دوره دبیرستان - 6

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره آلوئه ورا ( آلوورا )

بازديد: 1597

تحقیق درباره آلوئه ورا ( آلوورا):

آلوئه ورا ( آلوورا ) یا صبر زرد گیاهی است علفی و چند ساله با برگ‌های ضخیم، گوشتی و دراز. حاشیه‌ برگ‌های آن کمی پیچ و خم‌دار و دارای تیغ است. گل‌های آن‌ به‌صورت خوشه‌ای زیبا در انتهای محور ساقه گل‌دار و به رنگ سبز مایل به زرد قرار دارند.

 آلوئه ورا خاص مناطق آفریقایی است که به آن زنبق بیابانی یا صحرایی هم می‌گویند. در برخی کشورها با نام‌هایی چون «گیاه جاودانگی»، «گیاه دارویی»، «گیاه ملکه» و نامیده می‌شود.

نخستین بار مصری‌ها  گیاه آلوئه ورا(آلوورا )را برای درمان زخم‌ها، سوختگی‌ها و عفونت‌ها به کار می‌گرفتند. پس از آنها یونانی‌ها، اسپانیایی‌ها و آفریقایی‌ها به شیوه‌ها و منظورهای مختلف از  گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) استفاده می‌کردند.

 ترکیبات مهم گیاه آلوئه ورا ( آلوورا)

گیاه آلوئه ورا ( آلوورا ) حاوی مشتقات هیدروکسی آنتراسن از جمله آلوئین‌های A2وB به میزان ۴۰- ۲۵درصد کل ترکیبات و مشتقات کرومون از جمله آلوئه رزین ۲A، B وC است.

ترکیبات مهم دیگر گیاه آلوئه ورا(آلوورا ) شامل قندها از جمله: گلوکز، مانوز و سلولز، آنزیم‌ها از جمله: اکسیداز، آمیلاز و کاتالاز، همچنین ویتامین‌هایی نظیر: B1، B2، B6، C، E و اسید فولیک و مواد معدنی مانند: کلیسم، سدیم، منیزیم، روی، مس و کروم می‌باشند.

 مرور کلی بر خواص دارویی گیاه آلوئه ورا ( آلوورا):

آلوئه ورا ( آلوورا ) از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و شیرابه آن به مصرف طبی می‌رسد.

 ۱)آلوئه ورا تقویت‌کننده بدن است.

۲)آلوئه ورا یبوست را برطرف می‌کند و روده‌ها را تمیز می‌کند.

۳)آلوئه ورا برای معالجه آسم مفید است.

۴)آلوئه ورا سوء‌هاضمه را برطرف می‌کند.

۵)آلوئه ورا در معالجه صرع مفید است.

۶) آلوئه ورا خون را تصفیه می‌کند.

۷)برای برطرف کردن خارش ناشی از گزیدگی حشرات شیرابه آلوئه ورا را روی پوست بمالید.

8 )اگزما را درمان می‌کند.

۹)آلوئه ورا برای معالجه اسهال خونی مفید است.

۱۰)برای رفع ریزش مو، شیرابه آلوئه ورا به سر مالیده و موها را با آن ماساژ دهید.

۱۱)بیماری کبدی را برطرف می‌کند.

۱۲)برای التیام زخم‌ها شیرابه آلوئه ورا روی زخم بمالید.

۱۳)صبر زرد (آلوئه ورا )بهترین کرم مرطوب‌کننده است برگ‌ها را بشکنید و ژله آن‌را به پوست بمالید.

۱۴)مبتلایان به بیماری قند می‌توانند با مصرف اآلوئه ورا قند خون خود را کنترل کنند.

۱۵)برای شستن چشم و زخم‌ها شیرابه آلوئه ورا را با آب مخلوط کرده و استفاده کنید.

 

آلوئه ورا گياهي فوق العاده براي رويش مو

 آلوئه ورا :یكی از راههای كنترل و درمان كم پشتی موی سر استفاده از آلوئه ورا  است. بسیاری از مردم از محصوالات گوناگونی كه حاوی آلوئه ورا می‌باشد برای ضخیم شدن مو و سلامت آن استفاده می‌كنند كه یكی از روشها استفاده از ژل آلوئه ورا می‌باشد.

آلوئه ورا حاوی آنزیمهایی است كه عامل محركی برای تولید و رشد موهای جدید هستند، مكانیسم عملكرد آن بگونه ای است كه سرعت جریان گردش خون را افزایش داده بنابراین پاپیلای پوستی (زائده بافتی ریشه موی سر) را فعال نموده و سبب افزایش تغذیه فولیكولهای مو می‌گردد.

همچنين به علت خواص ضد باكتري و قارچي كه آلوئه ورا ( آلوورا ) دارد مانع از ايجاد شوره سر مي‌گردد.

 گياه آلوئه ورا ( آلوورا ) براي كنترل عفونت هاي قارچي مثل بيماري كچلي نيز مفيد است.

طریقه  استفاده از آلوئه ورا ( آلوورا ) برای پوست :

طریقه استفاده از آلوئه ورا : ژل گیاه را بعد از برداشتن برشی از برگ ، کندن پوست سبز آن روی پوست بمالید ، بلافاصله ژل جذب پوست می شود و یا ژل را روی پوست صورت ماسک کنید . در حالت درد می توانید ژل را روی قسمت متورم و یا دردناک با پارچه ای ببندید و سپس اعجاز آن را مشاهده کنید .

طریقه نگهداری آلوئه ورا ( آلوورا):

برگ را بعد از برش داخل کاغذ پیچیده و در قسمت پایین یخچال نگهداری نمائید .

 توجه :مادرانی که در زمان شیردهی هستند از این ژل استفاده ننمایند چون امکان تلخ شدن شیرشان وجود دارد .

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 14:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد درمان ترس از مدرسه

بازديد: 223

درمان ترس از مدرسه

اصطلاحترس از مدرسه به معناي ترس كودك از مدرسه رفتن است.

ترس يا هراس و اضطراب به معني خطر ناگهاني است. ترس متناسب با خطر است و اضطراببه ترس بدون منشأ گفته مي‌شود. ترس مرضي يا فوبيا ترسي شديد و عودكننده و غيرمنطقياست؛ ترسي كه به يك شخص، حيوان، شيء يا يك موقعيت معطوف مي‌شود و موجب اجتناب ازموضوع ترساننده است.

كودك مبتلا به ترس از مدرسه، معمولاً كار مدرسه‌اي خود را خوب انجام مي‌دهد و ازبهره هوشي خوبي برخوردار است. كودكي كه از مدرسه مي‌ترسد نزد مادرش مي‌ماند وليكودك فراري از مدرسه در خيابان‌ها گردش مي‌كند و از بهره هوشي كمتر از متوسطبرخوردار است.

ترس از مدرسه در كودكان مدرسه‌رو و در هر سني كه باشند ديده مي‌شود، اما مشكلبين 5 الي 8 سالگي ديده شده و در 11 و 12 سالگي معمول و رايج‌تر است و هر2جنس به آنمبتلا مي‌شوند؛ البته دخترها كمي‌بيشتر از پسرها.

 در تمام طبقات اجتماعي اين ترس مشاهده مي‌شود. مخالفت كودك براي رفتن به مدرسهمعمولاً در روزها و هفته‌هاي نخستين سال تحصيلي همراه با علائم جسماني يا گريستنمداوم است.

 ترس از مدرسه سبب مي‌شود كه كودكان در مواردي به تعارض روي آورند و اقدام بهانجام اعمالي كنند كه باعث نگراني والدينشان شود، تا آنها به اين نتيجه برسند كهكودك را نبايد به مدرسه فرستاد. گاهي ممكن است كودك به‌واقع بيمار شود؛ در اين صورتلازم است براي معالجه او اقدام كرد.

 فوبياي مدرسه معمولاً صبح زود رخ مي‌دهد و در مواقعي كه مدرسه رفتن منتفي استفروكش مي‌كند و در روزهاي تعطيل يا روزهاي آخر هفته كمتر ديده شده يا اصلاً ديدهنمي‌شود.

ترس از مدرسه داراي شدت و ضعف است. حالت شديد آن بيشتر در كلاس‌هاي اول تا سوماست. كودك دائماً از دردهاي گوناگون مي‌نالد،دچار كم‌خوني، بي‌خوابي و بي‌اشتهايي‌است و هضم غذايش با دشواري همراه است.

 علل ترس از مدرسه

ترس از مدرسه تقريباً هميشه به يكي از2علت زير برمي‌گردد؛ ترس مربوط به مدرسه ياترس مربوط به خانه. ممكن است خانواده كودك را از چيزهاي موهوم ترسانده باشند.تغييرو مواجهه با اشخاص تازه و مخصوصاً در مورد كودكان كم‌رو كه دچار عدم احساس امنيتدروني و عدم اعتمادبه‌نفس هستند نيز مي‌تواند موجب فوبياي مدرسه شود. گاهي آنچه ترساز مدرسه به نظر مي‌آيد در واقع ترس از ترك منزل است.[چطور اعتماد به نفس کودک را تقويت كنيم]

 گاهي وقوع حوادثي ناگوار در خانواده موجب مي‌شود كودك تصور كند اگر به مدرسهبرود و دور از محيط خانواده باشد اتفاق ناگواري پيش خواهد آمد. رايج‌ترين تصوري كهدرباره ترس از مدرسه وجود دارد اين مشكل را ناشي از «اضطراب جدايي» مي‌داند.

 تصور اصلي بر اين است كه مادر و كودك به گونه‌اي شديد به يكديگر وابسته‌اند،وابستگي شديد كودك برايش اين ترس را به وجود مي‌آورد كه امكان دارد براي خود يامادرش اتفاقي روي دهد. ماندن كودك در خانه نيازها و اضطراب‌هاي كودك را ارضامي‌كند. هر چند اين نگرش در بين نظريه‌پردازان بسيار رايج است اما عاقلانه نيست كهدر تمام موارد اين اختلال را ناشي از چنين علتي بدانيم.

ديدگاه تحليل رواني، كودك مبتلا به ترس از مدرسه را كودكي مي‌داند كه نسبت بهوالدينش تمايلات پرخاشگرانه دارد و از اينكه تمايلاتش را در ترس از ترك و جدا شدناز پدر و مادر ابراز كند عاجز است، از اين‌رو به گذشته باز مي‌گردد و به يكنيازمندي قبلي توسل مي‌جويد و خشم خود را از دنياي خارج و به ويژه از مدرسه ظاهرمي‌كند.

ترس از مدرسه اغلب حاصل خصومت و كينه‌توزي متقابل و سركوب شده بين دختر و مادراست كه در ارتباط دختر با مدرسه متبلور مي‌شود.

 برخي از متخصصان نيز برترس واقعي از مدرسه تأكيد ورزيده‌‌اند و تجربه‌هايتكان‌دهنده در محيط مدرسه را باعث شرطي شدن ترس كودكان مي‌دانند. در ديدگاه رفتاري،تأثيري كه توجه در تقويت اضطراب جدايي دارد در ماندگاري ترس شرطي نيز مؤثر است.

 درمان ترس از مدرسه

معلم و والدين بايد از شيوه‌ها و وسايل مختلف كمك به كودكان براي غلبه برترس ازمدرسه استفاده كنند. روش‌هاي منفي و غيرمؤثر درمان از ترس از مدرسه عبارت استاز:

 1 – ناديده گرفتن ترس از مدرسه

 2 – دور نگهداشتن كودك از موقعيت ترسناك (مدرسه)

 3 – برخورد غيرمنطقي و خشونت‌بار با ترس كودك

 روش‌هاي مثبت و مؤثر از ديدگاه صاحبنظران استفاده از روش‌هاي رفتار درماني است. اكثر درمانگران بر اين باورند كه بازگشت سريع كودك به مدرسه از اهميت زياديبرخوردار است. نگرش‌هاي روانكاوي، بر تقويت «خود كودك» تأكيد دارد. شيوه‌هايي مانندحساسيت‌زايي نظام‌داريا مواجهه‌سازي هدايت شده كه براي كاهش اضطراب يا ساير فوبي‌هابه كار مي‌آيد، در درمان ترس از مدرسه نيز كاربرد دارد.

مواجهه‌سازي بر اين امر تأكيد مي‌كند كه حتي اگر كودك سردرد و ساير علائم اضطرابرا نشان دهد بايد به مدرسه برود؛ در اين صورت به‌تدريج علائم فروكش خواهد كرد امادر صورت ماندن كودك در منزل به احتمال قوي علائم تثبيت خواهند شد. در همين حال لازماست والدين كودك از همان ابتدا مدير و معلم كودك را در جريان وضعيت او قرار دهند،چون اين كودكان به توجه خاص نياز دارند.

از ديگر صورت‌هاي مواجهه‌سازي اين است كه يكي از والدين كودك چند روزي در دفترمدرسه حضور داشته باشند و كودك به كلاس برود و پس از مدت مشخصي كه به تدريج اينزمان افزايش مي‌يابد بتواند از كلاس خارج شده و والدين خود را ببيند و اين برنامهتا عادي شدن رفتار كودك در مدرسه ادامه داشته باشد.

در روش ديگر مي‌توان با معلم به توافق رسيد كه كودك روز اول فقط به كلاس برود ودرس خود را پس دهد و تكليف روز بعد را بگيرد و به منزل برگردد و به تدريج ميزانحضور او در مدرسه عادي شود.

 استفاده از الگو و سرمشق نيز كه عملاً در مدرسه و كلاس صورت مي‌گيرد كمك خوبيبراي مواجهه‌سازي است. در اين روش كودكاني كه با ذوق و شوق آمد و شد و بازي مي‌كنندو همكاري خوبي در مدرسه دارند عملاً به عنوان الگو يا سرمشق كودك وارد عمل مي‌شوند. والدين و معلمان نيز اين موقعيت را بايد براي كودك بازگو كنند.

بنابراين ياري گرفتن از كودكاني كه بدون ترس و همراه با علاقه در مدرسه و كلاسحضور دارند الگوهاي خوبي براي سرمشق‌گيري كودكان مبتلا به ترس از مدرسه هستند.

 قرارداد بستن و استفاده از پاداش يكي ديگر از روش‌هاي درماني ترس از مدرسه است. منظور اين است كه انتظاراتي كه والدين و معلم از كودك دارند با دادن پاداش تقويتشود.

استفاد از پاداش به ازاي پيشرفت‌هاي كودك كمك موثري به از بين بردن سريع علائممي‌كند و همچنين مصاحبه و كشف واقع‌بينانه علت ترس كودك كه ممكن است نشأت گرفته ازاختلافات والدين و وابستگي به آنها يا بيان حكايت‌هاي غيرواقع‌بينانه در مورد زدنكودك در مدرسه و عوامل ديگري باشد بايد از سوي والدين و معلم يا پزشك مورد ارزيابيقرار گيرد و برحسب مورد براي اصلاح و درمان او اقدام شود. گروهي از پژوهشگران دارودرماني را نيز لازم تشخيص مي‌دهند كه در موارد شديد و زيرنظر پزشك متخصص بايد درمانصورت پذيرد

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 18:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درمورد کاهش استرس

بازديد: 331

کاهش استرس

شخص مي تواند به ليستي از مردم واشيا فكر كند و مثالي بدهد از اينكه چطور هر يك آنچه كه به نظر مي رسد باشند، نيستند. بذله گويي و شوخي كردن، قابليت ديدن زندگي به صورت يك بازي سرگرم كننده است. شخص مي تواند زندگي را به صورت يك بازي نگاه كرده و به بازي يك اسم بدهد. شخص بايد زمانهاي احساسات متفاوت- خنده، لذت، ترس، عصبانيت، ناراحتي- را شناخته و برد و باخت ها را چارت‌بندي كند.

تواضع و فروتني، تمايل به سوال در مورد اهميت ارزشها، تفكرات و عقايد، كارها وجود شخصي مي باشد. يك فرد بايد به معني زندگي فردي را بررسي كرده و ببيند كه چگونه موقعيت هاي شادي فراهم مي آورند و چگونه روابط شاد، حاوي رنج و عذاب باشند. طعنه و استهزاء توانايي ديدن اينست كه موقعيتها سياه يا سفيد نيستند.

تمركز:

تمركز به كاهش استرس با برگرداندن تعادل ذهن و بدن، كمك مي كند. با تسلط سمت چپ، كارهاي ادراكي، زيبايي شناسي و خلاقانه تحت استرس كاهش مي يابند. براي تمركز خود، شخص بايد زبان شخص را روي دكمه تمركز كه حدود يك چهارم اينچ پشت دندانهاي جلويي بالايي مي باشد، بگذارد. اين نقطه ظاهرا غده تيموس را تحريك كرده اثر استرس را ضعيف مي كند و نيمكره هاي مغز را به تعدل مي رساند. فعاليتهاي ديگري كه ظاهرا دو نيمكره مغز را متعادل مي سازند عبارتند از خواندن يك شعر به حالت ريتميك و آهنگين، گوش دادن به يك فرد با صداي تسكين و آرامبخش، گوش كردن به يك موسيقي كلاسيك، گوش دادن به صداهاي طبيعي مثل خرخر گربه، جيك جيك پرندگان يا صداي آبشار يا جوي آب، تماشاي تصاويري از مناظر زيبا يا لبخند زدن به مردمي كه حركات و اقدامات دلسوزانه انجام مي دهند، گرفتن بازوي شخص ديگري به هنگام يك پياده روي شديد و دوش گرفتن، قرار دادن خود در وضعيتي خوب نيز مفيد است.

تغذيه

تغذيه خوب به نگهداري براي فعاليتي كامل و مفصل كمك مي كند. صرف يك وعده متعادل، خوردن منابع ويتامين و نوشيدن مقدار زيادي آب مهم مي باشند. به طور كلي مردم ايالات متحده نياز دارند كه چربي و كلسترول، قند و نمك و مصرف غذاي اضافي را كاهش دهند. رژيم آنها شامل مقادير زيادي چربي و كلسترول است كه در گوشت قرمز، تخم مرغ، پنير و غذاي آماده فراوان مي باشد. مصرف بيش از حد چربي با بيماريهاي قلبي عروقي ارتباط دارد. آنها ميزان كالري زيادي از قند دريافت مي كنند كه با چاقي، پوسيدگي دندانها ديابت و بيماريهاي قلبي ارتباط دارد. اين نگراني وجود دارد كه مواد افزودني و مواد آلوده كننده با سرطان ارتباط دارند. اين مواد افزودني خوراكي شامل مواد نگهدارنده، مواد رنگي، مواد رنگي، مواد طعم دهنده و مواد ثابت كننده اي كه زندگي طاقچه اي و قفسه اي را گسترش داده و غذاهاي آماده اي با طعم بهتر ايجاد مي كنند. بعلاوه حشره كش ها ومواد آلوده كننده شيميايي ديگر نيز براي سلامتي مضر هستند. مصرف زياد قند و چربي هاي اشباع، همراه با كاهش سطح فعاليت، باعث افزايش ‌چاقي مي شود. به طور كلي مردم ايالات متحده بايد ورزش بيشتري كنند تا ورود كالري خصوصا كالري حاصل از چربي و قند را كاهش دهند. همزمان در صد كالريهاي حاصل از  غذاهاي آماده، معمولا عاري از فيبر بوده و اغلب داراي قند ونمك مي باشند. دانه‌هاي خوراكي كه مي خوريم، اغلب با آرد سفيد و برنج بكار برده مي شوند، بنابراين، مقدار زيادي از سلولز خود را از دست مي دهند. اگرچه اصلاح عادت غذايي از استرس جلوگيري نمي كند، ما يك راه براي نگهداري و حفظ تناسب مورد نياز با استرس است.

تمرين ورزشي

تمرين منظم و شديد نيز مي تواند به شخص كمك كند كه در برابر استرس مزمن مقاومت كند تمرين تنفسي سرعت قلب را در طول دوره تمرين و براي مدتي بعد از تمرين ترفيع مي دهد. محدوده ترفيع لازم براي توليد يك اثر تنفسي از 60 تا 80 درصد سرعت muximal قلب شخص كه در 220 منهاي سن شخصي به سال محاسبه مي شود مي باشد. طناب زدن، دوچرخه سواري و شنا، تمرينهاي ورزشي بسيار خوبي هستند. رقصيدن نيز باعث مي شود كه شخص ماهيچه هايش را كش و قوس داده و مقاوم كند و هيجان و تنش را كاهش دهد.

تمرين ورزشي منظم ظرفيت كار و عملكرد را در چندين ناحيه افزايش دهد و مقدار انقباض قلبي، اندازه شريانهاي اكليلي (coronary) رساندن خون به قلب، اندازه ماهيچه قلب و حجم خون، كفايت توزيع محيطي و برگشت خون را افزايش مي دهد. تمرين ورزشي رساندن خون به شش ها و ظرفيت كاري آنها را در طول تمرين، افزايش مي دهد همچنين تمرين ورزشي استرين و تنشهاي عصبي حاصل از استرس روانشناسي را كاهش داده و تمايل به سستي و افسردگي را نيز كاهش مي دهد.

خواب

خواب نيز براي مقابله با استرس مهم است. نياز به خواب با افزايش سن كاهش مي يابد و مردم هرچه سنشان بالاتر مي رود ممكن است چند بار در شب بيدار شوند. اين مسئله نبايد با بي خوابي كه يك ناتواني طولاني براي خواب است اشتباه گرفته شود. سه نوع بي خوابي وجود دارد: 1- اوليه كه بيش از 15 دقيقه طول مي كشد تا به خواب برويم. 2- متناوب: بيدار شدن در طول شب و به سختي به خواب رفتن مجدد. 3- نهايي، صبح زود بيدار شدن و نواتواني خوابيدن مجدد.

فاكتورهاي فيزيكي، عاطفي و احساسي و تغذيه اي مي توانند به بيخوابي كمك كنند. فقدان تمرين فيزيكي، مسائل و مشكلات هاضمه، ناراحتي قلبي، فشار خون بالا مانع خواب مي شوند. اوضاع عاطفي آشفت مثل عصبانيت، ترس، احساس گناه، افسردگي و سستي، خشم تنشي ايجاد مي كنند كه مانع از خواب مي شود. رژيم نامتعادل، الكل، مصرف كافئين و وعده غذايي زياد كمي قبلاز خواب نيز مانع خواب مي شود.

براي ايجاد يك خواب شبانه خوب، فعاليتهاي روزانه قل از آماده شدن براي خواب، كم كم باريك شوند. تمرين ورزشي منظم باعث خواب عميق مي شود اما نبايد چند ساعت قبل از خواب انجام بگيرند. همينطور، باز خورد زيستي و مديتيشن و مراقبه نيز خاصيت كاهش استرس دارند كه باعث ايجاد خواب مي شود اما نبايد قبل از رفتن به تختخواب انجام گيرند زيرا مي توانند باعث انرژي وهوشياري شوند. شكلات، نوشابه، قهوه و غذاها و نوشيدنيهاي ديگر كه كافئين دارند بايد خصوصا در هنگام عصر محدود شوند. از خوردن زياده از حد، خصوصا غذاهاي سنگين در شب نيز بايد جلوگيري به عمل آيد. تختخواب بايد مناسب خواب بوده و اتاق نيز بايد تاريك و ساكت باشد.

آرام سازي (relaxation)

تنفس شكمي:

تكنيك‌هاي متعددي مي توانند براي ايجاد آرامش استفاده شوند. تنفس شكمي روشي سريع است. هنگام استرس، مردم تمال مي يابند كه تنفس كوتاه و سطحي انجام دهند. در نتيجه شش‌ها به طور كامل پر نمي شوند. هواي باقيمانده، كهنه مي شود و اكسيداسيون بافتها ناتمام است. كشيدگي ماهيچه اي نتيجه مي شود بدون واضح بودن و برجستگي، شخص مي تواند تنفسهاي شكمي كمي تقريبا در هر جايي و در هر زماني كه انجام دهد. بهتر است تنفس شكمي را به مدت 5 تا 10 دقيقه يكبار يا دو بار در روز هنگامي راست نشسته ايم، انجام دهيم. آن مي تواند در طول زمانهاي معمولا كوتاه انجام شده يا پاسخ به استرس را وقتي كه شروع شدهاست معكوس كند. براي تنفس شكمي، شخص بايد به آرامي از طريق بيني استنشاق كند و پشت را نيز مستقيم نگه دارد. اول شكم منبسط شده بعد سينه و نهايتا شانه ها منبسط مي شوند. سپس شخص بايد به آرامي نفس كشيده و نفس را به مدت 1 يا 2 ثانيه قبل از شروع تنفس بعدي حبس كند.

ماساژ:

ماساژ مي تواند تنش را آرام كرده و حالت منفعل و بي اراده اي از تمرين را فراهم آورده و ارتباط لمسي ايجاد كند. آن آرامسازي (relaxation) و انعطاف پذيري را تحريك مي كند. ماساژ خود نيز مي تواند از يك صندلي نيز انجام مي شود ان مي تواند به صورت ماساژ كامل بدن يا ماساژ قسمتي از بدن كه مخصوصا سفت و كشيده است انجام شود. براي ماساژ كامل بدن شخص بايد با قرار دادن دو دست بالاي سر و حركت آنها با حركات چرخشي آرام به سمت پايين، پشت سر، گردن و شانه ها شروع شود. گردن و شانه مكانهاي معمول براي تنش و كشيدگي هستند. آنها مي توانند به راحتي با  crossover دستها انجام گيرد طوري كه دست راست، شانه چپ را و دست چپ شانه راست را ماساژ دهد سپس دستها به بالاي سر برگردانده شده و با حركات چرخشي به سمت پيشاني، صورت، گردن و سينه حركت مي كنند. براي تسكين و آرامش بازوي راست، شخص نوك انگشتان دست راست را با دست چپ محكم گرفته و به سمت بالاي دست و بازو تا شانه با حركات چرخشي و طوري كه انگشتان بالا و شست در زير مي باشد، حركت مي كند. سپس شخص شست قسمت پايين سمت راست سينه را ماساژ مي دهد. اين عمل تا بالاي بازوي چپ و پايين سمت راست تكرار مي شود. دستها روي قسمت زيرين شكم قرار مي گيرند طوري كه انگشتان بالا و شست در زير مي باشد، حركت مي كند. سپس شخص قسمت پايين سمت راست سينه را ماساژ مي دهد. اين عمل تا بالاي بازوي چپ و پايين سمت راست تكرار مي شود دستها روي قيمت زيرين شكم قرار مي گيرند به طوري كه نوك انگشتان با بدن تماس دارند و حركات چرخشي تا بالاي سينه استفاده مي شوند. قسمت پايين پشت ناحيه ديگري است كه معمولا كشيده و تنيده است. شخص نوك انگشتان دست را روي قسمت پايين در دنبالچه قرار مي دهد. نو انگشتان بالا را تا  هر جا كه دست برسد ماساژ مي دهند پا بايد با ماساژي كه به سمت بالاي پا تا مچ پا و بالاي ساق پا و ران ماساژ بايد براي پاي ديگر نيز تكرار شود اين ماساژ كامل بدن مي تواند بعد از يك حمام گرم در زمان خواب انجام گيرد تا خواب بياورد.

آرامسازي و آرامش تدريجي:

آرامش تدريجي نيز مي تواند براي ايجاد خواب استفاده شود. آن انقباض هوشياري و آرام كردن و سست كردن ماهيچه هاست. با كشش سنجيده و محتاطانه ماهيچه ها شخص مي تواند بياموزد كه چگونه ماهيچه ها سفت شده و بياموزد كه آنها را سست كند. آن مي تواند قبل، همزمان يا بعد از يك حالت خشم استفاده شود. اگر روزانه به طور معمول يك بار يا دو بار انجام شود مي تواند كمك كند كه سطح خشم و عصبانيت شخص را پايين بياورد. آرامش تدريجي مي تواند در حالت ايستاده، نشسته يا خوابيده انجام گيرد در حالت خوابيده احتمال خواب رفتن بيشتر است. در حالت نشسته شخص بايد سر را به صورت عمودي روي شانه ها  پشت را روبروي صندلي، كف پاها روي كف زمين، پاها غير متقاطع و دستها را روي نرمه گوش در موقعيت سست نگهدارد. در طول آرامش تدريجي، شخص، ماهيچه هاي خاصي را تا بيشترين درجه كشيده و متوجه مي شود كه ماهيچه ها به مدت 5 ثانيه چقدر سست مي شوند.

سپس ماهيچه سست شده و احساس خوش آرامش به مدت حدود 10 ثانيه فراهم مي شود. براي پيشرفت از سر تا پنجه، شخص بايد با چين انداختن به پيشاني شروع كرده و توجه كند كه كجا احساس كشيدگي مي كند. سپس شخص آن قسمت را به آرامي، سست كرده، ماهيچه هايي را كه در حال سست شدن مي باشند، شناسايي كرده و به تفاوت بين كشيدگي و سستي توجه كرده و از احساس سستي و آرامش لذت مي برد با كس 3-2، حاوي دستورالعملهاي مختصري براي قسمتهاي ديگر بدن مي باشد.

با كسب تجربه در آرامش تدريجي شخص همچنين مي تواند بياموزد كه بدون كشش سست و آرام كند. شخص در ابتدا روي سست كردن هر قيمت از بدن و سپس روي سست كردن كلي با تنفس عميق متمركز مي شود. شخص، نفسي عميق مي كشد، آنرا نگه مي دارد و سپس به آرامي در حالي كه كل بدن را از سر تا پنجه سست مي كند ودر حالي كه مي گويد آرام، طوري كه m وقتي گفته مي شود كه تمركز به پنجه مي رسد آن را بيرون مي دهد.

بازخورد زيستي:

بازخورد زيستي از دستگاه هاي مكانيكي استفاده مي كند تا خود تنظيمي را براي كنترل پاسخ هاي خود مختار به دست آورد. پاسخ برقي ناگهاني و گالواني پوست از الكترودهايي استفاده مي كند كه به نوك انگشتان متصل شده تا مقاومت پوست را اندازه بگيرد كه رطوبت پوست است كه اضطراب و پريشاني را نشان مي دهد. سرخرگها تحت استرس، منقبض شده و با آرامش و آرامسازي گشاد مي شوند. يك حرارت منبع (thermistor) روي انگشت، تغييرات درجه حرارت جانبي پوست را كه با فعاليت ماهيچه هاي نرم و صاف در سرخرگهاي جانبي مرتبط است، آشكار مي سازد. درجه حرارت پوست مخصوصا براي كنترل سردردهاي ميگرني مفيد است. الكتروسفالوگراف از الكتررودهاي متصل به پوست سر براي آشكار كردن فعاليت الكتريكي روي قشر يا كورتكس مغز استفاده مي كند الگوهاي متفاوت امواج مغزي با اوضاع مختلف ذهني مرتبط هستند. الكتروسفالوگراف از الكترودهاي متصل به پيشاني يا ساعد براي اندازه گيري كشيدگي ماهيچه حاصل از تكانهاي الكتريكي ماهيچه ها استفاده مي كند. افراد با سردردهاي ميگرني و هيجاني، مشكلات عصبي و مشكلات روده اي و شكمي، بسيار خوب به اين بازخوردهاي زيستي پاسخ دادند از آنجا كه دستگاه ها و وسايل، مقاومت و حساسيت پوست، حرارت پوست امواج مغزي و كشيدگي ماهيچه ها را به علامت ها و سيگنالهاي قابل مشاهده تبديل مي كنند لذا افراد مي توانند بگويند كه پاسخهاي بدنشان را كنترل مي كنند يا نه. آنها همچنين مي آموزند كه سيگنالهاي بدن را بدون استفاده از دستگاه ها خوانده و تفسير كنند تا پاسخ هايشان را اصلاح كنند.

آموزش اتوژني:

آموزش اتوژني، آرامش عميقي از طريق ايجاد خواب به وسيله خود  فراهم مي آورد. اين جلسات مختصر و منظم تمركز منفعل و بي اختيار روي محرك سازگار با فيزيولوژي، محركهاي بيگانه و نامربوط ديگر را كاهش داده و به حل مشكل آسم، آرتروز، يبوست، مشكلات عصبي، سردردهاي ميگرني و پريشاني و نامنظم بودن خواب كمك مي كنند.

براي انجام شخص  بايد با چشم بسته در اتاقي ساكت دراز بكشد و چند نفس عميق بكشد. هر جلسه آموزش اتوژني حدود 2 تا 20 دقيقه ترجيحا 20 دقيقه و 2 يا 3 بار در روز وقت مي گيرد. شش تعبير يا اصطلاح وجود دارد. هنگام يادگيري آموزش اتوژني فقط بايد يك عبارت در يك زمان يك بار در هفته افزوده شود. عبارت اول روي سنگيني، دوم روي گرمي، سپس ضربان قلب، تنفس و شبكه (خورشيدي) متمركز مي شود، تقويت عبارتهايي مثل «من در حال آرام شدن هستم» يا «من در آرامش هستم» بين عبارتهاي مذكور قرار گرفته اند در مورد عبارت سنگيني شخص به طور منظم روي اين فكر متمركز مي شود كه هر قسمت از بدن احساس سنگيني مي كند.«صورتم سنگين است، من در حال آرام شدن هستم، گردنم سنگين است، من آرام هستم، شانه هايم سنگين هستند، من دارم استراحت مي كنم. سينه ام سنگين است. من آرامم. در مورد عبارت گرمي شخص گرما را به جاي سنگيني در عبارت قبلي جايگزين مي كند. عبارت قلب به اين صورت استكه ضربان قلبم آرام و منظم است. سپس شخص  متمركز مي شود روي اينكه تنفس من آرام و راحت است. سپس شخص دستها را روي شكمش گذاشته تا گرما ايجاد كند و تكرار مي كند «شبكه : من گرم است» براي برگشت به حالت هوشيار شخص چند نفس عميق مي كشد و فكر مي كند «من نيرويي تازه و هوشياري ام را از سر مي گيرم» سپس بازوها و پاهايش را حركت داده و چشمهايش را باز مي كند و به آرامي بيدار مي شود.

مديتيشن (مراقبه):

مراقبه توجه را روي تجربه متمركز كرده و به شخص كمك مي كند تا از پاسخش آگاه شود و تكميل جنبه هاي فيزيكي، ذهني، عاطفي و تنفس زندگي شخص را آسان مي كند.

روشهاي زيادي براي مراقبه وجود دارد. يك شخص مي تواند روي موضوعي مثل شمع candly آوازخواني، گوش دادن به موسيقي يا مراقبه روي تنفس خود تمركز كند. براي مراقبه روي تنفس بايد تنفس خود را بشمارد: يك روي دم، دو روي بازدم، سه روي دم  و چهار روي بازدم. اين مرحله مي تواند تا وقتي زما تخصيص يافته براي مراقبه تمام شود، ادامه بيابد. معمولا مردم آرامشي دروني و احساس بهتر بودن را از طريق مراقبه تجربه مي كنند.

تصور و شبيه سازي ذهني:

تصور و شبيه سازي ذهني مي تواند براي آرامش به كار رود. شخص از موقعيتي آرام شروع كرده و افكار خوشي را تصور مي كند. شخص مي تواند روي شيئي مرئي و رنگي مثل آسمان آبي، ابر سفيد، درخت سبز، سيب قرمز يا گل صورتي مراقبه كند. شخص مي تواند تصور كند كه در مكاني مطلوب مثل يك ساحل ماسه اي، در كوهستان، يا جلوي يك شومينه در اتاقي زيبا و حال شنيدن موسيقي، مي باشد. شخص مي تواند روي مناظر، صداها، بوها، مزه ها و احساس روياهاي دلپذير تمركز كند.

شعر و شاعري:

خواندن يا نوشتن شعر براي كاهش تنش مخصوصا وقتي كه شخص افسرده و كسل است و حركت و تكلمي ندارد مفيد است. اشعار را از روي آهنگشان، حالتشان و احساساتي كه بيان مي كنند، انتخاب مي شوند. اشعار مي توانند به صورت تك به تك يا در مجلسي گروهي خوانده شوند. بحث درباره معني مي تواند به احساسات تكلمي كمك كند.

موسيقي:

موسيقي كلاسيك ملايم مي تواند به رهايي احساسات و عواطف كمك كرده و آرامش را فراهم كند.

حمام كردن:

آب يك ماده آرامبخش است. شخص بايد وان حمام را با آبي با درجه حرارت بدن پر كند و خود را به مدت 15 دقيقه تا گردن داخل آن كند.

افزايش عزت نفس:

«شما خودتان، بيشتر از هر كس ديگري در  جهان به عشق و محبت خود نياز داريد.» بودا

اظهارات مثبت مي توانند براي افزايش عزت نفس شخص مورد استفاده قرار بگيرند. شخص مي تواند با تفكر مثبت در مورد خود، آرامتر شده و مقدار خود كم بيني را كاهش دهد. فرد ممكن است صحنه هاي مثبتي را تصور كند و خودش را به آنصورتي كه مي خواهد باشد، ببيند. شخص مي تواند اظهارات مثبتي مثل : من خوشحال هستم، من سالم هستم يا من زيبا هستم را تكرار كند. شخص همچنين مي تواند عبارتهاي مثبت را روي برگه هايي نوشته و آنها در مكانهاي واضح و جلوي چشم قرار دهد و اغلب آنها را بخواند. مردم مي تواننند با ايجاد نظرات مثبت در مورد يكديگر، حالتهايي بگيرند.

گروه هاي پشتيباني

سيستم هاي پشتيباني synergistic هستند. شخص مي تواند از طريق گروه‌هاي پشتيباني از بهتر از حالت انفرادي كار كند. گروه هاي پشتيبان احساس مورد قبول بودن، با ارزش بودن، دوست داشته شدن و محترم بودن و احساس تعلق ايجاد مي كنند. علاوه بر ايجاد حمايت عاطفي، سيستم‌هاي پشتيبان به شخصيت اجتماعي كمك كرهد و منبعي از اطلاعات خدمات و كمك هاي مادي هستند.

ويتلي (2002) مي گويد كه بسياري از مردم احساس انزوا ي كم توجهي مي كننه و مي خواهند در مورد نگراني ها و كشمكش‌ها صحبت كنند. تعريف داستانهايمان رابطه اي ايجاد كرده و به ما كمك مي كند كه به يكديگر نزديك شويم. مشكل است از كسي متنفر شويم كه سرگذشت او را مي دانيم. ويتلي (2002) اصول زير را ترويج مي دهد: 1- اعتراف به برابري با يكديگر  2- كنجكاو ماندن درباره يكديگر 3- شناخت اينكه به كمك يكديگر نياز داريم تا شنونده هاي بهتري بشويم 4- آرام بودن براي تفكر و انعكاس 5- درك اينكه گفتگو و مكالمه يك روش تفكر با يكديگر است و 6- انتظارات متقابل

چند نوع سيستم پشتيبان وجود دارد. معمولا خانواده سيستم پشتيبان طبيعي است كه گروه پشتيبان اوليه را تشكيل مي دهد. گروه هاي پشتيباني نظير و همتا نيز مهم هستند آنها متشكل از مردمي مي باشند كه تجربيات مشابهي داشته اند، تعديل يافته اند و مي خواهند اطلاعاتشان را به اشتراك بگذارند. يك سرپرستار مي تواند از سرپرستاران ديگر حمايت دريافت كند. سازمانهاي مذهبي مجمعي فراهم مي آورند كه رهنمودهايي براي زندگي ارائه داده مقادير سرمايه گذاري مي كند و رسم‌ها و سنت‌هايي اجياد مي كند. گروه‌هاي خدمات رساني داوطلب گروه‌هاي خود كمك حمايتهايي براي اهداف خاص مثل كاهش وزن، ترك اعتياد به الكل، ترك سيگار يا تنظيم mastectomy (ماستكتومي) يا stoma فراهم مي آورند. خانواده، دوستان و همكاران و جانب ديگران، كافي نيست، در دسترس قرار مي گيرند.

بسيار مهم است كه مديران به نحوي بسيار عالي به رفاه خود توجه كنند آنها مي تواند به صورت بهتر عمل كنند اگر كه سالم باشند. آنها به انرژي قابل ملاحظه اي نياز دارند تا حامي ديگران باشند و اگر ضرر مي كنند اجباري نيست كه سرمايه گذاري كنند. همانطور پرستاران كارمند بايد احساس سلامتي و رفاه كنند تا مراقبت پرستاري بهتري را انجام دهند. مديران، مسئول مراقبت از افراد تحت حمايت خود هستند.

يك مدير بايد پرسنل خود را در برابر استرس زايد و بي جهت محافظت كند. پرسنل و كارمندان مي توانند تحت تعليم شناخت علائم استرس و مديريت آنها قرار بگيرند. معاينات فيزيكي سالانه مورد نياز است. تعطيلات بايستي فراهم شده و ترويج بيابند. مشاوره و خدمات ارجاعي مي توانند به صورت سيستم‌هاي حمايتي ايجاد شوند.

باكس 3-2 آرامسازي تدريجي ماهيچه

-       چشم ها را خوب ببنديد

-       به بيني چين بدهيد

-       دندانها را روي هم بگذاريد و لبها را به دندانها فشار دهيد مثل حالت لبخند

-       زبان را به سختي به سقف دهان فشار دهيد

-       دندانها را بهم فشار دهيد

-       لبها را چروك كنيد

-       چانه را به سمت سينه ببريد

-       سر را به شانه سمت راست فشار دهيد

-       سر را به شانه سمت چپ فشار دهيد

-    بازو را مستقيم به جلو ببريد، مشت كنيد و همه بازو را سفت كرده و يا آرنج را با سفتي به درون ببريد.

-       با دست ديگر تكرار كنيد

-       تيغه هاي شانه را به سمت يكديگر فشار دهيد

-       سينه را داخل بكشيد

-       شكم را داخل دهيد

-       ماهيچه هاي پايين شكم، كفل، ران را سفت كرده و خود را روي صندلي بالا ببريد.

 

-    كف پايتان را به كف زمين فشار دهيد سپس پنجه ها را به سمت سر متوجه كنيد و اين كار را با پاي ديگر تكرار كنيد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 17:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درمورد بیماری زوال عقل

بازديد: 133

مقدمه

توجه به بهداشت رواني سالمندان يكي از اولويتهاي سازمان جهاني بهداشت و كشورهاي عضو در منطقه مديترانه شرقي است. دمانس و آلزايمر نيز در بيشتر برنامه هاي بهداشت رواني كشوهاي عضو مورد برنامه ريزي و بحث قرار گرفته است و ضرورت دارد كه در برنامه كشوري بهداشت در ايران نيز گنجانده شود.

توجه به دمانس و آلزايمر در يك برنامه كشوري (ملي) بهداشت رواني توجه به ابعاد فراوان و مختلفي را مي طلبد. پيشگيري اوليه از آن درمان سريع و به موقع و كم عارضه آن، توانبخشي سالمندان ناتوان و معلول، بهبود بخشيدن به زندگي مبتلايان، ارتقاء سطح زندگي آنان و خانوادها و حمايت از حقوق اجتماعي آنان و خانواده ها و مراقبين آنها، بدون شك آموزش عمومي خانواده ها و جامعه و تدارك مركز مشاوره، و مددكاري سالمندان در اولويت اول برنامه خواهد بود. تا آن زمان كه توجهي به اين موضوع از كشور صورت گيرد، اين كتاب راهنمايي ساده، كوچك، كاربردي و مفيدي است كه به همه خانواده هاي داراي فرد سالمند، برنامه ريزان، پزشكان، پرستاران و روانشناسان توصيه مي گردد.


دمانس

بيماري زوال پيري

اطلاعاتي براي خانواده ها

زوال عقل (دمانس) چيست؟

زوال عقل يا دمانس نام گروهي از بيماري هاست، كه روي كاركردهاي طبيعي مغز اثر مي گذارند و معمولاً موجب اختلال در حافظه، توانايي تفكر و استدلال مي گردد. افراد مبتلا به اين بيماري گاهي موقعيت زماني و مكاني خود را تشخيص نمي دهند. به نحوي كه اينگونه بيماران ممكن است ندانند، كه چه ساعتي از روز است، يا اين كه در كجا هستند.

دمانس مي تواند شخصيت و خلق و خوي فرد را تغيير دهد و موجب شود، كه رفتارهاي عجيب و غريبي از بيمار سرزند. اين بيماري اغلب در دوره سالمندي پيش مي آيد. اما گاهي هم فرد هنوز به سن پيري نرسيده، به اين بيماري مبتلا مي گردد. حدود 5 درصد اشخاصي كه سن آنان از 65 سال بيشتر است و 20 درصد اشخاصي كه سن آنان از 85 سال بيشتر است به درجات مختلف از اين بيماري رنج مي برند. در بيشتر انواع اين بيماري شرايط بيمار پس از چند سال رو به وخامت مي گذارد و ديگر نمي توان وضع بيمار را به حال اول برگردانيد. بهر حال از آنجا كه اين بيماري به ميزان محدودي قابل درمان مي باشد لازم است با مشاهده اولين علائم بيماري با يك پزشك متخصص مشورت گردد.

بيماري «آلزايمر» شايع ترين نوع دمانس است. در اين بيماري تعداد زيادي از سلول هاي مغز مي ميرند. اين امر منجر به تغييراتي در ساختار طبيعي و pathways مغز مي شود. اين تغييرات را در معاينه پس از مرگ افراد مبتلا مي توان زير ميكروسكوپ مشاهده كرد.

اين بيماري داراي شروع تدريجي مي باشد و معمولاً در طي چند سال به تدريج پيشرفت مي كند. علت بيماري «آلزايمر» هنوز ناشناخته است. تنها در موارد معدودي بطور ارثي ظاهر مي شود. معمولا اگر در زمان آغاز بيماري، سن بيمار هنوز به 60 سال نرسيده باشد، احتمال ارثي بودن بيماري بيشتر است. تحقيقات زيادي بر روي علت اين بيماري و اينكه آيا فلز آلومينيوم يا عامل عفوني موجب بروز بيماري «آلزايمر» مي شود انجام گرفته ولي هنوز نتايج دقيقي براي تعيين علت اين بيماري بدست نيامده است.

يك نوع شايع ديگر مانس «مولتي انفاركت» (انفاركتوس متعدد) ناميده مي شود. زيرا بر اثر يك سلسله سكته هاي مغزي خفيف (كه آنفاركت نيز ناميده مي شود) به وجود مي‌آيد. هر سكته خفيف موجب از بين رفتن يك بخش كوچكي از مغز مي گردد. اين امر يا بعلت بسته شدن رگ خوني و قطع جريان خون به آن ناحيه است و يا بدليل پارگي يك رگ خوني كوچك مي باشد كه به نواحي اطراف خود در مغز آسيب مي رساند.

اين بيماري در اشخاصي كه سابقه سكته مغزي، بيماري قلبي و بيماري قند (ديابت) دارند. بيشتر مشاهده مي شود. دوره اين بيماري در طي سالهاي مختلف ابتلا تغيير مي كند. ممكن است در پي دوره هاي وخامت بيماري، بهبودهاي نسبي نيز حاصل شود. اشخاص از اين لحاظ با هم بسيار متفاوت هستند به طوري كه امكان دارد اين بيمار ي در افرادي با دوره هاي طولاني و بدون هيچ تغيير قابل توجهي وجود داشته باشد. در عين حال ممكن است هر دو نوع دمانس با هم در يك شخص بروز كنند.

شايد توجه به اين مطلب حائز اهميت باشد كه دمانس بر اثر استفاده بيش يا كمتر از حد از مغز يا صرفاً بدليل كهولت رخ نمي دهد. بلكه افراد در هر شغل و سابقه اي و زمينه اي ممكن است به آن مبتلا شوند. مدركي وجود ندارد، كه ارتباط اين بيماري را با فشارها و تنش هايي نظير عوض كردن خانه يا داغديدگي نشان دهد. با اين وجود گاهي مشاهده مي شود كه نشانه هاي بيماري بعد از يك واقعه پرفشار و تنش زاي زندگي ظاهر مي گردد. زيرا چنين افرادي ممكن است بر اثر اين گونه تغييرات در زندگي روزانه دچار گيجي و پريشاني شوند.

بايد دانست كه بسياري از سالخوردگان از فراموشي شكايت دارند. اين امر در افراد مسن بسيار رايج است و معمولاً نشانه «دمانس» نيست. بيشتر سالخوردگان قواي ذهني خود را حفظ مي كنند و همچنان مي توانند چيزهاي تازه را فرا بگيرند.


نشانه هاي بيماري چيست؟

سير اين بيماري در بين اشخاص فوق العاده متفاوت است. عده اي ممكن است آن چنان دچار زوال عقل پيري شوند كه پس از چند ماه زندگي آنها خاتمه پيدا كند. در حالي كه دوره بيماري براي گروهي ديگر از مبتلايان بصورتي است كه بيشتر از 5 تا 10 سال طول مي كشد تا وخامت بيماري به حداكثر برسد در هر حال نشانه هاي اصلي «دمانس» عبارتست از: از دست دادن حافظه و اشكال در يادگيري مطالب تازه.

معمولاً در ابتدا حافظه نزديك و مربوط به موضوعات روزمره و جاري است كه آسيب مي بيند و مبتلايان اغلب مي توانند وقايع مربوط به گذشته هاي دور را به روشني به خاطر آورند. هر چند كه نوع و شدت نشانه هاي بسيار متفاوت مي باشند ولي سه مرحله قابل تشخيص بعنوان خفيف، متوسط و شديد را مي توان بازشناسي كرد.

در مراحل اوليه دمانس خفيف، پي بردن به اين كه شخص دچار دمانس شده، اغلب دشوار است. از اين رو ممكن است نشانه هاي بيماري به پيري يا تنبلي يا سختگيري شخص نسبت داده شود. امكان دارد بيمار علاقه به سرگرمي هاي خود را از دست بدهد و چنين به نظر برسد كه انگيزه و محركي ندارد. فهميدن موضوعات پيچيده و تصميم گيري براي اين بيماران دشوار مي شود. چنين مي نمايد كه سازگاري آنها كمتر شده و ميل ندارند كه چيزهاي تازه را امتحان كنند. نشانه هاي اوليه مشكلات حافظه در اين افراد وقتي آشكارتر مي شود، كه چيزهايي را گم مي كنند، تاريخ ها و وقايع روزمره را فراموش مي كنند و مطالب را تكرار مي نمايند. در اين مرحله اطرافيان ممكن است مشاهده نمايند كه بيمار خود محورتر و زودرنج و كج خلق شده و يا ديگران را به خاطر چيزهاي كه خودش نمي تواند پيدا كند مورد ملامت قرار مي دهد و يا وقتي متوجه مي شود در انجام كاري كه قبلاً از عهده آن بر مي آمده شكست خورده خيلي متاثر مي شود. در اين مرحله فرد بيمار ممكن است احساس كند كه كاركردهاي ذهني وي دچار نقص و اشكالي شده و بدين جهت ممكن است دچار حالت پريشاني و افسردگي شود. به تدريج دوستان و بستگان متوجه اين تغييرات مي شوند اما معمولاً علت آنرا نمي توانند دريابند.

در دمانس متوسط، نشانه ها خيلي روشن تر مي شود. بيماران درباره وقايع و كارهاي روزمره زندگي و نام افراد خيلي فراموشكار مي شوند و در مورد زمان، و موقعيت و محل كارها دچار گيجي و سردگمي مي گردند. افراد مبتلا ممكن است شب و روز را باهم اشتباه بگيرند و حتي با لباس خواب در تمام ساعات روز در خارج از منزل پرسه بزنند. اين بيماران خيلي زود گم مي شوند، بويژه اگر در محيط هاي جديدي قرار گيرند. بعلاوه اين افراد ممكن است درباره بهداشت شخصي و يا غذا خوردن نيز غفلت كنند و انجام كارهاي عادي خانگي كه قبلاً عادت به انجام آنها داشتند بر ايشان دشوار گردد. اين بيماران ممكن است تغيير خلق داده و پرخاشگر و عصباني شوند يا خيلي زود بر آشفته گردند  و از جا در بروند. حتي امكان دارد چيزهايي را ببينند يا بشنوند كه براي اطرافيان وجود نداشته و واقعيت نداشته باشند. همين طور ممكن است سر در آوردن از صحبت‌هاي آنان براي اطرافيان مشكل شود و نيز فهميدن گفته هاي اطرافيان براي آنان دشوار مي گردد. در چنين حالتي بايد به دقت از اين افراد مراقبت بعمل آيد چون ممكن است بعلت فراموشكاري غذا را روي اجاق رها كنند، اطو را از پريز برق بيرون نياورند، شير گاز را باز بگذارند و يادشان برود كه كبريت بزنند و شعله گاز را روشن كنند و باين ترتيب خود و ديگران را به مخاطره جدي بياندازد. حتي كارهاي ساده اي مثل لباس پوشيدن ممكن است برايشان مشكل گردد و چه بسا مثلاً چند شلوار را روي هم بپوشند، يا لباسشان را پشت و رو به تن كنند و يا لباسها را اشتباهاً زير و روي هم بپوشند.

بيماراني كه در مرحله شديد بيماري «دمانس» قرار دارند به كمك هاي زيادي نيازمندند. ممكن است راهشان را در گوشه و كنار خانه گم كنند و نتوانند محل دستشوئي و توالت منزل را پيدا نمايند. بعلاوه اين بيماران نمي توانند افراد خانواده، دوستان و يا كارهاي روزمره زندگي را تشخيص دهند. آنها با وجود آن قادر نيستند امور روزمره را حتي بعد از چند دقيقه به خاطر آورند، ممكن است سعي كنند رويدادها و فعاليتهاي گذشته مثل كار و شغل خود را در خاطرشان تجديد نمايند. حتي امكان دارد بي اراده دنبال خويشاوندي كه ساليان دراز است هيچ تماس و خبري از او نبوده و احياناً رد او نيز ديگر گم شده است بگردند. احتمال دارد كه نتوانند صحبت كنند و يا صحبت هايي را كه مي شود درك نمايند. بنابراين، اين بيماران در مورد غذا خوردن، لباس پوشيدن، حمام كردن، و يا استفاده از توالت نيازمند كمك و سرپرستي ديگران مي باشند. در موارد نيز دچار بي اختياري ادرار و مدفوع مي شوند. گاهي بيقراري، پرخاشگري، يا ايجاد دردسر در شب موجب اشكال مي شود ممكن است حركات عجيب و غريبشان بقدري زياد شود، كه عاقبت در روي صندلي چرخدار محصور شوند و يا بستري گردند.

در هر حال به دليل اينكه بيماري در دوران پيري گريبانگير اشخاص مي شود، بيماران اغلب قبل از آنكه به اين مرحله برسند، به دليل بيماريهاي جسمي فوت مي شوند.

تشخيص دمانس

به دلايل چندي اين امر كه يك پزشك متخصص وضع بيمار را بررسي نموده و تشخيص قطعي را روشن نمايد حائز اهميت بسيار مي باشد. نخستين دليل اين است، كه تعدادي از بيماريهاي قابل درمان وجود دارند، كه داراي علائم و نشانه هايي نظير بيماري دمانس مي باشند. و بنابراين با درمان، ممكن است بعضي يا تمامي علائم و آثار بيماري بخوبي بهبود پيدا كرده و يا وخيم تر شدن حال بيمار جلوگيري بعمل آيد. بعنوان مثال عفونت ها، اختلال غده تيروئيد، كمبود برخي ويتامين ها و بعضي ديگر از بيماريهاي مغزي را مي توان نام برد. در موارد نادري برخي از داروها كه توسط پزشك نيز تجويز مي شوند مي توانند موجب بروز علائم و حالات مشابه بيماري دمانس گردند.

گاهي نيز افسردگي مي تواند با علائمي مثل كاهش تمركز فكر و فراموشي با بيماري دمانس تشابه پيدا كند اما درمان هاي موثري براي افسردگي وجود دارد و شخص معمولاً بعد از يك دوره درمان به وضع عادي خود بر مي گردد. همين طور نگراني و اضطراب در مورد يك واقعه ناراحت كننده مي تواند موجب كاهش تمركز فكر شده و احياناً اطرافيان نگران ابتلا فرد به بيماري دمانس بشوند. گاه شخص را نگران مي كند كه كم كم «خرفت» مي شود. با مشاهده اين نشانه ها پزشك خانوادگي با توجه به سن بيمار و نشانه هاي بيماري معمولاً توصيه خواهد كرد كه بيمار را نزد يك روانپزشك، متخصص اعصاب و يا پزشك متخصص امراض سالمندان و يا هر سه ببرند. پزشك درباره سوابق و جزئيات مربوط به بيماري و نشانه هاي جسماني و رواني آن با بيمار بطور مفصل گفتگو مي كند، يك معاينه كامل جسماني از او به عمل مي آورد و ممكن است لازم باشد آزمايش خون، عكس از مغز، سي تي اسكن و نوار مغزي نيز براي بيمار انجام شود. بعلاوه يك ارزشيابي رواني نيز توسط يك روانشناس باليني ممكن است انجام گيرد. در صورت امكان پزشك با يكي از افراد خانواده نيز مصاحبه مي نمايد. انجام اين آزمايشات و بررسيها لازم است تا پزشك متخصص به يك تشخيص دقيق برسد و بر اساس آن بتواند برنامه درمان و مراقبت مناسب براي بيمار را تجويز نمايد.

درمان

براي انواع بيماريهاي دمانس، درمان داروئي موثري تاكنون شناخته نشده است. استفاده از دارو بايد در سطح حداقل باقي بماند. زيرا دارو ممكن است حالت گيجي را در بيمار بيشتر كند، يا باعث پيدايش ساير نشانه هاي رواني گردد. گاهي قرص هاي خواب آور ضعيف مفيد است و در برخي موارد اينگونه آرام بخش ها مي تواند بي قراري يا پرخاشگري يا نگراني فوق العاده روزانه بيمار را كاهش دهد. در چنين صورتي از كمترين ميزان موثر دارو بايد استفاده شود تا عوارض جانبي آن به صورت حداقل برسد. در حال حاضر چندين دارو در دست آزمايش است تا اثرات آنها بر روي نشانه هاي دمانس، يا جلوگيري از وخيم‌تر شدن حال بيمار بررسي گردند. هر چند گزارشات رسانه ها گاهي حاكي از يك پيشرفت غير منتظره و بزرگ در دارو درماني اين بيماري مي باشد ليكن، هنوز هيچ مدرك قطعي وجود ندارد، كه يكي از اين داروها بتواند به راستي كمك كند. در حال حاضر داروهايي در مرحله آزمايش وجود دارند كه تنها در مراكز دانشگاهي و پژوهشي مي توان به آنها دست يافت.

ناراحتي هاي معمولي از قبيل عفونت اداري يا عفونت هاي ريوي و يا يبوست، اغلب حالت گيجي را در بيمار افزايش مي دهد. اما اين حالات با درمان هاي مربوطه برطرف مي‌گردند. ساير بيماريهاي جسماني نيز بايد تحت درمانهاي مربوط و متناسب قرار گيرند. پزشك ممكن است دوره هايي را براي ارزيابي و تشخيص بصورت بستري شدن بيمار در بيمارستان، يا مراجعه مرتب بصورت سرپائي به يك مركز درماني پيشنهاد بدهد تا يك معاينه و بررسي كافي انجام گيرد و بيماري را بطور دقيق تشخيص دهد. در چنين موقعيتي مشكلات جسماني يا مسائل رفتاري و رواني بيمار مورد ارزشيابي قرار خواهد گرفت.

دمانس و خانواده

به دلايل بسياري ممكن است بيمار مبتلا به دمانس را در خانه نگهداري كرد و يك خويشاوند از بيمار مراقبت كند. ممكن است اين كار از روي عشق و علاقه يا احساس وظيفه انجام شود، يا شايد صرفاً به اين دليل كه خانواده احساس كند چاره ديگري ندارد. جاي تعجب نيست كه در طي مراقبت از بيمار در خانه، عواطف و احساسات متضاد بسياري در افراد خانواده بروز كند. اين حالت بستگي به روابط قبلي اعضاي خانواده با بيمار و نسبت آنها با وي بعنوان همسر، پسر، دختر و يا يك خويشاوند ديگر دارد.

پذيرفتن اين مسئوليت براي بعضي از اشخاص آسان است. در حالي كه افراد ديگر ممكن است نسبت به آن اكراه داشته باشند مثلاً ممكن است شما نسبت به عضو بيمار خانه احساس حمايت و دلسوزي شديدي داشته باشد، اما احساسات منفي هم شايع است و به آساني ممكن است بعضي ازافراد احساس كنندكه زيرباربسيارسنگيني رفته و تنها مانده‌اند.

در ابتدا خويشاوندان اغلب از تغيير رفتار بيمار گيج و مبهوت يا بيمناك مي شوند. تا زماني كه بيماري شخص تشخيص داده نشده بستگان بيمار در بيشتر موارد دنبال يك توضيح غير پزشكي مي گردند. اين دوره ممكن است دوره بسيار سختي باشد. زيرا امكان دارد سايرين متوجه تغييرات شخص نشده باشند و چه بسا حتي براي پزشكان دشوار باشد، كه بگويند آيا واقعاً مشكلي در كار هست، يا نه. در هر حال آنچه اهميت دارد، اين است كه هر تغييري را يادداشت كنيد و اگر به نظر مي رسد كه پزشك نگراني شما را جدي نمي گيرد، پا فشاري كنيد.

بعد از اعلام تشخيص پزشك، ممكن است از اين كه حالا اشكال كار را مي دانيد خيالتان راحت شود. اما در عين حال اين موضوع مي تواند خيلي ناراحت كننده باشد و بنابراين كنار آمدن با آن را بسيار دشوار بيابيد. مراقبين بيمار از اين كه احساس مي كنند اين شخص ديگر همان آدم قبلي نيست، اينكه همنشيني و مصاحبت او را از دست مي دهند و نيز به اين دليل كه مي دانند كه حالش بدتر خواهد شد رنجيده خاطر مي شوند. از طرف ديگر احساس گناه و خشم نيز در بعضي افراد خانواده بروز مي كند. مراقبين بيمار ممكن است به خاطر رفتاري كه در گذشته با بيمار داشته اند، احساس گناه كنند و يا به خاطر اين رفتار عجيب وغريب دچار خجالت زدگي شده و با بيمارشان با خشم و تند خويي برخورد كرده اند خود را سرزنش كنند.

از ديگر حالات هيجاني ناراحت كننده اي كه افراد خانواده بيمار ممكن است با آن مواجه شوند عصبانيت و از كوره در رفتن است. اين حالت بدلايل مختلف ممكن است در شما نيز پيدا شود مثلا به دليل اينكه تحمل رفتارهاي بيمار گاهي اوقات خيلي دشوار مي شود، يا بخاطر اينكه ديگران هيچ كمكي به شما نمي كنند و اينكه احساس مي كنيد در مخمصه اي گير افتاده ايد كه چاره اي نداريد جز اينكه آنرا تحمل كنيد. بخاطر چنين دلايلي ممكن است شما نسبت به خويشاوند بيمار خود دچار حالت پرخاشگري بشويد يكي از اقدامات مثبتي كه مي تواند اين حالات را در شما كاهش دهد اين است كه با يكي ديگر از اعضا خانواده كه او نيز دچار همين حالت شده گفتگو نمايئد و يا براي مشاوره نزديك مشاور يا روانپزشك برويد.

خود را با امر مراقبت از بيمار تطبيق دهيد

مراقبت از بيمار مي تواند موجب احساس خشنودي و رضايت در فرد يا افراد مراقب بيمار گردد. عده اي به آن به چشم فرصتي براي جبران مراقبت هاي كسي كه يك عمر از آنان مراقبت بعمل آورده، نگاه مي كنند. در هر حال بيشتر مردم كم و بيش به راهنمايي عملي نياز دارند و لازمست در مورد خدماتي كه ممكن است در سازگاري با بيمار در منزل كمكشان كند، مطالبي بدانند. از اينرو نكات و توصيه هاي زير مي تواند مفيد واقع شود:

سعي كنيد كه با تغيير رفتار خويشاوند مبتلاي خود بسازيد و نسبت به وي با بردباري برخورد كنيد. در اين جا كمي شوخ طبعي مي تواند ارزشمند باشد. با توجه به ضعف حافظه بيمار سعي كنيد كارهاي روزانه را براي وي ساده و منظم كنيد و به همين روال ادامه دهيد. اما اگر موثر واقع نشد تغييرشان دهيد.

براي اشخاصي كه دچار گيجي هستند، سازگاري با يك محيط منظم و ساده آسانتر است. اين اشخاص دوست ندارند احساس كنند، كه بيش از حد گرفتار كارهاي مختلف هستند. بنابراين بيش از حد، انجام كارهاي گوناگون را به آنان پيشنهاد كنيد. اگر براي انجام كارهايي نظير لباس پوشيدن كه چند عمل متفاوت پي در پي را مي طلبد، به تشويق احتياج دارند، تشويقشان كنيد.

سعي كنيد شرايط خانه كاملا ايمن باشد. بخصوص پخت و پز، سيگار كشيدن و رانندگي مي تواند خطر آفرين باشد. حصيرهاي پا دري يا قاليچه هاي لغزان و سست ممكن است باعث زمين خوردن اين افراد شود. همچنين امكان دارد وسايل برقي يا اجاق گاز را روشن رها كنند. از درايت خود نسبت به موضوع استفاده كنيد و هر جا كه ضرورت دارد، راهنمايي بخواهيد. تا جايي كه امكان دارد، بكوشيد به كارهايي كه قبلاً همراه با بيمار از آنها لذت مي برديد، ادامه دهيد مثلاً به اتفاق هم به گردش يا سينما يا براي قدم زدن برويد. يا به موسيقي گوش بدهيد. سعي كنيد از جر و بحث با بيمار خودداري نماييد. جر و بحث و دعوا معمولاً كمكي نمي كند. فقط ممكن است هر دوي شما را ناراحت و مضطرب كند. به جاي جر و بحث، سعي كنيد با روشي دوستانه و محبت آميز حواس بيمار را از موضوع منحرف كنيد.

شكست ممكن است بيمار را به شدت پريشان و غمگين كند. بنابر اين سعي كنيد او را از موقعيت هايي كه بخصوص احتمال شكست در آن مي رود، دور نگهداريد. براي مثال نگذاريد به تنهايي به خريد برود، يا در اجتماعات بزرگ شركت كند. با تشويق مهارت هايي كه برايش باقي مانده است، كارهاي موثر و مفيد انجام داده و از انجام آن احساس موفقيت نمايد. براي اين منظور او را به انجام كارهاي ساده اي تشويق كنيد، كه به آساني از عهده انجام آنها بر مي آيد، يا براي انجام آنها به مراقبت و نظارت مختصري نياز دارد، مثل پاك كردن سبزيجات و يا همراهي با شما در خريد.

سعي كنيد دست كم استقلال محدودي برايش باقي بگذاريد. براي انجام كارها وقت فراواني به او بدهيد و به اين ترتيب از وقوع بحران جلوگيري نماييد.

گر چه محبت و ارتباط ضرورتاً به اظهارات كلامي متكي نيستند. اما گفتگو در هر حال بسيار مهم است، هر چند كه درك گفته هاي يكديگر برايتان بسيار مشكل باشد.

زمان، تاريخ و مكان را با مهرباني به ياد بيمار بياوريد. ممكن است استفاده از اشيايي كه به يادآوري كمك مي كنند، مفيد باشد. از جمله استفاده از فهرستي براي بررسي و تطبيق ساعت و تقويم خوانا و واضح، برچسب روي درها، عكس هاي آشنا،كليه اثاثيه منزل را در جاي خود حفظ نماييد، و محل اموال شخصي بيمار را كه برايش آشناست، تغيير ندهيد زيرا اثاث و وسايل آشنا محيط را به ياد بيمار مي آورد و او را از محيط خود مطمئن تر مي سازد.

انجام ورزش ملايم و توجه به رژيم غذايي و وضع سلامتي جسمي بيمار نيز حائز اهميت مي باشد.

حمايت از مراقبين

مراقبت از بيمار گاهي يك كار 24 ساعته است. به همين دليل اهميت خاصي دارد، كه براي اين كار از ديگران كمك بگيريد و وقتي نيز براي رسيدگي به خودتان، منظور نمائيد. سعي كنيد دلبستگي، دوستان و زندگي اجتماعي تان  را حفظ كنيد. با برخورداري از كمك اضافي ممكن  است بتوانيد به شغلتان هم ادامه دهيد. چه بسا مراقبت روزانه در يك بيمارستان روزانه يا مراكز روزانه مخصوص نيز ميسر باشد. سازمان بهزيستي و يا سازمانهاي خصوصي كه در زمينه خدمات بهداشتي و مراقبت از بيماران فعاليت مي‌نمايند ممكن است خدماتي نظير مراقبت در محل سكونت (منزل)، نگهداري كوتاه مدت در مراكز ويژه را ارائه دهند به نحوي كه شما بتوانيد استراحت يا تعطيلي داشته باشيد.

كمك هاي خانگي نظير تهيه غذا و نظافت و شستشو، در برخي كشورها خدمتي به نام همنشيني با پدر بزرگ يا مادر بزرگ توسط كاركنان برخي مؤسسات فراهم آورده مي‌شود. مددكاران اجتماعي در اين موارد مي توانند شما را راهنمايي كنند.

با سازمان هايي كه ممكن است بتوانند به شما كمك كنند، تماس بگيريد. براي بسياري از مراقبين، گروههاي حمايت از مراقبين بسيار مفيد واقع مي شوند. پزشكتان، انجمن بيماري آلزايمر يا انجمن مربوط به سالمندان ممكن است در اين موارد اطلاعاتي داشته باشند. امكان دارد افرادي نظير روانشناس، پرستار روان و يا كار درمانگر بتواند به منزلتان بيايد و راهنمايي تان كند، كه چه طور با رفتارهاي بغرنج و گيج كننده بيمار سازگاري به خرج دهيد و يا اين كه چطور شرايط خانه را بنحوي تنظيم كنيد، كه براي خويشاوندان زندگي در اين خانه راحت تر و امن تر باشد.

ممكن است با پيشرفت بيماري وضع بيمار طوري شود، كه لازم باشد مدتي طولاني در بيمارستان يا آسايشگاه سالمندان بستري گردد. بسياري از مراقبين در اين مورد به شدت احساس گناه مي كنند. احساس گناه نكردن، دشوار است. در نتيجه ممكن است مراقبين سعي كنند همچنان به مراقبت از بيمار ادامه دهند. هر چند كه اين مراقبت به زندگي و سلامتي آنها واقعاً لطمه بزند. شايد برخورداري از اين شهامت لازمست، تا قبول كنيد كه براي انجام چنين وظيفه دشواري توان شما محدود مي باشد و بايد بدون هر احساس گناهي مدتي بيمار خود را بستري نماييد.

بيماري آلزهايمر

تقريباً نيمي از افراد مبتلا به زوال عقل به بيماري آلزهايمر دچار مي شوند. اين بيماري مانند ديگر انواع زوال عقل به كندي شروع مي شود و در ظرف يك تا سه سال به زوال عقل همراه با بي احساسي، بي اختياري و عدم مهار اختلال حركتي و در ظرف 5 تا 10 سال منجر به انهدام بدن و مرگ مي شود. شروع بيماري غالباً مشخص نمي شود، زيرا فراموشي خاطرات جديد را نمي توان از دشواري به خاطر سپردن افراد مسن متمايز كرد. معمولاً از سن 50 سالگي اختلال در به خاطر سپردن آشكار مي شود كه بعداً منجر به تغيير شخصيت مي گردد؛ علائم عصب شناختي، مانند فقدان مهار بازتابها و اختلال گفتار ديرتر آشكار مي شوند.

علت بيماري آلزهايمر هنوز شناخته شده نيست ولي در پديدايي آن احتمال وجود ويروس كند، آمادگي ژنتيكي، سط غيرقابل تحمل آلومينيوم و نقص ايمني بدن مؤثر هستند. بروز آلزهايمر زودرس به احتمال زياد به نابهنجاري ارثي سوخت و ساز سلولي بستگي دارد؛ اين نابهنجاري منجر به تحليل ماده خاكستري كرتكس ارتباطي و زوايد دندريتي و رسوب سلولهاي عصبي مرده با سهم زياد ناقل عصبي و پروتئين مي شود. يك نوع پروتئين در رسوب سلولهاي مرده به نام آميلوئيد وجود دارد؛ اين پروتئين اختصاص به بيماران آلزهايمر و بستگان درجه اول آنها دارد.

در اختلال شديد آلزهايمر ميزان ناقل استيل كولين و آنزيم انتقال دهنده آن در مناطق ارتباطي و هيپوكامپ كاهش مي يابد. افزون بر اين آنزيم تجزيه كننده استيل كولين استراز، نورآدرنالين، سروتونين و فعال شدن مجدد نوروپپتيد سوماتوستاتين و نوروتنسين كاهش نشان مي دهد. فقدان نورونهاي كولينرژيك از هسته هاي زير قشري نظام كولينرژيك ناشي مي شود؛ علت اين فقدان شايد دليل كاهش عامل رشد عصبي، پروتئيني با وزن مولكولي 13000 است. عامل رشد عصبي در هيپوكامپ و هسته هاي پايه مغز جلويي بيشتر توليد مي شود و رشد و توليد ناقل استيل كولين را تحريك مي كند.


بيماري پاركينسون

لرزش آرام، كندي حركات، انعطاف ناپذيري و فقدان كاهش حركات ارادي، از نشانگان مهم بيماري پاركينسون و نيز اختلالهاي شناختي و افسردگي بيماران نيز بخش ديگري از علائم اين بيماري به شمار مي آيند. بيماري معمولاً از سنين 50سالگي به بعد شروع مي‌شود و علائم آن به طور پيشرونده شدت پيدا مي كند و در 5 تا 20 سال، نرخ مرگ و مير آن سه برابر افزايش مي يابد. در پاركينسون ايديوپاتيك علت هنوز شناخته شده نيست و بيشتر نشانگان پاركينسون با مصرف مزمن داروهاي انتي دوپامينرژيك ظاهر مي‌شوند. پاركينسون منجر به فقدان سلولهاي دوپامينرژيك جسم سياه و مناطق اطراف آن مي شود و جسم سياه كه بخشي از نظام پيچيده است با كنشهاي حركتي، شناختي و انگيزشي ارتباط دارد، بدين ترتيب فقدان حركت به تنهايي ظاهر نمي شود.

مناطق ارتباطي قشر پيش پيشاني مركز اصلي دريافت تارهاي دوپامينرژيك، كولينرژيك و نورآدرنرژيك است، بنابراين مي توان اختلالاتي، مانند آسيب طرفي پشتي پيشاني را پيش بيني كرد. بيماران مبتلا به پاركينسون و آسيب پيشاني در آزمون دسته بندي كارتهاي ويسكانسين و تكاليفي كه با پاسخ تناوب تأخيري همراه است با اختلال مشابهي روبرو هستند. وجود بيماري را مي توان براساس تعامل ناقلهاي مختلف توجيه كرد؛ زيرا سلولهاي نورآدرنرژيك هسته هاي سرولئوس در بيماران پاركينسون تخريب مي شوند و سروتونين كاهش مي يابد.

درمان پاركينسون با ال دوپا آنزيم پيشرو دوپامين- در ماهها و سالهاي نخست بيماري موجب بهبودي اختلال رواني حركتي، هوشمندي و خلق مي شود- اين امر نشان مي دهد كه در تركيب پيچيده شبكه كنشهاي شناختي و حركتي اشكال تعادلي وجود دارد.

افسردگي

افسردگي اصطلاحي وسيع و مبهم است. براي شخص عادي حالتي مشخص با غمگين و گرفتگي و بيحوصلگي، و براي پزشك گروه وسيعي از اختلالات عاطفي با زير شاخه هاي متعدد را تداعي مي كند.

خصوصيت اصلي و مركزي حالات افسردگي كاهش عميق ميل به فعاليت لذت بخش روزمره، مثل معاشرت، تفريح، ورزش، غذا و سكس است. اين ناتواني براي كسب لذت، حالتي نافذ و پايا دارد.

بطور كلي شدت افسردگي بستگي به تعداد علائم و درجه نفوذ آنها دارد. در خفيفترين فرم، ممكن است فقط معدودي از علائم اساسي وجود داشته باشد.

مهمترين علامت افسردگي ناتواني در كسب لذت از چيزهائي است كه قبلاً براي او لذت بخش بوده است. غذا براي شخص بي طعم، فعاليت جنسي بدون لذت، شغل خسته كننده، و معاشرتهاي پرمعني پيشين پوچ و بي معني مي گردد. غمگيني يكي از خصوصيات افسردگي است. معهذا در تمام فرمهاي آن جزئي از سمپتوماتولوژي نيست. بيمار ممكن است بجاي غمگيني، از گيجي و اضطراب و عدم تمركز فكري شكايت داشته باشد. احساس درماندگي، ميل به خود ملامتگري، كاهش اعتماد به نفس در ميان شايعترين علائم افسردگي هستند. كندي پسيكوموتور، يا برعكس آن تحريك و آشفتگي ممكن است يكي از تظاهرات افسردگي باشد. بيخوابي، به خصوص بيخوابي آخر شب، علامت مهمي است. بي‌اشتهايي و كاهش وزن نيز از علائم عمده افسردگي شمره مي شوند. تغييرات شبانه روزي خلق، به صورت شدت يافتن علائم به هنگام برخاستن از خواب، از خطوط راهنما براي تشخيص افسردگي است. شكايتهاي مبهم از سردرد، كمردرد، دلدرد، يبوست بدون علت آشكار گاهي با افسردگي همراه است. وجود افكار انتحاري تكرار شونده نيز در ميان مهمترين علائم افسردگي بوده و مستلزم توجه جدي است.

كندي رواني- حركتي در حالات افسردگي رويهمرفته علامت شايعي است. معهذا در بيماران سالمند تحريك رواني- حركتي نيز مشاهده مي شود. علائم كلاسيك تحريك رواني- حركتي گره كردن انگشتان به هم و كندن مو است. حالت كلاسيك بيمار افسرده با خميدگي قامت، فقدان حركت خود به خودي و نگاه خيره رو به پائين مشخص است.

افسردگي هر چند كه از شايعترين اختلالات رواني انسان است، معهذا شايد بيش از هر اختلال رواني ديگر ناشناخته مانده يا در تشخيص آن اشتباه مي شود. يكي از علل پنهان ماندن و عدم تشخيص افسردگي درآميختن آن با غمگيني معمولي است. در زندگي هركس موقعيتهايي پيش مي آيد كه خواه ناخواه او را غمگين مي سازد، اما اين حالت با آشفتگي واقعي رواني و تقليل بينش معنوي شخص همراه نيست. برعكس، افسردگي حالتي است كه بركيفيت خلق شخص تأثير عميق گذاشته و نحوه ادراك او را از خويش و از محيطش دگرگون مي سازد. اين تفاوت را شايد با توصيفي كه يك بيمار در ضمن رواندرماني بيان كرده است بهتر بتوان درك كرد: بين غمگيني و افسردگي فرق و بزرگي وجود دارد. وقتي من و زنم اوقات تلخي مختصري داشته باشيم من احساس غمگيني مي كنم. اين حالت را دوست ندارم، اما اين جزئي از زندگي است. كمي بعد هر دو آشتي مي كنيم. ممكن است اين پيش آمد مرا ناراحت كند، اما ديگر سبب بيخوابي من نمي گردد و بطور كلي من احساس خوشي واقعي را از دست نمي دهم. برعكس، وقتي افسرده ام موضوع كاملاً فرق مي كند. اين حالت خيلي آزارم مي دهد. يك عده تغييرات جسماني در خود مي يابم. شب خوابم نمي برد و شايد هم شب را بيدار بمانم. اگراين بار اختلافي با زنم پيدا كنم احساس مي كنم كه ادامه زندگي ما بيهوده است. اگر مشكلي در كارم پيش آيد- كه در مواقع عادي بطور مناسبي رو به راهش مي كنم- احساس مي كنم كه آدم بي فايده اي هستم و در واقع نيروي من بجاي مبارزه با مشكل، صرف درگيري با حس اعتماد به نفسم مي گردد.

بيماران، علائم افسردگي را با عبارات گوناگوني بيان مي كنند: احساس مي كنم كه يك آزردگي دروني دارم، و خيلي زود گريه ام مي گيرد، دست خودم نيست اكثر اوقات انگار كه دارم گريه مي كنم، اما واقعاً اشك نمي ريزم، خيلي ساده بگويم، ملولم آنچه كه قبلاً برايم جالب بود ديگر نيست، حوصله ام از همه چيز سر رفته است. احساس مي كنم اگر بتوانم گريه بكنم راحتتر مي شوم، مي ترسم، نمي توانم تصميم بگيرم، قادر به تمركز حواس خودم نيستم، خودم را درمانده احساس مي كنم. اينها و خيلي عبارات مشابه ديگر از جمله سرنخ هايي هستند كه براي رسيدن به تشخيص افسردگي پزشك را راهنمائي مي‌كنند.

افسردگي پنهاني

اصطلاحي است كه از سال 1950 به بعد عموميت يافت. اين نوع افسردگي ممكن است در لباس هر نوع شكايت جسمي كه نسبت به درمان هاي مناسب مقاوم بوده است، ظاهر شود. چنين شكايات جسمي معمولاً با درمان هاي ضدافسردگي مثل داروهاي ضدافسردگي سه حلقه اي يا الكتروشوك بهبود مي يابند.

افسردگي اتكائي

سندرمي است كه در بچه ها در نيمه دوم يك سالگي به دنبال محروميت از توجه مادر يا كسي كه نقش مادري داشته باشد ظاهر مي گردد. چنين طفلي ابتدا با خشم و اعتراض و اضطراب به غيبت مادر واكنش نشان مي دهد و پس از آن يأس و بي تفاوتي و به دنبال آن بي‌اشتهايي و تحليل قوا و بالاخره مرگ ممكن است پيش آيد.

افسردگي رجعتي يا افسردگي دوره يائسگي

خطوط افسردگي با بالاتر رفتن سن افزايش مي يابد و از چهل سالگي به بالا شايعتر است.

افسردگي رجعتي با آشفتگي و بيقراري شديد مشخص است و احتمال اقدام به خودكشي يكي از خطرات جدي اين نوع افسردگي است. سندرم آشيانه خالي اصطلاحي است كه گاهي به اين نوع افسردگي اطلاق مي شود.

واكنش سوگ

از متقدمين، فرويد سوگ را واكنش نسبت به فقدان شخصي عزيز يا فقدان چيزي كه جاي شخص را گرفته است، نظير مملكت، آزادي، يا يك شيء ايده آل و نظاير آن تعريف كرده و خصوصيات آنرا غمگيني عميق  دردناك، قطع علاقه نسبت به دنياي خارج، كاهش ظرفيت دوست داشتن، و وقفه فعاليت مي داند.

به نظر فرويد سوگ يك واكنش دردناك اما طبيعي شخص داغدار است كه هر چند الگوي زندگي طبيعي را به هم مي زند، معهذا باز هم بيمارگونه شمرده نشده و نيازي براي مداوا نيست. اگر مجال داده شود خود به خود فروكش مي كند و تداخل در آن نه تنها بي فايده بلكه مضر نيز مي تواند باشد.

فرويد در تفكيك افسردگي از سوگ مي نويسد: «در سوگ، اين دنيا است كه براي شخص تهي و بي ارزش شده است، در افسردگي خود شخص» وي به كاهش احترام به نفس در افسردگي اشاره مي كند و ميل به خودملامتگري، كه از خصوصيات واكنش سوگ نيستند. سوگوار هر چند حسرت گذشته را مي خورد اما خود را بي ارزش، پست و تهي احساس نمي كند و چنين شخصي عليرغم فقدان مي تواند به روابط عادي و كارهاي روزمره خود ادامه دهد. ممكن است شخص داغدار بنشيند و به آواز يا موسيقي دلخواه خود گوش فرا دهد لذت هم ببرد و آخر سر هم موجي از غم و اندوه، اشگ از چشمان او سرازير سازد، اما آدم افسرده اصولاً ناتوان از كسب لذت است.

پس از داغديدگي معمولاً يك مرحله عدم واكنش وجود دارد كه به دنبال آن واكنش كامل سوگ ظاهر مي گردد. در مرحله عدم واكنش كه چند ساعت يا روز به طول مي انجامد و گاهي تا دو هفته نيز ممكن است دوام پيدا كند بيمار معمولاً راحت است، انگار كه هيچ اتفاقي نيفتاده است، يا بطور كامل از درك وقوع مرگ ناتوان است. با درك اينكه فقدان واقعاً روي داده است واكنش كامل مي گردد. شدت واكنش، كه با تاسف خوردن، گريه كردن، احساس درماندگي، بي علاقگي به كار، بي توجهي به خود و بي اشتهائي همراه است، پس از دو تا چهار هفته رو به كاهش مي گذارد. در هفته ششم تا دهم خيلي كمتر شده و پس از ماه ششم خيلي جزئي باقي مانده يا از بين مي رود. ضمن چند سال پس از داغديدگي واكنش هاي گذرائي مثلاً در سالگرد فقدان ممكن است مشاهده گردد.

تشخيص واكنش سو بيمار گونه زماني گذاشته مي شود كه شش ماه يا بيشتر پس از فقدان، عليرغم آگاهي كامل شخص از وقوع آن، ميل به انكار در رفتار و گفتار او مشاهده گردد. البته عده اي از محققين معتقدند كه طول اين مدت را فرهنگي كه بيمار متعلق به آن است تعيين مي كند و ختم ماه ششم پس از فقدان هميشه آغاز سوگ بيمار گونه نيست. در هر حال چيزي كه سوگ بيمارگونه را مشخص مي سازد اين است كه فرد سوگوار مدام منتظر بازگشت شخص از دست رفته است، گاهي ناباوري مرگ چنان عميق است كه ممكن است سالها بعد نيز شخص در وقوع مرگ دچار ترديد شود و ديگران را اشتباهاً به جاي شخص از دست رفته بگيرد.


 

دمـانـس

بيماري زوال عقل پيري

 

تهيه و تنظيم:

علي پرهيزكار

 

 

 دبير مربوطه

جناب آقاي خرم‌دين

 

 

 

 

پاييز 84

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 اسفند 1393 ساعت: 17:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد تومورهای استخوانی

بازديد: 491

تومورهای استخوانی

نئوپلاسم های سیستم عضلانی استخوانی انواع مختلفی دارد. شامل تومورهای استوژنیک کندروژنیک، فیبروژنیک ، رابدومیوژنیک(با منشا عضلانی) و نیز تومورهای با منشا سلول های مغز استخوان(رتیکولوم) و سلولهای چربی، عروقی و عصبی هستند. تومورهای استخوانی ممکن است اولیه یا ثانویه (متاستاتیک) به سرطان های اولیه سایر قسمت های بدن(مثل پستان ، ریه، پروستات وکلیه) باشند. تومورهای متاستاتیک استخوان شایع تر از تومورهای اولیه استخوانی هستند.

انواع تومورهای خوشخیم استخوان

تومورهای خوشخیم استخوان و بافت نرم ، از تومورهای بدخیم اولیه استخوانی شایع ترند. تومورهای خوشخیم استخوانی  معمولا رشد آهسته و حدود کاملا مشخصی دارند. علایم معدودی ایجاد کرده و باعث مرگ نمی شوند.

نئوپلازی های اولیه خوش خیم سیستم عضلانی اسکلتی عبارتند از: استئوکندروم، کیست های استخوانی(همانند کیست آنوریسمی) استئوئید استئوما ، رابدومیوم و فیبروم. برخی تومورهای خوشخیم همانند تومورهای سلول ژانت، قابلت تبدیل به حالت بدخیم را دارند.

استئوکندورم شایعترین تومور خوش خیم استخوانی است. که معمولا به شکل برجستگیهای بزرگ استخوانی در انتهای استخوان های بلند(ازجمله شانه یا زانو) دیده می شود. این تومور در دوره رشد ایجاد میشود وسپس به شکل توده استخوانی ثابت در می آید. در کمتر از یک درصد بیماران پوشش غضروفی فنجانی شکل استئوکندروم ممکن است به دنبال تروما دچار تغییرات بدخیمی شده  وبه کندروسارکوم تبدیل شود. استئوئید استئوما تومور دردناکی است که در بچه ها و در بالغین جوان مشاهده می شود. استخوان سازی واکنشی به دور بافت نئوپلاستیک سبب می شود که یک علامت رادیو گرافیکی اختصاصی برای تومور به دست آید. تومورهای سلول غول پیکر( استئوکلاستوما) تا مدتها به حالت خوش خیم باقی مانده ولی سرانجام به بافت های اطراف تهاجم میابند و باعث تخریب آنها می شوند.

تومورهای استخوانی بدخیم

تومورهای بدخیم اولیه عضلانی استخوانی نسبتا نادرند و از بافت های همبندی و حمایتی (سارکوم ها) یا اجزای مغز واستخوان(میلوم ها) منشا می گیرند(مولتپل میلوما) را در فصل33 ببندید. تومورهای بدخیم اولیه عضلانی استخوانی عبارتند از: استئوسارکوم، سارکوم یوئینگ و فیبروسارکوم . سارکوم های بافت نرم نیز شامل لیپوسارکوم، فیبروسارکوم بافت نرم و رابدومیوسارکوم هستند. متاستازتومورهای استخوانی به ریه ها نیز بسیار شایع است.

سارکوم استئوژنیک( استئوسارکم) شایع ترین نوع و کشنده ترین تومور بدخیم اولیه استخوان است. میزان مرگ و میر بالای این تومور از آن جهت است که در طی مراحل اولیه بیماری به ریه ها انتشار میابد. سارکوم استئوژنیک بیشتر در مردان بین سنین 10 و 25 سال (در استخوان هایی که رشد سریع دارند) در افراد سالمندمبتلا به بیماری پاژه وبه دنبال تابش پرتو های یونیزان دیده می شود و به صورت درد تورم محدودیت حرکتی و کاهش وزن ( به عنوان یافته شوم ) تضاهر پیدا می کند.

توده استخوانی معمولا قابل لمس غیر متحرک و حساس است. گاهی به دمای پوست روی توده افزایش می یابد و وریدهای آن گشاد می شود. تومورهای بدخیم غضروف هیالین که کندروسارکوم نامیده می شوند. از نظر شیوع دومین تومور بدخیم اولیه استخوان محسوب می شود. کندروسارکوم بیشتر افراد بالغ را مبتلا می کند و به صورت توده های بزرگ حجیم و با رشد آهسته تضاهر می یابد. مکانهای شایع تومور عبارتند از: لگن، استخوان ران بازو مهره ها ، کتف و درشتی نی متاستاز به ریه در کمتر از نیمی از مبتلایان رخ می دهد.

اگر تومور از نظر پاتولوژی خوب تمایز یافته باشد باقطع اندام مبتلا و یا برداشت وسیع تومور می توان طول عمر بیمار را افزایش داد. این تومور ها ممکن است پس از درمان مجددا عود کند.

بیماری های متاستاتیک استخوان تومورهای ثانویه استخوان :

تومورهای کلیه ، ریه ، پروستات، پستان ، تخمدان و تیروئید شایع ترین تومورهایی هستند که به استخوان متاستاز می دهند.

تومورهای متاستاتیک بیشتر استخوان های بیشتر استخوانهای جمجمه، ران ، بازو، لگن و مهره ها را مبتلا می کنند. اقلب چند استخوان همزمان درگیر می شود.

پاتو فیزیولوژی

بافت طبیعی استخوان در مقابل توده استخوانی به صورت پاسخ استئولیتیک( تخریب استخوانی) یا استئوبلاستیک(استخوان سازی)  عکس العمل نشان می دهد. تومورهای اولیه استخوان با تخریب و تضعیف استخوانها باعث ایجاد شکستگی در آنها می شود. استخوان های طبیعی مجاور در پاسخ به تومور الگوی شکل گیری مجدد خود را تغییر می دهند. ناحیه مبتلا به تومور بزرگ می شود و سطح آن تغییر شکل میدهد.

تدابیر طبی تومورهای اولیه استخوان

هدف از درمان تومور اولیه استخوان تخریب یا برداشتن کامل آن است برای این منظور می توان از روش های جراحی (مثل برداشتن موضعی تومور و یا قطع اندام ازمحل استخوان یا ناحیه مفصلی) پرتودرمانی (در صورت حساسیت تومور به پرتوهای یونیزان) یا شیمی درمانی(قبل یا بعد از عمل به عنوان درمان کمکی برای از بین بردن متاستازهای میکروسکوپی) استفاده کرد.

از طریق برداشتن گسترده تومور و اقدامات ترمیمی و پیوندی میتوان به بهترین نتایج درمانی دست یافت. هنگام انجام اقدامات درمانی در جهت حفظ اندام مبتلا باید دو امر مهم طول عمر و کیفیت زندگی بیمار مدنظر باشد.

به منظور حفظ و نجات اندام ابتدا تومور و بافتهای مجاور را برمیدارند و به جای آنها از پوروتزهای مرسوم یا بافت استخوانی از خود بیمار(اتو گرافت) یا جسد (آلو گرافت) استفاده می شود یا برای بیمار عمل تعویض کامل مفصل انجام می دهند. گاهی برای خارج کردن تومور به روش جراحی لازم است اندام مبتلا قطع شود. برای کنترل موضعی ضایعیه اولیه قطع اندام از بالای تومور انجام میگیرد. به علت خطر متاستاز تومورهای بدخیم استخوانی شیمی درمانی ترکیبی قبل و بعد از جراحی انجام می گیرد. متاستازهای میکروسکوپی نیز ریشه کن شوند. با انجام شیمی درمانی ترکیبی ضمن کاهش اثرات سمی داروها و کاهش بروز مقاومت نسبتا به آنها اثرات درمانی بیشتری حاصل می شود. با خارج کردن کامل استئوسارکوم موضعی و شروع شیمی درمانی احتمال زنده ماندن بیمار در درازمدت افزایش می یابد.

تومورهای ثانویه استخوان

درمان سرطان متاستاتیک استخوان به شکل تسکینی انجام می گیرد. هدف از درمان تخفیف درد و ناراحتی بیمار همراه با افزایش کیفیت زندگی او می باشد. اگر بیماری متاستاتیک باعث تضعیف استخوان گرددبرای جلوگیری از شکستگی مرضی لازم است از وسایل تثبیت کننده و ابزارهای حمایتی استفاده شود برای تقویت استخوان های بلند دارای ضایعات متاستا تیک و پیشگیری از شکستگی مرضی آنها می توان از فیکساسیون داخلی استفاده کرد. به کارگیری فیکساسیون داخلی درمورد شکستگی های مرزی آرتروپلاستی و استفاده از سیمان استخوان (متیل متاکریلات) ناراحتی و درد را به حداقل می رسند.

 

کنترل درمان عوارض احتمالی

تاخیر در التیام زخم: به علت ترومای بافتی به دنبال جراحی، پرتودرمانی قلبی، تغذیه ی ناکافی یا بروز عفونت ممکن است التیام زخم با تاخیر انجام گیرد.برای بهبود خون رسانیبافتی، پرستار فشار بر روی محل ذخم را به حداقل می رساند.پانسمان استریل و غیر فشاری باعث تسرع فرایند التیام می شود. کنترل و گزارش یافته های آزمایشگاهی به انجام اقدامات لازم برای ثبات داخلی و ترمیم زخم کمک می کند.

تغییر وضعیت بدن بیمار به طور مرتب و مکرر، خطر بروز گسیختگی پوست ناشی از فشار را کاهش می دهد.گاهی بعد از جراحی های ترمیمی بزرگ و پیوند پوستی لازم است برای جلوگیری از گسیختگی پوست پوستو ترسیع روند التیام زخم، از تخت های درمانی مخصوص استفاده شود.

تغذیه ناکافی:

به علت بی اشتهایی، تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی یا پرتودرمانی باید بیمار تغذیه کافی داشته باشد تا فرایند ترمیم ذخم تسریع یابد. داروهای ضد تهوع و روشهای آرام سازی باعث کاهش عوارض گوارشی میشود. برای کنترل استوماتیت(التهاب مخاط دهان) میتوان از دهان شویه های بی حس کننده و ضدقارچی استفاده کرد، هیدراسیون کافی بیمار ضرورت دارد.برای دستیابی به تغذیه مناسب، استفاده از مکمل های تغذیه ای یا تغذیه کامل وریدی توصیه می شود.

استئومیلیت و عفونت ذخم ها:

برای کاهش میزان بروز استئومیلیت و عفونت ذخم ها، از آنتی بیوتیکها جهت پیشگیری استفاده می شود و در هنگام تعویض پانسمان، اصول استریل با دقت رعایت میگردد. هنگام التیام ضایعه لازم است از سایر عفونت ها مثل(عفونت دستگاه فوقانی) که ممکن است با انتشار خونی سبب استئومیلیت گردند، جلوگیری کرد. در بیماران تحت شیمی درمانی باید شمارش گلوبولهای سفید به طور مرتب کنترل شود. به بیمار توصیه می شود که از تماس با مبتلایان به سرما خوردگی و سایر عفونت ها خودداری کنند.

هیپرکلسمی:

 

هیپرکلسمی عارضه خطرناک سرطان استخوان است. نشانه های بروز هیپرکلسمی شامل ضعف عضلانی، ناهماهنگی عضلات، بی اشتهایی، تهوع ،استفراغ، یبوست، تغییرات الکتروکاردیوگراف(کوتاه شدن فاصله QT و قطعه ST ، برای کاردی، بلوک قلبی) و تغییر در وضعیت ذهنی روانی(شامل گیجی ،بیقراری، رفتارساکوتیک) است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت: 19:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 71

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس