تحقیق دانشجویی - 389

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره حمله قلبی

بازديد: 289

 

  حمله قلبي   Heart Attack

يك حمله قلبي زماني اتفاق مي افتد كه خونرساني به قسمتي از عضله قلب به علت انسداد يكي از عروق كرونري به شدت كاهش يافته يا متوقف گردد. رگ هاي كرونر، اولين رگهايي هستند كه از آئورت نشات مي گيرند و خونرساني به خود قلب را در تمامي سطوح به انجام مي رسانند. رسوب چربي در امتداد لايه داخلي شريان كرونري يكي از دلائل اصلي انسداد جريان خون قلب است. خونرساني زماني كه شريان دچار اسپاسم ( انقباض ناگهاني) مي شوند، نيز كاهش مي يابد. اسپاسم كرونر در افراد عصباني و جوان شايعتر است.

علائم و نشانه ها حمله قلبی :

تشخيص حمله قلبي مشكل است زيرا اكثر علائم و نشانه هاي اين حملات اختصاصي نبوده و با علائم و نشانه هاي ساير دستگاهها خود را نشان مي دهند. علائم و نشانه هاي احتمالي يك حمله قلبي به صورت زير بيان مي شود:

  •  فشار ناراحت كننده، احساس پري ، فشردگي يا درد در مركز قفسه سينه كه دو دقيقه يا بيشتر طول بكشد ( اين نشانه ممكن است ناگهان ظاهرشده و سريع هم از بين برود.) ممكن است درد به شانه ، گردن ، فك پاييني يا بازو انتشار پيدا كند.
  • يك يا چند مورد از علائم زير ممكن است وجود داشته باشد: ضعف ، گيجي ، تعريق، تهوع، تنگي نفس. ( تمامي اين علائم خطر در هر حمله قلبي رخ نمي دهند و ممكن است تعدادي از آن ها وجود داشته باشد)

اقدامات و كمك هاي اوليه در حمله قلبی:

بايد اقدامات زير را در موارد جمله قلبي سريع و به طور كامل به انجام برسانيد

  • بيمارستان هايي كه مراقبت هاي اورژانسي قلبي 24 ساعته دارند را بيابيد و اگر درد قلبي بيش از 2 دقيقه طول كشيد با مركز درماني تماس بگيريد.
  •       اگر خودتان مي توانيد سريعتر بيمار را به مراكز درماني برسانيد، منتظر آمبولانس نشويد و بيمار را انتقال دهيد.
  •   اگر لازم بود و به درستي نيز آموزش ديده باشيد، CPR را آغاز كنيد.
  • به بيمار كمك كنيد تا در وضعيتي كه كمترين درد را دارد، قرار گيرد. به طور معمول اينكه شامل نشاندن بيمار و بالا نگه داشتن پاها بالاتر از سطح قلب مي باشد. لباس هاي اطراف گردن و قفسه سينه را شل كنيد.
  • مشخص كنيد كه آيا بيمار از بيمار شناخته شده عروق كرونر قلب در رنج بوده يا خير و آيا نيترو گليسيرين مصرف مي كند. نيترو گليسيرين ، شريان كرونري را گشاد مي كند و باعث افزايش جريان خون به عضله قلب مي شود، ضمن اينكه فشار خون را كاهش داده و وريدها را گشاد مي كند. ( از آنجاييكه نيتروگليسيرين فشار خون را كاهش مي دهد در هنگام مصرف بيمار در حالت نشسته يا دراز كش باشد.)
  •  اگر مصدوم بيهوش بود ABC را بررسي و در صورت نياز CPR را آغاز كنيد.

امدادگران در حمله قلبي مي توانند تا سه قرص زير زباني به فاصله ده دقيقه بدون نياز به تجويز پزشك تجويز كنند.

**********************************************

عوامل خطر ساز سكته هاي قلبي :

1- عواملي كه قابل تغيير نيستند

ارثي : بيشتر بيماريهاي قلبي و عروقي داراي سابقه خانوادگي مي باشند.

مردان : شانس بيشتري براي ابتلا دارند.

سن : اكثر حملات قلبي در افراد بالاي 65 سال سن ، رخ مي دهد.

2- عوامل خطري كه قابل تغيير هستند

سيگار كشيدن: سيگاريها دو برابر بيشتر در معرض خطر قرار دارند.

فشار خون بالا: چون سبب افزايش كار قلب مي شود.

كلسترول بالاي خون: سبب رسوب در ديواره شريان مي شود.

3- عواملي كه قابل اصلاح هستند

ديابت: سبب افزايش كلسترول و تري گليسريد خون مي شود.

چاقي : روي فشار خون و كلسترول اثر دارد و باعث ديابت و فشار روي قلب مي شود.

كم تحركي: افراد غير فعال دو برابر افراد فعال در معرض خطر سكته قلبي مي باشد.

 بيماری - گروهاجتماعي:
بيماري‌هاي قلبي-عروقي نخستين علت مرگ‌ومير در كشور هستند و به طورمتوسط روزانه 200نفر در اثر سكته‌هاي قلبي جان خود را از دست مي‌دهند؛ در حالي كه 25درصد موارد سكته‌هاي قلبي در همان محل، قابل احيا هستند.

به گزارش همشهري، اگر بين 5 تا 8دقيقه اول كساني كه دچار ايست قلبي شده‌اند تحتاقدامات پزشكي قرار گيرند، احتمال برگشت وجود دارد؛ به ويژه اگر در سنين پايينباشند.

حسني - عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي- در تذكري به وزير بهداشتو درمان خواستار پيشگيري از مرگ افراد در كشور بر اثر سكته قلبي شد.

وي در تذكري مكتوب به كامران باقري لنكراني خواستار اختصاص بخشي از درآمد بند طتبصره 14 قانون بودجه سال جاري براي پيشگيري از بيماري‌هاي قلب و عروق به‌ويژه سكتهقلبي شد.

همچنين پيرمؤذن يكي ديگر از اعضاي كميسيون بهداشت و درمان مجلس با اشاره به مرگيك دانشجو در هفته گذشته به علت سكته قلبي در كلاس، بر وجود مركز بهداشتي و درمانيدر دانشكده‌ها براي كمك به اين افراد در زمان مواجه‌شدن با مشكل تاكيد كرد و گفت: مسئولان در محيط‌هاي استرس‌زا و توأم با تنش‌هاي روحي و رواني بايد از قبل در اينرابطه زمينه‌سازي و بسترسازي كنند و تدوين پرونده پزشكي دانشجويان ضروري است.

وي افزود: به لحاظ سبك زندگي به ويژه در تهران و شهرهاي بزرگ، همچنين تغييردموگرافي، سن جمعيت و شيوع بيماري متابوليك در كشور كه نزديك به يك‌سوم انسان‌ها رارنج مي‌دهد(چه به شكل فقر غذايي و چه به شكل پرغذايي) وجود يك شبكه مدرن و مجهزاورژانس در كشور چه در داخل دانشگاه و چه در داخل محل‌هايي كه جمعيت زيادي زندگيمي‌كنند، از ضروريات جامعه ماست.

بر اساس اين گزارش، علائم و نشانه‌هاي احتمالي يك حمله قلبي عبارتند از: فشارناراحت‌كننده، احساس پري، فشردگي يا درد در مركز قفسه سينه كه دو دقيقه يا بيشترطول بكشد (اين نشانه ممكن است ناگهان ظاهر شده و سريع هم از بين برود). ممكن استدرد به شانه، گردن، فك پاييني يا بازو انتشار پيدا كند.

يك يا چند مورد از علائم زير ممكن است وجود داشته باشد: ضعف، گيجي، تعريق، تهوع،تنگي نفس.

عوامل خطرساز سكته‌هاي قلبي عبارتند از عواملي كه قابل تغيير نيستند مثل عواملارثي كه بيشتر بيماري‌هاي قلبي و عروقي داراي سابقه خانوادگي مي‌باشند و مردان شانسبيشتري براي ابتلا دارند كه سن اكثر حملات قلبي در افراد بالاي 65سال است.

عوامل خطري كه قابل تغيير هستند مثل سيگاركشيدن (كه دو برابر بيشتر در معرضخطرند)، فشار خون بالا، كلسترول بالاي خون كه سبب رسوب در ديواره شريان مي‌شود وآخر، عواملي كه قابل اصلاح هستند؛ نظير ديابت، چاقي و كم‌تحركي كه افراد غيرفعال،دو برابر افراد فعال در معرض سكته قلبيمي‌باشند.

 

سوزش سردل و حملهقلبی را از هم تميز دهید یکمیلیون نفر ایرانی نارسایی قلب دارند اعتیاد به مت‌آمفتامین با بیماری قلبی ارتباط دارد افسردگی و تنهایی به بیماری جسمیمی‌انجامد چای را با شیر مخلوطنكنيد بازماندگان جنگ بيشتر درمعرض خطر بيماري قلبي‌اندسنجراحي قلب باز در ايران، 10سال زودتر از ساير كشورهاست زنگ مرگ نکته بهداشتی روز: چه کسی به آسپیرین نیاز دارد؟ رشد سرطان و بيماري‌هاي قلبي- عروقي دركشورام آر آی سه بعدی برای تشخیصبیماری‌های قلبی موفقيتآزمايش‌هاي اوليه بر روي "استنت" عروقي قابل‌ جذب گردو براي سلامتي قلبقلب‌تان چقدر جوان است؟ ملاحظات بيمارهاي قلبي - عروقي در ايرانخطر شيوع بيماري قلبي در كشورهاي رو بهتوسعهنشانه‌هاي هشداردهنده ايستناگهاني قلبيشيوه‌ جديد برايتحريك رشد رگ‌هاي جانبي ميانبر در قلب

                                             

فيبريلاسيون‌ دهليزي‌ عبارت‌ است‌ از يك‌ نوع‌ ضربان‌ قلب‌ كاملاًنامنظم‌. لغت‌ فيبريلاسيون‌ به‌ معني‌ حالت‌ لرزش‌ رشته‌هاي‌ عضلاني‌ قلب‌ است‌. آن‌ قسمت‌هايي‌ كه‌ درگير مي‌شوند عبارتند از عضله‌ قلب‌؛ دهليز قلب‌ (محفظه‌اي‌ ازقلب‌ كه‌ به‌ بطن‌ چپ ، محفظه‌ اصلي‌ راه‌ مي‌يابد)؛ و سيستم‌ هدايت‌ الكتريكي‌قلب‌.

   علايم‌ شايع‌

گاهي‌ بدون‌ علامت‌ است‌
نامنظمي‌ دايم‌ ضربان‌ قلب‌، كه‌ طي‌آن‌ هيچ‌ ضربه‌اي‌ با ديگري‌ از نظر قدرت‌ يا مدت‌ برابر نيست‌.

   علل‌

بيماري‌ روماتيسمي‌ قلب‌ كه‌ در نتيجه‌ تب‌ روماتيسمي‌ ايجادمي‌شود.
آترواسكلروز (تصلب‌ شرايين‌) در رگ‌هاي‌ قلبي‌، با يا بدون‌ سابقه‌سكته‌ قلبي‌
پركاري‌ تيروييد
نارسايي‌ احتقاني‌ قلب‌

   عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر

استرس‌
بيماري‌ دريچه‌اي‌ قلب‌؛ جراحي‌ قلب‌ اخير
اختلالات‌ الكتروليتي‌، به‌ خصوص‌ كاهش‌ پتاسيم‌
آمبولي‌ ريوي‌
استفاده‌ بيش‌ از حد از بعضي‌ داروها، مثل‌ هورمون‌هاي‌ تيروئيدي‌، كافئين‌ وغيره‌
سيگار كشيدن‌
مصرف‌ الكل‌
چاقي‌

   پيشگيري‌

ترك‌ سيگار
رعايت‌ توصيه‌هاي‌ ارايه‌ شده‌ در قسمت‌ رژيم‌غذايي‌. براي‌ فرزندان‌ والديني‌ كه‌ دچار اين‌ بيماري‌ هستند ممكن‌ است‌ رژيم‌ كم‌چربي‌ بهتر باشد.
ورزش‌ منظم‌
استرس‌ حتي‌المقدور به‌ حد قابل‌ تحمل‌ كاهش‌داده‌ شود.
اگر ديابت‌ (مرض‌ قند) داريد يا فشار خونتان‌ بالا است‌، برنامه‌درماني‌ مربوط‌ را به‌ دقت‌ اجرا كنيد.

   عواقب‌ مورد انتظار

در حدود 50% از بيماران‌، مي‌توان‌ با كمك‌ شوك‌ الكتريكي‌، ريتم‌ضربان‌ قلب‌ را به‌ حالت‌ عادي‌ در آورد. در 50% بقيه‌، بعضي‌ از علايم‌ رامي‌توان‌ با دارو كنترل‌ كرد.
كساني‌ كه‌ ريتم‌ قلبشان‌ به‌ حالت‌ عادي‌ برمي‌گردد، عمر طولاني‌تر و قدرت‌ و انرژي‌ بيشتري‌ دارند تا كساني‌ كه‌ ريتم‌قلبشان‌ به‌ صورت‌ فيبريلاسيون‌ دهليزي‌ باقي‌ مي‌ماند.

   عوارض‌ احتمالي‌

ادم‌ حاد ريوي‌ (آب‌ آوردن‌ ريه‌ به‌ طور ناگهاني‌)
ترومبوز (لخته‌) يا آمبولي‌ (لخته‌ كنده‌ و جابجا شده‌) در سرخرگ‌ها
نارسايي‌ احتقاني‌قلب‌
ساير نامنظمي‌هاي‌ ضربان‌ قلب‌ كه‌ شايد باعث‌ ايست‌ قلبي‌شوند.

   درمان‌

 

   اصولي‌ كلي‌

آزمايشات‌ تشخيصي‌ عبارتند از: نوار قلب‌، و آزمايش‌ خون‌ براي‌اندازه‌گيري‌ سطح‌ خوني‌ داروهاي‌ مورد استفاده‌ در درمان‌
بستري‌ دربيمارستان‌ (گاهي‌)
شوك‌ الكتريكي‌، كه‌ شايد باعث‌ طبيعي‌ شدن‌ ضربان‌ قلب‌شود.
كاري‌ كنيد كه‌ اعضاي‌ خانواده‌ و دوستانتان‌ روش‌ احياي‌ قلبي‌ ـ ريوي‌را ياد بگيرد تا در صورتي‌ كه‌ خداي‌ ناكرده‌ دچار ايست‌ قلبي‌ شديد، بتوانند به‌كمكتان‌ بشتابند.
سيگار نكشيد، از داروهاي‌ روان‌گردان‌ استفاده‌ نكنيد، الكل‌هم‌ ننوشيد.
روش‌ بررسي‌ نبض‌ خود را از لحاظ‌ تعداد ضربان‌ قلب‌، ريتم‌ قلب‌ (منظم‌ يا غيرمنظم‌)، و قدرت‌ نبض‌ فرا بگيريد. در صورت‌ تغيير مشخصات‌ فوق‌ باپزشك‌ خود تماس‌ حاصل‌ نماييد.
استرس‌ را به‌ حداقل‌ برسانيد.
از مصرف‌داروهاي‌ ضدگرفتگي‌ و آبريزش‌ بيني‌ خودداري‌ كنيد.

   داروها

داروهاي‌ قلبي‌، مثل‌ ديژيتال‌، كينيدين‌، مسدودكننده‌هاي‌ كانال‌كلسيمي‌، يا بتا بلوكرها. از اين‌ داروها براي‌ منظم‌ كردن‌ ضربان‌ قلب‌ استفاده‌مي‌شود.
داروهاي‌ ضدانعقادي‌ براي‌ جلوگيري‌ از تشكيل‌ لخته‌

   فعاليت‌

به‌ محض‌ بهبود علايم‌، فعاليت‌هاي‌ عادي‌ خود را از سر گيريد.
انجام‌ ورزش‌ به‌ طور منظم‌ توصيه‌ مي‌شود.

   رژيم‌ غذايي‌

اگر چاق‌ هستيد، وزن‌ خود را كم‌ كنيد، اما از داروهاي‌كاهش‌دهنده‌ اشتها استفاده‌ نكيند. اين‌ داروها ممكن‌ است‌ خود باعث‌ بدتر شدن‌اختلالات‌ ريتم‌ قلب‌ شوند.
براي‌ كنترل‌ بيماري‌ زمينه‌ساز قلب‌ ممكن‌ است‌نياز به‌ رژيم‌ كم‌ نمك‌ يا كم‌ چربي‌ و مكمل‌ پتاسيم‌ وجود داشته‌ باشد.

   در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌نماييد

اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان علايم‌ فيبريلاسيون‌دهليزي‌ را داريد.
اگر به‌ هنگام‌ درمان‌، يكي‌ از مشكلات‌ زير رخ‌ دهد: ـتغيير در تعداد ضربان‌ قلب‌، ريتم‌، يا قدرت‌ ضربان‌ ـ درد قفسه‌ سينه‌، تعريق‌، وضعف‌ ـ تنگي‌ نفس‌، و تورم‌ پا و مچ‌ پا ـ درد در پشت‌ ساق‌ پا به‌ هنگام‌ راه‌رفتن‌
اگر دچار علايم‌ جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. توجه‌ داشته‌ باشيد كه‌داروهاي‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممكن‌ است‌ عوارض‌ جانبي‌ به‌ همراه‌ داشته‌باشند.

 

سن ابتلا به بيماريهاي قلبي و مرگ و مير ناشي از آن در كشور ما پايين‌تر از كشورهاي توسعه‌يافته است 

  متأسفانه در كشور ما سن ابتلا به بيماريهاي قلبي - عروقي و مرگ و مير ناشي از آن پايين‌تر از كشورهاي توسعه يافته است. دكتر مجتبي سالاري‌فر، متخصص قلب و عروق و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران گفت: در كشور ما بيماريهاي قلبي - عروقي در شرايط فعلي شايعترين علت مرگ و مير هستند در يك دوره گذار هستيم. دوره گذار به اين صورت است كه بيشتر مرگ و مير در كشورهاي فقير ناشي از بيماريهاي عفوني و بيماريهاي مادر و نوزاد است كه اين نيز به دليل فقر اقتصادي، نبود بهداشت، تغذيه نادرست، توسعه نيافتگي و عدم پوشش واكسيناسيون است. با توسعه اقتصادي اجتماعي جامعه از شدت اين گروه از بيماريها كاسته شده و به بيماريهاي غيرواگير افزوده مي‌شود. اين بيماريها در درجه اول شامل: بيماريهاي قلبي - عروقي، فشارخون، ديابت و انواع سرطانها مي‌شود. وي افزود: كشورهاي پيشرفته، بيماريهاي قلبي - عروقي همچنان علت شايع مرگ و مير هستند اما با اين تفاوت كه به دليل پيشگيري اوليه و ثانويه، سن ابتلا به آن بالاست. كشور ما يك حالت بينابيني داشته و بيماريهاي قلبي عروقي شايعترين علت مرگ و مير هستند اما متأسفانه حدود سني مبتلايان نسبت به كشورهاي توسعه يافته پايين‌تر است. در بررسي انجام شده در مركز قلب تهران ميانگين سن بيماران كه تحت عمل قلب باز يا بالن آنژيوگرافي قرار گرفته‌اند حدود 58 سال است در حالي كه اين سن در كشورهاي ديگر 10 سال بالاترست. اين متخصص قلب و عروق افزود: كنترل و پيشگيري بيماريهاي قلبي - عروقي شامل چند مرحله است. مرحله اول كنترل عوامل خطر يا ريسك فاكتورهاي قلبي است كه اين عوامل خطر شامل 2 دسته‌اند كه دسته اول عوامل قابل كنترل هستند مانند چاقي، سيگار، مصرف غذاهاي با چربي اشباع شده بالا و موارد ديگر كه از طريق آموزش به خصوص در زمينه قطع سيگار، افزايش فعاليت عمومي، تبليغ و تشويق ورزش همگاني و آموزش و نظارت بر مصرف غذاي جامعه كه در يك طرح ملي بايد مطرح شود، كنترل اين عوامل امكانپذير مي‌شود. دسته دوم عواملي هستند كه در درازمدت بيماريهاي عروق كرونري را سبب مي‌شوند مانند فشارخون، ديابت، افزايش چربي بد(LDL) كه كنترل اين ريسك ها و درمان آنها به خصوص در سنين جواني و يا كساني كه چند تا از اين عوامل را با هم دارند مهم است. وي اظهار كرد: مرحله دوم كنترل را پيشگيري ثانويه تشكيل مي‌دهد و معمولاً در گروهي اعمال مي‌شود كه به نحوي يك بار دچار بيماري قلبي شده‌اند و تشخيص بيماري قلبي برايشان محرز شده است و هم اكنون مي خواهيم از انفاركتوس مجدد و يا عوارض بيماري جلوگيري كنيم كه اقدامات در اين مورد بيشتر شامل اقدامات درماني، دارويي، جراحي، آنژيوپلاستي عروق كرونر (گذاشتن بالن و يا استنت) مي شود. در اين گروه نيز كنترل عوامل خطر مثل فشارخون، چربي خون بالا و ديابت اهميت دارد. دكتر سالاري فر تصريح كرد: يكي از مسائل مهم در بيماريهاي قلبي عروقي، تشخيص زودرس بيماري است. وي گفت: درصد بالايي از افراد (25 تا 30 درصد) ممكن است علائم بيماري قلبي عروقي و يا حتي انفاركتوس ميوكارد را به صورت خاموش داشته باشند. اكثر افرادي كه به علت بيماري قلبي عروقي مثلاً سكته به پزشك مراجعه مي كنند هيچ گونه علامت قبلي از اين بيماري نداشته اند و هم اكنون دچار سكته و يا مرگ ناشي از اين بيماري شده اند در حالي كه اغلب اين افراد از حدود يك ماه قبل از اينكه دچار عارضه شوند از علائمي چون درد قفسه سينه در پشت جناغ، تنگي نفس در فعاليت رنج مي برند كه اين افراد به خصوص در سنين ميان سالي و يا اگر داراي ريسك فاكتورهاي ديگر چون فشارخون، ديابت، چربي، كشيدن سيگار يا سابقه خانوادگي مثبت بيماري هستند بايد به پزشك مراجعه كنند كه اين مسئله بايد در قالب طرحي ملي و با آموزش مناسب همراه باشد. در صورتي كه بيماران دچار انفاركتوس قلبي شوند بخشي از عضله قلب از بين رفته و تقريباً غيرقابل برگشت است. وي در ادامه گفت: مورد مهم ديگر، مسئله انكار نكردن بيمار و جدي گرفتن علائم بيماري است. دكتر سالاري فر افزود: گاهي بيمار دچار سكته مي شود يا بعد از شروع علائم وقت زيادي را تلف مي كنند كه اين اتلاف وقت با وقوع انفاركتوس مي تواند بيمار را در معرض از دست دادن بخش وسيعي از عضله قلب قرار دهد يا مثلاً درد در ناحيه قفسه سينه، زير قفسه (اپي گاستر) را به معده نسبت داده و با اتلاف وقت باعث مي شوند سكته اتفاق افتاده و يا بخش وسيعي از عضله قلب از بين برود كه با مراجعه به موقع مي توانند اولاً از درمان دارويي برخوردار شوند و از وسعت انفاركتوس جلوگيري كنند، ثانياً داروهايي هستند كه به حل شدن لخته كمك مي كنند و در مراكز درماني مجهز امكان آنژيوپلاستي با بالن در انفاركتوس حاد وجود دارد كه اگر اين در ساعتهاي اوليه وقوع باشد از ميزان صدمه مي كاهد. وي در پايان گفت: مسئله مهم، آموزش است. همچنين بهبود شرايط اورژانس، بهبود خدمات پيش بيمارستاني و بهبود خدمات اورژانس بيمارستان است تا بتوانيم در اسرع وقت اقدامات مناسب و لازم را در مورد بيماران قلبي انجام دهيم

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 10:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره عارضة افزايش قوس پا

بازديد: 177

 

تحقیق درباره عارضة افزايش قوس پا

عارضه «گودي پا» يا «افزايش قوس»، به ناهنجاري اطلاق مي شود كه در آن قوس طولي پا از افزايش غيرطبيعي برخوردار بوده و همراه با چنگالي شدن انگشتان پا مي باشد. عارضه مذكور از نظر علّت شناسي به انواع مادرزادي، اكتسابي و با علّت نامعلوم تقسيم مي شود. همچنين برخي از منابع از پاي گود نرم، كه به وسيله حركات و ماساژ قابل درمان است و پاي گرد تغيير شكل يافته نام برده اند.

در نوع اكتسابي، اين عارضه مي تواند ناشي از كوتاهي نسوج نرم و كف پا، ضعف عضلات كوچك شست، عضلات بين استخواني، ضعف عضله بازكننده دراز انگشتان باشد. همچنين ضعف عضله درشت ني قدامي و نيز فعّاليت بيش از اندازه عضلات ريز داخل كف پائي كه گاه در اثر كوتاهي تاندون آشيل به وجود مي آيد از جمله عوامل ديگر بروز اين عارضه است.

روش ارزيابي عارضه مذكور نيز ترسيم نقش پا است. هرگاه نقش داخلي كف پا از خط فرضي كه از مركز وتر آشيل و در امتداد كف به طرف انگشت دوّم مي رود، فاصله زيادي داشته باشد مي توان عارضه مذكور را مشاهده نمود و در مراحل شديدتر انگشتان به صورت چنگالي درآمده و نقش لبة خارجي پا، محو مي گردد. در برخي موارد شديد نيز، عارضه گودي كف پا، با چرخش داخلي پاشنه همراه است.

علائم

پائين افتادن استخوان هاي مچ به همراه كوتاهي وتر آشيل، محدوديّت حركت در عمل خم شدن مچ را به همراه دارد. زاويه دار شدن قوس عرضي و وضعيّت انگشتان چنگالي نيز موجب محدوديّت در عمل خم شدن مفصل كف پائي و بند انگشتي شده كه كاهش دامنه حركتي در مفصل بند انگشتي مياني را به دنبال خواهد داشد. همچنين ممكن است در موارد شديد پاشنه مختصر چرخشي به داخل داشته باشد.

افزايش قوس طولي پا كه همراه با عارضه انگشتان چنگالي مشاهده مي شود، موجب كوتاهي و انقباضات اسپاستيك عضلات ريز كف پائي مي شود. كوتاهي نيام كف پائي و رباط ناوي پاشنه اي (فنري) همراه با كوتاهي وتر آشيل در موارد شديدتر ملاحظه مي شود. همچنين كشيدگي و ضعف عضلات قدامي ساق، به ويژه ضعف عضلات دودي و بين استخواني كه به عنوان يك گروه عضلات كمكي در حين عمل عضلات تاكننده دراز دخالت دارند و به عنوان يك گروه عضله مخالف از خم شدن مفاصل بين انگشتي كه در موقع راه رفتن توسط عضله خم كننده ايجاد مي شود جلوگيري به عمل مي آورد، نيز ديده مي شود. ضعف عضلات دودي و بين استخواني موجب بروي انگشتان چنگالي مي شود. در اين وضعيّت مفصل كف پائي بند انگشتي به حالت باز شدن بيش از حدّ و بند مياني به حالت خم در مي آيد. كاهش تعادل، برخورد پاها با موانع كم ارتفاع و سقوط هاي مكرّر، احساس درد و خستگي در عضلات جلوي ساق، وجود پينه هاي دردناك در روي مفاصل خم شده، كاهش استقامت و احساس خستگي در راه رفتن ها و ايستادن ها و در مراحل پيشرفته، راه رفتن سخت، دردناك و غيرموزون و پاره شدن سريع كفش ها از علائم اين عارضه است.

حركات بايد بر كشش عناصر كف پائي، كشش وتر آشيل و تحرّك بخشيدن به مفاصل محدود شده مبتني باشد. جلوگيري از خم شدن بند مياني و سوّم انگشتان و باز شدن بند اوّل انگشتان پا در اجراي حركات ضروري است. انجام حركات به صورت چرخش به خارج براي كشيده شدن نيام كف پائي، چرخش به خارج پاشنه و تقويت عضلات نازك نئي نيز مناسب است. تقويت عمل عضلات ريز داخل كف پائي و ساير عضلات ضعيف شده، انعطاف عضلات كوتاه شده و بهبود دامنة حركتي مفاصل، از جمله اقدامات درماني ممكن است كه مي تواند از سوي معلّمات ورزش و مربّيان اصلاحي، صورت گيرد و نتايج ثمربخشي را به همراه داشته باشد.

حركات اصلاحي

الف) حركات تقويتي

1) در وضعيت نشسته زانوها خم، پاشنه ها بر روي زمين پا را به حالت چرخش به خارج برده و سعي در دور كردن انگشتان از هم نمائيد.

2) در وضعيّت نشسته با دست و يك حوله كه از زير كف پا گذاشته است، سعي در كشش كف پا نمايد. پا مقاومتي در مورد خم شدن به پشت و چرخش خارجي نمي كند.

3) در وضعيّت نشسته مانند تمرين قبل با استفاده از دست يا حوله سعي كنيد بند انتهائي و مياني انگشتان را به حالت باز شده درآوريد. توجّه شود بند ابتدائي باز نشود.

4) در وضعيّت ايستاده شيئي را با ارتفاع كم زير بندهائي ابتدائي انگشتان بگذاريد. روي پاي ديگر را زير پاي اوّلي قرار دهيد. همزمان با فشاري كه انگشتان پاي اوّل به لبة شي وارد مي كند، سعي در باز كردن بندها نمائيد. پاي دوّم را با فشار به ناحيه زير مفصل انگشتي كف پائي مانع از باز شدن و بالا آوردن آن مي شود.

5) در وضعيّت ايستاده پنجه ها را به صورت بادبزني از يكديگر باز نمائيد.

ب) حركات كششي

1) در وضعيّت نشسته با كمك دست ها بند اوّلي را به پائين، بندهاي ديگر را به بالا فشار دهيد.

2) در وضعيّت نشسته به حالت استارت دوهاي سرعت، سعي در رساندن پاشنه به زمين و كشش ناحيه كف پا نمائيد.

3) در وضعيّت خوابيده با پاهاي مستقيم پنجه را به ديوار گذاشته، پاشنه ها را آرام به ديوار نزديك كنيد.

4) در وضعيّت ايستاده با زانو مستقيم فرد براي گرفتن پاشنه به طرف پائين مي رود و همزمان چرخش داخلي به پاها مي دهد.

5) در وضعيّت ايستاده سعي در بلند كردن پنجه ها و نزديك كردن پشت پا به ساق نماييد.

6) براي تحرّك بخشي به مفاصل مچ پا را به طرف بالا و داخل حركت داده و همراه با حركت انگشتان اوّلين حركت انعطافي را تكرار نمائيد.

ج) پيشنهادات و ملاحظات كلّي

1) به علّت كاهش تعادل در اين گونه افراد لازم است تا حدّ امكان از حركت بر روي ارتفاع و معابر خطرناكي كه احتياج به تعادل دارد، پرهيز شود.

2) به علّت ايجاد پينه هاي دردناك و عفوني، رعايت بهداشت كفش، جوراب و پا ضروري است. استفاده از يك تكّه پارچه بر روي مفصل و محلّ پينه مفيد است.

3) پوشيدن كفش هاي پاشنه بلند براي اين گونه افراد مناسب نيست. همچنين كفش ها و جوراب هاي تنگ و پنجه باريك و به ويژه كوتاه مضر است.

4) استفاده از حمّام و وان آب گرم و شنا در استخرهاي آب گرم همراه با كشش قوس طولي و انگشتان مناسب است.

5) به نظر مي رسد نشستن به صورت دو زانو به نحوي كه كف پا جمع شده و قوس كف پائي افزايش مي يابد، مناسب نباشد.

*****************************************************

كف پاي گود يا پاي طاقديسي

شروع پاي طاقديسي نسبت به صاف كمتر است ولي در بچه ها شاهد اين تغيير شكل پا هستيم ابتدا يك تعريفي از پاي گود را ارائه مي دهيم و بعد سراغ عوامل عارضه كننده و ناشي از آن براي اينكه وضعيت پاي صاف وطاقديسي وضعيت پاي طبيعي را نشان مي دهيم ارتفاع قوسي ما چقدر است استخوان كف پاي ما وضعيت به اين حالت است امّا اين پا از حالت طبيعي خارج شده و به يك پاي طاقديسي تبديل شد، ايجاد كف پا به سمت پايين منحرف شد كج شد و شيب افزايش پيدا كرده

بافتهاي نرم كه بين پاشنه و انتها استخوان كف قرار گرفته است اين بافتها كوتاه مي شوند مخصوصاً ميان كف پاي كوتاه مي شود و به خاطر اين وضعيت ايجاد مي شود كه كوتاه شود به مرور زمان در يك حالت كوتاه شد ثابت مي شود. ********** حالت صاف امّا در پاي طاقديسي حالت چنگالي پيدا مي كند يك نمونه پاي طاقديسي را مشاهده مي كنيم از پهنا يا پهلو نگاه مي كنيم ********* كه در اين سمت وجود دارد مربوط به نواحي طولي است و از نماي پهلوي نگاه مي كنيم به همين خاطر اين قوس ما زياد است به خاطر اينكه تأييد قوس ما زياد است و براي اينكه پاي ما از نوع طاقديسي است كف پا را نگاه مي كنيم از كف پا همه رديف انگشتان يك، دوم و سه اين رديف در تشكيل قوس طولي داخلي شركت دارند قوس زير آنها به جز پاشنه و شصت خصوصاً در تأمل وزن شركت نمي كند و در دو رديف ديگر در تشكيل طول قوس خارجي كه معمولاً قوس طول يا خارجي قوس به تحمل وزن رنگش يا قسمتهاي ديگر فرق مي كند امّا وقتي اين پا را نگاه مي كنيم در قسمت خارجي بخش كوچكي از پا با زمين تماس دارد يعني در واقع اين پا به علت افزايش قوس طولي سطح تماس پا با زمين اين در قسمت خارجي هم كمتر شد و قسمت هاي با زمين تماس دارند ناحيه پاشنه و زير استخوان كف پايي است كه به تشخيص كمك مي كند مورد دوم ما مي آيد قوس عرضي را در اين افراد نگاه مي كنيم قوس عرضي كه انتها كف پايي در قوس عرضي شركت مي كنند قوس عرضي از بين رفته شما با نگاه كردن به قوس مركزي پا قسمت مركز قوس عرضي در اين قسمت مشاهده مي كنيم رنگ پوست با قسمت هاي ديگر فرق مي كند علت اين كه در اين ناحيه فشار زيادي وارد شده علت اين است كه قوس عرضي ما از بين رفته روي استخوانهاي كف پاي در مركز فشار بيشتر وارد شده از طرفي براي تشخيص مي بينيم در اين افراد ناحيه پشت پا يك حالت برآمده پيدا مي كنند يعني افزايش قوس باعث مي شود در ناحيه پشت پا يك حالت برآمده تا ون پيدا كردند در ميان اين كف پايي كه اين زير قرار گرفته به مرور زمان كوتاه مي شود وقتي كوتاه شود قابل كش آمدن هم نيست.

نكته بعدي نگاه كردن به مفاصل كف پايي انگشتي است مي بينيم از مفصل انگشتي ما يك حالت از مفصل انگشتي به كشش به سمت بالا دارند يعني اگر قوس پاي ما اگر خيلي زياد باشد انگشتان ما مانند حالت چنگالي خيلي واضح پيدا كرده يك پاي طاقديسي به چه حالتي ايجاد مي شود در بعضي از خانواده ها مشاهده مي كنيم يك از اعضاي خانواده مبتلا به اين ناراحتي هستند اين طرح شكل مي توانيم بگوييم جنبه ارثي دارند در بعضي از افراد هم ما شاهد هستيم اين تغيير شكل وجود نداشته و در يك سري از عوامل ايجاد مي شود اين هم افرادي هستند از كفش هاي تنگ استفاده مي كنند چون انگشتان داخل كفش جمع مي شوند مفصل براي قرارگيري پا داخل آنها وجود ندارد اينكه ما مي گوييم انگشتان جمع شدن و كف پا حالت طاقديسي و قوس پا افزايش پيدا كرده يكي ديگر بر مي گردد به كوتاهي تاندون آشيل مخصوصاً در افراد كه قبلاً مبتلا به فلج اطفال شده اند و كوتاهي پا پيدا كرده اند كوتاهي تاندون آشيل باعث مي شود كه اين افراد روي پنجه پا راه بروند راه رفتن روي پنجه پا به مرور زمان باعث بازشدن مفاصل، كف پايي انگشتي و در نهايت باعث افزايش قوس هاي طولي پا مي شود و در بعضي از افراد عدم تعادل بين عضله حفركننده پا به سمت بالا و عضلات برون گرداننده پا موجب ايجاد اين تغيير شكل مي شود و در حال تغيير شكل پاي طاقديسي جز تغيير شكل ها اگر ايجاد بشود و شكل بگيرد اصلاح آن معمولاً با استفاده از ورزشهاي مشكل خواهد بود. *** وقتي پاي طاقديسي ايجاد مي شود چه عوارضي را به دنبال دارد*** بعد از ايجاد پاي طاقديسي چون توزيع وزن بصورت متعادل صورت نمي گيرد به حالت غيرطبيعي در مي آيد. اين افراد بعد از مدت ها كه اين مدت ممكن است سالها يا ماه ها باشد به هر حال يك روز فرا مي رسد اين افراد از درد در قسمت جلوي پا شكايت مي كنند فشار وارده به انتهاي استخوانهاي كف پاي ما افزايش پيدا مي كنند به مرور زمان در اين انتها بافت پينه ايجاد مي شود به مرور زمان فشار وارد باعث مي شود كه دردناك بشوند اين ناحيه فرد مي خواهد روي پنجه بلند شود فشار خيلي زياد ايجاد مي شود و استخوانهاي كف پاي نزديك انگشتان درد مي گيرد كف پاي اين افراد باز بخاطر **** طول افزايش پيدا كرده وقتي روي سطوحي صاف و همواره راه مي روند و پابرهنه هستند مي گويند كف پايمان تير مي كشد يا انگار با چاقو كف پاي ما را مي برند اين به علت باز شدن يا كشيدگي ميان كف پايي است و انتها پذيري هم ندارد و اين دردها ايجاد مي شود مشكل بعدي اينكه افراد پاي طاقديسي هستند قسمت جلوي پا يعني ناحيه انگشتان حالت چنگالي پيدا مي كنند اين چنگالي شدن انگشتان باعث مي شود در خيلي از موارد نوك انگشتان كف كفش تماس پيدا نكند ولي پشت انگشتان كه حالت خميده پيدا كردن با ان روي كفش در تماس قرار مي گيرد و با مرور زمان باعث ساييدگي مي شوند و بافت پينه اي شكل مي گيرد افراد كه دچار پاي طاقديسي هستند معمولاً در مسافت هاي طولاني دچار درد و خستگي زودرس مي شوند اين هم يك عارضه برايش محسوب مي شود و به هر حال اين افراد وقتي از كفش استفاده مي كنند *** قسمت جلو مخصوص آن قسمتي از كفش كه زير سر استخوان كفي پاي قرار گرفته چون فشار زياد تحمل مي شود سايد مي شود و حتي كفش هاي غير استاندارد هستند حالت شكمي دارند مشاهده ايجاد ترك هستيم ***** حال وقتي پاي طاقديسي ايجاد مي شود به چه صورتي تشخيص بدهيم و به طرف كنيم ******* در مواقع پاي طاقديسي در حالت شكل گيري هستند به چند طريق افراد را كمك كنيم.

1- كفش را بررسي مي كنيم اگر عادت به پوشيدن كفش هاي تنگ دارند كفش اندازه پا استفاده كنند. 2- كف پا را كشش مي دهيم كشش بين پاشنه و انتهايي استخوانهاي كف پاي اين كشش باعث مي شود بافتهاي نرم در حالت كوتاه شدن هستند حتي كششي واقع بشوند اين حركت كمك مي كند كه انعطاف پذيري بافت هاي نرم برگردد ما از ثابت شدن اين پاي طاقديسي جلوگيري مي كنيم و انگشتان را نگاه مي كنيم انگشتان ما حالت چنگالي پيدا كرده بودند يا در حال ايجاد اين تغيير شكل بودند اين ها را اصلاح مي كنيم با كشش بافتهاي كوتاه شده حالا ممكن است عضلات خم كننده انگشتان باشد با كشش بافتهاي كوتاه شده كوتاهي را برطرف مي كنيم ***** دو نوع كفي وجود دارند مي توانيم استفاده كنيم. 1- كفي است به آن مي گوييم پله اي كه قسمت كف پا قرار مي گيرد يك قسمت وسط پا و يكي هم زير انگشتان قرار مي گيرد اين كفي پله اي با توجه به پله پله بودن و سطح تماس نقطه باعث مي شود قسمت پا يك حالت جمع شده پيدا كند روي اين پله وسطي باز بشود اين باز شدن يك كشش مداوم اعمال مي كند تا از كوتاه شدن آن جلوگيري به عمل بيايد. 2- يك كفي ديگر ذوزنقه شكل است اين كفي دو سطح شيب دار دارد يكي به سمت پشت يكي به سمت جلو و بچه وقتي اين كفي را داخل كفش مي گذارد استفاده مي كند يا بيرون مي گذارد كه معمولاً به عنوان ******** هم استفاده بكنيم وقتي پا روي آن قرار مي گيرد باعث مي شود پاشنه به سمت عقب سُر بخورد قسمت پنجه به سمت جلو و بافتها در اينجا حالت كششي واقع مي شود كه ما شاهد پيشگيري و اصلاح آن پاي طاقديسي خفيف خواهيم بود در صورتي كه تغيير شكل ثابت شده باشد استفاده از حركات اصلاحي مهم است در صورت بروز درد در كف پا بهتر است از كفي هاي مخصوص استفاده كنيم.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 10:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد زندگی یک جانباز غلامعلی آذر افشار

بازديد: 7221

 

زندگینامه جانباز شيميايي غلامعلي آذر افشار

حاج غلامعلی آذر افشار در روز بیست و سوم تیرماه سال 1321 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش مردی ساده زیست و مومن بود و به حرفه مکانیکی اشتغال داشت.

خانواده 7 نفری آذر افشار در فقر و تنگدستی به سر می‌برد.

غلامعلی در سنین نوجوانی به سختی کار می‌کرد و به صورت شبانه تحصیل می‌کرد.

او تا سال ششم ابتدایی ادامه تحصیل داد و از آن به بعد با توجه به کهولت سن پدر و احساس مسئولیتی که نسبت به خانواده‌اش می کرد ترک تحصیل نمود و به صورت تمام وقت در یک «تعمیرگاه مکانیکی خودرو»، مشغول به کار شد.

حاج غلامعلی آذر افشار درباره دوران کودکی خود می‌گوید:

«پدر سالخورده بود. توان کار کردن نداشت. می‌بایستی مخارج خانواده را تامین می‌کردم.

پدر و مادرم اهل نماز و دین دار بودند. در کودکی گوشه گیر و بی‌آزار بودم. مکانیکی را از پدرم یادگرفتم. این مهارت را بعدها در طول جنگ تحمیلی در خدمت در مرکز پشتیبانی قرارگاه خاتم الانبیاء به کار بردم.

خوب یادم هست یک چکمه‌ای داشتم، یک بار من استفاده می‌کردم و یک بار خواهرم، شبها درس می‌خواندم و روزها کار می‌کردم.

دوستانی انقلابی داشتم. یقین داشتم  ظلم حکومت پهلوی روزی تمام می‌شود.

غلامعلی در سالهای مبارزه مردمی منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1342 تا بهمن سال 1357 در راهپیمایی‌ها، تحصن‌ها و مجالس سیاسی و مذهبی شرکت می‌کرد و با استفاده از خودروی شخصی‌اش مبادرت به پخش نوار سخنرانی و اعلامیه‌ای امام خمینی (ره) می‌نمود.

او در مسجد محمدیه، واقع در خیابان پیروزی با حجت الاسلام فخر ـ متولی مسجد ـ در اداره امور جاری آن پایگاه فعالیت می‌نمود.

بعدها با تاسیس مسجد فرشته در شمیران فعالیت‌های ایشان گسترش بیشتری یافت. حاج غلامعلی در سال 1359 وارد گروه جنگ‌های نامنظم شهید دکتر چمران شد و از تاریخ سی و یکم شهریور سال 1359 ـ آغاز جنگ تحمیلی تا تاریخ 27/5/1367 پایان جنگ و پذیرش قطعنامه _ حضور مستمری در صحنه دفاع مقدس داشت. در سال 1363 او مسئول تعمیرگاه قرارگاه خاتم الانبیاء و در منطقه عملیاتی جنوب بود. او دوبار با گاز خردل مجروح شد.

بار اول در جریان عملیات خیبر در سال 1362 و بار دوم در عملیات والفجر 8 در سال 1364.

ابتدا در بیمارستان فخرایی خسروآباد و سپس بیمارستان فاطمه الزهرا آبادان بستری شده و بعد از آن به تهران منتقل شد.

جانباز شیمیایی حاج غلامعلی آذر افشار بارها مورد عمل جراحی ریه قرار گرفته و هم اکنون و با کپسول اکسیژن زندگی می‌کند.

برادر کوچکترش حاج محمد آذرافشار متولد دوم بهمن ماه سال 1336 نیز جانباز شیمیایی است و این دو برادر جانباز با هم زندگی می‌کنند.

این دو برادر ایثارگر با همکاری تنی چند از همرزمان خود تاکنون پیش از 5 مدرسه خیریه ساخته اند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 9:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگینامه ابوریحان محمد بن احمد بیرونی

بازديد: 169

   زندگینامه ابوریحان محمد بن احمد بیرونی

تولد :12 ذالحجهُ 362 هجری كاث، خوارزم ( شهر كارا ـ كلپاكسكایا كنونی وا قع در ا زبكستان)

 

وفا ت : 4 رجب 440 هجری غزنه ( غزنه كنونی در ا فغا نستان )

 

مجسمه ابوریحان بیرونی

 

ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای كه در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام كارا كلپاكسكایا می شناسند ، به دنیا آمد . كاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیكی كاث به دنیا آمد و نام شهری كه در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .او در هر دو شهر كاث و جورجانیه زندگی كرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی كه خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود .بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت .وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر كاث را محاسبه كرد .

 

فعالیتهای دیگری كه بیرونی به عنوان یك مرد جوان و كم تجربه انجام داد ،بیشتر نظری بود .قبل از سال 384 ( وقتی كه22ساله بود) چندین اثركوتاه ازخود برجای گذاشت .یكی ازآثارموجوداوتحت عنوان" نقشه كشی"( Cartography ) اثری است كه در آن به بررسی نقشه های جغرافیایی پرداخته است .در این اثر , او علاوه بر این كه نقشه نیم كره را روی صفحه سطح ترسیم كرده است ،نشان داده كه تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته ,چرا كه او مجموعه كاملی از نقشه هایی كه دیگران رسم كرده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را دراین رساله مورد بحث قرار داده است . زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله ، پایان غیرمنتظره ای به همراه داشت .

 

در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پنجم در عالم اسلام شورش عظیمی بر پا شد و در منطقه ای كه بیرونی در آن زندگی می كرد ،جنگ های داخلی در حال وقوع بود .در این زمان خوارزم بخشی از فرمانروایی سامانیان و بخارا مركز آن به شمار می رفت .حكومت زیار با پایتختش در گرگان در كنار دریای خزر از دیگر حكومت های این منطقه بود .از طرف غرب ،خاندان آل بویه بر سراسر ناحیه بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین بین ا لنهرین حكومت می كرد .سلسله پادشاهی دیگری كه به سرعت طلوع كرد ، سلسله غزنویان بود كه پایتختشان را شهر غزنه در افغانستان اختیار كردند .این حكومت نقش مهمی را در زندگی بیرونی ایفا كرد .

 

بنو عراق از جمله فرمانروایان منطقه خوارزم بود و ابو نصر منصور ـ استاد بیرونی ـ یكی از امیران آن خاندان به شمار می رفت . در سال 384 حكومت بنو عراق با یك قیام سرنگون شد . بیرونی به هنگام شروع جنگ داخلی از آن منطقه گریخت اما اینكه برای ستاد بیرونی ـ ابو نصر منصور ـ چه اتفاقی افتاد ، معلوم نیست .


بعد ها ، بیرونی در مورد این وقایع نوشت :

بعد از اینكه چند سال در آن منطقه به سختی زندگی كردم ،با اجازه حاكم وقت به زادگاه خودبازگشتم اما مرا وادار به انجام امور مادی و دنیوی كردند كه موجب حسادت ورزیدن ابلهان گردید اما خردمندان از این امر متاسف شدند .

 

دقیقا معلوم نیست كه ابوریحان بیرونی به هنگام گریختن از خوارزم به كجا رفت . او باید به شهر ری رفته باشد و بدون تردید مدتی را در شهر ری زندگی كرده است . بر اساس نوشته هایش ،او هیچ پشتیبانی نداشت و با فقر و تنگدستی در شهر ری زندگی می كرد . خجندی ستاره شناسی بود كه با دستگاه بسیار بزرگی كار می كرد او خودش این دستگاه را ساخته و آن را روی كوهی بالا تر از شهر ری قرار داده بود تا بدینوسیله عبور نصف النهاری خورشید را نزدیك انقلابین مشاهده كند . او در روزهای4 و 5 جمادی الاول سال 384 انقلاب تابستانی را مشاهده كرد و در روزهای 8 و 9 ذیقعده سال 384 شاهد انقلاب زمستانی بود و بدین ترتیب او توانست مایل بودن دایرهْ البروج و همچنین عرض جغرافیایی شهر ری را محاسبه كند اما هیچ یك از این دو محاسبه دقیق نبود .

 

کتاب ابوریحان بیرونی

 

خجندی در مورد مشاهداتش و همچنین دستگاه ذات السُدس ( sextantدستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان ) با ابوریحان بیرونی به بحث و بررسی می پرداخته . پس از آن بیرونی در مورد مشاهدات خجندی در كتاب " تحدید النهایات الاماكن " Tahdid)) خود گزارشی نوشت و ادعا كرد كه در طول مشاهدات خجندی ، دیافراگم دستگاه ذات السُدس بدلیل وزن دستگاه 9 اینچ تنظیم شده است . ابوریحان بیرونی تقریبا علت خطاهای خجندی را دقیق و درست تشخیص می داد . از آنجایی كه خجندی در سال 389 از دنیا رفت می توان به این نتیجه رسید كه ابوریحان بیرونی سالهای بین 384 تا 386 را در شهر ری سپری كرده است .او همچنین باید مدتی از این زمان را در گیلان كه دریای خزر آن را از شمال احاطه كرده است ، زندگی كرده باشد چرا كه حدودا در همین زمان كتابی را به حاكم گیلان , ابن رستم تقدیم كرده . ابن رستم با حكومت زیار در ارتباط بود .

 

تاریخهای معینی را در زندگی ابوریحان بیرونی با اطمینان می دانیم چرا كه او در آثارش وقایع نجومی را شرح داده است و بدین ترتیب این امكان را به ما می دهد تا زمانها و مكانهای دقیق را تعیین كنیم .شرح و توصیف او از ماه گرفتگی روز 13 جمادی الاول سال 387 كه او در كاث شاهد آن بوده است نشان می دهد كه او تا آن زمان به كشور خود باز گشته بوده است . این ماه گرفتگی در بغداد نیز قابل رویت بود و بیرونی ترتیبی داد كه به همراه ابووفا بوزجانی در بغداد شاهد این رویداد گردند . مقایسه زمانها آنها را قادر كرد تا تفاوت طول جغرافیایی بین دو شهر را محاسبه كنند . بر این امر نیز واقفیم كه در طول این مدت بیرونی بسیار زیاد نقل مكان می كرده است چرا كه تا سال 389 او در گرگان بوده و قابوس ـ حاكم حكومت زیار ـ از او حمایت می كرد . او تقریبا در سال 389 كتاب " آثارالباقیهِ "(Chronology) خود را به قابوس تقدیم كرد و در روزهای 13 ربیع الثانی سال 393 و همچنین 12 شوال سال 393 به هنگام ماه گرفتگی در گرگان بوده . شایان ذكر است كه بیرونی در كتاب " آثارالباقیهِ " خود به هفت اثر قبلی اش اشاره كرده است : یك كتاب در مورد دستگاه اعشاری ،كتابی در مورد اسطرلاب ،یك كتاب در مورد مشاهدات نجومی ،سه كتاب در مورد اخترگویی و نهایتا دو كتاب در مورد تاریخ .

 

تا 12 شعبان سال 394 بیرونی به وطن خود باز گشته , چرا كه در آن روز شاهد ماه گرفتگی دیگری در جورجانیه بوده .علی بن مامون فرمانروای خوارزم به شمار می رفت و تا زمانی بر این مقام بود كه برادرش ابوعباس مامون به عنوان حاكم ،جانشین وی شد .این دو برادر با دو خواهر محمود كه فرمانروای حكومت قدرتمند غزنه بود ، ازدواج كردند . بدین ترتیب ،عاقبت سلسله پادشاهی ابو عباس مامون تحت كنترل فرمانروایان حكومت غزنه قرار گرفت .

 

علی بن مامون و ابو عباس مامون هر دو حامی علم بودند و از تعدادی از دانشمندان عالی رتبه و نخبه در دستگاه حكومتی خود حمایت می كردند . ابو عباس مامون تا سال 394 فرمانروایی می كرد و از آثار علمی بیرونی بسیار حمایت می نمود . نه تنها بیرونی ،بلكه ابو نصر منصور ـ استاد سابق بیرونی ـ نیز در این دستگاه حكومتی كار می كرد . بدین ترتیب به هر دو این امكان داده شد تا دوباره با یكدیگر همكاری كنند . ابوریحان بیرونی توانست با حمایت ابو عباس مامون در جورجانیه دستگاهی بسازد كه بوسیله آن عبور نصف النهاری خورشیدی را مشاهده كند .او از 28 ذالحجه سال 406 تا 4 رجب سال 407 با این دستگاه 15 مشاهده به انجام رساند .

 

جنگهای آن منطقه در فعالیتهای علمی بیرونی و ابو نصر منصور وقفه ایجاد كرد و باعث شد عاقبت آن دو خوارزم را تقریبا در سال 407 ترك كنند . محمود نفوذ خود را درغزنه بیشتر می كرد و در سال 404 از ابو عباس مامون خواست تا خطبه نماز جمعه را به نام او بخوانند .این خواسته او نشان می داد كه خواستار پایان بخشیدن به حكومت مامون است و تلاش می كرد تا كنترل آن منطقه را بدست آورد . بعد از اینكه مامون تقریبا با درخواست محمود موافقت كرد ، توسط سپاه خود به قتل رسید چرا كه آنها این عمل او را خیانت تلقی كردند . پس از آن ، محمود سپاه خود را به آن منطقه برد و در روز 5 صفر سال 408كنترل كاث را بدست گرفت . به این ترتیب ، بیرونی و ابو نصر منصور به عنوان اسیرهای محمود فاتح وظایف را به وی واگذار كردند .

 

نوشته ابوریحان بیرونی

 

نوشته های بیرونی مدركی است كه نشان می دهد او یك دوره غیر عادی و عجیبی را در زندگی پشت سر گذاشته و درد و رنج زیادی را متحمل شده است . اما ظاهراً محمود نیز بخاطر برخی از فعالیتهای علمی اش از او حمایت كرده است . گزارشات مربوط به ظلم كردن محمود به بیرونی علی رغم حمایتی كه بیرونی از طرف وی دریافت می كرد ، مستند می باشد . از شرح و توصیف وقایع نجومی كه بیرونی به ثبت رسانده است می توان برخی از زمانها و مكانها را در این دوره تعیین كرد . در روز 30 جمادی الاول سال 409 او در كابل بوده و علی رغم نداشتن هیچ ابزاری برای مشاهداتش ، قادر بود باز هم مشاهداتی به انجام برساند به این ترتیب كه او با ابزاری كه در اختیار داشت ، خلاقیت به خرج داد و دستگاهی ساخت كه به وسیله آن بتواند مشاهدات خود را دنبال نماید . در روز 29 ذیقعده سال 409 او در لامقان كه در شمال كابل واقع شده است ، شاهد یك خورشید گرفتگی بود .

 

وی اینگونه نوشته است :

به هنگام طلوع خورشید دیدیم كه تقریبا بر یك سوم خورشید سایه انداخته شد تا اینكه خورشیدگرفتگی كامل شد .

 

در طول سالهای 408 تا 410 در حالی كه بیرونی تحت حمایت محمود به سر می برد ،در شهر غزنه مشاهداتی به انجام رسانید و بدین ترتیب توانست به طور دقیق عرض جغرافیایی آنجا را تعیین كند . در روز 14 جمادی الاول سال 410 بیرونی در شهر غزنه شاهد یك ماه گرفتگی بود .

 

ارتباط مابین ابوریحان بیرونی و محمود نیز جالب است . احتمالا بیرونی بنا به ضرورت در دست محمود اسیر به شمار می رفت و برای ترك آن منطقه نیز اختیاری از خود نداشت . با این وجود ،رفتن نظامیان محمود به هند نشان می دهد كه بیرونی را به آن كشور بردند . شواهد كمی وجود دارد كه نشان می دهد بیرونی در هند بهره بیشتری می برده است . بیرونی آرزو می كرد محمود رفتار بهتری با او داشته باشد اما بدون شك فعالیتهای علمی بیرونی مفید واقع می شد . حدودا از سال 412 سپاه محمود موفق شد كنترل بخشهای شمالی كشور هند را بدست آورد و در سال 416 سپاه او به اقیانوس هند راه پیدا كرد . بیرونی ظاهرا در بخشهای شمالی هند به سر برده است . تعداد بازدیدهای او معلوم نیست اما مشاهداتش او را قادر ساخت تا عرض جغرافیایی یازده شهر در اطراف پنجاب و شهرهای هم مرز با كشمیر را تعیین كند . او معروف ترین اثرش را تحت عنوان "ماللهند "(India) زمانی ارایه داد كه در ان كشور به سر می برد . او این كتاب را در نتیجه مطالعات كامل خود نوشت .

 

" ماللهند " (India) كتاب حجیم و برجسته ای است كه بسیاری از ابعاد مختلف این كشور را در بر می گیرد . بیرونی در این كتاب به شرح و توصیف دین و فلسفه هند ، نظام طبقاتی ( طبقه اجتماعی موروثی در هند ) و آداب و رسوم ازدواج در هند پرداخته است . او همچنین قبل از اینكه وضعیت جغرافیایی این كشور را مورد بررسی قرار دهد ، دستگاههای نگارش و اعداد هندی ها را مطالعه كرد . علاوه بر این ، بیرونی در این كتاب به ستاره شناسی ، اخترگویی و سالنامه هندی ها اشاره كرده و مواردی را پیرامون این سه موضوع مورد بررسی و تحقیق قرار داده است .

 

بیرونی ادبیات هند را به زبان اصلی مطالعه نمود و چندین متن را از زبان سنسكریت به زبان عربی ترجمه كرد . او همچنین چندین رساله در مورد ابعاد ویژه ستاره شناسی و ریاضیات هند نوشت كه برای خودش اهمیت خاصی داشت . او فوق العاده اهل مطالعه بود و در موضوعات : اختر گویی ،ستاره شناسی ،تاریخ شناسی ،جغرافیا ،دستور زبان ،ریاضیات ،پزشكی ،فلسفه ،دین و مذهب ،اوزان و مقیاسات ,از ادبیات سنسكریت احاطه داشت .

 

محمود در سال 420 از دنیا رفت و مسعود ـ پسر بزرگش ـ جانشین او شد . اما این جانشینی زمانی صورت گرفت كه قبل از آن وضعیت سیاسی حادی به وجود آمده بود كه دو پسر محمود سعی می كردند تا از پدرشان به عنوان فرمانروا تبعیت كنند . ظاهرا بیرونی مطمئن نبود چه كسی جانشین خواهد شد چرا كه او تصمیم گرفته بود كتاب خود را تحت عنوان " ماللهند " (India)كه در آن زمان به چاپ رسید ، به كسی تقدیم كند . بهتر بود كتاب را به كسی تقدیم نكند تا اینكه شخصی را به اشتباه بر گزیند . مسعود نشان داد كه به عنوان فرمانروا بیش از پدرش نسبت به بیرونی لطف دارد و با مهربانی با او رفتار می كند . گر چه بیرونی در زمان فرمانروایی محمود یك اسیر واقعی به شمار می رفت ، ظاهرا برای رفتن به هر جایی كه می خواست ، كاملا آزاد بود .

 

بند انگشتی بیرونی

 

تعداد كلی آثار بیرونی در طول زندگی اش تحسین برانگیز است . كندی نوشته است : بیرونی حدودا 146 اثر از خود بر جای گذاشته است كه هر كدام مجموعا شامل 13000 صفحه می باشد (هر صفحه همانند صفحات چاپی كتابهای جدید است) . برخی از اثار بیرونی را قبلا ذكر كردیم اما آثار وی در حقیقت تمام علم زمانه اش را در بر می گیرد .


كندی نوشته است :

بیرونی به مطالعه پدیده های قابل مشاهده در طبیعت و همچنین در وجود انسان گرایش بسیاری داشت . در بین علوم مختلف ، علاقمند به آنالیز ریاضی بود و در این زمینه استعداد زیادی داشت .

 

پیشتر به مشاهدات نجومی بیرونی بسیار اشاره كردیم . بیرونی در مقایسه با بطلمیوس در مورد خطاها نظر مساعدتری داشت . نویسنده می نویسد : بطلمیوس بر این عقیده بود كه از میان مشاهداتش ،معتبرترین را بر گزیند ( یعنی مشاهداتی را انتخاب كند كه با نظریاتش هماهنگ است ) و به خوانندگان آثارش در مورد كنار گذاشتن و نادیده گرفتن آندسته از مشاهداتش كه انتخاب نشدند ، چیزی نگوید . از طرف دیگر ، بیرونی خطاهای مشاهداتش را از نظر علمی بیشتر مورد بررسی قرار می داد وهنگامیكه برخی از آنها را به عنوان مشاهداتی كه دقیق تر بودند ،انتخاب می كرد ،دیگر مشاهداتی را كه دارای خطا بودند و كنار گذاشته می شدند را نیز ارایه می داد .او همچنین نسبت به خطاهای محاسباتش حساسیت نشان می داد و همیشه سعی می كرد تا كمیتهایی را مشاهده كند كه برای رسیدن به جواب به كمترین دستكاری نیاز دارد .

 

" سایه ها "(Shadows) یكی از مهمترین آثار بیرونی است كه حدودا در سال 411 نوشته شده است . روزنفلد به طور مفصل در مورد این اثر بیرونی نوشته است. محتوای این اثر بیرونی شامل موارد زیر است : اصطلاحات عربی سایه ها و تصویرها ، پدیده های جدید و غیر عادی از جمله تصویرها ، gnomonics ،تاریخچه تانژانت و تابع های متقاطع .

 

این كتاب به شرح مقاله هایی كه بیرونی در زمینه ریاضیات نوشته است ، می پردازد . این مقاله ها شامل موارد زیر می باشد : حساب نظری و عملی ،برآیند دسته ها ،آنالیز تركیبی ،قانون 3 ،اعداد گنگ ،نظریه خارج قسمت ،تعاریف مفاهیم جبری ،شیوه های حل معادله های جبری و مسایلی كه تنها با خط كش و پرگار حل نمی شدند ،منحنی های مخروطی ،فضاسنجی ،تصویرگنجنگاری ،مثلثات ،قانون سینوس در صفحه ،حل مثلثات كروی.

 

ابوریحان بیرونی

 

بیرونی همچنین مقاله هایی در مورد زمین پیمایی و جغرافی ارایه داد . او شیوه های اندازه گیری زمین و فاصله های روی آن را از طریق مثلث بندی معرفی نمود .او شعاع زمین را 6339.6ارزیابی كرد كه این اندازه تا قرن دهم در كشورهای غربی بدست آورده نشده بود .كتاب " قانون مسعودی"(Masudic canon) وی شامل جدولی است كه مختصات ششصد مكان را ارایه می دهد واودرمورد همه این مكانها دانش كافی داشت . البته بیرونی همه آنها را خودش اندازه گیری نكرده است . برخی از آنها را از جدول مشابهی كه خوارزمی عرضه كرده بود ،گرفته است .نویسنده اظهار می دارد كه بیرونی ظاهرا در مورد ارقامی كه خوارزمی و بطلمیوس ارایه كرده بودند ،به این نتیجه می رسد كه ارقام ارایه شده توسط خوارزمی دقیق تر است .

 

بیرونی همچنین در مورد هماهنگی زمان رساله ای نوشته است . او چندین رساله نیز در مورد اسطرلاب نوشته و به شرح و توصیف تقویم ماشینی پرداخته است .او مشاهدات جالبی در مورد سرعت نور به انجام رساند و اظهار داشت كه سرعت نور در مقایسه با سرعت صوت بسیار زیادتر است .او از كهكشان راه شیری به عنوان " مجموعه ای از اجزا بیشمار طبیعت ستارگان سحابی " یاد كرد .

 

هیدرواستاتیك موضوعی در علم فیزیك است كه بیرونی مورد مطالعه قرار داد و از وزنهای ویژه ،اندازه های دقیقی ارایه داد و به شرح نسبتهای بین چگالی طلا ،جیوه ،سرب ،نقره ،برنز ،مس ،برنج ،آهن و قلع پرداخت . او نتایج را به عنوان تركیبی از اعداد به صورت 1/n , n = 2 , 3 , 4 , ... 10 نشان داد .

 

دانشمندان دیگر بسیاری از نظریات بیرونی را در جلسات بحث و گفتگوهایشان مورد بررسی قرار دادند . ازمدتها پیش ،بیرونی با استادش ـ ابو نصر منصور ـ همكاری داشت ،هر كدام از آنها از دیگری می خواست تا بخش خاصی از كار را به عهده بگیرد تا بدین ترتیب كار خود را به تایید برساند .او به طرز ستیزه جویانه ای با ابو علی سینا در مورد ماهیت نور و گرما مكاتبه می كرد . 18 نامه از ابو علی سینا كه در جواب سوالهایی كه بیرونی مطرح كرده ، موجود می باشد . این نامه ها در بر گیرنده موضوعات زیر است : فلسفه ،ستاره شناسی و فیزیك . بیرونی با سجزی نیز از طریق نامه در ارتباط بود .همچنین نامه های نیز كه بیرونی به سجزی نوشته است موجود می باشد .این نامه ها مداركی را مبنی بر وجود نسخه های مسطح و كروی قانون سینوس در بر دارد .اظهارات بیرونی بر اساس نظریات استادش ـ ابو نصر منصور ـ بوده است .

 

نهایتا در مورد شخصیت این دانشمند برجسته باید كم سخن گفته شود .در مقایسه با آثار بسیاری از دانشمندان دیگر ،از نوشته ها و كتابهای بیرونی اطلاعات بسیار زیادی بدست آورده می شود . با وجود اینكه كمتر از یك پنجم آثار او باقی مانده است ، به تصویر واضحی از این دانشمند بزرگ دست می یابیم . او مبتكر بزرگ تئوریهای جدید ،ریاضیات و یا جز آن نبود .تنها مشاهده گر دقیقی بود كه پیشرو روش تجربی به شمار می رفت . او زبان شناس بزرگی بود كه رساله های موجود را می خواند و به وضوح شاهد پیشرفت علم به عنوان بخشی از حوادث بود .او همیشه مراقب بود این حوادث را در جای مناسب خود قرار دهد . مورخین علم به آثار و نوشته های او علاقه وافری داشتند .

 

تمبر ابوریحان بیرونی

 

علی رغم فعالیتهای زیادی كه در زمینه اختر گویی انجام داد ، ظاهرا اختر گویی را به عنوان علم قبول نداشته است اما از آن به عنوان وسیله ای برای تایید آثار علمی اش استفاده می كرده است . او نسبت به فرقه های مذهبی مختلف یا نژادهای متفاوت تعصب خاصی نشان نمی داد اما همیشه در برابر اعمال مختلفی كه آنها انجام می دادند ، حرفی برای گفتن داشت . به عنوان مثال ،عربهایی كه موفق به فتح خوارزم شدند ، متون قدیمی را از بین بردند چه گناهی می تواند برای دانشمندی همچون بیرونی كه زندگی را وقف علم و دانش و تاریخ می كند ، بدتر از آن باشد ـ بیرونی در دین مسیح مسئله عفو و بخشش را مورد توجه قرار داده است .

 

او در كتاب " ماللهند "(India) نوشته است :

قسم می خورم كه زندگی ام یك فلسفه مهم است اما همه مردمی كه در این دنیا زندگی می كنند ، فیلسوف نیستند . . . و در حقیقت از وقتیكه كنستانتین فاتح ـ امپراطور روم ـ به دین مسیح روی آورد ،شمشیر و شلاق را به كار گرفتند .

 

بیرونی به آنهایی كه فكر می كرد احمق هستند ، كنایه ای زد . این كنایه مبنی بر جوابی بود كه او به مردی مذهبی داد كه به وسیله ای كه او ساخته بود ،ایراد گرفته بود . بر روی این وسیله ماههای بیزانسی حكاكی شده بود و زمان عبادت را نشان می داد . پاسخی كه بیرونی به آن مرد داد ، در كتاب " سایه ها "(Shadows) اینگونه آورده شده است :

 

بیزانسی ها نیز غذا می خورند . پس شما غذا خوردن آنها را تقلید نكنید .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 19:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ويژگي‌هاي خلقت جن از منظر قرآن و روایات

بازديد: 179

ويژگي‌هاي خلقت جن از منظر قرآن و روایات

   چكيده:

مابعدالطبيعه، موجودات مجرد و مثالي و ويژگي­هاي آنها از جمله مسايلي هستند كه در بسياري از موارد، در تعارض با قواي تعقلي انسان قرار مي‌گيرند. لذا برخي با ردّ و انكار اشراقيات فقط به عقل بشري و دست‌آوردهاي علمي آن معتقدند. يكي از موجودات مهم غير مادي جن است. موجودي اسرارآميز كه ذهن انسان را به خود مشغول داشته است؛ آيا به راستي چنين موجودي واقعيت دارد يا اينكه قوه تخيل بشر آن را ساخته است؟ اين نوشتار جهت بررسي برخي شبهات و ابهامات درباره جن و ويژگي‌هاي آن است، که با استفاده از آيات قرآن، روايات، تفاسير و آراي انديشمندان، به ابعاد مختلف اين موضوع مي‌پردازد.

واژگان کليدي:مابعدالطبيعه، جن، جان، شيطان.

 

 

 

طرح مسأله

امروزه تقيد به ظواهر و جلوه‌هاي مادي، موجب شده است كه بسياري از انسان­ها جز به آنچه مي‌بينند، اعتقاد نداشته باشند، همچنان‌كه در قرآن كريم به مسأله انكار غيبب و موجودات غيبي که اعتقاد انسان‌هاي ظاهربين است، اشاره شده است.كفار به دليل عدم بهره‌مندي از عقل و حكمت، بر رسول خدا(ص) خرده مي‌گرفتند كه چرا آنها نمي‌توانند همچون ايشان با چشم سر، عوالم غيبت و موجودات آن را مشاهده كنند و به همين بهانه با نفي اين موضوعات، آن را امري خلاف قواعد طبيعي مي‌دانستند.ما انسان‌ها مانند همه موجودات، داراي يك بعد جسماني هستيم، اما با استناد به متون ديني، غير از جهان مادّي و موجودات آلي، عوالم فرامادّي يعني آن بخش‌هايي از جهان هستي و موجودات آن، كه از حوزه ادراك حواس پنج‌گانه ظاهري ما خارج هستند نيز در كنار ما وجود دارند. جن به عنوان يكي از موجودات، از اعصار گذشته بين ملل و اقوام عالَم وجود داشته و در طي قرن‌ها در فرهنگ عموم مردم، ريشه گرفته است، اما آنچه در اذهان، درباره اين موجود نامرئي وجود دارد به افسانه و خيال نزديك‌تر است تا به واقعيت.

آيا از منظر قرآن جن واقعيت دارد؟ در صورت مثبت بودن، جن‌ها كجا زندگي مي‌كنند؟ چه ويژگيهايي دارند؟ حيات و مرگشان چگونه است؟ آيا ابليس فرشته است يا جن؟ آيا جن را مي‌توان مشاهده كرد؟ آيا در خلقت انسان و جن تشابهي وجود دارد؟ اگر وجود دارد اين وجوه تشابه چيست؟

چنين پرسشهايي از ديرباز مطرح بوده است، همان‌طورکه در دين اسلام و ساير فرهنگها[1] بحث وجود جن است. خداوند متعال در قرآن كريم با جدا كردن خرافه از واقعيت، عقايد و باورهاي باطل درباره با جن را مردود دانسته است. اين مقاله براي تعيين و تبيين ويژگيهاي جن، به جهت اجتناب از گوناگوني و تداخل تعاريف ذکر شده، به بررسي ابعاد مختلف موضوع از منظر قرآن مي­پردازد.

واژه جن در لغت

جن در لغت به معني پنهان و پوشيده است و تمام مشتقات اين واژه نيز بر استتار، پنهاني و پوشيدگي دلالت دارند. «جنّه» به فتح جيم، پوشيده شدن چيزي از حواس است و جن - به فتح جيم - به معناي پوشيدن و مستور كردن است. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 98، ماده جن) به عقيده ابن اثير، جن به جهت پوشيدگي و مخفي بودن از ديدگان، «جن» ناميده شده است، چنان‌كه موجود مستور در رحم مادر را «جنين» ناميده‌اند. (ابن اثير، 1383: 1، 307)

قلب را هم از آن جهت كه ظاهر نيست و از حواس ظاهر پنهان است«جنان» گفته‌اند. «جُنَّه» هم به معنای سپر و آنچه شبيه آن باشد، آمده است و از اين جهت «جُنّه» نام گرفته است كه صاحب سپر و جنگجو را پنهان مي‌دارد. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 98 و 99؛ طريحي، 1395: 6، 226؛ زبيدي، بي‌تا: 9، 163-167؛ مجلسي، 1403: 46، 63؛ همان: 95، 352؛ ابن‌منظور، 1408: 1، 675) بعضي از تفاسير واحد «جنّ» را «جِنّي» - مانند روم و رومـي - و جمع آن را «جِنَّه» دانسته‌اند. (ر.ک: بروسوي، 1405 :10، 188؛ طريحي، 1395: 2، 229)

اما «جِنَّه» اسم مصدر و به معناي جن و جنون است. همچنين اين واژه به معناي فرشتگان، پريان و ديوانگي آمده است، زيرا فرشتگان و پريان نامرئي هستند و مجنون نيز به كسي مي‌گويند كه عقل از او پنهان گشته است. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 98)

«جان» هم به معناي يك نوع از جن و نوعي از مار (مار سفيد) آمده است. (ر.ک: راغب اصفهاني، 1362: 99؛ فيومي، بي‌تا: 138؛ ابن‌منظور، 1408: 3، 220) برخي «جان» را مار سفيد، سياه چشم و بي‌آزاري دانسته‌اند كه اغلب در خانه‌ها يافت مي­شود و علت اين تسميه، شايد مخفي بودن آن باشد. (مصطفي و ديگران: 1418: 1، 141)

جن در قرآن

قرآن كريم در شانزده سوره، از جن سخن گفته است.[2] در آيات قرآن با سه واژه «الجن»، «جانّ» و «الجنّه» به مطالبي درباره جن اشاره شده است. واژه «جن» 22 بار، واژه‌ «جانّ» 7 بار و واژه «جنّه» هم 3 بار، مجموعاً  در 31 آيه آمده‌اند که در هفده آيه، جن همراه با انسان ذكر شده است.  اختصاص يك سوره قرآن به نام جن و آيات متعدد در سور مختلف، نمايانگر اهميتي است كه قرآن به اين موضوع داده است. با استناد به بسياري از آيات قرآن و روايات،[3] ثابت مي‌شود كه وجود جن و شيطان يك پندار و توهم نيست، بلكه يك واقعيت و امري مسلم است كه در برخي موارد نيز تشابهاتي با انسان دارد، چنان‌كه در ديگر اديان الاهي نيز به اين موضوع پرداخته شده است.[4] مهم‌ترين مسايلي كه در ارتباط با جن در قرآن مورد بحث قرار مي‌‌گيرند عبارتند از:

 

1- خلقت جن

در عالم آفرينش، موجودات غير محسوسي وجود دارند كه براي ما در شرايط عادي قابل درك حسي نيستند، اما وجود آن‌ها به واسطه‌ آيات الاهي اثبات شده است، مانند روح، ملائكه، جن و... . قرآن كريم خلقت جن را چنين بيان فرموده است: «وَ لَقد خَلقنا اْلِانسانَ مِن صَلصلٍ من حماءٍ مَسنونٍ و الجآنَّ خلقنه من قَبلُ مِن نّار السَّمومِ». (حجر، 26 و 27)

«سموم»باد داغي است كه اثر سمي دارد (راغب اصفهاني، 1362: 241؛ طباطبايي، 1364: 12، 232) و علت اينكه آن را سموم مي‌گويند اين است كه در «مام» بدن يعني در منفذهاي بدن وارد مي‌شـود. (طبـرسي، 1349: 13، 182)

در آیاتی دیگر می‌خوانیم: «... خلق الانسان مِن صَلصلٍ كَالفَخّار* و خََلَقَ الجانَّ مِن مّارجٍ من نّارٍ». (رحمن، 14و15)

كلمه «مارج» به معناي زبانه‌اي خالص و بدون دود از آتش است. (طباطبايي، 1364: 19، 166؛ طبرسي، 1349: 24، 74؛ آلوسي، 1405: 27، 105) صاحب تفسير روح‌البيان مي‌گويد:

مذكور است كه مارج، آتش است ممتزج به هوا كه آن را هواي مشتعل گويند. پس جان مخلوقي است از دو عنصر آتش و هوا، آدم آفريده شده از دو عنصر آب و خاك. چون آب و خاك به هم شوند آن را طين گويند و چون هوا و آتش مختلط گردد آن را مارج خوانند. (ر.كـ: بروسوی، 1405: 8،147)

با استناد به آيات مورد بحث درباره خلقت جن، چند نکته به دست مي‌آيد

الف)آيات 26 و 27 سوره حجر بر تقدم زماني خلقت جن بر انسان تصريح دارند، اما اينكه اين مدت چه مقدار است، ظاهراً دليل معتبري بر آن در دست نيست.

ب) جن نيز مانند انسان، موجودي دو بعدي است با اين تفاوت كه انسان از خاك و جن از آتش است ولي طبعاً همان‌طور كه انسان داراي روح است جن نيز روح دارد و چنين موجوداتي بين روح و بدنشان تأثيرات متقابلي وجود دارد؛ يعني اگر روح بخواهد فعاليت‌هاي ويژه خود را به کار گيرد، لازم است جسم در شرايط خاص بدني باشد، چنان‌كه ملاصدرا جن را مركب از وجودي در جهان حس، وجودي در جهان غيب و تمثيل و روحي درخور جسم او كه از مبدأ فعال بر وي افاضه شده، مي‌داند. (صدر الدين شيرازی، 1363 : 229)

در آيات قرآن، غالباً در مقابل انسان، جنّ و در مواردي جانّ به كار رفته است. درباره اينكه آيا جانّ، همان جنّ است، اقوالي مطرح شده است:

1. ابن عباس مي‌گويد: منظور از جانّ، پدر جنّ است، همان‌طور كه آدم(ع) پـدر بشـر است. (طبرسي، 1349: 9، 201)

2. منظور از جانّ نسل جنّي ابليس و يا نوع مخصوصي از جن است. (راغب اصفهاني، 1362: 99)

3. جان همان ابليس است. (رازي، 1417: 19، 180)

با استناد به آيات قرآن چنين به نظر مي‌رسد كه مقصود از جنّ و جانّ يكي است، زيرا در برخي آيات (حجر، 27؛ رحمن، 15) به خلقت جانّ اشاره شده و اين خلقت، همانند خلقت جنّ در مقابل خلقت انسان قرار گرفته است و برخي از مفسرين نيز مانند علامه طباطبايي با تأكيد بر نوعي ارتباط ميان خلقت جنّ و خلقت جانّ، جانّ را همان جنّ و يا نوعي از انواع جنّ مي‌دانند.[5] (طباطبايي، 1364: 12، 224)

 

2- جن يا فرشته بودن ابليس

ابليس اسم خاص است و يازده بار در قرآن آمده است. واژه ابليس مشتق از «بلس»، غير منصرف و به معناي متمرد، سركش و رييس شيطان‌هاست. (ابن­منظور، 1408: 1، 140؛ مصطفي و ديگران، 1418: 1، 3؛ ابن­فارس، 1422: 137)

در تفسير روح‌البيان از قول بغوي آمده است: «او ابليس ناميده شد زيرا كه از رحمت خدا نااميد شد». (بروسوي، 1405 : 5) در معاني‌الاخبار هم از حضرت رضا‌(ع) نقل شده كه فرمود:

شيطان از اين جهت كه از رحمت خدا بي‌نصيب ماند، ابليس ناميده شد چون اين كلمه به معناي محروم و مأيوس از رحمت خداست.

در اينكه ابليس جنّ است يا از ملك، نيز اقوال مختلفي بيان شده است:

الف)برخي از مفسرين معتقدند ابليس از ملائكه بوده است، زيرا استثنا در آيه‌ «فَسَجَدوا الّا ابليسَ كان مِن الجِنّ» (كهف، 50) استثناي متصل و مستثنا از جنس مستثنا‌منه است؛ يعني ابليس ابتدا از ملائكه بوده و به علت عدم سجده، مرتكب گناه گشته و جنّ شده است. همچنين فعل «کان» در آيه را نيز به معناي «صار» گرفته‌اند. (بيضاوي، بي‌تا: 1، ذيل آيه 33؛ رشيد رضا، بي‌تا: 1، 265؛ نسفي، 1353: 2)

ب) در مقابل، بسياري از مفسرين با استناد به آيات و روايات معتقدند ابليس از ملائكه نبوده، بلكه از جن بوده است. (رازي، 1417: 2، 443؛ طبرسي، 1349: 1، 191؛ ميبدي، 1386: 1، 195؛ قطب، 1362: 1، 111؛ طباطبايي، 1364: 12، 452)

رأي اين گروه به صواب نزديک‌‌تر است زيرا:

1. كساني كه معقتدند ابليس از ملائكه است گفته‌اند خداوند در آيه «فسجدوا الا ابليس» (بقره،34) ابليس را از فرشتگان استثنا نموده و چون استثنا ظهور در اتصال دارد بنابراين ابليس از فرشتگان است، اما با توجه به قرينه موجود در اين آيه، استثنا منقطع است و ابليس نمي‌تواند از فرشتگان باشد و در آيه «كان من الجن» (كهف،50) هم تصريح شده كه ابليس، از جنّ بوده است. همچنين اين گروه با استناد به «اسجدوا لآدم» مي‌گويند اگر ابليس از جنس ملائكه نبود مشمول امر الاهي نمي‌شد و به جهت خودداري از سجده كردن، متمرد و سركش به شمار نمي‌رفت، اما در پاسخ مي‌توان گفت، ابليس در اين امر از باب غلبه داخل شده، زيرا با ملائكه همنشيني داشته است و اين دليل نمي‌شود كه او از جنس ملائكه باشد هم‌چنان كه امام فخر رازي مي‌گويد: فرشته به حسب لغت، جنّ ناميده مي‌شود، امّا به حسب عرف، جن به غير ملائكه اختصاص دارد. (رازي، 1417:  2، 443)

2. ابليس داراي اولاد و ذريه است و فرشتگان داراي فرزند نيستند، و خداوند مي‌فرمايد: چرا او (ابليس) و فرزندانش را كه دشمنان شمايند دوستان خود مي‌گيريد. (كهف، 50)

3. ابليس از جنس آتش است (اعراف، 12) در حالي‌كه ملائكه از جنس نورند. (ر.ک: مجلسي، 1403: 11، 102)

4. ملائكه، رسولان الاهی و لزوماً معصوم هستند. (انبياء، 26؛ فاطر، 1؛ تحريم، 6) پس وقتي ابليس گناه مي‌كند معصوم نيست و در نتيجه از ملائكه نيست.

5. برخي رواياتي بر جنّ بودن ابليس تصريح دارند، مانند سخن رسول خدا(ص) که به شمعون فرمود:

تو دشمناني از جن و انسان داري كه پيوسته تعقيبت مي‌كنند و با تو پيكار مي‌نمايند تا دينت را بربايند...، اما دشمنان از جن، پس ابليس است و سپاهيانش. (حراني، 1367: 26)

از امام صادق(ع) نيز روايت شده كه فرمود:

ملائكه مي‌پنداشتند شيطان از آنهاست (در صورتي كه از جن بود) ولي در علم خدا از آنها نبود تا به سبب حميت و تعصب، باطن خود را اظهار كرد و گفت: مرا از آتش آفريده‌اي و انسان را از خاك خلق نموده‌اي. (كليني، 1405: 2، 308)

 

3- مكلف بودن جن

وجود دو سوره انسان و جن در قرآن نمايان‌گر اهميت و ويژگي خاص اين دو موجود و تمايز آنها از ساير مخلوقات الاهي است و آنچه اين دو را متمايز ساخته، مسأله تكليف است. طبق آیات سوره الرحمن، جن و انس، دو موجود پرارزش (ثقلان) هستند كه به آنها وعده‌ برپايي قيامت و حسابرسي در آن روز داده شده است.اين سوره بيش از سي بار با آيه «فبأَي ءالآء ربكما تكذبان» جن و انس را پس از ذكر نعمت‌ها و عذاب‌هاي دنيا و آخرت، خطاب مي‌کند که نشان می‌دهد دنيا و آخرت و پاداش و عقاب براي هر دو مي‌باشد.

بر اساس آيات قرآن جن نيز مانند انسان مكلف و مختار و در مقابل اعمال خويش مسؤول است،چنان‌كه خداوند متعال مي‌فرمايد: «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (ذاريات، 56) هدف از آفرينش جن عبادت و اطاعت پروردگار مي‌باشد و حقيقت عبادت اين است كه مخلوق، خود را در مقام ذلّت و عبوديت واداشته، رو به سوي مقام ربوبيت آورد، در مسير خواست و اراده الاهي گام نهد، روح و جسم را به او بسپارد و تسليم مطلق در برابر ذات او باشد. در خصوص اينكه جنّ‌ها چگونه عبادت مي‌كنند و آيا مسلمين آنها همانند انسان‌هاي مسلمان عمل مي‌كنند و يا اينكه عبادت ايشان به نحوه ديگري است، ظاهراً دليلي نقلي در دست نيست اما از آنجا كه آنها همراه انسان مورد امر الاهي قرار گرفته و مكلف به عبادت‌اند و از طرفي بنابر آنچه خواهد آمد آنها نيز داراي پيامبراني هستند و پيامبر اسلام(ص) پيامبر طايفه جن نيز مي‌باشد، به نظر مي‌رسد عبادت آنها همچون انسان‌ها به تناسب نوع خلقت و عالَم حياتشان باشد.

 

4- پيامبران جن

جن نيز مانند انسان موجودي انتخاب‌گر است كه بر سر دو راهي قرار مي‌گيرد، بنابراين، براي انتخاب راه صحيح نيازمند پيامبراني است كه راه راست و مسير هدايت را به او نشان دهند.

در روز قيامت خطاب به جن و انس گفته مي‌شود: «يمعشَر الجنِّ و الانسِ ألَم يَأتِكم رسلُ‏ مِنكم يَقُصّون عَليكُم ءايتي ...». (انعام، 130) با استناد به اين آيه مشخص مي‌گردد که جنّ‌ها با بهره‌مندي از قدرت شعور در قبال اعمال خويش مسئوول هستند و مورد بازخواست قرار مي‌گيرند؛ بنابراين بايد مانند انسان‌ها به وسيله پيامبر يا وصي او به تکاليف خود آگاه گردند تا در صحنه قيامت پاسخگوي اعمال خود باشند. برخي از مفسرين معتقدند اين آيه بر آمدن پيامبراني از جنس جن و انس تصريح دارد (طباطبایي، 1364: 7، 488) و برخي ديگر خطاب آيه را متوجه جن و انس دانسته‌اند و علت اينكه در قرآن درباره پيامبراني از جن سخن آمده، در حالي‌كه پيامبران انسان هستند اين است كه جانب انسان را غلبه داده است. (طبرسي، 1349: 8، 216؛ ميرزا خسرواني، بي‌تا: 3، 162) از طرف ديگر با توجه به آياتي از سوره جن (13-28) معلوم مي‌گردد كه قرآن و تعاليم  اسلام براي جنّ و انس است و مانعي ندارد كه رسولان و نمايندگاني از خود آنها از طـرف پيامبـر(ص) مأمـور دعـوت آنان بوده باشند. (مكارم شیرازی و ديگران، 1376: 1، 442؛ همان: 2، 382) برخي از آيات، اعتقاد جنّ‌ها به ديگر پيامبران اولواالعزم را بيان مي‌كنند، مانند آيه «قالوا يقَومَنا إنا سَمِعنا كُتبا أنزِلَ مِن بَعدِ مُوسي مصدِّقاً لِما بَينََ يديه يَهدي إلي الحَقِّ و إلي طَريقٍ مُستقيمٍ». (احقاف، 31) منظور از كتاب نازل شده بعد از موسي(ع) قرآن كريم است كه تورات و كتب آسماني پيشين را تصديق مي‌كند و جنّ‌ها به دين موسي(ع) و كتاب او ايمان داشتند. در آياتي از سوره‌هاي نمل (17 و 39) و سبأ (12) به داستان حضرت سليمان(ع) و جنّ‌هايي كه تحت فرمان او بودند اشاره شده است. بنابراين، جنّ هم مانند انسان، مكلّف است و بايد به تکاليف خود آگاه گردد؛ به همين جهت آنها نه فقط به پيامبران اولواالعزم و كتب آنها ايمان داشتند بلكه با استفاده از تعاليم پيامبران، به وظايف خود عمل مي‌كردند.

 

5- ايمان و كفر جن

آيا جنّ نيز مانند انسان، مؤمن يا كافر است؟ در پاسخ باید گفت با توجه به اختيار و تكليف جنّ و ارسال پيامبران، مسأله ايمان و كفر آنها نيز مطرح مي‌گردد.

با استناد به آيات قرآن جنّ‌ها نيز مانند انسان، مؤمن و كافر دارند؛ بعضي صالح، تابع و امين وحي و برخي فاسد كه به مخالفت با پيامبر(ص) مي‌پرداختند. طايفه‌اي از آنها قرآن را شنيدند و از اين جهت كه به خير و صلاح، هدايت مي‌كند به آن ايمان آوردند:

«... انّا سَمِعنا قُرءانا عَجبا * يَهدي إلي الرّشدِ فَآمنّا بهِ و لَن نُشرِكَ بِربّنا أحداً». (جن، 1و2)

اين آيه مي‌رساند كه پيامبر(ص) به سوي جنّ و انس مبعوث بودند و جنّ‌ها هم عاقل، آشنا به لغت عرب، دانا و تميز دهنده بين معجزه و غير معجزه بودند. آنها به سوي قوم خود رفتند و ایشان را به اسلام دعوت كردند و از اعجاز قرآن خبر دادند، زيرا كلام بندگان تعجّب‌آور و شگفت‌انگيز نيست. جمله «و لن نشرك بربنا احدا» هم ايمان آنها به قرآن را تأكيد مي‌كند و مي‌فهماند كه ايمان آنها به قرآن همان ايمان به خدايي است كه قرآن را نازل كرده است، يعني ابداً احدي را شريك خدا نمي‌گيرند.

ادامه آيات در سوره جنّ (11-15) به آيين خاص طوايف مختلف جن اشاره دارد که هر يك براي خويش راهي برمي‌گزينند: «وَ اِنّا مِنّا الصلِحونَ و مِنّا دونَ ذلك كنّا طَرآئقَ قَدَداً».  (جن، 11)

كلمه‌ «دون» - در اینجا - به معناي «غير» است، يعني بعضي از ما صالح‌اند و بعضي ديگر غير صالح و مراد از «دون ذلك» رتبه‌اي پايين‌تر و نزديك‌ به صالحان است (طبرسي، 1349: 10، 371) و عبارت «كنّا طرائقَ قَدَداً» بر تفرقه و تشتت دلالت دارد. «طرائق» جمع طريقه و به معناي روش‌هايي است كه به آنها عمل شده باشد. كلمه «قدد» هم جمع «قده»، از مصدر «قد» و به معناي قطعه است. (طباطبايي، 1364: 20، 68) بعضي از مفسرين گفته‌اند «طرائق قدداً» اگر به نصب خوانده مي‌شود به خاطر ظرفيت است و حرف «في» در تقدير است و در حقيقت «في طرائق قدداً» بوده است يعني در مذاهب متفرق. (آلوسي بغدادي، 1405: 29، 88) و بعضي ديگر گفته‌اند نصب آن به خاطر حذف مضاف است و تقدير آن «ذوي طرائق قدداً» يعني صاحبان راه‌هاي متفـرق است. (زمخشري، بي‌تا: 4، 627) و معناي آيه اين است كه بعضي از ما صالحان بالطبع هستند و بعضي غير صالح‌اند و ما در مذاهب مختلف بوديم.

آيه ديگر «و اَنّا مِنّا المُسلِمونَ وَ مِنّا القسِطونَ» (جن، 14) است. مراد از «مسلمون» تسليم و مراد از «قاسطون» مايلين به سوي باطل و عدول كنندگان از حق است. (طبرسي، 1349؛ 10، 383) بنابراين، جنّ‌ها به دو طايفه تقسيم مي‌شوند؛ يك طايفه گروهي كه تسليم امر خدا و مطيع او و در جستجوي راه درست هستند. طايفه ديگر كساني هستند كه از فرمانبرداري الاهي عدول كرده و منحرف شده‌اند و آنها هيزم جهنم خواهند بود: «و اِنّه لمّا قامَ عَبداللهِ يَدعُوه كادوُا يكونون عليه لبداً». (جن، 19)

علامه طباطبايي در تفسير آيه مي‌گويد:

وقتي رسول خدا(ص) برمي‌خاست تا خدا را با نماز عبادت كند، مشركين آن قدر به طرفش مي‌آمدند كه نزديك بود جمعيت انبوهي بشوند. (طباطبایي، 1364: 20، 78)

بعضي از مفسرين هم معتقدند دو ضمير مذكور به جن‌ها برمي‌گردد و آنها بودند كه پيرامون آن حضرت جمع مي‌شدند و با تعجب از عبادت، تلاوت قرآن و...، به آن حضرت خيره مي‌شدند، چون چنين چيزي تا آن روز نديده و نشنيده بودند. (ميبدي، 1368: 9، 563)

در برخي از آيات نيز به گروهي از جنّ‌ها اشاره شده است كه با شنيدن آيات قرآن، ايمان آوردند و به سوي قوم خود بازگشتند تا آنان را نيز انذار كنند. (احقاف، 29ـ32)

خداوند متعال درباره‌ برخي از جن و انس مي‌فرمايد: «و در حقيقت بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريده‌ايم ]چرا كه[  دل‌هايـي دارند كه بـا آنها [حقايق را [دريافت نمي‌كنند و چشماني دارند كه با آنها نمي‌بينند و گوش‌هايي دارند كه با آنها نمي‌شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‌ترند. [آري] آنها همان غافل ماندگانند». (اعراف، 179) در اين آيه، خداوند جهنم را عاقبت آفريدن بسياري از جنّ و انس دانسته است و تصريح مي‌كند كه اگر اين دو نوع بر كفر خود اصرار ورزند، دعوت رسولان را گوش نكنند و حجت عقل را به كار نگيرند، هرگز ايمان نمي‌آورند و عاقبت بسياري از آنها دوزخ خواهد بود.

6- نر و ماده بودن و توليد مثل جنّ‌ها

طبق نصّ آيات قرآن، مسأله زوجيت شامل همه مخلوقات مي‌گردد؛ بنابراين، جنّ نيز كه يكي از مخلوقات خداوند است داراي دو جنس نر و ماده و توالد و تناسل مي‌باشد. خداوند متعال مي‌فرمايد: «و مِن كلّ شَيءٍ خَلقنا زَوجين لَعلَّكم تَذَكَّرون».(ذاريات، 49) اين آیه به عموميت نر و مادگي تمام موجودات، تصريح دارد و جمله‌ «كل شيء» شامل جنّ‌ها نيز مي‌شود.

راغب اصفهاني درباره واژه‌ زوج مي‌گويد:

به هر يك از دو قرين، يعني هم نر و هم ماده در حيوانات زوج مي‌‌گويند و در غير حيوانات هم به قرين، زوج گفته مي‌شود. خداوند با «خلقنا زَوجين» اين معنا را بيان كرده كه تمامي موجودات عالم، زوج هستند، چون يا ضدي دارند كه گفتيم ضد هر چيزي را هم زوج مي‌‌گويند و يا مثلي دارند كه آن نيز زوج است و يا با چيزي تركيب يافته‌اند كه تركيب هم نوعي زوجيت است؛ بلكه در عالم چيزي نيست كه به هيچ وجه تركيب در آن نباشد. (راغب اصفهاني، 1362: 215 و 216)

برخي نيز مقارنه دو چيز با هم، و نوعي تأليف و تركيب را از لوازم مفهوم زوجيت مي‌دانند. (طباطبايي، 1364: 17، 130)

آيه‌ «و انّه كانَ رجالٌ مِن الانسِ يَعوذَون بِرجالٍ من الجنّ» (جن، 6) مبين آن است كه جنّ‌ها مرداني دارند و مرد جايي مطرح است كه زن نيز باشد، بنابراين آنها هم مرد دارند و هم زن.

در قرآن در توصيف حوريان بهشتي آمده است: «لم يَطمِثهُنَّ انسٌ و لا جانٌّ» (رحمن، 56) تأكيد آيات در وصف حوريان بهشتي - كه قبل از شوهرانشان توسط كسي از جنّ و انسان لمس نشده‌اند - نمايانگر اين است كه مسأله مقاربت نر و ماده در ميان جنّ‌ها همانند انسان جاري است.

از بيان خداوند درباره‌ شيطان و ذريه او در آيه‌ شريفه: «... كانَ من الجنِّ فَفَسَقَ عن امرِ ربه أفتتّخِذونَه و ذرّيّته أولياء مِن دوني» (كهف، 50) معلوم مي‌گردد كه ابليس از جن است و ذريّه هم دارد و لازمه‌ ذرّيه و توليد مثل، زوجيت و نر و ماده بودن مي‌باشد. همچنين در آيه‌ «قد خَلَت مِن قَبلِهم منّ الجنّ و الانسِ». (فصلت، 25) به جنّ و انسان، مرگ نسبت داده شده است. از دو آيه‌ اخير مي‌‌توان فهميد كه تناسل در ميان جنّ‌ها نيز وجود دارد، زيرا لازمه‌ هر موجودي كه ذريه و مرگ و مير دارد اين است كه تناسل و نر و ماده هم داشته باشد اما به نحوه‌ اين تناسل در قرآن اشاره‌اي نشده است.

 

7- حيات و مرگ جن

قرآن كريم درباره مرگ جنّ‌ها مي‌فرمايد: «و حقَّ عليهم القُولُ في اُمَمٍ قَد خَلَت من قبلِهم منَ الجِنّ و الإنسِ», (فصلت، 25) كلمه «قد خلت» مبين آن است كه امت‌هاي جن مانند گروه‌هاي انسان از بين رفته‌اند. همچنين مي‌فرمايد: «قالُوا ادخُلوا في أمَمٍ قَد خَلَت من قَبلهِم منَ الجِنّ و الإنسِ في ‌النار». (اعراف، 38) مخاطبين اين آيات - بر حسب سياق لفظ - بعضي از كفارند كه قبل از ايشان امت‌هايي مانند آنها از جن و انسان بوده و درگذشته‌اند؛ بنابراين جنّ‌ها نيز به اجل‌هاي معين و معلومي مي‌ميرند.

برخي معتقدند چون جنّ از موجودات مثالي و فاقد جسم هستند، نسبت به موجودات مادي، اصطكاك كمتري دارند و همين نكته سبب مي‌شود كه فرسودگي آنها به تعويق افتد و عمر طولاني داشته باشند. (ابن‌سينا، 1366: 74؛ كربن، 1385: 339) اما با استناد به آيات، عمر جن نمي‌تواند فاقد اجل معيني باشد. البته ميزان متوسط عمر جن نامشخص است و شايد همان‌گونه كه عمر انسان در ادوار مختلف، متفاوت بوده است، عمر جن نيز چنين باشد؛ فقط در مورد شيطان آمده است که به هنگام نافرماني خداوند به او فرمود: تو از زمره پست‌ترين فرومايگاني و شيطان گفت: «أنظُرني إلي يَوم يُبعَثون* قالَ انّك مِن المُنظَرين». (اعراف، 14و15) در جاي ديگر، خداوند مي‌فرمايد: «قال فانّك من المُنظَرين الي يَومِ الوَقتِ المَعلومِ». (حجر، 37و38) با استناد به اين دو آيه برخي «وقت معلوم» و «يوم يبعثون» را به يك معنا گرفته و معتقدند خداوند متعال به طور مطلق به ابليس پاسخ داد كه تو از مهلت يافتگان هستي. (رازي، 1417: 9، 234)

در مقابل، علامه طباطبايي معتقد است خداوند فقط اصل عمر طولاني به ابليس را اجابت فرموده است، اما با قيدي كه در كلام خود آورده است، اين مهلت تا روزي معلوم است نه تا قيامت. (طباطبایي، 1364: 12، 23) با در نظر گرفتن سياق دو آيه مورد بحث، چنين به نظر مي‌رسد که «يوم الوقت المعلوم» غير از «يوم يبعثون» است، زيرا خداوند در سوره اعراف به طور مطلق به ابليس پاسخ داده است، اما در آيات ديگر، اين زمان را مقيد به روز ديگري كرده كه قبل از روز قيامت مي‌باشد. (حجر، 37و38) بنابراين جنّ نيز مانند انسان مي­ميرد و از بين مي‌رود و گروهي از آنها جاي گروهي ديگر را مي‌گيرند و در خصوص ابليس نيز تا وقت معلوم يعني روز ديگري كه قبل از روز قيامت است، مهلت حيات داده شده است.

 

8- مكان جن

يكي از سؤال‌هايي كه درباره‌ جن مطرح مي‌گردد، مكان حضور آنهاست. آيات قرآن به حضور جن در آسمان و زمين اشاره دارند. در سوره جنّ آمده است كه جنّ‌ها پس از استماع قرآن گفتند: «و إنا لمسنا السَّماءَ فَوَجدنها مُلِئَت حَرَساً شَديداً و شهباً».(جن، 8) راغب اصفهاني درباره‌ واژه‌ «لمس» مي‌گويد: «گاهي لمس به معناي طلب شيء و جستجوي چيزي است، اگر چه پيدا نشود». (راغب اصفهاني، 1362: 467) «لمس سماء» به معناي نزديك شدن به آسمان با صعود بدان است و كلمه «حرس» به طوري‌كه گفته‌اند، جمع كلمه «حارس» است و به همين جهت با صفت مفرد توصيف شده است. مراد از «حرس شديد» هم نگهبانان قدرتمندي هستند كه نمي‌گذارند شيطان‌ها در آسمان‌ها استراق سمع كنند. «شهبا» نيز به معناي شهاب‌هايي هستند كه سلاح آن نگهبانان‌اند. (قرطبي، 1381: 19، 11)

گروهي از پريان در آسمان‌ها به شنيدني‌ها گوش مي‌دادند و بر آن‌ها مي‌افزودند و دروغ مي‌ساختند تا آنكه ناگهان دچار تير شهاب شده، از آسمان‌ها به زمين آمدند و در ادامه مي‌فرمايد «و إنّا كنّا نَقعُد منها مقاعِدَ للسَّمعِ فَمن يَستمع الآن يَجِد له شَهاباً رصداً» (جن، 9) يعني در  آسمان براي شنيدن، به كمين مي‌نشستيم ]اما[ اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابي در كمين خود مي‌يابد. جنّ‌ها با استناد به اين دو آيه خواسته‌اند بگويند از امروز هر كس از ما در آن نقطه‌هاي قبلي آسمان به گوش بنشيند، تيرهاي شهابي را مي‌يابد كه از خصوصياتش اين است كه تيراندازي در كمين دارد. آنها هم‌زمان با نزول قرآن و بعثت پيامبر اكرم(ص) از تلقّي اخبار غيبي آسماني و استراق سمع براي به دست آوردن آن ممنوع شده‌اند. برخي از آيات نيز كه به گوش دادن تعدادي از آنها به تلاوت پيامبر اسلام(ص) و يا حضور آنها در سپاه سليمان اشاره دارند نمايانگر حضور جن در زمين هستند. (جن، آيات اوليه؛ احقاف، 29-32؛ نمل، 17) اما از آيات مي‌توان استنباط نمود كه جن مي‌تواند در آسمان و زمين حضور داشته باشد.

 

9- ديدن جن

جن از موجودات مجردي است كه در جهان مادي از چشم انسان پنهان است، اما مشاهده آنها براي برخي به اذن الاهي امكان‌پذير است. در قرآن نيز به طور صريح به رؤيت جن اشاره نشده، اما طبق ظاهر برخي از آيات، جن‌ها ما را مي‌بيند ولي ما آنها را نمي‌بينيم. خداوند متعال درباره بر حذر داشتن بني آدم از شيطان و اتباع او مي‌فرمايد: «انه يراكم هو و قبيلُه مِن حيثُ لا تَرَونَهم». (اعراف، 27)

جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودي نامرئي است ولي گاهي به صورتي ممثّل و قابل رؤيت مي‌شود. داستان حضرت سليمان در قرآن و خدمت جنّ‌ها به آن حضرت، از قبيل ساختن كاخ‌ها و تمثال‌ها (سبأ، 12و13) و همچنين جريان لشكركشي او به مملكت سبأ که عفريتي از جن به وي گفت: «من تخت ملكه سبأ را قبل از آنكه از جاي خود حركت كني نزد تو مي‌آورم» (نمل، 17ـ39) نمايانگر تجسم جنّ به صورت‌هاي ديگر است، زيرا جن از صور مثالي است كه به اذن خداوند مي‌تواند به هيأت انسان يا به هر شكل ديگري از جمله حيوانات درآيد.

شيخ بهايي معتقد است، جنّ‌ها مي‌توانند به صور گوناگوني درآيند و يا از صورتي به در شوند و به ديگر صورت‌ گردند. (عاملي، 1363: 422) جنّ‌‌ها وقتي پيش داود(ع) ظاهر شدند تا او را به سهو و خطاي خود مطلع كنند، در قالب صور مثالي بودند و مهمانان حضرت ابراهيم(ع) كه به وجود اسحاق بشارت دادند و بعد از آن به ديار قوم لوط رفته، آن بلاد را خراب کردند نيز در قالب صور مثالي بودند و از طعام ابراهيم(ع) هم نخوردند؛ از اين بيان ظاهر مي‌شود كه ادراك اشباح و صور مثالي با چشم ممكن است. (هروي، 1363: 196)

در قرآن از تمثل و به صورت بشر درآمدن ملك سخن رفته است، مانندِ ظهور جبرئيل(ع) براي حضرت مريم(ع) و آمدن ملائكه نزد حضرت ابراهيم(ع) و بشارت دادن به تولد اسحاق(ع). حال منظور از تمثل چيست؟ تمثل يعني تجلّي و ظهور چيزي براي انسان به صورتي كه انسان با آن آشنايي دارد. راغب اصفهاني مي‌گويد:

مثل بر وزن فرس، قولي درباره چيزي است كه شبيه به قولي درباره چيزي ديگر است تا يكي ديگري را بيان و تجسم كند. (راغب اصفهاني، 1362: 462)

بنابراين منظور از تمثل جن، شيطان و ملك كه موجودات نامرئي هستند، تغيير ماهيت آنها نيست بلكه قوه ادراك انسان آنها را به صور مختلف، مجسّم و از طريق حواس خود رؤيت مي‌كند بدون آنكه تبدل ماهيتي صورت بگيرد، مانند ظهور جبرئيل(ع) براي حضرت مريم(ع) به صورت بشر كه در قواي ادراكي آن حضرت، وي را به صورت محسوس يافت، اما در خارج از ادراك ايشان صورتي غير صورت بشر داشت. ملاصدرا فرايند تمثّل را اين‌چنين شرح مي‌دهد:

فرشته و شيطان دو صورت دارند؛ صورت حقيقي و صورت اضافي، كه صورت حقيقي آن دو را جز به نور نبوت، ادراك نتوان كرد، چه رسول الاهي(ص) از جبرئيل خواست تا خود را بر صورت حقيقي به او بنمايد، او را وعده به كوه حرا داد، در آنجا جبرئيل بر او ظاهر شد، در حالي‌كه كرانه خاور و باختر را سراسر گرفته بود، بار ديگر او را در سدرۀ‌المنتهي به صورت خود مشاهده نمود، گاهي نيز او را به صورت اضافي مي‌ديد كه معمولاً ممثّل به صورت دحيه كلبي كه مردي نيكوچهره و از صحابه بود مشاهده نمود و شيطان نيز در بيداري براي آن حضرت ممثّل مي‌گشت لذا با چشم خود او را مي‌ديد و سخنش را مي‌شنيد و آن قايم مقام حقيقت صورت وي و وجود اضافي اوست. (صدرالدين شيرازي، 1366: 531)

برخي نيز بر امکان رؤيت جن با چشم انسان، در حد سالكاني كه ابتداي سلوك را پشت سر گذاشته و به مقاماتي رسيده‌اند، تأكيد دارند. (ر.ک: طبري، 1363: 5، 52 ـ54)

 

 

جن در روايات

با استناد به روايات متعددي كه درباره جن وجود دارد، به مهم‌ترين ويژگي‌هاي آنها اشاره مي‌کنيم:

1.جن نيز مانند انسان، داراي روح است با اين تفاوت که ارواح‌ جنّ‌ها در جرمي لطيف جا دارند كه بيشترين آن آتش و هواست، چنان‌كه در بدن آدمي غلبه با آب و خاك است. (ر.ک: مجلسي، 1403: 14، 635؛ صدرالدين شيرازي، 1366: 1455؛ عاملي، 1363: 421و422)

2. جنّ‌ها داراي انواع و اقسامي هستند (قمي، 1363: 1، 186) و برخلاف نظر شيخ محمد عبده در تفسير المنار كه آنها را ميكروب و علت و منشأ اكثر امراض معرفي مي‌كند (ر.ک: رشيد رضا، بي‌تا: 3، 95و96) آنها نيز مانند انسان، اختيار، اراده، تكليف، ثواب و عقاب دارند.

3. در برخي از روايات آمده است که جن و شيطان هر دو در اصل وجود مشترك هستند، ولي شيطان نوعي از جن محسوب مي‌شود كه فقط كارهاي شرّ از او صادر مي‌شود، در حالي‌كه جن‌ها هم خوب و بد و مسلمان و غير مسلمان دارند. (ر.ک: قمي، 1363: 1، 184؛ رضی: خ 133)

4. جن و شيطان گاهي به یک صورتي ممثل و قابل رؤيت مي‌شوند. آنها به محضر پيامبر(ص)، علي(ع) و ساير ايمه مي‌آمدند و به يادگيري قرآن مي‌پرداختند و مشكلات خويش را مي‌پرسيدند. (ر.ک: كليني، 1405: 2، 342؛ محمدي ري‌شهري، 1377: 2، 827؛ مجلسي، 1403: 18، 83؛ 27، 14؛ 38، 516؛ 39، 164؛ 63، 283)

5. جنّ‌ها ماننـد انسان­هـا تغذيه مي‌كننـد (ر.ك: حرّعاملـي، 1403: 1، 252؛ نجفــي، 1363: 2، 448) مي‌خوابنــد (ر.ك: حرعاملي، 1403:  4، 1067، محمدي ري‌شهري، 1377: 9، 205) توالد و تناسل دارند (ر.ك: حرّعاملي، 1403: 14، 91) و مي‌ميرند (ر.ك: مدني شيرازي، 1368 : 2، 9)

 

نتيجه

انديشه­هايي درباره وجود نيروهاي غيبي كه در جريان زندگي مؤثرند، وجود دارد كه غالب فرهنگ‌هاي ابتدايي از آن متأثر بوده‌اند و همين امر عاملي تأثيرگذار براي شرك ورزيدن به خدا بوده است. بعضي از طوايف عرب جن را مي‌پرستيدند و پرستش و عبادت جن و عقيده به الوهيت آنها در ميان مذاهب خرافي يونان قديم و هند نيز وجود داشته است.

دقت در آيات قرآن مشخص مي‌شود كه مقوله جن، يک پيشينه تاريخي فكري، قبل از اسلام داشته است، اما قرآن با دو رويکرد خاص خويش، از يک سو هدف مشترک از خلقت جن و انس را مطرح مي‌کند و از سوي ديگر با تأكيد بر ويژگي‌هاي او، ذهنيت‌ها و فرهنگ‌هاي موجود در آن زمان را اصلاح مي‌كند. جنّ از منظر قرآن شبيه‌ترين موجودات به انسان، يعني موجودي داراي اختيار، ادراك، علم، مسؤوليت و تكليف است؛ بنابراين براي انتخاب راه صحيح نيازمند پيامبر است و پيامبر اكرم(ص) بر جن‌ها نيز مبعوث شدند. در بين جن‌ها دين، مذهب و فرقه وجود دارد و آنها مانند انسان مؤمن و كافر دارند. آنها داراي دو جنس مؤنث و مذكر هستند، توليد مثل مي‌كنند و ذرّيه دارند. طول عمر جن از انسان زيادتر است اما آنها نيز داراي تولد، عمر محدود، مرگ، معاد و حساب و كتاب اخروي هستند. به دليل اينكه عنصر اوليه خلقت جن با انسان متفاوت است آنها تفاوت‌هايي با انسان دارند. آنها قبل از نوع بشر از جنس آتش خلق شده‌اند چنان‌كه نوع بشر از جنس خاك آفريده شده است؛ به همين جهت آنها از ويژگي‌هاي خاصي مانند غيرمرئي بودن و سرعت بهره‌مند هستند و همچنين به واسطه قدرتي كه دارند مي‌توانند در آسمان و زمين به اشكال مختلف ظاهر شوند ولی آنها مسخر انسان مي‌گردند؛ قصه حضرت سليمان در قرآن و خدمت كردن برخي از جن‌هاي مؤمن براي پيامبران، امامان و افراد برگزيده در برخي روايات نمايانگر فرمانبرداري آنهاست. در حقيقت خداوند متعال ضمن بيان وجوه تشابه در خلقت جن و انسان و هدف از اين خلقت، بر دو نكته تأكيد فرموده است:

1. جن نيز مانند انسان مخلوق خداوند است، لذا قابل پرستش نمي‌باشد.

2. جن از ويژگي‌هايي بهره‌مند است كه انسان فاقد آنها مي‌باشد، لكن اين ويژگي‌ها، كمال واقعي شمرده نمي‌شوند، بلكه اين انسان است كه با كسب مقام خليفه اللّهي مي‌تواند به نهايت كمال دست يابد.

 

 

منابع و مآخذ

1. قرآن كريم.

2. نهج البلاغه، گرد آورنده: سید رضی.

3. آلوسي بغدادي، سيد محمود، 1405، روح المعاني في تفسير القرآن و السبع المثاني، بيروت، دار احياء التراث العربي.

4. ابن‌اثیر، مبارک، 1383، النهایة، قاهر0.

5. ابن‌سينا، حسین ‌بن عبدالله، 1366، حي بن يقظان، ترجمه و شرح فارسي منسوب به جوزجاني، به تصحيح هانري کربن، چاپ سوم، مرکز نشر دانشگاهي، تهران.

6. ابن‌فارس قزويني، ابوالحسناحمد، 1422، معجم مقاييس اللغة، بيروت، دار احياء التراث العربي.

7. ابن‌منظور، جمال الدين محمد بن مكرم ، 1408، لسان العرب، بيروت، دار احياء التراث العربي.

8. رازي، ابوالفتوح جمال‌الدين، 1356، رَوْحُ الجِنان و رُوح الجَنان، تهران، اسلاميه.

9. البروسوي، اسماعيل، 1405، روح البيان، بيروت، دار احياء التراث العربي.

10.    بيضاوي، ناصرالدين، بي‌تا، انوار التنزيل و اسرار التأويل، بيروت، مؤسسه شعبان.

11.    الحراني، ابومحمد الحسن بن علي بن الحسين، 1367، تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه احمد جنتي، تهران، اميرکبير.

12.    حر عاملي، محمد بن حسن، 1403، وسائل الشیعة الي تحصيل مسائل الشریعة، بيروت،  آل‌البيت.

13.    حويزي، علي بن جمعه،1373، نورالثقلين، قم، اسماعيليان

14.    رازي (فخر رازی)، فخر الدين محمد بن حسين، 1417، التفسير الکبير،لبنان، دار احياء التراث العربي

15.    راغب اصفهاني، حسن بن محمد، 1362، مفردات الفاظ القرآن، تهران، مرتضوي.

16.    رشيدرضا، محمد، بي‌تا، المنار، بيروت، دارالفکر.

17.    زمخشري، محمود بن عمر، بي‌تا، الكشاف، بيروت، دارالمعرفه.

18.    الزبيدي‌، محمدتقي، بي‌تا، تاج العروس، بيروت ، مكتبه الحياة.

19.    صدرالدين شيرازي (ملاصدرا)، محمد بن ابراهيم، 1366، الشواهدالربوبيه، ترجمه جواد مصلح، تهران، سروش.

20.                  ، 1363، مفاتيح الغيب، تهران، مولي.

21.    طباطبايي، سيّد محمدحسين، 1364، الميزان، تهران، دفتر انتشارات اسلامي.

22.    طبرسي، ابو علي الفضل بن الحسن، 1349، مجمع البيان،تهران، فراهاني.

23.    طبري، محمد بن جرير، 1363، تاريخ طبري (تاريخ الرسل والملوک ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، اساطير.

24.    طريحي، فخرالدين، 1395، مجمع البحرين، تهران، المرتضویة.

25.    عاملي (شيخ بهايي)، بهاءالدين محمد، 1363، کشکول، ترجمه بهمن رازاني، تهران، ارسطو.

26.    قرطبي، محمد بن احمد، 1381، جامع احكام القرآن، بيروت، دارالفكر

27.    قطب، سيد محمد، 1362، فيظلالالقرآن، ترجمه محمدعلي عابدي، تهران، انقلاب.

28.    قمي، عباس ، 1363، سفینة البحار، تهران، فراهاني.

29.    فيومي، احمد بن محمد، بي‌تا، المصباح المنير، مصر، محمدعلي صبيح و اولاده.

30.    کربن، هانري، 1358، ارض ملکوت، ترجمه سيد ضياءالدين دهشيري، تهران، مرکز ايراني مطالعه فرهنگ‌ها.

31.    کليني، محمد بن يعقوب، 1405، الکافي، بيروت، دارالاضواء.

32.    كلبي، ابومندز هشام بن محمد، 1364، الاصنام (تنكيس الاصنام ترجمه محمدرضا جلالي نایيني، تهران، نو.

33.    مجلسي، محمدباقر، 1403، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي.

34.    مدنيشیرازی (سید علی خان کبیر)، علي خان بن احمد، 1368، رياض السالكين، قم، موسسه نشر اسلامي

35.    محمدي ري‌شهري، محمد، 1377، ميزان الحکمة، قم دارالحدیث.

36.    مصطفي، ابراهيم و ديگران، 1418، المعجم الوسيط، تهران، مؤسسه الصادق.

37.    مکارم شيرازي، ناصر و ديگران، 1376، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامية.

38.    ميبدي، ابوالفضل رشيدالدين، 1368، کشف الاسرار و عدۀ الابرار، (معروف به تفسير خواجه عبدالله انصاري)، مشهد، آستان قدس رضوي.

39.    ميرزا خسرواني، عليرضا، بي‌تا،تفسير خسروي، تهران، چاپ دکتر سيد مهدي بديعي.

40.    نجفي، محمد حسن، 1363، جواهر الكلام في شرح شرايع الاسلام، قم، دار الكتب الاسلامية.

41.    نسفي، ابوحفص نجم‌الدين عمر، 1353، تفسير نسفي، تصحيح دکتر عزيزالله جويني، تهران، بنياد فرهنگ ايران.

42.    نصر، سيد حسين، 1356، جشن‌نامه هانري کربن، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامي.

43.   الهروي، محمد شريف نظام‌الدين احمد، 1363، انواريه، ترجمه و شرح حکمة الاشراق سهروردي،متن انتقادي و مقدمه حسين ضيايي، به اهتمام آستيم، تهران، اميرکبير.

44. Encyclopedia of Religion and Ethics, 1981.

45. The New Encyclopedia Britannica, 1994,. Chicago.

46. The World Book encyclopedia, 1995, Chicago, World Book.

 

 

 



1. اعتقاد به جن در عربستان، شمال آفريقا، مصر، سوريه، ايران و فرهنگ عمومی تركي از زمان‌هاي خيلي دور وجود داشته است. علاوه بر اين، جن موضوع اصلي ادبيات گسترده‌اي است كه يكي از نمونه‌هاي آن داستان‌هاي هزار و يك شب مي‌باشد. در هند و اندونزي هم جن در تصورات و اذهان مسلمين وجود دارد كه اين حضور، در توصيفات قرآن و ادبيات عرب منعکس است.( Britannica,1994: 556)

اعراب باستاني به غير از خدايان، به ارواح پست‌تر هم اعتقاد داشتند. شيطان و ايل او به تصورات خدايان دروغين، روح مي‌بخشند و همچنين جن، كه ويژگي اصلي ‌آنها اين است كه از ماده واحدي ايجاد شده‌اند. Eneyclopedia of Religion and Ethics, 1981: 675) )جن و پري موجودات افسانه‌اي هستند كه برآمده از فرهنگ عمومی اروپاي غربي هستند. اين موجودات از قدرت جادويي خود براي مقاصد خير و شر استفاده مي‌كنند و انواع متفاوتي از آنها در مناطق مختلف زندگي مي‌كنند، مانند براوني (Brownies) پيكسز (Pixies) و بوكاس (Buccas) در انگليس، گوبلينز (goblins) در فرانسه، كوبولدز (kobolds) در آلمان، الوز (elves) و ترولز (trolls) که در كشورهاي اسكانديناوي وجود دارند. در فرهنگ عمومی هاوايي داستانهايي از موجودات افسانه‌اي نظير جن و پري به چشم مي‌خورد كه نام آنها منهون (menehoune) است و در فرهنگ عامه ژاپني قصه‌هايي در مورد موجودي به نام كاپا (kappa) وجود دارد..:(ر.ک                                                      :ر.ک)

1. سوره‌هاي انعام‌، اعراف، هود‌، حجر، اسراء، كهف، نمل‌، سجده‌، سبأ‌‍، صافات‌، فصلت‌، احقاف‌، ذاريات‌، الرحمن‌‌، جن و ناس

2. بحث جن در روایات در انتهای همین مقاله می‌آید.

.[4] ديو، اهريمن و جن‌شناسي، به دليل ثنوي بودن مذهب زرتشتيان، نقشی اساسي در ميان پارسيان. دارد نيروهاي متضاد خير و شر در جنگ دایمي هستند و در رأس ارواح خبيث، انگر مئينو يا اهريمن قرار دارد كه به شدت خبيث است و روح خبيث ديگر، جهي (Jahi) است كه معرف فحشا و مخرب انسانيت مي‌باشد.

در آيين يهود نيز به ارواح شريري مانند مزيقين (mazzighin) و ليليت (Lilith) روح شريره مؤنثي اشاره شده است كه آدم علاوه بر خدا با ليليت هم ازدواج كرد و فرزنداني كه از آنها متولد شدند جن و “shedin” بودند كه به اشكال متفاوت وجود داشتند.

1. در پنج آيه از قرآن، واژه جانّ به معناي جن يا نوعي از انواع جن آمده است. (حجر، 15؛ رحمن، 15، 39، 56 و 74)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت: 19:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس