تحقیق دانشجویی - 216

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره راه ابريشم

بازديد: 1799

 

راه ابريشم

مقدمه:

راه و ساختمان وابسته به آن از آغاز تاريخ تا كنون در اين سرزمين اهميت به سزايي داشته است و مردم ايراني تبار دسته دسته زادگاه خود را رها مي كردند و اسبان تيزتك و گردونه هاي روان به سوي سرزمين ايران و گوشه كنار آن راهسپار مي شدند، رههاي هموار و آسايشگاههاي ساخته و پرداخته مي خواستئند و شايد هم در ميان راه به اين گونه ساختمانها برخورد مي كردند كه مردم بومي اين سرزمين ساخته بودند، اين است كه از آغاز ايراني به راه و وابسته هاي آن چشم داشته است. وجود تعدادي بسياري از واژه ها و اصطلاحات مربوط به راه و راهداري در زبان فارسي مانند كاروانسرا، خان ساباط، آب انبار پل و مانند آنها مي نمايد كه زندگي مردم اين كشور تا چه اندازه به راهي وابسته بوده است. پيدايش راه در ايران و تاسيسات مربوط به آن سرگذشتي بسيار كهن دارد. راهها و معابر كنوني ايران كه شرق را به غرب و شمال را به جنوب و كشور را به سرزمينهاي بيرون از مرز آن پيوند مي دهد كم و بيش با جزئي تغيير كه علم و صنت جديد در اين اواخر در آن بوجود آورده همان مسيرهاي قديمي است كه ساختمان طبيعي اين آب و خاك آن را الزام كرده و از همان روزگاري كه سرزمين ايران مورد استفاده مردم آن واقع شده است در حقيقت مي توان گفت طرح راهها و جاده هاي ايران قديم و ايران كنوني طبق الگويي است كه طبيعت آب و خاك بر اهالي آن تحميل كرده است، منتهي هر چه بر ميزان تمدن و درجه قدرت صنعتي مردمش افزوده شده، توانسته اند با دستكاري و رفع دشواريهاي اين الگوي طبيعي راه خود را براي رسيدن به هدفها آسانتر و كوتاهتر سازند.

 

1-5-1 اهميت راه ابريشم

شايد برخي از بر اين باور باشند كه در عصر ارتباطات پيچيده انساني و در دوراني كه شرق و غرب زمين را طرفه العين در هم گره مي خورد، اين روي آوردن به پژوهش تاريخ جاده اي كه چيزي جز گذرگاهي براي كاروانيان بوده است، نادرست بنمايد و جاده اي كه در دوره اي از تاريخ كهن بخشي از كره خاكي، شاهد گذر مسافراني از اين سو بدان سو بوده است. امروزه كه از قطار شترهاي صحرانوردي اثري به جا نمانده و نه از سرزمينهاي گسترده پهناوري كه تنها يك نام را بر خود مي شناختند. پس چه سود از جست و جو در پيچ و خم و فراز و نشيب راهي كه نه نشان از خود آن باقي است.

ارتباطات، زير بناي تمدن هر جامعه است، تنها بر اين پايه است كه گردونه حيات يك جامعه به گردش در مي آيد و به آن رشد و بالندگي مي بخشد راه ابريشم با گذر از چندين كشور بزرگ و گسترده، مهمترين پل پيوند ميان اقوام و ملل آن روزگاران بوده، و سده هايي چند اين بار سنگين تاريخي را بر دشو است. امروز گر چه كشورهاي پهناور باستان را مرزهايي تحميلي، پاره پاره كرده است، فرهنگ و آيين مردمان اين سرزمينها از سرچشمه اي يگانه سيراب مي شود. راز اين يگانگي را بايد در پيوندهاي تاريخي ميان اين ملتها جست و از ايران تا روم، داده ها و ستاده ها به چند كالاي مادي محدود نشده است، بلكه آنچه انديشه و دست مردمان فراهم مي آورده اين سو و آن سو رفته است، از فرآورده هاي صنعتي و طبيعي گرفته تا دست آفرينه هاي بومي و آيينهاي ملي و اديان آسماني اين همه از اهميت جاده اي نشان داد كه خاور را به باختر پيوند مي داد. اهميت ديگرش دراين نهفته است كه امروزه بيش از هر زمان ديگر زمينه ساز گشايش در دوران معاصر، ضرورتهاي همگرايي ميان كشورهاي هر منطقه از جهان رخ نموده است. اين تلاش در جهت پيوندهاي چند سويه مي تواند بار ديگر زمينه ساز گشايش راهي باشد كه ارتباط ميان ملتها را استوارتر بسازد. ارتباطي كه جز با پيمودن راههاي زميني و تماس رو در رو استوار نمي يابد.

اينك كه كشورهاي منطقة آسياي مركزي در كنار جمهوري اسلامي ايران بر آن شده اند تا بار ديگر مرزهاي زميني خود را براي گذر كاروانهاي بزرگ امروزي بگشايند و ارزانترين و درست ترين راه را براي داد و ستد با ديگر كشورهاي جهان برگزينند، مي توان اين كوشش را گامي به سوي احياي را باستاني ابريشم دانست كه پشتيبان آن را مهم ترين گذرگاه خود مي ديدند.

 

1-5-2- تاريخچه راه ابريشم

براي آشنايي با راه ابريشم نخست بايد راههاي قديم ايران را كه زير بناي راه ابريشم است، شناخت. قديمي ترين راه بزرگ ايران، جاده شاهي است كه از بايل شروع مي شد و با گذر از تنگناي زاگرس، به كرمانشاهان و اكباتان (همدان) مي رسيد از آنجا كه به ري مي رفت و در امتداد جنوب البرز به باكتريا (بلخ) مي انجاميد. اين راه از روزگاران كهن، اصلي ترين راه پيوند ميان شرق  غرب بوده است. بدين ترتيب راه ابريشم، راهي نو بنياد نيست، بلكه همان مسير قديم است كه در گذر روزگاران از آسياي مركزي به چين پيوسته و سرازير شدن كاروانهاي ابريشم آنها نهاده است. اما اين راه چگونه از آسياي مركزي گذشت و ايران را به چين پيوند داد.

در حدود سال 140 ق . م او و، امپراتوري نامدار دودمان (Han) قدرت را در چين به دست گرفت. وي پس از شكست اشراف طايفه مجاور (Hunnish Race) كه مهمترين مانع راهيابي چينيان به سرزمينهاي باختري بودند، رو به غرب آورد تا هم به دره فرغانه، مركز توليد و پرورش اسب دست يابد و هم امپراتوري خويش را تا مرزهاي امپراتوري پارت بگستراند. از اين رو در سال 139 ق . م نماينده اي به نام جانگ چيان راهي را براي گشودن راهي به سوي غرب فراهم آورد.

در سال 116 ق . م جانگ چيان براي دومين بار، در راس هياتي سيصد نفره در حالي كه مقدار زيادي طلا و نقره و پارچه ابريشم همراه خود داشت، به سرزمينهاي غربي اعزام شد. در همين سفر، دستيار وي، نيز تا كشور اشكاني راه پيمود و بدين سان، بين حكومتهاي غربي و اشكانيان روابط رسمي برقرار شد. با اين تمهيدات امپراتوري چين كوشيد تا ابريشم چين را به كشورهاي باختري صادر كند. براي اين منظور نيروي انساني فراواني به كار گرفته گمارد و سرمايه كلاني گذارد تا از اين راه نو گشوده بهره را بررد. او موفق شد كه در كرانه هاي شمالي و جنوبي كوير تا كلامان (paklamak) راهي برزگ و پركاروانسرا، را پديد آورد كه تا آنسوي پامير (pamir) امتداد يابد، و از آنجا به راههاي مركز، غرب و جنوب آسيا بپيوندد. با گشوده شدن اين راه نخست ماموران سياسي چين و سرزمينهاي آسياي مركزي، كالاهاي گوناگون را از اين سو به آن سو مي برد، اما ديري نپاييد كه بازرگانان مغدذ و كوشان و پارت رشته كار داد و سند را در دست گرفتند، كسانيكه كه در سالنامه هاي چيني از آنها به نام بازرگانان جو (chou) يعني بيگانگان ياد شده است، مرداني با چشمهاي فرو رفته، بيني هاي بزرگ و ريشهاي انبوه، آن گونه كه در نگاره هاي آن زمان پيداست. اين بازرگانان كه به گويشهاي گوناگون ايراني سخن مي گفتند كاروانهاي بزرگي از شتر را روانه مي كردند كه بارشان عطر بود و جواهر و بلور.

 

1-5-3- وجه تسميه راه ابريشم

گفته اند اين راه را از آنرو بدين نام نهاده اند كه ابريشم چين، يعني مهمترين كالايي كه در اين مسير حمل مي شد، از اين رهگذر به مغرب زمين رسيده است و آغاز نامگذاري آن را از روزگار ماركوپولو مي دانند. برخي نيز به اين باورند كه ريت هوفن (1833-1905) دانشمند آلماني، نخستين كسي باست كه اين راه را بدين نام خوانده، اما درست آن است كه اين جاده از روزگاران باستان به همين نام خوانده مي شده است ابريشمي هم كه در راه آمد و شد بود، بر خلاف پندار برخي از محققان، تنها خاص كشور چين نبوده است، بلكه سرزمينهاي پيرامون چين و حتي ايران نيز، ابريشم بسياري فرا مي آورند و از اين راه به سرزمينهاي غربي مي فرستاند.

 

1-5-4- ايران و راه ابريشم

 برقراري اربتاط رسمي بين ايران و چين، كه با آمدن نماينده هايي از امپراتوري هاي غرب به دربار اشكانيان آغاز شد، طليعه اي بود بر پيوندهايي گسترده كه با آمد و شد نمايندگان دو كشور روز به روز بر گستره آن افزوده مي شد. هم چينيان به موقعيت حساس ايران آگاه بودند و هم ايرانيان به نقشي كه مي توانستند به عنوان پايگاه پل شرق و غرب ايفاء كنند و بنابراين هر دو طرف مي كوشيدند تا با گشايش راه ابرايشم، اقتصاد خويش را رونق بخشند.

ايران كه همواره از جانب روميان مورد يورش قرار داشت، با شجاعت در برابر حملات آنان ايستاد و روميان را واداشت تا برازگاني خود را با خاور دور تنها از راه ابريشم عملي سازند براي در انحصار داشتن راه حمل و نقل كالا ميان خاور و باختر، سرمايه هنگفتي را نصيب ايران زمين كرد و اقتصاد آن را، كه تا آن روز بر كشاورزي و دامپروري تكيه داشت، رونقي روز افزون بخشيد و در پي آن مراكزي براي راهنمايي بازرگاني واسطه چگونگي حمل و نقل كالا، پرورش رهبران كاروان و تشكيلاتي نيز براي حمل و نقل دريايي كه شاخه اي از راه ابريشم بود، شكل گرفتم.

راه ابريشم از بخار (به خجده) خجاده در جنوب غربي مي رفت و سپس به بيكنه مي رسيد، كه منزل مهمي بوده و هزار كاروانسرا داشته است. از آنجا به فرير (فرب) مي رفت و پس از گذر از جيحون به آمل (آمويه يا چهار جوب) مي پيوست. رود جيحون، دو تا پنج ماه از سال چنان پخ مي بست كه كاروانها با بارهاي سنگين خود از روي آن مي گذشتند و در گرماي تابستان قابل كشتيراني بود. منازل بعدي را گشماهن مرو، سنج، دندانقان و سرخش تشكيل تا نيشابور، منازل رابط شرف، رباط ماهي، رباط چاهك، توس، نوغان، طرق، شريف آباد، الحمراء و ديزباد قرار داشت.

از ديرباز ارتباط شرقي ترين مركز تجاري دنيا در كشور چين با غربي ترين مركز تجاري در اروپا از طرق جاده ابريشم برقرار بود. اين مسير امكان دسترسي شرق به غرب را فراهم مي كرد. اين مسير كه ابتداي آن شرق كشور چين بوده است با عبور از شمال چين و جنوب شروري سابق و شمال افغانستان وارد ايران شد و پس از طي كردن كشور ايران و عبور از طول كشور تركيه با پشت سر گذاشتن استانبول وارد اروپا مي شد.

در واقع آنجاييكه خط مستقيم ارتباطي بين پكن و اروپا درياي خزر را قطع مي كرد، جاده ابريشم به سمت جنوب دريا متمايل شد وجود چنين مسير تجاري سبب رونق گرفتن مناطق مستقفر در طول آن شد و بدين دليل ارزش اين مناطق به علت امكان عبور كالا به مقدار زياد از آنها افزايش يافت.

با گذشت زمان و تكامل سيستمهاي حمل و نقلي ديگر از جمله سيستم حمل و نقل آبي همچنين اختلافات منطقه اي اين مسير عليرغم داشتن پتانسيل لازم مورد بهره برداري قرار نگرفت. احداث راه آهن در مسير نويدي در احياء مجدد اين مسير قديمي شده زيرا با استفاده از راه آهن جابجايي حجم زيادي از كالا در مسير زميني امكان پذير مي گردد.

تا پيش از سال 1991 ميلادي فقط سه كشور ايران، تركيه و پاكستان اعضاي سازمان همكاريهاي اقتصادي (ECO) را تشكيل مي دادند ولي پس از اين سال تعدادي كشورهاي تازه استقلال يافته از جمله كشورهاي واقع در مسير جاده ابريشم به عضويت اين سازمان در آمدند، اين موضوع خود نشانگر اهميت اين جاده مي باشد. با توجه به اين موضوع، تكميل خط راه آن در مسير جاده ابريشم ضرروي به نظر مي نمود. كه با احداث خط راه آهن مشهد – سرخس- تجن اين عمل انجام شده و جاده باستاني و طلايي ابريشم عملا احيا گرديد. نظر به اينكه بخش اعظمي از اين مسير از ايران عبور مي كند ، اين كشور نقش به سزايي در ارتباطات كشورهاي همسايه خود خواهد داشت. منطقه سرخس كه محل ورودي جاده ابريشم به ايران مي باشد از مركزيت خاص خود در مسير برخوردار مي باشد. در صورت وجود امكانات در

 اين منطقه مي توان مواد خاص خود در مسير برخودار مي باشد. در صورت وجود امكانات در اين منطقه مي توان مواد خام صادراتي را به محصولات مصرفي تبديل كرده و سپس به نقاط ديگر صادر نمود. در حقيقت با فراهم نمودن چنين امكاناتي علاوه بر استفاده از مزايايي ترانزيتي كه اين مسير را فراهم مي سازد، ارزش افزوده كالا نيز مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت.

در حال حاضر ميزان صادرات و واردات كشورهاي تازه استقلال يافته رقم قابل توجهي است كه با استفاده از مسير جاده ابريشم افزايش خواهد يافت از طرف ديگر تقاضا براي استفاده از جاده ابريشم و منطقه ويژه تجاري سرخس مختص به اين كشورها شده و شركتهايي كه محصولات خود را به كشورهاي منطقه صادر مي كنند نيز متقاضي استفاده از اين منطقه ويژه تجاري خواهند بود. زيرا استقرار اين منطقه در مركز جاده ابريشم و امكان حمل و نقل كالا از اين جاده عامل مهمي در انتخاب آنها خواهد بود.

از طرفي كاربري منطقه تجاري سرخس صرفاً به ذخيره سازي، آماده سازي و صادرات كالا منحصر نخواهد شد، اين منطقه با توجه به راههاي زميني، ريلي و هوايي آن و همچنين قابليت بالاي پذيرش مسافر مي تواند براي جلب توريست و رونق بخشيدن به صنعت توريسم باشد.

 

تجزيه و تحليل و بررسي مصاديق

1-6-1- كشور آلمان

الف) نظام استقرار مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

در كشور آلمان اتوبان ها نقش مهمي در ايجاد ارتباط بين مراكز مهم جمعيتي و صنعتي دارند. در اين كشور مجتمع هاي خدماتي – رفاهي در اتوبان ها براي ارائه خدمات مناسب به وسايل نقليه و مسافران داخلي و خارجي در دو شكل مجتمع با امكانات كامل و مجتمع با امكانات محدود ساخته مي شوند.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل معمولا به صورت قرينه در طرفين اتوبان ايجاد مي شوند و در مواردي كه موانع طبيعي و انساني مانع از احداث مجتمع در يك طرف اتوبان مي شوند و در مواردي كه موانع طبيعي و انساني مانع از احداث مجتمع در يك طرف اتوبان شود. مجتمع در نزديك ترين فاصله ساخته مي شود. اگر مجتمع به صورت قرينه احداث شود يك گذرگاه هوايي جهت ارتباط بين مجموعه ايجاد شده و فروشگاه و رستوران مشترك بين آنها ساخته مي شود

مجتمع هاي با امكانات ساده نيز در دو طرف اتوبان و در حد فاصل مجتمع هاي با امكانات كامل جهت امكانات بيشتر دسترسي به خدمات رفاهي براي رانندگان و جلوگيري  از تمركز وسايط نقليه مسافران داخلي و خارجي در مجتمع هاي كامل ايجاد مي شوند. مجتمع هاي ساده به رغم قرار گيري در طرفين اتوبان فاقد ارتباط از طريق گذرگاه هوايي بوده و هر يك مستقلاً به ارائه خدمات مي پردازند.

 

ب) سطح و نظام عملكرد مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در مساحتي بين 5 تا 12 هكتار معمولاً به صورت قرينه اتوبان ساخته مي شوند. اين مجتمع ها خدمات متعددي مانند رستوران هتل پاركينگ وسايط نقليه فروشگاه اتاق هاي مخصوص معلولين اتاق هاي پذيرايي مخصوص دوش اتاق تعويض كهنه بچه محوطه بازي كودكان اتاق بازي بچه ها پمپ بنزين كليسا دستگاه هاي اتوماتيك سكه اي امكانات مخابراتي (تلفن و درونگار) و محل كفرانس براي ارائه خدمات به وسايط نقليه و مسافران داخلي و خارجي مي باشند. البته كميت و كيفيت خدمات مذكور در برخي مجتمع ها تفاوت دارد به طوري كه از 383 مجتمع خدماتي رفاهي با امكانات كامل تعداد 59 مجتمع فاقد پمپ سوخت و 324 واحد داراي پمپ سوخت هستند. همچنين 221 مجتمع داراي يك اتاق تعويض كهنه بچه يا دوش يا هر دوي آنها مي باشند و 103 مجتمع نيز فاقد امكانات مذكور مي باشند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع هاي خدماتي رفاهي با امكانات كامل آسفات است اين مجتمع ها فقط با درخت از فضاي اطراف مجزا مي شوند.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات ساده مساحتي بين 3 تا 5 هكتار دارند. اين مجتمع ها خدمات كمتري نسبت به مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات رفاهي كامل دارند. اين مجتمع ها با دارا بودن خدماتي مانند رستوران پاركينگ فروشگاه حمام اتاق تعويض كهنه بچه و پمپ بنزين به كليه رانندگان و مسافران داخلي و خارجي خدمات ارائه مي دهند. البته كميت و كيفيت خدمت در اين مجتمع هاي نيز تغيير مي كند به طوري كه در بعضي از آنها متل نيز وجود دارد و تعدادي نيز فاقد پمپ بنزين هستند. در مجتمع هاي مورد نظر فضاي پاركينگ و محوطه آسفالت است و محصور كردن فضا به وسيلة نهال يا درخت انجام مي شود.

نكته حائز اهميت در بررسي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي كشور آلمان عدم احداث تير پارك و امكان استفاده از رانندگان كاميون هاي ترانزيت و خودروهاي سواري و مسافري خارجي از مجتمع هاي خدماتي – رفاهي است. موضوع حايز اهميت ديگر عدم نياز به واحدهاي تعمير و گاهي مجهز به مجتمع هاي خدماتي – رفاهي است. علت اينكه اين امر برنامه ريزي متمركز احداث مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به وسيله وزارت راه و ترابري و خدمات رساني بين راهي توسط كانون هاي خدماتي اتومبيلراني تحت نظارت وزارتخانه است. در اين كشور كانون هاي اتومبيلراني از جمله بهره گيري از سيستم ماهواره اي وظيفه روان سازي حركت در اتوبان جلوگيري از تصادفات و ارائه خدمات تعمير و نگهداري را بر عهده دارد.

 

ج: نظام مالكيت

تا سال 1994 احداث مجموعه هاي خدماتي بر عهده دولت بوده است. و بخش ساخت جاده ها در وزارت راه و ترابري اقدام به احداث اين مجموعه ها مي نمود. در سال 1994 با تصويب قانوني، شيوه ساخت و ساز تغير و كار بين بخش دوليت و خصوصي تقسيم گرديد. بر اساس قانون مربوطه، كار ساخت و ساز به دو بخش داراي سود تقسيم شده است و مقرر شده كه بخش غير سود ده به وسيله وزرات راه و ترابري و بخش سود ده به وسيله بخش خصوصي احداث شود و همواره راهكارهايي براي اشتراك عمل بخش دولتي و خصوصي وجود داشته باشد.

در راستاي مفاد قانون مذكور، مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به دو دسته قديم و جديد تقسيم شده است. در خصوص پروژه هاي جديد، دولت نسبت به تملك و آماده سازي زمين اقدام مي كند و براي احداث پروژه ها و بهره برداري از آن مزايده مي گذارد. معمولا برندگان هر پروژه كه سرمايه گذاري جهت ساخت مجتمع را بر عهده دارند. خود بهره بردار نيستند و پس از احداث مجتمع، بهره برداي كل يا قسمت هايي از آن به افراد ديگر از طريق اجاره واگذار مي كنند. وازرت راه و ترابري براي اين كه ريسك پذيري ساخت مجتمع تنها متوجه سرمايه گذار نباشد، در قرار داد ساخت و بهره برداي مجتمع اجازه گيرنده ها را نيز سهيم كرده است.

در اين كشور، به رغم اينكه بهره برداري از مجتمع خدماتي – رفاهي پس از مزايده به بخش خصوصي داده مي شود اما در راستاي حمايت بيشتر دولت براي ارائه خدمات مطلوب تر رانندگان و مسافران داخلي و خارجي و حفظ سود آوري مجتمع، دولت بخشي از هزينه تعمير و نگهداري اموال غير معقول (ساختمان، محوطه پاركينگ، برق و نظاير اينها) را بر عهده مي گيرد و در عوض، طرف قرار داد بايد سالانه مبلغي را به وزرات راه و ترابري اجاره دهد و همچنين 5/7 درصد از فروش را نيز به صندوق دولت (خزانه) واريز نمايد.

 

د) بررسي نمونه ها

د -1 مجتمع خدماتي رفاهي الواكن

كاري از آدات و هايش و ولز در شره اشتوتگارت

اين مجتمع بيشتر مورد استفاده مسافراني است كه از شهر بيلفند به الم همراه خانواده خود مسافرت مي كنند. اين مجتمع از لحاظ ويژگي معماري و عملكردي در خور توجه است و در دو قسمت اتوبان A7 ساخته شده است. از اولين مجتمع هاي خدماتي رفاهي است كه در دو قسمت ساخته مي شوند كه يك نوآوري جديد محسوب مي شود. از ويژگيهاي منطقه اطراف مجتمع مي توان به كوهي اشاره كرد كه در ديد مسافرين مي باشد و خود يك نشانه است. اين پروژه با آينده نگري خاص شده است و از سري مجتمع هاي خدماتي رفاهي است كه بخش توقفگاهي و رفاهي در كنار بخش خدماتي (پمپ بنزين) بطور فشرده قرار گرفته اند و تلفيق اين دو فعاليت در پروژه، سبب كارآيي بيشتر آن شده است.

اين مجتمع از دورن اتوبان ديد جذابي دارد و در امتداد آن قرار گرفته است. سقف آن از جنس شيشه است. اين سقف هرمي شكل است. فرمها و حركات روي سقف آنرا زيباتر كرده است.

اين مجتمع چهار بخش مساوي دارد و از لحاظ سلسله مراتب دسترسي هر چهار قسمت در يك درجه اهميت اند. سرويس هاي عمومي و رستوران و غذا خوري طوري طراحي شده اند كه براحتي در ديد و دسترس باشند.

فضاي دروني پروژه بصورت يك بازار (Market place) طراحي شده بطوريكه جذابيت زيادي به مجتمع بخشيده است فضاهاي نشيمن و استراحت بهترين ديد را به پاركينگ دارد و علاوه بر آن به محوطه بازي بچه ها نيز اشراف دارد. در ساير قسمتهاي مجتمع فضاي سبز انبوه تر است و ديد به جنگل دارد. پروژه تراسهاي آفتابگير زيادي طراحي و ساخته شده است.

در سقف رستوران از صداگير استفاده شده است تا در محيط آرامش بيشتري بوجود آيد. حتي شيشه هاي رستوران نيز دو جدار مي باشند. رستوران نسبت به ديگر نقاط مجتمع در كد ارتفاعي بالاتري قرار گرفته است تا اشراف بيشتري داشته باشد. مجتمع در شب به دليل روشنايي فضا و شيشه اي بودن جداره ها كاملا ديده مي شود. و از اتوبان ديد بصري زيبايي دارد. اين مجتمع در شب هنگام مانند يك كريستال ديده مي شود و نور زيادي به اطراف ساطع مي كند.

كمپوزيسيون رنگي: در مجتمع از رنگهاي ملايمي همچون آبي و سبز و سياه استفاده شده بطوريكه از لحاظ رواني آزار دهنده نباشد و اين رنگها به دليل همجواري با جنگل همخواني و هماهنگي با آن پيدا نموده است. بدليل وجود معدن سنگ در نزديك پروژه بخشي از سنگهاي نماي مجتمع از آن تامين شده است و كمپوزيسيون زيبايي بين شيشه و سنگ بوجود آمده است. اين سنگها كه بيشتر آهكي هستند چهره بومي مجتمع را نشان مي دهند. كف مجتمع از گرانيت كار شده است و حتي در مبلمان بعضي از فضاها مانند رستوران اين سنگ استفاده شده است ولي هدف طراح اين بوده است كه از تنوع مصالح پرهيز شود تا مدرن بودن پروژه نمود پيدا كند.

 

د – 2 – مجتمع هاي خدماتي رفاهي لورش در اتوبان A67

استاد: پروفسور فرايشلد

حركت: هر چه سرعت حمل و نقل بيشتر مي شود گذرگاهها و راهها از معناي سابق خود دورتر احساس مي شود تا بتواند با وجود سرعت حركت وسايل با ايجاد مناظر و فعاليتهاي متنوع بين راه مخاطب را به درون خود جذب نمايد.

توقف: در طول اتوبانهاي آلمان بيش از 725 مكان توقف وجود دارد كه اكثراً داراي خدمات 24 ساعته هستند و داراي پمپ بنزين، كيوسك تلفن، غرفه هاي فروش، متل و ... مي باشند.

تا سال 98 تعداد 294 پمپ بنزين – 330 رستوران – 54 متل با 3000 تخت و 48 كيوسك وجود داشته است.

مكانهاي خدماتي و رفاهي علاوه بر امكانات مادي كه در اختيار مسافر مي گذارند سبب تجديد قوا نيز مي شوند و همچنين امكان ارتباط سريع را فراهم مي كنند و در كل شرايط بهتري را براي ادامه سفر مسافرين بوجود مي آورند.

طرح مساله: در مجتمع لورش كه در طرفين اتوبان قرار خواهد گرفت مي بايست ايده اي كامل و جامع زير بناي طرح آن باشد منطقه اطراف سايت – وضع ترافيك موجود و حجم ترددي بايد تحليل گردد تا ايده طرح بتواند با واقعيات حمل و نقل و زمان و فضاي طرح سازگار شود. اين طرح مي بايست عملكرد ها و كيفيتهاي در سطح غرب داشته باشد و بايد بيانگر اين باشد كه در آينده جابجايي براي حمل كالا و خريد نيست بلكه مبحت توسعه يافته تر و پيچيده تري است. زمان توقف در آينده بايد بيشتر شود و مجتمع تنها پاركينگي براي توقف و ارائه خدمات كوتاه نباشد بلكه به مجتمع بايد به شكل يك فضاي تفريحي خدمات وسيع نگريسته شود كه علاوه بر عملكردهاي خدماتي عمكلرد تفريحي نيز داشته باشد و لنداسكيپ در خور توجهي در آن طراحي گردد.

از 34 پروژه به 2 نمونه اكتفا مي كنيم و به طور مختصر آنها را بررسي مي كنيم.

پروژه نخست: الكساندر بروكهارد: در پروژه من كه به نام مجتمع ميانراهي لورش نام گرفته تفكيك دو عملكرد بخش خدماتي از رفاهي در گام نخست طراحي مد نظر قرار گرفته است. بطوريكه پمپ بنزين كه شاخصه بخش خدماتي مجموعه است كاملاً مجزا از بخش رفاهي است.

در طرح توسعه شده پروژه از اتوبان جدا باشد بطوريكه مخاطب پروژه با ورود به مجتمع از ازدحام و ترافيك اتوبان جدا شده و خود را در محيط كاملاً متفاومت احساس كند.

مجتمع لورش بطور قرينه در شرق و غرب اتوبان قرار گرفته است و در هر دو جهت پروژه با طبيعت هماهنگ شده است در لورش شرقي آبگير طبيعي وجود دارد كه ديد و فضاي مطبوي ايجاد نموده است همچنين امكانات پيك نيك بازي و محوسط چمن در پروژه در نظر گرفته اشده است. ساختمان پروژه بالاتر از سطوح پاركينگها است. ساختمان با چوب مخصوص محلي ساخته شده است. ورودي اصلي مجتمع به موازات اتوبان مي باشد علاوه بر آن چند ورودي فرعي نيز به پروژه ارتباط دارند. ساختمان لورش دو طبقه است. طبقه پايين براي خدمات سريع مسافر مانند آشاميدني، غذا (Fast Food) و ... طراحي شده است و در طبقه بالا فضاهاي لابي و تالار نشين طراحي شده است كه با پارتيشن هاي سبك از هم جدا سازي شده اند.

در پروژه، فضاهاي سبز گاهي به عنوان جدا كننده عملكردها از يكديگر هستند.

پروژه دو: گونتر بروكر: اين مجتمع در يك محيط جنگلي است كه جاده و اتوباتن در كنار آن قرار دارد از لحاظ عملكردي همانند لورش شرقي غربي است و ولي در مكاني بالاتر از اتوبان قرار گرفته بطوريكه مخاطب با ورود به مجتمع سر و صداي اتوبان را فراموش خواهد كرد و از فضاهاي آرامش بخش استفاده خواهد نمود. مسافري كه از ترافيك، آلودگي و سر و صداي اتوبان گريخته با ورود به اين مجتمع از آرامش محيط و مناظر فضاهايي كه در درون كوه طراحي و تعبيه شده اند لذت خواهد برد.

مجتمع در شب و روز از درون اتوبان به وضوح قابل رويت است.

مجتمع در اتوبان ساخته شده و در دو بخش توسط پل به هم متصل شده اند اين پل دو طبقه است در طبقه پايين پل، رستوران قرار گرفته و در رستوران بالا فضاي استراحت و نشمين طراحي شده است.

 

1-6-2- كشور انگلستان

الف) نظام استقرار مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

در كشور انگلستان اتوبان ها نقش مهمي در ايجاد ارتباط مراكز مهم صنعتي بين مراكز مهم صنعتي و پر جمعيت كشور مانند لندن منچستر بيرهنگام ليورپول دان كاستر گلاسكو ادينبرا نيوكاسل سات همتون بريستول و نظاير اينها دارد. راه هاي اصلي نيز ايجاد ارتباط بين مراكز جمعيتي و صنعتي كم اهميت تر را بر عهده دارند. در اين كشور مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به عنوان تسهيل كننده نظام حمل و نقل جاده اي مورد توجه هستند و در اتوبان ها و جاده هاي اصلي براي ارائه خدمات مناسب به وسايط نقليه و مسافران داخلي و خارجي احداث مي شوند. نوع و استقرار اين مجتمع ها در اتوبان ها و جاده هاي اصلي متفاوت است. در اتوبان هاي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در فاصله اي حدود 50 الي 70 كيلومتر از يكديگر احداث مي شوند اما در جاده هاي اصلي مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات محدود در فواصل نامشخص ساخته مي شوند.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل داراي فرم مستطيل بوده و معمولاً به صورت قرينه در طرفين اتوبان احداث مي شوند. در مواردي كه به دليل وضعيت طبيعي زمين با وجود موانع فيزيكي امكان احداث يكي از آنها وجود ندارد مجتمع در نزديك ترين فاصله ايجاد خواهد شد. در صورتي كه مجتمع هاي خدماتي – رفاهي به صورت قرينه ساخته شود ما بين آنها يك گذرگاه بزرگ به طول 45 الي 50 متر به عرض حدود 15 الي 20 متر جهت اتصال دو مجتمع و همچنين احداث رستوران و فروشگاه مشترك ايجاد مي شود. در اين گذرگاه عرض پياده رو حدود 2 متر و بقيه رستوران و فروشگاه اختصاص مي يابد. مجتمع هاي خدماتي با امكانات محدود نيز فرم مستطيل يا مربع دارند و به صورت منفرد در يك طرف جاده هاي اصلي ساخته مي شوند.

استقرار مجتمع هاي خدماتي - رفاهي  بزرگ و كوچك در كنار مراكز جمعيتي محدوديتي ندارد و اصلي ترين معيارها در انتخاب محل تجمع رعايت موارد مربوط به جاده امكان تامين آب و برق و نبود موانع طبيعي انساني است.

 

ب) سطح و نظام عملكرد مجتمع هاي خدماتي رفاهي

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات كامل در مساحتي بين 6 تا 7 هكتار در اتوبان ها به صورت قرينه احداث مي شوند. اين مجتمع ها خدمات متعددي مانند رستوران متل يا هتل سوپر ماركت تعميرگاه (مكانيكي برق اتومبيل و آپاراتي) فروشگاه لوازم يدكي كارواش فروشگاه انواع و اقسام غذاهاي سرد و گرم واحد سرگرمي كودكان قسمت اطلاعات جهانگردي عابر بانك سرويس هاي بهداشتي پمپ سوخت فضاي سبز تلفن و مكان سخنراني درباره مسافت و ايمني جاده براي مسافران و رانندگان دارند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع آسفالت است و محدوده جاده براي مسافران و رانندگان دارند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع آسفالت است و محدود آن فاقد حصار يا ديوار كشي است. در مجتمعهاي مورد نظر پاركينگ وسايط نقليه سبك و سنگين (سواري كاميون اتوبوس) به وسيله خط كشي تفكيك شده و خدمات مختلف به سرنشينان وسايل نقليه داخلي و خارجي ارائه مي شود.

مجتمع هاي خدماتي – رفاهي با امكانات محدود در مساحتي بين 3000 تا 6000 متر مربع در امتداد جاده هاي اصلي پرتردد در فواصل نامشخص ساخته مي شوند. اين مجتمع هاي داراي خدمات رفاهي محدودي شامل پاركينگ سرويس بهداشتي فروشگاه كوچك محوطه باز جهت استراحت و صرف غذاي خانگي تعدادي نميكت و چند كانكس براي اقامت شبانه مسافران هستند. به طور كلي اين مجتمع ها براي استراحت كوتاه رانندگان و مسافران در طول سفر و كاهش تصادفات ناشي از خستگي رانندگان ساخته مي شوند. فضاي پاركينگ و محوطه مجتمع با هزينه بسيار كم تسطيح و شن ريزي مي شود و جدا سازي فضاي مجتمع از اطراف نيز معمولاً با درخت انجام مي گيرد.

 ج) نظام مالكيت مجتمع هاي خدماتي – رفاهي

در كشور انگلستان وزارت راه و ترابري اقدامات تملك و آماده سازي زمين مجتمع هاي خدماتي – رفاهي را انجام مي دهد و سپس اراضي آماده سازي شده در اختيار متقاضيان بخش خصوصي و عمومي براي ساخت مجتمع قرار مي گيرد. در اين كشور مهم ترين سازندگان مجتمع هاي خدماتي – رفاهي شركت هاي بزرگ نفتي مانند b..p-ESO-SHELL و نظاير اينها هستند. اين شركت ها پس از ساخت مجتمع امتياز بهره برداري از فروشگاه تعميرگاه رستوران و ديگر عناصر عملكردي را از طريق مزايده به افراد حقيقي و حقوقي واگذار مي كنند.

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره معماری کاروانسراها

بازديد: 325

 

 

از مهمترين يادگارهاي گرانقدر معماري ايران كاروانسرا است كه پيدايي و موجوديت آن در سرزمين پهناور ايران، از گذشتة بسيار دور آغاز شده و طي قرون متمادي به دلايل گوناگون اقتصادي، سياسي، نظامي و مذهبي به تدريج تكامل يافته است.

در كشور ايران، به علت قرار داشتن در شاهراه بازرگاني شرقي- غربي و نيز گستردگي خاك، از دير باز به ايجاد راههاي بازرگاني و نظامي و همچنين ساختن پلهاي متعدد و تامين امنيت كاروان و كاروانيان به ديدة عنايت نگريسته شده است. بر اسا شواهد مبتني بر اسناد تاريخي، ايران در احداث جاده و كاروانسرا و ايجاد سيستم ارتباطات خبررساني پيشقدم بوده است. به عقيدة محققين، ايجاد و توسعة ساخت و كاروانسرا در ايران از مهمترين دستاورهاي معماري ايراني بويژه در دورة ايران اسلامي است كه مطالعه و بررسي ويژگيهاي گوناگون و متفاوت آن مويد اين نظريه است.

تنوع ويژگيهاي كاروانسراهاي ايران شگفتي برانگيز و اعجاب آور است، بطوري كه با بررسي و مطالعه مي توان دريافت كه هر يك از اين كاروانسراها با نقشة خاص ساخته شده است و دو كارونسرا با نشقة واحد و مشابه مشاهده نمي شود.

بنياد كاروانسرا در دورة ايران اسلامي بخش مهمي از معماري ايران را شامل بوده و كاروانسراهاي متعددي با سبك و ويژگيهاي متفاوت در شهرها، جاده هاي كوهستاني و حاشية كويرها احداث شده است. آنچه مسلم است، اين پديده با ارزش معماري در رابطه با رونق تجارت شكل گرفته و عوامل دگير نظير كاربرد نظامي، اطلاع رساني و ... در توسعه و تكامل آن نقش داشته اند.

به هر حال، احداث كاروانسرا در ايران سابقه اي طولاني داشته و ساخت آن در جاده هاي كارواني به منظور استراحتگاه و سرپناه، در ادوار مختلف بويژه دورة اسلامي، از اهيمت خاصي برخوردار بوده است. در اين دوره، معماري كاروانسراها از ديدگاه سبك و تنوع نقشه ها به اوج شكوفائي رسيد و در مسير شهرها و روستاها، معابر كوهستاني و نواحي كويري، كاروانسرا و رباطهاي برونشرهي و در مراكز اقتصادي و راسته بازارها، كاروانسراهاي درونشهري با ويژگيهاي متفاوت كاربردي احداث شدند.

كاروانسراهاي ايران، علاوه بر ارزش هنري، از ديدگاه مسايل اجتماعي نيز حايز اهيمت فراوان بوده و شايسة مطالعه اي گسترده است. بسا كه طي قرون سپري شده، كاروانسراهاي درونشهري و برونشهري كه بارانداز و استراحتگاه كاروانها و كاروانيان اقصي نقاط معموري آن روزگاران به شمار مي آمده، محل تعاطي و انديشه ها و تبال و تقابل آداب و رسوم اقوام شگرف بر زندگي مردم اين مرز و بوم كهنسال داشته است.

نياز انسان به سر پناه و مامن، نه تنها در حضر بلكه در سفر هم از روزگار باستان مورد توجه بوده است. در ايران زمين، از گذشتة بسيار دور آثار و مظاهري از اين گونه پناهگاهها و استراحتگاههاي بين راهي ديده مي شود كه بسياري از آنها را مي توان از نظر شيوة ساختماني از شاهكارهاي معماري و هنري عصر خود به حساب آورد. در دوران اسلامي ايجاد اين گونه بناها با ويژگيهاي گوناگون، در شهر و روستا، جاده هاي حاشية كوير و معابر كوهستاني با نامهاي مختلف چون رباط و كاروانسرا رو به توسعه و گسترش نهاد. احداث كاروانسراها در ايران سابقه اي بس قديمي داشته و طبق منابع تاريخي، اين كشور در احداث كاروانسراها و همچنين سيستم ارتباطات مبتكر و پيشقدم بوده است.

بطور كلي، تحول و گسترش كاروانسراهاي ايران در ادوار مختلف بستگي به وضعيت اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و ... داشته و شكل يافبي و توسعة آن با موارد ياد شده در ارتباط بوده است.

عملكردهاي گوناگوني كه در گذشته كاروانسرا به عهده داشته، باعث  گرديده نامهاي متفاوتي براي اين گونه بناها در فرهنگ لغت جاي گيرد، از جمله: كاربات، رباط، ساباط و خان.

اين بناها، در واقع داراي عملكرد و وظايفي مشابه كاروانسرا بوده ولي از نظر ويژگيهاي معماري، تفاوتهايي داشته اند. بنابراين، دلايل و علل بنياد و پيدايش اين گونه بناها را مي توان نياز مبرم كاروان و كاروانيان به حمايت در طول سفر دانست.

نام «كاروانسرا» تركيبي است از كاروان (كاربان) به معني جمعي مسافر كه گروهي سفر مي كنند، و سراي، به معني خانه و مكان. هر دو كلمه مأخوذ از پهلوي ساساني است.

منابع تاريخي حكايت از آن دارند كه بنيانگدار احداث بناهاي مورد بحث ما، هخامنشيان بودند. هرودت، مورخ، يوناني، در كتاب پنجم از خود منزلگاههايي گفتگو مي كند كه توسط هخامنشيان بين شوش و سارد ساخته شده بود. اين مورخ از 111 بناي شبيه كاروانسرا (چارپارخانه) نام مي برد كه در طول حدود 2500 كيلومتر فاصلة بين پايتخت هخامنشي و بابل ساخته شده و كاروانيان سه ماهه آن را طي مي كردند. گر چه نمونه اي از بناهاي ياد دشه از عهد هخامنشي به جاي نمانده، ولي روشن است كه در آن زمان نياز وافري به ايستگاههاي بين راه و امنيت و رفاه كاروانيان و بالاخره پيكهاي مخصوص احساس مي شده است.

در دوره اشكاني، همانند عهد هخامنشي، توسعة راهها و ايجاد ايستگاههاي بين راه و حمايت از كاروانيان اهيمت فوق العاده اي يافت و در مسير اغلب جاده ها، بويژه در مسير معروف جادة ابريشم، ساختمانهائي شبيه كاروانسرا ايجاد شد.

در معماري و توسة كاروانسراهاي پيش از اسلام، عصر ساساني را بايد يكي از ادوار مهم دانست. در اين دوره، به علت اقتصاد وسيع و گسترده، ايجاد راهها و همچنين امنيت كاروانيان اهميت داشته و در نتيجه، كاروانسراهاي بسيار در مسير جاده ه8ا و گذرهاي اصلي بنا شد.

در اوار اسلامي عوامل متعددي در شكل يابي، توسعه و گسترش كاروانسراها دخالت داشته كه اهم آن عوامل مذهبي، نظامي و اقتصادي است، و در اين ارتباط، انواع كاروانسراها از نظر نقشه به وجود آمد.

همانند ديگر ابنيه دورة اسلامي، اطلاعات دربارة دربارة كاروانسراهاي اوايل اسلام اندك است. در سفرنامه ها و كتب جغرافياي تاريخي مانند ابن حوقل و ناصر خسرو اطلاعاتي در مورد ايجاد كاروانسراها در ارتباط با تجارت و زيارت ديده مي شود. سلسله هاي اوايل اسلام ايران مانند، آل بويه، سامانيان و آل زيار به ايجاد بناهاي عام المنعفه چون كاروانسراها و آب انبارها اهيم تفوق العادي مي داند. و رباط چاهه يا ماهي در كنار جادة مشهد- سرخس كه به صورت چهار ايواني بنا گرديده، از جمله يادگارهاي آن زمانست.

بدون شك، عصر طلائي ايجاد كارونسراهاي ايران متعلق به دورة صفوي است. رونق تجارت داخلي و خارجي و اهميت دادن به راهها و شهرهاي زيارتي باعث شد كه كاروانسراهاي زيادي در اين گونه جاده ها ساخته شود. در اين مورد مي توان كاروانسراهاي راه زيارتي باعث شد كه كاروانسراهاي زيادي در اين گونه جاده ها ساخته شود. در اين مورد مي توان كاروانسراهاي راه زيارتي خراسان كه از كرمانشاه شروع و به مشهد ختم مي شده است نام برد. در اين مسير، كاروانهاي سياحتي و زيارتي قادر بودند از يك طرف به زيارت اماكن مقدسة نجف و كربلا و از طرف ديگر به زيارت امام هشتم شيعيات در مشهد مشرف شوند.

از بررسي كاروانسراهاي ايران چنين بر مي آيد كه اساس معماري كاروانسراهاي ايران، ماندن ساير بناها، تابع شيوه، سنت و سبك رايج زمان بوده است. به اين ترتيب مي توان پنداشت كه كاروانسراهاي پيش از اسلام نيز تابع شيوة معماري زمان خود است؛ ولي ذكر اين نكته ضروري است كه شيوة معماري، محل و منطقه، مصالح ساختماني و موقعيت جفرافيائي نقش موثري در ايجاد اينگونه بناها داشته است.

شيوة ساختمان و معماري كاروانسراها، از روزگاران كهن تا به امروز دگرگوني بسيار نيافته و معمولاً سبك بناي آنها همان ايجاد «باره بندها» و اطاقهائي است كه پيرامون حياطِ محصور ساخته مي شده است؛ ولي در طرح و خصوصيات هر كدام ويژگيهائي به چشم مي خورد، چنانكه انواع ساباط ساده تا كاروانسراهاي بزرگ با طرحهاي جالب معماري در سراسر ايران پراكنده است.

از نظر معماري، كاروانسراهاي ايران متنوع بوده و معماران ايران از طرحها و نقشه هاي گوناگوني براي ايجاد كاروانسراها استفاده مي كردند. تنوع طرحها و نقشه هاي كاروانسراهاي ايران ايجاب مي نمايد كه اين كاروانسراها به گروههاي مختلف تقسيم گردند و خصوصيات و ويژگيهاي هر گروه جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد.

تحقيقات بسيار ارزشمندي كه توسط ماكسيم سيرو دربارة طبقه بندي كاروانسراهاي ايران در دورة صفوي و بعد از آن انجام گرديده و تقسيم بناها به دو گروه كاروانسراهاي كوهستاني و كاروانسراهاي حياط دار دشت، براي شناخت همة كاروانسراهاي ايران كافي نيست، از آنجا كه احداث كاروانسراهاي ايران به دلايل گوناگوني شكل و گسترش يافته، شايسته است تمامي دلايل آن، از شرائط آب و هوائي تا شيوة معماري منطقه اي، مورد بررسي قرار گيرد. در درجة اول كاروانسراهاي ايران را مي توان به گروههاي زير تقسيم بندي كرد:

الف: كاروانسراهاي كاملاً پوشيده مناطق كوهستاني؛

ب: كاروانسراهاي كرانه اي پست خليج فارس؛

ج: كاروانسراهاي حياط دار مناطق مركزي ايران؛ گروه سوم از نظر پلان به انواع مختلف تقسيم بندي مي شوند. از نظر معماري، با اينكه طي قرنها پيشرفتهائي از لحاظ فرم بنا در ساختمان كاروانسراها بوجود آمده و علي رغم شباهت زيادي كه بين بناهاي هر گروه ديده مي شود، در جزئيات هر يك ويژگيهائي به چشم مي خورد كه از نظر تنوع حيرت آور است.

الف: كاروانسراهاي كاملاً پوشيده منطقه كوهستاني

اين نوع كاروانسراها، از توقف گاههاي كوچك كنار راهها تا ساختمانهاي سلطني زمان شاه عباس اول را شامل مي شود. نمونة ساده اين نوع كاروانسراها عبارت است از اطاقهاي گنبددار مركزي يا رديف اطاق گبنددار با تعدادي اصطبل كه در همان رديف مي باشد.

اين نوع كاروانسراها در مناطق كوهستاني و بويژه گذرگاههاي صعب العبور احداث و پيش از همه در عهد صفوي بنياد شده است.

ب: كاروانسراهاي كرانة پست خليج فارس

به علت شرائط اقليمي و جفرافيائي كرانه هاي خليج فارس، كاروانسراهاي اين منطقه معماري ويژه اي دارد. اين كاروانسراها عموماًٌ فاقد حياط مركزي بوده و شامل بنائي چهار گوش است با اطاق مركزي صليبي شكل و اطاقهاي جانبي. يك سكوي سنگي دوادور ساختمان ساخته شده و همة اطاقها به خارج بنا راه دارند.

ج: كاروانسراهاي حياط دار مركز ايران از دورة صفوي تا عصر حاضر

مهمترين، بهترين و زيباترين كاروانسراهاي ايران در اين گروه قرار مي گيرند. اين گروه از كاروانسراها نيز از نظر معماري به انواع ذيل تقسيم بندي مي‌شوند:

1 – كاروانسراهاي مدور

 2 – كاروانسراهاي چند ضعلي

3 – كاروانسراهاي دوايواني

4 – كاروانسرا با تالار و رستوران

5 – كاروانسراي چهار ايواني

6 – كاروانسرا با پلان متفرقه

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره مباني نظري معماري «فلسفه طرح»

بازديد: 377

 

   مباني نظري معماري «فلسفه طرح»

تا بحال هر آنچه گفتيم در بر گيرندة شناخت موضوع و استانداردهاي مربوط به آن بوده است. و آنچه كه در اين ميان صحبتي از آن نشد، روح فضا و ديالوگي است كه بين استفاده كننده و بناي آن بوجود آمده، برقرار خواهد شد.

چون همانگونه كه گفته شد، جاده ابريشم شاهراه تبادل فرهنگي بين شرق و غرب بوده است، امروزه نمي توان از اين رسالت بزرگ چشم پوشي كرد. مسافري كه از روم به قصد طي كردن جاده ابريشم مسير را انتخاب مي كند بايد تفاوت فرهنگ و به طبع آن معماري را در كشورهاي مختلف و اقليمهاي حس كند. پس يكي از مهمترين مسائل، توجه به معماري ايراني و چگونگي استفاده از مفاهيم معماري ايران است. براي دستيابي به اين امر بايد موارد زيادي را مورد توجه قرار داد تا بتوان روح معماري ايران را همانگونه كه در فضاهاي قديمي معماري ايران حس مي شود، بوجود آورد تا استفاده كننده بتواند اين ارتباط را حس كند. براي بوجود آوردن اين ارتباط نمي توان تنها به حس طراح نسبت به فضاهاي ايراني اكتفا كرد. چون برداشت هر شخص از يك فضا با برداشت ديگري متفاوت است.

هر فضا از خود حس ها و انرژي هايي را ساطع مي كند كه دريافت كننده با دريافت و پردازش آنها به برداشتي خاص خود، از فضا خواهد رسيد.

هر انسان اين حس ها را از طريق حواس پنجگانه خود از محيط دريافت مي كند. پس از دريافت حواس، ذهن با پردازش آنها و روجوع به تفكر فرهنگي و خاطرات هر شخص و تلقين آنها با حس هاي دريافت شده، خروجي خاص هر شخص را به او خواهد داد. پس با توجه به اين امر مي توان گفت به دليل تشابه مكانيزم عملكردي حواس پنجگانه انسان در بافتهاي محيطي متشابه است و آنچه باعث تمايز برداشت هاي شو نوع تفكر، فرهنگ و خاطرات هر شخص است.

حال اگر بخواهيم، خاطرات بنائي را براي شخصي زنده كنيم بايد سعي كنيم كه در بناي قبلي ؟؟؟ و با مخلوط كردن برداشت طراح، خواص دريافت شده او روند شكل گيري بدراشت استفاده كنند را بر هم بزنيم.

من فكر مي كنم كه از هر فضا به هر ؟؟؟ وارد مي شود، يكسان است اما چون هر يك از ما با ديگري تفاوت دارد برداشت از اين انرژي ها متفاوت است. حال اگر آهنگ انرژي ساطع شده تغيير كند ديگر هيچكس برداشت قبلي را نخواهد داشت.حتي اگر چشم او را به خطا وادار كند كه اين همان است. در معماري هم اين انرژي ها هستند كه تعيين كننده نوع برداشت ها مي باشند. اين فضاي معماري است كه آهنگ آن در فضا طنين افكنده است. فضاها مي توانند مانند سازه هاي موسيقي مختلف، آهنگ هاي يكسان بنوازند مهم نيست با چه سازي نواخته مي شوند. مهم آن است كه فلان آهنگ نواخته شود در معماري نيز مهم نيست با چه فرضي طراحي مي شود مهم آن است كه داستانهاي يك جور گفته شود تا يك برداشت براي يك شخص صورت پذيرد.

با اين روش مي توانيم حال و هوائي را كه استفاده كننده از آن فضايي قديمي داشته، بودن مشابه سازي فرمي ايجاد كنيم كه در واقعي او را آزاد بگذاريم تا هر گونه كه مغز او فرمان مي دهد از فضا برداشت كند. چون در غير اين صورت ممكن است دچار مشكلات بزرگي شويم چون اصلاً نمي توان انتظار داشت كه يك اروپائي و يا يك آمريكائي همان برداشتي را از فضا داشته باشند كه ما از آن فضاي بخصوص داريم.

 

شعر فضا «تادوآندو»

زماني كه چنين طبيعتي در تركيب كار معماري وارد مي شود، معماري خود به وسيلة طبيعت شروع مي شود. معماري تنها زماني توان مي گيرد و شور و نشاط مي يابد كه اين سه عنصر با هم جمع شوند. بدين سان تنها با معماري است كه انسان با بصيرتي كه در بناهائي چون پانتئون بدست مي آيد، رو به پيش مي رود.

 

مجموعه مقالات همايش معماري مسجد آذر

نقوش و تناسخ در معماري مذهبي «مير عابدين كابلي»

مرحوم مير محمد معين در فرهنگ خود، ذيل كلمة تناسخ آورده است: «يكديگر را نسخ كردن، باطل ساختن، زايل كردن، انتقال روح بعد از موت از بدن به بدن انساني ديگر.

اگر اين راي اخير را پذيرا باشيم كلمة تناسخ براي معماري كه غير ذيروح است، ظاهراً پذيرفتني نيست ولي از آنجا كه در فرهنگ شرق به خصوص دربين متصوفه همه چيز در جهان پديده اي است از ذات خداوندي، نتيجتاً هيچ عنصر غير ؟؟؟ وجود ندارد. بر همين اساس و تفكر است كه در مكاتب گوناگون نقاشي ايراني مي بينيم كه براي نشان دادن روح در كالبد حجاران همچون كوه يا امواج دريا بودن آنكه به ديد آيد و جلب توجه كند، چهره هاي انساني، جانوري، پرنده ها يا ذيروحي را نقش كرده است كه بيان كننده روح جانوران و ازلي و ابدي در آن اثر و آثار است.

بحث ما در اين است كه در فرهنگ ها و در معماري سرزمين ما، اگر چه بناها پديده اي انساني اند و مخلوق دست بشر، ولي با اين حلول و تحول يا تناسخ برخورد مي شوند. اين امر اگر نگوئيم در همة بناها و آثار بر جاي ماندة معماري، لااقل در مورد بناهاي مذهبي كه تغيير معبر، مسجد آتشكده يا آتشگاه از آنها داديم، مصداق مي يابد.


انتخاب محدوده طرح:

در فرآيند انتخاب مكان بهينه براي محل اجرايي هر يك از مجتمع هاي خدماتي- رفاهي بين راهي يك روش پنج مرحله اي به شرح زير مورد توجه قرار مي گيرد:

مرحله اول: تعيين محورهاي مورد مطالعه و سطح بندي محورها.

مرحله دوم: انتخاب جوامعي كه در حد كليات قابل قبول باشند.

مرحله سوم: انتخاب مكان هائي در داخل اين جوامع.

مرحله چهارم: تعيين مدل و نحوه ارزشيابي مكانهاي مختلف.

مرحله پنجم: مقايسه مكان ها و انتخاب مكان بهينه.

 

تعيين محورهاي مطالعه «مرحله اول»:

محورهاي مطالعه طرح جامع مكانيابي مجتمع هاي خدماتي- رفاهي عموماً توسط دو عامل تعيين كننده، يكي عامل حجم تردد و ديگري عامل عملكرد تعريف مي گردد. بدين معنا كه ابتدا ارتباط بين مراكز قطبها و مراكز مناطق مشخص گرديد و سپس اين ارتباطات بر روي شبكه جاده ها ديده شد. پس از آن پرترددترين محور بين اين مراكز به عنوان محورهاي مورد بررسي تعيين گردد. سطح بندي محورها با عنايت به عملكرد جاده ها و حجم تردد و ميزان كالا از طريقب تعيين فركانس و امتياز بندي تعيين گردد.

 

انتخاب جوامع Community Selection مرحله دوم:

هدف از مطالعه اين بخش، مكان يابي جوامعي يا نواحي است، به منظور انتخاب جوامع بر روي محورهاي مورد بررسي عوامل زير مورد بررسي قرار مي گيرد:

آستانه خستگي

فاصله بين دو مجتمع بر اساس تجارت جهاني

فاصله طي شده در يك ساعت در سرعتهاي مختلف در سطوح مختلف

اولين عامل مورد بررسي جهت ارزيابي جامعه «ناحيه» مكان با عنايت به اهميت آن آستانه خستگي سفركنندگان اعم از راننده يا مسافر مي باشد.

در بررسي به عمل آمده حداكثر آستانه خستگي براي رانندگان خودروهاي سواري 2 ساعت ذكر گرديده است. اين در حالي است كه اين آستانه براي مسافران اتوبوس ها 3 الي 4 ساعت بدست آمده است. رانندگان كاميون نيز پس از هر 4 ساعت حركت يك توقف كوتاه دارند و عمدتاً در شبها توقف طولاني مي نمايند كه بين 5 تا 7 ساعت مي باشد. عامل مهم ديگري كه در انتخاب جامعه بايستي مورد بررسي قرار گيرد فاصله طي شده در يك ساعت در سرعتهاي مختلف مي باشد. بر طبق مطالعات ترافيك به عمل آمده در محورهاي سطح يك شبكه جاده هاي كشوري چون تردد بالاست، حدود 70% ظرفيت جاده معادل 1400 سواري، پس سرعت پايين تر است. در اين سطح سرعت 65 كيلومتر در ساعت مي باشد.

در محورهاي سطح در شبكه جاده ها تردد متوسط است «حدود 45% ظرفيت جاده يا حداقل 900 سواري» و سرعت در جاده هاي اين سطح برابر 80 كيلومتر در ساعت است و نهايتاً در محورهاي سطح سه شبكه جاده ها چون حجم تردد پايين است حدود 20% درصد ظرفيت جاده يا حداقل معادل 400 سواري در نتيجه سرعت بيشتر است و معادل 100 كيلومتر در ساعت مي باشد.

از مطالعه تجارت جهاني چنين استنباط مي شود كه فاصله بين مجتمع ها از يكديگر بين 50 تا 60 كيلومتر در ساعت مي باشد و معمولاً اين فاصله در مدت زمان يك ساعت طي مي شود.

نتايج حاصله از بررسي عوامل ذكر شده حاكي از اين است كه انتخاب بر مبناي خستگي 2 و 4 ساعت و نرخ ورودي به مجتمع ها كه حداكثر 20% حجم ترافيك مفروض است و همچنين مسافت طي شده در يك ساعات در سطوح مختلف از جاده ها به ترتيبي از 65، 80، 100 كيلومتر براي جاده هاي سطوح يك، دو و سه به شرح زير مي باشد:

مجتمع هاي سطح يك در جاده هاي سطح يك بر اساس آستانه خستگي 4 ساعت و با عنايت به سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح سه گانه جاده ها در هر 260، 220، 400 كيلومتر مكانيابي مي شوند.

مجتمع هاي سطح دو بر مبناي آستانه خستگي 2 ساعت و با توجه به سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح سه گانه جاده ها در هر 120، 160، 200 كيلومتر مكانيابي خواهد شد.

فاصله مجتمع هاي خدماتي سطح ؟؟؟ بر اساس نرخ ورودي به مجتمع ها كه عموماً بين 5 تا 20 درصد حجم ترافيك مي باشد نيم ساعت رانندگي در نظر گرفته مي شود كه در سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح مختلف جاده ها به ترتيب برابر 40، 30، 50 كيلومتر مي گردد.

مجتمع هاي خود به سه اندازه بزرگ، متوسط و كوچك تقسيم مي شوند.

در مجتمع هاي سطح يك هر سه ننووع وسيله نقليه (سواري، اتوبوس و كاميون) توقف مي نمايند در مجتمع هاي سطح دو عموماً دو نوع از سه نوع وسيله نقليه و در مجتمع هاي سطح سه بين يك تا دو نوع وسيله نقليه متوقف مي شود.

خدمات در مجتمع هاي به نسبت سطح مجتمع و بزرگي و كوچكي آن متفاوت خواهد بود.

سطوح مختلف مجتمع ها بر اساس حجم تردد مشخص خواهد شد.

جوامع در يك محدوده 10 كيلومتري مي باشد و اين فواصل حدوداً تا مركز آن محاسبه مي شود.

در نقاط خاص (براي مثال كوهستاني) كه از سرعت كمتر از مقادير ذكر شده است، فاصله بر مبناي سرعت در آن محور محاسبه مي شود.

 

انتخاب مكانهائي در داخل جوامع Site selection، مرحله سوم

در اين مرحله در دورن جوامعي كه طي فرآيند مرحله قبل در حد كليتات قابل قبول، داده شده، مكانهائي به عنوان موقعيت هاي مورد بررسي تعين مي گردند. جهت تعيين اين مكانها، گذشته از ديد كارشناسي، معيارهاي زير نيز ملحوظ مي گردد.

وضعيت مالكيت ارضاي

وضعيت توپوگرافي

شرائط فيزيكي جاده و زمين در ارتباط با يكديگر

چشم انداز مطلوب

عدم همجواري  با منابع آلوده زا

وسعت مطلوب زمين

در اين مرحله عوامل مكاني در ارزشيابي و انتخاب محلها و در داخل جوامع در حالت كلي بررسي مي شود. سپس با در نظر گرفتن عوامل تعيين كننده مكان كه در بخش قبل ارائه شد مي توان بر اساس مدلي كه براي ارزشيابي تعيين مي شود، مكانهائي مزبور را مقايسه نموده و جواب بهينه مدل را بدست آورد.

 

- تعيين و انتخاب الگوئي براي ارزشيابي مكان (مرحله چهارم)

درارزشيابي مكان مي توان به مدل هائي نظير مدل تحليل نقطه سر به سر از نظر مكان، و تحليل درجه بندي امتيازات + «متر حمل و نقل» به شرح زير اشاره نمود:

- مكان تحليل نقطه سر به سر از نظر مكان

هندسه طرح

سايت پلان

پلان طبقة دوم

پلان طبقة اول

پلان همكف

پلان زيرزمين

پلان زيرزمين اول

پلان زيرزمين دوم

فضاي پروخالي

مسيرهاي دسترسي سواره

مسيرهاي دسترسي پياده

عرض آب

فضاي سبز

هزينه هائي كه از مكان به مكان ديگر تغيير مي كند در نظر گرفته مي شود. در اين روش مكاني كه داراي كمترين هزينه كل سالانه براي حجم فعاليت مصروفي باشد انتخاب بهينه محسوب مي شود.

 

متر حمل و نقل:

ابتدا از طرثيق تكينك حمل و نقل، با كاربرد برنامه ريزي خطي، بهترين نسبت ظرفيت و تقاضا را براي هر يك از مكانهاي بالقوه بدست آورده بگونه اي كه هزينه ها و منافع هر يك از مكان ها قابل مقايسه باشد، سپس هزينه كل يك مكان با كل هزينه مكان ديگري كه احتمال انتخاب شدن وارد، مقايسه مي شود.

 

تحليل كيفي عوامل:

در مكانيابي، هدفهاي متعدددي دنبال مي شود كه همه آنها داراي اهميتي يكسان نيستند. اهميت نسبي كه براي هر يك از هدفها و يا براي هر يك از عوامل مكاني در نظر گرفته مي شود را مي توان با امتيازهائي كه يك مكان كامل در هر يك از گروهها بدست مي آورد، نشان داد. طبق اين روش هر يك از مكان هاي بالقوه بر حسب هر يك از عوامل زير مورد نظر ارزشيابي مي شود و بر اساس اين ارزشيابي از هر يك از عوامل امتيازهائي كسب مي كند، مكاني كه جمع امتيازات عوامل مختلف آن از همه بيشتر باشد مكان بهينه قلمداد مي گردد. مدل، تحليل درجه بندي امتيازات «معمولاً بعنوان مدل» تحليل كيفي عامل، نامبرده مي شود و بطور كلي و خلاصه بصورت فعاليتها و مراحل زير مشخص مي گردد:

1 – تهيه فهرستي از عوامل مربوط به موضوع

2 – تعيين مقياسي براي هر يك از عوامل و مشخص نمودن حداكثر و حداقلي براي آن

3 – تعيين وزن نسبي هر يك از عوامل نسبت به يكديگر با توجه به اهميتشان در نيل به هدفهاي مطالعه.

4 – تعيين امتياز هر يك از مكانهاي بالقوه بر حسب مقياسهاي تعيين شده و صرف نمودن امتيازها درون نسبي مربوطه.

5 – بدست آوردن حاصل جمع امتيازها براي هر مكان        «امتياز» ها= امتياز وزني

 

- مقايسه مكانها و انتخاب مكان بهينه «مرحله پنجم»

در اين مطالعه بدليل آنكه برخي از عوامل مكاني كمي و برخي ديگر كيفي اند و از سري ديگر اهميت نسبي آنها نيز متفاوت است، مدل در نظر گرفته شده براي مرحله ارزشيابي مكان با استفاده از «تحليل كيفي عوامل» مي باشد.

1 – نزديكي محل مجتمع به يك كانون زيستي

2 – چشم انداز مطلوب

3 – محل مجتمع از نظر ترافيكي در محل خطر سازي نباشد.

4 – عدم همجواري با منابع آلوده زا

5 – امكان تامين نيازمنديهاي تاسيسات زيربنائي

6 – تطابق با سياسيتهاي ارگانهاي زيرربط

7 – وضعيت مالكيت زمين

8 – ارتباط با خدمات موجود جاده اي

بعد از تعيين فهرست عوامل مكاني، مهمترين مساله، تعيين وزن نسبي با ضريب اهميت هر يك از عوامل مذكور نسبت به يكديگر با توجه به اهميت آنها در تعيين مكان بهينه جهت احداث مجتمع مي باشد كه پس از انجام مطالعه و تحقيق كارشناسي در اين زمينه و تبادل نظر با كارشناسان ضريب اهميت هر يك از عوامل فوق به شرح زير تعيين مي گرددد:

1 – امكان تامين نيازمنديهاي تاسيسات زيربنائي                      10

2 – نزديكي محل مجتمع به يك كانون زيستي                                    9

3 – چشم انداز مطلوب                                                                  7

4 – ارتباط با خدمات موجود جاده اي                                                 6

5 – محل تجمع از نظر ترافيكي در محل خطر سازي نباشد.                   4

6 – تطابق با سياست هاي ارگانهاي ذيربط                              4

7 – وضعيت مالكيت زمين                                                               4


1-2) بخش اول: شناخت جهانگردي (گردشگري) و عوامل وابسته به آن

1-1-2) مقدمه

جهانگردي و سير و سياحت از دير باز در سرزمين ايران رونق چشمگيري داشته است. به معناي ديگر همواره در پهناي اين مرز و بوم و بوم چيزهايي به عنوان جاذبه آن هم در طيف وسيع، علاقه منداني از اقصي نقاط عالم بود هاست و صد البته ديدار از جاي جاي اين ديار براي مردم همين خطه نيز اهميتي وافر و در خور توجه داشته است.

عبور جاده هاي معروف باستاني همچون جادة ابريشم، چاپارخانه هاي بسيار قديمي، شبكه گسترده ارتباطات، آمد و شد خاورشناسان، وجود كاروانسراها، آب انبارها و از اين دسته مصاديق همه و همه نشانگر اين است كه اين كشور در مقاطع مختلف زماني كانون توجه كساني بوده است كه بنابر دلايل متعدد مجذوب جاذبه هاي آن شده و مي شوند.

بررسي و پيگيري روند تكاملي سير و سياحت در ايران مجالي ديگر را اقتضا مي كند. تنها مروري بر شواهد همچون اتصال شاهراه هاي بين قاره ايي (آسيا و اروپا و آفريقا) از در راه ها، ايجاد تاسيسات اقامتي بين جاده ايي و غيره، مثالهايي از اهميت و نشانگر توجه به امر گردشگري و سير و سياحت در دورانهاي مختلف بوده است.

اما امروزه نگاه به صنعت گردشگري رويكردي جديد را طلب مي نمايد. توسعه فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي، و زيست محيطي در بسياري از ابعاد با فعاليتهاي مرتبط با امر گردشگري گروه خورده است. كسب درآمدهاي ارزي با منابع غير نفتي ( با توجه به توان مالي كشور در زمينه جذب گردشگران بين المللي) تاكيد بر توسعة روابط فرهنگي با ساير ملل و تمدنها و ساير مقولاتي از اين دست، متوليان امر را به بازنگري در اهداف و برنامه ها واداشته است. به نحوي كه در سالهاي اخير تغيير و تحولاتي را در اين بخش شاهد بوده ايم.

سير و سياحت و سفرهاي گردشگري، هر چند بر طبق يافته هاي باستاني و داده هاي تاريخي، پديده اي ديرپا و قديمي است و عمري به قدمت تاريخ و تمدن بشر دارد، اما ضرورتهاي زمان، همراه با توسعه و گسترش شگفت آور جهانگردي كه به نام صنعت جهانگردي را به وجود آورده، مفاهيم تازه اي به آن داده و جهانگردي را به ابزاري كارساز در خدمت صلح و دوستي جهاني تبادل فرهنگي، ملتها، تفام بين المللي، توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورها و كسب درآمدهاي سرشار و غيره بدل ساخته است.

بررسيها  گزارشهاي موجود نشان مي دهند كه طي سالهاي اخير علاوه بر افزايش ميزان سفرهاي داخلي در محدودة مرزهاي كشوري، رقابت شديدي بين كشورها و دولتهاي جهان به منظور كسب درآمد بيشتر از طريق صنعت گردشگري به وجود آمده و اين كشورها سرمايه گذاريهاي كلاني را براي فراهم آوردن زمينه هاي جذب جهانگردان و ارائه خدمات شايسته، انجام مي دهند. هم اكنون دولتهاي بسيار به درآمد سهل الوصول ناشي از توسعة صنعت جهانگردي چشم دوخته و در تلاش هستند، سهم بيشتري از عايدات عظيم جهاني جهانگردي اين بخش را نصيب خود سازند. در اين ميان ترديدي نيست كه بازار اصلي صنعت جهانگردي به كشورهاي صنعتي پيشرفته تعلق دارد و ساير كشورها سهم بسيار اندكي از تجهيزات، بازار، درآمد و عوايد اين صنعت را به خود اختصاص داده اند.

سرزمين پهناور ايران با طبيعت رنگارنگ و استثنائي خود و همچنين با فرهنگ و تمدن باستاني آن، كه ريشه در تاريخ كهنسال اين مرز و بوم دارد، و نيز با آثار باستاني بسيار زيادي كه در جاي جاي اين كشور ديده مي شود، در رديف يكي از كشورهاي مهم جهان به لحاظ جايگاه تاريخي، فرهنگي و ساير جاذبه هاي جهانگردي قرار گرفته است. در واقع كوششهاي انجام شده براي رشد و ارتقاي صنعت جهانگردي ايران به منظور شناساندن منابع و جاذبه هاي جهانگردي باستاني و تاريخي از آغاز سالهاي به 1330 شروع شد. طي دهه هاي 30 تا 60، تاسيسات و تجيهزاتي نيز ايجاد گرديد كه روند افزايش تعداد جهانگردان و رونق نسبي صنعت جهانگردي را فراهم آورد. پس از انقلاب اسلامي و دورة 8 سالة جنگ تحميلي، توقف و افت شديدي در تداوم و اجراي برنامه هاي توسعة صنعت جهانگردي ايران به وجود آمد. در سالهاي اخير نيز هر چند كه با توجه به اهداف كلان كمي و كيفي برنامه هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور و سياست دولت و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي مبني بر توسعه صنعت ايرانگردي و جهانگردي، گامهاي مثبت و توام با خوشبيني برداشته شده است، اما با توجه به شان و مقام و جايگاه ظرفيتهاي بالاي كشورمان در ارتباط با صنعت جهانگردي، تا رسيدن به وضعيت مطلوب و قابل قبول، راه درازي مي بايد پيموده شود.

 

تعاريف و مفاهيم واژه ها و اصطلاحات جهانگردي (گردشگري)

صنعت گردشگري به نوبة خود داراي واژگان و اصطلاحات مربوط به خود مي باشد، كه معمولاً به طور واضح براي استفاده كنندگان مشخص نبوده و گاهي به جاي يكديگر بكار مي روند. در زير به چند تعريف رايج در اين بخش اشاره مي گردد.

گردشگري (Tourism): به كليه فعاليتهاي يك بازديد كننده (visitor) از زماني كه تصميم به سفر مي گيرد تا خاتمة سفر اطلاق مي گردد.

مسافر (traveler): به شخصي اطلاق مي گردد كه بين دو يا چند محل سفر كند.

بازديد كننده (visitor): شخصي كه به خارج از محيط معموليش به مدت كمتر از 12 ماه سفر كند و هدف شخص انجام فعاليتهايي به منظور كسب درآمد در مكان بازديدش نباشد، بازديدكنندگان به دو دسته تقسيم مي شوند:

الف: بازديد كننده يك روزه (somedy visitor): بازديد كنندگاني كه شب را در تاسيسات اقامتي مكان ديدارشان اقامت نكرده باشند بازديد كنندة يك روزه مي نامند.

ب: گردشگر (tourist): ديدار كننده اي كه بيش از يك شب در مكاني اقامت كند و يا جزء بازديد كنندگان روزانه (Somedy visitorn) نباشد. به عبارت ديگر شخصي كه به كشور يا شهري غير از محيط زيست عادي خود براي مدتي كمتر از 24 ساعت و بيشتر از يك سال نباشد، سفر كند و منظور از سفرش تفريح، استراحت، ورزش، ديدار اقوام و دوستان، كسب و كار، ماموريت، شركت در سمينار، كنفرانس يا اجلاس، معالجه، مطالعه و تحقيق يا فعاليتهاي مذهبي باشد.

ايرانگردي: معادل فارسيي Domestic toruism در صنعت جهانگردي را ايرانگردي مي نامند و عمدتاً به سفرهاي داخلي مردم بومي كشور اطلاق مي گردد.

اقتصاد جهانگردي شاخه اي از علم اقتصاد كه عمدتاً مجموعه عوامل و شاخصهاي سرمايه گذاري، درآمد، هزينه و سود بخشي ناشي از جهانگردي را مطالعه و بررسي مي كند.

بازار جهانگردي: كشورهاي صادر كنندة جهانگرد به ساير كشورها را بازار خارجي و مجمومة مناطق صادر كنندة گردشگر از داخل كشور به مناطق ديگر را بازارهاي داخلي مي نامند.

تسهيلات جهانگردي: مجمومه فعاليتها و اقداماتي است كه از هنگام ورود يك گردشگر با هنگام خروج از كشور با مقصد محلي به وسيلة كلية موسسات عمومي و خصوصي و طبقات مخلف مردم به منظور ايجاد سهولت در مسافرت انجام مي گيرد و نيز آن قسمت از فعاليتها و اقداماتي كه جهت حمايت از گردشگران داخلي در شهرها، مسيرها، و مراكز جهانگردي از جمله ورود و موقت اتومبيلها و لوازم شخصي، صدور رواديد و ترتيبات مربوط به ترخيص كالا از گمركات و قراردادن اطلاعات لازم در اختيار جهانگردان قرار مي گيرد.

تاسيسات جهانگردي: به مجموعة تجهيزات جهانگردي كه مورد استفاده گردشگران داخلي و خارجي قرار مي گيرد، اطلاق مي شود و شامل مجتمع هاي جهانگردي، اردوگاههاي جهانگردي، هتلها، رستورانها، قهوه خانه ها و انواع تجهيزات تفرجگاهي تابستاني و زمستاني، ساحلي، كوهستاني و امثال آن است.

درصد اشغال تخت يا اتاق: تعداد تخت يا اشغال شده نسبت به كل تختها و اتاقهاي اقامتگاهي جهانگردي را گويند. اين شاخص با درصد سنجيده مي شود و نشانگر نسبت اشغال تخت يا اتاق به كل تخت يا اتاقهاي يك مهمانپذير و يا مجموعه آنها در يك شهر و يا يك كشور است.

درجه هتل: هتلها بر حسب وضعيت بر حسب وضعيت ساختماني و تجهيزات و كيفيت خدماتي كه عرضه مي كنند و بر اساس مقررات خاص هر گروه از يك تا پنج ستاره درجه بندي مي شوند.

مجموع شب اقامت: اصطلاح «مجموع شب اقامت» به تعداد تختهايي اشاره مي كند كه ظرف مدت معيني توسط مسافران اشغال مي شود و معمولاً بر حسب شب- نفر محاسبه مي گردد.

متوسط اقامت: عبارت است از حاصل تقسيم مجموع شب اقامتها بر تعداد كل مسافران در يك مهمانپذير و يا مهمانپذيرهاي يك شهر و يا يك كشور.

آپارتمان: تاسيساتي است كه فعاليت اصلي آن عبارت است از از اجاره دادن اتاق به مدت چند روز با اثاثية مختصري از قبيل ملحفه، ظروف غذا خوري و آشپزخانه و نيز خدمات بهداشتي مورد نياز است.

فعاليت هاي و جاذبه هاي عمدة گردشگري

فعاليت گردشگري، به طور عمده بر منابع و جاذبه هايي استوار است كه محيط طبيعي و يا محيط انسان ساخت در اختيار گردشگر قرار مي دهد. بديهي است كه بهره گيري تفرجي و تفريحي از محيط، هم به امكانات و شرايط مناسب نياز دارد و هم مستلزم حفاظت از اين منابع مي باشد. اين امر از طريق ارزيابي توانهاي محيطي و تعيين ظرفيت پذيرايي طبقه بنديهاي مختلفي بدين منظور ارائه گرديده است كه در جدول به يك نمونه از اين دسته بندي كه منابع و جاذبه هاي گردشگري را به طور خلاصه معرفي نموده اشاره مي شود.

فعاليتهاي گردشگري طيف وسيعي از رفتارهاي ساده تا پيچيده، از استراحت و تماشا گرفته تا صعود بر قله كوه يا غواصي را شامل مي شود.

علي رغم تعداد و تنوع فعاليتهاي گردشگري، ضرورتهاي برنامه ريزي و مديريت گردشگري ايجاب مي كند كه اين گونه فعاليتهاي مورد شناسايي و طبقه بندي قرار گيرد و تسهيلات و تجهيزات مناسب براي هر كدام تدارك شود.

جدول (1)- جاذبه هاي عمده گردشگري

نوع جاذبه

امكانات

جاذبه هاي طبيعي

چنگل، دريا، كوهستان، صحرا، رودخانه، غار و ...

جاذبه هاي علمي و پژوهشي

آثار تاريخي، يادمانها، مقادير، مطالعات طبيعي، موزه هاي علمي و ...

جاذبه هاي ورزشي- تفريحي

كوهنوردي، دريانوردي، اسكي، انواع بازي و ورزش و ...

جاذبه هاي اجتماعي- فرهنگي

مردم شناسي- آيين شناسي، نمايشگاهها، جشنواره ها، مراكز هنري و ...

جاذبه هاي درماني، بهداشتي

آبهاي معدني، نور آفتاب، هواي سالم، لجن درماني و ...

جاذبه هاي زيارتي

امكان متبركه

 

طيف گردشگران (گروههاي عمدة گردشگري)

گردشگران، طيف بسيار وسيعي را تشكيل مي دهند كه با توجه به گروه سني، جنسيت، شغل، تحصيلات، پايگاه اقتصادي و اجتماعي، نحوه نگرش و غيره، داراي انگيزه ها و نيازهاي مختلف فراغتي و تفريحي هستند و به فضاها و فعاليتهاي متفاوت روي مي آورند.

در يك طبقه بندي ساده رفتار گردشگري از نظر شكل و انجام فعاليت به چهار نوع عددي فردي، خانوادگي، دوستانه و دسته جمعي تقسيم مي شود. در جدول روبرو برخي از گروههاي گردشگري معرفي شده اند.

در هر يك از دوره هاي زندگي، انسانها با شرايط جسماني و اجتماعي خاصي مي شوند كه تغييرات اساسي در انگيزه ها، نيازها و رفتارهاي فراغتي آن به وجود مي آورد.

بديهي است كه در تمام دوره هاي زندگي، كمابيش تفاوتهايي ميان انسانها ديده مي شود كه در رفتارهاي مربوط به فراغت و تفريح نيز بازتاب مي يابد. از طرف ديگر برخي از گروههاي خاص اجتماعي، مثل معلولان به فضاها و شرايط خاص نياز دارند.

در جدول (2) نوعي گروه بندي از گردشگران ارائه شده است.

جدول (2)

گروه بندي گردشگران و نيازهاي مختلف آن

عنوان گروه

ويژگيهاي و نيازهاي مختلف آنان

كودكان و نوجوانان

نياز به مواظبت، ياري، تجربة محيط

جوانان

ورزش، ماجراجويي، اكتشاف، مشاركت، خلاقيت

ميان سالان

علائق خانوادگي، مسئوليت فرزندان، تامين سلامت

كهن سالان

علائق خانوادگي، مسئوليت فرزندان، تامين سلامت

كهن سالان

نياز به استراحت و آرامش، ديدار از نزديكان، تجديد خاطره

معلولين

نيازهاي ويژة جسماني، رواني، اجتماعي و محيطي

 

جدول (3)- طيف گردشگران

عنوان گروه

موارد فعاليت

گردشگران طبيعت گرا

شناخت جاذبه هاي و منابع طبيعي

گردشگران سياحتي

ديدار سرزمينها و مردمان مختلف

گردشگران زيارتي

زيارت و ديدار اماكن مقدسه

گردشگران فرهنگي

آشنايي با تمدنها، آثار هنري و معماري، شركت در جشنواره ها

گردشگران علمي و پژوهشي

پژوهش در جغرافيا، تاريخ، زبان، مردم شناسي و ...

گردشگران ورزشي

كوهنوردي، ديانوردي، اسكي، صحرانوردي، دوچرخه سواري و ...

گردشگران تجاري

شركت در نمايشگاهها، كنگره ها، مجامع، بازاريابي، خريد، بازارها، ...

گردشگران تفريحي

تفريح، لذت بردن از امكانات انسان ساخت، استفاده از شهرهاي بازي ...

گردشگران ماجراجو

خطر جويي، شركت در حوادث خطير، ديدار، از سرزمينهاي ناشناخته، بازديد مناطق جنگي ...

 

سازمان جهاني جهانگردي (word toruism organization)

از آنجا كه سازمان جهاني جهانگردي (w.t.o) مهمترين تشكيلات و سازمان بين المللي در زمينة فعاليتاي گردشگري مي باشد، لذا در زير اشارتي گذرا به آن سازمان خواهد شد سازمان جهاني جهانگردي در سال 1975 تاسيس و بزرگترين تشكيلات جهاني جهانگردي محسوب مي گردد. قبل از تاسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي در سال 1975 تاسيس و بزرگترين تشكيلات جهاني جهانگردي محسوب مي گردد. قبل از تاسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي «اتحاديه بين المللي سازمانهاي رسمي مسافرتي» . (IUOTO)(International union official organization) بود كه در سال 1925 تاسيس شده بود و بعدها جاي خود را به سازمان جهان جهانگردي سپرد.

سازمان جهاني جهانگردي داراي 106 عضو رسمي با مليتهاي مختلف و 158 سازمان فني، موسسه و اتحاديه هاي بين المللي و منطقه اي است. مقر دائمي اين سازمان در مادريد اسپانيا قرار دارد و هدف از تاسيس آن ترويج و توسعة جهانگردي است.

مهمترين زمينه هاي فعاليت سازمان جهاني جهانگردي عبارت اند از:

جريان آزاد و بدون مانع جهانگردي از يك كشور به كشور ديگر و در داخل هر كشور.

تقويت نقش جهانگردي به عنوان يك جهانگردي در بازرگاني جهان.

تاكيد بر اثرات فرهنگي و اجتماعي جهانگردي بر زندگي ملل.

حمايت از منافع، حقوق جهانگردي و سازمانهاي جهانگردي.

ارتباطات و اسناد

ايران از سال 1342 ابتدا به عضويت اتحادية بين المللي سازمانهاي رسمي مسافرتي و سپس در سالهاي 1354 به عضويت كامل سازمان جهاني جهانگردي درآمده است.

 

سيماي جهاني جهانگردي

مسافرت و صنعت جهانگردي به عنوان يكي از بزرگترين و متنوع ترين صنايع در دنيا به حساب مي آيد. بسياري از كشورها اين صنعت پويا را به عنوان منبع اصلي درآمد اشتغال، رشد بخش خصوصي و توسعة ساختار زير بنايي مي دانند. در سراسر دنيا در كشورهاي در حال توسعه، يعني در آنجا كه شكلهاي ديگر توسعة اقتصادي مثل توليد يا استخراج منابع طبيعي، از نظر اقتصادي به صرفة نيست يا نقش چندان مهمي در صحنة تجارت و بازرگاني ندارد، به توسعة صنعت گردشگري توجه زيادي مي شود.

صنعت جهانگردي يكي از پر رشدترين سيستمهاي اقتصادي جهان است. اگر چه در برخي از دوره ها به دلايلي دچار ركود و جذر و مدهايي مي شود. ولي همواره عاملي براي بهبود وضع اقتصادي و فرهنگي بوده است.

جهانگردي فرصتي بزرگ براي بسياري از كشورهاي در حال توسعه است كه داراي چشم اندازهاي طبيعي و ميراث فرهنگي غني هستند. زيرا با تكيه دادن به اين منابع مي توانند بر مبنايي براي ارتقاي توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فراهم آورند.

از سال 1950 كه مسافرت در ابعاد جهاني توسعه يافت و نرخ اين افزايش به طور متوسط، 2/7 درصد بوده كه در سال 1997 به 3/12 درصد افزايش يافت. در سال 1997 جهانگردان و كساني كه در سطح جهان با هدف گذراندن تعطيلات و تفريح به مسافرت رفتند، بالغ بر 600 ميليون نفر و درآمد حاصل از آن به بيش از 429 ميليارد دلار رسيد. سازمان جهاني جهانگردي پيشبيني نموده است كه در سال 2010 اين تعداد يك ميليارد و صد و هشت ميليون نفر خواهد رسيد.

تعدادي گردشگران بين المللي در سطح جهان از سال 1995 تا 1998 رشدي معادل 2/12 درصد داشته اس. در دهة 1980 درآمد حاصل از جهانگردي در سطح بين المللي سرعتي بيش از تجارت جهاني داشت و در حال حاضر از نظر ارزش صادراتي، درصد بسيار بالايي را تشكيل مي دهد. بر اساس آمارهاي منتشره جهاني، 9/10 درصد از كل توليد خالص جهان متعلق به صنعت گردشگري است.

4/11 درصد از كل سرمايه گذاريهاي جهاني (تقريباً معادل با 700 ميليارد دلار) صنعت امور دفاعي مي شود.

بودجه اي كه به مسافرت و تفريح تخصيص مي يابد، سه برابر بودجه اي است كه صرف امور دفاعي مي شود.

جهانگردي با رقمي نزديگ به 4/3 تريليون دلار ساليانه به عنوان بزرگترين صنعت دنيا مطرح مي گردد. اين رقم 11 درصد از GDP (محصول ناخالص داخلي برابر است با ارزش مجموع كالاها و خدماتي كه در قلمرو كشور توليد كنندگان مقيم و غير مقيم، در قلمرو داخلي كشور) جهاني است.

هزينة گردشگري بين المللي معادل 12 درصد از صادرات جهان و بيش از 25 درصد تجارت جهاني در بخش خدمات مي باشد.

درآمد حاصل از گردشگري بين المللي طي سالهاي 1995 تا 1998، در سطح جهان از 407 ميليارد دلار به 441 ميليارد دلار افزايش يافته (يعني 35/8 درصد رشد داشته است.)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نقش اندیشه در فرآیند طراحی

بازديد: 135

 

نقش اندیشه در فرآیند طراحی:

مقدمه

روند طراحی یک معیار شامل تعداد زیادی تقسیم‌ها وفرآیند تکامل آنهاست که منجر به تولد مفهومی خیالی با پتانسیل واقعیت در ذهن می‌شود که در آینده تحقق می‌پذیرد . این مفهوم خیالی به واسطه الزاماتی خاص مانند توجه به فرم، عملکرد، فن‌آوری ،‌  مقررات دولتی با کمک ترسیمات، گام به گام به طرح نهایی نزدیک می‌شود.

در سالهای اخیر معماران درگیر بحث‌هیا نظری طراحی و نحوه اعمال نظر طراح در فرآیند طراحی هستند. ا ین روند نشان می‌دد که اهداف و اصول حاصله از بحث‌های نظری به سادگی قابل اجرا در یک طرح واقعی نیستند اما کشف این اصول جزء الزامات جهت ارتقاء طراحی معماری می‌باشند. یکی از این موارد، آشنایی با نوع اندیشه طراح و در پی آن، مهارت به کارگیری اندیشه در طراحی می‌باشد، در پی این هدف لازم است که انواع اندیشه شناخته شود و نسبت هر یک در روند طراحی مورد کنکاش قرار گیرد.

واژه کلیدی:

اندیشه – اندیشه شهودی – اندیشه فلسفی- اندیشه علمی – دورة تعادل – فوت‌نامه


چکیده :

مقاله حاضر، ضمن معرفی انواع اندیشه و نگاهی به جایگاه آن در معماری به ردیابی دوره تعادل سه اندیشه علمی،‌ فلسفی و شهودی در تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد می‌پردازد. در راستای این کنکاش تاریخی تنها اسلامی به جا مانده از قرن 10 و 11 هـ.ق به عنوان ماحصل معاصری می‌شود.

اندیشه و انواع آن:

اندیشه ناب لازمة پیشرفت است چرا که مصرف زدگی در تولید اندیشه، از مصرف زدگی در تولیدات صنعتی خطرناکتر است.

اولین قدم در استقلال فکری،‌ و جایگزین کردن اندیشه مفهومی با اندیشه تولیدی، فراگیری مهارت اندیشیدن است. اندیشیدن از کجا شروع می‌شود. سلامتش کدام است و چه شرایطی پیدا می‌کند که تبدیل به اندیشه زمان می‌شود؟

اندیشه‌‌ای ماندگار و در انتقال از نسلی به نسل دیگر چه خصوصیاتی باید داشته‌ باشد.

1- اندیشه‌ای علمی اندیشه‌ای است که ذهن در شرایط عادی به سمت آن گرایش دارد . علم به آن بخش از معرفت بشری گفته می‌شود که از طریق یک نوع تجزیه قابل اندازه‌گیری، کسب می‌شود. اکتشاف آن اندازه‌گیری، در فضای علمی صورت می‌گیرد.

نوع اندیشه با 2 آیتم شناخته می‌شود. اول موضوع و دوم روش آن اندیشه است. موضوع اندیشه علمی یافتن قوانین طبیعت و کشف قوانین عالم مادی با روش تجربی می‌باشد در این بین نظریه‌ها خلق می‌شوند که هدف آنها نزدیک کردن انسان به دید برتر و پیشبرد علم بشر امید اثبات در آینده می‌باشد. (اوج اندیشه علمی قرن 18 میلادی می‌باشد. ) گاهی موضوع اندیشه علمی طبیعت و گاهی روانشناسی و کارکرد انسان است. علوم انسانی هم جزئی از اندیشه علمی به شمار می‌آیند و در نتیجه بخش عمده‌ای از معماری نیز متکی بر اندیشه علمی است.  اما سوال اینجاست این اندیشه تا چه حد در تفکر طراح و خقل یک جانمایه طراحی اجازه نفوذ دارد اندیشه علمی در کدام قسمت از طراحی به کار می‌آید. این سوالی است که در جمع‌بندی به آن پرداخته می‌شود.

یکی از مهمترین گرایش‌های معماری قرن بیستم که معماری نیمه دوم این قرن را تحت تأثیر قرار داده است استفاده از داده‌ها و سیستم‌های جدید علمی برای تدوین فضای معماری است که از آن با  ؟؟ معماری علمی یا تولید علمی معماری یا تولید علمی معماری یاد می‌شود هدف آن خارج ساختن روند طراحی معماری از شهودی و مبتنی بر احساسات و تجربیات طراح و به نظم درآوردن آن در قالب یک نظام و دستورالعمل طراحی می‌باشد این نوع معماری در تلاش برای کشف رابطه بین عناصر یا بخش‌های سازنده نظام طرح می‌باشد معمارانی چون الکساندر با توسل به علوم ریاضی در کتاب عرصه‌های زندگی خصوصی و زندگی جمله‌ وینچ در کتاب سیمای شهر به این مقوله پرداخته‌اند. آن امری که باعث حرکت معماران علم گرامی می‌شود عقش و باور به علم و شیوه‌های علمی برای ادراک و آفرینش معماری به عنوان روشی تدوینی می‌باشد که بهتر می‌تواند گذر از جهان ذهنیات (مرحله در دستة بندی علم روانشناسی) به جهان عینیات (مرحله )  و بالعکس را ممکن سازد.

اندیشیدن به معماری به عنوان یک علم در سال 1931 توسط هانس مدیر از بنیانگذاران با و هانس اینگونه توجیه می‌شود:

1- معماری اصیل کلاسیک دیگر معماری نیست، ساخته علم است و ساختن مساله احساس نیست بلکه مساله شناخت است.

2- ساختن عملیاتی ترکیبی نیست که از احساس الهام بگیرد و انسان قرن 2 دیگر نمی‌تواند به فرآورده‌ای بیاندیشید که در آن آفرینش، به دست اتفاق رخ دهد این نوع تفکری تک بندی خواهد بود که مرحلة خالق جانمایه طراحی مرتبط با شهود درونی معماری را نفی می‌کند. تفکر شرقی معتقد به وجود مرحله و خلق از درون جعبه سیاه ذهن یا همان اتفاق می‌باشد که می‌تواند ناشی از شهود قبلی معمار باشد.

اندیشه فلسفی مبتنی بر تعقل تجریدی است که موضوع آن رسوخ به تدوین عقلی هستی می‌باشد که توسط آن تنها بخشی از حقایق عالم به دست اندیشه درز می‌آید زیر که در این نوع اندیشه محک عقل است و در تلاش جهت پیدا نمودن تصویری عقلانی از عالم تنها به قدر طاقت کسی که می‌اندیشد می‌باشد فیلسوف تمرکزی بر جزئیات و ماهیت بیرونی اشیاء ندارد بلکه به کل هر اشیاء می‌پردازد . در طول تاریخ اندیشة فلسفی در جستجوی پاسخ به دو سوال عام بود.

1- هستی چیست؟ 2- معرفت چیست ؟ آنچه مسلم است آن است که سوالات فیلسوفان در طی قرون، همان سوالات درونی همه ما می‌باشد که در فلسفه بزرگ شده است روشی که اندیشه فلسفی به کار می‌برد تعقل در فضای عقل و صحت و سقم کلام با محک منطق است.

پس از آنکه انسان محور همه چیز شد و تفکر وی نشان بودن او نه صفاتی که پیش از این مظهر انسانیت بود ارزش هر تفکری تخیل سنجیده می‌شد و آنچه بواسطه ادراک شهودی و حضوری درک می‌شد همه رنگ اوهام و خیالات به خود می‌گرفت و رفته رفته این تحلیل مکانیکی تفکر جایگزین ادراکات درونی شد و بدین ترتیب انسان به یک ماشین که همه چیز را تجزیه و تحلیل می‌کرد تبدیل شد در نتیجه تفکر از آسمان به زمین آمد. انسانی که زمانی همه چیز را در آسمان می‌جست حتی تفکر خویش را شهود می‌دانست اینک همه چیز را در زمین می‌جست زمینی بی‌پناه که او می‌بایست از نو می‌ساخت. تفکر فلسفی اساساً رسالتش مشخص کردن چرایی امور است نه چگونگی آنها و بنابراین از تفکر سنتی نیز خارج است زیرا در تفکر سنتی پاسخ از پیش در منابعی چون وحی مشخص است اما در گردونه تقدیر تاریخی ،‌ ما با پرسشی بدون پاسخ رو به روئیم و به ناچار به تفکر فلسفی رو می‌آوریم.

اندیشه شهودی قدمتی به اندازة بشر دارد لذا همة‌ انسانها  آنرا تجربه نموده‌اند این اندیشه از طریق شهود و درک درونی حاصل می‌شود. و در خیلی از زمینه‌ها قادر به حل مشکلات است به طوریکه این عقیده وجود دارد که خیلی از اکتشافات حاصل منطق یا علم نبوده است بلکه از طریق رسیدن راه جدیدی به ذهن از جائیکه گمان برده نمی‌شود به صورت جرقه‌ای ظهور می‌یابد علم روانشناسی محل ظهور آنرا از طریق جعبه سیاه ذهن می‌داند که قانونی ندارد و مرکز ظهور خلاقیت فردی به شمار می اید عارفان از آن به معرفت شهودی یا معرفت عرفانی یاد می‌کنند که روند حرکت آن در جهت وقوف به حقیقت هستی می‌باشد در حالیکه حقیقت هستی شاید هرگز توجه علم فلسفه نباش و هستی خود به تنهایی برای ظرف وجود فلسفه کافی بنماید اما آنچه مسلم است این است که تبیین عقلانی هستی، معرفت شهودی را سیراب نمی‌نماید.

تفکر ذن از این دست است . ذن گرایان اعتقاد دارند که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید یا از آن کم کند بنگرد یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتری بدان افزوده شود یا چیزی از آن کم شود دیدن عین واقعیت و حقیقت و دور ریختن الحاقات آن بینی علوم به کارگیری ذهن در تحلیل و تجزیه وقایع از این تفکر ذن از شهود پیروی می‌کند زیرا زیرا که شاگرد ذن گرا باید همیشه منتظر تحول ناگهانی خویش بماند  زیرا که ذن همکف تحول ناگهانی است یعنی تحول انساندر این مکتب دفعتا حادث می‌شود ژرچه برای رخ دادن این تحول طی مراحی لازم می‌نماید این تحول چیزی جز ظهور شهود بر قلب ذن گرانیست که از آن به تفکر شهودی یاد می‌شود. در حقیقت انسان در عالم شهود گونه‌ای از آزادی را تجربه می‌کند که در قلمرو فلسفه امری محال است از این جاست که بسیار از متفکران مانند کانت و هایدگرا، مقام هند را مقام آزادی بشر تلقی کرده‌اند. در قلمرو علم چنین خیالات و آمال‌هایی نامعقول است. بسیاری ازاختراعات و صنایع مستطرفه در عالم خیال تکوین پیدا می‌کنند . بسیاری از فرضیه‌های تخیلی علمی نیز در عالم خیال حسی (شهود) شکل می‌گیرند، زمانی که شهود کارتصویرسازی جهان را در قلمرو علم شکل می‌دهد. .

در اینجا بد نیست که از حوزة علم روانشناسی تفکر شهودی را بازبینی نمائیم.

به طور کلی ذهن واگرا در جمع‌آوری Data‌های خویش از معیارها می‌گذرد چون ذهن به بستن آنها علاقه‌ای ندارد اما ذهن همگرا مساله را در ابتدا باز می‌کند و با معیارها دوباره می‌بندد ذهنی خلاق است که از صفت همگرا بودن و واگرا بودن به موازات یکدیگر بهره‌برد به عنوان مثال مولوی ابتدا با ذهنی واگرا و استفاده از مثالهای قیاسی با ذهنی در عالم محسوسات و خاکی محشور می‌شود، سپس به ملکوت می‌رود و ذهن را به سوی وحدانیت همگرا می‌نماید لذا در عالم بالا (شهود) تفکر همگرا می‌شود معمارها شاید همینگونه باشند . تفکیک هرچه به سمت شهودی پیش رود همگراتر است پروژه‌هایی که اثری از ردپای شخصی و درونی معمار درونی خود دارند. از تفکر همگرا شکل می‌گیرد اما اندیشة علمی حاصل تفکری واگراست . به نظر می‌رسد که اندیشة واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل حاصل تفکری واگراست. که به نظر می‌رسد که اندیشه واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل تازه متولد شده دارد به دلیل وجود فرهنگهای متنوع جهت پذیرفته شدن یک پدیده در جامعه نیاز به علم و اثبات به روش علمی که زبان مشترک همه فرهنگهاست می‌باشد در واقع تفکر واگرا در یک جامعه حاصل عدم یگانگی و تنوع عقاید و نظرات دارد.

نتیجه‌گیری:

به ندرت می‌توان نمونه‌ای یافت که در آن فقط یک نوع اندیشه به تنهایی به کار رفته باشد همه نوع اندیشه ملازم یکدیگرند و شیوة اندیشیدن بسیار وابسته به طبیعت موقعیت است اما گاهی در دوره‌های تاریخی یکی بر دیگری غلبه می‌کرده است. تنها زمانی می‌توان به صحت اندیشه اطمینان حاصل کرد که هر سه نوع تفکر در توازن و توازن یکدیگر باشند. (خیر الامور اوسطها)

در معماری نیز تک روی در هر شاخه به گونه‌ای تک بعدی پیش رفتن است زمانی می‌شود در هر سه نوع اندیشه غوطه‌ور شد که داده‌ها به صورت اسلیمکاهای ذهنی درآمده باشند تا بتوان بدون طی مرحلة آمادگی و تمرین (Prepration به مرحلة خلق (incubation) رسید. و این مستلزم تمرین بر روی قسمت شهوری (خلق طرحمایه) می‌باشد و شهود چیزی نیست جز همگرا کردن فکر به سوی ماوراء و آرامش درون در نتیجه جانمایة‌اثر از دل جعبة سیاه ذهن خلق خواهد شد. همان جرقه بدون تمرینات بیش از حد یا کشنده.

«ای کم ایمانان چرا هراسانید» آیه 13 باب 24 صفحه یوشع در اینجا ایمان یعنی همان اعتقاد به شهود «اذا دعوت فظن ان حاجتک باالباب» وقتیکه خواسته‌ای داری پس خیال و تصور و شهود بپندار که نیاز ت پشت در است . (امام جعفر صادق)‌ در اینجا خیال و تصور و اعتقاد به شهود

همان طی کردن مرحله Pnepration از طریق تخلیه درون و ممارت در تزکیه نفس یا همان تقویت ایمان به غیب است.

همانطور که دیده می‌شود تفکر شهودی نه تنها در معمار بلکه در دستورالعمل‌های اصلی زندگی مشکل گشا خواهد بود. کنترل و آمیختن اندیشة ‌منطقی و خیال پردازانه (شهود پردازانه) یکی از مهمترین قابلیت‌های طراح است.

در فرایند طراحی معماری هر اندیشه جایگاهی ویژه دارد در عین حال اینکه نمی‌توان ادعا کرد هر مرحله از مرحلة دیگر مجزاست و فردی برای آنان قابل تعیین نیست . معمار در فضای شهودی است که جانمایه اصلی طرح را خلق می‌نماید او خمیر مایه‌ای از معرفت می‌سازد مرحله Pnepration – Incubation| هنگامیکه به عماری به عنوان یک اکتشاف و یا نقد نگاه می‌کنیم وارد عرصه فلسفه شده‌ایم و در نهایت در بخش انتقال از ذهن به عمل بر علم نیازمندیم.

طبق نظر کن پنیگ «من به احساس درونی اعتماد می‌کنم» به دست شهود به حس شهودی درباره پروژه ... مسائل کارکردی را از نظر فنی می‌توان حل کرد مسائل چشم انداز و غیره را نیز .... اما این که کدام مسئله را ابتدا باید حل کرد احساس درونی است... آن را نمی‌توان توصیف کرد اما می‌توان احساس کرد که درست است و از هر ده بار نه بار آن واقعا درست در می‌آید.[1]

الهی است؟

و اکنون دستورالعمل آینه شدن در بیانیه‌ای معمار تحت عنوان قنون نامه بنایان چگونگی پرورش فکری و رشد استادان معمار را از مرحلة خرمد تا استاد بنا نشان می‌دهد (برگردید به عقب)

با حمد خدا و ثنای خدای یگانه شروع می‌شود قنوت را معنی می‌کند و 8 خسیسه جوانمردان را در 2 دستة خاص و عام نام می‌برد نخستین تواضع است و آنرا اولین مرتبة شجاعت می‌داند و شجاعت را مغلوب عقل کردن نفس معنا می‌کند و راه رسیدن به آنرا توجه به خویش می‌داند. توجه به نفس به عبارتی همان تلاش برای آینه شدن در راه تفکر شهودی است دومین را امن نام ترس را از خواص تاریکی یم‌داند. سومین صدق است که آنرا اولین درجه حکمت می‌بیند و هیچ چیز را در طریق جوانمردی بدتر از دروغ نمی‌داند . چهارم و از اشرف خصایص وفا و صدق عهد و و عهده نام می‌برد شرایط عام قنوت را ذکور بودن و بلوغ بلاغت ،‌ داشتن عقل که آنرا وسیله بندگی حق و واسطه کسب کمال می‌داند. در ا ینجا این دیدگاه قابل مقایسه با فطریه ذکاوت است . ذکاوت عقل را خود کمال می‌دانست من می‌اندیشم پس هستم – در حالیکه هنرمند معمار خود را به مثابه ظرفی می‌داند که تنها می‌خواهد کمال مطلق را در غالب هنر به مردمان انتقال دهد. تفاوت بین این دیدگاه در طی تاریخ و تا معماری اسلامی و در مقابل معماری غربی قابل ردیابی است. شروط بعدی دین داری که قنوت کمال دین داشتن است : و کمال این داشتن نیز توکل به خدا یا همان شهود درونی است،‌ دیگر اصل ، صحت و سلامت جسم ؛‌ششم مروت داشتن و هفتم حیا و دلیل نجابت جوهر نفس است.

در بخش بعدی در تقدم ابزار اصلی کاربنایان از لوازمی یاد می‌نماید که همگی لازمة بهداشت جسم است و چه نیکو استفاده از آنان را جزء ادب می‌داند که سلامت جسم کمکی است به سلامت روح و قدمتی در راه زلالی درون کار دو ناخن چینی و سرتراش و شانه و مسواک  میل و منقاش . و این نکته بسیار قابل توجه می‌باشد که دلیل لزوم هر یک را تک به تک ذکر می‌نماید. به عنوان مثال مسواک را سنت پیامبر و دیانت اسلام و سنت جوانمردان می‌شمرد اساب خاص بنایان را در مرحلة بعد ذکر می‌کند شیشه، ماله ، قالب ، ناوه ، ریسمان ،‌ شاغول . اما در آخر ذکر نمی‌نماید که «بنای نیک آنست که اینهمه در راه رضای خداوند و خلق خداوند به کار رود و از طریق صلاح منحرف نگردد.» این دیدگاه با تفکر بساز بفروشی جامعة ما قابل مقایسه است . در همین نکات و اصول است که می‌توان نتیجه گرفت چقدر از مسیر اصلی منحرف شده‌ایم تغییر در نوع نگرش معماران و انسانهاست که معماری چنین بر هم ریخته و آشفته را به مردمان هدیه می‌دهد.

رساله جوانمردان (قنوت نامه)

دستورالعمل‌های عقیدتی و اجرائی متعلق به اهل هر حرفه را قنوت نامه می‌نامیدند که تعیین کننده روابط بین خود و بین خود و جامعه آن دوران بود. ریشه‌های قنوت نامه‌ها به جنش‌های رهایی بخش ایرانیان در مقابل خلفای ظالم اموی و عباسی بر می‌گردد. به طور خاص بعد از حمله مغول به ایران ، هدف عمده آن حمایت از توده‌های رنج دیده جامعه بود و با نیت ترمیم خرابی‌ها شکلی جدی به خویش گرفت.

قنوت نامه بنایان تنها متن شناخته شده در یکی از کتابخانه‌های ترکیه موجود است که تاریخ آن به قرن 10 یا 11 هجری قمری باز می‌گردد و محل نگارش آن را به یکی از ناحیه‌های مسلمان نشین فارسی زبان عثمانی نسبت می‌دهند.

این قنوت نامه در 2 بخش اول عمومی که خود شامل 12 مورد است و شامل تاکید بر کسب فضایلی چون ایثار، تواضع، امن ،‌ صدق و وفا می‌باشد و بخش دوم تخصصی که بصورت سوال و جواب امور ارشادی و سخنانی از پیرامون و مرشدان را مطرح می‌کند.

رسیدن به اندیشه‌ای که متعادل باشد و 3 نوع آن به طور هماهنگ و نه الزاما یکسان در کنار یکدیگر به کارآیند بسیار مشکل می‌نماید. اما در دوره‌ای از تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد این امر تحقق پذیرفته و اکنون قابل بررسی می‌باشد. دوره‌ای که تفکر شهودی در قالب اعتقاد به خداوند یکتا در قلب مردمان نفوذ کرد و خود را در تمامی هنرهای آن زمان اعم از معماری نشان داد . در اینجا غرض مرور صفات مثبت معماری آن دوره نیست. بلکه از این نظر این معماری قابل بازبینی است که پاسخی برای سهوال از این دست باشد معمار آن دوره چطور بارون وقوف به علوم آکادمیک امروزه و یا بدون وجود تکنولوژی چه در طراحی چه در ساخت بناها به خلق تابلوی عظیم هنری در فضای سه بعدی نائل آمده است. اگر نظریه به میراث رسیدن همه این هنرها را از پدران آنان محفوظ بدانیم باز هم این پرسش وجود خواهد داشت که با چه انگیزه و دیدگاهی ، این میراث ماندگار مانده و تبدیل به اندیشة زمان وقت خویش گشته است که به خلق آثاری بدیع چون مقبره سلطانیه یا مدرسه نمائید و بسیاری از بناهای دیگر منجر شده است؟ آیا این چیزی جز همان آینه شدن درون معمار برای انعکاس عشق در مرحله بعد مراتب بنایان را می‌شمرد پائین‌ترین مرتبه را ؟‌ که بر سر گیرندة ناوه است و کنندة کارگل می‌داند در رده‌بندی کنونی به گونه‌ای از نظر مبتدی بودن می‌توان آنرا با دانشجوی کاردانی معماری مقایسه نمود. گرچه حضور در کنار استاد بر سر کار و آشنایی  حضوری با افت و خیزهای کار قطعا مبتدی آن دوره را بسی قدرتر از کاردان امروزه می‌ساخته است . بعد از آ‌ن صاحب است که حدواسط میان استاد و مزبور بوده است و اندک مایه‌ای از بنایی کسب کرده است و آخرین مرحله استاد بناست که واند هر وسیله چگونه به کار برد و خشت را چگونه بر سر خشت نهد و چگونه از عهده قوس و ستون برآید.

بخش بعدی بخش سوال و جواب است نکتة قابل توجه در این بخش انتخاب ادبیات پرسش و پاسخ است. به گونه‌ای ساختار پرسش و پاسخی ساختار قوی‌تری در ذهن می‌سازد و اهمیت تک تک مطالب ملموس‌تر می‌شود.

اگر پرسند اول بنا که بود بگو ابراهیم خلیل که خانه کعبه بنا نمود یا نوح که چون طوفان ؟ شهرها و روستاها دیگر بار بساخت » و ... مجالی برای بیان کل قنوت نامه نمی‌باشد فقط همین بس که به گونه‌ای تمام اصول و فروع دین در این پرسشها مرور می‌گردد. و معمار باید همه آنها را در دل و جان می‌سپرده و درونی می‌نموده است. همان چیزی که در روانشناسی از آن به Prepration (آمادگی) و طی مرحلة و رسیدن به مرحله ظهور یاد می‌کنند.

احکامی که از بنایی یاد می‌کند بر خلاف انتظار عام احکامی است که شامل هر فردی که مقصد عارف یا صوفی یا فردی که در جست تزکیه نفس خویش قدم برداشته است، می‌شود «هر صبح که برخیزد از علم شریعت و طریقت با خبر باشد.»

هر کس را در خود حوصله و توانایی کار فرماید.... » و مهمترین خصلت بنایان و احیاء ذکر می‌کند در حایلکه امروز کسی معمار خوبی است که خوب خط بکشد یا نهایتا خوب و خلاقانه تفکر نماید. اما این قنوت از معمار خویش اصول انسانیت می‌طلبد و در ادامه ذکرهایی در همان زبان پرسش و پاسخ خوش آموزش می‌دهد که هر حرکت بنا را متبرک گرداند. چون بر سر کار روی کدام آیه از کتاب خدا را قرائت می‌کنی؟  بگو:‌ لیس الانسان اما با سقطی . چون ناوه بر دست دیگری بگو ما من ثقلت موازینه فهوفی عیشه و اخیرا سوره القارغه آیه 6 و 7 اما هر که اعمال وزن شده‌اش گرانست در عیشی پسندیده است. چون رسیمان بدست گیری .... چون طرح گنبداندازی... و الی آخر

در تحلیل بیانیه حاضر و آشنایی با فضای فکری و رشدی معماران آن دوره می‌توان اطلاعات زیر را افزود:

مصادیق هنر در معنای اخص در آن دوره به 2 دسته تقسیم می‌شد ادبیات و فنون و معماری فنی بود که وابسته به فنون دیگر مانند کاشی‌کاری گروه چینی نجاری ، حجازی ،‌فلزکاری از سوئی و فنون وابسته به کتابت شامل خوش نویسی، تذهیب، تشعیر و نگارگری به حساب می آمد. بسیار این نکته حائز اهمیت است که ارتباط با ادبیات در کنار ارتباط با کاشی کاری یا نجاری و .... پر اهمیت می‌نمود و اشرف هنرها در میان مسلمانان ادبیات بود که تأثیر  عمیق غیرمستقیمی بر معماری می‌گذاشت زیرا که زبان فرهنگ پیش از مدرن درممالک اسلامی و بارزترین جلوه آن فرهنگ به شمار می‌آمد. معمار از جریان فرهنگی تصوف ارتزاق می‌کرد و چون زبان تصوف ادبیات بود بدون آشنایی با ادب نمی‌توانست آنرا وسعت و عمق بخشد

ارتباط معماری با علوم بدین صورت بود که علم الحیل (مکانیک) ترفند در مسائل آبرسانی و جراثقال و مهندسی نظامی به کار معماری می‌آمد علمی که پیوند ناگسستنی با معماری داشت هندسه خاصه هندسه علمی (کاربردی) بود چرا که معماری در جزء و با کل با هندسه سامان می یافت از طرح استقرار بنا در زمین و ترکیب فضاهای باز و بسته گرفته تا شکل سطوح و حجم‌ها، جزئیات و نقوش گاه استاد معماری چنان در هندسه عملی جسارت می‌یافت که او را هم نظر از «مهندس» (یعنی عالم هندسه)  می‌شمردند. به عنوان مثال کتیبه سر در مسجد امام مسجد استاد علی اکبر اصفهانی را جزء مهندسان شمرده‌اند. کسی به منصب معمار باشی می‌رسید که علاوه بر مهارت خویش در هندسه و یا علم الحیل علم مدیریت را نیز در آستین خویش داشته باشد. انسانی آگاه و اجتماعی

نگاه به هستی در آموزش معماری : معمار عقیده داشت که با ساختن بنا عالمی صغیر بر صورت کائنات بنا می‌کند از این رو معماری او مانند نظام کائنات بر نظم و ریاضیات استوار است. این مشابهت بین انسان و آفرینش خدا در تفکر یونان نیز ریشه داشته است که هنرمندان آفریند   ؟؟؟ و این نخستین رویکرد کلامی (مانیفست) به شمار می‌آید.

افلاطون عقیده داشت که هنرمند مانند آفریننده‌ای است که با آینه‌ای که در دست دارد،‌ تصویر خورشید و زمین و آسمان را منعکس می‌کند و اثرات این تفکر را چه در بناهای یونانی و چه بناهای دورة اسلامی و نقوش ستاره و خورشید بر بنا می‌توان دید. (معماران خداوند را معمار می‌دانستند که گنبد کبود و عظیم جهان را برافراشته و همة جهان را چنان زیبا و کارآمد آفریده که هیچ سستی در آن نیست پس در معماری نیز باید بنای خلق خدا را با خلقی خدایی ساخت و در نظم و کارآیی و زیبایی و خلل ناپذیری از عمارت الهی تقلید کرد) این تنها تفکری است که در قید زمان نیست که پس از قرنها از تاریخ ظهور آن به درمان درد جامعة معماری امروز ما نیاید) این عبادت با تفکر پس خودش در بند مکان یا زمان نیست و لازمة بازسازی تفکر معمار امروز می‌باشد.

اثر معماری در عالم پیش از مدرن ، اثری مصنوع و منفک از خلقت مانند امروزه نبود : بلکه جزئی از خلقت الهی شمرده می‌شد از این رو معمار در پی آن نبود که اثری متباین با طبیعت بسازد، بلکه نهایت هنر خود را در آن می‌دانست که اثر او در عمل آسیبی به طبیعت نرساد و متباین نباشد و یکی از معانی شهود و سیالیست هنری همین است هماهنگی با جریان طبیعت برای معماری منشأ قدسی قائل بودند بطوریکه شاگرد معماری در بدو آ‌موزش خود راهکار و پیرو انبیاء می‌دانست و جایگاه خود را در سلسله‌ای قدسی می‌یافت که از طریق آن به معمار جهان متصل می‌شد او در نظام هستی معلق نبود بلکه با همه خلقت و ناموس الهی پیوند داشت از این رو چه در زندگی شخصی و چه حرفه‌ای خود را مجاز به هر کاری نمی‌دید. بر خلاف دانشجوی امروز معماری که ساعات کار و تحصیلیش کاملا منفک از زندگی جاری او به حساب می‌یاد بطوریکه صبح در محل‌های آکادمیک به فراگیری تئوری معماری می‌پردازد و بعد از آن در محل کار خود مغازه یا اداره‌ای به کاری کاملا بی‌ارتباط با معماری اشتغال دارد.

نظام صنفی فقط برای حفاظت معمار نبود بلکه معمار را در عمل و کار دنیا با نظام هستی از منظر دینی پیوند می‌داد و به زندگی او مقنی می‌بخشید. آموزش نظری به مشتاقان فن معماری در حاشیه وجود داشت خواندن و نوشتن و اطلاعات مهم فرهنگی (آشنایی با فروع دین و ادبیات) در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح بالا آموزش داده می‌شد . آغاز کار با شاگردی و غلامی بود که اصول اولیه بنایی، ضوابط کار ، روابط فرهنگی و اصول اخلاقی را می‌فهمید رابطه استاد و شاگرد بالاتر از رابطة پدر و فرزند بود جوراستاد به زمهر پدر و استاد پدر معنوی شاگرد بود. که تربیت معنوی وی را بر عهده می‌گرفت. استاد هم نگاهش برده مانند یا مثال دانشجویی که برای معامله علم نزد او می‌آید نبود بر همه امور زندگی شاگر و ناظر و مسئول بود زیرا در آن دوره زندگی به ساحت‌های مختلف کار ، درس ، حرفه ، استراحت و ... تقطیع نشده بود تربیت اخلاقی در حین تربیت حرفه‌ای بود مردم معمار خویش سیرت را خوش نفس و خوش دست و مبارک می‌شمردند. اخلاق امری عرفی نبود ، امری دینی و لازمه تقرب به خدا به حساب می‌آمد. با توجه به اندیشة پیوستگی همه ساحات نظام هستی به اعمال آدمی، در امور دنیوی و اخروی این اعتقاد وجود داشت که محصول کار همه فنون متأثر از دل پدید آوردندة آنهاست (یعنی همان شهود) نویسندگان هنگام ذکر کسان ،‌ از صفات خدایی بهره‌ می‌بردند به عنوان مثال ،‌نصرآبادی، ادیب صفویه ، راجع به استاد علی اکبر اصفهانی می‌گوید. «استاد علی اکبر معمار باشی اصفهانی، مردکدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است مسجد جمعه کبیر واقع در میدان نقش جهان به عمایر او به اتمام رسید.»

و نکته آخر اینکه فنون خویشاوند با معماری به جای نقاشی و مجسمه‌سازی امروز، نجاری ، حجازی ، کاشی‌کاری ، طراحی هندسی و خوش نویسی بود. همه این فنون زمینة ارتباط بهتر وی را با درک شهودی و عرفانی فراهم می‌کرد.

معماری معاصر و نقش اندیشه:

در این بخش به بررسی آثار چند معمار که در دسته‌بندی انواع اندیشه، به زعم نگارنده در یکی از رشتهپ‌های معمارگرا و معمار فلسفی یا معمار شهودی قرار می‌گیرند پرداخته می‌شود. لازم به ذکر است که در اینجا هدف بیان بیوگرافی معمار نیست بلکه تلاش می‌شود نحوه تفکر وی مورد بازیابی قرار گیرد.

کریستوفر الکساندر:

الکساندر تحمیل کرده رشته ریاضی دانشکده کمبیریج بوده و به دلیل علاقه‌ای که به معماری پیدا کرد در این رشته در ابتدا در دانشکده کمبیریج لیسانس و هاروارد مدرک دکترای خویش را اخذ نمود. این دلیل اعتقاد پیدا کرد که معمار با دیاگرامهای ریاضی قابل طراحی است.

لذا کتاب یادداشتهای بر ترکیب فرم را نوشت و در آن یک روستا را بر اساس الگوهای ریاضی طراحی نمود.

اگر عبارتست از یک سلسله اپینرورهای رفتاری که از یک گذشته بسیار دور در جامعه‌ای وجود داشته و برای جامعه اکنون هم به محضر روبه رو شدن با آنها قابل شناسایی است. مانند مفهوم پذیرائی کردن از میهمان برای که هم برای فقیر معنی داراست و هم برای غنی و معنی آن حفظ شدن شأن میزبان و میهمان است. طبق نظر الکساندر الگوها باید در یک جامعه حفظ شوند و تشکیل اکوسیستم بدهند مانند الگوی نشستن در کوچه.

الکساندر در Case Study خویش در طراحی روستا با شیوه‌ای عمل کرد که طرح وی با روشهای علمی دیاگرامی قابل اندازه‌گیری شد.استفاده از این روش و به عرصه ظهور رساندن آنها در طراحی گرچه او را به یک طرح رساند ولی چون تفکر وی تک بعدی و با گرایش شدید به محاسبات ریاضی بود (بدون کمک از شهود خویش و یا تفکر فلسفی) حتی از نظر خود وی کاری تمام و کمال نبود. حاصل کار شکلی بود فقط عملکرد واگرا، فضایی که فاقد هرگونه خلاقیت به معنای رخق عادت و اصول زیبایی شناسانه یا ترکیب بندیی مفهوم دار بود. تنها قسمتی که حضور کمرنگ شخص معمار در طراحی روستا دیده می‌شد همان چیدمان ریز دیاگرامها در کنار یکدیگر و ظهور یک درشت دانه به نام روستا بود که در آنهم مجددا توجه به عملکردها بر خلاقیت معمار غلبه داشت همانطور که شخص الکساندر به نتیجه رسید و آنرا کتاب بعدی خویش A City is not a tree بیان نمود، اصول علمی و محاسباتی و توجه صرف به عملکرد برای طراحی یک اثر معماری کافی نیست و تفکری دیگر لازم است.

با صحت و سقم آن طراحی را حک بزند گرچه الکساندر در جمع‌آوری  کدها به فاکتورهای موثر در طراحی حتی اجتماعی و عاطفی و نیازهای گذشته و حال و آینده بدون هیچ تعصبی برخورد نمود و روابط انسانی نظیر ایجاد فضایی جهت غیبت زنان به حساب آورده بود اما طرحی جامع و مانع نشد.

لوئی کان:

لوئی کان زمانیکه دردانشگاه پنسیلوانیا تحصیل می‌کرد آن دانشگاه از دانشگاههای برتر آن دوره بود که برنامه‌ریزان و روانشناسان نیز همزمان با آنان همراهی می‌کردند. مبنای تدریس در آن دانشگاه تئوری و تاریخ و ساز بود. این نوع آموزش آکادمیک به همراه حس تعلق خاطری که به ایران و تفکر شرقی و به خصوص مولانا داشت از وی معماری فلسفی ساخت. از نظر وی، هم تفکر مدرن و هم تفکر پست مدرن را معلول مدحی می‌دانست و طبق شیوه‌ باوهاس به هنر برای مردم وخلوص در فرم و شعر اعتقاد داشت بر خلاف بوزار که به سازه معتقد بود لوئی کان به هندسه علاقه نشان می‌داد و توجه به مسائل تاریخی در سر لوحة کارش بود. از این نظر در گروه بوزاری‌ها به شمار می‌آمد علاوه بر این کان به روح تاریخ و نه به مد تاریخی می‌پرداخت لوئی کان ابتدا تحصیلاتش را در مدرسه هنر و سپس در دانشکده معماری دنبال می‌کرد. اما هنری که به آنان تدریس می‌شد همراه منطق و فلسفه بود. ادبیات بسیار خوب می‌دانست تفکر وی تفکری واگرا و شیوة عمل وی قیاسی بود. در ابتدا از قیاس و مسائل عام شروع می‌نمود و با استعاره به معماری می‌رسید. طراحی آزمایشگاه بیولوژی کان در فیلادلفیا مصداق این نگرش است. وی قبل از ساخت این پروژه ، تصوری تیره از قطعات پیش ساخته و ابزار و تشکیلاتی که بزرگ  مقیاس باشد داشت اما با تغییری که در نگرشش نسبت به جرثقیل وثیقه دانستن آن به پنجه‌های دست انسان پیش آمد با تفکر واگرا و قیاسی خویش توانست با ماشین‌الات و قطعات پیش ساخته و درشت مقیاس ارتباط برقرار نماید.

برخلاف فرانک لویدرایت  انسان را بالاتر از طبیعت می‌دانست اعتقاد داشت نورفرم دهنده فضاست . به نحوة پنجره گذاشتن و تابش نور پلان خیلی توجه می‌کرد و می‌گفت نور باید مکمل هندسه فضای معمار باشد. معتقد بود انسان تا زمانی زنده است که خودش را بیان کند و برای بیان خودش زبانی منطقی پیدا کرده بود پیشنهاد می‌داد به جای نگاه کردن به شرایط به کارگیری ماده، ابتدا به ماده بودنش و خصیصه اصلی آن نگاه کنیم. در واقع اول به جوهر بعد به عارض ماده نگاه نمائیم . به همین خاطر می‌گفت «آنچه آجر می‌خواهد باشد....» در طراحی آزمایشگاه پژوهشی ان،‌ریچاردر وی (61-57) اینگونه بیان می‌کند که گاز سمی می‌خواهد که در اسرع وقت خارج شود. پس پیچ و خم در مسیر حرکت این گاز بر خلاف طبیعتش است. بنابراین دودکش و بادگیرها مستقیم با هوا ارتباط دارند.

تفکر وی برای نمای ساختمان بدین گونه بود که 1- جلوه بیرونی دیگر حوزه خصوصی معمار نیست ،‌ متعلق به فرهنگ جامعه است. 2- ساختمان و شأن آن می‌گوید که چه می‌خواهد باشد. 3- گاهی با وجود داشتن جوهر قضیه، تعدادی از فاکتورهای در عرض آنقدر مهم هستند که فاکتورهای جوهری ساختمان را تحت پوشش خویش قرار می‌دهد. مانند تأثیر مکانیت سایت (مازندران در کنار یزد) با این سه فاکتور،‌ در همان لحظه‌های اول بازدید زمین به تصوری از پروژه دست می‌یافت. در مرحله Preprateai  افراد مبتدی زمانیکه به یک برنامه کلی رسیدند و به اجبار مقاطعی از ورودی ورنت و برگشت زدند، به آن سناریوی مطلوب دست می‌یابند،‌اما کان با همین اندیشة فلسفی خویش از همان ابتدا شأنی برای ورودی تعریف می‌کرد.


چارلز کورآ:

معمار کورآ به دلیل اصلیت شرقی که داشت به گونه‌ای تفکر شهودی در آثارش مشهود می‌باشد. و همة تلاش وی در طرحهایش توجه به فرهنگ غیرغربی علیرغم مدرن بودن آنها بود.در فرهنگ بومی توجه به اقلیم یکی از نکات برجسته به شعار می‌آید. وی  ا ز روشهای طبیعی در جهت تنظیم شرایط داخلی استفاده می‌نمود تفکر وی از این نظر شهودی به حساب می‌آمد که اعتقاد به سقف باز و نگاه به آسمان دارد در واقع فضا را با صورت برانگیختن احساسات تاب می‌گیرد. و وجوه عاطفی بیننده را تحریک می‌نماید. از این نظر حساسیت شرقی دارد. شهود در این دستگاه تفکر درک کامل بستر خویش می‌باشد درست همانگونه که تب چشیده می‌شود. درست همان شهودی که سهراب می‌فهمد در آسمان مال من است.»

نتیجه‌گیری

این انتظار می‌رود که با شناخت انواع اندیشه و آشنایی با هر یک از آنها در چه تاریخ و چه در دورة معاصر نحوة به کارگیری آن در طراحی شناخته شده باشد. زیرا ذکر بیانیه قنوت نامه بنایان به منظور استفادة مستقیم از دستورالعمل‌های آن نیست گرچه استفادة صرف از آن نیز باگذشت قرن‌ها هنوز هم پاسخگوست. آنچه مهم است اینست که این حقیقت درک گردد در دستگاه فکری رو به رشد، بین خالق اثر و اثر، اتحاد وجود داشته است. و هنر به گونه‌ای توسط دین به باور قلبی مردم متصل می‌شد و آیه‌ای خوانده می‌شد که حکمت آیه فضای ذهنی معمار را پرنماید و دستمایة فکری او باشد مصداق این تفکر در زندگی امروز می‌تواند این باشد که طراحی امروز باید با ارزشها و زندگی معماران هماهنگ باشد.

منابع و مأخذ

لاوسون برایان (1384) . «طراحان چگونه می‌اندیشند ؟ ترجمه حمید ؟

بوطبقای معماری . جلد اول . توجیه : احمدرضا آی

مجموعه مقالات اولین هم اندیشی معنویت و آموزش هنر

جزوه درس سیر اندیشه‌های معماری. دکتر محمود رازجویان

معماری اسلامی . خرم فضا

معماری اسلامی . پاپادوپلو

مجله صفه شماره 5 بهار 71 . قنوت نامه بنایان.

 

 

 

 

 

 



[1]- کتاب طراحان چگونه می‌اندشند ص 247

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مسکن بهینه

بازديد: 557

 

 

(عنوان پروژه)

دگرگونی شرایط نامطلوب در وضع به شرایط مطلوب در وضع آتی، امری است که همواره رویاروی"انسان" قرار داشته و دارد. شرایط نا مطلوب وضع موجود – که "واقعیات " نام میگیرد- در زمان های خاص "مسایلی " را مطرح می کنند که هریک ر"راه حل" موردی خویش را می طلبد . تاریخ "عروج انسان " مملو از فرآیند طرح مسئله، روشهای شناخت. کشف راه حلها و دگرگونی شرایط است.

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده شده برای آن است.

این رساله تحت عنوان مسکن بهینه درصدد تلاش برای شناخت اهداف و ابعاد مختلف مسکن و ارائه راهکارهای متناسب با آن می باشد.

مقدمه:

مسکن بعدی از زندگی انسان

مساکن امروزی گذشته از حفظ و حراست انسان از سرما و گرما وظایفی دیگر نیز بر عهده دارند. در حقیقت مسکن امروزی نه تنها مکانی برای آسایش و فراغت انسان است، بلکه می تواند در جهت اعتلای فکری و روحی انسان موثر واقع شود و موجبات پیشرفت وی را فراهم آورد. بنابراین در جهان امروز مسکن به عنوان یکی از نیازهای ضروری انسان ، کارکردهای متنوعی دارد. برخی صاحب نظران موفقیت آمیز بودن یک مسکن را در گرو 5 هدف می دانند:

1-     باید دارای ارزش های فرهنگی و اجتماعی باشد.

2-     باید به اندازه کافی ارزان باشد.

3-     باید بهداشت ساکنین را تامین کنند.

4-     باید تعمیر و نگهداری در دوران عمر ساختمان در کمترین سطح باشد.

5-     باید به اندازه کافی ایمنی را برای ساکنین خود به ارمغان آورد.

در حقیقت مسکن به عنوان بعدی از زندگی انسان با سایر ابعاد زندگی انسان در ارتباط و کنش متقابل است به طوری که بر یکدیگر تاثیر می گذارند و از یکدیگر تاثیر می پذیرند، بنابراین برای مطالعه ی مسکن در یک جامعه باید به سایر عواملی که مستقیما به آن ارتباط دارند توجه کافی شود.

به طور مثال اگر مسکنی که ساخته می شود با شرایط اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی و مادی یک جامعه تطابق و هم خوانی نداشته باشد و یا با اسلوبی غیر از آن چه باید، ساخته نشود ساید مورد بی توجهی قرار گیرد.

در هر نقطه از کره خاکی خانه های مختلفی بر حسب نیازها و ضرورت های زندگی یافت می شوند. این اشکال گوناگون خود معلول عوامل متعددی هستند که انسان را ناگریز به انتخاب شکل خاصی از مسکن کرده است و تاثیر عوامل مختلف زیستی و اجتماعی به طور مستقیم و عیر مستقیم در تعیین و نوع مسکن غیر قابل انکار است.

در طراحی مجتمع مسکونی توجه به بعضی عوامل مهم و ضروری میباشند که این عوامل عبارتند از:

ارزشهای گذشته:

ارزشهای گذشته انسانی باید در معماری دوباره قوت گیرد، ساختمانها و شهرها باید از مقیاس مناسب و شایسته زندگی ادمی برخوردار شوند و حق زندگی برای افراد تامین گردد ولی در اینجا منظور تقلید از گذشته نیست بلکه درک و فهم کارهای هنری گذشته و ادامه راهی است که هنرمندان گذشته رفته اند. داشتن رابطه نزدیک با تاریخ اگر آن را به عبارت دیگر بیان کنیم: ادامه زندگی با بعد زمانی  وسیع تری است.

عملکرد و تجهیزات مسکن:

عملکردهایی که فضاهای مسکن دارند مبتنی بر نیازهای ساکنین آن است و مسکن باید بتواند این نیازها را به طریقی مطلوب برآورده سازد.

باید توجه کرد که نحوه قرارگیری ، نوع و ابعاد سطوحی فضاهای مسکونی باید برحسب نوع عملکردی باشند که این فضاها در قالب مسکن دارند و نمیتوان به خاطر ملاحظات مالی از تامین نیازهای اولیه در فضای مسکن صرف نظر نمود.

قسمتهای تشکیل دهنده مسکن خانوار سنتی ایران با توجه به مطالعات انجام شده در نیازها و رفتارهای سکونتی شامل اجزای زیر است:

1-     عرصه مشترک

2-     عرصه والدین

3-     عرصه فرزندان

4-     عرصه خویشاوند- فرد یا افراد همراه خانوار

5-     عرصه مهمان

6-     فضای مراقبتهای جمعی و نگهداری وسایل و تجهیزات خانواده

7-     فضای ورود به خانواده و خروج از آن

محیط مسکونی:

برای تامین رشد اجتماعی، عرصه مسکن علاوه بر خود واحد مسکونی، میباید محیط پیرامون آن نیز در بر گیرد. چرا که مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر خود دارای شرایط مناسبی باشد، نمی تواند نیازهای طبیعی ساکنین خود را تامین کند. برای ایجاد یک محیط مسکونی مناسب باید از انجام کارهایی خودداری کرد که به ساخت اجتماعی محله و سلامت و آسایش ساکنین ان لطمه وارد میکند. انجام دادن این امر جز از طریق شناخت نیازهای خانواده در رابطه با محیط مسکونی میسر نیست. بنابراین باید نیازهای خانواده ها را از جنبه های کالبدی و اجتماعی بررسی کرد.

1-     محیط اجتماعی:

وقتی مجموعه مسکونی ساخته میشود در واقع کانون اجتماعی شکل میگیرد. این کانون برای حفظ ارزشهای خود به انسجام مشخصی احتیاج دارد. اگر به این امر بی توجهی شود ممکن است بخشی از پیکره، اجتماع از آن جدا شود و ارتباط خود را با آن از دست بدهد.

همواره باید توجه کرد که بدون وجود زمینه های لازم، یک محیط مسکونی نمیتواند به راحتی به یک کانون زنده و پرتحرکی تبدیل شود که ارتباط بین اهالی آن گسترده تر و نزدیک باشد و اگر چنین ارتباطی در یک محله وجود نداشته باشد ، بی هیج تردیدی زندگی در آن محیط دشوار میشود.

2-     محیط کالبدی:

مسکن حافظ کیان خانواده و روابط بین اعضاء آن است و محیط مسکونی روابط همسایگی و ارتباط بین خانواده ها را در بر میگیرد. محیط مسکونی جایی است که زمینه انطباق کودک را با اجتماع پیرامون وی فراهم می سازد و او را برای ورود به جامعه آماده می کند. از این رو ماهیت و سازمان دهی محیط مسکونی نباید بر خلاف فطرت انسانی باشد و به علاوه این محیط باید تامین کننده نیازهای مادی، بهداشتی، روانی و اجتماعی افراد باشد.

چنانکه گفته شد محیط مسکونی باید برآورنده نیازهای مختلف انسانی باشد نیازهایی مانند نیاز به محافظت، داشتن ثبات و استقلال، احساس پیوستگی با طبیعت، تمایل به ابراز وجود، نیاز به زیبایی و هماهنگی اشکال و رنگها، بهره برداری از مناظر و چشم اندازهای دلپذیر، نیازهای واقعی هستند که نمی توان به آنها بی توجه بود و محیط مسکونی باید بتواند به این نیازها پاسخی مناسب دهد.

بین حجم واحد مسکونی و حجم ساختمانی که ان را در بر می گیرد باید ارتباطی صحیح برقرار باشد.

طراحی اقلیمی:

طارحی اقلیمی روشی است برای کاهش هزینه انرژی ساختمان. طراحی ساختمان اولین خط دفاعی در مقابل عوامل اقلیمی خارج بناست. در تمام آب و هواها، ساختمان هایی که بر طبق اصول طراحی اقلیمی ساخته شده اند، ضرورت گرمایش و سرمایش مکانیکی را به حداقل کاهش می دهند و در عوض از انرژی طبیعی موجود در اطراف ساختمان استفاده می کنند.

طراحی ساختمانها با توجه به جریان طبیعی انرژی دارای منافع دیگری می باشد. طراحی اقلیمی موجب می گردد که ساختمان ها دارای شرایط آسایش بهتری باشند. به جای اینکه به سیستم های گرمایش و سرمایش فشار زیادی تحمیل شود، خود ساختمان بدون سر و صدا و بدون اینکه پنکه یا سایر دستگاه ها و بدون اینکه حد اکثر فعالیت به دستگاه های مولد مرکزی وارد شود. شرایط و آسایش را فراهم می کنند. ساختمانهای طراحی شده بر اساس اقلیم نه تنها در مقابل عوامل نامساعد جوی عملکرد خوبی دارند، بلکه یک محیط زندگی انسانی سالم. زیبا نیز فراهم میکنند. ابزار اجرای طراحی اقلیمی عبارتند از پنجره، نور طبیعی، گلخانه، ایوان سرپوشیده، و یا حیاط مرکزی. اینها مجموعا محیطی را فراهم می آورند که باعث ایجاد توازن بین ما و دنیای اطراف می شود.

بیان مسئله:

مسکن مهمترین تامین کننده تمدن و خانه بهترین نگهداری فرهنگ اجتماعی جامعه است ( بنجامین دزرا ایلی)

با افزایش جمعیت شهر ها ، کمبود و بحران کیفی و کمی مسکن در جوامع شهری، آغاز شد، به نحوی که موضوعات کیفی مسکن، سالهای مدیدی موضوع اصلی تحقیقات، بررسی ها و اظهار نظرهای دست اندر کاران فرهنگی و علوم مختلف از جمله معماری، شهر سازی، علوم اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی بوده است.

مسکن یکی از فاکتورهای اساسی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد. مسکن حافظ کیان خانواده و روابط بین اعضای آن است. داشتن مسکن مناسب مانند سایر نیازهای بشر از حقوق اولیه انسانهاست و در قانون اساسی( اصل سی و یکم) بر این نکته تاکید شده است. ( می توان خانه را اساسا نوعی سرپناه انگاشت، اما طرح آن آینه ی اندیشه های موجود در باب فضا، زیبایی شناسی، آداب و فرهنگ مردم است.)

در کشور ما، به رغم آن که پس از انقلاب اسلامی به امر مسکن توجه بسیار شده، با در نظر داشتن کمبود روز افزون زمین در شهر های بزرگ به خصوص در مراکز استانها و از همه مهمتر در تهران، این توجه به مسکن بهینه معطوف گردیده است. اما نحوه نگرش ، به ابعادی محدود شده است که حصول به نتیجه را که در نهایت، آسایش و راحتی انسانهاست میسر نمی سازد، چرا که استفاده بهینه از فضا به صعود در ارتفاع و ساخت برج معطوف گردیده است.

فقدان مسکن و کیفیت نا مناسب آن با افزایش میزان بزه کاری، طلاق و از هم گسیختگی های اجتماعی ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد و به عنوان یک عامل بازدارنده در رشد و اعتدال اجتماعی، فرهنگی و روانی به شمار می رود. همچنین نداشتن مسکن موجب پیدایش پدیده های نابهنجار اجتماعی از قبیل خیابان خوابی، آلونک نشینی و زاغه نشینی می شود که این چنین زیستی ساختار شخصیتی نابهنجاری به افراد می بخشد.

فقدان مسکن و یا کیفیت نامناسب آن عامل موثری در پیدایش پدیده هایی چون اظطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری به شمار میرود و سبب کاهش مقاومت روانی و جسمی فرد در مواجهه با مشکلات میگردد. اهمیت مسئله مسکن از بعد روانی تا اندازه ای است که با در نظر گرفتن مراحل تحول روانی کودکان ، آنها نیازهای روانی خود را در سنین پایین در خانواده و از طریق والدین خود برآورده میکنند.

هدف:

هدف عمده طرح خانه بهینه، شناخت ابعاد مختلف خانه(کیفی و کمی) می باشد. یعنی در این روژه سعی شده تا وجود اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و .... مورد توجه قرار گیرند.

با توجه به اینکه خانه بهینه قرار است نیازهای سکونتی خانواده های قشر متوسط ایرانی را مورد توجه قرار دهد.

مبانی نظری عام طرح

-       برای طراحی خانه ای مناسب اولین گام می تواند شناخت مسکن با توجه به تعاریف ارائه شده باشد که بهبود کیفیت زندگی اجتماعی، فراهم ساختن فعالیت های زیستی خانواده شامل جمعی و فردی و فراهم ساختن خدمات و تسهیلات برای بهزیستی و سلامت خانواده از اهم موضوعات این تعاریف می باشد.

-       اما برسی نیازها و رفتارهای سکونت، از پارامترهای مهم در طراحی فضاهای مسکونی است که شامل نیازهای بیولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی می باشد.

-       البته نیازها برای خانواده های مختلف با توجه به سطح درآمد رده سنی و تمایلات آنها متفاوت خواهد بود . پس در نظر گرفتن واحدهای مسکونی با شرایط و متراژهای مختلف و همچنین فضاهایی با کاربری های متنوع در مجموعه برای مرتفع ساختن این مسئله می تواند مفید واقع شود.

-       انسان به اجتماع و زندگی با مردم محتاج است، پس چه بهتر که در طراحی خانه بهینه بکوشیم تا روابط همسایگی را تقویت کنیم ضمن اینکه برای آسایش بیشتر ساکنین باید در حفظ حریم و حرمت نیز کوشید.

-       برای ارتقاء کیفیت محیط شهرمان خواهیم کوشید پارامترهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از : زیبایی، وحدت، هویت، هماهنگی، نظم، ماندگاری، پایداری، و تغییر پذیری.

-       طراحی مناسب دسترسی ها به طوریکه افراد پیاده و سواره هرکدام احساس امنیت و آسایش در راه خود داشته باشند .

-       در نهایت حفظ و گسترش فضای باز به کمک طاحی آب و گیاهان برای بهبود کیفیت محیط زندگی و ایجاد آرامش و سرزندگی در مجموعه از نکات قابل توجه در طرح می باشند.

فصل اول:مطالعات پایه

تعاریف و مفاهیم مسکن

1-1-1                 مفهوم مسکن – سکونت – سکونتگاه

مقوله مسکن گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد. از این رو نمی توان تعریف جامع و واحدی از آن ارائه نمود.مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید. در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد تامین می شود مانند: خواب، خوارک، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت.

البته این مقوله را در همین فصل بیشتر توضیح خواهیم داد.

واژه سکونت، مفهوم گسترده تری از مسکن دارد، و منظور از آن مجموعه ای از فعالیت های زیستی خانوار است.

فعالیت های زیستی خانوار در اینجا فعالیت های فردی، جمعی، از یک

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس