خانه و خانواده
خانه و خانواده
روایات
رسول گرامی اسلام(ص) میفرمایند:
هیچ میراثی از ادب و تربیت صحیح برای فرزند بهتر نیست.
هیچ کانونی در اسلام برپا نشده است که نزد خداوند از کانون خانواده محبوبتر و عزیزتر باشد.
بهترین مردان امّت من کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبّر نباشند و نسبت به آنان ترحّم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند.
امام صادق(ع) میفرمایند:
هرکس دوستدار ما خاندان عصمت و طهارت باشد به همسرش بیشتر اظهار دوستی میکند.
رزق، همراه زنان و خانواده است.
محبت، اساس خانواده
هستی پایگاه مهرورزی و عشق و خانواده مرکز آموزش و تجربه عشق و صفا و صمیمیت و ایثار و عطوفت است. بنابراین، الفبای حقوق خانواده در اسلام برپایه محبت پیریزی شده و چیزی فراتر از عدل و راهکارهای عقل است. مگر دل مالامال از صفا و عشق بیپیرایه مادر را میتوان در بازار حرص و آزِ معادلات بشری خرید و فروش کرد؟! در اینجا اگر قوانین عادلانه الهی هم به او بگوید در مقابل سیراب کردن فرزندت از شیره جانت میتوانی از پدر فرزندت مزد ستانی مادر نمیپسندد. عرق جبینی که پدر در مشقت کسب معاش میریزد و در طوفانی از حوادث زندگی خود را غوطهور میسازد، بدان امید که در ورودش به کانون خانواده دستهای خستهاش آغوش شادمانه فرزندش گردد و لبخند کودکان او خستگی و رنج را از وجودش بزداید، در ترازوی کدامین معامله و مبادله قابلیت قیمتگذاری ظاهری دارد؟
خانه و خانواده، تبلور سکون و اطمینان
بشر از نخستین روزهای حضور خود بر عرصه خاک دریافته است که خانه و خانواده بهترین مأمن انسان و شایستهترین کانون برای تبلور سکون و اطمینان است. بلکه میتوان گفت که هبوط آدم ابوالبشر با همسری «حوا» به عالم خاک و ورود این دو یار مهربان از عالم افلاک، خود گویاترین دلیل برای اثبات این مقصود است. اگرچه این فرود برای نخستین زوج انسانی ناگوار و چشیدن طعم تلخ وسوسههای شیطانی برایشان تألمبار بود، لیکن آنان از پروردگارشان رخصت طلبیدند، تا عروجی زیبا را در سایه همدلی و کفویت برای فرزندان آدم به ارمغان آورند؛ تا بشر در سایه اندیشه و ایمان و در پناه زوجیتی شایسته، با اطمینانْ ناکامیها و فراز و نشیبهای زندگی را درنوردد و از وادیهای شکست و مرارت، مصمم و استوار بگذرد.
اهمیت خانواده
اهمیت خانواده و محوریت آن در شکلگیری زندگی اجتماعی بشر، همواره به گونهای بوده است که هیچ یک از مکاتب سیاسی، اجتماعی، فلسفی و بنیادهای فکری از پرداختن بدان دریغ نورزیدهاند. از این رو، در هیچ عصری انسان از اندیشیدن در اصول و قواعد و نحوه استحکام بخشیدن به ارکان خانواده بینیاز نبوده است؛ بلکه از نخستین روزهای حضورش بر عرصه خاک و با بروز اولین نمودهای خرد و اندیشه، و نیز با ظهور اولین بارقههای توجه به بقای نسل و پاسخگویی به نیازهای عاطفی و فطری و طبیعی، بر این انگیزه همت ورزیده که در تشکیل اولین هسته نظام اجتماعی خویش چارهای کند و از اصول و قوانین حساب شدهای در حفظ و حراست آن بهره جوید. بنابراین همواره بخش عمدهای از اشتغالات فکری او به سامان بخشیدن این بخش اختصاص یافته است.
خانه و خانواده، پایگاهی برای رشد و صعود
با وقوع انقلابهای عظیم الهی توسط پیامآوران قسط و عدل که زمینهسازان تحولات اساسی در نظامهای اجتماعی بودهاند، و عمدتا مبنای دعوتشان، تحقق عدالت اجتماعی و زدودن هرگونه سلطه و زورمداری از ساحت زندگی فردی و اجتماعی بشر بود، روابط درونی خانواده شکلی قانونمند و مقدس و منطبق با نظام تکوین و فطرت بشری به خود گرفت. از آن پس، خانواده هویتی اصیل و نقش محوری در عروج انسان به سوی کمالات پیدا کرد، و پایگاهی برای رشد و صعود او به قلههای کمال شد. در این کانون، اساس زندگی را، حق محوری تشکیل میداد، و هرگونه خودنگری و خودخواهی رنگ میباخت. تمایلات فردی جای خود را به انعطاف و پذیرش و تمکین در برابر قانون کامل الهی میداد؛ انوار هدایت همه ابعاد زندگی را منوّر میساخت و رنگها در مقابل بارقه عشق به خدا به بیرنگی میگرایید، و در پرتو درخشش قانون حق، حیات طیبه رخ مینمود.
حرم امن
خانواده حرم امنی است که مَحارم در سایه امنیت و سکون در آن گردهم میآیند، تا سینههای سرشار از عشق و محبت را در سایه پیوند اعضای آن، نثار یکدیگر کنند و بذر شادی و شادابی را در این بوستان بپاشند. در چنین کانونی قلبها مصفا، عشقها بیپیرایه، جام جانها لبریز از مودت و رحمت، و انسانها مظهر تجلی کمالات و آینه انعکاس صفات جمال و جلال حق میشوند.
در محیط پاک خانه و خانواده، پردهها و حجابهای کدورت و ظلمت زدوده میشود و همه در کنار هم مسرور بر سر سفره کرامت پروردگار متنعم میگردند. در کانون گرم خانه و خانواده، انسانها درس وفاداری و عشق به خدمت و ملاطفت میآموزند و شراب محبت، ذرات وجود اعضا را به مستیِ ایثار و مهر میکشاند.
اساس پیوند سالم
بیتردید، بقای خانواده با احکام آمرانه صرف، تضمین نمیشود. اگر به جای سنتهای نیک و ایجاد روابط مرضیه فقط از ابزار حقوق استفاده کنیم، بنای خانواده را از درون تهی نمودهایم، و زن و مردی را که انس و الفت متقابل را پایه زندگی خویش قرار دادهاند، همچون مدعی و خصم در مقابل یکدیگر قرار دادهایم. در این صورت، منافع فردی، جای مصالح خانواده و منافع اجتماعی را خواهد گرفت و عواطف، احساسات، عشق و علقههای پیوند جایی برای ابراز نخواهند یافت. در چنین وضعیتی دیگر کام تشنه فرزندان از چشمهسار زلال محبت والدین سیراب نخواهد شد. از این رو، آشنایی نسبت به حقوق و تکالیف متقابل اگرچه به خودی خود پسندیده است، اما خانواده به چیزی بیشتر از این نیازمند است، و آن رهایی از غلاف خودبینی و خودنگری در کانون خانواده است.
توجه به فرهنگ قرآنی در خانواده
اگر زن و مردی پس از پیوند ازدواج، به عللی همسر خویش را مطابق با معیارهای خویش نیافتند، ولی برای رعایت مصالح خانواده و ارج نهادن به اصل این پیوند، در حفظ این بنا و مصالح آن کوشیدند، خداوند کریم دریچهای از خیرات و برکات را به سوی آنان میگشاید. در قرآن میخوانیم: «اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چهبسا چیزی را خوش نمیدارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار میدهد». پذیرش این فرهنگ قرآنی در ایجاد همراهی و همدلی زوجین و هموار ساختن مسیر زندگی تأثیر مستقیم دارد و آنان را یاری میکند تا در بروز اختلافات و رخدادها عجولانه تصمیم نگیرند، و فرار را برقرار و گسستگی را بر پیوستگی ترجیح ندهند و در برقراری صلح و آشتی بکوشند و مقاوم و استوار مشکلات را از پیش روی بردارند.
اولین دانشگاه
اسلام اولین دانشگاه برای کسب فضایل و تبلور ارزشها و رشد و شکوفایی استعدادها و توانمندیها را خانه و خانواده میداند. بنابراین خانه حریم امنی است که در آن خمیر مایه تقوا و صفات انسانی شکل میگیرد و انسان به سعادت راه میبرد. این بنا بر اصولی چون مودت، رحمت، عفو، معاشرتِ نیکو، احترام متقابل و اکرام استوار و این همان دستور برخاسته از حکمت است که بالاتر از هر دانشی است؛ همان چیزی است که انبیا بر آموزش آن قیامت کردند و «یعلمهم الکتاب و الحکمة» را برای انسان به ارمغان آوردند. باشد که ما نیز با پیروی از دین مبین اسلام خانه را خانه آرامش بدانیم و راهی برای تکامل و صعود خویشتن برگزینیم.
طراوت بهارانه
خانواده بوستان است و والدین، باغبانان و کودکان شکوفهها و میوههای این بوستانند. وقتی توجه و مراقبت والدین، فضای ترقی و شکوفایی استعداد فرزند را در محیط خانه فراهم سازد، میتوان به طراوت این باغ امید بست و با شادابی و تداوم گلهای این باغ، محیط خانه را معطر ساخت؛ چرا که طراوت بهارانه ما، از شمیم رایحه گلهایی است که از باغ پنجرههای کودکانه به سوی خانه دلهای ما روانه شده است. اما اگر بیتوجهی، بچهها را دچار کمبود سازد؛ اگر کمبود محبت، آنان را عقدهای بار آورد؛ اگر کودکان در حسرت شنیدن حرفهای محبتآمیز و توجه به شخصیت آنان از سوی بزرگترها، دوران کودکی را سپری سازند؛ آنگه چه؟ راستی، راز فرار برخی از بچهها از خانه چیست؟ بیاییم نگذاریم این بوستان با طراوت در برابر بیتوجهی ما به باغ خزانزده تبدیل شود.
منبع :
http://www.hawzah.net
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 23:06 منتشر شده است
برچسب ها : خانه و خانواده,