تحقیق دانشجویی - 467

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد تلفن همراه

بازديد: 1067

 

تحقیق در مورد تلفن همراه

یک دهه پس از ظهور تلفن همراه در جهان ایران نیز در سال 1354-1355در صدد استفاده از این سرویس بر امد و با بررسی هایی که از سوی شرکت مخابرات ایران و کارشناسان خارجی صورت گرفت این نتیجه حاصل شد که ایران سالانه کشش جذب 4تا 5 هزار مشترک را دارد و اجرای طرح با 100000هزار شماره پیش ینی شد اما این تلاش در ان زمان ناکام ماند.

در سال 1367وزارت پست و تلگراف اقدام به طراحی تلفن سیار کرد و با یک تجدید نظر در این طرح در سال 1372 تجهیزات آن خریداری شد و در مرداد ماه 1372فاز اول این طرح به ظرفیت 100000شماره ای آغاز به کار کرد .

همزمان با اجرای این طرح در تهران طراحی مقدماتی سیستم تلفن همراه در هفت شهر بزرگ کشور اصفهان شیراز مشهد و تبریز اهواز بندر عباس و کرمان نیز اغاز شد که در مرحله دوم طرح مقرر شد تهران ضمن اتصال به این شهرها با ورودی و خروجی زیر زمینی و دریایی کشور نیز مرتبط شودو جزایر قشم و کیش نیز در مرحله دوم این طرح تحت پوشش قرار گیرند

طی سالهای 1372تا اوایل 1374 تعداد متقاضیان تلفن همراه بیشتراز 1500 نفر نبود چون این سیستم به هیچ عنوان برای مردم شناخته شده نبود و در شهریور 1374 هنگامی که اگهی نام نویسی در روز نامه های کثیر الانتشار کشور منتشر شد حدود8تا9 هزار نفر ثبت نام نمودند به عبارت دیگر استقبال چندانی از این سیستم پایه و ضروی در جامعه به عمل نیامد و حتی در محافل با واکنشهای منفی, تلفن همراه سیستمی زائد و تجملاتی عنوان شد

از بهمن 1374 چرخشی شگفت برای نام نویسی تلفن همراه پدیدار شد به طوری که 200 هزار نفر متقاضی دریافت تلفن سیار شدند البته تقاضای استانهای کشور به دلیل عدم اگاهی از کاربرد این وسیله ارتباطی کمتر بود و بیشترین تقاضا به شهروندان تهرانی اختصاص داشت که بيش از130 هزارنفر برآورد می شد وهمچنين مردم حومه تهران يعنی کرج وقزوين وساوهو قم که با در نظرگرفتن شماره آنان رقم تقاضا به 150هزارشماره رسيد.درپی استقبال غير منتظره طرحی برای گسترش تلفن سيار جهت يک ميليون مشترک پيش بينی شدودر اين زمينه برای شهرهای مختلف کشور دستگاههای لازم به منظور راه اندازی اين پروژه خريداری ونصب گرديد.سيستم تلفن سيار ديجيتالی ايران ازکشور فنلاند خريداری شد که ازنوع GMS می باشدوبرخی از خريدها نيزدراين چند ساله اخيراززيمنس ونوکيای آلمان بوده است.ذرسال1382درحدود2ميليون و414هزارو815تلفن همراه درداخل کشوربه متقاضيان واگذارشده است

که از اين تعداد143هزاروهشتصدوهفتادوشش مورد در استان خراسان مورداستفاده وبهره برداری مشترکين می باشد

مکانهایی نظیر پمپ بنزین ،بانکها محل اجرای عملیات تخریبی یا مواد انفجاری ،مکانهایی که امکان نشست گازهای آتش زا وجود دارد وکلیه اماکن عمومی که محل آسایش بوده واز نظر اخلاقی استفاده از تلفن همراه اشکال دارد مانند :سالن سینما،مساجد، جلسات سخنرانی وسمینارها و....همواره آگاه به موارد سوءاستفاده از تلفن همراه باشید

در موارد متعدد سوء استفاده های گوناگونی از تلفن همراه صورت می گیرد ولازم است دارنده تلفن همراه نسبت به این موارد آگاهی داشته باشد از جمله:

الف)سوءاستفاده از گوشی تلفن همراه :استفاده از تلفن همراه در اعمال مجرمانه مزاحمتها وسایر موارد که مسوولیت آن بر عهده مالک رسمی تلفن است لذا از قرار دادن تلفن همراه هر چند بطور موقت در اختیار دیگران خودداری نمایید.

ب)سوء استفاده از شناسنامه تلفن همراه:

در صورت مفقود شدن یا به سرقت رفتن شناسنامه تلفن همراه فورا مساله را به دفاتر امور مشترکین همراه اطلاع دهید تا از جعل ودستکاری وسوء استفاده جلو گیری گردد.

ح)سوء استفاده از فیش ثبت نامی:

فیش ثبت نام همراه دلیل پرداخت مبلغ اولیه تلفن همراه وسند مالی وی محسوب می شود در صورت فقدان وبه سرقت رفتن آن حتما نسبت به دریافت المثنی از طریق امور مشترکین تلفن همراه اقدام نمایید در غیر اینصورت امکان سوء استفاده از آن وجود دارد.

روش صحیح خرید وفروش تلفن همراه وفیش ثبت نام :

جهت خرید وفروش ونقل و انتقال تلفن همراه یا فیش ثبت نام توصیه می شود به دفاتر امور مشترکین تلفن همراه مراجعه فرمایید.

-با توجه به افزایش تعداد عوامل فروش تلفن همراه در کشور و در نتیجه افزایش عرضه وثابت بودن تقریبی تقاضا موفقیت با مجموعه ای است که اصول فروشندگی نوین را بشناسد

-به دلیل مصرف موارد تلفن همراه وهمراه بودن این کالا در همه جا با مصرف کننده احتمال خرابی متعدد وجود دارد به شتری خود توصیه کنید که از این کالا نهایت دقت استفاده نماید.

توصیه های مخابراتی جهت خریداران گوشی همراه-از خرید گوشی تلفن همراه بصورت قولنامه ای خودداری نمایید .

-اخذ فاکتور خرید در خصوصی گوشی تلفن همراه نو وکارکرده از فروشگاه معتبر الزامی است

-هنگام خرید گوشی دقت نمایید سریال 15رقمی امل و بدون خط خوردگی باشد.

-شماره سریال گوشی خود را همراه جعبه گوشی مربوطه جهت مفقودی های احتمالی و ردیابی گوشی نگهداری نمایید.

نحوه استفاده صحیح از تلفن همراه را بیاموزیم

-هنگام مکالمه با تلفن همراه دستگاه را در حالت ایستگاه قرار دهید .از مایل گرفتن گوشی خودداری نمایید.

-در صورت امکان آنتن همراه را کاملا باز و حد اکثر طول آنتن قرار دهید.

-از قرار دادن زنگهای وصورت های آزار دهنده بر روی گوشی که باعث آلودگی صوتی      می گردد خودداری نمایید.

-باطری دستگاه تلفن همراه را برای استفاده های دیگر بکار نبرید.

-از انداختن .پرتاب کردن وضربه زدن به گوشی تلفن خودداری نمایید.

-کاربرد نادرست به مدارهای گوشی آسیب می رساند .

-جهت تمیز کردن گوشی همراه از مواد شیمیایی استفاده نکنید وتنها با یک پارچه مرطوب آن را تمیز نمایید.

-از زخم کردن .خراش دادن لمس قسمت فلزی و.. بر روی سیم کارت خودداری نمایید.

-از مکالمه با تلفن همراه در هنگام رانندگی خودداری نمایید .

-در استفاده از کد1pukسعی نمایید از کد اشتباه استفاده نشود .استفاده از کد اشتباه پی در پی باعث سوختن سیم کارت می گردد.

توصيه های مخابراتی جهت فروشندگان گوشی تلفن همراهتلفن همراه باتوجه به حضور نزدیک به یک دهه در بازار ایران ازنا شناخته ترین کالاهای مخابراتی است و مصرف کنندگان آن اطلاعات جامع و کامل در خصوص قابلیت های آن ندارند واین جزء وظایف فروشندگان است که با نهایت دقت اطلاعات کامل را در اختیار خریداران قرار دهند .

-مصرف کننده تلفن همراه مانند سایر مصرف کنندگان خواهان احترام متقابل وبرخورد مناسب از سوی فروشندگان محترم می باشد.

-به دلیل تنوع مدلهای گوشی مصرف کنندگان در حین خرید سوالات زیادی خواهند داشت که فروشندگان عزیز باید با نهایت دقت به سوالات آنان پاسخ گویند.

-از خریدوفروش گوشی های دست دوم ومشکوک خودداری نمایید تا زمینه خدشه دار شدن اعتبار شغلی شما فراهم نشود.

-از خریدو فروش گو شی های بدون گارانتی خودداری نموده و حتی الامکان از گارانتی های معتبر استفاده کنید.

نحوه استفاده از تلفن همراه

هنگام تحویل سیم کارت یک برگ شناسنامه تلفن همراه تحویل مشترک خواهد شد که بایستی به دقت شماره سریال قید شده در شناسنامه را با شماره سریال سیم کارت تطبیق دهید.

با توجه به نوع گوشی که انتخاب کرده ایدسیم کارت را داخل دستگاه و دقیقا در جایی که قطعه ای فلزی قرار دهید تا اتصال آن بر قرار شود سپس دستگاه را روشن کنید و چند ثانیه منتظر بمانید با روشن شدندستگاه مشخصه شبکه تلفن همراه ایران با شماره 43211یا پیامهایی نظیر IRTCIکه نشانگر برقراری خط میباشد بر صفحه گوشی ظاهرمی گردد.چنانچه به جز شماره مشخصه هر نوشته یا نشانه دیگری مثلا (CIMCARD CHEK ( را روی صفحه گوشی مشاهده کردید به دلیل اشتباه قرار دادن سیم کارت در جای پیش بینی شده اش در گوشی است که در نتیجه لازم است مجددا سیم کارت را جابجا کنید تا شماره مشخصه شبکه تلفن همراه کشورمان ظاهر شود در این مرحله با روشن بودن دستگاه می توانید شماره گیری نمایید یا منتظر باشید تا با شما تماس بگیر.

نحوه شماره گیری در تلفن همراه

الف تماس تلفن ثابت با همراه ایران در داخل کشور :

-ابتدا کد اپراتور و سپس شماره تلفن همراه را می گیریم .

-کد اپراتور شرکت مخابرات ایران ابتدا 091را گرفته وبعد از

091که در تمامی خطوط همراه یکسان می باشد عدد متناسب با پیش شماره وکد شهرستان شماره گیری می شود به عنوان مثال تهران 0912 خراسان 0915 اصفهان 0913و...

ب-تماس تلفن همراه ثابت در داخل کشور :

-ابتدا کد شهرستان وسپس شماره تلفن ثابت را می گیریم.

ج- تماس با تلفن همراه ایران خارج از کشور :

-ابتدا پیش شماره بین الملل کشور یعنی کد 098 بعد کد اپراتور و شماره تلفن همراه گرفته می شود

دنياي سحرآميز تلفن همراه

چكيده: رها شدهايم و ديگر اكنون از آزادي سرگيجه گرفتهايم. به كمك هزار و يك ابزاري كه بدون سيم كار ميكنند ، با سراسر جهان ، هم زمان با جا به جا شدنمان تماس ميگيريم و بدينسان به وابستگيهاي گوناگون دامنميزنيم.

كارشناسان، اين رفتار اجتماعي نو را در درون پديدهاي به نام «ارتباط پايا» بررسي ميكنند. شمار تلفنهاي همراه فروخته شده در سال 2003 ، بيش از 500 ميليون دستگاه برآورد شده است. در همين سال ، يك سوم مردم ژاپن با تلفن همراه به شبكه اينترنت پيوستهاند.
آمريكاييها 15ميليارد ساعت از تلفنهاي همراه خود استفاده كردهاند و اروپاييان بيش از 113 ميليارد پيام كوتاه خدماتي براي همديگر فرستادهاند.


چين با 220 ميليارد پيام، در وراي همه اينان جاي ميگيرد. مانند بسياري ديگر از توليدات جهان امروزي ، گفتگو به وسيله تلفن همراه، در بنيان خود نيازي است كه اربابان ابزار توليد و كساني كه سودهاي سياسي در گسترش فردگرايي دارند ، آفريدهاند. در اين ماجرا، اين عرضه است كه تعيين كننده است نه تقاضا.

شركتهاي موتورولا، انتل ، نوكيا، سوني اريكسون ، سامسونگ ، ودافون، ميكروسافت، اس.ف.ر و بويگ و بسياري ديگر از شركتها در مقياس جهاني، ابزار و خدمات مربوط به تلفن همراه را روانه همه بخشهاي بازار ميكنند.

ابزار، شبكهها، سامانههاي بهرهبرداري ، برنامههاي رايانهاي و ديگر فنآوريهاي وابسته به تلفن همراه از سرمايهگذاريهاي گسترده همتراز نتيجه‌‌هاي پيش بيني شده، بهره ميبرند. امروزه ، شمار تلفنهاي همراه از تلفنهاي ثابت پيشي گرفته است و همه شواهد نشان ميدهند كه هنوز گسترش واقعي فنآوري «بيسيم» در راه است.

افزايش تلفنهاي همراه و گوناگوني خدمات و تبليغات وابسته به آن ، دگرگونيهاي اجتماعي گستردهاي را به دنبال خود آورده است.

دنياي سحرآميز اين گونه ارتباط، ميوه نمادين قدرت 20 ساله نئوليبراليسم است و به مانند همان،بر غارت استوار است و زمينه ساز نابساماني.

با گسترش استانداردهاي ناهمگون، شركتهاي رقيب مشتريان را به گروگان ميگيرند و بدينسان بازار را ميان خود بخش ميكنند. هر چند كه نسبت به اروپا و آسيا، آمريكاييها در بهره‌‌وري از تلفن همراه پس ماندهاند ولي در امر رقابت افسار گسيخته ، از همه پيشي گرفتهاند.

از دور خارج شدن تلفنهاي همراه و به كار گرفتن تلفنهاي جديدتر، بر همه لايههاي بازار اثر ميگذارد.

يادآوري كنيم كه فقط در آمريكا هر ساله ميان 40 تا 50 ميليون تلفن همراه دور انداخته       مي شوند.

مد هر 6 ماه يك بار دگرگون ميشود و نوآوريها، هم ريخت و هم رنگ و هم فنآوريدستگاهها را در بر ميگيرد.

دستگاههايي به رنگ آب نبات با اكرانهاي باز شونده و يا كشويي، كه ميتوانند هم تلفن باشند و هم دوربين عكاسي يا فيلمبرداري و هم ميتوانند صداها را بازشناسي كنند، نمونههايي از فرآوردههاي ياد شدهاند. ودافون در بريتانيا و ياهو چيسون در ژاپن، نوترين فنآوري‌‌ها را، همچنان كه روزنامه وال استريت مينويسد، از دست همديگر ميربايند. امروزه تنها پيشرفتهترين دستگاهها ميتوانند با خدماتي همراهي كنند كه شركتها با تلاش بسيار به مشتريان خود ميفروشند.

شركتهايي كه فرآوردههاي نو را ناديده بگيرند، هزينه سنگيني را خواهند پرداخت. در ژاپن، سرزميني كه فنآوري «بيسيم» در اوج رشد خود جاي دارد، رقابت شگرفي كه ميان مديران شركت دوكومو و شركت تازه از راه رسيده ك.د.د.ي در گرفته ، مشتركان را در سيلاب فرآوردههاي نو غرق كرده است.

در سال 2004،شركت دوموكو 20 درصد درآمد ساليانهاش را كه مبلغي بيش از 9 ميليارد دلار ميباشد، از راه فروش برنامهاي به نام ايمود به دست آورده است. 42 ميليون مشتري، اين برنامه را روي رايانههاي خود پياده كردهاند.

خدمات به فروش رفته ايمود، چيزي جز برنامههاي فال بيني، بازي و به ويژه زنگهاي گوناگون تلفن نبوده است.

اينان از همان گونه خدماتياند كه همه شركتها براي سوداندوزي بيشتر ، بر سر آن رقابت چشمگيري دارند.

در اروپا و آمريكا، گسترش كاربردهاي اين فنآوري با نگاه به شمار اندك مشتريان،در خور توجه است. آشكار است كه دوشادوش كارآمد كردن بيشتر اين دستگاهها و موج نوي سرمايهگذاري، شركتهاي ارايه دهنده خدمات، كاركرد اجتماعي تلفن را رقم خواهند زد.
با اين همه،فراموش نكنيم كه گسترش شبكههاي ارتباطات بيسيم، وابسته به عاملهايي است كه از كنترل خارجند. مهمترين آنها موجهاي الكترومغناطيسياند كه به مانند سرچشمهاي پنهاني، بيتشرين ارتباطات الكترونيكي را تغذيه ميكنند.
اين وابستگي به خودي خود آشفتگي ميآفرينند. در سالهاي 2000 و 2001، سالهايي كه بيشترين سرمايهگذاري روي فنآوري ياد شده انجام گرفت، شركتها در پي به دست آوردن انحصار راهاندازي نسل نو شبكههاي قدرتمند، هزينههاي سرسامآوري را براي خريد بسامدهاي راديويي پرداختند.

فروش كشورهاي بريتانيا و آلمان و آمريكا در اين داد و ستد ، به ترتيب 33 ميليارد،ميليارد و 17 ميليارد دلار بود.

بدهيهاي ناشي از اين داد و ستد به مبالغ هنگفتي افزوده شد كه براي خريد شركتهاي رقيب خرج شده بود. امري كه ورشكستگي سالهاي 2002-2001 را به دنبال آورد و دهها هزار كار را در ميان توليدكنندگان تلفن و ابزار يدكي، كه درصد بالايي از اعضاي سنديكاها را در خود داشت، از بين برد.

از اين تاريخ است كه رقابت افسار گسيخته به همه بخشهاي فنآوري «ارتباطات از راه دور» دستاندازي ميكند و با تواناييهاي شگرفي كه در اين زمينه بروز ميدهد، امكان هر گونه تثبيت قيمتها را از شركتها باز ميستاند و روز به روز نگراني بيشتري را در مورد كنترل بازار دامن ميزند.

بسنده كردن به خدمات ناچيز

گسترش بيبرنامه بازاري سرريز شده از كالا، دشواريهاي ديگري را نيز ميآفرينند. اشتباه هاي چند باره كه در صورت حسابها آورده ميشود و كيفيت پايين خدمات، بخشي از اين دشواريها در آمريكاست.

شش درصد از مشتركين از مبالغي كه به عنوان ماليات فدرال در صورت حسابهاي خود ديدهاند، گله دارند.

در سال 2002، 60 درصد مشتركين، دست كم يك بار از خدمات ارايه شده شكايت كردهاند. در سال 2003 ، در گزارشي دولتي ،دشواريهاي مربوط به پوشش ارتباطي ، پارازيتها و آكندگيخطهاي شبكه را كه به قطع ارتباطات ميانجاميدند، به كميسرمايهگذاري در اين زمينه نسبت داده است.

يادآوري كنيم كه قطع شدنهاي نابهنگام ، يك دهم ارتباطات يك پنجم مشتريان را در بر ميگيرد.

آيا تمامياين نابهنجاريها هزينهاي پرهيز ناپذير است كه براي پيشرفت و نوسانهايشان ميپردازيم؟ روزنامهنگار نيويورك تايمز مينويسد كه «بهرهوري از تلفن به گونهاي شگفتانگيز چنان افزوني گرفته است كه شبكههاي ارتباطي همواره آكندهاند؛ چيزي كه با درصد بالاي ناخوشنوديهاي مشتركين همخواني دارد.

اين آكندگي خطها نشان يك بيماري است. زماني كه بدانيم «تلفنهاي همراه از تلفنهاي ثابت كمتر كارآمدند» پايين بودن سطح خدمات تلفنهاي همراه را بهتر در مييابيم.
با اين كه امنيت ، يكي از مواردي است كه شركتها درباره آن تبليغات فراواني براي فروش تلفنهاي همراه ميكند، اين تلفنها در زمانهاي اضطراري ، از تلفنهاي ثابت كه از سوي راهبان نئوليبراليسم ناچيز شمرده شدهاند، كمتر كارآمدند. ناكارآمدي اين شبكهدر جريان 11 سپتامبر 2001 به خوبي آشكار بود.

ساختن ژنراتورها و بهسازي پوششهاي ارتباطي شركتها ميتواند چارهاي براي اين دشواريها باشد و كيفيت ارتباطها را به سطح بالاي شبكههاي تلفني سنتي آمريكا برساند. ميدانيم كه در شبكه سنتي تلفن آمريكا 99/99 درصد ارتباطها بدون هيچ گونه دشواريبه انجام ميرسيد.

چاره كار ، سرمايهگذاريهاي كلان در اين زمينه است و هيچ شركتي از هراس ورشكسته شدن به آن دست نمييازد. اين جااست كه بازار ارتباط هاي بي سيم از دو سو آسيب پذير ميشود:از سويي، رقابت تشديدشده شركت هاي بزرگ، به تواناييهايي شگرف در سطوح كلي اين بازار دامن زده است و از ديگر سو، سرمايه گذاري اندك در سطوح محلي، كارآمدي بازار اين فناوري را پرسش برانگيز كرده است.

در برابر اين آشفتگي كم و بيش فراگير، حكومتها نيز ناتواني خود را نشان دادهاند. چنين است كه پس از 15 سال گسترش اين بازار، سازمان fedral communication هنوز نميتواند كمينه كيفيت خدماتي را تضمين كند.

همه اين بازار در شرايطي بسيار شكننده قرار دارد و زمين گير شدن آن ميتواند زمين گير شدن اقتصاد جهاني را به دنبال داشته باشد.

با اين همه ميتوانيم از خود بپرسيم كه چرا در كمتر از 15 سال شمار تلفن هاي همراه از شماره تلفن هاي ثابت گذشته است. برخي ميگويند كه بالا بودن تقاضا، ناشي از رشد نايافتگي شبكه هاي ارتباطي سنتي كشورهاي جنوب و كشورهاي بلوك شرق پيشين است و نوسازي شبكه ها به دست بخش خصوصي در سال هاي 1980 پاسخي بود به نيازهايي كه دوران زيادي سركوب شده بودند.

اما چرا اين نيازها به سوي تلفن هاي همراه سرازير شدهاند؟ از ديد ما اين تقاضا ريشه در فشارهاي اجتماعي دارد. نزد انسان هيچ نيازي به ارتباط پايا وجود ندارد.

اين صحنه گردانان اقتصادند كه تصميم ميگيرند كه اين يا آن فناوري گسترش يابد يا نه. نياز به اين كه انسان همواره در دسترس ارتباط با ديگران باشد گام نويني از خصوصي سازي ارتباطات است كه سي سال پيش روشنفكر انگليسي، ريموند ويليامز تحليل كرده است.

اين گونه زندگي اجتماعي،ريشه در از بين رفتگي توليد كننده خرد و دوري جاي كار از جاي زندگي دارد. به گفته ويليامز اين گونه ارتباط بيشتر برآمد زورآزمايي نيروهاي موثر در جامعه است تا فرجام جبري پيشرفت فني. اين پديده نخست زندگي شهري و پس از آن زندگي حومه نشيني كشورهايي مانند آمريكا را رقم زده است.

براي اين كه منطقه هاي دورافتاده در خور زندگي كردن باشند بايستي افزون بر اتومبيل و پاركينگ، به گونه اي نو از ارتباط نيز دسترسي داشت. گسترش راديو و تلويزيون نگاه ميليونها خانواده را بر سوي مركزي يگانه از اطلاع رساني و سرگرميكشانده است.

برآمد و گسترش بهرهوري از تلفن همراه چيزي جز نتيجه ديگري از اين گرايش تاريخي نيست. گرايشي كه ريشه در جوامع سرمايه داري دارد.

در اين فضا، چشم پوشي از فناوري نو همان اندازه دشوار است كه زندگي بدون تلفن. بيش از يك قرن است كه اين معجزه فناوري پيوند ميليونها خانواده اي را كه پراكنده و دور از همديگر در شهرهاي بزرگ زندگي ميكنند شدني كرده است.

يك چنين دگرگوني اي اختراع كدهاي جديد را براي آغاز كردن و پايان دادن گفتگو الزاميساخته است. همگاني شدن اين وسيله دگرگوني هاي ژرفي را در روابط خانه و كار زن و مرد و بين طبقات اجتماعي به دنبال داشته و خواهد داشت.

تلفن همراه به ما اين توانايي را ميدهد كه چند دقيقه از روز كاري مان را به زندگي شخصي مان بپردازيم. ولي همزمان همين تلفن به فرادستمان نيز امكان ميدهد كه به ما هميشه دسترسي داشته باشند. زمان گذاري آزادي اي كه تلفن همراه به ما داده است بخشي از امكاني است كه ميتواند زندگي كارمان را به درون زندگي خصوصي مان بكشاند.
چين با 269 ميليون مشترك بزرگترين سرزمين تلفن همراه است اين گسترش بهره وري از تلفن همراه همان اندازه به درآمد طبقه متوسط شهري وابسته است كه به مهاجرت دروني كشور پديده اي كه ناشي از وارد شدن كشور چين به بازار جهاني است. ميليونها انسان محل تولد خود را براي يافتن كار واميگذارند و از بيشترشان بهره كشي سختي ميشود.
به گفته مدير دفتر بازرسي شرايط كار در چين در دلتاي رودخانه مرواريد تنها 30 درصد نيرو كار 8 ساعت به كار ميپردازد.

46 درصد نيرو كار تا 14 ساعت در روز كار ميكنند در آمريكا ساعت هاي كار از سال 1970، 20 درصد افزايش يافته است و دليل بينايي آن پايين آمدن توانايي خريد نيروي كار است.
براي زنان ورود به بازار كار چيزي از كارخانگي اي كه مسئوليت همه آن بر دوششان مانده نكاهيده است. گسترش بازار موبايل در بيشتر وقتها با اين انحطاط كيفيت زندگي و پس نشيني خدمات همگاني همراه بوده است. انحطاط نام برده افراد، خانواده را ناگزير كرده است كه زمان خود را ميان ضرورت هاي كاري، خريد، نگهداري كودكان و سرپرستي خويشان سالخورده تقسيم كنند.

شهرنشيني زمينه برتر گسترش خصوصي سازي صنعت موبايل است. در نبود وسايل نقليه همگاني با كيفيت، اتومبيل نقش بنياني بازي ميكند. در محدوده فعاليت هاي كاري آمريكايي ها سالانه 405 ميليون جابه جايي بيش از 75 كيلومتر را به انجام ميرسانند.
هشتاد درصد اين جابه جايي ها با اتومبيل است. اگر افزون بر اين جابه جايي كاري جابه جايي براي خريد و رفتن نزد پزشك و سرگرميرا هم به حساب بياوريم امريكايي ها بيش از 1/1 ميليارد جابه جاي انجام ميدهندكه 87 درصد آن با اتومبيل است.پيادهروي فقط 9% جابه جايها را دربر ميگيرد.

جابه جايي با وسايل نقليه همگاني كه اتوبوس مدرسه را هم شامل ميشود فقط 3 % از همه جابه جايي هاست. ميانگين بهرهوري هر نفر از اتومبيل يك ساعت در روز ميباشد.
بيافزاييم كه 40% ارتباط هاي انجام يافته با تلفن همراه از اتومبيل ها بوده است. اين 40% ارتباط برابر 400 ميليارد دقيقه گفتگو در سال 2003 است.

شرايطي نابخردانه  اينجا نيز از تحول طبيعي نميتوان سخن گفت. نقش با اهميت اتومبيل در زندگي روزمره اين جامعه ها نيز نتيجه همان خصوصي سازي است كه اين جابه جايي را نشانه رفته است.امري كه پس از جنگ جهاني دوم خودش را به همه تحميل كرده است.
اتومبيل نماد پيشرفت جبري نيست بلكه نماد نبود توازني است كه جوامع امروزي از آن رنج ميبرند. اين را هم بدانيم كه تندرستي همگاني نيز دستخوش اين آشفتگي و نبود توازن است.

در سال 2002 تلفن هاي همراه در آمريكا باني 6 % تصادف هاي جاده اي بوده اند. در اين تصادفها 2600 نفر جان خود را از دست داده اند و 330 هزار نفر زخميشده اند.
بسياري از كشورها و نيويورك و نيوجرسي آمريكا از بهرهوري تلفن همراه در اتومبيل جلوگيري كرده اند. به مانند موفقيت بازار اتومبيل، موفقيت بازار تلفن همراه نشانه گرايشي است كه ميخواهد شرايطي را كه روز به روز نابخردانه تر ميشود توجيه خردورزانه كند و بتواند اندكي كنترل فردي در جامعه اي بيابد كه به كژراهه ميرود.

فناوري ارتباط پايا كه ميتواند محل فرد را در همه لحظات شناسايي كند ابزاري است كه توانايي آن را دارد كه در خدمت نظام سرمايه داري اي مستبدتر از آنچه اكنون داريم قرار گيرد. پليس و شركت ها در جهت نظاميكردن اين فناوري فعالند و به دنبال به وجود آوردن امكان ردگيري دائميافراد هستند.

از چندي پيش بازاريابي اين شركتها به وسوسه اي ديرينه پر و بال ميدهد. فرد ميتواند با استفاده از تلفن همراه از موقعيت عادي خود در جامعه رهايي يابد.

در نشريات ميخوانيم كه چگونه با تلفن همراه ميتوان موازين و كاركردهاي غالب را زير پا گذاشت اما گرايش به آزادي نيروي محرك اصلي نياز به ارتباط پايان نميباشد.
درست است كه استفاده از تكنولوژي تلفن همراه برخي از عرصه هاي زندگي روزمره افراد و خانواده هايشان را آسان ميكند اما اين امكان به تشديد نابرابري ها نيز منجر ميشود.
در جامعه اي كه سرگرميو كار به شيوه اي نابرابر بين طبقات اجتماعي تقسيم شده است و افزايش مدت كار به ويژه در ايالات متحده بيكاري و از بين رفتن خدمات دولتي، زندگي شهروندان را دشوارتر ميسازد افراد با گرايش به ارتباطهايي مانند تلفن همراه تلاش ميكنند به تنهايي مشكلات روزمره و خردكننده را حل نمايند.

بازار تلفن همراه اين ابزار را در عين حال به ابزار پخش آگهي و فروش تبديل كرده است. شركتهايي چون ودافن در نظر دارند به زودي براي هر نفر در هر كجا كه باشد پيامي ويژه بفرستند. اين پيام شامل اطلاعات ترافيكي هواشناسي، اخبار و آگهي تجاري خواهد بود.

در استراليا مشتركين شركت تلسترا، شركتي كه دارد خصوصي ميشود، ميتوانند با گرفتن شماره اي كه روي دستگاه هاي پخش كوكاكولاست نوشيدني خود را بخرند و هزينه آن را با صورت حساب آينده تلفن همراه خود بپردازند.

در اروپا، شركتها، گروه مالي جديدي را به نام سمپي راه انداخته اند كه قرار است از تلفن همراه وسيله اي براي پرداخت و خريد در تمامياروپا بسازد.

دو شركت از بزرگترين شركت هاي توليد و فروش موسيقي كه يونيورسال و سوني باشند، از هنرمندان مطرح خود ميخواهند كه گزيده اي كوتاه از توليدات خود را براي فروش و پخش روي تلفن هاي همراه آماده سازند.

چنين است دنيايي سراسر سرگرميو بدون مرز كه ارتباط هاي بي سيم نويدش را به ما ميدهند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 اسفند 1393 ساعت: 17:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره انواع RAM

بازديد: 425

 

 

Random Access Memory (RAM) بهترين فرم شناخته شدهحافظهي كامپيوتراستRAM . بعنوان دسترسي بودن ترتيب در نظر گرفته مي شود. زيرا شما مي توانيد مستقيما به سلول حافظه دسترسي پيدا كنيد در صورتيكه شما ستون و رديفي را كه همديگر را قطع كرده اند در آن سلول بشناسيد.


مخالف RAN دسترسي پشت سر هم حافظه يا SAM اطلاعات را بصورت رشته هايي از سلول حافظه كه نقطه مي تواند بصورت متوالي قابل دسترسي باشد ذخيره مي كند (شبيه به يك نوار كاست).

اگر يك داده در يك موقعيت وجود نداشته باشد. هر سلول حافظه كنترل مي شود تا اينكه داده مورد نظر پيدا شود SAM بعنوان ضربه گير ياميانگير حافظه خيلي خوب كار مي كند. جايي كه داده بصورت متعادل و زمان به ترتيبي كه استفاده خواهد شد ذخيره مي شود. (يك مثال خوب ساختار ضربه گير حافظه روي ويدئو كارت مي باشند)

در صورتيكه به اطلاعات RAM به هر ترتيب مي توان دسترسي يافتن در اين مقاله شما ياد خواهيد گرفت كه RAM چيست. چه نوعي را بايد بخريد و چگونه آن را نصب كنيد. 

صفحه 2

شبيه به يك ريز پردازنده يك تراشه ي حافظه يك مدار يكپارچه ي ساختار شده از ميليونها، ترانزيستور و خازن مي باشد. رايج ترين شكل حافظه ي كامپيوتر DRAM دسترسي فعال و تصادفي مي باشد.

يك ترانزيستور ويك خازن جفت مي شوند تا يك بخش از حافظه را كه نمايش مي دهد يك ذره مفرد از داده ها وايجاد نمايند خازن يك ذره از اطلاعات را نگه مي دارد- يك 0 يا يك 1 (ببينيد كه چگونه بيت ها و بايتها بر روي اطلاعات آن ذره ها كار مي كنند) تزانزيستور بعنوان يك سوئيچ كه اجازه مي دهد چرخه كنترل چيپ حافظه را بخواند ويا حالت آن تغيير دهد عمل مي كند.

يك خازن شبيه به يك سطل كوچك است كه مي تواند الكترون ذخيره نمايد. جهت ذخيره كردن يك عدد يك در سلول حافظه سطل پر از الكترون مي باشد جهت ذخيره كردن يك عدد صفرآن خالي مي باشد. مشكل سطل خازن وجود سوراخ و روزن در آن مي باشند به خاطر همين امر در طول كمتر از يك ميلي ثانيه يك سطل پر از الكترون خالي مي شود. بنابراين براي كاركردحافظه ي فعال حتي CPU يا كنترل كننده ي حافظه مجبور است قبل از اينكه تمام خازن هايي كه عدد يك را نمايش مي دهند تخليه يا د شارژ شوند در طول حركت كند و درباره شارژ شود. اين عمليات Refresh (تازه كردن) بصورت اتوماتيك هزاران بار در ثانيه اتفاق مي افتد.

صفحه 3

خازن در يك سلول حافظه RAM فعال شبيه به يك سطل سوراخ است.

اين عمليات Refresh در جايي هست كه يك RAM فعال نام خودش را از آنجا مي گيرد. RAM فعال بايد بصورت پويا در هر لحظه تازه شوند در غير اينصورت فراموش خواهد كرد كه چه چيزي را نگه مي كرده است. نقطه ي ضعف اين عمليات اين است كه وقت مي گيرد و سرعت حافظه را پايين مي آورد.

سلول هاي حافظه بر روي يك silicon wafer نگاشته مي شوند. بصورت نمايشي از ستونها يا bitline و رديفها يا word line تقاطع bit line و word line آدرس يك سلول حافظه را تشكيل مي دهد.

حافظه ساخته شده است از بيت هايي كه در يك شبكه شطرنجي دو بعدي مرتب شده اند در اين شكل سلولهاي قرمز نمايانگر يك هستند و سلول هاي سفيد نمايانگر صفرها

در اين انيميشن يك ستون انتخاب شده و رديف ها شارژ مي شوند تا داده را در آن ستون خاص بنويسند.

صفحه 4

DRAM كار مي كنند بوسيله فرستادن يك شارژ در طول ستون مناسب (CAS) براي فعال كردن ترانزيستور در هر ذره در ستون هنگام نوشتن خطهاي رديفي در بردارنده ي حالتي هستند كه خازن بايد به خود بگيرد. هنگام خواندن Sense-ampl:f:er مقدار شارژ را در خازن مشخص مي كنند.اگر بيش از 50 درصد باشد آن را بعنوان يك مي خواند در غير اينصورت آن را بعنوان صفر مي خواند. Counter با توالي جديد (Refresh) بر اساس اينكه به كدام رديفها دسترسي پيدا شود و به چه منظوري مقابله مي كند مدت زماني كه براي انجام همه آنها لازم است خيلي كوتاه است. كه اين در نانو ثانيه نشان داده مي شود )10-9 ثانيه) مثلا سرعت يك chip حافظه در 70 نانو ثانيه معني مي دهد كه طول مي كشد، 70 نانو ثانيه براي اينكه كاملا بخواند و درباره هر سلول حافظه را شارژ كند.

سلول هاي حافظه به تنهايي بي ارزش خواهند بود بدون راههايي كه بخواهيم از داخل ويا بيرون آنها اطلاعات بگيريم. همچنين سلولهاي حافظه يك شالوده ي حفاظتي نسبت به ديگر مدارات خاص دارند اين مدارها نقش هاي زير را ايفا مي كنند

1)       تعريف كردن هر رديف و ستون (انتخاب آدرس رديف ها و انتخاب آدرس ستون ها)

2)       محافظت كردن عمل مقابله با توالي تازه (counter)

3)       خواندن درباره ذخيره كردن signal از يك سلول  (sense amplifier)

صفحه 5

4)       گفتن به يك سلول كه آيا آن بايد شارژ بگيرد يا نه (توانايي نوشتن)

ديگر نقش هاي كنترل كننده حافظه شامل يك سري از وظايف مي شود كه شامل تعريف كردن نوع سرعت و مقدار حافظه است. و همچنين چك كردن اشتباهات static RAMRAM) ايستا( از يك تكنولوژي كاملا متفاوت استفاده مي كند. در static RAM يك شكل از flip- flop نگه مي دارد. هر ذره اي از حافظه را يك Flip- flop براي چهار ياشش ترانزيستور در طول نوشتن براي يك سلول حافظه مي گيرد اما هرگز نبايد كه تازه شود. همين امر باعث مي شود كه  static Ramنسبت به Dynamic RAM از سرعت بالاتري داراست. به هر حال چون Static داراي بخش هاي بيشتري دارد يك سلول حافظه static فضاي بيشتري را نسبت به يك سلول حافظه اي Dynamic RAM اشغال مي كند بنابراين شما حافظه كمتري در هر چيپ داريد و همين مسئله static RAM را با ارزش تر و گران قيمت تر مي كند بنابراين static RAM براي ايجاد cash ها (نهانخانه هايي) حساس وسرعتي در cpu مي باشد در حالي كه Dynamic RAM فضاي RAM بزرگتر را تشكيل مي دهد .

صفحه 6:

واحد هاي حافظه :

تراشه حافظه در desk top كامپيوتر اصولا از پيكر بندي pin استفاده مي كند كه جعبه خط داخلي دو تايي يا DIP ناميده مي شود اين پيكر بندي pin مي تواند در داخل سوارخ هايي كه در روي مادر برد كامپيوتر وجود دارد لحيم شود. يا در داخل سوكتي كه در داخل مادر برد لحيم شده گذاشته شود. اين روش بخوبي كار مي كند وقتي كه كامپيوتر ها نوعا عمل مي كنند بر روي يك جفت مگابايت يا با RAM كمتر. اما بعنوان يك نياز براي رشد حافظه تعداد چيپهاي نيازشان از نظر فضايي بر روي مادربرد افزايش مي يابد.

راه حل جا دادن چيپهاي حافظه در طول اجزاي محافظتي بود. بر روي يك تخته چرخه اي چاپ شده يا PCB كه مي توانست جا داده شود در داخل يك مرتبط دهنده ويژه يا (بانك حافظه) بر روي مادر برد.

بيشتر اين چيپتها استفاده مي كنند يك j-load خارج خطي كوچك يا (soj) در پيكر بندي pin تعداد از توليد كنندگان از ساختار پكيج خارج خطي كوچك ونازك استفاده مي كنند. تفاوت كليدي بين اين انواع جديدتر پين ها در شكل DIP اصل اين است كه چيپ هاي Soj, Tsop بصورت چسبيده شده ي سطحي بر روي PCB هستند.

ادامه صفحه 6

بعارت ديگر پين ها متسقيما بر روي سطح تخته يا Board گذاشته شده اند نه اينكه در داخل سوراخ ها يا سوكت ها جا گذاشته شوند.

چيپ هاي حافظه به صورت نرمال فقط بعنوان بخشي از يك كارت از Module ناميده مي شود در دسترس مي باشند.

صفحه 7

شما ممكن است تا كنون ديده باشيد كه حافظه بصورت 8*32 يا 4*16 ليست شده باشد. اين شماره ها تعداد چيپهايي را كه با ظرفيت هر كدام ازآنها بصورت انفرادي ضرب شده اند نشان مي دهد كه با مگابايت يا يك ميليون بيت اندازه گيري مي شوند. نتيجه را بدست آورده و آنرا بر 8 تقسيم نمائيند تعداد مگابايت در مدول بدست مي آيد. بعنوان مثال 4*32 معني مي دهد كه مدول چهار تا 32 مگابايت تراشه دارد. چهار را در 32 ضرب كنيد 128 مگابيت بدست مي آوريد. ما مي دانيم كه هر بايت 8 بيت است پس ما نياز داريم كه تقسيم كنيم نتيجه مان را كه 128 است بر 8 نتيجه ي ما 16 مگابايت مي باشد.

نوع برد و مرتبط دهنده اي كه استفاده مي شود براي RAM در Desk top كامپيوترها پيش تر از چند سال اخير اختراع شده است. اولين انواع اختصاصي بودند يعني اينكه سازندگان مختلف توسعه مي دادند بردهاي حافظه اي را كه فقط با سيستم اختصاصي و ويژه ي خودشان كار مي كرد سپس SIMM آمد كه جايگاهي براي single in- line memory module بود.

اين برد حافظه از يك مرتبط دهنده ي pin 30 استفاده مي كرد و تقريبا 75/0 * 5/3 اينچ بود (cm 2*9) در بيشتر كامپپوترها شما مجبور هستيد SIMM را بصورت دو دويي با ظرفيت و سرعت مساوي نصب كنيد اين به اين دليل است كه عرض bus بيشتر از يك SIMM مفرد است. براي مثال شما نصب خواهيد كرد 2 تا SIMM هشت مگابايتي براي گرفتن 16 مگابايت RAM كامل هر SIMM مي توانست در يك زمان 8 بيت از داده را بفرستيد.

صفحه 8

در صورتيكه سيستم باس مي توانست در يك زمان 16 بيت را جا به جا نمايند بعدها بردهاي SIMM كمي بزرگتر در سايز 1*25/4 اينچ cm 5/2*11 از يك رابط pin 72 استفاده مي كردند براي افزايش دادن پهناي باند و براي بالا بردن تا 256 مگابايت RAM

 

به محض اينكه پردازنده ها در توانايي سرعت و پهناي باند رشد كردند استانداردهاي جديد در صنعت واحد حافظه دو خطي يا DIMM پذيرفته شد. با يك رابط بزرگ pin 168 يا pin 184 و يك سايز 1*4/5 اينچ cm 5/2*14 DIMM ها از نظر ظرفيت از 8 مگابايت تا 1 گيگابايت در هر واحد تغيير مي كند ولي مي تواند بصورت مفرد نصب شود تا بصورت جفت جفت بيشتر واحدهاي حافظه PC و واحدهاهايي باسيستم Mac G5 با 5/2 ولت بكار انداخته مي شوند در صورتيكه سيستم هاي G5Mac هاي قديمي تر بطور نمونه با 3/3 ولت بكار انداخته مي شوند. استاندارد ديگر واحد حافظه ي خطي (RIMM) , (RAM bus)

صفحه 9

در سايز پيكر بندي پين ها با DIMM مساوي است اما از يك حافظه ي bus بخصوص براي افزايش سرعت به مقدار خيلي زياد استفاده مي كند.

بسياري از ماركهاي Note book بطور اختصاصي از واحدهاي حافظه استفاده مي كنند اما تعدادي از سازندگان از RAM مستقر بر روي پيكر بندي واحد حافظه ي دو خطي كوچك خارجي (SODIMM) استفاده مي كنند. كارتهاي SODIMM كوچك هستند تقريبا 1*2 اينچ يا 5/2 *5 سانتي متر و داراي 146 يا 200 پيل هستند ظرفيت از 16 مگابايت تا يك گيگابايت در هر واحد تغيير مي كند.

در كامپيوتر طرح Apple Mac براي نگه داشتن فضا از يك SODIMM به جاي DIMM قديمي وسنتي استفاده مي كند. Sub- Notebot حتي از DIMM هاي كوچك تر استفاده مي كنند كه به Micor DIMM مشهور هستند كه حتي 146 يا 172 pin دارد.

چك كردن خطا:

بسياري از حافظه ها در دسترس امروزي بسيار قابل اطمينان هستند. بسياري از سيستم ها به سادگي كنترل كننده خطا دارد كه بطور نمونه از يك روش كه به عنوان parity مشهود است استفاده مي كند تا غلطها را چك نمايد- chip هاي parity براي هر 8 بيت داده يك بيت اضافي دارد. روشي كه parity استفاده مي كند ساده مي باشد. بيائيد خود پريتي را بشناسيم.

وقتي كه يك 8 بيتي در يك بايت داده را دريافت مي كند تراشه مجموع يك ها را جمع مي كند.

صفحه 10

اگر مجموع كامل عددهاي يك، يك عدد فرد شود بيت parity بصورت عدد 1 بيت مي شود اما اگر مجموع كامل عددهاي يك، يك عدد زوج شود بيت parity بصورت عدد صفر بيت مي شود وقتي داده ها خارج از بيت ها بازخواني مي شود مجموع دوباره جمع مي شود و يا بايت هاي جفت شده مقايسه مي شود اگر مجموع فرد باشد و بيت هاي جفت شده يك باشد پس آن داده ي فرضي به cpu فرستاده مي شود اما اگر مجموع فرد بلاشد و بيت هاي جفت شده صفر باشد تراشه مي فهمد كه خطايي در يكي از 8 بيت و پكري در داده ها وجود دارد . odd parity يكسان كار مي كننداما بيت هاي جفت شده وقتي كه مجموع تعداد يكها در byte زوج باشد 1 قرار مي دهند.

مشكل استفاده از parity اينست كه parity خطا را پيدا مي كند اما هيچ چيزي نيست كه آنها را تصحيح نمايد. اگر يك byte از داده با بيت هاي جفت شده اش يكدست نباشد داده دور انداخته مي شود. و سيستم دوباره تلاش مي كند. كامپيوتر ها در حالت بحراني به يك سيستم رفع نقص پيشرفته تري دارند. سرويس دهنده هاي High- end اغلب يك ريخت erorr-checking يا خطاياب مشهور به error- correction code دارد شبيه ECC parity استفاده مي كند از يك bit اضافي در فعال كننده ي داده در هر byte تفاوت اين دو در اين است كه ECC از يك الگوريتم خاص براي خطايابي استفاده مي كند نه فقط واحد بيت خطاها، اما واقعا آنرا بهتر تصحيح مي كند حافظه ECC پيدا خواهد كرد و نمونه ها را وقتي بيش از يك bit از داده  در يك byte خراب باشند.

صفحه 11

چنين خرابيها وناتوانايي هايي خيلي نادر هستند و آنها حتي همراه ECC هم غير قابل تصحيح هستند امروزه اكثريت كامپيوترهاي فروخته شده از يك تراشه حافظه ي non parity استفاده مي كنند اين تراشه ها از هيچ تشحيص دهنده ي خطايي استفاده نمي كنند اما بجاي آن اعتماد و تكيه مي كنند به ناظر كنترل كننده ي حافظه براي يافتن خطاها.

انواع RAM هاي رايج:

Static random access memory حافظه دستيابي غير فرار استفاده مي كند از چندين ترانزيستور بطور مثال 4 تا 6 عدد براي هر سلول حافظه اما در هيچ سلول حافظه اش خازن ندارد. اين RAM براي cache (ذخيره گاه) ابتدايي بود.

(Dynamic random access memory) DRAM، حافظه ي دستيابي پويا) وارد سلول هاي حافظه همراه يك جفت ترانزيستور و خازن جفت شده كه به شارژ شدن مداوم نياز دارد.

ّFPM DRAM

Fast page mode dynamic random access memory مدت زماني طول خواهد كشيد برا تمام مراحل مختلف يك بيت از داده از ميان سطرها وستون ها و سپس خواندن آن بيت از داده ها و پس از اين كارها روي بيت بعدي انجام خواهد شد بيشترين سرعت انتقال ازL2 نها نگاه تقريبا MBPS 176 مي باشند.

صفحه 12

Extended data- out dynamic random access memory): EDO DRAM نيازي به صبر كردن نيست قبل از اتمام مراحل مختلف روي بيت اول ادامه پيدا مي كند بر روي بيت ديگر به محض اينكه آدرس بيت اول پيدا شود EDO DRAM بيت بعدي را جستجو مي كند سرعت آن حدود 5% بيش از FRM است بيشترين سرعت انتقال از 2L نها نگاه تقريبا MBPS 264 است

Synchronous dynamic random access memory: SDRAM امتيازش را از مفهوم burst mode مي گيرد تااجرايش  را به مقدار زياد افزايش دهد اين كار بوسيله ماندن در رديفهاي ارتباطي و گرفتن بيت وحركت سريع ميان ستون ها وخواندن هر بيت از زماني كه مي آيد. اين عقيده بيشتر است از زمانيكه ثبات cpu نياز خواهد داشت SDRAM حدود 5% سريع تر از EDORAM  ورا يج ترين شكل desk top امروز مي باشند بيشترين سرعت انتقال از2L نهانگاه (cache) تقريبا MBPS 582 مي باشد.

كه به طور خلاصه SDRAM را مي توان سيكل ديجيتالي به حافظه با ساعت پردازنده اصلي سكردن شده است و زمان بين عمليات حافظه را حذف مي كند.

DDR SDRAM: (Double data rate synchronous dynamic

شبيه SDRAM مي باشد با اين تفاوت كه پنهاني باند عريض تري دارد بمعناي سرعت بيشتر بيشترين سرعت انتقال از 2 L نهانگاه (cache) تقريبا DDR SDRAM 133 MHZ مي باشد.

صفحه 13

 Rambus dynamic ransdom access memory يك قسمت اصلي حركت از معماري DRAM پيشين است طراحي بوسيله RDRAM   ,  Ram bus استفاده مي كند از يك ) RIMMRambus in- line (memory module كه اندازه و pin آن شبيه پيكر بندي استاندارد DIMM مي باشد. چيزي كه RDRAM را خيلي متفاوت با آن مي سازد اين است كه از يك data bus سرعت بالا مخصوص كه شبكه  Ram bus ناميده مي شود. تراشه هاي حافظه RDRAM بصورت موازي كار مي كنند سرعت بدست آوردن يك داده از MHZ 800 تا MBPS 1600 مي باشد. زمانيكه در چنين سرعت بالا به كار وا داشته مي شوند آنها گرماي بيشتري نسبت به ديگر انواع تراشها از خود منتشر مي كنند. براي كمك به پراكنده كردن گرماي اضافي chip هاي RAMbus آنها به يك heat spreader يا پراكنده كننده ي گرما مجهز مي باشند كه شبيه يك ويفر باريك دراز مي باشند عينا شبيه نسخه هاي كوچك DIMM وهمچنين SORIMM ها هستند كه براي كامپيوتر هاي Note book طراحي شده اند.

كارت اعتباري حافظه :

كارت اعتباري حافظه يك DRAM اختصاصي است كه درون خودش قرار مي گيرد براي استفاده از Note book در داخل جايگاه اش در كامپيوتر (slot)

قرار مي گيرد.

كارت حافظه يPCMCIA

يكي ديگر ازDRAM هايself- containd  در نوت بوكها كارت هايي هستند كه اين نوع اختصاصي نيستند

صفحه 14

وبايد هر كامپيوتري كه كار مي كنند bus system آنها پيكر بندي كارتهاي حافظه ي آنها را تطبيق مي دهد.

CMOS RAM:

CMOS RAM يك اصطلاح براي مقدار كلي از حافظه كه كامپيوتر شما آن را استفاده مي كند مي باشند وبعضي از ديگر ابزارها كه بخاطر مي آورند چيزهايي مثل Hard disk ببينيم چرا كامپيوتر من به يك باطري نياز دارد. كه براي جزئيات اين حافظه از يك باتري كوچك استفاده مي كند براي اينكه فراهم كند مقدار قدرتي كه نياز دارد، تا محتويات حافظه را نگه داري كند.

VRAM

Video RAM به (MPDRAM) Multiport dynamic random access memoy مشهور مي باشند. يك نوع RAM مي باشد كه بصورت اختصاصي براي video adapters يا شتاب دهنده ي 3-D استفاده مي كند. بخش Multi port از اين واقعيت مي آيد كه VRAM بطور نرمال بجاي يك پورت 2 پورت مستقل اضافي دارد كه اجازه مي دهد به cpu و پردازشگر گرافيك كه بطور همزمان به RAM افزوده مي شود. VRAM در كارت گرافيك واقع شده و در اشكال مختلف مي آيد كه خيلي از اينها اختصاصي هستند. مقدار VRAM يك عامل تعيين كننده در تجزيه وتحليل و عامل رنگها در صحفه ي نمايش مي باشد. همچنين VRAM اطلاعات خاص گرافيكي را مثل اطلاعات هندسه اي 3-D ونقشه هاي الگو را نگه مي دارد.

يك Multi port ثابت انتظار مي رود كه گران باشد بنابراين امروزه خيلي از كارتهاي گرافيك بجاي آن از SGRAM(Synchronous graphic RAM) گرافيك همزمان RAM عملكرد تقريبا يكسان است اما SGRAM ارزانتر است راه حل اينست كه شما تحقيق خودتان را انجام دهيد.  اين جا چيزي هست كه شما بايد بدانيد.

-            چقدر شماه RAM داريد.

-            چقدر RAM مي خواهيد اضافه كنيد.

-            شكل مشخصه

-            نوع RAM

-            ابزار مورد نياز

-            گارانتي

-            آن كجا برود.

در بخش قبلي ما بحث كرديم كه چه مقدار RAM در بيشتر موقعيتها نياز است RAM معمولا در مضربهاي 16 مگابايت 16و 32 64و 128و 256و 1024 (1GB) فروخته مي شود. به اين معني كه اگر شما يك سيستم همراه يك RAM 64 بيتي داشته باشيم.

صفحه 16

و شما 100 مگابايت RAM نياز داشته باشيد. سپس شايد شما نياز داشته باشيد. كه مقدار 64 مگابايت اضافه نمائيد. زمانيكه شما مي دانيد چه مقدار RAM نياز داريد. كنترل كنيد تا ببينيد نوع فاعل و عامل (نوع كارت) كه شما نياز داريد بخريد. شما مي توانيد براي اين كار يا به راهنمايي كه همراه خود كامپيوتر است مراجعه كنيد يا به كارخانه سازنده متصل شويد مهم ترين چيز اينست كه بدانيد انتخاب شما به طراحي كامپيوتر شما بستگي خواهد داشت. بسياري از كامپيوتر هاي فروخته شده ي امروزي براي خانه ها و ادارات معمولي از يك DIMM slot استفاده مي كنند. سيستم هايي (High- end) پيشرفته بسوي تكنولوژي RIMM حركت مي كنند كه سرانجام بر طرح كامپيوتر هاي امروزي غلبه خواهد كرد. با توجه به اينكه solt هاي  DIMM و RIMM بسيار شبيه به هم هستند بايد مطمئن شويد. كه كامپيوتر شما از كدام نوع استفاده مي كند. اگر نوع كارت را اشتباه قرار دهيد اين كار باعث خرابي سيستم و كارت خواهد شد شما همچنين نياز داريد بدانيد كه چه نوع RAM نياز داريد.

بعضي از كامپيوتر ها به يك نوع بسيار خاصي از RAM براي بكار افتادن نياز دارند بعنوان مثال ممكن است كامپيوتر شما فقط با 60 ns- 70 ns pariy EDORAM كاركند. ولي بسياري از كامپيوتر ها تماما داراي محدوديتي نيستند وحتي با محدوديت مي توانند كار كنند. براي اجراي بهينه RAM را كه شما به كامپيوتر خود مي افزائيد بايد از لحاظ نوع- سرعت و parity با RAM قبلي مطابقت داشته باشد.

رايج ترين نوع در دسترس امروزي SDRAM مي باشد.

بعضي از كامپيوتر ها بطور اضافي از پيكر بندي Dual channel RAM كانالهاي دو تايي RAM پشتيباني مي كنند هر يك از آنها چنانكه انتخاب شوند يا درخواست شوند واحدهاي RAM را بصورت جفتي يا دوتايي مطابق مي كنند. به اين معنا كه اگر يك RAMMB 512 نصب شده باشد در آن مكان يك كارت MB 512 ديگر نيز نصب خواهد شد. وقتي كه پيكر بندي Dual channel (كانال دو تايي) انتخاب مي شود نصب Matched pairs RAM سرعت عملكرد را براي درخواستهاي معين بالا مي برد. وقتيكه اين يك الزام است كامپيوتري با چيپهاي G5Mac بدون چيپها يا تراشه هاي RAM جفت شده يا (Matches pairs) سيستم بطور كامل كار نخواهد كرد.

قبل از اينكه كامپيوتر تان را باز نمائيد. بررسي نمائيد كه شما گارانتي را باطل نخواهيد كرد. زيرا بعضي از توليد كنندگان case را مهروموم مي كنند ودرخواست مي كنند مشتري تنها در صورتيكه تخصص لازم را داشته باشد مجاز مي باشد. RAM را نصب نمايد. اگر شما باز كردن case را آغاز نموده ايد. كامپيوتر را خاموش و دو شاخ را از سوكت خارج نمائيد براي جلوگيري از برق گرفتگي از يك دستكش چرمي يا يك anti- static pad استفاده نمائيد (براي تخليه الكترون ساكن) شما ممكن است.

براي باز كردن case به يك آچار يا پيچ گوشتي نياز داشته باشيد بسياري از system هاي فروخته شده ي امروزي بصورت tool- less (ابزار محدود) كه از latch (چفت) هاي ساده يا از ابزاري كه با شست پيچانده مي شوند استفاده مي كنند.

 

 

نصب حقيقي واحد حافظه بطور طبيعي به هيچ ابزاري نياز ندارد. RAM بصورت رشته‌اي از slot ها بر روي مادر برد نصب مي شوند كه به Memory banlc (بانك حافظه) مشهور مي باشند. واحدهاي حافظه داراي شكاف هايي هستند كه شما نمي توانيد آنها را در جاي اشتباه نصب نمائيد. براي SIMM و بعضي از DIMM ها شما واحد حافظه را در جايي نصب مي كنيد كه slot آن تقريبا زاويه 45 دارد. سپس آن را بسمت جلو فشار داده تا اينكه بصورت ستون وار در مادر برد بايستند. و زايده ي كوچك فلزي آن در داخل جايگاهش قفل شود. اگر برش بطور كامل قرار نمي گيرد چك كنيد تا مطمئن شويد كه شكاف به درستي در جايگاهش قرار گرفته است چك كنيد. تا مطمئن شويد به درستي در پايان قرار گرفته است و كارت بطور محكم ايستادن است.

بسياري از DIMM هاي زائده فلزي ندارند آنها با تكيه كردن برسايش و اصطكاك آنها را در جاي خودشان نگه مي دارند. دوباره مطمئن شويد كه واحدهاي حافظه بطور محكم در slot قرار گرفته اند يكبار ديگر واحد را نصب نمائيد.كيس را ببنديد و دو شاخه كامپيوتر را بزنيد و كامپيوتر را روشن نمائيد. وقتي كه سيستم عامل بالا آمد (برنامه ي post اجرا شد) سيستم عامل بايد حافظه را بصورت اتوماتيك تشخيص دهد آيا چنين چيزي وجود دارد؟

برگرفته از سايت :

http// computer. How stuff works . com/ computer- memory. Htm

thamks for your attention

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 اسفند 1393 ساعت: 0:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اشتغال زدایی

بازديد: 391

 

به نام آنكه نامي ندارد به هر نامي كه خواني سربرآرد

 

 مقدمه

هركس روزنه‌اي است بسوي خداوند اگر

سخن يك دانشمند بنام فورد در خدمت رساني:

مشكل خيلي از ما اين است كه در آغاز كار بجاي تفكر در خدمت رساني بهتر به دلارهايي فكر مي‌كنيم كه مي‌خواهيم بدست آوريم، لذا راه را از ابتدا اشتباه مي‌رويم.

در كسب و كار آنكسي كه هرگز فكر نمي‌كند و نمي‌شناسيد، مي‌نشيند و كل جريان را كنترل مي‌كند، آن شخص مشتري شماست.

 

فرمول موفقيت در شغل:

1 ـ هيچ شغلي نيست كه خدمت رساني در آن بهبود پذير نباشد.

2 ـ عاشق خدمت رساني و هوادار پروپا قرص خدمات نوين بودن

3 ـ كمال گرايي مصمم كه هدفش آسودگي و خشنودي مشتري است.

4 ـ فرصت شغلي اساسا مبتني بر ارائه خدمات بهتر است.

 

مهمترين بحران فرآوري كشور ما در دهه هشتاد و آينده بحران بيكاري است.

جمعيت بيكار در حال حاضر سه ميليون (3.000.000) نفر است.

تعداد فارغ‌التحصيلان 250.000 است كه تنها 120.000 از آنها جذب بازار كار و اشتغال شده‌اند. و در ايران عنوانهايي كه براي شغلها ذكر شده 200.000 نفر است.

 

ويژگيهاي بازار كار و اشتغال ايران

1 ـ توزيع جمعيت شاغل برحسب بخشهاي عمده اقتصادي

در كشورهاي توسعه يافته سهم كشاورزي 5%، صنعت 25% و خدمات 70% است.

و در ايران كشاورزي 25%، صنعت 22% و خدمات 53 % است.

كه تنها 4 تا 6 درصد منابع مالي كشور در بخش خدمات اختصاص دارد.

 

2 ـ تحولات جمعيت و بازار كار ايران

3 ـ فرهنگ كار و فرصتهاي شغلي

4 ـ بهره وري و اشتغال

اهميت اشتغال:

در سال 2000 در دنيا بيش از 62 درصد از جمعيت دنيا اظهار داشتند كه مي‌خواهند داراي شغل مستقل باشند. و اين امر اهميت كارآفريني را روشن مي‌سازد.

 

موانع اشتغال زايي:

1 ـ نداشتن تخصص

2 ـ نداشتن تجربه و اطلاعات كف بازار

3 ـ انگيزه نداشتن براي پيشرفت

4 ـ نداشتن توان مديريت

5 ـ اطلاع نداشتن از قوانين

6 ـ نداشتن اعتماد به نفس

ضرورت وجود كارهاي خدماتي ما را بسوي بر عهده گرفتن اين نوع شغلها سوق مي‌دهد:

 

موضوع: آژانس مسكن

 

تعريف:

انجام امور خدماتي و مشاوره‌اي براي مشتريان تا آنها بتوانند ممكن، زمين، باغ، ويلا، مغازه، انبار، سوله و سه موردنظر و دلخواهشان را بيابند.

اولين نيازي كه براي تأسيس يك آژانس ممكن حس مي‌شود مكاني براي ايجاد چنين شغلي است:

مكاني كه حداقل داراي 50 متر مساحت باشد تا بتوان در آن وسايل موردنياز را جاي داد و از آن بهره‌برداري كرد.

 

دومين نياز اساسي

اخذ پروانه كسب از اتحاديه امور صنفي براي پيشرفت كار است.

ليست دارايي‌ها و وسايل مورد نياز

نوع

تعداد

قيمت

ميز

4عدد

4.000.000 ريال

ميز كنفرانس

1 عدد

4.000.000 ريال

صندلي

10 عدد

2.500.000 ريال

كامپيوتر

4 عدد

24.000.000 ريال

لوازم التحرير

 

200.000 ريال

گوشي تلفن

6 عدد

1.200.000 ريال

سيستم سانترال

1 عدد

5.000.000 ريال

سيستم آبجوش و آبسردكن

 اعدد

6.000.000 ريال

جاروبرقي

1 اعداد

50.000 ريال

فنجان

1 دست

60.000 ريال

فلاكس

1 عدد

100.000 ريال

جمع

 

47.110.000

 

 

ليست هزينه‌هاي جاري

هزينه آب

50.000 ريال

هزينه برق

300.000ريال

هزينه تلفن

3.000.000 ريال

هزينه اجاره

3.000.000 ريال

هزينه حقوق كارمند

4.000.000

هزينه گاز

40.000 ريال

هزينه آگهي روزنامه

100.000 ريال

جمع

1.490.000

 

و هزينه ماليات كه صاحب آژانس از دادن اطلاعات در اين مورد خودداري كرد.

 

درآمدها:

درآمد كميسيون فروش ممكن:

كميسيون آژانس = 5% * قيمت مسكن

كه طبق برآورد آژانس موردنظر ما تقريبا 20.000.000 ريال مي‌باشد.

 

درآمد اجاره مسكن:

كه معادل 15 روز از اجاره ملك مورنظر مي‌باشد كه در آژانس تعلق مي‌گيرد كه طبق برآورد 10.000.000 ريال است و اين كميسيون از 2 طرف قرارداد اخذ مي‌شود.

 

درآمد فروش باغ يا ويلا:

كميسيون آژانس = 5% * قيمت ويلا يا باغ

كه طبق برآورد آژانس تقريباً 20.000.000 ريال مي‌باشد.

 

درآمد اجاره باغ يا ويلا معادل 15 روز اجاره باغ يا ويلا مي باشد كه به آژانس تعلق مي‌گيرد.

كه طبق برآورد آژانس حدود 5.000.000 ريال است.

 

درآمد اجاره مغازه

كه معادل 15 روز اجاره مغازه به آژانس تعلق مي‌گيرد و طبق برآورد آژانس چيزي حدود 3.000.000 ريال است.

 

درآمد فروش سوله يا انبار: كميسيون آژانس = 5 % * قيمت انبار

كه طبق برآورد 20.000.000 ريال است.

 

درآمد اجاره سوله يا انبار:

طبق برآورد 3.000.000 ريال است.

 

براساس اطلاعاتي از املاك دايزر

رضاشهر

 

در كانون قلب من و تو يك ايستگاهي است كه پيامهاي زيبايي، اميد، شعف و شادماني و قدرت را از مردمان و از جهان لاينتاي دريافت مي‌دارد. آن هنگام كه روحيات از برف شك و ترديد و يخ بدبيني پوشيده شوند من و تو به پيري مي‌رسيم گرچه 20 ساله باشيم ولي تا زماني كه دريافت پيام ادامه دارد و امواج خوش بيني در رفت و آمدند اميد هست كه درصدسالگي نيز جوان از دنيا رخت بربنديم.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 اسفند 1393 ساعت: 0:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره شناخت امام رضا(ع)

بازديد: 309

 

 

 

نظر به اينكه اين جزوه در سال روز ميلاد باسعادت حضرت ثامن الائمه علي ابن موسي الرضا عليه آلاف و تحيه و الثناء به پايان رسيد.

تقديم به پيشگاه آن امام مهربان مي نمايم شايد كه ذره اي از تعهدات خود را انجام داده باشم.

 

                                                                                       ك-وجداني

 

 

 

شناخت امام عليه السلام

جزوه شماره اول

شناخت امام عليه السلام بر همه كس واجب است .

×  امام عليه السلام: اگر كسي امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است. (1)

×  امام عليه السلام، واجب العطاعه مي باشد.

×  امام عليه السلام، عقل كل است. (2)

×  امام عليه السلام، از گذشته ، حال و آينده اطلاع كامل دارد.

×  امام عليه السلام، در مكتب كسي غير از خداوند متعال درس نخوانده است. (3)

×  امام عليه السلام، راهنماي كل انسان هاي روي كره زمين مي باشد.

×  امام عليه السلام، روزي رسان به تمام مخلوقات عالم مي باشد.

×  امام عليه السلام، شناخت و معرفت به خداوندي اش كامل است.

×  امام عليه السلام، بغض ندارد.

×  امام عليه السلام، وجود مباركش بركت است و هر كجا كه باشد بركت نازل مي گردد.

×  امام عليه السلام، معدن حكمت است.

×  امام عليه السلام، حافظ سّر خداوند است.

×  امام عليه السلام، حامل كتب الهي است.

×  امام عليه السلام، دعوت كننده خلق به سوي خداوند است.

×  امام عليه السلام، محبتش به خداوند كامل است.

×  امام عليه السلام، مطيع اوامر الهي است و حتي لحظه اي سرپيچي نمي كند.

×  امام عليه السلام، متصل به ياد خداوند است و لحظه اي غفلت نمي كند.

×  امام عليه السلام، مخلص در توحيد است.

×  امام عليه السلام، بنده گرامي خداوند است.

×  امام عليه السلام، از طرف خداوند تعيين مي گردد.

×  امام عليه السلام، به وسيله پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم معرفي مي گردد.

×  امام عليه السلام، امام بعد از خود را به مردم زمانش معرفي مي كند.

×  امام عليه السلام، داراي عصمت كامل بوده يعني هيچ گونه گناهي از اول عمر تا آخر عمر از او سر نخواهد زد.

×  امام عليه السلام، اشتباه نكرده و اشتباه نمي كند كه عذرخواه باشد.

×  امام عليه السلام، حتي گناه كوچك انجام نداده و سهوا اشتباهي نمي كند.

×  امام عليه السلام، بشري مانند انسان هاي روي زمين است.

×  امام عليه السلام، مي خورد- مي آشامد- مي خوابد- ازدواج مي كند و زندگي سالم دارد.

×  امام عليه السلام، تمام كارهايش به اذن پروردگار است.

×  امام عليه السلام، احاطه علمي به جميع ماسوي الله دارد. (4)

×  امام در يك لحظه تمام عالم را مي بيند و به اعمال تمامي مردم اشراف دارد.

×  امام عليه السلام، در يك لحظه كل مخلوقات در هر كجاي عالم كه هستند را مي تواند ببيند و مردم مي تونند توسل كنند و درخواست حاجت بنمايند و امام عليه السلام هم در همان لحظه پاسخ تك تك آنها را داده زيرا صداي آنها را مي شنود و از حال آنها با خبر است.

×  امام عليه السلام، دنيا و مخلوقاتش همانند دانه كوچكي در دست مباركشان هستند.

×  امام عليه السلام، داراي علوم اولين و آخرين بوده و چيزي نيست كه بر امام پوشيده باشد مگر آنچه كه خلق نشده است.

×  امام عليه السلام، انتخابش شورايي نيست.

×  امام عليه السلام، انتخابش رسيدن به سن معيني را لازم ندارد.

×  امام عليه السلام، انتخابش رفراندم ندارد.

×  امام عليه السلام، سليقه اي انتخاب نمي شود.

×  امام عليه السلام، به داشتن ثروت و پست و مقام و منسب احتياج ندارد.

×  امام عليه السلام، خصلت هاي حيواني ندارد.

×  امام عليه السلام، درنده خوي- بد اخلاق- ترش روي- بخيل- حسود- خون ريز- كينه توز- منافق و ... نيست.

×  امام عليه السلام، ناقص العضو نيست.

×  امام عليه السلام، هيچ گونه نقصي ندارد.

×  امام عليه السلام، وارث علم پيامبر صلي الله و عليه واله و سلم است.

×  امام عليه السلام، اسماء الحسني الهي است.

×  امام عليه السلام، چيزي برايش مجهول نيست.

×  امام عليه السلام، تمام صفات حميده الهي در او ظاهر است.

×  امام عليه السلام، كلامش نور- يدالله- عين الله- لسان الله- اذن الله- جنب الله- مشيّت الله- ارادت الله- معلم بشر- اسم اعظم الهي و هادي سبل است.

×  امام عليه السلام، فقط براي شيعيان و مسلمانان نيست بلكه براي تمامي انسان هاي روي كره زمين مي باشد.

×  امام عليه السلام، در وجودشان هيچ جهلي وجود ندارد.

×  امام عليه السلام، اول چيزي بود كه خداوند خلقش كرد.

×  امام عليه السلام، برايش بعد مكان و زمان مطرح نيست.

×  امام عليه السلام، از هر كجاي عالم مردم او را بخوانند ويا سلام كنند مي فهمد و پاسخ مي دهد و عيب ماست كه نمي فهميم و نمي شنويم.

×  امام عليه السلام، باب رحمت و بركت و مغفرت و توبه خداوند است.

×  امام عليه السلام، ابلاغ كننده احكام الهي است.

×  امام عليه السلام، در مقابل هر سوالي فورا پاسخ مي دهد و نياز به فكر كردن ندارد.

×  امام عليه السلام، آنچه كه ما فكر مي كنيم، مي فهمد و اعمال ما را به طور ريز متوجه مي شود.

×  امام عليه السلام، به اعمالي كه ما انجام داده ايم آگاه است.

×  امام عليه السلام، دروغ نمي گويد- تهمت نمي زند- دنبال پست و مقام نبوده و نيست.

×  امام عليه السلام، به كتاب هاي آسماني گذشته هم آگاهي كامل دارد.

×  امام عليه السلام، بر طرف كننده بلاهاي اعمال خود ما مي باشد.

×  امام عليه السلام، براي زائرينشان طلب مغفرت كرده و نيازهاي آنها را به اندازه فهم ومعرفتشان و حكمت و مصلحت الهي برآورده مي كند.

حال اگر خواستي بيشتر از اين در خصوص امام عزيزت بداني به جزوه شماره دوم مراجعه كن و بدان آنچه كه در دنيا و آخرت دستگير تو خواهد بود دو مطلب مي باشد.

اول : فقط و فقط ولايت، شناخت و معرفت اهل بيت عليهم السلام يعني دوستي پيامبر صلي الله عليه و اله و سلّم و امير المومنين عليه السلام و فرزندان معصومش و احترام داشتن به سادات كه راه نجات تمامي انسان ها مي باشد.

دوم: سعي و تلاش كردن براي رسيدن به كمال انساني.

 

شناخت امام عليه السلام

جزوه شماره دوم

در اين جزوه مختصري از خلقت امام عليه السلام شرح داده خواهد شد و بهتر است بدون مقدمه مطلب را آغاز كنم.

اول چيزي كه خداوند خلق كرد روح بزرگ و بلند مرتبه ائمه معصومين عليهم السلام بود. (5)

×  امام عليه السلام، عالم به جميع چيزهايي است كه خداوند خلق كرده است. (6)

×  امام عليه السلام، تمامي علوم را از پروردگار آموخته است.

×  امام عليه السلام، علم تمام بديها را پروردگار به او تعليم داده و از رفتن به سوي آن منع كرده است.

×  امام عليه السلام، شناخت حقايق اشياء و معرفت به خوبيها و بديها را از خداوند تعليم گرفته است.

×  امام عليه السلام، قلب مباركش را در مقابل خداوند متعال قرار داده و تمامي آنچه كه خدا فرموده مطيع است.

×  امام عليه السلام، شاهد بر خلقت تمامي موجودات: ملائكه، جن، انسان ها، كهكشان ها، خورشيد، ماه، ستارگان و آنچه كه در جهان هستي وجود دارد بوده است.

×  امام عليه السلام، همه ملائكه را راهنمايي مي كند. (7)

×  امام عليه السلام، همه انبياء را هدايت مي كند. (7)

×  امام عليه السلام، واسطه بين خدا و خلق است.

×  امام عليه السلام، اسرار جهان آفرينش را مي داند.

×  امام عليه السلام، وسيله خلقت تمامي اشياء بوده است. (7)

×  امام عليه السلام، علمش لدني است.

×  امام عليه السلام، ملائكه در كلاسشان تعليم يافته اند.

×  امام عليه السلام، انبياء در كلاسشان درس خوانده اند.

×  امام عليه السلام، بر آنچه كه هزاران سال ديگر در گوشه اي از جهان رخ خواهد داد اطلاع كامل دارند.

×  امام عليه السلام، چيزي و يا كسي قبل از او خلق نشده است.

×  امام عليه السلام، زنده، مرده، حاضر و غايب ندارد. در هر چهار صورت امام مي بيند و مي شنود و پاسخ مي دهد و دستگيري مي كند.

×  امام عليه السلام، آنچه كه قرار است خلق شود و آنچه كه در دو هزار سال ديگر قرار است اتفاق بيافتد را مي داند.

×  امام عليه السلام، تمام صفات حميده الهي در او ظاهر است و هيچ فرقي بين او و خداوند جز در صفات ذات به خصوص در ازليّت و استقلال مطلق نيست. (7)

اول چيزي كه خداوند خلق كرد عقل بود.

×  اول چيزي كه خداوند از روحانيين خلق كرد عقل بود و به او قدرت حرف زدن داد و در مقابل اوامر الهي كاملا مطيع بود.

×   عقل از هر چيز با عظمت تر و برتر از مخلوقات است.

×  خداوند عقل را گرامي تر و او را از همه بيشتر دوست دارد.

×  خداوند مخلوقي بهتر و نيكو تر و شريف تر و بالاتر و عزيزتر و مطيع تر از عقل خلق نكرده است.

×  به وسيله عقل وحدانيت خدا شناخته مي شود.

×  به وسيله عقل خدا عبادت مي شود.

×  به وسيله عقل خدا خوانده مي شود.

×  به وسيله عقل مردم از رحمت پروردگار بهره مي برند و به وسيله اطاعت از خدا ثواب براي آنها حاصل مي شود.

×  به وسيله عقل خلقت را شروع كرد.

×  به وسيله عقل معاد بر پا مي شود.

×  به عقلي كه اين گونه باشد اجازه شفاعت كردن داده مي شود و شفاعتش قبول است.

×  به وسيله مخالفت با عقل مردم عقاب مي شوند.

پس اول چيزي كه خداوند خلق كرد انوار مقدس ائمه معصومين عليهم السلام و عقل بود.

سوال: آيا ممكن است دو چيز هر دو اول چيزي باشند كه خداوند خلقشان كرده است؟

جواب: منظور از عقلي كه خداوند در اول خلقت خلقش فرمود همان انوار مقدس ائمه معصومين عليهم السلام است و جز آنها كس ديگري منظور نبوده است.

پس عقل با اين صفات و خصوصيات همان روح پاك معصومين عليهم السلام است.

×چون ائمه معصومين عليهم السلام از جهل عقال شده اند.

×چون معرفت كاملي به خداي تعالي دارند.

×به هيچ وجه گناه نمي كنند.

×در وجودشان هيچ جهلي وجود ندارد.

×همه چيز براي آنها معلوم است.

×تنها ائمه معصومين عليهم السلام هستند كه همه اشياء را تعقل مي كنند و مي فهمند و بندگي كامل خدا را مي كنند از اين جهت خداي تعالي نام آنها را عقل گذاشته است.

سوال: عقلي كه در وجود بشر است چيست؟

جواب: خداي تعالي روح تو را بسيار دراّك آفريد، وقتي به مدرسه ارواح گذاشتند يكي از آن كلاس ها شناخت حقايق اشياء بود كه نامش حكمت مي باشد. در آن كلاس جميع خوبيها و بديها كه در عالم خلقت در بعد معنوي وجود دارد به تو تدريس مي شد، آن وقت تو هم مثل پيشوايان و استادانت ولي به قدر استعدادت از جهل عقال شده بودي يعني به تو هم علم خوبيها و بديها را تعليم داده بودند.

 همانگونه كه خداوند به ائمه فرمود با اين كلمات به نام عقل كل به سوي من برگرديد به تو هم فرمود تا آنچنان كه آنها آينه تمام نماي خداوندند بايد تو هم آينه تمام نماي ائمه معصومين عليهم السلام باشي.

آن كس عاقل تر است كه در كلاس شناخت حقايق اشياء و معرفت خوبيها و بديها بيشتر استفاده كرده و عقل تو همان علومي است كه آموخته اي.

هر كس كه آينه قلبش را در مقابل جمال ائمه معصومين عليهم السلام نگه داشته و درس هاي آن كلاس را خوب ياد گرفته باشد داراي عقل يعني چيزي كه او را از جهل عقال كند است.

همه ارواح در آن كلاس ها درس خوانده اند ولي بعضي ها بعد از آمدن به عالم دنيا از آن علوم استفاده نمي كنند و آينه قلب خود را در مقابل صورت جهل نگه مي دارند.

پس كسي كه قلبش را آينه تمام نماي خداوند قرار مي دهد به حقايق اشياء و معرفت به خوبيها و بديها علم دارد لذا ائمه معصومين عليهم السلام از همه عالم تر هستند و نام ديگر ائمه معصومين عليهم السلام عقل كل است.

ان شاء الله در جزوه سوم در رابطه با علم امام عليهم السلام براي شما عزيزان مطالبي خواهم نوشت كه مفيد واقع گردد. در ضمن بدان كه اين مطالب را چه قبول داشته باشي چه قبول نداشته باشي مسئوليتت بيشتر خواهد شد.

 

شناخت امام عليه السلام

جزوه شماره سوم

با مطالعه دو جزوه كوچك و اطلاع پيدا كردن مختصري از خلقت اوليه اگر هم مي دانستي باز هم تكرار آن مطالب برايت بي ضرر است.

خداوند متعال اول چيزيكه آفريد انوار مقدس ائمه معصومين عليهم السلام (عقل) بود. بعد به واسطه اين انوار مقدس خلقت ملائكه، جن، انسان، آسمان و زمين و بالاخره همه موجودات آغاز شد. لذا هر چيزي علت و معلولي دارد و ما و مخلوقات معلول هستيم و علت ما امام زمان عليهم السلام و ائمه معصومين عليهم السلام مي باشند . در واقع امام عليهم السلام شاهد بر خلق بوده مانند شخصي كه از اول بناي يك ساختمان تا لحظه آخر حضور داشته باشد و با توجه به جزوه شماره دوم امام عليهم السلام قلبش آينه تمام نماي خداوند گرديده است و شناخت حقايق اشياء و معرفت به خوبيها و بديها را به خوبي استفاده كرده لذا از همه كس عالم تر هستند.

اگر از شخصي كه از اول بناي يك ساختمان تا آخر آن حضور مستمر داشته باشد هر گونه سوالي از او بشود فورا پاسخ خواهد داد.

×امام عليهم السلام، شاهد بر خلقت ملائكه و جن بوده است.

×امام عليهم السلام، شاهد بر خلقت تمامي ارواح تا قيامت بوده است.

×امام عليهم السلام، شاهد بر خلقت پيامبران گذشته بوده است.

×امام عليهم السلام، شاهد بر خلقت آسمان و زمين بوده است.

×امام عليهم السلام، شاهد بر خلقت كرسي، عرش و لوح و قلم بوده است.

×امام عليهم السلام، شاهد بر خلقت كرات آسماني بوده است.

×امام عليهم السلام، شاهد بر آنچه كه خلق شده و تو فكر مي كني بوده است.

×امام عليهم السلام، مي داند كه هر شخصي چه زماني و چه ساعتي و در كجا به دنيا مي آيد و از دنيا مي رود و در كجا به خاك سپرده مي شود.

×امام عليهم السلام، مي داند كه ساختار ساختماني يك فرد چگونه است زيرا كه شاهد بر بناي آن بوده است.

×امام عليهم السلام، هيچ علمي بر امام عليهم السلام پوشيده نيست، فقط علم غيب مطلق است و آن علمي است كه مربوط به آنچه خلق نشده است. (8)

×امام عليهم السلام، آن چه كه در آينده انجام مي شود و خدا خلق مي كند، مي داند.

آنچه كه خلق مي شود از سه حال خارج نيست:

اول: وعده است.

دوم: وعيد است.

سوم: غير از اين دو تا است.

وعده : به خاطر آنكه ‹‹وعده ولن يخلف الله وعده›› علمي است و تغيير ناپذير است.

وعيد: وعيد به خاطر آنكه لطف الهي ممكن است شامل شود و تخلف پذير است پس قطعي و علمي نيست.

غير اين دو: مثل بيرون آمدن خورشيد.

امام عليهم السلام: اگر ميلياردها سال ديگر در يكي از كرات ذرّه اي را باد بخواهد از جايي به جايي منتقل كند الان امام مي داند و حسابش در دست اوست الا آن كه ممكن است خدا نخواهد آن كار انجام شود. علومي كه ما در عالم ارواح آموخته ايم استدلالي و عقلي است و علومي كه در دنيا از آن استفاده مي كنيم قراردادي است.

علوم قراردادي

علوم قراردادي مثل رياضي، طب و علوم هنري كه اينها هيچ كدام در آن عالم نبوده ولي امام عليه السلام از اين علوم آگاهي كامل دارد و اگر اين علوم بر اساس عقل و استدلال پايه ريزي شود و از آن استفاده مطلوب شود خوب است يعني زير نظر امام عليه السلام طرح ريزي و برنامه ريزي و خلاصه بهينه گردد.

علوم استدلالي و عقلي

علومي هستند كه در عالم ارواح سر كلاس پيشوايان و معصومين حضور پيدا كرده و در آن كلاس ها مطالب زير را آموخته ايم كه عقل امروزه در اين دنيا آنها را به ياد مي آورد.

1-  شناخت حقايق اشياء(حكمت).

2-  علم خوبيها و بديها.

3-  صفات خداوند.

4-  اثبات خدا كه خالق هر چيزي است به طوري كه فطري بشر گرديد.

5-  صفت وحدانيّت خدا كه اهميت داده مي شد.

6-  غناي پروردگار و عدم نياز او به غير خودش و احتياج و فقر مطلق مخلوق در اعماق وجود ما راه يافته بود.

7-  مسئله ربوبيّت الهي و آنكه او رب العالمين است و هيچ چيز را خارج از نفوذ الهي نمي دانيم.

8-  مسئله قدرت و توانايي بي منتهاي پروردگار عالمانه تدريس شده بود.

9-  مسئله احاطه علمي و ذاتي خدا آن چنان معرفي شده بود كه شاگردان او را از هر چيزي به خود نزديك تر مي دانستند.

10- مسئله ولايت و معرفت پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم و امام عليه السلام نياز به معرفي شخص معيني نبود زيرا خود امام عليه السلام و آن نور مقدس كه معلم بشر است در سر كلاس ايستاده بود و با ما حرف مي زد و ما او را مي ديديم ولي لازم بود كه صفات و خصوصيات امام عليه السلام را معرفي كنند تا به او علاقه پيدا كنيم و از او تبعيت كنيم.

حالا كه از علم امام عليه السلام مختصري بهره بردي خوب است كه امام عليه السلام را با خصوصياتي كه ذكر مي شود بهتر بشناسيم.

×امام عليه السلام را عالم به جميع چيز هايي كه خدا خلق كرده است، بدانيم و بشناسيم.

×امام عليه السلام را مطيع پروردگار بدانيم و برايش عصمت مطلق قائل باشيم.

×امام عليه السلام چون داراي علم و عصمت بوده و پاك است او را دوست داشته باشيم وهمه طالب اين دو چيز باشند و در هر كجا و در هر كس اين دو چيز را كامل تر پيدا كردند به او علاقه بيشتري داشته باشند و چون در امام عليه السلام علم و عصمت و تقوا از همه كامل تر بود تبعاً ولايت او را پذيرفتند و به او عشق ورزيدند.

×امام عليه السلام آينه تمام نماي الهي است و او عقل كل است و اوست كه احاطه به هر چيز دارد و بايد كاملاً مطاع واقع شود.

×حقيقت معناي پيروي جاهل از عالم تدريس شد و در روح انسان تثبيت گرديد.

×معناي مولويّت و عبوديّت مطلقه تدريس و انسان، خدا و امام خود را شناخت.

×علومي تدريس شد كه از آن به بعد خود را به اطاعت خدا و امام موظف مي دانستند.

×در ضمن قبح بديها مثل ظلم، دروغ، خيانت، حسد، بدخلقي، تجاوز به حقوق ديگران و ساير صفات زشت تدريس شد و از بشر الزام گرفته شد كه زشتي آنها را ياد بگيرد و به آنها آلوده نشود.

×در كلاس ديگر ارزش و اهميت عدالت، رفعت، صداقت، حسن خلق و ساير صفات حميده انساني تدريس شد.

به هر صورت بخش هاي ديگر كليه علومي كه معقول است و حقيقت دارد، از بخش عقايد گرفته تا اخلاقيات و ساير علوم عقلي همه و همه را روح بشر آموخت و تو هم آموختي و تعليم گرفتي و تعهد دادي كه به آن علوم عمل كني .

لذا كسي كه امام عليه السلام را بشناسد خدا را شناخته و كسي كه امام عليه السلام را دوست بدارد خدا را دوست داشته و او امام مبين است.

 

شناخت امام عليه السلام

جزوه شماره چهارم

با مطالعه جزوه هاي قبلي متوجه شديم كه امام عليه السلام علت ما بوده است و اول چيزي هم بوده كه خدا خلقش كرده است.

×امام عليه السلام، عقل كل است.

×امام عليه السلام، احاطه علمي به جميع ماسوي الله دارد.

×امام عليه السلام، شاهد بر خلقت همه موجودات بوده است.

×امام عليه السلام، واسطه ايجاد موجودات بوده است.

×امام عليه السلام، شاهد بر خلقت من و تو و همه بوده است.

پدر و مادر دو عامل خلقت جسمي در دنيا هستند آيا آنها را اذيت مي كنيد؟

آيا امام عليه السلام كه علت پدر و مادر و اين عالم هستي مي باشد آنها را هم اذيت بايد كرد؟

روح: از هر چه كه تصور كني لطيف تر است.

روح: مثل آينه مي باشد، هر چه از معنويات و علوم در مقابلش نگه داريد در خود منعكس مي كند و حفظ هم مي كند و در حافظه اش محيا نگه مي دارد.

روح: سر تا پا بينايي و شنوايي و احساس است.

روح: بدون آنكه به بدني تعلق داشته باشد، خداوند آن را خلق نمود. (9)

روح: قوه دراكّه قوي دارد، علوم و معارف را درك و هر چه به او تعليم بدهند ياد مي گيرد.

روح: صورت معقولات و علوم در آن منعكس مي شود و در خود حفظ مي كند.

روح: هر يك از افراد بشر مستقل و جدا از هم خلق و همه آنها با يكديگر مساوي هستند.

عالم ارواح عالم تعليم است

عالم ذر عالم ميثاق و تعهد است

روح: سعيده ترين مردم امروز (به استثناء چهارده معصوم عليهم السلام) با روح شقي ترين مردم در ابتداي خلقت مساوي بوده.

روح: حضرت آدم عليه السلام و فرزندانش تا روز قيامت حدود دو هزار سال قبل از آنكه بدن خاكي حضرت آدم خلق شود خلق شده بود. (10)

روح: همه افراد بشر كه خلق شده بود همه در مدرسه انوار مقدسه ائمه معصومين عليهم السلام آمدند. (11)

ارواح: مهم ترين كلاس هاي درس را كه خداشناسي، توحيد و معارف حقه بود گذراندند.

ارواح: كلاس هاي ديگري هم در اخلاقيات، معرفي صفات انساني، رموز و اسرار جهان هستي و حقايق قرآن كه تنها همين رشته شامل جميع علوم عالم خلقت و شناخت حقايق اشياء يعني حكمت مي گردد را گذراندند.

ارواح: چون معلمان خوبي داشته در ظرف دو هزار سال جمعي زياد از آنها در اين مدرسه فارغ التحصيل شدند.

ارواح: وقتي كه خلق شدند يك صفت داشتند و آن قوه دراكه عجيبي بود.

ارواح: با آن قوه دراكه قوي، معقولات و محسوسات را فوق العاده سريع درك مي كردند و آن روز همه با هم مساوي ولي هيچ چيز نمي دانستند.

ارواح: عينا مثل آينه بودند با اين فرق كه آن فقط محسوسات را در خود منعكس مي كند ولي روح انسان معقولات را هم در خود منعكس مي كند و آنها را ضبط هم مي كند.

ملائكه: قبل از ارواح در كلاس هاي درس ائمه معصومين شركت كرده بودند و آنها با علوم معنوي و معارف الهي آشنا شده بودند.

ارواح: بشر بعد از آنكه ملائكه كلاس خود را گذراندند خلق شدند و خدا دستور داد كه ارواح بشر هم در آن كلاس ها شركت كند و همه شركت نمودند.

ارواح: تمامشان در مدت هزارها سال كلاس ها را گذرانده و ياد گرفتند و در قلب خود ثبت كردند. پس عقل تو همان روح دراك تو مي باشد يعني هر چه از آن علوم را آموخته اي عقل تو مي باشد.

ارواح: آن كلاس ها را فراموش نكرده اند بلكه خصوصيت كلاس ها را ممكن است فراموش كرده باشند.

ارواح: درس هايي را كه از آن كلاس ها فرا گرفته الان در اختيار دارند و آنها همان علوم و اطلاعاتي است كه از حقايق داريم.

ارواح: فقط و فقط قوه دراكه بسيار قوي بودند و پس از آنكه به مدرسه آمدند و داراي عقل شدند به آنها اختيار داده شد تا بتواند ارزش خود را نشان دهند و بتوانند با فضيلت و با اختيار خود به طرف كمالات حركت كنند.

ارواح: چون داراي اختيار شدند هم ممكن است كار خوب بكنند و هم كار بد انجام دهند.

ارواح: بعضي كه خوب درس نخواده بودند و به راهنمايي هاي مدرسه توجه ننموده بودند در عالم ذر نافرماني كردند.

ارواح: به خاطر نافرماني هر كدام به اقتضاي خود به عالم دنيا فرستاده شدند.

ارواح: از جهل و شيطان در عالم ذر پيروي كردند.

ارواح: چگونه از شيطان و يا ابليس پيروي كردند.

روح حضرت آدم عليه السلام: خداوند حضرت آدم را كه در قالب خاكي ساخته بود به ملائكه نشان داد.

خداوند فرمود: مي خواهم خليفه و آينه تمام نماي خود و جانشيني براي خود خلق كنم.

ملائكه عرضه داشتند: موجودي خلق مي كني كه خون ريزي و فساد كند حال كه ما تو را تسبيح مي كنيم.

ملائكه عرضه داشتند: آدم هاي قبل از خلقت روي كره زمين پس از رشد فكري خود را از بين بردند و زندگي را به فساد و خون ريزي كشاندند.(سوره بقره آيه31)

خداوند فرمود: من مي دانم آن چه را كه شما نمي دانيد.

خداوند: آن مجسمه خاكي را تبديل به گوشت و پوست و استخوان نمود و روح نباتي را در آن ايجاد كرد و روح حضرت آدم كه لياقت داشت همه علوم را ياد بگيرد و در مكتب اهل بيت فرا گرفته بود، در آن بدن قرارش داد و همه علوم و اسماء را به او تعليم داد.

خداوند فرمود: به ملائكه اگر راست مي گوئيد از آن چه كه او مي داند شما هم به من خبر دهيد؟

ملائكه عرضه داشتند: جز آن چه تو به ما تعليم داده اي چيزي نمي دانيم.

 

شناخت امام عليه السلام

جزوه شماره پنجم

خداوند فرمود: به حضرت آدم تو به آنها از اسماء اين گروه و از علومت خبر بده و آدم خبر داد.

خداوند فرمود: به ملائكه كه آدم را سجده كنيد.

ارواح: من و شما و همه بني آدم در كنار آن بيابان ايستاده بوديم و تماشا ميكرديم و ملائكه به سجده افتادند، منظره زيبايي بود.

يك روح: فقط سجده نمي كرد و صورتش را در هم كشيده بود و از اين دستور سرپيچي مي كرد.

ارواح: او را به يكديگر نشان دادند و او تنها كسي بود كه براي اولين بار با خدا مبارزه مي كرد. ما او را نمي شناختيم واسمش را هم نمي دانستيم.  فرياد مي زد من بشري را كه تو از گل و لاي كهنه آفريده اي سجده نمي كنم من بهتر از او هستم تو مرا از آتش خلق كرده اي.

خداوند: او را لعن مي كرد و او را رانده درگاهش مي دانست او هم مي گفت من بني آدم را گمراه مي كنم و نمي گذارم تو را عبادت كنند.

خداوند فرمود: هر كس كه تو را پيروي كند به جهنم مي برم تو بندگان مرا نمي تواني گول بزني.

خداوند: بعد از اين صحبت ها حلم فرمود و به ما بدني به صورت ذره اي كه آنها را از پشت حضرت آدم بيرون آورده بود داد و به آدم نشان داد.

حضرت آدم: نگاه كرد و ديد آسمان از جمعيت ما پر شده است.

حضرت آدم: تعجب كرد و عرضه داشت خدايا چقدر بچه! چرا اينها را خلق كرده اي! چه پيماني و چه تعهدي بايد با تو ببندند!

ارواح: به آنها بعد از گذراندن كلاس ها گفته شد كه معلمان خود را ديديد و شناختيد و با آنها آشنايي پيدا كرديد با خصوصيات آنها آشنا شديد حالا در جلسه امتحان بايد شركت كنيد.

عالم ذر عالم تعهد و پيمان

روحي: كه قوه دراكه قوي داشته.

روحي: كه در كلاس درس شركت كرده.

روحي: كه اختيار كامل پيدا كرده.

ارواح در جلسه امتحان در عالم ذر شركت كردند، بعد از ارواح تعهد و ميثاق گرفته شدكه بايد به تعهد خود عمل كنند.

تعهداتي كه ارواح دادند

×خداوند خالق ما و همه موجودات بود و شهادت مي دهيم. (12)

×پيامبران را به خصوص حضرت محمد ابن عبدالله صلي الله عليه و اله تصديق و پيروي مي كنيم. (13)

×ولايت علي عليه السلام و فرزندان معصومش را پذيرفتيم. (14)

×دلبستگي به دنيا نداشته باشيم و دنيا را دوست نداشته باشيم.

×به يكديگر ظلم نكنيم ، به حقوق ديگران تجاوز ننماييم و رياست طلب و خائن و منافق نباشيم و برتري طلب خود را معرفي نكنيم.

×شيطان را دشمن خود بدانيم و از او پيروي نكنيم تا سعادتمند گرديم. (15)

×همان گونه كه تعليم گرفته ايم تنها خدا را عبادت كنيم و به او شرك نورزيم. (16)

×حضرت علي عليه السلام و اولاد معصومش را ياري كنيم. (17)

×  از عقل كه حجت باطن است پيروي و او را بي مصرف نگذاريم. (18)

×  پيروطاقوت ها و حكام جنايتكار و ائمه كفر نباشيم.

ارواح: بعد از اين تعهد و ميثاق كارنامه خود را امضاء كردند كه راه و روش زندگي دائمي خود را طبق آن علوم كه آموخته اند تنظيم كنند.

ارواح: وقتي اين تعهد را دادند در بدن كوچكي به صورت ذره اي قرار داشتند.

ارواح: چون مي خواستند زندگي پراهميت و طولاني و بي دردسري را در قيامت ادامه دهند خداوند امتحان را قرار داد تا خود بدانيم چه كاره هستيم و چه قدر حق توقع امتيازات را مي توانيم داشته باشيم.

ارواح: چون تنبلي كردند يا نمره كم آوردند و يا مردود شدند خداوند آنها را اين گونه تنبيه كرد يا آنچه را كه لياقت داشتند به آنها داد.

ارواح: هر كدام به مقداري كه نمره كم آورده بودند و يا مردود شده بودند وارد دنيا شدند.

ارواح: در قالب ها و طينت هاي مختلفي وارد دنيا شدند كه بعضي بدن ها زمينه سعادت داشتند و بعضي آن زمينه را نداشتند و اين علت براي اختلافات گوناگوني افراد بشر بود كه از همه جهات با هم مختلفند.

ارواح: در عالم ارواح تمام علومي كه به ما تعليم داده بودند در عالم ذر بر آنها از ما پيمان و ميثاق گرفتند.

ارواحي: كه نمره كم آورده بودند و يا مردود شده بودند و در عالم دنيا و عالم بعد از دنيا كه جزاخانه است، اگر تحمّل زحمت ها و جبران نافرماني هاي گذشته و معصيت هاي عالم ذر را در دنيا جبران نكنند، در آخرت بدبخت تر مي شوند.

ارواح: بعد از آمدن به دنيا بايد سعي و تلاش بكنند كه جبران گذشته شود و خود را به سعادت برسانند.

ارواح: جمعي در دنيا از نظر مكاني در دامن اسلام و حقايق و از پدر و مادر متديّن و دانشمند متولد مي شوند.

ارواح: جمعي در دنيا در مكان هاي دور از دين و حق و حقيقت و بلكه در دامن پدر و مادر غير متديّن و يا كافر متولد مي شوند.

ارواح: جمعي در دنيا از نظر خلقت كامل و يا حلال زاده و داراي وسايل عبوديت و اقتضاي كارهاي خوب و صلاح از رحم به جهان پا مي گذارند.

ارواح: جمعي در دنيا در مقابل گروحي ناقص الخلقه و يا ولدالزنا و داراي وسايل گناه و اقتضاي بديها متولد مي شوند. (19)

ارواح: مكلفند و بايد پيروي از حق و حقيقت كنند ولي زحمت و ناراحتي در راه رسيدن به حقيقت براي هر يك از ارواح مساوي نيست اينجا چه شده! كه او به راحتي به حقيقت برسد ولي اين يكي با آن همه زحمت و مشّقت.          

اختلاف تكويني، سعادت و شقاوت

خداوند: همه ارواح را مساوي خلق كرد.

خداوند: همه ارواح را اختيار داد.

خداوند: همه ارواح در سر كلاس حضور داشتند.

خداوند: همه ارواح معلمشان يكي بوده است.

خداوند: همه ارواح درسهايشان يكي بوده است.

خداوند: همه ارواح را قوه دراكه قوي داده است.

خداوند: همه ارواح را امتحان كرده است.

خداوند: از همه ارواح امضاء تعهد نامه را گرفته است.

خداوند: بعضي از ارواح با اكراه آن تعهد نامه را امضاء كرده اند.

ارواح: بعضي از جهل شيطان در عالم ذر پيروي كرده و يا از ياد گرفتن علوم و حقايق تنبلي كرده اند و خداوند به اين وسيله آنها را تنبيه كرده است يا آن چه كه لياقت داشته اند داده است يعني زمان ورود به دنيا در ميان اين قالب ها و اين تينت ها و اين بدن ها كه زمينه سعادت و يا شقاوت را داشته وارد كرده است و اين اختلافات علت گوناگوني افراد بشر گرديد.

سپس خداي تعالي پيكر آدم را از گل ساخت و آن گاه جان در آن دميد.

خداي تعالي نسيم حيات بخش در كالبدش بدميد و دستگاه عقل و اراده و حواسش به كار افتاد.

خداي تعالي او را مشمول فضل و نعمت خود قرار داد و پرتويي از نور خود را بر او بگسترد و نام ها و راز هاي مخلوقات را به او تعليم فرمود.

و روح فرزندانش را تا قيامت پشت سر او قرار داده بود و من و تو هم در ميان همان ارواح بوديم.

سپس دور نمايي از آن مخلوقات را به فرشتگان عرضه كرد و براي احضار عجز و قصور علمشان و براي فهماندن اولويت آدم به فرشتگان فرمود: اگر راست مي گوييد نام ها و رازهاي ايشان را به من بگوييد.

فرشتگان در برابر اين امتحان مبهوت شدند و نتوانستند جوابي بدهند و ناچار به عجز و نارسايي علم و معرفت خود اعتراف كردند و گفتند ما جز آن چه از تو آموخته ايم نمي دانيم و دانا و حكيم مطلق تويي.

سپس خداي تعالي به آدم گفت: علم خود را درباره مخلوقات و رموز اسرار عالم بر فرشتگان آشكار كن. بدين طريق به آن ها فهماند كه عاقبت اين خلقت به فساد و خون ريزي و فراگير جهاني منتهي نمي شود بلكه دنيا به وسيله اين انوار مقدسه پر از عدل و داد مي گردد و همه مردم در حد خود به مقام خليفت اللّهي خواهند رسيد.

  ?همانگونه كه در دنيا تمام اعمال ما ضبط و ثبت مي گردد و در آخرت قابل استفاده مي باشد. آن چه كه ما در عالم ارواح گذرانده ايم اعم از كلاس هاي درس، سرپيچي كردن از استادان، نا فرماني خداي تعالي و آينه قلب خود را در مقابل جهل يعني ابليس قرار داديم و همان جلسه امتحان و نمره امتحاني كه كم آورديم ضبط و ثبت گرديده و الان قابل رويت است.

 

 

 

شناخت امام عليه السلام

جزوه شماره ششم

بعد از مطالعه عالم ارواح كه عالم تعليم بود و عالم ذر كه عالم تعهد و ميثاق بود و ورود ارواح در اين بدن مادي ملاحضه كرديد.‹‹از كجا آمده ايم››، ‹‹در كجا هستيم›› و‹‹به كجا مي رويم››.

امام عليه السلام: بر تمامي اين مراحل شاهد و ناظر بوده است.

امام عليه السلام: سر جلسه امتحان حضور داشته است.

امام عليه السلام: ورقه را تصحيح كرده ونمره داده است.

امام عليه السلام: در زمين هم با ما بوده و هست.

امام عليه السلام: ما را به سوي خويش فرا مي خواند.

امام عليه السلام: بازگشت ما به سوي امام عليه السلام مي باشد.

امام عليه السلام: حساب ما را رسيدگي مي كند و پرونده اعمال ما را مي بيند.

امام عليه السلام: همان گونه كه در عالم ارواح و عالم ذر بر اعمال ما شاهد بوده در دنيا هم بر اعمال ما شاهد است.

آن چه كه بيا ن شد و خواهد شد مخصوص شيعيان، مسلمانان و افراد خاصي نيست بلكه مربوط به تمامي افراد كره زمين در هر كجا كه هستند مي باشد.

امام عليه السلام: امام من و شما و افراد خاصي نيست امامتش بر تمامي افراد كره زمين تا روز قيامت مي باشد.

امام عليه السلام: اطاعتش براي افراد خاص نيست بلكه براي تمامي افراد بشر تا روز قيامت واجب است.

امام عليه السلام: ما در قيامت با امام محشور مي شويم.

شيطان: از آن زمان كه خداوند را سرپيچي كرد و مورد لعن قرار گرفت فعاليت خود را آغاز كرد.

شيطان: به سراغ حضرت آدم رفت.

شيطان: فكر مي كرد كه بتواند حضرت آدم را فريب دهد و براي خود راه فريب دادن فرزندانش را هموار كند.

شيطان: مي دانست كه حضرت آدم در بهشت در باغي كه خداي متعال براي استراحت او خلق كرده زندگي مي كند.

شيطان: زماني كه خدا را سجده نكرد و آدم سجده كرد مي ديد كه فرزندان آدم چقدر زياد هستند و زمين و آسمان را پر كرده اند.

شيطان: كسي كه بدترين شرارت ها را مي كند شيطان است.

ابليس: كسي كه باطل را به صورت حق جلوه دهد ابليس است.

شيطان: نام او عزازيل يا حارث بوده است.

شيطان: مي دانست كه فرزندان آدم فهميده اند كه مي شود معصيت خدا را كرد.

شيطان: مي دانست حالت تفوق طلبي و برتري جويي هم در فرزندان آدم وجود دارد. بعضي ها هم بناي پيروي از شيطان را گذاشتند. (20)

شيطان: فعالانه مي خواست به آدم نزديك و او را گول بزند تا بقيه بشر بدانند راه گريزي جز متكي بودن به خداوند را ندارند.

شيطان: در باغي كه آدم زندگي مي كرد وارد شد و از سادگي و زود باوري او استفاده و او را فريب داد. (21)

خداوند: مجددا در بين بني آدم اعلام كرد كه شيطان شما را نفريبد آن چنان كه پدر و مادرتان را فريب و از بهشت بيرونشان كرد ولي متاسفانه در عالم ذر جمعي گول شيطان را خورده و صفات او را در خود ايجاد نمودند و از آن چه كه به آن ها تعليم داده بودند فراموش كردند و عهد و پيمان را شكستند.

شيطان: اختلافاتي بين جمعيتي كه درعالم ذر بودند به وجود آورد.

جمعي پيرو استادان خود يعني حضرت رسول اكرم صلي الله و اله و سلم و علي عليه السلام بودند.

جمعي پيرو شيطان كه آنها را به مذاهب مختلف و اديان متفاوت كشاند و حتي اجازه اين كه در يك مذهب باطل با هم اتحاد داشته باشند را نداد. (22)

شيطان: همان گونه كه ارواح اختيار پيدا كردند خداوند به شيطان هم اختيار داد كه خودش راه حق و باطل را انتخاب كند.

شيطان: ميان ملائكه عبادت مي كرد ولي چون از دود و آتش بود به خوبي مشخص بود در حاليكه  ملائكه از نور به وجود آمده بودند.

شيطان: از نظر ذات و جنسيت با ملائكه فرق دارد.

شيطان: از نظر عمل كاملا با ملائكه هماهنگي دارد.

شيطان: تاروز قيامت مهلت خواست و خداوند هم به او مهلت داد.

شيطان: در لباس ناصحي مشفق با همه وسايل و از راه دلسوزي آدم و حوّا را  از زوال نعمت و سعادت ترساند و گفت سّر آنكه خدا شما را از نزديك شدن به اين درخت نهي فرموده است جز اين نيست كه اگر از آن استفاده كنيد دو فرشته خواهيد شد و جاودانه در بهشت خواهيد ماند.

شيطان: همچنان وسوسه مي كرد تا نا اميد شد و متوسل به قسم خوردن گرديد تا دستشان به ميوه آن درخت رسيد و چون به دام مكر شيطان افتادند از نعمت هاي آن باغ محروم شدند. آدم و حوّا رنگشان پريد و از كرده خود پشيمان و درخواست رحم از پروردگار نمودند.

خداوند فرمود: از بهشت بيرون رويد و در زمين مسكن خواهيد داشت و تا روز قيامت با شيطان دشمن خواهيد بود.

استغفار آدم: گريه هاي طولاني و عجز و ناله آدم و حوّا با وساطت روح بزرگ ابا عبدالله الحسين عليه السلام توبه آدم و حوّا قبول شد و خداوند فرمود: بايد از فتنه اش بترسيد و از اغواء و وسوسه اش بر حذر باشيد و از هدايت الهي پيروي كنيد.

شيطان: به وسيله خناس گناهكاران را وعده مي دهد و در قلب آنها وسوسه مي كند كه اين گناه منافع زيادي دارد.

خناس:  به اين گفتار و گفتارهاي ديگر مطمئن مي سازد تا آن كه گناه كاران گناه را انجام دهند.

خناس: بعد از انجام معصيت نمي گذارد توبه و استغفار كنند و فراموشي را بر آنها مستولي مي نمايد.

شيطان: به وسيله وحي ارتباط برقرار مي كند.

شيطان: به وسيله وسوسه مردم را به كارهاي زشت وا مي دارد.

شيطان: به وسيله اوليائش و يا قدرت هاي طاقوتي كه در اختيار آنها مي گذارد. مردم را به بدبختي و شقاوت سوق مي دهد.

شيطان: به وسيله خواب ها و مكاشفات شيطاني بر بني نوع بشر وارد مي شود.

شيطان: جسم لطيفي است كه به هر صورتي مي تواند در آيد و بعضي او را مي توانند ببينند.

شيطان: با قدرتي كه خداوند به او عنايت فرمود در جهت مخالف هدايت پروردگار فعاليت مي كند و تمام راهنمايي هاي حق را خنثي و حقايق را بر آدم مشتبه مي سازد.

خداوند: در مقابل ارتباط شيطان با انسان بدين گونه عمل مي كند.

خداوند: به وسيله انبياء و اوليائش مردم را به سعادت ارشاد مي كند.

خداوند: به وسيله وحي با اوليائش ارتباط پيدا مي كند.

خداوند: به وسيله الهام مردم را به كارهاي خوب وا مي دارد.

خداوند: به وسيله مكاشفات و خواب هاي رحماني احاطه دارد.

لذا عالم ارواح به هيچ عنوان محو شدني نيست و درعالم ملكوت همه چيز محفوظ مي ماند و فنايي ندارد.

در اينجا بد نيست اين مطلب را متذكر شويم:

خدايي كه در عالم ارواح براي ما معلم قرار داد و اختيار داد و عهد و پيمان گرفت.

حالا كه معتقد هستيم به آن عالم پس محروميت هاي بعضي از افراد بشركه چكيده اعمال عالم ارواح بوده به خودشان مربوط است و خدا را نبايد ظالم بدانيم بلكه عادل مي دانيم و خدا در قرآن فرموده: ليس بظلام للعبيد و يا بايد دست خدا را در امور دنيا بسته بدانيم كه اين چنين نيست و قرآن مي فرمايد: بل يداه مبسوطتان (سوره مائده آيه 4).

ما با خدا عهد و پيمان بستيم كه حضرت علي عليه السلام و اولاد معصومش را ياري كنيم.

عجب ياري كرديم! دست از ياري رسول خدا كشيديم و او را تنها در آن بيابان تف زده رهايش كرديم.

عجب ياري كرديم! عجب سفارش رسول خدا را عملي كرديم. پاره تنش را بين در و ديوار شهيد نموديم.

درختي كه در سايه آن گريه براي پدر مي كرد قطع كرديم.

آن قدر آسيب ديد كه قبرش را هم مخفي نگه داشت.

عجب ياري كرديم! بهترين خلق خدا را در محراب عبادت هنگام برپايي نماز با شمشير زهر آگين بر فرق مباركش زديم.

عجب ياري كرديم! پاره تن رسول خدا، زهري به او خورانديم كه جگر نازنينش از بين رفت.

عجب ياري كرديم! بلكه دست در دست هم داديم و بهترين فرزند رسول خدا را با لب تشنه شهيدش كرديم.

خلقت ملكي يا بدن مادي

همان گونه كه مطالعه كرديد معلوم شد، دنياي مادي دنيايي است كه ما براي آن كه نمره كم آورده ايم و يا مردود شده ايم ما را به اينجا فرستاده اند.

حالا آن چه كه در عالم ارواح ياد گرفته ايم و در عالم ذر تعهد داده ايم بايد امتحان دهيم و سوالات امتحاني از همان علومي است كه كسب كرده ايم.

آيا به كمالات انساني پايبند بوده ايم يا خير؟

اعتقاداتمان چگونه است؟

اعمال و رفتارمان  كه از روحياتمان  منشاء گرفته چگونه است؟

وفاداريمان نسبت به خدا و مربيان و معلمانمان چگونه است؟

اين ها نمونه سوالاتي است كه در اين دنيا از ما مي كنند.

ولي متاسفانه بر خلاف تمام جلسات امتحانات ديگر كسي به فكر كسب امتياز و خوب از امتحان بيرون آمدن نيست. اكثرا مات و مبهوت نقاشي هاي ديوارهاي جلسه امتحان شده بودند و اكثرا حواسشان پرت بود حتي معلمان خود را كه در عالم ارواح با آنها سر و كار داشتند و دو هزار سال همه روزه آنها را سر كلاس ها مي ديدند فراموش كرده بودند، به آن ها اعتقاد نداشتند، تعليمات آنها را از ياد برده بودند و اگر مقداري از آن ها را هم بلد بودند به نام معلمين ديگر  و شناخت خودشان تصور مي كردند.

عده اي ديگر كه به اصطلاح معتقد به معلم اكبر حضرت رسول اكرم صلي الله و اله و سلم و قرآن بودند. اكثر آنها باز ساير معلمين و مفسرين قرآن را نمي شناختند و قرآن را طبق راي خود تفسير مي كردند و اكثرا منحرف مي شدند.

عده كمي بودند كه معلم حاضر زمان خود يعني حضرت بقيه الله حجه ابن الحسن عج را مي شناختند و از ميان اينها عده كمتري بودند كه با آن حضرت ارتباط داشتند و او را مي ديدند و از راهنمايي هاي او استفاده مي كردند.

اين استاد بزرگ خود را از انظار مردم مخفي كرده بود تا آنها بهتر امتحان بدهند و بهتر شناخته شوند.

مردم اكثرا فراموش كرده بودند و به خواب رفته بودند و نمي دانستند براي امتحان در اين جلسه حاضر شده اند. معلمين آنها مرتب به وسيله بلندگوها و اعلاميه ها مي خواستند آنها را ازخواب غفلت بيدار كنند ولي متاسفانه اكثر آنها تا آخر جلسه امتحان از آن نسيان و فراموشي و خواب غفلت بيرون نيامدند.

خلاصه اي از عالم ارواح و عالم ذر

عالم ارواح

×اول چيزي كه خداوند خلق كرد ارواح ائمه معصومين عليه السلام بود.

×نام ديگر ائمه معصومين عليه السلام عقل بود.

×بعد از خلقت ائمه ملائكه و جن را آفريد.

×بعد ارواح انسان ها تا انقراض كره زمين آفريده شدند.

×ملائكه و جن همه در كلاس ائمه معصومين حضور داشتند.

×بعد ارواح تمامي انسان ها در كلاس درس ائمه معصومين حضور يافتند.

×مطالبي كه در كلاس درس ائمه معصومين عليه السلام گفته شده :

    1-خداشناسي

    2-معرفت به خدا و امام

    3-شناخت حقايق اشياء

    4- علم خوبي ها و بديها

عالم ذر

×عالم ذر همان عالمي بود كه ما بعد از تعليم امتحان داديم و تعهد و ميثاق بستيم.

×به علت كم آوردن نمره يا مردود شدن در قالب هاي مختلف به عالم دنيا آمديم.

×عالم دنيا عالم تجديدي و جبران كردن عالم ارواح مي باشد.

×چنانچه كوتاهي كنيم در عالم بعد كه قيامت است بد بخت تر خواهيم بود.

×عالم ملكوت از بين رفتني نيست. همان طوري كه در عالم دنيا اعمال و گفتار با تمام خصوصيات آن ضبط مي شود و در زمان معيني چنانچه لازم باشد نشان داده خواهد شد.

همان زماني كه خداوند تعالي آدم را خلق كرد و اسماء معصومين را به او آموخت، با اولين نام آدم منقلب شد، وقتي نام دوم را به او آموخت حال آدم دگرگون شد، نام سوم را كه آموخت ضريبي بر دگرگوني آدم افزوده شد، نام چهارم را كه آموخت ضريبي بر ضرايب درگوني آدم افزوده شد، نام پنجم را كه آموخت آدم شروع به گريه كردن نمود.

ملائكه سوال كردند؟ كه چرا گريه مي كني؟ آدم گفت اين نام فرزندي از فرزندان من است كه در ميان دو نهر آب با لب تشنه او را شهيد مي كنند، نامش حسين است.

خداوند روزي كه گل آدم و حوّا را بسرشت       

   بر نام حسين ابن علي عليه السلام گريه نوشت

سكرات مرگ

سكرات مرگ مومن و سكرات مرگ كافر

عزرائيل عليه السلام: شخصا جان هر كس را خودش نمي گيرد، بلكه افراد بزرگ و شخصيت هايي كه عظمتي دارند مانند حضرت رسول اكرم صلي الله و عليه و اله و سلم و اين ملك بزرگ براي قبض روح مي رود و از همه فعال تر مي باشد. (23)

عزرائيل عليه السلام: ملك هايي در اختيار دارد كه براي قبض روح افراد بشر مي فرستد و همه منتظر فرمانش هستند و سرپيچي نمي كنند.

عزرائيل عليه السلام: طوماري كه اسامي مردم كره زمين در آن نوشته شده پيش رويش قرار دارد و بدون توجه به جايي فقط به آن نگاه مي كند. (24)

عزرائيل عليه السلام: وقتي عجل شخصي مي رسد به آن طومار نگاه مي كند و نتيجه اعمال تمام عمرش چه از سعادت و چه از نظر شقاوت را مي بيند.

عزرائيل عليه السلام: قيافه نوراني و زيبايي دارد و  به قدري بزرگ و با عظمت مي باشد كه تصور نمي توان كرد.

عزرائيل عليه السلام: ملك هايي را كه در اختيار دارد دو نوع هستند: يكي ملائكه عذاب و يكي ملائكه رحمت.

عزرائيل عليه السلام: نام ملائكه اي كه براي قبض روح مي آيند ملك الموت نام دارند.

عزرائيل عليه السلام: اگر شخص مومن و نيكو سيرت بوده باشد ملك الموت رحمت مي آيد. (24)

عزرائيل عليه السلام: اگر شخص شقاوت مند و بدسيرت باشد ملك الموت عذاب مي آيد. (25)

سكرات مرگ كافر

ملك الموت: وقتي به بالين محتضري كه كافر و بدسيرت است مي رود شيطان قبل از او آمده كه او را بيشر با وعده هاي دروغين فريبش دهد.

ملك الموت: وقتي مي رسد مي فهمد كه شيطان در دل محتضر دنيا را جلوه بيشتري داده و آرزو وآمال را زياد كرده و وعده زنده ماندن به او مي دهد. (26)

ملك الموت: وقتي مي رسد و شيطان چشمش به مامور عزرائيل مي افتد مي ترسد و فرار مي كند زيرا اين ترس براي آن است كه روزي خود شيطان هم بايد جان دهد.

ملك الموت: براي اين محتضر شقاوت مند صورت خود را در هم مي كشد به قدري غضبناك مي شود كه حتي يك لحظه هم نمي شود او را نگاه كرد.

 ملك الموت: شلاقي در دست دارد صورتش سياه، موهاي سر و صورتش راست شده، بوي تعفن عجيبي از بدنش استشمام مي شود، لباس سياهي برتن دارد و از دهان و بيني و سوراخ هاي گوش و چشمش دود و شعله هاي آتش بيرون مي آيد. (27)

ملك الموت: اولياء خدا بالاي سر اين محتضر غضبناك به او نگاه مي كنند و شيطان خوشحال كه نتيجه اعمالش خوب بوده و زحماتش به هدر نرفته است.

ملك الموت: شروع به قبض روح مي كند، مثل آن كه با مقراضي بخواهند از بدنش هر سلولي را جدا كنند. مانند مارها و افعي ها كه او را مي جوند.  بدتر از اين كه عقرب ها لحظه به لحظه او را بگزند و هر چه آن شقاوتمند التماس كند فايده اي ندارد. (28)

ملك الموت: خلاصه با خشونت بسيار جان او را مي گيرد.

ملك الموت: وقتي جان كسي را قبض مي كند اشخاصي هستند كه بحث مي كنند و درگير مي شوند كه چرا اين گونه جان ما را قبض مي كني؟ بعضي از افراد نمي خواهند زير بار كوتاهي هايي كه درباره دين كرده اند و به تهذيب نفس خود عمل نكردند و به دستورات الهي عمل نكرده اند، بروند.  مقصر، حكام جور و تسلط قدرت مندان بي دين را براي خود بيان مي كنند.

ملك الموت: جواب مي دهد مگر زمين خدا وسيع نبود مي خواستي به جايي بروي كه به كمالات روحي برسي، مهاجرت كني. حالا خداي تعالي تو را در جهنم جاي خواهد داد.

ملك الموت: در جاي ديگر شخصي كه به خاطر آن كه در اصول عقايد تحقيق نكرده و آرامش و اطمينان قلبي پيدا نكرده با او به طرز ديگري براي قبض روحش مواجه مي شود.

ملك الموت: با اشخاصي كه ستمگر و ظالم هستند به طرز فجيع تري قبض روحشان مي كند.

ملك الموت: با اشخاصي كه همان اخلاقيات عالم ارواح را ياد نگرفته و در اين دنيا هم كوتاهي كرده اند به طور بدتري قبض روحشان مي كند.

ملك الموت: با اشخاصي كه ولايت و محبت اهل بيت عليهم السلام را ندارند ضريبش در خشن بودن به مراتب بيشتر است.

ملك الموت: با اشخاصي كه در نماز و روزه و خمس و زكات و حج خود را اصلاح نكرده و يا قبول ندارند ضريبي بر ضرايب خشونت قبض روحشان مي افزايد.

خلاصه هر چه از اين مطالب بگويم شايد باور نكني، شايد به هوش نيايي، يا شايد آن قدر رنگ و بوي دنيا تو را مست كرده باشد كه نتواني از خواب غفلت بيدار شوي.

همان طور كه قبلا مختصري شرح داده شد با افراد يكسان برخورد نمي كند بلكه بستگي به زحماتي كه در دنيا براي كمالاتشان كشيده و سعي در انجام امور دين و اخلاقيات داشته و يا چه قدر پايبند به محرمات بوده دارد.

قبض روح مومن

ملك الموت: هنگامي كه براي قبض روح مومن مي آيد به او سلام مي كند. (29)

ملك الموت: قيافه اي زيبا كه آن را نمي توان وصف كرد دارد. (30)

ملك الموت: رضايت محتضر را جلب مي كند و بعد او را قبض روح مي كند و اين جلب رضايت از طرف خداوند است. (31)

ملك الموت: مانند عبد ذليلي در مقابل محتضر صالح قرار مي گيرد.

ملك الموت: كه وارد مي شود از طرفي تعداد زيادي ملك ديگر با شاخه هاي گل صف در صف يك دسته لباس سبز يك دسته لباس مشكي به تن دارند و همه با لباني متبسم به آن محتضر عرض ادب مي كنند. (32)

ملك الموت: هنگامي كه بالاي سر محتضر است شيطان اين منظره ها را مشاهده مي كند و ناراحت مي شود و ياران خود را فرا مي خواند كه چرا نتوانستيد او را فريب دهيد.

ملك الموت: هنگامي كه بالاي سر محتضر است جمعي از اولياي خدا دور آن فرد مومن نشسته و با او حرف مي زنند و گزارش زندگي خود را مي دهد.

ملك الموت: هنگامي كه بالاي سر محتضر است اولياء خدا به او اظهار محبت مي كنند و محتضر ناگاه به ملك الموت نگاهش مي افتد به آن ملك زيبا صورت و از او سوال مي كند شما كه هستيد؟ پاسخ مي دهد كه ملك الموت هستم از طرف عزرائيل آمده ام كه اگر اجازه دهيد قبض روحتان كنم و به اولياء خدا ملحقتان كنم.

ملك الموت: به مومني كه در حال احتضار است مي گويد: من از طرف پروردگار امر شده ام مطيع شما باشم. مومن از اين خبر مي ترسد و اجازه نمي دهد ملك الموت او را قبض روح كند فورا مي گويد: اگر شما نخواهيد مانعي ندارد زيرا شما نبايد كراهت از مرگ داشته باشيد زيرا خدا هم كراهت دارد. (33)

ملك الموت: به مومن كه در حال احتضار است مناظري را نشان مي دهد كه قابل وصف نيست و مومن به ترديد مي افتد.

ملك الموت: در حالت ترديد دو برگ ريحان بسيار معطر كه از آنها نسيمي مي وزد به محتضر مي دهد، وقتي عطر و نسيم اين برگ ريحان به او مي خورد فورا راضي مي شود.

ملك الموت: به مومن كه در حال احتضار است، برگ اول را كه به نام منسيه است مي دهد استشمام كند و او فارغ از زن و بچه و متعلقات مي شود. برگ ديگر معطر مسخيه است و فايده آن اين است كه آن چه مال از دنيا دارد ترك مي كند و محبتش از دلش بيرون مي رود. اما مومن باز هم نگراني دارد به خاطر گناهاني كه در دنيا كرده است. (34)

ملك الموت: وقتي مومن را به اين حالت مي بيند، از خداي تعالي مي ترسد كه اگر اعمال زشتي انجام داده به رويش بياورد و مواخذه اش كند، خجالت مي كشد.

ملك الموت: به او بشارت مي دهد كه مردن كفاره گناهان توست و گناهانت تبديل به حسنات شد سپس مومن آماده مردن مي شود. (35)

ملك الموت: در اين لحظه پيش مي آيد و عملي انجام مي دهد. فقط مثل آن كه در تابستان گرم تشنه باشي و يك ليوان آب خنك به شما بدهند چقدر لذت مي بري و چه حالي مي شوي. محتضر همان حال را پيدا مي كند. (36)

ملك الموت: بعد از اين حالت اولياء خدا و اقوام و خويشاوندانش براي انتقال مومن از اين عالم به عالم بعد كمك مي كنندو روح او را ملك قبض مي كند. (37)

حضرت عزرائيل از خواص و اولياي خدا احترام كرده و خودش قبض روح مي كند.

عزرائيل عليه السلام: افراد خاصي را خودش قبض روح مي كند مثل پيامبر مكرم اسلام و يا حضرت ابراهيم عليه السلام.

راستي اين مطالب براي شما كافي نيست تا به آن چه كه تعهد و پيمان با ائمه معصومين عليه السلام بستيم از اين لحظه به بعد ديگر پيمان شكني نكنيد.

راستي سكرات مرگ من را به هوش نمي آورد كه ديگر گناه نكنم.

راستي آن قيافه ملك الموت كه صورت در هم كشيده و شعله هاي آتش از چشم و گوش او بيرون مي آيد مرا از خواب غفلت بيدار نمي كند.

راستي حيف نيست! به عالم آخرت كه منزل هستي است با روحي پاك و خالي از تمام عيب هايي كه باعث عذاب مي شود، نرويم.

راستي وقتي دوستي علي ابن ابي طالب عليه السلام و فرزندان معصومش و محبت كردن به آن ها چه زباناً و چه مالاً و چه جاناً از بهترين راه هاي نجات است، چرا از اين لحظه تصميم به انجام آن نگيرم.

راستي چرا هم پيمان با كساني شوم كه بهترين فرزند رسول خدا و پاره تن او را در كنار دو نهر آب با لب تشنه شهيدش مي كنند.

راستي مگر خدا لعن كردن آن هايي كه با پيامبر مخالفت كردند و آن هايي كه او را ناراحت كردند در قرآن بيان نفرموده چه برسد به آن چه كه او را بكشند.

شايد در اين فراز آخر متوجه عظمت پيامبر صلي الله و اله و سلم و امير المومنين عليه السلام و فرزندان معصومش بشويم و از اين لحظه به بعد به تعهد و پيماني كه با خداي تعالي بسته ايم، عمل بكنيم.

آيا هنوز مسلم نشده كه ائمه معصومين عليه السلام مرده و زنده و حاضر و غايب ندارند.

آيا هنوز معلوم نشده كه وقتي به زيارت هر يك از ائمه معصومين عليهم السلام مي رويم. آن ها هيچ فرقي با زماني كه در قيد حيات بودند و ما آن ها را مشاهده مي كرديم و در لباس مادي بودند ندارند.

آيا هنوز معلوم نشده كه آن ها ما را مي بينند،  صداي ما را مي شوند، پاسخ ما را مي دهند.

آيا هنوز معلوم نشده علت آن كه ما آن ها را نمي توانيم ببينيم و صداي آن ها را بشنويم خود ما هستيم، اعمال زشت ما گناهان بزرگ ما و حجاب هاي روحي ما باعث گرديده است.

بله، از نزديك به زيارت ائمه رفتن بسيار فضيلت دارد.

در آن محل كه ما امامان معصوم را زيارت مي كنيم، بركت نازل مي شود، رحمت و مغفرت نصيب ما مي گردد، نزول ملائكه و طلب مغفرت ملائكه ما را دستگيري مي كند، زيارت اولياء خدا و انبياء روحي تازه و مضاعف برما مي بخشد.

شخص امام عليه السلام براي ما طلب مغفرت مي كند و از خداي تعالي آمرزش گناهان ما را مي خواهد و با آغوش باز پذيراي ما و با كلامي بهتر پاسخ سلام ما را مي دهد.

عزرائيل عليه السلام : همانگونه كه فرد مومن از دنيا مي رود و براي او تشريفاتي خداوند قائل مي گردد، براي پيامبر صلي الله  و اله و سلم و شخصيت هاي بزرگ ديگر هم به مراتب آن تشريفات وسيع تر خواهد بود.

عزرائيل عليه السلام: هنگام گرفتن جان رسول اكرم صلي الله و اله و سلم مستقيما وارد نمي شود. اول جبرئيل مي آيد و مراتب فضيلت و عظمت پيامبر را اظهار مي كند و تشريفاتي كه قائل مي شود سپس عزرائيل پشت سر او وارد اتاق مي شود.

جبرئيل عرضه مي دارد اين ملك الموت است كه اجازه مي خواهد روحتان را قبض نمايد.

ضمنا عزرائيل از كسي اجازه قبض روح نگرفته و بعدا هم از كسي نخواهد گرفت.

عزرائيل وقتي جواب مي شنود كه جبرئيل مي فرمايد به تو اجازه داده شد آن وقت جلو مي آيد.

عزرائيل در مقابل پيامبر صلي الله و اله وسلم مي ايستد و عرض مي كند خدا مرا فرستاده و دستور داده كه شما را اطاعت كنم، اگر امر كنيد قبض روحتان مي كنم و اگر مايل نباشيد خير.

عزرائيل بعد از گفتن مطالب از طرف خداي تعالي، جبرائيل مي گويد: خداي تعالي مشتاق ديدار شماست. پيغمبر صلي الله و اله و سلم به ملك الموت مي فرمايد: كار خودت را شروع كن و امر الهي را اطاعت كن.

عزرائيل اطاعت كرده و آن حضرت را قبض روح مي كند. ملائكه آن روح مقدس را با عظمت و جلال عجيبي به سوي آسمان مي برند.

حقيقت مرگ

ملك الموت: را بد معرفي كرده اند و مردن و مرگ را بد جلوه داده اند. در صورتي كه اين طور نيست. مرگ اول راحتي است، مرگ اول آسايش است، مرگ نجات از زندان است، مومن تقاضاي مرگ مي كند زيرا لقاء پروردگار را دوست دارد و از آن نمي ترسد و نمي هراسد. (38)

ملائكه اي كه با مردم بعد از مرگ برخورد مي كنند نام هاي مختلفي دارند. گروهي مبشر هستند و بشير هستند، گروهي نكير و منكر هستند، گروهي هم بي تفاوتي مي كنند با ارواح.

 

 

اما گروه اول مبشر و بشير (39):

كه با گرمي و با سلام با ارواح روبه رو مي شوند و بشارت بهشت و نعمت هاي آن را مي دهند.

گروه دوم نكير و منكرند:

با جمعي از ارواح خشونت مي كنند و آن ها را ناراحت مي كنند.

دسته سوم با بي تفاوتي رو به رو مي شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                منابع و ماخذ:

 

“    قرآن

“    بهار الانوار - علامه مجلسي

“    اصول كافي - شيخ كليني

 

1-     قال رسول الله: من مات لا يعرف امامه مات ميته جاهليه. بهار الانوار ج 23 ص 78

2-     قال امير المومنين: انا عين الله انا جنب الله انا يد الله . بهار الانوارجلد 24 ص 194 حديث 16

3-     سوره عنكبوت

4-     سوره توبه آيه 105

5-     قال ابو جعفر: نحن اول خلق الله و اول خلق عبد الله و نحن سبب خلق الخلق و سبب تسبيحهم و عبادتهم من ملائكه و الآدميين. بهارالانوار ج 25 ص 20

6-     و كل شييء احصيناه في امام مبين. سوره يس آيه 11

7-     عن جابر قال رسول الله: اوّل شييء خلق الله تعالي ما هو فقال نور نبيك يا جابر خلقه الله ثم خلق منه كل خير. بهارالانوار ج 25 ص 21 حديث 27

7- در ازليت و استقلال ص 23 لارزق نبيك

8- سوره حجرات آيه 18

9- سوره اعراف آيه شريفه ميثاق (172) و بهار الانوار ج 58 ص 131

10- قال ابو عبد الله: ان الله تبارك و تعالي: خلق الارواح قبل الاجساد بالفي عام. بهار الانوار ج 26 ص 320 حديث 2 و بهارالانوار ج 58 ص 131

11- زيارت جامعه. فكنا عنده مسلّمين بفضلكم و معروفين بتصديقنا اياكم.

12- سوره اعراف آيه 172

13- بهار الانوار ج 5 ص 226

14- بهار الانوار ج 5 ص 226

15- الم اعهد اليكم يا بني آدم . سوره يس آيه 60

16- سوره يس آيه 60

17- عن مولانا صاحب الزمان: ولو ان اشياعنا و فقهم الله لمرضاته علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم.

18- بهار الانوار ج 1 ص 137

19- بهار الانوار ج 6 ص 245

20- بهار الانوار ج 64 ص 102

21- سوره بقره آيه 35

22- بهار الانوار ج 64 آيه 127

23- بهار الانوار ج 6 ص 143

24- الذّين تتوفيهم الملائكه طيبّين. سوره نحل آيه 32

25- الذّين تتوفيهم الملائكه ظالمي انفسهم. سوره نحل آيه 28

26- بهار الانوار ج 6 ص 195

27- بهار الانوار ج 6 ص 143

28- بهار الانوار ج 6 ص 152 و ص 154

29- سوره احزاب آيه 44

30- بهار الانوار ج 6 ص 172

31- بهار الانوار ج 6 ص 162

32- بهار الانوار ج 6 ص 161

33- بهار الانوار ج 6 ص 153

34- بهار الانوار ج 6 ص 159

35- بهار الانوار ج 6 ص 151 و ص 157

36- بهار الانوار ج 6 ص 162

37- بهار الانوار ج 6 ص 162

38- قل يا ايها الذين هادواان زعتم. سوره جمعه آيه 5

39- مفاتيح الجنان _  دعاي ماه رجب و دعاي مسجد صعصعه

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 اسفند 1393 ساعت: 0:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره به حکومت رسیدن امام علی

بازديد: 213

 

 

 

نگاهی کوتاه درباره به حکومت رسیدن حضرت علی (ع)

 

 

بیعت با علی (عملکرد)

پس از آشفتگی خلافت اسلام در زمان عثمان و برقراری نظام طبقاتی جاهلی روز به روز بر مشکلات امر افزوده شد تا عثمان کشته شد، مردم مدینه آنهایی که دست از مظالم عمال و حکام گذشته به تنگ آمده بودند بالاتفاق از کوچک به بزرگ زن و مرد، پیر و جوانان ، عرب و غیر عرب ، به در خانه علی هجوم آوردند و یک صدا اعلام کردند. یگانه شخصیت لایق خلافت اسلامی اوست و او باید خلافت را بپذیرد. به قدری اصرار و ازدحام و اظهار رضایت کردند که خودش می فرماید: چیزی نمانده بود فرزندانم زیر دست پای مردم پامال شوند در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه می فرماید:

و بسطتم یدی فکففتها، و مددتموها ، ثم تداککتم علی تداک الابل الهیم علی حساضها یوم وردها، حتی انقطعت انعل ، و سقط الرداء ، ویط الضعیف ، و بلغ من سرور الناس بیعتهم ایای ان ابتهج بها الصغیر ، و هدج الیها الکبیر، و تحامل نحوها العلیل، و حسرت الیها الکعاب.

شما دست بیعت دراز می کردید و من به علامت اکراه دست خود را پس می کشیدم ، شما دست خود را برای بیعت باز می کردید و من به عکس به علامت امتناع از قبول، دست خود را می‌بستم ولع و تشنگی دادید مانند شتران تشنه که به آب می رسند، ازدحام به قدری بود که کفشها از پاها و رداها از دوشها افتاد، ضغفها پامال شدند ، مردم مدینه و کسانی که حاضر به بیعت بودند آن قدر اظهار خوشحالی و بهجت کردند تا آنجا که کودکان به پیروی از بزرگان غرق در شادی بودند. پیران شکسته و سالخورده با کمال ضعف و ناتوانی آمدند  که بیعت کنند، بیماران با مشقت فراوان از بستر بیماری به خاطر بیعت حرکت کردند و آمدند، حتی زنان و دختران برای بیعت کردن سر از پا نمی‌شناختند.

وقتی که امیر المومنین خلیفه شد، افراد می آمدند برای تبریک گفتن، یک تبریکی هم جناب صعصعه گفته . ایستاد و خطاب به امیر المومنی گفت:

زینت الخلافه و ما زانتک، و ما رفعتک، وهی الیک احوج منک الیها.

این سه چهار جمله ارزش ده ورق مقاله را دارد. گفا:

علی، تو که خلیفه شدی ، خلافت به تو زینت نداد، تو به خلافت زینت  بخشیدی. خلافت تو را بالا نبرد، تو که خلیفه شدی مقام خلافت را بالا بردی. علی! خلافت به تو بیشتر احتیاج داشت تا تو به خلافت.

یعنی علی! من به خلافت تبریک می گویم که امروز نامش روی تو گذاشته شده، به تو تبریک نمی‌گویم که خلیفه شدی. به خلافت تبریک می گویم که تو خلیفه شدی ، نه به تو که خلیفه شدی. از این بهتر نمی شود گفت.

فلسفه پذیرفتن خلافت

درباره تصلب علی (ع) در امر عدالت که از نظر و تعبیری باید گفت: عدالت، و از نظر و حضرت بیعت کنند فرمود: «دعونی و التسموا غیری فانا مستقبلون امرا له وجوه و الوان» مرا رها کنید بروید دنبال کس دیگری، که ما حوادث بسیار تیره‌ای در پیش داریم (تعبیر عجیبی است) کاری را در پیش داریم که چندین چهره دارد یعنی آن را از یک وجه نمی شود رسیدگی کرد از وجهه‌های مختلف باید رسیدگی کرد. بعد می‌گوید «ان الافاق قد اغامت و المحجه قد تنکرت» خلاصه راه شناخته شده‌ای که پیغمبر تعیین کرده بود الان نشناخته شده، فضا ابرآلود گردیده است. و در آخر می گوید: و لکن من اگر بخواهم بر شما حکومت کنم »رکبت بکمن ما اعلم» آن طوری که خودم می دانم عمل می‌کنم نا آن طور که شما دلتان می‌خواهد.

این مطلب نشان می دهد که امیرالمومنین این مطلبی را که از نظر تاریخی نیز بسیار قطعی است، کاملا روشن می‌دیده که الان با زمان بعد از پیغمبر زمین تا آسمان فرق کرده یعنی اوضاع، عجیب تغییر کرده و خراب شده است. و این جمله را امام برای اتمام حجت کامل می گوید . چون مسئله بیعت کردن، قول گرفتن از آنهاست که پیروی کنند مسئله بیعت این نیست که اگر شما بیعت نکنید من دیگر خلافتم باطل است. بیعت می کنند یعنی قول می‌دهند که تو هر کاری بکنی ما پشت سرت هستیم. مرا رها کنید. سراغ کسی دیگر بروید. آینده‌ای رنگارنگ و ناثابت در پیش است. اطمینانی به موقعیت در اجرای آنچه وظیفه اسلامی من به عهده من گذاشته نیست. آشفتگی‌ا در جلو است که دلها ثابت نمی‌ماند و افکار متزلزل می گردد و همین شماها که امروز آمده‌اید، وقتی که دیدید، راه بسیار دشواری است از وسط راه ممکن است برگردید.

 و ان الافاق قد اغامت، و المحجه قد تنکرت.

افقها را ابر و مه گرفته و خورشید در پشت ابرها مانده. کارهایی شده و تثبیت گشته. اشخاصی در این تاریخ کوتاه که از عمر اسلام می گذرد به صورت بت در آمده‌اند. بر هم زدن روش آنها بسیار دشوار است.

آنگاه برای این که با این مردم، که امروز با اصرار از او می‌خواهند خلافت را بپذیرد، اتمام حجت کند، فرمود:

و اعلمو انی ان اجببتکم رکبت بکم ما اعلم.

بدانید اگر من دعوت را بپذیرم،  آن طور که خودم می‌دانم و می‌فهمم و طبق برنامه‌ای که خودم دارم  عمل می کنم و به حرف و توصیه احدی هم گوش نخواهم کرد. بلی اگر مرا به حال خود واگذارید و مسئولیت حکومت را بر عهده من نگذارید، من معذورم و مثل گذشته حک یک مشاور خواهم داشت.

پرسش و پاسخ

سوال: همان طور که فرمودید ما معتقدیم که امامت، پیشوایی دین و دنیاست و این به دلائلی که گفته شد خاص حضرت امیر، حضرت مکث کرد ، جای مکث نبود، بایستی که به خود  قبول می کردند.

جواب : همین سوال حضر تعالی در کتاب خلافت و ولایت که اخیرا منتشر شده مطرح گردیده است. جواب این مطلب از خود کلمات امیر المومنین روشن است. وقتی آمدند با تعبیری باید گفت حقوق بشر، همین بس که فلسفه پذیرفتن خلافت را بعد از عثمان، به هم خوردن عدلات اجتماعی و منقسم شدن مردم به دو طبقه سیر سیر و گرسنه گرسنه ذکر می کند و می‌فرماید:

لولا حضور الحاضر، و قیام الحجه بوجود الناصر، و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقدروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم، لا لقیت حبلها علی غاربها، و لسقیت آخرها بکاس اولها.

اگر نبود که عده‌ای یار و یاور به در خانه‌ام آمدند و بر من اتمام حجت شد، دیگر این که خداوند از دانایان و روشن ضمیران عهد و پیمان گرفته که هر وقت اوضاعی پیش آید که گروهی آن قدر اموال و ثروتها و موهبتهای الهی را به خودشان اختصاص بدهند و آن قدر بخورند که از پرخوری بیمار شوند و عده‌ای آن قدر حقوقشان پایمال شوند که مایه سد جوعی هم نداشته باشند، در همچو اوضاعو احوال این دانایان و روشن ضمیران نمی‌توانند بنشینند و تماشاچی و حداکثر متاصف باشند. اگر همچو وظیفه‌ای را در حال حاضر احساس نمی‌کردم کنار می‌رفتم و افسار خلافت را در دست نمی‌گرفتم و مانند روی اول پهلو تهی می‌کردم.

ابراز نگرانی و اتمام حجت

و چون این طور برنامه‌ای در دوران حکومتش داشت که نه تنها این بود که در دوره خودش نگذارد حیف و میل بشود و حقوق مردم پایمال شود، بلکه برنامه استفاده  این بود که حقوق پایمال شده گذشته را که احجاف‌گرها مال خود و ملک خود می‌دانستند، برگرداند، بوی این حساب و این نقشه خودش می‌توانست که چه جنجالی به پا خواهد شد لهذا با تردید و نگرانی زیر بار خلافت رفت و به مردمی که می‌آمدند بیعت کنند، گفت:

دعونی و التسموا غیری، فانا مستقبلون امرا له وجوه و الوان لا تقوم له القلوب و لا تثبت علیه العقول.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 اسفند 1393 ساعت: 0:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس