تحقیق دانشجویی - 718

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درمورد مدیریت و کنترل پروژه

بازديد: 405

تحقیق درمورد مدیریت و کنترل پروژه

پروژه چيست ؟‌ مديريت و كنترل پروژه به چه معناست ؟

در زبانهاي گوناگون و حتي در سازمانهاي مختلف هر كشور در مورد واژه‌هاي برنامه ، طرح يا پروژه ، اختلافات لغوي ، معنايي و قانوني وجود دارد ؛ از اين رو چهارچوب آنان روشن و آشكار نيست و گاه به جاي يكديگر نيز استفاده مي‌شوند .

آرمانها و اهداف تعيين‌شده حكومت در سطح برنامه‌ريزي بلندمدت يا استراتژيك ، برنامه  (Plan)ناميده مي‌شود كه اين برنامه‌ها داراي اهداف كيفي مي‌باشند . مانند برنامه توسعه صنايع شيميايي ، برنامه توسعه شبكه راه‌هاي كشوري ؛ دستيابي به اين اهداف و آرمانها در يك فاصله زماني بلندمدت كه معمولا بين ده تا بيست‌وپنج سال است ، امكانپذير مي‌باشد .

پس از اينكه برنامه‌ها در سطح برنامه‌ريزي بلندمدت مشخص گرديدند ، هر برنامه در سطح برنامه‌ريزي ميان‌مدت يا تاكتيكي توسط مديريت طراز اول يا سيستم اجرايي كشور به مجموعه‌اي از طرحها (Program) يا برنامه‌هاي اجرايي تفكيك مي‌شود كه شامل مجموعه‌اي از تصميمات مقطعي يا اجرايي هستند كه ظرف پنج تا ده سال آينده بايد اجرا و به نتايج موردنظر برسند .

هر طرح در سطح برنامه‌ريزي كوتاه‌مدت يا اجرايي توسط واحدهاي ستادي يا سطوح مديريت مياني نظام اجرايي كشور به مجموعه كارها و عملياتي كه آن را پروژه (Project) مي‌نامند ، تبديل و تقسيم مي‌شود .

بر اين اساس پروژه را اينگونه تعريف مي‌نماييم :

يك پروژه مجموعه‌اي از فعاليتهاست كه براي دستيابي به منظور يا هدف خاصي انجام مي‌گيرد . پروژه‌ها شامل فعاليتهايي هستند كه بايد در تاريخهاي معين ، با هزينه‌هايي معين و كيفيت تعيين‌شده‌اي به انجام رسند ؛ لازمه موفقيت هر پروژه ، دستيابي توام به هر سه عامل زمان ، هزينه و كيفيت معين است و خارج شدن هر يك از سه عامل مذكور از حدود تعيين شده ، مي‌تواند به انجام پروژه‌اي ناموفق و غيراقتصادي منجر شود .

تعريف مديريت پروژه:

مديريت‌پروژه برنامه‌ريزي و هدايت پروژه در چهارچوب زمان ، هزينه و كيفيت مشخص به‌سوي ايجاد نتايج مشخص‌ آن است . مديريت‌پروژه فعاليت‌هاي برنامه‌ريزي ، سازماندهي ، نظارت بر اجرا و هدايت اجرا را در بر مي‌گيرد و سعي ‌دارد تا با استفاده‌ درست از منابع ، نتايج مشخص و موردانتظار را با هزينه‌ توافق‌شده‌ قبلي در موعد درست خود تحويل ‌دهد . به بيان ديگر :

مديريت پروژه بكارگيري دانش ، مهارتها ، ابزار و تكنيكهاي لازم در اداره جريان اجراي فعاليتها ، به منظور رفع نيازها و انتظارات متوليان از اجراي پروژه است . مديريت پروژه در اجراي اين مهم از دو بازوي قدرتمند برنامه‌ريزي و كنترل پروژه بهره مي‌گيرد .

تعريف برنامه‌ريزي:

فرآيند برنامه‌ريزي ، تعيين توالي و توازي فعاليتهاي لازم براي اجراي يك پروژه با در نظر گرفتن زمان مورد نياز براي اجراي هر فعاليت و كيفيت تعيين شده براي آن فعاليت است .

تعريف كنترل پروژه:

كنترل پروژه فرايندي است در جهت حفظ مسير پروژه براي دستيابي به يك تعادل اقتصادي موجه بين سه عامل هزينه ، زمان و كيفيت در حين اجراي پروژه ، كه از ابزار و تكنيك‌هاي خاص خود در انجام اين مهم كمك مي‌گيرد . در واقع كنترل ، اجراي دقيق و كامل برنامه تدوين‌شده براي پروژه است ، بگونه‌اي كه هنگام خروج از برنامه بتوان با تشخيص علل و طرح اقتصادي‌ترين فعاليتها ، پروژه را به نزديك‌ترين حالت ممكن در مسير اوليه و اصلي خود بازگرداند . كنترل پروژه در اين راه از سه عامل زير بهره ميگيرد :

1- تعيين وضعيت واقعي پروژه .

2- مقايسه وضعيت واقعي با برنامه .

3- در نظر گرفت اقدام اصلاحي .

در گام آتي از تاريخچه مديريت پروژه خواهيم گفت ...

 

تاريخچه مديريت پروژه به چه زماني باز مي‌گردد ؟

تاريخچه مديريت پروژه در جهان را معمولا به مديريت پروژه‌هاي عظيمي همچون ساخت اهرام مصر ، ديوار چين و يا بنا نهادن تخت جمشيد به دستور داريوش مربوط مي‏دانند ؛

هريك از اين پروژه‌ها از جمله پروژه‌هاي بزرگ و پيچيده تاريخ بشريتند كه با كيفيت استاندارد بالا و بكارگيري نيروي عظيم انساني ساخته شده‏اند .

يك مدير پروژه وقتي به شهر اسرارآميز هخامنشيان سري مي‏زند و در هر گوشه‏اي از آن به نقوش هنرمندانه برجسته باستاني برخورد مي‌كند بدون شك دچار حيرت مي‏گردد كه چگونه چنين پروژه عظيمي قريب دو هزار و پانصد سال پيش با چنين كيفيت منحصر به‏ فردي ساخته شده كه علي‌رغم ويراني و به آتش كشيده شدن پياپي توسط اسكندر و تسخير كنندگان پس از او همچنان به عنوان نماد حيرت‌انگيز پروژه ايراني از آن ياد مي‏شود . هرچند به دستور كوروش ، مهندسان و سازندگان پاسارگاد موظف بودند شرح كار خود و همچنين برنامه كاري روز بعد خود را در لوحه‌هايي كه به نام كارنامك مشهور بود ‏, بنگارند اما امروزه جز با تكيه بر حدسيات نمي‌توان اظهارنظر قاطعي پيرامون نحوه دقيق مديريت پروژه‌هاي عظيم عهد باستان ابراز داشت ، چرا كه متاسفانه تاكنون هيچ مدرك و نشانه‌اي دال بر چگونگي بكار بستن روشها و تكنيكهاي مديريت پروژه در اين طرحها يافت نشده است .

اما تاريخچه مديريت پروژه در دنياي جديد به سالهاي ابتدايي دهه 1900 ميلادي باز مي‏گردد ؛ جايي كه هنري گانت با توسعه نمودار ميله‏اي ابداعي خود آغازگر حركت پرشتاب بعدي طي سالهاي دهه 1950 و 1960 ميلادي در پروژه‌هاي نظامي و هوافضاي آمريكا و سپس انگلستان گرديد . هرچند نام پرآوازه هنري گانت به عنوان پدر تكنيك‏هاي برنامه‌ريزي و كنترل پروژه در تاريخ ثبت گرديده است ليكن سالهاي دهه 1950 و 1960 به عنوان سالهاي آغازين رشد و توسعه مديريت پروژه در دنياي معاصر شناخته مي‌شود . اين سالها سرآغاز تكوين و توسعه بسياري از روشها و دانشهاي مربوط با مديريتهاي نه‌گانه پروژه است كه سالها بعد توسط نرم‌افزارهاي مختلف عملياتي و در پروژه‌ها بكار گرفته شدند .

تغييرات سريع تكنولوژيك ، بازارهاي شديد رقابتي و رايزني فشرده و قدرتمندانه شركتها ، همه‌وهمه سازمانها و بنگاههاي متولي پروژه را تشويق به تغيير سيستم مديريتي خود نمود . در هنگامه نبرد انتخاب بين غرق شدن يا شنا كردن و يا تطبيق و سازگاري يا مرگ و نابودي ، مديريت پروژه و پروژه‌مداري درمديريت تنها انتخاب و راه نجات فراروي پيمانكاران و سازمانها بود . حال به تارنماي مديريت پروژه در دنياي معاصر تا شكل‌گيري استاندارد جهاني مديريت پروژه كه سبب قوام يافتن دانش مديريت پروژه گرديد ، مي‌پردازيم :

گانت چارت در اوائل دهه 1900 ميلادي :

تاريخچه تكوين بارچارت به دوران جنگ جهاني اول ميرسد ؛ جائيكه يك آمريكايي به نام هنري گانت براي نخستين بار  بارچارت را براي برنامه‌ريزي و كنترل پروژه‌هاي موسسه كشتي‌سازي‌اش بكار برد . به پاسداشت اين اقدام نام گانت قبل از عنوان بارچارت تداعي كننده اين اقدام ارزشمند است . كتاب مرجع مهندسان صنايع اشاره مي‌دارد كه هنري گانت به كمك ابزار ابداعي خود در خلال جنگ جهاني اول توانست زمان ساخت كشتيهاي ترابري خود را به ميزان چشم‌گيري كوتاه نمايد . امروزه گانت چارت بدليل ساده و قابل فهم بودن آن , به عنوان روشي جالب و پرطرفدار به شكل وسيعي در دنيا جهت مديريت زمان پروژه‌ها به كار برده مي‌شود . يافته‌هاي يك پژوهش در ميان كاربران نرم افزار برنامه‌ريزي و كنترل پروژه Micro Soft Project نشان داد كه هشتاد درصد مديران پروژه‌ها در دنيا ترجيح مي‌دهند‏ براي برنامه‌ريزي و كنترل پروژه‌هايشان از گانت چارت استفاده نمايند .

مديريت پروژه در دهه 1950 و 1960 ميلادي :

تقريبا غالب تكنيك‏ها و روشهاي مديريت پروژه كه ما امروزه از آنها استفاده مي‏كنيم‏ توسط وزارت دفاع ‏, صنايع نظامي و سازمان هوافضاي ايالات متحده در خلال سالهاي دهه 1950 و 1960 ميلادي ابداع و توسعه يافته‏اند كه روشهايي همچون روش Pert , ارزش بدست آمده , مهندسي ارزش و ساختار شكست كار از آن جمله‏اند . صنعت ساختمان نيز در تكوين و توسعه روشهايي همچون روش مسير بحراني , روش نمودار پيش‏نيازي , استفاده از نمودار شبكه‏اي و تسطيح منابع ياري رسانده است . در جريان اين تحولات , پروژه‌هاي بسيار بزرگي همچون پروژه فضايي آپولو و يا ساخت نيروگاههاي اتمي در اين دوران اجرايي گرديدند .

يكي از نخستين كاربردهاي علمي و مدرن مديريت پروژه در ساخت اولين زيردريايي هسته‌اي در دهه 1950 در آمريكا صورت گرفت ؛ درياسالاري به نام ) ( Adm. Hyman Rickover مدير پروژه اين طرح ، براي اولين بار جهت هماهنگ كردن صدها پيمانكار ، هزاران منبع و اطمينان از اجراي به موقع پروژه ، روشي جديد كه امروزه با نام Pert شناخته مي‌شود ، ابداع نمود . هرچند بدون وجود كامپيوتر عمليات دستي محاسبه مسيربحراني بسيار دشوار بود اما كمك بسيار زياد اين روش و اجراي موفقيت‌آميز پروژه مذكور موجب شد تا همگان به اهميت علم جديد پي برند . ساليان پس از آن ، اين تكنيك در پروژه‌هاي ساخت فضاپيماها و ديگر پروژه‌هاي نظامي و غير آن ، بارها و بارها استفاده شد .

پيشرفت مهم ديگر بدست آمده در اين سالها , تعريف و تكوين مفهوم مسئوليت واحد براي پروژه‌هاي چندبخشي بود ؛ اين مفهوم هنگامي به كار مي‏رود كه يك فرد در پروژه مسئوليت كاري را در پروژه از ابتدا تا تكميل پروژه برعهده مي‏گيرد . عملي ساختن اين مفهوم , تيم پروژه را در به اشتراك نهادن منابع و ياري رساندن به يكديگر در ماتريس ساختار سازماني پروژه كمك مي‌كند .

1960 :

پژوهشهاي عملي Nasa پيرامون مفهوم ماتريس ساختار سازماني پروژه‌ها .

1962 :

Nasa سيستم Pert را معرفي نمود . در اين تكنيك تاكيد ويژه‏اي بر مفاهيم ساختار شكست كار و كنترل هزينه شده بود .

1963 :

معرفي مفهوم ارزش بدست آمده در پروژه‌ها توسط نيروي هوايي آمريكا .

1963 :

مفهوم چرخه حيات پروژه توسط نيروي هوايي ايالات متحده تكوين يافت .

1963 :

براي اولين بار در پروژه پولاريس در انگلستان , رسما در قرارداد از پيمانكاران خواسته شد تا سيستم مديريت پروژه را در مديريت فعاليتهايشان به كار گيرند .

1964 :

براي نخستين بار سيستم مديريت پيكربندي پروژه توسط Nasa به عنوان مجموعه رويه‌هاي اداري براي تعريف , مستندسازي و خصوصا كنترل فيزيكي سيستم يك پروژه و همچنين بازنگري و مستندسازي تغييرات پيشنهادي در اين سيستم طراحي گرديد .

1965 :

وزارت دفاع و Nasa در امريكا , سيستم قراردادهاي خود را از قراردادهاي هزينه به‌علاوه درصدي از سود , به سيستم قراردادهاي هزينه به‌علاوه جايزه يا قراردادهاي قيمت ثابت تغيير دادند .

1965 :

در اواسط دهه 1960 ميلادي دنيا شاهد رشد شگرف استفاده از تكنيك‏هاي مديريت پروژه نوين در صنعت ساختمان بود .

1965 :

شكست پروژه ساخت بمب‏افكن TSR-2 , عملا مشكلات و دردسرهاي همزماني توليد و توسعه ، پيش از تكميل طراحي در پروژه‌ها را به اثبات رسانيد . فقدان مديريت صحيح بر افزايش دستور كار پروژه , هزينه‏ها و تاخير‏هاي پروژه را بسيار بالا برد و در نهايت موجب شكست پروژه گرديد .

1966 :

يافته‌هاي يك پژوهش منتشره در اين سال نشان داد كه اغلب ، زمان كافي براي مراحل تعريف و آماده‌سازي پروژه در چرخه حيات پروژه‌ها در نظر گرفته نشده و دقيقا به همين دليل مغايرتهاي فراواني در كنترل استاندارد زمان و هزينه پروژه‏ها و همچنين كنترل ناكافي تغييرات طراحي بوجود مي‏آيد .

1969 :

موسسه بين‏المللي مديريت پروژه به عنوان اولين موسسه رسمي مديران پروژه تاسيس گرديد . يكي از مهمترين دستاوردهاي تاسيس اين موسسه , تدوين استاندارد جهاني دانش مديريت پروژه بوده است ؛ ازين پس بود كه دگرگونيها و پيشرفتهاي حوزه مديريت پروژه ، صورتي منسجم و مدون به خود گرفت .

در گام آتي از كاركردهاي مديريت پروژه خواهيم گفت ...

 

كاركرد مديريت پروژه در چيست ؟

همان‌گونه كه در گامهاي پيشين بيان‌ كرديم ،‌ مديريت‌پروژه مجموعه ابزارهايي براي برنامه‌ريزي و هدايت پروژه به سوي اهداف موردنظر است ؛ اين اهداف بر پايه‌ رضايت‌مندي مشتري و توجه به سه ‌عامل زمان ، كيفيت و هزينه استوارند .

در نگاه اول ممكن ‌است ابزارها و روش‌هاي مورد استفاده در مديريت پروژه زايد ،‌ زمان‌بر و هزينه‌زا باشند ،‌ اما بايد توجه ‌داشت كه مديريت‌ پروژه تنها راهي است كه مي‌تواند شما را از انجام به‌موقع پروژه مطمئن‌ سازد . مديريت ‌پروژه راهيست براي استفاده‌ مناسب از انسان ، ماشين و پول در راستاي اجراي درست و به‌هنگام يك كار نو ،‌ كاري كه بايد در همان اولين اجرا درست انجام‌ شود .

مديريت ‌پروژه يا مديريت بر مبناي پروژه ، روش كارايي در مديريت ، براي برخورد با كارهاي نو و ايجاد توازن در توجه به محدوده‌ پروژه ، هزينه و كيفيت در قالب زمان و در محيطي مملوء از ريسك است . هدف از آموزش مديران پروژه توانمندسازي آنان در برابر مشكلات پروژه و آماده‌سازي آنها براي ورود به فضاي جديد و ناشناخته پروژه است . فنون مديريت ‌پروژه سوالات زير را پاسخ‌ مي‌گويند :

Ø     چگونه مي‌توان كارهاي لازم براي اتمام موفقيت‌آميز پروژه را تعريف ‌كرد ؟

Ø     مدت ‌زمان اجراي پروژه چقدر خواهد بود و چه هزينه‌اي در بر خواهد داشت ؟

Ø     چگونه مي‌توان گروه مناسب ‌كاري براي اجراي پروژه ايجاد نمود ؟

Ø     چه مقدار كار و وظايف را بر عهده‌ يك‌ نفر مي‌توان‌ گذاشت و چگونه مي‌توان از اجراي آن اطمينان‌ يافت ؟

Ø     چگونه مي‌توان انگيزه‌ كاري را در بين افراد يك‌ گروه زنده ‌نگه‌ داشت ؟

Ø     چگونه بايد با افزايش‌ هزينه‌ها برخورد كرد ؟

Ø     آيا بودجه و هزينه تحت‌ كنترل است ؟

Ø     در چه ‌مواقعي و كجا ، پروژه در معرض شكست قرار مي‌گيرد ؟

Ø     براي اطمينان از انجام به‌موقع كارها چه‌ بايد نمود ؟

Ø     آيا مي‌توان تشخيص‌ داد كه پروژه واقعا بر روي برنامه حركت ‌مي‌كند يا خير ؟

در گام آتي از استانداردهاي مديريت پروژه خواهيم گفت ...

 

استانداردهاي مديريت پروژه كدامند ؟

با گسترش حوزه‌ تجاري شركت‌ها و جهاني‌شدن پروژه‌ها ، امروزه استفاده از استانداردها براي همزباني افراد درگير در پروژه و اطمينان از اجراي درست كار ضروري است . استانداردها ، علاوه ‌بر تبيين كار و تعيين چگونگي اجراي ‌صحيح عمليات ، به ‌عنوان مرجعي براي افراد گروه پروژه در اختلافات مطرح ‌است . قوت استانداردها در جامع ‌بودن آنها ، سادگي ، مقبوليت عام استفاده‌كنندگان و تضمينش براي اجراي درست كار است . با توجه به جهاني‌ شدن شركت‌هاي ساخت و توليد و گسترش بازارهاي كار ، مديران پروژه بهتر است با استانداردهاي مديريت‌پروژه آشنا شوند ؛ بهره‌گيري از آنها مي‌تواند آنها را در اجراي برنامه‌هاي پروژه ياري ‌‌نمايد .

موسسات و كشورهاي گوناگوني اقدام به تدوين استانداردهاي مخصوص خود در زمينه‌ مديريت‌پروژه كرده‌اند ؛ اما در اين ‌ميان چهار استاندارد داراي اهميت و مقبوليت بيشتري هستند :

1- PMBOK (Project Management Body Of Knowledge) :

اين همان نام آشنا و معروف است كه در انجمن مديريت ‌پروژه‌ آمريكا (PMI) تدوين‌شده و استفاده از آن بسيار متداول است . پس ‌از تدوين PMBOK ، موسسه‌ ملي استاندارد آمريكا نيز آن ‌را تاييد و به‌ عنوان استاندارد ملي آمريكا در زمينه‌ مديريت‌ پروژه ثبت ‌كرده ‌است . در اين استاندارد دانش مديريت پروژه در نه ‌بخش بيان ‌شده ‌است . در اين ميان تفاوت‌هاي اندكي بين دونسخه‌ي موسسه‌ي PMI و موسسه‌ي استاندارد وجوددارد ؛ PMBOK‌ نگاهي نظري و ANSI 99-001-2000 نگاهي اجرايي‌تر دارد . PMBOK‌ همانند ساير استانداردها ، هرساله توسط هيات منتخبي از PMI‌ بازبيني ‌مي‌شود و در صورت نياز به تغيير ، ويرايش جديدي از آن به ‌اطلاع اعضاء PMI مي‌رسد .

2- APM (Association For Project Management) :

اين استاندارد توسط مركز مطالعات مديريت پروژه انگلستان (UMIST) و زير نظر پروفسور موريس تهيه و تدوين شده است . اين استاندارد شامل هفت قسمت است كه در اين هفت قسمت چهل مفهوم كليدي در زمينه مديريت پروژه تشريح شده اند .

3-  (British Standard) BS6079 :

اين استاندارد توسط شركت British Standard تهيه و تدوين شده است . اين استاندارد موردقبول دولت و صنعت انگلستان مي‌باشد ؛ در اين استاندارد مديريت پروژه به چهار قسمت تقسيم شده است .

4- JPMF  Management Forum) (japanese Project :

اين استاندارد توسط انجمن پيشرفت مهندسي ژاپن (ENAA) تهيه شده است . ديدگاه اين استاندارد بر خلاف استانداردهاي فوق بر اين اساس است كه چگونه مديريت پروژه مي‌تواند محرك خلاقيت و ايجاد ارزش تجاري گردد ؟ اين استاندارد نيز مديريت پروژه را به چهار قسمت تقسيم كرده است .

استانداردهاي ديگري نيز چون استاندارد ISO 1006 تدوين‌شده‌اند كه نه‌ عموميت استانداردهاي بالا را دارند و نه مقبوليت عام آنها را . در انتخاب استاندارد موردنظر لازم است نوع پروژه ، محيط اجرا و نظر مشتريان و حاميان پروژه را درنظر گرفت و با مديراني كه پيش ‌از اين پروژه‌اي مشابه را مديريت ‌كرده‌اند ، مشورت‌ نمود .

در گام آتي حوزه‌هاي دانش مديريت پروژه را بيان خواهيم نمود ...

 

حوزه‌هاي دانش مديريت پروژه كدامند ؟

براساس استاندارد PMBOK ، مديريت نه‌گانه حاكم بر پروژه‌ها عبارتند از :

1- مديريت يكپارچگي پروژه : توصيف كننده فرايندهاي موردنياز جهت حصول اطمينان از هماهنگي مناسب عناصر مختلف پروژه و شامل آغاز پروژه ، اجراي برنامه و اختتام پروژه مي‌باشد .

2- مديريت محدوده پروژه : توصيف‌گر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از اين امر كه پروژه در برگيرنده تمامي فعاليتهاي موردنياز بوده و كار اضافي در آن انجام نمي‌شود ، مي‌باشد و شامل تصور توسعه پروژه ،محدوده توسعه وكنترل ، تعريف فعاليتها و كنترل آن مي‌گردد .

3- مديريت زمان پروژه : توصيف‌گر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از خاتمه به‌موقع پروژه مي‌باشد و شامل تعريف ارتباط فعاليتها ، برآورد مدت زمان فعاليتها ، تهيه برنامه زماني و كنترل زمانبندي آنهاست.

4- مديريت هزينه پروژه‌ها : توصيف‌گر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از اينكه پروژه در چارچوب بودجه مصوب به اتمام خواهد رسيد ، مي‌باشد و شامل برآورد هزينه ، بودجه‌بندي و كنترل هزينه مي‌گردد .

5- مديريت كيفيت پروژه:  توصيف‌گر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از تامين ضرورتهاي موثر در اجراي پروژه بوده و شامل برنامه‌ريزي ، تضمين و كنترل كيفيت مي‌باشد .

6- مديريت تداركات پروژه : توصيف‌گر فرايندهاي موردنياز براي فراهم كردن كالا و خدمات  لازم‌الوجود در پروژه مي‌باشد و شامل برنامه‌ريزي و كنترل تداركات ، مديريت مدارك تجهيزات ، برنامه‌ريزي تقاضا و درخواست ، انتخاب منبع ، مديريت و ارزيابي طرفهاي قرارداد دست دوم(Subcontractors) آنهاست .

7- مديريت منابع انساني پروژه : توصيف‌گر فرايندي است كه بهترين شكل بكارگيري افراد در پروژه را تضمين مي‌نمايد و شامل تعريف ساختار سازماني نيروي انساني پروژه ، شيوه‌هاي جذب نيرو ، روش تخصيص نيروها (در ساختار ماتريسي) ، تشكيل ، سازماندهي و توسعه تيم پروژه مي‌باشد .

8- مديريت ارتباطات پروژه : توصيف‌گر فرايندهاي لازم براي حصول اطمينان از توليد ، جمع‌آوري ، انتشار و توزيع مناسب و به‌موقع اطلاعات پروژه بوده و شامل برنامه‌ريزي ارتباطات ، مديريت اطلاعات ، كنترل اطلاعات ، گزارش كارايي و اختتام رسمي پروژه مي‌باشد .

9- مديريت ريسك پروژه : توصيف‌گر فرايندي است كه با تعيين و تجزيه‌وتحليل واكنش مناسب در مقابل درجه ريسك پروژه سروكار دارد و شامل تعريف ريسك در پروژه ، برآورد ريسك ، كمي(مقداري) كردن ريسك ، اتخاذ واكنش در برابر ريسك و كنترل واكنش در قبال ريسك و پاسخگويي در قبال ريسك مي‌باشد .

در گام آتي با قوانين طلايي مديريت پروژه همراه خواهيم شد ...

 

قوانين طلايي مديريت پروژه كدامند ؟

اين قوانين طلايي برمبناي تجربه‌ ساليان مديران مختلف پروژه‌هاي بزرگ و كوچك ، تهيه ‌شده و صيقل‌ خورده ‌است ؛ اصول مديريت ‌پروژه بر مبناي همين دوازده ‌قانون بنا نهاده‌ شده‌اند . توجه به اين قوانين ، از مرحله‌ آغازين پروژه تا انتهاي آن ، نتايج بهتري را به بار خواهد نشاند .

قانون اول : بايد به اجماعي بر روي اهداف و نتايج پروژه برسي !

اگر ندانيد كه قرار است چه‌ چيز را به ‌اتمام برسانيد ، اگر ندانيد چه‌ چيزي بايد تحويل‌ شود ، بعيد است كه خروجي ارزشمندي ارائه ‌دهيد . پروژه‌اي كه نتايج آن شفاف نيست محكوم به شكست است . اولين قدم در راه موفقيت پروژه ، تعريف و تعيين دقيق اهداف پروژه ‌است ؛ اهدافي كه همه‌ افراد مهم‌ درگير در پروژه روي آن اتفاق‌نظر داشته‌ باشند . اين تنها كافي ‌نيست كه شما بدانيد چه ‌كاري مي‌خواهيد انجام ‌دهيد ؛ افراد كليدي ، حاميان پروژه و اعضاي پروژه نيز بايد به آنچه مي‌خواهند انجام دهند ، معتقد باشند و آن ‌را پذيرفته‌ باشند .

قانون دوم : بايد بهترين تيم ‌پروژه‌اي را كه مي‌تواني ، بسازي !

گروهي از افراد ماهر ، شايسته و خوب سازماندهي‌شده ، لازمه‌ موفقيت پروژه است . تشكيل تيم‌ خوب پروژه با انتخاب افرادي توسط مدير پروژه آغاز مي‌شود ؛ در انتخاب افراد ، به ‌خصوص در مورد پروژه‌هاي بديع بايد به هوش و قدرت و سرعت يادگيري آنان بيش ‌از تجربه بها داد . افراد بايد توان كار كردن در تيم را داشته ‌باشند و به جايگاهي مناسب در تيم دست ‌يابند . آنان بايد حين ‌كار تنها متوجه كار باشند و نه درگيريهاي شخصي . گاهي لازم ‌است افراد براي انجام درست كارشان آموزش‌ ببينند . افراد بايد بتوانند درطول مدت‌ زمان اجراي ‌پروژه ‌با علاقه كار را دنبال ‌كنند ؛ از اين‌روست كه مدير پروژه بايد راهكارهاي لازم براي افزايش انگيزه‌ اعضاي تيم پروژه‌اش را بداند .

قانون سوم : برنامه‌اي فراگير و مناسب رشد و ترقي تهيه و آن ‌را بروز نگاه ‌دار !

يك برنامه‌ كامل مركز موفقيت پروژه است . اين سند ، محل ارتباط و فرماندهي كل نيروها ، منابع و زمان‌هاي پروژه است . بدون برنامه نمي‌توان يك تيم را براي دستيابي به اهداف راهبري ‌كرد . بي‌شك ساخت يك برنامه به‌ تنهايي كافي نيست ، چرا كه مدير نمي‌تواند آينده را پيش‌بيني ‌كند ، از اين‌روست كه برنامه‌ پروژه ، ممكن است بارها و بارها تغيير يابد . دلايل اين تغييرات ، كشف حقايق جديد نسبت به واقعيات پروژه ، به‌ مرور زمان و تغيير ذهن و نيازهاي افراد مهم ‌درگير است . گاهي تغيير محدوده‌ پروژه يا تغييرطرح نيز سبب نياز به اين اصلاحات مي‌شوند .

قانون چهارم : ميزان منابع موردنياز ، انسان و تجهيرات را محاسبه‌ كن !

بدون نفرات ، تجهيزات ، ابزار و سرمايه‌ كافي ، هيچ‌ راهي براي انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد . مدير بايد توانايي تامين منابع ‌انساني موردنياز پروژه‌ خود را داشته ‌باشد ، در غير اين ‌صورت بايد اثرات ناشي از كمبود منابع را بررسي ‌كرده، آنها را به ‌اطلاع افراد كليدي پروژه برساند . تامين منابع ‌كافي براي يك پروژه ، يكي از سخت‌ترين وظايف مديران‌ پروژه‌ها در ايران است .

قانون پنجم : زمان‌بندي واقع‌بينانه‌اي تهيه‌ كن !

بدون زمان‌بندي مناسب ، قبل ‌از آنكه كاري انجام ‌شده ‌باشد ، به موعد تحويل مي‌رسيد ! مدير مي‌تواند با صرف هزينه‌ بيشتر ، منابع ، انسان و ابزار بيشتري تامين ‌كند ؛ اما زمان را نمي‌تواند به ‌هيچ ‌شكلي تهيه ‌كند ! تقريبا اغلب مديران ناموفق پروژه ، اعتبار خود را به‌ دليل رعايت ‌نكردن زمان و تحويل ندادن به‌ موقع نتايج از دست ‌داده‌اند .

قانون ششم : سعي‌ نكن بيش از آنچه قرار است انجام‌ شود ، انجام ‌دهي !

البته اين به‌ معناي آن نيست كه مدير كمتر از آنچه انتظار مي‌رود ، تحويل‌ دهد ؛ بلكه بايد دقيقا چهارچوب‌هاي محدوده‌ پروژه را در زمان ، كيفيت و هزينه رعايت‌ كند . مدير در ابتدا به تعريف‌ دقيق محدوده‌ پروژه پرداخته و آن ‌را به تاييد افراد كليدي مي‌رساند . پيش‌ از آغاز هر پروژه‌اي ، اهداف و نتايج پاياني بايد به تاييد همگان برسد ؛ كليه‌ افراد درگير در پروژه بايد نسبت به آنچه انجام‌ مي‌دهند اطلاعات كافي داشته ‌باشند تا بتوانند به ‌درستي وظايفشان را به‌ انجام رسانند . طراحي شيوه و روشي براي گردش مناسب اطلاعات در پروژه بين كليه‌ افراد درگير ، يكي ‌از وظايف مهم مدير پروژه است .

قانون هفتم : نقش افراد را به‌خاطر بسپار !

برخي مديران ‌پروژه در طول اجراي پروژه فراموش ‌مي‌كنند كه اساسا پروژه براي مردم انجام ‌مي‌شود و نتايج آن قرار است در خدمت مردم باشد . موفقيت پروژه بستگي به نظر مردم دارد ؛ براي آنكه مدير پروژه‌ موفقي باشيد بايد خود را مطابق نظر مردم و با اولويتهاي آنان هماهنگ سازيد . فراموش ‌نكنيد كه مردم پروژه را مديريت ‌مي‌كنند ، آنها قسمت ‌اعظم كار را انجام مي‌دهند و مردم هستند كه از نتايج پاياني خوشحال يا ناراحت مي‌شوند .‌

اغلب پروژه‌ها براي مردم ، چه ‌آنها كه مستقيما در تيم ‌ساخت پروژه درگيرند چه سايرين ، فشارهاي عصبي ايجادمي‌كند ؛ چرا كه گروهي از كارهاي نو است كه تاثير نتايج آن بر زندگيشان هنوز مشخص‌ نيست . بد نيست بدانيد اگر نتايج پاياني پروژه به‌ ضرر مردم باشد ‌اغلب با شكست مواجه ‌مي‌شود !

قانون هشتم : حمايت مداوم مديريت ‌سازمان و افراد كليدي را به ‌دست ‌آور !

لازم ‌است مدير پيش ‌از آغاز كار حمايت افراد مهم‌ درگير پروژه را به‌ دست ‌آورد . مهارت كلامي و قدرت چانه‌زني بالا اينجاست كه خودنمايي مي‌كند . اين ‌قانون مشابه قانون اول ،‌ اما فراتر از آن است ؛ مدير در اينجا نه‌ تنها نظر مثبت ايشان را جلب‌مي‌كند كه آنها را راضي‌ مي‌كند گاهي از نفوذ يا قدرت خود براي پيشبرد كارهاي پروژه استفاده‌ نمايند .

قانون نهم : منتظر و مترصد تغييرات باش !

اين قانون دركنار قانون سوم معنا دارد . پروژه همواره درمعرض تغييرات گوناگون است ؛‌ تغييرات محيطي ، تغيير نيازها ،‌ تغيير روش و انبوه تغييرات ديگري كه ممكن‌ است براي پروژه رخ ‌دهد . مدير نبايد منتظر تغييرات بماند و پس ‌از رخ‌دادن نسبت به ‌آنها واكنش نشان‌دهد ؛ بهتر است مديران بياموزند كه نسبت به تغييرات پيش‌دستي ‌كنند ؛ مديران‌ موفق خود عامل ايجاد تغييرند .

تغيير يك اصل در دنياي پرشتاب امروز است . مقابله با تغييرات و اقدامات مناسب در قبال آنان هنر مدير و برنامه‌ريزان پروژه را مشخص ‌مي‌نمايد . چگونگي عمل آنها در قبال تغييرات و انعطاف‌پذيري برنامه ، پروژه را به‌سوي موفقيت يا شكست راهبري ‌مي‌كند . به ‌ياد داشته ‌باشيد كه جهت‌دهي تغيير ، مطابق امكانات تيم ‌پروژه مي‌تواند نجات‌دهنده‌ مدير و پروژه‌اش باشد ؛ اگر منتظر تغيير بمانيد و آنگاه عكس‌العمل نشان دهيد ،‌ زمان زيادي را از دست ‌خواهيد داد . چشمان خود را براي مشاهده‌ تغييرات بيش ‌از پيش باز بگذاريد !

قانون دهم : افراد را ازآنچه تاكنون انجام‌ داده‌اي مطلع‌ كن !

مدير بايد كليه‌ افراد مهم‌ درگير در پروژه را از پيشرفت ، مشكلات و تغييرات پروژه آگاه‌ سازد . او بايد از اين قانون ساده پيروي ‌كند : آگاه‌سازي افراد از همه‌ چيز ! مهم‌ترين قانون در دنياي كار ،‌ راست‌گويي و صداقت است . بهتر است در مواجه با مشكلات حقيقت را با افراد كليدي در ميان گذاريد و از آنان در حل‌ مشكلات راهنمايي و حمايت بخواهيد .

قانون يازدهم : مبدع كارهاي نو و روشهاي نو باش !

پروژه يعني كار نو ! ازآنجا كه تقريبا تمام پروژه‌ها در نتايج ، تيم ‌پروژه ، اهداف ، انتظارات و زمان متفاوتند بايد مترصد استفاده از روشهاي نو ، ابزار نو ،‌ نرم‌افزارهاي جديد ، افراد و متخصصين ‌جديد بود . روشهايي كه در گذشته موجب رشد و پيشرفت شده‌اند ممكن است نتوانند راه‌گشاي مشكلات حال شما باشند .

قانون دوازدهم : رهبر پروژه باش .

راهبري پروژه ، كار سختي است . رهبري افراد درميان مسيري نو و ناآشنا به‌سوي اهداف نو بسيار مشكل است . رهبري هنري است كه به ‌شكل ذاتي در برخي وجود دارد ؛ تنها مطالعه‌ كتب مديريت كافي نيست . مديريت تنها خواندن گزارش‌هاي نظارتي ، تاييد يا رد پيشنهادات يا صدور فرمانهاي لازم در قبال تغييرات ، نيست ؛ مديريت ، فراتر از اينها ، در همراه بودن با تيم ‌پروژه و ايجاد انگيزه در آنها نهفته است .

مدير بايد بتواند افراد مختلف با سليقه و افكار مختلف را ،‌ براي دستيابي به يك هدف واحد گردهم آورد و تا پايان پروژه در كنار يكديگر نگاه ‌دارد ؛ شايد تشكيل تيم آسان باشد ،‌ اما مهم نگاهداري تيم تا پايان پروژه است .

درنگاه ‌اول عمل به اين قوانين مشكل به ‌نظر مي‌رسد ، اما موفقيت يا شكست پروژه در عمل به اين موارد نهفته است . اساس دانش مديريت پروژه بر مبناي همين دوازده‌ قانون ‌طلايي ، پي‌ريزي ‌شده ‌است .  توجه به اين قوانين نشان ‌مي‌دهد كه مديريت پروژه ، همان مديريت است كه اين‌بار بر مبناي پروژه ظهور كرده ‌است . در نهايت كليه‌ تكنيك‌هاي مديريت ، از يك ‌سري اصول پيروي ‌مي‌كنند و با شناخت آنها و اضافه کردن ويژگي‌هاي خاص پروژه‌هاست که مي‌توان پروژه را به‌ خوبي مديريت ‌نمود .

در گام آتي از توانمنديهاي مدير پروژه خواهيم گفت ...

 

يك مدير پروژه بايد داراي چه توانمندي هايي باشد ؟

دامنه‌ عملياتي پروژه‌ها و اعمال مديريت بر آنها ، بازه‌اي وسيع‌تر از محدوده‌ خود پروژه را دربردارد . سازمان اجراي پروژه معمولا به ‌عنوان بخشي از سازمان‌ها ، شركت‌ها و موسسات دولتي و خصوصي مطرح ‌است . ساختار سازمان ‌اجرايي پروژها ، اغلب متاثر از اقتضا و محدوديت‌هاي استفاده از منابع ‌كاري در آنها هستند . در هرشكلي از سازمان ‌اجرايي پروژه ، اين مدير پروژه است كه به ‌عنوان مسئول آن و تحويل‌دهنده‌ كار مطرح ‌است . در سازمانهاي پروژه‌مدار ، مدير پروژه كليه‌ اختيارات و استقلال يك مدير را دارا بوده ، كليه‌ بخش‌ها را شخصا مديريت‌ مي‌كنند . اين وضع در سازمانهاي وظيفه‌اي كه بر مبناي پروژه‌ها طراحي نشده‌اند متفاوت است و مدير در آنها بيشتر يك هماهنگ‌كننده يا پيگيري‌كننده است .

مديريت ‌عمومي دربرگيرنده‌ طيف ‌گسترده‌اي از جنبه‌هاي مختلف سرپرستي فعاليتهاي مستمر است . مهارت‌هاي مديريت‌ عمومي ، پايه و مبناي اصلي مهارت‌هاي مديريت‌ پروژه هستند و آگاهي كامل از آنها اغلب براي مديران‌ پروژه ضروريست . تواناييهاي يك مدير پروژه از ديدگاه PMBOK به‌شرح ذيل است :

1 - رهبري

رهبري (Leadership) و مديريت  (Management)، از يكديگر متمايزند ولي نياز توامان به آنها در پروژه احساس ‌مي‌شود . مديريت توجه ‌خاص به سازگاري بين نتايج اصلي حاصله و انتظارات متوليان و مجريان است درحاليكه رهبري شامل موضوعات زير است :

Ø     تعيين اهداف ‌سازماني : مشخص ‌نمودن اهداف و تبيين استراتژي دستيابي به آنها .

Ø  همسوسازي متوليان و مجريان : ايجاد ارتباط و همسوسازي اهداف ‌فردي و ايجاد انگيزه‌ همكاري‌ مشترك بين دست‌اندركاران براي حصول به اهداف سازماني .

Ø  ايجادانگيزش : كمك به متوليان و مجريان در ايجاد انگيزه در آنها براي غلبه ‌بر مشكلات محيطي ، قوانين اداري و ساير محدوديت‌هاي فردي .

انتظار مي‌رود در پروژه‌ها ، به‌خصوص پروژه‌هاي بزرگ ، مدير پروژه ، رهبر نيز باشد . اين رهبري نه ‌تنها در امور پروژه ، كه در همه‌ بخش‌هاي ارتباطي اعضاي تيم ‌پروژه جريان‌ مي‌يابد .

2- ارتباطات

موضوع‌اصلي ارتباط (Communicating) تبادل اطلاعات است . طراحي و پياده‌سازي جريان درست داده‌هاي دقيق و پردازش مناسب آنها به‌ منظور دستيابي به اطلاعات درست ، از مهارتهاي مهم مديريت‌ عمومي است . انواع روش‌هاي ارتباطي در پروژه گسترده است و طيف وسيعي شامل ارتباطات شفاهي ، نوشتاري ، شنيداري و گفتاري ، رسمي و غيررسمي ، داخلي و خارجي ، عمودي و افقي را دربردارد .

مدير پروژه بايد روش ‌درست انتقال اطلاعات و چگونگي برقراري ارتباط در هر بخش را به‌ دقت طراحي كند تا از گردش مطلوب اطلاعات در سازمان پروژه‌اش اطمينان ‌يابد . داشتن اطلاعات درست ، دقيق و به‌هنگام ، از پيش‌شرط‌هاي لازم براي تصميم‌سازي است . اهميت اين مساله در پروژه‌ها به‌حدي است كه PMBOK ، فصل‌دهم خود را به مساله‌ ارتباطات در پروژه اختصاص داده ‌است .

3- مذاكره

مذاكره (Negotiation) مشاوره و رايزني با ديگران براي كسب نتيجه و دستيابي به توافقي ‌مشخص است . بسياري از توافقات با حضور طرفين يا نمايندگانشان و با گفتگو حاصل ‌مي‌گردد . ميانجي‌گري ، حكميت و داوري ، برخي اشكال گوناگون مذاكره هستند . مذاكرات در پروژه‌ها، به‌دفعات و در زمان‌هاي مختلفي صورت‌ مي‌پذيرد .

4- حل‌وفصل اختلافات

حل مشكلات پروژه (Problem Solving) ، تلفيق توام بيان ‌مسايل ‌روزمره و اخذ تصميم است . حل ‌مشكلات نياز به ريشه‌يابي آنها و يافتن علت‌ومعلول‌هاست . حل‌وفصل مشكلات ، شامل تجزيه و تحليل مساله و تعيين راه‌حل‌هاي مناسب و سپس انتخاب يكي از آنان ، از فعاليتهاي مهم مديريت است . تصميمات بايد به‌موقع اتخاذ شوند و اجراي آنها به‌دقت پيگيري‌ شود .

5- تاثير بر سازمان

توانايي ‌سازمان ، قابليت انجام به‌موقع امور است . براي ايجاد اين قابليت بايد هماهنگي مناسب بين اجزاي سازمان برقرار گردد و تصميمات اتخاذشده‌ مدير به‌درستي توسط افراد اجراشود ؛ اين‌جاست كه مديران نياز به هنر اقتدار و علم سياست دارند تا از طريق نفوذ بر افراد ، توانايي‌هاي سازمان در اجراي به‌موقع تصميمات را افزايش ‌دهند .

در گام آتي مراحل برنامه‌ريزي و كنترل پروژه را بيان خواهيم نمود

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت: 19:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عوامل مؤثر در بروز طلاق

بازديد: 769

تحقیق درباره عوامل مؤثر در بروز طلاق

 

بدون تردید در هیچ آیینی به اندازه اسلام بر ا ستحكام نظام خانواده تاكید و پافشاری نشده است. اسلام برای لحظه لحظه زندگی زناشویی دستور العمل هایی ارائه نموده است تا با عمل كردن به آن ها خطرات و تهدیدها بر طرف شود.

محبوبترین بناها در اسلام پیمان مقدس ازدواج است و منفورترین چیز نزد پروردگار، خانه ای است كه با طلاق و جدایی از هم فرو پاشد.

رسول اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله عزوجل واعز من التزویج (1) ؛ در اسلام بنایی ساخته نشد كه نزد خدای عزوجل محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد

و نیز آن حضرت فرمود: «ما من شی ء ابغض الی الله عزوجل من بیت یخرب فی الاسلام بالفرقة (2) ؛ هیچ چیز نزد خدای عزوجل مبغوض تر از خانه ای كه در اسلام با جدایی ویران شود نیست

پس از ازدواج و شروع زندگی، ممكن است عواملی بوجود آید و این بنای محبوب پروردگار را به منفورترین امور تبدیل كند. شناخت این عوامل و جلوگیری از به وجود آمدن آن ها می تواند نوید بخش خانواده ای سالم و ارزشمند باشد. در اینجا تنها به برخی از این عوامل به صورت گذرا اشاره می شود.

1 - توقعات نامحدود و حاكم شدن روح تجمل پرستی و اسراف

یكی از عوامل مهمی كه از آغاز زندگی مشترك می تواند بنیان خانواده را بر هم بزند، توقعات نامحدود و حاكم شدن روح تجمل پرستی و اسراف است. تنها عامل بازدارنده در این مورد، ایجاد و تقویت روحیه قناعت و پرهیزكاری است. از امام علی علیه السلام نقل شده است كه فرمود: «انعم الناس عیشا من منحه الله سبحانه القناعة واصلح له زوجه (3) ؛ خوشترین زندگی را كسی دارد، كه خداوند سبحان قناعت را ارزانیش دارد و همسرش را برای او شایسته گرداند

2 - دخالت های بی جا و غیر مسؤولانه دیگران

از دیگر عوامل مهمی كه بنیان خانواده را همواره تهدید می كند، دخالت های غیر مسؤولانه دیگران در زندگی یك زوج تازه ازدواج كرده است.

البته این به معنای دور داشتن خیر اندیشان از اختلافات نور چشمان خود نیست كه این خود نعمتی خدادادی برای رفع اختلافات است.

3 - بی توجهی به خواست های یكدیگر

زن و شوهر، دارای خواست ها و نیازهایی هستند كه خداوند رفع بعضی از آن ها را در طرف مقابل قرار داده و بی توجهی هر كدام از زوجین نسبت به این نیازها می تواند زمینه را برای اختلافات بزرگ فراهم سازد.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «لا ینبغی للمرءة ان تعطل نفسها (4) ؛ سزاوار نیست كه زن خود را [برای شوهر] بی زیور و بی پیرایه كند

و از طرف دیگر به مرد دستور داده شده تا نیازهای عاطفی همسر خود را با نشستن نزد او بر آورده نماید.

پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتكاف فی مسجدی هذا (5) ؛ نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خدای متعال از اعتكاف در مسجد من محبوت تر است

همچنین در دستورات اسلامی به مردها نیز سفارش شده كه خود را برای زنان خود آراسته كنند.

حسن بن جهم می گوید: «رایت ابا الحسن علیه السلام اختضب، فقلت: جعلت فداك اختضبت؟ فقال: نعم، ان التهیئة مما یزید فی عفة النساء ولقد ترك النساء العفة بترك ازواجهن التهیئة، ثم قال: ایسرك ان تراها علی ما تراك علیه اذا كنت علی غیر تهیئة؟ قلت: لا. قال: فهی ذاك (6) ؛ ابوالحسن علیه السلام را دیدم كه خضاب كرده است، عرض كردم: فدایت شوم، خضاب كرده ای؟ فرمود: آری، آراستگی مردان بر عفت زنان می افزاید، زنان ترك عفت كرده اند، چون شوهرانشان آراستگی را ترك نموده اند.

سپس فرمود: اگر آراسته نباشی آیا خوش داری كه همسرت را نیز مانند خود ببینی؟ عرض كردم نه. فرمود: او نیز چنین است

4 - بد اخلاقی نسبت به یكدیگر

یكی از آثار شگفت انگیز ازدواج سكون و آرامش است. خداوند متعال در این باره می فرماید:

«هو الذی خلقكم من نفس واحدة وجعل منها زوجها لیسكن الیها» (7) ؛ «او خدایی است كه شما را از یك نفس آفرید، و همسر او را از جنس او قرار داد تا در كنارش آرام گیرد

به راستی همسرانی كه مایه آرامش یكدیگرند، از مواهب بزرگ الهی به حساب می آیند. این آرامش از اینجا ناشی می شود كه هر یك از این دو مكمل دیگری و مایه شكوفایی و نشاط و پرورش او است، به طوری كه هر یك بدون دیگری ناقص است.

این مهم همواره در پرتو حسن خلق امكان پذیر است و كج خلق بودن و بد اخلاقی آفتی بسیار بزرگ برای این گونه زندگی به حساب می آید.

در حدیثی بسیار ارزشمند از امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین می خوانیم:

«من ساء خلقه مله اهله (8) ؛ آن كه بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و بیزار می شوند

بسیار طبیعی است كه بسیاری از بیزاری ها و دلتنگی ها در نهایت به طلاق و جدایی منجر خواهد شد، مگر اینكه به بهترین وجه جبران گردد.

بد اخلاقی در خانه علاوه بر آثار سوئی كه بر زندگی مشترك می گذارد، مجازات های الهی را نیز به دنبال خواهد داشت.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله بعد از دفن یكی از اصحاب خود به نام سعد بن معاذ فرمود: فشاری [از طرف قبر] بر ا و وارد آمد. علت را جویا شدند، آن حضرت فرمود: چون با خانواده اش كمی كج خلق بود (9) .

5 - هوسرانی و توجه نامشروع به خواهش های نفسانی

هر چه انسان بیشتر در كام شهوات گرفتار شود، بیشتر در معرض تباهی و نابودی قرار می گیرد و به تدریج به جایی می رسد كه به هیچ وجه به هشدارهای پی در پی عقل توجه نمی كند و بسیاری از جدایی ها ناشی از بی توجهی به هشدارهای عقل است.

علامه شهید مرتضی مطهری رحمه الله سخن بسیار ارزشمندی در این زمینه گفته است كه به قسمتی از آن اشاره می شود:

«از نظر اسلام محدودیت كامیابی های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع كمك می كند و از جنبه های خانوادگی سبب تحكیم روابط افراد خانواده و بر قراری صمیمیت كامل بین زوجین می گردد...

اسلام تدابیری برای رام كردن و تعدیل این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان تكلیف معین كرده است. یك وظیفه مشترك كه برای زن و مرد هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است. خلاصه این دستور این است كه زن و مرد [نامحرم] نباید به یكدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی كنند، نباید نگاه های مملو از شهوت به یكدیگر بدوزند، نباید به قصد لذب بردن به یكدیگر نگاه كنند. یك وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است كه بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دل ربایی نپردازند و موجبات تحریك مردان بیگانه را فراهم نسازند.

شك نیست كه هر چیزی كه موجب تحكیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد، برای كانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداكثر كوشش مبذول شود، بالعكس هر چیزی كه باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد، به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه كرد.

اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در كادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محكم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یكدیگر می شود. (10

گناهان و هوس ران ی ها عواقب بدی در پی خواهند داشت. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند: «كم من نظرة ورثت حسرة طویلة (11) ؛ ای بسا نگاهی [از روی هوی و هوس] كه حسرتی طولانی را به بار آورده است

در جایی كه حجاب [و شرایط دیگر اسلامی] رعایت شود تعلق خاطر زن و شوهر نسبت به یكدیگر بسیار بیشتر است تا جامعه ای كه در آن بی بند و باری شیوع دارد.

این نكته نیز قابل تامل است كه هوسرانی چه از طرف زن و چه از طرف مرد دارای برخی آثار وضعی و قهری است.

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «عفوا عن نساء الناس یعف عن نسائكم (12) ؛ نسبت به زنان مردم عفیف باشید تا سبت به زنان شما عفت ورزند

6 - حكایتی تكان دهنده

نقل شده است كه در روزگار حضرت داوودعلیه السلام زنی بود كه مردی نزد او می رفت و به زور از وی كام می گرفت. خدای عزوجل در دل آن زن چنین افكند كه به آن مرد بگوید: هر بار كه تو نزد من می آیی مردی هم به سراغ زن تو می رود. آن مرد نزد زن خود رفت، دید مردی پیش اوست، او را نزد حضرت داوودعلیه السلام آورد و گفت: ای پیامبر خدا! بلایی سرم آمده كه بر سر احدی نیامده است! داوودعلیه السلام فرمود: آن بلا چیست؟ مرد گفت: این مرد را پیش زنم یافتم. پس خدای تعالی به داوودعلیه السلام وحی فرمود كه به او بگو: از هر دست كه بدهی از همان دست پس می گیری. (13)

7 - مال حرام

مال حرام نیز می تواند بر شكل گیری طلاق مؤثر افتد. امام باقرعلیه السلام فرمود: «ان الرجل اذا اصاب مالا من حرام لم یقبل منه حج ولاعمرة ولاصلة رحم حتی انه یفسد فیه الفرج (14) ؛ هرگاه انسانی از حرام مالی به دست آورد، نه حجی از او پذیرفته می شود، نه عمره ای و نه صله رحمی و حتی در ازدواج و زناشویی او تاثیر سوء می گذارد

پی نوشت:

1) بحار الانوار، ج 103، ص 222.

2) كافی، ج 5، ص 328.

3) میزان الحكمة، محمد محمدی ری شهری، ح 17173.

4) مكارم الاخلاق، ص 107.

5) میزان الحكمة، حدیث 7884.

6) كافی، ج 5، ص 567، ح 50.

7) اعراف/189.

8) میزان الحكمة، محمدی ری شهری، ح 5103.

 

9) امالی صدوق، ص 315، ح 2.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت: 19:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عوامل بازدارنده زوجین از طلاق

بازديد: 287

تحقیق درباره عوامل بازدارنده زوجین از طلاق

 

اگر به هر دلیلی دامنه اختلافات بین زن و شوهر بالا گرفت، خداوند تعالی برای پیشگیری از فروریزی بنای محبوب خانواده راه كارهایی را ارائه نموده است كه به برخی از آن ها اشاره می شود:

1) دادگاه خانوادگی

آنجا كه بیم انحلال و از هم پاشیدگی كانون خانوادگی در میان باشد، اسلام تشكیل دادگاه خانوادگی را لازم دانسته است. به این ترتیب كه یك نفر داور به نمایندگی از طرف مرد و یك نفر به نمایندگی از طرف زن برای رسیدگی به مشكلات و اصلاح بین آن دو معین شوند. داوران منتهای كوشش خود را درباره اصلاح آن ها به عمل آورند و اختلافات آن ها را حل كنند و اگر چاره ای جز جدایی نبود، آن ها را به بهترین نحو ممكن از یكدیگر جدا كنند.

جای بسی تاسف است كه امروزه اغلب جوان ها با فاصله گرفتن از بزرگترها، خود را از تجربه های مفید آنان محروم ساخته و گاهی گره ای را كه به سادگی می توان با كمك آن ها باز كرد، محكمتر كرده و گشودن آن را مشكل تر می كنند.

خداوند متعال می فرماید: «وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حكما من اهله وحكما من اهلها ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما ان الله كان علیما خبیرا» (1) ؛ «و اگر از جدایی میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داوری از خانواده شوهر، و داوری از خانواده زن برگزینید [تا به كار و اختلاف آن دو رسیدگی كنند.] اگر این دو داور بنای اصلاح داشته باشند، خداوند میان آن دو وفاق ایجاد كند، زیرا خداوند [از نیات همه] آگاه و باخبر است

این آیه به زیبایی تمام، یك دادگاه خانوادگی را با ابتكار و امتیازات زیر مطرح می كند:

- داور، از میان فامیل زن و شوهرند، تا سوز و تعهد و خیر خواهی بیشتری داشته باشند.

- این دادگاه نیاز به بودجه ندارد.

- رسیدگی به اختلاف در این دادگاه، سریع و بدون تراكم پرونده و مشكلات كار اداری است.

- اسرار این دادگاه به بیگانگان نمی رسد و مسائل اختلافی در میان خودشان می ماند.

- چون داوران از خود فامیلند، مورد اعتماد طرفین می باشند (2)

بنابراین آیه، جامعه - و مخصوصا خویشاوندان - در برابر اختلافات خانوادگی مسؤولند و می بایست قبل از هر اتفاق نگران كننده ای تلاش خود را برای پیشگیری از آن به كار گیرند.

2) توجه به آینده فرزندان

بدون تردید پدر و مادر در یك خانواده پناهگاه فرزندان هستند، آنان در سایه الطاف الهی با فراهم آوردن امكانات رفاهی و حمایت های جسمانی و روانی، در رشد، شكوفایی و بالندگی فرزندان نقش اساسی را ایفا می كنند.

اختلاف، نزاع، سرزنش، ناسازگاری و... زن و شوهر بر رفتار كودكان و شكل گیری شخصیت آن ها آثار زیانبار و نامطلوبی به جای خواهد گذاشت و این آثار هنگام طلاق به اوج خود می رسد. با توجه به آنكه همین فرزندان آینده جامعه را رقم خواهند زد، كمترین تقصیر و قصوری در رشد و تربیت آن ها گناهی نابخشودنی خواهد بود.

توجه به عواقب سوء اختلافات و جدایی زن و شوهر و تفكر درباره آثار زیان بار آن، موجب كاهش اختلافات و ایجاد تفاهم و درك بیشتر یكدیگر خواهد بود.

3) توصیه به ترك طلاق

اسلام مجریان صیغه طلاق و شهود و دیگران را توصیه كرده كه با كوشش های خود مرد و زن را از طلاق منصرف كنند، همچنین طلاق را جز با حضور دو شاهد عادل (3) صحیح نمی داند. این دو نفر به خاطر داشتن عدالت و تقوی، نهایت كوشش خود را برای ایجاد صلح و صفا میان زن و مرد به كار می برند.

بدیهی است این همه مانع تراشی در راه طلاق به منظور این است كه در این مدت ناراحتی ها و عصبانیت هایی كه موجب تصمیم طلاق شده است از میان برود و زن و مرد به زندگی عادی خود بازگردند.

4) قرار دادن عده

در مواردی كه طلاق از طرف مرد و به صورت رجعی باشد، مرد می تواند در مدت «عده» رجوع كند. بسیاری از بی خبران، این حكم اسلامی را به هنگام طلاق رعایت نمی كنند، و به محض جاری شدن صیغه طلاق، هم مرد به خود اجازه می دهد كه زن را بیرون كند و هم زن خود را آزاد می پندارد كه از خانه شوهر خارج شود. ولی این حكم اسلامی علاوه بر حفظ احترام زن، غالبا زمینه رابرای بازگشت شوهر از طلاق و تحكیم پیوند زناشویی فراهم می سازد.

چه اینكه با گذشت زمان، طوفان خشم و غضب، كه غالبا موجب تصمیم های ناگهانی در امر طلاق و جدایی می شود، فرو می نشیند و حضور دائمی زن در خانه در كنار مرد در مدت عده و یاد آوری شومی طلاق - كه متاسفانه اغلب كسانی كه دست به طلاق می زنند به آن توجهی ندارند - مخصوصا در آن جا كه پای فرزندانی در كار است، و اظهار محبت هر یك نسبت به دیگری، زمینه ساز رجوع می گردد و ابرهای تیره و تار دشمنی و كدورت از آسمان زندگی كنار رفته، مجددا خورشید محبت و عاطفه گرما بخش خانه خواهد شد.

جالب اینكه در حدیثی از امام باقرعلیه السلام می خوانیم: «المطلقة تكتحل وتختضب، وتطیب؛ زن مطلقه [در دوران عده اش می تواند آرایش كند؛] سرمه در چشم نماید، و موهای خود را رنگین، و خود را معطر كند

پی نوشت:

1) نساء/35.

2) محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 2، ص 327.

3) ترجمه تحریر الوسیله، امام خمینی رحمه الله، ج 3، ص 589، مساله 9.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت: 19:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تامین اجتماعی در اسلام

بازديد: 397

پيشينه تأمين اجتماعي در اسلام:

ترديد نيست كه پيش از ظهور اسلام در عربستان ، چه در خصوص حمل و نقل كالاها و چه در حمايت از افراد ضعيف و از كار افتاده، نوعي تأمين وجود داشت. پيمان و تعهد قبايل در زمينه امنيت راه‌هاي حمل و نقل كالا به ازاي سپردن تعهد متقابل و يا پرداخت مبلغي، گوياي اين حقيقت است . همچنين است تأمين امنيت جاني و مالي افراد بدون حامي و پشتيبان (= صعلوك).

پيمان «حلف الفضول» قبل از بعثت پيامبر (ص) نمونه بارزي از اين نوع تأمين و تعاون است . بر اساس اين پيمان، در صورت تضييع حقوق فقرا و مسافران بدون حامي(ابن السبيل ) ،‌اموالي از ثروتمندان ستانده مي‌شد . پيامبر (ص) در اين پيمان عضو بود و پس از بعثت ،‌با افتخار از آن ياد مي‌كرد و مسلمانان را به اين رويكرد تشويق مي‌نمود و در همين باره فرمود: «لقد شهدت في دار عبدالله بن جذعان ما احب الي من حمرالنعم ولو دعي به في الاسلام لأجبت.»[1]

در سراي عبدالله فرزند جذعان شاهد پيماني بودم كه از گرانبهاترين اموال و شتر سرخ مو برايم محبوب‌تر است و اگر در عصر اسلام به چنين پيماني دعوت شوم، هر آيه مي‌پذيرم.

همچنين در عصر جاهليت قراردادهايي همچون « ضمان جريده» و « ولاء موالات» در ميان اعراب مرسوم بود كه شباهتي به بيمه مسئوليت و بيمه شخص ثالث دارد . اسلام اين نوع بيمه را با تغييرات اندك پذيرفت .[2]

چنانكه اشاره شد، اسلام نه تنها شيوه تأمين اجتماعي را با اصلاحاتي پذيرفت، بلكه آن را قانونمندتر ساخت و مسئوليت‌هاي بيمه‌گذار و بيمه‌گر را با دقت بيشتر مشخص نمود. همچنين دامنه و گستره تأمين را توسعه بخشيد تا آنجا كه تمام فقرا، مساكين، از كارافتادگان، بي‌سرپرستان،‌از راه‌ماندگان ،‌بدهكاران،‌كارگزاران تأمين اجتماعي و غيره را دربر مي‌گرفت .

پيامبر (ص) ، در معاهدات و قراردادهاي خود حتي با غير مسلمانان، بر مسئله تأمين اجتماعي و همكاري‌هاي متقابل تأكيد مي‌كرد و از همپيمانان خود مي‌‌خواست تا با حمايت از اين اصل، اعتماد و اطمينان را در جامعه گسترش داده، به محبت و دوستي‌ها دامن زنند و چراغ اميد را در قلب‌هاي شكسته و نااميد روشن كند.

پيامبر (ص) بعد از هجرت ـ در مدينه ـ قراردادي را ميان قبايل مدينه منعقد كرد كه در آن،‌ضمن تعهد سپاري قبايل بر دفاع از وطن مشترك،‌يعني شهر مدينه؛ ملزم شدند كه در پرداخت ديه يا خون بها و هزينه آزادي اسرا شركت كنند و در پرداخت بدهي بدهكاران سهيم شوند.[3]

در صدر اسلام، زكات به عنوان مهم‌ترين منبع « تأمين اجتماعي» مطرح شد. در اقتصاد معيشتي مبتني بر كشاورزي، زراعت، نقشي محوري در فعاليت‌هاي اقتصادي و مخارج زندگي ايفا مي‌كند و دامنه قدرت اقتصادي و توان مالي هر كس بر اساس وسعت مزارع و محصول كشاورزي وي برآورد مي‌شود.

پيامبر(ص) بر اساس دستورات قرآن، بر اصلي‌ترين محصولات كشاورزي در شبه‌جزيره عربستان، يعني گندم،‌جو، خرما،‌كشمش و نيز حيواناتي چون شتر،‌گاو و گوسفند ، ماليات وضع كرد و در جهت تأمين آسيب‌پذيري اقشار اجتماعي هزينه نمود.

براي اينكه حمايت از گروه‌هاي آسيب‌پذير ،‌تنها به جامعه سنتي محدود نشود و نيز در اقتصاد مبتني بر صنعت كه خطرها و آسيب‌هاي اجتماعي بيشتر است، خمس به عنوان منبع تأمين پيشنهاد شده است .

سيره خلفاي راشدين نيز حاكي از تأمين و تحت پوشش قرار دادن اقشار آسيب‌پذير است . در آن زمان ،‌افراد از نوعي بيمه بازنشستگي و از كارافتادگي برخوردار بودند. در اين خصوص دولت ميان مسلمان و كافر تفاوت قائل نبود و كفار ذمي همانند هر مسلماني، حق برخورداري از امكانات دولتي و عمومي را داشتند.[4]

در زمان خلفاي اموي و عباسي،‌ منابع اصلي تأمين اجتماعي نظير زكات، جزيه، خراج و حق استخراج معادن، در اختيار حكام وقت قرار داشت و همچنين بود حق استفاده از منبع اصلي خمس(غنايم جنگي). ائمه(ع) به عنوان رهبران ديني و پيشوايان معنوي جامعه اسلامي، با توسعه و گسترش دامنه خمس به ارباح مكاسب،‌از شيعيان و مؤمنان توانگر و ثروتمند، خمس درآمد مازاد بر مصرف آنها را مي‌گرفتند و در راه تأمين نيازمندان ،‌بينوايان، راه‌ماندگان ، بي‌سرپرستان و ... هزينه مي‌كردند .

بر اساس آيات قرآن، روايات، سيره پيامبر(ص) ، خلفاي راشدين و عترت پاك پيامبر(ص)، مي‌توان دريافت كه حمايت مالي از فقرا، از كارافتادگان ،‌بي‌سرپرستان،‌راه‌ماندگان و بدهكاران يك وظيفه و تكليف ديني است . رهبران ديني هميشه در جهت پرورش و بالندگي تعاون و تأمين اجتماعي حركت كرده‌اند . بسياري از آنها شاخص‌هايي به منظور شناسايي منابع كمك و گروه‌هايي كه از حمايت همنوعان خود بهره‌مند شوند، تعيين كرده‌اند[5]. اسلام براي دستيابي به تأمين، اصولي را مطرح كرده و منابعي را در نظر گرفته است كه ذيلاً بحث مي‌شود:

اصول تأمين اجتماعي در اسلام

امروزه ضرورت تأمين اجتماعي و رفاه عمومي، مسئله‌اي پذيرفته شده و انكارناپذير و حاصل تلاش‌هاي صاحب‌نظراني چون رابرت آون،‌سن سيمون، شارل فوريه و ... و كمي بعد انگلس و ماركس است كه نظراتي در زمينه بهبود شرايط زندگي كارگران ارائه كردند.[6]اما اقتصاد‌دانان بويژه بعد از بحران 1929 ـ 1933 م از رويكرد ليبراليسم اقتصادي فاصله گرفتند و دخالت دولت بر اقتصاد را پذيرفتند. بر اساس آن، ارائه برخي از خدمات و مزاياي اجتماعي و بهره‌مندي كارگران و كارمندان از حق بيمه حوادث، بيماري، بيكاري،‌از كارافتادگي،‌بازنشستگي و بازماندگي اجتناب‌ناپذير شد. در مقابل،‌بازنشستگي و بازماندگي اجتناب‌ناپذير شد . در مقابل،‌اسلام، زماني مسئله تأمين و بالاتر از آن توازن اجتماعي را مطرح كرد كه گروه‌هاي آسيب‌پذير به حال خود رها شده بودند،‌هيچ كس در برابر مشكلات اقتصادي و زندگي نكبت‌بار آنها احساس مسئوليت نمي‌كرد.

اسلام، اصولي را در زمينه تأمين و رفاه اجتماعي ارائه كرده است كه عمل به آن مي‌تواند معضلات بشري را متناسب با زمان حل كند. اين اصول بر مبناي مسئوليت متقابل افراد و سهيم‌بودن آنها بر درآمدهاي عمومي شكل گرفته است:

الف ـ اصل تكامل اجتماعي: تكافل از اساسي‌ترين اصول تأمين اجتماعي در اسلام محسوب مي‌شود؛ در آن مسؤليت متقابل انسان‌ها نسبت به يكديگر درفرايند تعامل ،‌ مطرح شده است. تكافل يعني كفايت كردن و عهده‌دار شدن امري و برعهده گرفتن چيزي در عوض كسي.[7] بر اساس اين اصل، ثروتمندان وظيفه دارند كه نيازهاي اساسي نيازمندان را تأمين كنند. براي اينكه كفالت به نحو درست و كارآمد تحقق پيدا كند، با اصول و ارزش‌هاي اخلاقي پيوند زده شده است؛ مثلاً قرآن،‌انفاق را از شاخص‌هاي اصلي تقوا مي‌شمارد و ثبات و امنيت عمومي را در گرو انفاق و احساس توانگران مي‌داند:

« ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين، الذين ... مما رزقناهم ينفقون :‌اين كتابي كه در آن شك نيست، راهنماي پرهيزگاران است،‌آنان كه ... از آنچه به آنان روزي داده‌ايم انفاق مي‌كنند» (بقره /2ـ3) .

« وانفقوا في سبيل‌الله و لاتلقوا بايديكم الي التهلكة و احسنوا ان الله يحب المحسنين: در راه خدا انفاق كنيد و خويشتن را به دست خويش به هلاكت نيندازيد و نيكي كنيد كه خدا نيكوكاران را دوست دارد » (بقره/1959 .

بسياري از فقها و مفسران معتقدند كه آيات « الذين في اموالهم حق معلوم،‌للسائل و المحروم»(معارج/24 ـ 25) شامل وظايف مالي غير از زكات نيز مي‌شود.

دليل درگيري ابوذر غفاري، صحابي بزرگ پيامبر(ص) با كعب الاحبار، مشاور خليفه وقت و وزير خزانه‌داري آن زمان، همين مسئله بود. ابوذر با تلاوت آيه « والذين يكنزون الذهب و الفضة و لاينفقونها في‌سبيل‌الله فبشرهم بعذاب اليم» (توبه/34) ،‌زراندوزان وقت را به عذاب خداوند نويد مي‌داد . اين در پاسخ به كعب‌الاحبار بود كه اعلام كرده بود كه اگر ثروتمندان زكات اموالشان را بپردازند و از بقيه پول خود خانه‌اي بسازند كه جاي جاي آن از نقره و طلا باشد جايز است . [8]

در روايت ديگر آمده: اگر انساني توان كمك به نيازمندان را داشته باشد و اين كار را نكند،‌در قيامت به عنوان خائن به خدا و پيامبر(ص) معرفي مي‌شود.[9]

همان‌طور كه از آيات و روايات فوق استفاده مي‌شود ،‌تأمين نياز ضروري و اوليه محتاجان، وظيفه تكليفي الهي است كه همه ثروتمندان مسئوليت دارند آن را به انجام برسانند. همان‌گونه كه اشارت رفت،‌اين مسئوليت فراتر از زكات است،‌اين تكليف حتي به كساني كه زكات و خمس و ساير واجبات مالي را ادا كرده‌اند، تعلق مي‌؛يرد .

ب ـ اصل تعاون اجتماعي :‌تعاون در شرايطي مطرح مي‌شود كه افراد از نظر خويشاوندي و يا جغرافيايي باهم تعامل مستحكم‌تر داشته باشند. هنگام حوادث و آسيب‌هاي ناگهاني، آنها كه از حادثه جان سالم به دربرده و دچار آسيب‌جاني و ضرر مالي نشده‌اند ،‌مي‌بايستي به ياري آسيب‌ديدگان برخاسته و زيان مادي را جبران كنند و آسيب‌هاي رواني را با عطوفت و مهرباني و دلجويي، ترميم نمايند. در واقع،‌ تعاون اجتماعي ،‌نوعي بيمه است؛ به افراد و خانواده‌ها اين فرصت را مي‌دهدكه با حمايت از آسيب‌ديدگان، خود را در برابر حوادث احتمالي بيمه كنند. در مواردي اين نوع كمك‌ها واجب مي‌شود مثل حمايت از پدر و مادر پير و از كار افتاده و تأمين مخارج زندگي (‌نفقه ) خانواده.[10]

در قرآن مي‌خوانيم

« و تعاونوا علي البر و التقوي ....: در نيكوكاري و پرهيزگاري باهم همكاري كنيد » (مائده/2).

امام رضا(ع) مي‌فرمايد:

« اعلم ... ان حق الاخوان واجب فرض لازم ... و هم حصونكم التي تلجأوت اليها في‌الشدائد في‌الدنيا و الاخرة ... و لا تدعوا نصرتهم و لامعاونتهم و ابذلوا النفوس و الاصول دونهم و الاقبال علي‌الله ... بالدعاء لهم...»[11] حقوق برادرانتان واجب و لازم است ؛ زيرا آنها دژهايي هستند كه در سختي‌هاي دنيا و اخرت به آن پناه مي‌بريد.... ياري و همكاري با آنان را رها نكنيد؛ بلكه مال و جانتان را نثارشان نماييد و از خدا براي آنان كمك بخواهيد.

ج ـ اصل توازن اجتماعي: انسان‌ها از نظر توانايي‌هاي جسمي، روحي، پايداري در برابر مشكلات، قدرت تصميم‌گيري، هوشياري،‌ خلاقيت و ابتكار باهم تفاوت دارند.

از ديدگاه دين اسلام، مبناي توزيع ثروت و امكانات، كار است و نيروي كار مبناي مالكيت و تصرفات مالكان.

از پذيرش دو قضيه فوق اين نتيجه به دست مي‌آيد كه تفاوت درآمد و ثروت ميان افراد جامعه اجتناب‌ناپذير است؛ زيرا تفاوت‌هاي طبيعي باعث مي‌شود كه افراد با منابع توليد برابر ، بازدهي متفاوت كسب كنند. « توازن اجتماعي دربرگيرنده سطح زندگي نسبتاً يكسان براي همه مردم است به اين صورت كه اموال و امكانات به طور متناسب و كافي در اختيار همه مردم قرار مي‌گيرد و آنها با تلاش خود به يك سطح زندگي متعارف و متعادل دست مي‌يابند و وضع مردم كم‌درآمد، بهبود مي‌يابد.»[12]

اسلام از دو طريق، رفاه متناسب و يكساني را در جامعه پديد مي‌آورد :

1ـ جلوگيري از اسراف و تبذير و محدودسازي مخارج مصرفي خانواده‌هاي پردرآمد و مرفه: « كلوا و اشربوا و لاتسرفوان الله لايحب المسرفين »(اعراف/31).

2ـ بالا بردن سطح زندگي خانواده‌هاي فقير، بازمانده ،‌بازنشسته و از كارافتاده از طريق پرداخت زكات و خمس به آنها.[13] اگر ماليات اسلامي نتوانست رفاه مناسب را در جامعه فراهم كند، دولت بايد از ساير درآمدهاي خود زندگي متناسب و يكسان با ثروتمندان را براي اقشار آسيب‌پذير كارسازي نمايد. در روايتي از پيامبر(ص) آمده است: « امام(حاكم بر جامعه اسلامي) بايد از خدا بترسد و زندگي فقيران را از طريق زكات تأمين كند و اگر زكات براي تأمين زندگي فقيران كافي نبود،‌زندگي آنها را از طريق خراج تأمين كند.»[14]

در روايت ديگر، از امام صادق(ع) (درباره شخصي خاص) سؤال شد: آيا دادن زكات به او جايز است؟ امام فرمود: آنقدر از زكات به او داده شود كه بتواند سطح زندگي خانواده‌اش را به سطح زندگي افراد جامعه برساند.[15]

منابع مالي تأمين اجتماعي

در اقتصاد معاصر، سه منبع براي تأمين اجتماعي وجود دارد:

1ـ منبع جبراني و ما به ازايي: در بيمه‌هاي اجتماعي مؤسسات و شركت‌هاي دولتي و خصوصي، معمولاً كارگران و كارمندان ،‌بخشي از درآمد خود را به عنوان حق بيمه از دست مي‌دهند،‌در مقابل از تأمين اجتماعي بهره‌مند مي‌شوند؛ تأمين از حوادث، بيماري، از كارافتادگي ،‌بازنشستگي ،‌بيكاري.

2ـ كارفرمايان: افرادي كه در مؤسسات خصوصي كار مي‌كنند معمولاً درصدي از حق بيمه ايشان، توسط كارفرمايان(صاحبان مؤسسه) پرداخت مي‌شود.

3ـ دولت: معمولاً دولت‌ها هم با هدف توزيع مجدد درآمد و كاهش اختلاف طبقاتي و هم با هدف حمايت محض از اقشار اسيب‌پذير جامعه، بخشي يا تمام مخارج بيمه افراد را مي‌پردازند.[16]

اما منابع تأمين اجتماعي از ديدگاه اسلام، چنان است كه بايد به منظور تأمين مخارج تكافل و تعاون اجتماعي و به تصوير كشيدن احساس تعهد،‌برادري، نوع‌دوستي و مسئوليت‌پذيري، از درآمد و ثروت شخصي در قالب قرض‌الحسنه،‌صدقه، انفاق، احسان و غيره هزينه كرد، ولي براي برقراري « توازن اجتماعي»، بايد از بودجه عمومي استفاده كرد؛ بودجه عمومي همچون زكات، خمس، خراج، جزيه، في‌ء و انفال، ‌اموال بلاصاحب، كفارات، نذورات و غيره.

گروه‌هاي حمايت‌شونده

سؤال اصلي در اين باره اين است كه از ديدگاه اسلام چه كساني بايد از تأمين اجتماعي بهره‌مند شوند؟ از نظر اسلام حمايت از تمام اقشار آسيب‌پذير بايد صورت گيرد، ولي اين حمايت نبايد به گونه‌اي باشد كه باعث بدآموزي، تنبلي، تن‌پروري و خوشگذراني شود؛ يعني حمايت از كساني كه با تمام وجود تلاش مي‌كنند، اما نمي‌توانند مخارج زندگي خود خانواده‌شان را تأمين كنند يا بر اثر حوادث. از كار افتاده يا پير و ناتوانند؛ يا سرپرست خود را از دست داده‌اند . شمار اين گروه‌ها متناسب با زمان و مكان قابل تغيير است .

اما گروه‌هاي مورد حمايت از ديدگاه قرآن : 1ـ فقرا؛ 2ـ مساكين؛ 3ـ راه‌ماندگان؛ 4ـ تنگدستان(ذوعسرة9؛ 5ـ بدهكاران (غارم)؛ 6ـ بي‌سرپرستان؛ 7- عيالمندان؛ 8ـ سالمندان؛ 9ـ مستضعفان؛ 10ـ محاصره‌شدگان ؛ 11ـ بردگاني كه بايد آزاد شوند.[17]

آنچه كه امروزه در قالب بيمه مطرح است،‌شكل سازمان يافته‌تر تأمين اجتماعي است. هر چند بيمه خصوصي را نمي‌توان در قالب تذمين اجتماعي مورد تجزيه و تحليل قرار داد ؛ زيرا بيمه خصوصي بر اساس منفعت طلبي و سودجويي شكل گرفته است . در حالي كه آنچه در اسلام به عنوان تأمين اجتماعي آمده است ، انگيزه مادي و منفعت طلبي در آن راه ندارد . تنها ارزش‌هاي انساني و قصد تقرب به پروردگار و حمايت از بندگان ضعيف و ناتوان خداوند و حس نوع‌دوستي، افراد را به اين سو هدايت مي‌كند . بر اين اساس ، به درستي و شرعي بودن بيمه‌هاي تأمين اجتماعي نبايد ترديد كرد .

اين پديده سبب شده است كه انسان‌ها نسبت به از دست دادن اموال و سلامت خويش كمتر نگران باشند و همچنين نسبت به سرنوشت نسل اينده و زن و فرزندان، در صورت رويارويي با مرگ ، اميدوارانه بيارامند، اين همان چيزي است كه اسلام به دنبال آن است ؛ همان هدفي است كه اسلام در سياست تأمين اجتماعي دنبال مي‌كند.

پي‌نوشتها:

[1] قرارداد بيمه در حقوق اسلام و ايران ،‌ص 30.

[2] مطهري،‌مرتضي، ربا،‌بانك و بيمه،‌انتشارات صدرا، 1364، ص 323 ـ 325.

[3] حميدالله، اولين قانون اساسي مكتوب در جهان (فارسي ـ انگليسي) ،‌مترجم، انتشارات بعثت، 1366، ص 26، 29، 47.

[4] قرارداد در حقوق اسلام و ايران، ص 31.

[5] حامد،‌احمد، پژوهشي در نظام حمايتي اسلام، مشهد، 1368 ش.

[6] طالب، مهدي، تأمين اجتماعي، ص 14.

[7] شمسايي، محمد حسين، پديده‌شناسي فقر و توسعه، «تأمين اجتماعي(در نگرش اسلامي9»، قم،‌1380، 4/355.

[8] يدالله دادكر ـ سيد محمد باقر نجفي، مباني فقهي پيشرفته اقتصاد اسلامي(تحليل و تلخيص كتاب اقتصادنا) ،‌قم،‌ 1380،‌ص 171.

[9] همان،‌ص 170.

[10] پديده شناسي فقر و توسعه، 4/355.

[11] همانجا.

[12] مباني فقهي پيشرفته اقتصاد اسلامي، ص 174

[13] نوري، محمد امير،‌خمس، چالش‌ها و راهكارها، بخش چهار و پنج (زير چاپ).

[14] مباني فقهي پيشرفته اقتصاد اسلامي، ص 175.

[15]صدر،‌محمد باقر، اقتصادنا، ص 170.

[16] خاكسارفرد، عزت ، تأمين اجتماعي، ص 70 ـ 75.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت: 13:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

جایگاه تعاونی در اسلام

بازديد: 255

جایگاه تعاونی در اسلام

چكيده:

 در دين مبين اسلام حاكميت توحيدي در تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي انسان، والاترين هدف به شمار مي رود كه تحقق آن در زندگي اجتماعي به اين است كه انسان همه را بنده خدا و خود را نيز عضوي از پيكره عظيم آنان دانسته و در صورت تعارض يا تزاحم منافع اجتماعي با منافع او، مصالح اجتماعي

را بر منافع شخصي و گروهي ترجيح دهد كه اين اقتضاي عقل سليم است، چرا كه پروردگار متعال اختلاف و چند دستگي را نشانه بي خردي معرفي فرمود.

«دل هايشان پراكنده است زيرا ايشان قومي نا بخردند»

موضوع تعاون و همكاري به عنوان ضرورتي اساسي بر اي بهبود امور، كاهش مسائل و مشكلات و ضامن بقاي انسانها مورد توجه اديان الهي بوده و به اشكال مختلف محل تأكيد و توصيه قرار گرفته است خداوند متعال در قرآن كريم سوره و آيه بسياري موضوع تعاون و همكاري مردم و امت را مطرح كرده و بندگان خود را به همكاري و كارهاي نيك و پاك و خير و عدم همكاري در كارهاي مشركانه و گناه آلود دعوت فرموده است بنابراين تعاون با اديان الهي به ويژه دين اسلام رابطه عميقي دارد و اميد است در آينده اي نه چندان دور بخش تعاون در نظام مقدس جمهوري اسلامي با بهره مندي از احكام و مسائل ديني در ابعاد اقتصادي و اجتماعي از جايگاه والايي برخوردار گردد.

اين تحقيق، مروري است در مدارك، اسناد و مطالبات صورت گرفته در خصوص جايگاه تعاون در اسلام به شيوه مطالعه اسنادي (documention study ) انجام شده است. براي اين منظور پس از شناسايي منابع مستند، اقدام به بررسي منابع شد و خلاصه نويسي صورت گرفته و از طريق تحليل محتواي (conbent analysis) مطالب تجزيه و تحليل و نتايج استخراج شده است.

واژگان كليدي: اتحاد و يكپارچگي- تعاون و مشاركت- عدالت اجتماعي- عدالت اقتصادي

مقدمه

ازآنجا كه دين اسلام يك نظام آموزشي خاص مي باشدبنابراين تاكيد فراوان بر تعاون وهمكاري شده و امر اقتصادي واجتماعي تعاون به عنوان يك اصل اساسي پذيرفته شده است وحاكميت نظام اقتصادي اسلام در يك جامعه اسلامي متجلي مي شود واصل يكپارچگي وروح تعاون وايثار از خصوصيات اين نظام مي باشد وجامعه اسلامي جلوه گاه بالاترين ارزشهاي انساني واخلاقي وكانون محبت و نيكي ، برادري ، دوستي ، برابري ، گذشت ، بخشش وتعاون است. وهمچنين صحنه برپاداري نماز ، اعطاي زكات ، تخصيص خمس ، پرداخت قرض الحسنه وانفاق وانجام كارهاي عام المنفعه مي باشد ودر اين جامعه اصول برادري ، برابري ، تعاون ، نيكو كاري وپرهيز كاري مكررا تاييد شده است ومومنان ، برادران ودوستان يكديگر ند وتعاون ونيكوكاري وظيفه آنهاست

ودر اسلام مسئوليت هاي فردي واجتماعي به طور غير قابل تفكيكي به هم پيوسته كه خدمت به ديگران وفعاليت در جهت رفاه مسلمانان اميدواركننده ترين راه براي افزايش فايده فردي وجلب رضاي خداوند است. تعليمات اسلامي ، ارزش تعاون وكارهاي جمعي را تاييد مي كند. تعاون در كارهاي نيك يك فرمان الهي است وپيغمبر ، تعاون را در بين مسلمانان به عنوان بنياد جامعه اسلامي ورمز كار آن در همه امور عبادي وسياسي ، اقتصادي واجتماعي مورد تاكيد قرارمي دهد ودر دين اسلام خداوند به حضرت رسول فرمان مي دهد كه در كارها با مردم مشورت كند ومومنان را مي فرمايد كه كارشان را با مشورت به همراه يكديگر باشد ودر نيكو كاري وپرهيزكاري با يكديگر تعاون نمايند پس بهره گيري از شيوه تعاون به عنوان بخشي از نظام اقتصادي اسلام ، نه تنها به هيچ گونه مغايرتي با اصول ومباني وقوانين ومقررات اسلامي ندارد بلكه مي تواند به عنوان يك شيوه اجرايي مطلوب ، تحقق بخش اهداف وارزشهاي والاي اسلامي باشد.

اين تحقيق، مروري است در مدارك، اسناد و مطالبات صورت گرفته در خصوص جايگاه تعاون در اسلام به شيوه مطالعه اسنادي (documention study ) انجام شده است. براي اين منظور پس از شناسايي منابع مستند، اقدام به بررسي منابع شد و خلاصه نويسي صورت گرفته و از طريق تحليل محتواي (conbent analysis) مطالب تجزيه و تحليل و نتايج استخراج شده است.

پرسش ها:

اين تحقيق به منظور پاسخ به پرسش هاي زير انجام شده است:

1- جايگاه تعاون در اسلام از چه ميزان اهميتي برخوردار مي باشد

2- بخش تعاون چه قدر مورد توجه و حمايت مسئولين نظام مي باشد

3- تا چه اندازه با معرفي و قابليت و ظرفيت هاي بخش تعاون به اهداف كمي و كيفي دست خواهد يافت.

نظام اقتصادي تعاون  در اسلام

اقتصاد اسلامي مبتني بر نظام مشاركت است وفعاليت هاي اقتصادي در قالب هاي شركت ، مضاربه ، مزارعه ، جعاله ، مساقات وغيره داراي خصوصيتي راستين هستند وآن اينكه در همه آنها مشاركت صاحب ويا صاحبان سرمايه با عامل ويا عوامل اقتصادي برقرار مي باشد ودر اين سيستم ، توليد و توزيع عادلانه ومصرف برپايه اعتدال استوار است .نظام اقتصادي بر اساس كتاب خدا ومتون فقهي ا ئمه طاهرين ، دستورالعمل ها ي لازم را درخصوص روابط اقتصادي ارائه مي دهد كه بر محور عدالت اجتماعي است وقرانين اين نظام براساس جهان بيني الهي استوار است كه اين مهم منجر به افزايش توليد وتوزيع عادلانه وزندگي مرفه به همراه آزادي براي همگان به ارمغان مي آورد وبشر را آماده حركت به سوي كمال ونزديك شدن به خدا مي سازد.نظام اقتصادي اسلام علاوه براحاديث وروايات بي شمار در سراسر كشور قرآن كريم در بيش از 1200 آيه يا حدود يك پنجم اين كتاب مقدس بيان شده است وهمواره نمايانگر عدالت از ديدگاه اسلام وتعيين كننده ارزشها والگو هاي براي تنظيم عادلانه زندگي اقتصادي است.

تعاون وعدالت

پيامبر اسلام از آن جهت كه خواستار محقق ساختن عدالت اجتماعي اسلامي بود كارسياسي خود را با برقراري برادري وپياده كردن اصل تعاون ميان مهاجرين وانصار آغاز نمود وهمچنين از آنجا كه يكي از مصاديق عدالت اجتماعي عدالت اقتصادي است لذا از آن به عنوان جزيي از عدالت اجتماعي ياد نموده است ونه تنها لازمه لاينفك آن به حساب آمده بلكه بدون عدالت اقتصادي هرگز عدالت اجتماعي تحقق نمي يابد. عدالت اقتصادي يك اصل كلي در نظام اقتصادي اسلامي بوده وعبارت از تساوي امكانات يعني عدالت در توزيع ثروت تقسيم عادلانه مواد اوليه طبيعي براي افراد جامعه ، برابري كاري كه فرد در جامعه انجام مي دهد با حقي در جامعه مي پردازد ، برابري حق قانوني(مزد) با حق واقعي (سهم ) هر فرد اسلام با تنازع بقا به مفهوم كوشش در عقب زدن همنوعان ، تخريب وتجاوز به حقوق غير به منظور باقي ماندن ، مخالف است ولي كوشش ومسابقه براي بقا وپيشرفت نوع بشر در شكل رقابتي سالم كه طرفدار حقوق ووظايف اجتماعي بوده وكيفر برابر براي همه در نظر بگيرد مخالفتي ندارد ( اين ديدگاه خاص اسلام از" قائده لا ضرر" ناشي مي شود ، چه اين كه بر اساس اين قانون تمامي فعاليتهاي اقتصادي كه موجب تخريب ، تجاوز ونابودي حقوق ديگران شود ممنوع مي باشد وبالعكس فعاليتهايي كه موجب رشد ،توسعه وامكان بهره برداري همه از حقوق مساوي باشد مجاز شناخته شده است بنابراين عدالت اقتصادي زماني بسط وگسترش مي يابد كه بتوان زمينه " تعاون " ومشاركت مردمي را درخصوص فعاليت هاي گوناگون اجتماعي واقتصادي وغيره را فراهم آورده ودر اين راستا همه آنان نسبت به برنامه ها وامور مربوطه به نوعي خود را سهيم ومسئول دانسته ودور از هرگونه انحرافي از حق وعدالت اقدام نمايند پس بنابراين بدون تعاون وهمكاري وتكامل عمومي نه تنها هرگز نمي توان به "عدالت اجتماعي " و " عدالت اقتصادي " دست يافت ، بلكه همواره با ثروت اندوزي وعدم گسترش اقتصادي سرمايه ها ،فقر وفواصل طبقاتي افزايش يافته وقتل وغارت واضرار به غير عرصه زندگاني رابر همگان تنگ وناخشنود نموده وبه كلي مي توان اذعان داشت ك پس از آن هر گونه امنيت وآسايش عمومي از اجتماع مردمي براي هميشه سلب خواهد شد (مظفري،1377).

دولت نهم و گفتمان عدالت خواهي:

مقوله عدالت، آرمان بشري است و سابقه اي به قدمت عمر آدمي دارد از سپيده دم آفرينش، بشر آن را به عنوان يك گرايش باطني شناخته و به آن روي آورده است فطرت و هيچ چيز به اندازه پايمال شدن حق ضعيف و مظلوم براي فطرت بشر زجر آور و نفرت انگيز نيست و هيچ چيز به اندازه بي عدالتي كينه توزي و دشمني را در قلب پديد نمي آورد. علت بسياري از انقلاب ها فقدان عدالت اجتماعي در جامعه بوده است از همين رو تمام مصلحان بشري و انسان هاي آزاده تاريخ با انديشة عدالت خواهي و حركت هاي اصلاحي را آغاز نموده اند يكي از اهداف اصلي انقلاب و تحركات اجتماعي رفع تبعيض و برقراري عدالت اجتماعي است اگر فراتر از درگيريهاي سياسي و جناحي به نيازهاي اجتماعي انسان امروز بنگريم هرگز نمي توانيم لزوم تحقق عدالت،برابري و رفع مصاديق تبعيض هاي اجتماعي اقتصادي، فرهنگي و ... را انكار كنيم. اصولاً ميتوان گفت اضلاع مثاث شوم (فقر، فساد، و تبعيض ) از فقدان عدالت اجتماعي ناشي مي شود و اگر در مضموم جامع عدالت غور كنيم. اذعان خواهيم داشت كه به دليل نبود يك استراتژي روشن و كار آمد در قبال مبارزه با مصاديق تبعيض (به عنوان نقطه مقابل عدالت)، فاصله هاي معيشتي انسان ها افزايش پيدا ميكند و پديده اي نا بهنجاري چون فقر، فساد، بي قانوني و ... در جامعه گسترش مي يابد از اصيل ترين آرمانهاي نظام جمهوري اسلامي « استقرار عدالت فراگير و همه جانبه» در جامعه بوده و اين دغدغه از سوي رهبران انقلاب بارها مورد تأكيد قرار گرفته است مقام معظم رهبري نيز در طول سال هاي سكانداري نظام اسلامي مقوله عدالت گستري و رفع مفاسد و تبعيض و زدودن تمام جنبه هاي بي عدالتي را مورد تأكيد قرار داده اند. طي سال هاي اخير كه ايشان استراتژي و راهبردهاي كلاني چون نهضت خدمات رساني به مردم، جنبش نرم افزاري و توليد علم و انديشه پاسخگو ي حاكميت به مردم و ... را مطرح ساخته اند (گفتمان عدالتخواهي) نيز از جايگاه خطيري برخوردار بوده است. معظم له در بهمن ماه سال 1381 در يكي از بياناتشان با اشاره به ضرورت فرهنگ سازي براي عدالت طلبي، خواهان افزايش انگيزه هاي عدالت خواهي در بين مردم شدند. اين گفتمان مورد تأكيد رهبري با در نظر گرفتن مباني فكر اسلامي و تجربه عملي ربع قرن انقلاب اسلامي يكتا طريق كار آمد سازي حكومت و منطقي ترين پاسخ به دغدغه كارآمدي و كارايي نظام و نيز برآورده شدن مطالبات و خواسته هاي شهروندان مي باشد. وقتي از چند سال پيش مقام معظم رهبري بر اين مسأله تأكيد كردند كمتر كسي توان آن را داشت كه به هدف ايشان پي ببرد و شايد اكثر ذهن مجذوب و سرگردان در شعارهاي دوران اصلاحات بود تنها اذهان تحليل گر و بصير توان آنها داشت كه بفهمد مقام معظم رهبري در حال افشاندن بذرهايي است كه در سال هاي آتي بايد به ثمر نشسته و استراتژي هاي كلان جامعه بر مبناي آنها استوار گردند. در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري از ميان شعارهاي گوناگون شعاري موفق شد كه چنگ در دامن اين بذرها افكند و با تشعشع انوار آن قلبها را تسخير كرد البته اين اول راه است و بايد ديد چرا مقام معظم رهبري به اين قضيه تأكيد داشته اند وظايف دولت نهم در قبال آن چيست? بي ترديد ايجاد زمينه هاي عدالت در هر جامعه اي دوام و بقاي آن را تضمين خواهد كرد و آنچه كه حكومت ديني را از غير ديني متمايز مي كند در همين مسأله نهفته است كه حاكميت ديني در تلاش است تا زمينه اي را فراهم كند كه جامعه با بهره گيري از آن به سوي رشد و كمال حقيقي انسان طي طريق كند كه عدالت در اين بين جايگاهي ويژه دارد. با عدالت است كه مي توان فقر و تبعيض را از بين برد و در معيشت مردم وسعت ايجاد كرد به همين سبب قرآن امر پروردگار را به عدالت بازگو ميكند « ان ا... يأمر بالعدل و الاحسان» و در برابر تجاوز ديگران مجازات عادلانه را گوشزد ميكند « فمن اعتداي عليكم ما اعتدي عليكم» در قضاوت به قضاوت عادلانه فرمان مي دهد « و اذا حكمتم بين الناس ان تحكموا بالعدل» و در روابط خانوادگي محور گزينش همسر يا همسران را عدالت مي داند « فان خفتم ان ........ امام علي (ع) آنرا حيات و زندگي معرفي كرده است « العدل حياة » و امام صادق (ع) آن را شيرين تر از عسل مي داند « العدل احلي من العسل» و اين شيريني يا زندگي چيري نيست جز ستاندن حق مظلوم، به طوري كه در انديشه امام (ره) ولايت، كليد مقابله با ظلم و ستم و بي عدالتي بوده و حكومت اسلامي مبتني و متكي بر عدالت مي باشد به نظر حضرت امام (ره) كارگزاران و مسئولان جامعه موظفند اين اصولي را كه مبناي حاكميت مي باشند پيگيري نمايند. اصل حمايت از مستضعفان، محرومان، فقرا، و مردم تحت ستم، اصل مقابله با مرفهان بي درد و زراندوزان، اصل نفي شكاف طبقاتي و اصل دخالت دولت و اقتصاد آزاد و با نگاه به اين اصول مقام معظم رهبري مي فرمايند عدالت اجتماعي بدين معني است كه فاصله ژرف ميان طبقات و برخورداري هاي نابحق و محروميت از بين برود و مستضعفان و پا برهنگان كه همواره مطمئن ترين و وفادارترين مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده كنند به سمت رفع محروميت حركت جدي و صادقانه انجام ميگيرد با قوانين لازم و تأمين امنيت فضايي در كشور بساط تجاوز و تعدي به حقوق محرومان و دست اندازي به حيطه مشروع زندگي مردم جمع مي شود و همه احساس مي كنند كه در برابر ظلم و تعدي مي توانند به ملجاً مطمئن پناه ببرند با توجه به اين رهنمود ها گفتمان عدالت خواهي ناظر بر اين مسأله است كه عدالت يك طرفه نبوده و توده مردم روي ديگر اين سكه اند به طوري كه خود بايد عدالت خواه بوده و از دست اندر كاران حاكميت و كارگزاران امر، عدالت همه جانبه را مطالبه كند اين مطالبه و تقاضا بايد به نحوي فراگير در لايه هاي مختلف افكار عمومي نهادينه شود كه اين مهم از آمال مقام معظم رهبري بوده و دولت نهم موظف به ترويج آن مي باشد ( نشريه آموزش مالك، شماره ششم 1385)

گزيده از روايات در خصوص تعاون مشروع:

- انسان، بايستي مستمندان را در زندگي شان شريك سازند

- تعاون نسبت به فقيران، داراي تقييد به اسلام نيست

- تعاون نسبت به رفع فقر از اهم واجبات است

- تعاون و نيكوكاري نسبت به ديگران نفي فقر مي نمايد

- تعاون در امور كشاورزي از مهمات و ضروريات به شمار مي آيد

- تعاون مردمي زماني همگاني ميگردد كه اطمينان لازم را نسبت به رفع نيازمندي از سوي يكديگر دارا باشند

- احسان و تعاون سودمندترين سرمايه زندگاني به شمار مي آيند

- نيكوكاري و تعاون سبب امنيت و رونق اقتصادي مي باشد

- بهترين مسلمان فردي است كه معاونت و مساعدت مشروع و لازم را در خصوص ديگران اعمال مي نمايد

- بدون تعاون و نيكوكاري ايمان انسان به مرحله كمال نمي رسد.

گزيده اي از روايات تعاون در خصوص تعاون نا مشروع (مظفري،1377):

- « تعاون نامشروع » در خصوص همكاري و اجتماع افراد نسبت به انجام امور غير شرعي بكار مي رود

- تعاون و اعانت نسبت به ستمكاران، انسان را از ولايت الهي خارج مي سازد

- افراد اقتصادي از بزرگترين جرايم انساني به شمار مي آيد

- گروهي كه نسبت به اسراف و تحمل فخر مي ورزند دچار حقارت و بيكاري مي شوند

- افرادي كه دارايي و اموال را در جهت غير طاعت الهي ارائه مي دهند اسراف كار مي باشند

- تعاون در اهانت به ديگران سبب خواري مي گردد.

- جرايم اجتماعي و همكاري در ارتكاب معاصي رزق و روزي را نابود مي گرداند

- تمامي تعاون گران در جهت ربا حتي شاهدين آنها مورد لعن الهي قرار مي گيرد

- تمامي انبياء و تمامي كتب آسماني جملگي انفاق بر تحريم ربا دارند

- گروهي كه كسب وام پيشه مي كنند و در جهت غير حق «انفاق» مي نمايند، بخيل مي باشند

گزيده اي از روايات در خصوص اقتصاد تعاون:

- همكاري در خصوص اقتصاد تعاون تضمين اقتصادي را به دنبال دارد

- همراهي در امور اقتصادي از فقاهت به حساب مي آيد

- كاهش ميزان مصرف جسم و انديشه را اصلاح مي نمايد

- هر فردي كه در خصوص مصرف ميانه روي نمايد از اسراف به دور است

- اقتصاد، قناعت و كاهش زمينه ساز اصلاح امور است

- انفاق بر ديگران موجب مي شود كه امنيت اقتصادي و ثبات برقرار شود

- افرادي كه در زندگاني رعايت اقتصادي نمي نمايند دعايشان مستجاب نمي گردد

- تعاون اقتصادي در دنيا، بايستي به جهت اهداف و مقاصد اخروي باشد

- هرگونه تعاوني اقتصادي به جهت تأمين آخرت ارزشمند است

- فرد و گروهي كه غذاي عابدي را تأمين مي نمايند عبادتشان از آن عابد بيشتر است

فرازهايي از بيانات امام خميني(ره) در ارتباط با تعاون:

وصيت من به همه آن است كه با ياد خداي متعال به سوي خودشناسي و خودكفايي و اشتغال با همه ابعادش به پيش برويد و بي ترديد دست خدا با شماست اگر شما در خدمت او باشيد و براي ترقي و تعالي كشور اسلامي به روح تعاون ادامه دهيد و تا اين روح تعاون و تعهد در جامعه برقرار است كشور عزيز از آسيب دهي ان شاء ا... تعالي مصون است و به حمدا... تعالي حوزه هاي علميه و دانشگاهها و جوانان عزيز مراكز علم و تربيت از اين نغمه الهي غيبي برخوردارند و اين مراكز دربست در اختيار آنان است و به اميد خدا دست تبهكاران و منحرفان از آنها كوتاه است (مظفري،1377).

فرازهايي از بيانات مقام معظم رهبري در ارتباط با تعاون:

من وقتي در وضع كشور خودمان نگاه مي كنم مي بينم يكي از چيزهايي كه مي تواند جلوي اين بي عدالتي را به شكل منطقي و اصولي سد كند همين كار تعاوني است به همين خاطر است كه من به تعاون اعتقاد دارم نه از باب اين كه دنيا تعاون را پذيرفته يا فرضاً فلان كشور ها تعاون مي كنند. نه آنها براي خودشان مي كنند ما هم براي خودمان مي كنيم ما كشور خودمان، مردم، تاريخ و فرهنگ و معارف خودمان را در داريم، آنها هم براي خودشان دارند. ممكن است آنها كاري بكنند كه ما آن را رد كنيم پس از اين باب نيست.

از اين باب است كه من مي بينم در اين وضعي كه متأسفانه گرفتارش هستيم تعاون در كشور ما مي تواند سرانگشت گره گشايي باشد

فطرت توحيدي بنيان اتحاد جهاني:

خداوند متعال سرمايه سعادت همه جانبه و خيزشگاه اتحاد و يكپارچگي گسترده با همه جوامع بشري را به عنوان اصلي ثابت همسان، همگاني و هميشگي در نماد انسان گذارده است به طوري كه هيچ فرد در هيچ زمان و مكان و سني فاقد آن نمي باشد اين سرمايه تكويني تكامل انسان از يك سو، سرچشمه اتحاد و يكپارچگي انسان از سوي ديگر همان زبان فطرت توحيدي است كه نه از خصوصيت اقليمي نشأت گرفته تا به تغيير آن دگرگون گردد و نه در زمان مخصوص محصور است تا با گذشت آن سپري شود و نه در معرض حوادث ديگر واقع مي شودتا با تحول رخداد ها فرسوده گردد و بدون نياز به هرگونه اعتبار و قرارداد و تصويب مجالس و پارلمان ها زيور و زينت انسان بوده و نماد و سرشت آدمي انسان را ناخودآگاه به هم پيوند زده و بين ايشان زمينه الفت و اتحاد را برقرار نموده است كه خداوند متعال مي فرمايد

« فاقم وجهك للدين حنيفاً فطره الله التي فطر الناس عليها لا تبديل لخلق الله ذلك الدين القيم ولكن اكثر الناس لا يعلمون» دين حنيف را وجهه همت خويش قرار ده كه همان فطرت الهي در انسان ها است كه خداوند متعال انسان ها را بر آن سرشت آفريده است و دگرگوني در آفرينش خدا راه ندارد آن همان دين ثابت و استوار است و ليكن اكثر مردم نمي دانند با توجه به اينكه فطرت الهي در سرشت انسان محور وحدت و اتحاد مي باشد خداوند متعال همه انسانها را امت واحده ناميد و فرمود كان الناس امه واحده (زنجاني، 1385 و تعاون از نگاه رهبر، 1385)

وحدت از منظر قرآن كريم:

در كلان نگري ديني آنچه از آيات شريف قرآن كريم و روايات واصله ويژه پيامبر اعظم (ص) و اهل بيت عصمت و طهارت (ع) به وضوح براي ما روشن مي شود اين است كه اصل اساسي در مكتب متعالي اسلام از يك سو دعوت تمام ملل به اتحاد بر محور توحيد و يكتاپرستي مي باشد چرا كه خداوند متعال فرمود

«قل يا اهل الكتاب تقالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم»

بگو اي اهل كتاب بياييد به سوي كلمه اي كه بين ما و شما يكي است.

و از سوي ديگر اين و قرآن و پيامبر گرامي (ص) و اهل بيت (ع) را محور وحدت و يكپارچگي معرفي و امر نمود كه همه بر آن محور اجتماع نمايند كه معلوم مي شود توحيد قسمت لواي دين و ولايت رسول خدا (ص) اهل بيت (ع) نمود مي يابد.

«و اعتصموا بحبل الله جميعاً»

همگي به ريسمان الهي چنگ زنيد

و پيامبر اعظم (ص) خطاب به مردم جهان بدون در نظر گرفتن نژاد و منطقه جغرافيايي خاص مي فرمايد:

«يا ايها الناس قولو الا اله الا الله تفلحوا»

اي مردم توحيد مدار باشيد تا رستگار شويد

اتحاد از نظر فقها:

در ميان علماي معاصر طراز اول شيعه كه در راستاي اتحاد مسلمانان همت والا داشته و در سراسر عمر براي همبستگي مسلمانان ندا سر داد از سيد جمال الدين اسدآبادي مي توان نام برد و شهيد بزرگوار آيه الله مطهري درباره ايشان مي گويد:

« ظاهراً نداي اتحاد اسلام در برابر غرب را اولين بار سيد جمال بلند نمود» و در عبارت ديگر اظهار نمود يكي از دردهايي كه سيد جمال در جامعه اسلامي تشخيص داد جدايي و تفرقه ميان مسلمانان به عناوين مذهبي و غير مذهبي است.

يكي ديگر از فقهاي بزرگ كه اهميت فوق العاده اي بر اتحاد جهان اسلام قائل شد آيه الله شيخ محمد حسين آل كاشف الغطاء است ايشان در اين راستا فرمود «بر تمام فرق اسلامي لازم است كه جدال و اختلافات را كنار بگذارند، چه اگر اين عمل به ذات حرام نباشد، مسلماً در اين عصر كه دشمن از هر طرف ما را احاطه كرده اختلاف حرام است و در فرازي ديگر فرمود: اگر مسلمانان همدست بودند اين همه ممالك بزرگ را از دست نمي دادند و هفت دولت بزرگ در برابر ملتي كوچك شكست نمي خوردند»

در اوج اين مسئله يعني اهتمام و جديت در ايجاد اتحاد و الفت در جهان اسلام از آيه الله العظمي امام خميني (ره) بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران بايد نام برد ايشان با نگرش كلان به دين اتحاد امت اسلام را از يك سو و يكپارچگي و همبستگي ملت ايران را از سوي ديگر از اهم واجبات شرعي دانسته فرمودند ما برادري خودمان را به برادران اهل سنت اعلام مي كنيم دشمنان اسلامند كه مي خواهند ما را با برادرهاي خود مان مختلف كنند (زنجاني و مهرآيين، 1385).

نتيجه گيري و پيشنهادات:

با توجه به جايگاه والاي تعاون دركتب اديان آسماني به ويژه قرآن كريم ونيزاصل 43 و 44 قانون اساسي كشور وحمايت ارزشمند مقام معظم رهبري به بخش تعاون وابلاغيه معظم له درخصوص اجراي سياست هاي كلي اصل 44 قانون اساسي كشورهمگي مبين جايگاه رفيع تعاون درنظام جمهوري اسلامي مي باشد و ضروري است مسئولين وزارت تعاون كليه ظرفيت ها و قابليت هاي بخش تعاون را از طريق رسانه هاي ملي و با بهره مندي از شيوه هاي نوين ترويجي به آحاد مختلف جامعه معرفي نمايند تا بسترهاي لازم جهت دستيابي به اهداف كمي و كيفي بخش تعاون فراهم آيد تا ان شاءا... از اين رهگذر شاهد پايداري تعاوني ها دركشور باشيم. اميداست اين مهم به عنوان يك راهبرداساسي دربرنامه دولت محترم قرار گيرد و در آينده اي نه چندان دور شاهد تحقق آن در بخش تعاون باشيم.

منابع و مأخذ:

- پيامبر اعظم (ص) شمع جمع آفرينش- موسوي زنجاني- سيد رضا و مهر آبين، محمد حسين - انتشارات سايا- قم 1385

- نشريه آموزش مالك- شماره ششم 1385

- جزوه سنجش تعاون از نگاه رهبر و رئيس جمهور- وزارت تعاون

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت: 13:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس