تحقیق دانشجویی - 464

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره زبان ایران

بازديد: 313

تحقیق درباره زبان ایران

فهرست مطالب

موضوع…………………………………….……………………

مقدمه……………………………..……………………………

زبان فارسي در جهان ………………………………………………

دوره ميانه ……………………….………………………………

ادبيات زبانهاي ايراني ميانه گروه شرقي …………………………………

آثار غير ديني ..........................................................................................................

آثار ديني ……….………………………………………………

زبانهاي ايراني ميانه گروه غربي.………………………………………

زبان فارسي ميانه ……………………………………………………

خط پهلوي …………………………………………………………

هزوارش …………………………………………………………

خط مانوي …………………………………………………………

آثار بازمانده از فارسي ميانه………………………………………………

منابع و ماخذ………………………………………………………

 

مقدمه

معمول ترين  و ساده ترين  تعريفي كه از زبان  ارائه مي شود  اين است  كه زبان  وسيله برقراري  ارتباط  در جوامع بشري است . از هيمن  تعريف ساده مي توان  دريافت  كه زبان  امري اجتماعي  است .

از آنجا  كه جوامع  بشري  پيوسته  در حال تغيير و تحول  اند ، نهادهاي اجتماعي هم كه  بايد متناسب با نيازهاي  اجتماع باشند ، هيچ گاه ثابت  و يكسان  نمي مانند و همواره  براي هماهنگي با جامعه  و نيازهاي  آن متحول مي شوند .

بدين  ترتيب زبان  كه مهمترين  وسيله  و ابزار پيام  رساني و برقراري  ارتباط  و انتقال  مفاهيم  ذهني در جوامع بشري  است امري ثابت  نبوده  همواره  به تبع جامعه تحول مي يابد.

براي بررسي تحولات  جوامع بشري  و پي بردن  به علل و موجبات  اين تحولات  و شناختن حوادث ورويدادهاي كه منجر به پيدايش  عناصري  جديد و پديده هايي نو مي شوند  از تاريخ دور مي جوييم .

هم چنانكه  تاريخ  سرگذشت  اقوام و ملتهاي مختلف  و حوادث گذشته  برآنها را در زمانهاي مختلف شرح  مي دهد  به تاريخ يك زبان  نيز تغييرات  و دگرگونيهاي ان زبان در گذار زمان  و در طول  دوره  دوام  و رواج آن زبان مشخص مي كند . وبه كمك برررسيهاي تاريخي هر زبان  است كه  مي توان  هم تغييرات  و تحولات  آن  زبان را در ادوار تاريخي  مختلف  شناخت  و هم قواعد  و قوانين حاكم و ناظر برآن  تحولات  را بدست آورد . زبان هاي مختلف  به طرق  گوناگون باقي مانده است  جمع آوري  كرد و سپس اين اسناد  و مدارك  را به ترتيب تاريخي ، مرتب و منظم  نمود و آن گاه با توجه به شباهتها و تفاوتهاي ساختاري و صوتي زبان بكار رفته  در اين اسناد و با مقايسه  صورتهاي مختلف  زبان ، آن مدارك را دسته بندي و طبقه بندي نمود.

بدين ترتيب مشخص مي شود  كه هر زبان  از زماني  كه قديمي ترين آثار  مكتوب آن موجود است تا زمان حاضر ،دستخوش چه تحولات و تغييراتي شده است .

دراواخر قرن هجدهم ميلادي در پي رواج فقه الله و دستور تطبيقي زبان ها يكي از مهم ترين خانواده هاي زباني دنيا به نام خانواده زباني «خسرواردياني » كه زبان هاي ايراني نيز از اعضاي اين خانواده به شمار مي روند ،شناخته شد .

در ميان زبان هاي هندو اروپايي زبان فارسي اين ويژگي ممتاز را دارد كه مي توان تاريخ آن را بر اساس منابع و مدارك موجود در تمامي ادوار تاريخي از قرن ششم پيش از ميلاد تا زمان حاضر به طور پيوسته اي بررسي كرد .

زبان هاي فارسي در جهان

زبان و ادبيات فارسي به عنوان دومين  زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگي و تمدن ايراني با هزاران آثار گران سنگ در زمينه هاي مختلف ادبي ، عرفاني ، فلسفي ، تاريخي همواره مورد اعتنا و اعتقاد ايرانيان و مردمان سرزمين هاي دور و نزديك بوده است .

عليرغم حوادث و رويدادهاي پرتب و تاب و گاه ناخوشايند سه صده اخير باز هم اين زبان شيرين و دلنشين در دورترين نقاط جهان امروز حضورو نفوذدارد .

اين حضور و نفوذ حكايت از آن دارد كه در ژرفاي  زبان و ادب فارسي آنقدر  مهعاني  بلند و مضامين  دلنشين  علمي ادبي  اخلاقي و انساني وجود دارد كه هر انسان سليم الطبعي با اطلاع  واگاهي از آنها  خود به خود  به فارسي ئو ذخاير مندرج در آن  دل مي سپرد . اگر چجنين نبود  ترجمه  و تاليف  هزاران  كتاب و مقاله  از سوي  خارجيان ددرباره  اثار جاودان  و جهان  ادب فارسي  مانند : شاهنامه فردوسي ، خمسه  حكيم نظامي گنجوي ، گلستان  و بوستان  شيخ اجل مثنوي مولانا جلال الدين بلخي چهره نمي جست               هزارانايران شناس و ايران  دوست غير ايراني  دل و عمر بر سر شناخت ، فهم ، تفسير  و ترجمه  اين آثار  ارزنده در نمي باختند . واقع آن است  كه نكات  نغز و حكمتهاي بديع  و درسهاي  انسانيت ، بزرگواري  اخلاقي و مردم  دوستي در ادب  فارسي آنقدر  حلاوت ولطا فت  دارد كه  مي تواند عطش تمام تشنه كامان  وادي معرفت و حيرت  را يك  تنه به آب  عذب خوبيش سيراب گرداند.

با در نظر گرفتن  ويژگيها و مختصات  زباني  قديمي ترين آثار و مدارك  بازمانده  اززبانهاي  ايراني تا زمان حاضر  مي توان  تحولات تاريخي  زبانهاي  ايراني رابه سه دوره  مهم  تقسيم كرد .

1- دوره باستاني                2- دوره ميانه                 3- دوره جديد

بدين ترتيب  مي توان گفت  «زبان فارسي »كه  يكي از زبانهاي ايراني  از قديمترين  صورت  بازمانده  آن تا  فارسي دري ، سه  دوره تحولي ,: باستان ، ميانه و جديد  را پشت سر گذارده است .

بنابراين  زبان فارسي  جديد  دنباله  طبيعي و صورت تحول  يافته زبان  «فارسي ميانه » است  وفارسي ميانه  خود صورت تحول يافته زبان «فارسي باستان » مي باشد .

چون  زبانهاي دوره باستان  و ميانه  ديگر بصورت  زنده بكار  نمي روند  و تنها  در مطالعات  تاريخي از صورت  مكتوب آنها  استفاده  مي شود، بطور كلي با زبانهاي «مرده »و «خاموش» خوانده  مي شوند .

دوره ميانه

زبانهاي ايراني ميانه

زبانهايي كه حد فاصل  بين زبانهاي باستاني  و زبانهاي  دوره اخير ايران اند ، زبانهاي دوره ميانه  ناميده مي شوند . ميزان  و ملاك تشخيص زبانهاي ميانه را  از يكسو  ساده تر  بودن  نسبت به صورت  باستانيان  و تغيير و تحول آشكار در سيستم  و نظام زباني  قديم و از سويي ديگر متروك و خاموش بودن آن دانسته اند .

البته  با توجه  به سير و تحول تدريجي  زبان  از صورتي  به صورت ديگر ، تعيين تاريخ دقيق و مشخص به عنوان حد فاصل  قطعي  بين زبانهاي باستاني  ، ميانه و جديد  ميسر نيست .

زبان شناسان تاسيس سلسه اشكاني در حدود (250 سال پيش از ميلاد ) را آغاز  دوره  زبانهاي ايراني  ميانه محسوب مي دادند  اين دوره  تا پايان  فرمانروايي سلسله ساساني  يعني 651 ميلادي كه  سال شكست  ساسانيان  از قواي  مسلمين  و انقراض  اين حكومت است  ادامه مي يابد .

بدين  ترتيب دوره  زبانهاي ايراني  ميانه  در حدود  هزار سال ، از قرن  سوم پيش از ميلاد تا قرن  هفتم  ميلادي محسوب  مي شود .

با توجه  به اينكه  از نظر  تاريخي دوره  زبانهاي  باستاني  با انقراض هخامنشيان  در سال (330 پيش از ميلاد ) به پايان  مي رسد  و دوره  ميانه  نيز از(250 قبل از ميلاد) كه سراغاز حكومت  اشكانيان  است شروع  مي شود . فاصله اي  قريب يكصد سال  ميان  اين دو  دوره تاريخي  زبانهاي  ايراني  وجود دارد  كه درتتبعات   تاريخي  زبان فارسي  به «سالهاي تاريك » معروف است  زيرا پس از برافتادن  هخامنشيان  بدست اسكندر ، طولي نكشيد كه  اسكندر خود در گذشت  و سرزمينهاي تحت تسلط وي ميان  سردارانش  تقسيم  شد و فرمانروايي ايران  زمين ، را يك از سرداران  اسكندر موسوم  به «سلوكوسي» گرديد .

سلوكوس و اعقابش قريب صد سال در ايران  حكومت  كردند  كه در تاريخ  ايران به دوران  سلوكيها  معروف  است . آنچه مسلم است  اين است  كه بدليل  يوناني بودن  فرمانروايان  سلوكي زبان  و خط ايراني  كمتر مورد  توجه  دستگاه  حاكمه  بود  و همين  عامل  موجب رواج  و تاثير زبان فرهنگ  و هنر يونان  در زبان فرهنگ  و هنر ايراني  گرديد . تاثير مختصات  خط يوناني  در خطوط ايراني  ابداع شده  در دوره  ميانه  نيز به  هيمن دليل  است .

بنابراين در تمام دوران  سلوكي ها اثري  مكتوب از خط و زبان  ايراني  بر جاي نماند  و به همين  دليل هيچ گونه  اطلاع  و آگاهي از چگونگي و كيفيت  زبان فارسي  دراين  مقطع خاص زماني  نداريم .

آخرين آثار  بازمانده  از دوره  باستان ، متعلق  به دوره هخامنشي  است و اولين  آثاري كه از دوره  ميانه بدست  آمده به دوران  حكومت  اشكانيان  تعلق دارد  و دوران  حكومت سلوكيان  كه ميان دو  سلسله  ايراني هخامنشي و اشكاني است. «دوره تاريك »  در حلقه  مطالعات  تاريخي  زبان  فارسي  به شمار  مي رود . بدين ترتيب  زبانهاي  ايراني  دوره ميانه ، زبانهايي هستند كه  در فاصله  زماني  سالهاي 250 پيش از ميلاد  (تاسيس سلسله اشكاني ) و 651 ميلادي ( انقراض  سلسله ساساني ) در سرزمين ايران بكار مي رفتند .

( اين نكته  شايان دقت است كه با يك تحول اساسي و چشم گير سياسي و اجتماعي ، زبان يك جامعه يكباره متحول  نمي شود . بلكه  ايجاد تغيير و تحول  در سيستم و نظام  زبان امري  است كه  به آهستگي و طي  قرنهاي  متمادي  صورت مي پذيرد )

از ميان  زبانهاي متعددي كه درايران  دوره ميانه بكار  مي رفتند  آثار و اسناد  مكتوبي اززبانهاي «پهلوي اشكاني »«پهلوي ساساني » «سعدي »«سكايي»«بلخي »«خوارزمي »باقي مانده  است .

اين زبانها با توجه  به مختصات  وويژگيهاي ساختاري  و موقعيت  و محدوده  جغرافي شان  به دو گروه  اصلي تقسيم  مي شوند .

الف : زبانهاي  گروه شرقي

ب: زبانهاي گروه غربي

ادبيات  زبانهاي  ايراني  ميانه  گروه شرقي

زبانهاي  ايراني ميانه  متعلق به گروه شرقي كه از آنها  آثاري باقي مانده  است عبارتند از :

1- سعدي         2- سكايي             3- بلخي               4- خوارزمي

سعدي

به زبان  سعدي در ايالت  سغد قديم  سخن گفته  مي شد كه مهم ترين  شهرهاي  آن سمرقند و بخارا (در جمهوري ازبكستان  كنوني ) بوده است .

علاوه بر اين ايالت ، زبان  سغدي در نواحي ديگر مانند  واحه هاي تورفان  در تركستان شرقي به عنوان  زبان  مراورات  تجاري و فرهنگي و زبان اداري و تاليف  و تصنيف رواج  داشته است  . از كتيبه بوگوت  در مغو لستان ، كه متعلق  به اندك  زماني پس از 581 ميلادي است ، چنين  بر مي آيد  كه سغدي  زبان رسمي  نخستين  امپراتوري تركان  بوده است  . اين زبان نه تنها  در مكه  هاي حكم  دانان  سغده بلكه  در اسناد رسمي  و نامه هاي  آنها  نيز به كار مي رفت  و درآسياي ميانه به عنوان  زبان  ميانجي ، از قرن  ششم تا دهم  ميلادي (چهارم ) معمول  بود  لا گسترش زبان فارسي  در آسياي ميانه  از حدود  قرن چهارم  هجري ، سغدي به تدريج  از اهميت  افتاد . با اين همه ، زرمنشان به عنوان  زبان تكلم تا حمله مغول  در قرن  هفتم هجري همچنان  به حيات خود ادامه داد .  بازمانده اي  از اين  زبان  اكنون در دره رودخانه           در شمال  كوه نقياب ( در جمهوري تاجكيستان ) قراول است . آثار  سغدي را بر حسب موضوع ،مي توان به دو دسته عمده تقسيم كرد : آثار غير ديني و آثار ديني .

آثار غير ديني سغدي

آثار  غير ديني سغري مشتمل  بر نوشته هاي  روي سكه ها ، اشياء سيمين ، منسوجات ، چرم  سفالينه ها و سنگهاي گرانبهاست .

قديم ترين  سكه هاي سغري  متعلق به قرن دوم  ميلادي است  و جديدترين آنها از دوران  حكومت  عورك  فرامانرواي سمرقند است كه  در ناحيه  پنجكنت (جمهوري تاجيكستان ) بدست  آمده اند .

نامه هاي  قديمي سغري

اين مجموعه ، كه شامل  پنج  نامه كامل  و چند  قطعه ناقص است ، در يك  برج نگهباني  متعلق  به ديوار  چين در غرب  تون هوانگ بدست آمده و احتمالا  به اوايل  قرن  چهارم  ميلادي  تعلق دارد .

اين اسناد  قديم ترين آثار مفصل سغري است و علاوه  بر اهميت  زبان شناسي ، از جهت  در برداشتن  اشاراتي  به حوادث تاريخي  و پي بردن  به چگونگي نامه  نويسي  نيز مهم به شمار  مي رود .

آثار  مكشوفه در سند  عليا

 در كاوشهاي آسماني پاكستاني  بين سالهاي 1979 تا 1988 در نواحي  ميان دهكده  شاتيان و شهر چيلاس و در هوترا در دره  سفر عليا ( شمال پاكستان ) بيش از 670 سنگ نوشته  كوچك  به  زبانهاي  ايراني  ميانه  كشف گرديد  كه بيشتر  ان كتيبه هاي سغري است  اين كتيبه  ها همه از  قرن چهارم  ميلادي  هستند  و از نظر  در برداشتن  نام هاي خاص ، همه به شمار  مي روند .

كتيبه بوگوت

اين كتيبه در سال 1956 در غرب  بروگوت  در جمهوري مغولستان  كشف گرديد ، بر سه طرف  سنگ فرار قائمي نگاشته  شده  و جمعاً داراي 29 سطر است  و در طرف چهارم  سنگ كتيبه اي  به سنسكريت (به خط براهي ) نگاشته  شده است . اين  كتيبه  مربوط به كوتاه  زماني  پس از 581 ميلادي  است و از جهت  در برداشتن  اطلاعاتي  درباره  تاريخ  فرمان روايان تركان ، حائز اهميت است .

كتيبه  هاي افراسياب

در سال 1965 در خرابه هاي  افراسياب در شمال  سمرقند  كنوني (جمهوري ازبكستان ) به همراه  نقش و نگارهاي روي ديوار حدود 10 كتيبه سغري  كشف گرديد . كتيبه  ها در شرح نقوش  روي ديوارهاست . بر يكي از ديوارها يك كتيبه 16 سطري  وجود دارد  كه در ان  شرح  بار يافتن  فرستاده  چغانيان به حضور  فرمان رواي  سمرقند  به نام  ورهومن آمده است  و پس از آن  سخن از فرستاده چاچي است . اين كتيبه ها متعلق به اواخر قرن  هفتم  و اوايل  قرن هشتم ميلادي  است .

كتيبه هاي پنجكنت

كتيبه هاي  كوچكي در پنجكنت ( تاجيكستان ) برروي  ظروف  سفالين ، استخوان و ظروف  سنگي بدست آمده است  كه به اواخر  قرن  هفتم  واوايل قرن هشتم تعلق دارند . از ميان  اين آثار  يك قطعه  سفال  نوشته  شش سطري از اهميت  بيشتري  برخودار است .  اين  نوشته مشتمل است بر فهرست الفباي سغري ، نام كاتب آن (درواسپ ) و حاكمي (كوي فرن ) كه دستور  تهيه آن را داده است .

كتيبه هايي كه برروي  چوب متعلق به قصر  چهل  هجره  در شمال اسرو شنه (تاجكيستان ) بدست آمده است .

نيز متعلق  به اواخر  قرن  هفتم  واوايل  هشتم ميلادي است .

آثار كوه منع

در1933 در خرابه نماي دژي در كوه  مغ در شمال  تاجكيستان 74 فقره  سند متعلق به بايگاني  ديواشتيج ،آخرين  فرمان رواي سغرؤ، بدست امد وي بهدنبال  حمله  اعراب  به قلمرو فرمان روايي خود به ان  دژ  كوهستاني  پناهنده  شده بود  . اين اسناد  كه روي چرم  و كاغذ  و پوست  نوشته  شده  ، مشتمل  بر  نامه هاي اداري اسناد مالي ،يادداشتها و دستورهاي اداري  و يك قباله ازدواج است .

اين آثار  از نظر پي بردن  به شرايط سياسي و اقتصادي  ناحيه  سغر در اوايل  قرن  هشتم ميلادي  اهميت بسيار دارد .  همچنين  نامه هاي  بدست آمده

 

كتيبه لادك

كتيبه اي  كوتاه در 9 سطر  در لادك  در  ، جنوب غربي جامو كشمير در دست  است كه  احتمالاً متعلق  به 2/841 ميلادي است  و باديد  آن را  از نوع  كتيبه هاي ياد بودي به شمار آورد  .در اين كتيبه  امده است كه مردي سمرقندي  به نانم  نوش فرن كه به عنوان  فرستاده راهي  درباره  خاقان     است .  به ناحيه  لادك  رسيده است . كتيبه  با ذكر سال (210 احتمالاًيزدگردي ) شروع  مي شد.

كتيبه  قره  بلگون

اين كتيبه  به سه زبان (سغدي ،چيني و اويغوري ) است  ودر قره بلگون ، پايتخت  تابستاني  شاهان  اويفوري در ساحل رودخانه  ارغوان  در مغولستان به دست  آمده  و متعلق به تاريخي بين 808 تا 821 ميلادي است . اين كتيبه  را خاقان  او يغور  به مناسب  گرويدنش به مانويت بر پا داشته است .

كتبيه هاي قرقيزستان

كتيبه هايي در جمهوري  قرقيزستان  كه بر روي  صخره  يا سنگ  به دستور  فرمان  روايان  ترك  قره خان  نگاشته  شده بدست  آمده است  و بايد آنها را  از نوع  كتيبه هاي يادبودي  به شمار آورد . بعضي از آنها  با ذكر تاريخ  ( به احتمال  قوي يزدگردي ) شروع  مي شود . اين كتيبه  ها از قرن 9 تا 11 ميلادي هستند .

علاوه  بر اين  ، سفال  نوشته هايي در نواحي  گوناگون  سغر قديم  مانند  ورخشه (بخارا ) ،فرغانه ، هفت  رود و وادي حصار و چند سفال نوشته  از خرابه هاي  مرو (تركمنستان ) بدست آمده  است . آثار غير ديني به خط خاص سغدي  نوشته  شده است .

آثار  ديني سغدي

اين آثار  متعلق  به پيروان  اديان  بودايي و مسيحي  و مانوي است  و همه آنها در اوايل  قرن بيستم  ميلادي  در نواحي  تورفان  و تون  هوانگ ، در جنوب  شرقي  تورفان ، در تركمنستان  چين ، كه پيروان  اين اديان  دران  جا مستقر شده بودند ، بدست آمده است .

آثار بودايي

اصطلاحات به كار رفته  به خوبي  نشان  مي دهد كه  اين آثار  بدست آمده بيشتر  از اصل سنكريت يا چيني  به سغدي ترجمه شده است  و تعيين  هويت  و تطبيق بسياري  از انها  با اصل ، تاكنون  انجام گرفته  است .  بسياري از اين  آثار به شيوه سوتره هاي  هندي نوشته شده است  و بعضي نيز ترجمه هاي جاتكه ها (داستان  زندگي بودا )واودانه ها (مقوله اي از داستانهاي روايي هند ) هستند .

از مهم ترين  آثار سغدي  بودايي مي توان  از دو كتاب  نام برد . و سنتره  جاتكه ، داستان  تولد  بود او  سوتراي علت  و معلول.

رساله هاي ديگر  در مجموعه  هاي آثار  سغدي بودايي به چاپ رسيده است  كه مفصل ترين آنها متون سغدي  محفوظ  در كتابخانه  ملي پاريس  است . در اين  مجموعه  علاوه بر متون خاص بودايي ، متن هايي نيز كه  اختصاصاً جنبه ديني  ندارد ، مانند متون پزشكي ، طلسم باران و بعضي اندرزها و سخنان  حكيمانه  نيز آمده است .

قطعه اي  كه از داستان  رستم  در اين مجموعه آمده  از نظر  ادبيات فارسي  اهميت ويژه اي  دارد.

آثار مسيحي

نوشته هاي سغدي  مسيحي بيشتر  در بولاييق در شمال  تورفان  كشف گرديده است  اين آثار  بيشتر از  سرياني ، زبان ديني مسيحيان     آسياي ميانه ، ترجمه شده است ودر مواردي . متن  سغدي همراه متن  سرياني  است .  در مواردي نيز متن  اززبان پارتي و احتمالا از فارسي ميانه  مانوي ترجمه  شده است .  متون سغدي  مسيحي  شامل  ترجمه  بخش هايي از كتاب  متون ( دانيال، سوقا، يوحنا ) اعمال  قدسيان ( مانند بادشبا و جرحين /جرج قديس ) مقاتل يا اعمال  شهداي مسيحي (مانند اعمال  پيشيون معاصر  يزد گرد دوم ساساني كه در آن شرح داده  شده است  كه چگونه وي توانسته  است  دختري بنام ناهيد و پدرش آدر هر مزد را كه  موبر بوده  ، مسيحي  كند و سرانجام  هر سه شهيد شده اند ، شهداي زمان شاپور دوم ) مواعظ و تفاسير ،  فرامير ، مجموعه اي از چيستان  ها و غيره .

آثار سغدي مسيحي  به گونه اي  از خط  سرياني  سطر بخيلي نوشته شده است .

مسيحيان  سغدي زبان ،گاه آثار خود را به زبان سغدي  نيز نوشته اند

آثار مانوي .

هيچ متن كاملي به زبان سغدي مانوي  بر جاي  نمانده است ،آنچه بدست آمده  قطعاتي از متون  گوناگون  است .  از كتابهاي هفتگانه  اصلي  مانويان ، تنها  قطعاتي  از كتاب  غولان  و قطعات  كوتاهي از نامه ها  در دست است .

مهم ترين  اثر سغدي مانوي عبارت اند از : توبه  نامه ها ، سرودهاي كوچك و بزرگ ، سرگذشت  دين ، تكوين  سالم ، داستانها و تمثيلها ، واژه نامه  و فهرست  لغات  و فهرست  نام  ملتها  و جداول تقويمي و  غيره .

متون  مانوي به خاص مانويان  نوشته شده است .

سكايي

آثاري به زبان  سكايي در اواخر قرن نوزدهم  و اوايل  قرن بيستم  در تمشق ، نزديك  مارال باشي واقع در شمال شرقي  كاشمر ودرختن ، در جنوب  شرقي همان شهر  بدست آمده است .

همه اين آثار متعلق به بوداييان  است  و حتي اثار غير ديني سكايي نيز رنگ و      بودايي دارد .

آثار غير ديني  بخشي شامل  نامه هاي  خصوصي  و بخشي  شامل  مكاتبات  ديوان  ختن است .

آثار سكايي رابه دو دسته سكايي ختني (يا ختني مطلق ) و سكايي تمشق تقسيم  مي كنند. آثار تمشقي از نظر  زبان  كهنه ترند .

تقريباً همه آثار  بودايي از سنكريت ترجمه  شده اند  كه فقط  اصل  بعضي  از آنها  در دست  است و اصل  بسياري از اين آثار  را از روي ترجمه  هاي  تبتي و چيني موجود  كه اصل  سنسكريت آنها از ميان  رفته است ، مي توان  باز شناخت . ترجمه ها گاه  تحت اللفظي  و گاه  نسبتاً آزاد  است .  متون  سكايي  شامل  مطالب  مربوط به اصول  عقايد ، تمثيل ها و روايتها  ، اقرارنامه ها و توبه نامه ، رسالت طبي ، يك متن  كوچك جغرافيايي ، واژه نامه هايي چيني ختني و يك واژه نامه تركي ختني است . مفصل ترين  متن  ختني  كتاب زمبست به شعر است .  داستان  هندي  رامه و همسرش سيتا منظومه اي  حماسي  است كه  از ان  تفسيري  بودايي شده است .  در ميان  اشعار  ختني ، نمونه هايي از اشعار  غنايي و مديحه  نيز وجود دارد .  نسخه هاي موجود  ختني در تاريخ 700 تا1000 ميلادي به خط  براهي (مقتبس از سنسكريت ) نوشته شده است .

خوارزمي

آثار بدست آمده  از زبان  خوارزمي قديم  به دو دسته عمده  تقسيم  مي شود .

آثار  خوارزمي  قديم و آثار خوارزمي متاخر

آثار قديم مشتمل است بر نوشته هاي روس سكه هاي فرمان روايان خوارزم (قرن 2يا3 ق . م ) .

كتيبه هايي برروي چوب و چرم  از ناحيه  تو يراق قلعه  احتمالاً متعلق به قرن دوم ميلادي ، كتيبه هايي (حدود صد قطعه ) بر ديوار  استودان هايي (ظروف مخصوص قراردادن استخوان مرده ) از ناحيه توق قلعه  محتملاً مربوط به قرن  هفتم ميلادي  و كتيبه هايي برروي  ظروف  سيمين  با تاريخ  هايي احتمالاً ميان  قرن ششم تا هشتم ميلادي  و سفالينه اي  از ناحيه  خود ( هو مبوز) تپه . اين آثار  همه به  خط قديم خوارزمي  كه مقتبس از خط آرامي بوده  ، نوشته شده  ودر انها  هزوارشي نيز بكار رفته است .

آثارمتاخرخوارزمي ازدوران  اسلامي وهمه به خط عربي است. درآثاربيروني مانند آثار الباقيه وصيدنيه كلمات خوارزمي  بسياري  نقل شده است .

در نسخه اي از كتاب  لغت مشهور زمخشري به نام  مقدمه الادب در برابر كلمات  و جمله هاي فارسي ، معادل آنها به زبان  خوارزمي آمده است . در دو نسخه  ديگر  از اين كتاب نيز گاه گاه  معادل  خوارزمي  كلمات  عربي نقل شده است .

جمله هاي خوارزمي  را همچنين  در دسته اي از كتابهاي فقهي  مي يابيم :

قيميه الدهر في فتاوي اهل الدهر تاليف محمد بن محمود الترجماني .

قنيه المينه تاليف نجم الدين  الزاهدي الغزميني .

و رساله كوچكي به نام رساله  الالفاظ الخوارزميه التحافي قنيه المسبوط تاليف كمال الدين العمادي الجرجاني ، مشتمل بر شرح لغات خوارزمي قنيه المينه

همان گونه كه از عنوان  و محتواي اين آثارمعلوم مي گردد. هيچ كدام  ازآنها از نظر  ادبي اعتبار چنداني ندارد ، گرچه  اهميت آنها  از نظر  زبان شناسي مسلم است .

بلخي

قديم ترين اثر از زبان بلخي  متعلق به قرن دوم  ميلادي است و آن كتيبه اي است  در 25 سطر  كه در مدخل معبدي  در سرخ كتل  در جنوب  شرقي  بغلان  بدست امده  است .

كتيبه هاي كوچك تري  نيز در اين  ناحيه  كشف  گرديده است  . كتيبه هاي كوچك تري نيز از افغانستان  و ازبكستان  نيز در دست است  ، اين آثار  به خط يوناني  نوشته شده است  . علاوه  بر اين  كتيبه ها ، 8 قطعه دست نوشته نيز به  خط يوناني بلخي  در تركمنستان  چين بدست آمده  است  و بنظر مي رسد  متعلق به بوداييان  بوده است  . قطعه اي  نيز به زبان  بلخي و به خط مانوي  در دست است .

زبانهاي  ايراني ميانه  گروه  غربي

زبانهاي  ايراني ميانه  گروه غربي رابه  دو زبان  شمالي و جنوبي  تقسيم  مي كنند.

زبان  ايراني ميانه  شمالي و جنوبي  ،زبان  ايلت  باستاني « يارت» است   نام اين سرزمين در كتيبه  داريوش  به صورت      Paryawa = پرتو ذكر شده است .

زبان  ايراني ميانه  جنوبي غربي ، زبان  ايالت «پاريس»است  كه در كتيبه  هاي فارسي  باستان به  صورت Parsa = پارسي ذكر شده است .

زبان پارتي

زبان  ايراني  ميانه غربي شمالي  كه زبان  قوم  پارت  بوده است  در مدت  حكومت اشكانيان زبان  رسمي  و اداري ايران بود.

زبان پارتي  به نامهاي پهلوانيك و پهلوي اشكاني نيز خوانده مي شود.  اين زبان  تقريباٌ تا حدود  قرن 4 ميلادي  در ايران  رواج  داشت  و حتي  كتيبه هاي  شاهان  نخستين  ساساني  نيز  به اين  زبان  نگاشته  مي شد .  زبان ÷ارتي  در زبان  فارسي ميانه  تاثير قابل  توجهي  داشته است  و بسياري  از واژه هاي  ÷ارتي  از طريق زبان فارسي  ميانه  وارد زبان  فارسي جديد شده است .

آثار  و اسنادي  كه از زبان  پارتي  موجود  است بطور كلي  به دو دسته  تقسيم  مي شود .

الف :آثاري  كه به خط پارتي نوشته  شده است .

بيوكليماتيك : آثاري كه به خط مانوي نگارش  يافته  اند و به نام  متون  تورفاني مشهورند .

اسناد نوع اول  عبارتند از :

1.     كتيبه ها

كتيبه هاي  شاهان  نخستين  ساساني  از جمله  اردشير شاپور  اول كه در قرن  سوم ميلادي  نوشته شده اند  به يه  زبان  ميانه ، ÷ارتي و يوناني  مي باشند . اين كتيبه ها  در نقش رستم (كعبه زردشت ) نقش رجب بيشاپور و حاجي آباد قرار  دارند .

كتيبه هاي شاهان  بعدي  ساساني  از جمله  كتيبه  نرسي دريا يكولي به دوزبان  فارسي ميانه و پارتي  است و  بلاخره  كتيبه هاي شاهان  آخري ساساني  تنها به زبان  فارسي ميانه است .

 بدين ترتيب ،كتيبه هاي شاهاناوليه  ساساني  از زمره  منابع  مكتوب بازمانده  از زبان  پارتي است  زيرا اين  كتيبه ها  علاوه  بر زبان  فارسي ميانه  به زبان پارتي  نيز  نوشته  شده اند .

به اين  منابع  مي توان  كتيبه هاي كال  چنگال  نزديك  بيرجند در جنوب  خراسان  كه احتمالا مربوط  به نيمه  اول قرن  سوم  ميلادي است  و كتيبه  اردوان  پنجم  را كه در  شوش  كشف  شده  افزود .

2.     سكه ها

شاهان  اشكاني  تا مدتها نام خود رابرروي  سكه ها  به يوناني  مي نوشتند و كلمه  فيلهلن به يوناني روي آنها  ديده مي شود  و گاهي  كلماتي  نيز به  خط پارتي  به چشم  مي خورد  اما از  حدود  قرن  اول ميلادي (از زمان  بلاش اول حدود 51 تا حدود 7680 م)  زبان  و خط پارتي  بكار رفته  است .

در ابتدا  نوشته هاي  پارتي  سكه ها  شامل  صورت  خلاصه  شده نام  شاه بوده  مانند ول به جاي ولگش = بلاش ) وبعد  در ثلث دوم قرن  دوم ميلادي نوشته ها  مفصل تر  مي شود  و نام شاه  به صورت  كامل ذكر مي گردد.

در روي  سكه هاي  مسي شاهان  محلي ايلام (جنوب شرقي  خوزستان ) در قرن  اول و دوم  ميلادي  نيز ظاهراٌ نوشته هاي پارتي  ديده مي شود .

مهرهايي نيز به خط پارتي  در دست است . اين مهرها احتمالاٌ متعلق به اواخر  دوره اشكاني و اوايل  دوره ساساني است .

3.     سفال نوشته ها

تعدادي از سفال  نوشته هايي كه در كاوش هاي باستان شناسي در ناحيه  ورامين  و چال طرخان عشق آباد (نزديك ري ) و قصر او نصر (نزديك شيراز ) و مواضع  گوناگون  در جنوب  جمهوري  تركمنستان  بدست آمده ، داراي نوشته هايي با مركب  به خط  پهلوي متصل است .

        كه در نزديكي  عشق آباد  پايتخت  تركمنستان  واقع شده است  . شهر مشهور  و قديمي  پارت است و  احتمالا مقبره  شاهان  اشكاني  نسز در اين  شهر قرار دارد .  از سنا به تعداد قابل  توجهي قطعات  سفالينه  يافت  شده كه  متعلق  به قرن  اول قبل  از ميلاد  است .  اين آثار  سفالي  داراي  مكتوباتي است كه  به زبان  پارتي  و به خطي مخوط  از آرامي  و پارتي  نوشته شده است اين نوشته  ها بر روي  كوزه هايي بوده است كه  براي حمل  شراب  از انهااستفاده  مي شد و شامل  نام هاي اشخاص جايها وزن و تاريخ است .

4.     قباله هاي اورامان

سه نوع معامله مربوط  به فروش  دو تاكستان  كه بر روي  پوست  آهو نوشته شده  در ادرامان  كردستان  پيدا  شده است  و اكنون  در حوزه  بريتانيا نگاهداري  مي شود .

دو سند  از اين  سه نوع ،به زبان  و خط يوناني  است  و هر  دو تاريخ  سلوكي دارد .  يكي  معادل 84/88 ق.م و ديگري معادل 21/22 ق.م  است  و در ÷شت  يكي از آنها  چند كلمه اي  به زبان  و خط پارتي  نوشته  شده كه خلاصه  متن يوناني  است و احتمالاٌ تاريخ نگارش آن نسبت به متن  يوناني  جديدتر  است .  سند سوم  به زبان  و خط پارتي  است و تاريخ  اشكاني دارد  كه معادل  سده اول  ميلادي  است .  خط پارتي  اين  متن به خط  سفالينه  هاي نسا  شباهت  دارد .

5. اسناد   مورا اوروپوسي

از حضريات  انجام شده  در ناحيه دورا اروپوسي در ساحل  رودخانه فرات  در وسيله  كنوني  نزديك  مرز  عراق ، تعدادي آثار ايراني ميانه ، هم به پارتي  وهم  به فارسي  ميانه  بدست آمده است .

دريكي از بادتگاههاي محلي  سه ديوار  نگاره به زبان  پارتي  پيدا شده است . همچنين  از اين ناحيه  سفالينه هايي به دو زبان  فارسي  ميانه  و پارتي  بدست آمده ات .

زبان  فارسي ميانه

فارسي  ميانه  زبان  ايراني  مانه  جنوبي غربي  است كه  زبان  ايالت  پارس  بود  . از آن جهت  كه صورت  ميانه فارسي باستان  و فارسي  جديد است  فارسي ميانه  خوانده مي شود .  از اين زبان  با نامهاي پارسيك و پهلوي ساساني  نيز ياد مي شود .

فارسي ميانه  در دوره  ساسانيان  زبان  رسمي  و اداري ايراني بود . ولي براي تعيين  مدت  روج فارسي ميانه  مي بايد  چندين  قرن  نيز به اين  تاريخ رسمي  افزود  زيرا  يك تحول  اساسي و مهم  سياسي اجتماعي  بلافاصله  موجب  تحول زبان  نمي گردد بلكه  دهها سال طول  مي كشد  تا زبان  در هر يك از دوره  تحولي را پشت سر  بگذارد .

 زبان فارسي  فارسي  ميانه  هم  از اين قاعده  مستثني  نبود  و تحول  آن  به صورت  فارسي  جديد  در مدت  زمان مديدي  بيش از دو قرن  به طول انجاميد  و آثار و اسناد فراواني  به زبان  فارسي ميانه  كه در بررسيهاي  تاريخ  زبان فارسي  اهميت  دارند  در طول  قرون  اوليه هجري  به رشته  تحرير درامد .

بنابر گواهي هاي موجود  تا اواخر قرن  سوم  هجري  برابر با  اواسط قرن  دهم  ميلادي  هنوز  اين  زبان به دروه  تحولي  جديد  خود نرسيده بود .

نخستين  آثار  زبان  فارسي  جديد كه به  خط عربي  نوشته شده اند  و مرحله  نوين تحول زبان  فارسي را  منعكس  مي كنند  به اواخر  قرن سوم  و اوايل  قرن چهارم  مربوط اند .

بدين ترتيب  دوره فارسي  جديد ملاٌ هزار ساله اخير است .

خط پهلوي

خطي كه براي نوشتن  متون فارسي  ميانه  بكار رفته بسيار  شبيه  خط متون  پارتي است  و به همان  نام پهلوي خوانده مي شود .

خز پهلوي در سراسر دوره ميانه  يعني از دوران  اشكاني تا حدود  قرن سوم  هجري در سنگ  نوشته ها ، سكه ها  اسناد معاملات ،كتابها و رساله هاي گوناگوني  كه به زبانهاي  پارتي و فارسي  ميانه  نوشته شده  بكار رفته  است .

خط پهلوي در زمان اشكانيان  از روي  خط آرامي  اقتباس شد و  نسبت به قومي  كه حاكم  بودند (توم پرتو ) پهلوي خوانده شد و در دوره هاي ساسانيان  نيز همين  خط با اندكي  تفاوت  بكار رفت .

همانطور  كه قبلاٌ گفتيم  زبانهاي ايراني  ميانه  هم به نام  پهلوي خوانده مي شدند  براثر اختلاط دو مفهوم  زبان  و خط در اذهان ، فظ پهلوي علاوه  بر زبان  به خط  نيز اطلاق  شد .

خط پهلوي  گونه  هاي متعددي  دارد از جمله :

الف :پهلوي اشكاني ، اين خط  به صورت  خطي  كتيبه اي  است و بروي مهره ها و سكه هاي  سلاطين  اشكاني ديده مي شود .

ب: پهلوي  كتيبه اي ، خطي است  كه در سنگنوشته ها  و سكه هاي دوره  ساساني  بكار رفته  است .

ج: پهلوي كتابي : خط تحريري كه نامه ها  و كتابها  را بدان  مي نوشتند .

ظاهرا در دوره  ساساني  خطوط  متعددي در ايران  متداول  بود كه  هر يك  از آنها  مورد  استعمال ويژه اي  داشت  و به جاي  خط لفظ  را بكار مي بردند . برخي از مورخان  اسلامي  از جمله  حمزه  اصفهاني و ابن نديم  ضمن  نقل  مطالبي درباره  خطوط  ايراني در زمان  ساسانيان  انواع انها را بر شمرده اند  و تعدادشان را هفت ذكر كرده اند .

خط پهلوي  از جهت  اصول  شبيه  خط فارسي  جديد است  . اين  شباهت  و همسانهاي موجود ميان دو  خط فارسي  ميانه و جديد  امري اتفاقي  و تصادفي  نيست  بلكه بدان  دليل است كه  هردوي آنها  از يك  آشبخور  سرچشمه  گرفته اند . خطوط  ايراين ميانه  از خط آرامي  كه  خودريشه سامي دراد .  اقتباس  شده بودند  و خط فارسي  جديد همان خط كوفي عربي است  كه با تغييرات جزئي  و ظاهري به صورت  كنوني درامده است  خط عربي  خود از زمره  خطوط  سامي  مي باشد  . خواندن  خط پهلوي دشواريهاي عديده اي دارد و از جمله  ينكه  برخي از حروف آن  چند صدايي هستند  و گاه  يك نويسه  بردو يا چند  واج دلالت مي كند .

مثلا نويسه هاي د،ا،س،ن هريك  نشانه  واجهاي متعددي به شرح  زير مي باشد :

د=ي،د،گ،ج و ذ               ا= ر،ن،و

س،خ،آ                           ن=ف،پ

شكل ديگر اين خط ا ز پيو ستن حروف به يكد يگر نا شي مي شود توضيح اين كه گا ه بر اثر اتصا ل دو حرف شكلي  حاصل ميشود كه شبيه به حرف سو مي است مثلا در خط فارسي جديدكه اگر نقطه هاي با يا نا رادر نظر  نگيريم  پس از پيوستن  اين حروف  به شكل سا  در مي ايد  كه شبيه س است .

 
 


همچنين در خط پهلوي همانند خط عربي  نويسه اي  براي ضبط مصوتهاي كوتاه  يعنيَ     ِ      ُ   وجو ندارد  و همين  امر خود  موجب بروز شكالاتي  در خواندن  خط پهلوي مي شود . مهمترين  عامل  دشواري  خط پهلوي اين است كه  در اين خط  هم مانند  اغلب  خطوط ايراني  دوره ميانه  عنصري به نام  هزوارش وجود دارد .

هزوراش

هزوارشها  كلماتي به زبان آرامي اند كه  خط پهلوي نوشته  مس شوند و ظاهراٌ در موقع  خواندن  معادل  فارسي ميانه  آنها تلفظ مي شود مثلاٌ:

MN مي نوشتند  و از  مي خواندند (من عربي )

YDE مي نوشتند ودست مي خواندند (يد)

YEMمي نوشتند وروز  مي خواندند(يوم )

LYLYA مي نوشتند و شب مي خواندند (ليل)

علت وجودهزوارش در خطوط ايراني آن است  كه از دوران هخامنشي كاتبان آرامي  به پشت  و ضبط درادين و امر دبيري و منشيگري  اشتغال داشتند و همين امرموجب اقتباس خطوط ايراني از خط آرامي شد.بدين ترتسب ،كاتبان آرامي به زبان خودتسلط بيشتري داشتندهنگام  نوشتن زبانهاي ايراني معادل برخي از كلمات رااز زبان  خودمي نوشتند . كلمات  هزوارش بيشتر شامل حروف اضافه  ،ضماير بن افعال و برخي  اسامي ويژه  بودكه كاربردشان درزبان زيادبود و نگارشي معادلهاي آرامي براي اين دبيران  متناسب ترو سهل تر مي نمود.

نكته  قابل توجه درمورد هزوارشان  اين است كه  تنها معادل آرامي حروف اضافه ،ضماير اسمها  نوشته  مي شد . درحاليكه وضعيت افعال فرق مي كرد . چون دستگاه  صرف  و ساخت  افعال  درزبان  فارسي با آرامي  فرق داشت  ناچار پس از نوشتن  صورت آرامي فعل به عنوان  ماده  وبن ،شناسه ها و يا پسوند مصدري (جزءصرفي فعل ) مطابق روال زبان فارسي بدان افزوده  مي شأ . مثلاٌ مصدر آمدن  به دو بخش تقسيم مي شد يكي  ماده كلمه كه آن رابه زبان آرامي YATWN ياتون مي نوشتند وديگر علامت مصدر زبان  فارسي يعني  تن كه آن را به دنبال  صورت  آرامي فعل  مي افزودند درنتيجه واژه آمدن به صورت ياتونتن نوشته مي شد همچنين درصيغه هاي ديگر صرفي نظير آيم وآيد صورتهاي ياتونيم وياتونيت نوشته مي شد.

تعدادهزوارشها در متون  پهلوي به مراتب فراوانترو متنوع تر از متون  متاخر است  در بعضي از متون  متاخر براي يك واژه واحد ،گاهي هردو صورت هزوارشي  غير هزوارشي بكار ميرود . مثلاٌ واژه روزدراين گونه متون به دو صورت هزوارشي (YOWM=يوم ) ر غير هزوارشي (RAZ=روز ) نوشته مي شد.

دردوره ميانه گذشته ازانواع خطوطي كه آنها را پهلوي مي خواندند براي نوشتن زبانهاي ايراني چندخط ديگرهم بكاررفته كه ظاهراٌ همه آنها از اصل آرامي مشتق بوده اند از جمله خط مانوي

خط مانوي

ماني در قرن سوم  ميلادي به تبليغ آيين خويش پرداخت  ر آيين مانوي درقرن  سوم ر چهارم  ميلادي رواج فوق الهاده اي داشت وتاقرن هفتم ميلادي از اديان  رايج منطقه  بود، بويژه درشمال شرقي اران اين آيين تا چنين نيزنفوذ  كرد ودرسراسر آسياي شرقي انتشار يافت .

ماني ر ÷يروانش بؤاي نگاؤش آثار خوداز خطي آوا نگار  استفاده مي كردند  كه به خط مانوي مشهوؤ  است ر البته  الفاباي آن همانند خطوط ديگر اين دوره  مقتبس ازآرامي است  ولي ماني كه  استعداد خاص درهنر نقاشي ر كتابت داشت آن را به شيوه اي ممتاز آراست .

مهمترين آثار مانوي كه  برجاي مانده  مكتوباتي  است كه در تركستان چين در ناحيه  تورفان  بدست آمده است . برخي از اين كتابها  به نقاشيهاي زيبايي مزين است . زبان نوشته هاي  مانوي متفاوت  است زيرا  مانويان  دين خودرا در هرمنطقه به زبان رايج درآن ديار تبليغ مي كردند ر مطالب مذهبي وادبيا ر سرودهاي مانوي را به زبان محلي حوزه تبليقي خود مي نگاشتند ولي خطي كه براي نوشتن  زبانهاي مختلف  بكار مي گرفتنديكي بود. همان خطي كه خط مانوي خوانده  مي شد.

بخش مهمي از آثار بازمانأه از زبانهاي پارتي ر فارسي ميانه  بدين خط مي باشد.

آثار بازمانده  از فارسي ميانه

كهن ترين آثار موجود از زبان  فارسي ميانه متعلق  به آغاز دوره ساساني است . اسناد بازمانده از اين زبان  نسبت به آثار دوره باستان فراوانتر ر متنوع تر ند . هم اين اسناد عبارتند از :

الف :كتيبه ها                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                              

يكي از مهمترين  منابع بارمانده  از زبان  فارسي  ميانه  كتيبه هاي است  كه در دوران  فرمانروايي ساسانيان  بر سنگ  نگاشته شده است .

سنگ نوشته هاي فارسي  ميانه  اغلب  مختصرند و چون  صدمه زيادي ديده اند  بطور  كامل خوانده  نمي شوند .  اين كتيبه ها شامل  نام و لقب و در پاره اي از موارد سلسه و شرح فتوحات و نام  نواحي تحت  سلطه شاهان  ساساني است .  اغلب  اين كتيبه ها داراي نقوش  و نگاره هايي هستند كه  مجدو عظمت شاهان  ساساني  و خمايت  ايزدان  از ايشان  و تاييد آنها بوسيله  اهورا مزدا  را نشان  مي دهد .

نكته قابل  ذكر در مورد  كتيبه ها  اين است كه سنگ  نوشته هاي اوليه  ساساني  مانند كتيبه هاي هخامنشي سه زباني اند  سنگ  نوشته  هاي اردشير و شاپور  اول  كه در قرن  سوم ميلادي  نوشته  شده به زبانهاي  فارسي ميانه پارتي  و يوناني است . در كتيبه هاي بعدي روايت  يوناني  خذف شده است  و كتيبه هاي آخري تنها  به زبان  فارسي ميانه  مي باشد .

مهمترين  سنگ  نوشته هاي  عصر  ساساني  عبارتند از :

كتيبه اردشير بابكان  در نقش رستم .

كتيبه شاپور اول در نقش رستم (كعبه زردتشت)

كتيبه شاپور اول در نقش رجب

كتيبه شاپور اول در حاجي آباد

كتيبه نرسي دريا يكولي (ناحيه اي است  ميان قصر شيرين و سليمانيه  عراق )

   كتيبه نرسي در شاپور  فارسي

كتيبه شاپور دوم در طاق بستان

كتيبه شاپور دوم در تخت جمشيد

كتيبه شاپور دوم در مشكين شهر

كتيبه شاپور سوم در طاق بستان

كتيبه كريتر در نقش رستم (كعبه زردشت)

كتيبه كريتر در نقش رجب

كتيبه  مهر نرسي (از وزراي نامدار ساسانيان ) در فيروز آباد فارس

چندين  كتيبه متعلق  به اواخر دوره ساسانيان  در نواحي :دربند قفقاز- استانبول تخت طاووس بيشاپور مقصود آباد و چند ناحيه ديگر .

ب:سكه ها

قديم ترين سكه هايي كه نوشته روي آن  به زبان  فارسي ميانه  است مربوط مي شود  به اواسط قرن  دوم  پيش از ميلاد  اين سكه ها توسط فرمانروايان  محلي ايالت فارس پيش از آغاز سلطنت ساسانيان  ضرب شده است و نوشته هاي روي سكه ها شامل  است بر نام و نسب شاهي كه سكه را ضرب كردند .

نكته قابل توجهي كه  مربوط به سيستم  نگارشي خط پهلوي است آن است كه  حتي در ميان  نوشته هاي اين سكه ها نيز هزوارش وجود دارد .

از شاهان ساساني  سكه هاي زر و سيم فراواني  به جاي مانده كه بر روي آنها علاوه  بر صورت شاه  نام و لقب  او نوشته شده است . برروي  ديگر  اين سكه  ها معمولاً آتشكده اي با درنگاهبان آتش نقش شده است .

ج: مهرها  و سنگهاي قيمتي و ظروف  سيمين

از شاهان  ساساني  تعداد قابل توجهي مهر و احجار كريمه  كهبرروي آنها اشكال ومطالبي به زبان فارسي ميانه  كنده شده  موجود  است .  همچنين تعدادي ظروف و آلات  سيسمين  كه مزين  به نقشهاي زيبا و كتيبه هايي به زبان  فارسي محسوب مي شوند .

د: آثلر يافت شده  در دورا-اروپوسي

بر اثر تحقيقات  اكتشافي از ناحيه اي  درساحل رودخانه  فرات واقع  در سوريه كنوني  نزديك  مرز عراق كه صالحبه ناميده مي شود .آثاري بدست آمده  كه بخشي از اين آثار  به زبان  فارسي ميانه است .

آن دسته  از اسناد  دورا-اروپوس كه به زبان  فاترسي ميانه است  عبارتند از :چندين ديوارنگاره مربوط به قرن  سوم ميلادي و قطعاتي برروي پوست  و اشياء سفالي

هـ :پاپيروسها

در حدود  يك قرن پيش در مصر قطعات  پاپيروسي كه به زبان  فارسي ميانه نوشته  شده است  بدست آمده  يادگار دوران كوتاه  دست  يافتن  ايرانيان  بر مصر  در اوايل  قرن  هفتم  ميلادي  است ..

اين پاپيروسها هم از  زمره اسناد مربوط به تاريخ  زبان فارسي  به شمار مي آيند .

و:ترجمه  فرامير داوود

در ناحيه اي موسوم  به «بلاييق» واقع در شمال  تورفان ، مجموعه اي  مشتمل بر قطعاتي  از فرامير داوود  به زبان فارسي  ميانه يافت  شده است . ظاهراً اين متون در اواخر دوره  ساساني  از سرياني به  فارسي ميانه ترجمه  شده است .

مانويان از نيمه دوم قرن سوم ميلادي براي رهايي از آزار و تعقيب ساسانيان  مراكز تجمع و فعاليت  خود را به شمال شرقي ايران  و آسياي ميانه  انتقال  دادند  و ظاهراً ديانت مانوي در ان سامان  رواج و رونق بسياري يافت . ازآنجا كه در ميان  مانويان آن  خطه ، اقوام  ايراني بسيار زياد بودند اغلب متون مانوي يافت  شده  در تورفان  به زبانهاي ايراني از جمله : پارتي ميانه پارتي و سغدي است .

متون فارسي ميانه  كه غالباً مربوط به اواخر قرن  هشتم  و قرن  نهم ميلادي  است  بخش مهمي  ازآثار  مكشوفه تورفان  را تشكيل  مي دهد .

خطي كه براي نگارش اين متون به كار رفته  همانند  متون پارتي و سغدي ، خط ابداعي  ماني است  كه نسبت به  خطوط ديگر رايج  در دوره ميانه  مزايايي دارد از جمله  اينكه  در اين  خط هزوارش وجود  ندارد  لذا تلفظ كلمات  را دقيق تر و روشن  تر از خط پهلوي بدست مي دهد .

متون تورفاني  فارسي ميانه  در بررسيهاي تاريخي  زبان  فارسي  اهميت  به سزايي دارد زيرا  نه تنها  مجموعه  بازمانده از زبان  فارسي ميانه  را غني تر مي سازد . بلمه بسياري  با پيدا شدن  اين متون  بر طرف  شده است .  بويژه  اينكه  خط پهلوي  املاي تاريخي را منعكس مي كند  و ازاين رو نمي تواند تحولات  صوتي زبان  فارسي را  در طول  دوره ميانه  كه طي چند قرن  صورت گرفته  نشان  بدهد .

در حاليكه  متون مانوي تاحدي  تلفظ رايج در قرون اخير  دروه  ميانه  را منعكس  مي كند .

متون  تورفاني  فارسي ميانه  شامل نامه ها قطعات  ادبي دعاها ،سرودها و نيز قطعاتي  از دو  كتاب  معروف  ماني به نامهاي« شاپور گان » و«انجيل مانوي » است .

ح: متون پهلوي

مهمترينم منابع و مدارك  بازمانده  از فارسي ميانه  رسالات و كتابهايي است كه  بخط پهلوي كتابي نوشته شده است . اكثر اين آثار  به دوره  متاخر ساساني  تعلق دارند  و برخي از انها  نيز در قرون  اوليه  هجذري  به رشته  تحرير درامده اند  اين كتابها  رابا توجه به مطالب  و مضامين شان  به دو بخش تقسيم  مي كنند .

الف : كتب ديني زردتشتي       ب: كتب غير ديني  زردتشتي

الف : كتب ديني زردتشتي

سلاطين ساساني  خود را وارثان  هخامنشيان  مي دانستند  و در بسياري  از موارد  سعي  مي كردند  تا رسوم  گذشته رادوباره  مرسوم  بدارند .  همچنين  ديانت  زردتشتي  را دين رسمي  قرار دارد .

به همين  دليل كتب  و. رسالات بسيار  زيادي  درزمينه مذهب  زردشت  در دوران  ساساني  تاليف  و تدوين  شد  با اينكه  قسمت  اعظم  اين مجموعه  حجيم  از ميان  رفته  همين  مختصر هم  كه بازمانده  براي  پي بردن  به تحولات تاريخي  زبان  فارسي اهميت فوق العاده اي  دارد . زيرا  اين آثار  علاوه  بر اينكه  انباشته  از واژه ها هيتند  و اين خود  مي تواند  تا حدودي  تغييرات  صوتي ، تحولات  معنايي و مجموعه  واتژگاني  زباني را  معين  كند ،جملات  و عبارات  بكار رفته  در اين  كتابها  اطلاعات  جامعي درباره  دستگاه  زبان  و ساختمان  صرفي  و نحوي زبان  فارسي  دردوره  ميانه  در اختيار  ما مي گذارد .

آنچه به عنوانم  متون مذهبي  زردشتي از فارسي ميانه بر جاي مانده خود به دو بخش مشخص تقسيم مي شود .يكي متون مذهبي كه در دوره ميانه تاليف و تحرير شده و ديگر ترجمه هاي پهلوي كتاب مقدس زردشتيان به نام اوستا . اين ترجمه ها اصطلاحاٌزند خوانده ميشوند.

زند اوستا

همچنانكه پيش از اين ذكر شده اوستا كتاب ديني زردشتيان به يكي از زبانهاي باستاني ايران است كه اصطلاحاٌ زبان اوستايي خوانده مي شود. مطالب اوستا قرنهاي متمادي به همان زبان كهن به صورت شفاهي سينه به سينه نقل و حفظ مي شود و بالاخره در دوره ميانه به صورت مكتوب درآمد ولي چون زبان اوستايي كهن و باستاني بود براي عامه مردم قابل فهم و درك نبود.    

لذا در دوره ساساني آنچه كه از اوستا حفظ و مدون شده بود به زبان فارسي ميانه ترجمه و به خط پهلوي نوشته شده بود. علاوه بر ترجمه ، توضيحات و تفسيرهايي نيز بر اين متون افزوده گشت كه برروي هم ترجمه وتفسيرهاي اوستا به زبان فارسي ميانه و به خط پهلوي زند اوستا خوانده مي شود.

زند و پازند

بزرگترين مشكل زند اوستا خطي است كه براي ثبت آن بكار رفته است زيرا از يكسو خط ناساز و ناقص پهلوي نمي توانست تلفظ دقيق و صحيح واژگاني را كه در نوشته هاي مقدس اوستا بكار رفته بود مشخص كند و از سويي ديگر وجود هزوارش در اين خط بر مشكل خواندن آنها مي افزود .لذا تقدس متون مذهبي و اهميت درست ودقيق خواندن آنها موجب شد تا براي رفع اين نقيصه تدبير بينديشند و از خطي استفاده كنند كه كاملاٌ آوا نگار باشد و خوانندگان را از لغزش و خطا در تلفظ برهاند.

از اين رو الفباي اوستايي كه يكي از كاملترين خطوط دنياست و چگونگي تلفظ واژگان را دقيقاٌ ثبت مي كند استفاده كرده متون زند را كه ترجمه و تفسيربه زبان فارسي ميانه بود به خط اوستايي نگاشتند . اين متون كه به زبان فارسي ميانه و به خط اوستايي هستند اصطلاحاٌ پازند خوانده ميشوند.

نكته قابل توجه اين است كه چون پازند نويسي مشكل خواندن خط پهلوي را برطرف مي كردبعدها براي نگارش متون  ديگر فارسي ميانه نيز بكار رفته است .امروزه آثار قابل توجهي از زبان فارسي ميانه به صورت پازند وجود دارد .

بنابراين بخش اعظم متون مذهبي فارسي ميانه عبارت است از ترجمه و تفسيرهاي اوستا به زبان پهلوي و به خطوط پهلوي و اوستاي كه اصطلاحاٌ زند وپازند معروفند.

گذشته از ترجمه هاي اوستا، متون مذهبي فراواني به زبان پهلوي موجود است كه مهمترين آنها عبارتند از :نيكره (يعني كتاب تكاليف و اعمال ديني )پذهشن (به معناي اساس و بن خلقت)و ارداديرافنامه روايات پهلوي مينوي خرد گزارش گمان شكن جاماسب نامه پند نامه زردشت و غيره

ب-كتب غير ديني پهلوي

متون غير ديني پهلوي را نيز به دو بخش تقسيم نمود. يكي اندرزنامه هاي پهلوي و ديگر كتب و رسالاتي كه درباره موضوعات متعدد تاليف و تدوين شده اند.

اندرزنامه ها كه بخش مهمي از ادبيات فارسي ميانه را تشكيل مي دهند پيشينه و اهميت ادبيات اندرزي را در ايران كه موضوع آنها اخلاقي، پند واندرز و امثال و حكم است نشان مي دهد . اكثر اين اندرزنامه هابه بزرگان و فرزانگان و حكيمان نسبت داده شده مانند اندرز بزرگمهر ، اندرز آذر باد مهراسپندان ، اندرز دانايان به فردسينان و غيره.

گذشته از اندرزنامه ها، كتب و رسالات متعددي به زبان پهلوي در زمينه هاي غير ديني تاليف يافته كه مهمترين آنها عبارتند از : كارنامه اردشير بابكان درخت آسودريك شهرستانهاي ايران- خسرو تبادان دريدك- افريهاي سيستان- ماديگان شطرنج- ماديگان هزار دستان و غيره.

بطور كلي آثار ديني و غير ديني موجود از زبان فارسي ميانه كه مختصراٌ به نام متون پهلوي خوانده مي شود ، حاوي اطلاعات وآگاهيهاي فراواني درباره واژگان و دستور زبان فارسي ميانه است و اطلاعات سودمندي از چگونگي زبان فارسي در دوره ميانه در اختيار ما مي گذارد كه در بررسي تاريخ زبان بسيار با ارزش و مهم است .

به اميد آن روز كه ما هم زبان فارسي را پاس بداريم و نگذاريم با ورود لغات و واژگان فرنگي در آن خدشه اي وارد شودهمانطور كه ديگران به ما سالم تحويل دادند ما هم براي آيندگان بدون لطمه وارد ساختن به آن به دست آنها بسپاريم.

                                                                                                        

        به اميد آن روز 

                                        

 

 

منابع و ماخذ

 

 

1- تاريخ ادبيات ايران           دكتر احمد تفضلي به كوشش دكتر ژاله آموزگار

 

2- تاريخ زبان فارسي        دكتر مهري باقري

 

3- زبان فارسي در جهان   غلامعلي زاده

 

4- دستور زبان فارسي    جوليا-اس

 

    

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روندهاي جمعيتي و چالشهاي آن در خاورميانه و آفريقاي شمالي

بازديد: 149

تحقیق درباره روندهاي جمعيتي و چالشهاي آن در خاورميانه

و آفريقاي شمالي

 

چكيده

منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي يكي از خاستگاههاي تمدن و فرهنگ شهري ست. ويژگي عمده كشورهاي اين منطقه اين است كه هرچند انتقال جمعيتي يعني انتقال از مرگ‌ومير و باروري بالا به مرگ‌ومير و باروري پائين صورت گرفته است ولي هر كشوري در مراحل متفاوتي از آن قرار دارد. پيش‌بيني شده است كه شمار جمعيت در اين منطقه طي چندين دهه همچنان افزايش يابد و اين بدان خاطر است كه گشتاور رشد جمعيت در اين منطقه مثبت است.

امروزه رشد سريع جمعيت چالشهائي را كه اين منطقه در آغاز هزاره سوم ميلادي با آن روبروست، تشديد مي‌كند. يكي از چالشها، فراهم نمودن خدمات بهداشت باروري براي زنان 15 تا 49 ساله‌اي است كه طي 30 سال آينده دست‌كم دو برابر خواهد شد. سالخوردگي جمعيت و تامين نيازهاي بهداشتي آنها يكي ديگر از چالش‌هاي اين منطقه است. علي‌رغم تلاش دولتهاي منطقه در حوزه آموزش، شمار افراد بزرگسال بيسواد در بعضي كشورها افزايش خواهد يافت. بيكاري بويژه در ميان جوانان و زنان يكي ديگر از ويژگيهاي جمعيت‌شناختي منطقه است. علاوه بر اينها، رشد جمعيت در زمينه‌هاي ديگري چون مسكن و منابع آب، منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي را با چالشهاي اساسي مواجه خواهد ساخت.

اين وضعيت كشورهاي منطقه را ناگزير از پذيرش اين واقعيت كرده است كه براي تعديل نرخ رشد جمعيت و پيشگيري از تشديد مشكلات، به اجراي برنامه‌هاي تنظيم خانواده و كنترل مواليد بپردازند. در اين راستا، كشورهاي مصر، ايران و تركيه از اولين كشورهائي بودند كه بطور رسمي از برنامه‌هاي تنظيم خانواده حمايت كردند. هم‌اكنون در منطقه دولتي وجود ندارد كه دسترسي زوجين به اطلاعات و خدمات تنظيم خانواده را محدود كند.

صاحبنظران بر اين باوراند كه در سايه اقداماتي چون التزام به ثبات سياسي، سرمايه‌گذاري در بهداشت و منابع انساني و سياستهاي اقتصادي سالم و بي‌عيب و نقص مي‌توان چالشهاي جمعيتي را در اين منطقه به پاداش جمعيتي تبديل نمود.

واژگان  كليدي: چالشهاي جمعيتي ـ افريقاي شمالي‌ـ گشتاور رشد‌ـ خاورميانه ـ پاداش جمعيتي

 

 

 

 

 

مقدمه

 مردم خاورميانه و آفريقاي شمالي[1]نقشي طولاني، هرچند در مواردي متغير و ناپايدار، در تاريخ تمدن بشري داشته‌اند. اين منطقه يكي از خاستگاههاي تمدن و فرهنگ شهري ست. سه دين عمده دنيا يعني يهوديت، مسيحيتو اسلام ريشه در اين منطقه دارد. دانشگاههاي موجود در خاورميانه و آفريقاي شمالي از قدمت بيشتري در مقايسه با دانشگاههاي اروپا برخوردارند. در دوران معاصر، سياست، مذهب و اقتصاد خاورميانه و آفريقاي شمالي بشدت با روشهائي كه دنيا را تحت تاثير قرار داده، گره خورده است. عرضه نفت در سطح وسيع و كلان[2] يكي از دلائل عمده علاقه‌مندي جهاني ست ولي تاثير خاورميانه و آفريقاي شمالي فراتر از حوزه‌هاي نفتي گرانقيمت آن مي‌باشد. اين منطقه از موقعيت جغرافيائي و استراتژيك مهمي بين آسيا، آفريقا و اروپا برخوردار است و هميشه درگير كشمكش‌هاي زمين و نفوذ بيگانگان بوده است.

امروزه، رشد سريع جمعيتچالشهائي را كه اين منطقه در آغاز هزاره سوم با آن روبروست، تشديد مي‌كند. جمعيت خاورميانه و آفريقاي شمالي كه در طول صدها سال در حدود 30 ميليون نفر نوسان داشته است، در اوائل قرن بيستم به حدود 60 ميليون نفر رسيد. در نيمه دوم قرن بيستم  رشد جمعيت در اين منطقه به شدت افزايش يافت. كل جمعيت طي يك دوره 50 ساله با 280 ميليون نفر افزايش از حدود 100 ميليون نفر در سال 1950 به حدود 380 ميليون نفر در سال 2000 رسيد. در طول اين دوره، جمعيت خاورميانه و آفريقاي شمالي، 7/3 برابر يعني بيش از هر منطقه عمدة ديگري در جهان افزايش يافت( نمودار 1).

 

 

نمودار (1)

نسبت حجم جمعيت در سال 2000 به حجم جمعيت در سال 1950

بر حسب مناطق عمدة جهان

           Source : United Nations, World Population Prospects: The 2000   Revision                                                (New York: United Nations, 2001)

                                                                 

تغييرات جمعيت

در طول سده گذشته خاورميانه و آفريقاي شمالي ميزان بالاتري از رشد جمعيت را نسبت به هر منطقه ديگري در جهان تجربه كرد. نرخ رشد ساليانة جمعيت منطقه خاورميانه و آفريقاي شماليبه بالاترين حد خود يعني 3 درصد در حدود سال 1980 رسيد و اين در حالي ست كه ميزان رشد جمعيت در كل جهان حداكثر به 2 درصد در سال در بيش از يك دهه قبل[3] رسيد. بهبود در بازماندگي و وضعيت زنده‌ماندني انسان[4]بويژه در طول نيمه دوم قرن بيستم موجب رشد سريع جمعيت در خاورميانه و آفريقاي شمالي و ديگر مناطق كمتر توسعه‌يافتهشد. عرضه خدمات جديد پزشكي و اقداماتي در زمينه بهداشت عمومي همچون آنتي‌بيوتيك‌ها و ايمن‌سازي، موجب كاهش سريع ميزانهاي مرگ‌وميردر جهان درحال‌ توسعه پس از سال 1950 شد در حالي كه كاهش در ميزانهاي مواليد با تاخير صورت گرفت كه همين خود ميزانهاي بالائي از افزايش طبيعي را (مازاد مواليد بيشتر از تلفات) موجب شد.

 

در پنجاه سال گذشته، كاهش مرگ‌ومير در جوامع درحال ‌توسعه، عمدتاً در زمينه مرگ‌ومير كودكان و اطفال بوده است. در اين منطقه مرگ‌ومير اطفال(يعني بچه‌هائي كه قبل از نخستين سالگرد تولدشان مي‌ميرند) از حدود 200 در هزار تولد زنده در اوائل دهه 1950 به كمي بيش از 50 در هزار تولد زنده در آغاز قرن بيست‌ويك  تقليل يافت. علي‌رغم اين كاهش سريع و اين واقعيت كه ميزانهاي مرگ‌ومير اطفال در بعضي از كشورهاي ثروتمند و نفت‌خيز حوزه خليج فارس كاملاً پائين است (مرگ‌ومير اطفال در كويت پائينتر از متوسط مرگ‌ومير اطفال در اروپا مي‌باشد)، ميزان منطقه‌اي مرگ‌ومير اطفال در خاورميانه و آفريقاي شمالي بالاتر از ميزان متناظر آن در آمريكاي لاتين وآسياي شرقي است

در حالي كه انتقال جمعيتييعني انتقال از مرگ‌ومير و باروري بالا به مرگ‌ومير و باروري پائين، ويژگي مسلط در تمام منطقه است. ولي، هر كشوري در مراحل متفاوتي از آن قرار دارد(نمودار 3 ). در خاورميانه و آفريقاي شمالي باروري به طور متوسط از 7 بچه براي هر زن در حدود سال 1960، به 6/3 بچه در سال 2001 تقليل يافت. ميزان باروري كل (متوسط شمار مواليد براي هر زن) در كشورهاي بحرين، ايران، لبنان، تونس و تركيه كمتر از 3 بچه و در كشورهاي عراق، عمان، منطقه فلسطين، عربستان صعودي و يمن بيشتر از 5 بچه است .

 

 

هرچند انتظار مي‌رود كه در منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي كاهش باروري همچنان ادامه داشته باشد، ولي شمار جمعيت طي چندين دهه بسرعت افزايش خواهد يافت. در شماري از كشورها، شمار افراد جواني كه به سالهاي بچه‌‌زائيمي‌رسند، از شمار بيشتري در مقايسه با نسل قبلي برخوردارند. از اينرو، در مجموع مواليد زيادي را هم خواهند داشت. اين پديده همان چيزي است كـه گشتاور جمعيت[5] يا نيروي فزاينده و محرك جمعيت نام دارد. جمعيت اين منطقه هر سال 2 درصـد افـزايش مي‌يـابد*. سـالانـه تقريبـاً 7 ميليـون نفـر بر شمـار جمعيت افـزوده مـي‌شود و انتظار مـي‌رود كه در پنجاه سال آينده جمعيت خاورميانه و آفريقاي شمالي تقريباً دو برابر شود

 

 

پيامدها و چالشهاي جمعيت‌شناختي

بدون توجه به سطح توسعه اقتصادي يا درآمد ملي، كشورهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي به طور فزاينده‌اي در زمينه فراهم آوردن نيازهاي اساسي براي شماري از شهروندان رو به ‌رشد، در زمينه‌هائي چون مسكن مناسب، بهداشت، مراقبت بهداشتي، آموزش و اشتغال و مبارزه با فقر، محدود نمودن شكاف بين اغنيا و فقرا و به طور كلي بهبود استاندارد زندگي با چالش مواجه هستند. علاوه بر اين، كمبود منابع آب منطقه، تقاضاي در حال رشد براي منابع آب را افزايش مي‌دهد.

جمعيت جوان  اين منطقه،  نيروي محرك بي‌سابقه‌اي براي افزايش جمعيت منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي ست. يك سوم جمعيت اين منطقه كمتر از 15 سال سن دارند. در طول پانزده سال آينده اين كودكان و نوجوانان به سنين بچه‌زائي مي‌رسند و وارد بازار كار خواهند شد. در خاورميانه و آفريقاي شمالي طي 30 سال آينده، شمار زنان واقع در سنين بچه‌زائي دست‌كم دو برابر خواهد شد. فراهم نمودن خدمات بهداشت باروري براي شماري از زنان در حال رشد يكي از چالشها و كليد حل رشد جمعيت است.

در خاورميانه و آفريقاي شمالي به موازات افزايش شمار كل جمعيت، جمعيت سالخورده نيز افزايش يافته و تامين نيازهاي بهداشتي آنها يكي از دلائل افزايش هزينه‌هاي بهداشتي و شكل‌گيري نظام‌هاي بهداشتي است. براي مثال، انتظار مي‌رود جمعيت سالخورده يعني افراد 60 ساله و بالاتر كشور مصر از 3/4  ميليون نفر در سال 2000 به 7/23 ميليون نفر در سال 2050 افزايش يابد. همچنين انتظار مي‌رود كه جمعيت سالخورده عربستان صعودي از 1 ميليون نفر در سال 2000 به 7/7 ميليون نفر در سال 2050 افزايش يابد.

جمعيت واقع در سنين كار و فعاليت به عنوان كوهارتهاي بزرگي از بچه‌ها كه به سنين بزرگسالي مي‌رسند بسرعت افزايش مي‌يابد.براي مثال، در سال 1996 در مقابل هر اردني واقع در سن 60-45 سالگي كه به سنين بازنشستگي نزديك مي‌شدند، 5 اردني زير 15 سال آماده ورود به بازار كار بودند. در عربستان صعودي اين نسبت در سال 1996، 8 به 1 بوده است

 

بستگي اقتصادي منطقهيعني نسبت جمعيت غيرفعال به لحاظ اقتصادي به جمعيت فعال از نظر اقتصادي در دنيا بسيار بالاست. نسبت جمعيت فعال به لحاظ اقتصادي در خاورميانه و آفـريقـاي شمـالـي در مقـايسـه با تمـام مناطق ديگر، به خاطر ساخت سني جوان  و سطح پائين مشاركت نيـروي كـار زنان، پايين‌تر است. بر پايـه آمارهاي منتشره از سوي دفتر بين‌المللي كار در منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي تنها كشورهاي با نسبت بستگي 2 يا بالاتر (به طور متوسط دو فرد غيرفعال به لحاظ اقتصادي در مقابل يك فرد فعال از نظر اقتصادي) گزارش شده است[6].

التزام به ثبات سياسي، سرمايه‌گذاري در بهداشت و منابع انساني و سياستهاي اقتصادي سالم و بي‌عيب و نقص مي‌تواند چالشهاي جمعيتي منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي را به پاداش جمعيت‌شناختيتبديل كند. براي مثال، پاداش جمعيتي هنگامي رخ مي‌دهد كه جمعيت جوان زياد،سالم و تندرست، تحصيل‌كرده و آموزش ديده، آماده جذب در يك بازار اقتصادي و مشاركت در اقتصاد ملي ست. متاسفانه، كشورهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي، در حال حاضر بيشتر مستعد فرار مغزها به عنوان جريان وسيعي از افراد تحصيل‌كرده كه منطقه را به قصد اروپا، آمريكاي شمالي و بقيه نقاط جهان ترك مي‌كنند، هستند.

بسياري از دولتها تلاش مي‌كنند كه نيازهاي اساسي جمعيت در حال رشدشان را فراهم نمايند. منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي، بالاترين ميزان بيكاري را در دنيا دارد. بر پايه يك تحليل، طي سال‌هاي 1996 تا 2010، اقتصاد كشورهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي با اين فرض كه نسبت جمعيت واقع در سنين كار و فعاليتي كه وارد بازار كار مي‌شوند، بدون تغيير باقي بماند، نيازمند ايجاد نيمي از مشاغل موجود در سال 1996 به منظور جلوگيري از افزايش ميزان بيكاري در منطقه به بيش از رقم 14 درصد در اواسط دهه 1990 مي‌باشد.[7]  براي مثال، اقتصاد كشور مصر نيازمند ايجاد سالانه 500000 فرصت جديد شغلي براي جذب افراد تازه واردي ست كه به بازار كار ملحق مي‌شوند. حتي بعضي از كشورهاي ثروتمند نفتي حوزه خليج فارس همچون عربستان صعودي كه به طور سنتي بيكار نداشته‌اند، با بيكاري جوانان مواجه خواهند شد.

بيكاري در ميان جوانان و زنان بيشتر است. در سال 1997 در كشور اردن، سه چهارم بيكاران بين 15 تا 29 سال سن داشتند و ميزان بيكاري در ميان زنان دو برابر بيشتر از مردان بود[8]. در دنيا زنان خاورميانه و آفريقاي شمالي با ميزان بيكاري بالاتري مواجه هستند. بر پايه آمارهاي منتشره از سوي ILO، در خاورميانه و آفريقاي شمالي يك شكاف جنسي وسيع در بين بيكاران وجود دارد. در مصر، ميزان بيكاري زنان در سال 1995، 24 درصد گزارش شده است كه رقم متناظر آن براي مردان 7 درصد بوده است.[9]

براي آماده كردن جمعيت در حال ‌رشد واقع در سنين كار و فعاليت براي دوران جهاني شدن اقتصادمنطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي نيازمند سرمايه‌گذاري بسيار بيشتري براي نيروي انساني است. علي‌رغم تلاشهاي دولتها در حوزه آموزش، شمار افراد بزرگسال بيسواد در بعضي كشورها افزايش خواهد يافت. در مصر، طي پانزده سال از 1980 تا 1995، ميزان باسوادي جمعيت 15 ساله و بالاتر از 40 درصد به 50 درصد افزايش يافته است ولي شمار كل مصريهاي بيسواد از 16 ميليون به 19 ميليون افزايش يافته است. علي‌رغم افزايش ميزان باسوادي از 29 درصد به 44 درصد[10]در فاصله پانزده سال از 1980 تا 1995، جمعيت بيسواد مراكش، 5/1 ميليون نفر افزايش يافته و از 8 ميليون نفر به 5/9 ميليون نفر رسيده است. دو سوم از افراد بزرگسال بيسواد در منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي را زنان دربر مي‌گيرند.

مهار رشد سريع جمعيت شهري در مواجه با كمبود مسكن و زيرساختهاي ناكارآمد نيز بيشتر از يك چالش خواهد شد. جمعيت شهرها، سريعتر از جمعيت كل كشور افزايش مي‌يابد، همينطور رشد جمعيت در مناطق روستائي، جريان مهاجرتهاي روستا - شهري را تشديد مي‌كند. هم‌اكنون قاهره با 6/10 ميليون نفر، استانبول با 6/9 ميليون نفر و تهران با 2/7 ميليون نفر به ترتيب نوزدهمين، بيست‌ودومين و بيست‌وهشتمين شهر در دنيا مي‌باشند. پيش‌بيني شده است كه در سال 2015، قاهره با 8/13 ميليون نفر و استانبول با 5/12 ميليون نفر در رتبه‌هاي شانزدهم و هفدهم قرار گيرند.[11]

در خاورميانه و آفريقاي شمالي به عنوان منطقه‌اي كه در مقايسه با هر منطقه ديگري در دنيا با كمبود شديد آب مواجه خواهد شد، رشد سريع جمعيت تهديدي جدي براي توسعه پايدار است. اين منطقه در حالي كه 3/6 درصد جمعيت دنيا را در خود جاي داده است، تنها از 4/1 درصد آب آشاميدني قابل دسترس جهان برخوردار است. در فاصله سال‌هاي 1975 و 2001، رشد جمعيت باعث شد تا منابع آب آشاميدني قابل بازيافت در دسترس براي هر فرد به بيش از نصف كاهش يابد يعني از 3300 متر مكعب به 1500 متر مكعب براي هر فرد در سال برسد. پيش‌بيني شده است كه تا سال 2025 سرانه آب آشاميدني در دسترس به حدود 1000 متر مكعب كاهش يابد و اين مساله از نظر بين‌المللي سرآغازي براي كمبود آب خواهد بود. امروزه چون نزديك 80 درصد آب آشاميدني قابل دسترس منطقه در ايران، عراق، سوريه و تركيه يافت مي‌شود، بيشتر منطقه هم‌اكنون زير استاندارد بين‌المللي ست. در كشورهائي چون اسرائيل، اردن، كويت و عربستان صعودي متوسط ملي كمتر از 200 متر مكعب براي هر نفر در سال مي‌باشد[12]

 

شكل‌گيري يك توافق  بين‌المللي در مورد جمعيت

در اولين نشست سازمان ملل در خصوص جمعيت جهان در سال 1954 و 1965، اين واقعيت كه رشد سريع جمعيت شرايط فقر و توسعه‌نيافتگي را تشديد نموده و مانع از توسعه كشورهاي با منابع محدود مي‌گردد، مورد تاكيد قرار گرفت. در سال 1969، سازمان ملل، صندوق جمعيت سازمان ملل را بنيان نهاد كه رسالت آن تشويق و تبليغ برنامه‌هاي تنظيم خانواده بود. از اين زمان به بعد، برنامه‌هاي جمعيت و تنظيم خانواده تقريباً در يك معنا استعمال شدند. مصر، ايران و تركيه از جمله نخستين كشورهاي كمتر توسعه‌يافته‌اي هستند كه به طور رسمي از برنامه‌هاي تنظيم خانواده حمايت كردند. اين دولت‌ها در دهه 1960 به منظور بهبود سطح بهداشت و رشد پائين جمعيت به عنوان بخشي از برنامه‌هاي توسعه ملي، به اجراي برنامه‌هاي تنظيم خانواده پرداختند[13].

از طرف ديگر، كشورهائي چون الجزاير هيچگونه نيازي به برنامه‌هاي سازمان‌يافته تنظيم خانواده به عنوان بخشي از برنامه‌هاي توسعه ملي‌ نديدند. در كنفرانس جهاني جمعيت سال 1974 در بخارست، الجزاير در شمار كشورهائي بود كه معتقد بودند برنامه‌هاي تنظيم خانواده در منطقه اقدامي ست كه از سوي توطئه‌گران امپرياليست و با هدف محدود نمودن جمعيت جهان درحال‌توسعه دنبال مي‌شود. اين گروه از كشورها بر اين باوراند كه برنامه‌هاي تنظيم خانواده در سطح ملي نه تنها نقشي در توسعـه اقتصادي ـ اجتماعي ندارد. بلكه، كاهش باروري موخر بر توسعه اقتصادي ـ اجتماعي ست، بدين معنا كه ابتدا بايستي توسعه اقتصادي ـ اجتماعي در جامعه تحقق يابد، آنگاه اميدوار بود كه باروري سير نزولي به خود بگيرد. با اينحال، بعدها دولت الجزاير به اين واقعيت پي برد كه توسعه بتنهائي نقشي در كاهش باروري نخواهد داشت و از همين جا بود كه چرخشي در سياستهاي جمعيتي‌اش صورت داد. در سال 1983، دولت الجزاير تنظيم خانواده را به عنوان بخشي از برنامه‌هاي توسعه ملي پذيرفت. از دهه 1960، موقعيت رسمي خودش را در مورد تنظيم خانواده تغيير داد. پس از انقلاب اسلامي 1979، ايران برنامه تنظيم خانواده رژيم قبلي را به عنوان برنامه‌اي كه از سوي غرب ديكته مي‌شد، لغو نمود. با پايان يافتن جنگ عراق با ايران در سال 1988، توجه دولت به بازسازي خرابيهاي ناشي از جنگ در كشور معطوف شد. در اين راستا دولت رشد سريع جمعيت را به عنوان يكي از موانع عمده توسعه اقتصادي ـ اجتماعي قلمداد مي‌كرد و بر همين اساس، به اجراي يكي از موثرترين برنامه‌هاي جمعيتي در دنياي درحال‌توسعه پرداخت.

در كنفرانس جمعيتي ديگري كه در سال 1993 در امان برگزار شد و به منزله يك كنفرانس مقدماتي منطقه‌اي براي كنفرانس بين‌المللي جمعيت و توسعه (ICDP)[14] در قاهره بود، تمام كشورها حضور يافتند و تنظيم خانواده را به عنوان سنجه‌اي براي حقوق انساني و بهداشتي كه در اسلام مجاز شمرده شده است، پذيرفتند. هم‌اكنون در منطقه دولتي وجود ندارد كه دسترسي زوجين به اطلاعات و خدمات تنظيم خانواده را محدود كند. بيشترين حمايت در زمينه تهيه اطلاعات و خدمات تنظيم خانواده چه به طور مستقيم و چه به طور غيرمستقيم، به عنوان بخشي از خدمات مراقبت بهداشتي اوليه صورت مي‌گيرد.شماري از كشورها همچون الجزاير، مصر، ايران، اردن و تركيه سياستهاي آشكاري براي پائين آوردن سطح باروري اتخاذ نمودند و به اجراي فعاليتهاي آموزشي و آگاهي ملي به منظور تشويق خانواده‌هاي كوچكتر پرداختند.

كنفرانس 1994 قاهره نقطه عطفي در مجموعه كنفرانسهاي جمعيتي سازمان ملل بود چرا كه در اين كنفرانس تاكيد بر تامين نيازهاي فردي و رفاه ماوراء تنظيم خانواده از جمله نياز به مراقبت بهداشتي وسيع در زمينه توليد‌مثل و بهبود در منزلت زنان بود. بهداشت باروري[15] براي نخستين بار در يك سند سياست بين‌المللي تعريف شد كه شامل تامين سلامتي و مراقبت دوران بچه‌زائي و جلوگيري از ابتلا به بيماريهاي تناسلي نظيرHIV/AIDS  و بيان ساير عواملي چون خريد و فروشهاي جنسي و خشونت عليه زنان كه موجب فقر بهداشتي مي‌شود، بود. عمده‌ترين مسائل بهداشت باروري روياروي منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي مرگ‌ومير بالاي مادران بويژه در كشورهائي چون يمن، مراكش، مصر و عراق و جلوگيري از ابتلا به بيماريهاي تناسلي و HIV/AIDS است. باروري بالا، كاهش آهسته باروري، ازدواج زودرس و باروري بالاي نوجوانان از مسائل عمده بهداشت باروري در شماري از كشورهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي ست. عمل بريدن تناسلي زنان* هرچند در بعضي مناطق خارج از يمن و مصر ناشناخته بود، يكي از عمده‌ترين موضوعات بهداشت باروري ست كه باعث شده است سازمان‌هاي ملي و بين‌المللي حقوق بشر، زنان و بهداشت همراه با يكديگر در جهت كاهش آن اقدام نمايند.

برنامه عمل كنفرانس قاهره سازمانهاي دولتي و غيردولتي و موسسات بين‌المللي توسعه را براي حمايت كردن و سرمايه‌گذاري در بهداشت باروري، آموزش دختران و ارتقاي منزلت زنان فراخوانده است.** تمام دولتهاي شركت كننده در كنفرانس قاهره از برنامه عمل كنفرانس حمايت و آن را مورد تاييد قرار دادند. براي كشورهاي مسلمان از جمله كشورهاي مسلمان خاورميانه و آفريقاي شمالي، تاييد و امضاي اين سند عموماً با اين شرط بود كه آنها پيشنهادات را طبق آئين اسلام تفسير و اقتباس كنند. برنامه عمل كنفرانس با موضوعاتي چون مسائل جنسي دورة جواني و اعطاي اختيارات به زنان كه به لحاظ فرهنگي در بعضي كشورهاي مسلمان حساس هستند، ارتباط پيدا مي‌كرد.

در سند تنظيمي كنفرانس قاهره اذعان شد، به اين كه تكميل توصيه‌ها و سفارشات برنامه جزو حق حاكميت هر كشور است كه بايستي هماهنگ با قوانين ملي و اولويتهاي توسعه و با احترام كامل براي مذاهب گوناگون و ارزشهاي اخلاقي و زمينه‌هاي فرهنگي مردم و در هماهنگي با حقوق بشر شناخته شده جهاني باشد.1 كشورهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي در اين فكر هستند كه چگونه در زمينه‌هاي اجتماعي و فرهنگي خودشان به توسعه پايدار و عدالت اجتماعي2مي‌رسند* در حالي كه تجربه كشورها در مناطق ديگر حاكي از مشخص بودن چالشهاي جمعيتي‌اي هست كه داشته‌اند.

ساير كنفرانسهاي بين‌المللي سازمان ملل در دهه 1990 همچون تشريك مساعي جهاني براي كودكان(نيويورك،1990)، كنفرانس محيط و توسعه(ريودوژانيرو،1992)، كنفرانس جهاني حقوق بشر(وين،1993)، تشريك مساعي جهاني براي توسعه اجتماعي(كوپنهاگ،1995)، چهارمين كنفرانس جهاني زنان(پكن،1995) و كنفرانس اسكان بشر معروف به هبيتيت 2 (استانبول،1996) روي جنبه‌هاي مرتبط با توسعه انساني متمركز بود. بيانيه كنفرانس قاهره بر مبناي نتايج كنفرانسهاي مذكور و تاكيد مجدد بر مسائلي كه در آنها مطرح شده است، استوار بود. توصيه‌ها و پيشنهادات ناشي از اين كنفرانسها چارچوبي را براي دستيابي به عدالت اجتماعي و توسعه پايدار كه هر كشوري مي‌تواند متناسب با شرايط خويش آنرا بپذيرد، فراهم مي‌كند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پي نوشتها


*- عضو هيأت علمي گروه علوم اجتماعي دانشگاه بوعلي سينا

1. The Middle East and North Africa

كشورها و مناطقي كه جزو خاورميانه و آفريقاي شمالي به حساب آمده‌اند در جدول 4 ليست شده است.

[2]- دو سوم ذخاير نفتي شناخته شده در دنيا

[3]- با نرخ رشد 3 درصد در سال، يك جمعيت هر 23 سال يك بار دو برابر خواهد شد. 

2. Human Survival

1. Population Momentum

* دومين ميزان بالا در دنيا پس از صحراي آفريقا

1.International Labour Organization (ILO), World Labour Report 2000 (Geneva: ILO, 2000) : Table 4B.

2. Jalaleddin Jalali and Farzaneh Roudi, Globalization and Unemployment in the Middle east and North Africa, in Population Challenges in the Middle East  and North Africa : Toward the 21st  Century, ed. I. Sirageldin (forthcoming).

1. United Nations Development Programme (UNDP), Jordan Human development report 2000 (Amman, Jordan : UNDP, 2000) : Tables 5.3 and 5.6.

2. ILO, World Labour Report 2000 : Table 6.

3. United Nations Educational, Cultural, and Scientific Organization (UNESCO), UNESCO Statistical Yearbook 1999 (Paris: UNESCO, 1999): Table II.2.

4. United Nations Population Division, World Urbanization Prospects, the 1999 Revision: Key Findings (New York: UN Population Division, 1999): Table 5, Data Tables and Highlights, Table 11.

1. Calculations done by author using the following sources: Carl Haub and Diana Cornelius, 2001 World Population data Sheet (washington, DC: Population Reference Bureau May 2001), People in the balance: Population and Natyral resources at the Turn of the Millennium (Washington, DC: Population Action International, 2000, World Resources 2000-2001 (Washington DC: World Resources Institute).

2. Abdel R. Omran and Farzaneh Roudi. The Middle east Population Puzzle, Population Bulletin 48, no. 1 (Washington, DC: Population reference Bureau, July 1993).

1. International Conference on Population and Development

1.Reproductive Health

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نظري به تغييرات جمعيت روستايي در ايران (ديد آماري)

بازديد: 179

تحقیق درباره نظري به تغييرات

جمعيت روستايي در ايران

(ديد آماري)

مقدمه

واقعيت اين است كه بدون هيچ شك و ترديدي، در جهان امروز راه توسعه از تنگ راه جمعيت مي گذرد و گذر از اين تنگ راه به سلامت ممكن نيست مگر اينكه زواياي اين تنگ راه به دقت بررسي و شناخته شود. طرح و اجراي هيچ برنامه اي يا پروژه اي در يك روستاي كوچك يا يك شهر كلان ممكن نيست كه ريشه در زمين و جمعيت و مسايل آن نداشته باشد. گفته ها و شينده هاي مكرر كنفرانس هاي ملي و بين المللي و نتايج تحقيقات در سرتاسر جهان در باب جمعيت و توسعه و شاخه هاي مربوط به آن، جملگي وام دار اين پيام بسيار مهم براي بقاي جهان است.

 

تحولات تاريخي جمعيت روستايي ايران

 قبل از ورود آرياييها به ايران، دامنه هاي جنوب غربي زاگرس و خوزستان شمالي كه قلمرو عيلامي ها به شمار مي رفت، داراي تمدني درخشان بوده است. در اين زمان اكثر مردم در زيستگاهها و به تعبير امروزي روستاهاي كم جمعيت و پراكنده نواحي مستعد ساكن بوده اند. البته وجود معدودي شهر را در ميان آنها نمـــي توان انكار نمود. استيلاي آرياييهاي متمدن بر نواحي مختلف موجب شروع توسعه شهرها و روستاهاي  ايران شد. در دوره هاي مادها، هخامنشيان، اشكانيان و ساسانيان، شهرها و مراكز جمعيتي بزرگي بوجود آمد كه بعدها صحنه وقوع رويدادهاي مهم تاريخي گرديده است. دوره ساساني پررونق ترين زمان تمدن ايراني بود. شايد به جرأت بتوان گفت كه در طول تاريخ ايران تا قبل از قرن حاضر تنها در اين زمان بود كه جمعيت شهري در ايران فزوني شديدي گرفت و توانست جمعيت روستايي را تحت تأثير خود قرار دهد. در حقيقت اين دوره اوج شهرنشيني در ايران بوده كه از مهمترين شهرهاي آن مدائن (شامل 7 شهر) بوده است.[1]

  طبق يك سرشماري، در زمان اردشير بابكان، تعداد شهرها به 554 و روستاها به شش هزار بالغ گرديد.

البته در اين دوره زندگي روستايي نيز از توسعه زيادي برخوردار بود، هرچند كه مناسبات بزرگ مالكي، مشقات فراواني براي روستاييان و زارعان بوجود آورده بود.

در قرون دهم تا دوازدهم بر اثر تحولات سياسي در كشور، شهرنشيني شدت گرفت و شهرهايي مانند ري و نيشابور بوجود آمد. در اين عهد تحول چشمگيري در جمعيت روستايي رخ نداد و استيلاي مالكان بر روستاييان شكل ديگري پيدا نمود.[2]

حمله مغولان و تركان به ايران در قرن سيزدهم تا پانزدهم ميلادي، اسفبارترين ضايعه ملي به شمار مي رود، ولي در توسعه روستاهاي كشور نقش عمده اي داشته است. مغولان كه اصولاً مخالف شهرنشيني بودند، صدها شهر پرجمعيت را به آتش كشيده، ويران كردند و ميليونها نفر را  از دم تيغ گذراندند. از اين رو گروههاي زيادي از مردم به روستاهاي امن و مناطق كوهستاني كشور پناه بردند و دسته اي از آنها مجبور به كوچ نشيني و تغيير مكان زندگي خود شدند تا از تعرضات به دور مانند. بنابراين در اين دوره به تدريج شهرهاي بزرگي چون ري، سبزوار و نيشابور رو به زوال نهادند و در عوض پراكندگي جمعيت فزوني يافت و اين شكل جديد توزيع جمعيت تا حدود زيادي  در توسعه روستاها نيز از فزوني جمعيت برخوردار شدند و به جز مناطق مرزي، ساير نقاط براثــــر ايجاد امنيت داخلي، توسعه بسيار يافت، اما اين ثبات ديري نپاييد و حمله افغانها و به دنبال آن تركتازي نادر و تزلزل زنديه باعث فروپاشي دوباره نظام اجتماعي و نيز وقوع كشتارهاي فراوان شد.

با روي كار آمدن قاجار و كم شدن قلمرو ايران و بروز جنگهاي خونين، جمعيت ايران به شدت كاهش يافت و توسعه نظام خانخاني در روستاها و اعمال فشار بر رعايا موجب فزوني فاصله بين دولت و روستاييان شد. انقلاب مشروطيت باعث قيام ملي گرديد، پس از مشروطيت مجدداً قدرت خانها توسعه يافت و هر واحد روستايي بصورت يك سرزمين مجزا اداره شد. با اينكه بزرگ مالكي پيوسته براي زارعان مشكل آفرين بود، نبايد اين نكته را ناديده گرفت كه اوج رشد كشاورزي و شكوفايي روستاها در اين زمان بوده است.[3]         

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 1ـ جمعيت كشور به تفكيك شهري و روستايي در سالهاي مختلف (ميليون نفر)

  

عنوان

1335

1345

1355

1365

1370

1375

كل جمعيت

18.9

25.8

33.7

51.4

55.8

60

شهري

5.9

9.8

15.9

28.8

31.8

36.8

روستايي

13.00

16.0

17.8

22.6

24.0

23.2

رشد جمعيت در دوره (%)

-

3.13

2.71

3.90

2.46

1.47

   جمعيت غيرساكن در مناطق روستايي در نظر گرفته شده است.

 

جدول شماره 2ـ رشد جمعيت روستايي و شهري ايران در چهار دوره سرشماري (به درصد)

 شرح

1345-1335

1355-1345

1365-1355

1375-1365

مناطق شهري

5

5

5.5

3.2

مناطق روستايي و عشايري

2.1

1.1

1.5

0.2

كل كشور

3.1

2.7

3.7

2

 

مأخذ: مركز آمار ايران، نتايج تفضيلي كل كشور

 

 

جدول شماره 3ـ جمعيت مناطق شهري و روستايي طي دروه هاي سرشماري

سال سرشماري

مناطق

1335

درصد

1345

درصد

1355

درصد

1365

درصد

1375

درصد

كل كشور

18.954.704

100

25.788.722

100

33.708.744

100

49.445.010

100

60.055.488

100

مناطق شهري

5.953.563

31.4

9.794.246

38

15.854.680

47

26.844.561

54.6

36.817.789

61.3

مناطق روستايي

13.001.141

68.6

15.994.476

62

17.854.064

53

22.349.351

45.4

23.026.293

38.7

مأخذ: مركز آمار ايران، نتايج تفضيلي كل كشور

 

 

 

 

نمودار 1ـ سهم جمعيت شهري و روستايي از كل جمعيت كشور (1375ـ 1345)

نمودار 2ـ توزيع جمعيت كشور به تفكيك مناطق شهري و روستايي در 40 سال اخير


 

 

 

 

جدول شماره 4ـ تحول تعداد جمعيت مراكز روستايي كشور برحسب طبقات جمعيتي در مقاطع سرشماري (ارقام جمعيتي به هزار)

 

طبقه بندي جمعيتي به نفر

1335

1345

1355

1365

1375

روستا

جمعيت

روستا

جمعيت

روستا

جمعيت

روستا

جمعيت

روستا

جمعيت

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

تعداد

%

جمع

49054

100

11757

100

66438

100

15314

100

65055

100

17449

100

65349

100

22394

100

68122

100

23026

100

99-1

18375

37.5

863

7.3

31378

47.2

1201

7.8

28912

44.4

1113

6.4

28121

43

1041

4.6

31765

46.6

-

4.6

499-100

24427

49.8

4673

39.8

27351

41.2

6441

42.1

26680

41

6428

36.8

25203

38.5

6152

27.5

24134

35.4

-

25.4

999-500

4314

8.8

2937

25

5314

8

3636

23.7

6244

9.6

4306

24.7

7114

10.9

4992

23.4

6945

10.2

-

20.98

2499-1000

1682

3.4

2414

20.5

2087

3.1

3011

19.7

2735

4.3

3990

22.9

3950

6

5878

26.2

4150

6.1

-

27.03

2500 به بالا

256

0.5

868

7.4

308

0.5

1025

6.7

484

0.7

1612

9.2

961

1.5

4331

19.3

1128

1.7

-

21.8

ميانگين جمعيت به نفر

 

240

 

230.5

 

268

 

342

 

 

338

 

مأخذ: مركز آمار ايران، شناسنامه آباديهاي كشور

  

 

 

 

جدول شماره 5 ـ تعداد آباديها و متوسط جمعيت و خانوار آن به تفكيك استان در سال 1375

 

استان

آباديهاي داراي سكنه

جمعيت

خانوار

شمار

درصد

شمار

درصد

شمار

درصد

كل كشور

68122

100

23026293

100

4410368

100

آدربايجانشرقي

2840

4.16

1320788

5.7

249168

5.6

آذربايجانغربي

3227

4.7

1181119

5.1

199651

4.5

اردبيل

1882

2.7

596916

2.5

103806

2.3

اصفهان

2470

3.6

1007087

4.3

218452

4.9

ايلام

753

1.1

217634

0.9

35328

0.8

بوشهر

706

1.03

332884

1.4

56896

1.3

تهران

2190

3.2

1771306

7.6

368660

8.3

چهارمحال وبختياري

925

0.3

417005

1.8

75912

1.7

خراسان

7996

11.7

2622134

11.3

546766

12.3

خوزستان

4496

6.5

1367945

5.9

213751

4.8

زنجان

1103

1.6

547301

2.3

101667

2.3

سمنان

789

1.1

158991

0.6

35523

0.8

سيستان و بلوچستان

6038

8.8

908579

3.9

156786

3.5

فارس

4393

6.4

1598913

6.9

297149

6.7

قم

363

0.5

75269

0.3

17078

0.3

كردستان

1765

2.5

640668

2.7

114253

2.5

كرمان

5937

8.7

922883

4

178528

4

كرمانشاه

2793

4

670459

2.9

120332

2.7

كهگيلويه و بويراحمد

2026

2.9

327685

1.4

55631

1.2

گيلان

2700

3.9

1191480

5.1

262979

5.9

لرستان

2842

4.1

717059

3.1

121737

2.7

مازندران

4036

5.9

2237946

9.7

446717

10.1

مركزي

1539

2.2

527265

2.2

114946

2.6

هرمزگان

2046

3

613326

2.6

110334

2.5

همدان

1123

1.6

867115

3.7

165990

3.7

يزد

1144

1.6

186536

0.8

42328

0.9

   مأخذ: مركز آمار ايران شناسنامه بخشهاي كشور سال 1375

 

 

جدول شماره 6 ـ تعداد نقاط روستايي (داراي سكنه و خالي از سكنه) و  متوسط جمعيت آن به تفكيك استان در سال 1375

 

استان

جمع

روستاي داراي سكنه

روستاي خالي از سكنه

جمعيت روستايي

متوسط جمعيت روستا

شمار

درصد

شمار

درصد

شمار

درصد

شمار

درصد

كل كشور

125827

100

68122

100

57705

100

23026293

100

338

آدربايجانشرقي

3187

2.5

2840

4.11

347

0.6

1320788

5.7

465

آذربايجانغربي

3737

2.9

3227

4.7

510

0.8

1181119

5.1

366

اردبيل

2220

1.7

1882

2.7

338

0.5

596916

2.5

317

اصفهان

8883

7

2470

3.6

6413

11.1

1007087

4.3

407

ايلام

1204

0.9

753

1.1

451

0.7

217634

0.9

289

بوشهر

910

0.7

706

1.03

204

0.3

332884

1.4

471

تهران

3384

2.6

2190

3.2

1194

2

1771306

7.6

808

چهارمحال و بختياري

2283

1.8

925

1.3

1358

2.3

417005

1.8

450

خراسان

25185

20

7996

11.7

17189

29.7

2622134

11.3

327

خوزستان

6571

5.2

4496

6.5

2075

3.5

1367945

5.9

304

زنجان

1404

1.1

1103

1.6

301

0.5

547301

2.3

496

سمنان

2651

2.1

789

1.1

1862

3.2

158991

0.6

201

سيستان و بلوچستان

8527

6.7

6038

8.8

2489

4.3

908579

3.9

150

فارس

8171

6.4

4393

6.4

3778

6.5

1598913

6.9

363

قم

943

0.7

363

0.5

580

1

75269

0.3

207

كردستان

1968

1.5

1765

2.5

203

0.35

640668

2.7

362

كرمان

14321

11.3

5937

8.7

8384

14.5

922883

4

155

كرمانشاه

3613

2.8

2793

4

820

1.4

670459

2.9

240

كهگيلويه و بويراحمد

3103

2.4

2026

2.9

1077

1.8

327685

1.4

161

گيلان

2903

2.3

2700

3.9

203

0.3

1191480

5.1

441

لرستان

3483

2.7

2842

4.1

641

1.1

717059

3.1

252

مازندران

4625

3.6

4036

5.9

589

1

2237946

9.7

554

مركزي

3343

2.6

1539

2.2

1804

3.1

527265

2.2

342

هرمزگان

2948

2.3

2046

3

902

1.5

613326

2.6

299

همدان

1551

1.2

1123

1.6

428

0.7

867115

3.7

772

يزد

4709

3.7

1144

1.6

3565

6.1

186536

0.8

163

مأخذ: مركز آمار ايران شناسنامه بخشهاي كشور سال 1375

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول شماره 7 ـ طبقه بندي جمعيتي آباديهاي داراي سكنه كشور در سالهاي مختلف

 

طبقه

1345

1355

1365

1370

1375

تعداد آبادي

جمعيت%

تعداد آبادي

جمعيت%

تعداد آبادي

جمعيت%

تعداد آبادي

جمعيت%

تعداد آبادي

جمعيت%

جمع

66438

100

65055

100

65349

100

64627

100

68215

100

5000 نفر و بيشتر

ـ

ـ

ـ

ـ

194

7.78

256

9.36

234

8.96

4999ـ 2500 نفر

308

6.7

484

9.2

767

11.44

887

12.54

894

12.96

2499ـ 1000 نفر

2087

19.7

2735

22.9

3950

26.31

4227

26.75

4150

27.02

999ـ 500 نفر

5314

23.7

6244

24.7

7114

22.23

7176

21.19

6945

20.98

499 ـ 100 نفر

27351

42.1

26680

36.8

25203

27.6

24809

25.79

24134

25.4

99‌ـ 50 نفر

10528

5

9758

4

8962

2.9

9064

2.78

9083

2.85

49ـ 25 نفر

7884

1.8

7500

1.6

7102

1.15

6966

1.06

7381

1.15

24 ـ 1 نفر

12966

1

11654

0.8

12057

0.59

11242

0.53

15304

0.67

 

نمودار (3) پراكندگي فضايي جمعيت روستايي در سال 1375  

 

 

نمودار (4) درصد جمعيت طبقه بندي جمعيتيآباديهاي  داراي سكنه كشور در سالهاي مختلف

 

      

 

 

 

 

 

جدول شماره 8ـ تعداد آباديهاي مسكوني كشور برحسب استان به تفكيك جمعيت در استان 1375

 

استان

 

جمع

24ـ1 نفر

49ـ 25 نفر

99-50 نفر

249ـ100 نفر

499ـ 250 نفر

999ـ   500 نفر

9999ـ1000  نفر

4999ـ 2000 نفر

5000 نفر و بيشتر

كل كشور

68122

15302

7380

9083

14213

9921

6945

3551

1493

234

آذربايجانشرقي

2840

199

212

371

774

556

399

210

108

11

آذربايجانغربي

3227

378

200

364

838

786

449

155

50

7

اردبيل

1882

266

248

268

462

292

211

100

34

1

اصفهان

2470

1026

205

206

296

226

192

195

107

17

ايلام

753

152

68

99

179

133

78

32

12

0

بوشهر

706

425

71

96

137

111

85

51

23

7

تهران

2190

456

186

244

414

310

242

159

119

60

چهارمحال و بختياري

925

157

93

119

205

143

108

53

37

10

خراسان

7996

2503

717

835

1333

1072

862

481

176

17

خوزستان

4496

928

665

757

1002

556

334

150

75

29

زنجان

1103

71

57

86

259

261

239

100

26

4

سمنان

789

402

67

72

100

60

41

33

14

0

سيستان وبلوجستان

6038

1528

1192

1204

1214

553

238

77

28

4

فارس

4393

1197

466

492

774

559

503

259

123

20

قم

363

172

31

44

40

35

26

10

3

2

كردستان

1765

69

60

161

613

504

254

80

23

1

كرمان

5937

2471

906

850

821

428

286

128

42

5

كرمانشاه

2793

344

239

461

934

523

206

66

17

3

كهكيلويه و بويراحمد

2026

351

342

469

528

211

86

33

6

0

گيلان

2700

210

215

318

620

539

485

236

75

2

لرستان

2842

395

384

549

742

419

234

86

29

4

مازندران

4036

407

238

373

770

846

748

468

170

16

مركزي

1539

435

91

149

325

232

183

81

39

4

هرمزگان

2046

409

273

321

471

253

176

84

57

2

همدان

1123

44

37

61

205

254

237

192

87

6

يزد

1144

607

117

114

157

59

43

32

13

2

مأخذ: مركز آمار ايران، شناسنامه بخش هاي كشور سال 1365

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول شماره 9ـ تعداد آبادييهاي مسكوني كشور برحسب استان به تفكيك جمعيت در استان 1365

 

استان

 

جمع

24ـ1 نفر

49ـ 25 نفر

99-50 نفر

249ـ100 نفر

499ـ 250 نفر

999ـ 500نفر

9999ـ1000 نفر

4999ـ 2000 نفر

5000 نفر و بيشتر

كل كشور

65349

12057

7102

8962

14630

10573

7114

3412

1305

194

آذربايجانشرقي

4626

312

241

507

1207

1029

722

244

152

12

آذربايجانغربي

2980

135

165

281

907

813

396

129

42

2

اصفهان

2492

875

239

247

317

240

234

193

125

22

ايلام

710

65

79

110

195

152

73

28

8

0

بوشهر

722

115

74

105

161

105

82

55

19

5

تهران

1672

415

145

158

310

242

185

127

52

38

چهارمحال و بختياري

895

117

112

130

212

145

88

49

35

7

خراسان

8299

2188

886

971

1511

1117

969

471

168

18

خوزستان

4075

570

612

818

1071

560

257

108

53

24

زنجان

1993

186

102

198

464

471

371

148

48

5

سمنان

721

296

63

78

114

66

64

28

11

1

سيستان وبلوجستان

3832

647

647

810

968

494

195

57

11

2

فارس

4424

1022

477

570

866

653

480

232

95

11

كردستان

1805

54

57

171

595

563

275

70

19

1

كرمان

6428

2584

1086

977

927

439

275

96

29

5

كرمانشاه

2458

148

217

406

896

517

194

64

16

0

كهكيلويه و بويراحمد

2047

322

371

510

545

205

76

14

4

0

گيلان

2745

157

189

316

667

562

508

266

76

4

لرستان

2908

241

293

595

847

511

216

76

26

3

مازندران

3745

303

233

285

730

826

770

426

150

12

مركزي

1527

315

112

112

312

297

231

106

41

1

هرمزگان

1886

357

319

243

428

217

125

69

27

1

همدان

1204

24

36

48

217

277

293

206

84

9

يزد

1155

589

145

116

152

72

34

30

14

2

 مأخذ: مركز آمار ايران، شناسنامه بخش هاي كشور سال 1365

 

 

 

جدول شماره 10ـ مقايسه درصد روستانشيني درجهان و ايران در سال 2000

 

رديف

 

اسامي مناطق

جمعيت روستايي

تعداد ـ هزار نفر

درصد

1

جهان

3328800

57

2

كشورهاي توسعه يافته

305500

26

3

كشورهاي در حال توسعه

2986240

64

4

آفريقا

512670

69

5

آمريكاي شمالي

74505

25

6

آمريكاي لاتين

137200

28

7

آسيا

2379848

67

8

اروپا

204120

28

9

استراليا

8700

30

10

ايران

28350

42

           

 

جدول شماره 11ـ مرتبه بندي استانهاي كشور به ترتيب روستانشيني در

 سالهاي 1375 ـ 1365

 

1365

1375

اسامي استانها

درصد روستانشيني

مرتبه

اسامي استانها

درصد روستا نشيني

مرتبه

كهگيلويه و بويراحمد

71.56

1

كهگيلويه و بويراحمد

60.2

1

چهارمحال و بختياري

63.4

2

هرمزگان

57.74

2

همدان

62.57

3

مازندران

55.56

3

گيلان

62.32

4

چهارمحال و بختياري

54.78

4

زنجان

61.73

5

گيلان

53.65

5

مازندران

61.48

6

زنجان

52.78

6

كردستان

60.29

7

سيستان و بلوچستان

52.75

7

اردبيل

59.84

8

همدان

51.68

8

هرمزگان

59.3

9

اردبيل

51.11

9

سيستان و بلوچستان

56.2

10

كردستان

47.58

10

مركزي

55.97

11

آذربايجانغربي

47.31

11

ايلام

55.51

12

كرمان

46.40

12

كرمان

54.36

13

لرستان

45.26

13

آذربايجانغربي

54.19

14

بوشهر

44.76

14

لرستان

52.21

15

ايلام

44.61

15

خراسان

51.6

16

خراسان

43.36

16

بوشهر

49.07

17

مركزي

42.91

17

آذربايجانشرقي

48.46

18

فارس

41.89

18

فارس

47.17

19

آذربايجانشرقي

39.73

19

كرمانشاه

43.36

20

كرمانشاه

37.7

20

خوزستان

43.31

21

خوزستان

36.51

21

سمنان

41.24

22

سمنان

31.71

22

اصفهان

35.71

23

اصفهان

25.67

23

يزد

33.45

24

يزد

24.58

24

تهران

16.38

25

تهران

15.85

25

قم

11.94

26

قم

8.82

26

مأخذ: مركز آمار ايران، نتايج تفضيلي سرشماري نفوس و مسكن سال 1365 و 1375

 

 

 

http://www.nocrir.com/faslname/37-38/37-38-f4.htm

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره روز دانشجو

بازديد: 1513

تحقیق درباره روز دانشجو

 بعد از كودتاى 28 مرداد 1332، رژيم وابسته پهلوى كه توانسته بود با كمك اربابان امريكايى   

 بر اريكه قدرت باز گردد، درصدد برآمد تا پايه هاى حكومت خود را تثبيت كند، اما غافل از      اينكه مقاومت مردم بطور كامل از بين نرفته و ايران در اولين فرصت خشم و انزجار خويش را نشان خواهد داد.
نيكسون معاون رئيس جمهور امريكا در سال 1332، راهى ايران گرديد. در حقيقت او مى آمد تا نتيجه سرمايه گذارى بيست و يك ميليون دلارى را كه سازمان جاسوسى امريكا سياه در راه كودتا و سرنگونى دولت مصدق هزينه كرده بود، از نزديك مشاهده كند. ملت در حال افسردگى و از نفاق و تفرقه اى كه استبداد توانسته بود در ميان او ايجاد كند، ناراحت بود.

رهبرى نهضت مقاومت، قصد رساندن صداى اعتراض مردم را به گوش جهانيان داشت و تلاش لندن و واشنگتن را كه مى خواست با مشروع جلوه دادن رژيم كودتا، امتيازات مورد نظر خود را در محيط آرام بدست آورد، خنثى كند. اجراى اين برنامه به عهده كميته هماهنگى دانشگاه تهران واگذار شده بود.
تظاهرات دانشجويان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنيس رايت، كاردار جديد سفارت انگليس در ايران، از روز 14 آذر 1332، آ
غاز گرديد. دانشجويان دانشكده هاى حقوق و علوم سياسى، علوم دندان پزشكى، فنى، پزشكى، داروسازى در دانشكده هاى خود تظاهرات پرشورى عليه رژيم كودتا برپا كردند. رژيم پهلوى كه به خوبى از خشم ملت و خصوصا دانشجويان نسبت به خود و اربابان امريكا از پيش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.

روز 15 آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه كشيده شد و ماموران انتظامى، در زد و خورد با دانشجويان، شمارى را مجروح و گروهى را دستگير و زندانى كردند. صبح روز 16 آذر 1332، گارد تا دندان مسلح رژيم پهلوى براى اولين بار وارد صحن دانشگاه شد تا فرياد مخالفان را در گلو خفه كند.
در يكى از كلاسهاى درس دانشكده فنى، چند تن از دانشجويان در اعتراض به حضور ماموران گارد رژيم شاه در صحن دانشگاه، آنها را به مسخره مى گيرند و همين بهانه كافى بود تا وارد كلاس درس شوند و با ايجاد جو رعب و وحشت، محيط را براى بهره بردارى و گرفتن زهر چشم دانشجويان آماده سازند. ماموران گارد با حمله به دانشجويان بى پناه سه تن از آنان را به شهادت مى رسانند.

حادثه 16 آذر 1332، بعنوان يك روز (مقاومت تاريخى) در تاريخ دانشگاه تهران ثبت شد. از آن پس، همه ساله به رغم كوشش رژيم و ساواك، دانشجويان دانشگاه تهران و ديگر دانشگاههاى سراسر ايران مراسم و تظاهراتى به ياد شهيدان آن روز برپا مى كردند.

شهيد چمران در ر ابطه با حادثه 16 آذر مى گويد:
وقايع آن روز چنان در نظرم مجسم است كه گويى همه را به چشم مى بينم، صداى رگبار مسلسل در گوشم طنين مى اندازد، سكوت موحش بعد از رگبار، بدنم را مى لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحين را در ميان اين سكوت دردناك مى شنوم. دانشكده فنى خون آلود را در آن روز و روزهاى بعد به راى العين مى بينم........
نيكسون معاون رئيس جمهور امريكا به ايران مى آيد تا نتيجه بيست و يك ميليون دلار خرج كودتا را ببيند.)

" خصوصيت بالقوه دانشجويان در اين است كه با تحرك گرايش، استنباط و فهم خود فضا را تغيير مى دهند."
شرط اصلى در تضمين امروز و فرداى دانشجو ميزان برخوردارى او از معنويات است. فارغ التحصيل دانشگاه ما بايد نسبت به كشور و ميهن خود وفادار و متعهد باشد. با رافت و عطوفت با انسان ها برخورد كند و تنها در انديشه پر كردن جيب خود نباشد و براى رسيدن به اين هدف، انس با خدا و چشيدن لذات ذكر و دعا و تضرع اجتناب ناپذير است و اين هديه بزرگ را تشكل ها و انجمن هاى اسلامى بايد به دانشجويان تقديم كنند."

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 10:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره رهبري وهدايت كلاس

بازديد: 179

 

تحقیق درباره رهبري وهدايت كلاس

 

مدرسه هوشمند

 

تعريف مفهومي : مدرسه هوشمند مدرسه اي است كه جهت ايجاد محيط ياددهي - يادگيري و بهبود نظام مديريتي مدرسه و تربيت دانش آموزان پژوهنده طراحي شده است .

تعريف : مدرسه هوشمند مدرسه فيزيكي است كه كنترل و مديريت آن مبتني بر فناوري رايانه و شبكه مي باشد و محتواي اكثر دروس آن الكترونيكي و سيستم ارزشيابي و نظارت آن هوشمند است .


? اهداف :

- رشدهمه جانبه دانش آموزان ( ذهني . جسمي . عاطفي و رواني )

- ارتقاء تواناييها و قابليتهاي فردي

- تربيت نيروي انساني متفكر و آشنا به فناوري

- افزايش مشاركت مردمي



? راهبردها و خط مشي ها :

- تاكيد بر مهارتهاي فكر كردن

- تدريس ارزشها و زبان از طريق آموزش

- فراهم نمودن محيط ياد دهي - يادگيري

- فراهم كردن انواع شيوه هاي آموزشي برا ياستعدادهاي مختلف

- آگاهي دادن به اولياء در مورد آنچه در مدرسه واقع شده است .

- فراهم كردن فرصتهاي همكاري افراد جامعه با مدرسه


? اركان مدرسه هوشمند :

*محيط ياددهي - يادگيري

*اين محيط چهار حوزه را تحت پوشش خود قرار مي دهد :

الف - برنامه درسي ب - روش تدريس ج - ارزيابي د - محتوا

* مديريت : منابع و فرآيندهاي مورد نياز محيط ياددهي - يادگيري را پشتيباني و حمايت مي كند.

*مسئوليتهاي افراد و مهارتهاي مورد نياز : در اين مدرسه نقش مدير. معلم .دانش آموز و والدين تغيير خواهد كرد و با توانيي ها و دانش خود نقش مؤثري در مدرسه خواهند داشت .

*فناوري : ايجاد محيط ياددهي - يادگيري . مديريت و ارتباطات بيروني راه حل هاي مبتني بر فناوري را الزامي مي كند.


? ويژگيهاي اركان مدرسه هوشمند:

محيط ياددهي - يادگيري

الف - برنامه درسي

اصول حاكم بر برنامه درسي در اين مدرسه به شرح ذيل مي باشد :

* طراحي براي كمك به دانش آموزان براي رشد همه جانبه و متعادل

*يكپارچه سازي دانش آموزان براي رشد همه جانبه و متعادل

*يكپارچه سازي دانش . مهارتها و ارزشها از طريق برنام? درسي ( باپروژه اي نمودن فعاليتها ي مربوط به محتوا )

*نظم و تداوم در آموزش

*ايجاد نگرشها ي مناسب در استفاده از فناوري

*دسترسي همه دانش آموزان به آموزش مطلوب


? ديدگاه برنامه درسي :

*معني دار بودن : همه دانش آموزان مفاهيم آموزش را درك مي كنند تا مقصود از آموزش خود را بدانند .

* مسئوليت اجتماعي : از وضايف و مسئوليتهاي خود در جامعه آگاه مي شود . نسبت به مردم احساس مسئوليت مي كنند .

*باز خورد برنامه درسي : برنامه درسي بايد در دانش آموز مهارت و نگرش نقادانه و خلاقيت مثبت ايجاد كند .

*همه جانبه بودن : برروي رشد همه ابعاد انساني تاكيد مي كند و به دانش آموزكمك مي كند كه روابط بين موضوعات مختلف را درك كند .

*عدم محدوديت : برنامه درسي محدود كننده نيست . اولا" دائما" برنامه هاي موجود بازنگري مي شود . ثانيا" به دانش آموزان اجازه مي دهد از برنام? درسي خود فراتر گام بردارند.

*هدفداري : برنام? درسي از فناوري به عنوان يكي از وسايل انتقال دانش استفاده مي كند و به دانش آموزان نيز مهارت استفاده از فناوري را براي رفع نياز خود را مي آموزد.

ب - روش تدريس

روش تدريس در اين مدرسه. دانش آموز محور خواهد بود.

اصول حاكم برروش تدريس به شرح ذيل مي باشد :

* فراهم كردن تركيبي از روشهاي يادگيري براي اطمينان از رشد همه جانيه استعدا ها و قابليتهاي دانش آموز به منظور :

الف - تشويق يادگيري و ارتقاء خلاقيت

ب - دانش آموز محوري فعاليتها و ارتقاء تواناييهاي فردي

*فراهم نمودن انواع روشهاي آموزشي براي ارتقاء يادگيري

*هدايت كلاس با روشهاي مختلف ياددهي - يادگيري

با توجه به دانش آموز محور بودن مدرس? هوشمند نقش دانش آموز مهمتر مي باشد به صورتي كه :

*درتعيين اهداف آموزشي دانش آموز با راهنمايي معلم خود اهداف را شكل مي دهد.

*درتعيين وظايف آموزشي به پيشنهاد معلم وظايف توسط دانش آموز تعيين مي گردد.

*در انتخاب منابع دانش آموز منابع خود را در نظر مي گيرد و از معلم در مورد آنها نظر مي خواهد.

ج - ارزيابي

ارزيابي در مدرسه به صورت هوشمند ودر برخي دروس با توجه به نوع درس غير هوشمندمي باشد .

ويژگيهاي ارزيابي :

*جامعيت *اجرا در انواع شكلها * روشهاي چند گزينه اي *به موقع بودن *دانش آموز محوري *استمرار

- حيطه ارزيابي در مدرسه هوشمند جامع مي باشد و علاوه بر ارزشيابي پاياني آمادگي و پيشرفت را نيز در بر مي گيرد و اين روش اطلاعات گوناگوني در مورد توانايي ها و نوع يادگيري دانش آموز ارائه مي دهد:

*ارزشيابي ورودي = سنجش سطح دانش و توانايي.

*ارزشيابي مستمر = اندازه گيري پيشرفت دانش آموز براي سنجش قوت ها و ضعف هاي موجود.

*ارزشيابي پاياني = با توجه به سيستم آموزشي حاضر اين ارزشيابي به صورت كتبي از ميزان يادگيري دانش آموز به عمل مي آيد .

- ارزيابي به شكلهاي مختلف طراحي مي شود : ارزيابي در كلاس ارزيابي مدرسه اي ارزيابي متمركز .

*ارزيابي در كلاس : اين نوع ارزيابي در حين آموزش و پس از آموزش مي باشد .

*ارزيابي مدرسه اي : اين نوع ارزيابي در پايان هربخش درسي مي باشد.

*ارزيابي متمركز : اين نوع ارزيابي هر زمان كه دانش آموز اعلام آمادگي كند به صورت يك پروژه ارائه مي گردد.

د - محتوا

در اين مدرسه محتوا به دو شكل مي باشد :

*محتواي تهيه شده با استانداردهاي لازم ( ازطريق آموزش و پرورش )

*محتوايي كه معلم توليد مي نمايد.

به طور كلي محتوا بر اساس چهار شاخص اصلي شكل مي گيرد:

*كيفيت فني *جذابيت * كيفيت آموزشي * تطابق با برنامه درسي


? مديريت :

مديريت كارا و اثر بخش كه بتواند منابع و فرآيندهاي مورد نياز براي پشتيباني تدريس و يادگيري را هدايت نمايد.

-اصول حاكم بر مديريت مدرسة هوشمند

*اداره امر آموزش مدرسه

*افزايش مشاركت والدين و جامعه

*مديريت معلمان توانمند و متخصص

*خصيص منابع به نفع حداكثر دانش آموزان

*فراهم آوردن محيطي سالم در مدرسه

*اطمينان از امنيت مدرسه و كاركنان آن

*بهره برداري از فناوري و اداره آن به طور كارآمد و اثر بخش


? وظايف مدير

*رهبري مدرسه

- ارتباطات مناسب با والدين و جامعه

- سياستگذاري در راستاي اهداف آموزش و تربيتي

- مديريت برنامه آموزش متناسب با محيط ياددهي - يادگير

*امور دانش آموزان

- تهيه سيستم جامع اطلاعات دانش آموزان به منظور ذخيره سازي بازيابي و گزارش دهي همه اطلاعات دانش آموزان .

- تسهيل فرآيند ثبت نام

- مشاوره و رسيدگي به امور آموزشي و تربيتي دانش آموزان

- مديريت آزمون ( شكل . نوع . صحت . نتايج )

- پيگيري امور بهداشت . بيمه و غيره

*منابع آموزشي

- آشنايي با استفاده از پايگاه اطلاعاتي جامع آموزشي براي دسترسي سريع و ساده دانش آموزان و معلمان .

- فراهم ساختن منابع متناسب با نياز معلم و دانش آموز به صورت الكترونيكي و چاپي ( كتابخانه الكترونيكي و........)

- آشنايي با نرم افزار هاي آموزشي .

- تدوين برنامه درسي متناسب با منابع آموزشي .

*امور مالي

- سيستم جامع حسابداري با توانايي توليد گزارشهاي مورد نياز به صورت خودكار.

- بازرسي و كنترل جامع براي اطمينان از كاركرد درست نظام مدرسه.

- بودجه ريزي سالانه و برنامه ريزي بلند مدت .

*منابع انساني

- برنامه ريزي معلمان ( زمان بندي - ارزيابي )

- ايجاد سيستم جامع منابع انساني ( كارگزيني - آموزشي - تحصيلات - مرخصي ها - مهارت آموزي ).

- ارتقاء نيروي انساني ( مديريت برآموزش معلمان كادر اداري )

- اداره برنامه كاري كاركنان بوسيله دسترسي آسان به اطلاعات .

*امنيت

- ايجاد ايمني مناسب براي دانش آموزان با سنين و نيازهاي مختلف

- ايجاد امنيت اطلاعات و دسترسي محدود فقط براي پرسنل مسئول

- تامين امنيت فيزيكي تجهيزات
IT

- تامين امنيت فيزيكي اقلام مدرسه

* فناوري

- نظارت برپياده سازي اجزاء فناوري در مدرسه

- برنامه ريزي واقع گرا براي توسعه قابليتهاي
IT

- نظارت و هماهنگي لازم براي پشتيباني از اجزاء فناوري

- آموزش فناوريها


? مسئوليتها و مهارتهاي حرفه اي

*مدير

مدير اين مدرسه در اداره مدرسه با اطلاعات و فرآيتدهاي هماهنگي سركار دارد . اثر بخشي مديريت در مدرس? هوشمند از طريق استفاده از فناوري اطلاعات ني باشد . مدير مدرسه بايد تحت آموزش مداوم فناوري اطلاعات باشد تا در اداره تجهيزات و فناوري و روشها توانمند گردد.

نكته : منظور از مهارتهاي اوليه
IT شامل آشنايي با ICDL ( word ، power point) ومهارتهاي استفاده از محيط WEB مي باشد.


 

آموزشهاي مورد نياز :

- مهارتهاي اوليه
IT ( word ، power point)

- نرم افزارهاي چند رسانه اي مرتبط با آموزش ( محتواهاي درس )

- نرم افزارهاي آموزشي و كمك آموزشي درسي ( طلاعات اوليه )

- نرم افزارهاي ويژه مديريت ( بانك هاي اطلاعاتي مرتبط )

- نرم افزارهاي اداري مانند ( نرم افزارجامع مدرسه )

*نقش ها و مسئوليتها:

- تنظيم اهداف قابل حصول براي مدرسه با بررسي نيازهاي دانش آموزان ،اولياء و مردم

- برنامه ريزي براي ارتقاء دائمي مهارتهاي كاركنان اداري در زمينه كاربرد رايانه در امور اداري

- برنامه ريزي راهبردي براي فعاليتهاي محوله به مدرسه

- تبادل نظر با معلمان در مورد چگونگي بهبود شيوه هاي ياددهي - يادگيري در دنياي پر تحول امروزي


 

*مهارتها :

- بكرگيري و عملياتي كردن تئوريهاي مديريت

- مهارتهاي خود رهبري ، انگيزش ، نوآوري ، خلاقيت ، كار گروهي

- توانايي استفاده از فناوريهاي مربوط در اداره مدرسه

- رهبري آموزشي

- كاربرد نرم افزارهاي چند رسانه اي و مديريتي

*معلمان
معلمان در مدرسه هوشمند نقش هدايتگر را دارا هستند . در اختيار قراردادن منابع و تشويق دانش آموزان و امر هدايت آموزش در مدرسه به عهده معلمان مي باشد و دانش آموز يادگيري را خواهد آموخت . مهارتها و آموزش دقيق و كارآمد معلمان عاملي مهم و نياز اساسي در مدرس? هوشمند مي باشد .

آموزشهاي مورد نياز :

- مهارت
IT ( word ، power point)

- كاربرد فناوري در فرآيند ياددهي - يادگيري ( برنامه درسي ، روش تدريس ، محتوا و ارزيابي )

- نوآوري در فعاليتهاي ياددهي - يادگيري

نقشها و مسئوليتها:

- برنامه ريزي و تدارك امور تدريس

- مديريت فناوري آموزشي

- رسيدگي به وظايف تخصصي در محيط ياددهي - يادگيري

- ارائه آموزش اثر بخش

مهارتها

طراحي آموزش

- فرآيند مديريت كلاس

- ارزيابي يادگيري دانش آموز

- انتخاب منابع متناسب با دانش آموز

- استفاده مناسب از فناوري در امر آموزش

*كاركنان اداري

كاركنان اداري مدرسه كه مسئوليت آنها شامل نگهداري پرونده هاي دانش آموزان ، كاركنان ( آموزشي و غيرآموزشي ) ، امور مالي ،

روابط عمومي مدرسه ، انبار مدرسه و امور مربوط به رفاه دانش آـموزان و كاركنان مي باشد .

در مدرسه هوشمند اين وظايف به كمك فناوري انجام مي شود . كاركنان مدرسه بايد با نحوه اتوماسيون اداري آشنا باشند ، در واقع آنها بايد با مهارتهاي اوليه
IT ( word ، excel)و واژه پردازها و صفحه گسترده ها آشنا باشند.

آموزشهاي مورد نياز:

- مهارتهاي پايه
IT ( word، excel)

- نرم افزار هاي مديريتي

نقشها و مسئوليها :

- امور مالي مدرسه

- نگهداري پرونده دانش آموزان و كاركنان

- اداره امور مربوط به رفاه دانش آموزان و كاركنان

مهارتها :

- مهارت در
IT ( word، excel)
- كاربرد واژه پردازها

- كاربرد نرم افزارهاي مديريتي

*مسئول كارگاه رايانه

حضور يك نفر هماهنگ كننده امور رايانه و فناوري در مدرسه الزامي است .همچنين اين فرد مسئوليت راهمايي و كمك به آموزش معلمان در آموزش كارآمد با استفاده از فناوري را بر عهده دارد . در نتيجه مسئول كارگاه رايانه بايد معلمي ، با توانايي استفاده از
IT در زمينه آموزشي و مديريتي باشد.

آموزشهاي مورد نياز :

- مهارتهاي پايه و تخصصي
IT

- بكارگيري
IT در فعاليتهاي ياددهي - يادگيري

- خلاقيت و نوآوري در فعاليتهاي ياددهي - يادگيري

- ايفاي نقش به عنوان راهنما و پشتيبان آموزشي

- كمك به برنامه ريزي ارتقاء فني مداوم مدرسه و اعضاي آن

- آشنايي با سخت افزار و شبكه


نقشها و مسئوليتها

- حل مشكلات فني و شبكه و رايانه ها

- پاسخ به نيازهاي معلمان در مورد مسائل فني در كلاس درس

- همكاري با مدير در بكارگيري نرم افزارهاي مديريتي

- كمك در انتخاب و ارزيابي محتواهاي الكترونيك

- راهنمايي و آموزش معلمان در آموزش كارآمد از ابزارهاي فناوري

- نظارت بر نگهداري همه تجهيزات فني

- ارتباط با ستاد پشتيباني فني مدارس در خصوص تعمير ، جايگزيني و ارتقاء فني تجهيزات در موارد لزوم .

- حفظ همگامي با توسعه فناوري .

مهارتها :

- مهارتهاي پايه تدريس

- مهارتهاي پايه
IT

- مهارت در بكارگيري ابزارهاي فناوري براي جمع آوري اطلاعات ، آموزش ، فرآيند مديريت و ارتباطات

*اولياء دانش آموزان

والدين دانش آموزان نقش اساسي در دست يابي به اهداف مدرسه و رشد متوازن و كلي دانش آموزان ايفاء مي كنند . افزايش مشاركت والدين در فرآيندهاي آموزشي اين مدرسه از اولويتهاي مهم مي باشد . والدين مي توانند به عنوان منابع آموزشي تلقي مي شوند و اين مشاركت در فرآيند مادام العمرآنها نيز مفيد خواهد بود.

راهبردها و خط مشي ها :

- برنامه كلي براي والدين دانش آموزان مدرسه

*رسانه ها ( چاپي - الكترونيكي )

* نمايش و ارائه دستاوردها

- برگزاري نشستهاي مستمر در مورد نقش والدين در فرآيند تربيت دانش آموز

- برگزاري دوره هاي
IT براي اوليا ء ( به صورت محدود )

- جلسه ماهانه و تشكيل گروههاي پشتيباني

- اردوهاي
IT در مدرسه

- تابلوي اعلانات اولياء در سايت مدرسه

- صفحه ويژه والدين در سايت مدرسه

نقشها و مسئوليتها:

- تامين نيازهاي آموزشي فرزند خود

- پيگيري مراحل پيشرفت فرزند خود

- راهنمايي ، ايجاد انگيزش ، مشاوره با فرزند خود

- پشتيباني از فعاليتهاي مدرسه

مهارتها :

- توانايي استفاده ز پايگاه اطلاعاتي مدرسه

- آشنايي با فرآيندهاي آموزشي


?فناوري

*شبكه رايانه اي

شبكه اي از رايانه ها كه در آن بتوان منابع را به اشتراك گذاشت يكي از اساسي ترين بخش هاي مدرسه هوشمند مي باشد . شبكه در يك مدرسه هوشمند بخش هاي مختلف مدرسه را تحت پوشش قرار مي دهد. اين بخشها شامل دفاتر مدير، كاركنان اداري ، معلمين و كلاسهاي درس ، كتابخانه و محل ورود و خروج دانش آموزان مي باشد.

نظر به اهميت شبكه توجه به امنيت چنين شبكه اي مهم و حياتي است ، امنيت شبكه چه در بعد محرمانه بودن و چه در بعد حفظ اطلاعات ، بايد با توجه به استانداردهاي لازم تعريف گردد.

*محتواي الكترونيكي

محتواي الكترونيكي اصلي ترين بخش در آموزش الكترونيكي در يك مدرسه هوشمند مي باشد . يك محتواي الكترونيكي بايد از استاندارهاي مشخصي برخوردار باشد تا بتواند ارتباط با مخاطب را به خوبي برقرار نمايد. توليد محتواي الكترونيك از طريق معلم يا سازمان آموزش و پرورش انجام مي پذيرد، كه در هر دو صورت رعايت استانداردها لازم است .

محيط ارتباطي بين اجزاء مدرسه هوشمند (
platform)

مديريت آموزشي ، ارزيابي هوشمند ، محيطهاي گفتگوي دانش آموزان ، معلم و مدير، ارتباط با والدين ، نياز به يك بستر نرم افزاري دارد.

اين بستر كه به صورت مدلهاي مجازي به كار گرفته مي شود
platform نام دارد كه براي مدرسه هوشمند با توجه به نيازها و شكل كار بايد به طور مستقل تعريف گردد .



 

 

? آموزش و پرورش

* تجهيز مدارس

آموزش و پرورش به منظور پيشبرد اهداف آموزشي از طريق الكترونيك ، نياز دارد كه مدارس مجهز به فناوري داشته باشد ، مدرس? هوشمند به عنوان يك مدرسه الكترونيك كامل بايد از تجهيزات رايانه ، شبكه ، نرم افزارهاي مورد نياز غني گردد تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست پيدا نمايد .

*تهيه و استاندارد سازي محتوا

از وظايف آموزش و پرورش تهيه محتواي متناسب با اهداف و سياستهاي آموزشي كل كشور مي باشد . ايجاد استانداردهاي لازم در اين زمينه از اصولي ترين راهبردها است تا با ارائه اين استانداردها بتوان محتواهاي توليد شده در بخش خصوصي و دولتي را محك زد و از آن در مدرسه هوشمند استفاده نمود .

*قوانين لازم براي مدارس هوشمند

در برخي از بخش هاي مدرسه هوشمند نياز به تغيير قوانين و اعمال سياستها ي جديد مي باشيم كه اين كار دشوار ، بايد در طول زمان و با در نظر گرفتن شرايط فرهنگي كشور صورت پذيرد. از جمله بخشهايي كه در آن نياز به تغيير قوانين مي باشد :

الف )- بخش ارزيابي ب )آموزش در بخش تربيت معلم ج )- ساماندهي تجهيز مدارس

*پشتيباني از مدارس هوشمند

با توجه به اينكه مدارس هوشمند در حال تغيير ساختار آموزش در كشور مي باشند . حمايت از اين طرح داراي اهميت ويژه اي است ، پر واضح است كه استفاده ابزار توانمند فناوري در زمينه آموزش مي تواند قابليتهاو استعدادهاي دانش آموزان را به منصه ظهور برساند .

*ارزشيابي از مدارس هوشمند با در نظر گرفتن مدارس گواه

وظيفه مهم آموزش و پرورش ارزشيابي و اعلام نقصها و ضعفهاي مدارس هوشمند مي باشد كه خود بايد داراي استانداردهاي لازم باشد كه بايد به بخش مربوطه در آموزش و پرورش ارجاع گردد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 09 اسفند 1393 ساعت: 9:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس