دوره دبیرستان - 10

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تفاوت های مدیریت تحقیق و توسعه با مدیریت فناوری و مدیریت تکنولوژیکی

بازديد: 427

 

تفاوت های مدیریت تحقیق و توسعه با مدیریت فناوری و مدیریت تکنولوژیکی

اين مقاله به دنبال آن است كه نشان دهد مديريت تحقيق و توسعه (R&D) مديريت فناوري(MANAGEMENT OF TECHNOLOGY) و مديريت تكنولوژيكي (TECHNOLOGICAL (MANAGEMENT) با يكديگر تفاوتهايي دارند. به همين منظور ابتدا جريان اصلي به وجودآمدن مديريت فناوري مورد بررسي قرار مي گيرد و سپس از لحاظ فلسفه وجودي ذينفعان و حوزه عملكرد تفاوتهاي بين مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي تشريح مي شود.

 

مديريت فناوري در اواسط دهه 1980 توسعه يافت. بعد از طرح پيشنهادي شوراي تحقيق ملي آمريكا (NRC) مديريت فناوري را مي توان به صورت فصل مشترك علوم مديريتي و فني (كه قبلاً فاقد ارتباط با يكديگر بودند) مشاهده كرد. در اين دوره اعتقاد بر اين بود كه شيوه هاي مديريت فعلي وارد مقوله مديريت دارائيهاي فناوري شود. شوراي ويژه مديريت فناوري. مديريت فناوري را به صورت «علمي كه علوم مهندسي پايه و رشته هاي مديريتي را براي برنامه ريزي توسعه و به كارگيري توانائيهاي تكنولوژيكي جهت شكل دهي و به نتيجه رساندن اهداف يك سازمان به يكديگر متصل مي كند» تعريف كرد.

 

«بايراكترا» (BAYRAKATRA) در دومين كنفرانس مديريت فناوري در سال 1990 تعريف گسترده زير را از مديريت فناوري ارائه كرد: «مديريت فناوري ديدگاه سيستماتيك و عقلايي پاسخگويي به فرصتها و نوآوريهاي تكنولوژيكي و نتايج مرتبط با آنهاست». او براي تبيين اينكه چرا مديريت فناوري به كانون توجهات جهاني (نظير كنفرانسها كارگاههاي علمي سمپوزيوم ها دوره هاي آموزشي خاص و...) تبديل شده است. به ســـــرعت بي سابقه نوآوريهاي تكنولوژيكي افزايش ميزان منابع انساني و مالي اختصاص داده شده به تحقيق و توسعه اشاره مي كند. تعريف او حيطه عمل مديريت فناوري را به «تصميم گيري در خصوص مشكلات تكنولوژيكي مرتبط با خلق و بهره برداري از دارائيها و توانمنديهاي تكنولوژيكي در تمامي سطوح سازمان>» كاهش داد. اين تعريف در برگيرنده موارد زير است:

 

خلق تكنوفناوريهاي جديد و كاربرد موثر و كارآمد فناوريهاي موجود؛

پاسخگويي و مواجهه با تاثيرات و تغييرات فناوري بر اشخاص سازمانها جامعه و طبيعت؛

توسعه روشها و تكنيك هايي جهت رسيدگي به مشكلات تكنولوژيكي.

بعدها وي مديريت فناوري را «كليه فعاليتهاي مديريتي مرتبط با تدارك فناوري شامل تحقيق و توسعه تطبيق و اصلاح فناوريهاي يك شركت و بهره برداري از اين فناوريها براي توليد كالا و خدمات» تعريف كرد. او از واژه هاي مديريت فناوري و مديريت تغييرات تكنولوژيكي به عنوان اصطلاحات مشابه استفاده مي كند.

 

به سوي ديدگاهي فراگير

براي تعريف آنچه كه آن را ديدگاه فراگير مي ناميم بايد تمايز واضحي بين سه حوزه يا زير رشته مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي قائل شد. درواقع اين رشته ها مكمل يكديگر هستند و ارتباط نزديكي با هم دارند.

 

تكامل تدريجي

حركت از مديريت تحقيق و توسعه به سوي مديريت فناوري مي تواند با تغييراتي كه در زير بيان مي شود مرتبط باشد:

 

1 - تغيير در درك منابع و فرصتهاي تكنولوژيكي: در دهه 60 تا 70 ميلادي تحقيق و توسعه داخلي منبع اصلي مديريت نوآوري در نظر گرفته مي شد. از اواسط دهه 1980 باتوجه به هزاران مقاله و كتابي كه در ارتباط با اقتصاد نوآوري و تغييرات تكنولوژيكي نوشته شد بسياري از منابع براي نوآوري نظير حالتهاي مختلف پيمانها و سرمايه گذاري مشترك در تحقيق و توسعه كنسرسيوم ها رد و بدل كردن حق امتيازها انجام تحقيق و توسعه فرعي و اكتساب فناوري شناسايي شد و در ادبيات مديريتي مفهوم پورتفوليوي فناوري(TECHNOLOGY PORTFOLIO) به وجود آمد.

 

 

 

2 - تغيير از وضعيت عملياتي به سمت وضعيت استراتژيك: در دوره مديريت تحقيق و توسعه& مديران عالي انتخابهاي فني را به بخشهاي تحقيق و توسعه تفويض كردند و وظيفه مديران عالي تنها تعيين هدف فعاليتهاي تحقيق و توسعه به عنوان درصدي از سرمايه در گردش بود و مسئوليت مديران تحقيق و توسعه حداكثر ساختن تخصيص اين منابع بود. اما زماني مديريت فناوري مفهوم استراتژيكي پيدا كرد كه اهميت فزاينده اتخاذ تصميمهاي فني از سوي مديريت عالي سازمان درك شد.

 

ادامه حركت به سمت مديريت تكنولوژيكـي به دلايل زير صورت گرفت:

- اين نكته كه فناوري تنها به مهندسان و محققان درگير در امر خلق و توسعه آن محدود نمي شود و كليدي است كه بر هر فعاليتي در سازمان تاثير مي گذارد.

- درك اين نكته كه كارايي مديريت و بخصوص موفقيت تجاري سازمان در ارتباط مستقيم با از بين بردن موانع برقراري ارتباط بين رشته ها و عملكردهاي مديريتي است.

اين روند در نهايت منتهي به ديدگاهي فراگير و يكپارچه به نام مديريت تكنولوژيكي گرديد. چنين ديدگاه فراگيري از مديريت تكنولوژيكي ديدگاه خاصي است كه توجه همزمان به فناوري و ديگر موارد مديريتي را پيشنهاد مي كند.

ارتباط بين مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي

 

تفاوتهاي سه نوع مديريت

در شكل مورد نظر مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي فلسفه هاي وجودي ذينفعان و حوزه هاي عملكرد متفاوتي با يكديگر دارند كه در ذيل به تشريح آن پرداخته مي شود:

فلسفه وجودي: اينك ديگر مشخص شده است كه فعاليتها برنامه ها و پروژه هاي تحقيق و توسعه بايد به طور مناسب مديريت شوند زيرا نمي توان روي شانس يا فرصت به عنوان منبعي براي نوآوري حساب كرد. از آنجا كهR&D به عاملي حياتي براي خلق فناوريهاي جديد تبديل شده است به يك مديريت ساختار يافته با رويه هاي عملياتي و روشهاي مشخص براي حداكثر ساختن بودجه تحقيق و توسعه مورد نياز است. تخصيص منابع مالي انساني و سازماني به بخش تحقيق و توسعه يك مسئله مديريتي بسيار مهم قلمداد مي شود. با چنين ديدگاهي لازم نيست كه ارتباط بين مديريت تحقيق و توسعه و استراتژي شركت الزاماً آشكار باشد.

 

از زماني كه اين واقعيت كه فناوري به عنوان بخشي از پورتفوليوي فناوري شركت كه بايستي به وسيله فعاليتهاي گوناگون بين واحدهاي تجاري - لااقل واحدهاي تحقيق و توسعه سيستم هاي توليدي و اطلاعاتي - مديريت شود از سوي شركتها پذيرفته شد و از هنگامي كه مهندسان و مديران دريافتند كه بايد با يكديگر كار كنند مديريت فناوري متولد شد. همين امر بعدها موجب استحكام بخشيدن پايه تكنولوژيكي شركتها گرديد. هدف از مديريت فناوري حداكثر ساختن نرخ بازگشت سرمايـــه گذاريهاي صورت گرفته روي سبد فناوري شركت در تمامي سطوح سازمان و كليه مراحل فرايند نوآوري تكنولوژيكي از خلق تا كاربرد آن است.

 

فلسفه وجودي مديريت تكنولوژيكي استفاده از فناوري براي بالابردن اثربخشي تمامي فعاليتهاي درون سازمان است. در اين ديدگاه فناوري به عنوان متغيري تاثيرگذار و منبع اصلي انجام همه وظايف مديريتي در نظر گرفته مي شود. به عبارت ديگر در اين ديدگاه فرض مي شود كه براي انجام هر وظيفه مديريتي بايد فناوري را هم به عنوان منبع ورودي جهت داشتن ديدگاهي استراتژيك و هم منبعي جهت شكل دهي روشها و رويه هاي عملياتي در نظر گرفت.

 

ذينفعان:

مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي همچنين از لحاظ نــــــوع شركت افراد درگير در تصميم گيريها و نحوه انجام فعاليتهاي روزانه اين افراد نيز با هم تفاوت دارند.

 

كاركنان و مديران تحقيق و توسعه اساساً فعال در امر مديريت تحقيق و توسعه هستند& اما اغلب كارها بايد توسط افراد محقق& بخصوص حداكثر بهره برداري از بودجه تحقيق و توسعه كه قبلاً توضيح داده شد& انجام پذيرد.

تمامي شركتهاي با سطح فناوري متوسط يا بالا خودشان فعاليتهاي تحقيقـــــاتي خود را هدف گذاري مي كنند در حالي كه شركتهاي فاقد واحد تحقيق و توسعه توجهي به مديريت تحقيق و توسعه نشان نمي دهند.

 

مديريت پورتفوليوي استراتژي هاي فناوري يك شركت به وضوح نيازمند داشتن يك ديدگاه خاص براي تصميم گيري است زيرا مسئوليت انجام فعاليتهاي متفاوتي را با شركاي داخلي و خارجي تجاري برعهده دارد. مديريت فناوري در برگيرنده مديريت بر مهندسان تكنسين ها& محققان واحدهاي تحقيق و توسعه و فعاليتهاي توليد است و بيشتر مرتبط با شركتهاي با فناوري سطح بالا و متوسط است.

براساس تعريفي كه از مديريت تكنولوژيكي ارائه شد& مديريت تكنولوژيكي مرتبط با هرنوع استفاده به كارگيري يا خلق فناوري در درون سازمان است و مديران عالي در كليه سطوح كه در واقع تصميم گيران اصلي در هر سازماني هستند را در برمي گيرد. مديريت تكنولوژيكي حتي در سازمانهاي بدون واحد تحقيق و توسعه نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.

 

حوزه عملكرد: و سرانجام مديريت تحقيق و توسعه مديريت فناوري و مديريت تكنولوژيكي مبناي تجزيه و تحليل ديدگاه و موارد مديريتي يكساني نيز ندارند.

 

حوزه عمل مديريت تحقيق و توسعه نسبتاً محـــدود است. سنجش ميزان برنامه ها و پروژه هاي تحقيق و توسعه مبناي تجزيه و تحليل مديريت تحقيق و توسعه است. موارد اصلي حوزه عملكرد مديريت تحقيق و توسعه شامل تعريف ارزيابي و طبقه بندي پروژه هاي تحقيـق و توسعه و سازماندهي بررسـي و پيش بيني آن است.

 

مديريت فناوري به پورتفوليوي فناوريهاي يك سازمان رسيدگي مي كند تا تمامي دارائيها و توانمنديهاي فناوري در داخل سازمان انتشار يابد. بنابراين حوزه عملكرد مديريت تكنولوژيكي فراتر از مديريت تحقيق و توسعه بوده و به موارد بيشتري نظير پيش بيني فناوري بررسي خلق و توسعه خريــــــــداري بهره برداري انتشار تجاري سازي انتقال به كارگيري و از رده خارج كردن فناوريهاي يك سازمان مي پردازد. مديريت تكنولوژيكي در ارتباط با كليه فعاليتهاي مديريتي نظير فعاليتهاي مالي بازاريابي منابع انساني و توليد قرار دارد و در واقع در اين ديدگاه فناوري منبع ورودي به كليه فرايندهاي مديريتي سازمان است.

 

گونه شناسي مديريت تكنولوژيكي

به منظور نوع شناسي مديريت تكنولوژيكي ابتدا ساختار سنتي رشته هاي مديريت را بررسي و سپس از اين چارچوب براي مواردي كه توسط مديريت تكنولوژيكي پوشش داده مي شوند استفاده مي گردد.

رشته هاي مديريتي اصلي و سنتي معمولاً در هفت دسته حسابداري و كنترل مديريت مالي مديريت عمليات و توليد بازاريابي مديريت منابع انسانـي رفتار سازماني و سيستـم هــاي اطلاعات مديريت طبقه بندي مي شوند. اين موارد در حوزه هايي گسترش يافته است. مثالهايي در اين مورد شامل سيستم ها استراتژي ها مديريت عمومي و كارآفريني است. مديريت نوآوري نيز در اين تقسيم بندي جاي مي گيرد.

 

موارد كليدي

ديدگاه جامع به مديريت تكنولوژيكي مستلزم رويكرد خاصي به فناوري و ديگر موضوعهاي مديريتي است. عمده ترين كاربردهاي مديريت تكنولوژيكي مي تواند در حوزه هاي امور مالي و حسابداري توليد منابـع انساني چگونگي ساختار سازماني و سيستم هاي اطلاعاتي و بالاخره بخش بازاريابي و توزيع باشد. اين يعني همان نگرش جامع و حوزه جامع كاربردي مديريت تكنولوژيكي. البته هدف اين مقاله اين نيست كه ليست كاملي از موارد كليدي را ارائه دهد بلكه تنها مي خواهد اين ديد را با چند مثال توصيف كند.

 

حسابداري و مميزي

در هنگام توليد يا به كارگيري فناوريهاي سطح بالا واحد تجاري سعي مي كند تا برخي از مزاياي رقابتي را از طريق دارائيها و دانش فني كليدي خود به دست آورد. مديريت تكنولوژيكي بايد به طور متدولوژيك به ارزيابي عملي و گزارش دهي موضوعها بپردازد. در رابطه با فنون و روشهاي حسابداري TQM ممكن است در تعاريف اصول حسابداري كه بايد براي مواردي نظير سرمايـــه هاي فكري دارائيها و منابع غيرمادي و دانش فني اندازه گيري ارزش داخلي و خارجي اين موارد جمع آوري و تحليل داده هاي مرتبط خصوصاً در زمينه صنايع با فناوري برتر به كار رود دخالت داشته باشد.

امور مالي

مديريت تكنولوژيكي بايد مواد مرتبط با انتخابهاي مالي ارزش گذاري مالي تامين منابع مالي توزيع منافع حاصل از سهام و نظير آن را در نظر بگيرد. دو حوزه اصلي براي انجام تحقيقات در زمينه بررسي نتيجه تاثير مطالعات برروي ارزش سهام شركت (آيا افشا و انتشار اطلاعات مرتبط با فناوري تاثيري روي ارزش بازار يك شركت به صورت مثبت يا منفي دارد) و سياستهاي مالي (سياستهاي مالي شركتهاي با سطح فناوريهاي بالا بايد با شركتهاي داراي سطح پاييني از فناوري متفاوت باشد) وجود دارد.

منابع انساني و ساختار سازماني

موارد كليدي كه در بخش مهارتهاي فردي و آموزشي بايد به آن توجه كرد عبارت از چگونگي استخدام توسعه افزايش توانائيهاي ذهني افراد در يك محيط متغير پيش بيني توانائيهاي جديد مورد نياز براي فناوريهاي جديد و هزينه هاي آموزشي بلندمدت و در مورد عملكردهاي فردي سوالهاي مهم در اين زمينه پيرامون مسائلي چون افزايش كارايي گروهي افزايش انگيزه افراد چگونگي استقرار افراد در يك سازمان با سطح فناوري بالا و انعطاف پذيري شغلي است و در خصوص رفتار گروهي حوزه هاي مهم آن مدل سازي درك و تصور افراد از مديريت فناوري داخلي فرهنگ سازماني و فناوري است.

 

تاثيرات ديگر فناوري بر روي سازمان كه شناخته شده است و در هرجايي به عنوان يك عامل نجات بخش از آن صحبت به ميان مي آيد عبارت از فناوري و خلاقيت طراحي و انتخاب اطلاعات و روشهاي انتشار آن راههاي دستيابي و استفاده از اطلاعات فناوري و يادگيري سازماني است.

مديريت عمليات توليد و مديريت سيستم هاي اطلاعاتي: در اين رابطه برخي از مواردي كه تحقيقات بيشتري در مورد آنها نياز است عبارتند از:

تاثير فناوري اطلاعات بر انعطاف پذيري سيستم هاي توليدي؛

تاثير فناوري اطلاعات بر توسعه توليد نظير نمونه سازي سريع يا استفاده از CAD/CAM

تاثير فناوري اطلاعات بر پشتيباني و تدارك توليد.

 

بازاريابي

معرفي ملاحظات تكنولوژيكي در رشته بازاريابي تغييري اساسي در شيوه تفكر در اين زمينه به وجود مي آورد. در حالي كه بازاريابي غالباً با مسئله كشش بازار مرتبط است فناوري بيشتر با فشار نوآوري تكنولوژيكي مرتبط است. اصولاً بازاريابي فرايندي روبه پايين (مثلاً در خصوص تقاضا) است و هدف از آن نيز داشتن درك بهتري نسبت به نيازهاي مشتري است. نقش نهايي بازاريابي كمك به ايجاد تمايز بين كالاهاي نهايي توليد شده و يافتن جايگاهي ويژه براي كالاها از طريق انجام تبليغات و فعاليتهاي ارتقاء محصول است. در مقابل فناوري بيشتر مرتبط با ميزان عرضه است تا ميزان تقاضا و معمولاً به عنوان ابزاري جهت افزايش عرضه به كار مي رود. با وجود اين ايجاد متغيرهاي تكنولوژيكي نه تنها از اهميت بازاريابي نمي كاهد بلكه در مواردي بر اهميت آن نيز مي افزايــد. حداقل چهار حوزه به وسيله بازاريابي پوشش داده مي شود:

- استفاده از فناوري به منظور كمك به فروش و توليد يا ارائه خدمات متفاوت؛

- بازاريابي براي فناوريهاي سطح بالا (در زمينه قيمت تبليغات خاص و توزيع)؛

- تاثير فناوري اطلاعات بر شيوه تحقيقات بازار؛

- تاثير فناوري اطلاعات بر شيوه توليد خدمات پس از فروش و نحوه توزيع.

نتيجه گيري

مديريت تكنولوژيكي نيازمند طيف وسيعي از توانائيها در محيطهاي عملياتي از تحقيق و توسعه گرفته تا بازاريابي امور مالي و هر فعاليت سنتي ديگر مديريتي است. مديريت تكنولوژيك نيازمند داشتـن ديدگاهي ميان رشته اي است و در نتيجه به پشتوانه اي از رشتـه هاي مختلف نياز دارد. در حالي كه رسالت رشته هاي سنتي مديريتي چگونگي تخصيص منابع است مديريت تكنولوژيكي مجبور به تخصيص منابع نيست و در واقع هدف آن بيشتر دستيابي و تسلط بر شكل گيري تاثيرات متغيرهاي تكنولوژيكي برروي كسب و كار است.

 

فناوري تنها به زمينه فعاليتهاي تكنولوژيكي در سازمان محدود نمي شود و مديريت تكنولوژيكي هدف جامع تري را نشانه مي رود و حتي با ذينفعاني كه تاكنون از آن استفاده نكرده اند و حتي از تنوع تكنولوژيكي بيمناك هستند (نظير حسابداران و خبرگان امور مالي) نيز سروكار دارد.

 

الزاماً نيازي نيست تا يك شركت داراي واحد تحقيـق و توسعـه باشد تا به مديريت جنبه هاي تكنولوژيكي بپردازد. بنابراين مديريت تكنولوژيكي نه تنها مختص شركتهاي با فناوري سطح بالا نيست بلكه به شركتهاي داراي فناوري سطح پايين نيز مربوط مي شود.

 

در هنگام تطبيق چنين ديدگاه فراگيري به مديريت تكنولوژيكي مديران بايد به اندازه افراد خبره (فناوري در مديريت) آموزش ببينند تا توانايي شناسايي تجزيه و تحليل درك و ارزيابي همزمان مسايل مديريتي و تكنولوژيكي را داشته باشند. همچنين مديران بايد كاملاً قادر باشند كه در فرآيند تصميم گيري در زمينه تغييرات تكنولوژيكي در دو سطح استراتژيك و عملياتي يكپارچه و منسجم عمل كنند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 29 آبان 1393 ساعت: 9:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تفسیر سوره کوثر

بازديد: 1345

 

به نام خدا

موضوع : تفسیر سوره کوثر

تهیه و تنظیم :

دبیر گرامی :

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

«1» إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ «2» فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ «3» إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ

همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى کن. همانا دشمن تو بى‏نسل و دم بریده است.

نکته‏ها:

آنجا که خداوند در مقام دعوت به توحید است، ضمیر مفرد به کار مى‏برد، همانند «أنا ربّکم فاعبدون» (5) پروردگار شما من هستم، پس مرا عبادت کنید. «أنَا ربّکم فاتَّقون» (6) من پروردگار شما هستم، از من پروا کنید. «انّنى أنَا اللّه» (7) همانا من خداوند یکتا هستم.

همچنین درمواردى که خداوند کارى را بدون واسطه انجام مى‏دهد یا در مقام بیان ارتباط تنگاتنگ خالق با مخلوق است، ضمیر مفرد به کار مى‏رود، همانند: «و أنَا الغفور الرحیم» (8) تنها من بخشنده مهربانم. «فانّى قریب» (9) من به بندگانم نزدیکم.

اما گاهى آیه در مقام بیان عظمت خداوند و شرافت نعمت است که در این موارد ضمیر جمع همچون «اِنّا» به کار مى‏رود، چنانکه در این آیه مى‏فرماید: «اِنّا اعطیناک الکوثر» زیرا عطاى الهى به بهترین خلق خدا، آن هم عطاى کوثر، به گونه‏اى است که باید با عظمت از آن ی اد شود.

همچنین در مواردى که خداوند کارى را با واسطه انجام مى‏دهد، نظیر باران که با واسطه تابش خورشید و پیدایش بخار و ابر مى‏بارد، از ضمیر جمع استفاده مى‏شود، چنانکه مى‏فرماید: «وانزلنا من السماء ماءً» (10) ما از آسمان آبى فرو فرستادیم.

از میان یکصد و چهارده سوره قرآن، چهار سوره با کلمه «اِنّا» آغاز شده است: سوره‏هاى فتح، نوح، قدر و کوثر.

«اِنّا فَتَحنا لک فتحاً مبیناً» ما براى تو پیروزى آشکار قرار دادیم.

«اِنّا ارسلنا نوحاً» ما نوح را به سوى مردم فرستادیم.

«اِنّا انزلناه فى لیلة القدر» ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.

«اِنّا اعطیناک الکوثر» ما به تو کوثر عطا کردیم.

در آغاز یکى از این چهار سوره، از حضرت نوح که اولین پیامبر اولوا العزم است و بعد از حضرت آدم، پدر دوم انسان محسوب مى‏شود، سخن به میان آمده است. در آغاز سه سوره دیگر، به نعمت‏هاى ویژه‏اى همچون نزول قرآن، پیروزى آشکار و عطاى کوثر، اشاره شده است. شاید می ان این چهار موضوع ارتباطى باشد که یکى رسالت اولین پیامبر اولوا العزم، دیگرى نزول آخرین کتاب آسمانى، سوّمى پیروزى مکتب اسلام و چهارمى تداوم خط رسالت و ابتر نماندن آن را بیان مى‏کند.

کلمه «کوثر» از «کثرت» گرفته شده و به معناى خیر کثیر و فراوان است. و روشن است که این معنا مى‏تواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم کثیر و اخلاق نیکو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مى‏تواند شاهدى بر این باشد که مراد از کوثر، نسل مبا رک پیامبر اکرم است. زیرا دشمنِ کینه‏توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مى‏نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئک هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از کوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دل‏پسند ن خواهیم داشت.

کلمه «ابتر» در اصل به حیوان دم بریده و در اصطلاح به کسانى گفته مى‏شود که نسلى از آنان به یادگار باقى نمانده باشد. از آنجا که فرزندان پسر پیامبر در کودکى از دنیا رفتند، دشمنان مى‏گفتند: او دیگر عقبه و نسلى ندارد و ابتر است. زیرا در فرهنگ جاهلیّت دختر لا یق آن نبود که نام پدر را زنده نگاه دارد. بنابراین جمله «انّ شانئک هو الابتر» دلیل آن است که مراد از کوثر، نسل کثیر پیامبر است که بدون شک از طریق حضرت زهراعلیها السلام مى‏باشد.

این نسل پر برکت از طریق حضرت خدیجه نصیب پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال کثیر داد و کوثر گرفت. ما نیز تا از کثیر نگذریم به کوثر نمى‏رسیم.

فخررازى در تفسیر کبیر مى‏گوید: چه نسلى با برکت‏تر از نسل فاطمه که مثل باقر و صادق و رضا از آن برخاسته است و با آنکه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حکومت بنى‏امیّه و بنى‏عبّاس شهید کردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اکثر کشوره اى اسلامى گسترده‏اند.

در زمانى که خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مى‏شد، به گونه اى که صورتش از غصه سیاه گشته و به فکر فرو مى‏رفت که از میان مردم فرار کند یا دخترش را زنده به گور کند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب» (11) در این زمان قرآن به دختر لقب کوثر مى‏دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل کند.

بر اساس روایات، نام یکى از نهرها و حوض‏هاى بهشتى، کوثر است و مؤمنان از آن سیراب مى‏شوند. چنانکه در روایت متواتر ثقلین نیز پیامبر فرمود: «انّهما لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض» کتاب و عترت از یکدیگر جدا نمى‏شوند تا آنکه در قیامت، در کنار حوض به من ملحق شوند.

کوثر الهى، به جنسیّت بستگى ندارد؛ فاطمه، دختر بود امّا کوثر شد. به تعداد کثیر بستگى ندارد؛ فاطمه، یک نفر بود امّا کوثر شد. آرى خداوند مى‏تواند کم را کوثر و زیاد را محو کند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 آبان 1393 ساعت: 17:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره نماز

بازديد: 559

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق درباره نماز

شناخت معبود و آفريدگار ، محبت او را در دل ايجاد مي كند و اين محبّت ، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار كوچكي و تواضع در برابر عظمت او وامي دارد .

نماز ، جلوه اي از بندگي انسان در پيشگاه خدا و مظهر عبوديت و عبادت است .

آنكه « بندة » آفريدگار است و اين بندگي را احساس مي كند و مي داند و باور دارد ، در برابر او ، مطيع فرمان است و در پيشگاهش سر بر خاك مي نهد و قامت خم مي كند و به سجده مي افتد و با وي راز مي گويد و نياز مي طلبد و آن خالق بي همتا را كه سررشته دار اوست ، به عظمت و پاكي مي ستايد .

فلسفة آفرينش انسان ، بندگي و عبادت و عبوديت است . اين صريح كلام الهي در قرآن كريم است كه مي فرمايد :

« و ما خلقت الجنّ و الأنسُ الاّ ليعبدون » جن و انسن را ، جز براي پرستش و بندگي خود ، نيافريدم .

اين حكمت و هدف والا ، سر لوحة همة رسولان الهي نيز بوده است . در قرآن
مي خوانيم :

« ولقد بعثنا في كلّ امّه رسولاً اَنِ اعبدُوا الله و اجتنبوا الطاغوت » در هر امتي پيامبري بر انگيختم كه ( به مردم بگويند ) : « الله » را بپرستيد و بندة خدا باشيد و از طاغوت بپرهيزيد .

ناگفته نماند كه اين بندگي كردن ، سودي به خدا نمي رساند بلكه ماية عزت و سعادت خود انسان است و گرنه خداوند بي نياز مطلق است .

من نكردم خلق تا سودي كنم

بلكه تا بربندگان جودي كنم

اگر يك معلم هم به شاگردانش مي گويد : درس بخوانيد ، نفع اين درس خواندن به خود آنان بر مي گردد و براي معلم سودي ندارد .

آنچه كه ريشه و سبب عبوديت و بندگي انسان است عبارتست از :

1- عظمت خدا :

بر خورد با يك شخصيت عظيم ، انسان را به تواضع وا مي دارد ، ديدار با يك دانشمند بزرگ ، آدمي را به تكريم و احترام وا مي دارد ، چون كه انسان در برابر عظمت و دانش آن شخصيت و اين دانشمند ، خود را كوچك و كم سواد مي بيند . خداوند ، مبدأ همة عظمت ها و جلال هاست . شناخت خداوند به عظمت و بزرگي ، انسان ناتوان و حقير را به كرنش و تعظيم وا مي دارد .

2- احساس نياز و وابستگي :

انسان ، برخوردار از عجز و نياز و ناتواني است و خداوند ، در اوج بي نيازي و غناي مطلق و سررشته دار امور انسان هاست . اين هم عاملي است ، تا انسان در برابر خداوند ، « بندگي » كند .

3- سپاس نعمت :

توجه به نعمت هاي بي حساب و فراواني كه از هر سو و در هر زمينه ما را احاطه كرده ، قوي ترين انگيزه را براي پرستش پروردگار ايجاد مي كند . نعمت هايي كه حتي پيش از تولد انسان شروع مي شود و در طول زندگي همراه ماست و در آخرت هم ( اگر شايستگي داشته باشيم ) از آنها بهره مند خواهيم شد . در قرآن به اين نكته اشاره شده و به مردم زمان پيامبر (ص) مي فرمايد : « فليعبدوا ربّ هذا البيت ، الّذي اَطعمهم و آمُنَهم مِن خوف » بايد خداي كعبه را عبادت كنند ، خدايي كه آنان را از گرسنگي نجات داد و سير كرد و از ترس ، ايمن ساخت .

4- فطرت :

در سرشت انسان ، پرستش و نيايش وجود دارد . اگر به معبود حقيقي دست يافت ، كه كمال مطلوب همين است ، و اگر به انحراف و بيراهه دچار شد ، به پرستش معبودهاي بدلي و باطل مي پردازد . بت پرستي ، ماه و خورشيد پرستي ، گوساله و گاو پرستي ، نمونه هاي انحرافي است كه وجود دارد ، كساني هم پول و مقام و همسر و ماشين و طاغوت و مدال و . . . را مي پرستند .

انبياء ، آمده اند تا فطرت را در مسير حق ، هدايت كنند و انسان را از عبادت هاي عوضي نجات بخشند . حضرت علي (ع) در مورد بعثت رسول خدا (ص) مي فرمايد :

« فَبُعث الله محمداً بالحقِ ليخُرِج عبادُه مِن عباده الأوثانِ الي عبادته . . . »

خداوند حضرت محمد (ص ) را بر انگيخت ، تا بندگانش را از « بت پرستي » به
« خداپرستي » دعوت كند .

روح عبادت در فطرت انسان نهفته است و اگر خوب رهبري نشود به عبادت بت و طاغوت مي گرايد . مثل ميل به غذا كه در هر كودكي هست ، ولي اگر راهنمايي نشود ، كودك خاك مي خورد و لذّت هم مي برد . بدون هدايت صحيح اين گرايش فطري ، انسان به عشقهاي زودگذر پوچ يا پرستش هاي بي محتواي انحرافي دچار مي شود .

چگونه عبادت كنيم ؟

مگر نه اينكه آدرس هر خانه را بايد از صاحبخانه گرفت ؟

و مگر نه اينكه در هر ضايفت و مهماني ، بايد نظر ميزبان را مراعات كرد ؟

عبادت ، حضور در برابر خدايي است كه صاحب جهان است ، و نشستن بر سر مائده هاي معنوي پروردگار است كه براي « بندگان » فراهم كرده است .

پس ، چگونگي عبادت را هم از او بايد فرا گرفت و به دستور او عمل كرد و ديد كه او چه چيز را عبادت دانسته و عبادت به چه صورت را از ما طلبيده است ؟

غير از شكل ظاهري عبادات ، به خصوص نماز ، كه بيشتر دربارة آن مطلب خواهيم داشت ، محتواي عبادت را هم بايد از ديد اولياي دين و متن مكتب شناخت و به كار بست .

     بهترين عبادت ها آنست كه :

1- آگاهانه باشد

دو ركعت نماز انسان آگاه و دانا ، از هفتاد ركعت شخص نادان برتر است و عبادت كنندة نا آگاه ، همچون الاغ آسياب است كه مي چرخد ولي پيش نمي رود .

امام صادق (ع) فرموده است : كسي كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مي گويد ، گناهانش بخشيده مي شود . در اينصورت است كه نماز ، معراج روح مي شود و عامل بازدارندة از فساد و موجب قرب به خدا .

2- عاشقانه باشد

آنچه موجب نشاط روح در عبادت مي شود و عابد ، از پرستش خود لذّت مي برد ، عشق به الله و شوق به گفتگوي با اوست . عبادت هاي بي حال و از روي كسالت و سستي و خمودي ، نشانة نداشتن شور و شوق نيايش و نجوا با پروردگار است .

در دعا مي خوانيم : « . . . واجعل نشاطي في عبادتك » خداوند ! نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده .

آنانكه از عبادت لذّت نمي برند ، همچون بيماري هستند كه از غذاي لذيذ ، لذّت نمي برند . اگر اين شوق و عشق باشد ، ديگر چندان نيازي به تبليغ و تشويق و تحريك از بيرون نيست ، بلكه انگيزة دروني انسان را به عبادت وا مي دارد و آن گونه كه براي ديدار يك شخصيت معروف و محبوب ، لحظه شماري مي كنيم و از آن ديدار ، مسرور مي شويم ، از عبادت هم به وجد و نشاط مي آييم .

براي عاشقان ، شنيدن صداي « اذان » ، اعلام فرا رسيدن لحظه ديدار است ، پيامبر اسلام كه به بلال ، مي فرمود : « ارحنا يا بلال » اي بلال ! ما را از غم و تلخي نجات بخش ، شوق زايد الوصف آن حضرت را به نماز مي رساند .


3- خالصانه باشد

هيچ چيز همچون « ريا » و خود نمايي و مردم فريبي ، آفت عبادت نيست . و از آن طرف ، هيچ چيز چون خلوص ، ارزش آفرين عبادت و نماز نمي باشد ، البته داشتن اخلاص در عبادت ، بسيار دشوار است و دل و جان را از تهاجم وسوسه هاي ابليسي رهاندن ، رنجي بزرگ دارد و همتي بلند و اراده اي نيرومند مي طلبد . عبادت ، تا خالص نباشد ، در درگاه الهي پذيرفته نيست و تنها پيشاني بر زمين زدن و قرائت تام داشتن و صف اول جماعت ايستادن و . . . ملاك نيست . بايد نماز و بندگي ، از رنگ ريا پاك و به رنگ الهي ( صبغه الله ) آراسته باشد تا به خدا برسد . تعبير قرآن چنين است :

« و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين » هيچ دستوري عبادي براي مردم نيامده مگر آنكه امر به اخلاص در آن شده است .

4- خاشعانه باشد

خشوع ، حالت قلبي انسان در عبادتست و نتيجه توجه كامل به مقام بندگي در آستان ، الهي است . آنكه نياز و عجز خود را مي داند و عظمت و كمال الهي را مي شناسد و در عبادت ، خود را در برابر آن خداي بي همتا و آگاه مي يابد ، دل ، حالتي متناسب با اين « حضور » پيدا مي كند ، قلب ، خاشع مي شود ، نگاه ، افتاده مي گردد ، توجه از هر چيز دير بريده و به معبود متوجه مي شود .

قرآن در توصيف مومنان و عبادتشان مي گويد :

« الذين هم في صلواتهم خاشعون » در نمازشان خاشعند .

اين حالت ، محصول آن توجه است . در حديث است :

« اعبد الله كانك تراه » خدا را چنان عبادت كن كه گويا او را مي بيني در توصية ديگري در حديث آمده است :

« فصلها لوقتها صلاه مودع » چنان نماز را در وقت خودش بخوان كه گويا نماز آخرين است ، يعني همواره اين حالت را داشتن كه گويا فقط براي همين يك نماز آخرين ، فرصت مانده است .

5- مخفيانه باشد

رسولخدا فرمود : « اعظم العباده اجراً اخفاها » پاداش عبادتي بيشتر و بزرگتر است كه مخفي تر باشد . اين براي آنست كه عبادت ( به خصوص عبادت هاي مستحب ) در حضور جمع ، زمينة بيشتري براي تظاهر و ريا و در نتيجه كاهش پاداش ، پديد مي آورد . البته اين در مواردي است كه اسلام ، خود ، امر به عبادت آشكار نكرده باشد ، همچون نماز جماعت در مسجد ، كه از نماز تنهايي در خانه برتر است .

شيطان ، دشمن رستگاري انسان است و سوگند خورده كه همواره در راه انسان ، چاه گمراهي و پرتگاه گناه بكند و همچون خود ، انسان را هم جهنمي كند . از اين رو ، براي تباه ساختن عمل عبادي انسان دام مي گسترد و عبادت او را فاسد مي سازد .

يا از راه ريا و خراب كردن نيت .

يا به صورت عٌجب و خودپسندي بخاطر عبادت

و يا از طريق سلب توفيق از انسان

و . . . يا از راه كشاندن به گناه ، كه موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طريق بندگي مي شود .

كشاورزي كه محصول زحمت هاي طاقت فرسايش ، با جرقه اي مي سوزد و دود مي شود ، آب زلالي در ليوان ، كه با افتادن حشره يا خاك ، آلوده مي شود .

عبادت هم گاهي با آفت « ريا » و خورة « گناه » از بين مي رود و عبادت با عٌجب ، نماز با ريا ، صدقه با منت و حسنات با غيبت ، دود مي شود و از آن چيزي باقي نمي ماند .

نماز ، معراج روح و نردبان معنويت است . در صورتي مي توان از اين نردبان به عروج معنوي رفت كه پايه اش لغزان نباشد . پاية استوار اين ارتباط با خدا ، روابط صحيح ميان افراد خانواده است .

با اينهمه شرايطي كه براي قبولي عبادت و نماز است ، بايد مراقب بود كه نماز بيفايده و پرستش بي خاصيت نداشته باشيم . صرف انجام تكليف ، كافي نيست ، بايد چنان انجام وظيفه كرد ، كه صاحب فرمان كه خداوند است ، بپذيرد .

علي عليه السلام مي فرمايد :

« كوُنوا عَلي قبول العمَلِ اَشدَّ عنايتهً مِنكم علي العمل »

بيشترين توجه شما ، به قبول عمل باشد ، نه اصل عمل !

با اين حساب ، از كجا بايد فهميد كه طاعتمان را خدا پذيرفته است ؟

امام صادق (ع) نشانة آنرا چنين بيان مي كند :

« مَن‏‎ْ اَحَبّ يَعْلَم اَقُبِلَتْ صَلوته امْ لَم تُقْبِلْ فَلْيَنْظرُ هَلْ مَنَعَتهُ صَلوتُه عن الفحشاء وَ المنكر ؟ بِقدرِ ما مَنَعَتْهُ قُبِلتْ مِنْه »

هر كه مي خواهد بداند آيا نمازش پذيرفته شده يا نه ، ببيند آيا نمازش ، او را از گناه و زشتي بازداشته است ؟ به هر مقدار كه نماز او ، مانع گناه و منكر شده ، نمازش قبول شده است .

نظر شخصي :  نماز ، بزرگترين عبادت و مهمترين سفارش همة انبياء است .

لقمان پسرش را به نماز توصيه مي كند . حضرت عيسي در گهواره مي گويد : خدايم مرا به نماز و زكات توصيه كرده است . رسولخدا (ص) نماز را نور چشم خود مي داند :

« قُرّة عيني في الصلاة » نماز ، فريضه اي است كه خدا را به ياد انسان مي آورد و پيمان خدا با مردم است .

نماز ، سيماي مكتب است : « الصلوة وجه دينكم »

نماز ، دواي تكبر است : « والصلاة تنزيهاً عن الكبر »

نماز ، وسيلة تشكر و سپاس از نعمت هاي الهي است ، عمود و پاية دين ، كليد بهشت ، وسيلة سنجش و شناخت مردم و از بين برندة گناهان و پاك كنندة دل و جان انسان است.

روزي پنج نوبت ، با شرايط كامل نماز ، در پيشگاه خدا ايستادن و نعمت هاي او را ياد كردن و از او حاجت و نياز خواستن ، همچون شستشو در نهر آبي است كه چرك ها و آلودگيها را مي زدايد .

نماز ، اولين سئوال در قيامت است ، اگر پذيرفته نشود ، كارهاي ديگر هم غير مقبول است .

نماز ، تنها عبادتي است كه در هيچ حال از عهدة انسان ساقط نمي شود ، حتي در ميدان جنگ و در شرايط اضطرار و بيماري و هنگام غرق شدن و . . .

نماز ، اعلام بندگي در برابر خدا و زير بار نرفتن در مقابل طاغوت ها و ستمگران است . زنده نگهداشتن آيين توحيدي حضرت ابراهيم ، و سنت رسول الله و مكتب حسين بن علي (ع) است .

نماز ، عبادتي است كه براي عاشقان خدا ، شيرين است ولي براي منافقان ، تلخ و سنگين .

و بالاخره نماز ، موقعيتي است كه بايد در آن به خدا توجه داشت نه ديگري ، و هر چه را از نظر دور داشت مگر خدا را ، كه بايد زنده و حاضر و ناظر بدانيم و احساس حضور در برابر آن خالق عظيم را در خويش زنده نگاهداريم . پيامبر اسلام (ص) فرموده است : همين كه انسان در نماز به غير خدا توجه مي كند ، خداوند به او خطاب مي كند :

به چه كسي توجه مي كني ؟

آيا پروردگاري جز من سراغ داري ؟

آيا جز من ، مراقب و ناظري در كار است ؟

آيا به بخشنده اي جز من دل بسته اي . . . ؟

اگر توجه به من داشته باشي ، من و فرشتگانم به تو توجه داريم و . . .

حقوق نماز

حضرت امام زين العابدين در رساله حقوق درباره  حق نماز بر نمازگزار مي فرمايد :

فاما حق الصلاه فان تعلم انها وفاده الي الله عزوجل وانك قائم بها بين يدي الله عزوجل فاذا علمت ذالك كنت خليقا ان تقوم فيها مقام الذليل الحقير الراغب الراهب الراجي الخائف ، المستكين المتفرع المعظم لمن كان بين يديه باسكون والوقار و تقبل عليها بقلبك و تقيمها بحدودها و حقوقها .

حق نماز بر تو اين است كه بداني نماز خواندن ورود بر خداونداست و تو به وسيله نماز در مقابلبخداوندمي ايستي . پس وقتي اين را دانستي سزوار است كه همانند كسي بايستي كه ذليل وحقير و راغب و ترسناك است و درعين حال بين خوف ورجاء‌ و ترس و اميد به سر مي برد و خداوند را كه در مقابل اوقرار گرفته است با سكون  و وقار تعظيم مي كند .با قلبت به نماز روي آور و نمازت را با تمام حدود وحقوقش به جا آور .

تولي وتبري شرط قبولي نماز

در زيارت جامعه مي خوانيم كه امام ع مي فرمايد :

بنا عبدالله و بنا عرف الله

به وسيله ما و با راهنمايي ما خداوند عبادت و پرستش و شناسايي مي گردد .

بنابر اين حق اين خانواده بر ما كه رهين ارشادات و دلالتهاي آن به حق تعالي و همه امور حقه شريعت اسلام هستيم اين است كه تولي و محبت آنان و تبري از دشمنانشان شعار زندگي و مايه مباهات ما مي باشد .

 ابوحازم مي گويد : شخصي از امام  زين العابدين پرسيد : سبب قبولي نماز چيست؟ حضرت در جواب فرمود :

ولايتنا و البرائه من اعدائنا . قال ما تركت لاحد حجه ثم نهض يقول : الله اعلم حيث يجعل رسالته وتواري ولايت ما و براعت از دشمنان ما سبب قبولي نماز است آن شخص فرمود : حجتي رابراي احدي باقي نگذاشتي .سپس برخاست و فرمود : خداوند  مي داند درچه جايي رسالتش را مستقر فرمايد . آنگاه ناپديد گرديد !

عقل معيار ارزش عبادت است

برتري خواب عاقل از شب زنده داري عابد جاهل

ارزش هر عملي به آن مقدار عقل و درايتي است كه در آن به كار مي رود اگر عبادت عاقل ارزش معنوي بيشتري به خود مي گيرد براي اين است كه عاقل فهميده و انديشيده عبادت مي كند برعكس جاهل كه كوركورانه و با تقليد از اين و آن عبادت مي نمايد و  سنجيد و آگاهانه نيست  .

رسول گرامي اسلام مي فرمايد  :

ما قسم الله للعباد شيئا افضل من العقل .فنوم العاقل افضل من سهر الجاهل واقامه العاقل افضل من شخوص الجاهل . ولا بعث الله نبياً و لا رسولا حتي يستكمل العقل و يكون عقله افضل من جميع  عقول امته .و ما يضمر النبي في نفسه افضل من اجتهاد المجتهدين . وماادي العبد فرائض الله حتي عقل عنه و لا بلغ جميع العابدين في فضل عبادتهم ما بلغ العاقل .والعقلاء هم اولوالالباب الذين قال الله : و مايتذكر الا اولو  الالباب .

خداوند به بندگانش چيزي بهتر از عقل نبخشيده است .پس خواب عاقل از شب زنده داري عابدجاهل بهتر است .و در وطن ماندن عاقل از مسافرت جاهل بهتر است .و خداوند  پيامبري را مبعوث نسازد تا اين كه عقلش كامل و برتر از عقول تمام امتش باشد،و آنچه پيامبر  در خاطر مي گذراند از تلاش و اجتهاد مجتهدين و تلاشگران بهتر وبالاتر است . و تابنده اي واجبات را به عقل خود در نيابد ،آنها را انجام نداده است . همه عابدان فضيلت عبادتشان به پاي فضيلت عبادت عاقل نرسد  .عقلا همان صاحبان خردند، كه خداوند درباره ايشان در قرآن فرموده : تنها صاحبان خرد و عقلند كه اندرز مي گيرند.

وپيامبر خدا مي فرمايد :

رب قائم حظه من قيامه السهر و رب صائم حظه من صيامه الجوع و العطش

چه بسا نماز شب خوني كه نصيبش از شب بيداري همان رنج بيدار ماندن است .

و چه بسا روزه داري كه سودش فقط گرسنگي و تشنگي است .

پيامبر اسلام ما را از عابد جاهل و عالم فاسق هر دو بر حذر مي داردو مي فرمايد :

رب عابد جاهل و رب عالم فاجر ، فاحذروا  الجهال من العباد والفجار من العلماء

بسا عابدجاهل و بسا عالم فاجر است كه بايد از جاهلان از عباد و فساق از علما حذر كنيد ؛          

( چون اين هر دو مضر بردين و دنياي مردمند )

امير المومنين :دوكس پشت مرا شكست

امير المومنان علي ع مي فرمايد :

قطع ظهري رجلان من الدنيا رجل عليم اللسان فاسق و رجل جاهل القلب ناسك هذا يسد  بلسانه عن فسقه و هذا بنسكه عن جهله فاتقوا الفاسق من العلماء و الجاهل من لمتعبدين اولئك فتنه كل مفتون

دو نفر از مردم دنيا پشت مرا شكستند : يكي مرد سخنور بد كردار و ديگري مرد نادان عابد  آن يكي با كمك زبان بر كارهاي زشت خودپرده مي كشد و معايب خود را مي پوشاند و اين ديگري با عبادتش ناداني خويش را پنهان مي دارد . بنابر اين از دانشمندان گنهكار و عبادت كنندگان نادان بپرهيزيد ؛ چون كه ايشان باعث گمراهي گمراهان مي باشند .

توصيه پيامبر به عبادت خالص

در توصيه رسول خدا به علي مرتضي چنين مي خوانيم :

اذاتقرب الناس الي خالقهم بانواع البر فتقرب الي الله بالعقل والسر تسبقهم بالدرجات و الزلفي عند الناس في الدنيا وعندالله في الاخره

هرگاه مردم در تقرب خويش به سوي خالق پروردگار خود به انواع نيكيها دست مي يازند تقرب جوي به پروردگار خويش به عبادتي و طاعتي كه با تفقه و تعقل باشد و از الطاف خفيه برخوردار باشي .تا به درجات عالي و معارج زلفي از خلايق سبقت بگيري ، ودر نزد  پروردگارت درآخرت به مقامات والا دست يابي ،در اين رابطه مولوي            مي گويد :

گفت پيغمبر علي را كه اي علي عليه السلام

شير حقي پهلواني پر دلي

ليك بر شيري مكن هم اعتميد    

اندرا در سايه نخل اميد

هر كسي گر  طاعتي پيش آورند

بهر قرب حضرت بيچون و چند

تو  تقرب جو به عقل و  سر خويش

ني چو ايشان بر كمال و بر خويش


 

 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي سيد موسوي

 

گردآورنده :

سمانه رمضاني


 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي سبحاني نيا

 

گردآورنده :

جواد غلامي

 

تير ماه 84


 

 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي مومن

 

گردآورنده :

بشري غفاريان


 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

 

گردآورنده :

علـي بصيرت

 

زير نظر ناحيه 6 مشهد

( دبستان كاظميه »


موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

دبير مربوطه :

جناب آقاي عماد

 

گردآورنده :

حنيف صنعت خاني

 

زمستان 84


موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي سيد موسوي

 

گردآورنده :

سمانه رمضاني


 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي سبحاني نيا

 

گردآورنده :

جواد غلامي

 

تير ماه 84


 

 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي مومن

 

گردآورنده :

بشري غفاريان


 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

 

گردآورنده :

علـي بصيرت

 

زير نظر ناحيه 6 مشهد

( دبستان كاظميه »


موضوع تحقيق :

نـــمـاز

 

دبير مربوطه :

جناب آقاي عماد

 

گردآورنده :

حنيف صنعت خاني

 

زمستان 84

 


بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع تحقيق :

 نقش نـــمـازدر زندگي

 

دبير مربوطه :

جناب آقاي مير ذوالفقاري

 

گردآورنده :

محمد امين نوابي

 

 

 

بهار 85

 

موضوع تحقيق :

 نقش نـــمـازدر زندگي

 

دبير مربوطه :

جناب آقاي حسن پور

 

گردآورنده :

سارا بيگ زاده

 

بهار 85

 
 


 

موضوع تحقيق :

 نقش نـــمـازدر زندگي

 

استاد مربوطه :

جناب آقاي سيد موسوي

 

گردآورنده :

هما رئيسي ستاري

 

بهار 85

 
 
 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 10 آبان 1393 ساعت: 20:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره قلب

بازديد: 5749

 

 

img/daneshnameh_up/1/13/HeartBeat.gif

 

 

 

به نام خدا

 

موضوع : قلب

 

 

تهیه و تنظیم :

 

قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانه روزی خون را به سرتاسر بدن تلمبه می‌کند. در حدود 100000 بار در روز قلب ضربان می‌زند. برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری ، به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد.



آناتومی قلب

این عضو مخروطی شکل بصورت کیسه‌ای عضلانی تقریبا در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنی ریه‌ها پنهان شده و سپس توسط یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است. ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (یعنی حدود 0.4 درصد وزن کل بدن) می‌باشد

قلب توسط یک دیواره عضلانی عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم می‌شود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمه چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجددا بوسیله یک تیغه عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم می‌شوند. حفره های بالایی که کوچکتر و نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون می‌باشند. حفره‌های پایینی که بزرگتر و ضخیم‌ترند بطن های قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء بدن پمپ می‌کنند. پس قلب متشکل از چهار حفره است: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ). 



img/daneshnameh_up/5/55/AdultHeart2.GIF



شریانهای کرونری

شریانهای کرونری از آئورت بیرون می‌آیند. آئورت ، شریان یا سرخرگ اصلی بدن می‌باشد که از بطن چپ ، خون را خارج می‌سازند. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌دارند. دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند

این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل می‌شوند و تقریبا یک مسیر دایره‌ای را ایجاد می‌کنند. وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شبیه تاج می‌باشد به همین دلیل کلمه لاتین شریانهای کرونری (Coronary یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می‌شود. از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخه‌ها و تغییراتی که می‌تواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کرده‌اند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی می‌باشد که به آنها اصطلاحانزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی می‌گویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شوند

این شریانها ، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ می‌شوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست می‌باشد زیرا وظیفه آن ، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست ، معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی می‌کند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریه‌ها می‌باشد. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت ریلکس و استراحت قرار دارد، خون دراین شریانها جریان می‌یابد

وقتی عضله قلب منقبض می‌شود، فشار آن به قدری زیاد می‌شود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمی‌دهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی برآورده می‌کند. در بیماران کرونری قلب ، شریانهای کرونری تنگ و باریک می‌شوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم می‌گردند. (مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند). 

در این صورت ، در حالت استراحت ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود ،, اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمی‌توانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات ، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پله‌ها دچار درد سینه و آنژین قلبی می‌گردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولا از بین خواهد رفت. اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون ، به طور کامل جلوی خونرسانی‌اش گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمی‌رسد، خواهد مرد و این یعنی سکته قلبی

منبع :

دانشنامه رشد

http://daneshnameh.roshd.ir/

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 10 آبان 1393 ساعت: 19:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد محمد علی شاه

بازديد: 635

 

موضوع : محمد علی شاه

محمدعلی‌شاه قاجار (۱۲۵۱ - ۱۳۰۴ ش) ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود. او در ۱۲۸۵ خورشیدی به سلطنت رسید و به مخالفت با مشروطه پرداخت. مجلس شورای ملی را به توپ بست و آزادیخواهان را به قتل رساند. این رویدادها به استبداد صغیر معروف است. او پس از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، به سفارت روس پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی مجبور به ترک ایران شد. مشروطه‌خواهان پس از وی پسر خردسالش احمدشاه را به سلطنت انتخاب کردند.

کودکی و ولیعهدی

محمدعلی‌شاه در ۱ تیر ۱۲۵۱ در تبریز متولد شد. پدرش مظفرالدین شاه و مادرش تاج‌الملوک، دختر امیر کبیر و عزت‌الدوله (خواهر ناصرالدین شاه و دختر مهدعلیا بود و پس از تولد محمدعلی میرزا به ام‌الخاقان ملقب شد. پس از ترور ناصرالدین شاه و تاج‌گذاری مظفرالدین شاه، والی آذربایجان شد. در همین زمان بود که عثمانی میرزا آقاخان کرمانی و عده دیگر از طرفداران سید جمال‌الدین اسدآبادی را به جرم مشارکت در قتل ناصرالدین شاه به ایران سپرد. محمدعلی میرزا آنان را سر برید و پوست کاه‌اندودشان را برای پدرش به تهران فرستاد.[۱]

 

او پیش از رسیدن به سلطنت، به دلیل ترس از احتمال نزدیکی مشروطه‌خواهان به عمویش ظل‌السلطان و نصب وی به سلطنت از مشروطه‌خواهان حمایت می‌کرد. او تحت تعلیم و تربیت آموزگار روسی خود، سرگی مارکوویچ شابشال (ملقب به ادیب‌السلطان) زبان و فرهنگ روسی را آموخت. شابشال نفوذ زیادی بر محمدعلی میرزا داشت و او را علاقه‌مند به روسیه کرد. در انقلاب مشروطه تصویری از محمدعلی میرزا با لباس قزاقی به دست مردم افتاد که موجب رنجش مشروطه‌خواهان و مردم شد. [۱]

 

همسر اول محمدعلی میرزا ملیح‌السلطنه دختر میرزا یوسف‌خان بیان‌الممالک از منظرالدوله (دختر عباسقلی‌میرزا پسر فتحعلی‌شاه قاجار) بود. حسینعلی میرزا اعتضادالسلطنه پسر ارشد محمدعلی میرزا و تنها فرزندی بود که او از منظرالدوله یافت.[۲] محمدعلی میرزا بعد از ملیح‌السلطنه با ملکه جهان دختر کامران میرزا و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد. احمدشاه، محمدحسن میرزا، سلطان‌محمود میرزا و سلطان‌مجید میرزا، آسیه و خدیجه شش فرزند آن‌ها بودند.[۳]

محمدعلی شاه و مشروطه‌خواهان[ویرایش]

 

محمدعلی شاه و تاجش

وی از روز تاجگذاری بنای مخالفت با مشروطه را گذاشت، در روز تاجگذاری اش نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. هم چنین زمانی که حکم سلطنت مشروطه را نزدش آوردند، از امضای آن خودداری کرد. او از امضا کردن متمّم قانون اساسی هم خودداری می کرد، ولی با اعتراضات مردم به ناچار امضا کرد، هرچند دشمنی اش با مشروطیت ادامه یافت. پس از آن به ستیز با مشروطه پرداخت و پس از چندی کش و قوس سرانجام شمشیر را از رو بسته و دستور به توپ بستن مجلس را داد. آنگاه تنی چند از مشروطه خواهان سرشناس چون میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین و تنی دیگر را کشت یا به بند کشید و دیگران را نیز به گریز واداشت.

ولی سرانجام مقاومت کسی به نام ستارخان در یکی از کوی های شهر تبریز و آنگاه پیوستن بختیاری‌ها، داشناک‌ها، مجاهدان قفقاز، محمدولی خان تنکابنی و مردم گیلان و... به گشوده شدن تهران و گریختن محمدعلی میرزا به سفارتخانهٔ روسیه و پناه جستن به خاک این کشور انجامید. برای او مقرری برابر ۱۰۰ تومان در هر ماه در نظر گرفته شد و توسط نیروهای فاتح تهران تبعید گردید. وی پس از مدتی در صدد بازگشت و انتقام جویی و کسب مجدد قدرت برآمد که شکست خورد و ناچار به روسیه برگشت و مقرری وی نیز قطع گردید. او تا آخر عمر در روسیه ماند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 09 آبان 1393 ساعت: 17:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 71

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس