تحقیق دانشجویی - 218

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره انديشه هاي خام شهرسازي

بازديد: 285

 

شهرسازي

انديشه هاي خام شهرسازي

مقدمه:

ماهيت امروز شهرهاي ايران

از سرش پيچيدة شهر سرچشمه مي گيرد. اين سرشت داراي دو وجه است: يكي فرآيند شهرنشيني مانند مسائل اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي ارتباطات و مانند آن، و ديگري فرآيند خرد و انديشة شهرسازي، كه براي ماسئل شهري بنيان هر دو جنبه را به چهار عامل اساي زير نسبت مي دهند:

1 – پويشهاي اجتماعي – اقتصادي

2 – رشد شتابان شهرنشيني

3 – تحول فرهنگ مادي (تكنولوژي) و فرهنگ عقلي (انديشه)

4 – مديريت اجتماعي (سياسي)

عوامل ذكر شدة همة نيروهاي موثر در ايجاد مسائل شهري هستند اما در يك تحليل منطقي، عوامل ياد شده آنچنان درسلسلة علت و معلول به همديگر مرتبط اند، كه هر يك به شمار آيد. چنين تحليلي سرانجام دور و تسلسل به وجود مي آورد. براي خروج از چنين دور باطلي كساني مانند: «انگلس»، «اشپنگلر» و «هانري لافور» مسائل شهري را تجلي اقتصاد سياسي دانسته اند. و برخي مانند مشيل فوكو از ان تعبير قدرت گرفته اند و مانوئل كاسل آن را تعبير به سياست كرده است.

برخي نويسندگان، بر اساس نظرات نتچه و هاديگر جامعه صنعتي عصر ما و به تبغ آن مدرنيسم نسبت مي دهند و حجابي از مفاهيم خردباوري و فرهنگي را بر چهرة ماهيت شهر مي كشند. رواج مباحث مدرنيته در چند سال اخير چنان هزار تويي پديد آورده كه خروج از آن آسان نيست برخي مانند كولاكوفسكي مي گويند: ابهام و گوناگون كاربرد مفهوم مدرنيسم آن را به برچسبي بدل كرده كه فاقد كاركرد و دقت تبيني است.

اما بنا به گفتة بنه ولو شهرسازي نه از طريق اين استنتاجها و بكار بردن تئوري آرمانگرايي بلكه از راه استقرار و از تجارت مكرر مشكلات و تصادمهايي صورت گرفت كه برخي از افراد متعهد تر مانند موريس و سپس گدس را وادار مي سازد تا سلسله علت ها و معلول ها را بپيمايند و تعهد خود را را گسترش دهند و رابطة گمشگتة ميان سياست و فن را بازيابند.

آنچه مسلم است شهرسازي نوين همزاد توسعة تمدن صنعتي است. تحولات ناشي از صعت جديد ساختارهاي اجتماي اقتصادي و فرهنگي جوامع را دگرگون كرد و باعث توسعة شهرنشسي شد و نيز همراه با رشد نظام سرمايه داري ثروتهاي كلان و همزمان با آن فقر و بيچارگي عظيم پديد آمد. از آن پس پديده هايي مانند محلات فقيرنشين چشمگير شدند و بالاخره اتومبيل پيكر شهر را دگرگون ساخت.

افكار و ايده هاي شهرسازي براي مسائل شهري با تاخير يك قرن پس از وقوع اين تحولات به تدريح شكل گرفت. در طول ايبن يك قرن اتوبيسم اروپايي باري شهرها طرحهاي آرماني ارائه مي داد و دولتها به اقدامات موضعي دست مي زدند. هوسمن در پاريبس و آنسپاش در بروكسل خيابانكشي مي كردند. دولتها نيز مانند صاحبان انديشه همواره از توسعه و تحول عقب بودند و كارهاي آنها حالت علاج واقعه بعد از وقوع را داشت.

بررسي شهرسازي در ايران نيز گوياي همين عقب ماندگي انديشه و عمل به علت دوري از واقعيتها بوده است. التبه جريان توسعه شهر نشيني در ايران با تاخير يك قرن نسبت به جوامع صنعتي رخ داد و هر چند فرآيند و حتي خصوصيات شهرنشيني در كشورهاي توسعه نايافته بكلي با كشورهاي صنعتي متفاوت است و در واقع يك جريان برونزا است اما حاصل كار در اصل داراي تفاوت ماهوي نيست.

حاصل توسعه شكل گرفتن تجمعات عظيم است. تحولات شهرسازي در مجموعه هاي بي نظام شهري است. تحولات شهرسازي دويست سال گذشتة جهان صنعتي و صد سال گذشتة ايران تفاوتي جز تفاوت زماني و مكاني ندارند. مشكل اصلي در هر دو تاخير در ادارك ضرورت واقعيت و خامي در تدبير و انديشه هاي شهرهاي اروپايي به شهادت مفاد منشور آتن با آن روربه رو بودند ما هم اكنون با آن مواجه هستيم.

درا ين مقاله قصد آن را نداري كه منشا اين مسائل و تحولات را بيابيم بلكه منظور اين است كه در وهلة اول به جريان تاخير در تدابير شهرسازي ايران اشاره بشود و در وهلة دوم مسائل ناشي از چنين تدابيري را به اجمال بررسي كنيم:

1 – درست در زماني كه اصول منشور آتن در چهارمين كنگرة معماران مدرن زيرنظر لوكوربوزيه به تصويب مي رسيد و بر ارزشهاي انساني و معماري در شهرها تاكيد مي شد (در سال 1933 ميلادي برابر 1313 هجري شمسي) سرتيپ كريم آقا بوذرجمهري كفيل شهرداري تهران به (1853-1869) كه تحت حمايت ناپلئون سوم به نوسازي پاريس پرداخت با قدرت رضاشاهي خيابانهاي جديد تهران را در بافت قديم شهر مي گشود. هر روز پرچم سرخي بر فراز محله اي به اهتزاز در مي آمد و گروه گروه ساكنين آن به محله هاي جديد پيرامون شهر رانده مي شدند و بدون ارج گذاري به تاريخ، ساختمانهاي جديد دولتي و ويرانه هاي ميراث تاريخي دورة قاجاريه بنا مي شد.

در آن موقع دو دهه از انتشار كتاب پاتريك گدس به نام شهرها در تحول در 1915 مي گذشت. او در كتاب خود از فراز برج ادينبور خاطر نشان مي كرد كه ارگانيسم شهري را مي بايست به مثابة تجمعي بشري دانست كه در مسير تحول خود همواره متاثر از محطيهاي دور و نزديك خويش است. گدس خواهان اين بود كه همة يافته هاي علمي در راه اين هدف به كار گرفته شوند. از ديدگاه او شهر يك سيستم پيچيده متشكل از ساختارهاي مختلف و مقوله هاي مختلف و طبعاً موضوعي ميان رشته اي است. بنابراين متدولوژي سنتي شهرسازي كه از يك رشته عمليات حرفه اي و فيزيكي و بر اساس برداشتهاي تجربي و ادراكات شخصي شهر ساز استوار بود بايد بر پايه الگوي عملي (بررسي تحليل طرح و با درك همة جوانب و وجوه به طور جامع انجام پذيرد. نظريات گدس مدت 60 سال بر تفكر شهرسازي علمي سايه انداخته بود و بر پاية همين انديشه مدل يا الگوي طرحهاي جامع به عنوان متدولوژي شهرسازي شكل گرفت. اين طرز تفكر در 1932 و 1949 در انگليس و در 1928 و 1949 در ايالات متحده امريكا جنبة قانوني يافت.

25 سال تجربه شهرسازي بعد از جنگ جهاني در اروپا مشكلات اين رويكرد يا طرز تفكر را نيز به تدريج آشكار ساخت. از يك سو اعتراض معماران جوان گروه ده (Ten Team) به تقسيمات عملكردي (مسكن، كار، فراغت، و حمل و نقل) منشور آتن و از سوي ديگر تئوري سيستم كه در سال 1954 توسط برتالنفي تدوين شد بر تفكر شهرسازي موثر واقع شدند. تحت تاثير اين جريانات فكري ساختگرايان كوشيدند در مخالفت با مقولات عملكرد گرايي با شهر به عنوان يك كليت واحد (گشتالت Gestalt) برخورد كنند. هر چند تئوري سيستم ثابت كرد كه سرشت سيستمها جامع و ميان رشته اي است اما اقرار داشت كه براي شناخت كليت سيستمهاي باز هيچ معياري در دست نداريم تا بگوييم كه درشناسايي سيستم تمام خصيصه هاي خاص آن را در نظر گرفته ايم. برتالنفي به صراحت بيان كرد كه شناخت شناسي سيستمها با شناخت شناسي پوزيتيويسم يا امپريسيسم (اصالت تجربه) عميقاً فرق دارد.

تحت تاثير اين جريانها در سال 1964 در انگليس گروه مشورتي برنامه ريزي (PAG) لايحة تغيير قانون شهرسازي جديد (1969-1971) انگليس قرار گرفت. بر اساس آن طرحهاي جامع كه تحت عنوان طرح توسعه و عمران خوانده مي شدند. منسوخ و مدل طرحهاي ساختاري جايگزين آن گرديد. مك لوين يك از اعضاي اين گروه در سال 1969 كتاب برنامه ريزي شهري و منطقه اي رويكردي سيستمي را منتشر كرد و در سال 1971 جرح چيدويك در تكميل مباحث آن كتاب مشهور خود نگرش سيستم برنامه ريزي را انتشار داد. حاوي نظرياتي كه در مفاهيم و انديشة شهرسازي متدها و مدلهاي آن تحولي اساسي پديد آورد.

در همان حال كه مدل طرحهاي جامع مورد انتقاد كوبندةاين شهرسازان قرار داشت يعني در سال 1345 شوراي عالي شهرسازي ايران تشكيل و در سال 1347 نخستين قرارداد طرح جامع براي شهر تهران منعقد شد و درست در زمان انتشار كتاب چدويك در سال 1971 ميلادي يعني در سال 1351 (ه ش) مدل طرح جامع به مفهوم كاربري زمين در قانون تغيير نام وزارت مسكن و شهرسازي به تصويب رسيد.

2 – تغييرات بنيادي

اواخر دهة هفتاد و اوايل دهة هشتاد را مي توان سالهاي درخشان تحقيقات شهري دانست. طرحهاي جامع در بيشتر كشورهاي دستخوش دگرگوني شد و خصلت استراتژيك (راهبري) يافت. برنامه ريزي شهري از يك سو به برنامه ريزي عمل گرايش يافت. اين تحولات بر پاية متدهاي تحليل سيستمي به جاي صرف نيرو بريا شناخت جامع موضوعي تلاش خود را متوجه تحليل جامع مساله كرد. زيرا هم در عمل و هم در تئوري مشخص شده بود كه حل مساله ا هر چيز مستلزم صورت بندي درست از صورت مساله است.

مدل پوزيتويستي (شناخت، تحليل، طرح،) كه مدتها الگو و روش تهية طرحهاي شهري بود جاي خود را به مدل سيستميك (تحليل، طرح، سياست) داد. اين مدل به مفهوم رسيدن به اهداف و سرانجام ارزيابي و ساستگذاري براي اجرا بود.

بدين ترتيب انتظار معجزه از مطالعات برنامه ريزي كنار گذاشته شد و شهرسازي عملاً به شهرسازي واقعي روي آورد.

در آوريل 1982 دادگاه شهرستان كالاوراس در ايالات متحده آمريكا بر اساس لايحه اي كه از طرف وكلاي مردم بر ضد مصوبات طرح جامع شهر تهيه شده بود به دلايل گوناگون بي كفايتي طرح جامع را در تامين منافع مردم اعلام داشت و قانون ايالتي را نقض نمود.

رويدادهاي مهمي كه از 1975 شروع شده بود در دهة 1980 اساس طرح جامع در ايالات متحدة آمريكا را دگرگون ساخت و از اواسط 1980 تعدادي از شهرداريهاي و حكومتهاي محلي كار جديدي را تحت عنوان طرحهاي استراتژيك آغاز كردند.

اساس طرحهاي استراتژيك از طرحهاي ساختاري اقتباس شده است. در طرحهاي ساختاري و استراتژيك موضوعتات حياتي روشن مي شوند و مناطقي تعيين مي گردند كه رشد و تغيير آنهابايد در چهارچوب كلي و انعطاف پذير خط مشي ها و رهنمودها صورت گيرد. اين روش به زمان و كوشش فوق العاده اي براي جمع آوري اطلاعات نياز ندارند و ايستا نيست. در اين رورش به جاي آنكه تكليف تمام بخشهاي شهر به طور يكسان براي دراز مدت تعيين گردد به اولويتها و خط مشي ها و رويكردهاي مالي براي جوابگويي به اين خط مشي هاي مي پردازند.

طي 15 سال گذشته بر پاية تلاشهاي دهة 70.

 

چهارچوب نظري تحقيق:

قبل از بررسي موضوع ابتدا لازم است كه با فلسفة اجراي طرح هاي بلند مرتبه سازي آشنا شده و سپس موضوع تحقيق بپردازيم.

مكتب شيكاگو:

اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم همراه با رشد و رونق اقتصاد در آمريكا و رقابت آن با كشورهاي اروپايي بود. كه اين مساله سبب افزايش تراكم زمين در مراكز شهري گرديد و 2 عامل اصلي پديد آورندة آسمانخراش يعني 1 – كمبود زمين و 2 – امكانات فني و تكنيكي با يكديگر جمع شدند و اولين آسمانخراش ها را به وجود آورند. اين امر سبب شد تا بعد از آتش سوزي بزرگ شهر شيكاگو در سال 1871 كه در آن تمام. ساختمان ها كه از چوب بودند سوختند، اين بار ساختمان هايي بلند با اسكلت فلزي جايگزين ساختمان هاي سوخته شده شوند.

بنابراين مكتب شيكاگو در راستاي جنبش نوگرايي قرون نوزده و بيست حركت مي كرد و از خصايص مهم اين جنبش رد سنت هاي ديرين در تزيين و آراستن بنا و رو كردن به اشكال ساده و خالص () و همچنين نمايان ساختن اسكلت ساختمان مي باشد.

لويي سوليوان از اعضاء مشهور مكتب مي گويد: خاصيت اصلي و صنعت بارز يك بناي چندين طبقه چيست. فورا جواب مي دهيم عظمت اين عظمت عاملي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي برخودار است به خود جلب مي كند و آن چيزي است كه بيش از همه به يك بناي چندين طبقه فريبندگي مي بخشد و بنابراين بايد بيش از همه چيز مورد نظر هنرمند قرار گيرد و محرك اصلي تصورات او باشد.

همان طور كه از مطلب فوق هم بر مي آيد نظريه پردازان اين مكتب بيشتر ديدي تحسين آميز و شگفت زده از امكانات حاصل از ساختارهاي بلند ارائه مي گردند و متوجه تاثيرات خطير اين پديده در بافت و سيماي زندگي شهري كه كاربرد قوانين و ضوابط محكمي را طلب مي كند، نبودند.

 

مكتب نوگرايي (عملكردگرايي) (Modernism)

اين مكتب در قرن نوزدهم شروع شد و در قرن بيستم به اوج شكوفائي خود رسيد و مي توان گفت كه بيشترين تاثير را بر بافت شهري عمودي قرن بيستم داشته است. از مهمترين نظريه پردازان اين مكتب از والتر گروپيوس لوكوربوزيه و ميس وندرروهه مي توان نام برد. اصول كلي عقايد اين مكتب از طريق منشور آلن در سال 1931 در كنگرة جهاني معماران مدرن در آتن ارائه شد.

(لوكوربوزيه: منشور آتن)

و مانند اكثر انديشه اي شهر سازي شهرسازي قرن نوزده و بيست كه متاثر از اوضاع با سامان شهرها بعد از بعد از انقلاب صنعتي بودند افكار عملگرايان نيز به دشت از شرايط زندگي غير انساني خصوصاً طبقات پايين جامعه در شهرهاي صنعتي آزرده بود اين منشور بعد از ذكر نابسماني هاي زندگي شهري، راه حل مسئله را قوانين شهري محكمي مي داند كه تامين كنندة رفاه و عدالت شهري باشد و از طرف ديگر حكومتي مقتدر پشتيباني گردد.

امكان آزاد شدن سطح زمين از قيد ساخت و ساز و استفاده از آن جهت فضاي باز و بسته، امكان قرار دادن خدمات عمومي مورد نياز مسكوني امكان صرفه جويي اقتصادي در توليد ساختمان امكان بهره گيري از فوايد عملي ناشي از بالا رفتن قيمت زمين امكان استفاده از ساختمان هاي بلند براي كاربري هاي متفاوت تجاري اداري مسكوني صنعتي و ...

كنستركيتوسيم: اين مكتب از شاخه هاي مكتب نوگرايي (عملكرد گرايي) در روسيه شوروي بعد از انقلاب اكتبر همزمان با پايان جنگ جهاني اول مي باشد. كه در بسياريي از موارد اصول مكتب نوگرايي Modernism را به طريقي افراطي تر در نظريه ها و طرح هاي خود ارائه دادند. متوقف شدن عمليات ساختماني در اثناي جنگ و صدمات كه طي جنگ بر بسياري از شهرهها و ارد آمده بود سبب شد تا به عمليات ساختماني در مقياسي وسيع و حجيم اقدام گردد.

انقلاب 1917 انفجاري از خلاقيت و نوآوري را در كليه امور مطرح گردانيد  موجب فروپاشي كامل اقتصاد و نظام اجتماعي سابق كشور گرديد و نياز به بازسازي و طرح هاي نوين را در كليه امور مطرح گردانيد. ميليوتين رئيس كميسيون ملي ساختن شهرهاي جديد شوروي در سال 1930 همان اصول عملكردگرايان در اروپاي غربي را صورت بندي كرد و در كتاب خود به رشتة تحرير درآورد (استروفسكي 1381).

بلند مرتبه سازي بنا بر اصل بنيادي حداكثر راندمان و بازدهي بلند مرتبه سازي مسكن با ارائه حداقل فضاي خصوصي و شخصي و حداكثر فشاي مشترك و عمومي ساختمانهاي بلند مسكوني در جوار و نزديكي به محل كار سادگي افراط در داخل و خارج بناهاي بلند مسكوني و غير مسكوني از محورهاي عقايد افراد اين مكتب بود.

مگااستراكچراليسم (فن گرايان): از نيمة دهة 1950 و براي تقريباً 20 سال ايدة منطقه شهري (شهر) به شكل يك ساختمان بزرگ بهم پيوسته بر تفكر معمارانه دربارة شهرها حاكم بود. خيابان به شكل يك راهرو مايل حفاظت شده ميدان به صورت حياط سرپوشيدة داخلي و ... از جمله اين نظريات بودند. مگااتراكچراليست ها براي تبيين و توجيه عقايد خود بر اصولا و طرحهايي تاكيد مي كردند: شرايط نگران كنندة محيط زيست و كرة زمين، و تاكيد بر استفادة وسيع و بسيار پيچيده از آخرين توانايي هاي تكنولوژي از مهمترين اين موارد بودند. اولين پروژة مگااستراكچر توسط معمار ژاپني كتروتانگه با همكاري دانشجويان ام آي تي براي بندر بوستن در 1959 طراحي شد. ايده مگااستراكچر يعني ‌«شهر به عنوان يك ساختار غول آسا» اگر چه همواره به صورت طرح هاي علمي – تخيلي روي كاغذ باقي ماند اما اثرات آشكاري بر ساختمان هاي واقعي نيز داشت.

از ميان نظريه هاي ذكر شده، نظرية كنستركتيوست ها كه مبتني بر تقسيمات داخلي فضاهاي بلند مرتبه مشتمل بر فضاهاي خصوص كوچك خوابگاهي و اشتراك در فضاهاي خدماتي مسكن مي باشد در شرايط فعلي ايران عملي به نظر نم رسد و همين طور نظرية اوليه يعني مكتب نيسكاگو و مكتب نوگرايان كه اولي مبتني بر بلند مرتبه سازي به صورت متراكم در كناره معابد و خيابان و دومي بر بلند مرتبه اسزي به صورت پراكنده در دل فضاهاي باز و ورود از خيابان مي باشد با شرايط فعلي ايران سازگارترند.

 

مباحث نظري:

در اين بخش به بررسي آثار اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، كالبدي و آثار زيست محيطي ساختمان هاي بلند مرتبه مي پردازيم.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اقتصادي آن

الف: تاثير ساختمان هاي بلند بر تراكم ساختماني و مصرف زمين: بدين معني كه با مصرف زمين يكسان تعداد طبقات را افزايش داده مثلاً اگر در مساحتي معين 5 ساختمان يك طبقه موجود باشد آنها را با همان مساحت زير بنا به 5 ساختمان 10 طبقه تبديل كرد و يا اينكه با مساحت زير بنايي بسيار كمتر از مجموع مساحات اوليه تبديل كرد و بقيه فضاهاي آزاده شده را به امكاناتي از قبيل فضاي سبز اختصاص داد. اما نكتة قابل توجه آن است كه بلند مرتبه سازي تا ارتفاع مشخصي باعث صرفه جويي قابل ملاحظه اي در مصرف زمين مي گردد و از آن ارتفاع به بالا اين ميزان چندان زياد نخواهد بود.

 

ب: هزينه احداث ساختمانهاي بلند: آنچه كه مشخص است اين است كه هزينة احداث ساختمان در ارتفاع بالاتر بيش از هزينة احداث ساختمانهاي كوتاهتر است. اين هزينه ها شامل به كارگيري مصالح و افزودن امكانات بيشتر گرمايشي و سرمايشي و پله فرار و .... و نيروي كار متخصص تر و ... مي شود. از طرفي اين پديده همان طور كه در بخش مصرف زمين نيز بدان اشاره شد سب صرفه جويي در مصرف زمين مي شود حال بايد ديد كه اين ميزان افزايش هزينه ها تا چه حد به صرف است را در عمل بلند مرتبه سازي زماني اتفاق مي افتد كه كاهش قيمت ناشي از صرفه جويي در مصرف زمين از اضافه قيمت ناشي از ساختمان سازي در ارتفاع، بيشتر باشد (مهندس هاشمي (معاون وزير مسكن) در مصاحبه با بولتن سمينار سياست هاي توسعه مسكن در ايران، مهر ماه 73) از اين روست كه مراكز شهري كه به دليل دسترسي تمكز خدمات و ساير نقاطي كه داراي قيمت زمين بالاتري هستند مرتفع تر مي گردند.

 

ج: تاثير ساختمان هاي بلند بر كاربري زمين: «ميزان جمعيت پذيري و به عبارتي ديگر تراكم ناخالص جمعيت در يك سطح شهري به ميزان اراضي تخصيص داده شده به سه كاربرد مسكن، معابر و خدمات بستگي دارد» (مجيد غمامي: ملاحظاتي در باب سياست افزايش تراكم در شهرها، مجله آبادي، شماره 5)

هنگامي كه از بلند مرتبه سازي – افزايش تراكم ساختماني – جهت افزايش تراكم جمعيتي استفاده مي گردد، نمي توان بدون برنامه ريزيق كاربري زمين براي تامين سرانه هاي استاندارد جهت جمعيت جديد اضافه شوند. هيچ گونه اقدامي جهت بلند مرتبه سازي نمود بايد توجه داشت كه بلند مرتبه سازي يا افزايش تراكم ساختماني در يك شهر موجود در معناي افزودن بر جمعيت شهر در همان اراضي محدود شهري است. در اين حالت بايد اين مساله را بررسي كرد كه آيا مي توان براي جمعيت جديد، سرانه هاي استاندارد ار در زمينه خدمات، تسهيلات شهري تامين مود يا نه؟ ميزان تراكم ساختماني در اكثر مناطق تهران در حال حاضر افزايش يافته و علاوه بر آن قانون امكان خريد تراكم 2000 درصد، جمعيت ساكن در تهران به زودي از دو برابر متجاوز خواهد شد در حالي كه در تامين بسياري از تاسيسات و خدمات شهري دچار كمبود هستيم و آلودگي محيط زيست تهران (هوا، آب، خاك) در نهايت خود به سر مي برد. در واقع هر روز شاهد برافراشته شدن ساختمان هاي بلند به جاي ساختمان هاي كوتاه در همان قطعات ثابت زمين و با همان درصد اشتغال زمين هستيم و تامين فضاي باز مورد نياز و افزايش ظرفيت كشش معابر و خيابان هاي و تامين و افزايش ظرفيت لوله كشي ها و كانال هاي تاسيساتي آب برق گاز تلفن فاضلاب و تامين خدمات آموزشي بهداشتي و درماني براي جمعيتي كه به مرور زمان برابر مي شوند محتاج برنامه ريزي دقيقتري است.

 

بلند مرتبه سازي و عوامل اجتماعي، فرهنگي و رواني آن:

يكي از مسائلي كه همواره در پديدة آپارتمان نشيني و بلند مرتبه سازي مورد توجه بوده است مناسب بودن اين نوع زندگي با گروهها و طبقات مختلف اجتماعي بوده است . تحقيقات مختلف در اين زمينه نشان داده است كه طرز سكونت نحوة رفتار و كنش هاي اجتماعي مختلف بين ساكنين بلند مرتبه ها  بيشترين تاثير را در اين امر مي گذارد كه زندگي در اين مكان ها از سوي ساكنين مناسب و مطلوب يا نامناسب و نامطلوب تلقي شوند.

نتايج بررسي ها مختلف در ايران نشان داده است كه اكثرا اقشار مرفه از روي تمايل و آگاهي اين نوع زندگي را انتخاب مي كنند دلايلي مثل: 1- امنيت مالي و 2 – نگهداري آسان. اما در نزد اقشار متوسط اجتماعي آگاهي كاملي نسبت به اين پديده وجود ندارد عواملي مانند:

1 – فراهم آمدن امكانات مناسب جهت خريد آپارتمان مانند وام بانكي و ... 2 – تمايل شديد به مالكيت با توجه به ويژگي هاي فرهنگي فرهنگي و ارزان بودن اين نوع زندگي عامل جذب اين گوره به بلند مرتبه ها بوده است. گروه سوم اقشار پايين با ريشة روستايي و تهيدست هستند كه به هيچ وجه آگاهي نسبت به اين پديده ندارند. عوامل زير از جمله عوامل موثر در انتخاب اين نوع زندگي براي اين طبقه بوده است:

1 – كمبود مسكن استيصال، اجاره ارزانتر (در مورد اجاره نشينان) 2 – رهايي از دست صاحبخانه در مورد ساكنين مالك آپارتمان 3 – سرمايه گذاري مناسب از نظر مالكين جهت اجاره آن . (هايده نصيري: آپارتمان سازي و آپارتمان نشيني در تهران رساله نهايي به طور كلي مي توان گفت كه 1- زندگي آپارتماني مناسب كليه گروهها و طبقات اجتماعي نمي باشد و 2 – براي اقشار متوسط به بالا مناسبتر از اقشار تهيدست شهري كه غالباً داراي فرهنگ روستايي مي باشند است و همچنين 3 – اگر افراد ساكن داراي فرهنگ مشابه هم باشند، روابط بهتري نتيجه مي گردد و رضايت بيشتر ساكنين را به همراه خواهد داشت.

ب: ايجاد تراكم جمعيتي: هنگامي كه تعداد استفاده كنندگان از يك فضاي مشخص افزايش يابد، به همان نسبت هم فضا بزرگتر مي شود. در نتيجه خصوصيت و شخصيت فضا خدشه دار مي شود زيرا حدي از بزرگي فضاداران مطلوبيت مي باشد. ديگر آنكه جمعيت زياد در يك فضا سطح روابط انساني را تنزل مي دهد و باعث جدايي انفراد دوري و بيگانگي در محيط انساني مي شود. اما چنانچه فضاهاي داخلي و مشترك بلند مرتبه ها با تراكمي مناسب و اندازه اي مطلوب و طراحي جاذبي ايجاد گردد ميت وان امكان برقاري تماس و روابط نزديك را ميان افراد پديد آورد و از اين جهت حتي به عنوان نكته اي مثبت براي بلند مرتبه ها عمل كند.

 

ج: يكنواختي در بلند مرتبه ها: يكنواختي شديد در واحدهاي يك ساختمان بلند مرتبه در نتيجه استفاده از سازه مشترك مي باشد و تا حد زيادي اجتناب ناپذير است.

عملكرد گرايان قرن بيستم با تاكيد بر جنبه هاي اقتصادي اين پديده ها كه نتيجه استانداردي كردن فضاها و استفاده از سازة مشترك عمودي مي باشد، آن را معقول و موجه مي دانستند و براي جنبه هاي رواني موضوع اهميتي قائل نبودند.

يكساني و يكنواختي به همراه تراكم جمعيت در بلند مرتبه ها موجب پديده عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) مي گردد. همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد. بنابراين بايد دقت نمود تا در در طراحي ساختمان هاي بلند با ايجاد تنوع و نماها از يكنواختي و خسته كنندگي فضا جلوگيري شود.

 

بررسي آثار كالبدي ساختمان هاي بلند مرتبه:

الف: ديد و منظر:

1 – ديد و چشم انداز: يكي از آثار بلند مرتبه سازي كه طرفداران آن همواره از آن به عنوان مزيتي قابل توجه ياد مي كنند، فراهم آمدن چشم انداز مطلوب از داخل بلند مرتبه ها به مناظر گوناگون شهري را طبيعت اطراف مي باشند. اما از طرف ديگر اين ساختمان ها ديد و چشم انداز ساختمان هاي ديگر را مسدود مي كنند. در تحقيقي كه توسط شهرداري تهران راجع به بلند مرتبه سازي در تهران انجام يافته است از 26 مجموعه ساختماني بلند مرتبه برداشت شده100% آنها موجب مسدود نمودن مناظر شهري براي ساختمان هاي اطراف بوده اند. (فرشته كازروني حقيقت، شعله نوذري «نگاهي به ساختمان بلند تهران» سازمان مشاور فني مهندسي تهران، واحد تحقيقات، 1372، ص 124و125)

لذا براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني تر به ساختمان بلند مناسب تر است فضايي باز در اطراف ان در نظر گرفته شود. براي جلوگيري از تغيير مقياس و ايجاد ناهماهنگي در نماي شهري در تركيب بلند مرتبه ها با كوتاه مرتبه ها يا بايد از مراحل و مقياس هاي مياني استفاده كرد و يا بايد فضاي حائل بين دو اندازه بلند و كوتاه به صورت فضاي باز و بسته در نظر گرفت.

شكل: شكل كلي و ساده شدة ساختمان هاي بلند عموماً به صورت مكعب مستطيل است كه بر قاعده كوچكتر خود بر روي زمين قرار گرفته است. مكعب مستطيل بلندي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ابعاد ديگر بسيار چشمگير است.

2 – انواع حجيم Masire: ساختمان هايي كه بعد ارتفاع در آنها نسبت به ساير ابعاد تفاوت چشمگيري ندارند.

بعضي از صاحبنظران بر سطح سايه بزرگي كه ساختمان هاي حجيم ايجاد مي كنند تاكيد مي كنند و آن را بسيار نامطلوب مي انگارند.

برج مسطح كه از يك طرف ديگر بسيار عريض است يك فرم ساختماني بسيار ناهنجار در داخل شهر مي باشد. هر چن سمت باريك ساختمان ممكن است به طرز زيبايي باريك و بلند باشد سمت پهنش چنان وسيع و صاف است كه هيچ ساختماني با آن ارتباط مطلوب را پيدا نمي كند. اين ساختمان ها به تنهايي مخرب و شكننده بوده و در كنار يكديگر به صورت تودة بدتركيب  نخراشيده اي در سيماي شهري ديده مي شود. (ريچارد هرمن، آندرو يازوسكي، مباني طراحي شهري، ص 160 و 161).

 

ج:فضاي شهري:

فضاي شهري به عنوان زندگي اجتماعي و گروهي مردم شهر تاثيرات بسيار حائز اهميتي از وجود ساختمان هاي بلند مرتبه مي پذيرد. متاسفانه اين تاثيرات در اكثر موارد ارزيابي شده است. شناخت كامل و تجزيه و تحليل تاثيرات بلند مرتبه ها در فضاي شهري جهت كنترل و ممانعت از جنبه هاي منفي آن بسيار ضروري به نظر مي رسد.

1 – تعريف و مشخصات فضاي شهري: فضاي شهري به عنوان يك جزء بسيار مهم از ساخت شهر فضايي است جمعي كه در برگيرندة بخشي از روابط اجتماعي و فرهنگي جامعه باشد. (فضاي شهري چيست؟ روكر اعتقاد دارد كه ساختاري است سازمان يافته، آراسته و واجد نظم به صورت كالبدي براي فعاليت هاي انساني و بر قواعد معين و روشن استوار است. ... ) (طراحي فضاي شهري محمود توسلي)

هر گونه فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست بلكه ارتباطات ويژه بصري و حركتي موجود فضاي شهري است و در غير اين صورت حفره اي بيش ميان ساختمان ها نخواهيم داشت. (محمود توسلي. طراحي فضاي شهري (1)، ص 18).

صاحبنظران مختلف بر سه مشخصه اصلي شهري تاكيد داشته اند: 1 – محصور بودن 2 – تركيب و هماهنگي متناسب اجزاء 3 – عملكرد و فعاليت جمعي.

1 -1 محصور بودن از محصور بودن فضا به عنوان نخستين اصل حاكم ر طراحي مكان هاي شهري نام برده مي شود بطوري كه اگر فضا به شكل مطلوبي محصور نشود نمي توان به يك مكان شهري جذاب دست يافت (محمود توسلي، و روشهاي طراحي ص 36).

3/3/84:

چگونگي محصور شدن فضا در انسان احساسات مختلفي بر مي انگيزد و براي اينكه مطلوب ترين احساسات در انسان برانگيخته شود محصور بودن فضا بايد داراي مقياس انساني باشد.

بطور كلي مي توان گفت كه نسبت هاي بهينه عرض فضا به ارتفاع براي محصور كردن فضاي شهري از نسبت 2/1 تا 4/1 متغير مي باشد. خارج از اين نسبت ها وقتي فضا تنگ تر يا عريض تر (گشادتر) گردد ايجاد فضاي مطلوب با مقياس انساني با مشكلات طراحي روبرو خواهد بود.

1-2 تركيب و هماهنگي متناسبا اجزاء: هر فضايي را در شهر نمي توان فضاي شهري دانست مگر آن كه بر اساس قواعد زيبايي شناسي شكل گرفته باشد.

1-3 فعاليت اجتماعي در فضاي شهري مي باشد كه صاحبنظران مختلفي بر آن صحه گذاشته اند. در ادامه به بررسي اين 3 مشخصه اصلي فضاي شهري در رابطه با بلندمرتبه سازي پرداخته مي شود:

1 – محصور بودن: همان گونه كه ذكر شد، ميزان محصوريت فضائي بايد متناسب با مقياس انساني باشد اگر اين محصوريت زياد باشد هر نوع چشم اندازي را از داخل به فضاي خارج مسدود مي كند و هر چه ساختمان ها بلندتر باشند تنگي و نامطلوبي فضا بيشتر مي شود.

(بنابراين بايد ساختمان هاي بلند را تا حد امكان از فضاي شهري ميدان و خيابان دور و به جاي آنها در جداره اصلي، ساختمان هاي كوتاهتري كه با مقياس انساني سازگارترند ايجاد نمود. از راه حل هاي ديگر ايجاد حفره ها يا درزهايي به وسيلة فضاي باز نيز در طول خيابان و در هم آميختن ساختمان هاي بلند و كوتاه را مي توان نام برد. اما از سوي ديگر اگر اين محصوريت از حد معيني كاهش يابد مشكلات ديگري بروز مي كند در اين حالت تك ساختمان هاي بلند در ميان فضاي باز و گسترده قرار مي گيرند و محصوريت كالبدي تشكيل نمي شود در واقع فضا بوجود نمي آيد و پديدة بي فضايي رخ مي دهد.

2 – تركيب و هماهنگي ميان اجراء: در اين مورد نيز مي بايد ساختمان هاي بلند مرتبه به عنوان عناصري منفرد بلكه به صورت عناصري متحد و تنيده به بافت شهر نگريسته شود. طراحي بلند مرتبه ها به صورت متنوع از نظر ارتفاع و حجم و طرح در حالي كه يكپارچگي بصري حفظ شود و طراي حفره ها و محوطه هاي بين بلند مرتبه ها به صروت سه بعدي به تحقق اين امر كمك مي كنند.

3 – عملكرد و فعاليت هاي اجتماعي پيش بيني شده است نقش دارند. از آن ميان دو عامل ديد پذيري و جذابيت محيطي ارتباط قوي تري با مبحث ساختمان هاي بلند دارند. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه تعداد استفاده كنندگان از ميدان پارك با نوانايي ايشان براي ديدن آن از خانه يا محل كارشان ارتباط دارد. و پاركهاي ميادين مناطق كوتاه مرتبه نسبت به ميادين مناطق بلند مرتبه توسط تعداد بيشتري از مردم و در دفعات بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند. و علاوه بر اين جذابيت محيطي يك ميدان محصور در ميان بلند مرتبه ها نيز به لحاظ جنبه هاي زيباشناسي و همچنين عوامل اقليمي (تابش نور و آفتاب و جريان باد) پايين مي باشد و بدين لحاظ نيز دچار ركود فعاليت و عدم جذب مردم به خود مي شود.

 

ساختمان هاي بلند و عوامل اقليمي و زيست محيطيگ

الف: تابش آفتاب: ساختمان هاي بلند اگر در جهت گيري مناسب قرار گيرد به خصوص براي طبقات بالايي، امكان استفاده از نور و انرژي آفتات و خوبي مهياست اما اين مسئله براي ساختمان هاي مجاور سبب بروز مشكل سايه اندازي مي شود و هنگامي كه چند بلند مرتبه در مجاورت يكديگر باشند حالت شديدتري بروز مي كند. براي حل اين مشكل وجود مقررات و ضوابط كنترل كننده با توجه به تاثيرات اقليمي، ارتفاع و حجم و فرم ساختمان ها ضروري است.

ب: جريان باد: بررسي جريان باد در بافت هاي شهري خصوصا بافت هاي بلند مرتبه به دو لحاظ حائز اهميت فراوان مي باشد:

ساختمان هاي بلند يا بافت هاي بلند مرتبه از سوي مي توانند باعث تشديد نامطلوب جريان باد در خيابان هاي شهري (يا ميدانها) گردند و از سوي ديگر نيز اين قابليت را دارند كه باعث ركود و جلوگيري از جريان يافتن باد در فضاهاي شهري شوندو در هر دو حالت بسته به شرايط مختلف ركود يا شدت جريان باد مي تواند مطلوب يا نامطلوب ارزشيابي گردد، چنانكه در محيط هاي آلوده شهري تشديد جريان هوا براي جلوگيري از سكون آن و تجمع آلودگي بسيار مفيد و سودمند است در حالي كه در فضاي ديگر ممكن است شدت نامطلوب باد براي عابر پياده و استفاده كننده از فضا نامطلوب و ناراحت كننده باشد.

به طور كلي جريان باد در سطح خيابان، بستگي به مكان و تداوم فضاهاي باز اندازه و شكل آنها و توپوگرافي ساختمان ها دارد. (آن ويستون اسپرن: استراتژي هايي براي طراحي شهري كيفيت بهتر هوا در سطح خيابان سطح ترجمه راضيه رضازاده مجله آبادي شماره 3) هر ساختماني به تنهايي در مقابل جريان باد، داراي مناطق آيروديناميكي خاص در اطراف خود مي باشد. قوي ترين اين مناطق منطقة سايه باد در ساختمان هاست. كه اين منطقه مجاور به سمتي از ساختمان تشكيل مي شود كه وجه مقابل مورد اصابت باد غالب است. كه اين منطقه به علت ركود هوا در آن داراي بيشترين ميزان آلودگي است. وقتي بلند مرتبه هاي با هم تركيب شده و بافتي از بلند مرتبه ها تشكيل شود. محاسبات مربوط به مناطق مختلف پيچيده تر شد و نيازمند محاسبات دقيق تري مي گردد.

 

سابقه تاريخي محور نواب:

در مسير گردش شهر تهران در اوايل سلطنت پهلوي دوم زمينهاي بخش غربي تهران به كارمندان دولت با قيمت مناسب واگذار شد كه به تدريج علاوه بر گسترش محله بريانك محلات سلسبيل باغ شاه و امامزاده حسن گسترش مي يابند و از دو طرف محدودة مشخص تري را براي خيابان نواب به وجود مي آورند. در اين دوره خيابان نواب به شكل ديگري با عرض متوسط با عملكرد تجاري در منطقه ايفاي نقش مي كرد در سال هاي 1345 تا 1353 و با شكل گيري كامل بزرگراه چمران (پارك وي) اين محور (چمران) به ميدان جمهوري و توحيد ختم شد و محلة نواب را به شكل بن بستي محدود به پادگان قلعه مرغي درآورد.

در گذر اين دوره خيابان نواب به شكل مشخصي از شمال به ميدان جمهوري و از جنوب به قسمت شمالي فرودگاه قلعه مرغي ختم مي شد. ساختار عمومي خيابان در اين دوره عبارت بود از بدنه هاي سه تا چهار طبقه كه در طبقات همكف تعميرگاههاي ماشين و كارگاه هاي نجاري و آهنگري احداث شده بود و طبقات فوقاني داري كاربري مسكوني بودند. با گذر از سال هاي 50 و 60 شمسي خيابان نواب با افول تدريجي روبرو گرديد و در جوار خيابان هاي سلسبيل و كارگر به شكل محوري واسطه اي تغيير ماهيت داد.

در آغاز دهة 70 شمسي در امتداد بزرگراه چمران تصميم به تعريض و تعريف مجموعه اي مسكوني در دو طرف خيابان گرفته شد تا علاوه بر برقراري ارتباط بين ميدان توحيد و فرودگاه قلعه مرغي (و در نهايت خروجي شهر) اهداف اقتصادي نيز تامين گردد.

 

طرح نواب در طرح هاي جامع:

در طرح جامع مصوب آذر 1347 محورنواب به عنوان يكي از بزرگراه هاي شبكة بزرگراهي پيشنهاد مي شود. طرح جامع ساماندهي تهران مصوب خرداد 1371 نيز آن را با همين موقعيت تثبيت نمود و به عنوان يكي از چهار بزرگراه تهران در حوزة مركزي قرار داد (مشاور باوند، 1379، صحفه 5).

 

طرح نواب در طرح هاي تفصيلي:

طرح تفصيلي مناطق 10 و 11 تهران به تبع پيشنهاد طرح جامع در خصوص توسعه و تعريض محور عرض 45 متر را براي اين محور پيش بيني نمودند كه در مرحلة اجرا در برخي نقاط تا 60 متر نيز افزايش يافت.

 

موقعيت محدودة مورد مطالعه:

بخشي كه در حال حاضر به عنوان نمونه موردي براي ارزيابي اثرات انتخاب شده در حد فاصل مناطق 10 و 11 از مناطق 22 گانه شهرداري تهران در شرق و غرب واقع شده و از شمال به خيابان آذربايجان و از جنوب به پل خيابان امام خميني (ره) منتهي مي شود. در نقشة زير مي توان محدودة مورد مطالاه را مشاهده نمود.

؟؟؟

1 – پيشينه طرح: طرح تعريض خيابان نواب و تبديل آن به يكي از بزرگراه هاي اصلي شهر از حدود 30 سال پيش يعني زماني كه نخستين طرح جامع شهر تهران در سال 1347 تصويب و ابلاغ شد، مد نظر وده است (تا اينكه سرانجام شهرداري تهران در سال 1369 با اخذ مجوزهاي لازم و انتخاب مشاور عملا دست به كار اين طرح شد (نشرية آبادي ش 20، ص 96).

در مطالعات قسمت يك مرحله اول كل انجام مسير طرح به پنج مرحله تقسيم گرديد مرحله اول از تقاطع خيابان آذربايجان تا تقاطع خيابان امام خميني مرحله دوم از تقاطع خيابان امام خميني تا خيابان سينا مرحله سوم از خيابان سينا تا خيابان هلال احمر مرحلة چهارم از خيابان هلال احمر تا انتهاي مسير طرح (شمال  فرودگاه قلعه مرغي) مرحله پنجم از تقاطع خيابان آذربايجان تا ميدان توحيد و سپس عمليات اجرايي در سال 1373 آغاز گرديد.

اهداف: از آنجا كه اجراي طرح تعدادي واحدهاي مسكوني و تجاري و غيره كه در محدودة طرح قرار داشتند نيز مي بابد تخريب مي شد لذا احداث واحدهاي جديد به جاي واحدهاي مشمول تخريب و به منظور اسكان مجدد ساكنان آنها از جمله اهداف طرح به مار مي رفتند كه البته هدف و انگيزة اصلي از اين ساخت و سازها سود حاصل از فروش آنها بود كه مي بايد هزينه هاي اجرايي طرح را تامين مي كرد.

ساختمان هاي مسكوني كه مهم ترين عنصر تشكيل دهندة اين طرح و سازندة اصلي بدنه بزرگراه تلقي مي گردند به صورت نواريي باريك از ساختمان هاي به طور ميانگين بين 6 تا 9 طبقه در دو طرف بزرگراه در نظر گرفته شده اند. (استخوان بندي شهر تهران جلد 1، ص 311).

برنامه زمان بندي: مدت انجام مطالعات و اجراي طرح 4 سال پيش بيني شده بود كه نيمه سال 1370 آغاز و در نيمه سال 1374 پايان مي پذيرفت.

ملاحظات اقتصادي طرح: اعتبار لازم براي انجام طرح كه هزينه هاي تملك تخريب تسطيح احداث معابر بناهاي مسكوني و جز آن حق الزحمه خدمات مهندسي ثبتي و متفرقه  8 درصد موارد پيش بيني نشده را در بر مي گرفت از 2 راه زير تامين مي شد:

الف:سود ناشي از سرمايه گذاري در ساخت و از ارضاي مشمول طرح در حاشيه بزرگراه و نقاط مشخصي كه در محدودة طرح به دلايل فني يا نيازهاي شهري تملك و با كاربري هاي مناسب از جمله مسكوني اداري و تجاري مي بايست بازسازي مي شد.

ب: بودجة عمراني شهرداري تهران (در پي مطالعات به عمل آمده اين گونه اعلام شد كه سود ناشي از بند الفف تامين اعتبار پاسخگويي انجام طرح است و در شرايط عادي به استفاده از بودجة عمراني شهرداري نيازي نيست.

 

ويژگي هاي طرح:

از جمله ويژگي هاي طرح مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1 – مهار آلودگي هاي صوتي و گرد غبار در دو سطح طراحي شهري و طراحي در سطح طراحي شهري افزايش فاصلة ساخت و سازها تا بزرگراه چرخش بازشوها و نماهاي اصلي نسبت به جهت بزرگراه ممتد در نظر گرفتن ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه عقب نشيني پلكاني بناها ارتفاع و استفاده از پوشش گياهي مناسب .

2 – مهار باد در انتقال سر و صدا و گرد و غبار مقابله با باد مزاحم و تبعات آن پرتر بودن ساخت و ساز جبهة غربي بزرگراه نسبت به جبهة شرقي آن.

3 – كاركرد بناها: از آنجا كه براي نظم بخشيدن به محلات و مناطق مجاور بزرگراه ترجيحا كاركرد هاي خدماتي ادراي تجاري درماني در مراكز آنها متمركز خواهد شد لذ ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به كاركرد مسكوني اختصاص داده مي شود و تنها در ساختمان هاي واقع در تقاطع ها مي توان طراحي محدود فضاهاي ادراي خدماتي را در نظر گرفت.

4 – نقاط عطف و با اهميت: از آنجا كه تقاطع ها در طول بزرگراه ها به عنوان نقاط مكث تصميم گيري و كاهش سرعت در نظر گرفته شده اند لذا طراحي بناها در اين تقاطع ها مي تواند روحية متفاوتي نسبت به طراحي ديگر بناها داشته باشد.

5 – استفاده از مدول جهت ايجاد و توازن و يكپارچگي در طرح و پرهيز از تناقضات احتمالي هر بخش كار به قطعات 100 تا 150 متري تقسيم كرد و هر قطعه به طور مستقل طراحي شود.

علاوه بر نكات مذكور موارد و مسائل ديگري نيز مورد توجه طراحان بوده است كه از آنها با عنوان ايده هاي طراحي نام برده شده است از جمله:

نماي بلوك هاي سمت بزرگراه درست دانه و با جزئيات كم و نماي مجاور بافت مسكوني موجود ظريف تر و با جزئيات بيشتر طراحي مي شود.

در داخل بناها فضاهاي خدماتي و ارتباطي در سمت بزرگراه و فضاهاي زندگي رو به بافت مسكوني موجود تعبيه شوند.

حريم هاي سبز بزرگراه به عنوان جاذب و عايق صوتي نيز عمل مي كنند.

با تعبيه كوچه هايي ب عرض 6 تا 8 متر از به هم پيوستن ساخت و سازهاي جديد و بافت موجود پرهيز شود.

براي تامين نور كافي و پرهيز از اشراف داشتن بناها به بافت موجود ترجيح داده مي شود كه ساخت و ساز در ارتفاع به صورت پلكاني در آيد.

ملاحظات ساختاري با توجه به شرايط اقليمي و منطقه اي و همچنين فنون ساختماني موجود مصالح فولاد بتن و آجر نسبت به ساير مواد در اولويت تشخيص داده شده اند كه دو مورد اول براي عناصر باربر و آجر براي عناصر غاير باربر پيشنهاد شده است. اما به هر حال انتخاب نهايي و نوع استفاده بر عهدة مشاوران منتخب واگذار شده. با توجه به ميانگيني انتخاب نهايي و نوع استفاده از بر عهدة مشاوران منتخب واگذا شده. با توجه به ميانگين طبقات بين 6 تا9 طبقه انتخاب هر دو سيستم اسكلت فلزي يا بتن مسلح ساختار طرح مناسب تشخيص داده شده است.

 

بررسي اثرات و تحليل اطلاعات بدست آمده از آن:

پس از بررسي پاسخ سوالات پرسشنامه، استحصال اطلاعات كمي نظرات اهالي و به كارگيري مشاهدات موارد زير را مي توان در مورد تاييد و تاثر هر دو بافت (قديم و جديد) از همديگر بيان كرد.

حدود 60% جمعيت محدود را قشر جوان تشكيل مي دهند كه با توجه به عدم برنامه ريزي مناسب براي اين قشر و در نظر نگرفتن محلي براي اوقات فراغت آنها فضاهاي خالي رها شده در قسمت پشتي بافت جديد تبديل به محلي براي تجمع اين قشر شده است. اين پديده موجبات بر هم زدن آسايش ساكنان را فراهم مي آورد و نشان مي دهد اجراي طرح نه تنها اثري براي رفع اين مشكل نداشته ناامني را افزايش داده و فضايي براي ارتكاب جرايم به وجود آورده است.

چون در كل طرح به پارك بوستان محلي براي گذراندن بافت قديم و جديد بيش از 70% آنها جايي بيرون محدوده را براي انتخاب و مابقي محور رودكي يا پارك مذكور و خيل كمتر از فضاهاي طرح يا بافت جديد را طرح مي دهند كه اين سبب ازدحام جمعيت مكانهاي ياده شده در ساعات پاياني روز و اوايل شب شده باعث بروز آلودگي صوتي مزاحمت هاي خياباني و سلب آسايس ساكنان همجوار اين مكانها مي شود.

با ايجاد بزرگراه يك گسست جدي بين دو طرف بزرگراه ايجاد شد و همچنين تعداد زيادي از خانه هاي تخريب گرديد كه منجر به انزواي بسيار از اهالي باقيمانده يا كم رنگ شدن روابط اجتماعي گرديد.

همچنين به دليل كمبود خدماتي مناسب و ارزان قيمت در بافت جديد ساكنان اين بافت مجبور به مراجعه به بافت قديم هستند كه اين مورد در بعضي مواقع باعث طولاني شدن صفوف و كمبود اراية خدمات در بافت قديم مي شود. نمونة موردي اين پديده صفوف طولاني فروشگاههاي سپه (در قسمت غربي) و ارتش (در قسمت شرقي) است.

اين كه طرح از لحاظ كالبدي مشكلاتي در دسترسيها ايجاد كرده را نيز بايد در نظر داشت و اثر غير مستقيم اين مورد را در درآمد مغازه داران خيابانهاي كه بن بست شده اند مي توان مشاهده نمود ولي از طرفي مغازه داراني كه محل مغازه هايشان در خيابانهاي عبور واقع شده است احساس رضايت مي كنند و دليل آن هم افزايش فروش و تعداد مشتري بود.

قيمت برخي از خانه ها هم به دلايل متفاوت مانند: مجاورت با بافت جديد و فضاهاي دنج و بسته كاهش نورگيري در روز آلودگيهاي زيست محيطي فضاهاي رها شدة پشت بافت جديد و آلودگي صوتي ناشي از بزرگراه كاهش يافته است

اگر معيار پيوستگي و انسجام كالبدي را تناسبات ابعاد و اجزا با يكديگر، توالي ها فرمها و هماهنگي آنها و ارتباط مناسب ميان توده فضا در نظر بگيريم. ايجاد شبكة جديد باعث انقطاع عمودي كلية دسترسي هاي قبلي به صورت ناهماهنگي شده است و ساختمانهاي طرح نيز با جهت گيري كاملاً متفاوت (شرقي، غربي) هيچ گونه پايبندي به ايجاد ارتباط با بافت پشتي ندارند كه اين امر در ايجاد اختلاف ارتفاع و نيز مسدود ساختن وبرش بافت پشتي به خوبي قابل مشاهده است. علي رغم بازسازي ابنيه پشت مجموعة نواب به شكل چهار طبقه همچنان اختلاف زيادي در مقياس و عرض قطعات ساختماني بافت جديد و قديم موجود مي باشد. به ويژه كه هم چرخش ساختماني طرح نواب و هم خط آسمان ناهماهنگ كه به دليل دامنه تعداد طبقات از 2 تا 14 طبقه به وجود آمده است، عدم انسجام را چند برابر نموده است. اين عدم تناسب مقياس و نيز چرخش ابنيه حتي با ساير قطعات درشت دانه شهري در اين منطقه (كه عموماً اداري هستند) نيز قابل مقايسه نيست.

همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد اغلب دسترسيهاي ورودي و خروجي از طريق باند كندور صورت مي گيرد. به جز خيابان دامپزشكي و آذربايجان كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل شده اند با همة اين اوصاف چه خيابانهايي كه از طريق باند كندور و چه خيابانهايي كه به طور مستقيم به بزرگراه متصل هستند، در ساعات پر رفت و آمد صف طولاني ماشنيها در آنها مشاهده مي شود كه اين موضوع باعث سلب آسايش ساكنان بافت مجاور است و شايد دليل عمدة آن همين عدم تناسب يا سازگاري ماهيت شبكة بزرگراهي يا شبكه هاي اطراف باشد.

 

بيان ديدگاه ها و نقد نظريات حاكم بر طرح

الف: بيان ديدگاه اقتصادي:

از اين لحاظ نگرش طراحان به دو بخش معطوف بود. اقتصاد خرد و كلان

از ديد اقتصاد كلان شهري:

كاهش هزينه هاي حمل و نقل و زمان سفر

تاثير بر بازار مسكن – تهران شكستن انحصار بخش خصوصي و كاهش قيمت مسكن در نتيجه احداث حدود 10 هزار واحد مسكوني

و از ديد اقتصاد خرد:

تامين هزينه هاي تملك و احداث از سود فروش واحدهاي مسكوني و تجاري و اداري احداث شده.

 

ب: بيان ديدگاه اجتماعي:

از اين ديد يكي از تاثيرات اجراي اين طرح كاهش آسيب زايي اجتماعي در بافت هاي فرسوده و ايجاد شرايط مناسب براي كنترل هاي اجتماعي قلمداد شده است. همچنين مي توان به نفوذ جريان پر قدرت تجدد گرايي در اقشار سنتي ماندگاري جوانان در بافت هاي فرسوده و جلوگيري از جابجايي جمعيت ناشي از فرسودگي بافت ها اشاره كرد.

 

ج: باين ديدگاه كالبدي:

بزرگراه نواب بايد جايگزين خيابان نوابي مي شد كه عرض آن 12 متر بود و دو سوي آن بافت كاملا فرسوده اي داشت. از طرف ديگر اين بزرگراه يكي از ورودي هاي شهر تهران محسوب مي شد. از اين رو طرح نواب فرصتي بود تا بافت هاي فرسوده بازسازي شوند و ساختمان هايي مستحكم با نمايي زيبا ايجاد شوند و نيز اين اميدواري وجود است تا با اجراي اين طرح الگوي ساخت و سازهاي مجاور بزرگراه به بافت هاي فرسوده مجاور هم نفوذ كند.

 

د: بيان ديدگاه زيست محيطي

از ديدگاه زيست محيطي هم همان طور كه در ويژگي هاي طرح هم بدان اشاره شد اعمال بعضي روشها جهت كاهش تاثيرات منفي احداث بزرگراه از جمله استفاده از حريم هاي سبز حاشيه بزرگراه به عنوان جاذب و عايق ديگر موارد ديگر مي توان نام برد.

 

نقد روشها و نظريات طرح:

الف: ديدگاه اقتصادي: نخست آنكه كاهش هزينه ها و زمان حمل و نقل ناشي از اجراي بزرگراه كوتاه مدت توجيه پذير است اما از آنجا كه هزينه هاي حمل و نقل خصوصي در آستانه هاي رقابت پذير با حمل و نقل عمومي قرار دارد، در دراز مدت و ميان مدت باز هم ترافيك به شرايط پيشين باز مي گردد دوم، به فرض آنكه از 10 هزار واحد مسكوني پيش بيني نشده شده در طرح در هر سال دو هزار واحد آن به بهره برداري برسد باز هم اين رقم در مقابل 30-15 هزار واحد مسكوني توليدي سالانه تهران ناچيز است و عملا تاثير نامحسوسي بر بازار مسكن خواهد داشت. و سوم از سوي ديگر مداخله بخش عمومي در چنين عرصه اي كه به توليد كالاي خصوصي و نه كالاهاي عمومي مي پردازد چندان موفقيت آميز نخواهد بود چرا كه در هزينه گذاري ناچار از تبعيت از قيمت هاي بازار در سكب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي بازار در كسب درآمد ناچار از پذيرش و به كارگيري قيمت هاي تثبيت شدة دولتي است. ناگفته پيداست كه اين بنگاه حتي قادر به تراز هزينه منفعت براي توليد همين ساختمانها هم نيست. علاوه بر اينها بلند مرتبه سازي همان گونه كه ذكر شد بايد در زمين هاي گرانتر شهري انجام شود كه اين مورد هم با توجه به وضعيت منطقه صادق نبوده است.

از ديد كاربري اراضي از آنجا كه تامين هزينه هاي طرح در اولويت بوده است كمبود كاربري فضاي سبز مناسب در ميان ساختمانها احساس مي شود. ساير كاربري ها نيز بدون در نظر گرفتن نيازهاي مردم منطقه صورت گرفته است. مانند پراكندگي استقرار واحدهاي تجاري و خدماتي در بر خيابان و در داخل بلوك هاي ساختماني و همين طور احداث انبارها و كارگاههاي صنعتي كه مكان هاي خاصي را در شهر طلب مي كنند.

 

ب: ديدگاه اجتماعي: به لحاظ فرهنگي محله هاي جنوبي شهر تهران كه محل اسكان اقشار ميان درآمد و كم درآمد و تهيدست است براي ايجاد بلند مرتبه ها مناسب نيست. ساختمانهاي لبه بزرگراه نواب نه تنها شرايط را براي كاهش آسيب هاي اجتماعي بر طرف نكرده اند بلكه به دليل طراحي خطي و عدم پيوند با ساير محلات مجاور و ايجاد فضاهاي بسته پر پيچ و خم و دور از كنترل و ديد جامعه به افزايش آسيب هاي اجتماعي و يكساني شده و عدم شناسايي و هويت (بيگانگي) را باعث مي شود.

همچنين فضا را ملال آور و خسته كننده مي سازد و همان طور كه در فصل سوم هم بدان اشاره شد يكي از بنيادهايي كه مي تواند به كنترل اجتماعي در فضاهاي آپارتماني بپردازد مديريت مردمي مجتمع هاي ساختماني است كه آن هم نيازمند فضاهاي عمومي و  مشاع تعريف شده است كه در اين طرح چنين فضاهايي تعريف نشده باقي مانده اند و مالك و متولي و استفاده كنندگان از آنها نامشخص اند.

 

ج: ديدگاه كالبدي: يكي از ديدگاههاي حاكم بر طرح به لحاظ كالبدي امكان الگوبرداري بافت هاي مجاور از طرح بود. در صورتي كه هنگامي كه هيچ گونه امكاني براي مشاركت پيشين وجود نداشه باشد هر گونه فعاليت عمراني بازسازي ساختمان ها و نه محتواي انساني آنها منجر مي شود. در اين صورت نمي توان بر الگوبرداري بافت هاي مجاور اميدوار بود.

ساختمان ها درست در لبة بزرگراه سر به آسمان كشيده اند كه اين بر خلاف معيارهاي طراحي براي ايجاد ديد مطلوب تر و انساني است كه در آن از راهكارهايي مانند مقياس هاي مياني و عقب رفتن ساختمان هاي بلند و ايجاد فضاي سبز مايل ميان ساختمان ها استفاده مي شود كه همگي در اين طرح بسيار ضعيف عمل مي كنند.

از طرفي فاصله ميان بافت قديمي و ساختمان هاي بلند احداث شده كوچه هاي 6 و 8 متري است كه مسلماً محرميت فضايي ساكنان بافت هاي قديمي را در طول بزرگراه و پشت بلند مرتبه ها خدشه دار مي كند. عدم وجود فضاهاي شهري مناسب و فضاهاي باز و محصوري كه به وسيله فعاليت هاي عمومي احاطه شده باشند نيز احساس مي شود.

از جمله اين فضاها ميدان جمهوري است كه اگر چه توانسته افرادي را براي استراحت به خود جلب كند اما در محوطه اي قرار گرفته است كه با اتومبيل محاصره گشته و دود و سر و صدا در آن وجود داشته و با مشكل عدم امنيت براي كودكان و سالمندان مواجه است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سازه بنا منطقه ويراني

بازديد: 251

 

سازه بنا

در مسير جاده اي مشهد، شانديز، منطقه اي قرار دارد كه به ويراني معروف است اين منطقه داراي زمستان هاي سرد و تابستان هاي معتدل مي باشد و خاك آن نيز به لحاظ نزديكي به رودخانه اي شانديز و بستر گسترده ي آن شني و شيستي مي باشد و هم چنين از نفوذ پذيري مناسبي برخوردار است و از نظر كشاورزي چنان چه از خاك حاصلخيز مخلوط گردد وضعيت مناسبتري خواهند داشت.

اين منطقه و همچنين روستايي كه در آن نواحي شكل گرفته قدمتي چند صد ساله دارد اين طيف با وجود بناهاي تاريخي و رباطي كه در همين منطقه قرار دارد روشن مي شود كه در قرون هفتم و دهم هـ . ق پرشوري در عرصه هاي اسلامي از جمله تصرف، وقف، و تاريخ و ... داشته است.

به طور كلي اين منطقه از اواخر سده ي هفتم هجري محل آمد و شد عرفاي خط ي توس قرار گرفت و به محلي شناخته شده و معروف مبدل گشته است كه به ظاهراً از اوايل سده ي نهم در متون و اسناد معتبر درج شده است.

در دهه ي اوليه سده ي هشتم (اواخر دروه ايلخاني) خانقاهي در اين منطقه احداث گرديده اين مكان محل استقرار و زندگي برخي عرفا و صوفيه از نسل شانزدهم امام سجاد عليه السلام گرديد و در ادوار بعدي پس از دفن يكي از همان شيوخ در سكوي غربي آن تغيير كاربردي يافته.

به آرامگاه يا زيارتگاهي در نظر مردم مبدل گشته است.

اصل بنا از حالت گچ و آجر مي باشد كه بر روي پي اي به ابعاد cm 60Î60 بنا شده است مصالح اين پي لاشه و ملات ماسه آهك مي باشد دور تا دور بنا تا ارتفاع تقريباً 80  cm سنگ هاي لاشه قرار گرفته كه فاصله آن با خود بنا به وسيله خاك هاي دست ريز پر شده است و بر روي آن آسفالت اجرا شده است اين سكو كه در دوره هاي اخيرا اجرا شده كاملاً الحاقي بوده و از ابعاد آن m 22Î19 مي باشد. اين سكو با توجه به اجراي غير اصولي كه دارد به بنا آسيب هاي زيادي وارد كرده است. به اين ترتيب كه خاك هاي دستي اطراف بنا رطوبت را در خود نگه داشته و به آجرهاي پاي بنا منتقل مي كرده اند و آجرها نيز اين رطوبت جذب شده را به آجرهاي بالاتر منتقل مي كرده اند به اين ترتيب بنا از پايين دچار نفوذپذيري شديد رطوبت شده است. طرح اصلي بنا تقريباً چهار گوش و به ابعاد m5/21Î8/18 مي باشد. و به طور كلي به يك گنبد و فضاي زير آن و همچنين چهار ضلع در چهار جهات خلاصه مي شود كه سه ضلع شمالي و جنوبي و شرقي آن داراي سردر ورودي و ايوان مي باشد و ضلغ غربي طرحي متفاوت از ديگر انواع اضلاع دارد و فاقد ايوان و سردر مي باشد.

دو ضلع شمالي و جنوبي كه در جهت مخالف هم قرار دارند قرينه يكديگرند ولي بر روي هر يك از اين دو ضلغ قرينگي در ديوارهاي طرفين ايوان به چشم نمي خورد و ارتفاع اين ديوارها نيز در يك تراز قرار ندارند. احتمال مي رود ورودي هاي موجود در اين ضلغ در گذشته با تيغه هاي چوبي يا طرح هاي مشبك خاصلي عامه مردم مي باشد كه ورود به چنين مكاني بايد از جهت انتهاي قبر باشد. بدين منظور ورودي بنا در ضلغ شرقي كه روبروي سكوي قبر قرار دارد تعبيه شده است كه قطعاً ايواني رفيع تراز ديگر اضلاع داشته است ولي هم اكنون داراي ايواني همانند ديگر اضلاع مي باشد.

در طرفين مدخل شرقي دو پلكان به منظور ورود به پشت بام تعبيه شده است كه در طول مدت حيات اين بنا پله سمت چپ به طول كلي تخريب شده و به و به فضاي خالي مكعبي شكل كه تا روي بام ادامه دارد تبديل شده است به منظور حفظ ايمني سقف آن با تيرهاي چوبي و آجرهاي مربع به ابعاد cm30Î30 شكل پوشش داده شده است اما در سمت راست ايوان كليه پله ها به استثناي چندين پله ي اول در جاي خود باقي هستند در اين ضلع قرينه سازي در ديوارهاي طرفين ايوان به چشم مي خورد ولي ارتفاع اين ديوارها در يك تراز قرار نمي گيرد.

ضلغ غربي كه روبه روي مدخل اصلي بنا (ضلع شرقي) قرار دارد داراي سكويي در وسط و دو اتاقك معروف به چله نشين در طرفين مي باشد ديوارهاي هر دو اتاق تا زير قوس سقف با اندود گچ پوشش داده شده اند و ريز سقف آجر كاري تزئين شده كه به روش پر گرديده است و همچنين اجراي قوس ها و دورهاي پوشش دهنده ي اتاق ها به روش رومي مي باشد. در ديوارهاي انتهايي هر دو اتاق بر روي دو پايه بنا شده كه در زير اين قوس راه ارتباطي اتاق ها با فضاي زير گنبد نمايان مي شود اين مسير ارتباطي با ارتفاعي بسيار كوتاه و عرضي باريك تعبيه شده به گونه اي كه به ظاهر مي تواند بي ارتباط با فضاي داخلي بنا باشد و در سكوي مياني اين ضلع (غربي) مقبره اي فاقد سنگ و كتبيه قرار دارد كه به انتهاي آن به نسبت مدخل اصلي بنا (ضلع شرقي) ختم مي شود. ديوارها و سقف اين سكو با اندود گچ پوشش داده شده اند. و سقف اين سكو نيز قوس وارد مي باشد كه در روي بام از ساير قسمتها كمي بلندتر مي باشد.

علاوه بر سكوي مياني ضلع غربي، فضاي زير گنبد كه توسط چهار ديوار محصور شده است نيز مي توان جزء فضاهاي داخلي بنا به حساب آورد اين فضا در حال حاضر از سه ضلع شمالي و جنوبي و شرقي به بيرون راه مي يابد و سقف غرب به واسطه دالان هاي ارتباطي اتاق هاي چله نشين به بيرون راه مي يابد گنبدي كه اين فضا را پوشش داده دو پوسته مي باشد كه به روش عرق چين اجرا گرديده و از نوع گنبدهاي سه بخشي تند به حساب مي آيد.

بناي مورد نظر در طول تاريخ حياتش بارها مورد مرمت قرار گرفته است كه متاسفانه در همه موارد غير اصولي بوده و آسيب هايي را به بنا وارد آورده بدين علت بسياري از آثار اوليه مربوط به ساخت بنا از بين رفته است و آنچه باقي مانده نشان مي دهد كه مصالح اصلي بنا از جنس آجر و ملات گچ مي باشد و فاقد هرگونه تزئينات كاشيكاري است. تنها تزئينات بنا را مي توان در، چند اختلاف سطح در نماي خارجي به خصوص اطراف سردرها و ايوان ها و ورودي هاي بنا و هم چنين رسمي بندي هاي گچ بري شده موجود در زير گنبد دانست كه اين رسمي بندي هاي مربوط به بناهاي دروه ي تيموري مي باشد.

از ديگر تزئينات بنا مي توان به آجركاري هاي اجرا شده به روش پر در زير قوس اتاق هاي طرفين ضلع غربي و هم چنين طاقچه هاي موجود در ديوارهاي طرفين اين اتاق ها و ايوان ها اشاره كرد الحاقاتي كه در ادوار مختلف به اين بنا شده آسترهاي سيماني و گچي بر روي نما و همچنين استفاده از تيغه هاي آجري در برخي قسمت ها مي باشد ضلع شرقي و جنوبي آستر گچي كه بر اثر گذشت زمان و وجود عوامل جنوبي قسمت هايي از آن تخريب شده است به منظور حفاظت از بنا در برابر باد غالب مضر جهت بارش باران و برف ضلع شمالي و غربي با آستر سيماني پوشش داده شده است كه اين امر آسيب هاي فراواني را به بنا وارد كرده به اين ترتيب كه رطوبت هاي جذب شده از طريق خاك هاي دست زير سكو، به پاي بنا به قسمتهاي بالاتر منتقل شده و از طرفي رطوبت هاي نفوذ كرده از روي بام نيز به قسمت هاي پايين تر انتقال داده شده كه با وجود آسترهاي سيماني بر روي سطح اين دو ضلع، جريان هم به اين قسمت ها راه پيدا نمي كرده است و به اصطلاح بنا جاي تنفس نداشته است كه اين امر موجب فرسودگي مصالح شده است.

از ديگر الحاقات تيغه هاي آجري هستند كه در ضلع غربي به بنا اضافه شده اند اتاق ها طرفين اين ضلع به طور كامل با تيغه هاي آجري مسدود شده اند و از فضاي محصور شده داخلي اتاق ها به عنوان انباري استفاده مي شود. طاق موجود بر روي نماي سكوي مياني با تيغه هاي آجري مسدود شده و در بالاي آن يك پنجره مربع شكل به عنوان الحاق بندي به اين قسمت اضافه شده است پوشش بام نيز به اين صورت است كه روي سازه ي پوشش سقف كه آجري مي باشد با خاك دست زير تا ارتفاع ؟؟؟ پر شده است و روي آن نيز آسفالت اجرا شده كه كاملاً غير اصولي بوده و در حال حاضر اين آسفالت داراي ترك هايي مي باشد كه رطوبت را به واسطه ي اين ترك ها به زير سقف انتقال مي دهد سطح گنبد دو پوسته اين بنا روش عرق چين اجرا گرديده نيز با آسفالت پوشش داده شده است و روي آن آستر سيماني اجرا گرديده است. اين آستر كاملاً غير اصولي بوده و آسيب هاي قابل توجهي را به اين قسمت وارد كرده است.

به علت آسفالت اجرا شده بر روي سطح گنبد رطوبت به قسمت داخلي گنبد نفوذ كرده و با وجود آستر سيماني اين رطوبت در داخل مصالح باقي مانده كه موجب فرسودگي اندودهاي گچي زير گبند و هم چنين تخريب قسمت هايي از رسمي بندي هاي موجود در چهار كنج قرار گرفته در زير گنبد، شده است.

 

گزارش كارگاه و شرح مختصري از مراحل اجراي كار:

1 – بام سازي

2 – بازسازي گبند

3 – نماسازي

4 – كف سازي

5 – نورپردازي

1 – بام سازي

1 – 1 برداشت خاك هاي دست ريز

1-2 دو غاب ريزي

1-3 اجراي غوره گل

1-4 ريختن خاك كوبيده شده و اجراي پاره چيني

1-5 اجراي اندود سيماني

1-6 اجراي ايزوگام

1-7 اجراي آجر فرش و دوغاب ريزي

سطح بام كمتر تا ارتفاع خرندها با خاك دست ريز پوشيده شده بود و بر روي آن قيرگوني فرسوده اي قرار داشت كاملاً پاكسازي شده پس از آن ملات ها و آجر هاي فرسوده اي كه سازه ي بام را تشيكل مي دادند در بعضي قسمتها برداشت شدند آجر هاي سالم در اين قسمت ها جايگزين شدند و به منظور بندكشي از ملات  ماسه گچ استفاده شد در مرحله بعدي يك لايه غوره گل cm20 بر روي سطوح ترميم شده اجرا شد. (آب و خاك رس ورز داده شد).

و روي آن خاك كوبيده شده ريخته شد سپس پاره چيني به وسيله آجر چيني اجرا گرديد كه در اينجا پاره چيني با مصالح جديد نقش پركننده دارد. پس از اجراي اين مراحل يك لايه اندود سيماني بر روي سطح در نظر گرفته شد كه بستر مناسبي را براي ايزوگام به وجود آورد.

در مرحله نهايي آجر فرش با آجرهاي مربع شكل به ابعاد 30Î30 سانتي متر اجرا شد و به منظور پوشش بندهاي آجري از ملات شن و گچ استفاده شد.

باسازي خرند ها نيز به اين ترتيب مي باشد كه ابتدا خرندهايي كه به منظور افزايش شيب سطح بام در بعضي قسمتها بر روي يكديگر اجرا شده بودند برداشت شدند. در مرحله بعدي پس از حذف اين الحاقات از روي خرندهاي هم پيوند با بنا، ترميم هاي خرندهاي موجود صورت گرفت به اين ترتيب كه كليه بندهايي بين آجرها با قلم و چكش تراشيده شوند و با ملات سالم مجدداً بند كشي شوند.

2 – بازسازي گنبد

2-1 برداشت ايزوگام فرسوده

2 – 2 برداشت خاك هاي اضافي و آجرهاي فرسوده

2-3 اجراي دوغاب شن گچ

2-4 اجراي رينگ بتني دور گنبد

2-5 اجراي اندود سيماني

2-6 بدست آوردن تناسبات گنبد

2-7 اجراي آجر فرش و دوغاب ريزي

ايزوگام فرسوده ي موجود بر روي سطح خارجي گنبد برداشت شد (كه اجراي آن بر روي گنبد غير ضروري و غير اصولي بوده به دليل اينكه شيب گنبد آب باران و برف را به سمت پايين هدايت مي كند) و همچنين خاك هاي اضافي و آجرهاي فرسوده از روي سطح گنبد پاك سازي شوند پس از انجام اين مراحل سازه اصلي گنبد كه آجري مي باشد و به روش عرق چين اجرا گرديده نمايان شد سپس عمليات بازساي بر روي آن به اين ترتيب آغاز شد كه در مرحله اول بندهاي بين آجرها به وسيله ي قلم و چكش تراشيده شدند و سپس از گرد و غبارزدايي سطح تراشيده شده، از دوغاب شن گچ براي بندكشي آنها استفاده شد سپس يك لايه اندود سيماني بر روي سطح سيماني ترميم شده  اجرا گرديد به منظور جلوگيري از كمانش و از هم پاشيدگي سازه گنبد، دور تا دور آن در قسمت انتهايي به وسيله يك رينگ بتني پوشيده شد. در مرحله بعدي به منظور بدست آوردن تناسبات قوس گنبد و تشخيص نوع آن از يك شمشه ي سه متري به عنوان سطح تراز و مبناي اصلي ارتفاع استفاده شد به اين ترتيب كه شمشه بر روي بلندترين نقطه گنبد به شكل افقي قرار داده شد و با استفاده از آن ارتفاعات متغير، از روي سطوح شيبدار قوس گنبد، تا ارتفاع قرارگيري شمشه اندازه گيري و مشخص شد بر طبق مشخصات تناسبات بدست آمده و تطبيق آن با بناهاي گنبدار ساخته شده ي همزمان با ساخت اين بنا رباط ويراني و مسجد شا، مشخص شد كه نوع گنبد «سه بخشي تند» مي باشد.

پس از مشخص شدن نوع گنبد در مرحله بعدي به منظور بازسازي قدس گنبد به شكل فني و اصولي، از يك قالب چوبي به عنوان الگوكار (شابلون) استفاده شد.

اين قابليت از راس گنبد تا پاي آن قرار داده شد با قرارگيري اين قالب در محل مذكور و چرخاندن آن به دور گنبد كرم هايي بدست آمد كه فاصله اين كرم ها در تمام نقاط از راس و مركز گنبد به يك اندازه بودند در مرحله بعدي بين اين كرم ها با ملات سيمان پر شد سپس روي سطح سيماني ايجاد شده، آجر كاري و دو غاب ريزي با ملات شن گچ اجرا گرديد.

 

3 - نماسازي

3-1 نماسازي داخلي

3-1-1 برداشت لايه هاي گچي از روي ديوار

3-1-2 ترميم نواحي رطوبت زده

3-1-3 بازسازي رسمي بندهاي سقف

ديوارهاي داخلي نيز مانند ساير قسمت ها در طول دروه هاي مختلف تاريخي مورد مرمت قرار گرفته است و در هر دوره الحاقاتي داشتند كه در اين قسمت مي توان به هفت لايه گچ اجرا شده بر روي يكديگر اشاره كرد كه به علت ناپيوند بودن لايه ها با سطح زيرين ترك هاي عميقي بر روي سطح ديوار ايجاد شده است.

در هنگام برداشت لايه ها از روي يكديگر، اسناد تاريخي پراكنده اي يافت شدند اين اسناد دست خط هايي هستند كه در سده هاي متوالي قمري بر روي ديوار به يادگار نوشته شده اند كه مشخص كننده قدمت اين بناي تاريخي مي باشند.

به منظور حفظ و ماندگاري اين اسناد طلق هاي يك تكه ي شفافي انتخاب شد و در جلوي ديورها با فاصله ي مناسبي، تا ارتفاع لايه هاي گچ قرار داده شد كه در همين فاصله پرژكتورهاي كف نيز قرار دارند. ترك هاي ايجاد شده به سطوح داخلي- ديوارها در زير طاق ها- نيز با ملات مخصوص پر شدند (چسب چوب و چتايي) و سطح آن ها با ملات گچ اندود شد.

سطوح گچي رطوبت زده ي زير سقف خروخي و برخي قسمت ديوار كه دچار فرسودگي شده بودند به طور كلي تراشيده شدند و با ملات سالم ترميم سازي شدند.

بازسازي رسمي بندي هاي قرار گرفته در چهار كنج زير سقف نيز به اين ترتيب بود كه تناسبات هندسي موجود به وسيله شاقول بر روي زمين منتقل شدند كه بر اساس اين تناسبات نقشه هاي آن نيز با ابعاد و اندازه هاي دقيق و فني تهيه شدند. طبق همين نقشه هاي كليد رئوس و الاع كچ بري هاي مذكور، به وسيله ميلگردهاي خم خورده، به سقف و قسمت هايي از ديوار محكم شدند سپس فضاي بين اين ميلگردها را با رابيتس پوشش داده شد و سطح روي آنها با ملات گچ اندود شد.

3-2 نماسازي خارجي

3-2-1 حذف الحاقات

3-2-2 برداشت آجرهاي فرسوده و جايگزيني آجرهاي سالم (پيوندي)

3-2-3 بندكشي

به طور كلي الحاقات بنا شامل آسترهاي گچي و سيماني بر روي سطح نما و همچنين تيغه هاي آجري مسدود كننده در بعضي از قسمتها مي باشد. كه با برداشت و حذف اين تيغه ها، قسمت هاي مورد نظر (باز شوها و بالاي سردرها) به كاربري اوليه خود مبدل شدند.

از ديگر الحاقات آسترهاي گچي و سيماني بودند كه با حذف آنها نماي آجري نمايان شد. اين نماي آجري يا به عبارت ديگر سازه ي اصلي بنا، به علت نفوذ رطوبت هاي صعودي و نزولي و ماندگاري اين عوامل در داخل مصالح و همچنين عدم تنفس بنا به خاط وجود آسترهاي سيماني، هميشه مرطوب بوده كه اين امر موجب فرسودگي مصاحل در اكثر قسمتها شده است.

آجرهاي فرسوده كه ابعاد آنها 30Î30 سانتي متر بود تا عمق 5 سانتي متري از داخل ديوار به وسيله ي قلم و چكش تراشيده شدند پس از آن آجرهاي سالم با همين ابعاد كه به دو يا سه قسمت تقسيم شده بودند به صورت نمايي و روكار با ملات گچ در قسمت هاي تراشيده شده ي ديوار جايگزين شدند. در مرحله ي بعدي بندكشي بين اين آجرها اجر اشد. پس از نماسازي كليه سطوح به روش مذكور، به علت عدم تناسب و سازگاري، جنس مصاحل توكار و روكار، لكه هايي روي سطح نما پديدار شدند كه براي از بين بردن اين لكه ها، نما كلاً از بالا تا پايين با چرتكه ي سيمي شسته شد و پس از آن به منظور يك دست كردن رنگ آجرهاي روكار بر سطح نما خاك منطقه ريخته شد.

3-2-1 شرح مختصري از نماسازي بر روي ضلع غربي:

الف: حذف تيغه هاي الحاقي اتاقهاي طرفين (چله نشين)

ب: حذف تيغه ي الحاقي سكوي مياني

ج: پوشاندن پنجره مربع شكل قرار گرفته در بالاي طاق سكوي مياني سطح نماي اين ضلع با آستر سيماني پوشش داده شده بود كه به طور كلي برداشت شد. سپس عمل پيوندي بر روي نم و سطوح فرسوده ي اين ضلع انجام گرفت.

از ديگر الحاقات حذف در اين ضلع، تيغه هايي بودند كه اتاق هاي طرفين (چله نشين)، اين ضلع را مسدود كرده بودند پس از حذف آنها، نماي داخلي اين اتاق ها تا قبل از شروع قوس پوششي سقف با ملات گچ اندود شدند. طبق شواهد و قرائن موجود در گذشته نيز با همين ملات پوشش داشته سقف اين اتاق ها با آجركاري پوشش داده شده اند كه به منظور ترميم آن بندهاي آجري فرسوده با قلم و چكس تراشيد شدند و به وسيله ملات گچ بندكشي شدند.

تيغه مستطيل شكلي نيز، بين اين اتاق ها بر روي نما سكوي مياني، قرار داشت كه پس از بررسي گمانه زني و همچنين شواهد يافت شده از روي در آجرهاي چيده شده مشخص شد اين قسمت در ابتدا طاق بوده كه، با يك تيغه آجري مسدود شده است به همين دليل در بالاي آن يك پنجره ي مربع شكل به عنوان الحاق بعدي به اين قسمت اضافه شده است:

تيغه ي مستطيل شكل آجري برداشت شد سپس طرح مشبك آجري جايگزين آن شد. پنجره ي بالايي آن نيز در هنگام نماسازي با يك تيغه آجري پوشانده شد.

3-2- شرخ مختصري از نماسازي بر روي ضلع شرقي

الف: حذف الحاقات گچي

ب: برداشت آجرهاي فرسوده و جايگزيني آجرهاي سالم

ج: بندكشي

د: بازسازي پله ها

در مرحله اول آستر گچي موجود بر روي سطح اين ضلع حدف شد، پس از آن آجرهاي فرسوده تراشيده شدند و جاي خالي آن ها به وسيله آجرهاي سالم برش خورده پر شد. كل سطح نماي اين ضلع به همين ترتيب با آجرهاي سالم جايگزين شدند سپس عمل بند كشي انجام گرفت.

قسمت هاي داخلي ايوان-زير طاق يا سقف ايوان، ديوارهاي طرفين و همچنين طاقچه ها- با ملات گچ اندود شدند كه طبق شواهد موجود قبلاً نيز با همين ملات پوشيده شده بودند. در طرفين طاق بالاي ورودي دو حفره ي مربع شكل قرار دارد كه در قديم نقش سازه اي داشته است كه اكنون نيز اين حفره ها مسدود نشدند و به عنوان شواهد تاريخي در جاي خود باقي هستند.

از ديگر اقدامات صورت گرفته بر روي اين ضلع، پر كردن شكاف ايجاد شده در قسمت بالاي ايوان سر تيزه ي طاق مي باشد كه به منظور ترميم آن، شكاف موجود با ملات مخصوص چسب چوب و چتايي پر شد و سطح روي آن به وسيله آجرهاي سالم با قسمتهاي ديگر پيوند داده شد.

بر روي كنج ديوار سمت راست ايوان نيز دو خرند بر روي يكديگر اجرا شده بودند كه اين امر به دليل افزايش شيب سطح بام بوده است. اقدامي كه در اين زمينه صورت گرفته است برداشت خرند اجرا شده از روي خرند قبلي و همچنين ترميم و بازسازي خرند اوليه به وسيله ي آجرهاي سالم و بندكشي با ملات جديد مي باشد.

در طرفين ايوان، اين ضلع دو راه پله به منظور دسترسي به پشت بام تعبيه شده است كه پله هاي سمت راست تا ارتفاع پله ي دوم به وسيله خاك پر شده بودند و اولين پله در اين قسمت تخريب شده بود كه پس از تخليه خاك ها، اولين پله به ارتفاع يك خرند بازسازي شد. و پس از آن بقيه پله ها از ابتدا تا آخرين پله كه به پشت بام ختم مي شود، با آجرهاي سالم جايگزين و بند كشي مجدد، ترميم شدند.

پله هاي سمت چپ ايوان به طور كلي تخريب شده بودند و به يك نماي فضاي معكبي شكل كه تا روي پشت بام امتداد داشت، تبديل شده بودند و به لحاظ ايمني، سقف اين قسمت با تيرهاي چوبي و آجرهاي مربع شكل پوشيده شده بود كه پس از حذف اين الحاقات و آماده سازي فضا براي اجراي پله ها، مراحل بازسازي آغاز گرديد.

با توجه به قرينه سازي پله ها در طرفين ايوان، راه پله ي تخريب شده ي سمت چپ بر اساس پله هاي موجود در سمت راست از ابتدا تا روي بام به صورت كاملاً قرينه بازسازي شدند. بر روي ديوار اين راه پله در جهت همين ضلع (شرقي) حفره ي مستطيل شكل باريكي قرار دارد كه نقش هوا كش را براي پله ها ايفا مي كند به همين مسدود شده و در جاي خود باقي است.

3-2-3 شرح مختصري از نماسازي بر روي ضلع شمالي

الف: حذف الحاقات سيماني

ب: ترميم شكاف هاي ايجاد شده بر روي سطح نما

ج: برداشت آجرهاي فرسوده و جايگزيني آجرهاي سالم

د: بندكشي

در مرحله اول آستر سيماني كه بر روي سطح نما وجود داشت تراشيده شد و پس از آن آجرهاي فرسوده تا عمق پنج سانتي متر از داخل ديوار تراشيده شدند و آجرهاي سالم جايگزين آنها شدند سپس بندكشي با ملات سالم اجرا گرديد.

ديوار سمت راست ايوان نيز از قسمت خرند بام تا روي پي دچار شكاف نستباً عميقي شده بود كه پس از پر كردن شكاف به وسيله ملات مخصوص چسب چوب و چتايي سطح روي آن با آجرهاي سالم به طرفين شكاف پيوند داده شد. سپس قسمت بالاي اين شكاف كه خرند و قوس اجرا شده بر روي ديوار را نيز دچار آسيب كرده بود ترميم شد.

از ديگر اقدامات انجام شده بر روي اين ضلع برداشت خرندي مي باشد كه بر روي خرند قبلي در قسمت كنج ديوار سمت چپ ايوان اجرا شده بود. اقدامات منظور شده در اين زمينه به اين ترتيب مي باشد كه دومين خرند اجرا شده بر روي سطوح قبلي كاملاً حذف شد و آجرهاي بندكشي هاي خرند اوليه به طور كامل با مصالح جديد جايگزين شدند. ديوار سر در ايوان ديوار بالاي تيزه ي طاق نيز با آجرهاي سالم جايگزين و ملات جديد بندكشي شد قسمت داخلي ايوان كه شامل زير طاق، ديوارهاي طرفين و همچنين طاقچه ها مي باشد با ملات گچ اندود شد و كف آن نيز با آجر فرش پوشش داده شد.

در قسمت داخلي ايوان در حفره ي مربع شكل در طرفين طاق بالاي ورودي موجود است كه اين حفره ها در گذشته نقش سازه اي داشتند و هم اكنون نيز به عنوان شواهد تاريخي در جاي خود باقي اند در هنگام نماسازي مسدود نشده اند.

3-2-4- شرح مختصري از نماسازي بر روي ضلع جنوبي

الف: حذف الحاقات گچي

ب: ترميم شكاف هاي ايجاد شده بر  روي سطح نما

ج: برداشت آجرهاي فرسوده و جايگزيني آجرهاي سالم

د: بندكشي

در مرحله اول آستر گچي كه بر روي سطح نماي اين ضلع قرار داشت تراشيده و برداشت شد و پس از آن به منظور ترميم سطوح آجري فرسوده شده ي زير آستر، كليه مصالح فرسوده تراشيده شدند و آجرهاي سالم با بندكشي جديد جايگزين آنها شدند.

خرندهاي ديوارهاي طرفين ايوان و همچنين خرند خود ايوان كه فرسوده و در برخي قسمتها تخريب شده بودند با آجرهاي سالم و بندكشي مجدد، ترسيم شدند.

در سمت چپ ايوانع سطح روي ديوار دچار شكافي از قسمت خرند بام تا روي پي شده بود كه به منظور پركردن اين شكاف از ملات مخصوص چسب - چوب و چتايي استفاده – و روي آن نيز با آجرهاي سالم پوشش داده شد. به اين ترتيب شكاف ترميم شده به ديوارهاي طرفين پيوند داده شد.

قسمت داخلي ايوان كه شامل زير طاق يا سقف ايوان و همچنين ديوارها و طاقچه هاي طرفين مي باشد همگي با ملات گچ پوشيده شدند. طبق شواهد و قرائن موجود ملات پوشش قبلي نيز گچ بوده است و كف اين قسمت نيز همانند ساير قسمتهاي داخلي با آجرهاي مربع شكل به ابعاد 30Î30 سانتي متر فرش شد.

در طرفين طاق بالاي ورودي دو حفره ي مربع شكل موجود است كه وجود اين حفره ها در ايوان هاي شمالي و شرقي نيز تكرار شده است كه در هر سه مكان نقش سازه اي را داشتند و هم اكنون نيز به عنوان شواهد تاريخي در جاي خود باقي هستند و در هنگام نماسازي مسدود نگرديده اند.

4 – كف سازي

4-1 كف سازي داخلي

4-1-1 برداشت خاك دست ريز

4-1-2 جايگزيني مصالح مناسب

4-1-3 آجر فرش و دوغاب ريزي

كف بنا تا عمق 70 سانتي متر گودبرداري شد خاك حاصل از گودبرداري را كه خاك دست ريز بود به خاج از بنا انتقال داده شد و پس از آن مراحل كف سازي با مصالح جديد صورت گرفت به اين ترتيب كه پنجاه سانت قلوه سنگ و لاشه سنگ ده سانت گراويه و همچنين ده سانت ديگر ماسه سيمان قرار داده شد و پس از آن آجر فرش اجرا گرديد كه سطح بدست آمده با دوغاب ماسه و سيمان بندكشي شد. به اين ترتيب نفوذ رطوبت از كف در قسمت هاي داخلي كاهش يافت.

كف ايوان ها و همچنين اتاق هاي طرفين ضلع غربي نيز با آجر فرش پوشش داده شدند. با توجه به شواهد موجو د در كف آجرفرش براي كف پوش داخلي انتخاب شد.

4-2 كف سازي خارجي

4-2-1 برداشت سكوي قبلي

4-2-2 اجراي كانال زهكش

4-2-3 ساخت سكو

به منظور كاهش سطح آب هاي زير زميني و همچنين جلوگيري از نفوذ روطوبت با كف بنا اطراف آن به عمق يك متر و هفتاد سانت و عرض شصت سانت گودبرداري شد كه فاصله اين كانال تا خود بنا حدوداً يك متر در نظر گرفته شده است كف آن با بتن مگر به ضخامت ده سانتي متر پوشش داده شد كه اين بتن اجرا شده از طرفين به سمت پايين شيبدار مي باشد. دو طرف كانال نيز ديوار سي پنج سانتي متري چيده شد و سقف آن با طاق خوبي پوشش داده شد. در چهار كنج اين كانال چهار دريچه بازديد در نظر گرفته شده است. به منظور ايجاد بستري مناسب براي كف بيروني بنا و همچنين دسترسي مناسبتر به فضاي داخلي بنا سكويي به ارتفاع يك خرند و طول 22 متر و عرض 21 متر اجرا گرديد در قسمت پايين و دور تا دور آن آبرويي به منظور هدايت آب باران و برف در نظر گرفته شده كه اين آبرو به كانال زهكش مرتبط است. اين سكو كاملاً الحاقي است به همين منظور بين سكوي اجرا شده و بنا فاصله اي در نظر گرفته شده است. اين فضا نيز توسط لوله هايي به آبروي پايين سكو مرتبط است. كه آب باران و برف از داخل آن به آبرو و از آنجا به داخل كانال زهكش منتقل مي شود.

براي اينكه جريان هوا به داخل كانال راه پيدا كند لوله هايي از داخل كانال به بيرون از سكو مرتبط شده است به اين ترتيب هوا دائما دور تا دور بنا در جريان است در نتيجه رطوبت ايجاد شده در اين قسمت با هوارساني اين سيستم از بين مي رود.

طرح آجري روي سكو كه با قلوه سنگ تزئين شده طرح قابل فهمي است كه با توجه به طرح موجود، بر روي ديوار داخلي منظور گرديده است.

در هنگام برداشت سكوي قبلي، در جلوي ضلع شمالي چندين قبر با ديوارهاي سالم يافت شد كه همگي خالي بودند با اين شواهاد مشخص مي شود كه از 60 سال پيش در اين مكان كسي مدفون نشده است.

نورپردازي

نورپردازي خارجي به اين ترتيب اجرا شد كه در چهار كنج سكو روبروي هر پايه ي بنا يك پرژكتور داخل باكس آجري قرار داده شد. به اين ترتيب نور به مقدار كافي و غير مستقيم از پايين بنا را روشن مي كند.

روشنايي ايوان ها با چراغ هاي آويزي مخصوص در سقف تامين شده است. طاقچه هاي طرفين آن نيز از قسمت پايين گود شدند و نور مهتابي به صورت غير مستقيم داخل آنها تعبيه شده است. در قسمت كف ايوان ها نيز دو پرژكتور با فاصله مناسب از كنج ديوارهاي طرفين در نظر گرفته شده است. با اين عمل از سمت پايين روشنايي اين قسمت را تامين مي كند.

به منظور نور پردازي محل، چهار پرژكتور درچهار كنج كف با فاصله مناسبي از ديوارهاي طرفين در نظر گرفته شد به اين منظور كه نور از سمت پايين، ديوارهاي طرفين و رسمي بندهاي چهار كنج سقف را نمايان كند.

روشنايي سقف نيز با قراردادن چراغ آويزي مخصوص در مركز گنبد تامين شده است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره معماری شهر مشهد

بازديد: 309

 

 مقدمه         

1) معرفي اجمالي شهرستان        

موقعيت جغرافيايي   

ويژگي هاي طبيعي  

ويژگي هاي انساني 

ويژگي هاي اقتصادي

 

2)شناسايي حوزه نفوذ   

2-1تعيين حوزه نفوذ روستا  

2-2بررسي ويژگي هاي طبيعي حوزه نفوذ روستا 

2-3 بررسي ويژگي هاي انساني حوزه نفوذ روستا

2-4 بررسي چگونگي و نحوه عملكرد خدمات موجود در روستا هاي حوزه نفوذ

2-5 بررسي موقعيت ايلات و عشاير و تاثيرات ناشي از آنها

 

3) آشنايي روستا  

3-1 موقعيت جغرافيايي       

3-2 تعيين محدوده اراضي كشاورزي و منابع طبيعي        

3-3 بررسي منابع آب

3-4 بررسي ويژگي هاي جمعيتي  

3-5 بررسي ويژگي هاي اقتصادي  

3-6 شناخت عوامل موثر در پيدايش روستا 

3-7 شناخت و تعيين نحوه كاربري فضاهاي موجود 

3-8 بررسي چگونگي مالكيت اراضي روستا

3-9 شناخت كيفيت ابنيه و بررسي مصالح ساختماني    

3-10 بررسي شبكه هاي ارتباطي  

3-11 تعيين مراكز اوليه روستا و مراكز محلات فعلي         

3-12 بررسي تا سيسات و تجهيزات در روستا      

3-13 بررسي ويژگي هاي معماري و تركيب فضاهاي مسكوني در روستا

3-14تجزيه و تحليل و پيش بيني روستا     

 

 

مقدمه:

 

رابطه شهرو روستا موضوعي است جغرافيايي كه در شكل دهي نظام اسكان جمعيت و سلسله مراتب سكونتگاهي و در نهايت توسعه جغرافيايي متوازن از طريق انتشار امواج توسعه از كانون هاي توسعه (شهر) به نقاط پيراموني (روستا) نقش به سزايي دارند اما هنگامي كه اين توسعه روند يك طرفه پيدا كند منجر به مهاجرت روستائيان و تخليه روستاها مي گردد . خالي شدن روستا مترادف با از بين رفتن سرمايه هاي انساني و مالي كشور است در صورت ادامه اين فرآيند روستائيان روز به روز فقيرتر مي شوند براي برقراري عدالت اجتماعي و فقرزدائي رشد و توسعه يكپارچه نواحي كشور روستا و روستائيان در الويت هستند در اين راستا برنامه ريزان و كارشناسان توسعه در سال هاي اخير اقدام به طرح هاي مختلف توسعه در مناطق روستايي نموده‌اند كه از آن جمله مي توان به طرح هاي بهسازي ،طرح تجميع ،طرح هادي روستايي اشاره نمود اين مسئوليت خطير به عهده نهاد ها و سازمان هاي عمراني كشور است كه در راس آنها بنياد مسكن انقلاب اسلامي قرار دارد . طرح هادي روستايي كه از مهمترين پروژه هاي روستايي است در سال هاي اخير در روستاهاي زيادي به اجرا درآمده است بر اساس تعريف ارائه شده . طرح هادي عبارتند ازفراهم آوردن بستر تجديد حيات و هدايت روستا به لحاظ ابعاد اجتماعي ،اقتصادي و فيزيكي حيات روستا به ويژگي هاي محيطي (كوهستاني ،دره اي،دشتي بودن روستا)،اجتماعي(ميزان و خصوصيات جمعيتي ،سواد ،بهداشتي ودرمان)و اقتصادي(درآمد، چگونگي اشتغال و فعاليت هاي اقتصادي) بستگي دارد . طرح هادي روستا با در نظر گرفتن پتانسيل‌هاي موجود كه در بالا به ذكر آن پرداختيم سعيدر هدايت اقتصادي و اجتماعي آينده روستا دارد حال با توجه به زيرساختهاي موجود ارائه خدمات و امكانات تسهيلي و رفاهي به روستا ضروري به نظر مي رسد مهمترين اهداف طرح هادي عبارتند از :

1 - ايجاد زمينه توسعه و عمران روستاها با توجه به شرايط فرهنگي ،اقتصادي، اجتماعي و فيزيكي .

2 - تامين عادلانه امكانات از طريق ابعاد تسهيلات اجتماعي ،توليدي و رفاهي هدايت و توسعه كالبدي .

3- ايجاد تسهيلات لازم جهت بهبود مسكن روستائيان وخدمت زيست محيطي عمومي .

4 - ايجاد و استقرار ساخت و سازمان فضايي مناسب در پيكره روستاها براي تقويت كار كرد هاي توليدي روستا .

5 - ايجاد زمينه هاي فعاليت و اشتغال با در نظر گرفتن قابليت ها و امكانات بالقوه موجود و سعي در فعاليت بخشيدن به آنها .

6 - فراهم آوردن محيطي سالم جهت سكونت جمعيت روستا به نحوي كه علاوه به تثبيت جمعيت از جمعيت گريزي روستاها كاسته شود .

7 - ايجاد بستر لازم براي گسترش صنايع روستايي و فعاليت هاي كشاورزي .

 

1)معرفي اجمالي شهرستان:

 

1 – 1 موقعيت جغرافيايي:

 

شهرستان مشهد در موقعيت رياضي بين 35 درجه و 43 دقيقه تا 37 درجه و8 دقيقه عرض شمالي و59 درجه و 4 دقيقه تا 60 دقيقه طول شرقي قرار گرفته است . اين شهرستان در بين ارتفاعات هزار مسجد بينالود و چهل تن و يك تن در شمال شرقي استان خراسان واقع شده است. اين ناحيه از شرق به شهرستان سرخس از جنوب شرقي به شهرستان تربت جام از جنوب و جنوب غربي به ارتفاعات چهل تن و يك تن در شمال تربت حيدريه از غرب به شهرستان قوچان و از شمال و شمال شرقي به شهرستان درگز و كشور تركمنستان محدود مي شود وسهت اين شهرستان 13500كيلو متر مربع مي باشد.

 

1 – 2 – 1 تقسيمات سياسي :

 

شهرستان مشهد بر اساس قانون اداري و تقسيمات كشوري سال 1385 يكي از ولايات هجده گانه خراسان بوده و مركز آن شهر مشهد بوده است در سال 1316 با اجراي قانون تقسيمات كشوري جزءهفت شهرستان استان خراسان گرديد كه شامل بخش هاي حومه، ارداك، طرقبه، فريمان ،تربت جام، جنت آباد، سرخس و تايباد بوده است در سال 1339 بخش هاي تايباد ،تربت جام و جنت آباد در سال 1369 بخش هاي چناران و سرخس در سال 1372 بخش فريمان و در سال 1382 بخش كلات نادر از اين بخش متزع شدند. بر اساس آخرين تقسيمات كشوري انجام شده اين شهرستان داراي 4 بخش ( مركزي، احمد آباد، رضويه و طرقبه) 13 دهستان (تبادكان، طوس، كارده).

 

 

شهرستان

بخش

دهستان

تعداد آبادي

وسعت دهستان

مركز دهستان

 

مسكوني

غيرمسكوني

 

 

 

 

 

 

 

 

مشهد

 

 

 

مركزي

تبادكان

88

33

886

فاز

 

طوس

89

38

500

كاظم آباد

 

كارده

17

48

873

كارده نو

 

كنويست

45

32

785

كنويست

 

ميان ولايت

81

46

220

عسگريه

 

درزآباد

50

20

801

گوارشك

 

احمد آباد

پيوه ژن

41

190

936

امام تقي

 

سرجام

42

79

661

ملك آباد

 

 

رضويه

ابروان

27

17

973

ابروان

 

پايين ولايت

24

29

1693

كلاته منار

 

ميامي

35

38

1210

رضويه

 

طرقبه

شانديز

27

40

315

ارچنگ

 

طرقبه

50

122

686

حصار گلستان

جمع

616

732

10538

 

 

                         

 

جدول تقسيمات اداري و سياسي شهرستان مشهد

 

 

1-3ويژگي هاي طبيعي:

 

1-3-1 توپوگرافي:

 

بلند ترين ارتفاعات مشهد در ارتفاعات بينالود با 3211 متر و پست ترين نقطه در امتداد كشف رود در جنوب شهر مشهد با ارتفاع 500 متر از سطح دريا واقع شده است ارتفاع شهر مشهد به طور متوسط 970 متر مي باشد . اين شهرستان بر روي جلگه ارتفاعات بينالود و هزار مسجد واقع شده است . دشت مشهد سرزميني است هموار كه در ميان كوه هاي هزار مسجد در شمال كوه هاي بينالود در جنوب قرار دارد و با جهت شمال غرب ،جنوب شرق امتداد مي يابد عرض اين دره قسمتي كه در شهر مشهد قرار دارد به 28 تا 30كيلومتري مي رسد.

رودخانه كشف رود و در آبراهه هاي متعدد آن و همچنين اراضي هموار پايكوهي و حاصلخيزي خاك ، سبب وجود سكونتگاه هاي روستايي و شهري متعدد و در دشت مشهد گرديده است . اراضي منطقه با هم متفاوت هستند داراي خصوصيات زير مي باشد:

1- دشت هاي مسطح در طول كشف رود و فرورفتگي هاي مركزي و جنوبي منطقه كه داراي خاك هاي شور بوده و زهكشي نا مناسب دارند

2- مخروطه افكنه ها در غرب و در جنوب شهر مشهد قرار دارند كه در قسمت مرتفع تقريبا با نوك تيز در قسمت تحتاني تقريبا مسطح مي باشد و داراي خاك سنگريزه اي و كم عمق است و قسمت پايين آن منحصرا از قلوه سنگ هاي آذرين و دگرگوني تشكيل شده است .

3- تپه ها و دشت هاي كوهپايه در امتداد كوه ها و فلات هاي كوهپايه قرار دارند در قسمت هاي پايين دست كه شيب زياد تر است داراي خاك هاي عميق تري مي باشد .

4- تپه هاي كوهپايه اي، دشت هاي كوهپايه كه در مركز منطقه قرار گرفته اند كمي شيب دار مي باشند و قابل آبياري بدون محدوديت ظاهري است اما در قسمت هاي مرتفع تر با شيب بيشتر و خاك كم عمق تر آبياري با محدوديت همراه است.

5- فلات ها كه در امتداد رشته كوه ها قرار دارند و به علت شيب زياد و عمق كم خاك براي كشت هاي آبي مناسب نمي باشد.

 

1-3-2 ناهمواري ها :

 

دشت مشهد بيشتر لايه هاي آن در دوران چهارم زمين شناسي شكل گرفته است و شامل كنگلومراهاي پليمو ، پليمستوسن، مخروطه افكنه ها ، پادگا نه هاي آبرفتي قديمي و جديد ، رسوبات آبرفتي بستر رودخانه ،رسوبات دشت ها و بالاخره پهنه هاي پوشيده از مس مي گردد.

1-ارتفاعات سمت راست كشف رود كه جزءرشته كوههاي بينالود و اكثرا از سنگ هاي زير تشكيل شده است سنك هاي رسوبي  كه بيشتر شامل آهك هاي ژوراسيك و كرتاسه با مسيل هاي زيادي از دو كنه ها مي باشد و همچنين ماسه سنگ و مارن و كنگلومراي بختياري نيز ديده مي شود . سنگ هاي دگرگوني بيشتر شامل شيست هاي لياس (ژوراسيك)و مرمر است كه ضخامت زيادي را داراست و منشا بسيارياز خاك هاي سمت راست كشف رود مي باشد . سنگ هاي آذرين بيشتر شامل سنگ هاي دروني و گرانيت و پريدوتيت مي باشد.

2- ارتفاعات سمت چپ رودخانه كشف رود كه جزء كوه هاي هزار مسجد و بيشتر شامل ماسه سنگ هاي سرخ و طبقات مارن و گچ و منشا اصلي خاك هاي منطقه مورد مطالعه و آهك هاي ژوراسيك است كه بر روي آنها تشكيلات آهكي مزدوران قرار دارد.

 

1-3-3 اقليم شهرستان:

 

الف) رطوبت:

رطوبت متوسط مشهد 4/56 درصد و متوسط حداقل و حداكثر سالانه 5/36 درصد در تير ماه و 19/7 درصد در دي ماه است.

ب)درجه حرارت:

درجه حرارت در طي دوره آماري 1330-1380 4/14 درجه سانتي گراد و اختلاف ميانگين درجه حرارت در سرد ترين ماه و گرم ترين ماه 35 درجه است ميانگين حداكثر دماي سالانه 4/26 درجه مربوط به ماه تير و ميانگين حداقل دماي سالانه 4 درجه مربوط به ماه دي است.

ج)بارندگي:

متوسط بارندگي در طي دوره آماري 1380-1330 در شهرستان مشهد 64/259 ميليمتر است حداكثر ميانگين ماهانه بارش در شهرستان مشهد 8/55 ميليمتر در اسفند ماه و حداقل ميانگين ماهانه بارش 7/0 ميليمتر در مرداد ماه مي باشد . به طور كلي ميزان نزولات در اين شهرستان كم است.

 

 

 

 

 

رديف

ماه هاي سال

ميانگين درجه حرارت ماهيانه

ميانگين بارش ماهيانه

1

فروردين

7/14

2/50

2

ارديبهشت

4/19

8/28

3

خرداد

9/24

5/6

4

تير

2/27

1/0

5

مرداد

3/25

1

6

شهريور

4/20

5/3

7

مهر

2/14

4/6

8

آبان

9/9

4/10

9

آذر

2/4

3/27

10

دي

3/2

3/33

11

بهمن

5/3

8/40

12

اسفند

8/7

6/57

 

ميانگين سالانه

5/14

1/266

 

جدول وضعيت اقليمي شهرستان مشهد در سال هاي 1361-1375

 

 

د)باد:

 

جريان هوا در مشهد تحت تاثير توده هاي هواي متفاوتي است كم سهم تريت آنها عبارتند از توده هواي پر فشار سيبري- جريان هاي مديترانه اي – جريان هاي شمالي و غربي

 

ر)تابش خورشيد:

 

ميانگين مجموع سالانه ساعات آفتابي مشهد 2500 ساعت است كه از اين ميزان كم ترين ساعات آفتابي در بهمن ماه بيشترين آنها در تيرماه است . زاويه تابش خورشيد در عرض جغرافيايي 37 درجه در ظهر محلي ، اول تير ماه برابر 90 درجه و در ظهر محلي دي ماه 45 درجه است . عوامل تاثير گذار بر اقليم مشهد عبارتند از عرض جغرافيايي، هواي گرم وخشك كوير قره قوم.

 

1-3-4 آب و هواي شهرستان:

 

اگر چه بخش هاي جنوبي و شمالي شهرستان مشهد كوهستاني مي باشد و اين باعث شده تا اين نواحي از آب و هواي معتدلي برخوردار گردند ليكن ارتفاع كم دشت مشهد و همچنين نفوذ توده هاي گرم و خشك دشت هاي مركزي ايران در فصل گرم سال و نفوذ توده هاي سردو خشك در فصل سرد سال باعث شده است تا بخش هاي عمده اي از اين شهرستان از اقليم گرم و نيمه خشك برخوردار شوند.

نتايج بدست آمده از ايستگاه هواشناسي مشهد در سال هاي 1361تا 1375 نشان مي دهد شهرستان مشهد داراي ميانگين درجه حرارت سالانه 5/14 درجه سانتي گراد مي باشد كه تير ماه با ميانگين 2/27 درجه سانتي گراد گرمترين ماه سال و ماه بهمن با 3/2 درجه سانتي گراد سردترين ماه سال مي با شند همچنين ميانگين ساليانه بارش در اين شهرستان حدود 266 ميلي متر در سال است.

 

1-3-5 منابع آب:

 

شهرستان مشهد عمدتا در حوزه آبريز رودخانه كشف رود قرار دارد مهمترين رودخانه اين شهرستان رودخانه كشف رود است كه متوسط دبي ساليانه آن حدود 87 ميليون متر مكعب مي با شد ساير منابع آب هاي سطحي اين شهرستان رودخانه هاي كارده با حدود 24 ميليون متر مكعب رودخانه شانديز با حدود 22 ميليون متر مكعب رودخانه طرق با حدود 26 ميليون متر مكعب رودخانه جاغرق با حدود 15 ميليون متر مكعب رودخانه ميامي با حدود 11 ميليون متر مكعب و سدهاي كارده با گنجايش 36 ميليون متر مكعب طرق با گنجايش 31 ميليون متر مكعب چالي دره با گنجايش11 ميليون متر مكعب و بند گلستان با گنجايش5 ميليون متر مكعب مي باشد ضمن آنكه طبق برنامه ريزي ها و اقدامات انجام شده در سال هاي آتي بخش عمده آب شرب مورد نياز شهر مشهد از طريق سد در دست احداث واقع در مرز ايران و تركمنستان تامين خواهد شد .

علاوه بر آب هاي سطحي منابع آب هاي زيرزميني اين شهرستان از طريق 766 رشته قنات ، تعداد 246 دهنه چشمه ،تعداد 2510 حلقه چاه عميق و تعداد 1109 حلقه چاه نيمه عميق مورد بهره برداري قرار مي گيرد .

 

منابع آب سطحي شهرستان مشهد : مهمترين رود هاي شهرستان مشهد عبارتند از كشف رود ،كارده، ماه نساء، ميامي ،شانديز، طرقبه، طرق، سنگ بست ،جاغرق، مراغه، مايان،برگ ،زشك، چشمه گيلاس، قره تيكان، چهچهه ، كلات، ارچنگان . علاوه بر رئدهاي فوق ميلي هايي مانند كال شريف آباد و كال سرغايه كه حالت فصلي دارند و نيز در بخشي از سال داراي آب مي باشد.

 

منابع آب هاي زيرزميني شهرستان مشهد: آب هاي زيرزميني كه به صورت قنوات و چاه هاي عميق و نيمه عميق چشمه ها مورد استفاده قرار مي گيرند به دليل حفر چاه هاي عميق اكثر قنات ها خشك شده و آب رودهايي چون كشف رود ،جام، رود اترك به حداقل رسيده است .آب خوان هاي دشت مشهد به مصرف گياهان زراعي و محصولات باغي مي رسد زيرا به طور متوسط در فصل زمستان و مهار بارندگي صورت مي گيرد . هر ساله 1071 ميليون متر مكعب آب از اين دشت تخليه مي شود . ييلاق آب منفي (كسري مخزن) اين دشت 136 ميليون متر مكعب است.

 

1-3-6 خاك ها :

 

از نظر اقتصادي خاك وسيله و عامل اصلي توليد محصول زراعي به شمار مي آيد به كارگيري ساير عوامل توليد مانند سرمايه ، كار ،مديريت به طور نسبي به حاصلخيزي و قابليت بهره دهي آن افزوده مي شود . انواع خاك هاي شهر مشهد به شرايط توپوگرافي نوع و جنس رسوبات و ليتولوژي زمين و نيز فرآيند اقليمي و فرسايش متفاوت است مهمترين مشكل خاك درشهرستان  مشهد به ويژه در نواحي كوهستاني فرسايش شديد خاك هاي سطحي مي باشد كه اين مسئله اثرات زيست محيطي زيادي مانند : آلودگي خاك ،شستشوي خاك ،تخريب پوشش گياهي و حتي خطرات جانبي را به همراه داشته و دارد .

جهت دقت مطالعه و شناسايي نسبتا كامل خاك هاي مشهد از نظر توزيع جغرافيايي خاك ها كه در 4 ناحيه و شهرستان مورد بررسي قرار دارد كه هر يك معرف مشخصه هاي خاك از نظر تيپ و استعداد در قسمت هاي شرقي و شمالي است.

الف)خاك هاي دشت مشهد كه عمدتا شامل قسمتهاي جلگه اي و دشت آبرفتي است .

ب)خاك هاي نقاط شهري طرقبه و شانديز كه نمونه هاي كوهستاني در جنوب شهرستان است.

ج)خاك هاي شهر كلات نادري نمونه خاك هاي كوهستاني در شمال شهرستان مشهد.

د) خاك هاي بخش شرقي و شمال شرقي كنويس كه محدوده استقرار كوره هاي آهك پزي و گچ پزي است همانطور كه گفته شد شهرستان مشهد بر روي آبرفت كوه هاي هزارمسجد واقع شده است جنس خاك دره سطحي بسيار نرم و قابل نفوذ مي باشد . ضخامت عمق خاك در ناحيه مشهد بين 150 تا 200 متر مي باشد كه دشت مشهد را به همين خاطر از مرغوب ترين و مستعدترين زمين هاي كشاورزي استان كرده است.

 

1-3-7 پوشش گياهي:

 

پوشش گياهي هر منطقه به ميزان بارش و اقليم آن مي باشد با وجودي كه قسمت وسيعي از مناطق خشك كشت و زرع شده اند ولي نبايد چنين تصور كرد كه پوشش گياهي آنها ثابت بوده و دستخوش اثرات حاصله از انسان واقع نشده اند اين موضوع در مورد بيابان ها كه در آنها تعادل بين پوشش گياهي و محيط بسيار متزلزل است بيشتر صدق مي كند . گياهان اين منطقه شامل بوته اي از نوع گون ،زنبق وحشي ،اسپند،درمنه، چرفه يا مشكمبه گاو ميباشد . درخچه اي از نوع زرشك وحشي ،بادام وحشي ،گز، كلپوره،قياق  مي باشد اما وسعت جنگل هاي شهرستان مشهد براساس آمار اداره منابع طبيعي شهرستان مشهد 29750 هكتار برآورد شده است .كه شامل جنگل هاي پسته ،ارس، ارغوان مي گردد و مراتع آن وسعتي معادل1886000 هكتار را به خود اختصاص مي دهد كه 3/1 آنها مراتع درجه 2 و مابقي مراتع درجه 3 هستند.

 

 

 

1- 4ويژگي هاي انساني:

 

جمعيت شهرستان مشهد در سال 1375 معادل 1887405 نفر برآورده شده است كه اين رقم در سال 1365 معادل 1463508 نفر بوده است با توجه به جمعيت اين شهرستان در دو دهه اخير رشد آن برابر 5/2 درصد در سال محاسبه شده است وسعت شهرستان مشهور بالغ 13500كيلو متر مربع مي باشد و تراكم نسبي آن در سال 1375 معادل 8/139 نفر كيلومتر مربع بوده است .

 

1-4-1 توزيع فضايي جمعيت :

بر اساس آمار 1375 از مجموع 1887405 نفر جمعيت شهرستان مشهد 51/85 درصد در نقاط شهري برابر 16139200 نفر و 49/14 درصد معادل 2738484 نفر در نقاط روستايي سكونت داشتند

 

مكان

تعداد خانوار

تعداد جمعيت

مرد

زن

شهرستان مشهد

482746

2247996

1137632

1110364

مناطق شهري

412781

1908083

967837

940246

 

 

 

 

 

 

مناطق

روستايي

 

 

بخش

مركزي

تبادكان

10959

52749

26725

26024

ميان ولايت

3249

15734

7858

7876

طوس

15712

75879

38378

37501

كارده

1674

8310

4018

4292

كنويست

4733

23562

11758

11804

درزآباد

2902

15028

7481

7547

بخش طرقبه

شانديز

2951

13253

6722

6531

طرقبه

3583

15446

7675

7771

بخش

احمدآباد

پيوه ژن

4081

18821

9225

9596

سرجام

5758

27254

13456

13798

بخش

رضويه

پايين ولايت

1158

6316

3128

3188

آبروان

2341

12186

6027

6159

ميامي

8286

42878

21392

21416

 

جدول توزيع جمعيت در شهرستان مشهد در سال 1375

 

 

 

1-4-2سواد و اشتغال :

 

از مجموع جمعيت شهرستان مشهد در سال 1375 معادل 1965903 نفر را افراد واقع در گروه سني بالاي 6 سال تشكيل مي داده است كه از اين تعداد 993884 نفر مرد و 972519 نفر زن بوده اند كه از اين تعداد 1732369 نفر باسواد بوده اند كه در مقايسه با جمعيت بالاي 6 سال 1/88 درصد را شامل مي شود از كل جمعيت بالاي 10 سال كه معادل 573487 نفر مي شوند و 79/33 در صد جمعيت را در برمي گيرد كه 18 /33 درصد در نقاط شهري 49/37 درصد در نقاط روستايي بوده از كل جمعيت شهرستان 538212 نفر شاغل و 35275 نفر بيكاران و افراد جوياي كار تشكيل مي دهد.

 

1-5ويژگي هاي اقتصادي :

فعاليت هاي اقتصادي شهرستان مشهد را مي توان به سه بخش : كشاورزي ،صنعت ، خدمات تقيسم بندي كرد.

1-5-1زراعت :

بر اساس آمار سال 1379 ادره كشاورزي شهرستان مشهد سطح زير كشت محصولات زراعتي شهرستان مشهد 143794هكتار بوده است از اين ميزان غلات (گندم و جو) 91328 هكتار(5/63) درصد سطح زير كشت را به خود اختصاص داده اند از سطح زير كشت محصولات اين شهرستان 65941 هكتار (9/45) درصد مربوط به كشت آبي و 77813 (1/54) درصد را كشت هاي ديم به خود اختصاص داده اند . محصولات عمده شهرستان شامل :گندم،جو، چغندرقند، محصولات جاليزي و نباتات علوفه اي مي باشد كه به صورت آبي و ديم كشت مي شود .

 

نوع محصول

سطح زير كشت

مقدار توليد (تن)

گندم و جو

55000

98418

هندوانه و خربزه

8123

41028

چغندر قند

3300

90750

پنبه

450

1035

علوفه

3620

53380

صيفي جات

7969

242886

ساير

1087

1500

حبوبات

1965

1203

زيره سبز

48

61

جمع

88990

530261

 

جدول سطح زير كشت و ميزان توليد محصولات زراعي شهرستان مشهد در سال1380

 

 

باغداري: باغات شهرستان مشهد شامل سيب ،گيلاس ،آلبالو و گردو مي باشد كه در بخش هاي مختلف شهرستان واقع شده اند سطح زير كشت محصولات باغي شهرستان 12955 هكتار مي باشد كه 12532 هكتار (7/96) درصد آن را اراضي آبي و 423 هكتار (3/3) درصد آن اراضي ديم باغي تشكيل مي شود .

 

دامداري: شيوه دامداري در اين شهرستان به دو صورت سنتي و صنعتي بود كه شيوه غالب به صورت صنعتي مي باشد بر اساس اطلاعات شبكه پست دامپزشكي شهرستان در سال 1379 مجموعا 2396093 واحد دامي معادل 67/11 درصد از كل واحد دامي استان است.

 

1-5-2صنايع:

 

صنايع اين شهرستان را در دو بخش صنايع دستي و صنايع سنگين مورد بررسي قرار مي دهيم .

الف) صنايع دستي : اين صنايع كه با استفاده از مواد اوليه محلي و اتكاء به نيروي دست در نواحي روستايي شكل مي گيرند در سطح شهرستان مشهد از اهميت زيادي برخوردار است . مهمترين صنايع دستي شهرستان قاليبافي و صنايع چوبياست كه در بخش هاي مختلف شهرستان توليد مي شوند كه صنعت فرش بافي به تنهايي 1077 نفر را مشغول به كار كرده است .

 

ب) صنايع بزرگ: معم.لا مواد اوليه آن از خارج منطقه تامين شده و در توليد آنها انرژي جايگزين كارگر مي شود . شهرستان مشهد در پايان سال 1378 داراي 1997 واحد صنعتي فعال بوده است كه پروانه بهره برداري تحت پوشش اداره كل صنايع سازمان جهاد سازندگي و اداره كل معادن و فلزات استان را اخذ كرده هند و در واحدهاي فوق الذكر تعداد 59140 نفر مشغول به كار بوده اند كه اين رقم 66 درصد از شاغلين واحدها صنعتي استان را دربر مي گيرد . مهمترين صنايع شهرستان مشهد شامل : صنايع غذايي ،صنايع نساجي و چرم، صنايع چوبي و سلولزي ،صنايع شيميايي ، صنايع فلزي ،صنايع برق و الكترونيك و صنايع ماشين سازي و ساخت تجهيزات مي باشد.

 

ج)معادن :در شهرستان مشهد 27 معدن با توليد سالانه 27540تن در حال بهره برداري مي باشد اين معادن در سطح شهرستان عبارتند از: معدن آهك،معدن مارن، معدن گچ خاكي و سنگ گچ ، سنگ لاشه ، معدن سنگ تزييني ، معدن سنگ نمك ،معدن فلدسپات و معدن سنگ آهن.

 

1-5-3 خدمات:

 

خدمات مهمترين سهم را در بين فعاليت هاي مزبور بخش خدمات به خود اختصاص داده خدمات اين شهرستان شامل : عمده فروشي ،تعمير وسايل نقليه موتوري ، موتور سيكلت و كالاهاي شخصي و خانگي و هتل و رستوران ،حمل و نقل، انبارداري و ارتباطات ، واسطه گرهاي مالي ،مستغلات و اجاره و فعاليت هاي كار و كسب ، اداره امور عمومي و دفاع و تامين اجتماعي و شخصي ،خانوار هاي معمولي و داراي مستخدم سازمان ها و هيئت هاي برون مرزي و دفاتر و ادارات مركزي . اين بخش در نقاط شهري تمركزبيشتري دارد تا نقاط روستايي به طوري كه فعاليت هاي خدماتي در نقاط شهري 3/61 درصد و در نقاط روستايي برابر 55/21 درصد مي باشد در مجموع شاغلين بخش خدمات شهرستان مشهد 92/54 درصد از كل شاغلين را به خود اختصاص داده است.

 

2)شناخت حوزه نفوذ:

 

مطالعه و بررسي وضعيت سكونتگاهي روستايي نشان مي دهد بعضي از روستاها به دليل برخورداري از موقعيت اداري ،ارتباطي ،خدماتي،اقتصادي و... مناسب در چنان شرايطي قرار مي گيرند كه ساير روستاهاي پيرامون آنها بخشي از خدمات مورد نياز خود را از اين روستاها تامين مي نمايد در چنين وضعيتي روستاهاي پيرامون اثرات خاص خود را در روستا ي نافذ به جاي مي گذارند كه مهمترين آنها تقويت هر چه بيشتر موقعيت روستاي مركزي در نظام سلسله مراتب خدماتي روستاها و جذب خدمات بيشتر تقويت موقعيت اقتصادي روستا و ... مي باشد بدين جهت مي توان گفت شناخت حوزه نفوذ و نافذ روستاها در مطالعات و برنامه ريزهاي توسعه روستايي از جهت والايي برخوردار است براي حوزه نفوذ تعاريف مختلفي تا كنون ارائه شده است مهمترين آنها عبارتند از حوزه نفوذ يك روستا فضايي است كه ساكنين سكونتگاه هاي پيرامون براي انجام امور روزمره و با تامين خدمات مورد نياز به آن روستا مراجعه مي نمايند.

در مطالعات حاضر به منظور شناخت تاثيرات روستاهاي حوزه نفوذ ر روستاي خادم آباد وضعيت حوزه نفوذ اين روستا به شرح ذيل مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است تا با درك هر چه بيشتر شرايط حاكم بر اين روستا نسبت به تهيه طرح هادي روستا اقدام گردد.

 

2-1 تعيين حوزه نفوذ :

 

براي تعيين حوزه نفوذ روستاي خادم آباد از روش ضريب برخورداري از خدمات عمومي مورد نياز جوامع روستايي و همچنين ميزان وابستگي روستاهاي پيرامون خادم آباد به يكديگر و موقعيت اين روستا در سلسله مراتب خدماتي تعيين شده در طرح هاي بالا دست (طرح هاي سطح بندي خدماتي و طرح جامع شهرستان مشهد) استفاده شده است .

الف) خدمات موجود در روستاي خادم آباد :

اين روستا در حال حاضر با برخورداري از 860 نفر جمعيت داراي :

1-                      دبستان ابتدايي پسرانه و دخترانه . 2- مدرسه راهنمايي پسرانه و دخترانه .3- دبيرستان و پيش دانشگاهي پسرانه .4- حمام عمومي.5- خانه بهداشت.6- غسلخانه .7- دفتر پست و مركز تلفن .8- برق سراسري .9- لوله كشي آب .10- پايگاه مقاومت بسيج و شوراي اسلامي

ب)در حال حاضر ساكنين هيچ يك از روستاهاي پيرامون جهت بهره برداري از خدمات موجود در روستاي خادم آباد به اي روستا مراجعه نمي نمايند به جز دبيرستان و پيش دانشگاهي كه تعداد زيادي از اطراف روستا به اين دبيرستان مشغول به تحصيل هستند.

ج)روستاي خادم آباد فاقد حوزه نفوذ مي باشد و خدمات موجود در اين روستا صرفا مورد استفاده مردم خود روستا مي باشد ضمن آنكه اين روستا وضعيت در آينده كماكان ادامه خواهد داشت در طرح هادي روستاي خادم آباد خدمات در نظر گرفته شده صرفا براي جمعيت ساكن در اين روستا خواهد بود .

 

3)آشنايي روستا

 

3-1 موقعيت جغرافيايي روستا:

 

روستاي خادم آباد واقع در دهستان ميامي از بخش رضويه شهرستان مشهد مي باشد اين روستا در طول جغرافيايي 59 درجه 48 دقيقه و در عرض جغرافيايي 36 درجه 13 دقيقه قرار گرفته است و فاصله اش به مركز شهرستان كيلومتر مي باشد اين روستا در 13 كيلومتري جاده مشهد واقع شده است و از نظر توپوگرافي اين روستا جلگه اي است.روستاي خادم آباد از سمت شمال به ارتفاعات و از سمت جنوب به باغات و از سمت شرق به بخش رضويه محدود مي گردد .

 

3-2 تعيين محدوده اراضي كشاورزي و منابع طبيعي:

 

وسعت روستا ها تا حد زيادي بيانگر ويژگي هاي محيط طبيعي و شرايط اجتماعي و اقتصادي  آنهاست در نواحي كه مسطح بوده و خاك حاصل خيز و آب كافي در دسترس است . روستاها معمولا بزرگ و برعكس در نواحي تپه ماهوري و كوهستاني كه قشر خاك ناچيز مي باشد و در نتيجه حاصلخيزي خاك و بهره دهي پايين است روستا ها كوچك مي باشند . اكنون روستاي خادم آباد داراي وسعت كمي است و محدوده اراضي كشاورزي اين روستا  است كه از نظر حاصل خيزي خاك و آب كافي در سطح خيلي پاييني است .

 

3-3 بررسي منابع آب :

 

اصولا در كشور ايران هر جايي كه روستايي شكل گرفته قطعا منبع آبي داشته و تعيينتوسعه روستا تا حد زيادي با ميزان كيفيت آ ب و در مراحل بعدي با زمبن و پيشرفت هاي فني جوامع انساني مرتبط است .

 تنها يك قنات در روستا وجود دارد كه تقريبا 10 سال پيش مردم روستا از همين قنات براي آشاميدن و براي كشاورزي استفاده مي كردند اكنون آب آشاميدني اين روستا از طرف دولت لوله كشي شده و آب مورد نياز مردم از طريق لوله كشي تامين مي گردد كه تنها از آب قنات براي كشاورزي استفاده مي كنند كه طبق مقررات افراد روستا هر 6 ساعت به 6 ساعت حق استفاده از آب را دارند و گاهي كه مردم با كمبود آب يا قحطي آب مواجه مي شوند افرادي كه وسيله نقليه دارند از شهرك رضويه آب تهيه مي كنند و افراد ديگر هم مجبور هستند از آب قنات كه كمي شور است استفاده كنند.

 

3-3-1اقليم روستا :

 

الف) رطوبت:

رطوبت متوسط مشهد 4/56 درصد و متوسط حداقل و حداكثر سالانه 5/36 درصد در تير ماه و 19/7 درصد در دي ماه است.

ب)درجه حرارت:

درجه حرارت در طي دوره آماري 1330-1380 4/14 درجه سانتي گراد و اختلاف ميانگين درجه حرارت در سرد ترين ماه و گرم ترين ماه 35 درجه است ميانگين حداكثر دماي سالانه 4/26 درجه مربوط به ماه تير و ميانگين حداقل دماي سالانه 4 درجه مربوط به ماه دي است.

 

ج)بارندگي:

متوسط بارندگي در طي دوره آماري 1380-1330 در شهرستان مشهد 64/259 ميليمتر است حداكثر ميانگين ماهانه بارش در شهرستان مشهد 8/55 ميليمتر در اسفند ماه و حداقل ميانگين ماهانه بارش 7/0 ميليمتر در مرداد ماه مي باشد . به طور كلي ميزان نزولات در اين شهرستان كم است.

 

د)تابش خورشيد:

 

ميانگين مجموع سالانه ساعات آفتابي مشهد 2500 ساعت است كه از اين ميزان كم ترين ساعات آفتابي در بهمن ماه بيشترين آنها در تيرماه است . زاويه تابش خورشيد در عرض جغرافيايي 37 درجه در ظهر محلي ، اول تير ماه برابر 90 درجه و در ظهر محلي دي ماه 45 درجه است . عوامل تاثير گذار بر اقليم مشهد عبارتند از عرض جغرافيايي، هواي گرم وخشك كوير قره قوم.

 

آمارهاي به دست آمده نشان مي دهد كه روستاي خادم آباد داراي آب و هواي معتدل و مرطوب مي باشد و وضع طبيعي ان به صورت جلگه اي است . باد روستا از سمت  شمال به جنوب است به همين دليل خانه ها تقريبا به صورت شرقي غربي ساخته شده اند ولي بايد براي طرح پيشنهادي با  دقت بيشتري طراحي را ارائه داد. و همچنين به دليل رطوبتي بودن روستا باد مزاحمي ندارد.

 

3-4 بررسي ويژگي هاي جمعيتي :

 

جمعيت مهمترين عامل انساني در شكل گيري  روستا و همچنين توزيع و تراكم و معيشت و توسعه آنهاست بنابراين آگاهي از كميت و كيفيت جمعيت ساكن در منطقه از ضروريات برنامه ريزي مي باشد . چنانچه هدف از مطالعه اجراي يك پروژه عمراني باشد اين امر مضاعف مي شود چرا كه با مطالعه دقيق عناصر مختلف جمعيت مي توان نسبت به توانايي مشاركت فكري و دستي و قدرت ريسك و عواملي از اين دست آگاهي لازم را به دست آورد .

 

3-4-1 تعداد جمعيت و بعد خانوار:

 

واضح ترين نوع سنجش در جمعيت شناسي شمارش ساده تعداد افراد جمعيت است ولي دانستن رقم كل جمعيت به تنهايي كافي نيست و بايد رابطه اي ميان اين رقم و بعضي عوامل ديگر مثلا تعداد خانوار برقرار كرد كه به اين ترتيب بعد خانوار بدست مي آيد.  

 

تعداد خانوار

 

تعداد جمعيت

 

= بعد خانوار

 

         

 

 

 

 

 

 

 

سال سرشماري

 

1345

1355

1365

1375

1384

جمعيت

385

469

938

752

853

تعداد خانوار

90

125

160

114

138

بعد خانوار

27/4

75/3

8/5

6/6

18/6

 

 

 تعداد جمعيت و بعد خانوار بر اساس آمارهاي 45 تا 75 جمعيت اين روستا به ترتيب 385،469،938،752 نفر بوده است كه بعد خانوار همين سال ها به ترتيب عبارتند از 27/4 ،75/3،8/5 ، 6/6 بوده است . براي شناخت وضعيت جمعيت و خانوار روستا از نتايج سرشماري هاي عمومي ومسكن نشان مي دهد روستاي خادم آباد در سال 45 در قالب 90 خانوار با بعد خانوار 27/4 اين روستا در سال 55 داراي 469 نفر در قلب 125 خانوار با بعد خانوار 75/3 و در سال 65 داراي 938 نفر در قالب 160 خانوار با بعد خانوار 8/5 و در نهايت در سال 75 با 752 نفر جمعيت در قالب 6/6 بوده است.

 

3-4-2 بررسي تحولات جمعيتي و روند مهاجرت :

 

در بررسي روند افزايش و كاهش جمعيت اين روستا تنها مواليد و مرگ و مير تاثير ندارد بلكه درون كوچي و برون كوچي نيز جمعيت در اين امر نقش مهمي ايفا مي كند از اين افزايش جمعيت يك منطقه با محاسبه نرخ رشد مطلق و نرخ رشد طبيعي و نرخ مهاجرت مواجه است .

 

نرخ رشد مطلق:

 

در مطالعه نرخ رشد مطلق جمعيت يك روستا از آمارهاي سرشماري فرهنگ آبادي در دوره هاي مختلف و همچنين از آمار خانه بهداشت استفاده شده است تحولات جمعيت روستا را طي دوره هاي مختلف زماني در يك جدول نشان داده شده است.

 

Pt = po (1+r) *100

 

 

 

سال

 

1345

1355

رشد 5545

1365

رشد65        -55

1375

رشد 75-65

رشد 75-45

جمعيت

 

385

469

9/1

938

1/7

752

1/2-

02/2

 

 

 

دليل عدم تعلدل:

به طور كلي با بررسي هاي انجام شده در اين روستا روند كلي جمعيت در سال 45-55

جمعيت رو به كاهش است به دليل اين كه قبل از انقلاب بوده و مردم روستا به اطراف

مهاجرت كرده بودند و همچنين در سال 55-65 جمعيت افزايش يافته كه روال طبيعي خود

را دارد ولي جمعيت در سال 65-75 روند جمعيت بايد كاهش داشته باشد به دليل سواد كم و زاد و ولد بيش از حد و همچنين به دليل ورشكستگي افراد از شهر به روستا مهاجرت كرده بودند و به همين دليل از روال طبيعي خود خارج شده ولي در سال 75-84 به دليل آگاهي دادن به افراد روستا از طريق خانه بهداشت و به وجود آمدن فرهنگ در روستا جمعيت روستا رئ به كاهش بوده و روند جمعيت را به طور طبيعي به وجود آورده است.

 

 

 

نرخ رشد طبيعي:

نرخ رشد طبيعي بر اساس آمار تولد و مرگ و مير جمعيت روستا محاسبه شده است با توجه به نرخ رشد طبيعي و نرخ رشد مطلق مي توان نرخ هماجرت را مشخص كرد.

 

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

سال

جمعيت

جمعيت ميانه

تعداد متولدين

تعداد فوت شدگان

نرخ رشد طبيعي

نرخ رشد مطلق

نرخ مهاجرت

1379

842

865

12

4

9/0

3/3

38/2

1380

870

5/860

18

2

8/1

1/2-

9/3-

1381

851

5/868

9

3

7/0

03/2

33/1

1383

886

873

13

0

4/1

72/3-

12/5-

1384

853

5/869

14

4

2/1

 

 

ميانگين

8/861

75/866

2/13

25/3

2/1

08/0

3/1-

 

 

 

 

3-4-3ساخت جمعيت:

 

3-4-3-1تركيب سني :

در برنامه ريزي هاي اقتصادي ، آموزشي ،بهداشتي آگاهي از ويژگي هاي طبقاتي سني جمعيت الزامي است اين آگاهي ها سبب مي شود تا نياز به تعداد مشاغل در آينده را فراهم نمود و از قبل به تعداد مورد نياز براي جوانان وارد بازار كار مي شوند وبه  افزايش جمعيت پي برد در مطالعات جمعيتي روستاي خادم آباد از اطلاعات و آمار خانه بهداشت در سال 84 استفاده شده است بر اساس اين آمار جمعيت روستاي خادم آباد 860 نفر مي باشد از مجموع اين افراد 47/29 درصد از گروه سني كودكان و نوجوانان ، 15/43 درصد از گروه سني جوانان ،46/22 درصد در گروه سني بزرگسالان و 92/4 درصد از گروه سني سال خوردگان واقع شده اند .

 

 

سال

گروههاي سني

14-0

34-15

64-35

65+

جمع

1375

تعداد

263

464

25

752

درصد

97/34

7/61

33/3

100

1384

تعداد

252

369

192

42

855

درصد

47/29

15/43

46/22

92/4

100

 

3-4-3-2تركيب جنسي:

 

آمارهاي ارائه شده از سوي خانه بهداشت روستاي خادم اباد نشان مي دهد كه نسبت جنسي اين روستا در سال 1385 26/649 محاسبه شد كه نشان دهنده عدم تعادل بين زنان و مردان روستا است البته اين وضعيت در طبقات مختلف سني متفاوت از هم مي باشد به طوري كه در جدول نشان مي دهد نوعي عدم تعادل در نسبت جنسي طبقات مختلف مشاهده مي شود بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد اين اصل بنا به دلايلي از قبيل عدم تعادل در زمان تولد و مهاجرت در سالهاي بعد ايجاد شده است.

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

گروه سني

مرد

زن

نسبت چنسي

درصد از جمعيت

4-0

34

35

14/97

08/8

9-5

38

41

68/92

26/9

14-10

66

38

68/173

19/12

19-15

73

57

07/128

24/15

24-20

49

56

5/87

3/12

29-25

39

26

150

6/7

34-30

40

29

93/137

08/8

39-35

20

21

23/95

8/4

44-40

25

18

88/138

04/5

49-45

21

16

25/131

3/4

54-50

13

17

47/76

5/3

59-55

10

11

9/90

4/2

64-60

8

10

80

1/2

69-65

13

6

6/216

2/2

74-70

7

6

6/116

5/1

79-75

4

2

200

7/0

84-80

1

3

3/33

46/0

جمع

461

392

38/2046

100

 

 

 

 

در مي يابيم كه در سنين 9-0 سال گروه دختران بر پسران برتري دارد ولي نسبت جنسي در گروه 14-10 افزايش زيادي يافته است اختلاف زيدي ارقام اين دو گروه سني و افزايش پسران نسبت به گروه سني قبلي ناشي از اختلاف ميزان مرگ ومير بين دو جنس مي باشد . از علاقه بيشتر خانواده هاي روستايي به جنس پسر مراقبت بيشتري از آنها به عمل آمده در نتيجه مرگ ومير پسرها مقابل دخترها با كاهش مواجه مي باشد .نسبت جنسي در گروه24-15 افزايش يافته در اين بين نسبت جنسي مربوط به گروه سني 24-20 كاهش يافته به دليل اينكه اين گروه سني شامل نيروي جوان مي باشد براي دستيابي به امكانات و خدمات بيشتر از قبيل فرصت هاي شغلي و برخورداري از خدمات رفاهي بيشتر اقدام به مهاجرت نموده اند در گروه سني 49-25 نسبت جنسي افزايش يافته است و به دليل نداشتن در آمد كافي وورشكستگي  مردان به روستاي خود بازگشته اند و همچنين در سنين  84-50 نسبت جنسي به دليل عدم تعادل درآمد دچاد اختلال شده است.

 

3-4-4سواد و تحصيلات:

 

عمده ترين دلايل عقب ماندگي سرزمين ها ريشه در ككم سوادي و ضعف آموزشي آنها دارد و جمعيت ها در سايه دانش و تخصص بالا تر آنها عملي مي شود فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي يك جمعيت متاثر از سطح سواد و ميزان تحصيلات جمعيت است . جمعيتي كه از نظر تحصيلات در ستون پايين قرار دارد ناگزير به مشاغل ساده و بي اهميت مي باشد چنين جمعيتي داراي خلاقيت و نوع آوري كمتري مي باشد پس بايد براي سطح سواد  كوشيد زيرا هرگونه  تحول و رشد وتوسعه در جامعه متزمل دارا بودن يك جمعيت با سواد مي باشد بنابراين آگاهي از ميزان كميت و كيفيت سواد هر جامعه نقش مؤثري در ميزان پذيرش يافته هاي جديد و افزايش قدرت ريسك و مسائل اجتماعي دارد هر جه ميزان باسوادي در يك جامعه بيشتر باشد علاوه بر اين كه آگاهي افراد نسبت به طرح هاي عمراني بيشتر مي شود ميزان مشاركت فكري آنها در به ثمر رسيدن طرح ها نيز بيشتر خواهد شد .

عوامل سواد پايين:

1-                      پايين بودن سطح در آمد

2-                      موقعيت جغرافيايي روستا

3-                      عدم وجود مراكز آموزشي در روستا در زمان گذشته

 

نام مكان

با سوادي نقاط روستايي

مردان

زنان

ايران

74/76

41/62

روستاي خادم آباد

25/54

27/23

 

 

همان طور كه در جدول مشاهده مي كنيد وضعيت باسوادي مردان بيشتر از زنان است به خاطر اين كه دبيرستان اين روستا فقط پسرانه است و همچنين اين دبيرستان به عنوان قمر حساب مي آيد .

 

 

3-4-4-1اشتغال به تحصيل:

 

 

مقطع تحصيلي

پسران

دختران

جمع

درصد

دبستان

41

33

74

34/64

راهنمايي

16

15

31

27

متوسطه

10

0

10

69/8

جمع

67

48

115

100

 

نرخ اشتغال به تحصيل عمومي برابر است با:             

 

 

       
 
   

 100 ×

 
 

 

 

 

 

 

 

3-4-5 وضعيت فعاليت و اشتغال:

 

رشد و توسعه اقتصادي هر سرزمين متكي به قدرت توليدي آن سرزمين است قدرت توليدي خود عامل عمده در تفاوت هاي فضايي است جمعيتي كه از قدرت توليدي بالايي برخردار است علاوه بر تامين نيازهاي مصرفي جمعيت خود مازاد توليد را صادر مي نمايدو از طريق آن پول كافي را براي تامين وارددات بدست مي آورد مسلما براي رسيدن به سطح بالايي از توليد به يك نيروي فعال كاري و داراي مهارت و تخصص كافي نياز است كل جمعيت بالاي 10 سال را مي توان به دو گروه فعال اقتصادي و غير فعال اقتصادي تقسيم نمود جمعيت فعال شامل افراد شاغل و بيكاران جوياي كار است جمعيت غير فعال اقتصادي شامل دانش آموزان ،دانشجويان ،زنان خانه دار ،افراد داراي درآمدهاي بدون كار و بازنشسته ها مي باشد.

 

جمعيت بيكار+جمعيت شاغل =جمعيت فعال

 

139=5 +134 =جمعيت فعال روستاي خادم آباد(سال 75)

 

 

 

 

 

 

40/96=100  134 =نرخ اشتغال روستاي خادم آباد(سال75)

 

Text Box: جمعيت بيكار

 

 

Text Box: جمعيت فعال

 

 

59/3=100  5 =نرخ بيكاري روستاي خادم آباد(سال75)

 

 

100   جمعيت فعال = ميزان فعاليت اقتصادي

 

 

41/22 = 100   139 = ميزان فعاليت اقتصادي روستاي خادم آباد(سال75)

 

همچنين بار تكفل خالص در روستا نيز محاسبه گرديده است بار تكفل نشا ن دهنده بار حقيقي و اقتصادي است كه از نظر تامين معاش زندگي افراد غير شاغل بر دوش افراد شاغل جامعه قرار دارد.

 

جمعيت شاغل – جمعيت كل = بار تكفل خالص

 

751= 134-752 = بار تكفل خالص روستاي خادم آباد (سال75)

 

3-5 ويژگي هاي اقتصادي:

 

توان اقتصاد روستايي به عنوان عامل موثر در جذب و دفع جمعيت مي تواند نقش موثري در چگونگي پيش بيني جمعيت و در نهايت طراحي روستاداشته باشد . به طور كلي فعاليت هاي روستا در سه محور اصلي كشاورزي ،صنعت و خدمات قرار دارند.

 

3-5-1 كشاورزي:

كشاورزي به طور كلي  به سه بخش باغداري ،زراعت و دامداري تقسيم ميشود ولي در اين روستا به دليل كمبود آب بخش باغداري در اين روستا وجود ندارد.

 

الف)زراعت:

در هر منطقه با توجه به نوع اقليم ،خاك،وضعيت ناهمواري ها و ساير عوامل طبيعي يك يا چند محصول زراعي داشته و ساير محصولات را تحت تاثير خود قرار مي دهد .

 

 

 

 

 

 

 

نام محصول

سطح زير كشت

راندومان

(kg)

كل توليد

(kg)

قيمت هر كيلو(ريال)

هزينه در هكتار(ريال)

هزينه كل(ريال)

درآمد ناخالص

درآمد خالص

گندم آبي

5/169

2790

472905

1500

1100000

18900000

709357500

523457500

گندم ديم

12

290

3480

1500

300000

3600000

5220000

1620000

جو ديم

33

280

9240

1350

300000

9900000

12474000

2574000

جو آبي

5/14

2100

30450

1350

1300000

18850000

41107500

22257500

يونجه

2

68000

136000

1000

100000

200000

136000000

135800000

اسپرس آبي

2

68000

136000

1000

100000

200000

136000000

135800000

نباتات جاليزي

5

800

4000

4500

800000

4000000

18000000

14000000

گوجه فرنگي

2

2200

44000

2500

2000000

4000000

11000000

7000000

جمع

240

 

 

 

 

226650000

29000000

84259000

 

 

 

ب)دامداري:

در هر روستايي با توجه به اقليم ، آب و هوا و ساير عوامل طبيعي داراي تعداي دام است.كه در جدول زير موقعيت دامي روستاي خادم آباد را مورد بررسي قرار داده شده است.

 

نوع دام

تعداد دام

درآمد نا خالص هر راس(ريال)

درآمد خالص هر راس(ريال)

كل درآمد خالص

(ريال)

گاو

67

4000000

2500000

167500000

گوسفند

610

500000

350000

213500000

بز

101

400000

300000

30300000

جمع

778

4900000

3150000

411300000

 

 

 

3-5-2 صنعت:

در اين روستا متاسفانه صنعتي كه قابل محاسبه باشد و همچنين در اقتصاد آنها تاثير بگذارد ندارند.

 

3-5-3 خدمات:

در هر روستايي با توجه به  نيازهاي افراد روستا امكاناتي وجود دارد كه در اين روستا خدمات آن را مورد بررسي قرار داده ايم.

 

 

نوع اشتغال

 

تعداد شاغلين

درآمد ماهانه

(ريال)

درآمد سالانه

(ريال)

خانه بهداشت

1

1200000

14400000

مخابرات

1

1000000

12000000

نانوايي

1

900000

19200000

فروش نفت

1

1000000

12000000

مواد غذايي

2

1000000

12000000

جمع

6

5100000

69600000

 

 

 

 

 

 

 

3-5-4 درآمد حاصل از بخش هاي اقتصادي:

 

بخش هاي اقتصادي

ميزان درآمد

درصد از كل درآمد

روستا

درآمد سرانه

جمعيت

درآمد سرانه

خانوار

زراعت

842509000

66 /63

713/1120357

825/7390429

دامداري

411300000

07/31

4894/546941

737/3607894

خدمات

69600000

25/5

19149/92553

3158/610526

جمع

132340900

100

3939/259282

88/11608850

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3-5-5 سرانه درآمد جمعيت و خانوار از كل درآمد روستا :

 

 

درآمد سرانه

سالانه

درآمد سرانه

ماهانه

جمعيت (سال75)

752

3939/259282

86616/21606

خانوار

114

88/11608850

24/967404

 

 

3-6 شناخت عوامل موثر در پيدايش روستا :

 

شكل و نحوه استقرار و در مجموع علت وجودي سكونتگاه هاي وستايي نازمند يك بررسي همه جانبه و دقيق است چرا كه ب پايه سكونتگاه هاي انساني عوامل و نيروهاي گوناگون اعم از محيطي،اجتماعي ،اقتصادي،فرهنگي و سياسي در محل استقرار و وسعت سكونتگاه ها تاثير گذارند كه تاثير اين عوامل در گذر زمان تفاوت مي نمايد نه تنها عوامل و نيروهاي دروني بلكه نيروهاي بيروني نيز در گستره دخل و تصرف گروه هاي انساني در محيط و نهايتا شكل بخشي به فضاهاي زيستي معيشتي تاثير به سزايي داشته است بر اين اساس گروه هاي انساني به نوعي آرامش مكاني ،فضايي و طبيعي دست مي بابند كه عمدتا كل محور منابع طبيعي به ويژه آب و خاك مي گرد.

 

الف)عوامل طبيعي:

 

ب)عوامل فرهنگي ،اجتماعي و اقتصادي:

 

روستاي خادم آباد از نظر جمعيتي ،اقتصادي از روستاهاي تقريبا كم جمعيت شهرستان مشهد به شمار مي آيد همچنين بنا به مطالعات انجام شده اين روستا از قدمت زيادي برخوردار مي باشد علي پيدايش اوليه اين روستا در محل فعلي آن وجود آب و فضل و بخشش ارباب روستا به نام آقاي هاشم زاده بوده است كه سند بيشتر زمين ها و خانه ها به نام ارباب بوده . مطالعات انجام شده نشان مي دهد روستاي خادم آباد در سال حدود 300 ه.ق وجود داشته است سنگ قبر هايي در گورستان عمومي اين روستا تاريخ آن را در سال هاي 389 ه.ق نشان مي دهد.

 

3-7 شناخت وتعيين نحوه كاربري وضع موجود:

 

شناخت و تعيين فضاهاي وضع موجود و آگاهي از ميزان هر يك از آنها كمك شاياني به بررسي و ارائه پيشنهاد جهت رفع مشكلات فضاهاي مورد نياز روستا مي نمايد لذا بررسي نوع و مساحت و سرانه كاربري هاي مختلف در روستا ضروري است.

 

 

 

 

كاربري موجود

مساحت m2

سرانهm2

درصد از وسعت

مسكوني

32/33664

46/39

46/67

تجاري

52/46

05/0

08/0

آموزشي

8/861

01/1

72/1

بهداشتي –درماني

74/261

3/0

51/0

مذهبي –فرهنگي

66/308

36/0

61/0

تاسيسات و تجهيزات

86/290

34/0

58/0

ارضي باير

22/12519

67/14

09/25

معابر

6/1941

27/2

88/3

جمع

72/49894

46/58

95/99

 

 

 

3-8 بررسي چگونگي مالكيت اراضي:

 

با بررسي هاي انجام شده مي توان مالكيت اراضي را به چهار گروه مالكيت خصوصي ،مالكيت دولتي، مالكيت وقفي و مالكيت عمومي تقسيم بندي كردكه خانه هاي خصوصي در اصل به نام ارباب بوده كه اكنون به عنوان خصوصي استفاده مي كنند . مالكيت دولتي اين روستا مدرسه ،خانه بهداشت و اداره پست است .مالكيت وقفي آن دو فضاي مذهبي است كه وقف شده است و در نهايت مالكيت عمومي اين روستا را ميتوان حمام و گورستان نام برد.

 

 

3-9 شناخت كيفيت ابنيه روستا و بررسي مصالح ساختماني:

 

در بررسي كيفيت ابنيه عوامل مختلفي همچون شرايط اقليمي ،اقتصادي،فرهنگي ،نوع مصالح ساختماني موجود در روستا و امكان دسترسي به مصالح خارج روستا نقش دارد مجموعه اين عوامل ابنيه موجود درروستا را به چهار گروه با دوام ،نيمه با دوام، كم دوام و بي دوام (مخروبه)تقسيم بندي مي كنيم.

 

3-10 بررسي شبكه هاي ارتباطي:

 

شبكه ها امكان مبادله را درون يك اجتماع و اجتماعات مختلف فراهم مي آورد روستاها واسطه شبكه در هم تنيده اي كه تار و پود آن را يكي از عناصر اساسي ادغام فضاها در ميان فضاي مسكوني تشكيل مي دهد سازمان مي يابد.

جابه جايي انسان ،حيوان از نقطه اي به نقطه ديگر از مسائل مهم هر جامعه استاگر سيستم حمل .نقل كافي در اختيار نباشد مسلما امكان اتصال نواحي توليد و مصرف امكان نداشته بنابراين سيستم حمل ونقل مناسب نتايج مثبت و پراهميتي را براي بهره دهي بهينه ايجاد مي نمايد.

بسياري از نواحي منزوي و دور افتاده هنگامي كه از امكانات ارتباطي مناسب برخوردار مي گردند از انزواي جغرافيايي خارج شده و ارزش اقتصادي مناسبي را كسب مي نمايند در جوامع روستاي شبكه هاي ارتباطي به حيث تنوع محدود مي باشد عمدتا داراي شبكه هاي ارتباطي داخل روستا ،شبكه هايي كه روستا را به مزارع سوق مي دهد و شبكه هايي كه روستاهاي مجاور را به يكديگر مرتبط مي نمايد و به اصطللاح راه بين روستايي ناميده مي شود.

 

 

 

3-11 تعيين مراكز اوليه روستا و مراحل توسعه:

 

مطالعات و بررسي هاي انجام شده در اين زمينه نشان مي دهد اولين مساكن روستا در قسمت شمال غربي و حاشيه باغات و اطراف مسجد به وجود آمده و پس از آن در جهات مختلف گسترش يافته شكل فعلي خود را پيدا مي كند.

همچنان كه اشاره گرديد هسته اوليه روستاي خادم آباد در حاشيه باغات و اطراف مسجد روستا به وجود آمده و در طي زمان ،توسعه پيدا نموده است . مراحل مختلف توسعه روستاي خادم آباد در سه دوره زماني :

 

1- توسعه روستا قبل از سال 42 كه در بالا اشاره گرديد.

2-توسعه روستا در سال هاي 42 تا75 كه روستاي خادم آباد در بين اين سال ها شمال شرق آن شكل گرفت.

3- توسعه روستا پس از پيروزي انقلاب اسلامي سال 57 و بعد از آن كه روستاي خادم آباد به تدريج با شكل گرفتن قسمت مركزي شكل فعلي خود را به وجود آورده است.

 

3-12 وضعيت شيب روستا:

 

مي دانيم كه شيب هر منطقه با توجه به وضعيت توپوگرافي بايد با دقت كامل در نظر گرفته شود شيب روستاي خادم آباد از سمت جنوب به شمال شكل گرفته است كه در زمان بارندگي آب باران به سمت باغات سرازير مي شود و خانه هايي كه در اين مسير قرار داشته باشند باعث مزاحمت افراد خانه مي شود .به طوركلي با در نظر گرفتن شيب روستا مي توان طرح هاي پيشنهادي خود را ارائه داد كه در مسير شيب روستا قرار نگيرد.

 

3-13 بررسي معماري و تركيب فضاهاي مسكوني و واحدهاي همسايگي:

 

اگر چه نياز انسان تامين مواد غذايي است اما نياز به محافظت از خود ،يافتن سر پناه نيازي بنيادي و همه گير است اگر چه تامين سر پناه و چهار ديواري بسيا ر مهم است و اگر همه ساختمانهاي مسكوني نيز با توجه دقيق به استاندارد هاي فني و ضوابط معماري بنا شوند بسياري از معضلات امروزي از قبيل ناپايداري ساختمانها در طول زمان ،هزينه هاي غير منطقي تعمير مداوم و عدم مقاومت در مقابل زلزله بر طرف خواهند شد وظيفه معماري فقط تامين اين نيازهاي عملي نيست به طور كلي تقليل معماري به چنين سطحي نه فقط با رسالت معماري در تضاد است بلكه عملا به ناچيز شمردن همان حداقل هاي فني و كاربردي منجر مي شود.

به طور كلي انتخاب جهت استقرار ساختمان به عواملي چون وضع طبيعي زمين ،ميزان نياز به فضاهاي خصوصي ،كنترل و كاهش صدا و دو عامل باد و تابش آفتاب بستگي دارد مهمترين وظيفه آ ن است كه با توجه به شرايط حرارتي ،بهداشتي و رواني مورد نياز ساختمان را در جهتي قرار دهد كه بيشترين استفاده از نور خورشيد حاصل شود همان طور كه فصل هاي مختلف سال به دليل تغيير محور زمين نسبت به خورشيد از يكديگر متمايزاند جهت يك ساختمان نيز تحت تاثير مقدار انرژي خورشيدي تابيده به ديوارهاي  آن در ساعات مختلف قرار دارد.

شكل ساختمان نيز مي تواند تاثير زيادي در هماهنگ ساختن ساختمان با شرايط اقليمي همچنين در تعديل انتقال شرايط بحراني هواي خارج به داخل ساختمان  داشته باشد بهترين فرم ساختمان فرمي است كه كمترين مقدار حرارت را در زمستان از دست بدهد و در تابستان نيز كمترين مقدار حرارت را از آفتاب و محيط اطراف دريافت كند بنابراين پلان مربع بهترين فرم ساختمان محسوب مي شود زيرا با وجود بيشترين حجم كمترين سطح خارجي را دارد . البته اين مسئله در مورد ساختمان هاي قديمي كه معمولا پنجره هاي كوچكي دارند و به همين دليل مي توان نفوذ بسار كم آفتاب به داخل آنها را ناديده انگاشت صدق مي كند ولي در مورد ساختمان هاي امروزي كه داراي قسمت هاي شيشه خور بزرگي است اين مسئله صادق نييست تعيين بهترين فرم براي ساختمان ها با توجه به تاثير دماي هوا و تابش آفتاب در شرايط حرارتي هواي داخلي ساختمان صورت گيرد.

در تمامي نظريه هايي كه در مورد ارتباط جهت ساختمان با تابش آفتاب ارائه شده جهت جنوبي بهترين جهت براي ساختمان ها اعلام شده است البته بي ترديد اين جهت باعث  دريافت بيشترين مقدار انرژي خورشيدي در زمستان و كمترين آندر تابستان مي شود . عمده ترين و قابل توجه ترين ويژگي مصالح ساختماني ظرفيت و مقاومت حرارتي آن است مهمترين ويژگي مصالح ساختمان به شرايط اقليمي محيط آن بستگي دارد از اين رو ويژگي لازم براي مصالح ساختماني در مناطق اقليمي گوناگون متفاوت است . در فصل گرم به دليل اختلاف زياد دماي هواي شب و روز مصالح ساختماني بايد با دقت بيشتري انتخاب شود بنابراين بهترين نتيجه زماني حاصل مي شود كه قسمت هايي از ساختمان كه هنگام روز مورد استفاده قرار مي گيرد با مصالح ساختماني سنگين مورد استفاده هنگام عصر و شب با مصالح سبك و با ظرفيت حرارتي كم ساخته شوند .

در طراحي خانه ها ي روستايي بايد مصالح فضاي مسكوني با فضاي دامي تفاوت داشته باشد و همچنين بايد ورودي فضاي مسكوني با فضاي دامي جدا باشد . در طراحي خانه هاي روستايي بايد دقت كرد كه در مسير وزش باد و همچنين در مسير شيب قرار نگيرد و بايد با توجه به فرهنگ و معيشتي كه دارند خانه ها طراحي شود.

 

3-14 تجزيه و تحليل و پيش بيني جمعيت آينده:

 

اسامي هر گونه برنامه ريزي اقتصادي ،فرهنگي ،اجتماعي .... تحولات جمعيتي است به دليل تغييرات اجتماعي ،فرهنگي و معيشتي در روستا و مراكزي كه با آن روستا مرتبط هستند افزايش جمعيت متغير است بنابراين نمي توان به طور قطع نسبت به تعيين تعداد جمعيت در سال هاي آينده اقدام كرداما به جمعيت اينكه به طور تقريبي شرايط آتي جمعيت مشخص شده است .

 

پيش بيني جمعيت 10سال آينده :

 

الف)توجه به نرخ رشد 30 ساله روستا =02/2

ب)توجه به نرخ رشد طبيعي 5 دوره اخير=44/2

ج)توجه به عامل مهاجرت كه نرخ رشد واقعي در آن محاسبه شده است=08/0

 

80224/1039 = (02/0 +1) 853 =94p

 

افراد افزايش يافته    8022403/186 =853 -80224/1039

 

خانوار افزايش يافته                 36/37=8022403/186

 

نرخ رشد پيشنهادي                                        2

 

بعد خانوار پيشنهادي                                      5

 

 

 

 

 

كاربري موجود

مساحت m2

سرانهm2

درصد از وسعت

مسكوني

6/5435

37/6

67/41

حمل و نقل

48/1012

18/1

7/7

صنعتي

1240

45/1

48/9

تاسيسات

1580

85/1

1/12

بهداشتي- درماني

720

84/0

49/5

تجاري

30

035/0

22/0

ورزشي

1040

21/1

9/7

اداري

880

03/1

7/6

دامداري

260

3/0

9/1

فرهنگي -آموزشي

1040

21/1

9/7

فضاي سبز

708

83/0

43/5

جمع

08/13946

285/15

100

 

 

جدول وضع موجود پيشنهادي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد پلان:

 

اين بنا يك ساختمان نيمه با دوام است كه به صورت شرقي غربي در داخل روستا واقع شده است از آنجا كه مي دانيم تابش خورشيد هميشه براي روشنايي طبيعي در ساختمان لازم است ولي از آنجا كه اين نور در نهايت به حرارت تبديل مي شود ميزان تابش مورد نياز براي ساختمان بايد با توجه به نوع آن و شرايط اقليمي محل آن تعيين شود و اين بنا از لحاظ تابش خورشيد ضعيف است .

ديوار هاي شرقي غربي در زمستان پرتوي آفتاب كمتر از تابستان به اين ديوارهامي تابد.اين ساختمان داراي فضاهاي داخلي :دو اتاق خواب ،آشپزخانه كهفضاي مناسبي براي آشپزخانه وجود ندارد و همچنين داراي يك سرويس است كه در خارج از ساختمان قرار دارد و داراي يك فضايي براي نگهداري مرغ و همچنين فضايي براي نگهداري دام وجود دارد و قسمتي از اين ساختمان به صورت مخروبه است كه استفاده اي جز انباري نشده است از معايبي كه در اين ساختمان وجود دارد اينكه ورودي حيوانات و افراد خانه يكي است كه بايد ورودي را جدا كرد . اين ساختمان تقريبا در جهت مخالف وزش باد قرار گرفته است به طور كلي ايجاد تهويه طبيعي در ساختمان به اختلاف فشاري كه وزش باد در جداره هاي خارجي آن به وجود مي آورد بستگي دارد و جريان هواي ايجاد شده در اثر اختلاف دماي سطوح مختلف ساختمان در فضاي داخلي آن ناچيز و قابل اغماض است و فقط وزش باد در چگونگي تهويه طبيعي و دماي هواي داخل يك ساختمان و در نتيجه آسايش آن تاثير مي گذارد . بنابراين نياز به تهويه در ساختمان لازم است كه به نوع اقليم بستگي دارد و بر اساس فصل هاي مختلف سال در منطقه مورد نظر تغيير مي كند در اين بنا بسته به نوع اقليم و كمبود امكانات تهويه مناسبي وجود ندارد و همچنين اندازه پنجره هاي اتاق در شرايط تهويه داخل آن تا حد زيادي به وجود يا عدم وجود كوران در اتاق بستگي دارد در اتاق هايي كه پنجره هاي آن در يك طرف ديوار قرار دارد و اندازه پنجره ها تا حد بسيار كمي در سذعت جريان هوا در آن اتاق تاثير دارد كه در اين  ساختمان متاسفانه از پنجره چنداني استفاده نشده است .

مصالح اين ساختمان قسمتي آجر و قسمتي كه محل نگهداري دام است از كاه گل استفاده شده است عمده ترين و قاب توجه ترين ويژگي مصالح ساختماني ظرفيت و مقاومت حرارتي آن است مهمترين ويژگي مصالح ساختماني به شرايط اقليمي محيط آن بستگي دارد از اين رو ويژگي لازم براي مصالح ساختماني در مناطق اقليمي گوناگون متفاوت است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد پلان نوساز

 

با توجه به اينكه مسير باد در روستا شمالي –جنوبي است جهت بازشوها در سمت شرقي – غربي قرار مي گيرد . فضائي كه مربوط به نگهداري دام است در حياطي كه پشت نماي اصلي لست قرار گرفته كه باعث شده تا اين قسمت از فضاي مسكوني ساختمان جدا شود و داراي ورودي مجزا مي باشد . حياط ديگر براي رفت و آمد افراد مورد استفاده قرار مي گيرد . اين بنا در دو طبقه طراحي شده است كه طبقه پايين فضاهاي آشپزخانه ،اتاق نشيمن و اتاق قرار دارد و در طبقه بالا حال پذيرايي ،حمام و آشپزخانه و اتاق قرار دارد حال پذيرايي نسبتا وسيع است كه البته وسيع بودن فضاها در ابنيه قديمي كمتر ديده مي شود كه دليل آن اين بوده تا فضاها به آساني گرم شوند و تبادل حرارتي كمتري داشته باشد كه در پلان هاي نوساز اين امر كمتر ديده مي شود

 

 

 

 

 

 

نقد پلان با دوام

 

 

اين خانه به صورت شمالي مي باشد تقريبا خانه به دو بخش مساوي دامي و مسكوني تقسيم شده كه يكي از معايب آن نيز همين است بنا براين حداقل حدود 60 درصد مسكوني و بقيه دامي است يكي ديگر از معايب آن محل سرويس مي باشد كه خارج از خانه در حياط مي باشد حمام نيز ندارد يكي از اتاق هاي داخل خانه تهويه ندارد آشپزخانه نيز همين طور يكي از محاسن آن فيلتر ، تقسيم فضاست كه داراي نورگير مي باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره كف سازها

بازديد: 349

 

 

كف سازي با سنگ

كف سازي با سنگ به دو صورت خشك چيني و با ملات انجام مي شود.

 

با ملات

ملات سيمان كه حالت رواني دارد را در كف مورد نظر مي ريزيم سپس سنگ هاي شكسته (آماده شده در كارخانه) را كه ضخامت آنها نبايد كمتر از سه سانتيمتر باشد طوري قرار مي دهيم كه سطحي از سنگ كه داراي برجستگي است در داخل ملات (براي پيوستگي بهتر) و سطح صاف آن به بيرون باشد و سنگ ها را چيده طوري كه درزها روبروي هم قرار نگيرند سپس با شمشه بر روي سنگ هايي كه قرار گرفته مي زنيم به طوري كه دو طرف آن تراز شده باشد بنابراين سنگها به طور همسطح قرار مي گيرند (تراز) خشك شدن اين ملات سه تا چهار روز طول مي كشد.

 


 

كف سازي با موكت

موكت در منازل و بعضي از ادارات مورد استفاده قرار مي گيرد و به صورت رولهاي موكت در ابعاد مختلف در بازار موجود است كه با توجه به ابعاد فضاي مورد نظر خريداري مي شود ولي رولهاي معمول آن به ابعاد 25 ×3 متر است براي استفاده از موكت بايد سطح زير آن را با كف سازي سيمان تسطيح كرد. در هنگام نصب موكت بايد به اين نكته توجه داشت كه از ابعادي استفاده شود كه كمترين ضايعات را داشته باشد. موكتها را چسب موكت به كف سيماني مي چسبانيم. از مزيتهاي موكت مي توان نرمي بي صدايي ولي جايگزين مناسبي براي فرش نيست.  

 

كفسازي با پاركت

Kornotex نوعي پاركت ساخته شده از الياف طبيعي چوب (درخت كاج) است كه به طور مكانيكي در هم فشرده شده است و يك طرف آن با روكش مخصوص و طرف ديگر آن با يك لايه محافظ ملامينه طرح چوب و يك لايه محافظ Overlay پوشانده شده است.

مواد تشكيل دهنده

پاركت كرونوتكس از پنج لايه تشكيل گرديده است كه لايه نهايي بسيار مقاوم بوده و داراي استانداردهاي NALFA آمريكا EPLF اتحاديه اروپا RAL اتحاديه اروپا DIN آلمان بوده و قابليت هاي زير را دارا مي باشد. پاركت KRONOTEX قابل نصب در منازل، ادارات، هتل ها، فروشگاههاي زنجيره اي و ساير نقاط مي باشد.

ويژگي ها:

بدون تغيير رنگ حتي در مقابل نور مستقيم خورشيد

مقاوم در برابر فرورفتگي

مقاوم در برابر خراش، نم، موريانه و ضد رطوبت

بي نياز از پوليش و نگهداري

ضد آلرژي

نصب سريع و آسان با قابليت جمع آوري و نصب مجدد

مقاوم در برابر آتش سيگار و كبريت روشن

مقاوم در برابر سايش

مقاوم در برابر مواد شيميايي

 پاركت ها با توجه به نوع استفاده از آنها داراي ابعاد وضخامت هاي گوناگي هتسند: طرح سنگ ابعاد بزرگ ضخامت 8mm ابعاد  

-       نصب در منازل و محيط هاي اداري ضخامت 8mm ابعاد

-       مقاوم ترين پاركت در هتل ها و فروشگاههاي زنجيره اي و سالن هاي ورزشي مانند ژيمناسيتك و بيليارد و نظاير آن ضخامت 12mm ابعاد  

از ديگر انواع پاركت ها پاركت با مارك patt است كه مزيت آن نسبت به ساير پاركتهاي توليد در جهان دارا بودن سوكت مي باشد. كه در اتصالات ارضي باعث تركيب شدن پاركت مي شود.

ويژگي ها:

1-نصب و سريع و آسان بدون نياز به چسب و تنها با استفاده از سيستم Joint

2 – مقاوم در آب و مايعات و مناسب براي محيط هاي مسكوني

3 – مقاوم در برابر فشار در محيط هاي اداري و عمومي

4 – مقاومت زياد در برابر سايش

5 – مقاومت در برابر رطوبت و حرارت

6 – سبك بودن مصالح و كاهش قابل توجه وزن سازه و ساختمان

7 – نگهداري اسان

8 – امكان جمع آوري پس از نصب و قابليت استفاده مجدد

پاركت patt در دو سايز  و همچنين  توليد شده است.

آيا صداي پايي مي شنويد؟

آخرين نوآوري در پاركت دنيا لايه اي جديد كه در زير پاركت اضافه مي گردد و تا حدود 80% صدا را كاهش مي دهد.

طريقه نصب و اجرا

براي زير سازي پاركت ابتدا نصف پاكت سيمان را با سه بسته پودر خاك سنگ (هركيسه 25 كيلو) و چسب چوب مخلوط مي كنند و به آن آب اضافه مي كنند سپس شمشه را كنار ديوار مي گذارند و ملات را جلوي شمشه مي ريزند و شمشه را مي كشند.

سيمان روي سيمان زمين مي تركد براي جلوگيري از اين كار چسب چوب و پودر سنگ را اضافه مي كنند.

اتصال پاركت هاي بوسيله قفل و بست است.

كف سازي گرانيت

سراميك گرانيتي در ايران از سال 1374 با ويژگي هايي كه تا آن روز در صنايع كاشي و سراميك مشابهتي نداشت توليد خود را در اصفهان تحت عنوان پديده اي جديد در مصالح ساختماني آغاز كرد. در آن سال از ابداع صنعت كاشي گرانيتي در ايتاليا بيش از يك دهه نمي گذشت و انتقال اين تكنولوژي نوخاسته اروپايي به ايران آن هم با اين سرعت از شگفتي هايي بود كه بازگوكننده حس قوي زيبا شناسي و سليقه ايراني به عنوان مصرف كننده از يك طرف و انتخاب بهترين هاي جهاني بوسيله صنعت گران ايراني از طرف ديگر بود.

ويژگي هاي كه اين محصول را از ساير انواع كاشي را متمايز مي نمايد از جمله بدون لعاب وضد اسيد بودن و جذب آب ناچيز مقاومت بالا در برابر سايش تحمل تنش زياد در گرما و سرما مقاومت در برابر فشار قابليت برش پذيري وسيع را مي توان نام برد.

ابعاد كاشي سراميكي عبارت است از:

ويژگي هاي بارز كاشي سراميكي

1 – براق بودن بدون استفاده از لعاب و روكش در مورد سراميك هاي صاب خورده (polished)

2 – تحمل فشار و وزن بالا (مناسب براي محيط هاي صنعتي و نمايشگاههاي اتومبيل و صنايع سنگين)

3 – قابليت استفاده همه محيط ها و كف در كف ديوارهاي عايق و كف كاذب

4 – مقاومت و ثبات رنگ در برابر بيشتر اسيدها و بازها (مناسب براي محيطهاي آزمايشگاهي و تعميرگاه)

5 – تنوع رنگ طرح و سايز و پذيرش فرمهاي مختلف چيدن (به خاطر خصوصيات ويژه كاشي گرانيتي در طرحها و رنگهاي توليد شده به راحتي آنها را به قطعات كوچكتر تقسيم و در اندازه هاي متعدد استفاده نمود.)

6 – عدم استفاده از مواد شيميايي و غير طبيعي در توليد آن (طبيعت متعلق به نسلهاي آينده است پس توليد محصولات طبيعي چرخه زيست را بر هم نمي زند و محيط براي نسلهاي بعدي باقي مي ماند) .

7 – مقاومت در مقابل سايش مناسب براي محيط پر رفت آمد مانند فرودگاهي متروها ايستگاههاي راه آهن و غيره

8 – جايگزين مناسب به جاي ساير پوشش ها

9 – جذب آب كمتر از پنج در هزار

10 – تداوم كيفيت در طول زمان به دليل استفاده از تكنولوژي پيشرفته

11 – مقاوم در جذب آلودگي ها و بهداشتي (مناسب براي محيط هاي بيمارستاني و پزشكي)

12 – تحمل تنش تغييرات دما (مقاومت در مقابل شوكهاي حرارتي و برودتي عوامل جوي و تغييرات شديد دماي محيط)

13 – مقاومت بالا در برابر يخ زدگي و مناسب براي محيط هاي بيروني ساختمان

14 – ضخامت و وزن كم در مقايسه با سنگ بويژه براي نماي ساختمان

كفپوش PVC

كفپوش هاي معمولاً از جنس PVC هتسند. با آنكه از نظر شكل شبيه پاركت است ولي اصلاً نمي تواند به خوبي پاركت عمل كند.

اگر روي كفپوش آب بريزد باد مي كند در حالي كه اين اتفاق براي پاركت نمي افتد. كفپوش هاي بوسيله چسب به زمين مي چسبند.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره فسيل

بازديد: 347

 

 فسيل

فكر كنيد: در مطالعه تاريخچه زمين، سنگ هاي رسوبي بهتر از بقيه اقسام سنگ ها هستند دليل چيست؟ زيرا بيشتر شواهد از لايه هاي سنگ رسوبي و فسيل هاي دورن آنها بدست مي آيد. سنگ هاي رسوبي معمولاً به صورت موازي روي هم انباشته شده اند.

فكر كنيد.

يك جاندار پس از مرگ بايد دور از چه عواملي قرار گيرد تا همه يا قسمتي از جسد آن باقي بماند، در مجاورت هوا يا زير آب تجزيه گرديده قرار نگيرد و خوراك جانوران ديگر نشود.

يك ران مرغ پخته يا جسد مرده ي حيوان را در عمق 20 سانتي متري خاك در هواي آزاد قرار دهيد پس از دو هفته آن را از زير خاك خارج كنيد. چه تغييراتي مشاهده مي نماييد؟ چه عواملي سبب اين تغييرات شده است؟ آن گنديده مي شود و بوي خاصي دارد و حشرات از آن جسد تغذيه مي كنند.

به كمك جاي پاي يك جاندار چه اطلاعاتي درباره آن جاندار مي توان كسب كرد.

وجود زغال سنگ را در يك منطقه، چه اطلاعاتي درباره ي آب و هواي گذشته‌ي آن جا مي توان در بر داشته باشد؟ برخي از فسيل ها مانند زغال سنگ و نفت- كه به آن ها سوخت هاي فسيل هم گفته مي شود به طور مستقيم در تامين انرژي و برخي كاربردها فراوان دارند.

آيا مي توان به كمك فسيل ها مناطق مختلف درياهاي گذشته را از نظر عمق شناسايي كرد؟ بله به كمك فسيل ها مي توان اطلاعاتي درباره خشكي ها درياها، درياچه ها و ... به دست آورد.

از ترتيب پيدايش جانداران در روي زمين چگونه مي توانند به قديم يا جديد بودن لايه هاي رسوبي چين خورده پي برد؟ بله به همين ترتيب توانسته اند اولاً با نوع تحولات و تغييرات جانداران در گذشته آشنا شوند ثانياً نوع جدول زماني را به كمك فسيل ها تنظيم كنند كه راهنماي مناسبي براي تعيين قدمت لايه هاي رسوبي مجهول هم هست.

نوع سازگاري هر كدام از جانداران زير را مشخص كيند.

(گاو= علفزار) (مار= بيابان) (كاكتوس= بيابان) (اردك= آب)

آيا مهاجرت مي تواند يكي از عوامل ايجاد تغيير در جمعيت هاي جانداران باشد؟ براي گفته ي خود دليل بياوريد؟ اگر محيط سازگار باشد جمعيت زياد مي شود و اگر ناسازگار باشد جمعيت كم مي شود.


فشار

درباره ي عبارت هاي زير فكر كنيد. آيا مي توانيد اين پديده ها را به مفهومي كه در ذهن خود از فشار داريد مربوط نماييد؟

لبه تيز چاقو گوشت را به راحتي مي برد اما لبه ي پهن آن نمي برد؟ زيرا فشار در لبه تيز چاقو است.

مرتاض هاي هندي روي يك تخت چوبي پوشيده از ميخ مي خوابند اما نمي توانند روي آن بايستد؟ زيرا وقتي مي خوابند نيروي در بدن بخش مي شود و هيچ دردي ندارد اگر نيرويي كه در آزمايش صفحه ي قبل بر ديوار وارد مي شود حدود 20 نيوتون و مساحت نوك انگشت شما حدود يك سانتي متر مربع باشد محاسبه كنيد كه به وسيله ي نوك انگشت شما به ديوار وارد مي شود چه قدر است؟ چون هر چه مساحت سطح كم تر باشد فشار بيشتر است مساحت سطح چاقو خيلي كم است.

در اين قسمت از يكاي نيوتون بر سانتي متر مربع به عنوان واحد سنجش فشار استفاده كرديم آيا مي توانيد مفهوم اين يكا را در چند جمله براي دوستان خود بيان كنيد؟ نيوتون به متر مربع است كه به افتخار پاسكال فيزيكدان مشهور فرانسوي 1666-1623 ميلادي به نام او ناميده شده است و آن را به علامت pa نشان مي دهند يك نيوتون بر سانتي متر مربع برابر است با 10000 پاسكال.

در يك قوطي فلزي نوشابه ي خالي، مقداري آب داغ بريزيد. سپس آب داغ را خالي كنيد و بلافاصله با انگشت خود در قوطي را مسدود نماييد مواظب باشيد لبه تيز فلزي دست شما را نبرد حالا روي قوطي آب سرد بريزيد چه اتفاقي مي افتد؟ قوطي فلزي جمع مي شود.

فشار هوا روي سطح زمين كنار درياهاي آزاد حدوداً برابر 100000 نيوتن بر متر مربع (10 نيوتون بر سانتي متر مربع) است. هر چه از سطح زمين بالاتر برويم مقدار فشار هوا كمتر مي شود فشار هوا بر فراز قله ي اورست آن قدر كم است كه كوهنوردان بايد براي تنفس از مخازن هواي فشرده استفاده كنند.

بار الكتريكي

1 – دو بادكنك و يك تكه پارچه پشمي تهيه كنيد به داخل بادكنك ها بدميد و دهانه آن را محكم ببنديد.

2 – يكي از بادكنك هاي را با پارچه پشمي مالش دهيد سپس يك بار پارچه و بار ديگر بادكنك را به تكه هاي كاغذ نزديك كنيد. چه روي مي دهد؟ كاغذ ها به بادكنك مي چسبند.

3 – بادكنك را توسط يك نخ آويزان كنيد و آن را با پارچه مالش دهيد اكنون پارچه را بدون تماس با بادكنك به آن نزديك كنيد چه روي مي دهد؟ بادكنك به آن مي چسبد.

وقتي دو جسم را به يكديكر مالش مي دهيم (مثلاً ميله ي پلاستيكي را به پارچه ي پشمي يا مليه شيشه اي يا كسيه نايلوني) يكي از آن ها داراي بار الكتريكي مثبت مي شود و ديگري به همان اندازه بار الكتريكي منفي به دست مي آورد. با توجه به ساختمان اتم توضيح دهيد كه هنگام مالش دو جسم به يك ديگر چه پديده اي رخ مي دهد؟ آنها با تماس به هم جرقه الكتريسته به وجود مي آيد).

گاهي طول جرقه بين ابر و زمين (با دو قطعه ابر) به چند كيلومتري مي رسد. اين عمل را تخليه الكتريكي مي نامند (به تخليه الكتريكي بين ابر و زمين «آذرخش يا صاعقه» گفته مي شود».

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس