سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
داشتن اطلاعات در مورد برق، نحوه نصب وسايل روشنايي و تعمير بعضي از اسباب برقي براي همگان ضروري به نظر مي رسد. آموزش تدريجي اين مسائل از سنين نوجواني يكي از ضروري ترين موارد آموزشي عصر ما تلقي مي شود.
بدن انسان هادي جريان برق است. اگر بدن انسان به برق اتصال پيدا كند منجر به عبور جريان برق از بدن فرد به زمين خواهد شد. در جريان برق گرفتگي علاوه بر سوختگي پوست كه محل ورود و خروج جريان برق را شامل مي شود بافتها هم دچار آسيب مي شود. اگر جريان برق از قلب عبور كرده باشد منجر به اختلال در سيستم قلب و اگر از مغز عبور كند منجر به مهار مركز تنفس و وقفه تنفسي خواهد شد.
برق گرفتگي به دو دسته تقسيم مي شود.
۱- با ولتاژهاي بالا
۲- با ولتاژهاي پائين
در موارد با ولتاژ بالا، حتماً بدن لازم نيست مستقيم با سيم يا كابل برق تماس داشته باشد بلكه ممكن است در فاصله ۲٠ متري هم جريان برق از هوا عبور كند و به بدن فرد منتقل شود و باعث برق گرفتگي شود. در اين موارد هر چقدر ولتاژ برق و رطوبت هوا بالا باشد ميزان انتقال و آسيبي كه به بدن وارد مي شود بيشتر است.
موارد ولتاژ پائين بيشتر در خانه اتفاق مي افتد. مثلاً فرد از سيم لخت و يا وسايل برقي مخصوصاً آن دسته از وسايل كه در آنها آب ريخته مي شود آسيب مي بيند.ممكن است از طريق كليد برق برق گرفتگي ايجاد شود.
در برق گرفتگي با ولتاژ پائين بدن فرد دچار لرزش مي شود حال آنكه در موارد با ولتاژ بالا بدليل گرفتگي عضلات، منجر به اتصال دائم با آن وسيله خواهد شد.
كمكهاي اوليه كه در برق گرفتگي با ولتاژ پائين در منزل مي توانيم انجام دهيم رعايت جوانب احتياط است. مسائلي است كه فرد كمك كننده بايد انها را رعايت كند. بدين ترتيب كه تا وقتيكه جريان برق به مصدوم متصل است نبايد به مصدوم دست بزنيم. ابتدا بايد جريان برق قطع شود كه با قطع كردن فيوز يا كشيدن دو شاخه از پريز ممكن مي شود.
بعد از قطع جريان برق بايد بدن مصدوم را از اتصال به لوازم برقي جدا كرد. فرد كمك كننده بايد دمپايي لاستيكي به پا كند و يا اگر زمين خيس است از چند روزنامه براي خشك كردن استفاده كند و توسط يك چوب و يا هر چيزي كه غير رسانا است فرد مصدوم را از محل كه برق در آن وجود دارد دور كند.
بعد از قطع ارتباط برق در ابتدا بايد تنفس مصدوم را كنترل كرد. اگر تنفس نداشت بايد تنفس دهان به دهان انجام شود. بالافاصله بايد ضربان قلب و نبض كنترل شود. در صورتيكه نبض وجود نداشت ماساژ قلبي ضروري است.
در هر نوع برق گرفتگي شخص بايد به بيمارستان منتقل شود و بايد تا ۲٤ ساعت تحت نظر باشد. البته تا رسيدن به پزشك يكبار تنفس مصنوعي و همچنين ٥ بار ماساژ قلبي لازم است.
در برق گرفتگي با ولتاژ بالا تا زماني كه جريان برق قطع نشده حتي نمي توان به مصدوم نزديك شد چون در فاصله ۶ متري هم ممكن است به فردي كه مي خواهد كمك كند برق منتقل شود.
نكاتي كه بايد در هنگام صاعقه رعايت شود تا باعث پيشگيري از برق گرفتگي شود:
۱- دوري از درختان و پايه هاي برق
۲- گريز از روي ارتفاعات
۳- خوابيدن روي زمين يا جاي گود
سوختگي هاي الکتريکي
عبور جريان برق از بدن احتمالاً باعث ايجاد جراحتهاي وخيم و حتي مرگ آور مي شود . جريان برق ممکن است از يک منبع توليد برق با ولتاژ پايين ( وسايل الکتريکي خانگي ) يا ولتاژ بالا ( بيش از ۱۰۰۰ ولت - معمولاً در کارخانه ها يا در خيابان ) و يا احتمالاً از صاعقه ( برق زدگي )باشد . وقتي جريان برق از نقطه اي وارد بدن مي شود از محل ديگر که در آن بدن با زمين تماس دارد خارج مي شود . نقاط ورود و خروج جريان برق از بدن آسيب مي بيند و آسيب اين نقاط به صورت حفره اي شبيه به محل ورود گلوله به چشم مي خورد . به غير از محل ورود و خروج جريان برق ،بافتهايي که در مسير اين دو نقطه قرار دارند نيز تحت تأثير جريان برق و حرارت توليد شده تخريب مي شوند به طوري که هرچه ولتاژ برقي که وارد بدن مي شود بيشتر باشد ، سوختگي ايجاد شده عميق تر و جراحتهاي باقي مانده وخيم تر خواهند بود . علاوه بر اين ، جريان الکتريکي ضمن عبور از بدن در اعصاب ( محيطي و مرکزي ) ، ماهيچه ها و قلب تغييرات شيميايي قابل توجهي ايجاد مي کند و باعث اختلال در واکنش هاي بدن شده و يا به طور کلي باعث توقف آنها مي شود ، در بسياري از موارد اگر چه سوختگي خارجي ( محل ورود و خروج جريان برق ) به طور فريبنده اي کوچک است اما اين مقدار کوچک نبايد پوششي بر آسيب هاي وخيم تر عمقي باشد و ما را به اشتباه بياندازد .ابزار و سيمهاي برق با ولتاژ پايين که در خانه يا محل کار يافت مي شوند مي توانند باعث برق گرفتگي بشوند . اکثر سيمها و ابزار الکتريکي توسط روکش هاي عايق پوشانده شده اند تا انسان تماس مستقيم با برق نداشته باشد . بسياري از برق گرفتگي ها ناشي از خراب بودن کليدها ، سائيده شدن روکش سيمها يا خرابي خود وسيله الکتريکي است . کودکان بيشتر در معرض خطر برق گرفتگي قرار دارند چرا که دوست دارند با کليدها ، سيمها و يا پريزها بازي کنند .
آب يک هادي خوب جريان برق است لذا تماس با وسايل الکتريکي با دست خيس يا زماني که زير پاها خيس است ، خطر برق گرفتگي را افزايش مي دهد .
صاعقه يک منبع طبيعي توليد الکتريسيته ( جريان مستقيم با سرعت و ولتاژ فوق العاده زياد ) است که به طور عادي براي رساندن خود به زمين از نزديکترين زائده بلندي که در آن حوالي وجود دارد استفاده مي کند و اگر شخصي در تماس با ، يا حتي نزديکي به يک زائده طبيعي مانند درخت ، برج يا دکل باشد صدمه شديدي خواهد ديد . الکتريسيته توليد شده به وسيله برق آسمان عمرش فوق العاده کوتاه است اما مي تواند موجب مرگ آني ( به علت ايست قلبي - تنفسي ) يا حداقل سبب به آتش کشيدن لباس شخص شود ( اما صدمات بافتهاي عمقي به نسبت سبکتر است ) . بنابراين در زمان رعد و برق بايد به سرعت از محلهاي خطرناک دور شد .
عوارض تهديد کننده جان مصدوم در صدمات الکتريکي
با ورود جريان برق به بدن در اثر انقباضهاي الکتريکي سفت ( کزازي شکل ) عضلات تنفسي يا آسيب مراکز تنفسي در مغز ( در بصل النخاع ) ايست تنفسي عارض مي شود و پس از مدتي قلب نيز از حرکت مي ايستد . البته اگر جريان برق از خود قلب نيز عبور کرده باشد با ايجاد انقباضات کرمي شکل و غيرمؤثرو اسپاسموديک در بطن ( فيبريلاسيون بطني ) ايست قلبي اوليه خواهيم داشت . پس از ايست قلبي - تنفسي اگر در عرض ۴ تا ۶ دقيقه عمليات احياء شروع نشود مرگ قطعي و حتمي خواهد بود . اما قبل از شروع عمليات احياء ابتدا بايد تماس مصدوم را با جريان برق از بين ببريم .
قطع جريان کم ولتاژ
معقولترين کار قطع کليد کنتور است . اگر دسترسي سريع به فيوز امکان پذير نبود دو شاخه را از پريز بيرون بياوريد يا سيم روکش دار را بکشيد تا از پريز خارج شود و مطمئن شويد که خود در يک محل بي خطر و سالم قرار گرفته ايد . اگر نتوانستيد جريان برق را به اين ترتيب قطع کنيد روي يک ماده عايق خشک مثل روزنامه يا يک تخته چوبي يا لاستيک بايستيد و با يک وسيله چوبي بلند ( مثل جارو ) منبع برق را از مصدوم دور کنيد . يا اينکه يک طناب را به دور رانها يا دست مصدوم بياندازيد و او را به سمت خود بکشيد تا از منبع دور شود .
توجه کنيد : از به کار بردن وسايل فلزي يا مرطوب يا از تماس با بدن لخت مصدوم کاملاً خودداري کنيد . اگر هيچ راهي وجود نداشت گوشه لباس مصدوم را که خشک است بگيريد و او را بکشيد .
برق گرفتگي با جريانهاي پر ولتاژ
در مواردي که با برق گرفتگي ولتاژ بالا روبرو هستيد به هيچ عنوان به مصدوم نزديک نشويد مگر اينکه از طرف پليس يا شخص مسئولي به شما اطمينان داده شود که مي توانيد به مصدوم نزديک شويد . تماس با برق هاي پرولتاژ در خطوط فشارقوي هوايي معمولاً سبب مرگ آني مي شود . در چنين مواردي ضمن ايجاد سوختگي هاي شديد ، در اثر نيروي ناشي از اسپاسم ناگهاني ماهيچه اي ، مصدوم به مساحتي دورتر از محل تماس پرت مي شود . اگر مصدوم همچنان در تماس با برق مانده بود يا اينکه کمتر از ۱۸ متر از خطوط فشار قوي فاصله داشت هرگز کوشش نکنيد که او را نجات دهيد ، حتي به او نزديک هم نشويد تا اينکه برق به وسيله مسئولين قطع شود چرا که برق فشار قوي حالت قوسي داشته و مي تواند مسافتهاي دور را نيز تحت تأثير قرار دهد در اين موارد مواد عايق ، مانند چوب خشک يا لباس خشک به هيچ وجه حفاظتي براي شما ايجاد نخواهد کرد . بلافاصله به پليس خبر دهيد و اجازه ندهيد کسي به مصدوم نزديک شود و زماني کمک هاي اوليه را شروع کنيد که از طرف مسئولين يا مراجع رسمي به شما اطلاع داده شود که برق قطع شده است .
ارزيابي مصدومين برق گرفتگي
شکايات وعلائم
مصدومي که دچار برق گرفتگي مي شود ممکن است يکي يا تمام شکايات و علائم زير را داشته باشد :
·سوختگي هاي محل ورود و خروج جريان برق از بدن
·قطع راههاي عصبي که به صورت فلج اندام تظاهر مي کند .
·درد و حساس شدن ماهيچه ها
·افزايش فشار خون يا کاهش فشار خون همراه با علايم و شکايات ناشي از شوک
·مشکل شدن تنفس يا ايست تنفسي ( ممکن است زبان ورم کند و راه هوايي را مسدود نمايد)
·ضربانات نامنظم قلب يا ايست قلبي.
·بي قراري و تحريک پذيري ، اگر مصدوم هوشيار است .
·بيهوش شدن .
·اختلالات بينايي .
·شکستگي استخوانها ( از جمله ستون مهره ها ) و دررفتگي مفاصل به علت انقباضات شديد عضلات يا پرت شدن .
·تشنج ( در موارد شديد )
مراقبت از مصدوم
مراحل مراقبتهاي اورژانس
·مطمئن شويد که خود و مصدوم در يک منطقه بي خطر قرار داريد .
·براي مصدوم يک راه هوايي مطمئن برقرار کنيد و اگر لازم است ( در موارد ايست قلبي - تنفسي ) عمليات احياي قلبي - تنفسي مقدماتي را شروع کنيد .
·در صورت وجود ضايعات نخاعي و ستون فقرات ، آسيب هاي سر و شکستگي شديد ، مراقبتهاي اوليه مربوط به آنها را انجام دهيد .
·سوختگي هاي الکتريکي را ارزيابي کنيد . در جستجوي حداقل دو محل سوختگي خارج باشيد : يکي محل تماس با منبع انرژي الکتريکي و ديگري محل تماس با زمين .
·محل هاي سوختگي را سرد کنيد .
·بر روي مناطق سوخته پانسمان استريل خشک قرار دهيد .
·مراقب شوک باشيد . آن را درمان کرده و اکسيژن با غلظت بالا تجويز کنيد .
·مصدوم را هر چه زودتر منتقل کنيد . بعضي از عوارض سوختگي ( مثل تورم راههاي هوايي و در نتيجه خفگي ، نارسايي کليه ، اختلالات قلبي و شوک ) شروع تدريجي دارند . بنابراين بايد مصدوم را سريعاً به مرکز مجهز منتقل کرد و او را تحت نظر قرار داد .
توجه کنيد : آسيب هاي الکتريکي سبب تخريب وسيع عضلات شده ، که اين باعث آزاد شدن مواد سمي ( مثل ميوگلوبين ) به داخل خون مي شود . اين مواد از راه خون به کليه ها رسيده و در ادرار ترشح مي شوند و رنگ آن را قرمز مي کنند و از طرفي با رسوب در کليه ها سبب نارسايي کليه خواهند شد . بنابراين براي جلوگيري از اين عارضه به مصدومين برق گرفتگي که ادرار قرمز دفع مي کنند بايد حجم زيادي از مايعات داخل وريدي ( ترجيحاً حاوي بي کربنات سديم ) تزريق کرد تا با شسته شدن کليه ها ، آسيب کليوي تقليل يابد .
«ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مدیریت و نقش آن در تصمیمگیری مدیریت»
مقدمه
در اواخر قرن نوزدهم مدیریت علمی به عنوان رشتهای خاص توسط فردریک تیلور مطرح گردید. مدیریت علمی بطور بسیار خلاصه روش برخورد منظم و منطقی با مسائل سازمانها بمنظور یافتن مناسبترین راه برای انجام هر کار است و بر کسب اطلاع دقیق و کامل از آنچه میگذرد و نتایجی که بر اثر هرگونه تغییر حاصل میشود تأکید دارد. این نوع از مدیریت نیاز زیادی به اطلاعاتی از قبیل بهای تمام شده محصولات و خدمات، مقدار تولید، هزینه اجزاء مختلف تولید، قیمت فروش محصولات و خدمات و ظرفیت منابع مختلف نظیر ظرفیت تولیدی ماشینآلات و تجزیه و تحلیل این اطلاعات داشت. این جریان، نیاز به اطلاعات و بخصوص اطلاعات مالی را فزونی بخشید.
افزایش استفاده مدیران از اطلاعات مالی موجب شد که روشهای هزینهیابی تولیدات، خدمات و فعالیتها بهبود و توسعه یابد و اطلاعات مفصلتری از جنبههای مختلف مالی فعالیتها فراهم آید. بدینترتیب حسابداری مدیریت به عنوان رشتهای خاص در اوایل قرن حاضر شکل گرفت.
تعریف حسابرسی عملکرد
امروزه حسابرسی عملکرد یک حرفه مستقل است که نقش مهمی در مدیریت سازمانها و خطمشی دولتها بازی میکند. حیطه کارکرد حسابرسی عملکرد و نقش آن سال به سال تغییر یافته و توسعه پیدا کرده است. ادعاهای کم و بیش باور کردنی در مورد حسابرسی عملکرد ارائه شده است نظیر فعالیتهایی که به دهه 1960 یا حتی پیشتر از آن برمیگردد.
حسابرسی عملکرد به عنوان فعالیتی در مقیاس بزرگ و متمایز و خودآگاه از اواخر دهه 1970 شروع شد. این حیطه در دهه 1980 و به واسطه مجموعهای از عوامل به شرح ذیل توسعه یافت:
·حوزه فعالیتهای دولت چند برابر شده بود. از کارکرد ساده مرتبط با نظم و قانون تا مدیریت دادگاهها بسیاری از دولتها نقش فعالی در توسعه اجتماعی- اقتصادی ایفا میکنند. این موضوع میزان مخارج عمومی را افزایش داده است.
·ادعاهای متفاوتی در مورد تخصیص منابع وجود دارد. تخصیص منابع محدود مستلزم تصمیمگیری منطقیتر و آگاهانهتر برای انجام مخارج عمومی است. فشار زیادی برای ایجاد ارزش از پول خرج شده وجود دارد.
·با توسعه نهادهای مردمسالار، آگاهی عمومی و نمایندگان آن افزایش یافته است. تقاضای روزافزونی برای حسابدهی افرادی که منابع دولتی را اداره میکنند مطرح است.
·نیاز به مدیریت ریسک بدهیهای مدنی
·فرصت برای افزایش منافع حاصل از کارایی از طریق بهبود سیستمهای مدیریتی داخلی و ...
لذا با ادامه برنامههای دولت و رشد طبیعی آن، حسابرسی عملکرد جهت حمایت از سیاستگذاران در نقش نظارتی آنها گسترش یافته است.
حسابرسی عملکرد تعریفهای متعددی دارد که عبارتند از ارزیابی میزان رعایت هدفها، سیاستها، روشهای سازمان و یا قوانین و مقررات مربوط، ارزیابی اثربخشی سیستمهای برنامهریزی و کنترل مدیریت، ارزیابی کیفیت گزارشهای مدیریت از نظر درخور اعتماد و مربوط بودن.
حسابرسی عملکرد یعنی حسابرسی کارایی، اثربخشی، صرفه اقتصادی
الف) حسابرسی صرفه اقتصادی فعالیتهای اداری در انطباق با اصول و رویههای مدیریتی سالم و سیاستهای مدیریتی
ب) حسابرسی کارایی در مورد استفاده از منابع انسانی و مالی و سایر منابع، شامل ارزیابی سیستمهای اطلاعاتی، سنجههای عملکرد و روشهای نظارتی و ضوابطی که توسط واحدهای حسابرسی شده برای رفع نقایص شناسایی شده بکار میروند
ج) حسابرسی اثربخشی عملکرد رابطه با دستیابی به هدفهای واحدهای حسابرسی شده و حسابرسی آثار واقعی فعالیتها در مقایسه با آثار مورد انتظار
در ادبیات علمی نیز حسابرسی عملکرد به شیوههای مختلف تعریف شده است. به عنوان مثال وارینگ و مورگان حسابرسی عملکرد را به عنوان ارزیابی نظاممند و هدفمند فعالیتها با فرآیندهای یک برنامه یا یک فعالیت برای تعیین کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی فعالیتها تعریف کردهاند. این تعریف در کنار توصیههایی برای بهبود کار مدیران، وزیران و قانونگذاران، کسانی را که مسئول اجرای توصیهها یا اطمینان یافتن از حسابدهی برای فعالیت صحیح هستند نیز شامل میشود. لذا حسابرسی عملکرد ابزاری مهم است که شرایط را برای بهبود حسابدهی مهیا کرده و به ایجاد نظام حاکمیتی پاسخگو در قبال منابع عمومی کمک میکند.
منظور از حسابدهی دولتی چیست؟ مایکل معتقد است که هر سیستم حسابدهی دولتی باید مؤلفههای اصلی زیر را بپذیرد:
·هر عمل یا فعالیت بصورت باز و براساس قانون و قضاوت محتاطانه انجام میشود
·هر متقاضی مسئول عمل خود است
·هر عمل مستند میشود و به اطلاع عموم میرسد
·هر عمل یا فعالیت بصورت حرفهای، مستقل و دون تعصب حسابرسی شده و نتایج آن به اطلاع عموم میرسد
·اگر بررسی فعالیتها نشان دهد که خطای عمدی صورت گرفته، عمل اصلاحی سریع و هر جا لازم باشد مجازات مناسب، صورت میپذیرد
لذا هدف از حسابرسی عملکرد، ارزیابی عملکرد واحدهای حسابرسی شده و مدیریت آن در قالب کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی و نیز ارائه توصیههایی در مورد نحوه بهبود عملکرد سازمان است.
مدلهای مدیریت عملکرد و حسابرسی عملکرد
مدلهای مدیریتی مختلفی در ادبیات علمی ارائه شده است. برای مثال، مدل حاکمیت مؤثر یا مدل سیستم حسابدهی دولتی، مدل خدمات عمومی و ... در این مقاله ابزار مشترک و رایج برای مدیران دولتی و حسابرسان عملکرد را تحلیل و مدل منطقی برنامه را بررسی میکنیم.
حسابرسی عملکرد با همان مفاهیم مدیریت عملکرد و اصول برنامهریزی، نظارت ارزیابی، چگونگی استفاده از منابع عمومی برای دستیابی به هدفها، که به وسیله مدیران برنامهها بکار میرود سروکار دارد.
مفاهیمی از قبیل ورویها، پردازشها، خروجیها، نتایج و آثار و نیز همبستگی آنها با هدفهای کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی، ابزار مشترک برای مدیران عمومی و حسابرسان عملکرد هستند که در نمودار 1 نشان داده شده است.
امروزه ارزیابی کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی باید بخشی از فرآیند عادی مدیریت هر واحد تجاری در بخش عمومی و خصوصی باشد و مدیران، بررسی عملکردها را به عنوان یکی از مسئولیتهای خود برای کنترل فعالیتها تلقی کنند و ارزیابی مستقل عملکرد مدیران از طریق واحد حسابرسی داخلی یا حسابرسان عملکرد صورت گیرد. کارایی به ضرورت نشان میدهد که یک سازمان چگونه از منابع خود برای تولید کالا و خدمات استفاده میکند.
لذا سازمان بر منابع (دادهها)، کالا و خدمات (خروجیها) و میزان آن (قابلیت تولید) تأکید میکند که در آن دادهها برای تولید یا تهیه خروجیها بکار میروند. ابعاد خروجیها شامل کمیت و کیفیت است. خروجیها به مشتریان داخلی یا خارجی در محدوده متغیرهای مرتبط با سطح خدمات انتقال مییابند. کمیت به مقدار و حجم یا تعداد خروجیهای تولید شده اشاره دارد. کیفیت به خصوصیات و ویژگیهای متعدد خروجیها مثل اتکاپذیری، دقت، بموقع بودن، ایمنی و راحتی خدمت اشاره میکند. با این حال حسابرسی عملکرد ضمن آنکه نشانگر ارزیابی فرآیندهای مدیریت عملکرد است، از یک مجموعه مفاهیم دیگری استفاده میکند که اجزای فرآیندها و خروجیهای آن را توصیف میکند. نکته کلیدی این مفهوم یافتههای حسابرسی و عناصر تشکیلدهنده آن است.
لذا مؤلفه اصلی حسابرسی عملکرد، یافتههای حسابرسی است. یافتههای حسابرسی متشکل از عناصر استاندارد از جمله معیار، شرایط، علتها و معلولها است. ساختار یافتههای حسابرسی به وسیله هدفهای حسابرسی و مدلی که حسابرسی با استفاده از این عناصر برپا شده است، تعیین میشود.
معیار شاخص ایدهآلی است که عملیات واقعی در برابر آن سنجیده خواهد شد. معیار میتواند شامل انتظارات، استانداردها، قوانین، خطمشیها، محکهای مقایسه، هدفهای برنامه یا میانگین عملکرد در برنامهها یا نهادهای مشابه باشد. در طراحی روشهای زمینهای، حسابرسان ضوابط جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها را برای رسیدن به هدفهای حسابرسی، طراحی میکنند.
معیار را میتوان به واسطه محک زدن به کمک برنامههای مقایسهپذیر، انتظارات یا نیازهای مشتری، تعیین هدف برنامه، شناسایی هدفهای تنظیم شده داخلی، مقایسه واحدهای مقایسهپذیر انفرادی در داخل یک سازمان، تعیین استانداردهای صنعت یا بخش، مقایسه با روندهای تاریخی، شناسایی عملکرد بهینه یا میانگین عملیات حاصل در یک روند. مقایسه زمان همانگونه که در نمودار 1 اشاره شد ورودیهای برنامه مثل کارکنان، تجهیزات یا پول از طریق فرآیندهایی مثل عملیات برنامه، جهت ارائه خدمت خروجی کار میکنند. اگر خدمت به شکلی که طراحی شده کار کند خروجیها باید به نتایج مورد نظر مردم یا جامعه استفادهکننده از خدمت، ختم شود که بسیاری از آنها ممکن است زودتر قابل مشاهده بوده و نتایج مستقیم و منطقی خدمات باشند. در مفهوم وسیعتر، این مدل میتواند به حسابرسان کمک کند تا برنامهها و مسائل جامعه را برای ارزیابی برنامهها و حسابرسی عملکرد تجزیه و تحلیل کنند.
جدول شماره 1: رویکرد حسابرسی عملکرد
رویکرد
تمرکز
عملیات مستقیم
ورودی، خروجی، نتایج و آثار
سیستمهای کنترل حسابرسی
کفایت سیستمها و روشهای اجرا شده توسط مدیران برای ارتقای نظارت و ارزیابی
در نهایت صرفنظر از ماهیت آن (خطمشی، برنامه، پروژه، معیار) مداخله عمومی بصورت مجموعهای از منابع انسانی و سازمانی مالی تحلیل میشود که برای دستیابی به ک هدف یا مجموعهای از هدفها و یا ثبت حل مشکل یا غلبه بر مشکلات مؤثر بر گروههای هدف، در یک مدت زمان خاص بکار بسته شود. استفاده از مدلهای منطقی میتواند به حسابرس کمک کند تا رابطه بین نیازهای اقتصادی- اجتماعی مورد نظر مداخله عمومی، هدفها، ورودیها، فرآیندها، خروجیها و پیامدها شامل نتایج آثار را شناسایی و تنظیم نماید. به لحاظ نظری حسابرسی عملکرد میتواند تمام عناصر و روابط موجود در مدلها را با تأکید بر مدل 3E یعنی کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی تجزیه و تحلیل کند.
اهداف کلی حسابرسی مدیریت
هدف از حسابرسی عملکرد مدیریت، انجام یک یا ترکیبی از موارد زیر حسب درخواست مدیریت است:
ارزیابی عملکرد
عبارت است از مقایسه و تحلیل شیوهها و روشهای انجام فعالیتهای واحد اقتصادی با اهداف و استراتژی از پیش تعیین شده.
شناسایی فرصتها و بهبود فعالیتهای عملیاتی
منظور از بهبود فعالیتهای عملیاتی و عملکرد افزایش بازده اقتصادی، ارزیابی صرفه اقتصادی هزینهها، کارایی، اثربخشی و یا ترکیبی از این عوامل است.
حسابرسی عملیاتی فرصتهای موجود و قابل سترس برای بهبود روشهای اجرایی را از طریق بررسی و شناخت جامع، ارزیابی تجزیه و تحلیل، مصاحبه با افراد واجد شرایط و ذیصلاح (درون سازمانی و برون سازمانی)، مشاهده عملیات، بررسی گزارشهای جاری و گذشته، بررسی معاملات، شاخصهای عمده موفقیت، برنامه استراتژیک، اقدامات استراتژیک، مقایسه با استانداردهای صنعت و رقبا بکارگیری قضاوت حرفهای و ... براساس تجزیه و سایر ابزارهای مناسب و عقلانی شناسایی و اظهار نظر میکند.
ارائه پیشنهاد برای بهبود عملیات یا ضرورت اقدامات اصلاحی
ماهیت، نوع و دامنه پیشنهادی ارائه شده در فرآیند حسابرسی عملیاتی بسیار متفاوت است. در اغلب موارد، گروه حسابرسان عملکرد مدیریت، میتوانند متناسب با ماهیت و اهمیت موضوع پیشنهادهای خاص ارائه کنند. چنانچه در سایر موارد و حوزههای مورد حسابرسی عملیاتی بررسیهای عمیقتر و گستردهتری نیاز باشد، گروه حسابرسان مدیریت میتوانند دلایل نیاز به انجام بررسیهای بیشتر ارائه کنند.
پیگیری تصمیمهای عملیاتی و اقدامات اجرایی
آنچه در حسابرسی مالی و کنترلهای داخلی صورت میپذیرد و مورد نظر حسابرسان مستقل و بازرس قانونی است. وضعیت فعلی واحد اقتصادی و پیشینه آن است. وضعیت فعلی که بطور عمده بیانگر ارزشهای تاریخی بسیار دور و نزدیک میباشد. آنچه از اهمیت ویژه برخوردار است و در حسابرسی مالی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی چندان عمیق و گسترده مورد بررسی قرار نمیگیرد. شرایط اقتصادی، استراتژی مالی، برنامه و تصمیمهای عملیاتی، اقدامات اجرایی و ... برای دستیابی به اهداف واحد اقتصادی است که تا حدی به نحوه عملکرد کیفی و کمی مدیریت بستگی دارد.
یکی از عوامل اساسی و مورد توجه در حسابرسی مالی الزامات قانونی ثبت حسابها و ارائه گزارش مالی به صاحبان سهام است در صورتی که به بافت واقعی مالی با به ساختار واقعی داراییها و بدهیها در ترازنامه و به کیفیت اطلاعات مندرج در صورتهای مالی تجزیه و تحلیل، اثربخشی عملکرد مدیریت، بهرهوری و صرفه اقتصادی فعالیتهای عملیاتی در جهت دستیابی به اهداف و استراتژیهای واحد اقتصادی دولتی و شبه دولتی کمتر توجه میشود. حسابرسی کیفی و جامع عملکرد مدیریت، میتواند زوایای مختلف عملکرد بنگاه اقتصادی را در حوزههای مختلف مدیریت مورد ارزیابی قرار دهد.
اینکه شرایط کیفی و کمی شرکت در حال حاضر چیست و به کجا میرسد، برای سهامداران و اعضای هیأت مدیره اهمیت دارد. این مهم به میزان قابل توجهی از طریق حسابرسی عملکرد مدیریت برای افراد ذینفع مشخص و روشن میشو. حسابرسی مدیریت نوعی حسابرسی و نگرش به آینده است که با استفاده از آن تا حدودی از تکرار فعالیتهایی که فاقد هرگونه ارزش افزوده و افزایش بازده اقتصادی است، جلوگیری و پیشگیری میکند.
از مهمترین وظایف شرکتها جلب اطمینان سهامداران نسبت به کیفیت فرآیند گزارشگری مالی و قابلیت اتکا به ارقام و اطلاعات مندرج در آنها است. بنابراین مدیریت ضعف و غیرعلمی، گزارشگری غیرشفاف و غیرکیفی، تحریف سود، وجود هرگونه ابهام و تقلب در صورتهای مالی و عدم نظارت و اقدامات اصلاحی مستمر در رفع نارساییها، مشکلات و ضعفهای موجود در کنترلهای داخلی و عدم نظارت و اقدامات اصلاحی مستمر در رفع نارساییها، مشکلات و ضعفهای موجود در کنترلهای داخلی، از جمله عوامل ارزیابی در حوزه حسابرسی عملکرد مدیریت محسوب میشود.
اطلاعات، آمار، گزارشهای مالی و غیرمالی که موجب تصمیمسازی و تصمیمگیری مدیران ارشد در اداره موفقیتآمیز امور شرکتها میشود. از جمله تعیین میزان دستیابی کیفی و کمی به اهداف و برنامههای استراتژیک از وظایف عمده حسابرسی مدیریت است.
اگر نتایج حاصل از حسابرسی مالی و حسابرسی مبتنی بر تجزیه و تحلیلهای آماری، بیانگر بخشی محدود از ارزیابی عملکرد و یا حسابرسی عملیاتی باشد، اما با تضاد نتایج حاصل از آن نمیتوان به روشنی و قاطعیت اذعان نمود که مجموع عملکرد مدیریت موفق یا ناموفق بوده است. به عبارت دیگر مجموع تلاشها و فعالیتهای عملیاتی مدیریت در مسیر صرفه و صلاح اثربخشی عملکرد، کارایی و دستیابی کیفی به اهداف و استراتژیها و در نهایت افزایش بازده اقتصادی و ثروت سهامداران قرار داشته است.
با وجود اینکه اغلب متفکران مالی و اقتصادی بر این باورند که جدای مالکیت از مدیریت، منافع اقتصادی و افزایش ثروت سهامداران را تأمین خواهد کرد. اما مخالفان این نظریه، استدلال میکنند که سهیم کردن مدیران در مالکیت شرکت دارای منافع اقتصادی است و مدیران مالک در افزایش کارایی، بازده اقتصادی و تداوم فعالیت شرکت موفقترند. از طرفی چون عملکرد کیفی و اثربخش مدیریت، ارتباط مستقیم با نیرو انسانی حرفهای، تخصصی، هماهنگی کیفی و هدفمند آنان دارد میتواند بر افزایش کیفی سودآوری، ازش شرمت در نهایت افزایش منافع سهامداران اثرات عمده داشته باشد.
نکته آخر اینکه افزایش غیرکیفی سودآوری و تقسیم سود نمیتواند بیانگر عملکرد مطلوب مدیریت و شایستگی سطوح مختلف مدیریت تلقی شود.
چنانچه کیفیت سودآوری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد مشخص میشود یکی از دلال اساسی در عملکرد غیرکیفی مدیریت، تقسیم سود نقدی و یا سود سهمی مستمر در شرایط حاد تورمی و یا تغییر در چهره واقعی رویدادها، روشهای حسابداری و تعدیلات سنواتی است که منجر به افزایش درآمد میشود ولی در واقع هیچگونه وجه نقدی ایجاد نمیکند یا هزینههایی که در داراییها انعکاس یافته است که قابلیت بازیافت آنها مشخص نیست.
حسابرسی و مدیریت بنگاه اقتصادی
حسابداری یک فعالیت اجتماعی- حرفهای است که شامل منابع انسانی و غیرانسانی میگردد و بین منابع انسانی و غیرانسانی واکنشهای متقابلی وجود دارد و فرهنگ جامعه بر منابع انسانی تأثیرگذار است.
با وجود اینکه حرفه حسابداری در بین کشورها، تفاوتهای فرهنگی است محتوای گزارشها عموماً بستگی به تاریخ، آداب و رسوم و فرهنگ منطقه دارد و بدین دلیل است که در بعضی کشورهای مالی، سرمایهگذار را مد نظر دارد و در بعضی از کشورها و مناطق، طلبکاران یا ادارهکنندگان دولتی را از آنجایی که ارزش کار در ارتباط با فرهنگ تعیین میشود لذا تلقی مفاهیم زیر از پارامترهای مهم در تعیین ارزش محسوب میگردند:
1.فردگرایی در مقابل جامعه با جمع گزارش
2.فاصله طبقاتی زیاد در مقابل کاهش فاصله طبقاتی
3.مردگرایی در مقابل زنگرایی یا انسانگرایی
4.اصالت سرمایه در مقابل اصالت معنویت یا اصالت کار
5.پنهانکاری در مقابل آشکارسازی
ارزشهای جوامع نیز از لحاظ بعد زمانی با یکدیگر متفاوتند. بعضی از جوامع بر گذشته و برخی دیگر بر حال و آینده تکیه دارند. برخی ممالک مانند امرکیا بر من تکیه دارد ولی ژاپن بر ما تکیه دارد برخی بر فرد و سرمایه و برخی دیگر بر جامعه و کار اصالت میدهند. این فرهنگها گزارشهای مالی متفاوت، نوع رسیدگیهای متفاوت و کنترلهای متفاوتی را نیز طلب میکنند و اصل افشاء در هر کدام تفسیر خاص خود را دارد.
نظریهها و رویههای حسابداری و حسابرسی با توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه و هدفهای تعیین شده برای حرفه حسابداری بنا شده است. هدفهای حسابداری و حسابرسی نیز برانگیخته از اوضاع حاکم بر محیط حسابداری و حسابرسی است و محیط حسابداری و حسابرسی به عنوان یک سیستم فرعی از سیستم کل اقتصاد بهگونهای است که همواره با واحدهای اقتصادی، اعتباردهندگان و حرفه حسابداری در تعامل است. لذا تعیین هدفهای حسابداری و حسابرسی و گزارشهای مالی تصاد منافع این سه گروه را دربر خواهد داشت و با توجه به اینکه مدیریت واحدهای اقتصادی از عمدهترین تصمیمگیرندگان اقتصاد هستند پس خود نیز جزء اصلیترین استفادهکنندگان گزارشهای مالی محسوب میشوند.
یکی از فرضیات حسابداری تفکیک شخصیت است که همواره بایستی بین صاحبان واحدهای اقتصادی و شخصیت مستقل واحدهای اقتصادی تمایز قائل شد. زیرا صاحبان واحد اقتصادی شکلی از بستانکاران هستند که در واحدهای اقتصادی دارای منافعند و در این راه مالکان باید بدانند که مدیر نیستند و مدیران هم باید بدانند که مالک واحد اقتصادی نیستند. رشد سریع، بیامان نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان حسابرسان را پذیرش مسئولیت بیشتری در مقابل جامعه دعوت میکند و اعتبار اطلاعات به درجه درستی و صحت آنها وابستگی شدید خواهد داشت.
محیط کنترلی فرآیندی است از سیاستها و روشهایی که برای کسب اطمینان نسبی از دستیابی به هدفهای سازمانی ایجاد میگردد.
بطور کلی میتوان گفت که هدف اساسی در ایجاد و رسالت واحدهای حسابرسی داخلی کمک به مدیریت واحد اقتصادی در اداره کردن امور شرکت به بهترین وجه است. لذا رسیدگی حسابرسان داخلی اغلب حسابرسی عملیاتی است. زیرا هدف آنان تعیین تأثیر رویهها و روشهای موجود بر کارایی عملیات واحد اقتصادی نمیشود بلکه بررسی و ارزیابی تأثیر سیستم کنترلهای داخلی حسابداری و اداری را نیز شامل میگردد.
به همین دلیل است که حسابرسان داخلی میتوانند به عنوان بازوی توانمند مدیریت در اداره و کنترل کیفیت و کارایی واحدهای اقتصادی از جنبههای مادی (سودآوری) و معنوی (نیروی انسانی) محسوب شوند. گرچه ارزش اقتصادی حسابرسی داخلی مانند سایر منابع، به ظرفیت مدیران برای استفاده از توان بالقوه این ابزار کارآمد و ارزشمند در جهت نیل به اهداف سازمان وابسته است ولی نباید فراموش کرد که حسابرسی داخلی خود نیز به عنوان بخشی از کارگروهی سازمانی تلقی میشود نه به عنوان یک شغل متمایز و مجزا از وظایف حسابدار است.
زیر حسابرسی داخلی آمیختهای از فرآیند کنترل و برنامهریزی در سیستم اطلاعات مدیریت است که محصول فعالیت ان اطمینان از سودآوری و تداوم فعالیتهای اقتصادی و تأمین امنیت شغلی برای کارکنان و در نهایت تشخیص حدود کارایی مدیران و کوششهای مستمر آنان است.
حسابرسی عملکرد مدیریت و نقش آن در شفافسازی واحدهای اقتصادی
بیش از هفتاد سال است که ابتدا در انگلستان و بعد آن در امریکا، کانادا و سایر کشورهای اروپایی این سؤال مطرح شد که چرا حفظ کامل منافع سهامداران از طریق روشهای حسابرسی سنتی (حسابرسی مالی) تأمین نمیشود و همراه با این سؤال نگرشی به سمت و سوی روش جامعتر، کاملتر و دقیقتر شکل گرفت و با نام حسابرسی عملکرد مدیریت یا حسابرسی مدیریت فعالیت خود را آغاز نمود. تا اواخر دهه هشتاد حسابرسی عملکرد مدیریت محدود به حسابرسی رعایت بود و در چارچوب رعایت قوانین، آئیننامهها و دستورالعملها فعالیت داشت. امروزه با توجه به نقش اثربخش تجزیه و تحلیل جامع اطلاعات و آمار مندرج در صورتهای مالی، ابتدا حسابداری صنعتی و حسابداری مدیریت، در تصمیمسازی و تصمیمگیری منطقی، با هدف افزایش بازده اقتصادی و ثروت سهامداران وارد عرصه مدیریت شد و سپس حسابداری کیفیت، حسابداری محیط زیست، مهندسی مالی، مدیریت ارزش، مهندسی ارزش و ... بعنوان ابزاری مؤثر به کمک مدیران صنایع و مدیران اقتصادی آمد.
در حال حاضر هدف از حسابرسی عملکرد مدیریت، دستیابی به پاسخ این سؤال است که آیا فعالیتهای عملیاتی و حتی غیرعملیاتی مدیران در کلیه سطوح ساختار سازمانی یک واحد اقتصادی، توأم با کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی اداره یا اجرا شده است. لازم به یادآوری است در هر سازمان اقتصادی، اهداف و استراتژی ابتدا توسط ارگانهای تصمیمگیر و به کمک مدیران ارشد و مسئولان فرآیندها تدوین و تعیین میشود.
مدیران خلاق و مولد در رأس سازمانهای اقتصادی با بهرهگیری از مدیران زنده، مجرب و متخصص، توانایی جمعآوری و نقل و انتقال اطلاعات و آمار قابل اعتماد و شفاف، توانایی تجزیه و تحلیل انجام شده و توانایی در اجرای بموقع تصمیمهای اخذ شده، میتوانند مدعی توسعه پایدار باشند.
به این ترتیب مدیریت قادر خواهد بود فروش هدف، تولید هدف، بهام تمام شده هدف، هزینه هدف، سود هدف، آرمانها و رویاهای خود را تحقق بخشد و فعالیتها را در جهت حرکت به سوی اهداف تعیین شده هدایت کند.
برای اطمینان از هماهنگی و حرکت کیفی و هدفمند به سوی اهداف و استراتژیهای تعیین شده یا کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادی مورد نظر، ایجاد، تقویت و حمایت از یک سیستم کنترلی منسجم همواره ضروری به نظر میرسید که با استفاده از آن نتایج واقعی بدست آمدده با ضوابط استانداردهای مناسب و مبتنی بر اهداف، مقایسه شده و نسبت به اصطلاحات لازم بموقع اقدام شود.
نتیجهگیری
با توجه به امکانات بالقوه و بالفعل و محدودیتهای موجود در هر سازمان اقتصادی، حسابرسی مدیریت بعنوان یکی از روشهای کنترلی، بیطرفانه به ارزیابی و قضاوت نسبت به عملکرد گذشته و چشمانداز آینده مدیریت میپردازد، درجه کارایی، اثربخشی و اقتصادی بودن عملیات را با هر حجم، وسعت و شکلی ارزیابی میکند. از این طریق مسئولان و متولیان حفظ حقوق و منافع سهامداران در اداره بهتر امور مورد مشارکت قرار میدهد.
امروزه در بسیاری از کشورهای، اعضا و مجامع عمومی، هیأت مدیره، صاحبان صنایع و مدیران ارشد واحدهای اقتصادی و ... همواره خواستار دریافت گزارش ارزیابی عملکرد و مشاوره مستقل در زمینه حسابرسی مدیریت هستند چرا که آنان علاوه بر وظیفه مباشرت، از درجه بالای پاسخگویی و مسئولیتپذیری برخوردارند. مسئولان اجرایی واحدهای اقتصادی حتی ممکن است دلیلی مبتنی بر وجود مشکل تصور نکنند، اما اغلب بر این باورند که یک بررسی بیطرفانه و ارائه پیشنهادهای عملی از آن میتواند اثرات مثبت برای واحد اقتصادی آنان ایجاد کند.
بررسی علل روزافزون برای دریافت خدمات حسابرسی عملیاتی از سوی مدیران صنایع مختلف، نشان میدهد که موضوعات زیر، بستر مناسبی برای انجام حسابرسی عملیاتی فراهم کرده است. توجه هر چه بیشتر به رعایت کارایی، اثربخشی فعالیتهای عملیاتی و صرف اقتصادی در واحدهای اقتصادی.
بطور کلی بمنظور ایجاد یک بررسی کامل مقدماتی در حسابرسی عملکرد مدیریت موارد زیر بایستی رعایت شود، شناخت تاریخچه واحد اقتصادی، (عملکرد گذشته و چشمانداز آینده)، اهداف، استراتژیها، تصمیمهای عملیاتی و برنامههای اجرایی واحد اقتصادی، محدودیتها و امکان واحد اقتصادی، منافع کمی و کیفی واحد اقتصادی، فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی واحد اقتصادی، روشهای نوین مدیریتی و کنترلهای کمی و کیفی واحد اقتصادی، ریسکهای حسابرسی عملکرد مدیریت و سایر اطلاعات مرتبط با ارزیابی عملکرد مدیریت.
یک اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمهبندی نوشتن به وجود میآید که انتظار نمیرود به یک فرد عادی نسبت داده شود. یک اختلال یادگیری نه یک اختلال یادگیری است ونه به وسیله ی یک اختلال هیجانی ایجاد میشود. اگر درست ارزیابی نشود تأثیر بالقوهای روی عملکرد ناسازگارانهی فرد دارد و در حوزههای چندگانهی زندگی ضعف ایجاد مینماید. وقتی فردی مظنون به اختلال یادگیری میشود، یک ارزشیابی عصب روانشناختی تواناییها ضروری است تا منبع مشکل را به علاوه در حوزههای توانایی عصب روانشناختی تعیین کند که میتواند به عنوان پایهای برای فنون جبرانی و اختیارات درمانی باشد.
اختلال یادگیری چیست؟
یک اختلال یادگیری1 به وسیله متخصصان بهداشت روانی و پزشکی به عنوان یک اختلال عصب زیست شناختی و یا اختلال پردازش زبان تشخیص داده شده که به وسیله عملکرد مغز به وجود آمده است. یکی از پیامدهای ناکارآمدی مغز شیوهای که افراد مبتلا به اختلال یادگیری اطلاعات را کسب کرده و پردازش میکنند که از عملکرد عادی و قابل انتظار برای کودک یا بزرگسالی که میتواند بدون مشکل جدی یاد بگیرد، متفاوت است. یک اختلال یادگیری ممکن است از لحاظ علمیدر حوزههای شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن، استدلال کردن، هجی کردن ویا کلمهبندی نوشتن به وجود آید. یک اختلال یادگیری غالبا وابسته به عملکرد غیرعادی مغز به علاوه در حوزه گفتار است. یک اختلال یادگیری که در زمینه علمیتشخیص داده شده است ممکن است در زمینههای دیگر نیز اختلال ایجاد کند. به طور مثال فعالیتهای روزمره یک فرد در خانه ممکن است از ناتوانی بالقوه حافظه، استدلال و یاحل مساله تاثیر بگیرد و وابسته به مشکل عصب زیست شناختی باشد. به علاوه ممکن است تاثیر نامطلوبی بر ارتباطات اجتماعی بگذارد زیرا که ضعف فرایند شناختی فرد باعث میشود که او در فکر کردن و یارفتار دچار اشتباه ویا دچار کج فهمیرفتار دیگران گردد.
اختلالات یادگیری ممکن است با حالتهای مختلف ADHD (اختلال بیش فعالی همراه به نقص توجه)، اختلالات رفتاری، ناتواناییهای حسی یا دیگر شرایط کلینیکی یا عصبشناختی هم زیستی داشته که شامل بیماریهای سلولهای داسی شکل، دیابتها، کموزنی در هنگام تولد، جراحی قلبی نئوناتال، سرطان خونی، تورم لنفاوی حاد و هیدرو سفالها میشود1.
با وجود این به علت ضعف عملکرد و یا مشکلات اجتماعی، مبتلا بودن به اختلال یادگیری باعث افسردگی واضطراب میشود. اما این اختلال نه یک اختلال یادگیری است و نه به وسیله ی یک اختلال هیجانی به وجود میآید2.
ریشههای اختلال یادگیری
انواع زیادی از عملکردهای غیرعادی مغز وجود دارند که میتوانند منجر به یک اختلال یادگیری شوند که تاکنون تغییرات و علل آن شناسایی و طبقهبندی نشدهاند. به طور مثال نارساخوانی از اختلالات یادگیریای است که روی خواندن و هجی کردن تأثیر میگذارد. تحقیقات نشان داده است که عملکرد غیر عادی مغز در پردازش زبانی- شنیداری (مثل پردازش صداشناسی نامگذاری سریع اتوماتیک) در تعداد زیادی از افراد مبتلا به نارسا خوانی دیده شده است3.
شواهدی وجود دارد که نشان میهد که نامگذاری اتوماتیک و سریع و پردازش صدایی هسته ی پردازشهایی هستند که مهارتهای خواندن را پیش بینی میکنند1.
گرچه بعضی افراد درسیستم دیداری مغزشان ساختار متفاوتی دارند2. تأثیرات نواقص ویژه ی دیداری بر روی یادگیری ممکن است به مهارتهای دیگر بسط یابد. اختلال ریاضی اختلال یادگیری ای است که روی محاسبه ی ریاضیات و حل مساله تأثیر میگذارد. تحیقات گوناگونی در حال انجام است که تعیین میکند انواع مختلف عملکرد غیر عادی مغز است که منجر به اختلال یادگیری میشود. تحقیق اختلال ریاضی که از تصویر عصبی استفاده میکند به گستردگی تحقیق نارساخوانی نیست. ولی به هر حال مطالعات عصب شناختی به وضوح انواع ناکارآمدیهای مغز را به اثبات رسانده است3.
نیاز به ارزشیابی مناسب ملاکهای تشخیص یک اختلال یادگیری همزمان با تغییر تدابیر آموزشی و یافتههای تحقیق تغییر میکنند. با وجود اینها این حقیقت که یک اختلال یادگیری نمایانگر عملکرد غیرعادی مغز است بحثی در آن نیست. بنابراین وقتی فردی درمدرسه و در زندگی روزمره با مشکل مواجه است مظنون به یک اختلال یادگیری میشود که یک ارزشیابی از تواناییهای عصب روان شناختی او ضروری است تا نشان دهد که کدام عملکردهای مغز آن طوری که انتظار میرود کار نمیکنند و کدام عملکردهای مغز به قدر کافی کار نمیکنند. یک ارزشیابی عصب روان شناختی میتواند دامنه ی مورد نیاز ارزیابی عملکرد خاصی که اغلب در اختلال یادگیری مورد بحث است را فراهم کند مثل توجه به تواناییهای حسی - حرکتی. ارزیابی گسترده ی به دست آمده به وسیله ی یک ارزشیابی عصب روان شناختی امکان تشخیص نقاط ضعف و قوتی را که هر دو برای تعیین حوزههای مداخله مهماند فراهم مینماید. اندازه گیری پاسخها برای مداخله و رویکردهای تشخیصی متداول درامریکا نمیتواند جانشین یک ارزشیابی عصب روان شناختی جامع شود. اطلاعات پایهای در رابطه با توانایی دیداری و کلامی میتواند از یک آزمون جامع هوشی(IQ)تفسیر شده توسط یک متخصص واجد شرایط به دست آمده باشد. مدارس دولتی متخصصانی را که واجد شرایط اجرا و تفسیرآزمونهای هوشیاند استخدام میکنند. اگر چه مدارس خصوصی و دانشگاهها متخصصان تعلیم دیده برای اجرا و تفسیر آزمونهای هوشی را استخدام نمیکنند. علاوه بر اینکه استخدام آنها توسط این مدارس کار کاملاً عجیبی است. با ملاحظهی متخصصان واجد شرایط استخدام شده در مدارس دولتی باز هم ارزیابی آنان در مدرسه ای معین قابل اطمینان نیست. بنابراین باید این شغل را مورد به مورد و مدرسه به مدرسه مورد بررسی قرار داد. همانطور که متخصصان خوب پزشکی باید خارج از شبکه ی مراقبتهای اولیه ی بهداشت جستجو شوند، متخصصانی هم که برای اجرای آزمون ارزشیابی روانشناختی آموزش دیدهاند بهتر است در ارزشیابی و مراقبت از کودکان و بزرگسالانی که در مدرسه یا دانشگاهشان متخصص ندارند، تجربه داشته باشند.
آزمونهای محدود که فقط از آزمون IQ و ارزیابی سطوح پیشرفت تحصیلی تشکیل میشود، اطلاعات کافی از کارکرد مغزی کودکان یا بزرگسالان فراهم نمیکند تا بالاترین سطح مراقبت استاندارد و مداخلههای هدفمند فراهم گردد. در یک فرد مبتلا به اختلال یادگیری ارزشیابی عصب روانشناختی ممکن است به عنوان یک ضرورت پزشکی برای اهداف مورد بررسی و روشن کارکردهای مغزی باشد. اگر شرایط پزشکی دیگر وجود داشته باشد ارزشیابی عصب روانشناختی فوق العاده مهم است، اما اگر این شرایط هم نباشد باز ارزشیابی عصب روان شناختی اهمیت دارد. مجریان دور اندیش بیمه توصیه کرده اند تا تعیین کنند که آیا خدمات ضروری میتواند به وسیله ی یک متخصص واجد شرایط در مدرسه ی خصوصی ارایه شود. یک اختلال یادگیری اختلالی مزمن و مادام العمر است. تأثیراین ناتوانی میتواند روی عاطفه، آموزش وعملکرد حرفهای با توجه به شرایط زندگی، ارتباطات میان فردی و نقاط ضعف و قوت فردی و به علاوه تأثیر روی جامعه مهم باشد. کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در مدرسه عملکرد بدی دارند و انتظار نمیرود که بتوانند دیپلم بگیرند. اختلال یادگیری میتواند تأثیر نامطلوبی روی عملکرد شغلی در بزرگسالی داشته باشد. شناسایی به موقع این محدودیتها و تواناییهای عصب روان شناختی میتواند آموزش، شغل و طرحهای درمانی را تسهیل کند. در هر صورت باید ارزشیابی مناسب صورت گرفته باشد1.
ناتوانایی یادگیری و به خاطر سپردن انطباق یابی ارگانیسم را افزایش می دهد1. این درحالی است که یکی از اجزای مهم فرآیند یادگیری حافظه است. به گونه ای که بدون حافظه ما به رویداد ما به گونه ای واکنش نشان می دهیم که انگار بیش ازاين آنها را تجربه نکرده ایم2.
عوامل شناختي موثر در فرایند یادگیری از جمله ماهیت و ساختار حافظه و چگونگی عملکرد آن را تبیین نمایند3. کارکرد ذهنی نگهداری اطلاعات مربوط به محرک ها ، رویدادها ، تصاویر، ایده ها و مانند آن ، نظام انباره ای فرضی درباره ذهن /مغز که این اطلاعات را نگهداری می کند ، اطلاعاتی که نگه داشته می شوند ، یادداری اطلاعات در طول زمان ، یادداری آنچه تجربه شده است رو به یادآوردن اطلاعاتی که اندوزش شده اند از جمله تعاریفی هستندکه برای حافظه ارائه شده است4.
علل بروز اختلالات یادگیری
1)عوامل پیش هنگام و قبل از تولد
اختلالات یادگیری برخی کودکان می تواند بواسطه مشکلاتی باشد که پیش از تولد، هنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد وجود داشته است.
از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از:
عدم تناسب خون مادر با جنین
اختلالات در ترشحات داخلی مادر
قرار گرفتن در برابر اشعه
استفاده از دارو
از عوامل هنگام تولد می توان به مواردی چون:
کم وزنی هنگام تولد
آسیب وارده بر سر
آمدن جفت پیش از نوزاد
تولد با پا اشاره کرد.
از عوامل بعد از تولد عبارتند از:
مسمومیت سرب
نارسایی های تغذیه ای
محرومیت های محیطی و ...
2)عوامل فیزیولوژیک مؤثردر بروز اختلالات یادگیری
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده اختلالات یادگیری آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه وارده به دستگاه مرکزی عصبی است.
3)عوامل بیوشیمیایی مؤثر دز بروز اختلالات یادگیری
گفته شده است که اختلالات گوناگونمتابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب اختلالات یادگیری می شوند.برخی از عوامل بیوشیمیایی که در ارتباط با اختلالات یادگیری از آن ها نام برده شده است عبارتند از:هایبوگلیسیمی و کم کاری تیروئید.
4)عوامل آموزشی مؤثر در بروز اختلالات یادگیری
به غقیده برخی از متخصصان تدریس ناکافی و ناصحیح می تواند در بسیاری از اختلالات یادگیری عامل به حساب بیاید، به نظر می رسد که شماری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مرکز آموزش کافی و مناسب قرار نگرفته اند.
انواع اختلالات یادگیری
کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است در یکی یا چند مورد از موارد زبر دچار مشکل باشند:اختلال در زبان گفتاری-اختلال در زبان نوشتاری-اختلال در خواندن و حساب، به عبارتی ممکن است کودکی در همه موارد فوق به جز یک مورد عملکرد خوب و مناسبی داشته باشد، ولی در یک زمینه دچار مشکل شودو به این ترتیب همپوشی های مختلفی در زمینه های یاد شده ممکن است اتفاق بیفتد.
چه كساني داراي اختلالات يادگيري هستند ؟
افراد مبتلا به ناتواني هاي يادگيري در تمام سطوح و در تمام پايه هاي كلاسي از آمادگي تا دانشگاه وجود دارند امتياز آن عده از كودكاني كه در سطوح دبستاني درس مي خوانند اصولا اين است كه تاكيد و علاقه به شناسايي و درمان اين گونه كودكان در اين دوره بيشتر است بنابراين در آينده از شمار مبتلايان به اين ناتواني در سطوح بالاتر آموزشي كاسته خواهد شد1.
انواع ناتواني هاي يادگيري :
تشابه اوليه كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري ، عدم قدرت آنها در يادگيري است اختلاف ميان اين كودكان تنها زماني خود را نشان مي دهد كه انواع ناتواني هايي كه به آن مبتلايند طبقه بندي شود .
از دهه ي 1960 كودكان مبتلا به ناتواني هاي يادگيري توجه مطالعات رواني و آموزشي بوده اند و در واقع شاخه جديدي است كه به آموزش و پرورش ويژه افزوده شد .
هر چند كه ناتواني هاي يادگيري يك قلمرو نسبتا جديدي است لكن رشد مفهوم آن ظاهرا سريع بوده به طوريكه از طريق آميختگي پيشه هاي متعدد به صورت يك پيشه گسترده ميان رشته اي جلوه گر شده است . در كوشش هاي مكرري كه براي تعيين جمعيت كودكان ناتوان در يادگيري به عمل آورده ابعاد مختلف مساله مورد توجه قرار گرفته است و هر گروهي بر اساس ديدگاه خود و با شيوه متفاوتي مساله را بررسي و تعريفي از آن به دست داده است .
در سال 1968 يك تعريف به وسيله كميته مشورت ملي در مورد كودكان ناتوان در گزارش ساليانه آنها به كنگره به عمل آمد " كودكان ناتوان در يادگيري در يك يا چند فراگرد اساسي رواني در ارتباط با فهميدن يا كاربرد زبان شفاهي يا كتبي ناتواني نشان مي دهند تظاهرات اين ناتواني ممكن است به صورت اختلال در گوش دادن ، فكر كردن ، سخن گفتن، خواندن ، نوشتن هجي كردن يا حساب باشد .
اين اختلالات را نتيجه شرايطي دانسته اند كه شامل نقائص ادراكي ، ضايعه مغزي ، اختلال جزيي در كاركرد مغز ، نارساخواني ، اختلال گويايي و غيره است ناتواني يادگيري اين كودكان از نوع مشكلاتي نيست كه بدايتا مربوط به بينايي ، شنوايي ، يا نقائص حركتي ، عقب ماندگي ذهني پريشاني عاطفي و يا كمبود امكانات محيطي باشد1.
استفاده از دارو درماني و آموزش هاي خاص در درمان اختلالات يادگيري كودكان موثر است.
اختلال يادگيري شامل ديكته نويسي، روخواني و رياضي از اختلالات مربوطبه يادگيري در كودكان به حساب مي آيد كه اين اختلالات در پسران بيشتر ازدختران است.اين كودكان از نظر درماني نيازمند آموزش هايخاص هستند لذا در صورت وجود هر دو اختلال يادگيري و كمبود تمركز در كودكاناستفاده از داروهاي اختصاصي براي افزايش تمركز كمك كننده است. اين كودكان از نظر بهره ي هوشي، سلامتي در حواس بينايي و شنوايي وداشتن امكانات محيطي و آموزشي در موقعيت نسبتا مناسبي هستند و محدوديت هايشديد عاطفي ندارند لذا براي تشخيص انواع اختلالات يادگيري در كلاس اولبايد حداقل شش تا نه ماه از شروع سال تحصيلي بگذرد زيرا بسياري از اشكالاتدر شروع سواد آموزي طبيعي است. ژنتيك در بروز ايناختلالات نقش مهمي دارد زيرا در تعدادي از موارد مشابه مشكل كودك در ديكتهنويسي يا روخواني در اقوام درجه اول مثل پدر و مادر يا درجه دوم خانوادههاي پدري و مادري هم وجود دارد1.
استفاده از یک رژیم غذایی سالم و مناسب نه تنها برای جسمتان مفید است، بلکه برای مغز و حافظه تان نیز لازم است. بر طبق نظرات آکادمی عصب شناسی آمریکا، خوردن میوه ها و سبزیجاتی که حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان هستند؛ مثل توت ها، مرکبات، اسفناج، هویج، کلم بروکلی، گوجه فرنگی و سیب زمینی شیرین می تواند تا 11 درصد احتمال سکته را پایین بیاورد.
تحقیق دیگری نشان می دهد که آنتی اکسیدان ها و پلی فنول های موجود در ذغال اخته و انگور می تواند توانایی ارتباط سلول های مغزی را با یکدیگر بالا برده و خطر آسیب رسیدن به آنها را پایین آورد.
به جز میوه و سبزیجات، مواد دیگری مثل کارکامین و همچنین ویتامین های B مثل نیاکتین و اسید فولیک نیز در این زمینه کمک کننده هستند و خطر ابتلا به آلزایمر را پایین می آورند.
2- از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنید.
همه می دانند که نوشیدن مشروبات الکلی باعث از دست دادن حافظه به طور موقت می شود. اما محققین دریافته اند که می تواند عوارض طولانی مدت نیز داشته باشد و روی سلول های مغزی تاثیر بگذارد. تاثیر موقتی آن رابطه ای نزدیک با میزان مصرف نوشیدنی دارد. هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه تان کندتر خواهد شد.
3- جسمتان را ورزش دهید
همه ی ما می دانیم که برای روی فرم نگاه داشتن هیکل و بدنمان باید ورزش کنیم. اما آیا می دانستید که ورزش کردن باعث تقویت حافظه تان نیز می شود؟
ورزش های قلبی-عروقی مانع از دست رفتن حافظه می شود. پزشکان بر این عقیده اند که علت آن است که ورزش گردش خون را در مغز بالا می برد و نمی گذارد بافت های عصبی مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بین بروند.
حتماً لازم نیست که دونده ی دوی ماراتن باشید تا حافظه تان تقویت شود. ورزش های جسمی-فکری نیز می توانند با از دست رفتن حافظه مقابله کنند.
4- فکرتان را ورزش دهید
ورزش دادن به فکرتان و به رشد مغزتان کمک می کند. با فعال نگاه داشتن مغزتان، سلول های عصبی مغزتان را ترغیب می کنید تا ارتباطات جدید ایجاد کنند. این مسئله به جز بالا بردن قدرت یادآوری، ظرفیت حافظه را هم بالا می برد و مانع از دست رفتن حافظه می شود.
کارهای بسیاری می توانید برای ورزش دادن و فعال کردن مغزتان انجام دهید. کارهای ساده ای مثل حل جدول، بازی شطرنج و مطالعه کردن از آن دسته هستند. گرفتن آموزش های جدید مثل یادگیری زبانی خارجی یا یک آلت موسیقی نیز می تواند مفید باشد.
5- از مکمل های تقویت کننده حافظه استفاده کنید
علم خیلی وقت است که فایده ی بعضی مکمل های غذایی مثل روی و اسید فولیک را برای تقویت حافظه دریافته است. مکمل های دیگری نیز شناخته شده اند که می توانند به تقویت حافظه کمک کرده و مانع از دست رفتن حافظه با بالا رفتن سن شوند.
ترکیبات این مکمل ها از این قرار است:
آنتی اکسیدان ها که رادیکال های آزاد مخرب را از بین می برند و گیاهانی که سلول های عصبی را از آسیب محافظت می کنند مواد مغذی که اکسیژن و گلوکز مغز را بالا می برند.
گیاهانی که به تولید انتقال دهنده های عصبی کمک می کنند.
مکمل های که باعث تقویت حافظه می شوند از این قبیل اند:
جینکو بیلوبا
نام گیاهی بسیار مشهور است که از سالیان دور به عنوان دارویی سنتی برای تقویت حافظه استفاده می شده است. خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارد و می تواند از آسیب رسیدن به رگ های خونی در مغز جلوگیری کند. همچنین می تواند جریان خون را در مغز بالا ببرد و با حفظ قابلیت ارتجاعی رگ ها، اکسیژن و مواد مغذی را به سلول ها برساند.
ویتامین های B
از ویتامین های B در بسیاری از عملیات متابولیک بدن استفاده می شود و برای سلامتی عمومی بدن بسیار لازم هستند. در رابطه با مغز دو تا از این ویتامین ها اهمیت بیشتری پیدا می کنند: ویتامین B12 و اسید فولیک.
ویتامین B12برای حفظ غلاف میلین(ماده ی سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را می پوشاند و باعث می شود که به درستی کار کنند).
اسید فولیک هم ماده ی بسیار موثری برای مغز است که باعث بهتر کار کردن انتقال دهنده های عصبی می شود. اگر میزان اسید فولیک مغز کم شود، احتمال از دست رفتن حافظه بیشتر می شود.
اسیدهای آمینه
اولین کار آمینو اسیدها این است که به عنوان سدی برای پروتئین ها عمل می کنند. اما انواع بخصوصی از آنها برای تقویت مغز هم کاربرد دارند. به طور مثال تاورین L یک محافظ عصبی قوی است که از سلول های عصبی در مواجه به استرس و فشارها محافظت می کند. پیروگلوتامین L نیز برای متابولیسم سلول های عصبی کاربرد دارند و DMAE نیز مشاهده شده است که باعث تقویت حافظه ی کوتاه مدت می شود.
تقویت حافظه باید یکی از کارهای روزانه تان باشد. به یاد داشته باشید که ورزش در این زمینه کمک بسیار زیادی به شما می کند.
حواستان باشد که مکمل هایتان را هم حتماً استفاده کنید.
عوامل مؤثر در بروز ناتوانيهاي يادگيري (سبب شناسي)
1-عوامل آموزشي :
الف) تدريس ناكافي و ناصحيح
ب) محدود بودن محتواي برنامه ي درسي
ج) استفاده نادرست از روش ها، مواد و برنامه ي درسي
د) بيتوجهي به مهارتهاي پيش نياز جهت يادگيري
2-عوامل محيطي:
الف) تغذيه، بهداشت، سلامتي
ب) تحريك حسي
ج) تحريك زباني "امكان دارد اختلال هاي زبان ريشه بسياري از ناتوانيهاي يادگيري در خواندن، حساب و زبان نوشتاري باشد.
د) رشد اجتماعي و عاطفي
3- عوامل رواني:
الف) ادراك و تشخيص ضعيف ديداري و شنيداري
ب) توانايي كم در تعميم و سازمان دهي
ج) ناتواني در بيان مفاهيم
د) كمبود مهارت هاي كلامي و حركتي
و) حافظه ي كوتاهمدت ضعيف و ضعف در تكميل
علت اين عوامل ذكر شده در كودكان مبتلا به ناتوانيهاي يادگيري نقايص زيربناي جزئي مغز يا مشكلات عصبي است.
4- عوامل فيزيولوژيكي5- عوامل ژنتيكي6- عوامل بيوشيمي7- عوامل پيشهنگام و بعد از تولد8- تاخير رشد9- نقص جزئي در كار مغز
انواع ناتوانيهاي يادگيري
تشابه اوليه ي كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري، عدم قدرت آن ها در يادگيري است. اختلاف ميان اين كودكان تنها زماني خود را نشان ميدهد كه انواع ناتوانيهايي كه به آن مبتلا يند طبقه بندي ميشود.
ويژگي هاي كودكان مبتلا به ناتوانيهاي يادگيري بسيار منتوع است. بسياري از اين كودكان تنها در يك زمينه ي بخصوص دچار مشكلند. (مثلا حساب) در حالي كه كودكان ديگر با مشكلاتي روبرويند كه به چند موضوع درسي مرتبط است.
علائم كودكان ناتوان در خواندن:
1- حذف حروف يا كلمات ،مانند :خواندن لاك به جاي پلاك 2-اشتباه خواندن حروف به جاي يكديگر (حروف شبيهبه يك ديگر )3- وارونه خواني4- درك نكردن معني كلمه يا مطلب خوانده شده5- جابهجايي حروف يا كلمات در مطلب خوانده شده 6-كندخواني و شمردهشمردهخواني7- ناتواني در بخش و صدا كشي8- اختلال يا ناتواني در تشخيص حروف ويژگيهاي كودك ناتوان در نوشتن:
1- شامل اشكالات ترسيمي (اشكال در نوشتن با دست)
- دانشآموز كلمات را بيش از حد كمرنگ ميكند يا بيش از اندازه به مداد فشار ميآورد. - كلمات را يا خيلي نزديك به هم يا خيلي با فاصله مينويسد
-كلمات را بيش از حد كوچك يا بزرگ مينويسد
- كلمات را بر عكس مينويسد.
2- مشكلات مربوط به املاء
- در تشخيص صداهاي يكسان و مشابه در نوشتن كلمه مشكل دارد مانند: (س، ص، ت، ط، ذ، ز، ض، ظ)
- حذف كلمه يا حرف در املاء
- اشكال به خاطر آوري در توالي حروف مثل سفره كه سرفه مينويسد.
- نمي تواند كلمات را بهطور منظم بنويسد.
- نمي تواند جملات را بهطور منظم بسازد يا جملات را از هم جدا كند.
- شكل نوشتاري حروف را نميتواند بهياد آورد و بنويسد.
- نا تواني در درك مفاهيم حجم هندسي مثل بزرگ، كوچك، بلند و كوتاه و مفاهيم انتزاعي مثل بيشتر و كمتر
- نا تواني در مرتب كردن اجسام بر حسب اندازهها و عدم پيوند ميان نماد عددي و نماد حرفي - نا تواني در تشخيص و درك تفاوت ميان اعداد (8 و 7) و نا تواني در نسخه نويسي از اعداد واشكال - نا تواني در درك ارزش مكاني هر رقم، نا تواني در انجام عمليات محاسباتي (جمع و تفريق، ضرب و تقسيم و...)
- ناتواني در درك هفته، ماه، سال، قرن، گفتن زمان، ارزش سكه و حل مساله نقش معلمان كلاس عادي
بيترديد تأكيد بر جاي دادن دانشآموزان مبتلا به ناتواني هاي يادگيري در كلاس عادي و جريان اصلي آموزش و پرورش نقش بااهميت معلمان عادي در رابطه است. افزون بر آن معلمان كلاس هاي عادي طرف مشورت قرار ميگيرند تا در كارشناسي و ارزيابي كودكان كه امكان دارد بهصورت بالقوه در يادگيري نا توان باشند به متخصصان كمك كنند. معلم كلاس عادي بايد ويژگيهاي معمولي كودكان مبتلا به ناتواني هايي يادگيري را بداند، بتواند عوامل آشكار مؤثر در كندي پيشرفت تحصيلي كودك را از بين ببرد يا در رفع آن هابكوشد. نكات ضعف و قدرت دانشآموزان را در مهارتهاي بهخصوص گزارش كند و شيوههاي كنوني آموزشي چون (نوع برنامه خواندن) را شرح دهد.
انواع اختلالات
اختلال ترس
اختلال ترس حدود شش میلیون آمریکایی بالغ را مبتلا می کند و در هر دو جنس زنان و مردان معمول است. این اختلال در بیشتر اوقات در طی اواخر نوجوانی و اوایل دوران بلوغ شروع می شود و به طور معمول به صورت حملات ترس یا ترس ناگهانی ناشی از عوامل استرس زا آشکار می شود. اگر چه بسیار ی از مردم یک حمله را دارند و هرگز حمله دیگری را تجربه نمی کنند، آنها که اختلالات ترس دارند باید قبل از اینکه بیماری ناتوان کننده شود، درمان را جستجو کنند. تشخیص درست این اختلال ضروری است، چراکه بیمار ممکن است این مشکل را برای سالها قبل از اینکه بفهمد یک بیماری واقعی اما قابل درمان دارد، داشته باشد.
بسیاری از مردم مبتلا به اختلال ترس تلاش می کنند از محل یا موقعیتی که در آن اولین اپیزود یا حمله ترس آنها رخ داده است، اجتناب کنند. این مسئله ممکن است شدیداً با فعالیت های روزانه تداخل کند و بیمار را در موارد شدید در خانه محصور می کند. هنگامیکه زندگی یک بیمار اینچنین محدود شود. آنچنانکه در بین حدود یک سوم موارد اختلال ترس اتفاق می افتد، بیماری به نامagoraphobia(ترس از فضای باز و مکانهای عمومی) گفته می شود.2 از آنجائیکه یک بیمار agoraphobia نمی تواند پیش بینی کند چه وقت یک حمله رخ خواهد داد، ممکن است او بین اپیزودها اضطراب شدیدی را داشته باشد و در مورد اینکه حمله بعدی کی و کجا رخ می دهد ، نگران می شود. درمان زودهنگام اختلال ترس اغلب می تواند از این حالت ناتوان کننده جلوگیری کند.
یک حمله ترس ممکن است با طپش قلب، عرق کردن، ضعف، غش کردن یا سرگیجه شروع شود. کرخت شدن دستها، گرگرفتگی، و یا لرز ممکن است به دنبال این علایم ایجاد شوند. گاهی اوقات، افراد ممکن است واقعاً باور کنند که آنها حمله قلبی دارند، مغزشان را از دست داده اند، یا در شرف مرگ هستند. حملات ترس ممکن است در هر زمانی، حتی در طی خواب، رخ دهند. یک حمله به طور معمول در عرض ده دقیقه به حداکثر خود می رسد، اما برخی علایم ممکن است زمان طولانی تر ی باقی بمانند. اختلال پانیک یکی از درمان پذیرترین اختلالات اضطرابی است، چراکه این اختلال در بیشتر موارد به داروها یا روان درمانی پاسخ می دهد.
افسردگی اضطرابی
اختلالات افسردگی و اضطراب یکی نیستند، اما در نگاه اول آنها یکسان به نظر می رسند. هر دو، بدن، ذهن و تفکرات را درگیر می کنند. در واقع، اختلالات افسردگی اغلب با اختلالات اضطرابی همراه هستند. افراد افسرده غمگین ، ناامید، یا مایوس هستند و در تمرکز کردن مشکل دارند. آنها انرژی کمتری دارند و در فعالیت های روزمره غرق می شوند. در مقابل، افراد با اختلال اضطرابی ترس، وحشت، یا اضطراب را در موقعیت هایی که بیشتر مردم آنها را تهدید کننده نمی یابند، تجربه می کنند. بدون درمان، اضطراب و افسردگی می توانند توانایی فرد در کارکردن، برقراری ارتباطات، یا حتی ترک کردن منزل را محدود کنند. به دلیل اینکه، اضطراب غالباً با اختلالات افسردگی همراه است، درمان افسردگی زمینه همراه با اضطراب ضروری است. هنگامیکه افسردگی برطرف شود، علایم اضطراب غالباً از بین می روند.
اختلال وسواس اجباری
OCD تفکرات ناخواسته مداوم(وسواس) و یا رفتارهای مکرر(اجباری) را درگیر می کند. تعداد زیادی از افراد سالم برخی علایم OCD را دارند، از قبیل شک کردن به اینکه درها را قفل کرده اند یا نه، یا قبل از خروج از منزل گاز را خاموش کرده اند یا نه؛ هرچند، در بیماران با OCD، این رفتارها همراه با دیگر علایم(به عنوان مثال، شستن دست، منظم کردن، چک کردن یا شماردن، و تکرار کردن کلمات در سکوت) بیشتر طول می کشند، ناراحتی زیاد ایجاد می کنند، و با زندگی روزانه تداخل می کنند.
OCD حدود 2/2 میلیون آمریکایی بالغ را مبتلا می کند. این اختلال مردان و زنان را تقریباً به تعداد مساوی درگیر می کند و معمولاً ابتدا در دوران کودکی، نوجوانی، یا اوایل بلوغ ظاهر می شود. یک سوم بالغین مبتلا به این اختلال گزارش می کنند که اولین علایمشان را در کودکی تجربه کرده اند دوره بیماری متغیر است- - علایم ممکن است بیایند و بروند، به مرور زمان سبک شوند، یا به طور پیشرونده ای بدتر شوند. شواهد تحقیقاتی پیشنهاد می کنند که OCD ممکن است در خانواده ها ادامه یابند.
افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی ممکن است OCD را همراهی کنند، و برخی مردم ممکن است اختلالات غذا خوردن که سلامت عمومی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد بروز دهند. به علاوه، افراد مبتلا به OCD ممکن است از موقعیت هایی که در آنها ممکن است مجبور به مواجه شدن با وسواس هایشان شوند اجتناب کنند یا جهت آرام کردن خودشان الکل یا داروها را بکار برند. اگر OCD به اندازه کافی شدید شود، می تواند بیمار را از به عهده گرفتن شغل یا از انجام دادن مسئولیت های طبیعی منزل باز دارد. این اختلال به طور معمول به خوبی به دارو یا روان درمانی پاسخ می دهد.
اختلال استرس بعدا از تروما
PTSD ممکن است در افرادیکه یا با حادثه یا حوادثی که مرگ دیگران را سبب شده تجربه را مشاهده کرده اند، یا با مرگ یا جراحت شدیدی نسبت به خودشان یا دیگران تهدید یا مواجه شده اند، رخ دهد. در اینگونه موارد، شخص ترس ، نا امیدی، یا وحشت را تجربه می کند. در کودکان، این مسئله ممکن است اختلال رفتاری یا آشفتگی رفتاری ایجاد کند. PTSD اولین بار هنگامیکه در سربازان جنگی توضیح و تشخیص داده شد، به اذهان عمومی آورده شد، اما این اختلال می تواند از هر تعداد حادثه ضربه ای، شامل حملات شدید از قبیل تجاوز، شکنجه، بچه دزدی یا اسیر شدن، سوء استفاده از کودکان، تصادفات شدید اتومبیل و قطار، بلایای طبیعی، از قبیل سیل یا زلزله نتیجه شود. به عنوان مثال، حملات تروریستی 11 سپتامبر2001 و تسونامی که به جنوب و جنوب شرق آسیا در 26 دسامبر 2004 برخورد کرد، PTSDرا در بسیاری از قربانیان آغاز کرد.
بدون توجه به حادثه شروع کننده PTSD می تواند سبب شود افرادیکه به آن مبتلا شده اند مرتباً ضربه را به شکل کابوس، تجربه مشکلات با خواب در شب و اختلال در طی روز، به یاد آورند و از مکانهای مشخص یا موقعیت هایی که این خاطرات را به خاطر آنها می آورد، اجتناب کنند. در موارد شدید، شخص ممکن است در کارکردن یا اجتماعی بودن مشکل داشته باشند. این اختلال اغلب با افسردگی، سوء مصرف مواد، یا یک یا تعداد بیشتری از دیگر اختلالات اضطرابی همراه است.
PTSD حدود 7/7 میلیون آمریکایی بالغ را مبتلا می کند، اما هر فرد ضربه دیده ای بیماری تمام عیار را تجربه نمی کند. PTSDتنها در صورتیکه علایم بیش از یک ماه باقی بمانند تشخیص داده می شود. در افرادیکه PTSD را بروز می دهند، علایم معمولاً در عرض سه ماه از ضربه شروع می شوند و دوره متغیری را طی می کنند. برخی مردم در عرض شش ماه بهبود می یابند، در حالیکه دیگران علایمی دارند که مدت زمان بیشتری باقی می مانند. در این موارد، بیماری ممکن است مزمن باشد یا سالها پس از حادثه ضربه ای تحمل شوند. افراد مبتلا به PTSD توسط داروها و روان درمانی دقیقمی توانند کمک رسانی شوند.
اختلال اضطرابی اجتماعی
افراد با ترس از اجتماع، ترس دایمی، شدید و مزمن از دیده شدن و قضاوت شدن توسط دیگران دارند و با کارهای خودشان حقیر و دست پاچه می شوند. این ترس ممکن است آنقدر شدید باشد که با کار یا مدرسه و دیگر فعالیت های روزانه تداخل کند. حتی اگر فعالیت های آنها زیاد و بدون مسئولیت باشد. آنها قادر نیستند بر ترسشان غلبه کنند. افراد با ترس از اجتماع اغلب برای روزها و هفته ها قبل از وقوع یک موقعیت وحشتناک نگرانند.
ترس از اجتماع می تواند تنها به یک نوع موقعیت محدود شود- - از قبیل صحبت کردن در موقعیت های رسمی یا غیر رسمی- - اما این مشکل ممکن است آنقدر گسترده باشد که افراد علایم را تقریباً هر زمانیکه در اطراف افراد دیگر هستند، تجربه کنند، که احتمالاً آنها را از رفتن به محل کار یا مدرسه در برخی روزها باز می دارد. بسیاری از افراد با این بیماری در پیدا کردن و نگه داشتن دوستانشان مشکل دارند. علایم فیزیکی اغلب اضطراب شدید ترس از اجتماع را همراهی می کنند و شامل سرخ شدن صورت، عرق کردن فراوان، لرزیدن، تهوع و اشکال در صحبت کردن هستند.
ترس از اجتماع حدود 15 میلیون آمریکایی بالغ را مبتلا می کند. زنان و مردان به میزان مساوی مبتلا می شوند. اختلال معمولاً در کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می شود، شواهدی وجود دارد که فاکتورهای ژنتیکی در گیر هستند. ترس از اجتماع اغلب همراه با دیگر اختلالات اضطرابی یا افسردگی رخ می دهد. سوء مصرف مواد یا وابستگی ممکن است در کسانیکه تلاش می کنند که با نوشیدن الکل و سوء مصرف مواد " خود درمانی" کنند، ایجاد شود، ترس از اجتماع می تواند با موفقیت توسط روان درمانی یا داروها درمان شود.
ترس های خاص
ترس خاص ،یک ترس شدید، غیر منطقی از چیزی است که خطر کم را ایجاد می کند یا هیچ خطری را ایجاد نمی کند. برخی از ترس های خاص معمولتر ترس از ارتفاع (altophobia)، تاریکی (lygophobia)، آتش (pyrophobia)، ایجاد تغییرات (tropophobia)، آب(aquaphobia )، پرواز کردن(aviatophobia )، سگها (kynophobia)، و جراحات شامل خون (hemaphobia) هستند. گر چه بالغین مبتلا به این نوع ترس ها تشخیص می دهند که ترس هایشان غیر منطقی هستند، اغلب در می یابند که روبه روشدن ، یا حتی فکر کردن در مورد روبه روشدن با عامل یا موقعیت ترس آور، یک حمله ترس یا اضطراب شدیدی را به همراه می آورد.8و1 ترس های خاص که به طور تخمینی 19 میلیون آمریکایی بالغ را مبتلا می کند در زنان 2 برابر مردان معمول هستند. علل ترس های خاص به خوبی شناخته نمی شوند، اگر چه برخی شواهد وجود دارند که ترس ها در خانواده ها جریان دارند. ترس های خاص معمولاً در طی کودکی یا نوجوانی ظاهر می شوند و تا دوران بلوغ باقی می مانند.
اگر اجتناب از عامل ترس آور آسان باشد، افراد با ترس های خاص ممکن است نیاز به پیگیری درمان را احساس نکنند. در برخی موارد، ترس ها می توانند ناتوان کننده باشند و با زندگی روزانه تداخل زیادی کنند، سبب می شود که افراد جهت اجتناب از موقعیت ترس آور مسیر مهمی داشته باشند یا تصمیمات شخصی بگیرند. ترس های خاص به میزان بالایی با روان درمانی هدف گیر دقیق قابل درمان هستند.
درمان اختلالات اضطرابی
درمانهای موثر برای هر اختلال اضطرابی خاص توسعه یافته اند. به طور معمول، دو نوع درمان برای اختلالات اضطرابی وجود دارد: دارو و درمان از طریق گفتگو با بیمار، نوع خاصی از روان درمانی. تصمیم گیری جهت کاربرد یک یا دو درمان به بیمار، پزشک، اختلال اضطرابی خاص، و هر گونه درمان های قبلی بستگی دارد. به عنوان مثال، تنها روان درمانی برای ترس های خاص موثر نشان داده شده است.
در هر مورد، درمان به تعدادی از یافته های مقدماتی بستگی دارد. اولین توجه این است که آیا علایم واقعاً ناشی از اختلال اضطرابی است، و اگر اینطور است کدامیک از اختلالات. توجه بعدی این است که آیا هیچ حالات همراهی وجود دارد یا نه. گاهی اوقات الکلیسم یا حالت همراه دیگری باید در همان زمان یا قبل از درمان اختلال اضطرابی درمان شود.
مهم است که بیمار و متخصصان سلامت که او را درمان می کنند به عنوان یک تیم جهت یافتن بهترین روش فعالیت کنند. اگر یک درمان عمل نکرد، درمان موجود دیگر ممکن است عمل کند. بنابراین، درمانهای جدید همواره در حال توسعه هستند.
روان درمانی شامل گفتگو کردن با یک متخصص سلامت ذهن آموزش دیده ، از قبیل یک روان پزشک، روان شناس، استاد جامعه شناس، یا مشاور، جهت یادگیری چگونگی تعامل با مشکلاتی از قبیل اختلالات اضطرابی است.
رفتار درمانی ادراکی: موثر برای اختلالات اضطرابی متعدد، رفتار درمانی ادراکی(CBT) بخصوص در درمان اختلال ترس و ترس از اجتماع کمک کننده است. بخش ادراکی به افراد کمک می کند که الگوهای فکری که آنها را از غلبه بر ترس هایشان باز می دارد، تغییر دهند. بخش رفتاری، تغییر واکنش های افراد به موقعیت های محرک اضطراب را جستجو می کند. یک عنصر کلیدی این بخش در معرض قرار گرفتن، یا مجبور کردن افراد به روبه رو شدن با چیزهایی که آنها می ترسند، است. به عنوان مثال، در معرض قرار گرفتن و جلوگیری از پاسخ دادن ، جهت درمان افراد مبتلا به OCD بکار می رود. اگر بیمار ترسی از کثیفی و میکروب دارد، درمانگر ممکن است تشویق شود که اجازه دهد دستان بیمار بدون شستن، برای یک مدت معین کثیف بماند. درمانگر به بیمار کمک می کند تا از عهده اضطراب حاصل برآید. پس از اینکه تمرین چندین بار تکرار شد، اضطراب از بین می رود. تکنیک رفتاری دیگر آموزش دادن بیمار برای نفس عمیق کشیدن به عنوان کمکی برای تمدد اعصاب و کنترل اضطراب است.
رفتار درمانی باید براساس اضطراب های خاص بیمار هدایت شود. این درمانها غیر از ناراحتی موقتی از افزایش اضطراب، هیچ عوارض جانبی بدی ندارند، و نیاز دارند که درمانگر در تکنیک ها بمنظور ایجاد نتایج، بخوبی آموزش دیده باشد.
CBT یا رفتار درمانی بطور معمول حدود 12 هفته طول می کشد. درمان گروهی بخصوص برای افراد با ترس از اجتماع موثر است. شواهدی وجود دارد که اثرات سودمند CBT برای افراد مبتلا به اختلال ترس، OCD، PTSD ، و ترس از اجتماع بیشتر از داروها باقی می ماند.
دارو ممکن است با روان درمانی ترکیب شود، و برای بسیاری از مردم، این بهترین انتخاب برای درمان است. عود اضطراب نیز می تواند به طور موثر درمان شود و به همان روش اپیزودهای ابتدایی کنترل می شوند. مهارت هایی که در تعامل با اپیزود ابتدایی یاد داده شدند، می توانند در مواجهه با اضطراب آینده کمک کننده باشند.
هر چند اختلالات یادگیری اصولاَ مسأله ای آموزشی است، اما از چندین جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری از تلاش ها در این زمینه از فرزیه نقص جزئی در مغز سود می جویند و بدین ترتیب می کوشند تا با ارزیابی مسائل فرض شده مربوط به این نقص زیستی مشکل را بر طرف کنند، از جمله شیوه های درمانی رایج بر این اساس را می توان به درمان رایج بر نگرش های ادراکی-حرکتی اشاره کرد.
دراین شیوه تلاش می شود تا موقعیت هایی برای کودک فراهم شود تا بتواند اطلاعاتی را از محیط دریافت دارد، به یکدیگر ارتباط دهد، آن ها را دریابد.
استفاده از روروک، بازی هایی برای آموزش حرکت، تمرین ها روی تخته سیاه برای رشد هماهنگی حرکت و ادراک دیداری و حل معما در این شیوه کاربرد دارد.
از سوی دیگر درنظر گرفتن امکانات آموزشی ویژه برای کودکان مورد توجه قرار گرفته است مثلاٌاستفاده از اتاق مرجع یا کلاس های ویژه، با این حال جای دهی مبتلایانبه اختلالات یادگیری در کلاس های مختلف هنوز مورد بحث بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش است.
نتیجه گیری
بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات یادگیری و اختلالات اضطرابی از پیوستن به یک گروه کمک کننده و سهیم کردن مشکلاتشان و موفقیت هایشان با دیگران سود می برند. خانواده در بهبود بیمار مبتلا به یک اختلال اضطرابی اهمیت زیادی دارد. اگر خانواده تمایل به بی اهمیت دانستن اختلال داشته باشد یا خواستار بهبودی بدون درمان باشد، فرد مبتلا رنج خواهد کشید.
علاوه بر دارو درمانی، تکنیک های کنترل استرس،meditation، و روان درمانی اساس درمان در اختلالات اضطرابی خاصی هستند. شواهد مقدماتی وجود دارند که ورزش ایروبیک ممکن است ارزشمند باشد، و مشخص است که کافئین، شکر فرآوری شده، داروهای ممنوع(قاچاق)، و حتی برخی از داروهای OTC سرماخوردگی می توانند علایم یک اختلال اضطرابی را بدتر کنند. داروسازان نقشی بسیار سخت و فرصتی استثنائی در ارزیابی اختلالات اضطرابی بیمارانشان و فراهم کردن توصیه به بیمارانیکه داروهای ضد اضطراب مصرف می کنند، دارند.
منابع:
1-اچ ايلوارد ، اليزابت – ار براون ، فرانك ترجمه برادري ، رضا ، تشخيص و ساماندهي ناتواني هاي يادگيري، ناشر ، سازمان آموزش و پرورش استثنايي ، چاپ اول ، زمستان 77.
2- تبريزي ، مصطفي ، درمان اختلالات خواندن ، انتشارات گفتمان خلاق ، چاپ اروين، چاپ اول 1380.
3- دلاكاتو ، كارل ، ترجمه سرحدي زاده ، فاطمه ، اختلال خواندن ، چاپخانه پرتو ، تهران چاپ اول 1368.
مشخص نیست که روان شناسی از چه زمانی به طور رسمی رشته ای علمی شناخته شد ، اما پژوهشهای روان شناختی از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد . ویلهلک نخستین آزمایشگاه روان شناسی را در 1987 در آلمان و ویلیام جیمز چهارسال زودتر آزمایشگاه خود را در هاروارد ایجاد کرده بود .
پویایی آزمایشگاه روان شناسی ، استقلال از فسلفه و نظریه پردازیهای فیلسوفان را به ارمغان آورد . و ونت در کتابی با عنوان اصل روان شناسی فیزیولوژیک ، موضوع روان شناسی را مطالعه ذهن معرفی کرد و فرآیندهای مورد بررسی در روان شناسی را مهرکرمای کنترل شده و پاسخهای قابل اندازه گیری دانست که با آزمایش و درون نگری به دست می آید .
ساختارگرایی .و کارکردگرایی
دومکیت معروف ساختارگرایی و کارگرایی با شروع قرن بیستم شکل گرفت .
ادوارد تیچنر ( 1867 ـ 1927 ) از شاگردان وونت بود که مکتب روان شناسی او به ساختارگرایی شهرت یافت . ساختارگرایی ترکیبی است از تداعی گرایی و روش تجربی .
دیدگاه تداعی گرایی بر این باور بود که ضمیر خودآگاه انسان ، حوزه مناسبی برای بررسی علمی است . بمنظور بررسی پیچیدگی های ذهن ، این تداعیها تجزیه می شوند و آنگاه هر مفهوم به صورت منفرد مطالعه می شود .
روش تجربی مورد استفاده تیچنرهمانند وونت ، روش درون نگری بود که نوعی تحلیل خود است در این روش شرکت کنندگان بطور شفاهی به گزارش کردن تجاربی می پردازند که اندکی قبل در معرض آن قرار گرفته بودند و از افراد خواسته می شود که آنچه در مواجهه با اشیاء یا رویداد تجربی کرده اند ، گزارش کنند و آن پدیده را تفسیر نکند بعبارت دیگر از دانش خود درباره آن شیء یا رویداد استفاده نکنند .
روش درون نگری ، اغلب دشوار غیرواقعی است زیرا به سختی می توان انتشار داشت که افراد ، معانی را نادیده بگیرند ، زیرا ذهن انسان طوری سازمان نیافته است که اطلاعات را بطور دقیق دسته بندی کند .
شکل دیگر اینست که ساختارگرایان ، تداعی مفاهیم را مطالعه کرده اند اما درباره اینکه این تدعیها چگونه بودجود می آیند ، کمتر بحث کردند ، اگرچه درون نگری ، روش مناسبی در مطالعه فرآیندهای ذهنی برتر ، مانند استدلال و حل مسئله این فرآیندها از احساس و ادراک فوری کاملا متفاوت اند.
کارکرد گرایی ویلیام جیمز
در مکتب کارکردگرایی فرض بر این است که فرایندهای ذهنی و رفتارهای موجود زنده به او در انطباق با محیط کمک می کنند . این مکتب فکری در دانشگاه شیکاگو با کارجان دیولی ( 1900) ویلیام جیمز و آنجل ( 1907 ) توسعه یافت .
ویلیام جیمز از تاثیرگذارترین نظریه پردازان این مکتب است که کار مهم او در روان شناسی تالیف دو جلد کتاب با عنوان اصول روان شناسی است که خلاقان بعنوان کتاب درسی چاپ شد . او تجربه گرایی بود که باور داشت تجربه ، نقطه شروع بررسی تفکر است . او بر این باور بود که مفاهیم ساده ، رونوشتی منفعل از درون داده های محیطی نیستند ، بلکه محصول افکر و تفکر انتزاعی انسان هستند .
از نظر دیویی فرآیندهای روان شناختی را نمی توان به اجزائی جدا از هم تقسیم کرد . از نظر او ضمیر خودآگاه را باید منظری کل نگر بررسی کرد محرک و پاسخ نقطه یابی را توصیف می کنند که بوسیله اشیاء و رویدادها ایفا شده است ، ولی این نقشها را نمی توان از واقعیت کلی آنها جدا کرد .
افکار کارکرد گرایان متاثر ازآرائ داروین درباره تکامل بوده و سودمندی فرایندهای ذهنی در کمک به موجود زنده در انطباق با محیط و حفظ بقا را مطالعه کردند .
کارکردگرایان مخالف روش درون نگری بودند و علت آن را ، نحوه مطالعه آگاهی می دانستند . درون نگری می کوشد آگاهی را به مطالعه عوامل جداگانه محدود کند . این امر از نظر کارکردگرایان غیرممکن است .
دیویی ( 1900 ) بر این اعتقاد بود که نتایج تجارب روان شناختی باید در آموزش و نیز در زندگی روزمره کاربرد داشته باشد اگرچه این هدف قابل تحسین است ، مشکلاتی نیز به وجود آورد ، زیرا صورت مسئله کارکردگریی ، گسترده تر از آن بود که محور مشخصی داشته باشد . این نقطه ضعف ، راه را برای شرد رفتاگرایی بعنوان نیرویی مسلط در روان شناسی هموار کرد .
رفتارگرایی :
از نظر رفتارگرایان ، یادگیری به معنی تغییر در شکل یا فراوانی رفتار است که ، رفتارهای فراگیر مورد سنجش قرار می گیرد تا زمان مناسب برای آموزش مشخص شود .
یادگیری مستلزم تنظیم محرکهای محیطی است تا فراگیر بتواند پاسخهای مناسب را از خود بروز دهد و آن پاسخها را تقویت کرد .
هدف از آموزش در رفتارگرایی این است که فراگیر به درستی به محرکها پاسخ دهد و این امرمستلزم تقسیم مطالب درسی به بخشهای کوچکی است که می توان به ترتیب بر آنها تسلط یافت .
اصول آموزش در رفتارگرایی ، رابطه نزدیکی با یادگیری دارد ، زیرا هدف آموزش ،ایجاد تغییر در رفتار است.
شناخت گرایی
اصول آموزشی مهم در این نظریه ، شامل فعال بودن فراگیر ، استفاده از تحلیلهای مرتبه ای در طراحی آموزشی ، تاکید بر ساختار و سازماندهی دانش و مرتبط کردن دانش جدید با ساختارهای شناختی قبلی فراگیر است .
این نظریه سازماندهی شناختی و توسعه شبکه های تفسیر روابط و نظامهای تولید تاکید دارد و پدیده هایی مانند یادگیری مفهوم ، تفکر ، استدلال ، حل مسئله ، انتقال و یادگیری مهارتهای پیچیده را مطالعه می کند .
ساختن گرایی
در رویکردهای ساختن گرایی ، دنیای ذهنی فراگیر اهمیت خاصی دارد . زیرا فراگیر اطلاعات را به درون پرده و آنها را به روش هایی پردازش می کند که بازتابی است از نیازها ، آمادگی ها ، نگرش ها باورها و احساسات او .
ساختن گرایان بر این باورند که آموزش ، به فراگیر و محیط بستگی دارد .
رویکردهای ساختن گرا ، وجوه مشترکی با نظریه های رفتارگرایی و شناختی دارند ، از جمله درگیر کردن فعالانه فراگیر در یادگیری و سازماندهی موقعیتها ، تا فراگیر بتواند حداکثر اطلاعات را یاد بگیرد .
رویکردهای ساختن گرا ، اغلب بر « بافت اجتماعی » یادیگری از طریق گروههای همکار و الگوهای اجتمعی تاکید دارند ( دری و لسگلد ، 1996 )
روان شناسی گشتالت
در اوایل قرن بیستم و با تحقیقات روان شناسی آلمانی ، که الگو ، یا « کل » را مطالعه کردند ، بنیان نهاده شد ( ورتهایمر1945 )
از نظر روان شناسان گشتالت ، یادگیری وافعی مستلزم توجه و دستیابی به معنی است فهمیدن و برقرار ارتباط بین اجزاء و کل ، از مفاهیم عمده این نظریه است . فرد یادگیرنده ، مسائل را با سازمان دادن و « بینش » حل می کند نه از طرقی شدن طی شدن .
نظریه گشتالت اساساً در مورد یادگیری به کار می رفت و اصول سازماندهی در ادراک را تعمیم می داد . اما پس از درود نظریه پردازان گشتالت . « آمریکا این نظریه وارد مقوله یادگیری نیز شد .» به استناد دیدگاه ، یادگیری پدیده های است شناختی که مستلزم ادراک به شیوه ای متفاوت است .
نظریه پردازان گشتالت با نظر رفتارگرایان درباره نقش آگاه موافق نیستند آنان با این فکر نیز مخالفند که می توان پدیده را به عناصر تشکیل دهنده آن تجزیه کرد .
رفتارگرایی برمکتب تداعی تاکید رده و کل را با مجموعه اجزاء آن برابر می داند .
روان شناسان گشتالت براین باورند که ، معنی داراست و این معنی وقتی زایل می شود که کل به عنارصر تشکیل دهنده خود کاهش یابد .
نظریه های آموزش یادگیری بر عوامل مختلفی ، که از نکات عمده در کسب مهارت ، راهبرد و رفتارند تاکید دارند . این عوامل عبارتند از : سازماندهی مطالب درسی ، عرضه آنها در بخشهای قابل فهم ، فراهم کردن فرصت تمرین برای فراگیری ، ارائه بازخورد صحیح برنامه ریزی برای مرور مطالب ارائه شده در کلاس .
اغلب دیدگاههاییادگیری و آموزش بر اهمیت عوامل انگیزشی فراگیر تاکید دارند که عبارتند از :
درک ارزش یادگیری خود ـ کارامدی ، انتظارات مثبت از نتایج و داشتن استنادهایی بر توانایی ، تلاش و استفاده از راهبردهای مناسب مبتنی هستند .
یکپارچگی نظریه و عمل
نظریه و عمل ، مکمل یکدیگر بوده و هدف هردو ، بهبود فرایند یاددهی ـ یادگیری است و هیچ یک از این دو عامل به تنهایی کافی نیست . نظریه یادگیری جایگزین تجربه نیستند و نظریه فاقد تجربه نیز می تواند گمراه کننده باشند . زیرا ممکن است تاثیر عوامل موقعیتی را در نظر نگیرد و یا کمتر از مقدار لازم آن را حساب آورد . از سوی دیگر ، نظریه ها ، چهارچوب هایی را فراهم می کنند که با توجه به آنها می توان تصمیمات آموزشی را اتخاذ کرد .
متقابلاً تجربه بدون نظریه می تواند موجب اتلاف وقت و بالقوه آسیب رسان باشد . نظریه و عمل ( تمرین ) بر یکدیگر تاثیر گذارند . بسیاری از نظریه ها سرانجام در کلاس درس اجرا می شوند و بدین وسیله زمینه را برای اصلاح و تجیددنظر فراهم می آورند .
سنجش یادگیری و تحقیق درباره آن دشوار است و این دشواری به این دلیل است که این پدیده بصورت مستقیم قابل مشاهده نیست ، بلکه از نتایج و پیامدهای آن می توان به وجود آن پی برد .
پاسخگویی به سوالات ذیل جهت تعیین شرایط پژوهش ضروری است :
چه کسانی در پژوهش شرکت می کنند ؟
مطالعه مورد نظر در چه محیطی انجام می گیرد ؟
از چه شیوه هایی برای بررسی استفاده خواهد شد ؟
چه متغیرها و پیامدهایی اندازه گیری می شوند ؟
عمده ترین راههای سنجش نتایج یا پیامدهای یادگیری عبارتست از : مشاهده مستقیم ، پاسخهای کتبی ، پاسخهای شفاهی ، تعیین میزان یادگیری بوسیله دیگران و خودسنجی .
مشاهده مستقیم
هدف از مشاهده مستقیم تعیین این امر است که آیا یادگیری رخ داده است یا نه ؟
مشاهده مستقیم به شرطی می تواند شاخص روایی از یادگیری باشد که ساده و مشخص بوده و استنباطهای بسیار اندکی را از طرف مشاهده کننده موجب می شود .
دشواری های مشاهده مستقیم
1 ـ به دلیل تاکید بر آنچه قابل مشاهده است ، از فرایندهای شناختی وانفعالی زیربنایی رفتار غفلت می شود .
2 ـ اگرچه مشاهده مستقیم رفتار نشان می دهد که یادگیری اتفاق افتاده است ، بروز رفتارهای نامناسب به معنی یادنگرفتن نسبت .
پاسخهای کتبی
میزان یادگیری اغلب براساس پاسخهای کتبی ، مانند آزمون ، مشق شب ، مقالات و گزارشها ارزیابی می شود .
هنگامیکه فرض شود ملاکهای واقعی یادگیری ، پاسخهای کتبی اند ، باور معلم این است که فراگیران حداکثر تلاش خود را می کنند و هیچ عامل نامربوط دیگری ( مانند خستگی ، بیماری و . . . ) برفرایران تاثیر نمی گذارد بنابراین باید این عوامل نامربوط را که ممکن است بر عملکرد فرد تاثیر بگذارد ، شناسایی و در صورت امکان برطرف کرد .
پاسخهای شفاهی
پاسخهای شفاهی ، بخش جدایی ناپذیر فرهنگ است و مانند پاسخهای کتبی ، تصور معلم این است که پاسخهای شفاهی بازتابی است از آنچه فراگیران می دانند . این پیش فرض ، همواره قابل اطمینان نیست .
در بیان مکنونات درونی ، مشکلات وقتی بوجود می آید که در برگردان کلامی آنچه فرد می داند ، به دلیل ناآشنایی با اصطلاحات ، ترس از صحبت کردن یا دشواری های کلامی ، انتقال به شکل درست صورت نگیرد .
تعیین میزان یادگیری به وسیله دیگران
راه دیگر سنجش یادگیری ، استفاده از نظر افراد دیگر ( معلمان ، والدین ، مدیران ، پژوهشگران ، همسالان و غیره ) و درجه بندی کمیت یا کیفیت یادگیری فراگیران است .
خودسنجی
خودسنجی گزارش است از درجه بندی و یا بیان عباراتی درباره فرد که خود او انجام می دهد این روش به شکلهای مختلفی مانند پرسش نامه ، مصاحبه ، یادآوری برانگیخته شده ، بلند فکرکردن و گفتگو صورت گیرد .
فصل دوم
یادگیری و فلسفه
تجربه گرایی در برابر خردگرایی
از چشم اندازه فلسفی ، یادگیری را می توان در بحثهای مربوط به معرفت شناسی دنبال کرد که در این بحثها ، مطالعه منشأ ، ماهیت ، محدودیت و روشهای شناخت مورد توجه است . دو نظریه مهم درباره منشأ شناخت و رابط آن با محیط ، خودگرایی و تجربه گرایی است که به درجات مختلف در نظریه های جدید یادگیری قابل تشخیص است .
خردگرایی
خردگرایی مکتبی است که منبع شناخت را ذهن انسان می داند ، اگرچه انسن اطلاعات خود را از دنیای بیرون به دست می آورد ،ایده ها و افکارش ناشی از کارکرد ذهن است .
تفاوت بین ذهن و ماده ، بطور برجسته در دیدگاههای خرد گرا نسبت به شناخت انسان تصویر شده است ، در نظرات افلاطون دیده می شود او معتقد بود که شناخت می تواند مطلق باشدو با استدلال ناب به دست آید .
عقاید خردگرایان در آثار کارت فیلسوف و ریاضی دان نیز مشهود است ، او از « شک » بعنوان روش کاوشگری و تحقیق استفاده کرد . این واقعیت را که می توان شک کرد ، او را به این باور رساند که ذهن ( فکر ) وجود دارد ، چنان که در جمله مشهورش : « فکر می کنم ، سپس هستم » نیز انعکاس یافت .
ایمانوئل کانت فیلسوف آلمانی در کتاب نقد خرد ناب به دوگانگی ذهن ، ماده اشاره کرد . دکارت و کانت معتقد بودند که خرد و استدلال بر اطلاعاتی تاثیر می گذارد که از جهان بدست آمده است .
تجربه گرایی
تجربه گرایی بعنوان یگانه منبع شناخت تاکید دارد که این دیدگاه متعلق به ارسطو است . او اصل تداعی را که در روان شناسی در مبحث حافظه بررسی می شود مطرح کرد . یادآوری یک شیء یا مفهوم ، به خاطر آوردن اشیاء یا مفاهیم مشابه یا متفاوت به تجاربی مرتبط است که از لحاظ زمانی یا مکانی به شیء یا مفهوم اصلی نزدیک است .
تجربه گرایان از همان ابتدا براین باور بودند که جهان بیرون ، مبنای اثرپذیری انسان است . اغلب آنان با این اندیشه موافق بوده اند که اشیاء یا ایده ها تداعی می شوند تا محرکهای پیچیده یا الگوهای ذهنی را به وجود آوردند .
لاک ، برکلی ، هیوم و میل از شناخته شده ترین فیلسوفانی اند که از دیدگاه های تجربه گرایان حمایت کرده اند .
اگرچه موضع گیریهای فیلسوفان و نظریه های یادگیری بر یکدیگر منطبق نیستند ، رفتارگرایان معمولا تجربه گرا هستند . و یادگیری ها بوسیله نوعکی تداعی اتفاق می افتد اما نظریه هایی شناختی بر خردگرایی تاکید دارند .
درک کامل یادگیری انسان
جهت یادگیری فزاینده به آموزش و یادگیری مادام العمر ، دو عامل مهم در رقابت جهانی بین ملتها و شرکتهای تجاری و صنعتی است . این امر موجب افزایش هزینه های آموزشی شده و نیز توجه فزاینده ای را به پیامدها و نتایج آن جلب کرده است .
آنچه باید در محیط کار و زندگی اجتماعی آموخ ، مجموعه پیچیده ای از دانش سنتی و جدید ، همراه با مهارتهای زندگی روزمره و تخصصی و انواع گسترده ای از ویژگیهای فردی مانند : انعطاف پذیری ، پذیرندگی ، استقلال ، مسئولیت پذیری و خلاقیت است .
فرایند اصلی در یادگیری
نخستین قدم در ایجاد درک جامع از یادگیری ، تمیز این نکته که همه یادگیریها به یکپارچه کردن دوفراین کاملا متفاوت ، یعنی 1 ) فرایند تعامل بیرونی بین فراگیر و محیط اجتماعی ـ فرهنگی یا مادی وی 2 ) فرایند روان شناختی درونی و نحوه هردو فرایند باید به طور فعال درگیر شوند تا یادگیری اتفاق بیفتد .
ابعاد سه گانه یادگیری
هرنوع یادگیری همواره در برگیرنده سه بعد شناختی ، عاطفی و اجتماعی است .
بعد عاطفی یا روان پویایی ، شامل انرژی روانی ، احساسات و انگیزه ماست و وظیفه نهایی این بُعد ، تامین روانی فراگیر و در نتیجه ،توسعه احساسات در فرد به طور هم زمان است . دو بعد شناختی و عاطفی همواره با کششهای نشئت گرفته از فرایند تعامل فعال میشوند و یا فرایند درونی اکتساب و بسیط ، یکپارچه می شوند .
بنابراین همه یادگیری های شناختی ، بوسیله عواطف درگیر ، « احاطه » می شوند یعنی یادگیری بوسیله امیال ، علایق و ضرورت یا اجبار انجام می شود .
بعد اجتماعی ( محیط ) تعامل بیرونی است ، مانند مشارکت، ارتباط و همکاری .
انواع یادگیری
چهارنوع یادگیری متفاوت که دربافتهای مختلف فعال و به انواع متفاوتیاز نتایج یادگیری منجر می شود ، عبارتست از : یادگیری تراکمی ، جذب ، انطباق و تبدیلی .
1 ـ یادگیری تراکمی :
در سالهای اول زندگی بیشتر است و در سالهای بعد در موقعیتهای خاص اتفاق می افتد و ویژگی این نوع یادگیری ، شکل گیری یا تکوین پراکنده آن است ، یادگیری جدیدی که بخشی از یادگیری های قبلی نیست . شرطی شدن رفتارگرایان در روان شنسی ( در حیوانات ) به این امر اشاره می کند . این مفهوم یادگیری توسط روان شناسی دانمارکی « نیس » ( 1970 ) مطرح شد .
2 ـ یادگیری جذب
رایج ترین نوع یادگیری است که عبارتست از : پیوستن به الگوهای مورد نظر به نحوی که بخاطر آوردن یا به کارگیری آنها به شرط جهت یادگیری ذهنی فراگیر به سوی « موضوع » نسبتاً آسان باشد .
3 ـ یادگیری انطباق :
این نوع یادگیری ، مستلزم تقسیم کردن طرح واره موجود به اجزاء و انتقال آن است تا موقعیت جدید با آن پیوند یابد . این یادگیری وقتی خوب درک می شود که فرد آن را واقعا درونی کند .
4 ـ یادگیری تبدیلی :
یادگیری تبدیلی عمیق و گسترده است و اغلب می توان آن را از لحاظ بدنی و معمولاً به صورت احساس آرامش یا تمدد اعصاب تجربه کرد .
یادگیری از دیدگاه وجودگرایان
درک پدیده یادگیری بستگی به ماهیت انسان و نیز تلقی وی از آن دارد . و پدیده ای است وجودی و تجربی در فلسفه یادگیری بر چند نکته می توان تاکید کرد .
1 ـ جلا کردن یادگیری از علوم اجتماعی و دفاع ازچشم انداز فلسفی متمایز با آن
2 ـ تردید در بسیاری از مفاهیم معرفی شده درباره یادگیری
3 ـ بررسی جنبه هایی از یادگیری که نسبت به آنها غفلت شده ، مانند مذهب و اخلاق
4 ـ تاکید بر ماهیت اجتماعی ، عملی و انفعالی یادگیری .
فرایند یادگیری از دیدگاه وجود گرایان
در بررسیهای سنتی درباره یادگیری دو نظریه برجسته مطرح می شود : خردگرایی و تجربه گرایی از نظر رفتارگرایان ، یادگیری هر تغییر کم و بیش دائمی در رفتار است که در نتیجه تجربه بدست آمده است رویکرد اسکیتر با عنوان « جعبه سیاه » توصیف شده است . از زمان پاولف پذیرفته شد به یادگیری با رفتار همبسته است .
دلایلی بسیاری بر طرد این رویکرد خام رفتار گرایانه وجود دارد ، مهمترین ناتوانی آن در درک ماهیت فردی است و این وجود داشتن در ارتباط با دیگران و درمشارکت به آنان معنی دارد .
نمودار فراگیری جاردیس فراتر رفته و نشان دهنده رویکردهای متفاوت به یادگیری و انواع آن از جمله یادگیری سطحی ـ یادگیری بدون بازاندیشی و یادگیری با بازاندیشی است . و تغییرات بنیادی را در نظریه خود بوجود آورد و یادگیری را فرایندی وجودی مطرح کرد . در این برداشت یادگیری ، ترکیبی از فرایندهایی است که در آن ، کل وجود فرد ، شامل جسم (بُعد ارثی ، بدنی و زیستی ) و ذهن ( دانش ، مهارتها ، نگرشها ، ارزشها ، عواطف ، باورهاو احساسات ) در موقعیتی اجتماعی قرار گرفته و تجربه ای را می سازد و در مرحله بعد به فرایندهای شناختی ، عاطفی ، یا عملی تبدیل شده و با نظام روان شناختی فرد یکپارچه می شود .
بنابراین این دیدگاه وجود گرایان ، نه تنها ذهن ، بلکه کل وجود فرد درفراین یادگیری درگیر می شود . و وجود گرایان بیشترمتوجه داده های درونی اند تا واقعیات تجربی و انسان بعنوان موجودی متفکر در نظر گرفته شده است .
نظریه های رفتاری
رفتارگرایی در نیمه در نیمه اول قرن بیستم به عنوان قدرتمند ترین رویکرد در روانشناسی ، یادگیری را تغییر در میزان و رفتار باشکل گیری رفتارها یا پاسخها معرفی کرد که با توجه به عوامل محیطی شکل می گیرد . رفتارگرایان ، پژوهش در یادگیری را به مطالعه رفتار آشکار و قابل مشاهده محدود می کنند .
پیش فرضهای اساسی
دراین دیدگاه به دو فرض اساسی توجه شده که استفاده های زیادی برآن شده است ، اولین فرض فرض اینکه تقریبا تمام رفتارهای انسان یادگرفتنی است و دومین فرض اینکه ، درآزمون فرضیه هایی که به دقت تدوین شده اند ، توجه به غیبت ضرورت دارد . تاکید برغیبت و دقت موجب شده تا رفتار در آزمایشگاه بررسی شود ، رفتارهای ساده به جای رفتارهای پیچیده انتخاب شود و از حیواناتی مانند کبوتر وموش به عنوان آزمودنی استفاده شود .
نظریه پردازان یادگیری برعمل بیرونی رفتارتاکید می کنند ، و آن دسته از محرکهای محیطی را به کار می برند که به لحاظ آزمایشی قابل دخل و تصرف اند ، مانند پاداشهای مادی .
در نظریه های رفتاری این باور وجود دارد که محیط را باید چنان تنظیم کرد که یادگیرنده ، پاسخهای مناسب و نحوه پردازش این داده ها اصرار می ورزد که نقش محیط و یادگیرنده و اهداف یادگیری نیز تحت تاثیر نظریه پردازی و فرضیه های مورد نظر قرار می گیرد .
پیوندگرایی ثورنوایک
ادوارد ثورنوایک ( 1874 ـ 1949 ) اولین نظریه پردازی بود که زندگی حرفه ای خود را صرف مطالعه دقیق قوانین یادگیری کرد او به تعلیم و تربیت به ویژه یادگیری ، انتقال یادگیری ، تفاوتهای فردی و هوش علاقمند بود .
نظریه ثورندایک به پیوند گرایی شهرت دارد . در این نظریه ، یادگیری را مجموعه ای از پیوندها یا روابط محرک و پاسخ می داند که الگوی اصلی نظریه های محرک ـ پاسخ ( S – R ) است ، مبنای یادگیری عبارتست از تداعی بین تاثرات حسی و پاسخها . این نوع تداعی رابطه یا پیوند نامیده شد نظریه یادگیری چگونگی تحکیم یا تضعیف این پیوندها را تبیین می کند .
یادگیری از طریق کوشش و خطا
ثورندایک در آزمایش معروف خود ، گربه گرسنه ای را در قفسی گذاشت که در صورت استفاده صحیح از دستگیره ، می توانست در را باز کند و ظرف غذایی نیز بیرون از قفس قرار داد تا گربه را به بیرون آمدن از قفس ترغیب نماید .
سرانجام دیوان با کوشش و خطاهای بسیار ، یادگرفت پاسخ صحیح را تقریبا بی وقفه انجام دهد به این ترتیب ، دسترسی به هدف ، ابتدا به زمان بیشتری نیاز دارد و به تدریج در دفعات بعد ، مدت زمان دستیابی به هدف کوتاه می شود .
او با این آزمایشها به این نتیجه رسید که یادگیری به تدریج حاصل می شود یعنی یادگیری نتیجه تحکیم تدریجی به عقیده او همان پدیده های مکانیکی که در یادگیری حیوانها مشاهده شده است ، اصول یادگیری انسان را نیز مشخص می کند .
به اعتقاد او موجود زنده بین محرکهای مختلف و واکنشهای مربوط به آن ، اتصال و ارتباط هایی به وجود می آورد که جنبه تداعی دارد و این عقیده زیربنای پیدایش نظریه های محرک و پاسخ شد .
اصول یادگیری ژندایک
1 ـ قانون تمرین و اثر
قانون اثر : پیوند محرک و پاسخ براثر پیامدهای آن ، نیرومند یا تضعیف می شود . این قانون بستر مناسبی برای شناخت رویکرد رفتارگرایی است .
قانون تمرین : به نیرومند شدن پیوند محرک و پاسخ در نتیجه تمرین ( قانون استفاده ) وضعیف شدن پیوندها براثر متوقف شدن تمرین ( قانون عدم استفاده ) اشاره درد . این امر موجب خاموشی پاسخ ها نیز می شود .
2 ـ جابه جایی تداعی : هرگاه بتوانیم پاسخ بخصوصی را طی تغییراتی که در موقعیت محرک صورت می گیرد ، یکسان نگه داریم ، ممکن است این پاسخ در برابر محرک کاملا تازه ای نیز ظاهر شود .
3 ـ قانون آمادگی : یادگیرنده تحت چه شرایطی خشنود یا ناخشنود می شود .
موقعیت خشنودکننده : حیوان اغلب اعمالی انجام می دهد که آن وضع حفظ یا دوباره برقرار شود .
موقعیت آزار دهنده : حیوان اغلب اعمالی را انجام می دهد که به این وضع پایان دهد .
از نظر ثورندایک بعضی از موارد خشنود یا ناخشنود به شرح ذیل است :
1 ـ تکانه نیرومندی در موجود زنده بوجود آید که او را به هدف برساند و موجب خشنودی او شود .
2 ـ هرگاه اجرای عملی موجب خستگی یا اشباع اوشود وادار کردن او موجب ناخشنودی می شود .
3 ـ هرگاه زنجیره عقیم بماند یا مانعی در اجرای آن به وجود آید موجب ناخشنودی می شود .
پیوند گرایی پس از 1930
ثورندایک به کمک همکاران ، در قوانین اولیه خود تجدید نظر کرد و توانست در قانون تمرین و اثر تغییر و تعدیلهایی بوجود آورد . نتایج کار او در دو کتاب مبانی یادگیری ( 1932 ) و روان شناسی نیازها ، رغبتها و نگرش ( 1935 ) گرد آمده است .
نتایج تمام مقایسه ها با روشهای مختلف به این اشاره می کند که پاداش دادن به یک پیوند همیشه به میزان تمایل توجهی بر نیرومندی آن می افزود ، در حالیکه تنبیه یک پیوند ، اثر محسوسی در تضعیف آن نداشت .
شرطی شدن کلاسیک
ایوان پادلف ، زیست شناس روسی ، طی آزمایشهایی در زمینه ترشح بزاق به شیوه مطالعه رفتار در یادگیری دست یافت که اثری عمیق بر روان شناسی گذاشت .
اوبه مطالعه ترشح اسید معده مشغول بود و در بخشی از آزمایش خود ، مقداری پودر غذا در دهان سگ می گذاشت و میزان ترشح بزاق حیوان را اندازه می گرفت و دریافت که بزاق سگ با دیدن بعضی از محرکها و قبل از اینکه غذا در اختیار او گذاشته شود ، شروع به ترشح می کند این آزمایش پادلف را به سوی تحقیق مهمی بنابه شرطی شدن کلاسیک هدایت کرد .
او ابتدا به عوامل کمی در شرطی شدن توجه کرد و بررسی یادگیری از طریق تداعی را با استفاده از اصل شرطی شدن به یک حوزه مطالعاتی کمی تبدیل کرد .
پادلف نقش ویژه ای در شناخت رفتار غیر عادی داشت و این مهم را با مطالعه روان نژندی و روان پریشی در ؟ و در افراد بیمار جهت مطالعه رفتارهای نامنظم انجام داد و بنیادی برای انواع درمان براساس اصول شرطی شدن فراهم آورد .
تصول شرطی شدن کلاسیک
ویژگی عمده شرطی شدن کلاسیک اینست که محرکی که قبلا خنثی بود ، می تواند با همیشه شدن با محرکی که به طور خودکار سبب پاسخی می شود ، همان پاسخ یا مشابه آن را بوجود آورد .
غذا را می توان محرکی غیر شرطی و ترشح بزاق را پاسخ غیرشرطی محسوب کرد زیرا ترشح بزاق، پاسخی است خودکار و بازتاب گونه به غذا .
کشف دیگر پادلف : فرایند تعمیم : پاسخ ترشح بزاق به رنگ را می توان به صداهای دیگر نیزم تعمیم داد .
افتراق : فرایندی مکمل فرایند تعمیم است از لحاظ سازگاری موجود ، کمال اهمیت را دارد . همانطوری که فرایند تعمیم به همسانی پاسخ به محرکهای مشابه منجر می شود ، افتراق به تخصصی شدن بیشتر پاسخها کمک می کند .
خاموشی : اگر محرک خنثی به دفعات ارائه شود ، ولی محرک غیر شرطی دست کم بعضی اوقات او به دنبال آن نیاید ، فرایند شرطی شدن یا تداعی اتفاق نمی افتد و یا به تدریج ضعیف می شود .
بازگشت خودبخودی : مدت زمانی پس از خاموشی ، اگر دوباره محرک شرطی به حیوان ارائه شود ، پاسخ شرطی موقتا باز می گردد .
این اصول را می توان در مورد انسان نیز بکار برد . بنابراین الگوی شرطی شدن کلاسیک بالقوه می تواند برای تبیین گسترش ، نگهداری و از بین رفتن بسیاری از واکنشهای عاطفی به کار رود .
نظام علامتی دوم
به آن دسته از محرکهای شرطی که می توانند پاسخهای شرطی را بوجود آورند ، علائم اولیه ( نظام علامتی اول ) گویند . بیشتر مطالعات مربوط به شرطی شدن کلاسیک بر بازتابهای نسبتا ساده ای استوار است که بین انسان و حیوان مشترک است ، انسان می تواند صحبت کند و در نتیجه استفاده از آن به عنوان نظام علامتی دوم ، قابلیت شرطی شدن او گسترش یابد .
افراد ، هدفها یا انگیزه های خود را بر اساس رابطه مثبت و منفی محرکها با پاسخها و از جمله نهادها مشخص می کند .
شرطی شدن واکنشهای هیجانی
یکی از موثرترین روشهای ابداع شده در این زمینه روش والپ در حساسیت زدایی منظم بود درمان به شیوه حساسیت زدایی منظم سه مرحله است .
مرحله اول :
1 ـ ارزیابی دقیق از نیازهای درمانی بیمار . درمانگر به بیمار آموزش می دهد که در حالت تنش زدایی قرار گیرد ، ابتدا بخشی از بدن فرد تنش زدایی می شود ، سپس ، همه بدن او در این حالت قرار می گیرد .
2 ـ مرحله دوم : مستلزم تنظیم سلسله مراتبی از اضطراب است ، درمانگر می کوشد ، محرکهایی را که موجب اضطراب فرد می شود در فهرستی مرتب کند ، محرکهای اضطراب زا به ترتیب از شدید ترین تاضعیف ترین آنها تنظیم می شود .
3 ـ مرحله سوم : پس از تکمیل رتبه بندی اضطراب ، فردآماده حساسیت زدایی می شود : یادمی گیرد به هنگام تحقیق درباره هریک از محرکهای اضطراب آور موجود در فهرست ، تنش زدایی کند . تنش زدایی مربوط به این محرکها را می توان به تنش زدایی آنها در زندگی روزانه تعمیم داد .
رفتارگرایی واتسون
واتسون بنیان گذار رویکرد رفتار گرایی در روان شناسی ، معتقد است که روان شناسان نباید برای علمی کردن روان شناسی به یافته های ذهنی اعتماد کنند ، بلکه باید به مفاهیم رفتارهای مشهود بپردازند .
او دیدگاه رفتار گرایانه خود را به عنوان رویکردی جدید در روان شناسی گسترش داد ، دیدگاهی که برمطالعه رفتار مشهود تاکید داشت و مطالعه فردنگر یا درون گرایانه را مردمی کرد . او دیدگاه خود را در کتابی با نام رفتار اعلام کرد .
آزمایش البرت کوچولو و فرایندهای اساسی
تحقیق در مورد آلبرت ، کودک یازده ماهه سکل کلاسیک بخود گرفت ، در این تحقیق ، دو محقق واتسون ورینر ، کودکی را آموزش داده تا از اشیاء در حیواناتی که قبلا نمی ترسید ، بترسد . دریافتند که اصابت چکش برصفحه ای فولادی می تواند موجب ترس و وحشت در این کودک شوند . یا اینکه اگر پشت سرآلبرت ضربه ای درست وقتی که او در حال دست زدن به موش است به صدا در آید ، او از موش خواهد ترسید .
براین اساس ، واتسون و رینر نتیجه گرفتند که بسیاری از ترسها از نوع واکنشهای هیجانی شرطی شده است.موفقیت در این آزمایش ، واتسون را متقاعد کرد که با تنظیم متوالی پاسخهای شرطی شده یه اشکال نامحدود ، می توان رفتار را کنترل کرد .
اسکینر و رفتار گرایی
فردریک اسکینر با تاثیر پذیری از رفتار گرایی واتسون و استفاده از آراء و اندیشه های ثورندایک ، معتقد بود که تنها موضوع مناسب برای بررسی در روان شناسی ، رفتار قابل مشاهده است و تنها عامل ایجاد کننده و نگه دارنده رفتار ، محیط است او معتقد بود که نمی توان تبیین رفتار را از حرکات بازتابی و ترشح بزاق شروع کرد و سپس آن را به رفتارهای پیچیده انسان در زندگی روزمره تعلیم داد .
به نظر اسکینر ، اساس شرطی شدن عامل مهار ( کنترل ) رفتار است ، این مهار از طریق تغییر پاداش و تنبیه های محیطی و به خصوص ، در شرایط آزمایشگاهی صورت می گیرد .
شرطی شدن عامل
شرطی شدن عامل با مفهوم تقویت همبسته است . تقویت کنند ، رویدادی ( محرکی ) است که بدنبال پاسخی می آید و احتمال وقوع آن را افزایش می دهد . تقویت کننده با توجه به تاثیر آن بررفتار و با افزایش احتمال بروز پاسخ تعریف می شود . اسکینر در شکل دهی رفتار براستفاده از تقویت مثبت تاکید کرده است. نظریه شرطی شدن عامل ، مطالعاتی را در مورد چهار الگوی اساسی در تقویت متناوب انجام داده است که عبارتند از : پستی ثابت ، فاصله ای ثابت ، پستی متغییر و فاصله ی متغییر رفتارهای پیچیده را می توان با تقویت رفتارهای کوچکی که در مجموع همانند رفتار نهایی می شوند بوجود آورد .
فرایند شکل دهی و تقریبهای متوالی را می توان به وضوح در کار تربیت کنندگان حیوانات دید . اسکینر معتقد است ، رفتارهای پیچیده انسان را نیز می توان بوسیله فرایندی از تقویتهای متوالی شکل داد . از نظر او شکل دهی رفتار ، تفسیی مناسب و کامل از آسیبهای رفتاری است .
یادگیری برنامه ای : اولین قدم در نوشتن چنین برنامه ای ، تعریف رفتار پایانی است ، یعنی مشخص کردن اینکه قصد آموزش چه چیزی را داریم . سپس اصطلاحات ، حقایق و اصول برنامه ریز برای تنظیم توالی این مراحل می تواند از برنامه خطی ـ که در آن برنامه از صحیح بودن هر پاسخ مورد نظر استفاده می کند . یا از برنامه شاخه ای که کنتر به صحیح بودن تمام جوابها توجه می شود ـ استفاده کند ، اسکینر روش خطی را به روش شاخه ای ترجیح می دهد زیرا این روش ، هم فراگیر را موظف می کند که پاسخها را شخصاً فراهم کند و هم تقویت را به حداکثر می رساند .
تغییر رفتار : در این روش مربی رفتارهایی را با ژتون پاداش می دهد که مطلوب ارزیابی می شود .
انتقادهای وارد بر رفتارگرایی
1 ـ تاکید بیش از حد اسکینر به مطالعات دقیق علمی ، فرایندهای ذهنی را از مطالعات روان شناسی حذف کرد و انسان را بصورت گیرنده منفعل محرکهای محیطی در آورد . سئوال مطرح شده این است که آیا می توان نتایج حاصل از تحقیقات آزمایشگاهی با استفاده از حیوانات رده پایین در مورد انسان به کاربرد و یا قوانین حاکم بر رفتار حیوانات در مورد انسان هم کاربرد دارد ؟
2 ـ برخی از منتقدان براین باورند که در مورد نظریه یادگیری نیز توافقی بین نظریه پردازان محرک ـ پاسخ وجود ندارد .
3 ـ محقق در این دیدگاه به منظور رعایت دقیق در آزمایشها و مهار متغیرهای مورد نظر ، خود را به پاسخهای ساده و مشخص محدود کرده و از مطالعه رفتارهای پیچیده اجتناب می کند .
فصل چهارم
نظریه های شناختی ـ اجتماعی
بندورا در اولین تحقیق ، در زمینه علل خانوادگی پرخاشگری ، بر اهمیت یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران تاکید کرد و یادگیری مشاهده ای را مهمترین عامل رشد و یادگیری بحساب آورد . به اعتقاد او انسان با مشاهده رفتار دیگران ، رفتار مورد نظر خود را انتخاب می کند . الگوها نیز به او کمک می کند تا درباره اجرای رفتار انتخاب شده تصمیم بگیرد . دیدگاههای اولیه بندورا در تبیین رفتار انسان به نظریه های یادگیری ـ اجتماعی شهرت یافت .
بندورا با تفاوت قائل شدن بین اکتساب و عملکرد از روان شناسی رفتارگرایی سنتی فاصه گرفت و به ریشه ها اجتماعی رفتار و اهمیت دادن به فرایندهای شناختی در تمام ابعاد زندگی روان شناختی انسان ، که هدف آن تبیین نقش توانائیهای انسان در رفتار است تاکید کرد .
بندورا نظریه شناختی ـ اجتماعی را در کتاب مبانی اجتماعی تفکر و عمل نظریه شناختی اجتماعی شرح داده است .
مهمترین فرایندهای مورد نظر او ، هدف گزینی ، پیش بینی نتایج ، ارزیابی پیشرفت در دستیابی به اهداف ، خودگرانی ، تفکر ، هیجان و عمل است .
یکی از وجوه بارز نظریه شناختی ـ اجتماعی نقش مهمی است که این نظریه برای کارکردهای خودگردانی در نظر می گیرد .
پیش فرضهای اساسی نظریه شناختی ـ اجتماعی
*عوامل تعیین کننده متقابل ( موجبیت دو جانبه )
در نظریه شناختی ـ اجتماعی ، عوامل فردی ، محیطی و تمام آنچه موجب رفتار می شود ، تعیین کننده های به هم پیوسته معرفی شده اند . بندورا تعامل این عوامل را موجبیت دو جانبه می نامد .
انسان موجودی است فعال و تاثیرگذار بر محیط ، ولی در عین حال به نحوی قانونمند تحت تاثیر محیط قرار می گیرد . دیدگاه شناختی ـ اجتماعی ، انسان مفسرفعال رخدادهای محیطی است زیرا از کلیه قابلیتهای شناختی خود برای شناخت ، پیش بینی و انتخاب هدفها و رفتارهای مناسب در ارتباط با محیط استفاده می کند .
*تفاوت بین یادگیری و عملکرد
بندورا بین اکتساب دانش و عملکرد مشهود ، که براساس آن دانش بوجود می آید ، تفاوت قائل میشود ، یعنی ممکن است فرد بیشتر از آنچه نشان می دهد ، بداند مثلاً دانش آموزی بتواند عمل مستقیم را توضیح دهد اما در امتحان به دلیل اضطراب ، بیمری و سایر دلایل ، خوب عمل نکند . در این مورد می توان گفت یادگیری صورت گرفته ، اما تا زمانی که شرایط مساعد نباشد ، امکن بروز وجود نخواهد داشت . او برخلاف رفتارگرایان ، که یادگیری را منوط به ارتباط بین محرک و پاسخ یا حاصل پیامدهای ( پاداش و تنبیه ها ) پاسخ می دانند ، اکتساب و عملکرد را دو فرایند جداگانه معرفی می کند .
*عوامل موثر یادگیری و عملکرد
از نظر بندورا عومل موثر بر یادگیری و عملکرد متعددند که عبارتند از : توجه ، پردازش اطلاعات ،درک اهمیت یادگیری و ارزیابی یادگیرنده از صلاحیتها و قابلیت های خود ، این عوامل نسبت به سایر عوامل نقش موثری دارند . سایر عوامل موثر بر یادگیری و عملکرد از دیدگاه شناختی ـ اجتماعی عبارتست از : رشد یادگیرنده ، موقعیت و قابلیت الگو ، نتایج جانشینی ، انتظارات پیامدی ، هدف گزینی و خودکارآمدی .
*سرمشق گیری
اصطلاحی کلی است و به آن دسته از تغییرات رفتاری ، شناختی و عاطفی اطلاق می شود که از طریق مشاهده ، یک یا چند الگو به دست می آید .
بندورا اثر سرمشق گیری را در سه طبقه سازماندهی کرد : اثر بازداری ـ بازداری زدایی ، اثر فراخوان و اثر سرمشق .
*یادگیری مشاهده ای
یکی از جنبه های یادگیری که در نظریه سنتی رفتارگرایی بدان توجه نشده ، یادگیری از طریق تقلید و مشاهده است ، یادگیرنده مشاهده ای از طریق سرمشق گیری زمانی اتفاق می افتد که فرد رفتاری را با مشاهده عملکرد دیگران بیاموزد .
فرایندهای یادگیری مشاهده ای عبارتند از : توجه ، یادآوری ، فرایند تولید ، انگیزش در عمل یادگیری مشاهده ای فرایند ساده ای نسبت و همه مشاهده کنندگان به ضرورت ، رفتارهای سرمشق را یاد نمی گیرند . خصوصیات سرمشق ( وجهه و اعتبار آن ) و ویژگیهای مشاهده کننده ( مثلا وابستگی به دیگران ) از عوامل موثر در این زمینه است .
نقش پذیرنده در تعیین یادگیری مشاهده ای
برای تعیین نقش فرد در یادگیری مشاهده ای این سه فرایند را مورد بررسی قرارداد
1 ـ مشاهده : مشاهده رفتار الگو می تواند بصورت زنده یا غیرزنده ( فیلم ـ ویدئو ـ داستانهای مصدر ) باشد که بدون مشاهده رفتار الگو یادگیری مشاهده ای اتفاق نمی افتد .
2 ـ اکتساب : اکتساب پس از هر مشاهده صورت نمی گیرد که مستلزم توجه به سرنخهایی است که الگو ارائه کرده است تا از طریق آن بتوان پیامدهای مورد نظر در رفتار الگوی مشاهده شده را تشخیص داد .
با توجه به اینکه اکتساب فرایندی شناختی است ، تعریف عملیاتی آن بررفتار قابل مشاهده ، یعنی بر توانایی یادآوری متکی است .
3 ـ پذیرش : پذیرش پس از مشاهده الگو و اکتساب آن معنی پیدا می کند . اگر یادگیرنده از رفتار سرمشق استفاده کند، معلوم می شود که به مرحله پذیرش رسیده است .
پذیرش بصورت تقلیدی یا تقابل رخ می دهد .و هریک می تواند بطورمستقیم یا غیرمستقیم روی دهد . تقلید متضمن تکرار رفتار سرمشق بوسیله یادگیرنده است ، در حالی که تقابل رفتاری است مخالف آنچه الگو انجام داده است .
نحوه یادگیری ( یادگیری مستقیم و جانشینی )
براساس نظریه شناختی ـ اجتماعی بسیاری از رفتارها علاوه بر روش مشاهده مستقیم ، با روش جابی یا گرفته می شود . واکنشهای هیجانی ، با مشاهده دیگران به شرطی شدن جانشینی معروف است . که دو انسان و حیوان دیده می شود .
شرایط و فرایندهای یادگیری مشاهده ای به شرح ذیل است :
1 ـ اهمیت انتظارات : دیدگاه شناختی ـ اجتماعی ، از میان عوامل تعیین کننده ای که در یادگیری مشاهد ای و عملکرد مربوط به آنها تاثیر می گذارد، بر اهداف یادگیرنده ، انتظار موفقیت و نتایج آن رفتار تاکید شده است .
2 ـ اهداف یادگیرنده : استمرار رفتار ، تحت تاثیر هدف گزینی و ارزیابی فرد از پیشرفت قرار دارد . افراد از نظر تعیین اهداف با یکدیگر متفاوتند . هدفهایی را متضمن معیارها و عملکرد مشخصی هستند ، انگیزه و خود ـ کارآمدی را افزایش می دهند . اهداف قابل دستیابی نیز موجب افزایش انگیزه و خود ـ کارآمدی فرد می شود . اهداف چالش برانگیز ، اما قابل دسترسی ، بیشتر از اهداف پیچیده و آسان ، سبب ارتقای سطح برانگیختگی و خودکارآمدی اند .
3 ـ اهداف و عملکرد : فرد اهداف و معیارهایی را برای خود در نظر می گیرد و از آنها بعنوان مبنایی برای عمل استفاده می کند . اهداف از طریق سرمشق گیری نیز حاصل می شود .
اگر فراگیر به این نتیجه برسد که رفتارهای مورد مشاهده او را در دستیابی به هدف هدایت می کند ، بهتر به الگو توجه می کند .
4 ـ انتظارات و عملکرد : میزان عملکرد و نتایج مورد انتظار ، رفتارهای منجمد را تعیین می کند . افراد برای ارزیابی از رفتارهای خود و دیگران از معیارهای درونی استفاده می کنند ، این معیارها ، زمینه را برای انتظار تقویت از خود و دیگران فراهم می کند .
انسان از طریق خودسنجیهای درونی ، مانند خودـ تحسینی و یا احساس گناه ، می تواند برای دستیابی به معیارها به خود پاداشدهد و یا خود را به دلیل سرپیچی از آنها تنبیه کند .
خودکارآمدی
به توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های مشخص ، خودکارآمدی می گویند . تاثیر برداشت انسان از خود ـ کارآمدی بسیار گسترده وشامل موارد ذیل است:
1 ـ افراد به چه فعالیتهایی می پردازند . 2 ـ چه مقدار از تلاشهای خود را صرف موقعیتی مشخص می کنند 3 ـ برای چه مدت در مقابل موانع ایستادگی می کنند . 4 ـ واکنشهای هیجانی فرد هنگام پیش بینی یک موقعیت یا انجام دادن آن چگونه است ؟
بندورا معتقد است که باورهای خود ـ کارآمدی در سه جنبه عمویت ، نیرومندی و سطح از هم متفاوتند . خود ـ کارآمدی بر عملکرد تحقیقی نقش اساسی دارد و براحساس ، تفکر ، انگیزش و رفتار افراد تاثیر می گذارد . این باورها بر چهار فرایند شناختی ، انگیزش ، عاطفی و گزینشی تاثیر گذارند .
خودکارآمدی و انگیزش درونی
انگیزش درونی وقتی ارتقاء می یابد که فرد برای دستیابی به معیارهای هیجان انگیز بکوشد .
در این صورت ، هم ادراک خود ـ کارآمدی بالقوه براساس دستیابی به این معیارها در فرد ایجاد می شود وهم در صورت دستیابی به نتیجه فرد به احساس مثبتی از خود می رسد . علاقه درونی موجب می شود فرد بدون پاداش محیطی بکوشد هنگامیکه فرد فکر کند پاداشهای بیرونی و خودسنجی کافی نیست یا خود ـ کارآمدی ادراک شده چنان پایین است که دستیابی به نتیجه مثبت ممکن نیست حفظ و نگهداری ارزش دشوارتر می شود . همچنین خود ـ کارآمدی پایین می تواند امکان انگیزشی مطلوب نتایج را بی اثر کند .
خودکارآمدی و انتظارات
رفتار براساس انتظارات یا نتایج پیش بینی شده ، تنظیم می شود ، نه براساس نتایج آنی . افراد ممکن است باورها و انتظارات کلی داشته باشند ، مانند منبع کنترل درونی و انتظارات تعمیم یافته تا آنچه مهم تر است ، انتظارات و باورهایی است که در موقعیتهای ویژه در فرد شکل می گیرد .
منابع انتظارات خود ـ کارآمدی
افراد به کمک تجربه و مشاهدات مستقیم و از طریق تجزیه مستقیم پاداش و تنبیه و استفاده از شرطی شدن جانشینی ، ویژگی های شخصیتی با اهمیتی مانند کفایت ، انتظارات اهداف و معیارها و باورهای خود ـ کارآمدی را کسب می کنند علاوه براین از طریق این فرایندها ، خود ـ تنظیمی را یاد می گیرند .
مهمترین منبع انتظارات خود ـ کارآمدی تجربه مستقیم است .
رشد خود ـ کارآمدی
هنگامیکه کودکان می کوشند تا بر محیط فیزیکی و اجتماعی خود اعمال نفوذ کند ، رشد و پرورش خود ـ کارآمدی را آغاز می کنند . کارآمدی فراگیران در مدرسه ، تحت تاثیر عوامل گوناگون فردی ، موقعیتی و اجتماعی است .
مواردی که معلمان رادر دستیابی به باورهای خود کارآمدی در یادگیرندگان یاری می دهد عبارتند از :
1 ـ فراهم کردن تجارب موفقیت آمیز در یادگیرندگان
2 ـ ترغیب اجتماعی
3 ـ تجارب جانشینی
فصل پنجم
الگوی پردازش اطلاعات در یادگیری
در الگوی پردازش اطلاعات ، رایانه وسیله ای است که یادگیری انسان را نشان می دهد . که شامل سه مرحله است ، رمز گردانی ( بازنمایی اطلاعات ) ، ذخیره سازی ( حفظ اطلاعات ) و بازیابی ( دست یابی به اطلاعات در صورت لزوم ).
پیش فرضهای الگوی پردازش اطلاعات
1 ـ اطلاعات بصورت گام به گام و مرحله ای پردازش می شود واز دریافت محرک تا رسیدن به پاسخ ادامه می یابد .
2 ـ در تمام فعالیتهای شناختی مانند دریافت ، مرور ، تفکر ، حل مسئله و فراموشی وجود دارد .
3 ـ اطلاعاتی که از قبل در حافظه ذخیره شده بر ادراک و توجه اثر می گذارد .
الگوی حافظه دوگانه
الگویی است از فرایند پردازش اطلاعات که براساس دیدگاه روان شناسان تنظیم شده و بعنوان الگوی دو مخزنی ( حافظه دوگانه ) شهرت دارد مولفه های الگوی پردازش اطلاعات عبارتند از :
1 ـ دریافت محرک از جهان خارج توسط حواس .
2 ـ تشخیص محرک و ثبت حسی .
3 ـ انتقال احساساهایی که شناسایی شده به حافظه کوتاه مدت یا حافظه کاری .
4 ـ انتقال حافظه بلند مدت .
5 ـ فرایند کنترل اجرایی که شامل راهبردهای انتخابی اجرا ، ارزشیابی و نظارت بر نظام پردازش اطلاعات .
روان شناسان گشتالت تعداد زیادی از پدیده های ادراکی را کشف کردند و آنها را سازمان ادراکی نامیدند و برای توضیح آنها قوانینی را پیشنهاد کردند که به شرح ذیل است :
1 ـ قانون شکل و زمینه
سازمان یافتن محرکه به صورت شکل و زمینه ، لازمه الگودادن به محرکهاست ، نقشهای بسیاری هستند که در طبیعت به صورت شکل و زمینه ارداک می شوند و به حس بینایی محدود نمی شود و به تمام حواس قابل تعمیم است .
2 ـ قانون مجاورت :
در یک زمینه ادراکی مجموعه ای وجود دارد که براساس مجاورت زمانی و مکانی با یکدیگر ادراک می شوند .
3 ـ قانون شباهت :
مجموعه ای شبیه به هم ، از نظر اندازه و رنگ ، در یک گروه و با هم درک می شوند .
4 ـ غلبه مجاورت ادراک بر شباهت :
مواردی که در مجاورت هم قرار می گیرند ، به رغم شباهت با یکدیگر درک می شوند .
5 ـ قانون جهت مشترک :
مجموعه ای که الگویی را تشکیل می دهند ، از جهت مشترکی پیروی می کنند و به صورت یک کل درک می کنند .
6 ـ قانون سادگی :
از نظر روان شناسان گشتالت ، تجربه ادراکی ها به ساده ترین تعبیر ممکن ار محرکهاست .
7 ـ قانون بستگی :
افراد در ادراک الگویی ناتمام ، منتهای ناتمام آن را کامل می کنند .
نقش توجه در ادراک :
مطالعه در زمینه توجه ، با انتشار ادراک و ارتباط نوشته برادبنت شروع شد او به این نکته اشاره می کند که : توجه نتیجه یک نظام پردازش اطلاعات محدود است و چون انسان در پردازش اطلاعات با محدودیت های روبرو است دست به انتاخاب می زند و بر محرکهای جذاب تر تکیه می کند .
برادبنت الگویی برای تجه پیشنهاد کرد که به الگوی صافی معروف است ه در این نظریه اطلاعات با توجه به ویژگی های ظاهری برای پردازش بعدی در نظام عصبی انتخاب می شود .
نظریه صافی برادبنت به مرور مورد توجه واقع شد .
نظریه تضعیف تریزمن : ابتدا یک سرنه براساس ارزشیابی نشانه و با توجه به خصوصیات ظاهرس محرک انجام می گیرد و سپس ارزشیابی پیچیده تر ، که همان ارزشیابی معنایی است ، صورت می پذیرد . او معتقد است که ادراک فرایند دو مرحله ای است : مرحله اول ،توجه اولیه به ویژگیهای ظاهری محرکه مثل اندازه ، شکل و جهت حرکت آنهاست . که تلاش آگاهانه چندان نیاز نیست ، مرحله دوم ، توجه انتخابی ، به جنبه های خاص محرک توجه و جنبه هایی انتخاب برآنها تاکید می شود .
توجه و یادگیری :
اولین قدم برای یادگیری توجه کردن است . یادگیرندگان نمی توانند چیزهایی را که نشناخته و ادراک نکرده اند ، پردازش کنند .
پیشنهادهایی برای جلب توجه فراگیران :
1 ـ تبیین اهداف درس برای آنان . 2 ـ درگیر نمودن آنان در فرایند یادگیری . 3 ـ برانگیختن کنجکاوی آنان . 4 ـ طرح رویدادی غیره منتظره قبل از شروع درس . 5 ـ تغییر در محیط فیزیکی کلاس . 6 ـ تغییر روش تدریس . 7 ـ استفاده از حرکات اشاره و انعکاس صدا و . . . 8 ـ اجتناب از رفتارهای آزاردهنده مانند ضربه زدن روی غیر . 9 ـ کوتاه نمودن مدت مزان تدریس برای خردسالان . 10 ـ بررسی میزان پیشرفت آنان و تاکید موارد مثبت به آنان .
حافظه کوتاه مدت و پردازش اطلاعات :
بقای اطلاعات در حافظه کوتاه مدت در بهترین حالت محدودیه 20 تا 30 تاثیرات اما اگر اطلاعات ، فعال نگه داشته شود . مدت زمان ماندگاری بیشتر خواهد شد .
اطلاعات در حافظه کوتاه مدت با بهترین یا انتقال به حافظه بلند مدت و برقراری ارنباط با اطلاعات موجود در این حافظه ، فعال نگه داشته شود .
نگهداری اطلاعات در حافظه کوتاه کدت :
مرور اطلاعات در حافظه کوتاه مدت به دو شکل صورت می گیرد :
1 ـ مرور نگهدارنده : صرفا عبارتست از تکرار اطلاعات در ذهن .
2 ـ مرور بسط دهنده : ارتباط دادن اطلاعاتی که می خواهیم به یادآوریم یعنی اطلاعاتی که در حافظه بلند مدت داریم .
فراموشی
اطلاعات ممکن است به سبب دو عامل تداخل یا گذشت زمان از حافظه کوتاه مدت محو شود . اگر اطلاعات جدید با اطلاعات قبلی یا روش به یاد آوردن درهم آمیزد ، اطلاعات جدید جایگزین اطلاعات قبلی می شود.
محتوای حافظه بلندمدت
حافظه بلند مدت
جافظه بلند مدت ، اطلاعاتی را که در حال حاضر فعال نگه داشته شده است در خود نگه می دارد و اطلاعاتی که خوب یادگرفته شده است ، درنیرومندی حافظه و پایداری آن تاثیر بسزایی دارد .
محتوای حافظه بلندمدت عبارتند از :
حافظه معنایی : استنباط فرد از تجارب خود و شامل دانش فرد از مفاهیم ، قوانین ، اصول و مهارت هاست ، حافظه رویدادی : به اطلاعات مکانی و زمانی خاص ـ به ویژه رویدادهای زندگی ـ مربوط می شود .
دانش رویه ای : به چگونگی انجام دادن کارها مربوط می شود . تشکیل آن به زمان زیادی نیاز دارد اما وقتی شکل گرفت ماندگار و قوی خواهد بود .
ذخیره سازی اطلاعات در حافظه بلند مدت
ماهیت سازماندهی اطلاعات در حافظه بلند مدت ، بخش مهم و اساسی در مطالعه حافظه است زیرا شناخت سازماندهی به روشن شناختن فرایندهای رمزکردانی و بازیابی کمک می کند .
قبل از هر چیز باید اطلاعات جدید با اطلاعاتی که قبلا در حافظه بلند مدت ذخیره شده است یکپارچه و متصل شود که در این فرایند سه عامل مبنا ، سازماندهی و بافت نقش دارد .
بازیابی اطلاعات از حافظه بلند مدت
در حافظه بلند مدت اطلاعات قابل دستیابی است هرچند که به علت فکر نکردن به آن ، در حالت فعال قرار ندارد . بازیابی موفقیت آمیز ، فرایند واقعی حل مسئله است که از منطق ، نشانه ها و سایر دانشها برای بازسازی اطلاعات استفاده می کند . پدیده نوک زبانی به حالتی اشاره می کند که صدای یک اسم یا حرف اول آن را به خاطر آوریم ، اما از یادآوری کامل آن ناتوان باشیم .
حافظه و تفاوتهای فردی :
تفاوتهای فردی در حافظه حسی : چهار جنبه توجه را که همراه با رشد کودکان پدیدار می شود ، توصیف کرده اند ،
1 ـ توانایی کنترل توجه : به میزان رشد کودکان ، توانایی کنترل توجهشان افزایش می یابد . این تواناییهای بهبود یافته به عملکرد بهتر در نگهداری منجر می شود .
2 ـ متناسب کردن توجه با تکلیف : که با رشد کودکان گسترش می یابد .
3 ـ برنامه ریزی : کودکان در جستجوی نشانه هایی هستند که بر اهمیت مطالب تاکید دارد و سپس به آنها توجه می کنند .
4 ـ نظارت
تفاوت هی فردی در حافظه کوتاه مدت ( کاری )
در این حافظه هم تفاتهای رشدی و هم فردی وجود دارد . حافظه کاری خردسالان بسیار محدود است اما دامنه حافظه آنها همراه با سنشان افزایش می یابد ، وضعیت زیست شناسی فرد در این زمینه تاثیر گذار است .
تفاوتهای فردی در حافظه بلند مدت
کودکان 6 ساله ، ارزش استفاده از راهبردهای سازماندهی را کشف می کنند در 9 ـ 10 سالگی از این راهبردها بطور خودکار استفاده می کنند . همزمان با رشد جهانی ، کودکان در استفاده از بسط ، تواناتر می شوند ، این توانایی در پایان دوره کودکی بوجود می آید . و بطور کلی تفاوتهای رشد در چگونگی استفاده فراگیران از سازماندهی ، بسط و دانش ، در پردازش اطلاعات در حافظه بلند مدت قابل مشاهده است .
کاربرد الگوی پردازش اطلاعات درکلاس درس
در این الگو آموزش متضمن کمک به یادگیرندگان در دستیابی به مهارتهای پردازش اطلاعات و ساتفاده منظم از آنها یادگیری است ، در این الگو فراگیران به طور فعال به پردازش ، ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات می پردازند .
کاربردهای الگوی پردازش اطلاعات به شرح ذیل است :
الف ) اطمینان از توجه فراگیران به درس
ب ) تشخیص موضوعات مهم درس و موضوعات جزئی و تمرکز بر اطلاعات مهم توسط فراگیران
ج ) ارتباط برقرار کردن پس مطالب جدید با مطالب آموخته شده قبلی
د ) فراهم نمودن فرصتهایی برای تکرار و مرور اطلاعات
هـ ) ارائه موضوع درسی بطور واضح و سازمان دهی شده
و ) تاکید بر درک معنی بجای واضح حفظ کردن مطالب
آموزش مهارتهای مطالعه راهبردهای یادگیری :
راهبردهای یادگیری عبارتند از طرحهایی برای تحقق اهداف یادگیری و شیوه های یادگیری عبارتست از فنون خاصی که این طرحها را شکل می دهند استفاده از راهبردهای یادگیری ، حاکی از دانش فراشناختی فرد است . از مهمترین راهبردهای مطالعه خط کشیدن زیر مطالب مهم و یادداشت برداری است که بستگی به فهم سازماندهی متن دارد .
فصل ششم
فرایندهای شناختی
نظریه های یادگیری از نظر اصول فکری از یکدیگر متفاوتند و همین امر موجب تمایز نظریه ها از یکدیگر می شود برای مثال روان شناسان گشتالت و پیاژه : الگوی جدید پردازش اطلاعات را مبنای کار خود قرار دادند .
مقایسه دیدگاههای شناختی و رفتاری
روان شناسان شناختی بجای اینکه یادگیری را نتیجه شرطی شدن ، یعی تداعی محرک و پاسخ بداند ، یادگیری را تنظیم مجدد مفاهیم و تجربه هایی می دانند که به بینش منجر می شود .
هر دو دیدگاه به اهمیت تقویت در یادگیری معتقدند اما دلایل متفاوتی دارند رفتارگرایان افراطی ، معتقدند که تقویت ، پاسخها را تحکیم می کند ، روان شناسان شناختی ، تقویت را منبع بازخورد رد نظر می گیرند که اطلاعاتی درباره پیامدهای تکرار رفتار ارائه می دهد .
روان شناسان سناختی ، بر یادگیری اکتشافی ، یادگیری معنادار ، یادگیری مفاهیم ، یادگیری حل مسئله ، تفکر انتقادی ، انتقال یادگیری و فراشناخت یادگیری تاکید دارند .
از یددگاه شناختی افراد پردازشگر فعال اطلاعات اند :
این دو دیدگاه از لحاظ روشهای تحقیق در یادگیری با هم تفاوت دارند . رفتارگرایان در زمینه یادگیری از حیوانات در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی استفاده می کنند و هدفشان دستیابی به قوانین عمومی یادگیری و تعمیم به موجودات سطح بالاتر مانند انسان هستند . روان شناسان شناختی ، تحقیقات خود را بردامنه وسیعی از موقعیتهای یادگیری متمرکز می کنند .
یادگیری اکتشافی
در این نوع یادگیری ، محیط باید موقعیتهای برانگیزاننده ای فراهم کند تا یادگیرنده فعالیتهایی را انتخاب کند که برایش ارزش شخصی داشته باشد . خطا در این روش جایز است و از یادگیری جدا نیست و یادگیری تکلیفی است برای رسیدن به پاداش .
به نظر برونر اکتشاف نوعی تکفر است و زمانی بدست می آید که فرد از اطلاعات محدود خود فراتر رفته و به بینش و تعمیمهای جدید دست یابد به راهبردهای مورد اشاره در این زمینه عبارتند از : تلاش فکر ، طرح سوالهای ترغیب کننده ، تاکید بر فرایند یادگیری به جای نتیجه آن ، تاکید بر معنی و نقش فعال یادگیرنده .
یادگیری معنادار
دیوید آزوبل معتقد است اگر یادگیرنده زمینه لازم برای فراگیری داشته و آن مطالبی را که به او ارائه می شود سازمان یافته باشد ، یادگیری معنادار شده ، و قدرت یادگیری یادگیرنده نیز افزایش می یابد .
روش آموزشی آزوبل مبتنی براطلاعات معنادار است . نقش مهم در یادگیری اکتشافی و معنادار متفاوت است اما دارای 3 ویژگی می باشد که عبارتند از : 1 ـ فعال بودن فراگیران درفرایند یادگیری 2 ـ تاکید پیوند معلومات جدید با قبلی 3 ـ اطلاعات فرد به طور مستمر تغییر می کند .
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن