعتقاد فرهنگ و فلسفه زندگي است.

امور اجتماعي چون عدم عضويت در جامعه، عدم ازدواج، عدم آمادگي براي سازگاريهاي اجتماعي، پرتوقعي و تن ندادن به كارهاي كوچك، بدبيني‌ها و مقايسه‌ها هر يك مي توانند نقش و نفوذ فقر را در انحراف بيشتر سازند. بايد يادآوري كرد كه فقر با عوامل مذهبي نيز در رابطه است در جوامع بشري ميليونها انسان فقير وجود دارند كه در عين داشتن زندگي فقير از تن به انحراف نمي‌دهند كه دليل آن ايمان و پاي‌بنديهاي مذهبي است. [6]

ـ اختلافات و روابط بين اعضاي خانواده: حيات و روابط بين افراد در خانواده به هر يك از آنان شخصيت داده و اين بخصوص در سنين پائين براي كودكان بسيار مهم است.

طرز سخن گفتن افراد با هم ، ابراز غم و شادماني هر يك، شيوه رفتار و روابط بين هر يك ، خنده‌ها و گريه‌ها د رهر يك از اعضاي خانواده اثر مي‌گذارد.

شك نيست خانواده‌اي كه در آن هر يك از افراد داراي عقلي سليم، طبعي حساس، خلقي مهربان و روابطي انساني باشند مي توان انتظار تربيت نسل سالم را داشت، اما در خانواده‌اي كه زندگي به بازي گرفته شود ، انتظار تربيت چگونه افرادي از آن خانواده مي‌رود؟

مهمترين سالهاي عمر كودكان همان سالهاي اوليه زندگي است آنها همه چيز را از افراد خانواده بخصوص والدين مي‌آموزند، حتي طرز سخن گفتن و داشتن روابطي انساني با يكديگر را نيز مي‌اموزند. درگيريها و نزاعهاي هر يك از افراد خانواده با ديگري موجب زيانهاي بسياري است.

بهر حال فرزندان در اين خانواده‌ها ممكن است كينه توز و حسود، عقده‌دار، خودخور، بهانه‌گير، خجالتي، سرخود و منحرف و پرخاشگر بارآيند، و روحيه آنها تضيعف گردد، گاهي سبب پيدايش اضطراب هم مي‌شود كه اين براي سلامتي روا و رشد اخلاقي آنان مناسب نيست. ممكن است سبب پيدايش انحرافات در آنها گردد، زيرا در برخي موارد آنان جاهلانه براي بازيافتن سلامت خود و ايجاد تعادل در خويشتن تن به انحراف مي‌دهند.در ضمن افراد از مبارزه‌اي كه بين هر يك از اعضاي خانواده صورت گيرد رنجور مي‌شوند و احساس مي‌كنند كه بايد از كسي جانب داري كنند اما چه كسي؟ نمي‌دانند و اين خود باعث پديدامدن اختلالات روحي در آنها شده وانحرافات متعددي را    موجب مي‌شود.


- نوع رابطه والدين با فرزندان :

نوع رابطه والدين با فرزندان در سوق دادن آنها به سوي انحراف ممكن است موثر باشد. سختگيريهاي بيش از حد يا بي‌قيد و بندي نسبت به فرزندان، بدرفتاريها و تنبيه‌هاي شديد، فقدان محبت از سوي والدين و نداشتن رابطه‌اي دوستانه توأم با درك فرزندان و روابط نادرست ديگر، همه و همه مي‌توانند فرد را به انحراف بكشانند.

از روشهاي مختلف دو جنبه مهم در روابط والدين با فرزندان اهميت دارد :

1ـ‌پذيرش در برابر طرد كردن

2ـ سختگيري در برابر آسانگيري.

از تركيب اين دوجنبه الگوهاي مختلف رفتار والدين تشكيل مي‌شود.

والديني كه هم پذيرا و هم سختگيرند ممكن است حامي و بخشنده قلمداد شوند، والديني كه طردكننده و سختگيرند ممكن است متوقع و منفي‌باف شوند و

پذيرش، سختگيري، طرد يا سهل‌گيري افراطي هر يك تأثير سوئي در تربيت فرزندان دارد.

نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه رفتار كودكان بيشتر متكي به كل الگوي رفتار والدين است نه صرفاً متكي به يكي از جنبه‌هاي رفتار مثل: گرمي يا كنترل.

در مورد تنبيه نيز برخي اصلاً آنرا نمي‌پسندند ولي برخي براي تنبيه صحيح قواعدي قائل مي‌شوند. كلاً تنبيه شديد، كودكان را مي‌ترساند و خشم آنان را برمي‌انگيزد و كمتر احتمال دارد كودكان قاعده‌اي را كه از طريق تنبيه تحميل شده بپذيرند و دروني كنند.[7]

اهميت موضوع :

با توجه به اينكه همواره درجوامع مختلف عده‌اي هستند كه به عللي به انحراف و بزهكاري گرايش پيدا مي‌كنند و جوامع هيچگاه از وجود عده‌اي بنام منحرفين يا بزهكاران پاك نمي‌شود و اينكه اين عده قابل توجه نيروهايي هستند كه بجاي اينكه در خدمت سازندگي و بالندگي جامعه باشند درست بر ضد آن يعني در جهت تخريب عمل مي‌كنند ونيروها و هزينه‌هاي زيادي در جهت تعقيب و تربيت آنها صرف مي‌شود لذا بايد در جهت بررسي علل و عوامل اين مسئله برآمد تا با ريشه‌كن كردن آنها، نسلهاي آينده به طرزي صحيح بارآيند و به خود وجامعه شان صدمه نرسانند.

مسلماً در ميان عوامل بزهكاري خانواده از اهميت خاصي برخوردار است زيرا ابتدايي‌ترين عامل مي‌باشد و بايد با شناخت عوامل خانوادگي و اصلاح آنها هر چه بيشتر در جهت از بين بردن اين معضل اجتماعي كوشش كنيم.

هدف ما نيز در اين تحقيق با توجه به اهميت موضوع، بررسي عوامل خانوادگي موثر بر بزهكاري جوانان در سه مقوله :

1ـ وضعيت اقتصادي خانواده

2ـ اختلافات و روابط بين اعضاي خانواده

3ـ رابطه والدين با فرزندان : مي‌باشد و به مقايسه دانشجويان با بزهكاران در اين زمينه مي پردازيم تا ببينيم اين عوامل ذكر شده تا چه حد در بزهكاري جوانان موثر است.

هدفها يا فرض‌ها :

1ـ وضعيت اقتصادي در بزهكاري جوانان تأثير دارد. ( با محاسبه درآمد ساليانه فرد در خانواده) .

2- اختلافات و روابط بين اعضاي خانواده در بزهكاري جوانان تأثير دارد.

3ـ نوع رابطه والدين با فرزندان در بزهكاري جوانان تأثير دارد.

 

جامعه آماري :

جامعه آماري زندان، دانشگاه بوده، بدين صورت كه 100 بزهكار انتخاب گرديد دانشجويان از دانشگاه آزاد اسلامي شهرستان نيشابور كه 50 نفر زن و 50 نفر مردمي‌باشند. زندانيان از افراد بزهكار در زندان شهرستان نيشابور مي‌باشد كلاً 200 نفر انتخاب گرديده است.

 

محدوديتهاي تحقيق :

ـ محدوديتهايي در رابطه با مسائل اداري و ورود به زندان :

پس از طي مراحل اداري و پشت سر گذاشتن مشكلات بسياري در اين راه، اجزاه ورود به زندان به ما داده نشد و ما مجبور شديم كه براي پركردن پرسشنامه‌ها توسط زندانيان به كارگاهي برويم كه تعداد معدودي از زندانيان را براي كار كردن بطور رايگاه به آنجا مي‌آوردند و از اين طريق 80 پرسشنامه پر گرديد در اين راستا تعدادي از آنان از سطح سواد كافي برخوردار نبوده و براي پاسخ به سئوالات پرسشنامه با مشكلاتي روبرو بودند و اين امر باعث گرديد به بعضي از سئوالات پرسشنامه جواب هايي صحيح داده نشود و چون نمونه آماري 100 نفر بود 20 نفر ديگر كم بود بنابراين براي رفع اين مشكل پرسشنامه‌هاي باقي‌مانده را بوسيله ملاقات‌كنندگان زندانيها پركرديم در اين امر از والدين يا خواهر و برادران با سواد زندانيان كلك گرفته و جامعه آماري خود را از زندانيان تكميل كرديم.


 

 

 

 

 
 
فصل دوم : سابقه تحقيق

سابقه تحقيــــق

 


 

سابقه تحقيق :

اين حكم مسلم تاريخ است كه بشر از مرحله درك فلسفه هراكليت و زنون و ذيمقراطيس وديگر بزرگان علم و عالم تفكر گذشته، سپس دوران انجماد فكري قرون وسطي را سپري كند و به رهبري مقتضيات تاريخي و فكري عصر رنسانس و دگرگونهاي شگرف قرون هفدهم و هيجدهم ديدگاه علم را وسعت بخشيد و رشته‌هاي نويني پايه‌گذاري كند و مقتضيات مساعدي را براي ارائه نظريات و مطالعات كساني چون لومبروزو و فري و گار وفالو فراهم آورد.

آنچه در 1885 گاروفالو جرم شناسي ناميد انعكاسي از سند ولادت رشته نوي مركب از حقوق پزشكي، روانپزشكي، روانشناسي ، آمار، جامعه‌شناسي و است. اين رشته درباره انسانهاي بزهكار و جرائم اجتماعات و طرق پيشگيري از بزه‌‌ها و روشهاي درمان بزهكاري و سازگار ساختن ناسازگاران اجتماعي تحقيق و بررسي مي‌كند. نخستين انجمن بين‌المللي جرم شناسي  در سال 1934 بنيودي توليو ايجاد شد.

از نظر شكل‌شناسي لمبرزو در طي بررسيهاي خويش 383 جمجمه بزهكاران و 5907 بزهكار زنده را معاينه كرد (اينان همگي متعلق به بزهكاران نابغه و زنان نبود كه او بررسي نمود) و ثابت كرد: شكل و قيافه آنان داراي مشخصات ذيل مي‌باشد:

كسيكه مرتكب منافي عفت و هتك حرمت و ناموس مي‌شود داراي گوشهاي طويلي است و جمجمه كوفته و چشمان بيضي شكل و چانه فوق‌العاده دراز دارد.

قاتل داراي جمجمه كوچك و گونه‌هاي برجسته و فكهاي بلند است.

دكتر برونر. روانپزشك آمريكايي ضمن آمار جالبي نشان داده است كه 91% از نوجوانان و جوانان مجرم داراي اختلالات رواني و عاطفي بوده‌اند. اغلب اين رفتارهاي منحرف از افرادي سرمي‌زند از بي‌مهري، ناامني، احساس محروميتو احساس حقارت در رنج بوده‌اند.

از مهمترين اختلالات رواني كه منجر به بزهكاري مي‌گردد مي‌توان از بي‌قراري. كج خويي، حالات پارانويا، صرع، سايكوپات و عوارض سايكوز       نام برد.

ساترلند در خلال يك بررسي در مورد گزارشهاي روانپزشكان درباره بزهكاران اين نكته را متذكر مي‌شود كه طبق آمار، بين بزهكاران ايالت نيويوركو ماساچوست فقط 10%  آنها كساني هستند كه پسيكوپات شناخته شده اند و طبعاً اين تفاوت بارز به دو تلقي متفاوت از مفهوم پسيكوپات مربوط مي‌شود، اما در كل اهميت امر را مشخص مي‌سازد.

بررسيهاي برايت وايت در سال 1981 نشان داده است: كه محروميت اقتصادي زماني بيشتر به ارتكاب جرم و بزهكاري مي‌انجامد كه همراه با توزيع نابرابر منابع اقتصادي مي‌باشد.

در اين مطالعه از تعدادي شاخصهاي نابرابر به منظور پيشگويي ميزان متوسط جرم در 193 شهر به مدت 6 سال استفاده شد. اختلافات بين فرد كم درآمد و فردي كه درآمدش در حد متوسط است پيشگويي مهمي براي ميزان جرم محسوب شد.

تحقيقي كه دكتربرت كارشناس سازمان بهداشت در سوئيس روي دختران و پسران بزهكار كه درسازمانهاي اصلاح و تربيت زندگي مي‌كنند يا به دادگاه جوانان كشيده مي‌شوند نشان مي‌دهد كه نسبت پسران بزهكار خيلي بيشتر از دختران است؛ در اين بررسي نسبت پسران پنج برابر نسبت دختران است.

علت اين اختلاف در اين بررسي اينگونه توجيه شده است:

ـ بسياري از اختلالات رفتاري يا جنبه‌هاي ستيزه‌گري در دختران خفيفتر است.

ـ اجتماع به خلافكاريهاي دختران بيشتر با چشم اغماض مي‌نگرد.

دكترمنو، متخصص روانشناسي اطفال در كتاب خود بنام تأثير اختلافات خانوادگي در اختلالات رواني اطفال مي‌نويسد: تقريباً 65% بزهكاران جوان در خانواده‌هايي بزركشده‌اند كه غالباً ميان اعضاي آن نفاق و كدورت وجود داشته است و يا اينكه ميان پدر و مادر جدائي افتاده است.

از آمارهايي كه متخصصين جرائم اطفال در بلژيك بدست داده‌اند از 4221 مجرم صغير تعداد 536 نفر از اطفال داراي نامادري يا ناپدري بوده، تعداد 316 نفر پدران يا مادران معتاد به مواد مخدر داشته اند، تعداد 228 نفر از اطفال مذكور از ازدواجهاي غيرقانوني متولد شده‌اند ، ضمناً 189 نفر از آنها پدر يا مادري مجرم و محبوس داشته‌اند.

بزهكاران به عنوان يك گروه بخصوص آنهايي كه دوباره مرتكب جرم شده‌اند در آزمونهاي هوشي نمره پايين‌تر از متوسط مي‌اورد و ميزان وقوع عقب‌ماندگي ذهني در آنها كمي بيش از متوسط است.

بزهكاران و والدين آنان اغلب با هم ارتباط و درك متقابل يا مكالمه‌اي ندارند و محبتي بين آنان وجود ندارد. معمولاً بين بزهكاران و والدين آنان خصومت متقابل وجود دارد، انسجام خانوادگي نيست، والدين در مورد كودكان سهل‌انگاري مي‌كنند، به آنهايي اعتنايي كرده و اختلاف عقيده با آنان دارند.

از هم پاشيدگي خانواده‌هاو ميزان بالاي وقوع بزهكاري با هم ارتباط دارند.


 

 

 

 
 
فصل سوم : روش تحقيق

 

روش تحقيق

روش گزينش نمونه


روش تحقيق :

روش تحقيق در اين پژوهش استفاده از روش نيمه تجربي مي باشد ، زيرا موضوع مورد مطالعه ما انسان است و در بسياري از موقعيتهاي طبيعي ، اجتماعي نمي توان متغيرهاي موجود در حوزه تحقيق را كاملاً كنترل نمود از اين رو از روشي كه به روش تحقيق تجربي حقيقي شبيه است استفاده مي شود.

روش گزينش نمونه :

در اين تحقيق تعداد آزمودنيها 200 نفر مي باشد كه 100 نفر آنان از ميان دانشجويان دانشگاه آزاد شهرستان نيشابور و 100 نفر آنان از ميان زندان نيشابور مي باشد . حتي الامكان سعي شده كه جوانان مورد بررسي قرار گيرند كه از اين 100 نفر دانشجو و 100 نفر بزهكار هر يك شامل 50 نفر زن و 50 نفر مرد مي باشد كه اينها همه به روش گزينش تصادفي انتخاب مي شوند .


 

 

 

 
 
فصل چهارم : خلاصه تحقيق

 

خلاصه تحقيق

فهرست منابع


خلاصه تحقيق :

اين تحقيق عوامل خانوادكي موثر بر بزهكاري جوانان را بررسي مي كند كه در يك نمونه 200 نفري شامل 100 نفر دانشجو و 100 نفر بزهكار است و به مقايسه اين دو گروه در مورد وضعيت اقتصادي خانواده ، اختلافات و روابط بين اعضاي خانواده و نوع رابطه والدين با فرزندان مي پردازد .

اهمين اين مسئله ، تحقيق و بررسي را ضروري مي سازد تا با تشخيص علل آن و با ريشه كن كردن آنها ، عده زيادي از دام اين بلاي اجتماعي برهند و مفيد حال جامعه و مردم خويش باشند . فرضيه هايمان كه در بالا ذكر شده ، جامعه آماري ما زندان شهرستان نيشابور و دانشگاه آزاد اسلامي شهرستان نيشابورمي باشد .

روش تحقيق نيمه تجربي است و متغيرهاي وابسته و مستقل به اين صورت انتخاب شده كه ، متغير وابسته عبارت است از بزهكاري و متغيرهاي مستقل عبارتند از : وضعيت اقتصادي خانواده ، اختلافات و روابط بين اعضاي خانواده  و نوع رابطه والدين با فرزندان ، مي باشد .


 

 

فهرست منابع :

 

1-آسيب شناسي اجتماعي و جامعه شناسي انحرافات      علي فرجاد

2-آسيب شناسي اجتماعي                                                داور شيخاوندي

3-آسيبها و عوارض اجتماعي                                              علي قائمي

4-بزهكاري جوان                                                  رضا علومي

5-خانواده و مسائل نوجوان و جوان ((2))                             علي قائمي

6-رشد و شخصيت كودك                                                سيمين ياسائي

7-جرم شناسي                                                              رضا علومي

8-زمينه بررسي بزهكاري كودكان و نوجوانان               محمود منصور

9-بزهكاري اطفال و نوجوانان                                   رضا صلاحي

 

 

 



[1]BEKER

[2] آسيب‌شناسي اجتماعي و جامعه شناسي انحرافات ـ از فرجاد

[3] آسيبها و عوارض اجتماعي ـ از علي قائمي

[4] اسيب شناسي اجتماعي ـ از داور شيخاوندي

[5] آسيبها و عوارض اجتماعي از علي قائمي ـ بزهكاران جوان از رضا علومي

[6] آسيبها و عوارض اجتماعي ـ از علي قائمي

[7] رشد و شخصيت كودك ـ ترجمه سيمين ياسائي.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 18:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 185

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس