دانش آموزی - 398

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره چدنهای آلیاژ آهن- کربن- سیلیسیم

بازديد: 241

تحقیق درباره چدنهای آلیاژ آهن- کربن- سیلیسیم

مقدمه

چدنها آلياژ آهن ـ كربن ـ سيليسيم مي‌باشند كه مقدار كربن آن بيشتر از ميزاني است كه مي‌تواند در محلول جامد اوستنيت دردرجه حرارتي يو تكتيك باقي بماند. بنابراين چدنها معمولا محتوي برخي از محصولات تجزيه نظير گرافيت يا سمنتيت آزاد هستند.

معمولاً مقدار كربن در چدنها بيش از 7/1 و كمتر از 5/4 درصد مي‌باشند. درصد زياد كربن چدن را شكننده مي‌كند و در اينصورت چدن ارزش كاركرد ديگري جز در ريخته‌گري ندارد و بدين جهت به آن آهن ريخته‌گري يا چدن مي‌گويند. سيلسيم كه بعنوان يك عامل گرافيت زا عمل مي‌كند. معمولا مقدار آن در حدود 5/0 تا 2% است. گاهي اوقات در آهنهاي سيليس دار مخصوص، مقدار سيليس از اين حد هم تجاوز مي‌كند.

به سبب روشهاي تصفيه بكار رفته در چدن، هميشه مقدار معيني از منگنز، فسفر و گوگرد در چدن موجود است. به منظور تعيين خواص شيميايي و فيزيكي چدن، عناصر آلياژ كننده‌اي نظير مس، موليبدن، نيكل و كروم به آن مي‌افزايند. ساختمان و خواص چدنها بسيار مختلف است ولي با اين وجود آنها را مي‌توان بصورت زير تقسيم بندي كرد.

1 ـ چند خاكستري

2 ـ چدن سفيد

3 ـ چدن چكشخوار

4 ـ چدن گرافيت كروي

5 ـ چدن آلياژي

Gray cast Iron

White cast Iron

Maileable Iron

Ductile I ron

Alloy Cast

 

چدن خاكستري و عوامل مؤثر بر ساختار آن

1) ساختار ميكروسگوپي :

خواص چدنها عمدتا تابع ساختار ميكروسكوپي مي‌باشد و ساختار ميكروسكپي خود تابعي از تركيب شيميايي و شرايط سردكردن است. 0خود شرايط سردكردن تابع ضخامت قطعه، شرايط قالب است) همچنين ساختار ميكروسكوپي با نحوه عمليات حرارتي نيز تغيير مي‌يابد.

بنابراين ساختمان ميكروسكوپي نيز مانند آناليز شيميايي در تعيين خواص نهايي يك قطعه ريختگي تأثير بسزايي دارد. خواصي نظير قابليت ماشينكاري و مقاومت فرسايشي تقريبا بطور كامل به ساختمان ميكروسكوپي وابسته هستند. ساختمان ميكروسكوپي از دو قسمت اصلي تشكيل شده است پولكهاي گرافيتي و زمينه‌ فلزي كه پولكها را احاطه مي‌كند. ساختمان زمينه چدن خاكستري را به سهولت مي‌توان تغيير داد ولي وقتي گرافيت تشكيل شد، عمليات حرارتي بر روي ساختمان گرافيت تقريبا بي‌تأثير است.

2)اثر زمان خارج ساختن قطعه بر روي خواص آن :

در مورد شرايط قالب مي‌توان گفت: زمان خارج ساختن قطعه بر روي خواص آن تأثير دارد:

خواص ويژه هر قطعه ريختگي چدن خاكستري كه ناشي از ريزساختار آن است، اساسا به سرعت سرد شدن آن قطعه بستگي دارد. سرعت سرد شدن هر قطعه تحت تأثير مدت زماني است كه آن قطعه پس از اتمام ذوب ريزي درون قالب باقي مي‌مانند يا بعبارت ديگر تحت تأثير مدت زمان مابين ريختن مذاب و خارج ساختن قطعه از درون محفظه قالب است.

هر چقدر استحكام در حالت ريختگي بالاتر باشد و يا ضخامت قطعه افزايش يابد، يا هر دو عمل با هم صورت گيرد، بايد زمان خارج ساختن قطعه دقيق تر كنترل شود.

3) تركيب شيميايي و سرعت سرد شدن:

چدنهاي خاكستري غيرآلياژي را مي‌توان آلياژ آهن ـ كربن ـ سيليسيم و فسفر در نظر گرفت اين عناصر بيشترين تأثير را در تعيين ساختار ميكروسكپي ـ سختي و استحكام ريخته‌هاي چدني با ابعاد مختلف دارا هستند. با افزايش مقدار كربن تعداد و درشتي گرافيت‌هاي ورقه‌اي بيشتر شده و در نتيجه استحكام و سختي قطعه تنزل مي‌نمايد. در چدن، نسبت ساختار ميكروسكوپي كه بصورت يوتكتيك گرافيتي منجمد مي شود بوسيله مقدار كربن ـ سيليسيم و فسفر تعيين مي‌گردد.

4) اثر اندازه مقطع ريختگي:

در اثر تغيير اندازه، قطعه، استحكام كششي نيز تغيير مي‌كند در نتيجه مي‌توان گفت كه سرعت سردكردن به اندازه تغيير در تركيب شيميايي داراي اهميت است. در حالكيه تغييرات استحكام چدن ناشي از تغيير در تركيب شيميايي آن معمولا بصورت كم و زياد شدن نسبي فاز آستنيت اوليه و ساختار يوتكتيك توضيح داده مي‌شود، تغييراتي كه در اثر تغيير در ضخامت قطعه در استحكام ايجاد شود بطور عمده به اختلاف در اندازه سلهاي يوتكتيك و اندازه گرافيت‌هاي رشته‌اي مربوط مي‌گردد. با كم شدن مقطع قطعه، سرعت سرد شدن افزايش پيدا كرده و مقاومت چدن نيز افزايش پيدا مي‌كند.

افزايش  سرعت انجماد يوتكتيكي باعث ريزشدن گرافيت‌هاي ورقه‌اي مي‌گردد. ازدياد سرعت سردكردن در قالب بعد از انجماد، باعث افزايش ريزي پرليت و كم شدن مقدار فريت در چدن مي‌گردد.

با افزايش سرعت سردكردن و كم شدن اندازه مقطع قطعه، تمايل چدن به تبريد بالا رفته و احتمال بوجود آمدن چدن سفيد در مقاطع نازك حاصل مي‌گردد. مركز قطعه نسبت به كناره‌هاي آن خيلي آهسته‌تر سرد شده و كناره‌ها و سطوح آزادي كه تبريد شده‌اند باعث كاهش قابليت ماشينكاري مي‌گردند.

5) نقش جوانه زني روي ساختار گرافيت و استحكام :

جوانه زني مي‌تواند روي ساختار گرافيت و زمينه تأثير بگذارد و جوانه زني مناسب مي‌تواند چدني كه در آن كاربيد بوجود مي‌آيد از بين ببرد و زمينه را تحت تأثير قرار دهد. افزودن جوانه زا باعث بالا رفتن تعداد محلهاي مناسب براي شروع انجماد يوتكتيكي شده و بدين ترتيب اندازه سلهاي يوتكتيك كوچك مي‌شود.

با انجام تلقيح صحيح چدن يوتكتيك سلها ريزتر شده و لذا عمل جوانه زني باعث مقاوم تر نمودن چدن مي‌گردد. از سوي ديگر چون افزايش استحكام از طريق كاهش كربن معادل، احتمال سفيد و يا خالدار شدن چدن را بالا مي‌برد حتما بايد از مواد جوانه زا استفاده شود . ريزتر شدن گرافيت‌هاي ورقه‌اي موجود در چدن در صورت ثابت بودن سلهاي يوتكتيكي بشرطي كه در مقدار فريت تغييري ايجاد نشود نيز باعث افزايش استحكام چدن مي‌گردد.

آزمايش گوه (درجه جوانه‌زايي و سفيدي)

درجه جوانه‌زايي چدن بر روي خواص قطعه ريخته شده تأثير دارد. درجه جوانه‌زايي كلا با آزمايش Chill Test در كارگاه معلوم مي‌شود و چنانچه آناليز فلز يكسان باشد، از عمليات ذوب تأثيرپذير مي‌باشد. درجه جوانه زايي كم موجب تمايل چدن به سفيد شدن مي‌باشد به خصوص در گوشه‌هاي آزاد چدن سفيد شده و ساختمان ريز گرافيت مي‌گردد كه اغلب همراه با فريت بوده و نتيجتا سختي و مقاومت كششي كاهش مي‌يابد. از طرفي سطح جوانه زايي زياد موجب تشكيل گرافيت ورقه‌اي با جهت اتفاقي و مقاومت زياد و كاهش تمايل به سفيدي مي‌شودكه هاي تلقيح شده به مقدار زياد داراي مزاياي فوق هستند از طرفي مستعد بوجود آمدن تنشهاي انقباضي داخلي و خارجي مي‌باشند.

آزمايش سفيدي

انواع مختلف چدنها از نظر آناليز چنانچه سريع سردگردند، تمايل به سفيد شدن به درجات مختلف نشان داده اند كه اين تغييرات عمق سفيدي با كربن و سيليسيم رابطه نزديك دارد تمايل  به سفيد شدن با شرايط ذوب آناليز شيميايي و ضخامت قطعه تغيير مي‌نمايد. با آزمايش تعيين عمق سفيدي چدن مي‌توان نوع چدن ريختگي را تعيين كرده و بعلاوه اثرات مواد تلقيح شونده نيز به منظور كاهش عمق سفيدي با اين روش مشخص مي‌كند.

ابعاد نمونه Chill Test

به منظور افزايش سرعت و كاهش قيمت آزمايش سعي بر اين شده كه قطعات نمونه كوچك انتخاب شوند لذا 6 استاندارد و از A تا H تعيين شده است.

روش آزمايش :

نمونه فلز بايد در قالب مناسب ريخته‌گردد و درجه حرارت ريختن بايد استاندارد گردد و ترجيحا باپيرومتر اندازه گيري شود وقتي درجه حرارت فلز در قالب به حدي رسيد كه رنگ آن سرخ تيره شد آن را از قالب بيرون آورده و داخل آب مي نماين0(ابتدا از طرف قاعده وارد آب مي‌كنند) به منظور جلوگيري از تجمع بخار دراطراف  نمونه را بايد در داخل آب به سرعت حركت دادو بعد از خروج از آب نمونه را شكسته و طول سفيدي را اندازه مي‌گيرند.

اين آزمايش داراي ارزش زيادي براي تعيين كيفيت چدن دارد و با تغيير عمق سفيدي نمونه تغيير در آناليز مشاهده خواهد شد.

نمونه ها «گره‌ها»

عمق منطقه سمانته

ساختار ميكروسكوپي

نمونه 1

چدن خاكستري گوهF

 

قسمت راس گوه سفيد شده و بخش ديگر خاكستري بوده و گرافيت‌ها به صورت پولكهاي نوع A مي‌باشد.

ساختار پس از H فرپرليت فريت بوده كه حدود 10% فريت دارد

نمونه 2

چدن خاكستري

گوه B

 

در راس گوه منطقه سفيد شده مشاهده مي‌شود.

نمونه 3

چدن خاكستري

گوه A

 

تمام قسمتهاي نمونه سفيد مي‌باشد.

نمونه‌هاي 4

چدن خاكستري + سيليسيم

گوه C

 

تنها نمونه بدون سيليس نفوذ سمانته داشته و در نمونه‌هاي سيليس دار كه به ترتيب 25، 50 و 100 گرم فروسيليس داشته‌اند ساختار تماما خاكستري مي‌باشد.

 

كلياتي در مورد توليد چدنهاي نشكن

اصولا به منظور توليد چدنهاي نشكن و دستيابي به گرافيت‌هاي كاملا كروي با تزريقي يكنواخت، علاوه بر استفاده از مواد شارژ مناسب، ذوب به روش صحيح و گرم نمودن مذاب تادرجه حرارت هاي فوق گداز لازم، اصلاح تركيب ذوب خصوصا كنترل ميزان عناصر مضر در كروي شدن گرافيت‌ها و در مورد لزوم انجام عملياتي نظير گوگردزدائي مذاب، جوانه‌زني مذاب و نيز باقي گذاشتن ميزان كم ولي مشخصي از عنصر كروي كننده منيزيم در آن از طريق انجام كروي كردن كه با استفاده از آلياژ كروي كننده مناسب و در درجه حرارت مشخص  انجام مي‌گيرد. همگي جزء عواملي محسوب مي‌شوند كه لازم الاجرا بوده و حتما مي‌بايست مدنظر قرار گيرند.

امروزه از روشهاي مختلفي براي افزودن منيزيم به مذاب چدن استفاده مي‌شود كه در اثر آنها، نوع آلياژ كروي كننده تأثير بسزائي در مؤثر بودن روش اعمال شده دارد.

ضمن آنكه روش ذوب نيز عامل ديگري است كه بر انتخاب طريق افزودن منيزيم اثر مي‌گذارد روش ساندويچي، روش فروپري، روش تزريقي، روش توپي متخلخل، روش كنورتورگردان و بالاخره روش اقزودن منيزيم در راه گاه بهترين و عمومي‌ترين روشهائي هستند كه به منظور توليد چدنهاي نشكن مورد استفاده قرار مي گيرند.

عناصر اضافي عبارتند از: S ، O ، Ti ، Bi ، Pb ، Sn ، AS ، Sb ، Cu ،Mn.Te ،  Cr ، B،V كه اثر آنها را بطور خلاصه مي‌توان در گروههاي زير بررسي كرد.

1) عناصري كه بر شش سطحي مذاب تأثير مي‌گذارند و آنها را كلا بعنوان عناصر مضر محسوب مي دارند S ، O و از 003/0% Bi و از 009/0%Pb ، Te ، Sb ، ASو.

2) گروه كاربيدزا كه از بوجود آمدن گرافيت جلوگيري مي‌نمايد مانند: CR ، V ، B ، و.

3) گروه پرليت ساز كه مقطع پرليتي را بوجود مي‌آورند مانند Sn ، Cu ،  Mnو

درصد عمومي عناصر آلياژي در چدن نشكن به شرح زير است:

كربن             6/3 9/3 درصد

منگنز             5/0- تا 7/0 درصد

گوگرد            03/0-تا 06/0 درصد

سيليسيم                  4/2 تا 6/2 درصد

فسفر كمتر از 1/0 درصد

كربن: اصولا مقدار كربن در چدن هاي نشكن بسته به مشخصات قطعات توليدي و روشهاي مورد استفاده و خواص مطلوب نظر مي‌تواند در محدوده 4-3 درصد متغير باشد. ولي عمدتا ميزان اين عنصر را بين 6/3- 8/3 درصد درنظر مي‌گيرند. در چدنهاي نشكن قسمت اعظم كربن بصورت گرافيت‌هاي كروي در ساختار ميكروسكوپي ظاهر گشته و تاحدود 9 درصد حجم را اشغال مي‌نمايد چگونگي تأثير كربن بستگي بسيار زيادي بوجود و ميزان عناصر ديگر خصوصا فسفر، سيليسيم دارد.

تأثير كربن بر روي خواص مكانيكي چدن‌هاي نشكن نسبتا ناچيز مي‌باشد بگونه‌اي كه بازاء هر 1/0 درصد افزايش كربن حدود 350 PSI از استحكام كششي و كمي بيش از اين ميزان از تنش تسليم كاسته مي‌شود. افت ميزان سختي نيز حدود 5 عدد بر ينل بازاء هر 15/0 درصد افزايش كربن بوده و در حاليكه ازدياد طول نسبي خصوصا در حالت ريخته‌گري با زياد شدن ميزان كربن، افزايش يافته و در همين حال بهبودي در ميزان مقاومت بضربه نيز مشاهده مي‌گردد.

سيليسيم : سيليسيم عنصري است كه تأثير بسزايي در خصوصيات ساختاري و مكانيكي چدن‌هاي نشكن داشته و كنترل آن به منظور دستيابي به ساختارها و خواص مطلوب نظر چه در حالت ريختگي و چه بصورت عمليات حرارتي شده، الزامي است بطور معمول ميزان سيليسيم در چدن‌هاي نشكن 8/1-8/2 درصد بوده و با افزايش آن اولا احتمال تشكيل كاربيدهاي يوتكتيكي كاهش يافته و در ثاني ساختار زمينه چه در حالت ريختگي و چه در حالت عمليات حرارتي شده  از پرليتي به سمت فريتي متمايل مي‌گردد.

افزايش يك درصد سيليسيم در چدنهاي نشكن فريتي استحكام كشش اين چدنها را به ميزان حدودا 16000 افزايش داده در حاليكه كاهش ازدياد طول نسبي و سختي به ترتيب حدود 3 درصد و 30 عدد بر نيل خواهد بود.

منگنز: منگتزيكي از عناصر اصلي چدنهاي نشكن است كه حداكثر ميزان آن در چدن هاي نشكن فريتي 2/0 درصد و در چدنهاي نشكن پرليتي 7/0-5/0 درصد مي‌باشد.

منگنز در غياب عنصر گوگرد ترغيب كننده تشكيل پرليت و پايدار كننده آن عمل نموده، بنابراين سبب كاهش فريت در ساختارهاي ريخته‌گري مي‌گردد. علاوه بر آن اين عنصر تشكيل كاربيد را نيز ترغيب مي‌‌نمايد.

افزايش ميزان منگنز تأثير قابل ملاحظه‌اي در افزايش استحكام كششي و تنش تسليم چدن‌هاي نشكن دارد ضمن آنكه در حالت آنيل شده نيز افزايش منگنز موجب افزايش استحكام كششي و تنش خواهد شد.

گوگرد: گوگرد عنصري است كه مقدار آن در چدنهاي نشكن بسيار كم مي‌باشد ولي همين مقدار كم و تغييرات جزئي آن تأثير بسيار زياد و قابل توجهي در ساختار ميكروسكوپي اين چدنها دارد. معمولا در چدنهاي نشكن مقدار گوگرد نهائي بين 005/0 تا 015/0 درصد در نظر گرفته مي‌شود ولي در هر صورت ميزان اين عنصر نبايد از 02/0 درصد بيشتر باشد. بالا بودن ميزان گوگرد با توجه به ميل زياد تركيب ان با منيزيم اولا ميزان ناخالص‌ها و آخالهاMGS را افزايش داده و در ثاني موجب تشكيل گرافيت‌هاي فشرده مي‌شود.

فسفر: فسفر نيز عنصري است كه همواره در تركيب چدنهاي نشكن يافت شده ولي بدليل اثرات مضري كه بر روي خواص مكانيكي، خصوصا ميزان ازدياد طول نسبي، چقرمگي و مقاومت به ضربه دارد، بايد مقدارش را حداقل مقدار ممكن نگه داشته شود.

جوانه زني

جوانه زني و تلقيح فيزيكي از مراحل ويژه و مهم در تهيه  چدن‌هاي نشكن مي‌باشد كه طي آن، موارد ويژه‌اي در مقادير كم و در آخرين مراحل بار ريزي به منظور كاهش تمايل به تشكيل كاربيد يوتكتيكي و ترغيب تشكيل گرافيت به مذاب چدن افزوده مي‌شود.

از نقطه نظر متالورژيكي در نتيجه جوانه زني هسته‌هائي در داخل مذاب ايجاد مي‌گردند كه با ايفاي نقش جوانه در هنگام انجماد ميزان تأخير در انجماد را به حداقل رسانده و بدين ترتيب ضمن ممانعت از تشكيل كاربيدهاي فوق تبريدي، سبب افزايش تعداد گرافيت‌ها در واحد سطح، ريزتر شدن آنها و توزيع يكنواختشان خواهند گشت. گرافيت، اكسيدها، سولفيدها، سيليكون كاربيدها، سيليكات‌ها، حبابهاي گاز و نيتريدها از جمله هسته‌هائي هستند كه به هنگام انجماد مي‌توانند نقش جوانه‌زا را براي گرافيت‌هاي كروي ايفا نمايند.

در چدنهاي نشكن عموما از آلياژهاي فروسيليسيم به عنوان  مواد جوانه‌زا استفاده مي شود كه وجود مقادير كمي از عناصري نظير كلسيم، آلومينيوم، استرانسيوم، زيركونيوم، باريم، منگنز، سريم و ديگر عناصر نادر خاكي بهبود  چشمگيري در كيفيت آن ايجاد نموده و بر اثر بخشي  آن مي‌افزايد.

شكل گرافيت

بهترين خواص مكانيكي در اين نوع چدن ‌ها هنگامي حاصل مي‌گردد كه گرافيت‌ها به شكل كروي كامل باشند چنانچه فرآيند توليد بدرستي انجام نگيرد شكل گرافيت‌هاي بوجود آمده به گونه ديگري خواهد بود. در شكل‌هاي (7) و (8) شكلهاي مختلف گرافيت بوجود آمده در اين نوع چدن نشان داده شده است.

گرافيت نوع I شكل دلخواه گرافيت در چدن بوده و حضور مقدار كمي گرافيت نوع II تأثير كمي بر خواص مكانيكي قطعه دارد . چنانچه حدود تا 10% گرافيت نوع III به همراه گرافتهاي نوع I و II باشد. تأثير جزئي و خواص مكانيكي چدن خواهد داشت. افزايش مقدار گرافيت نوع III از حد 10% ناخواسته و مضر است. گرافيتهاي نوع IV و V شكل هاي غير مطلوب گرافيت بوده و خواص مكانيكي قطعات را به مقدار زيادي تقليل مي‌دهند همچنين براي اندازه گرافيت نوع V دانه بندي مطابق شكل 8 پيشنهاد شده است. شكل گرافيتهاي بوجود آمده در اين نوع چدنها بستگي به درجه حرارت، ضخامت قطعه ريختگي، مقدار منيزيم باقيمانده در مذاب، تلقيح مذاب توسط فروسيليسيم و تركيب چدن پايه دارد. شكل‌هاي نامطلوب گرافيت هنگامي بوجود مي‌آيند كه درجه حرارت ريختن مذاب پايين بوده و قطعات داراي ضخامت زياد بوده، مقدار منيزيم باقيمانده در چدن كم بوده، تلقيح و جوانه زايي انجام شده و كربن معادل چدن پايين باشد.

روشهاي مختلف كروي سازي

روش ساندويچي

كروي نمودن با روش ساندويچي استفاده وسيعي دارد. در حال حاضر تقريبا 70% از توليد چدن نشكن به روش ساندويچي مي‌باشد. اگر عمليات با دقت انجام گيرد، راندمان منيزيم باقيمانده زياد مي‌شود. اكثر ريخته‌گران هنوز به مزاياي اين روش كاملا پي نبرده‌اند. اگر به موارد زير توجه بيشتري بشود، صرفه‌جويي در استفاده از آلياژ فروسيليس منيزيم و نيز افزايش راندمان آن امكانپذير خواهد بود.

1 ـ طراحي پاتيل، مخصوصا ارتفاع پاتيل براي جلوگيري از پاشيدن مذاب، (مقدار زيادي از منيزيم از طريق پاشيدن مذاب به بيرون تلف مي‌شود).

2 ـ ساختن حفره مناسب براي نگه داشتن آلياژ فروسيليس منيزيم و تميز نگه داشتن اين حفره، به اضافه پوشش نسبتا سنگين روي آلياژ فروسيليس منيزيم.

براي روش ساندويچي از پاتيل بلند و نسبتا باريك استفاده مي‌شود. در كف پاتيل حفره‌ايي براي ريختن آلياژ فروسيليس منيزيم و ماده پوشش تعبيه شده است. ماده پوشش مي‌تواند ورق آهن نازك يا براده آهن، پودر كاربيد كلسيم C2Ca يا ماسه رزيني باشد. مواد پوشش، واكنش منيزيم را به تأخير مي‌اندازد به طور يكه ابتدا مقداري ذوب وارد پاتيل شده و آنگاه واكنش شروع مي‌شود. بلافاصله در قسمت بالاي پوشش قسمتي از مذاب منجمد شده و ساختمان آن بصورت دانه‌هاي سريع سرد  شده (Chilled Metal) مي‌گردد و در اثر جوشيدن اين لايه سردتر چدن، راندمان بازيابي منيزيم افزايش مي‌يابد.

براي بازيابي بهتر مواد كروي كننده، بايد به ارتفاع پاتيل دقت نموده و سرعت ريختن را بيشتر نمود. اكثر ريخته‌گريها گزارش مي‌دهند كه بازيابي منيزيم با روش ساندويچي 50% - 40% مي‌باشد. يكي از مضرات اين روش كم شدن دما بعلت ذوب شدن آلياژ فروسيليس منيزيم و مواد پوشش مي‌باشد.

نتيجه آزمايش: پس از آماده شدن ذوب ابتدا 2% فروسيليكو منيزيم و 5/0% فروسيليس براي جوانه‌زايي به مذاب اضافه مي‌كنيم پس ازريختن مذاب درون قالب و سردشدن قطعه آزمايشهاي زير را انجام مي‌دهيم.

آزمايشها:

1 ـ آزمايشگاهي : متالوگرافي

2 ـ كارگاهي : تست صدا -  تست بو ـ تست خمش

1 ـ آزمايشگاهي: نمونه‌اي از قطعه براي متالوگرافي آماده كرده و پس از مراحل آماده‌سازي با محلول نايتال اچ مي‌كنيم نتايج زير حاصل مي‌شود.

 

ساختار زمينه

ندولار mm2

درصد كروي شدن

95% فريت

5% پرليت

75

95%

 

 2 ـ كارگاهي:

الف) تست صدا: نمونه‌ي چدن داكتيل را با نمونه خاكستري آن از نظر صداي زنگ مقايسه مي‌كنيم. طنين صدايي شبيه صداي فولاد شنيده مي‌شود.(اين تست به وسيله ميله فولادي توپر انجام مي‌شود)

ب) تست بو: نمونه را از قسمت راهگاه شكسته و مقداري آنرا مرطوب مي‌كينم  بوي تندي شبيه بوي كارپيت مشاهده مي‌شود.

ج) تست خمش: دو نمونه يكسان كه يكي نشكن و ديگري خاكستري است را زير پرس قرار مي‌دهيم. مشاهده مي شود شكست نمونه خاكستري به صورت ترد انجام مي‌شود در حالي كه نمونه نشكن ابتدا خم شده و سپس مي‌شكند(ناحيه تغيير شكل پلاستيك)

ريخته‌گري چدنهاي مقاوم بخوردگي با سيليسيم بالا

چدنهاي آلياژي مقاوم بخوردگي زيادي در مقابل اسيدها و قليائي هاي سوزآور دارند. اين چدنها براساس مصرف سيليسيم، نيكل، كروم، و مس براي افزايش مقاومت بخوردگي به سه دسته تقسيم ميشوند:

1 ـ چدنهاي پرسيليس

2 ـ چدنهاي پركروم

3 ـ چدنهاي پرنيكل

در اين رابطه در اين گزارش به چدنهاي پرسيليس اشاره شده و نحوه آماده كردن شارژ و ريخته‌گري آن ارائه مي‌شود.

چدنهاي پرسيليسيم كه به نام Duriron يا Durichlor مشهورند براي نگهداري و يا حمل اسيدهاي خورنده كاربرد وسيعي پيدا كرده اند. چدنهاي پرسيليس تا 17% تحت شرايط اكسيد كننده نظير اسيدهاي نيتريك و سولفوريك جوشان، به تشكيل پوشش محافظ كمك مي‌كنند. اگر مقدار 5/3 درصد موليبدن به چدن اضافه كنيم، مقاومت آن به اسيدكلريدريك زياد مي‌شود. چدنهاي پرسيليسيم در مقاومت به قليائيها نسبت به چدنهاي خاكستري معمولي نامرغوبتر هستند .  چدنهاي پرسيليسيم خواص مكانيكي فقيري دارند، مخصوصا مقاومت ضربه اي آنها خيلي پائين است، عليرغم اين اشكال، از اين چدن بعنوان يك ماده استاندارد در لوله‌هاي فاضلاب ـ كارخانجات و آزمايشگاههاي شيميايي استفاده مي‌كنند.

چدنهاي پرسيليسم را به دو دسته با ميزان سيليسيم متفاوت بصورت زير دسته بندي مي‌كنيم.

2)     6-4% سيلسيم دارند كه به آنها سيرال گفته مي‌شود كه هم گرافيت مي تواند در آنها كروي باشد و هم ورقه‌اي

1)  نوع پرسيليس كه هم مقاوم به خوردگي مي‌باشد وهم مقاوم به حرارت اين نوع چدن خود به سه دسته تقسيم مي شود. نوع A بدون كروم، نوع B‌: حدود 4% كروم نوع C: آناليز آن مثل نوع B مي‌باشد و در كوره‌هاي خلا ذوب مي‌شود.

نوع A داراي تركيب شيميايي زير است:

%C

%Si

%Mn

%S

%P

1-85/0

5/14

6/0

05/0

1/0

 

ذوب و ريخته‌گري چدن پرسيليسيم

براي ذوب مواد شارژ از كوره بوته اي استفاده مي‌نمائيم و ميزان كربن در اين گونه كوره‌ها تقليل نمي‌يابد بنابراين ممكن است در زمينه كاربيد وجود داشته باشد و يا مثلا بجاي زمينه فريتي، زمينه پرليتي حاصل گردد.

نمونه‌مورد نظر داراي تركيب

%C

%Si

%Mn

%S

%P

1-85/0

15

6/0

05/0

1/0

 

مي‌باشد.

پس از ذوب شدن شارژ و افزودن فروسيليسيم اقدام به ريختن نمونه‌هاي آزمايش كرديم.

1) نمونه‌هاي مقاوم بخوردگي را با نمونه خاكستري جهت مقايسه در محلولهاي خورنده انداخته‌ايم تا پس از مدت زماني نسبتا طولاني كاهش وزن و ميزان خوردگي را تخمين بزنيم.

2) متالوگرافي نمونه: متالوگرافي نمونه بصورت زير بود:

ـ نوع گرافيت بصورت ورقه‌اي به فرم I و II

پراكندگي گرافيتها بصورت A

زمينه سوزني شكل كه در بعضي مناطق لايه‌هاي پرليت ديده مي‌شود.

نتايج :

چدنهاي مقاوم بخوردگي همانگونه كه قبلا هم گفته شده است چدنهايي با سيليسيم بالا، در حدود 5/14% مي‌باشند. مقاومت به خوردگي اين چدنها در برابر اسيدها زياد مي‌باشد.

مقاومت به ضربه اين چدنها بسيار پائين است.

جدول زير نشانگر اندازه گيري هاي وزني دو نمونه خاكستري highsi در محيطهاي خورنده است اين جدول تغييرات وزني را بعد از اينكه نمونه ها در اسيد قرار گرفته و در حدود 3 روز در آن بوده اند نشان مي‌دهند.

 

70/0%

40/0%

35/5%

99/2%

درصد كاهش وزن نمونه‌ها

100 * وزن اوليه/وزن ثانويه وزن اوليه

54/8

17/34

22/8

71/37

وزن نمونه‌ها قبل از قراردادن در محلول اسيد (gr)

48/8

93/34

78/7

58/36

وزن نمونه‌ها بعد از قراردادن در اسيد (gr)

كلريدريك غليظ75%

كلريدريك غليظ 75%

كلريدريك غليظ 75%

اسيدكلريدريك غليظ 75%

نوع اسيد

4

3

2

1

شماره نمونه‌ها

 

1 ـ نمونه چدن خاكستري كم سيليس با حجم بزرگتر

2 ـ نمونه چدن خاكستري كم سيليس با حجم كمتر

3 ـ نمونه چدن خاكستري پر سيليس با حجم بزرگتر

4 ـ نمونه چدن خاكستري پر سيليس با حجم كمتر

چدنهاي نيكل كرومي (نايهارد)

نخستين خانواده چدنهاي پرآلياژ كه بيشترين اهميت را كسب كردند. چدنهاي نايهارد بودند با زمينه مارتنزيتي كاربيدي، كربن در آنها از 5/2% تا 6/3% متغير مي‌باشد. در اين چدنها نيكل عنصر اساسي است كه به منظور تعويق انداختن تشكيل پرليت و كاهش سرعت بحراني سردشدن در رنج 3/3% تا 5% بكار مي‌رود كه نتيجتا مارتنزيت به همراه مقداري آستنيت باقيمانده درزمينه ساختار سياه تاب بوجود مي‌آيد.

كروم در رنج 5/3% تا  4% اضافه مي‌شود. براي حصول اطمينان از اينكه مازاد كربن آلياژ بفرم كرابيدهاي پايدار در آمده و همچنين از خاصيت گرافيت زايي نيكل نيز جلوگيري بعمل آيد. تركيب كاربيد بعلاوه مارتنزيت زمينه اي با مقاومت فرسايشي خوب فراهم مي‌كند.

تعيين درصد عناصر آلياژي در چدنهاي نايهارد بستگي دارد. به ابعاد قطعه و خواصي كه از آن انتظار مي‌رود زمانيكه مقاومت فرسايشي خوب و ضربه‌خواري پائين موردنظر باشد كاربيدهاي درشت‌تر انتخاب شده و نتيجتا درصد كربن بين 6/3% -3/3 انتخاب مي‌شود و زماني‌كه قطعه در معرض بارهاي ضربه اي قرار مي‌گيرد كربن بين 2/3-7/2% متغير خواهد بود. درصد نيكل بستگي به سرعت سردشدن و ضخامت قطعه دارد براي قطعات با ضخامت 1 تا 2 اينچ نيكل بين 2/7% -4/3 براي تعويق انداختن در تبديل پرليتي واطمينان از تبديل كامل مارتنزيتي ضروريست. چنانچه ضخامت قطعه بالاتر باشد نيكل از 5/5-4% مورد استفاده قرار مي‌گيرد تا پرليت تشكيل نشود.

به طور كلي اين آلياژها را مي‌توان به دو صورت موردمصرف قرار دارد.

 

1 ـ حالت سياه تاب: كه در اين حالت مقاومت به ضربه قطعه پائين مي‌باشد و قطعه ماترد است.

2 ـ حالتي كه عمليات حرارتي روي نمونه انجام شده است: روي قطعاتي كه از آلياژ نايهارد ساخته شده‌اند مي‌توان انواع عمليات حرارتي مانند تمپر، كوئنچ، بازپخت را انجام داد كه طي عملياتهاي فوق مقاومت به ضربه و سختي بطور قابل ملاحظه‌اي افزايش پيدا مي‌كند.

بطور كلي چدنهاي مقاوم به سايش به سه دسته تقسيم مي‌گردند.

1 ـ چدنهاي كروم دار (High Cr) كه حدود 35% كروم دارد.

2 ـ چدنهاي Ni-Cr (نايهارد) كه معمولا نيكل اين چدنها بيشتر از درصد كروم مي‌باشد.

3 ـ چدنهاي سفيد تبريدي

تركيب شيميايي :

 %Cr

%NI

%P

%S

%Mn

%Si

%C

 

70/9.0

5.5/6.5

0.25Max

0.15Max

0.4/0.7

1.5/2

2.8/3.6

Range

شرح حال آزمايش و نتيجه گيري

ابتدا محاسبات آلياژ سازي را انجام مي‌دهيم

(5% Ni) برابر 500 gr

(8% Cr) برابر 800 gr

و عمل ذوب ريزي را به صورت زير انجام مي‌دهيم. ابتدا 10 كيلوگرم چدن را به همراه 500 گرم نيكل در كوره ذوب كرده و پس از آماده شدن ذوب كرم را اضافه كرده و به مدت 30 دقيقه به آن فوق ذوب مي‌دهيم. پس قالبها را ذوب ريزي كرده و  نمونه‌ها را از قالب خارج مي‌كنيم و به آزمايشگاه منتقل مي‌كنيم.

ابتدا نمونه‌ها را سنگ زده و آماده سازي كرده و پس تحت متالوگرافي و سختي سنجي قرار مي‌دهيم.

سختي نمونه برابر است با: 71.9 HRA

ساختار نمونه شامل: زمينه مارتنزيتي، پرليتي همراه با آستينت باقي مانده و كاربيدهاي آلياژي نوع اول (M3C , M7C3 , M23C6) مي‌باشد.

بعضي از خواص مهم فيزيكي و مكانيكي چدنهاي Ni Hard

بعضي از خواص مهم فيزيكي و مكانيكي چدنهاي Ni-Hard

تنش نهايي (تن بر اينچ مربع)              30-18

مدول الاستيسيته (ميليون پوند بر اينچ مربع)      26-24

وزن مخصوص (گرم بر سانتيمتر مربع)    8/7-6/7

خاصيت مغناطيسي                          مغناطيس

انقباض مدل                                  2-3/1%

منابع مورد استفاده :

1)                                                                                                                           Metals  Hand book Vol 5 -  ASTM Internatinal

2)                                                                                                                           مهندسي متالورژي فيزيكي ترجمه افسانه ربيعي

3)                                                                                                                           Metals Hand Book Vol 1 Peroperties and selection

4)                                                                                                                           Iron and steel ASM 1989 Ninth Edition

5) (METALS) Typical Micksturcture of cast Iron

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ماشین های اندازه گیری C.M.M

بازديد: 549

تحقیق درباره ماشین های اندازه گیری C.M.M:

با گسترش  روز افزون صنایع قطعه سازی و ایجاد رقابت در تولید قطعات با کیفیت برتر، اندازه گیری و کنترل کیفیت از جایگاه مهم و ویژه ای برخوردار است.چرا که اندازه گیری و به کارگیری روش های مناسب برای کنترل خط تولید برای تولید قطعات همسان (در محدود تولرانس) وظیفه واحد کنترل کیفیت بوده که با تهیه کردن سخت افزار ها و نرم افزارهای موردنیاز وبا ایجاد و به کارگیری روشهای مناسب برای کنترل قطعات تولید، بهترین راهنمای واحد تولید برای تولید قطعات با کیفیت با کیفیت مناسب و تیراژ ممکن است که در نتیجه از تولید قطعات معیوب جلوگیری می کند.

 

دستگاه اندازه گیری سه بعدیCMM (Coordinate measuring machine):

جهت کنترل اجباری بعضی از قطعات به مواردی برمی خوریم که نمی توان از وسائل اندازه گیری عمومی مانند کولیس، میکرومتر، ساعتها اندیکاتور و.... استفاده نمود در چنین مواردی می توان از دستگاه اندازه گری سه بعدی CMM استفاده نمود.این دستگاه از یک میز دقیق به همراه 3 خط کش دیجیتالی و الکترونیکی که برروی آن یک بازوی متحرک تعبیه شده است تشکیل شده است. و با حرکت این بازو در فضا می توان مختصات نقاط مورد اندازه گیری را از روی خط کش ها اندازه گیری نمود. با استفاده از نرم افزار آن می توان گزارش های اندازه گیری شده را مورد بررسی قرار داد. به طور کلی ساختار CMM روی یاتاقانها هوا شناور است به همین جهت نیرها قابل اغماض و ناچیز بوده و با مراقبت مناسب می توان تا ده ها سال از آن استفاده نمود. به گفته براین سامپسون (Brian Sampson) مدیر خدمات

پشتیبانی درLKINE تولید کننده CMM طول عمر این دستگاه را به طور بالقوه بینهایت می داند ولی به هر جهت برای افزایش طول عمر CMM قطعات

مکانبکی ماشین همچون سیستمهای هدایتی، سیستمهای اهرمی، ترازهای شمارنده و قرقره ها و همچنین کنترل کنده CMM و نرم افزار آن نیاز به تعویض خواهد داشت. نرم افزارها دست کم هر 2 سال به روز می گردد و با کمترین هزینه ارتقاء سطح می یابند.

 

دستگاه های اندازه گیری مختصاتی (Coordinate measuring machine):

تعریف:

این دستگاه ها که به  عنوان یک مرکز اندازه گیری محسوب می شوند دارای 3 محور حرکتی x، y،z  می باشند و در بعضی از آنها از محور چرخشی c نیز استفاده می شود. اساس کار این دستگاه ها ر تجزیه تحلیل نقاطی که توسط پرابهای اندازه گیری روی قطعه لمس شده است می باشد این تجزیه تحلیل توسط یک رایانه که مجهز به نرم افزارهای ویژه ای می باشد انجام می شد.

 

علل استفاده از دستگاه CMM:

1- سرعت و دقت در اندازه گری

2- قابلیت اندازه گیری تلرانهای فرم و وضعیت

3- قابلیت برنامه نویسی

4- قابلیت اندازه گیری پیوسته

5- قابلیت تولید برنامه های اندازه گیری

6- تعریف ریاضی محورهای به صورت ساده

7- اندازه گیری اپتیکی

 

 ساختار ماشین CMM:

یک دستگاه CMM را می توان از دو جهت نرم افزاری و سخت افزاری مورد مطالعه قرار داد.

سخت افزار: قسمت ها ی مختلف یک دستگاه CMM عبارتند از :

 

1- راهنمای محورX :این قطعه همجنس میز دستگاه و از گرانیت می باشد که توسط چند پچ به میز ماشین ثابت می شود. و شش تا هشت بالشتک هوایی این قطعه را از سه یا چهر طرف احاطه کرده اند. میز این دستگاه ها در ابعاد متنوعی ساخته می شوند.CMM هایی که جهت کنترل قطعات بسیار دقیق ساخته می شوند ابعاد کوچکتری دارند. به عنوان مثال 500 ´ 500 mm و حتی کوچکترو CMM هایی که جهت کنترل قطعات بزرگ ساخته می شودند دارای ابعادی در حدود6000´4000mm و حتی بزرگتر می باشند. این میز توسط سه پایه بر روی بستر خود تنظیم م شود.

 2- قوای محرکه سیستم : یک دستگاه سه بعدی دارای سه یا چهار موتور الکتریکی می باشد. سه موتور برای جابه جایی محورهای x،y،z ویک موتور جهت دوران محور c.این موتورها بر روی مورها نصب شده اند و توسطیک چرخ تسمه و یک کلاج الکتریکی و یک پولی دوران خود را به میله کشش منتقل می کنند و محورها را جابه جا می نماند.

موتورها از بین برق دستگاه تغزیه می شوند و قادرند با سه سرعت متفاوت عمل کنند و از کامپیوتر و joystick فرمان می گیرند.

 3- روکش بالشتکهای هر سه محور :این روکشها از جنس فلز یا نوعی    پلاستیک و یا الیاف فشرده چوب ساخته می شوند و از بالشتکها و سیم ها و لوله های عبور هوا و تجهیزات موتوهای الکتریکی محافظت به عمل می آورند.

بالشتکها و مسیر آنها بسیار حساس می باشند زیرا بالشتکها ویفه دارندبدون ایجاد تماس و سایش محورها را بر روی یکدیگ به حالت تعلیق نگهدارند بدون ایجاد تماس و سایش محورها بر روی یکدگر به حالت تعلیق نگهدارند تا محورها به راحتی جابه جا شوند. ین بالشتکها از چهار طر محور x      ،y،z را احاطه کرده اند و هنگامی که جریان هوا در زیر بالشتکها برقرار م شود فاصله ای بین 0.005mm الی 0.010mm بین بالشتکها و مسیر بالستکها ایجاد می شوند. کنترل جریان هوای بالشتکها توسط شیرهای الکتریکیاجام می شود. و این شیرها جهت قطع و وصل کردن جریان هوا از joystick فرمان می گیرد.

 

 4- خط کش: هر محور دستگاه دارای یک خط کش می باشد. این خط کش از جنس شیشه و ترکیی از نوعی فلز می باشد که آن را تقسیم بندی کرده است. این خط کشهابر روی محورها نصب شده ان و ضمن حرکت کحور تقسیمات آن توسط یک چشم الکترونیکی خوانده و تجزیه و تحلیل می شود.

معروفترین سازنده این خط کش ها که محصولات خود را در ابعاد وسیعی ارائه می دهد شرکت HEIDEN   HAIN می باشد و این خط کشها در ماشنهای ابزار CNC نیز کاربرد فراوان دارند.

 

 5 و 6- پل فلزی و ستون راهنمای محور Y:این ستون از دو طرف بر روی دو ستون دیگر قرار گرفته است.ای ستون که راهنمای محور Y دستگاه

 محسوب می شودبا دقت 0.001 / 500 mm بر حسب محور X دستگاه عمود است. بر روی این ستون خط کش محور Y بسته شده است و مانند محور X دارای الکتروموتور است.این ستون که مقطع آنبه شکل مستطیل یا ذوزنقه می باشد دارای بعاد بسیار دقیق و کیفیت سطح عالی می باشد. زیرا از چهار طرف توسط هشت عدد بالشتک احاطه شده است. تجهیزات الکترونیکی و ستون محور Z و نگهدارنده بالشتکهای محورYوZ و همچنین تجهیزات تعادلی محور Z که درون ی جعبه قرر دارند درطول این محور حرکت می کند.

 

 7- ستون محور:Zاین محوربه سطح میز ماشین عمود است و به بالا و پائین حرکت می کند.و ازچهار طرف توسط هشت عدد بلشتک احاطه شده است. این ستون در بالا توسط یک دکمه به موتور الکتریکی ارتباط دارد و توسط یک کابل فلزیه تجهیزات تعادلی ارتباط دارد.این ارتباط جهت ایجاد یک حرکت کنترل شده و بدون ارتعاش وجود دارد و همچنین هنگامی که دستگاه خاموش است محور در اثر وزن خود به طرف پائین حرکت نکند  به میز برخورد ننماید. در قسمت پائین این محور تجهیزات پراپ گیر بسته می شودکه در بعضی از ماشینها این پراپ گیر می تواند به صورت اتوماتیک°±180 دوران کند.                              

 8- قطعه تعادل ستون محور Z: این تجهیزات شامل وزنه ای تقریبا" هم وزن محور Z سته شده است و توسط یک کابل فلزی که از بالای یک قرقره عبور کرده است و به انتهای محور Z بسته شده است و سبب می شود که الکتروموتور محور Z با یک سرعت کنترل شده و با نیروی بسیار کمی محور Z را بالا کشیده و پائین ببرد. این تجهیزات می تواند به صورت یک سیلندر و پیستون باشدکه توسط هوای فشرده تغذیه می شود.

9- کابین برق :در این جعبه جریان پس از عبور از کلید اصلی وارد مدار هاو بردهایی می شود و سپس به قسمت های مختلف دستگاه فرستاه می شود. در ضمن بردهایی درون کابین وجود دارد که پیام های دستگاه پراپ را دریافت کرده، و به ورت مختصات محاسبه کرده و به کامپیوتر دستگاه می فرستد.

همچنین بردهایی که دستورات اپراتور را از طریق کامپیوتر به سیستم پراپ می دهد و یا پیام هایی مبتنی بر حرکت محورها که توسط joystick ارسال می شود را به موتورهای الکتریکی دستگاه می فرستد و به صورت همزمان همه قسمت ها را با یکدیگر در تماس نگه می دارد، در این کایبن جاسازی شده است.                               

 

 10- کامپیوتر: به همراه هر دستگاه یک کامپیوتر مانیتور و چاپگر و سایر تجهیزات جانبی وجود دارد. ظرفیت حافظه کامپیوتر متناسب با نرم افزار دستگاه و سیستم عاملی است که بر روی آن قرار دارد.

11- سیستم حساس(پراپ)Probe system: حساسه ها وسایلی هستند که از جنس یاقوت مصنوعی و به شکل کروی- دیسکی استوانه ای کاسه ای و در قطرها و طول های مختلف ساخته می شود. این حساسه ها توسط وسائل الکترونیکی به واحد کنترل دستگاه CMM متصل می باشند.بابرخورد این حساسه ها به سطح قطعه کار و با وارد کردن حداقل 10 گرم نیرو کافی است مختصات نقطه مورد نظر در واحد کنترل دستگاه ثبت

 گردد. یکی از نکات مهم در حساسه ها تعداد و ترتیب قرار گرفتن آنها می باشند.دستگاه CMM معمولا" می تواند از 1تا5 پراپ را کنترل کند .معمولا" با

توجه به پیچیدگی سطوح ودقت اندازه گیری و نحوه قید و بند به تعداد پراب

ها و طول و نوع آن تعیین می گردند، حساسه ها در دو نوع مکانیکی الکترونیکی و لیزری ساخته می شوند.

الف- حساسه های مکانیکی- الکترونیکی: این حساسه هابا لمس سطوح سیگنالهایی به واحد کنترل مرکزی ارسال می کنند .

ب- حساسه لیزری: بعضی از دستگاه های CMM  مجهز بهسیستمی می باشند که می توان به کمک آن بدون لمس  قطعه توسط پراب قطعات را اندازه گیری کرد.از این سیستم برای اندازه گیری قطعات اسفنجی یا جدار نازک پلاستیکی می توان استفاده کرد.زیرا در این نوع قطعات با برخورد پراب به قطعه دفرمگی در قطعه ایجاد شده و اندازه واقعی دچار خطا می شود.در ضمن در مورد قطعاتی که محلی برای برخورد پراب ندارند نیز می توان ازاین سیستم استفاده کرد.نرم افزار ین دستگاه ها قادر است چنین پرابی را درحافظه خود نگه دارد.البته مشخصاتی که نرم افزار جهت شناسایی یک پراب به آن نیاز دارد عبارت است از :1-قطر پراب 2- مختصات مرکر کره پراب.                        

 

 12 - سنسورهای توقف اضطرری:محور X و Y این گونه دستگاه ها دارای میله کشش است . میله کشش از بین بلبرینگ و یک فولی عبور کرده و گردش الکتروموتور سبب می شود که فولی گردش کرده و چون فولی تحت نیروی منابس با میله کشش در تماس است ایجاد یک حرکت خطی نموده و محورها را بر روی راهنماهایشان جا به جا می نماید. اما حرکت محور X وY و همچنین محور z محدود است یعنی بستگی به طول محور دارد . بنابراین پیشبینی شده ست که اگر اپراتور هنگام جابه جایی محورها متوجه نشود که محور به انتهای کورس خود رسیده وسیله باید موتور الکتریکی را از کار

پیشبینی شده است که اگر این سنسورها عمل نکند   stop هایی از جنس لاستیک در ابتدا و انتهای کورس بعد از stop های سنسور الکتریکی روی محور و راهنما بسته می شود تا سیستم را با قدرتی مطمئن نگه دارد.

همان طور که اشاره شد این دستگاه ها بسیار حساس بوده و نیاز به مراقبت شدید دارد سیستم تعلیق دستگاه که توسط قشار هوا انجام وظیفه می کند مجهز به یک واحد مراقبت است  این واحد مراقبت دارای فیلترهایی است که رطوبت و چربی هوای فشرده را تا حد ممکن جدا می کند و درون مخازنی می ریزد.این مخزن ها باید به موقع تخلیه شده و فیلترهای درون آن به موقع تعویض شود تا رطوبت و چربی به زیر بالشتک ها را پیدا نکد زیرا سبب خرابی آنها می شود.

در شروع هر سیکل کاری اپراتور باید قبل از حرکت دادن دستگاه مسیر حرکت بالشتک ها را تمیز نماید تا وجود ذرات خارجی و گردوغبار ،این سطوح بسیار دقیق را دارای خش و زدگی ننماید.

همچنین سازنده تست هایی را جهت اطمینان از صحت کار دستگاه پیشنهاد می کند و دوره ای را برای انجام ای تست ها در نظر می گیرد .به عنوان مثال تست عمود بودن محور z بر میز دستگاه باید هر دو ماه یکبار انجام گیرد و تست تراز بودن میز ماشین باید هر 6 ماه یکبار انجام گیرد.

 

13- کره مبنا: وسیله ای برای کالیبره کردن و معرفی پراب ها و قطر و موقعیت آنها به کار می رود که لازم است قبل از شروع اندازه گیری و هر بار خاموش و روشن کردن دستگاه ابتدا پراب ها با کره مبنا کالیبره و سپس اقدام به اندازه گیری نمائیم، اندازه کره مبنا روی ستون آن به سه رقم اعشار  نوشته شده است که توسط اپراتور در هنگام کالیبره کردن پراب ها به کامپیوتر داده می شود.

 

14 -سنگ گرانیتی: با توجه به دقت عمل این دستگاهها و دقت اندازه گیری و اصول اندازه گیری باید ابتدا سطح اف و مبنایی داشته باشیم تا بتوان قطعه را نسبت به آن سطح محکم کرده و سپس  نسبت به سطح مبنا(رفرنس) اندازه گیری را آغاز کرد. این سنگهای گرانیتی توسط ابزارهای دقیق سنگ سمباده و شابر و نیروی انسانی با دقت زیاد ساخته می شود و مورد استفاده قرار می گیرد. این سنگها در ابعاد گوناگون ساخته و پایه و ستون دستگاه را شامل می شود. و وسائل اندازه گیری ستونها، محورها و بلکه متعلقات دستگاه CMM روی آن قرار دارند. و این سنگ توسط 3 الی 5 پایه بر روی زمین قرار می گیرد و نیز سنگ باید توسط تراز نسبت به زمین در حد صدم تراز شود.

 

15- مجموعه ریدرهنگ (digtalreidrout) :این مجموعه روی ستون در مقابل خط کش نصب می گردد و با عبور خط کش از جلوی آن اندازه ها را می خواند و سیگنالهایی به واحد کنترل سیستم داده تا اپراتوربتواند اندازه ها را روی صفحه نمایش بخواند.

 

 نرم افزار:

نرم افزار وظیفه دارد که بین اپراتور و اجزاء متحرک سخت افزار ارتباط بر قرار کند همچنین داده ها را پردازش نماید. یک دستگاه CMM علاوه برکنترل مواردی که قبلا" ذکر شد قابلیت پردازش اطلاعات به صورت آماری و گرافیکی را دارا می باشد.

بعضی از این دستگاه ها را هنگام اندازه گری فقط به صورت دستی و با joystick می توان هدایت کرد ولی گونه هایی نیز ساخته شده اند که برای اندازه گیری برنامه نویسی می شوند یعنی می توان برای یک قطعه یک مرتبه برنامه نویس کرد و این برنامه را در حافظه کامپیوتر نگهداری نمود و برای دفعات بعدی همان برنامه را load نمود تا دستگاه قطعه را به صورت CNC و بدون دخالت تپراتور اندازه گیری نماید و نتایج اندازه گیری را هم به صورت گرافیکی و عددی نمایش داده و هم توسط چاپگر نتیجه را چاپ نماید.

 

معرفی چند نرم افزار CMM:

متداولترین نرم افزارهای موجود در ای ضمینه عبارتند از:

1- اکسل (AXEL):

این نرم افزار که توسط شرکت AXEL ارائه شده است به منظور دریافت اطلاعات از وسائل اندازه گیری سه بعدی نظیر CMM کاربرد دارد. نرم افزار در محبط گرافیکی خودکه تحت سیستم عامل Windows است به کاربر این امکان را م دهد تا به سادگی هر جزء از قطعه را اندازه گیری می کند روی صفحه نمایش مشاهده نماید.

این نرم افزار پس از اندازه گیری هر جزء از قطعه نظیر سوراخها، استوانه، فواصل و ... به تفکیک در پنجره های متفاوت اطلاعاتی نظیر شکل، اندازه ها،  رواداریها(Tolerance) و ... را به صورت هم زمان نمایش می دهد.

AXEL ضمن آنکه یک نرم افزار ساده برای کار با CMM است و امکانات اولیه اندازه گیری را به کاربر می دهد از قسمتهای پیچیده نظیر بخش لوله(Pioe)، بخش آمار (Spe)، بخش مقطع(profile) و بخش سطح(Surface) نیز برخوردار است.

بخش لوله امکان بازرسی لوله ها را به کاربر می دهد و در عین حال بخش سطح این قتبلیت را در اختیار می گذارد تا با خواند پرونده های اطلاعاتی نظیر IGS و DXF در محیط برنامه کار اندازه گیری روی قطعه انجام شود و مقادیر خوانده شده با نقشه های کشیده شده مقایسه شوند.

اکسل می تواند به سادگی با انواع دستگاه های CMM کار کند و اطلاعات آنها را بخواند.ضمن این که این نرم افزار قدرتمند می تواند در CMM هایی که قدیمی هستند و قرار است به تازگی بازسازی شوند(Upgrade) نیز استفاده می شود.اگر چه برخی از شرکتها برای خواندن اطلاعات و استفاده از امکانات کامپیوتری CMM های خود را به نرم افزار های دیگر شرکتها متصل می کنند ولی در صورتی که این قبیل CMM ها کالیبره نباشند و اطلاعات پرونده های Error map در نرم افزارها داخل نشده باشد و به کار گرفته نشود اندازه محاسبه شده در نرم افزار ارزشی ندارد و نمی توان به آنها اعتماد کرد.

AXEL ضمن آنکه کلیه قابلیتهای یک نرم افزار خوب CMM را دارد می تواند فایلهای Error map  را نیز خوانده و در حین کار به طور خودکار خطاهای اندازه گیری شده حین کالیبراسیون دستگاه را نیز اعمال و اصلاح نماید.

راهنمای جامع و کامل نرم افزار در هر لحظه به کابر این امکان را می دهد تا در هر نقطه ازنرم افزار بتواند روش اندازه گیری را فرا بگیرد.

نمایش اجزای اندازه گیری شده به چهار طری XZ ، YZ، XZ و ISO و همچنین تغییر زاویه دید دیگر امکانا خوب نرم افزار است.

AXEL امکان ارسال اطلاعات به اشکال مختلف نظیر پرونده(File) یا درگاه RS232 را داراست و همچنین می تواند روی قطعه کار چندین محور مختصات تعریف نماید و در هر لحظه تا تغییر محور مختصات و مبداء اندازه گیری کار را برای کاربر بسیار ساده نماید.

این برنامه می تواند با تمام CMM های دستی (Manual) و خودکار(CNC) کار کند و برنامه های از پیش آموزش داده شده را اجرا کند.

 

2- نرم افزار UMESS:

این نرم افزار شامل برنامه های اندازه گیری استاندارد جهت اندازه گیری اشکال هندسی می باشد.

 

3- نرم افزار SAM:

از این نرم افزار جهت محاسبات آماری برروی قطعاتی که با تیراژ بالا تولید می شوند استفاده می شود. به عنوان مثال خلاصه ارزیابی قطعات به صورت آماری و لگاریتمی و منحنی های توزیع فراوانی، توزیع نرمال و توزیع واقعی را برای تمامی قطعات رسم و اطلاعات مربوط به آنها را دسته بندی نمود.

 

4 - نرم افزار ACE :

از این نرم افزار جهت برنامه نویسی با کامپیوتر دستگاه هنگامی که دستگاه مشغول اندازه گیری قطعات می باشد استفاده می شود یا به عبارت دیگر به        کمک   این نرم افزار ما می توانیم هنگامی که ماشین در حال کار است برنامه قطعات دیگر را توسط کامپیوتر بنویسیم.

 

 

 

5- نرم افزار KUM:

از این نرم افزار برای اندازه گیری کلیه منحنی های مشخص هندسی و منحن های نامشخص استفاده می گردد و به کمک آن می توان تصاویر دو بعدی و سه بعدی از منحنی های قطعات را توسط پلاتر رسم نمود.

 

6- نرم افزار G-RAM , G-AGE , GON:

از این نرم افزارها جهت اندازه گیری کلیه چرخ دنده ها اعم از چرخ دنده های ساده، مخروطی و ماپیچ استفاده می شود.

 

انواع CMM:

الف_ از نظر شکل ظاهری:دستگاه CMMدر دو نوع مختلف ساخته می شود.

1- شکل دروازه ای                    2- شکل بازوی

 

که هرکدام از این دستگاهها دارای قابلیت خاصی می باشند با توجه به موارد کاری مورد نظر آنها را انتخاب نمود. قدرت مانور در سیستم بازوی بسیار زیادی ولی دقت حرکت در شکل دروازه ای بسیار زیاد می باشد. و ما می توانیم ب توجه به این مطالب و مشخصات دیگر دستگاه را انخاب نمود.

  ب _ از نظر شکل نوع حرکت: دستگاه با توجه به دقت و نوع حرکت در دو نوع گوناگون ساخته می شوند: 

 

  1-air bring  : در این سیستم نیروی محرکه در حقیقت فشار هوا و نیروی دست اپراتور می باشند با استفاده از فشار هوا نیروی اصطکاک بین  محورها

    و بدنه دستگاه کم گشته و در حقیقت محورها در روی بلشتکی از هوا قرار می گیرند و با نیروی دست می توان محورها را حرکت داد، با قطع شدن فشار هوا بالشتک هوا نیاز از بین رفتنه و اصطکاک بین محورها و بدنه زیاد شده و محور دیگر حرکتی نمی کند، و استفاده از این نوع CMM ها که معمولا" با دقت میکرون کار می کند.محیط باید کاملا" تمیز و با تهویه (air cond ion) باشد                   

 

 2- roiler  bring  : در این سیستم محورها که توسط بلبرینگ روی بدنه دستگاه نصب شده است توسط دنده شانه ای و چرخ دنده های مربوطه آن به حرکت درمیآید دنده شانه ای ها محور و چرخ دنده مربوط آن روی بدنه اصلی دستگاه می باشد که چرخ دنده ها را می تواند به شکل دستی یا موتوری به حرکت درآید دقت اندازه گیری در این نوع CMM ها در حد صدم می باشد و معمولا" CMM های کارگاهی معروفا" و محیط مربوطه باید تمیز و پاکیزه و همراه با تهویه باشند.

 

 

 تنظیم:

سنگ دستگاه باید کاملا" با دقت قرار داده شود که محورها دستگاه خود به خود در اثر کج ایستادن شروع به حرکت نکند و یا اندازه گیری را دچار مختل نکند.

 

 محورها:

پس از پایان کار با دستگاه باید کلید محورها قفل، در گوشه ای از دستگاه بایستد.

 

 

 

 نظافت:

در محیط کار با دستگاه CMM کاملا" میز و پاکیزه باشد و کف آن کف پوش و درز دربها و ... حفاظت شود.

 

نکات فنی:

برق: این دستگاه با برق یک فاز و 220 ولت کار می کند.

ups: لازم است جهت جلوگیری از قطع شدن برق دستگاه و سقوط محورها و رد نتیجه شکستگی پرابها و قطعات آن دستگاه CMM به سیستم ups وصل شود.

 

فنداسیون:

این دستگاه در دو نوع کارگاهی و مخصوص (air bring-roller bring) ساخته می شود که نوع کارگاهی آن فنداسیون چندانی مورد ندارد و تنها با چند 

 سانتیمتر بتون می توان نصب کرد ولی در نوع مخصمص آن باید فنداسیون مخصوصی که از سیمان و لاستیک و ... تشکیل شده است استفاده نمود.

 

نصب و راه اندازی دستگاه :CMM

 ابتدا باید قطعات دستگاه از نظر زنگ زدگی، آسیب دیدگی ناشی از حمل دستگاه مورد بررسی قرار داد. و سپس کلیه قطعات را با پروفرف مربوطه چک و از بورن کلیه قطعات مطمئن شد سپس به ترتیب اولویت اقدام به نصب دستگاه نمود.ابتدا پایه های سنگ را در روی سطح مناسب قرار داد بهد سنگ اصلی (میز دستگاه) را روی پایه هاقرا داده و اقدام به تراز(اولیه) سنگ

کرد.پس از تراز پروفیل P شکل مربوط به ریل محور YوZ را روی سنگ متصل نموده خط کش محور X را روی آن نصب می کنیم.محور Y و z را که روی هم منتاژ شده اند و قسمت پائین آن دارای بلبرینگ می باشد  داخل ریل جا زد.

سپس دو انتهای ریل را مهار کرده که دیگر محور از ریل خارج نشود بعد میز دستگاه را تراز نموده و دستگاه آماده کار می باشد.           

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تب نزله ای بدخیم گاوها

بازديد: 275

 

تب نزله ای بدخیم گاوهایا MCF

این بیمار حاد کشنده با واگیری محدود ، مختص گاو است . بین حیوانات اهلی تنها گاو و گومیش به این بیماری مبتلا شده و علائم ظاهری را از خود نشان می دهند و در سایر نشخوار کنندگان علائم بیماری دیده نمی شود . گاو در تمام سنین به این بیماری مبتلا می شود افزایش فصلی بیماری نشان می دهد که ویروس به وسیله واسطه ای چون گوسفند بیشتر باعث ابتلا می شود و در جاهایی که گاو و گوسفند باهم نگهداری می شوند بیماری بیشتر دیده شده است .

نشانهای ظاهری در دام بیمار

مرحله نهتفتگی بیماری در حالتهای طبیعی بین 3 تا 8 هفته متغیر است ، ولی شکل عادی بیماری بسیار شایع  و تشخیص آن هم آسان است ، این شکل باتب 40 تا 41.5  درجه به طور ناگهانی و بیحالی مفرط آغاز می شود  ریزش آب از بینی ابتدا مخاطی سپس چرکی و بعد زرد رنگ شده و به زودی تشکیل کبره می دهد ، پوست پوزه حیوان بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته و ملتهب و نقاط نکروزه وزخمهای سطحی روی مخاط بینی دیده می شود .

ریزش آب از چشم با ورم کم و بیش مشخص و تورم پلکها ،  پر خونی مویرگهای سفیده چشم و کدر شدن قرنیه از علائم مشخصه بیماری است .

همچنین زخمهای داخل دهان و زخم روی لبها و سطح داخلی لثه به خوبی قابل رویت می باشد .

در این بیماری غدد لنفاوی متورم شده و قابل دیدن می شوند . در شکل عادی بیماری نشانی های عصبی به ویژه ناهماهنگی دستگاه حرکتی ، لرزش ماهیچه ها و ضعف دست و پا دیده می شود . از دیگر علائم بیماری دام ابتدا به یبوست مبتلا شده  و بعد به اسهال دچار می گردد  که در هر حالت دفع مدفوع با درد فراوان همراه است و در این حالت دفع ادرار به صورت قرمز رنگ می باشد  .

آثار کالبد شکافی

در کالبد گشایی دام تلف شده به مخاط شکمبه و نگاری و هزارلا آسیب زیادی وارد نمی شود  اما ممکن است سرخی خونریزی و یا زخم را در آن مشاهده نمود .

بر عکس ضایعات شیردان واضح تر از پیش معده است . مخاط داخل روده ها بسیار پر خون و متورم و زخم هایی در آن دیده می شود . احتمال دارد ضایعات فوق در نای و نایژه ها وجود داشته باشد . در این حالت ریه یا جگر سفید ممکن است که سالم بماند اما کبد متورم می شود که به صورت واضح قابل مشاهده است .

در مغز و پرده های آن خونریزی دیده می شود  ، پر خونی در مخچه کاملاً قابل رویت است و بالاخره دام در اثر تنگی نفس ، تب شدید و التهاب پرده های مغز تلف می شود .

پیشگیری و درمان

برای مبارزه با این بیماری واکسنی تهیه نشده و درمان اختصاصی هم وجود ندارد ، لذا دامداران گرامی جهت عدم ابتلای دامهایشان به این بیماری لازم است که مسائل بهداشتی را کاملاً رعایت نموده و در صورت مشاهده بروز نشانه های ظاهری بیماری دام بیمار را از دیگر دامها جدا نگهداری کنند .  چون مخزن بروز بیماری ناشناخته مانده و احتمال بروز بیماری از طریق گوسفند زیاد است بهترین روش پیشگیری جدا نگه داشتن گاوها به خصوص گاوهای دو رگ و اصیل از گوسفندان است ، زیرا گفته می شود که این بیماری توسط گوسفند به گاو منتقل می شود ولی از خود هیچ گونه علامتی را بروز نمی دهد .

در پایان توصیه می شود که به دلیل تشابه بعضی از علائم بیماری تب نزله ای بدخیم گاوها با بیماری طاعون گاوی و اسهال ویروسی بهتر است که در صورت مشاهده علائم بیماری سریعاً با مراجعه به نزدیکترین دامپزشکی موضوع را با کارشناسان در میان گذاشته  تا نسبت به شناسایی بیماری اقدام نمایند .

بيماري طاعون شتر  

در روز پنجم جولای ۲۰۰۴ خبرگزاری ترکمنستان اعلام کرد که بیماری خطرناک وواگیری در بین دام های منطقه مرزی قزاقستان واوزبکستان که کاراکورت Kara Kurt نامیده می شود ، دیده شده است وتعدادی نیز از دام های صحرای توپ کاراگان Tupkaragan در کشور قزاقستان درگیر بیماری شده اند . قابل ذکر است که این صحرا محل پرورش ونگهداری ۴۰۰۰ نفر شتر است وبنابر اظهارات مقامات محلی بر اثر شیوع بیماری بیش از ۱۰۰ نفر شتر تلف شده اند .

در گزارش دیگری مشخص شد که در ماه مه ۲۰۰۴ اپیدمی بیماری طاعون انسانی در ترکمنستان ظاهر شده ومنجر به مرگ ومیر بیش از بیست نفر گردیده است واین گزارش برای اولین بار توسط یک شرکت آلمانی که در مرز اوزبکستان ـ ترکمنستان مشغول کار بوده است ، اعلام شده است مراتب فوق توسط سازمان جهانی بهداشت ودفتر بین المللی بیماری های واگیر OIE تأیید نشده است ، اما نظر به خطرات بیماری ومشترک بودن آن بین انسان وشتر وبا توجه به شیوع آن در کشورهای همسایه ، این مقاله برای آشنایی دست اندرکاران با این بیماری تدوین ومنتشر می گردد .

طاعون شتر Camel Plague

بیماری واگیر حاد و یا مزمنی است که با سپتی سمی، تخریب شدید بافت ریه ها و آسیب دیدن دستگاه لنفاوی بدن مشخص می شود. عامل مسبب بیماری ، باکتری یرسینیا پستس Y.Pestis که یک باکتری گرام منفی ، غیر متحرک بوده وعضو خانواده انتیروباکتریاسه Enterobacteriacae است . این باکتری را می توان با رنگ آمیزی رایت Wright ، گیمزا Giemsa و ویاسون Wayason رنگ آمیزی ومشاهده کرد . ارگانیسم مذکور نسبت به دمای بالا ویا محیط های خشک اطراف حساس بوده وبسرعت از بین می رود ، ولی در دمای ۲۸ درجه سانتی گراد می تواند به آرامی رشد نماید . در آزمایشگاه می توان این باکتری را بر روی سه نوع محیط کشت رشد داد که عبارتند از : نوترینت بروت nutrient broth ، بلاد آگار blood agar و آگار unenriched agar . کلونی های حاصله ، کلونی های ریزی به قطر ۱ تا ۲ میلی متر ، خاکستری رنگ و غیر موکوئیدی است .

حیوانات بیمار منشأ انتشار بیماری به شمار می روند زیرا که عامل مسبب بیماری را از طریق ترشحات بینی و چرک ناشی از عقده های لنفاوی و هوای بازدم و جنین سقط شده و پرده های جنینی منتشر می سازند.عامل بیماری معمولاً از طریق گزش حشرات نظیر پشه ها ، کنه ها وعنکبوت های گزنده ( Spiders ) از مخزن به حیوانات پستاندار منتقل می گردد .

این بیماری یک بیماری مشترک است ومی تواند از حیوانات اهلی به انسان منتقل شود ، روش انتقال بیماری می تواند از طریق گزش کنه های آلوده ، پشه وعنکبوت گزنده ( Spiders ) باشد ، در مواردی نیز بیماری طاعون ریوی از طریق قطرات آلوده از دهان انسان بیمار به انسان سالم منتقل شده وباعث انتشار بیماری می گردد. انتقال بیماری از طریق تنفسی از حیوان به انسان نیز ممکن است .روش دیگر انتقال تماس انسان با بافت های آلوده است به همین جهت سلاخ ها وقصاب ها وزنان خانه دار بیش از دیگران در معرض ابتلای به بیماری می باشند .

Higgins (۱۹۸۵) معتقد است که مگس ها نقش مهمی را در انتقال بیماری دارند و در صورت انتشار بیماری باید این حشرات را کنترل نمود و همچنین بیماری ممکنست که از طریق خوردن مواد غذائی و یا آب آلوده و همچنین نیش حشرات خونخوار از دامهای بیمار به دامهای سالم منتقل شود.

اپیدمیولوژی :

صدها سال است که نقش شتر در همه گیر شناسی طاعون شناخته شده است (Curasson ،۱۹۴۷ ؛ Fedorov ، ۱۹۶۰ ) . Wu وهمکارانش (۱۹۳۶ ) و Pollitzer (۱۹۵۴ ) گزارشات قبلی مربوط به طاعون در شتر را مرور کرده وبیان نمودند که بسیاری از دانشمندان به گزارش های قبلی شیوع طاعون در شترها مشکوک هستند . (۱۹۶۰ )Fedorov توضیح داد که آلودگی های یرسینیا پستیس علاوه براین که می تواند به عنوان یک بیماری مشترک از حیوان به دام منتقل شود ، همچنین قادر است که از انسان مبتلا نیز به شتر منتقل گردد

(۱۹۷۳) Sotnikov در گزارشی ذکرمی کند که عامل مسبب بیماری درمغولستان ، چین، هندوستان، ایران، عراق، افریقا و شوروی سابق از شترهای بیمار جدا شده است. شیوع طاعون در بین شترهای دوکوهانه در روسیه از سال ۱۹۱۱ شناخته شده وشیوع های طاعونی مختلف در انسان در اثر تماس با شترهای دوکوهانه دیده شده است . هم چنین در سال ۱۹۱۲ متعاقب مصرف گوشت شتر بیمار افراد بیشماری در روسیه به طاعون مبتلا شدند ( Kowalevsky ،۱۹۱۲ ) . آخرین شیوع گزارش شده طاعون در روسیه در سال ۱۹۲۶ رخ داد ( Strogov ، ۱۹۵۹ ) .

طاعون نه تنها در گذشته به عنوان یک بیماری زئونوز در روسیه وجود داشته است بلکه اخیراً شیوع بیماری طاعون در انسان ها ودر شترهای جماز در موریتانی توسط (۱۹۷۱) Alonso ودر لیبی توسط Christie وهمکاران (۱۹۸۰) گزارش شده است و یرسینیا پستس در شترهای جماز از خیارک ها جدا شد .

در ضمن (۱۹۸۷) Mustafa بیماری را در شترهای سودانی نیز گزارش کرده است. (۱۹۱۳) Sacquepee & Garcin طاعون خیارکی شایع در بین شترهای جماز آفریقای شمالی ( مستعمره فرانسه ) را گزارش نموده واظهار کردند که عامل بیماری نه تنها بر روی گره های لنفاوی اثر گذاشته بلکه باعث بروز آبسه هایی شده که در سرتاسر بدن پخش شده اند . یرسینیا پستیس علاوه بر ضایعات فوق از تراوشات پرده جنب نیز جدا شد . علاوه بر شکل جلدی ، اشکال سپتی سمی ریوی نیز در شتر رخ می دهند ( Lobanov ، ۱۹۵۹ و ۱۹۶۷ ) .

محققان ثابت کردند که ناقل اصلی بیماری در بین شترها کک است . کنه های هیالوما واورنیتودوروس نیز قادرند به طور مکانیکی بیماری را منتقل کنند (Fedorow ، ۱۹۶۰ ).

علائم بالینی :

دوره کمون بیماری از۱ تا ۶ روز است و مرگ پس از ۲۰ روز فرا می رسد . Martynchenko ، (۱۹۶۷ ) ، Alonso ( ۱۹۷۱ ) و Klein وهمکارانش ( ۱۹۷۵ ) تظاهر بالینی طاعون شتر را در شترهای جماز در ترکمنستان ، الجزایر وموریتانی شرح داد .


بیماری دارای سه شکل است که عبارتند از :

▪ شکل خیارک Bubonic form

▪ شکل پستی سمی Septicaemic form

▪ شکل پنومونی Pneumonic form

۱) شکل خیارک :

این شکل زمانی اتفاق می افتد که میکروب از طریق زخم ها وارد بدن شده و باعث بزرگ شدن عقده های لنفاوی می گردد و با علائمی نظیر، افزایش درجه حرارت تا ۳۹ـ۴۰ ، تنگی نفس، افزایش نبض، بی اشتهائی و توقف نشخوار، ضعف و سختی در حرکت، مشخص می شود و غالباً حیوان مبتلا به لنگش می شود و عقده های لنفاوی سطحی دردناک و متورم می شود و حیوان ترجیح می دهد که برروی زمین دراز بکشد. و این شکل از بیماری که معمولاً چند روز به درازا می کشد عاقبت به مرگ و یا بهبودی می انجامد.

۲) شکل سپتی سمی و پنومونیک :

شکل سپتی سمی زمانی اتفاق می افتد که میکروب وارد دستگاه گردش خون گردد و شکل پنومونیک زمانی اتفاق می افتد که میکروب همراه ذرات کوچک غبار وارد ریه ها گردد.

اشکال از بیماری به سه صورت حاد، تحت حاد و مزمن رخ می دهد:


ـ شکل حاد :

که در این شکل درجه حرارت تا ۴۱ درجه سانتیگراد افزایش می یابد و شترهای ماده سقط جنین می کنند و همچنین سرفه التهاب ریه ها، ترشحات خونین بینی و لرزش مشاهده می شود و حیوان بر زمین می افتد و تلف می شود و همچنین لخته شدن خون دیرتر از معمول صورت می گیرد

ـ شکل مزمن :

که با تب متناوب مشخص می شود و در هنگام افزایش درجه حرارت حیوان بی اشتها و نشخوار متوقف می شود و حیوان بیحال برروی زمین دراز می کشد و نبض وی ضعیف و تعداد تنفس وی زیاد می شود و هنگامی که درجه حرارت به حالت طبیعی خود برمی گردد، علائم بالینی مخفی شده و یا ضعیف می گردد بطوری که بنظر می رسد که حیوان سلامت خودرا باز یافته است و در بعضی از حالت ها مشاهده شده که شکل خیارک طاعون و لنگش در حیوان نیز ظاهر شده است. سیر بیماری درشکل مزمن در حدود سه هفته ادامه می یابد و غالباً به بهبودی منجر می شود.

آثار کالبدگشائی :

در شکل سپتی سمی، خونریزی های متعدد بر روی کلیه اندام ها و بافت ها مشاهده می شود و در اعضای پارانشیمی تورم و در کبد و کلیه و قلب دژنراسیون لپیدی جلب توجه می کند و عقده های لنفاوی مشاهده می شود که ممکن است حجم آن به حجم تخم اردک و یا بیشتر از آن برسد و بر روی آن خونریزی و گاهی نیز نکروز مشاهده شود. اما در شکل پنومونیک، پرخونی و تورم ریه ها مشاهده می شود و در برش ریه ها مقطع آن شفاف بوده و ترشحات کف دار سرخ رنگی از آن سرازیر می گردد و همچنین مشاهده می شود که عقده های لنفاوی زیرفکی بزرگ و متورم شده است

تشخیص :

با توجه به مشترک بودن بیماری ، در هنگام کالبدگشائی ونمونه برداری جهت نشخیص باید احتیاطات لازم را به کار بست . جهت نمونه برداری باید از عقده های لنفاوی متورم نمونه برداری کرد برای این کار باید یک میلی لیتر محلول نمکی استرلیزه را در داخل عقده لنفاوی متورم تزریق نموده واسپیره نمود ودوباره به داخل سرنگ برگرداند . در صورت شیوع فرم تنفسی بیماری ، می توان با تهیه سوآپ از دهان وبینی اقدام به نمونه برداری نمود .کشت باکتریولوژی خون بر روی محیط های کشت مناسب می تواند به تشخیص بیماری کمک نماید ، اما باید توجه داشت که یرسینیا پستس رشدی آهسته دارد ورشد آن بیش از ۴۸ ساعت به درازا خواهد کشید . انجام تست پادتن های فلورسنت حساس ترین واختصاصی ترین تستی است که می تواند در این زمینه به کار رود .

درمان :

برحسب دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی باید حیوانات بیمار اعدام شده و لاشه آنان از بین برده شود. اما واقعیت اینست که معمولاً در کشورهای جهان سوم وکشورهای فقیر اعدام ودفن بهداشتی لاشه صورت نمی گیرد واصولاً بیماری دیرتر تشخیص داده می شود ، و تا حصول نتیجه آزمایشگاهی درمان با انتی بیوتیک های وسیع الطیف صورت می گیرد . معمولاً انسان های بیمار با داروی استرپتومایسین Streptomycin درمان می شوند ، این دارو را می توان در عرصه دامپزشکی مورد استفاده قرار داد ، هم چنین جنتامایسین Gentamicin با موفقت در درمان طاعون انسانی به کار رفته است واین دارو بهترین روش درمانی به کار رفته در دامپزشکی به شمار می رود وبه ویژه برای موارد خیلی شدید بیماری در دام ها توصیه می گردد . اما باید به خاطر داشت که داروی پنی سیلین تأثیری در درمان طاعون ندارد . از داروهای سولفانامیدی نیز می توان تنها در حالتی که داروهای آنتی میکربی در دسترس نباشد استفاده کرد( Kathleen A . et al ۲۰۰۳ ) .

پیشگیری و کنترل :

باید حیوانات و انسان را برضد بیماری واکسینه نمود و حیوانات وحشی حامل بیماری را از بین برده و جوندگان و حشرات ناقل بیماری را از میان برداشت و در هنگام ظهور بیماری اقدام به اجرای قوانین قرنطینه نموده و عملیات ضدعفونی را با دقت انجام داد شترها بهبود یافته، ایمنی دائم ومحکمی بدست می آورند و شترها را می توان با استفاده از واکسن های تهیه شده از میکروب های کشته یا ضعیف واکسینه نمود.

Sotnikov )۱۹۷۳) گزارش کرده است که در شوروی از واکسنی استفاده می شود که بیش از شش ماه ایمنی می بخشد.

یرسینیوز Yersiniosis

یرسینیوز عفونت مشترک بین حیوانات و انسانند و از این لحاظ حائز اهمیت فراوانند این عوامل بیماریزا در شترها باعث ایجاد عفونت روده ای می گردند و در انسان باعث ایجاد سندرم های متفاوتی از قبیل گاستروآنتریت حاد و سایر اشکال بیماری های گوارشی ورم مفاصل، دانه های قرمز پوست و غیره می گردد. عامل بیماریزا که یرسینیاآنتروکولیتیکا نام دارد از لحاظ درجه بیماریزائی خودداری سروتیپ های مختلفی است. البته باید گفت که اکثر سویه های یرسینیاانتروکولتیکا موجب بروز آنتریت د رانسان می شوند ولی سروتیپ ۰:۸ متعاقب تظاهرات گوارشی موجب سندرم های سپتی سمی نیز می گردد درحالی که سروتیپ ای ۰:۹ , ۰:۳ حدت و بیماریزائی کمتری دارند.

Kwaga و همکارانش (۱۹۸۷) درنیجریه، اقدام به جمع آوری ۵۰۰ نمونه مدفوع و ۳۰۹ نمونه سرم از شترهای تازه کشتارشده، کشتارگاه کانو، جهت آزمایش برای یافتن یرسینیا نمودند و توانستند که یرسینیا را از ۶ مورد نمونه مدفوع (۲/۱%) جدا نمایند که ۵ مورد آن یرسینیا انترمیدیا intermedia و یک مورد یرسینیا انتروکولتیکا entrocolitica بودند.

۱۴۲ مورد (۴۶%) از نمونه های سرم از لحاظ داشتن آنتی باد یرسینیا مثبت بودند وتست اگلوتیناسیون جهت تفریق آنتی ژن های یرسینیا آنتروکولتیکا مورد استفاده قرار گرفت که ۵۴ مورد آن (۵/۱۷%) برای سروتیپ ۰:۳ مثبت بود و ۶۳ مورد(۴/۲۰%) برای سروتیپ ۰:۸ مثبت و ۳۸ مورد (۳/۱۲%) برای سروتیپ ۰:۹ و ۳۷ مورد (۱۲%) برای سروتیپ ۰:۱۲ مثبت بودند و آنان معتقدند که چون سروتیپ ۰:۸ و ۰:۳ برای انسان بیماریزا هستند از این لحاظ برای بهداشت عمومی حائز اهمیت می باشند.

Hamdy و همکارانش (۱۹۹۰) درکشتارگاه قاهره مصر اقدام به بررسی وجود یرسینیا در شترهای کشتار شده نمودند توانستند یرسینیا آنتروکولتیکا را از ۴ نمونه از مجموع ۵۰ نمونه سوآپ سطحی و ۲ نمونه از مجموع نمونه کبدی و ۱ نمونه از مجموع ۵۰ نمونه عقده های لنفاوی مزانتریک و ۱ نمونه از مجموع ۵۰ نمونه مدفوع شترهای تازه کشتار شده جدا نمایند. و کشتارگاه دارای شرایطی بشدت غیربهداشتی بود.

بيماري کتوز در نشخوار کنندگان

کتوز به عنوان یک بیماری متابولیکی است که مربوط به افزایش کتون بادی ها در خون می باشد این کتون بادی ها شامل BHBA، استواستیک اسید و استون می باشد. استون مگر در مورد کتوز شدید برای حیوانات اهمیت کمی دارد ولی باعث ایجاد بوی استون در تنفس، ادرار و شیر حیوانات کتوزی می شود. استون به نسبت 5% در ساعت از استواستات ایجاد می گردد.

مقدار کمی کتون در خون حیوانات نرمال یافت می گردد که نسبت BHBA به استات بعلاوه استون حدود 7 به 1 است در صورتیکه در حیوانات مبتلا به کتوز این نسبت به 1 به 1 می گردد.

وقوع بیماری:

فقدان اطلاعات در مورد وقوع بیماری در زمان آبستنی در گوسفند وجود دارد. Baird پیشنهاد کرد که وقوع در گاوهای شیری در آمریکا و اروپای غربی رنجی برابر تا 15% دارد. وقوع کتوز در گاوهای مسن بیشتر است و گاوهای مشخصی روند مبتلا شدن به کتوز را اغلب در ابتدای زایمان تکرار می نمایند. وقوع در زمستان و ابتدای بهار افزایش می یابد که به علت زایمان در طول این دوره زمانی می باشد. کنوزیس اولیه در گاوهای شیری در طول 8 هفته شیرواری پس از زایمان وقتی که پیک شیردهی است و دریافت انرژی با مصرف آن هم خوانی ندارد مشاهده می گردد. حدود 3 هفته بعد از زایمان زمان بحرانی خطر می باشد.


نشانه ها:

نشانه های قابل رویت کتوز کاملا مشخص نیست و می تواند تفاوت هایی داشته باشد. برخی از نشانه های کتوز عبارتند از:

گاوهای کتوزی ظاهری کسل و لاغر دارند. معمولا انقباضات شکمبه منظم نیست و محتویات شکمبه سخت تر شده و مدفوع خشک می گردد. ابتدا نسبت به خوردن دانه غلات و سپس سیلو بی میل می گردند. که متعاقب آن گاو به خوردن علوفه خشک روی می آورد. بعضی وقت ها، پاهای عقبی نامتناسب می گردند. در بعضی موارد انحنایی در ستون فقرات شکل می گیرد متعاقب کاهش مصرف غذا، کاهش تولید و کاهش وزن مشاهده می گردد. یک بوی استون مانندی در تنفس و شیر تازه قابل تشخیص است. در زمان پس از مرگ عارضه کبد چرب مشاهده می گردد.

گاوهای مبتلا شده به کتوز:

بالا رفتن کتون بادی ها بعنوان یکی از نشانه های کتوزیس است. مقدار نرمال کتون بادی ها تا زیر 10 میلی گرم در دسی لیتر است. مقادیر بالاتر از 10 میلی گرم حیوان را به سمت کتوز حاد هدایت می نماید(جدول 1). سطح کتون شیر حدود نصف خون است و سطح کتون در ادرار 4 برابر خون می باشد. این مطلب ادرار را برای تشخیص کتوز مناسب می کند.

گاوها با تولید بالا تست ادراری مثبتی را در ابتدای دوران شیرواری از خود نشان می دهند که اغلب نیازی به درمان آنها نیست. تست شیر محافظه کارانه تر است اما تست ادرار در مورد بروز مشکل دقیق تر است. بخاطر این که سیستم پستانی برای سنتز چربی شیر BHBA استفاده می نماید سطح این ماده در شیر کمتر از خون می باشد که حدود 2 میلی گرم در دسی لیتر شیر ثابت می ماند. سطوح استون و استواستات در خون و شیر به سمت مشابه شدن پیش می رود(جدول 2). تست های کمی برای کتون بادی ها بر اساس پیدایش یک رنگ ارغوانی با نیترو پروساید سدیم می باشد که BHBA را اندازه نمی گیرد.

دومین تغییر اصلی در خون به دنبال بالا رفتن کتون ها، کاهش گلوکز خون می باشد. سطوح نرمال در نشخوارکنندگان حدود 50 میلی گرم در دسی لیتر است. دومین تغییر اصلی در خون به دنبال بالا رفتن کتون ها، کاهش گلوکز خون می باشد. سطوح نرمال در نشخوار کنندگان حدود 50 میلی گرم در دسی لیتر است. مقادیر زیر 40، غیر نرمال تلقی می گردد. در وضعیت های غیر نرمال مثل استعمال تیروکسین، بیماری گاو چاق، عفونت های مشخص و دیابت ممکن است حالت نرمال یا بالا رفته ای از گلوکز را در راستای بالا رفتن کتون ها رخ دهد. در صورتی که این مطلب کتوز تیپیک و اولیه نیست.

وقتی که گلوکز خون و انسولین کاهش می یابند، تجزیه چربی در بافتهای چربی افزایش می یابد و اسیدهای چرب فرار به داخل خون آزاد می گردند که منبع بزرگی از کتونها در گاوهای کتوزی می باشند. FFA توسط کبد در مقادیر ثابت و مشخصی جذب می گردد ولی در غیر این سطوح تجزیه چربی عامل مهمی در کتوز محسوب می شود. اهمیت گلوکز در کنترل تجزیه چربی با ارتباط منفی بالای بین گلوکز و ( -0/92) FFA قابل مشاهده است.

افزایش اسیدهای چرب فرار یک معیار اندازه گیری مقدار تجزیه چربی ها در بافت های چربی یا متابولیسم چربی بدن می باشد و به صورت کمپلکس اسید چرب با آلبومین انتقال می یابند. توالی رخدادها شامل کاهش گلوکز (و کاهش انسولین)، افزایش متابولیسم چربی و بالا رفتن اسیدهای چرب فرار خون می باشد. در گاوهای نرمال حدود 40% از کتون ها از اسیدهای چرب فرار وقتی که کتوز حاد است ناشی می گردد و وقتی که یک گاو غذا نمی خورد 100% کتونها از اسیدهای چرب آزاد ایجاد می گردد. منبع اصلی دیگر بوتیرات شکمبه است که البته زمانی که گاو غذا نمی خورد تولید نمی گردد در شرایط کتوزی ارتباط (همبستگی) بین گلوکز خون و کتون ها منفی است(0/6 و یک همبستگی بین FFA و کتون ها وجود دارد(0/85+)، دیگر چربی های خون؛ تری گلیسریدها، کلسترول ها و فسفولیپیدها نیز کاهش می یابند.

توالی حوادث اتفاق افتاده در کتوز به قرار زیر است:

1) گلوکز خون کاهش می یابد. کاهش گلوکز خون باعث کاهش تولید شیر می شود. زیرا برای ساختن شیر نیاز به لاکتوز می باشد که با خون در تعادل اسمزی است.

2) فعالیت لیپاز در بافت های چربی افزایش می یابد. علت آن پاسخ به کاهش انسولین و شاید دیگر هورمون ها باشد که منجر به بالا رفتن سطوح بافتی cyclic AMP خواهد شد.

3) آزاد شدن اسیدهای چرب فرار به داخل خون که به صورت کمپلکس FFA و آلبومین انتقال می یابند.

4) جذب کبدی FFA افزایش می یابد.

5) افزایش جذب پستانی FFA.

6)مسیر متابولیسم FFA در کبد تغییر می کند.

راه مکن شامل: استری شدن تری گلیسریدها و تعدادی از فسفولیپیدها، اکسیداسیون CO2 و اکسیداسیون کتون بادی ها است. Bergman گزارش کرد که حدود 30% جذب FFA توسط کبد در گوسفندهای تغذیه شده نرمال تبدیل به کتون بادی می گردد اما این افزایش حدود 81% در حیوانات کتوزی است.

7) مقدار چربی کبد افزایش می یابد. اگر چه درصد اسیدهای چرب استری شده کاهش می یابد کل استری شدن شاید به علت جذب 5-10 برابر بیشتر، افزایش یابد.

 تری گلیسیرید های خون کاهش می یابند. زیرا مقدار چربی کبد بالاست و مقدار آن در خون پایین می باشد که بیانگر وجود مشکل در آزاد سازی آن از کبد است. پاسخ مکانیسمی برای تغییر در مسیر FFA در کبد مشخص نیست افزایش سطوح FFA کبد برای پروسس و کاهش نسبی اگزاالواستات، منجر به کاهش اکسیداسیون شده و آنها را به کتوژنوسیس و استری شدن مجبور می کنند.

منشاء تنظیم و مصرف کتون بادی ها:

پیش ماده های اصلی کتون بادی ها در نشخوار کنندگان اسیدهای چرب آزاد حاصل از تجزیه چربی بدن و اسید بوتیریک تولید شده در شکمبه یا ایجاد شده در سیلو می باشد. در تغذیه حیوانات حدود نصف BHBA و یک چهارم استواستات از بوتیرات می آید و مابقی از اسیدهای چرب آزاد تامین می گردد، و در حیوانات کتوزی که غذا نمی خورند بوتیرات نقشی در تولید آنها ندارد. جایگاه اصلی تشکیل کتون بادی ها در نشخوارکنندگان کبد و دیواره اپی تلیوم شکمبه و شیردان می باشد.

هم BHBA و هم استواستات توسط این بافت ها تولید می گردند اما BHBA یک ماده غالب تولید شده در دیواره شکمبه می باشد. دیگر بافت ها نظیر شش، کلیه، غدد پستانی و بعضی از ماهیچه ها قادر به ایجاد کتون بادی ها می باشند ولی تولید خالص آنها نیستند. بیشتر بافتها می توانند کتون بادی ها را مصرف نمایند. مسیر شامل تبدیل به استواستیل کوآ بوده که می تواند یک استیل کوآ تشکیل دهد و سپس در چرخه کربن اکسیداسیون پیدا کند یا این که برای نشر چربی یا تشکیل دیگر مواد بکار رود بافت مغز و اعصاب در حیوانات نرمال شاید کتون بادی ها را مصرف نمایند اما دلایلی مبنی بر این است که پس از یک هفته آداپتاسیون یا گرسنگی کتون بادی ها مصرف می گردند. مصرف کتون بادی ها در کتوز افزایش نمی یابد بلکه تولید آنها بیشتر از مصرفشان می باشد. ماکزیمم مصرف کتون بادی ها در زمانی که حدود 20 میلی گرم در دسی لیتر خون، مصرف آن را افزایش نمی دهد.

درمان:

الف)تزریق وریدی گلوکز: 500 سی سی محلول لوکز 40% تزریق می گردد که سریعا یک منبع خارجی از گلوکز را فراهم می آورد.

مضرات آن عبارتند از:

1) مقداری از آن وارد ادرار شده و دفع می گردد.

2) امکان آزادسازی انسولین و بدنبال آن کاهش گلوکز خون از سطح نرمال پس از 2 ساعت اتفاق می افتد بنابراین تنظیم فشار اسمزی سریعتری در حیوانات وجود دارد اما تزریق آهسته و به میزان 200 سی سی گلوکز درمان ایده آلی را انجام می دهد.

ب) هورمون ها: گلوکوکورتیکوئید یا ACTH برای سالهای زیادی بعنوان درمان کتوز استفاده می شده اند.

عمل اصلی گلوکوکورتیکوئید تحریک گلوکونئوژنوس از اسیدهای آمینه است که منجر به افزایش گلوکز خون می گردد. ACTH آزاد سازی گلوکوکورتیکوئید را از غده فوق کلیوی با تحریک آن انجام می دهد. گلوکوکورتیکوئیدها باعث جلوگیری از مصرف گلوکز در بافت های ماهیچه ای و چرب می گردند. ضرر آن تغییر در بالانس هورمونی بدن و در نتیجه استفاده از پروتئین بدن می باشد تکرار درمان با گلوکوکورتیکوئید فعالیت آدرنال را کاهش داده و مقاومت بدن را کاهش می دهد.

Fox دریافت که دوز لازم گلوکوکورتیکوئید برابر 1gr کورتیزون در داخله عضله یا داخل وریدی و یا 200 تا 800 واحد ACTH داخل عضله است.

ج) پیش سازه های خوراکی گلوکز: دو ماده خوراکی عموما استفاده می گردند. ابتدا پروپیونات سدیم استفاده می گردد و به تدریج پروپلین گلیکول جایگزین آن می گردد. دوز معمول این مواد 250 تا 500 گرم در روز است(ترجیحا دوبار در روز) که این دوز 5 تا 10 روز تکرار می گردد برای گاوهایی که غذا نمی خورند باید از طریق سرنگ به آنها خورانده شود. در حضور پیروات و اگزاالواستات، پروپلین گلیکول به گلوکز تبدیل می گردد یکی از فواید مواد خوراکی تهیه یک منبع گلوکز خارجی طولانی مدت می باشد. شکر و ملاس به عنوان منبع گلوکز موثر نیست زیرا به صورت گلوکز جذب نشده و در شکمبه به VFA تبدیل می گردند.

توصیه های برای پیش گیری از کتوز:

الف) از چاقی گاوها در هنگام زایمان جلوگیری شود که به این منظور گاو در زمان خشک غذای نگهداری دریافت نماید.

ب) کنترل کنسانتره جیره در دوران خشک و افزایش آن در انتهای دوره خشک و در ادامه پس از زایمان.

پ) استفاده از علوفه با کیفیت بالا پس از زایمان به میزان حداقل 1/3 ماده خشک مصرفی برای تغذیه کامل گاو و جلوگیری از کاهش چربی شیر لازم است.

د) از تغییرات سریع در جیره پس از زایمان پرهیز کنی

ه) سطوح استاندارد پروتئینی، ویتامینی و مواد معدنی به همراه انرژی باید بالا برده شود.

و) جلوگیری از تغذیه سیلوهای علوفه غلات با رطوبت بالا، چون مقدار بوتیریک اسید را بالا می برد.

ز) ماکزیمم مصرف را از طریق بالا بردن مطبوعیت غذا و جلوگیری از استرس ایجاد نماییم.

ح) در گله های دچار مشکل تا 6 هفته پس از زایمان هر هفته شیر باید تست شود و پروپلین گلیکول به میزان 250-125 گرم در روز به گاوهای مسئله دار داده شود.

ط) انتخاب بر اساس ظرفیت و اشتهای بالا در گاوها انجام پذیرد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره پایگاه داده ODBC

بازديد: 465

تحقیق درباره پایگاه دادهODBC

مقــدمه :

ODBC يك API ارتباطي مستقل از سيستم عامل و پايگاه داده ها مي باشد كه به يك برنامه سرويس گيرنده امكان مي دهد تا از طريق فراخواني توابع مبتني بر استاندارد به پايگاه داده back – end و بدون تكيه بر پروتكل هاي ارتباطي اختصاصي مختص پايگاه داده ارتباط برقرار كند .

چرا اين مهم است ؟ چرا نبايد فقط با Oracle يا SQL Server يا Informix كار كرد و كار را با آنها به پايان برد ؟ چندين دليل وجود دارد . مشخص نبودن سكو و پايگاه داده در يك برنامه ، قابليت حمل و آزادي را فراهم مي كند . اهميت اين آزادي وقتي به سرعت مشخص مي شود كه محدوديت هاي فقط يك پايگاه داده و سكو را در مورد مقياس پذيري ، سرعت ، گواهي يا هر عامل متغير ديگري بين سيستم هاي توليد مختلف در نظر بگيريم . ODBC همچنين امكان ايجاد برنامه ها بر روي محيط هاي ايجاد و توسعه desktop را با حداكثر استفاده روي سكو فراهم مي كند .

همچنين هر پايگاه داده اي براي هر كاري خوب نيست . MySQL به شكل كنوني خود يك پايگاه داده فقط خواندني است كه براي سايت هاي وب ، محتويات را فراهم مي كند ، ولي ممكن است ترجــيح دهيد كه براي يك warehouse داده ها يا Virtuoso ازOracle به عنوان پايگاه داده استفاده كنيد .

 

تاريخچــه و اهداف ODBC :

حدود سال 1990 ، عرضه كنندگان پايگاه داده UNIX شامل Oracle ، Informix و IBM به عنوان بخشي از SQL Access Group ، يك CLI (Call – Level Interface) را ارائه كردند تا امكان استفاده از SQL را به روش قابل انتقال فراهم كند .

قبل از SAG CLI ، تنها راه استفاده از SQL به صورت Embedded SQL بود ، به اين معني كه دستورات SQL در زبان برنامه نويسي شما مي بايستي از يك پيش كامپايلر مختص زبان رد مي شد كه دستورات را به زبان API پايگاه داده مورد نظر مي شكست . Embedded SQL ، دست و پا گير بود و عرضه كنندگان پايگاه داده در SAG و گروه X/Open مربوطه جمع شدند تا يك واسط SQL قابل حمل را ايجاد كنند كه بتواند بين پايگاه داده هاي مختلف و بدون پيش كامپايلر خاص زبان مورد استفاده قرار گيرد .

SAG CLI مبتني بر يك زير مجموعه از مشخصات SQL بنام Static SQL مي باشد كه ANSI SQL86 نيز ناميده مي شود . اين مشخصه طوري گسترش يافت كه Dynamic SQL را نيز پوشش داد و عرضه كنندگان مختلفي مثل IBM و Informix به سرعت اين CLI را به عنوان استاندارد بدون چون و چرا ، براي SQL در پايگاه داده هاي خود اتخاذ كردند .

در سال 1992 ، مايكروسافت ، SQL CLI را در يك مجموعه از واسط ها به نام ODBC پياده سازي كرد و SAG CLI را طوري گسترش داد كه شامل توابعي براي پرس و جو و كنترل درايورها و دستيابي به كاتالوگ پايگاه داده شود . مايكروسافت با درك اين مطلب كه يك مجموعه از ابزارهاي گرافيكي و SDK ها اتخاذ را ممكن مي كنند ، قابليت استفاده از SAG CLI را بهبود بخشيد و شروع به حمايت شديد از ODBC در برابر شركاء و مشتريان خود كرد .

بعد از چند سال ، مايكروسافت OLE – DB را به عنوان جايگزين ODBC پياده سازي كرد . OLE – DB در ابتدا مي تواند به صورت يك لايه آبجكتي تلقي شود كه به ODBC اضافه شده است ، ولي مايكروسافت خيلي زود درايورهاي OLE – DB را پياده سازي كرد كه نياز به پشتيباني از ODBC نداشتند . اين مي تواند به عنوان يك حركت تجاري استراتژيك براي كنترل دستيابي به داده ها توسط مايكروسافت تلقي شود ، زيرا OLE – DB فقط به سكوي ويندوز محدود است ، ولي اين ناموفق بود . ODBC استاندارد بدون چون و چرا براي دستيابي به موتورهاي مبتني برSQL شده بود و براي رابطه هاي بين سكويي به كار مي رفت .

 

معمــاري ODBC :

 

معماري ODBCاز چند بخش تشكيل شده است . بياييد با شروع از سرويس گيرنده در يك اتصال ساده حركت كنيم . براي اين بحث ، سرويس گيرنده را به وسيله محل برنامه ( مثلا PHP ) شناسايي مي كنيم .

برنامه PHP مثل يك سرويس گيرنده براي سرور پايگاه داده عمل مي كند . با حركت از PHP در طول اين اتصال معمولا به يك Data Source Name ( DSN ) ، درايور ODBC ، مدير درايور ( DM ) ODBC ، يك لايه ارتباطي و خود سرور پايگاه داده ، برخورد مي كنيم :

درايور MyODBC براي MySQL ، درايور MS براي MS Access و درايورهاي OpenLink ODBC ، مثال هايي از درايور ODBC هستند . مديرهاي درايور شامل Microsoft ODBC administrator روي ويندوز و Iodbc تحت nix مي باشند .

در اينجا تفاوت اساسي بين DM در ويندوز و DM در برخي اشكال لينوكس يا يونيكس وجود دارد . ODBC administrator تحت ويندوز به همراه سيستم عامل موجود است و يك محصول closed source است و اين خبر بدي است . ولي خبر خوب اين است كه اين مدير در هر سيستم ويندوزي موجود است . برنامه نويسان PHP با يك سرويس گيرنده UNIX ، Linux و Mac OS X ، ممكن است نياز داشته باشند كه يك مدير درايور را نصب كنند .

يك راه حل ، جايگزين open source  بين سكويي كه به وسيله OpenLink Software حفظ مي شود ، Iodbc  مي باشد . Iodbc به عنوان يك راه حل جايگزين براي مدير درايور مايكروسافت ايجاد شد و تحت گواهي  LGPL يا BSD به صورت رايگان موجود است . اين مدير نه تنها شامل كتابخانه هاي مدير درايور مي باشد ، بلكه شامل يك SDK براي ايجاد درايورها يا برنامه هاي سازگار با ODBC و يك واسط گرافيكي مي باشد .

حال به معماري اتصال خود بپردازيم و اجزاي آن را از نظر كاري كه انجام مي دهند ، تعريف كنيم . مدير درايور ، يك مجموعه از پارامترهاي درايور ODBC به نام ( DSN) Data Source Name را ثبت مي كند . PHP در مدير درايور به دنبال DSN مي گردد و بعد پارامترهاي اتصال موجود در آن را به درايور مناسبي كه اتصال را برقرار مي كند ، ارسال مي كند .

لايه ارتباطي كه نشان داده شده است ، بسته به نوع درايور ODBC ي كه استفاده مي كنيد ، مكن است لازم باشد يا لازم نباشد . در برخي درايورهاي ODBC يك پروتكل ارتباطي خاص پايگاه داده ، تعبيه شده است و يا مستلزم اين هستند كه كتابخانه هاي سرويس گيرنده پايگاه داده به همراه PHP موجود باشد . درايورهاي ODBC ديگر شما را قادر مي كنند تا كتابخانه هاي سرويس گيرنده پايگاه داده را دور بزنيد ، ولي ممكن است مستلزم اين باشند كه شما اجزاي ارتباطي را روي سرور پايگاه داده نصب كنيد . اين مي تواند به ميزان گسترده اي بين درايورهاي ODBC فرق كند .

 

استانداردهاي SQL :

 

ODBC معمولا از مشخصات SQL92 پشتيباني مي كند . يك درايور ODBC كه خوب پياده سازي شده باشد قابليت SQL اضافي را روي پايگاه داده هاي back – end اعمال مي كند ، حتي اگر از آن پشتيباني نكنند . يك مثال خوب در اين زمينه ، cursor ها يا مجموعه نتايج قابل پيمايش مي باشد . يك درايور ODBC خوب ، يك مدل را با چند cursor پياده سازي خواهد كرد كه هم به سمت جلو و هم به سمت عقب قابل پيمايش باشد و نيز نسبت به تغييرات در داده هاي مربوطه ، حساس باشد . به طور ايده آل  ، يك ODBC Driver از طزيق پياده سازي ODBC API ، مسائل همخواني با SQL در پايگاه داده مربوطه را از ديد برنامه نويس پنهان مي كند .

بااين حال ، هنوز محدوديت هايي روي قابليت پايگاه داده مورد استفاده قرار دارد . براي مثال ، هيچ درايور ODBC و پايگاه داده MySQL 3.x را قادر نخواهد كرد كه كليدهاي خارجي يا stored procedure ها را مديريت كند .

 

نصب PHP و ODBC بر روي ويندوز :

 

نصب ODBC تحت ويندوز قبلا انجام شده است ، زيرا مايكروسافت ، ODBC را به عنوان بخشي از سيستم عامل در يك بسته بنام  MDAC ( Microsoft Data Access Components ) نصب مي كند . MDAC نه تنها شامل ODBC administrator مي باشد ، بلكه شامل يك مجموعه از درايورهاي ODBC استاندارد و DLL هاي لازم مي باشد .

در ضمن ديگر لازم نيست كه دستورات php – odbc.dll را در فايل php.ini از حالت توضيحات در آوريد . زيرا ODBC به صورت پيش فرض در نصب PHP روي ويندوز، فعال است . پيكربندي DSN ها در ODBC administrator صورت مي گيرد . PHP به DSN ها احتياج دارد كه بر حسب تعريف ، در دسترس همه كاربران روي ماشين قرار دارد .

 

API براي ODBC در PHP :

 

حال كه ديد كلي در مورد ODBC پيدا كرديد و پيش نيازها را درك كرديد ، مي توانيم به توابع PHP كه براي كار با API ODBC به كار مي روند بپردازيم . در زير پر استفاده ترين توابع ODBC در PHP را شرح مي دهيم . براي كسب ليست كامل و يا جزئيات بيشتر در مورد مواردي كه در زير ليست شده اند ، به مستندات online در آدرس http://www.php.net/odbc/ مراجعه كنيد .

اين توابع به چهار گروه اصلي تقسيم مي شوند : اتصال ، متاداده ها ، تراكنش ها و بازيابي داده ها . بايد توجه شود كه PHP با اختصاص دادن خروجي پرس و جو ها و دستورات پايگاه داده اي ديگر به شناسه هاي نتيجه ، با داده ها كار مي كند . شناسه نتيجه به وسيله بسياري از توابعي برگردانده مي شود كه به عنوان يك نقطه ارجاع به يك مجموعه از داده هاي ايجاد شده توسط دستور SQL عمل مي كنند . به طريق مشابه ، PHP از شناسه هاي اتصال براي ارجاع به يك اتصال پايگاه داده باز استفاده مي كند .

 

اتصال به پايگاه داده :

 

مجموعه اول از توابع ، مراحل اوليه اي كه در هنگام كار با ODBC در كد  PHP خود انجام مي دهيد را پوشش مي دهد .

odbc-connect()

Int odbc-connect(string dsn, string user,

               String password [, int cursor-type])

اين تابع بر اساس پارامترهاي مشخص شده در connection string ، يك اتصال به يك ODBC DSN برقرار مي كند و در صورت موفقيت يك شناسه به اتصال را به صورت يك عدد مثبت و در صورت عدم موفقيت ، مقدار صفر را برمي گرداند .

odbc-close-all() و odbc-close()

Void odbc-close(int connection-id)

Void odbc-close-all()

هر دوي اين توابع ، اتصالات ODBC را مي بندند . odbc-close() يك شنلسه اتصال را به عنوان آرگومان خود مي گيرد و odbc-close-all() روي تمام اتصالات باز ODBC عمل مي كند . ممكن است بخواهيد كه خود را نگران استفاده از اين توابع نكنيد . وقتي كه اسكريپت به پايان مي رسد ، اتصالات به صورت خودكار بسته مي شوند . اگر تراكنش هاي باز روي شناسه اتصال وجود داشته باشد ، اين توابع با شكست مواجه مي شوند و اتصال را باز مي گذارند .

odbc-pconnect()

Int odbc- pconnect(string dsn, string user,

                String password [, int cursor-type])

اين تابع يك اتصال دائمي را باز مي كند . تفاوت اصلي بين اين تابع و تابع odbc-connect() اين اسـت كه اتصال هايي كه با پارامتـرهاي اتصال يكسان باز مي شونــد ،

به جاي باز كردن يك اتصال جديد ، از يك اتصال موجود استفاده خواهند كرد . اين مي تواند به بهبود كارآيي كمك كند ، زيرا به بار اضافي باز كردن مجدد اتصال ، نيازي ندارد . يك تفاوت رفتاري ديگر با odbc-connect() اين است كه وقتي اسكريپت به پايان مي رسد ، اتصال به صورت خودكار بسته نخواهد شد . همچنين odbc-pconnect() در هنگامي كه PHP به صورت يك ماژول CGI نصب شده باشد ، كار نمي كند بلكه مثل odbc-connect() عمل مي كند .

 

كار با فرا داده ( Meta Data ) :

 

فراداده ها در حقيقت ، داده هايي درباره داده هاست . در مورد برنامه نويسي پايگاه داده PHP ، از فراداده ها براي كسب اطلاعات در مورد وضعيت پايگاه داده ، چگونگي ايجاد جدول و سطرها و شرايط خطايي كه ممكن است وجود داشته باشد ، استفاده مي كنيم . اين اطلاعات مي توانند فوق العاده سودمند باشند . اين اطلاعات نه تنها به شما كمك مي كند تا برنامه هاي خود را اشكال زدايي كنيد ، بلكه به شما امكان مي دهد تا برنامه هايي بنويسيد كه در آن وضعيت پايگاه داده را در هنگام اجرا تغيير دهيد .

odbc-errormsg() و odbc-error()

string odbc-error([int connection-id])

string odbc-errormsg([int connection-id])

odbc-error() طوري تعريف شده است كه كد خطاي ODBC كه گاهي يك ارجاع ناپيدا به شرط خطاست را برگرداند . در عمل ، هر دو تابع اغلب اطلاعات يكساني ، شامل حالت خطاي ODBC و پيغام خطا را بر مي گردانند . پارامتر connection-id اختياري است و اگر از آن استفاده نشود ، تابع آخرين حالت خطاي يك اتصال را بر مي گرداند . اگر هيچ شرط خطاي فعالي وجود نداشته باشد ، يك رشته تهي برگردانده مي شود .

odbc-field-name()

string odbc-field-name(int result-id, int field-number)

اين تابع يك شماره ستون ( فيلد‌) را مي گيرد و اسم فيلد را در هر موقعيت بر مي گرداند ( شماره گذاري فيلدها از يك شروع مي شود ) .

odbc-field-num()

int odbc-field-num(int result-id, string field-name)

اين تابع برعكس تابع odbc-field-name() مي باشد و اسم يك ستون را مي گيرد و شماره آن را برمي گرداند ( شماره گذاري فيلدها از يك شروع مي شود ) .

odbc-field-type()

string odbc-field-type(int result-id, string field-number)

اين تابع يك شماره ستون را مي گيرد و نوع داده آن ستون را برمي گرداند ( شماره گذاري فيلدها از يك شروع مي شود ) .

odbc-field-hen() و odbc-field-precision()

int odbc-field-len(int result-id, int field-number)

string odbc-field-precision(int result-id, int field-number)

اين توابع شبيه هم هستند . هر دو شماره يك ستون را مي گيرند و طول يا دقت آن ستون را برمي گردانند ( شماره گذاري فيلدها از يك شروع مي شود ) . دقــت (Precision  ) يعني طول نوع داده اي كه براي آن ستون تعريف شده است .

 

كار با تراكنش ها ( Manipulating Transactions ) :

تراكنش ، يك مجموعه از دستورات SQL است كه مي خواهيد يا همه با هم انجام شوند و يا هيچكدام انجام نشوند . تا وقتي كه به چيزي مثل تراكنش هاي مدل فكر نكنيد ، اين ممكن است در ابتدا كمي غير منطقي و عجيب باشد .

odbc-autocommit()

int odbc-autocommit(int connection-id [, int onoff])

اين تابع رفتار auto-commit ( اثر كردن خودكار ) را براي يك شناسه اتصال مشخص تنظيم مي كند و مي پرسد . اعمال دستورات SQL در برخي پايگاه داده ها لازم است و نيز در تراكنش ها به كار مي رود . معمولا يك دستور UPDATE , INSERT يا DELETE قبل از اينكه دستور اثر كند ، مي تواند بي اثر شود . غير فعال كردن اين رفتار به چندين دستور امكان مي دهد تا اجرا شوند و موفقيت آنها امتحان شود و يا متوقف شوند . اگر از پارامتر OnOff استفاده نشود ، وضعيت جاري برگردانده مي شود .

odbc-commit()

int odbc-commit(int connection-id)

اين تابع ، شناسه اتصال را به عنوان يك پارامتر مي گيرد و تمام تراكنش هاي معلق روي آن اتصال را اعمال مي كند .

odbc-rollback() 

int odbc-rollback(int connection-id)

اين تابع تمام دستورات معلق روي شناسه اتصال مشخص شده را بي اثر مي كند و تراكنش را خالي مي كند .

 

بازيابي داده ها و Cursor ها :

ODBC ، چهار روش براي اجراي دستورات SQL دارد . اين روش ها ، اجراي مستقيم ، اجراي آماده شده ، stored procedure ها و فراخواني هاي كاتالوگ مي باشند .

odbc-exec() و odbc-do()

int odbc-exec(int connection-id, string query-string)

int odbc-do(int connection-id, string query-string)

اين دو تابع ، شبيه هم هستند و هر دو يك شناسه اتصال را به عنوان پارامتر مي گيرند و دستور SQL را مستقيما اجرا مي كنند . يعني اينكه دستور SQL روي يك طرح اجرا ، تجزيه و كامپايل مي شود و اين طرح بلافاصله اجرا مي شود . با اينكه اين روش ساده ترين روش براي فرستادن يك دستور SQL است ، بهتر است فقط براي يك دستور SQL يكبار مصرف به كار رود .

odbc-cursor()

string odbc-cursor(int result-id)

اين تابع ، اسم cursor مربوط به يك شناسه نتيجه مشخص را برمي گرداند .

odbc-fetch-into()

int odbc-fetch-into(int result-id [, int rownumber, array result-array])

اين تابع يك شناسه نتيجه را مي گيرد و يك سطر از مجموعه نتايج را در يك آرايه كه اندازه آن با تعداد ستون ها در مجموعه نتايج يكي است ، بازيابي مي كند . آرايه بدست آمده شامل مقاديري با يك انديس عددي است كه از صفر شروع مي شود .

odbc-num-fields()

int odbc-num-fields(int result-id)

اين تابع ، شناسه نتيجه را به عنوان پارامتر مي گيرد و تعداد ستون هاي موجود در مجموعه نتيجه را برمي گرداند .

odbc-num-rows()

int odbc-num-rows(int result-id)

اين تابع براي دستورات INSERT ، UPDATE و DELETE ، تعداد سطرهايي كه تحت تاثير قرار گرفته اند را برمي گرداند و براي دستور SELECT ، تعداد سطرهاي موجود در مجموعه نتايج را برمي گرداند .

 

مشكلات معمول :

 

در هر برنامه نويسي به مشكلاتي برخورد خواهيد كرد . رايج ترين مشكلات در رابطه با ODBC و PHP به علت مسائل DSN مي باشند . در زير تعدادي از رايج ترين خطاهاي برگردانده شده توسط تلاش براي اتصال به ODBC و علت احتمالي آنها را مشاهده مي كنيد :

 

خطـا

علت

SQL error: SQL state 01000 in SQL Connect

اين يك " خطاي كلي " است . DSN ( يا درايور ) شما با شكست مواجه شده است .    

Syntax error or access, SQL state 37000 in   SQLExecDirect

يك خطاي دستور زماني SQL در دستور SQL خود به دنبال خطا بگرديد .

 

 

پيش نيازهاي اتصالات ODBC :

اينكه چگونه مي توان اتصالات ODBC را به پايگاه داده هاي ويندوزي ايجاد كرد ، شايد يكي از سوالاتي باشد كه بيشتر از همه در ليست هاي mailing در مورد ODBC پرسيده مي شوند . يك دليل براي اين امر اين است كه برنامه نويسان ويندوزي به طور متوسط بيشتر با ODBC كار كرده اند و مزاياي آن را هم از طريق تجربه مستقيم و هم از طريق معماري مشابه از نظر مفهومي OLE-DB و Active Data Objects ( ADO ) كه در ويژوال بيسيك به كار مي رود درك كرده اند .

 

استفاده از Ms SQL Server :

 

از طريق ويندوز ، نصب كمي لازم است . بايد يك DSN را از طريق Start / Setting / Control Panel / Administrative Tools / Data Sourse(ODBC) ايجاد كرد . مي توانيد از Ms driver for SQL استفاده كنيد كه روي اكثر سيستم ها نصب مي شود و يا از يك درايور ODBC از شركت ديگر استفاده كنيد . مي توانيد در برگه Drivers از ODBC administrator ، درايورهايي را كه نصب كرده ايد را مشاهده و بررسي كنيد.

برگه System DSN را انتخاب كنيد و New را انتخاب كنيد . درايور مناسب را از ليست انتخاب كنيد و مقادير مورد نياز در system DSN جديد را پر كنيد . اين پارامترهاي اتصال بايد با معني باشند . اگر نامطمئن هستيد به DBA يا مستندات SQL Server خود مراجعه كنيد . براي كمك به شما ، SQL Server به طور پيش فرض ، يك پايگاه داده نمايشي بنام Northwind با اسم كاربري sa و كلمه عبور خالي نصب كرده است .

استفاده از MS Access :

 

پيش نياز هاي اتصال با MS Access تحت ويندوز ، با پيش نيازها براي SQL Server يكي است . مطمئن شويد كه يك پايگاه داده كاري MS Access داريد . همچنين وجود يك درايور MS براي Access را بررسي كنيد و يك system DSN ايجاد كنيد .

تحت لينوكس نيز ، پيش نياز هاي اتصال يكسان هستند ، اگر چه نصب DSN كمي ترفند مي خواهد . تفاوت اصلي بين اتصالات Access از طريق لينوكس و اتصالات SQL Server از طريق لينوكس اين است كه هيچ درايور Access ي موجود نيست . براي تاثير گذاشتن روي اين اتصال ، بايد از درايور ODBC چند لايه OpenLink استفاده كنيد . با انتخاب سرويس گيرنده ( Linux ) ، سرور ( ويندوز ) و پايگاه داده ( MS Access ) خود ، اين درايور را از سايت OpenLink ، دريافت كنيد . اين يك ODBC Agent نصب شده بر روي ويندوز را به شما ارائه مي كند كه به جاي مرتبط شدن مستقيم به يك پايگاه داده مي تواند به يك DSN موجود مرتبط شود .

 

انتزاع پايگاه داده :

 

ماوراي انتزاع مفهومي پايگاه داده در ODBC ، چند روش در PHP اتخاذ شده است تا برنامه نويس PHP را بيشتر در برابر تغييرات غير قابل پيش بيني پايگاه داده هاي مختلف محافظت كند .

·        Unified ODBC

اين شامل يك سري توابع در PHP مي باشد كه ODBC را از نظر مفهومي شبيه سازي مي كند . شايان ذكر است كه اگر واقعا از يك درايور و ODBC DSN استفاده نمي كنيد ، از ODBC API نيز استفاده نخواهيد كرد . كاري كه توابع Unified ODBC انجام مي دهند اين است كه معناي توابع ODBC را فرض مي گيرند و فراخواني هاي اصلي پايگاه داده را در پوشش اسم توابع ODBC ارائه مي كنند . پايگاه داده هايي كه از طريق اين روش پشتيباني مي شوند ، Adsbas ، DB2 ، Solid و Sybase هستند .

·        ADODB

اين يك كلاس ديگر Wrapper پايگاه داده شيءگراست كه به ميزان زيادي مثل PEARDB عمل مي كند . ADODB مخفف Active Data Objects Data BASE مي باشد و از نظر قابليت ADO-like مربوط به آن ، براي برنامه نويسان ASP آشناست .

·        PEARDB

PEAR مخزن كد مشترك در PHP است . اين يك پروژه آرماني است كه هنوز در دوران اوليه حيات خود به سر مي برد . پروژه PEAR‌ در حال حاضر روي دو چيز تمركز كرده است . ابتدا ، مشخص كردن استاندارد هاي كد كردن براي مخزن و دوم ، ايجاد ابزارهايي براي فراهم كردن يك بنياد چارچوب تشكيل دهنده با ثبات براي مخزن .

يكي از ابزارهاي تشكيل دهنده اي كه در حال ايجاد شدن مي باشد ، PEARDB است كه يك لايه انتزاع پايگاه داده شي گرا براي PHP مي باشد .

·        Metabase

Metabase يك مجموعه شيءگرا از كلاس ها از يك شركت ديگر براي دستيابي و مديريت داده ها به روش مستقل از پايگاه داده ها مي باشد . اين روش ريزه كاري هايي دارد كه متد هاي ديگر ندارند و ممكن است براي اكثر پروژه ها ، نياز به مهارت زيادي داشته باشد . اين قابليت ها شامل يك كتابخانه توابع كه واسطي براي درايورهاي خاص پايگاه داده ها فراهم مي كند و پشتيباني از تعريف داده هاي مبتني بر Schema ي XML و يك تجزيه كننده XML براي ايجاد Schema مي باشند .

 

آشنايي با مفاهيم ADO و ODBC :

 

اشياء داده هاي ActiveX يا ADO يك واسطه برنامه نويسي ما بين صفحات پايگاه داده هاي مبتني بر وب و منابع مختلف داده ها است . ADO نيز مانند منابع داده هاي زيرين خود داراي مجموعه اي گسترده از اشياء ، خواص و متد هاست .

اتصال پايگاه داده هاي باز ( ODBC ) يك منبع داده هاست كه امكان دسترسي به بسياري از سيستم هاي مديريت پايگاه داده ها ، از جمله اكسس و SQL Server را فراهم مي آورد .

نمودار شكل زير نحوه گردش اطلاعات در جريان پردازش يك صفحه پايگاه داده هاي

مبتني بر وب را نمايش مي دهد . اين فرايند در چندين مرحله و چند سطح ، به شرح زير ، انجام مي شود :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.

لايه هاي نرم افزاري درگير در پردازش صفحات پايگاه داده هاي مبتني بر وب

 

1.   يك بازديد كننده وب با تسليم كردن درخواست خود به سرور وب ، فرايند را آغاز مي كند . معمولا بازديد كننده اين كاررا از طريق كليك كردن بر روي يك ابر لينك يا دكمه submit ، در تماشاگر خود ، انجام مي دهد .

2.   سرور وب ، درخواست را دريافت مي كند و چون مشاهده مي كند كه صفحه وب درخواستي داراي پسوند .ASP است ، پردازنده اسكريپت ASP را به راه مي اندازد .

  1. پردازنده اسكريپت ASP شروع به خواندن صفحه درخواستي مي كند و دستورات اسكريپت سمت سرور موجود در آن را ، اجرا مي كند .
  2. دستورات اسكريپت سمت سرور ، اشياء مختلف ADO را بار مي كنند ( يعني موارد جديدي از آنها را ايجاد مي كنند ) و سپس با به كارگيري متدهاي ارائه شده توسط اين اشياء داده هاي موجود در منابع داده هاي سرور را مورد دسترسي قرار مي دهد .
  3. ODBC يكي از اين منابع داده هاست . ADO به بيشتر سيستمهاي پايگاه داده هاي رابطه اي ، و البته نه به همه آنها ، از طريق ODBC ، دسترسي مي يابد . منابع داده هاي ODBC ، امكانات لازم براي باز كردن پايگاه داده ها ، باز كردن جدول ها ، پردازش دستورات SQL و انجام ساير كارها را در اختيار قرار مي دهند .
  4. ADO ، چه مستقيما و چه از طريق منبع داده ها ، دستورات لازم را به تامين كننده داده ها ارسال مي كند . تامين كننده داده ها يك لايه نرم افزاري است كه مستقيما با پايگاه داده ها ارتباط برقرار مي كند .
  5. سرانجام ، دستورات لازم توسط تامين كننده به پايگاه داده ها ارسال مي گردند و پايگاه داده ها پس از اجرا كردن دستورات ، نتايج آن را به تامين كننده باز مي گرداند . سپس نتايج حاصل توسط تامين كننده ، مستقيما يا از طريق منبع داده هاي ODBC ، به اشياء ADO ارسال مي گردند . ADO بلافاصله كد وضعيت را به دستورات ASP ارسال مي كند و درصورتيكه در نتيجه اجراي دستور ، ركوردهايي حاصل شده باشند ، امكان انجام عمليات بر روي آن ركوردها را نيز در اختيار اسكريپت قرار مي دهد . در نهايت پس از اجراي دستورات اسكريپت ، صفحه اي ساخته مي شود كه نتيجه كار را به بازديد كننده ، نمايش مي دهد .

تعريف كردن نام منابع داده هاي ODBC :

 

هر نام منبع داده ها ( DSN ) در ODBC ، نوع ، محل و پارامترهاي عملياتي يك پايگاه داده هاي قابل استفاده در ODBC را ( در يك محل خاص از هر كامپيوتر ) تعريف مي كند . اين امر جابجا كردن محل فايل هاي پايگاه داده ها و يا ارتقاء نرم افزار آن را آسان مي سازد . در اينجا به جاي به روزآوري آدرس پايگاه داده ها در همه صفحات وب ، به روزآوري يك DSN ، كفايت مي كند . در ODBC دو نوع DSN وجود دارد كه " كابر " و " سيستم " ناميده مي شوند . DSN كاربر تنها توسط يك كاربر خاص قابل استفاده است . و به همين دليل براي كار با پايگاههاي داده هاي مبتني بر وب ، مفيد نيست . DSN سيستم توسط همه كاربران و حتي فرآيندهاي پشت صحنه ، قابل استفاده است . يعني حتي در شرايطي كه هيچ كاربري وارد سيستم نشده است باز هم فرآيندها مي توانند از اين DSNها استفاده كنند . بنابراين صفحات وبي كه از DSN استفاده مي كنند ، حتما DSN سيستم را به كار مي گيرند . فرآيند تعريف DSN به نوع سيستم عامل ، نوع پايگاه داده ها و نگارش ODBC ، بستگي دارد .

 

باز كردن مدير منابع داده هاي ODBC :

 

تعريف كردن يك DSN سيستم در ويندوز 95 ، ويندوز 98 ، ويندوز NT و ويندوز

2000 ، مشابه است . براي اين كار بايد به صورت محلي يا از طريق يك كنسول سرور

ترمينال ، و به عنوان مدير ( Administrator ) ، وارد كامپيوتر مورد نظر شويد .

براي برپا سازي يك DSN بايد مراحل زير را انجام دهيد :

1.   از طريق Control Panel ( و احيانا آيكون ابزارهاي مديريتي ) ، آيكون Data Sources ( ODBC ) يا 32-bit ODBC را پيدا كنيد و روي آن دو كليك كنيد .

2.   پس از ظاهر شدن ديالوگ زبانه system DSN را انتخاب كنيد . در اين زبانه ، هر كدام از دكمه ها به شكل زير عمل مي كنند :

·        دكمه Add يك DSN سيستم جديد را مي سازد .

·        دكمه Remov ، DSN سيستم انتخاب شده را حذف مي كند .

·   دكمه Confhgure ، مشخصات يك DSN سيستم موجود را جهت اصلاح ، نمايش مي دهد . با دو كليك كردن هر DSN نيز مي توان آن را اصلاح كرد .

3.      روي دكمه Add كليك كنيد تا ديالوگ بعدي ظاهر شود .

4.       درايور مناسب براي پايگاه داده هاي مورد نظر خود را انتخاب و روي دكمه Finish كليك كنيد .

از اين مرحله شكل ديالوگ بستگي به نوع پايگاه داده ها دارد .

 

نكات ديگري درباره ODBC :

 

با استفاده از اين روش هر برنامه ODBC ، از جمله آن صفحات asp كه از ADO استفاده مي كنند ، قادر خواهند بود ، به شكلي يكنواخت و بر مبناي يك نام واحد ( يعني يك DSN سيستم ) با پايگاه داده ها كار كنند . ODBC ، نوع درايور ، محل فيزيكي و نام پايگاه داده ها را از روي اطلاعات موجود در DSN ، استخراج خواهد كرد .

نسخه هاي جديدتر درايورهاي ODBC مرتبا عرضه مي شوند . و هر بار كه يك نرم افزار جديد را نصب مي كنيد آخرين نسخه اي درايوهاي ODBC مربوط به آن نيز نصب مي گردند . مهمترين عامل بروز اشكال در درايوهاي ODBC ، عدم تناسب نگارش آن است . اگر با مشكلات سيستمي مواجه مي شويد ، بهتر است بر زبانه about ديالوگ مديريت منبع داده هاي ODBC كليك كنيد و شماره نگارش مدول هاي درايو را ملاحظه نماييد . اگر مدول ها داراي يك شماره نگارش يكسان نيستند ، بهتر است ، همه آنها را با آخرين نگارش درايور مربوطه ، جايگزين كنيد .

 

 

 

 

        

 

 

 

 

 

 


 

 

منابع مورد استفاده :

 

·        مرجع كامل PHP.4  PROFESSIONAL

نوشته : لوييس آرگريچ                   Luis Argerich

مترجمان : مهندس مهرداد توانا

               مهندس سعيد هراتيان

               مهندس عاطفه شيجوني

انتشارات : روزنه

 

 

 

·        آموزش گام به گام

                  برنامه نويسي پايگاه داده ها در وب

                                                      خودآموز برنامه نويسان

      نوشته : جيم باينز     Jim Buyens      

      ترجمه : مهندس كامران سيروسيان    

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تب بي دوام گاوي

بازديد: 123

 

تب بي دوام گاوي (Bovine Ephemeral Fever)     

واژه شناسي (Terminology):

در زبان انگليسي معادل هاي زيادي براي تب بي دوام گاوي (BEF) وجود دارد كه عبارتند از :

Bovine Epizootic Fever Thre- day Sickness

Three- day stiff sickness Dragon Boot Disease

Bovine در زبان انگليسي دو جايگاه اسم و صفت را دارد. ليكن اغلب موارد نقش صفت غالب است كه در جملات يا واژگان به كار مي رود :

1- صفت نسبي گاوي, يعني گاو (Pertaining to bos)

2- گاو مانند ـ گاو منش ـ معاني مجازي آن يعني : كند ذهن و آهسته ـ انسان كم خرد

3- به هر يك از گونه هاي جنس Bos از نشخواركنندگان تهي شاخ را Bovine مي گويند.

واژه ephemeral در زبان انگليسي داراي چهار معني تقريباً مرتبط با هم مي باشند كه عبارتند از:

1- تك روزه ـ يك روزه

2- موقت ـ كوته زمان

3- ناپايدار ـ گذرا ـ بي دوام

4- چند روزه ـ كوته زي

5- در حشره شناسي به معني حشره كوته زي , گونه هايي كه از راسته بالداران افمروپترا (Ephemeroptera) كه از چند ساعت تا چند روز بيشتر عمر نمي كنند كه به اين حشرات كوته زي mayfly هم گفته مي شود .

پس معادل هاي واژه شناسي اين بيماري عبارتند از:

تب بي دوام گاوي ـ تب سه روزه گاوي ـ بيماري سه روزه گاوي ـ تب گذراي گاوي ـ اما در اين مجموعه,‌بيشتر از اختصار زبان انگليسي آن يعني BEF استفاده مي شود.

1- تعريف (Definition):

تب بي دوام گاوي (BEF) يك بيماري ويروسي,‌بند پا برد (arthropod-borne) همه گير , غير واگير دار (non contagious- not transmissible by contact) است كه صرفاً در گاو و گاوميش بروز مي كند. مشخصه بيماري آماس بافت هاي مزودرم است كه با بروز ناگهاني تب ,‌افسردگي , جمود مفصلي و لنگش خود را نشان مي دهد نكته بسيار جالب و منحصر به فرد در BEF اين است كه شدت باليني بيماري با بهبود سريع متعاقب علايم باليني در اكثر حيوانات مبتلا,‌ناسازگار و متناقض است.

2- سبب شناسي (etiology):

ويروس BEF يك رابدويروس آربورويروسي ( از خانواده ويروس هاي عامل هاري و وزيكولار و استوماتيت) كه از نظر تيپ گونه اي جنس افمروويروس (Ephemerovirus) است. ويروس مذكور يك ويروس RNA دار يگانه, حساس به اتر و داراي پنج ساختمان پروتئيني (G Protein) است. افمرو ويروس از نظر پادگني با حداقل سه ويروس غير بيماريزا براي گاو, داراي قرابت است,‌كه اين سه ويروس عبارتند از: كيمبرلي , بيريسه و ويروس رودخانه آدلآيد و همچنين دو ويروس ديگر كه درگاو بيماري شبه تب بي دوام گاوي ايجاد مي كنند,‌كه اين دو ويروس كوتون كاو در آفريقا و پوچونگ در مالزي است.

3- دامنه ميزباني (host Range):

علايم باليني بيماري صرفاً‌در گاو و گاوميش آبي (water buffaloes) بروز مي ك ند . اگر چه پادتن هاي خنثي كننده (Neutralizing antibodies) بر عليه ويروس BEF در گاوميش دماغه اميد (Syncerus caffer) گاوميش بومي آفريقاي جنوبي) گونه هاي گوزن و آنتلوپ آفريقايي و گوزن استراليايي ديده شده است . پادتن هاي BEF مي تواند كوچك آزمايشگاهي ,‌متعاقب تزريق وريدي و زير جلدي هم ايجاد شوند.

4- گسترش جغرافيايي(geographic Distribution)

5-1- گسترش جغرافيايي در جهان:

تب سه روزه اولين بار در سال 1906 در آفريقاي جنوبي شناخته شد, اگر چه قبل از اين تاريخ در سال 1867 به صورت خلاصه توسط شروين فورث (Schwein furth) توضيح داده شده بود, بصورتيكه در سال 1895 در مصر تب سه روزه اعلام شده بود. بيماري امروزه در يك كمربند پهني در مناطق حاره , تحت حاره و معتدله وجود دارد كه در كشورهاي سه قاره آسيا , آفريقا و استراليا و همچنين بيماري شبيه به اين بعنوان تب اپي زئوتيك گاوي در ژاپن بروز مي كند. كشورهايي كه در دو طرف استوا در دو قاره آسيا و افريقا قرار دارند و تب سه روزه در آنها گزارش شده است عبارتند از :

سوريه , فلسطين اشغالي, عراق,‌ايران , پاكستان , هند , بنگلادش , مناطق جنوبي و مركزي چين,‌جنوب ژاپن , جنوب شرقي آسيا تا استراليا اين نوار كشيده مي شود. تاكنون بيماري از اروپا,‌آمريكاي شمالي و جنوبي, نيوزيلند و جزاير حوزه اقيانوس آرام گزارش نشده است.

5-2- گسترش جغرافيايي در ايران:

تا قبل از پديده ال نينو و لانينو, تب سه روزه بصورت همه گيري هاي كانوني (Focal outbrcaks) منحصراً در استان هاي فارس و ايلام گزارش مي گرديد. در ساير نقاط كشور بصورت موارد استثنايي و منفرد و يا اينكه رخدادBEF به شكل غير قابل تشخيص حادث مي شدند, اصولاً تشخيص موارد انفرادي BEF دشوار است و اولين گام در تشخيص بيماري تب سه روزه, داشتن آگاهي هاي لازم همه گيري شناسي , باليني و تشخيص افتراقي توسط كلينيسين ها مي باشد( بويژه در مناطق پرخطر BEF اما در سال جاري (فصل تابستان سال 81) علاوه بر استان فارس همه گيري هايي در استانهاي تهران,‌قم , خراسان , يزد و خوزستان بروز كرده است.

5ـ انتقال (Transmission):

بيماري تب بي دوام گاوي مي تواند به صورت تجربي در گاو و صرفاً از راه تزريق , وريدي ويروس BEF ايجاد شود . چون ويروس ارتباط نزديك با بخش پلاكت ـ لكوسيت خون دارد, از اين رو تزريق زير جلدي يا داخل عضلاني در ايجاد تجربي بيماري, ناموفق مي باشد. شواهد همه گيري شناسي دلالت بر اين امر مهم مي كنند كه ويروسBEF در طبيعت تنها از طريق نيش حشرات گسترش مي يابد .

حشرات مي توانند عفونت را در طي يك هفته بعد از خونخواري از دام هاي آلوده منتقل كنند . از نظر مخزن (reservoir) در بين حيوانات ,‌تاكنون غير از گاو,‌هيچ حيوان ديگري بعنوان مخزن مشخص نشده است. بيماري از طريق تماس مستقيم دام با دام, آئروسل , ترشحات بدن دام بيمار, و حتي انتقال و يا تزريق اگزودا و ترشحات دام هاي بيمار به دام سالم, صورت نمي پذيرد. به عبارت ديگر يك بيماري عفوني غير واگير دار (non contagious) است و تنها راه انتقال محتمل عفونت از طريق نيش ناقلين (Veetors) مي باشد . انتقال بيماري عمدتاً مستقل از نقل و انتقالات دامي است,‌به عبارت ديگر راه برد اجرائي قرنطينه در اين بيماري تاثيري نداردBEF از طريق مني و تلقيح داخل رحمي هم انتقال پيدا نمي كند . گوشت نمي تواند يك منبع خطر براي انتقال بيماري باشد , زيرا ويروس در PH حدود 5 كاملا غير فعال مي شود اين درجه اسيديته در لاشه گاو سريعاً پس از كشتار بوجود مي آيد . نكته مهم ديگر اين است كه ضد عفوني (جايگاه بدن دام و ...) بهيچ وجه نقي در كنترل انتقال بيماري ندارد.

همه گيري تب سه روزه در تابستان در مناطق معتدله, سه قاره آفريقا, آسيا و استراليا بروز مي كنند و با شروع فصل سرد, اين همه گيري ها كاملاً‌ناپديد مي شوند. در آفريقا , چين و استراليا بيماري تب سه روزه, در فواصل طولاني سريعاً منتقل مي شود. اماهميشه جهت آن بصورت گريز از خط استوار است . اين حركت ماكرواپيدميولوژي BEF عمدتاً‌به جمعيت حشرات ناقل و همچنين نيرو و جهت بادهاي بيش ورز (Prevailing winds) بستگي دارد, كه در فاصله كوتاه مدت زماني, به دليل تبعات پديده هاي ال نينو و لانينو, توده هاي حشرات ناقل فواصل مكاني طولاني را طي مي كنند .( در شرق آفريقا در فاصله 24 ساعت تا 700 كيلومتر جابجايي براي ناقلين تب دره ريفت ,گزاش شده است .) در شرق آفريقا بويژه كنيا همه گيري هاي تب سه روزه متعاقب باران هاي سيل آسا گزارش شده است.

در سالهاي اخير ,‌عليرغم اينكه كارهاي علمي و پژوهشي در سطح وسيع بر روي ناقلين BEF شده است, ليكن هنوز به درستي و به شكل واضح ليست ناقلين تب سه روزه مشخص نشده است . اما احتمالاً پشه هاي جنس آادس , كولكس , آنوفلس و پشه ريز نيش زن ,‌از خانواده سراتوپو گوينده يعني جنس كوليكوئيدس (biting midge) بعنوان ناقل بيولوژيكي در استراليا مشخص شده اند. بدين سان كه ويروسBEF از پشه هاي جنس كوليسين و آنوفلين در استراليا و جنس كوليكوئيدس در آفريقا و استراليا جدا شده است نهايتاً اين بندپايان بعنوان ناقلين محتمل ويروسBEF مطرح مي باشند دو دليل عمده براي اين نظريه عبارتند از :

1- ايجاد بيماري تجربي BEF تنها از طريق تزريق وريدي خون كامل يا بخش لكوسيت خون دام آلوده صورت مي پذيرد .

2- عدم وجود ويروس در ابتداي ويرمي در مايع لنفي دام بيمار

6-دوره كمون (incubation Period):

دوره كمون بيماري 4-2 روز, اگر چه ممكن است تا 10 روز هم طول بكشد. اين زمان بستگي به سويه و ميزان (dose) ويروس وارد شده به بدن دام دارد. تزايد ويروس به صورت اوليه در سيستم عروقي بدن دام صورت مي پذيرد تحت شرايط همه گيري BEF ابتلا يك يا چند مورد شاخص Index case (s) درگله گاو بروز مي كند و متعاقبا بعد از متوسط يك هفته موج اصلي بياري BEF درگله حادث مي شود

Index Case (S) Main wave of cases in a hard

تبيين و تحليل اين نكته همه گيري شناسي در تشخيص كانونهاي BEF از اهميت ويژه اي برخوردار است .

6- علايم باليني (Clinical Signs):

گوساله ها كمترين تاثير باليني را از BEF نشان مي دهند بدين سان كه كمتر از 6 ماهگي هيچگونه علايم باليني را نشان نمي دهند. گاوهاي شيري , گاوهاي نر با شرايط بدني خوب و مناسب و تليسه ها و گاوهاي چاق بيشترين تاثير را از ويروس BEF مي پذيرند در گروه سني 6 ماهگي تا 2 سالگي بيشترين موارد ابتلا مشاهده مي شود اصولا در اكثر موارد بيماري تب سه روزه يك بيماري حاد است علايم بيماري بسيار آشكار و كاملاً شديد است.

پس از اينكه مورد ياموارد شاخص بروز كرد, متعاقب آن پس از يك هفته , موج اصلي تب سه روزه در گله شايع مي شود. اوج زماني ويرمي معمولاً‌24 ساعت قبل از بروز علايم تب است. اولين علايم باليني تب ناگهاني C 5/41 40 بصورت دو مرحله اي و گاهي هم سه مرحله اي مشاهده مي شود كه معمولا 18-12 ساعت طول مي كشد. اغلب ساير علائم متعاقب چند ساعت پس از كاهش و قطع تب در اكثر گاوها بروز مي كند. قطع اشتها و كاهش شديد شير حادث مي گردد. يبوست شديد در بعضي از دام ها و اسهال در ساير دامهاي ديگر ديده مي شود افزايش ميزان تنفس و ضربان قلب به همراه ترشحات غليظ و چسبنده در بيني و ترشحات سروزي آبكي از چشم ,‌از علايم بارزBEF است.

ساير علايم عبارت است از :

لرزش عضلاني و تكان دادن مستمر سر حيوان

آماس و تورم در شانه ها , گردن و پشت دام

علايم عضلاني در روز دوم آشكار مي شود كه با جمود شديد عضلات و مفاصل توام با ضعف در عضلات اندام هاي حركتي

لنگش در چهار اندام حركتي دام كه نظير لامينيت حاد, دام اندام هاي حركتي را در زير بدن خود جمع كرده و بصورت متناوب وزن بدن را بر روي اين اندام ها جابجا مي كند . ( به دليل درد در مفاصل اندام هاي حركتي)

حدوداً‌در روز سوم تب فروكش نموده و دام شروع به خوردن و نشخوار كردن مي كند, اما لنگش و ضعف عمومي براي 2-3 روز ديگر ادامه مي يابد.

اكثر دامها زمين گير شده و وضعيت بدن در اين حالت شباهت بسياري با زمان تب شير پيدا مي كند, در حقيقت اين تظاهر كلينيكي در ارتباط با كاهش كلسيم خون است

بعضي از دام ها آمفيزم ريوي و زير جلدي از خود نشان مي دهند كه احتمالاً‌در ارتباط را كمبود تغذيه اي سلنيوم حاصل از تعامل ويورس BEF با آنزيم هاي داخلي سلولي مي باشد . در چنين مواردي احتمال اينكه شاربن علامتي بعنوان اولين تشخيص افتراقي بيماري توسط كلينسين ها اعلام گردد, بسيار زياد است در اپيدمي سال 81 استان تهران اين پديده حادث گرديد و حتي توصيه مايه كوبي بر عليه شاربن علامتي در برخي از واحدهاي درگير بعمل آمده است.

نهايتاً در اكثر موارد بهبودي دام درعرض مدت 5-3 روز حاصل مي گردد اما مواردي هم زمين گيري ادامه مي يابد و به دليل شرايط اقليمي و پنوموني استنشاقي ناشي از نوشاندن غلط داروها به دليل عدم وجود رفلكس بلع در دام بيمار اين امر ممكن است تا 20 و حتي مواردي تا 45 روز هم طول بكشد و در اين حالت اگر دام آبستن باشد در مواردي سقط جنين هم رخ مي دهد در اپيدمي اخير منطقه ورامين استان تهران اين موارد زمين گيري طولاني مدت گزارش و مشاهده شده است.

در انتهاي همه گيري موارد خفيف BEF هم ممكن است رخ بدهد كه علايم آن منحصراً به تب و عدم اشتها محدود مي شود.

تمامي علايم ذكر شده در يك دام و يا يك گله رخ نمي دهد و علايم با استرس وادار كردن دام به تحرك و استرس هاي شرايط اقليمي تشديد مي گردد.

8- علايم كالبدگشايي (Gross lesions):

مهمترين يافته ثابت پس از مرگ يا ذبح دام يك پلي سروزيت سروفيبريني (Serofibrinous Polyserositis) است كه حفرات سينوويال, پريكارديال, پلورال و پريتونيال را در بر مي گيرد , كه مشخصه اين پلي سروزيت حفرات مذكور اين است كه نوتروفيل در مايع حفرات مذكور و بافت هاي اطراف آن تجمع مي نمايند.

تغييرات دژنراتيو درغشاء سينوويال و افزايش مايع سينوويالي در اكثر مفاصل مشاهده مي شود.

تورم عقده هاي لنفاوي و پرخوني و گاهي خونريزي در لايه هاي سروزي بدن دام .

آمفيزم ريوي و آماس برونكيول ها از يافته هاي استاندارد كالبد گشايي BEF است

در دام هاي زمين گير تغييرات دژنراتيو در نخاع مشاهده مي شود

نكروز كانوني در گروههايي از عضلات در بعضي دام ها هم مشاهده مي شود.

9- ابتلا و مرگ و مير (Morbidity & Mortality):

در مناطق آترئوتيك ابتلا 10-5 درصد است .

در مناطقي كه بيماري سابقه نداشته و براي بار اول بروز مي كند (naïve areas) ابتلا 100-35 درصد است.

طول دوره بيماري در يك گله يا واحد اپيدميولوژيك از 3 تا 6 هفته متغير است اما موج اصلي BEF همانطوريكه قبلا گفته شده در اكثر قريب به اتفاق گله ها و واحدهاي اپيدميولوژيك يك هفته بعد از مورد شاخص بروز مي كند

ميزان مرگ و مير يا Case fatality rate كمتر از يك درصد است.

10- عوامل خطر (Risk factors) :

1- فصل تابستان كه كانون هاي بيماري به صورت خوشه اي و در زمان كوتاه بروز مي كند.

2- كانون هاي BEF توسط بادهاي بيش ورز (prevailing wind) در فواصل طولاني گسترش مي يابند . بدين سان كه جهت و شدت اين بادها بر روي جابجايي جمعيت حشرات ناقل تاثير مثبت دارند .

3- چهره ماكرواپيدميولوژي BEF در طي يك دوره چند ساله به شكل كاهش موارد ابتلا به صورت سيكلي (Cyclical diminution) و سپس موج باز خير و احياء شونده (resugence) به صورت افزايش موارد ابتلا, در يك يا چند واحد اپيدميولوژيك, بروز مي نمايد. اين كاهش و افزايش هاي متوالي عمدتاً به دليل تغيير وضعيت ايمني جمعيتي است . كه خود در اكثر موارد به دلايل بروز خشكسالي ها است, كه موجب كاهش جمعيت ناقلين ويروس مي شود.

در طي دوره زماني كه بيماري بروز نمي كند و حالت خاموشي ماكرواپيدميولورژي (Quiescence) در منطقه آنزوتيك حاكم است, عفونت وجود داشته اما,‌درگيري و ابتلا بسيار كم است . در چنين شرايط سيستم گزارش گيري و مراقبت از بيماري در منطقه پائيين آمده و موارد باليني بيماري در فرم هاي خفيف اغلب تشخيص داده نمي شوند.

بروز مجدد يااوج باز خيز و احيا شونده عمدتاً‌ به دو عامل زير بستگي دارند:

1- شرايط محيطي( خشكيالي ها ـ بارندگي هاـ مبارزه بيولوژيك و شيميايي و ...)

2- گسترش حشرات احتمالي ناقل در واحد زمان و واحد مكان

همواره درذهن بسياري از همكاران دامپزشك و دامداران اين سوال مطرح است كه چرا در مناطق آندميك هر از چند گاهي همه گيري هاي وسيع و ناگهاني بيماري بروز مي كند پاسخ اين سوال در سه بخش زير خلاصه مي شود:

A. تغييرات در جمعيت ناقلين ـ عواملي نظير خشكسالي ها و بارندگي ها كه به طور مفصل توضيح داده شده است.

B. تغيير در حدت بيماري زائي ويروسي BEF ماندگاري ويروس در جمعيت بي مهرگان ناقل باعث افزايش حدت ويروسي مي شود. به عبارت ديگر پاساژ ويروس در بي مهرگان موجب افزايش پاتوژنيسيته ويروس مي گردد,‌اما پاساژويروس در جمعيت مهره داران( گاو) موجب كاهش بيماري زائي ويروس مي گردد.

اين امر در اپيدمي هاي جمعيت هاي گاو كاملاً بارز است بدين صورت كه موارد ابتلا در هفته هاي اخر 3 تا 6 هفته بعد از شروع اولين موارد شاخص بيماري غالبا به شكل خفيف بروز مي نمايد.

C. ارتباط پادگني ويروس BEF با ساير رابدوويروس هايي كه در گاو ايجاد عفونت مي نمايند داراي اهميت مي باشد, زيرا كه عفونت اين رابدو ويروس ها موجب افزايش پاسخ ايمني در گاو برعليه BEF مي شوند .

علاوه بر اين ايمني زودگذر بر عليه BEF مي تواند ناشي از ابتلا به ساير آربوويروس هاي غير خويشاوند نظير ويروس هاي آكابان و آينو بوجود ايد. اين پديده ايمني متقاطع ناشي از ساير ويروس ها در ماكرو اپيدميولوژي بروز تب سه روزه از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند.

11- تشخيص (diagnosis):

12-1- تشخيص صحرايي (Field Diagnosis):

تشخيص موارد منفرد BEF بسيار دشوار است اما بروز كانوني در گله يا واحد اپيدميولوژي زماني كه مراحل مختلف بيماري مورد ارزيابي و تشخيص قرار مي گيرد آسانتر است. اصولاً تشخيص بر اساس مشاهدات باليني ذكر شده و تاريخچه بروز كانون , صورت مي پذيرد.

12-2- تشخيص آزمايشگاهي (Laboratory diagnosis) :

كارآمدترين وسيله براي اثبات موجوديت BEF اين است كه خون كامل غير لخته شده (uncoagulated whole blood) دام بيمار در مرحله اوج تب از طريق تزريق وريدي به گاو حساس منتقل شود.

جداسازي ويروس از طريق بخش لكوسيتي خون دام بيمار در محيط كشت يا تخم مرغ جنين دار روش موثري نمي باشد, زيرا كه به سختي در محيط كشت رشد مي كند.

شمارش تفريقي لكوسيت ها از طريق تهيه يك فروتي خون كه معمولاً سريع ترين راه جهت تكميل تشخيص صحرايي است,‌انجام مي پذيرد . در اين حالت افزايش نسبي نوتروفيل ها همراه با لنفوپني در مرحله حاد بيماري مشاهده مي گردد(shift to the left &lymphopenia)

افزايش پلاسما فيبرينوژن به مدت يك هفته پس از بيماري ,‌كه افزايش بارز كراتين كيناز مشاهده مي شود.

هيپوكلسمي بارز در موارد طبيعي ( نه در مورد تجربي ) BEF بروز مي كند.

ائوزينوپني هم در BEF حادث مي شود.

تست هاي سرولوژي شامل AGID,FAT,SN,CFT و تست blocking ELISA براي BEF وجود دارد در بين اين روش ها serum neutralization test)SN (virusبه عنوان معمولي ترين تستي كه در اكثر آزمايشگاهها انجام مي شود, مطرح است اما اشكال مهم SN اين است كه موارد مثبت كاذب اتفاق مي افتد( ويژگي پايين تست) اما تست blocking ELISA) يك روش اختصاصي و سريع جهت تشخيص BEF از ساير ويروس هايي كه قرابت پادگني با BEF دارند مطرح است نهايتاً اين روش اليزا بعنوان تست مطلوب پاراكلينكي از اهميت خاصي برخوردار مي باشد.

در شرايط فعلي كشور CBC جهت تشخيص لوكوسيتوز ( افزايش نسبي نوتروفيل ها همراه با كاهش لنفوسيت ها ) مناسب ترين روش پاراكلينيك است.

 

12-3- تشخيص افتراقي (Differential diagnosis) :

بيماري هاي مختلفي هستند كه ممكن است موجب اشكال در تشخيص BEF شوند كه عبارتند از :

بوتوليسم ـ تب شير ـ بيماري زبان آبي ـ شاربن علامتي ـ پنوموني ـ كاودريوز ـ بايزيوز

12- درمان(treatment):

BEF از بيماريهاي ويروسي نادري است كه پاسخ درماني بسيار مناسب است (mitigation effect) پروتكل درماني تب سه روزه در دو بخش عمده صورت مي گيرد:

A. درمان علامتي تسكين دهنده عضلاني با تركيبات ضد التهابي غير استروئيدي منجر به فروكش و بهبودي علايم بيماري مي شوند, اما بدون اينكه بر روي گسترش سير بيماري تاثير بگذارند . سه نوع ضد التهاب غير استروئيدي توصيه شده عبارتند از:

1- فنيل بوتازون ( به ميزان 8ميلي گرم به ازاي هر كيلو وزن بدن دام در فواصل 8 ساعت)

2- فلونيكسين ملوماين ( به ميزان 2/2 ميلي گرم به ازاي هر كيلو وزن بدن دام در فواصل 24 ساعت)

3- كتوپروفن ( به ميزان 3 ميلي گرم به ازاي هر كيلو وزن بدن دام در فواصل 24 ساعت)

اين تركيبات اثر اندكي بر روي تظاهرات باليني تنفسي دارند ,‌اما تاثيراصلي آنها بر روي جمود عضلاني, لنگش و قطع اشتها است. اين درمان ها بايستي به مدت سه روز ادامه يابند

در كانون هاي اخير استان تهران مشخص شد كه فلونيكسين مگلوماين تاثير به مراتب بهتري نسبت به فنيل بوتازون دارد ( برخلاف رفرانس veterinary Medicine چاپ نهم) همچنين مشكل ديگري كه فنيل بوتازون ايجاد مي كند به دليل تزريقات مكرر (حداقل 9 تزريق در طي سه روز) كمتر در سطح گاوداري از سوي كلينيسين و دامداران مورد انتخاب قرار ميگيرد.

B. درمان با بورگلوكونات كلسيم ( به شيوه وريدي و زير جلدي) باعث رفع علايم هيپوكليسمي شده و نهايتاً موجب بلند شدن دام زمين گير مي شود در درمان هيپوكليسمي ناشي از BEF بايستي مقوله ايجاد سميت ناشي از كليسيم در دام هيپرترمي را مد نظر داشت . بدين سان كه ابتدا از داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي استفاده نمود و پس از كاهش درجه حرارت به دليل مكانيزم مهاري سنتز پروستاگلندين ها , بروگلوكنات كلسيم را تجويز نمود. ميزان انتخابي درمان با بروگلوكنات كلسيم 100 تا 200 گرم كلسيم در غلظت 18 تا 40 درصد است معمولا براي گاو دوز معمول و رايج (usual dose) 400 تا 800 ميلي ليتر با غلظت 25 درصد است . اما به دليل اينكه در گاوهاي تاكسميك حساسيت بالايي نسبت به تزريق داخل وريدي كلسيم بروگلوكنات وجود دارد و ممكن است منجر به مرگ دام گردد,‌از اين رو به تزريق زير جلدي يا داخل پرده صفاقي توصيه مي شود. اما اگر تصميم به تزريق داخل وريدي توسط كلينيسين اتخاذ گرديده شد, بايستي مونيتورينگ و نظارت بر روي سيستم قلبي ـ عروقي به صورت دقيق و به فواصل كوتاه مدت انجام پذيرد. اگر در طي زمان تزريق هر گونه آريتمي و تاكيكارد يا بوجود آمد درمان بايستي متوقف شود. در شرايط نرمال حداقل 10 دقيقه رمان تزريق ميزان در استاندارد بروگلوكنات كلسيم طول مي كشد.

 

13- كنترل و پيشگيري (control & Prevention):

14-1- كنترل :

واكسيناسيون صرفاً بعنوان تنها روش موثر كنترل BEF در دنيا مطرح است اصولا به دليل ماهيت ايمني شناسي BEF در گاو كه تقريباً تمامي دامهاييكه دستخوش مواجهه با يك بار ويروس BEF شوند, در مقابل چالش طبيعي و مصنوعي بيماري ايمن مي باشند, از اين رو واكسيناسيون با توجه به ايمني شناسي ويروس افمروويروس و ماكرواپيدميولوژي BEF بعنوان تنها روش موثر كنترل اعلام شده است اگر چه تفاوت هاي پادگني در سويه هاي ويروس BEF به كمك پادتن هاي تك تيره (monoclonal antibodies) مشخص شده است اما در دام هاي ايمن سويه هاي مختلف BEF از منشا مختلف جغرافيايي ايجاد بيماري نمي كنند. ايمني ناشي از واكسن و عفونت طبيعي ويروس BEF يك ايمني استريل است , بدين سان كه موارد دفع ويروسي و كارير وجود ندارد (no shedder no carrier) بدليل اينكه ويروس به سادگي تخفيف حدت مي يابد,‌واكسن هاي مختلفي براي BEF ساخته شده است.

در حال حاضر سه نوع واكسن در دنيا وجود دارد:

1- واكسن زنده تخفيف يافته: اين واكسن بر روي محيط كشت و يا مغز موش تخفيف حدت مي يابد و سپس از ياورهاي مناسب نظير فروند يا كويل (Fruends or Quil adjutants) استفاده مي شود. دو تزريق به فاصله دو هفته ايمني لازم و موثري براي مدت 12 ماه بوجود مي آورد. ( اين نكته در همه گيري هاي كشور ژاپن در مورد موثر بودن واكسن به اثبات رسيده است). اين نوع واكسن نظير ساير واكسن هاي تخفيف حدت يافته داراي معايبي است كه مهمترين آنها از نظر بي آزاري (Safety) و همچنين ايجاد سندرم كاهش ايمني ناشي از تزايد پاگن هاي ويروسي در بدن ميزابن مي باشد.

2- واكسن كشته فرمالينه: اين واكسن كارآمدي واكسن تخفيف حدت يافته را ندارد اما از نظر بي آزاري (Safety) و همچنين عدم ايجاد اختلال در سيستم ايمني بدن ميزبان, نسبت به واكسن زنده ارجحيت دارد.

3- واكسن سابيونيت (Subunit Vaccine): اين واكسن از بخش پروتئين G يا گليكوپروتئين پيراگير (envelope glycoprotein) ويروس BEF ساخته شده است و در آزمايشات چالش آزمايشگاهي و صحرايي حيوانات را بر عليه ويروس BEF حفاظت مي نمايد, اما تاكنون به شكل تجارتي توليد نشده است.

ايمني حاصل از واكسن BEF در گاو به صورت بارز و مثبتي با سطح پادتن اختصاصي ناشي از دو تست blocking ELISA, SN ارتباط منطقي و آماري دارد ,‌بدين معني كه تست Potency با تست Efficacy تطابق دارد.

14-2- پيشگيري :

همانطوري كه قبلا گفته شد, گونه هاي حشرات ناقلي كه در گسترش ويروس BEF دخيل هستند , تاكنون مشخص و معلوم نشده اند از اين رو روش هاي كنترل ويژه سم پاشي (چه در سطح وسيع و چه در سطح محدود) به هيچ وجه توصيه نمي شوند . در استراليا توصيه مي شود كه بجاي چراي مراتع, از روش تغذيه دستي و در دامداري استفاده شود (Housing method) زيرا موارد باليني BEF بندرت در دام هاييكه در دامداري محدود شده اند مشاهده مي شود . اما اين پروتكل مديريتي بستگي به بيولوژيكي ناقلين منطقه دارد و نمي تواند در سر تاسر دنيا توصيه شود. به صورتيكه در كشور ما برعكس اين نكته, در دام هايي كه در دامداري پرورش مي يابند ( سيستم بسته ) بروز مي كند

نهايتاً

واكسيناسيون تنها روش موثر و مناسب كنترل و پيشگيري بر عليه BEF است .

علاوه بر اين آموزش دامپزشكان بخش هاي دولتي و خصوصي از طريق برگزاري كارگاه هاي آموزشي و انتشار مجموعه هاي كاربردي ... مي تواند آگاهي هاي لازم در زمينه هاي همه گيري شناسي, روش هاي تشخيص , تست هاي پاراكلينيكي , روش هاي درماني و ... دركنترل و پيشگيري بيماري سودمند مي باشند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 20 اسفند 1393 ساعت: 9:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس