دانش آموزی - 275

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق کامل درباره علل فرار دختران

بازديد: 343

 

عنوان :

تحقیق کامل درباره علل فرار دختران

 

استاد :

دانشجو :

مقدمه:

فرار دختران از خانه در حالي بخشي از آمار آسيبهاي اجتماعي را به خود اختصاص مي‌دهد كه بروز ناراحتي‌هاي روحي و رواني و بيماريهاي جسمي را براي اعضاي يك جامعه در پي خواهد داشت و از چنان تاثيري بر بر خانواده ها برخوردار است كه هيچ چيز ديگري نمي‌تواند چنان ضربه اي مهلكي بر پيكر آنها وارد كند؛ در اين شرايط ، خانواده همه چيز خود را كه در طول ساليان زندگي كسب كرده، در معرض فنا و نابودي مي‌بيند و آبرو، حيثيت، غرور و هر آن چيزي كه مايه مباهات و سربلندي او در اجتماع بوده را از دست رفته مي پندارد. و ما در اين حال و وضعيت وظيفه خود دانستيم كه گوشه‌اي از معضلات اجتماعي را كه در حال حاضر در جامعه ما حكم فرماست نشان دهيم و اميدواريم توانسته باشيم كه حداقل وظيفه خودرا به عنوان يك شهروند ايراني نشان داده باشيم.

نتايج يك تحقيق بر روي 120 دختر فراري در تهران نشان مي‌دهد كه ميانگين سني اين دختران 19 سال بوده، 24 درصد آنها محصل، 73 درصد بدون شغل، 3 درصد بي‌سواد، 11 درصد ابتدائي، 51 درصد راهنمائي و 36 درصد متوسطه بوده اند.

از نظر اقتصادي 94 درصد آنها از وضع مناسب و مطلوبي برخوردار بوده اند، 43 درصد انگيزه فرار را داشتن دوست پسر و 34 درصد بدرفتاري والدين ذكر كرده اند.

67 درصد آنها بعد از فرار با مردان غريبه و نا محرم به سر برده‌اند؛ 90درصد مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته‌اند و از 47 درصد آنها ازاله بكارت شده است.

همچنين 77 درصد جامعه آماري فوق، تراي اولين بار توده كه دست به چنين عملي زده‌اند و 23 درصد فرار از خانه را براي چندمين بار تكرار كرده‌اند.

نتايج تحقيق «داود حشان»بر روي دختران فراري همچنين نشان مي‌دهد كه والدين و ساير اعضاي خانواده اعم از از برادران و خواهران بزرگتر در تربيت فرزندان و شكل گيري شخصيت آنها نقش مهم و اساسي دارند و از آن جا كه شخصيت هر انساني از كودكي در خانه شكل مي‌گيرد،از اين رو والدين در تربيت فرزندان خود مسئوليت سنگين و مهمي را بر دوش دارند، بخصوص توجه به دوران كودكي و نوجواني كه دوران بحراني روحي جوانان است، از اهميت خاصي برخوردار است و خانواده، محكمترين سنگر براي جلوگيري از سقوط نوجوان بر اين اساس والدين به حكم وظيفه اي كه بر عهده دارند، موظفند محيطي آرام و با ثبات براي فرزندان خود فراهم كنند و با تدبير صحيح ، طرح و نقشه اي براي تربيت فرزندان و احيانا بازسا زي آنها داشته باشند و در اين راه خانواده اي موفتي است كه فرزندان خود را بسازد و رفتار آنها الگوي خوبي براي فرزندان خود باشد.

 بر اساس اين تحقيق كه افراد پرسش شونده از سن 13 تا 27 سال اقدام به فرا ر از خانه كرده اند،‌مي توان نتيجه گرفت كه 13 سالگي آغاز دوران نوجواني است و فرد هنوز در آب و هواي دوران كودكي به سر مي برد؛ لذا رفتار نامطلوب والدين در اين سنين مي توانداثرات بسيار سوئي بر سرنوشت اين نوجوانان باقي بگدذارد و از آن جا كه اطلاعات داده ها بيان مي كند90 درصد جامه آماري، مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته اند و از 47 در صد آنها ازاله بكارت شده،‌بر اين اساس پيش بيني مي شود كه چه سرنوشتي در انتظار اين دختران خواهد بود و زدن بر چسب منحرف، حداقل آن ، در فرهنگ جامعه است و در ادامه، سرزنش و نكوهش و تواني براي اين دسته از نوجواني باقي نخواهد گذاشت؛ بنابراين بايد والدين بسيار مراقب رفتار خود باشند و طرز تربيت فرزندان را بدانند.

به گزارش ايسنا بر اساس يافته هاي اين تحقيق مشكلي كه در خانواده جامعه آماري براي تربيت صحيح فرزندان وجود داشتع است، برخوردار نبودن والدين از سطح سواد مناسب است؛ 53 در صد پدران و 63 درصد مادران دختران جامعه آماري يا بيسواد بوده اند و يا سوادآنها در حد خواندن و نوشتن است و 8 درصد پدران و يك در صر مادران از تحصيلات عاليه برخوردار بودند. بنابراين طبيعي است كه اين والدين قادر نباشند از طريق مطالعه كتابهاي مربوطه، با الگوهاي جديد و چگونگي تربيت فرزندان آشنا شوند ؛ از اين رو 75 درصد دختران جامعه آماري يا ترك تحصيل كرده اند و يا بعد از پايان تحصيلات متوسطه ادامه تحصيل نداده اند و تحصيلات هيچ يك از افراد جامعه آماري در مقطع عالي نبوده  است؛ بنابراين بيسوادي كم سوادي والدين و به تبع آن فرزندان،‌عامل مهمي در عدم تربيت صحيح آنان شده ونقش مهمي در فرار دختران از خانه ايفاء كرده است؛ لذا مي توان گفت: يكي از محورهاي علت فرار دختران از خانه، ترك تجصيل و ماندن آنها در خانه بوده است.

محور و علت مهم ديگري كه مي توان بر اساس يافته هاي اين تحقيق بدان اشاره كرد چگونگي تربيت صحيح و نظارت والدين است. 43 درصد دختران تحقيق مذكئر انگيزه فرار تحصيل كرده و يا در مقطع بالا تري ادامه تحصيل نداده است و هيچ شغلي هم در خارج از خانه ندارد و هميشه با مادر خود بوده (96 در صد مادران خانه دار مي باشند) مراوده او با دوست پسرش، نمي توانسته از ديد مادر به دور باشد؛ بنابراين مادر بايد او  را با منطق و دليل راهنمايي كند نه اين كه با بدرفتاري و خشمونت و سخت گيري، عرصه را بر او تنگ كند، زيرا كه 34 درصد از افراد جامعه آماري بدرفتاري والدين را انگيزه فرار خود بيان كرده اند.

در حاليكه كه احتمال مي رود يكي از دلايل عدم تربيت صحيح فرزندان، كثرت آنها و پرجمعيت بودن خانواده و زيادي اولاد بوده باشد، اما در اين تحقيق ملاحظه شد كه زيادي تعدد خواهران و برادران ، عامل مثبتي در جلوگيري از فرار دختران و شايد دليل آن، تاسي به آنان و مشورت با آنها بوده است كه خواهر خود را از اقدام به چنين عملي باز مي داشته ان، به گونه اي كه بنا به اطلاعات اين تحقيق ، بيشتر فرار دختران در حانواده هايي كم جمعيت بع چشم مي خورد، حتي خانواده هاي تك فرزندي نيز در بين آنها ديده مي شود.

تحقيق فوق نكته ديگري را هم روشن مي كند و آن برخوردار بودن جامعه آماري از نعمت پدر و مادر و همچنين برخورداري از وضعيت مطلوب و مناسب اقتصادي بوده است. تنها 5 در صد جامعه آماري مذكور، پدران و 8 درصد مادران خود را از دست داده و والدين مابقي در قيد حيات بوده اند.

تحقيق فوق نشان ميدهد كه از بين جامعه آماري مذكور، 4 درصد پس از فرار، يك روز خارج از خانه به سر برده اند و مابقي، يعني 96 درصد آنها از دو روز حتي تا دو سال هم به طول انجاميده است و آنهايي كه بيش از يك روز در خارج از خانه بوده اند، دچار مشكلات عديده اي شده اند؛ از جمله مورد سوء استفاده مردان قرار گرفته و حتي تعدادي از آنان مجبور شده اند از همين راه ارتزاق كنند، بنابراين لازم است بعد از ترك خانه توسط فرزندان، خانواده ها به هر نحو كه شده، در پي فرزندان فراري خود باشند تا بتوانند آنها را بيابند و به خانه بازگردانند.

اما براساس يافته هاي اين تحقيق، مانع مهمي كه در راه بازگشت دختران فراري به خانه وجود داشته (55 درصد قصد بازگشت داشته اند) ترس از خانواده بوده است. 45 درصد به خاطر بيزاري از خانواده به طور كل تصميم به بازگشت نداشته اند، بنابراين ملاحظه ميشود محيط خانوادگي چقدر عذاب آور بوده كه اين دختران يا تصميم به برگشت نداشته اند و يا اگر هم داشته اند از والدين مي ترسيده اند.

بعضي از خانواده هاي جامعه آماري از فرار قبلي درس عبرت نگرفته اند؛ از اين رو 23 درصد آنان براي چندين بار اقدام به فرار از خانه كرده اند.

به گزارش ايسنا محقق در اين زمينه نتيجه گيري مي‌كند كه در اين شرايط مسئوليت خانواده سنگين تر از قبل ميشود كه نتوانسته است در رفتار و تصميم فرزند خود تاثيرگذار باشد. علاوه بر آن 20 درصد جامعه آماري علاوه بر فرار قبلي، در ارتباط با مسايل منكراتي در مراجع انتظامي و قضايي داراي سوابق سوء بوده اند.

همچنين 83 درصد جامعه آماري، گمان سرنوشت ناگوار را در فرار خود پيش بيني نمي كرده اند. محقق اين پژوهش چنين امري را طبيعي مي داند و معتقد است شرايط سني آن دختران اقتضا نمي كند كه از تجربه هاي لازم زندگي برخوردار و سردي و گرمي روزگار را چشيده باشند، دامها و فريب هاي اجتماع را بشناسند و قادر به رهانيدن خود از ورطه هاي رسوايي و هلاك باشند. آنان در سني هستند كه نياز به هادي و راهنما دارند و بدون مشاوره و هدايت نمي توانند راه صحيح زندگي خود را بيايند. همين كه با قهر از خانه خارج و گرفتار نامحرمان ميشوند پي به اشتباه خود مي برند. آنها زماني حال خود را مي فهمند و به خود مي آيند كه كار از كار گذشته و روي بازگشت به خانه را ندارند و گرفتار شده اند.

مشاوران پس از بررسي فراوان چنين راهكارهايي را به خانواده ها و مسئولان دولتي كشور توصيه كردند:

       qارائه راهكار تربيتي به خانواده در برخورد با فرزندان و تربيت آنان از طريق مبادي ذيربط.

       qهشدار به متوليان فرهنگي كشور در جلوگيري از گسترش فرهنگ دوستي بين پسران و دختران

       qآگاهي به مسئولان فرهنگي و خانواده ها در عدم سختگيري در ازدواج جوانان.

       qهشدار به مسئولان آموزش و پرورش در خصوص نقش مهم تربيتي و پرورشي دانش آموزان.

       qآگاهي معلمان دلسوز به شناسايي و راهنمايي دانش آموزاني كه در محيط خانواده داراي مشكلات روحي هستند.

       qآگاهي دختران جوان از سرانجام و عاقبت فرار از خانه، كه به اصطلاح از چاله درآمدن و در چاه افتادن است.

   qآگاهي به نيروي انتظامي در نحوه برخورد صحيح، اصولي و منطقي با اين گونه دختران كه از عواطف حساسي برخوردار هستند.

   qهشداربه مقامات قضايي در ظرافت برخورد با دختران نوجوان و جوان كه مسايل منكراتي كه موجب انگ خوردن آنها را فراهم مي‌كند.

   qهشدار در خصوص مجازات بعضي از دختران فراري كه مطابق قانون مرتكب جرم شده اند و مستحق مجازات ميشوند.

       qحفظ خانواده ها از گسيختگي براي انسجام جامعه.

       qتوليد برنامه هاي آموزشي تلويزيوني در نحوه تربيت فرزندان.

   qزمينه سازي رشد اخلاقي نوجوانان و جوانان براسسا معيارهاي صحيح اسلامي و ارزشي توسط متوليان مذهبي و فرهنگي.

       qايجاد مراكز مشاوره و دسترسي آسان به آن براي دختران و خانواده ها.

       qايجاد امكانات جداسازي متهمان كم سن و سال از بزرگسالان در بازداشتگاههاي موقت.

پايان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 9:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ايمني در ساختمانها

بازديد: 195

 

تحقيق:

تحقیق درباره ايمني در ساختمانها

ايمني در ساختمانها

مقدمه: ساختمان و بناهاي تاريخي و مسائل در مورد ساخت و ساز ار آن است كه هر چقدر بخواهيم دربارة آن صحبت كنيم جامداي سخن زياد است چون ساختمان يك سر پناه امن براي همة ما مي‌باشد كه براي استراحت بعد از كار و دربارة كار خودمان در آنجا امنيت داشته باشيم. و امنيت از همه چيز براي ما كه در يك مكان مي خواهيم راحت باشيم حرف اول را مي زند.

ساختمان و مسائل مربوط به ساخت و ساز زماني دراز و قدمتي طولاني دارد. كه همة اين مسائل بعد از قرنها و اطلاعات و كشفهاي جديد و مهندسي و كاربر كامپيوتر است به دست هم داده‌اند تا الان ساختمانها به قول معروف مهندسي ساز بشوند.

1)     امنيت قبل از ساخت

2)     امنيت مربوط به مهندسان

3)     مصالح ساختماني

-         جوشكاري

-         اسكلت سازي

-         آجر و مصالح ديگر

-         قبول ريزي

4- امنيت كارگران

منبع و مآخذ

ايمني به طور كل در هر زمينه‌اي باعث آرامش خاطر و بوجود نيامدن حوادث ناگوار و جلوگيري از خسارتهاي احتمالي بسيار مهم است.

ايمني به طور كل در هر زمينه‌اي باعث آرامش خاطر و بوجود نيامدن حوادث ناگوار و جلوگيري از خسارتهاي احتمالي بسيار مهم است و يكي از موارد ايمني امنيت. در ساختمان است. مطلب را از ابتداي پايه‌گذاري يك ساختمان مطلوب و امن شروع مي كنيم.

يك مهندس معمار براي طرح و نقشه يك ساختمان به مسائل بسيار زيادي بايد توجه كند.

براي اولين مرتبه وقتي زمين يا ملك مورد نظر را مي پسندد كه مهيا است براي ساختن بايد به خاك و شرايط آب و هوائي و جغرافيايي منطقه به خوبي آگاه بود.

يعني بايد خاك آن منطقه را مورد آزمايش و تحليل قرار داد. كه خاك از نظر مقاومت و استحكام و تنشهائي كه بر روي آن كه اغلب تنش عمودي است اعمال مي‌شود در چه رتبه‌اي قرار دارد. و يكي از مسائلي كه به آن توجه نمي شود همين مطلب است. مهندسي خاك كه به طور كامل جا نيفتاده است و مي‌توان گفت اين عمل بر دوش مهندس معمار مي‌باشد. و از نظر آب و هوائي كه رطوبت در منطقه مورد نظر در چه حدي مي‌باشد و با توجه به نوع شرايط جوي اسكلت ساختمان كه قرار است در آن منطقه احداث شود. آيا آبرفتهاي زير زميني و چاههاي آب كه خيلي سالهاي دور به صورت قناعت كاربرد داشته از آن منطقه چگونه عبور مي كردند كه باعث سستي خاك و نرمي خاك شده است يا نه.

از لحاظ گسلهاي زيرزميني روي چه درجه گسلي و در چه محدود گسلي (خطرناك- غيرخطرناك) قرار گرفته است. و يكسري از اين مسائل مربوط مي‌شود به شهرداريهاي آن منطقه كه در اين رابطه بايد اطلاعات جامع و كاملي داشته باشد.

مهندس هم با مراجعه به اين شهرداريها مي‌تواند اطلاعات كاملي به دست آورد. و همين مسائل ريز و بسيار گمشده در صنعت ساخت و ساز بسيار پراهميت مي‌باشد. و همة اين عوامل باعث مي‌شود كه مهندس ساختمان را بر پايه هاي اطمينان فلز يا پايه هاي بتون طراحي كند.

و اگر از اين مسائل بگذريم يك مهندس معمار براي اينكه بتواند يك ساختمان امن و مطمئن سازد احتياج به مهندس محاسبات و مهندس ناظر هم دارد كه وظيفه آنها و چگونگي دخيل بودن در امنيت ساختمان را توضيح خواهم داد.

طراحي يك ساختمان و مسائل امنيتي آن همه بستگي دارد به نوع اسكلت كه طراحي مي‌شود. در مورد اسكلتهاي فلزي بايد مسائل مهمي را دقت كرد. اولاً نوع تيرهاي فلزي و ورقهاي (plats) آهني و نوع الكترود مورد مصرف و نوع دستگاه جوش كه از اهميت بالايي برخوردار است. مهندس معمار يك ساختمان را طراحي كرده و همه مسائل اعم از اتاق خواب و سرويس بهداشتي و پاركينگ و مسائل ديگر را مدنظر قرار مي‌دهد. ولي امنيت و نوع فلزها و ستونها كه از نوع (1n-20-24) باشند به عهده مهندس معمار است و مسائلي ديگر مانند طاق ضربي يا از نوع تيرچه يا از نوع اسكلتهاي لانه زنبوري باشد و يا مسائلي ديگر مانند بادبندها و ديگر مسائل اينچنيني به عهده مهندس محاسبات است. و در زمان اجرا و پياده كردن طرح هاي مهندس معمار و مهندس محاسبات بايد يك مهندس ديگر باشد كه اين طور موارد را نظارت كند و تائيد بكند كه همه اين موارد همه به عهده مهندس ناظر مي‌باشد.

و مهندسين براي اينكه كارهاي امنيت را به عمل بياورند بايد از همان ابتداي كار دقت كنند يعني وقتي ميلگردها را براي شنازبندي مي خوابانند نوع و كيفيت ميلگرد بسيار مهم است چون همه فشار افقي مربوط به همين ميلگردها مي‌باشد چون خود بتون تنش عمودي را مهار مي‌كند اما در برابر فشارها و تنشهاي افقي آسيب پذير است كه دقت در استفاده ميلگرد ضريب اطمينان را بالا مي برد. و خود بتون استفاده شده اهميت زيادي دارد چون نوع سيمان به كار برده شده كه از نوع پزولاني يا معمولي باشد كيفيت و عمل آوري بتون را بالا مي برد و در مورد ريختن بتون بايد از افرادي كه صلاحيت لازم را دارند استفاده كرد. چون هر گونه سهل انگاري باعث مي‌شود كيفيت كار پايين بيايد. و شايد بپرسيد چطور؟

به اين طريق كه اگر ميلگردها به طور كامل و منظم و از نوع و كيفيت عالي برخوردار باشند اما وقتي بتوني كه ريخته مي‌شود نامطلوب باشد همه آن ميل گردها به هدر مي رود. وقتي سيمان كه عامل مهمي در بتون ريزي مي‌باشد با توجه به تيپهايي كه دارد و با توجه به نوع كاربري مناسب استفاده شود. در كشور ما تا سال 1384 فقط سه شركت معتبر گواهينامه كنترل كيفيت و استاندارد دريافت كرده اند و طي همايش صورت گرفته در همايش بتون كه برگزار شد نوع بتونهاي ايران حداكثر كاركرد مفيد 40 سال و نوع بتونهاي استفاده شده در آمريكا حداكثر 150 سال بوده است و اگر از همة اين مسائل بگذريم طريقه ريختن بتون اهميت بسزائي دارد. به طوريكه وقتي بتون از داخل بتونير درون دستگاه پمپاژ كننده و ويبراتور ريخته مي‌شود از قبل همه مواد با يكديگر ميكس شده اند. و همه چيز به اندازه كافي است و در حين ريختن براي اينكه راحت تر پمپاژ بشود به آن آب اضافه مي‌كنند كه رقيقتر شود و راحت تر در داخل دستگاه به چرخش دربيايد. و اگر هم مقدار سيمان را در حال پمپاژ كردن به آن اضافه كنند براي اينكه چسبندگي لازم و بيشتري پيدا كند باعث مي‌شود كيفيت كار به اندازه 40% پايين بيايد چون زيادي خود سيمان باعث به وجود آمدن گازها مي‌شود و حبابهايي در بتون به وجود مي آيد كه هم عمل هواگيري را سخت مي‌كند و هم باعث مي‌شود مولكولها كه بايد به يكديگر همانند يك شبكه كريستال بچسبد باعث جدايي اين مولكولها از يكديگر شود. و اين شبكه را به هم مي ريزد. و اگر از اين موضوع بگذريم مي رسيم به اسكلت ساختمان كه در جاي خود اهميت بسيار زيادي دارد چون كل بار و وزن ساختمان از همين ستونها به پي يا بتون زيرين انتقال پيدا مي كند، كه اگر دقت لازم در آن به وجود نيايد باعث بوجود آمدن تنش و خستگي مي‌شود.

آهن را از سنگ آهن و با اضافه كردن مقداري كربن به آن كه تبديل به فولاد و آهن هاي مختلف مي شود، تهيه مي‌كنند كه همين كربن باعث بالا و پائين رفتن كيفيت آهن مي‌شود. معمولاً فولاد يا آلياژهاي آن از كارآيي بالائي برخوردارند كه به خاطر گراني و هزينه ها كمتر استفاده مي‌شود.

نوع تيرها كه از نوع بالا پهن يا از نوع قوطي باشد بسته به نظر مهندس محاسبات دارد كه نوع بارگذاري و قرار دادن ستونها را به چه صورت تنظيم مي‌كند. ستونها را معمولاً از نوع دوبل استفاده مي‌كنند و اطرافي كه به يكديگر متصل مي‌شوند را صفحه گذاري مي‌كند كه استحكام آهن چند برابر بكند. و روي قسمت بالهاي نازك آن plats را جوش مي دهند كه تنشهايي را كه بعدها ايجاد مي‌شود را دو برابر و يا چند برابر بكند. و نوع پليتها و محل قرارگيري آنها هم مهم مي‌باشد كه ورقها ازm.m 6 ياm.m 8 ياm.m  4 يا باشد. و هميشه بالاتر از ضريب اطمينان آهنها و ورقها را انتخاب مي‌كنند كه در بعضي مواقع به خاطر اينكه هزينه ها را كمتر كنند در قسمت پلها معمولاً از لانه زنبوريها استفاده مي‌كنند كه هم سبكتر شود و هم هزينه را پائينتر بياورد.

و نوع جوش و دستگاه جوش و استادكار جوش همة تأثير بسزايي دارند. چون اولاً دستگاه جوش بايد از ولتاژ خوبي برخودار باشد يعني جوش رابه صورت كرمو درنياورد چون اگر نوسانات در دستگاه زياد باشد باعث مي‌شود جوش يك دست و كامل درنيايد. و حفره هايي در داخل آن به وجود آيد كه باعث به وجود آمدن ترك در جوش مي‌شود. و نوع الكترود هم اهميت دارد و چون بسته به كاربري ما الكترودها هم متفاوت مي‌باشد مثلاً براي جوشهاي سربالا و اشكي از الكترود 6011 يا 6013 استفاده بايد كرد چون عددهاي آخر اين ارقام همه تأثير كربن در آهن مي‌باشد. و خود استادكار بسيار اهميت دارد يعني خود استادكار بايد بدانند جوشها را با چه زاويه اي بزند و چطور كار كند كه استحكام ستون و پلها را بالا ببرد.

و اگر از تيرها و ورقها و الكترودها بگذريم مي رسيم به نبشي ها كه قسمت اعظم نيروي پل را كه بر روي ستون انتقال پيدا مي‌كند از طريق همين نبشي‌ها مي‌باشد. نبشينها بايد از قطر مناسب و لبه‌هاي پهن برخوردار باشند. و مورد ديگر كه قابل بحث مي‌باشد. بادبندها مي‌باشد. طريقه قرار گرفتن بادبندها و گوينا كردن آن و همچنين شاقول بودن آن بسيار اهميت دارد. چون در زلزله نيروي كه باعث حركت زياد مي‌شود و باعث پرت شدن مصالح و آجرهائي كه در ديوارهاي ما بكار رفته است باعث دمپينگ آنها مي‌شود و يكجورهائي خنثي مي‌كند. و حتماً از نظر زاويه و اينكه ناودانيهاي جفت را به هم خوب جوش بدهند و ما بين آنها كه به صورت ضربدر مي‌باشد plat قرار دهند. اهميت بسزائي دارد.

و بحث زنگ‌زدگي اسكلت است كه معمولاً در مناطق تهران و حوالي آن احتمال زنگ‌زدگي و پوسيده شدن آن بسيار كم است چون رطوبت در اين مناطق پائين مي‌باشد ولي در شمال كشور به هيچ عنوان از اسكلت فلزي استفاده نمي‌كنند و در بعضي از جاها كه مجبورند استفاده كنند از فولادها و آلياژها فولاد اسفتاده مي‌كنند و حتماً از ضدرنگ‌هاي مناسب استفاده مي‌شود.

بحث بعدي در مورد مصالح بكار رفته در ساختمان مي‌باشد. مصالح با توجه به كيفيت خود و عواملي كه بر روي آن بسيار مؤثر است نقش مهمي را بازي مي‌كنند. از جمله كيفيت كار را بالا مي‌برد- زيبايي و تنوع مي بخشد و از همه مهمتر وزن ساختمان را پايين مي‌اورد. بيشترين وزنهاي بر روي ساختمان را پله‌ها تحمل مي‌كنند چون سقفهاي موجود همه وزن خود را بر روي پلها مي اندازند و آنها وزن را به ستون انتقال مي‌دهند براي اينكه ما بتوانيم وزن اين سقفها را پائين بياوريم جديداً از پلاستوفومها استفاده مي‌شود كه اين پلاستوفومها هم عايق حرارت و عايق صدا تا حد مطلب مي‌باشند و هم وزن را به اندازه چشمگيري كاهش مي‌دهند.

و در مورد سقفها نوع تيرچه‌ها و ميلگردهاي داخل آن بسيار با اهميت مي‌باشند چون وقتي تيرچه‌ها را داخل پلها قرار مي‌دهند معمولاً براي اينكه در اثر زلزله از جا تكان نخورد لبه‌هاي آن را بلندتر گرفته و خم مي‌كنند روي پل قرار مي‌دهند كه وقتي بتون را روي آن مي‌ريزند قفل و بند بكند و اگر نيروي بوجود آمد يا تنش بوجود آمده به صورت عمودي باشد خود بتون قابليت مقايسه با آن را دارد ولي اگر تنش افقي باشد بايد ميلگردها تحمل كنند. نقش ميلگردها اينجا قابل لمس است. و بر روي همه تيرچه‌ها و روي بلوكها و پلاستوفومها يكسري ميله‌هاي نازك مي‌كشند و به صورت مربع مانند اتصال مي‌دهند كه در اثر زلزله پرت نشود. و الآن از همين پلاستوفومهاي براي زدن ديوارها هم استفاده مي‌شود كه ديگر آجر به ندرت كارآيي خود را از دست مي‌دهد چون هم سبكتر هست و هم براي اينكه داخل ميلگردهاي نازك مشبك قرار مي‌گيرد. پرت نمي‌شود. و هم وزن را پايين مي‌آورد. و سقفهاي كاذب را براي اينكه وزن را پائين بياورند از رابيتس استفاده مي‌شود. و يك اشكال كوچكي كه همت در بعضي طراحيها براي اينكه پلها در وسط پذيرايي را در وسط حال و محوطه‌هاي خانه بوجود نيايد فاصله اين ستونها را بيشتر كرده و طبيعتاً فاصله پل زياد شده و تيرچه‌هاي استفاده شده هم فاصله‌اش زياد مي‌شود و در بعضي مواقع كه بار بروي اينكه زياد مي‌شود باعث شكم دادن مي‌شود. و اگر بخواهيم پلها را عريضتر و ضخيم‌تر بگيريم باعث مي‌شود فشار بر روي ستونها زياد شود و بار كلي ساختمان به تناسب آن بالا برود و عامل اصلي مرگ در زلزله‌ همين سقفها مي‌باشند چون بار زياد بر روي آنها مي‌باشند با كوچكترين حركتي نشت مي‌كند و سقفها فرو مي‌ريزند. و الان وزنهاي اضافي روي سقف را ديگر خاك نرم و يا با ماسه پر نمي‌كنند بلكه از مواد معدني همانند سنگ معدني و پوكه‌ها پر مي‌كنند و به خاطر حجيم بودن آنها و وزن كمشان وزن كل را پائين مي‌آورد.

و مسائل ديگري در مورد ايمني ساختمان اهميت دارند از جمله برق اضطراري براي ساختمان‌هايي كه آسانسور دارند در مواقعي كه برق شهري به دليلي قطع مي‌شود اگر كسي داخل آسانسور باشد حتماً بايد برق اضطراري از قبل آماده باشد و مسئله ديگري كه در خيلي از ساختمانها استفاده نمي‌شود مسئله ارت مي‌باشد ارت از آن دسته مسائلي است كه براي برقهاي 220 ولت بسيار مهم مي‌باشد مثلاً اگر در يك قسمت خانه در حال انجام كار برقي هستيم يا در نصب كولر كه در بسيار مواقع باعث برق گرفتگي مي‌شود. اگر از قبل چاه ارت نصب شده باشد. اين برق كه با دست تماس پيدا مي‌كند و به آخرين قسمت بدن مي‌رسد اگر از قبل ارت نصب شده باشد برق را به چاه ارت مي‌برد و برق گرفتگي انجام نمي‌شود. و مسئله ديگر كپسولهاي آتشنشاني مي‌باشد كه در خيلي از ساختمان‌ها استفاده نمي‌شود. و مسائل ديگري در داخل خود ساختمان هست از جمله پله‌هاي اضطراري كه در برجها بايد به كار برود.

و از مسائلي كه باعث مي‌شود بسيار از خسارات و آتش‌سوزيها بوجود بيايد مسئله گاز و نصب لوله‌هاي گاز مي‌باشد معمولاً‌لوله‌هاي گاز كه نصب مي‌شود اولاً از كيفيت جوشكاري بالايي بايد برخوردار باشد و بعد از همه اينها تستهاي بعدي از جوش مي‌باشد كه بايد انجام شود و همچنين بعد از آن وقتي لوله‌هائي كه زير كار رفته باشد بايد از چسبهاي روكش مخصوصي گاز بايد استفاده شود. و معمولاً وقتي از يك شاخه گاز دو عدد لوله نصب شد و بايد يك قطع كردن اطمينان نصب شود.

و مسئله ديگر ايمني كارگران مي‌باشد از جمله نوع لباسهايي كه استفاده مي‌كنند و كلاه ايمني و كفشهاي مربوط به اين كار استفاده كنند و دستكش‌هاي مخصوص بايد استفاده شده مثلاً كارگر ساختماني كه در حال عمليات جوشكاري است بايد از عينهاي مخصوص جوشكاري و دستكشهاي نسوز و همچنين از ساق‌بندهاي مربوط به اين كار استفاده كند و همچنين كفش‌هايي كه جلوي آن آهني است براي جابه‌جايي كه همچنين محافظت از جلو پنجه پا مورد استفاده قرار گيرد. و كليه كارگرها بايد از كلاه ايمني كه بسيار اهميت دارد بايد استفاده شود.

نتيجه

به طور كلي اينكه ساختمانها براي ايمن‌تر شدن و بهتر شدن به انوارها بسياري لازم است و يك ابزار آن بيمه كردن مي‌باشد. وقتي شركتي قبول مي‌كند يك خانه‌اي را بيمه كند از اول ساختن تا پايان آن تحت نظارت قرار مي‌دهد. و مسئله مهم اينكه مهندسان و معماران كه در ساختمان كار مي‌كند به طور كامل و دقيق نظارت نمي‌كنند و باعث مي‌شود كيفيت كار پايين بيايد.و چون مسئله ساختمان به يك بخش درآمدزا تبديل شده كميت را به كيفيت ترجيح مي‌دهند. و همه چه مهارت داشته باشند و چه مهارت نداشته باشند در اين كار مشاركت مي‌كند.

 

منابع و مآخذ:

تحقيق مستقيم خود دانشجو

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 9:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

(بررسي مراسم ازدواج سنتي در استان آذربايجان شرقي و در ميان تركمن ها)

بازديد: 423

 

 

موضوع : باورها و سنتها

(بررسي  مراسم ازدواج سنتي در استان آذربايجان شرقي و در ميان تركمن ها)

 

 

مقدمه

تحقيقي را در رابطه با آداب و آيين سنتي ازدواج در استان آذربايجان شرقي و اهالي تركمن استان گلستان انجام داده شده است، كه جهت ارائه در درس جامعه‌شناسي خدمت شما ارائه مي‌گردد. منابع كليه نوشته‌هاي اين تحقيق سخنان اهالي اين استان و روستاهاي اطراف آن مي‌باشند كه يا ساكن استان آذربايجان شرقي و يا ساكن تركمن‌صحرا بوده‌اند و يا هم‌اكنون در تهران سكونت دارند.

اين تحقيق در دو بخش مجزا تنظيم گرديده است.

بخش اول شامل سنتهاي ازدواج در استان آذربايجان شرقي.

بخش دوم شامل سنتهاي ازدواج در ميان اهالي تركمن مي باشد.

                                                                              


مراسم سنتي ازدواج در استان آذربايجان شرقي

            مراسم خواستگاري: بعد از انتخاب دختر توسط شخص داماد و يا خانواده داماد، براي انجام مراسم خواستگاري شخص داماد به همراه خانواده به منزل خانواده دختر انتخاب شده مي‌روند.

          اين مراسم حتما بايد شب هنگام برگزار گردد. در اين منطقه رسم بر اين گونه است كه از همان ابتدا با يك قوطي شيريني خانواده داماد قصد رفتن به خانه عروس را مي‌گيرد.

          و پس از صحبت‌هاي خانواده عروس و داماد بايكديگر اگر خانواده عروس راضي بودند و عروس نيز راضي بود، درب قوطي شيريني را باز مي‌كنند و شيريني را با شادي و مباركي ميل مي‌كنند.

          اما اگر جواب منفي بود و عروس ناراضي بود جعبه را باز نكرده و روز بعد از شب خواستگاري آن را پدر عروس به خانواده داماد يا بستگان داماد برمي‌گرداند.

          بعد از موافقت كردن خانواده عروس، شخص داماد به همراه خانواده خود يك چادري و يك حلقه نشوني به منزل عروس مي‌برند و عروس را اصطلاحا «نشاني» مي‌كنند كه به اين مراسم «نشان‌ناماخ» مي‌گويند. در اين مرحله از خواستگاري داماد و عروس مي‌توانند با يكديگر جداگانه صحبت كنند و نظرات و خواسته‌هاي خود را به يكديگر بگويند. در همين حين پدر و مادر عروس و داماد نيز در اتاقي ديگر راجع به نحوه مراسم عروسي، شيربها، مهريه و كليه مسائل مربوط به ازدواج اين دو جوان بحث مي‌كنند. در اين مراسم خانواده دختر معمولا مبلغي را به عنوان شيربها از خانواده داماد دريافت مي‌كند كه به اصطلاح به آن «باشليخ» مي‌گويند. اين مبلغ مي‌تواند نقدي باشد و يا به صورت كمك كردن در هنگام خريد وسايل جهيزيه و وسايل مورد نياز براي برگزاري مراسم عروسي باشد.  از جمله رسومات مخصوص اين استان درخواست خانواده عروس مبني بر كمك كردن خانواده داماد به آنها در تهيه اقلام موردنياز براي برگزاري مراسم ازدواج مي‌باشد.

          مثلا خانواده عروس بدين گونه شرط مي كند كه تمامي هزينه‌هاي خريد چاي، برنج، روغن، گوشت و ميوه و شيريني عروسي را بايد خانواده داماد پرداخت كند.

          البته اگر چنين شرطي هم در بين خانواده‌ها بيان نشود به صورت خودبخودي نيز خانواده داماد تعدادي جعبه ميوه و مواد غذايي را به خانه عروس مي‌فرستد اما خوب برخي از خانواده‌ها شايد به علت وضع مالي و نگران بودن از فراموش شدن اين رسم از سمت خانواده داماد آن را شرط مي‌كنند و روز خواستگاري اين مسائل را عنوان مي‌كنند.

          بعد از گذراندن اين مراسم روز بعد از آن داماد خانواده خود را به همراه فاميل خود و بزرگان و ريش سفيدان خود كه اغلب پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها، عمه، دايي و خاله‌هاي داماد هستند براي صحبت كردن و برگزاري مراسم بله‌برون كه به اصطلاح به آن «دانيشيخ» گفته مي‌شود به خانه عروس مي‌روند. داني‌شيخ به معني گفتگو كردن بحث كردن و صحبت كردن درباره مهريه مي‌باشد. و كل مراسم داني‌شيخ بيشتر به خاطر آشناشدن خانواده دو طرف و تعيين مقدار مهريه كه البته اين روزها خيلي هم مهم شده است مي‌باشد.

مراسم داني‌شيخ:

            در اين مراسم ابتدا طرف دختر خواسته‌هاي خود را به همراه مبلغ مهريه عنوان مي‌كند و بعد از گفتگو و بحث كردن مبلغ ذكر شده اگر مطابق با قيمت رايج در ازدواج‌هاي قبلي قبيله يا شهر باشد، موافقت مي‌شود و مبارك باد گفته مي‌شود،  اما اگر خواسته عروس بيشتراز عرف شهر يا روستا باشد، اينجا ديگر كار ريش‌سفيدها سخت مي‌شود چرا كه خانواده داماد به هيچ‌وجه زير بار حرف پدر عروس نمي‌رود و عنوان مي‌كند كه مثلا مهريه دختر فلاني اين‌قدر بود كه درماه گذشته ازدواج كرده  و ما هم همين مقدار مي توانيم پرداخت كنيم. اگر بيشتر از اين طي كنيم خلاف رسم و سنت عمل كرده‌ايم و كساني كه بعد از ما مي‌خواند مهريه را براي فرزندان خود تعيين كنند همواره ما را سرزنش خواهند كرد كه چرا مبلغ مهريه را بالا برده‌ايم. و خلاصه با هر دردسر و سختي كه وجود دارد دو طرف بالاخره سر مبلغ و شرايط مهريه به توافق مي‌رسند. البته شرط‌هايي مثل بردن عروس توسط داماد به مكه، زدن سند ماشين يا ويلا و يا خانه و زمين و يا حتي بخشيدن تعدادي گوسفند و گاو مي‌تواند از شروط  مذكور در مهريه باشد.

          بعد از پذيرفتن مهريه توسط پدر داماد، يكي از بزرگان،حال از طرف داماد يا از طرف عروس، 2 تا كله قند را كه خانواده داماد به همراه خود آورده است، مي‌شكند و بدين‌گونه ديگر ازدواج اين دو حتمي مي‌شود. فلسفه شكستن اين قند از طرف بزرگان فاميل بدين‌گونه روايت شده است:

          مي‌گويند كه پس از شكسته شدن قند كه نشانه شيريني و خوشي مي‌باشد، و شگون خوبي براي نوعروس دارد، خرده‌هاي اين قند را بزرگ فاميل به افرادي كه جوان باشند چه پسر وچه دختر و ازدواج نكرده‌اند، مي‌دهند تا بخت آنها نيز باز شود و به زودي ازدواج كنند.

          بعد از اعلام نامزدي اين دو جوان و رسمي شدن نامزدي توسط عاقد خطبه عقد خوانده مي‌شود و مثل اكثر نقاط ايران 2 دختر در بالاي سر عروس به همراه توري مخصوص قند را مي‌سايند و معمولا بعد از سه مرتبه خواندن خطبه عروس بله مي‌گويد اما در اين بين سفره عقد ويژگي‌هاي خاصي دارد و از موارد و بخش‌هاي مختلفي تشكيل شده است.

          در اينجا به برخي از چيزهايي كه در درون سفره قرار داده مي‌شوند، اشاره مي‌نماييم:

          آينه و شمعدان، قرآن، ميوه و شيريني، تزئينات ويژه سفره، خنچه عقد و در برخي از روستاها سنگك و نان محلي نيز در سفره گذاشته مي‌شود.

          در هنگام باز كردن سفره عقد اقوام نزديك دعوت مي‌شوند، پدر و مادر عروس، پدر و مادر داماد خواهر و برادر عروس و داماد و عموها، عمه‌ها، خاله‌ها و دايي‌ها و اقوام نزديك براي مبارك باد گفتن يا همان «مبارك اوسون» و دادن كادو به كنار سفره عقد مي‌آيند و اين مراسم در خانه عروس برگزار مي‌شود. هدايايي گرانبها از جمله سكه و يا طلا و يا پلاك از طرف خانواده داماد به عروس داده مي‌شود و اقوام با دادن مبلغي پول و گاهي اوقات كادو به عروس خانم تازه فاميل شده تبريك مي‌گويند.

          تقريبا ديگر چيزي از مراسم عقد نمانده كه نگفته باشيم اما در مدت زمان باقي مانده از هنگام عقد تا عروسي تا هنگام ازدواج روزهاي مهم يا اعيادي در پيش روي داماد و عروس و خانواده‌هاي آنها خواهد بود. اينك به ذكر كردن مراسم انجام شده توسط خانواده‌هاي طرفين در هنگام اعيادي چون قربان، فطر و نوروز مي‌پردازم.

مراسم عيد قربان

            در اين روز داماد گوسفندي را بايد براي خانواده عروس بفرستد. گوسفند را خانواده داماد با پارچه‌اي به عنوان هديه كه دور گردن آن پيچانده شده است تزئين مي‌كند و اين گوسفند را به خانه عروس يكي از اقوام داماد مي‌برد و مادر عروس در عوض يك هديه و يا پارچه‌اي به داماد كادو مي‌دهد و سپس گوسفند را قرباني مي‌كنند و از گوشت آن به همه فاميل پخش مي‌كنند و در آن شب شام مي‌دهند.

مراسم شب يلدا         

            در اين شب نامزد (شخص داماد) به همراه چند جعبه شيريني، چند جعبه ميوه و تعدادي آجيل و چند هندوانه تزئين شده به همراه يك قطعه طلا وارد خانه عروس مي‌شود و در آنجا (خانه عروس) مراسم شادي و رقص برگزار مي‌شود كه به آن مراسم «چله‌كچه‌سي» مي‌گويند كه به معني مراسم شب چله مي‌باشد و در آنجا هندوانه بريده مي‌شود و به هريك از اعضاي فاميل و مهمان‌ها قطعه‌اي از هندوانه داده مي‌شود.

مراسم عيد فطر

            در ماه رمضان و در هنگام شهادت حضرت علي(ع) خانواده داماد 4 الي 6 ديس حلواي تزئين شده را به همراه مبلغي پول بر روي آن روانه خانه عروس مي‌كند.

مراسم عيد نوروز

            در فصل بهار شخص داماد از هر ميوه نوباري كه به بازار آمده است، داماد يك جعبه براي خانواده عروس مي‌خرد و به خانه عروس مي‌فرستد كه به اين مراسم «نوبار چيليخ» مي‌گويند در عيد نوروز خانواده داماد لباس‌هاي نو و طلا و سبزه سال نو را براي عروس خريداري مي‌نمايند و بدين مراسم «بايرامليخ» مي‌گويند يعني عيدي دادن و مراسم عيد.

مراسم عروسي

            اين مراسم شامل حنابندان در شب قبل از عروسي و خود عروسي مي‌باشد.

حنابندان

            در اين مراسم كه در شب قبل از روز عروسي برگزار مي‌شود، خانواده داماد ظرف حنايي را تزئين مي‌كنند و لاي گل مي‌گذارند و  مقداري انار را دانه مي‌كنند و در درون هندوانه مي‌گذارند و زن‌ها عروس را «بزك» مي‌كنند كه به معني تزئين و آرايش كردن عروس مي‌باشد  و شيريني و گل و ميوه به خانه دختر مي‌برند.

          در آنجا حنابندان برگزار مي‌شود، داماد در كنار عروس مي‌نشيند و همه دختران دم بخت دور آنها جمع مي‌شوند و دست عروس و داماد حنا مي‌گذارند و خنچه درست مي‌كنند و بعد به دور آن‌ها مي‌رقصند. بعد از اين مراسم گل و حنايي كه خانواده داماد تدارك ديده‌اند توسط عروس و داماد حمل مي‌شود و در دستان خود آنها قرار مي‌دهند و به دور مجلس مي‌چرخند و آن را به همگان تعارف مي‌گويند. كه مي‌گويند اين كار و دست زدن به حناي عروس و داماد جوان «شگون» دارد.

          و اما مراسم جالبي در حنابندان انجام مي‌شود كه مراسم «كچل اوغلان» به معني پسر بي‌مو مي‌باشد كه توسط يكي ازدختران دم بخت انجام مي‌شود،‌ در اين مراسم دختري خود را به شكل و شمايل مردي درمي آورد و سبيل و ريش براي خود مي‌گذارد تا مردم او را به عنوان داماد قبول كنند و از ميان دختران دم‌بخت مجلس يكي را بايد انتخاب كنند و همانند عروس و داماد مراسم ازدواج را به طور نمايشي برگزار مي‌كنند.

مراسم جهاز برون

            البته مراسم جهازبرون قبل از حنابندان و عروسي انجام مي‌شود ولي ما در اينجا در بين حنابندان و عروسي اين مطلب را ذكر نموده‌ايم.

          اين مراسم بدين‌گونه است كه تعدادي از اقوام داماد براي ديدن لوازم جهيزيه عروس به خانه پدر عروس مي‌روند و در آنجا ليستي را از وسايل جهيزيه از پدر عروس مي‌گيرند و به عنوان شاهد آن را امضا مي‌كنند و سپس جهيزيه را به همراه وسايل مورد نياز زندگي به خانه جديد عروس و داماد مي‌آورند.

مراسم عروسي

            از طرف خانه داماد به خانه عروس و فاميل‌هاي ايشان مي‌روند تا عروس خانم را بياورند. برادر داماد شال قرمزي را دور كمر عروس مي‌بندد و اين عمل را 3 مرتبه تكرار مي‌كند و شال را باز و بسته مي‌كند و نيت مي‌كند به عنوان فرزند 7 پسر و 1 دختر را به دنيا بياورد.

          بعداز آن پدر عروس دست عروس را مي‌گيرد و دعايي براي بهبود زندگي و خوشبختي آينده دو جوان ذكر مي‌كند كه به اين مراسم «خيردوآسي» مي‌گويند كه همان دعاي خير پدر و مادر براي عروس و داماد مي‌باشد.

          بعد از اين مراسم فاميل‌هاي عروس و داماد براي صرف شام وارد سالن عروسي مي‌شوند و در ضمن در روستاهاي آذربايجان هنگام آوردن عروس به خانه داماد، داماد به همراه دوستان خود به پشت بام مي‌رود و بر سر عروس سيب پرت مي‌كنند و در ضمن، پسران مجرد نيز به بالاي پشت بام رفته و بر سر دختري كه مي‌خواهند سيب پرتاب مي‌كنند و اين به معني اين مي‌باشد كه اين دختر مال من است.

          بعد از عروسي، فرداي عروسي روز پايتختي از راه مي‌رسد.

          فاميل‌هاي عروس به همراه خانواده داماد راهي خانه دو جوان مي‌شوند. براي گفتن تبريك و دادن كادو به نزد عروس و داماد مي‌روند. به اين مراسم «دوآخ قالپا» مي‌گويند. شال را بر سر عروس مي‌اندازند و يك بچه سعي مي‌كند اين شال را بدزدد و عروس سعي مي‌كند از اين كار جلوگيري كند ولي او قبول نمي‌كند و بادادن مبلغي از سوي عروس، پسربچه راضي مي‌شود تا شال را به او برگرداند. (پايان بخش اول)

          بخش دوم

سنتهاي ازدواج در ميان زنان تركمن

در اين بخش سنتهاي ازدواج در ميان زنان تركمن را در قالب يك مصاحبه با دو زن تركمن به نامهاي جيلان و زوليخا بيان كرده‌ام.

مهم ترين خصوصيت زنان تركمن صبر و شكيبايي آنان است . آنچنان كههمه زنان تركمن آن را مهم ترين ويژگي خود عنوان مي كنند. تا آنجا كه جيلان پس ازجدايي از همسرش پنج سال در انتظار بازگشتش چشم به راه بوده و فقط پس از ازدواج دومهمسرش، اميدش را از دست داده است. او انگشتان ورم كرده و كبودش را به ما نشانمي دهد و مي گويد:" زندگي خودم و دختر كوچكم را از راه قالي بافي مي گذرانم." تنهاآرزوي او داشتن يك اتاق مستقل است. اتاقي كه دمي در آن به دور از نگاه هاي سنگين وپرجمعيت خانواده پدري اش بياسايدجيلان زن 27 ساله اي كه پشت دار قالينشسته و با گره هاي هنرمندانه اش تارو پود قالي را جان مي بخشد، با چشمان خسته وغمگين توي صورتمان نگاه مي كند و مي گويد:" نمي دانيد زندگي كردن در اين كلاه، آنهم در خانه ي پدري سخت است.

همه زنان ازدواج كرده تركمن طبق سنت زير چارقد هايرنگانگشان كلاهي روي سرشان مي گذارند. اين رسم نيز در مورد زنان مطلقه صدق مي كند وجيلان مطلقه نيز از اين رسم مستثني نيست. روبرويمان نشسته، زل مي زند بهچشمهايمان و بعد از چند لحظه مكث از زندگي اش، آرزوهاي برباد رفته اش و ناكامي هايشمي گويد. او از اينكه يك زن مطلقه تركمن است اما همچنان در خانه پدري مجبور استكلاه زنان ازدواج كرده را به سر بگذارد غمگين است و غمگين از ننگ جدايي در ميانتركمن ها. جيلان فقط چهار ماه با شوهرش زندگي كرد . اما اكنون مجبور استكودك هشت ساله و نگاه سنگين مردم و خانواده اش را به دوش بكشد.  او با چشمانمرطوب نگاهمان مي كند و مي گويد:" زنان تركمن بعد از ازدواج مجبورند در خانه پدرشوهر زندگي كنند و فرمانبر مادر شوهر و اقوام شوهر باشند. زناني كه از اين سنتسرپيچي كنند از فاميل و خانواده طرد شوند."  جيلان نيز مانند ساير زنان تركمن براين رسم گردن مي نهد و به خانه پدر شوهر مي رود . اما در آنجا مورد شكنجه اقوامشوهر قرار مي گيرد و با كوچك ترين اعتراض به خانه پدري فرستاده مي شود.  ميپرسيم:" مگر تو چه تقاضايي از شوهرت داشتي كه با اين سرعت از سوي او طرد شدي؟" چارقدش راروي سرش جابه جا مي كند و سرش را پائين مي اندازد: " من فقط يك خانه كوچكمستقل از او مي خواستم. آن هم به خاطر عذاب هايي كه در آنجا مي كشيدم وگرنه هرگزاعتراض نمي كردم."  مهم ترين خصوصيت زنان تركمن صبر و شكيبايي آنان است . آنچنانكه همه زنان تركمن آن را مهم ترين ويژگي خود عنوان مي كنند. تا آنجا كه جيلان پس ازجدايي از همسرش پنج سال در انتظار بازگشتش چشم به راه بوده و فقط پس از ازدواج دومهمسرش، اميدش را از دست داده است.  او انگشتان ورم كرده و كبودش را به ما نشانمي دهد و مي گويد:" زندگي خودم و دختر كوچكم را از راه قالي بافي مي گذرانم." تنهاآرزوي او داشتن يك اتاق مستقل است. اتاقي كه دمي در آن به دور از نگاه هاي سنگين وپرجمعيت خانواده پدري اش بياسايد.

اما ننگ طلاق تنها مشكل زنان تركمننيست. در بين تركمن ها ازدواج زن تركمن با يك غير تركمن كه خود آن را فارس ميخوانند، تقريباً محال است و زناني كه  اين سنت را زير پا مي گذارند در خوشبينانهترين حالت حداقل تا پنج سال از ميان اقوام و خانواده و مردم شهرستان طرد مي شوند.

به جميله جوان بيست و ساله كه سال گذشته در جشنواره خوارزمي رتبه سوم طراحي يكنرم افزار كامپيوتري را به خود اختصاص داده، مي گوييم:" تو كه يك دختر تحصيلكردههستي قطعاً به ازدواج با يك غير تركمن فكر كرده اي ؟ در پاسخ مي گويد:" تو را بهخدا اين حرف ار نزنيد. دلم نمي خواهد پدر و مادرم را كه اين همه سال زحمتم را كشيدهاند براي هميشه از خود برنجانم. فكر مي كنم مي توانم بر قلب و احساسم پا بگذاريماما بر سنت هايم نه". با تعجب مي پرسيم:" يعني مي خواهي بگويي حاضري به يكازدواج بدون علاقه بر سر اجبار به خاطر سنت هايت تن دهي؟" خيلي جدي مي گويد:" اگردر ميان تركمن ها مرد مناسبم را بيابم، ازدواج مي كنم و گرنه براي هميشه از ازدواجچشم پوشي خواهم كرد."  دلايلي كه برخي دختران تركمن اجازه ازدواج با غير خود رامحال مي دانند طرد شدن از خانواده پدري، انگشت نماشدن در شهر، حفظ سنت ها و زبانمادري و عدم تناسب فرهنگي با ساير اقوام است.  اما زناني هم در اين ميان اين رسمرا ناديده مي گيرند. گلين زن 30ساله تركمن كه سنت ازدواج با خودي ها را زير پاگذاشته و به قول خودشان با يك فارس ازدواج كرده بعد از سال ها زندگي با شوهر غيرتركمن همچنان انگشت نماي مردم شهرش است.  پدر گلين بعد از سپري شدن پنج سال ازازدواج دخترش حاضر به پذيرش او شده اما همچنان اقوام او حاضر نيستند او را مانندگذشته بپذيرند.  گلين هرچند از زندگي با همسرش رضايت دارد اما از رنج ها و عذابهايش برايمان مي گويد و اينكه اگر دوباره به سال هاي قبل بازمي گشت پا روي احساساتشمي گذاشت و با يك مرد تركمن ازدواج مي كرد.  مي گويد: برايم خيلي سخت است كهناديده گرفته شوم."  گلين و زناني مثل او هرچند اندك در شهرانگشت نمايند. آنچنانكه راهنماي ما هنگام عبور از خيابان هاي بندر تركمن منزل آنها را به ما نشان مي دادو مي گفت :"اينجا زناني زندگي مي كنند كه با يك فارس ازدواج كرده اند"   جرن دخترپرشور و پر هياهوي بندر تركمن است. او كه 23سال دارد در اين باره مي گويد: هرچند مندر شهر ديگري درس مي خواندم و خواستگاران زيادي از غير تركمن ها داشتم اما به دليلمخالفت اقوام با وجود دلبستگي هاي عاطفي از اين كار منع شدم. چرا كه در ازدواج فقطدختر و پسر مطرح نيستند بلكه هركدام فرهنگي خاص را به دنبال دارند و هيچ فرهنگي بافرهنگ تركمن همخواني ندارد."  مي پرسيم اما ما همه ايراني هستيم و شباهت هايفرهنگي بي شماري داريم. بي صبرانه به ميان حرفمان مي پرد و مي گويد: "من يك دختر دوساله دارم، اگر با يك غير تركمن زندگي مي كردم تكليف زبان مادري ام چه مي شد؟

همه زنان تركمن اينگونه نمي انديشند و برخي از رسومشان را دست و پا گير و مانعپيشرفت هاي اجتماعي اشان تلقي مي كنند. آنچنان كه زليخا زن 33 ساله و فعال امورزنان كه به دعوت او به اين شهر رفته بوديم در اين باره مي گويد:برخي از اين سنت هاهرچند داراي كاركردهاي اجتماعي مفيد براي اقوام تركمن هستند، اما براي زنان محدودكننده اند."
يك روز كه با زليخا در يكي از خيابان هاي اصلي بندر تركمن قدم ميزديم برخورد ناگهاني او با مردي، حيرت زده مان كرد او ناگهان چارقد بلندش را رويصورتش انداخت و با صدايي آرام احوالپرسي كرد و ما را به آن مرد معرفي كرد. وقتي باتعجب دليل اين رفتار او را جويا شديم باخنده روبه ما گفت:" اين آقا برادر شوهر بزرگمن است و اين رسم ماست كه در برابر اقوام بزرگ شوهر به خاطر احترام به آنها سكوتكنيم و رويمان را بپوشانيم."  زليخا برايمان از زماني گفت كه براي كاري به خارجاز شهررفته بود و چون منزل خودشان تلفن نداشت مجبور به تماس تلفني با برادر شوهرشمي شود تا پيغام مهمي را به شوهرش برساند.
او با خنده مي گويد:" سه ساعت تمامزنگ مي زدم و چون برادر شوهرم گوشي را بر مي داشت مجبور به قطع تلفن مي شدم. اما درنهايت سنت شكني كردم و خيلي سريع پيغامم را آن هم به اشتباه به برادر شوهرم رساندمو بلافاصله تلفن را قطع كردم."

زليخا گلايه مندانه ادامه داد: "از آن به بعد بهعروسي سنت شكن و پررو مشهور شدم كه روي خود را مي گيرد، اما حرفش را مي زند."
برخي اززنان تحصيلكرده تركمن به خاطر ماهيت كارشان مجبور به مسافرت به بيرون ازاستان شان هستند، اما آنها بدون همراهي شوهر هرگز اجازه خروج ندارد و اگر در سفريشوهر قادر به همراهي شان نباشد، آن سفر قطعاً لغو خواهد شد.

اگر زني شوهر داردر اين ميان سنت شكني كند و به تنهايي به سفر برود ، پيامدش ، روزها مشاجره است.

ازدواج هاي درون گروهي برخي سنت ها در ميان تركمن ها آنقدر ريشه دوانده كه كمترزن تركمني فشار اجتماعي آن را احساس مي كند و حاضر به زير پا گذاشتن آنهاست.

عايشه پزشك تركمن اين شهر نيز اين سنت ها را مفيد و داراي كاركرد ذكر مي كند . پيامد هاي نفوذ اين سنت در ميان زنان و دختران تحصيلكرده تركمن نيز به دليل پيامدهاي اجتماعي و فرهنگي آن نقشي پر رنگ دارد.

تركمن ها از اختلاط رسم و رسوم خودبا غير خودي ها پرهيز مي كنند چرا كه خواهان حفظ سنت هاي ناب تركمن هستند و دربارهازدواج با ساير اقوام نيز اينچنين مي انديشند و آن را موجب اضمحلال فرهنگ خود تلقيمي كنند.

وقتي از پدر و مادر هاي تركمن درباره اين رسم و رسوم به ويژه ازدواجهايشان مي پرسيم حتي يك لحظه هم فكر نمي كنند و مصرانه مي گويند: "اين رسم ماست."

حتي عزيز مرد 33 ساله تركمن حاضر نيست به ازدواج دختر كوچكش با يك مرد غيرتركمن بيانديشد. اين افكار نهفقط در نسل قديم بلكه در ميان جوانان كاملاً پذيرفتهشده است.

در ابتداي ورودمان به بندر تركمن لباس هاي زيبا و رنگانگ زنانتركمن توجه امان را جلب كرد.

پيراهن هاي بلند كه گويي براي هواي گرم و شرجيبندر تركمن طراحي شده اند. اما زنان تركمن به ويژه دختران جوان اين گونه فكر نميكنند و با اين نظر كاملاً مخالف اند. آنها نوع پوششان را يكي از مشكلات اصلي خودعنوان مي كنند. حفظ پوشش تركمن و اصالت آن در ميان تركمن ها بسيار حائز اهميت است واستفاده از پوشش هايي مثل مانتو و شلوار غير قابل پذيرش است. زني كه در شهر پوششيغير از تركمن دارد با تمسخر ديگران روبرو مي شود . چرا كه در ميان تركمن ها پوششغير سنتي، پوشش اقوام فارس تلقي مي شود.

بسياري از زنان تركمن دليل مخالفت خودبراي استفاده از لباس سنتي شان را قابل پذيرش نبودن آن در ميان غير تركمن ها عنوانمي كنند. برخي از اين زنان از تجارب خود در ساير شهرها و نگاه اطرافيان دربارهپوششان مي گويند. بيش از از نيمي از زنان تركمن كه فعاليت اجتماعي دارند اين نوعپوشش را بازدارنده تلقي مي كنند و ترجيح مي دهند از لباس معمول - مانتو و شلوار- استفاده كنند.

نكاتي جالب راجع به عروس تركمن

عروس یا گلین از آن روزی که پا به خانه شوهر می گذارد تابع قوانین مرسوم ایل شوهراست . گلین زمان زیادی ندارد تا این مراسم را بیاموزد و گرنه در مضان سرزنش و تحقیراز سوی (قاین انه)مادر شوهر و یا سایر افراد وابسته به ایل قرار گیرد . این موضوعدر گذشته اعتبار بیشتری داشت تا امروزه . تا پنجاه سال پیش گلین ها مطابق آئین کهنترکمن مجبور بودند بعد از ازدواج یک الی دو سال را جدای از خانه شوهر و در کنارپدرو مادر زندگی کنند . احتمالا همان چیزی که در بین ایرانیان به نام فاصله عقد کنانرایج است وفا صله عقد کنان تا ازدواج چنین زمانی را می طلبد.

طبق عرف گلینبعد از دو شبانه روز اقامت در خانه شوهر می رفت تا روز های طولانی به انتظار نشیندگفته اند که گلین جهت کسب تجربه و مهارتهای شروع زندگی مشترک به خانه پدری بر گشتهاست تا جزئیات خانه داری را از مادر فرا گیرد .

حقیقت آن است که علاوه براین موضوع که در جای خود اهمیت زیادی داشته ، دختران دم بخت سن كمي داشته اند. بعبارت بهتر سن ازدواج بسیار پایین بوده است به گونه ای که به محض رسیدن به سن بلوغمراسم ازدواج بر پا می شده است .

امروزه که دیگر مدرنیسم تا اعماق تار وپود جامعه ما رخنه کرده است. آیا گلین ها همانند گذشته پایبند آداب وظواهر سنن قومیهستند ؟ !
آیا آنان می توانند مانند گلین های گذشته با یاشماق و ادای احتراماتویژه به پدرو مادرشوهر، برادر شوهر و سایربستگان شوهررضایت دهند.
اغلب خانوادههایی که پیوند فامیلی فاکتور تعیین کننده در اتخاذ تصمیمات است و قانون خویشاوندی وعلقه های عشیره ای در بین آنان معتبر است .گلین ها در چار چوب این مناسبات مجبورخواهند بود تنظیم کننده روابط با اطرافیان باشند . در این صورت از دستیابی به پارهای مطالبات عروس های امروزی محروم خواهند شد .

از طرف دیگر مورد پذیرش قرارگرفتن در چنین مجموعه واحد خود شوق و صفای دیگری دارد . آن وقت راحت تر می توان درجمع خودی ها راه نفوذ باز کرد.با این حال، استقلال طلبی اولین و آخرین خواسته یکگلین با مشخصات مدرنیسم امروزی است .

حق اوست که او از امرو نهی درست و نا درستبه یک سامان جدید در زندگی مشترک برسد . همچنانکه حق اوست که از خانه ی مستقل و شغلمناسب و در آمد خوب ، تحصیلات بهره مند گردد . از گردش ، تفریح و کسب تجارب برایبهبود معیارهای زندگی نیز استفاده کند. در این حال حق اوست که راه و رسم دیرینهنیاکان را به فراموشی نسپارد. در اين مورد در شهر های دور تر مشکلات گلین ها بیشترنمود پیدا می کند . محيط او را مجبور مي كند تا از لباس تركمني خود فاصله بگيرد . با نوزاد خود جهت هماهنگي با محيط به زبان غير تركمني صحبت كند. آموزش و پرورشفرزند را مطابق فرهنگ غالب جامعه ساماندهي كند.

اگرچه در بادي امر اين تلاش هايك نوع موفقيت در هماهنگي با محيط بشمار مي رود ليكن در عمق ماجرا واقعيت چيز ديگرياست. بقول شاعر دانا مختومقلي / ايليندان آيرا دوشان جهدا در يولي گورالار
هركسي كه از بستر فرهنگ خود جدا شود در حسرت وصال مجدد به آن است.

در اينجا گلينحق دارد تا به سر چشمه زلال فرهنگ خود بازگردد و فرزند خود را از آن سيراب كند . آموزش زبان و پند و اندرزهاي تركمني خواندن سرود ها و لالايي هاي تركمني در گوشدلبند خود يك آموزش غير مستقيم است . و رمز ماندگاري قوم و ايل و تبار.

درگذشتهاتفاق افتاده است كه دختران بالغ و نابالغ را در اثر هجوم وحشيانه از تركمن صحرا ميبردند . داستان طوفان بي بي را هيچوقت فراموش نخواهم كرد . او در دوره ناصرالدينشاه در اثر حمله شبانه به روستاي آقچه ملا به تهران برده شد و جزو سوگلي هاي شاهگرديد . آري در گذشته گلين ها دزديده مي شدند . تا فرزندانشان نيز بويي از آداب وسنن آبا و اجداد نبرده باشند. اما اكنون فكرها را مي ربايند تا از گذشته مان چيزيندانيم و اگر مدرنيسم بگذارد تا با آموخته هاي قومي و دينی خود فرزندانمان را ازمهر مادري سيراب كنيم آنوقت مي توانستيم تأثير مدرنيسم بر گلين ها را راحت تربپذيريم.

پايان

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 فروردین 1394 ساعت: 19:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

موانع و چالش‌های اقتدار فرهنگ اسلامی

بازديد: 153

 

موانع و چالش‌های اقتدار فرهنگ اسلامی

در سطح کلان، مهم‌ترین چالشی که پیش روی نمود و بروز حقیقی اقتدار فرهنگی جامعه‌ی ایران قرار دارد، عدم انطباق و تعارض و عدم همسویی ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بود که البته با پیروزی انقلاب اسلامی و تلاش برای ایجاد حکومت و دولت دینی براساس تئوری ولایت فقیه، تا حدودی مرتفع گردیده است.

 

گروه فرهنگی اجتماعی برهان/ محمد آقابیگی کلاکی؛ در قسمت اول این مطلب به چیستی فرهنگ و برخی مؤلفه‌های آن پرداخته شد و گفتیم که می‌توان فرهنگ را مجموعه یا سیستمی از عناصر عینی و ذهنی یا مادی و معنوی دانست که در ارتباط ارگانیک با یکدیگر، در بخش‌های مختلف زندگی انسان جریان دارد. همچنین دانستیم که هماهنگی و انسجام نظام‌های اجتماعی لازمه‌ی اقتدار فرهنگی است.

 

در قسمت دوم از توانایی مرجعیت‌سازی درونی و بیرونی اسلام گفتیم و تأکید کردیم که فرهنگ دینی به دلیل ابتناء بر معرفت‌شناسی دقیق عقلی و الهی و هستی‌شناسی توحیدی و نیز پاسخ‌های دقیق به ماهیت و نیازهای انسان در چارچوب یک نظام ارزشی مناسب و دارا بودن مبانی و مبادی لازم برای شکل دادن به نظام‌های سیاسی و اقتصادی، پتانسیل و توان ایجاد جامعه‌ای مطلوب را داراست.

 

اکنون و براساس آنچه عنوان شد، چالش‌ها و عمده موانعی که در مسیر اقتدار فرهنگی نظام جمهوری اسلامی قابلیت تصور آن می‌رود در سیمای زیر طرح می‌شود:

 

1. در سطح کلان، مهم‌ترین چالشی که پیش روی نمود و بروز حقیقی اقتدار فرهنگی جامعه‌ی ایران قرار دارد، عدم انطباق و تعارض و عدم همسویی ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. اگرچه مسئله‌ی فرهنگ دینی در جامعه‌ی ایران به علت درهم‌آمیختگی‌های بعضاً متعارض با هسته‌ی اساسی فرهنگ دینی و شکل‌گیری بدعت‌هایی در آن، از طریق ورود عناصری از مؤلفه‌های فرهنگ باستانی و به‌ویژه در یک‌صد سال اخیر، تأثیرپذیری از سطوح ظاهری و لایه‌های رویی فرهنگ غربی خود دچار چالش‌هایی است؛ اما همچنان می‌توان فرهنگ و ارزش‌های بخش عمده‌ای از جامعه‌ی ایران را فرهنگ دینی قلمداد کرد و مؤلفه‌ها و ارزش‌های دینی را محرک رفتارهای مردم در بسیاری از صحنه‌های رسمی و غیررسمی و به‌ویژه در عرصه‌ی عمومی و زیست‌جهان تعاملات میان کنشگران در خارج از حوزه‌ی نظام‌های رسمیِ اجتماعی به حساب آورد.

 

این عدم انطباق میان فرهنگ و سیاست و شکاف دولت-ملت با سابقه‌ی طولانی در جامعه‌ی ایران، با پیروزی انقلاب اسلامی و تلاش برای ایجاد حکومت و دولت دینی براساس تئوری ولایت فقیه، تا حدودی مرتفع گردید؛ اگرچه همچنان به علت باقی ‌ماندن برخی وجوه اندیشه‌ی سنتی در باب حکومت و ورود برخی ارزش‌های معارض از فرهنگ مدرن و تأثیرپذیری ساختار سیاسی در برخی جنبه‌ها به سبب رویکرد برخی از دولت‌های با رویکرد سکولار، این عدم انطباق و تعارض همچنان تأثیری عمیق بر عدم نیل به وضعیت مطلوب و وقوع برخی بدکارکردی‌ها و چالش‌ها می‌گذارد.

 

علی‌رغم تلاش در حوزه‌ی سیاسی برای انطباق آن بر فرهنگ دینی جامعه و همسویی با آن، رابطه‌ی میان اقتصاد و فرهنگ علاوه بر آنکه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، با فاصله‌گیری از جهت‌گیری و ارزش‌های تولید و مصرف سنتی و حرکت به‌سوی جهت‌گیری و ارزش‌های تولید سرمایه‌داری، شکاف میان اقتصاد و فرهنگ دینی جامعه افزون‌تر شده است.

 

علی‌رغم این تلاش در حوزه‌ی سیاسی برای انطباق آن بر فرهنگ دینی جامعه و همسویی با آن، وضعیت رابطه‌ی میان اقتصاد و فرهنگ اما علاوه بر آنکه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، بلکه با فاصله‌گیری از منطق و جهت‌گیری و ارزش‌های تولید و مصرف سنتی و حرکت به‌سوی منطق، جهت‌گیری و ارزش‌های تولید سرمایه‌داری، فاصله و شکاف میان اقتصاد و فرهنگ دینی جامعه روزبه‌روز افزون‌تر شده و به سبب تأکیدی که در رویکردهای توسعه‌محور و مدرنیزاسیون بر وجوه اقتصادی شده و حوزه‌‌ی فرهنگ، یا تبعی آن تعریف شده که باید متناسب با این تحولات اقتصادی آن را تغییر داد تا ضمن برداشتن موانع توسعه، تسهیل‌کننده و فراهم‌کننده‌ی بسترها و زمینه‌های مدرنیزاسیون باشد و یا اینکه در بهترین حالت، با اتخاذ رویکرد تفکیکی، فرهنگ را از شمول برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای خود خارج کرده و تأثیر و تأثرات میان این فرآیندها و نظام‌های فرهنگی و اقتصادی را نادیده می‌گیرد.[1] در نهایت این اقتصاد بوده که با تزریق ارزش‌های مصرفی و زندگی مبتنی بر رفاه با رویکرد ایده‌آل‌پنداری سبک زندگی مدرن و آرمان‌شهرسازی از اتوپیای مصرف انبوهِ مدرنیته، فرهنگ جامعه را در جهت ارزش‌های مادی و مصرفی تحت تأثیر قرار داده است.

 

2. آرمان شهرسازی از غرب در افق برنامه‌ریزی‌های اجتماعی جامعه، علی‌رغم اینکه تأکید می‌شود این مسئله تنها در حوزه‌ی اقتصاد است و گمان بر این است که می‌توان از وجوه فرهنگی و ارزشی و سیاسی آن اجتناب کرد، در میدان عمل تأثیرات فرهنگی و ارزشی خود را بر جامعه تحمیل می‌کند و یکی از این الزامات، تغییر گروه مرجع بخش عمده‌ای از جامعه به‌ویژه جوانان و نسل‌های جدید است که در انطباق با دیگر بدکارکردهای موجود در ساختارهای اجتماعی و ایجاد فاصله و شکاف بین‌نسلی وسعت یافته است. همچنان‌که در ارتباط با گروه‌های مرجع طرح گردید، این مسئله نقش عمیق و گسترده‌ای در پذیرش و مشروعیت فرهنگی و اقتدار فرهنگی جامعه، هم در ابعاد داخلی و هم در ابعاد خارجی و تأثیر بر جوامع دیگر و نفوذ در آن‌ها و یا تأثیر فرهنگی بر آن‌ها دارد و تغییر گروه مرجع جامعه، عواقب جبران‌ناپذیری هم در ایجاد چالش‌های فرهنگی و هم در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی به‌جای می‌گذارد.

 

3. یکی دیگر از چالش‌های پیش روی اقتدار فرهنگی جمهوری اسلامی، عدم توانایی ساختارها و نهادهای آن نظیر خانواده (که در گیرودار توسعه و مدرنیزاسیون و ورود ارزش‌های جدید مادی‌گرایانه و مصرفی تحولات عمیقی را پذیرا شده و از کارکرد مطلوب خود فاصله‌ی زیادی گرفته است) و آموزش و پرورش و آموزش عالی (که از آنجایی که نهادهایی مدرن در جامعه‌اند و برای جامعه‌ی عمل پوشاندن به آرمان مدرنیته به عاریه گرفته شده‌اند و ارتباط آن‌ها با فرهنگ و ارزش‌های دینی حداقلی است) و رسانه‌های ارتباط جمعی (که بیشتر مروج ارزش‌های مدرن و سبک زندگی غربی‌اند) در ترویج، درونی کردن و نهادینه‌سازی اعتقادات و ارزش‌های خود در طیف گسترده‌ای از جامعه است. این عدم درونی‌سازی که در نهایت در برخورد با دیگر فرهنگ‌ها و یا در مواقع تحولات اجتماعی، امکان تغییرات ارزشی و فرهنگی را سهولت می‌بخشد، خود به‌عنوان موجد دیگر چالش‌‌ها، از جمله مسئله‌ی تغییر گروه‌های مرجع که پیش از این سخن به میان آمد، خواهد بود.

 

یکی دیگر از چالش‌های پیش روی اقتدار فرهنگی جمهوری اسلامی، عدم توانایی ساختارها و نهادهای آن، نظیر خانواده، آموزش و پرورش و آموزش عالی و رسانه‌های ارتباط جمعی در ترویج، درونی کردن و نهادینه‌سازی اعتقادات و ارزش‌های خود در طیف گسترده‌ای از جامعه است.

 

4. همچنان‌که از آنچه گفته شد به اجمال می‌توان یافت، چالش‌ اقتدار فرهنگی انقلاب اسلامی در سطح دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی در مواردی چون عدم همسویی و هم‌جهتی این دستگاه‌ها در جهت یک هدف واحد، عدم ارتباط سیستمی و ارگانیک آن‌ها با یکدیگر، خلأ کارکردی در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی، تعارض و تقابل کارکردی بسیاری از این دستگاه‌ها با یکدیگر (نظیر کارکرد رسانه‌های ارتباط جمعی با مساجد و آموزش‌های دینی) و نظایر آن است.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 

براساس آنچه گفته شد، می‌توان گفت تغییر ارزش‌های جامعه در جهتی مغایر با ارزش‌های دینی و براساس ارزش‌های مصرفی غرب مدرن که تغییراتی را در روابط میان افراد با یکدیگر و تعاملات اجتماعی برجای می‌گذارد و از سویی دیگر با برانگیختن آرزوهای مادیِ دور و درازی که امکان تحقق آن‌ها حتی با بهترین عملکرد نظام‌های اجتماعی نیز امکان‌پذیر نیست، ضمن ایجاد نارضایتی در سطح جامعه، امکان ایجاد فساد اجتماعی در لایه‌های مختلف را فراهم می‌آورد؛ فسادی که با فراگیری در سطح وسیعی از ساختارها و روابط اجتماعی در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی، با سلب اعتماد آحاد جامعه از یکدیگر و نیز از ساختارهای اجتماعی، عنصر اعتماد را از این تعاملات حذف کرده و هزینه‌های جبران‌ناپذیری را بر آن اعمال خواهد کرد.

 

بدیهی است مشارکت و فعالیت‌ آحاد جامعه با یکدیگر و نیز با ساختارهای جامعه از یک سو به علت فردگرایی برآمده از ارزش‌های مدرن و نیز سلب اعتماد آنان به علت فراگیری فساد در سطح گسترده، رو به کاهش خواهد بود و به این ترتیب، ما با فرسایش سرمایه‌ی اجتماعی و کاهش اقتدار اجتماعی و طیف وسیعی از چالش‌ها و آسیب‌های اجتماعی مواجه خواهیم بود.

 

بدون شک راهکار برون‌رفت از این وضعیت و مقابله با این آسیب‌ها، در صورت بنیادی آن و با پرهیز از راهکارهای مقطعی و خلق‌الساعه، در تطبیق و همسوسازی نهادهای سیاسی و اقتصادی با فرهنگ دینی جامعه و تلاش برای تعمیق این ارزش‌ها با اولویت‌بخشی و اهمیت دادن به نهادهایی چون خانواده، مسجد و نظام آموزشی (که این یکی مستلزم تغییرات گسترده‌ای در اهداف و وظایف و کارکردهاست) و پرهیز از الگوگیری‌های گسترده‌ای از فرهنگ و نظام‌های اجتماعی غرب است که در نهایت به ارائه‌ی الگویی مناسب برای تحولات اجتماعی در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای پیشرفت جامعه منجر می‌شود. در غیر این صورت چالش اقتدار فرهنگی و افول فرهنگ بومی جامعه در طی چند نسل و فرسایش سرمایه‌ی اجتماعی، که نشانه‌های آن هم‌اکنون نیز در برخی از حوزه‌ها و به‌ویژه تعاملات رسمی جامعه قابل رؤیت است، حداقل هزینه‌ای است که باید پرداخت. (*)

 

منابع:

 

1. اینگلهارت، رونالد (1390)، نوسازی و پسانوسازی، ترجمه‌ی علی مرتضویان، مندرج در: ارغنون، شماره‌ی 13، ص 34-1، تهران، سازمان چاپ و انتشارات.

2. سیدمن، استیون (1386)، کشاکش آرا در جامعه‌شناسی، ترجمه‌ی هادی جلیلی، تهران، نی.

3. دوچ، مرتون و کراس، روبرت م. (1386)، نظریه‌ها در روان‌شناسی اجتماعی، ترجمه‌ی مرتضی کتبی، تهران، مؤسسه‌ی انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.

4. رفیع‌پور، فرامرز (1382)، آناتومی جامعه، تهران، شرکت سهامی انتشار.

5. Festinger, Leon. (1950) "Informal social communication." Psychological Review, 57, 271-282.

6. Festinger, Leon. (1965) "A theory of social comparison processes". Pp 146-149, in A. Paul Hare Paul; Edgar F.Borgatta and Robert F. Bales (Eds) Small Group: studies in social interaction". New York: Knopf

7. Hyman, Herbert H. (1968) "Reference Groups." In: David Sills (Ed.), International Encyclopedia of the Social Sciences, vol. 13, edited by Davis Sills. New York: Macmillan Company & Free Press. pp. 353-359.

8. Lindesmith, A. R. , et A. L. Strauss (2002) "Social psychology" ed. reviue. New York: Dryden Press

9. Merton, Robert K., (1968), "Social Theory and Social Structure", The Free Press, New York.

10. Merton, Robert K., & Alice Kitt. (1950) "Contributions to the theory of reference group behavior." Glencoe, Illinois: Free Press. (Reprinted in part from Studies in the scope and method of "The American soldier." Edited by R.K. Merton & Paul Lazarfeld. Glencoe, IL: Free Press.

11. Milem, Jeffrey F. (1998), "Attitude change in college students: Examining the effect of college peer groups and faculty normative groups", The Journal of Higher Education; Columbus; Mar/Apr 1998.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

[1]. در مقابل دیدگاه‌هایی که بر کلیت و نگرش سیستمی به جامعه تأکید داشته و علاوه بر اجزای این سیستم، شامل فرهنگ، اقتصاد و سیاست به روابط متقابل میان این عناصر نیز توجه کرده و ارتباطات متقابل و برهم‌کنش میان آن‌ها را ملاحظه ‌می‌کنند و تأثیر نظام‌های ذهنی بر نظام‌های عینی‌تر و دستاوردها و تولیدات مادی یک جامعه را می‌بینند؛ دیدگاه‌هایی نیز وجود دارند که در مواجهه با فرهنگ و تمدن غرب مدرن این کلیت و ارتباطات و تأثیرات متقابل را نفی کرده و حکم‌های متفاوتی را برای اجزای مختلف آن جاری می‌کنند. این دیدگاه‌ها که در ایران طیف‌های مختلفی از افراد در حوزه‌های فکری گوناگون و با سلایق و گرایش‌های فکری مختلف به آن پایبندند و طیفی از افراد متخصص و غیرمتخصص، غرب‌گرا و ضدغرب‌گرا، ایرانی و غیرایرانی و دینی و غیردینی را در بر می‌گیرد، براساس دو راهبرد و شاخصه‌ی کلی تفکیک و ترکیب قابل تشخیص است:

الف) راهبرد تفکیکی:

راهبرد تفکیکی در مدرنیزاسیون ناظر به این مسئله است که اجزا و عناصر تمدن غرب مدرن دارای شئون و احکام مختلفی هستند و می‌توان این اجزا و عناصر را از بستر فرهنگی و ارزشی جامعه‌ی مبدأ جدا و تفکیک کرده و در صورت لزوم در جامعه‌ای دیگر، با زمینه‌ی ارزشی و بستر فرهنگی متفاوتی، به کار گرفت. از جمله شئون و اجزایی که از این منظر به‌ویژه در جامعه‌ی ایران مورد استقبال قرار گرفته و بر اخذ آن از تمدن غرب تأکید می‌شود، علم و تکنولوژی آن است.

استدلال اساسی این جریان فکری عدم ارتباط سیستمی میان عناصر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و نیز مظاهر عینی تمدن غرب و به عبارتی خنثی بودن آن‌هاست. بر این اساس، آن‌ها نتیجه می‌گیرند که این سیستم اجتماعی را می‌توان به اجزای آن فروکاست و ارتباطات میان اجزا را نادیده می‌گیرد. بنابراین امکان تعمیم‌دهی به مدرنیته و نسخه‌برداری از آن در جهان غیرمدرن وجود دارد.

ب) راهبرد ترکیبی:

در کنار رویکرد تفکیکی که ناظر به تفکیک عناصر فرهنگ و تمدن غرب مدرن است، ویژگی دیگر این دیدگاه ترکیب است که ناظر به ترکیب و در کنار هم چیدن عناصر اجزای برگرفته و به‌زعم آنان جداشده از بستر فرهنگ و تمدن غرب با اجزا و عناصری از فرهنگ و ارزش‌های بومی و دستیابی به نوعی مدرنیته‌ی بومی است.

نکته‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کنیم این است که دیدگاه مدرنیزاسیون تفکیکی-ترکیبی دربردارنده‌ی طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌هاست که علی‌رغم دارا بودن دو ویژگی مورد اشاره، در جزئیات با یکدیگر اختلافاتی دارند. از جمله عوامل این اختلاف دیدگاه‌ها این است که چه عناصری را باید در فرهنگ بومی حفظ کرد و نیز اینکه چه عناصری را می‌توان و باید از غرب به عاریه گرفت. همچنین چگونگی و میزان ارتباط عناصر فرهنگ و تمدن غرب با ارزش‌های بنیادی غرب، از دیگر مواردی است که بین طیف معتقدان به مدرنیزاسیون تفکیکی-ترکیبی اختلاف‌برانگیز است.

شکل خاصی از رویکرد مدرنیزاسیون تفکیکی-ترکیبی راهبرد اساسی ایران پس از انقلاب را تشکیل می‌داده و برنامه‌های کلان کشور براساس آن طرح‌ریزی شده‌اند؛ رویکردی که معتقد است دستاوردهای عینی تمدن غرب مدرن نظیر علم و تکنولوژی از ارزش‌های بنیادی غرب جدا بوده و می‌توان علم و تکنولوژی غرب را در جامعه‌ی دینی برای نیل به جامعه‌ی مطلوب از منظر اندیشه‌ی دینی به کار گرفت. علاوه بر امکان چنین فرضی، معتقدان به این دیدگاه بر ضرورت این فعل نیز تأکید دارند.

دیدگاه غالب دولت‌هایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران روی کار آمده‌اند و نوع بارزتری از آن را می‌توان در دولت‌های موسوم به سازندگی و اصلاحات مشاهده کرد در خوش‌بینانه‌ترین حالت، اگر نگویم نگرشی غرب‌زده و تجددخواهانه‌ی همراه با شیفتگی بوده، می‌توان مدعی شد دربرگیرنده‌ی دیدگاه «مدرنیزاسیون تفکیکی-ترکیبی» با رویکرد نگاه بسیار مثبت و همراه با شیفتگی نسبت به وجوه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تمدن غرب بوده که درصدد برقراری نوعی آشتی میان مدرنیته و اسلام برآمده است.

دیدگاه و استراتژی راهبردی دستگاه‌های قانون‌گذاری و اجرایی نظام جمهوی اسلامی، به‌ویژه بعد از پایان جنگ تحمیلی، در خوش‌بینانه‌ترین تحلیل، به‌صورت آشکار برقراری نوعی آشتی میان مدرنیسم و اسلام است که عمدتاً نگاهی برآمده از نظام دانشگاهی وارداتی است که در ادامه از آن سخن به میان خواهد آمد. این نگرش با پر‌رنگ کردن دستاوردهای فناوری تمدن غرب، بدون پرداختن به زیربنا‌ها و پیش‌فرض‌های حاکم بر آن‌ها، اصرار زیادی بر تحریک و هدایت نظام اجتماعی به‌سوی کسب و نیل این علم و تکنولوژی دارد. این در حالی است که دست‌اندرکاران و مسئولان جامعه در بخش‌های تأثیرگذار حاکمیت، نظیر مجلس، دولت و به‌ویژه مجمع تشخیص مصلحت نظام و نهادهای استراتژیک وابسته به این مراکز، برای گسیل انگیزه، اندیشه و رفتار اجتماعی به‌سوی آفرینش و تعریف پیش‌فرض‌های حاکم بر مفاهیم و ساختار و محصولات دینی و اسلامی چنین اصراری ندارند. این دیدگاه با نوعی گریز هدفمند به روبناهای تمدن غرب و تغافل از مبانی حاکم بر آن، توجه‌ جامعه‌ی اسلامی را مرتباً به این نکته معطوف می‌سازد که اگر ما نیز خواهان رسیدن به رفاه و توسعه‌ی اقتصادی، اجتماعی هستیم باید، راه طی‌شده‌ی مدرنیته را با کپی‌برداری و عاریه‌گرفتن زوایای مثبت مدرنیته که اندک هم نیست، بپیماییم. بنابراین آنچه باید انجام گیرد، ضرورت تفکیک این مظاهر و دستاورد‌های مثبت از نکات منفی غرب که از آن جمله اخلاق لذت‌جویانه‌ی آن است، می‌باشد. از این منظر، پذیرش علم و مظاهر تکنیکی غرب، بر سبیل عقل خواهد بود؛ زیرا هیچ نص صریحی در کتاب و سنت نمی‌توان یافت که ما را از بهره‌مندی از این محصولات و دستاورد‌های عظیم بشری که حاصل رنج صدها ساله‌ی تمام دانشمندان غرب و شرق عالم با ادیان و مذاهب گوناگون، از ملحد و یهودی و مسلمان و... است، منع کند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 فروردین 1394 ساعت: 19:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره دوستي با نوجوانان

بازديد: 109

 

بسمه تعالي

 

 نام تحقيق :

 

دوستي با نوجوانان

 

 

هنر برقراري ارتباط

پدر و مادر آرماني مي دانند كه در حقيقت همه چيز را نمي دانند.

براي بعضي از پدرها و مادرها سالهاي نوجواني فرزندانشان دوراني آرام و ملايم و توأم با لذت و خوشي است، در صورتي كه از نظر عده اي ديگر عكس اين قضيه صدق مي كند. بعضي از والدين هر لحظه ي بودن در كنار نوجوانشان را دوست دارند چون به اين مسأله واقفند كه او به هر حال روزي از زندگي شان خارج مي شود. ولي عده اي از آنان روزشماري مي كنند تا سالهاي دشوار و پرزحمت سپري و فرزند نوجوانشان از زندگي آنها خارج شود. ميان برخي از پدران و مادران با نوجوانانشان رابطه اي پربار و غني برقرار است، زيرا آنان نه تنها هنر كنار آمدن با نوجوانان را مي دانند، بلكه محيطي پرنشاط و شاداب براي خانواده ايجاد مي كنند. ولي هستند پدران و مادراني كه با نوجوانشان رفتاري مستبدانه دارند و همواره آنان را تهديد يا تنبيه مي كنند.

بيشتر اوقات اين طور به نظر مي رسد كه نوجوانان خواستار عشق و محبت ما نيستند و در حقيقت همين طور هم هست. با وجود بغرنج بودن قضيه، من قانع شده ام كه بهتر است انسان بكوشد با نوجوانان خود رابطه اي هشيارانه برقرار كند. شايد در طي اين دوران نيرويي بيش از توان خود براي آنان صرف كند، ولي من براساس تجارب شخصي و جرو بحث با صدها پدر و مادر به حقيقت معتقدم اگر به راستي گمان مي كنيد كنار آمدن با نوجوانانتان امري امكان ناپذير است، به دليل نداشتن روشي مناسب براي دستيابي بدين منظور است. وقتي راه را بيابيد، ايجاد چنين ارتباطي دشوار نخواهد بود. در واقع دوران نوجواني نسبت به مراحل ديگر زندگي مشكل تر نيست، بلكه به مثاله تجربه ي تازه اي براي انسان است.

درك اين مطلب كه نمي توان همان روشي را كه در زمان كودكي نوجوان در پيش داشته ايد، در دوران نوجواني او نيز به كار برد، بسيار حائز اهميت است. اگر منطقي باشيد پي خواهيد برد كه كنار آمدن با نوجواني كه اكنون در برابر سخنان شما در مقام پرخاشگري و پاسخگويي برمي آيد و همه ي كاسه كوزه ها را برسرتان مي شكند و حتي شما را كنار مي گذارد، امري ساده و بديهي است. به وظيفه ي پدري و مادري عمل كردن و دوست داشتن فرزند نوجوان مستلزم در پيش گرفتن شيوه اي زيركانه به همراه نرمش و مهارتي خاص است. به همين دليل است كه داشتن رابطه اي خوب و كنار آمدن با نوجوانان را در حكم هنر مي دانند؛ هنري كه لازمه اش طي مسيري هوشمندانه براي پدران و مادران است و مانند هر هنر ديگر، تنها با تمرين و پشتكار مي توان مهارت لازم را به دست آورد. با گذشت زمان موقعيت هاي ويژه اي براي شما پيش خواهد آمد كه از طريق آنها خواهيد توانست شيوه ي خود را بهبود بخشيد.

انجام وظيفه ي پدري و مادري به نحو احسن در مورد نوجوانان، از دشوارترين فنوني است كه تاكنون مسؤوليت آن را به عهده گرفته ايد : برنامه ي گسترده ي آموزشي همراه با دلسوزي و ستيزه و كشمشكهاي سياست مدارانه براي برقراري ارتباط، مانند اين است كه شما در يك گروه تهاجمي قرار گرفته ايد.

با پشت سر گذاشتن چند سال در كنار نوجوان، به اين نتيجه خواهيد رسيد كه چقدر صبور و سخاوتمند و در عين حال تا چه حد خام و بي تجربه بوده و چه آسان در آبي كم عمق غرق شده ايد. با وجود نوجوان در زندگي شما، مطمئناً به زودي پرده از روي خصوصياتي نظير حسادت، عصبانيت، ترس يا عدم امنيتتان برداشته خواهد شد و آنچنان نوميد مي شويد كه دلتان مي خواهد مو به سر خود باقي نگذاريد. گاهي اوقات از شدت خشم و درماندگي فرياد مي زنيد و اعمالي غيرمنطقي مرتكب مي شويد. در اوج بيچارگي نمي دانيد چه مي كنيد و در اين هنگام است كه پي مي بريد هيچ راه فراري نيز وجود ندارد. اما لازم نيست حالت رنجوري و پريشاني تان براي هميشه ادامه يابد و اين بستگي به شما دارد كه بتوانيد به مرحله ي رشد و تعالي برسيد. بايد استقامت به خرج دهيد و مشكلات را با عقل و منطق حل كنيد.

زماني كه الي هجده ساله به دانشگاه رفت، اين يادداشت را براي پدر و مادرش فرستاد: “من هميشه به شما احتياج داشته ام و در آينده نيز احتياج خواهم داشت. هر كه باشم و هر آنچه بشوم، صرفاً بدين دليل است كه مي دانم شما مرا دوست داريد.

آرامش

برخلاف عقيده ي عموم، وقتي شما با نوجوان خود صبور باشيد، به او اصرار نورزيد و او را وادار نكنيد، بيش از آنچه انتظار داريد اتفاق خواهد افتاد.

انتظار غيرمترقب

پدر و مادري كه نوجوان خود را با موفقيت بزرگ كرده اند به خوبي مي دانند كه در اين مرحله چقدر پستي و بلندي وجود داشته است؛ درست مانند اينكه سوار بر قطاري برقي كه به سرعت بالا و پايين مي رود باشيد؛ حتي اگر بدانيد فراز و نشيبهايي بر سر راهتان است باز هم جا خواهيد خورد.

در يك لحظه دختر شما به قدري عاقلانه عمل مي كند كه شما در فكر فرو مي رويد كه آيا اين بچه ي خودتان است؟ و لحظه اي بعد، رفتارش مانند كودكان دو ساله مي شود و از همه بدتر اين است كه شما در چنين موقعيت خاصي تكليف خود را نمي دانيد.

هر پدر و مادري درگير آموزشهاي متعددي خواهد بود. وقتي فرزند شما كوچك بود بسيار چيزها به او آموختيد؛ اينكه چگونه لباس بپوشد، بند كفش خود را ببندد، دندانش را مسواك بزند، دوچرخه سواري كند، با ديگران چگونه رفتار كند، خلاصه اينكه چگونه متمدن شود. ولي در سنين نوجواني به قدري مسؤوليت پذير و كاردان به نظر مي رسد كه ممكن است شما فراموش كنيد او هنوز به مهارتهاي لازم دست نيافته است و هنوز بسيار چيزها بايد از شما بياموزد؛ آموزش كارهاي عملي مانند درخواست كار، رانندگي، شستن لباسهاي خود، پختن غذا و مسايل مادي و استفاده ي بجا از وقت و مهارتهاي اجتماعي. همچنين آنان بايد مسايل ناملموس را بدانند، مانند اينكه چگونه مي توانند زندگي خود را در حال توازن نگه دارند و يا با ديگران چگونه رفتار كنند.

پيامي كه شما بدرقه ي راه آنان مي كنيد همانا مسؤوليت پذيري توأم با آزادي است. تمامي آموخته هاي شما به آنان بر روي هم جمع شده باعث دادن مسؤوليت براي رسيدن به آزادي شخصي مي شود. اما بيشتر اوقات توانايي به عهده گرفتن چنين مسؤوليتي از راه پيشرفت معمولي به دست نمي آيد و شبيه اين است كه نوجوان شما گاهي يك گام به جلو برمي دارد و دو گام به عقب برمي گردد.

خنديدن به تناقضات

نوجوان شما سراپا تناقض است. در يك لحظه شما را متهم مي كند كه در كارش دخالت كرده ايد و لحظه اي ديگر از شما چاره مي خواهد. به جاي اينكه چنين تناقضاتي را به او گوشزد كنيد، بهتر است خونسرد باشيد و لبخند بزنيد. در آن لحظه، خنديدن به اين همه موارد غيرمترقب و اعمال توضيح ناپذير كاري است دشوار و اين احساس را در شما پديد مي آورد كه نوجوانتان شما را دست انداخته است و بايد به خودتان بخنديد. به هر حال شما سالهاي سختي را در پيش رو خواهيد داشت.

-         “سلام عزيزم. امروز چطور گذشت؟”

در جوابم گفت :

-    “يكبار شد به خانه بيايم و نپرسي امروز چطور گذشت؟ حسرت به دلم ماند كه بعد از گذراندن يك روز سخت به خانه قدم بگذارم و آرامش داشته باشم و مجبور نباشم به سؤالهاي شما جواب بدهم.”

انتخاب روش عاقلانه براي مبارزه

زندگي در كنار نوجوان سبب ناسازگاريهاي روزانه، جنگ و جدالهاي متناوب، ستيزه جويي، خشم و دعوا مي شود. پس محتاطانه و بادقت و تعقل وافر از كنار آنها رد شويد.

قبل از اينكه بروز دهيد كه دوست داريد كارها چگونه انجام گيرد و چه چيز مطابق ميلتان است، از خود بپرسيد: آيا اين همه جنگ اعصاب و مرافعه سودي هم دارد؟ آيا ارزش دارد ميان خود و فرزندم فاصله بيندازم؟ بهتر نيست روحيه ي يكديگر را درك كنيم؟ به عنوان رئيس خانواده هميشه اين نكته را به خاطر داشته باشيد كه لازم نيست اقتدار خود را با ايجاد بحث و جدل هاي پي در پي به اثبات برسانيد.

وقتي شما عقب نشيني مي كنيد مثل اين است كه اجازه دهيد موضوعي ناچيز و بي اهميت مسكوت بماند. در عين حال عقل و درايت خود را ثابت كرده ايد كه براي نوجوان نظاره گرتان نكته اي خوب و مثبت است.

با ذكر دلايل منطقي كاري كنيد به شما افتخار كنند

هم شما مايليد به نوجوان خود بباليد، هم او مي خواهد به وجود شما افتخار كند. او دلش مي خواهد با ديده ي تحسين به شما بنگرد و انتخابش در موارد مختلف باعث خشنودي شما شود. او به اعمال شما نظر مي اندازد و نتيجه گيري مي كند كه آيا مي تواند به ديده ي احترام به شما بنگرد؟ نوجوانتان شما را دوست دارد زيرا پدر و مادرش هستيد. اما اگر به راستي مي خواهيد به شما احترام بگذارد- اين دستور است- بايد روراست و متين و مهربان باشيد.

در يك كتاب خواندم :

شارون خود سيگار مي كشد، ولي وقتي دختر سيزده ساله اش ليديا را سيگار به دست در خيابان ديد وحشت كرد و با ترشرويي به او گفت :

-         “اصلاً باورم نمي شود. تو يك بي سروپايي. نمي فهمي سلامتي خود را به خطر مي اندازي؟”

شارون غرولند كنان او را تهديد كرد تا به هر نحو ممكن دخترش را از سيگار كشيدن بازدارد. ليديا پيشنهاد كرد:

-         “باشد، اگر تو دست از سيگار كشيدن برداري، من هم سيگار را ترك مي كنم.”

شارون خيلي سعي كرد، ولي نتوانست سيگار را ترك كند و دست آخر گفت :

-         “من نمي توانم. برايم دشوار است.”

از اين رو ليديا نيز به سيگار كشيدن ادامه داد.

شما نمي توانيد به نوجوان خود بياموزيد كه صادق و درستكار باشد، در صورتي كه خود منكر ارزشهاي درست زندگي هستيد. اگر خود به تعهداتتان عمل نكنيد، نمي توانيد به فرزندتان حس اعتماد بدهيد. نمي توانيد به او ياد بدهيد تصميم درست بگيرد، در حالي كه هرگز چنين فرصتي به او نداده ايد. نمي توانيد به او ياد بدهيد چگونه از عهده ي مشكلات برآيد، در صورتي كه خود، شيرازه ي كار از دستتان دررفته است. وقتي دلخوريد، نمي توانيد تظاهر به خوشحالي كنيد؛ نوجوانتان تشخيص مي دهد كه دروغ مي گوييد.

بدبختانه، تعداد زيادي از نوجوانان در محيطي رشد مي كنند كه مشكلات مالي يا رواني و يا اخلاقي در خانواده حكمفرماست. بسياري از اين نوجوانان دچار خشم و غضب هستند و زندگي در چنين خانواده اي باعث شرمساري شان است. اين گونه نوجوانان به هيچ عنوان نمي توانند به پدر و مادرشان تكيه كنند و در مواقع بحراني براي التيام درد و غمشان به آنان پناه برند.

نوجوانان حق دارند احساس امنيت و آرامش كنند. مي خواهند به آنان ارزش داده شود، دوستشان بدارند و از لطف و عنايت پدر و مادرشان بهره گيرند. دوست دارند پدر و مادرشان همان طور كه درباره ي مسايل مختلفي چون وقار و متانت و عقل و صداقت موعظه مي كنند، خود نيز دارنده ي چنين صفاتي باشند.

عقيده ي عموم اين است كه اگر نتوانيد با فرزندتان پيش از رسيدن او به سن نوجواني ارتباط برقرار كنيد، بعد از آن بسيار دير خواهد بود. البته اين گفته تا حدي حقيقت دارد. نوجوان شما دوست دارد با شما رابطه اي دوستانه داشته باشد. دوست دارد درباره ي اتفاقاتي كه برايش رخ مي دهد راحت و با صراحت با شما صحبت كند، مشروط بر اينكه شما نيز به نوبه ي خود احساس مسؤوليت كنيد و به حرفهاي او گوش بدهيد. حتي اگر احساس مي كنيد كه هيچ اميدي به ترميم رابطه اي دوستانه با فرزند خود نداريد و كار از كار گذشته است، بايد بدانيد نوجوان شما پنهاني به پيوند حلقه ي عشق و محبت از هم گسيخته ي ميان خود و شما تمايل دارد. اگر رابطه ي دو جانبه از آنچه شما خواستارش بوديد سردتر است، هيچ اشكالي ندارد كه قدم اول، دوم، سوم، چهارم يا هر چند قدمي را كه تصور مي كنيد لازم است برداريد تا رابطه اي دوستانه و سالم با نوجوان خود ايجاد كنيد.

اگر مي خواهيد از آرامش بعد از توفان و شروع دوباره ي توفان بپرهيزيد از اوقات تلخي و سرزنش كردن نوجوانتان دست بكشيد. سرزنش كردن راه چاره نيست. خستگي بيش از حد شما باعث بروز اين كشمكش مي شود، اما در عين حال شما مسؤول هستيد كه وظيفه ي خود را نسبت به فرزندتان به بهترين نحو انجام دهيد.

دعا و نيايش بركت زندگي است. دعا از قلب شاكر شما برمي خيزد. به نوجوان خود بياموزيد براي زندگي ارزش قايل شود و از بودن با ديگران لذت ببرد. دعا و نيايش باعث شادي و نشاط روح مي‌شود.

نوجوانان هميشه از اينكه خويشاوندان خود را (پدربزرگ، مادربزرگ، عموها، دايي ها، خاله ها، عمه ها، عموزاده ها، دايي زاده ها) در اطراف خود ببينند، خوشحال مي شوند. رفت و آمد كنيد. براي خاطر فرزندتان هم كه شده است با خويشاوندان خود رفت و آمد كنيد. خانواده ي اسميت به دليل دور بودن راه به خويشاوندان خود دسترسي ندارند، در عوض همسايگان و دوستان خود را جايگزين خويشان كرده اند و اوقات خوشي را با آنان سپري مي كنند؛ با هم جشن مي گيرند، به ميهماني مي روند و در مواقع احتياج به آنان روي مي آورند.

پدر شدن به معناي مبارزه ي تن به تن و تلاشي بي وقفه است و من مي دانم كه براي اين كار ساخته شده ام. بنابراين گاهي اوقات به خيال خودم يك مشاور و محقق مي شوم و سعي مي كنم بهترين جواب را يابم. گاهي پاسخ بعضي پرسشها را پيدا مي كنم، ولي براي يافتن جواب بعضي از سؤالها هنوز در حال تحقيق هستم.

نقش مربي

نوجواني كه تحت رهبري مربي قرار بگيرد به بيشترين حد رشد معنوي خود خواهد رسيد.

وظيفه ي ما پدران و مادران است كه مربيان ويژه اي را وارد زندگي فرزندانمان كنيم؛ مربياني كه در جامعه از لحاظ مقام و معنويات به قدر كافي رشد كرده باشند. به همان اندازه كه تمجيد و ستايش و سپاسگزاري حائز اهميت است، اشكالي ندارد وقتي كارها خوب پيش نمي رود گله و شكايت كنيم. همين امروز به معلم، مربي يا راهنماي نوجوانتان، به كسي كه گمان مي كنيد مي تواند مشاور خوبي براي فرزندتان باشد نامه بنويسيد و او را آگاه كنيد كه براي همكاري با شما راه درازي در پيش دارد.

ديد خود را نسبت به فرزندانتان وسعت بخشيد

پدران و مادران موظف هستند محيطي امن و راحت براي نوجوانانشان ايجاد كنند. نوجوانان نيز لازم است معاشرت كنند، چيزهاي تازه ياد بگيرند و اوقات خود را به سرگرمي و شادماني بگذرانند. آنان به هواي تازه و خيابانهايي امن محتاجند. آنان نگران آينده و فرصتها و موقعيتهاي خود هستند. از نظر عده اي از آنها زندگي مانند كوچه اي بن بست است. يك دختر سيزده ساله به من گفت:

-         “گمان نمي كنم زياد عمر كنم.”

دربارة اين جمله فكر كنيد.

صرفاً گفتن اينكه “من نگران نوجوانان هستم” كافي نيست. بايد مشتاق باشيد و از روي علاقه كار انجام دهيد. شما بايد مرد عمل باشيد نه حرف- پس از همين حالا شروع كنيد !

روحيه

زندگي شما با نوجوانتان پر از شگفتي، تناقض و چيزهاي مضحك و خنده دار است. اگر شما شخصي جدي و سختگير باشيد تمام لذات بودن با او را از دست مي دهيد. نوجوانان خواستار اطمينان و عشق بي پايان در كلام شما هستند. هر چند ممكن است رفتاري متفاوت با سيلقه ي شما داشته باشند، اظهار محبتتان براي آنان مهم و اساسي است.

سالهاي بين سيزده تا نوزده از لحاظ احساسي براي نوجوانان سالهاي سخت و دشواري است و اگر شما با وجود پستي و بلنديهاي زندگي روزانه ي نوجوان، روشي لذتبخش را كه در حكم بازي باشد پيش بگيريد دچار خستگي روحي و جسمي نخواهيد شد. كسي كه در يك نقش كمدي بازي مي كند، مي داند كه براي ايفاي چنين نقشي مسأله ي زمان بسيار مهم است. همين مسأله در مورد شما و نوجوانتان نيز صادق است. با انتخاب وقت صحيح و مناسب مي توانيد جبهه گيري اعصاب خردكن را به همكاري و تعاوني از روي ميل و اشتياق تبديل كنيد. وقتي ياد گرفتيد كه نقش سازنده ي خود را كجا و چگونه و چه موقع ايفا كنيد، وقتي دانستيد كه بايد مشكل را با نوجوان خود در ميان بگذاريد، ديگر دچار مشكل نخواهيد شد.

-    “من مي دانم كه كار تو در حرفه ي نوجواني مخالفت كردن با هر كلامي است كه از دهان من خارج مي شود. ولي امشب ديگر حسابي از دست تو خسته شده ام. آيا حاضري از شغلت دست برداري و به مرخصي بروي؟ محض رضاي خدا امشب به مرخصي برو. كار نوجواني ات را دوباره از فردا آغاز كن.”

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 فروردین 1394 ساعت: 18:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس