تحقیق دانشجویی - 220

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ساخت سد

بازديد: 3557

 

فصل اول:

 

 انواع سد

 

1 - تعريف سد

هر مانعي كه در مسير جريان آب قرار گيرد و باعث شود تا ارتفاع آب در بالادست آن افزايش يافته، مقداري آب ذخيره گردد، سد ناميده مي شود و به عبارتي ديگر «سد» عبارتست از سازه اي كه در عرض رودخانه جهت ذخيره و افزايش ارتفاع آب ساخته مي شود.

 

 2 – هدف از ساخت سد

در يك تقسيم بندي هدف از ساخت سد را يك يا چند مورد از موارد زير تشكيل مي دهد.

الف – كشاورزي (تامين آب مورد نياز كشاورزي، احياء اراضي موات و نميه موات)

ب – تامين آب شرب و بهداشتي

ج – مصارف صنعتي و رفع نيازهاي جريان مربوط

د – كنترل سيلاب و تنظيم جريان رودخانه ها و سيلاب ها

ك – نيروگاه هاي برق آبي

ل – افزايش ارتفاع جهت انحراف آب

م – كشتيراني و حمل و نقل

و – حفظ محيط زيست حيوانات وحشي

 

3 – انواع سدها بر اساس نوع مصالح بدنه

الف – سدهاي خاكي: كه از خاك ساخته شده اند.

ب – سدهاي سنگي (سنگريزه اي): كه مصالح تشكيل دهندة بدنة آن ها، سنگ هاي درست دانه هستند.

پ – سدهاي بتني: در اين نوع، بدنه سد از بتن و يا بتن مسلح ساخته شده است.

ت – سدهايي با مصلاح بنايي: كه از مصالح بنايي نظير سنگ و ملات ماسه سيمان و گاه روية بتني براي ساخت سد استفاده مي شود.

ث – سدهاي الواري (چوبي) و فولادي: كه به ندرت و براي استفاده هاي محدود و با استفاده از مصالح چوب و يا فولاد ساخته مي شوند.

ج – سدهاي لاستيكي: سدهاي با ارتفاع كم (تا حدود 6 متر) هستند كه اخيراً و به صورت محدود مورد استفاده قرار گرفته اند. سد لاستيكي از ورقه لاستيكي با مقاومت كششي بالا ساخته شده كه با دميده شدن هوا و يا وارد كردن آب به داخل آن متورم شده و به صورت مانعي جلو آب قرار مي گيرد و هر گاه سيال مذكور از داخل دو لايه لاستيكي خارج گردد، و به صورت يك كفپوش در بستر رودخانه قرار مي گيرد.

 

3 – انواع سدها بر اساس رختارسازه اي

الف – سدهاي خاكي: كه مقاومت برشي خاك، ايستايي آن را در مقابل نيروهاي وارده تامين مي نمايد. عموماً براي جلوگيري از نشست آب از هسته هاي غير قابل نفوذ يا نيمه پذير نظير هسته هاي رسي در داخل بدنه سد استفاده مي كنند.

ب – سدهاي سنگريزه اي: كه مشابه سدهاي خاكي است. با اين تفاوت كه ابعاد دانه ها به مراتب درشت تر و به صورت سنگ مي باشد.

پ – سدهاي وزني: كه وزن بدنه سد تعادل آن را در مقابل مجموعه نيروهاي واده حفظ مي نمايد.

ت – سدهاي پايه داره: كه بارهاي وارده بر سد توسط يك پوست به پايه ها و از آنجا به پي و زمين منتقل مي گردد.

ث – سدهاي قوسي: كه نيروهاي وارده بر سد توسط يك بدنه انحناء دار به فونداسيون و سپس به سنگ زمين (كف و جناحين) منتقل مي گردد.

ج – سدهاي فولادي: كه از يك قالب فولادي و يك صفحة فولادي روي وجه بالادست آن تشكيل شده است. اين نوع سدها مي توانند در شكل هاي گوناگون سازه اي ساخته شوند.

ج – سدهاي چوبي (الواري): كه نظير سدهاي فولادي از يك قالب چوبي و يك صفحة ساخته شده اند از الوار تشكيل شده اند براي انتقال نيروهاي وارده بر سد به زمين از سيستم هاي مختلف مي تواند استفاده گردد.

 

 4 – انواع سدهاي بتني

آن چه سدهاي بتني را بيشتر از ساير موارد از يكديگر متمايز مي سازد، تقسيم بندي بر اساس نوع طراحي و رفتار سازه اي آنهاست كه ذيلاً به آن پرداخته مي شود

الف – سدهاي بتني و وزني

اين نوع از سدهاي بتني كه نيروهاي ثقلي در آن ها مقاومت لازم جهت حفظ تعادل و پايداري سد را تامين مي نمايند و عموما در پلان در راستاي محور متصل كننده جناحين مستقيم هستند خود به انواع زير تقسيم مي گردند:

سد وزني توپر (يكپارچه) كه بدنة آن به استثناء محل زهكش ها و گالري ها توپر و يكپارچه مي باشد. بر اين اساس وزن آنه نسبتاً سنگين تر اما اجراي ساده تر دارند. سد وزني با اين خصوصيات، مهمترين و معمولترين نوع سدهاي وزني بوده، كمترين هزينه تعميرات را لازم دارند. سدهاي وزني توپر براي هر موقعيت مكاني مناسب هستند ولي ارتفاع آن ها تابعي است از مقاومت سنگ كف

ب: وزني توخالي (محوف)

گاه براي كاهش وزن بتن مصرفي در سد و در مناطقي از بدنة سد وزني كه تنش كمتري به آن وارد مي شود، فضاهاي خالي ايجاد مي كنند كه در اين صورت سد را «سد وزني تو خالي يا مجوف» مي نامند. اين نوع سدها شبيه سدهاي پايه دار بوده بيشترين آن ها از بتن مسلح ساخته شده اند. فضاي خالي موجود در بدنه (يا پايه ها) مي تواند براي قراردادن دستگاها و سيستم هاي احتمالي نظير توربين ها و ... مورد استفاده قرار گيرد. اگر چ سدهاي وزني مجوف، بتن كمتري در مقايسه با سدهاي وزني توپر نياز دارند، اما مسائل اجرائي و امكان نياز به مسلح كردن بتن (به دليل مسائل سازه اي)، نسبت به سدهاي وزني توپر، هزينه بيشتري را در بر دارد و لذا لازم است تا جهت مقايسه با دو نوع بررسي هاي كافي و كامل انجام مي پذيرد. در حاضر ساخت اين گونه سدها زياد معمول نمي باشد.

پ: سدهاي وزني داراي هسته (هسته دار)

در اصل همان سد وزني تو خالي است با اين تفاوت كه فضاهاي خالي به جاي آنكه در وسط مقطع قرار گيرند، در حد فاصل درزهاي اجرايي ساخته مي شوند و لذا مقطع هر بلوك بين دو درز اجرايي به شكل I خواهد بود با دو بال در بالا دست و پايين دست و يك جان در وسط.

شايان ذكر است با توجه به مشكلات اجرايي سدهاي وزني تو خالي و هسته دار در حال حاضر عموماً سدهاي وزني توپر ساخته شده اند و هر جا صحبت از سد وزني شد مقصود سد وزني توپره مي باشد.

ت: سدهاي قوسي

سدهاي قوسي در پلان انحناء بوده به گونه اي كه تحدب منحني به سمت بالا دست مي باشد. اين نوع سدهاي كه براي ذره هاي تنگ بسيار مناسب هستند عموماً بيشترين نيروهاي وارده بر سد را به جناحين و قسمت كمي از آنها را به سنك كف در بستر رودخانه منتقل مي نمايد. سدهاي قوسي داراي انواع مختلف بوده و مقطع آنها نيز مي تواند از يك مقطع تقريباً مثلثي تا يك مقطع دارايي انحناء تغيير كند. از نظر سازه اي، گاه سد قوسي به صورت دو سرگيردار (جناحين) و گاه به صورت سه طرف ديگر ساخته مي شود كه تمام اين موارد تابعي از موقعيت دره و مجموع هزينه هاي لازم مي باشد.

ث: سدهاي پايه دار (پشت بنددار)

اگر بال هاي پايين دست سد وزني تو خالي يا هسته دار را حذف كنيد،سد پايه دار يا پشت بند دار تشكيل مي گردد. اين نوع سد، مركب است از يك دال (پوسته) بتني (مسطح يا قوسي) و تعدادي پايه كه بارهاي وارده يا پوسته يا پوسته را به فونداسيون و سنگ كف منتقل مي كنند. اگر چه بتن  مصرفي در اين سدها در حدود 60 درصد بتن مصرفي در سدهاي وزني توپر است اما هزينه هاي ساخت و مسطح كردن بتن و مشكلات سازه اي، معمولاً جايگزين مصرف كمتر بتن مي گردد. اين سدها به خصوص براي مناطقي كه سنگ كف از مقاومت يكپارچه برخودار نيست مناسب هستند.

ج: سدهاي بتن غلطتكي

سدهاي بتن غلتكي از جمله سدهاي بتني هستند كه از حدود سال 1970، بيشتر به عنوان يك روش جديد در ساخت سدهاي بتني وزني مطرح و بكارگرفته شدند. از اين روش همچون مي توان بر بازسازي سدهاي موجود استفاده نمود.

اين نوع سدها در حقيقت همان سدهاي بتني هستند كه از نظر اموال اصول طراحي و شكل مقطع بسيار شبيه سدهاي وزني موسوم بوده و تنها به منظور كاهش هزينه هاي آن، در ساخت آن از بتن غلطكي استفاده مي شود.

بتن غلطكي عبارت است از بتني كه اسلامپ آن صفر بوده و به منظور حمل پخش و تراكم آن از ماشين آلات عمليات خاكي استفاده مي شود. لذا ملاحظه مي شود كه بتن غلطكي بايستي آنقدر خشك باشد كه بتوانند تقريباً نظير دانه هاي خاك به راحتي پخش شده و بوسيهله ماشين آلات متراكم كننده نظير غلطك متراكم گردد.

 

 

فصل

 

 

دوم

 

 

مطالعات اوليه پروژه هاي سدسازي

1 – بررسي و ارزيابي عمومي ساختگاه (انتخاب محل سد)

براي يك سد خاص، ساختگاه و محل احداث، تامين تامين كنندة نيازهاي فني و كاربردي ويژه اي باشد و وجود تناسب در ساختگاه مي تواند باعث تعادل بين ويژگي هاي فيزيكي طبيعي آن و اهداف اصلي سد گردد. عواملي هستند كه بر روي تعادل مذكور اثر مي گذارند كه مهمترين آنها عبارتند از:

الف – توپوگرافي منطقه و ظرفيت مخزن

اولين عامل براي تعيين محل محور سد وجود دره اي مناسب است كه بتوان سد را با طول محدود و در داخل آن اجرا نمود. براي اقتصادي بودن و كاهش هزينه ها لازم است تا براي يك ارتفاع معين، طول تاج تا حد امكان كوتاه و در مقابل ظرفيت مخزن حتي المقدور زياد باشد بنابراين از لحاظ توپوگرافي، منطقه اي مناسب خواهد بود كه در محخل تنگه سد كاملاً بسته و بالادست آن كاملاً باز گردد. در صورتيكه دو رودخانه در نقطه اي بهم پيوسته و تشكيل يك رود واحد را بدهند برتر است كه محور سد در پايين دست محل اتصال واقع گردد.

ب: فونداسيون، شرايط زمين ساخت و ژئوتكنيكي

در سدهاي بتني مي باست كف و جناحين رودخانه داراي سنگ مقاوم بوده و همچنين عمق سنگ كف (ضخامت آبرفت) در حد قابل قبولي باشد، بديهي است با استفاده از نتايج آزمايشات سطحي، انفجارهاي آزمايشي و داده هاي حاصل از گمانه ها، پروفيل محور سد تهيه شده و با توجه به ريخت شناسي و ساختار زمين: گسل هاي مهم و ساير گسيختگي ها موجود نظير سيستم درزه و ترك لايه بندي و جهت لايه تعيين مي گردد. مناسب بودن و قابليت تحمل پي در مقابل نيروها و ظرفيت باربري آن، تغيير شكل پذيري و ناتراوايي عواملي هستند كه مي توانند محل و موقعيت و حتي نوع سد را تعيي نمايند.

ج: هيدرولوژي و ميزان رسوب

از جمله عوامل مهم در انتخاب محل سد، مشخصات هيدرولوژي منطقه باشد كه مي بايست استفاده از آن در طول عمر مفيد پروژه  وجود داشته باشد. بطور كلي از نظر اقتصادي امكان استفاده از آن در طول عمر مفيد پروژه وجود داشته باشد، بطور كلي هر چه نوسانات خصوصيات هيدرولوژيكي نظير سيلاب و رواناب در سالهاي مختلف كمتر باشد، جهت استفاده دائمي شرايط بهتري را ايجاد مي نمايد. از جمله عوامل ديگري كه در اين زمينه از اهميت قابل ملاحظه اي برخوردار است، ميزان تبخير از سطح آزاد آب مخزن توپوگرافي و ظرفيت مخرن، ميزان پتانسيل بالقوه تخير آب درنظر گرفته شود. ميزان رسوب دانه بندي آن از جمله عواملي هستند كه مستقيماً بر روي حجم مرده و در نتيجه بر روي حجم كل مخزن تاثير گذاشته و لذا در محاسبات بايد تا حد امكان به صورت دقيق برآورد شوند.

بر اين اساس شناسائي كامل حوزه و تعيين پتانسيل رسوب هر شاخة رودخانه مي تواند بسيار مهم تلقي شود، نهايت آنكه بايستي ميزان بار رسوب آورده شده به پشت سد كمترين مقدار ممكنه را دارا بوده، اطمينان كافي از عدم پر شدن مخزن بوسيله رسوبات، در كوتاه مدت وجود داشته باشد.

د: محل سرريز

سرريز ها به طور معمول گرانترين و پرهزينه ترين سازه هاي جانبي سد به شمار مي آيد هر چند كه در اغلب بتني مي تواند سرريز را بر روي خود بدنه ساخت، اما وجود مناطق ديگري در منطقه كه بتوان به راحتي سرريز را در آن قرار داد و يا از آنها براي ساخت سرريز اضطراري استفاده نمود مي تواند امتيازي براي محل احداث سد بشمار مي آيد و لذا در مطالعات مي بايست موقعيت هاي مناسب براي احداث سرريز در نظر گرفته شود.

هـ : وجود مصالح ساختماني مناسب

به طور كلي وجود مصالح مناسب و قابل دسترسي در كاهش هزينه هاي كلي طرح نقشي بسيار مهمي دارند، در سدهاي بتني به لحاظ اينكه مصالح خاصي نظير شن و ماسه با دانه بندي مشخص و سيمان به مقدار نسبتاً زيادي مورد نياز است لذا هر چه منبع تامين اين مصالح به محل سد نزديكتر باشد، علاوه بر كاهش زمان انتقال مصالح، هزينه حمل نيز به ميزان زيادي كاهش مي يابد، در اين راستا بايد امكان استفاده از مصالح طبعي و يا توليد مصالح شكسته از منابع سنگي و را مورد نظر قرار داد و نهايتاً موردي كه ارزانتر بوده و در عين حال مشخصات فني طرح را دارا باشد به كار گفلت.

و: انحراف مسير رودخانه

انحراف مسير رودخانه جهت خشكاندن محدودة كارگاه و هدايت جريان رودخانه به موقعيت مناسب در طول دورة اجراي سد امري ضرروي مي باشد و لذا در مطالعات امكان يابي براي موقيعت احداث سد بايد منطقي را در نظر گرفت كه بتوان با روشهاي مناسب آنها را در مقابل جريان رودخانه حفظ نمود.

بررسي اقتصادي بين گزينه هاي مختلف انحراف و همچنين پيش بيني لازم جهت استفاده از سيستم انحراف در طي دورة بهره برداري به منظور تامين اهداف ديگر نظير تخليه كننده تحتاني يا بخشي از جريان هدايت سرريز و ... مي تواند در تعيين موقيعت مناسب شد و كاهش هزينه هاي طرح مزبور موثر باشد.

ز: آب بندي مخزن و پايداري ديوارها

يكي از مهمترين اهداف سد نگهدراي و ذخيرة آب مي باشد و مي بايست مطالعات لازم جهت اطمينان از آب بندي مخزن و جلوگيري از فرار نامطلوب آن بعمل آيد. به طور كلي ارزيابي كامل زمين شناسي براي اين منظور، بويژه در سازنده هاي كار ستي و موارد مشابه و همچنين در مناطقي كه سابقة معدنكاري وجود دارد لازم است بر حسب ضرورت لازم است كه كناره هاي مخزن، خصوصاً مناطقي كه با اشباع شدن سطوح زير آنها امكان ناپايداري دارند از نظر پايداري كاملا بررسي شوند. ناپايداري در ديوارهاي مخزن مي تواند خطرات بالقوه زيادي از جمله حجم ذخيره و يا توليد امواج بزرگ در مخزن را سبب گردد. ح: خسارات مخزن، حمل مناسب براي تجهيز كارگاه و امكانات رفاهي

در تعيي محل احداث سد، شرايط محلي نظير راه هاي دسترسي، پل ها و ديگر تاسيسات زير بنائي از مسائلي هستند كه مي بايست مورد بررسي قرار گيرند سهولت دسترسي به محل سد وجود راههاي اصلي و راه آهن و همچنين گزينه هاي داراي خسارت كم مي توانند داراي اولويت باشند.

همچنين وجود محل مناسب براي نصب امكانات و تجهيزات مورد نياز و وجود امكانات رفاهي براي پرسنل شاغل در زمان سخت سد نيز جمله عواملي هستند كه مي بايست مد نظر قرار گيرند.

ط: پيامدهاي زيست محيطي

آب هميشه به عنوان يك عنصر كليدي در شكل گيري تمدن ها و استمرار آنها بوده، و همواره عامل اساسي در توسعه كشورها به شمار مي رفته است. سد، به عنوان سازه اي كه حجم و ارتفاع معيني از آب را در يك موقعيت مكاني خاص ذخيره و اهداف متنوعي را دنبال مي كند، مي تواند مسائلي مختلفي اكولوژيكي، فيزيكي و شيمايي و اجتماعي فرهنگي اقتصادي و ... منطقه را تحت تاثير تغييرات جدي قرار دهد و لذا لازم است تا اثرات زيست محيطي ناشي از ساخت، سد بخصصو سدهاي بزرگ مورد توجه قرار گيرد.

ساخت يك سد مي تواند اثرات مثبت و يا منفي زيست محيطي داشه باشد. به عنوان مثال تامين آب مورد نياز كشاورزي شرب و صنعت مردم منطقه افزايش پوشش گياهي رشد اقتصادي اجتماعي فرهنگي مردم تحت پوشش و ... از جمله اثرات زيست محيطي سد مي باشند در حاليكه زير آب رفتن قسمتي از زمين هاي بالادست و آلوده شد آب درياچه مي تواند بر حسب شرايط از جمله موارد اثرات منفي زيست محيطي يك سد محسوب گردند.

بطور كلي مي توان اثرات زيست محيطي يك سد را، بدون آنكه قضاوتي در مورد اثر منفي و يا مثبت آن گردد به شرح زير خلاصه اي آورده و براي هر يك نمونه هائي ذكر مي شود.

1 – اثرات فيزيكي و شيميائي احداث سد

الف: اثر درياچه سد بر آب و هواي منطقه يا محدوده درياچه

ب: خشكي نسبي پايين دست،پس از احداث سد

پ: غلظت مواد محلول آب درياچه و پاياب آن

 

2 – اثرات بيولوژيكي سدها

الف: كاهش غلظت مواد غذايي مورد استفاده ماهي ها و گياهان

ب: اثر ذخيره آب درياچه هاي و مخازن كم عمق در رشد و نمو پانكتونها

 

3 – اثرات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي

الف: اثر احداث سد بر روستاهاي مجاور، غرقاب شدن اراضي كشاورزي مراتع، منازل، ساختمان هاي دولتي و ...

ب: اثرات سد بر آباداني توسعه اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي و مردم روستاها اشتغال مردم، بالا رفتن سطح زندگي و ...

پ: توسعه ماهيگيري، تفريحات و ورزشهاي آبي

ت: بهبود كيفيت زندگي و بالا رفتن درآمد، تغييرات مناسب فرهنگي


بررسي عوامل موثر بر انتخاب سد

عوامل بسيار در انتخاب نوع بهينه سد براي يك موقعيت مشخص وجود دارند كه در حالت كلي به دو دره قابليت هاي فني و هزينه احداث و بهره برداري تقسيم بندي مي گردند. در مكان هايي كه به دلايل فني محدوديست انتخاب سد وجود دارد انتخاب نوع سد كار آساني خواهد بود مثلاً در موقعيتي كه سنگ كف يا جناحين از موقعيت ضعيفي برخوردار باشد از ساخت سد قوسي پرهيز مي گردد ولي در بسياري از موارد از نظر فين امكان طراحي گونه هاي مختلف سد وجود دارد كه در اين حال تصميم نهايي براي نوع سد تابعي از اقتصاد طرح خواهد بود

بهر حال از جمله عوامل مهم كه در انتخاب سد تاثير مي گذارند عبارتند از:

1 – شرايط زمين شناسي و پي سد 2 – عوامل هيدروليكي و اقتصاد 3 – عمق آبرفت 4 – مصالح ساختماني

 

1 – شرايط زمين شناسايي و پي سد

از جمله موارد مهم در اين مبحث ميزان تغيير شكل پذيري پي، ميزان باربري آن و عمق آبرفت مي باشد تنش بوجود آمده باعث تغيير شكل آن گرديدده و بستگي تام به ميزان باربري پي و خصوصيات ژند مكانيكي آن دارد.

به طور كلي مي توان گفت كه در مكان هايي كه تغيير شكل پي زياد است انعطاف پذيري نسبي ساده يك مزيت محسوب شده و لذا سازه اي نظير يك سد خاكي يا سنگريزه اي مناسب تر خواهد بود ولي در مناطقي كه ميزان باربري پي بيشتر است مي توان از سد هايي كه تنش بيشتري به پي وارد مي نمايند نظير سد وزني يا سد قوسي برد.

 

2 – مصالح ساختماني

با توجه به حجم بتن قابل ملاحظه اي كه در بدنه سدهاي بتني مصرف مي شود وجود مصالح ساختماني مناسب جهت تامين شن و ماسه بتن در نزديكي سد مي تواند عامل تعيين كننده نوع سد بتني باشد. در هر حال اين عامل به عنوان يكي عامل اقتصادي مي تواند مطرح شود كه در اقتصاد طرح تعيين كننده است.

 

3 – عوامل هيدروليكي

گاهي اوقات مجموعه عوامل هيدروليكي نظير وجود گراديان هيدروليكي مشخصات سرريز، سيستم اهداف و ... مي تواند بر روي نوع سد تاثيربگذارند. به عنوان مثال در سدهاي خاكلي مقادير گراديان هيدروليكي بايد كم باشد در حاليكه مقدار آن براي سدهاي وزني، قوسي و پشت بنددار مي تواند بزرگتر انتخاب شود و يا مشخصات سرريز براي هر نوع سد باعث تغيير هزينه ها خواهد گرديد كه مي تواند به عنوان يكي از عوامل موثر بر اقتصادي طرح بررسي گردد.

 

4 – شرايط اقتصادي

مهمترين عامل و به عبارتي عامل نهائي تعيين كننده نوع سد بتني (پس از عامل فني) ميزان هزينه احداث سد مي باشد كه عوامل مختلفي بر آن اثر مي گذارنده از آنجا كه مجموع عواملي كه بر اقتصاد طرح تاثير مي گذارند بسيار متنوع مي باشد، لازم است براي هر نوع سد و با توجه به چگونگي تاثير و مشخصات هر عامل، مجموع هزينه احداث برآورد گرديده، وسپس مقايسه اي بين گزينه هاي مختلف به عمل مي آيد. بديهي است بدون توجه به مسائل مديريتي، سياسي و اجتماعي گزينه اي مناسب است كه داراي حداقل هزينه باشد.


فصل سوم

 

 

ضوابط و معيارهاي اجرايي

 

اگرچه ضوابط و معيارهاي اجرايي در ساخت سدهاي بتني و بطور كلي سدها، فراوان است اما در اين قسمت سعي شده به پاره اي از مهمترين آنها پرداخته شود كه عبارتند از:

 

1- سيستم انحراف

در هنگام طراحي يك سد كه بر روي رودخانه ساخته مي شود و به منظور خشك نگه داشتن محيط كار در زمان احداث سد، مي بايست وضعيت انحراف جريان رودخانه را در طول مدت اجرا بدنه اصلي بررسي نمود. بررسي و تعيين وسعت و ميزان مسائل ناشي از انحراف رودخانه بستگي مستقيم به اندازه جريان و پتانسيل جريان رودخانه داشته، ممكن است در برخي در بعضي مكان ها انحراف رودخانه پرخرج و زمان باشد و بر فعاليت هاي ساختماني سد تاثير گذارد و در برخي مكان ها تاسيسات انحراف بدون بروز مشكل خاصي و با كمترين هزينه بكار گرفته شود. عواملي كه در تعيين سيستم انحراف نقش داشته و مي بايست در هنگام طراحي به كار گرفته شود شامل موارد زير مي باشد.

الف) خصوصيت و وضعيت جريان رودخانه

ب) دوره بازگشت و اندازه سيلاب انحراف

پ) بررسي تاثيرات ناشي از سازه هاي هيدروليكي تنظيم كننده جريان در بالا دست

ت) كنترل ميزان آلودگي و تيرگي جريان رودخانه

ث) روش هاي انحراف

 

2- املاح پي:

الف) حفاري

كل ناحيه اي كه توسط سد بتني اشغال مي گردد بايد تا رسيدن به يك بستر سنگي مناسب كه قادر به تحمل نيروهاي وارده از ظرف سد، مخزن و تاسيسات جانبي باشد حفاري گشته، قسمت هاي بالايي برداشته شود. در انجام اين عمليات كه بوسيله انفجار صورت مي گيرد. بايد شدت انفجارها به حدي باشد كه از بروز پديده هايي نظير خرد شدن سنگ پي لق شدن و يادگير مسائلي كه سبب كاهش قدرت باربري پي مي گردد كاملا جلوگيري شود. كليه حفاريها بايستي مطابق با نقشه هاي اجرايي باشند.

ب) در شكل دره:

در صورتيكه پروفيل دره محل سد نسبتا باريك و با شيب هاي تند تكيه گاهي باشد، ارتفاع سد، با حركت از مركز آن به سمت جناحين، بتدريج كاهش مي يابد و در نتيجه تغيير شكل ناشي از بار وارده از طرف مخزن در مقاطع مركزي بيش از مقاطع كناري خواهد بود. از طرفي از آنجا كه در اغلب سدهاي بتني، بلوكها از طريق كليد و تزريق به يكديگر متصل شده اند بر اثر اعمال تغيير شكلهاي فوق، يك اثر پيچشي در سازه بوجود مي آيد كه به پي منتقل مي گردد.

پ) بهسازي گوديها

در بسياري از موارد حفاريهاي اكتشافي، گسل ها، شكستگي ها و درزها ران نشان نمي دهند در حاليكه بهسازي اين مناطق ضعيف و برداشت موادضعيف و جايگزيني آن با مصالح مناسب (بتن) لازم مي باشد.

در بسياري از موارد حفاري هاي اكتشافي، گسل ها، شكستگي ها و درزها را نشان نمي دهند در حاليكه بهسازي اين مناطق ضعيف و برداشت مواد ضعيف و جايگزيني آن با مصالح مناسب (بتن) لازم مي باشد.

ت) حفاظت در مقابل رگاب

روشهاي محاسباتي، اعم از تحليلي يا تقريبي ممكن است براي تشريح ضرايب اطمينان، تنش ها و تغيير شكل هاي پي مناسب باشند ولي معمولا نمي توانند پديده رگاب را پيش بيني نمايند. گسل ها يا درزه ها ممكن است توسط مصالحي پر شده باشند كه در اثر جريان آب شسشته شوند و توليد يك مجراي انتقال را بنمايند كه خطرساز خواهد بود لذا براي هر گسل يا درزه مي بايست با ايجاد يك حفره و پر نمودن آن با بتن راه جريان را كاملا مسدود نمود.

ث) تزريق

هدف اصلي از انجام عمليات تزريق در سنگ پي، پر كردن درزها و شكافهاي احتمالي و بوجود آوردن يك مانع موثر در مقابل تراوش از زيربدنه سد و تحكيم پي مي باشد. براي اين امر از چاه هاي تزريق كمك گرفته مي شود كه فاصله، طول و امتداد آن ها و نيز شيوه انجام عمليات تزريق بستگي به ارتفاع سازه و مشخصه هاي زمين شناسي پي دارند. با توجه به وسعت تغييرات پارامترهاي فوق در هر محل لازم است براي هر موقعيت، مطالعات خاص صورت بپذيرد.

ج) زهكشي پي

اگرچه در اثر اجراي مناسب پرده تزريق، مقدار تراوش كاهش مي يابد اما گاهي بدليل نفوذ جريان از اطراف پرده ميزان زير فشار در زيربدنه سد زياد خواهد شد به اين دليل و براي كاهش فشارهاي بالا برنده در پي از تعدادي چاهك زهكشي سود برده مي شود كه در يك يا چند رديف و در پايين دست پرده آب بند حفاري مي شوند. اندازه فاصله و عمق اين گمانه ها نياز به قضاوت فني از خصوصيات سنگ داشته و معمولا داراي قطر 5/7سانتي متر مي باشند. بطور معمول فواصل گمانه ها از يكديگر 3متر و عمق آنها تابعي از مشخصات پرده آب بند است كه بعنوان يك قاعده كلي مي توان عمق آنها را معادل 20تا40درصد عمق آب در مخزن و يا 35 تا 75درصد عمق پرده تزريق در نظر گرفت.

 

3- درزهاي سازه

تشكيل ترك در سدهاي بتني نامطلوب است و بروز ترك در نقاط مختلف مي تواند يكپارچگي سازه را از بين برده، باعث زوال و خرابي سد گردد. درزهاي يك سازه بتني در واقع يك ترك از پيش طراحي شده مي باشند و در مناطقي واقع مي شوند كه لازم است تا اثرات نامطلوب در آن مناطق، حداقل گردند. سه گونه اصلي درز در سازه هاي بتني مرسوم است كه به درز انقباض، درز انبساط و درز ساختماني مشهور مي باشند.

درزهاي انقباض و انبساط براي كنترل تغييرات حجمي بتن كاربرد دارند و درزهاي ساختماني براي سهولت اجرايي، كاهش تنش هاي ناشي از انقباض اوليه و اجازه دادن براي نصب قطعات مدفون و ... احداث مي شوند.

 

4- دالان ها و راهروهاي دسترسي

دالان به يك بازشدگي در داخل بدنه سد اطاق مي گردد كه هدف آن دسترسي به داخل بدنه سد است. بدين لحاظ دالان ها مي توانند به صورت افقي، مايل، در جهت طولي و يا عرضي احداث گردند. در صورتيكه از دالان به منظور دسترسي به شيرخانه، آسانسور، نيروگاه و يا ارتباط بين دو يا چند دالان ديگر استفاده شود به آن راهرو اطلاق خواهد گرديد و در صورتيكه ابعاد آن بزرگ باشند و ابزارها و تجهيزات در آن نصب گردد و به آن اتاقك گفته مي شود. اهداف استفاده از دالان متنوع است و از سدي به سد ديگر متفاوت مي نمايد. بعضي از اهداف عبارتند از:

الف: جمع آوري آب تراوش يافته از بدنه يا پي

ب: ايجاد فضاي لازم جهت انجام حفاري و تزريق در پي

پ: ايجاد فضاي لازم جهت نصب ورودي ها و خروجي هاي سيستم سرد كننده و سيستم تزريق درزها

ت: ايجاد راه دسترسي به داخل بدنه سد به منظور انجام بازرسي ها

ث: ايجاد راه دسترسي به اتاقك هاي نصب تجهيزات مكانيكي و برقي

ج: ايجاد مسير براي عبور سيم ها و كابل نيروگاه

چ: ايجاد يك معبر براي بازديدكنندگان

 

5- ابزار دقيق در سدهاي بتني:

سدها بعنوان منابع ذخيره سازي آب طراحي و ساخته مي شوند، لذا اين سازه ها عامل مهمي در توسعه ظرفيت رودخانه با اهداف كشاورزي ، تامين آب شرب، نيروگاه ها و توليد انرژي. كنترل سيلاب، تفريحات و ساير پروژه هاي اقتصادي سودمند محسوب مي گردند و بدين لحاظ سدها بايد در طول ساليان متمادي در برابر بارهاي نسبتا بزرگ كه توسط آب و ساير عوامل ايجاد مي گردد، بصورت ايمن مقاومت نموده و پايداري لازم را از خود نشان دهند.

در صورت آزاد شدن ناگهاني آب ذخيره شده، بهنگام تخريب سد، پتانسيل

عظيمي بوجود خواهد آمد كه قادر است صدمات جاني و مالي شديدي را به قسمت هاي پايين دست وارد آورد عملكرد مناسب و ايمن يك سد مساله مهمي در سود دهي اقتصادي و ايمني عمومي آن محسوب مي گردد در نظر گرفتن تاثيرات مخرب و ويران شدن سد كه سبب بروز آسيب هاي مالي و جاني شده و رفاه و آسايش عمومي را به مخاطره مي اندازد موجب منتفي شدن سود دهي طرح مي گردد و لذا وجود لوازم و تاسيساتي جهت جمع آوري اطلاعات براي دسترسي به عملكرد صحيح و اطمينان از ايمني سد در حال حاضر و آينده را ضروري مي سازد، بنابراين مي توان گفت كه مهمترين هدف ابزار گذاري در سد، تامين اطلاعات ضروري در مورد دختار سازه است كه در برنامه نظارت و ايمني سد مورد نياز مي باشد.

 

6 – خصوصيات بتن حجيم

طراحي و اجراء سازه هاي با بتن حجيم و بخصوص سدها، تحت تاثير مسائل مختلف نظير توپوگرافي خصوصيات پي، قابل دسترسي به مصالح، اقتصادي ايمني طرح قرار مي گيرند بطوريكه در برخي موارد رعايت نكات ايمني، عامل اصلي انتخاب بوده و گاهي اقتصاد طرح سبب انتخاب نوع ديگري را سازد خواهد گرديد بدين لحاظ آگاهي از خواص فيزيكي و شيميايي بتن كه خود مهمترين جزء تشيكل سازه است مهم بوده و خواصي نظير مقاومت و استحكام، دوام و مشخصات حرارتي آن بايد با دقت تعيين شوند. برخي خصوصيات ويژه بتن كه مهم بوده عبارتند از:

مقاومت فشاري، مقاومت كششي، ضريب كشساني، نسبت پواسون، خزش، تغييرات حجمي و حرارتي، ضريب پخش و هدايت گرما و نفوذپذيري.

منبع

سدهاي بتني- 1380 دكتر جليل ابريشمي، مهندس ناصر وهاب رجايي.

پايان                                                          

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 11:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره معمار بزرگ هوشنگ سيحون

بازديد: 367

 

هوشنگ سيحون

 

هوشنگ سيحون متعلق به سومين نسل معماران ايراني است که تحصيلات خود را در اروپا انجام دادند . در همان سالهاي 2507، هنگاميکه سيحون پس از پايان تحصيل در مدرسه بوزار پاريس به ايران آمده و شروع به کار کرد " سبک بين المللي " تا حد زيادي در ميان معماران رواج يافته بود . در تهران به خصوص در محله هاي جديد شمال شهر بيش از پيش الگوهاي اين سبک بويژه در خانه سازي رعايت مي شد .

اما دانشکده هنرهاي زيباي تهران از همان ابتداي تاسيس روش آموزش بوزار پاريس را برگزيد و سيحون نيز خود فارغ التحصيل همين دانشکده بود .

مدت يک ربع قرن ، آنچه که اين معمار و معدود همکاران او در ايران ساختند و آموزش دادند ، سرمشق و نمونه کار نسل هاي بعدي معماران دانشگاه ديده ، حرفه اي هاي قديمي و حتي بساز و بفروشها قرار گرفت . ازبناهاي مجلل و تشريفاتي که داراي ارزش نمودگاري هستند تا ساختمانهاي ساده کوچک در دورترين نقاط کشور هيچيک از اين زبان معماري به دور نماندند.در دهه هاي بعد از جنگ جهاني دوم شيوه هاي معماري سنتي که عبارت بود از تکرار تعداد معدودي نمونه هاي اصلي معمارانه براي بناهاي مختلف ، به خصوص در شهرهاي بزرگ به کلي کنار گزارده  شده  بود .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)احداث خيابانهاي سراسري و شبکه جدولي شهري بافت شهري سنتي را دچار دگرگوني اساسي کرده و قطعات مالکيت منظم و مستطيل شکل به وجود آورد .با اين تغييرات ساختي در شکل شهر به دوران معماري درون گرا با حياط مرکزي پايان داده شد و معماران به الگوي تک بناهاي جدا از يکديگر روي آوردند .بدينسان فضاي تاريخي جاي خود را به محيط جديدي مي داد که روحيه مدرنيزم (نوينگرايي ) در آن بيش از پيش ديده مي شد .جهت اصلي معماري که در گذشته روي به سمت يک مرکز روحاني داشت جاي خود را به معماري داد که به سمت تحول و آينده گرايش داشت . بخشهاي مسکوني شبکه راسيوناليست شهري به وجود آوردند . و کاخهاي دولتي و بناهاي عمومي که نمودار تحکيم قدرت مرکزي و دولت بود بيشتر در فضاها و مياديني جاي گرفتند که از ويژگيهاي فضاهاي شهري نئوکلاسيک بهره داشت . اين دو جنبه معماري که يکي ضرورت ايجاد بناهاي ساده و عملي بود و ديگري نياز به نمايش ارزشها و مظاهر فرهنگي نظام زمانه ، زمينه مناسب خود را در دوگانگي آموزش بوزار در سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم يافت .

معرفي کار هوشنگ سيحون فرصتي است مناسب براي آنکه بتوان به جريان پيدايش و تحول معماري نوين در ايران و تاثير مکاتب مختلف فرهنگي بر اين معماري نگريست . بعد از جنگ جهاني دوم اروپا غرق در مسئله بحران مسکن بود .معماران در اين فرصت روي به نظريه هاي فونکسيوناليستي که در سالهاي بين دو جنگ تحول يافته بود آوردند و براي جبران خرابيهاي حاصل از جنگ روي به اميدها و آرزوهاي مدرنيزم آوردند . شهرها و محله ها به اين ترتيب به سرعت ساخته مي شد . ايران در آن هنگام آهسته آهسته گام در راه شهرنشيني متعادلي مي گذاشت و به تدريج بناهاي عمومي يعني بناهاي اداري ، خدمات عمومي گوناگون و بناهاي تشريفاتي جاي خود را در شهرها باز مي کردند . مسکن جديد نيز از جانب گروهي اجتماعي محدود و روشنفکري ساخته مي شد که در آن دوران آداب زندگي فرنگي را کم و بيش آموخته و ميل بر ان داشت که تحول را از خانه خود آغاز نمايد . در اروپا درست به عکس قدرت اقتصادي اين گروه اجتماعي بعد از جنگ جهاني دوم رو به ضعف نهاده بود و الگوي ويلاي ويني  VIENNOISE سالهاي بين دو جنگ جاي خود را بيش از پيش به مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)الگوي مسکن اجتماعي و يا به اصطلاح آپارتمان سازي مي داد . چنانکه مي دانيم الگوهاي اخير توانستند در سي  سال بعد از جنگ سيماي شهرهاي اروپايي و حومه ها را به کلي زير و رو کنند .

در ايران و بخصوص در تهران نه تنها گروه نوخواسته روشنفکر و متمکن بلکه آن دسته از شهرنشينان سنتي نيز که با افکار جديد تماس حاصل کرده بودند ، متمايل به ترک مرکز مسکوني و تجارتي شهر ( بازار و محله هاي اطراف آن ) شدند و به تدريج خانه هاي خود را در شمال شهر در دامنه کوه البرز بنا نهادند . در اختيار داشتن قطعات بزرگ زمين و نبودن يک بافت شهري پيشين براي شکل دادن به اين قطعات موجب شد که محله هاي جديد تهران نه به صورت يک استخوان بندي شهري بلکه پيرو الگوهايي شبيه به حومه شهرهاي آمريکا شکل بگيرند .

در واقع بايد پذيرفت که پس از بوجود آمدن محورهايي مانند سپه ، فردوسي و شاهرضا ، مکانهاي شهري موفقي که قادر باشند مرکزيت و خصوصيات ويژه اي براي تهران تعريف کنند به وجود نيامد . مرکز شهر در محدوده اي که بين دو جنگ ايجاد شده بود باقي ماند و بخشهاي مسکوني پراکنده در خارج آن شروع به شکل گرفتن کرد .درجريان اين مهاجرت خطي به سمت دامنه البرز معمار تهراني با مسئله تک خانه رو به رو بود ، تک خانه اي که هيچگونه گفتگوي معمارانه  با يک بافت شهري موجود را در برابر خود نداشت .در حاليکه معماران فرنگ ديده نسل اول توانسته بودند تيپولوژي مسکن بسيار قوي شهري بوجود آورند و " سبک بين المللي " را با بافت جدولي تهران هماهنگ سازند ، معماري جديد سرچشمه الهام خود را د ر ويلاي منفرد از نوع  رايج حومه SUBURBIA  در آمريکا يافت . اما در بناهاي عمومي که ضرورتا " در نقاط مرکزي شهر بايد ساخته مي شد معماران از الگوهاي فونکسيوناليست پيروي کردند . استفاده از تکنولوژي ساختماني جديد ، ايجاد فضاهاي چند مصرفي و کاربرد زبان معماري  راسيوناليست   ،  تيپولوژي جديد را براي بناهاي عمومي به وجود آورد که به تدريج جاي بناهاي عممي پيش از جنگ راکه داراي روحيه نئوکلاسيک بودند گرفت .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)بناهاي يادبود سومين گروه ساختمانهاي اين دوره بود و در حقيقت تنها فرصت کامل براي ابراز يک زبان صرف معمارانه . براي معماراني که در مدرسه بوزار فرانسه آموزش ديده بودند کمتر اين موفقيت پيش مي آمد که بتوانند عظمت و ابهت زبان معاري را که در بوزار فرگرفته بودند درساختمانهاي خود به کار گيرند . بناهاي يادبود اين فرصت را براي آنان فراهم آورد . اما بايد به خاطر داشت که مونومانتاليزم بوزار با سبک آکادميک پيش از جنگ که ملهم از جنبشهاي معماري آلماني سالهاي اوليه قرن بيستم بود WERKBUND به کلي تفاوت داشت .

بوزار بعد از جنگ نيز به کلي با بوزار قرن نوزدهم که پيرو سبکي تاريخي گرا بود تفاوتهايي پيدا کرده بود . عطف به جوهر تاريخ جاي خود را عطف به عناصر شکلي تاريخ گذشته داده بود و در نتيجه عطف به عناصر شکلي متعلق به دورانها و سبکهاي متفاوت ، اين برداشت آزاد و التقاطي از دورانهاي گذشته اصطلاحا ECLECTISME  ناميده مي شود .از آنجا که ديگر نظم هندسي بيانگر معني و محتوي نظم معماري دوره معيني نبود و در عوض به مفاهيم مجردي مانند تناسب ، تقارن و غيره تقليل يافته بود ، لذا معمار نيز امکان يافته بود که فانتزي هاي هندسي خود را آزادانه به کار اندازد .

از سوي ديگر کتاب معروف لوکوربوزيه  VERS UNE ARCHITECTURE تاثير بسياري در محافل معماري گذاشته بود و اهميت تاريخ ، را به عنوان سرچشمه الهام زبان معماري به کلي ضعيف کرده بود . گرچه تاثير اين کتاب هرگز از درگاه بوزار به درون رخنه نکرد ليک در سست کردن پايه هاي تاريخ گراي بوزار نقش موثري را ايفاء کرد .

مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)بدين ترتيب زبان مونومنتال جديدي در معماري بنا هاي يادبود و آرامگاهها نسج گرفت . ترکيب "( کمپوزيسيون ) غير مترقبه نقشه به جاي تکرار الگوي تثبيت شده تاريخي ، به کار بردن نشا نه هاي خارجي معماري سنتي ايران و استفاده التقاطي از تکنولوژي هاي گوناگون ساختماني خصوصيات اصلي معماري مونومنتال اين دوره را تشکيل مي دهند .

توجه اصلي معمار معطوف به ابداع شگردي ها و نوآوريها بود .مفهوم " فضا " در اين معماري چندان جايي نداشت و در عوض " تاثيرها " EFFETS   اهميت بسيار يافتند . بدين ترتيب نما اهميت خارق العاده يافت و مهمترين جنبه نمايشي بنا را به خود اختصاص داد .

مي بينيم که در اين سبک ، تاريخ روابط ماهوي ميان شکل ها و حجم هاي  جاي خود ]را[ به تاريخ موتيف ها MOTIFS داده است و معمار تمام کوشش خود را در راه ضبط و ترکيب موتيف هاي معماري هاي دوران گذشته به ميل و ابتکارشخصي خود به کار برده است .

بدين ترتيب ملاحظه مي شود که در دوران خاصي بحراني که معمار بوزار ناگزير از تسليم به نيازهاي فوري و حياطي جامعه و ساده کردن زبان هنري خود است بناي يادبود موضوع استثنايي و جالبي را تشکيل مي دهد که معمار بتواند در آن به طريق اولي قوانين بازي خود را به کار اندازد ، قوانيني که در غير اين صورت اعتبار تاريخي خود را از دست داده بودند .

معماري هوشنگ سيحون نيز از بيشتر اين خصوصيات برخوردار است . ويلا ها ، بناهاي عمومي شهري و بناهاي يادبود سه فرصت جداگانه را براي کاربرد سه زبان مختلف براي او به وجود آوردند .

ويژگي کار اين معمار را بايد در نحوه استفاده از مصالح ديد . او نخستين معمار ايراني بود که آهن و سيمان را به طور عيان در ساختمان به کار برد . وضوح ساخت و شهامت در بيان بي پرده آن که با بانک سپه و مجتمع آموزشی فرح ( شریعتی فعلی)- جاده آرامگاه (شهید رجایی تهران)اداره پست آغاز شد در خانه ها نيز شکل خاص خود را يافت .کار سيحون از خانه دکتر بابک که از سبک بين المللي بي تاثير نيست تا منزل خودش در دروس راه مشخصي را طي کرده است .وضوح ساخت ، يافتن حساسيت و سليقه شخصي نسبت به ترکيب سنگ و آهن را بايد در حقيقت موفق ترين بيان او از لحاظ مصالح دانست . سيحون در تحول بعدي خود و به سبب نگاهي که همواره به معماري ايران داشت ارزشهاي ديگري را درکار خود گسترش داد .از آن جمله است استفاده از شکلها و عناصر معماري عاميانه ، استفاده از آجر نه تنها در پوشش  بلکه هم چنين به منظورهاي نمايشي و تزئيني و توجه به برخي جزئيات . بايد معتقد بود که با وجود همه برداشتهاي التقاطي و تنوع جويي ها ، کار سيحون همواره از نوع خلوص در کاربرد ماده ، برخوردار بوده است . خانه شمشک حد تکامل او درترکيب سنگ و چوب است . همچنانکه ساخت آجري خالص مجموعه آموزشي فرح نمودار پختگي سيحون در رسيدن به يک نوع کمال و حرفه در زبان آجر است .

در نگاه دقيقتربه تصوير برخي آثار او اين جنبه ها از نزديک ملاحظه مي شوند

 


آقاي هوشنگ سيحون  

 

 

به راستي جهد در  جمع آوري معماران ايراني که در معماري ايران موثر بوده اند ناقص خواهد ماند اگر چيزي راجع به هوشنگ سيحون ننويسيم .هوشنگ سيحون به حق نيمي از معماري و نقاشي دوره پهلوي است چون او در زمينه معماري و نقاشي در دوره پهلوي هم ساخته و هم پرداخته و هم تر بيت کرده به راستي آسمان تاريخ فرهنگ و هنر ايران دگر همچون سيحون را بر تارک خود نخواهد ديد .سيحوني که تک  مضرابهاي خوش معماري مدرن ايران را زده است . معماري مدرني که با شکوه وبا رويايي وصف ناپزير شروع شد ولي در ادامه راه از شکوه. جلال .حشمت. معرفت و شعور دور شد و به ....رفت.

هوشنگ سيحون معمار ي صاحب سبک با خطوطي دراماتيک و استوره اي در معماري مدرن ايران است هر گز نمي توان خطوط دراماتيک او را در طراح آرامگاهاي: ابو علي سينا و با با طاهر در همدان و حکيم عمر خيام و کمال الملک را در نيشابور را از ياد برد .و  نمي توان از آن خطوط استوره اي در آرامگاه نادر شاه افشار و فردوسي پاکزاد  در مشهد ياد نکرد.

او را مي توان در زمره معماران پيشروي معماري مدرن ايران دانست که توانستند که به بياني نوين از تلفيق معماري سنتي و مدرن ايران دست يابند  و آثاري به ياد ماندني برجاي بگذارند.

سيحون در سال 1299شمسي در خانوادهاي هنر مند در تهران متولد شد . و در سال 1319 در رشته معماري دانشکده هنرهاي زيباي تهران که در ان سال بوسيله عده اي از معماران و باستان شناسان فرانسوي و عدهاي از شاگردان کمال الملک.تازه تاسيس شده بودثبت نام کرد و مشغول به تحصيل معماري شد.(شايان ذکر است دانشگاه نخبگان ايران .دانشگاه تهران توسط يک معمار فرانسوي طراحي شده و در به وجود آمدن خوشنام ترين وبا سابقه ترين کانون علمي ايران .ايراني نقش چنداني نداشته.) و در سال 1323سيحون جوان با نمره عالي از دانشکده معماري دانشکده هنرهاي زيبا فارغ التحصيل شد.

 فارغ­التحصيلي سيحون مصادف بود با پايان جنگ جهاني دوم که به گفته خودش، اين مقطع تاريخي از چندين جهت يکي از مقاطع سرنوشت­ساز زندگي او به شمار مي­رود: اول از اين جهت که چون ايران به عنوان پل ارتباطي براي حمل تسليحات متفقين از خليج فارس به روسيه، نقش مهمي در پيروزي متفقين داشت، متفقين پس از پايان جنگ ايران را به عنوان پل پيروزي معرفي و نشان افتخارآميزي به دولت و راه­آهن ايران اعطا کردند. راه­آهن ايران نيز به مناسبت اين افتخار بزرگ تصميم گرفت در ايستگاه تهران ساختماني بسازد

که طراحي آن را به مسابقه گذاشت و طرح سيحون جوان برنده و در نهايت با تغييراتي، بر خلاف نظر او، ساخته شد. دوم اينکه انجمن آثار ملي که سال­هاي جنگ را بصورت مخفي گذرانده بود، با پايان جنگ فعاليت مجدد خود را شروع کرد و به مناسبت جشن هزاره بوعلي سينا تصميم به ساخت آرامگاهي براي او در همدان گرفت که طراحي اين آرامگاه به مسابقه گذاشته شد و سيحون در عنفوان جواني موفق شد تا در اين مسابقه هم برنده شود.و بعد از اين مسابقه بود که هوشنگ سيحون . شاگرد اول دانشکده هنرهاي زيبا .با معرفي ريس وقت دانشکده  –آندره گدار- او  بعنوان بورسيه به کشور فرانسه رفت.سيحون جوان مدت 4سال در فرانسه درس خواند و  همزمان با شروع ساخت مقبره بوعلي سينا به وطن بازگشت و در سمت دانشيار دانشكده هنرهاي زيباي تهران و 5 سال بعد به عنوان استاد معماري مشغول تدريس شد. همزمان با تدريس در دانشكده، دفتر كار خود را در سال 1328 تاسيس كرد و در سال 1314 به عنوان سومين رييس دانشكده هنرهاي زيباي تهران انتخاب شد. از همين سال فعاليت‌هاي زيادي در دانشكده هنرهاي زيبا و از جمله تاسيس سه رشته شهرسازي، تئاتر و موسيقي انجام داد.

و هوشنگ سيحون در سال 1980ايران را به قصد غزيمت در ونکور کانادا ترک کرد. و تا به امروز ما نتوانستيم از وجود و حضور بزرگ مردي همچون او بهره مند شويم . او در سمينارهاي زيادي در اقصي نقاط ايران و جهان شرکت کرده و آثار نقاشي او نيز چه به صورت گروهي و چه بصورت انفرادي به نمايش گذاشته شده.و از سوي کميته برگزار کننده جشن بزرگ جمعاوري اعانه براي دانشنامه ايرانيکا جايزه ويژه معماري و يک عمر فعاليت فرهنگي و هنري را از آن خود کرده است.

طرح‌هاي او در كتابي به نام نگاهي به ايران در پاريس در سال 1973

  مجموعه دستاورد زندگي حرفه‌اي او (معماري - نقاشي) در كتابي به نام هوشنگ سيحون در كانادا در سال 1999 به چاپ رسيده است.

 

 

و حال نگاهي به کارنامه هوشنگ سيحون بيندازيم (البته ممکن است بعضي از آئار او را حقير نتوانسته جمع آوري کند که از يان بابت پوزش مي طلبم.خدايش مارا ببخشد.)سال‌هاي 1328 - 1333

منزل و مطب دكتر فرهاد، منزل آقاي بابك، ساختمان پست فشار قوي، ساختمان اداري مركز برق ، منزل سرلشكر فيروز، دفتر هوشنگ سيحون و خوابگاه‌ها و گاراژهاي آتش‌نشاني در تهران و ساخمان آرامگاه بوعلي در همدان.سال‌هاي 1332 - 1335

منزل آقاي شيبان (دروس)، منزل آقاي محمدي (تپه اماميه)، منزل آقاي مقدم (تپه اماميه)، سازمان نقشه‌برداري كل كشور (جاده قديم كرج)، آرامگاه نادر (مشهد)،

كارخانه يخ‌سازي و ريسندگي كورس (جاده شهر ري)، كارخانه كانادادراي (خيابان آزادي)،

پرورشگاه كودكان (خيابان وليعصر)، سينما آسيا (خيابان جمهوري)

سال‌هاي 1335 - 1340

سينما سانترال (تهران)، كارخانه كانادادراي (آبادان)، لابراتوار عبيدي و شركا (جاده قديم شميران)، منزل آقاي بشارت (الهيه)، منزل آقاي فرازيان (زرگنده)،‌منزل دكتر كاظمي (شميران)، منزل خانم ابتهاج (زعفرانيه)، مجموعه ويلاهاي آقاسي‌پور (پاسداران)، منزل آقاي هدايت (دروس)، مجموعه ويلاهاي ايپك چي (حصارك)، كتابخانه مجلس شوراي ملي با همكاري محسن فروغي، كيقباد ظفر بختيار و علي صادق، آرامگاه خيام (نيشابور)، آرامگاه كمال‌الملك (نيشابور)سال‌هاي 1340 - 1345

تجديد بناي آرامگاه فردوسي (طوس)، بناهاي اطراف آرامگاه فردوسي (طوس)سال‌هاي 1345 - 1350

منزل دولت‌آبادي (نياوران)، ساختمان مركزي بانك سپه (تهران)، منزل سيحون (دروس)،

مجتمع آموزشي فرح (جاده آرامگاه)، ضلع جديد بيمارستان ميثاقيه (تهران)از سال 1350 به بعد

بازارچه ميرچخماق (يزد)، منزل سيحون (در كلكان در راه شمشك)

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ماشين ابزارتيزكني يونيورسال

بازديد: 349

 

ماشين ابزارتيزكني يونيورسال

هر چند كه انواع متنوعي از ماشينهاي سنگ تيزكني مخصوص، براي تيز كردن ابزارهاي خاص وجود دارد، ولي غالباً در كارگاهها براي تيز كردن انواع ابزارهاي برشي، از ماشينهاي ابزار تيزكني يونيورسال (Universal cutter and tool grinder) استفاده مي شود. اين ماشينها براي تيز كردن انواع تيغه فرزها، برقوها (Reamers) و قلاويزها (Taps) مناسب هتسند، ولي گاهي اوقات مي توان از آنها براي عمليات سنگ زني گردسايي داخلي و خارجي (استوانه اي و مخروطي) و حتي سنگ زني تخت نيز استفاده نمود. البته قاعدتاً نباي از ماشينهاي ابزار تيزكني، براي اينگونه عمليات استفاده كرد، مگر اينكه ماشين مناسب ديگري در دسترس نباشد.

 

 

يك ماشين ابزار تيز كني يونيورسال

ساختمان ماشين هاي ابزار تيزكني يونيورسال

پايه (Bass) اين ماشينها، يك قطعه بزرگ، سنگين و شبيه جعبه است كه معمولاً از چدن ساخته مي شود. در سطح بالاي پايه، كشوييهايي (Ways) براي قرارگيري و حركت زين (Saddle) ماشينكاري شده است. با توجه به وجود انواع غبارهاي مواد ساينده در اين نوع ماشينها ابزار، كشوييها و ديگر سطوح لغزشي ماشين، سختكاري شده و در برابر نفوذ اين غبارها محافظت مي شوند تا دقت عملكرد ماشين در مدت زمان طولاني حفظ گردد.

ستون در قسمت پشت پايه نصب شده كه بر روي آن كلگي سنگ قرار مي گيرد. ستون و كلگي سنگ (Wheelhead) را مي توان توسط فلكه هايي كه در دو طرف پايين نصب شده اند، به طرف بالا و پايين جابه جا نمود. كلگي سنگ را نيز مي توان به صورت 3600 چرخاند و در هر وضعيتي آن را قفل كرد. اسپندل سنگ سنباده يك محور دو طرفه است كه هر دو طرف آن به صورت مخروطي و رزوه دار ساخته شده و مي توان سنگ را به هر يك از اين دو طرف نصب نمود. اسپيندل معمولاً توسط يك تسمه تخت به گردش در مي آيد. تسمه بر روي پوليهاي چند پله قرار مي گيرد و با تغيير موقعيت تسمه بر روي اين پله ها مي توان سرعت اسپيندل را تغيير داد.

زين كه ميز ماشين بر روي آن قرار مي گيرد، توسط فلكه پيشروي، به داخل و خارج (به صورت عرضي) قابل حركت است. فلكه پيشروي نيز دو تا است كه در جلو و عقب ميز قرار گرفته اند. بر روي سطح بالاي زين، كشوييهايي به صورت طولي و براي حركت طولي ميز ايجاد شده است (اين كشوييها عمود بر كشوييهاي پايه هستند). ميز روي اين كشوييها قرار مي گيرد و بدون لقي حركت مي كند.

ميز از دو تكه بالا و پايين تشكيل شده است. تكه پاييني ميز بر روي بستر كشويي زين و توسط بيرنگهاي بدون اصطكاك (Antifriction bearings) در جهت طولي حركت مي كند. تكه بالايي ميز قابل چرخش است و مي توان براي سنگ زني مسيرهاي مخروطي، آن را تحت زاويه مورد نظر منحرف كرد. ميز ماشين را مي توان با استفاده از فلكه حركت طولي، با دو سرعت آهسته و سريع، حركت داد. دو اهرم تغيير جهت حركت ميز نيز در عقب و جلوي ماشين تعبيه شده اند كه توسط آنها مي توان كورس حركت ميز را كنترل كرد. بنابراين حركت ميز را مي توان از چهار موضع مختلف كنترل كرد. در بعضي از ماشينهاي ابزار تيزكني يونيورسال، مي توان با استفاده از پيچهاي قفل كننده، ميز را در جهات طولي و عرضي قفل نمود. كورس حركت ميز و موقعيت آن را مي توان با جابه جا كردن دو قطعه مانع كه در شيارهاي T شكل قرار گرفته اند، تنظيم كرد. قطعات مانع را مي توان در دو حالت صلب و از طرف ديگر به صورت يك بالشتك ضربه گير عمل نمايد.

قطعات جانبي

ماشينهاي ابزار تيزكني يونيورسال معمولاً قطعات جانبي و متعلقات متعددي دارند كه با استفاده از آنها مي توان كارهاي متنوعي را انجام داد.

پايه هاي مرغك چپ و راست

ابزارهاي مانند تيغه فرزها و برقوهايي كه بر روي ماندرل (Mandrel) قرار مي گيرند و يا در دو طرفشان سوراخ مرغك وجود دارد، را مي توان بين دو پايه مرغك چپ و راست مهار كرد و آنها را تيز نمود. پايه هاي مرغك بر روي شيارهاي T شكل ميز نصب مي شوند و مي توان موقعيت آنها را به صورت طولي تغيير داد.

استفاده از بستر كشويي بدون اصطكاك براي حركت روان و بدون لقي ميز ماشين

با استفاده از دو پايه مرغك چپ و راست مي توان قطعات مختلف را بين دو مورد مرغك مهار كرد.

 

محور نگهدارنده قطعه كار يونيورسال

محور نگهدارنده (Universal workhead) نيز بر روي ميز ماشين نصب مي شود و مي توان ابزارهاي دنباله دار نظير تيغه فرزهاي انگشتي (End mill)، تيغه هاي فرزهاي پشاني تراش (Face mill) و ابزارهاي زاويه اي (Angular cutter) را بر روي آن بست.

محور نگهدارنده را مي توان تحت هر زاويه دلخواه منحرف كرده و زايه هاي آزاد (Clearance angle) و زاويه براده (Rale angle) انواع ابزارهاي برشي را طبق زاويه دلخواه تيز نمود.

اسپيندل محور نگهدارنده، قطعه كار، توخالي است و يك طرف آن به صورت مخروطي (طبق استاندارد مورسهاي خودنگهدار يا Self-holiding morse taper) سنگ زده شده است. طرف ديگر اسپيندل طبق زاويه استاندارد ملي (آمريكا) مخروطها سنگ زده شده است. بنابراين مي توان از انواع تيغه فرزها و ديگر ابزارهاي برشي دنباله مخروطي استاندارد را مستقيماً داخل اسپيندل قرار داد. بدين ترتيب از هيچ قطعه واسطه اي براي بستن ابزار بر روي ماشين استفاده نشده است و هم محوري ابزار و محور سنگ سنباده تضمين مي گردد.

متعلقات سنگ زني دايره اي

از اين متعلقات (Radius griding attachment) براي سنگ زني و تيز كردن لبه هاي برش جلويي تيغه فرزهاي سركروي (Ball end mill) و همچنين تيز كردن گوشه هاي تيغه فرزهاي پيشاني تراش به صورت گرد، استفاده مي شود. اين متعلقات به دقت قابل تنظيم است و با يك بار تنظيم كردن آن مي توان لبه اي برشي ابزارهاي مختلف را طبق شعاع موردنظر تيز نمود.

متعلقات شرح داده شده، تنها تعداد اندكي از متعلقات قابل استفاده بر روي ماشينهاي ابزارتيزكني يونيورسال هستد. درباره بقيه انواع اين متعلقات در بخشهاي آينده توضيحاتي ارايه خواهد شد.

انحراف محور نگهدارنده قطعه كار براي تيز كردن سطوح مجاور لبه هاي برشي

 يك تيغه فرز پيشاني تراش، بصورت زاويه اي

با استفاده از متعلقات سنگ زني دايره اي مي توان لبه هاي برشي تيغه فرزها را بصورت گرد و طبق شعاع دلخواه تيز كرد.

ديگر عمليات قابل انجام توسط ماشين ابزار تيزكني

ماشينهاي ابزار تيزكني در اصل براي تيز كردن ابزارهاي برشي طراحي شده اند، ولي مي توان در بعضي موارد از اين ماشينها براي انجام عملياتي نظير سنگ زني گردسايي، داخلي و  نيز استفاده كرد. البته اينگونه عمليات را نمي توان با همان دقت و بازدهي كه بر روي ماشينهاي مخصوص سنگ تخت يا گردسايي قابل انجام هستند، بر روي ماشينهاي ابزار تيزكني انجام داد.

سنگ زني گردسايي بر روي ماشينهاي ابزار تيزكني

در صورتي كه يك ماشين ابزار تيزكني، به تجهيزات مخصوص سنگ زني

گردسايي مجهز باشد، مي توان عملياتي نظير سنگ زني برقوها، سنگ زني سطوح استوانه اي و مخروطي، سنگ زني نوك محورهاي مرغك و سنگ زني پيشاني قطعات استوانه اي را انجام داد. قطعه كار بايد بين دو مرغك و يا بر روي سه نظام يا كولت بسته شود. انتخاب روش بستن قطعه كار بر روي ماشين بستگي به نوع عمليات سنگ زني دارد. مراحل سنگ زني سطح استوانه اي به شرح زير است:

1 – محور نگهدارنده قطعه كار را در سمت چپ ماشين نصب مي كنند.

2 – بر روي محور نگهدارنده قطعه كار، الكتروموتور، پوليهاي مناسب و تسمه نصب كنيد.

3 – يك ميله مرغك در داخل اسپيندل محور نگهدارنده قطعه كار و پايه مرغك را نيز در مقابل آن در طرف ديگر ميز نصب كنيد.

4 – يك سنگ سنباده 150 mm (6 in) استوانه اي ساده بر روي اسپنيدل كلگي سنگ نصب كنيد. جهت گردش سنگ بايد طوري باشد كه برده هاي حاصل از سنگ زني به طرف پايين بريزند.

تنظيم ماشين ابزار تيزكني براي انجام عمليات سنگ زني گردسايي

محور نگهدارنده قطعه كار با استفاده يك الكترو موتور به گردش در مي آيد

 و بر روي آن يك سه نظام نصب شده است.

5 – سرعت مناسب گردش سنگ زني را تنظيم كرده و پس از روشن كردن كلگي سنگ، سنگ را با الماس تيز كنيد.

6 – يك ميله سنگ خورده دقيق بين دو مرغك قرار دهيد.

7 – با استفاده از يك ساعت انديكاتور، ميله را در راستاي طولي تنظيم كنيد. با حركت ساعت در طول قطعه كار، در حالي كه ميله حس كننده آن در بالاي ميله قرار گرفته است، مي توان وضعيت محور نگهدارنده قطعه كار را از نظر بالا يا پايين بودن تنظيم كرد. با حركت دادن ساعت در طول قطعه كار، در حالي كه ميله حس كننده در پهلوي قطعه كار قرار گرفته مي توان تمايل جانبي ميله دقيق را به صفر رساند.

8 – با استفاده از يك سنجه تنظيم ارتفاع، محور اسپنديل سنگ را با نوك مرغك ماشين، هم ارتفاع كنيد.

9 – قطعه كار را بين دو مرغك قرار دهيد.

10 – قطعات مانع تغيير جهت حركت طولي ميز ماشين را بر اساس طول قطعه كار تنظيم كنيد، به طوري كه پس از رسيدن سنگ به دو انتهاي قطعه كار، حدود يك سوم پهناي سنگ را طرفين قطعه كار خارج شود.

11 – جهت گردش قطعه كار را به گونه اي تنظيم كنيد كه در محل تماس سنگ با قطعه كار، قطعه كار به طرف بالا بچرخد.

12 – كلگي سنگ را روشن كرده و پس از آن محور نگهدارنده قطعه كار را نيز روشن كيند.

13 – با چرخاندن فلكه حركت عرضي ميز، قطعه كار را با سنگ مماس كنيد.

14 – فلكه حركت طول ميز ماشين را به آرامي بچرخانيد تا سنگ (با سرعت حدود يك چهارم پهناي سنگ در هر دوره گردش قطعه كار) در طول قطعه كار جابه جا شده و سطح آن را سنگ بزند. با تكرار اين عمل و باردادن به سنگ، آنقدر از سطح قطعه كاربر براده برداي كنيد تا همه قسمتهاي آن سنگ زده شود.

15 – قطر قطعه كار را اندازه بگيرد، با اندازه گيري قطر سر و ته قطعه كار مطمئن شويد كه كار به صورت مخروطي سنگ نخورده باشد. در صورت نياز تكه بالايي ميز را بر روي صفر ميزان كنيد.

17 – با تنظيم عمق برداه برداري 0.02 mm (0.001 in) براي هر پاس، آنقدر از قطعه كار براده برداري كنيد تا حدود 0.02 mm (0.001 in) براي سنگ زني نهايي باقي بماند.

18 – با تنظيم عمق براده برداري 0.005-0.007 mm (0.0002-0.003 in) براي هر پاس سنگ زني نهايي، سطح قطعه كار را سنگ بزنيد تا قطر آن اندازه شود و ...

19 – پس از پايان آخرين پاس زني نهايي، با همان تنظيم چند بار سنگ را از روي قطعه كار عبور دهيد تا ديگر جرقه اي مشاهده نشود و سطح قطعه كار پرداخت گردد.

در سنگ زني قطعات مخروطي نيز بايد به همين روش عمل كرد، با اين تفاوت كه تكه بالايي ميز ماشين را بايد به اندازه زاويه يك طرف مخروط منحرف كرد. در سنگ زني مخروطي، هم ارتفاع بودن محور سنگ سنباده و محور طولي قطعه كار خيلي مهم است، در غير اين صورت زاويه مخروط دقيق نخواهد بود پس از پايان سنگ زني و تميز كردن سطح قطعه كار، قبل از باز كردن آن از روي ماشين، بايد ابعاد قسمت سنگ خورده را دقيقاً كنترل كرد و در صورت نياز اصلاحات لازم را براي آن انجام داد.

سنگ زني داخل

با نصب كردن تجهيزات سنگ زني بر روي يك ماشين ابزار تيزكني مي توان عمليات سنگ زني را بر روي سطوح داخلي قطعات نيز انجام داد. با نصب پوليهاي مناسب بر روي محور كلگي سنگ و محور تجهيزات سنگ زني داخلي و ارتباط آن دو با يك تسمه مي توان اسپيندل سنگ داخلي را با سرعت مورد نظر به گردش درآورد. قطعه كار معمولاً داخل سه نظام (كه بر روي محور محركه قطعه كار نصب شده است) مهار مي شود.

مراحل سنگ زني داخلي بر روي يك ماشين ابزار تيزكني به شرح زير است:

سنگ زني داخلي يك قطعه كار بر روي ماشين ابزار تيز كني

1 – حفاظ سنگ را از روي كلگي سنگ باز كرده و سنگ سنباده را از اسپيندل مربوط جدا كنيد.

2 – كلگي سنگ را طوري تنظيم كنيد كه اسپيندل سنگ زني داخلي ببنديد (نوع سنگ بر اساس قطعه كار بايد انتخاب شود).

قطر سنگ سنباده بايد تقريباً 2/3 تا 3/4 قطر سوراخ قطعه كار باشد.

5 – با توجه به قطر سنگ، سرعت مناسب اسپيندل را تنظيم كنيد اين كار اب انتخاب و نصب پوليهاي مناسب بر روي اسپيندل سنگ و محور كلگي سنگ امكان پذير است.

 6 – تسمه محركه را بر روي پوليها قرار داده و محكم كنيد و سپس محافظ روي تسمه را ببنديد.

7 – محور محركه قطعه كار (كه از يك پايه، محور سه نظام و يك الكتروموتور تشكيل مي شود) را بر روي ميز ماشين نصب كنيد، پايه مرغك را نيز در سمت ديگر ميز نصب نماييد.

8 – محور محركه قطعه كار و تكه بالايي ميز ماشين را با استفاده از يك ميله سنگ خورده دقيق (كه بين دو مرغك بسته مي شود) و يك ساعت انديكاتور (كه بر روي كلگي سنگ قرار مي گيرد) دقيقاً صفر كنيد، با اين كار، استوانه اي بودن سطح سنگ خورده تضمين مي شود.

9 – پايه مرغك و ميله مرغك نصب شده بر روي محور محركه قطعه كار با برداريد.

10 – بر روي محور قطعه كار، يك سه نظام نصب كنيد.

11 – كلگي سنگ را در موقعيت سنگ زني، داخلي تنظيم كرده و اسپنيدل سنگ را با محور محركه قطعه كار هم ارتفاع كنيد.

12 – قطعه كار را درون سه نظام قرار دهيد. در انجام اين كار مواظب باشيد تا فكهاي سه نظام را بيش از حد محكم نكنيد، زيرا ممكن است باعث تغيير شكل قطعه كار شود.

13 – جهت گردش قطعه كار و سنگ را طوري تنظيم كنيد كه در خلاف جهت هم بچرخند.

14 – كلگي سنگ و محور محركه قطعه كار را روشن كنيد.

15 – با تنظيم قطعات مانع، حركت طولي ميز ماشين را طوري طراحي كنيد كه حدود يك سوم پهناي سوم پهناي سنگ، از دو طرف قطعه كار خارج شود.

16 – سطح داخل قطعه كار را آنقدر سنگ بزنيد تا همه سطح داخل سنگ زده شود.

17 – قطر سوراخ، دقت استوانه اي بودن و گشاده بودن دهانه (Bell- mouthing) سوراخ را كنترل كرده و در صورت نياز تنظيمات ماشين را اصلاح كنيد.

18 – حلقه مدرج فلكه حركت عرضي ماشين را بر روي صفر ميزان كنيد تا تنظيم مقدار براده برداري براي كامل كردن ابعاد قطعه كار ساده تر باشد.

19 – به سنگ حدود 0.001 mm (0.0005 in) با داده و با حركت طولي ميز، سطح داخل سوراخ را سنگ بزنيد.

20 – به تنظيم عمق براده به اندازه 0.01 mm(0.0005 in) در هر پاس، داخل سوراخ را آنقدر سنگ بزنيد تا قطر سوراخ به اندازه نهايي نزديك شود. در اين حالت اجازه دهيد سنگ چندين بار حركت رفت و برگشتي انجام دهد تا ديگر جرقه اي مشاهده نشود. با اين كار اولاً سطح سنگ خورده داغ شده، آنقدر صبر كنيد تا به اندازه كافي خنك شود و

21 – قطعه كار را اندازه گيري كرده و سپس با انجام سنگ زني نهايي، ابعاد سوراخ را كامل كنيد.

يك ماشين ابزار تيزكني كه بر روي آن تجهيزات سنگ زني تخت نصب شده و در

 حال تيز كردن يك ابزار برشي كاربايدي مي باشد.

سنگ زني تخت

عمليات سنگ زني تخت سبك را نيز مي توان بر روي يك ماشين ابزار تيزكني انجام داد. تجهيزات مخصوص سنگ زني تخت كه بايد براي اين كار بر روي ماشين نصب شود، از يك بدنه گيره را مي توان در هر جهت دلخواه (بر روي دو صفحه هندسي عمود بر هم) منحرلف نمود. از اين تجهيزات معمولاً براي تيز كردن سطوح ابزارهاي برشي تخت، ابزارهاي ماشين تراش (Lathe)، تكه هاي حديده تخت و ديگر ابزارهاي مشابه استفاده مي شود.

در صورتي كه ابعاد قطعه كار بزرگتر از ابعاد گيره باشد، مي توان يك صفحكه مغناطيس بر روي ميز ماشين نصب كرد. در سنگ زني تخت قطعات برزگتر بر روي ماشين ابزار تيزكني لازم است از يك كلگي سنگ بزرگتر كه معمولاً به همراه اين ماشينها ارسال مي شود، استفاده نمود. بدين ترتيب مي توان از سنگهاي بزرگ تر استفاده كرده و صلبيت ماشين براي عمليات سنگين تر تضمين خواهد شد.


مقدمه:

ماشينهاي سنگ سنترلس (Centerless grinders) در اوايل دهه 1900 ابداع و به بازار عرضه شدند. با اين پيدايش ماشينها، اين امكان فراهم شد كه بتوان قطعات استوانه اي و ديگر فرم هاي دوار را بدون قرار دادن آنها بين دو مرغك ويا بر روي سه نظام يا هر فيكسچر مشابه ديگري سنگ زني نمود. همچنين با استفاده از ماشينهاي سنترلس مي توان قطعات باريك و خيلي بلند را نيز سنگ زد كه تا قبل از آن امكان سنگ زني آنها وجود نداشت. ماشينهاي سنگ سنترلس، ماشينهاي ابزار دقيقي هستند كه مخصوصاً براي عمليات توليد انبوه قطعات دقيق و با فرمهاي مختلف طراحي شده‌اند.

استفاده از تجهيزات تيز كردن (پايه الماس) پيشرفته، سيستمهاي اتوماتيك جابه جايي قطعه كار و تجهيزات كنترل ابعادي اتوماتيك، ماشينهاي سنگ سنترلس را به ماشينهاي سنگ زني دقيق و با ارزشي تبديل كرده است. قطعات كوچك مانند گيره هاي جراحي، قطعات بزرگ مانند اكسل واگنهاي قطار و قطعات متنوع ديگر مانند شفتهاي مركزي كمك فنر خودروها، گژن بين (Piston pins)، تپت سوپاپ (Valve tappets)، قطعات داخلي رولر بيرينگها و توپهاي بيليارد و بولينگ را مي توان با ماشينهاي سنگ سنترلس سنگ زد. ماشينهاي سنترلس قابليت سنگ زني مواد مختلف را قبيل چوب پنبه (Cork) شيشه چوب، لاستيك، پلاستيكها، فولادهاي آلياژي و ... را با دقت ابعاد و پرداخت سطحي عالي نيز دارند. سنگ زني سنترلس را مي توان تا 350 بار سريع تر از عمليات سنگ گردسايي انجام داد. وجود يك تكيه گاه صلب در قطعه كار در ماشينهاي سنگ سنترلس، امكان سنگ زني قطعاتي كه در اثر قطعاتي كه در اثر فشار دچار تغيير شكل مي شوند، را فراهم مي كند.

يك ماشين سنگ سنترلس با بستر افقي

تعدادي از قطعات مختلف كه با ماشين سنگ سنترلس، سنگ زني شده اند.

 

اصول سنگ زني سنتراس

تفاوت اصلي بين سنگ زني گردسايي و سنگ زني سنترلس اين است كه در ماشينهاي سنترلس، قطعه كار بين دو مرغك و يا درون سه نظام مهار نمي شود. اجزاي اصلي يك ماشين سنگ سنترلس عبارتند از: غلتك تنظيم (Rrgulating wheel)، سنگ سنباده و تكيه گاه قطعه كار (Worreset) سنگ سنباده با سرعت محيطي حدود 2250 m/min (7500 sf/min)مي چرخد و جهت گردش آن به گونه اي است كه قطعه كار را بر روي تكيه گاه حفظ مي كنند. غلتك تنظيم با سرعت آهسته تر1-270 m/min (36-900 sf/min)  مي چرخد.

اجزاء اصلي يك ماشين سنگ سنترلس

غلتك تنظيم معمولاً يك سنگ سنباده با چسب لاستيكي است كه اصطكاك زيادي ايجاد مي كند و باعث مي شود كه قطعه كار با سرعت محيطي يكسان با غلتك تنظيم به گونه اي است كه يك نيروي محوري رو به جلو (Axial thrust) به قطعه كار وارد شود و به واسطه اين نيرو، قطعه كار با سرعت كنترل شده اي از موضع سنگ زني عبور نمايد. تكيه گاه قطعه كار، يك تيغه تخت است كه قطعه كار بر روي آن تكيه كرده و ارتفاع قطعه كار نسبت به سنگ و غلتك را تنظيم مي كند. تيغه هاي راهنما (Work guides) كه در طرفين قطعه كار قرار مي گيرند، وظيفه هدايت درست قطعه كار در عبور از موضع سنگ زني را بر عهده دارند. فشار براده برداري كه توسط سنگ سنباده تامين مي شود، قطعه كار را بر روي تكيه گاه و غلتك تنظيم فشار داده و نگه مي دارد. سنگ سنباده باعث گردش قطعه كار مي شود، ولي سرعت گردش را غلتك تنظيم تعيين خواهد كرد. بنابراين سرعت محيطي گردش قطعه كار و غلتك تنظيم برابر هستند.

اصول عملكرد

در ماشينهاي سنگ گردسايي،قطعه كار بين دو مرغك قرار گرفته و به گردش در مي آيد. به هنگام گردش، حركت طول ميز سبب مي شود قطعه كار در برابر سطح محيطي سنگ يك حركت طولي انجام دهد بدين ترتيب سطح قطعه كار به صورت استوانه اي براده برداري مي شود. قطر قطعه كار بستگي به فاصله سنگ با قطعه كار دارد.

در يك ماشين سنگ سنترلس، مرغك و سه نظام وجود ندارد و موقعيت قطعه كار كار نسبت به سنگ سنباده را تكيه گاه تعيين مي كند. اگر تكيه گاه طوري تنظيم شود كه محور قطعه كار با محور سنگ و غلتك هم ارتفاع باشد، يك قطر يكنواخت (ولي نه لزوماً استوانه اي) بر روي قطعه كار ايجاد مي شود. هر گاه يك نقطه برجسته در محيط قطعه كار به غلتك برخورد كند، قطعه كار را به طرف سنگ سنباده مي راند و يك نقطه فرو رفته در موضع مقابل نقطه برجسته به وجود مي آيد. در شكل يك تصوير اغراق آميز از سطح مقطع يك قطعه كار (فرم مثلثي با اضلاع منحني) كه بر روي يك ماشين سنگ سنترلس سنگ زني شده است نشانداده شده است.

در صورتي كه قطعه كار به صورت هم ارتفاع با سنگ و غلتك قرار گيرد و بر روي يك تكيه گاه با لبه تخت تكيه كرده باشد، چنين فرمي ايجاد مي شود.

قطعه كار كه در مركز قرار قرار گرفته است.

در اين روش معمولاً قطعه كار بصورت مثلثي با اضلاع منحني در مي آيد.

وقتي قطعه كار بالاتر از خط المركزين سنگ و غلتك قرار گيرد

سطح قطعه كار بصورت استوانه اي كامل در مي آيد.

اگر تكيه گاه را كمي بالاتر ببريد به طوري كه محور قطعه كار بالاتر اي خط المركزين سنگ و غلتك قرار گيرد، اين مشكل حل مي شود. در اين حالت اگر يك نقطه برجسته از يك قطعه كار به غلتك تنظيم برخورد كند، غلتك تنظيم قطعه كار را به طرف سنگ سنباده مي راند و يك نقطه فرو رفته در طرف ديگر قطعه كار ايجاد خواهد شد. هر چه قطعه كار نسبت به سنگ و غلتك بالاتر قرار گيرد، گرد شدن قطعه كار سريع تر خواهد بود. براي تقويت اين اثر، لبه بالايي تكيه گاه نيز بايد به صورت شيب دار ساخته شود.

وقتي ميله هاي بلند بر روي يك ماشين سنگ زني مي شوند، معمولاً محور قطعه كار را كمي پايين تر از خط المركزين سنگ و غلتك تنظيم مي كنند. بدين ترتيب از بروز لرزش در قطعه كار (كه به دليل تاب داشتن آن ممكن است به وجود آيد) جلوگيري خواهد شد. به علاوه در اين روش قطعه كار محكم بر روي تكيه گاه خواهد كرد.

مزايا: با پيدايش ماشين سنگ زني سنترلس، اين امكان در صنعت فراهم شد كه قطعات مدور با فرمهاي نسبتاً پيچيده كه سنگ زني آنها به روشهاي ديگر دشوار بود، بسرعت و با دقت بسيار خوبي سنگ زده شوند. استفاده از ماشينهاي سنگ سنترلس مزاياي زير را دارد:

عمليات سنگ زني قطعا با اين ماشينها يك عمليات پيوسته توليدي است. زيرا زمان قرارگيري و تنظيم كار در موضع سنگ زني در مقايسه با ماشينهاي سنگ گردسايي بسيار كوتاه تر است.

با توجه به اينكه فشار ناشي از سنگ زني، قطعه كار را در موقعيت خود محكم نگه مي دارد مي توان بارهاي زيادتري به هنگام سنگ زني به قطعه كار وارد كرد.

در اين ماشينها، نيرويي به دو انتهاي قطعه كار وارد نمي شود و به همين دليل با ماشينهاي سنترلس مي توان قطعات خيلي بلند، شكننده و قطعاتي كه بسادگي دچار تغيير شكل مي شوند را سنگ زد.

چون قطعه كار در موضع سنگ زني شناور است (Floting)، با حداقل براده برداري مي توان تمام سطح قطعه كار را سنگ زد.

با توجه به حجم براده برداري كمتر، سرعت سنگ سنباده نيز بيشتر خواهد بود.

پرداخت سطح و دقت ابعادي را با اين ماشينها مي توان در حد عالي كنترل كرد.

با استفاده از تجهيزات جلو برنده اتوماتيك قطعه كار، مي توان تعداد زيادي قطعات كوچك را به سرعت و به صورت اتوماتيك سنگ زد و

 هزينه نگهداري و تعميرات ماشينهاي سنترلس پايين است، زيرا سطوح در اين ماشينها كم است و سيستم روغنكاري اتوماتيك، تمام قسمتهاي مهم ماشين را روغنكاري مي كند.

انواع ماشينهاي سنگ سنترلس

ماشينهاي سنگ سنترلس جزو مهمترين و دقيق ترين ماشينهاي ابزار توليدي محسوب مي شوند. هر چند تنوع ماشينهاي سنترلس عرضه شده به بازار زياد است، ولي همه اين انواع را مي توان در دو گروه دسته بندي كرد: ماشينهاي سنگ سنترلس با بستر افقي (Horizontal- bed) و ماشينهاي سنگ سنترلس با بستر زاويه دار (Angular-bed). ماشينهاي سنترلس در انواع دستي تا تمام اتوماتيك ساخته مي شوند و دقت سنگ زني آنها در حد ميليونيم اينچ است.


ماشين سنگ زني با بستر افقي

ماشين سنگ سنترلس با بستر افقي، رايج ترين نوع ماشينهاي سنترلس است و اغلب قطعاتي كه احتياج به سنگ زني سنترلس دارند، با اين ماشين سنگ زني مي شوند. در اين نوع ماشين سنترلس، قطعه كار قبل از شروع گردش خود، با سنگ سنباده كه در حال گردش است، برخورد مي كند.

با بستر افقي

ماشين سنگ سنترلس با بستر زاويه دار

اين نوع ماشين معمولاً براي سنگ زني قطعات سنگين مورد استفاده قرار مي گيرند. اين ماشينها طوري طراحي شده اند كه ابتدا قطعه كار با غلتك تنظيم برخورد كرده و توسط آن به گردش در مي آيد و به سرعت مورد نظر مي رسد و سپس عمليات براده برداري آغاز مي شود. در ماشينهاي سنگ سنترلس با بستر زاويه دار اولاً قطعات سنگين بهتر بر روي ماشين قرار مي گيرند و ثانياً هميشه قطعه كار داراي فرم استوانه اي كاملي خواهد بود.

از ماشينهاي سنترلس با بستر زاويه دار براي سنگ زني قطعات سبك با وزن حداقل يك تا دو پوند (نيم تا يك كيلوگرم) كه كيفيت پرداخت سطحي و تلرانس ابعادي دقيق درآنها مهم بوده و ميزان براده برداري در آنها كم باشد، نيز مي توان استفاده نمود.

قسمتهاي مختلف ماشين سنگ سنترلس

همه ماشينهاي سنگ سنترلس، صرف نظر از نوع و تجهيزات جانبي آنها، قسمتهاي مشابهي دارند و اپراتور اين نوع ماشينها بايد با اين قسمتها و سيستماي كنترل ماشين آشنا باشد.

بستر ماشين كه از چدن ساخته مي شود و يك پايه بزرگ و صلب براي نصب ديگر قسمتهاي ماشين محسوب مي شود كلگي سنگ، غلتك و تجهيزات هيدروليك بر روي بستر و در داخل آن نصب مي شوند.

سنگ سنباده و اسپيندل مربوطه در بدنه كلگي سنگ جاي گرفته اند. اسپيندل محل نصب سنگ سنباده است و آن را به گردش در مي آورد.

صفحه گردان (Swivel plate) بر روي بستر قرار گرفته و مي توان آن را به اندازه زاويه دلخواه منحرف نمود. بدين ترتيب مي توان محور غلتك تنظيم را موازي با محور سنگ سنباده و يا با زاويه دلخواه نسبت به آن تنظيم كرد.

قسمت هاي اصلي يك ماشين سنگ سنترلس

كشويي پايين (Lower slide) با استفاده از يك شيار دم چلچله بر روي صفحعه گردان قرار گرفته است و با حركت طولي آن غلتك، تنظيم و تكيه گاه قطعه كار مي توانند به سنگ سنباده نزديك و يا از آن دور شوند. اين حركت با استفاده از فلكه جلو برنده انجام مي شود، كشويي بالا (Upper Slide) نيز با استفاده از يك شيار دم چلچه به كشويي پايين متصل شده و با حركت طولي آن غلتك تنظيم را مي توان بتنهايي منحرف كرد و تحت زاويه دلخواهي قرار داد. با تنظيم زاويه تمايل غلتك مي توان سرعت حركت قطعه كار از بين غلتك و سنگ را به هنگام عمليات سنگ زني تنظيم كرد.

پايه تكيه گاه قطعه كار (Workreset) نيز بر روي كشويي بالا قرار دارد و قطعه كار به هنگام عمليات سنگ زني بر روي آن تكيه مي كند با استفاده از اين تكيه گاه مي توان ارتفاع قرارگيري قطعه كار نسبت به خط المركزين سنگ و غلتك را نيز تنظيم نمود.

متعلقات و تجهزات جانبي

با استفاده از متعلقات و تجهزات جانبي مي توان قابليتهاي يك ماشين سنگ سنترلس را افزايش داد. بعضي از اين متعلقات به صورت استاندارد به همراه ماشين ارسال مي شوند و بعضي ديگر را مي توان براي انجام كارهاي خاص تهيه كرده و بروي ماشين نصب نمود. يكي از متعلقات ماشينهاي سنگ سنترلس، تجهيزات جلوبرنده اتوماتيك الكتروهيدروليك (Electro hydraulics automatic infeed attachment) است. استفاده از اين تجهيزات خاص براي توليد قطعات زياد و با سرعت بالا مفيد خواهد بود. نزديك شدن سريع (Rapid approach) غلتك به طرف سنگ، سرعت پيشروي قابل كنترل، تنظيم زمان پرداخت كاري و برگشت سريع از جمله قابليتهاي اين تجهيزات است.

سنجه اتوماتيك ''Acrasize'' براي كنترل اندازة قطعه كار حين سنگ زني و بعد از آن

تجهيزات جبران كنندة اتوماتيك براي تنظيم موقعيت سنگ بر اساس ميزان سايش آن.

Acrasize از ديگر تجهيزات خاص اين ماشينها است. اين تجهيزات كه در واقع يك سنجه بادي- الكتريكي (Air- electric) است، مي تواند به طور اتوماتيك اندازه قطعه كار را كنترل كند. اين سنجه اتوماتيك قادر است قطعه كار را به هنگام سنگ زني (in-process) و يا پس از سنگ زني (post-process) كنترل نمايد.

وقتي به هنگام سنگ زني، دستگاه ''Accrasize'' قطر قطعه كار را اندازه گرفت و تشخيص داد كه به اندازه مورد نظر رسيده است، دستور برگشت به عقتب را به سنگ خواهد داد. در ماشينهاي سنترلس كه براي سنگ زني قطعات استوانه اي ساده به كار مي روند، قطعات به صورت پشت سر هم از بين سنگ و غلتك عبور كرده و سنگ پس از عبور هر قطعه به عقب بر نمي گردد. در اين گونه موارد سنجبه اتوماتيك ''Acrasize'' پس از عبور از يك قطعه از مقابل سنگ، قطر آن را اندازه گرفته و در صورتي كه تشخيص دهد قطعه كار بزرگ تر از اندازه مطلوب است (به دليل سايش تدريجي سنگ سنباده) از طريق تجهيزات جبران كننده اتوماتيك به سنگ فرمان مي دهد كه به طرف جلو حركت كرده تا ميزان سايش سنگ جبران گردد.

تجهيزات جبران كننده اتوماتيك (Automatic composating device) نيز يك سيستم تنظيم دقيق است كه هماهنگ با تجهيزات سنجه اتوماتيك كار مي كند و در عمليات سنگ زني سنترلس قطعات استوانه اي ساده (كه پشت سر هم از موضع سنگ زني عبور مي كنند) به كار مي رود. سنجه اتوماتيك، مقدار اندازة قطعه كار را به تجهيزات جبران كننده ارسال مي كند و اين تجهيزات (در صورت نياز) كشويي سنگ را به اندازه مورد نياز به جلو مي راند تا ميزان سايش سنگ جبران شده و قطر همه قطعات يكسان باشد.

در بعضي از ماشينهاي سنگ سنترلس،يك مكانيزم بالانس سنگ نيز تعبيه شده است. اين مكانيزم مي تواند به صورت اتوماتيك و با دقت و بدون آنكه لازم باشد سنگ را از روي اسپيندل باز كرد، سنگ را ظرف چند ثانيه بالانس نمايد.

تجهيزات تيز كننده نيز جزو بهترين تجهيزات استاندارد اغلب ماشينهاي سنگ سنترلس است اين تجهيزات به طور دستي يا هيدروليكي مي توانند سنگهاي ماشين سنترلس را به صورت ساده، زاويه دار، يا فرم دار تيز كنند. اگر اين تجهيزات از نوع اتوماتيك باشند، پس از سنگ زني چند قطعه كار، به صورت اتوماتيك، شروع به تيز كردن مجدد سنگ مي كنند.

تجهزات بالانس اتوماتيك سنگ كه خيلي سريع و دقيق سنگ را بالانس مي كند.

تجهيزات تيز كننده مخصوص براي تيز كردن سنگ به صورت ساده يا فرم دار

تجهيزات سنگ زني رينگ بلبرينگها (Race grinding) نيز از جمله تجهيزات مخصوص ماشينهاي سنترلس است كه مخصوصاً براي سنگ زني رينگها و كاسه هاي (Cups) بلبرينگها طراحي شده است. در سنگ زني با اين تجهيزات مي توان از تعامد (Squareness) سطح محيطي و سطوح پيشاني پس از سنگ زني اطمينان داشت. رينگها پشت سر هم، در حالي كه از طرف پيشاني به هم چسبيده اند، با يك نيروي محوري به جلو رانده شده و پشت سر هم از ميان سنگ و غلتك عبور خواهند كرد. تا سطح محيطي آنها سنگ بخورد.

تجهيزات جلوبرنده ميله هاي بلند (Long bars) نيز براي پيش بردن ميله هاي بلند از ميان سنگ و غلتك مورد استفاده قرار مي گيرد. اين تجهيزات با توجه به قطر ميله ها، در ابعاد مختلف ساخته و عرضه مي شوند.

تجهيزات خاص ديگري نيز براي ماشينهاي سنگ سنترلس ساخته شده اند كه كاربردهاي خاصي دارند در صورت نياز مي توان با سازندگان اين ماشينها مشورت كرده و درباره اين تجهيزات اطلاعات كافي دريافت نمود.

تجهيزات مخصوص براي سنگ زني دقيق رينگ ها و كاسه هاي بلبرينگ ها

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

قطعات  خيلي بلند را مي توان توسط تجهيزات جلوبرنده خاص به ماشين هاي سنترلس وارد نمود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

پروژة اصول طراحي كارخانه ويفر

بازديد: 147

 

شناخت استانداردهاي فضاهاي شاخص در 7 بخش طرح:

4-1 آمفي تئاترها:

سالن تئاتر و سخنراني

سالن تئاتر را مي توان به سه بخش تقسيم نمود:

پذيرش و ورودي، فضاي انتظار، فضاهاي خدماتي (سرويس بهداشتي – تريا و رستوران – فروش مجلات و ...)

سالن حضار

صحنه (سن) و پشت صحنه (انباري، كارگاه ها، لباس و گريم و تمرين و ...)

بهره سالن هاي سخنراني و تئاتر سنتي نسبت به هزينه اي كه دارند و از نظر تامين فضاهاي مورد نياز پايين است. بنابراين، لازم است طوري طراحي شوند كه براي منظورها و كارهاي ديگري نيز مورد استفاده قرار گيرند. اين نوع فضاها مي توانند براي سخنراني، توليدات صحنه اي، نمايشي و سينمايي مناسب باشند (حداقل مساحت براي هر شخص معادل 46/0 متر مربع است. بر اساس صندلي هاي متحرك و بدون بازو و با فاصله مركز به مركز 45 سانتي متر) اين فاصله بر اساس صندلي هاي ثابت بازو دار و با فاصله مركز به مركز 50 سانتي متر معادل 6/0 متر مربع است.

خطوط ديد در سالن تئاتر:

بعنوان نمونه يك شخص نشسته در سالن تئاتر در تصوير زير نشان داده شده است. ارتفاع چشم حدوداً 112 سانتي متر است. گام بين رديف هاي نشستن (فاصله رديف ها) كه با T نشان داده شده معادل 115-80 سانتي متر انتخاب مي شود. فاصله سر با C نشان داده مي شود. اگر فرض كنيم كه شخص تماشاگر از ميان دو نفر جلويي و از روي سر هر شخصي كه دو رديف جلوتر نشسته به صحنه نگاه كند حداقل سر به ازاي هر رديف 5/6 سانتي متر خواهد بود و در صورتي كه اين اندازه به 13 سانتي متر برسد يك تماشاگر متوسط مي تواند از روي سر تماشاگر جلوي خود صحنه را ببيند. (ديد از رديف حلويي)

 

شكل سالن تئاتر:

شكل سالن تئاتر همانند اندازه و حجم آن اهميت زيادي دارد. شكل چهار گوش انعطاف پذير و ترجيحا پنكه اي براي سالنهاي بزرگتر مناسب است. فرم پلان اين سالنها به خطوط ديد كافي در نمايشهاي سمعي و بصري مربوط مي شود. سالن سخنراني با ظرفيت كم (تا حدود 80 نفر) با كف مسطح كاملاً رضايت بخش است. كف سالنهاي برزگتر براي حصول ديد كامل به صورت شيبدار يا پلكاني ساخته مي شود. تغيير تراز از ديد چشم در رديف صندلي ها بايد يكسان باشد. حداقل اين تغيير 6 سانتي متر بوده و تراز ديد به طور متوسط 5/12 سانتي متر خواهد بود.

در صورت استفاده از سالن تئاتر به عنوان سينما معيارهايي كه در كيفيت ديد و تماشاي يك صحنه موثرند عبارتند از:

- بيشينه زاويه ديد افقي 30 درجه- بيشينه ديد قائم 35 درجه

- زاويه بحراني پروژكتور 12 درجه - بيشينه فاصله ديد عرض پرده نمايش ×6

 

خصوصيات صندليهاي سالن تئاتر:

فاصله پشت به پشت در ميان صندليها براي صندليهاي با كف تا شونده 75 سانتي متر مي باشد (عرض صندليها به طور متصل به هم بدون 46 سانتي متر و عرض صندليها بازودار 50 سانتي متر است). اندازه فاصله رديف صندليها به دو عامل بستگي دارد يكي اندازه صندلي و ديگري حداقل فاصله جهت عبور تماشاچيان. رابطه تعدادي صندلي ها و فاصله8 رديف صندلي ها

تعداد صندليها در رديف با دو راهرو در طرفين

تعداد صندليها با يك راهرو در يك طرف

فاصله رديف صندليها (سانتي‌متر)

16

8

40

17و 18

9

50

19 و 20

10

60

 

تذكر: فاصله بين رديف صندليها در طول رديف بايد ثابت باقي بماند.

حداقل اندازه لازم براي حركت در بين رديف هاي صندلي 40 سانتي متر تشخيص داده شده است. اين اندازه است كه شخص براي عبور از پهلو و پشت به تماشاگران نشسته بر صندلي نياز دارد. از طرف ديگر براي حركت افراد به طور معمول حداقل اندازه مورد نياز 40 ساني متر مي باشد. در اين حالت افراد به طور عادي در حداقل فضا حركت مي كنند. با توجه به اين مطلب در مواقعي كه صندليها خالي هستند و كف نشيمن آنها به طور عمودي قرار مي گيرد بايد 20 سانتي متر به فاصله بين دو رديف صندلي افزوده شود تا فضاي حركتي مورد نياز مواقع اضطراري 60 سانتي متر شود و چنانچه كف نشيمن صندلي ها ثابت باشند، بايد فاصله بين رديف صندليها 60 سانتي متر اختيار شود تا حداقل فضاي حركتي وجود داشته باشد. محدوديت تعداد صندليها در رديف از نقطه نظر ايمني، راحتي و سهولت حركت در سطح سالن اهميت دارد. به طور كلي حداكثر تعداد صندليها در رديف هاييكه از دو طرف به راهرو متصل مي شوند به 20 صندلي و در صورتيكه از يك طرف به راهرو متصل باشند به 10 صندلي محدود مي شوند. براي معلولين به ازاي هر 100 صندلي يك فضاي خالي جهت استقرار صندلي چرخدار وجود داشته باشد. همچنين محل استقرار صندليها بايد به گونه اي انتخاب شود كه با قرار دادن صندلي چرخدار در آن محل راهرو بين صندليها مسدود نشود. علاوه بر آن هيچگونه پله اي در راه دسترسي به محل استقرار صندليهاي چرخدار نبايد وجود داشته باشد حداقل سطح صندلي چرخدار  سانتي متر مي باشد. سطح اين محل بايد كاملاً افقي باشد.

 

راهروهاي سالن:

براي ايمني و راحتي تماشاگران حداقل به ازاي هر 100 تماشاچي، 70 سانتيمتر عرض براي راهرو در نظر گرفت. حداقل مناسب براي عرض راهرو 120 سانتي متر مي باشد و از آنجا كه حداقل عرض لازم براي عبور صندلي چرخدار 70 سانتي متر و براي عبور فردي كه دو عصا در زير بغل دارد 83 سانتي متر است اين اندازه مي تواند جوابگوي حركت معلولين نيز باشد. در راهروهايي كه از جلوي رديف صندليها مي گذرد (راهروهاي عرضي سالن) بايد 20 سانتي متر به اين ابعاد اضافه نمود. به اين ترتيب عرض حداقل اين راهروها به 140 سانتي متر مي رسد. حداقل عرض راهروهايي كنار ديوار 100 سانتي متر مي باشد.

در اين حالت پله بايد تمام عرض راهرو را اشغال نمايد پله هاي راهرو نبايد جلو راهروهاي بين رديف ها قرار گيرد.

 

وروديها و خروجي هاي سالن

وروديهاي سالن بهتر است به گونه اي باشد كه كاملاً در معرض ديد افراد كه در سالن نمايش هستند قرار گيرد و از خروجيها نيز بايد جدا باشد. عرض به بهاي ورودي بايد حداقل برابر با نصف مجموع دربهاي خروجي لازم براي سالن باشد. همچنين وروديهاي سالن بايد به ترتيبي مطرح شوند كه از آنها بتوان به عنوان خروجي اضطراري نيز استفاده نمود. بطور كلي عرض دربهاي سالن و مسيرهاي خروجي براي هر 100 نفر تماشاگر بين 55 تا 85 سانتي متر تعيين شده است.

اتاق پروژكتور:

فضاي اتاق پروژكتور از هر نقطه ديگر قابل ملاحظه بوده و بايد درست قرينه با خط مركزي سالن باشد. كف اتاق پرژوكتور بايد باري را به شدت 1000 كيلوگرم بر متر مربع تحمل نمايد و در زير كف اتاق بايد محلي براي رد كردن كابلها در نظر گرفت. 75 سانتي متر براي ارتفاع اين محل كافي خواهد بود. در ديوار جلوي اتاق پروژكتور بهتر است يك شكاف سرتاسري به ارتفاع 50 سانتي متر ايجاد گردد و بعد تمام دريچه هاي مورد احتياج در آن تعبيه شود. فاصله خط مركزي شكاف تا كف اتاق بايد 119 سانتي متر باشد. بهتر است كه يك اتاق جداگانه در مجاورت اتاق اصلي پروژكتور وجود داشته باشد كه به عنوان محل قرار دادن فيلم ها و در صورت لزوم براي رله كردن فيلم استفاده شود. مابين اين اتاق و اتاق پروژكتور بايد پنجره بزرگي وجود داشته باشد تا ارتباط اين دو كنترل هر دو اتاق را تامين كند.

 

اكوستيك در سالن تئاتر

اگر اندازه سالن تئاتر كمتر از 300 متر مربع باشد لازم نيست كه از نظر اكوستيكي كاري انجام دهيم. اما با افزايش اندازه و حج. اتاق يا سالن شكل آن اهميت زيادي پيدا مي كند. سطوح محدب و نامنظم در پراكندگي امواج صوتي كمك مي كند. گنبدها، تاقها و ساير سطوح بزرگ مقعر مي توانند مشكلات اگوستكي ايجاد نمايند. در كنسرتها براي طولاني شدن زمان اصوات (انعكاس) لازم است ارتفاع سقف را بيشتر انتخاب كنند.

براي داشتن صندلي خوب صندليهاي مجاور ديوارها (ديوارهاي جانبي و عقب سالن نمايش) بايد حداقل 1 متر از ديوار فاصله بگيرند و صندليهاي كه در گوشه سالن واقع مي شوند بايد 5/1 متر از گوشه فاصله داشته باشند. هنگامي كه تماشاچيان بر روي صندليها نشسته اند خود جاذب صوت در سالن مي باشند. در اين حالت جنس صندلي ها تاثيري در جذب صدا ندارد. اما زماني كه صندليهاي خالي هستند جنس آنها بايد جاذب صوت باشد تا پر و خالي بودن آنها تغييري در كيفيت صدا ايجاد نكند.

يك سالن اكوستيك ايده آل داراي تعداد معيني از انعكاسات طبيعي است با شدت مساوي و اين عمل با ايجاد شكستگيهايي در ديوار مسطح و همچنين ايجاد شيب در سقف و كف و استفاده از مواد جاذب صدا امكانپذير خواهد بود. زير تصاويري از نويرت براي آشنايي با استانداردهاي آمفي تئاتر و پشت سن آمده است.

گالري

براي  مردان بلند قد ميانگين 175 سانتيمتر قد و خط ديد آنها 162 سانتيمتر، زنان بلند قد ميانگين 160 سانتي متر قد و خط ديد 147 سانتي متر است. بنابراين خط ديد كلي افراد بالغ بر 155 سانتي متر است. با تغيير اندك چشم افراد مي توانند اشيائي كه حدوداً در مخروط ديد آنها قرار دارند را ببينند و تشخيص دهند. مطالعات نشان مي دهد افراد بالغ محوطه اي حدود 30 سانتي متر بالاتر و 90 سانتي متر پائينتر از حيطه پائينتر از حيطه بينائي خود را در فاصله 60 تا 120 سانتيمتري مشاهده كنند. قرار دادن و آرايش اشياء خارج از اين محدوده ها باعث درد پشت، خستگي پاها، سوزش چشم، ناراحتي گردن و در كل بكارگيري عضلاتي مي شود كه به اكثرا مورد استفاده بدن مي باشند. براي نمايش اشيائي مانند مجسمه هاي مربوط به بت ها و دايناسورها كه در محدوده اي بسيار بزرگتر از حيطه هاي ديد انسان لازم است شخص بيننده فضاي لازم براي عقب رفتن و درك كلي آنها را داشته باشد. جريان بازديد كنندگان مانند جريان آب يك رودخانه است. اگر اشياء با بدنه هاي مارپيچ ملايم سازماندهي شده باشند براي استفاده از مزايايي اينگونه حركت بازديد كنندگان اتقاهاي نمايش را با جذابيت بيشتري پيدا مي نمايند. پيشرفت كار بازديد با دنبال نمودن خط محل هاي نمايش راحت تر صورت مي گيرد. ممكن است آرايش به صورت پله پله باشد كه حالتي رمز گون براي بيننده ايجاد مي شود به منظور اينكه دريابد در گوشه ها و قسمت هايي كه از ديد او پنهان است چه اتفاقي روي مي دهد. همواره براي ورود به يك هال به گشايشي بزرگ ورودي با پهناي زياد احتياج نيست. محل هاي نمايشي كه به گونه اي تنگ تر و نزديك به يكديگر در بدو ورود قرار گرفته اند باعث به وجود آورد اشتياقي در بيننده براي ورود به مركز پهناي هال نمايش مي شود.

 

محل هاي نمايش:

اولين قدم در طراحي يك محل نمايش آن است كه طراح بداند چه چيزي قرار است در اين محل به نمايش گذاشته شود. چند نمايشگاه در سال برگزار مي شود و چگونه تعويض مي شود. نمايشگاههاي مسافرتي به چه ترتيب برنامه ريزي شده اند. اگر يك مجموعه دائمي وجود دارد چند قطعه از آن نمايش گذاشته مي شود؟ آيا فقط قطعات بزرگ هنري نشان داده ميشود يا مجموعه اي كوچكتر؟ آيا هنري سه بعدي در جعبه هاي مخصوص نمايش داده مي شود يا به روي سكو قرار مي گيرند؟ قطعات چاپي نازك و طراحي نشان داده شده مي شوند؟ با در دست داشتن برنامه اي قطعي طرح مي تواند ميزان تغيير پذيري طرح خويش، اندازه و طرح كلي گالري ها نيز فضاهاي زيست محيطي را معين كند قانونهاي ثابت طراحي اندك است به همين دليل خطوط كلي توضيح داده شده به گونه اي عمومي است.

 

هدايت بازديد كننده در گالري:

بر خلاف موسيقي و هنرهاي كه با اجراي اثر هنري سر و كار دارند كه در آن تماشاچيان يا شنوندگان در محلي معين نشسته به اجراي اثر هنري بر روي صحنه توجه مي كنند در هنرهاي تجسمي بيننده بايد بتواند در اطراف اثر حركت داشته باشد تا اثر مورد نظر را به انتخاب خود مد نظر قرار دهد. گالري يا مركز هنري طراحي شده بايد به شيوه اي تجربه ديدن و توجه بيننده بر روي تعدادي قطعه يا اثر هنري پشت سر هم را در او بوجود آورد. ورودي و لابي بايد به گونه اي باشد كه بيننده را به گالري ها هدايت كند جايي كه بتوانند به تفحص و گردش پرداخته. نقطه شروع را انتخاب كنند و به باقي نقاط هدايت شوند. از آن نقطه است كه طراح تماشاگر آثار هنري را در يك حركت پيوسته از يك شيء به شيء ديگر و از يك گالري به گالري ديگر هدايت مي كند.

بعضي از نكاتي كه هنگام طراحي گالري بايد در نظر داشت به شرح زير است:

الف: بازديد كننده از موزة بايد بتواند آثار هنري را ببينيد و از ميان آنها به راه خويش ادامه دهد بدون آنكه مجبور شود ميسر پيموده را دوباره طي نمايد و اشياء و آثاري را كه ديده است را دوباره طي نمايد و اشياء و آثاري را كه ديده است را دوباره ببيند.

ب: بايد فضاي مناسب براي بازديد كننده وجود داشته باشد تا با سرعت هاي مختلفي به حركت خود ادامه دهد. بعضي افراد به حركت پيوسته خود ادامه مي دهند حال آنكه ديگران ممكن است در مقابل بعضي آثار قدري تامل كنند و آنرا با جزئيات بيشتري مورد بررسي قرار دهند.

ج: يك بازديد كننده همواره تمايل دارد از همان مسيري كه وارد گالري شده است از آن خارج شود. طراحي سير كولاسيون گالري با توجه به اين مسائل بايد صورت گيرد.

د: توانايي حركت و گشتن در يك گالري به تماشاگران اين امكان را مي دهد تا آنچه كه مورد نمايش قرار گرفته را درك كنند و در مورد آثاري كه از آن پس بازديد مي كنند تصميم بگيرند.

 

طراحي محيطي دلپذير و پرتنوع:

يك محيط شلوغ، گرم و پر سروصدا مشتاق ترين بازديد كننده را از كوره به در مي برد. طراح بايد آگاه باشد كه فضاها به ميزان كافي داراي اتاقهاي راهرو دار و كرويدور باشد علاوه بر آن فضاهاي حياط دار، نورگير سقفي بر فضاهاي عبور نيز در بهبود موثر است. بازديد كننده احتياج دارد در فضايي مكث كند بنشيند و استراحت نمايد در آن حال بر روي يك اثر دوباره مرور نمايد و تجديد قويا ذهني پيدا كند چون حافظه بصري وي انباشته از اطلاعات شده است. فضاهاي نشيمني كه در فاصله اي مناسب از آثار هنري بزرگتر قرار گرفته اند شانس تمركز و ديدن اثر را در حين استراحت به ببينده اهدا مي كند. امكانات آسايشي ياد شده در فواصل ديدار، نقش مهمي را ايفا مي كند و از نكات بسيار مهم در طراحي فضاهايي است كه با هنرهاي تجسمي سر و كار دارد. تنوع بصري سبب مي شود بازديد كننده همواره مشتاق باشد. سازماندهي چند نور نقطه اي در فضا با نورهاي شديدتر ديگر بخش ها نيز كارآمد است. تنوع و بازي در ارتفاع سقف و نيز رنگ ديوارها در گالري ها مختلف خستگي بيننده را كاهش مي دهد. البته هيچكدام از فاكتورهاي ياد شده نبايد بر روي اثر هنري تاثير مطلوب و منفي بگذارد. در فضاهاي نمايشگاهي كنترل صدا و ارتعاش بسيار مهم است. تهويه مطبوع و ديگر امكانات نيز بايد در اين زمينه به كار گرفته شود. مهندسين مكانيك بر روي طرح يك گالري بايد ميزان كردن صداهاي ناخوشايند را در نظر بگيرند.

 

نمايشگاه هنري مجموعه مورد نظر:

فضاي نمايشگاه بهتر است بصورت سالن هاي باز و خنثي طراحي شده باشد تا بريا طرح هر گونه نمايشگاهي بتوان با قرار دادن احجام و غيره فضايي مناسب بدست آورد. از نظر نور پردازي، نورگيري بام در تلفيق با نور مصنوعي نتجيه مطلوبي حاصل مي كند. نور مصنوعي ابزاري است در دست طراح كه در هر زمان و هر شرايطي اشياء را از نور مناسب برخوردار مي كند. با توجه به اينكه تكنولوژي خوبي در مورد نورپردازي نمايشگاه وجود دارد ولي با اين حال استفاده از نور طبيعي در برخي موارد خاص ضروري به نظر مي رسد و به طور كلي معماران از هر دو نوع نور براي بهبود بخشيدن كيفيت داخل ساختمان در ارائه بهتر آثار نمايشگاهي استفاده مي كنند.

 


كتابخانه:

اين فضا در مجموعه مورد نظر مكاني است براي اطلاع يافتن مراجعه كنندگان از خبرهاي علمي و هنري و روز كه ارائه كننده مجلات، بروشورها و طيف محدود و خاصي از كتابهاست و بصورت كتابخانه ملي با مخزن غني و كامل عمل نمي كند در واقع فضاي مورد نظر بعنوان فضايي در كنار ساير امكانات تفريحي در نظر گرفت شده است. تا بازديدكنندگان امكان مطالعه در فضاي بسته را نيز داشته باشند. بنابر هدف ذكر شده فضاي كامپيوتر و ارائه خدمات از طريق CD هاي آموزشي و غيره در كنار كتابخانه ضروري مي باشد.

 

سالن مطالعه:

ابعاد مناسب ميز مطالعه  سانتي متر است. به اين سطح بايد فضاي حركتي مراجعين را نيز افزود. به اين ترتيب سطح منطقي و مناسب براي هر مراجعه كننده با ميز در حدود 35/1 متر مربع است. اگر اين ميزها را كنار ديوار قرار دهند اين رقم به 25/1 متر مربع مي رسد. اگر از ميزهاي متعدد استفاده كنند به 95% متر مربع تقليل مي يابد. البته با احتساب ساير فضاها مانند فضاهاي گذر و مانند آنها سرانه فضاهاي هر نفر به طور عادي به 3/2 متر مربع مي رسد. ميزهاي تكي از مزاياي رواني برخوردارند اما فضاي بيشتري احتياج دارند و ايستايي آن نيز محدود است. ميزهاي دو نفري اگر بدون حايل مياني باشند به خوانندگان امكان تجاوز به حريم خواننده مقايل را مي دهد. حامل مياني نه تنها از تداخل پيشگيري مي كند و احساس خلوت نسبي را فراهم مي آورد بلكه مي تواند داراي يك تكيه گاه براي خواندن كتاب نيز باشد. در ميزهاي دو نفري با حايل مياني تامين نور موضعي نيز آسان است. ميزهاي بلند با صرفه ترين ميزها از نظر صرفه جويي در فضا هستند اما از آنجا كه فضاي راهروهاي مياني بيشتر است اين صرفه چندان چشمگير نيست. در پشت ميزهاي بلند مي توان 4 تا 12 نفر را جاي داد عرض ميز نبايد كمتر از 120 سانتي متر باشد و فضاي جانبي بين افراد نبايد كمتر از 90 سانتي متر باشد.

 

انواع روشهاي دسترسي به كتاب:

انواع روشهاي دسترسي به كتاب عبارتند از:

الف: مخزن بسته

ب: مخزن باز

پ: دسترسي آزاد

الف: مخزن بسته: در اين روش كتابها در فضايي ذخيره مي شوند كه صرفا دسترسي كاركنان به آنها مسير است و مراجعه كنندگان مي بايست كتاب مورد نظر خود را طريق آنها دريافت نمايند در اين حالت پيش بيني باز شو و راهروهاي بين قفسه اهميت كمتري مي يابند و در نتيجه سطح كمتري اشغال مي شود.

ب: مخزن باز: اين نحوه كتاب عموماً در كتابخانه هاي علمي و تخصصي مانند دانشگاه ها و موسسات آموزشي رواج دارد. اين روش نسبت به روش بسته جاي بيشتري اشغال مي كند زيرا بايد جاي كافي براي عبور خوانندگان و انتخاب كتاب توسط ايشان فراهم شود در اين حالت محاسبه تعداد كتاب در هر متر مربع به شيوه آرايش قفسه ها بستگي دارد.

پ: دسترسي آزاد

در اين روش كتابها به صورت پراكنده چيده مي شوند تا خوانندگان به مطالعه تشويق شوند. در اغلب كتابخانه مدارس، بيمارستانها و كتابخانه هاي عمومي به اين ترتيب كتاب ذخيره مي شود. در اين حالت قفسه ها منحصر به ذخيره كتاب عموما در كتابخانه هاي علمي و تخصصي مانند دانشگاه ها و موسسات آموزشي رواج دارد. اين روش نسبت به روش بسته جاي بيشتري اشغال مي كند زيرا بايد جاي كافي براي عبور خوانندگان و انتخاب كتاب توسط ايشان فراهم شود در اين حالت محاسبه تعداد كتاب در هر مترمربع به شيوه آرايش قفسه ها بستگي دارد.

پ: دسترسي آزاد:

در اين روش كتابها به صورت پراكنده چيده مي شوند تا خوانندگان به مطالعه تشويق شوند. در اغلب كتابخانه هاي مدارس، بيمارستانها و كتابخانه هاي عمومي به اين ترتيب كتاب ذخيره مي شود. در اين حالت قفسه هاي منحصر به فرد نيستند بلكه جزئي از طراحي داخل كتابخانه محسوب مي شوند. در برخي مواقع قفسه ها در فضاي سالن پراكنده شده و ميزها در بين آنها قرار مي گيرند. حال آنكه در برخي كتابخانه ها قفسه هاي به صورت نيمه منظم در گوشه اي چيده شده و فضاهاي مطالعه در جاي ديگر قرار مي گيرند. طبيعي است كه فضاي دور ميزها به ميزان مراجعه بستگي دارد. در صورت بهره گيري از قفسه هاي مجزا بايد به جاي كافي براي بررسي كتاب روي ميزها يا طاقچه هاي نزديك قفسه ها در نظر گرفت.

 

اهداف در طراحي كتابخانه:

لازم است كه فضا باز باشد و نور كافي و منظر مناسب از فضاي باز بيرون (فضاي سبز) داشته باشد. بطوريكه شخص مطالعه كننده همچنان خود را با محيط بيرون مرتبط حس كند.

مبلمان بخش هاي مطالعه بايد از نوع راحت بوده و جوابگوي مطالعه تفريحي مراجعين باشد.

بخش مجلات و روزنامه ها در اين كتابخانه پرطرفدار و فعال خواهد بود. بايد فضاي كافي به آن اختصاص داد و محيطي مطلوب و مبلماني راحت و نظر و نور كافي براي آن در نظر گرفتم.

 

بررسي مصاديق معماري

بهره بردن از تجارب مثبت و منفي (پديد آمده در نقاط مختلف جهان) در امر طرحي بسيار مفيد است. از اين جهت چند نمونه از مجموعه هاي فرهنگي و هنري در داخل و خارج كشور مورد بررسي قرار مي گيرند. هدف از اين بررسي بيشتر مطالعه روي اجزاي سازنده اين بناهاي فرهنگي (گالري هاي هنري، سالن هاي اجتماعات، كتابخانه و ...) و نحوه ارتباط متقابلا آنها با همديگر مي باشد و طبيعي است كه هر كدام از اين مجموعه هاي فرهنگي تحت تاثير عواملي همچون شكل زمين آب و هواي منطقه و برنامه طرح از نظر حجم و نماي ساختمان تفاوت هاي قابل توجهي دارند.

براي اين منظور يك نمونه داخلي (فرهنگسراي دانشجو) و دو نمونه خارجي (مركز فرهنگي تجيبائو و مركز پمپيدو) انتخاب و بررسي مي شوند.

 

نمونه داخلي:

فرهنگسراي دانشجو (شفق):

اين فرهنگسرا در سال 1373 در درون پارك شفق تهران آغاز به كار كرد.

با توجه به اهميت مسائل فرهنگي در بين دانشجويان، بخش عمده فعاليت اين فرهنگسرا در ارتباط با دانشجويان و جوانان در نظر گرفته شده است و با استقبال خوب آنها مواجه شده است.

فعاليت هاي آموزشي اين مركز عبارت است از:

1 – كلاسهاي فرهنگي: شامل علوم قرآني و ...

2 – كلاسهاي هنرهاي تجسمي: طراحي نقاشي، خوشنويسي، سفالگري، تذهيب گل و مرغ و ...

3 - كلاسهاي هنري موسيقي: دف، تبنك، تار، ويولون، گيتار، سنتور، آواز آقايان و ...

4 – كلاسهاي آموزشي ويژه بانوان: خياطي، فوريتهاي پزشكي، گريم، يوگا، كليه كلاسهاي موسيقي غير از آواز

5 – كلاسهاي كامپيوتر

6 – كلاسهاي آموزش زبان انگليسي از متبدي تا پيشرفته

7 – كلاسهاي آموزش كودكان: قرآن، نقاشي، سفالگري، شطرنج، موسيقي و...

8 – تربيت راهنمايان گردشگري

9 – كلاسهاي خبرنگاري و عكاسي خبري

تصاوير از فرهنگسرا در پايان آمده است.

سال اجتماعات فرهنگسرا دانشجو با ظرفيت 200 نفر داراي امكانات مناسب صوتي، تصويري، و اتاق گريم در زمينه تئاتر، كنسرتهاي موسيقي، پخش فيلم (ويدئو و پروجكشن) و ساير برنامه هاي فعال است. گالري (نگارخانه) دانشجو با مساحت حدود 100 متر مربع و گنجايش 70 اثر هنري ميزبان هنرمندان خلاق در زمينه هاي تجسمي، نقاشي، گرافيك، عكاس و پايان نامه هاي دانشجو مي باشد. از فضاي باز مقابل فرهنگسرا نيز به عنوان نمايشگاه فضاي باز تحت عنوان پنج شنبه بازار هنري استفاده مي شود. همان طور كه قبلاً ذكر شد بخش عمده فعاليتهاي اين فرهنگسرا در ارتباط با دانشجويان و جوانان است كانونها و انجمنهاي مختلفي در اين زمينه فعال شده اند كه عنوان آنها به شرح زير است:

1 – كانون دانشجويان نجوم

2 – خانه دانشجوي هنر هفتم

3 – كانون دانشجوي خبرنگاران جوان

4 – انجمن دانشجويي پرستاران

5 – كانون دانشجويي ادبي

6 – كانون دانشجوي مديريت هنري

7 – جمعيت دانشجوي امام رضا (انجمن خيريه حمايت از آسيب ديدگان اجتماعي)

8 – كانون دانشجوي زيست شناسي

9 – كانون دانشجوي كارشناسي ارشد

10 – كانون دانشجوي ترويج گياهان دارويي

از ديگر بخش هاي فرهنگسراي دانشجو مي توان به فروشگاه كتاب، كتابخانه و بخش اداري اشاره كرد.

 

نمونه هاي خارجي

مركز فرهنگي ژان ماري تجيبائو اثر تجيبتائو اثر رنزوبيانو

ساخت مركزي براي بيان فرهنگي كاناك تصميمي بود كه دولت فرانسه در طي كنفرانس صلح پس از شورشهاي سال 1984 و 1988 در كالدونياي جديد اتخاذ كرد. اين مركز به نام رهبر كاناك كه در سال 4989 كشته شد، نامگذاري شده است. آژانس توسعه فرهنگ كاناك به رياست ماري كلود تجيائو، مسابقه اي بين اللملي برگزار كرد كه رئيس جمهور فرانسه نيز حمايت از آن بر عهده گرفت.

اين مكان بسيار زيبا حدود ده كيلومتري شرق نومه قرار دارد اين پيشامدگي به شكل شبه جزيره اي است بين اقيانوس و تالاب. اين موقعيت تضادهاي قوي ايجاد مي كند زيرا يك طرف آن رو به بادهاي غالب و آبغاي عميق است. حال آنكه جانب ديگر رو به تالاب و بسيار و بسيار آرام است. طرح پروژه از شكل محل و برجستگي آن گرفته شده است. طرح در طول يك ستون فقرات امتداد مي يابد كه تيغه تاج شبه جزيره را دنبال مي كند. همچون در دهكده هاي كاناك، جاده سبب انسجام مجموعه مي شود بناها در دو طرف در سه گروه ساختماني قرار دارند بي آنكه تقارن خاصي داشته باشند و باغهايي آنها را از هم جدا مي كنند به اين ترتيب سه دهكده ايجاد شده است كه هر كدام جزيره اي است با كاركردي معين با فضاهايي براي نمايش فرهنگ سنتي و معاصر كاناك: يك آمفي تئاتر، كتابخانه. رسانه كتابخانه و لابراتوارهاي آموزشي.

 

تصاوير از مركز تجيائو:

طول جاده 230 متر است. در يك طرف ساخت و سازهاي كوتاه به نرمي تالاب پايين مي روند در طرف ديگر در برابر بادهاي مداوم شرقي بناهاي بلند مي بينيم كه استعاره بصري مسكن سنتي كاناك را به نمايش مي گذارند در طرح برگزيده تعمدي در جلوه فروشي ديده نمي شود تنها اشارت صريح به گذشته را مي توان در مصالح و روش كار با چوب و انحنا دادن به قطعات يافت. اين بناها نه فقط تقليد صرف از صندوقچه هاي سنتي كاناك نيستند. نامي كه به مسكن محلي داده شده بلكه شكل خاص خود را از روش اقتباس كرده اند كه خاص منطقه اقيانوس آرام است و در آن تهويه طبيعي استفاده مي شود.

تهويه از طريق وارد كردن جريان هواي خنك در بخش فوقاني بنا انجام مي شود. صندوقچه ها طوري طراحي شده اند تا بادهايي را كه تقريباً هميشه از يك جهت مي وزند دريافت كنند و پيوسته دماي داخلي را طوري كاهش دهند كه هواي گرم مدام تخليه شود بديهي است كه اين سازه ها طوري طراحي شده اند كه در برابر هر رخداد اقليمي به ويژه توفانهاي گرمسيري تاب آورند. بناهاي كوچك رابطه اي نزديك با محيط طبيعي دور و بر خود ايجاد مي كنند. اهميت دادن به چشم انداز در كالودنياي جديد هنري است كه پيوندي عميق با فرهنگ كاناك دارد. فضاي طبيعي بين صندوقچه ها و اطراف آنها دقيقاً به همان شيوه اي احيا حفظ مي شود كه مردمان مالزيايي به طور سنتي در حفاظت از محيط طبيعي خود به كار مي برند.

تكنولوژي برتر زير بناي تكوين پروژه اي است كه پايه در مفهوم خاطره دارد. اين شيوه تكنولوژي برتر، اجراي ملايم مدرنيته، طبيعت و سنت با هم آشتي مي كنند.

 

تصاوير از مركز فرهنگي ژان ماوي

مركز فرهنگي پمييدو پاريس

معمار: راجز و پيانو                        موقعيت: پاريس

تاريخ: 1976 تا 1972           نوع ساختمان: موزه هنر نوين

سيستم ساخت: تكنولوژي جديد شيشه اي و آهنگي

قليم: معتدل                                شرايط: شهري

سبك: تكنولوژي نوين (هاي – تك)

عكس هايي از مركز فرهنگي پمييدو

مركز جورج پمييدو كه سابقاً به نام مركز بيوبورگ نام داشت اين مركز با همكاري ريچارد راجرز و ورنزوپيانو طراح ريزي شد بناي پمييدو در مركز قديمي و تاريخي پاريس در محدوده يك كيلومتري نتردام در بافت قديمي بسيار متراكم قرار دارد. در زمان طراحي اين ناحيه در بحران به سر مي برد.

يك ميليون متر مربع مركز فرهنگي براي چهار فعاليت زير در نظر گرفته شده است:

موزه هنر، نوين، كتابخانه مرجع، مركزي براي طرح صنعتي و يك مركز براي موزيك و تحقيقات پژواك شناسي. محلي براي مدير شركت، فروشگاه كتاب، رستورانها سينماها، فعاليتها كودكان و محلي براي پارك ماشينها نيز بعداً به ان اضافه شده است.

در مركز پمييدو فعاليت هاي متفاوت براي موقعيت هاي متفاوت و افراد مختلف اعم از پير و جوان و توريست طرح ريزي مي شود كه تمام اين گوناگوني در محيطي تغيير پذير با يكديگر مواجه مي شوند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره هوشنگ سیحون

بازديد: 339

 

هوشنگ سیحون معمار بزرگ ایرانی و نقاش ایرانی و استاد سابق معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

 

فهرست مندرجات

·                     ۱ زندگی نامه

·                     ۲ پیشینه معماری

·                     ۳ پیشینه نقاشی

o                            ۳.۱ برخی از آثار (معماری)

·                     ۴ طراحی و اسلوب معماری

o                            ۴.۱ برخی از آثار (نوشتاری)

o                            ۴.۲ برخی از آثار (نقاشی)

o                            ۴.۳ برخی از آثار(مجموعه آثار معماری و نقاشی)

زندگی نامه

او در ۱۲۹۹ در تهران بدنیا آمد. تحصیلات معماری خود را در دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای زیبای پاریس (بوزار) انجام داد، وی هم اکنون در ونکوور کانادا زندگی می کند.

 

هوشنگ سیحون، ژوئن ۲۰۰۷، عکس از آرش آتش

پیشینه معماری

وی زمانی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سه دوره رئیس این دانشکده بود. استاد"هوشنگ سیحون" نقاش و معمار 86 ساله ایرانی، به مرد بناهای ماندگار معروف است آن هم به دلیل طراحی و نظارت بر ساخت آرامگاه بزرگانی چون خیام، كمال الملك، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، كلنل محمدتقی خان پسبان و ده ها مقبره و آرامگاه دیگر، ضمناً وی طراح بنای موزه توس در سال 1347 و همچنین ساختمان بانك سپه در میدان توپخانه تهران نیز می باشد.

استاد سیحون نقش اندازی است كه در دنیای ابعاد از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان می آورد و معانی و فلسفه نظری و وجودی بزرگانی كه معمار و طراح آرامگاه هر یك از آنان بوده، در نقش مقبره شان متجلی نموده است. به عنوان مثال در 1338 آرامگاه حكیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، محاسبه و طراحی كرده است. او در کتاب « نگاهی به ایران» در مورد بنای آرامگاه نادر شاه افشار می نویسد: ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هر کاره است، این سنگ یکی از مقاوم ترین سنگ هایِی ست که در ایران وجود دارد، او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار می داند». او در ادامه می نویسد: « شکل کلی و مقبره ی نادر به شکل شش ضلعی متناسبی ست که، شکلِ سیاه جادرهایی را تداعی می کند، دلیل این امر همین نکته است که نادر به جای کاخ در زیر چادر زندگی می کرد.

پیشینه نقاشی

در کنار معماری به نقاشی از مناظر و روستاهای ایران می‌پرداخت و نمایشگاه‌هایی از این آثار خود در ایران و در خارج از ایران برپا کرده است.


آثار وی در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست در سال 1972 در كنار آثار هنرمندانی چون پیكاسو و دالی به نمایش درآمد. در این نمایشگاه تابلویی از كلافه های خط به نمایش گذاشت كه در آن از خطوط موازی و پر پیچ و تاب كه هیچ همدیگر را قطع نمی كنند، استفاده كرده بود. دانشگاه هایی مثل
MZT، هاروارد، واشنگتن و بركلی مجموعه ای از نقاشی های او را گردآوری كرده و نگهداری می كنند.

همسر سابق وی معصومه سیحون نیز نقاش است و بیش از 70 سال سن دارد و شگرد وی در کشیدن نقاشی های مدرن است.

 

برخی از آثار (معماری)

 

 

تصویر مقبره نادر شاه

·                     مقبره فردوسی بزرگ

·                     آرامگاه فردوسی بزرگ

·                     آرامگاه بوعلی سینا در همدان(1951)

·                     آرامگاه خیام در نیشابور(1338)

·                     آرامگاه و موزه نادرشاه در مشهد(1958)

·                     آرامگاه كلنل محمد تقى خان پسيان

·                     مقبره عباس ميرزا و بعضی دولتمردان قاجار

·                     آرامگاه کمال‌الملک در نیشابور

·                     ساختمان بانک سپه در تهران

·                     بنای موزه توس(1347)

·                     مرکز فرهنگی یزد

طراحی و اسلوب معماری

آرامگاه فردوسی بزرگ


مجموعه فرهنگی باغ آرامگاه فردوسی در فاصله بیست کیلومتری شهر مشهد به طرف قوچان راه دو طرفه می شود و یکی از این راه ها به وسیله بلواری به نام پردیس به طول 7 کیلومتر به باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی می رسد. بنا به شواهد باستان شناسی این منطقه توس تاریخی است که در دوره اساطیری به دست توس پهلوان ایرانی بنا گذاشته شد.سراینده حماسه های بزرگ ایران نیز در همین نقطه به خاک سپرده شد. در سال 1303 همزمان با برپایی جشن هزاره فردوسی قرار شد تا آرامگاه فردوسی به همت انجمن آثار ملی ساخته شود.

انجمن با جمع اوري اعانه از مردم کارهاي آماده سازي براي ساخت بنايي در خور حکيم توس را آماده کرد. برای آغاز ساختمان باید محل دقیق مدفن فردوسی مشخص می شد. نخستین منبعی که از مدفن حکیم توس نام برده در چهار مقاله نظامی عروضی بوده که آن را جایی نزدیک، دروازه رزان توس در محل باغ خانوادگی او ذکر کرده بود.

در اردیبهشت سال 1305 ارباب کیخسرو شاهرخ برای تعیین مکان دقیق مدفن فردوسی راهی توس شد. با تحقیقات به عمل آمده مشخص شد باغ حاج میرزا علی قائم مقام نایب التولیه است. با همکاری مقامات استان سراسر باغ کاووش شد و در باغ تختگاهی یافتند که طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و مدفن حکیم توس بود.

نقشه بنا را به اصرار انجمن شبیه آرامگاه کوروش توسط « آندره گدار» و پروفسور هرتسفلد طراحی شد و مهندس کریم طاهر زاده بر ان نظارت کرد. معمار ساختمان نیز حسین لرزاده بود. مساحت ساختمان 945 متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. بنای آرامگاه در مهر 1313 به مناسبت جشن هزاره فردوسی افتتاح شد. این بنا در سال 1348 با طراحی که هوشنگ سیحون براساس آرامگاه کوروش انجام داده بود گسترش یافت و باغ اطراف آن به همراه موزه کنارش ساخته شد.


آرامگاه نادرشاه(1958)


قوام السلطنه در اواخر عهد قاجار ( 1296 خورشيدى ) در محل يكى از مقابر ويران شده نادرى آرامگاه جديدى براى وى ساخت(52) و استخوانهاى او را از تهران به مقبره مزبور حمل كردند. اين بناى جديد كه در محل فعلى آرامگاه وى قرار داشت مدتى بر پا بود تا اين كه انجمن آثار ملى ايران در سال 1335 خورشيدى درصدد بر آمد آرامگاهى مناسبِ شأن نادرشاه براى وى در همان محل مقبره ساخته قوام السلطنه احداث نمايد. اين كار از سال 1336 شروع شد و در سال 1342 به پايان رسيد.

مقبره كنونى نادرشاه واقع در ضلع شمال غربى چهارراه شهدا ( نادرى سابق ) كه پس از حرم حضرت رضا عليه السلام مهمترين موضع توريستى ـ تاريخى شهر مشهد تلقى مىشود، در باغى به مساحت 14400 متر مربع ساخته شده است. مقبره شامل سكويى دوازده پله اى، محل گور، پوششى خيمه مانند بر روى قبر، سكويى مرتفع در مجاور قبر با مجسمه نادرشاه سوار بر اسب و سه تن ديگر در پى او، يك غرفه فروش كتاب و دو تالار براى موزه است.

طراح بنا مهندس سيحون بود و مجسمه ها را هنرمند فقيد ابوالحسن صديقى ساخته است. مصالح مقبره عمدةً از سنگهاى خشن و سخت گرانيت كوهسنگى مشهد است.

بعضى از قطعات سنگ بسيار بزرگ انتخاب شده تا تداعى كننده مقبره دوم ساخته خود نادرشاه باشد. پوشش مقبره كاملاً به مانند چادر عشايرى است، كه نادر در آن زاده و هم كشته شده است. پوشش ديوارهاى داخلى مقبره نيز از سنگهاى مرمر اُخرايى رنگ مراغه انتخاب شده تا قتل نادرشاه در داخل چادر را تداعى نمايد.

از موقوفات كرامند نادرى كه از تصرف وقف خارج شده بود روستاى دهشك در مجاور شهر تابران توس احيا شده و در اختيار موقوفه نادرى قرار گرفته است(53) كه احتمالاً به زودى از محل در آمد آن به بخشى از نيّات واقف بر سر قبر وى عمل خواهد شد.[1]


مجموعه باغ و موزه آرامگاه


ساختمان جدید آرامگاه نادر شاه افشار به گزارش میراث خبر در تاریخ 12 فرودین ماه سال 1342 با حضور پهلوی دوم به همت انجمن آثار ملی در باغ نادری بازگشایی شد.

نادر شاه افشار فاتح دهلی در هنگام حیات خود دستور به ساخت آرامگاهی کوچک در بالا خیابان مشهد داد. این آرامگاه کوچک در سال 1145 هجری قمری در مجاور چهارباغ شاهی و روبروی حرم امام ضا از خشت و گل ساخته شد. موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه افشار در 2 تالار به منظور معرفی آثار تاریخی این دوره شکل گرفته است . این بنا به همت انجمن آثار ملی در سال 1342 خورشیدی توسط مهندس سیحون طراحی و ساخته شده است .

تنديس نادر شاه سوار بر اسب به همراه تني چند از سربازانش بر فراز يک حجم سنگي مرتفع توسط مجسمه ساز شهير ايراني زنده ياد استاد«ابوالحسن صديقي » ساخته شده است . تالار شماره 1 : اين تالار به انواع سلاح هاي دوره افشاريه ، تابلوهاي نقاشي از نادر و صحنه هاي جنگ ، وسايل سوار کاري مانند زين و برگ اسب از دوره افشاريه تا قاجاريه ، چند نسخه خطي از جمله تاريخ جهانگشاي نادري و دو شمشير متعلق به نادراختصاص دارد که روي يکي کلمه«السلطان نادر » حک شده و روي ديگراين بيت شعر طلاکوب شده است: شاه شاهان نادر صاحب قران هست سلطان بر سلاطين جهان اين شمشير در دشت مغان به سال 1148 هجري در روز تاجگذاري نادر از طرف ملت ايران به وي هديه شده است. تالار شماره 2: اين تالار در سال 1373 به مجموعه اضافه شد و در آن انواع سکه، ظروف و ديگر اشياي اهداي از دوره صفويه تا معاصر به نمايش در آمده است. همچنین در گوشه شمالی آرامگاه نادر آرامگاه محمد تقی خان پسیان سردار خراسان قرار دارد.


آرامگاه کمال الملک


در جوار آرامگاه عطار نیشابوری و در میان باغی در حومه شهر نیشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خیام و به فاصله دو کیلومتری از آن واقع است. طراح این بنای یادبود استاد هوشنگ سیحون است.

این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده است و مستطیلی با تناسب 1 بر 2 را می‌سازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی می کنند؛ حجم بنا از قوس‌هایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شده اند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، "تاق‌های چهاربخش" را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده اند را تداعی می کنند و احتمالا منبع الهام طراح نیز بوده است. طراح با بهره‌گیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجه‌ای ظاهرا متفاوت با هندسه ای پیچیده دست یافته است. این طرح مبتکرانه به مدد سازه پوسته‌ای بتنی اجرا شده است.

در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می شود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده می شوند.. لازم به ذکر است که در پایین قوس‌های اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاه‌تر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوس‌های متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوسته‌ای سه بعدی در فضا حاصل آمده است که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند می دهند. این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آورده‌اند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهره‌گیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان می‌دهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کرده است.

تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شده‌اند و به سمت خط تقارن قوس‌ها این نقوش کوچک و کوچکتر می‌شوند. به گفته طراح، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور می شود. فرم کلی بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشی ها، هارمونی بس عجیب با بنای مجاور یعنی آرامگاه عطار دارد، بطوریکه شاید بازدید کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از یک بنا درک کند!

سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگ‌های مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده است، نقش برجسته‌ای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده است

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس