سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
نئوپلاسم های سیستم عضلانی استخوانی انواع مختلفی دارد. شامل تومورهای استوژنیک کندروژنیک، فیبروژنیک ، رابدومیوژنیک(با منشا عضلانی) و نیز تومورهای با منشا سلول های مغز استخوان(رتیکولوم) و سلولهای چربی، عروقی و عصبی هستند. تومورهای استخوانی ممکن است اولیه یا ثانویه (متاستاتیک) به سرطان های اولیه سایر قسمت های بدن(مثل پستان ، ریه، پروستات وکلیه) باشند. تومورهای متاستاتیک استخوان شایع تر از تومورهای اولیه استخوانی هستند.
انواع تومورهای خوشخیم استخوان
تومورهای خوشخیم استخوان و بافت نرم ، از تومورهای بدخیم اولیه استخوانی شایع ترند. تومورهای خوشخیم استخوانی معمولا رشد آهسته و حدود کاملا مشخصی دارند. علایم معدودی ایجاد کرده و باعث مرگ نمی شوند.
نئوپلازی های اولیه خوش خیم سیستم عضلانی اسکلتی عبارتند از: استئوکندروم، کیست های استخوانی(همانند کیست آنوریسمی) استئوئید استئوما ، رابدومیوم و فیبروم. برخی تومورهای خوشخیم همانند تومورهای سلول ژانت، قابلت تبدیل به حالت بدخیم را دارند.
استئوکندورم شایعترین تومور خوش خیم استخوانی است. که معمولا به شکل برجستگیهای بزرگ استخوانی در انتهای استخوان های بلند(ازجمله شانه یا زانو) دیده می شود. این تومور در دوره رشد ایجاد میشود وسپس به شکل توده استخوانی ثابت در می آید. در کمتر از یک درصد بیماران پوشش غضروفی فنجانی شکل استئوکندروم ممکن است به دنبال تروما دچار تغییرات بدخیمی شده وبه کندروسارکوم تبدیل شود. استئوئید استئوما تومور دردناکی است که در بچه ها و در بالغین جوان مشاهده می شود. استخوان سازی واکنشی به دور بافت نئوپلاستیک سبب می شود که یک علامت رادیو گرافیکی اختصاصی برای تومور به دست آید. تومورهای سلول غول پیکر( استئوکلاستوما) تا مدتها به حالت خوش خیم باقی مانده ولی سرانجام به بافت های اطراف تهاجم میابند و باعث تخریب آنها می شوند.
تومورهای استخوانی بدخیم
تومورهای بدخیم اولیه عضلانی استخوانی نسبتا نادرند و از بافت های همبندی و حمایتی (سارکوم ها) یا اجزای مغز واستخوان(میلوم ها) منشا می گیرند(مولتپل میلوما) را در فصل33 ببندید. تومورهای بدخیم اولیه عضلانی استخوانی عبارتند از: استئوسارکوم، سارکوم یوئینگ و فیبروسارکوم . سارکوم های بافت نرم نیز شامل لیپوسارکوم، فیبروسارکوم بافت نرم و رابدومیوسارکوم هستند. متاستازتومورهای استخوانی به ریه ها نیز بسیار شایع است.
سارکوم استئوژنیک( استئوسارکم) شایع ترین نوع و کشنده ترین تومور بدخیم اولیه استخوان است. میزان مرگ و میر بالای این تومور از آن جهت است که در طی مراحل اولیه بیماری به ریه ها انتشار میابد. سارکوم استئوژنیک بیشتر در مردان بین سنین 10 و 25 سال (در استخوان هایی که رشد سریع دارند) در افراد سالمندمبتلا به بیماری پاژه وبه دنبال تابش پرتو های یونیزان دیده می شود و به صورت درد تورم محدودیت حرکتی و کاهش وزن ( به عنوان یافته شوم ) تضاهر پیدا می کند.
توده استخوانی معمولا قابل لمس غیر متحرک و حساس است. گاهی به دمای پوست روی توده افزایش می یابد و وریدهای آن گشاد می شود. تومورهای بدخیم غضروف هیالین که کندروسارکوم نامیده می شوند. از نظر شیوع دومین تومور بدخیم اولیه استخوان محسوب می شود. کندروسارکوم بیشتر افراد بالغ را مبتلا می کند و به صورت توده های بزرگ حجیم و با رشد آهسته تضاهر می یابد. مکانهای شایع تومور عبارتند از: لگن، استخوان ران بازو مهره ها ، کتف و درشتی نی متاستاز به ریه در کمتر از نیمی از مبتلایان رخ می دهد.
اگر تومور از نظر پاتولوژی خوب تمایز یافته باشد باقطع اندام مبتلا و یا برداشت وسیع تومور می توان طول عمر بیمار را افزایش داد. این تومور ها ممکن است پس از درمان مجددا عود کند.
بیماری های متاستاتیک استخوان تومورهای ثانویه استخوان :
تومورهای کلیه ، ریه ، پروستات، پستان ، تخمدان و تیروئید شایع ترین تومورهایی هستند که به استخوان متاستاز می دهند.
تومورهای متاستاتیک بیشتر استخوان های بیشتر استخوانهای جمجمه، ران ، بازو، لگن و مهره ها را مبتلا می کنند. اقلب چند استخوان همزمان درگیر می شود.
پاتو فیزیولوژی
بافت طبیعی استخوان در مقابل توده استخوانی به صورت پاسخ استئولیتیک( تخریب استخوانی) یا استئوبلاستیک(استخوان سازی) عکس العمل نشان می دهد. تومورهای اولیه استخوان با تخریب و تضعیف استخوانها باعث ایجاد شکستگی در آنها می شود. استخوان های طبیعی مجاور در پاسخ به تومور الگوی شکل گیری مجدد خود را تغییر می دهند. ناحیه مبتلا به تومور بزرگ می شود و سطح آن تغییر شکل میدهد.
تدابیر طبی تومورهای اولیه استخوان
هدف از درمان تومور اولیه استخوان تخریب یا برداشتن کامل آن است برای این منظور می توان از روش های جراحی (مثل برداشتن موضعی تومور و یا قطع اندام ازمحل استخوان یا ناحیه مفصلی) پرتودرمانی (در صورت حساسیت تومور به پرتوهای یونیزان) یا شیمی درمانی(قبل یا بعد از عمل به عنوان درمان کمکی برای از بین بردن متاستازهای میکروسکوپی) استفاده کرد.
از طریق برداشتن گسترده تومور و اقدامات ترمیمی و پیوندی میتوان به بهترین نتایج درمانی دست یافت. هنگام انجام اقدامات درمانی در جهت حفظ اندام مبتلا باید دو امر مهم طول عمر و کیفیت زندگی بیمار مدنظر باشد.
به منظور حفظ و نجات اندام ابتدا تومور و بافتهای مجاور را برمیدارند و به جای آنها از پوروتزهای مرسوم یا بافت استخوانی از خود بیمار(اتو گرافت) یا جسد (آلو گرافت) استفاده می شود یا برای بیمار عمل تعویض کامل مفصل انجام می دهند. گاهی برای خارج کردن تومور به روش جراحی لازم است اندام مبتلا قطع شود. برای کنترل موضعی ضایعیه اولیه قطع اندام از بالای تومور انجام میگیرد. به علت خطر متاستاز تومورهای بدخیم استخوانی شیمی درمانی ترکیبی قبل و بعد از جراحی انجام می گیرد. متاستازهای میکروسکوپی نیز ریشه کن شوند. با انجام شیمی درمانی ترکیبی ضمن کاهش اثرات سمی داروها و کاهش بروز مقاومت نسبتا به آنها اثرات درمانی بیشتری حاصل می شود. با خارج کردن کامل استئوسارکوم موضعی و شروع شیمی درمانی احتمال زنده ماندن بیمار در درازمدت افزایش می یابد.
تومورهای ثانویه استخوان
درمان سرطان متاستاتیک استخوان به شکل تسکینی انجام می گیرد. هدف از درمان تخفیف درد و ناراحتی بیمار همراه با افزایش کیفیت زندگی او می باشد. اگر بیماری متاستاتیک باعث تضعیف استخوان گرددبرای جلوگیری از شکستگی مرضی لازم است از وسایل تثبیت کننده و ابزارهای حمایتی استفاده شود برای تقویت استخوان های بلند دارای ضایعات متاستا تیک و پیشگیری از شکستگی مرضی آنها می توان از فیکساسیون داخلی استفاده کرد. به کارگیری فیکساسیون داخلی درمورد شکستگی های مرزی آرتروپلاستی و استفاده از سیمان استخوان (متیل متاکریلات) ناراحتی و درد را به حداقل می رسند.
کنترل درمان عوارض احتمالی
تاخیر در التیام زخم: به علت ترومای بافتی به دنبال جراحی، پرتودرمانی قلبی، تغذیه ی ناکافی یا بروز عفونت ممکن است التیام زخم با تاخیر انجام گیرد.برای بهبود خون رسانیبافتی، پرستار فشار بر روی محل ذخم را به حداقل می رساند.پانسمان استریل و غیر فشاری باعث تسرع فرایند التیام می شود. کنترل و گزارش یافته های آزمایشگاهی به انجام اقدامات لازم برای ثبات داخلی و ترمیم زخم کمک می کند.
تغییر وضعیت بدن بیمار به طور مرتب و مکرر، خطر بروز گسیختگی پوست ناشی از فشار را کاهش می دهد.گاهی بعد از جراحی های ترمیمی بزرگ و پیوند پوستی لازم است برای جلوگیری از گسیختگی پوست پوستو ترسیع روند التیام زخم، از تخت های درمانی مخصوص استفاده شود.
تغذیه ناکافی:
به علت بی اشتهایی، تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی یا پرتودرمانی باید بیمار تغذیه کافی داشته باشد تا فرایند ترمیم ذخم تسریع یابد. داروهای ضد تهوع و روشهای آرام سازی باعث کاهش عوارض گوارشی میشود. برای کنترل استوماتیت(التهاب مخاط دهان) میتوان از دهان شویه های بی حس کننده و ضدقارچی استفاده کرد، هیدراسیون کافی بیمار ضرورت دارد.برای دستیابی به تغذیه مناسب، استفاده از مکمل های تغذیه ای یا تغذیه کامل وریدی توصیه می شود.
استئومیلیت و عفونت ذخم ها:
برای کاهش میزان بروز استئومیلیت و عفونت ذخم ها، از آنتی بیوتیکها جهت پیشگیری استفاده می شود و در هنگام تعویض پانسمان، اصول استریل با دقت رعایت میگردد. هنگام التیام ضایعه لازم است از سایر عفونت ها مثل(عفونت دستگاه فوقانی) که ممکن است با انتشار خونی سبب استئومیلیت گردند، جلوگیری کرد. در بیماران تحت شیمی درمانی باید شمارش گلوبولهای سفید به طور مرتب کنترل شود. به بیمار توصیه می شود که از تماس با مبتلایان به سرما خوردگی و سایر عفونت ها خودداری کنند.
هیپرکلسمی:
هیپرکلسمی عارضه خطرناک سرطان استخوان است. نشانه های بروز هیپرکلسمی شامل ضعف عضلانی، ناهماهنگی عضلات، بی اشتهایی، تهوع ،استفراغ، یبوست، تغییرات الکتروکاردیوگراف(کوتاه شدن فاصله QTو قطعه ST ، برای کاردی، بلوک قلبی) و تغییر در وضعیت ذهنی روانی(شامل گیجی ،بیقراری، رفتارساکوتیک) است.
CPUیا Central Processing Unitکه بعضی اوقات از آن به Processorیا پردازشگر هم یاد میشود، درواقع مغز رایانه شماست.
CPUچیست و چه کاری انجام می دهد
ایسنا- وظیفه CPUاین است که تمامی کارهای محاسباتی رایانه را انجام دهد و نیز مدت زمان انجام این محاسبات را به حداقل برساند.
CPUچیزی نیست که شما بتوانید آن را از بیرون کیس رایانهتان ببینید، حتی وقتی در کیس را هم باز میکنید، باز هم برای دیدن CPUباید تمامی سیمها را باز کنید و همچنین فن (خنک کننده) را که روی CPUقرار گرفته باز کنید. درست در زیر این فن یک چیپ مربعی کوچک قرار گرفته که همان CPUرایانه شماست.
وقتی که شما برروی یک برنامه اجرایی کلیک میکنید، اطلاعات برنامه از هاردتان (و در بعضی مواقع از RAM ) فراخوانی شده و به CPUفرستاده میشود. همچنین وقتی که CPUاطلاعات را دریافت میکند، شروع به انجام محاسبات کرده و نتیجه را بدست میآورد.
وقتی محاسبات CPUبه اتمام رسید، CPUنتایج را به قطعه مربوطه میفرستد و بهعنوان خروجی برای کاربر به نمایش درمیآید.
پردازنده یا واحد پردازنده مرکزی (CPU) اصلی ترین بخش کامپیوتر است . این قطعه وظایف مهمی از قبیل عملکرد های ریاضی ، منطقی ، مقایسه ای و محاسبه های مربوط به آدرس دهی در کامپیوتر را به عهده دارد . CPUمهم ترین تراشه بر روی برد اصلی هر کامپیوتر می باشد و آن مدیریت کلیه مراحل پردازش داده ها را به عهده دارد . این قطعه به صورت مستقیم و یا غیر مسقیم سایر قطعات روی برد اصلی و سایر قسمتهای کامپیوتر را نظارت و مقداردهی می کند . پردازنده ها هر چند دارای ابعاد فیزیکی بسیار کوچکی هستند ولی از ابتدایی ترین آنها که از 29000 ترانزیستور تا انواع پیشرفته آنها که 7/5 میلیون ترانزیستور می باشد ، ابعاد فیزیکی آنها بسیار محدود و در حد 2 تا 3 اینچ مربع می باشند .
مشخصه با اهمیت ریز پردازنده ها عبارتند از :
× . سرعت .
× . پهنای گذرگاه داده .
× . پهنای گذرگاه آدرس .
× . ماکزیمم حافظه .
علاوه بر این مشخصه ها تعداد ترانزیستور با کار گرفته شده ، cacheداخلی ، پهنای پالس ، اندازه رجیستر های داخلی در پردازنده ها از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند . همه پردازنده ها سه عمل اساسی را انجام می دهند :
× . انتقال اطلاعات
× . حساب و منطق
× . تصمیم گیری
مشخصات فنی پردازنده ها
پردازنده ها به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر در یک کامپیوتر به صورت یک تراشه به شکل مربع روی برد اصلی قرار می گیرد . معمولا هر پردازنده دارای خصوصیات ویژه ای است که توسط تعدادی حروف و ارقام که بر روی هر کدام از آن ها چاپ شده ، مشخص می شوند .
این اطلاعات شامل موارد زیر می باشد :
- نام شرکت سازنده .
- نسل پردازنده .
- مدل و نوع پردازنده .
- سرعت پردازنده (MHZ ) .
- ولتاژ مورد نیاز پردازنده .
- شماره سریال پردازنده .
در ادامه به توضیح برخی از این مشخصه ها می پردازیم :
نام شرکت سازنده پردازنده
پردازنده ها توسط شرکت های مختلفی ساخته و ارائه شده اند.
شرکت های مشهور سازنده پردازنده عبارتند از :
- Intel
- IBM
- AMD
- Syrex
- Motorola
- IDT
- NIC
- IIT
گاهی بر روی پردازنده ها نام شرکت سازنده به صورت کامل و گاهی به صورت علائم اختصاری مخصوص شرکت مشخص می شود . مثلا برای محصولات شرکت از AMDبرای مشخص کردن نام پردازنده عبارت ADVANCEDشرکتهای MICRO DEVICESکه کلمه AMDاز آن گرفته شده چاپ می شود .
نسل پردازنده
پردازنده ها بسته به تنوع در مدل و عملکرد آن ها دارای مدل های مختلفی می باشند . معمولا هر گاه یک تغییر اساسی در ساختار یا پردازنده به وجود آمده است نسل جدیدی برای آن نام گذاری شده است . معمولا نسل های مختلف پردازنده ها را با نام ، علائم یا شماره های مختلف نشان می دهند . شرکتهای سازنده پردازنده تولیدات خود را بر اساس یک روش استاندارد نام گذاری می کنند . مثلا شرکت Intelتولیداتش را به صورت 80x86و شرکت Motorolaبه صورت 68xxxنام گذاری می کنند ، که معمولا علامت xجایگزین نسل و مدل پردازنده می شود . مثلا در مورد پردازنده های Intelنسل های اول تا هفتم به صورت زیر می باشد :
همانگونه که مشاهده می کنید از نسل چهارم (80486) به بعد نامگذاری پردازنده های Intelبه صورت 80x86نمی باشد بلکه از نام پنتیوم استفاده شده است .
مدل پردازنده
هر کدام از نسل های پردازنده دارای مدلهای مختلفی می باشد که دارای مشخصات متفاوت می باشند . مثلا در مورد پردازنده و 80386 مدلهای DX , SXو برای 80486 مدلهای SX , DX , DXII , DX4 , DX5برای پنتیوم (نسل پنجم) مدل های پنتیوم کلاسیک و MMX، برای نسل ششم مدل های پنتیوم پرو ، پنتیوم IIو پنتیوم IIIپنتیوم سلرون برای نسل هفتم مدل اتیانیوم را می توان اشاره نمود .
سرعت پردازنده
یکی دیگر از پارامتر های مهم برای پردازنده که معمولا روی پردازنده چاپ می شود ، سرعت پردازنده است . سرعت پردازنده بر حسب مگاهرتز (MHZ) مشخص می شود . گاهی سرعت پردازنده ها معادل سرعت پردازنده مشابه Intelبر روی آن چاپ می شود. در این پردازنده ها که شبیه پردازنده های پنتیوم Intelهستند ، برای نشان دادن سرعت AMD-K5که در سطر دوم آن عبارت PR100چاپ شده است ، بدین معنی است که این پردازنده دارای سرعتی معادل سرعت پردازنده های پنتیوم اینتل با سرعت 100MHZمی باشد . هر چند ممکن است سرعت واقعی این پردازنده کمتر باشد . چنانچه بعد از PR100علامت + هم داشته باشیم یعنی سرعت این پردازنده حتی از پردازنده اینتل با سرعت 100MHZهم بیشتر می باشد .
ولتاژ پردازنده
پردازنده های قدیمی (قبل از کار 468DX4) با ولتاژ 5vکار می کردند . پردازنده هایی که بعد از 486DX4به بازار ارائه شد با ولتاژ 3.3vکار می کردند . امروزه پردازنده های K6از شرکت AMDبا ولتاژهای پایین تر از 3.3v (2.2vمی کنند . طبیعی است هر چه پردازنده با ولتاژ کمتری کار کند توان مصرفی آن کمتر شده و در نتیجه پردازنده کمتر داغ می شود .
C P U
CENTERAL PROCESSING UNITبه معنای یک قطعه به عنوان مرکز پردازشکر است.یا همون مرکز پردازشها.
کزاز نوعى بيمارى عصبى (نرولوژي) است که با افزايش تون و اسپاسمهاى ماهيچهها مشخص مىشود. اين اسپاسمها گاهى موجب آسيبهاى جدى نظير شکستگى دندهها و مهرهها و خفگى شده و ممکن است با محرکهايى مانند نسيم، حرکت ناگهاني، صدا، نور، سرفه و... بروز نمايند.
اهميت تأثير واکسيناسيون کزاز در مناطق زئونوزخيز کشور، زمانى مشخصتر مىشود که موارد کزاز را - که به صفر نزديک شده است - با موارد بسيار زياد بروسلوز و موارد هارى مقايسه نماييم و بهيقين اين مقايسه براى استادان باسابقهٔ ما که زمانى با موارد بسيار زياد کزاز مواجه بودهاند، جلبتوجه بيشترى خواهد کرد و بدون شک، نتيجهٔ زحمتهاى سربازان گمنام جبههٔ بهداشت و خدمتگزاران صفوف مقدم اين جبهه است.
عوامل اتيولوژيک
کلوستريديوم تتاني، باسيل گرم مثبت بىهوازى متحرک مولد هاگى (اسپور) است که بهفراواني، در خاک و مدفوع حيوانهاى اهلى و انسان يافت مىشود و هاگهاى آن را مىتوان از گردوخاک، البسه و از محيط خشک اطراف، بهنوع قابل زيست، پس از سالها کشف نمود. اين هاگها و توکسين باسيل، مىتوانند واکسنها، سرمها و کاتگوت را نيز آلوده نمايند. وفور اين باکترى در نواحى پرجمعيت و در آبوهواى گرم و مرطوب و در خاک غنى از مواد آلي، بيشتر است. و نوع رويشى کلوستريديوم تتاني، نسبت به حرارت، بسيارى از مواد ضدعفونى کننده و پادزيستها و بخصوص پنىسيلين، حساس است ولى اسپورهاى آن نسبت به عوامل ضدعفونى کنندهٔ فيزيکى و شيميايي، بشدت مقاوم بوده، بهطورى که در اتوکلاو ۱۲۱ درجه سانتيگراد بهمدت ۱۰ تا ۱۵ دقيقه زنده مىماند. درصورتى که حيوانهايى مانند اسب و گاو و فضولات آنها در محيط وجود داشته باشد، ميزان کلوستريديوم تتاني، در دستگاه گوارش انسان و در محيط زيست، افزوده مىشود.
اپيدميولوژى توصيفى و رويداد بيمارى کزاز
میزان حملههای ثانویه
تأثیر سن، جنس، شغل و موقعیت اجتماعی
تأثیر عوامل مساعدکننده
حساسیت و مقاومت درمقابل بیماری
منابع و مخازن، نحوه انتقال و دوره قابل
سرایت
زخمهای مستعد به کزاز
روند زمانی
انتشار جغرافیائی
وضعیت بیماری در ایران
وضعیت جهانی و منطقهای ...
وضعیت کزاز نوزادان در ایران
سیر طبیعی
عوامل مؤثر در پیشآگهی
دورهٔ نهفتگی
ميزان حملههاى ثانويه کزاز
بيمارى کزاز، از انسانى به انسان ديگر انتقال نمىيابد و حملهٔ ثانويه نيز مطرح نمىباشد.
روند زمانى
اين بيمارى در آبوهواى گرم و در مناطق روستايى که ازنظر کشاورزي، غنى هستند، شيوع بيشترى دارد و در آبوهواى معتدل شيوع آن کمتر است. حدود ۶۰% موارد بيمارى از اواسط بهار تا اواخر تابستان بروز مىنمايد.
تأثير سن، جنس، شغل و موقعيت اجتماعى بر کزاز
شيوع بيمارى و ميزان مرگومير ناشى از آن در سنين نوزادى و در افزايش بيش از ۵۰ ساله بيشتر از ساير سنين است. از علل شيوع کزاز نوزادي، مىتوان به زايمان در شرايط غيربهداشتي، قطع بندناف با وسايل آلوده، پوشاندن بندناف با پارچهٔ آلوده، اقدامهاى سنتى منسوخ نظير استفاده از کودهاى حيوانى جهت پوشاندن بندناف و ختنهٔ نوزادان با وسايل غيراستريل، اشاره نمود.
شيوع بيمارى در مردان بهمراتب بيشتر است و گرچه مردان بيشتر در معرض برخورد با بيمارى مىباشند، ولى اختلاف توزيع جنسى دربين نوزادان نيز مشاهده مىشود و بهنسبت ۵/۲ به ۱ مىباشد.
در بعضى از کشورها شيوع بيمارى در سفيدپوستان يکپنجم شيوع آن در ساير نژادها است که علت آن را عدم ايمنسازى در اين نژادها و اختلاف طبقاتى بايد دانست نه اختلاف رنگ پوست.
انتشار جغرافيائى
وضعيت بيمارى در ايران
طى مطالعهاى که برروى ۳۸۲ بيمار مبتلا به کزاز در اصفهان صورت گرفته است، مشخص شده است که ۲۹۷ نفر (۸/۷۷%) از نقاط روستايى و ۸۵ نفر (۲/۲۲%) از مناطق مختلف شهر اصفهان بودهاند و نسبت مرد به زن، ۲ به ۱ بدست آمده است. در اين مطالعه همچنين مشخص شده است که کاربرد درمانهاى خانگى مانند استفاده از فضولات دام برروى زخمها، سوراخکردن گوش، اقدام به سقط جنين و ختنه با وسايل غيربهداشتى در پسران از عوامل مهم ابتلا به کزاز در مناطق روستايى بوده است که معرف عدم آگاهى به مسائل بهداشتى و احتياج به آموزش بهداشت بين افراد روستايى مىباشد.
در مطالعه ديگرى که بر روى پروندههاى هفتسالهٔ بيمارستان امام خمينى تهران صورتگرفته است، مشخص گرديد که %۸۴ بيماران، مرد بودهاند و بيشترشان با فضولات دامى تماس داشتهاند و شغل بيشتر آنها کشاورزى يا دامدارى بوده است. همچنين مشخص شده است که ۹۶% بيماران دورهٔ کمونِ زير ۲۰ روز داشتهاند و ۵۰% بيماران بسترىشده، جان خود را ازدست دادهاند، بهطورى که ميزان مرگ در کسانى که دورهٔ کمون کمتر از دوهفته داشتهاند بيشتر از مرگومير بيماران با دورهٔ کمون بيش از دو هفته بوده است. درضمن مطالعهٔ مشابهى بر روى پروندههاى دهسالهٔ بيمارستان امام خمينى تهران از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ انجام شده است. در اين مطالعه ۲۷% از ۲۰۰بيمار موردمطالعه را کودکان زير يکساله با تلفات ۱۰۰% تشکيل دادهاند و توزيع فراوانى موارد تحت مطالعه، بهشرح زير بوده است: %۲۷ زخم بندناف، ۱۷% زخم پا، ۵/۱۳% زخم دست، ۵/۸% دستگاه ژنيتال، ۷% سر و صورت، ۳% محل سوختگي، ۲% زخم ناحيهٔ لومبوساکرال، ۵/۱% گوش، ۱% از محل عمل جراحي، ۵/۱۹% نامشخص. در اين مطالعه، ۹۹% بيماران، واکسينه نشده بودند و ۱% بقيه که بهطور ناقص واکسينه بودند با درمان، بهبود يافتهاند.
طى مطالعهٔ ديگرى که دربيمارستان لقمان حکيم تهران صورت گرفته است معلوم شده که ۷/۸۷% بيماران را مردان تشکيل مىدادهاند، دورهٔ کمون بيمارى بين ۶ تا ۲۰ روز بوده است و بيماران بهطور عمده جزء گروه سنى ۴۵ تا ۶۰ ساله، بودهاند.
بعلاوه بررسى سرولوژى نمونههاى سرمى ارسالى به انستيتو رازى حصارک، نشان داده است که حدود ۷۹% زنان بررسىشده، داراى پادتن محافظتکنندهٔ ضد کزاز، در سرم خود بودهاند و طى مطالعهٔ ديگرى که در سال ۱۳۶۶ بر روى ۷۱۲ نفر از رزمندگان جنگ تحميلى ايران و عراق، بهمنظور بررسى ايمنى کزاز صورت گرفته است مشخص گرديده که ۶/۹۱% افراد واکسينه، ايمن گرديدهاند و فقط در ۴/۸% آنها ايمنى ايجاد نشده است. با اين وجود ميانگين عيار پادتن در افراد ايمن، ۲۵ برابر بيشتر از حداقل پادتن حفاظتي، بوده است. در اين مطالعه مشخص شده است که با افزايش سن، از عيار پادتن، کاسته مىگردد.
بعد از اجبارى شدن واکسيناسيون برضد کزاز در مادران آبستن و دختران جوان با توجه به نرخ تولد در مناطق روستايى و شهرى که بهطور چشمگيرى افزايش نشان مىدهد، آمار نوزادان مشکوک به کزاز درطى ۵سال ۱۳۷۵-۱۳۷۱ که توسط ادارهٔ کل پيشگيرى و مبارزه با بيمارىها اعلام شده است، فقط ۷۵ مورد مىباشد. اين مطالعه که بهکلى تصادفى است نشاندهندهٔ علت کاهش موارد بيمارى تنها بهواسطهٔ واکسيناسيون و مؤثربودن واکسنها مىباشد.
در سال ۱۳۷۳ در مؤسسهٔ رازى مقدار توليد واکسنهاى کزاز دوگانه (ديفترى و کزاز) و سهگانه (D.P.T) (ديفتري، کزاز و سياهسرفه) بالغ بر بيست ميليون دوز بوده که با همکارى وزارت بهداشت، واکسيناسيون همگانى انجام گرفته است و درنتيجه در سال ۱۳۷۳ فقط ۳۹ مورد کزاز مشاهده شده که از اين تعداد، ۱۹ مورد آن در کودکان بوده است. باتوجه به رشد جمعيت و اينکه بيمارى در تمام سنين ديده مىشود، اين تعداد بيمارى درحد صفر است و نشاندهندهٔ سطح ايمنى بالايى در افراد است.
بالاخره مطالعهاى هم درمورد تأثير واکسن کزاز بصورت قطرهٔ بينى در انستيتو رازى حصارک، صورت گرفته و مشخص شده است که در داوطلبان سالم انسانى در مقايسهٔ با واکسن تزريقى بهطور مطلوب باعث تحريک ايمنى شده و افزايش سطح پادزهر (آنتىتوکسين) حاصل از آن قابل توجه بوده است.
وضعيت جهانى و منطقهاى بيمارى کزاز
کزاز، در سراسر جهان روى مىدهد و عليرغم وجود واکسن کارساز، هنوز همهساله دستکم يک ميليون نفر در سطح جهان، قربانى اين بيمارى مىشوند که نيمى از آنان را نوزادان، تشکيل مىدهند.
شيوع آن در کشورهاى درحال پيشرفت و عقب نگهداشته شده، بيشتر است، بهطورى که در اين مناطق، گاهى کزاز نوزادان، عامل بيش از ۱۰% مرگومير دوره نوزادى مىباشد و در مناطقى نظير اروپا و آمريکاى شمالى که ازنظر اقتصادى پيشرفتهاند، اين بيمارى بهطور کلي، نادر است. زيرا سطح بهداشت مردم بالاتر مىباشد و ايمنسازى افراد در سطح وسيعى انجام مىشود و در اين کشورها کزاز نوزادان، تقريباً ريشهکنشده و کزاز، بيشتر بصورت بيمارى سالمندان درآمده است. زيرا در اين سنين، پاسخ موضعى نسبت به عفونت کاهش يافته و ايمنى آنها نيز نقصان پيدا کرده است و درمجموع در بعضى از کشورهاى پيشرفته، شيوع بيمارى در سالهاى اخير به کمتر از يکدهم ميزان قبلي، کاهش يافته است.
توضيح بيشترى درمورد کزاز نوزادان: کزاز نوزادى (NT) عاملى است که موجب مرگومير دورهٔ نوزادى در بسيارى از نقاط جهان مىشود و درميان بيمارىهاى قابل پيشگيرى با واکسن، رتبهدوم را نسبت به سرخک بهعنوان يکى از علل مرگومير کودکان، به خود اختصاص داده است.
اين بيمارى يکى از معضلهاى مهم بسيارى از کشورهاى درحال پيشرفت را تشکيل مىدهد، زيرا در اين کشورها امکانات زايشگاهى و ايمنسازى برضد کزاز بهنحو مطلوبى وجود ندارد و ميزان مرگ ناشى از کزاز نوزادان، گاهى به ۲ تا ۶۰ نفر در هر يکهزار نوزاد زنده مىرسد. بيشتر نوزادان مبتلا به کزاز در خارج بيمارستان، از مادران غيرايمن و درشرايط غيربهداشتي، متولد مىگردند و بيشترين موارد مرگ ناشى از کزاز نوزادان در سال ۱۹۹۲ مربوط به منطقهٔ جنوب شرقى آسيا بوده است که حدود ۴۰% کل موارد را تشکيل مىداده است. اسپورهاى کلوستريديوم تتاني، بهطور معمول پس از زايمان دراثر بريدن، بستن و پوشاندن بندناف با وسايل ومواد آلوده، وارد ناف نوزاد مىگردد و پساز رشد ميکروب (ژرميناسيون) و توليد توکسين، باعث ايجاد بيمارى مىشود و درصورتى که طول قسمت باقيمانده بندناف کوتاهتر باشد، احتمال بروز کزاز بيشتر خواهد بود.
وضعيت کزاز نوزادان در ايران
حذف کزاز نوزادان توسط سازمان جهانى بهداشت، مورد هدف قرار گرفته است و خوشبختانه سالهاست که کزاز نوزادى در جمهورى اسلامى ايران به مرحلهٔ ”حذف (Elimination)“ رسيده است.
در شروع برنامهٔ گسترش ايمنسازى در ايران در سال ۱۳۶۳ در يک بررسى خوشهاى که با همکارى سازمان جهانى بهداشت در سطح کشور انجام شد، پوشش واکسيناسيون کزاز در زنان سنين بارورى با دونوبت توکسوئيد کزاز، در روستاها %۵ و در شهرها ۳% بود، ولى با گسترش شبکههاى بهداشتى درمان کشور و تقويت برنامهٔ گسترش ايمنسازى و تقويت نظام مراقبت و تصويب قانون ايمنسازى اجبارى زنان قبل از ازدواج ۱۳۶۸، پوشش ايمنسازى زنان، افزايش قابل توجهى يافت. از سال ۱۳۷۰ تاکنون (سال ۱۳۷۹) حتى يک مورد ابتلا به کزاز نيز در زنان سنين بارورى در کشور، گزارش نشده است.
در بررسى خوشهاى که در سال ۱۹۹۷ توسط يونيسف بهانجام رسيده، ميزان پوشش واکسيناسيون کزاز زنان در سنين بارورى ۷۷% گزارش شده که در زنان داراى کارت ايمنسازي، اين رقم ۵/۸۹% بوده است. براى حذف کزاز نوزادان در جمهورى اسلامى ايران سه راهکار اصلي، درنظر گرفته شده است:
۱. ايمنسازى زنان در سنين آبستنى با پوشش بالاتر از ۸۰% با تأکيد بر زنان آبستن
۲. انجام زايمان بهداشتي
۳. تعيين مناطق پرخطر و انجام فعاليتهاى اصلاحى يعنى ايمنسازى زنان سنين آبستن، ازجمله بسيج امکانات جهت واکسيناسيون دوگانهٔ بزرگسالان در اينگونه مناطق
در برنامهٔ حذف، کودکى که در دو روز اول زندگى قادر به مکيدن و گريستن است، ولى در فاصلهٔ۳ تا ۲۸ روزگى ديگر قادر به مکيدن نباشد، يا ماهيچههاى او منقبض شده، يا دچار تشنج شود، يا هر دو حالت فوق پيش آيد، يا اينکه تشخيص کزاز در بيمارستان داده شده باشد، مورد قطعى (Confirmed case) تلقى مىگردد. در اين تعريف، تشخيص کزاز بکلى بالينى است و بهتأييد آزمايشگاهي، نيازى ندارد و لازم است بعد از تشخيص بالينى با سريعترين وسيلهٔ ممکن (تلفن، فاکس و...) به مرکز بهداشت شهرستان و ازآنجا به مرکز بهداشت استان (يا دانشگاه علوم پزشکى مربوطه) و ازآنجا نيز به ادارهٔ کل پيشگيرى و مبارزه با بيمارىها گزارش شود. علاوه بر آن کزاز نوزادان، در رديف بيمارىهايى است که بايد مورد ”صفر“ آن نيز گزارش گردد. يعنى با انجام مراقبت فعال هفتگى و بررسى بيمارستانها وجود يا عدم موارد کزاز در طول ماه، گزارش شود. با توجه به نکتههاى فوق، مشاهده مىشود که با تلاش پيگير تمام ردههاى مسؤول، خوشبختانه کزاز نوزادان در کشورمان در مرحلهٔ حذف، قرار دارد.
تأثير عوامل مساعدکننده کزاز
گاهى کزاز بهدنبال عمل جراحي، آزمونهاى پوستى و تزريقها، رخ مىدهد. اين بيمارى دربين معتادان شيوع بيشترى دارد و اين امر شايد بهاين خاطر باشد که هروئين و بعضى مواد ديگر، پتانسيل اکسيد - احيا را در محل تزريق، بهشدت کاهش مىدهد و محيط را جهت رشد ميکروب آماده مىکند. شايان ذکر است که گاهى اپيدمىهاى محدودى دراثر ختنه با وسايل آلوده، رخ مىدهد و درضمن کزاز ناشى از اُتيت مزمن در کشور هندوستان، از شيوع زيادى برخوردار است. و اسپورهاى باسيل کزاز را در هروئين نيز يافتهاند.
يکى از گونههاى ميکروبى شايعى که از زهر مار زنگى (Rattlensnake Venom) يافتهاند، گونههاى کلوستريديوم است و بنابراين در مارگزيدگي، نيز بايد احتمال بروز بيمارى کزاز درنظر باشد.
سير طبيعى بیماری کزاز
بهطور معمول اولين و شايعترين خودنمايى بالينى اختصاصى کزاز، تريسموس است که باعث قفلشدگى فک مىگردد.
در اشخاصى که از بيماري، جان سالم، بدر مىبرند سِکِلى (داغي) باقى نمىماند و بهبود آنها کامل است. همچنين ميزان مرگ ناشى ازکزاز، در نوزادان، بيشتر از سالمندان و در سالمندان بيشتر از جوانان ۱۰ تا ۲۰ ساله است و حدود ۶۰ تا ۷۵% موارد مرگ ناشى از بيماري، در هفتهٔ اول کزاز، رخ مىدهد و بيشتر، دراثر آسپيراسيون و عفونت ششي، حاصل مىشود.
انواع کزاز عبارتند از: کزاز ناشى از جراحت، کزاز نفاسى پس از سقط يا بهنگام زايمان، کزاز ناشى از اُتيت، کزاز سفاليک، کزاز نوزادان، کزاز موضعى و کزاز ايديوپاتيک بدون راه ورود مشخص و شايعترين شکل بالينى کزاز، شکل ژنراليزه، مىباشد.
عوامل مؤثر در پيشآگهى بیماری کزاز
- سنين نوزادى و سالمندى دورهٔ کمون و دورۀ شروع کوتاه
- تب و هيپرپيرکسى
- کزاز نوع سفاليک پيشآگهى بدى دارد، درصورتى که نوع موضعى از پيشآگهى خوبى برخوردار مىباشد.
درضمن پيشآگهى کزاز موضعى بهتر از نوع ژنراليزه است و درصورتى که پادزهر (آنتىتوکسين) در خلال دورۀ نهفتگى يا اوايل بيماري، تجويز شود ممکن است بيمارى خفيفترى ايجاد شود.
حساسيت و مقاومت درمقابل بيمارى کزاز
بهنظر مىرسد که حساسيت افراد مختلف، نسبت به بيمارى کزاز، يکسان نباشد، زيرا در سرم بعضى از اشخاص که هيچگونه سابقهاى از دريافت توکسوئيد ذکر نمىکنند، پادزهر کزاز را با ميزان محافظتکنندهاى يافتهاند. گرچه ممکن است چنين ايمنى طبيعى ازنظر باليني، تأييد نشود، ولى بااينحال نکته جالب توجهى مىباشد. همچنين پس از خوراندن مکرر هاگهاى کلوستريديوم تتانى به خوکچه هندى توانستهاند باعث بوجود آمدن ميزان محافظتکنندهاى از پادزهر (آنتىتوکسين) در اين حيوان بشوند. زيرا ممکن است هاگها مقادير کمى ”تتانواسپاسمين“ که مغايرتى با سلامتى حيوان نداشته باشد در لولهٔ گوارش آزاد نموده، سرانجام باعث توليد پادزهر (آنتىتوکسين) در بدن حيوان بشوند. درصورتى که خوردن مکرر هاگها قادر به توليد ايمنى در انسان نيز باشد، اين واقعه در کشورهاى درحال پيشرفت که هاگ کزاز در محيط، در حيوانها و در انسان بهفراوانى يافت مىشود، بهوقوع مىپيوندد.
نوزادانى که از مادران ايمن، متولد مىشوند، داراى ايمنى انفعالى مىباشند و به کزاز نوزادان، مبتلا نمىگردند. ولى ابتلا به کزاز، باعث ايجاد ايمنى نمىشود و بنابراين افرادى که پس از ابتلا جان سالم بهدر مىبرند، لازم است عليه بيماري، واکسينه شوند تا درمقابل ابتلاهاى بعدي، ايمن گردند.
دورهٔ نهفتگى بیماری کزاز
دورهٔ نهفتگى کزاز درحدود ۱۴ روز و دورهٔ شروع آن درحدود ۶ روز است. دورهٔ کمون عبارت است از فاصلهٔ ورود باسيل به بدن و بروز اولين تريسموس. دورهٔ شروع عبارت است از فاصلهٔ اولين تريسموس تا اولين اسپاسم ژنراليزه. درصورتى که دوره کمون، کمتر از ۹ روز و دورهٔ شروع کمتر از ۴۸ ساعت باشد، حمله بيماري، شديدتر خواهد بود. درضمن هرچه فاصلهٔ محل زخم و سيستم اعصاب مرکزى بيشتر باشد، دورهٔ نهفتگى نيز افزونتر و درصورتى که زخم، مرکزى يا بر روى سر و گردن قرار داشته باشد، دورهٔ نهفتگي، کوتاهتر مىباشد. بهطورى که دورهٔ نهفتگي، در کزاز سفاليک، درحدود ۱ تا ۲ روز است و پيشآگهى بدى نيز دارد.
دورهٔ کمون متوسط کزاز نوزادان درحدود ۶ روز است، ولى مىتواند از ۳ تا ۲۸ روز، متغير باشد و درمواردى که اين دوره کوتاه است تا ۸۰% موجب مرگ نوزادان مىگردد.
منابع و مخازن، نحوه انتقال و دوره قابل سرایت
مخزن اصلى کلوستريديوم تتانى را خاک تشکيل مىدهد. اين ميکروارگانيسم، درضمن بخشى از فلور طبيعى مدفوع حيوانها مىباشد و بنابراين، باسيلها و هاگهاى موجود درمدفوع حيوانها، به محيط خارج، راهيافته و باعث آلودگى خاک مىشوند و زمانى که طى حوادث و سوانح مختلف، اينگونه خاکها با زخمهاى باز انسان تماس يابند، باعث ورود هاگها به موضع و ايجاد کزاز، مىشوند. همچنين ازطريق ختنه با وسايل آلوده و پوشاندن بندناف با فضولات حيوانها يا مواد آلوده ديگر نيز منتقل مىشود. ولى از انسانى به انسانديگر، قابل انتقال نمىباشد. شايان ذکر است که اجسام خارجى يا بافتهاى نکروزه، شرايط را براى رشد باسيل کزاز، مساعد مىنمايد.
زخمهاى مستعد به کزاز
بعضىاز آسيبهايى که مىتوانند منجربه کزاز شوند عبارتند از زخم ناچيز سوزن، بريدگى پوست، زخمهاى عميق، سوختگي، نيش حشرهها، گازگرفتگى انسان، جراحىها، زايمان غيربهداشتي، بريدن بندناف با وسايل غيراستريل، کشيدن دندان، تزريق، ختنه، شکستگىها، اُتيت مياني، زخمهاى مزمن پوستي، عفونتهاى چشمي، گانگرن پا و... ولى بعضى از زخمها براى ابتلا به کزاز، مستعدترند و گرچه تعريف دقيق ”زخم مستعد به کزاز“ دشوار است، ولى مىتوان اين اصطلاح را به ضايعههاى زير و امثال آنها اطلاق نمود:
۱. شکستگى مرکب
۲. زخم ناشى از اصابت گلوله و ترکش و...
۳. سوختگىها
۴. لهشدگىها
۵. زخمهاى حاوى جسم خارجى
۶. زخمهايى که با خاک، مدفوع، يا بزاق آلوده شده باشند.
۷. زخمهايى که براى بيش از ۲۴ ساعت مورد توجه و پرستارى قرار نگرفته باشند.
۸. زخمهايى که بهوسيله ديگر ميکروارگانيسمها دچار عفونت شده باشند.
۹. زخمهايى که حاوى بافتهاى فاقد حيات يا بدون عروق مىباشند.
۱۰. سقطى که با وسايل غيراستريل، ايجاد شده باشد.
۱۱. زخمهاى نافذ و سرمازدگى.
پیشگیری اولیه
واکسیناسیون کودکان
واکسیناسیون ناکامل
تزریق همزمان واکسن و پادزهر
ایمنسازی غیرفعال (پاسیو)
ایمنسازی زنان آبستن بهمنظور پیشگیری ...
واکسیناسیون بزرگسالان
زمان بروز ایمنی
میزان تأثیر واکسن
عوارض واکسن
واکسيناسيون، عليه بيمارى کزاز، درواقع ضرورتى عام و کلى است و درحقيقت ايمنسازي، تنها راه حذف کزاز، بهعنوان مسئلهاى مهم، در بهداشت عمومى خواهد بود. بدون شک ايمنسازى با واکسن کزاز، ايمنى قابل توجهى ايجاد مىنمايد. بهطورى که مىتوان ادعا نمود در افرادى که بهنحو کاملى عليه کزاز واکسينه شده باشند، اين بيمارى عارض نخواهد شد. زيرا ميزان بروز آن در اين افراد کمتر از ۴ نفر در هر ۱۰۰ ميليون نفر مىباشد. درضمن وجود ۰۱/۰ واحد پادزهر در سرم، محافظتکننده است.
جهت حصول ايمنى مؤثر، بايد حداقل سه تزريق توکسوئيد صورت گيرد که در اين صورت، پادتن ضدکزاز، بهمدت ۵ تا ۱۰ سال در بدن افراد واکسينه يافت خواهد شد. بنابراين درصورتى که فرد واکسينه، دچار زخم نشود، مىتوان هر دهسال يکبار، يکنوبت توکسوئيد کزاز، بهعنوان يادآور، تزريق نمود، ولى درصورتى که فرد بهطور کامل ايمنى درمعرض ابتلا به کزاز قرارگيرد و بهمدت پنج سال يا بيشتر، از آخرين تزريق توکسوئيد، گذشته باشد، ديگر فاصلهٔ دهساله، قابل اعتماد نخواهد بود و لازم است يک نوبت توکسوئيد بهعنوان يادآور، دريافت نمايد. البته در رابطه با آسيبهاى شديد و تخريب وسيع نسوج مردهاى که برداشتن کامل آنها امکانپذير نبوده و مدت بيش از يکسال، از آخرين نوبت توکسوئيد مىگذرد لازم است يک نوبت توکسوئيد يادآور تزريق شود و شايان ذکر است که يکنوبت توکسوئيد يادآورى که حتى بهفاصله ۱۹ سال بعد از واکسيناسيون کامل، تزريق گردد، مىتواند بسرعت، عيار پادزهر (آنتىتوکسين) را بهمقدار کافي، در خون، افزايش دهد.
واکسيناسيون کودکان
بهطور معمول بايد ايمنسازى تمام نوزادان در فاصلهٔ يک تا ۳ ماهگى شروع شود و واکسن کزاز همراه با واکسن ديفترى و سياهسرفه به آنها تزريق گردد. واکسن سهگانه را در کودکان زير ۷سالى که درموعد مقرر، مراجعه کرده باشند بهفاصلهٔ۵/۱ ماهگي، ۳ ماهگي، ۵/۴ ماهگي، ۱۵ ماهگى و ۵ سالگي؛ و درکودکان کمتر از ۷ سالهاى که در موعد مقرر، مراجعه نکردهاند، در اولين مراجعه و ۶ هفته بعد از اولين مراجعه و ۶ هفته بعد از دومين مراجعه و ۶ تا ۱۲ ماه بعد از سومين مراجعه و ۱۰ سال بعد از چهارمين مراجعه و بالاخره در کودکان بالاتر از ۷ سالهاى که در موعد مقرر تزريق مىکنند؛ مراجعه نکردهاند، يک نوبت در اولين مراجعه، نوبت دوم، ۶ هفته بعد از نوبت اول، نوبت سوم ۶ هفته بعد از دومين مراجعه، نوبت چهارم ۶ تا ۱۲ ماه بعد از سومين مراجعه و نوبت پنجم ۱۰ سال بعد از چهارمين مراجعه تزريق مىگردد و بديهى است که هرکدام از نوبتهاى واکسن سهگانهاى که مصادف با سن بالاتر از ۶ سالگى تمام باشد، بايد از واکسن دوگانهٔ ويژهٔ بزرگسالان (Td) و درصورت بروز تب و تشنج در کودکان، بايد از واکسن دوگانهٔ کودکان (TD) استفاده شود.
واکسيناسيون بزرگسالان
براى واکسيناسيون بزرگسالان از ۲ دوز واکسن دوگانهٔ بزرگسالان (Td) بهفاصلهٔ۶ هفته، استفاده نموده، يک دوز يادآور نيز پس از يکسال، تلقيح و سپس هر دهسال يکبار واکسن يادآور، زده مىشود.
شايان ذکر است که در زنان آبستن، بهفاصلهٔ اولين مراجعه، يک ماه بعد، ۶ ماه بعد، يک سال بعد و يک سال بعد از آن تزريق مىشود و از نوبت اول به بعد ايمنىاى معادل ۸۰%، ۹۵% و ۹۹% بهارمغان مىآورد. واکسيناسيون ناکامل
تمام بيماران مجروحى که بهطور کامل ايمنسازى نشده، ولى يک يا ۲ دوز واکسن دريافت نمودهاند، بايد بسرعت يکبار ديگر نيز واکسينه شوند و طبق يک برنامهٔ تنظيمى در آينده بهطور کامل، عليه بيمارى ايمن گردند. در افرادى که بهطور کامل ايمن شدهاند، پادزهر (آنتىتوکسين) محافظتکننده ضد کزاز تا ۱۰ سال وجود خواهد داشت. با اين حال درصورتى که زخم حاصل جزء گروه ضايعههاى مستعد به کزاز بوده و بيش از پنج سال از تلقيح آخرين واکسن گذشته باشد، بايد يک دوز يادآور ديگر نيز تزريق شود. درضمن در افرادى که بهطور کاملى ايمن شدهاند درموقع بروز انواع زخمها نيازى به تزريق ايمونوگلوبولين ضد کزاز نمىباشد. قابل تأکيد است که ابتلا به کزاز، موجب بروز ايمنى نمىشود و بنابراين کسانى که از بيمارى کزاز، جان سالم بدر مىبرند، از دريافت واکسن، معاف نمىباشند و بهتر است بهفاصلهٔ يکماه بعد از تشخيص بيماري، واکسيناسيون کزاز در آنها آغاز گردد.
زمان بروز ايمنى
زمانى که توکسوئيد و پادزهر، بهطور همزمان مصرف شوند، عليرغم تداخل مختصرى که در بروز ايمنى فعال، عليه بيمارى ايجاد مىشود، ميزان پادتن فعال بهطور معمول در عرض ۱۰ تا ۸ روز پس از تزريق دومين دوز واکسن به حد محافظت کننده مىرسد.
تزريق همزمان واکسن و پادزهر
افراد غيرواکسينهاى که داراى شرايط دريافت ايمونوگلوبولين ضدکزاز هستند، مىتوانند بهطور همزمان با دريافت ايمونوگلوبولين و واکسن (هريک در يک کفل) عليه اين بيمارى ايمن شوند.
ميزان تأثير واکسن
کزاز درحقيقت درافرادى که بهطور کامل واکسينه شده باشند، عارض نخواهد شد و ميزان بروز آن در اين افراد کمتر از چهار نفر در هر يکصد ميليون نفر مىباشد.
ايمنسازى غيرفعال (پاسيو)
در انسان، تزريق ايمونوگلوبولين ضد کزاز (TIG) عدم وقوع کزاز زا تضمين نمىکند، بهطورى که براساس مطالعههايى که در آمريکا صورت گرفته است، ۵% مبتلايان به کزاز آنهايى هستند که درموقع آسيبديدن بدن، ايمونوگلوبولين ضدکزاز هم دريافت نمودهاند. پادزهرى که در خلال دورهٔ کمون، يا اوايل بيمارى تجويز شود، درواقع بر توکسين فيکسنشده، مؤثر واقع مىشود و ممکن است بيمارى را تحت تأثير، قرار دهد.
جهت ايمنسازى پاسيو، مىتوان از ايمونوگلوبولين انسانى يا سرم ضدکزاز اسبى استفاده نمود، ولى مصرف ايمونوگلوبولين انسانى به دلايل زير، بهتر است:
۱. پادزهر (آنتىتوکسين) انساني، نسبت به نوع اسبي، تمايل کمترى به تشکيل کمپلکسهاى ايمنى که بسرعت دفع مىگردند دارد.
۲. واکنشهاى آنافيلاکتيک شديد و کشندهاى که گاهى بهدنبال تزريق سرم اسبى بروز مىنمايد با پادزهر انساني، بىنهايت نادر بوده، درمورد اخير، به هيچ وجه نيازى به آزمون قبل از تزريق نمىباشد و مىتوان با خيال راحت آن را تزريق نمود. با اين حال توصيه شده است که درموقع تزريق پادزهر حيوانى يا انساني، بايد آدرنالين نيز در دسترس باشد.
۳. ايمنى ناشى از سرم اسبي، گرچه معادل ايمنى حاصل از ايمونوگلوبولين ضدکزاز انسانى است، ولى مدت آن کوتاهتر مىباشد: ايمنى ناشى از سرم انسانى ۳۰ روز و سرم اسبى ۷ تا ۱۰ روز است.
ايمونوگلوبولين ضدکزاز را بايد تنها براى زخمهاى وسيع و آلوده بکار برد و در زخمهاى تميز و سطحي، کاربرد آن موردى ندارد. تزريق ماهيچهاى بموقع ۲۵۰ واحد (يک ويال) TIG بهمدت چهارهفته ايمنى ايجاد خواهد کرد.
يک دوز واحد ايمونوگلوبولين ضدکزاز، در تمامى موارد و همچنين پس از ابتلا به زخمهايى که بيشتر از ۲۴ ساعت از بروز آنها گذشته باشد، در افرادى که يک يا دو تزريق واکسن دريافت نمودهاند، نيز کافى بهنظر مىرسد. گرچه طبق توصيهٔ بعضى از شرکتهاى داروسازى درصورتى که بيش از ۱۲ ساعت از شروع حادثه گذشته باشد، بايد از ۵۰۰ واحد (دوبرابر) اين فراورده استفاده نمود (شرکت سازندهٔ تتابولين). درضمن مقدار توصيهشدهٔ سرم اسبى معادل ۱۵۰۰ واحد است که پس از آزمون، بصورت ماهيچهاى مصرف مىگردد. يادآور مىشود که ايمونوگلوبولين کزاز انسانى را بايد در دماى ۴ تا ۸ درجه سانتيگراد نگهدارى نمود.
مصرف پادزيستها (آنتىبيوتيکها) جهت مبارزه با عفونت محل زخم لازم است، ولى تأثير آن در پيشگيرى از بيمارى کزاز مسئلهٔ مورد بحثى است. پنىسيلين، باعث ازبين بردن کلوستريديومهاى درحال رشد مىگردد، ولى هيچگونه تأثيرى بر هاگها يا توکسين ترشحشده در محل زخم ندارد؛ بنابراين فقط از تکثير کلوستريديومها جلوگيرى مىنمايد. بدين علت، پيشگيرى قابل اطمينان، تنها بهوسيله ايمنسازى قبلى و تميزکردن زخمهاى آلوده حاصل مىشود. درصورت يافتن کانون عفوني، بايد اندکى پس از تجويز پادزهر (آنتىتوکسين)، اقدام به دبريدمان جراحى نماييم تا توکسينى که درحين عمل جراحى وارد جريان خون مىشود، بهوسيله آن خنثى گردد. البته در ۲۰% موارد، کانون اوليه را نمىتوان يافت و بنابراين در اينگونه موارد شايد بتوان گفت ميکروب ازطريق سيستم گوارش يا استنشاق، وارد بدن شده است.
حداقل به دو طريق مىتوان از بروز کزاز نوزادان جلوگيرى کرد. يکى گسترش زايشگاهها و ارتقاى سطح بهداشت مردم و ديگرى ايمنسازى زنانى که در سنين آبستنى هستند و بخصوص آنهايى که آبستن نيز مىباشند.
در سال ۱۹۹۴ بهتقريب ۴۹۰،۰۰۰ مورد مرگومير نوزادان بهعلت کزاز نوزادان بوده است، درحالى که در کشورهاى پيشرفته با محافظت شيرخواران در بدو تولد ازطريق واکسيناسيون مادرانشان با + TT2 يا روشهاى بهداشتى مراقبت بندناف و زايمان از بروز ۷۳۰،۰۰۰ مورد مرگ نوزادان، پيشگيرى شده است.
در سال ۱۹۸۹ سازمان جهانى بهداشت تصميم گرفت کزاز نوزادان (NT) را در سراسر جهان حذف کند. در سال ۱۹۹۳، زمانى که ميزان براورد کلى مرگ ۵/۶ مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده (LB) و پوشش جهانى + TT2 در زنان آبستن ۴۵% بود، هدف سازمان جهانى بهداشت بصورت حذف کزاز نوزادان بهعنوان يک معضل بهداشت عمومي، بهوسيله کاهش بروز به کمتر از يک مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده در کشور، تعيين شد و موفقيت اين برنامه در عرض مدت کوتاهى مشاهده گرديد.
درمصر، ايمنسازى با توکسوئيد کزاز (TT) براى زنان آبستن، از ۱۹۷۳ آغاز گرديد. با اين وجود، يک براورد کشورى مرگومير نوزادى تنظيم شده در سال ۱۹۸۶، تخمين زد که در مرگومير ناشى از کزاز نوزادان ، ۷مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده بوده و کزاز بهعنوان يک معضل مهم بهداشت عمومي، باقى مانده است. بنابراين از سال ۱۹۹۸ بهبعد يک برنامهٔ ضربتى حذف کزاز نوزادى شامل: ۱. يک رشته عمليات گستردهٔ ملى يکساله با هدف زنان آبستن طى سالهاى ۱۹۹۳-۱۹۸۸ و ۲. انجام يک رويارويى پرخطر طى سالهاى ۱۹۹۴-۱۹۹۲، منجر به ۸۵% کاهش در موارد گزارششده گرديد. اين گزارش، پيشرفت بهسوى هدف مذکور را که بصورت بروز کمتر از ۱ مورد در ۱۰۰۰ تولد زنده در هر محدوده تعيين شده است، شرح مىدهد.
پادتنهاى ضدکزاز موجود در خون مادر ازطريق جفت عبور مىکنند و با ورود به بدن جنين باعث ايجاد ايمنى غيرفعال و موقتى در چند ماه اول بعد از تولد مىشوند و بنابراين براساس شواهد موجود، ايمنسازى فعال مادران در اوايل دوران آبستني، بهطور چشمگيرى موجب کاهش ميزان بروز کزاز نوزادان گرديده است.
عوارض واکسن
واکنش نسبت به توکسوئيد، شايع نيست و بيشتر در افرادى بروز مىکند که در گذشته چندينبار اين واکسن را دريافت کرده باشند. واکنش موضعى شامل ادم، اريتم، درد و تب، حدود چند ساعت پس از تزريق واکسن، عارض مىشود و يادآور ”پديدهٔ آرتوس“ مىباشد. گرچه اينگونه واکنشها در ۳۰% دريافتکنندگان واکسن که از قبل نيز واکسينه شدهاند، بروز مىکند، ولى عوارض حاصل چندان شديد نمىباشد و تنها در کمتر از ۳/۰% موارد باعث ناتوانى بيمار بهمدت يکروز يا بيشتر مىگردد.
حساسيت زياد (هيپرسانسيتيويته) تأخيري، نسبت به توکسوئيد کزاز درحدود ۶ تا ۷ روز پس از تلقيح واکسن بصورت بروز درد، ناراحتى و تحريک موضعى در محل تزريق نيز ديده شده است. اين پديده شبيه واکنش نسبت به توبرکولين است و بهطور کلى با واکنش کهيرى سريع، متفاوت مىباشد.
اقدامهاى سادهاى که باعث جلوگيرى از آلودگى زخم مىشوند يا زخمهاى آلوده را پاک مىنمايند مىتوانند در پيشگيرى از بروز کزاز، تأثير بسزايى داشته باشند. نمونهٔ بارز آن تأثيرى است که توجه به درمان باقيماندهٔ بندناف، بر روى شيوع کزاز نوزادان دارد و خود دليل خوبى است جهت اثبات مؤثر بودن اقدامهاى بهداشتى ساده، در پيشگيرى از بروز اين بيماري.
جراحى پروفيلاکتيک، يعنى برداشتن تمامى نسوج مرده و اجسام خارجي، از داخل زخم، نهتنها مواد حامل هاگ را از سر راه، برخواهد داشت، بلکه امکان فراهم شدن شرايط بىهوازى لازم، جهت رشد اسپورها را نيز ازبين خواهد برد.
ايمنسازى زنان آبستن بهمنظور پيشگيرى کزاز نوزادان
۱. بايد تمام زنان آبستن غيرايمن را با تزريق دونوبت واکسن کزاز بهفاصلهٔ چهار هفته واکسينه نمود. البته بايد برنامهٔ واکسيناسيون را طورى تنظيم کرد که دومين نوبت واکسن، حداقل بهفاصلهٔ دوهفته قبل از زايمان، تزريق گردد تا فرصت براى توليد پادتن کافى وجود داشته باشد. درضمن جهت حصول ايمنى کامل در زنان آبستن توصيه شده است سومين نوبت واکسن را درخلال آبستنى بعدى تزريق نمايند. درصورتى که زنان آبستن، فقط دونوبت واکسن کزاز را دريافت نمايند، مقدار پادزهر (آنتىتوکسيني) که در بدن آنها توليد مىشود، جهت پيشگيرى از بروز کزاز نوزادانى که تا چهلماه بعد از آن متولد مىگردند، کافى خواهد بود.
۲. در زنانى که از پيش عليه کزاز واکسينه نشدهاند، بايد حداقل، ۵نوبت واکسن کزاز تزريق گردد. به اين ترتيب که نوبت اول، دوم و سوم، بهنحوى که ذکر شد و نوبت چهارم و پنجم يا بهفاصلهٔ يک سال يا درخلال آبستنىهاى بعدي، تزريق شود. زيرا طبق مطالعههاى انجامشده اين پنج نوبت واکسن براى دوران آبستنى آنان کفايت مىنمايد. شايان ذکر است که طبق برنامهٔ ايمنسازى مصوب کميتهٔ کشورى ايمنسازي، در جمهورى اسلامى ايران، براى ايمنسازى زنان آبستن و زنان در سنين آبستني، از واکسن دوگانهٔ بزرگسالان استفاده مىشود.
ساير اقدامهاى کنترلى
اقدامهايى که طى طغيانها، همهگيرىها و پاندمىهاى بيمارى بايد انجام داد: همهگيرى انسانى بهمعنى واقعي، وجود ندارد، ولى اين احتمال بالقوه وجود دارد که براى مثال، در روستاهاى دورافتادهٔ کشورمان، کودکان را با وسيلهٔ آلوده يا در شرايط نامناسب و غيربهداشتى ختنه نمايند و زمينه را براى بروز کزاز در افراد درمعرض خطر، فراهم کنند که با آموزشهاى مناسب مىتوان از بروز چنين واقعهاى پيشگيرى کرد.
اقدامهايى که طى بروز حوادث و سوانحى مانند سيل، زلزله، آتشفشان، جنگ و امثال آن بايد انجام داد: اقدامهاى پيشگيرى در زخمهاى مستعد به کزاز که پيش از اين ذکر شد.
پيشگيرى ثانويه
ازآنجا که کزاز بيمارى کشندهاى بهحساب مىآيد، لازم است اين بيماران هرچه سريعتر در بيمارستان مجهزى بسترى و تحت درمان با پادزهر (آنتىتوکسين)، پادزيست (آنتىبيوتيک)، داروهاى شلکنندهٔ ماهيچهاى و... قرار گيرند.
اين بيماران براى اطرافيان خود، مسرى نمىباشند و بنابراين نيازى به جداسازى آنها نيست. ولى ازآنجا که ممکن است محرکهاى محيطى مختلف باعث بروز يا تشديد حملههاى تشنجى در آنان گردد، لازم است در اتاق آرامى بسترى و مورد معالجه، قرار گيرند.
پيشگيرى ثالثيه
درصورتى که بيماران بهبود يابند، بهطور معمول با عارضهٔ پايدارى مواجه نمىشوند و بنابراين نيازى به پيشگيرى ثالثيه نمىباشد.
کزاز یک بیماری باکتریایی جدی است که منجر به سفتی عضلات جونده دیگر عضلات می شود. بیماری منجر به گرفتگی عضلانی شدید و مشکل تنفسی و نهایتاً مرگ می گردد. یک زخم، پارگی یا دیگر زخم ها منجر به یک عفونت کزاز تولید کننده سم در افراد غیر ایمن می شود.
اسپور باکتری کزاز، کلستریدیوم تتانی، معمولاً در خاک دیده می شود. در صورت قرار گرفتن باکتری در یک زخم ، تولید سم کرده که با عملکرد اعصاب و عضلات تداخل می نماید.
درمان در استرس ، کم اثر و ناکارا می باشد. کزاز ممکن است علیرغم درمان، کشنده باشد. در ایالات متحده با حدود ۱۰۰مورد بروز سالانه بیماری جزء بیماری های نادر محسوب می شود. یک تعداد کمی از بیماران نهایتاً می میرند. بهترین راه مقابله با کزاز پیشگیری است.
● علائم و نشانه ها کزاز
▪ سفتی فک ، گردن و دیگر عضلات
▪ تحریک پذیری
▪ گرفتگی عضلات جونده، گردن و دیگر عضلات
▪ تب
وقتی که سم به اعصاب انتشار می یابد، عضلات صورت و فک دچار گرفتگی های شدید
می شوند. به همین علت یکی از مشکلات شایع قفل شدن فک است. همچنین گرفتگی عضلات گردن، بلع مشکل و تحریک پذیری نیز رخ می دهد.
بعلاوه عضلات قفسه سینه ، شکم و پشت نیز ممکن است دچار گرفتگی شوند. گرفتگی شدید عضلات تنفسی منجربه تنفس مشکل برای بیماران می گردد. علائم و نشانه های کزاز در هر زمانی ( چند روز تا چند هفته ) بعد از صدمه ظاهر می شوند. دوره نهفتگی برای این بیماری بین ۵ روز تا ۱۵هفته می باشد. میانگین دوره نهفتگی ۷ روز می باشد.
● علل
باکتری عامل بیماری یا کلستریدیوم تتانی در خاک، غبار و مدفوع حیوانات یافت می شود. هنگامی که باکتری وارد زخم تازه عمیق می گردد اسپورهای باکتری یک سم قدرتمند به نام تتانواسپاسمین را تولید می نمایند. این سم بر عملکرد سیستم عصبی مناطق مختلف اثر می کند. این عملکرد سم باعث گرفتگی عضلانی ( شایعترین علامت تتانی ) می شود.
● چه زمانی به درمان کزاز نیازمندیم ؟
▪ وجود یک زخم عمیق و کثیف در حالی که شما حداقل در ۵ سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید و یا وضعیت واکسیناسیون خود مطمئن نیستید.
▪ وجود هر گونه زخم در حالی که شما طی ۱۰ سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید.
● غربالگری و تشخیص کزاز
پزشک کزاز را براساس معاینه فیزیکی و علائم و نشانه هایی نظیر اسپاسم عضلانی، گرفتگی و درد تشخیص می دهد. تست های آزمایشگاهی عموماً در تشخیص کزاز غیر مؤثر هستند.
● درمان
درمان شامل مصرف یک ضد سم نظیر TIG می باشد. هر چند ضد سم تنها می تواند سموم غیر متصل به بافت عصبی را خنثی نماید. پزشک ممکن است برای مقابله با باکتری کزاز آنتی بیوتیک خوارکی یا تزریقی تجویز کند.
همچنین تجویز واکسن کزاز، از عفونت آتی با کزاز جلوگیری می نماید. عفونت کزاز نیازمند یک دوره طولانی درمان در یک مرکز بهداشتی می باشد. داروهایی جهت آرام بخشی و فلج عضلانی تجویز می شوند که در این صورت شما نیازمند روش های حمایتی از مجاری هوایی می باشید.
اکثر موارد بیماری کزاز شدید بوده و علی رغم درمان منجر به مرگ می گردد. مرگ اغلب در اثر انقباض مجاری هوایی، عفونت های تنفسی و اختلال در سیستم عصبی خودکار رخ می دهد. سیستم عصبی خودکار قسمتی از سیستم عصبی است که کنترل عضلات قلبی، عضلات غیر ارادی و غدد را بر عهده دارد. بیماران بهبود یافته از کزاز گاهی به مشکلات روانی مبتلا می شوند و به مشاوره روانپزشکی نیازمند می گردند.
● پیشگیری از کزاز
شما از طریق ایمنی برعلیه سم می توانید از کزاز پیشگیری نمایید. اکثر موارد کزاز در افراد غیر ایمن و کسانی که دوزیادآرو کزاز را طی ۱۰ سال گذشته دریافت نکرده اند، رخ می دهد.
واکسن کزاز اغلب به عنوان جزئی از واکسن DPT (دیفتری، کزاز،سیاه سرفه) به کودکان تزریق می شود.
این تزریق فرد را در برابر سه بیماری، دیفتری ( عفونت تنفسی و گلو )، سیاه سرفه و کزاز ایمن می کند.
آخرین مدل این واکسن شامل دیفتری، شبه سم کزاز و سیاه سرفه بدون سلول می باشد. (DtaP)
DtaP شامل ۵دوز می باشد که به طور معمول در بازو یا ران اطفال تزریق می شود.
سنین تزریق واکسن عبارتند از : ۲ ماهگی، ۴ ماهگی، ۶ ماهگی، ۱۸-۱۵ ماهگی، ۶-۴ سالگی
بزرگسالان باید به صورت مرتب هر ۱۰ سال یک دوز واکسن یادآور کزاز تزریق نمایند. در صورت مسافرت های بین المللی بهتر است یک دوز جدید واکسن کزاز تزریق شود. در صورت وجود زخم کثیف یا عمقی اگر از آخرین دوز دریافتی واکسن ۵ سال گذشته باشد، لازم است یک دوز واکسن کزاز تزریق گردد. دوز یادآور واکسن کزاز به طور معمول همراه با دوز یادآور واکسن دیفتری به صورت واکسن نوع بالغین یا (Td ) تزریق می شود. ابتلا به کزاز منجر به ایجاد ایمنی در برابر بیماری نمی شود. بنابراین توصیه به واکسیناسیون جهت جلوگیری از عود مجددبیماری کاملاً منطقی به نظر می رسد. اگر دوران کودکی واکسن کزاز دریافت نکرده اید به پزشک مراجعه و واکسن نوع بالغین یا Td را تزریق نمائید.
● تمیز نگاه داشتن زخم
▪ ابتدا زخم را با آب تمیز بشوئید. زخم و اطراف آن را با یک صابون با دقت تمییز نمائید.
● توجه به منبع بیماری
زخمهای ناشی از سوزن یا دیگر برش های عمقی، گزیدگی حیوانات و به ویژه زخم ها کثیف شما را در گروه پر خطر برای ابتلا به عفونت کزاز قرار می دهد. در این صورت پزشک زخم شما را تمییز می نماید و پس از تجویز آنتی بیوتیک، دوز یادآور واکسن کزاز را به شما تزریق می نماید.
● مصرف آنتی بیوتیک
بعد از شستن و تمییز کردن زخم، یک لایه از آنتی بیوتیکهای ( کرم یا پماد) نظیر نئوسپورین یا پلی سپورین بر روی زخم قرار دهید. این آنتی بیوتیکها بهبود زخم را تسریع نمی کنند اما با مهار رشد باکتری ها و ایجاد مصونیت، بدن را در ترمیم زخم یاری می نمایند. برخی اجزاء در پمادها باعث ایجاد لکه های پوستی خفیف می شوند. در صورت بروز لکه های پوستی مصرف پماد را متوقف سازید.
● پوشش زخم
در معرض هوا بودن زخم به بهبودی آن کمک می نماید، اما پانسمان زخم را تمییز نگاه داشته و از ایجاد عفونت های مضر جلوگیری می کند. تاول های تخلیه شده باید تا زمان بهبود پانسمان شوند.
● تعویض پانسمان
پانسمان روزانه و در صورت مرطوب بودن سریعتر تعویض می شوند. در صورت حساسیت به برخی از باندها و چسب ها از گاز استریل و چسب های کاغذی استفاده شود.
يمنسازى زنان آبستن بهمنظور پيشگيرى کزاز نوزادان
۱. بايد تمام زنان آبستن غيرايمن را با تزريق دونوبت واکسن کزاز بهفاصلهٔ چهار هفته واکسينه نمود. البته بايد برنامهٔ واکسيناسيون را طورى تنظيم کرد که دومين نوبت واکسن، حداقل بهفاصلهٔ دوهفته قبل از زايمان، تزريق گردد تا فرصت براى توليد پادتن کافى وجود داشته باشد. درضمن جهت حصول ايمنى کامل در زنان آبستن توصيه شده است سومين نوبت واکسن را درخلال آبستنى بعدى تزريق نمايند. درصورتى که زنان آبستن، فقط دونوبت واکسن کزاز را دريافت نمايند، مقدار پادزهر (آنتىتوکسيني) که در بدن آنها توليد مىشود، جهت پيشگيرى از بروز کزاز نوزادانى که تا چهلماه بعد از آن متولد مىگردند، کافى خواهد بود.
۲. در زنانى که از پيش عليه کزاز واکسينه نشدهاند، بايد حداقل، ۵نوبت واکسن کزاز تزريق گردد. به اين ترتيب که نوبت اول، دوم و سوم، بهنحوى که ذکر شد و نوبت چهارم و پنجم يا بهفاصلهٔ يک سال يا درخلال آبستنىهاى بعدي، تزريق شود. زيرا طبق مطالعههاى انجامشده اين پنج نوبت واکسن براى دوران آبستنى آنان کفايت مىنمايد. شايان ذکر است که طبق برنامهٔ ايمنسازى مصوب کميتهٔ کشورى ايمنسازي، در جمهورى اسلامى ايران، براى ايمنسازى زنان آبستن و زنان در سنين آبستني، از واکسن دوگانهٔ بزرگسالان استفاده مىشود.
پیشگیری از کزاز نوزادان توسط ایمنسازی زنان با شبه سم کزاز
برنامه مناسب برای محافظت نوزادان بر علیه بیماری کزاز از طریق ایمنسازی مادران آنها بستگی به سابقه ایمنسازی در بین زنان دارد. زمانی که زنان در سن باروری قبلا توسط واکسن شبه کزاز در دوران کودکی و یا بلوغ ایمن نشدهاند استفاده از جدول واکسیناسیون شبه کزاز برای زنان در سنین باروری از بیشترین اهمیت برخوردار است. هرکشور بایستی گروه سنی زنان در سنین باروری را بر اساس الگوهای باروری محلی و وجود منابع تعیین کند. در آینده زنان بیشتری در سنین باروری مدرک دال بر دریافت واکسن کزاز در اوایل کودکی یا سنین مدرسه را دارا خواهند بود.
چه زمانی به درمان نیازمندیم؟
وجود یک زخم عمیق و کثیف در حالی که شما حداقل در 5 سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکردهاید و یا وضعیت واکسیناسیون خود مطمئن نیستید.
وجود هر گونه زخم در حالی که شما طی 10 سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکردهاید.
غربالگری و تشخیص
پزشک کزاز را براساس معاینه فیزیکی و علائم و نشانههایی نظیر اسپاسم عضلانی، گرفتگی و درد تشخیص میدهد. تستهای آزمایشگاهی عموماً در تشخیص کزاز غیر مؤثر هستند.
درمان
درمان شامل مصرف یک ضد سم نظیر TIG می باشد. هر چند ضد سم تنها می تواند سموم غیر متصل به بافت عصبی را خنثی نماید. پزشک ممکن است برای مقابله با باکتری کزاز آنتی بیوتیک خوارکی یا تزریقی تجویز کند. همچنین تجویز واکسن کزاز، از عفونت آتی با کزاز جلوگیری مینماید. عفونت کزاز نیازمند یک دوره طولانی درمان در یک مرکز بهداشتی میباشد. داروهایی جهت آرام بخشی و فلج عضلانی تجویز میشوند که در این صورت شما نیازمند روشهای حمایتی از مجاری هوایی میباشید. درمان معمولا شامل سه حالت زیر است:
آزمونهای تشخیصی میتوانند شامل بررسیهای خونی و کشت در آزمایشگاه باشند.
بستری شدن در یک اتاق تاریک و ساکت. درمان ممکن است شامل استفاده از لولههای تنفسی ، تأمین مایعات داخل وریدی و داروها باشد.
جراحی برای برداشتن بافت دچار عفونت
اکثر موارد بیماری کزاز شدید بوده و علی رغم درمان منجر به مرگ میگردد. مرگ اغلب در اثر انقباض مجاری هوایی، عفونتهای تنفسی و اختلال در سیستم عصبی خودکار رخ میدهد. سیستم عصبی خودکار قسمتی از سیستم عصبی است که کنترل عضلات قلبی، عضلات غیر ارادی و غدد را بر عهده دارد. بیماران بهبود یافته از کزاز گاهی به مشکلات روانی مبتلا میشوند و به مشاوره روانپزشکی نیازمند میگردند.
کزاز (Tetanus)
اپيدميولوژى
اپيدميولوژى تتانوس، با اينکه از طريق ايمونيزاسيون قابل پيشگيرى است، انتشار جهانى دارد. در ايالات متحده، اکثر موارد بيمارى در افراد مسنى که ايمنىزائى در آنها صورت نگرفته يا ناکامل صورت گرفته است و متعاقب جراحتهاى حاد مثل زخم نفوذي، خراشيدگي، يا پارگى به همراه تماس با خاک اتفاق مىافتد.
پاتوژنز
در شرايطى که پتانسيل اکسيداسيون - احياء پائين است، پس از آلوده شدن زخم با هاگهاى کلستريديوم تتانى (Clostridium Tetani)، ارگانيسم شروع به رويش (Germinaion) و توليد سم مىنمايد. سم تتانواسپاسمين به جسم سلول عصبى منتقل مىشود و از طريق سيناپس به پايانههاى پيشسيناپسى مىرود و رها شدن نوروترانسميترهاى مهارى را متوقف مىسازد. بر اثر افزايش ميزان تحريک نورون حرکتى آلفا در حين استراحت و کاهش مهار آن، رژيديته ايجاد مىشود.
تظاهرات بالينى
ميانگين دوره کمون پس از جراحت ۷ روز است. اولين علائم کزاز افزايش تون عضلات ماستر (تريسموس يا قفل شدن فک) و پس از آن ديسفاژي، سفتي، يا درد گردن، شانه، و عضلات کمر است. انقباض عضلات صورت باعث ”خنده شيطانى“ (Risus Sardonicus) و انقباض عضلات پشت باعث کمانى شدن کمر (اُپيستوتونوس) مىشود. اسپاسم عضلانى ممکن است شديد و خطرناک باشد، ممکن است با کوچکترين محرکى تحريک شود، و ممکن است تنفس را تهديد نمايد. تب مىتواند ايجاد بشود يا نشود؛ وضعيت هشيارى تغييرى نمىکند. درمورادى شديد بيماري، اختلال عملکرد اتونوم پديد مىآيد. عوارض آن عبارتند از: پنوموني، شکستگي، پارگى عضلات، ترومبوفلبيت وريدهاى عمقي، آمبولى ريومي، زخم بستر، و رابدوميوليز، کزاز نوزادى در کودکان به دنيا آمده از مادرانى که ايمنىزائى نشدهاند و اقدامات غير استريل روى بند نافشان صورت گرفته است، اتفاق مىافتد.
تشخيص
تشخيص کزاز بالينى است. غالباً نمىتوان ارگانيسم را از زخم بيماران مبتلا به کزاز بهدست آورد، و در عين حال ممکن است از زخمهاى بيماران غيرمبتلا به کزاز بهدست بيايد.
درمان
هدف درمان از بين بردن منبع سم، خنثى نمودن سموم غير متصل، پيشگيرى از اسپاسمهاى عضلاني، و فراهم نمودن اقدامات حمايتى (بهويژه تنفسي) تا بعد از بهبود از بيمارى است. بيماران را بايستى در يک اتاق آرام، تحت مراقبتهاى ويژه قرار داد. براى ريشهکن نمودن سلولهائى که در وضعيت نباتى هستند (Vegetative cells) و منبع سم مىباشند، از درمان آنتىبيوتيکى استفاده مىشود. توصيه به استفاده از پنىسيلين G (روزانه ۱۲-۱۰ ميليون واحد وريدى بهمدت ۱۵ روز) شده هر چند ارزش آن به اثبات نرسيده است؛ برخى از متخصصين مترونيدازول (۵۰۰ ميلىگرم هر ۶ ساعت يا ۱ گرم هر ۱۲ ساعت، وريدي) را بهعلت تأثير ضد ميکروبى بالاى آن و ميزان بقاء بهدست آمده بيشتر نسبت به پنىسيلين در يک مطالعه غير اتفاقى (Nonrandomized)، ترجيح مىدهند. براى درمان عفونت فعال ناشى از ساير ارگانيسمها بايستى آنتىبيوتيکهاى اضافهتر ديگرى را بهکار برد. براى خنثى نمودن سموم غير متصل و در گردش بايستى سريعاً از ايمونوگلوبولين انسانى کزاز (TIG) بهصورت عضلانى و با دوز ۶۰۰۰-۳۰۰۰ واحد استفاده نمود. ايمونوگلوبولينهاى وريدى ذخيره شده مىتوانند جايگزين TIG باشند. از ديازپام براى درمان اسپاسمهاى عضلانى استفاده مىشود و ممکن است به دوزهاى بالائى (روزانه ۲۵۰ ميلىگرم يا بيشتر) نياز باشد. در اسپاسمهاى شديد يا لارنگواسپاسم ممکن است نياز به تهويه مکانيکى و فلج درمانى با استفاده از داروهاى بلوککننده عصبى عضلانى غير دپولاريزهکننده باشد. البته با توجه به فلج طولانىمدت پس از قطع درمان با اين داروها، بايستى روزانه نياز به ادامه فلج درمانى و وقوع اين عوارض را نسبت به هم ارزيابى نمود. درمان بهينه براى بيشفعالى سمپاتيک مشخص نيست؛ لابتالول، اسمولول، کلونيدين، مورفين سولفات، سولفات منيزيم تزريقي، و بىحسى مداوم اپىدورال يا نخاعى مورد استفاده قرار گرفتهاند.
بيماران را بايد فعالانه در برابر کزاز ايمن ساخت زيرا بيمارى طبيعى ايمنى را القاء نمىکند. رژيم پيشگيرىکننده از کزاز در بالغين ۳ دوز از توکسوئيد کزاز و ديفترى (Td) است که دومين دوز ۸-۴ هفته پس از دوز اول و سومين دوز ۱۲-۶ ماه پس از دوز دوم بهصورت عضلانى تجويز مىشود. هر ۱۵ سال يک دوز يادآور مورد نياز است. در زخمهاى زير بايستى از Td استفاده نمود: ۱. وضعيت ايمنىزائى فرد نامشخص باشد، ۲. قبلاً کمتر از ۳ دوز گرفته باشد، ۳. از تجويز ۳ دوز پيش از ۱۰ سال گذشته باشد، ۴. بيمار سه دوز واکسن مايع (Nonandsorbed) دريافت کرده باشد. در زخمهاى عميق يا آلوده، اگر ۵ سال از آخرين واکسن گذشته باشد، يک يادآور زده مىشود. همچنين اگر وضعيت ايمونيزاسيون فرد نامشخص يا ناکامل باشد، براى ايمونيزاسيون فرد نامشخص يا ناکامل باشد، براى تمامى زخمها (غير از زخمهاى تميز و کوچک) از TIG (۲۵۰ ميلىگرم عضلاني) استفاده مىشود. واکسن و TIG را بايستى با سرنگهاى جداگانه و در محلهاى مختلف تزريق نمود.
وضعيت کزاز نوزادان در ايران
حذف کزاز نوزادان توسط سازمان جهانى بهداشت، مورد هدف قرار گرفته است و خوشبختانه سالهاست که کزاز نوزادى در جمهورى اسلامى ايران به مرحلهٔ ”حذف (Elimination)“ رسيده است.
در شروع برنامهٔ گسترش ايمنسازى در ايران در سال ۱۳۶۳ در يک بررسى خوشهاى که با همکارى سازمان جهانى بهداشت در سطح کشور انجام شد، پوشش واکسيناسيون کزاز در زنان سنين بارورى با دونوبت توکسوئيد کزاز، در روستاها %۵ و در شهرها ۳% بود، ولى با گسترش شبکههاى بهداشتى درمان کشور و تقويت برنامهٔ گسترش ايمنسازى و تقويت نظام مراقبت و تصويب قانون ايمنسازى اجبارى زنان قبل از ازدواج ۱۳۶۸، پوشش ايمنسازى زنان، افزايش قابل توجهى يافت. از سال ۱۳۷۰ تاکنون (سال ۱۳۷۹) حتى يک مورد ابتلا به کزاز نيز در زنان سنين بارورى در کشور، گزارش نشده است.
در بررسى خوشهاى که در سال ۱۹۹۷ توسط يونيسف بهانجام رسيده، ميزان پوشش واکسيناسيون کزاز زنان در سنين بارورى ۷۷% گزارش شده که در زنان داراى کارت ايمنسازي، اين رقم ۵/۸۹% بوده است. براى حذف کزاز نوزادان در جمهورى اسلامى ايران سه راهکار اصلي، درنظر گرفته شده است:
۱. ايمنسازى زنان در سنين آبستنى با پوشش بالاتر از ۸۰% با تأکيد بر زنان آبستن
۲. انجام زايمان بهداشتي
۳. تعيين مناطق پرخطر و انجام فعاليتهاى اصلاحى يعنى ايمنسازى زنان سنين آبستن، ازجمله بسيج امکانات جهت واکسيناسيون دوگانهٔ بزرگسالان در اينگونه مناطق
در برنامهٔ حذف، کودکى که در دو روز اول زندگى قادر به مکيدن و گريستن است، ولى در فاصلهٔ۳ تا ۲۸ روزگى ديگر قادر به مکيدن نباشد، يا ماهيچههاى او منقبض شده، يا دچار تشنج شود، يا هر دو حالت فوق پيش آيد، يا اينکه تشخيص کزاز در بيمارستان داده شده باشد، مورد قطعى (Confirmed case) تلقى مىگردد. در اين تعريف، تشخيص کزاز بکلى بالينى است و بهتأييد آزمايشگاهي، نيازى ندارد و لازم است بعد از تشخيص بالينى با سريعترين وسيلهٔ ممکن (تلفن، فاکس و...) به مرکز بهداشت شهرستان و ازآنجا به مرکز بهداشت استان (يا دانشگاه علوم پزشکى مربوطه) و ازآنجا نيز به ادارهٔ کل پيشگيرى و مبارزه با بيمارىها گزارش شود. علاوه بر آن کزاز نوزادان، در رديف بيمارىهايى است که بايد مورد ”صفر“ آن نيز گزارش گردد. يعنى با انجام مراقبت فعال هفتگى و بررسى بيمارستانها وجود يا عدم موارد کزاز در طول ماه، گزارش شود. با توجه به نکتههاى فوق، مشاهده مىشود که با تلاش پيگير تمام ردههاى مسؤول، خوشبختانه کزاز نوزادان در کشورمان در مرحلهٔ حذف، قرار دارد.
کزاز یک بیماری باکتریایی جدی است که منجر به سفتی عضلات جونده دیگر عضلات می شود. بیماری منجر به گرفتگی عضلانی شدید و مشکل تنفسی و نهایتاً مرگ می گردد.
کزاز یک بیماری باکتریایی جدی است که منجر به سفتی عضلات جونده دیگر عضلات می شود. بیماری منجر به گرفتگی عضلانی شدید و مشکل تنفسی و نهایتاً مرگ می گردد. یک زخم، پارگی یا دیگر زخم ها منجر به یک عفونت کزاز تولید کننده سم در افراد غیر ایمن می شود.
اسپور باکتری کزاز، کلستریدیوم تتانی، معمولاً در خاک دیده می شود. در صورت قرار گرفتن باکتری در یک زخم ، تولید سم کرده که با عملکرد اعصاب و عضلات تداخل می نماید.
درمان در استرس ، کم اثر و ناکارا می باشد. کزاز ممکن است علیرغم درمان، کشنده باشد. در ایالات متحده با حدود ۱۰۰مورد بروز سالانه بیماری جزء بیماری های نادر محسوب می شود. یک تعداد کمی از بیماران نهایتاً می میرند. بهترین راه مقابله با کزاز پیشگیری است.
● علائم و نشانه ها کزاز
▪ سفتی فک ، گردن و دیگر عضلات
▪ تحریک پذیری
▪ گرفتگی عضلات جونده، گردن و دیگر عضلات
▪ تب
وقتی که سم به اعصاب انتشار می یابد، عضلات صورت و فک دچار گرفتگی های شدید
می شوند. به همین علت یکی از مشکلات شایع قفل شدن فک است. همچنین گرفتگی عضلات گردن، بلع مشکل و تحریک پذیری نیز رخ می دهد.
بعلاوه عضلات قفسه سینه ، شکم و پشت نیز ممکن است دچار گرفتگی شوند. گرفتگی شدید عضلات تنفسی منجربه تنفس مشکل برای بیماران می گردد. علائم و نشانه های کزاز در هر زمانی ( چند روز تا چند هفته ) بعد از صدمه ظاهر می شوند. دوره نهفتگی برای این بیماری بین ۵ روز تا ۱۵هفته می باشد. میانگین دوره نهفتگی ۷ روز می باشد.
● علل
باکتری عامل بیماری یا کلستریدیوم تتانی در خاک، غبار و مدفوع حیوانات یافت می شود. هنگامی که باکتری وارد زخم تازه عمیق می گردد اسپورهای باکتری یک سم قدرتمند به نام تتانواسپاسمین را تولید می نمایند. این سم بر عملکرد سیستم عصبی مناطق مختلف اثر می کند. این عملکرد سم باعث گرفتگی عضلانی ( شایعترین علامت تتانی ) می شود.
● چه زمانی به درمان نیازمندیم ؟
▪ وجود یک زخم عمیق و کثیف در حالی که شما حداقل در ۵ سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید و یا وضعیت واکسیناسیون خود مطمئن نیستید.
▪ وجود هر گونه زخم در حالی که شما طی ۱۰ سال گذشته دوز یادآور کزاز را دریافت نکرده اید.
● غربالگری و تشخیص
پزشک کزاز را براساس معاینه فیزیکی و علائم و نشانه هایی نظیر اسپاسم عضلانی، گرفتگی و درد تشخیص می دهد. تست های آزمایشگاهی عموماً در تشخیص کزاز غیر مؤثر هستند.
● درمان
درمان شامل مصرف یک ضد سم نظیر TIG می باشد. هر چند ضد سم تنها می تواند سموم غیر متصل به بافت عصبی را خنثی نماید. پزشک ممکن است برای مقابله با باکتری کزاز آنتی بیوتیک خوارکی یا تزریقی تجویز کند.
همچنین تجویز واکسن کزاز، از عفونت آتی با کزاز جلوگیری می نماید. عفونت کزاز نیازمند یک دوره طولانی درمان در یک مرکز بهداشتی می باشد. داروهایی جهت آرام بخشی و فلج عضلانی تجویز می شوند که در این صورت شما نیازمند روش های حمایتی از مجاری هوایی می باشید.
اکثر موارد بیماری کزاز شدید بوده و علی رغم درمان منجر به مرگ می گردد. مرگ اغلب در اثر انقباض مجاری هوایی، عفونت های تنفسی و اختلال در سیستم عصبی خودکار رخ می دهد. سیستم عصبی خودکار قسمتی از سیستم عصبی است که کنترل عضلات قلبی، عضلات غیر ارادی و غدد را بر عهده دارد. بیماران بهبود یافته از کزاز گاهی به مشکلات روانی مبتلا می شوند و به مشاوره روانپزشکی نیازمند می گردند.
● پیشگیری
شما از طریق ایمنی برعلیه سم می توانید از کزاز پیشگیری نمایید. اکثر موارد کزاز در افراد غیر ایمن و کسانی که دوزیادآرو کزاز را طی ۱۰ سال گذشته دریافت نکرده اند، رخ می دهد.
واکسن کزاز اغلب به عنوان جزئی از واکسن DPT (دیفتری، کزاز،سیاه سرفه) به کودکان تزریق می شود.
این تزریق فرد را در برابر سه بیماری، دیفتری ( عفونت تنفسی و گلو )، سیاه سرفه و کزاز ایمن می کند.
آخرین مدل این واکسن شامل دیفتری، شبه سم کزاز و سیاه سرفه بدون سلول می باشد. (DtaP)
DtaP شامل ۵ دوز می باشد که به طور معمول در بازو یا ران اطفال تزریق می شود.
سنین تزریق واکسن عبارتند از : ۲ ماهگی، ۴ ماهگی، ۶ ماهگی، ۱۸-۱۵ ماهگی، ۶-۴ سالگی
بزرگسالان باید به صورت مرتب هر ۱۰ سال یک دوز واکسن یادآور کزاز تزریق نمایند. در صورت مسافرت های بین المللی بهتر است یک دوز جدید واکسن کزاز تزریق شود. در صورت وجود زخم کثیف یا عمقی اگر از آخرین دوز دریافتی واکسن ۵ سال گذشته باشد، لازم است یک دوز واکسن کزاز تزریق گردد. دوز یادآور واکسن کزاز به طور معمول همراه با دوز یادآور واکسن دیفتری به صورت واکسن نوع بالغین یا (Td ) تزریق می شود. ابتلا به کزاز منجر به ایجاد ایمنی در برابر بیماری نمی شود. بنابراین توصیه به واکسیناسیون جهت جلوگیری از عود مجددبیماری کاملاً منطقی به نظر می رسد. اگر دوران کودکی واکسن کزاز دریافت نکرده اید به پزشک مراجعه و واکسن نوع بالغین یا Td را تزریق نمائید.
● تمیز نگاه داشتن زخم
▪ ابتدا زخم را با آب تمیز بشوئید. زخم و اطراف آن را با یک صابون با دقت تمییز نمائید.
● توجه به منبع بیماری
زخمهای ناشی از سوزن یا دیگر برش های عمقی، گزیدگی حیوانات و به ویژه زخم ها کثیف شما را در گروه پر خطر برای ابتلا به عفونت کزاز قرار می دهد. در این صورت پزشک زخم شما را تمییز می نماید و پس از تجویز آنتی بیوتیک، دوز یادآور واکسن کزاز را به شما تزریق می نماید.
● مصرف آنتی بیوتیک
بعد از شستن و تمییز کردن زخم، یک لایه از آنتی بیوتیکهای ( کرم یا پماد) نظیر نئوسپورین یا پلی سپورین بر روی زخم قرار دهید. این آنتی بیوتیکها بهبود زخم را تسریع نمی کنند اما با مهار رشد باکتری ها و ایجاد مصونیت، بدن را در ترمیم زخم یاری می نمایند. برخی اجزاء در پمادها باعث ایجاد لکه های پوستی خفیف می شوند. در صورت بروز لکه های پوستی مصرف پماد را متوقف سازید.
● پوشش زخم
در معرض هوا بودن زخم به بهبودی آن کمک می نماید، اما پانسمان زخم را تمییز نگاه داشته و از ایجاد عفونت های مضر جلوگیری می کند. تاول های تخلیه شده باید تا زمان بهبود پانسمان شوند.
● تعویض پانسمان
پانسمان روزانه و در صورت مرطوب بودن سریعتر تعویض می شوند. در صورت حساسیت به برخی از باندها و چسب ها از گاز استریل و چسب های کاغذی استفاده شود.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن