سایت علمی و پژوهشی آسمان - 2930

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق و مقاله درباره شهر سازی

بازديد: 917

شهرسازي

انديشه هاي خام شهرسازي

مقدمه:

ماهيت امروز شهرهاي ايران

از سرش پيچيدة شهر سرچشمه مي گيرد. اين سرشت داراي دو وجه است: يكي فرآيند شهرنشيني مانند مسائل اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي ارتباطات و مانند آن، و ديگري فرآيند خرد و انديشة شهرسازي، كه براي ماسئل شهري بنيان هر دو جنبه را به چهار عامل اساي زير نسبت مي دهند:

1 پويشهاي اجتماعي اقتصادي

2 رشد شتابان شهرنشيني

3 تحول فرهنگ مادي (تكنولوژي) و فرهنگ عقلي (انديشه)

4 مديريت اجتماعي (سياسي)

عوامل ذكر شدة همة نيروهاي موثر در ايجاد مسائل شهري هستند اما در يك تحليل منطقي، عوامل ياد شده آنچنان درسلسلة علت و معلول به همديگر مرتبط اند، كه هر يك به شمار آيد. چنين تحليلي سرانجام دور و تسلسل به وجود مي آورد. براي خروج از چنين دور باطلي كساني مانند: «انگلس»، «اشپنگلر» و «هانري لافور» مسائل شهري را تجلي اقتصاد سياسي دانسته اند. و برخي مانند مشيل فوكو از ان تعبير قدرت گرفته اند و مانوئل كاسل آن را تعبير به سياست كرده است.

برخي نويسندگان، بر اساس نظرات نتچه و هاديگر جامعه صنعتي عصر ما و به تبغ آن مدرنيسم نسبت مي دهند و حجابي از مفاهيم خردباوري و فرهنگي را بر چهرة ماهيت شهر مي كشند. رواج مباحث مدرنيته در چند سال اخير چنان هزار تويي پديد آورده كه خروج از آن آسان نيست برخي مانند كولاكوفسكي مي گويند: ابهام و گوناگون كاربرد مفهوم مدرنيسم آن را به برچسبي بدل كرده كه فاقد كاركرد و دقت تبيني است.

اما بنا به گفتة بنه ولو شهرسازي نه از طريق اين استنتاجها و بكار بردن تئوري آرمانگرايي بلكه از راه استقرار و از تجارت مكرر مشكلات و تصادمهايي صورت گرفت كه برخي از افراد متعهد تر مانند موريس و سپس گدس را وادار مي سازد تا سلسله علت ها و معلول ها را بپيمايند و تعهد خود را را گسترش دهند و رابطة گمشگتة ميان سياست و فن را بازيابند.

آنچه مسلم است شهرسازي نوين همزاد توسعة تمدن صنعتي است. تحولات ناشي از صعت جديد ساختارهاي اجتماي اقتصادي و فرهنگي جوامع را دگرگون كرد و باعث توسعة شهرنشسي شد و نيز همراه با رشد نظام سرمايه داري ثروتهاي كلان و همزمان با آن فقر و بيچارگي عظيم پديد آمد. از آن پس پديده هايي مانند محلات فقيرنشين چشمگير شدند و بالاخره اتومبيل پيكر شهر را دگرگون ساخت.

افكار و ايده هاي شهرسازي براي مسائل شهري با تاخير يك قرن پس از وقوع اين تحولات به تدريح شكل گرفت. در طول ايبن يك قرن اتوبيسم اروپايي باري شهرها طرحهاي آرماني ارائه مي داد و دولتها به اقدامات موضعي دست مي زدند. هوسمن در پاريبس و آنسپاش در بروكسل خيابانكشي مي كردند. دولتها نيز مانند صاحبان انديشه همواره از توسعه و تحول عقب بودند و كارهاي آنها حالت علاج واقعه بعد از وقوع را داشت.

بررسي شهرسازي در ايران نيز گوياي همين عقب ماندگي انديشه و عمل به علت دوري از واقعيتها بوده است. التبه جريان توسعه شهر نشيني در ايران با تاخير يك قرن نسبت به جوامع صنعتي رخ داد و هر چند فرآيند و حتي خصوصيات شهرنشيني در كشورهاي توسعه نايافته بكلي با كشورهاي صنعتي متفاوت است و در واقع يك جريان برونزا است اما حاصل كار در اصل داراي تفاوت ماهوي نيست.

حاصل توسعه شكل گرفتن تجمعات عظيم است. تحولات شهرسازي در مجموعه هاي بي نظام شهري است. تحولات شهرسازي دويست سال گذشتة جهان صنعتي و صد سال گذشتة ايران تفاوتي جز تفاوت زماني و مكاني ندارند. مشكل اصلي در هر دو تاخير در ادارك ضرورت واقعيت و خامي در تدبير و انديشه هاي شهرهاي اروپايي به شهادت مفاد منشور آتن با آن روربه رو بودند ما هم اكنون با آن مواجه هستيم.

درا ين مقاله قصد آن را نداري كه منشا اين مسائل و تحولات را بيابيم بلكه منظور اين است كه در وهلة اول به جريان تاخير در تدابير شهرسازي ايران اشاره بشود و در وهلة دوم مسائل ناشي از چنين تدابيري را به اجمال بررسي كنيم:

1 درست در زماني كه اصول منشور آتن در چهارمين كنگرة معماران مدرن زيرنظر لوكوربوزيه به تصويب مي رسيد و بر ارزشهاي انساني و معماري در شهرها تاكيد مي شد (در سال 1933 ميلادي برابر 1313 هجري شمسي) سرتيپ كريم آقا بوذرجمهري كفيل شهرداري تهران به (1853-1869) كه تحت حمايت ناپلئون سوم به نوسازي پاريس پرداخت با قدرت رضاشاهي خيابانهاي جديد تهران را در بافت قديم شهر مي گشود. هر روز پرچم سرخي بر فراز محله اي به اهتزاز در مي آمد و گروه گروه ساكنين آن به محله هاي جديد پيرامون شهر رانده مي شدند و بدون ارج گذاري به تاريخ، ساختمانهاي جديد دولتي و ويرانه هاي ميراث تاريخي دورة قاجاريه بنا مي شد.

در آن موقع دو دهه از انتشار كتاب پاتريك گدس به نام شهرها در تحول در 1915 مي گذشت. او در كتاب خود از فراز برج ادينبور خاطر نشان مي كرد كه ارگانيسم شهري را مي بايست به مثابة تجمعي بشري دانست كه در مسير تحول خود همواره متاثر از محطيهاي دور و نزديك خويش است. گدس خواهان اين بود كه همة يافته هاي علمي در راه اين هدف به كار گرفته شوند. از ديدگاه او شهر يك سيستم پيچيده متشكل از ساختارهاي مختلف و مقوله هاي مختلف و طبعاً موضوعي ميان رشته اي است. بنابراين متدولوژي سنتي شهرسازي كه از يك رشته عمليات حرفه اي و فيزيكي و بر اساس برداشتهاي تجربي و ادراكات شخصي شهر ساز استوار بود بايد بر پايه الگوي عملي (بررسي تحليل طرح و با درك همة جوانب و وجوه به طور جامع انجام پذيرد. نظريات گدس مدت 60 سال بر تفكر شهرسازي علمي سايه انداخته بود و بر پاية همين انديشه مدل يا الگوي طرحهاي جامع به عنوان متدولوژي شهرسازي شكل گرفت. اين طرز تفكر در 1932 و 1949 در انگليس و در 1928 و 1949 در ايالات متحده امريكا جنبة قانوني يافت.

25 سال تجربه شهرسازي بعد از جنگ جهاني در اروپا مشكلات اين رويكرد يا طرز تفكر را نيز به تدريج آشكار ساخت. از يك سو اعتراض معماران جوان گروه ده (Ten Team) به تقسيمات عملكردي (مسكن، كار، فراغت، و حمل و نقل) منشور آتن و از سوي ديگر تئوري سيستم كه در سال 1954 توسط برتالنفي تدوين شد بر تفكر شهرسازي موثر واقع شدند. تحت تاثير اين جريانات فكري ساختگرايان كوشيدند در مخالفت با مقولات عملكرد گرايي با شهر به عنوان يك كليت واحد (گشتالت Gestalt) برخورد كنند. هر چند تئوري سيستم ثابت كرد كه سرشت سيستمها جامع و ميان رشته اي است اما اقرار داشت كه براي شناخت كليت سيستمهاي باز هيچ معياري در دست نداريم تا بگوييم كه درشناسايي سيستم تمام خصيصه هاي خاص آن را در نظر گرفته ايم. برتالنفي به صراحت بيان كرد كه شناخت شناسي سيستمها با شناخت شناسي پوزيتيويسم يا امپريسيسم (اصالت تجربه) عميقاً فرق دارد.

تحت تاثير اين جريانها در سال 1964 در انگليس گروه مشورتي برنامه ريزي (PAG) لايحة تغيير قانون شهرسازي جديد (1969-1971) انگليس قرار گرفت. بر اساس آن طرحهاي جامع كه تحت عنوان طرح توسعه و عمران خوانده مي شدند. منسوخ و مدل طرحهاي ساختاري جايگزين آن گرديد. مك لوين يك از اعضاي اين گروه در سال 1969 كتاب برنامه ريزي شهري و منطقه اي رويكردي سيستمي را منتشر كرد و در سال 1971 جرح چيدويك در تكميل مباحث آن كتاب مشهور خود نگرش سيستم برنامه ريزي را انتشار داد. حاوي نظرياتي كه در مفاهيم و انديشة شهرسازي متدها و مدلهاي آن تحولي اساسي پديد آورد.

در همان حال كه مدل طرحهاي جامع مورد انتقاد كوبندةاين شهرسازان قرار داشت يعني در سال 1345 شوراي عالي شهرسازي ايران تشكيل و در سال 1347 نخستين قرارداد طرح جامع براي شهر تهران منعقد شد و درست در زمان انتشار كتاب چدويك در سال 1971 ميلادي يعني در سال 1351 (ه ش) مدل طرح جامع به مفهوم كاربري زمين در قانون تغيير نام وزارت مسكن و شهرسازي به تصويب رسيد.

2 تغييرات بنيادي

اواخر دهة هفتاد و اوايل دهة هشتاد را مي توان سالهاي درخشان تحقيقات شهري دانست. طرحهاي جامع در بيشتر كشورهاي دستخوش دگرگوني شد و خصلت استراتژيك (راهبري) يافت. برنامه ريزي شهري از يك سو به برنامه ريزي عمل گرايش يافت. اين تحولات بر پاية متدهاي تحليل سيستمي به جاي صرف نيرو بريا شناخت جامع موضوعي تلاش خود را متوجه تحليل جامع مساله كرد. زيرا هم در عمل و هم در تئوري مشخص شده بود كه حل مساله ا هر چيز مستلزم صورت بندي درست از صورت مساله است.

مدل پوزيتويستي (شناخت، تحليل، طرح،) كه مدتها الگو و روش تهية طرحهاي شهري بود جاي خود را به مدل سيستميك (تحليل، طرح، سياست) داد. اين مدل به مفهوم رسيدن به اهداف و سرانجام ارزيابي و ساستگذاري براي اجرا بود.

بدين ترتيب انتظار معجزه از مطالعات برنامه ريزي كنار گذاشته شد و شهرسازي عملاً به شهرسازي واقعي روي آورد.

در آوريل 1982 دادگاه شهرستان كالاوراس در ايالات متحده آمريكا بر اساس لايحه اي كه از طرف وكلاي مردم بر ضد مصوبات طرح جامع شهر تهيه شده بود به دلايل گوناگون بي كفايتي طرح جامع را در تامين منافع مردم اعلام داشت و قانون ايالتي را نقض نمود.

رويدادهاي مهمي كه از 1975 شروع شده بود در دهة 1980 اساس طرح جامع در ايالات متحدة آمريكا را دگرگون ساخت و از اواسط 1980 تعدادي از شهرداريهاي و حكومتهاي محلي كار جديدي را تحت عنوان طرحهاي استراتژيك آغاز كردند.

اساس طرحهاي استراتژيك از طرحهاي ساختاري اقتباس شده است. در طرحهاي ساختاري و استراتژيك موضوعتات حياتي روشن مي شوند و مناطقي تعيين مي گردند كه رشد و تغيير آنهابايد در چهارچوب كلي و انعطاف پذير خط مشي ها و رهنمودها صورت گيرد. اين روش به زمان و كوشش فوق العاده اي براي جمع آوري اطلاعات نياز ندارند و ايستا نيست. در اين رورش به جاي آنكه تكليف تمام بخشهاي شهر به طور يكسان براي دراز مدت تعيين گردد به اولويتها و خط مشي ها و رويكردهاي مالي براي جوابگويي به اين خط مشي هاي مي پردازند.

طي 15 سال گذشته بر پاية تلاشهاي دهة 70.

 

چهارچوب نظري تحقيق:

قبل از بررسي موضوع ابتدا لازم است كه با فلسفة اجراي طرح هاي بلند مرتبه سازي آشنا شده و سپس موضوع تحقيق بپردازيم.

مكتب شيكاگو:

اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم همراه با رشد و رونق اقتصاد در آمريكا و رقابت آن با كشورهاي اروپايي بود. كه اين مساله سبب افزايش تراكم زمين در مراكز شهري گرديد و 2 عامل اصلي پديد آورندة آسمانخراش يعني 1 كمبود زمين و 2 امكانات فني و تكنيكي با يكديگر جمع شدند و اولين آسمانخراش ها را به وجود آورند. اين امر سبب شد تا بعد از آتش سوزي بزرگ شهر شيكاگو در سال 1871 كه در آن تمام. ساختمان ها كه از چوب بودند سوختند، اين بار ساختمان هايي بلند با اسكلت فلزي جايگزين ساختمان هاي سوخته شده شوند.

بنابراين مكتب شيكاگو در راستاي جنبش نوگرايي قرون نوزده و بيست حركت مي كرد و از خصايص مهم اين جنبش رد سنت هاي ديرين در تزيين و آراستن بنا و رو كردن به اشكال ساده و خالص () و همچنين نمايان ساختن اسكلت ساختمان مي باشد.

لويي سوليوان از اعضاء مشهور مكتب مي گويد: خاصيت اصلي و صنعت بارز يك بناي چندين طبقه چيست. فورا جواب مي دهيم عظمت اين عظمت عاملي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي برخودار است به خود جلب مي كند و آن چيزي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي مي بخشد و بنابراين بايد بيش از همه چيز مورد نظر هنرمند قرار گيرد و محرك اصلي تصورات او باشد.

همان طور كه از مطلب فوق هم بر مي آيد نظريه پردازان اين مكتب بيشتر ديدي تحسين آميز و شگفت زده از امكانات حاصل از ساختارهاي بلند ارائه مي گردند و متوجه تاثيرات خطير اين پديده در بافت و سيماي زندگي شهري كه كاربرد قوانين و ضوابط محكمي را طلب مي كند، نبودند.

 

مكتب نوگرايي (عملكردگرايي) (Modernism)

اين مكتب در قرن نوزدهم شروع شد و در قرن بيستم به اوج شكوفائي خود رسيد و مي توان گفت كه بيشترين تاثير را بر بافت شهري عمودي قرن بيستم داشته است. از مهمترين نظريه پردازان اين مكتب از والتر گروپيوس لوكوربوزيه و ميس وندرروهه مي توان نام برد. اصول كلي عقايد اين مكتب از طريق منشور آلن در سال 1931 در كنگرة جهاني معماران مدرن در آتن ارائه شد.

(لوكوربوزيه: منشور آتن)

و مانند اكثر انديشه اي شهر سازي شهرسازي قرن نوزده و بيست كه متاثر از اوضاع با سامان شهرها بعد از بعد از انقلاب صنعتي بودند افكار عملگرايان نيز به دشت از شرايط زندگي غير انساني خصوصاً طبقات پايين جامعه در شهرهاي صنعتي آزرده بود اين منشور بعد از ذكر نابسماني هاي زندگي شهري، راه حل مسئله را قوانين شهري محكمي مي داند كه تامين كنندة رفاه و عدالت شهري باشد و از طرف ديگر حكومتي مقتدر پشتيباني گردد.

امكان آزاد شدن سطح زمين از قيد ساخت و ساز و استفاده از آن جهت فضاي باز و بسته، امكان قرار دادن خدمات عمومي مورد نياز مسكوني امكان صرفه جويي اقتصادي در توليد ساختمان امكان بهره گيري از فوايد عملي ناشي از بالا رفتن قيمت زمين امكان استفاده از ساختمان هاي بلند براي كاربري هاي متفاوت تجاري اداري مسكوني صنعتي و ...

كنستركيتوسيم: اين مكتب از شاخه هاي مكتب نوگرايي (عملكرد گرايي) در روسيه شوروي بعد از انقلاب اكتبر همزمان با پايان جنگ جهاني اول مي باشد. كه در بسياريي از موارد اصول مكتب نوگرايي Modernism را به طريقي افراطي تر در نظريه ها و طرح هاي خود ارائه دادند. متوقف شدن عمليات ساختماني در اثناي جنگ و صدمات كه طي جنگ بر بسياري از شهرهها و ارد آمده بود سبب شد تا به عمليات ساختماني در مقياسي وسيع و حجيم اقدام گردد.

انقلاب 1917 انفجاري از خلاقيت و نوآوري را در كليه امور مطرح گردانيد  موجب فروپاشي كامل اقتصاد و نظام اجتماعي سابق كشور گرديد و نياز به بازسازي و طرح هاي نوين را در كليه امور مطرح گردانيد. ميليوتين رئيس كميسيون ملي ساختن شهرهاي جديد شوروي در سال 1930 همان اصول عملكردگرايان در اروپاي غربي را صورت بندي كرد و در كتاب خود به رشتة تحرير درآورد (استروفسكي 1381).

بلند مرتبه سازي بنا بر اصل بنيادي حداكثر راندمان و بازدهي بلند مرتبه سازي مسكن با ارائه حداقل فضاي خصوصي و شخصي و حداكثر فشاي مشترك و عمومي ساختمانهاي بلند مسكوني در جوار و نزديكي به محل كار سادگي افراط در داخل و خارج بناهاي بلند مسكوني و غير مسكوني از محورهاي عقايد افراد اين مكتب بود.

مگااستراكچراليسم (فن گرايان): از نيمة دهة 1950 و براي تقريباً 20 سال ايدة منطقه شهري (شهر) به شكل يك ساختمان بزرگ بهم پيوسته بر تفكر معمارانه دربارة شهرها حاكم بود. خيابان به شكل يك راهرو مايل حفاظت شده ميدان به صورت حياط سرپوشيدة داخلي و ... از جمله اين نظريات بودند. مگااتراكچراليست ها براي تبيين و توجيه عقايد خود بر اصولا و طرحهايي تاكيد مي كردند: شرايط نگران كنندة محيط زيست و كرة زمين، و تاكيد بر استفادة وسيع و بسيار پيچيده از آخرين توانايي هاي تكنولوژي از مهمترين اين موارد بودند. اولين پروژة مگااستراكچر توسط معمار ژاپني كتروتانگه با همكاري دانشجويان ام آي تي براي بندر بوستن در 1959 طراحي شد. ايده مگااستراكچر يعني ‌«شهر به عنوان يك ساختار غول آسا» اگر چه همواره به صورت طرح هاي علمي تخيلي روي كاغذ باقي ماند اما اثرات آشكاري بر ساختمان هاي واقعي نيز داشت.

از ميان نظريه هاي ذكر شده، نظرية كنستركتيوست ها كه مبتني بر تقسيمات داخلي فضاهاي بلند مرتبه مشتمل بر فضاهاي خصوص كوچك خوابگاهي و اشتراك در فضاهاي خدماتي مسكن مي باشد در شرايط فعلي ايران عملي به نظر نم رسد و همين طور نظرية اوليه يعني مكتب نيسكاگو و مكتب نوگرايان كه اولي مبتني بر بلند مرتبه سازي به صورت متراكم در كناره معابد و خيابان و دومي بر بلند مرتبه اسزي به صورت پراكنده در دل فضاهاي باز و ورود از خيابان مي باشد با شرايط فعلي ايران سازگارترند.

 

مباحث نظري:

در اين بخش به بررسي آثار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، كالبدي و آثار زيست محيطي ساختمان هاي بلند مرتبه مي پردازيم.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اقتصادي آن

الف: تاثير ساختمان هاي بلند بر تراكم ساختماني و مصرف زمين: بدين معني كه با مصرف زمين يكسان تعداد طبقات را افزايش داده مثلاً اگر در مساحتي معين 5 ساختمان يك طبقه موجود باشد آنها را با همان مساحت زير بنا به 5 ساختمان 10 طبقه تبديل كرد و يا اينكه با مساحت زير بنايي بسيار كمتر از مجموع مساحات اوليه تبديل كرد و بقيه فضاهاي آزاده شده را به امكاناتي از قبيل فضاي سبز اختصاص داد. اما نكتة قابل توجه آن است كه بلند مرتبه سازي تا ارتفاع مشخصي باعث صرفه جويي قابل ملاحظه اي در مصرف زمين مي گردد و از آن ارتفاع به بالا اين ميزان چندان زياد نخواهد بود.

 

ب: هزينه احداث ساختمانهاي بلند: آنچه كه مشخص است اين است كه هزينة احداث ساختمان در ارتفاع بالاتر بيش از هزينة احداث ساختمانهاي كوتاهتر است. اين هزينه ها شامل به كارگيري مصالح و افزودن امكانات بيشتر گرمايشي و سرمايشي و پله فرار و .... و نيروي كار متخصص تر و ... مي شود. از طرفي اين پديده همان طور كه در بخش مصرف زمين نيز بدان اشاره شد سب صرفه جويي در مصرف زمين مي شود حال بايد ديد كه اين ميزان افزايش هزينه ها تا چه حد به صرف است را در عمل بلند مرتبه سازي زماني اتفاق مي افتد كه كاهش قيمت ناشي از صرفه جويي در مصرف زمين از اضافه قيمت ناشي از ساختمان سازي در ارتفاع، بيشتر باشد (مهندس هاشمي (معاون وزير مسكن) در مصاحبه با بولتن سمينار سياست هاي توسعه مسكن در ايران، مهر ماه 73) از اين روست كه مراكز شهري كه به دليل دسترسي تمكز خدمات و ساير نقاطي كه داراي قيمت زمين بالاتري هستند مرتفع تر مي گردند.

 

ج: تاثير ساختمان هاي بلند بر كاربري زمين: «ميزان جمعيت پذيري و به عبارتي ديگر تراكم ناخالص جمعيت در يك سطح شهري به ميزان اراضي تخصيص داده شده به سه كاربرد مسكن، معابر و خدمات بستگي دارد» (مجيد غمامي: ملاحظاتي در باب سياست افزايش تراكم در شهرها، مجله آبادي، شماره 5)

هنگامي كه از بلند مرتبه سازي افزايش تراكم ساختماني جهت افزايش تراكم جمعيتي استفاده مي گردد، نمي توان بدون برنامه ريزيق كاربري زمين براي تامين سرانه هاي استاندارد جهت جمعيت جديد اضافه شوند. هيچ گونه اقدامي جهت بلند مرتبه سازي نمود بايد توجه داشت كه بلند مرتبه سازي يا افزايش تراكم ساختماني در يك شهر موجود در معناي افزودن بر جمعيت شهر در همان اراضي محدود شهري است. در اين حالت بايد اين مساله را بررسي كرد كه آيا مي توان براي جمعيت جديد، سرانه هاي استاندارد ار در زمينه خدمات، تسهيلات شهري تامين مود يا نه؟ ميزان تراكم ساختماني در اكثر مناطق تهران در حال حاضر افزايش يافته و علاوه بر آن قانون امكان خريد تراكم 2000 درصد، جمعيت ساكن در تهران به زودي از دو برابر متجاوز خواهد شد در حالي كه در تامين بسياري از تاسيسات و خدمات شهري دچار كمبود هستيم و آلودگي محيط زيست تهران (هوا، آب، خاك) در نهايت خود به سر مي برد. در واقع هر روز شاهد برافراشته شدن ساختمان هاي بلند به جاي ساختمان هاي كوتاه در همان قطعات ثابت زمين و با همان درصد اشتغال زمين هستيم و تامين فضاي باز مورد نياز و افزايش ظرفيت كشش معابر و خيابان هاي و تامين و افزايش ظرفيت لوله كشي ها و كانال هاي تاسيساتي آب برق گاز تلفن فاضلاب و تامين خدمات آموزشي بهداشتي و درماني براي جمعيتي كه به مرور زمان برابر مي شوند محتاج برنامه ريزي دقيقتري است.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اجتماعي، فرهنگي و رواني آن:

يكي از مسائلي كه همواره در پديدة آپارتمان نشيني و بلند مرتبه سازي مورد توجه بوده است مناسب بودن اين نوع زندگي با گروهها و طبقات مختلف اجتماعي بوده است . تحقيقات مختلف در اين زمينه نشان داده است كه طرز سكونت نحوة رفتار و كنش هاي اجتماعي مختلف بين ساكنين بلند مرتبه ها  بيشترين تاثير را در اين امر مي گذارد كه زندگي در اين مكان ها از سوي ساكنين مناسب و مطلوب يا نامناسب و نامطلوب تلقي شوند.

نتايج بررسي ها مختلف در ايران نشان داده است كه اكثرا اقشار مرفه از روي تمايل و آگاهي اين نوع زندگي را انتخاب مي كنند دلايلي مثل: 1- امنيت مالي و 2 نگهداري آسان. اما در نزد اقشار متوسط اجتماعي آگاهي كاملي نسبت به اين پديده وجود ندارد عواملي مانند:

1 فراهم آمدن امكانات مناسب جهت خريد آپارتمان مانند وام بانكي و ... 2 تمايل شديد به مالكيت با توجه به ويژگي هاي فرهنگي فرهنگي و ارزان بودن اين نوع زندگي عامل جذب اين گوره به بلند مرتبه ها بوده است. گروه سوم اقشار پايين با ريشة روستايي و تهيدست هستند كه به هيچ وجه آگاهي نسبت به اين پديده ندارند. عوامل زير از جمله عوامل موثر در انتخاب اين نوع زندگي براي اين طبقه بوده است:

1 كمبود مسكن استيصال، اجاره ارزانتر (در مورد اجاره نشينان) 2 رهايي از دست صاحبخانه در مورد ساكنين مالك آپارتمان 3 سرمايه گذاري مناسب از نظر مالكين جهت اجاره آن . (هايده نصيري: آپارتمان سازي و آپارتمان نشيني در تهران رساله نهايي به طور كلي مي توان گفت كه 1- زندگي آپارتماني مناسب كليه گروهها و طبقات اجتماعي نمي باشد و 2 براي اقشار متوسط به بالا مناسبتر از اقشار تهيدست شهري كه غالباً داراي فرهنگ روستايي مي باشند است و همچنين 3 اگر افراد ساكن داراي فرهنگ مشابه هم باشند، روابط بهتري نتيجه مي گردد و رضايت بيشتر ساكنين را به همراه خواهد داشت.

ب: ايجاد تراكم جمعيتي: هنگامي كه تعداد استفاده كنندگان از يك فضاي مشخص افزايش يابد، به همان نسبت هم فضا بزرگتر مي شود. در نتيجه خصوصيت و شخصيت فضا خدشه دار مي شود زيرا حدي از بزرگي فضاداران مطلوبيت مي باشد. ديگر آنكه جمعيت زياد در يك فضا سطح روابط انساني را تنزل مي دهد و باعث جدايي انفراد دوري و بيگانگي در محيط انساني مي شود. اما چنانچه فضاهاي داخلي و مشترك بلند مرتبه ها با تراكمي مناسب و اندازه اي مطلوب و طراحي جاذبي ايجاد گردد ميت وان امكان برقاري تماس و روابط نزديك را ميان افراد پديد آورد و از اين جهت حتي به عنوان نكته اي مثبت براي بلند مرتبه ها عمل كند.

 

ج: يكنواختي در بلند مرتبه ها: يكنواختي شديد در واحدهاي يك ساختمان بلند مرتبه در نتيجه استفاده از سازه مشترك مي باشد و تا حد زيادي اجتناب ناپذير است.

عملكرد گرايان قرن بيستم با تاكيد بر جنبه هاي اقتصادي اين پديده ها كه نتيجه استانداردي كردن فضاها و استفاده از سازة مشترك عمودي مي باشد، آن را معقول و موجه مي دانستند و براي جنبه هاي رواني موضوع اهميتي قائل نبودند.

يكساني و يكنواختي به همراه تراكم جمعيت در بلند مرتبه ها موجب پديده عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) مي گردد. همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد. بنابراين بايد دقت نمود تا در در طراحي ساختمان هاي بلند با ايجاد تنوع و نماها از يكنواختي و خسته كنندگي فضا جلوگيري شود.

 

بررسي آثار كالبدي ساختمان هاي بلند مرتبه:

الف: ديد و منظر:

1 ديد و چشم انداز: يكي از آثار بلند مرتبه سازي كه طرفداران آن همواره از آن به عنوان مزيتي قابل توجه ياد مي كنند، فراهم آمدن چشم انداز مطلوب از داخل بلند مرتبه ها به مناظر گوناگون شهري را طبيعت اطراف مي باشند. اما از طرف ديگر اين ساختمان ها ديد و چشم انداز ساختمان هاي ديگر را مسدود مي كنند. در تحقيقي كه توسط شهرداري تهران راجع به بلند مرتبه سازي در تهران انجام يافته است از 26 مجموعه ساختماني بلند مرتبه برداشت شده100% آنها موجب مسدود نمودن مناظر شهري براي ساختمان هاي اطراف بوده اند. (فرشته كازروني حقيقت، شعله نوذري «نگاهي به ساختمان بلند تهران» سازمان مشاور فني مهندسي تهران، واحد تحقيقات، 1372، ص 124و125)

لذا براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني تر به ساختمان بلند مناسب تر است فضايي باز در اطراف ان در نظر گرفته شود. براي جلوگيري از تغيير مقياس و ايجاد ناهماهنگي در نماي شهري در تركيب بلند مرتبه ها با كوتاه مرتبه ها يا بايد از مراحل و مقياس هاي مياني استفاده كرد و يا بايد فضاي حائل بين دو اندازه بلند و كوتاه به صورت فضاي باز و بسته در نظر گرفت.

شكل: شكل كلي و ساده شدة ساختمان هاي بلند عموماً به صورت مكعب مستطيل است كه بر قاعده كوچكتر خود بر روي زمين قرار گرفته است. مكعب مستطيل بلندي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ابعاد ديگر بسيار چشمگير است.

2 انواع حجيم Masire: ساختمان هايي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ساير ابعاد تفاوت چشمگيري ندارند.

بعضي از صاحبنظران بر سطح سايه بزرگي كه ساختمان هاي حجيم ايجاد مي كنند تاكيد مي كنند و آن را بسيار نامطلوب مي انگارند.

برج مسطح كه از يك طرف ديگر بسيار عريض است يك فرم ساختماني بسيار ناهنجار در داخل شهر مي باشد. هر چن سمت باريك ساختمان ممكن است به طرز زيبايي باريك و بلند باشد سمت پهنش چنان وسيع و صاف است كه هيچ ساختماني با آن ارتباط مطلوب را پيدا نمي كند. اين ساختمان ها به تنهايي مخرب و شكننده بوده و در كنار يكديگر به صورت تودة بدتركيب  نخراشيده اي در سيماي شهري ديده مي شود. (ريچارد هرمن، آندرو يازوسكي، مباني طراحي شهري، ص 160 و 161).

 

ج:فضاي شهري:

فضاي شهري به عنوان زندگي اجتماعي و گروهي مردم شهر تاثيرات بسيار حائز اهميتي از وجود ساختمان هاي بلند مرتبه مي پذيرد. متاسفانه اين تاثيرات در اكثر موارد ارزيابي شده است. شناخت كامل و تجزيه و تحليل تاثيرات بلند مرتبه ها در فضاي شهري جهت كنترل و ممانعت از جنبه هاي منفي آن بسيار ضروري به نظر مي رسد.

1 تعريف و مشخصات فضاي شهري: فضاي شهري به عنوان يك جزء بسيار مهم از ساخت شهر فضايي است جمعي كه در برگيرندة بخشي از روابط اجتماعي و فرهنگي جامعه باشد. (فضاي شهري چيست؟ روكر اعتقاد دارد كه ساختاري است سازمان يافته، آراسته و واجد نظم به صورت كالبدي براي فعاليت هاي انساني و بر قواعد معين و روشن استوار است. ... ) (طراحي فضاي شهري محمود توسلي)

هر گونه فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست بلكه ارتباطات ويژه بصري و حركتي موجود فضاي شهري است و در غير اين صورت حفره اي بيش ميان ساختمان ها نخواهيم داشت. (محمود توسلي. طراحي فضاي شهري (1)، ص 18).

صاحبنظران مختلف بر سه مشخصه اصلي شهري تاكيد داشته اند: 1 محصور بودن 2 تركيب و هماهنگي متناسب اجزاء 3 عملكرد و فعاليت جمعي.

1 -1 محصور بودن از محصور بودن فضا به عنوان نخستين اصل حاكم ر طراحي مكان هاي شهري نام برده مي شود بطوري كه اگر فضا به شكل مطلوبي محصور نشود نمي توان به يك مكان شهري جذاب دست يافت (محمود توسلي، و روشهاي طراحي ص 36).

3/3/84:

چگونگي محصور شدن فضا در انسان احساسات مختلفي بر مي انگيزد و براي اينكه مطلوب ترين احساسات در انسان برانگيخته شود محصور بودن فضا بايد داراي مقياس انساني باشد.

بطور كلي مي توان گفت كه نسبت هاي بهينه عرض فضا به ارتفاع براي محصور كردن فضاي شهري از نسبت 2/1 تا 4/1 متغير مي باشد. خارج از اين نسبت ها وقتي فضا تنگ تر يا عريض تر (گشادتر) گردد ايجاد فضاي مطلوب با مقياس انساني با مشكلات طراحي روبرو خواهد بود.

1-2 تركيب و هماهنگي متناسبا اجزاء: هر فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست مگر آن كه بر اساس قواعد زيبايي شناسي شكل گرفته باشد.

1-3 فعاليت اجتماعي در فضاي شهري مي باشد كه صاحبنظران مختلفي بر آن صحه گذاشته اند. در ادامه به بررسي اين 3 مشخصه اصلي فضاي شهري در رابطه با بلندمرتبه سازي پرداخته مي شود:

1 محصور بودن: همان گونه كه ذكر شد، ميزان محصوريت فضائي بايد متناسب با مقياس انساني باشد اگر اين محصوريت زياد باشد هر نوع چشم اندازي را از داخل به فضاي خارج مسدود مي كند و هر چه ساختمان ها بلندتر باشند تنگي و نامطلوبي فضا بيشتر مي شود.

(بنابراين بايد ساختمان هاي بلند را تا حد امكان از فضاي شهري ميدان و خيابان دور و به جاي آنها در جداره اصلي، ساختمان هاي كوتاهتري كه با مقياس انساني سازگارترند ايجاد نمود. از راه حل هاي ديگر ايجاد حفره ها يا درزهايي به وسيلة فضاي باز نيز در طول خيابان و در هم آميختن ساختمان هاي بلند و كوتاه را مي توان نام برد. اما از سوي ديگر اگر اين محصوريت از حد معيني كاهش يابد مشكلات ديگري بروز مي كند در اين حالت تك ساختمان هاي بلند در ميان فضاي باز و گسترده قرار مي گيرند و محصوريت كالبدي تشكيل نمي شود در واقع فضا بوجود نمي آيد و پديدة بي فضايي رخ مي دهد.

2 تركيب و هماهنگي ميان اجراء: در اين مورد نيز مي بايد ساختمان هاي بلند مرتبه به عنوان عناصري منفرد بلكه به صورت عناصري متحد و تنيده به بافت شهر نگريسته شود. طراحي بلند مرتبه ها به صورت متنوع از نظر ارتفاع و حجم و طرح در حالي كه يكپارچگي بصري حفظ شود و طراي حفره ها و محوطه هاي بين بلند مرتبه ها به صروت سه بعدي به تحقق اين امر كمك مي كنند.

3 عملكرد و فعاليت هاي اجتماعي پيش بيني شده است نقش دارند. از آن ميان دو عامل ديد پذيري و جذابيت محيطي ارتباط قوي تري با مبحث ساختمان هاي بلند دارند. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه تعداد استفاده كنندگان از ميدان پارك با نوانايي ايشان براي ديدن آن از خانه يا محل كارشان ارتباط دارد. و پاركهاي ميادين مناطق كوتاه مرتبه نسبت به ميادين مناطق بلند مرتبه توسط تعداد بيشتري از مردم و در دفعات بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. و علاوه بر اين جذابيت محيطي يك ميدان محصور در ميان بلند مرتبه ها نيز به لحاظ جنبه هاي زيباشناسي و همچنين عوامل اقليمي (تابش نور و آفتاب و جريان باد) پايين مي باشد و بدين لحاظ نيز دچار ركود فعاليت و عدم جذب مردم به خود مي شود.

 

ساختمان هاي بلند و عوامل اقليمي و زيست محيطيگ

الف: تابش آفتاب: ساختمان هاي بلند اگر در جهت گيري مناسب قرار گيرد به خصوص براي طبقات بالايي، امكان استفاده از نور و انرژي آفتات و خوبي مهياست اما اين مسئله براي ساختمان هاي مجاور سبب بروز مشكل سايه اندازي مي شود و هنگامي كه چند بلند مرتبه در مجاورت يكديگر باشند حالت شديدتري بروز مي كند. براي حل اين مشكل وجود مقررات و ضوابط كنترل كننده با توجه به تاثيرات اقليمي، ارتفاع و حجم و فرم ساختمان ها ضروري است.

ب: جريان باد: بررسي جريان باد در بافت هاي شهري خصوصا بافت هاي بلند مرتبه به دو لحاظ حائز اهميت فراوان مي باشد:

ساختمان هاي بلند يا بافت هاي بلند مرتبه از سوي مي توانند باعث تشديد نامطلوب جريان باد در خيابان هاي شهري (يا ميدانها) گردند و از سوي ديگر نيز اين قابليت را دارند كه باعث ركود و جلوگيري از جريان يافتن باد در فضاهاي شهري شوندو در هر دو حالت بسته به شرايط مختلف ركود يا شدت جريان باد مي تواند مطلوب يا نامطلوب ارزشيابي گردد، چنانكه در محيط هاي آلوده شهري تشديد جريان هوا براي جلوگيري از سكون آن و تجمع آلودگي بسيار مفيد و سودمند است در حالي كه در فضاي ديگر ممكن است شدت نامطلوب باد براي عابر پياده و استفاده كننده از فضا نامطلوب و ناراحت كننده باشد.

به طور كلي جريان باد در سطح خيابان، بستگي به مكان و تداوم فضاهاي باز اندازه و شكل آنها و توپوگرافي ساختمان ها دارد. (آن ويستون اسپرن: استراتژي هايي براي طراحي شهري كيفيت بهتر هوا در سطح خيابان سطح ترجمه راضيه رضازاده مجله آبادي شماره 3) هر ساختماني به تنهايي در مقابل جريان باد، داراي مناطق آيروديناميكي خاص در اطراف خود مي باشد. قوي ترين اين مناطق منطقة سايه باد در ساختمان هاست. كه اين منطقه مجاور به سمتي از ساختمان تشكيل مي شود كه وجه مقابل مورد اصابت باد غالب است. كه اين منطقه به علت ركود هوا در آن داراي بيشترين ميزان آلودگي است. وقتي بلند مرتبه هاي با هم تركيب شده و بافتي از بلند مرتبه ها تشكيل شود. محاسبات مربوط به مناطق مختلف پيچيده تر شد و نيازمند محاسبات دقيق تري مي گردد.

 

سابقه تاريخي محور نواب:

در مسير گردش شهر تهران در اوايل سلطنت پهلوي دوم زمينهاي بخش غربي تهران به كارمندان دولت با قيمت مناسب واگذار شد كه به تدريج علاوه بر گسترش محله بريانك محلات سلسبيل باغ شاه و امامزاده حسن گسترش مي يابند و از دو طرف محدودة مشخص تري را براي خيابان نواب به وجود مي آورند. در اين دوره خيابان نواب به شكل ديگري با عرض متوسط با عملكرد تجاري در منطقه ايفاي نقش مي كرد در سال هاي 1345 تا 1353 و با شكل گيري كامل بزرگراه چمران (پارك وي) اين محور (چمران) به ميدان جمهوري و توحيد ختم شد و محلة نواب را به شكل بن بستي محدود به پادگان قلعه مرغي درآورد.

در گذر اين دوره خيابان نواب به شكل مشخصي از شمال به ميدان جمهوري و از جنوب به قسمت شمالي فرودگاه قلعه مرغي ختم مي شد. ساختار عمومي خيابان در اين دوره عبارت بود از بدنه هاي سه تا چهار طبقه كه در طبقات همكف تعميرگاههاي ماشين و كارگاه هاي نجاري و آهنگري احداث شده بود و طبقات فوقاني داري كاربري مسكوني بودند. با گذر از سال هاي 50 و 60 شمسي خيابان نواب با افول تدريجي روبرو گرديد و در جوار خيابان هاي سلسبيل و كارگر به شكل محوري واسطه اي تغيير ماهيت داد.

در آغاز دهة 70 شمسي در امتداد بزرگراه چمران تصميم به تعريض و تعريف مجموعه اي مسكوني در دو طرف خيابان گرفته شد تا علاوه بر برقراري ارتباط بين ميدان توحيد و فرودگاه قلعه مرغي (و در نهايت خروجي شهر) اهداف اقتصادي نيز تامين گردد.

 

طرح نواب در طرح هاي جامع:

در طرح جامع مصوب آذر 1347 محورنواب به عنوان يكي از بزرگراه هاي شبكة بزرگراهي پيشنهاد مي شود. طرح جامع ساماندهي تهران مصوب خرداد 1371 نيز آن را با همين موقعيت تثبيت نمود و به عنوان يكي از چهار بزرگراه تهران در حوزة مركزي قرار داد (مشاور باوند، 1379، صحفه 5).

 

طرح نواب در طرح هاي تفصيلي:

طرح تفصيلي مناطق 10 و 11 تهران به تبع پيشنهاد طرح جامع در خصوص توسعه و تعريض محور عرض 45 متر را براي اين محور پيش بيني نمودند كه در مرحلة اجرا در برخي نقاط تا 60 متر نيز افزايش يافت.

 

موقعيت محدودة مورد مطالعه:

بخشي كه در حال حاضر به عنوان نمونه موردي براي ارزيابي اثرات انتخاب شده در حد فاصل مناطق 10 و 11 از مناطق 22 گانه شهرداري تهران در شرق و غرب واقع شده و از شمال به خيابان آذربايجان و از جنوب به پل خيابان امام خميني (ره) منتهي مي شود. در نقشة زير مي توان محدودة مورد مطالاه را مشاهده نمود.

؟؟؟

1 پيشينه طرح: طرح تعريض خيابان نواب و تبديل آن به يكي از بزرگراه هاي اصلي شهر از حدود 30 سال پيش يعني زماني كه نخستين طرح جامع شهر تهران در سال 1347 تصويب و ابلاغ شد، مد نظر وده است (تا اينكه سرانجام شهرداري تهران در سال 1369 با اخذ مجوزهاي لازم و انتخاب مشاور عملا دست به كار اين طرح شد (نشرية آبادي ش 20، ص 96).

در مطالعات قسمت يك مرحله اول كل انجام مسير طرح به پنج مرحله تقسيم گرديد مرحله اول از تقاطع خيابان آذربايجان تا تقاطع خيابان امام خميني مرحله دوم از تقاطع خيابان امام خميني تا خيابان سينا مرحله سوم از خيابان سينا تا خيابان هلال احمر مرحلة چهارم از خيابان هلال احمر تا انتهاي مسير طرح (شمال  فرودگاه قلعه مرغي) مرحله پنجم از تقاطع خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد و سپس عمليات اجرايي در سال 1373 آغاز گرديد.

اهداف: از آنجا كه اجراي طرح تعدادي واحدهاي مسكوني و تجاري و غيره كه در محدودة طرح قرار داشتند نيز مي بابد تخريب مي شد لذا احداث واحدهاي جديد به جاي واحدهاي مشمول تخريب و به منظور اسكان مجدد ساكنان آنها از جمله اهداف طرح به مار مي رفتند كه البته هدف و انگيزة اصلي از اين ساخت و سازها سود حاصل از فروش آنها بود كه مي بايد هزينه هاي اجرايي طرح را تامين مي كرد.

ساختمان هاي مسكوني كه مهم ترين عنصر تشكيل دهندة اين طرح و سازندة اصلي بدنه بزرگراه تلقي مي گردند به صورت نواريي باريك از ساختمان هاي به طور ميانگين بين 6 تا 9 طبقه در دو طرف بزرگراه در نظر گرفته شده اند. (استخوان بندي شهر تهران جلد 1، ص 311).

برنامه زمان بندي: مدت انجام مطالعات و اجراي طرح 4 سال پيش بيني شده بود كه نيمه سال 1370 آغاز و در نيمه سال 1374 پايان مي پذيرفت.

ملاحظات اقتصادي طرح: اعتبار لازم براي انجام طرح كه هزينه هاي تملك تخريب تسطيح احداث معابر بناهاي مسكوني و جز آن حق الزحمه خدمات مهندسي ثبتي و متفرقه  8 درصد موارد پيش بيني نشده را در بر مي گرفت از 2 راه زير تامين مي شد:

الف:سود ناشي از سرمايه گذاري در ساخت و از ارضاي مشمول طرح در حاشيه بزرگراه و نقاط مشخصي كه در محدودة طرح به دلايل فني يا نيازهاي شهري تملك و با كاربري هاي مناسب از جمله مسكوني اداري و تجاري مي بايست بازسازي مي شد.

ب: بودجة عمراني شهرداري تهران (در پي مطالعات به عمل آمده اين گونه اعلام شد كه سود ناشي از بند الفف تامين اعتبار پاسخگويي انجام طرح است و در شرايط عادي به استفاده از بودجة عمراني شهرداري نيازي نيست.

 

ويژگي هاي طرح:

از جمله ويژگي هاي طرح مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1 مهار آلودگي هاي صوتي و گرد غبار در دو سطح طراحي شهري و طراحي در سطح طراحي شهري افزايش فاصلة ساخت و سازها تا بزرگراه چرخش بازشوها و نماهاي اصلي نسبت به جهت بزرگراه ممتد در نظر گرفتن ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه عقب نشيني پلكاني بناها ارتفاع و استفاده از پوشش گياهي مناسب .

2 مهار باد در انتقال سر و صدا و گرد و غبار مقابله با باد مزاحم و تبعات آن پرتر بودن ساخت و ساز جبهة غربي بزرگراه نسبت به جبهة شرقي آن.

3 كاركرد بناها: از آنجا كه براي نظم بخشيدن به محلات و مناطق مجاور بزرگراه ترجيحا كاركرد هاي خدماتي ادراي تجاري درماني در مراكز آنها متمركز خواهد شد لذ ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به كاركرد مسكوني اختصاص داده مي شود و تنها در ساختمان هاي واقع در تقاطع ها مي توان طراحي محدود فضاهاي ادراي خدماتي را در نظر گرفت.

4 نقاط عطف و با اهميت: از آنجا كه تقاطع ها در طول بزرگراه ها به عنوان نقاط مكث تصميم گيري و كاهش سرعت در نظر گرفته شده اند لذا طراحي بناها در اين تقاطع ها مي تواند روحية متفاوتي نسبت به طراحي ديگر بناها داشته باشد.

5 استفاده از مدول جهت ايجاد و توازن و يكپارچگي در طرح و پرهيز از تناقضات احتمالي هر بخش كار به قطعات 100 تا 150 متري تقسيم كرد و هر قطعه به طور مستقل طراحي شود.

علاوه بر نكات مذكور موارد و مسائل ديگري نيز مورد توجه طراحان بوده است كه از آنها با عنوان ايده هاي طراحي نام برده شده است از جمله:

نماي بلوك هاي سمت بزرگراه درست دانه و با جزئيات كم و نماي مجاور بافت مسكوني موجود ظريف تر و با جزئيات بيشتر طراحي مي شود.

در داخل بناها فضاهاي خدماتي و ارتباطي در سمت بزرگراه و فضاهاي زندگي رو به بافت مسكوني موجود تعبيه شوند.

حريم هاي سبز بزرگراه به عنوان جاذب و عايق صوتي نيز عمل مي كنند.

با تعبيه كوچه هايي ب عرض 6 تا 8 متر از به هم پيوستن ساخت و سازهاي جديد و بافت موجود پرهيز شود.

براي تامين نور كافي و پرهيز از اشراف داشتن بناها به بافت موجود ترجيح داده مي شود كه ساخت و ساز در ارتفاع به صورت پلكاني در آيد.

ملاحظات ساختاري با توجه به شرايط اقليمي و منطقه اي و همچنين فنون ساختماني موجود مصالح فولاد بتن و آجر نسبت به ساير مواد در اولويت تشخيص داده شده اند كه دو مورد اول براي عناصر باربر و آجر براي عناصر غاير باربر پيشنهاد شده است. اما به هر حال انتخاب نهايي و نوع استفاده بر عهدة مشاوران منتخب واگذار شده. با توجه به ميانگيني انتخاب نهايي و نوع استفاده از بر عهدة مشاوران منتخب واگذا شده. با توجه به ميانگين طبقات بين 6 تا9 طبقه انتخاب هر دو سيستم اسكلت فلزي يا بتن مسلح ساختار طرح مناسب تشخيص داده شده است.

 

بررسي اثرات و تحليل اطلاعات بدست آمده از آن:

پس از بررسي پاسخ سوالات پرسشنامه، استحصال اطلاعات كمي نظرات اهالي و به كارگيري مشاهدات موارد زير را مي توان در مورد تاييد و تاثر هر دو بافت (قديم و جديد) از همديگر بيان كرد.

حدود 60% جمعيت محدود را قشر جوان تشكيل مي دهند كه با توجه به عدم برنامه ريزي مناسب براي اين قشر و در نظر نگرفتن محلي براي اوقات فراغت آنها فضاهاي خالي رها شده در قسمت پشتي بافت جديد تبديل به محلي براي تجمع اين قشر شده است. اين پديده موجبات بر هم زدن آسايش ساكنان را فراهم مي آورد و نشان مي دهد اجراي طرح نه تنها اثري براي رفع اين مشكل نداشته ناامني را افزايش داده و فضايي براي ارتكاب جرايم به وجود آورده است.

چون در كل طرح به پارك بوستان محلي براي گذراندن بافت قديم و جديد بيش از 70% آنها جايي بيرون محدوده را براي انتخاب و مابقي محور رودكي يا پارك مذكور و خيل كمتر از فضاهاي طرح يا بافت جديد را طرح مي دهند كه اين سبب ازدحام جمعيت مكانهاي ياده شده در ساعات پاياني روز و اوايل شب شده باعث بروز آلودگي صوتي مزاحمت هاي خياباني و سلب آسايس ساكنان همجوار اين مكانها مي شود.

با ايجاد بزرگراه يك گسست جدي بين دو طرف بزرگراه ايجاد شد و همچنين تعداد زيادي از خانه هاي تخريب گرديد كه منجر به انزواي بسيار از اهالي باقيمانده يا كم رنگ شدن روابط اجتماعي گرديد.

همچنين به دليل كمبود خدماتي مناسب و ارزان قيمت در بافت جديد ساكنان اين بافت مجبور به مراجعه به بافت قديم هستند كه اين مورد در بعضي مواقع باعث طولاني شدن صفوف و كمبود اراية خدمات در بافت قديم مي شود. نمونة موردي اين پديده صفوف طولاني فروشگاههاي سپه (در قسمت غربي) و ارتش (در قسمت شرقي) است.

اين كه طرح از لحاظ كالبدي مشكلاتي در دسترسيها ايجاد كرده را نيز بايد در نظر داشت و اثر غير مستقيم اين مورد را در درآمد مغازه داران خيابانهاي كه بن بست شده اند مي توان مشاهده نمود ولي از طرفي مغازه داراني كه محل مغازه هايشان در خيابانهاي عبور واقع شده است احساس رضايت مي كنند و دليل آن هم افزايش فروش و تعداد مشتري بود.

قيمت برخي از خانه ها هم به دلايل متفاوت مانند: مجاورت با بافت جديد و فضاهاي دنج و بسته كاهش نورگيري در روز آلودگيهاي زيست محيطي فضاهاي رها شدة پشت بافت جديد و آلودگي صوتي ناشي از بزرگراه كاهش يافته است

اگر معيار پيوستگي و انسجام كالبدي را تناسبات ابعاد و اجزا با يكديگر، توالي ها فرمها و هماهنگي آنها و ارتباط مناسب ميان توده فضا در نظر بگيريم. ايجاد شبكة جديد باعث انقطاع عمودي كلية دسترسي هاي قبلي به صورت ناهماهنگي شده است و ساختمانهاي طرح نيز با جهت گيري كاملاً متفاوت (شرقي، غربي) هيچ گونه پايبندي به ايجاد ارتباط با بافت پشتي ندارند كه اين امر در ايجاد اختلاف ارتفاع و نيز مسدود ساختن وبرش بافت پشتي به خوبي قابل مشاهده است. علي رغم بازسازي ابنيه پشت مجموعة نواب به شكل چهار طبقه همچنان اختلاف زيادي در مقياس و عرض قطعات ساختماني بافت جديد و قديم موجود مي باشد. به ويژه كه هم چرخش ساختماني طرح نواب و هم خط آسمان ناهماهنگ كه به دليل دامنه تعداد طبقات از 2 تا 14 طبقه به وجود آمده است، عدم انسجام را چند برابر نموده است. اين عدم تناسب مقياس و نيز چرخش ابنيه حتي با ساير قطعات درشت دانه شهري در اين منطقه (كه عموماً اداري هستند) نيز قابل مقايسه نيست.

همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد اغلب دسترسيهاي ورودي و خروجي از طريق باند كندور صورت مي گيرد. به جز خيابان دامپزشكي و آذربايجان كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل شده اند با همة اين اوصاف چه خيابانهايي كه از طريق باند كندور و چه خيابانهايي كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل هستند، در ساعات پر رفت و آمد صف طولاني ماشنيها در آنها مشاهده مي شود كه اين موضوع باعث سلب آسايش ساكنان بافت مجاور است و شايد دليل عمدة آن همين عدم تناسب يا سازگاري ماهيت شبكة بزرگراهي يا شبكه هاي اطراف باشد.

 

بيان ديدگاه ها و نقد نظريات حاكم بر طرح

الف: بيان ديدگاه اقتصادي:

از اين لحاظ نگرش طراحان به دو بخش معطوف بود. اقتصاد خرد و كلان

از ديد اقتصاد كلان شهري:

كاهش هزينه هاي حمل و نقل و زمان سفر

تاثير بر بازار مسكن تهران شكستن انحصار بخش خصوصي و كاهش قيمت مسكن در نتيجه احداث حدود 10 هزار واحد مسكوني

و از ديد اقتصاد خرد:

تامين هزينه هاي تملك و احداث از سود فروش واحدهاي مسكوني و تجاري و اداري احداث شده.

 

ب: بيان ديدگاه اجتماعي:

از اين ديد يكي از تاثيرات اجراي اين طرح كاهش آسيب زايي اجتماعي در بافت هاي فرسوده و ايجاد شرايط مناسب براي كنترل هاي اجتماعي قلمداد شده است. همچنين مي توان به نفوذ جريان پر قدرت تجدد گرايي در اقشار سنتي ماندگاري جوانان در بافت هاي فرسوده و جلوگيري از جابجايي جمعيت ناشي از فرسودگي بافت ها اشاره كرد.

 

ج: باين ديدگاه كالبدي:

بزرگراه نواب بايد جايگزين خيابان نوابي مي شد كه عرض آن 12 متر بود و دو سوي آن بافت كاملا فرسوده اي داشت. از طرف ديگر اين بزرگراه يكي از ورودي هاي شهر تهران محسوب مي شد. از اين رو طرح نواب فرصتي بود تا بافت هاي فرسوده بازسازي شوند و ساختمان هايي مستحكم با نمايي زيبا ايجاد شوند و نيز اين اميدواري وجود است تا با اجراي اين طرح الگوي ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به بافت هاي فرسوده مجاور هم نفوذ كند.

 

د: بيان ديدگاه زيست محيطي

از ديدگاه زيست محيطي هم همان طور كه در ويژگي هاي طرح هم بدان اشاره شد اعمال بعضي روشها جهت كاهش تاثيرات منفي احداث بزرگراه از جمله استفاده از حريم هاي سبز حاشيه بزرگراه به عنوان جاذب و عايق ديگر موارد ديگر مي توان نام برد.

 

نقد روشها و نظريات طرح:

الف: ديدگاه اقتصادي: نخست آنكه كاهش هزينه ها و زمان حمل و نقل ناشي از اجراي بزرگراه كوتاه مدت توجيه پذير است اما از آنجا كه هزينه هاي حمل و نقل خصوصي در آستانه هاي رقابت پذير با حمل و نقل عمومي قرار دارد، در دراز مدت و ميان مدت باز هم ترافيك به شرايط پيشين باز مي گردد دوم، به فرض آنكه از 10 هزار واحد مسكوني پيش بيني نشده شده در طرح در هر سال دو هزار واحد آن به بهره برداري برسد باز هم اين رقم در مقابل 30-15 هزار واحد مسكوني توليدي سالانه تهران ناچيز است و عملا تاثير نامحسوسي بر بازار مسكن خواهد داشت. و سوم از سوي ديگر مداخله بخش عمومي در چنين عرصه اي كه به توليد كالاي خصوصي و نه كالاهاي عمومي مي پردازد چندان موفقيت آميز نخواهد بود چرا كه در هزينه گذاري ناچار از تبعيت از قيمت هاي بازار در سكب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي بازار در كسب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي تثبيت شدة دولتي است. ناگفته پيداست كه اين بنگاه حتي قادر به تراز هزينه منفعت براي توليد همين ساختمانها هم نيست. علاوه بر اينها بلند مرتبه سازي همان گونه كه ذكر شد بايد در زمين هاي گرانتر شهري انجام شود كه اين مورد هم با توجه به وضعيت منطقه صادق نبوده است.

از ديد كاربري اراضي از آنجا كه تامين هزينه هاي طرح در اولويت بوده است كمبود كاربري فضاي سبز مناسب در ميان ساختمانها احساس مي شود. ساير كاربري ها نيز بدون در نظر گرفتن نيازهاي مردم منطقه صورت گرفته است. مانند پراكندگي استقرار واحدهاي تجاري و خدماتي در بر خيابان و در داخل بلوك هاي ساختماني و همين طور احداث انبارها و كارگاههاي صنعتي كه مكان هاي خاصي را در شهر طلب مي كنند.

 

ب: ديدگاه اجتماعي: به لحاظ فرهنگي محله هاي جنوبي شهر تهران كه محل اسكان اقشار ميان درآمد و كم درآمد و تهيدست است براي ايجاد بلند مرتبه ها مناسب نيست. ساختمانهاي لبه بزرگراه نواب نه تنها شرايط را براي كاهش آسيب هاي اجتماعي بر طرف نكرده اند بلكه به دليل طراحي خطي و عدم پيوند با ساير محلات مجاور و ايجاد فضاهاي بسته پر پيچ و خم و دور از كنترل و ديد جامعه به افزايش آسيب هاي اجتماعي و يكساني شده و عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) را باعث مي شود.

همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد و همان طور كه در فصل سوم هم بدان اشاره شد يكي از بنيادهايي كه مي تواند به كنترل اجتماعي در فضاهاي آپارتماني بپردازد مديريت مردمي مجتمع هاي ساختماني است كه آن هم نيازمند فضاهاي عمومي و  مشاع تعريف شده است كه در اين طرح چنين فضاهايي تعريف نشده باقي مانده اند و مالك و متولي و استفاده كنندگان از آنها نامشخص اند.

 

ج: ديدگاه كالبدي: يكي از ديدگاههاي حاكم بر طرح به لحاظ كالبدي امكان الگوبرداري بافت هاي مجاور از طرح بود. در صورتي كه هنگامي كه هيچ گونه امكاني براي مشاركت پيشين وجود نداشه باشد هر گونه فعاليت عمراني بازسازي ساختمان ها و نه محتواي انساني آنها منجر مي شود. در اين صورت نمي توان بر الگوبرداري بافت هاي مجاور اميدوار بود.

ساختمان ها درست در لبة بزرگراه سر به آسمان كشيده اند كه اين بر خلاف معيارهاي طراحي براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني است كه در آن از راهكارهايي مانند مقياس هاي مياني و عقب رفتن ساختمان هاي بلند و ايجاد فضاي سبز مايل ميان ساختمان ها استفاده مي شود كه همگي در اين طرح بسيار ضعيف عمل مي كنند.

از طرفي فاصله ميان بافت قديمي و ساختمان هاي بلند احداث شده كوچه هاي 6 و 8 متري است كه مسلماً محرميت فضايي ساكنان بافت هاي قديمي را در طول بزرگراه و پشت بلند مرتبه ها خدشه دار مي كند. عدم وجود فضاهاي شهري مناسب و فضاهاي باز و محصوري كه به وسيله فعاليت هاي عمومي احاطه شده باشند نيز احساس مي شود.

از جمله اين فضاها ميدان جمهوري است كه اگر چه توانسته افرادي را براي استراحت به خود جلب كند اما در محوطه اي قرار گرفته است كه با اتومبيل محاصره گشته و دود و سر و صدا در آن وجود داشته و با مشكل عدم امنيت براي كودكان و سالمندان مواجه است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله درباره نقش اندیشه در فرآیند طراحی معماری

بازديد: 783

نقش اندیشه در فرآیند طراحی:

مقدمه

روند طراحی یک معیار شامل تعداد زیادی تقسیم‌ها وفرآیند تکامل آنهاست که منجر به تولد مفهومی خیالی با پتانسیل واقعیت در ذهن می‌شود که در آینده تحقق می‌پذیرد . این مفهوم خیالی به واسطه الزاماتی خاص مانند توجه به فرم، عملکرد، فن‌آوری ،‌  مقررات دولتی با کمک ترسیمات، گام به گام به طرح نهایی نزدیک می‌شود.

در سالهای اخیر معماران درگیر بحث‌هیا نظری طراحی و نحوه اعمال نظر طراح در فرآیند طراحی هستند. ا ین روند نشان می‌دد که اهداف و اصول حاصله از بحث‌های نظری به سادگی قابل اجرا در یک طرح واقعی نیستند اما کشف این اصول جزء الزامات جهت ارتقاء طراحی معماری می‌باشند. یکی از این موارد، آشنایی با نوع اندیشه طراح و در پی آن، مهارت به کارگیری اندیشه در طراحی می‌باشد، در پی این هدف لازم است که انواع اندیشه شناخته شود و نسبت هر یک در روند طراحی مورد کنکاش قرار گیرد.

واژه کلیدی:

اندیشه اندیشه شهودی اندیشه فلسفی- اندیشه علمی دورة تعادل فوت‌نامه


چکیده :

مقاله حاضر، ضمن معرفی انواع اندیشه و نگاهی به جایگاه آن در معماری به ردیابی دوره تعادل سه اندیشه علمی،‌ فلسفی و شهودی در تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد می‌پردازد. در راستای این کنکاش تاریخی تنها اسلامی به جا مانده از قرن 10 و 11 هـ.ق به عنوان ماحصل معاصری می‌شود.

اندیشه و انواع آن:

اندیشه ناب لازمة پیشرفت است چرا که مصرف زدگی در تولید اندیشه، از مصرف زدگی در تولیدات صنعتی خطرناکتر است.

اولین قدم در استقلال فکری،‌ و جایگزین کردن اندیشه مفهومی با اندیشه تولیدی، فراگیری مهارت اندیشیدن است. اندیشیدن از کجا شروع می‌شود. سلامتش کدام است و چه شرایطی پیدا می‌کند که تبدیل به اندیشه زمان می‌شود؟

اندیشه‌‌ای ماندگار و در انتقال از نسلی به نسل دیگر چه خصوصیاتی باید داشته‌ باشد.

1- اندیشه‌ای علمی اندیشه‌ای است که ذهن در شرایط عادی به سمت آن گرایش دارد . علم به آن بخش از معرفت بشری گفته می‌شود که از طریق یک نوع تجزیه قابل اندازه‌گیری، کسب می‌شود. اکتشاف آن اندازه‌گیری، در فضای علمی صورت می‌گیرد.

نوع اندیشه با 2 آیتم شناخته می‌شود. اول موضوع و دوم روش آن اندیشه است. موضوع اندیشه علمی یافتن قوانین طبیعت و کشف قوانین عالم مادی با روش تجربی می‌باشد در این بین نظریه‌ها خلق می‌شوند که هدف آنها نزدیک کردن انسان به دید برتر و پیشبرد علم بشر امید اثبات در آینده می‌باشد. (اوج اندیشه علمی قرن 18 میلادی می‌باشد. ) گاهی موضوع اندیشه علمی طبیعت و گاهی روانشناسی و کارکرد انسان است. علوم انسانی هم جزئی از اندیشه علمی به شمار می‌آیند و در نتیجه بخش عمده‌ای از معماری نیز متکی بر اندیشه علمی است.  اما سوال اینجاست این اندیشه تا چه حد در تفکر طراح و خقل یک جانمایه طراحی اجازه نفوذ دارد اندیشه علمی در کدام قسمت از طراحی به کار می‌آید. این سوالی است که در جمع‌بندی به آن پرداخته می‌شود.

یکی از مهمترین گرایش‌های معماری قرن بیستم که معماری نیمه دوم این قرن را تحت تأثیر قرار داده است استفاده از داده‌ها و سیستم‌های جدید علمی برای تدوین فضای معماری است که از آن با  ؟؟ معماری علمی یا تولید علمی معماری یا تولید علمی معماری یاد می‌شود هدف آن خارج ساختن روند طراحی معماری از شهودی و مبتنی بر احساسات و تجربیات طراح و به نظم درآوردن آن در قالب یک نظام و دستورالعمل طراحی می‌باشد این نوع معماری در تلاش برای کشف رابطه بین عناصر یا بخش‌های سازنده نظام طرح می‌باشد معمارانی چون الکساندر با توسل به علوم ریاضی در کتاب عرصه‌های زندگی خصوصی و زندگی جمله‌ وینچ در کتاب سیمای شهر به این مقوله پرداخته‌اند. آن امری که باعث حرکت معماران علم گرامی می‌شود عقش و باور به علم و شیوه‌های علمی برای ادراک و آفرینش معماری به عنوان روشی تدوینی می‌باشد که بهتر می‌تواند گذر از جهان ذهنیات (مرحله در دستة بندی علم روانشناسی) به جهان عینیات (مرحله )  و بالعکس را ممکن سازد.

اندیشیدن به معماری به عنوان یک علم در سال 1931 توسط هانس مدیر از بنیانگذاران با و هانس اینگونه توجیه می‌شود:

1- معماری اصیل کلاسیک دیگر معماری نیست، ساخته علم است و ساختن مساله احساس نیست بلکه مساله شناخت است.

2- ساختن عملیاتی ترکیبی نیست که از احساس الهام بگیرد و انسان قرن 2 دیگر نمی‌تواند به فرآورده‌ای بیاندیشید که در آن آفرینش، به دست اتفاق رخ دهد این نوع تفکری تک بندی خواهد بود که مرحلة خالق جانمایه طراحی مرتبط با شهود درونی معماری را نفی می‌کند. تفکر شرقی معتقد به وجود مرحله و خلق از درون جعبه سیاه ذهن یا همان اتفاق می‌باشد که می‌تواند ناشی از شهود قبلی معمار باشد.

اندیشه فلسفی مبتنی بر تعقل تجریدی است که موضوع آن رسوخ به تدوین عقلی هستی می‌باشد که توسط آن تنها بخشی از حقایق عالم به دست اندیشه درز می‌آید زیر که در این نوع اندیشه محک عقل است و در تلاش جهت پیدا نمودن تصویری عقلانی از عالم تنها به قدر طاقت کسی که می‌اندیشد می‌باشد فیلسوف تمرکزی بر جزئیات و ماهیت بیرونی اشیاء ندارد بلکه به کل هر اشیاء می‌پردازد . در طول تاریخ اندیشة فلسفی در جستجوی پاسخ به دو سوال عام بود.

1- هستی چیست؟ 2- معرفت چیست ؟ آنچه مسلم است آن است که سوالات فیلسوفان در طی قرون، همان سوالات درونی همه ما می‌باشد که در فلسفه بزرگ شده است روشی که اندیشه فلسفی به کار می‌برد تعقل در فضای عقل و صحت و سقم کلام با محک منطق است.

پس از آنکه انسان محور همه چیز شد و تفکر وی نشان بودن او نه صفاتی که پیش از این مظهر انسانیت بود ارزش هر تفکری تخیل سنجیده می‌شد و آنچه بواسطه ادراک شهودی و حضوری درک می‌شد همه رنگ اوهام و خیالات به خود می‌گرفت و رفته رفته این تحلیل مکانیکی تفکر جایگزین ادراکات درونی شد و بدین ترتیب انسان به یک ماشین که همه چیز را تجزیه و تحلیل می‌کرد تبدیل شد در نتیجه تفکر از آسمان به زمین آمد. انسانی که زمانی همه چیز را در آسمان می‌جست حتی تفکر خویش را شهود می‌دانست اینک همه چیز را در زمین می‌جست زمینی بی‌پناه که او می‌بایست از نو می‌ساخت. تفکر فلسفی اساساً رسالتش مشخص کردن چرایی امور است نه چگونگی آنها و بنابراین از تفکر سنتی نیز خارج است زیرا در تفکر سنتی پاسخ از پیش در منابعی چون وحی مشخص است اما در گردونه تقدیر تاریخی ،‌ ما با پرسشی بدون پاسخ رو به روئیم و به ناچار به تفکر فلسفی رو می‌آوریم.

اندیشه شهودی قدمتی به اندازة بشر دارد لذا همة‌ انسانها  آنرا تجربه نموده‌اند این اندیشه از طریق شهود و درک درونی حاصل می‌شود. و در خیلی از زمینه‌ها قادر به حل مشکلات است به طوریکه این عقیده وجود دارد که خیلی از اکتشافات حاصل منطق یا علم نبوده است بلکه از طریق رسیدن راه جدیدی به ذهن از جائیکه گمان برده نمی‌شود به صورت جرقه‌ای ظهور می‌یابد علم روانشناسی محل ظهور آنرا از طریق جعبه سیاه ذهن می‌داند که قانونی ندارد و مرکز ظهور خلاقیت فردی به شمار می اید عارفان از آن به معرفت شهودی یا معرفت عرفانی یاد می‌کنند که روند حرکت آن در جهت وقوف به حقیقت هستی می‌باشد در حالیکه حقیقت هستی شاید هرگز توجه علم فلسفه نباش و هستی خود به تنهایی برای ظرف وجود فلسفه کافی بنماید اما آنچه مسلم است این است که تبیین عقلانی هستی، معرفت شهودی را سیراب نمی‌نماید.

تفکر ذن از این دست است . ذن گرایان اعتقاد دارند که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید یا از آن کم کند بنگرد یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتری بدان افزوده شود یا چیزی از آن کم شود دیدن عین واقعیت و حقیقت و دور ریختن الحاقات آن بینی علوم به کارگیری ذهن در تحلیل و تجزیه وقایع از این تفکر ذن از شهود پیروی می‌کند زیرا زیرا که شاگرد ذن گرا باید همیشه منتظر تحول ناگهانی خویش بماند  زیرا که ذن همکف تحول ناگهانی است یعنی تحول انساندر این مکتب دفعتا حادث می‌شود ژرچه برای رخ دادن این تحول طی مراحی لازم می‌نماید این تحول چیزی جز ظهور شهود بر قلب ذن گرانیست که از آن به تفکر شهودی یاد می‌شود. در حقیقت انسان در عالم شهود گونه‌ای از آزادی را تجربه می‌کند که در قلمرو فلسفه امری محال است از این جاست که بسیار از متفکران مانند کانت و هایدگرا، مقام هند را مقام آزادی بشر تلقی کرده‌اند. در قلمرو علم چنین خیالات و آمال‌هایی نامعقول است. بسیاری ازاختراعات و صنایع مستطرفه در عالم خیال تکوین پیدا می‌کنند . بسیاری از فرضیه‌های تخیلی علمی نیز در عالم خیال حسی (شهود) شکل می‌گیرند، زمانی که شهود کارتصویرسازی جهان را در قلمرو علم شکل می‌دهد. .

در اینجا بد نیست که از حوزة علم روانشناسی تفکر شهودی را بازبینی نمائیم.

به طور کلی ذهن واگرا در جمع‌آوری Data‌های خویش از معیارها می‌گذرد چون ذهن به بستن آنها علاقه‌ای ندارد اما ذهن همگرا مساله را در ابتدا باز می‌کند و با معیارها دوباره می‌بندد ذهنی خلاق است که از صفت همگرا بودن و واگرا بودن به موازات یکدیگر بهره‌برد به عنوان مثال مولوی ابتدا با ذهنی واگرا و استفاده از مثالهای قیاسی با ذهنی در عالم محسوسات و خاکی محشور می‌شود، سپس به ملکوت می‌رود و ذهن را به سوی وحدانیت همگرا می‌نماید لذا در عالم بالا (شهود) تفکر همگرا می‌شود معمارها شاید همینگونه باشند . تفکیک هرچه به سمت شهودی پیش رود همگراتر است پروژه‌هایی که اثری از ردپای شخصی و درونی معمار درونی خود دارند. از تفکر همگرا شکل می‌گیرد اما اندیشة علمی حاصل تفکری واگراست . به نظر می‌رسد که اندیشة واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل حاصل تفکری واگراست. که به نظر می‌رسد که اندیشه واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل تازه متولد شده دارد به دلیل وجود فرهنگهای متنوع جهت پذیرفته شدن یک پدیده در جامعه نیاز به علم و اثبات به روش علمی که زبان مشترک همه فرهنگهاست می‌باشد در واقع تفکر واگرا در یک جامعه حاصل عدم یگانگی و تنوع عقاید و نظرات دارد.

نتیجه‌گیری:

به ندرت می‌توان نمونه‌ای یافت که در آن فقط یک نوع اندیشه به تنهایی به کار رفته باشد همه نوع اندیشه ملازم یکدیگرند و شیوة اندیشیدن بسیار وابسته به طبیعت موقعیت است اما گاهی در دوره‌های تاریخی یکی بر دیگری غلبه می‌کرده است. تنها زمانی می‌توان به صحت اندیشه اطمینان حاصل کرد که هر سه نوع تفکر در توازن و توازن یکدیگر باشند. (خیر الامور اوسطها)

در معماری نیز تک روی در هر شاخه به گونه‌ای تک بعدی پیش رفتن است زمانی می‌شود در هر سه نوع اندیشه غوطه‌ور شد که داده‌ها به صورت اسلیمکاهای ذهنی درآمده باشند تا بتوان بدون طی مرحلة آمادگی و تمرین (Prepration به مرحلة خلق (incubation) رسید. و این مستلزم تمرین بر روی قسمت شهوری (خلق طرحمایه) می‌باشد و شهود چیزی نیست جز همگرا کردن فکر به سوی ماوراء و آرامش درون در نتیجه جانمایة‌اثر از دل جعبة سیاه ذهن خلق خواهد شد. همان جرقه بدون تمرینات بیش از حد یا کشنده.

«ای کم ایمانان چرا هراسانید» آیه 13 باب 24 صفحه یوشع در اینجا ایمان یعنی همان اعتقاد به شهود «اذا دعوت فظن ان حاجتک باالباب» وقتیکه خواسته‌ای داری پس خیال و تصور و شهود بپندار که نیاز ت پشت در است . (امام جعفر صادق)‌ در اینجا خیال و تصور و اعتقاد به شهود

همان طی کردن مرحله Pnepration از طریق تخلیه درون و ممارت در تزکیه نفس یا همان تقویت ایمان به غیب است.

همانطور که دیده می‌شود تفکر شهودی نه تنها در معمار بلکه در دستورالعمل‌های اصلی زندگی مشکل گشا خواهد بود. کنترل و آمیختن اندیشة ‌منطقی و خیال پردازانه (شهود پردازانه) یکی از مهمترین قابلیت‌های طراح است.

در فرایند طراحی معماری هر اندیشه جایگاهی ویژه دارد در عین حال اینکه نمی‌توان ادعا کرد هر مرحله از مرحلة دیگر مجزاست و فردی برای آنان قابل تعیین نیست . معمار در فضای شهودی است که جانمایه اصلی طرح را خلق می‌نماید او خمیر مایه‌ای از معرفت می‌سازد مرحله Pnepration – Incubation| هنگامیکه به عماری به عنوان یک اکتشاف و یا نقد نگاه می‌کنیم وارد عرصه فلسفه شده‌ایم و در نهایت در بخش انتقال از ذهن به عمل بر علم نیازمندیم.

طبق نظر کن پنیگ «من به احساس درونی اعتماد می‌کنم» به دست شهود به حس شهودی درباره پروژه ... مسائل کارکردی را از نظر فنی می‌توان حل کرد مسائل چشم انداز و غیره را نیز .... اما این که کدام مسئله را ابتدا باید حل کرد احساس درونی است... آن را نمی‌توان توصیف کرد اما می‌توان احساس کرد که درست است و از هر ده بار نه بار آن واقعا درست در می‌آید.[1]

الهی است؟

و اکنون دستورالعمل آینه شدن در بیانیه‌ای معمار تحت عنوان قنون نامه بنایان چگونگی پرورش فکری و رشد استادان معمار را از مرحلة خرمد تا استاد بنا نشان می‌دهد (برگردید به عقب)

با حمد خدا و ثنای خدای یگانه شروع می‌شود قنوت را معنی می‌کند و 8 خسیسه جوانمردان را در 2 دستة خاص و عام نام می‌برد نخستین تواضع است و آنرا اولین مرتبة شجاعت می‌داند و شجاعت را مغلوب عقل کردن نفس معنا می‌کند و راه رسیدن به آنرا توجه به خویش می‌داند. توجه به نفس به عبارتی همان تلاش برای آینه شدن در راه تفکر شهودی است دومین را امن نام ترس را از خواص تاریکی یم‌داند. سومین صدق است که آنرا اولین درجه حکمت می‌بیند و هیچ چیز را در طریق جوانمردی بدتر از دروغ نمی‌داند . چهارم و از اشرف خصایص وفا و صدق عهد و و عهده نام می‌برد شرایط عام قنوت را ذکور بودن و بلوغ بلاغت ،‌ داشتن عقل که آنرا وسیله بندگی حق و واسطه کسب کمال می‌داند. در ا ینجا این دیدگاه قابل مقایسه با فطریه ذکاوت است . ذکاوت عقل را خود کمال می‌دانست من می‌اندیشم پس هستم در حالیکه هنرمند معمار خود را به مثابه ظرفی می‌داند که تنها می‌خواهد کمال مطلق را در غالب هنر به مردمان انتقال دهد. تفاوت بین این دیدگاه در طی تاریخ و تا معماری اسلامی و در مقابل معماری غربی قابل ردیابی است. شروط بعدی دین داری که قنوت کمال دین داشتن است : و کمال این داشتن نیز توکل به خدا یا همان شهود درونی است،‌ دیگر اصل ، صحت و سلامت جسم ؛‌ششم مروت داشتن و هفتم حیا و دلیل نجابت جوهر نفس است.

در بخش بعدی در تقدم ابزار اصلی کاربنایان از لوازمی یاد می‌نماید که همگی لازمة بهداشت جسم است و چه نیکو استفاده از آنان را جزء ادب می‌داند که سلامت جسم کمکی است به سلامت روح و قدمتی در راه زلالی درون کار دو ناخن چینی و سرتراش و شانه و مسواک  میل و منقاش . و این نکته بسیار قابل توجه می‌باشد که دلیل لزوم هر یک را تک به تک ذکر می‌نماید. به عنوان مثال مسواک را سنت پیامبر و دیانت اسلام و سنت جوانمردان می‌شمرد اساب خاص بنایان را در مرحلة بعد ذکر می‌کند شیشه، ماله ، قالب ، ناوه ، ریسمان ،‌ شاغول . اما در آخر ذکر نمی‌نماید که «بنای نیک آنست که اینهمه در راه رضای خداوند و خلق خداوند به کار رود و از طریق صلاح منحرف نگردد.» این دیدگاه با تفکر بساز بفروشی جامعة ما قابل مقایسه است . در همین نکات و اصول است که می‌توان نتیجه گرفت چقدر از مسیر اصلی منحرف شده‌ایم تغییر در نوع نگرش معماران و انسانهاست که معماری چنین بر هم ریخته و آشفته را به مردمان هدیه می‌دهد.

رساله جوانمردان (قنوت نامه)

دستورالعمل‌های عقیدتی و اجرائی متعلق به اهل هر حرفه را قنوت نامه می‌نامیدند که تعیین کننده روابط بین خود و بین خود و جامعه آن دوران بود. ریشه‌های قنوت نامه‌ها به جنش‌های رهایی بخش ایرانیان در مقابل خلفای ظالم اموی و عباسی بر می‌گردد. به طور خاص بعد از حمله مغول به ایران ، هدف عمده آن حمایت از توده‌های رنج دیده جامعه بود و با نیت ترمیم خرابی‌ها شکلی جدی به خویش گرفت.

قنوت نامه بنایان تنها متن شناخته شده در یکی از کتابخانه‌های ترکیه موجود است که تاریخ آن به قرن 10 یا 11 هجری قمری باز می‌گردد و محل نگارش آن را به یکی از ناحیه‌های مسلمان نشین فارسی زبان عثمانی نسبت می‌دهند.

این قنوت نامه در 2 بخش اول عمومی که خود شامل 12 مورد است و شامل تاکید بر کسب فضایلی چون ایثار، تواضع، امن ،‌ صدق و وفا می‌باشد و بخش دوم تخصصی که بصورت سوال و جواب امور ارشادی و سخنانی از پیرامون و مرشدان را مطرح می‌کند.

رسیدن به اندیشه‌ای که متعادل باشد و 3 نوع آن به طور هماهنگ و نه الزاما یکسان در کنار یکدیگر به کارآیند بسیار مشکل می‌نماید. اما در دوره‌ای از تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد این امر تحقق پذیرفته و اکنون قابل بررسی می‌باشد. دوره‌ای که تفکر شهودی در قالب اعتقاد به خداوند یکتا در قلب مردمان نفوذ کرد و خود را در تمامی هنرهای آن زمان اعم از معماری نشان داد . در اینجا غرض مرور صفات مثبت معماری آن دوره نیست. بلکه از این نظر این معماری قابل بازبینی است که پاسخی برای سهوال از این دست باشد معمار آن دوره چطور بارون وقوف به علوم آکادمیک امروزه و یا بدون وجود تکنولوژی چه در طراحی چه در ساخت بناها به خلق تابلوی عظیم هنری در فضای سه بعدی نائل آمده است. اگر نظریه به میراث رسیدن همه این هنرها را از پدران آنان محفوظ بدانیم باز هم این پرسش وجود خواهد داشت که با چه انگیزه و دیدگاهی ، این میراث ماندگار مانده و تبدیل به اندیشة زمان وقت خویش گشته است که به خلق آثاری بدیع چون مقبره سلطانیه یا مدرسه نمائید و بسیاری از بناهای دیگر منجر شده است؟ آیا این چیزی جز همان آینه شدن درون معمار برای انعکاس عشق در مرحله بعد مراتب بنایان را می‌شمرد پائین‌ترین مرتبه را ؟‌ که بر سر گیرندة ناوه است و کنندة کارگل می‌داند در رده‌بندی کنونی به گونه‌ای از نظر مبتدی بودن می‌توان آنرا با دانشجوی کاردانی معماری مقایسه نمود. گرچه حضور در کنار استاد بر سر کار و آشنایی  حضوری با افت و خیزهای کار قطعا مبتدی آن دوره را بسی قدرتر از کاردان امروزه می‌ساخته است . بعد از آ‌ن صاحب است که حدواسط میان استاد و مزبور بوده است و اندک مایه‌ای از بنایی کسب کرده است و آخرین مرحله استاد بناست که واند هر وسیله چگونه به کار برد و خشت را چگونه بر سر خشت نهد و چگونه از عهده قوس و ستون برآید.

بخش بعدی بخش سوال و جواب است نکتة قابل توجه در این بخش انتخاب ادبیات پرسش و پاسخ است. به گونه‌ای ساختار پرسش و پاسخی ساختار قوی‌تری در ذهن می‌سازد و اهمیت تک تک مطالب ملموس‌تر می‌شود.

اگر پرسند اول بنا که بود بگو ابراهیم خلیل که خانه کعبه بنا نمود یا نوح که چون طوفان ؟ شهرها و روستاها دیگر بار بساخت » و ... مجالی برای بیان کل قنوت نامه نمی‌باشد فقط همین بس که به گونه‌ای تمام اصول و فروع دین در این پرسشها مرور می‌گردد. و معمار باید همه آنها را در دل و جان می‌سپرده و درونی می‌نموده است. همان چیزی که در روانشناسی از آن به Prepration (آمادگی) و طی مرحلة و رسیدن به مرحله ظهور یاد می‌کنند.

احکامی که از بنایی یاد می‌کند بر خلاف انتظار عام احکامی است که شامل هر فردی که مقصد عارف یا صوفی یا فردی که در جست تزکیه نفس خویش قدم برداشته است، می‌شود «هر صبح که برخیزد از علم شریعت و طریقت با خبر باشد.»

هر کس را در خود حوصله و توانایی کار فرماید.... » و مهمترین خصلت بنایان و احیاء ذکر می‌کند در حایلکه امروز کسی معمار خوبی است که خوب خط بکشد یا نهایتا خوب و خلاقانه تفکر نماید. اما این قنوت از معمار خویش اصول انسانیت می‌طلبد و در ادامه ذکرهایی در همان زبان پرسش و پاسخ خوش آموزش می‌دهد که هر حرکت بنا را متبرک گرداند. چون بر سر کار روی کدام آیه از کتاب خدا را قرائت می‌کنی؟  بگو:‌ لیس الانسان اما با سقطی . چون ناوه بر دست دیگری بگو ما من ثقلت موازینه فهوفی عیشه و اخیرا سوره القارغه آیه 6 و 7 اما هر که اعمال وزن شده‌اش گرانست در عیشی پسندیده است. چون رسیمان بدست گیری .... چون طرح گنبداندازی... و الی آخر

در تحلیل بیانیه حاضر و آشنایی با فضای فکری و رشدی معماران آن دوره می‌توان اطلاعات زیر را افزود:

مصادیق هنر در معنای اخص در آن دوره به 2 دسته تقسیم می‌شد ادبیات و فنون و معماری فنی بود که وابسته به فنون دیگر مانند کاشی‌کاری گروه چینی نجاری ، حجازی ،‌فلزکاری از سوئی و فنون وابسته به کتابت شامل خوش نویسی، تذهیب، تشعیر و نگارگری به حساب می آمد. بسیار این نکته حائز اهمیت است که ارتباط با ادبیات در کنار ارتباط با کاشی کاری یا نجاری و .... پر اهمیت می‌نمود و اشرف هنرها در میان مسلمانان ادبیات بود که تأثیر  عمیق غیرمستقیمی بر معماری می‌گذاشت زیرا که زبان فرهنگ پیش از مدرن درممالک اسلامی و بارزترین جلوه آن فرهنگ به شمار می‌آمد. معمار از جریان فرهنگی تصوف ارتزاق می‌کرد و چون زبان تصوف ادبیات بود بدون آشنایی با ادب نمی‌توانست آنرا وسعت و عمق بخشد

ارتباط معماری با علوم بدین صورت بود که علم الحیل (مکانیک) ترفند در مسائل آبرسانی و جراثقال و مهندسی نظامی به کار معماری می‌آمد علمی که پیوند ناگسستنی با معماری داشت هندسه خاصه هندسه علمی (کاربردی) بود چرا که معماری در جزء و با کل با هندسه سامان می یافت از طرح استقرار بنا در زمین و ترکیب فضاهای باز و بسته گرفته تا شکل سطوح و حجم‌ها، جزئیات و نقوش گاه استاد معماری چنان در هندسه عملی جسارت می‌یافت که او را هم نظر از «مهندس» (یعنی عالم هندسه)  می‌شمردند. به عنوان مثال کتیبه سر در مسجد امام مسجد استاد علی اکبر اصفهانی را جزء مهندسان شمرده‌اند. کسی به منصب معمار باشی می‌رسید که علاوه بر مهارت خویش در هندسه و یا علم الحیل علم مدیریت را نیز در آستین خویش داشته باشد. انسانی آگاه و اجتماعی

نگاه به هستی در آموزش معماری : معمار عقیده داشت که با ساختن بنا عالمی صغیر بر صورت کائنات بنا می‌کند از این رو معماری او مانند نظام کائنات بر نظم و ریاضیات استوار است. این مشابهت بین انسان و آفرینش خدا در تفکر یونان نیز ریشه داشته است که هنرمندان آفریند   ؟؟؟ و این نخستین رویکرد کلامی (مانیفست) به شمار می‌آید.

افلاطون عقیده داشت که هنرمند مانند آفریننده‌ای است که با آینه‌ای که در دست دارد،‌ تصویر خورشید و زمین و آسمان را منعکس می‌کند و اثرات این تفکر را چه در بناهای یونانی و چه بناهای دورة اسلامی و نقوش ستاره و خورشید بر بنا می‌توان دید. (معماران خداوند را معمار می‌دانستند که گنبد کبود و عظیم جهان را برافراشته و همة جهان را چنان زیبا و کارآمد آفریده که هیچ سستی در آن نیست پس در معماری نیز باید بنای خلق خدا را با خلقی خدایی ساخت و در نظم و کارآیی و زیبایی و خلل ناپذیری از عمارت الهی تقلید کرد) این تنها تفکری است که در قید زمان نیست که پس از قرنها از تاریخ ظهور آن به درمان درد جامعة معماری امروز ما نیاید) این عبادت با تفکر پس خودش در بند مکان یا زمان نیست و لازمة بازسازی تفکر معمار امروز می‌باشد.

اثر معماری در عالم پیش از مدرن ، اثری مصنوع و منفک از خلقت مانند امروزه نبود : بلکه جزئی از خلقت الهی شمرده می‌شد از این رو معمار در پی آن نبود که اثری متباین با طبیعت بسازد، بلکه نهایت هنر خود را در آن می‌دانست که اثر او در عمل آسیبی به طبیعت نرساد و متباین نباشد و یکی از معانی شهود و سیالیست هنری همین است هماهنگی با جریان طبیعت برای معماری منشأ قدسی قائل بودند بطوریکه شاگرد معماری در بدو آ‌موزش خود راهکار و پیرو انبیاء می‌دانست و جایگاه خود را در سلسله‌ای قدسی می‌یافت که از طریق آن به معمار جهان متصل می‌شد او در نظام هستی معلق نبود بلکه با همه خلقت و ناموس الهی پیوند داشت از این رو چه در زندگی شخصی و چه حرفه‌ای خود را مجاز به هر کاری نمی‌دید. بر خلاف دانشجوی امروز معماری که ساعات کار و تحصیلیش کاملا منفک از زندگی جاری او به حساب می‌یاد بطوریکه صبح در محل‌های آکادمیک به فراگیری تئوری معماری می‌پردازد و بعد از آن در محل کار خود مغازه یا اداره‌ای به کاری کاملا بی‌ارتباط با معماری اشتغال دارد.

نظام صنفی فقط برای حفاظت معمار نبود بلکه معمار را در عمل و کار دنیا با نظام هستی از منظر دینی پیوند می‌داد و به زندگی او مقنی می‌بخشید. آموزش نظری به مشتاقان فن معماری در حاشیه وجود داشت خواندن و نوشتن و اطلاعات مهم فرهنگی (آشنایی با فروع دین و ادبیات) در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح بالا آموزش داده می‌شد . آغاز کار با شاگردی و غلامی بود که اصول اولیه بنایی، ضوابط کار ، روابط فرهنگی و اصول اخلاقی را می‌فهمید رابطه استاد و شاگرد بالاتر از رابطة پدر و فرزند بود جوراستاد به زمهر پدر و استاد پدر معنوی شاگرد بود. که تربیت معنوی وی را بر عهده می‌گرفت. استاد هم نگاهش برده مانند یا مثال دانشجویی که برای معامله علم نزد او می‌آید نبود بر همه امور زندگی شاگر و ناظر و مسئول بود زیرا در آن دوره زندگی به ساحت‌های مختلف کار ، درس ، حرفه ، استراحت و ... تقطیع نشده بود تربیت اخلاقی در حین تربیت حرفه‌ای بود مردم معمار خویش سیرت را خوش نفس و خوش دست و مبارک می‌شمردند. اخلاق امری عرفی نبود ، امری دینی و لازمه تقرب به خدا به حساب می‌آمد. با توجه به اندیشة پیوستگی همه ساحات نظام هستی به اعمال آدمی، در امور دنیوی و اخروی این اعتقاد وجود داشت که محصول کار همه فنون متأثر از دل پدید آوردندة آنهاست (یعنی همان شهود) نویسندگان هنگام ذکر کسان ،‌ از صفات خدایی بهره‌ می‌بردند به عنوان مثال ،‌نصرآبادی، ادیب صفویه ، راجع به استاد علی اکبر اصفهانی می‌گوید. «استاد علی اکبر معمار باشی اصفهانی، مردکدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است مسجد جمعه کبیر واقع در میدان نقش جهان به عمایر او به اتمام رسید.»

و نکته آخر اینکه فنون خویشاوند با معماری به جای نقاشی و مجسمه‌سازی امروز، نجاری ، حجازی ، کاشی‌کاری ، طراحی هندسی و خوش نویسی بود. همه این فنون زمینة ارتباط بهتر وی را با درک شهودی و عرفانی فراهم می‌کرد.

معماری معاصر و نقش اندیشه:

در این بخش به بررسی آثار چند معمار که در دسته‌بندی انواع اندیشه، به زعم نگارنده در یکی از رشتهپ‌های معمارگرا و معمار فلسفی یا معمار شهودی قرار می‌گیرند پرداخته می‌شود. لازم به ذکر است که در اینجا هدف بیان بیوگرافی معمار نیست بلکه تلاش می‌شود نحوه تفکر وی مورد بازیابی قرار گیرد.

کریستوفر الکساندر:

الکساندر تحمیل کرده رشته ریاضی دانشکده کمبیریج بوده و به دلیل علاقه‌ای که به معماری پیدا کرد در این رشته در ابتدا در دانشکده کمبیریج لیسانس و هاروارد مدرک دکترای خویش را اخذ نمود. این دلیل اعتقاد پیدا کرد که معمار با دیاگرامهای ریاضی قابل طراحی است.

لذا کتاب یادداشتهای بر ترکیب فرم را نوشت و در آن یک روستا را بر اساس الگوهای ریاضی طراحی نمود.

اگر عبارتست از یک سلسله اپینرورهای رفتاری که از یک گذشته بسیار دور در جامعه‌ای وجود داشته و برای جامعه اکنون هم به محضر روبه رو شدن با آنها قابل شناسایی است. مانند مفهوم پذیرائی کردن از میهمان برای که هم برای فقیر معنی داراست و هم برای غنی و معنی آن حفظ شدن شأن میزبان و میهمان است. طبق نظر الکساندر الگوها باید در یک جامعه حفظ شوند و تشکیل اکوسیستم بدهند مانند الگوی نشستن در کوچه.

الکساندر در Case Study خویش در طراحی روستا با شیوه‌ای عمل کرد که طرح وی با روشهای علمی دیاگرامی قابل اندازه‌گیری شد.استفاده از این روش و به عرصه ظهور رساندن آنها در طراحی گرچه او را به یک طرح رساند ولی چون تفکر وی تک بعدی و با گرایش شدید به محاسبات ریاضی بود (بدون کمک از شهود خویش و یا تفکر فلسفی) حتی از نظر خود وی کاری تمام و کمال نبود. حاصل کار شکلی بود فقط عملکرد واگرا، فضایی که فاقد هرگونه خلاقیت به معنای رخق عادت و اصول زیبایی شناسانه یا ترکیب بندیی مفهوم دار بود. تنها قسمتی که حضور کمرنگ شخص معمار در طراحی روستا دیده می‌شد همان چیدمان ریز دیاگرامها در کنار یکدیگر و ظهور یک درشت دانه به نام روستا بود که در آنهم مجددا توجه به عملکردها بر خلاقیت معمار غلبه داشت همانطور که شخص الکساندر به نتیجه رسید و آنرا کتاب بعدی خویش A City is not a tree بیان نمود، اصول علمی و محاسباتی و توجه صرف به عملکرد برای طراحی یک اثر معماری کافی نیست و تفکری دیگر لازم است.

با صحت و سقم آن طراحی را حک بزند گرچه الکساندر در جمع‌آوری  کدها به فاکتورهای موثر در طراحی حتی اجتماعی و عاطفی و نیازهای گذشته و حال و آینده بدون هیچ تعصبی برخورد نمود و روابط انسانی نظیر ایجاد فضایی جهت غیبت زنان به حساب آورده بود اما طرحی جامع و مانع نشد.

لوئی کان:

لوئی کان زمانیکه دردانشگاه پنسیلوانیا تحصیل می‌کرد آن دانشگاه از دانشگاههای برتر آن دوره بود که برنامه‌ریزان و روانشناسان نیز همزمان با آنان همراهی می‌کردند. مبنای تدریس در آن دانشگاه تئوری و تاریخ و ساز بود. این نوع آموزش آکادمیک به همراه حس تعلق خاطری که به ایران و تفکر شرقی و به خصوص مولانا داشت از وی معماری فلسفی ساخت. از نظر وی، هم تفکر مدرن و هم تفکر پست مدرن را معلول مدحی می‌دانست و طبق شیوه‌ باوهاس به هنر برای مردم وخلوص در فرم و شعر اعتقاد داشت بر خلاف بوزار که به سازه معتقد بود لوئی کان به هندسه علاقه نشان می‌داد و توجه به مسائل تاریخی در سر لوحة کارش بود. از این نظر در گروه بوزاری‌ها به شمار می‌آمد علاوه بر این کان به روح تاریخ و نه به مد تاریخی می‌پرداخت لوئی کان ابتدا تحصیلاتش را در مدرسه هنر و سپس در دانشکده معماری دنبال می‌کرد. اما هنری که به آنان تدریس می‌شد همراه منطق و فلسفه بود. ادبیات بسیار خوب می‌دانست تفکر وی تفکری واگرا و شیوة عمل وی قیاسی بود. در ابتدا از قیاس و مسائل عام شروع می‌نمود و با استعاره به معماری می‌رسید. طراحی آزمایشگاه بیولوژی کان در فیلادلفیا مصداق این نگرش است. وی قبل از ساخت این پروژه ، تصوری تیره از قطعات پیش ساخته و ابزار و تشکیلاتی که بزرگ  مقیاس باشد داشت اما با تغییری که در نگرشش نسبت به جرثقیل وثیقه دانستن آن به پنجه‌های دست انسان پیش آمد با تفکر واگرا و قیاسی خویش توانست با ماشین‌الات و قطعات پیش ساخته و درشت مقیاس ارتباط برقرار نماید.

برخلاف فرانک لویدرایت  انسان را بالاتر از طبیعت می‌دانست اعتقاد داشت نورفرم دهنده فضاست . به نحوة پنجره گذاشتن و تابش نور پلان خیلی توجه می‌کرد و می‌گفت نور باید مکمل هندسه فضای معمار باشد. معتقد بود انسان تا زمانی زنده است که خودش را بیان کند و برای بیان خودش زبانی منطقی پیدا کرده بود پیشنهاد می‌داد به جای نگاه کردن به شرایط به کارگیری ماده، ابتدا به ماده بودنش و خصیصه اصلی آن نگاه کنیم. در واقع اول به جوهر بعد به عارض ماده نگاه نمائیم . به همین خاطر می‌گفت «آنچه آجر می‌خواهد باشد....» در طراحی آزمایشگاه پژوهشی ان،‌ریچاردر وی (61-57) اینگونه بیان می‌کند که گاز سمی می‌خواهد که در اسرع وقت خارج شود. پس پیچ و خم در مسیر حرکت این گاز بر خلاف طبیعتش است. بنابراین دودکش و بادگیرها مستقیم با هوا ارتباط دارند.

تفکر وی برای نمای ساختمان بدین گونه بود که 1- جلوه بیرونی دیگر حوزه خصوصی معمار نیست ،‌ متعلق به فرهنگ جامعه است. 2- ساختمان و شأن آن می‌گوید که چه می‌خواهد باشد. 3- گاهی با وجود داشتن جوهر قضیه، تعدادی از فاکتورهای در عرض آنقدر مهم هستند که فاکتورهای جوهری ساختمان را تحت پوشش خویش قرار می‌دهد. مانند تأثیر مکانیت سایت (مازندران در کنار یزد) با این سه فاکتور،‌ در همان لحظه‌های اول بازدید زمین به تصوری از پروژه دست می‌یافت. در مرحله Preprateai  افراد مبتدی زمانیکه به یک برنامه کلی رسیدند و به اجبار مقاطعی از ورودی ورنت و برگشت زدند، به آن سناریوی مطلوب دست می‌یابند،‌اما کان با همین اندیشة فلسفی خویش از همان ابتدا شأنی برای ورودی تعریف می‌کرد.


چارلز کورآ:

معمار کورآ به دلیل اصلیت شرقی که داشت به گونه‌ای تفکر شهودی در آثارش مشهود می‌باشد. و همة تلاش وی در طرحهایش توجه به فرهنگ غیرغربی علیرغم مدرن بودن آنها بود.در فرهنگ بومی توجه به اقلیم یکی از نکات برجسته به شعار می‌آید. وی  ا ز روشهای طبیعی در جهت تنظیم شرایط داخلی استفاده می‌نمود تفکر وی از این نظر شهودی به حساب می‌آمد که اعتقاد به سقف باز و نگاه به آسمان دارد در واقع فضا را با صورت برانگیختن احساسات تاب می‌گیرد. و وجوه عاطفی بیننده را تحریک می‌نماید. از این نظر حساسیت شرقی دارد. شهود در این دستگاه تفکر درک کامل بستر خویش می‌باشد درست همانگونه که تب چشیده می‌شود. درست همان شهودی که سهراب می‌فهمد در آسمان مال من است.»

نتیجه‌گیری

این انتظار می‌رود که با شناخت انواع اندیشه و آشنایی با هر یک از آنها در چه تاریخ و چه در دورة معاصر نحوة به کارگیری آن در طراحی شناخته شده باشد. زیرا ذکر بیانیه قنوت نامه بنایان به منظور استفادة مستقیم از دستورالعمل‌های آن نیست گرچه استفادة صرف از آن نیز باگذشت قرن‌ها هنوز هم پاسخگوست. آنچه مهم است اینست که این حقیقت درک گردد در دستگاه فکری رو به رشد، بین خالق اثر و اثر، اتحاد وجود داشته است. و هنر به گونه‌ای توسط دین به باور قلبی مردم متصل می‌شد و آیه‌ای خوانده می‌شد که حکمت آیه فضای ذهنی معمار را پرنماید و دستمایة فکری او باشد مصداق این تفکر در زندگی امروز می‌تواند این باشد که طراحی امروز باید با ارزشها و زندگی معماران هماهنگ باشد.

منابع و مأخذ

لاوسون برایان (1384) . «طراحان چگونه می‌اندیشند ؟ ترجمه حمید ؟

بوطبقای معماری . جلد اول . توجیه : احمدرضا آی

مجموعه مقالات اولین هم اندیشی معنویت و آموزش هنر

جزوه درس سیر اندیشه‌های معماری. دکتر محمود رازجویان

معماری اسلامی . خرم فضا

معماری اسلامی . پاپادوپلو

مجله صفه شماره 5 بهار 71 . قنوت نامه بنایان.

 

 

 

 

 

 

 



[1]- کتاب طراحان چگونه می‌اندشند ص 247

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق در باره ساختمان و اجزای آن

بازديد: 2627

تعريف ساختمان :

        ساختمان : عبارت است از بنائي كه بوسيله ديوار از ديگر بناهاي همجوار خود ، يك بناي مستقل و مجزا و استواري را تشكيل مي دهد و شامل يك يا چند اطاق و يا هر نوع فضاي مسقف ديگر مي باشد كه بمنظور سكونت ، كسب و يا استفاده توأم و يا ديگر مقاصد ساخته شده باشد . منظور از مستقل بودن داشتن درب ورودي و خروجي مستقل به گذرگاه عمومي و منظور از جدا بودن و داشتن ديوارهاي خارجي مشترك يا مستقل است.

          هزينه ساختمان : عبارت است از مجموع عمليات اساسي تكميل بنا تا هنگامي كه ساختمان آماده اشتغال و سكونت مي گردد اين ارقام شامل هزينه نقشه ، تهيه پروانه ساختمان ، و مصالح ساختمان ، وسائل و ابزار كار و كارگر ، حق الزحمه معمار ، هزينه تأسيسات حرارت مركزي ، روشنائي ، آب و فاضلاب مي گردد .

           انواع ساختمان :

           الف ـ واحد مسكوني : عبارت است از يك ساختمان و يا قسمت مستقلي از يك ساختمان كه در آن يك يا چند خانوار سكونت دارند .

           ب ـ واحد مسكوني و بازرگاني : ساختمانهائي كه قسمتي از ساختمان به كارهاي بازرگاني اختصاص يافته و قسمت ديگري از بنا جهت سكونت استفاده مي گردد .

          پ ـ واحد بازرگاني : ساختمانهائي هستند كه مورد استفاده موسسات تجاري قرار دارند ، مانند : تجارتخانه ، بيمه و غيره . 

         ت ـ واحد صنعتي : ساختمان يا قسمتي از ساختمان مي باشد كه براي انجام فعاليتهاي صنعتي اختصاص يافته  است .

         ث ـ واحد آموزشي و بهداشتي : ساختمانهائي كه جهت انجام فعاليتهاي آموزشي و بهداشتي به منظور ارائه يك يا چند خدمت براي عموم بكار گرفته مي شود مانند :  ساختمان دانشگاهها ، مدارس و بيمارستانها

         مصالح عمده ساختمان : منظور نوع مصالح عمده است كه در ساختن ديوارها ، سقف و پي ساختمان واحد ساختماني   بكار رفته است مصالحي كه در رو كار ساختمان به كار رفته جزء مصالح عمده به حساب مي آيد .

 

  ساختمانهاي اسكلت فلزي:

     احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین ، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند ، محور اصلی مسئولیت عبارت است از الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد.   
با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا" بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود . آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد .

كه در اين تحقيق ما به بررسي مزايا و معايب ساختمانهاي اسكلت فلزي مي پردازيم:

 

مزایا و معایب ساختمانهای فلزی

 

مزایا ی ساختمان فلزی :

1- مقاومت زیاد :

 مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتن بزرگتر است ، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع ، ساختمانهائی که برزمینهای سست قرارمیگیرند ، حائز اهمیت فراوان میباشد .

2- خواص یکنواخت :

 فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیق تهیه میشود ، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواص ان بر خلاف بتن با عوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد ، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخاب ضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود .

 

 

3- دوام :

دوام فولاد بسیار خوب است ، ساختمانهای فلزی که در نگهداری آنها دقت گردد . برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود .


4-
خواص ارتجاعی :

 خواص مفروض ارتجاعی فولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد . فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوک بخوبی پیروی مینماید . مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان در محاسبه وارد نمود . حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابل اطمینان نمی باشد .

5- شکل پذیری :

 از خاصیت مثبت مصالح فلزی شکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیروی دینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید ،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل این نیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی ،عضو خود خبر داده و ازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند.

6- پیوستگی مصالح :

قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنی صدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد ، ترکهائی که در پوشش بتن پدید می آید ، قابل کنترل نبوده و احتمالا" ساختمان در پس لرزه یا زلزله بعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود .

 

 
7-
مقاومت متعادل مصالح :

 مصالح فلزی در کشش و فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است .در تغییر وضع بارها، نیروی وارده فشاری ، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشی در انها کوچک است ، در بارهای پیش بینی شده ،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی از ان قرار میگیرند . در ساختمانهای بتنی مسلح مقاومت بتن در فشار خوب ، ولی در کشش و یا برش کم است. پس در صورتی که مناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابی مینماید.

8- انفجار :

 در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلت ساختمان تحمل شده ، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود . نیروی تخریبی انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود ، ولی ساختمان کلا" ویران نخواهد گردید . در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعث ویرانی ساختمان خواهد شد .

 

9- تقویت پذیری و امکان مقاوم سازی :

 اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه ، تغییر مقررات و ضوابط ، اجراء و .... میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید ، تقویت نمود و یا قسمت یا دهانه هائی اضافه کرد .


10-
شرائط آسان ساخت و نصب :

 تهیه قطعات فلزی در کارخانجات و نصب    آن در موقعیت ، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است .


11-
سرعت نصب :

 سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنی مدت زمان کمتری می طلبد .


12-
پرت مصالح :

 با توجه به تهیه قطعات از کارخانجات ، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است .

 

 


13-
وزن کم :

 ‌میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245 تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد ، درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرم برمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد .


14-
اشغال فضا :‌

در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد ، ستون و تیرهای ساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد ، سطح اشغال یا فضا مرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود .


15-
ضریب نیروی لرزه ای :

 حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمان میشود ، بعبارت دیگر ساختمان برروی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاش است ، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند . در قابهای بتن مسلح که وزن بیشتر دارد ، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است .
تجربه نشان میدهد که خسارت وارده برساختمانهای کوتاه و صلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند ، زیاد است . درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر ، آنهائی که در زمینهائی نرم ساخته شده اند ، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند . بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریود ارتعاش زمین نسبتا" بزرگ است ، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس در زمینهای سفت با پریود کوچک ، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند . عکس العمل ساختمانها در مقابل حرکت زلزله بستگی به مشخصات خود ساختمان از نظر صلبیت و یا انعطاف پذیری آن دارد و مهمترین مشخصه ساختمان در رفتار آن در مقابل زلزله ، پریود طبیعی ارتعاش ساختمان است .

 
معایب ساختمانهای فلزی :


1-
ضعف در دمای زیاد :

 مقاومت ساختمان فلزی با افزایش دما نقصان می یابد . اگر دکای اسکلت فلزی از 500 تا 600 درجه سانتی گراد برسد ، تعادل ساختمان به خطر می افتد .


2-
خوردگی و فساد فلز در مقابل عوامل خارجی :

 قطعات مصرفی در ساختمان فلزی در مقابل عوامل جوی خورده شده و از ابعاد آن کاسته میشود و مخارج نگهداری و محافظت زیاد است .


3-
تمایل قطعات فشاری به کمانش :

 

 با توجه به اینکه قطعات فلزی زیاد و ابعاد مصرفی معمولا" کوچک است ، تمایل به کمانش در این قطعات یک نقطه ضعف بحساب می رسد .


4-
جوش نامناسب :

 

 در ساختمانهای فلری اتصال قطعات به همدیگر با جوش ، پرچ ، پیچ صورت میگیرد . استفاده از پیچ و مهره وتهیه ، ساخت قطعات در کارخانجات اقتصادی ترین ، فنی ترین کار می باشد که در کشور ما برای ساختمانهای متداول چنین امکاناتی مهیا نیست . اتصال با جوش بعلت عدم مهارت جوشکاران ، استفاده از ماشین آلات قدیمی ، عدم کنترل دقیق توسط مهندسین ناظر ، گران بودن هزینه آزمایش جوش و ...... برزگترین ضعف میباشد . تجربه ثابت کرده است که سوله های ساخته شده در کارخانجات درصورت رعایت مشخصات فنی و استاندارد ، این عیب را نداشته و دارای مقاومت سازه ایی بهتر در برابر بارهای وارده و نیروی زلزله است .

شبكه وسيع سازه اي از فضاهاي ازاد بدون ستون تامين گرديد سازه نمايان و اشكار اين ساختمان كاملا" با نظريات كارفرما براي يك حضور بصري قوي ، گرايش به فن اوري جديد را مورد تاكيد قرار مي دهد 0 طراح با ايجاد سازه اي كه با تاكيد بسيار بيان كننده عملكرد سازه اي طرح در بخش خارجي ساختمان مي باشد، در تضاد با فضاي خشك و بي روح اطراف ، وجود چنين مركز تحقيقاتي را در اطراف پرينستون به خوبي مشخص مي كند ، بدين ترتيب به نياز كارفرما پاسخ داده است0 ( بروكز و گرچ،1990) ( تصاوير 2-3تا5-3) 0 ايده اي اصلي طرح استفاده از يك ستون فقرات مركزي به عرض 5/29 فوت (9متر) و ايجاد مجموعه اي از سازه هاي 000   شكل با نماي شيشه اي مي باشد0

سيستم هاي تاسيساتي ساختمان به طور مستقيم مركزي ساختمان و قابهاي معلقي كه از سازه اصلي ساختمان اويزان هستند، قرار گرفته اند0

دو طرف اين ستون فقرات ارتباط مركزي ساختمان را تامين مي كند دو فضاي بزرگ يك طبقه به ابعاد 74*236 فوت (5/22*72متر) قرار گرفته اند كه براي انجام تحقيقات مورد نظر به كار مي روند براي ايجاد انعطاف پذيري لازم در بخشهاي  تحقيقاتي از يك سازه كابلي خاص ( با اعضاي كششي فولادي باريك ويژه ) با زيبايي هاي بصري كه دهانه هاي سقف را مي پوشاند و فضاهاي وسيع و عريضي را در بين ستونها فراهم مي كند ، استفاده شده است در سازه اصلي يك قاب فولادي مستطيل شكل به عرض 6/24 فوت ( 5/7متر ) كه به عنوان پايه اي براي تير 000 شكل لوله اي بلند به طول 49 فوت (15متر) عمل مي كند، استفاده شدده است 0 اين سيستم تكيه گاه عمودي اصلي براي كل ساختمان مي باشد0

اصلي سطح پل يك تير فولادي جعبه اي با مقطع شش ضلعي است كه به كابل هاي مهاري متصل شده است0 سطح پل كه داراي سه خط ماشين رو در هر طرف مي باشد در طرفين اين تير اصلي مي باشد به صورت طره اي اجرا شده است( فرامپتون و ديگران ،1993)

در حقيقت مجموعه طراحي شده به وسيله بهنيش براي المپيك شامل استاديوم ، يك سالن ورزشي ( با ظرفيت 1400 نفر براي ژيمناستيك ، هندبال ، بسكتبال و ديگر فعاليتهاي داخلي سالن) و يك سالن شنا ( با ظرفيت 8000نفر براي شنا و شيرجه ) است 0 تمامي اين فعاليتها در زيرزمين قرار داده شده است0 فعاليتهاي خدماتي و پشتيباني در زير زمين و در زير جايگاهها قرار گرفته اند0 سقف هاي كابلي يك بخش مركزي براي مسابقات و يك فضاي وسيع براي سايبان در محوطه را فراهم مي سازد 0 با مساحت 800 800فوت مربع ( 74000متر مربع ) ، يكي از بزرگترين سازه هاي كشتي در جهان در زمان ساخت خود به شمار مي ايد 0 طراحي و اجراي اين سقف ، پيشرفت مهم و قابل توجهي در توسعه و گسترش سازه هاي كششي كه براي اولين بار در كتاب فراي اوتو مطرح گرديده بود ، محسوب مي شد(اوتو ، 1954)0

اين ساختمان داراي سازه اي با كابل پيش تنيده است كه خصوصيات كابلهاي مضاعف براي مقاومت در برابر نيروي باد را نيز دارد و متشكل از كابلهاي فولادي با سه قطر مختلف مي باشد 0 شبكه عريض بام ، تركيبي از كابلهايي با قطر يك اينچ ( 25ميليمتر ) است كه به صورت جفت هاي 2 اينچي (50 ميليمتر ) با فاصله 30 اينچ ( 76 سانتيمتر) از يكديگر در هر جهت بايك اتصال گيره ا ي در نقاط تقاطع به يكديگر مهار شده اند0

اين اتصال براي نصب پانل هاي اكريليك نيز استفاده شده است، كه در مجموع 137عدد از انها مورد نياز بوده است0 قطر كابلهاي مورب كناري برابر 1/3 اينچ ( 80 ميليمتر ) مي باشد، قطر بزرگترين كابلها 7/4 اينچ 120 ميليمتراست و به عنوان طنابها ( براي اتصال كابل كناري به پي ) ، مهارها ( اتصال خط الراسها  به بالاي دكل ها) و كابل زنجير واره اصلي با طول1440فوت (439 متر)كه لبه جلويي را نگاه مي دارد به كار رفته است0 كابل اصلي براي تحمل بار كششي بيشتر از 5000 تن ( 4530 تن متريك) طراحي شده است و متشكل از يك دسته 10تايي از كابلهاي بزرگ مي باشد 0

تكيه گاه اصلي عمودي به وسيله 12ستون با لوله فولادي به ارتفاع متغير از 165 تا 262فوت (50تا80متر) و با قطري بيش از 5/11(5/3متر) باضخامت ديوار بيش از 3 اينچ (75 ميليمتر) تامين گرديده است 0 اين ستون هاي عظيم در پشت جايگاه تماشاچيان به منظور ايجاد ديد مناسب قرار گرفته اند0 كابل هاي مهار به صورت قطري از بالاي هر ستون به خط الراسهاي شبكه كابلب كشيده شده اند0 شبكه كابلي از اين خط الراسها براي جايگاه از طريق مجموعه كابل زنجيرواره كه به جهت مخالف استاديوم در هر انتها متصل شده اند، كشيده شده اند 0 در نتيجه سايباني روي جايگاه ايجاد مي شود كه به نظر مي رسد بدون هيچ گونه تكيه گاه نماياني شناور مي باشد0 سخت در جهت مخالف بر روي جايگاه قرار دارد كه فاصله انها در پشت جايگاه كمتر مي شود ، در نتيجه رانش قابل ملاحظه كابل اصلي را در جلو متعادل مي كند 0 دو مسئله مهم در حين اجراي ساختمان به وجود امد كه قبلا" در طراحي ديده نشده بود 0 طرح پيشنهادي اوليه يك پوشش پلي وينيل كلرايد بود كه سقف معلق پلي استر در زير شبكه كابل را مي پوشاند ( مشابه غرفه المان در نمايشگاه بين المللي مونترال )0 گر چه به منظور تامين نور مورد نياز و رضايت بخش براي تلويزيون هاي رنگي ، پانل هاي توپر اكريليك در قابهايي كه در بالاي شبكه كابل قرار دارند ، نصب گرديد

 

انرژي تابشي

همه ما احساس مطبوع  گرما ي خورشيد درليك روز سرد  زمستاني را تجربه  كرده ايم .

وقتي كه در معرض نورخورشيد قرار مي گيريم  دماي محيط  تغيير نمي كند  بلكه  اين انرژي تابشي است  كه باعث احساس گرما مي شود .

تقريباً 60% از گرماي حاصله در سيستم گرمايش كمي به صورت تابشي  است كه به طور مستقيم  و به سرعت احساس مي شود .

انتخاب صحصح يك سيستم گرمايشي نقش موثري در تامين آيسايش ساكنين ساختمان دارد .

سيستم گرمايش كف يك سيستم مدرن و امروزي است كه مزاياي غير قابل انكاري نسبت به رادياتور و ساير روش هاي  گرمايش دارد.

( محيط هاي مسكوني )

 

نحوه كار :

سيستم گرمايش كمي سوپر پايپ //// در نحوه گرم كردن  ساختمان  ها است . در اين سيستم گردش آب گرم از درون شبكه اي  از لوله هاي سوپر پايپ  كه در زير كف نصب شده اند . حرارت  رابه ارامي توزيع  مي كند .

از انجا  كه شبكه اي  لوله تمام  كف را پوشش مي دهد توزيع حرارت  كاملاً يكنواخت است .

حداكثر دماي كف در اين سيستم 29 درجه سانتيگراد است آب گرم  رورودي با دماي حدود 50 درجه ي سانتيگراد از طريق موتورخانه  //// يا پانل هاي خورشيدي  تامين  و از طريق كلكترهاي ويژه  توزيع  مي شود .

سيستم گرمايش كفي براي كف هاي مختلف با پوشش هاي متفاوت از جمله  سنگ ،سراميك ، پاركت ، و موكت مناسب است .

به غير از محيط هاي مسكوني ،گرمايش كفي از جمله در مكانهاي زير قابل استفاده است .

-         گرمايش دور استخر

-         سالن هاي ورزشي

-         كتابخانه ها

-         بيمارستانها

-         مساجد

-         رستوران ها

-         سالن هاي اجتماعات

-          هتل ها

-         دفاتر اداري

-         فروشگاهها

-         موزه ها

-         زمين  هاي فوتبال

-         گل خانه ها و محيطهاي صنعتي  مانند انبارها سالن هاي توليد

 

سيستم هاي حرارتي كف

گرمايش كفي يك سيستم  ساده  با پيچيدگي هاي بسياري است بنابراين  از ابتدا بايد طراحي آن بدرستي و با دقت  انجام شود . محاسبات و طراحي يك خورده مهم از سيستم  طراحي كفي است  كه بر مبناي نقشه هاي معماري اماده مي شود .

سيستم گرمايشي كفي با چرخش آب گرم  از ميان شبكه اي  از لوله اي //// پنج لايه  سوپر پايپ كه در كف نصب مي شود  كاري كند با توجه به اينكه  سيستم گرمايش كفي از  كف توزيع كننده حرارتي و همچنين انبار حرارتي استفاده مي كند  وبه منظور  موثر تر كردن  اين سيستم  بايد انتقال حرارت  به سمت پايين به حداقل برسد .

نگاهي  به برخي از مزاياي سيستم گرمايشي كف :

برخي از مزايا

گرماي يكنواخت به منظور  تامين  بالاترين  شرايط آزمايش و راحتي

طراحي راحت فضا  و معماري داخلي

انعطاف پذيري در چيدمان اثاثيه

سياه نشدن ديوارها و پردها

ايمني بالا به دليل  عدم  وججود لبه هاي تيز و داغ برخلاف رادياتور

كاهش مصرف سوخت از 30% تا 50%

مزاياي جانبي

عدم نياز به تعمير و نگهداري

قابليت  كاربا انرژي خورشيدي

سلامتي و بهداشت  بخاطر حفظ رطوبت و هوا

حفاظت  از محيط زيست  به دليل كاهش و رود آلاينده هاي سوخت به هوا

مزايا ي استفاده  از سيستم  هاي حرارتي كف

       ·گرماي مطبوع و يكنواخت

       ·معماري راحت تر

       ·ديوارهاي تميز

       ·فضاهاي مفيد بيشتر

       ·ايمني و بهداشت

       ·صرفه جويي در مصرف انرژي

احساس مطبوعي راكوسيستم گرمايشي كف فراهم مي كند كه تنها با تجربه قابل  لمس است .

تغييرات  دمادر گرمايش با رادياتور بخاطر توزيع نامناسب حرارت  بسيار زياد است  اما در سيستم گرمايش كفي با موازنه چهار عامل اصلي  راحتي معني هاي محيط، گرماي تابشي ، جريان هوا و رطوبت نسبي براي انسان  احساس مطبوعي  فراهم  مي شود .

جانمايي رادياتور ها به صورتي ككه ضمن استفاده از  حداكثر فضا ،به زيبايي طرح لطمه نخورد

از دغدغه  هاي معماران  در طراحي خانمه هاي مدرن است . درسيستم گرمايش كفي مسطح حرارتي زير كف قرار دارد .

بدين ترتيب  ضمن استفاده  اقتصادي  از فضا ، امكان طراحي با جلوه ها و ايده هاي نو فراهم  مي شود.

سياه شدن ديوارها و پرده ها  از اثرات  نامطلوبي است كه همه با آن  آشنا هستند در سيستم گرمايش كفي لزومي به رنگ  كردن يا تميز  كردن ديوار و خود رادياتور نيست پرده ها تميز تر مي مانند و به دليل  حفظ رطوبت  هوا و گرد و غبار  كمتر //// و ساير  اثاثيه منزل نيز ديرتر كثيف مي شوند نتيجه دردسر كمتر آسايش بيشتر است .

ارزش  فضاي مفيد  در يك خانه امروزي  بيشتر  از هر زمان  ديگري است ودرست  نيست  كه اين فضا با وسايلي مثل رادياتورها اشغال شود  در سيستم گرمايش كفي امكان بهره برداري حداكثر از فضاي موجود فراهم شده  و محدوديت  رايج در تعيين  محل اثاثيه  منزل هم ديگر وجود ندارد .

در سيستم گرمايش كفي هيچ سطح داغ و يا لبه تيزي وجود ندارد  وايمني بيشتري براي كودكان وجود دارد  . كف گرم و خشك مانع رشد ئوو تكثير قارچ ها  و موجودات  ريز ميكروسكوپي كه باعث بروز انواع بيماري هاي پوستي و تنفسي هستند مي شود.

اما رطوبت هوا  به طور  مطلوب  حفظ شده  باعث شادابي  و طراوت پوست  مي شود .

ميزان  ذارات غبار نيز كاهش مي يابد  بنابراين  مشكلات بيماريهاي مانند آسم ،///// آلرژيك وبيماريهاي مفصلي مانند رماتيسم به حداقل مي رسد .

سيستم گرمايش كفي به جاي گرم كردن هوا ، اجسام و ساكنين  ساختمان را گرم  مي كند .

بدليل  انرژي تابشي ،دماي آب پاينتر ،كاهش اتلاف حرارت و دلايل ديگر مصرف انرژي در سيستم گرمايش كفي بين 30تا50درصد كمتر از ساير روش هاي گرمايش است .

ساختار اين لوله ها در گرمايش كف

ويژگي برجسته  و منحصر به فرد اين لوله ها ، چگونگي تلفيق پنج لايه آن است .

لايه هاي دروني و بيروني اين لوله ها  از پايمري با عمر بسيار طولاني و مقاوم در برابر حرارت است كه باعث مي شوند لوله ها دربرابر خوردگي زنگ زدگي و رسوب مقاوم  باشد .

لايه ي مياني يك لوله آلومينيومي با جوش طولي لولتراسونيك است كه  مقاومت در برابر فشار حرارت و نفوذ اكسيژن را تامين  مي كند .

لايه هاي فلز و پليمر طي يك فرايند دقيق توسط دو لايه  چسب مخصوص مي شوند برايند ويژگي هاي پنج لايه ي لوله ها  همراه با به كارگيري تكنيك هاي خاص ،آن رابه لوله هاب يكپارچه با خصوصيات استثنايي و متمايز تبديل  مي كند.

لوله اي بابالاترين ضريب  كه درعين مقاومت مكانيكي بالا  شكل پذير  و سبك است و به سرعت و سهولت  نصب  مي شود.

ضريب انبساط طولي اين لوله ها  كم و تقريباً معادل لوله هاي فلزي است .

سيستم گرمايش كف  براي محوطه هاي استخر    مزيتها در يك نگاه

       ·تامين شرايط بسيار مطبوع

       ·تامين گرماي يكنواخت دركل محوطه استخر

       ·سرد نبودن كف محوطه استخر

       ·مقاوم بودن در برابر خوردگي  وپوسيدگي  به علت  استفاده از لوله هاي سوپر پايپ

       ·صرفه جويي در مصرف انرژي از 30% تا 50%

       ·هزينه بهره برداري بسيار كم

       ·عدم نياز به تعمير و نگهداري

       ·ايمني

       ·عدم اشغال فضاي مفيد

       ·كاملاً بي صدا

سيستم گرمايشي :

با بار حرارتي مورد نياز برابر با 5 كيلو وات براي هر واحد بيش از صد واحد مسكوني را مي توان  با يك ////110 ميلي متري تغذيه كرد.

سيستم گرمايش كفي براي محوطه هاي استخر

انتخاب يك سيستم گرمايش  مناسب براي محوطه ي استخر كار بسيار مشكل است  چرا كه روش هاي متاول و نسبي براي اين منظور  نقاط ضعف زيادي دارند .

محوطه استخر به طور يكنواخت گرم نمي شود .

گرماي حاصله  بيشتر زير سقف جمع مي شود

كف محوطه استخر سرد است

رطوبت بالاي محوطه استخر باعث خوردگي در اجزاي آنها مي شود

مصرف انرژي انها زياد است

برخي از آنها آلودگي صوتي دارند  و برخي فضاي مفيدرااشغال مي كنند دريك كلام شرايط راحتي انسان را فراهم نمي كنند.

نحوه اجرا :

برخلاف روش هاي سنتي ذر گرمايش كفي گرما از كف يعني جايي كه  به ان نياز است تامين  مي شود .دراين سيستم  گردش آب گرم  ازدرون شبكه اي  از لوله ها  كه درزير كف نصب شده اند  حرارت  رابه طور يكنواخت توزيع مي كند  بدين ترتيب  كف محوطه استخر شرايط بسيار مطلوبي رابراي راه  رفتن با پاي برهنه و يا دراز كشيدن روي آن  فراهم مي اورد  . تقريباً 60% از گرماي خروجي به صورت  تابشي است كه  به طور مستقيم و به سرعت احساس مي شود .

ومصرف انرژي حتي وقتي كه ارتفاع  سقف زياد است  بسيار كم است .

-         كف استخر سريع تر خشك  مي شود كه احتمال ليز خوردن را كم مي كند  ودر ضمن هيچ سطح داغ يا سردي تيزي هم وجود ندارد

-         سيستم  گرمايش كفي همين مزايا رابراي گرمايش در محوطه سونا  ،قسمت رختكن ، و دوش ها نيز به ارمغان مي آورد .

-         به غير از سيستم گرمايش كفي براي محوطه هاي استخر ،امكان خدمات  كلي براي گرمايش محيط هاي مسكوني لوله كشي آب سرد و گرم . لوله كشي سيستم هاي گرمايشي و سرمايشي و همچنين كاربدهاي گوناگون صنعتي ارايه مي كند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درب ساختمان :

 

در: به طور كلي از ساختمان  گفته مي شود  كه با بازو و بسته  شدن فضاهاي داخلي و خارجي  رابه هم مربوط مي ناميد .ودر بعضي از مولرد نيز عبور نور و تبادل هوا را ممكن يا نا ممكن مي نمايد. وظيفه اوليه در ايجاد امكان دسترسي است و از جمله مقاومت و پايداري حفظ حريم خصوصي و ايمني عايق حرارتي و صوتي حفظ محيط از باد و باران .

قسمتهاي مختلف در عبارتند از :

لنكه در: قسمتي كه درون چهار چوب قرار مي گيرد .

قاب : همان چهار چوب در .

آستانه : قسمت پتييني قاب در.

كتيبه :  قسمتي از در يا پنجره كه  در قسمت بالايي در مانند شكل مقابل قرار  مي گيرد و ممكن است  بازشو ثابت  باشد .

وادار : تقسيم كننده  لنگه در  به دو يا چند قسمت .

بائو : واردار عمودي طرفين در يا پنجره كه قفل و لولا نيز به آن متصل و يا درون آن قرار مي گيرد را بائو مي گويند.

قيدهاي فوقاني و تحتاني : وادارهاي بالا وپايين .

تنكه : قسمت صفحه مانندي از در كه مابين دو وادار قرار گيرد را تنكه گويند.

پاخور : يال پاييني لنگه در كه معمولاً پهنتر از يالهاي  جانبي بوده و به منظور جلوگيري از صدمه ديدن در از ضربه پيش بيني مي شود .

شيشه خور : قسمتي از يالهاي  دركه شيشه را بر روي آن تكيه  مي دهند .

دماغه : قسمتي از لنگه در كه روي نماي قاب قرار مي گيرد .

زهوار : قسمتي از در كه  به منظور زينت يا درز گيري  و يا سهولت نصب شيشه بر روي در يا پنجره نصب مي گردد.

يراق : قسمتي از لوازم در است كه  به منظور باز وبسته شدن و قفل كردن در مانند لولا ،دستگيره ،.. به كار مي رود؟

انواع در :

برحسب شرايط زير داراي انواع مختلفي هستند.

محل قرارگيري : درها از نظر محل قرار گيري به دو دسته كلي درهاي خارجي و درهاي داخلي تقسيم مي گردند.

تعداد لنگه : يك لنگه،دو لنگه       3- جهت بازشو : مانند درهاي يك لنگه از نظر محل قرار گيري لولا به درهاي راست كه با دست راست به سمت خارج باز مي شود  ودرهاي چپ كه با دست چپ به سمت خارج  باز مي شوند . معمولاً بازشوها به طرف داخل است و جزء محل هاي كه از 20 نفر بيشتر جمعيت داشته باشد .كه در اين صورت  به سمت خارج باز مي شود .

مصالح مورد استفاده در درها :

درهاي چوبي : معمولاً براي فضاهاي داخلي

درهاي فولادي : به عنوان درهاي خارجي

درهاي آلومينيومي : با توجه به مقاومتي كه  در برابر رطوبت  دارند براي فضاهاي مرطوب استفاده مي شوند .

درهاي شيشه اي : اين نوع درها كه از شيشه هاي ضخيم و آبديده ساخته شده اند معمولاً در فضاهاي تجاري و اداري  و در مكانهايي كه حفظ محرميت داخلي مورد نظر نباشد پيش بيني مي شوند .

درهاي پلاستيكي : اين  نوع مصالح كه به تازگي وارد صنعت ساختمان شود است به سرعت جاي مصالح  مختلف  را پر مي كند درهاي ساخته شده از مقاطع pvc مخصوصاً در مكانهاي مرطوب پيشنهاد مي شود .

انواع ديگر درها عبارتند از :

درهاي با لولاي كنار : درها با لولا هاي محوري ـدرها با لولاي دورانه .

درهاي كشويي : اغلب به منظور جلوگيري از به هدر رفتن فضاها از اين نوع درها و بيشتر در كارخانه ها و كارگاههاي صنعتي استفاده مي گردد.

در هاي آكاردئوني : اين درها نيز به منظور جلوگيري از به هدر رفتن فضاها مورد استفاده قرار گرفته و اغلب در مكانهاي صنعتي و گاراژ ها استفاده مي گردد.

موقعيت  قرارگيري درها

درهاي داخلي : درهاي  داخلي بايد در جايي قرار بگيرند كه فضاي قابل استفاده اتاق بيشتر شود . اما درباره اين كه در ،به داخل يابه بيرون ساختمان باز شود ، بايد  تصميم گيري درستي اتخاذ گردد كه معمولاً درها به داخل باز  مي شوند  درها بر اساس نوع ساختار ، مكان گيري و اهدافي كه لذاي آنان طراحي مي شود نامگذاري شده است . در متعادلا يا بالانس شده براي باز شدن به نيروي كمي نياز دارد و براي كريدورها بسيار مناسب است .

پهناي در، براساس نوع كاربردي آن براساس اتاق آن تعيين مي شود و كمترين مقدار  بازشوي يك دراز داخل 55 است . در ساختمانهاي مسكوني اندازه هاي استاندارد عرض درها در زير آورده شده است :

درهاي يك لنگه : اتاق هاي اصلي تقريباً 170 سانتي متر . درهاي ورودي 140 تا 325 سانتي متر  ارتفاع بازشوي در حداقل 185 سانتي متر  اما به صورت معمولي 195 تا 200 سانتي متر .درهاي كشويي و بادبزني معمولاً براي خروج و فرار مناسب نيستند ،زيرا در شرايط اضطراري ،ننكم است راه را ببندد.

اشخاص معمول احتياجات خاصي دارند كمترين پهناي مورد نياز  در، براي اين اشخاص 80 سانتي متر است . كه البته  براي استفاده  كنندگان از صندلي چرخدار بسيار كم است و90 سانتي متر معمولاً كافي مي باشد . ناگفته نماند كه براي  عبور صندلي چرخدار بايد  يك فضاي اضافي  در دو طرف در نظر گرفته  شود . كريدور ها نبايد  كمتر از 120 پهنا داشته  باشند . پس استفاده كنندگان از صندلي  چرخدار مي توانند  در ديوار انتهايي كريدور و يا در  ديوارهاي كناري ،براي خود دررا باز كنند . در انتهايي بايد جلوتر قرار بگيرد تا فضاي كافي در ،براي دستگيره را فراهم كند. در ضمن هنگامي كه يك  در گوشه اي از يك اتاق قرار مي گيرد ، لولاي آن بايد در گوشه نزديك به ديوار بسته شود .

اندازه  ها و چهار چوب : اندازه فاصله ها و حفره هاي ديوارها براي درها .

1)    اندازه هاي اسمي استاندارد  ساختمان مي باشند  اگر در موارد استثنايي ،اندازه هاي ديگري لازم است . اندازه استاندارد  ساختمان  براي آنها بايد  مضربي از 125 ميلي متر (براسا  استاندارد انگليس ) باشد  چهار چوب هاي سمت راست و سمت چپ به كار برده  شوند .

2)    درهاي چرخان و كشويي : درهاي چرخان در طرح ها متنوعي ساخته مي شوند و بعضي از آن ها قابل تنظيم هستند هنگامي كه تعداد  مصرف كنندگان زيادباشد (بخصوص در تابستان ) پانل ها مي توانند در وسط قرار گيرند تا به هنگام رفت و آمد زياد ،به طور همزمان عده اي بتوانند از يك دو وارد و عده اي از در ديگر خارج شوند. در برخي از طرح ها پانل هايي وجود دارند كه مي توانند هنگامي كه عبور  و مرور فقط در  يك جهت  است ،به گوشه اي جمع شوند (به عنوان مثال ) هنگامي كه در پايان  يك روز تجاري پر رفت و آمد موسسه تعطيل مي گردد وسايل دقيق كنترل كننده مي توانند براي كنترل درهاي اتو ماتيك  به كار برده  شوند  اين وسايل  شامل  /////و صفحات الكتريكي و يا ارتباط دهندگان پنوماتيك كف مي باشند . صفحات  تك جهتي و صفحات انعكاس  دهنده نور براي كنترل درهاي  كشويي اتوماتيك  كه داراي پانل هاي 6تا8 متر پهنا هستند  براي نصب راهها  فرار در بلوك هاب اداري ساختمان هاي عمومي و سوپر ماركت هاي ايده ال مي باشند .

در،در مكانهاي مختلف :

سينماها : خروجي هاي به بيرون  تقريباً بيش از 2 متر از پهناي كل و محاسبه آن شبيه  محاسبه  كريدور است . درهاي 5/1 متري اجازه  داده        مي شود در صورتيكه يك لنگه اصلي آن يك متر پهنا داشته باشد و اگر لنگه ثابت را بتوان  به داخل توسط لولا باز نمود ارتفاع در 20/1 كافي است و كف گير خودكار براي باز كردن در بايد  تعبيه  باشد  درهاي بدون آستانه بايد به بيرون باز شده ،بتوان  به داخل كريدور تقريباً 150 ميلي متر بريد اما پهنا محدود  نيست.

 

 

بيمارستانها :تمام درها  بايد جزم و كاملاً بسته  شوند ( لب كنگره دار توصيه  مي شود )

پهناي در براي تخت هاي متحرك  مساوي يا بزرگتر از 10/1 متر و بهتر آن 20/1 متر مي باشد  براي  سرسرا (حال ) درهاي دو لنگه  پروانه اي  خود بسته شد به پهناي 80/1 متر لازم است . براي محوطه آماده سازي برحسب استفاده معمولاً يك متر است درهاي تخته چند لاي قاب آهني دار لب كنگره اي  لاستيكي ضد صدا بسيار مناسب است .

دربهاي  گاراژ و انباري :

از دربهاي فوقاني و يكطرفه  مي توان  درگاراژ ها و مكانهاي مشابه  استفادهع  كرد اين  درها  مي توانند به صورت  درهاي  تاشو  يا درهاي  با وزنه تعادل  فنري و يا سنگيني  تعادل  باشند و اينكه به صورت  درهاي  تك جداره  و دو جداره  مقاوم و نيمه شيشه اي يا تمام شيشه اي  استفاده شوند .  صفحات  اين نوع  درها ،پلاستيكي ،آلومينيومي  يا ورقه  فولاد گالوانيزه مي باشند . بيشترين ابعاد اين درها 96/1 *82/4 و حداكثر محيط صفحه در m2 10 مي باشد . ازدرهاي طاق ماند هم مي توان در اين نوع استفاده كرد عملكرد  درهاي فوقاني  و يكطرفه  ساده است  . زيرا  اين نوع درها تا سقف بالا رفته  و توسط  دستگاههاي بي سيم كنترل شود .

1-   همچنين درها  بالا رونده تاشو.

2-   درهاي قسمت ////////

3-   درهاي تلسكوپي تاشو.

4-   درهاي كركره اي غلتكي و الومينيومي از انواع ديگر  درها هستند  كه هنگام باز بودن  شكل غير معمولي دارند . درهاي تك جداره  يا چند جداره  در ساختمانهاي صنعتي شركتهاي حمل و نقل و كارگاههاي استفاده مي شوند . حداكثر اندازه  اين درها  از لحاظ پهنا 18 متر و از لحاظ ارتفاع 6 متر مي باشند . اين درها  با يك سوئيچ كشنده صنعتي مانع سبك يك چرخ زنجيردار يا كنترل از راه دور به صورت الكتريك  يا با استفاده  از هواي ف فشرده با بالشتك تماس حركت مي كنند . درهاي متحرك  بايد از جريان برق براي افزايش سرعت  باز و بسته  شدن استفاده نمايند .درهاي قاب دار پلاستيكي و درهاي  يك لايه  و شفاف pvc در برابر ضربه و سايش مقاوم  بوده و بدين ترتيب پرده هاي شبكه اي pvc نيز مناسب مي باشند .

درهاي پلاستيكي مثل درهاي /////// درز پلاستيكي  و بالشتك پلاستيكي براي باز زدن ويا تخليه  بار اندازها وورود و خورج از انبارهاي داروي سيستم حرارتي مناسب هستند اين درها طي عمليات بارزدن و تخليه بار اجناس واز اثرات بادو باران نگه مي دارند .

درهاي ضد حريق T90-T30 وجود دارد  هريك از درهاي مقاوم در برابر حريق مثل درهاي كشويي ، بالا رونده و يا تابدار بايد از تجهيزات برقي به صورت مستقيم و جداگانه استفاده كنند تا دريك حادثه آتش سوزي به صورت خود ار بسته شوند

 

 

توضيح كلي درباره درهاي مقاوم در برابر آتش :

مونتاژ درهاي مقاوم در برابر آتش ، به منظور جلوگيري از پخش دود و آتش ساخته شده اند كه از در مقاوم ،چهار چوب ، يراق آلات ، قفلو گچ بريهاي فلزي تشكيل شده است . هر جزء آن به عنوان عايق آتش عمل مي كند . اين نوع در طبق استاندارد NFPA80 است كه تامين كننده حداقل  معياد پخش دود و آتش دردريچه ها وروزنه هاي ديوار، سقف و كف است . درجه حفاظت برحسب ساعت بيان مي شود .

انواع درتنكه اي : 1)4ساعته و3 ساعته : دريچه هاي ديوار آتش ، ساختمان را به  نواحي مختلف آتش تقسيم مي كند . 2) 1و5/1 ساعته : دريچه هاي ارتباطات عمومي و //////// قسمتهاي مجزا ي افقي را فراهم مي كند .3) سه چهارم  ساعت و 20 دقيقه اي : دريچه هاي بين اتاقها  و كريدور ها نكته حفاظت ساعتي براي دريچه ها ، بستگي به استفاده  از عايق دارد كه در دريچه هاي عمودي ، ديوارهاي تقسيم كننده ،ديوار كريدور ، عايق دود و مكانهاي خطرناك  استفاده شده است .

انواع در :

1)درهاي مركب : شامل صفحات پلاستيكي ، فولادي و چوبي است كه توسط يك قسمت توپر به همديگر متصل مي شوند. 2) درهاي فلزي مجوف : پانل هايي كه از ريل ، با هو ، قسمت اصلي چوبي با پوشش فلزي فولاد شماره 20 يا سبكتر .3) در فلزي روكش دار : پانل با روكش چوبي و پوشش فولاد شماره 24 .4) درب صفحه فلزي : فولاد با شماره 22 با سبكتر .

5) درفلي با روكش قلع با قسمت اصلي چوب ، پلميت «ترن » فولاد گالوانيزه .

6) درب قسمت اصل يا چوبي : با صفحه روكش پلاستيك ، چوب سخت و يك قسمت خرده چوب

انواع چهار چوب :

چارچوب ها به صورت كارخانه اي يا ساخت در محل كار ، ساخته مي شوند  چار چوب بايد  در لغاز و كف كاملاً مهار شود .  از چار چوب سبك : اعضاي لغاز و سريا كلاهك چارچوب از آلومينيوم (حداكثر45دقيقه ) و يا از فولاد با شماره  سبك (5/1 ساعت)

چارچوب فولاد پرسي مجوف : اعضاي لغاز و سر يا كلاهك چارچوب از فولاد شماره 18 و يا سنگين (3ساعته)

يراق الات : يراق الات نيز به صورت  فابريك يابعداً در محل كار ، بروري در نصب مي شوند  سازنده در بايد  يراق الات را اماده  كند طوري كه آنها براقي در جاي خود قرار گيرند . در برروي لولاي فولادي بلبرينگي نصب مي شود . بسته شدن و قفل شدن در اتوماتيك صورت  مي گيرد .

اين درها  دارده ي سيستم اعلان حريق اتوماتيك نيز مي باشند .

 

محل نصب چهارچوب در

محل نصب چهار چوب  در بروي ريوارها ي داخلي و خارجي نبايد در گوشه اطاق پيش بيني شود.

حداقل 10 سانتيمتر ودر شرايط خاص مانند قرار گرفتن رادياتور و يا كابينت و كمد در پشت در تا70 سانتيمتر فاصله براي بهتر باز شدن در قرار گرفتن دستگيره در فاصله مناسبي از رايوار الزامي است.

وچون محل گچ نازك كاري يا اندود ذلخلي با چارچوب فلزي يا چوبي ترك برمي دارد. براي رفع اين مساله  در چهارچوب فلزي (چفت) ودرچارچوب چوبي از روكوب يا فيتيله  استفاده مي گردد.  چارچوب درهاي ورودي بايد به طريقي نصب شوند كه از عبور جريان هواو رطوبت به داخل جلوگيري نمايند. براي منظور درمحل اتصال ديوار به چارچوب لز ماستيك استفاده مي نمايند. ويا نماسازي راتاحداقل 2CM برروي چارچوب در ادامه مي دهند.

پنجره : قسمتي از يك ديوار است  كه امكان ورود نور ازطريق شيشه هاي شفاف يا نيمه شفاف فراهم مي آورد. اين وظيفه  اوليه پنجره با نصب جام شيشه در قالب پنجره به انجام مي رسد . اين نوع  پنجره را پنجره ثابت  يا نورگير مي نامند زيرا هيچ يك ازقسمت هاي ان باز است .

پنجره ها بخش  مهمي از پوشش ساختمان  به شمار مي روند . وبايد چندين عملكرد را انجام دهند علاوه برعملكرد هاي اوليه پنجره  كه عبارتند از تامين نور طبيعي در داخل ساختمان و ارتباط بصري با خارج پنجره ها  حافظي هستند دربرابر باران باد گرما وسرما وهمچنين عايقي در برابر صداهاي ناهنجار خارج از ساختمان .

وظايف اوليه پنجره  عبارتند از :

1-   فراهم  ساختن امكان ورود  نور طبيعي

وظايف ثانويه پنجره  عبارتند از :

1-   امكان روئيت منظره خارجي

2-   ايجاد تهويه

ديگر وظايف پنجره عبارتند از :

1-   مقاومت و استحقام .

2-   حفاظت در برابر باد وباران .

3-   عايق بندي حرارتي .

4-   عايق بندي صوتي .

استفاده از نور طبيعي روز :

وظيفه  اوليه پنجره   فراهم ساختن  امكان ورود  نور كافي براي اجراي موثر فعاليتهاي روزانه است  عقل سليم حكم مي كند كه با توجه به هزينه تامين  نور الكتريكي و هدررفتن مقدار زيادي از منابع سوخت طبيعي از اين منبع رايگان روشنايي حداكثر استفاده به عمل آيد.

حداقل ميزان نور طبيعي روز براي اجراي فعاليتهاي  مختلف برحسب عملكرد  فضاي معماري متفاوت است و بر حسب نياز به نور تعيين مي شود . 

ديد مناسب براي دست يابي به ديد مناسب عرض و ارتفاع پنجره  اهميت زيادي دارد . فاصله  كف پنجره  از كف اتاق ها بسيار مهم است .در مكانهايي كه مبل و صندلي استفاده مي شود  ارتفاع  مناسب كف پنجره  با فضاهايي كه افراد برروي زمين  مي نشينند.

حفاظت دربرابر باد وباران :

باد به سرعت به نماي ساختمان مي كوبد و از منافذ پنجره  وارد اتاقها مي شود . به غير از نفوذ هواي سرد و گرم باد به همراه خود گرد و غبار والودگي هاي مختلف را  وارد فضاهاي داخل ساختمان  مي نمايد . قطرات آب  باران  به علت اختلاف فشار مابين خارج و داخل از كوچكترين روزنه اي وارد مي شود  و باعث خرابيهاي فراواني مي گردد. ناچيزي وجود نداشته  باشد .

درزمان بسته بودن پنجره   جابه جايي هوا از ميان  چارچوب پنجره  محيطي ،شكافهاي ميان شيشه و قاب بندي  واز همه بيشتر از شكاف باز ميان لنگه هاي بازشو و چار چوب پنجره  صورت مي گيرد .

از نشت هوادر اطراف چارچوب پنجره  و اطراف شيشه  مي توان  با دقت در طراحي جلوگيري كرد . شكاف باز///// اطراف لنگه هاي پنجره بازشورا مي توان با دقت  در طراحي و استفاده از نوارهاي هوا بند تا اندازه  معقولي  هوا بندي كرد .

به كمك تعبيه آبچكان  و شيارهاي مناسب جهت خروج آب ناشي از تعريف مشكل را مي توان بر طرف نمود .

عايق بندي حرارتي :

-         از طريق ضريب هدايت گرمايي شيشه كه حرارت  وبرودت رابه راحتي از خود عبور مي دهد .

-         از راه  نفوذ گرماي تابشي خورشيد كه موجب افزايش دماي داخل مي گردد.

با توجه به اينكه ضريب هدايت حرارتي شيشه هاي دو جدار- تقريباً نصف يك جداره مي باشد . بنابراين استفاده از اينگونه شيشه ها به منظور جلوگيري از نفوذ حرارت  حائز اهميت فراواني مي باشد. عايق بندي صوتي : انتقال سرعت از طريق مواد به وزن آنها بستگي دارد ، به طوري  كه هر چه مواد متراكم تر و سنگين تر باشند به همان  نسبت در كاهش انتقال صوت نقش موثرتري خواهند داشت .

البته بافت و توانايي جذب امواج صوتي نيز بر كاهش انتقال صوت موثر است كه در مورد شيشه صدق نمي نمايد. به علت  نازكي شيشه پنجره ها  و شكافهاي باز اطراف لنگه هاي باز شو پنجره  ها عايق بندي ضعيفي در  برابر سرو صداي خارجي ايجاد مي كنند. درضمن پنجره  هاي باز مسير بدون مانعي براي صداهاي مزاحم فراهم مي سازند و گاهي موجب انعكاس صداهاي خارجي در داخل اتاقهاي مي شوند.

براي كاهش قابل توجه صوت بايد از پنجره  مضاعف استفاده نمود  كه فاصله دو جام شيشه در اين حالت 10 تا 30 سانتيمتر مي باشد .

پنجره  ها بر حسب نكات زير داراي انواع مختلفي مي باشند .:

1-   محل قرار گيري

2-   تعداد لنگه و طريقه باز و بسته شدن

3-   مصالح

4-   نحوه ساخت و مشخصات ظاهري

5-   ابعاد و اندازه

6-   مشخصات ويژه

براي انتخاب نوع پنجره  با توجه  به اينكه در نماي خارجي ساختمان  به كار مي رود. رعايت نكات معمارانه  از اهميت زيادي برخودار است .

علاوه برآن به دليل  تاثير نيروهاي محيطي(مانند: تابش آفتاب ،اقليم ، صوت، مناظر خارجي ،) انتخاب پنجره  مناسب را دشوارتر مي نمايد.

مهمترين عامل انتخاب نوع پنجره  محل قرارگيري پنجره  است .

در نگاه كلي پنجره  ها به دو گروه زير تقسيم مي شوند .

پنجره  هاي خارجي :

براي  استفاده از نور طبيعي و مناظر و همچنين  تهويه پنجره  را در نماي ساختمان قرار مي دهند . براساس شرايط خاص اقليمي و همچنين قرار گيري پنجره  و ساختمان (شمال ،جنوب ، شرق و غرب ) مشخصات آن مي تواند تغيير كند.

پنجره  داخلي :

بعضي اوقات به منظور استفاده  از نور درجه دوم از ساير فضاهاي ساختمان  از پنجره  هاي داخلي سود مي بريم  اين گونه  پنجره  ها از طريق نورگيرها (پاسيو ) نور را به اتاق مي رسانند.

بعضي از ساختمان ها نورگيري از طريق كتيبه بالاي درها انجام مي شود .

تعداد لنگه  و نحوه بازو بسته شدن :

براسا ويژگيهاي  نما و همچنين به منظور ورود هوا پنجره  را به لنگه هاي متعدد  تقسيم مي نماييم . لنگه هاي پنجره  ممكن است  ثابت يا باز شو باشند .

پنجره ها از نظر بازو بسته شدن به چنددسته تقسيم مي شوند كه عبارتند از :

-         پنجره هاي لولايي

-         پنجره  هاي محوري

-         پنجره هاي كشويي

-         پنجره  هاي مركب

مصالح مورد استفاده در پنجره 

پنجره  هاي چوبي گرانتر و حجيمتر از انواع ديگر هستند و انتخاب آنها بستگي به ساير مصالح  به كار رفته در نما دارد .

پنجره  هاي فولادي :

پنجره  هاي فولادي به علت استحكام و ///// و همچنين سرعت اجراي كار از محبوبيت زيادي برخودار ند به منظور جلوگيري از زنگ زدن فولاد از رنگ آميزي استفاده مي نماييم  لكن در اقليم مرطوب و نقاطي كه رطوبت در كنار پروفيلها جمع مي شود و پوسيدگي تقريباً غير قابل جلوگيري است

پنجره  آلومينيومي :

توسعه آلومينيوم در صنعت ساختمان به علت  دو ويژگي منحصر به فردآن است .

اول عدم نياز به رنگ آميزي به علت آنكه هرگز آلومينيوم زنگ مخرب نمي شود بنابراين ازآن مي توان در مناطق فوق العاده مرطوب بدون نياز به نگهداري زياد استفاده كرد . دوم به علت توانايي ايجاد پروفيلهاي با اشكال بسيار پيچيده  از اين مصالح  مي توان  پنجره  هايي با هوابندي بسيار مطلوب ساخت . به منظور افزايش توان مكانيكي اين مصالح معمولاً از ميلگردهاي فولادي استفاده مي نماييم .

پنجره  آلومينيومي به كمك تسمه هاي فولادي به ديوار اطراف محكم مي شوند .

پنجره  پلاستيكي استفاده از پلاستيك در جهان پس از جنگ جهاني دوم  رايج شد . اين مصالح  مزاياي آلومينيوم را با عمر طولاني و فرم پذيري و همچنين رنگ آميزي متنوع خود تكميل مي نمايد .از پي وي سي (p .v.c) خشك پروفيلهاي //// با هوابندي بسيار عالي براي پنجره  ها مي سازند. كه به وسيله پروفيلهاي فولادي گالوانيزه تقويت مي شوند . اين پنجره  ها نيز به كمك تسمه هاي فولادي به ديوار متصل مي شوند .

ابعاد اندازه پنجره 

موقعيت جغرافيايي ساختمان و جهت نورگيري آن در تعيين سطح پنجره  موثر است

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 9:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره معماری روم

بازديد: 1720

معماری روم

   قدرت روم که پس از اتروسکها بر ایتالیا حاکم و جانشین ایشان شد. اقوام ستیزه ایتالیا را مطیع حکومت واحد روم گردانیده و سرانجام ملتهای اروپای غربی و مدیترانه و خاور نزدیک را در زیر پرچم امپراطور روم گرد آورد .که به گفته مورخ بزرگ روم « انقلابی پدید آورد که تا ابد در یاد ها خواهد ماند ،و امروز نیز ملتها آ« را احساسا می کنند.» در واقع اگر در بررسی امروزمان می بینیم که نبوغ یوناننین با تابش هر چه بیش تر در عرصه هنر ،علم ، فلسفه ، تاریخ، و به طور کلی در قلمرو عقل و تخییل می درخشید نبوغ رومی در عرصه فعالیتهای دنیوی حقوق و کشورداری پر تو افکنی می کند 15 .و به اعتقاد بسیاری دیگر هنر رومی از هنر یونانیان متولد گردید،هنر رومی به واقع انتشار دهنده میراث هنر یونانیان بوده است16. و هر چند عده ای اعتقاد بر این دارند که معماری رومی ریشه در معماری اتروریایی داشته است اما در واقع دارای خصوصیاتی یو نانی مآبی بوده است 17 .

اما آنچه که معماری رومی را متمایز از معماری اقوام دیگر همچون یونانیان میکنند را شاید بتوان به صورت ذیل توجیح کرد . که در واقع  تمرکز قدرت های نظامی مالی  و اداری روم باستان، دیر تر با تمرکز توان علمی و فرهنگی همراه شد و چنان که دانسته شده است، مدتی، توانمندترین شخصیتهای زبده، دانش و هنر زمان، را از دور و نزدیک جذب خود کرده است .و این امر تا آنجا که به تولید فضای معماری و به ویژگیهای آن باز می گرداند دارای پیاوردهایی به شرح ذیل است18:

-توان اجرایی متکی بر ثروتهای مادی با یا بی ( رشادتهای که به رومیان نسبت داده شده است) بر سایر تلاشها مقدم بوده و رشد دهنده و بر انگیزاننده تولید در زمینه های دیگر است .

- آنچه پیشتر در جهان یا از حوزه پر تحرک مدیترانه شقی با فراست و ظرافت ساده پرداخته شده بود و به همراه دستا آوردهای اتروسکها تنها فضاهایی را به شمار می آورد که می توانستند مورد بهره ورداری سریع حکومت تازه به قدرت رسیده قرار گیرند . شور و ذوقی که از تحرک اجتماعی و از امکانات مادی و اجرا بهره می برد و از اینها منبعث می نمود به تدریج به تولیدات تازه ای در معماری ، مجسمه سازی، نقاشی، موسیقی ، نمایش، رقص و شعر منتهی شد که دارای اصالت بودند و توانستند بپایند .

  اما آنچه در این نوشتار مورد اهمیت است و مورد اصلی بحث نیز می باشد ویژگیهای رومی می باشد که از مجموعه گوناگون و پر شمار معماری  های رومین بیرون  مزنند که به عبارتی  میتوان این گونه دسته بندی نمود19 : پر شماری گونه های معماری ،گستره بودن حجم های معماری و شکفته شدن در صور هندسی و اتکاء به سیستم ساختمانها و استخوانبندی بناها به فنونی یکسره و نو و بر خوردار از کارایی گسترده که به مختصر در باره هریک چند سطری را در ادامه خواهیم نوشت.


پر شماری گونه های معماری

گسترش پر شتاب سلطه رو میان باستان باعث گردید که تر تیبی متداول و همه گیر و شکلی مجلل در معماری به وجود آورنند و هر آنچه را که می خواستند بزرگ می ساختند و در ساختن آن هم درنگ نمی کردند این روحیه رومیان در صورتی برای بومیان سرزمینهای تسخیر شده مقبول می افتاد که با رنگ و بوی محلی آمیزش پیدا میکرد .که پیدایش این بناها با مداخله که در وضع عمومی شهر ها به وجود می آورد تحرک و پویایی جدیدی به شهرها می بخشید به طریقی که آبراه ها ،حمامها ، ورزشگاها ،آمفی تئاتر ها و... دارای گوناگونی فراوانی گردید و انواع مختلفی به خود گرفت. این تنوع  تنها در راستای اصلی کاربری، رده بندی بناها  ممکن می شد و نه در مجموعه ای از ویژگیهای که تاثیر پذیری شدید از عوامل محلی نیز در بگیرد.این گونه مسائل باعث گردید که پر شماری گونه های بناها  را در دوران رومیان داشته باشیم که یکی از ویژگیهای اصلی معماری آنان به شمار می آید که همراه و همزاد با تحرک اجتماعی و فرهنگی ،اقتصادی است و نمودی از شکوفایی یک تمدن است.

گستردگی حجمی بنا

یکی از نو آوری های رو میان در باب ترسیم یا تدوین پلان ولومتریک واحدهای معماری شهری این است که شالوده کالبدی بنا و در نتیجه شکل خارجی یا حجم آزاد را در تبعیت از شالوده کار بردی بنا می خواستند و در واقع معماران را وا می داشتند تا خود را از تصور پلاستیک و محدود هندسی برهانند و برخورداری از آزادی در تدوین نقشه را بر پیروی از پوششی یکپارچه و پیوسته را ترجیح دهند.مسلما با توجه به مسائل بالا حجم های معماری یک بنای واحد ضمن بر خورداری از ترتیب و تدرجی که دارای اصالت و ارزش کاربردی است با یک دیگر ترکیب شوند و ساختمان به شکلی ارگانیک بر روری زمین استقرار یابد که این کار مستلزم این است که یک بنا توسط  معمارانی ساخته و پرداخته نشود که دارای سبک و روش خاصی هستند بلکه از شیوه های فنی و اجرایی متداول و نیز در پیروی مستقیم از دولت عمل کنند و دیگر همچون یو نانیان پی جوی اینکه نگاه بیننده را به یک نمای خاص توجه دهند نباشند .

با توجه به سطور بالا برای شناخت یک بنای رومی به آنچه که درون آن اتفاق می افتد باید توجه کرد و عوامل داخلی آن را باید مورد بررسی قرار داد.تا بتوان به درک صحیحی از آن داشت.

فنون اولیه ساختمان

رومیان به منظور بر پایی بناهای خود از روشها و فنون خاصی بهره می گرفتند و با توجه به اینکه این فنون تاثیر به سزایی در شکل بنا ها داشته و در زمینه روان شناختی معماری نیز اثر گذار بوده که اشره به آن بی فایده نمی باشدمخصوصا که این وجوه مشخصه معماری رومی می باشد که می توان چنین دسته بندی کرد:

-اوپوس کو آدراتوم.که عبارت است از سنگهای  چهار گوش تراش که معمولا منظم اند و گاه تراش کامل ،که به صورت افقی کنار یکدیگر قرار داده می شدندکه علاوه بر کارایی های ساده در ساختن قوسها و پوششهای گهوارهای به کار می رفته است.

-اوپوس سیلیکئوم. عبارت است از دیواری که سنگهای به شکل نا منظم و دارای اندازه های جور وا جور بنا می شده است.

-اوپوس کمنتی کئوم. عبارت است از  ترکیبی از لاشه سنگهای نا منظم و گاه خردی که به وسیله ملات به یکدیگر می چسبند و شکلی کم وبیش یکنواخت و یک پارچه می یابند که در موارد پیشرفته برای تعبیه پوششها استفاده  می گردید.

-اوپوس لاتریکیوم. که روش به کار بردن خشت خام و آجرهایی که در کوره پخته شده اند در بنای پیکره های ساختمانی مبتنی است.

بیشترین و یا نوترین ابداع ساختمانی رومیان را در بنای قوسها و طاقها ی منحنی شکل می یابیم که تناسب و اندازه هایی هستند همزمانپاسخگو به نیازهای فنی و کاربردی و زیباشناختی .

بیشتر ساختن و تند ساختن دوری جستن از تلاش های نظری خالص در زمینه مدلهای کاربردی و سیتم های اندازه گذاری معطوف به شکل ظاهری بنا ها، پاسخ گویی به نیازهای محلی با احداث بناها و مجموعه های معماری از راه به کاربردن شیوه های ابداع و تدوین معماری که مدل مولد اصلی یا ماتریس یا پروتوتیپ آنها بناهای شناخته شده رومی است ولی در نهایت دو عامل دیگر نیز در ترسیم و اجرای آنها موثر است : فرهنگ محلی و سلیقه و توان معمار و معمار مجری.

معماري روم باستان

اگراستقلال يا اصالت مجسمه سازي و نقاشي رومي مورد ترديد قرار گرفته باشد،برعكس معماري رومي آفرينشي چنان با عظمت بوده است كه جايي براي چنين شك و شبهه باقي نمي

گذارد. بعلاوه رشد و تحول معماري رومي نيز از همان ابتداءمنحصراًتابع راه و رسم زندگي عمومي و خصوصي روميان بوده است. بطريقي كه در طول زمان هر عنصر معماري كه از اتروسكها يا يونانيها بعاريت گرفته مي شده در اندك مدتي به مهر خاص تمدن رومي ممهور مي شده است. وجود اين گونه پيوند ها با دوران گذشته در معابدي كه طي سالهاي آخر دورةجمهوري (510-560ق م ) يا عصر قهرماني و كشور گشايي روميان ساخته شده بيشتر بچشم مي خورد .

معبد "فورتونا"قديميترين نمونه اي است از آن نوع ساختمان كه تاكنون محفوظ مانده است . اين معبد كه در سالهاي آخر قرن دوم ساخته شده ،با تناسبهاي ظريفي كه در ستونهاي ايونيايي و يا ايونيك خود داردحكايت از موج عظيم نفوذ يوناني مي كند كه به دنبالةاستيلاي روميان بر يونانيان بسوي تمدن رومي سرازير شد. با اين حال بابناي مورد بحث تنها تقليدي از معبديوناني نيست زيرا در آن بسياري عناصر اتروسكها نيز بكار رفته است مانند پايه كرسي بلند رواق و مقصوره اي عريض كه رديف ستون جانبي معبدرا بخود منضم  ساخته است.

از جانب ديگر مقصوره نيز به سه بخش مجزا ،آنچنان كه در معماري اتروسكها معمول بود تقسيم نشده است.بلكه شامل فضايي واحد و بي جدار است.

اصولاًروميان نيازمند فضاي وسيعي در داخل معابد خويش بودندزيرا آن را نه فقط براي جاي دادن پيكرةرب النوع بلكه همچنين بمنظور عرضه داشتن غنايم جنگي (مانندتنديسها و سلاحهاو

مانند آن)كه بدست لشكريان پيروزشان مي افتاد بكار مي بردند.پس مشاهده مي شود كه معبد" فورتونا"نوع تازه اي بودكه بفراخورنيازمندهاي روميان بوجود آمده بود نه آن كه بطور اتفاقي از تلفيق عناصر اتروسكهاو يوناني تشكيل يافته باشد.اين شيوةمعماري مي بايست عمري دراز يابد ،چنان كه نمونه هاي فرواني از آن كه معمولاًبزرگتر و آراسته به ستونهاي كرنتي بود تا دوقرن پس از ميلاد در ايتاليا وهم در پايتخت تابع امپراطوري ساخته مي شد.

نوع ديگراز معبدسازي دوره جمهوري در نمونه ا ي كه بنام معبد سبيل معروف شده و متعلق است بچند دهه بعد از معبد "فورتونا"،اين ساختمان نيز محصول پيوند خوردن دو سنت جدا از هم بود. بناي بزرگ آن معبدي بود در مركز شهر روم كه آتش مقدس در آن نگاهداري مي شد. بناي فوق در ابتداءشكل كلبه هاي گرد روستايي را داشت كه به سنت ديرين در دهات رومي بنا مي شدولي بعد ها در زيرنفوذ ساخنمانهاي گنبدي شكل يوناني يا تولوس از نو با مصالح سنگي بر پا گرديدو بدين ترتيب سر مشقي شد براي عموم معابد گرددورةجمهوري

پسين ،در اينجا بار ديگر پايةكرسي بلند تنها پلكان مقابل مدخل كه از ظرافت و رعنايي معماري يوناني الهام گرفته است جلب نظر مي كند. با وجود اين كه اين شيوةساختماني متجاوز از هزارسال بيشتر در خاور نزديك اختراع شده بود و بطور عمده در ساختن استحكامات بكار مي رفت ليكن روميان بودند كه امكانات و موارد استعمال آن را توسعه دادند و كم كم اساس هر نوع ساختمان را بر آن بنا نهادند .  ديوارهاي اين نوع بناها با نوعي ساروج مخلوط با سنگ ريزه و خرده هاي باقيمانده از مصالح ساختماني برپا شده و در نمونةمورد بحث بويژه سطح آنها با قطعه سنگهاي كوچك و صيقلي روكش شده است.

قديمي ترين بنايي كه در آن خواص فوق بطور كامل نمايان است پرستشگاه فورتونا پريميجنيادر پالسترينا واقع بر تپه هاي دامنةرشته جبال آپنين در مشرق روم است . شكل و حجم اين بناءمدتهاي درازدر زير شهر قرون وسطايي كه بر روي آن ساخته شده بود تقريباًبكلي از انظار پنهان مانده بود تا آن كه در سال 1944 بمباران بسياري از خانه هاي آن شهر را ويران كرد و بقاياي معبد عظيم و كهنسال را آشكار ساخت كه بعدها در سالهاي اخير مورد كاوش قرار گرفته و كلاًاز زير خاك بيرون آمد.

آنچه كه معبد پالسترنيا را بصورت چشم گير با بهت جلوه گر مي سازد تنها بزرگي حجم آن نيست بلكه انطباق كامل و شايستةآن بناست با وضع طبيعي مجاورش پشته اي بلند با موفقيت

شامخي نظير آكروپوليس آتن تغيير شكل پذيرفته است ، چنانكه بنظر مي رسد شكلهاي ساختماني از درون سنگ و خاك بيرون رسته است اين گونه قالب زني بر فضاهاي گسترده هرگز در دنياي يونان كلاسيك امكان پذير و يا حتي مورد پسند نبود و ساختمانهايي از اين قبيل را تنها در معماري مصر باستان مي توان يافت و از طرفي روحيةهنري دوران جمهوري روم هيچوقت بدين گونه تجلي نمي يافته است.

رستشگاه پالسرينادر دورة حكومت فرمانرواي "سولّا "حوالي سالهاي 79-82 ق م ساخته شده است.

مجتمع ساختماني ديگري كه در شهر روم جلب توجه مي كند "فوروم يوليوم "مي باشد. در حقيقت فوروم يوليوم ميداني بود كه از چهار طرف محصور در معماريهاي معظم و با شكوه و متصل به معبد ونوس گينتريكس يا مادر نياي اساطير خاندان قيصر.اين مجتمع ساختماني باشكوهترين منظرةمعماري رادر دنياي رومي بوجود آورد. متاسفانه از آن ساختمانها جز ويرانه اي باستونهاي شكسته و پايةستونهاكه چيزي از شكوه اصليشان را در نظر آشكار نمي سازد برجاي نمانده است.

 ساختمان ديگري كه از نظر شيوةمعماري ويژگيهاي بناهاي رومي را در خود حمل مي كند مي توان در بناي "كولوسئوم "كه نمايشخانةسرگشادةعظيمي براي انواع ورزشهاو مسابقات در مركز شهر روم بود ،از نزديك مشاهده نمود.اين ساختمان كه در سال 80 بعد از ميلاد بپايان رسيد از نظر حجم يكي از بزرگترين بناهاي منحصربفرد است در سراسر دنيا در عصر فوق بوجود آمده است . بطوريكه در روزگار عمارتش بيش از 50000 تماشكر را در خود جاي مي داده است.

در اين بنا هم طاق گهواره اي عادي و هم طاق مختلط بنام متقاطع كه از تداخل دو طاق گهواره اي با زاويةقائم تشكيل مي يابد بكار رفته است .در اين بناء سه شيوة كلاسيك يا سه نوع ستون يوناني بر حسب سنگيني ذاتيشان بر روي يكديگر سوار شده اند:1)ستون دوريك كه قديمي ترين و با صلابت ترين آنهاست2)ستون ايونيك 3)ستون كرنتي  اگر بستونها دقت شود تقليل تدريجي تناسب ستونها بزحمت قابل تشخيص است زيرا سه نوع ستون يوناني در اقتباسي كه روميان از آنها بعمل آورده اند تقريباًشبيه يكديگر شده اند.

 هلالها و طاق هاي قوسي و نيز استعمال ساروج مخلوط با خرده سنگ به روميان اجازه دادكه براي نخستين بار در تاريخ معماري فضاهاي وسيع در داخل ساختمان بوجود آورند.اين عناصر بويژه در احداث حمامهاي بزرگ يا چشمه هاي آب گرم كه در دورةامپراطوري روم بصورت مراكز مهم زندگي اجتماعي در آمده بود مورد استفاده كامل قرار گرفت كه بعدها  نيز اين شيوةمعماري در ساختمانهاي رومي كه بيشتر جنبةسنتي داشت بكار رفته است.شايد برجسته ترين نمونه حاصل از اين تحول معماري بناي مشهور "پانتئون "در روم باشد.كه معبد گردبسياربزرگي متعلق به ابتداي قرن دوم بعد از ميلاد مي باشد،داخل اين معبدكه به طرزي استثنائي سالم مانده از كليةساختمانهاي رومي ديگر كه اثري از خود برجاي گذارده اندبزرگتر است .گرچه مدتها پيش از آن معبدهاي گرد ساخته شده بود ليكن شكل عمومي آنها به اندازه اي با بناي پانتئونتفاوت داردكه بهيچ وجه نمي توان تصور كرد كه معبد فوق به تقليد آنها ساخته شده باشد.

مقصورةپانتئون از خارج به طبلي استوانه شكل و ساده مي نمايدكه كنبدي با انحناي خفيف روي آن را پوشانده باشد.در مدخل آن رواق ورودي عميقي ،از آن نوع كه در شيوةعمومي

معبد سازي روميان معمول بود تعبيه شده است .در اين معبد معمار رومي تا آنجا كه مربوط به احداث مقصوره اي وسيع بوده است ظاهراًچندان توجهي بچگونگي نماي خارجي بنا ننموده است ،بلكه همةتجه خود را به ايجاد فضاي گنبدداربطور مجزا و با عظمت خاصي كه هنوز هر تازه واردي را دچار حيرت ناگهاني مي سازدمعطوف داشته است.القاي تاثير رعب انگيز و در عين حال موزون اين درونخانةفخيم با هيچ تصويري امكان پذير نيست و حتي نقاشي استادانه اي كه باين منظور انتخاب شده است فقط جزئي از آن جلال و عظمت را در نظر بيننده آشكار

مي سازد. ليكن در هر حال نتيجةحاصل بكلي غبر از آنست كه از ظاهر عمومي بر مي آيددرون گنبد كم عمق نيست بلكه نيم كره اي كامل است و دهانه گردي كه در مركز آن باز شده نوري كافي و كاملاًيكدست بداخل مقصوره مي افشاند.اين نور گير 43 متر از كف ارتفاع دارد و قطر كمربند يا بدنةاستوانه اي شكل زير گنبد نيز درست به همين اندازه است چنان كه در ميان آن دو بعد ساختماني تعادلي كامل بوجود آمده است . ولي در خارج بنا ايجاد چنين

 اعتدالي امكان ناپذير بوده است زيرا مي بايست قاعدةگنبد را بمراتب ضخيمتر از راس آن بسازند تا در مقابل فشار رو بخارج گنبد پايداري كند.(ضخامت جدار گنبداز 6 متر در قاعدة آن به 80/1متر در راس آن تقليل مي يابد)بدعت ديگر وجود طاقچه بنديها يا تو رفتگيهاي ديوار مقصوره است كه نشان مي دهد سنگيني گنبد بطور مساوي بر بدنةكمربند تقسيم نشده بلكه

بيشتر روي هشت جرز دور مقصوره فرود آمده است.البته پشت اين تو رفتگيها مسدود است.ليكن چون آنها در پس ستونهايي قرار گرفته اند چنين بنظر مي رسد كه هركدامشان درگاه يا معبري است بسوي اتاقي ديگر و همين است كه در داخل فضاي پانتئون احساس دربستگي يا زنداني بودن به شخص دست نمي دهد.قاب بندي هاي گود افتادةسقف نيز بهمان صورتي كه در زمان روميان داشت محفوظ مانده ليكن مطلا كاري روي آنها از ميان رفته است .

بناي پانتئون چنان كه از نامش برما آيد به "همه خدايان "و يا خصوصاًبه هفت خداي سيارگان(در بدنةگرد مقصوره هفت طاقچه بندي تعبيه شده است)اهداءشده است . از اين جهت

رواست اگر بگوييم كه گنبد مطلا كاري شدةآن نيز معنايي رمزي داشته است يعني مظهر قبة آسمان بوده است ناگفته نماند كه آن بناي بزرگ از مقدماتي نسبتاً ناچيزبوجود آمده بود .


منابع :

بر گرفته از کتاب هنر در گذر زمان نوشته هلن گارنر ص175

بر گفته از کتاب آشنای با معماری جهان نوشته محمد ابراهیم زارعی ص 247

برگرفته از کتاب خلاصه تارخ هنر  نوشته پرویز مرزبان ص95

برگرفته از کتاب شکل گیری معماری در تجارب ایران و غرب  نوشته دکتر محمد منصور فلامکی  ص350

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 8:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره معماری ارگ کریمخانی

بازديد: 747

ارگ

ارگ كريم خاني در ابتداي خيابان كريم خان زند( شیراز ) نبش ميدان شهرداري قرار گرفته است؛ کریم خان به هنگام پایه گذاری حکومت در شیراز تحت تاثیر معماری صفوی قرار گرفت. به این صورت که بعد از بازدید از میدان نقش جهان اصفهان تصمیم به ایجاد میدان وسیعی در شمال شیراز قدیم گرفت. این میدان به میدان توپخانه شهرت داشت. در شمال میدان دیوان خانه کریم خان، درشرق میدان بازار وکیل و چندین کاروانسرا، در جنوب میدان حمام و مسجد وکیل و در جنوب غربی باغ و در غرب ارگ و اندرونی را بنیان می گذارد. بعد از فتح شیراز توسط آقا محمد خان بنا به خصومتی که با کریم خان داشت تصمیم به تخریب بناهای کریم خانی گرفت، به دنبال این تصمیم تعدادی از بناهای عصر زندیه را تخریب شد از جمله حصار شهر که به وسیله کریم خان احداث شده بود.خوشبختانه بنای ارگ از تخریب محفوظ مانده و از آن به عنوان دارالحکومه امرائی که از طرف حکومت مرکزی به امیری و استانداری فارس برگزیده شده بودند استفاده می شد.

 

 امرا و فرمانروایان عصر قاجار بنا به سلیقه های شخصی در این بنا دخل و تصرف هایی ایجاد نمودند از جمله در حیاط مرکزی دست به ایجاد یک سلسله عمارت زدند که نسبت به ارگ

وصله ناجوری بود و دیگر اینکه سطح نقاشی های دوران زندیه را پوشاندند و تزییناتی دیگر مطابق با سلیقه خود ایجاد نمودند. برای انجام این کار چون گچ به راحتی بر روی لایه های قبلی گچ قرار نمی گرفت سطح دیوار را با تیشه زخم کرده و به همین دلیل بیشترین تخریب را در بنا ایجاد کردند.

 

در سال 1310 به دنبال ساخت مرکز شهربانی این بنا کاربرد زندان شهربانی می یابد ازاینسال تا سال 1350 که ارگ کریم خانی تحویل دفتر فنی حفاظت آثار باستانی شد تخریباتی به بنا وارد گشت، به دلیل اینکه جهت اسکان زندانیان تالارها را دو طبقه کرده، و سطح نقاشی های عصر

 

 

 

 

قاجاریه را با گچ پوشاندند و بنا به نیاز گرمازایی و روشن کردن آتش، سطح اتاقها با لایه ای از دود پوشیده شد.

در دوره پهلوي كه بنا تبديل به زندان مي شود در مقابل ارسي ها جرزي به ضخامت 50 سانتي متر كشيده بوده اند و اتاق ها و تالار ها را دو طبقه كرده و هر كدام به 4 تا 6 سلول تبديل شده بوده اند.

در سال 1350 کار مرمت بر روی این بنا آغاز شد و در حال حضر جهبه شمال و غربی و نیمی از جنوب مرمت گردیده است.

 

مشخصات ساختمانی ارگ کریم خانی

ارگ اندرونی ، کاخ سلطنتی کریم خان و خانواده اش بوده که در زمینی به مساحت 12800متر مربع با حدود 4000متر مربع زیر بنا در غرب میدان توپخانه قدیم واقع است.

پلان، زمینی به شکل مستطیل است. در چهار گوشه ارگ، چهار برج مدور سه طبقه قرار گرفته است که ارتفاع آنها حدود 14 متر می باشد و ارتفاع ديوارهای ارگ نیز به 12 متر می رسد. به

هنگام تماشای ارگ ظاهری خشونت آمیز و بدور از هرگونه تزیین پیش چشم تماشاگر جلوه می نماید. معماری ارگ به شیوه اصفهانی و ازنوع معماری درونگرا است که وجود تزیینات

ظریف و زیبای داخل ساختمان در مقابل تزیینات خشن و ساده دیوارهای بیرونی گواه این مطلب است. عمده مصالح در بنای ارگ سنگ و آجر است.

در بالای ورودی اصلی، کاشکاری از نوع هفت رنگ مشتمل بر صحنه نبرد رستم و ديو سفید مربوط به دوره قاجاریه است.بعد از ورودی در بخش داخلی هشتی قرار گرفته است. در بخش شمالی حیاط خلوتی به اضافه چند اطاق کوچک مجزا از سایر مجموعه اطاق های ارگ قرار دارد. در گوشه جنوب شرقي هشتی نیز حمام اختصاصی کریم خان ساخته شده است. در چهار گوشه بنا در کنار برجها چهار حیاط خلوت با حوضی در مرکز آن قرار گرفته است که احتمالا کاربردهایی از قبیل ایجاد سرویس دهی و آشپزخانه داشته اند.

بخش های مسکونی بنا در سه جبهه شمالی، جنوبی و غربی واقع شده اند. در مرکز هر جبهه یک ایوان ستوندار با دو ستون سنگی قرار دارد که در زمان قاجاریه ستونهای اصلی ايوانهاي جنوبي و غربي برداشته شده و ستونهای چوبی با تزیینات مارپیچی شکل جایگزین شده است. در دو طرف هر ایوان ستوندار و تالار و میان تالارها دو راهرو دو طبقه بکار رفته است.

 

 

 

 

نمای تالارها با پنجره های چوبی مشبک کاری شده همراه با شیشه های رنگی پوشیده شده است. تالارها به وسیله دو سقف پوشیده شده اند که یکی سقف طاقدار با مقرنس های گچی در بخش داخلی آن تزیین شده و دیگری سقف کاذب که با فاصله ای نسبت به سقف اصلی ایجاد

گردیده، بخش داخلی سقف اصلی تالار ها با نقاشیها و تذهیب های بسیار زیبایی که از نقاشیهای عصر صفوی الگو گرفته اند تزیین شده است. در ترسيم این نقاشی ها از موادی مانند طلا، جیوه، شنگرف، گل اخرا و سایر مواد معدنی استفاده شده است.

حمام داخل ارگ

در گوشه جنوب شرقي ارگ حمامي از دوره زنديه هنوز پا بر جا مي باشد. رختكن اين حمام بصورت يك هشت ضلعي ساخته شده است به اين ترتيب كه اضلاع اصلي آن يك چهار ضلعي است كه در چهار گوشه چهار ضلعي، چهار ضلع ديگر تعبيه و بدين ترتيب بصورت يك هشت ضلعي در آمده است.

در ورودي حمام در گوشه جنوب غربي حمام قرار گرفته است و به وسيله دالان كوتاهي به رختكن مربوط مي شود، در چهار سمت رختكن چهار ايوان تعبيه شده است در پاي هر يك از ايوانها سه محفظه كوچك تعبيه شده كه اختصاص به كفش ها دارد.

در وسط صحن رختكن يك حوض هشت ضلعي ديده مي شود كه پاشويه هاي آن كمي از سطح زمين بلند تر است و يك فواره سنگي در وسط حوض ديده مي شود. سقف رختكن از

 

 

يك عرق چين آجري ساده تشكيل شده است كه در گوشه هاي آن ترنجهاي آهكبري بسيار زيبايي نصب شده است. در گوشه شمال غربي رختكن دالان نسبتاً طولاني است كه به صحن گرمخانه حمام مربوط مي شود جالب ترين قسمت حمام چهار ستون سنگي يكپارچه داخل

گرمخانه آن است كه داراي تزيينات بسيار جالبي مي باشد كه ستونهاي مذكور از ته ستون، ستون و سرستون تشكيل شده است.

در گرمخانه حمام 3 مخزن آب وجود دارد كه ازآب آنها براي استحمام استفاده مي شده است. در كف خزينه وسط ديگي مسي قرار دارد كه براي گرم كردن آب آن استفاده مي شده است و از طريق انباري که در پشت حمام قرار دارد هيزم زير آن قرار مي دادند.

در كف حمام دالان هايي وجود دارد كه در اصطلاح به آنها گربه رو مي گويند و كاربرد آنها انتقال گرماي حاصل از آتش زير ديگ آب گرم بوده است.

پیوند مرتبط:

 

عکسها: http://www.shirazcity.org

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 15 خرداد 1393 ساعت: 8:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 3063

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس