سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط arash

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحريف خزنده اسلام در لايه‏ای از مفاسد

بازديد: 97

حجة‏ الاسلام و المسلمين محمد تقي رهبر «ملت عزيز در طول 50 سال سياه اخير ستمشاهي گرفتار مجلات و روزنامه‏هاي تخريب كننده و فاسد كننده نسل جوان و از آنها بدتر سينماها و راديو تلويزيون بود كه با برنامه‏هاي خود ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غرب زده‏ها غلتانيدند و ضررهاي رسانه‏هاي گروهي از خرابي توپ و تانك و سلاح‏هاي مخرب بالاتر و بدتر است. امروز نيز كه از تفاله‏هاي آن رژيم فاسد عددي مانده است اگر بطور قاطع با آنان برخورد نشود خطر ولو در دراز مدت كشور را تهديد مي‏كند و سهل انگاري در اين مورد ساده‏انديشي است و بر متعهدان است كه كوشش كنند و از انحراف گرچه جزيي باشد جلوگيري نمايند.» (حضرت امام خميني(ره) صحيفه نور، ج19، ص110 ـ 109) هرچند تلخ و ناگوار است ولي بايد اعتراف كرد كه امروزه خطر جدي با توطئه دشمنان خارجي و داخلي و مساعدت برخي از افراد غافل، داعيه داران اسلام و انقلاب! به اجرا درمي‏آيد كه انقلاب اسلامي و بالاتر از آن باورهاي ديني و ارزشهاي اخلاقي را بطور جدّي تهديد مي‏كند، نه تنها بصورت اشاعه منكرات و فسق و فساد بلكه در قالب بدعت و تحريف تدريجي دين كه خواسته يا ناخواسته به آن دامن زده مي‏شود و اگر امروزه چاره جويي نشود و زمام كار از دست خارج گردد فردا دير و غير ممكن خواهد بود! در خصوص شيوع و اشاعه منكرات و مفاسد دلائل فراوان است كه در اينجا تنها به خلاصه گزارشي كه برخي مسئولين امور اجتماعي ارائه داده‏اند اشاره مي‏شود:

در نشستي كه نمايندگان مجلس و مسئولان سازمان بهزيستي درباره مهمترين مسائل و مشكلات اجتماعي شهر تهران داشتند معاونت اجتماعي سازمان بهزيستي ضمن ارائه آمار جرائم سال 78 اظهار داشت: سال گذشته هر روز به طور ميانگين 13 مورد قتل عمد، 61 مورد قتل غير عمد، 1056 عمل خشونت آميز منجر به ضرب و جرح، 707 مورد سرقت غير مسلحانه، 7 مورد خودكشي منجر به مرگ و 131 مورد طلاق رخ داده است. وي تصريح كرد اين آمار در مقايسه با كشورهاي هم‏تراز ايران ناخوشايند است و زيبنده پايتخت يك كشور اسلامي (ام القراي اسلامي) نيست! وي در مورد تخلفات انجام شده در محدوده تهران افزود: شاخص سرقت غير مسلحانه در تهران به ميزان 529 مورد به ازاي هر 100 نفر است كه در اين ميان شهرري 5139 مورد به ازاي هر 100 نفر رتبه اول را در سطح كشور داراست. شاخص طلاق در سال 78 در تهران بيش از 14 هزار مورد در يكصد هزار بوده كه نشان مي‏دهد 21/15 درصد از ازدواج‏هاي تهران به طلاق منجر شده است.

در اين گزارش از مسأله اعتياد به مواد مخدر بويژه در ميان جوانان در حوالي سن 18 سالگي و با سابقه سيگار و مشروبات الكلي صحبت شده كه اين خود داستان غم انگيزي دارد.

(نقل از آفتاب يزد، ارمغان بهزيستي ، شماره 26، آذرماه 79) آمار و ارقام جنايت و فساد و اعتياد از اين قبيل فراوان است كه اينها آژير خطري است براي آينده كشور و بويژه نسل جوان و هشداري جدي‏تر براي مسئولان امور در اين روزگار وانفسا! كه همه در پي منافع شخصي و گروهي خود افتاده و از سرنوشت جامعه غافل‏اند!

سخن اين است كه فريضه بزرگ امر به معروف و نهي از منكر با آن همه اهميتي كه در اسلام دارد چرا امروزه به بوته فراموشي سپرده شده و تنها نامي از آن مانده و در برابر منكرات حساسيتي در خور توجه ديده نمي‏شود؟ كه اين خود ضايعه‏اي است دردناك و جداگانه از آن بايد سخن گفت. و از آن بدتر تحريف معروف و منكر است كه با اساس شرع و احكام الهي مرتبط مي‏گردد.

توضيح آنكه گاهي يك عمل منكر در جامعه انجام مي‏شود اما رنگ شرعي ندارد و در قالب يك خلاف شرع صورت مي‏پذيرد كه البته زشت و غير قابل قبول است اما هرگاه همين عمل منكر رنگ معروف بخود گيرد و زير لواي دين، انجام شود خطر عظيم‏تر و هزاران بار از اصل عمل منكر زيان بارتر است و نه تنها اصول و ارزشهاي اسلامي را از درون چون موريانه مي‏خورد و در ظاهر از قداست و حرمت مي‏اندازد بلكه باورهاي اعتقادي و بينش نسبت به دين را متزلزل مي‏سازدو به تحريف مي‏كشاند كه بازسازي آن دشوار و يا غيرممكن است و رسوبات آن طي قرن‏ها و در ميان نسل‏ها پابرجا مي‏ماند.

به همين دليل است كه روايات معصومين از اين پديده شوم نكوهش فراوان نموده و آن را از «ترك امر به معروف و نهي از منكر» و حتي از «امر به منكر و نهي از معروف!» بدتر و خطرناك‏تر شمرده است.

در سخنان پيامبر گرامي(ص) آمده است كه حضرتش ضمن بيان آينده اسفبار اسلام و مسلمانان فرمود: «كيف بكم اذا فسدت نسائكم و فسق شبانكم».

چگونه خواهيد بود زماني كه زنانتان فاسد شوند و جوانانتان فاسق گردند؟ ياران پيامبر عرض كردند: «كيف يكون ذلك» چگونه چنين وضعي پيش خواهد آمد؟!

پيامبر فرمود: «و شرّ من ذلك، كيف بكم اذا لم تأمروا بالمعروف و لم‏تنهوا عن المنكر» و بدتر از اين خواهد شد، آنگاه كه امر به معروف و نهي از منكر نكنيد!

اصحاب گفتند: «و كيف يكون ذلك» چگونه چنين خواهد شد؟!

فرمود: «و شرّ من ذلك، كيف بكم اذا امرتم بالمنكر و نهيتم عن المعروف»و بدتر از اين هنگامي است كه امر به منكر كنيد و نهي از معروف نمائيد!

ياران عرض كردند: يا رسول الله: مگر چنين چيزي ممكن است «و كيف يكون ذلك»؟ فرمود: «و شرّ من ذلك اذا رأيتم المعروف منكرا و المنكر معروفا»و بدتر از اين هم خواهد شد، آنگاه كه معروف را منكر ببينيد و منكر را معروف!

اين روايت به روشني از نگراني پيامبر خدا(ص) نسبت به آينده دين پرده برمي‏دارد و آن ظهور بدعت در لباس سنّت و منكر در قالب معروف است.

و در روايت ديگر از نبيّ اكرم(ص) درباره اوضاع آخرالزمان آمده است كه: «السنّة فيهم بدعة والبدعة فيهم سنة»1 سنت در ميان آنها بدعت است و بدعت به عنوان سنت شناخته مي‏شود!

در اين راستا اميرالمؤمنين(ع) نيز خطبه‏اي دارد كه در بخشي از آن چنين آمده است:

«و انّه سيأتي عليكم زمان ليس فيه شي‏ء اخفي من الحق و لا اظهر من الباطل و لا اكثر من الكذب علي الله و رسوله و ليس عند اهل ذلك الزمان سلعة ابور من الكتاب اذا تلي حق تلاوته و لا انفق منه اذا حرّف عن مواضعه و لا في البلاد شي‏ء انكر من المعروف و لا اعرف من المنكر».2 همانا براي شما زماني خواهد آمد كه در آن زمان چيزي مخفي‏تر از حق و آشكارتر از باطل و فراوان‏تر از بستن دروغ به خدا و رسول نيست و كالايي كسادتر از قرآن يافت نشود اگر آن را درست تلاوت و تفسير كنند و رايج‏تر از آن چيزي نخواهد بود اگر آن از معني اصلي تحريف كنند و در شهرها چيزي ناشناخته‏تر از معروف و آشناتر از منكر ديده نخواهد شد!

ناگفته پيداست كه اين روايات را به زماني خاص نمي‏توان اختصاص داد و در هر عصر و زمان چنين وضعي ممكن است پيش آيد و تعيين اينكه نظر پيامبر و علي ـ عليهما الصلوة والسلام ـ به كدام زمان بوده كاري است دشوار كه در اصل مطلب يعني آن بيم تحريف دين، تأثير ندارد.

رنجنامه درد آشنايان اسلام

در چنين اوضاع و احوالي است كه دين باوران و دين شناسان واقعي در عين حالي كه مسئوليت سنگين است رنج مي‏برند و خون دل مي‏خورند و دلهايشان در سينه ها ذوب مي‏شود چرا كه تاراج ارزشهاي دين را مي‏بينند كه در اين راستا نيز روايات هشدارهاي فراواني داده‏اند.

پيامبر اكرم(ص) مي‏فرمايد: «يأتي علي الناس زمان يذوب فيها قلب المؤمن في جوفه كما يذوب الانك في النار ـ يعني الرصاص ـ و ما ذلك الا لما يري من البلاء و الاحداث في دينهم و لايستطيعون له غيرا».3 براي مردم زماني خواهد آمد كه قلب مؤمن در درونش ذوب شود همانگونه كه سرب در آتش ذوب مي‏گردد. و اين نيست جز به خاطر اينكه دين خود را دستخوش بلا و آفات و ملعبه و حوادثي مي‏بينند كه قادر نيستند از آن جلوگيري كنند.

هرچند در طول تاريخ اسلامي رويدادهايي از آنچه رسول گرامي فرموده‏اند بسيار رخ داده است از آن هنگام كه پيامبر اكرم بدرود حيات گفتند فتنه آغاز شد و با ظهور امويان و مروانيان و عباسيان بدعت‏ها و تحريف‏ها و جعل حديث و فتواهاي ناروا به وسيله راويان و عالمان وابسته به دربارهاي ظلمه اوج گرفت و اگر نبود مجاهدات علمي اهلبيت و پيروانشان از اسلام چيزي باقي نمانده بود.

و در اعصار بعدي نيز روند حق و باطل ادامه يافته و اسلام وابسته به دربارها با اسلام نشأت گرفته از وحي و سنّت و سيره معصومين همواره در تقابل بوده‏اند، تا اين زمان كه اسلام محمدي(ص) با اسلام آمريكايي در تقابل است و اين رسالت انديشمندان و فقيهان وارسته و دلسوز بوده كه همواره پاسدار حريم دين و فقه اسلامي و كتاب و سنّت و عترت نبوي بوده‏اند. آنها حتي از پشت ديوارهاي استبداد حاكمان و درون قفس‏هاي آهنين و زير شكنجه و تازيانه دشمن حقانيت اسلام و فقه شيعي را فرياد كرده‏اند و چه فداكاريها كه شهداي فضيلت و فقاهت در اين راه نثار كرده و اعلام و مشايخ فقه جعفري شهادت را استقبال نموده و در جبهه و محراب و زير شكنجه جلادان جان سپرده‏اند تا حقانيت فقاهت و اجتهاد را با خون خود به اثبات رسانده امضاء كنند. اگر امروز فقه جعفري كه همان سنت راستين نبوي است پايدار مانده و به دست ما رسيده است و حلال و حرام دين كه تا قيامت بايد جاودانه بماند حفظ و حراست شده و بنايش آزاد از آفات باقي مانده به بركت همين فداكاريهاست كه طلايه‏دارش ائمه معصومين بودند كه خود تازيانه استبداد را تحمل كردند تا آئين جدشان را پاسداري كنند وبه شعيانشان نيز دستور دادند اگر تازيانه بر سرهايشان بخورد، فقه دين را بياموزند و به نسل‏هاي بعدي منتقل كنند. امام صادق(ع) به «ابان بن تغلب» فرمود: «دوست دارم ياران من تازيانه دشمن را بر سر تحمل كنند و فقه دين را فرا گيرند لوددت ان أصحابي ضربت رئوسهم باسياطه حتي يتفقهوا».

و به عالمان دين آموختند كه هرگاه بدعت‏ها در دين ظاهر شد علم خود را آشكار كنند و پرده از روي بدعت و سنت بردارند كه در غير اين صورت مستوجب لعن و نفرين خواهند بود. «اذا ظهرت البدع في الدّين فعلي العالم ان يظهر علمه و الاّ فعليه لعنة الله».

رسالت امروز سنگرداران دين

باري اين ميراث گرانسنگ امروزه به دست پيشوايان اسلام و ساير مؤمنان دين باور رسيده است. و بي‏گمان و ترديد حوزه‏هاي ديني و علمي و سنگر داران شريعت احمدي(ص) در خط مقدّم دفاعي اسلام قرار دادند. علاوه بر اين در كشور ما كه خانه اهل بيت است، انقلابي رخ داده با ويژگي اسلامي، و به فرموده امام راحل، اسلام ناب محمدي(ص) و نه اسلام امريكايي. وگرنه دولتمردان رژيم پيشين نيز مدّعي اسلاميت بودند. روضه‏خواني هم مي‏كردند، قرآن هم چاپ و نشر مي‏نمودند و به زيارت نيز مي‏رفتند و اجازه عزاداري و سوگواري هم مي‏دادند و تظاهر به دينداري هم مي‏نمودند اين در حالي بود كه آنها سر در آخور استعمار داشتند و با امپرياليسم و صهيونيسم بر سر يك سفره مي‏نشستند و مروّج فساد هم بودند و بي‏حجابي و فحشاء و ميگساري و فرهنگ و هنر كذايي را دامن مي‏زدند و با سلاح استبداد هر نفس كشي را نفس در سينه حبس و خفه مي‏كردند. اما با اين همه يك مطلب روشن و شفاف بود كه كسي انتظار نداشت رژيم پهلوي و اربابان و اذنابش حامي دين و شؤونات و ارزشهاي اسلامي باشند، رژيمي بود سلطنتي و عنوان اسلامي را يدك نمي‏كشيد. خط اسلام راستين و فقه حوزوي و سنت‏هاي ديني با آنچه رژيم مدعي بود كاملاً مرزبندي شده بود، به عبارت خلاصه‏تر: كسي اسلام را با عملكرد حكومت نمي‏شناخت و بدعت رنگ سنّت نگرفته بود و حق و باطل آميخته نبود.

تحريف خزنده در لواي دين!

و اما امروز بايد پذيرفت كه همان آفتي كه در طول تاريخ به سراغ اسلام آمده و دست تحريفي به دامن دين دراز كرده، امروز نيز از آستين دشمنان اسلام و با غفلت خودي‏ها، بيرون شده و با هجومي پرشتاب و بي‏امان، دين و ارزشهاي اسلامي و انقلابي را مورد حمله قرار داده است. گاه زير عنوان سياست و جبهه و تشكل سياسي و گاه زير لواي اقتصاد و گاه در لباس فرهنگ و هنر و گاه اصلاحات و نظاير آن و انطباق دين با شرايط زمان و به جاي اين كه دين در همه عرصه‏ها حرف اوّل را بزند تلاش بر اين است كه دين را پيرو شرائط و زمان كنند و قرائت‏هاي مختلف از دين داشته باشند، همه براي اسلام گريبان مي‏درند.

و حرف دين بسيار است اما در عمل از اين شعار رنگ چنداني به چشم نمي‏خورد. ناظران خودي و بيگانه دين را با عملكردها مي‏شناسند. عدالت اسلامي! را با شكاف‏هاي طبقاتي موجود، اقتصاد اسلامي را با اقتصاد كنوني و نظام بانكداري فعلي كه هويت شرعي آن جاي سؤال است. فرهنگ و هنر اسلامي را با عملكرد فرهنگي و هنري موجود در برخي وزارتخانه‏ها و سينماها و هنرپيشه‏هاي زن و مرد و عكس‏هاي رنگين‏شان در مجلات و روزنامه‏ها و تئاترها و سريالهاي تلويزيوني كه جاي خيلي حرف و حديث است. حجاب زن مسلمان را با چهره‏هاي عروسكي جديد با سراندازي اندك و آرايش‏هاي كذايي در بازار و خيابان و مدرسه و دانشگاه و ادارات و نمايشگاه‏ها كه چندان از زمان عصر طاغوت كم ندارند! و نظام اداري را با عملكرد ادارات ما كه رشوه فساد آن دست ادارات عصر طاغوت را از پشت بسته است، و جامعه ايده آل‏موعود را پس از بيست سال از انقلاب گذشته به جامعه آلوده به مفاسد و مواد مخدر و لجام گسيختگي دختر و پسر در پارك‏ها و نمايشگاه‏ها و پارتي‏ها و غيره و اين سؤال همه جاست كه آيا نظام اسلامي موعود همين بود؟!

و اين را فراموش نكنيم كه چشم دنيا بويژه مسلمانان رنج ديده جهان به سوي ما و عملكردهايمان دوخته است تا تجربه انقلاب اسلامي را ببينند همانگونه كه شكوه انقلاب را در برابر قدرت‏هاي شيطاني استكباري در قله‏اي بسيار بلند مي‏بينند و خود نيز شاهد چنين عظمتي در خارج و در انظار جهانيان هستيم. اما اسف‏بار اين است كه در داخل شاهد جريان‏هايي باشيم نوميدكننده و دور از انتظار، آن هم در شرائطي كه نظام اسلامي حاكم است كه پياده كردن احكام دين در بنياد اوليه‏اش تعبيه شده و انقلاب جز براي پياده كردن احكام و شعاير شريعت و مبارزه با مظاهر فسق و فساد تحقق نيافته و صدها هزار قرباني از بهترين چهره‏هاي علمي و جهادي و جوانان پاك و معصوم اين مرز و بوم گرفته و ره‏آورد هزاران معلول و مصدوم و خانواده‏هاي داغديده شهدا و اطفال يتيم مي‏باشد كه انگيزه‏اي جز دفاع از ارزشهاي اسلامي و مبارزه با فساد در همه چهره‏هايش، نداشته‏اند و نمي‏دانيم كه عواقب امر چه خواهد بود؟

ارتجاع پرشتاب!!

و شگفت اينكه اين رجعت به جاهليت پيشين چه سريع دارد اتفاق مي‏افتد و بيش از دو دهه از انقلاب نگذشته چرخشي به عملكرد عصر طاغوت با شتابي فزاينده مشاهده مي‏شود و وارثان انقلاب ناظر غارت دست آوردهاي خون عزيزان خود مي‏باشند.

و در حالي كه هنوز گروهي از اسراي جنگ تحميلي در چنگال دشمن اسيرند و در زندان‏هاي مخوف دشمن پوسيده شده‏اند، اما يكّه‏تازان عرصه فرهنگ و سياست و اجتماع زير لواي فريبنده آزادي، مطلق العنان و يله و رها بر ارزشها مي‏تازند و هرچه مي‏خواهند زير لواي سياست ننگين تساهل و تسامح مي‏كنند و نام آن را اسلام و اسلاميت مي‏گذارند و چه بگويم كه شرح اين ماجرا در قالب يك مقال نمي‏گنجد و سينه‏هاي دردمند نمي‏دانند حرف خود را با كه بگويند كه آن چه البته به جايي نرسد فرياد است. نه به فرياد علما و مراجع بزرگ توجّهي مي‏شود و نه هشدارهاي دلسوزانه و روشنگر رهبر انقلاب، و نه آه و ناله‏هاي مردم دردآشنا و جامعه عرصه‏گاه تاخت و تاز مشتي سياسي‏كاران ليبرال و تازه به دوران رسيده و درد و رنج تجربه نكرده، و در پي آب و نان و رفاه و تجمل و عنوان شده است و گروهي سوداگران مرگ و جمعي از زنان و دختران لجام گسيخته و جماعتي از اصحاب قلم‏هاي بي‏درد، و پاره‏اي از هنرمندان! و هنرسازان و مروّجين فرهنگ «فمينيسم» وزن‏گرا به ميدان آمده‏اند. كافي است به سر در سينماها و تبليغات سينمايي و مغازه‏هاي مجاز نوار فروشي! با عكس‏هاي رنگي زنان به شيوه عصر طاغوت و محيط پارك‏ها و خيابان‏ها و حتي مدارس و دانشگاه‏ها كه محل تربيت نسل جوان است نگاهي گذرا بشود. گستاخي تا بدانجا رسيده كه باندهاي فحشاء پارتي‏هاي شبانه به رسم عصر پهلوي و مجالس رقص زن و مرد با شركت عناصر فاسد داخلي و خارجي تشكيل مي‏دهند كه اين از احساس امنيت كردن اين باندها حكايت دارد! و بي‏عرضه‏گي دستگاه‏هاي مسئول نظارت و بي‏تفاوتي‏هاي ديگر در سطوح مختلف را بيانگر است.

زمينه سازان مفاسد

از اين موارد بگذريم. به عوامل پيدايش چنين فضايي بيشتر تأمل كنيم. چرا چنين وضعي پيش آمده، مقصر و كمك مقصر كيانند؟ اين نيز مطلب در خور تأمل ديگري است و مطالعه و بررسي كارشناسانه علمي و اجتماعي را طلب مي‏كند. قدر مسلّم اين است كه همه اينها را نبايد به گردن توطئه‏گران خارجي و مهاجمان فرهنگي آن سوي مرزها انداخت. اگر مزاج جامعه از بُعد اخلاقي و تغذيه فكري و فرهنگي نيرومند باشد ميكرب‏هاي خارجي كمتر زمينه نفوذ مي‏يابند. وضع اقتصادي مردم، توّرم فزاينده، نابساماني‏هاي ديگر زندگي، وعده‏ها و اميدهاي تحقق نيافته، بيكاري و بي‏آرماني، عملكردهاي متضاد جناحي، و تناقض‏هاي شعار و عمل، آزادي‏هاي بي‏قيد و شرط اخير، تبليغات رسانه‏اي و ماهواره‏اي و مطبوعاتي به خصوص در دو سه سال گذشته و سياست فرهنگي تساهل و اباحيگري برخي مسئولان بي‏مسئوليت و تشويق و تقدير از عملكرد آنها با طورمارهاي بلند بالا و ليبراريزه كردن فرهنگ در پاره‏اي سطوح و گشودن فضاي اجتماع به صادرات غربي و بيگانه و ترويج فرهنگ مصرف و تجمّل از اين طريق و نبودن دستگاه نظارتي قوي و قاطع و آسيب‏شناس و عمل‏گرا و تبليغات توخالي ضد تبليغ!

و عوامل ديگر كه جاي بحث و سخن دارد هر يك به نوعي در پيدايش اين فضا مؤثّر بوده است و اگر راستي دلسوزان ما كه بسيارند درصدد چاره‏جويي‏اند اين درد با شعارهاي ديواري و تبليغاتي و عكس و پوستر با هزينه‏هاي كلان درمان نمي‏شود تتبّع كارشناسانه مي‏خواهد، تأمّل و مطالعه و مشاوره مي‏طلبد، برنامه و آئين نامه لازم دارد و بالاتر از همه عمل صالح و هدايت و كنترل و تلاش همه جانبه مي‏خواهد و اين هنگامي ميسّر است كه تشكّل‏هاي همسو، جناح‏هاي مؤمن به انقلاب به دشمن مشترك فكر كنند نه اين كه براي فرد از درون دشمن بتراشند و نيروهاي خود را صرف نابودي يكديگر كنند كه نتيجه آن لطمه بر اسلام و كشور و امّت است و همانگونه كه مكرر گفته‏ايم درد امروز ما توسعه سياسي نيست كه جز بلا و مصيبت براي جامعه به بار نياورده است، درد امروز ما يكي از ناحيه زندگي روزمرّه مردم و مسائل اقتصادي آنها و ديگري مسائل فرهنگي و اخلاقي و تمام...

آنچه در اين مقال تحرير مي‏شود نه به منظور آيه يأس خواندن و روح نوميدي دميدن است كه آن را گناه مي‏دانيم، بلكه به عنوان اظهار درد است براي درمان كه نگفتن آن گناه است و صديق آن است كه از سر صدق سخن بگويد نه آنكه به دروغ و فريب، هندوانه زير بغل بگذارد. باشد كه مسئولان ذي‏ربط با اينگونه تذكرات و مشابه آن كه از هر سو به گوش مي‏رسد به خود آيند و به فكر چاره برآيند و رسالت ديني و الهي خود را بازنگري كنند.

1 . سفينة البحار.

2 . نهج البلاغه، خطبه!47

3 . وسائل الشيعه، ج6، ص411.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 16:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ماه رمضان و کاهش جرايم و کجروی ها

بازديد: 141

بسياري مي پرسند آيا واقعيت دارد که در ماه مبارک رمضان از ميزان وقوع جرايم و کجروي هاي اجتماعي کاسته مي شود؟

اين نوشتار در پي آن است تا ابتدا با بهره گيري از داده هاي آماري ، پاسخي مستدل و مستند در خصوص اين سوال اساسي به دست دهد و سپس مهمترين دلايل اين تغيير را به اجمال مورد مداقه قرار دهد.پليس تهران در ماموريت مقابله با جرايم و کجروي هاي اجتماعي ، چند ده جرم و کجروي را آماج قرار مي دهد و براي تقليل دامنه هر يک از آن جرايم و يا پيشگيري از وقوع آنها، از روشها و ساز و کارهاي متعدد و متنوعي بهره مي گيرد. از بين آن چند جرم و کجروي ، جرائمي نظير سرقت از منزل ، سرقت وسايل داخل خودرو و خودرو، کيف قاپي ، سرقت موتورسيکلت ، جيب بري و سرقت از مغازه از شيوع بيشتري برخوردارند. افزون بر آن ، دو جرم قتل و آدم ربايي نيز از منظر افکار عمومي از اهميت بيشتري برخوردارند.

به همين سبب ، در بسياري از تحليل ها و پژوهش هايي که پيرامون آسيب ها و جرائم اجتماعي صورت مي گيرد، اين 9 جرم بيش از بقيه آسيب ها و جرايم مورد امعان نظر قرار مي گيرند. چه ، باور بر اين است که اين جرائم و کجروي ها بيش از بقيه کجروي ها، امنيت اجتماعي و آرامش رواني شهروندان را دستخوش اختلال مي سازد. حال سوال اين است که آيا در ماه مبارک رمضان ، نرخ وقوع اين کجروي ها تقليل مي يابد؟ براي يافتن پاسخ اين پرسش ، نرخ وقوع اين 9 جرم در 26 روز ماه مبارک ، با نرخ وقوع آنها در ميانگين 26 روز 6 ماه اول سال ، مقايسه شده که درصد تغيير نرخ وقوع هر يک از آن 9 جرم در ماه مبارک به شرح زير است:

1- سرقت از منزل 25 درصد کاهش

2- سرقت وسايل داخل خودرو 6 درصد کاهش

3- کيف قاپي 19 درصد کاهش

4- سرقت موتورسيکلت 5 درصد افزايش

5- جيب بري 23 درصد کاهش

6- سرقت خودرو 6 درصد افزايش

7- سرقت از مغازه 7 درصد کاهش

8- قتل 9 درصد کاهش

9- آدم ربايي 33 درصد کاهش

همان گونه که ملاحظه مي شود در ماه مبارک رمضان نرخ وقوع 7 جرم از 9 جرم مورد بررسي ، از 6 درصد تا 33 درصد کاهش يافته است (ميانگين کاهش در کل جرائم نيز حدود 12درصد است) اين ميزان کاهش از حيث آماري معنادار است. بنابراين پاسخ پرسش مطروحه در آغاز اين نوشتار مثبت است.

بي ترديد مي توان دلايل مختلف و متنوعي را پيرامون کاهش معنادار جرايم و کجروي هاي اجتماعي در ماه مبارک رمضان برشمرد؛ نخست اين که در ماه مبارک ميزان «کنترل دروني» شهروندان ، حتي آنهايي که از پتانسيل بالايي براي دست يازيدن به اعمال کجروانه برخوردارند، افزايش مي يابد. اين نوع کنترل بيش از هر عامل ديگري قادر است بر «رفتار» آدميان تاثير بگذارد. دوم آن که فعاليت هاي فرهنگي و معنوي رسانه ها، بويژه صداوسيما در ماه مبارک رمضان ، موجب تقويت «وجدان» آسيب پذير افراد کجرو مي شود.

از همين روي ، آنان کمتر از گذشته براي دست يازيدن به اعمال مجرمانه و غيراخلاقي وسوسه مي شوند. ناگفته پيداست که با افزايش دامنه آسيب پذيري وجدان ، از اثربخشي فعاليت هاي فرهنگي و معنوي کاسته مي شود. سوم آن که ، به نظر مي رسد در ماه مبارک رمضان ، فشار هنجاري براي عدم ارتکاب رفتارهاي خلاف هنجار افزايش مي يابد. اين عامل خود نوعي کنترل است که افراد کجرو را از گرايش به رفتارهاي خلاف بازمي دارد. چهارم آن که ، براساس شواهد آماري موجود در سامانه هاي مختلف ارتباطي و نظارتي ناجا، ميزان همکاري و همراهي مردم با نيروي انتظامي در ماه مبارک و مشارکت آنان در فرآيندهاي اجتماعي افزايش مي يابد. اين افزايش همکاري بدون ترديد، پيشگيري از وقوع جرم و کجروي و مداخله سريع و فوري در آن را تسريع و تسهيل مي کند.

بنابراين يکي از دلايل کاهش جرايم در ماه مبارک رمضان ، مشارکت و همکاري فعالانه مردم با ناجاست.

نيازي به يادآوري نيست که هريک از اين عوامل سهمي از کاهش جرايم و کجروي هاي اجتماعي را در ماه مبارک تبيين مي کند. آشکار است که تعيين دقيق سهم هريک از آنها مستلزم به سامان رساندن پژوهش هاي دقيق و انجام تحليل هاي مختلف کارشناسي است.

از همين روي ، راقم اين سطور از همه اصحاب قلم ، تحليلگران و پژوهشگران اجتماعي درخواست مي کند تا ابعاد مختلف اين موضوع را مورد کنکاش هاي عالمانه خويش قرار دهند. چه ، به باور بنده ، با چنين کنکاش هايي مي توان به مدل کاربردي دقيق تري ، براي مداخله موثر در کجروي هاي اجتماعي دست يافت.

سرتيپ پاسدار احمدرضا رادان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 16:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

جوامع مدرن و بحران بی‏اعتقادی

بازديد: 197

فريال طهماسبي

اشاره

هيچ فعاليت اجتماعي يا مجموعه نهادهاي اجتماعي‏اي همانند فعاليت و نهاد مذهبي، داراي تنوع و تفاوت نيست. تنها محدوديتي كه مي‏توان براي گوناگوني و شگفت‏انگيزي مفاهيم و باورداشت‏هاي مذهبي قايل شد، محدوديتي است كه ذهن بشر مي‏تواند داشته باشد.

ظرفيت باورداشت انسان تقريبا نامحدود است و زمينه چنين باورداشتي بسته به فرهنگي است كه انسان در آن رشد مي‏كند و تكامل مي‏يابد.

افسر افشار نادري جامعه‏شناس، معتقد است كه جامعه بدون فرهنگ، جامعه‏اي بي‏هويت است كه نظام اعتقادات، باورها و ارزش‏ها، هويت فرهنگي آن را مي‏سازند.

وي بر اين باور است كه فرهنگ، همچون درختي است كه ريشه‏هاي آن هنر و دين هستند و فرهنگ از آن دو تغذيه مي‏كند.

اما اينكه در جوامع مدرن امروزي بحران بي‏اعتقادي در افراد جامعه، چه دست‏آوردهايي را به همراه دارد، و چرا ضريب انتقادپذيري مردم نسبت به دين، در اين‏گونه جوامع افزايش يافته، فضاي بحث ما را با افسر افشار نادري شكل مي‏دهد كه آن را از نظر مي‏گذرانيم:

در ابتدا بفرماييد، نوع تعامل دين و فرهنگ به چه صورت است و به طور كلي چه نسبتي ميان اين دو مقوله برقرار است و به بيان ساده‏تر، آيا دين جزئي از فرهنگ است يا فرهنگ جزئي از دين و اين دو چگونه با هم در تعامل هستند؟

اگر فرهنگ هر ملتي را به درختي تشبيه كنيم، دين و هنر ريشه‏هاي اين درخت هستند كه به شدت در بنياد جامعه ريشه دارند. و به آساني تغيير نمي‏يابند و فرهنگ با آن نفس مي‏كشد و رشد مي‏كند، ولي آن قسمت كه از خاك بيرون است، ساقه درخت است. ساختار فرهنگ يا ساختار اجتماعي چارچوب افكارها و تصورات علت را تشكيل مي‏دهند و شاخ و برگ‏هاي اين درخت، جلوه‏هاي بيروني فرهنگ را تشكيل مي‏دهد كه قدرت مانور فرهنگ‏ها در همين قسمت است. هر تغييري كه قرار باشد در فرهنگ بدهيم، بايد از بيرون، يعني از نمودهاي عيني آن شروع كنيم؛ يعني بر روي جلوه‏هاي فرهنگي كار كنيم و هر چه به درخت كود دهيم، درخت بارورتر مي‏شود و ريشه‏هاي آن محكم‏تر مي‏گردد. در غير اين صورت، هر تغييري كه در دين داده شود ساختارهاي جامعه را با خطر روبرو مي‏سازد و فرهنگ را نيز دچار آسيب مي‏كند؛ چرا كه ساختارهاي اجتماعي و جلوه‏هاي بيروني از ريشه كه همان دين و هنر هستند، تغذيه مي‏كنند. لذا اين فرهنگ است كه جزئي از دين محسوب مي‏شود و جامعه بدون فرهنگ، جامعه بدون هويت است كه نظام اعتقادات، باورها و ارزش‏ها، هويت فرهنگي آن را مي‏سازند.

همان‏طور كه اشاره كرديد، فرهنگ آسيب‏پذير است و ممكن است، به مرور زمان دچار آسيب شود؛ با اين تعريف كه از دين ارائه شد و فرهنگ نيز جزئي از آن به شمار مي‏آيد، اگر فرهنگ به عنوان جزئي از كل دين در جامعه و دچار آسيب يا آفت‏زدگي گردد، چه تأثيري بر كل آن، يعني دين خواهد گذاشت و دين در اين فرآيند تا چه اندازه از اين آسيب متأثر خواهد بود؟

«اميل دوآيم» جامعه‏شناس فرانسوي، در بررسي اجتماعات اوليه انساني، به اين نتيجه رسيد كه ذلت دين عبارت است از تقسيم جهان به دو دسته نمودهاي مقدس و غيرمقدس، به نظر او آنچه در اعتقادات گذشته به عنوان نمادهاي مقدس مورد پرستش انسان بود، چيزي جز واقعيت اجتماعي نبود و خدايان نيز جز تجسم ديگري از جامعه نبوده‏اند؛ لذا جامعه آينده نيز اين قابليت را دارد كه نمادهاي ديني جديدي براي خود به وجود آورد كه اجماع همگاني داشته باشد.

دوركيم دلايل اين ادعا را، هم در جوامع بدوي و هم در دوره انقلاب فرانسه، جست‏وجو كرد. به نظر او در خلال روزهايي كه انقلاب سال 1789 در فرانسه به پيروزي خود نزديك مي‏شد، افكار عمومي تحت تأثير شور انقلابي، بعضي از امور دنيوي كه ماهيتا سرشتي غيرمذهبي دارند، به صورت نمادهاي مقدس مطرح كرد؛ بدين ترتيب به عبارات و واژه‏هايي مانند ميهن، آزادي، عقل، دولت و... كه نمودي از جامعه هستند، به صورت شعارهاي مقدس درآمدند؛ بدين معنا كه نمودها در اصل تغيير نكرد، بلكه نمودهاي عيني را براي جامعه، به عنوان امور مقدس قرار دادند؛ گرچه وي معتقد بود كه در جوامع به نسبت ساده ابتدايي، بهتر از جوامع پيچيده نوين، مي‏تواند ريشه‏هاي دين را بيابد، ولي در اين رهگذر نهايتا به اين نتيجه رسيد كه سرچشمه دين خود جامعه است.

جامعه و دين از يك گوهرند. لذا اگر در فرهنگ يك جامعه نيز تغييراتي ايجاد شود، چون دين و جامعه داراي يك سرشتند و جامعه انساني همواره وجود دارد، بنابراين قرار نيست كه در نمودهاي اصلي دين تغييري ايجاد شود، تنها ممكن است شكل ظاهري آنها تغيير كند، مانند آنچه در انقلاب فرانسه رخ داد؛ به عبارتي، دين همان شيوه‏اي است كه جامعه از طريق آن خود را به صورت يك واقعيت اجتماعي غيرعادي متجلي مي‏سازد.

در زمان كنوني نيز جامعه مدرن در حال گذار به سمت مدرنيته، ناچار شده كه يكسري از عقايد مذهبي را كنار گذارد؛ چرا كه كاركردهاي فرهنگي سنتي را براي اداره جامعه ناتوان مي‏بيند؛ يعني با تغيير فرهنگ، ممكن است عقايد مذهبي كه كاركرد خود را از دست دادند، كنار روند و مراسم ديني شكل ديگري بيابند.

پس شما معتقديد كه فرهنگ سنتي در تعارض با فرهنگ مدرن، موجب كم رنگ شدن اعتقادات مذهبي مي‏شود؟ اساسا آيا شما با اين استنباط و برداشت موافق هستيد؟ آيا در چالش فرهنگ سنتي و فرهنگ مدرن، اعتقادات قرباني مي‏شوند؟

فرهنگ سنتي يك فرهنگ ايستا و گذشته‏نگر است، در حالي كه فرهنگ مدرن يك فرهنگ آينده‏نگر، پويا و نوگراست. خواه ناخواه يك فرهنگ سنتي با هر چيزي كه بخواهد تغييري در آن ايجاد كند، مخالفت مي‏كند و اين خود موجب چالشي ميان فرهنگ سنتي و فرهنگ مدرن مي‏شود؛ اين چالش موجب مي‏شود كه همواره فكر كنيم مفهوم گذار به جامعه مدرن، به معناي تعارض اين دو فرهنگ است، در حالي كه چنين چيزي نيست؛ هر فرهنگ مدرني با الهام گرفتن از فرهنگ گذشته خود، با الهام از آن چيزي كه بر آن بنا شده، گسترش مي‏يابد و در طول تاريخ صيقلي شده، عناصر جديدي را مي‏پذيرد؛ بنابراين نمي‏توان يك فرهنگ نوگرا را صرفا بر روي ذهنيات و خلأ پايه‏ريزي كرد. حتما با تأييد بر فرهنگ سنتي جلو مي‏رود و در اين گذار، آنچه كه پويا بود و مفهوم ارزشي داشته، از بين نمي‏رود، بلكه صيقلي مي‏شود و شكل جديدي به خود مي‏گيرد. عقايد ديني هم همين‏طور هستند؛ برخي از عقايد كه به جامعه گذشته تعلق دارد و كاركرد خود را از دست داده‏اند، كنار گذاشته مي‏شود، ولي اصل عقايد و پايه و اساس معتقدات ديني از بين نمي‏رود، تنها صورت آن تغيير مي‏كند كه البته چنين تغييري به سادگي صورت نمي‏پذيرد و يقينا با بحراني ناشي از فاصله گرفتن از باورها و ارزش‏هاي اخلاقي مواجه خواهند بود.

بالاخره دو انگاره در اين ميان وجود دارد كه يكي معتقد است، بحران جامعه مدرن ناشي از فاصله گرفتن آن از باورها و اعتقادات ديني و اخلاقي است و بر مبناي ديگري، فرهنگ ضد دين و ضد اخلاق (سكولار) قادر به ايجاد نظم اخلاقي و اجتماعي الزام‏آور در جامعه نمي‏باشد؛ تحليل شما در اين باره چيست؟

استفاده از مواد مخدر، نوشيدن مفرط مشروبات الكلي، آمار رو به رشد خودكشي، دزدي، خشونت، مسلح شدن دانش‏آموزان به انواع سلاح‏هاي گرم و سرد و بعضا استفاده از آنها عليه معلمان، همگي بازگوكننده آن است كه جامعه مدرن، با وجود دست‏آوردهاي شگفت علمي، از نظر اخلاقي و رفتار اجتماعي، دچار آفت عظيمي شده است و اين آفت هم در سطح كاربرد علوم و هم در زمينه تهي شدن انسان‏ها از فطرت و اصالت، جامعه مدرن را در يك سير قهقرايي انداخته است. با تخصصي شدن دانش‏ها و تأسيس مدارس مدرن، نقش خانواده در تربيت فرهنگي و جامعه‏پذيري جوانان كم رنگ شده است، لاجرم جوانان، سرگشته در عرصه زندگي پرآشوب و پرجاذبه، اما بي‏محتواي مدرن، به حال خود رها مي‏شوند. اين وضعيت در كشورهاي جهان سومِ در حال توسعه كه جمعيت آنها به تناسب بيشتر است، بسيار بحراني‏تر مي‏باشد. بعضي جامعه‏شناسان بر اين باورند كه نه مدارس امروزي پاسخ‏گوي شرايط بحراني فرهنگي جوانان هستند و نه كانون خانواده؛ در حقيقت اين يك معضل كلان اجتماعي است و دولت‏ها با در دست داشتن ابزارهاي هدايتي و با ايجاد تأسيسات و كانون‏هاي فرهنگي مناسب و البته روش‏هاي سنجيده، مكلف به ساماندهي وضعيت جوانان مي‏باشند. توسل به شيوه‏هاي خشن بازدارنده، ولو در لواي قانون، براي بازگرداندن اخلاقيات به جامعه، بي‏ترديد نتيجه معكوس خواهد داشت؛ در حالي كه معضل پرورشي، فرهنگي و اخلاقي جوانان، داراي ظرافت‏ها و حساسيت‏هاي خاصي است كه شناخت و درمان آن به مطالعه نياز دارد.

اميل دوركيم، معتقد است كه نظم اجتماعي و بقاي آن، همزمان با بي‏رمق شدن نهادهاي قديمي كنترل اجتماعي (مانند خانواده و مذهب) به تدريج از بين مي‏رود و در فرهنگ مدرن و دوره نوسازي اجتماعي، تراكم اخلاقي تنها از طريق تقسيم كار به وجود مي‏آيد. حال سئوال من اين است كه آيا تقسيم كار در فرهنگ جديد، مي‏تواند همان كاركرد نهادهاي قديمي كنترل اجتماعي را تأمين كند؟

تقسيم كار اجتماعي هم امري مادي است و اگر با ارزش‏هاي اخلاقي همراه نباشد، صرفا به انباشت سرمايه مي‏انجامد. اتفاقا دوركيم معتقد بود كه تضاد اساسي در دوره نوسازي اجتماعي رخ مي‏دهد. وي تصور مي‏كرد كه نظم اجتماعي و تعهدات اخلاقي در اينگونه جوامع، مانعي براي تحقق غرايز تمايلات و گرايش‏هاي مردم است. لذا هر يك از افراد، به دنبال برآورده كردن نيازهاي خود، به دنبال منافع فردي خود مي‏روند و اصل فرديت بر جمع حاكم مي‏شود و كمتر كسي، ديگر به نفع جمعي فكر مي‏كند؛ بنابراين خطر همراه با نوسازي جامعه را اين مي‏دانست كه احساسات افراد سر به شورش بردارد و يا حتي ميزان خودكشي افراد، در اثر برآورده نشدن تمايلاتشان، افزايش مي‏يابد.

با اين حال، دوركيم نشانه‏هايي از اميد را ديد؛ تقسيم ضروري كار در جامعه مدرن نيز نخستين وسيله‏اي بود كه جوامع نوين، هنوز بتوانند تقريبا بدون تضاد به حيات خود ادامه بدهند، ولي دوركيم تنها نفس تقسيم كار را براي تراكم اخلاقي كافي نمي‏دانست، بلكه معتقد بود كه تقسيم كار زماني به وجود مي‏آيد كه افراد در تماس با يكديگر باشند، ولي در كل اعتقادات و شعائر ديني، با ايجاد روح جمعي ميان افراد و احساس و باور مشترك در آنها، نوعي وحدت و همبستگي ميان پيروان ديني ايجاد مي‏كند كه تا به آنجا كه نظريه‏پردازان جامعه‏شناس معتقدند كه تنها دين است كه مي‏تواند ميان افراد وحدت ايجاد كند و اينكه اگر نهاد دين را از جامعه حذف كنند و بخواهند نهاد ديگري را جايگزين دين كنند كه همان كاركردها را تضمين كند، هنوز پيدا نكرده‏اند.

بنابراين، كاركرد دين در هر فرهنگي منحصر به فرد است كه از دست دادن اجزاي آن يا عاريه گرفتن آن، ضايعه‏اي است كه قوميت و مليت يك گروه اجتماعي را تهديد مي‏كند.

البته اين را هم ذكر كنم كه انديشه‏ورزان وابسته به سنت روشنفكري، معتقد بودند كه افق دين، به عنوان يك نيروي عظيم اجتماعي، نشانه ترقي جامعه است. از اين منظر، مذهب عنوان يك نهاد عقب‏ماندگي اجتماعي و يك سلسله سنت‏ها و مناسك بازدارنده آزادي حيات انسان تلقي مي‏شد، ولي از آنجا كه انسان نيز كماكان در جست‏وجوي معنويت اخلاقي بود تا زندگي را هدفمند كند و انسجام دروني به آن ببخشد، به چيزي فراتر از آنچه در اختيار داشت، مي‏انديشيد؛ چرا كه علم تكنولوژيك و پيشرفت‏هاي مادي، تنها بخشي از نيازهاي بيروني و ظاهري او را تأمين مي‏كردند و فرد غيرديني از پاسخ‏گويي به نيازهاي معنوي او قاصر بود. توسعه پايدار نيز در يك جامعه به توسعه مادي و توسعه انساني مشروط است. توسعه فسادي كه به پيشرفت علم و تكنولوژيك مربوط مي‏شود، و توسعه انساني به غني كردن (فرهنگ معنوي)؛ چرا كه فرهنگ معنوي مجموعه‏اي از آداب و رسوم، معتقدات، اخلاقيات، باورها و ارزش‏هاي هنري و فكري است كه با تقويت هر يك از اين اجزا، مي‏توان اميدوار بود كه جامعه‏اي متشكل از انسان‏هايي با اعتقادات و اخلاقيات و بارهاي قوي خواهيم داشت كه در نهايت توسعه انساني را در پي خواهد داشت.

فرهنگ‏هاي مادي را مي‏توان عاريه گرفت، توسعه داد و غني ساخت. در حالي كه عاريه گرفتن فرهنگ معنوي نه به آساني امكان‏پذير است و نه ضروري؛ به عبارت ديگر توسعه مادي و صنعتي يك جامعه اگر با توسعه انساني همراه و همگرا نباشد، فايده و مطلوبيتي نخواهد داشت؛ به عبارت ديگر، اگر جامعه به بهاي از دست دادن ارزش‏هاي والاي فرهنگ، سنت و اخلاق اجتماعي و مذهبي خود، قدم در راه توسعه مادي، رفاه و انباشت ثروت اقتصادي بگذارد، نتيجه نهايي آن چيزي جز سرگشتگي انسان‏ها، زوال ارزش‏ها و هنجارها و... جامعه در بحران هويت و ساير آفات و انحرافات اجتماعي نخواهد بود.

عده‏اي بر اين باورند كه با تقويت اركان ديني در فرهنگ‏هاي مدرن، نه تنها مي‏توان وحدت و انسجام در جامعه را تضمين كرد، بلكه از آن مهم‏تر مي‏توان احساس سعادت و نيكبختي را در افراد به وجود آورد.

اين يك واقعيت است كه انسان خود خالق سعادت خويش است؛ به عبارت ديگر، سعادت متاعي نيست كه كسي آن را از ديگري مطالبه كند يا مثلاً حكومتي آن را به شهروندان خود ببخشد؛ بنابراين نبايد از جامعه مدرن انتظار داشت كه علاوه بر فراهم آوردن امكانات رفاهي، آموزشي، بهداشتي، درماني، اشتغال و غيره احساس سعادت نيكبختي را نيز به ديگران عرضه كند. اما متوليان فرهنگ و اخلاق جامعه مي‏توانند با ايجاد شرايط مناسب عدالت، آزادي، رفع تبعيض و بها دادن به ارزش‏ها و هنجارهاي ديني و سنتي، انسان را در اين مسير ترغيب نمايد؛ به عبارت ديگر، ايجاد امكان يك زندگي سعادتمند و حيات با معني و هدفمند از وظايف متوليان جامعه است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 16:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

نقش روزه در پيشگيری و يا كاهش جرايم و تخلفات اجتماعی

بازديد: 141

نقش روزه در پيشگيري و يا كاهش جرايم و تخلفات اجتماعي1

سيد حسين هاشمي


*

ماه رمضان آمد اي يار قمر سيما بر بند سر سفره بگشاي ره بالا2
*

بر بند سر سفره بگشاي ره بالا2 بر بند سر سفره بگشاي ره بالا2

رمضان در مكتب پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ماه ضيافت خداست. در اين ميهماني بزرگ الهي، ميزبان، خداوند است و بندگان مؤمن او، ميهمان اين دعوت الهي، و تقوا و مجاهده نفساني و صيام روز و قيام شب، وسائل پذيرايي آن.

تفاوت اساسي و عمده ضيافت الهي با ضيافت بشري اين است كه در ضيافت بشري، محور، دعوت به سوي طعام و تمتع بيشتر از غذاهاي رنگارنگ اما در ضيافت الهي، محور، تقوا و رياضت نفس در برابر شهوات و اميال است. ويژگي آن، بودن و نخوردن و قدرت داشتن و نگاه نكردن و بر خواهشهاي دل «نه» گفتن است. به تعبير مولانا:


*

ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد آمد قدح روزه بشكست قدح‏ها را تا منكر اين عشرت بي باده طرب بيند3
*

زد بر دهن بسته تا لذّت لُب بيند تا منكر اين عشرت بي باده طرب بيند3 تا منكر اين عشرت بي باده طرب بيند3

آري! رمضان ماهي است كه همه حجابهاي ظلماني بايد به حجابهاي نور تبديل شود، تا لياقت ورود به بهشت رضوان، نصيب سالك گردد.

پيامبر گرامي اسلام در خطبه نوراني خويش قبل از حلول ماه رمضان فرموده است:

اي مردم! همانا ماه خدا، با بركت و رحمت و آمرزش به شما روي آورده است. ماهي كه نزد خدا برترين ماههاست و روزهايش برترين روزها و شبهايش برترين شبها و ساعاتش برترين ساعات است. ماهي است كه در آن به ميهماني خدا دعوت شده‏ايد و نفسهايتان در آن ماه تسبيح خدا و خوابتان در آن عبادت و اعمالتان در آن پذيرفته و مقبول و دعايتان مستجاب است.

امير مؤمنان علي عليه‏السلام مي‏گويد:

برخاستم و گفتم اي رسول خدا! برترين اعمال در اين ماه كدام است؟ رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: اي اباالحسن! برترين اعمال در اين ماه خودداري از ارتكاب اعمالي است كه خداوند با عزت و جلال آنها را حرام كرده است.4

يكي از برجسته‏ترين اعمال اين ماه، روزه است. از قرآن كريم5 چنين برداشت مي‏شود كه اين فريضه مهم در ميان پيشينيان نيز بوده است. برخي از آيات تورات و انجيل فعلي نيز مويد همين امر است.

در نگاه قرآن كريم فلسفه اساسي روزه، تقوا و پرهيز از محرمات الهي است. همانگونه كه در نگاه قرآن يكي از فلسفه‏هاي مهم نماز هم پرهيز از فحشا و منكر معرفي شده است.6 بنابراين مي‏توان گفت عبادات الهي خصوصا نماز و روزه، عامل مهم و اساسي براي تقليل گناه، از جمله تقليل جرايم و تخلفات اجتماعي است. بهترين شاهد بر اين مدعا اين است كه جرايم و تخلفات در ميان نمازگزاران و روزه‏داران به مراتب كمتر از ديگران است. از اين رو، آمار و ارقام جرايم و تخلفات در ماه مبارك رمضان به مراتب، كمتر از ماههاي ديگر است. آمارها نشان مي‏دهد كه جرايمي همچون سرقت و جنايت و قتل و غارت و ضرب و جرح و تجاوز به عنف و فحشا و منكر در اين ماه به شدت كاهش پيدا مي‏كند.

روزه يك عامل بازدارنده از انجام گناه است. دليل آن هم واضح است؛ زيرا اولاً: پرهيز از محرمات الهي شرط صحت و يا قبولي روزه است. روزه‏داري كه زحمت گرسنگي و تشنگي و ترك بسياري از لذات را بر خود هموار مي‏سازد به راحتي راضي نمي‏شود آن را از دست بدهد.

ثانيا: همانگونه كه اشاره شد فايده و اثر مهم روزه، تربيت روح و تقويت اراده و تعديل غرايز نفساني و مقاوم ساختن روح در برابر لذايذ و شهوات است. روزه‏دار با روزه خود توفيق مي‏يابد كه نفس خود را از سركشي و طغيانگري باز دارد و مهار كند. حضرت علي عليه‏السلام در نهج‏البلاغه مي‏فرمايد:

هوا و هوس انسان مانند اسب سركش و چموشي است كه لجام را پاره كرده و اختيار را از كف آن كه بر او سوار است گرفته و عاقبت، او را در آتش مي‏افكند اما مَثَل تقوا مثل مركبهاي راهوار آرام است كه مهار آنها در اختيار آن كسي است كه بر آن سوار است و او را به بهشت وارد مي‏سازد.7

و در جاي ديگري مي‏فرمايد:

تقوا امروز براي انسان به منزله يك حصار و دژ و به منزله يك سپر، و در فرداي قيامت، راه بهشت الهي است.8

و در جاي ديگر تقوا را به جايگاهي معتبر و مستحكم تشبيه كرده است.9

به هر حال روزه با محدوديتها و محروميتهاي موقت خود، به روح و جسم انسان، توان مقاومت در برابر گناهان را مي‏دهد، به همين جهت، در روايات آمده است كه روزه واقعي آن است كه تمام اعضا و جوارح و بلكه فكر و دل انسان روزه‏دار باشد و از ارتكاب گناه بپرهيزد. به تعبير مولانا:


*

آمد رمضان و عيد با ماست بر بست دهان و ديده بگشاد آمد رمضان به خدمت دل در روزه اگر پديد شد رنج كرديم ز روزه جان و دل پاك هرچند تن پليد با ماست10
*

قفل آمد و آن كليد با ماست وان نور كه ديده ديد با ماست وان كس كه دل آفريد با ماست گنج دلِ ناپديد با ماست هرچند تن پليد با ماست10 هرچند تن پليد با ماست10

طبيعي است اگر چنين وضعيتي براي انسان پيش آيد، چندان ميل به تشنج آفريني و هنجارشكني و قانون‏گريزي آن گونه كه در جرايم و تخلّفات اجتماعي مشاهده مي‏شود، تحقق پيدا نمي‏كند.

از راه ديگري نيز مي‏توان تأثير روزه را در كاهش جرايم و تخلفات مورد بررسي قرار داد و آن اين كه بسياري از جرايم و تخلفات، به دليل فقدان روح عاطفه و محبت و دردمندي نسبت به افراد جامعه است. جرايم و تخلفات ناشي از قساوت و كدورت روحي است و يكي از آثار تربيتي روزه، ايجاد حس دردمندي نسبت به همنوعان و تلطيف روح و صيقل بخشيدن به آن است. انسان روزه‏دار با رياضت خود، روح خود را لطافت مي‏بخشد به گونه‏اي كه راضي نمي‏شود به ظلم و تعدي و سرقت و جنايت و خيانت آلوده شود.

افزون بر اين؛ روزه در حقيقت درس مساوات و برابري و مواسات و همرنگي است. انساني كه به اين مقام رسيده است، انگيزه و ميلي براي ارتكاب جرايم و تخلفات اجتماعي ندارد.

نكته مهم ديگر اين كه ماه رمضان با حلول خود، فضاي عمومي جامعه را سخت تحت تأثير قرار مي‏دهد. فضاي عمومي جامعه، فضاي معنوي و روحاني و عرفاني و عبادي مي‏گردد، در چنين فضايي، انگيزه‏ها و عوامل گناه و تخلف و ارتكاب جرم به شدت تقليل پيدا مي‏كند.

بنابراين، ماه رمضان و روزه، عامل تربيتي مهمي براي كاهش جرايم و تخلفات اجتماعي است.

1 - اين مطلب توسط يكي از نويسندگان فرهيخته مجله رواق انديشه به عنوان سخن سردبير پيشنهاد شد و با اندك تصرفي، با مسؤوليت سردبير تقديم خوانندگان محترم مي‏گردد.

2 - مولوي، ديوان شمس، ش 1084.

3 - مولوي، ديوان شمس، ش 634.

4 - حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 7، باب 18، از ابواب احكام ماه رمضان، حديث 20.

5 - بقره / 183.

6 - عنكبوت / 45.

7 - نهج البلاغه، خطبه 16.

8 - همان، خطبه / 189.

9 - همان، خطبه / 155.

10 - مولوي، ديوان شمس، ش 370.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 16:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

شناخت‏ بزهكارى و سياست جنايى

بازديد: 163

پروفسور رنالد اتنف

تنظيم و تحقيق از: اسمعيل رحيمى نژاد

مقدمه

اين مقاله موضوع كنفرانسى است كه توسط پروفسور رنالد اتنف (1) (2) در تاريخ نهم ارديبهشت ماه 1372 در دارالعلم مفيد قم ايراد گرديده است و همزمان به وسيله آقاى دكتر حسين نجفى ابرندآبادى به فارسى برگردانيده شده و پس از تصحيح و تحقيق چاپ شده است. ضمنا با توجه به تخصصى بودن موضوع كنفرانس جهت تبيين بيشتر موضوع (در موارد لازم) توضيحاتى در پاورقى آورده شده است. (3)

شناخت‏بزهكارى و سياست جنايى

براى درك صحيح اين عنوان ابتدائا به تعريف جرم شناسى و بعضى از مفاهيم كليدى آن مى‏پردازيم:

جرم شناسى در يك تعريف ساده عبارت است از: «مطالعه علمى پديده مجرمانه‏» اين پديده مجرمانه بايد مطابق با متدها و روشهاى معمول در اين رشته و در سه سطح مورد مطالعه قرار گيرد: بزه، بزهكار و بزهكارى. (4)

مرحله نخست: بزه يا جرم

جرم شناس براى تعريف جرم، طبيعتا به آنچه كه منابع قانون را تشكيل مى‏دهد; اعم از اين كه اين منابع عرفى باشند و يا شرعى و مذهبى [اخلاقى]، مراجعه مى‏كند. پس تعريف جرم در جرم شناسى وسيع‏تر است از جرمى كه در قانون جزا مطرح است; چرا كه پديده جرم يا مجرمانه علاوه بر جرم به معناى قانونى، انحراف اجتماعى - اخلاقى را نيز در بر مى‏گيرد (پديده‏اى كه در قانون پيش‏بينى نشده است‏به طورى كه داراى ضمانت اجراى كيفرى نيست). بنابراين مى‏بينيم كه اين تعريف وسيع از جرم به موضوع جرم شناسى هم وسعت مى‏بخشد. پس جرم شناسى تنها به ضمانت اجراى كيفرى كه در قانون پيش‏بينى شده نمى‏پردازد، يعنى علاوه بر مجازات و سركوبى، جرم شناسى به مساله پيشگيرى هم توجه دارد.

مرحله دوم: مجرم يا بزهكار

مجرم يا بزهكار، فردى است كه از نظر جرم شناسى مرتكب جرم مى‏شود (5) (كه بايد به طور فردى مطالعه شود).

مرحله سوم: بزهكارى

يعنى تفسير بزهكارى به عنوان يك پديده كلى (مجموع جرايم ارتكابى در زمان و مكان معين).

اگر جرم شناسى راجع به اين سه مرحله صحبت مى‏كند به خاطر اين است كه در تبيين «پديده مجرمانه‏» بين اين سه سطح نبايد اختلاط ايجاد كرد. البته گفتنى است كه جرم شناسى معاصر، موضوع جديد و ديگرى هم دارد كه مربوط به نحوه واكنش پيكره اجتماع يا نحوه اعمال واكنش اجتماعى (با توجه به آنچه كه ما به آن مجازات يا اقدامهاى تامينى و تربيتى مى‏گوييم) در مقابل جرم است. (6) اما طبيعى است كه در مورد جرم شناسى چه جرم شناسى نوع اول (جرم شناسى بالينى) و يا جرم شناسى نوع دوم (جرم شناسى واكنش اجتماعى) چه در زمان و چه در مكان اختلاف نظر وجود دارد. بنابراين ما در اينجا فقط به بعد كاربردى جرم شناسى (كه در نهايت منتهى به مطالعه مفهوم سياست جنايى مى‏شود)، مى‏پردازيم.

بنا به تعريفى كه قاضى عالى‏رتبه فرانسوى «مارك آنسل‏» (7) ارائه داده است‏سياست جنايى، كه هم علم است و هم هنر، سياست اجتماعى را در زمينه مبارزه با جرم بيان مى‏كند; به عبارت ديگر سياست جنايى، نحوه سازمان دادن به واكنش‏هاى اجتماعى در مقابل پديده مجرمانه است. (8)

از آنجايى كه سياست جنايى هم جنبه علمى دارد و هم جنبه هنرى، لذا در مورد اصول سياست جنايى هم ديدگاهها متفاوت است. با وجود اين بايد گفت كه يك سياست جنايى جرم شناختى (9) زمانى موفق خواهد بود كه با توجه به پژوهشها و اطلاعاتى كه با روشها و ابزارهاى قابل اعتماد در تبيين و تفسير پديده مجرمانه در سطوح مختلف به دست مى‏آيد تنظيم شده باشد; اما پژوهشها و مطالعاتى كه در مورد بزهكارى انجام گرفته نادرست‏بوده است و شايد دليل اين امر فقدان يك ابزار شناخت دقيق و يك مركز نظارتى لازم در پژوهشهاى جرم شناختى بوده است و آن نياز به مركز و ابزارى است تا با استفاده از آنها بتوان يك سلسله داده‏ها و اطلاعات دقيقى را كسب نمود كه در تهيه و تدوين سياست جنايى مورد استفاده قرار گيرد; بنابراين وقتى كه شناخت كافى و دقيقى از بزهكارى وجود نداشته باشد، معمولا گرايش بر اين خواهد بود كه يك سلسله تئوريهاى ناقص جايگزين آنها گردد. با بود كه ضرورت ايجاد يك «مركز دايمى نظارت بر تحول بزهكارى و پيشگيرى از آن (ابسرواتوار)» (11) در فرانسه احساس گرديد. بنابراين با توجه به محدوديتهاى موجود در قلمرو مطالعات جرم شناختى و ضرورت نقش اين مركز، محور اصلى بحث‏خود را در دو بخش زير خلاصه مى‏كنيم:

الف - ضرورت ايجاد مركز نظارت بر تحول بزهكارى و پيشگيرى از آن;

ب - چگونگى اداره و مكانيزم عملكرد «ابسرواتوار».

بخش اول: چرا ايجاد اين مركز ضرورى تشخيص داده شد؟

در اين زمينه بايد بگوييم كه ضرورت ايجاد اين مركز ناشى از نواقص و معايبى بوده است كه مربوط به ابزارهاى شناخت‏بزهكارى مى‏باشد. براى مثال، آمارهاى جنايى كه تبيين جهات مختلف پديده مجرمانه با توجه به آنها صورت مى‏گيرد به دلايل زير نمى‏توانستند ما را در اتخاذ يك سياست جنايى پيشگيرانه كمك كنند:

1 - از يك سو به دليل فاصله‏اى كه بين زمان تهيه و زمان انتشار آنها وجود دارد موجب تاخير در شناخت‏بزهكارى مى‏شود;

2 - از طرف ديگر آمارهاى جنايى از نظر محتوا بندرت در مطالعات جرم شناختى قابل استفاده مى‏باشند; چرا كه اين آمارها بيشتر بيانگر ميزان فعاليتها و كار مراجع و ارگانهاى تهيه كننده آنهاست تا بيانگر ارقام جرايم ارتكابى; بنابراين آمارها كه فاقد خصوصيات تفسيرى (مثلا زمان و مكان ارتكاب جرم) و به طور كلى ويژگيهايى از اين قبيل كه در مطالعات جرم شناختى مورد استفاده قرار مى‏گيرد، هستند; از نظر جرم شناسى قابل استفاده نيستند. يعنى اوضاع و احوالى را كه مى‏توان آنها را با اين جمله خلاصه كرد: «گذار از انديشه به عمل‏»; به عبارت ديگر اين روند كيفرى را كه گذار از انديشه مجرمانه به عمل و ارتكاب عمل مجرمانه است; در آمارها نمى‏توانيم پيدا كنيم. (12) در مورد اطلاعات مربوط به پرونده‏ها و مدارك هم محدوديتهايى وجود داشت از جمله اينها اين كه دسترسى به آنها به راحتى (به دليل محرمانه بودن) ممكن نبود و يا اين كه جنبه علمى نداشتند.

لذا براى رفع اين مشكلات بود كه مركز دايمى نظارت بر بزهكارى و پيشگيرى از آن در منطقه «پو» (جنوب غربى فرانسه) تاسيس شد.

بخش دوم: مكانيزم عملكرد مركز نظارت بر تحول بزهكارى و پيشگيرى از آن

در اين چارچوب ابتدا به بررسى كادر حقوقى اين مركز و بعد كادر تئورى و نظرى و در نهايت كادر و يا چارچوب تكنيكى (فنى) آن مى‏پردازيم:

الف - چارچوب حقوقى مركز:

از نظر حقوقى كسانى كه در اين مركز كار مى‏كنند يك گروه تحقيقاتى دانشگاهى هستند كه نسبت‏به ساير مراجع و سازمانها مستقل‏اند. چرا كه جهت رعايت گمنامى و بى‏نامى سوژه‏ها و افرادى كه در اين مركز مورد مطالعه قرار مى‏گيرند، استقلال اين گروه تحقيقاتى ضرورى به نظر مى‏رسد. در اثر همين استقلال است كه بررسى مطالعات و داده‏هاى جرم شناختى با توجه به عينيتهاى موجود زير نظر يك شوراى علمى و بدون توجه به ملاحظات ديگر صورت مى‏گيرد.

ب - چارچوب تئورى مركز:

از نظر تئورى، پديده مجرمانه همان طورى كه قبلا گفته شد، در سطوح مختلف (بزه، بزهكار و بزهكارى) با روش مشاهده تجربى مورد تبيين و تفسير قرار مى‏گيرد. نكته‏اى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه از نظر تئورى شكستى كه در مورد مطالعه جرم در جرم شناسى مشاهده مى‏شود به لحاظ تاكيد و اهميتى است كه صرفا به مرحله سوم داده شده است; يعنى صرفا بزهكارى (پديده كلى) مورد توجه جرم شناسى بوده است. مطالعات جرم شناسى آمريكاى لاتين در سى سال گذشته، مشكلى را كه ما در تبيين پديده مجرمانه داشتيم، نشان داده است و به همين جهت است كه در اين مركز تكيه بر مرحله دوم «تبيين پديده مجرمانه‏» است. يعنى بزهكار از ديدگاه بالينى مورد مطالعه قرار مى‏گيرد و نه بزهكارى (به عنوان يك پديده كلى).

ج - چارچوب فنى ابسرواتوار:

از نظر فنى كار مركز در سه مرحله انجام مى‏شود:

مرحله نخست جمع‏آورى اطلاعات و داده‏ها از طريق پرسشنامه‏ها است. در قالب اين پرسشنامه‏هاست كه اطلاعات مختلفى از محلهاى مختلف در رابطه با مجرم و بزهكار گردآورى مى‏شود; به عبارت ديگر اين پرسشنامه‏ها جوانب مختلف زندگى مجرم را در بر مى‏گيرند. و در عين حال اين داده‏هاى مربوط به بزهكاران علاوه بر مراجع سنتى مثل پليس، دادگسترى و زندانها، از محلهاى ديگرى هم كه جنبه كيفرى ندارند; مثل مراكز ترك اعتياد (مراكز اجتماعى) (13) جمع‏آورى مى‏شود. بنابراين در اين چارچوب است كه به تاريخچه زندگى مجرم توجه مى‏شود و اطلاعاتى در مورد سوابق و شرايط اجتماعى و اقتصادى و ... او جمع‏آورى مى‏شود. كليه اين اطلاعات چه از نظر آمار جنايى و چه اطلاعاتى كه از طريق مركز كسب مى‏شود پيرامون يك فرد و سوژه جرم انجام مى‏شود. به بيان ديگر مركز سعى مى‏كند تا يك شناخت افقى در زمان مشخص پيرامون مجرم به دست آورد و به همين دليل است كه وقت زيادى براى تهيه اين پرسشنامه‏ها صرف مى‏شود.

جمع‏آورى اطلاعات و داده‏ها معمولا از طريق پرسشنامه توسط دانشجويان دوره كارشناسى ارشد و دكتراى حقوق جزا و جرم شناسى به طور رايگان و براى كسب تجربه عملى جهت پژوهشگران و محققان و نيز افراد ديگرى كه به نحوى از انحا با بزهكاران ارتباط دارند; مثل پليس و مربيان تربيتى و غيره صورت مى‏گيرد.

در مرحله دوم، داده‏ها و اطلاعات جمع‏آورى شده وارد كامپيوتر مى‏شود. چنانچه جمع‏آورى داده‏ها به طور دقيق انجام گرفته باشد وارد كردن آن به كامپيوتر مشكلى نخواهد داشت.

مرحله سوم: پردازش داده‏ها يا بررسى اطلاعات جمع‏آورى شده است. آنچه كه در اينجا اهميت دارد اين است كه داده‏ها و اطلاعات دقيقى به كامپيوتر داده شود تا پاسخها براى تهيه و اجراى سياست جنايى مناسب و مفيد بوده باشد.

به طور خلاصه مى‏توان گفت مركز معمولا سه نوع اطلاعات را پس از پردازش و بررسى ارائه مى‏دهد:

الف - داده‏هاى ناخالص; در اينجا از كامپيوتر مثل ماشين حساب استفاده مى‏شود. اينجاست كه مى‏توان ميان داده‏هاى مختلف رابطه برقرار كرد. اما مزيت اين داده‏هاى ناخالص اين است كه به روز است در حالى كه آمار با فاصله دو تا سه سال آماده مى‏شود كه قابل استفاده نيست. با توجه به امكانات و محاسبات رياضى كه مركز در اختيار دارد، در رابطه با تحول بزهكارى و سياست جنايى مى‏توان پيش‏بينى‏هايى به عمل آورد.

ب - داده‏هاى گزينشى و انتخابى; مركز داده‏هاى ناخالص را به داده‏هاى جرم شناختى تبديل مى‏كند، تا مراجع تقاضا كننده داده‏هاى جرم شناختى بتوانند با عنايت‏به اين اطلاعات، بر جوانب مختلف پديده مجرمانه و سياست جنايى و مناسب بودن يا نبودن آن آگاهى يابند.

ج - پردازش داده‏هاى ناخالص براى اهداف علمى، به منظور بررسى صحت و سقم تئوريهاى جرم شناختى، ارائه نظريه‏هاى جديد و بهبود و تكميل مفاهيم و روش‏هاى جرم شناسى.

پس بدين ترتيب مركز از طريق ارائه اطلاعات و داده‏هاى مناسب به مسؤولين سياست جنايى، نقش مهمى را در مبارزه مؤثر عليه جرم و بزهكارى ايفا نموده و موجبات تحول و پيشرفت علوم جرم شناختى را فراهم مى‏سازد.

1) Reynald othenhof.

2) رنالد اتنف استاد دانشگاههاى «پو» و «بوردو» در فرانسه است. رشته تخصصى وى بزهكارى اطفال يا حقوق جزاى صغار است. وى علاوه بر شغل دانشگاهى دبير كل انجمن بين‏المللى حقوق جزا، عضو هيات مديره جامعه بين‏المللى حقوق جزا و دبير مجله حقوق جزاى بين‏الملل است.

3) توضيحات پاورقى از نگارنده است.

4) ژان پيناتل در اين زمينه معتقد است كه پديده مجرمانه در سه سطح جدا از هم قابل تفسير و تبيين است:

الف - تفسير بزهكارى به عنوان يك پديده كلى و توده‏اى (مجموع جرايم ارتكابى در زمان و مكان معين);

ب - تفسير و مطالعه بزهكار، به عنوان مباشر عمل مجرمانه كه بايد به طور فردى مطالعه شود;

ج - مطالعه بزه يا عمل مجرمانه كه بايد آن را، با جدا كردن از زندگى يا پيشه مجرمانه مورد نظر، مطالعه كرد.

5) به عبارت ديگر تعريف مجرم ملازمه با تعريف جرم در جرم شناسى دارد و همان طورى كه ذكر شد تعريف جرم در جرم شناسى وسيع‏تر از تعريف آن در حقوق جزاست; به عنوان مثال شخص دروغگو به جز در موارد استثنايى مثل شهادت دروغ، از نظر جزايى مجرم نيست ولى از نظر جرم شناسى مجرم است.

6) لازم به ذكر است كه اگر دقيق‏تر سخن بگوييم نحوه اعمال واكنش اجتماعى عليه جرم موضوع جرم شناسى نيست‏بلكه از موضوعات جامعه شناسى حقوق كيفرى است كه جنبه‏هاى مختلف واكنش اجتماعى عليه جنايت را بررسى مى‏كند و چنانكه آقاى گسن، (Raymond Gassin) مى‏گويد: اصطلاح «جرم شناسى‏» به عنوان يك واكنش اجتماعى، در حقيقت نوعى خيانت‏به زبان، (Abus de langage) است (جهت مطالعه بيشتر در اين زمينه مراجعه كنيد به كتاب مقدمه‏اى بر جرم‏شناسى، تاليف ريموند گسن، ترجمه دكتر كى‏نيا ص 24 به بعد).

7) وى بنيانگذار مكتب دفاع اجتماعى جديد است. اين مكتب در مقابل دو مكتب دفاع اجتماعى قديم و مكتب تحققى ظهور كرده است. از اصول مهم اين مكتب يكى قبول اصل مختار بودن انسان است كه بر خلاف مكتب تحققى حقوق جزا مى‏باشد و ديگرى توجه به شخصيت مجرمين در تعيين مجازاتها است.

8) نظير همين تعريف را دو تن ديگر از حقوقدانان برجسته فرانسوى (مرل و ويتو) از سياست جنايى دارند. به عقيده ايشان، سياست جنايى (كه در عين حال هم علم است و هم هنر) مبتنى است‏بر كشف و تنظيم منطقى بهترين راه‏حلهاى ممكن هت‏حل مسائل مختلف ماهوى و شكلى كه پديده مجرمانه مطرح مى‏كند.

نكته ديگرى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه سياست جنايى را نبايد با سياست كيفرى اشتباه گرفت چرا كه اولى داراى قلمرو وسيع‏تر از سياست كيفرى بوده و شامل سياست كل دولت در مقابل پديده مجرمانه است. در حالى‏كه دومى تنها مربوط به سياست دستگاه قضايى در مقابل جنايت است.

9) مفهوم سياست جنايى در حقوق اسلام و اين كه آيا اساسا سياست جنايى اسلام يك سياست جنايى جرم شناختى (علمى) است و يا يك سياست جنايى ايدئولوژيكى و يا تلفيقى از اين دو، موضوع مقاله مستقل ديگرى است كه در فرصتهاى مقتضى به تحقيق پيرامون آن خواهيم پرداخت. ان شاءا...

10) و دلايلى كه بعدا خواهيم ديد.

11) Observatoire Permanent de la Delinquance at de sa perevention

اين مركز در سال 1987 در منطقه «پو» (جنوب غربى فرانسه) تاسيس گرديد. و در حقيقت ايجاد آن در راستاى پاسخ دانشگاه به عنوان يك مركز علمى به درخواست «شوراى پيشگيرى از بزهكارى شهرستان پو» بود. (در فرانسه «شوراهاى پيشگيرى از بزهكارى شهرستان و استان‏» وجود دارد كه هدف آنها تعيين و استقرار سياستهاى محلى پيشگيرى از بزهكارى در شهرستان يا استان و نيز پاسخ به «احساس ناامنى » شهروندان است . مركز دايمى نظارت بر تحول بزهكارى و پيشگيرى از آن تحت مسؤوليت علمى مركز پژوهشها و مطالعات پيرامون بزهكارى و ناسازگارى اطفال قرار دارد و اداره آن به عهده خود آقاى رنالد اتنف است).

12) البته دلايل مختلف ديگرى نيز وجود دارد كه نشان مى‏دهد آمار بيانگر حجم واقعى جرايم ارتكابى در يك كشور نمى‏تواند باشد كه ذيلا به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

الف - بسيارى از جرايم كشف نمى‏شوند. (رقم سياه بزهكارى) ب - در بعضى از جرايم مباشران شناخته نمى‏شوند. (رقم خاكسترى بزهكارى) ج - عاملين پس از ارتكاب جرم خودكشى مى‏كنند و يا كشته مى‏شوند و يا فرار مى‏كنند. د - جنون ه - عفو عمومى و - تعليق اجراى كيفر ز - تعدد جرم و ...

13) مثل انجمن كمك به معتادان، انجمن كمك به بزه‏ديدگان، بيمارستان تخصصى و ...

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 16:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 212

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس