سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط asemankafinet2

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره جدایی واقعی

بازديد: 183

تحقیق درباره جدایی واقعی

 

دنياي انسان، دنياي خلق انديشه هاي اوست. انديشه هاي زيبا و مثبت، يك زندگي زيبا را بشارت مي دهد و انديشه هاي منفي و كريه، يك زندگي نابسامان را تصوير مي كند.

در اين راستا بشر به عنوان قائم مقام خداي رحمان، شگفتي هاي زيبايي از خود نشان داده است و ثابت كرده است آنجايي كه بخواهد مي تواند واقعيت ها را جادوگرانه خلق كند و به پديده اي به ظاهر جادويي، رنگ واقعيت بخشد.

ديگر خود را محدود نخواهيد دانست، بلكه درخواهيد يافت حقيقتِ وجود و توان شما نامحدود است.

به جاي اين كه خود را در اختيار وراثت، محيط و عوامل فراطبيعي بدانيد، به اين مرحله از آگاهي خواهيد رسيد كه، خود شما واقعيت وجود خود را مي سازيد و به جاي اين كه نيروهاي ذاتي و الهي مستقل از شما كار كنند، با شما همراه خواهند بود.

به جاي اين كه زندگي را آشفته و درهم بدانيد، باور خواهيد كرد كه در هر آشفتگي نظم وجود دارد و در عالمي كه بر اساس نظم مطلق است، تصادف معني ندارد.

وقتي ما آماده باشيم تا از اين زندگي كه به آن خو گرفته ايم فراتر رويم، قلمرو ديگري وجود دارد كه مي توانيم به آن گام نهيم. اين قلمرو، با قوانين علمي و منطقي هماهنگي ندارد. اين قلمرو كه در درون هريك از ما قرار دارد، از مرزها، قوانين و محدوديت هاي عادي فارغ است. اين قلمرو، سرزمين واهي نيست كه تنها در تصور بگنجد، بلكه واقعيتي معجزه آساست كه در اختيار هركسي قرار دارد؛ به شرطي كه آماده باشد.

سه مسير به سوي آگاهي

1. آگاهي از طريق تحمل درد و رنج

تجربه، شيوة يادگيري از طريق بازانديشي و درك ماهيت حوادث است كه با تكرار پي در پي اين الگوي درد و رنج به دست مي آيد.

زندگي آزمون است و تا از اشتباهات خود درس نگيريم، محكوم به تكرار آنها هستيم.

براي كساني كه در اين گروه قرار مي گيرند، جادوي واقعي دست نيافتني خواهد بود.

2. آگاهي از طريق توجه به پيامدها

چه چيزي در اين حادثه وجود دارد كه مي توانم به گونه اي مفيد از آن استفاده كنم؛ حتي اگر ندانم چرا اين حادثه هم اكنون اتفاق افتاده است؟

وقتي تمام توجه شما معطوف به اين باشد كه از هر رخدادي چه مي توانيد بياموزيد، از اين گونه افكار رنج نمي بريد كه «چرا من؟» ، «من خيلي بدبختم»، «آيا وحشتناك نيست؟» تحول در انديشه، به شما اين امكان را مي دهد كه به جاي غصه خوردن، به پيامدهاي هر حادثه و آنچه مي توانيد از آن بياموزيد بنگريد. به جاي ديدگاه «بيچاره من»، به ديدگاهي آموزنده روي مي آوريد. مثلاً از خود مي پرسيد: «چگونه مي توانم از اين بيماري كه هم اكنون با آن دست به گريبانم، نتيجه اي دلخواه به دست آورم؟» يا: «در ممورد خودم چه مي توانم ياد بگيرم و براي برخورد مؤثر با اين مسئله چقدر از توانم را قادرم فرا بخوانم؟»

زندگي كردن براي نتيجه بسيار بهتر از زندگي كردن با درد و رنج است.

3. آگاهي از طريق شناختن هدف و رسالت

«براي غلبة انسان بر مشكلاتش احتمالاً هيچ چيز مهم تر از اين نيست كه بداند در زندگي رسالتي بر عهده دارد.»

هر چيزي در اين عالم هدفي دارد. در واقع، شعور يا عقل ناپيدايي كه به گونه اي هدفمند درون همه چيز جاري است، در درون شما نيز جريان دارد.

شما رسالت زندگي خود را فراتر از موفقيت، پيشرفت و درخشش بدانيد و در نتيجه هر لحظه اي را تمام و كمال و يا عشق زندگي خواهيد كرد.

«همواره با عشق و صداقت كار كن و به هيچ وجه به ثمرة كار خود وابسته مباش. اگر بتواني به اين مرحله از موهبت زندگي برسي، به گونه اي معجزه آسا به آرامش دست خواهي يافت. در تمام مراحل زندگي هدف داشته باش. از هرگونه شهرتي كه حاصل كار توست چشم پوشي كن. همواره اين احساس را داشته باش كه به خداوند نياز داري و به هر طريقي كه مي تواني به ديگران خدمت كن.» اين شيوة فرد اعجازگر است.

به جاي جمع كردن مال، تصاحب ثروت و رقابت ناسالم، از گذشت، تعاون و فعاليت لذت ببريد.

دارايي كامل فقط با بخشش محقّق مي شود و آنچه نمي تواني ببخشي مالك و صاحب توست.

دانشجو- همواره دانشجو باشيد. آماده و مشتاق يادگيري، از هركسي و در هر جايي باشيد. دانشجو بودن به اين معناست كه براي يادگيري آمادگي داري.

وقتي قلباً اين گونه باور داري كه با هر فردي كه در زندگي خود برخورد مي كني چيزي دارد كه به تو بياموزد، آماده خواهي بود كه از پيشنهادهاي او به گونه اي مطلوب بهره بگيري.

اگر دانشجو باشي، مي پذيري كه هر كسي و هر چيزي به نحوي معلم توست.

وقتي دانشجوي آماده اي شدي، فردي بيگانه كه در مورد چگونگي غلبة خود بر اعتياد در سال هاي قبل با شما سخن مي گويد، رهنمودي مي شود براي شما تا با كمك آن بر عادات بد شخصي خود فايق آييد.

مجبور نيستي بيش از اين منتظر باشي. هم اكنون شروع كن، همة كمكي را كه نياز داري خواهي يافت.

آمادگي يعني اشتياق. اشتياق صادقانه و از صميم قلب. وقتي اين گونه آماده باشيد، معلم خود را خواهيد يافت.

معلم- معلم همه جا هست. همين كه آمادگي خود را به اشتياق بدل سازيد، كمكي را كه نياز داريد، كائنات در اختيارتان خواهد گذاشت. زماني كه مشتاق باشيد، در همة مراحل زندگي خود معلم را پيدا خواهيد كرد.

اين معلم هم اكنون در زندگي شما وجود دارد؛ هر لحظه كه آماده باشيد، ممكن است اين معلم به صورت حادثه اي بروز كند، يا به شكل اخراج از كار كه شايد خواست خدا باشد. اما اين فرد عاقل در همه حال در دسترس شماست. اشتياق شماست كه معلم را قادر مي سازد به شما كمك كند.

غير از ويژگي هدفمند بودن و آمادگي، براي اين كه خودتان را در چارچوب فكري و ذهني مناسب قرار دهيد، رهنمودهايي وجود دارد. براي اين كه بتوانيد وارد اين مرحله شويد و آنچه را پيشتر غير ممكن مي دانستيد، حقيقتاً آشكار كنيد، آن رهنمودها يا «آگاهي ها» لازم است.

به ياد حرف هاي مسيح (ع) در مورد معجزه مي افتم: «آن كه به من ايمان دارد، آنچه را من انجام مي دهم او نيز انجام خواهد داد؛ و او كارهايي بزرگ تر از اين نيز به انجام خواهد رساند.»

هفت باور براي جلوه گر ساختن جادوي واقعي

1. نيروي حياتي نامرئي، اما قابل شناختي در درون شما وجود دارد.

2. اقكار شما از درونتان سرچشمه مي گيرند و در اختيار شما هستند.

3. هيچ گونه محدوديتي وجود ندارد.

4. زندگي شما هدفمند است.

همة كائنات سامانه اي هوشمند است. وجود مادي شما نيز از يك سري نظام تشكيل شده است كه در حد كمال مطلوب عمل مي كنند.

باور كنيد كه هدف داريد و در مسيري هستيد كه زندگي جادويي را در تمام زمينه هاي مورد نظر خود ايجاد خواهيد كرد.

5. تنها راه غلبه كردن بر ضعف ها، فكر نكردن به آنهاست.

6. اگر به اين نتيجه رسيديد كه آنچه باور داريد، غيرممكن است، در اين صورت باورهاي خود را تغيير دهيد.

اين باور را كه غيرممكن است بتوانيد چيزي را در ذهن خود تصور كنيد، به فراموشي بسپاريد و به جاي آن امكان پذير بودن اين باور را جايگزين سازيد. همين الان و در همين لحظه اين حركت را شروع كنيد.

7. شما مي توانيد به ماوراي منطق برويد.

يك بُعد معنوي و الهي نيز وجود دارد كه فراسوي مرزها و حدود دنياي مادي ماست.

ما در دنياي مادي متولد مي شويم؛ تولد دوم ما ورود به دنياي غيرمادي است.

                                                                             بهاگاواد گيتا

از شما مي خواهم به انسان معنوي بدل شويد؛ زيرا اين گونه است كه اعجاز و جادوي واقعي عملي خواهد شد و آن گاه كه به آگاهي قلبي از خود غيرمادي خويش رسيديد، يعني همان خويشتني كه محدوديت مكاني ندارد، در اين صورت همة اطلاعات به ظاهر علمي مفهوم خود را از دست خواهد داد.

امام صادق عليه السلام مي فرمايند: ما رأيت شيئاً الّا رأيتُ الله قبله و بعده. يعني:

هيچ چيزي نمي بينم، مگر آن كه خدا را پيش و پس از آن ببينم.

1. انسان مادي در زندگي، فقط به حواس پنج گانة خود توجه دارد.

2. انسان مادي بر اين باور است كه ما در اين جهان تنها هستيم، اما انسان معنوي مي داند كه هرگز تنها نيست.

3. توجه انسان مادي به قدرت بيروني معطوف است؛ اما انسان معنوي به توانمندي هاي دروني خود توجه دارد.

براي انسان معنوي، استفاده از قدرت بر ضد ديگران پذيرفته نيست. او علاقه اي به جمع آوري قدرت ندارد، بلكه برعكس، به كمك به ديگران علاقه مند است. اين قدرت، عشق است. در اين گونه قدرت، هيچ نوع خشم و عصبانيتي وجود ندارد. توانمندي واقعي اين است كه بدانيم آدمي مي تواند با كساني كه ديدگاه هاي متفاوتي دارند زندگي كند و نيازي نيست كه بر ديگران تسلط داشته باشد و آنان را قرباني خواسته هاي خود سازد. انسان معنوي مي داند قدرت عظيمي كه مي تواند دنياي مادي را به طور دقيق مديريت كند، از ذهن انسان سرچشمه مي گيرد. ذهني كه در آرامش است، ذهني كه درد ديگران را مي فهمد و در فكر آسيب رساندن به ديگران نيست، از هر نيروي مادي ديگري در دنيا قوي تر است. هدف از قدرت جسماني نبايد برتري نسبت به حريف و تسلط بر او، بلكه بايد بر پاية رفع تجاوز باشد. اين نوع قدرت، لذت معنوي دارد و براي قدم نهادن در اين راه، به قدرت بيروني نيازي نيست.

اگر احساس كرديد ديگر لزومي ندارد بر ديگران مسلط باشيد، مال بيشتري كسب كنيد يا بر محيط اطراف خود تسلط داشته باشيد، در اين حالت، تمركز خود را از قدرت بيروني به قدرت شخصي معطوف كرده ايد. در اين صورت درخواهيد يافت كه قدرت شخصي شما، شما را ضعيف نمي كند تا قرباني ديگران باشيد، بلكه كاملاً برعكس، در خواهيد يافت كه ديگران نيز در فكر آزار و اذيت شما نيستند و چنين تهديدهايي را مهار خواهيد كرد. بي نيازي شما به اين كه نشان دهيد چقدر قدرتمنديد، اين فرصت را به شما مي دهد كه به ديگران تفويض قدرت كنيد.

4. انسان مادي خود را از همه، جدا و متمايز مي داند؛ فردي كه فقط خودش را مي بيند.

انسان مادي به گونه اي مي انديشد و عمل مي كند كه گويي جزيره اي است جدا و دور از ديگران و بي ارتباط با آنان.

5. انسان مادي در زندگي تنها قانون علت و معلول را باور دارد.

آدمي كه تنها با قوانين علت و معلول زندگي مي كند، هرگز نمي تواند انتظار داشته باشد كه معجزه بيافريند؛ زيرا معجزه و جادوي واقعي، فراتر از منطق فيزيك است.

6. هدف انسان مادي، موفقيت، كارآيي و تملك و هدف انسان معنوي اخلاق، آرامش و كيفيت زندگي است.

7. انسان مادي چيزي از مراقبه يا مديتيشن نمي داند، در حالي كه انسان معنوي نمي تواند زندگي بدون آن را تصور كند.

8. براي انسان مادي، مفهوم شهود يا الهام، تا حد حدس يا فكري كه تصادفاً به ذهن انسان برسد، تنزل پيدا مي كند. اما براي انسان معنوي، الهام خيلي بالاتر از حدس است و رهنمود يا كلام خدا تلقي مي شود و اين نگرش معنوي هيچ گاه نه خوار شمرده و نه ناديده گرفته مي شود.

9. انسان مادي از شيطان تنفر دارد و مصمم است تا با هر آنچه شيطاني است مبارزه كند. انسان معنوي مي داند كه از آن متنفر است و با آن مبارزه مي كند، او را ضعيف مي كند.

جادوي واقعي وقتي در زندگي شما اتفاق مي افتد كه تنفر را از زندگي خود دور كنيد؛ حتي اگر تنفر شما از خودِ تنفر باشد!

10. انسان مادي نسبت به عالم هستي هيچ گونه احساس مسئوليتي ندارد. از اين رو، هيچ حرمتي براي زندگي قايل نيست. اما انسان معنوي براي زندگي حرمتي قايل است كه به ذات همة موجودات مربوط مي شود.

رفتار انسان معنوي به گونه اي است كه گويي خداوند را در تمام مراحل زندگي حاضر مي بيند و در مقابل كائنات احساس مسئوليت مي كند.

11. انسان مادي مملو از حسادت، تنفر و حس انتقام است. در حالي كه انسان معنوي، در قلبش براي اين پديده ها كه مانع از خلق معجزه و جادوي واقعي است، جايي ندارد.

12. انسان مادي بر اين باور است كه محدوديت هايي در دنياي واقعي وجود دارد و ديگر آن كه، اگرچه ممكن است شواهدي مبني بر وجود معجزه وجود داشته باشد، اين معجزات، رخدادهايي تصادفي هستند براي شماري معدود آدم خوش اقبال، در حالي كه انسان معنوي معجزات و توانايي بي نظير خود را براي بهره مندي از هدايت الهي و ساختن دنيايي از معجزه، باور دارد.

انسان معنوي:

1. از تفكر چندبُعدي بهره مي برد.

2. بر اين باور است كه هدايت الهي وجود دارد.

3. بر قدرت فردي و دروني تكيه دارد.

4. احساس مي كند با همة انسان ها ارتباط دارد.

5. عاملي فراتر از علت و معلول را باور دارد.

6. تحت تأثير اخلاق، آرامش و كيفيتِ زندگي قرار دارد.

7. مديتيشن و مكاشفه مي كند.

8. شهود و الهام را گفت و گوي با خدا تعبير مي كند.

9. تنفر از شيطان را همكاري با شيطان مي داند و تمام توجه او معطوف به اين موضوع است كه براي چه زندگي مي كند.

10. نسبت به كائنات احساس مسئوليت و تعلق خاطر مي كند.

11. با بخشش زندگي مي كند.

12. بر اين باور است كه مي تواند معجزه خلق كند.

هدف شما همواره بايد كمك به ديگران باشد تا بدين ترتيب بهشت روي زمين به وجود آيد.

شما نبايد در قلب خود نفرت و دشمني داشته باشيد و اين حاصل آگاهي شما از اين نكته است كه همة ما با يكديگر مرتبط هستيم. اگر روزي عصباني شديد و احساس كرديد از كسي تنفر داريد، بايد بدانيد كه نه تنها به دشمن فرضي خود لطمه مي زنيد، بلكه به خودتان و همه انسان ها نيز آسيب مي رسانيد.

براي اين كه توجه شما بر هدف معطوف باشد نه بر نتايج: ذهن، جسم و روح خود را در لحظة فعاليت كاملاً بر هدف متمركز كنيد.

وجود شما در اين دنيا حكمتي دارد كه اين حكمت، مسلماً احتكار اين همه وسايل نيست. شما بدون اين امكانات به اين دنيا آمده ايد و بدون آن ها نيز اين جا را ترك مي كنيد. آنچه اهميت دارد اين است كه چگونه در خدمت آرمان هاي خود بوده ايد و نحوة ارتباط شما با ديگران چگونه بوده است.

براي اين كه نگرشي عاشقانه و نيروبخش براي خود بپرورانيد: رفتارها و نقاط ضعف خود را كه از آن ها راضي نيستيد، با جملات مثبت و قاطع بيان كنيد. مثلاً، اگر از سستي و كم تحركي خودتان ناراضي هستيد و احساس ناخشنودي مي كنيد، با خود بگوييد، من مي خواهم انساني پرانرژي باشم. وقتي به اين كه چگونه مي توانيد پرانرژي باشيد توجه مي كنيد، اقدامات شما در جهت رفع سستي و كم تحركي خواهد بود؛ اما به شيوه اي مثبت. اما اگر همواره به كسالت و سستي خود فكر كنيد، از خودتان عصباني و ناراضي خواهيد بود و اين امر تصميم شما را براي اصلاح خود تضعيف مي كند.

من مي خواهم ياد بگيرم، از اين رو، به جاي حركت با شك و ترديد، مي خواهم درس هاي زندگي ام را با اعتماد و آگاهي فرا بگيرم. من در ضميرم، به توانايي بي نظير خويش در خلق هر آنچه بخواهم، اعتماد مي كنم. اين ضمير من است و اين ها افكار من. اگرچه مي توانم ترديد را انتخاب كنم و يا اعتماد را. من اعتماد را انتخاب مي كنم. من مي توانم به توانايي خودم در خلق معجزات ترديد كنم و يا به توانايي خويش در انجام دادن چنين كاري اعتماد كنم. من مي توانم بر اساس هر روشي كه برمي گزينم عمل كنم. من صحت اين گفته را باور دارم كه «همان گونه هستي كه مي انديشي».

تغيير نگرش به سوي اعتماد و آگاهي ضروري است. به خاطر داشته باشيد، وقتي به اين آگاهي جديد روي مي آوريد، ديگر ترس اثر خود را از دست مي دهد. از هرچه بترسيد، خود را در حال جنگ با آن مي بينيد و جنگ هميشه شما را ضعيف مي كند.

 ترس شما را ناتوان مي كند و موجب عدم رشد شما مي شود. اما قدرت و عشق، حاصل اعتماد است. پيشداوري نكنيد، خشمگين نشويد، تنفر نداشته باشيد و نترسيد، در اين صورت نيازي به جنگ نيست.

نيت و قصد شما كه انرژي روح شماست، بر واقعيت مادي شما تأثير مي گذارد و عامل حركت شما براي رسيدن به آرزوهايتان است. آنچه اطراف خود مي بينيد، كساني كه با آنان ارتباط برقرار مي كنيد، نحوة عملكرد روزانة شما، ميزان درآمد شما، نحوة ارتباط شما با ديگران، شرايط جسمي شما و تقريباً تمام دنياي مادي شما، حاصل نيت شماست.

به جاي اين كه اهداف يا آرزوهاي خود را تنها براي گذران زندگي به روش دلخواه خود طرح ريزي كنيد، بكوشيد به عنصر پوياي نيت و تصميم روي آوريد.

ميان آرزوها و اميال خود و آنچه واقعاً در صدد تحقق آن هستيد، تفاوت قايل شويد. وقتي من مي خواهم سالم تر باشم، و مي دانم كه در ذهنم خواستار آن هستم، معمولاً صاف مي ايستم، كمي ورزش مي كنم يا دست كم مقداري پياده روي مي كنم. در واقع، نيت، آنچه را در ذهن مي گذرد به عمل در مي آورد.

براي رسيدن به هر چيزي تنها راه ممكن تلاش و كوشش است.

وقتي شما تصميم به انجام دادن كاري داريد، به گونه اي عمل مي كنيد كه گويي از آگاهي لازم براي اجراي آن كار برخورداريد. در اين صورت، نه تنها تخصص لازم را خلق مي كنيد، بلكه واقعاً معجزه مي آفرينيد.

طوري شروع به كار كنيد كه گويا متخصص هستيد. حتي اگر لازم باشد كه در آغاز كار خود را فريب دهيد. اگر خودتان را به اندازة كافي باور داشته و آماده باشيد، معلم پديدار خواهد شد و شما درست به هدف خواهيد زد و صلاحيت لازم براي انجام دادن كار را كسب خواهيد كرد.

متخصص كسي است كه تخصص خود را باور دارد و از اين كه بر اساس اين باور اقدام كند، ترس و هراسي به دل راه نمي دهد.

اگر در مورد موضوعي خود را باور داشته باشيد و براي ياديگري مطالب مورد نياز به خود اعتماد كنيد، كم تر كاري است كه در مدت كوتاهي نتوانيد انجام دهيد.

اگر مي خواهيد چيزي را به دست آوريد كه هميشه از دسترس شما دور بوده است، همين امروز به گونه اي اقدام كنيد كه گويي هم اكنون آن چيز وجود دارد.

مسرت و شادماني و احساس نشاط واقعي ناشي از آرامش دروني و بيروني براي كسي حاصل مي شود كه دنياي مادي او از خواسته هاي روح وي پيروي كند. اين فضاي معجزه و جادوي واقعي است.

روح شما، آن فضاي خالي آرام معنوي، براي مشورت در اختيار شماست. او همواره شما را در مسير صحيح هدايت خواهد كرد. او تمام ابزارهاي مورد نياز شما را براي خلق نتايج جادويي در زندگي تان در اختيار شما قرار مي دهد؛ به شرطي كه اجازه بدهيد او در خط مقدم باشد و واقعاً زندگي مادي شما را هدايت كند.

وقتي من از تعقيب و جست و جوي پول دست كشيدم، پول فراواني در زندگي ام پيدا شد كه هرگز در ذهنم نمي گنجيد. چرا؟ زيرا من بر اساس هدفم زندگي مي كنم و براي تأمين نيازهايم تسليم كائنات شده ام.

از چيزهايي كه همچنان به دنبال آن ها هستيد، اما واقعاً مورد نياز شما نيستند، فهرستي تهيه كنيد و سپس فهرستي از آن چه دوست داريد. مثلاً به جاي نوشابة گازدار، هشت ليوان آب در روز ميل كنيد و به جاي خشم، عشق و همدلي را جايگزين سازيد.

هيچ انتظاري از هيچ كس نداشته باش. انتظار و درخواست شما از ديگران، شرايطي را فراهم مي آورد كه در آن معجزه به ظهور نمي رسد.

من از اين افراد انتظاراتي دارم و به دليل نقشي كه بايت دريافت حقوق و دستمزد در زندگي من دارند، از آنان سپاسگذارم، اما اين كه من حقوق دهنده و آنان دريافت كننده هستند، به هيچ وجه دليل برتري من نسبت به آنان نيست. اين ها تنها نقشي است كه من و شما داريم و نه چيز بيشتر. نكتة مهمي كه از بسط اين نگرش حاصل مي شود آن است كه، هرچه كم تر انتظار داشته باشيد و هرچه كم تر درخواست كنيد، زندگي برايتان راحت تر خواهد شد و از خدماتي هم كه براي شما انجام مي گيرد، رضايت كامل خواهيد داشت.

به جاي توقع و انتظار داشتن از ديگران، سعي كنيد دست بخشش داشته باشيد، بخشنده باشيد؛ حتي اگر آنچه مي بخشيد، تنها پرتو عشق و ايمان بدون قيد و شرطي باشد كه در درون احساس مي كنيد. آدم هاي بخشنده هستند كه مي توانند معجزة كافي را خلق كنند؛ نه آناني كه دستِ بگير دارند. به نظر مي رسد آدمي كه هدفش در زندگي بخشش است، از آدمي كه همواره در جست و جوي مال بيشتر است، روزيِ خيلي بيشتري به دستي مي آورد.

منظور از اقتدار، توانايي حكومت بر ديگران يا تسلط بر آنان نيست.

براي اين كه فردي با اقتدار باشيد، قدرت شما نبايد به واكنش ديگران نسبت به شما يا قدرت بدني و ظاهري شما بستگي داشته باشد.

خلاصه اي از چهارده نكتة مهم براي ايجاد نظام فكري معجزه آسا

1. از شك و ترديد بپرهيزيد.

2. در ضمير خود جايي براي جادوي واقعي فراهم كنيد.

3. خود را فردي نامحدود تلقي كنيد.

4. نداهاي دروني و شهود يا الهام را باور داشته باشيد.

5. كانون اسرارآميزي را كه در درون شماست و كانون آگاهي است، كشف كنيد.

6. هرچيزي را با آگاهي و اطمينان ياد بگيريد، نه با شك و ترديد.

7. بپذيريد كه نيّت شما واقعيت شما را خلق مي كند.

8. آگاهي سريع و تسليم شدن را بيازماييد.

9. ياد بگيريد عملتان به گونه اي باشد كه گويي بار دوم است كه زندگي مي كنيد.

10. اول بر اساس خويشتن الهي و سپس بر اساس خويشتن مادي خود زندگي كنيد.

11. به اين معما دقت كنيد «هرگز از آنچه بدان نياز نداريد نمي توانيد به قدر كافي به دست آوريد.»

12. از ديگران انتظاري نداشته باشيد و آنان را بدون قيد و شرط بپذيريد.

13. سعي كنيد ميزان اقتدار خود را افزايش دهيد.

14. هر روز به مراقبه بپردازيد.

احساس شما در مورد كساني كه دوستشان داريد از افكارتان ناشي مي شود. مثلاً ممكن است آنان به گونه اي رفتار كنند كه از نظر شما ناخوشايند باشد. اما روابط شما با آنان، هنگامي كه رفتار بدي دارند، با رفتارشان تعيين نمي شود، بلكه تنها با برداشت شما از آن رفتار تعيين مي گردد.

اگر شما تصور مي كنيد انساني متزلزل هستيد، اين انديشة شما باعث مي شود در عمل نيز همين گونه باشيد و غير از اين ممكن نيست. اگر خود را مقتدر و بانفوذ، مهربان، با احساس، ملكوتي و فردي مي بينيد كه ممكن است مرتكب اشتباه شود، اين گونه نيز عمل خواهيد كرد.

آنچه در درون داريد حاصل افكار شماست؛ هيچ ساز و كار ديگري براي ورود نداريد. اگر نفرت را در درونتان مي پرورانيد، چيزي كه عرضه مي كنيد نفرت است. اگر در درونتان دچار تحقير نفس (خود كوچك بيني) هستيد، تحقير و توهين چيزي است كه به ديگران مي بخشيد. اما اگر در درون خود عشق و همدلي مي پرورانيد، عشق و همدلي به ديگران خواهيد بخشيد.

اگر در درون خود فقط عشق و محبت داشته باشيد، هر اندازه هم كه زير فشار باشيد، نمي توانيد نفرت بروز دهيد.

اين عجب معمايي است! هرچه بيشتر ايثار كنيد، بيشتر به دست مي آوريد. هرچه بيشتر سعي كنيد به زور منافعي را به دست آوريد، كم تر نتيجه مي گيريد و كم تر لذت مي بريد.

محبت يعني ايثار كردن، بي توجه به آن كه چه چيزي نصيب شما مي شود.

در همة روابطي كه با ديگران داريد هيچ انتظاري نداشته باشيد، و محبت خود را به ديگران تقديم كنيد، بدون اين كه در ازاي آن چيزي بطلبيد.

محبت كنيد؛ حتي هنگامي كه براي پياده روي رفته ايد و از كنار بيگانه اي مي گذريد. بي ترديد خودتان نيز دوست داريد با شما اين گونه رفتار شود.

چهار عامل در روابط هدفمند

اظهار محبت و نداشتن هيچ گونه انتظاري از ديگران، عامل اصلي روابط هدفمند است.

1. هرگز پافشاري نكنيد كه حق با شماست.

يادتان باشد كساني كه اعتماد به نفس دارند، لزومي نمي بينند ديگران را بد جلوه دهند.

2. براي ديگران حريم خصوصي و خلوت شخصي در نظر بگيريد.

3. تفكرِ تملك بر ديگران را از سر خود بيرون كنيد.

هيچ كس مايل نيست احساس كند ديگري مالك اوست و هيچ كس دوست ندارد احساس كند كه به شيئي مي ماند كه صاحبي دارد، و هيچ كس تمايل ندارد احساس كند كه زير نظر و اختيار ديگري است.

اين كه انسان احساس كند فرد ديگري خود را مالك او مي داند، بزرگ ترين مانع اوست براي اين كه خود را در زندگي هدفمند و داراي رسالت بداند.

4. بدانيد كه مجبور نيستيد از كار ديگران سر در آوريد.

شيوة كار براي داشتن روابط جادويي

از همة كساني كه در زندگي شما حضور دارند، راضي باشيد و از بودن با آنان احساس خوشبختي كنيد و برخورد نامطلوبي با آنان نداشته باشيد.

شما سرانجام به جايگاهي خواهيد رسيد كه مي توانيد به گذشته بنگريد و به همة كساني كه در زندگي شما بوده اند نگاهي بيندازيد و دريابيد كه روبه رو شدن شما با آنان به اين دليل بوده است كه آنان چيزي به شما بياموزند. شما ياد خواهيد گرفت كه همة آنان را دوست بداريد؛ حتي كساني را كه هنوز متوجه نشده ايد قرار بوده است چه چيزي را به شما بياموزند.

وقتي تصميم گرفتيد ديگري را تغيير دهيد، تنها هنگامي مي توانيد موفق باشيد كه خود او اين آمادگي را داشته باشد.

شما براي خدمت و ابراز محبت به اين دنيا آمده ايد؛ اما اين حرف به اين معنا نيست كه شما بردة كسي باشيد.

حتي در مورد بچه هايم، مي توانم آنان را راهنمايي و كمكشان كنم، به آنان درس هاي اخلاقي بدهم و سعي كنم براي آنان الگويي باشم تا از آنچه من مي خواهم، تقليد يا پيروي كنند. اما نمي توانم از آن ها انتظار داشته باشم آن گونه كه من مي خواهم باشند.

حال اين آگاهي و هوشياري را در ضمير خود بپرورانيد كه شما نبايد در جست و جوي خوشبختي باشيد، بلكه خوشبختي زماني در زندگي شما وجود خواهد داشت كه باور كنيد خوشبخت هستيد و اگر اين را درك كنيد، اعمال شما مطابق با اين باور خواهد بود. همين مطلب در مورد فقر و محروميت نيز صادق است. اگر شما افكار فقيرانه داشته باشيد و فقيرانه عمل كنيد، زندگي شما فقيرانه خواهد بود. شما آن چيزي هستيد كه در مورد آن مي انديشيد؛ زيرا تماماً بر اساس آن عمل مي كنيد.

فرهنگ رقابت، با دريدن ديگران به بقاي خود ادامه مي دهد؛ در حالي كه در فرهنگ تعاون و همكاري، مردم با كمك يكديگر ارزش و قدر خود را مي فهمند و احساس شايستگي و اعتبار معنوي مي كنند. انتخاب با شماست. حتي اگر همة كساني كه در اطراف خود مي بينيد در حال رقابت با يكديگر هستند، شما نبايد آن گونه زندگي كنيد.

اين باور را در قلب خود پرورش دهيد كه هركسي به خوشبختي رسيده است، استحقاق آن را دارد. ضمن اين كه، موفقيت آنان دليل نمي شود شما احساس كنيد صلاحيت نداريد و يا داراي كمبود و ضعف هستيد.

وقتي ديگران را ارزيابي مي كنيد و آنان را مورد قضاوت قرار مي دهيد، شخصيت آنان را بيان نكرده، بلكه شخصيت خود را آشكار ساخته ايد. آيا دوست داريد خود را انساني حسود و نامهربان معرفي كنيد و بعد در تمام زندگي آن گونه باشيد؟ وقتي ديگران را خيلي خوشبخت مي بينيد، شاد و خوشحال شويد و هر باوري را كه خلاف اين باشد، از سر خود بيرون كنيد.

پنج نكته براي رسيدن به تمركز كامل

1. يك هدف معنوي بزرگ داشته باشيد كه به كار شما معنا دهد.

منظور اين است كه خود را كاملاً فراموش كنيد و تمام توان خود را به كار ببريد تا به بهترين نحو به ديگران خدمت كنيد. كار خود را عبادت به شمار آوريد و به جاي اين كه خود را مجبور به انجام وظيفه بدانيد در ضميرتان، خود را شايستة آن وظيفه بدانيد.

2. تمركز كنيد و ضمير خود را بر روي همة عوامل منحرف كنندة حواس ببنديد.

3. واقعيت ها را بپذيريد. بايد در برابر وسوسه و خواسته هاي خود مقاومت كنيد.

در حالت تمركز كامل، جهان براي شما كار مي كند، از اين رو، شما بايد تسليم واقعيت ها شويد و از مخالفت با آن ها دست برداريد. تسليم خدا باشيد و يا تسليم قدرت برتر خود. تسليم آن نيروي الهي كه هميشه همراه شما و فراتر از حواس پنج گانة شماست.

راحت باشيد و تلاش نكنيد كه كار را هرچه سريع تر به پايان برسانيد، بلكه برعكس از خودِ كاري كه داريد انجام مي دهيد، لذت ببريد و سعي كنيد نتايج كار مستقل از تلاش شما براي انجام دادن آن باشد. وقتي ذهن شما، به جاي آن چه انجام مي دهيد متوجه نتايج آن باشد، دچار نوعي كشمكش دروني مي شود كه از بروز هرگونه معجزه اي ممانعت به عمل مي آورد.

4. شور و شعف داشته باشيد.

شور و شعف نتيجه اي است كه در صورت پيروي از رهنمودهاي ياد شده خود به خود حاصل مي شود.

5. دقت كنيد و ببينيد چگونه بدون هيچ گونه تلاش فوق العاده اي، بهره وري شما به حداكثر مي رسد.

حالت شور و شعف، چشم اندازي جديد از خلاقيت و انرژي بر روي شما مي گشايد. اين احساس لذت طبيعي كليد افزايش بهره وري شماست و افراد بسيار موفق قادرند اين حالت را براي خود ايجاد كنند. نكتة مهمي كه در اين جا وجود دارد، اين است كه افزايش بهره وري نتيجة رسيدن به حالت شعف و سرمستي است. فرآيند هاي تسليم، تمركز و زندگي هدفمند به شعف و سرمستي منجر مي شود.

اگر كسي با اطمينان خاطر در مسير رؤياهاي خويش حركت كند و بكوشد زندگي را آن گونه كه در ذهن خود به تصوير كشيده است، به پيش ببرد، در شرايط و زمان عادي به موفقيت هايي خواهد رسيد كه برايش باوركردني نيست.

در باور، جادويي وجود دارد فراتر از منطق. موفقيت در هر چيزي، از جمله در كسب پول، از اين تصويرها نشئت مي گيرد. بله، منظور من اين است كه ما با استفاده از ضمير خود، حقيقتاً مي توانيم بر دنياي مادي و تمام شرايط زندگي مان تأثير بگذاريم.

پول درآوردن، مانند خلق هرچيز ديگري در زندگي شما، مسلتزم اين است كه شيفتة آن نباشيد و در زندگي خود به هيچ نحوي براي آن قدرتي قايل نباشيد. با كسب پول، قدرت واقعي نصيب شما نمي شود؛ زيرا در آن صورت بدون پول فاقد هرگونه قدرتي هستيد.

پول، مانند تندرستي، عشق، شادي و ديگر رخدادهاي جادويي كه مايل هستيد در زندگي خود خلق كنيد، حاصل زندگي هدفمند شماست. به اين معنا كه پول، به خودي خود، هدف نيست. اگر به دنبال آن روان شويد، هميشه از دست شما فرار مي كند. هيچ گاه به اندازة كافي نخواهيد داشت و در نتيجه، هميشه از كمبود آن رنج خواهيد برد.

استفاده از اصول خوشبختي در زندگي روزمره

داشتن ثروت هاي مادي، بدون آرامش دروني، چونان مردن بر اثر تشنگي است، آن هم در حال شنا كردن درون درياچه اي. اگر قرار است از تهيدستي مادي اجتناب شود، از فقر معنوي بايد نفرت داشت! زيرا فقر معنوي عامل اصلي همة دردهاي بشري است، نه فقر مادي.

به نداهاي دروني و شهودي خود اعتماد كنيد.

خوشبختي را در زندگي احساس خواهيد كرد، مشروط بر اين كه در زندگي به درون خود توجه داشته باشيد. درون است كه اهميت بسيار دارد. اين انديشه و قدرت نامرئي هدايت كنندة شماست كه هرگز تنهايتان نمي گذارد. ياد بگيريد كه به آن اعتماد كنيد و بگذاريد جسم مادي شما مسيري را بپيمايد كه در درونتان احساس مي كنيد.

براي جايگزين كردن افكاري كه در درون شما از محروميت ها و كمبودها خبر مي دهند، دست به اقدام بزنيد.

اين موضوع را از صميم قلب باور داشته باشيد كه خوشبختي از آن شماست.

وقتي در هنر بخشيدن به ديگران استاد شديد، هنر بخشش نسبت به خودتان را نيز كه همان قدر اهميت دارد، تمرين كنيد.

درصدي از آن چه را نصيب شما مي شود، روي خود سرمايه گذاري كنيد. اين مبلغ را در حساب يا طرحي به عنوان پس انداز قرار دهيد و بر آن نظارت كنيد و به آن به عنوان صندوق معجزه بنگريد.

براي رسيدن به خوشبختي از مراقبه كمك بگيريد.

در درون خود تصويرهايي بسازيد كه شما را فردي خوشبخت نشان دهد. تحت هيچ شرايطي نگذاريد اين تصويرها كمرنگ شوند.

كس نخارد پشت من                   خم شود از بار منت پشت من

همتي كن تا نخاري پشت خويش                وارهي ازمنت انگشت خويش

ما خودمان چيزهايي را مي گوييم كه به عنوان واقعيت مي پذيريم، حال آن كه در واقع باورهايي غلط هستند كه براي ما به حقيقت بدل شده اند. تا زماني كه شما به اين دروغ بزرگ، يعني واقعي بودن باورهاي غلط، متكي باشيد، نمي توانيد شخصيتي معجزه آفرين داشته باشيد.

باورهاي غلط

1. من نمي توانم غير از اين باشم، من هميشه اين گونه بوده ام.

اگر خود شما به اين نتيجه برسيد كه بايد هميشه همين گونه كه بوده ايد باشيد، مخالف رشد و پيشرفت خود هستيد. حالت شخصيت شما هرچه كه باشد- خجالتي، پرخاشگر، ترسو، درونگرا (افرادي كه بر اين باورندن كه بر سرنوشت خويش حاكم اند)، يا برونگرا (افرادي كه خود را بازيچة دست سرنوشت مي دانند و آنچه را در زندگي برايشان اتفاق مي افتد به حساب بخت و اقبال مي گذارند.) بايد اين تصور غلط را كه نمي توانيد تغيير كنيد، به دست فراموشي بسپاريد.

بايد اين آگاهي را در درون خود به وجود آوريد كه قادريد هر شخصيتي را كه مايل باشيد، در همة جنبه هاي انساني خود، خلق كنيد.

2. اين ذات من است؛ هرچه هستم ارثي است و تغيير پذير هم نيستم.

دنيا پر از افرادي است كه از محدوديت هاي حاصل از ژن خود پا فراتر گذاشته اند.

اگر قرار است ما بدن جادويي داشته باشم، بايد ضمير و ذهن جادويي داشته باشيم. تركيب شيميايي بدن ما همواره تحت تأثير نحوة تفكر ماست و هيچ ترديدي در اين نيست.

3. خانوادة من مسئول شخصيت من است.

4. من نمي توانم از فرهنگ و شرايط حاكم بر خودم رهايي يابم.

àààààààà

شما مي توانيد زندگي خود را به اثر هنري بي نظيري بدل سازيد. كليد اين كار در افكار شما قرار دارد، در آن بخش نامرئي شما كه روح الهي شماست.

شما در دنياي مادي خود، چيزي مي شويد كه در دنياي نامرئي خود خلق مي كنيد.

شما دقيقاً آن شخصيتي خواهيد شد كه در ذهن خود به تصوير كشيده ايد.

شما، براي تأمين هدف خود، آن قدر كه لازم باشد قابليت داريد. هوش شما بي كران است. بايد بدانيد كه تخصيص ضريب هوشي خاص به افراد مختلف بيهوده و نامعقول است. هوش مربوط به ضمير آدمي است و ضمير حد و مرز ندارد، در حالي كه اعداد ضريب هوشي محدودند.

ضمير نامشهود شما، مي تواند آن دنياي مادي اي را خلق كند كه شما مي خواهيد. بله، ضمير شما قادر است بر چيزهايي در دنياي مادي اثر بگذارد و در واقع، شما مي توانيد با استفادة معجزه آسا از ضمير خود، براي خود معجزه خلق كنيد.

در مورد شخصيتي كه مي توانيد بشويد هرگز ترديد نكنيد.

پيوسته به خودتان يادآوري كنيد آنچه هستيد، نتيجة انديشه شماست.

از عبارتي كه برخلاف الگوهاي شماست استفاده نكنيد.

اگر شما خودتان را ناتوان، كم هوش، ترسو و ضعيف بدانيد، امكان خلق معجزه را از خود سلب كرده ايد.

هر روز به ياد خود بياوريد كه انساني هدفمند هستيد.

وقتي با هدف زندگي كنيد و از زندگي خود لذت ببريد، شخصيت شما اين لذت را نشان خواهد داد.

هر از چند گاه يك روز به الهامات و نداهاي دروني خود توجه كنيد.

بدانيد كه در عمق وجود و درون خودِ نامرئي شما يك كانون اسرارآميز وجود دارد.

از اهداف و تصميمات خودتان فهرستي تهيه كنيد.

رفتاري را آغاز كنيد كه گويي فرد موردنظري كه دوست داريد باشيد، هم اكنون هستيد.

ياد بگيريد پيش از آن كه دست به اقدامي بزنيد، نقش خود را در ذهنتان تمرين كنيد.

يادتان باشد اگر خود را در هر يك از عوامل تشكيل دهنده شخصيت ضعيف بدانيد، تا زماني كه در ضمير خود بر اين باور باشيد، آن كمبود نيز همراه شما خواهد بود.

همواره به دنبال مسائل مورد علاقة خود باشيد و اگر به موانعي نيز برخورديد، از هدف خود دست برنداريد. مشكلات زندگي را آزمون الهي بدانيد و به حركت خود ادامه بدهيد.

در ضميرتان برنامه اي ممتاز براي خود طراحي و سپس سعي كنيد آن را در زندگي روزمرة خود به مرحلة عمل درآوريد.

اگر مي خواهيد تحولي جادويي را در تمام بدن خود ببينيد، به سلامت كامل و دستاوردهاي مهم برسيد كه زماني آن را غيرممكن مي دانستيد، بايد دنياي درون خود را دگرگون كنيد، بايد آن خويشتن نامرئي يا ضمير شما، به جاي آرزوكردن و اي كاش گفتن و منتظر نشستن، داراي باوري شود تا مشتاقانه در پي آن چيزهايي باشد كه در اين مسير براي شما ضروري است.

هفت مرحله براي جلوه گر شدن جادوي واقعي در جسم شما

1. بپذيريد كه يك نيروي حياتي نامرئي در درون شما وجود دارد.

2. بدانيد كه افكار شما از خودتان سرچشمه مي گيرد.

افكار شما از خودتان سرچشمه مي گيرد و بدانيد كه اين افكار همة زندگي مادي شما را زير سلطه دارند.

3. بدانيد كه هيچ محدوديتي وجود ندارد.

4. بدانيد كه زندگي شما هدفمند است.

5. فايق آمدن بر ضعفها با فراموش كردن آن ها.

6. بررسي كنيد و ببينيد چه چيزي را غيرممكن مي دانيد، سپس باورهاي خود را تغيير دهيد.

همواره يادتان باشد، هر ذره اي در عالم، از جمله بدن شما، از نيرويي نامرئي تشكيل شده است. كاري نداشته باشيد كه اين نيرو چيست و يا چه نام دارد. اما بدانيد كه اين نيرو هست و در اين بُعد، غيرممكن وجود ندارد. از جمله اين كه، مي توانيد با استفاده از آن نيروي حياتي زندگي خود را در جهان مادي آن گونه بسازيد كه مي خواهيد. فراموش نكنيد معجزه تنها هنگامي اتفاق مي افتد كه از شرّ آن مفهوم غيرممكن رها شويد و به خود اجازه دهيد جادوي باور را تجربه كنيد.

7. از منطق فراتر برويد.

در زندگي خود معجزه خلق كنيد.

با تمرين عبارات مثبت تأكيدي از شك و ترديد بپرهيزيد.

اگر اين عبارات را با صداي بلند بگوييد و تكرار كنيد به شما كمك مي كند تا باورهاي غلط خود را از بين ببريد:

·                   من در حال خلق معجزه اي هستم كه شايستگي آن را دارم.

·                   من مي خواهم آنچه را تاكنون مانع رشدم بوده است، رها كنم.

·                   من اطمينان دارم تنها نيستم و هرگاه كه آماده باشم، از راهنمايي لازم برخوردار خواهم شد.

·                   من براي تحول خود آماده ام.

·                   من مي دانم توانايي آن را دارم تا هرآنچه را در ضمير خود به تصوير مي كشم، به اجرا در آورم.

·                   من مشتاقم آنچه رؤياهايم را به حقيقت تبديل مي كند، انجام دهم.

با توجه به جسم خود و پيامي كه به شما مي دهد، براي خود يك جايگاه جادوي واقعي ايجاد كنيد.

آگاهي سريع را در درون خود احساس كنيد.

هر روز به خاطر داشته باشيد از آنچه نيازي به آن نداريد، نمي توانيد به قدر كافي به دست آوريد.

اگر به اين حقيقت رسيده ايد كه هرگز نمي توانيد از آنچه نيازي به آن نداريد، به قدر كافي به دست آوريد، هنگام آن فرا رسيده است از آنچه نمي خواهيد دست برداريد و به دنبال چيزي باشيد كه به آن نياز داريد.

هرگز ترديد نكنيد كه گروهي كوچك از افراد متفكر و متعهد، مي توانند دنيا را تغيير دهند. اين واقعيتي است كه هميشه اتفاق افتاده است.

مارگارت ميد

فكر وقتي به شكل عقيده اي مطرح شود، مانند آتشي مي تواند همة جهان را فراگيرد و براي انتقال پيام خود نيازي به ابزارهاي مادي ندارد و با شيوه هاي عادي نيز گسترش مي يابد. اين عقيده نامرئي است، از اين رو، بدون هيچ گونه ابزار يا وسيله اي نيز منتشر مي شود.

يادتان باشد، افكار شما، هم مي تواند ثروت بيافريند و هم فقر و محروميت. افكار شما، هم مي تواند روابط شادي بخشي بيافريند و هم روابط فلاكت بار. افكار شما شخصيت و حتي شرايط مادي زندگي تان را خلق مي كند. همين افكار بر اطرافيان شما هم تأثير دارد. افكار سالم موجود معنوي بر شرايط اثر مي گذارد.

·                   قدرت فكر بي نهايت است.

·                   ما مي توانيم خلق كنيم.

·                   جهت كلي زندگي ما حاصل فكر ماست.

·                   ما بر اساس افكار خود عمل مي كنيم.

·                   ما آن چيزي مي شويم كه تمام روز به آن مي انديشيم.

·                   هرچه مي انديشيم در دنياي بدون بُعد فكر قرار دارد.

·                   ما توانايي آن را داريم كه با قدرت ذهن خود، هر فكري را به عمل تبديل كنيم.

·                   فكر، انرژي بي شكلي است كه اساس انسانيت ما را تشكيل مي دهد.

·                   زندگي ما را افكارمان خلق مي كند.

نه تنها شما همان چيزي مي شويد كه به آن مي انديشيد، بلكه جهان نيز همان چيزي مي شود كه در مورد آن فكر مي كنيد.

وقتي نيروي من، به جاي اين كه متوجه چيزهايي شود كه با آن مخالفم، بر مواردي متمركز گردد كه بدانها تمايل دارم، قدرتم زياد مي شود.

انتقال هوشياري جديد به ديگران

شما چه چيزي را بايد به ديگران اهدا كنيد؟ هميشه يادتان باشد، صرف نظر از اين كه چه شغلي داريد، هدف شما ايثار، محبت و خدمت كردن به ديگران است و اين پرسش كه چه چيزي را مي توانيد به عنوان رسالت و هدف خود به ديگران هديه كنيد، خيلي مهم است. براي درك اين حقيقت ساده كه شما نمي توانيد چيزي را كه نداريد ببخشيد، به هوش سرشار نياز نداريد.[1] اگر شما هيچ پول نداشته باشيد، نمي توانيد پولي به كسي ببخشيد. اين اصل در مورد انقلاب معنوي نيز صادق است. پس، اگر در درون خود عشق، همدلي و صفا نداشته باشيد، نمي توانيد اين ها را به كسي ببخشيد. در نتيجه، شما هم جزو كساني خواهيد بود كه وقوع اين انقلاب را تماشا مي كنند و نمي دانند كه چرا بخشي از اين انقلاب نيستند و يا بخشي از كساني هستند كه در برابر آن مقاومت مي كنند. اگر شما دچار نگراني، اضطراب، ترس، عصبانيت و تنش دروني هستيد، تنها همين صفات را مي توانيد ببخشيد و به ديگران عرضه كنيد و بديهي است كه همين صفات را نيز مي توانيد در اطراف خود مشاهده كنيد.

اگر ما مي خواهيم وحدت را در زمين حاكم كنيم، نبايد به افكار تفرقه افكنانه ادامه دهيم. اگر مي خواهيم در دنياي ما صلح حاكم شود، نمي توانيد به افكار جنگ طلبانه ادامه دهيم. اگر مي خواهيم محبت را به دنياي خود بياوريم، نمي توانيم به افكار تنفر آميز ادامه دهيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[1] - ذات نايافته از هستي بخش         كي تواند كه شود هستي بخش؟

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 17:21 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تعريف مسئوليت اجتماعي

بازديد: 121

تعريف مسئوليت اجتماعي

يكي از مشكلات اساسي علوم اجتماعي اين است كه دانشمندان اين علم درخصوص پديده هاي اجتماعي، تعريف واحدي از خود ارائه نمي نمايند. اين امر، خود از يك طرف ناشي از پيچيدگي عنصر موردمطالعه آنها بوده و ازطرف ديگر ناشي از برداشتهاي متفاوتي است كه هريك از دانشمندان از يك پديده اجتماعي دارند.

 

موضوع مسئوليت اجتماعي نيز جداي از اين قضيه نيست، زيرا درخصوص ارائه تعريفي واحد از مسئوليت اجتماعي بين دانشمندان علم مديريت، اتفاق نظر وجود ندارد. «گريفين» و «بارني» (JAY B.BARNEY & W.GRIFFIN) مسئوليت اجتماعي را چنين تعريف مي كنند: <«مسئوليت اجتماعي، مجموعه وظايف و تعهداتي است كه سازمان بايستي در جهت حفظ و مراقبت و كمك به جامعه اي كه در آن فعاليت مي كند، انجام دهد». «درك فرنچ» و «هينر ساورد» در كتاب «فرهنگ مديريت» درخصوص مسئوليت اجتماعي مي نويسند: «مسئوليت اجتماعي&، وظيفه اي است برعهده موسسات خصوصي، به اين معنا كه تاثير سوئي بر زندگي اجتماعي كه در آن كار مي كنند، نگذارند. ميزان اين وظيفه عموماً مشتمل است بر وظايفي چون: آلوده نكردن، تبعيض قائل نشدن دراستخدام، نپرداختن به فعاليتهاي غيراخلاقي و مطلع كردن مصرف كننده از كيفيت محصولات. همچنين وظيفه اي است مبتني بر مشاركت مثبت در زندگي افراد جامعه».

 

«رابينسون» درهمين رابطه مي گويد: «مسئوليت اجتماعي يكي از وظايف و تعهدات سازمان درجهت منتفع ساختن جامعه است به نحوي كه هدف اوليه سازمان يعني حداكثر كردن سود را صورتي متعالي ببخشد».

 

<«كيث ديويس» معتقد است كه: «مسئوليت اجتماعي يعني نوعي احساس تعهد به وسيله مديران سازمانهاي تجاري بخش خصوصي كه آن گونه تصميم گيري نمايند كه در كنار كسب سود براي موسسه، سطح رفاه كل جامعه نيز بهبود يابد».

 

در تعاريف ديگري از مسئوليت اجتماعي آمده است:

- «مسئوليت اجتماعي از تعهدات مديريت است كه علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، درجهت رفاه عمومي جامعه نيز انجام مي گيرد».

 

- «مــــوسسات بازرگاني در جامعه اي كار مي كنند كه آن جامعه براي آنها فرصتهاي مختلفي را ايجاد كرده است كه آنها به كسب سود مي پردازند. درعوض، سازمانهاي مذكور بايد متعهد باشند كه نيازها و خواسته هاي جامعه را برآورده كنند. اين تعهد را مسئوليت اجتماعي مي ناميم».

 

- «مسئوليت اجتماعي، تعهد تصميم گيران براي اقداماتي است كه به طوركلي علاوه بر تامين منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نيز فراهم مي آورد. در اين تعريف، عناصر چندي وجود دارد: اولاً، مسئوليت اجتماعي، يك تعهد است كه موسسات بايد درقبال آن پاسخگو باشند. ثانياً، موسسات مسئولند كه از آلوده كردن محيط زيست، اعمال تبعيض در امور استخدامي، بي توجهي به تامين نيازهاي كاركنان خود، توليدكردن محصولات زيان آور و نظائر آن كه به سلامت جامعه لطمه مي زنند، بپرهيزند. و سرانجام، سازمانها بايد با اختصاص منابع مالي، در بهبود رفاه اجتماعي موردقبول اكثريت جامعه بكوشند. اين قبيل اقدامات عبارتند از: كمك به فرهنگ كشور و موسسات فرهنگي و بهبود كيفيت زندگي». درنهايت، مقصود از مسئوليت اجتماعي اين است كه، چون سازمانها تاثير عمده اي بر سيستم اجتماعي دارند، لاجرم چگونگي فعاليت آنها بايد به گونه اي باشد كه در اثر آن زياني به جامعه نرسد، و درصورت رسيدن زيان، سازمانهاي مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمانها بايد به عنوان جزئي مرتبط با نظام بزرگتر كه در آن قرار دارند، عمل كنند.

 

لازم به ذكر است كه بين اخلاق مديريت، پاسخگويي اجتماعي و تعهد اجتماعي با مسئوليت اجتماعي تفاوت وجود دارد. در اين خصــــوص «اندرسن» در كتاب خود چنين مي نويسد: «هر دو اصطلاح اخلاق مديريت و مسئوليت اجتماعي در رابطه با رعايت ارزشها و هنجارها و اصول اخلاقي جامعه و تامين هدفهاي سازمان ازسوي مديران هستند... با اين تفاوت كه مسئوليت اجتماعي در ارتباط با مسائل كلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردي مديران و كاركنان است».

 

«استيفن رابينز» نيز در اين باره مي نويسد: «اگر مفهوم مسئوليت اجتماعي را با مفاهيم تعهد اجتماعي و پاسخگويي اجتماعي مقايسه نماييم، متوجه مي شويم كه مسئوليت اجتماعي در ميانه سير تكامل مشاركت اجتمـــــاعي مي باشد. (از تعهد اجتماعي تا پاسخگويي اجتماعي)».

 

يك سازمان، زماني به تعهد اجتماعي اش عمل مي كند كه به مسئوليتهاي قانوني و اقتصادي خود عمل نمايد و نه بيشتر. به عبارت ديگر، او به حداقل مسئوليتي كه قانون از او خواسته است عمل مي كند. چنانچه سازماني، هدف اجتماعي را ترغيب كند، تنها به منظور رسيدن به هدفهاي اقتصادي اش مي باشد و نه چيز ديگر. مسئوليت اجتماعي با ورود خود، يك چارچوب حاكميت اخلاقـــي را اضافه مي كند كه براساس آن سازمانها به فعاليتهايي اقدام مي كنند كه وضع جامعه را بهتر كرده، از انجام كارهايي كه باعث بدتر شدن وضعيت جامعه مي گردند پرهيز مي كنند. و نهايتاً، پاسخگويي اجتماعي اشاره به توان و ظرفيت سازمان درجهت عمل و اقــدام نسبت به خواسته ها و انتظارات جامعه دارد.

 

 

 

*********

 

ديدگاههاي مسئوليت اجتماعي

نگرشها و نظريات مربوط به مسئوليت اجتماعي سازمان، سابقه چنداني ندارند. قبل از سالهاي حدود 1800، هنجارها و نگرشهاي اجتماعي، اثر بسيار كمي بر اعمال مديريت داشته است. در دهه آخر قرن نوزدهم، در زماني كه شركتهاي بزرگ و عظيم درحال شكل گيري بودند و صنايـع بزرگ، روز به روز قويتر مــــي شدند، توجه جامعه به ضرورت مسئوليت اجتماعي سازمانها بيشتر معطوف گرديد. در ابتداي قرن حاضر، بسياري از صاحب نظران، نياز به مسئوليت اجتماعي سازمانها را مورد تاكيد قرار دادند. و بالاخره در سال 1919 محققان رشته بازرگاني براي اولين بار هشدار دادند كه اگر بنگاههاي اقتصادي درخصوص انجام مسئوليت اجتماعي خود اهمال كاري كنند، جامعه بايستي به هر نحو ممكن اختيارات آنها را درخصوص فعاليتهاي اقتصادي شان سلب كند و كنترل آنها را دردست گيرد. از اوايل دهه 1920 ساير محققان مديريت در نوشته هاي خود به مسئوليت اجتماعي بنگاههاي اقتصادي تاكيد كرده اند.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 17:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي وخانواده

بازديد: 241

 پيشگيري از آسيبهاي اجتماعيوخانواده  

طرح همياران سلامت روان

 طرح همياران سلامت روان شامل گروههاي داوطلب مردمي است كه در قالب گروههاي همياري با مباني و راهكارهاي حفظ و ارتقاء بهداشت رواني واجتماعي آشنا شده و با انتقال دانش و نگرش و مهارتهاي مربوطه زندگي سالم به بستر زندگي روزمره خود و ديگران گام مهمي در جهت ارتقاء حالات رواني جامعه برمي دارند . برنامه جذب نيروهاي هميار و آموزش آنها در استان يزد از سال 1376 آغاز شد كه در حال حاضر 1672 نفر هميار در سطح استان در قالب 16 متشكل غيردولتي به ثبت رسيده ودرحال فعاليت هستند .

طرح آموزش زندگي خانواده به زوجهاي جوان ( f . L . E ) : آموزش و آماده كردن خانواده ها براي ايفاء نقش و مسئوليت هاي زندگي قدمتي معادل تاريخ بشري دارد كه عمدتاً اين نوع اوزشها به شكل سينه به سينه و در سطح خانواده بوده است . صنعتي شدن ، تغييرات سريع اجتماعي ، تغييرات تكنولوژي موجب فشار و در نهايت گسستگي در خانواده مي شود . از اينجاست كه نياز به آموزش علمي تر براي تقويت هرچه بيشتر اين نهاد مقدس معمول است اين طرح از سال 1381 در استان يزد اجرا شد . و همچنان در مرحله ادامه مي باشد . هم اكنون بخش عمده هماهنگي هاي طرح توسط گروههاي همياران و تشكل همياران انجام مي شود . كه از ابتدا تا به حال تعداد 351 زوج آموزشهاي لازم را گذرانده اند . ( پيوست شماره 4 ) .

طرح آموزش جوانان در آستانه ازدواج :

 هدف از اجراي اين طرح افزايش آگاهي جوانان در آستانة ازدواج در رابطه با راهكارهاي ازدواج موفق و راههاي كسب شناخت قبل از ازدواج است كه در شهرستان يزد به صورت آزمايشي در قالب دو گروه 15 نفره اجرا شد .

طرح رواني بهداشتيار مدارس و آموزش مهارتهاي زندگي به دانش آموزان :

 از آنجا كه اولين ارتباطات اجتماعي بطور جدي تر سن مدرسه آغاز مي شود و ارتباط كودك با گروه همسالان و بزرگسالان غير از والدين شروع مي شود و با توجه به اينكه ايشان به عنوان دومين نهاد مهم زندگي كودك پس از خانواده ، فرصتهاي ارزشمندي براي رشد فردي و اجتماعي كودك فراهم مي سازد و از سوي ديگر مسئله آموزش به دانش آموزان ناديده گرفته شده ، دفتر پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي با اجراي دو طرح مذكور با همكاري آموزش و پرورش از سال 1378 سعي نموده تا خلاء موجود را پر كند . اين طرح ها از سال تحصيلي 79 ـ 78 تا به حال اجرا شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

امار واطلاعات مربوط به طرح ها وبرنامه هاي امورپيشگيري از آسيبهاي اجتماعي:

تعدادهميارن سلامت روان از سال77 تا به 83:

جمع كل

1383

1382

1381

1380

1379

1378

1377

سال

عنوان

3059

1087

792

450

250

180

200

100

تعداد همياران

 

 

:تعداد زوجهاي جوان شركت كننده در طرح

اموزش مهارتهاي زندگي خانواده

از سال 81 تا 83

                   سال

عنوان 

1381

1382

1383

جمع كل

تعدادزوجها

 

70

135

478

683

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 17:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پرسش نامه علل طلاق

بازديد: 1671

پرسش نامه علل طلاق

سلام علیکم ، پاسخگوی گرامی به اطلاع می رسانم ، اینجانب جهت تحقیق در زمینه درس روش تحقیق عملی تحقیقی در زمینه علل طلاق در شهرستان نیشابور انجام می دهم ، لذا تعدادی سوال صرفاً جهت جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل مطرح شده ، ‌تقاضا دارم در صورت تمایل پاسخ دقیق را ارائه نمایید . قبلاً از همکاری شما متشکریم .

1- سن شما در هنگام ازدواج چقدر بوده است ؟ الف)29-20       ب)39-30       ج)49-40   

 د)60-50

2- سن همسر شما هنگام ازدواج چقدر بوده است ؟ الف)29-20       ب)39-30        ج)49-40    

د)60-50

3- میزان تحصیلات شما چقدر است ؟ الف)خواندن و نوشتن       ب)ابتدایی        ج)سیکل      

 د)دیپلم و بالاتر

4- میزان تحصیلات همسر شما چقدر است ؟ الف)ابتدایی       ب)سیکل       ج)دیپلم      

د)دانشگاهی

5- محل تولد شما کجا بوده است ؟ الف)روستا        ب)شهر        ج)مرکز استان

6- محل تولد همسزتان در کجا بوده است ؟ الف)روستا        ب)شهر        ج)مرکز استان

7- تعداد فرزندان شما چقدر است ؟ الف)بدون فرزند       ب)1فرزند       ج)2یا3 فرزند    

د)5-3 فرزند

8- روابط خانوادگی شما در طول زندگی چگونه بوده است ؟ الف)صمیمی و مهربان       ب)متعادل و عادی

ج)کسالت آور و خسته کننده        د)خشک و خشن

9- آیا در مورد ازدواج خود والدین را مقصر می دانید ؟ الف)بله          ب)خیر

10- آیا در ابتدا از شروع زندگی خود راضی بوده اید ؟ الف)بله        ب)خیر         ج)نمیدانم

11- چه کسی از نزدیکان شما طلاق گرفته است ؟ الف)پدر        ب)مادر        ج)خواهر      

د)برادر        ه)هیچکدام

12- به چه علت طلاق گرفته اید ؟ الف)عدم تفاهم اخلاقی         ب)عدم تناسب سنی       

ج)ازدواج اجباری        د)نازایی همسر

13- شغل شما چه بود ؟ الف)کارمند       ب)خانه دار          ج)معلم

14- شغل هسرتان چه بود ؟

15- آیا از شغل خود راضی بودید ؟ الف)اصلاً راضی نبودم          ب)خیلی کم راضی بودم       ج)راضی بودم        د)کاملاً راضی بودم

16- آیا از شغل همسر خود راضی بودید ؟ الف)اصلاً راضی نبودم       ب)خیلی کم راضی بودم       ج)راضی بودم        د)کاملاً راضی بودم

17- درآمد خانواد هدر ماه چقدر بود ؟ الف)40 هزار تومان         ب)60-40 هزار تومان      

ج)80-60 هزار توامان        د)80 هزار به بالا

18- آیا در آمد شما کفایت زندگیتان را می کرد ؟ الف)کاملاً کافی بود       

 ب)تا حدود زیادی کفایت می کرد         ج)خیلی کم بود        د)اصلاً کافی نبود

19- وضعیت مسکونی شما چگونه بود ؟ الف)استیجاری        ب)شخصی       ج)رهن و اجاره     

د)در منزل پدر و مادر یکی از زوجین

20- همسر شما چه مقدار از شبانه روز در منزل بودند ؟ الف)اصلاً در منزل نبودند       

 

ب)فقط چند ساعت        ج)فقط شبها        د)فقط روزها             ه ) بیشتر اوقات 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 17:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پایان نامه سلامت-روان

بازديد: 1567

پایان نامه سلامت-روان

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

 

 بررسي مقايسه اي سلامت رواني بين سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در منزل در شهرهاي گرگان و بستک.

 

 

 

 

 

 

فصل اول (مقدمه)

 

ترقي و پويايي و اعتلاي هر جامعه اي جز در داشتن عناصر و اعضايي سالم و کارآمد در آن اجتماع نمي باشد افرادي که علاوه بر وضعيت جسماني مناسب از لحاظ وضعيت روحي و رواني نيز در حد متعادل و مطلوبي باشند. بدون ترديد تقارن سلامتي جسماني و رواني اصلي ترين نتيجه اش داشتن جامعه اي شکوفا و با آتيه است. سلامت رواني مقوله اي بسيار حائز اهميت است چرا که تأثير روح و روان بر عملکرد جسماني بر هيچ کس پوشيده نيست. در اين راه بزرگان مذهبي ما و همچنين دانشمندان علوم پزشکي از دير باز بر مبحث سلامت روان تأکيد داشته اند.

مولوي عليه الرحمه مي فرمايد:

تن ز جان و جان ز تن مستور نيست ليک کس را ديد جان دستور نيست

 

لذا پرداختن به اين بحث به دليل اهميتش لازم و ضروري مي باشد. حداقل دانستن وضع موجود يک جامعه از لحاظ سلامت روان به افرادي که قصد برنامه ريزي براي آينده آن جامعه را دارند در برآورده هاي معقولانه کمک خواهند کرد.

 

بيان مسأله:

 

در طول قرن بيستم انسان پيش از تمام تاريخ بشريت دستخوش دگرگوني از نظر شيوه هاي زندگي روابط اجتماعي و مسائل اقتصادي گرديده است. تلاش در جهت صنعتي شدن و گسترش شهرنشيني و زندگي مکانيزه که لازمه آن قبول شيوه هاي نوين براي زندگي است. اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد ديگري را مشخص نموده است. يکي از اين ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقوله اي که اگرچه تازگي ندارد ليکن از نظر تخصصي دير زماني نيست که به آن توجه گرديده است. با توجه به شيوع بيماري رواني در جامعه اهميت تلاش در جهت اعتلاي سلامت رواني افراد هر اجتماعي بارزتر مي گردد. مهمترين مسأله در اين ارتباط پيشگيري از مسائلي است که باعث مي گردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پيامدهاي منفي در پي داشته باشد. پيشگيري از بروز اين عوامل نيز جز با آشنايي با وضعيت موجود سلامت روان در افراد جامعه اي که قصد پيشگيري در آن را داريم ممکن نيست. چرا که آشنايي با وضع موجود ما را به اوضاع اميدوار مي سازد و يا ما را جهت بکارگيري روشهاي مناسب، در جهت از بين بردن عوامل مخل سلامت روان و بکارگيري ابزارهاي مناسب در اين جهت ياري مي نمايد. بحث سلامت روان سالمندان به دليل پرورش نسل از اهميت ويژه اي برخوردار است لذا در اين پژوهش سعي شده است تا بر سلامت روان سالمندان ساکن در خانه سالمندان و ساکن در خانه خود را مورد بررسي و مقايسه قرار دهيم و سعي نموده ايم اين مقايسه بين دو شهر (گرگان و بستك) استان شمال و جنوب کشور انجام گيرد.

 

اهداف تحقيق:

 

در اين پژوهش مهمترين هدف محققين دستيابي به وضعيت موجود سلامت روان سالمندان نمونه مورد نظر سالمندان ساکن در خانه خود و مقايسه اين دو مي­باشد.

 

سوالات پژوهش:

 

1-   وضعيت سلامت روان سالمندان بر حسب جنسيت چگونه است؟

2-   وضعيت سلامت روان سالمندان بر حسب وضعيت سکونت (منزل و سراي سالمندان) چگونه است؟

3-   وضعيت سلامت روان بر حسب شهر ( گرگان و بستك ) چگونه است؟

4-   وضعيت مقياسهاي 4 گانه GHQ28 بر حسب جنسيت چگونه است؟

 

مفاهيم و متغيرهاي بکار رفته در پژوهش:

 

1-    بهداشت رواني بهداشت رواني به معناي سلامت فکر و انديشه مي باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت رواني است که مي تواند نسبت به ايجاد نظام ارزشمندي در مورد ايجاد تحرک و پيشرفت و تکامل در حد فردي، ملي و بين المللي کمک کند. (حسيني 1374)

 

2-    بهداشت رواني: مجموعه عواملي که در پيشگيري از ايجاد و يا پيشرفت روند وخامت اختلالات شناختي، احساسي و رفتاري در انسان نقش موثر دارند. (شاملو 1381)

3-    سالمندي تغييري است که با گذشت زمان صورت مي گيرد اين روند داراي جنبه هاي مثبت و منفي بوده و پويايي فرآيندهاي زيستي، ادراک، رشد و تکامل و بلوغ را در بر مي گيرد يعني اينکه سالمندي در طول زندگي ادامه دارد. سالمندي به طور عاميانه مرحله اي تصور مي شود که در آن کاهش و زوال جسم و فکر شخص به وقوع مي پيوندد و در حقيقت تنها جنبه خاصي از رشد و تکامل نشان داده مي شود. (اسماعيلي شيرازي1379)

 

 

مفاهيم به کار رفته در پرسشنامه سلامت روان GHQ – 28 :

 

1-    افسردگي يک نوع اختلال خلقي که 2 مشخصه عمده آن نااميدي[1] و غمگيني[2] مي باشد و در آن فرد علاوه بر اين 2 مشخصه احساس بي کفايتي و بي ارزشي مي نمايد. (اتکينسون[3] 1983)

2-    اضطراب هيجان ناخوشايندي است که با اصطلاحاتي مانند مدل نگراني و دلشوره وحشت و ترس بيان مي شود.

(اتکينسون[4] 1983)

3-    کارکرد اجتماعي طرز تفکر فرد در ارتباط با کارکرد اجتماعي اش در اجتماع و در ارتباط با افراد ديگر.

(اتکينسون 1983)

4-    وضعيت جسماني نگرشي که فرد در اين پرسشنامه به وضعيت جسماني در ارتباط با سلامت يا عدم سلامت آن دارا مي باشد.

(اتکينسون 1983)

 

 

 


 

 

 

 

 

فصل دوم

 

 

 

 

 

 

 

پيشينه تحقيق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

 

سازگاري افراد هر جامعه با مقتضيات همان اجتماع اصلي که بايست به آن توجه خاص نمود بي ترديد اين سازگاري نيز جز در پرتو سلامت افراد جامعه چه از لحاظ جسماني و چه از بعد رواني امکان پذير نخواهد بود. در اين حيث سلامت روان به دليل تأثير فراوان آن بر وضعيت جسماني اهميت بيشتري مي باشد لذا لزوم شناخت وضعيت موجود سلامت روان به منظور هر گونه برنامه ريزي جهت تأمين آن در جامعه ضروري به نظر مي آيد. به منظور شناخت وضع موجود ارزيابيهاي روان شناختي افراد قطعا کمک موثري خواهد نمود. کما اينکه تنها اصول روان شناختي در اين بين يگانه نيستند. بلکه قوانين جامعه شناختي نيز در ارتباط با بحث سلامت روان بکار مي آيند. پديد آورنده بحث سلامت روان شناختي در جامعه و افراد مجموعه عواملي است که شناخت تک تک آنها ميسر نخواهد بود ليکن آشنايي با نظريات گوناگون در مکاتب مختلف در ابتداي بررسي وضعيت سلامت روان قطعا مفيد خواهد بود.

اهميت ديگر اين مسأله آن است که در بحث در اين ارتباط هيچ گاه به صورت يک بعدي و با پرداختن به يک جنبه عمل ننموده بلکه در اين رابطه مجموعه عوامل را با توجه به نظريات مورد بررسي قرار دهيم. اين مسأله بدون ترديد ما را از تفکرات يک بعدي دور نموده، ديدگاهي کلي و منطبق با نظريات گوناگون به ما ارائه مي دهد. اين ديدگاه کمک خواهد نمود در برآورد وضعيت سلامت موجود يک جامعه با اطمينان و قاطعيت بيشتري عمل نمائيم. چرا که پشتوانه اين ارزيابي نظريات چندين مکتب روان شناسي است که سالها بر روي نظريات خود تحقيق و بررسي نموده اند. در اين پژوهش نيز عمده اين نظريات به منظور فهم بهتر موضوع در پيشينه نظري پژوهش مطرح مي گردد و از آنجا که عنوان سلامت روان در اين تحقيق واژه کليدي و با اهميتي است. عمده پيشينه نظري تحقيق در ارتباط با اين مقوله در نظر گرفته شده است.

 

 

 

 

 

 

پيشينه نظري

مفهوم سلامت روان شناختي يا سلامت روان[5]

 

سازمان بهداشت جهاني[6] سلامت را به صورت بهزيستي کامل فيزيکي رواني و اجتماعي تعريف مي کند. نه صرف فقدان بيماري و ناراحتي. سلامت در ديدگاهي کلي نگر از جنبه هاي رواني اجتماعي و فيزيکي مورد توجه قرار مي گيرد. رابطه آن با محيط نيز در نظر قرار مي گيرد. سلامت روان شناختي نيز تعريفي است که دانشمندان روان شناختي و علوم اجتماعي و رفتاري در مورد کارآمدي و عملکرد روان شناختي متناسب انسان ارائه کرده اند. مفهوم سلامت و بيماري رواني در طول زمان تغييرات و دگرگوني هاي زيادي داشته اند. ارسطو در کتاب اخلاق مي گويد: هر انسان به اندازه اي سالم است که توانسته کنشهاي بشري را در خود توسعه دهد. از آنجا که بشر بالاترين عملکرد هوش را دارد پس بهترين زندگي، زندگي خردمندانه است و سلامت رواني يعني نوعي زندگي که استدلال بر آن کاملا حکومت کند. مفهوم طبيعت گرايانه سلامت رواني توسط ارسطو، در قرون وسطي ناديده گرفته شد، از قرن هفتم و شانزدهم سلامت روان شناختي بصورت پرهيزکاري تعريف شد. پس از قرن شانزدهم مجددا سلامت روان شناختي بصورت طبيعت گرايانه تعريف شد. همزمان با رنسانس روانپزشکي در اواخر قرن 19 سلامت روان شناختي نوعا به صورت «فقدان بيماري رواني» تعريف گرديد.

معمولا سلامت روان شناختي را به 3 شکل مي توان تعريف کرد: نخست معناي خودآگاهي[7] که اين تعريف توسط فرويد[8] (1856)، مک دوگال[9] (1871)، جورج بركلي[10] (1685) و بسياري از هستي گرايان و نظريه پردازان نقش مانند لورنتز پذيرفته شده است. تعريف دوم شامل خود شکوفايي و تحقق خود[11] مي شود، يعني بالفعل ساختن تواناييهاي روان شناختي ذاتي و دروني با استفاده از نوعي دگرگوني رواني ميسر مي شود. يونگ[12] (1875)، آلپورت[13] (1897)،و انسان گراياني مازلو[14] (1908)، اين ديدگاه را پذيرفته اند.

سومين تعريف سلامت رواني حدودي است که فرد توانسته با «شبکه روابط اجتماعي پايدار» يکپارچه شود آدلر[15] (1870)، و بسياري از جامعه شناسان اين تعريف را پذيرفته اند.

 

مفهوم سلامت روان در نظريه هاي روانکاوي:

 

ديدگاه فرويد[16] (1856) در ارتباط با سلامت روان:

 

به نظر فرويد ويژگيهاي خاصي براي سلامت روان شناختي ضرورت دارد و نخستين ويژگي خود آگاهي است. يعني هر چه که ممکن است در ناخود آگاه موجب مشکلي شود بايستي خودآگاه شود.

خودآگاهي عنصر اصلي سلامت روان شناختي است. البته براي سلامت روان شناختي کفايت کننده نيست بلکه معيار نهايي سلامت رواني ويژگي ديگر از نظر فرويد بيگانگي منطقي از علاقه مندي ها و اشتياقات عمومي مي باشد.

به نظر فرويد انسان متعارف کسي است که مراحل رشد روان جنسي را با موفقيت گذرانيده باشد. و در هيچ يک از مراحل بيش از حد تثبيت نشده باشد. البته ديدگاه فرويد کمتر انساني متعارف به حساب مي آيد و هر فرد به نحوي از انحاء متعارف است. (خدا رحيمي 1373)

 

مفهوم سلامت روان در نظريه رواني اجتماعي و زيستي آدلر[17] (1870)

 

از ديدگاه آدلر سلامت روان يعني داشتن اهداف مشخص در زندگي، داشتن فلسفه استوار و محکم براي زيستن، روابط خانوادگي و اجتماعي مطلوب و پايدار، مفيد بودن براي هم نوعان، جرأت و شهامت، قاطعيت، کنترل داشتن بر عواطف و احساسات، داشتن هدف نهايي کمال و تحقق نفس، پذيرفتن اشکالات و کوشيدن در حد توان براي حل اشتباهات. (خدا رحيمي 1373)

 

 

 

نظريه اريکسون[18] (1963) در ارتباط با سلامت :

 

همان گونه که فرويد در نظريات خود به ناخودآگاه اهميت ويژه اي مي دهد اريکسون در اين ارتباط اعتقاد زيادي به سن دارد. سلامتي روان را در ارتباط با من توصيف مي کند و متغيرهاي آن در ارتباط مقوله «من» تعريف مي کند.

به طور کلي اريکسون در ارتباط با سلامتي روان معتقد است که صفات خاصي وجود دارد که فرد داراي سلامتي روان شناختي را از کسي که فاقد اين عنصر است متمايز مي سازد. به نظر اريکسون اين صفات در اجتماع معني مي يابد و بر اين اساس فردي که در جامعه زندگي مي کند و در صورتي داراي سلامتي روان است که از تعارض عاري مي باشد از استعداد و توانايي بارزي استفاده کند، در کارش ماهر و استاد باشد، ابتکار نامحدود داشته باشد از انجام لحظه به لحظه حرفه اش پسخوراند بگيرد و در نهايت در مورد فرايند زندگي نظريه معنوي روشن و قابل درکي داشته باشد (خدا رحيمي 1373).

 

 

 

 

 

نظريه کورت لوين[19])1890( در ارتباط با سلامت روان:

کورت لوين با نظريه ميداني در بين روان شناسان شناخته شده است. از ديدگاه لوين نظريه ميداني[20] تنها به حيطه خاصي محدود نمي شود، بلکه مفاهيمي را در بر مي گيرد که با آن مي توان حقايق روان شناختي مختلفي را نمايش داد. اما نظر لوين در ارتباط با سلامت روان بر اين است که سلامت و کمال روان شناختي موجب افتراق و تمايز يافتگي بيشتر شخص و محيط روان شناختي او مي شود و استحکام و استواري مرزهاي سيستم رواني فرد به وجود مي آورد.

بنابراين فرد سالم از نقطه نظر روان شناختي به نظر لوين کسي است که بين خودش و محيط روان شناختي خود تمايز و افتراق قائل مي شود. (خدا رحيمي 1373).

 

نظريه کارل راجرز[21] (1902) در ارتباط با سلامت روان:

 

به عقيده راجرز هر چه سلامت روان انسان بيشتر باشد آزادي عمل و انتخاب بيشتري را احساس و تجربه مي کند. از نظر راجرز انسان سالم موجودي بدون محدوديت فکر و عمل مي باشد (خدا رحيمي 1373).

 

مفهوم سالمندي در نظريه هاي مختلف:

 

بنا به تعريف واژه نامه، بزرگسالي به معناي فرد کاملا رشد يافته و بالغ است (موريس 1376، ص 18) بنابر اين مي توان رشد بزرگسالان را به منزله عبارت مرکب متناقضي دانست، به طوري که با اين تعريف متناقض هوشمندانه تصور مي کنيم مرحله رشد پايان پذير است و بزرگسالي شروع شده است. اما استفاده مکرر از اين عبارت در مجامع علمي معناي آنرا از بين برده است و در عوض تمايل بر اين است که فکر کنيم، رشد بزرگسال به نوعي همان تداوم رشد در دوران کودکي منتها پس از تحصيلات دانشگاه است. (خدا رحيمي 1373).

افراد مسن معمولا گرفتار مشکلات و مسائل خاصي هستند. يکي از اين مشکلات عدم فعاليت و قدرت انرژي جواني است. اغلب مردان پير، از کار خود بازنشسته شده اند و يا اينکه قدرت ارائه کار را ندارند، بنابراين اکثرا احساس ناايمني و تنهايي و از دست دادن مقام اجتماعي مي کنند. آنها اين تصور را دارند که کسي به وجود آنها احتياج ندارد و ديگران بر ايشان اهميتي قائل نيستند واقعيت آنها خيلي شبيه کودکي است که اوليايش او را طرد کرده باشد.

زنان و بويژه زنهاي خانه دار از اين جهت خوشبخت ترند زيرا مي توانند به کارهاي منزل ادامه دهند و بسياري از اوقات نيز از نوه هاي خود مواظبت کنند شايد اين امر يکي از دلايل طول عمر زنان باشد، زيرا فعاليت هايي که مورد علاقه آنان است در سن 60 يا 70 سالگي خاتمه پيدا نمي کند. براي افراد مسن مهم است که احساس کنند ديگران هنوز به وجود آنان محتاج اند و قادرند که به فعاليت روزانه خود، البته در حد امکان ادامه دهند. اگر آنها تا اين درجه احساس اهميت و ايمني کنند، به احتمال زياد در معرض ابتلاي به امراض رواني و جسمي که در اين سنين خيلي شايع است، قرار نخواهد گرفت. مارگارت واگنر[22]  در اين مورد چنين مي نويسد: «بعضي ها فکر مي کنند که رفتار طبيعي عادي و افراد مسن مانند بي اعتنا بودن به لباس و غذا، خودخواهي و کم حوصلگي و متکي بودن به گذشته، رفتارهاي غير عادي است، در صورتي که اين گونه رفتارها اغلب در بي توجهي اطرافيان به وجود مي آيد. مثلا در مورد عدم قدرت جسماني، ممکن است دلايل جسمي مانند رماتيسم دخالت داشته باشد ولي گاه دلايل ديگري که ماهيت رواني دارد نيز موجود است و اطرافيان بايد به اين دلايل توجه کنند. دختران و پسران افراد مسن نبايد اولياي خود را کاملا ترک کنند و هم اينکه توجه بي اندازه به آنها داشته باشند، زيرا اگر طرد شوند احساس نا امني و اضطراب و حقارت خواهند کرد و اگر بالعکس از آنها حمايت زيادتر از حد شود احساس اتکا و عدم استقلال در وجودشان تشديد مي شود.

اگر به افراد مسن اجازه فعاليت داده نشود، به اجبار به مقدار زيادي در عالم رويا و خاطرات گذشته فرو خواهد رفت، در صورتي که با فعاليت مناسب زندگي جسمي و رواني آنها سالم تر و شاداب تر خواهند بود. در اين زمينه لاتون[23]  چنين مي گويد: «اگر زندگي روزانه افراد مسن و فعاليت هاي مفيد اشغال نشود، سلامت جسماني و رواني آنها آسيب خواهد ديد. يک سوم از بيماران بستري در بيمارستانهاي رواني، اشخاصي هستند که از چهل و پنج سال بيشتر دارند. اگر پيران اجتماع ما زندگي بي ثمر و بيهوده و باطلي را گذرانده، دائما در تخيلات گذشته غوطه ور باشند، به احتمال قوي تعدادشان در بيمارستانهاي رواني رو به افزايش خواهد گذاشت». (شاملو 1381)

مشکل بازنشستگي، بخصوص با توجه به بالا رفتن انتظار زندگي در کشورها از يک سو و تغيير نيافتن قوانين قديمي بازنشستگي که سن 60 سالگي يا 30 سال را مبنا قرار مي دهد از سوي ديگر يک معضل جدي براي گروهي از افراد است. نکته بسيار مهم در دوره بازنشستگي احساس ارزشمندي و مورد احتياج بودن است. حفظ ارتباط با شغل گذشته و کار پاره وقت و مشاوره اي (با دريافت حقوق يا افتخاري) نيز کمک بزرگي براي احساس وجود فرد است. (لطف آبادي 1384)

 

 

 

 

 

پيشينه پژوهشي:

 

اهميت بحث سلامت روان باعث گرديده تا در ايران و خارج از کشور تحقيقات عديده اي بر روي مسأله صورت پذيرد. اين تحقيقات که هر کدام با ابزارهاي پرسشنامه اي متعددي انجام گرفته به شيوه هاي مختلف، ابعاد گوناگون سلامت روان را از قبيل افسردگي اضطراب و مقوله هاي ديگر مورد بررسي قرار داده است. در اين بخش به بخشي از اين تحقيقات که در ارتباط با موضوع پژوهش حاضر مي باشد اشاره مي کنيم.

يكي از مفاهيم اساسي دنياي پيچيدة انسان كه قدمتي به بلندي هستي وي دارد مفهوم سلامتي است. سازمان بهداشت جهاني، سلامتي را «حالت بهزيستي كامل جسماني، رواني و اجتماعي و نه فقط فقدان بيماري يا ناتواني مي داند (باباپور، خيرالدين و همكاران، 1382). در تعريف ديگران (1967، نقل از ادلين و همكاران، 1999) سلامتي را يك روش كنش وري  وحدت يافته اي مي داند كه هدفش به حداكثر رساندن توان فرد است. به نظر وي سلامتي مستلزم اين است كه فرد طيف تعادل و مسير هدفمندي را با محيط، يعني جائي كه در آن كنش وري خود را آشكار مي سازد، نگه مي دارد. به طور كلي تعاريف مربوط به سلامتي از الگوهايي پديد آمده اند كه جزء معتقدات دانشمندان مختلف بوده اند. بر اساس اين اعتقادات سه الگوي عمده در تعريف سلامتي همواره مد نظر بوده است:

الگوي پزشكي: اين الگو عمدتاً بر تبيين زيست شناختي و فيزيولوژيكي سلامتي مي پردازد.

الگوي محيطي: اين الگو از تحليل نوين اكوسيستم و خطرات محيطي به سلامتي انسان پديد آمده است در اين الگو سلامتي بر حسب كيفيت سازش فرد با محيط به هنگام تغيير شرايط تعريف شده است.

الگوي كلي نگر: اين الگو سلامتي را بر حسب كليت شخص تعريف مي كند و جنبه هاي زيست شناختي، فيزيولوژيكي، رواني، هيجاني، اجتماعي، معنوي و محيطي افراد را شامل مي شود و بر سلامتي بهينه، پيشگيري از بيماري و حالت هاي رواني و هيجاني مثبت متمركز است (هرمن، هزلر[24]، 1999).

اين الگو معتقد است كه سلامتي ايستا نيست بلكه فرآيند پويايي است كه تمام تصميم ها و فعاليت هاي روزمره را منعكس مي كند (ادلين[25] و همكاران، 1999) استقرار اين الگو نويد ظهور قلمرو بين رشته اي جديدي را به ميان آورده كه با پذيرش يك روي آورد كلي و به كار بستن اين راهبرد در روش شناسي پژوهشي، در پي پاسخ گويي به معماهاي حل نشده ديدگاههاي تك بعدي در بارة سلامتي و بيماري است (آزاد فلاح و همكاران، 1378).

 

 

 

 

 

مقايسه سلامت عمومي و حمايت اجتماعي بين سالمندان ساکن در خانه:

 

سالمندان و سالمندان ساکن در خانواده هاي شهر اهواز:

 

هدف از پژوهش حاضر مقايسه سلامت عمومي و حمايت اجتماعي بين سالمندان ساکن در خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانواده هاي شهر اهواز بود، نمونه شامل 50 نفر از سالمندان خانه سالمندان و 50 نفر از سالمندان ساکن در خانواده ها بوده اند بطور تصادفي خوشه اي انتخاب شدند و با آزمون هاي سلامت عمومي (GHQ) و حمايت اجتماعي فيليپس مورد ارزيابي قرار گرفتند. تحقيق حاضر از نوع علمي مقايسه اي بود و تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از روش تحليل واريانس و چند متغيري (مانوا) در سطح معنا داراي 05/0 > P نشان داد که بين سالمندان زن و مرد ساکن خانه سالمندان و سالمندان زن و مرد ساکن در خانواده ها از نظر سلامت عمومي و مولفه هاي آن يعني «نشانه هاي جسماني، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعي، افسردگي» و حمايت اجتماعي تفاوت معناداري وجود دارد.

 

(بررسي کيفيت زندگي سالمندان مقيم در منزل و سراي سالمندان در شهرستان ساري، سال 1384)

هدف: امروه کيفيت زندگي[26] به عنوان مفهوم وسيع تري از سلامتي مطرح شده است. بنابراين ارزيابي کيفيت زندگي در گروه سالمندان جامعه مي تواند موجب آشنايي بيشتر با جنبه هاي مختلف زندگي آنها شود. هدف از اين پژوهش بررسي کيفيت زندگي سالمندان در منزل با سالمندان مقيم در سراي سالمندي در شهرستان ساري مي باشد.


يافته ها:

 

نتايج نشان  داد که از بين مولفه هاي هشت گانه مقايسه شده در دو گروه سالمندان، کيفيت زندگي سالمندان در منزل بالا تر از کيفيت زندگي سالمندان مقيم در سراي سالمندي بوده و تفاوت معناداري را نشان داد و تنها مولفه بعد سلامت عمومي[27] در بين سالمندان مقيم در سراي سالمندي وضعيت بهتري را نسبت به سالمندان در منزل نشان داد. هم چنين بين متغير سن با مجموع نمرات سلامت جسمي 478/ - = r و سلامت روحي 236/- = r همبستگي معنا داري وجود داشت و با افزايش سن وضعيت جسمي و رواني در سطح پايين تري قرار گرفت. در بعد سلامت عمومي، بعد عملکرد اجتماعي، بعد درد بدني، بعد عملکرد فيزيکي، بعد رواني در مردان داراي نمره بهتري نسبت به زنان اما در بعد نيرو، بعد نقش محدوديت جسمي، محدوديت نقش رواني، مجموع نمرات سلامت رواني در زنان داراي نمره بهتري نسبت به مردان و هم چنين بين دو گروه مردان و زنان بعد نقش محدوديت جسمي، بعد نيرو، بعد درد بدني، بعد عملکرد فيزيکي، بعد بهداشت رواني اختلاف معنا داري را نشان داد.

نتيجه گيري: يافته ها نشان داد کيفيت زندگي در سالمندان مقيم در سراي سالمندان پايين تر از کيفيت زندگي سالمندان در منزل مي باشد و اين بررسي در دو گروه از سالمندان بيانگر اين مطلب است که، سالمندان مقيم در سرا نيازمند ارتقا کيفيت زندگي در ابعاد مختلف مي باشند.

 

 

 


 

 

 

 

فصل سوم

 

 

 

 

 

 

روش تحقيق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روش تحقيق:

 روش تحقيق حاضر از نوع علّي مقايسه اي مي باشد.

جامعه آماري:

 جامعه آماري اين پژوهش شامل کليه سالمندان شهر بستك و گرگان ساکن در سراي سالمندان و سالمندان ساکن در منزل در اين دو شهر مي باشند.

روش نمونه گيري:

 به منظور تعيين حجم نمونه از روش تصادفي طبقه اي استفاده گرديده است.

نمونه:

 بخشي يا زير مجموعه اي از جامعه است كه با روشهاي مورد قبول انتخاب مي شوند تا مطالعه روي آنها به جاي جامعه ميسر و ممكن شود (دلاور، 1370). نمونه آماري اين پژوهش شامل 100 سالمند که 50 نفر زن و مرد از گرگان و 50 نفر زن و مرد از بستک و از اين 100 نفر 50 نفر ساکن در سراي سالمندان و 50 نفر ساکن در منزل هستند.

 

 

 

روش گرد آوري اطلاعات:

به منظور جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه استفاده گرديده است. اين پرسشنامه مشتمل بر 2 بخش مي باشد در بخش اول پرسشنامه اطلاعات مورد نياز محققين در ارتباط با برخي متغيرها به منظور بررسي رابطه آن با عنوان کلي پژوهش (سلامت روان) گنجانده شده و در بخش دوم نيز سوالات لازم به منظور بررسي وضعيت سلامت روان در نظر گرفته شده است.

 

ابزار مورد استفاده پژوهش:

در اين پژوهش از پرسشنامه 28 سوالي سوالات سلامت عمومي تحت عنوان General health questions 28 استفاده گرديده است.

 

شيوه تجزيه و تحليل داده:

شيوه تجزيه و تحليل داده در پژوهش حاضر توصيفي و استنباطي مي باشد و از آزمون t  استفاده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم

 

 

 

 

 

يافته هاي تحقيق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

 

همانگونه که در فصل سوم اشاره گرديد نوع پژوهش حاضر توصيفي و استنباطي است و به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از آزمون t  استفاده شده است. در اين پژوهش و در اين فصل برآوردي از وضع سلامت و بهداشت روان سالمندان ساکن در منزل و سالمندان ساکن در سراي سالمندان در شهرهاي گرگان و بستک صورت گرفته است.

براساس فرضيه هايي که عنوان شد و سعي شده است سلامت روان سالمندان را براساس جنسيت، محل سکونت و چهار معيار GHQ بررسي شود که يافته هاي زير بدست آمده است.

جدول 1-4 توزيع فراواني درصدي پاسخگويان به تفكيك جنسيت

رديف

جنسيت

فراواني

درصد

1

مرد

50

50%

2

زن

50

50%

3

جمع

100

100%

 

جدول فوق حاكي از اين است كه 50 نفر (50 درصد) پاسخگويان اين پژوهش را مرد و 50 نفر (50 درصد) را زن تشكيل مي دهد.


جدول 2-4: توزيع درصدي پاسخگويان به تفكيك محل زندگي

محل زندگي

فراواني

درصد

بستك

50

50%

گرگان

50

50%

جمع

100

100%

 

جدول شماره 2-4 نشانگر توزيع درصدي پاسخگويان به تفكيك محل زندگي مي باشد. 50 نفر (50 درصد) سالمندان شهر بستك و 50 نفر (50 درصد) را سالمندان شهر گرگان تشكيل مي دهد.

 

سوال1: وضعيت سلامت روان سالمندان بر حسب سكونت چگونه است؟

جدول 3-4 نتايج آماري مربوط به بهداشت روان

سالمندان در سراي سالمندان و ساكن در منزل

سكونت

تعداد

حداقل نمره

حداكثر نمره

ميانگين

انحراف معيار

t

sig

منزل

50

4

48

91/19

01/8

77/0

617/2

سراي سالمندان

50

4

65

53/33

56/15

 

همانطور كه در جدول فوق مشاهده مي شود ميانگين نمره سالمندان ساكن در سراي سالمندان بيشتر از ميانگين نمره سالمندان ساكن در منزل مي باشد و بر اساس t  بدست آمده كه كمتر از t جدول مي باشد تفاوت بين بهداشت رواني سالمندان ساكن در خانه و ساكن در منزل تفاوت معناداري وجود دارد.


سوال2: آيا بين وضعيت سلامت روان سالمندان بر حسب جنسيت تفاوت وجود دارد؟

جدول 4-4: نتايج آزمون t در ارتباط با وضعيت سلامت روان

پاسخگويان به تفكيك جنسيت

محل سكونت

جنسيت

 

تعداد

 

ميانگين

 

انحراف معيار

df

 

t

 

 

sig

 

 

سراي سالمندان

مرد

13

 

64/22

11/29

 

98

 

 

149/0

 

 

 

617/2

 

 

منزل

مرد

36

3/18

سراي سالمندان

زن

 

38

 

21/35

 

33/39

98

449/0

617/2

منزل

زن

13

53/17

همانطور كه در جدول فوق مشاهده مي شود ميانگين مردان ساكن در سراي سالمندان بيشتر از ميانگين مردان ساكن در منزل و همچنين ميانگين زنان ساكن در سراي سالمندان بيشتر از ميانگين زنان ساكن در منزل مي باشد و همچنين ميانگين مردان ساكن در سراي سالمندان از ميانگين مردان ساكن در سراي سالمندان بيشتر و ميانگين زنان و مردان ساكن در سراي سالمندان از ميانگين زنان و مردان ساكن در منزل بيشتر مي باشد. با توجه بهt بدست آمده از t جدول كمتر مي باشد تفاوت بين جنسيت را از لحاظ بهداشت روان معني دار نشان مي دهد.

و همانطور كه در جدول آمده است ميانگين نمرة زنان ساكن در سراي سالمندان (21/35) بيشتر از خط برش GHQ (23) مي باشد نشان دهندة اين است كه دو انحراف معيار بالاتر از خط برش و از وضعيت بهداشت روان بدتري نسبت به چهار گروه فوق برخوردار مي باشد.

 سؤال 3: وضعيت سلامت روان سالمندان بر حسب شهر چگونه است؟

جدول 5-4 نتايج آزمون t مربوط به بهداشت رواني

و مؤلفه هاي آن به تفكيك شهر.

متغير

شهر

تعداد

ميانگين

انحراف معيار

df

t

sig

نشانه هاي جسماني

بستك

50

75/0

93/0

98

46/8

617/2

گرگان

50

98/0

26/1

اضطراب

بستك

50

19/4

2/3

98

977/0

617/2

گرگان

50

01/1

59/0

كاركرد اجتماعي

بستك

50

16/4

89/2

98

002/1

617/2

گرگان

50

17/1

74/0

افسردگي

بستك

50

34/0

43/0

98

359/3

617/2

گرگان

50

375/1

84/0

 

همانطور كه در جدول فوق مشاهده مي شود ميانگين نمره علائم جسماني و افسردگي در سالمندان شهر بستك كمتر از سالمندان شهر گرگان مي باشد ولي در اضطراب و كاركرد اجتماعي ميانگين محاسبه شده بيشتر از ميانگين شهر گرگان مي باشد بنابراين بر اساس آزمون t تفاوت معناداري بين علائم جسماني و اضطراب و كاركرد اجتماعي وجود دارد ولي مقدار t بدست آمده در افسردگي بيانگر اين است كه تفاوت معناداري بين دو شهر وجود ندارد.


سوال 4: آيا تفاوت معناداري از لحاظ جنسيت بر اساس مقياس هاي چهارگانة GHQ وجود دارد؟

 

جدول 6-4 نتايج آزمون t مربوط به بهداشت روان سالمندان

بر حسب جنسيت بر اساس GHQ

متغير

شهر

تعداد

ميانگين

انحراف معيار

df

t

sig

نشانه هاي جسماني

بستك

50

75/0

93/0

98

46/8

617/2

گرگان

50

98/0

26/1

اضطراب

بستك

50

19/4

2/3

98

977/0

617/2

گرگان

50

01/1

59/0

كاركرد اجتماعي

بستك

50

16/4

89/2

98

002/1

617/2

گرگان

50

17/1

74/0

افسردگي

بستك

50

34/0

43/0

98

359/3

617/2

گرگان

50

375/1

84/0

همانطور كه در جدول فوق مشاهده مي شود ميانگين نمرة علائم جسماني و اضطراب و كاركرد اجتماعي زنان بيشتر از مردان مي باشد. ميانگين نمرة افسردگي مردان بيشتر از زنان مي باشد و با توجه به مقدار t محاسبه شده مقياس هاي فرعي بهداشت روان كه از مقدار t جدول با درجة آزادي 98 در سطح 99/0 كوچكتر مي باشد بنابراين تفاوت مشاهده شده از لحاظ آماري معنادار مي باشد.


 

 

 

 

 

فصل پنجم

 

 

 

 

 

 

بحث، تفسير، نتيجه گيري

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همان گونه که از عنوان پژوهش حاضر مشخص است هدف اين پژوهش بررسي سلامت روان سالمندان ساکن در سراي سالمندان و سالمندان ساکن در منزل مي باشد. بر اين اساس محققين از بين ابزارهاي موجود جهت بررسي و ارزيابي سلامت روان، پرسشنامه 28 سوالي سلامت عمومي (GHQ28) را انتخاب نمودند.

همانطور كه در پژوهش حاضر نيز مشخص شد علائم جسماني، اضطراب و كاركرد اجتماعي زنان بيشتر از مردان و مردان بيشتر از مردان دچار افسردگي هستند. در كل زنان از وضعيت بهتري نسبت به مردان برخوردارند. و سالمندان شهر بستك وضعيت بهتري از نظر علائم جسماني و افسردگي نسبت به سالمندان شهر گرگان دراند و برعكس سالمندان شهر گرگان در اضطراب و كاركرد اجتماعي از وضعيت بهتري برخوردارند.

و همانطوري كه از نتايج آزمون t در ارتباط با وضعيت سلامت روان بر حسب جنسيت بدست آمد، مردان ساكن در سراي سالمندان از وضعيت بهداشت روان بهتري نسبت به زنان ساكن در سراي سالمندان برخوردار مي باشند و بر عكس زنان ساكن در منزل از وضعيت بهداشت روان بهتري نسبت به مردان ساكن در منزل برخوردار مي باشند.

بر حسب محل سكونت نتايج بدست آمده از اين پژوهش نشان دهندة اين مي باشد كه سالمندان ساكن در منزل از سالمندان ساكن در سراي سالمندان وضعيت بهداشت روان بهتري دارند.


محدوديت هاي پژوهشي :

 

محدوديت هاي پژوهشي حاضر عدم همکاري بعضي از سالمندان ساکن در سراي سالمندان به خاطر کم حوصلگي، بيمار بودن، عصبانيت و ... بود. يا اينکه بعضي ها بي سواد بودند و بايد سوالات  برايشان خوانده مي شد. و حتي بعضي از سالمندان ساکن در منزل به دليل برداشت و طرز فکر اشتباهي که از پرسشنامه داشتند حاضر به جواب يا قبول پرسشنامه نمي شدند.

 

پيشنهادات:

 

1-   نبايد تصور خسته، بيمار، افسرده، بي حافظه، جدا مانده، دل نازک و ... از پيران داشت چون آنان را به قبول يا شکل گيري اين باور نادرست درباره خود وا مي دارد.

2-   نبايد آن ها را از عرصه هاي زندگي به کنار گذاشت و در عين حال نبايد از آنان انتظارات بيجا داشت.

3-   افراد سالخورده منبع ارزشمندي از تجارب هستند و گفتگو و معاشرت با آنان بسيار مفيد و باعث شکل گيري اين باور مي شود که هنوز مفيد هستند.

4-   براي جلوگيري از فراموشي آنها فعاليت هاي روزانه را به آنها يادآوري شود و يا کمک کرد تا به ياد آورند.

5-   به افراد بازنشسته بايد بعد از بازنشستگي يک کار نيمه وقت مطمئن داد تا احساس بهتري از سلامت فردي و زندگي اجتماعي خود داشته باشند.


منابع:

 

-      آدلين و همكاران (1999). بررسي تأثير شيوه هاي حل تعارض ارتباطي و راهبردهاي حل مسئله بر سلامت روانشناختي دانشجويان. سومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.

-      آزاد فلاح و همكاران (1378). بررسي تأثير شيوه هاي حل تعارض ارتباطي و راهبردهاي حل مسئله بر سلامت روانشناختي دانشجويان. سومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.

-            اتكينسون، ريتال. و همكاران (1378). زمينة روان شناسي هيلگارد، ج 1 ترجمة گروه مترجمان زير نظر محمد نقي براهني، تهران: انتشارات رشد.

-                  اسماعيلي شيرازي، مرضيه (1379). روان شناسي اجتماعي سالمندي، انتشارات دانشگاه شيراز.

-                                          شاملو، سعيد (1381). بهداشت رواني، تهران: انتشارات رشد.

-                  خدارحيمي، سيامك (1373). روان شناسي سالمندي، انتشارات آستان قدس رضوي.

-                  دلاور، علي( 1370). روش تحقيق در روانشناسي و علوم تربيتي. تهران: مؤسسه نشر و ويرايش.

-                                          خدارحيمي، سيامك (1374). مفهوم سلامت روان شناختي، انتشارات جاودان.

-                   هرمن، هزلر (1999). بررسي تأثير شيوه هاي حل تعارض ارتباطي و راهبردهاي حل مسئله بر سلامت روانشناختي دانشجويان. سومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.

 

-                  لطف آبادي، علي (1384). روان شناختي رشد: نوجواني، جواني، بزرگسالي، تهران:  انتشارات سمت.

-                  بابا پور، خيرالدين، جليل، (1382). بررسي تأثير شيوه هاي حل تعارض ارتباطي و راهبردهاي حل مسأله بر سلامت روان شناختي دانشجويان، سومين سمينار سراسري بهداشت رواني دانشجويان.

-                  عبداللهي، فاطمه و محمد پور، عليرضا (1384). بررسي كيفيت زندگي سالمندان مقيم در منزل و سراي سالمندان در شهرستان ساري. دومين كنگرة سراسري آسيب شناسي خانواده در ايران. تهران دانشگاه شهيد بهشتي.

-                  پاشا، عليرضا و صفرزاده، سحر و مشاق، رويا (1385). مقايسة سلامت عمومي و حمايت اجتماعي بين سالمندان ساكن در خانة سالمندان و سالمندان ساكن در خانواده هاي شهر اهواز. دومين كنگرة سراسري آسيب شناسي خانواده در ايران تهران دانشگاه شهيد بهشتي.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پيوست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول (1) سالمندان ساکن سراي سالمندان شهر بستک

 

معيار GHQ

زن

مرد

نشانه هاي جسماني

48/0- 42/0- 57/0- 0- 57/0- 42/0- 1- 28/1- 71/1- 85/1- 57/0

42/0- 57/0- 42/0- 28/0- 42/0- 28/0- 71/0- 14/0- 85/0- 28/0- 28/0- 85/0- 71/0

اضطراب

42/0- 71/0- 57/1- 42/0- 1- 85/1- 42/2- 57/2- 57/1- 85/1- 85/0- 42/1

57/0- 42/1- 28/1- 28/1- 71/0- 28/1- 0- 1- 42/0- 57/0- 71/0- 57/0- 57/1

اختلال در کارکرد اجتماعي

28/0- 14/1- 42/1- 57/1- 71/2- 42/0- 85/0- 57/2- 1- 42/2- 28/2

28/2- 1- 14/1- 42/1- 85/0- 71/0- 28/1- 1- 85/0- 71/0- 42/1- 1- 1

افسردگي

28/0- 57/0- 1- 28/2- 28/1- 28/0- 28/1- 28/0- 14/0- 1- 0- 0- 42/2

28/0- 28/0- 28/0- 57/0- 14/0- 14/0- 0- 85/0- 0- 14/0- 14/0- 57/0- 28/0

 

 

جدول (2) سالمندان ساکن در منزل شهر بستک

 

معيار GHQ

زن

مرد

نشانه هاي جسماني

57/0- 57/1- 71/0- 42/0- 1- 71/0- 42/0- 14/0- 85/1- 0- 14/0

1- 57/0- 42/0- 1- 57/0- 28/0- 14/0- 14/1- 42/0- 42/0- 42/1- 1

اضطراب

42/1- 28/1- 14/1- 1- 85/0- 57/1- 57/0- 0- 42/1- 28/0- 71/0

1- 57/1- 57/0- 14/1- 28/1- 57/0- 71/0- 28/1- 28/0- 54/0- 85/1- 1

اختلال در کارکرد اجتماعي

85/0- 42/1- 57/1- 85/0- 14/1- 57/0- 85/0- 1- 14/1- 14/1- 85/1

85/1- 1- 42/1- 1- 14/1- 14/1- 1- 57/2- 85/0- 71/1- 85/2

افسردگي

0- 0- 14/0- 14/0- 42/0- 0- 0- 0- 14/0- 14/0- 0

0- 42/0- 28/0- 28/0- 71/0- 0- 14/0- 42/0- 14/0- 0- 28/1- 0

 


جدول (3) سالمندان ساکن در سراي سالمندان شهر گرگان

 

معيارهاي GHQ

زن

نشانه هاي جسماني

71/0- 57/1- 71/0- 57/1- 42/0- 28/1- 71/0- 71/1- 42/1- 1- 57/2- 1- 2- 2- 57/1- 57/2- 85/0- 85/1- 85/0- 2- 42/0- 71/0- 57/2- 28/1- 42/1- 14/1

اضطراب

14/2- 85/1- 71/0- 85/0- 14/1- 57/1- 71/0- 85/1- 71/2- 42/1- 28/0- 57/1- 14/1- 28/1- 57/2- 42/1- 1- 28/1- 71/0- 71/1- 1- 14/2- 42/1- 1- 42/0

اختلال در کارکرد اجتماعي

42/2- 28/2- 14/2- 1- 28/1- 57/1- 28/1- 2- 14/2- 71/1- 1- 42/1- 2- 28/2- 85/2- 85/1- 85/1- 42/2- 42/2-  85/1- 57/2- 57/1- 28/1- 28/1- 28/1- 14/1

افسردگي

1- 42/0- 71/0- 42/1- 14/1- 28/0- 42/1- 57/0- 71/0- 71/0- 85/1- 42/0- 42/0- 14/1- 71/1- 71/1- 57/1- 71/0- 1- 14/1- 28/1- 85/1- 85/0- 57/1- 1- 85/1

 


جدول (4) سالمندان ساکن در منزل شهر گرگان

 

معيارهاي GHQ

مرد

نشانه هاي جسماني

1- 33/0- 28/0- 0- 1- 85/0- 33/0- 28/0- 71/0- 57/0- 1- 1- 14/0- 71/0- 0- 33/0- 33/0- 71/0- 71/0- 85/0- 57/0- 28/0- 85/0- 71/0

اضطراب

57/0- 33/0- 28/1- 14/1- 33/0- 85/0- 85/0- 28/0- 71/0- 57/0- 33/0- 85/0- 1- 14/0- 57/0- 28/0- 33/0- 1- 85/0- 57/0- 71/0- 33/0- 1- 14/1

اختلال در کارکرد اجتماعي

1- 71/0- 33/0- 0- 14/1- 1- 28/1- 85/0- 0- 33/0- 85/0- 28/0- 71/0- 14/0- 33/0- 14/0- 57/0- 57/0- 71/0- 33/0- 71/0- 71/0- 71/0- 57/0

افسردگي

14/0- 33/0- 14/0- 57/0- 33/0- 33/0- 14/0- 14/0- 57/0- 14/0- 28/0- 28/0- 28/0- 28/0- 33/0- 14/0- 28/0- 14/0- 33/0- 28/0- 28/0- 85/0- 33/0- 33/0


پرسش نامه GHQ :

 

مي خواهيم درباره کسالت و ناراحتي هاي پزشکي و اينکه سلامت عمومي شما در طول يک ماه گذشته چگونه بوده اطلاعاتي بدست آوريم. لطفا در تمامي سوالات زير پاسخي را که فکر مي کنيد با وضع شما بيشتر مطابقت دارد مشخص کنيد. به خاطر داشته باشيد که مي خواهيم درباره ناراحتي هاي اخير شما اطلاعاتي به دست آوريم نه مشکلات و ناراحتي هايي که در گذشته داشته ايد.

 

آيا از يک ماه گذشته تا امروز:

1-   اين احساس در شما وجود داشته که از نظر جسماني سالم و وضع خوبي داريد؟

الف- بيشتر از همه               ب مثل هميشه                ج کمتر از هميشه

     د-خيلي کمتر از هميشه

2-   اين احساس در شما وجود داشته که نياز به داروهاي تقويتي داريد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

3-   اين احساس در شما وجود داشته که دچار ضعف و سستي هستيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

4-   اين احساس در شما وجود داشته که بيمار هستيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

5-   اين احساس در شما وجود داشته که سردرد داريد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

6-    اين احساس در شما وجود داشته که سرتان را محکم به چيزي مثل دستمال بسته اند يا اينکه فشاري به سرتان وارد مي شود؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

7-   اين احساس در شما وجود داشته که بعضي وقتها بدنتان داغ و يا سرد مي شود؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

8-   اتفاق افتاده که بر اثر نگراني دچار بي خوابي شده باشيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

9-   شبها وسط خواب بيدار مي شويد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

10-                      اين احساس در شما وجود داشته که دايما تحت فشار هستيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

11-                      عصباني و بد خلق شده ايد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

12-                      بدون هيچ دليل قانع کننده اي هراسان و يا وحشت زده شده ايد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

13-                      متوجه شده ايد که انجام هر کاري از توانايي شما خارج است؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

14-                      اين احساس در شما وجود داشته که در تمامي مدت عصباني هستيد و دلشوره داريد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

15-                      توانسته ايد خودتان را مشغول و سرگرم نگه داريد؟

الف- بيشتر از همه                    ب مثل هميشه       ج کمتر از هميشه   د- خيلي کمتر از هميشه

 

16-                       اتفاق افتاده که براي انجام کارهايتان بيشتر از حد معمول وقت صرف نماييد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

17-                      به طور کلي اين احساس در شما وجود داشته که کارها را به خوبي انجام مي دهيد؟

الف- بيشتر از همه                    ب مثل هميشه       ج کمتر از هميشه   د- خيلي کمتر از هميشه

18-                      از نحوه انجام کارهايتان احساس رضايت مي کنيد؟

الف- بيشتر از همه                    ب مثل هميشه       ج کمتر از هميشه   د- خيلي کمتر از هميشه

19-                      اين احساس در شما وجود داشته که نقش مفيدي در انجام کارها به عهده داريد؟

الف- بيشتر از همه                    ب مثل هميشه       ج کمتر از هميشه   د- خيلي کمتر از هميشه

 

 

20-                      توانايي تصميم گيري درباره مسائل را داشته ايد؟

الف- بيشتر از همه                    ب مثل هميشه       ج کمتر از هميشه   د- خيلي کمتر از هميشه

21-                      قادر بوده ايد از فعاليتهاي روزمره زندگي لذت ببريد؟

الف- بيشتر از همه                    ب مثل هميشه       ج کمتر از هميشه   د- خيلي کمتر از هميشه

22-                      فکر کرده ايد که شخص بي ارزشي هستيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

23-                      اين احساس در شما وجود داشته که زندگي کاملا نااميد کننده است؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

24-                      اين احساس در شما وجود داشته که زندگي ارزش زنده ماندن را ندارد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

 

25-                      به اين مسدله فکر کرده ايد که ممکن است زندگي خود را نابود کنيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

26-                       اين احساس در شما وجود داشته که گاهي چون اعصابتان بيش از حد خراب است نمي توانيد کاري انجام دهيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

27-                      به اين نتيجه رسيده ايد که اي کاش مرده بوديد و اصولا از شر زندگي خلاص شويد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

28-                      اين فکر به ذهنتان رسيده است که بخواهيد به زندگيتان خاتمه دهيد؟

الف خير           ب کمي      ج زياد        د- خيلي زياد

 

معدل سال گذشته:

 

شغل پدر و ميزان درآمد ماهانه:                                     تحصيلات پدر:

شغل مادر و ميزان درآمد ماهانه:                                    تحصيلات مادر:

تلفن تماس:

با تشکر از همکاري شما

 

 



[1] - hopelessness

[2] - aqnxted

[3] - Atkinson

[4] -- Atkinson

 

[5]- psychological Health

[6] -who-

[7] - self awarness

[8] - singmund freud

[9] - MC Dougall

[10]- Gorge Brekli

[11] - self realization

[12] - jung

[13] - Allport

[14] - Maslow

[15] - Adler

[16] -freud

[17] -Adler

[18] - Erikson

[19] - kurt lewin

[20] -field theory

[21] - Carl Rogers

[22] - M . W . Wagner

[23] - G .Lawton

[24] -Hesler

[25] -Adlin

[26] -Quality of life

[27] -General health

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 28 اسفند 1393 ساعت: 17:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 185

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس