دانش آموزی - 402

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره بهداشت روانی (Mental Health)

بازديد: 305

بهداشت روانی (Mental Health)

نگاه کلی

·       کلمه بهداشت روانی چقدر برای شما آشناست؟

·       چه ارتباطی بین بهداشت روانی واختلالاتروانیوجود دارد؟

·       چگونه میتوانیم بهداشت روانی خود را حفظ کرده یا بهبودببخشیم؟

واژهبهداشت (Health) و سلامتی همیشه انسان را درطول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامههای تربیتی بهداشتی برای حفظسلامتی و مطالعه ، جلوگیری و درمان بیماریها نمونهای از این اقدامات بشری است. بهداشت در یک تقسیم کلی به دو نوع "بهداشت جسمی" و "بهداشت روانی" تقسیممیشود. ولی آنها همپوشیهای زیادی را با هم دارند (بر یکدیگر تاثیرمیگذارند(
بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با "عملکرد فردیاجتماعی" و آسیبهای روانی اجتماعی" دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و ایناهمیت باعث تدوین و اجرای برنامههای متعدد بهداشت روانی در سه بعد " پیشگیری،درمانوتوانبخشی" میشود این سه بعد در برگیرندهتمام اهداشف و فعالیتهای بهداشت روانی است.

تعاریف بهداشت روانی

تعریف سازمان بهداشت جهانی

سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روانی رااینگونه تعریف میکند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشتیعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای روانی و جسمی ، بهداشت به معنای نبود بیمارییا عقب ماندگی نیست."

تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا

انجمن بهداشت روانی کانادادر یک دید جامعبهداشت روانی را در سه قسمت "نگرشهای مربوط به خود ، نگرشهای مربوط به دیگران ونگرشهای مربو به زندگی" تعریف میکند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی بامشکلات روزمره زندگی."

عوامل موثر بربهداشت روانی

بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است،اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار میگیرند ولی در واقع این موضوع چند وجهی متاثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عواملفردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی میشود و هر چه شدت این عوامل زیادترباشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : "عدم برآورده شدن نیازهایاولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و... از عمده ترینتاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.

ابعاد بهداشت روانی

پیشگیری نوع اول (Primary Prevention)

هدف این نوع از بهداشت روانی ممانعتاز شروع یک بیماری یا اختلال است، "با حذف عوامل کلی کاهش عوامل خطرساز ، تقویتمقاومت افراد ، دخالت در فرایند اختلال" بدست میآید." برنامههای آموزش بهداشتروانی (نظیر آموزش والدین برای تربیت کودکان ، آموزشتاثیرات مصرف الکلو مواد و...)، برنامههایبالا بردن کارایی و توان افراد (نظیر برنامههای تقویتی برای کودکان محروم) ، ایجادسیستمهای حمایت اجتماعی (نظیربیمههای درمانی، ایجاد و حمایت ازگروههای محلی و اجتماعی حمایت کننده از افراد مبتلا)" نمونههای پیشگیری نوع اولمیباشد.

پیشگیری نوع دوم (Secondary Prevention)

هدف اقدامات این بعد از برنامهبهداشت روانی ، شناخت به موقع و درمان فوری و مناسب اختلال (یا بیماری) است. تمامنظریهها و اقدامات درمانی نظیر "دارو درمانی،رفتار درمانی،شناخت درمانی،گروهدرمانی،روانکاویو ..." در غالب این بعد از بهداشت روانی قرار میگیرد.

پیشگیری نوع سوم

هدف این بعد از بهداشت روانی ، بازگرداندن و حفظ تمام یاقسمتی از تواناییهای از دست رفته فرد به علت اختلال (یا بیماری) است، تا فردبتواند به گونهای مفید و سازنده به زندگی "خانوادگی ،اجتماعی و شغلی" خود باز گردد. در واقع برنامههای این بعد با "توانبخشی" (Rehabilitation) افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال (یا بیماری) در فرد و حفظو پیشبرد سلامت ایجاد شده توسط درمان ، سروکار داشته ،اقدامات قبلی را تکمیلمیکند.

چشم انداز بحث

موضوع بهداشت روانی و تامین آن برای "مردم ، سازمانها ودولتها" بسیار مهم است، چرا که با کارایی فردی و اجتماعی افراد و در کنار آن باپیشرفتهای "علمی ، صنعتی و..." جامعه گره خورده است. امروزه اکثر کشورها منابعزیادی را برای بهبود بهداشت روانی جامعه صرف میکنند و در کنار آن با تدوینبرنامههای جامع از "سازمانها و منابع محلی اجتماعی" نیز استفاده میکنند. متاسفانهایراناز این حرکت جامعه بشری به دور مانده است.

بطوری که افراد و بیماران دچارمشکلات روحی از ابتداییترین حق خود یعنیبیمه خدمات درمانی بهداشتیمحروم هستند وتاکنون هیچگونه نشانه و حرکت موثری که نشان دهنده اهمیت بهداشت و سلامتی این افرادباشد در دولت دیده نشده است. در واقع افراد و بیماران دچار "مشکلات روحی روانی" افراد "فراموش شده" در ایران هستند. !

 تعارض و بهداشت روانی

 مقدمه

بهداشتروانیانسانمتاثر ازعوامل مختلفی است که هر یک به نوبه خود سلامت روانوبهداشتروانی فرد را تحت تاثیر قرار میدهند. تعارض یکی از این عوامل مهم استکهمیتواندتاثیرات زیادی بر بهداشت روانی داشته باشد. در حالت تعارضفردانرژیروانیزیادی راصرف میکند تا یکی ازحالات وراههای مقابل خود را برگزیند. قرار گرفتن در چنین شرایطی با توجهبهاسترسزابودن آن قابل توجه است. معمولا انتخاب یکی از حالات موجود موجب برطرفشدناثراتمخرب تعارض میگردد. اما ماندن در چنین شرایطی به صورت طولانی مدتمیتواننداثراتفزاینده مخربی داشته باشد.

انواع تعارض و تاثیرات آن بر بهداشت روانی

تعارضاتدرانسانانواع مختلفی دارد. با اینکه خصوصیات مشترک تمامی آنها قرار گرفتن دروضعیتیاست کهفرد ناچار است از بین دو یا چند راه یکی رابرگزیند اما از لحاظ جاذبهیادافعه بینتعارضات مقاومت از بین حالاتی که فرد میتواند انتخاب کند برخیحالاتجاذبدارند یعنی فرد تمایل دارد آن حالات را برگزیند و در حالت دافع فرد تمایلدارداز انتخابآن راه سرباز زند.

تعارض جاذب - جاذب و بهداشت روانی

در حالت تعارضجاذب - جاذبفرد در وضعیتی قرار میگیرد که ناچار است از میان دو راه که هر دو برایویجذاب ومطلوب هستند یکی را انتخاب کند. و در واقع انتخاب یکی از این راههامستلزمچشمپوشیاز راه دیگر است. به عنوان مثال سادهای تصور کنید فردی را که علاقه بهدوسریالمتفاوتی دارد که هر دو در یک ساعت واحد از دو شبکه تلویزیونی پخش میشوندفرددر حالتانتخاب یکی از این فیلمها برای تماشا کردن در حالت تعارض قرار دارد و بههرحال بایدتصمیمگیری کند و یکی را برای تماشا کردن انتخاب کند و یا هیچیک راحالتسومی وجودندارد چون فرد نمیتواند هر دو را در یک لحظه واحد تماشاکند.
درچنینموردی میزان استرسزایی این موقعیت پایین است و فرد احساس ناراحتیچندانینمیکند وبهداشت روانی او چندان به مخاطره نمیافتد. اما مواردی از زندگیوجوددارد کهانتخاب فرد اهمیت حیاتی دارد و فرد باید تصمیمی بگیرد که برای زندگی ویابخشهایمهمی از زندگی او اهمیت قابل توجه دارد. به عنوان مثال فردی که در رشتهموردعلاقه خوددر شهر دیگری پذیرفته شده است و در همان زمان شغل مورد علاقه او درشهرخودش بهاو پیشنهاد شده است. قرار گرفتن در چنین وضعیتی برای فرد آزار دهنده استتازمانی کهانتخاب درستی کرده و خود را از وضعیت خارجکند.

تعارض دافع- دافع و بهداشت روانی

در حالتیتعارضدافع- دافع بوجود میآید که فرد ناچار است از بین دو یا چند وضعیتی یکی راانتخابکند درحالی که به هیچ یک تمایل ندارد. مثل کسی که درد شدید بدنی دارد و اززدنآمپول همترس شدید دارد. ولی ناچار است یکی از ایندو را که هر دو برایشناگوارهستند یکیرا انتخاب کند. در زندگی روزمره موارد زیادی از این حالت تعارضاتفاقمیافتدکه برخی از آنها مسائلی پیش افتادهتر بود. و درجه آزاردهندگی واسترسزاییآنها برایفرد پایین است اما مواردی نیز وجود دارند که فرد را در وضعیتبسیارناگواریقرار میدهند و استرس زیادی را بر او تحمیل میکنند. تحمل چنین وضعیتیدردفعاتمکرر یا مدت طولانی مدت اثرات مخرب بر بهداشت روانی فرددارد.

تعارض جاذب- دافع و بهداشت روانی

این قبیل تعارضاتکهفرد با یکراه یا موقعیتی روبروست که هم برای فرد جذاب و هم دافع است. انسانهادرحالاتی کهمیخواهند راهی انتخاب کنند که میدانند از برخی جهات آنها مفید وازبرخی جهاتبرایشان نامناسب است دچار چنین حالاتی میشوند. مثل فردی که تمایلبهازدواجدارد ولیاز سوی دیگر مشکلات بعد از آن مثلقبولمسئولیتو مشکلاتمالی حاصل از زندگیمشترک و ... او را از این کار باز میدارد. این نوع تعارض معمولا بیشترینمیزاناسترس رابر فرد وارد میسازد وبهداشتروانیاو را بهمخاطره میاندازد.

تاثیر بهداشت روانی برحل تعارضات

تمامی انسانهاخواهو ناخواهدر وضعیتهایی قرار میگیرند که حاکی از وجود تعارض در یکی از انواعآناست. اماشیوه حل این تعرضات به عواملی بستگی دارد که یکی از این عواملبهداشتروانی فرداست. افرادی که موفق به حفظ بهداشت روانی خود شدهاند در چنین شرایطیباشیوههایمناسبی به حل تعارضات آن میپردازند و از میزان استرسزاییچنینموقعیتهایی میکاهند. آنها از شیوههایی چون مهارتهای تصمیم

نقش بهداشت روانی در ثبات خانواده:

 

 

 

Image

خانواده جایگاه مهمی در رشد شخصیت افراد دارد. اغلبافراد دچار مشکلات مختلف شخصیتی و روانی که فاقد بهداشت و سلامت روانی هستند ازخانوادههای ناسالم برخاستهاند. از اینرو در تامین بهداشت روانی افراد خانوادهجایگاهی مهمی دارد و ضروری است راهکارهای مناسب در تامین بهداشت روانی خانوادهشناسایی و به مرحله اجرا گذارده شود. در این راستا ضروریست عواملی که مخل بهداشتروانی خانوادهها هستند شناسایی و روشهای مقابله با آنها توصیه گردد. روشن است عدمتامین بهداشت روانی خانواده ، تلاشهای فردی برای رسیدن به اهداف و پیشرفتهای فردی واجتماعی را با مانع روبرو خواهد ساخت.
عوامل خانوادگی موثر دربهداشت روانی  :
شیوههای ارتباطی موجود درخانواده
شبکه ارتباطی که فرد در آن قرار دارد عامل مهمی در تامینبهداشت روانی فرد هستند. از اینرو شیوههای ارتباطی نامناسب تاثیرات مضری روی فرد وسلامت او خواهند داشت. خانوادههای سرد و فاقد روابط گرم و محبت آمیز ، خانوادههایدارای روابط خصومت آمیز ، شیوههای ارتباطی شدیدا وابسته معمولا ناسالم گزارششدهاند. برقراری شیوه ارتباطی منطقی ، محترمانه و در عین حال گرم و صمیمانه مدنظرمتخصصان بهداشت روانی خانواده است.

 

مهارتهای زندگی اعضای خانواده و نقش آن در بهداشت روانیخانواده
لازم است تک تک اعضا خانواده با مهارتهای لازم برای زندگی آشناباشند. روشن است والدین در خانواده نقش مهمی در ترویج استفاده از مهارتهای سالمزندگی در خانواده دارند. پدران و مادران که فاقد مهارتهای مفید زندگی هستند با عدمتامین الگوی مناسب برای فرزندان مشکلاتی را برای آنها فراهم میکنند. به عنوان مثالکودکی که همواره دیده است والدین او در مقابل ناملایمات زندگی با پرخاشگری و منازعهبرخورد میکنند با احتمال بسیار بیشتری همین روش را در مسائل مربوط به خود درخانواده و حتی در بیرون از خانواده بکار خواهد بست.

از اینرو لازم استخانوادهها با آگاهی و کسب اطلاعات لازم در زمینه شیوههای صحیح مهارتهای زندگی مثلکنترل و مدیریت استرس ، برنامه ریزی برای زندگی ، مدیریت اقتصادی خانواده ، مدیریتارتباطات برون خانوادگی ، کنترل هیجانات ، آموزشهای مربوط به اجرای قاطعیت وجراتمندی به تامین بهداشت روانی افراد خانواده مبادرت ورزند.

 

اقتصاد خانواده و نقش آن در بهداشت روانیخانواده
وضعیت اقتصادی خانواده با تاثیری که در فضای کلی زندگیمیگذارد نقش خود را بر بهداشت روانی خانواده اعمال میکند. مشکلات اقتصادی اغلبموجب بوجود آمدن مشکلات دیگری برای خانواده میشوند و خانواده ناچارا با معنویات ومحرومیتهای در سبکهای زندگی و تصمیمگیری مواجه میشود که مجبور است با آنها دست وپنجه نرم کنند. تحقیقات نشان میدهد که اغلب شرایط نامناسب در فضای خانواده اعم ازمنازعه و سایر مسائل در شرایط رکود اقتصادی خانواده که خانواده با نوعی بحراناقتصادی مواجه است افزایش مییابد.

طبقه متوسط اقتصادی از بهداشت روانیمناسبی بهره میبرند. در واقع مسائل اقتصادی زمینه ساز بروز مشکلات مختلف ارتباطی وروانی افراد خانواده میشوند و با کاهش توانمندیهای روانی افراد مقابله با اینمشکلات را برای خانواده با مانع مواجه میسازند. درگیری فکری واقعی برای حل مشکلاتمالی خانواده ، مشغله ذهنی با پیدا کردن راههای افزایش درآمد خانواده اغلب به کاهشظرفیت تحمل افراد منجر میشوند. در این حالت فرد با کوچکترین ناملایمتی واکنشهایشدیدی ممکن است از خود نشان دهد. همچنین تلاش و تقلا برای بالا بردن در آمد خانوادهو حفظ آن با تحت تاثیر قرار دادن گرمی و صمیمیت روابط خانواده کاهش مدت زمان با همبودن اعضا نقش منفی خود را اعمال میکند.


ازدواجهای مناسب در تامین بهداشت روانیخانواده
در تشکیل یک خانواده سالم که بتواند از بهداشت روانی خوبیبهرهمند گردد انتخاب مناسب و ازدواج موفق مرحله اولیه است. لازم است در ازدواج کهاولین مرحله تشکیل خانواده به شمار میرود و پایههای اساسی تامین بهداشت روانیخانواده ریخته شود. در این راستا توافق شخصیتی ، اقتصادی ، فرهنگی و فکری حائزاهمیت است که توصیه میشود با یاری از مشاوران و متخصصات امر صورت بگیرد. ازدواجهاینامناسب که در آن همسران از عدم همخوانی شخصیتهایشان رنج میبرند و یا مشکلات دیگریدارند در طول زندگی مخل بهداشت روانی آنها و فرزندان خواهد بود.

  گیری حل مسالهو ... استفاده بهینهمیکنند.  بهداشت رواني چيزي بيش از فقدان بيماري رواني است. اغلب افراد جامعه از سلامت روان خود غافل بوده و نسبت به آن بي اعتناء ميباشند. ويژگيها و معيارهاي بهداشت روان را ميتوان اينگونه برشمرد:

1- كيفيت انديشيدن توام با آرامش با رويكردي خنثي و يا مثبت است. در مقابل انديشه پر تنش، آزار دهنده و منفي.

2- افكار بدون هيچ مقاومتي مي آيند و مي روند، بدون آنكه تنش قابل توجهي ايجاد كنند. در مقابل تفكر وسواسي و تكرار شونده.

3- فرد در زمان حال زندگي ميكند و تمام حواسش معطوف كاري است كه در حال انجامش است. در مقابل فردي كه  غالب اوقات  در خشم از  گذشته و ترس از آينده بسر ميبرد.

4-احساس  آرامش، امنيت، شفقت، شوخ طبعي، قدر شناسي، رضايت و كنجكاوي. در مقابل احساس تنش، خشم، نا امني و نفرت.

5- زندگي كنترل پذير مي نمايد. در مقابل احساسي كه زندگي از كنترل شما خارج است.

6- مشكلات قابل حل بنظر ميرسند و فرد خوشبينانه به مشكلات خود مينگرد. در مقابل مشكلات حل ناپذير بنظر رسيده و فرد بدبينانه به مشكلات خود نگاه ميكند.

7- عزت نفس و اعتماد بنفس بالا. در مقابل اعتماد بنفس پايين و احساس اضطراب و نا اميدي.

8- فرد احساس خوبي نسبت به خود دارد. فرد نقاط ضعف و قوت خود را بخوبي ميشناسد.

9- فرد اجازه نميدهد احساساتي مانند ترس، خشم، عشق، حسادت، گناه و اضطراب تمام وجودش را  در برگيرند.

10-توان برقراري روابط اجتماعي و بين فردي رضايت بخش و پايدار.

11-توانايي خنديدن به خود و با ديگران.

12- فرد با وجود اختلاف عقايد، تفاوتها و كاستي ها براي خود و ديگران احترام قائل است.

13-توانايي پذيرش مشكلات و ناكاميهاي زندگي.

14- استقلال در تصميم گيري. عدم هراس از مشكلات و  توانايي در حل بهنگام آنها.

15-توانايي سازگاري با محيط پيرامون و تغييرات.

16- داشتن روحيه شاد و با نشاط.

17-توانايي تامين نيازهاي شخصي.

18-توانايي لذت بردن از زندگي.

19- توانايي برقراري تعادل و توازن: ميان كار و تفريح، خواب و بيداري، استراحت و فعاليت بدني، تنهايي و معاشرت با ديگران، داخل خانه ماندن و از منزل خارج شدن.

20- انعطاف پذيري: افرادي كه  داراي عقايد خشك بوده  و در هيچ شرايطي حاظر به تغيير عقايد خود نيستند (حتي با استدلالهاي روشن و متقاعد كننده) در واقع خود را معرض استرس زيادي قرار ميدهند. انعطاف پذيري در انتظارات و احساسات  نيز ضرروي است. افرادي كه برخي احساسات و هيجانات خود را سركوب كرده و از ابراز آنها نگراني دارند خود را در معرض بيماريهاي رواني قرار ميدهند. فرد ميبايست توانايي تغيير كردن، رشد كردن و تجربه كردن طيف وسيعي از احساسات را همگام با تغيير شرايط زندگي دارا باشد.

21- (قابليت ارتجاعي) تاب آوري: در فيزيك به توانايي بازگشت به شكل اوليه پس از خم شدن، كشيده شدن و يا فشرده شدن ميباشد. اما در روانشناسي به مفهوم بازگشت به وضعيت  عادي و طبيعي پس از مواجهه با ناملايمات روزگار، تغييرات و استرسها با حداقل درد و رنج است. يعني همان تاب آوردن زير فشار رواني و حفظ ثبات احساسي و سلامت رواني. توانايي كنار آمدن با ناملايمات و سازگاري با تغييرات. بيرون آمدن از شرايط سخت. ميزان مقاومت و تحمل شما.

22-توانايي دوست داشتن و عشق ورزيدن و همچنين  دوست داشته شدن.

23-خلاق و بهره ور بودن.

24- توانايي بهره گيري از قوه تخيل. خيالپردازي نيز براي سلامتي روان ضروري است. اما تا حدي كه فرد قادر باشد ميان تخيل و واقعيت تفاوت قائل شود و آن دو  را از هم تميز دهد.

25-فرد احساسات خود را ميشناسد.

چند نكته براي حفظ سلامت رواني

1- مهارتهاي حل مسائل و اختلافات را فرا گيريد.

2-اعتماد بنفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد.

3-هرگز خود را قرباني قلمداد نكنيد.

4- روشهاي مديريت زمان را بياموزيد.

5- اجازه ندهيد احساسات شما در درونتان انباشته گردند. احساسات خود را با ديگران در ميان گذاريد.

6-از بحثها و نزاع هاي غير ضروري اجتناب ورزيد.

7-عواملي كه در شما ايجاد استرس ميكنند را شناسايي كرده و مواجهه با آنها را به حداقل برسانيد.

8-تكنيك هاي تمدد اعصاب و آرامش يافتن را فرا گيريد.

9-به اطرافيان خود بي توجه نبوده و در صورت لزوم ياري دهنده آنان باشيد و در حد توانايي خود بكوشيد مشكلاتشان را رفع كنيد.

10- از زندگي خود لذت ببريد. كاري را انجام دهيد كه به آن علاقمند هستيد. جايي برويد كه دوست داريد آنجا باشيد. براي خودتان زندگي كنيد و نه براي ديگران.

11- تنها با افراد شاد و هم عقيده با خود معاشرت كنيد. جدا از افرادي كه اعتماد بنفس شما را كاهش ميدهند دوري كنيد. (افرادي كه ناعادلانه از شما انتقاد كرده و يا تحقيرتان ميكنند)

12-از كمال گرايي بپرهيزيد.هيچ كس كامل نيست.

13- براي خود اهداف معقول، واقع گرايانه و در حد توانايي تان تعيين كنيد.

14- چيزهايي كه قادر نميباشيد در خود و ديگران تغيير دهيد را بپذيريد. ديگران را همانگونه كه هستند بپذيريد.

15-خشم خود را كنترل كنيد.

16-اشتباهات خود و ديگران را مورد بخشش قرار دهيد.

17-به قدر توانايي خود كار كنيد.

18- در زمان حال زندگي كنيد. از گذشته درس بگيريد و براي آينده برنامه ريزي كنيد.

19- رژيم غذايي متعادل لازمه بهداشت روان است. از مصرف الكل وكافئين بپرهيزيد. سيگار نكشيد و فعاليت بدني را ترك نكنيد. خواب كافي داشته باشيد.

20- تاب آوري، انعطاف پذيري و ايجاد توازن را فراموش نكنيد.

21- مسئوليت زندگي خود را بپذيريد. از ديگران انتظار نداشته باشيد تمام نيازهاي شما را تامين كنند. خودتان اين كار را مي بايست انجام دهيد.

* بهداشت روان همان پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است .

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 18:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آشنايي با روش دلفي و كاربرد آن در تصميم گيري

بازديد: 411

آشنايي با روش دلفي و كاربرد آن در تصميم گيري

آينده نگري و پيش بيني تحولات از نيازهاي اساسي برنامه ريزان و مديران است. روش دلفي كه يكي از دستاوردهاي جنگ سرد است در ابتدا براي برآورده ساختن اين نياز پديد آمد. اما رفته رفته با توجه به سازوكار انجام اين روش كه مبتني بر انجام نظرسنجي از متخصصان است، براي حل مسائل پيچيده و تصميم گيري در امور بغرنج به كار آمد. در برداشت هاي جديد اين روش را فرآيندي ارتباطي دانسته اند كه اجازه مي دهد گروه براي حل يك مساله پيچيده، بدون كنش متقابل رودررو با مواجهه تك تك اعضاي گروه، به توافق برسد. هم اكنون روش دلفي ابعاد كاربردي بسياري يافته و در رشته هاي متعددي مانند بازرگاني، صنايع، سياست، و همچنين برنامه ريزي شهري و منطقه اي مورد استفاده است. اين روش در ايران چندان شناخته شده نيست. حال آنكه با توجه به پيچيده شدن امور طي سالهاي اخير تمامي افرادي كه كارشان تصميم گيري و برنامه ريزي است از روش دلفي بي نياز نيستند. افرادي مانند مديران سازمان هاي ملي، منطقه اي و محلي، شهرداران و اعضا شوراهاي اسلامي شهر.

اين مقاله قصد دارد تا به شكلي مقدماتي، مفاهيم و مباني اساسي اين روش را به خواننده معرفي كند.

مقدمه

زمان نگارش اين نوشتار آغازين روزهاي سده بيست و يكم و همچنين هزاره سوم ميلادي است. همانند سپيده دم آغاز تمدن و تفكر، انسان هاي بسياري در عرصه هايي مانند سياست، برنامه ريزي، مديريت و آموزش مشتاقند بدانند چه تحولات مهمي در سده و حتي هزاره جديد اتفاق خواهد افتاد. اين اشتياق آدمي را در معناي عام Futurism و در معناي علمي آينده نگري Prospective مي نامند. در دايره المعارف علوم اجتماعي در توضيح اين مفهوم آمده است: «از مفهوم Prospicere به معناي مقابل خود را نگريستن اخذ شده است و به معناي نگاه به آينده اي نزديك به منظور پيش بيني حوادث آن است. آينده نگري نه تنها در قلمرو دانش بلكه در حيطه هنر نيز مطرح مي شود. به زغم پي ير ماسه آينده نگري به معناي جستجوي طريقه اي نو در دانش است كه در آن آينده را به عنوان نتيجه اي از اعمال كم و بيش آزاد و واكنش هاي كم و بيش قابل پيش بيني در نظر مي گيرند» (ساروخاني. 1370. 581)

پيش بيني آينده و آينده نگري همواره دغدغه بشر و منشاء بيم و اميد براي او بوده است. در گذشته وظيفه خبرآوري از آينده بر عهده جادوگران، پيشگويان، ستاره شناسان و فيلسوفان بود. بخش عمده اي از تعاليم پيامبران را نيز، تبشير و تنذير نسبت به آينده تشكيل مي داد. با گسترش تدريجي سپهر دانش، آينده نگري هم بخشي از دل مشغولي هاي انديشمندان گرديد و روش هايي براي آن ساخته و پرداخته شد. اين روش ها را مي توان به ترتيب زير برشمرد:

1- روش تخيلي- فلسفي

2- روش تاريخي- فلسفي

3- روش فرافكني روند Extrapolation

4- روش شبيه سازي Simulation

5- روش بازنگري Monitoring

6- روش صحنه سازي Scenario Cerativity

7- روش واكنش شناسي Cross Impact Analysis

8- روش سروش يا دلفي Delphi

9- روش هنجاري Normative يا آينده نگري

در ميان اين روش ها، با توجه با اهميت كاربردي، روش دلفي جايگاه خاص خود را دارد. اين روش در عرصه هايي مانند سياستگذاري و برنامه ريزي كلان و همچنين دستيابي به اجماع براي شناخت و حل مسائل پيچيده ابزار دست سياستگذاران و مديران در كشورهاي توسعه يافته است. در اين مقاله تلاش مي شود تا اين روش معرفي گردد.

پيشينه

قديمي ترين ريشه هاي روش دلفي به معبد آيولون در شهر دلفي در يونان باز مي گردد. شهر دلفي در دامنه جنوبي كوه بارناسوس و بر فراز يكي از دهانه هاي بزرگ خليج كورنت قرار دارد. از نظر منظر جغرافيايي، سيماي شهر دلفي و پيرامون آن به گونه اي بود كه يونانيان قديم را به اين اعتقاد واداشت كه در آن جا خدايان زندگي مي كنند. ويل دورانت (1372، 124) در كتاب تاريخ تمدن مجلد مربوط به يونان باستان مي نويسد: «بالاتر از اين صخره ها، قله هاي دوگانه كوه بارناسوس قرار دارد. يونانيان براي رسيدن به اين قله ها صدها كيلومتر از روي صخره هاي دشوار بالا مي رفتند. مه انبوه و دريايي كه اشعه خورشيد بر آن مي تابد. به آن نقطه منظره اي زيبا و خوف انگيز مي داد. از اين رو يونانيان باور داشتند كه آنجا خدايي وحشتناك سكونت مي كند. اينان زلزله هاي متعددي را كه در آن نقطه رخ داده و باعث ترس مهاجماني چون ايرانيان و مردمان فوكيس و گل شده بود، دفاع خدايان از مقر خويش تلقي مي كردند.

مومناني از ديرباز به آنجا مي رفتند تا از بادهايي كه ميان دره ها مي وزد، يا گازهايي كه از نهاد زمين برمي خيزد، آواز و اراده خدايان را بشنوند. سنگ بزرگي كه كنار مخرج گازهاي زمين قرار داشت به نظر يونانيان مركز يونان و ناف عالم بود. نزديك اين سنگ بود كه يونانيان در آغاز براي گالايا، الاهه زمين، و بعدها براي آپولون معابدي ساختند».

حوادث جهاني كه يونانيان در آن زندگي مي كردند به اراده شياطين، ارواح و خدايان بستگي داشت. پس لازم بود تا براي آگاهي از اراده خدايان، شياطين و ارواح به سراغ غيبگويان، ستاره شماران، خوابگزاران، وخش ها و غيره رفت و درباره زندگي با آنان مشورت كرد. اهميت ستاره شماران و غيبگويان تا اندازه اي بود كه گاهي به خدمت خاندان ها، ارتش ها و دولت ها در مي آمدند. در بسياري از معابد يونان، وخشهاي بسيار وجود داشتند. معززترين و مشهورترين آنها در روزگار قديم وخش معبد زئوس در دودونا، و در دوره بعد، وخش معبد آپولون در دلفي بود... يونانيان زنان را براي پذيرش وحي و الهام آماده تر مي دانستند. از اين رو، در معبد آپولونه سه پيرزن خدمت مي كردند. در اين معبد از شكافي كه در كف معبد قرار داشت گازي مرموز بيرون مي آمد. مردم مي گفتند كه اين گاز از لاشه اژدهايي به نام پوتون، كه به دست آپولون كشته شده است برمي خيزد. زن غيبگو كه براي پذيرفتن وحي آمادگي داشت پشت ميز بلند سه پايي مي نشست و گاز مقدس را كه بسيار بدبو بود استنشاق مي كرد و برگهاي تخديرآوري مي جويد و به حال بيخودي مي افتاد. سپس بريده بريده سخناني به زبان مي آورد كه به وسيله كاهنان براي حاضران ترجمه مي شود (همان، 218). در تاريخ يونان آمده كه اشخاص مشهوري مانند هراكلس و آريستودموس شاه مسينا با وخش معبد دلفي به مشورت پرداخته اند.

اما پيشينه روش دلفي به عنوان ابزاري علمي براي پيش بيني آينده به دهه 1950 ميلادي برمي گردد و يكي از دستاوردهاي جنگ سرد (Cold War) است. آغاز كاربرد اين روش به پژوهشي درباره مسائل پيچيده دفاعي برمي گردد كه نورمن دالكي و اولاف هلمر (Norman Dalkey & Olat Helmer) در شركت رند (RAND) كه به عنوان خزانه فكر (Think tank) عمل مي كرد، انجام دادند. روش دلفي از نيمه دهه 1960 به عنوان يك روش علمي مهم در جوامع علمي شناخته شده است.

تعاريف و برداشت ها

در منابع مختلف تعاريف و برداشت هاي متعددي از روش دلفي شده است. برخي از اين تعاريف عبارتند از:

1- «روشي براي توسعه و بهبود اجماع گروهي است».

(Anderson and others, 1975, 121)

2- «در اين روش ما به دنبال توافق گروهي هستيم. زيرا اين اعتقاد وجود دارد كه چند كارشناس مي توانند از يك نفر در امر پيش بيني صاحب نظرتر باشند» (سيد جوادين، 1375، 103).

3- فرآيندي ارتباطي است كه اجازه مي دهد تا گروه براي حل مسأله اي پيچيده بدون كنش متقابل رودررو با مراجعه تك تك اعضاي گروه، به توافق برسد». (Ghourchian, 1994, 95)

4- «روش دلفي براي حل مسائل و تصميم گيري به كار مي رود» (Sahkian, 1997)

5- «روش پيش بيني رويدادهاي آتي است بر پايه نظر سنجي داوري هاي افراد متخصص درباره هر موضوع». (Javy and Julial, 1991)

عناصر مشترك اين تعاريف گرد اين موضوع است كه دلفي:

1- روش (Method) يا فني  (Technique) علمي است.

2- براي پيش بيني آينده

3- بر پايه اجماع نظرات متخصصاني كه با يكديگر تماس رودررو نداشته اند.

از اين رو مشخص مي گردد كه در روش دلفي، همه افراد اين شانس را ندارند تا در جريان تحقيق به عنوان پاسخگو وارد شوند و نيازي به نمونه گيري نيست. اين موضوع از وجوه تمايز اين روش يا روش هاي مرسوم مانند پيمايش (Survey) است. در اين روش بر حسب موضوع كه مي تواند سياست، آموزش يا محيط زيست باشد. بايد به سراغ متخصصان رفت. افرادي كه دانش و آگاهي كافي درباره موضوع دارند و نظرات آنان به عنوان صاحب نظر و متخصص مورد پذيرش ديگران است.

اهداف و كاربردها

هدف اصلي روش دلفي را مي توان پيش بيني آينده دانست كه بر پايه همگرايي انديشه هاي متخصصان حاصل شده است. در اين روش حدسيات فردي در مورد تكامل آينده بايد تصحيح شود. پيدايش هنجار گروهي تخصصي نتيجه مورد نظر است. اهداف مهم ديگر اين روش عبارتند از حل مسائل پيچيده و كمك به تصميم گيري در مورد مسائل بغرنج. اين روش با اين هدف طراحي شده كه براي حل مسائل پيچيده و مهمي به كار رود كه پرداختن به آن از توانايي هاي يك نفر فراتر مي رود. اين روش در امور برنامه ريزي، مديريت و مسائل اجرايي كاربرد دارد و رشته هاي متعدد دانش مانند بازرگاني، سياست، صنايع، پزشكي، برنامه ريزي آموزشي، برنامه ريزي شهري و ناحيه اي مي توانند از آن استفاده نمايند.

«اگرچه فن دلفي در كاربردهاي آغازين خود عمدتاً ابزار پيش بيني بود. در حال حاضر بيشتر به عنوان فرايندي (Process) براي بهبود ارتباطات و ايجاد توافق در حل هر مسأله پيچيده به كار مي رود» 1994. (Ghourchian, 97)  روش دلفي، روشي كاربردي است و بسيار مورد استفاده رشته هايي مانند بازرگاني و آموزش است. نگاهي به عناوين كتابهاي مربوط به روش دلفي مانند:

Gazing into Oracle: The Delphi Method and its Application to Social Policy and Health (1995).

حكايت از اهميت كاربردي اين روش مي كند.

اجراي روش

روش دلفي به دنبال دريافت نظرات متخصصان است. از اين رو بيش از آغاز كار بايد برحسب موضوع، متخصصان شناسايي گردند. به اين افراد، اعضاي هيأت منصفه دلفي نيز گفته مي شود.

به طور كل، اجراي روش دلفي به شرح زير است:

الف) شركت كنندگان انتخاب مي شوند و از آنان خواسته مي شود در پاسخ به مجموعه اي از پرسش هاي يك پرسشنامه بسته به موضوع، افكار، پيشنهادها، توصيه ها يا پيش بيني هاي بي نام و نشان خود را عرضه دارند.

ب) هر شركت كننده بازخورد دوره اول مانند ميانه (Median) پاسخ هاي همه شركت كنندگان را دريافت مي كند و دور دوم پاسخگويي براي مشخص ساختن شدت سازگاري يا ناسازگاري با ميانگين پاسخ هاي گروه آغاز مي گردد.

پ) بار ديگر بازخورد به شركت كنندگان برحسب ميانه پاسخ گروه و همچنين براي مشخص ساختن اينكه چرا برخي شركت كنندگان با ميانه پاسخ ها موافق نيستند، داده مي شود.

ت) پس از بروز دلايل افكار اقليت، شركت كنندگان دوباره پاسخ مي گويند.

ث) مراحل (ب) و (ت) مي تواند تكرار شود، هرچند همگرايي (Convergence) افكار معمولاً بعد از يك دور از انجام اين دو مرحله خيلي افزايش نمي يابد.

از تحقيقاتي كه با استفاده از روش دلفي انجام شده اند مي توان به پژوهش اهل (Uhl) در سال 1971 درباره اهداف سازماني و تحقيقات هلمر و گوردون (Helmer & Gordon) درباره پيش بيني رويدادهاي پنجاه سال آينده اشاره كرد. در اينجا به طور خلاصه مراحل انجام اين تحقيق بيان مي شود.

در سال 1963 گوردون و هلمر در دور اول تحقيق خود از متخصصان خواستند تا بر اساس پرسشنامه كتبي كه برايشان ارسال شده بود، رويدادهاي پنجاه سال آينده را پيش بيني كنند. بر اساس پاسخ هاي دريافتي، فهرستي مشتمل بر 49 مسأله و رويداد تهيه شد. در دور دوم اين فهرست بار ديگر براي متخصصان ارسال شد و آنان از نظرات ديگران آگاه شدند. در اين دور از شركت كنندگان خواسته شد تا بنويسند هر يك از رويدادها و مسائل با چه احتمالي به وقوع خواهد پيوست. پس از دريافت پاسخ ها مشخص شد كه شركت كنندگان در مورد چند مسأله (10 مورد از 49 مسأله) اتفاق نظر دارند. در دور سوم، نتايج دور دوم يعني توافق نظر درباره 10 رويداد بار ديگر براي شركت كنندگان ارسال شد. از 39 رويداد باقي مانده كه اختلاف نظر درباره آنها وجود داشت محققان خود 17 رويداد مهم را انتخاب كردند و براي شركت كنندگان فرستادند. از متخصصان خواسته شد كه توضيح دهند چرا نظر آنان با نظرات اكثريت در مورد اين 17 رويداد فرق دارد. اين اقدام سبب شد تا شركت كنندگان در مورد اين 17 رويداد تعمق بيشتري كنند و آنها را به صورت جديدي بازگو نمايند. از اين طريق آنان نظراتشان را با نظرات ميانه (Median) تطبيق دادند. در پايان دور سوم تفاوت نظرها بسيار كاهش يافت و از نظر آماري پراكندگي چارك ها (Quaritle) محدودتر شد.

در دور چهارم نتايج دور سوم براي شركت كنندگان ارسال شد و تلاش شد تا مانند گذشته اتفاق نظر بيشتري به دست آيد. همچنين از شركت كنندگان پرسيده شد كه آيا آنان تك تك اين رويدادها را قابل تحقق و مفيد مي دانند؟ نتايج اين كار در تصاوير و متون مختلف بازگو شد (رفيع پور، 1364، 110)

در نهايت شش مسأله مورد توافق عبارت بودند از: رشد جمعيت، نوآوري هاي علمي، اتوماسيون، برنامه هاي فضايي، پيش بيني هاي مربوط به امكان جنگ و ماهيت سيستم هاي سلاح هاي جنگي در آينده. يك وجه مهم در مراحل يا دورهاي روش دلفي، قضاوت درباره نتايج، تخمين ها و نظرات متضاد درباره دور قبل است. هريك از متخصصان شركت كننده در اين نظرخواهي كتبي، مكرر اين امكان را دارد تا نظرات شخصي خود را نظرات و عقايد ديگران مقايسه و در آنها تجديدنظر كند. در هنگام اجراي روش دلفي «افراد لزوماً يكديگر را نمي شناسند و برخورد روياروي با هم ندارند» (الواني، 1376، 130). ايجاد ارتباط ميان افراد توسط شخص واسطه (Intermediary) انجام مي شود. او وظيفه دارد تا در هر دور اطلاعات را خلاصه كند و به هر يك از شركت كننده ها بدهد و پاسخ ها را دريافت دارد.

«اين نكته هم قابل ذكر است كه بسياري از مطالعاتي كه با فن دلفي انجام شده اند، از پرسشنامه استفاده كرده اند. مطالعات كمي هم هستند كه اين فن را براي كاربرد رايانه اي تطبيق داده اند و اين امكان را براي شركت كنندگان فراهم ساخته اند تا از طريق پايانه هاي جداگانه پاسخ گويند.» (Ghourchian, 1994,96)

دربرخي مطالعات مربوط به پيش بيني آينده مثلاً در زمينه محيط زيست، نياز به استفاده از نظرات متخصصان در كشورهاي مختلف است. در اين مطالعات، كار ابعاد بسيار گسترده تر مي يابد و نيازمند هزينه، زمان و سازمان كار پيچيده است. از اين رو امكان استفاده از روش دلفي با توجه به هزينه ها و امكانات تا اندازه زيادي در اختيار سازمان ها و مراكزي است كه از نظر مالي وضعيت مناسبي دارند، مانند ارتش و سازمان هاي بزرگ صنعتي و بازرگاني.

امتيازها

براي روش دلفي امتيازهاي متعددي برشمرده اند، برخي از آنها عبارتند از:

1- در اين روش، فشار گروهي به حداقل ممكن كاهش مي يابد و افراد بدون آن كه تفكر گروهي بر نظرات و افكار آنان سايه افكند، مي توانند آزادانه نظرات و افكار و تأملات (Rellection) خود را بيان كنند.

2- با حذف كنش متقابل رودررو. اين روش مانع از مشكلاتي مانند نفوذ افراد مسلط بر تصميمات گروهي مي گردد.

3- در اين روش افراد فرصت مي يابند با ديدي بيطرفانه به قضاوت و داوري بپردازند.

4- براي حل مسائل پيچيده. روش دلفي كمك مي كند تا به اجماع گروهي به جاي نظرات تك تك افراد دست يابيم.

5- ناشناخته ماندن شركت كنندگان سبب تشويق تأملات و صداقت در بيان ايده ها و گزينه هاي نوين مي گردد.

6- پيش بيني دلفي. يك روش تحليلي نظام پذير با عقايد و قضاوت هاي ارزشي و تحليل آنهاست. دلفي، يك تحليل پايان يافته باز است كه ممكن است نتايج به دست آمده مورد قبول واقع شود و يا مورد پذيرش قرار نگيرد.... دلفي داراي امتيازاتي است كه تحليل كمي سنتي فاقد آن است.

- از قضاوت سالم بهره مند است.

- افق هاي تازه اي را در تصميم گيري منطقي نشان مي دهد.

- به صورت زرادخانه برنامه ريزان است و وسيله اي مهم در آينده نگري مي باشد (شكوهي، 1364، 72).

7- مانع از دست دادن زمان و انرژي براي تصميمات نامربوط يا مغرضانه كه در بحث هاي گروهي معمول است، مي گردد.

8- در اين روش از آمار استفاده مي شود و در اتفاق آراي آن نسبت به مسائل مختلف جبر و زور تاثير ندارد.

9- براي پاسخ گويان امكان ارزيابي مجدد نظريات و فرصت كافي براي بررسي آنها وجود دارد.

كاستي ها

مهمترين نواقص روش دلفي را مي توان به شرح زير برشمرد.

1- روش دلفي پايه نظري ضعيفي دارد و دانش كمي درباره متغيرهايي دارد كه بر فرايند آن مؤثرند.

فقدان چارچوب نظري را عمده ترين ضعف اين روش دانسته اند. همين موضوع سبب شده تا برخي دلفي را فن (Technique) بدانند.

2- «فن دلفي تنها يك مرحله آغازين است و صرفاً مي كوشد تا به اجماع دست يابد. و اين اجماع ضرورتاً دقيق ترين نظر نيست» (Anderson and others. 1975,122)

3- اين روش كار زيادي مي برد، كارهايي مانند ترسيم جدول، نگهداري اطلاعات و پست

4- انجام اين روش هزينه زيادي در بردارد.

5- دقت پيش بيني روش دلفي براي كوتاه مدت و ميان مدت كم است.

6- روش دلفي از نظر روان شناسي نيز داراي نقيصه مهمي است كه آن را عملاً بي اعتبار مي سازد، زيرا در اين روش در اصل كوشش مي شود كه با نزديك كردن مصنوعي عقايد متخصصان به يكديگر از نظر آماري توزيع اطراف ميانه محدود شود (رفيع پور، 1364، 113). اما نخواستن نام و پرسشنامه هاي بي نام، تأثير هنجارهاي اجتماعي و فشار به سوي همرنگي و هم شكلي (Conformity) را خنثي نخواهد كرد.

نتيجه

روش دلفي با وجود كاستي هايي كه براي آن برشمرده اند در مباحث مربوط به سياستگذاري، برنامه ريزي و مديريت جايگاه ويژه اي دارد. در حال حاضر در كشور ما برنامه هاي كلان مانند برنامه ايران 1400 يا برنامه پنج ساله توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تهيه و به اجرا گذاشته مي شود. تدوين اين برنامه ها عموماً شكل ديوان سالارانه (Bureaucratic)  دارد و در مباحثي مانند شناسايي مسائل و اولويت بندي آنها كمتر از نظرات متخصصان خارج از دستگاه هاي دولتي استفاده مي شود. به نظر نمي رسد بهره گيري از نظرات كارشناسان هم چندان منظم و علمي باشد. در اينجاست كه روش دلفي به كار مي آيد و مي تواند به عنوان ابزاري كارآمد و سودمند به خدمت درآيد.

براي برنامه ريزي منطقي و واقع گرايانه (Realistic) روش دلفي مورد نياز است. در سطوح مختلف برنامه ريزي و مديريت اعم از كلان منطقه اي و محلي مي توان به تناسب از روش دلفي استفاده كرد.

اين روش تاكنون در ايران گمنام مانده و اميد است با طرح مباحث جديد از سوي انديشمندان و توجه مديران و برنامه ريزان به ابعاد كاربردي آن، جايگاه شايسته خويش را باز يابد.

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 18:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ارتباط جنسی پیش از ازدواج

بازديد: 159

ارتباط جنسی پیش از ازدواج ( درگوشی های مشاور با دختران و پسران)

در این مقاله به بررسی روابط جنسی پيش از ازدواج می پردازم. اينکه نگرش گروه های مختلف به اين عمل چيست و اينکه داشتن اين رابطه چه نتايج مثبت و منفی می تواند در زندگی آينده فرد داشته باشد؟ لازم به ذکر است  ما  برای تمامی اديان و مذاهب احترام قائل هستم اما معتقدیم صحبت نکردن ما در مورد یک مطلب شایع نه تنها باعث حذف آن نمی شود بلکه می تواند باعث گمراهی بدلیل ندانستن جنبه علمی مسئله و آسیب جبران ناپذیر به فرد شود ما (همکاران شما در سایت پزشکان بدون مرز ) از معتقدترین پزشکان به دین ، فرهنگ و سنت می باشیم و در برنامه درگوشی  بيشتر تلاش می کنیم تا جديدترين يافته های علمی را در پاسخ به سئوالات دريافت شده در اختيار افراد قرار بدهیم و در نهايت اين مسئوليت و تصميم خود فرد است که چه کاری برايش بهتر است و چه خط فکری را می خواهد دنبال کند.

رابطه جنسی پيش از ازدواج در اکثر جوامع از نظر اخلاقی عملی غيرقابل قبول شمرده می شود. در چند دهه اخير، در برخی جوامع غربی از شدت اين مسئله تا حدی کاسته شده اما هنوز هم در خانواده های سنتی، مذهبی و يا اشخاصی که از طبقات بالای اجتماع هستند تجربه جنسی افراد به خصوص خانم ها را صرفا در قالب ازدواج، مشروع و موجه می دانند.

منع افراد از داشتن روابط جنسی پيش از ازدواج تنها مختص اسلام نيست، بلکه دردستورات اديان ديگر مثل دين يهود و اکثر فرقه های مسيحيت هم افراد از داشتن روابط جنسی پيش از ازدواج به شدت منع شده اند.

در برخی اديان هم مثل بوديسم اگر دو نفر انسان بالغ با ميل شخصی شان و بر اساس علاقه ای به هم دارند با هم وارد رابطه جنسی بشوند حتی اگر ازدواج نکرده باشند، ايرادی ندارد، به شرطی که هيچ نوع آسيبی به طرفين نرسد.

اما مذهب تنها يکی از تعيين کننده های خط فکری افراد است. تعيين کننده قوی ديگر فرهنگ هر قوم و يا جامعه است. مثال ساده اش اين است که در کشورهای مسلمان که از يک دين پيروی می کنند، نگرشهای مختلفی نسبت به روابط جنسی وجود دارد.

تعيين کننده بعدی هم که قانون است. معمولا قانون قدرت فرهنگ و مذهب را ندارد اما در نهايت فاکتور تعيين کننده ای در نحوه عملکرد افراد می تواند داشته باشد.

موارد ذکر شده در واقع بستر این مقاله را فراهم می کند. با توجه به اينکه مخاطبين اين سایت اکثرا از کشورهای فارسی زبان هستند، از نظر فرهنگی با هم اشتراکاتی دارند. حتی اگر در کشورهای غربی زندگی می کنند تا حدی از فرهنگ خانوادگی و اجتماعی که در آن بوده اند تاثير گرفته اند .

در مجموع، در فرهنگ ما جدای از دستورات مذهبی، فرهنگ جامعه و خانواده پذيرش روابط پيش از ازدواج را ندارد. اما افراد مختلف حتی درون يک جامعه هم با توجه به شرايط خانوادگی و ترجيحات شخصی که دارند در اين مورد نظرات متفاوتی دارند واين عدم پذيرش بدان معنا نيست که همه افراد رابطه جنسی را تنها پس از ازدواج تجربه می کنند. برخی افراد رابطه جنسی کامل را پيش از ازدواج تجربه می کنند و بعضی ديگر هم راه های جايگزين را انتخاب می کنند.

راه های جايگزين عبارتند از: خويشتن داری، خود ارضايی، رابطه جنسی از راه دهانی و رابطه جنسی از راه مقعد.

خويشتن داری: در جوامع مذهبی ارزش والايی برای انسان قائل هستند (بطور مثال در اسلام از انسان به عنوان اشرف مخلوقات ياد شده). بنابراين برای افرادی که انسان را دارای روح والا و قدرت معنوی می دانند قبول کردن اينکه او نتوانسته به شهوت خود فائق شده و رابطه جنسی اش را تنها در قالبی پذيرفته انجام دهد کار راحتی نيست.(ما و جامعه و فرهنگ فارسی ، برای این افراد ارزش والایی قائل هستیم و از نکات جالب آن است که افرادی که راه های دیگر را برای خود انتخاب کرده اند در طی مصاحبه با همکاران ما به تعریف و تمجید این گروه پرداخته اند )

خويشتن داری می تواند در سرکوب اميال جنسی در افراد مجرد موثر باشد. اما در بعضی موارد اگر بين احساسات جنسی فرد و تجربه جنسی فاصله ای چندين ساله باشد و فرد مدام اين حس را سرکوب کند، ممکن است در دراز مدت يکی از حالت های زير شود:

1- اختلال جنسی . يعنی فرد حتی پس ازهم ازدواج هم نمی تواند احساس برانگيخته شدن کند. و يا در برقراری ارتباط جنسی با همسرش دچار مشکل شود.

2 - برای آقايان ممکن است در هنگام تحريک جنسی دچار درد بيضه، زير دل، کمر، ناحيه مقعد و يا ناحيه بين مقعد و آلت تناسلی شوند. بدليل اينکه تحريک جنسی صورت گرفته (بوسيله خيالبافی جنسی، تماشای فيلم و يا معاشرت با فردی که برايشان محرک است وغيره) و نحوه عملکرد بدن به اين صورت است که غده پروستات مايع منی را توليد می کند که می خواهد از بدن خارجش کند. اما وقتی جلوی اين فرايند گرفته می شود انقباض عضلات ناحيه تناسلی و جمع شدن مايع منی در پروستات، درد در يکی از اين مناطق و يا چندتا از آنها را همزمان ممکن است ايجاد کند.

3 - برای خانم ها يی که برای مدت ها به جنبه فرايند جنسی بدنشان بی توجه بوده اند ممکن است پس از ازدواج مشکل درد در هنگام دخول، تحريک نشدن و يا ارضا نشدن پيش بيايد.

4 - برای آقايان حالت انزال در خواب پيش می آيد که کاملا طبيعی است و هيچ خطری ندارد و نشانه سلامتی شما است. از لحاظ بهداشتی قضيه بهتر است بلافاصله پس از اينکه اين حالت رخ داد يا صبح که بيدار شديد ادرار کرده و آلت تناسليتان را با آب ولرم شستشو دهيد (در اسلام غسل جنابت توصيه شده).

همه افراد خويشتن داری نمی کنند و ممکن است خود ارضايی کنند. اين عمل در بين خانم ها کمتر شايع بوده اما امروزه بسیار رو به افزايش است.

خود ارضايی:

خودارضايی اگر درست انجام شود می تواند هم برای خانم ها و هم برای آقايان مفيد باشد.و اگر درست انجام نشود می تواند باعث ناراحتی  روحی و جسمی فرد شود. از مزايای خودارضايی می توانم به اين چند نکته اشاره کنم:

1 - افراد از اين طريق می توانند بدون اينکه تحت فشار باشند در زمانی که احساس راحتی می کنند و در خلوت خودشان با بدنشان آشنا شوند. اينکار در زندگی آينده شان هم به آنها کمک می کند تا از رابطه جنسی با همسرشان لذت بيشتری ببرند و بتوانند او را در دادن لذت به آن ها هدايت کنند.

2 - برای خانم ها خودارضايی مکرر ايرادی ندارد به شرط اينکه به صورت يک مشغوليت فکری در نيايد که از زندگی روزمره باز بمانند. و اينکه برای حفظ پرده بکارتشان نبايد چيزی را در حين خودارضايی وارد واژن خود بکنند. تنها از طريق مالش کليتوريس می توانند ارضا شوند.

3 - برای آقايان خودارضايی بيش از ۲ يا سه بار در هفته توصيه نشده و مضر می باشد. البته بر سر اين رقم هنوز اتفاق آرا وجود ندارد. و اين تعداد به اين دليل پيشنهاد شده بطور متوسط مردان ميتوانند مايع منی برای سه بار انزال کامل را در طول يک هفته بسازند. خودارضايی بيش از اين غده پروستات را تحت فشار قرار داده و ممکن است باعث درد بيضه، زير دل، کمر، ناحيه مقعد و يا ناحيه بين مقعد و آلت تناسلی شوند.

پژوهش های اخيرکه در مجله انجمن اورولوژيست های آمريکا به چاپ رسيده، حاکی از آن است که اگر مردی در طول زمان حيات جنسی خود يعنی از زمانی که بالغ می شود بطور مرتب خودارضايی داشته باشد (اما نه بيش از قائده) احتمال دچار شدنش به سرطان پروستات کمتر است.

4 - ودر نهايت اينکه اگر امکان ازدواج ندارند، لازم نيست به روابط پرخطر پيش از ازدواج وارد بشوند.

از ميان صدها سوال رسيده ( در قسمت نظرات سایت )،  احمد از فنلاند: خودارضايی صحيح چطوری است؟ حبيب از کابل پرسيده: آيا خودارضايی با کف دست ضرر دارد؟ میترا از تهران در مورد فعالیت جنسی دهانی و …….

در جواب به اين پرسش ها بايد گفت که هر کسی روش خاص خودش را برای خودارضايی می تواند داشته باشد. اما معمولا اين نکات توصيه می شود: شستن دست و ناخن ها پيش از انجام اين عمل. استفاده از مواد لغزنده کننده می تواند کمک کننده باشد.

ادرار کردن بعد از انزال برای آقايان و ارضا شدن خانم ها که چنانچه باکتری در مجرای ادرارهست خارج بشود. و شستن آلت تناسلی با آب ولرم و ماده شوينده بدون بو. در ضمن اين مهم است که در محيط امن و آرامی اين کار را انجام بدهيد. در غير اينصورت بخصوص برای آقايان ممکن است برای اينکه کسی شما را نبيند اين کار را خيلی سريع انجام دهيد و در آينده دچار انزال زودرس شويد.

برخی از دوستان بعد از بار اولی که درمقالات درگوشی ها در مورد مسائل جنسی را خواندند با سایت تماس گرفتند و موضع شرع را در قبال اين عمل مطرح کردند. با سپاس از اين دسته از بازدیدکنندگان که نسبت به مقالات درگوشی  و مطالبش بی تفاوت نبوده اند بايد بگويم که ما برای تمامی اديان و مذاهب احترام قائل هستیم و خود از افراد متدین می باشیم ولی باز هم تکرار می کنیم ”"سکوت ما پزشکان نه تنها باعث حذف این اعمال و بیماریهای مسری از جامعه نمی شود ،بلکه باعث اشاعه بیماریهای مقاربتی و مشکلات جسمی و روحی می گردد .”" و در برنامه درگوشی  بيشتر تلاش می کنیم تا جديدترين يافته های علمی را در پاسخ به سئوالات دريافت شده در اختيار افراد قرار بدهیم و در نهايت اين مسئوليت و تصميم خود فرد است که چه کاری برايش بهتر است و چه خط فکری را می خواهد دنبال کند.

در مورد خودارضايی باز هم در مقالات آتی صحبت می کنیم.

رابطه جنسی از راه دهانی: راه ديگری که بعضی افراد در پيش ميگيرند ارتباط جنسی از راه دهانی است که بدون دخول از راه واژن و از بين بردن پرده بکارت دختر، طرفين لذت جنسی هم ببرند.

در اين مورد رعايت بهداشت دو طرف، ترجيحا شستن آلت تناسلی طرفين پيش از اين کار مهم است. مواردی از انتقال بيماری های مقاربتی بخصوص سوزاک حلقی بر اثر اين نوع رابطه گزارش شده.

در مورد انتقال ويروس بيماری ايدز يا اچ آی وی هنوز اتفاق نظر بين دانشمندان وجود ندارد. اما استفاده از کاندوم هم برای خانم ها و هم برای آقايان اکيدا توصيه شده.

رابطه جنسی از راه مقعد: بر طبق صحبت هايی که جوانان می کنند رابطه جنسی از راه مقعد در حال حاضر در جوامعی که اهميت باکره بودن دختر پيش از ازدواج مطرح است، رو به افزايش است. متاسفانه آمار دقيقی در اين مورد در دسترس نيست. اما به هر حال با توجه به ده ها ايميل رسيده ذکر موارد زير خالی از فايده نيست.

ما به شخصه رابطه جنسی از راه مقعد را توصيه نمی کنیم. به ۳ دليل:

1- دهانه مقعد طوری طراحی شده که برای خروج مدفوع کارايی داشته باشد نه برای دخول اجسام خارجی. اين دهانه حالت ارتجاعی ندارد و در صورت اينکه رابطه جنسی برای مدت زمان طولانی ادامه داشته باشد ممکن است فرد را دچار بی اختياری مدفوع و يا بادشکم کند. در ضمن حالت شقاق و يا بواسير هم ميتواند به دليل صحيح انجام نشدن و يا به کرات انجام شدن اين عمل بوجود بيايد.

در حالت شقاق فرد دچار پارگی در دهانه مقعد می شود که در هنگام دفع بشدت دردناک بوده و ممکن است فرد خونريزی هم داشته باشد. در حالت بواسير هم که قسمتی از راست روده به بيرون آمده و به حالت يک دمل در خارج از مقعد قابل ديدن است. اين حالت شدت و ضعف های متفاوتی دارد و در افراد مختلف مشکلات متفاوتی را از درد به هنگام دفع تا خونريزی شديد می تواند ايجاد کند.

2 - دليل دوم اين است که ديواره های راست روده بشدت پر خون هستند و حساس. وقتی که يک جسم خارجی به راست روده وارد می شود احتمال ايجاد خراش در اين ديواره ها بالا می شود و بنابراين احتمال انتقال بيماری های عفونی و مقاربتی از جمله سوزاک، سيفيليس و از همه مهم تر انتقال ويروس بيماری ايدز بالا است.

در مورد جنبه روحی و عاطفی اين نوع رابطه جنسی هم بايد گفت که: چون رابطه جنسی بايد برای هر دو طرف خوشايند باشد نه اينکه تنها يک نفر لذت جنسی ببرد و فرد مقابل درد روحی و يا جسمی را تحمل کند. هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی هر دو طرف بايد برای انجام اين کار راضی باشند در غير اينصورت در دراز مدت بين آنها فاصله می افتد.و به آقایان توصیه می کنیم این مسئله هرگز درخواست نکنند که در اکثر موارد برای شریک جنسی شان فقط آزار جسمی و روحی دارد (نزدیک به 100% دختران مورد مصاحبه با همکارانمان احساس ناخوشایند و تجربه تلخ و کثیف را برای رابطه جنسی مقعدی عنوان کردند.)

در نهايت اگر دو نفر تصميم گرفتند که اين نوع رابطه را تجربه کنند رعايت چند نکته را بايد بکنند.

از نظر بهداشتی يکی استفاده از کاندوم است و يکی نظافت ناحيه مقعد. می توانيد از مواد بی حس کننده مثل ژل ليدوکايين در دهانه مقعد استفاده کنيد اما اين مواد می توانند باعث پارگی کاندوم بشوند. بنابراين با استفاده از مواد لغزنده کننده خيلی به آهستگی ابتدا با انگشت و سپس آلت را به آهستگی وارد کنيد. از مقدار زيادی مايع لغزنده کننده محلول در آب استفاده کنيد ( نه محلول در چربی چون کاندوم را پاره می کند).

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 18:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آدلر و نظريه هاي روانشناسي فردي

بازديد: 395

 

موضوع:

آدلر و نظريه هاي
روانشناسي فردي

 

 

تابستان 85
آلفرد آدلر ( 1937 ـ 1870)

آدلر معمولا به عنوان نخستين پيشگام گروه روانشناسي اجتماعي در روانكاوي تلقي مي شود، زيرا در 1911 از فرويد جدا شد. او نظريه اي را تدوين كرد كه " علايق اجتماعي " در آن نقش عمده اي را ايفا مي كنند ، و او تنها روانشناسي است كه يك گروه چهارنفري تشكيل داد كه به نام او ناميده مي شود.

زندگي آدلر

آدلر در يك خانواده ثروتمند كه در حومه وين ، اتريش ، زندگي مي كردند به دنيا آمد. كودكي او با بيماري ، حسادت برادر بزرگتر ، و طرد شدن از سوي مادر مشخص شده بود. او خود را شخصي زشت و كوچك اندام تلقي مي كرد. آدلر نسبت به پدرش بيش از مادرش احساس نزديكي مي كرد، و شايد مانند يونگ ، بعدها به اين دليل با مفهوم عقده اديپ مخالفت كردكه در تجارب دوره كودكي اش انعكاس نداشت. آدلر در كودكي با جديت تمام كار مي كرد تا نزد همسالانش محبوبيت به د ست آورد، و به تدريج كه بزرگتر شد، به احساس عزت نفس و پذيرش از سوي ديگران دست يافت كه در ميان افراد خانواده اش سراغ نداشت.

آدلر در ابتدا دانش آموز ضعيفي بود، به اندازه اي ضعيف كه معلمي به پدرش گفت كه اين پسر براي هيچ شغلي جز شاگرد كفاشي مناسب نيست. اما آدلر با پشتكار و فداكاري خود را از پايين ترين سطح كلاس بالا كشيد. هم از نظر اجتماعي و هم از نظر تحصيلي سخت تلاش كرد تا بر عقب ماندگيها و حقارتهايش غلبه كند، و بدين ترتيب براي نظريه آينده اش داير بر اينكه شخص بايد نقاط ضعفش را جبران كند نمونه اي شد.

توصيف احساسهاي حقارت ، كه بعدها بخش اصلي نظام او را تشكيل داد، بازتاب مستقيم تجارب اوليه خود اوست، ديني كه آدلر آزادانه به آن اعتراف كرد.

آدلر در چهار سالگي ، هنگامي كه از دست و پنجه نرم كردن با ذات الريه اي كه او را تا دم مرگ برده بود بهبودي حاصل كرد، تصميم گرفت پزشك شود. درجه دكتري پزشكي خود را در 1895 از دانشگاه وين دريافت كرد.

پس از گرفتن تخصص چشم پزشكي و سپس اشتغال در طب عمومي ، به روانپزشكي روي آورد. در 1902 شركت در جلسات بحث گروهي هفتگي فرويد را به عنوان يكي از چهار عضو مجاز آغاز كرد. گرچه از نزديك با فرويد كار مي كرد، رابطه شخصي با يكديگر نداشتند.

يكبار فرويد گفته بود كه آدلر حوصله اش را سر مي برد.

آدلر در چند سال بعد نظريه اي درباره شخصيت تدوين كرد كه از بسياري جهات با نظريه فرويد تفاوت داشت و تاكيد فرويد بر عوامل جنسي را آشكارا مورد انتقاد قرار داد. در 1910 فرويد رياست انجمن روانكاوي وين را به نام او كرده بود تا اختلافات فزاينده بين آندو از ميان برداشته شود، اما در 1911 ، انشعاب اجتناب ناپذير كامل شد. اين انشعاب تلخ بود. بعدها آدلر فرويد را كلاهبردار توصيف كرد و روانكاوي او را " كثيف " خواند (روزن [1] ، 1975 ، ص ، 210) فرويد از آدلر به عنوان " نابهنجار" و " ديوانه شهرت " ياد مي كرد ( گي ، 1988 ، ص . 223).

آدلر در جنگ جهاني اول به عنوان پزشك در ارتش اتريش خدمت كرد و پس از آن كلينيكهاي راهنمايي كودكان را در مدارس وين سازماندهي كرد. در سالهاي دهه 1920 نظام روانشناسي اجتماعي وي كه خود آن را روانشناسي فردي مي ناميد پيروان زيادي پيدا كرد.

در 1926 آدلر نخستين بازديد از چندين بازديد خود از آمريكا را انجام داد و هشت سال بعد به  استادي روانشناسي باليني در دانشكده پزشكي لانگ آيلند ( نيويورك ) منصوب شد. وي در حالي كه براي

ايراد سخنراني پرحرارت در سفر بود، در آبردين[2]، اسكاتلند در گذشت.

فرويد در پاسخ به نامه دوستي كه مرگ آدلر به شدت متاثرش كرده بود نوشت ، " من معناي دلسوزي شما براي آدلر را نمي فهمم. براي يك پسر يهودي كه از حومه وين خارج مي شود مرگ در آبردين به خود ي خود يك موقعيت بي سابقه و دليلي است بر اينكه تا چه اندازه پيش رفته است . دنيا در برابر مخالفتش با روانكاوي پاداش خوبي به او داد " (اسكارف[3] ، 1971 ، ص. 47).

 

روانشناسي فردي

آدلر عقيده داشت كه رفتار آدمي نه به وسيله نيروهاي زيست شناختي بلكه به وسيله نيروهاي اجتماعي تعيين مي شود . به نظر وي علاقه اجتماعي ، كه مي توان آن را به عنوان استعداد ذاتي براي همكاري با ديگران جهت رسيدن به هدفهاي شخصي و اجتماعي تعريف كرد، از طريق تجارب يادگيري در دوره كودكي رشد مي كند.

آدلر بر خلاف فرويد، نقش اميال جنسي را در شكل گيري شخصيت به حداقل كاهش داد و در اين مورد، به جاي ناهشياري ، نقش هشياري را به عنوان تعيين كننده رفتار مورد تاكيد قرار داد. در حالي كه فرويد بر اين امر تاكيد مي كرد كه رفتار انسان به وسيله تجارب گذشته شكل مي گيرد، آدلر معتقد بود كه انديشيدن درباره آينده تاثير قوي تري بر ما دارد.

تلاش براي هدفهاي آينده يا پيش بيني رويدادهاي آينده مي تواند رفتار زمان حال ما را تحت تاثير قرار دهد. براي مثال ، كسي كه با ترس از نفرين جاودانه پس از مرگ زندگي مي كند، رفتارش با كسي كه چنين انتظاري ندارد متفاوت خواهد بود.

فرويد شخصيت را به سه بخش جداگانه ( نهاد ، من ، و من برتر) تقسيم كرد، اما آدلر اثبات و يگانگي شخصيت را مورد تاكيد قرار مي داد. او به يك نيروي پوياي كشاننده معتقد بود كه منابع مختلف شخصيت را در جهت يك هدف مهم هدايت مي كند.

اين هدف نهايي كه همه ما براي رسيدن به آن تلاش مي كنيم ، برتري يا كمال است كه شامل رشد كاملتر پيشرفت ، به واقعيت رسانيدن و تحقق خود است. آدلر عقيده داشت كه اين تلاش براي برتري ، براي پيشرفت خود ، مادرزادي است و در همه جنبه هاي شخصيت آشكارا به چشم مي خورد .

روانشناسي فردي و شيوه هاي آزمون

آدلر نسبت به آزمون هاي متداول در روانشناسي كه تشخيص درباره شخصيت هسته اصلي آن ها را مي سازد، مردد بود و غالبا اخطار مي داد.

او به شاگردانش توصيه مي كرد كه از اين روش كوتاه و مختصر " احتراز كنند و در عوض به تقويت و توسعه قدرت درك مستقيم [4] خويش بكوشند. و بهترين راه براي ممارست در اين توانايي همانا گفتگوي رواند زماني است كه بدون هيچ شرط و قيدي انجام مي پذيرد : وضعيت هاي ساختگي كه در يك آزمون برپاست فقط منتج به نتائجي مي شود كه مي توانند تعبيرات بسيار داشته باشند. علاوه بر آن ارزشيابي اين آزمون ها بدون كمك دقيق محاسبات رياضي انجام پذير نيست و اين همان موردي است كه متخصصان فن به آن مباهات مي ورزند: نتايجي كه از اين طريق سنجش رواني [5] حاصل مي شود. فقط داراي ارزش بسيار كمي از لحاظ روانشناسي عمقي است.

آزمون يعني به امتحان در آوردن يك گروه گواه [6]. اين آزمون قبلا در گروه گواه كوچكي صورت مي پذيرفت ، براي آنكه آمادگي هاي خاص و مهارت هاي شخصي را اندازه گيري كند. مراكز و تاسيسات اقتصادي و صنعتي از ده ها سال پيش ، از اينگونه روش هاي آزمون استفاده مي نمودند تا اينكه حتي كار به آنجا كشيد كه آنها با تايلور آمريكائي در ايجاد هم آهنگي نسبي براي حرفه هاي مختلف و رشته هاي تخصصي برنامه ريز نموده و به وسيله آزمون به انتخاب افرادي پرداختند كه از لحاظ فعاليتهاي فني مستعد تر بوده و باصطلاح " بهترين فرد باشند براي بكار گماردن در بهترين محل كار." از آنجا كه در اقتصاد آن زمان انسان به عنوان يك كليت تنها ، كمتر مورد نظر قرار مي گرفت ـ و امروز هم متاسفانه وضع بهمان منوال است ـ فرد كارگر بيشتر به عنوان ابزار كار ديده مي شد و گناهي به نظر نمي آمد كه روي اين ابزار كار روش هاي آزمون به آزمايش در آيد.

بكار پرندگان روش هاي به اصطلاح روان فني [7]در صدد بر آمدند كه از امكان هر موقعيتي براي توسعه كار خود استفاده نمايند و روش هاي آزمون را به كار گيرند: چنين گمان ميرفت كه اين گونه ارزشيابي هاي آمار و شكل پردازي هاي روش آزمون ، ضمانتي بر يك داوري " عيني" درباره ارزش و توانائي انسانها باشد.

روان پزشكي نيز مانند روانشناسي اقتصادي [8]بسيار زود دست به كار توسعه روش هاي آزمون زد با اين هدف كه بتواند نيروهاي رواني و معنوي انسانهاي بهنجار و نابهنجار را از يكديگر تميز بخشد.

روان پزشكي تا حدي همان نظريه اتميسم [9] را كه زندگي اقتصادي در جهت منافع خود اختيار كرده بود، مد نظر داشت . روان پزشكان نيز با آزمون هاي خود همان زير بناي فكري را داشتند كه در آن انسان به صورت محموله اي متشكل از كنش هاي متعدد مثل هوش ، حافظه ، احساس ، عاطفه و مانند اينها نگريسته شده كه بايد به وسيله يك روش مطمئن و قابل اندازه گيري ، شمارش و توزين شود.

اين امر تنها محدود به فعاليت روانشناسي فردي نيست كه شيوه هاي آزمون روان پزشكي را بطور جامع رد كند . بايد در نظر داشت كه بعضي از شيوه هاي آزمون كه حافظه و هوش را مورد آزمايش قرار مي دهد، البته بدون ثمر نيست : استفاده از آزمون هاي معتبر و با قاعده به راحتي راه را در جهت يك مقايسه علمي مي گشايد تا بتوان موضوع را با دقت هرچه بيشتر تفسير كرده و از شخص مورد آزمايش ـ تخميناً ـ گماني به دست آورد.

اشكالي كه در اين نوع موارد براي آزمون گرا ـ مخصوصا آنها كه تجربه كمتر دارندـ حين آزمون پيش مي آيد ، آنست كه آنها مجبورند يك كنش را از مجموع كنش هاي رواني بيرون بكشند : در صورتيكه قدرت هوش از نظر زندگي رواني موردي نيست كه بتواند براحتي و ظرافت از ديگر فعاليتهاي ذهني جدا شود.

حتي يكفرد بي تجربه در اين امور هم مطلع است كه هوش ، همراه با احساس و نيروي عاطفه وابسته به تاثير متقابل در يكديگر مي باشند. انتقادي كه روانشناسي فردي تقربيا از تمام آزمون مي كند ، بر اساس اين حقيقت قرار دارد كه آزمون ها ـ تقريبا همگي ـ قادر به ارائه يافته هاي پويا[10] نيستند : آنها بهيچوجه نمي توانند توضيح بدهند كه در نتيجه كدام يك از تلاش هاي دروني يا مهارها ، ماهيت بعضي از واكنش ها به صورتي است كه مي بينيم و طور ديگري نيست .

آيا تغيير پذير يا تغيير ناپذيري مسئله اصلي است ؟ و در عين حال چه اقدامي مي شود براي توسعه يا بهبود آن نمود. اما نكته اينجاست كه در عمل غالبا وضع بدين نتيجه مي رسد كه نتايج بدست آمده در آزمون همچون " برچسبي " به موضوع زده مي شود مثال كودكاني كه در مدرسه فاقد پيشرفت در امور درسي هستند و به احتمال قوي علت اصلي آن كاستي در امر تربيت يا وضع خانوادگي است از اين نوع است.

حال با انجام چند آزمون روي اين كودك ، آنها را به عنوان " بي هوش " يا " بي استعداد " معرفي مي كنند كه طبعا در سرگذشت بعدي آنان نيز متضمن عواقب بد خواهد گشت .

از سوئي ديگر ، مورد آزمون قراردادن يكي از فعاليتهاي رواني جدا از ديگر فعاليتها خود مسئوليتهاي خطير در بر دارد. مسئله اين مسئوليت هنوز وقتي سنگين تر مي شود اگر بخواهند به كمك روش هاي آزمون كل يك شخصيت ـ سالم يا بيمار ، نوع ناهنجارها و ميزان و غيره ـ آن را بسنجش در آورند.

در رابطه با اين مسئله نيز " آزمون هائي " در سالهاي اخير متداول شده كه روانشناسي فردي نسبت به آنها ترديد از خود نشان مي دهد.

در روش آزمون " رور شاخ " كه در تجربه زياد مورد استفاده قرار مي گيرد ، يك سلسله لكه هاي رنگي كه بر حسب تصادف به شكلي در آمده اند ،  و تفسير آنها به وسيله شخص مورد آزمون موضوع اصلي است . بدين ترتيب كه گفته هاي در مانجو درباره شكل لكه و آنچه از آن به نظرش مي رسد دقيقا يادداشت شده و بعد جزء جزء آن به تفصيل مورد ارزشيابي قرار مي گيرد .

توضيح درباره نظر اين آزمون بدين شرح است كه پيدائي علائم بيماري همچنين خصوصيات معين شخصيت موضوع در يافته هاي كاملا خاص اين آزمون ، آشكار مي گردد و معمولا آزمون رور شاخ را براي سنجش هوش ، ساختمان عاطفي ،محفوظات درون و تركيبات شخصيت به كار مي برند.

فرض بر اينست كه سلامت و بيماري انسان بر حالات رفتارش موثر واقع شده و خصوصيت نوع [11] او مي تواند خود را در هر عملي كه از موضوع سر ميزند، آشكار سازد ـ چرا كه در يك يافته آزمون اين حالت اتفاق نيفتد ؟

اما در اينمورد نيز اعمال دقت فراوان لازم است . روش فني آزمون و نيز ارزشيابي و نتيجه آن كه اساسي اسطوره وار دارد.غالبا بر خصوصيت يكباره و غير قابل تكرار شخصيت موضوع ، دقت لازم مبذول نمي دارد.

طبيعي است كه اين نوع روش هاي آزمون بدين خاطر مورد قبول واقع شده و طرفدار زياد دارد كه آدم خوش خيالي كه نامش " متخصص فن " است ، دل به اين خوش دارد كه هميشه نوار اندازه گيري خود را همراه داشته و مي تواند همه انسان ها را " دقيقا" بسنجد . اما شيوه هاي آزمون همواره اين خطر را با خود مي آورند كه از يك روياروئي انسان ميان آزمونگر و مورد آزمون جلوگيري شود : مورد آزمون در آن اصلا نيازي به روياروئي با انسان ندارد. چون او مورد اندازه گيري و شمارش قرار گرفته و قواعد آزمون به راحتي جريان پذيرفته است و وسيله يا عامل گرايشهايي در سنجش كه نامش " درك " و " احساس " است به زوال كشيده شده جاي خود را به دستگاه [12]داده است.

روانشناسي فردي نسبت بتمام شيوه هاي آزمون با نظر انتقاد آميز مي نگرد. مطابق توصيه و شيوه آدلر در تشخيص مسائل روانشناسي ، روانشناسي فردي  از حركات ظاهر بيمار يا درمانجو ـ مثل حالات چهره، رفتار ، صحبت ، نحوه راه رفتن ، صدا ، نگاه ـ استفاده مي جويد، ولي هيچگاه يك وضعيت آزمايشي تصنع آميز به وجود نمي آورد كه مجبور به نتيجه گيري ساختگي از آن بشود.

تشخيص نهائي اين نوع آزمون ، بطور قطع هميشه از داستان زندگي موضوع بيرون كشيده مي شود كه اين قصه براي يك محقق اهل فن ، آشكار كننده شيوه زندگي و نوع اقدام ( قدم برداشتن ) [13]فرد است :

در ادامه اين مطلب بايد گفته شود كه خود رفتار بيمار در امر رواندرماني وسيله كمكي بسيار با ارزش براي تشخيص است كه به يك مشاهده كننده خوب و ارزشياب نكات با ارزشي از زندگي و افكار بيمار گزارش مي دهد.

در عصري كه شيوه هاي آزمون تقريبا در همه جا متداول است ، روانشناسي فردي همه دقت خود را بر يادگيري ساده ترين وسيله براي شناخت روان آدمي متمركز مي كند و توصيه مي نمايد كه روش هاي مصنوعي بايد به نفع ايجاد يك رابطه مستقيم و گفتگوي دو نفره ( مصاحبه ) انساني توام با درك و احساس كمك ، كنار گذاشته شود.

احساسهاي كهتري ( حقارت )

آدلر در اين مورد كه تمايلات جنسي پايه اصلي انگيزش است ، با فرويد موافق نبود. او در مقابل عقيده داشت كه يك احساس كلي حقارت [14]نيروي تعيين كننده رفتار است ، چنانكه در زندگي خودش صادق بود.

آدلر در ابتدا اين احساس حقارت را به قسمتهاي معيوب بدن ربط مي داد. كودكي كه داراي يك نقص عضوي ارثي است ، با تاكيد بيش از اندازه بر كاركرد ناقص آن ، سعي مي كند نقص را جبران نمايد. كودكي كه دچار لكنت زبان است ، ممكن است از طريق گفتار درماني سخنور بزرگي شود، همچنين كودكي كه بدن ضعيف دارد ممكن است با تمرين زياد به صورت ورزشكار يا رقصنده اي در آيد.

آدلر بعدها اين مفهوم را گسترش داد و آن را به هر نوع نقص بدني ، ذهني ، يا اجتماعي حقيقي يا خيالي تعميم داد. او همچنين عقيده داشت درماندگي و كوچكي اندام و وابستگي كودك به محيط يك احساس كلي حقارت را در او به وجود مي آورد كه همه افراد آن را تجربه مي كنند.

كودكي كه هشيارانه از اين حقارت آگاه است و نياز دارد بر آن غلبه كند، بر اثر تلاش براي برتري كه ارثي است به حركت در مي آيد. آدلر معتقد بود كه اين فرآيند تلاش و كوشش در سرتاسر زندگي استمرار مي يابد و شخص را به سوي پيشرفت سوق مي دهد.

احساسهاي حقارت هم به سود فرد و هم به سود جامعه عمل مي كنند، زيرا به پيشرفت و ترقي مداوم منتهي مي شوند. اما اگر در كودكي احساسهاي حقارت با نازپروردگي بيش از اندازه يا طرد شدگي از سوي والدين برخورد كنند ممكن است به بروز رفتارهاي جبراني نابهنجار بيانجامند.

شكست در جبران احساسهاي حقارت به رشد عقده حقارت [15] منجر مي شود، كه در نتيجه شخص را در برخورد با مسايل زندگي ناتوان مي سازد .

انفعالات انفصالي

الف . خشم

خشم انفعالي است كه مظهر و تجلي جاوداني قدرت طلبي و برتري جويي به شمار مي آيد. اين احساس بروشني نشان مي دهد كه هدفش از بين بردن سريع و با قدرت موانعي است كه بر سر راه فرد عصباني قرار دارد. در تحقيقات پيشين آموختيم كه يك فرد خشمگين كسي است كه با جديت نيرو و توان خود را به كار مي گيرد تا بر ديگران برتري پيدا كند.

تلاش فرد براي بازشناسايي ، گاه به شكل قدرت طلبي جاوداني در مي آيد. وقتي اين اتفاق مي افتد ، با افرادي روبه رو مي شويم كه به كمترين محركها ـ كه حس قدرتمندي آنها را تحريك مي كند ـ با خشم زياد پاسخ مي دهند.

آنها معتقدند شايد در نتيجه تجربيات قبلي كه خيلي راحت مي توانند ، به ميل و دلخواه خود عمل كنند و به واسطه اين روش بر مخالفان خود غالب شوند . اين روش پايه و اساس عقلي صحيحي ندارد، با وجود اين در بيشتر موارد به آن متوسل مي شوند. بيشتر افراد براحتي به خاطر مي آورند كه چگونه با خشم خودشان موقعيتشان را حفظ كنند.

ب. افسردگي

وقتي فردي نتواند براي شكست يا محروميتي كه متحمل شده است خود را دلداري بدهد، انفعال افسردگي اتفاق مي افتد . افسردگي همراه با ديگر انفعالات ، احساس نارضايتي يا ضعف را جبران مي كند و هدف آن دستيابي به موقعيت بهتر است. در اين خصوص ، ارزش آن همانند غليان خشم است. تفاوت اينجاست كه افسردگي در نتيجه يك محرك ديگر رخ مي دهد، به وسيله يك نگرش متفاوت به وجود مي آيد و از روش متفاوتي بهره مي گيرد.

 

 

ج . سوء استفاده از احساس

در گذشته هيچ كس ارزش و معناي واقعي انفعالات و احساسات را نمي دانست تا اينكه محققان پي بردند كه انفعالات و احساسات ، ابزاري گرانمايه براي غلبه بر احساس حقارت و بالا بردن شخصيت و شناسايي خويشتن هستند.

استعداد بروز احساس ، كاربرد وسيعي در زندگي رواني دارد . وقتي كودك بياموزد كه با خشم ، افسردگي ، گريستن و احساس اينكه به او كم توجهي شده است ، مي تواند بر محيط اطرافش حاكم شود ، بارها از اين روش براي برتري يافتن ، استفاده خواهد كرد. در اين روش به آساني الگوي رفتاري پيدا مي كند كه به او اجازه مي دهد تا با پاسخهاي احساسي ابتدايي نسبت به  كوچكترين و كم اهميت ترين محركها ، عكس العمل نشان دهد. هركجا كه نياز باشد ، احساساتش را بروز دهد.

د. بيزاري

احساس بيزاري ، نوعي از احساسات انفصالي است ، گرچه اين احساس بخوبي ساير انفعالات شناخته شده نيست. از لحاظ فيزيكي ، زماني بيزاري اتفاق مي افتد كه ديواره معده با روش خاصي تحريك مي شود. به هر حال ، گرايشها و تلاشهايي وجود دارند كه فرد با آن مي خواهد موضوع را از حيطه زندگي رواني خود " بيرون بريزد " . اينجاست كه جنبه انفصالي يك انفعال آشكار مي شود.

حوادث آتي عقيده ما را تاييد و بر آن تاكيد مي كند. بيزاري حالتي از تنفر است. اداهايي كه فرد همراه با اين حالت از خود نشان مي دهد، دلالت بر خوار شمردن محيط و حل يك مشكل و تلاش براي دوري جستن از آن دارد.

خيلي راحت مي توان از اين انفعال سوء استفاده كرد و به كمك آن براي دور كردن خودمان از يك موقعيت ناخوشايند بهانه بياوريم .

هـ ترس و اضطراب

اضطراب يكي از بارزترين پديده هاي زندگي بشر مي باشد. اين انفعال بسيار پيچيده است؛ چرا كه نه تنها يك احساس انفصالي نيست ، بلكه مانند افسردگي ، مي تواندبه طور يكجانبه بر همنوعان انسان تاثير بگذارد . يك كودك به واسطه ترسي كه دارد ، از موقعيت پيش آمده مي گريزد و براي محافظت خود به سوي شخص ديگري مي شتابد.

مكانيسم ترس، برتري را به طور مستقيم نشان نمي دهد ـ در حقيقت به نظر مي رسد كه نوعي شكست را نشان مي دهد. شخص مضطرب سعي مي كند تا آنجا كه مي تواند خود را كوچك كند، اما همينجاست كه جنبه عاطفي اين انفعال ـ كه در عين حال قدرت طلبي را با خود به همراه دارد ـ آشكار مي شود.

افراد مضطرب براي محافظت از خود به موقعيت ديگري گريز مي زنند و سعي مي كنند با اين روش خود را تقويت كنند تا اينكه بتوانند با خطراتي كه سر راهشان قرار مي گيرد، روبه رو شوند و به پيروزي نايل آيند.

 

 

 

2. انفعالات عاطفي

الف . شادي

شادي ، انفعالي است كه فاصله ميان دو انسان را با پلي به هم پيوند مي زند. در شادماني ، انزوا و گوشه گيري معنا ندارد حالات شادماني در پي دوست يابي ، و در انسانهايي كه مي خواهند با هم بازي كنند، بروز مي كند. اين نگرش ، يك نگرش عاطفي است. به بيان ديگر ، با اين انفعال دست خود را به سوي همنوعانمان دراز مي كنيم . همانند اينكه محبت از طرف فردي به فرد ديگر ابراز مي شود.

تمام عناصر پيوند دهنده در اين انفعال وجود دارد. به طور قطع ، دوباره با انسانهايي سروكار داريم كه تلاش مي كنند تا بر احساس نارضايتي و تنهايي غلبه نمايند، به طوري كه ممكن است در امتداد خطي كه از پايين به بالا كشيده ايم ، به معيار برتري دست يابند.

ب . همدردي

حس همدردي بيان احساس تعاون محض است . هروقت كه ببينيم فردي همدردي مي كند ، به طور كلي مي توانيم اطمينان داشته باشيم كه احساس تعاون او به طور كامل رشد كرده است ؛ چرا كه اين احساس به او اجازه مي دهد تا قضاوت كنيم كه يك فرد چقدر مي تواند خود را همانند همنوعش سازد شايد مساله معمولتر از اين احساس ، سوء استفاده قراردادي است كه از آن مي شود.

 

 

ج . تواضع

تواضع انفعالي است كه در يك زمان يا به طور همزمان ، هم انفصالي و هم عاطفي است. بعلاوه اين انفعال بخشي از ساختار و بناي احساس تعاون ماست  از زندگي رواني ما جدا نيست. وجود جامعه بشري بدون حضور اين احساس ممكن نيست . هرجا به نظر برسد كه ارزش شخصيت انسان در حال سقوط است يا نمي تواند آگاهانه خود را مورد ارزيابي قرار دهد، اين اتفاق رخ مي دهد.

 

سبك زندگي

به نظر آدلر ، تلاش انسان براي رسيدن به برتري جهان شمول است ، اما هر فردي براي رسيدن به اين هدف از رفتارهاي گوناگوني استفاده مي كند. ما تلاش براي برتري جويي را به صورتهاي مختلف جلوه گر مي سازيم ، و هريك از ما شيوه يگانه يا مشخص از پاسخ را در خود پرورش مي دهيم ، كه آدلر آن را سبك زندگي [16]مي ناميد.

اين سبك زندگي شامل رفتارهايي است كه به وسيله آنهاحقارت واقعي يا خيالي خود را جبران مي كنيم . در مورد مثال قبلي ما ازكودكي كه بدني ضعيف دارد ، سبك زندگي شامل تمامي فعاليتهايي مانند تمرين و پرداختن به ورزشهاست كه به افزايش نيرومندي و بنيه بدني او منتهي مي شود.

اين سبك زندگي كه در چهار يا پنج سالگي شكل مي گيرد، تثبيت مي شود و به آساني تغيير نمي كند، و چهارچوبي را فراهم مي آورد كه تمامي تجارب بعديد در قالب آن انجام مي گيرند.

ملاحظه مي شود كه آدلر نيز همانند فرويد اهميت سالهاي اوليه زندگي را در تشكيل شخصيت مورد تاكيد قرار داده است. تفاوت او با فرويد در اين عقيده است كه فرد سبكي زندگي خودش را هشيارانه مي آفريند.

 

قدرت خلاق خود

مفهوم آدلر از قدرت خلاق خود [17] اوج نظريه او تلقي مي شود . او گفت ما استعداد آن را داريم كه شخصيت مان را مطابق سبك زندگي يگانه خود تعيين كنيم . اين قدرت خلاق نشانگر اصل فعال هستي انسان است كه ممكن است با  مفهوم روح پيوند داشته باشد.تواناييها و تجارب معيني از طريق وراثت و محيط به ما منتقل مي شوند، اما آنچه كه پايه هاي نگرش ما نسبت به زندگي را فراهم مي سازد همانا روشي است كه فعالانه به كار مي بنديم و تجاربمان را تفسير  مي كنيم.

اين بدين معناست كه ما هشيارانه در ساختن شخصيت و سرنوشت مان دست اندركاريم . آدلر نوشت ما مي توانيم سرنوشت خود را تعيين كنيم نه اينكه منتظر بمانيم تا تجارب گذشته آن را تعيين كند.

ترتيب تولد

آدلر در بررسي دوران كودكي بيمارانش ، به رابطه بين شخصيت و ترتيب تولد علاقمند شد . او يافت كه فرزند اول ، مياني و آخر ، به دليل موقعيت شان در خانواده ، تجارب اجتماعي ، متفاوتي دارند كه به شخصيتهاي متفاوت منجر مي شود.

مسن ترين فرزند پيش از آنكه فرزند دوم جاي او را بگيرد توجه زيادي دريافت مي دارد. بنابراين ، فرزند اول ممكن است احساس ناامني و خصومت كند ، سلطه گر و محافظه كار باشد ، و به حفظ نظم و قدرت علامه مند شود. آدلر اظهار مي داشت كه مجرمان ، روان رنجوران ، و منحرفان اغلب فرزندان اول خانواده هستند . ( زيگموند فرزند اول خانواده بود ).

آدلر فرزند دوم را جاه طلب ، عصيانگر ، و حسود يافت كه به طور مداوم مي كوشد تا از فرزند اول سبقت گيرد. (آدلر ، كه فرزند دوم بود ، همه عمر چنين رابطه رقابت آلودي با برادر بزرگترش زيگموند داشت ) آدلر معتقد بود فرزند دوم از فرزند اول و جوانترين فرزند سازگاري بهتري دارد.

عقيده داشت كه جوانترين فرزند خانواده لوس و نازپرورده مي شود و به احتمال زياد در كودكي و بزرگسالي مشكلات رفتاري خواهد داشت.

اظهار نظر

بيشتر كساني كه از تصوير ارائه شده از ماهيت انسان توسط فرويد به گونه اي كه نيروهاي جنسي و تجارب كودكي بر آن غلبه دارند ناخشنود و متنفر بودند نظريه هاي آدلر را به گرمي پذيرفتند. بديهي است اين طرز تلقي كه ما هشيارانه و صرف نظر از محدوديتهاي وراثتي يا رويدادهاي كودكي رشد خود را هدايت مي كنيم ، ناخوشايند تر است. آدلر يك تصوير خشنود كننده و خوش بينانه از ماهيت انسان را ارائه داد.

نظام آدلر عاري از انتقاد نيست . بسياري از روانشناسان مدعي اند كه نظريه هاي او ساختگي و بر مشاهدات مبتني بر عقل سليم از زندگي روزمره متكي است. بعضي ديگر مشاهدات سوگيرانه و عاري از بينش تلقي مي كنند. فرويد مي گفت كه نظام آدلر بيش از اندازه ساده است.

يادگيري و روانكاوي به علت پيچيدگي اش دو سال طول مي كشد اما انديشه هاي آدلر را مي توان " به دليل آنكه او حرف زيادي براي گفتن ندارد در دو هفته ياد گرفت " (استربا [18]، 1982 ، ص . 156).

از سوي د يگر آدلر مي گفت آن دقيقا درباره كارهاي خود فرويد صدق مي كند، زيرا براي آدلر تدوين روانشناسي ساده اش 40 سال طول كشيد !

انتقادهايي كه روانشناسان آزمايشي به فرويد و يونگ وارد كرده اند به آدلر هم وارد است. مشاهدات آدلر درباره بيمارانش قابل تكرار يا بررسي نيستند، به علاوه اين مشاهدات به شيوه كنترل شده و نظامدار صورت نگرفته اند. او براي وارسي دقت و صحت گزارشهاي بيمارانش كوششي به عمل نياورد، و ما نند فرويد و يونگ روشهايي را كه به وسيله آنها داده ها را تحليل مي كرد و به نتيجه گيري هايش مي رسيد توضيح نداده است.

بيشتر مفاهيم آدلر در برابر اعتباريابي آزمايشي نافرجام مانده اند، هرچند عقايد وي درباره ترتيب تولد به گونه چشمگيري موضوع تحقيق قرار گرفته است. براي مثال ، مطالعات نشان داده اند كه هوش و نياز به پيشرفت در فرزندان اول بالا تر است و با تولد فرزند دوم معمولا اضطراب را تجربه مي كنند.

پژوهشهاي بعدي نشان مي دهند كه خاطره هاي اوليه كودكي نشانه هايي از سبك زندگي بزرگسالي ما را جلوه گر مي سازند ( ديويدو[19] و بران[20] ، 1990).

نفوذ آدلر در روانكاوي پس از فرويد چشمگير بوده است. آثار روانشناسان من (ايگون ) كه به هشياري بيش از فرايندهاي ناهشياري تاكيد دارند ، از رهنمودهاي آدلر پيروي مي كنند. تاكيد وي بر نيروهاي اجتماعي در شخصيت در كارهاي كارن هورناي[21]و تاكيد او بر وحدت شخصيت در نظريه گوردون آلپورت [22] انعكاس يافته است.

توجه او بر قدرت خلاق فرد در شكل دادن سبك زندگي اش بر افكار مزلو نفوذ داشت. و تاكيد آدلر بر متغيرهاي اجتماعي كارهاي جوليان راتر[23] نظريه پرداز جديد نو رفتار گراي يادگيري اجتماعي را تحت تاثير قرار داد.

آدلر بسيار جلوتر از زمان خود بود، زيرا تاكيد او بر متغيرهاي شناختي و اجتماعي با روندهاي روانشناسي امروز سازگارتر از روانشناسي زمان خود اوست.

 

 

منابع:

1- روانشناسي شخصيت- تأليف دكتر يوسف كريمي

2- روانشناسي فردي- تأليف آلفرد آدلر-ترجمه دكتر حسن زماني شرفشاهي- نگارش: ميهن بهرامي

3- طبيعت انسان- تأليف آلفرد آدلر- مترجم: طاهره جواهر ساز

4- تاريخ روانشناسي نوين- تأليف دوان پي. شولتز سيدني آلن شولتز- ترجمه: علي اكبر سيف

 

 



[1]Roazen

[2]Anerdeen

[3]Scarf

[4]Intuition

[5]Seelenmessung

[6]Stichprobe

[7]Psychotechnik

[8]Wirtschaftspsychologie

[9]Atomism

[10]Dynamichen Befunde

[11]Wesensart

[12]Apparat

[13]Gangart

[14]inferiority

[15]inferiority complex

[16]style of life

[17]self

[18]sterba

[19]Davidow

[20]Bruhn

[21]karen horney

[22]Gordon Alport

[23]Julian Rotter

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 18:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درمورد کاهش استرس

بازديد: 331

کاهش استرس

شخص مي تواند به ليستي از مردم واشيا فكر كند و مثالي بدهد از اينكه چطور هر يك آنچه كه به نظر مي رسد باشند، نيستند. بذله گويي و شوخي كردن، قابليت ديدن زندگي به صورت يك بازي سرگرم كننده است. شخص مي تواند زندگي را به صورت يك بازي نگاه كرده و به بازي يك اسم بدهد. شخص بايد زمانهاي احساسات متفاوت- خنده، لذت، ترس، عصبانيت، ناراحتي- را شناخته و برد و باخت ها را چارت‌بندي كند.

تواضع و فروتني، تمايل به سوال در مورد اهميت ارزشها، تفكرات و عقايد، كارها وجود شخصي مي باشد. يك فرد بايد به معني زندگي فردي را بررسي كرده و ببيند كه چگونه موقعيت هاي شادي فراهم مي آورند و چگونه روابط شاد، حاوي رنج و عذاب باشند. طعنه و استهزاء توانايي ديدن اينست كه موقعيتها سياه يا سفيد نيستند.

تمركز:

تمركز به كاهش استرس با برگرداندن تعادل ذهن و بدن، كمك مي كند. با تسلط سمت چپ، كارهاي ادراكي، زيبايي شناسي و خلاقانه تحت استرس كاهش مي يابند. براي تمركز خود، شخص بايد زبان شخص را روي دكمه تمركز كه حدود يك چهارم اينچ پشت دندانهاي جلويي بالايي مي باشد، بگذارد. اين نقطه ظاهرا غده تيموس را تحريك كرده اثر استرس را ضعيف مي كند و نيمكره هاي مغز را به تعدل مي رساند. فعاليتهاي ديگري كه ظاهرا دو نيمكره مغز را متعادل مي سازند عبارتند از خواندن يك شعر به حالت ريتميك و آهنگين، گوش دادن به يك فرد با صداي تسكين و آرامبخش، گوش كردن به يك موسيقي كلاسيك، گوش دادن به صداهاي طبيعي مثل خرخر گربه، جيك جيك پرندگان يا صداي آبشار يا جوي آب، تماشاي تصاويري از مناظر زيبا يا لبخند زدن به مردمي كه حركات و اقدامات دلسوزانه انجام مي دهند، گرفتن بازوي شخص ديگري به هنگام يك پياده روي شديد و دوش گرفتن، قرار دادن خود در وضعيتي خوب نيز مفيد است.

تغذيه

تغذيه خوب به نگهداري براي فعاليتي كامل و مفصل كمك مي كند. صرف يك وعده متعادل، خوردن منابع ويتامين و نوشيدن مقدار زيادي آب مهم مي باشند. به طور كلي مردم ايالات متحده نياز دارند كه چربي و كلسترول، قند و نمك و مصرف غذاي اضافي را كاهش دهند. رژيم آنها شامل مقادير زيادي چربي و كلسترول است كه در گوشت قرمز، تخم مرغ، پنير و غذاي آماده فراوان مي باشد. مصرف بيش از حد چربي با بيماريهاي قلبي عروقي ارتباط دارد. آنها ميزان كالري زيادي از قند دريافت مي كنند كه با چاقي، پوسيدگي دندانها ديابت و بيماريهاي قلبي ارتباط دارد. اين نگراني وجود دارد كه مواد افزودني و مواد آلوده كننده با سرطان ارتباط دارند. اين مواد افزودني خوراكي شامل مواد نگهدارنده، مواد رنگي، مواد رنگي، مواد طعم دهنده و مواد ثابت كننده اي كه زندگي طاقچه اي و قفسه اي را گسترش داده و غذاهاي آماده اي با طعم بهتر ايجاد مي كنند. بعلاوه حشره كش ها ومواد آلوده كننده شيميايي ديگر نيز براي سلامتي مضر هستند. مصرف زياد قند و چربي هاي اشباع، همراه با كاهش سطح فعاليت، باعث افزايش ‌چاقي مي شود. به طور كلي مردم ايالات متحده بايد ورزش بيشتري كنند تا ورود كالري خصوصا كالري حاصل از چربي و قند را كاهش دهند. همزمان در صد كالريهاي حاصل از  غذاهاي آماده، معمولا عاري از فيبر بوده و اغلب داراي قند ونمك مي باشند. دانه‌هاي خوراكي كه مي خوريم، اغلب با آرد سفيد و برنج بكار برده مي شوند، بنابراين، مقدار زيادي از سلولز خود را از دست مي دهند. اگرچه اصلاح عادت غذايي از استرس جلوگيري نمي كند، ما يك راه براي نگهداري و حفظ تناسب مورد نياز با استرس است.

تمرين ورزشي

تمرين منظم و شديد نيز مي تواند به شخص كمك كند كه در برابر استرس مزمن مقاومت كند تمرين تنفسي سرعت قلب را در طول دوره تمرين و براي مدتي بعد از تمرين ترفيع مي دهد. محدوده ترفيع لازم براي توليد يك اثر تنفسي از 60 تا 80 درصد سرعت muximal قلب شخص كه در 220 منهاي سن شخصي به سال محاسبه مي شود مي باشد. طناب زدن، دوچرخه سواري و شنا، تمرينهاي ورزشي بسيار خوبي هستند. رقصيدن نيز باعث مي شود كه شخص ماهيچه هايش را كش و قوس داده و مقاوم كند و هيجان و تنش را كاهش دهد.

تمرين ورزشي منظم ظرفيت كار و عملكرد را در چندين ناحيه افزايش دهد و مقدار انقباض قلبي، اندازه شريانهاي اكليلي (coronary) رساندن خون به قلب، اندازه ماهيچه قلب و حجم خون، كفايت توزيع محيطي و برگشت خون را افزايش مي دهد. تمرين ورزشي رساندن خون به شش ها و ظرفيت كاري آنها را در طول تمرين، افزايش مي دهد همچنين تمرين ورزشي استرين و تنشهاي عصبي حاصل از استرس روانشناسي را كاهش داده و تمايل به سستي و افسردگي را نيز كاهش مي دهد.

خواب

خواب نيز براي مقابله با استرس مهم است. نياز به خواب با افزايش سن كاهش مي يابد و مردم هرچه سنشان بالاتر مي رود ممكن است چند بار در شب بيدار شوند. اين مسئله نبايد با بي خوابي كه يك ناتواني طولاني براي خواب است اشتباه گرفته شود. سه نوع بي خوابي وجود دارد: 1- اوليه كه بيش از 15 دقيقه طول مي كشد تا به خواب برويم. 2- متناوب: بيدار شدن در طول شب و به سختي به خواب رفتن مجدد. 3- نهايي، صبح زود بيدار شدن و نواتواني خوابيدن مجدد.

فاكتورهاي فيزيكي، عاطفي و احساسي و تغذيه اي مي توانند به بيخوابي كمك كنند. فقدان تمرين فيزيكي، مسائل و مشكلات هاضمه، ناراحتي قلبي، فشار خون بالا مانع خواب مي شوند. اوضاع عاطفي آشفت مثل عصبانيت، ترس، احساس گناه، افسردگي و سستي، خشم تنشي ايجاد مي كنند كه مانع از خواب مي شود. رژيم نامتعادل، الكل، مصرف كافئين و وعده غذايي زياد كمي قبلاز خواب نيز مانع خواب مي شود.

براي ايجاد يك خواب شبانه خوب، فعاليتهاي روزانه قل از آماده شدن براي خواب، كم كم باريك شوند. تمرين ورزشي منظم باعث خواب عميق مي شود اما نبايد چند ساعت قبل از خواب انجام بگيرند. همينطور، باز خورد زيستي و مديتيشن و مراقبه نيز خاصيت كاهش استرس دارند كه باعث ايجاد خواب مي شود اما نبايد قبل از رفتن به تختخواب انجام گيرند زيرا مي توانند باعث انرژي وهوشياري شوند. شكلات، نوشابه، قهوه و غذاها و نوشيدنيهاي ديگر كه كافئين دارند بايد خصوصا در هنگام عصر محدود شوند. از خوردن زياده از حد، خصوصا غذاهاي سنگين در شب نيز بايد جلوگيري به عمل آيد. تختخواب بايد مناسب خواب بوده و اتاق نيز بايد تاريك و ساكت باشد.

آرام سازي (relaxation)

تنفس شكمي:

تكنيك‌هاي متعددي مي توانند براي ايجاد آرامش استفاده شوند. تنفس شكمي روشي سريع است. هنگام استرس، مردم تمال مي يابند كه تنفس كوتاه و سطحي انجام دهند. در نتيجه شش‌ها به طور كامل پر نمي شوند. هواي باقيمانده، كهنه مي شود و اكسيداسيون بافتها ناتمام است. كشيدگي ماهيچه اي نتيجه مي شود بدون واضح بودن و برجستگي، شخص مي تواند تنفسهاي شكمي كمي تقريبا در هر جايي و در هر زماني كه انجام دهد. بهتر است تنفس شكمي را به مدت 5 تا 10 دقيقه يكبار يا دو بار در روز هنگامي راست نشسته ايم، انجام دهيم. آن مي تواند در طول زمانهاي معمولا كوتاه انجام شده يا پاسخ به استرس را وقتي كه شروع شدهاست معكوس كند. براي تنفس شكمي، شخص بايد به آرامي از طريق بيني استنشاق كند و پشت را نيز مستقيم نگه دارد. اول شكم منبسط شده بعد سينه و نهايتا شانه ها منبسط مي شوند. سپس شخص بايد به آرامي نفس كشيده و نفس را به مدت 1 يا 2 ثانيه قبل از شروع تنفس بعدي حبس كند.

ماساژ:

ماساژ مي تواند تنش را آرام كرده و حالت منفعل و بي اراده اي از تمرين را فراهم آورده و ارتباط لمسي ايجاد كند. آن آرامسازي (relaxation) و انعطاف پذيري را تحريك مي كند. ماساژ خود نيز مي تواند از يك صندلي نيز انجام مي شود ان مي تواند به صورت ماساژ كامل بدن يا ماساژ قسمتي از بدن كه مخصوصا سفت و كشيده است انجام شود. براي ماساژ كامل بدن شخص بايد با قرار دادن دو دست بالاي سر و حركت آنها با حركات چرخشي آرام به سمت پايين، پشت سر، گردن و شانه ها شروع شود. گردن و شانه مكانهاي معمول براي تنش و كشيدگي هستند. آنها مي توانند به راحتي با  crossover دستها انجام گيرد طوري كه دست راست، شانه چپ را و دست چپ شانه راست را ماساژ دهد سپس دستها به بالاي سر برگردانده شده و با حركات چرخشي به سمت پيشاني، صورت، گردن و سينه حركت مي كنند. براي تسكين و آرامش بازوي راست، شخص نوك انگشتان دست راست را با دست چپ محكم گرفته و به سمت بالاي دست و بازو تا شانه با حركات چرخشي و طوري كه انگشتان بالا و شست در زير مي باشد، حركت مي كند. سپس شخص شست قسمت پايين سمت راست سينه را ماساژ مي دهد. اين عمل تا بالاي بازوي چپ و پايين سمت راست تكرار مي شود. دستها روي قسمت زيرين شكم قرار مي گيرند طوري كه انگشتان بالا و شست در زير مي باشد، حركت مي كند. سپس شخص قسمت پايين سمت راست سينه را ماساژ مي دهد. اين عمل تا بالاي بازوي چپ و پايين سمت راست تكرار مي شود دستها روي قيمت زيرين شكم قرار مي گيرند به طوري كه نوك انگشتان با بدن تماس دارند و حركات چرخشي تا بالاي سينه استفاده مي شوند. قسمت پايين پشت ناحيه ديگري است كه معمولا كشيده و تنيده است. شخص نوك انگشتان دست را روي قسمت پايين در دنبالچه قرار مي دهد. نو انگشتان بالا را تا  هر جا كه دست برسد ماساژ مي دهند پا بايد با ماساژي كه به سمت بالاي پا تا مچ پا و بالاي ساق پا و ران ماساژ بايد براي پاي ديگر نيز تكرار شود اين ماساژ كامل بدن مي تواند بعد از يك حمام گرم در زمان خواب انجام گيرد تا خواب بياورد.

آرامسازي و آرامش تدريجي:

آرامش تدريجي نيز مي تواند براي ايجاد خواب استفاده شود. آن انقباض هوشياري و آرام كردن و سست كردن ماهيچه هاست. با كشش سنجيده و محتاطانه ماهيچه ها شخص مي تواند بياموزد كه چگونه ماهيچه ها سفت شده و بياموزد كه آنها را سست كند. آن مي تواند قبل، همزمان يا بعد از يك حالت خشم استفاده شود. اگر روزانه به طور معمول يك بار يا دو بار انجام شود مي تواند كمك كند كه سطح خشم و عصبانيت شخص را پايين بياورد. آرامش تدريجي مي تواند در حالت ايستاده، نشسته يا خوابيده انجام گيرد در حالت خوابيده احتمال خواب رفتن بيشتر است. در حالت نشسته شخص بايد سر را به صورت عمودي روي شانه ها  پشت را روبروي صندلي، كف پاها روي كف زمين، پاها غير متقاطع و دستها را روي نرمه گوش در موقعيت سست نگهدارد. در طول آرامش تدريجي، شخص، ماهيچه هاي خاصي را تا بيشترين درجه كشيده و متوجه مي شود كه ماهيچه ها به مدت 5 ثانيه چقدر سست مي شوند.

سپس ماهيچه سست شده و احساس خوش آرامش به مدت حدود 10 ثانيه فراهم مي شود. براي پيشرفت از سر تا پنجه، شخص بايد با چين انداختن به پيشاني شروع كرده و توجه كند كه كجا احساس كشيدگي مي كند. سپس شخص آن قسمت را به آرامي، سست كرده، ماهيچه هايي را كه در حال سست شدن مي باشند، شناسايي كرده و به تفاوت بين كشيدگي و سستي توجه كرده و از احساس سستي و آرامش لذت مي برد با كس 3-2، حاوي دستورالعملهاي مختصري براي قسمتهاي ديگر بدن مي باشد.

با كسب تجربه در آرامش تدريجي شخص همچنين مي تواند بياموزد كه بدون كشش سست و آرام كند. شخص در ابتدا روي سست كردن هر قيمت از بدن و سپس روي سست كردن كلي با تنفس عميق متمركز مي شود. شخص، نفسي عميق مي كشد، آنرا نگه مي دارد و سپس به آرامي در حالي كه كل بدن را از سر تا پنجه سست مي كند ودر حالي كه مي گويد آرام، طوري كه m وقتي گفته مي شود كه تمركز به پنجه مي رسد آن را بيرون مي دهد.

بازخورد زيستي:

بازخورد زيستي از دستگاه هاي مكانيكي استفاده مي كند تا خود تنظيمي را براي كنترل پاسخ هاي خود مختار به دست آورد. پاسخ برقي ناگهاني و گالواني پوست از الكترودهايي استفاده مي كند كه به نوك انگشتان متصل شده تا مقاومت پوست را اندازه بگيرد كه رطوبت پوست است كه اضطراب و پريشاني را نشان مي دهد. سرخرگها تحت استرس، منقبض شده و با آرامش و آرامسازي گشاد مي شوند. يك حرارت منبع (thermistor) روي انگشت، تغييرات درجه حرارت جانبي پوست را كه با فعاليت ماهيچه هاي نرم و صاف در سرخرگهاي جانبي مرتبط است، آشكار مي سازد. درجه حرارت پوست مخصوصا براي كنترل سردردهاي ميگرني مفيد است. الكتروسفالوگراف از الكتررودهاي متصل به پوست سر براي آشكار كردن فعاليت الكتريكي روي قشر يا كورتكس مغز استفاده مي كند الگوهاي متفاوت امواج مغزي با اوضاع مختلف ذهني مرتبط هستند. الكتروسفالوگراف از الكترودهاي متصل به پيشاني يا ساعد براي اندازه گيري كشيدگي ماهيچه حاصل از تكانهاي الكتريكي ماهيچه ها استفاده مي كند. افراد با سردردهاي ميگرني و هيجاني، مشكلات عصبي و مشكلات روده اي و شكمي، بسيار خوب به اين بازخوردهاي زيستي پاسخ دادند از آنجا كه دستگاه ها و وسايل، مقاومت و حساسيت پوست، حرارت پوست امواج مغزي و كشيدگي ماهيچه ها را به علامت ها و سيگنالهاي قابل مشاهده تبديل مي كنند لذا افراد مي توانند بگويند كه پاسخهاي بدنشان را كنترل مي كنند يا نه. آنها همچنين مي آموزند كه سيگنالهاي بدن را بدون استفاده از دستگاه ها خوانده و تفسير كنند تا پاسخ هايشان را اصلاح كنند.

آموزش اتوژني:

آموزش اتوژني، آرامش عميقي از طريق ايجاد خواب به وسيله خود  فراهم مي آورد. اين جلسات مختصر و منظم تمركز منفعل و بي اختيار روي محرك سازگار با فيزيولوژي، محركهاي بيگانه و نامربوط ديگر را كاهش داده و به حل مشكل آسم، آرتروز، يبوست، مشكلات عصبي، سردردهاي ميگرني و پريشاني و نامنظم بودن خواب كمك مي كنند.

براي انجام شخص  بايد با چشم بسته در اتاقي ساكت دراز بكشد و چند نفس عميق بكشد. هر جلسه آموزش اتوژني حدود 2 تا 20 دقيقه ترجيحا 20 دقيقه و 2 يا 3 بار در روز وقت مي گيرد. شش تعبير يا اصطلاح وجود دارد. هنگام يادگيري آموزش اتوژني فقط بايد يك عبارت در يك زمان يك بار در هفته افزوده شود. عبارت اول روي سنگيني، دوم روي گرمي، سپس ضربان قلب، تنفس و شبكه (خورشيدي) متمركز مي شود، تقويت عبارتهايي مثل «من در حال آرام شدن هستم» يا «من در آرامش هستم» بين عبارتهاي مذكور قرار گرفته اند در مورد عبارت سنگيني شخص به طور منظم روي اين فكر متمركز مي شود كه هر قسمت از بدن احساس سنگيني مي كند.«صورتم سنگين است، من در حال آرام شدن هستم، گردنم سنگين است، من آرام هستم، شانه هايم سنگين هستند، من دارم استراحت مي كنم. سينه ام سنگين است. من آرامم. در مورد عبارت گرمي شخص گرما را به جاي سنگيني در عبارت قبلي جايگزين مي كند. عبارت قلب به اين صورت استكه ضربان قلبم آرام و منظم است. سپس شخص  متمركز مي شود روي اينكه تنفس من آرام و راحت است. سپس شخص دستها را روي شكمش گذاشته تا گرما ايجاد كند و تكرار مي كند «شبكه : من گرم است» براي برگشت به حالت هوشيار شخص چند نفس عميق مي كشد و فكر مي كند «من نيرويي تازه و هوشياري ام را از سر مي گيرم» سپس بازوها و پاهايش را حركت داده و چشمهايش را باز مي كند و به آرامي بيدار مي شود.

مديتيشن (مراقبه):

مراقبه توجه را روي تجربه متمركز كرده و به شخص كمك مي كند تا از پاسخش آگاه شود و تكميل جنبه هاي فيزيكي، ذهني، عاطفي و تنفس زندگي شخص را آسان مي كند.

روشهاي زيادي براي مراقبه وجود دارد. يك شخص مي تواند روي موضوعي مثل شمع candly آوازخواني، گوش دادن به موسيقي يا مراقبه روي تنفس خود تمركز كند. براي مراقبه روي تنفس بايد تنفس خود را بشمارد: يك روي دم، دو روي بازدم، سه روي دم  و چهار روي بازدم. اين مرحله مي تواند تا وقتي زما تخصيص يافته براي مراقبه تمام شود، ادامه بيابد. معمولا مردم آرامشي دروني و احساس بهتر بودن را از طريق مراقبه تجربه مي كنند.

تصور و شبيه سازي ذهني:

تصور و شبيه سازي ذهني مي تواند براي آرامش به كار رود. شخص از موقعيتي آرام شروع كرده و افكار خوشي را تصور مي كند. شخص مي تواند روي شيئي مرئي و رنگي مثل آسمان آبي، ابر سفيد، درخت سبز، سيب قرمز يا گل صورتي مراقبه كند. شخص مي تواند تصور كند كه در مكاني مطلوب مثل يك ساحل ماسه اي، در كوهستان، يا جلوي يك شومينه در اتاقي زيبا و حال شنيدن موسيقي، مي باشد. شخص مي تواند روي مناظر، صداها، بوها، مزه ها و احساس روياهاي دلپذير تمركز كند.

شعر و شاعري:

خواندن يا نوشتن شعر براي كاهش تنش مخصوصا وقتي كه شخص افسرده و كسل است و حركت و تكلمي ندارد مفيد است. اشعار را از روي آهنگشان، حالتشان و احساساتي كه بيان مي كنند، انتخاب مي شوند. اشعار مي توانند به صورت تك به تك يا در مجلسي گروهي خوانده شوند. بحث درباره معني مي تواند به احساسات تكلمي كمك كند.

موسيقي:

موسيقي كلاسيك ملايم مي تواند به رهايي احساسات و عواطف كمك كرده و آرامش را فراهم كند.

حمام كردن:

آب يك ماده آرامبخش است. شخص بايد وان حمام را با آبي با درجه حرارت بدن پر كند و خود را به مدت 15 دقيقه تا گردن داخل آن كند.

افزايش عزت نفس:

«شما خودتان، بيشتر از هر كس ديگري در  جهان به عشق و محبت خود نياز داريد.» بودا

اظهارات مثبت مي توانند براي افزايش عزت نفس شخص مورد استفاده قرار بگيرند. شخص مي تواند با تفكر مثبت در مورد خود، آرامتر شده و مقدار خود كم بيني را كاهش دهد. فرد ممكن است صحنه هاي مثبتي را تصور كند و خودش را به آنصورتي كه مي خواهد باشد، ببيند. شخص مي تواند اظهارات مثبتي مثل : من خوشحال هستم، من سالم هستم يا من زيبا هستم را تكرار كند. شخص همچنين مي تواند عبارتهاي مثبت را روي برگه هايي نوشته و آنها در مكانهاي واضح و جلوي چشم قرار دهد و اغلب آنها را بخواند. مردم مي تواننند با ايجاد نظرات مثبت در مورد يكديگر، حالتهايي بگيرند.

گروه هاي پشتيباني

سيستم هاي پشتيباني synergistic هستند. شخص مي تواند از طريق گروه‌هاي پشتيباني از بهتر از حالت انفرادي كار كند. گروه هاي پشتيبان احساس مورد قبول بودن، با ارزش بودن، دوست داشته شدن و محترم بودن و احساس تعلق ايجاد مي كنند. علاوه بر ايجاد حمايت عاطفي، سيستم‌هاي پشتيبان به شخصيت اجتماعي كمك كرهد و منبعي از اطلاعات خدمات و كمك هاي مادي هستند.

ويتلي (2002) مي گويد كه بسياري از مردم احساس انزوا ي كم توجهي مي كننه و مي خواهند در مورد نگراني ها و كشمكش‌ها صحبت كنند. تعريف داستانهايمان رابطه اي ايجاد كرده و به ما كمك مي كند كه به يكديگر نزديك شويم. مشكل است از كسي متنفر شويم كه سرگذشت او را مي دانيم. ويتلي (2002) اصول زير را ترويج مي دهد: 1- اعتراف به برابري با يكديگر  2- كنجكاو ماندن درباره يكديگر 3- شناخت اينكه به كمك يكديگر نياز داريم تا شنونده هاي بهتري بشويم 4- آرام بودن براي تفكر و انعكاس 5- درك اينكه گفتگو و مكالمه يك روش تفكر با يكديگر است و 6- انتظارات متقابل

چند نوع سيستم پشتيبان وجود دارد. معمولا خانواده سيستم پشتيبان طبيعي است كه گروه پشتيبان اوليه را تشكيل مي دهد. گروه هاي پشتيباني نظير و همتا نيز مهم هستند آنها متشكل از مردمي مي باشند كه تجربيات مشابهي داشته اند، تعديل يافته اند و مي خواهند اطلاعاتشان را به اشتراك بگذارند. يك سرپرستار مي تواند از سرپرستاران ديگر حمايت دريافت كند. سازمانهاي مذهبي مجمعي فراهم مي آورند كه رهنمودهايي براي زندگي ارائه داده مقادير سرمايه گذاري مي كند و رسم‌ها و سنت‌هايي اجياد مي كند. گروه‌هاي خدمات رساني داوطلب گروه‌هاي خود كمك حمايتهايي براي اهداف خاص مثل كاهش وزن، ترك اعتياد به الكل، ترك سيگار يا تنظيم mastectomy (ماستكتومي) يا stoma فراهم مي آورند. خانواده، دوستان و همكاران و جانب ديگران، كافي نيست، در دسترس قرار مي گيرند.

بسيار مهم است كه مديران به نحوي بسيار عالي به رفاه خود توجه كنند آنها مي تواند به صورت بهتر عمل كنند اگر كه سالم باشند. آنها به انرژي قابل ملاحظه اي نياز دارند تا حامي ديگران باشند و اگر ضرر مي كنند اجباري نيست كه سرمايه گذاري كنند. همانطور پرستاران كارمند بايد احساس سلامتي و رفاه كنند تا مراقبت پرستاري بهتري را انجام دهند. مديران، مسئول مراقبت از افراد تحت حمايت خود هستند.

يك مدير بايد پرسنل خود را در برابر استرس زايد و بي جهت محافظت كند. پرسنل و كارمندان مي توانند تحت تعليم شناخت علائم استرس و مديريت آنها قرار بگيرند. معاينات فيزيكي سالانه مورد نياز است. تعطيلات بايستي فراهم شده و ترويج بيابند. مشاوره و خدمات ارجاعي مي توانند به صورت سيستم‌هاي حمايتي ايجاد شوند.

باكس 3-2 آرامسازي تدريجي ماهيچه

-       چشم ها را خوب ببنديد

-       به بيني چين بدهيد

-       دندانها را روي هم بگذاريد و لبها را به دندانها فشار دهيد مثل حالت لبخند

-       زبان را به سختي به سقف دهان فشار دهيد

-       دندانها را بهم فشار دهيد

-       لبها را چروك كنيد

-       چانه را به سمت سينه ببريد

-       سر را به شانه سمت راست فشار دهيد

-       سر را به شانه سمت چپ فشار دهيد

-    بازو را مستقيم به جلو ببريد، مشت كنيد و همه بازو را سفت كرده و يا آرنج را با سفتي به درون ببريد.

-       با دست ديگر تكرار كنيد

-       تيغه هاي شانه را به سمت يكديگر فشار دهيد

-       سينه را داخل بكشيد

-       شكم را داخل دهيد

-       ماهيچه هاي پايين شكم، كفل، ران را سفت كرده و خود را روي صندلي بالا ببريد.

 

-    كف پايتان را به كف زمين فشار دهيد سپس پنجه ها را به سمت سر متوجه كنيد و اين كار را با پاي ديگر تكرار كنيد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 17:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس