تحقیق دانشجویی - 536

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درمورد دفاع در اسلام

بازديد: 359

 

           

تحقیق درمورد دفاع در اسلام

الحمد لله المنعوت بجميل الصفات،و صلي الله علي سيدنا محمداشرف الكائنات، المبعوث بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله، و علي آله وصحبه الذين نصبوا انفسهم للدفاع عن بيضه الدين حتي رفع الله بهم مناره،واعلي كلمته وجعله دينه المرضي،وطريقه المستقيم.

پيشگفتار

رزمندگان و مجاهداني كه در راه خدا و براي دفاع از حكومت و سرزمين هاي اسلامي به جنگ و جهاد مي پردازند بايد داراي بينش عميق و فهم دقيق نسبت به اهداف اسلام در جنگي كه درآن شركت مي كنند و همچنين نسبت به احكام و مسائل جنگ و مبارزه باشند چنانكه حضرت علي عليه السلام در توصيف مجاهدان صدر اسلام مي فرمايند:« حملو ابصائرهم علي اسيافهم»[1]يعني شمشير زدن مسلمانان در جنگها از روي بينايي بود. وجود اين آگاهي و بينش براي اين است كه اولاً رزمندگان براي رضاي خداوند متعال و في سبيل الله بجنگند و در ثاني در مراحل مختلف جنگ حدود الهي را رعايت نموده و طبق موازين شرع و احكام الهي حركت كنند و ميادا عملي بر خلاف شرع و انسانيت ازآنها سر بزند زيرا وقتي هدف رزمنده اسلام از شركت در جنگ رضاي خداوند باشد، پس بايد طبق دستور و نظر خداوند حركت نمايد و انگونه كه او و پيامبرش (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام مي فرمايند عمل كند و بجنگند تا هم رضاي خداوند و بهشت موعود را كسب نمايد و هم نصرت و مدد الهي را همراه خود داشته باشد . توجه به اين مهم خصوصاً براي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و بسيجيان بسيار ضروري و لازم است اگر چه تاكنون هم اينچنين بوده و رزمندگان ما در طول انقلاب و خصوصاًدر8 سال دفاع مقدس ودر مناطقي چون كردستان با بينش و بصيرت نسبت به اهداف الهي انقلاب و با آگاهي كامل نسبت به توطئه هاي دشمنان، از كشور اسلامي ايران و مردم مسلمان آن دفاع نمودند. والبته لازم است بر سطح آگاهي و بينش و تخصص قواي مسلح افزوده شود و اين آگاهي و تخصص ها به نسل بعدي انتقال يابد.

 

با توجه به مطالب و بعضي دلايل كه باعث شد موضوع اين رساله را « جهاد دفاعي » انتخاب كنم به شرح ذيل مي باشد.

1- اكثر جنگهاي پيامبر اسلام، جنگ هاي دفاعي بوده و همچنين بسياري ازآيات جهاد مربوط به جهاد دفاعي مي باشد. زيرا از آنجا كه اسلام دين منطق و هماهنگ با فطرت است و همچنين دين حكمت و رحمت و تامين كننده سعادت دنيا وآخرت بشر مي باشد، اگر اصول و مبادي و احكام آن بطور صحيح و روشن بر هرفرد و گروهي خصوصاً صاحبان فكر و انديشه و دانشمندان و كساني كه قلبهايشان بخاطر غوطه ور نشدن در لجنزار گناهان و شهوات آلوده و سياه نشده عرضه شود، آنها دعوت اسلام را لبيك گفته وآن را قبول خواهند نمود ودرمقابل احكام الهي آن خاضع و مطيع خواهند شد كما اينكه اقوام مختلفي كه تا كنون مسلمان شده اند اسلام را از روي اختيار و رغبت و بدون هيچگونه جبري پذيرفته اند، اگرچه ممكن است حكومتهاي حاكم بر بعضي از اين اقوام مثل حكومت ساسانيان در ايران بوسيله رزمندگان مسلمان و با جنگ ومبارزه ساقط شده باشند، ولي پس از تماس اين اقوام با مسلمانان و آشنايي با دين اسلام و احكام متعالي آن گروه گروه به دين اسلام گرويده و با آغوش باز اسلام را پذيرفته اند.

ولي در بسياري از موارد مستكبران و حاكمان جبار از رسيدن دعوت اسلام به افراد و مات ها جلوگيري مي كنند و يا آن دعوت را با جوسازيها و تبليغات منفي خنثي كرده واز اسلام نزد مردم خود چهره اي غير واقعي و خشن جلوه گر مي سازند. و گاهي بزرگان و علماي آنها هم بخاطر حب جاه ومقام و حب مال و دنيا حقايق را كتمان مي كنند و باعث باقي ماندن مردم و جامعه خود در ضلالت و گمراهي مي شوند. فقط در اين موارد است كه اگر امام معصوم (ع) صلاح بداند حكم جهاد ابتدايي را صادر مي نمايند ولي اين نوع جهاد تا كنون كمتر اتفاق افتاده است . برعكس در بسياري موارد بوده كه دشمن چه در زمان حيات رسول اكرم (ص) و چه در زمان بعد از ايشان تا به امروز به مسلمانان حمله و يورش برده و در صدد انهدام پايگاهها و مراكز آنها بوده و مسلمانان مجبور به مقابله و شركت در جهاد دفاعي

شده اند .جنگ هاي احد، احزاب و غزوه تبوك در صدر اسلام و جنگ هاي مسلمانان در مقابل حمله مسيحيان و صليبيون به بيت لامقدس و اشغال آن و مبارزه فعلي مردم فلسطين و لبنان در مقابل صهيو نيست هاي اشغلگر نمونه هاي بارزي از جنگ هاي دفاعي مسلمانان مي باشد .

2- با توجه به اينكه ما فعلاً در زمان غيبت امام زمان (ع) بسر مي بريم و اكثر فقها جهاد ابتدايي را مختص به زمان حضور امام معصوم (ع) و اذن او مي دانند پس طبق نظر ايشان در زمان حاضر جهاد ابتدايي بطور كلي جايز نمي باشند. و اگر چه بعضي از فقهاي ديگر اين نوع جهاد را تحت رهبري ولي فقيه جامع الشرايط جايز مي دانند ولي متاسفانه شرايط و وضعيت مسلمانان در اين زمان به گونه اي است كه هيچ زمينه اي براي جهاد ابتدايي وجود ندارند ولي در عوض به خاطر تهاجمات و توطئه هاي گوناگون دشمنان اسلام لازم و واجب است كه مسلمانان به فكر دفاع از خود و دفع تهاجمات و تجاوزات دشمنان باشند. امروز نداي استغاثه و يا للمسلمين، مسلمانان مظلوم و فلسطين ، لبنان، بوسني هرزگوين، هند، كشمير، چچن و حتي مسلمانان چين به گوش مي رسد و مسلمانان ديگر جهان بايد به نداي استغاثه آنها لبيك گفته و با كمك هاي مادي و معنوي خود آنها را ياري نمايند.

3- در اكثر كتابهايي كه در رابطه با جهاد نوشته شده يا بطور كلي و عام در رابطه با جهاد بحث شده و يا فقط احكام و موضوعات جهاد ابتدايي درآن مطرح شده و اگر هم درآن مسائل دفاع و جهاد دفاعي آمده خيلي خلصه و گذرا به آن اشاره گرديده. ولي ما سعي كرده ايم در اين رساله موضوع جهاد دفاعي را طرح نموده و بعضي آيات و رواياتي كه در اين خصوص وارد شده و همچنين احكام و مسائل مختص به اين نوع جهاد را به رشته تحرير در بياوريم.

4- آمادگي دفاعي و جهاد دفاعي نقش بسيار مهم و اساسي در حفظ و حراست از تماميت ارضي يك كشور اسلامي دارد كشوري كه ممكن است مورد هجوم دشمنان كافر و يا بغاه و آشوبگران داخلي يا خارجي قراربگيرد. واگر ملتها داراي آمادگي رزمي و توان بالاي دفاعي باشند دشمن هرگز جرات حمله و تجاوز به آنها را نخواهد داشت چنانكه خداوند در آيه 60

سوره انفال دستور مي دهد: « و اعدوالهم ما استطعتم من قوه...» يعني مسلمانان بايد توان نظامي و آمادگي دفاعي خود را تا حدي بالا ببرند كه دشمنا نشان از آنها ترسيده و جرات حمله به آنها را نداشته باشند. و بر فرض حمله دشمن اگر مسلمانان جنگ دفاعي همه     جانبه اي را عليه آن آغازنمايند به حول و قوه الهي پيروز خواهند شد و كشور اسلامي و مردم مسلمان آن از شر دشمن ظالم و جنايتكار نجات خواهند يافت.

براي پي بردن بيشتر به اهميت جهاد دفاعي لازم است بدانيم كه تقريباً 200 سال پيش وسعت كشور اسلامي ايران دو برابر وسعت فعلي آن بوده ولي در اثر بي لياقتي پادشاهان و حاكمان سلسله قاجار و عدم توجه به مسئله مهم دفاع و بنيه نظامي و نبودن ولي فقيهي كه حمايت مردم مسلمان را همراه خود داشته باشد درراس امور، بسياري از مناطق مهم و استراتژيكي و داراي منابع و ذخاير مهمي چون نفت و گاز را از دست داديم.

اين مناطق مدتي تحت حاكميت روسيه تزاري و سپس 70 سال تحت سلطه كمونيست هاي شوروي بود و فعلاً به صورت كشورهاي كوچكي وجود دارند كه يا وابسته به روسيه هستند و يا تحت نفوذ آمريكا و كشورهاي غربي به حيات خود ادامه مي دهند.

آري بي لياقتي حاكمان قاجار و بي توجهي آنها به مسئله كشور داري و خصوصاً موضوع مهم دفاع از كشور و همچنين عدم آشنايي و مهارت نيروهاي رزمي ايران به سلاحهاي جديد و پيشرفته آن زمان از علت هاي مهم شكست ايران در دو جنگ مهم با روس تزاري بود ونهايتاً منجر به تن دادن ايران به قراردادهاي ننگين و تاسف بار گلستان و تركن چاي شد و بخش وسيعي از دارالاسلام (ايران) به دارالكفر(روسيه) ملحق شد و بسياري از مردم مسلمان و مومن ايراني تحت سيطره و حاكميت كفر و شرك قرار گرفتند و براي هميشه از مركزيت اسلامي خود جدا شدند.

بر عكس در جنگ دفاعي ملت سلحشور و مومن ايران عليه تجاوز بعث عراق، ارتش صدام با وجود حمايتهاي گسترده شرق و غرب و كشورهاي منطقه پس از هشت سال جنگ ناجوانمردانه عليه ايران و متحمل شدن خسارتهاي فراوان و از دست دادن نيروهاي انساني

بسيار نتوانست حتي يك وجب از ميهن اسلامي ما را به تصرف خود در بياورد( اگر چه در اوايل جنگ به خاطر شرايط استثنايي اول انقلاب و نابساماني در سازمان ارتش و ضعف در سيستم دفاعي كشور و خيانت بني صدر توانسته بود يكسري از شهرها و مناطق ما را تصرف نمايد ).

و اين پيروزي حاصل نشد مگر بواسطه هوشياري و قاطعيت حضرت امام ره و جانبازي و شهادت طلبي مردم مومن ايران در راه دفاع از كشور و دستاوردهاي انقلاب اسلامي وپيروي از رهبر و مقتداي خويش كه دفاع از جمهوري اسلامي را بر همه اقشار ملت واجب نموده و اهميت حفظ آن از اهميت نماز بيشتر مي دانستند.

5- دين مبين اسلام به علت اهميت دفاع و نقش اساسي آن در حفظ و حراست از كشورها و حكومت هاي اسلامي و قطع دست اجانب از تعرض به مال، جان و ناموس مسلمانان براي جهاد دفاعي يك سري ويژگيها و امتيازات مخصوص در رابطه با احكام جنگ قرار داده و استفاده از بعضي تاكتيك ها وسلاحهاي جنگي را كه در جهاد ابتدايي ممنوع و يا مكروه دانسته در جهاد دفاعي جايز و گاهي واجب مي داند كه لازم است نيروهاي مسلح و خصوصا مسئولان اجرائي و فرماندهان يك كشور اسلامي به اين ويژگيها و امتيازات آگاه باشند تا بتوانند در هنگام حمله دشمن و در حين دفاع از خود از اين امتيازات استفاده نمايند.

ويژگيهاي رساله:

در اينجا جا دارد بعضي از خصوصيات و ويژگيهاي اين رساله را بطور خلاصه وگذرا ذكر كنيم.

1- در اين رساله سعي شده تفاوتهاي جهاد ابتدايي و جهاد دفاعي نوشته شود ودر ذيل هر تفاوت يكسري از احكام جهاد و دفاع مانند نحوه و شيوه مبارزه و جنگ، مسئله غنايم،اسرا، مقابله به مثل، نحوه برخورد با اهل كتاب و بغاه در جنگ و شرايط انواع قراردادها مثل قرارداد مهادنه وذمه آورده شود.

 

2- آوردن بعضي فتاواي حضرت امام خميني (ره) در رابطه با مسائل مستحدثه اي كه در جنگ براي رزمندگان اسلام و فرماندهان جنگ پيش مي آمد وآنها اين موارد را از حضرت امام(ره) استفتاء نموده و ايشان هم پاسخ فرموده اند و همچنين استفاده از فتاواي حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در رابطه با مسائل جنگ.

3- در اين رساله كوشش شده مباحثي كه كمتر مورد بحث واقع شده و موضوعات جديدي كه با گذشت زمان و ساخته شدن سلاحها و تجهيزات جنگي پيشرفته و مدرن پيش آمده طرح و بررسي شود و سپس حكم شرعي آن بدست آيد، مثل مسئله مقابله به مثل با سلاحهاي جديد و مخرب مانند انواع موشك توپ وبمب ، مسئله استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگهاي دفاعي و يا مجهز شدن كشورهاي اسلامي به سلاحهاي هسته اي بعنوان يك سلاح بازدارنده و موضوع عمليات شهادت طلبانه در اسلام.

4- منابع موضوعات اين رساله شامل قرآن، تفاسير گوناگون و كتابهاي حديث و همچنين كتابهاي فقهي علماي بزرگ شيعه مي باشد ودر ضمن آن از منابع متعدد حقوق بين الملل و حقوق اسلامي و كتابهاي سياسي، تاريخي و نظامي استفاده شده است

        

                                                وما توفيقي الابالله عليه توكلتو اليه انيب

 

 

 



[1] نهج البلاغه خطبه 150

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 16 بهمن 1393 ساعت: 17:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پیام ورزشی برای روزنامه دیواری

بازديد: 1453

 

پیام ١: ورزش یک اصل مهم برای خوب زیستن است.

پیام ٢: ورزش نوشداروی قوی از سرچشمهی جوانی .

 

پیام ٣: ورزش باعث افزایش روحیه وجلوگیری از افسردگی می شود.

 

پیام ۴: ورزش کنید تا همیشه جوان وپر انرزی باشید.

 

پیام ۵: پهلوان باید راحتی بخش جان خسته دلان ومحفل افروز بینوایان باشد.

 

پیام ۶: تحصیل ؛تهذیب ،ورزش .

 

پیام ٧: سلامتی در گرو ورزش است.

 

پیام ٨: ورزش رمز سلامتی است .

 

پیام ٩: ورزش ؛نشاط،سلامتی .

 

پیام ١٠: دانایی با دانش ؛سلامتی با ورزش .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 15 بهمن 1393 ساعت: 19:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(3)

تحقیق درباره خانواده از دیدگاه پیامبر

بازديد: 1043

 

تحقیق درباره خانواده از دیدگاه پیامبر

مقدمه

تعلیم و تربیت اسلامی در بین مسلمان به دست فراموشی سپرده شده و دستورهای تربیتی این دین آسمانی در لابلای کتب مدفون و متروک مانده و غبار فراموشی و غفلت برآنها فرو نشسته است. از طرف دیگر ، غربیان با سعی و تلاش خود به اصول و نکات تربیتی و روانی دقیق برخورد می‌کنند، و بر ملل دنیا عرضه می‌دارند و چون مطابق منطق و برهان است مردم آنها را می‌پذیرند و خود را رهین خدمات علمی ایشان می‌دانند پس از آنکه چیست‌ و حسن شهرت ایشان در سراسر جهان گسترش می‌یابد ما از خواب بیدار می‌شویم و می‌گوییم این اصول و نکات در اسلام هم وجود دارد مثلا وقتی که غریبان درباره شعور باطن یا ضمیر مخفی مطالبی را بیان می‌دارند و آن را مدلل می‌سازند می‌گوییم این مطلب از آیات و روایات استفاده می‌شود یا هنگامی که درباره شخصیت و چگونگی تشکیل آن با استدلال به بحث می‌پردازند می‌گوییم که اینها دربیانات ائمه اطهار (ع) آمده است و .... از خود بپرسیم که چرا این طور نباشد که ما خودمان مستقلا در آیات و روایات به غور و بررسی بپردازیم و پیش از آنکه که دنباله رو دیگران باشیم با فکر و رای خود و با الهام از منابع اسلامی مطالبی را بر دنیا عرضه بداریم و نکات علمی و تربیتی اسلام را در دسترس پژوهندگان قرار دهیم و عظمت اسلام را به دیگران نشان دهیم .

جاذبه تربیتی اسلام به قدری قوی است که پیامبر اسلام(ص)  توانست مردم شبه جزیره عربستان را در مدتی اندک به بالاترین درجه کمال و فضیلت سوق داده و جمعیتی را که هیچگونه برجستگی و نقطه مثبتی نداشته و از خصایص انسانی برخوردار نبودند به اوج سعادت و برازندگی برساند در زمان بعثت پیامبر اکرم (ص)‌ به فرمودة امیرمومنان علی (ع) ساکنان حجاز پیرو بدترین کیش که شرک و بت پرستی است بودند و در بدترین جایی که قحطی و فلاکت آنجا را فراگرفته بود، در سرزمینهای سنگلاخ و در میان مارهای زهر‌اگینی که از صداها نمی‌رمیدند ، اقامت داشتند آب لجن سیاه می‌آشامیدند و غذاهای خشن مانند نانی که از آرد هستة خرما درست می شد می‌خوردند صله‌ی رحم نمی‌کردند، خون یکدیگر را می‌ریختند ....

به برکت تربیت اسلام و قرآن و استقامت پیامبر (ص) کار همین مردم به جایی رسید که در بین مردم دنیا نمونه شدند و بزرگترین قدرتهای ستمگر را در هم شکستند و آن قدر برتری فکری پیدا کردند که زمامداران جور و طاغوتان زمان را به عدل و دادگری و وسعت نظر فرا می‌خواندند و آنان را از غرور و تجمل پرستی بر حذر می‌داشتند در سال چهاردهم هجری وقتی که مسلمین برای جهاد و برافراشتن پرچم تقوا و فضیلت با جمعی از بزرگان ایران که یزدگرد جزو آنان بود روبرو شدند نعمان بن مقرن به نمایندگی از طرف جمعیتی که همراه او بودند آغاز سخن کرد و بر ایرانیان چنین گفت : همانا خداوند به ما رحم کرد و پیامبری برای ما فرستاد که ما را به خوبی دستور می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و به ما وعده کرده است که اگر دعوتش را اجابت کنیم از خیر دنیا و آخرت بهره‌مند می‌شویم.... راستی مردمی که پیش از اسلام در عبودیت ابرقدرتهای زمان بودند و نمی‌توانستند حق خود را از ستمگران بگیرند چه شد که پس از طلوع فجر اسلام این گونه رشد فکری پیدا کردند و توانستند در برابر پادشاهی همچون یزدگرد بدین سان اظهار وجود کنند وعقیدة خود را بیان دارند؟ این مزایا حاصل نشد مگر بر اثر تعلیم و تربیت قرآن که دلهای مردم را زنده کرد و مردمی را که با نیکوییها و برتریها فرسنگها فاصله داشتند به اوج عظمت و سروری رسانید. اما چه شده که امروزه جوامع اسلامی عظمت دیرین خود را از دست داده‌اند. ؟ پاسخ این است که تعلیم و تربیت اسلامی از بین مسلمین رخت بربسته و عمل به آن متروک شده است ، اینک برآنیم که به اندازة فرصت و استطاعت و فهم خویش دربارة‌این موضوع بسیار مهم که ترقی و تعالی مسلمین به آن بستگی دارد بحث و گفتگو کنیم تا وسیله‌ای باشد که محققان و پژوهندگان در این زمینه به طور کافی مطالبی را ارائه دهند، باشد پویندگان راه حق را سودمند افتد [1]


چکیده

فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود در درون او را تربیت نامند. هسته سیبی را در نظر بگیرید این هسته استعداد تبدیل شدن به سیب را در درون خود دارد و در صورت فراهم بودن شرایط این استعداد درونی به فعلیت می‌رسد و دانه مزبور به درخت سیب و سپس به میوه‌های سیب تبدیل خواهد شد دانه مذکور اگرچه بالفعل دانه‌ای بیش نیست. اما چون امکان تبدیل شدن به سیب را داراست بالقوه سیب است تربیت این دانه فراهم آوردن شرایط لازم جهت پرورانیدن همین استعداد درونی و به فعلیت درآوردن خصوصیات بالقوه آن است در مورد انسان نیز فراهم آوردن برای شکوفایی همه استعدادهای درونی در جهت رسیدن به هدف مطلوب «با برنامه‌های حساب شده» تربیت نامیده می‌شود.


موضوع تعلیم و تربیت

چنان که می‌دانیم هر علمی موضوعی دارد که تمام مطالب آن علم بر محور موضوع دور می‌زند، مثلا موضوع علم صرف کلمه است که در آن علم، از کلمه از لحاظ تغییراتی که بر آن وارد می‌گردد بحث می‌شود یا موضوع علم حساب عدد است که عوارض عدد در آن علم مورد بررسی قرار می‌گیرد و یا موضوع علم فقه افعال مکلفین است که در آن علم از لحاظ عروض احکام خمسه بر آن افعال ، گفتگو می‌شود .و....

می‌توان گفت که موضوع علم تعلیم و تربیت وجود آدمی است از لحاظ این که استعداد و نیروهایش در جهت کمال پرورش یابد و در خور توانایی‌اش معلوماتی به وی انتقال داده شود لذا دانشمندان علوم تربیتی از دیرباز دربارة انسان از لحاظ پرورش استعدادها و راههای تعلیم و تربیت وی به تحقیق و گفتگو پرداخته، در نظر داشته‌اند که او را به عالیترین مقامی که مورد توجهشان بوده است، برسانند. [2]


ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت

در ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که اگر به کسی بگویند تو بی‌تربیت و نادانی ، بدش می‌آید و از اینکه چنین نسبتی به وی داده‌اند ناراحت می‌شود. پس دربارة اهمیت چنین امری سخن گفتن و توضیح دادن مانند این است که کسی در وسط روز در وقتی که اشعة تابناک خورشید سراسر فضا را فرا گرفته ، برای وجود خورشید و نتایج آن دلیل بیاورد.

برای اینکه به  اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت پی ببریم باید موقعیتی را در نظر بگیریم که در آن زمینه تربیت، یعنی تأثیر دیگران ، در انسان وجود نداشته باشد یعنی چنین فرض کنیم که تمام ساکنان کره زمین به جز کودکان متولد شده ، به طور معجزه آسا به کرة دیگر مسافرت کنند و نیز این کودکان به طریق غیر عادی تا بیست سال زنده بمانند و آنچه در نهاد آنهاست طبیعتا بتدریج رشد نماید بدون اینکه تحت تأثیر مربی و معلمی قرار بگیرند . بدیهی است که پس از آن مدت انسانهای کرة زمین شباهت تمام به حیوانات خواهند داشت: زیرا آنان تنها در دامان طبیعت پرورش یافته و کسی آنها را تربیت نکرده است علم ، هنر ، ادب، معنویت ،‌فضیلت ، انسانیت و رسوم اجتماعی در بین ایشان وجود نخواهد داشت آنچه از تمدن و وسایل و اسباب آن از قبیل کتاب و ماشین آلات و غیره روی کره زمین باقی مانده برای آنان نامفهوم است ایا کسی حاضر است که بشر تحت تعلیم و تربیت قرار نگیرد و نسل آینده‌اش چنین حالتی پیدا کند.  [3]

ملل متمدن امروز برای تعلیم و تربیت اهمیت بسزایی قائلند آن را در صدر اولویتهای برنامة خود قرار می‌دهند و از امور زیربنایی و حیاتی به حساب می‌آورند.

رفاه و عظمت هر جامعه با تعلیم و تربیت نسبت مستقیم دارد بدین معنی که هر اندازه سطح آموزش و پرورش مردم بالاتر باشد به همان اندازه آسایش و رفاه و سعادت بیشتری بر آن جامعه حکمفرماست.

در دنیای کنونی مردم به این واقعیت پی برده‌اند که امکانات رشد به طبقة معینی اختصاص ندارد و از راه تعلیم و تعلم می‌توانند آنچه را که در زمانهای گذشته به طبقه خاصی از جامعه تعلق داشت برای خودشان تامین کنند. [4]

اهمیت دادن اسلام به تعلیم و تربیت

پیامبر اسلام که آخرین برنامة کمال و سعادت بشر را در متجاوز از چهارده قرن قبل بر انسان عرضه داشت، هنگامی که مردم در تاریکی جهل راه خود را گم کرده بودند و از تعلیم و تربیت به کل بی‌خبر بودند مردم را به فراگیری علم و دانش و کسب فضایل و آداب نیکو فرا خواند [5] و فراگرفتن دانش را بر هر مسلمانی واجب دانست [6] از نظر اسلام کسی که از تعلیم و تربیت بی‌بهره است همچون کسی است که در بیابان خشکی سرگردان و متحیر است و نمی‌داند از کدام راه برود تا به سرمنزل مقصود برسد و سرانجام چنین فردی هلاکت و بدبختی است.

خداوند در قرآن کریم فرموده است : پیامبران برای تزکیه و تعلیم بشر برانگیخته شده‌اند که آیات خدا و کتاب و حکمت را به  آنان تعلیم دهند. [7]

امام سجاد (ع) در دعای خود از خدا می‌خواهد که او را کمک نماید تا فرزندانش را تربیت و تأدیب کند و نسبت به آنان نیکی نماید. [8]

تعلیم و تربیت گام به گام در مهد خانواده

همه مکاتب و ادیان ، درباره‌ی تعلیم و تربیت کودکان به خانواده‌ها توصیه‌هایی کرده‌اند اما کمتر دین و مکتبی پیدا می‌شود که درباره مسایل جزئی تعلیم و تربیت اظهار نظر کرده باشد و اگر هم احیانا به مسائل جزئی پرداخته باشد مسلما به جامعیت اسلام نیست . اسلام به مسائل جزئی تعلیم و تربیت توجه کرده و دارای تز خاصی است. [9]

از نظر اسلام ، تعلیم و تربیت کودک ، گام به گام انجام می‌گیرد و اگرچه معلم و مدرسه و امکانات دیگر به کمک خانواده‌ها می‌شتابند. لیکن اولین گام را خانواده‌ها بر می‌دارند و تا آخرین گام نیز به همراه کودکان و نوجوانان خواهند بود.

خانواده، مأمن و مأوا و مهد کودکان است و تنها نهادی است که تا روزی که به مرحله‌ی استقلال می‌رسند و به تشکیل خانوادة جدید می‌پردازند با آنهاست. بعد نیز این پناهگاه همچنان موقعیت خود را از لحاظ عاطفی و ارشادی و حمایتهای مادی و معنوی حفظ می‌کند و خانواده جدید را با چندین خانواده، ارتباط می‌دهد[10].

نکته مهمی که تذکر آن را به همه خانواده‌های مسلمان و علاقمند به رهنمودهای تربیتی این دین مبین لازم می‌بیند این است که روش‌های جدید تعلیم و تربیت موجود، خانواده را از لحاظ تربیتی در حاشیه قرار می‌دهد و وظیفه اصلی را به دست مهدهای کودک و کودکستان و پانسیون‌ها می‌سپارد اما در روش تربیتی اسلام ، خانواده در متن است و در حقیقت، مسئول اصلی خانواده است و در عین حال،‌ هیچ مانعی نیست که اشخاص یا موسسات در ادای این وظیفه بزرگ، پشتیبان و مالی خانواده‌ها باشند کودکان هرچه به خانواده نزدیکتر باشند بر استحکام پیوند والدین خود می‌افزایند و چه بسیار رنجش‌ها و گلایه‌ها را که آنها به لبخند نشاط بخش ثمرة هستی خویش، از جان و دل می‌زدایند[11].

اهمیت تشکیل خانواده در اسلام

ازدواج و تشکیل خانواده، روشی است که خداوند برای تنظیم زندگی انسان به آن دستور داده است. این دستور، از آن رو صادر شده است تا نیازهای طبیعی انسان به طور مشروع و با روشی سالم تامین گردد. و از بحرانهای روحی و گسترش بیماریهای جنسی و درگیریهای اجتماعی و اخلاقی پرهیز شود[12].

در اهمیت تشکیل خانواده همین بس که خداوند متعال این وظیفه را از سنت پیامبران آسمانی دانسته و فرموده است ما پیش از تو پیامبرانی گسیل داشتیم و بر ایشان همسران و فرزندانی قرار دادیم . (تا نسل هدایتگران برقرار بماند.)[13]

همچنین خداوند تشکیل خانواده را وسیله‌ای برای بقای نوع انسانی و افزایش جمعیت و عامل وحدت و مساوات بشریت قرار داده است. «ای مردم پروا کنید از پروردگارتان که شما را از یک جان آفرید و جفت او را همجان آفرید و از این رو ،‌مردان بسیار و زنان بر پهنه‌ی گیتی پراکند. [14]

پاک و پاکیزه ماندن یک جوان ، چه پسر و چه دختر ، چه مرد و چه زن . در صورتی که ازدواج نکند از فساد و افساد، امری غیر ممکن به نظر می‌رسد. اگر جوانی را در پاکی و پاکیزگی ظاهر و باطن یافتیم ، در حالی که ازدواج نکرده باشد ، باید بگوییم او از اولیای الهی است . بنای یک خانه در جامعه در صورتی با سلامت و آرامش قرین می‌شود که مرد و زنی با تحقق دادن ازدواج و رعایت حقوق یکدیگر در آن زندگی کنند.

تنهایی انسان را در دریایی از خیالات ،‌اوهام ، افکار غیر منطقی، و بیماریهای اخلاقی و روانی فرو می‌برد و امواجی از مشکلات گوناگون را برای انسان به ارمغان می‌آورد . [15]

انسان با ازدواج ، غرایز جنسی خود را مهار و آرامش روحی و روانی و خوشبختی خود را تامین می‌کند و برخوردهای سالم اجتماعی در سایة تشکیل خانواده حاصل می‌گردد. زیرا آدمی با ازدواج و فرزند دار شدن ، به ارزش زحمات پدر و مادر پی می‌برد و لذت و زینت بچه دار شدن و پدر مادر شدن را کسب می‌کند . پیداست که چنین اموری بدون تشکیل خانواده به دست نمی‌آید و جامعه از ارزشهای معنوی آن برخوردار نمی‌گردد. [16]

رسول خدا (ص) فرمود: اکثر اهل آتش در قیامت ، آنانی هستند که از ازدواج و تشکیل خانواده امتناع کردند. و نیز فرمودند: فرومایه‌ترین مردگان شما عزب‌ها هستند. و در سختی حکیمانه فرموند: شرترین شما عزبهایند و عزبها برادران شیطانند. و در کلامی عرشی و بیانی ملکوتی فرمود: بهترین امت من زن داران و بدترین آنها عزبها هستند و در حدیثی  فرمود: خداوند مردی که از زن گرفتن خودداری کند ، لعنت نموده است. [17]

تعبیر رسول با کرامت اسلام از آنان که از ازدواج امتناع می‌کنند به اهل آتش ، فرومایگان ، برادران شیطان، اشرار و لعنت شدگان به خاطر این است که روی گردانان از ازدواج به ناچار در فساد و افساد، شیطنت و گناه و معصیت خواهند افتاد و برای جامعه و خانواده ایجاد مزاحمت نموده و باعث مشکلات فراوانی در تمام زوایای زندگی خواهند شد. با توجه به آیات و روایات و تجربه حیات ، ازدواج انسان را کرامت و شرافت می‌دهد. از علل استحقاق عذاب الهی می‌رهاند . از پستی و فرومایگی حفظ می‌کند ، از افتادن در بند شیطان مصون می‌دارد و از اینکه آدمی منبع شرو فساد گردد و مورد لعنت حق قرار گیرد، در امان می‌دارد و این همه موجب راحتی و استراحت آرامش و امنیت،‌پاکی و تقوا و آسان شدن موارد زندگی و سبک شدن بار حیات می‌گردد ، به همین خاطر در قرآن مجید بدینگونه به علت تشریع ازدواج اشاره فرمود :  یرید الله ان یخفف عنکم : خداوند اراده فرموده : برنامه زندگی را برای شما سهل و آسان نماید.  [18]

دلیل تشکیل خانواده

در یک نگاه ظاهری متوجه می‌شویم که عناصر اصلی تشکیل خانواده، یک زن و یک مرد است که مطابق آداب و رسوم اجتماعی خویش با یکدیگر پیوند زناشویی بسته‌اند و بعد فرزند یا فرزندانی بر جمع آنها افزوده شده است .

خانواده را با همین نگاه ظاهری می‌شود تعریف کرد ولی این اندازه کافی نیست . عمده این است که ببینیم چرا زن و مرد، به دنبال تشکیل زندگی مشترک می‌روند و آیا این یک نیاز فطری و طبیعی است یا به قول مارکسیست‌ها که همه چیز را رو بنای اقتصاد می‌دانند یک نیاز غیر طبیعی و طبقاتی است.[19]

در اینجا نمی‌خواهیم درباره‌ی نظریه‌ی مارکسیسم بحثی داشته باشیم شاید کسانی باشند و هستند که زناشویی آنان انگیزه‌ی اقتصادی دارد و در مجموع،‌برای کسانی که به خاطر مال یا جمال یا قدرت ، تشکیل خانواده می‌دهند، خانواده کانون بهره‌گیری مرد یا زن از ثروت یا قدرت یا زیبایی دیگری است و چون فلسفه‌ی تشکیل خانواده را همین امور می‌دانند، دوام و استحکام خانواده نیز در نظر آنان به همین امور بستگی دارد و هیچ مانعی نیست که با از بین رفتن آنها ، زندگی خانوادگی نیز همچون سایه‌ای به دنبال آنها محو و زایل گردد. البته اسلام مخالف این نیست که زن و شوهر از مال و مقام و قدرت و جمال یکدیگر بهره‌مند شوند اما به طور حتم مخالف این است که اساس تشکیل خانواده این امور مادی و غیر قابل داوم باشد.

می‌توان علت تشکیل خانواده را رفع نیاز جنسی دانست، اما پر واضح است که نیاز نمی‌تواند علت تامه‌ی تشکیل خانواده باشد. چون در اینصورت زندگی خانوادگی باید تابع آن بوده، همچون خود آن نیاز در معرض تغییر باشد.

برخی داشتن فرزند را اصل قرار داده‌اند و گفته‌اند مردان و زنانی که توانسته‌اند فرزندانی سالم و صالح تحویل جامعه دهند، احساس سرافرازی می‌کنند شاید به جا باشد که گفته شود: تشکیل خانواده به خاطر توالد وتناسل است و لیکن با همه‌ی اهمیتی که برای این جنبه قائلیم، نمی‌توانیم این را نیز اصل و پایه یگانه و منحصر به فرد قرار دهیم [20]

تشکیل خانواده فایده‌ی دیگری نیز دارد که ممکن است گفته شود : علت این که زنان و مردان به تشکیل خانواده می‌پردازند، همان است. انسان یک موجود اجتماعی است و نیاز به تعاون و معاضدت دارد. در محیط خانواده، برنامه‌ تعاون و معاضدت به طور بسیار مطلوبی اجرا می‌شود اگر یکی بیمار شود دیگری از او پرستاری می‌کند و اگر یکی دچار فتور و ضعف گردد دیگری نیز بازوی او را می‌گیرد و اگر یکی از نظر مالی ناتوان شود دیگری به او کمک می‌کند و حتی گاهی عواطف خانوادگی آنچنان قدرت پیدا می‌کند که اعضای خانواده،‌در قبال یکدیگر احساس مالکیت شخصی نمی‌کند.[21]

معلوم می‌شود که در مساله‌ی تشکیل خانواده یک راز دیگری نهفته است که اگر شناخته شود و مورد توجه قرار گیرد ، انسان به واسطة‌ آن به همه چیز می‌رسد : هم نیاز جنسی‌اش رفع می‌شود هم به فرزند می‌رسد هم ازنعمت بسیار پرارزش تعاون و تعاضد بهره‌مند می‌شود و هم به فواید دیگر می‌رسد.[22]

کلید گشایش این معما در قرآن است . از نظر این کتاب آسمانی ، انسان‌‌ها طوری آفریده شده‌اند که جفت خواهی به سرشت و آفرینش آنها بر می‌گردد. از دیدگاه قرآن،‌اصولا خلقت انسان‌ها جفت جفت است . هیچ مردی و هیچ زنی نیست که برای او جفتی خلق نشده باشد . اینها به حسب فطرت خود،‌ در پی یافتن جفت خود کوشش و تلاش می‌کنند و هر کدام با تاکتیک مخصوص خود این وظیفه فطری را انجام می‌دهند. مرد با تاکتیک خود و زن با تاکتیک زنانه‌ی خود و سرانجام همدیگر را می‌جویند و کامل می‌کنند. [23] منطق قرآن در این باره چنین است:

و خلقناکم ازواجا : ما شما را جفت آفریده‌ایم [24]

- و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه

یکی از آیات قدرت خداوند این است که برای شما از جنس خودتان همسر آفریده تا وسیلة سکون و آرامش شما باشد و در میان شما دوستی و رحمت قرار داده است. [25]

انسان ، سکون و آرامش می‌خواهد در کل نظام هستی این سکون و آرامش را خدا به انسان می‌دهد و هنگامی انسان به این سکون و آرامش نایل می‌شود که به آن قدرت لایزالی که نظام بخش هستی است، ایمان، داشته باشد. در این صورت، انسان در برابر حوادث و مصایب و فراز و نشیب‌ها نمی‌لرزد و محکم و استوار می‌ایستد . اما همسران نیز وسیلة سکون و آرامش یکدیگرند و این ، حتی به ایمان آنها هم بستگی ندارد، گرچه ایمان همچنان که در جاهای دیگر نقش موثری دارد در این جا نیز نقش دارد. [26]

عوامل رکود فکر تشکیل خانواده

بررسی تمام عوامل و اسبابی که موجب رکود فکر تشکیل خانواده در میان جوانان شده از حوصلة بحث در این گفتار خارج است و لی به طور اجمال می‌توان چند عامل زیر را در اینجا نام برد.

1-    در دسترس بودن وسایل عیاشی و خوشگذرانی و اشباع غریزة جنسی به طرق نامشروع و در عین حال آسان . از قبیل مجالس رقص و تشکیل عیش و نوش و شب‌نشینیها و ازادی بی‌حساب جوانان و معاشرتهای زیاد پسران و دختران با یکدیگر.

2-    سنگین بودن مهر و سایر تشریفات ازدواج و زیاد بودن جهیزیه دختران و ... موانعی در سر راه زناشویی ایجاد نموده‌اند که جوانان جرات نمی‌کنند کانون خانوادگی تشکیل دهند.

3-    بعضی از جوانان دختر و پسر به قدری در انتخاب همسر مشکل پسندند و به قدری قیود و مشخصات و شرایط اقتصادی از قبیل ثروتمند بودن دختر و پسر و یا مشخصات جسمی برای دختر و پسر تعیین می‌کنند که در خارج از عالم خیال کمتر پیدا می‌شود و از اینرو به آسانی نمی‌توانند تن به ازدواج دهند و به این ترتیب اصل مهم اجتماعی قربانی یک سلسله از مطامع و توقعات نابجای عده‌ای می‌گردد.

ارزش و اهمیت ازدواج از نظر پیامبر اکرم (ص)

از پیامبر خدا (ص) است که فرمود: در چهار موقع عنایت و رحمت حق متوجه انسان می‌شود : به وقت باریدن باران ، به هنگام نظر کردن فرزند به صورت پدر از باب محبت ، در آن زمان که در خانه کعبه باز می‌شود و آن وقت که عقد و پیمان ازدواج بسته شده و دو نفر با یکدیگر جهت زندگی جدید، وارد عرصه‌ی نکاح می‌شوند.

رسول خدا فرمود: ازدواج کنید و پسران و دختران مجرد را همسر دهید نشانه‌ی نیک بختی مسلمان این است که مخارج شوهر کردن زنی را به عهده بگیرد . چیزی نزد حق محبوبتر از خانه‌ای که در اسلام به سبب نکاح آباد شود نیست.

و باز فرمودند : مردان مجرد و عزب خود را زن دهید تا حضرت حق اخلاقشان را نیکو و روزیشان را فراخ و گشاده و جوانمردی هایشان را زیاد کند.

رسول خدا (ص) ازدواج روش من است ، هر کس از راه و روش من رو بگرداند از من نیست.

رسول خدا (ص) : هر کس ازدواج کند نیمی از دینش را باز یافته نسبت به نیم دیگری تقوای الهی را رعایت کند.

رسول خدا (ص) همسر انتخاب کنید که باعث وسعت رزق است.

رسول خدا فرمود: جوانها هر کدام از شما را قدرت است ازدواج کنید تا دیدگانتان کمتر زنان را دنبال کند و دامنتان پاک بماند.

و نیز فرموند: هیچ بنایی در اسلام نزد خداوند محبوبتر از ازدواج نیست.

و نیز رسول خدا فرمود: هر کس ازدواج کند نیمی از سعادت را بدست آورده است.

و نیز فرمودند: هر کس که در اوائل جوانی ازدواج کند ،‌شیطان فریاد زند ، فریاد از او ، فریاد از او ، دو سوم دینش را از دستبرد من نگاه داشت. پس باید عبد خدا در  نگهداری یک سوم دیگرش ، جانب تقوا را رعایت کند.

راستی در ازدواج چه ارزشهای والایی قرار دارد وچه منافع بزرگی نصیب مرد و زن می‌نماید و اسلام برای ازدواج چه عظمت و اهمیت قایل شده است. ای کاش خانواده ها را ه را برای تسهیل این امر مهم الهی و انسانی باز می‌کردند و دست از سخت‌گیری و زمینه‌سازی برای تحقق شرایط طاقت‌فرسا برمی‌داشتند و در حد شئون خود به انجام این مراسم اقدام می‌کردند و در این مسئله طریق قناعت به آنچه که حاضر بود و از دست می‌آمد می‌پیمودند تا دختران و پسران به امیال طبیعی خود برسند و آرزوهایشان برآورده شود و غرایز و شهوات آنان که نعمتهای حق است تبدیل به کفران نعمت نگردد و دامن پاک آنان به گناه و معصیت آلوده نشود [27]

مهم‌ترین اصول انتخاب همسر

1- انتخاب همسر بر اساس‌ تدین:

در اینجا منظور از تدین آن است که فردی که انتخاب می‌شود، دارای فهم عمیقی از اسلام بوده ، فضائل اخلاقی و والای دینی و اداب بلند پایة آنرا عملا بر زندگی خود تطبیق داده باشد و به عبارت دیگر همیشه به قوانین و قواعد شریعت اسلامی و اصول جاودان آن پایبند باشد . وجود این اوصاف، دلالت بر تدین دختر یا پسر دارد. چنانچه هر کدام از آنان فاقد خصائل فوق الذکر بودند، از عقیده‌ی اسلامی فاصله گرفته‌اند و از راه راست منحرف شده‌اند و اخلاقی ناسالم دارند هرچند مردم ظاهرا آنرا نیکوکار و شایسته و متدین بدانند. [28]

2- انتخاب بر اساس نجابت و اصالت خانوادگی:

یکی دیگر از ضوابطی که اسلام برای انتخاب شریک زندگی وضع نموده است انتخاب همسر بر اساس نجابت و اصالت خانوادگی است، به این معنا که شخصی که برگزیده می‌شود از خانواده‌ای ریشه دار و اصیل باشد که در بین مردم به شرافت و پاکی و شایستگی اخلاقی معروف باشند در واقع می‌توان مردم را به معادن خصایل اخلاقی و معنوی تشبیه کرد که از لحاظ حقارت و شرافت و فساد و سلامت اخلاقی با هم تفاوت دارند. [29]

3- انتخاب غیر خویشاوند برای ازدواج

از دستوران حکیمانه و بسیار ارزشمند اسلام در انتخاب زوج آینده در نظر داشتن رابطة نسبی و خویشاوندی است . در تشریع اسلامی زن بیگانه (از لحاظ رابطه نسبی) برای ازدواج از زنی که رابطه‌ی خویشاوندی دارد بهتر است، زیرا ازدواج با اقارب و اقوام نسبی، احتمال بروز بیماریهای مختلف و نقص بدنی و بطور کلی ضایعات ارثی را در طفل بیشتر خواهد کرد . [30]

4- برتری ازدواج با دختران باکره:

یکی دیگر از دستورات روشنگر و مفید اسلام در انتخاب همسر ، برگزیدن دختر باکره و برتردانستن آن نسبت به زن بیوه است فواید قابل توجه و حکمت عمیقی در این رهنمود وجود دارد. دختر اصولا در برخورد با اولین مرد زندگیش مهر و محبت خود را نثار او می‌کند ، زیرا شوهرش اولین انسانی است که به دایره عصمت او پای گذاشته است، بنابراین وجودش با وجود همسرش در می‌آمیزد و جوی از آرامش و محبت ایجاد می‌کند این صفای قلبی نظام خانواده را از تیرگی روابط و افتادن در دام جدال و خصومت حفظ خواهد کرد و با گذشت زمان عاملی در استحکام رشته‌های ارتباط زن و شوهر خواهد بود، اما زن بیوه در ازدواج دوم حلاوت و الفت ازدواج اول را نخواهد داشت و تعلق خاطر و تمایل پیشین باقی نمانده است، زیرا اخلاق اول با برخورد دوم تفاوت دارد.

رسول اکرم (ص) در این خصوص فرموده‌اند : با دختران باکره ازدواج کنید که شیرین سخن‌ترند ، رحمی با رورتر و مستعد‌تر دارند ، مکر و حیله‌ی آنان کمتر است و با شوهر سازگاری بیشتر دارند. [31]

5- ازدواج با زن زایا بهتر است:

از دیگر رهنمودهای دین اسلام در گزینش همسر انتخاب زنی است که قادر به آوردن فرزند باشد از جهت طبی زنی که توانایی و استعداد باروری دارد از لحاظ سلامتی وضعیت مطلوبی دارد و از توانایی جسمی خوبی برخوردار است و علامت این توانایی قدرت به انجام رساندن کارهای منزل و رسیدگی به امور تربیت بچه‌ها و ادای وظایف زناشویی به وجه احسن می‌باشد.

اما لازم به تذکر است که این موضوع را نباید یک جانبه نگریست ، زیرا کسی که زنی با این خصوصیات برای زندگی خود می‌خواهد باید توانایی ادای مسئولیت در قبال او را نیز داشته باشد. چه مسئولیت تامین اقتصادی و چه وظیفه‌ی تعلیم وتربیت فرزندانی که به دنیا می‌آورد و چه مسئولیت سلامت و صحت همسرش، در غیر اینصورت در نزد خدا مقصر خواهد بود.

6- تقارن سنی در ازدواج

یکی دیگر از شرایطی که در امر ازدواج باید مورد توجه دختر و پسر قرار می‌گیرد تقارن سنی است . بدیهی است منظور این نیست که زن و مرد هر دو سنشان یکی باشد چه به اعتقاد ما اختلاف سن بین زن و مرد اگر زیاد نباشد مشکلی بوجود نخواهد آمد، بلکه منظور اساسی ما از ذکر این شرط نفی ازدواجهائی است که اختلاف فاحشی بین سن زن و مرد وجود دارد به عنوان مثال گاه داماد چهل ساله و عروس 16 ساله است بدیهی است این مقدار اختلاف اگرچه در آغاز ازدواج مورد رضایت طرفین است ولی بعدها ایجاد اشکال کرده عوارض ناشی از آن به صورتهای گوناگونی در رفتار و کردار طرفین ظهور و بروز خواهد کرد. به عقیده‌ی ما چنین ازدواجی بین دو نفر انجام نشده بلکه یک نفر ازدواج کرده است. [32]

حقوق زن و شوهر از دیدگاه پیامبر اکرم (ص)

رسول خدا (ص) فرمودند : چندان امین وحی نسبت به زن سفارش کرد که گمان کردم طلاق او جز با ارتکاب زنا جایز نیست.

و نیز آن حضرت فرمود : رحمت خدا بر کسی که تمام برنامه‌های بین خود و همسرش را نیکو انجام دهد ، چه خداوند اختیار زن را به مرد داده و شوهر را سرپرست او نموده است.

رسول خدا (ص) فرمود: کسی که حقوق عائله‌ی خود را ضایع کند از رحمت خدا دوراست.

و باز فرموده‌اند: بهترین شما کسی است که برای خانواده‌اش بهتر باشد ، و من برای خانواده‌ام از تمام شما بهترم .

و نیز فرموده‌اند : عائله‌ی شخص در قیداویند ، محبوبترین بندگان نزد خدای عزوجل کسی است که با افراد در قیدش بهتر رفتار کند.

در مورد تهیه لوازم زندگی فرموده‌اند:

-      خوراک و پوشاک زنان به نحو معروف بر شما واجب است.

-      وارد شدن به بازار و خرید یک درهم گوشت برای عائله‌ام که آن را هوس کرده‌اند برای من محبوبتر از بنده آزاد کردن است.

-      سرپرستی زن و بچه و رسیدگی به امور آنان از خوشبختی مرد است

در مورد گشایش در زندگی فرموده‌اند:

کسی که به بازار می‌رود و برای عیالش تحفه می‌خرد، مانند کسی است که در خانه مستمندان صدقه می‌برد، او باید تحفه خریده شده را وقتی به خانه برد ابتدا به دخترانش بدهد، زیرا هر کس دخترش را خوشحال کند چنان است که بنده‌ای از نسل اسماعیل آزاد کرده و هرکس دیده‌ی پسر را با بردن تحفه روشن کند ، گویا از ترس خدا اشک ریخته،‌و کسی که از ترس خدا گریه کند حضرت حق او را وارد بهشت‌های پرنعمت کند.

آنچه را مسلمانان به خاطر خدا برای همسرش می‌خرد ثواب صدقه دارد. [33]

در مورد احترام به زن :

-      هر کس همسرش را بیش از سه مشت بزند، خداوند در قیمات در برابر اولین و آخرین رسوایش کند.

-      آنان را دلخوش دارید تا به شما بسازند ، از آنان اظهار کرامت و ملال نکنید در آنچه به عنوان مهر به آنان داده‌اید طمع نورزید ، و چیزی از آنان را به زور استرداد ننمایید. [34]

در مورد آراسته و پاکیزه بودن

همانطور که مرد ، زن خود را دوست دارد زیبا، پاکیزه ، خوش لباس ، معطرببیند ، زن هم از مرد خود همین توقع را دارد .نظافت ، پاکی ، حمام ، مسواک ،‌سرشستن ، شانه‌زدن ، ناخن گرفتن ‌، عطر زدن ، لباس منظم و پاکیزه پوشیدن و سایر زینت‌های حلال بر اندام مرد ، زن را خوشدل و راضی می‌کند و به عفت و پاکدامنی او می‌افزاید و از چشم دوختن به دیگران و در خیال گرفتن غیر شوهر حفظ می‌کند.

خوش زبانی و مدارا

درشت گویی، بدزبانی، تندی، سخت‌گیری  طرف مقابل انسان را هر که باشد وادار به عکس‌العمل می‌کند . حال و قال وقتی خارج از حدود باشد، زن را دلگیر و روحیه او را کسل و در نتیجه فضای زندگی به تلخی و سردی می‌گراید.

امیر المومنین (ع) در این زمینه به مردان ، چنین دستور می‌دهد : با آنان در همه حال مدارا کنید ، خوش زبان و نرمخو باشید و در تمام امور نیکی نمایید که عکس العمل آنان با شما به همین صورت باشد. [35]

حقوق شوهر بر زن :

اطاعت :

رسول حق فرمود: به هنگامی که زن نماز واجب پنج وقت را بخواند و روزه‌ی رمضان را بگیرد و حج خود را انجام دهد و از شوهرش فرمان ببرد و حق امام علی (ع) را که امام واجب الاطاعه است بشناسد ، از هر دری از هشت در بهشت که می‌خواهد به بهشت دراید.

به زنی به نام حولا فرمود: به آن خدایی که مرا به راستی مقام نبوت داده مرد بر زن حق دارد چون شوهر او را طلب کند اجابت نماید، اگر دستوری دهد سرنپیچد و با او ستیزه و مخالفت نکند. [36]


احترام به شوهر و خوشرفتاری از او

-      جهاد زن ،‌ نیکو شوهر داری است.

گروهی خدمت رسول اسلام آمدند ، عرضه داشتند مردمی را دیدیم که برای بزرگانشان سجده می‌کردند شما هم به ما چنین اجازه‌ای می‌دهید ، فرمود: نه اگر بنا بود چنین دستوری بدهم می‌گفتم زن برای شوهر سجده کند.

برای غیر شوهر خود را نیاراید:

رسول حق (ص) به حولا فرمود:

زروزیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر مگذار، در غیاب شوهر خود را خوشبو مکن ، روسری خود را که جلب نظر می‌کند : و مچ دست را نشان مده اگر چنین کنید دینتان را تباه و خدا را به خشم آورده‌اید. [37]

حدود نفقه در اسلام

از نظر فقه اسلام روشن است که مخارج زن با در نظر گرفتن وضع مالی شوهر باید تامین شود ولو اینکه زن از خانواده‌ی ثروتمندی باشد. مثلا اگر شوهر کارگر باشد لازمست مخارج زن خود را در حدود وضع کارگری تامین کند و بیش از این نمی‌توان انتظار داشت ولی اگر وضع مالی مرد خوب باشد و زن از نظر خانواده خود در وضعی قرار گرفته باشد که حفظ شخصیت و حیثیت خانوادگی او اقتضای داشتن خدمتکار بکند بر مرد لازمست که این احتیاج او را نیز برطرف کند.

حتی اسلام زنی را که از شوهر خود جدا شده و از او وی حامله باشد تا مادمی که وضع حمل ننموده است مخارج وی را به قدر کفایت بر عهده مرد گذارده است زیرا بدیهی است که زن با وجود حامله بودن نمی‌تواند شوهر دیگری اختیار کند تا بدینوسیله احتیاجات زندگی خود را بطرف سازد و حتی اگر جدائی بین زن و شوهر به نحوی باشد که تا مدت معینی از لحاظ قانون اسلام ،‌امکان رجوع به زن و شوهری میسر باشد (طلاق رجعی) باز تمام مخارج ضروری زن از مسکن و خوراک و پوشاک و .... در این مدت بر عهده‌مرد است.[38]

 کمک به همسر

برای بدست آوردن موفقیت در زندگی ، یکی از امور لازم همان احساس مسئولیت است احساس مسئولیت نه تنها در شغل آدمی مهمی است بلکه در زندگی داخلی و خانوادگی نیز بسیار حائز اهمیت است. مسئولیت ادارة امور داخلی خانه به عهده‌ی زنها و اداره‌ی امور خارج از منزل از قبیل تهیه‌ی وسایل راحتی همسر و سایر افراد خانواده همگی بعهده‌ی مردها واگذار شده است ولی با وجود این اسلام طی دستوراتی مردها را تشویق می‌کند که داوطلبانه در امر مربوط به همسر خود نیز کمک کرده او را یاری دهند . به این ترتیب شرکت داوطلبانه در کارهای خانه نشانه‌ی توجه اسلام به پدید آوردن صمیمیت و وحدت در میان اعضای خانواده است. [39]

مرد نه تنها باید به همسر خود کمک  نماید بلکه باید از سخت گیری و اعمال خشونت جز در موارد لازم در مورد همسر بپرهیزد و در ایجاد محبت و جلب رضایت و حفظ روابط حسنه بین خود و همسر خویش همواره بکوشد زیرا ممکن است در برخی از مواقع زن به هر جهتی خواه به علت کم حوصلگی کوتاهی و یا نرسیدن و غفلت و یا آمدن مهمان و مشکلات بچه‌داری به انجام پاره‌ای از امور خانه نرسد لازم است مرد در این صورت بردباری به خرج دهد بی تابی نکند و طریق مدارا پیش گیرد حتی همت کرده کارهای انجام نیافته را خود انجام دهد. [40]

مردی که بیش از حد توانایی خود کار می‌کند و روحا و جسما خسته است نباید در همین حال مورد بازخواست همسرش واقع شود.

مرد ، روح پذیرش انتقاد  را اگرچه بجا و صحیح باشد در این صورت کمتر دارد . به عکس همسر عاقل و فهمیده سعی می‌کند از راههای گوناگون وسایل تقویت روحیه‌ی شوهر خود را فراهم کند تا مرد بتواند در مقابل مشکلات بیشمار زندگی و امور اجتماعی مقاومت و سرسختی بیشتری نشان دهد از جمله این وسایل ، تشویق شوهر خویش از طریق به یادآوردن کارهای برجسته و به اصطلاح شاهکارهای دوران زندگی‌اش می‌باشد. این تذکر و یادآوری به شدت توانایی مرد را در انجام کارهای سخت بالا می‌برد و در وجود مرد معجزه می‌کند [41]

از جمله رفتارهای موثر خانمها که در روحیه‌ی شوهرها اثر شگفت‌انگیز و معجزه‌ آسایی دارد ، اینست که هنگام ورود مرد به منزل از او استقبال به عمل آورند و هنگام خروج از منزل ، او را تا دم در بدرقه کنند. در ارتباط با همین مطلب روایت کرده‌اند که : روزی مردی خدمت رسول اکرم (ص) شرفیاب شد و عرض کرد من همسری دارم ، هنگام داخل شدن من به منزل به استقبال من می‌شتابد و وقت خارج شدن از منزل مرا بدرقه می‌کند و هنگامی که مرا غمگین می‌بیند پیش آمده می‌گوید چرا اندوهناک هستی ؟ اگر اندوه تو برای کمی رزق و روزی است هیچ غصه نخور، خداوند روزی تو را متکفل می‌باشد و خواهد رسانید و اگر به جهت آخرت کوشش می‌کنی، خداوند اهتمام تو را زیاد گرداند. رسول اکرم (ص)‌در مقابل کلمات مرد نسبت به همسر خود فرمود خداوند را کارگزاران مخصوصی است و همسر تو از جمله آنها می‌باشد و پروردگار برای او ثواب اجرا شهید را می‌دهد.  [42]

مهریه

از جمله تکالیف مرد به هنگام پیوند ازدواج ، پرداخت مهر است . مهر یا مهریه از حقوق مسلم زن است. مهر یا صداق چیزی که زن بر اثر ازدواج مالک آن می‌گردد و مرد ملزم به ادای آن به زن می‌شود.

نهاد مهر در حقوق ایران مبتنی بر سنت و مذهب است و نظیر آن را نمی‌توان در حقوق غرب یافت. مهریة زن یک امر حقوقی است و با بعضی از مسائل دیگر مثل شیر بهاء یا با شلق که در برخی از خانواده ها متداول است ،‌تفاوت اساسی دارد مهر مال یا امکانی است که صرفا از آن زن است. در واقع مهریه هدیه‌ای است که شوهر به زن تقدیم می‌کند و والدین و خویشان زن را حقی بر آن نیست . قرآن کریم با لطافت و ظرافت خاص چنین بیان می‌دارد وآتواالنسا صدقا تهن نحله . یعنی مهر زنان را به طور کامل و به عنوان یک عطیه به خود آنان بدهید.

مهریه ممکن است که کاملا مشخص و معین باشد مانند خانه اتومبیل ، سکهطلا  ،‌سفر مکه و غیره و یا درآمد حاصل از یک امر اقتصادی به عنوان مهر تعیین گردد و یا اینکه مرد انجام یک کار یا پذیرش تعهد خاصی را به عنوان مهر پیشنهاد نماید،‌ مثل آموزش زبان ، تعلیم قرآن، تدریس دروس علمی و یاد دادن یک هنر یا مهارت و یا ساختن یک خانه و یا فراهم نمودن یک چیز معین .

در هر صورت،‌پرداخت مهر از تکالیف اساسی شوهر و حقوق ویژه زن است و مهر باید حسب تمایل و ارادة زن و یا به گونه‌ای که توافق گردیده ، هنگام مطالبه قابل حصول باشد.

متاسفانه امروزه در غالب موارد، مهر زنان در ذمه و دین مردان می‌ماند و زنها معمولا آن را مطالبه نمی‌کنند مگر وقتی که اختلاف و مشاجره‌ای پدید آید. در حالی که توصیه‌ی اسلام این است که مهر به هنگام وصلت زن و مرد تقدیم گردد و در صدر اسلام و در عصر حضرت محمد (ص) معمول این بود که مرد هرچه به عنوان مهر متعهد می‌شد،‌ به هنگام وصلت نقدا تقدیم می‌نمود.

و فلسفه‌ی مهر یا صداق از نظر اسلام این نیست که مهر به عنوان وثیقه در اختیار زن قرار گیرد. مهر فقط مهر است و بهترین آن هدیه‌ای است که نشانی از صداقت و علاقه‌مندی و محبت مرد نسبت به آرامشگر حیاتش باشد. [43]


نقش موقعیت شناسی زن و مرد در استحکام خانواده

یکی از اصولی را که هر انسانی باید به آن توجه داشته باشد موقعیت شناسی است . به نظر می‌رسد برای اینکه الفت و صمیمیت خانواده لطمه‌ای نبیند ، پیشنهاد می نمائیم که زن و مرد سعی کنند در مواردی که از یکدیگر تقاضاهایی را دارند قبلا موقعیت و وضعیت طرف را برآورد نمایند. اگر دیدند که طرف در شرایط مناسب و آماده قرار دارد در این هنگام پیشنهاد و طرح خود را ارائه دهند.

موقعیت شناسی موجب می‌گردد علاوه بر اینکه درخواست و تقاضای زن و مرد انجام می‌گیرد به جای نقار و درگیری میزان صمیمیت آنان نیز افزایش می‌یابد. [44]

در موارد زیادی از خانواده‌ها این واقعیت کمتر به چشم میخورد زیرا زنان بدون در نظر گرفتن موقعیت‌های مالی و شغلی و درآمدی همسران خود بطور خام و نپخته از آنان تقاضاهائی را می‌نمایند در حالی که اگر موقعیت شناس می‌بودند هرگز به چنین تقاضاهائی اقدام نمی‌کردند.

در برخی از موارد مردان نیز بیش از طاقت و توانایی همسران خود از آنها تقاضاهائی را می‌نمایند ، پرواضح است که هر انسانی از حد و حدود خاصی از امکانات برخوردار است و هرگز نباید بیش از آن مقدار از آنان انتظاراتی داشت.

به نظر ما یکی از اموری که استحکام خانواده را مورد تهدید قرار داده و صفا و صمیمیت خانوادگی را نیز متزلزل می‌سازد ،‌توقعات فوق العاده‌ای است که زن و مرد از یکدیگر دارند و حال آنکه اگر زن و مرد موقعیت شناس بودند هرگز از یکدیگر چنین تقاضاهائی را نمی‌نمودند. [45]

به طور خلاصه ارتباط پیدا کردن هنر است و تا انسان هنرمند نباشد نمی‌تواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار سازد روی این اصل اعتقاد ما اینست که برای حفظ تعادل و استحکام خانواده زن و مرد در درجه اول باید موقعیت

نقش خانواده در بزهکاری فرزندان

اهمیت زندگی خانوادگی برای کودکان به مراتب از افراد بالغ بیشتر است چرا که در اینجا است که کودک اولین تجربیات خود را در زیستن با دیگران می‌آموزد . در محیط خانواده است که پایه رشد و فعالیت‌های آینده کودک گذاشته می‌شود اینکه در روابط ما با سایرین عشق و محبت حکمفرما است یا خصومت و نفرت تا حد بسیار زیادی به تربیت خانوادگی بستگی دارد.

اصولا کلیه رفتارهای نوجوانی ، جوانی و بالاتر چه اجتماعی باشد و یا ضد اجتماعی در نتیجه تجربیات گذشته به وجود می‌آید و با توجه به این تجربیات است که می‌توان این حالات و رفتارها را توجیه کرد.

بزهکاری در کودکان و نوجوانان هر چند می‌تواند به عوامل بسیار از جمله مشکلات فرهنگی ، اجتماعی اقتصادی و ... وابسته باشد اما در گام نخست این خانواده است که کودک را به مسیر صحیح هدایت می‌کند یا بستر گناه و جرم و انحراف را برای او مهیا می‌سازد. انسان به دلیل ویژگی اجتماعی بودن خود از بدو تولد تحت تأثیر افکار ، عقاید و رفتار اطرافیان قرار می‌گیرد و بعدها به تقلید از این رفتارها و گفتارها الگوهایی را که به نحوی در ارتباط با او هستند سرمشق رفتاری خود قرار خواهد داد.

خمیر مایه مولفه‌های اصلی شخصیت متعادل و پویا یا متزلزل و آسیب پذیر کودکان و نوجوانان در کانون خانواده و در سایه تعامل مطلوب با والدین به ویژه مادر شکل می‌گیرد.

پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) در تاکید بر اهمیت دوره‌های مختلف رشد فرزندان به ویژه هفت سال اول زندگی ، فرموده‌اند فرزند در هفت سال اول زندگی محبت پذیر است در هفت سال دوم آموزش پذیرا است و در هفت سال سوم حیات خود مشورت پذیر است.

ویژگیهای زیستی و روانی اجتماعی کودکان در سالهای اولیه رشد (هفت سال حیات) به گونه‌ای است که بیشترین تعلق خاطر را به پدر و مادر دارند و می‌خواهند همواره همه وجود پدر و مادر خود را در قبضه مهر خود داشته باشند. از همین رو زیباترین و موثرترین روش پروش فرزند در این دوران حاکمیت مهر و محبت و سیطره عاطفی کودک بر پیکره شخصیت پدر و مادر است.

بنابراین محرومیت‌های عاطفی ، تنبیه ، اعمال رفتارهای خشونت‌آمیز با کودک و تحمیل آزردگی‌ها و ناکامی‌های مکرر بر احساس فرزندی با شاکله محبت‌پذیر، می‌تواند آسیب‌های اجتماعی همراه داشته باشد.

گزل ، پدر روانشناسی کودک می‌گوید شخصیت کودک در پنج ، شش سالگی نسخه کوچکی از جوانی است که بعدا خواهد شد . کودکانی که از مهر و محبت پدری و مادری محروم مانده و عموما در عین برخورداری از نعمت پدر و مادر دچار بدسرپرستی شده‌اند و به گونه‌ای که انتظار می‌رود از تعامل عاطفی خوشایند و دوست داشتنی با والدین بهره‌مند نمی‌شوند با دنیایی از نگرانی و ناکامی ، بی انگیزه و شکننده وارد مدرسه می‌شوند.[46]


هدفهای تربیتی در خصوص ارتباط با والدین

سیر وجود آدمی  و تداوم نسل او در نظام خلقت، به واسطه‌ی وجود خود اوست و نقش آدمی در بقا و رشد و هدایت نسل خود ریشه در اعماق وجود انسان و ماهیت او دارد حکمیت الهی بر این تعلق گرفته است که والدین واسطه‌ی فیض الهی قرار گرفته نقش اساسی در تداوم حیات ایفا کنند و اهیمت این نقش در مجموعة آفرینش سبب عنایت خاص باری تعالی بدان شده است.

وقتی بحث از اهداف تربیتی در خصوص ارتباط فرزند با والدین مطرح میشود ناظر بر یک نوع ارتباط جدید نیست خداوند در انسان به طور تکوینی محبت و علاقه به والدین را قرار داده است عطوفت فرزند به والدین امری اعتباری و قانونی نیست و واسطه قرار گرفتن آنها در خلقت فرزند و نگهداری از او زمینه عطوفت و محبت فرزند را نسبت به والدین فراهم می‌آورد. عملکرد دین در خصوص ارتباط فرزند و والدین ناظر بر تعدیل علائق آنهاست. به طور مشخص می‌توان پرهیز از زیاده‌روی در اطاعت از والدین و اصرار بر متابعت از آبا و اجداد را در صورتی که مقابله با حق قلمداد شود به عنوان نمونه‌هایی از تعدیل در نوع ارتباط مطرح کرد. چنانکه در قرآن پیروی از گذشتگان و موضوع باطل آنها در خصوص بت پرستی و رویگردانی از خدا تقبیح شده است. [47]

الف: احترام به والدین

مساله احترام در خصوص ارتباط با والدین در مرتبه‌ای بعد از مقوله ارتباط با خدا قرار دارد در خصوص احترام به والدین به سختی می‌توان ماهیت حق شناسی را از احترام جدا کرد به سخن دیگر با توجه به اینکه حق شناسی و سپاسگذاری به منزله نوعی پاسخگویی به کسی است که به نحوی گره‌ای از مشکل ما باز کرده است متضمن نوعی یاری رسانی و کمک متقابل به اوست اما احترام از دیدگاهی دیگر به معنای حرمت و ارزش فرد مقابل و رعایت شأن اوست . احترام به معنای حریم قایل شدن برای اشخاص هم جنبه‌ی ایجابی دارد و هم جنبه‌ی سلبی . گاهی با رعایت حق دیگران احترام آنها را حفظ می‌کنیم و گاهی با پرهیز و اجتناب از اموری که خدشه‌ای به منزلت و شأن آنها وارد می‌کند. در منطق قرآن حفظ حریم والدین در طول حفظ حریم خدا و در مرتبه بعد از آن قرار گرفته است.

درباره‌ی اینکه ما با چه ابزاری می‌توانیم به این امر جامه‌ی عمل بپوشانیم باید گفت از نظر اسلام همان طور که در آیات قرانی گذشت نیکی و احسان به پدر و مادر جزء لاینفک مقوله‌ی احترام به آنهاست نیکی و احسان از چنان اهمیتی برخوردار است که سبب علو مقام انسان و نیل به ارزشهای والا می‌شود به طوری که خداوند یکی از علل دستیابی یحیی را به نبوت ، نیکی به والدین ذکر کرده است. [48]

ب- حق شناسی در مقابل والدین

یکی از ارکان اهداف تربیتی در ارتباط متقابل ، حق شناسی و سپاسگزاری در برابر نعمت و مساعدتی است که به نحوی نیازها و مشکلات انسان را حل می‌کند اگر ملاک در حق شناسی و سپاسگزاری میزان دخالت عامل مقابل در رفع احتیاج باشد ، باید گفت سپاسگزاری در برابر والدین بعد از حق شناسی در برابر خداوند تعالی است و نسبت به آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد. ارج نهادن زحمات و تلاش والدین برای پرورش و رشد فرزند صرفا از طریق سپاسگزاری و حق شناسی خاص میسر است. بنابراین همان طور که کفران نعمت و اجتناب از توجه به حق منعم ، عقوبت ابدی را به دنبال دارد رویگردانی از والدین و کوتاهی در حق آنها موجب دوری از مسیر قرب الهی می‌گردد. یکی از تعالیم تربیتی اسلام که از بارزترین مصادیق حق شناسی درباره‌ی والدین است ، طلب خیر و برکت برای آنها در قالب دعاست که نوعی اتحاد با آنها به شمار می‌رود و در قرآن به صورت طلب غفران و بخشایش به آن اشاره شده است . مساله حق شناسی از والدین از چنان اهمیتی برخوردار است که ضلالت و گمراهی آنها مانع از طلب هدایت و غفران و خیر و احسان الهی برای آنها نمی‌شود چنانکه حضرت ابراهیم برای هدایت عموی بت‌پرست خود که سرپرستی او را به عهده داشت از هیچ کوششی دریغ نورزید و برای او طلب آمرزش کرد. [49]

هدفهای تربیتی در خصوص رابطه با فرزند

پرهیز از افراط و تفریط در پرورش فرزند:

انسان به فرزند خود علاقه و تمایل خاص دارد به نحوی که حاضر است برای سلامت و حفظ امنیت او، خود را به خطر اندازد. احساس یگانگی با فرزند ریشه در اعماق روح و روان دارد. آنچه مورد خطاب دین در گزاره‌های تربیتی است توجه به همین جنبه است که همواره در معرض افراط یا تفریط قرار می‌گیرد. زیاده‌روی در توجه به فرزند یا فروگذاری حق او دارای آثار منفی زیادی است و پرهیز از آن در گزاره‌های دینی مورد تاکید قرار گرفته است. در برخی از آیات تسامح در حق فرزندان و بی‌تفاوتی نسبت به آنها و کوتاهی در برآوردن نیازهایشان تقبیح شده است. همچنین از بین بردن فرزند به دلیل جنسیت او یا مشکلات مالی و بی‌توجهی به عواملی که منجر به استحکام ارتباط بین والدین و فرزندان می‌شود مورد نکوهش دین قرار گرفته است برخی از روایات مساله‌ی تفریط و فروگذاری حق فرزندان را نوعی عقوق دانسته‌اند که از جانب فرزند بر پدر و مادر وارد می‌شود به عبارت دیگر، همانطور که حق شناسی از والدین از جانب فرزند لازم است حق شناسی از فرزندان نیز برای والدین ضروری است از نظر اسلام کوتاهی در برآورده کردن نیازهای اساسی (مادی و روانی) فرزندان و تباه کردن شخصیت و سرنوشت آنها، والدین را دچار نفرت الهی و مستوجب عقوق فرزندان می‌گرداند.[50]

وظایف والدین در برابر فرزند

1- قرائت اذان و اقامه در گوش کودک:

رسول خدا (ص) فرمود: پس از ولادت فرزند مستحب است در گوش راست و در گوش چپش اقامه بگویند که این امر باعث حفاظت و حراست او از شیطان خواهد بود.

2- پذیرش کودک

از مسائل مهم حقوق کودکان ، مساله‌ی پذیرش کودک است . کودک به هر وضع و به هر صورتی که هست باید پدر و مادر پذیرای او باشند ، دختر یا پسر ،‌ زشت یا زیبا ، سالم یا ناقص . زیرا والدین حکم باغبانی را دارند که فرزندانشان میوه‌های باغ خود آنان است و باید در طریق به ثمر رساندن آنان بکوشند. [51]

3- نامگذاری کودک

نامگذاری از مسائل مهم حقوق کودکان است و والدین موظفند نام خوبی را برای کودک انتخاب نمایند نامی که اولا رضای خدا در آن باشد ثانیا فرزند در آینده به هر شغل و یا هر پست و مقامی که رسید آن نام متناسب باشد . بهترین نامها نام ائمه معصومین (ع) و اولیای الهی و اهل بیت ایشان می‌باشند.[52]

4- احترام به کودک

یکی از حقوق کودک احترام به اوست این سخن از رسول خداست که فرمود به فرزندانتان احترام و محبت کنید و با آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت نمایید.

5- تغذیه کودک:

نخستین غذای کودک شیر مادر است و این سفارش رسول خداست که پستان مادر در اختیار کودک باشد و مرد موظف است درایام شیردادن ، زن را از غذای حلال و پاک تغذیه کند و زن نیز باید مراقب غذای خود باشد ، زیرا غذای حرام و نجس و خبیث در شیر و شیر در فرزند اثر مستقیم دارد. و پس از فراغت از ایام شیردادن باز والدین باید همت به خرج داده ، فرزند معصومشان را با غذای حرام و ناپاک آلوده نکنند. [53]

6- تامین نیازهای فرزند:

تامین نیازهای اولیه از قیبل خوراک،‌ پوشاک ، امنیت و همچنین ایجاد زمینه‌ی مناسب برای پرورش و رشد آنهاست کوتاهی در برآورده نمودن نیازهای اولیه‌ی فرزند مانعی بر سر راه رشد و ترقی او در مراحل بالاتر به وجود می‌آورد. بنابراین ایجاد فضای مناسب برای ترقی و تعالی فرزند از ابتدایی ترین وظایف والدین است.  [54]

7- محبت :

یکی از ارکان تربیت فرزند برقراری روابطی مناسب با او بر اساس محبت است زیرا محبت به عنوان مهمترین واسطه در برقراری رابطه باید مورد توجه و عنایت ویژه قرار گیرد آنچه از محبت در این بحث مورد نظر است ایجاد شرایطی است که در آن محبت واقعی و معمولی نثار فرزند گردد و بدین ترتیب معضل بی‌تفاوتی نسبت به او و سهل‌انگاری در تربیت حل شود. روایات بسیاری وجود دارد که در برگیرنده لزوم محبت و ارزش عشق و علاقه به فرزندان است و با توجه به دیگر گزاره‌های تربیتی اسلام، دلالت بر این امر به عنوان واسطه‌ای برای ایجاد ارتباط تربیتی و پرورشی با آنها دارد. [55]

8- آموزش :

از جمله وظایف والدین ارائه آموزشهای اساسی به کودکان است آموزشی که موجب سازندگی و خیر و رفاه حال و اینده فرزند باشد اما اینکه به فرزندانمان در سنین کودکی چه علومی را بیاموزیم با مراجعه به روایات اهل بیت (ع) روشن می‌شود امام صادق (ص) فرمود: سزاوارترین چیزی که باید به کودکان آموخته شود چیزی است که چون بزرگ شدند بدان نیاز داشته باشند.

از جمله چیزهایی که ائمه دستور دادند که ما از سن هفت سالگی به بعد به فرزندانمان بیاموزیم قرآن و سواد خواندن و نوشتن و احکام حلال و حرام و نماز است. [56]

و بالاخره والدین موظفند فرزندانشان را به امور دین آشنا ساخته و مودب به آداب الهی و متخلق به اخلاق انبیاء نمایند صفات خوب و بد را به آنها بشناسانند و آنها را از صفات بد بر حذر داشته و به صفات نیکو ترغیب نمایند. و به آنها راه و رسم زندگی بیاموزند والدین به کودکانشان درس عواطف و انسانیت دهند و به فنون دفاعی آشنا سازد تا در مواقع خطر بتوانند از خود و کیان خود دفاع نمایند[57].

9- پرورش کودک

تربیت فرزندان تنها در آموزش خلاصه نمی‌شود بلکه مهمتر از آموزش پرورش است که باید به آن توجه کافی شود، متاسفانه در دنیای کنونی مردم در بعد پرورش عمده نظر خود را به پرورش جسم اطفالشان معطوف داشته به غذا،‌لباس ، اسباب بازی، سلامت و بهداشت ، وزن ، زیبایی ، ورزش، شستشوی بدن و امثال این امور می‌پردازند ولی هیچ توجهی به پرورش روح فرزند ندارند، در حالی که در اسلام جسم و سلامت تن همراه با سلامت روح و روان مطرح است. لباس زیبا و غذای خوب همراه با اخلاق نیکو و ادب صحیح مورد توجه است هم باید کودکان را به ورزش و بازی واداشت و هم به عبادات و اموردینی ، مراسم مذهبی و ایثار و فداکاری تمرین وتشویق شود. هم باید وزن کودک را در نظر داشت و هم باید میزان اخلاق و رفتار نیکو و شایسته را در نظر گرفت هم لباس زیبا برای کودک لازم است و هم نام نیکو.


رسول خدا فرمود: اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم:

به کودکان خود اکرام نموده و به آنان ادب صحیح و لازم را بیاموزید.

علی (ع) فرمود: بهترین ارثی که پدران و مادران می‌توانند به فرزندان خویش بدهند ادب و تربیت صحیح است. [58]


سخن آخر

بحث درباره حقوق خانواده و گستره‌ی وظایف و مسئولیت‌های همسران ، بیش از آنکه صرفا در قلمرو موازین حقوقی و قانونی مطرح باشد اساسا متاثر از پیوندهای عاطفی و روانی و آمیخته با مبانی دینی ، معیارهای اخلاقی ، نگرش‌های اجتماعی و نظام ارزشی حاکم بر جامعه است.

به طور کلی اهمیت و ارزشمندی حقوق خانواده ناشی از ارج و منزلت والای این کانون مقدس است جامعه‌ای که در آن کانونهای خانواده از بالاترین قوام و استحکام برخوردارند مناسب‌ترین بستر رشد و شکوفایی استعدادها ، حاکمیت ارزشها و تبلور رفتارهای متعالی فردی و گروهی است و بیشترین مسئولیت پذیری اجتماعی و برقراری عالی‌ترین روابط بین فردی و پیوندهای عمیق عاطفی در آن به چشم می‌خورد.

خانواده اولین و اصیل‌ترین نهاد اجتماعی است و سلامت جوامع در گرو تعادل کانون مقدس خانواده‌هاست، همچنین از بارزترین شاخص‌های موفقیت و پیشرفت هر کشور و نظام حکومتی، تدوین و ارائه متعالی‌ترین، ارزشمند‌ترین و کارآمدترین قوانین و مقررات حمایتی از نظام خانواده است.

از این رو انتظار به حق و شایسته از کارگزاران جامعه‌ی اسلامی ایران این است که با الهام از ارزشهای والای قرآنی و تعالیم اسلامی، جامع‌ترین و فراگیرترین قوانین حمایتی را که مبانی نظری آن مبتنی بر ویژگیهای فطری ، احیای حقوق طبیعی و تامین نیازهای روانی همسران و فرزندان باشد برای قوام و پویایی نظام مقدس خانواده ارائه نمایند.


فهرست منابع مورد استفاده

1-    قران کریم

2-     صحیفه‌ی سجادیه

3-    ابن سینا و تدبیر منزل مترجم : نجمی زنجانی مجمع ناشر کتاب تهران 1319

4-    اسلام و تنظیم خانواده سید محمد علی ایازی دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران 1377

5-    بحار الانوار علامه مجلسی طبع جدید بیروت جلد اول

6-    پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی سید مهدی صانعی موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد 1375

7-    تعادل و استحکام خانواده مجید رشید پور انتشارات اطلاعات تهران 1373

8-    چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم ؟ (ج1) عبدالله ناصح علوای مترجم : عبدالله احمدی نشر احسان تهران 1377

9-    حقوق خانواده در اسلام حسین حقانی زنجانی دارالتبلیغ اسلامی قم بی‌تا

10- خانواده در قران احمد بهشتی دفتر تبلیغات اسلامی حوزة‌علمیه قم قم 1377

11- درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی (2) اهداف تربیت از دیدگاه اسلام هیئت مولفین انتشارات سمت تهران 1376

12-  روانشناسی خانواده (همسران برتر) غلامعلی افروز تهران انتشارات انجمن اولیا و مربیان 1378

13-  سایت : google

14-  سیری در مسائل خانواده حبیب الله طاهری شرکت چاپ و نشر بین المللی تهران 1381

15-  موازنه‌ی حقوق و اخلاق در خانواده مریم احمدیه تهران شورای فرهنگی اجتماعی زنان ، روابط عمومی 1382

16- نظام خانواده در اسلام سخنرانیهای استاد حسین انصاریان انتشارات ام ابیها قم 1375

 


فهرست مطالب

عنوان                                                                                                   صفحه

مقدمه................................................................................................................. 3-1

چکیده............................................................................................................... 3

موضوع تعلیم و تربیت........................................................................................ 5

ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت........................................................................ 6

اهمیت دادن اسلام به تعلیم و تربیت.................................................................... 7

تعلیم و تربیت گام به گام در مهد خانواده........................................................... 8

اهمیت تشکیل خانواده در اسلام......................................................................... 10

دلیل تشکیل خانواده........................................................................................... 13

عوامل رکود فکر تشکیل خانواده........................................................................ 17

ارزش و اهمیت ازدواج از نظر پیامبر اکرم (ص)................................................. 18

مهم‌ترین اصول انتخاب همسر............................................................................. 20

حقوق زن و شوهر از دیدگاه پیامبر اکرم (ص).................................................... 24

حدود نفقه در اسلام........................................................................................... 28

کمک به همسر.................................................................................................. 29

مهریه................................................................................................................. 32

نقش موقعیت شناسی زن و مرد در استحکام خانواده........................................... 34

نقش خانواده در بزهکاری فرزندان..................................................................... 35

هدفهای تربیتی در خصوص ارتباط با والدین ...................................................... 38

الف- احترام به والدین....................................................................................... 39

ب- حق شناسی در مقابل والدین........................................................................ 40

هدفهای تربیتی در خصوص رابطه با فرزند.......................................................... 41

وظایف والدین در برابر فرزند............................................................................. 42

سخن آخر.......................................................................................................... 48

فهرست منابع مورد استفاده ................................................................................ 49



1-   [1]پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی – سید مهدی صانعی – موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد – 1375 ص 11-9

[2]- پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی – سید مهدی صانعی – موسسه چاپ و انتشارات  دانشگاه فردوسی مشهد – 1375 – ص 25-24

[3]- همان منبع – ص 27-25

[4]- همان منبع ص 30-29

[5]- همان منبع – ص 31

[6]- بحار الانوار- طبع جدید ، بیروت – ص 172/1

[7]- سوره جمعه – آیه 2

[8]- صحیفه سجادیه – دعای 25

[9]- خانواده در قرآن – احمد بهشتی – دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم

[10]- همان منبع – همان صفحه

[11]- همان – ص 243-242

[12]- اسلام و تنظیم خانواده – سید محمد علی ایازی – دفتر نشر فرهنگ اسلامی – تهران – 1373 – ص 24

[13]- سوره رعد – آیه 38

[14]- سوره نسا – آیه 1

[15]- رک به : نظام خانواده در اسلام – سخنرانیهای استاد حسین انصاریان – انتشارات ام ابیها – قم – 1375 – ص 66-63

[16]- اسلام و تنظیم خانواده – سید محمد علی ایازی – ص : 24

[17]- نظام خانواده در اسلام – ص 66-65

[18]- همان – ص : 67

[19]- خانواده در قران – احمد بهشتی ص 34

[20]- رک : همان – ص 26-25

[21]- همان ص 38-37

[22]- خانواده در قران – ص : 38

[23]- رک همان : 39-38

[24]- سورة بنا – آیه 8

[25]- سوره رم – آیه 21

[26]- خانواده در قرآن – ص 41-40

[27]- نظام خانواده در اسلام – ص 41-40

[28]- چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم – ج 1 – عبدالله ناصح علوان – مترجم : عبدالله احمدی – نشر احسان – تهران – 1377 – ص 36-35

[29]- همان منبع – ص 38

[30]- همان منبع – ص 41

[31]- همان منبع – ص 43-42

[32]- تعادل و استحکام خانواده – مجید رشید پور – ص 39-38

[33]- نظام خانواده در اسلام – ص 371-366

[34]- همان – ص 371

[35]- نظام خانواده در اسلام – ص 372-371

[36]- همان منبع – ص : 377-376

[37]-  همان منبع – ص : 384-378

[38]- حقوق خانواده در اسلام – حسین حقانی زنجانی

[39]- همان منبع ص 402-401

[40]- همان منبع – ص 402-401

[41]- حقوق خانواده در اسلام – ص 407- 406

[42]- همان منبع – ص 408

[43]-  روانشناسی خانواده (همسران برتر) غلامعلی افروز – انتشارات انجمن اولیا و مربیان تهران – 1378 – ص : 187-185

[44]- تعادل و استحکام خانواده – مجید رشید پور – انتشارات اطلاعات – تهران – 1373 –
ص 160- 157

[45]- همان منبع – ص 160

[46]-google

[47]- درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی اهداف تربیت از دیدگاه اسلام – هیئت مولفین – انتشارات سمت – تهران 1376- ص 175

[48]-  همان منبع – ص 178

[49]- درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی – ص 179-178

[50]- همان منبع – ص 183- 182

[51]- سیری در مسائل خانواده – حبیب الله طاهری – شرکت چاپ و نشر بین الملل وابسته به انتشارات امیر کبیر – تهران – 1381 – ص 78- 77

[52]- همان منبع و نیزرک : ابن سینا و تبدیر منزل – مترجم :‌نجمی زنجانی – مجمع ناشر کتاب – تهران 1319- ص 43-42

[53]- سیری درمسائل خانواده – ص 79-78

[54]- درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی – ص 184

[55]- همان منبع – ص 185

[56]- سیری در مسائل خانواده – حبیب الله طاهری – ص 81

[57]- همان منبع – ص 82

[58]- همان منبع – ص 83

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 14 بهمن 1393 ساعت: 17:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

خواص گردو

بازديد: 177

 

 

·      گردو می تواند..........

۱) کاهش کلسترول کل

٢) کاهش LDL کلسترول

٣) افزایش HDL کلسترول

۴) افزایش قابلیت ارتجاعی رگ های بدن

۵) محافظت در برابر بیماری قلبی

۶) افزایش قدرت ذهن و هوش

٧) مفید برای تنگی نفس

٨) جلوگیری از ورم مفاصل

٩) مفید در بیماری های پوست نظیر: اگزما و پسوریازیس( به وجود آمدن لکه های قرمز رنگ در پوست)

١٠) ضد سرطان

۱۱) دارای آنتی اکسیدان. در بین آجیل ها، آنتی اکسیدان گردو و شاه بلوط از همه بیشتر است.

١٣) جلوگیری از لخته خون

۱۴) تنظیم سوخت و ساز در بدن

١۵) تنظیم فشار و قند خون

١6) جلوگیری از پارکینسون ، آلزایمر و سنگ کیسه صفرا

17) جلوگیری از

۱8) حفاظت از استخوان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 14 بهمن 1393 ساعت: 16:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درمورد مباني ،اصول وروشهاي اخلاق و تربيت

بازديد: 203

 

 

تحقیق درمورد مباني ،اصول وروشهاي اخلاق و تربيت

از ديدگاه امام حسنمجتبي(ع(

در نيمه رمضان سال سوم هجرت در مدينه از پدري به نام علي(ع) ومادريهمچون فاطمه(ص) فرزندي که بيشترين شباهت را به حضرت رسول اکرم (ص)داشت متولد شد.اسمشريفش حسن مشهورترين القابش زکي ومجتبي وکنيه شريفش ابومحمد،در سال 50 هجرت درحاليکه 47 سال از عمر شريفش مي گذشت در آخر ماه صفر به دست همسرش جعده ملعونه مسموم وبهشهادت رسيد وبعد از آنکه بدن مبارکش را تير باران کردند در قبرستان بقيع به خاکسپرده شد.

مقدمه

امام حسن (ع) فرمود:

از اخلاق مومن اين است که در دين(ودينداري، بانشاط)توامند درنرمخويي ،بزرگوار ودر علم(وشناخت امور)دوراندبش،در بردباري (در برابر نامردان) داناودر انفاق (وکمک به نيازمندان)فزون بخشودر عبادت ميانه رو ودر طمع پرهيزگار ودرپايداري نيکوکار است.

بر کسي که دشمن دارد ستم نمي کند ودر راه کسي که دوست دارد گناهنمي کند وآنچه راکه براي او نيست ادعا نمي کند وحقي که به زيان اوست انکار نمي کند

بدگويي وعيب جويي وغرض ورزي ندارد،درنمازخاشع است ودر زکات فزون بخش ،در فراخ روزي (آسودگي)سپاس گذار است ودربلا(گرفتاري)بردبار ،به آنچه که دارد قانع ،خشم اورا (باخود)نبردوآزمندي اورا سرکشنکند،با مردم مي آميزد تا بداند وخاموش مي ماند تا در امان باشد

اگر کسي به او ستم کندصبرميکند تاخداي پاداش دهنده انتقام کشد.

تربيت اخلاقي از ديدگاه امامحسن(ع(

تعريف تربيت :

تربيت کلمه اي عربي ومعادل انگليسي آن ميباشد که در فارسي به آموزش وپرورشترجمه مي شود واژ ه تربيت از ربو اخذ شده است در المنجد ربو گاه به معني غذا دادنو(ربيه الوالد: اي غذاه وجعله يرابو) وگاه بهمعنيتهذيب وپاکساختناخلاقفرد از آلودگيهابه کار رفتهاست.

راغب اصفهاني در مفردات ذيل کلمه((رب)) تربيت را حرکت تدريجي چيزيبه سوي کمال تعريف مي کند ودر جايي ديگر مي نويسد رب در اصل به معني تربيت وپرورشاست يعني ايجاد کردن حالتي پس از حالت ديگر در چيزي تا به حد نهايي وکمالخود

مرحومدهخدا درلغتنامه تربيت را به معني زير آورده است :

پروردن- پرورانيدن پروردن کودک تا بالغ شود پروردنوآموختن

ويژگيهاي تربيت آن است که هر سه حوزه جسموعقل وقلب آدمي را در برگرفته

معني لغوي تربيت :

تربيت مصدر باب تفعيل از ماده (ربي،يربو)به معني رشد استتربيت به معني رشددادن.

 

 

معناي اصطلاحي تربيت:

عبارت است از رشد دادن يا فراهم کردن زمينهرشد يا شکوفايي استعدادها وبهرساندن قواي نهفته يک موجودفعليت

تربيت به انسان اختصاص ندارد ودر مورد هر موجودي که قابليترشد داشته باشد

به کار مي رودواگر در مورد انسان به کاررود کليه ابعادوجودي وي راشامل ميشود.

در قرآن واژه<تزکيه>فراگير ترين واژهاياست که قرآن درمورد تربيت اخلاقي به کاربردهاست.

تعريفي ديگر ازتربيت عبارت است از رفع موانع وايجاد مقتضيات برايآنکه

استعدادهاي انسان درجهت کمالمطلقشکوفاشود

انسان موجودي است با استعدادهاي شگرف وگرانقدرچنانکه از رسول اکرم (ص) روايت شده که فرمودند:

الناس معادن لمعادن الذهب والفضه"مردم چونمعادن طلا ونقره اند با اين تعبير بايد آنچه راکه مانع شکوفايي استعدادهاي انساناست را رفع کرد و زمينه هاي مساعدرا فراهم کرد تا استعدادهاي انسان به فعليترسدوانسان متصف به صفات وکمالات الهي شود.

سيري در تربيت اسلامي استاد تهراني

معنوي لغوي اخلاق: جمع خُلق وخُلُق است تعريفخَلق عبارت است از سيماي باطني وهيات نفساني که به موجب آن افعال نيک وبد اختياريبدون تکلف وتاّ مل از انسان صادر مي شود.

ومعناي ديگر اخلاق سرشت وسجيه به کار ميروداعم از سجاياي نيکو وپسنديده)آئين زندگيص5(

معناي اصطلاحي اخلاق از نظر دانشمندان علم اخلاق: عبارت است از صفاتوويژگيهاي پايداردر نفس که موجب مي شود کارهاي متناسب با آن صفات بطور خود جوشوبدون نياز به تفکر وتامل از انسان صادر شود.

علم اخلاق:

براي علم اخلاق تعاريف مختلفي ذکر کرده اندکه مي توان آنهارا در دودسته کلي جاي داد:

1- تعريف علم اخلاق با تکيه بر علموشناخت

2- تعريف علم اخلاق بر تاکيد عمل ورفتاراخلاقي

خواجه نصير الدين طوسي در خود از علم اخلاق ))نقش شناخت را))برجسته کرده وميگويند

علم اخلاق علمي است که نفس انسان چگونه خلقياکتساب تواند کرد که جملگي احوال وافعال که به ارده او از او صادر مي شود جميلومحمود بود.

اخلاق ناصري ص 14

امابرخي ديگر از انديشمندان در تعريف علماخلاق بيشتر برجنبه عملي ورفتاري آن تاکيد کردهاند(علم اخلاق عبارت است ازتحقيق در رفتار آدمي بدان گونه که بايدباشد.

علم اخلاق بدين مهم توجه دارد که عمل ادميبراي آنکه کامل باشدوخير را تحقق بخشد چگونه بايد باشد (محمد تقي مصباح يزدي _ فلسفه اخلاق ص 18(

به حر حال در تعريف علم اخلاق مي توان گفتعلمي است که ضمن معرفي وشناساندن انواع خوبيها وبديها ،راهاي کسب خوبيها ورفع ودفعبديها را به ما تعليم مي دهد يعني هم بعد شناختي ومعرفتي دارد هم بعد عمليورفتاري.

علم اخلاق مثل فلسفه وعلوم عقلي محض نيست کهصرفا بعد عقلاني ونظري انسان را تقويت کند بلکه هدف اصلي اين علم آموزش شيوه رفتاراست. (امع (السعادات ج1 _ص9-15وفلسفه اخلاقص7)

علم اخلاق يا به طور کلي حکمت عملي چه فرقيبا حکمت نظري دارد وموضوع آن چيست؟آيا اخلاق امري است فردي ونسبي وموقت در اعدادکارها عادي يا کلي وعام ومطلق وجاويد ومقدس ومتعالي است.

حکمت نظري عبارت است شناسائي وعلم به احوال اشياءوموجوداتآنچنانکه هستند وحکمت عملي عبارت است از علم به اينکه رفتار وکردار آدمي يعني افعالاختياري او چگونه بايد باشد يعني خوب است که آنچنان باشد وچگونه نبايد باشد .

در حکمت نظري از هست ها واست ها سخن مي رودودر حکمت عملي از بايدها ونبايدها (ارزشها)بحث مي شود.

حکمت عملي اولا محدود به انسان است وثانيا مربوط به افعالاختياري انسان است وثالثا با بايدها ونبايدها ي افعال اختياري انسان سروکار داردرابعا از بايدها ئي که نوعي(انساني)وکلي ومطلق ودائم است بحث مي کند ونه بايدونبايدهاي فردي نسبي وموقت.

ملاک ومعيار اخلاق:

از مسائل مهم در علم اخلاقاين است که اثباتمسائل اخلاقي از چه راهي ممکن است وچگونه مي توان براي صحت وسقم اخلاق ونظريه هاياخلاق برهان اقامه کرد.

در حکمت نظري دوگونه استدلال مي توان ارائهکرد يکي استدلال قياسي مطابق قواعد منطق صوري مانند استدلالات درمابعد الطبيعهوديگري استدلالهاي تجربي.

اما در حکمت عملي هيچ يک از اين دو نوع استدلال به کار نمي رودزيرا موارد استدلال قياسي از بديهيات يا محسوسات يا وجدانيات يا مجرماتاست.

حال آنکه متعلق حکمت عملي مفهوم(خوب)و(بد) است ومفهوم خوب وبد از بايدهاونبايدها حاصل مي شود وبايدها ونبايدها اموري است اعتباري ،اعتباري يعني معانيومفاهيمي که آدمي برحسب هدفها وغاياتي که ر زندگي ودر عمل دارد وبا توجه به آنچهبراي او ارزش دارد ايجاد مي کند ممکن است فردي باشد يا اجتماعي

(فردي يعني ميلها خواسته هاي فردي وجمعي مانند مالکيت ورياست )وممکناست عام ومتعلق به نوع انسان با شد مانند اخلاق.

فعل اخلاقي:

معيار تشخيص فعل اخلاقي از فعل عادي وفعلطبيعي چيست ويا فعل اخلاقي چه فرقي با فعل غير اخلاقي دارد؟

فعل طبيعي ناشي از جذب نفع ودفع ضرر است مانند غذا خوردنوفعاليتهاي زندگي عادي.اين کارها نه قابل ستايش است نه نکوهش _صفات وميلها وانديشهائي که به اين کارها مربوط است طبيعي است وقابل ستايش

ونکوهش نيست در اين کارها انسان با حيواناتمشترک است.فعل اخلاقي مفهوم ارزش رادر خود نهفتهدارد وصفت ويا انديشه اي که به آن مربوط است قابل ستايش است مانند راستي_درستيوعدالت وحق خواهي ،ايثار وهمدردي با ديگران وغيره.اينها از حدود کارهاي طبيعي خارجوقابل ستايش است بعلاوه در مفهوم فعل اخلاقي نوعي قداست وتعالي نسبت به افعال طبيعيوعادي وجود دارد واز اين رو در باره حيوانات کلمه اخلاق به کار نميرود.

قدما ومتکلمان اسلامي گفته اند کار هاي اخلاقي حسن ذاتي دارد ومعتقدند کهعقل انسان حسن ذاتي کارهاي اخلاقي وقبح ذاتي کارها ي ضد اخلاقي را درک مي کندمثلاعقل هرکس مي فهمد که راستي ذاتا خوب وزيبا است ودروغ ذاتا بد وزشت است.

بعضي ديگر معيار اخلاقي را عقل دانسته اند_فعل اخلاقي_ عقلاني استيعني از مبدع عقل سرچشمه مي گيرد نه از مبدع شهوت وغضب وواهمه.

امام حسن (ع) مي فرمايند :

آن کس که عقل ندارد فرهنگ ندارد وآن کس کههمت ندارد ارزش دوستي ندارد.آنرا که شرم نسبت دين نباشد سرامد خرسندي معاشرت نيکوبا مردمان است .سعادت دو جهان به وسيله عقل به دست مي آيدوآن کس که عقل ندارد ازهمه خوشبختيها محروم است.(اعيان الشيعه)

کانت معتقد است که فعل اخلاقي آن است که صرفا به کلمه حسن تکليف انجام شودنه ازروي تمايلات وعادات.تکليف از ناحيه وجدان سرچشمه مي گيرد ووجدان همان است کهدر فطرت هرکس وجود دارد.اهل ديانت مي گويند فعل اخلاقي آن است که هدف وانگزهاش رضاي خدا باشد متفکران وعلماي اخلاق معيار فعل اخلاقي را برحسب يکي از سه عامليعني انگيزه يا نسجيه يا خود فعل تعيين کرده اند.

رابطه متقابل تعليم وتربيتواخلاق:

امام حسن مجتبي(ع) مي فرمايند

امام به فرزندش فرمود :دانش بجوئيد که شماامروز کودک هستيد وفردا بزرگ مي شويد واگر نمي توانيد مطلبي را حفظ کتيد آنرابنويسيدوفرمودند: مردم را دانش بياموز واز ديگران دانش بجوي در اين صورت دانش خويشرا نگه داشته ودانش ديگران را اندوخته اي وفرمودند:پرسش نيکو نيمي از دانشاست.

تعلم گامي نخستين در پيمودن طريق کمال است وپس از آموختن نوبت به عملوسازندگي مي رسدوباتکرار ومهارت ملکه اخلاق در نفس انسان شکل مي گيرد واز همين جاستکه برخي از فلاسفه چون سقراط وارسطو اخلاق را دقيقا بر علم مبتني دانسته اند.(سيرحکمت ص14)

در روايات نيز از رابطه علم وعمل مکرر سخن گفته شده است ونقش عمل درشکوفايي علم مورد تاکيد قرار گرفته است که علم تنها فايده ندارد. تهذيب تنهاي کورکورانه نيز فايده ندارد.علم وتهذيب نفس است که انسان را به مقام انسانيت ميرساند.

امام صادق (ع) مي فرمايد :

علم به فراگيري بسيار نيست بلکه نوري است کهخداوند در قلب هرکسي که بخواهد هدايتش کند تجلي مي دهدپس هرگاه خواهان چنين عمليبودي ،نخست حقيقت بندگي را در قلب خويش تحقق ببخش واز خداوند بخواه تا تورا فهمودانايي بخشد.(بحار الانوار ج 1 ص 225 )

پسعلم با بعد والاي که دارد مقدم نيست بلکه غايت تربيت وخواسته شرايع وتکاليف الهياست واين علم جز از طريق تزکيه نفس ميسر نمي گردد.در قرآن تعليم وتربيت(تزکيه)درکنار هم آمده اند وگاه تعليم بر تزکيه مقدم است وگاه برعکس(بقره 129 وجمعه 2 (

موضوع تربيت واخلاق:

هر علمي موضوعي دارد که در آن علم از مسائل مربوط به آن موضوع بحثمي شود.موضوع تربيت واخلاق (انسان ) است انسان از ديدگاه اسلام ومکاتب الهي دارايدو بعد جسماني وروحاني است که هر کدام قابليت تربيت را دارد.

انسان از هنگام انعقاد نطفه تا بزرگسالي دربعد جسماني رشد مي يابد ودر بعد معنوي نيز احساسات عواطف ، فکر ، عقل ، ايمانواخلاقاو همواره در حال تربيت است وتربيت بعد معنوي است که شخصيت واقعي انسان را تشکيل ميدهد وحامل ارزشهاي اخلاقي است.

قلمرو تربيت واخلاق

تربيت اسلامي تمام ابعاد وجود انسان را درزمينه هاي مادي ، معنوي، عقلي، عاطفي،اخلاقي ،عرفاني ، فردي، اجتماعي در بر ميگيردواخلاق همان ((ملله نفساني )) است که از ديدگاه اسلام بر ايمان وتعبد وتسليم دربرابر آفريدگار جهان متکي است وبدين ترتيب جوهره آن يک حقيقت بيش نيست اما در عينيتوعمل جلوه هاي مختلفي دارد ودر هريک از روابط انسان قابل تصوراست.

انسان همانگونه که فلاسفه گفته اند داراي چهار نوع رابطه است : رابطه باخدا_ رابطه با خود_ رابطه با مردم _ رابطه با جهان.

اما حسن (ع) در باره رابطه با خدامي فرمايند :

حق خدايست که انجام فرائض وبرکناري از گناهاست.

واخلاق بندگي خضوع خشوع وپرستش ،اخلاص وشکر منعم عنوان مي شود کهاساس وپايه همه شرايع وفضايل است.

در رابطه باخود:

آراستگي واتصاف به فضائل نفساني مطرح استغفلت از خويشتن زيانهاي فردي ،اجتماعي را به بار مي آورد از آن جمله عزت وکرامتواعتماد به نفس را از انسان مي گيرد.

امام حسن(ع) فرمودند:

مکارم اخلاق ده تا است:راستگويي،درستکاري،بخشندگي، نيکخويي ، پاداش خير ، پيوند با خيشاوندان، حمايت از همسايگان، حقشناسي،مهمان نوازي،وسر آمد همه آنها حياست.

در رابطه با مردم:

اخلاق اجتماعي چون احسان ، محبت،عدالت،تواضع،ايثار ونوع دوستي.

امام حسن (ع)مي فرمايند :

بهترين مردم آن کسي است که مردم را در زندگاني خويش شريک سازد وبدترين مردمکسي است که در زنگانيش هيچ فردي را بهره مند نسازد.

نقش تربيت واخلاق در ساختار شخصيت انسان:

نقش تربيت شکوفا سازي شخصيت واقعي انسان وبهفعليت رساندن قوا واستعدادهاي نهفته اوست وبدون تربيت واخلاق، آدمي شخصيت واقعي خودرا باز نمي يابد واز حقيقت انسان وهويت مستقل خويش آگاه نمي گرددوآنچه خارج از اينحوزه يافته است خود انساني او نيست وبه قول کانت بشر تنها با تعليم وتربيت آدمتواند شد وآدمي چيزي جز آنچه تربيت از او مي سازد نيست.

تربيت واخلاق انسان است که مي تواند روحملکوتي انسان را به اوج کمال برساند وچهره واقعي انسان را به نمايش گذارد واز منزلنفس به منزل حق واز خود پرستي به حقيقت پرستي سوق مي دهد.واحياي شخصيت انسانوفلاحورستگاري او به فضايل اخلاقي است وسقوط ومسخ وتباهي شخصيت او به رذايل اخلاقي پستربيت اخلاق با مفهوم ديني والهي آن احيا گر شخصيت وهويت واقعي انساني وبه اوجرساننده کمالات معنوي اوست .

حقيقت انسان وحالات اعتباري او:

در علم اخلاق انسان داراي دو جنبه يا دو مرتبهاست يکي پنهان(باطن) وديگري آشکاروظاهر(تن) وبراي هريک از اين دوحنبه ملايماتوناملايمات ولذات وآلام ومهلکات ومنجسات هست.

 

مباني اخلاق تربيتي از ديگاهامام حسن (ع( :

1- مباني تعليم وتربيت: روشها:

 1/1 اصل آموختن 1- حفظ کردن

 2/1اصل آموزش دادن 2- ياداشت برداري

3/1  اصل پرسش وسئوال کردن 3- عملوسازندگي

4- تکرار ومهارت

1/ امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايد :

دانش بجوييد که شما امروز کودک هستيد وفردا بزرگ مي شويد واگر نميتوانيد مطلبي را حفظ کنيد آنرا بنويسد. 2/1 اصل آموزش دادن: امام حسن (ع) ميفرمايند: مردم را دانش بيا موزيد واز ديگران دانش بجوئيد در اين صورت دانش خويش رانگه داشته ودانش ديگران را اندوخته اي.

 3/1 اصل پرسش وسوال کردن:

امام حسن (ع) مي فرمايند پرسش نيکو نيمي از دانشاست.

کتاب زندگي امام حسن(ع(

 

 

تعليم:

نخستين گام درپيمودن طريقکمال است وپس از اموختن نوبت به عمل وسازندگي مي رسد وبا تکرار .ممارست ملکه اخلاقي در نفس انسان شکل مي گيرد واز همين جاست که بعضي از فلاسفه چونسقراط وارسطو اخلاق را دقيقا بر علم مبتني دانسته اند.(سيره حکمت ص 14)

در روايات نيز از رابطه علم وعمل مکرر سخنگفته شده است ونقش عمل در شکوفايي علم مورد تاکيد قرار گرفته است

پيامبر اکرم(ص) مي فرمايند(مَن عَملَ بما علمورته الله علم مالم يعلم)

(جامع السادات ج1 ص 12)

وحضرت امام (ره) در توصيه هاي خودچنين مي فرمايند((هم در علم کوشا باشيد هم در عمل وهم در تهذيب اخلاق.همانطوري کهتنها علم فايده نداردتهذيب تنها ي کورکورانه نيزفايده ندارد علم وتهذيب نفس است کهانسان را به نقام انسانيتميرساند )(صحيفه نور ج 18 ص 265)

 -2مبنايعقلانيت:

1/2 اصل خرد ورزي روشها :تفکر،آزادي تفکر

2/2 اصل يقين روش: مبارزه با جهل

فرموده امام حسن (ع) در موردعقل:

آن کس که عقل ندارد فرهنگ ندارد وآن کس که همت ندارد ارزشدوستي ندارد.آنرا که شرم نسبت دين نباشد سرامد خرسندي معاشرت نيکو با مردمان است .سعادت دو جهان به وسيله عقل به دست مي آيدوآن کس که عقل ندارد از همه خوشبختيهامحروم است.(اعيان الشيعه) وديگر اينکه فرمودند :عقل نگهداري رازهاي دل است.

  1/2 اصل خردورزي:

حسن ابن علي (ع) فرمودند: اگر حاجتي خواهيداز اهلش بخواهيد .عرض شد يابن رسول الله اهلش کيست؟ فرمودند: آتنها که خدا در کتابش بيان کرده ويادنموده وفرمودنند آنان خردمندانند.

1/1/2 روش تفکر:

تفکر به معناي فعاليت اصلي عقل داراي گسترده ترين ميداندرميان ساير قواي انسان است ودر منابع اسلامي تفکر بهترين عبادت است وبا اختلافدرجات ثواب يک تا هفتاد سال عبادت براي آن ذکر شده است .

امام حسن (ع) فرمودند:

شگفت از کسي که در[سلامت] خوراک خود مي انديشد،چگونه در [سلامت ] افکار وانيشه هاي خود نمي انديشد؟ پس شکم خود را از آنچه که آزارش دهد بازمي دارد ودر سينه[جان] خود افکاري مي سپارد که نابودشکنند.

آزادي تفکر:

لازم است انسان در انديشيدن نيز آزاد باشد تا بتواندحقايق را کشف کند .تعاليم اسلامي به تفکر آزاد توصيه مي کنند وعقل را به استقلال درانديشه فرا مي خواند

قرآن مي فرمايد :

فبشر الذين نستمعون القول فيتمعون آ حسنه

(سوره زمر آيه 18)

 2/2اصل يقين:

امام حسن (ع) در اين زمينه ميفرمايند:

يقين پناه سلامت است.

ضد جهل مرکب وحيرت وشک "يقين" است ونخستين مرتبه يقيناعتقاد ثابت وجازم ومطابق با واقع است که هيچ شباهه اي هرچند قوي زايل نشود ويقيننيرومندترين اسباب سعادت وشريفترين فضائل اخلاقي وافضل کمالات نفساني است .

مراتب يقين:

علم اليقين _ عين اليقين _ حقاليقين

علم اليقين:

مشاهده مطلوب با چشم مطلوب با چشم بصيرت وديده دروني است

حق اليقين: حصول وحدت معنوي وارتباط حقيقي ميان عاقل و معقولاست.

1/2/2 مبارزه با جهل:

جهل عبارت است از تهي بودن نفس ازعلم ودر عين حال ادعاي داشتن علم .اين صفت از بدترين رذائل وبرطرف کردن آن در نهايتدشواري است وطبيبان نفس به عجز وناتواني خود از معالجه آن اعتراف کرده اند.

حضرت عيسي (ع) مي فرمايد:

من از معالجه کور مادر زاد و برصزده نتوان نيستم ولي از معالجه احمق ناتوانم .

اگر علت جهل وجود مانعي از قبيل تعصب وتقليد ومانند اينهااست بايد انسان بکوشد تا اين موانع را برطرف کند واگر منشع جهل کج انديشي استسودمندترين علاج تشويق خود به فراگرفتن علوم رياضي است که موجب مستقيم شدن ذهن ميشود.

سخن گهر بار امام حسن (ع) در موردجهل وناداني

امام (ع)فرمودند:

ناداني عبارت است از پيروي از پستفطرتان وهم نشيني با گمراهان

درجايي ديگر مي فرمايند :آنکسي که مالش را به بيهودگي تلفکند وآبروي خود را ببرد نادان است.

وباز در اين مورد ميفرمايند:

جهل عبارت است از بيش از دست يابيبه فرصت شتاب ورزيدن واز پاسخ خوداري کردن ودر بسياري جاها خاموشي چه خوب است هرچندسخنور باشي.

3 - مبناي کرامات انساني:

يکي از مباني تربيت اخلاقي (( کرامات انساني )) است کرامتيعني والايي وبرتري وپژه انسان که از عنصر روحاني وفطرت خداجوي وفضيلت خواه بشرمايه مي گيرد.

کرامت داري دومرتبهاست:

الف :ذاتي ب : اکتسابي

انسان داراي کرامات ذاتي وطبيعي استکه نوع انسان را شامل مي شود وبدان جهت بر بسياري از موجودت جهان برتري دارد همانگونه که قرآن تصريح مي کند

((ولقد کرمنا بني آدم وجعلنا هم في البر والبحر ورزقنا هممن الطيبات فضلنا هم علي اکثر ممن خلقنا تفضيلا)) (سوره مبارکه اسراء آيه 7(

واز سوي ديگر داراي کرامات اکتسابياست که از طريق تقوا وپرهيزگاري براي او قابل دسترسي است .همانگونه که قرآن ميفرمايد(( ان اکرمکم عندالله اتقاکم)) (سوره مبارکه حجرات آيه( 13

بديهي است که اين نوع کرامت ذاتي واز استعدادهاي ويژهانسان ناشي مي شود که در پرتو تربيت ومجاهده به فعليت مي رسد به طوري که بدون کرامتاکتسابي انسان به مقام انسانيت ارتقاء نمي يابد وزمينه کرامت ذاتي را نيز از دست ميدهد ، گوهر اصلي خود را تفييع مي کند و با خسران جبران ناپذيري مواجه مي شود.

اصول کرامت انساني :

1/3 اصل شکيبايي يا کظم غليظ:

روش : فرو بردن خشم

نيروي خشم موجب صدور افعال درندگاناز قبيل کينه ودشمني وآزار رساندن به مردم است .

از امام حسن (ع) سوال کردند شکيباييچيست؟

امام فرموند:

فروبردن خشم وزمام نفس در دست داشتن.

2/3 اصل شجاعت ورزي:

روش ها:

تامل وتفکر

ازبين بردن ترس

همنبردي با نيرومندان

شجاعت: ضد اتهوروجبن ((شجاعت ))است .

شجاعت از برترين کمالات نفساني استوفاقد آن از مردانگي بي بهره است .

خداوند در وصف نيکان اصحاب پيامبر)ص) مي فرمايد:

اشداد علي اکفار با کفار سختوشديدند (ايه مباره فتح سوره 29(

زيرا اين شدت وسخت گيري از لوازم وآثار شجاعت است.

1/2/3- تامل وتفکر:

انسان نبايد دست به کاري بزندوخودرا در مهلکه ايکه عقل وشرع منع شده است

بيا ندازدبلکه بايد هر کاري که مي خواهد انجام دهدابتدا در مورد آن تامل وتفکر کند واگر عقل وشرع آن را تجويز نمايند بدان دست يا زنديا از آن اجتناب نمايد.

2/2/3-از بين بردنترس:

ازمام حسن مجتبي (ع) سئوال شد ترسچيست:

آن بزرگوار فرمودند :

ترس , دليري بر دوست وفرار از دشمناست.

آدمي به سبب ترس دچار صفات مذمومي مانند خواري نفس وذلت وناگواريزندگي مي شود وازهمه سعادت ها باز مي ماند وستمکاران دست تجاوز بر او مي گشايند واونسبت به آنچه که موجب ننگ ورسوايي است بي مبالات مي شود.

3/2/3- همنبردي بانيرومندان:

امام حسن (ع)فرمودند:

دليري وشجاعت عبارت است از همنبردي با نيرومندان.

3/3-اصل عزت نفس وبزرگ منشي:

روشها:

قناعت

افتادگي براي خدا (خشوع برايخدا(

ياد آوري شرافت

در مقابل کوچکي وضعف نفس بزرگي وعزت وصلابت نفس استونشانهبزرگي وصلابت نفس اين است که آنچه بر او وارد مي شود تحمل کند .

امام باقر (ع) فرمودند:

المومن اصلب من الجمل مومن از کوه استوار تر است وخداوندبه مومن سه خصلت کرامت فرموده :عزت در دنيا وآخرت رستگاري در دنيا وآخرت ومهابتدر دل ستمکاران.

ضعف نفس وخود بيني صفتي است که موجب عجز وناتواني از تحملحوادث مي شود وملازم است با ذلت وخواري وکناره جستن از کارهاي بزرگ وعالي.

خداوند متعال بنده مومن را در هرکاري اختيار دادولي به او اختيار ندادخويشتن را ذليل وبيقدر کند ومي فرمايد:عزت براي خدا وپيغمبر او ومومنان است.

1/3/3- قناعت:

امام حسن (ع) در اين زمينهفرمودند:

هرکس کوچکي [خود کم بيني] کند خوار شود وبهترين بي نيازيقناعت است.

2/3/3- خشوع براي خداوند:

از اما م حسن مجتبي (ع) بدترين نيازمنديچيست؟فرمودند:

بدترين نيازمندي افتادگي [براي غير خدا]است.

3/3/3- :   يادآوري شرافت :

يکي از طرق تحصيل عزت نفس يادآوريشرافت ومواظبت بر آثارولوازم آن واجتناب از امور منافي واين صفت ازنتايج بزرگيوشجاعت نفس است وازبزرگترين فضائل نفس

 

منبع :

http://www.bahonar-tt.ir/avantgo-print-1.html

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 14 بهمن 1393 ساعت: 9:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس