تحقیق و پروژه رایگان - 1584

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره تکثیر کاکتوس

بازديد: 973

تكثير كاكتوس ها

بدست اوردن قلمه مناسب نیاز به حسن انتخاب دارد کاکتوس ها از راه قلمه زدن به راحتی تکثیر می شوند.ولی این عمل بیشتر از کاکتوس های جزء جزء صورت می گیرد.زیرا به گیاه اسیب کمتری می زند.از جوانه هایی استفاده کنید که سطح تماس کمتری با گیاه دارند.از گرفتن قلمه از پایه گیاه خودداری کنید.رطوبت این قسمت از گیاه بیشتر است و خطر گندیدگی گیاه مادر بیشتر است.اگر این کار را کردید و پایه گیاه شروع به فاسد شدن کرد سریعا قسمت گندیده را جدا کرده و گیاه مادر را یک هفته  خارج از خاک قرار داده و سپس به گلدان انتقال دهید.

انواع تکثير کاکتوس‌ها

·        جنسي

·        غير جنسي

بعضي از کاکتوس‌ها نظير ماميلاريا گل دهي منظم هر ساله دارند. بذر سياه رنگ کوچک توليد مي‌کنند. بعضي ديگر از کاکتوس‌ها نظير زيئو کاکتوس که گل‌هاي بسيار کم دوامي دارند توليد بذر کمتري مي‌كنند.

تکثير بذري کاکتوس‌ها

عموم کاکتوس‌ها بذرهاي بسيار ريز با قوه ناميه نسبتاً کوتاه دارند. نكات مهم در کشت بذري کاکتوس:

- بذرها قوه ناميه مناسبي داشته باشند؛ يعني تعداد جوانه زني گياه در زمان معين به اندازه قابل قبول باشد؛ 

نحوه کشت طوري باشد که بذرهاي ريز بتوانند جوانه بزنند.

 

بنابراين کاکتوس‌ها را در سبدهاي پلاستيکي کم عمق با يک خاک بسيار سبک (ترجيحا پيت ماس) کشت مي‌کنند. آبياري بسترهاي کشت در پاي گياه انجام مي‌گيرد، يا اينکه سبدها را در ظرف‌هاي آبي قرار داده که بتدريج آب را جذب مي‌کند و گياه و بذرها مرطوب شده و بعد جوانه مي‌زنند. مثل هر گياه ديگر بذركاري باعث طولاني شدن زمان رشد و نمو و بلوغ گياه مي‌شود.

تکثیر بذری کاکتوس ها

عموم کاکتوسها بذرهای بسیار ریز با قوه نامیه نسبتا کوتاه دارند

نکات مهم در کشت بذری کاکتوس

بذرها قوه نامیه مناسبی داشته باشند یعنی تعداد جوانه زنی گیاه در زمان معین به اندازه قابل قبول باشد نحوه کشت طوری باشد که بذرهای ریز بتوانند جوانه بزنند بنابراین کاکتوسها را در سبدهای پلاستیکی کم عمق با یک خاک بسیار سبک (ترجیحا پیت ماس) کشت می کنند.آبیاری بسترهای کشت در پای گیاه انجام می گیرد یا اینکه سبدها را در ظرفهای آبی قرار داده که بتدریج آب را جذب می کند و گیاه و بذرها مرطوب شده و بعد جوانه می زنند مثل هر گیاه دیگر بذرکاری باعث طولانی شدن زمان رشد و نمو و بلوغ گیاه می شود.

 

 

تکثير رويشي کاکتوس

عمده‌ترين تکثير رويشي کاکتوس‌ها روش کاتينگ Cutting يا قلمه زدن است. قلمه زدن در كاكتوس به فصل بستگي دارد و بهترين فصل براي آن اوايل تابستان مي‌باشد. بطوري كه آن‌ها را در يک بستر سبک و محيط با رطوبت کافي با آبياري منظم کشت مي‌کنند.

اما قبل از اينکه قلمه‌ي کاکتوس مخصوصاً کاکتوس‌هاي گوشتي نظير سرئوس‌ها وارد بسترهاي کشت شوند بايد شيرابه گياه را قطع کرد. براي انجام چنين عملي قبلاً قطعات جدا شده يا قلمه‌هاي کاکتوس را به مدت چندين ساعت در معرض تابش مستقيم آفتاب در تابستان قرار مي‌دادند تا اينکه جريان شيرابه قطع مي‌شد و سپس اقدام به کشت آن مي‌کردند. اما امروزه با توجه به اينکه ريشه‌دار کردن گياهان ر کمترين در زمان حائز اهميت است قلمه ها را در آب ولرم حدود 45 درجه سانتي گراد قرار مي دهند. که در نتيجه جريان شيرابه قلمه ها قطع مي شود.سپس آنها زا در بستر کاشت قرار مي دهند وکار ديگري که بيشتر بعنوان يک هنر به نظر مي‌رسد عمل پيوند يا گرافتينگ Grafting در کاکتوس است. آنچه مسلم است سرئوس‌ها يا کاکتوس‌هاي مخروطي، پايه‌هاي بسيار خوبي براي بيشتر ماميلارياها يا اوپنسيه‌ها هستند.


کاکتوس‌ها

·        آگاو

·        سانسیوریا

                            

 

 

روش تکثیر آگاو :

تکثير آگاو از طريق جدا کردن پاجوش صورت مى‌گيرد.

روش های تکثیر سانسیوریا :

تکثير آنها از طريق تقسيم بوته و قلمهٔ برگ در بهارصورت مى‌گيرد. قلمه‌هاى برگ به طول ۱۰ تا ۱۵ سانتى‌متر در ماسه شسته‌زده مى‌شود، در حرارتى حدود ۱۸ تا ۲۰ درجه، قلمه‌ها در ظرف يکى دو ماه ريشه‌دار مى‌شوند و جوانه‌هائى از کنارهٔ برگ‌ها شروع به رشد و نمو مى‌کنند و برگ‌هاى جديد ظاهر مى‌گردند.

تکثیر کاکتوسها:

قلمه: در بهار و تابستان قلمه زده می شود که باید در محلی سایه خشک شود و سپس کاشته می شود.

پاجوش: از کنار ساقه کاکتوس جدا و کشت می شود.

بذر: در گلدانی حاوی مخلوط خاکی مناسب * بذر را کاشته در محل روشن می گذاریم و رطوبت آنرا با قرار دادن پلاستیک تامین کرده تا سبز شود.

پیوند: انواعی از پیوندها برای کاکتوس وجود دارد که باید بصورتی باشد که یا قطر پایه و پیوندک یکی باشد که به هم متصل و با نخ می بندیم یا اینکه در شکافی که در روی پایه ایجاد کردیم پیوندک را قرار دهیم و یا برش افقی روی پایه و پیوندک و اتصال دادن بهم و بستن آنها با نخ.

قلمه زدن در کاکتوس ها

قلمه زدن عمده ترین تکثیر رویشی کاکتوس هاست که به فصل بستگی دارد و بهترین فصل برای آن اوایل تابستان است , به طوری که آنها را در یک بسته سبک و محیط با رطوبت کافی با آبیاری منظم کشت می کنند .

قبل از اینکه قلمه کاکتوس مخصوصا کاکتوس های گوشتی نظیر سرئوس ها وارد خاک شوند باید شیرابه گیاه را قطع کرد.

برای انجام چنین عملی قبلا قطعات جدا شده یا قلمه های کاکتوس را به مدت چندین ساعت در معرض تابش مستقیم آفتاب در تابستان قرار می دادند تا اینکه جریان شیرابه قطع می شد و سپس اقدام به کشت آن می کردند .

اما امروزه قلمه ها را در آب ولرم حدود ۴۵ درجه سانتیگراد قرار می دهند تا جریان شیرابه قلمه ها قطع شود.

تکثیر در كاكتوس ربــــوتيــا

تكثير :

زياد كردن اين گياه به دو روش كاشتن بذر و كاشتن « بچه ها » پاجوش هاي كوچك كه در كنار گياه مادر بوجود ميآيند ، به راحتي امكان پذير است .

تکثیر زيگو كاكتوس

تكثير :

براي تكثير ، ساقه هاي جوان را جدا كرده چند روز بكناري ميگذارند تا آب آن كمي تبخير شود سپس در خاك معمولي باغچه ميكارند.

 

  

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آفتاب دهی خاک

بازديد: 783

آفتاب دهی خاک ( soil solarization  )

مقدمه:

بيماريهاي خاكزي و آفات خسارات بسيار زيادي را در زمينهاي كشاورزي و محصولات كشاورزي در دنيا بوجود مي آورند.در مورد گياهان جاليزي و ميوه ها و برخي از بيماريهاي خاكزي علفهاي هرز و نماتد بطور نسبي با آفتكش ها، قارچكش ها و علف كشها در خاك كنترل شده اند مانند متيل برومايد كلر، كلرين و   .

 اما استفاده از ضدعفوني كننده هاي خاك براي كنترل آفات هميشه آثار زيانباري برروي جانوران و انسان داشته است و باعث شده كه علاوه بر هزينه بالا و پيچيده بورن روشهاي آفت زدايي اثرات سمي مهم برروي گياهان و خاك بجا بگذارد.

  Soil solarizationيك روش غير شيميايي است كه بسياري از آفات و پاتوژنهاي خاكزاد را كنترل مي كند. از اين تكنيك ساده انرژي حرارتي خورشيد جذب ميشود و تغييرات فيزيكي و شيميايي و بيولوژيك در خاك بوجود مي آيد. صفحات پلاستيكي شفاف از جنس پلي اتيلن برروي سطح خاك مرطوب در ماههاي گرم تابستان گذاشته مي شود و درجه حرارت خاك را به سطحي مي رساند كه براي بسياري از پاتوژنهاي خاكزاد گياهي و بذر علفهاي هرز و نماتدها و جوانه هاي گياهان انگل و كنه هاي ساكن در خاك كشنده است.

 اين روش براي گياهان جاليزي و يكساله بهترين نتايج بهتري را داشته است. هرچه كرت بزرگتر باشد كنترل  مؤثرتر است. 

مناطق بزرگتر از 30 اينچ بهتر جواب مي دهد زيرا كرتهاي كوچكتر از 30 اينچ داراي يك اثر مسيريابي در لبه هاي خارجي دارند.

 

عمليات     soil solarization:

   soil solarizationدر كارونياي جنوبي بخوبي انجام ميشود. بهمين دليل هرچه درجه حرارت در ماههاي تابستان بالاتر باشد و هر چقدر پلاستيك را بمدت بيشتري در جاي خود    بگذاريم به نتايج بهتري مي رسيم. مدت زمان طولاني لازم است تا نتايج قابل قبولي براي از بين بردن علفهاي هرز مقاوم بدست آيد.

    Soil solarizationشامل 5 مرحله مي باشد كه مي بايست همه را بدقت و بترتيب انجام دهيم.كه شامل مراحل زير است:

 


1-آماده سازي خاك

اولين گام در انجام فرايند   soil solarizationشخم زدن بستر زمين و آماده سازي آن براي كشت مي باشد تا بعد از عمليات soil solarization از تغيير دادن و بهم زدن خاك جلوگيري شود. چنانچه بعدأ خاك را شخم زديم دانه هاي علفهاي هرز را به سطح خاك مي آوريم و اين در شرايطي است كه بذر برخي از علفهاي هرز كه در عمق مي باشند از بين نرفته اند.

  بهترين نتايج فقط تا عمق 3-2 اينچ بالايي سطح خاك بدست مي آيد بهتر است تجهيزات آبياري و كودها را قبل از soil solarization به خاك اضافه كنيم.

بسيار مهم است كه منطقه اي كه مي خواهد عمليات soil solarization روي آن انجام صاف باشد و از دانه هاي علفهاي هرز و باقيمانده، گياهان و كلوخ پاك باشد زيرا اين مواد باعث مي شود كه پلاستيك از سطح زمين بلند شود و حداكثر ميزان حرارت موقعي بدست مي آيد كه پلاستيك به سطح زمين نزديك باشد و بايد از بوجود آمدن محفظه هاي هوايي بوسيله كلوخ هاي بزرگ و شكافهاي عميق در سطح زمين جلوگيري كرد. سطح خاك بايد مسطح و نرم شود و يك سطح صاف بوجود آيد تا در زمان آبياري آب بطور يكنواخت در خاك نفوذ كند و آنرا مرطوب سازد.

2- آبياري خاك   

خاك بايد بخوبي آبياري شود و چون باعث مي شود كه ارگانيسمها به حرارت حساس تر شوند و به علاوه رطوبت باعث ميشود كه گرما سريع تر و در عمق بيشتري در خاك نفوذ كند.

  خاك را مي توان پس از گذاشتن لوله هاي پلاستيكي بوسيله روش آبياري قطره اي آبياري كرد.

  آبياري در زير سطح پلاستيكي معمولاً آفت ها را كمي زودتر و بمقدار بيشتري كنترل مي كند.

  آبياري باراني، قطره اي بهترين نتايج را دارند. آبياري بايد بمقداري انجام     كه آب روي خاك نايستد و تماماً نفوذ كند. 

3- كندن شيار ( گودال )

مي بايست يك گودال به عمق 8-6 اينچ دور تا دور محيط كرت خود حفر كنيم كه براي قرار دادن لبه هاي پلاستيك درون آن مورد استفاده قرار ميگيرد.

 4- پوشاندن

 سطح خاك را با پلاستيكي كه توسط اشعه uv تشعشع ديد را مي پوشانيم. اين پلاستيك ها مي بايست شفاف باشند ( نه سياه و نه رنگي ) و داراي ضخامت 4-1 متر مي باشند.

  پلاستيك را تا آنجا كه ممكن است مي كشيم و وقتي كاملاً در محل خود قرار گرفت گودال را از خاك پر مي كنيم و لبه هاي پلاستيك را مي پوشانيم.

  اين كار باعث ميشود كه پلاستيك در جاي خود ثابت بماند و از رفتن هوا به زير آن يا دزيدن و حركت هوا در زير آن جلوگيري مي كند.

  چنانچه از يك پلاستيك در لوله استفاده شود تأثير soil solarization بيشتر ميشود. و در اينصورت بهتر است كه يك فاصله هوايي بين دو لوله وجود داشته باشد. مي توانيم با قرار دادن دو جسم كوچك بين پلاستيكها اين فاصله را بوجود آوريم.

  مدت زماني لازم است تا به سطح بالايي از كنترل برسيم بستگي به درجه حرارت دارد. با استفاده از پلي اتيلن شفاف نور خورشيد مستقيماً از پلاستيك عبور كرده و خاك را گرم مي كند.

   پلاستيك شفاف و نازك به قطر 2-1 ميلي متر به نور خورشيد بيشتر اجازه مي دهد كه از آن عبور كند. پلاستيك شفاف و نازك بيشتر از پلاستيك سياه به اشعه خورشيد اجازه عبور مي دهد و خاك بيشتر گرم ميشود.

  پلاستيك بمدت 8-4 هفته در گرمترين ماههاي تابستان در محل مورد نظر مي بايست قرار گيرد.

در كاروليناي جنوبي بهترين زمان برا ي انجام soil solarization  از ماه ژوئن تا آگوست ميباشد.

 ميزان موفقيت soil solarization  بستگي به ميزان درجه حرارت خاك و ميزان تشعشع دارد.

افزايش زمان در زير soil solarization  براي كرت مضر نيست. چنانچه نخواهيم كه زمين را زير كشت ببريم باقي گذاشتن پلاستيك ميتواند كنترل را بيشتر كند و بعنوان يك مانع بر عليه آلودگي مجدد عمل كند


5-بر داشتن پلاستيك وكشت

پس از اينكه كرت ما بمدت 8-4 هفته در معرض تشعشع خورشيد قرار گرفت مي توان سطح پلاستيكي را برداشت . برداشتن پلاستيك بايد با دقت خاص و بدون آسيب زدن به خاك همراه باشد . هيچگاه خاك را دوباره شخم نزنيم زيرا باعث مي شود بذرهاي گياهان هرز و ارگانيسمهاي بيماريزا كه در اعماق زمين بوده اند و تحت تا ثير حرارت قرار نگرفته اند دوباره كرت را آ لوده كنند . به همين دليل است كه آماده سازي خاك و اضافه كردن كودهاي شيميايي و يا قرار دادن تجهيزات سيستم هاي آبياري بايد قبل از پو شاندن سطح زمين بوسيلة پلاستيك صورت گرفته باشد رها سازي پلاستيك در محيط باعث الوده سازي محيط زيست ميشود .

پلاستيك پلي اتيلن شفاف قادر است كه در مقابل درجات بالاتري از حرارت نسبت به پلاستيك سياه مقاومت كند . ميتوان پلاستيك را برداشت و براي بار دوم ازآن استفاده كرد . براي استفاده مجدد از پلاستيك در برخي موارد براي گياهاني نياز به درجه حرارت بالاتري براي كشت دارند مي توان پلاستيك را به رنگ سفيد در آورد در مورد گياهاني به خاك خنك تري نياز دارند بايد به موقع پلاستيك را برداشت تا خاك قبل از كشت خنك شود زماني كه پلاستيك را برداشتيم مي توانيم كشت را شروع كنيم .

فاكتورهاي مؤ ثر در ميزان موفقيت : 

مشخصات خاك مانند رنگ خاك ، ساختار و عمق تا ثير زيادي بر روي soil solarizationدارند. خاك تيره گرماي بيشتري را نسبت به خاك روشن جذب مي كند . خاكهاي داراي خلل و فرج باعث مي شود حرارت بخوبي از خاك عبور داده شود و حرارت به اعماق نفوذ كند .

كنترل در چند اينچ بالايي خاك بسيار بهتر از اعماق خاك انجام مي شود و سطح كنترلي كه به دست مي آيد بستگي به تركيب ، طول مدت زمان انجام  soil solarization ، ميزان درجه حرارت و ميزان حساسيت گروههاي علفهاي هرز به حرارت دارد قارچهايي مثل Rhizoctonia كه در 3-2 اينچ بالايي خاك زندگي مي كنند در اين روش بهتر كنترل ميشوند .

فوايد انجام soil solarization براي كنترل بيماريها:

    انجام دادن  soil solarization در ماههاي ژوئن يا ژولاي درجه حرارت خاك را تا 140 درجه فارنهايت در دو اينچي و 102 فارنهايت در 18 اينچي بالا مي برد .  در نتيجه بسياري پاتوژنهاي بيماري زا حتي در عمق 18 اينچي از بين ميروند .

در كاليفرنيا پروژة  soil solarization كنترل بسيار بالا و خوبي براي بيماريها به وجود آورده است . اين كنترل براي حد اقل يك فصل رويش ادامه مي يابد. برخي شواهد نشان ميدهد كه برخي از پاتوژنها ممكن است كه خاك soil solarization شده را دوباره    كنند اما با سرعت كمتري نسبت به خاكهاي soil solarization شده اين عمل انجام مي شود .

كنترل علفهاي هرز:

بذر و جوانه هاي بسياري از علفهاي يكساله و چند ساله به روش  soil solarizationكنترل شده اند.

بذر برخي از علفهاي هرز بسيار حساس به soil solarization هستند و برخي براي كنترل نياز به رطوبت بالا و پلاستيك كاملا پوشانده و نزديك به سطح زمين و تشعشع گرماي زياد براي كنترل دارند. كنترل گونه هاي علفهاي هرز زمستاني معمولاً براي بيش از يك سال امكان پذير است در حاليكه علفهاي هرزي مانند  melilotus alba  ،cyperus esculentus،c. rotundus   نسبتاً كنترل مي شوند .

  چنانچه  soil solarization در فصلهاي سرد انجام شود معمولاً رشد علفهاي هرز افزايش ميث يابد و گاهي اوقات قبل از شخم زدن زمين soil solarization انجام مي شود.

كنترل نماتدها:

  soil solarizationجمعيت نماتدها را كاهش مي دهد اما به قارچها و علفهاي هرز بيشتر اثر ميكند . نماتدها در برابر گرما مقاوم ترند و كنترل كردن آنها در خاكهايي با عمق بيشتر از 12 اينچ سخت است.

  در نتيجه soil solarization  در مورد گياهان با ريشه كوتاه و با غنچه هاي خانگي با صرفه تر است و معمولاً نبايد از آن براي كاهش جمعيت نماتدها به ميزان 99% -90 %  درعمق 18 اينچ خاك استفاده كرد.

افزايش رشد گياه:

در مناطق  شده گياهان معمولاً سريعتر رشد مي كنند و برگهاي بيشتري، با كيفيت تري از نظر ظاهر بوجود مي آورند.

اين پديده را ميتوان به از بين رفتن پاتوژنها و علفهاي هرز نسبت داد اما تا اندازه زيادي غير قابل توجيه مانده است.براي مثال زمانيكه از هر نوع آفتي عاري است

اگر پديده Soil solarization  انجام شود باز هم رشد قابل ملاحظه اي در گياه مشاهده ميشود.

 

 يك توجيه نسبي براي اين پديده را مي توان به تركيب چند مكانيسم ارائه داد:

1-     به دليل اينكه زماني كه پاتوژنهاي اصلي كنترل مي شوند. پاتوژنهاي غيراصلي و كوچك هم كنترل مي شوند

2-       در خاكي كه   شده برخي از مواد مغذي قابل حل در آب مانند نيتروژن  ، كلسيم    (ca++ ) ، NH4,NO3) ),منيزيم( mg++ )‌افزايش مي يابد و بمقدار بيشتري در دسترس گياه قرار ميگيرد.

3-       برخي از ميكروارگانيسم هاي سودمند مانند قارچهاي mycorrhizal و    Trichoderma  sp. و اكتينوميست ها و برخي از باكتري هاي مفيد طي فرايند  soil solarization زنده مي مانند و سريع وارد خاك مي شوند كه اين علاوه بر از بين بردن پاتوژنها باعث افزايش تحريك رشد گياه مي شود.

 سؤالات

 1. آیا می توان روش soil solarizationرا با روش كنترل شيميايي تركيب كرد؟بلي- تحقيقات مقدماتي نشان داده كه با تركيب كردن روش soil solarization و مقادير كمي قارچكش و ضدعفوني كننده ها و علف كشها باعث افزايش كنترل پاتوژنها، نماتدها و علفهاي هرز شده است.

 روش soil solarization - chemical مي تواند در نواحي سردتر و براي ارگانيسمها مقاوم به حرارت استفاده شود و تأثير فرايند soil solarization  را افزايش دهد.

 2. آياsoil solarization    برخي از ارگانيسمهاي سودمند خاكي را از بين مي برد؟

 جمعيت برخي از ارگانيسمهاي مفيد مثل   .Trichoderma  spp يا اكتينومايست ها با روش           Soil solarization افزايش مي يابد. برخي ديگر از ميكروارگانيسمهاي خاكزاد مانند قارچهاي mycorrhizal در سطوح بالاي خاك كاهش مي يابند اما نه به آن اندازه كه اثر مفيد آنها كاهش مي يابد.

 جمعيت برخي از ميكروارگانيسمهاي مفيد مانند  Bacilius و pseudomonas   بمقدار نسبي كاهش  مييابد كه بعداً سريع دوباره وارد خاك مي شود . اما جمعيت باكتري هاي  Rhizobium Spp كه باعث فيكس شدن نيتروژن در گره هاي ريشه ميشود از بين مي رود و بايد با دانه هاي لگومينوز آنرا به خاك اضافه كرد.

زنده ماندن و فعاليت ارگانيسمهاي سودمند نقش بسيار مهمي در افزايش رشد گياه در روش          soil solarization دارد.

 3. آيا ميتوان از روش Soil solarization  در نواحي سردتر مانند نواحي نزديك ساحل استفاده كرد؟

 Soil solarization ممكن است تا اندازه اي در نواحي سرد و سواحل نزديك دريا مؤثر باشد چنانچه اين كار در ماههايي كه دما ميزان حداكثر است و آسمان صاف است انجام مي شود. اما بهر حال ممكن است كنترل آفات در عمق بيشتري از خاك مانند نواحي گرمسير امكانپذير نباشد و برخي از ارگانيسها كنترل نشود.

 4. آيا مي توان پلاستيك را براي مدت زيادي روي زمين باقي گذاشت؟

بلي- اما اگر پلاستيك پلي اتيلن شفاف 1ميلي بدون داشتن ممانعت كننده هاي   uv براي مدت زيادي در روي خاك باقي بماند ذوب و سوراخ سوراخ مي شود و جدا كردن پلاستيك ذوب شده از زمين مشكل است . براي حل اين مشكل مي توان از پلاستيكهايي كه داراي ممانعت كننده هاي UV هستند استفاده كرد.

اما استفاده از اين پلاستيكها زماني امكانپذير است كه در مقادير بالا خريداري شوند

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

مقاله درباره تولید گندم در ایران و جهان

بازديد: 955

تحليل هاي علمي توليد گندم در ايران و جهان

(اقتصاد گندم ايران )

تا کنون کتابها، مقالات ، طرح هاي تحقيقاتي و ساير منابع علمي در باب توليد گندم در ايران و مزيتنسبي توليد اين محصول در ايران همچنين، در مورد اينکه آيا مساله خود کفايي در توليد گندم در ايران اساسا لزومي دارد يا نه ، بحث هاي فراواني کرده اند و هر يک فراخور نوع کار نتايجي نيز گرفته اند. برخي نتيجه گرفته اند که ما بايد در توليد گندم خود کفا شويم برخي نيز نتيجه گرفته اند که اساسا نيازي به مطرح شدن بحث خود کفايي نيست و ايران در توليد گندم مزيت نسبي ندارد!

اگرچه هر يک از کارهاي انجام شده در اين زمينه قابل احترام هستند اما به نظر مي رسد علت تفاوت در نتيجه گيري منابع علمي فوق الذکر اين باشد که فرضيات و حيطه کاري که براي هر تحقيق در نظر گرفته شده است متفاوت بوده است. برخي از ديدگاه اقتصاد خرد به قضيه نگاه کرده اند ، برخي از ديدگاه اقتصاد کلان به قضيه نگاه کرده اند. برخي از ديدگاه اقتصاد جهاني و آزادسازي تجارت مساله را مورد بررسي قرار داده اند و برخي ديگر از ديدگاه سياسي به قضيه نگاه کرده اند و برخي نيز از ديدگاه هاي فرهنگي و حتي مذهبي. اقتصاد خرد دستور به توقف توليد گندم مي دهد اما اقتصاد کلان دستور به تداوم توليد مي دهد. آزادسازي تجاري دستور به توقف توليد و اقتصاد سياسي دستور به ادامه توليد. اهل سياست خواستار توليد هستند اما برخي از اقتصاددانان مخالف و برخي ديگر موافق هستند. در اين بين بنا به قدرت اجرايي داشتن هر يک از افکار فوق مساله خود کفايي گندم کم رنگ يا پر رنگ شده است اما به هر حال در نهايت تفکر غالب همان ادامه توليد و رسيدن به خودکفايي بوده است تا اينکه بالاخره پس از 40 سال ما به آ؛نچه مي خواستيم رسيديم و در سال زراعي 1383-1382 موفق به خودکفايي در توليد گندم شديم. اما از آنجايي که مساله توليد گندم فراتر از بحث خود کفايي است و ايران ساليان سال بايد بر اساس آن، تصميم به توليد يا عدم توليد بگيرد، نياز است که مساله توليد گندم در ايران با نگرشي همه جانبه ( اقتصادي ، سياسي، فرهنگي ، اجتماعي ، مذهبي و ..) بررسي شود تا در نهايت بتوانيم به نتايجي جامع ، خالي از ايراد و قانع کننده در اين مورد برسيم و بر اساس آن تصميمي درست اتخاذ نماييم. 

با توجه به احساس نياز فوق ، بر آنيم تا مساله " مزيت نسبي توليد گندم در ايران و جهان " را که مفهومي اقتصادي است به صورت جامع بررسي کنيم. از اين رو بصورت سلسله وار تحليل هاييعلمي در اين زمينه به علاقمندان تقديم خواهد شد.

بازاريابي صادراتي گندم ايران(3)

در ادامه بررسي مسائل مربوط به بازاريابي گندم ايران استاندارد کردن ، بسته بندي ، تبديل ، انبارداري ، تبليغات ، طرز فروش ، قيمت گذاري و در نهايت ضريب هزينه هاي بازاريابي اين محصول را بررسي مي کنيم.

3- استاندارد ( جدا ) کردن محصول گندم

شامل جور کردن و استاندار کردن گندم مي باشد. با پيشرفت اقتصادي مراکز مختلفي براي انجام اينگونه خدمات بوجود مي آيد ، جوربندي و استاندارد کردن گندم به خريداران امکان مي دهد تا بتوانند آنچه را که مايل هستند بدون اتلاف وقت و با توجه به قدرت خريد خود بخرند ، جدا کردن ، جور کردن و استاندارد کردن سبب جلب اطمينان مصرف کنندگان مي شود و در نتيجه تجارت بخصوص تجارت بين المللي را ساده تر و سريع تر مي کند. محصولات کشورهاي در حال رشد اغلب به علت نداشتن يکنواختي در بازارهاي دنيا با اطمينان خريد و فروش نمي شوند. اين در حالي است که سورت کردن، ارزش افزوده محصول مورد نظر را افزايش مي دهد مثلاً گندم را مي توان به درجات مختلف تقسيم کرد و از هر کدام براي هدف مشخصي مثل تهيه آرد نان، تهيه آرد شيريني، تهيه مصارف غذايي مثل ماکاروني ، مصارف دامي و غيره استفاده کرد.

کشورهاي مختلف جهان ، خصوصا صادر کنندگان اين محصول ؛ گندم خود را با درجات مختلف، مشخص و استاندارسازي کرده اند. گندم توليدي در هر کشور بسته به درجه ، درصد پروتئين و ساير خصوصيات قابليت رقابت خاصي را دارا مي باشند. بطور کلي ارقام عمده گندم با قابليت رقابت در سطح جهاني بصورت ذيل درجه بندي و نامگذاري شده اند. در جدول ذيل انواع گندم کشورهاي مختلف که قابليت رقابت با يکديگر در بازار جهاني را دارا مي باشند آورده شده است.

 

ارقام رقابت پذير گندم

استراليا

آمريکا

کانادا

ديگر کشورها

گندم سخت ممتاز

گندم بهاره سياه شمالي

گندم قرمز سخت

گندم با 13% پروتئين

گندم بهاره قرمز غربي

-

گندم سخت

گندم قرمز سخت

گندم بهاره قرمز غربي

گندم قزاقستان

گندم آلمان

گندم سفيد اعلاء

گندم قرمز سخت

گندم بهاره فلات کانادا

گندم آرژانتين

گندم آلمان

گندم روسيه

گندم اوکراين

گندم سفيد استاندارد

گندم سفيد نرم

گندم زمستاني قرمز نرم

گندم فلات کانادا

گندم آرژانتين

گندم فرانسه

گندم هند

گندم اوکراين

گندم نرم

گندم سفيد نرم

گندم زمستانه قرمز نرم

-

-

گندم دروم

گندم دروم کهربايي سخت

گندم دروم کهربايي غربي

گندم دروم مکزيک

 

 در ايران استاندارد کردن اجباري از سال 1352 شروع شده است هر چند که موسسه استاندارد که وابسته به وزارت اقتصاد است 14 سال قبل از آن تاريخ تاسيس شده بود و قرار بوده است 600 نوع مواد غذايي و محصولات کشاورزي را به تدريج استاندارد کند ولي سرعت پيشرفت اين کار خيلي کم است و به نظر مي رسد که شايد سالها طول بکشد تا همه اين مواد را بتوان استاندارد کرد. از طرف ديگر تا کنون احساس نيازي براي درجه بندي و استاندارد سازي گندم ايران وجود نداشته است اما اکنون که بحث صادرات اين محصول مطرح مي باشد بايد متوليان امر با مقايسه گندم ايران با ارقام استاندارد شده کشورهاي رقيب (که در جدول بالا اورده شده است) در اين زمينه اقدام به استانداردسازي اين محصول نمايند تا خريداران قادر به مقايسه کيفيت و قيمت محصول ايراني با محصول خارجي باشند. گفتني است ايران قادر است استانداردهاي جداگانه اي نيز براي انواع گندم خود تعيين نمايد اما بمنظور حضور در بازارهاي جهاني نياز است تا استانداردهاي ايران با استانداردهاي جهاني همخواني داشته باشد.

4- بسته بندي محصول گندم يا آرد گندم

بطور کلي بسته بندي محصولات کشاورزي به منظور سالم نگهداشتن ، تسهيل در حمل و نقل و انبار داري انجام مي شود. با بسته بندي درست مي توان از بسياري آسيب ها جلوگيري کرد و از برخي هزينه ها نيز کاست همچنين در اثر حفظ بهتر و حمل و نقل آسانتر محصول هزينه هاي فروش را پائين آورد. هر يک از محصولات کشاورزي بنا به ماهيت و کيفيت خود بايد يک نوع بسته بندي شود در صورتيکه به اين امر توجه نشود و بسته بندي متناسب با محصول نباشد مقدار زيادي از محصول تلف خواهد شد و هزينه آن بيشتر از حد لازم خواهد بود. امروزه که در بازار بين المللي محصولات بايد با گويا بودن کيفيت خود ، براي خود مشتري پيدا کنند ، اهميت بسته بندي خوب از نظر اندازه ، نوع و بي خطر بودن بسته بندي ، بهداشتي بودن ، امکان استفاده مجدد از بسته ها بعد از مصرف محصول و زيبائي و رنگ آميزي بسته ها اهميت زيادي دارد. نوع بسته بندي و اندازه آن با مطالعه خصوصيات اقتصادي اجتماعي مصرف کنندگان و نوع و قيمت محصول انجام مي گيرد.

در بسياري از موارد گر چه هزينه هاي فروش در اثر بسته بندي افزايش مي يابد ولي همه از آن کار راضي مي شوند ، چون بسته بندي در واقع کيفيت محصول نهائي را بهبود مي بخشد. بعلاوه مي توان تاريخ بسته بندي و زمان غير قابل مصرف شدن آن را روي بسته بندي نشان داد.

بسته بندي درارتباط با گندم براي آرد اين محصول مطرح مي باشد. چون خود گندم معمولا بدون بسته بندي صادر مي شود اما ارد گندم حتما بايد در بسته بندي ارائه شود. اخيرا کشور عراق در اعلام نياز خود اشاره کرده است به دليل عدم امکان توليد گندم به ارد در اين کشور ترجيح مي دهد آرد خريداري نمايد تا گندم. بنابراين با توجه به اينکه عراق تا چند سال اينده نيز وارد کننده گندم خواهد بود ، بسته بندي آرد و  حتي ديگر مشتقات گندم توجه بيشتري را مي طلبد.  

البته اين موضوع قابل ذکر است که بسته بندي تا حد زيادي باعث مي شود که امکان تقلب افزايش يابد اما اين مورد بيشتر در مورد کشورهاي در حال توسعه مطرح مي باشد همانطور که قبلا در مورد کشورهاي توسعه يافته فعلي نيز مطرح بوده است. بطور مثال در سال 1976 در اثر شکايت کشورهاي خريدار گندم از آمريکا ، معلوم شد در ميان گندم هايي که از بندر نيواورلئان آمريکا به سوي کشورهاي شوروي سابق ، هند ، مصر و ايران صادر شده بود مقادير زيادي سنگ و خاشاک و گندم هائي از درجه پائين تر نيز قاطي شده است.

در کشورهاي غني که هزينه هاي زيادي را صرف بسته بندي مي کنند مطالعات زيادي هم براي انتخاب نوع صحيح جنس بسته ها ، شکل ، اندازه و رنگ آميزي و شعارهايي که روي آنها نوشته مي شود به عمل مي آيد تا هدف هاي بسته بندي را بهتر انجام دهند .

کيفيت بسياري از محصولات کشاورزي صادراتي ايران نامطلوب است و اين امر به دليل به کار نبردن روشهاي جديد بهداشتي کردن محصول و استاندارد کيفيت آن در تمام مراحل توليد و طرز نادرست به بازار رساندن محصول است. معمولا بسته بندي محصولات کشاورزي در ايران عقب افتاده است و بهمين دليل در بازارهاي جهاني اين محصولات به قيمت هاي بسيار کم فروخته مي شوند. هم اکنون بسياري از کالاهاي صادراتي ايران با بسته بندي کشورهاي امارات ، اسپانيا و...  در بازارهاي جهاني عرضه مي شوند. متخصصين اقتصادي وزارت اقتصاد ميزان خساراتي را که در اثر عدم توجه به استاندارد کردن به مملکت وارد مي شود بين 25 تا 50 درصد توليد تخمين مي زنند و هر گاه صرفاً 25درصد را مبنا بگيريم مشاهده خواهيم کرد که چه ضرري از اين منظر متوجه اقتصاد کشاورزي ايران است.

5- تبديل محصول گندم

با افزايش درآمد ، مردم  قادر مي شوند که خدمات بازاريابي را بيشتر بخرند و به علاوه امروزه تعداد زيادي از زنان در خارج از منزل کار مي کنند و وقت کافي براي تبديل محصولات غذائي را ندارند.

در واقع رابطه مستقيمي بين درآمد مردم کشورهاي مختلف جهان و ميزان مصرف مواد غذائي تبديل شده وجود دارد. شايد قديمي ترين و معمولي ترين رشته تبديل مواد غذائي همان تبديل گندم به آرد وسپس پختن نان باشد که از زمان هاي قديم قسمتي از آن در منازل و قسمت ديگر توسط آسيابان ها و نانواها انجام گرفته ولي امروزه اغلب نان مصرفي (حتي در روستاها) در خارج از منزل تهيه مي شود. به همين نسبت در بازارهاي جهاني نيز اين امر در حال محقق شدن است. يعني در اينده محصولات ثانويه گندم بيشتر مد نظر خواهد بود و جنبه صادراتي بيشتري خواهد داشت تا خود محصول گندم. چون در کشورهاي با درامد بالا هزينه نيروي انساني به دليل کاهش  جمعيت و انتظارات مردم ثروتمند بالا خواهد رفت و کار تبديل مواد خام نيز به کشورهاي در حال توسعه با انبوه نيروي کار ارزان سپرده خواهد شد.

6- انبارداري

چون گندم فقط يکبار در سال حاصل مي شوند لذا براي تنظيم عرضه آن، بايد در انبار نگهداري شود. نگهداري گندم همانند ساير محصولات کشاورزي احتياج به درجه حرارت ، فشار و ترکيب اتمسفري مخصوصي دارد. از اين روي نگهداري آنها در سيلوها و انبارهاي ويژه انجام مي شود. به علاوه نگهداري بعضي از محصولات با هم در يک جا سبب از بين رفتن و يا جوانه زدن آنها (به علت فعل و انفعالات شيميائي ) مي گردد. به علت بالا رفتن قدرت خريد مردم و افزايش شهر نشيني همچنين افزايش چشمگير توليد گندم در ايران احتياج به ايجاد انبارها و سيلوها به طور چشمگيري افزايش يافته است. اما بخش خصوصي ايران که در گذشته به دليل برداشت هاي غلط و البته سود جويي برخي که انبارداري را به احتکار تبديل کرده بودند؛ با برخورد نامناسب دولت روبرو شد اکنون حاضر به سرمايه گذاري در اين بخش نيست. به نظر مي رسد که شايد اين اصل سبب عدم رشد کافي انبارهاي عمومي در ايران شده است . چون مردم فقط به طور انفرادي مواد مورد نياز خود را انبار و نگهداري مي کنند. در واقع دولت هاي گذشته قوانيني را براي مبارزه با محتکرين مواد غذائي وضع کرده بود و چون از اين قوانين درست استفاده نمي شد بعضي از صاحبان سردخانه ها و انبارهاي عمومي دلسرد شده بودند.

انبارداري گندم در ايران در سابق در ايران قسمت اعظم انبارداري گندم توسط خود خانواده انجام مي شد و از اين روي خانواده ها در فصل برداشت و فراواني عرضه، اين محصول را خريداري مي کردند و با طرق مختلفي که در نتيجه تجربه ساليان دراز آموخته بودند آن را نگهداري مي کردند و باين وسيله تقاضا براي گندم را در طول سال تنظيم مي کردند ولي پيشرفت هاي فني باعث شده است که امروزه گندم در تمام طول سال و در همه جا عرضه شود که قسمتي از آن بدليل توسعه وسائل حمل و نقل و قسمت ديگر هم بعلت پيشرفت در امر انبارداري مي باشد.

در ايران سابقاً صدها بنگاه و موسسه در شهرها و نقاط مرزي و بنادر با داير کردن محوطه هاي محصور و مسقف و يا بدون سقف سالهاي سال بود که به شغل انبارداري مشغول بودند اين مکانها بنام بنگاه ، گاراژ ، انبار کالا ،تيمچه ، قيطريه ، بارانداز، سراي تجارتي ، کاروانسرا و غيره ناميده مي شدند. ولي در اين انبارها مقررات بسيار ابتدائي بود. اغلب موش و حشرات به محصولات صدمه مي زدند و چون مفهوم بيمه در بين نبود در صورت بروز حريق و حوادث ديگر راهي براي جبران زيان وارده به صاحب محصول نبود. گر چه امروزه ساختمان انبارهاي مناسب پيشرفت کرده است ولي هنوز انبارهاي زيادي وجود دارند که بصورت ابتدائي کار مي کنند. بهر حال در چند سال اخير با افزايش قابل توجه توليد گندم و قطع واردات اين محصول نياز شديدي براي نگهداري درست گندم وجود دارد که باتوجه به ميزان گندمي که ايران قادر است در شرايط قابل قبول نگهداري نمايد هنوز راه درازي در اين زمينه در پيش داريم. آمارهاي رسمي حاکي از ان است که ايران تنها قابليت نگهداري 5 ميليون تن گندم را داراست و بقيه گندم خريداري شده از کشاورزان ( در حدود 7 ميليون تن ) در محوطه هاي غير استاندارد که امکان هر نوع  آلودگي و بيماري را براي محصول گندم بهمراه دارد، نگهداري مي شود.

7- تبليغات

دادن آگهي و انجام تبليغات در بازاريابي محصولات صنعتي نسبت به بازاريابي محصولات کشاورزي، نقش مهمتري ايفا مي کند، اما امروزه با گسترش ابعاد تجارت جهاني و نگاه ويژه به گندم به عنوان کالايي حياتي اهميت تبليغات در بازاريابي اين محصول نيز زياد شده است. اصولا هدف واقعي از دادن آگهي ها شناساندن محصولات جديد به مصرف کنندگان و ايجاد گرايش مثبت نسبت به اين محصولات در آنان مي باشد.

شايد يکي از علل آن آگاهاندن مصرف کنندگان به امتيازات اين محصولات و به امکانات درست کردن غذاهاي مختلف از آنها باشد. يکي از ويژگي هاي تبليغات براي محصولات اوليه کشاورزي مثل گندم اين است که اين کار بايد مشترکاً بوسيله تمام توليد کنندگان يک محصول صورت گيرد. علت اين امر يکنواختي محصول گندم است براي توليد کنندگان متفاوت است يعني از لحاظ ترکيب شيميائي و خواص فيزيکي و طعم و غيره اختلاف کمي بين گندم توليد شده بوسيله زارعين مختلف مي تواند وجود داشته باشد و در نتيجه هر توليد کننده نمي تواند با بزرگ جلوه دادن امتياز محصول خود ( که اساس تبليغات محصولات صنعتي است ) براي خود قدرت انحصاري کسب کند. بعلاوه توليد کنندگان گندم هم بتنهايي امکانات مالي لازم براي تبليغات را ندارند روي اين اصل تبليغات براي محصول خام يا اوليه گندم اغلب بوسيله سنديکاها و يا اتحاديه توليدکنندگان محصول صورت مي گيرد. بعلاوه تبديل کنندگان و فروشندگان اين محصول نيز در پرداخت هزينه هاي تبليغاتي بايد سهيم باشند چون افزايش تقاضا براي اين محصول طبيعتاً به نفع افراد مزبور هم خواهد بود. البته در بعد جهاني اين مساله بسيار مهمتر جلوه مي کند چون در ابعاد جهاني رقابت بسيار زياد است و با ابزار تبليغات مي توان محصول را به تمامي جهانيان معرفي کرد و در اصطلاح سهم خود را از بازار جهاني افزايش داد. واضح است که ميزان تسلط کشورها بر رسانه هاي گروهي جهاني و ميزان حضور اين کشورها در رسانه هاي گروهي جهاني تا چه اندازه مي تواند در پيشبرد تبليغات موثر باشد. از مهم ترين اين رسانه ها مي توان به اينترنت ، شبکه هاي ماهواره اي و روزنامه هايي که در نقاط مختلف جهان منتشر مي شوند نام برد. کار تبليغات براي گندم در کشورهاي مختلف صادر کننده از طريق هيات هاي گندم يا اتحاديه هاي گندم صورت مي گيرد. هيات گندم کانادا ، هيات گندم امريکا ، وزارت کشاورزي امريکا ، هيات گندم استراليا و کميسيون کشاورزي اتحاديه اروپا از اين قبيل سازمان ها هستند که هر کدام با ايجاد سايت هاي اينترنتي مهم و به روز ، تبليغات گسترده اي را براي محصول گندم خود براه انداخته اند. 

8- طرز فروش

ماهيت فساد پذيري و حجيم بودن و توليد در فواصل زماني زياد از يک طرف و عدم آشنائي زارعين با بازارهاي بزرگ و کمي مقدار محصول توليد شده به وسيله هر يک از آنها از طرف ديگر، سبب شده است که امکان فروش مستقيم گندم از توليد کنندگان به مصرف کنندگان بويژه مصرف کنندگان خارجي کم باشد. اين امر بخصوص در گذشته که وسائل حمل و نقل و ارتباطات کمتر بود بيشتر صادق بود.

طرز توزيع گندم توليدي در کشورهاي مختلف متفاوت است و محصول از تعداد متعددي از کانال ها بايد عبور کند تا بدست مصرف کنندگان نهائي برسد. هر چه نظام اقتصادي کشوري عقب افتاده تر باشد تعداد اين کانال ها ( براي انجام يک مقدار مساوي از خدمات ) بيشتر خواهد بود . با پيشرفت صنعت و با افزايش وسائل ارتباطي توزيع گندم متمرکزتر شده است. در کشورهاي صنعتي و پيشرفته عمدتا هيات هاي گندم و يا شرکت هاي بزرگ اقدام به خريد گندم مي نمايند و حتي مسوليت صادرات را نيز بر عهده دارند.

از نظر جامعه نيز يکي از فوائد تمرکز توزيع محصولات کشاورزي ( علاوه بر هزينه کم آن ) امکان بازرسي دقيق بهداشتي مي باشد . چون محصولات کشاورزي محيط هاي بسيار مساعد براي کشت عوامل بيماري زا مي باشند و اگر تعداد فروشندگان اين محصولات خيلي زياد باشد براي مسئولين امور بهداشتي کنترل کيفيت ( و همچنين قيمت آنها ) خيلي مشکل خواهد بود تمرکز توزيع بسيار مهم است. امروزه استفاده از کامپيوتر کار انبارداري و تدارک محصولات و انجام کارهاي حسابداري را بسيار تسهيل کرده است . البته بايد در نظر داشت که يک نظام بازاريابي خوب نمي تواند در يک کشور در حال رشد که فاقد چارچوب اقتصادي و قضائي مناسب است وجود داشته باشد.

9- قيمت گذاري

محققان دانشگاه کاليفرنيا در تحقيقات خود دريافتند که در بازار جهاني گندم ، آمريکا به عنوان رهبر اصلي قيمت مطرح مي باشد و ديگر کشورها از جمله کانادا و استراليا تنها قيمت پذيرند و با آمريکا فقط در بحث عرضه رقابت مي کنند.

قيمت گذاري گندم در داخل ايران معمولا به اين صورت است که دستگاه هاي دولتي با کار کارشناسي قيمتي را که براساس هزينه توليد و درصدي سود کشاورز تخمين زده شده است را به وزارت کشاورزي پيشنهاد و سپس اين قيمت با تصويب در وزارت جهاد کشاورزي به شوراي اقتصاد پيشنهاد شده و اين شورا معمولا با تغييراتي قيمت تضميني گندم را تعيين مي نمايد و لذا قيمت داخلي گندم از قانون کلي حداکثر کردن منفعت ( قيمت محصول = هزينه نهائي) تبعيت نمي کند. اين در حالي است که در بخش بين الملل همانطور که در بالا اشاره شد عمدتا آمريکا به عنوان قيمت دهنده و بقيه کشورها قيمت گيرنده هستند. اما بهر حال امريکا ييها که يارانه فراواني به گندم خود اعطا مي کنند هميشه قيمت اين محصول را با توجه به مقتضيات زمان و همچنين اهداف خاص خود تعيين مي کنند و از اين رو ايران هم مجبور است در بازار صادراتي قيمت گندم خود را با قيمت هاي جهاني متناسب نمايد و شايد گاهي مجبور باشد براي صادرات گندم خود همانند کشورهاي اروپايي از يارانه هاي صادراتي نيز استفاده نمايد که اين مورد فعلا به سود ايران نيست.

10- هزينه بازاريابي

خدماتي که از موقع توليد محصول تا فروش آن به مصرف کننده نهائي، انجام مي شود ، مستلزم هزينه هائي است. مجموعه اين هزينه ها را که بصورت درصدي از قيمت محصول نهائي درآمده باشد " ضريب هزينه بازاريابي " مي نامند . اگر ضريب هزينه بازاريابي را با r و قيمت محصول در بازار آزاد را با  و قيمتي را که زارع دريافت مي کند با  نشان دهيم ، خواهيم داشت :

مثلا اگر قيمت گندم در بازار آزاد بين المللي هر کيلو 2000 ريال باشد در حاليکه زارع فقط 1000 ريال براي هر کيلوي آن دريافت کرده باشد ضريب هزينه بازاريابي برابر مي شود با :

درصد

ضريب هزينه بازاريابي شامل دو بخش" عمده فروشي" و"خرده فروشي" مي باشد. اندازه اين ضريب به نوع خدماتي که تا رسيدن محصول بدست مصرف کننده نهائي انجام مي شود و نيز ميزان فسادپذيري محصول و سرعت فروش آن و شدت رقابت موجود در بازار و کارآئي کل بازار بستگي دارد.

ضريب هزينه بازاريابي براي فصول مختلف سال متفاوت است چون در تابستان که فصل برداشت محصول گندم است عرضه آن زياد و قيمت پائين مي آيد و از طرف ديگر بدليل گرماي هوا ميزان ضايعات زياد خواهد شد و در نتيجه در تابستان ضريب هزينه بازاريابي بزرگتر مي باشد.

براي افزايش رفاه اجتماعي بايد سعي شود که هزينه انجام خدمات بازاريابي حداقل شود ولي بايد در نظر گرفت که چون انجام خدمات بازاريابي بر عکس توليد " کارطلب" هستند نمي توان در آنها باندازه توليد صرفه جوئي کرد .

 

گندم و يارانه در ايران : مشکلات نظام پرداخت

اهميت و ارتباط يارانه هاي توليدي و قيمت گذاري

از آنجاييکه پرداخت يارانه (ماليات منفي) همواره در جهت کاهش هزينه و يا قيمت  تمام شده يک يا چند کالا مي باشد عمده تاثير خود را از طريق قيمت، بر اقتصاد و تصميم هاي اقتصادي مي گذارد. در بحث مورد نظر ما که يارانه هاي توليدي گندم ( شامل يارانه هاي پرداختي به نهاده هاي کودشيميايي، سم و بذر ) را شامل مي شود دولت با پرداخت يارانه عملا در راستاي کاهش هزينه هاي توليد، قيمت اين نهاده ها را نسبت به قيمت واقعي آنها کاهش مي دهد. بنابراين دولت با پرداخت يارانه به اين نهاده ها از طريق "قيمت" اهداف خود را دنبال مي کند چراکه عنوان مي شود که اگر دست نامرئي کلاسيکها کوچکترين کاري در اقتصاد جامعه انجام دهد، تنها از طريق قيمت و قيمت گذاري خواهد بود.

اين در حالي است که قيمت يک کالاي ساده و کوچک نه تنها تخصيص منابع در توليد آن کالا را تعيين مي کند و نه تنها به توليد کننده مي آموزد که چه مقدار از آن کالا توليد کند و نه تنها خريدار را راهنمايي مي کند که چه مقدار از آن کالا را خريداري و مصرف نمايد بلکه در تصميم گيري توليد کنندگان و مصرف کنندگان کالا و خدمات ديگر نيز به درجات متفاوت تاثير مي گذارد، زيرا  اينکه چه مقدار از عوامل توليد موجود در جامعه به توليد کالاي ويژه اي اختصاص يابد هم بر بهاي عوامل توليد وهم بر فراواني يا کمبود عوامل در بازار موثر خواهد بود.

بطور کلي حساس ترين دستگاه ماشين پيچيده اقتصاد که کار همه دستگاههاي ديگر اين ماشين را تنظيم مي کند قيمت کالا و خدمات است. حتي در فرآيند مصرف نيز اين تاثير وجود دارد. اينکه چه مقدار از درآمد مصرف کنندگان از طريق بهاي کالاي ويژه اي جذب مي شود تعيين مي کند که چه مقدار درآمد براي تقسيم ميان کالاهاي ديگر باقي مي ماند. اين همبستگي شديد ميان قيمت داده ها در بازار عوامل و ميان قيمت ستاده ها در بازار توليد و ميان تک تک ستاده ها در کل بازار است که موجب پيدايش مستقيم قيمت گرديده است. زيرا در تعريف مي گوييم " سيستم عبارت از مجموعه اي از پديده هاست که با يکديگر همبستگي و رابطه قوي و تنگاتنگ ارگانيک دارند ."

بنابراين در ترکيبي از قيمت بازار آزاد و يارانه اي که دولت به کالاها و خدمات پرداخت مي کند، قيمتي ديگر به وجود مي آيد که مي توان آن را قيمت يارانه اي ناميد. اين قيمت يارانه اي قيمتي است که انعطاف پذيري قابل ملاحظه اي دارد و علاوه بر اينکه مي توان آن را در راستاي اهداف مورد نظر تنظيم کرد، خلل قابل ملاحظه اي در نظام بازار بوجود نمي آورد. قيمت در نظام بازار آزاد به عنوان نقطه ثقل تمامي تصميمات اتخاذ شده از طرف توليدکنندگان و مصرف کنندگان کالاها مي باشد. لذا قيمت کالاها و خدمات هم در اقتصاد بخش عمومي و هم در اقتصاد بخش خصوصي بي نهايت اهيمت دارد و در حقيقت آن " دست نامرئي" که کلاسيکها طرح مي کردند از طريق بهاي کالاها و خدمات به تنظيم اقتصاد جامعه مي پردازد.

مشكلات نظام پرداخت يارانه نهاده هاي توليدي در ايران

صرفنظر از دلايل پرداخت يارانه در ايران، اين پرداختها عاملي براي بوجود آمدن برخي مشکلات در سيستم اقتصادي ايران بوده و همچنين تنگناهايي در ميزان پرداخت، نحوه پرداخت و نظارت بر اين پرداخت ها نيز وجود داشته است. اولين مشكل اخلال در قيمت ها و عدم مصرف بهينه از نهاده ها مي باشد چراكه با ارزان شدن بيش از حد يك نهاده كشاورزان به شدت مصرف آن نهاده را افزايش خواهند داد. مشكل دوم روند افزايشي بار هزينه اي دولت در ارتباط با ميزان پرداخت اين يارانه ها مي باشد. همانطور كه عنوان شد اين روند درسالهاي اخير افزايشي بوده است و اين مساله عامل مهمي در كسري افزايش كسري بودجه دولت مي باشد. از ديگر مشكلات مربوط به پرداخت يارانه مي توان كاهش ميزان توليد محصول ( بطور مثال گندم ) در نتيجه استفاده بيش از حد از نهاده هاي مشمول يارانه دانست. اين در حالي است كه نظارت دولت بر بازار اين نهاده ها نيز از ديگر مشكلات مهم عنوان شده است چراكه دولت با پرداخت يارانه بايد در  تامين و توزيع اين نهاده ها و همچنين تنظيم بازار آنها نقش اصلي را داشته باشد و اين مساله بار مالي و مسوليتي زيادي براي دولت در بر دارد. بهر حال ساير مشكلاتي كه در مورد تمامي يارانه ها و از جمله يارانه نهاده هاي توليد مي توان عنوان كرد عبارتند از : مشکلاتي که به تبع نرخهاي چندگانه ارز در سال هاي قبل وجود داشته است، عدم انعکاس هزينه هاي واقعي يارانه در حسابهاي ملي، مشکل مقايسه قيمتهاي داخلي با قيمتهاي جهاني کالاهاي مشمول يارانه، عدم وجود نظام بازبيني  ارزيابي پرداختهاي يارانه، نحوه تخصيص يارانه به گروههاي مختلف درآمدي(گروه هاي هدف)، روند افزايشي پرداختهاي يارانه اي عاملي در جهت کسري بودجه در ايران و عدم طراحي و سياست گذاري مشخص در دريافت مابه التفاوتها.

دولت ايران در طرح پنج ساله سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود بحث هدفمند کردن يارانه ها را مورد توجه قرار داد که در صورتي که اين طرح در سالهاي آتي اجرا شود بسياري از مشکلات و تنگناهاي موجود در اين رابطه برطرف خواهد شد.

يکپارچگي اراضي گندم و توسعه کشاورزي در ايران

 عنوان مي شود که پديده هاي اجتماعي چند وجهي اند و وقوع يا عدم وقوع انها را نمي توان به يک عامل يا علت تقليل داد. پديده توسعه در ايران عموما و توسعه کشاورزي و روستايي ان نيز بخصوص از شمول اين قاعده جدا نيست. اما علي رغم درستي اين بيان بايد اذعان کرد که قدر و سهم عوامل گوناگون در وقوع پديده هاي اجتماعي ، هميشه يکسان نيست بلکه تحت شرايطي معين و علي رغم اهميت حضور همه عوامل مرتبط بطور معمول يکي از انها حالت کليدي پيدا مي کند. بطوري که شيوه عمل و ميزان تاثير ساير عوامل را تابع کارکرد خود قرار مي دهد.

در فرايند توسعه کشاورزي و پيشرفت جامعه روستايي ايران بنظر مي رسد که پديده پراکندگي اراضي زراعي چنين نقشي را بر عهده داشته باشد بنابراين بايد مشخص شود که اين پديده چيست و چگونه عمل مي کند ؟ براي پاسخگويي به اين سوال موارد ذيل را بررسي مي کنيم.

اغلب چنين تصور مي شود که زمين متصرفي هر کشاورز صرفنظر از مساحت ان بصورت يکپارچه و در يکجا قرار دارد بطوري که کشاورز تمامي فعاليت زراعي خود را بر روي يک قطعه زمين انجام مي دهد. چنين تصوري از وضع بهره برداري کشاورزي کشور و موقعيت زمين انان به قدرت نمود عيني دارد ، بلکه اغلب عکس اين حالت مشاهده مي شود يعني زمين انان اغلب بصورت قطعات کوچک و جدا از هم است.

چنين ارايشي از اراضي کشاورزي نه پديده جديدي است و نه خاص کشور ما بلکه در نظام زمينداري اغلب کشورهاي ، اما با نسبت هاي کم و بيش متفاوت وجود داشته است. پديده پراکندگي اغلب از طريق تعداد قطعات زمين هر کشاورزي مورد سنجش قرار مي گيرد. تعداد قطعات بعنوان شاخص پراکندگي شناخته مي شود و شدت و ميزان ان که در مناطق مختلف يکسان نيست تحت تاثير عوامل متعدد قرارا دارد . علي رغم تفاوتهاي موجود ، پراکندگي را مي توان بعنوان يکي از مشخصه هاي و الزامات نظام هاي سنتي کشاورزي تلقي کرد که تحت شرايط خاصي شکل گرفته و داراي کارکردهاي مثبت نيز بوده است. اما با تغيير شرايط و شکلگيري نظام جديدي از توليد و روابط ا جتماعي اين کارکردهاي مثبت نه تنها زايل گرديده بلکه به تدريج بصورت يک عامل بازدارنده در توسعه کشاورزي و روستايي پديدار شده است.

در عصر حاضر کاربرد وسيع علم و تکنولوژي در زمينه هاي مختلف نه تنها بعنوان شاخصهاي توسعه يافتگي محسوب مي شود بلکه استفاده از دستاوردهاي علم و تکنولوژي راه حل واقعي افزايش توليد براي رفع نيازهاي جامعه و تامين کننده امنيت غذايي جوامع بشمار مي رود. اما چنين حالتي زماني تحقق عيني مي يابد که شرايط و زمينه هاي لازم براي بروز پديده ها و دستاوردهاي علم و تکنولوژي در جامعه فراهم شده باشد. ساخت سنتي اراضي کشاورزي کشور ما در اکثر موارد فاقد چنين زمينه اي است بنابراين امکان استفاده و سيع و اصولي از يافته هاي علمي و تظاهر تکنولوژيک در انها فراهم نيست.

پراکندگي قطعات اراضي يکي از عناصر ساختار سنتي کشاورزي کشور است که امروزه به يکي از موانع اصلي توسعه کشاورزي تبديل شده است. از انجا که اين پديده بطور اصولي به بهره برداريهاي دهقاني اين بهره برداريها بدنه اصلي کشاورزي کشور را تشکيل مي دهد توسعه نيافتگي انها به معني توسعه نيافتگي کشاورزي و بهمين صورت رفع مشکلات انها به مثابه رفع موانع توسعه کشاورزي کشور است.

ضرورت يکپارچه کردن زمين تحت بهره برداري کشاورزان

علاوه بر سه ويژگي ياد شده در مورد پراکندگي اراضي تحت بهره برداري کشاورزان يعني تعدد قطعات ، کوچکي اندازه و فاصله بين انها، لازم است به ويژگي ديگر يعني غير هندسي بودن شکل قطعات اشاره کرد. ويژگي اخير که بطور عمده تحت تاثير شرايط توپوگرافي زمين شکل گرفته است در ارايش اکثر اراضي کشاورزي کشور ديده است.

اين ويژگيها به اشکال مختلف موجب ايجاد اختلال در بهره برداري از زمين و ساير عوامل توليد مي شود يکي از مهمترين مشکلات قابل ذکر در اين زمينه امکان ناپذيري استفاده صحيح و کارامد از ماشين الات و روشهاي جديد کشاورزي است. قبلا اشاره شد که عوارض و موانع متعددي در زمينه استفاده از اب ، زمين ، نيروي کار ، وسايل حمل و نقل و غيره در اثر پراکندگي قطعات وجود دارد که توسعه کشاورزي را دچار اختلال کرده است. اثرات زيانبار پراکندگي قطعات در روند انتقال کشاورزي از وضعيت سنتي به مدرن ( صنعتي ) به تدريج مشهود گرديده و ابعاد وسيعتري مي گيرد . اين ابعاد با گسترش ارتباط بين روستاها و شرهر ها و شکلگيري بازارهاي ملي و سعت بيشتري پيدا مي کند. ارتباط اجتناب ناپذير با بازارهاي منطقه اي و بين المللي نيز که وظايف جديتري را بر دوش کشاورزي کشورهاي در حال توسعه قرار مي دهد دشواريها و موانع توسعه کشاورزي را بيش از پيش مي سازد . جوامع در حال توسعه که بطور عمده متکي به فعاليتهاي کشاورزي و درامدهاي ناشي از ان هستند. در شرايط فعلي جهان بطور فزاينده اي تحت تاثير اقتصاد جهاني قرار دارند و به کوچکترين نوسانات بازارهاي جهاني واکنش نشان مي دهند. تجربه چند دهه اخير نشان داده است که کشاورزان و روستاييان کشورهاي در حال توسعه منجمله ايران صرفا براي معاش خانواده توليد نمي کنند بلکه به ناگزير سعي دارند بعنوان جزيي از شبکه بازارهاي ملي و فراملي رفتارهاي برونگرايي را جايگزين درونگرايي کنند و از حالت خود معيشتي و بسته خارج شوند. اين تحول در جامعه روستايي ما با شدت هر چه بيشتر در حال تکوين است و مبادلات و ارتباطات فزاينده جامعه روستايي با شهرها و با خارج از کشور نشان از اين واقعيت دارد. اين تحول فارغ از علل بيروني يا دروني ان وظايف حساس تري را بر عهده بخش کشاورزي کشورهاي در حال توسعه از جمله کشور ما قرار داده و موقعيت ويژه اي را براي سر و سامان دادن به کشاورزي پديد اورده است. در چنين شرايطي ارزشها و معيارهاي اقتصادي ، نقش تعيين کننده اي در روابط اجتماعي و روابط انسانها با محيط ايفا خواهد کرد، لذا توليد کشاورزي از اين پس بايد با مطالعه و برنامه ريزي دقيق استفاده از تکنولوژي و دستاوردهاي علمي ، صرف هزينه کمتر و با تاکيد و توجه به حفظ منابع اب و خاک و مسائل زيستمحيطي ( توسعه پايدار کشاورزي ) انجام گيرد تا بتواند جايگاه مناسب خود را در اقتصاد ملي و بازارهاي بين المللي کسب نمايد و محيط زيست و منابع طبيعي را بعنوان وديعه اي الهي به ايندگان تحويل دهد. اما پراکندگي قطعات پديده اي است که در روند تحول کشاورزي سنتي به مدرن مانع تحقق اين امر مي شود و توسعه کشاورزي را بسيار دشوار و حتي غير ممکن مي سازد. پايين بودن بهره وري ، بالا بودن هزينه هاي توليد ، اتلاف منابع و عوامل توليد ، کمبود درامد کشاورزان ، محروميت از دستاوردهاي علمي و فني جديد در فعاليتهاي توليدي و بالاخره فقر روستايي بعنوان شاخصهاي توسعه نيافتگي به نوعي در ارتباط با پراکندگي قطعات قرار دارد. برخي از مطالعات اثرات پراکندگي قطعات را در اتلاف عوامل نهاده هاي توليد بيش از 50 درصد براورد کرده است. چنانچه اثرات زنجيره اي و تشديد کننده پراکندگي قطعات را نيز بحساب اوريم ، اتلاف منابع و اثرات سوء ان بيش از ارقام ياد شده خواهد بود. براي رفع مشکلات و عوارض ناشي از اين پديده ، راه حل منطقي و قابل اجراي يکپارچه سازي توصيه مي شود.

 

مفهوم يکپارچه سازي

   يکپارچه کردن زمين که معادل اصطلاح انگليسي land consolidation  است در ادبيات توسعه کشاورزي کشورها بسيار متداول بوده و در کشور ما نيز به اشکال مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.

يکپارچه سازي با انکه داراي اشکال مختلفي است و هر يک از انها تحت شرايط خاص قابليت اجرايي دارد. يکپارچه سازي اراضي را مي توان به لحاظ عاملين اجراي اند در دو طبقه کلي : الف : يکپارچه سازي خود جوش و ب : يکپارچه سازي غير خود جوش جاي دارد. در يکپارچه سازي خودجوش عامل اصلي اجرا کشاورزان ذيربط هستند. در اين جا اصولا مساله بوسيله خود کشاورزان مطرح مي شود  و ساير اقدامات اعم از سازماندهي ، ترغيب ديگران ، جلب مشارکت افراد ذيربط در مراحل مختلف کار و روشهاي مناسب يکپارچه سازي نيز با اتکاري بر نيروهاي داخلي روستا انجام مي گيرد. اين نوع از يکپارچه سازي پس از اصلاحات اراضي در برخي روستاهاي کشاور به اجرا در امده است هر چند که به يکپارچگي کامل اراضي روستا منجر نشده است.

در يکپارچه سازي غير خود جوش نقش عوامل غير بومي بسيار تعيين کننده است . در اقداماتي که بويژه طي دو دهه اخير در زمينه يکپارچه سازي  اراضي کشور صورت گرفته است نقش عوامل بيروني بسيار برجسته است. بعنوان مثال در برنامه پنج ساله اول توسعه کشاورزي پيش بيني شده بود که يک ميليون هکتار از اراضي کشاورزي کشور يکپارچه شود با انکه در اين برنامه کشاورزان مشارکت فعال داشتند اما سازماندهي و تمشيت امور بيشتر بر عهده دولت و عوامل  اجرايي ان بوده است. اين نوع از يکپارچه سازي در سالهاي اخير بيشتر متداول بوده و در تعدادي از روستاهاي کشور به اجرا درامده است.

يکپارچه سازي کامل در سطح خانوار : در اين نوع يکپارچه سازي قطعات پراکنده تحت تملک خانوارها با تعويض و جابه جايي مکرر قطعات انچنان کاهش مي يابد تا در نهايت به يک قطعه يکپارچه براي هر خانوار تبديل شود. اين نوع يکپارچه سازي با توجه به شرايط طبيعي و توپوگرافي زمين ( پستي و بلندي ف جنس خاک و غيره ) و همچنين نوع اراضي و کاربري ان ( اب، ديم و باغ ) به ندرت در روستاهاي ايران اتفاق افتاده است.

تحديد قطعات پراکنده در اين صورت ممکن است فقط چند خانوار و يا حتي کليه خانوارهاي زميندار يک روستا تعدادي از قطعات و يا حتي تمام قطعات تحت تملک را انچنان با هم معاوضه و يا معامله نمايند تا ميانگين تعداد قطعات هر يک از انها تا حد زيادي کاهش يابد؛ بطور که زمين هر خانوار به چند قطعه بزرگتر تبديل شود. اين شکل از يکپارچگي در روستاهاي ايران متداولتر است. اما چون علي رغم کاهش تعداد قطعات زمين هر خانوار ، ييکپارچگي کامل تحقق نمي يابد، اصطلاحا يکپارچگي ناقص يا تحديد قطعات ناميده مي شود.

ادغام اراضي : گاهي ممکن است مرزهاي بين قطعات اراضي برداشته شود و تعدادي از بهره برداريهاي کوچک يک بهره برداري بزرگتر را بوجود اورند. اين نوع يکپارچگي به شکل هاي مختلف وجود دارد. در برخي از انها کليه مراحل توليد و حتي فروش محصولات بصورت گروهي انجام مي گيرد. در حالي که در اشکال ديگر تنها برخي از فعاليتها بصورت گروهي است و بقيه انها به شکل انفرادي و يا خانوادگي انجام مي گيرد. در نوع اخير هدف اصلي بهره برداري مشترک از زمين نيست بلکه بيشتر از همه افزايش توليد مدنظر مي باشد و به همين خاطر تعاوني افزايش توليد کشاورزي ناميده مي شود.

در يکپارچه سازي بويژه با دخالت دولت ممکن است سطوح وسيعتري ازيک روستا مد نظر باشد بعنوان مثال در ايجاد يک شرکت تعاوني و يا يک شرکت سهامي زراعي دامنه شمول از سطح يک روستا فراتر رفته و اراضي چندين روستاي مجاور را در بر مي گيرد. اين نوع از يکپارچه سازي نيز به ادغام اراضي معروف است اما با اين تفاوت که اغلب توسط دولت به اجرا در مي ايد.

از بين اشکال مختلف يکپارچه سازي که مورد اشاره قرار گرفت نوع خاصي از ان يعني يکپارچه سازي قطعات

اراضي زراعي تحت بهره برداري زارعان يا اصطلاحا يکپارچه سازي نسق زارعان مورد توجه اين مطالعه است .

اين نوع يکپارچه سازي مي تواند بصورت خود جوش و يا با دخالت دولت به اجرا درايد. بعلاوه زمين تحت بهره برداري ( يا مالکيت ) بهره بردار مي تواند بصورت يک قطعه ( يکپارچه کامل ) و يا چند قطعه ( اما کمتر از تعداد

انها قبل از يکپارچگي ) باشد

 

بررسي و تحليل

خودمصرفي و خودعرضه­اي گندم

محققين ديگر کشورها نيز متناسب با نياز سياستي خود اقدام به بررسي اين موضوع کرده­اند که از آنجمله مي توان به تحقيقات ذيل اشاره کرد.

Kapaj و همکاران در تحقيقي با عنوان "نقش تعاوني­هاي بازاريابي در افزايش حضور کشاورزان در بازار" با اعلام اين موضوع که بخش کشاورزي مهم­ترين بخش اقتصادي در کشور آلباني (واقع در اتحاديه اروپا) مي باشد اقدام به بررسي ميزان حضور کشاورزان در بازار اين کشور کرده­اند. آنها با جمع­آوري آمار و اطلاعات از کشاورزان اين کشور نتيجه گرفتند که کشاورزان آلبانيايي از نظر حضور در بازار به سه دسته تقسيم مي شوند. دسته اول کشاورزاني که صرفا به منظور خود مصرفي و خودعرضه­اي توليد مي نمايند که 21 درصد از کشاورزان را تشکيل مي­دهند. دسته دوم کشاورزاني هستند که به منظور خودمصرفي و خودعرضه­اي توليد مي کنند اما مازاد توليد خود را در بازار بفروش مي رسانند که اين دسته 64 درصد از کل کشاورزان را تشکيل داده­اند. همچنين دسته سوم که در حدود 15 درصد از کشاورزان را تشکيل مي دهند عمدتا به منظور فروش در بازار فعاليت کشاورزي مي­نمايند. محققين سپس با برشمردن نقش­هاي مختلفي که تعاوني­هاي بازاريابي مي­توانند در بخش کشاورزي ايفا نمايند نتيجه گرفته­اند که اين تعاوني­ها مي­توانند با افزايش سود و درآمد کشاورزان آنها را به حضور بيشتر در بازار ترغيب نمايند .

Arias و همکاران در تحقيقي با عنوان  " اقتصاد موز جهان در فاصله سالهاي 2002-1985 " اعلام کردند که علي رغم اينکه موز به عنوان چهارمين محصول کشاورزي (بعد از گندم ، ذرت و برنج) است که بيشترين مبادله را در اقتصاد جهاني داراست ، اما هنوز هم به ميزان قابل ملاحظه­اي کشاورزان توليد­کننده از اين محصول براي خود مصرفي استفاده مي کنند و در برخي جوامع به عنوان محصولي اصلي نقش مهمي در امنيت غذايي مردم بازي مي­کند .

Balint در تحقيقي با عنوان “کانال هاي بازار و جهت­يابي تجاري در روماني " به بررسي بازارهاي کشاورزي و ميزان حضور کشاورزان در اين بازارها در روماني پرداخته است.  در اين مطالعه که از آمار خانوارهاي کشاورزي سال 2003 استفاده شده است، کانالهاي بازار در شرايط هزينه معاملات، هزينه نقل و انتقال محصول و محصولات خاص ( گندم و شير) تحليل شده است. نتايج اين تحقيق حاکي از آن است که فروش محصول به تجار، عمده فروشان و فرآوري کنندگان با پايين بودن هزينه معاملات و سطح بالاي جهت­يابي بازار همبسته است در حاليکه فروش در بازار و به کشاورزان شامل هزينه­هاي معاملاتي بالا و اکثراً بوسيله کشاورزان خود مصرف و خودعرضه انجام مي­شود. در اين تحقيق با استفاده از مدل­هاي رگرسيوني مشهور به Heckman  &  Tobitرابطه مثبت ميزان حضور تجار ، عمده فروشان و کارخانه داران با جهت­يابي کشاورزان به بازار بررسي شده است. ترويج کاهش هزينه­هاي معاملاتي براي خريداران (اعم از تجار ، عمده­فروشان و کارخانه­داران ) جهت­يابي تجاري کشاورزان را افزايش مي دهد .

Moustier و همکاران در مطالعه­اي تحت عنوان "بازار مواد غذايي و توسعه کشاورزي در ويتنام" به بررسي روند تغييرات بازار مواد غذايي و تاثيرات متقابل آن با توسعه کشاورزي در کشور ويتنام پرداخته اند. اين محققين با برشمردن فرصتها و محدوديت­هاي بازارهاي کشاورزي ويتنام دريافتند که اصلاحات بازار بخصوص در بازار­هاي کشاورزي باعث شده است که مصرف محصولات کشاورزي ( بخصوص برنج بعنوان محصول اصلي کشاوزري ويتنام) روندي متفاوت بخود بگيرد. آنها دريافتند که اصلاحات بازار باعث شده است که خود مصرفي در اين کشور کاهش يابد. محققين نرخ خودمصرفي و خودعرضه­اي در مناطق شهري را 5 درصد و در مناطق روستايي 35 درصد بدست آورده اند و اعلام کرده­اند که يکي از مهم ترين دلايل خودمصرفي وجود بازارهاي ناقص مي باشد. آنها با عنوان کردن اين موضوع که ظرف ده سال بازار مواد غذايي ويتنام از دو برابر ارزش برخوردار شده است عوامل اصلي آن را افزايش جمعيت، افزايش مصرف سرانه و کاهش خودمصرفي و خودعرضه­اي اعلام کرده اند .

بودجه سال 1385 ، بخش کشاورزي و گندم

اولين بودجه دولت جديد با حجم 195 هزار ميليارد تومان

رييس جمهوري لايحه بودجه سال 1385 را با حجم 195 هزار و 657 ميليارد تومان به مجلس شوراي اسلامي تقديم کرد.

به گزارش مهر، محمود احمدي نژاد صبح امروز در زمان تقديم لايحه بودجه سال 1385 به مجلس و در دفاع از لايحه بودجه سال 1385 کل کشور اظهار داشت: اين بودجه حاصل سه ماه کار فشرده و سنگين دولت است.

وي افزود: دولت جديد با 4 اصل عدالت گستري، مهرورزي، خدمت رساني و تعالي همه جانبه پا به عرصه خدمتگزاري نهاده است و مصمم است در حد توان در تحقق اين اصول که بر آمده از آموزه‌ها‌ي امام بزرگوار و متن انقلاب بکوشد.

رئيس جمهور اعلام کرد: بودجه 85 نسبت به بودجه سال جاري 7/26 رشد دارد. بودجه عمومي 2/20 است و لذا دستگاههاي دولتي بايد با بازدهي بيشتري کار کنند تا ماليات و سود آنها به خزانه بر گردد، اين رقم 629 هزار ميليارد ريال بالغ شده است.

اعتبارات عمراني نسبت به بودجه امسال 2/74 رشد دارد و جهت گيري به سمت سرمايه گذاري و ساخت زير بناهاست.

اعتباراتي استاني نيز در اين بودجه افزايش يافته و نسبت به سال جاري 180 درصد رشد دارد.

وي تاکيد کرد: سهم اعتبارات عمراني استاني نيز ارتقاء داشته در 84، 2/19 درصد بوده، به 34 درصد کل بودجه بوده اميدوارم براي سال بعد به 50 درصد برسانيم.

احمدي نژاد گفت: در آموزوش و پرورش که محور رشد و ترقي کشور است نيز نسبت به امسال، 50 درصد رشد داريم.

براي مهارت آموزي 100 درصد رشد و براي صندوق ذخيره فرهنگيان نيز 100 درصد در نظر گرفته شده و 200 هزار مسکن روستايي و 120 هزار مسکن شهري با تسهيلات ارزان قيمت در نظر گرفته ايم که اميدوارم سال 85 بتوانيم اين را تکرار کنيم.

3 ميليارد دلار نيز براي ارتباط با مجموعه‌ها‌ي فني و مهندسي در خارج از کشور در نظر گرفته ايم که با اين کار بخش مهمي از نيروي کار در اين بخش فعال خواهند شد.

رئيس جمهور تاکيد کرد: سال آينده سالي پرکار براي دولت و مجلس است.

احمدي نژاد با تاکيد بر اينکه بايد خودمان کشورمان را بسازيم گفت: دولت در کنار جوانان براي کار و توليد و آباداني کشور خواهد بود. آن چيزي که کشور را مي‏سازد، ادارات نيستند، بلکه توليد در همه بخش‌ها‌ست.

رئيس جمهور با بيان اينکه تلاش کرده ايم در فرصت قانوني و زودتر از آن بودجه را تقديم کنيم، گفت: از مجلس محترم مي‏خواهم بودجه را در اوايل اسفند به دولت برگرداند تا متن موافقت نامه‌ها‌ را آماده کنيم و بقيه کارها را آماده کنيم تا در فروردين به صورت عملي کار شروع شود. اميدواريم به گونه اي بشود که در ميانه‌ها‌ و نيمه دوم سال توانسته باشيم کل اعتبارات را هزينه کرده باشيم و باز هم در خدمت شما بياييم و متمم بودجه ارائه دهيم.

وي افزود: در بخش فرهنگ و تربيت بدني نيز بخش قابل توجهي را به بانوان اختصاص داده ايم و صد در صد بودجه بخش خانم‌ها‌ افزايش يافته است.

وي از نمايندگان که با دلسوزي و درايت و دقت نظر بودجه را بررسي مي‏کنند و در اينده بودجه اي قوي را به دولت بر مي‏گردانند تشکر کرد و گفت: اميدوارم تاثير اين بودجه در اقتصاد و فرهنگ زياد باشد.

وي در ادامه محورها و ويژگي‌ها‌ي لايحه بودجه سال آينده را چنين برشمرد:

1- آنچه دولت انجام داده است تلاش براي بودجه ريزي و برنامه ريزي عملياتي بودجه است که اصلاح و تکميل آن با کمک نمايندگان خواهد بود.

2- دولت تلاش کرده است در بودجه امکانات کشور را در همه جاي کشور عادلانه توزيع کند و بر اين اساس به عمران روستاها به عنوان پايه توليد و اقتصاد تمرکز کرده است.

3- بدون تحرک قابل قبول و بازدهي بالا امکان تحول وجود ندارد، سازمان اداري بايد با تمام توان درعرصه تحقق اين امر حاضر شود.

4- تحرک سيستم بانکي؛ اين سيستم بايد در جهت اهداف بودجه و چشم انداز متحرک شود

5- تقويت حضور همه جانبه مردم در تمامي عرصه‌ها‌؛ بدون آن امکان تحقق بودجه و برنامه‌ها‌ وجود ندارد. بايد متن مردم در اين عرصه وارد شوند.

6- ارتقاء کيفيت فعاليت‌ها‌؛ برداشت مشترک دولت و مجلس اين است که بازدهي پايين است و کيفيت فعاليتها مناسب نيست.

7- تلاش در جهت خودکفايي محصولات اساسي کشاورزي، همانطور که در گندم به خودکفايي رسيديم، بايد در ساير محصولات استراتژيک نيز اين امر تحقق يابد.

8- توليد و حمايت از صادرات نيز يکي از محورهاي مهم لايحه بودجه سال آينده است.

9- واگذاري فعاليت‌ها‌ي اقتصادي دولت به مردم و محدود کردن فعاليت‌ها‌ي اقتصادي دولتي نيز از ديگر ويژگي‌ها‌ي لايحه بودجه است.

10- صرفه جويي و کاهش هزينه‌ها‌ي غير ضروري

11- حمايت از صدور خدمات فني مهندسي و نيروي کار اين کار با نظارت دولت که بايد سازمان يافته انجام شود.

12- هدفمند کردن رايانه‌ها‌ را دنبال کرده ايم و در سال‌ها‌ي بعد جدي تر پيگيري مي‏کنيم.

13- تشويق به سرمايه گذاري خارجي به خصوص براي ايرانيان مقيم خارج از کشور که دائما به اين منظور به ما مراجعه مي‏کنند.

14- تلاش براي خودکفايي در صنايع مرتبط با نفت و گاز و پتروشيمي، همچنين ما تلاش داريم توليد در کشور انجام شود.

15- صرفه جويي در مصرف انرژي

16- تاکيد بر توليد علوم بومي و تحقيقات کاربردي مفيد و رشد و پرورش خلاقيت جوانان

17- توجه به اشتغال، مسکن و ازدواج جوانان

18- توجه ويژه به بخش فرهنگ، ارتقاء بودجه آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها‌ و تحقيق و پژوهش

19- تاکيد دولت بر توسعه صنايع و سرمايه گذاري‌ها‌ي زود بازده

20- توسعه امنيت داخلي و منطقه اي و تاثيرگذاري مثبت در امنيت جهاني و منطقه اي

21- تلاش براي اولويت بندي پروژه‌ها‌ي نيمه تمام، چرا که حجم سنگين اينگونه پروژه‌ها‌ خسارات سنگيني را وارد مي‏کند و تقويت سرمايه گذاري در اينگونه موارد تصميم مهمي است.

22- سازماندهي و صرفه جوئي در مصرف انرژي؛ از بيش از 70 ميليارد دلار توليد نفت، 25 ميليارد دلار مصرف داخلي است.

سالانه 10 ميليارد دلار مصرف بنزين در داخل کشور داريم که اين با رشد 10 تا 11 به سمتي مي‏رود که کل درآمد نفتي را بايد تحويل اين بخش دهيم.

دولت با همکاري مرکز پژوهشها طرحي را پيش بيني کرده که با همت مجلس عملياتي مي‏شود.

وي افزود: بيش از 65 ميليون ليتر مصرف بنزين داريم. بيش از 60 درصد آن در 15 شهر مصرف مي‏شود. دولت چند راهکار را پيش بيني کرده که ظرف چند سال بايد عملياتي شود.

احمدي نژاد گفت: هر سفر شهري با حمل و نقل عمومي يک دهم سوخت مصرف مي‏شود و بهتر است يک بار براي هميشه کل اين ناوگان را تجهيز کنيم تا 70 درصد حمل و نقل با وسائل نقليه عمومي انجام شود.

وي ادامه داد: همچنين بايد شبکه گاز رساني و ايستگاه‌ها‌ي پمپ گاز را در کل کشور توسعه دهيم تا مصرف را از بنزين و گازوئيل به گاز منتقل کنيم.

رئيس جمهور اعلام کرد: پيش بيني کرديم تا تمام خودروها (تا پنج سال آينده) گازسوز شود و توليد خودروهاي کم مصرف براي کاهش مصرف، براي اينگونه کارخانجات جايزه در نظرگرفته شده است.

وي همچنين اعلام کرد: پيش بيني شده است که بيش از يک ميليون خودروي پر مصرف در پنج سال خارج شود و به مرور درهر شهري که ايستگاه‌ها‌ي گاز به طور کامل مستقر مي‏شوند، بعد از اتمام مهلت قيمت سوخت تغيير يابد.

رئيس جمهور ادامه داد: در طول اين 5 سال براي استان‌ها‌يي که در مصرف سوخت با طرح‌ها‌ي ترافيکي صرفهجوئي مي‏کنند، 60 درصد صرفه جويي سوخت در آن استان را به خود آن استان براي فعاليت‌ها‌ي عمراني 

اختصاص دهيم.

23- توسعه اشتغال؛

رئيس جمهور گفت: اکنون فارغ التحصيلان فراواني داريم و رشد بيکاري همچنان ادامه خواهد داشت تا به رشد طبيعي برسد.

وي تاکيد کرد: جهت گيري دولت در اشتغال، اشتغال متوازن در همه کشور است و نبايد اعتبارات را صرفا بر اساس جمعيت توزيع کنيم. تسهيلات بانکي را بايد براي اشغال ساماندهي کنيم.

رئيس جمهور افزود: امسال 20 درصد کل تسهيلات در کل کشور توزيع شده است  و سال آينده 35 درصد براي بنگاه‌ها‌ي کوچک زودبازده با يارانه اختصاص در سال آينده اختصاص داده مي‏شود.

24- توسعه آموزشکده‌ها‌ي فني و حرفه اي؛ تربيت نيروي انساني ماهر براي بخش‌ها‌ي مختلف پيش بيني شده است.

25- توسعه کشاورزي و باغداري؛ چندين هزار هکتار را در دست واگذاري به جوانان جوياي کار باز کردن خط اعتباري براي نيروي فني و مهندسي ما که بتوانند در ساير کشورها کار بگيرند.

قرار شد نيروي کاري که به خارج از کشور مي‏رود، وزارت کار با قراردادهاي روشن نيروي کار به صورت سازمان يافته توزيع شود.

26- استقرار گمرکات در بنادر مرزي،

گمرکات کشور بايد ساماندهي شود تا واردات و صادرات در بدنه اجتماع توزيع شود. راههاي ورود را باز کرده ايم و خطوط هوايي را نيز داريم فعال مي‏کنيم تا ايراني‌ها‌ به راحتي ورود و خروج کنند.

27- توسعه صنايع پايين دستي؛

28- توسعه مبادلات با کشورهاي همسايه و آسياي ميانه و جهان اسلام؛

درباره توسعه مبادلات در زمينه‌ها‌ي مختلف هيچ محدوديتي نداريم و وزارت خارجه در اين زمينه فعاليت مي‏کند.

29- تمرکز زدايي؛

تمرکز زدايي از محورهاي اصلي برنامه‌ها‌ي دولت است. مهلت داده شده که دستگاه‌ها‌يي که کاري در تهران ندارند، به شهرستان‌ها‌ منتقل شوند و اختيارات به استانها واگذار شود. 

وي در ادامه با بيان اينکه مي‏دانم مجلس بيشترين وقتش را صرف بودجه مي‏کند و لذا بيش از اين وقت نمي‏گيرم و از توضيح جزئيات خود داري مي‏کنم.

حداد عادل نيز در پايان سخن رئيس جمهور تاکيد کرد:  اين اولين بودجه دولت نهم به مجلس هفتم است. از صحبت‌ها‌ي فني و دقيق رئيس جمهور که با زباني عادي براي مردم عنوان شد تشکر مي‏کنم.

وي افزود: اين بودجه گامي مهم در تحقق چشم انداز 20 ساله است.

رئيس مجلس  از نمايندگان خواست در فرصت 10 روزه  پيشنهاداتشان را تقديم مجلس کنند و از27 دي تا 6 بهمن نيز فرصت ارائه پيشنهادات به کميسيونهاي تخصصي مجلس است.

وي ابراز اميدواري کرد مجلس بتواند در فرصت مناسب بودجه را تصويب و تقديم دولت کند

جدول (1) _ روند توليد، تجارت و مصرف گندم طي سالهاي 1376 تا 1379

شرح

1376

1377

1378

1379

توليد

10045

11955

8673

8088

واردات

5958

3535

6156

6578

صادرات

184

110

100

89

خوراك دام

2550

2300

2250

2230

مصرف انسان

11070

10760

11201

11412

ضايعات

799

775

741

733

تغيير ذخيره انبار

631-

958-

95

486

مصرف بذر

766

588

632

689

عرضه داخلي

15185

14422

14824

15063

مآخذ: اينترنت، صفحه ابرمتني فائو (www.FAO.org)

 

 

جدول (2) _  ضايعات و قاچاق گندم طي سالهاي 1376 تا 1379

سال

مقدار ضايعات و قاچاق گندم (هزار تن)

انرژي حاصل از ضايعات و قاچاق گندم

(سرانه - روزانه - كالري)

كل انرژي دريافتي خانوارهاي ايراني

(سرانه - روزانه - كالري)

سهم انرژي حاصل از ضايعات  و قاچاق گندم از كل انرژي دريافتي خانوارهاي ايراني (درصد)

1376

2572

397

3332

9/11

1377

2334

354

3171

1/11

1378

1993

298

3372

8/8

1379

2367

348

3207

8/10

- با توجه به جدول (2) حجم قاچاق گندم، آرد و ضايعات آن در سالهاي 1376 تا 1379 بترتيب 2573 هزار تن، 2334 هزار تن، 1993 هزار تن و 2367 هزار تن بوده است.

- انرژي قابل دريافت از كاهش مقدار ضايعات و قاچاق گندم ( ستون چهارم ) مي تواند بين10 تا 12 درصد امنيت غذايي خانوارهاي ايراني را بهبود بخشد.

 

- برآورد هزينه واردات گندم در طي سالهاي مطالعه دلالت بر آن دارد كه از محل كاهش ضايعات و قاچاق گندم امكان صرفه‌جويي 250 ميليون دلار تا 450 ميليون دلار بوده است. اين رقم مي‌توانسته  براي تهيه ساير اقلام خوراكي مورد نياز ‌به منظور افزايش امنيت غذايي هزينه گردد. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره حسابداری مدیریتی

بازديد: 627

حسابداری مدیریتی

یک نقطه نظر : نقش حسابداری مدیریتی .                      

حسابداری مدیریتی همانطور که توسط NAA تشریح می شود ، شیوه ای در شناسایی ، اندازه گیری ، گرد آوری ، تحلیل ، آماده سازی و ارتباطی با اطلاعات مالی می باشد که مدیریت آن را به منظور برنامه ریزی ، برآورد و کنترل یک سازمان به کار می برد . آن استفاده ای مناسب از منابع سازمان را تضمین می نماید . حسابداری مدیریتی ، مسئولیت آماده سازی گزارشات مالی را برای گروه های غیر مدیریتی مثل آژانس های قانونی و مقام های مالیاتی ، ایجاد می نماید . به طور ساده می توان گفت که حسابداری مدیریتی ، حسابداری است برای طرح ریزی ، کنترل ، فعالیت های تصمیم گیری برای یک سازمان .

حسابداری مالی در برابر حسابداری مدیریتی .

حسابداری مالی عمدتاً مربوط می باشد به جنبه های تاریخی از گزارش خارجی که آن اطلاعات مالی ای را برای گروه های خارجی مثل سرمایه گذاران ، طلبکاران و دولتمردان فراهم می آورد . به منظور جلوگیری از انحراف گروه های خارجی ، حساب مالی توسط آنچه که GAAP نامیده می شود ، تحت کنترل است . حسابداری مدیریتی به عبارتی دیگر مرتبط می باشد با فراهم اطلاعات برای مدیران داخلی ، کسانی که مسئول     برنامه ریزی و کنترل عملکرد مؤسسه ( شرکت ) و تصمیم گیری های مدیریتی می باشند. به علت استفادۀ داخلی حسابداری مدیریتی ، آن از GAAP پیروی نمی کند . تفاوت های بین حسابدارهای مدیریتی و حسابدارهای مالی در زیر خلاصه می شود :

حسابدارهای مدیریتی                             

1 ـ برای کاربران داخلی داده ها را فراهم می آورد .

2 ـ توسط قانون اجباری نمی باشد .

3 ـ پیرو GAAP نیست .

4 ـ بر ارتباط و انعطاف پذیری داده ها تأکید می کند .

5 ـ تأکیدی بیشتری بر آینده دارد .

6 ـ روی گروه ها همانند کل یک تجارت تمرکز می کند .

7 ـ خیلی زیاد از دیگر بخش ها مثل مدیریت مالی ، مدیریت اقتصادی و تأمین بودجه بهره مند می شود 

8 ـ وسیله ایست برای یک پایان

حسابداری های مالی

1 ـ برای کاربران خارجی ، داده ها را فراهم می آورد .

2 ـ در قانون اجباری است .

3 ـ پیرو GAAP است .

4 ـ باید تولید کنندۀ داده های زمانی و صحیح باشد .

5 ـ بر گذشته تأکید دارد.

6 ـ به تجارت به طور کلی می نگرد .

7 ـ در درجۀ اول به خودش تکیه می کند .

8 ـ خودش یک پایان است .

حسابداری هزینه ای در برابر حسابداری مدیریتی .

تفاوت بین حسابداری هزینه ای و حسابداری مدیریتی بسیار دقیق می باشد . NAA حسابداری هزینه ای را به عنوان« گروهی حساب شده و منظم از شیوه ها جهت ثبت و گزارش اندازه های هزینۀ تولید کالا و انجام خدمات در جمع کل و در جزئیات » معرفی می نماید. آن شامل روش هایی برای تشخیص ، طبقه بندی ، جمع بندی ، تخصیص و گزارش هزینه ها می باشد و آنها را با استاندارد های هزینه ای مقایسه می نماید . از طریق این معرفی حسابداری هزینه ای و تشریح NAA از حسابداری مدیریتی یک چیز بسیار روشن می شود : عملکرد عمدۀ حسابداری هزینه ای ، گردآوری هزینه برای برآورد سرمایه و تصمیم حقوقی ( در آمدی ) می باشد . حسابداری مدیریتی ، بر استفاده از    داده های هزینه ای برای برنامه ریزی ، کنترل و اهداف تصمیم گیری ، تأکید دارد .

ــ کار مدیریت .                            

به طور کلی ، کاری  که مدیریت انجام می دهد را می توان این گونه طبقه بندی نمود :

( a ) برنامه ریزی   (b ) هماهنگ (تنظیم ) کردن    ( c ) کنترل     ( d ) تصمیم گیری

( a ) برنامه ریزی  : نقش برنامه ریزی مدیریتی در بر گیرندۀ انتخابی از اهداف کوتاه مدت و طولانی مدت می باشد و همچنین کشیدن نقشه های استراتژیکی را برای دستیابی به آن اهداف شامل می شود .

(b ) هماهنگ /تنظیم نمودن : در انجام نقش هماهنگی ، مدیریت باید تصمیم بگیرد که چگونه به بهترین نحو ، منابع شرکت را به منظور اجرای نقشه های طراحی شده در کنار هم قرار دهد .

( c ) کنترل : کنترل مستلزم اجرای یک روش تصمیمی و استفاده از بازخورد می باشد به طوریکه اهداف شرکت ( مؤسسه ) و نقشه های ویژۀ استراتژیکی به طور مناسب به دست آیند .

( d ) تصمیم گیری : تصمیمگیری انتخابی هدفمند در میان گروهی از انتخاب ها و راه ها در خصوص یک هدف داده شده می باشد .

اطلاعات حسابداری مدیریتی در انجام همۀ نقش های ذکر شده ، مهم می باشد .

ــ جنبۀ تشکیلاتی حسابداری مدیریتی .

دو نوع مقام در ساختار مدیریتی وجود دارد :    1 ـ کار       2 ـ کارکنان

کار ، آنچه است که به توابع دستور می دهد . مدیران کاری مسئول رسیدن به گروه اهداف توسط سازمان ، تا حد امکان ، می باشند . محصولات و مدیران فروش معمولاً صاحب مقام کاری می باشند .

مقام کارکنان آنچه است که توصیه ، حمایت و خدمات را به دپارتمان  کار عرضه      می دارد.مدیران کارکنان بر دیگران فرمانده نمی باشند ( یا غلب نمی باشند ) .        مثال هایی از کارکنان شامل خدمه ، خریدارها ، مهندسین و ادارۀ امور مالی می باشد . نقش حسابداری مدیریتی معمولاً یک نقش کارکنانی ( پرسنلی ) می باشد همراه با مسئولیتی در فراهم آوری مدیران کاری و همچنین دیگر کارکنان با یک سرویس ویژه ، این سرویس در بر گیرندۀ ( a ) بودجه (b ) کنترل ( c ) قیمت گذاری و ( d ) تصمیم های ویژه است .

ــ کنترلر شیب

حساب مدیریتی اصلی یا اجرای حسابداری اصلی یک سازمان « کنترلر » نامیده می شود . کنترلر مسئول دپارتمان حسابداری می باشد . مسئول کنترلر به طور اساسی در کارکنان   ( پرسنل ) می باشد ، به طوریکه دفتر کنترلر مشاوره و خدماتی به دیگر دپارتمان ها    می دهد . اما در یک زمان ، کنترلر دارای مجوز کاری در میان اعضای دپارتمانش می باشد مثل حسابرس ، کتابدار ها ، تحلیل گران بودجه و ... . ( به شکل 1 ـ15 نگاه کنید . ) نقش های اصلی کنترلر از قرار زیر می باشد :

 

 

Organization Chart

1 ـ برنامه ریزی برای کنترل

2 ـ گزارش و تفسیر مالی

3 ـ اداره و سرپرستی مالیات

4 ـ حسابرسی های مدیریتی ، پیشرفت سیستم حسابداری و پردازش داده های کامپیوتری

5 ـ حسابرسی های داخلی


مفاهیم هزینه ، شرایط و طبقه بندی :

در حسابداری مالی ، بیان « هزینه » به عنوان یک اندازه گیری ، در عبارت پولی ، از مقدار منابع مورد استفاده جهت برخی اهداف ، تشریح می شود . در حسابداری مدیریتی ، بیان «هزینه » در راه های بسیار متفاوتی به کار می رود . در واقع انواع متفاوتی از هزینه ها وجود دارد ، که برای اهداف مختلفی مورد استفاده می باشد . بعضی از هزینه ها برای برنامه ریزی ، بودجه و کنترل قیمت ها مفید می باشند و همچنین برای تصمیم گیری های طولانی مدت و کوتاه دوره به کار می روند .

ــ  طبقه بندی هزینه ها :

هزینه ها را می توان به طبقه های متنوعی تقسیم نمود ، این دسته بندی بر اساس :

1 ـ نقش مدیریتی آنها :

( a ) هزینه های تولید                  (b ) هزینه های غیر تولیدی

2 ـ سهولت آنها در ردیابی :

( a ) هزینه های مستقیم ( بلا واسطه )           (b ) هزینه های غیر مستقیم ( با واسطه )

3 ـ زمان بندی مسئولیتی آنها در برابر در آمدهای فروش .

( a ) هزینه های محصولاتی               (b ) هزینه های دوره ای

4 ـ شیوۀ آنها بر اقتضای تغییرات فعالیتی :

( a ) هزینه های متغیر         (b ) هزینه های ثابت              ( c ) هزینه های نیمه متغیر

5 ـ ارتباطشان با کنترل و تصمیم گیری :

( a ) هزینه های قابل کنترل و غیر قابل کنترل          (b ) هزینه های استاندارد

 ( c ) هزینه های افزایشی                                    ( d ) هزینه های سانک

( e ) هزینه های موقعیتی                                    ( f ) هزینه های ارتباطی

ـــ هزینه های نقش مدیریتی .

در یک شرکت تولیدی ، هزینه ها به دو طبقۀ اصلی تقسیم می شود ، با فعالیت های    کار آمد آنها را پیوند می دهند به : ( 1 ) هزینه های تولیدی و ( 2 ) هزینه های غیرتولیدی که آنها را هزینه های عملی نیز می نامند .

ــ هزینه های تولیدی : هزینه های تولیدی آن هزینه هایی می باشد که مربوط هستند به فعالیت های تولیدی کمپانی . هزینه های تولیدی به سه طبقه تقسیم می شوند : کالای مستقیم ، کار مستقیم و هزینه های ثابت کارخانه .

کالای مستقیم همۀ کالاهایی هستند که قسمت مکملی از محصول به پایان رسیده    می باشد . مثالاً ، استیل به کار رفته در ساخت یک اتومبیل و یا چوب مورد استفاده در ساخت وسایل .

چسب ها ، میخ ها و دیگر موارد کوچک به عنوان کالای غیر مستقیم یافت می شوند و همچنین به عنوان بخشی از هزینه های ثابت کارخانه در نظر گرفته می شود .

کار مستقیم کاریست که به طور بلاواسطه در برگیرندۀ تولید محصول می باشد . برای ذکر مثال هایی از هزینه های کاری مستقیم ، دستمزد کارگران در یک خط ، حقوق اپراتورهای ابزار ماشینی ، را می توان نام برد . کار غیر مستقیم همانند حقوق کارکنان سوپروایزر که به عنوان بخشی از هزینه ثابت کارخانه در نظر گرفته می شود .

ــ هزینه ثابت کارخانه را می توان گفت که شامل همۀ هزینه های تولیدی می باشد به جز کالاهای مستقیم و کار مستقیم . بعضی از مثال ها شامل هزینۀ استهلاک ها ، اجاره ، مالیات ، بیمه و هزینه زمان های بلا استفاده می باشند . هزینه ثابت کارخانه را همچنین بلا سری تولید ، هزینه های تولید غیر مستقیم و سنگینی فشار کارخانه می نامند .

بسیاری از هزینه با طبقه و دسته هایشان تداخل دارند . برای مثال ، مواد مستقیم         ( کالای مستقیم ) و کار مستقیم زمانیکه ترکیب می شوند ، هزینه های عمده نام      می گیرند .

کار مستقیم و هزینه ثابت کارخانه ترکیب می شوند به نام هزینه های تبدیلی .     (هزینه های پردازشی )

ــ هزینه های غیر تولیدی . این هزینه ها تقسیم می شوند به هزینه های فروش و     هزینه های کلی و اجرائی .

هزینه های فروش تمام هزینه هایست که پیوند می خورد با کسب فروش و توزیع محصولات . برای مثال می توان تبلیغات و پیام های بازرگانی فروش را نام برد .

هزینه های کلی و اجرائی شامل همۀ هزینه هایست که در ارتباط با انجام فعالیت های کلی و اجرائی ، به وجود می آیند . مثلاً : حقوق مجریان و هزینه های قانونی .

ــ هزینه های مستقیم و غیر مستقیم .

هزینه ها را می توان مستقیم یا غیر مستقیم در نظر گرفت بر حسب دامنۀ ردیابی برای یک هدف خاص از هزینه ها مثل ، محصولات ، مشاغل ( وظایف ) ، دپارتمان و حوزه های فروش .

هزینه های مستقیم آن هزینه هایست که می توان آنها رابه طور مستقیم برای اهداف هزینه ای ردیابی نمود . مثلاً کالاهای مستقیم ، کار مستقیم و تبلیغات که برای یک حوزه فروش ساخته می شوند .

هزینه های غیر مستقیم آن خرج هایست که مشکل می توان ردیابی شان کرد برای هدف ویژه ای از هزینه ها موارد هزینه ثابت کارخانه ای تماماً هزینه های غیر مستقیم به شمار می روند . هزینه های تقسیم شده توسط دپارتمان های مختلف ، محصولات یا وظایف را هزینه های رایج یا هزینه های مشترک می نامند ، که آنها نیز هزینه های غیر مستقیم منظور می شوند .

تبلیغات ملی که بیش از یک محصول یا ناحیۀ فروش آن را به کار می گیرند ، نمونۀ دیگری از هزینه غیر مستقیم می باشد .

هزینه های محصولی و هزینه های دوره ای .

به واسطه زمان بندی مسئولیت شان در برابر در آمدهای مالیاتی یا به واسطۀ اینکه آیا قابل سرمایه گذاری هستند یا خیر ، خرج ها ( هزینه ها ) طبقه بندی می شوند به :

( a ) هزینه های محصولی و (b ) هزینه های دوره ای

ــ هزینه های محصولی ، هزینه های قابل سرمایه گذاری هستند به طوریکه به عنوان بخشی از سرمایۀ در دست در نظر گرفته می شود . بنابراین آنها تا زمانیکه فروخته شوند، دارایی محسوب می شوند . وقتی که آنها فروخته شوند ، تبدیل به هزینه می شوند یعنی این که هزینۀ کالاها فروخته می شود . همۀ هزینه های تولیدی ، هزینه های محصولی   می باشد . 

هزینه های دوره ای قابل سرمایه گذاری نمی باشند و از این رو در مقابل درآمدهای فروش در مدتی که درآمد به دست می آید ، مسئول می باشند . هزینه های فروش و هزینه های کلی و اجرائی هزینه های دوره ای هستند .

ــ هزینه های متغیر ، هزینه های ثابت و هزینه های نیمه متغیر .

از طریق یک برنامه ریزی و دیدگاه کنترلی شاید مهم ترین روش برای طبقه بندی      هزینه هایست که آنها چگونه بر اقتضای تغییرات در حجم یا بعضی از اندازه های فعالیتی رفتار می کنند . از لحاظ این رفتار ( شیوه ) هزینه ها را می توان به سه طبقۀ اساسی تقسیم نمود :

هزینه های متغیر آن هزینه هایی هستند که در مجموع تغییر می کنند در نسبت های مستقیم برای تغییراتی در فعالیت ها . مثلاً مواد مستقیم و هزینه های بنزینی .

هزینه های ثابت آن هزینه هایست که  پایه باقی می مانند در تبدیل و تغییرهای فعالیتی مثل اجاره ، بیمه و مالیات .

هزینه های نیمه متغیر ، هزینه هایی هستند که با تغییرات ایجاد شده در حجم ، تغییر      می کنند اما برعکس هزینه های متغیر در نسبت های متفاوت تغییر نمی یابند . به عبارتی دیگر ، این هزینه ها شامل یک عنصر متغیر و یک عنصر ثابت می باشند ، مثل اجارۀ یک کامیون توزیعی که یک نرخ ثابت اجاره ای به علاوه و یک شارژ متغیر پرداخت می شود . و هزینه های نیرویی که در آن هزینه ها شامل مقداری ثابت به علاوۀ یک شارژ متغیر می باشد . تجزیۀ هزینه ها به عناصر متغیر آنها و عناصر ثابت شان بسیار مهم هستند در حوزه های بسیاری از حسابداری مدیریتی همانند بودجه قابل انعطاف ،     آنالیز های تجزیه ای و تصمیم گیری های کوتاه دوره .

ــ هزینه های برنامه ریزی ، کنترل و تصمیم گیری .

هزینه های قابل کنترل و هزینه های غیر قابل کنترل . یک هزینه زمانی قابل کنترل نام می گیرد که مقدار آن طراحی شود برای رأس یک دپارتمان و سطح هزینه به طور قابل ملاحظه ای تحت نفوذ مدیر باشد . هزینه های غیر قابل کنترل آن خرج هایست که تابع نفوذ یک سطح سوپر ویژن مدیریتی عرضه شده نیست .

هزینه های استاندارد : آن هزینۀ تولیدی یا عملکردی می باشد که به طور دقیق از پیش تعیین می شود . آن هزینه مورد نظری است که باید به دست آورده شود .

هزینۀ استاندارد با هزینه واقعی به منظور اندازه گیری عملکرد و اجرای یک دپارتمان هزینه ای ، مقایسه می شود .

هزینه های مختلف ، این هزینه ها متفاوت هستند در هزینه های بین دو یا بیش از دو انتخاب .


تعاریف و انواع بودجه

حسابداری بودجه ای باید جنبه های یکتای عملکردهای دولتی را تشخیص دهد . ارگان های دولتی باید سلسله مراتبی از خدمات مثل حمایت های پلیسی و آتش نشانی ، آب و ذخایر آن ، دادگاه های قانونی و ساختن ساختمان های عمومی و دیگر امکانات و تسهیلات را فراهم آورند . به علاوه ، ارگان های دولتی منابع شان را از منابع متفاوت بسیاری دریافت می کنند و باید طبق موازین قانونی باشند .

عملکردهای یک ارگان دولتی باید به گزارش های دوره ای ( نوبتی ) سالانه تقسیم شوند زیرا مدیریت این عملکردهای عمومی می تواند به عنوان نتیجه ای از انتخاب ها یا ملاقات های جدید تغییر یابد . از این رو ، حسابداری دولتی باید بسیاری از اهداف متفاوت ، منابع مختلف درآمد و ... را تشخیص دهد . به منظور به پایان رسانیدن اهداف ارگان دولتی ، ارگان صور متنوعی از بودجه ها را تشکیل می دهد . یک بودجه تشریح    می شود به گونه زیر :

یک ماهیت حسابداری همراه با گروه خود گردانی از حساب هایی که پول یا دیگر منابع را با یکدیگر ثبت می کند همگی مربوط خواهند شد به بدهی ها و ته ماندۀ سهام عادی یا تعادل باقی مانده . بودجه های مختلفی برای نقش های ویژه ای که یک دولت باید فراهم آورد ، تشکیل می شود بیشتر بودجه ها از منابع مالیات ملکی یا فروش های تجاری تأمین می شوند ، آنها همچنین منابعی را به عنوان کمک هزینه از دیگر     آژانس های دولتی ، از جریمه ها یا گواهی نامه ها ، و از شارژها برای خدمات ، دریافت می کنند . هر بودجه باید خرجش را متناسب با اهداف ویژه اش بسازد . برای مثال ، یک بودجه در نظر گرفته شده برای حمایت های آتش نشانی را نمی توان در تهیه       اتوبوس های مدرسه ای برای مدارس محلی صرف نمود .

دپارتمان آتش نشانی ممکن است صرف کند بودجه اش را مستقیماً برای حمایت های آتش نشانی . هر بودجه دارایی و امتیازات مربوط به خودش را دارد و همچنین دارای حساب های بدهی خودش می باشد . بیان « خرج » مرجوع است به کم شدن منابع بودجه در جهت ایجاد خدمات دولتی . بیانیه های مالی جداگانه باید برای دوره های هر بودجه آماده شود . در این شیوه ، اعضای هیأت مدیره یا دیگر حزب های علاقه مند     می توانند عملکرد مالی هر بودجه را ارزشیابی نمایند .

ــ انواع بودجه : ماهیت های دولتی ، هشت بودجه را که به طور کلی طبقه بندی        می شوند به سه نوع اصلی براساس شباهت روش های حسابداری و شیوه های گزارشی مورد استفاده ، به کار می برد .

A:  1 ـ بودجه کلی      2 ـ بودجه ویژه درآمدی   3 ـ بودجه پروژه های سرمایه ای

4 ـ بودجه خدمات وامی

B: Proprietary          5 ـ بودجه سرویس داخلی        6 ـ بودجه فعالیت بازرگانی

C: Fiduciary            7 ـ بودجه های سپرده ای        8 ـ بودجه های آژانس

بودجه های دولتی . چهار بودجۀ دولتی به کار می رود در تهیه خدمات اصولی دولتی برای عموم هدف هر یک از این بودجه ها از قرار زیر می باشد :

1 ـ بودجه کلی : همۀ منابع مالی به غیر از آنهایی که باید برای دیگر بودجه ها مورد حساب قرار گیرند ، در بودجۀ کلی محاسبه می شوند . این بودجه شامل عمل و عکس العمل هایست برای خدمات دولتی کلی که تهیه می شود به واسطۀ عملکردهای اجرائی ، قانونی و قضاوتی ارگان دولتی .

به علاوه، خدمات عمومی مثل حمایت پلیسی و آتش نشانی و فعالیت های عمومی فرهنگی و بار آفرینی مشمول آن می باشند .

2 ـ بودجه ویژه در آمدی : فرآیندهای منابع ویژۀ درآمدی که به طور قانونی محدودند برای اهداف مشخصی ، جزو بودجه ویژۀ درآمدی حساب می شوند . این بودجه شامل   خرج ها منابعی برای عملکرد مواردی مثل کتابخانه های عمومی منظور می شود .

3 ـ بودجه پروژه های سرمایه ای : منابع مورد استفاده در اکتساب و ساختار پروژه های سرمایه ای اصلی که به هر کسی بهره می رساند ، مثل پارک های عمومی یا      ساختمان های چند بخشی ، در بودجۀ پروژه های سرمایه ای منظور می گردد . این بودجه وجود دارد فقط در طی ایجاد تسهیلات و تا زمانی در کار است که هدف به اتمام برسد .

4 ـ بودجه سرویس وام دهی : گرد آوری منابع ، دستمزدها و ... در بودجۀ وام دهی منظور می شوند . که آن به طور طولانی مدت می باشد . همانطور که از نام آن پیداست ، این بودجه مسئول خدمات دهی وام طولانی مدت از طریق دولت می باشد .

قبل از سال 1987 بسیاری از ارگان های دولتی از پنجمین بودجه دولتی استفاده کردند ، بودجۀ ویژه ارزشیابی برای ثبت ساختار و بودجه دهی پیشرفت ها ( ارتقاهای ) عمومی به نظر می رسد که تنها به گروهی محدود از مردم بهره می رساند . این ارتقاهای عمومی مثل ازدیادهای فاضلابی ، چراغ های خیابان در مجاورت های ویژه یا پیاده روها و     خیابان ها در یک ناحیۀ ویژه در حوزه هایی با گرفتن مالیات های ویژه انجام می شد .

 

با این حال ، در ژوئیه سال 1987 ، GASB بیان کرد که گزارشات مالی و حسابداری برای ارزشیابی که احتیاج دارد به این که این فعالیت دردیگر بودجه های دولتی ثبت شود اگر که ارگان دولتی مجبور باشد در هر روشی در وام دهی مذکور ، ساختمانی را بودجه دهی کند . در بیشتر نمونه ها ، ارگان دولتی فراهم خواهد نمود چندین نوع از تعهدهای کلی دولتی در موضوع وام دهی . از این رو ، بودجه پروژه های سرمایه ای معمولاً برای محاسبۀ دورۀ ساختاری این ارتقاها و پیشرفت های سرمایه ای به کار می روند و بودجه وام دهی طولانی مدت همراه با دیگر وام های طولانی مدت ارگان دولتی گزارش         می شوند . در برخی از نمونه های بسیار معدودی که ارگان دولتی هیچ تعهدی در وام دهی ندارد ، وام دهی به عنوان بخشی از فعالیت های ارگان دولتی در نظر گرفته  نمی شود .  

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 9:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد فرار از مالیات

بازديد: 475

مقدمه :

در بیشتر کشورها، بخش عمده ای از منابع درآمدی دولت، از طریق مالیات تامین می شود. سهم مالیات از کل درآمدهای عمومی در میان کشورها، متفاوت است و میزان آن بستگی به سطح توسعه و ساختار اقتصادی آنها دارد. در این میان، فرار مالیاتی و گریز از مالیات در کشورها باعث شده است تا درآمدهای مالیاتی کشورها، همواره از آنچه که برآورد می شود کمتر باشد و تمامی کشورها تلاش خود را برای کاهش این دو پدیده به کار می گیرند یا از طریق اصلاح نظام مالیاتی، به چاره جویی برمی خیزند.

فرار مالیاتی چیست؟

    هرگونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول ، فرار مالیاتی خوانده می شود.

    تعریف فرار مالیاتی، برای انواع مالیات ها یکسان است. در فرار مالیاتی، به رغم تطبیق فعالیت با قوانین، در اجرای فعالیت یک یا چند ضابطه مصوب مراجع ذی ربط تعمداً نادیده گرفته می شود.

  

 

    تمایز فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی

    تمایز مفهومی بین فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات به قانونی یا غیرقانونی بودن رفتار مؤدیان مربوط می شود . فرار مالیاتی، یک نوع تخلف از قانون است. وقتی که یک مؤدی مالیاتی از ارائه گزارش درست در مورد درآمدهای حاصل از کار یا سرمایه خود که مشمول پرداخت مالیات می شود ، امتناع می کند ، یک نوع عمل غیر رسمی انجام می دهد که او را از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور دور نگه می دارد. اما در اجتناب از مالیات، فرد نگران نیست که عمل او افشا شود . اجتناب از مالیات ، از خلاCهای قانونی در قانون مالیات ها نشات می گیرد. در اینجا فرد به منظور کاهش قابلیت پرداخت مالیات، خود دنبال راه های گریز می گردد . مثلاً درآمدهای نیروی کار را در قالب درآمد سرمایه نشان می دهد که از نرخ پایین تری برای مالیات برخوردارند. در اجتناب از مالیات ، مؤدی مالیاتی دلیلی ندارد نگران احتمال افشا شدن باشد، چرا که او الزاماً تمامی مبادلات خود را با جزئیات آن البته به شکل غیر واقعی، یاددا شت و ثبت می کند.

    در واقع ، عوامل اقتصادی با استفاده از روزنه های قانون مالیات و بازبینی در تصمیمات اقتصادی خود تلاش می کنند تا بدهی مالیاتی خود را کاهش دهند. از آنجا که اجتناب از پرداخت مالیات فعالیتی به ظاهر قانونی است، از این رو بیشتر از فرار مالیاتی در معرض دید است.

    به عبارت دیگر ، اجتناب از مالیات ، یک نوع سوء استفاده رسمی از قوانین مالیاتی است. این مقوله به بررسی و یافتن راه های گریز از پرداخت مالیات در قوانین مالیاتی مرتبط می شود که مؤدیان به آن وسیله خود را به نحوی از افراد مشمول مالیات کنار می زنند. مثلاً تبادل درآمد نیروی کار به درآمد سرمایه که نرخ کمتری از مالیات را به همراه دارد، مثالی از اجتناب مالیاتی است. به عنوان مثال، فرض کنید بر فعالیتی چون فروش دوچرخه، مالیات بر ارزش افزوده وضع شود. حال اگر فروشنده ای برای پرداخت مالیات کمتر ، دوچرخه کمتری بفروشد، رفتار وی بر پایه اجتناب از مالیات است. اگر همین فروشنده برای پرداخت کمتر مالیات ، میزان فروش دوچرخه را کمتر از مقدار واقعی آن به اداره مالیات گزارش کند، رفتار وی فرار از مالیات قلمداد می شود.

    بنابراین اجتناب مالیاتی ، قانونی و برای کاهش تعهدات مالیاتی فرد با دور زدن قانون یا استفاده کامل از ظرایف قانونی است ، اما تقلب یا فرار مالیاتی، غیرقانونی و مبادرت عمدی به اعمال خلاف قانون مانند گزارش غیرواقعی درآمد و فروش ، کسورات و تنظیم اظهارنامه ها است. نظام مالیاتی در شرایط آرمانی، باید قابلیت مقابله با هر دو نوع فرار مالیاتی را داشته باشد.

        زمینه های پیدایش فرار مالیاتی

    بررسی های مختلف نشان می دهد شایع ترین زمینه های پیدایش فرار مالیاتی چنین است:

1- عدم گسترش فرهنگ مالیاتی در جامعه: فرهنگ مالیاتی، مجموعه ای از طرز تلقی ، بینش و عکس العمل افراد در قبال نظام مالیاتی است. به عبارت دیگر طرز تلقی ، بینش ، برداشت ، آرمان ها ، ارزش های اجتماعی ، قوانین جاری و میزان تحصیلات و آگاهی ، از جمله عواملی هستند که فرهنگ مالیاتی را شکل می دهند.

2-  عدم مبادله کامل اطلاعات و نبودن سیستم نظارت و پیگیری در اخذ مالیات

   3-  تشخیص علی الراCس و وجود ضعف در اجرای آن

   4-  عدم استقبال از تسلیم اظهارنامه های مالیاتی و ضعیف بودن ضمانت های اجرایی: ارسال نکردن اظهارنامه، دلایل گوناگونی دارد. رایج ترین دلیل عدم ارسال، می تواند این باشد که در صورت به روز نبودن ثبت مؤدی، بهترین امکان برای ارسال نکردن اظهارنامه و پس از آن فرار از پرداخت مالیات فراهم شده است. دلیل دیگر عدم برخورد قاطع ماموران مالیاتی است که آن هم می تواند به دلیل عدم آشنایی و عدم تسلط کافی ماموران مالیاتی به قوانین مالیاتی و نداشتن مهارت کافی دراجرای آنها باشد.

  5-  تاخیر در وصول مالیات

  6-  عدم شناخت مؤدیان و مستند نبودن میزان درآمد آنها

7-  وجود معافیت های وسیع و متنوع: دولت ها گاه با اتخاذ برخی سیاست های حمایتی مالیاتی و معافیت های مالیاتی، راه فرار مالیاتی را باز می کنند و در صورتی که در سیستم اطلاعات کارآمد نیز در نظام مالیاتی موجود نباشد ، فرار مالیاتی گسترش می یابد. همچنین با اعطای معافیت های مالیاتی، گروهی از پرداخت مالیات معاف می شوند و این امر به کاهش درآمدهای مالیاتی دولت منجر می شود. بنابراین ، اگر اعطای معافیت ها با دقت لازم صورت نگیرد ، دولت برای کسب درآمد مالیاتی مورد نظر ، فشار سنگینی را بر گروه های دیگر جامعه وارد می کند. یعنی برای جبران بخش خالی کاسه درآمد مالیاتی ، میزان نرخ های مالیاتی بیشتری ، بر گروه هایی که از معافیت های مالیاتی بهره مند نیستند ، تحمیل خواهد شد. بی تردید اعطای معافیت های مالیاتی گسترده ، به ناکارایی نظام مالیاتی و ضعف نظام اجرایی مالیاتی منجر می شود.

   

    اندازه گیری فرار مالیاتی در ایران

    در سال های اخیر ، در بعضی از کشورها ، دولت ها و محققان سعی در اندازه گیری میزان فرار مالیاتی ، برای مالیات های خاص و نیز برای کل سیستم مالیاتی داشته اند . لیکن اندازه گیری میزان دقیق فرار مالیاتی در کشور ایران، با مشکلاتی روبه رو بوده است که از اهم موانع در راه تخمین فرار مالیاتی می توان به موارد زیراشاره کرد:

    1-  ناتوانی در استفاده از روش های مستقیم اندازه گیری ( چرا که مردم مقادیر فرار مالیات شان را ابراز نمی کنند)

    2-  انجام نشدن تحقیق جامع در مورد میزان فرار مالیاتی در هر یک از شاخه های مشمول مالیات در ایران.

    3- تفاوت تعاریف بین المللی مالیات با تعاریف مالیات در ایران ، به نحوی که برخی از درآمدهایی که در ایران جزو درآمدهای مالیاتی محسوب نمی گردد، در سایر کشورها سهم عمده ای از درآمدهای مالیاتی را به خود اختصاص داده است.

4-  عدم تطبیق آمارهای مراکز مختلف

5-  محرمانه بودن اطلاعات مربوط

    اما با این حال به دلیل آثار سوئی که فرار مالیاتی بر اقتصاد کشور دارد ، به توجه و بررسی بیشتری در این زمینه نیاز است. به طور کلی ، فرار مالیاتی سبب می شود که درآمدهای مورد نیاز دولت برای هزینه های دولت تامین نگردد و در نتیجه خدماتی که دولت می باید آن را فراهم سازد ، در حد مورد نیاز و باکیفیت ارائه نشود.

   

    کارت بازرگانی ، کد اقتصادی و فرار مالیاتی

    یکی از عوامل مؤثر بر فرار مالیاتی در ایران که به همان بحث ضعف قوانین و مقررات بر می گردد، سوء استفاده از کارت بازرگانی و کد اقتصادی توسط فرصت طلبان است. براساس ماده (169) مکرر قانون مالیات مستقیم مصوب 3/12/1366 با آخرین اصلاحات مصوب 27/11/1380، سازمان امور مالیاتی کشور مجاز شده است برای اشخاص حقیقی و حقوقی کارت اقتصادی صادر کند. شایان ذکر است از سال 1371 و به دنبال ارائه لایحه مالیات بر ارزش افزوده ، بحث کارت اقتصادی هم مطرح شد. اجرای سیستم مالیات بر ارزش افزوده در صورتی امکان پذیر است که تمامی مؤدیان شناسایی شوند و لازمه این کار استفاده از سیستم های مکانیزه در تمامی امور است. به این ترتیب برای این که شناسایی مؤدیان به آسانی صورت گیرد مقرر شد تا به هر مؤدی یک کد اقتصادی اختصاص یابد که البته قبلاً کدپستی و کد ملی مطرح بودند. در آن دوره مقرر شد تا اختصاص کد اقتصادی همراه با اجرایی شدن مالیات بر ارزش افزوده آغاز شود و برای شروع، تصمیم گرفته شد تا 1000 شرکت مهم، کد بگیرند. بر این اساس، آن دسته از مؤدیان مالیاتی که توسط وزارت دارایی اسامی آنها اعلام می شود باید کد اقتصادی می گرفتند و اگر مبادرت به این کار نمی کردند، باید بخشی از ارزش معامله انجام شده را به عنوان جریمه پرداخت می کردند. اگر مؤدی برای بار دوم از گرفتن کد امتناع می کرد، فعالیت او تعطیل می شد و......

    به این ترتیب، کد اقتصادی منشاء ایجاد یک بازار کاذب شد و گرفتن و اجاره دادن آن شغلی برای سودجویان شد. مثلاً شرکت ها به نام کارکنان خود کد اقتصادی می گرفتند و معاملات خود را بدون اینکه در جایی ثبت کنند، انجام می دادند و وزارت دارایی هم کاری نمی توانست انجام دهد. دلیل آن هم این بود که کد به نام افراد دیگری بود که عموماً اموالی برای توقیف کردن نداشتند. این بازار به حدی رونق گرفت که نرخ معاملات نیز براساس با کد و بدون کد اقتصادی انجام می شد. علاوه بر این، از آنجا که برخی مؤسسات از پرداخت مالیات و...معاف بودند ، برخی از بازرگانان با تبانی با چنین مؤسساتی، از کد اقتصادی آنها برای معاملات خود استفاده می کردند.

    علاوه بر اینها ، صدور برخی دستورالعمل ها و بخشنامه ها از جمله دستورالعمل شماره 43048/3528-211 مورخ 29/7/1381 مبتنی بر عدم دریافت مالیات علی الحساب از واردکنندگان دارای کارت بازرگانی که با هدف همراهی با بازرگانان واقعی در هنگام ورود کالا به کشور و جلوگیری از افزایش قیمت کالاها صادر شد، به سوء استفاده بیشتر از کارت ها و فرار مالیاتی دامن زد.

    بعدها، برای جلوگیری از سوء استفاده های بیشتر، برای اخذ کد اقتصادی، محدودیت هایی پدید آمد. به این ترتیب که مثلاً اخذ کد اقتصادی منوط به داشتن مغازه و محل کسب و... بود و از آنجا که برخی بازرگانان و تجار نمی توانستند کد اقتصادی دریافت کنند، اعتراض ها شروع شد.

    در این حال، برخی از گزارش های رسمی و غیر رسمی حاکی از فرار مالیاتی بسیار بالا فقط از ناحیه سوء استفاده از کد اقتصادی است و به این ترتیب به نظر می ر سد، مسئولان امر باید در اجرای سریع تر طرح جامع مالیاتی یا نظام مالیات برارزش افزوده، گام های اساسی بردارند .

 

 

ناکارآمدی نظام مالیاتی ایران علل و زمینه‌ها

 

اگرچه مالیات ستانی در ایران نوپا نیست و همچنین از وصول مالیات به طریق نظام شبه سیستمی‌در حدود یک قرن در ایران می‌گذرد، اما همچنان نمی‌توان ادعا کرد که نظام مالیات‌گیری در ایران حتی شبیه کشورهای تقریبائ  در حـال تـوسعه است. در هر صورت پایبندی به اصول و روش‌های نوین بشری در اجرای سیاست‌های توسعه، باید سرلوحهء کار مسوولان مربوطه قرار گیرد تا به هدف‌های مورد نظر در وصول حداکثر مالیات دست پیدا کنند. به نظر می‌رسد با توجه به تغییر و تحولات در نظام مالیاتی ایران از حدود یک‌سال پیش به ‌این طرف، بتوان امیدوارانه چشم به سوی نظام مطلوب مالیاتی داشت.   

نظامی‌که در سال‌های گذشته تبدیل بـه ویرانه‌ای شده است که اصلاح ساختاری و بنیادی آن هزینه‌های زیادی می‌طلبد. این مقاله به علل و زمینه‌های ناکارآمدی سیستم مالیاتی ایران از چهار بـعد قوانین و مقررات، فرآیندهای مالیاتی، مؤدیان و منابع انسانی پرداخته در برخی موارد راه‌کارهایی جهت برون رفت از این مشکلات بیان میدارد.    

1) قوانین و مقررات مالیاتی

یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در تضعیف و عدم اثربخشی سیاست‌های مالیاتی، پیچیدگی و ابهام در قوانین و مقررات مالیاتی است. این مساله به تنهایی به کارآیی اجرایی سیاست‌های مالیاتی صدمه وارد می‌کند. به منظور تضمین اثربخشی دستگاه مالیاتی در قدم اول باید قوانین و مقررات مالیاتی و حسابداری به طور جامع تعریف و تضمین شود. برای رویه‌ها و قوانین جدید باید مجوزهای جدید اخذ شود تا در مجمع‌القوانین کشوری و آیین‌نامه‌های مالیاتی ثبت شود. تغییرات قوانین مالیاتی به شدت به استانداردهای نوین حسابداری وابسته است. به عبارت دیگر بـاید مقررات مربوط به مؤدیان در نگهداری دفاتر و فاکتورها و چگونگی ارایهء آن‌ها به سازمان مالیاتی، به صورت شفاف تبیین شود. در نهایت برای پیاده کردن اصلاحات باید حمایت ‌حاکمیت و آحاد مردم جلب شود.

به طور کلی قوانین خوب وکارآ، چندین خصوصیت و ویژگی به شرح ذیل را دارا هستند:

الف - کارآیی

در مورد کارآیی قانون، باید به این نکته توجه کرد که آیا قانون مربوطه از نظر اجرای سیاست‌های مالیاتی، کارآیی و اثربخشی را دارد به عبارت دیگر قانونی کارآ و اثربخش است که نتیجهء مورد نظر از تصویب آن حاصل شود. به عنوان مثال یکی از اهداف قانون برای الزام  مؤدیان مالیات بر شرکت‌ها به منظور ارایهء اظهارنامه و ترازنامه و سود و زیان، می‌تواند شناخت کامل از نحوهء گردش مالی یک شرکت در اقتصاد و استفاده از اطلاعات مالی این شرکت برای ردیابی مفاسد مالی بنگاه‌های دیگر باشد. چنانچه این هدف قانونگذار، با ارایهء درست ترازنامه و سود و زیان شرکت‌ها حـاصل شود می‌گوییم قانون، کارآ (اثربخش) بوده است.

ب - سازمان‌دهی

سازمان‌دهی منطقی باعث درک و فهم بهتر  مؤدیان و کاربران از قانون مالیاتی می‌شود. سازمان‌دهی قانون به این مفهوم است که مقررات مربوط به یک بخش خاص، همگی در کنار آن باشند به عبارت دیگر مطالب مربوط به هم تا جایی که امکان دارد در کنار هم باشند. به عنوان مثال  مؤدیان مالیاتی اشخاص حقوقی (شرکت‌ها) در صورتی که تمام مطالب مربوط به اجراییات و مقررات فصل امور مالیاتی شرکت‌ها در یک فصل جداگانه لحاظ شده است خیلی کم‌تر دچار سردرگمی و ابهام خواهند شد.

ج - قابلیت درک

در صورتی که بخواهیم قابلیت درک یک متن افزایش یابد، اولائ باید عبارت یک متن کوتاه باشد و ثانیائ از کلمات مرموز و غیرشفاف جلوگیری به عمل آید به عبارت دیگر، متنی گویا و ساده ارایه کرد.

حامیان استفاده از زبان ساده در قانون‌نویسی خواهان پرهیز از زبان حقوقی برای نیل به قانونی آسان و همه فهم هستند به عبارت دیگر تا جایی که امکان دارد باید از کلمات حقوقی و یا کلماتی که معروف به لغت‌نامه‌ای هستند پرهیز کرد به عنوان مثال می‌توان به جای عـبارت «کمیسیون تقویم املاک»، عبارت «کمیسیون (هیات) ارزیابی املاک» را به کار برد.

د - انسجام

مفهوم انسجام به دو گونه قابل فهم است: اول این‌که می‌تواند به معنی ارتباط معنی‌دار عناصر یک قانون با یکدیگر باشد و دوم این‌که با سایر مقررات و قوانین انسجام داشته باشد. به عبارت دیگر باید اطمینان یافت که قانون مالیاتی با بقیهء نظام حقوقی تلفیق شود. به عنوان مثال قانون مالیات‌های مستقیم نـبـایـد بـه هیچ عنوان با اصول و استانداردهای حسابداری و حسابرسی مغایرت و ناهماهنگی داشته باشد و یا در خود قانون، فصل مربوط به اشخاص حـقیقی با فصل مربوط به اشخاص حقوقی (شرکت‌ها) ناهماهنگ باشد به طوری که بعضی از مشاغل در قالب اشخاص حقوقی و بعضی دیگر در قالب اشخاص حقیقی تعریف شوند.

2) فرآیندهای مالیاتی

فرآیند مالیات‌گیری را می‌توان از لحاظ ترتیب زمانی به تدوین و تصویب قانون، شناسایی  مؤدیان، ‌تشخیص مالیات، کنترل و بازبینی تشخیص‌ها، طرح اعتراض به مالیات تشخیصی و نهایتائ وصول مالیاتی تجزیه کرد. ضعف سیاست‌های مالیاتی (مدیریت مالیاتی) در هر یک از این مراحل می‌تواند جلوی اهداف قانون‌گذار را به هر نحو بگیرد.

تحلیل فرآیندهای نظام مالیاتی از اظهار تا پرداخت در یک سیستم مالیاتی، زمانی مفید و ممکن است که اطلاعات بهنگام باشد و به درستی در مجاری صحیح قرار گیرد. اگر سازمان مالیاتی با اطلاعات ناقص مواجه شود، باید در سـیستـم اطلاعاتی و ممیزی خود تجدیدنظر کرده، آن را دگرگون سازد. از طرفی مطابق قوانین حسابداری مالیاتی، دستگاه مالیاتی باید درآمدهای مالیاتی (چه به صورت پول نقد و چه به صورت حـساب‌های بانکی مؤدی) را بدون واسطه از حساب مؤدی به حساب خزانه‌ واریز کند. غالبائ موانع قانونی و یا ضعف قانون باعث می‌شود که اطلاعات معتبر به دستگاه مالیاتی داده نشود. این امر فرهنگ تمکین مالیاتی را تضعیف می‌کند، اگرچه هیچ‌گاه قابل روءیت نیست. خلاصه تنگناها و مشکلات فرآیندهای مالیاتی در سیستم مالیاتی ایران به شرح ذیل قابل دسته‌بندی است:

غلب فرآیندها، ناکارآمد و پـراکنـده هستنـد. همچنین حداقل معیارهای سنجش برای آن‌ها وجود ندارد.

در حال حاضر مالیات بر درآمد مشاغل و شرکت‌ها تقریبائ از یک فرآیند مـشتـرک، پیـروی مـی‌کننـد. تمـام مالیات‌های دیگر دارای فرآیندهای مستقل و فرم‌های جداگانهء اظهارنامهء مالیاتی با دفعات تسلیم اظهارنامهء متفاوت هستند. این امر منجر به کاربرد بیهودهء منابع در فعالیت‌های تکراری می‌شود.

تقریبائ تمامی فرآیندها به روش دستی انجام می‌گیرد و توانمندی‌های ورود داده‌ها و ذخیره‌سازی ‌محدود است. فقدان تجزیه و تحلیل کامپیوتری، منجر به روند تشخیص و رسیدگی طولانی و دستی مالیات می‌شود که مستعد خطا هستند.

تـقـریبائ هیچ معیار سنجش استانداردی (مانند مدت زمان مورد انتظار، زمان‌بندی پروژه‌ای بر مبنای درصد پیشرفت کار و ...) برای فرآیندها وجود ندارد که به طور منظم قابل پیگیری و ردیابی باشد.

عدم توجه به رضایت  مؤدیان مالیاتی

در حال حاضر، اغلب فرآیندها از دیدگاه درونی سازمان مالیاتی طراحی می‌شود و کم‌تر توجهی به راحتی  مؤدیان می‌شود. این امر، موجب دلسردی  مؤدیان و انگیزهء اندک آنان برای تمکین از مقررات مالیاتی می‌شود.

فقدان آموزش  مؤدیان مالیاتی دربارهء تخصیص صحیح منابع مالیاتی دولت، موجب نارضایتی بیش‌تر و عدم تمایل آنان به پرداخت مالیات می‌شود.

قواعد شغلی و مقررات مالیاتی پیچیده، مانع از اصلاح فرآیندها می‌شوند.

به طور کلی ماموران مالیاتی، درک اندکی از نوع فعالیت و فلسفهء وجودی فرآیندهایی که به موجب مقررات انجام می‌شود و یا حاصل عادت‌های درازمدت دیگران است، دارند.

به طور کلی در مورد نحوهء تفکیک فرآیندها برای انواع پایه‌های مالیاتی، در قانون مالیات‌های مستقیم، سخنی به میان نیامده است.

اغلب مقررات مالیاتی، دارای ابهاماتی هستند که توسط ماموران مالیاتی تفسیر می‌شوند و درک جامع مدیریتی و جمعی از آن‌ها وجود ندارد.

وجود اطلاعات محدود، ضعف اطلاعاتی را در رابطه با  مؤدیان ایجاد می‌کند.

توزیع و انتقال اطلاعات محدود میان سازمان مالیاتی و سایر ذی‌نفع‌ها (وزارتخانه‌ها، ادارهء ثبت و  مؤدیان مالیاتی) منجر به تشخیص غیردقیق مالیات و از دست رفتن درآمدهای مالیاتی می‌شود.

اطلاعات ضعیف، توانایی سازمان مالیاتی ایران را در انجام حسابرسی موردی محدود می‌کند. به این دلیل که در حال حاضر تمامی شرکت‌ها و مشاغل (تـمامی پرونده‌های مالیاتی) مورد رسیدگی قرار می‌گیرند، بار کاری ممیزان مالیاتی غیرقابل تحمل است.

روش‌های اجرایی غیرموثر مـوجـب عـدم دقـت و حجم زیاد دادخواهی می‌شوند.

در بعضی مواقع ممیزان و  مؤدیان مالیاتی روابطی را برقرار می‌کنند که بر رعایت انصاف و عدالت ممیزان تاثیر می‌گذارد.

عدم وجود ساز و کارهای کنترلی در سیستم اجرایی مالیاتی، به ممیز مالیاتی قابلیت انعطاف‌پذیری بسیار زیادی را در هدایت تشخیص می‌دهد. این امر، بی‌دقتی و تقلب را افزایش می‌دهد.

به دلیل عدم وجود روش‌های اجرایی مالیاتی قوی، تعداد زیادی از دادخواهی‌های مالیاتی علیه سازمان مالیاتی کشور طرح می‌شود.

3) منابع انسانی

یکی از عوامل کلیدی در پیشرفت نظام مالیاتی، داشتن کارمندان کارآ و خلاق است. به منظور دارا بودن این پرسنل باید به 3 نکته توجه کرد:

1-  اختیارات و مسوولیت‌های هر شخص به طور کامل و شفاف، مشخص باشد.

2-هر فرد به رتبه و سمتی دست یابد که در آن تخصص، مهارت و تجربه داشته باشد.

3-  هر شخص به اندازهء شوونات، منزلت و مقامی که دارد حقوق و مزایا دریافت کند.

هـمــانـطــور کـه کـارمنـدان در مـوقعیت‌های مختلف، متناسب با مهارت و تجربهء خود، حقوق دریافت می‌کنند باید در ازای کارها و شیوه‌های جدیدی که در کار خود ارایه می‌دهند نیز پاداش دریافت کنند. اگر این سیاست‌ها به اجرا در نیاید، کارمندان به سکون و یکنواختی (روزمرگی) دچار شده، اغلب انگیزهء کار درست را از دست داده، به شدت از سازمان خود رنجور شده و عدم رضایت شغلی خود را بروز می‌دهند. در راستای سیاست‌های لازم جهت هدایت و سازمان‌دهی کارمندان سازمان مالیاتی باید به پرسش‌های ذیل پاسخ گفت:

1- چـگـونه باید کارمندان را در بخش‌های مختلف به کار گرفت؟

2- چگونه باید به کارمندان مختلف، حقوق پرداخت کرد؟

3-  چه قوانینی برای اعطای پاداش وجود دارد؟

4-  آیا شرح وظایف پرسنل به طور شفاف تعریف شده است؟

عوامل زیر در رابطه با پرسنل سازمان امور مالیاتی در اثربخشی و اصلاحات آن می‌تواند موثر باشد:

-پرداخت حقوق و مزایا متناسب با تخصص و فعالیت.

-انعطاف‌پذیری در نظام حقوق و دستمزد.

-اندیشه‌های گروهی کارمندان در دستگاه مالیاتی مدنظر قرار گیرد.

-داشتن امنیت شغلی از کارمندان رده پایین تا مدیران ارشد.

-با توجه به این‌که کارمندان سازمان نمایندگان دولت هستند که با قشر وسیعی از افراد جامعه در تماس هستند از افرادی به عنوان مامور اجراییات استفاده شود که قدرت جذب اندیشه‌های مفید جامعه را داشته باشند.

i کارشناس امورمالیاتی

خلاصهء تنگناها و مشکلات منابع انسانی در سازمان امور مالیاتی ایران به اختصار عبارتند از:

 ساختار سازمانی موجود، از نوع سلسله مراتبی است و کارکنان رده‌های پایین از قدرت اندک برای تصمیم‌گیری برخوردارند و یا هیچ قدرتی در این زمینه ندارند.

 فعالیت‌های شغلی عمومائ به تاخیر می‌افتد زیرا کارکنان نمی‌توانند بدون تایید مدیریت، تصمیمی را اتخاذ کنند. این امر بر روی ارتباطات، ارتقا و آموزش نیز تاثیر دارد.

ارتباطات کارکنان تا حدود زیادی غیررسمی و فاقد ساختار اصولی است. (اغلب ارتباطات، عاطفی و دوستانه است)

تکیه بر روش‌های غیررسمی (شامل شایعات، سخن‌پراکنی، تعصبات غیرمنطقی و ....) ممکن است منجر به ارتباطات پیامی شود که غیرصحیح یا متناقض است.

l بعضی از مدیران به منظور افزایش و یا حفظ قدرت خویش، معمولائ اطلاعات را حفظ می‌کنند. این امر ممکن است مانع رسیدن پیام‌ها به تمامی کارکنان شود.

معمولائ عملکرد کارکنان از طریق آموزش، تحت کنترل مدیریت قرار نمی‌گیرد و همچنین عملکرد خوب کارکنان همیشه مشمول ارتقا و پرداخت‌های بهتر نمی‌شود.

اگرچه آموزش در داخل سازمان امور مالیاتی کشور ارزشمند تلقی می‌شود ولی برنامه‌‌های آموزشی در برخی موارد بیش از حد وسیع است و اغلب، نیازهای کارکنان و یا شکاف‌های مهارتی و علمی آن‌ها را پوشش نمی‌دهد.

در برخی موارد، به نظر می‌رسد ارتقا و جبران مالی، کم‌تر با عملکرد کارکنان مربوط است و بیش‌تر با ارتباط آن‌ها با افراد قدرتمند سازمان بستگی دارد.

در بیش‌تر مواقع، مراحل استخدام به کندی پیش می‌رود که باعث افزایش فشار کار می‌شود.

روش استخدام مؤدیان و ممیزان مالیاتی بیش‌تر بر معیارهای اخلاقی و درجهء تحصیلات دانشگاهی تکیه دارد تا بر این مساله که هر پست خالی باید با شرکت‌کنندگان واجد شرایط اشغال شود. برای مثال پست ممیزی به جای آنکه حسابدار باشد توسط فرد دارای مدرک کشاورزی اشغال شده است.

نیاز به منابع انسانی بیش‌تر

اکثر ادارات سازمان مالیاتی به اندازهء کافی کارمند ندارند تا حجم کار را کنترل کنند. به طور نمونه یک ممیز حدود 600 پروندهء مالیاتی را طی سال رسیدگی می‌کند.

در بعضی از ادارات مالیاتی، سیستم تشکیل پرونده در راهروها قرار دارد که فضای کاری را در تنگنا قرار می‌دهد.

تعداد کامپیوترهای کافی برای ممیزان وجود ندارد و در بعضی موارد، حوزه‌های مالیاتی هیچ کامپیوتری ندارند.

4- مؤدیان مالیاتی

مؤدیان مالیاتی، ‌عمومائ به دو دسته تقسیم می‌شوند: مؤدیان قانونمدار و مؤدیان خلافکار. مؤدیان قانونمدار آن‌هایی هستند که مطابق قانون و به نسبت سهم خود، مالیات را پرداخت می‌کنند و عمومائ مشکلی را برای سازمان امور مالیاتی ایجاد نمی‌کنند این نوع مؤدیان غالبائ تمکین می‌کنند و از ایجاد هزینه و مشکل برای سازمان پرهیز می‌کنند به همین علت سازمان مالیاتی نیز از این نوع مؤدیان اظهار رضایت کرده و غالبائ سعی می‌شود این نوع مؤدیان باقی بمانند و یا بر تعداد آن‌ها افزوده شود. اما در مورد دیگر مؤدیان خلافکار بحث و سخن بسیار است و سازمان امور مالیاتی سعی می‌کند با انواع سیاست‌ها، آن‌ها را وادار به پرداخت مالیات کند. مؤدیانی خلافکار محسوب می‌شوند که مالیات‌های معوق را به دستگاه مالیاتی تحمیل می‌کنند که همین موضوع یکی از گلوگاه‌های نظام مالیاتی ایران است. به نظر می‌رسد در این‌گونه مواقع، سنجش میزان مالیات‌های معوق و برنامه‌ریزی در جهت وصول آن‌‌ها، بهترین گزینه موجود باشد. مالیات‌های معوق به مالیات‌هایی اطلاق می‌شود که از حیث تشخیص مالیات، به مرحلهء فعلیت رسیده‌اند اما به هر دلیل به حیطهء وصول درنیامده و امکان وصول آن‌ها وجود دارد. بدیهی است اگر ثابت شود که حجم ذخایر مالیاتی معوق قابل وصول به حدی معنادار است که قادر به تامین اهداف درآمد مورد نظر خواهد بود، در آن صورت برنامه‌ریزی عملیاتی جهت وصول این مالیات‌ها منطقی و موجه است. اگر دستگاه مالیاتی ناگزیر از اعمال فشار مالیاتی بیش‌تری باشد چه بهتر که این فشار بر مؤدیان خلافکاری وارد شود که بعضائ سال‌ها از زیر مسوولیت پرداخت دیون مالیاتی خود شانه خالی کرده‌اند و اعمال خلاف قانون آن‌ها بعضائ مصداق تقلب مالیاتی بوده است. بدیهی است که مطالبهء دیون معوقهء دولت از عده‌ای متقلب، تنش‌های احتمالی ناشی از فشار مالیاتی را نیز به حداقل خواهد رساند و این با اهداف مورد نظر در خروجی سازمان از جمله رضایت‌مندی مؤدیان خوش‌حساب و ارتقای سطح عدالت مالیاتی نیز سازگار خواهد بود. یکی از راه‌های کاهش خطای مؤدیان در اظهار و پرداخت مالیات به کارگیری مناسب نظام جریمه و پاداش است. نظام جریمه باید به نحوی اجرا شود که به طور متوسط رفتار مؤدی مالیاتی را عوض کند. با این حال با مؤدیانی که بی‌نظم هستند و قانون را رعایت نمی‌کنند، باید به شدت برخورد کرد. همچنین باید توجه کرد که جرایم افراطی وضع نشود و مؤدیان ناامید نشوند. تجربه نشان داده است که تغییر ایجاد کردن در رفتار و نگرش مؤدیان مالیاتی یک هنر بزرگ است و عمومائ اقدامات سریع و فشارهای سنگین، تنها مسکنی است که در کوتاه‌مدت موثر است و اثرات جاودان ندارد. در بحث مربوط به تجزیه و تحلیل رفتار مؤدیان مالیاتی، معمولائ 5 عامل در وهلهء نخست باید واکاوی شود:

الف - فرهنگ مالیاتی

فرهنگ مالیاتی به معنای باورها و شناخت مردم در مورد مالیات و لزوم پرداخت آن توسط آن‌هاست. هرگاه بتوانیم ضرورت دریافت مالیات از مردم را به صورت مستدل و منطقی برای آن‌ها بیان کرده، به آنان آگاهی‌های لازم را داده و برای آن‌ها به صورت شفاف توضیح دهیم که مالیات دریافتی از مردم و توسط دولت صرف چه هزینه‌هایی می‌شود و در صورت نپرداختن مالیات، ‌ دولت و مردم دچار چه مشکلاتی خواهند شد و همچنین مردم به یک باور برسند که دولت مالیات دریافتی را برای بهبود وضع جامعه و توسعهء اجتماعی و رفاه شهروندان هزینه می‌کند آنگاه می‌توان ادعا کرد که مقدمات یک فرهنگ مالیاتی خوب برای پرداخت مالیات توسط عامهء مردم به وجود آمده است.

به این منظور باید:

1- مقبولیت عامه نسبت به مفهوم مالیات یعنی باور و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات را ایجاد و گسترش داد.

2- مردم نسبت به حکومت و شرایط سیاسی جامعه، نگاهی مثبت داشته باشند.(به عبارت دیگر حکومت، مورد پذیرش مردم باشد.)

3- یک باور دو طرفه بین دولت و مردم وجود داشته باشد.

مهم‌ترین مواردی که می‌توان در سازمان مالیاتی ایران به اجرا درآورد تا به یک فرهنگ مالیاتی نسبتا مناسب دست پیدا کرد عبارتند از:

-گنجاندن موضوع مالیات در قسمتی از کتاب‌های درسی مدارس کشور

-اطلاع‌رسانی درست و مداوم و جلب حمایت عمومی

-آموزش و مشاورهء مؤدیان مالیاتی

-ساده‌سازی قوانین

-معرفی مؤدیان نمونه در سطح ادارات کل استانی

-گسترش فرهنگ پژوهش و تحقیق در زمینه نارسایی‌های سیستم مالیاتی ایران

-آموزش و التزام ماموران مالیاتی به برخورد مناسب و همراه با احترام به تمامی مؤدیان

-ارتباط تنگاتنگ با مجامع صنفی و اتحادیه‌ها

ب - تمکین

تمکین مالیاتی به مفهوم پایبندی مؤدیان به تکالیف مالیاتی و رعایت قوانین مالیاتی از سوی آن‌هاست. تمکین مالیاتی از جمله اهداف تمام سیستم‌های مالیاتی دنیاست که در آرزوی آن به سر می‌برند و بعضائ تا حد بسیار خوبی به آن دست یافته‌اند. متاسفانه در نظام مالیاتی ایران، ‌تمکین مالیاتی از رتبهء بسیار پایینی برخورد است نمونهء آن هم حجم بسیار بالای مالیات‌های معوقهء سال‌های گذشته و همچنین حجم زیاد پرونده‌ها در ادارات حل‌اختلاف مالیاتی است. در این شرایط وظیفهء سازمان امور مالیاتی است که عوامل انگیزشی و تشویق‌کنندهء نظام تمکین داوطلبانه را کشف و تقویت کند.

اهم موانع تمکین داوطلبانه مؤدیان مالیاتی ایران عبارتنداز:

1-  القای نظام مالیاتی ناعادلانه

2-  پیچیدگی قوانین، مقررات و بخشنامه‌های مالیاتی

3-  شفاف و منصفانه نبودن نظام جریمه

4-  برنامه‌های ضعیف آموزشی برای مؤدیان

5-  عدم توانایی دستگاه مالیاتی برای اثبات انصاف خود در دریافت مالیات

6- یک سری عواملی که جلوی فعالیت‌ها و برنامه‌های تحول نظام مالیاتی را می‌گیرد.

راهکارهای ارتقای تمکین داوطلبانهء مؤدیان مالیاتی از یک سو به منابع، عوامل، نیروی انسانی، امکانات فیزیکی و از سوی دیگر به مدیریت، زمان‌سنجی، تغییر فرآیند و سازوکارهای بازخوردی نیاز دارد. این راهکارها به چهار رکن نیروی انسانی، منابع فیزیکی، تشکیلات رسمی و سازمان غیررسمی استوار است. برای ارتقای سطح تمکین داوطلبانه باید با تشکیل کانون‌های تفکر در دستگاه مالیاتی به عارضه‌یابی ارکان فوق‌الذکر پرداخته شود.

ج - خودتشخیصی

سیستم خودتشخیصی مالیاتی، عمومائ بر این برهان استوار است که مؤدی بیش از هر کس دیگری به اوضاع و احوال مالی و درآمدی خویش آگاه است. بنابراین اگر سیستم مالیاتی به جایگاهی برسد که مؤدیان آن، خودشان به تشخیص صحیح مالیاتی بپردازند قطعائ از جنبه‌های مختلف باعث بهبود وصول مالیات خواهد شد.

د - اطلاع‌رسانی

از جمله وظایف مدیریت مالیاتی، آگاهی رساندن به مؤدیان برای سهولت بیش‌تر کار و مطلع کردن مردم از قوانین، آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها و تصمیمات سازمان است. این امر به طور سیستماتیک از فرار مالیاتی (اجتناب از مالیات) کاسته و باعث خودبه‌خودی افزایش تمکین مالیاتی می‌شود. ایجاد سایت اینترنتی، انتشار روزنامه و یا مجلهء تخصصی در زمینهء مالیات، ایجاد پایگاه‌های مشاوره در سراسر کشور، برنامه هفتگی رادیو و تلویزیونی، ایجاد بانک‌های مختلف اطلاعاتی و .... می‌تواند باعث اعتماد مؤدیان به سازمان مالیاتی شود.

ه - حقوق مالیاتی

حقوق مالیاتی، رشته‌ای از حقوق عمومی است که مقررات مالیاتی و مزایای اجرای آن‌ها را مقرر می‌دارد.  بنا بر تعریفی دیگر حقوق مالیاتی عبارت است از درخواست و گرفتن اموال به صورتی که در قوانین مالیاتی آمده و به صورت وسیله‌ای برای توزیع مخارج عمومی دولتی بین افراد. اگر قبول کنیم که مالیات پولی است که دولت جمع‌آوری می‌کند مفهوم حقوق مالیاتی را بهتر درک می‌کنیم. حقوق مالیاتی در اولین نگاه، مجموع مقررات حقوقی مربوط به مالیات به نظر می‌آید. مجموع این مقررات حقوقی در مورد اشخاص و اموالی اعمال می‌شود که قبلائ به موجب قوانین تعریف و بیان شده‌اند. بنابراین به جاست که سازوکاری طراحی شده تا مؤدیان مالیاتی از نحوهء تعامل خود با نظام مالیاتی به طور کامل آگاه شده و همچنین وظایف قانونی خود را در قبال این سیستم به نحو احسن اجرا کنند. از جمله می‌توان فلوچارت‌های راهنمای مؤدیان را طراحی کرد و در اختیار آن‌ها گذاشت تا مؤدیان به وسیلهء آن به طور کاملائ شفاف وظیفهء خود را انجام دهند.

 

 

منابع :

 

http://www.hesabiran.com/news/detail.asp?id=733 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 9:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس