تحقیق و مقاله رایگان رشته کشاورزی

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

اثرات سو علف کش ها بر محیط زیست و انسان

بازديد: 333

 

تحقیق رایگان

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

اثرات سو علف کش ها بر محیط زیست و انسان

تهیه و تنظیم :

استاد گرامی :

پائیز 1393

اثرات سو علف کش ها بر محیط زیست و انسان

در طی پنجاه سال گذشته، آفتکشها جزء ضروری دنیای کشاورزی بوده اند. گرچه تقاضا برای تولید و توزیع آفتکش که باعث افزایش بهبود کیفیت و کارایی کشاورزی می شود محرز است. ولی احتمال بکارگیری نابجا و غیر معقول، بسیار زیاد می باشد. یکی از مهمترین نکات سازمان بهداشت جهانی، مسئله آفتکشها می باشد. افزایش جمعیت و بدنبال آن افزایش مصرف مواد غذایی، بویژه محصولات کشاورزی، کشاورزان را بر آن داشته است که میزان محصولات خود را افزایش دهند. افزایش کشت محصولات متعاقباٌ افزایش سموم آفتکش را به همراه داشته است. به دلیل بی توجهی کشاورزان در مصرف سموم، ریزشهای جوی و چندین عامل دیگر سموم کشاورزی وارد آب رودخانه ها و دریاها می شوند. در این خصوص افزایش آگاهی متخصصین و به طور کلی عموم مردم از خطرات ناشی از تماس کوتاه مدت و دراز مدت، شامل سرطانزایی، بیماریهای سیستم عصبی ، تنفسی و زادآوری و ... توجه عموم و دولتمردان را به خود جلب نموده است. امروزه آلودگی محیط زیست به صورت یک مسئله جهانی درآمده است. برای مثال آب یکی از اجزاء تشکیل دهنده مهم در چرخه زندگی محسوب می شود. اهمیت کیفیت، نگهداری و توسعه آن به طور پیوسته در حال افزایش می باشد و سموم دفع آفات نباتی یکی از اصلی ترین آلاینده های آب به حساب می آید.

با توجه به اینکه هرساله زراعت‌های بهاره ودرسال های اخیر جالیز وصیفی جات (خربزه ،هندوانه،گوجه فرنگی و خیار ......) در منطقه مغان بویژه حوزه پارس‌آباد در سطح وسیعی بطور شخصی یا غیرشخصی کشت میگردد و همگان به هرنحو ممکن سعی دارند در این کوتاه مدت سودکلانی از فعالیت برمحصولشان مخصوصاً در اراضی اجاره‌ای داشته باشند، دراستفاده بیشتر از هرنهاده‌ای بویژه کود‌های شیمیایی و علی الخصوص انواع سموم شیمیائی دریغ نمی ورزند وبه جرأت می‌توان گفت،شاید کمترزارعی آن هم به جهت عدم توان مالی از سموم استفاده نکند بلکه به وفور وبا شدت تمام مغان در بهار و تابستان بصورت زمینی و هوایی جالیز ، صیفی جات، باغات و زمین های زراعی‌اش سم باران میشود.

بدون اطلاع ازعواقب کار چه ازلحاظ آلودگی محیط زیست وتأثیرآن برانسانی که تمام تلاشش این است سالم بماند، شدیداً در مصرف سموم شیمیائی از همدیگر پیشی می‌گیرند. شاید بهتر است به خصوصیات شیمیائی سموم واثرات خطرناک آن از گفته بزرگان شروع بکنیم.

دکتر فرانسیس ری از دانشگاه فلوریدا اظهار میدارد که ما باافزودن موادشیمیائی به غذاهای خودمان امکان بروز سرطان را افزایش می دهیم.

دکتر هاریوگریوز نظر براین دارد که بین سموم سیمیائی و سرطان خون ، سرطان های دستگاه گوارشی یا دیگر اختلالات خونی رابطه‌ای مستقیم وجود دارد.

تا دیروز زندگی بشر مملو از ترس از بلایایی جهان گستر چون وبا، حصبه ، تیفوس و طاعون بود ، اکنون خوشبختانه این بیماریهای مهلک که روزی همه جاگیر بودند با پیشرفت دانش پزشکی و رعایت اصول بهداشتی دیگر موجب نگرانی نیستند،امروزمانگران صدمات متفاوتی هستیم که در محیط زیست ما در کمین نشسته‌اند صدماتی که محصول پیدایش و تکوین شیوه زندگی جدید خود بشر هستند، نمونه‌اش پیدایش همین آفت کش‌های قوی است.درست است که هدف از کاربرد سموم شیمیائی نابودی حشره آفت یا کنترل بیماری گیاهی است ولی می‌توان گفت که این همه سموم خطرناک که در حال حاضر مصرف می شوند تنها آفت کش نیستند بلکه زندگی کش و زیست کش هستند.

این همه خطر کردن پس به خاطرچیست ؟

درست است که مصرف موادشیمیائی آفت کش را مجاز شمرده‌ایم ولی بدون آنکه پیشاپیش تحقیقی دقیق از تأثیر آن بر جامعه اکولوژیک و زیستی بشر داشته باشیم و آموزش ها ، هشدارهای زیستی ،خطرات و مضرات جانبی مصرف سموم را گوشزد نموده و آگاهی داده باشیم ، بی مهابا نسبت به توصیه مصرف وفروش سموم تأکید داریم و قوانین و مقررات کنترلی در مصرف سموم و مجازبودن آن چندان محکم و استوار نیستند.ایمنی وبهداشت در کارخانه و حتی زمان سمپاشی به نحومطلوب و سختگیرانه اعمال می‌شود ولی در زمان سمپاشی و بعدازسمپاشی هیچ کنترل و آزمایشی در خصوص مضرات سموم برای جوامع اکولوژیکی و زیست محیطی انجام نمی گیرد و شاید تنها به کم خطر بودن سموم خود را راضی می کنیم چون چیزی بطور آنی مشاهده نمی گردد.

آموزش زارعین منطقه از ماندگاری سموم در خاک ، محصولات صیفی و جالیز،فاصله سمپاشی تا برداشت محصول (دوره کارنس ) ودرصد خطر سموم ضروری است ،همه سعی بر این دارند از بهترین و قویترین حشره‌کش ها و قارچ کش‌ها در کنترل آفات و بیماریهای محصولاتشان استفاده نمایند تا سرمایه ریالی افزایش یابد ، ولی ازآنچه که سموم شیمیائی بطور نهفته با جان و روان بشر میکند چندان خبر ندارند و تنها علائم حاد مسمومیت را مسموم شدن و حالت تهوع می دانند و دیگر هیچ........ .

محصولات کشاورزی وبخصوص صیفی جات و میوه‌جات، بدون اطلاع از تأثیر نهایی سمپاشی ها مکرراً سم باران می شوند در یک دوره بهره برداری از جالیز یا صیفی جات یا مزارع ذرت تا 15 بار سمپاشی صورت می گیرد وبرای حصول اطمینان از مؤثربودن سمپاشی و گریز از هزینه اضافی دز مصرفی سم را گاه تا چندین برابر حد مجاز مصرف بالا می برند و بین زمان آخرین نوبت سمپاشی و برداشت محصول فاصله زمانی مجاز را رعایت نمی کنند ، بعنوان مثال ؛ در مورد محصولاتی مثل خیار که رشد سریع و محصول پیوسته دارد گاهاً بلافاصله پس از سمپاشی( بویژه سموم قارچکش) محصول را جمع آوری و بدون آزاد گذاردن در هوای آزاد درون کیسه‌های پلاستیکی کرده و روانه بازار و مورد مصرف عموم قرار می دهند که مصرف کننده نیز همیشه به دنبال محصول تازه است آن را مورد تغذیه قرار میدهد که زمانی کمتر از 12 ساعت را شامل میشود،ودر این مورد برای سنجش وجود باقی مانده سم نیازی به استفاده از دستگاه‌های حساس و پیچیده نیست  حس چشایی مصرف کننده خود به طعم سم در محصول گواهی می‌دهد.

تجمع مواد سمی در غذا ، آب ، زمین و هوا یکی از بحث‌های روز  وخطرناک سموم برای سلامتی محیط زیست و بشر است ، براساس گزارشات آماری از سراسر جهان تعداد مسمومیت با عوامل آفت کش بیشتر ازپانصد هزارمورد در سال و همراه با بیش ازبیست هزار مورد مرگ می‌رسد. با توجه به اینکه اثرات خطرناک زیستی سموم در درازمدت بطور تجمعی در بدن انباشته می‌شود و صدمات وارده بر فرد ممکن است متناسب با جمع مقدار سم دریافت شده در طول عمر باشد به همین دلیل است که خطر نادیده گرفته می‌شود.

به قول دکتر رنه بوس : انسانها طبیعتاً بیشتر متوجه بیماریهایی هستند که علائم آشکار دارند در حالی که بعضی از بدترین دشمنان ما آهسته و بی خبر به سویمان می خزند.

فاکتور مهم در مسمومیت مزمن آفت کش ها دارابودن تجمع طولانی مدت در بدن است و این تجمع مواد سمی در بدن در تمامی افراد به واسطه تماس مستقیم وحتی بطور غیرمستقیم از طریق غذا ، تنفس یا جذب پوستی به چشم می‌خورد.

امروزه هیچ کس به کارآیی آفت‌کش‌ها در حفاظت از محصولات زراعی شکی ندارد ،موضوع قابل بحث این است که اهمیتی که به افزایش عملکرد وسود تولید داده می شود اگر به همان اندازه به سلامت خود وشهروندان ومحیط زیست اعمال گردد جلوی بسیاری از خطرات اجباری ،ارادی و غیرارادی گرفته می‌شود.استفاده گسترده ، روزافزون ونابجا از آفت‌کش های سمی بابروز بیماری‌های خطرناکی چون سرطان خون ،سرطانهای دستگاه گوارش و سایر اختلالات فیزیولوژیکی در بدن انسان در ارتباط می باشد وبه عناوین مختلف به ثبوت رسیده است و موضوع از حرف و حدیث گذشته و ضرورت توجه عام و خاص را به اهمیت حیاتی وزیستی مسمومیت های ناشی از سموم را دوچندان کرده است،همه آفت‌کشها بدون استثناء وبا نسبت های متفاوت روی تعدای از ارگانیسم ها ، اندام‌ها و فرآیندهای حیاتی انسان اثرات سمی و مضر دارند که با رعایت اصول بهداشتی شاید بتوان حداقل از کم خطرترین آنها به نحوی مصون و ایمن ماند.

واقعیت این است که تقریباً 90 درصد کلیه قارچ‌کشهای مورد مصرف در کشاورزی در مدلهای حیوانی سرطانزا می‌باشند هنوز این مسئله بزرگ توجه عمومی را بخود جلب نکرده است ،یک بررسی روی یازده نوع از قارچ‌کشها نشان داده است که هرچند این موادتنها10 درصد از موادشیمیائی مورد استفاده به عنوان آفت کش را در سال تشکیل می دهند ولی در کل عامل 60 درصد از سرطانهای شایع دستگاه گوارش هستند ،دربعضی از محصولات کشاورزی  سمومی مثل کاپتان ،مانکوزب، بنومیل ، کالکسین ، تیلت ،آلتو و..... هرچندمسمومیتی که قابل دیدن باشند را دارا نیستند ولی درکل در درازمدت سرطانزا هستند وخطرات زیست محیطی زیادی دارند.

برای ایجاد مسمومیت در بدن لارم است میزا ن سم در بدن حداقل به یک غلظت خاصی برسد تا علائم مسمومست در بدن ظاهرشود اما برای مواد مسموم کننده ژنتیکی و مختل کننده هورمونها یک آستانه واقعی که هیچگونه خطری پائین تر از آن نباشد وجود ندارد.

دانشمندان بر اساس دانش کنونی به این نتیجه رسیده اند که حتی یک دز خیلی کم از عامل شیمیایی مسموم کننده ژنتیکی میتواند باعث تبدیل یک سلول سالم به یک سلول بدخیم بشود.

اندازه گیری وسنجش ریسک سرطان در انسان ناشی از سموم شیمیائی بدلیل طولانی بودن دوره تکمیل فرآیند سرطانی شدن و ناشناخته بودن دوره کمون و ظهور تومور به صورت بالینی و همچنین تفاوت استعدادهای ژنتیکی افراد گوناگون با یکدیگر معمولاً دشوار است عملاً این طولانی بودن و عدم ظهور زودهنگام بیماری یک امنیت کاذب ونسبی به حضور بیشتر در محیط سمی و منطقه سمی کشاورزی و مزرعه می دهد ، واقعاً ذخیره سموم در بدن حتی به مقدار کم ،تجمع تدریجی آن ودر نتیجه اختلالات وارده  بر جگردیگر غیر قابل انکار است که مشکلات ونارساییهای خونی را سبب گردیده و امکان بروز سرطان های شایع را تسهیل می سازد.

شاید بهتر است بطور اجمال به علائم مسمومیت های مزمن و حاد تأثیرگرفته از تمامی گروه‌های سموم شیمیایی مورد مصرف در کشاورزی را خاطر نشان گردم تا به سرانجام این طوفان مصرف سم واستفاده نامعقول آن اندکی بیشتر اندیشه کنیم وهمه چیز را به قضای الهی نسبت ندهیم.

با عنایت به این مورد که میزان وقوع مسمومیت ناشی از درمعرض قرارگرفتن با سموم شیمیائی در کشورهای درحال توسعه 13 برابر از مورد کشورهای کالاً صنعتی می باشد که خود 85 درصد از تولید جهانی آفت‌کش ها را مصرف می کنند. دلیل آن مشخص و مبرهن است آموزش و آگاهی دادن به جمعیت وافراد مشغول در حوزه فعالیت های کشاورزی و سموم شیمیائی.

مسمومیت ها بیشتر از راه تنفس، تغذیه محصولات گیاهی با باقیمانده مجاز سم بالا واستنشاق بخارات سم  می باشد وبه حالت آلودگی نیز بیشتر منشاء پوستی دارد البته این مسمومیت‌ها ارادی و به اختیار انسان نمی باشد به نحوی است که خواسته یا نا خواسته در معرض سموم شیمیایی بوده و می باشد در اینجا برای تفهیم بهتر به علائم کلی مسمومیت ها اشاره می گردد.

علائم عمومی وخصوصی مسمومیت های حاد و مزمن  ناشی از درمعرض قرارگرفتن باآفت کشهای مورد مصرف در کشاورزی ؛

افزایش ترشحات وبزاق دهان،انقباض برونشها،اختلالات گوارشی ،اسهال،لرزش، رعشه،ضعف عضلانی ، بی قراری ،عدم تعادل ، تیرگی دید ، فقدان حافظه ،افزایش ادرار ،ضعف عمومی ،تشنج ،صدادادن گوش ،تب ، اختلال در تکلم ، بی خوابی ،سستی ،هیجان ،افسردگی ،پریشانی ،سقط جنین ،احساس سوزش پوست ،خشکیدگی دهان ولب ،تهوع ،استفراغ ، خارش ،گرفتگی عضلات ،درد در ناحیه شکم ،اختلالات ژنتیکی و جنسی وده ها عنوان علائم دیگر ودر سطح پیشرفته با انجام آزمایش های ویژه خونی مثلاً افزایش یا کاهش آنزیم های کبدی و مواد آلکالاین .....

 

به عنوان مثال ؛ احساس سوزش پوست ،مورمور شدن پوست در استفاده از سم سومیسیدین از حالت های مسمومیت پوستی این سم است ، گیجی ،تهوع ،دردهای شکمی ،عوارض تنفسی ،خارش،اسپاسم عضلانی ، ضعف و خستگی از علائم مسمومیت های اتفاقی یا شغلی با علفکش های کلروفنوکسی است ودو گروه از حشره‌کش ها یعنی گروه کلره و فسفره به طرز متفاوتی ولی بطور مستقیم  سیستم عصبی را شدیداً تحت تأثیر قرار می‌دهند و چندین صد مورد این وضعیت که در بروشور فنی سموم شیمیائی بعنوان احتیاطات قید می گردد که نیاز به رعایت دارد نه فقط مطالعه.

یکی از مهمترین حقایق راجع به سموم کلره ،اثرات آنها به کبداست این اندام شگفت آورترین اندام بدن انسان بشمار می آید و از تنوع کار وضرورت اعمالش در بدن همتایی نیست ،کوچکترین صدمه به آن عواقب وخیمی را بدنبال خواهدداشت .کبدنه تنها مسئول تولید صفرا برای هضم چربیهاست بلکه دارای چندین نقش اساسی دیگر در بدن است ،اگرکبدازسوی حشره‌کشی آسیب ببیند نه تنها قادر به حفاظت بدن در مقابل سموم نیست بلکه تمامی فعالیت های متعدد آن مختل وبروز سرطانها را آسان می کند.

خطرات کلی آفت کشها:

تحقیقات نشان داده است که سموم آفتکشها باعث سقط جنین، عدم رشد فکری، اثرات مخرب ساختمانی در بدن هنگام تولد و نقصهایی در اعمال و بافتهای بدن می شوند.

آفتکشها دارای اثرات مخرب و سمی روی اندامهای تولید مثلی، تداخل در اعمال هورمنی، عقیمی مردان و زنان و دوره های  قاعدگی نامنظم در زنان هستند.

 همچنین مشخص گردیده است که علفکش توفوردی برای دستگاههای تولید مثلی بدن مسمومسیت زا است بطوری که آزمایشات نشان داده است که بین این سم و کاهش تعداد اسپرم ، افزایش اسپرمهای بدشکل ارتباط مستقیم وجود دارد.

هم چنین ثابت گردیده است که زنانی که درمحیطی با آبهای آلوده به سموم زندگی می کنند درمقایسه با سایر افراد تاخیر قابل ملاحظه ای در رشد درون رحم دارند.

تحقیقات نشان داده است که سموم پاراکوات ،گروه سموم ارگانو فسفره، مانب و مانکوزب منجر به بیماری پارکینسون میشود. همچنین آشکار شده است افرادی که در حوالی مناطقی زندگی می کنند که در معرض آفتکشها قرار دارند احتمال بروز بیماری پارکینسون بیشتر است.در تحقیقات دیگری که روی کشاورزان انجام شده مشخص گردیده است که کشاورزانی که با قارچکشهای مانب و مانکوزب در تماس هستند اعصاب محیطی آنها نسبت به سایر افراد کندتر عمل می نماید.

تحقیقات روی جمعیتهای نمونه نشان داده است افرادی که در معرض علفکشها هستند 4 برابر و افرادی که در معرض حشره کشها هستند 3 الی 4 برابر احتمال بروز بیماری پارکینسون (فراموشی ) بیشتر است.

تحقیقات نشان داده است کودکانی که در هنگام رشد مغز در معرض غلظت خیلی کم سموم قرار دارند صدمات ثابت و پایداری در اعمال و و ساختار مغز آنها اِیجاد می شود. در برسیهای بعمل آمده در مکزیک روی کودکانی که در معرض سموم بودند نشان داد که انواعی از تاخیرات و کاستی ها در نمو مغز این کودکان در مقایسه با سایر همنوعان خود وجود دارد. همچنین ضعفهایی در نیروی فیزیکی ، تطابق طبیعی دست و چشم، و حافظه کوتاه مدت در این کودکان قابل مشاهده بود.

ارتباط بین بروز سرطان گلبولهای سفید خون و سموم ارگانو فسفره در تحقیقات اخیر محققین مورد تایید قرار گرفته است.

همچنین ارتباط بین سموم توفوردی ، آترازین و کاپتان با سرطان ام اس دی) در تحقیقات مشخص شده است و باغدارانی که در معرض این سموم هستند سه برابر سایرین احتمال بروز این نوع سرطان را دارند.

علفکشهای فنوکسی مانند توفوردی نیز در بروز سرطان بدخیم  اس تی اس نقش دارند.و احتمال بروز افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند 10 برابر بیشتر از سایر افراد است.

وجود آفتکشها در آبهای زیرزمینی برای انسان بسیار خطرناک است و باعث اختلالات ناهنجار در سیستم عصبی، غدد درون ریزوسیستم ایمنی بدن می شوند. ترکیب آفتکشها و کودهای شیمیایی در آبهای زیرزمینی باعث ایجاد موارد بسیارخطرناکتردردر مقایسه با اثرات تک تک این مواد می شود.

تحقیقات بسیاری ارتباط معنی داری بین وقوع سرطان پروستات و مشاغلی که با علفکشها در ارتباط هستند به اثبات رسانده است.

سرطان پستان سالانه افزایشی به میزان 1 الی 2 درصد نشان می دهد و آلوده کننده های محیطی از جمله آفتکشها درافزایش بروز این نوع سرطان نقش عمده ای دارند. دریک تحقیق خاص ارتباط بین بروز سرطان پستان و و علفکش آترازین مشخص شده است.

سرطان تیرویید نیز از جمله سرطانهایی است که احتمال بروز آن در افرادی که در معرض علفکشهای فنوکسی قرار دارند بیشتر است.

درپایان بهتر وضروری است اشاره ای کوتاه به  درجه سمیت سموم کشاورزی قوی و خطرناک که در منطقه مغان در سطح وسیع بدون در نظرگرفتن مسائل فنی وبهداشتی سموم وبویژه عدم رعایت فاصله آخرین سمپاشی تا برداشت را خاطرنشان شوم که ضرورت وپاسخی برای همه سئوالات ومسائل مربوط به سم در منطقه سبز مغان است.

سموم ذیل در بیشترین حد درمنطقه مورد استفاده قرار می گیرند که درجه سمیت پایینی دارند و در گروه سموم خطرناک برای انسان به شمار می آیند که نیاز مبرم به محافظت و مراقبت های ویژه دارد که متأسفانه به آب ، خاک و دانه ، میوه وصیفی جات منطقه  هر ساله واردمی گردد

نئورون ، سومیسیدین ، متاسیستوکس ، دانیتل ،اکاتین ،اندوسولفان ،دورسبان ،نواکرون ، کراکرون ، بنومیل ،کالکسین ، کاربندازیم ،مانکوزب ، ریدومیل ، لاروین ، سوین ، لیندین ، ترفلان ، لاسو،توفوردی و..........

در مورد فاصله آخرین سمپاشی تا برداشت یا چیدن محصول مثل خیار حداقل این زمان برای اکثر حشره کش ها یا قارچ کش ها کمتر از 3 روز نبوده و حداکثر زمان حتی برای بیشتر سموم رعایت فاصله دو هفته ای است ،آیا با برداشت خیار یا گوجه فرنگی که بعد از نصف روز سمپاشی شده این زمان رعایت می گردد  هرگز نه ؟ مثلاً رعایت دوره کارنس برای سم متاسیستوکس  21 روز وبرای سم دانیتل در صیفی وسبزی 3-5 روز می باشد.

در خاتمه ضرورت یادآوری وتوجه همگان را به ماجرای پرمخاطره این مصرف بی رویه سموم شیمیائی به عنوان یک وظیفه کارشناسی خاطرنشان می گردم که آینده کودکانمان را جدی بگیریم، چونکه شاید سموم شیمیائی برای بالغین چندان عوارض قابل ملاحظه و فوری را بروز نمی دهند ولی برای خردسالان و کودکان تجمع مواد شیمیائی ازاوایل سنین کودکی که مصادف با اوج مصرف سموم شیمیائی از زمین و هوا در منطقه  است، تفکرانگیز و مسئولیت بار است.

در دنیا تمام سعی ها برای کم مصرف نمودن این سموم شیمیائی است که به نوعی با سایر روش های مبارزه ای توأم گردیده است و سازندگان سموم شیمیائی سعی بر تولید سموم با دز مصرف پایین با تأثیر بیشتر هستند که به نوعی مشکلات زیست محیطی حداقل داشته باشد.

گفتنی است در حال حاضر هیچ سازمان بهداشتی در منطقه مسئولیت نظارت و کنترل آلودگی مواد غذایی ، محصولات کشاورزی ، میوه جات ، صیفی جات و سرمایه های ملی ( آب ، خاک و ...) را به عهده ندارد واستفاده های غیر اصولی و غیر منطقی روز به روز با ورود سموم خطرناک به منطقه دوچندان گردیده است و اگر روزی در ورودی های میادین میوه ، تره بار و حتی شهر از این محصولات نمونه برداری حدمجاز باقیمانده سموم صورت گیرد معلوم خواهد شد که به گذشتگان چه مصیبت و فلاکتی شده و آینده منطقه را چه خطری کمین کرده و چه سهمی از این محصولات تولیدی ( میوه جات ، محصولات جالیز ،صیفی جات و سبزی ) صلاحیت عرضه به بازار ومصرف مردم عزیز این منطقه کشاورزی را دارند ،

 به امید روزیکه محیط زیستی عاری از مواد شیمیائی و هوایی سالم برای کودکانمان و آبی تمیز برای بقای عمر داشته باشیم ،سرمایه انسانی را فدای سودهای فلاکت بار و آنی تفکرات لحظه ای ننمائیم چون ما مسئول هستیم.

 

منابع:

1.www.SID.ir

2. www.noormags.com

3..ww.aftabir.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 آذر 1393 ساعت: 16:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

آموزش کامل پرورش خیار گلخانه ای

بازديد: 541

آموزش پرورش خیار گلخانه ای(درختی)

اسکلت بخشی از گلخانه است که پوشش پلاستیکی یا شیشه ای را نگه میدارد. اسکلت گلخانهباید محکم و سبک بود و در عین حال ارزان و با دوام باشد و تا حد امکان سایه کمتریداشته باشد. در حال حاضر اسکلت گلاخنه را بیشتر با آهن گالوانیزه و یا آلومینیم میسازند و در بعضی موارد از چوب هم استفاده میشود که هم ارزانتر است و هم ساخت آنآسانتر است، ولی این اسکلتها زود می پوسند و در ضمن برای استحکام بیشتر باید ازقطعات چوبی ضخیمتری استفاده کرد که این امر سبب کاهش نفوذ نور آفتاب بداخل گلخانهمی گردد.

در حال حاضر دو نوع گلخانه رواج دارد:

 1- گلخانه دو طرفه   2- گلخانه کوآنست

در گلخانه های دو طرفه دیوارهای جانبی عمودی هستند و سقف آنها حالت مثلثی دارد. در گلخانه کوآنست از کمانهای لوله ای یا چوبی (بیشتر لوله های فولادی) استفاده می شود در این روش کمانها را که دارای قوسی حدود 180° هستند بموازات هم و بفواصل مشخص (1.5-3.5 m) در زمین فرو می کنند و کمانها بوسیله تیرهای افقی که در امتداد طولی گلخانه قرار دارند بهم اتصال می یابند و مستحکم می شوند. فاصله تیرهای افقی که بطور موازی در روی کمانها قرار گرفته و اولین کمان را به آخرین کمان وصل می کنند، 100-150 cm است. به این ترتیب یک فضای درونی بزرگ و واحد بوجود می آید. برای پوشاندن گلخانه کوآنست معمولاً از پلاستیک استفاده می کنند. بدین منظور در فواصل بین لوله های افقی و بفاصله 25-30cm سیمهای گالوانیزه به موازات لوله های افقی نصب می کنند که برای پوشش پلاستیکی سطح مناسبی بوجود می آورند و پس از پوشاندن گلخانه با پلاستیک تعدادی از همین سیمها روی پوشش پلاستیکی نصب می شوند تا پوشش گلخانه مستحکم تر شود.

در هنگام ساخت گلخانه باید نکات زیر را در نظر گرفت:

1. اگر سطح گلخانه خیلی وسیع باشد کنترل درجه حرارت و تهویه آن مشکل می باشد. لذا بهتر است سطح کشت در واحدهای کوچک و جداگانه 300-500 m2 تفسیم شود.

 2.   ارتفاع داربستی که بوته های خیار به آن بسته می شود حدودm 2 است. بنابراین ارتفاع دیواره های جانبی گلخانه باید حداقل 2 m باشد

3.   شیب سقف باید به اندازه ای باشد که استحکام کافی داشته باشد و آب باران و برف را روی خود نگه ندارد. از طرفی اگر ارتفاع خیلی باشد فضای اضافه گلخانه بیشتر شده و هزینه گرم کردن آن افزایش می یابد. لذا شیب را باید حدود 25-30% گرفت. البته در گلخانه کوآنست بدلیل انحنای سقف این مشکل تا حدود زیادی رفع می شود.

 

4.  در بعضی مواقع لازم است که هوای گلخانه را خارج کنیم و چون هوای گرم سبک است و معمولاً زیر سقف می ایستد بهتر است در سقف گلخانه دریچه هایی تعبیه شود که در مواقع لازم این دریچه ها باز شده و هوای گرم خارج شود. در گلخانه های کوآنست باز و بسته کردن این دریچه ها مشکل است. لذا در دیواره های جانبی گلخانه و به فاصله 1-1.5 m از سطح زمین دریچه هایی را جاسازی می کنند و در مواقع لزوم آنها را باز می کنند. در ضمن در دو انتهای گلخانه و در نزدیکی سقف دو پنکه (فن) قرار می دهند که هوای گرم زیر سقف را خارج کنند.

 5.   برای اینکه در هنگام ورود به گلخانه با باز کردن در ورودی هوای گلخانه بطور ناگهانی عوض نشود بعد از در ورودی یک اتاقک کوچک تعبیه می شود که ابتدا وارد این اتاقک می شویم و سپس به در اصلی گلخانه می رسیم و با باز کردن آن وارد فضای گلخانه می شویم.

6.   در محاسبات گلخانه ها معمولاً وزن برف را در نظر نمی گیرند. چون برف در اثر گرمای گلخانه آب می شود. ولی در مناطقی که خطر ریزش برف سنگین وجود دارد باید پس از بارش گلخانه را گرم کنیم این برف سریعاً آب شود. در غیر اینصورت و بخصوص در گلخانه های دوطرفه خطر خوابیدن سقف وجود دارد.

7. معمولاً گلخانه های دو طرفه که دارای دیواره های جانبی عمودی هستند در برابر باد به شکل مانع عمل می کنند و لذا بادهای شدید به آن خسارت میزنند. ولی گلخانه های کوآنست به دلیل قوسی شکل بودن جریان باد را ملایم می کنند. به علاوه گلخانه های کوآنست به دلیل انحنایی که دارند برف و باران را روی خود نگه نمی دارند و آب را به راحتی جاری می کنند. لذا در بیشتر نقاط جهان استفاده از گلخانه های کوآنست عمومیت بیشتری یافته است.

 خاک مناسب برای خیار درختی:

خاک مورد استفاده در گلخانه های کشت خیار بایستی دارای بافت سبک (Sandyloam) بوده و از نفوذپذیری خوبی برخوردار باشد. این نوع خاک هر چه از نظر داشتن هوموس تقویت گردد کاشت خیار در آن دارای عملکرد بهتری خواهد بود. تقویت خاکهای سبک را می توان با کودهای حیوانی تامین نمود.

اگر خاک قابل استفاده کمی سنگین باشد می توان با اضافه کردن مقداری شن شسته عاری از آهک و گچ به همراه کمپوست بطوریکه از نظر مصرف میزان مورد نیاز جنبه اقتصادی جنبه اقتصادی داشته باشد آنرا اصلاح نمود. همچنین در صورت نفوذپذیری کم آب یا زه دار بودن خاک می توان از لوله های مشبک  پلی اتیلن و نصب در زیر پشته های خاک نیز استفاده نمود. این روش میتواند زهکشی لازم را برای خاک تامین نماید. خاکهای نسبتاً سنگین و یا خاکهایی که  دارای نمک زیاد باشند اصلاً مناسب نمی باشند زیرا تهویه، آبشویی و ضدعفونی اینگونه خاکها بسیار مشکل می باشد و مطمئناً به رشد ریشه نیز صدمه می زند.

تجربه خیارکاری در خاکهای سبک بیابانی (سرخه) که املاح آهکی و گچی در حداقل باشد و درصد شن آن بیش از 50% باشد نشان داده است که اینگونه خاکها بهترین بسترها بوده و در آن محصول خوبی تولید شده است. در انتخاب بسترهای خاکی چنانچه بستر زیرین (بیش از عمق 25 cm) آنها سخت و غیرقابل نفوذ باشد بایشتی با استفاده از زیرشکنهای مناسب این لایه شکسته شود و یا از کاشت خیار صرفنظر نمود.

PH مناسب بستر خاکی6.5-7.5  و EC کمتر از 3000µmos/cm (3 دسی زیمنز بر متر) می باشد. قابلیت جذب عناصر به وسیله PH بستر محیط ریشه تعیین و مشخص می شود. در PH پائین نسبت عناصر قابل جذب و محلول آهن، منگنز و آلومنیوم بیشتر بوده و در نتیجه همه آنها باعث تثبیت و غیر قابل استفاده شدن فسفر می شود.همچنین میزان کلسیم، منیزیم، گوگرد و ملیبدن قابل استفاده نیز در PH پائین کاهش می یابد. از طرفی مقدار فسفر، آهن، منگنز، روی، مس و بر در PH بالا محدود می شود.

سایر بسترها:

بسترهای خاکی همراه با مواد دیگر: اینگونه بسترها توده هایی از کاه و کلش و پیت، کمپوست و از این قبیل می باشند که روی پشته ها قرار می گیرند و یا با خاک پشته ها مخلوط می گردند. در این بسترها ریشه ها به خوبی توسعه  پیدا می کنند و گرمای محیط ریشه و Co2 لازم نیز به میزان کافی تولید میگردد. ازجمله این بسترها کاه پوسیده روی پشته ها است.

در اینگونه بسترها هر ردیف آن بوسیله بسته های کاه پرس شده پوشیده میشود. بدین طریق که پهنای بسته ها روی زمین و عرض آنها در امتداد یکدیگر قرار گرفته باشند. در هر 1000 m2 حدود 10 Ton کاه و به تعداد 560 بسته کاه 18 Kg مصرف می گردد. برای آماده سازی اینگونه بسترها برای هر بسته حدود 30 Lit آب مورد نیاز است. کودهای شیمیایی مورد نیاز برای هر کیلو کاه مجموعه ای از کودهای زیر است که بطور یکنواخت روی توده کاهها پخش میشوند.

7gr نیترات آمونیوم 26% + 7gr آهک

7gr سوپر فسفات تریبل

7gr نیترات پتاسیم

4.5gr سولفات منیزیم

آنگاه در چند نوبت و به میزان 2-3 Lit برای هر بسته روی آنها به آهستگی آبیاری شود. در این زمان دمای گلخانه نبایستی از 15°c پائینتر رود. با این وصف بعد از مدتی دمای توده کاه به 38°c می رسد. در این روش استفاده از کاه گندم برای واریته های خیار طولانی رشد و کاه جو بای خیارهای با طول رشد کوتاه استفاده می شود.

بسترهای آبکشت: بسترهایی که صرفاً از محلول مواد غذایی کامل استفاده میشود و نیازی به خاک نمیباشد و فقط از نگهدارندهای واسطه ای مثل بسته های حاوی پشم سنگ و یا پیت خالص و یا ماسه و شن شسته که روی بتن تعبیه شده اند می توان استفاده نمود. در این سیستم ها هزینه های ضدعفونی قابل توجه نمی باشد ولی تأمین انواع مواد غذایی مورد نیاز بطور مداوم نیاز به اصلاح و کنترل دارد، ضمن اینکه نگهداری بوته در این گونه بسترهای سست باعث افزایش هزینه ها می گردد. در این روش ریشه ها به خوبی توسعه پیدا نمی کنند و گرمای لازم و Co2 مورد نیاز در محیط ریشه نیز بوجود نمی آید.

 مشخصات بوتانیکی خیار:

خیار گیاهی است از گیاهان گلدار، از رده دولپه ای ها، از گیاهان یکساله جالیزی، از خانواده کدوئیان(Cucurbithacae) و از جنس Cucurbita با نام علمی(Cucumissativus). ریشه ان نسبتاً سطحی است و برای کاشت آن باید خاک سطح الارض کاملاً آماده و غنی از مواد غذایی باشد. ریشه آن یکساله و گاهی هم دائمی است. ساقه آن علفی و به رنگ سبز روشن، آبدار و دارای پوست نازک و کرکهای ریزی است که از ساقه منشعب می شوند. طول بوته خیار با توجه به هرسی که انجام می شود مکن است به بیش از 6 m برسد که نگهداری بوته ها در گلخانه بوسیله پیچاندن آن به دور نخهای ضخیم و همچنین پیچیده شدن پیچکها به دور نخها که نگهداری بوته ها را محکم می نماید امکانپذیر است. در واریته های معمولی برگها نسبتاً کوچک در واریته های بکرزا یا پارتنوکارپیک برگها بزرگتر، پنجه ای شکل و به رنگ سبز روشن بوده و بریدگی های کم عمق، برگ را به پنج قسمت یا Lobe که غالباً به شکل مثلث هستند، تقسیم می کند. دمبرگ آن بلند، آبدار، قطور، و رگبرگها مشخص و روشنتر از خود برگ هستند. میوه خیار از لحاظ گیاهشناسی شفت بشمار میرود یعنی میوه ای است گوشتی که برون بر آن نازک، میانبر آن گوشتی و خوراکی و درون بر آن غشائی و سخت است.

رشد رویشی ریشه این گیاه در مقایسه با اندامهای هوایی آن بسیار ضعیفتر میباشد ولی در محل یقه و حتی قسمتهایی از ساقه که با خاک تماس حاصل مینمایند ریشه های نابجا تولید می کند، همچنین ریشه ها بیشتر در قسمتهای قابل تهویه سطح خاک رشد کرده و انتشار می یابند که در این رابطه ضرورت تهیه یک بستر تقریباً سبک از نظر بافت خاک و قابل تهویه معلوم می گردد.

محل پیدایش میوه روی ساقه دو حالت دارد:

1.     خیارهایی که روی ساقه اصلی و در زاویه برگها تولید می شوند.

خیارهایی که روی ساقه فرعی تولید می شوند که دراینصورت ساقه های جانبی به هرس منظم احتیاج دارند.

مشخصات بذر خیار گلخانه ای[1]:

برای پرورش خیار در گلخانه صرفاً باید از بذور پارتنوکارپیک استفاده کرد و از کاشت بذور معمولی در گلخانه اجتناب کرد. لازم به ذکر می باشد که پارتنوکارپیکی عبارت است از تشکیل و رشد میوه بدون تلقیح تخمکها. این پدیده به نحوی گسترده در سبزیجات خانواده کدوئیان بخصوص خیار بروز میکند. در واریته های معمولی گلهای نر و ماده جدا از هم بوده و گلهای نر زودتر از گلهای ماده ظاهر می گردند. ولی در عوض واریته های پارتنوکارپیک گل نر وجود نداشته و گلهای ماده بدون عمل گرده افشانی و لقاح تولید میوه میکند.

در این نوع خیار نیازی به گرده افشانی نیست و میوه بصورت پارتنوکارپیک تشکیل می شود، لذا چنانچه حشراتی از بیرون گلخانه گرده گل بوته دیگر خیارهای هوایی را به روی گل ماده بوته خیار داخل گلخانه بنشانند خیار تولیدی از کیفیت ظاهری پائین تر برخوردار خواهد بود.

در بعضی از واریته های خیار داربستی طول میوه ممکن تا 50 cm برسد که با توجه به ذائقه و بازارپسندی مصرف کنندگان ایرانی هم اکنون واریته هایی کشت می گردد که طول میوه آنها حداکثر به 30 cm برسد.

میوه این نوع خیار دارای پوستی خوراکی، بدون تخم و بدون ایجاد نفخ میباشد. بذر خیار گلخانه ای معمولاً با روشهای علمی و بسیار پرهزینه ژنتیکی تولید می شود و به همین دلیل قیمت آن بسیار گران بوده و بصورت عددی بفروش می رسد. این بذرها در هوای آزاد بخوبی نمی تواند بخوبی گلخانه میوه تولید کند زیرا در اثر تلقیح با گرده سایر ارقام، تولیدی یکنواخت نداشته و میوه آن از شکل اصلی خود خارج شده و بدفرم و بدشکل می شود.

خیار پارتنوکارپیک دارای ارقام متعددی است که بسیاری از آنها فاقد شکل و رنگ و اندازه مورد پسند بازار ایران است. بنابراین از بین واریته های  متعددی که به بازار عرضه می شوند باید انواعی را که برای کاشت در ایران مناسبند انتخاب نمود. واریته هایی از قبیل دومینوس جی.آر.اس[2]، دومینوس جی.آر.اچ[3]، هیلارس [4]9811، سینا، بیلانکو، خیار دولاب و خیار اصفهان در ایران نتایج چشمگیر و مرغوبیت بی سابقه ای نشان داده اند. چند واریته از خیارهای بلند اروپایی مانند سندرا[5] نیز در ایران آزمایش شده که طول آنها به 35-40 cm میرسد. اگرچه بذر پارتنوکارپیک بسیار گران بوده و هزینه کاشت و نگهداری نسبتاً بالایی دارد ولی با توجه به عملکرد بالا و قیمت گران خیار گلخانه ای، نه تنها این هزینه ها جبران می شوند بلکه سود سرشاری هم نصیب تولید کنندگان می گردد.

برای انتخاب بذر خیار درختی بهتر است از بذرهایی استفاده گردد که بیش از 6 ماه از تولید آنها گذشته باشد زیرا بذر خیار دوره خواب کوتاهی دارد که در آن ایام ممکن است جوانه نزند، ضمن اینکه گذشت بیش از دو سال نیز از نظر قوه نامیه مناسب نمی باشد.

تلخی موجود در میوه های خیار در اثر ماده ای بنام کوکوربیتاسین که در ته آنها وجود دارد و در ریشه ساخته می شود اما در خیارهای هیبرید گلخانه ای دیده نشده و یا خیلی به ندرت اتفاق افتاده است. 

دانیتو بذری تک گل و رویال بذری چند گل است که قابل کاشت در اکثر فصول سال است.

 نسیم فقط برای کاشت در تابستان و مناطق گرم کشور مثل یزد قابل استفاده است این بذر بذری پر گل و کم برگ است.

مراحل مختلف کشت خیار درختی:

 تهیه زمین:

تهیه زمین به نجو مطلوب برای کشت بذر اهمیت دارد. زمین خیار باید با شخم عمیق برگردانده شود و همانطوریکه در مبحث کوددهی قبل از کاشت توضیح داده شد با کودهای لازم تقویت شود.

بوته های خیار را می توان یک ردیفه و یا دو ردیفه کاشت ولی کشت دو ردیفه متداول تر است. فواصل بین ردیفها و بوته ها به عوامل زیادی از قبیل عرض گلخانه، محل تیرکها و ستونها و... بستگی دارد. ولی در نهایت باید فواصل را طوری تنظیم کرد که تراکم در واحد سطح از حد معینی تجاوز نکند در غیراینصورت بروز انواع بیماریها و کمبودها در اثر انبوه بودن شاخ و برگ اجتناب ناپذیر است. چراکه با افزایش شاخ و برگ، دریافت نور برای تمام بوته ها یکسان نخواهد بود. معمولاً فواصل را طوری تعیین می کنند که تراکم متوسط بوته ها 2.5-3 بوته در متر مربع باشد. البته خیارهای بلند اروپایی حدود 1.5-2 بوته در متر مربع هم کافی است.

فواصل کاشت:                                     

فواصل کاشت در سیستم آبیاری جوی و پشته: عرض جوی 40-50cm و عرض پشته حدود 100cm است. بوته ها در دو طرف جوی و 5cm دورتر از لبه جوی کشت می شوند.

با توجه به فواصل گفته شده، فاصله ردیفها در دو طرف جوی 50-60cm و در دو طرف پشته 90cm خواهد بود. فاصله بوته ها در روی هر ردیف 40cm میباشد.

باید دقت کرد که فاصله ردیفها در دو طرف پشته ها از 90 cm کمتر نشود. زیرا در غیر اینصورت نور کافی به بوته ها نمی رسد و رفت و آمد مشکل میشود.

 فواصل کاشت در سیستم آبیاری قطره ای: در آبیاری قطره ای جوی وجود ندارد و بجای آن یک لوله پلاستیکی که در فواصل معینی دارای سوراخ می باشد برای آبیاری استفاده می شود. ردیفهای خیار در دو طرف لوله آبیاری قطره ای بفاصله 50-60 cm کاشته میشوند و از این دو ردیف تا دو ردیف بعدی90cm فاصله منظور می شود. در آبیاری قطره ای بجای جوی از یک نوار برجسته خاک که سطح آن حدود 6-10 cm از سطح پشته بالاتر است ایجد می شود و لوله آبیاری در وسط این نوار خاک قرار می گیرد. عرض نوار خاک برجسته حدود 70 cm است و بوته ها از هر طرف 10 cm داخل نوار گذاشته میشوند.

البته فواصل گفته شده همیشه ثابت نیستند و در نقاط مختلف بنابر نظر کارشناسان و تولید کنندگان ممکن است تغییراتی داشته باشند. اکثراً تصور میشود که هر چه تعداد بوته خیار در واحد سطح بیشتر باشد میزان محصول نیز به همان نسبت افزایش می یابد. البته این رابطه تا حد معینی درست است ولی همانطوریکه قبلاً هم گفته شد چنانچه تعداد بوته ها از حد مطلوب بیشتر شود انبوهی شاخ و برگ مانع رسیدن نور شده و موجب کاهش کیفیت میوه و توسعه بیماریها می گردد و در ضمن در مقدار برداشت نیز تأثیر می گذارد.

در کشت پائیزه که به علت در پیش بودن سرما رشد بوته نسبتاً محدود است توصیه می شود که تراکم بوته را 10% بیشتر می گیرند و در کشت بهاره که هوا رو به گرمی می رود و بوته ها رشد بهتری دارند تراکم مناسب 10% کمتر از حد متوسط می باشد.

پوشش خاک:

در آبیاری قطره ای روی خاک را با یک لایه پلاستیک (پلی اتیلن) می پوشانند و دو طرف نوار پلاستیک را حدود 10 cm زیر خاک می کنند. سپس در محل کاشت بذر روی پلاستیک یک بریدگی مثلثی شکل ایجاد کرده بذر را زیر بریدگی می کارند. بوته خیار بعد از سبز شدن از محل بریدگی پلاستیک خارج می شود و بقیه قسمتهای خاک زیر پوشش پلاستیک محفوظ می ماند.

پوشش پلاستیک شفاف معمولی باعث حفظ رطوبت و حرارت خاک می شود. در شرایط عادی درجه حرارت خاک زیر پوشش بطور متوسط 4-5°c از خاک بدون پوشش بیشتر است. در نتیجه ریشه ها بهتر رشد کرده و نمو خیار تسریع می کنند.درصورتیکه از نوار پلاستیک مشکی یا قهوه ای رنگ برای پوشش   پشته ها استفاده شود از رشد علفهای هرز نیز جلوگیری شده و هزینه وجین بطور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.

آفاتخیارگلخانهای

درچنددههاخیرتمرکزجمعیتدرشهرهایبزرگینظیرتهرانبازارمصرفبزرگیرابرایمحصولاتکشاورزیفراهمکردهاست. لذازمینهایکشاورزی،تاشعاعزیادینسبتبهاینمراکزبرایرفعنیازهایغذاییاینجمعیتاختصاصیافتهاست.

درچنددههاخیرتمرکزجمعیتدرشهرهایبزرگینظیرتهرانبازارمصرفبزرگیرابرایمحصولاتکشاورزیفراهمکردهاست. لذازمینهایکشاورزی،تاشعاعزیادینسبتبهاینمراکزبرایرفعنیازهایغذاییاینجمعیتاختصاصیافتهاستاماباگسترشجمعیتدرشهرهابهتدریجنیازبهروشهایجدیدیکهتواناییتولیدبالاتروبرداشتمحصولخارجازفصلراداشتهباشد،بیشترآشکارمیشدلذابهتدریجگلخانههااینتحولعظیمرابهوجودآوردند. گلخانههاباایجادشرایطبسیارمناسبرشدمحصولاتبهصورتمصنوعیبرایاولینباراینامکانرابهوجودآوردندکهمحصولاتمختلفرادرتمامفصولبهدستمصرفکنندهبرسانند.

ازجملهمحصولاتیکهبااینروشتولیدشدخیاردرختیبودکهبرایکاشتوعرضهاینمحصولبهبازارگلخانههایمتعددیدراطرافشهرهایبزرگازجملهتهرانساختهشدند. گلخانههابابهوجودآوردنشرایطآبوهواییمساعدمیتوانندهمزمانبهتکثیرآفتوبیماریهایاینمحصولنیزکمککنند. دراینمقالهسعیمیشودحشراتیکهدرمحیطگلخانهرویمحصولخیارخسارتواردمیسازند،معرفیشوندتاگلخانهدارانباشناختبهتراینحشراتراههایمقابلهباآنهارابهطریقعلمیبهکارگیرند،زیرابسیاردیدهشدهاستکهیکگونهحشرهتوانستهبهمحصولگلخانههایزیادیخسارتهنگفتیواردکند.
۱) شتهها (خانواده Aphididae)

شتههاازمهمترینآفاتگلخانههاهستندکهتهدیدیجدیبرایخیارگلخانهایمحسوبمیشوند. درابتدایچرخهزندگیاینحشراتمادهموسسقراردارد. اینحشرهمادهمیتواندچندیننسلرابدونجفتگیریبهوجودآورد. پسازگذشتمدتیتعدادشتههابهمیزانزیادیافزایشمییابد. دراینبینحشراتبالداریبهوجودآمدهاندکهمیتوانندباپروازتمامگلخانهیاحتیگلخانههایدیگررانیزبهتصرفخوددرآورند. اماشتههاچگونهبهگیاهخسارتواردمیکنند؟اینحشراتشیرهگیاهرامیمکندوهنگامیکهتعدادزیادیشتهاینعملراانجامدهندگیاهبهتدریجضعیفمیشودوتواناییرشدآنهمکممیشودکهاینپدیدهمستقیماًرویمیزانمحصولبهدستآمدهاثرمیگذارد. ازطرفدیگرشتهباانتقالعواملبیماریزایگیاهیونیزترشحمادهایچسبناکازانتهایبدنخودبهنامعسلککهمحیطمناسبیبرایرشدانواعقارچهافراهممیآوردنیزبهگیاهآسیبواردمیکند.

عسلکترشحشدهمورچههارانیزبهسویخودجلبمیکندوباعثمیشودکهمورچههاگاهیخود،تخمشتههارابهگلخانهواردکنندتابعدازتکثیرشته،مورچهازشیرهآناستفادهکند. لذادربعضیمواردازشتههابهعنوانگاومورچههانامبردهمیشودچراکهمورچههاعسلکشتههارامیدوشندوبهمصرفتغذیهخودمیرسانند. برایمبارزهباشتههایکیازمهمترینراههامبارزهبامورچههااست. ازطرفدیگرمبارزهباعلفهایهرزمحیطگلخانهکهمیتوانندبهعنوانپناهگاهیبرایشتههابهشمارروند،استفادهازکفشدوزکهفتنقطهایکهازشتههاتغذیهمیکنندونیزبهکارگیرینوارهایزردرنگچسبندهکهاینحشراترابهخودجلبمیکنندوپسازنشستنحشرهرویآنبهآنچسبیدهونابودمیشوند،موثرخواهندبود. بهعنوانآخرینراهمبارزهباشتههاودیگرآفاتگلخانههاازسمومشیمیایینیزاستفادهمیشود.

۲) مگسهایسفید (خانواده Alevrodidae)

درابتدابایدیادآورشدکهمگسهایسفیداصلاًمگسنیستندولیبهایننامشهرتدارند. اینحشراتخرطومنسبتاًبلندیدارندومانندشتههامیتوانندازشیرهگیاهتغذیهکنندوازاینطریقونیزازطریقانتقالعواملبیماریزایگیاهیخسارتخودرابهخیارگلخانهایواردکنند. اینمگسهایسفیددارایگردسفیدیرویبالهایخودهستندوبهایندلیلاستکهسفیدبهنظرمیرسند. حشراتیکهازتخمبهوجودمیآیندوپورهسناولنامیدهمیشوندمتحرکند. اینمرحلهبهراحتیامکانگسترشاینآفترافراهممیکندزیرابهدلیلسبکیبهراحتیبهوسیلهبادوعواملدیگرجابهجاشدهوسببگسترشحشرهدرگلخانههامیشوند. پورههایسنینبعدیثابتهستندوپسازمدتیبهحشرهایبدونبالتبدیلمیشوندکهبالنیز درمراحلبعدظاهرمیشود. مبارزهبااینآفتبااستفادهازقارچهایحشرهکشمثلمایکوتالویااستفادهاززنبورپارازیت Encarsia Formosa ونیزگونههایمشابهانجاممیگیرد.

۳) تریپها (راسته Thysanoptera)

 

حشراتکوچکیهستندکهبرخیبالداروبرخیبدونبالهستندبهاینراستهازحشراتبهدلیلداشتنریشکهاییدررویبال «بالریشکداران» گفتهمیشود. پنجهپایتریپهابهجایناخن،بادکشداردکهبرایچسبیدنبهگیاهبهکارمیرود. اینحشراتنیزازشیرهگیاهانوازجملهخیارگلخانهایتغذیهمیکنند. البتهمعمولاًخسارتچندانبالاییبهجاینمیگذارندمگردرمواردیکهتعدادآنهادرگلخانهبسیارزیادشود.
گاهیدررویگیاهخیارگونههاییازپروانههایخانواده Lyonetidoe کهپروانههایاشبپرههایمینوزنامیدهمیشوندهمفعالیتمیکنندتخمهایاینپروانههااغلبدرسطحزیرینبرگگذاردهمیشودولاروخارجشدهازآنواردبافتداخلیبرگشدهوتغذیهمیکند. بهتدریجباادامهتغذیهاینحشرهاشکالیدربرگبهوجودمیآیدکهدرحقیقتمسیرحرکتوتغذیهحشرهدرونبرگرانشانمیدهد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 12:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

انواع بیماری های گندم

بازديد: 2305

سیاهک گندم

سياهک‌ها

            سياهک آشکار. نام قارچ عامل بيمارى سياهک آشکار، اوستيلاگوتريتى‌سى (Ustilago tritici) يا اوستيلاگونودا (U. nuda) است. در بسيارى از مزراع گندم، اين بيمارى را مى‌توان يافت اما در شرايط مرطوب، نيمه مرطوب، و نيز در زراعت‌هاى آبى شيوع بيشترى دارد.           

 

            بهترين روش کنترل، استفاده از بذر سالم يا غيرآلوده است. تعدادى از قارچ‌کش‌هاى سيستميک، مانند کربوکسين و ويتاوالس، اخيراً کشف شده‌اند.

مقدمه:

گندم از جمله محصولاتي است كه بيش از همه گياهان در جهان كشت مي شود. در دنياي امروز گندم نه تنها يك ماده غذايي اساسي و مهم به شمار مي رود بلكه از لحاظ سياسي نيز اهميتي همانند نفت و حتي بيشتر از آن دارد و مي توان گفت «سلاح گندم از نظر سلاح نظامي قدرتمند تر است».

براي افزايش توليد اين محصول حياتي بايد اهميت فراواني به موضوع پيشگيري از ضايعاتي كه به وسيله آفت ها، بيماري ها و علف هاي هرز به مزارع گندم وارد مي آيد، داد.

از جمله بيماري هاي مهم گندم كه خسارت زيادي به اين محصول وارد مي آورند، انواع سياهك ها را مي توان نام برد.

 سياهك پنهان گندم

يكي از بيماري هاي مهم و شايع در اكثر مناطق كشور «سياهك پنهان گندم» است كه منجر به كاهش ميزان محصول و پايين آمدن كيفيت آن مي شود. عامل بيماري سياهك پنهان گندم نوعي قارچ بيماريزا است كه همزمان با جوانه زدن گندم، وارد آن مي شود و به تدريج با رشد گندم، در داخل بوته ها به زندگي خود ادامه مي دهد.سپس در زمان ظهور خوشه، قارچ به سرعت زياد شده و داخل دانه را پر مي كند. دانه هاي الوده به جاي آن كه نشاسته تشكيل دهند، پر از گرده سياه رنگ قارچ مي شوند. در زمان برداشت،

دانه هاي آلوده خرد شده و گرد سياه رنگ قارچ آنها خارج مي شود و بر روي دانه هاي سالم مي چسبد و آنها را آلوده مي كند در صورتي كه از دانه هاي آلوده براي كشت در سال بعد استفاده شود، اين بيماري سال ديگر نيز مزرعه را آلوده خواهد ساخت. بيماري سياهك پنهان گندم به وسيله ضدعفوني سطحي بذر با سموم قارچ كش تا حد زيادي كنترل مي شود

سياهك آشكار گندم

سياهك آشكار گندم از جمله بيماري هاي شايع در نواحي مرطوب يا نسبتاً‌ مرطوب است. اسپورهاي قارچ به وسيله باد از خوشه هاي آلوده به گل هاي سالم منتقل مي شوند. دانه هاي پودر سياه (اسپورهاي قارچ) در حرارت 25 ـ 20 درجه جوانه مي زنند. اين اسپورها از طريق خاك يا آلودگي سطحي بذر، بيماري را منتقل مي نمايند. گياهاني كه دير كاشته مي شوند كمتر از گياهاني كه پيش از موقع كشت شوند، از اين بيماري خسارت مي بينند. در مزارع ديركاشت به دليل درجه حرارت پايين، گندم جوانه مي زند در حالي كه قارچ در اين درجه حرارت نمي تواند رشد كند. در گندم هاي پاييزه، قارچ به صورت فعال يا نيمه فعال در ناحيه طوقه گندم انده و در غلات بهاره به صورت غيرفعال در داخل بذر آلوده،زمستان گذراني مي كند.

علايم بيماري

سنبلچه هاي گياه آلوده، به رنگ قهوه اي زيتوني تيره در آمده و در نهايت با توده سياه اسپور همرنگ

مي شوند.  اين علايم بعد از مرحله خوشه دهي آشكاي مي شود. در اين مرحله توده هاي اسپور قارچ به وسيله پوسته ي نازكي محصور شده و اين پوسته قبل از برداشت يا  در مرحله درو محصول پاره شدده و اسپورها در هوا پخش مي شوند.

ضدعفوني بذرها با قارچ كش هاي معمولي باعث از بين رفتن رشته هاي ميسليوم نمي شود لذا با استفاده از قارچ كش هايي كه از طريق جذب، داخل گياه مي شوند، مي توان از رشد قارچ، درون بذر جلوگيري نمود.

 سياهك پنهان پاكوتاه گندم

اين بيماري ويژه مناطق سردسير و مرتفع است و باعث توقف رشد گياه ميزبان، كوتاه شدن شديد ساقه و پنجه زني فراوان مي شود. بعد از مرحله خوشه دهي گياه، علايم بارز بيماري، خود را نشان مي دهد.

 سنبله هاي آلوده داراي رنگ سبز مايل به آبي هستند و دانه هاي آنها نسبت به سنبله هاي سالم، بازتر

مي شود. سنبله هاي آلوده به اين بيماري معمولاً‌ بلندتر و تراكم سنبلچه هاي آنها كمتر از سنبله هاي سالم است. دانه هاي آلوده به جاي رنگ زرد طلايي، داراي رنگ خاكستري مايل به قهوه اي هستند. شكل دانه آلوده شبيه دانه سالم اما كمي گردتر و كوچك تر است و با فشار دادن دانه، پورد سياه (اسپور قارچ) از آن خارج مي شود كه بوي ماهي گنديده مي دهد. اسپورها در زمان خرمنكوبي پخش شده و دانه هاي سالم و خاك را آلوده مي كنند.

قارچ عامل بيماري در شرايط آب و هوايي معتدل بر روي گندم هاي پاييزه به خوبي رشد مي كند.

يكي از روش هاي موثر در كنترل بيماري استفاده از رقم هاي مقاوم است. عمليات شخم با عمق 20 ـ 15 سانتي متر در جلوگيري از شيوع و گسترش بيماري مؤثر است.

ضدعفوني بذرها با سم ديويدند به ميزان 2 گرم براي يك كيلوگرم بذر عليه اين بيماري موثر است.

سياهك هندي (سياهك ناقص)

در اين بيماري، آلودگي از طريق گل آغاز شده و سپس تمام دانه از توده هاي سياه رنگ پر مي شود. تشخيص اين بيماري در مزرعه مشكل است زيرا تنها چند گل در سنبله آلوده مي شوند. بوته هاي آلوده در مزرعه به راحتي از چشم مخفي مي مانند ولي در خرمن از روي دانه هاي شكسته كه قسمتي از آنها آلوده به سياهك است، قابل تشخيص مي باشند.

 

بذر يا خاك آلوده به اسپور قارچ مهم ترين منابع آلودگي اوليه است و استفاده از بذر سالم ضروري

علايم بيماري

سنبلچه هاي گياه آلوده، به رنگ قهوه اي زيتوني تيره در آ,ده و در نهايت با توده سياه اسپور همرنگ

مي شوند. اين علايم بعد از مرحله خوشه دهي آشكار مي شود. در اين مرحله توده هاي اسپور قارچ به وسيله پوسته ي نازكي محصور شده و اين پوسته قبل از برداشت يا در مرحله درو محصول پاره شده و اسپورها در هوا پخش مي شوند.

ضدعفوني بذرها با قارچ كش هاي معمولي باعث از بين رفتن رشته هاي ميسليوم نمي شود لذا با استفاده از قارچ كش هايي كه از طريق جذب، داخل گياه مي شوند، مي توان از رشد قارچ، درون بذر جلوگيري نمود.

 سياهك پنهان پاكوتاه گندم

اين بيماري ويژه مناطق سردسير و مرتفع است و باعث توقف رشد گياه ميزبان، كوتاه شدن شديد ساقه و پنجه زني فراوان مي شود. بعد زا مرحله خوشه دهي گياه، علايم بارز بيماري، خود را نشان مي دهد.

سنبله هاي آلوده داراي رنگ سبز مايل به آبي هستند و دانه هاي آنها نسبت به سنبله هاي سالم، بازتر مي شود. سنبله هاي آلوده به اين بيماري معمولاً بلندتر و تراكم سنبلچه هاي آنها كمتر از سنبله هاي سالم است. دانه هاي سالم است. دانه هاي آلوده به جاي رنگ زرد طلايي، داراي رنگ خاكستري مايل به

قهوه اي هستند. شكل دانه آلوده شبيه دانه سالم ما كمي گردتر و كوچك تر است و با فشار دادن دانه، پودر سياه (اسپور قارچ) از آن خارج مي شود كه بوي ماهي گنديده مي دهد. اسپورها در زمان خرمنكوبي پخش ده و دانه هاي سالم و خاك را آلوده مي كنند.

قارچ عامل بيماري در شرايط آب و هوايي معتدل بر روي گندم هاي پاييزه به خوبي رشد مي كند.

يكي از روش هاي موثر در كنترل بيماري استفاده از رقم هاي مقاوم است. عمليات شخم با عمق 20 ـ 15 سانتي متر در جلوگيري از شيوع و گسترش بيماري موثر است.

ضدعفوني بذرها با سم ديويدند به ميزان 2 گرم براي يك كيلوگرم بذر عليه اين بيماري موثر است.

 سياهك هندي (سياهك ناقص)

در اين بيماري، آلودگي از طريق گل آغاز شده و سپس تمام دانه از توده هاي سياه رنگ پر مي شود. تشخيص اين بيماري در مزرعه مشكل است زيرا تنها چند گل در سنبله آلوده مي شوند. بوته هاي آلوده در مزرعه به راحتي از چشم مخفي مي مانند ولي در خرمن از روي دانه هاي شكسته كه قسمتي از آنها آلوده به سياهك است، قابل تشخيص مي باشند.

بذر يا خاك آلوده به اسپور قارچ مهم ترين منابع آلودگي اوليه است واستفاده از بذر سالم ضروري مي باشد.

ضدعفوني بذر و مبارزه شيميايي عليه اين بيماري در صورت وجود شرايط مساعد، با قارچ كش هايي مانند تيلت و آلتو به نسبت نيم ليتر در هكتار و سم فوليكور به ميزان يك ليتر در هكتار مؤثر است.

سياهك برگي

اين بيماري بر روي گندم پاييزه و در مناطقي كه زمستان معتدل دارند، مشاهده مي شود. علايم بيماري به صورت نوارهاي خاكستري رنگ متمايل به سياه بر روي برگ و غلاف ديده مي شوند. بوته هاي آلوده اغلب كوتاه شده، برگ ها پيچ خورده و لوله مي شوند. غلاف در محل نوارهاي آلوده به صورت طولي شكاف خورده، توده سياه رنگ اسپور ظاهر مي شود. بوته هاي آلوده معمولاً خوشه نمي دهند .

بیماری فوزاریوز سنبله گندم

عامل بیماری:

Fusarium  graminearum & Fusarium culmurom

این بیماری در ایران در سال 1371 از مناطق شمالی گزارش شد.در اثر  ابتلای خوشه های گندم به این بیماری میکوتوکسین و زهرابه ای ترشح  می شود که سلامتی انسان را به خطر می اندازد.این بیماری علاوه بر گندم در جو هم دیده شده است.

علائم بیماری:

اگر آلودگی اولیه از طریق بذر یاشد، گیاهچه ها ممکن است ازبین بروند و یا کوتاه بمانند.اما اگر آلودگی ازطریق بذر نباشد علائم بیماری به صورت  لکه های کوچک بیضوی شکل قهوه ای رنگ روی ریشه ها وغلاف برگ پایینی و یا میان گره زیر طوقه ظاهر می شود.اگر لکه ها زیاد باشند .

به هم پیوسته و قهوه ای یا سیاه می شوند. عامل بیماری برگ و خوشه و دانه را مورد حمله قرار میدهد.

مبارزه:

کشت سطحی بذور در عمق 5سانتیمتری پوسیدگی ریشه را کمتر می کند و استفاده از ارقام مقاوم بهترین نتیجه را میدهد. 

زنگ‌ها

            زنگ‌ها به جنس پوکسينيا (Puccinia) تعلق دارند. شرايط محيطى مساعد براى گسترش اين بيمارى‌ها، آب و هواى خنک تا گرم مرطوب است. تشکيل پستول (Postule) يا حفره‌هاى قرمز رنگ و سياه‌رنگ خط ‌چين يا نقطه‌چين حاوى اسپورهاى توليد مثل در سطح ساقه‌ها، برگ‌ها‌، غلاف‌ها و گل‌هاى گياه از علائم کلى اين بيمارى‌ها است. قارچ‌هاى وابسته به جنس پوکسينيا اصولاً کارآئى گياه در مصرف آب مى‌کاهند، بافت‌ها را تخريب و متلاشى مى‌کنند و تعداد دانه‌هاى موجود در سنبله و وزن آنها را مانند زمانى که گياه به کمبود دچار شده باشد، کاهش مى‌دهند.                         زنگ مهمترين بيمارى گنده به‌شمار مى‌آيد؛ انواع زنگ عبارتند از: زنگ ساقه، زنگ برگ، و زنگ خطى يا نواري. هر يک از انواع بيمارى‌هاى زنگ خصوصيات عمومى مشترک دارد. آشنائى با مشخصات ويژهٔ آنها براى تشخيص هر يک از آنها مهم خواهد بود.      

            زنگ ساقه اين بيمارى در سطح ساقه ظاهر مى‌گردد و به همين دليل زنگ ساقه ناميده مى‌شود. عامل آن به جنس پوکسينيا و گونهٔ گرامينيس (graminis) تعلق دارد. 

زنگ نوارى زنگ نوارى که اغلب زنگ زرد ناميده مى‌شود بر اثر قارچ پوکسينيا استرى مورفيس (P. striimorfis) به‌وجود مى‌آيد و معمولاً بيشتر در مناطق جلگه‌اى خنک‌تر شايع است.

بیماری زنگ سیاه گندم

(black rust-stemrust)

Puccinia garminis f.sp.triticiعامل بیماری: 

علایم بیماری:

زنگ سیاه عمدتا روی ساقه و غلاف برگ اثر می گذارد،اما ممکن است پهنک برگ،پوشه و ریشک ها نیز مورد حمله قرار می گیرد . پوستول ها یا جوشهای قارچ عامل بیماری

باریک بیضوی دراز،موازی با محور طولی ساقه و غلاف برگ ظاهر می شود.ظرف مدت چند روز اپیدمی که روی جوش ها را پوشانده ،پاره شده و به عقب می رود واز زیر

آن توده های پودری که شامل اوردیوسپورهای قرمز رنگ پیدا می گردد.سپس در اواخر فصل و در مرحله تلیوم، تلیوسپورهای  سیاه رنگ پدید می آید.

مبارزه:

برای مبارزه با زنگ سیاه نیز اقدام به کشت ارقام مقاوم گندم می شود.ضمنا ریشه کن بوته های زرشک می تواند میزان آلودگی مزارع گندم را کاهش دهد.همچنین اقدامات

زراعی و مبارزه شیمیایی که در مورد زنگ زرد ذکر گردید علیه زنگ سیاه نیز موثر واع می شود.

بیماری زنگ قهوه ای گندم

(Brown rust-leaf rust)

Puccinia reconditeعامل بیماری:

علایم بیماری:

نشانه های  این  زنگ  در مرحله  اوردیوم  به  صورت جوش های قهوه ای  و نارنجی رنگ در تمام دوره  رشد گندم یعنی از گیاهچه تا مرحله رسیدن دانه ها روی برگ ظاهر می شود.در اوایل  بهار  اوردیوم  اغلب  به صورت پراکنده و غالبا در سطح  فوقانی  برگ ها  ظاهر می شود .

و به هیچ وجه  مانند  زنگ  زرد  خطی  قرار  نمی گیرد  و مخصوصا  از  روی  همین  علایم  می توان  این  زنگ را از زرد  در  مزرعه  تشخیص  داد. ضمنا  اندازه  جوشها  بزرگتر می باشد.زنگ قهوه ای به  ندرت  غلاف  برگ ، ساقه و  خوشه را آلوده می کند.دانه های خوشه های آلوده ریز چروکیده و وزن محصول تا 90 در صد کاهش می یابد. تلیوم  این  زنگ  به ندرت تشکیل می گردد و اندازه آنها کوچک،بیضوی کشیده و سیاه رنگ می باشد.

مبارزه:

بهترین راه مبارزه کشت ارقام مقاوم می باشد و گندم پائیزه بیش از ارقام بهاره مقاومت دارند ضمنا سمپاشی با بعضی از قارچ کش های سیستمیک مانند دینیو کاربا مات ها علیه این زنگ موثر واقع می شود.

بیماری زنگ زرد گندم

(yellow rust-stripe rust-glume rust)

puccinia striiformis  f.sp  .triticiعامل بیماری: 

علایم بیماری:

زنگ زرد گندم در بهار معمولا زودتر از سایر زنگهای غلات ظاهر می شود.ابتدا روی برگهای جوان پوستولها یا جوشهایی که محتوی اوردوسپورها یا اسپورهای بهاره زرد یا نارنجی رنگ هستند تشکیل می گردد.این جوشها گرد وحدود نیم میلیمتر طول دارند و به تدریج دست به دست هم داده و به صورت خطی یا نواری به موازات رگبرگها هر دو سطح برگ را فرا می گیرند.جوشهای مزبور علاوه بر برگ گاهی ممکن است روی غلاف

خوشه،گلوم،وگلومل بوته نیز ظاهر می گردد.دانه خوشه های  آلوده بی اندازه کوچک،چروکیده،فاقد نشاسته وغیر قابل استفاده است.چنانچه شخصی وارد  یک مزرعه آلوده به زنگ شود،اسپورهای نارنجی رنگ به لباس های او می ماند و از همه مشخص تر در صورت مالش انگشت روی برگ،گرد نارنجی رنگی مشاهده می شود .

در اواخر دوره رشد گندم مرحله تلیوم قارچ شروع شده و تلیوسپورهای یا اسپورهای پائیزه عامل بیماری که داخل جوش هائی سیاه رنگ قرار دارند،بیشتر در سطح تحتانی

برگ ها روی خطوط کوتاهی تشکیل می شود.

مبارزه:

 بهترین راه مبارزه با زنگ های غلات کشت ارقام مقاوم می باشد که البته در این روش نیز مشکل شکستن مقاومت و حساس شدن مجدد ارقام مقاوم پس از چند سال کشت متوالی است.

شناسایی و از بین بردن علف های هرز خانواده گندمیان مانند مرغ و جوموشی که ممکن است در زمستان کانون آلودگی و منبع ذخیره اوردیوسپورهای زنگ زرد باشد در جلوگیری از شیوع بیماری تاثیر خواهد داشت.

اقدامات زراعی مانند اجتناب از مصرف بیش از حد کودهای ازته که باعث سست و حساس شدن نسوج در برابربیماری می شود و همچنین زود کاشتن گندم های بهاره و کاهش دفعات آبیاری باعث نقصان بیماری می شود.

استفاده از قارچکش های سیستمیک مانند بایلتون به نسبت 1-2 در هزار برای ضد عفونی بذر گندم علیه زنگ استفاده می شودوگیاه راتا مرحله خوشه دهی حفظ می کند.

برای سم پاشی مزارع هم موقعی که زنگ به تازگی بروز نموده است می توان از از قارچ کش های سیستمیک ،فولیکورآلتو،و یا تلیت به نسبت 1 در هزار استفاده نمود.

سفيدک گندم

            سفيدک حقيقى گندم. اين بيمارى به‌وسيله قارچى به‌نام اريسف‌گرامينيس تريتى‌سيErysiphe graminis tritici به‌وجود مى‌آيد و در شرايط آب و هوائى خنک مى‌تواند در مزارع گندم شيوع يابد و زيان‌هاى قابل توجهى نيز به‌بار آورد. نشانه‌هاى بيمارى در سطح برگ‌ها، غلاف‌ها و اعضاء گل ظاهر مى‌شود. اعضاى آلوده، نخست زرد رنگ و سپس خشک مى‌شوند و در نهايت اندازه و وزون دانه‌ها کاهش مى‌يابد.          

            استفاده از واريته‌هاى مقاوم، عملى‌ترين روش جلوگيرى از بيمارى به‌شمار مى‌رود؛ در گندم تتراپلوئيد تيموفى‌وى وجود ژن‌هاى مقاومت به اين بيمارى گزارش شده است. استفاده از گرد گوگرد براى مبارزه با اين بيمارى مؤثر است.

بيماري آنتراكنوز غلات Graminicola anthracnose

 

 

 

تقريباً تمامي غلات دانه ريز ، ذرت ، سورگم وتعداد زيادي از گراسها به اين بيماري حساس هستند. علائم بيماري معمولاً روي قسمتهاي پاييني گياه ظاهر مي شود ؛ ولي ممكن است برگهاي بالايي وحتي خوشه ها نيز آلوده شود . علي رغم گسترش نسبتاً زياد بيماري ، ميزان خسارت و كاهش محصول شديد نيست .

قارچ عاملColletotrichum graminicola در مراحل اوليه آلودگي ، معمولاً هيچ گونه علامتي روي گياه مشاهده نمي‌شود . با پيشرفت بيماري ،گياه زردرنگ شده ،حالت رنگ پريدگي در گياه به چشم مي‌خورد و گياه زودتر از موعد مقرر مي‌رسد (رسيدگي زودرس ) .چنين گياهاني ممكن است با گياهاني كه توسط ساير عوامل مولد پوسيدگي ريشه و ساقه آلوده شده اند ، اشتباه گرفته شود .

اندام باردهي قارچ ( آسروول) كه مصادف با مرحله رسيدن گياه ظاهر مي شود ، وسيله خوبي براي تشخيص بيماري و عامل آن است . در بين تعداد بسيار زيادي از زوائد خار مانند ، تعداد بي شماري آسروولهاي كوچك سیاهرنگ و تخم مرغي تا دوكي شكل در روي ساقه يا غلاف برگ تشكيل مي شوند ؛ به همين سبب ظاهري برجسته دارند . كنيديهاي تك سلولي ، داسي شكل ، شفاف تا خاكستري روشن در درون آسروول به وجود مي‌‌ ‌آيند . ابعاد كنيدي حدوداً 4-6*20 30 ميكرون است .قارچ معمولاً به صورت كنيدي يا ميسليوم در روي بقاياي گياهي آلوده زمستانگذراني مي كند. آلودگي اوليه توسط ماده تلقيح خاكزاد روي ريشه ها يا قسمتهاي پاييني گياه صورت مي‌گيرد . ساير قسمتهاي هوايي گياه نيز ممكن است توسط كنيديهاي ثانويه آلوده شود . گونه هاي وحشي غلات اطراف مزارع ممكن است به صورت منابع اوليه وثانويه آلودگي عمل كنند . علي رغم پراكندگي وسيع جغرافيايي ، تاكنون تحقيقات محدودي روي اين بيماري صورت گرفته است . علت اين قصور احتمالاً عدم مشاهده حالت اپيدمي شديد عامل بيماري بوده است .

کنترل:

بيماري در خاكهايي كه از نظر فسفر و پتاس فقير هستند ، شديد تر است . تناوب زارعي با حبوبات ، در مناطقي كه بيماري شايع است ، روش مناسبي براي كنترل عامل بيماري است

بوته گنایی غلات Cereal crazy top

 

بیماری ناشی از Sclerophthora macrospora که نشانهای آن حالت پیسه ای، کوتولگی گیاه، ضخیم شدن و بد شکلی برگها، زردی بوته، پیچیدگی خوشه و عقیم شدن گیاه است.

این قارچ گندم، جو، یولاف، انواع سورگوم را آلوده می کند. زئوسپورهاي آبزي مسئول ايجاد آلودگي هستند. قارچ در گیاه سیستمیک می شود

بیماری سفيدك پودري غلات Cereal powdery mildew

 

 

 

سفيدك حقيقي يكي از بيماريهاي مهم غلات در مناطق مرطوب است . عامل بيماري قارچ Erysiphe graminis (Blumeria graminis) است كه يك انگل اجباري است و روي جو بيشتر از سايرغلات خسارت وارد مي كند .

علائم بيماري بصورت لكه هاي سفيد رنگ است كه توسط توده ميسليومي سفيد مايل به خاكستري در سطح برگ و سنبله ها نيز آلوده شوند . اندامهاي باردهي قارچ به رنگ خاكستري مايل به زرد تا تيره در سطح ميسليومهاي پير تشكيل مي شود . در سطح زيرين برگ ؛ در محل آلودگي ، نقاط زرد ريز با بافت مرده ديده مي شود . در سطح ميسليومهاي كنيدي برها به وجود مي‌آيند كه كنيديهاي پودري زيادي توليد مي‌كنند .

 

در اواخر فصل رويش ، اندامهاي باردهي جنسي قارچ ( كليستوتيشيوم ) ، به رنگ تيره در سطح توده ميسليوم ، به صورت پراكنده قابل تشخيص است . ميسليومهاي قارچ معمولاً به صورت سطحي توسعه مي يابند . و تناه در قسمتهاي كه هوستوريوم توليد مي شود ، ميسليوم به داخل سلولهاي اپيدرمي نفوذ مي كند . در سطح ميسليوم كنيدي برهاي زيادي تشكيل مي شود كه حامل كنيدي هاي تخم مرغي ، شفاف و تك سلولي به ابعاد 8- 10* 20-35 ميكرون است . اندامهاي توليد مثل جنسي (كليستوتيشيوم ) قارچ كروي ، سياهرنگ با ديواره سخت و به قطر 150-300 ميكرون است . اين اندامها براي توليد آسكوسپور رسيده و به شرايط آب و هوايي و يا زمستانگذراني نياز دارند و كليستوتيشيومهايي كه روي گياهان در حال رشد ديده مي شود ، معمولاً داراي آسكوسپورهاي نارس هستند. قارچ E.graminis از حالت تخصصي بالايي در مقابل ميزبان برخوردار است ، به طوري كه براي هر يك از ميزبانها ، فرمهاي اختصاصي مخصوص به آن ميزبان وجود دارد. مثلاً ترتيكاله نسبت به فرمهاي مربوط به جو و گندم مقاومت بيشتري از خود نشان مي دهد . هر يك از فرمهاي اختصاصي نيز نژادهاي فيزيولوژيك مختلفي را شامل مي شود .

عكس العمل ارقام مختلف ميزبان متفاوت است وجود لكه هاي زرد و قهوه اي همراه با رشد توده ميسليوم و اسپور زايي زياد ، از مختصات ارقام حساس محسوب مي‌شود : در حاليكه در ارقام مقام لكه ها روشن بوده ، توده ميسليومي ديده نمي شود .كليستوتيشيوم قارچ بوفور در روي بافت آلوده ميزبن تشكيل مي شود ؛ اما آسكوسپور رسيده در آنها بندرت يافت مي شود . ظاهراً آسكوسپورها در ايجاد آلودگي اوليه نقش زيادي ندارند . توسعه قارچ بيشتر توسط ميسليومهايي كه در روي بقاياي گياهي آلوده يا ساير گياهان زنده زمستانگذراني مي‌كنند صورت مي‌گيرد .

کنترل:

بهترين روش كنترل قارچ انگل ، استفاده از ارقام مقاوم است . هر چند سمپاشي اندامهاي هوايي گياه توسط قارچكشها(آلتو، فولیکور، تیلت) نيز در بعضي از مناطق متداول است .

بيماري كچلي (اسکالد) جو Barley scald

 

 

 

كچلي يا اسكالد ، در درجه اول يك بيماري برگي در جو و چاودار است كه توسط قارچي موسوم به Rhynchosporium scalis ايجاد مي شود . گرچه ممكن است ساير غلات وحشي (گراسها ) نيز آلوده شوند كه در اين صورت گياه آلوده به صورت منبع آلودگي ، به توسعه بيماري كمك مي‌كند.

 

كچلي يكي از بيماريهاي مهم جو در نواحي معتدل سرد مرطوب و مرتفع مناطق گرمسيري است . عامل بيماري بيشتر برگهاي جو را مورد حمله قرار مي دهد ؛ اما در مواقعي كه بيماري شديد است ممكن است پوششهاي گل و ريشكها نيزآلوده شوند

بيماري را از روي علائم برگي مي‌توان براحتي تشخيص داد . علائم اوليه به صورت لكه هاي كوچك بيضوي يا دوكي شكل است . مركز لكه ها به رنگ خاكستري مايل به سفید است و اطراف آنها توسط يك نوار قهوه اي يا مايل به قرمز احاطه شده است . باگذشت زمان لكه هاي كوچك توسعه يافته و به يكديگر مي‌پيوندند و لكه هاي بزرگتر با ابعاد و اشكال مختلف بوجود مي‌آيد . مركز لكه ها نيز ممكن است از خاكستري مايل به آبي تا قهوه اي تيره تغيير رنگ دهد .

اسپورزايي قارچ در شرايط آب و هوايي خنك و مرطوب به خوبي صورت مي‌گيرد . شرايط گرم و خشك موجود در مرحله رسيدن خوشه هاي گياه ، سبب كاهش تعريق يا توقف توليد اسپور مي شود . لكه هاي ايجاد شده در روي گياه ميزبان ، محيط بسيار مناسبي براي نفوذ و رشد ساير عوامل بيماري زا ست . كنيديهاي قارچ توسط ميسليومهاي كنيدي زا و به وصورت يك لايه ژلانتيني نازك ، در سطح لكه ها ايجاد مي شود . توده كنيدي به صورت يك لايه متراكم و مرطوب از سلولهاي مخمري شكل بي رنگ تشكيل مي شود . كنيديهاي بي رنگ با يك ديواره عرضي به شكلهاي مختلف و معمولاً داراي نوك هستند . اندازه اسپورها به 3-5*16-20 ميكرون مي‌رسد . بعضي كنيدي ها در محل نوك داراي خميدگي هستند . زمستانگذراني قارچ به صورت ميسليوم روي بقاياي گياهي آلوده صورت مي گيرد . توليد اصپور معمولاً در اوايل فصل كه هوا خنك و مرطوب است ، صورت مي‌ گيرد . كنيديها مسئول ايجاد آلودگي اوليه و ثانويه هستند .

کنترل:

بهترين روش مبارزه استفاده از ارقام مقاوم و تناوب زراعي با استفاده از ساير نباتات زراعي است

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق و ترجمه دریاره حفاظت از رطوبت خاک

بازديد: 441

محمد باقر لك

دانشجوي مهندسي كشاورزي _ مكانيزاسيون

حفاظت از رطوبت خاك

مقدمه:

درمنطقۀ NOVA SCOTIA ؛ معمولاً رطوبت كافي ، براي رشد گياهان وجود دارد . البته ممكن است لزومي به رعايت  زمان دقيق فصل رشد ؛ به منظور رسيدن به حداكثر بار دهي وكيفيت بالاي محصول ، نباشد . علاوه براين مي توان رطوبت را با آبياري اضافي ، تأمين كرد . ولي توليد كنندگان همچنين مي توانند از حفاظت رطوبت خاك ؛ استفادۀ زيادي ببرند . بنابر اين ، در اين مقاله برخي از اطلاعات بنيادي در رابطه با عمليات به منظور كاهش خروج آب ، با استفاده از تكنيكهاي حفاظتي ، تدوين شده است.

 

تبخير وتعرق

دو راه خروج وكاهش آب از سيستم هاي كشت ، شامل تبخير وتعرق مي باشد . تبخير مستقيماً از خاك بوده ، در حاليكه تعرق توسط گياهان صورت مي گيرد . يك گياه را مي توان يك پمپ تصور نمود كه آب رااز خاك مكيده و آن راوارد برگها مي كند  كه  برگها محل خروج آب به سمت محيط خارج ، بوسيلۀ سوراخهاي ريزي بنام روزنه  ؛ مي باشد . اين دو روش خروج معمولاً با هم انجام مي گيرند كه به تبخير وتعرق (ET) منسوب مي باشد . تبخير و تعرق  ؛ در مواقعي كه رطوبت خاك در حد ظرفيت زراعي 2(FC) بوده و هوا گرم وخشك و توام با وَزِش مي باشد ؛ بيشترين مقدار را دارا است . در صورتيكه رطوبت محدوديت ايجاد نكند ،  پتانسيل ِتبخير و تعرق يا (PET) ؛ بيشترين مقدار آبي است كه ممكن است تبخير يا تعرق شود . زماني كه PET بالا باشد ، مكش گياهان نسبت به آب خاك ، بايد به شدت انجام گيرد و تعرق ممكن است سريعتر از مكش آب خاك توسط گياه  باشد كه نهايتا ً منجر به پژمردگي گياه مي شود  .


مواد آلي

 مواد آلي موادي از قبيل بقاياي گياهي و كود حيواني مي با شند . اين مواد بسياري از خواص فيزيكي ، بيو لوژيكي ، و شيميايي خاك را تحت تأثير قرار مي دهند . برخي از اين خواص شامل ساختما ن ، ظر فيت نگهداري آب ، حاصلخيزي ، فعاليت هاي يبولژيكي و هوا ديدگي مي باشد . مواد آلي اي كه در مرحلۀ پوسيدگي است ، هوموس نام دارد . هوموس ماده اي است تيره رنگ وچسبناك كه آب را نگهداري مي كند و منبع غذايي بسيار خوبي براي گياه ، مي باشد . صرفنظر از  بافت خاك ؛ مواد آلي خاك معمولاً  با قابليت استفاده از آب ؛ رابطۀ مثبتي دارد .

مواد آلي جرم مخصوص ظاهري  خاك را كاهش داده وهم آوري خاك را افزايش مي دهد . بنابراين بهبود قابل توجهي بر ساختمان خاك و نفوذ آب دارد . يك ساختمان خوب خاك  ؛ به ريشۀ گياهان اجازه مي دهد كه تا به اعماق بيشترپروفيل خاك رسوخ كنند . بدين معنا كه ريشه را قادر به دستيابي به منبع رطوبت بيشتر خاك ، مي كند. كه اين به گياهان كمك مي كند تا مدت زمان طو لاني تري را در مقابل آب و هواي خشك و حتي خشكسالي ؛ مقاومت كنند. سيستم هاي زهكشي سفالي  زير سطحي نيز ، شرايطي را كه ساختمان مناسب خاك را نگهداري مي كند  ، ار تقا داده و نفوذ آب به خاك را افزايش مي دهد .

توليد مفرط محصول ، اغلب ، مواد  آلي كمي را به خاك باز برمي گرداند . البته ، روش ها يي براي نگهداري يا افزودن مقدار مواد آلي ، وجود دارد .  كه اين روش ها شامل پخش كردن كمپوست يا كود دامي ، خاكورزي كمينه ، كود دهي سبز  و انجام تناوب مناسب در كشت مي باشد .

پخش كردن كود دامي يا كمپوست

در طي تجزيه شدن كود دامي  يا  كمپوست ، به هوموس ، مقدار مواد غذايي خاك  افزوده مي شوند .  كمپوست  ، ماده اي آلي است كه  تحت شرايط هوازي كنترل شده ؛ به يك فرم مناسب ،  تجزيه شده است . همچنين ؛ كمپوست ، با سرعتي كم  _ در حدود سرعت ( اثر ) كود ها _  اثر مي كند. 

خاكورزي حفاظتي و مديريت بقايا

اگر خاك به شدت شخم شود (مثلاً هر سال از گاوآهن برگردان داراستفاده شود.) تثبيت مقدار مواد آلي خاك مشكل مي باشد  . خاكورزي كمينه  در اغلب اوقات به معناي باقي گذاشتن بقاياي بيشتر وانجام خاكورزي كمتر بوده و كم شدت تر از خاكورزي حفاظتي مي باشد .  بدون خاكورزي ، آخرين حدِ خاكورزي ِ كاهش يافته ؛ مي باشد  كه در آن ، خاك ِ بهم نخورده ؛ براي كشت بكار مي رود.

امروزه ، بخاطر تأ ثير كمتر خاكورزي برخاكهاي سنگين ؛  بدون خاكورزي ، تر جيح داده مي شود .

 بقاياي محصولات  به مواد نباتي اي گفته مي شود كه  پس از برداشت  ، هرس يا فرآوري بر زمين باقي     مي ماند .

بقاياي محصولات كه بر سطح خاك باقي مي ماند ، مي توانند با كاهش تبخير؛ نگهداري رطو بت را انجام دهند . بيشترين تبخير از خاك موقعي انجام مي شود كه خاك مرطوب باشد . حضور بقاياي محصولات ، خاك را در مقابل انرژي خورشيد ،  محافظت مي نمايد و به عنوان يك باد شكن ، به منظور كاهش  تبخير عمل  مي كند . بقايا همچنين با كاهش خروج آب _ كه از روان آب ناشي مي شود _ به نگهداري رطوبت كمك مي كنند . بقاياي محصولات نيز همانند مالچ ، جلوي ( ضربات )  قطرات باران را مي گيرد . بدين معني كه گسيختن ، پراكندگي و تراكم خاك را كاهش مي دهد.

خاكورزي حفاظتي ، يك نمونه از مديريت بقايااست كه در آن بقاياي محصولات دفن نمي شوند . بلكه در صد زيادي از آن در نزديكي سطح خاك باقي  مي ماند .  سيستم هاي  توليدي  براساس خاكورزي كمينه  و يا  بدون خاكورزي همچنين مي توانند بر حفاظت از رطوبت موثر باشند ، چرا كه به بقاياي محصولات اجازه مي دهند تا در سطح خاك باقي بمانند . محصول مستقيماً در خاك مرطوب و در زير بقايا كاشته مي شود ؛ بدون اينكه پوشش خاك بهم ريخته شده باشد .

تناوب محصولات

تناوب محصول بين انواع مختلف محصولات ( مثل : محصولات رديفي و محصولات " خاك ساز " مانند علوفه جات ) يك اقدام توصيه شده مي باشد . مخصوصاٌ براي پرورش دهندگان سبزيجات .

پرورش  محصولات مختلف در هر سال از خروج مواد آلي جلوگيري كرده ، ساختمان خاك را بهبود مي بخشد و شيوع علف هاي هرز و آ فات را كاهش مي دهد . معمولاً يك تناوب طو لاني تر ؛ بهتر مي باشد .  تناوب محصول همچنين ممكن است منجر به بازدهي بيشترآب مصرفي خاك شود . براي مثال ، محصولات ريشه بلند كه عمق ريشۀ آنها از گياهان سطحي بيشتر است ، مي توانند از مقدار رطوبت عمقي  بيشتري استفاده كنند ؛ كه براي گياهان ريشه سطحي ، فرا هم  نمي شود.

به محض برداشت سبزيجات فصل كوتاه ، بايد يك محصول پوششي كشت شود . چاودار غله اي يا چند ساله  محصولات پوششي مناسبي براي سبزيجات ِ فصل بلند تر ، مي باشند . چرا كه  در سرماي پاييز و اوايل بهار ؛ خوب رشد مي كنند . وهمچنين ، كود اضافي را جذب مي كنند .

كود دهي سبز

كود سبزماده اي است گياهي كه هدف نهايي از كشت آن برگرداندن آن به خاك مي باشد . در حالي كه هنوز شاداب و تازه است . كود  سبز باعث افزايش مواد آلي خاك مي شود و مواد مغذي را به خاك بر گردانده و ساختمان خاك را بهبود مي بخشد .

به منظور استفاده از يك گياه بعنوان كود سبز ، گياه بايد مشخصات زير را دارا باشد :

I) رشد سريع­­­

 (IIرشد مناسب در شرايط محيطي

 (IIIيك سايبان شاداب را ايجاد  كند.

كود هاي سبز اغلب از خانوادۀ بقولات يا علفيان مي باشد . كه مي توان از شبدر شيرين ، يونجه وعلف چاودار نام برد . فايدۀ ديگري كه بقولات دارند ، تثبيت نيتروژن موجود در هوا به شكل قابل استفاده براي گياهان مي باشد.

مالچ

 موثر ترين اقدام حفا ظتي براي كاهش تبخير سطحي ، در خاك زمين هاي زراعي   ، آنست  كه تا حد امكان پوشش سطحي را براي خاك فراهم كند . يك پوشش را مي توان به نحو احسن توسط مالچ پاشي يا اقدامات خاكورزي اي كه بقاياي گياهي را بر سطح خاك باقي مي گذارد ، ايجاد نمود.

مالچ شامل هر گونه موادي مي باشد كه برروي سطح خاك قرار داده مي شود تا از تبخير كاسته و يا علف هاي هرز را كنترل نمايد .  مالچ ، بعنوان سدي در مقابل خروج رطوبت از خاك مي باشد . مالچ ممكن است هم طبيعي باشد ( مثل : كاه ، خرده چوب ، تورب ) و هم مصنوعي ( مثل : پوشش پلاستيكي شفاف يا مات ).

مالچ همچنين ممكن است دماي خاك را افزايش دهد كه بستگي به نوع مالچ استفاده شده دارد .

علاوه بر كاهش تبخير ، مالچ گياهي ممكن است گسترش امراض خاك ، رشد علفهاي هرز و فرسايش خاك را كاهش دهد ؛ مواد غذايي و مواد آلي را تأ مين نموده و به نفوذ ( آب ) كمك مي كند . مالچ ، با توجه به حفاظت سطح خاك  در مقابل شدت ضربات قطرات باران ؛ نفوذ ( آب ) را بهبود بخشيده  و سلۀ خاك را از بين مي برد . البته مالچ ممكن است گران باشد و فراهم كردن ، حمل ونقل و استفاده از آن در خاك ؛ كار زيادي ببرد . مالچ پاشي براي محصولات باارزش مثل سبزيجات و سته ها ، معمولاً كاربرد بيشتري دارد .

پلاستيك هاي مخصوص آ ماده ، همچنين ممكن است خروج (‌ آب ) ؛ بصورت تبخير را كنترل كنند . پلاستيك سياه همچنين ممكن است كنترل موثري بر علف هاي هرز داشته باشد . اين نوع مالچ ها اغلب بوسيلۀ ماشين آلات بكار مي روند و چاله ها و شيار هايي براي گياهان در نظر گرفته شده كه گياهان ، در آن رشد مي كنند. اين مالچ ها معمولاً براي سبزيجات و محصولات ريز ميوه بكار مي روند .

ساختار يك مانع بر روي سطح خاك  ؛ تبخير و تعرق را كاهش داده . و در عين حال بعنوان سدي در مقابل نفوذ آب اضافي حاصل از باران  نيزمي ايستد . البته برخي از مشكلات مالچهاي پلاستيكي در اواخر فصل رشد بوجود مي آيد . رفع مالچ بطور كامل بسيار مشكل است و خرده هاي ريز آن ممكن است طي چند سال جمع شده ودر حركت آب ، و كشت مشكل ايجاد نمايد.

 

خلاصه

چندين روش حفاظتي ، براي كاهش خروج بيش از حد آب خاك ، وجود دارد كه اغلب نكات مثبت ديگري ازقبيل ساخت ساختمان خاك ، بهبود مواد آلي يا كنترل علف هاي هرز را دارا مي باشند . براي برخي از توليد كنندگان ، حفاظت  رطوبت خاك ،  كاراترين و اقتصادي  تر ين راه افزايش خالص  درآمد  در  بلند مدت  ،  مي باشد.

 

با تشکر فراوان از جناب آقای مهندس منصوری راد که در ویرایش این متن بنده را مستفیض فرمودند.

 

ترجمه اي بر مطلبي اينترنتي تحت عنوان :

 

Soil Moisture Conservation

For more information, contact:

Resource Stewardship DivisionNS Department of Agriculture and FisheriesTruro, Nova Scotia(902) 893-6174

Prepared by:

Terra Jamieson, Rob Gordon,Laurie Cochrane and Gary Patterson

Winter 2001

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سم پاشی مزرعه

بازديد: 1003

سم پاشهاي مزرعه [1]

هر ساله حدود 25 تا 35 درصد كل محصولات كشاورزي دنيا توسط حشرات، علفهاي هرز و عوامل بيماري زاي گياهي از بين ميرود و اين رقم در صورت عدم مبارزه تا 80 درصد افزايش مي يابد. طبق گزارش منابع وزارت كشاورزي ميزان خسارت ساليانه آفات در ايران به حدود 30 درصد مي رسد. با توجه به اين مطالب فوق، زوم مبارزه با آفات ضروري است، به خصوص اين كه هزينه مبارزه در هر هكتار در مقايسه با افزايش راندمان توليد ناچيز مي باشد (در حدود  توليد اضافي). بنابراين اقدام به اين امر، از نظر اقتصادي كاملاً مقرون به صرفه است.

سم پاشهاي مزرعه وسايلي هستند كه از آنها براي پخش مواد شيميايي، به منظور كنترل انواع مختلف حشرات، عوامل بيماري زاي گياهي و دفع علفهاي هرز استفاده ميشود.

ساختمان يك سم پاش

سم پاشها ممكن است داراي اجزاء مهم و مشابه زير باشند (شكل 1-20).

1-مخزن سم

2-بهم زن

3-پمپ

4-شير تنظيم فشار يا سوپاپ اطمينان

5-فشار سنج

6-صافي ها

7-بوم (لوله حامل نازل)

8-لوله هاي فلزي و لاستيكي

9-سوپاپ ها يا شيرهاي كنترل جريان سم

10-نازل ها يا افشانك ها

11-شاسي

مخزن سم

در داخل مخزن، سموم آماده شده (به صورت مايع) ريخته ميشود. مخزن سم پاش ها بايد داراي مشخصات زير باشد:

1-داراي ظرفيت كافي باشد.

2-به آساني پر شود وتميز گردد.

3-در مقابل فرسودگي مقاوم باشد.

4-شكل مخزن طوري باشد كه مخزن به آساني سوار شده و مايع داخل آن به طور موثر بهم زده شود.

جنس مخزن معمولاً از فولاد گالوانيزه، فولاد ضد زنگ، آلومينيوم و پلاستيك نشكن است. بهترين جنس مخزن از فولاد ضد زنگ است. مخازني كه از اين جنس ساخته مي شوند گران ترين نوع مخزن مي باشند.

در بالاي مخزن دهانه نسبتاً بزرگي وجود دارد كه مجهز به قيف صافي دار است. اين دهانه توسط سرپوشي بسته نگهداري ميشود. براي پر كردن مخزن، كنترل وتميز كردن داخل آن از دهانه مخزن استفاده ميشود. ظرفيت مخازن در انواع و مدلهاي مختلف متفاوت است و ممكن است از حدود 20 تا 200 ليتر يا بيشتر تغيير كند. يك دريچه تخليه در كف اغلب مخازن تعبيه ميشود كه بتوان در موقع تميز كردن مخزن مواد داخل مخزن را از طريق آن تخليه نمود.

بهم زن[2]

چون بعضي از سموم در آب حل نمي شوند، و ته نشين مي گردند، براي به تعليق درآوردن ذرات سم لازم است، مايع بهم زده شود. بدين دليل اكثر سم پاشها داراي نوعي بهم زن هستند. بهم زن مكانيكي عبارت از صفحات فلزي يا پرده هاي ضد زنگ و مقاوم است كه بر روي يك محور دوار كه نزديك به ته مخزن قرار گرفته است، سوار شده اند. اين محور در هنگام كار معمولاً با سرعت 100 تا 200 دور در دقيقه مي چرخد و موجب بهم خوردن مايع مي گردد در بعضي از سمپاشهاي موتوري، از بهم زن هيدروليكي استفاده ميشود. در اين نوع بهم زن قسمتي از مايع از طريق لوله اي مشبك نزديك به ته مخزن با فشار پمپ دوباره وارد مخزن مي گردد. اين عمل موجب بهم خوردن مايع داخل مخزن ميشود.

 

پمپ[3]

پمپ سم پاش يك قطعه بسيار ضروري براي هر نوع دستگاه سم پاش محسوب ميشود و  وظيفه آن تبديل انرژي مكانيكي به جريان مايع سم و تامين فشار مورد نياز مي باشد. براي انتخاب هر پمپ، بايد حجم، استحكام و توانايي ايجاد فشار آن در نظر گرفته شود.

پمپ هايي كه در سم پاشهاي امروزي به كار مي روند عبارتند از:

1-پمپ هاي پيستوني (ساده و موتوري)

2-پمپ هاي ديافراگمي

3-پمپ هاي پره اي

4-پمپ هاي چرخ دنده اي

5-پمپ هاي غلتكي

6-پمپ هاي سانتريفوژي

پمپ پيستوني ساده

اين پمپ از يك استوانه و يك پيستون كوچك كه در داخل استوانه قرار گرفته است، تشكيل ميشود. اين پمپ داراي سوپاپي است كه خروج هوا را از پمپ ممكن مي سازد و از ورود هوا به داخل استوانه به صورت برگشت جلوگيري مي كند. پمپ هاي پيستوني ساده بيشتر در سم پاشهاي دستي، پشتي و چرخدار غير موتوري مورد استفاده قرار مي گيرند.

پمپ هاي پيستوني موتوري

ساختمان كلي اين پمپ ها شامل يك و معمولاً دو تا سه سيلندر و پيستون و ضمايم مربوطه است سيلندرهاي پمپ هاي چند سيلندري، ممكن است به طور عمودي پهلوي يكديگر يا روبروي هم به طور افقي يا خوابيده قرار گرفته باشند. براي به كار انداختن اين پمپ ها از محور توان دهي تراكتور، موتور تيلر يا موتور كوچك جداگانه اي كه روي پمپ نصب ميشود، استفاده مي گردد.

حركت رفت و برگشت پيستون ها از طريق ميل لنگ و دسته پيستون ها تامين مي گردد. دسته پيستون ها به ميل لنگي كه داخل محفظه پر از روغن قرار گرفته متصل مي شوند و حركت دوراني ميل لنگ (از طريق دسته پيستون ها) باعث رفت و برگشت پيستون ها مي گردد. در موقع پايين رفتن هر يك از پيستون ها (تنفس) سوپاپي كه به مخزن سم متصل است باز شده و هنگام بالا آمدن پيستون (تراكم) سوپاپ مذكور بسته ميشود و سوپاپ خروجي باز گرديده و مايع سم با فشار وارد محفظه فشار ميشود.

محفظه فشار، كپسول فلزي مقاومي است كه مايع تحت فشار را درون خود ذخيره مي كند. چون حركت پيستونها و خروج مايع سم به طور متناوب انجام مي گيرد لذا محفظه فشار با ذخيره مايع سم فشرده شده باعث پخش يكنواخت سم مي گردد.

روي محفظه فشار يك يا دو شير خروجي قرار دارد كه به لوله هاي لاستيكي سم پاش متصل است، همچنين فشار سنجي روي محفظه نصب شده تا ميزان فشار درون آن را نشان دهد.

براي جلوگيري از تركيدن محفظه فشار، يك سوپاپ اطمينان روي لوله خروجي نصب شده است تا چنانچه فشار از حد لازم بيشتر شد يا در موقع كار پمپ، شيرهاي خروجي بسته بود، سوپاپ در اثر فشار باز شده و مايع مجدداً به مخزن اصلي برگردد.

فشار توليد شده از پمپ بسته به تعداد سيلندر و توان موتور تا حدود 30 تا 50 اتمسفر مي رسد و مقدار سمي كه پاشيده ميشود بين 26 تا 227 ليتر در دقيقه است.

پمپ ديافراگمي[4]

عمل پمپ كردن در پمپ ديافراگمي به وسيله حركت يك ديافراگم قابل انعطاف به وجود مي آيد. وقتي ديافراگم به طرف پايين حركت مي كند مايع از طريق سوپاپ ورودي به داخل محفظه بالاي ديافراگم كشيده ميشود وهنگامي كه ديافراگم به طرف بالا ميرود، مايع داخل محفظه، با فشار از طريق سوپاپ خروجي خارج مي گردد.

 

 

 

پمپ پره اي[5]

اين نوع پمپ داراي يك چرخ دنده لاستيكي (لاستيك نئوپرين[6]) با پره هاي قابل انعطاف مي باشد كه روي يك محور دوار سوار شده است. محفظه پمپ موجب فشرده شدن پره ها مي گردد. با چرخش محور دوار، پره ها هم به چرخش در مي آيند و باعث پمپ كردن مايع مي شوند.

پمپ چرخ دنده اي[7]

در اين نوع پمپ يك جفت چرخ دنده در داخل محفظه بسته كار مي كند. امروزه از اين پمپ ها كمتر در سم پاشها استفاده ميشود زيرا ميزان فرسودگي اين پمپ ها در مقابل مايعات سم زبر و ساينده بسيار بالاست. پمپ هاي چرخ دنده اي قابل تعمير نيستند و پس از خراب شدن، بايد تعويض شوند.

پمپ غلتكي[8]

اين نوع پمپ داراي يك استوانه دوار است كه شيارهايي در سطح خارجي داشته و غلتكهايي تقريباً به طور آزاد در داخل اين شيارها قرار مي گيرند. شيارها به غلتكها اجازه مي دهند تا درون محفظه اي خارج از مركز چرخش كنند. موقعي كه غلتكها از جلو دهانه ورودي پمپ عبور مي كنند فضاي بين آنها و ديواره محفظه بيشتر شده و مايع داخل محفظه مي گردد. مايع داخل شده، بين دو غلتك قرار گرفته و به طرف دهانه خروجي برده ميشود. با نزديك شدن غلتكها به دهانه خروجي، فضا كاهش يافته و مايع از داخل پمپ به خارج رانده ميشود.

پمپ سانتريفوژي[9]

امروزه پمپ هاي سانتريفوژي معروفيت بيشتري پيدا كرده اند و بيشتر در سم پاشها استفاده مي شوند. اين پمپ ها مي توانند انواع سموم به خصوص سموم زبر و ساينده را پمپ كنند.

پمپ هاي سانتريفوژي داراي طول عمر زيادي هستند و در ظرفيت هاي گوناگون وجود دارند (شكل 4-20).

شير تنظيم فشار يا سوپاپ اطمينان[10]

شير تنظيم فشار كه سوپاپ اطمينان نيز ناميده ميشود روي سمپاشهايي كه با فشار زياد و مداوم كار مي كنند قرار دارد. با تنظيم اين شير، فشار مورد نياز براي انجام هر نوع سمپاشي (در حد ظرفيت پمپ) را مي توان تامين كرد. در پمپ هاي با فشار زياد، از اين سوپاپ به عنوان يك وسيله ايمني نيز استفاده ميشود، در صورتي كه فشار پمپ بيش از حد معين بالا رود، شير يا سوپاپ باز شده و با خارج كردن فشار زيادي، مايع اضافي را از پمپ به مخزن بر مي گرداند.

فشار سنج[11]

يك فشار سنج كه فشار دستگاه را (در حد فشار پمپ) نشان مي دهد در قسمت مايع تحت فشار قرار دارد. فشار سنج، شخصي را كه با سم پاش كار مي كند متوجه فشار ايجاد شده در دستگاه كرده و او را در تنظيم شير تنظيم فشار در به دست آوردن فشار مورد نياز راهنمايي مي كند.

صافي ها[12]

صافي ها معمولاً در سه قسمت سم پاشها به كار مي روند. اين صافي ها عبارتند از:

1-صافي مخزن

2-صافي لوله

3-صافي نازل ها

صافي مخزن عبارت است از يك توري با شبكه نسبتاً درشت كه در هنگام پر كردن مخزن سم، برگهاي ريز و ساير مواد خارجي درشت را مي گيرد.

صافي لوله براي جلوگيري از ورود ذرات زنگ، براده، شن يا ساير مواد خارجي به پمپ و ممانعت از صدمه زدن به آن به كار ميرود. محل صافي بستگي به نوع پمپ دارد.

صافي نازل مواد ريزي را كه موجب مسدود شدن نازل مي شوند از مايع سم جدا مي كند.

بوم[13] (لوله حامل نازل)

در سم پاشهاي تراكتوري و هواپيماهاي سم پاش، بوم عبارت از لوله افقي طويلي است كه در فواصل معين روي آن نازل ها قرار مي گيرند. طول بوم حدود 5/4 تا 24 متر است. بوم ممكن است از جنس فلز ضد زنگ يا نوعي پلاستيك مقاوم ساخته شود. بوم سم پاشها معمولاً از سه قسمت ساخته ميشود، يك قسمت در وسط و دو قسمت در طرفين. قسمتهاي بوم به وسيله لوله هاي كوتاه لاستيكي يا پلاستيكي به يكديگر متصل مي شوند. قسمت مركزي بوم معمولاً ثابت است. دو قسمت انتهايي از طريق اتصال هاي قابل انعطاف  به قسمت مركزي متصل مي شوند و به طور عمودي و افقي حمايت مي گردند. قسمتهاي انتهايي به طرف جلو، عقب يا بالا تا مي شوند. بعضي از بومهاي كوتاه يك قسمت دارند و بعضي ديگر از دو قسمت كه در مركز به يكديگر متصل شده اند، تشكيل مي شوند. در سم پاشهاي بسيار بزرگ طول بومها به 24 متر مي رسد، لذا اين بومها از پنج قسمت تا شونده تشكيل شده اند. بومها معمولاً در جهت عمودي قابل تنظيم هستند و ارتفاع آنها (از سطح زمين) در حدود بين 50 تا 180 سانتيمتر، براي سم پاشي گياهان با ارتفاع هاي مختلف تغيير مي كند.

در سم پاشهاي پشتي و چرخ دار، بوم وجود ندارد و نازل سم پاش به يك لوله مستقيم منتهي ميشود كه به آن لانس[14] مي گويند. طول اين لوله حدود يك متر يا بيشتر است. لانس معمولاً از جنس فلز ضد زنگ و مقاوم ساخته ميشود. شير كنترل كننده اي در ابتداي لانس قرار دارد كه به وسيله آن مي توان جريان محلول سم را در داخل لانس قطع يا وصل نمود.

لوله هاي فلزي و لاستيكي

لوله هاي فلزي و لاستيكي محلول را در داخل سم پاشها انتقال مي دهند. فشار محلول در نقاط مختلف سم پاش فرق مي كند، بنابراين لوله هاي فلزي و لاستيكي بايد به اندازه كافي قوي باشند تا از تركيدن آنها جلوگيري شود.

سوپاپ يا شير كنترل جريان سم

سوپاپ يا شير كنترل جريان مايع سم براي شروع و پايان جريان مايع سم به بوم و نازلها مورد استفاده قرار مي گيرد.

شير كنترل بيشتر به صورت يك اهرم مكانيكي است. در سم پاشهاي با بوم چند قسمتي، واحد كنترل كننده جريان مايع سم، از چند شير با دسته هاي مجزا تشكيل شده است. هر يك از اين شيرها، جريان مايع سم به يكي از قسمتهاي بوم را كنترل مي كند.

نازل يا افشانك

كار نازل ريز كردن و پخش ذرات مايع سم تحت فشار است. نازل معمولاً از فلز ضد زنگ و مقاوم ساخته شده است.

ساختمان نازل

نازل هاي داراي چهار قسمت اصلي هستند.

1-بدنه[15]

2-درپوش[16]

3-نوك[17]

4-صافي

بدنه و درپوش، معمولاً تشكيل يك واحد را مي دهند و صافي و نوك را نگه مي دارند. بدنه نازل ممكن است به طور مستقيم يا غير مستقيم (از طريق يك لوله لاستيكي) به بوم متصل شود. بعضي از نال ها قابل چرخش به اطراف هستند.

نوك نازل، مايع را به شكلهاي مشخص مي پاشند. اغلب نوك هاي نازل در سم پاشها قابل تعويض و تبديل هستند. نوك هاي نازل با ظرفيت هاي مختلف و با شكلهاي گوناگون پخش وجود دارند. اندازه سوراخ نوك نازل و ميزان فشار سم پاش، مشخص كننده ميزان جريان مايع سم مي باشد.

صافي نازل، قبل از نوك نازل قرار مي گيرد. صافي، آخرين عمل صاف كردن مايع سم را انجام مي دهد و از مسدود شدن نوك نازل جلوگيري مي كند.

 

طرح نازل ها

نازل ها بر اساس طرح يا شكل پخش محلول سم مشخص مي شوند. انواع نازل ها معمولاً با طرح هاي مختلف عرضه مي شوند و هر طرح پخش مايع سم، كاربرد مخصوصي دارد. مهم ترين انواع طرح هاي پخش مايع سم عبارتند از: بادبزني تخت[18]، مخروطي توخالي[19]، مخروطي توپر[20] و طغياني[21] يا سيلابي.

نازل هاي بادبزني تخت براي پوشش يكپارچه، مانند سم پاشي علفهاي هرز به كار مي روند. براي اين كه پخش مايع سم در عرض نوار پاشش يكنواخت باشد و از كاهش مقدار مايع سم در طرفين نوار جلوگيري به عمل آيد، از نازل هاي بادبزني يكنواخت استفاده ميشود.

نازل هاي مخروطي تو خالي و مخروطي توپر بيشتر براي سم پاشي محصولاتي كه به طريق رديفي كشت مي شوند استفاده مي شوند. زاويه پخش از 30 تا 120 درجه متغير است. نازل هاي مخروطي توپر، در جايي كه نفوذ سم تحت اثر فشار زياد، لازم باشد به كار ميرود.

نازل هاي طغياني يا سيلابي به طور معمول براي پوشش يكپارچه به كار مي روند. اين نازل ها، مايع سم را با ذرات درشت تر پخش مي كنند و گاهي اوقات به تنهايي در سم پاشهاي بدون بوم به كار مي روند.

شاسي

شاسي سم پاشها بايد محكم باشد و قابليت متصل شدن بوم به آن و سوار كردن ساير قسمتها را داشته باشد.

انواع سم پاشها

سم پاشها به دو دسته محلول پاشها و گردپاشها تقسيم مي شوند. هر كدام از اين دو دسته، خود مي تواند در انواع مهم زير طبقه بندي شوند.

1-سم پاشهاي دستي

2-سم پاشهاي پشتي بدون موتور

3-سم پاشهاي پشتي موتوري

4-سم پاشهاي چرخدار موتوري

5-سم پاشهاي تراكتوري سوار

6-تريلرهاي سم پاشي (سم پاشهاي چرخ دار)

7-هواپيماهاي سم پاش

سم پاشهاي دستي

سم پاشهاي دستي كه غالباً ساختماني شبيه به تلمبه امشي دارند در منازل براي مبارزه با حشرات خانگي و در گلخانه ها و باغچه هاي خيلي كوچك به كار مي روند.

ساختمان تلمبه امشي از يك مخزن و يك پمپ تشكيل شده و پيستون پمپ به وسيله دست در داخل سيلندر به حركت درآمده و هوا را ضمن حركت به جلو به دو قسمت نامساوي تقسيم مي كند. پيستون، يك قسمت از هوا را وارد مخزن كرده و قسمت ديگر را مستقيماً در انتهاي استوانه از روزنه كوچكي به خارج مي فرستد. لوله باريكي در داخل مخزن تعبيه شده و مايع به وسيله فشاري كه از هواي بالا در اثر حركت پيستون حاصل ميشود وارد لوله باريك شده و در انتهاي لوله در اثر برخورد با قسمت دوم هوا به صورت ذرات بسيار ريزي در مي آيد. هواي درون مخزن مايع را به صورت قطرات درشت درآورده و پشت سر هم به خارج پرتاب مي كند و هواي قسمت دوم اين قطرات را به صورت ذرات ريز در مي آورد. در بعضي ديگر از انواع تلمبه امشي، تمام جريان هوا از روزنه اصلي با فشار خارج مي گردد، در اين تلمبه ها مايع بر اثر ايجاد خلاء در سر لوله باريك و فشار جو موجود در مخزن از لوله باريك بالا آمده و در مقابل روزنه به صورت ذرات ريز در مي آيد. در اين صورت بايد روي سرپوش مخزن سوراخ ريزي براي ورود هوا وجود داشته باشد (شكل 16-20).

سم پاشهاي پشتي بدون موتور

اين سم پاشها به وسيله دو بند مثل كوله پشتي روي شانه هاي شخصي كه سم پاشي مي كند قرار مي گيرند و معمولاً شامل دو نوع با فشار متناوب و با فشار دايم هستند.

سم پاش پشتي با فشار متناوب (كتابي)

در اين سم پاش كه به سم پاش كتابي معروف است، مايع سم به وسيله فشار موجود در منبع كوچكي از سم پاش خارج ميشود. فشار در آن متناوب مي باشد، يعني، كسي كه با اين سم پاش كار مي كند با يك دسته تلمبه مي زند و با دست ديگر سم پاشي مي نمايد.

درپوش دهانه مخزن مجهز به يك صافي توري سيمي است. ظرفيت مخزن معمولاً 10 ليتر يا كمي بيشتر است.

پمپ اين سم پاش ها از نوع پيستوني يا ديافراگمي است. فشار پمپ سم پاش در اين نوع سم پاشها معمولاً حدود 3 تا 4 اتمسفر است.

در اثر حركت دسته اهرمي شكل سم پاش، ديافراگم داخل سم پاش منبسط ميشود و مايع سم از روزنه اي كه در حد فاصل بين مخزن اصلي و ديافراگم قرار دارد مكيده شده و سپس در اثر انقباض ديافراگم، مايع از محفظه بالاي ديافراگم، از روزنه ديگري وارد محفظه فشار مي گردد. از آنجا كه محفظه فشار به لوله لاستيكي و لانس متصل است مايع از محفظه فشار به نازل مي رسد و پخش مي گردد. بهم زن درون مخزن نيز حركت رفت و برگشتي خود را از اهرم دسته سم پاش مي گيرد.

سم پاش با فشار دايم (استوانه اي)

مخزن اين سم پاش معمولاً استوانه اي است و ظرفيت آن حدود 10 تا 19 ليتر است. جنس مخزن از فلز ضد زنگ و معمولاً از برنج يا فولاد ضد زنگ است. فشار سم پاش به وسيله يك پمپ پيستوني ساده دستي كه در قسمت داخلي بالاي مخزن قرار دارد تامين ميشود. شخصي كه سم پاشي مي كند، پس از اين كه مخزن را در حدود نصف تا  از مايع سم پر كرد، تلمبه مي زند و هوا تحت فشاري در حدود 5 تا 6 اتمسفر در داخل مخزن (در بالاي مايع) حبس مي گردد، سپس شير خروجي مايع سم را باز مي نمايد و شروع به سم پاشي مي كند. اين سم پاشها بهم زن ندارند و براي بهم زدن مايع سم كافي است كه هر چند دقيقه يكبار شخصي كه سم پاشي مي كند خم و راست شود تا مايع داخل سم پاش بهم زده شود.

سم پاشهاي پشتي موتوري (اتومايزر)

اين سم پاشها به نامهاي مختلف، سم پاش پشتي موتوري، سم پاش با حجم كم يا سم پاش اتومايزر ناميده مي شوند. به طور كلي سم پاشهايي كه مايع سم در آنها تحت فشار نباشد و قطرات مايع سم در اثر برخورد با جريان شديد هوا تبديل به ذرات بسيار ريز شوند، اتومايزر ناميده مي شوند. قطر ذرات مايع سم در اين نوع سم پاشها در حدود 100 ميكرون است. بنابراين مي توان با حجم معيني از مايع سم سطح بيشتري را سم پاشي نمود مشروط به اين كه غلظت محلول سم نيز زياد باشد.

مخزن مايع سم سم پاشهاي پشتي موتوري معمولاً پلاستيكي بوده و ظرفيت آنها حدود 5/7 تا 23 ليتر است. مايع سم از مخزن به نازل، توسط يك شير قابل تنظيم كنترل مي شود.

موتور سم پاش از نوع دو زمانه بنزيني بوده و در زير مخزن مايع سم نصب شده است. توان موتور معمولاً حدود 2 تا 3 اسب بخار است. موتور، پروانه دمنده اي را كه به طور عمود قرار گرفته است، به حركت در مي آورد. پروانه، چرياني از هوا را با سرعتي در حدود 92 تا 100 متر در ثانيه با حجمي در حدود 650 تا 700 متر مكعب در ساعت ايجاد مي كند. جريان هوا از يك زانويي با زاويه 90 درجه عبور مي كند و وارد لوله تخليه قابل انعطاف (لوله جريان هوا) ميشود. نازل سم پاش، نزديك دهانه خروجي لوله تخليه هوا يا در انتهاي زانويي 90 درجه قرار دارد. مايع سم خارج شده از نازل، در اثر برخورد با جريان هوا، به ذرات بسيار ريز تبديل شده و به خارج از لوله تخليه هوا هدايت مي گردد.

با سم پاش پشتي موتوري در شرايط مساعد، روزانه در حدود 2 تا 3 هكتار را مي توان سم پاشي كرد.

سم پاشهاي چرخ دار موتوري

اين سم پاشها داراي يك موتور بنزيني دو زمانه با توان 2 تا 3 اسب بخار مي باشند. مخزن آنها بزرگ بوده و در حدود 100 تا 200 ليتر ظرفيت دارد. پمپ مولد فشار معمولاً از نوع پمپ هاي پيستوني موتوري چند سيلندر است كه به وسيله موتور سم پاش كار مي كند. روي محفظه فشار اين سم پاش سنجي نصب شده است. فشار توليد شده در حدود 30 اتمسفر است.

مقدار مايع پاشيده شده معمولاً در حدود 15 تا 30 ليتر در دقيقه است. مايع سم به وسيله سوپاپ اطمينان و لوله برگشت مرتباً بهم زده ميشود، زيرا در موقعي كه پمپ كار مي كند ولي سم پاشي انجام نميشود، سوپاپ اطمينان مايع را به مخزن بر مي گرداند. سم پاشهاي چرخدار موتوري براي سم پاشي مزارع بزرگ و باغات ميوه مناسب هستند.

سم پاشهاي بادبزني[22]

سم پاشهاي بادبزني نوع جديدي از سم پاشهاي تراكتوري هستند كه مجهز به بادبزنهاي قوي مي باشند. اين سم پاشها در انواع سوار و كششي وجود دارند. ظرفيت سم پاش ها بر اساس مقدار و سرعت هوايي كه دميده ميشود تعيين مي گردد. مقدار هوا در انواع بزرگ معمولاً از 140 تا 1700 متر مكعب در دقيقه تغيير مي كند. سرعت هواي دميده شده در حدود 130 تا 240 كيلومتر در ساعت مي باشد.

بادبزن، هوا را با سرعت زياد در مسير نازل ها به جريان مي اندازد. هوا ضمن برخورد به قطرات سم، آنها را به صورت ذرات بسيار ريز پراكنده مي سازد.

نازل ها معمولاً روي نيم دايره نصب مي گردند. مايع سم، توسط پمپ، با فشار به صورت قطرات ريز پخش ميشود و وزش باد شديد توسط بادبزن نيز آنها را ريزتر مي كند. سمپاشهاي مخصوص درختان مي توانند مايع سم را به يك طرف (طرف راست يا چپ) يا همزمان به هر دو طرف بپاشند. برد متوسط در هنگام پاشيدن مايع سم بسته به توان سم پاش متفاوت بوده و از 3 تا 6 متر در هر طرف تغيير مي كند.

تريلرهاي سم پاش يا سم پاشهاي چرخ دار[23]

اين سم پاشها به شكل تريلر هستند و مخزن بزرگ مايع سم بر روي يك شاسي با دو چرخ حامل لاستيكي قرار دارد. سم پاش به وسيله تراكتور كشيده ميشود. ظرفيت مخزن سم در سم پاشهاي مختلف متفاوت بوده و در حدود 200 تا 3800 ليتر است. پمپ اين سم پاشها روي تراكتور مستقر شده يا در كنار مخزن نصب مي گردد و حركت خود را از محور توان دهي تراكتور يا يك موتور هيدروليكي مي گيرد. در جلو مالبند بعضي از اين سم پاشها چرخ كوچكي قرار دارد كه ارتفاع آن قابل تنظيم است. اين چرخ براي تعادل سم پاش در موقعي كه به تراكتور متصل نيست به كار ميرود. در دو طرف مخزن و در امتداد طول تريلر دو لوله براي خروج مايع سم تحت فشار قرار دارد كه سر لوله ها در عقب مخزن به دو شير ختم ميشود. از اين دو شير مي توان به منظور سم پاشي درختان بلند، درختان باغات ميوه و مزارعي كه به صورت رديفي كشت مي شوند استفاده كرد. براي سم پاشي درختان هر يك از شيرهاي خروجي به يك نازل فشار قوي كه مايع سم را به صورت فواره پخش مي كند متصل ميشود. براي سم پاشي مزارع رديفي بوم نسبتاً طويلي با طول 5/3 تا 15 متر بسته به نوع سم پاش به اين شيرها متصل مي گردد. اين سم پاش ها براي مزارع بزرگ و درختان بلند بسيار مفيد و قابل استفاده مي باشند. تريلرهاي سم پاش در انواع بادبزني نيز وجود دارند.

سم پاشي با هواپيما[24]

استفاده از هواپيما براي سم پاشي، يكي از متداول ترين و با صرفه ترين روشهاست. مهم ترين مزاياي هواپيما در مقايسه با سم پاشهاي معمولي عبارتند از:

1-سم پاشي با هواپيما سريع تر انجام ميشود.

2-در زمان هايي كه به علت نامساعد بودن وضعيت زمين زير كشت، سم پاشهاي معمولي نمي توانند داخل مزرعه شوند، سم پاشي با هواپيما به سهولت مقدور است.

3-در مزارع بزرگ ( با سطح مساوي)، سم پاشي با هواپيما در مقايسه با سم پاشي معمولي با صرفه تر است.

پخش شدن مواد سمي پاشيده شده توسط باد يكي از معايب مهم سم پاشي با هواپيما محسوب مي شود. سم پاشي با هواپيما در مقايسه با سم پاشي به وسيله سم پاشهاي معمولي خطر ناكتر بوده، بيشتر تابع مستقيم شرايط جوي است و در سطوح كوچك و پراكنده، به هزينه بيشتري نياز دارد.

امروزه از هليكوپتر نيز براي سم پاشي باغات ميوه و مناطقي كه هواپيماهاي سم پاش با اشكال مانوردهي روبرو مي شوند استفاده مي گردد. هليكوپتر مي تواند تا حد لازم آهسته حركت كرده و مواد سمي را به طور موثرتر پخش كند. هليكوپترهاي سم پاش همچنين داراي ايمني بيشتري نسبت به هواپيماهاي سم پاش بوده، قادر به مانور دهي بهتري هنگام پرواز در سطح پايين مي باشند و نشست و برخاست آنها آسانتر انجام مي گيرد. عيب هليكوپتر سم پاش گراني قيمت اوليه آن بوده و هزينه خريد آن حدود دو برابر هزينه خريد هواپيما مي باشد.

ساختمان سم پاش هواپيما

مخزن سم معمولاً در مركز ثقل هواپيما يعني زير كابين خلبان نصب شده است و ظرفيت آن در هواپيماهاي نوع پايپر[25] حدود 230 ليتر است.

نازل در سم پاش هواپيما با نازل سم پاشهاي معمولي كمي فرق دارد. هر يك از نازلها داراي يك سوپاپ يك طرفه مي باشند كه با از بين رفتن فشار لازم (كم شدن فشار پمپ) خود به خود بسته شده و جريان مايع قطع مي گردد. وقتي قطرات مايع سم از دهانه نازل خارج مي شوند در مقابل جريان هوا قرار گرفته و به ذرات ريزتر تبديل مي گردند.

نازل ها اندازه هاي مختلفي دارند و مقدار مايع سم خارج شده از هر يك بر حسب اندازه آنها متفاوت است. نازلها معمولاً داراي پولك اضافي هستند كه مي توان در موقع لزوم آن را روي سوراخ نازل نصب كرد تا از پاشيدن مايع سم از آن نازل جلوگيري شود.

بوم به طور افقي در امتداد بالهاي هواپيما و در زير آن قرار گرفته است و معمولاً داراي 30 نازل است كه هر كدام بر روي يك پايه كوچك نصب شده اند. فاصله نازلها از يكديگر 30 سانتيمتر است و مي توان با مسدود كردن بعضي از نازلها فاصله بين آنها را زيادتر كرد. طول اكثر بوم هاي هواپيماهاي سم پاش كمي كوتاه تر از طول بال آنها است. طول بوم در بعضي از هليكوپترها گاهي اوقات 3 تا 5/4 متر بيشتر از قطر روتور هليكوپتر مي باشد.

پمپ سم پاش معمولاً از نوع سانتريفوژي است. پمپ حركت لازم خود را از چرخ دنده اي مي گيرد كه داراي يك پروانه است. پروانه به نوبه خود توسط باد ملخ هواپيما به حركت در مي آيد.

به علت محدود بودن ظرفيت حمل هواپيماهاي سم پاش، مواد سمي كه بايد پاشيده شود معمولاً داراي غلظت بيشتري نسبت به مواد سمي است كه با سم پاشهاي معمولي پخش مي شوند.

سم پاشي به وسيله هواپيما و هليكوپتر از فاصله 9/0 تا 6/7 متري گياهان و با سرعتي در حدود 130 تا 220 كيلومتر در ساعت انجام ميشود.

گردپاشها

گردپاشها[26] نيز مانند سم پاشهاي مايع پاش داراي انواع دستي، پشتي، چرخ دار و تراكتوري مي باشند. به طور كلي هر نمونه از سم پاش مايع پاش يا داراي همان نمونه گردپاش نيز مي باشد و يا اكثر مايع پاشها با تغييري مختصر تبديل به گردپاش مي شوند.

در تمام گردپاشها، طرز ايجاد يك جريان مداوم هوا به وسيله يك بادبزن يا دمنده، شبيه يكديگر است. بر اثر حركت دمنده يا بادبزن، گرد از محفظه اصلي مكيده شده و با فشار به خارج پاشيده ميشود. نازل در گردپاشها به صورت لوله اي قطور است كه در جلو آن مانعي مورب يا شبيه به سر آب پاش براي پخش سم، قرار دارد.

در درون مخزن گردپاش، يك بهم زن وجود دارد تا از بهم چسبيدن ذرات گرد و كپه شدن آن جلوگيري نمايد. دريچه خروج سم از مخزن داراي يك تنظيم كننده مقدار تغذيه مي باشد كه مي توان به وسيله آن ميزان گرد خارج شده را كم يا زياد نمود.

امروزه استفاده از گردپاشهاي موتوري (تراكتوري) با ظرفيت زياد براي بسياري از محصولات باغي معمول است. سرعت ثابت بادبزن و سرعت ثابت حركت رو به جلو ماشين براي توزيع يكنواخت لازم است.

 

منابع و مآخذ

1-  تراكتورها و ماشين هاي كشاورزي تاليف مهندس داود منصوري راد

2-  ماشينهاي كشاورزي جان برايان بل

 

 



[1]- Field Sprayers

[2]-Agitaror

[3]-Pump

[4]-Diaphragm pump

[5]-Flexible Impeller pump

[6]-Neoprene

[7]-Gear pump

[8]_Roller Pump

[9]-Centnifugal Pump

[10]-Pressur Regulator

[11]-Pressure Gauge

[12]-Strainers

[13]-Spray Boom

[14]-Lance= Spray Gun

[15]-Body

[16]-Cap

[17]-Tip

[18]-Flat Fan

[19]-Hollow Cone

[20]-Solid Cone

[21]-Flooding

[22]-Air Carrier, Air Blast Sprayer or Mist Blower

[23]-Trailer- Type- or Wheel Mounted Sprayers

[24]-Aircraft Spraying

[25]-Piper

[26]-Dusters

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 خرداد 1393 ساعت: 11:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 2

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس