سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
از زمان رابرت كخ و لويىپاستور تاكنون باسيلوس آنتراسيس در صدر مطالعات باكترى هاى بيمارى زا قرار داشتهاست. عامل مولد سياه زخم در پاييز سال ۲۰۰۱ ميلادى مجدداً شيوع يافت، به طورى كهمنجر به مرگ ۵ تن شد. همين موضوع اهميت باكترى باسيلوس را در بيوتروريسم مورد تاييدقرار داد. بيمارى زايى باكترى ناشى از وجود دو پلاسميد بيمارى زا است، يكى از آنها (pxol) سم سه قسمتى را رمز مى كند كه شامل فاكتور كشنده (LF)، آنتى ژن حمايتى (PA) يا فاكتور ادم (EF) و آنتى ژن حمايت (PA) مى شود. در مجموع اين سم ها (PA/PA,LF/EF) اعمال زيستى متعدد را در ميزبان مورد هدف قرار مى دهد، به طورى كه منجر به سركوبپاسخ هاى ايمنى و در نهايت مرگ ميزبان در اثر اختلال در سيستم هاى مختلف مى شود. ازطرف ديگر، پلى ساكاريد كپسول (CPS) باعث محافظت باكترى در برابر پاسخ هاى ايمنىميزبان شده و ژن هاى رمزكننده اين كپسول به وسيله پلاسميد pxo2 حمل مى شود. هدفمطالعات در حال انجام، شناسايى مكانيسم هاى مولكولى است كه مسبب بيمارى و توانايىبالقوه خنثى كردن آنها يا توليد واكسنى است كه توانايى محافظت در برابر باكترى راداشته باشد. مطالعه مقايسه اى ژنوم مى تواند منشاء نمونه هاى جداشده را كه سبببيمارى مى شوند شناسايى كرده و نيز باعث پى بردن به تكامل عامل بيمارى زا شود. براىاولين بار در سال ۲۰۰۳ تعيين توالى ژنوم باسيلوس آنتروسيس در بانك اطلاعات TIGR صورت گرفت. اين تعيين توالى مربوط به گونه غيربيمارى زا Ames بود كه فاقد دوپلاسميد غيربيمارى زا است. در قدم بعد TIGR ژنوم نژادى كاملاً بيمارى زا كه حاوى هردو پلاسميد است را تعيين توالى كرد و نوع نژاد باسيلوس آنتراسيس را مورد بررسى قرارداد. همچنين تعداد ديگرى از نژادهاى باسيلوس آنتراسيس تعيين توالى شد. به تازگىآرشيو جمع آورى شده اى در NCBI ايجاد شده است كه مجموعه اطلاعات را به هم مرتبطمى سازد و تعيين توالى نهايى، اطلاعات جامعى را از كنار هم قرار دادن ژنوم فراهممى كند. اولين اطلاعات قرار گرفته در آرشيو مربوط به يكسرى از خويشان نزديك باسيلوسآنتراسيس است. اخيراً يافته نهايى چشمگيرى با توجه به باكترى خويشاوند يعنى باسيلوسسرئوس منتشر شده است. اگرچه باسيلوس سرئوس سبب بيمارى با شدت بسيار كمترى نسبت بهباسيلوس آنتراسيس است و اين تفاوت عمدتاً به وجود دو پلاسميد سمى در باسيلوسآنتراسيس نسبت داده مى شود، اما با بررسى هاى صورت گرفته، باسيلوس آنتراسيس عضوى ازهمان كلاستر فيلوژنى باسيلوس سرئوس است. از آنجايى كه باسيلوس سرئوس عامل ايجادبيمارى شبيه سياه زخم در فرد بيمار شناخته شد، در نتيجه براى تعيين توالى ژنوم G9241 (سويه جديدى از باسيلوس سرئوس) تعيين توالى WGS مورد قبول واقع گرديد. دوپلاسميد بيمارى زا در باسيلوس سرئوس وجود دارد، يكى تقريباً مشابه pxol است كه حاوىهمان ژن هاى سمى است و ديگرى pBc218 است كه آنالوگ پلاسميد pxo2 بود و احتمالاًحاوى كلاستر سنتز كپسول پلى ساكاريد است. اين يافته ها، خويشاوندى نزديك باسيلوسآنتراسيس و باسيلوس سرئوس را اثبات مى كند و همچنين نشان مى دهد كه بيمارى سياه زخممى تواند توسط سويه ديگرى از باسيلوس آنتراسيس ايجاد شود.
اگر فصلهاي سرد سال يعني پاييز و زمستان را فصل عفونت هاي ويروسي در نظر بگيريم و اگر فصل بهار را فصل بيماري هاي آلرژيک بدانيم ، تابستان ، فصل گرما را بايد فصل مسموميت هاي غذايي بناميم. هرچقدر هوا روبه گرمي مي رود ، شيوع اسهال و استفراغ هم که شايع ترين علت آنها عفونت هاي گوارشي است ، بيشتر مي شود. گرماي هوا به مواد غذايي اي که در نگهداري درستشان در خانه ها، کارگاه هاي توليد ، انبارها ، فروشگاه ها و رستوران ها و هر کجاي ديگر سهل انگاري مي شود ، رحم نمي کند و محيط دلپذيرتري براي انواع باکتري هايي فراهم مي کند که در مدت زمان کوتاهي مي توانند تکثير شوند و يک ماده غذايي را به فساد بکشانند بدون آن که در ظاهر آن کمترين تغييري ايجاد کرده يا بو و طعم آن را عوض کنند. اگر شما هم يک بار، حتي براي چند ساعت حالت تهوع ناشي از مسموميت غذايي را تجربه کرده و يا مجبور شده باشيد در يک ساعت 4 يا 5 بار به دستشويي برويد، آن وقت حتما شما هم اهميت بيماري ظاهرا ساده اي مثل يک مسموميت غذايي را درک خواهيد کرد. ضمن اين که نبايد فراموش کرد گاهي همين اپيدمي هاي مسموميت غذايي هم مي توانند همراه مرگ ومير باشند. داشتن آماري از تعداد مبتلايان به مسموميت غذايي کار ساده اي نيست. بسياري از افراد مبتلا به اين بيماري به پزشک يا درمانگاه مراجعه نمي کنند و خوددرماني يا درمان هاي سنتي مثل قندداغ را ترجيح مي دهند و به همين علت تعداد کل بيماران مبتلا به مسموميت غذايي قابل ثبت نيست. با وجود اين مثلا در کشور انگلستان تخمين زده شده که در سال 2002 ، 6ميليون مورد تهوع و استفراغ براي مصرف غذايي فاسد داده بوده است. اين آمار در سال 2000 چيزي حدود 5ميليون نفر بوده است و يعني در کشوري مثل انگلستان که استانداردهاي بهداشتي قابل قبولي دارد شيوع مسموميت هاي غذايي در سالهاي اخير افزايش يافته است. با اين اوصاف در کشورهايي مثل کشور ما بايد اوضاع خيلي بدتر باشد. اگرچه برگ برنده ما را هم مقابل مسموميت هاي غذايي نبايد فراموش کرد. در کشوري مثل کشور ما، هنوز بيشتر مردم تمايل دارند از غذاهاي خانگي تازه استفاده کنند و شايد همين مهمترين نکته در پيشگيري از بروز مسموميت هاي غذايي است.
متهمان اصلي پرونده مسموميت غذايي
باکتري هاي متنوعي مي توانند عامل ايجاد مسموميت هاي غذايي باشند. يکي از مهمترين اين باکتري ها و به قولي شايع ترين علت ايجاد مسموميت غذايي ، باکتري اي است موسوم به کامپيلوباکتر. اين باکتري در روده حيواناتي مثل گاو، گوسفند و مرغ مي تواند به طور طبيعي زندگي کند. در آب تصفيه نشده هم مي تواند وجود داشته باشد. کمپيلوباکتر از آن باکتري هايي نيست که در خود ماده غذايي رشد کند و تکثير يابد. در واقع احتياجي هم به اين رشد و تکثير ندارد. فقط تعداد کمي از اين باکتري مثلا در يک تکه مرغ که خوب پخته نشده باشد مي تواند علايم مسموميت را ايجاد کند. در عين حال ، کامپيلوباکتر ، باکتري نازک نارنجي اي است و اگر گوشت خوب پخته شود ، کلک آن هم کنده مي شود. باکتري ديگري که مي تواند عامل ايجاد مسموميت غذايي باشد، سالمونلاست. سالمونلا بخصوص در زرده تخم مرغ هاي آلوده ممکن است وجود داشته باشد. گرماي هوا محيط مساعدي براي کشت آن فراهم مي کند. گونه اي از سالمونلا مي تواند باعث بيماري شديدي به نام حصبه شود ، اما معمولا بيشتر سالمونلاها بي آزارتر از اين حرفها هستند. استافيلوکک طلايي هم باکتري ديگري است که مهمترين راه انتقال آن دستهاي آلوده است. اين باکتري در فاضلاب و حتي گردوغبار وجود دارد و آشپزها ، کارکنان رستوران ها ، اگر بهداشت فردي را رعايت نکنند ، عامل اصلي انتقال اين باکتري به مواد غذايي و از آنجا به دستگاه گوارش مشتريان خود هستند. باکتري ديگري که بخصوص در غذاهايي که خارج از يخچال نگهداري مي شوند و مدت زيادي در دماي اتاق مي مانند رشد مي کند، کلستريديوم پرفرينجنس نام دارد. اگر غذاي مانده خورديد و بعد دچار اسهال و استفراغ شديد، احتمالا همه چيز زير سر همين کلستريديوم است. باسيلوس سرئوس هم باکتري ديگري است که البته شيوع آن از ديگر متهمان هم رديفش کمتر است. باسيلوس سرئوس در خاک وجود دارد، بنابراين در غذاهايي مثل برنج ، سبزي ها و سيب زميني يافت مي شود. در آخر بايد از اشريشياکولاي هم نام برد که زيرگروههاي مختلفي دارد.
پادزهر اين سم چيست؟
مسموميت غذايي فقط «گاهي» به معناي واقعي کلمه مسموميت است ، يعني بعضي از باکتري هايي که به آنها اشاره شد از خود يک سم يا آن طور که پزشکان مي گويند يک توکسين آزاد مي کنند که باعث ايجاد التهاب در معده ، روده کوچک و گاهي روده بزرگ مي شود، کرامپ هاي عضلاني (دل پيچه) ايجاد مي کند و باعث استفراغ ، اسهال ، تب و کم آبي بدن مي شود. در عين حال بعضي از باکتري ها هم هستند که خودشان به مخاط روده حمله مي کنند. نکته اي که نبايد فرموش کرد اين است که فاصله زماني ميان ورود غذاي آلوده به بدن تا شروع علايم مسموميت ، واقعا متفاوت است. گاهي تنها چند ساعت پس از مصرف غذاي آلوده و گاهي چند روز پس از آن ، علايم مسموميت ظاهر مي شوند. ممکن است همين فاصله زماني هم کليدي باشد براي تشخيص اين که کدام باکتري عامل ايجاد مسموميت بوده است. مثلا کلستريديوم پرفرينجنس معمولا حدود 36 ساعت پس از مصرف غذا علايم ايجاد مي کند اما استانيلوکک ظرف 2 تا 6 ساعت خودش را نشان مي دهد ؛ اما گذشته از اين حرفها آنچه در مسموميت غذايي اهميت دارد ، تشخيص درست خود بيماري است و تشخيص نوع باکتري هاي که عامل ايجاد آن است اهميت آنچناني ندارد. علت هم اين است که مسموميت هاي غذايي حتي بدون درمان خودبه خود بهبود مي يابند و فقط در طول مدت بيماري بايد اولا آب و املاح مورد نياز را که بيمار به دليل اسهال و استفراغ از دست مي دهد ، جايگزين و ثانيا علائم ناراحت کننده بيماري را کنترل کرد. در بيشتر موارد تجويز آنتي بيوتيک عليه باکتري عامل ايجاد بيماري نيازي نيست و مي توان اطمينان داشت که سيستم دفاعي بدن از پس آن برمي آيد. فقط اگر ظرف چند روز بيمار بهبود نيابد، آن وقت با توجه به آزمايش مدفوع و کشت باکتريايي آن ، بايد نوع باکتري را تعيين و آنتي بيوتيک مناسب عليه آن را به کار برد. دانستن اين نکته درباره درمان مسموميت براي پدر و مادرهايي که سراسيمه بچه هاي مبتلا به اسهال و استفراغشان را نزد پزشک مي آورند و انتظار دارند با کيسه ا پر از قرص و شربت و آمپول به خانه برگردند، اهميت دارد. اين طور نيست؟
مسموميت غذايي - استافيلوككي علائم بيمار 1 تا 6 ساعت بعدازخوردن غذاي آلوده به ED مراجعه ميكند همراه با تهوع شديد، استفراغ، و كرامپهاي شكمي كه به سمت اسهال پيش ميرود. او بسيار ill؛ رنگپريده، با تعريق، تاكيكارد، اورتوستاتيك بوده و ممكنست از پارستزي يا احساس درحال مردن شاكي باشد. ساير افراديكه همان غذا را خوردهاند هم ممكنست اين علائم را داشته باشند. بهرحال معاينه فيزيكي باعث اطمينان ميشود. تندرنسشكمي خفيف هم بطور لوكاليزه وجود دارد كه بعلت كشيدگي اپيگاستريوم يا ماهيچه ركتوس شكم در اثر استفراغ است. آنچه بايد انجام داد: · بطور كامل معاينه كرده و تستهاي لازم براي رد انفاركتوس ميوكارد، اولسر پارهشده، آنوريسم dissecting، يا هر بيماريي كه بدين صورت تظاهر ميكند را انجام دهيد. · درضمن، محلول داخلوريدي 0.9% NaCl يا رينگرلاكتات تجويز كرده و بيمار را درنظر بگيريد، و علائمحياتي و معاينهفيزيكي را تكرار كنيد. در بيماران كوچكتر كه داراي ذخيره كليوي و كارديوواسكولار براي هيدريشن سريع هستند، تجويز 2-1 ليتر درعرض يكساعت اغلب تمام علائم را بهبود ميبخشد. · درصورتيكه بيمار بهتر شده و قادر به خوردن مايعات است، او را مرخص كرده و از او بخواهيد درعرض چندساعت بعد غذايش را بيشتر كند، با محلول رهيدريشن خوراكي (ORS) مانند زير شروع كند: o 4/3 قاشق چايخوري نمك o يك قاشق چايخوري سوداي پخته (جوششيرين) o يك فنجان مرباي پرتقال (آب ليمو) o چهار قاشق سوپخوري شكر o چهار فنجان آب خوردن و احساس او بايد درعرض 1 تا 2 روز بهبود يابد. · درصورتيكه علائم آهستهتر بهبود مييابد، يك ضداستفراغ يا آنتياسپاسموتيك تكدوز مانند شياف پروكلرپرازين 25mg يا قرص ديسيكلومين 20mg تجويز كنيد. · اگر هيپوتنشن يا ساير علائم هنوز باقي است و اگر بيمار قادر به رهيدريشن خوراكي نيست، بايد بستري شود. آنچه نبايد انجام داد: · فوراً براي قطع تهوع و استفراغ از داروها (مانند Compazine, Tigan) استفاده نكنيد. چون مانع دفع سموم شده و كمكي در رفع عدمتعادل آبوالكتروليتها كه مسئول اصلي بسياري از علائم هستند نميكند. · بعلت فوق، بسرعت داروهايي (مانند Lomotil, Imodium) براي كرامپ و اسهال تجويز نكنيد. · در تجويز مايعات وريدي دريغ نكنيد. · دربيماران واضح تستهاي آزمايشگاهي گرانقيمت درخواست نكنيد. · بدون يك هيستوري خوب، فرض را بر مسموميت غذايي نگذاريد. توضيحات اكثر علائمي كه همراه با هر نوع گاستروانتريت ديده ميشود بنظر ميرسد مربوط به عدم تعادل الكتروليتها و دهيدريشن است. كه حتي ميتوانند درغياب اسهال و استفراغ فراوان، و مقاوم دربرابر رهيدريشن خوراكي قابلتوجه باشند، چون روده قادر به جذب مواد نبوده، و باعث جمعشدن چندين ليتر مايع در لولهگوارش ميشود. رينگرلاكتات محلول انتخابي براي رهيدريشن وريدي است، تقريباً الكتروليتهاي سرم طبيعي را دارد، و آنرا ميتوان بسرعت انفوزيون كرد. رينگرلاكتات تقريباً فقدان الكتروليتها ناشي از اسهال را جبران ميكند، درحاليكه اگر ناشياز استفراغ باشد –چون كلرايد بيشتر دفع شده است- نرمالسالين بهتر است. اكثر موارد مسموميت غذايي در ED ناشياز سم استافيلوكك است، كه وقتي غذا گرم نگهداشته ميشود رشد ميكند. سموم شيميايي هم همين علائم را دارند، اما شروع علائم زودتر است. علائم ساير سموم غذايي باكتريال معمولاً بين 6-1 ساعت بعداز خوردن شروع ميشده، تهوع و استفراغ كمتر و كرامپ و اسهال بيشتر و دورة آن طولانيتر است. منبع غذايي آلوده مشخص علت را روشن ميكند. حلزون صدفدار مطرحكنندة ويبريو پاراهموليتيكوس، برنج مطرحكنندة باسيلوس سرئوس، گوشت و تخممرغ مطرحكنندة استافيلوكك، كامپيلوباكتر، كلستريديوم، سالمونلا، شيگلا، E. Coli انتروپاتيك، يا يرسينيا است.هرگاه فردي دچار اسهال شود، بطور طبيعي ميتواند مربوط به آخرين غذاي خورده شده باشد. هوشيار باشيد تشخيص مسموميت غذايي را در بيماران (بويژه آنهايي كه قصد شكايت از متصدي غذا دارند) بدون درگيري ساير افراد يا آزمايش نمونه غذاي مسموم نگذاريد.
حدود نیمی از باکتریهای شناخته شده قادر به تحرک میباشند. اینها واجد وسیله حرکتی هستند که تاژک (Flagellum) خوانده میشود. جنس تاژک از پروتئینی موسوم به فلاژلین است. یک باکتری ممکن است فاقد تاژک یا واجد یک ، دو یا چندین تاژک باشد. باکتری Ecoli که همان اشرشیاکلی میباشد، با طول دو میکرومتر مسافتی معادل 25 برابر طولش یعنی 50 میکرومتر را در یک ثانیه میپیماید.
اگر شناگری با دو متر قد مسافتی معادل 50 متر در ثانیه را طی کند، قادر خواهد بود رکورد جهانی شنا را بشکند. تاژک باکتری به یک قلاب انعطافپذیر وصل است که این قلاب نیز به پروتئین حلقوی متصل است که در نیمه داخلی و خارجی غشای سیتوپلاسمی باکتری قرار داشته و چرخش این پروتئینهای حلقوی باعث حرکت تاژک میشود.
تاژهبندی
تاژکها در جلبکها دارای ساختمان میکروتوبولی بوده و اغلب از طرح 9+2 تبعیت میکنند. در جلبکها نیز تاژک دارای جسم قاعدهای یا کینه توزوم میباشد که در استحکام ، حرکت و رشته تاژک نقش مؤثری دارد.
انواع تاژکهای متداول
تاژک ساده : تاژکی است که باریک و بلند بوده و قطر آن از ابتدا به انتها یکسان میباشد.
تاژک آکرونماتیک یا شلاقی : باریک و بلند بوده و از قطر آن به طرف انتها کاسته میشود. این تاژک در کلروفیتا ، گزانوفیتا و پیروفیتا دیده میشود.
تاژک پلرونماتیک : تاژکی است که دارای کرکهای جانبی میباشد و در پیزوفیتا دیده میشود.
تاژک پانتونماتیک : این نوع تاژکها دارای کرکهایی هستند که در دو جهت مخالف هم قرار میگیرند. در اوگلنوفیتا ، فائوفیتا ، کریپتوفیتا ، فائوفیتا و گزانتوفیتا دیده میشود.
تاژک استیکونماتیک : این نوع تاژه دارای کرکهای یک جانبی میباشد.
جلبك ها گروه متنوعي هستند كه تك سلولي هايي به اندازه كمتر از يك چند هزارم سانتي متر تا ارگانيسم هاي غول پيكري به طول ده ها متر را شامل مي شوند. آنها بخش عمده اي از زنجيره غذايي دريايي را تشكيل مي دهند . اما اين بدان معني نيست كه
جلبك ها صرفا به موقعيت شان به عنوان غذا بسنده كرده اند .
شمار معيني از جلبك هاي ميكروسكوپي وجود دارند كه به طور فعال سم ترشح مي كنند . پژوهش هاي اخير نشان مي دهد كه
سم جلبك ها علاوه بر تدافعي بودن داراي نقش تهاجمي نيز هست .
شواهد محكمي به دست آورده اندكه سم جلبك ميكروسكوپي احتمالا منجر به دور كردن رقيبان مي شود و حتي به جلبك ها
در پيدا كردن غذا parvum كمك مي كند.
زيس شناسان دريايي مدت ها معتقد بودند كه سم جلبك هاشكارچيان مانندماهي ها و سخت پوستان رافراري مي دهد .تا
پيش از اين كاملا مشخص شده بود كهوقتي بر جمعيتجلبك هابه سرعتافزوده مي شودتراكمشكوفه هاي سميآنها مي تواند كشت آبي يك منطقه را به كلي از بين ببرد يا به عبارتي ديگر در رستوران هاي دريايي راتختهكه يكمنبع غنياز شكوفه هاي سمي استمانند گياهان فتوسنتزparvum P. كند .
اما از سويي ديگر بسياري از رفتار هاي جانوري را نيز دارا است. اين موجود شكارش راقورت مي دهد . آهستهبه طرفسايرميكرو ارگانيسم ها مي رود و آنها را مي بلعد. اما اين روش تنها در مورد شكارهاي غير متحرك خوب جواب مي دهد.
در ضمن جلبك هاي تك سلولي دست و پا يا قطعات دهاني لازم براي گرفتن و نگه داشتن باوجوداينمحدوديت هاهمان Parvum P .وعده غذاي بعدي شان را ندارند.
رو ش ديگر روش ترشح ماده شيميايي بيهوش كننده است.
اسكوگارد و هانسن دريافته اند كه هر چه غلظت ترشحات سمي بيشترباشد ميكرو ارگانيسم هاي متحرك بيشتري از حركت باز مي مانند . سم علاوه بر فراهم ساختن غذا رقيبا و شكارچيان را نيز درمانده مي كند. در واقع عملكرد چند جانبه سم به انفجار
مخرب و دوره اي جمعيت جلبك ها منجر مي شود .
جلبکهاي دريايي از جمله موجودات مهم دريايي هستند کهبهصورت مستقيم و غيرمستقيم در تغذية انسان و توليد مواد شيميايي مختلف به کارميروند. اين کاربرد باعث شده است که هماکنون بخش عمدهاي از درآمد حاصل ازبيوتکنولوژي دريايي، به اين موجودات اختصاصي يابد. در مطلب زير جنبههاي اقتصاديجلبکهاي دريايي مورد بررسي قرار گرفته است:
جلبكها از جمله موجودات دريايي هستند كه در زمينههاي مختلفي از جمله تغذية انسان، توليد مواد آرايشي، افزودنيهاي غذاي دام، كود و غيره مورد استفاده قرار ميگيرند. مصرف جلبكها بهعنوان غذا در ژاپن به قرن چهارم و در چين به قرن ششم ميلادي برميگردد. امروزه اين دو كشور همراه با كشور كره، بزرگترين مصرفكنندگان جلبك بهصورت غذا هستند. ارزش كل توليد اين فرآوردهها، در حدود 5/5 تا 6 ميليارد دلار در سال تخمين زده شده است. از اين رقم، توليد فرآوردههاي غذايي براي مصارف انساني، 5 ميليارد دلار را به خود اختصاص ميدهد. ساير مواد استحصالي از اين جلبكها (کلوئيدهاي محلول در آب، Hydrocolloid) و مصارف متفرقه مانند كودها و افزودنيهاي غذايي، بقية بازار را تشكيل ميدهند (1-5/0 ميليارد دلار).
بيوپليمرها و هيدروکلوئيدهاي استحصالي از جلبکهاي دريايي بيوپليمرها و هيدروکلوئيدهايي كه از جلبكهاي دريايي استحصال ميشوند، به سه گروه "آلژيناتها"، "آگارها" و "كاراجيننها" تقسيم ميشوند. اين مواد عمدتاً بهعنوان مواد ژليكننده و قوامدهنده مورد استفاده قرار ميگيرند. آلژيناتها منحصراً از جلبكهاي قهوهاي و آگارها و كاراجيننها منحصراً از جلبكهاي قرمز استحصال ميشوند. سالانه تقريباً يك ميليون تن از جلبكهاي برداشتشده، صرف تهية سه مادة فوق ميشود. توليد كل هيدروكلوئيدها حدود 55000 تن، با ارزش 585 ميليون دلار آمريكاا است. بهدليل اينکه كشت جلبكهاي قهوهاي به قدري پرهزينه است كه كشت مصنوعي آن از لحاظ اقتصادي مقرون بهصرفه نيست، توليد آلژيناتها (213 ميليون دلار) از طريق استخراج از جلبكهاي قهوهاي صورت ميگيرد كه تقريباً کل آن از دريا بهدست ميآيد. توليد كاراجيننها به ارزش240 ميليون دلار، بهطور عمده به جلبكهاي وحشي بهويژه Irish Moss وابسته است. Irish Mossجلبك كوچكي است كه در آبهاي سرد رشد ميكند و منبعي محدود براي توليد کاراجينن محسوب ميشود. از اوايل دهة 1970، صنعت توليد کاراجينن، با كشف جلبكهاي حاوي آن كه در آبهاي گرم قابل پرورش هستند، گسترش يافت. امروزه بيشتر كاراجينن توليدي از طريق كشت مصنوعي جلبكها بهدست ميآيد. اگرچه هنوز تقاضاي زيادي براي Irish Moss و برخي از گونههاي وحشي موجود در آمريكااي جنوبي وجود دارد. در ذيل برخي از آمارهاي مربوط به توليد فرآوردههاي حاصل از جلبكها آورده شده است.
جدول 1- ارزش بازار بينالمللي فرآوردههاي حاصل از جلبكهاي دريايي در سال 2003
فرآورده
ارزش كل (ميليون دلار)
آگار
132
كاراجينن
240
آلژينات
213
کل
585
1- آگار بازار جهاني انواع آگار در سال 2003، 132 ميليون دلار بوده است. توليدكنندگان عمدة آگار عبارتند از: اسپانيا، پرتغال، مراكش، شيلي، ژاپن، كره،اندونزي، مكزيك، نيوزلند، فرانسه و آرژانتين. در جداول زير برخي از اطلاعات مربوطبه توليد آگار در جهان ارايه شده است.
جدول 2- مقادير برداشت آگاروفيت (جلبكهايي که از آنها آگار استحصال ميشود) بر حسب تن مادة خشك در سال 2001
نوع جلبک
Gracilaria
Gelidium
Pterocladia
مکان
اروپا
200
6600
50
آفريقا
300
7200
---
آمريكا
25000
500
---
آسيا- پاسيفيک
11500
4300
---
جمع
37000
18600
50
كل
55650
جدول 3- فرآوريكنندههاي عمدة آگار در سال 2001
ميزان توليد
وزن (تن)
درصد
مکان
اروپا
780
10
آفريقا
1050
14
آمريكا
3000
39
آسياـپاسيفيك
2800
37
كل
7630
100
جدول 4- بازار آگار در سال 2001 بر حسب نوع مصرف
مقدار
مقدار مصرف (تن)
درصد
نوع استفاده
غذايي
6930
91
باكتريولوژي
700
9
كل
7630
100
جدول 5- بازار آگار بر اساس درجة خلوص و منبع استخراج (سال 2001)
Grade ـ نوعجلبك
مقدار وزن (تن)
درصد
Powder/Gracilaria
4100
54
Powder/Gelidium
2305
30
Square/Gracilaria
250
3
Strips/Gracilaria
275
4
Bacto/Gelidium
700
9
كل
7630
100
2- آلژينات بازار انواع آلژينات در سال 2001، معادل 195 ميليون دلار بود که درسال 2003 به 213 ميليون دلار رسيد. در جداول زير برخي از اطلاعات مربوط به توليداين ماده آورده شده است:
جدول 6- منابع آلژينوفيت (جلبکهايي که از آنها آلژيناتاستحصال ميشود) در سال 2001
ميزان توليد
منبع
وزن خشك (ميزان توليد بر حسب تن)
درصد
مکان
اروپا
Ascophyllum
20000
16
Laminaria
30500
24
آمريكا
Lessonia
20500
16
Macrocystis
35000
28
آسياـپاسيفيك
Durvillaea
4500
5/3
Laminaria
13000
10
آفريقا
Ecklonia
3000
5/2
كل
126500
100
جدول 7- توليدكنندگان عمدة آلژينات (در سال 2001)
ميزان توليد
فرآوري كلسيم & اسيد
PGA*
كل
درصد
نام
اروپا
16000
---
16000
44
آفريقا
---
---
---
---
آمريكا
3000
1500
4500
13
آسياـپاسيفيك
14000
1600
15600
43
كل
33000
3100
36100
100
*- Peptone Glucose Agar
جدول 8- بازار آلژينات بر اساس نوع کاربرد (در سال 2001)
نوع كاربرد
تن
درصد
غذايي و دارويي
10000
33
کاربردهاي خاص
20000
67
كل
30000
100
3- کاراجينن بازار اين ماده در سال 2003 معادل 240 ميليون دلار بوده است. برخياطلاعات مربوط به توليد اين ماده در جداول زير آورده شده است.
جدول 9- منابع کارجينوفيت جهان در سال 2001 بر حسب کشورهاي عمدةتوليدکننده
ميزان توليد
مکان
وزن خشک ميزان توليد بر حسب (تن)
درصد
منبع
Chondrus
کاناد ا
2000
فرانسه، اسپانيا و پرتغال
1400
جمهوري کره
500
جمع
3900
3/2
Eucheuma & kappaphycus
اندونزي
25000
فيليپين
115000
تانزاني
8000
ديگر کشوره
1000
جمع
149000
5/88
Gigartina
شيلي
14000
مراکش، مکزيک و پرو
1500
جمع
15500
2/9
کل
168400
100
جدول 10- ميزان توليد کاراجينن در سال 2001 بر حسب نوع مصرف
نوع کاربرد
ميزان توليد (تن)
درصد
فراوردههاي لبني
11000
33
گوشت و ماکيان
5000
15
ژلهاي آبي
5000
15
PES food grade
8000
25
خميردندان
2000
6
مصارف ديگر
2000
6
کل
33000
100
جدول 11- فرآوريکنندههاي کارجينن در سال 2001 )ظرفيت برحسب تن(
فرآورده
Alchol process
Gel Process
*PES
کل
درصد
**ATC (آرد جلبکدريايي)
مکان
اروپا
8100
5000
500
13600
32
آمريک
4700
3350
1100
9150
21
آسيا-پاسيفيک
2000
8280
9900
20180
47
16000
کل
14800
16630
11500
42930
100
16000
*- Provasoli's Enriched Seawater medium (يک نوع محيطکشت) **- Alkali Treated Cottoniiنکته جلبکهاي دريايي از جمله گياهان آبزيبهشمار ميروند که در سواحل صخرهاي جنوب کشور بهخصوص سواحل استان سيستان وبلوچستان بهوفور يافت ميشوند. اگرچه سابقة مطالعات پايه در زمينه شناساييجلبکهاي دريايي در سواحل جنوبي کشور به سال 1845 ميلادي برميگردد و در حال حاضرنيز بهصورت پراکنده در برخي از مراکز تحقيقاتي مانند مرکز تحقيقات بيوتکنولوژيخليج فارس، در زمينة فرآوردههاي حاصل از جلبکهاي دريايي کار تحقيقاتي صورتميگيرد، ولي تاکنون در اين فعاليتها، کمتر به جنبههاي تجاري و کسب ثروت توجهشده است. گفتني است که طبق نتايج تعدادي از تحقيقات انجام گرفته، کيفيت برخي ازمواد استحصال شده از جلبکهاي سواحل جنوبي ايران حتي از فرآوردههاي توليد شده درشرکتهاي صاحبنامي مانند سيگما(Sigma)نيز بهتر بوده است.
مآخذ: 1) غرقي، ا.، س. رضواني، گ. کلاهي. 1380. بررسي و مقايسه بيوپليمراستخراج شده از جلبکهاي قرمز گونه گراسيلاريا. مجموعه مقالات دومين همايش مليبيوتکنولوژي جمهوري اسلامي ايران. ص875-869.
كودهاي بيولوژيكي، موجودات زنده اي هستند كه حاوي گونه هاي خاصي از باكتري ها و قارچ ها و جلبك ها مي باشند. اين موجودات داراي خصوصيات زير مي باشند:
§ ازت هوا را تثبيت مي كنند و در اختيار گياهان قرار مي دهند و با اين كار نياز به كودهاي شيميايي را كاهش مي دهند.
§ فسفر غيرآلي و عناصر كم مصرف موجود در خاك را به صورت محلول و قابل جذب براي گياهان در مي آورند.
§ عناصر غذايي موجود در خاك را جذب نموده و در پيكر خود ذخيره مي نمايند.
§ جذب فسفر و روي به وسيله گياه را تسريع مي كنند.
§ در مقابل پاتوژن هاي خاك (عوامل ميكروبي بيماريزا) موانع فيزيكي ايجاد مي كنند.
§ رشد گياهان را تحريك مي كنند.
§ بقاياي گياهي را تجزيه مي نمايند.
جلبك هاي ـ آبي سبز
جلبك هاي سبز ـ آبي مي توانند 25 تا 30 كيلوگرم ازت در هكتار در سال تثبيت كنند. يك محصول برنج به حدود 10 كيلوگرم پودرجلبك نياز دارد. اگر از اين ماده 3 تا 4 سال به طور متوالي استفاده شود، در سال هاي بعدي ديگر نيازي به اضافه كردن آنها وجود نخواهد داشت. جلبك هاي سبز ـ آبي در يك مزرعه اعمال زير را انجام مي دهند:
§ در حدود 30 ـ 25 كيلوگرم ازت در هكتار در سال توليد مي كنند (معادل 55 تا 65 كيلوگرم اوره) كه مي تواند 10 تا 12 درصد محصول را افزايش دهد.
§ نسبت به قيمت سود مناسبي را عايد مي كند و آلوده كننده محيط زيست نمي باشد.
1. سيني هايي از جنس ورق آهن گالوانيزه به ابعاد 2 متر * 1 متر × 20 سانتي متر تهيه كنيد. اگر مقدار جلبك بيشتري موردنياز باشد مي توان ابعاد سيني ها را افزايش داد.
2. مقدار 8 تا 10 كيلوگرم خاك را حدود 200 گرم سوپر فسفات مخلوط كرده و در كف سيني پخش كنيد.
3. تا عمق 5 تا 10 سانتي متر آب داخل سيني بريزيد. اين مقدار متناسب با شدت تبخير مي تواند تغيير كند. اسيديته خاك بايد خنثي باشد. اگر خاك اسيدي بود مقداري آهك به آن اضافه كنيد.
4. بعد از اين كه خاك از آب اشباع شد و سطح آن صاف شد پودر جلبك را روي سطح خاك بپاشيد . سيني ها را در هواي آزاد و در معرض نور مستقيم خورشيد قرار دهيد.
5. رشد جلبك ها در ماه هاي گرم تابستان بسيار سريع است و در مدت 7 تا 10 روز يك لايه ضخيم از جلبك به وجود مي آورد. اگر شدت تبخير در منطقه زياد باشد بايد مرتباً ابياري را ادامه داد. وقتي كه جلبك ها به اندازه كافي رشد كردند آبياري را قطع كنيد.
آزولا يا « شيطان سبز» ؟!
نا گفته هايي از چگونگي ورود و انتشارجلبک "آزولا"به ايران(محمود زارع-ساري)
جلبك آزولا يكي از گونه هاي گياهي وارداتي است كه در دهه اخير به وسيله دو تن از دانشگاهياني كه البته در دستگاه هاي اجرايي مملكت نيز داراي مسئوليت هايي بودند ، وارد شده است .
براساس اظهار بعضي از مطلعان دانشگاهي، اين دو نفر از استادان و البته مسئولان محترم دانشگاه ، در سفري كه براي شركت در يك كنفرانس ، به كشوري در جنوب شرقي آسيا ( احتمالا فيليپين) داشتند ، با اين جلبك در يكي از تحقيقات مطرح شده در آن كنفرانس آشنا شده، متوجه مي شوند كه در آن كشور ، از اين جلبك ، به عنوان يك غذاي مناسب و با ارزش غذايي بالا براي ، براي تغذيه دام ها استفاده مي شود.
آن ها قطعا با نيت خير و خوش بيني ، به اين نتيجه مي رسند كه اين گياه را به ايران آورده و براي تغذيه دام ها مورد استفاده قرار دهند. طبعا شادمان از اين ره آورد علمي شايان...! اما روي ديگر سكه حاكي از نگراني هاي جدي عده قابل ملاحظه اي از محققان و دانشجويان (و حتي بعضي از كشاورزان! ) از اين مهمان ناخوانده به سفره كار و تلاش و معاش كشاورزان ، مي باشد؛ تا جايي كه از آن با تعبيراتي مثل: بمب خطرناك ؛ شيطان سبز ؛ و... ياد مي كنند!
با توجه به حواشي اي كه اين مسئله پيدا كرده ، و بالطبع اطلاعاتي هم كه در اين بين منتشر شده ، كاشف به عمل آمده است كه اين يك قلم را، حداقل دشمنان خارجي ، توطئه نکرده و به قصد ضربه زدن به مملكت صادر نكرده اند؛ بلكه ماجرا برعكس بوده و گويا به صورت غير مجاز( و محترمانه ترش ؛ يواشكي ) آن هم داخل يك قوطي كبريت جاسازي شده و وارد شده است . چون قصد خيري در كار بوده است.
خلاصه آزولا را وارد ايران كردند و مستقيما به محل كار خودشان ( استان گيلان ) برده ،شروع به تكثير آن كردند. البته تكثير آن كار مشكلي نيست، زيرا آزولا كافي است به آب شيرين دسترسي داشته باشد و آن وقت است كه مثل باكتري با ضريب رشد تصاعد هندسي بالا ، رشد و تكثير مي يابد.
براساس شنيده ها ( كه متن بعضي از اين اظهارات موجود است ) در ابتداي امر اين آقايان از ويژگي هاي فوق العاده مناسب اين گياه سخن ها راندند و علاوه بر آن كه آن را به عنوان گياهي برتر، براي تغذيه دام ها عنوان كردند، فوائد ديگر آن را براي كشاورزي نيز برشمردند كه في المثل باعث از بين بردن علف هاي هرز مزرعه شاليزاري و بالطبع رشد محصول برنج ، خواهد شد!
همين كافي بود تا استفاده از اين منبع غذايي در دستور كار( حداقل بخش تحقيقات) جهاد سازندگي نيز قرار گيرد. اكنون حدود پانزده (15) سال از تاريخ ورود آزولا ( به تعبير منتقدان ؛ شيطان سبز كوچك ) به منطقه سرسبز شمال كشور مي گذرد و در اين مدت تقريبا كوتاه كل خطه شمالي كشور را از گيلان تا مازندران و گلستان در بر گرفته و اكوسيستم شمال كشور را دچار مخاطره اي بزرگ كرده است كه رهايي از آن امكان پذير نيست. حداقل به اين زودي ها ممكن نمي باشد.
جلبك آزولا در دهه اخير ، تمام و يا اكثر مرداب ها و شاليزارها و بركه هاي شمالي را به سلطه خود در آورده است و هم چون فرشي زيبا ، اما به گفته منقدان؛ بي رحم و كشنده تمام آب هاي راكد اين مناطق را در بر گرفته است. تعدادي از دانشگاهيان روند نابودي مرداب انزلي را ( حداقل يكي از مهم ترين عوامل موثر و مخرب در نابودي مرداب ) كه نزديک است به لجن زاري تبديل شود ( كه تقريبا شده است ) در اثر اين جلبك مي دانند. ( والله اعلم )
اين جلبك در شاليزارها به عنوان يك رقيب جدي برنج در استفاده از املاح معدني و مواد مغذي آب ، قرار گرفته و از رشد مناسب برنج جلوگيري كرده و قطعا در صورت صحت اين امر ، هزينه كشت برنج را به خاطر استفاده بيشتري كه بايد از كود شيميائي بشود، بالا مي برد. علاوه بر آن كه روند افزايشي استفاده از كود شيميايي در طولاني مدت هزينه هاي سرمايه اي فوق العاده اي را بر مهم ترين منبع حيات بشر يعني خاك ، تحميل مي كند كه اصلا جبران پذير نمي باشد.
جلبك آزولا داراي خصوصياتي منحصر به فرد بوده ، به طوري كه توانايي سازگاري آن با محيط بسيار اعجاب آور است و به راحتي و با سرعت زياد با هر محيطي مانوس مي شود. ريشه هاي آويزان و معلق در آب اين گياه ، به راحتي اين امكان را به آن مي دهد كه تغيير مكان داده و با جريان آب به سهولت جابه جا شود و يكي از علل پراكندگي سريع آن نيز همين موضوع است.
آزولا ، بمجرد ثابت شدن در يك مكان ، شروع به تكثير مي كند و ظرف مدت كوتاهي ، تمام سطح آب را مي پوشاند، به طوري كه هيچ روزنه اي براي ورود نور خورشيد به درون آب، وجود نخواهد داشت. ريشه هاي معلق جلبك ، تمام و يا اكثر املاح آب را جذب و صرف رشد و تكثير خود مي كند. طبيعي است ، وقتي نور به درون آب نفوذ نكند و مواد مغذي هم كه نباشد ( يا كم باشد ) از رشد گياهان آبزي ديگر مثل فيتوپلانگتون ها و... خبري نيست .
با توقف و يا كند شدن رشد اين آبزيان مفيد ، در داخل آب اكسيژن توليد نخواهد شد و به همين دليل جانوران آبزي مثل ماهي ها و موجودات ذره بيني قادر به رشد و تكثير نبوده و سير نابودي را در پيش مي گيرند. در عوض سيستم هاي غير هوازي شروع به فعاليت كرده و مرداب يا بركه را تدريجا به سياه چاله هايي بد بو و غير قابل زيست ، تبديل مي كند.
از طرف ديگر موقعي كه مرداب ها خالي از موجودات آبزي شود، ديگر مكان مناسبي براي پرندگان مهاجر نخواهد بود و... بگير و برو تا چرخه هاي آخر ....
با اين وصف ، به همين سادگي اكوسيستم منظم چندين هزار ساله موجود به هم ريخته مي شود و رو به نابودي خواهد رفت. ما هم در حال نظاره و تماشاييم!!! رسم عرفي ، علمي و حتي قانوني همه كشورها در ورود يك گونه جديد گياهي يا جانوري و... بر اين است كه بدوا" تحقيقات گسترده اي را به اجرا درمي آورند و مزايا و معايب آن را مورد بررسي قرار مي دهند و اين كار، گاهي مستلزم سال ها تحقيقات است. ولي بر اساس همين گزارش مطروح شده و ديگر مستندات ، اقدامي به اين مهمي كه مي تواند در اكوسيستم و محيط زيست طبيعي و انساني ، آن همه تاثيرهاي عجيب را داشته باشد( و ما به گوشه هايي از آن فقط اشاره كرديم) ، به همين سادگي ، صورت مي پذيرد و كسي هم نيست كه به طور جدي به اين موارد رسيدگي كند.
اين دودي كه الآن بلند شده است قطعا در دهه ها و بلكه سده ها ي آن طرفتر به چشم ايرانيان فرداي دور و نزديك ، خواهد رفت. ما كاري به نيت و انگيزه اصلي اين گونه اقدامات نداريم كه البته شكي نداريم اين آقايان از روي دلسوزي و صرفا به جهت اين كه خدمتي خواسته اند به اين مملكت بكنند ، به اين اقدام دست زده اند. ولي مملكت و سازو كار سامان بخشي به مملكت را بايد به اهلش سپرد.
دانشمندان در تلاشند تا به كمك يك پروتئين مشتق شده از نوعي جلبك، قدرت بينايي افراد نابينا را به آنها باز گردانند.
بازگشت بينايي افراد به كمك نوعي جلبك امكانپذير ميشود
به گزارش خبرنگار ايسنا واحد علوم پزشكي ايران، به نقل از پايگاه خبري Health day پس از وارد كردن پروتيئن موجود در نوعي جلبك سبز به سلولهاي عصبي قرنيه موشهاي نابينا، اين سلولها در مقابل نور واكنش محسوسي نشان دادند. اين پروتئين كه «كانال ردوپسين-2» (ChR2) ناميده ميشود پس از ورود به سلولهاي قرنيه، بخشي را كه مسئول پاسخگويي در مقابل نور است فعال ميكند؛ البته با توجه به اينكه در حال حاضر بينايي موشها به طور كامل بازنگشته است، محققان در تلاشند تا عامل كمكي را كه براي فعاليت كامل پروتئين مزبور مورد نياز است شناسايي كنند.
40 گونه جلبك دارويي در سواحل جنوب ايران شناسايي شد
براساس گشتهاي ساحلي كه در سواحل استان سيستان و بلوچستان واقع در درياي عمان صورت گرفت، 40 گونه جلبك دريايي كه داراي خواص دارويي هستند شناسايي شدند. به گزارش خبرگزاري كشاورزي ايران (ايانا) – براساس طرحي بايرام محمد قرنجيك كارشناس مركز تحقيقات «شناسايي جلبكهاي دريايي دارويي ايران در سواحل جنوب ايران» اين گروه از گياهان به طور عمده به سه گروه جلبكهاي سبز، قهوهاي و قرمز تقسيم ميشوند. اين جلبكها علاوه بر اينكه داراي فوايد بسيار سودمندي از نظر تغذيه، محل توليد مثل و ايجاد پناهگاه براي انواع آبزيان هستند، به علت دارا بودن انواع مختلف اسيدها، اسيدهاي چرب، پروتئينها، مواد معدني و ويتامينها ارزش غذايي خوبي براي انسانها، دام و طيور دارند. اين طرح ميافزايد: در حال حاضر كشورهاي متعددي در دنيا، اقدام به بهرهبرداري از اين جلبكها كردهاند به طوري كه در سال 1994 كشور ژاپن يك ميليارد دلار و كرهجنوبي نيم ميليارد دلار از صادرات محصولات جلبك ارزآوري كردند. براساس گشتهاي ساحلي كه در سواحل جنوب ايران (فاز درياي عمان) صورت گرفت و گونههاي جلبكي از محدوده هاي بين جزر و مدي مناطق رويشي جلبكي به صورت ماهانه جمعآوري شد، پس از شستوشو و پاكسازي مورد شناسايي قرار گرفتند. در اين تحقيق مشخص شد كه تعداد گونههايي كه تاكنون مورد شناسايي قرار گرفتهاند، 170 گونه بوده كه از اين تعداد 40 گونه آن داراي خواص دارويي بودند. از مهمترين اثرات دارويي اين گونهها ميتوان، خواص ضدباكتري، ضدقارچ، ضدانگل، كنترل و درمان برخي از بيماريها از قبيل گواتر، سل، غددلنفاوي، رماتيسم، كاهش كلسترول و فشار خون و درمان سوختگيها و التيام زخمها نام برد.
•جلبك هاي داروساز
پژوهشگران براي درمان انواع سرطان ها به نوعي جلبك كمياب در اعماق اقيانوس ها اميد بسته اند· محققان موسسه اقيانوس شناسي هاربور برانچ، هر ساله صدها نوع جلبك جديد از كف دريا جمع آوري و مورد مطالعه قرار مي دهند· اين محققان در تلاش براي يافتن جلبكي هستند كه بتواند سلول هاي سرطاني رشد يافته در آزمايشگاه را نابود كند· بالغ بر 56 درصد از كل داروهاي سرطاني داراي منشا دريايي و گياهي هستند با اين حال براي پيدا كردن جلبكي كه بتواند خاصيت ضد سرطاني داشته باشد مي بايست هزاران نوع جلبك مورد آزمايش قرار گيرد· جلبك هاي دريايي به دليل اينكه قادرند با توليد مواد شيميايي سمي دشمن را از خود دفع نمايند مورد توجه محققان قرار گرفته اند· اين موسسه در تلاش براي كشف جلبك هاي جديد تا عمق 3 هزار پايي اقيانوس را به كمك زيردريايي مورد جست و جو قرار داده است· طي 18 سال گذشته موسسه هاربور برانچ فقط توانسته است يك نوع جلبك مورد قبول كارخانه هاي داروسازي را بيابد.
از جلبك مزبور كه در عمق 500 پايي دريا زندگي مي كند تركيبي به نام Discodermalid به دست آمده كه مي تواند سلول هاي سرطاني را از توليدمثل باز دارد·
داروخانه دريايى
گياهان سيستم ايمنى ندارند. نبرد شيميايى، روش آنها براى مبارزه با انگل ها و عوامل بيمارى زا است. آنهاتركيباتى توليد مى كنند كه مانع از رشد ميكروارگانيسم هاى بيمارى زا مى شوند. دربرخى از موارد اين تركيبات به همان اندازه در برابر عوامل بيمارى زا در انسان نيزموثر هستند. اين اشتراك پايه و اساس بسيارى از پژوهش هاى داروشناختى و نيز پزشكىسنتى را تشكيل مى دهد و دليل موجه اى است براى حفظ تماميت تنوع زيستى. جولياكوبانك زيست شيميدان انستيتوى تكنولوژى جورجيا در آتلانتا و همكارانش در انستيتوىاقيانوس نگارى اسكريپس در لاجولا، كاليفرنيا، معتقدند كه از جلبك ها و گياهاندريايى نيز مى توان براى داروهاى آينده بهره بردارى كرد. گياهان دريايى حقيقتاً دردريايى از باكترى ها، ويروس ها، قارچ ها و پارازيت ها زندگى مى كنند كه به ناچاربرخى از آنها بيمارى زا هستند با اين حال گياهان دريايى به ندرت بيمار مى شوند. جاىشگفتى است كه دانسته هاى ما درباره تركيبات شيميايى دافع بيمارى ها در گياهاندريايى تا بدين اندازه اندك است. اما به تازگى كوبانك و همكارانش براى رفع اينكمبود دست به كار شده اند. اين پژوهشگران از جلبك قهوه اى Lobophora - يك جلبكدريايى مناطق استوايى كه به ويژه در كارائيب فراوان است- تركيب موثر جديدى را بهنام «لوبو فورولايد» استخراج كرده اند. بررسى هاى آزمايشگاهى نشان مى دهد كه مقاديربسيار اندك اين ماده از رشد دو نوع قارچ دريايى كه منجر به بروز بيمارى در گياهاندريايى مى شود، جلوگيرى مى كند. با وجود اين لوبو فورولايد بر روى باكترى هاىبيمارى زا هيچ تاثيرى ندارد و ماهيان گياهخوار را نيز فرارى نمى دهد. كوبانك وهم تيمى هايش حدس مى زنند در جايى كه اين ماده ناكارآمد است، تركيبات ديگرى واردعمل مى شوند. بدين ترتيب جلبك ها مى توانند داروخانه هاى زير آبى باشند و داروهاىزيادى را، هر يك براى درمان نوع خاصى از درد و بيمارى، عرضه كنند. Natural History, Sep. 2003
این مقاله اطلاعات كلی در مورد بیولوژی و تكثیر و پرورش میگوی آب شیرین ارائه میدهد. میگو در چرخه زندگی خود دارای چهار شكل مشخص است: تخم ، لارو ، پست لارو ، و بالغ.
این مقاله اطلاعات كلی در مورد بیولوژی و تكثیر و پرورش میگوی آب شیرین ارائه میدهد. میگو در چرخه زندگی خود دارای چهار شكل مشخص است: تخم ، لارو ، پست لارو ، و بالغ.
در این مقاله به شرح مختصر هر یك از مراحل فوق و ویژگیهای آن ، خصوصاً ، كیفیت آب مورد نیاز ، وسایل و عملیات تفریخگاه (هچری)، تغذیه ، وسایل و روشهای پرورش ، استراتژی مدیریت استخرها ، انواع استخرها و روشهای پرورش ، بیماریها ، مشكلات پرورش میگوی آب شیرین پرداخته شده است.
● بیولوژی میگوی آب شیرین
▪ پراكنش
گونههای میگوی آب شیرین جنس Macrobrachium در سراسر مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان پراكندهاند. اینگونهها در اغلب آبهای شیرین داخلی شامل دریاچهها ، رودخانــهها، باتلاقها ، نهرهای آبیاری ، كانالها و استخرها و حوزهها یافت میشوند. اغلب گونهها در مراحل نخستین چرخه زندگیشان به آب لب شور نیاز دارند و بنا بر این در آبهایی یافت میشوند كه مستقیم یا غیر مستقیم به دریا میپیوندند، هر چند بعضی از آنها چرخه زندگیشان را در دریاچههای داخلی آب شور یا آب شیرین كامل میكنند. بعضی از گونهها ، رودخانههایی با آب شفاف را ترجیح میدهند، در حالی كه بعضی دیگر در آبهای بسیار گلآلود یافت میشوند.
▪ چرخه زندگی :
برای رشد ، تمام میگوهای آب شیرین (مانند سایر سختپوستان) بطور منظم اسكلت خارجی یا پوسته خود را میاندازند. این فرآیند به پوست اندازی موسوم است و با افزایش ناگهانی در اندازه و وزن همراه است. چهار شكل مشخص در چرخه زندگی میگوی آب شیرین وجود دارد: تخم ، لارو ، پست لارو ، و بالغ .
این جانوران همه چیز خوارند و جیره غذایی آنها در نهایت شامل حشرات آبزی و لاروهایشان، جلبكها ، دانه گیاهان ، حبوبات ، بذر و گیاهان ، میوهها ، نرمتنان ریز و سخت پوستان ، گوشت ماهی و پس ماندههای ماهی و سایر جانوران است. به علاوه ممكن است همجنس خوار باشند.
● عملیات پرورشی كه شامل موارد زیر است
▪ مدیریت استخر
گیاهان امتداد دیوارههای استخر ، فرسایش آنها را به حداقل میرسانند و زیر خط آب نیز غذا و زیستگاهی برای میگوها فراهم میكنند. به هر حال باید توجه داشت كه رشد آنها نباید چنان زیاد شود كه با برداشت كردن تداخل به وجود آید. از رشد گیاهان ریشه دار آبزی و جلبكهای كفزی نیز باید با اعمال مدیریتی جلوگیری كرد. استخرهای تازه باید آهك پاشی شوند. در عمل ، كاربرد استاندارد ۱۰۰۰Kg/ha سنگ آهك كشاورزی هر بار پس از تخلیه استخر پرورش میگوی آب شیرین توصیه میشود.
پس از آهك دهی استخرها بیش از میگودار كردن آنها پر میشوند. كود دهی در كشت میگوی آب شیرین به ندرت لازم میشود. در هر حال استخرهای ساخته شده در خاكهای شنیرسی ممكن است نیاز به كوددهی داشته باشند. اجرا كننده باید در طی مدت پرورش ، مراقب خوب نگه داشتن استخرها باشد . برای جلوگیری از فرسایش دیوارهها ، كنترل گیاهان ریشه دار آبزی ، تعمیر و نگهداری تجهیزات خروجی و ورودی آب به ویژه توریها بـاید مـراقـبت خـاصـی انجام گیرد. گیاهان Elodea spp. و Hydrilla spp. بستر خوبی برای میگوها میسازند.
▪ میگودار كردن:
پست لاروها را میتوان بلافاصله پـس از پـر آب شـدن اسـتخرهـا در آنها ریخت . معمولاً پست لاروهایی كه تنها ۴-۱ هفته سن دارند ( پس از دگردیسی ) برای میگودار كردن استخرها به كار برده میشوند كه تا زمان برداشت در آن باقی میمانند. به محض ورود پست لاروها به كناره استخر باید دقت شود كه در پی شناور كردن كیسههای انتقال در استخر به مدت ۱۵ دقیقه قبل از خالی كردن آنها در آب به درجه حرارت استخر عادت داده شوند.
اختلاف PH استخر و كیسه انتقال نیز موجب مرگ و میر میشود. میزان میگودار كردن استخر به اندازه بازاری مطلوب و مدیریت استخر ، خصوصاً روش برداشت ، بستگی دارد. در جاهایی كه اندازه مطلوب برای فروش حدود ۷۰ گرم ( سرزده ) است و بسیاری از استخرها به علت ذخیره آب فصلی دچار محدودیت فصلی در حدود ۸ ماه هستند ، پیشنهاد میشود میزان میگو ۵ پست لارو در متر مربع (۵۰۰۰/ha) باشد.
▪ تغذیه:
الف ) نوع تغذیه
كشت تجارتی موفق میگوی آب شیرین به غذای مكمل نیاز دارد. نوع این غذا بسیار متنوع است و مواد زیر را در بر دارد : مواد خام جانوری یا گیاهی ، مخلوطهای غذایی تهیه شده در كنار استخر و غذاهای تركیبی . در بعضی جاها نیز از برنـج و محـصولات فـرعـی بـرنـج به صـورت مـخلوط با غذاهای دیگر استفاده میشود. ضریب غذایی ۲:۱-۳:۱ برای جیره های تركیبی مورد انتظار است . ضریبب غذایی مواد تر همچون ماهیهای هرز به علت رطوبت بسیار آنها بالاتر است ( شاید ۷:۱-۹:۱ ) .
ب ) مقدار تغذیه :
تـوصـیه كلی و كار ساز برای مقدار تغذیه روزانه وجود ندارد زیرا این مقدار بستگی به اندازه و تعداد میگوها در استخر ، كیفیت آب و خاصیت غذا دارد. بهترین رهنمود برای مجریان استخر ، تغذیه تا حد تقاضاست . غذا به طور معمول در اطراف محیط استخر در محلهای كم عمق كه منطقه خوبی برای تغذیه است پخش میشود. در بعضی از مواقع غذا به " منطقه تغذیه " در چند متری كناره محدود میگردد. در هر دو مورد مجری استخر میتواند ببیند چه مقدار غذا مصرف شده است. اگر هیچ غذایی در روز بعد باقی نماند ، مقدار غذا باید افزایش یابد. اگر مقدار زیادی غذا بماند ، مقدار آن را باید كاهش داد و یا حتی به مدت یك روز قطع كرد.
مقدار اولیه غذای پیشنهادی با استفاده از جیره خشك ، همچون غذای تركیبی جوجه در یك استخر دارای ۵ عدد در متر مربع باید در حدود ۶/۲۵ Kg/ha در روز باشد.
میزان تغذیه روزانه به تدریج از مقدار اولیه ۶/۲۵ Kg/ha در روز ، به هنگام برداشت بسیار افزایش مییابد. به عنوان مثال احتمال میرود كه میزان غذا در روزهای پیش از برداشت یكجای تولید استخر ۱۲۵۰ Kg به حد بالای ۳۷/۵ Kg/ha در روز برسد.(پس از ۸-۶ ماه ).
▪ برداشت :
زمان برداشت بستگی به میزان رشد و اندازه بازاری مطلوب و تا حدی تكنیك مدیریت استخر دارد. اصولاً در مدیریت استخر میگوی آب شیرین دو روش بسیار رایج وجود دارد. نخست ، تكنیك پرورش دستهای كه امكان میدهد جانوران تا اندازه بازاری متوسط یا تا هنگام تخلیه استخر به دلایل دیگر (مثلاً كمبود آب ، پایین بودن درجه حرارت) رشد كنند، و سپس تمام محصول برداشت میشود. تكنیك دیگر ، پرورش مداوم است به این ترتیب كه معمولاً یكبار در سال با تراكمی بسیار بیشتر از پرورش دستهای به میگودار كردن استخر میپردازند و معمولاً پس از ۷-۵ ماه بسته به میزان رشد ( درجه حرارت ) و اندازه قابل فروش محلی ، جانوران با اندازه بازاری به وسیله پره در فواصل زمانی منظم دستچین میشوند. استخرها را معمولاً به طور كامل هر ماه یكبار و یا نصف استخر را ماهی دو بار برای جلوگیری از گل آلودگی تمام استخر پره كشی میكنند.
▪ عملیات پس از برداشت :
اغلب میگوهای آب شیرین ، در نزدیكی محل پرورش در یخ یا زنده فروخته میشوند. میگوها را نیز میتوان در تانكهای حمل هوادار به مشتریان عرضه كرد. میگوهای آب شیرین خصوصاً در معرض صدمات آنزیمی پس از برداشت و مرگ هستند و بعضی پرورش دهندگان میگوها را در آب یخ فرو میكنند و آنها را در آب ۶۵ درجه سانتیگراد به مدت ۲۰-۱۵ ثانیه نگه میدارند تا سفید شوند و سپس آنها را در یخ به فروشگاه حمل میكنند.
● انواع استخرها و روشهای پرورش
▪ استخرهای پرستاری :
بعضی پرورش دهندگان استخرهای پرستاری را برای پرورش پست لاروهای تازه دگردیسی یافته به كار میبرند و جانوران در این استخر به مدت ۲-۱ ماه قبل از برداشت رشد میكنند. و در استخرهای تولیدی ذخیره میشوند. پست لاروها در استخرهای پرستاری با تراكم m۲ /۱۰۰۰ نگهداری میشوند و دو ماه و نیم قبل از شمارش و انتقال به استخرهای پرورشی رشد میكنند.
▪ پرورش در قفس و ماهیدان
ـ كشت توأم : همراه با كپور ماهیان چینی ، تیلاپیا ، كفال و شیرماهی
ـ كشت در تانك
▪ میگودار كردن آبهای باز:
میگوی آب شیرین ممكن است در مخازن آب ، رودخانهها و دریاچهها ذخیره سازی شود، به ویژه در جایی كه در پی صید بیرویه و عوامل فیزیكی ، شیلات آن رو به كاهش نهاده است.
● وسایل پرورش كه شامل موارد زیر است
▪ استخر
استخرهای مستطیلی برای نوع برداشت ( پره كشی ) كه معمولاً در استخرهای پرورش میگوی آب شیرین صورت میگیرد مناسب تر است . حداكثر عرض نباید بیش از مقداری باشد كه برای كشیدن یك پره از یك انتها به انتهای دیگر ، لازم است. طول استخر تا حدی به توپوگرافی محل و تا حدی به اندازه استخر و طرح استخر انتخاب شده بستگی دارد. اداره استخرهای باندازه بین ۰/۲-۱/۶ هكتار مناسب تر است . با در نظر گرفتن ۳۰ متر عرض ، یك استخر ۶/۰ هكتار ۲۰۰ متر طول خواهد داشت. عمق متوسط ۹/۰ متر حداقل ۷۵/۰ و حداكثر ۲/۱ متر خواهد بود.
▪ آب
هوادهی وسایل متفرقه از قبیل تورها ، وسیله اندازه گیری كیفیت آب ، وسیله حمل و نقل ، انبار ، مواد شیمیایی و غیره .
● نیازمندیهای محل پرورش كه مشتمل بر موارد ذیل است
▪ نزدیكی به مراكز فروش آب:
معمولاً برای پرورش میگوهای آب شیرین از مرحله پست لاروی تا اندازه بازاری ، آب شیرین به كار میرود . اما كشت موفقیت آمیز آن با آب كم شور ۰% - ۰ نیز گزارش شده است . میزان رشد در آبهای سخت خیلی كمتر است و باید از آب با سختی كمتر از ۱۵۰p.p.m استفاده شود.
▪ توپوگرافی و خاك:
بهترین مكان برای پرورش میگو ، شیب ملایمی است ( كمتر از ۲%) و استخرهای ساخته شده در آن را میتوان به طور طبیعی یا با احداث سد در اثر نیروی ثقل ، پر یا تخلیه كرد. در عمل بسیاری از استخرهای مطلوب در جاهایی وجود دارند كه تنها روش عملی برای پر كردن و تخلیه استخر ، استفاده از پمپ است . هزینه عملیات پر كردن و تخلیه استخر را ویژگیهای محل تعیین میكند و این ویژگیها را باید قبل از انتخاب محل مورد توجه قرار داد. استخر نباید در جایی ساخته شود كه در معرض عواملی همچون سیلاب ، طوفان ، لغزش زمین و غیره باشد . استخر در جایی باشد كه خاك حاصلخیز دارد. استخر در خاكهای با توان بالقوه اسید سولفات بنا نشود. خاكهایی كه خیلی شنی یا مخلوطی از سنگریزه و شن باشند ، نامناسبند ، مگر اینكه سطح آب ، بالا و مناطق اطراف همیشه آبدار باشد.
خاكهایی كه شامل سیلت پارس یا مخلوطی از اینها با نسبت كمی شن باشد ، معمولاً خاصیت نگهداری آب خوبی دارد. محتوای رس نباید بیش از ۶۰% باشد. خاكهای توربی مناسب نیستند.
● عملیات تفریخگاه
▪ تأمین تخم و تفریخ :
تخمهای میگوی آب شیرین در طرف زیرین شكم میگوی ماده بالغ ، حمل و به راحتی دیده میشوند. میگوهای بالغ در این مرحله " مادههای باردار" نامیده میشوند. مادههای تخم دار مناسب برای تفریخگاه را میتوان از رودخانهها ، استخرهای پرورشی یا مولدان نگهداری شده به دست آورد. آنها میتوانند در آكواریومها جفتگیری كنند. در شرایط طبیعی حداكثرهای (Peaks) فصلی در فعالیت مولدان معمولاً همراه با فصل بارندگی وجود دارد. اما مادههای تخمدار همیشه در یك استخر محتوی مولدان بالغ در دسترس هستند. تهیه مولدان تفریخگاه از استخرهای تولید آن از راه نگهداری یك استخر اختصاصی برای مولدان و یا از طریق ارتباط نزدیك با صاحبان استخرهای تولیدی ، صورت میگیرد و به دست آوردن مادههای تخمدار به هنگام نیاز چندان مشكلی ندارد. ارزش تكی آنها پایین است به ویژه از آن رو كه معمولاً پس از تفریخ تخمهایشان برای غذای انسان فروخته میشوند.
بنابراین صرفهجویی در تعداد مادههای تخمدار برای تفریخگاه ضرورتی ندارد. برای مصارف تفریخگاهی ، مادههای تخمدار باید به دقت انتخاب شوند. جانورانی باید انتخاب شوند كه آشكارا سالم و فعالند ، رنگ آمیزی خوب دارند و تودههای بزرگ تخم را حمل میكنند. ماده های بزرگتر معمولاً تخمهای بیشتری حمل میكنند. تعداد مورد نیاز برای تأمین ذخیره یك تانك لارو ، به حجم تانك و تعداد تخمهایی كه هر ماده حمل میكند ، بستگی دارد. به هر حال اگر از تعداد زیادی ماده تخمدار استفاده شود ، پیشبینی دقیق در مورد تعداد تخمهای قرار داده شده در تانك لارو ضروری نیست. معمولاً این فرض مبنای عمل است كه از هر یك گرم وزن ماده تخمدار ۱۰۰۰ لارو تولید میشود. هر یك از مادههای تخمدار ۱۰-۱۲ cm ( از منقار تا دنباله شنا) معمولاً حدود ۳۰۰۰۰-۱۰۰۰ تخم را حمل میكنند.
از آنجایی كه تخمهای بسیاری در اثر صدمات فیزیكی و مصرف بالغها در طی انتقال مادهها ، از بین میروند و سایر تخمها عقیم میمانند، پیشنهاد میشود كه سه ماده تخمدار با اندازه ۱۰-۱۲cm برای ذخیره هر متر مكعب حجم آب تانك لارو استفاده شود. بهتر است میگوهای با تخمهای خاكستری یا سیاه رنگ انتخاب كنید و نه نارنجی رنگ .
این تخمها در ۳-۲ روز تفریخ میشوند و اطمینان حاصل میشود كه تانك لارو ، محتوی لاروهای همسال خواهد بـود ، همـجـنس خـواری نـیز كاهش یافته و در نتیجه عملیات تغذیه تسهیل میگردد. هنگام ورود به تفریخگاه مادههای تخمدار را باید با قرار دادن در آب شیرین تهویه شده كه محتوی ۰/۲-۰/۵ p.p.m مس یا ۱۵-۲۰ p.p.m فورمالیس است به مدت ۳۰ دقیقه به روش قرنطینهای ضد عفونی كرد. سپس مادهها به تانك لارو منتقل میشوند. مادهها میتوانند از غذای مورد استفاده پست لاروها تغذیه كنند اما باید مواظب بود كه از غذا اشباع نشوند زیرا كه نتیجه این كار فقیر شدن كیفیت آب برای لاروهای تازه تفریخ شده است . غالب مادههای تخمدار در تمام مدت ۳-۲ روز اول تفریخ تخمها ، تغذیه نمیكنند.
توانایی تفریخ تخم در آب شور بهتر است تا در آب شیرین ، در بعضی از تفریخگاهها برای سهولت كار به تخمها در آب شیرین مجال تفریخ میدهند. پس از تفرییخ شوری را افزایش میدهند. در جاهای دیگر مادهها را در آب لب شور ۰%۵ قرار میدهند. ماده های تخمدار در مقابل شوك انتقال ناگهانی به شوری بیشتر ، مقاومت می كنندو میتوان آنها را بعد از ضد عفونی شدن مستقیماً به تانكهای لارو با آب شور پرورش لاروها (۰) منتقل كرد.
● محیط زیسست لاروها كه شامل موارد زیر است
الف ) شوری
بعضی از تفریخگاهها همواره با بزرگتر شدن لاروها شوری را كاهش میدهند. ما توصیه میكنیم شوری پرورشی ۰ تا زمان دگردیسی باقی نگهداشته شود.
ب ) درجه حرارت
در یك دامنه حرارت انتخاب ، با افزایش درجه حرارت ، لارو سریعتر رشد و پوست اندازی میكند . دامنه درجه حرارت مطلوب ۳۱-۲۶ درجه سانتیگراد است . در حرارت زیر ۲۶-۲۴ درجه سانتیگراد لارو به خوبی رشد نخواهد كرد. همین طور درجه حرارت بالای ۳۳ درجه سانتیگراد معمولاً كشنده است. از تغییرات ناگهانی در درجه حرارت آب باید جلوگیری كرد، زیرا كه ممكن است موجب شوك و مرگ و میر شود.
ج ) اكسیژن محلول
اكسیژن در آب پرورش لارو باید در حد امكان نزدیك به نقطه اشباع نگهداشته شود. سیستم هوادهی فقط باید به مدتهای كوتاه ( مثلاً برای معاینه لاروها) خاموش گردد.
د ) نور
قرار گرفتن در معرض نور مستقیم ، احتمالاً برای لاروها مضر است. به ویژه در سیستم پرورشی با " آب زلال " به هر حال ضروری است كه تا حدی به تانك لارو نور برسد. این نور باید نور آفتاب یا نوری با همان كیفیت طیفی باشد. به همین سبب توصیه میشود كه ۹۰% سطح تانك پوشیده شود.
هـ) بهداشت
بهتر است كه هیچگاه از وسایل دستی برای بیش از یك تانك استفاده نشود. بنابراین هر تانك باید برای خود دارای تور ، لوله های سیفون ، فیلترهای یدكی و غیره باشد. آب نباید هیچگاه از یك تانك به تانك دیگر منتقل شود. تانكهای لارو باید همیشه با نیروی ثقل یا سیفون به خوبی زهكشی شوند. بعضی از تفریخگاهها تمام وسایلشان را در محلول پرمنگنات پتاسیم در PH=۳ بین هر چرخه پرورش لارو ضدعفونی میكنند.
● تغذیه لاروها
تفریخگاههای گوناگون ، انواع مختلف غذاها را به كار میبرند كه مهمترین آنها عبارتند از : ناپلی ( نوزاد ) میگوی آب شور ، تخمهای ماهی ، گوشت اسكوئید ، آرتمیای بالغ یخ زده ، آرتمیای بالغ خرد شده ، گوشت ماهی ، فرنی تخم مرغ ، كرمها و غذاهای تركیبی
بیشتر لاروهای میگوی آب شیــرین در اولین روز زندگی ( روز تفریــخ ) تغذیه نمیكنند. در هر حال بعضی از آنها تغذیه میكنند و بهتر است كه مقداری B.S.N (نوزاد سخت پوستان كوچك ) در اولین روز نیز تهیه شود. از آن پس تا روز پنجم روزی دو بار در صبح و شام B.S.N داده میشود.
● برداشت و نگهداری پست لاروها
در عمل ، بیشترین سازگاری جانوران با آب شیرین ، در تانك لارو حاصل میشود. هنگامی كه اكثریت لاروها دگردیسی یافته اند ( حداقل در روز ۲۸ ) تانكها را باید برگرداند تا سطح حدود ۳۵cm تخلیه شوند و به تدریج با آب شیرین در طی مدت زمان ۳-۲ ساعت پر گردند. هوادهی نیز مانند همیشه باید در طی عمل پر كردن ادامه یابد. سپس لاروها را میتوان برداشت و منتقل كرد یا تانكهای لارو را میتوان تا ۷۰cm ببا آب شیرین مجدداً پر كرد تا جانوران در آن نگهداری شوند. بهترین روش برداشت پست لاروها از تانكهای لارو كاهش سطح آب و استفاده از تورهای مخروطی (ساچوك) است.
● انتقال لاروها
تانكهای انتقال ماهی كه سیستم سرمادهی و هوادهی دارند ، برای انتقال لارو میگوی آب شیرین از تانكهای نگهداری تفریخگاه به محل استخر مناسبند اما این تانكها به ندرت در دسترس یا قابل تهیهاند. برای حمل در فاصلههای تا یك ساعت به محل استخر میتوان از ظروف هوا دهی شده استفاده كرد. ظرف زباله صد لیتری محتوی ۴۰ لیتر آب ، ۳۰۰۰۰ پست لارو را نگه میدارد . در بین ظروف باید جدارههایی برای جلوگیری از حركات زیاد آب در طی انتقال جا سازی شود. برای مسافتهای طولانی تر میتوان تكنیك مشابه تكنیك رایج برای انتقال ماهیهای آكواریومی را به كار برد، یعنی انتقال در كیسههای پلاستیكی محتوی آب و هوا یا اكسیژن كه میزان انتقال ۲۵۰- ۱۲۵ پست لارو در لیتر عملی است.
● نیازمندیهای محل تفریخگاه
▪ آب
تأسیس تفریخگاه میگوی آب شیرین معمولاً نیاز به یك مكان ساحلی دارد، هر چند كه راههای دیگری نیز وجود دارد. آب شیرین فراوانی نیز باید در دسترس باشد. بهترین محل از جهت ذخیره آب كه اهمیت خاص فنی دارد جایی است كه با حفر چاه از اعماق مختلف ، هم آب شیرین و هم آب شور از زیر زمین به دست آید.
تعدادی از تفریخگاههای معروف میگوی آب شیرین ، آب شور را از چاههای حفر شده در سنگهـای مرجانی كه به طور طبیعی در زیر محلشان واقع است ، میكشند كه به نظر میرسد یك منبع بدون آلودگی را فراهم میسازد. اگر چنین محلی در دسترس نباشد، باید جایی را انتخاب كرد كه مستقیماً به ساحل شنی دسترسی داشته باشد. این ساحل باید در اندازههای مختلف شن مخلوط داشته باشد.
بهترین حالت برای تأمین آب شیرین تفریخگاه ، منابع زیر زمینی است . آب لوله كشی نیز كه دارای هوای بسیار است ، معمولاً مناسب است و باید حدود ۴۸-۲۴ ساعت قبل از استفاده ، برای آزاد شدن كلر ، دست نخورده باقی بماند آب چاه نیز باید هوادهی شود و با شیوه جاری كردن آبشاری ، میزان اكسیژن محلول در آب به حد یا نزدیك به اشباع برسد.
بسیاری از تفریخگاههای میگوی آب شیرین ، هم برای تأمین آب شیرین و هم آب شور از منابع سطحی ، استفاده میكنند، اما این كار ، توصیه شدنی نیست.
این تفریخگاهها آب دریا را از یك موج شكن غیر قابل تطبیق در دریا یا یك سیستم شناور قابل تطبیــق میكشند. یك توری درشت برای جلوگیری از ورود گیاهان و جانوران بزرگ لازم است. آب شـیرین نـیز اغـلب بـا نیروی ثقل یا پمپ از منابع سطحی همچون رودخانهها یا نهرهای آبیاری تأمین میگردد. این عمل تفریخگاه را در معرض تغییرات شدید كیفیت آب و خصوصاً تركیبات آب از نظر مواد شیمیایی كشاورزی قرار میدهد . شوری آب خورها هم بطور روزانه و هم به طور فصلی متغیر است.
اگر آب شیرین از دریا یا از صنایع سطحی كشیده شـود، بعـضی از اشكال تـصفیه ضـروری مـیگردد كه مـعمولاً شامـل بعضی از انواع فیلتر شنی سنگریزهای است. به علت مشكلات فوقالعاده و خطرات احتمالی ، محققان جای سازی تفریخگاههای میگوی آب شیرین را در مناطقی كه فقط منابع آب سطحی در دسترس است ، پیشنهاد نمیكنند. به هر حال تجربه نشان میدهد كه این مسئله مانع توسعه چنین تفریخگاههایی نخواهد شد. تعیین حداقل نیازمندیها باید در طی ارزیابی محل بر روی نقشه آبخیز و تجزیه آب خصوصاً برای آفتكشها صورت گیرد.
آب شیرین و آب دریای مورد استفاده برای مقاصد تفریخگاهی هر دو باید دارای PH در دامنه تغییرات ۵/۸-۷ باشند و درجه حرارت نیز باید تا حد امكان به دامنه مطلوب (۳۰-۲۸) درجه سانتیگراد محدود باشد. سولفید هیدروژن نباید وجود داشته باشد ، اگر از آب لوله كشی استفاده میشود باید كلر آن به وسیله هوادهی خارج گردد. پست لاروهای كوچك از بعضی از گونههای میگوهای دریایی در مقابل نیتریت و نیترات حساسیت بیشتری دارند، هم بر حسب مسمومیت حاد و هم مزمن ( دومی موجب رشد و توان كمتر میگردد) . به طور آزمایشی ما پیشنهاد میكنیم كه مقدار نیتریت و نیترات آب ورودی تفریخگاه نباید بیش از P.P.m ۱/۰ (No۲-N) و P.P.m۲۰(NO۳-N) باشد.
آب دریا باید تا حد امكان ، تغییرات روزانه و فصلی كمی داشته باشد در تفریخگــاههای آب شیـرین بهتــر اسـت از آب شیریــن دارای سختـی كل كمتـر از Ca Co۳ ۱۰ P.P.m استفاده شود. تجزیه نمونهای آب لوله كشی دو تفریخگاه موفق نشان میدهد كه مقدار آهن و منگنز باید پایین باشد . واضح است كه جایی كه از آب سطحی استفاده میشود و منابع آب آن بر اثر آلودگی ناشی از تخلیه تانكرها ، پالایشگاه نفت ، دباغی، آفتكشهای كشاورزی و حشرهكشها یا مثلاً كارخانجات شیمیایی در معرض خطر قرار میگیرد، باید تفریخگاه ساخته شود.
هر چند مقدار زیاد آهن زیانآور به نظر میرسد ، پرورش موفقیت آمیز لارو میگو را با استفاده از آب چاه محتوی ۱۵-۲۰ p.p.m محلول آهن گزارش كردهاند.
كمیت آب شیرین و شور مورد نیاز برای تفریخگاه میگوی آب شیرین نه تنها به مقیاس عمل مورد نظر بلكه به شوری آب دریا نیز بستگی دارد. ظرفیت پمپاژ باید برای پر كردن تانك با آب لب شور در مدت یك ساعت برای تعویض آب در حداكثر سرعت ممكن ، كافی باشد. بنا بر این ، اگر چه هر تانك به طــور میانگین كمتر از ۴ لیتر در دقیقه مصرف میكند ، ظرفیت پمپاژ و لولههای انتقال باید برای ذخیره حداكثر تقاضای تقریبی ۱۷۰ لیتر در دقیقه به ازای هر تانك ۱۰m۳ كافی باشد . به عبارت دیگر تا ۱۸۰m۳ آب ۰ برای هر ۱۰۰۰۰۰ پست لارو تولیدی ، بدون هیچ مشكلی مصرف میشود. به علاوه ، باید آب شیرین بیشتری برای برقرار داشتن تانكهای نگهداری پست لاروها ، منظور گردد. برای یك تفریخگاه با ظرفیت ۵ تانك لارو ۱۰m۳ ، مصرف اضافی تا ۴۲m۳ در روز آب شیرین برای ذخیره تانكهای نگهداری پست لاروها باید فراهم گردد. به طور متوسط مصرف آب لب شور با این اندازه (۵ تانك ۱۰m۳ ) باید ۲۰-۳۰ m۳ در روز باشد.
● سایر نیازمندیها
محل یك تفریخگاه خوب باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
الف ) ذخیره نیروی الكتریكی مطمئن كه تابع قطع و وصل برق شهری نباشد.
ب ) دسترسی به جاده چهار فصل برای وارد كردن مواد و خارج كردن پست لارو .
ج ) تا دورترین استخر بیش از ۱۶ ساعت فاصله زمینی وجود نداشته باشد.
د ) دسترس به كمكهای حرفهای بیولوژیكی مـوسسات دولتی یا سایر نهادها.
هـ ) دسترسی به منابع آب شور و شیرین .
و ) اقلیمی كه آب را در دامنه حرارتی مطلوب ۲۸-۳۰ درجه سانتیگراد نگهدارد.
ز ) دسترسی به منابع غذایی برای لاروها .
ح ) مهارتهای فنی و مدیریتی در سطح بالا.
● وسایل تفریخگاه كه شامل موارد زیر است :
▪ تانك لارو
انواع مختلف ظروف برای رشد لارو میگوی آب شیرین به كار میرود و شامــل تانكهای ته مسطح مدور ، تانكهای پلاستیكی ته مخروطی مدور ، تانكهای مستطیلی و غیره است . اندازه داخلی مناسب این تانكهای مستطیلی ۱۴m۲ است كه با ارتفاع ۷۰ cm تقریباً ۱۰m۳ آب را نگه میدارد. تانكها را میتوان در فضای باز قرارداد ، اما باید در سایه باشند.
▪ تانكهای نگهداری و اختلاط
برای نگهداری پست لاروها قبل از توزیع و برای اختلاط آب لب شور برای تفریخگاه نیز تانكهایی لازم است. در مورد تانكهای لارو ، روش ساختن ، اندازه و شكل ، بر حسب محل و مقیاس عمل فرق میكند. تانكهای ساخته شده از واحدهای ۵۰m۳ سیمانی یا بلوكهای سیمانی مناسب هستند. طرحشان شبیه تانكهای پرورش لارو است با این تفاوت كه به جای ۷m , ۲mعرض دارند و به جای ۷m ، ۱۰m طول دارند.
▪ پمپ هوا
● ▪ پمپ آب
وسایل اندازه گیری كیفیت آب
▪ لوازم متفرقه از قبیل انواع تورها ، داروها و غیره .
● مدیریت:
اغلب مشكلات تفریخگاهی از مدیریت ضعیف ناشی میشود. شایعترین علل از بین رفتن لاروها ، مرگ و میرهای واقعی ناشی از فقیر بودن كیفیت آب یا بیماریها نیستند ، بلكه از كمبودهای فیزیكی ناشی از خطاهای ساده مجری در طی تمیز كردن و سیفون كردن تانك ، تعویض آب و غیره سرچشمه میگیرد.
● بیماریها :
بیماریها معمولاً عامل ثانوی هستند و از نقص بهداشت تانك ، تعویض غیر كافی آب ، كمیت یا كیفیت غذا ، و اكسیژن محلول در شرایط بد ناشی میشوند.
تك سلولیها شایعترین عامل بیماریهای لارو میباشند. عفونتهای قارچی لاروها در مواردی مشاهده شده است اما غالباً در پی بهداشتی تر كردن غذا و كاهش تراكم لاروها رفع میگردد. فورمالین ۲۰۰-۲۵۰ p.p.m روزانه به مدت ۳۰ دقیقه ،عامل موثری برای درمان بیماریهای ناشی از تك سلولیها و قارچهاست. بیماری صدفی یا لكههای سیاه كه بدیهیترین بیماریهای پست لارو و میگوهای در اندازه بازاری هستند از تهاجم باكتریهای تجزیه كننده كیتین ناشی میشوند و در بعضی از مواقع با قارچها آلوده میگردند. تاری یا سفیدی بافتهای عضلانی كه غالباً به طرف دم صورت میگیرد ، احتمال دارد كه واكنشی در برابر استرس باشد.
● صیادان:
صیادی را اصولاً سایر گونههای آبزی ، پرندگان ، مارها و انسان انجام میدهند. استفاده از تورهای با ارتفاع ۶۰ سانتیمتر با چشمههای ریز در اطراف استخرها برای جلوگیری از ورود صیادان مشكلآفرین به استخرها مفید است. مشكلات ناشی از هیدروزوا به ویژه به هنگام استفاده از منابع آب سطحی نمایان میشود. استفاده از مواد شیمیایی نیز برای مبارزه با هیدروزوا به كار میرود. عمدهترین صیادان مشكل آفرین مارها و گربه ماهی رودخانهای هستند. خرچنگهای گرد نیز مشكلاتی را به وجود میآورند، به ویژه از آنرو كه سوراخهایی در دیواره استخرها ایجاد میكنند. البته میتوان آنها را با قرار دادن تلههایی در دیواره استخرها از بین برد.
● كیفیت آب :
▪ گیاهان آبزی
وجود گیاهان ریشهدار در استخرها به جز آنهایی كه برای ایجاد دیواره استخرها به كار میروند ، مشكلاتی در مدیریت استخر ایجاد میكنند. در حقیقت آنها برای میگوها مفید هستند و منبع غذایی را تشكیل میدهند اما وجودشان برداشت را مشكل میكند. برای مبارزه با گیاهان آبزی باید :
الف ) در استخرها مناطق كم عمق وسیع ایجاد نكرد.
ب ) هیچگاه یك استخر را مدت زیاد با آب كم نگه نداشت .
ج ) مقدار كافی توده فیتوپلانكتونی در استخر نگهداری شود.
د ) رویشهای غوطه ور كنده شوند.
▪ پیشگیری :
میتوان از داروهایی مانند استرپتو مایسین و بی پنیسیلین به آب پرورش لارو به مقدار ۱/۲۵ p.p.m تا ۲/۵ p.p.m هر دو یا سه روز در طی پرورش در تانكهای مخروطی اضافه كرد. در صورت مشاهده مرگ و میر ناشی از نكروز یا افزایش باكتریهای رشتهای تا P.P.m ۵ افزایش مییابد. دارو زدن یا درمان هنگامی صورت میگیرد كه سطح آب قبل از آغاز پر كردن مجدد در حداقل باشد. با این حال این روشها توصیه نمیشود زیرا ممكن است كه موجب مقاومت باكتریها در مقابل آنتی بیوتیكها گردد
مكانيسم تركيب آميلوز را در برگ هاي Arabidopsis با استفاده از تكنيك هاي برچسب زني C بررسي كرديم. در ابتدا اين فرضيه را امتحان كرديم كه ممكن است malto – oligosaccharides (MOS) به عنوان چاشني (آستر) براي سنتاز 1 نشاسته اي كه داراي دانه هاي محدود است عمل كند. متوجه شديم تركيب افزوده شده آميلوز در دانه ها جدا شده نشاسته با گلوكز ADP تهيه مي شود و MOS تهيه مي شود و MOS كه با دانه ها مقايسه شده با گلوكز ADP تهيه مي گردد. علاوه بر اين، با استفاده از گياهان تغيير پذير (Matant) جمع آوري كننده MOS متوجه شديم كه نسبت به نوع وحشي آميلوز بيشتري تركيب گرديد كه به مقدار MOSدر Vivo ارتباط دارد. زماني كه گياهان تغيير پذير و نوع وحشي در موقعيت هايي كه هر دو خطوط داراي محتوي مشابه MOS هستند، آزمايش گرديدند، هيچ تفاوتي در تركيب آميلوز مشاهده نشده همچنين فرضيه اي را آزمايش كرديم كه ممكن است شاخه هاي آميلو پكتين به عنوان چاشني براي سينتاز 1 نشاسته اي كه داراي دانه هاي محدود است عمل كند. در اين مدل شاخه هاي كشيده آميلو پكتين براي شكل دادن آميلوز پشت سر هم شكافته مي شوند. آزمايشات تعقيب پالس (ضربه) را انجام داديم پالس گلوكز ADP براي دانه هاي جدا شده نشاسته يا CO2 را براي گياهان سالم به كار برديم، و با دوره تعقيب در اشكال فرعي بدون برچسب دنبال شد. هيچ انتقال برچسب را از قسمتي از آميلو پكتين به بخش آميلوز نشاسته در دانه هاي جدا شده نشاسته و برگ هاي سالم با وجود تنوع دوره زماني تجارب و با استفاده از مسير تغيير پذيري كه نشاسته با مقدار بالايي آميلوز در آن تركيب مي شود، كشف نكرديم. بنابراين هيچ مدركي در تركيب آميلوز آستر شده Arabidopsis در Arabidopsis وجود ندارد. در نظر مي گيريم كه MOS آسترهايي براي تركيب آميلوز در برگ هاي Arabidopsis هستند.
نشاسته از دو پليمر گلوكان (glucan): آميلو پكتين و آميلوز تشكيل شده است % 70 يا بيشتر نشاسته گياهان نوع وحشي، آميلوپكتين است. آن مولكول بزرگي است كه به اندازه زيادي شاخه بندي شده در حالي كه آميلوز كوچكتر بوده و زياد شاخه بندي نشده است مولكول هاي آميلو پكتين براي شكل دادن ماتريكس نيمه بلوري سازماندهي شده اند و مولكول هاي آميلوز در حالت نامنظمي در اين ماتريكس قرار دارند. آميلوز و آميلو پكتين به طور همزمان در طور بيوسنتز دانه نشاسته تركيب مي شوند. بررسي ضد حسي و جهشي نشان داده كه ستياز نشاسته دانه محدود آنزيم 1 منحصرا مسئول تركيب آميلوز است. ايزو فرم هاي سيتاز نشاسته كه مسئول تركيب آميلو پكتين هستند اساسا به همراه بخشي از اين پروتئين هايي كه در ماتريكس دانه گنجانده شده اند در شكل قابل حل Plastid جاي گرفته اند. بنابراين، حتي زماني كه دانه ها محدود هستند اين ايزوفرم ها آميلوز را تركيب نمي كنند.
GPSS انتقال باقيمانده گلوكزي يك ADP-GlC را در انتهاي كاهش ناپذير آستر گلوكان كاتاليز ميكند، اما نوع اين آستر در Vivo مشخص نيست. در ابتدا، ممكن است MOS قابل حل به عنوان استر براي تركيب آميلوز عمل كند. زماني كه با دانه هاي مجزاي نشاسته نخود فرنگي، سيب زميني و جلبك سبز غير سلولي Chlamydomonas reinhardtii تهيه مي شود، MOS بين دو و هفت واحد گلوكز در طول براي شكل دادن آميلوز در حدود ماتريكس دانه از طريق افزودن گلوكز از گلوكز ADP كشيده مي شوند دوما ممكن است شاخه هاي آميلو پكتين در حدود ماتريكس از طريق GBSS كشيده و سپس براي شكل دادن آميلوز شكافته شوند. كار اخير با دانه هاي نشاسته كه از C. reinhardtii جدا شده اين ايده را تضمين كرده است. Vandewal و همكارانش دريافتند كه گلوكز گلوكز ADP داخل بخشي از آميلو پكتين ادغام مي شود اما در طول رشد نهفته دانه ها، به بخش آميلوز انتقال مي يابد. در طي اين رشد نهفته نيز محتوي آميلوز در دانه ها افزايش مي يابد. اين نتايج مطابق ايده اي است كه آميلو پكتين براي GBSS آستر است و آميلوز از طريق شكافتن زنجيره طولني توسط فعل و انفعال آنزيمي نامشخص شكل مي يابد.
GBSS در حدود دانه هاي نشاسته اي كه از سيب زميني، سيب زميني شيرين و embryos نخود فرنگي جدا شده نيز مي تواند گلوكز از گلوكز ADP به شاخه هاي آميلو پكتين انتقال دهد. بنابراين براي اين گونه هايي كه شاخه ها براي شكل دادن آميلوز شكافته مي شوند مدركي وجود ندارد.
هر دو مدل برا چيدن برگ و تركيب آميلوز براساس آزمايشاتي است كه در Uitro (مايع زجاجيه) انجام شده اگر چه با فراهم آوردن سرنخ هاي حياتي، چنين آزمايشاتي نمي تواند نوع آستر را براي تركيب آميلوز در Vivo آنزيم هاي قابل حل تركيب نشاسته ساير اجزاي Plastid شسته شده و تركيبات آميلوز در انزوا روي مي دهد. اين ممكن است شامل فاكتورهايي نشود كه بر تركيب آميلوز در Vivo برگ هاي Arabidopsis را به كار برديم. به خاطر اين كه نشاسته برگ مستقيما از كربني كه از طريق فتو سنتز جذب گرديده ساخته شده تركيباتش مي تواند با تهيه CO214 در طول دوره نور مورد بررسي قرار گيرد.
آزمايش كرديم كه آيا ممكن است تركيبات آميلوز آستر شده MOS با استفاده از مسير تغيير Arabidopsis كه MOS را جمع آوري مي كند روي مي دهد. اين مسير تغيير پذير فاقد آنزيم نامناسبي است كه در طول افت نشاسته در گير متابوليسم MOSشود متعاقبا MOSتا 15 بار در طول به حركت درآوردن نشاسته در شب برگ هاي نوع وحشي را جمع آوري مي كند و سپس در طول 4 ساعت اول روز بعد به سطح نوع وحشي افت مي كند MOSكوتاه كه در طول افت نشاسته توليد شده براي فراهم آوردن MOS بزرگتر به عنوان اشكال فرعي براي ساير آنزيم هاي كاهش دهنده نشاسته توسط آنزيم نامناسبي دگرگون مي شود بنابراين سطح MOS در سرتاسر چرخه روزانه كم است. گياه تغيير پذير 1 dpe نشاسته را با محتوي آميلوز بيشتري نسبت به نشاسته اي كه در برگ هاي نوع وحشي توليد شده، توليد مي كند. اگر MOS به عنوان آستر براي تركيب آميلوز عمل كند، ممكن است اين مقدار بالاي آميلوز از طريق MOS زياد موجود در برگ تغيير پذير در چند ساعت اول روز محاسبه شود. پالس CO214 را براي گياهان تغيير پذير تحت شرايطي كه آن ها MOSكم يا زياد داشتند فراهم كرديم و ادغام CO214 داخل آميلوز در اين گياهان و در گياهان وحشي تحت شرايط مشابه مقايسه شد. همچنين بررسي كرديم آيا ممكن است تركيب آميلوز آستر شده آميلوپكتين با استفاده از آزمايشات تعقيب پالس براي جستجوي انتقال برچسب از آميلو پكتين به آميلوز روي دهد.
نتايج مان مطابق اين عقيده است كه MOS مي تواند به عنوان آستر براي تركيب آميلوز عمل كند اما هيچ مدركي براي تركيب آميلوز آستر شده آميلو پكتين در برگ هاي Arabidopsis فراهم نمي كند.
نتايج
تركيب آميلوز در دانه هاي مجزاي نشاسته
در آزمايشات اوليه، بررسي كرديم آيا دانه هاي نشاسته از Arabidopsis كه تركيب گزارش شده آميلوز آستر شده آميلو پكتين يا آستر شده MOS را براي دانه هاي ساير گونه ها نمايش داده، جدا شده اند. در ابتدا مشخص كرديم كه آيا فعل و انفعال GBSS در نشاسته Arabidopsis استخراج شده ثابت است. دانه ها از برگ هاي تغيير پذير گياهان وحشي، نيمه راه از طريق دوره عكس 6 ساعته، جدا مي شوند و حداكثر تا 24 ساعت در محيط كشت آزمايش قرار مي گيرند. در 6 ساعت اول، فقدان فعل و انفعال GBSS وجود ندارد اما بعد از 24 ساعت، % 30 فعل و انفعالات اوليه GBSS باقي مي ماند. آزمايشات بعدي تعقيب پالس در 6 ساعت يا كمتر انجام شد.
براي تعيين اين كه آيا تركيب آميلوز توسط MOS تحريك مي شود، دانه هاي به همراه MOS يا بدون آن كه در محيط كشتي كه حاوي ADPlmm است خوابيده شدند. بعد از يك ساعت دانه هاي نشاسته كشف شده و با استفاده از كروماتوگرافي سفاروز CLZB داخل آميلوز و آميلو پكتين جدا شدند. نتايج نشان مي دهد كه در حضور مالتوتريوس (maltotrios)اتصال برچسب از گلوكز ADPافزايش يافته و نسبت به فقدان مالتوتريوس مقدار بيشتري در بخش هاي آميلوز M2 پايين وجود دارد.
براي تعيين اين كه آيا تركيب آستر شده آميلو پكتين اتفاق افتاده است دانه هاي نشاسته از برگ ها جدا شده و براي 30 دقيقه با گلوكز ADP تهيه مي شوند سپس با گلوكز ADP برداشته شده و براي پيگيري 2 يا 6 ساعت گلوكز ADPبدون برچسب جايگزين مي شود. نمونه هاي دانه هاي نشاسته برچسب زده شده بعد از پالس و در انتهاي دوره پيگيري گرفته مي شوند. نشاسته داخل آميلوز و آميلوپكتين جدا مي شود. نتايج نشان مي دهد كه اكثر بر چسب ها داخل بخش هايي كه حاوي آميلو پكتين Mr بالا هستند ادغام مي شوند در طول دوره پيگيري حركت مشهود برچسب از بخش آميلو پكتين به بخشي كه داراي آميلوز پايين Mr است وجود نداشت.
تست آميلوز آستر شده MOS در Vivo
براي تعيين اين كه آيا ممكن است MOS به عنوان آسترهايي براي تركيب آميلوز در Vivo عمل كند، گياهان وحشي را با گياهان مسير تغيير پذير 1 dpe مقايسه كرديم به خاطر اين كه اين گياهان تغيير پذير داراي سطوح بالاي MOS در شروع روز هستند اما در زمان نور داراي سطوح نرما هستند، با دليل ثابت كرديم كه آن مي توانست براي كشف تاثير MOS افزوده در تركيب آميلوز استفاده شود.
به گياهان 1 dpe و نوع وحشي براي 6 ساعت اول دوره عكس اجازه فتوسنتز شدن داده مي شود سپس نيمي از گياهان براي 4 ساعت به محل تاريكي منتقل مي شد، در حالي كه آزمايش در نور باقي مي ماند. نمونه بندي گياهان در اين مرحله نشان داد كه محتوي MOS در گياهان موجود در نور و در گياهان وحشي موجود در تاريكي پايين است. اين به خاطر افزايش مالتو تريوس است. سپس گياهان موجود در تاريكي به نور برگردانده مي شوند و بعد از 15 دقيقه تمام گياهان براي 30 دقيقه بعد در معرض CO214 قرار مي گيرند سپس گياهان برداشت شده و در مايع N2 منجمد مي شوند. نشاسته از گياهان استخراج شده و آميلوزو آميلو پكتين از طريق كروماتوگرافي سفاروز CL2B جدا مي گردند در صد برچسب ادغام شده در آميلوز درگياهان 1 dpe و گياهان وحشي كه در نور عمل كرده اند مشابه بود. بنابراين در گياهاني كه در تاريكي عمل كردند ادغام بيشتر بر چسب داخل بخش هاي آميلوز نشاسته 1 dpe نسبت به داخل همان بخش هاي نشاسته نوع وحشي وجود دارد. آناليزهاي بعدي نشان داد كه هيچ تفاوت مهمي بين برچسب ادغام شده در آميلوز موجود در نوع وحشي بدون توجه به طرز عمل نور و تاريكي ندارد، اما در گياهان تغيير پذير محل تاريك افزايش برچسب در زماني كه با گياهان تغيير پذير در محل نوراني مقايسه مي شود، مهم است بنابراين فقط در گياهان 1 dpe محل تاريك كه محتوي MOS زياد است، همچنين تركيب افزايش يافته آميلوز وجود دارد.
دومين آزمايش تعيين كننده در مقايسه با گياهان تغيير پذير و گياهان وحشي كه در تاريكي عمل كرده اند نتايج مشابهي داد علاوه بر اين، نمونه هاي كپي شده براي تعيين اين كه آيا مقدار برچسب ادغام شده در داخل نشاسته متفاوت از گياهان تغيير پذير و گياهان وحشي كه در تاريكي عمل كرده است به كار برديم. دريافتيم كه در هر دو همان مقدار برچسب داخل نشاسته تركيب شد.
براي تاييد اين كه مواد برچسب زده شده كه در 1 dpe بعد از طرز عمل در تاريكي تركيب شده و مشخص شد كه آموليز بيشتر از بخش عقبي آلوده كننده آميلو پكتين بوده، بخش ها 12 تا 24 ساعت از سفاروز CL2B در همان ستون، تركيب، خشك و دو مرتبه كروماتوگراف شدند. اكثر مواد برچسب زده شده از گياهان نوع وحشي (%85) و تغيير پذير (%98) در بخش هاي 12 تا 24 ساعت از ستون CL2B دوباره شست شدند. براي تعيين اين كه آيا مواد خطي هستند، نمونه هاي مشخص يا ايزوآميلاز وارد عمل شده و در ستون سفاروز CL4B جدا شدند.
آميلوز متشكل از زنجيره خطي بزرگ يا منشعب شده اي است كه به مقدار زياد تحت تاثير ايزوآميلاز قرار نمي گيرد. هر ماده منشعب شده كه داراي Mrكم است براي ايجاد زنجيه هاي خيلي كوتاهي است كه از طريق عمل ايزو آميلاز رها شده است. فقط %31 موادي كه قبلا شسته شده نشان دهنده زنجيره طولاني هستند. بنابراين در گياهان تغيير پذير فقط %38 مواد برچسب زده شده - به همراه %62 موادي كه در اول شست شده اند – در آخر شسته مي شوند. اين نتايج نشان مي دهد كه ماده اضافي كه حاوي Mr كمي است و در حضور1 dpeMOS تركيب شده آميلوز بوده است.
تست تركيب آميلوز آستر شده آميلو پكتين در Vivo
براي تعيين اين كه آيا تركيب آميلوز استر شده آميلو پكتين در Vivo اتفاق مي افتد، آزمايشات برچسب زني پيگيري پالس را انجام داديم، كه براي فتوسنتز برگ هاي گياهان سالم CO214 را تهيه كرديم و سپس اجازه مي دهيم فتوسنتز در CO2 بدون برچسب ادامه يابد. انتقال برچسب از آميلوپكتين به آميلوز در طول پيگيري اشاره بر اين دارد كه GBSS زنجيره هاي آمولو پكتين را باريك و كشيده مي كند كه براي شكل دادن آميلوز شكافته مي شوند مسير تغيير پذير مقدار نشاسته بالاي Sex4و نوع وحشي را به كار برديم. اين مسير تغيير پذير به خاطر اين كه نشاسته را به همراه محتوي آميلوز بيشتر از نوع وحشي جمع آوري مي كند به كار گرفته شد. اين شايد به خاطر فعل و انفعال افزايش يافته GBSS نسبت به سنتاز نشاسته قابل حل در اين مسير است. برگ هاي Sex4 مانند برگ هاي نوع وحشي داراي همان مقدار MOS است.
آزمايشات پيگيري و پالس را در دوره انجام داديم در مرحله اول آزمايشات، گياهان براي 15 دقيقه در معرض CO214 قرار گرفتند سپس CO214 برداشته و فتوسنتز براي 45 دقيقه بعدي در هوا ادامه يافت. در مرحله دوم آزمايشات، پالس 1 ساعتي از طريق پيگيري 5 ساعته دنبال شد اين دوره زماني متفاوت براي قادر ساختن كشف انتقال برچسب در چارچوب هاي زماني مختلف استفاده مي شد. نمونه ها در پايان پالس و در پايان پيگيري برداشته شده و در مايع N2 منجمد شدند. نشاسته ازنمونه ها استخراج شد و تركيب برچسب در داخل آموليز و آميلو پكتين با استفاده از كروماتوگرافي سفاروز CL2B تعيين شد.
نتايج پالس 15 دقيقه اي و پيگيري 45 دقيقه اي در شكل 5 نشان داده مي شود درگياهان وحشي، كاهش برجسته اما اندكي در خاصيت برچسب موجود بخش آميلوز پايين Mrدر طول پيگيري وجود دارد. در مسير تغيير پذير Sex4 خاصيت برچسب در بخش هاي حاوي آميلوز خيلي بيشتر از آن در گياهان وحشي است در اين مورد هيچ تغيير چشمگيري در طول پيگيري در خاصيت برچسب موجود در آمولند وجود ندارد. در آزمايشات پيگيري – پالس بزرگتر، هيچ تغييرات چشمگيري در طول پيگيري در خاصيت برچسب آموليز در هر مسير وجود ندارد. خاصيت كه داخل آميلوپكتين و آموليز در اين آزمايشات وسيع تر تركيب شده مشابه خاصيت هايي است كه در آزمايشات كوتاه تر ديده شده است.
مباحثه
نتايج مان از هر دو در آزمايشات Vivo و Vitro نشان مي دهد كه مالتو تويس مي تواند تركيب آميلوز را در Arabidopsis تحريك كند. در دانه هاي نشاسته مجزاي Arabidopsis تركيب آميلوز به وسيله حضور 1mm مالتوتريوس تحريك مي شود. به خاطر اين كه مشاهدات مشابهي در دانه هاي مجزاي نشاسته نخود فرنگي، سيب زميني و C. reinhardtii ديده شده و احتمال دارد كه اين پديده گسترده اي باشد. غلظتياز MOS نياز مي شود تا تركيب آميلوز را در دانه هاي مجزا كه اندك است تحريك كند و مالتوس (جو سمنوي ماده قندي)، مالتوتريوس و مالتوهكماز قادر به افزايش تركيب آميلوز هستند. بنابراين اندازه گيري هاي غلظت MOS درگياهان زياد معتبر نيست.
درگسترش embryos نخود فرنگي، محتوي mg MOS 42/0 گلوكز معادل وزن تازه 1-g است اما نوع اين MOSتعيين نشده است. در برگ هاي Arabidopsis وحشي مالتوز در طول روز داراي حداكثر MOS است و تقريباً 04/0 ميلي گرم وزن تازه 1-g است. در بررسي حاضر، مقدار مشاهده شده حتي كمتر از 01/0 ميلي گرم وزن تازه 1-g است و با در نظر گرفتن اين كه منحصرا اين مالتوز، پلاستيكي است اين مشابه غلظت 4/0 تا mm 6/0 است. در آزمايش Vitro غلظت mm1 از MOS براي افزايش تركيب آميلوز كافي بود. بنابراين غلظت MOS در برگ هاي Arabidopsis وحشي، احتمال دارد كه در همان سطحي كه براي ارتقاء و افزايش تركيب آميلوز در آزمايش در Vitro نياز مي شود باشد.
در گياهان 1 dpe با محتوي زياد MOS، نسبت آميلوز به آميلو پكتين تركيب شده بيشتر از آن مقدار درگياهان 1 dpe كه داراي سطوح پايين MOS به عنوان آستر براي تركيب آميلوز باشد يا نتيجه MOS كه GBSS را بدون فعاليت به عنوان آستر تحريك مي كند. نتايج در بررسي هاي Vitro بااستفاده از دانه هاي نشاسته embryos نخود فرنگي نشان مي دهد كه مالتوز برچسب زده شده براي شكل دادن آميلوز كشيده و باريك مي شود و نيز نشان مي دهد كه آنالوگ هاي مالتوز كه نمي توانند كشيده و باريك شوند تركيب آميلوز را تحريك نميكند. اين نشان مي دهد كه تاثير همزمان MOS روي GBSS به خاطر آمادگي افزوده شده مولكول هاي آميلوز است. بعدي، سطوح بالاي MOS ممكن است اشكال فرعي اضافي براي ستازهاي نشاسته قابل حل فراهم كند كه از اين رو موجب كاهش تركيب آميلو پكتين و ارتقاء افزاي شمشهود در خاصيت برچسب موجود در آميلوز گردد. بنابراين آزمايشات برچسب كلي در نشاسته نشان مي دهد كه هيچ كاهشي در تركيب داخل نشاسته درگياهان 1 dpe كه داراي MOS بالا هستند در مقايسه با گياهان وحشي وجود ندارد. با توجه به اين اطلاعات و نتايج و آزمايشات در Vitro احتمال توضيح اول بيشتر است. افزايش MOS در 1 dpe در بررسي حاضر به خاطر افزايش مالتو تريوس بود و اگر آن پلاستيكي باشد افزايش mm 208 وجود دارد و با در نظر گرفتن مقدار پلاستيكي %8 مجموع مقدار سلول.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن