پروژه و تحقیق رایگان - 1268

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

خانواده پایدار و آسیب های اجتماعی:

بازديد: 209

 

خانواده پایدار و آسیب های اجتماعی:

خانواده كوچك‏ترين واحد اجتماعي و نهادي اساسي و محوري در جامعه است و به عنوان هسته اوليه ساير نهادهاي اجتماعي به شمار مي‏آيد. به همين دليل ميزان موفقيت و سهم افراد براي ايفاي نقش در واحدهاي بزرگ اجتماعي، بستگي تام به نحوه رشد، تربيت و شكوفايي استعدادهاي آنان در نهاد مقدس خانواده دارد. خانواده محل رشد و بالندگي استعدادها و بروز خلاقيت و مهد تربيت انسان‏ها و سرچشمه محبت‏ها و عاطفه‏ها است. چنانكه اسلام آن را محبوب‏ترين نهادها نزد خداوند معرف كرده است.

ما اعتقاد راسخ داريم، همواره سيادت و برتري، پيشرفت و موفقيت، از آن ملت‏هايي است كه در آنها خانواده اساس محكم‏تري دارد و برعكس، انحطاط هر قوم و ملّت از زماني آغاز شده كه در اساس خانواده‏هاي آنان سستي رسوخ كرده است. خانواده‏اي كه براساس بنيان مستحكم و اصول صحيح شكل بگيرد اعضاي آن مي‏توانند در تحولات جامعه و بشريت ايفاي نقش نموده و حتي مسير آن را عوض كنند.

با اين وجود تمدن صنعتي و شرايط حاصل از تحولات پسانوگرايي موجبات فروپاشي و اضمحلال كامل نهاد خانواده را فراهم كرده و چشم‏انداز تاريك و ناخوشايندي را نيز در اين زمينه ترسيم نموده است. به همين جهت بررسي اصول، اركان، اهداف، كاركردها و مهم‏تر از همه شناخت آسيب‏هاي اين نهاد ارزشمند و دستيابي به رهيافت‏هايي براي پيشگيري از اين‏ آسيب‏ها و تقويت بنيان‏ها و كاركردهاي بي‏بديل آن از ضرورت‏هاي جدي جامعه اسلامي، به ويژه نهاد اسلامي و انقلابي سپاه پاسداران مي‏باشد.

بنابراين به منظور برخورداري از زندگي سالم اجتماعي، حاكميت ارزشهاي الهي و انساني، پويايي اجتماعي و مصونيت نهادهاي بزرگ جامعه، وجود خانواده سالم ضروري و اجتناب‏ناپذير است.

براي تحقق اين مهم، پس از ارائه برخي مفاهيم كلي بحث، آسيب‏هاي مختلف در حوزه‏هاي اعتقادي، حقوقي، فرهنگي، جسمي، روحي- رواني، اجتماعي و اقتصادي مربوط به خانواده در جامعه ايران اسلامي را به اختصار ارائه نمايد.

تعريف خانواده‏:

خانواده كوچك‏ترين نهاد اجتماعي است كه صاحب نظران از رويكردهاي مختلف به تعريف آن پرداخته‏اند. به عنوان نمونه برگس و لاك در اثرشان «خانواده» به سال 1953 در تعريف خانواده چنين مي‏نويسند: «خانواده گروهي است متشكل از افرادي كه از طريق پيوند زناشوئي، هم‏خوني يا پذيرش با يكديگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشتركي پديد آورده و در واحد خاصي زندگي مي‏كنند.»

 

به طور كلي با توجه به ماهيت، عناصر و اهداف نهاد خانواده، مي‏توان براي آن ويژگي‏هاي زير را در نظر گرفت:

1. وظايف مشترك و گوناگوني را به عهده دارند؛

2. حقوق متقابلي نسبت به هم دارند؛

3. روابط مشخص و منظمي بين آنان برقرار مي‏گردد و اين روابط غالباً صميمي و همه‏جانبه است؛

4. منافع مشتركي را دنبال مي‏كنند؛

5. تحقق اهداف معيني را دنبال مي‏كنند؛

6. تماس مستمر و مناسبات روياروي بين اعضا وجود دارد؛

7. دوام و پايداري نسبي در اين نهاد ديده مي‏شود. « حكيميان، م، بررسي جايگاه آموزشي خانواده كاركنان سپاه،»

علاوه بر ويژگي‏هاي فوق مفاهيمي ديگر مانند رابطه زناشويي، پدري، مادري و فرزندي توالد و تناسل، صميميت و ارتباط عاطفي، دوام و استمرار و قيموميت مرد و تربيت نسل جديد و ... مي‏توانند درباره خانواده مطرح و مورد توجه قرار گيرند. با توجه به اصول و ارزش‏هاي اسلامي، خانواده را مي‏توان اين‏گونه تعريف كرد: «نهاد مقدسي است كه براساس ضوابط معقول و مشروع زوجيت زن و مرد بنيان نهاده مي‏شود و در آن دوام و استمرار، صميميت و عواطف و حقوق متقابل و مشترك برقرار بوده و كاركرد اصلي آن، توالد و تناسل، تربيت نسل جديد و سكون و آرامش «. و من آياته أن خَلَقَ لكن من انفسكم أزواجاً لتسكنوا إليها( روم/ 21).» اعضاء بوده و قيموميت آن نيز برعهده مرد مي‏باشد. «الرجال قوّامون علي النّساء( نساء/ 33».

ضرورت و اهميت‏

خانواده يك نهاد اساسي و محوري در جامعه است و به عنوان هسته نخستين ساير نهادهاي اجتماعي به شمار مي‏آيد. خانواده كوچك‏ترين واحد اجتماعي است كه اساس و زيرساخت واحدهاي بزرگتر به شمار مي‏رود. ميزان موفقيت و سهمي كه افراد براي ايفاي نقش در واحدهاي بزرگ اجتماعي ايفا مي‏كنند بستگي تام به نحوه رشد و تربيت و شكوفايي‏ استعدادهاي آنها در كانون مقدس خانواده دارد. خانواده محل رشد و بالندگي استعدادها و بروز خلاقيت‏ها و مهد تربيت انسان‏ها و سرچشمه محبت‏ها و عاطفه‏ها است.

در دين اسلام نيز تشكيل خانواده و تلاش براي ايفاي صحيح وظايف والدين و فرزندان و استحكام بنيان‏هاي خانواده مورد توجه و تأكيد قرار گرفته است تا جائي كه پيامبر اسلام (ص) مي‏فرمايد: «نجاتي، حسين، نقش تربيتي پدر در خانواده، ص 54 و 55.» «ما بني في الاسلام احب الي اللَّه من التزويج؛ در اسلام هيچ بنايي نزد خدا محبوب‏تر از بنيان ازدواج نيست.»

بنابراين همواره سيادت و برتري و پيشرفت و موفقيت از آن ملتهايي خواهد بود كه در آنها خانواده اساس محكم‏تري داشته و انحطاط هر قوم از زماني آغاز مي‏شود كه در مباني خانوادگي آنها سستي و پستي رسوخ نمايد. به گفته زوسران استاد فرانسوي: به طور معمول نخستين نشانه‏هاي آفت و آسيب، پيش از آنكه در ساختمان نيرومند و وسيعتر دولت پديدار شود در خانواده بروز مي‏كند.» «. حقوق مدني فرانسه، ج 1، ش 376

انواع خانواده « فاطمه عبدلي، مجموعه مقالات شانزدهمين همايش علمي- تحقيقي مذاهب اسلامي، آذر 83، ص 199- 198

با توجه به ابعاد گوناگون خانواده، اهميت آن و شرايط خاص هر كدام در جوامع مختلف مي‏توان پذيرفت كه خانواده انواع و صور گوناگون دارد كه برخي از آنها عبارتند از:

1. خانواده هسته‏اي:

 واحدي است كه اعضاي آن به زن و شوهر و فرزندان محدود شده است. اين نوع خانواده از مظاهر جامعه صنعتي است و همراه با تمدن غرب به ساير كشورها نفوذ كرده است. اين خانواده سلول اصلي اجتماع است. به اين خانواده، خانواده كوچك زيستي، خانواده مستقل يا خانواده زناشويي نيز مي‏گويند.

2. خانواده گسترده «: «ylimaFd ednetxEالبته اين نوع بيشتر مربوط به عصر كشاورزي و جوامع سنتي است.

 خانواده‏اي كه درون آن چند نسل با يكديگر زندگي مي‏كنند. خانواده‏ گسترده به طور كلي به نظامي گفته مي‏شود كه در آن، آرمان جامعه اين است كه چندين نسل زير يك سقف زندگي كنند؛ مانند خانواده‏هاي چيني و خانواده‏هاي ايراني در قديم.

3. خانواده جفت هسته‏اي:

 در اين نوع خانواده زن و شوهر به تنهايي و بدون فرزند در خانه‏اي زندگي مي‏كنند.

4. خانواده تك والدي:

 خانواده‏اي است كه يك سرپرست دارد و به علت طلاق، مرگ، ترك موقت و ... تنها يكي از والدين در آن حضور دارند.

 

خانواده با پيوندهاي موقتي، خانواده ناتني، خانواده با والدين نوجوان، خانواده پيوسته، خانواده پدر مركز، خانواده مادر مركز و خانواده فرزند مركز را نيز ذكر كرده‏اند. برخي ديگر از جامعه شناسان خانواده را به سه دسته كلي خانواده باز و بسته به هنجار و نابهنجار، متعهد، نامتعهد و برخي نيز به لحاظ روابط دروني و ميزان استحكام آنها را به 4 گونه، متلاشي، متزلزل، متعادل و متعادلي دسته‏بندي كرده‏اند. «شرفي، محمدرضا، خانواده متعادل، ص 37».

آسيب‏شناسي ‏Pathology

آسيب‏شناسي از جمله واژه‏هايي است كه بسياري آن را در مفهومي مترادف با شناسايي كجروي به كار برده‏اند، اما در معناي اصطلاحي به «شاخه‏اي از دانش اطلاق مي‏شود كه هدف آن شناخت بيماريهاي رواني، فردي و اجتماعي و نحوه تكوين، رشد و دگرگوني آنان است.» «باقر ساروخاني، درآمدي بر دايرة المعارف علوم اجتماعي، ص 524

به عبارت ديگر، آسيب‏شناسي اجتماعي، علل و عوامل ايجاد كننده آسيب‏ها و آفت‏هاي اجتماعي را مطالعه مي‏كند و كاربرد آن در مطالعه خانواده و خانواده‏شناسي است؛ يعني شناخت عواملي كه سلامت و استحكام خانواده را تهديد مي‏كند و ازدواج پايدار و موفق را آسيب‏پذير مي‏سازد. « به پژوه، احمد، خانواده و فرزندان در دوره پيش دبستان، ص 224».

انواع آسيب‏ها

تعاملات و ارتباطات گوناگون و پيچيده جوامع انساني باعث شده است مسائل و آسيب‏هاي آن نيز گوناگون و پيچيده گردد. زندگي در اين جامعه وسيع و گسترده همزمان با زندگي در اجتماع كوچك‏تري با نام خانواده هر لحظه مي‏تواند از رخدادها و حوادث فراواني متأثر شود و اين موارد به شكل آسيب خود را نشان دهد. نهاد خانواده، با توجه به اهداف، عناصر اصلي و كاركردهاي آن، از جهات و جنبه‏هاي گوناگوني مي‏تواند در معرض آسيب قرار گيرد و به همين نسبت انواع آسيب‏هاي خانواده ايجاد و شايع شود كه در اين كتاب آسيب‏هاي خانواده از ابعاد فرهنگي، حقوقي، جسمي، روحي و رواني، اجتماعي و اقتصادي بررسي مي‏گردد.

آسيب‏شناسي خانواده‏

خانواده در مسير دستيابي به اهداف خود همانند ساير پديده‏هاي هستي با عوامل و موانع گوناگوني مواجه است كه برخي از آنها باعث انحراف يا مانع دستيابي آن به اهداف مي‏گردد و به خانواده آسيب مي‏رساند.

شناسايي عوامل آسيب‏زايي را كه از درون يا بيرون خانواده زمينه‏هاي اختلاف، درگيري، كينه، خشم و ... را فراهم نموده، يا موجب از هم پاشيده شدن نهاد مقدس خانواده مي‏شود، آسيب‏شناسي خانواده مي‏ناميم.

 

نظام خانواده نيز به سان هر نظام اجتماعي ديگر در روند حيات خود حالات گوناگوني دارد. اگر خانواده، از هماهنگي، انسجام، وفاق و تفاهم دو طرف زن و شوهر برخوردار باشد، قطعاً زمينه زندگي سالم خانوادگي را فراهم مي‏كند، اما اگر انسجام و هماهنگي نداشته باشد، دچار اختلال كاركردي شده، پايه و اساس آن فرو مي‏ريزد.

.....................................................................................................................

خانواده و پیشگیری از آسیب های اجتماعی

امروزه آسیب های اجتماعی  به عنوان یک تهدید جدی سلامت کودکان و نوجوانان را با خطر مواجه ساخته است. رشد شهرنشینی، پیدایش جامعه توده وار یا گسترده، برخورد و تضاد میان هنجارها، از هم پاشیدگی روابط متقابل بین افراد، تأثیر گروه همسال و... توجه به آسیب های اجتماعی را امری اجتناب ناپذیر ساخته است. اگرچه آسیب های اجتماعی می تواند بسیار گسترده باشد لیکن می توان مسائلی از قبیل اعتیاد ، فرار از خانه ، خشونت ، انزوای اجتماعی، ناهنجاری های رفتاری، سرقت و کودک آزاری را از جمله نتایج آسیب های اجتماعی عصر حاضر تلقی کرد.

 در این بخش به اجمال، عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی و نقش خانواده در پیشگیری از آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.

 عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی

مطالعات انجام شده در ارتباط با آسیب های اجتماعی، عوامل زیر را منشاء بسیاری از انحرافات اجتماعی قلمداد نموده اند. در این بخش هر یک از عوامل به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد.

1. نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیت هایی قرار می دهند که نمی توانند نقش های اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی می شود. در نتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود می آورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد می کند که این به نوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش می دهد. درون این تضاد، کشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد.

2. رفاه اقتصادی خانواده: در خانواده هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیف تر می گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به سوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یکدیگر تماس و ارتباط کمتری دارند و از طرف دیگر افرادی که درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعدتری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از کشور را دارند و بدیهی است که این قبیل امکانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است.

3. فقر مادی خانواده: در مطالعات علمی نشان داده شده است که فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. از آن جایی که بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الکل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی که اقدام به خودکشی می نمایند، از طبقات پایین اجتماعی بوده اند در عصر حاضر از فقر به عنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یاد شده است. ارتکاب جرائم طبقات فقیر از شکافی که بین خواسته های جوانان آن طبقه با آن چه که در دسترس آنهاست، سرچشمه می گیرد. عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شکست در رسیدن به هدف های معین است.

4. بیکاری: بیکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیکار بیشترین اوقات خود را در اماکن عمومی از جمله پارک ها می گذرانند و این گونه اماکن، بهترین و مناسبت ترین مکان برای کشش به سمت انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد  است.

5. رشد صنعت و پیشرفت تکنولوژی: اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد، امکان وقوع سه اتفاق وجود دارد:

اولاً کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور می شوند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند و این به نوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد می شود.

اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم از طرف دولت برای استفاده از اوقات فراغت، برنامه ریزی های اجتماعی نشده باشد، زمینه مساعدی برای گرایش به انحرافات اجتماعی فراهم می شود.

ثانیاً مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از کار در افراد شده در نتیجه والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بی توجهی نسبت به پرورش کودکان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و... کمک خواهد کرد.

ثالثاًرشد شهرها باعث افزایش فاصله و شکاف طبقاتی شده و این خود به خود باعث می شود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان کمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود.

6. ستیزه والدین: اختلافات زناشویی و نزاع بین پدر و مادر باعث می شود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی می کند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار می گردند، زیاد می کند و آنها پس از شناخت مشکل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را به سوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرا می خواند. هر چقدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف انحرافات اجتماعی بیشتر است.

7. شیوه های تربیتی والدین: مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که رفتارهای کودکان و نوجوانان با شیوه های تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوه های تربیتی والدین می بایست با سطح نیازها و خواسته های مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوه های تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعکس خواهد شد.

8. عدم آگاهی و بینش صحیح والدین: مطالعات نشان می دهد کسانی که محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و... نداشته باشند، امکان فریب خوردن و انعطاف پذیری آنها برای ارتکاب به کارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمی توانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین کنند و به همین دلیل است که جامعه شناسی یکی از راه های پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی می داند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 22 دی 1393 ساعت: 17:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره شکل شهر ،خصوصیات وگوناگونی

بازديد: 1485

 

تحقیق درباره شکل شهر ،خصوصیات وگوناگونی

 

مقدمه

 

شهر اثر ماندگار تاریخی و در عین حال واحد جغرافیایی و اجتماعی تکامل پذیر است که با تاثیر از ایدئولوژی ناظر بر ناحیه که توان و سطح کاربرد نیروهای اقتصادی و تکنیکی را روی شهر مشخص میدارد و به مقتضای اندیشه های ارزشمند معماران و شهر سازان و همیاری کارشناسان نظامهای علمی دیگر و با بهره مندی ازعادات اجتماعی ساکنان و با اراده و تصمیم نظام سیاسی بر پهنه و روی محیط شکل می گیرد.

 

در مسیر زمان و در فضای جغرافیایی معینی،بر حسب شیوه مبادلات اقتصادی و اجتماعی برپویایی فضایی اقتصادی و اجتماعی ،خود را تداوم می بخشد و بالاخره سیمای بیرونی وفیزیکی خود و حیات انسانها یی را که در بطن خویش دارد دگرگون می کند گاهی رفاه و بهزیستی راوزمانی ناهنجاری و دلواپسی را بر        شهر نشینان عرضه می کند.[1]

 

رشد فیزیکی شهر بصورت الگوها ومدلهای مختلفی صورت می گیرد،اما گاهی بستگی به محیطی دارد که شهر در آن در حال گسترش است، ممکن است این الگو ومدل مناسب وایده ال برای شهرنباشد ومشکلاتی رابرای شهروندان خودایجاد نماید.

 

شکل شهر رکن اساسی طراحی شهر بحساب می آید ودر حقیقت ظرفی است که امکان می دهد فعالیت های شهری در آن بوقوع بپیوندد.[2]

 

 

 

اهمیت شکل شهر بخاطر عملکردهایی است که می تواند برای ساکنین یک شهر انجام دهد.

 

یک شهرممکن است ترکیبی از چند الگو ونظریه باشد مثلا در عین حال که ساخت قطاعی دارد،هسته های فرعی مشخص نیز در درون آن وجود داشته باشد که آن را می توان در قلمرو شهرهای چن هسته ای بششمار آورد.

 

 

 

اندیشه های نظری تحلیل الگوهای توسعه فیزیکی فرم شهر:

 

نظریه هایی که در مورد توسعه فیزیکی شهرها ارائه شده  نمی تواند ملاک عملی کاملی برای تعیین ساخت یک شهر باشند، زیرا شهرها در مورد توسعه فیزیکی و ساخت خدشان ممکن است بطور کامل از یکی از از آنها تبعیت ننمایند .

 

عوامل گوناگونی  برتوسعه شهرها اثر می گذارد که ممکن است مانع توسعه شهر شده ویا به توسعه شهر ی جهت بخشند

 

این عوامل عبارتند از :

 

عوامل طبیعی و آب وهوایی ،که اثر خود را در شکل گیری بافت شهرها وحتی توسعه و خطوط اصلی رشد شهرها نهاده اند.

 

عامل بعدی راباید در کیفیت تاثیر عوامل اجتماعی وفرهنگی جستجو کرد .

 

پدیده های طبیعی،اجتماعی، اقتصادی علاوه بر آنکه اثر خود را در کیفیت بافت بسیاری از شهرهای ایران تهاده است بر ساخت شهرها نیز موثر افتاده است.

 

یک شهر ممکن است در مسیر تاریخی خود جهت توسعه الگوهای خاصی داشته باشد یعنی از ابتدا از یک الگوی خاص تبعیت کرده وبه مرور زمان که توسعه پیدا می کندالگوی خود را تغییر دهد. مثلا ممکن است ابتداشهر بصورت متمرکز واز اطراف به شکل دایرهای توسعه پیدا کند ولی بهمرور زمان روند رشد خود را تغییر دهد وقطاعی چند هسته اییا خطی وغیره  توسعه یابد که در این توسعه باید تمام عوامل تاثیر گذار را مد نظر داشته باشیم.

 

پس شهرسازی متضمن ارائه الگوهائیست که به تناسب ویژگیهای جغرافیایی هر شهر ارائه می شود. امروزه از مکتبها و تفکرات مختلفی در جغرافیای شهری استفاده می کنند.

 

مکتبهای مهم مطرح درجفرافیای شهری:

 

1-  مکتب ساختارگرایی

 

2-  مکتب کارکرد گرایی

 

3-  مکتب لیبرالیسم و رادیکالیسم

 

4-  مکتب اکولوژی شهری

 

5-  مکتب نئواکولوژیک

 

6-   مکتب اکواوژی فرهنگی

 

7-  مکتب اقتصاد کلاسیک

 

 شکل شهرها وگوناگونی و راههای تحلیل آنها:

 

شکل شهر ،معادل با سیمای شهر گرفته شده است که اسمایلز (1955) آنرا بعنوان مترادف شهری،چشم انداز یاLAND SCAPE مطرح کرد و شامل اشکال مرئی مناطق ساخته شده است . از دیدبروتچی وسایرین شکل شهر الگوی فعالیت های شهری مسکونی وغیر مسکونی است وبر هم کنش های آنهاست که بوسیله محیط مصنوع که جایشان می دهد بیان می شوند[3]

 

تعاریف گوناگونی از شکل شهر بعمل آمده که هریک دید متفاوتی نسبت به دیگری از مفهوم شکل شهر ارائه می دهد شاید جامعترین تعریف ،تعریفی باشد که کوین لینچ بدست می دهد.

 

شکل شهر عبارتست از توزیع فضایی افراد و فعالیتها و نتیجه فضایی وکالبدی حرکت افراد، کالاها واطلاعات در فضا و همچنین آن دسته از عوامل فیزیکی که در فضاها تغییر قابل ملاحظه ای ایجاد کند (نظیر بسته شدن فضا، سطوح،محورها و مسیرها ،فضاهای جالب وغیره) وبالاخره تغییرات دوره ای و ادواری که در توزیع فضایی،کنترل فضا و درک آن حاصل می شود.

 

دانش مربوط به شکل شهری نسبتاً جوان بوده و هنوز توسعه کامل نیافته است تاکنون کوشش لازم و کافی برای بوجود آوردن تئوری های ابزار و تکنیک های مناسب جهت تجهیز و تحلیل شکل و عومل تشکیل دهنده آن بعمل نیامده است.

 

شکل شهر که رکن اساسی طراحی شهری به حساب می آید در حقیقت ظرفی است که امکان می دهد فعالیت های شهری در آن بوقوع بپیوندد. از نظر بعضیها مثلا جفرافیادانان ،شکل شهر فقط مورفولوژی شهر است، به این معنی که شکل شهر در برگیرنده بافت فیزیکی، عملکردهای اداری وصنعتی ومجموع ساختمانهایی است که معرف فضایی پدیده های شهری هستند (مثل فرآیند های سیاسی،اقتصادی و اجتماعی)

 

اهمیت شکل شهر بخاطر عملکرهایی است که می تواند برای ساکنین یک شهر انجام دهد ، برای مثال می توان از خیابان که مهمترین جزء شکل شهر است نام برد که نقشهای متعددی را برعهده دارد.[4]

 

پس باتوجه به مطالب بالاشکل شهری خوب است که دارای این خصوصیات باشد.

 

1-سرزنده،پایدار،ایمن وهم آهنگ باشد؛

 

2- معنی دار ، قابل تشخیص ، سامان یافته ، سازگار ، شفاف ، خوانا ، قابل درک و اهمیت؛

 

3- متناسب باشد،انطباق نزدیک شکل ورفتاری که با ثبات،قابل دستکاری وبرگشت باشد؛

 

4-«قابل دسترس باشد»متنوع،عادلانه وقابل اداره کردن درسطح محلی باشد؛

 

5- به خوبی نظارت شده باشد،سازگار،مطمئن،جوابگووبطورمتناسب نرم وآزادباشد؛

 

6- همه اینها بایدباعدالت وکارائی درونی حاصل شود؛

 

7- یامکانی پیوسته،مرتبط وآزاد بوده وزمینه سازتوسعه باشد.

 

لینچ ورادوین جهت برداشت وتحلیل شکل شهر6 ضابطه رابه شرح زیرمعرفی می نماید:[5]

 

الف- نوع و گونه عناصر: گونه های اصلی فضاهارا می توان باتوجه به خصوصیات برجسته هریک و تفاوت های عمده بین آنها به صورت کیفی توضیح داد.

 

ب- کمیت عناصر: دراینجا تعدادومقدارهریک ازعناصررابر حسب واحدمربوطه اندازه گیری وثبت می کنیم.

 

ج- تراکم: دراین مرحله تراکم عناصردرواحدسطح محاسبه می شود

 

د- بافت :نحوه تفکیک وجدایی این گونه عناصروتراکم آنهادرفضا رامی توان برحسب کمیتی ازیک نوع که در یک مجمعه جمع شده طبق تعریف درشت و یا ریز و بر حسب نحوه جدائی آنها از یکدیگر صریح و مبهم نامید .

 

ه- ساختار مرکزی : توزیع فضایی و ارتباط درونی نقاط اصلی را می توان در کل محیط مورد بررسی قرار داد. این نقاطممکن است نقاط دارای مراکز ، تراکم ، تمرکز گونه های ساختمانی خاص ، فضا های باز اصلی ، پایانه ها یا تقاط اصلی  شبکه ارتباطی باشد.

 

الگوهای شکل شهر:

 

1-  ساخت ستاره ای

 

2-  شطرنجی

 

3-  ساخت قطاعی شهر

 

4-  چند هسته ای

 

5-  الگوی خطی

 

 

 

1-ساخت ستاره ای:

 

بهترین شکل برای هر شهر متوسط تا بزرگ ستاره ای شعاعی و یا     ستاره ای است چنین شهری دارای یک مرکز شهری عمده با تراکم زیاد و کاربری های مختلط است که چهار تا هشت راه ارتباطی به آنها منتهی  می شود.

 

این نظریه بر اساس طرح شهر واشنتگتن و طرح معروف شهر کپنهاک را تشکیل می دهد.

 

در شکل ستاره ای بخش مرکزی شهر بر دیگر نقاط شهری مسلط است. فاصله زمانی میان بازوهای شعاعی زیاد است و باعث افزایش هزینه های حمل ونقل می شود.[6]

 

گسترش شهر به صورت ستاره ای باعث خالی ماندن زمین در فاصله بین شعاعهای آن می گردد ولی همین اراضی بهترین موقعیت را جهت توسعه فضاهای سبز فراهم می آورد.

 

از این الگو در طراحی شهرهای آرمانگرایان قرن19و همچنین در طراحی باغ شهر ها توسط هاوراد نیز استفاده شده است.

 

 

 

 

2-شطرنجی:

 

ایده اصلی این شکل بسیار ساده است شبکه مستعطیل شکلی از جاده ها اراضی شهر را به بلوکهای همسان تقسیم کرده واین وضعیت را می توان در هر سو ادامه داد.در وضعیت مطلوب خود این شکل شهر نه حدودی وثغوری نیاز دارد ونه نقاط مرکزی ،هر کاربری می تواند در هر نقطه ای از شهر قرار گیرد زیرا کلیه نقاط دارای دسترسیهای برابر بوده بجز کناره های اطراف شهر و کلیه قطعات شهر هم شکل می باشد.[7]

 

در شهرهایی با طرح شطرنجی جابه جایی وسایل نقلیه جز در نقاط تقاطع راهها که زوایای 90درجه را تشکیل میدهند به آسانی انجام می شود .

 

در شهری با چنین نقشه ای سکونتگاه های متوازی السطوح ساختمان می شوند  و تنها ان عده از مردمی که در برابر جریان بودن مانع باد وتابش افتاب قرار می گیرند از چنین نقشه ای رنج می برند.[8]

 

خصوصیات عمده شبکه های شطرنجی را می توان بشرح ذیل خلاصه کرد:

 

1-   امکان بسیار مناسب توسعه در جهات مختلف و انعطاف پذیری بسیار در ارتباط با تحولاتی که در شهر و در بلوکهای مختلف صورت می گیرد

 

2-   امکان پوشش در سطح بسیار وسیع و دارای قابلیت جذب جمعیت و تراکم بالا

 

3-   خوانایی بسیار بالا از لحاظ جهت یابی در شبکه شطرنجی[9]

 

در ایران باستان در شکل شهر ها در دوره سلوکیان وپارت ها بتدریج در پیروی از قواعد و روالهایی  کما بیش معین، استقرار شد. برخی از شهرها بشکل شطرنجی احداث شده اند.

 

از قدیمی ترین شهرهایی که با این الگو طراحی شده شهر موهنجودارو در دوره رود سند واقع در کشور پاکستان امروزی است.

 

3-ساخت قطاعی شهر:

 

این نظریه که توسط همر هویت مطرح شده در این نظریه آمده است که گسترش شهر به جای قالب های دایره ای و جانبی بصورت قطاع دایره ودر شکل شعاعی خود که از مرکز شهر آغاز شده در طول راههای اصلی پیش می رود صورت می گیرد.[10]

 

هویت معتقد بود که قیمت زمین و اجاره در مناطق بیرونی یک یا چند قطاع بیشتر است در بعضی موارد یکی از قطاعهای منطقه ارزان قیمت است . که از هسته مرکزی تا بیرون ادامه یافته همچنان که جمعیت شهرها اضافه می شود بخش های گرانقیمت به  قسمت بیرونی یک قطاع حرکت می کنند.

 

همچنین در این نظریه آمده است که عامل اصلی پیدایش چنین ساخت شهری آن است که واحد های مسکونی گران قیمت از کانون اصلی خود در طول خطوط شبکه رفت و آمد شروع به توسعه می کند و چنین واحدهایی بطرف زمینهای دور از خطر سیلاب و عوامل آلوده کننده محیط زیست قرار گرفته است.

 

البته نظریه فوق جهت توسعه فضاهای مسکونی مطرح است که با توجه به شبکه های مهم  حمل و نقل ویا در جهت قسمتی از شهر که واجد شرایط مساعد برای رشد باشد ارائه شده است.

 

در مجموع الگوی قطاعی بر موقعیت نسبت به مرکز شهر و نواحی پیرامونی تکیه دارد و نقش محورهای حمل و نقل را که موجب بهره و موقعیت در سط کاربری زمین می شود در آن دخالت می دهد.

 

 

 

4-   چند هسته ای :

 

اساس این تئوری بر این اصل قرار دارد که شهرهای کوچک تنها دارای یک مرکز و یا هسته واحد می باشند ،اما شهرهای بزرگ امروزی همگی  دارای هسته های متعددی هستند که در داخل شهرها ارتباط مسیر های حمل و نقل  تشکیل این هسته ها را امکانذیر می سازد.

 

عنوان هسته در این نظریه ،به همه فعالیت هایی اطلاق می شود که در اطراف خود به توسعه شهر امکان می بخشد که از آن جمله اند مناطق مسکونی،تجاری، صنعتی،دانشگاهی،مذهبی،زیارتگاهی،عمده فروشی و مانند ان همه این عوامل که بر شمرده شده در اطراف خود به توسعه شهر امکان می دهند و هسته های جدید را می سازند.

 

 

 

عواملی که ایده ایجاد شهرهای چند هسته ای را تقویت کرده است عبارتند از:

 

 1-   توجه به معضلات ناشی از تمرکز بیش از حد فعالیت ها در نواحی مرکزی شهرهای موجود و آگاهی از پیچیدگی روابط درونی شهرها که موجد تنوع عملکردها و تعداد مراکز شهری می گردد.

 

2-   از دیگر عوامل موثر در شکل گیری ساختارهایچند هسته ایضرورت دستیابی به شهری همگن و یکدست از طریق توزیع فرصتها ومراکز فعالیت آن در یک ساختار متعادل بوده است[11]

 

الگوی چند هسته ای امکانات بسیاری برای رشد آتی شهر در بر دارد و قابلیت انعطاف بسیاری را برای پذیرش تحولات شهر نشان می دهد. این الگو با شبکه های شطرنجی ویا خطی حمل ونقل قابل انطباق است واز مشکلات دشوار شدن ایجاد هویت وخوانایی در مقیاس شهر است.

 

نمونه ای ازاین الگو را در دوران قدیم در شهرهای یونانی می توان مشاهده کرد شهرهای یونانی دارای دو هسته  بودند.

 

  5-   الگوی خطی:

 

اواخر قرن 19شاهد معرفی شهرهای خطی از جانب مهندس و کاسبکار  اسپانیایی ارتورو سوریا ای ماتا در1884تا1920نیز بود سوریا پیشنهاد داد که مراکز موجود شهر را به روشی ویژه و در طول خطوط اصلی حمل ونقل گسترش دهند وبا آفرینش این نوارهای شهری شهرهای خطی را بوجود آوردند.[12]

 

شهر خطی سوریا به این شکل بود که در طرفین یک محور مرکزی دو نوار باریک وممتد از محوطه های ساخته شده بدون هیچگونه تنوع یا تمایزی در عملکرد یا جنبه های زیبایی ونظریشان ادامه داشتند.

 

این گونه شهرها خطی از دوران باستان به صورت ارگانیک شکل گرفته اند .

 

در این الگو ،شهر در طول یک محور اصلی توسعه می یابد و دسترسی های فرعی تر به این محور اتصال می یابند ،بدین ترتیب ،شبکه اصلی حمل ونقل در این الگو ،صرفا شامل یک محور قوی است 0[13]

 

بزرگترین اشکالی که بر طرح توسعه خطی شهر مترتب است انکه ،توسعه شهر موجب فاصله گرفتن نواحی مختلف آن از مرکز شهر می شود[14]. پس فقدان مراکز متراکم نیز عیب شهر خطی است. فواصل میان عناصر مختلف شهر در شهرهای خطی نسبت به شهرهای متراکم بیشتر است که مخارج ایجاد تسیسات زیربنائی را فوالعاده سنگین نموده و میزان جمعیت پذیری شهر را نیز با مشکلاتی مواجه می ساز شهر گوایانا واقع در ونزوئلا با بهره گیری از چنین ایده ای شکل گرفته است

 

 توسعه الگوی خطی در یک شهر باعث ایجاد مشکلات ذیل است :

 

1-   افزایش هزینه های خدمات رسانی (  اب برق تلفن فاضلاب و احداث مراکز اموزشی )

 

2-   افزایش هزینه ای حمل و نقل و هزینه های جابجائی و افزایش استهلاک وسایل نقلیه

 

3-    توسعه منفصل شهر در اینده در صورت توسعه این الگو

 

4-   بورس بازی زمین در حاشیه شهر و عدم توانائی در کنترل مالکیت ها توسط دولت[15]

 

فرم ،الگو واندازه سکونت گاههای شهری:

 

فرم شهر کلیه عناصر و اجزاء کالبدی و قابل روئیت شهر است که ماهیتی سه بعدی داشته و متشکل از عوامل طبیعی و مصنوع می باشد . ارزیابی فرم شهر را می توان به کمک مشخصه هایی مانند «الگو» و «اندازه» صورت داد .

 

الگو به مفهوم قانونمندی و انتظام در نحوه ترکیب ، ارتباط بین عناصر فرم شهر و اندازه معیار های کمی جهت سنجش سطوح ، فواصل

، احجام و زمان است .

 

 

 

فرم های کالبدی از یک جزء ساده آن یعنی یک ساختمان که در حیطه عملکرد بخش خصوصی قرار دارد تا مرکب ترین حالت

آن یعنی ساخت و بافت شهر که ترکیبی از اجزاء و عناصر کالبدی است و در قلمرو نفوذ بخش دولتی قرار دارد مطرح بوده است .

 

فرم شهر از کلیه عناصر و اجزاء کالبدی قابل روئیت شهر شکل می پذیرد و متشکل از عناصر طبیعی و مصنوع بوده و تبلور فضایی و شکلی فعالیت های جوامع است . فرم شهر ماهیتی ترکیبی و سه بعدی دارد ، کوچکترین اجزاء و عناصر این ترکیب در چارچوب عناصر مصنوع انسانی؛ساختمانها،شبکه راهها ، فضاهای باز و تاسیسات شهری می باشد .

 

برخی از انواع قانونمندیهای انتظام بخش الگوها عبارتند از :

 

خطی ،مرکزی،شعاعی،مارپیچی،حلقوی،شطرنجی و شبکه ای . الگو می تواند ارتباط انسان را با محیط زیست وی تنظیم کرده و ارتقاء ببخشد .

 

نظام استقرار سکونتها تابع عوامل طبیعی و مصنوع می باشد که بصورت الگوهای متمرکز خطی ،پراکنده و یا منظم شکل می گیرد .

 

الگوی ساختارکالبدی شهر شکل گرفته از بخش های اصلی و فرعی ، محورهای اصلی شهر ، جایگاه مراکز نسبت به محورها و مجموعه ای از عناصر مهم شهری می باشد ، موقعیت بستر طبیعی شهر در شکل پذیری الگوی ویژه از ساختار کالبدی شهر مؤثر واقع می شود .

 

الگوی مراکز شهری در توزیع متعادل امکانات و تاسیسات شهری دخالت داشته و به کمک طراحی الگوهای ویژه می توان در ساختار کالبدی شهر و حتی بافت آن تأثیر قابل توجهی را بجای گذاشت .

 

مراکز نه فقط از لحاظ حوزه تحت پوشش خود ، بلکه به لحاظ ارتباطات با هم نیز دارای الگوهای ویژه ای می تواند باشد .

 

الگوی توزیع کاربریها ، به مفهوم نظام منطقه بندی کاربریهای اصلی در انواع کاربریهای موردنیاز حیات و فعالیت جوامع انسانی می باشد . ویژگی فعالیت ها و ناسازگاری برخی از آنها با هم در همجواری های کاربریها و یا سطح ارائه خدمات آنها در حد محله، ناحیه و منطقه شهری مؤثر می گردد. طرح الگوی نهایی بر مبنای سه عامل سازگاری ، ظرفیت و مشخصات مکان سنجیده می شود .[16]

 

الگوی استقرار آبادیها و شهرها در سطح منطقه شهری و محدودیتها و قابلیت های هر کدام ، و در نظر داشتن تمامی مشکلات ناشی از رشد یک شهر از جنبه های کالبدی یا جمعیتی به شکل پذیری  الگوهای رشد شهر کمک خواهند کرد

 

[1] فرید . یدالله . جغرافیا و شهرشناسی دانشگاه تبریز چاپ دوم 1371 ص 7

 

[2] بحرینی . حسین فرایند طراحی شهری انتشارات دانشگاه تهران

 

[3] مدنی پور علی طراحی فضای شهری شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری

 

[4] بحرینی دکتر سید حسین فرآیند طراحی شهری انتشارات دانشگاه تهران ص 57 58 264

 

[5] بحرینی دکتر سید حسن فرایند تئوری خوب شکل شهر انتشارات دانشگاه تهران ص 307

 

[6] بحرینی سید حسن  تئوری شکل خوب شهر انتشارات دانشگاه تهران ص 76

 

[7] بحرینی سید حسن  تئوری شکل خوب شهر انتشارات دانشگاه تهران

 

[8] فرید یدالله جفرافیا و شهر شناسی دانشگاه تبریز ص 112

 

[9] پاکدامن بهروز طراحی شهر های جدید جهان ص 41

 

[10] شکوهی حسین دیدگاه های توع در جغرافیا ص 513

 

[11] پاکدامن بهروز نکاتی درباره طراحی در شهر های جدید جهان ص 40

 

[12] دکتر یار احمدی احمد بسوی شهر سازی انسان گرا ص 137

 

[13] پاکدامن حسین طراحی شهری جدید جهان ص 42

 

[14] شیعه اسماعیل درامدی بر مبانی برنامه ریزی شهری ص 73

 

[15] شکوهی حسین جغرافیئی شهری

 

[16] بحرینی  دکتر سید حسین نقش فرم و الگو و اندازه سکونت گاه ها در کاهش خطرات

) مفاهیم برخی از اصطلاحات شهرسازی

 

1-2) محدوده شهری

 عبارت از یک محدوده فیزیکی که به وجه مطلوبی مشخص شده و شامل کلیه  تقسیمات شهری می گردد.

2-2) محدوده قانوني

محدوده قانوني در شهرهايي كه طرح جامع و يا هادي براي آنها تهيه و به تصويب مراجع ذيربط رسيده باشد. این محدوده شامل محدودة خدماتي ، به اضافه محدودة توسعه آينده شهركه در طرح جامع و يا هادي منظور گرديده ، خواهد بود. مگر اينكه  محدوده حوزه شهرداري تعيين شده ، وسيعتر از آن باشد. در اين صورت ، محدودة اخيرا‌لذكر محدودة قانوني شناخته مي شود :

1-2-2) محدوده خدماتي

قسمتي از املاك موضوع نقشه‌هاي جامع كه با توجه به امكانات مالي وفني شهرداري ، توسط شوراي شهر تعيين و شهرداري در آن محدوده مكلف به ارائه خدمات مي‌باشد. محدوده ای که طبق قانون شهرداری و ضوابط و مقررات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تعیین شده و مناطق واقع در آن دارای کاربری های مجاز بوده و شهرداری مکلف به ارایه خدمات شهری به ساکنین آن می باشد.

2-2-2) محدودة استحفاظي یا حریم

در شهرهايي كه طرح جامع ياهادي براي آنها تهيه و به تصويب مراجع ذيربط رسيده و در طرح‌هاي مذكور محدودة استحفاظي و يا نفوذي مشخص گرديده است. به عبارت دیگر ، محدوده‌ ای ازاراضی که در اطراف عملکردهای خاص ، به  مناسبت های امنیتی یا ایمنی و غیره تحت حفاظت قرارگرفته و هرگونه ساخت و ساز ،کاربری و بهره ‌برداری از اراضی مزبور منوط به رعایت ضوابط حریم مربوطه می باشد. محدوده‌اي كه خارج از محدودة قانوني قرارگرفته و براي گسترش احتمالي محدودة خدماتي شهر تحت نظارت و حفاظت شهرداري مد نظر و پيش بيني مي شود.

حريم شهر ، بخشي از اراضي بلافصل پيرامون شهر است كه طبق قانون ، حفاظت مي­شود و از هرگونه ساخت و ساز بي­رويه در محدوده آن ممانعت مي­گردد. در شهرهائی که طرح جامع یا هادی برای آنها تهیه شده و به تصویب مراجع ذیربط رسیده باشد ، محدوده استحفاظی یا نفوذی مشخص می گردد ، که به آن حریم شهر و یا محدوده استحفاظی یا نفوذی اطلاق می شود. و در مورد شهرهائی که فاقد طرح جامع یا هادی بوده و یا محدوده استحفاظی یا نفوذی در طرح های مذکور تعیین نشده باشد ، حریم شهر بر اساس ماده 99 الحاقی به قانون شهرداری تعیین می گردد. حريم شهر همان محدودة استحفاظي و يا نفوذي است.ساختمان ها و تاسيساتي كه در خارج از محدوده قانوني و حريم شهرها ايجاد مي‌گردد.

3-2) تعریف مفهوم كاربري و انواع آن

کاربری در ارتباط با طرح جامع و طرح تفصيلي داراي مفهوم و كاربرد مي باشد . به طور كلي تعيين چگونگي استفاده از زمين را كاربري زمين مي نامند. تعيين كاربري بر اساس مطالعات اساسي در جهت شناخت از شهر آشنايي با چگونگي و پراكندگي فعاليت هاي شهري استوار مي باشد. بايد بدانيم كه در وضع موجود پراكندگي انواع فعاليت هاي شهري مانند مسكوني ، بهداشتي ، آموزشي راه ها و معابر به چه شكلي بوده؟ از كل مساحت شهر ، نسبت به هر يك از كاربري هاي زمين به چه ميزان و هر يك از فعاليت ها در چه مسافتي و با چه كيفيتي در سطح شهر قرار گرفته اند؟ ، رابطه آنها با يكديگر چيست؟ و تا چه اندازه اي داراي يك ارتباط منطقي مي باشند؟

 انواع کاربری های شهری براساس طرح های جامع و طرح تفصيلي به شرح ذیل می باشند :

1-كاربري مسكوني : شامل تراكم هاي مختلف مسكوني (كم ، متوسط ، زياد و بسيار زياد)

2- خدمات عمومی : شامل كشتارگاه ها و غيره مي باشد.

3- اداری دولتی : شامل موسسات ، ارتش ، وزارتخانه‌ها ، نهادها ، شهرداری‌ها‌ و...

4- تجاری :‌ شامل مغازه ، عمده فروشی ، خرده فروشی و ...

5- صنعتی : شامل کارخانجات ، کارگاه ها ، تعمیرگاه ها و ...

6- انبارداری : شامل انبار ، سردخانه ، بار انداز و ...

7- حمل و نقل : شامل ترمینال اتوبوس ، ایستگاه‌های مترو ، پايانه ها ، فرودگاه ها ، راه‌آهن و ... مي باشد .

8- کشاورزی : شامل اراضی زراعی مي باشد .

9-آموزشي : شامل مهد كودك ، كودكستان ، دبستان ، دبيرستان و دانشگاه مي باشد .

10- باغ

11-کاربری مختلط : عبارت از ترکیب چند عملکرد از کاربری‌های مختلف یک قطعه زمین (تجاری ، مسکونی ، اداری)

12- کاربری آموزشی : شامل فعالیت های کودکستان ،‌ دبستان ، دبیرستان و دانشگاه و ...

13- کوچه : به گذرهائی گفته می‌شود که عرض آنها از 12 متر کمتر باشد.

14- فضای سبز : شامل پارک ،‌ پارک کودک ، فضای سبز ،‌ رفوژ سبز خیابان ها ، میادین و کمربند سبز شهری

15- فرهنگي - مذهبي : شامل كتابخانه ، سينما ، تئاتر ، مسجد ، حسينيه ، گورستان و ...

16- بهداشتي درماني : شامل بيمارستان ، درمانگاه ، كلينيك و ...

17- ورزشي : شامل استاديوم هاي ورزشي ، زمين هاي بازي ، باشگاه هاي ورزشي و ...

18- پاركينگ : شامل پاركينگ هاي طبقاتي و پارکینگ های در سطح مي باشد.

19-خدمات شهري : شامل مراكز زباله ، آتش نشاني ، دفتر پست ، كلانتري ، نواحي شهرداري و ...

20- تجهيزات شهري : شامل آب ، برق ، گاز ، تلفن ، فاضلاب شهري و ساير تاسيسات زيربنايي شهري است.

4-2) تعاریف مربوط به  تفکیک ، تجمیع  و افراز

سه اصطلاح "  تفكیك  ، تجمیع و افراز " در بسیاری از مباحث مربوط به شهرداری و همچنین مباحث مربوط به اداره ثبت و دادگاه ها به كار می روند. در این مبحث به تعریف این اصطلاحات و بیان برخی مقررات حاكم بر آن ها می پردازیم :

1-4-2) تعریف تفکیک

تفكيك درعرف ثبتي عبارت است از تقسيم مال غير منقول به قطعات كوچكتر. به عنوان مثال مالك يا مالكين، زمين به مساحت 5 هزار متر مربع را به قطعات 200 متري تقسيم نموده كه در عرف ثبتي گفته مي‌شود كه اين زمين به قطعات 200 متري تفكيك شده است. تفکیک اراضی موات بیشتر از حد نصاب و اراضی وقفی به نفع شهرداری، تفکیک اراضی بایر واقع در مناطق آزاد شده بین محدوده 5 ساله و 25 ساله تفکیک شهرک ها و همچنین تفکیک اراضی کاربری های مختلف از جمله ممنوعیت های تفکیک است .

به اين ترتيب، از تفكيك به منظور انتقال قطعات تفكيك شده به صورت مفروز (جداجدا)، سند مالكيت مفروزي با ابطال سند اوليه و تنظيم تقسيم‌نامه استفاده مي‌شود. تمامي امور تفكيك در اداره ثبت اسناد و املاك انجام مي‌گيرد و بعد از تنظيم صورتمجلس تفكيكي سند مالكيت براي قطعات صادر و در صورت لزوم تفكيك براي مجزا شدن قطعات به منظور فروش از سوي صاحب آن انجام مي‌گيرد. و براساس آن ملك به قطعات كوچكتر تقسيم شده و به قطعات شماره‌هاي جديد، يعني فرعي داده مي‌شود. حدود و حقوق ارتفاقي جديد تعريف و پس از آخرين قطعه‌اي كه انتقال داده مي‌شود، سند اوليه باطل مي‌گردد. از تفكيك در تقسيم‌نامه‌ها نيز استفاده مي‌شود. در تقسيم‌نامه‌ها، مالك بيش از يك نفر بوده و ممكن است يكي از ديگري سهم بيشتري برده و نوعي صلح صورت مي‌گيرد. در تقسيم‌نامه، ملك مشاع بوده و بعد از تفكيك، سند تقسيم‌نامه تنظيم مي‌گردد. براساس صورتمجلس تفكيكي براي هر مالك مشاعي يك قطعه مفروزي تعيين و اسناد مالكيت مشاعي، همراه تقسيم‌نامه از سوي دفترخانه به اداره ثبت ارسال و در اين صورت، سند مالكيت مفروزي براي مالكان صادر مي‌گردد.

تفكیك آپارتمان: اگر فردی در زمین خود چند واحد آپارتمان بسازد ( مثلا در دویست متر مربع زمین پنج طبقه دو واحدی ساختمان بنا كند ) با اتمام عملیات ساختمانی برای واگذاری و فروش هر كدام از واحدها باید سند تفكیك شده بگیرد تا به هر خریدار یك واحد آپارتمان تعلق گیرد یا سند رسمی مجزا.

2-4-2) تعریف تجمیع

تجمیع نقطه مقابل تفكیك می باشد . منظور از تجمیع این است كه یك مالك زمین های مختلف خود را كه دارای سندهای جداگانه وكاربری مشابه می باشند، یك كاسه كند و برای همه این زمین ها یك سند واحد بگیرد، چند مالك برای بهره مند شدن از تسهیلات شهرداری زمین های خود را كه در جوار هم واقع است یك كاسه كرده و برای كل آن یك سند واحد بگیرند.

مراحل و شرایط تجمیع ، برای تجمیع دو یا چند قطعه زمین شرایط زیر باید رعایت گردد :

الف- پلاك های مورد تجمیع در جوار هم باشند و فاصله ای بین آنها نباشد.

ب- هیچ یك از اسناد زمین های مورد تجمیع نباید در رهن بانك یا طلب كار دیگری باشد.

ج- سند هیچ یك از اسناد زمین ها نباید در بازداشت ( از سوی دادگاه یا اجرای ثبت ) باشد.

د- اگر مالكان زمین ها به طور مشاعی مالك باشند ، باید سهم هر كدام در همه قطعات به طور مساوی باشد. مثلا اگر دو نفر به اسم علی و حسن قصد تجمیع سه پلاك ( 26/70) و (114/70) و(921/70) را داشته باشند اگر علی در پلاك ( 26/70) صاحب دو دانگ و نیم مشاع باشد باید هر یك از دو پلاك دیگر هم دو دانگ و نیم سهم داشته باشد.

ه- همه زمین های مورد تجمیع بایددارای كاربری یكسانی باشند پس اگر یكی از پلاك ها دارای كاربری مسكونی و پلاك دیگر دارای كاربری تجاری باشد تجمیع این دو ممكن نخواهد بود.

ز- برای انجام عمل تجمیع مالك یا مالكان باید سندهای پلاك های مورد تجمیع را تحویل ثبت دهند و با تجمیع این پلاك ها سندهای قبلی ابطال و یا بایگانی شده و سند واحدی برای كل مجموعه صادر می شود.

3-4-2) تعریف افراز

اگر یك مال غیر منقول ( خانه یا زمین یا مغازه ) بین حداقل دو نفر مشاعی باشد و این دو نفر بخواهند سهم خود را مجزا كنند باید آنرا افراز كنند پس افراز یعنی این كه مال مشاع بین شركای آن تقسیم شود. افراز فقط در اموال غیر منقول (مثل ملك و زمین) كار برد دارد. جدا کردن سهم مشاع شرکا و به تعبیر دیگر یعنی تقسیم مال غیر منقول مشاع بین شرکا نسبت به سهم هر یک از آن ها به طوری که وجود حالت اشاعه در آن کاملا مشهود باشد.

4-4-2) تفاوت تفکیک و افراز

افراز و تفكيك از نظر شكلي و ماهيتي داراي تفاوت هايي بشرح ذيل مي ‌باشند:

1- در تفكيك وجود حالت اشاعه (مشاع بودن) ضرورت ندارد و ملك با داشتن مالك واحد قابل تفكيك است ، ولي در افراز بايد حالت اشاعه ، يعني مالكيت بيش از يك نفر باشد.

2- تفكيك با رضايت و در حالت تفاهم مالكان مشاع است و افراز عدم تفاهم و رضايت و وجود اختلاف نسبت به حصه (سهم) يكديگر و قصد ، قطع حالت اشتراك مي‌باشد.

3- در تفكيك توجهي به مقدار سهم مالكان در كل شش دانگ لزومي ندارد و بعد از تفكيك به هنگام تنظيم تقسيم‌نامه، رعايت حقوق و سهم هر يك از مالكان مشاع مطرح مي‌گردد. كه با توافق نسبت به كسري و زيادت يا صلح و هبه رفتار خواهد شد. اما در افراز رعايت و توجه به سهم معادل حصه هر يك از مالكان مشاعي ضروري بوده و اگر اين رعايت در ملك به عللي با توجه به تصرف شركاء و به وضعيت ديگري مقدور نباشد ، بايد تعديل صورت گيرد و مقدار اضافي ملك ، كه در سهم شريك قرار مي‌گيرد ، بهاي آن تقديم و در صورتمجلس افراز قيد گردد.

4- تفكيك ، ‌فقط تقسيم ملك است،‌ اما در افراز، تقسيم ملك توام با تعيين سهام مالكان مشاعي است و قطعات افرازي به نسبت  سهم مالك مشاع به آن ها اختصاص مي‌يابد. به همين دليل حالت اشاعه در افراز ضرورت دارد. ولي در تفكيك اينطوري نيست و بدون ضرورت ، مالك مي‌‌تواند ملك خود را با رعايت مقررات حاكم بر تفكيك (ضوابط و مقررات شهرداري) به هر ترتيبي كه مي‌خواهد ، تفكيك نمايد.

5- سن مالكان يا مالك زمين دخالتي در تفكيك ندارد ، اما به صراحت ماده 313 قانون امور حسبي ، اگر ميان مالكان ، محجور يا غايبي وجود داشته باشد ، تقسيم ملك با دادگاه خواهد بود.

6- تنظيم تقسيم‌نامه پس از تفكيك ميان مالكان مشاعي براي استيلا بر سهم مفروزي ضروري است و چنانچه مالكان مشاعي بعد از تفكيك براي تنظيم تقسيم‌نامه ميان خود توافقي نداشته باشند ،‌ يا قطعات تفكيكي را متفقاً انتقال ندهند. تفكيك اقدامي بي حاصل و كان لم يكن تلقي شده و در اين شرايط،‌ با وجود صورتمجلس تفكيكي، شركاء به ناچار بايد تقاضاي افراز نمايند. در واقع افراز به دليل عدم توافق مالكان براي تنظيم تقسيم‌نامه صورت مي‌گيرد.

7- در صورت اعتراض به تفكيك از طرف يكي از شركاء ادامه عمليات متوقف مي‌شود و بارضايت معترض مي‌توان ادامه اقدام راانجام داد.ولي اعتراض به افراز در حين اقدام ، ازشركاي ديگر پذيرفته نيست. ولي پس از اتمام كار مي توانند اعتراض نمايند. در اين صورت رسيدگي به اعتراض نسبت به افراز ملك در صلاحيت مراجع قضايي است.

8- انجام عمل افراز يا عدم افراز در حكم رأي مراجع قضايي است و با افراز ملك و عدم اعتراض در مهلت مقرر ، هر مالك مشاع مي‌تواند بر سهم مفروزي خود تسلط پيدا كند و با تسليم سند مالكيت مشاع به واحد ثبت ، سند مالكيت شش دانگ ، قطعه زمین اختصاصي را تقاضا و دريافت نمايد. با توجه به اينكه چنانچه سرانه يا حق مرغوبيت به او تعلق گرفته ، بايد رسيد توديع آن به صندوق ثبت يا اقرارنامه رسمي ذي نفع را مبني بر وصول اين حق قبل از صدور سند مالكيت مفروزي به ثبت تسليم نمايد.

9- صورتمجلس تفكيكي ملك با انتقال قطعه يا قطعاتي از آن به غير يا انتقال سهم مشاعي به شريك ديگر يا تنظيم تقسيم‌نامه يا بطور كلي تنظيم سندي قطعي بر روي آن اعتبار پيدا مي‌كند. اما در افراز با انقضاي مهلت اعتراض، هر قطعه در سهم مالك آن مستقر گرديده و اين امر با استقراع تعيين مي‌شود. پس مي‌توان گفت كه براي حصول نتيجه و تسلط بر سهم مفروزي ، تفكيك ،  اقدامي دو مرحله‌اي و افراز اقدامي يك مرحله‌اي است.

10- تفكيك در ثبت انجام مي‌گيرد ، اما افراز هم در ثبت و هم در دادگاه صورت مي‌گيرد.

11- در افراز رأي صادر مي‌شود ، ولي در تفكيك صورتمجلس تفكيكي

12- در افراز اجبار حاكم است ، ولي در تفكيك مسامحه

13- در تفكيک سهم تمامي افراد جدا و ملك از حالت مشاعي خارج مي‌گردد. يا اگر مالك يك نفر باشد ، ملك به قطعات كوچكتر تقسيم مي گردد. ولي در افراز فقط سهم خواهان جدا شده و بقيه ملك، مشاع باقي مي‌ماند.

14- در صورتي كه بر تفكيك اعتراض شود ،‌ موضوع اعتراض در اداره ثبت رسيدگي مي‌شود ، اما در افراز ، اگر اعتراضي صورت گيرد ، پرونده جهت بررسي به دادگاه ارسال مي‌شود.

1- طرح هادي شهري ( Guide plan )

 

2- طرح جامع شهري ( Master plan  )

 

3- طرح تفصيلي شهري ( Detailed plan  )

 

 .

 

.

 

.

 

 

 

1- طرح هادي شهري (  Guide plan )

 

طرح هادي شهري بيشتر براي شهرهاي كوچك و شهرهايي كه تا حدود 25000 نفر جمعيت دارند، تهيه ميشود.

 

طرح هادي در حقيقت تعيين كننده اصول كلي توسعه شهرهاست. در اين طرح بيشتر هدايت توسعه شهرها مورد توجه قرار دارد.از طرح هادي ميتوان به عنوان برنامه ي راهنماي توسعه شهر نام برد .

 

اين طرح، برنامه ي قبل از اجراي طرح جامع است. طرح هادي براي شهرهايي تهيه ميگردد كه يا فاقد بودجه طرح جامع ميباشند و يا امكان اجراي طرح جامع در آنها، فراهم نشده است.

 

طرح هادي در كشور ما، داراي سابقه طولاني تري نسبت به طرح جامع است؛ سازمان مسئول طرحهاي هادي شهري نيز وزارت كشور ميباشد.

 

 

 

2- طرح جامع شهري ( Master plan  )

 

طرح جامع شهر عبارت است از طرح بلند مدتی که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه بندی مربوط به حوزه های مسکونی، صنعتی، بازرگانی، اداری، کشاورزی، تاسیسات و تجهیزات و تسهیلات شهری و نیازمندی های عمومی شهری، خطوط کلی ارتباطی و محل مراکز انتهای خط ( ترمينال ) و فرودگاه ها و بنادر و سطح لازم برای ایجاد تاسیسات و تجهیزات و تسهیلات عمومی مناطق نوسازی، بهسازی و اولویت های مربوط به آن تعیین می شود و ضوابط و مقررات مربوط به کلیه موارد فوق و همچنین ضوابط مربوط به حفظ بنا و نماهای تاریخی و مناظر طبیعی تهیه و تنظیم می گردد.

 

در واقع طرح هاي جامع در دو مرحله تهيه مي شوند. مرحله اول شامل انجام بررسي ها، شناخت وضع موجود شهر مانند مطالعات جغرافيايي، اقليمي، تاريخي و بررسی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهر و در بخش آخر این مطالعات جمع بندی و تجزیه و تحلیل می باشد. در مرحله دوم، طرح کالبدی شهر و گزارش های مربوطه ارایه می شود.

 

طرح جامع شهري، به منظور تدوين برنامه و تعيين جهات توسعه ي شهر و تامين نيازمنديهاي آن بر مبناي پيش بيني ها و اهداف توسعه شهري، تهيه ميشود. طرح جامع بيشتر در مورد شهرهاي بزرگ و يا شهرهايي كه بيش از 25000 نفر جمعيت دارند، به مرحله ي انجام در مي آيد. طرح جامع، عبارتست از برنامه اي كه به صورت راهنما عمل كند.

 

در حقيقت، طرح جامع را ميتوان سيستمي دانست كه خط مشي اصولي و كلي سياست هاي شهري را تعيين مي كند.

 

از طرف ديگر، طرح جامع را مي توان منطقي جهت انتخاب الگوي صحيح استفاده از اراضي شهري دانست.

 

روش مطالعه و انجام يك طرح جامع شهري، عبارت است از مطالعه وضع موجود، تجزيه تحليل و نتيجه گيري از وضع موجود، تعيين اهداف و اولويتها، انجام پيش بيني هاي لازم، ارائه طرحها و برنامه هاي توسعه شهري و اجراي آنها.

 

طرح جامع شهري، بيشتر به منظور ترويج ضوابط شهرسازي، كنترل توسعه شهرها، گرايش به نظام برنامه ريزي و هماهنگ سازي بخشهاي مختلف اقتصادي و اجتماعي، با توجه به كيفيت محيط زيست و بر اساس شناخت حوزه هاي نفوذ طبيعي، اجتماعي و اقتصادي شهرها تهيه ميشود.

 

با توجه به تعاریف مذکور ویژگی های اساسی طرح جامع شهری را چنین می توان برشمرد:

الف ) طرح جامع، طرحی است کالبدی فضایی که با بهره گیری از تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شهری، به بهبود سازمان فضایی شهر و رفاه اجتماعی مردم می پردازد.

ب) طرح جامع از نظر زمان ميان مدت و به لحاظ مقياس برخورداري كلي است و سياست هاي كلي توسعه شهر را تا مدت ده سال تعيين مينمايد.

 

پ ( در طرح جامع نه تنها خود طرح بلکه منطقه آن نیز مورد توجه قرلر می گیرد.

 

ت) طرح جامع وسيله اي است براي سهل كردن تصميم گيري و سياست گذاري؛ كه نقش هدايتي آن از جنبه هاي با ارزش طرح است.

 

پس از انقلاب نام طرح های جامع به طرح های توسعه و عمران و حوزه نفوذ شهرها تغییر یافت. به دلایلی نیز مراحل کار از دو مرحله به چهار مرحله افزایش یافت.

 

مقياس نقشه هاي شهري، در طرح هاي جامع شهري اغلب 10000/1 ،  5000/1   ،   2500/1  است.

 

 

 

3- طرح تفصيلي شهري ( Detailed plan  )

 

طرحی است که بر اساس معیارها و ضوابط کلی طرح جامع، نحوه استفاده از زمین های شهری را در سطح محلات مختلف شهر و موقعیت و مساحت دقیق زمین برای هر یک از آنها و وضع دقیق و تفصیلی شبکه عبور و مرور و میزان تراکم جمعیت، تراکم در واحدهای شهری، اولویت های مربوط به مناطق بهسازی، توسعه و حل مشکلات شهری و موقعیت کلیه عوامل مختلف شهری در آن تعیین می شود.

 

طرح تفصيلي متعاقب طرح جامع شهري و به منظور انجام برنامه هاي اجرايي تصويب شده ي اين طرح صورت مي پذيرد.

 

طرح تفصيلي در حقيقت، تنظيم برنامه هاي مفصل و انجام اقدامات جزء به جزء در مناطق و محلات شهري و طراحي آنهاست.

 

طرح تفصيلي شامل چهار مرحله به قرار زير است:

 

1-     مرحله بازشناسي

 

2-     مرحله تثبيت برنامه ها و طرح هاي اجرايي

 

3-     مرحله تشخيص و تعيين اولويت ها

 

4-     مرحله انجام و اجراي محتواي طرح و كاربرد اراضي

 

اندازه نقشه ها در طرح هاي تفصيلي معمولاً 500/1 ، 1000/1  ،  2000/1  است.

 

سازمان مسئول طرح هاي جامع و تفصيلي وزارت مسكن و شهرسازي است.

 

ضمناً يادآور ميشود سابقه ي تهيه ي طرح هاي جامع و تفصيلي در ايران به حدود سالهاي 47-1346 باز ميگردد.

 

منابع:

 

۱-کتاب مقدمه ای برمبانی برنامه ریزی شهری(تالیف مهندس اسماعیل شیعه)

 

۲-مجله الکترونیکی پرشین ژئو

 

 ۳- سايت همكلاسي

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 22 دی 1393 ساعت: 16:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آشنایی با اصطلاحات TLV - ANSI – OSHA – PPE

بازديد: 435

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع :

آشنایی با اصطلاحات

TLV   -  ANSI – OSHA – PPE

درس : ایمنی و بهداشت

تهیه و تنظیم :

 

استاد گرامی :

 

زمستان 1393

ANSI چیست ؟

 

 در سال ۱۹۱۸ زمانی که پنج انجمن مهندسی و سه آژانس دولتی کمیته استانداردهای مهندسی آمریکا (AESC) را تشکیل دادند بنا گذاشته شد. AESC در سال ۱۹۲۸ به انجمن مهندسی آمریکا (ASA) تبدیل شد. در سال ۱۹۶۶ ASA با تغییر ساختار خود تبدیل به موسسه استانداردهای ایالات متحده آمریکا (USASI) شد. از سال ۱۹۶۹ نام فعلی بکار گرفته شده است.

اعضا

اعضای ANSI شامل آژانس‌های دولتی، سازمان‌ها، شرکت‌ها، دانشگاه‌ها و موسسات بین‌المللی، و افراد است. در مجموع ANSI حافظ منافع 125000 شرکت و ۳٫۵ میلیون فرد حرفه‌ای می‌باشد.

 

روند ANSI

با وجود این که ANSI خود استاندارد ایجاد نمی‌کند اما با تایید اعتبار روند موسسات استانداردسازی بوجود آمده استاندارهای ملی آمریکا (ANS) را تسهیل می‌نماید. تایید اعتبار ANSI بررسی می‌نماید تا روند تعیین استاندارد در موسسات نیازمندی‌های ANSI را در مورد صراحت، تعادل، جامعیت، و روند مناسب تامین کنند.

 

استانداردهای جامع اختیاری موجب پذیرش سریع آنها در بازار می‌گردد و همچنین نحوه بهبود آنها را برای تامین امنیت مصرف‌کننده مشخص می‌سازد. حدود ۱۰۵۰۰ استاندارد در آمریکا وجود دارند که نام ANSI بر آنها قرار دارد.

روند استانداردهای ملی آمریکا شامل موارد زیر است:

اجماع توسط گروهی که شامل تمام افراد ذینفع است.

نظرخواهی و مرور عمومی استانداردها

در نظر گرفتن و پاسخ دادن به نظریات

ایجاد تغییراتی که از لحاظ جامعیت در همان حد استاندارد باشد

امکان بررسی شکایت هر یک از طرفین که معتقد است این اصول رعایت نشده است

بهبود فعالیت‌ها در استانداردهای بین‌المللی[ویرایش]

علاوه بر این که ANSI استانداردهای آمریکا را تعیین می‌نماید این موسسه در تلاش است تا استانداردهای آمریکا در جامعه جهانی مورد پذیرش قرار دهد و در صورت نیاز استانداردهای بین‌المللی را که مورد نیاز است در آمریکا به کار برد.

 

این موسسه نماینده اصلی آمریکا در دو موسسه بزرگ استاندارد بین‌المللی IEC: (کمیسیون بین‌المللی الکترونیک) و ISO: (سازمان بین‌المللی استانداردهای جهانی) از طریق کمیته ملی آمریکا (USNC) می‌باشد. این موسسه تقریباً در تمام روند IEC و ISO قرار دارد و کمیته‌ها و زیرگروه‌های بسیار مهمی را مدیریت می‌نماید. در بیشتر مواقع استانداردهای آمریکا از طریق USNC یا ANSI به IEC و ISO برده شده و آنها را به عنوان استانداردی در تمام یا گوشه‌ای از جهان مورد پذیرش قرار می‌دهند.

 

نمونه‌ای از فعالیت‌های استانداردسازی زیرچتر ANSI[ویرایش]

موسسه مدیریت پنج بخش را به عهده دارد:

 

بخش استانداردهای سوخت زیستی ANSI یا (ANSI-BSP)

بخش استانداردهای فن‌آوری اطلاعات در بخش سلامت

بخش استانداردهای امنیت داخلی ANSI

بخش استانداردهای نانوتکنولوژی ANSI

بخش جلوگیری از دزدی هویت و مدیریت استانداردهای تشخیص هویت

هر بخش در تلاش است تا استانداردهای اختیاری در این زمینه‌ها را هماهنگ، شناسایی، و منظم نماید.

OSHA   چیست ؟

بر اساس قانون بهداشت وایمنی شغلی از سال 1970، بهداشت وایمنی شغلی OSHA اجرای بازرسی های کارخانه ها وبررسی اینکه آیا کارفرمایان از استانداردهای استخراج شده که توسط سازمان جهت ایمنی وبهداشت محلهای کاری تصویب شده را بکار می برند.OSHAهمچنین قسمت(1)(a)5 کار را اعمال کرده است وهمانند ( ماده عمومی کار) می داند که برای هر کارگر( زن یا مرد) باید شرایط کار ایمن و بهداشتی فراهم شود.

بازرسی ها وتحقیقات کارخانجات توسط کارکنان بهداشت وایمنی تابع OSHA که بصورت تخصصی در رشته ایمنی وبهداشت شغلی آموزش دیده اند اجرا می شود. مراحل اجرای برنامه بهداشت وایمنی شغلی شان را از میان طرحهای تایید شده تحت بخش ( b) 18 کار باید بر طبق استانداردها اتخاذ کرده والزامات را اعمال کنند که از نظر موثر بودن حداقل در حد الزامات فدرال باشد. در حال حاضر 26 مرحله وزمینه هایی با طرحهای بهداشت وایمنی تایید شده OSHA وجود دارد .که 23 مرحله موارد اختصاصی وعمومی را پوشش می دهد ( کنترل مراحل ومواضع) و3 مرحله فقط موارد عمومی را پوشش می دهد .مراحل طرحها را باید با استانداردهای قابل مقایسه با استانداردهای فدرال که 6ماه از صدور آن نگذشته باشد انتخاب کرد .

با وجود این بیشتر مراحل انتخاب استانداردها شبیه استانداردهای فدرال است و شیوه های بازرسی مشابه است ( که شامل استنادات وجرایمی متناسب با کارگر وکارفرما ومسئولیتها است)اگر در هر مرحله از الزامات بهداشت وایمنی شغلی اختلافات یا اضافاتی باشد شما باید مستقیما با مراحل نقشه سازمانی که تعیین کننده است ارتباط داشته باشید  . بازرسی ها همواره بدون تذکر وتاکید اجرا می شود ولی الزامات خاصی تحت نظر OSHA وجود دارد که که در صورت وجود شرایط وموارد معینی کارفرما را موظف به انجام  تصحیحات و اقدامات اصلاحی می کند که باید حداکثر ظرف مدت 24 ساعت انجام شوند.

این شرایط شامل مراحل زیر است :

 

-         شرایط خطر قریب الوقوع که نیاز به تصحیح فی الفور دارد .

-         بررسی حوادثی که کارفرما یه سازمان راجع به مرگ وسانحه گزارش داده است.

-         بازرسی هایی که باید بعد ازساعات کار روزانه یا آماده سازی ها وانجام تدارکات خاص موردنیاز اجرا شود.

-         مواردی که نیاز به تذکر است که نماینده کارگر وکارفرما یا دیگر پرسنل حاضررا در برابر خطر حفظ کنند.

-         درمواردی که هدف و دلیل منطقی وجود دارد که بازرسی بیش از 5 روز کاری به تاخیر بیفتد.

-         شرایطی که مدیر ناحیه ای OSHA تذکر کافی را برآورد کند که بازرسی موثر وکاملتری را ایجاد خواهد کرد.

PPE  : وسائل حفاظت فردی (PPE)، استاندرادها و کاربردها

يكي از مشكلات مهم صنايع بالاخص در كشورهاي در حال توسعه، مشكلات ايمني و بهداشت پرسنل شاغل در صنايع مي‌باشد. ايمني به عنوان شاخصي در خصوص درجه نسبي فرار از خطر و همچنين بهداشت حرفه‌اي به عنوان مفاهيمي جهت ارزيابي ميزان تماس شاغلين با آلاينده‌هاي مختلف و متعدد محيط‌هاي كار از جمله موارد حائز اهميتي هستند كه مديران صنايع مي‌بايست به آن توجه نمايند. بديهي است شناسايي و كنترل خطرات براي بالا بردن سطح  بهر‌وري در سايه دارا بودن محيطي بهداشتي، ايمن و كارگراني سالم است.

 

از آنجايي كه در مواقعي ، ‏‏‏‏‏‏‏كنترل بخشي از عوامل زيان‌آور شغلي (شامل عوامل شيميايي، فيزيكي، مكانيكي و بيولوژيكي) در منبع توليد و همچنين در مسير انتقال عملي نبوده و يا بسيار مشكل مي‌باشد تنها راه حل باقي‌مانده تجهيز پرسنل به وسايل حفاظت فردي مناسب و استاندارد خواهد بود. البته بايد به اين امر نيز توجه كرد كه استفاده از وسايل حفاظت فردي معمولاً آخرين خط از خطوط دفاعي در مقابل شرايط بالقوه خطرناك محيط‌هاي كار محسوب مي‌شود، زيرا اغلب مقررات ايمني امروزي نظير مقررات كميسيون اروپايي و همچنين اصول مديريتي نوين ايمني، كنترل‌هاي فني و مهندسي و در مرتبة بعدي كنترل‌هاي مديريتي را به عنوان اولين و مناسبترين متد حفاظتي كارگران در برابر مواد و شرايط خطرناك طبقه‌ بندي مي‌نمايند. همچنين مقررات ادارة  بهداشت و ايمني حرفه‌اي آمريكا  نيز استفاده از PPES  را به عنوان آخرين راه كنترل مواجهه با شرايط خطرناك طبقه‌بندي كرده و بيان مي‌كند كه كاربرد PPES زماني به عنوان يك راه حل جايگزين مطرح مي‌باشد كه بنا به دلايل اجرايي، فني و اقتصادي قابل قبول‏،  بكارگيري كنترل‌هاي مهندسي و مديريتي عملي نبوده و يا نتواند سطح مواجهه كارگران با عوامل زيان‌آور را  به حد بي‌خطر و يا قابل قبول كاهش دهد. بنابراين به وضوح پيداست كه كاربرد وسايل ياد شده اغلب به عنوان آخرين راه مقابله با مخاطرات متنوع محيط كار محسوب مي‌شود.

 

وسايل حفاظت فردي شامل گسترة وسيعي از لوازم، وسايل و تجهيزات مي‌باشد كه به منظور حفاظت قسمت‌هاي مختلف بدن  افراد از موهاي سر گرفته تا كف پاها در برابر انواع خطرات احتمالي در محيط‌هاي كار طراحي ساخته و ارائه مي‌شوند. براي اينكه وسايل حفاظت فردي بتوانند بالاترين سطح ممكن حفاظت را تأمين كنند لازم است كه به طور مناسب انتخاب شده،  به بهترين نحو ممكن نگهداري و به طور صحيح و مداوم مورد استفاده قرار گيرند. اگر از يك  طرف استفاده از وسايل حفاظت فردي براي كارگران ناراحت كننده باشد و از طرف ديگر علل واقعي كابرد وسايل ياد شده به آنها تفهيم نگردد، امكان استفاده ناقص و ياغلط از PPES و در نتيجه عدم تأمين حفاظت كافي و لازم وجود خواهد داشت و به بهمن دليل آموزش در باره نحوه بكارگيري وسايل ،  يك بخش تفكيك ناپذير و در عين حال حياتي از يك برنامه موفقيت‌آميز PPES   خواهد بود.

 

انتخاب PPES بايستي توسط فردي آگاه به انواع وسايل حفاظتي و همچنين مطلع به خطرات محيط‌كار و با توجه به نوع و درجه حفاظت مورد نياز صورت پذيرد. توصيه مي‌شود كه در   وهله اول انتخاب وسايل حفاظت فردي توسط متخصصين بهداشت حرفه‌اي بوده و همزمان سرپرستان نيز در زمينة انتخاب مناسب PPES  بر اساس شرايط واقعي كار از روي يك ليست آماده از قبل تهيه شده تحت آموزش قرار گيرند.

TLV  چیست :

عموماً استانداردهای بهداشتی برای عوامل فیزیکی و شیمیایی (صدا ، ارتعاش ، گرما ، تشعشع) میزان آلودگی است که معتقدند بیشترین کارگر ممکنه هر روز در معرض آن باشد (حتی بیشتر از زمان کار ) بدون اینکه صدمات بهداشتی و بیماری بر فرد عارض شود . اصولاً این سطوح بوسیله سازمانهای خصوصی بهداشتی و ایمنی حرفه ای و گروههایی که اهمیت استانداردهایی را که در صنایع داوطلبانه موافقت میکنند ، تشخیص میدهد . استانداردها بیشتر بر اصول تجربیات انسانی و آزمایش روی حیوانات توسعه یافته است . یکی از سازمانهای مهم که استانداردها را توسعه داده است ACGIH میباشد (متخصصین دولتی بهداشت صنعتی آمریکا). استانداردهای ACGIH حد آستانه مجاز TLV  را نشان میدهد که در تمام کشورها قابل قبول است . در حقیقت زمانیکه OSHA در سال 1971 شروع بکار کرد با تمام TLV های موجود خود را تطبیق داد ، TLV های پیشنهاد شده سپس حدود تماس قابل قبول را به عنوان حدود قانونی که قابل اجرا بوسیله قانون فدرال بود را تعیین کرد . در مجموع PEL غلضت تماس را با واحد   بیان میکرد .

برخی از استانداردها جامع ترند مانند استاندارد برای موادی مانند سرب ، آزبست و کلرووینیل کلراید . برخی استانداردها شامل جزئیاتی برای روشهای پیشگیری کارگران با استفاده از لباس مخصوص ، ماسکهای تنفسی ، تستهای پزشکی و آموزش میباشد . با توجه ویژه نسبت به ناکافی بودن پیشگیری از بیماریهای مزمن بحث زیادی بر روی سطوحی است که بعنوان TLV یا  PEL مطرح است . خیلی از متخصصین در جوامع بهداشت عمومی معتقدند که TLV یا PEL نماینده توافق میان دانش علمی و سیاستهای اقتصادی است . چون PEL  ها اغلب بعنوان خطوطی که سلامتی و بیماری را از هم جدا میکند ، تفسیر میشوند آنها نقش فرمانده را در بهداشت صنعتی بازی میکنند اگرچه بیشتر متخصصین بهداشت صنعتی این عقیده را توضیح میدهند که تماس بایستی در پائینترین سطح ممکن نگه داشته شود .« پائینترین سطح ممکن » ممکنه اغلب توسط کارفرمایان (یعنی از دید اقتصادی ) تعریف شود .

از آنجائیکه PEL ها به کمیتهای قابل اندازه گیری آلودگی بازمیگردند یک بخش بزرگی از کار متخصصین بهداشت صنعتی مرتبط با اندازه گیری میزان تماس کارگران است . در چندین دهه گذشته در نمونه برداری و روشهای تجزیه ای پیشرفت حاصل شده که برای بهداشت صنعتی ابزاری با حساسیت بالا برای ارزیابی تماس شغلی فراهم نموده است .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 22 دی 1393 ساعت: 16:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

طرح جابر درباره قارچ ها

بازديد: 689

 

قارچ ها

قارچها موجوداتی هتروتروف بوده، فاقد ریشه ، ساقه و برگ هستند و در یکی از پنج سلسله موجودات زنده قرار داده شده‌اند. این موجودات به علت فقدان کلروفیل (سبزینه) قادر به سنتز مواد آلی نیستند و در نتیجه ناگزیرند به صورت ساپروفیت بر روی مواد آلی مرده گیاهی و جانوری و یا به صورت انگل بر روی یاخته‌های زنده و یا داخل آنها زیست کنند. نوع دیگر زندگی همزیستی قارچها با دیگر موجودات است که در میکوریزا و گلسنگها دیده می‌شود.

 

ساختار قارچ

ساختار اغلب قارچها از رشته‌ها و یا ریسه‌های نخی شکل به نام هیف تشکیل شده است. در قارچهای پست ، ریسه‌ها یا هیفها فاقد دیواره عرضی هستند. انشعابات هیفها یا ریسه‌ها شبکه‌ای به نام میسیلیوم را بوجود می‌آورند. شبکه میسیلیوم را می‌توان به صورت کپک بر روی مواد آلی مختلف مشاهده کرد. آنزیمهایی که توسط قارچهای مختلف بوجود می‌آیند می‌توانند انواع مواد آلی را تجزیه کرده و به مواد ساده‌تری مبدل کنند. قارچها از لحاظ ساختار یاخته‌ای جزء یوکاریوتها هستند در اطراف هسته و دیگر اجزای یاخته‌ غشای دو لایه وجود دارد. در اطراف یاخته ، دیواره یاخته‌ای حاوی کیتین قرار می‌گیرند.

تولید مثل در قارچها

اکثر قارچها به دو طریق جنسی و غیر جنسی تکثیر می‌یابند. در قارچهای تک یاخته‌ای ، تولید مثل غیر جنسی به روش تقسیم دوتایی و جوانه زدن انجام می‌گیرد و قارچهای پر یاخته‌ای غیر از قطعه قطعه شدن ریسه یا هیف ، انواع هاگهایی از قبیل اسپورانژیوسپور (زئوسپور و آپلانسپور) گویند یا ، جنسی حاصل می‌شود. این نوع تولید مثل در قارچها به پنج روش صورت می‌گیرد.

روش ترکیب گامتهای متحرک ویژه قارچهای پست است. قارچهای پست ، یا خود تک یاخته‌ای و متحرک‌اند و یا یاخته‌های متحرک تولید می‌کنند. تماس گامتانژیایی ، آمیزش گامتانژیایی ، اسپرم‌زایی و تولید مثل جنسی توسط یاخته‌های رویشی از انواع دیگر روشهای تولید مثل جنسی در قارچها بشمار می‌روند.

 

 

تقسیم بندی قارچها

سلسله قارچها را به دو شاخه ، قارچهای حقیقی و قارچهای کاذب ، تقسیم کرده‌اند قارچهای حقیقی خود به پنج زیر شاخه تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

1 - زیر شاخه ماستیگو مایکوتینا

یا قارچهای زئوسپوری که ممکن است ساختار آنها و یا هاگهایی که تولید می‌کنند متحرک و دارای تاژک باشند. نوع تاژک ومحل قرار گرفتن آن در این قارچها از نظر رده بندی مهم است قارچهای این زیر شاخه از نظر نوع ساختار و تولید مثل جزء پست‌ترین قارچها بشمار می‌آیند. اشکال ابتدایی این قارچها فاقد ریسه یا هیف بوده و ساختار تک یاخته‌ای دارند که در واقع بخشی رویشی و نیز زایشی قارچ بشمار می‌آید. سپس ساختار آنها اندکی پیشرفته‌تر شده، بخش رویشی و زایشی از یکدیگر مجزا می‌شوند.

در قارچهای تکامل یافته‌تر این گروه ، ساختار ریسه یا هیف بوجود می‌آید. ریسه یا هیف آنها فاقد دیواره عرضی است. تولید مثل جنسی در این گروه نیز روند تکاملی را طی می‌کند و از ایزوگامی به آنیزوگامی و سپس ائوگامی می‌رسد. تعدادی نیز گامتهای غیر متحرک دارند و به روش تماس گامتانژیایی تولید مثل جنسی انجام می‌دهند که این قارچها تکامل یافته‌تر از دیگر قارچهای این گروه هستند. این گروه از قارچها به صورت ساپروفیت بر روی بقایای مواد آلی یا به صورت انگل داخلی و خارجی بر روی یاخته میزبان زیست می‌کنند.

2 - زیر شاخه زیگومایکوتینا

قارچهای این گروه نیز جزء قارچهای پست بشمار می‌آیند و ریسه یا هیف آنها فاقد دیواره‌های عرضی (سپتا) است. تولید مثل غیر جنسی توسط هاگهای غیر متحرکی انجام می‌شود که معمولا در کیسه‌ای به نام اسپورانژیوم بوجود می‌آیند. تولید مثل جنسی توسط آمیزش دو گامتانژ صورت می‌گیرد. کیسه‌ای به نام اسپورانژیوم بوجود می‌آیند. در این حالت اندامهای جنسی دیده نمی‌شوند. هیف یا ریسه‌های رویشی ، گامتانژ را بوجود می‌آورند. این قارچها اغلب خاکزی هستند و غیر از خاک بر روی مواد قندی مانند نان و مربا و غیره زیست می‌کنند.

 

 

 

3 - زیر شاخه آسکومایکوتینا

این گروه به علت داشتن ریسه یا هیف دیواره‌های عرضی (سپتا) هستند این قارچها جزء قارچهای عالی بشمار می‌آیند. در نتیجه تولید مثل جنسی ، هاگهایی به نام آسکوسپور در درون کیسه‌هایی به نام آسک تولید می‌کنند. کیسه‌های آسک حاوی آسکوسپورها ، اغلب توسط پوششی به نام آسکوکارپ احاطه می‌شوند. آسکوکارپها به شکلهای مختلف بسته ، نیمه باز و باز وجود دارند.

رده بندی این گروه بر اساس نوع آسکوکارپ صورت می‌گیرد. مخمرها یا بوزکها فاقد آسکوکارپند. در این قارچها تولید مثل غیر جنسی اغلب توسط هاگهایی به نام کونیدیا انجام می‌شود که بر روی هیفی موسوم به کونیدیوفور قرار می‌گیرند ولی مخمرها یا بوزکها که ساختار تک یاخته‌ای دارند به روش تقسیم دوتایی و یا جوانه زدن تولید مثل غیر جنسی انجام می‌دهند.

 4 - زیر شاخه با زیدیومایکوتینا

تکامل یافته‌ترین قارچها در این شاخه قرار می‌گیرند. هیفها یا ریسه‌ها دارای دیواره‌های عرضی هستند. در یاخته‌های هیف یک یا دو هسته وجود دارد. تولید مثل جنسی به صورت رویشی انجام می‌گیرد در نتیجه آن هاگهایی به نام بازیدیوسپور تولید می‌شوند که بر روی بازیدیوم قرار می‌گیرند. هنگام رویش بازیدوسپور ، ریسه یا هیف تک هسته‌ای حاصل می‌شود و از ترکیب دو ریسه یا هیف تک هسته‌ای مخالف ، ریسه یا هیفی دو هسته‌ای بوجود می‌آید.

هنگام تولید مثل جنسی ، دو هسته مخالف با یکدیگر ترکیب شده، هسته دیپلوئیدی را تشکیل می‌دهند که با تقسیم میوز چهار هسته هاپلویید و در نتیجه چهار بازیدسپور را بوجود می‌آورد. در قارچهای چتری ، بازیدیوسپورها بر روی تیغه‌های شعاعی به نام گیل قرار دارند. در قارچهای منفذدار یا سوراخدار ، بازیدیوسپورها در اطراف منافذ یا سوراخها قرار می‌گیرند ولی در قارچهای توپ پفکی ، بازیدیوسپورها در داخل بازیدیوکارپ بسته قرار دارند.

 5 - زیر شاخه دوترومایکوتینا

این گروه به قارچهای ناقص نیز معروفند زیرا در چرخه آنها تولید مثل جنسی دیده نمی‌شود و تنها روش تکثیر آنها تولید مثل غیر جنسی است. این قارچها اکثرا بر حسب اندازه ، شکل رنگ و ویژگیهای موجود در کونید یا حاصل از تولید مثل غیر جنسی آنها شناسایی و طبقه بندی می‌شوند. در طبیعت این قارچها پراکندگی فراوان دارند و باعث ایجاد بیماری در گیاهان ایجاد می‌شوند.

 

 

قارچ های خوراکی یا چتری

 

قارچها انواع خوراکی نیز دارند که زیرشاخه بازیدیومایکوتا و از نوع قارچ چتری هستند. قارچ‌های خوراکی از لحاظ نوع تغذیه‌شان به دو دستهی : تجزیه‌کننده‌های اولیه و تجزیه‌کننده‌های ثانویه تقسیم می‌شوند: تجزیه‌کننده‌های اولیه به دسته‌ای از قارچها اطلاق می‌گردد که توانایی تجزیه ی سلولز و بقایای مرده ی گیاهی را دارند؛ اما تجزیه‌کننده‌های ثانویه برای رشد و تغذیه به محیطی احتیاج دارند که قبلاً توسط ریزسازوارهها (میکروب‌ها) تجزیه شده باشند. طبق طبقه‌بندی فوق قارچهای Agaricus SPP. و Volvariella SPP. در دسته یقارچهای تجزیه کنندهی ثانویه و Polurotus SPP. و (Shitake)Lentinus SPP. در دسته قارچهای تجزیه کننده ی اولیه قرار می‌گیرند. قارچ‌های سمی متعددی نیز در طبیعت رویش دارند. تغذیه از این قارچ‌ها منجر به بروز علایم متعدد روانی و جسمی تا مرگ می‌گردد.[

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 22 دی 1393 ساعت: 16:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگی نامه اخوان ثالث

بازديد: 308

 

«به نام خدا»

عنوان تحقیق:

تحقیق درباره زندگی نامه اخوان ثالث

 

 

تهیه و تنظیم:

 

سجاد آدینه

 

استاد:

جناب آقای ناصر سعادتی

 

 

 

 

 

 

زمستان 93

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

زندگی نامه اخوان ثالث.. 3

چکیده3

مهدی اخوان ثالث.. 4

زندگی نامه. 4

سبک‌شناسی. 5

گزیده ای از آثار7

آخر شاهنامه. 7

راستی ، ای وای ، آیا11

روی جاده ی نمناک.. 12

سگها و گرگهاhttp://www.jasjoo.com/app_images/dot.png14

و از هرچیز به جز خواب.. 17

آثار18

زمستان است.. 22

شعر معاصر26

تک بیتی‌های اخوان ثالث.. 29

منابع. 30

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

زندگی نامه اخوان ثالث

چکیده

 

اخوان یکی از تابناکترین چهره‌های شعر معاصر است کهن سرایی است که در تحول و دگرگونی اساس شعر فارسی نقشی بسزا بر عهده می‌گیرد در پیدایش نارسایی ابهام‌ها و لغزش‌های شعر نو می‌کوشد و بدعتها و بدایع شعر نیما را آشکار می‌سازد

در دوره‌ای که عدم آشنایی عمیق یا حتی آشنایی نسبی با جلوه‌های مختلف فرهنگ  گذشته ایران بخصوص شعر و ادب کهن از جمله عوامل ضعف و کمبود بسیاری از شاعران نوپرداز معاصر است اخوان با توشعه‌ای پر بار از قصیده و غزل از دوبیتی‌ و رباعی به شعر نیمایی رو می‌کند و به متعصبین کهنه پرست نشان می‌دهد که خواست و پذیرش صورت و قالبی تازه و بدیع از عجز شاعر در سرودن ابیاتی به سبک و سیاق بزرگ شاعران قدیم سرچشمه نمی‌گیرد

وانگهی اخوان ادیب است، سخنران و استاد مسلط زبان فارسی و در این زمینه‌ها هیچ یک از سرایندگان عصر ما ، حتی نیما، هم سنگ و هم پایه‌ی او نیست نگاهی هرچند گذرا به مقالات و تالیفات او به خوبی خواننده را متقاعد می‌کند که اخوان مهمترین آثار نظم و نثر پارسی را بارها و بارها خوانده، با آثار درخشانترین ستارگان آسمان ادب، از فردوسی گرفته تا ایرج و بهار و نیز با دیوان دیگر شعرا شاید کم اهمیت چون حبیب خراسانی، عاشق اصفهانی، فکری، گیلانی، حسن غزنوی بسیاری دیگر آشنایی کامل دارد. او در عین حال به خوانشی اجمالی بسنده نکرده است بلکه به تحلیل جنبه‌های مختلف این آثار پرداخته آمیختگی و آلودگی‌های دیوان شاعرانی چون عنصری ، فرخی، انوری، و غیره را تمیز داده ، سره را از ناسره جدا نموده و اندوخته‌ای که خود از گنجینه سرشار ادب برداشته ، بی‌شک مجموعه‌ای از نابترین گوهرهاست.

اما اخوان در عین حال به زبان مردمان عصر خویش بی‌اعتنا نیست. او با استفاده از اصطلاحات ساده و روزمره امثال وحکم مردمی و حتی لن و بیان عامیانه، اشعاری می‌نویسند که به دل اهل و نااهل شعر می‌نشینند و گاه سخت و پرشور و حال جلوه می‌کند قطعاتی چون قاصدک و آواز کرک ، لحظه دیدار، زمستان ، نادریا اسکندر، هدیه، پرستار و بسیاری دیگر از سروده‌های او همچنین سخنی که از دل برآید لاجرم بر دلها نشیند و سرود و زمزمه مردم یا نشانی از خشم و خروش آنها می‌شود.

 

 

 

 

مهدی اخوان ثالث 

مهدی اخوان ثالث (زاده اسفند ۱۳۰۷، مشهد- درگذشته ۴ شهریور ۱۳۶۹، تهران) شاعر پرآوازه و موسیقی‌پژوه ایرانی است. تخلص وی در اشعارش «م. امید» بود.اخوان ثالث در شعر کلاسیک ایران توانمند بود. وی به شعر نو گرایید و آثاری دلپذیر در هر دو نوع شعرش به جای نهاده‌است. همچنین او آشنا به نوازندگی سه‌تار و مقام‌های موسیقیایی بوده‌است

 

زندگی نامه 

مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ در توس نو مشهد چشم به جهان گشود.
در مشهد تا دوره متوسطه ادامه تحصیل داد.
از نوجوانی به شاعری روی آورد و در آغاز قالب شعر کهن را برگزید.
در سال ۱۳۲۶ دوره هنرستان مشهد رشته آهنگری را به پایان برد و همان جا در همین رشته آغاز به کار کرد. در آغاز دههٔ بیست زندگیش به تهران آمد و پیشهٔ آموزگاری را برگزید.
اخوان چند بار به زندان افتاد و یک بار نیز به حومه کاشان تبعید شد.
در سال ۱۳۲۹ بادختر عمویش ایران اخوان ثالث ازدواج کرد.
در سال ۱۳۳۳ برای بار چندم به اتهام سیاسی زندانی شد.
پس از آزادی از زندان در ۱۳۳۶ به کار در رادیو پرداخت و مدتی بعد به تلویزیون خوزستان منتقل شد.
در سال ۱۳۵۳ از خوزستان به تهران بازگشت و این بار در رادیو و تلویزیون ملی ایران به کار پرداخت.
در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه‌های تهران، ملی و تربیت معلم به‌تدریس شعر سامانی و معاصر روی آورد.
در سال ۱۳۶۰ بدون حقوق و با محرومیت از تمام مشاغل دولتی بازنشسته (بازنشانده) شد
در سال ۱۳۶۹ به دعوت خانه فرهنگ آلمان برای برگزاری شب شعری از تاریخ ۴ تا ۷ آوریل برای نخستین بار به خارج رفت و سرانجام چند ماهی پس از بازگشت از سفر در چهارم شهریور ماه همان سال از دنیا رفت طبق وصیت وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.
از او ۴ فرزند به‌جای مانده است.
شاعری و سیاست  


مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال ۱۳۳۰ منتشر کرد.اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار دومین دفتر شعرش، زمستان، در سال ۱۳۳۶، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت. با اینکه نخست به سیاست گرایش داشت ولی پس از رویداد ۲۸ مرداد از سیاست تا مدتی روی گرداند. چندی بعد با نیما یوشیج و شیوهٔ سرایندگی او آشنا شد. شاهکار اخوان ثالث شعر زمستان است.


سبک‌شناسی  


مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه‌های حماسی را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی از این درونمایه‌ها را به استعاره و نماد مزین می‌کند.
به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م. امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام‌آوری روی آورده ـ(تعریف شعر از نظر اخوان: شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار می‌گیرد)ـ و از نظر عقیدتی آمیزه‌ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت‌خواهانه پدید آورده‌است و در این راه گاه ایران‌دوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده‌است.
اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته‌است: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است.... گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام
شعرهای اخوان در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد.
هنر اخوان در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت

اخوان از نگاه دیگران  


من نه سبک شناس هستم نه ناقد.... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خود برداشت داشته‌ام.... شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم... 

جمال میرصادقی، داستان‌نویس و منتقد ادبی در باره اخوان گفته‌است: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.
نادر نادر پور، شاعر معاصر ایران که در سال‌های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م. امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.
نادرپور گفته‌است: «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن بر می‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.» 
اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه‌ای بوده و نه تقلید، و تنها از احساس خود و درک هنری اش پیروی کرده: «من نه سبک شناس هستم نه ناقد... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم....»
هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره
اسماعیل خویی، شاعر ایرانی مقیم بریتانیا و از پیروان سبک اخوان معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آنها از شاگردان نیمایوشیج هستند.
به گفته آقای خویی، اخوان از ادب سنتی خراسان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته‌است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده‌است. آقای خویی می‌افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپرواز ترین خیال‌های شاعرانه بود. اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقع گرایی به نماد گرایی می‌رسد.
وی درباره عنصر عاطفه در شعر اخوان می‌گوید که اگر در شعر قدیم ایران باباطاهر را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل بر می‌آید و بر دل می‌نشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمی یابد، اخوان فرزند بی نظیر باباطاهر در این زمینه‌است
غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن می‌گوید مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویری گویا نقش کرده‌است.
شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده‌است. به گفته غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته‌است

درگذشت  


اخوان ثالث چند ماه پس از بازگشت از خانه فرهنگ آلمان در چهارم شهریور ماه سال ۱۳۶۹ در تهران جان سپرد. وی در توس در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد

 

 

 

گزیده ای از آثار 

 

 آخر شاهنامه

http://www.jasjoo.com/app_images/dot.png

 این شکسته چنگ بی قانون
 
رام چنگ چنگی شوریه رنگ پیر
 
گاه گویی خواب می بیند
 
خویش را در بارگاه پر فروغ مهر
طرفه چشم نداز
شاد و شاهد زرتشت
 
یا پریزادی چمان سرمست
در چمنزاران پاک و روشن مهتاب می بیند
روشنیهای دروغینی
 
کاروان شعله های مرده در مرداب
 
بر جبین قدسی محراب می بیند
 
یاد ایام شکوه و فخر و عصمت را
 
می سراید شاد
 
قصه ی غمگین غربت را
هان ، کجاست
 
پایتخت این کج آیین قرن دیوانه ؟
 
با شبان روشنش چون روز
 
روزهای تنگ و تارش ، چون شب اندر قعر افسانه
 
با قلاع سهمگین سخت و ستوارش
 
با لئیمانه تبسم کردن دروازه هایش ،سرد و بیگانه
 
هان ، کجاست ؟
 
پایتخت این دژآیین قرن پر آشوب
 
قرن شکلک
چهر
بر گذشته از مدارماه
لیک بس دور از قرار مهر
قرن خون آشام
 
قرن وحشتناک تر پیغام
 
کاندران با فضله ی موهوم مرغ دور پروازی
 
چار رکن هفت اقلیم خدا را در زمانی بر می آشوبند
 
هر چه هستی ، هر چه پستی ، هر چه بالایی
 
سخت می کوبند
 
پاک می روبند
 
هان ، کجاست ؟
 
پایتخت این بی آزرم و بی آیین قرن
 
کاندران بی گونه ای مهلت
 
هر شکوفه ی تازه رو بازیچه ی باد است
 
همچنان که حرمت پیران میوه ی خویش بخشیده
 
عرصه ی انکار و وهن و غدر و بیداد است
پایتخت اینچنین قرنی
بر کدامین بی نشان قله ست
 
در کدامین سو ؟
 
دیده بانان را بگو تا خواب نفریبد
 
بر چکاد پاسگاه خویش ،دل بیدار و سر هشیار
 
هیچشان جادویی اختر
 
هیچشان افسون شهر نقره ی مهتاب نفریبد
بر به کشنیهای خشم بادبان از خون
ماه ، برای فتح سوی پایتخت قرن می آییم
تا که هیچستان نه توی
فراخ این غبار آلود بی غم را
 
با چکاچاک مهیب تیغهامان ، تیز
غرش زهره دران کوسهامان ، سهم
پرش خارا شکاف تیرهامان ،تند
نیک بگشاییم
 
شیشه های عمر دیوان را
 
ز طلسم قلعه ی پنهان ، ز چنگ پاسداران فسونگرشان
 
خلد برباییم
بر زمین کوبیم
ور زمین
گهواره ی فرسوده ی آفاق
دست نرم سبزه هایش را به پیش آرد
 
تا که سنگ از ما نهان دارد
 
چهره اش را ژرف بخشاییم
 
ما
 
فاتحان قلعه های فخ تاریخیم
 
شاهدان شهرهای شوکت هر قرن
 
ما
 
یادگار عصمت غمگین اعصاریم
 
ما
 
راویان صه های شاد و
شیرینیم
قصه های آسمان پاک
نور جاری ، آب
 
سرد تاری ،خاک
 
قصه های خوشترین پیغام
 
از زلال جویبار روشن ایام
 
قصه های بیشه ی انبوه ، پشتش کوه ، پایش نهر
قصه های دست گرم دوست در شبهای سرد شهر
 
ما
 
کاروان ساغر و چنگیم
لولیان چنگمان
افسانه گوی زندگیمان ، زندگیمان شعر و افسانه
 
ساقیان مست مستانه
هان ، کجاست
پایتخت قرن ؟
 
ما برای فتح می آییم
 
تا که هیچستانش بگشاییم
 
این شکسته چنگ دلتنگ محال اندیش
 
نغمه پرداز حریم خلوت پندار
 
جاودان پوشیده از اسرار
 
چه حکایتها که
دارد روز و شب با خویش
ای پریشانگوی مسکین ! پرده دیگر کن
پوردستان جان ز چاه نابرادر نخواهد برد
 
مرد ، مرد ، او مرد
 
داستان پور فرخزاد را سر کن
آن که گویی ناله اش از قعر چاهی ژرف می آید
نالد و موید
 
موید و گوید
 
آه ، دیگر ما
 
فاتحان گوژپشت
و پیر را مانیم
 
بر به کشتیهای موج بادبان را از کف
 
دل به یاد بره های فرهی ، در دشت ایام تهی ، بسته
تیغهامان زنگخورده و کهنه و خسته
کوسهامان جاودان خاموش
 
تیرهامان بال بشکسته
ما
 
فاتحان شهرهای رفته بر بادیم
با صدایی ناتوانتر زانکه بیرون آید
از سینه
 
راویان قصه های رفته از یادیم
کس به چیزی یا پشیزی برنگیرد سکه هامان را
گویی از شاهی ست بیگانه
 
یا ز میری دودمانش منقرض گشته
 
گاهگه بیدار می خواهیم شد زین خواب جادویی
 
همچو خواب همگنان غاز
 
چشم می مالیم و می گوییم : آنک ، طرفه قصر زرنگار
 
صبح شیرینکار
لیک بی مرگ است دقیانوس
 
وای ، وای ، افسوس
 

 بی دل

http://www.jasjoo.com/app_images/dot.png

آری ، تو آنکه دل طلبد آنی
 
اما
 
افسوس
دیری ست کان کبوتر خون آلود
جویای برج گمشده ی جادو
 
پرواز کرده ست 

 

 

راستی ، ای وای ، آیا

http://www.jasjoo.com/app_images/dot.png

دگر ره شب آمد تا جهانی سیا کند
 
جهانی سیاهی با دلم تا چها کند
بیامد که باز آن تیره مفرش بگسترد
همان گوهر آجین خیمه اش را به پا
کند
 
سپی گله اش را بی شبانی کند یله
 
در این دشت ازرق تا بهر سو چرا کند
بدان زال فرزندش سفر کرده می نگر
که از بعد مغرب چون نماز عشا کند
سیم رکعت است این غافل اما دهد سلام
 
پس آنگه دو دستش غرقه در چین فرا کند
به چشمش چه اشکی راستی ای شب این فروغ
بیاید تو را جاوید پر روشنا کند
 
غریبان عالم جمله دیگر بس ایمنند
 
ز بس کاین زن اینک بیکرانه دعا کند
اگر مرده باشد آن سفر کرده وای وای
 
زنک جامه باید چون تو جامه ی عزا کند
بگو ای شب آیا کائنات این دعا شنید
ومردی بود کز اشک این زن حیا کند ؟
 

 

روی جاده ی نمناک

http://www.jasjoo.com/app_images/dot.png

اگرچه حالیا دیریست کان بی کاروان کولی
 
ازین دشت غبار آلود کوچیده ست
 
و طرف دامن از این خاک دامنگیر برچیده ست
 
هنوز از خویش
پرسم گاه
آه
 
چه می دیده ست آن غمناک روی جاده ی نمناک ؟
زنی گم کرده بویی آشنا و آزار دلخواهی ؟
 
سگی ناگاه دیگر بار
 
وزیده بر تنش گمگشته عهدی مهربان با او
چنانچون پاره یا پیرار ؟
 
سیه روزی خزیده در حصاری سرخ ؟
اسیری از عبث بیزار و سیر از عمر
به
تلخی باخته دار و ندار زندگی را در قناری سرخ ؟
 
و شاید هم درختی ریخته هر روز همچون سایه در زیرش
هزاران قطره خون بر خاک روی جاده ی نمناک ؟
چه نجوا داشته با خویش ؟
 
پ یامی دیگر از تاریکخون دلمرده ی سوداده کافکا ؟
همه خشم و همه نفرین ، همه درد و همه دشنام ؟
درود
دیگری بر هوش جاوید قرون و حیرت عصبانی اعصار
ابر رند همه آفاق ، مست راستین خیام ؟
تقوی دیگری بر عهد و هنجار عرب ، یا باز
 
تفی دیگر به ریش عرش و بر آین این ایام ؟
 
چه نقشی می زده ست آن خوب
 
به مهر و مردمی یا خشم یا نفرت ؟
 
به شوق و شور یا حسرت ؟
دگر بر خاک یا
افلاک روی جاده ی نمناک ؟
دگر ره مانده تنها با غمش در پیش آیینه
 
مگر ، آن نازنین عیاروش لوطی ؟
 
شکایت می کند ز آن عشق نافرجام دیرینه
وز او پنهان به خاطر می سپارد گفته اش طوطی ؟
کدامین شهسوار باستان می تاخته چالاک
فکنده صید بر فتراک روی جاده ی نمناک ؟
هزاران سایه جنبد باغ را ، چون باد برخیزد
گهی چونان گهی چونین
که می داند چه می دیده ست آن غمگین ؟
 
دگر دیریست کز این منزل ناپاک کوچیده ست
 
و طرف دامن از این خاک برچیده ست
ولی من نیک می دانم
چو نقش روز روشن بر جبین غیب می خوانم
 
که او هر نقش می بسته ست ، یا
هر جلوه می دیده ست
 
نمی دیده ست چون خود پاک روی جاده ی نمناک
 

 

 سگها و گرگهاhttp://www.jasjoo.com/app_images/dot.png

1
هوا سرد است و برف آهسته بارد
 
ز ابری ساکت و خاکستری رنگ
 
زمین را بارش مثقال ، مثقال
فرستد پوشش فرسنگ ، فرسنگ
سرود کلبه ی بی
روزن شب
 
سرود برف و باران است امشب
 
ولی از زوزه های باد پیداست
 
که شب مهمان توفان است امشب
 
دوان بر پرده های برفها ، باد
 
روان بر بالهای باد ، باران
 
درون کلبه ی بی روزن شب
 
شب توفانی سرد زمستان
 
آواز سگها
زمین سرد است و برف آلوده و
تر
 
هواتاریک و توفان خشمناک است
 
کشد - مانند گرگان - باد ، زوزه
ولی ما نیکبختان را چه باک است ؟
 
کنار مطبخ ارباب ، آنجا
 
بر آن خاک اره های نرم خفتن
 
چه لذت بخش و مطبوع است ، و آنگاه
عزیزم گفتم و جانم شنفتن
وز آن ته مانده های سفره خوردن
و
گر آن هم نباشد استخوانی
 
چه عمر راحتی دنیای خوبی
 
چه ارباب عزیز و مهربانی
ولی شلاق ! این دیگر بلایی ست
بلی ، اما تحمل کرد باید
 
درست است اینکه الحق دردناک است
ولی ارباب آخر رحمش آید
گذارد چون فروکش کرد خشمش
 
که سر بر کفش و بر پایش گذاریم
شمارد زخمهایمان را و ما این
محبت را غنیمت می شماریم
2
خروشد باد و بارد همچنان برف
ز سقف کلبه ی بی روزن شب
شب توفانی سرد زمستان
زمستان سیاه مرگ مرکب
آواز گرگها
زمین سرد است و برف آلوده و تر
 
هوا تاریک و توفان خشمگین است
کشد - مانند سگها - باد ،
زوزه
زمین و آسمان با ما به کین است
شب و کولاک رعب انگیز و وحشی
شب و صحرای وحشتناک و سرما
بلای نیستی ، سرمای پر سوز
 
حکومت می کند بر دشت و بر ما
نه ما را گوشه ی گرم کنامی
 
شکاف کوهساری سر پناهی
 
نه حتی جنگلی کوچک ، که بتوان
در آن آسود بی تشویش
گاهی
 
دو دشمن در کمین ماست ، دایم
دو دشمن می دهد ما را شکنجه
برون : سرما درون : این آتش جوع
که بر ارکان ما افکنده پنجه
دو ... اینک ... سومین دشمن ... که ناگاه
برون جست از کمین و حمله ور گشت
سلاح آتشین ... بی رحم ... بی رحم
نه پای رفتن و نی جای برگشت
بنوش ای
برف ! گلگون شو ، برافروز
 
که این خون ، خون ما بی خانمانهاست
که این خون ، خون گرگان گرسنه ست
که این خون ، خون فرزندان صحراست
درین سرما ، گرسنه ، زخم خورده ،
دویم آسیمه سر بر برف چون باد
 
ولیکن عزت آزادگی را
نگهبانیم ، آزادیم ، آزاد

 

 

 

 

 

 

 

و از هرچیز به جز خواب

 

الیور التن در این شعر رنگی از مردن و خاموش شدن می‌بیند و صفاتی که سرنیبری بکار برده نیز نموداری از این حالت تواند بود.

 

بادهای ساکن امواج بی رمق غنچه‌های ناشکفته سرها زده از برخا غشقهای کهن بالهای خسته و خوابی جاودانه در شبی جاودانه مرگ نیز به صورت زنی رنگ پریده با تاجی از برگهای بی‌حرکت ایستاده است او همه چیزهای فنا پذیر را گرد می‌آورد با دستهای سرد و فنا ناپذیر او در انتظار هر کس و همه کس است.

 

شعر سوینبرن نمونه‌ای است که چگونه شاعر توانا اخوان خود و عرصه خویش را خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویر گویا نقش کرده است به نظر بنده شعر زمستان مهدی اخوان ثالث (م . امید) نیز از لحاظی دیگر چنین کیفیتی دارد و اثری است شاین توجه و تحسن در زبان فارسی بسیاری از پیشینیان و معاصران از زمستان و جلوه‌های آنان تصور گوناگون به اقتضای مقام سخن گفته‌اند. [13]

 

برخی از این آثار وصفی است بسیار کوتاه از منظرة زمستان و برف و گاه به شرح سخن می‌رود از سرما و افسردگی و سرسپیدی باغ و بوستان و پرواز از ، تعزلی زمستانی و مناسب و احیانا گریز به مدح بدیهی است در این میان توصیف برف به عنوان مظهر بارز زمستان جایی خاص دارد .[14]

 

ثونانیان قدیم که چهار فصل را به شکل چهار زن نمایش می‌دادند. زمستان را زنی تصور می‌کردند سربرهنه در کنار درختان بی‌برگ و آنگاه که چهار جانور را برای نمایش دادن فصل‌ها برمی‌گزیدند زمستان به صورت یک سمندر نقش می‌شد.

 

در هر حال در برابر این همه اشعار فارسی که بسیاری از آنها خوب زیباست آنچه م. امید سروده با هه آنها تفاوت بارز دارد چه از نظر مایه و مصمون و چه از نظر صورت و طرز بیان به عبارت دیگر وی از این موضوع معروف و مأنوس تابلوی تازه نقش کرده و اثری بدیع و بی‌سابقه پرداخته است که اینک به تماشای آن می‌پردازیم.

 

این شعر که تاریخ سرودن آن دی ماه 1334 است. ظاهرا نمودار برخورد شاعر با فضای کشور پس از 28 مرداد 1332 و آنچه او را می‌آزرده است محیط تنگ و بسته و خاموش نبودن آزادی قلم و بیان نابودی آرمانها تجربه‌های تلخ پراکندگی یاران و همفکران بی‌وفا و پیمان شکنیها و سرانجام کوشش هر کس برای گلیم خویش از موج به در بردن و دیگران را به دست حوادث سپردن در این سردی او پژمردگی و تاریکی است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند در این میان غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته است که وصف زمستان را چنین آغاز نمایند.

 آثار

 

مجموعه شعر های مهدی اخوان ثالث عبارتند از:

ارغنون ( 1330 )

زمستان ( 1335 )

آخر شاهنامه  ( 1338 )

از این اوستا ( 1344 )

منظومه شکار ( 1345 )

پاییز در زندان ( 1348 )

در حیاط کوچک پاییز در زمستان ( 1355 )

زندگی می گوید : اما باز باید زیست... ( 1357 )

دوزخ اما سرد ( 1357 )

تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ( 1368 )

سواحلی ( 1381 )

را نمی‌خواهند پاسخ گفت

 

سرما در گریبان است

 

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار باران را

 

نگه جز پیش پا را دید نتواند

 

که ره تاریک و لغزان است

 

وگردست صحبت سوی کس بازی

 

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

 

که سرما سخت سوزان است.

 

گذرندگان «نی خواهند» سلامتش را پاسخ دهند هر کس در خور رفته و به راه خویش می‌رود و یارای آن ندارند که سر برکند و اظهار آشنایی نماید. در این راه تاریک و لغزان بیشتر از پیش پای خویش را نیز نمی‌توان دید دیدی محدود و راهی بسته و آینده‌ی مجهول سردی کشندة تهدید و مرگ ، چنان همه را بیم زده کرده که پاسخ به محبت آشنایان را نیز با اکراه برگزار می‌کنند.

 

می‌بینید با وصف این شهر سرد و مردم سرمازده شاعر احوال خود را چگونه بیان کرده است اینک تصویری دیگر زیبا و گویا از جنس نفس در سینه‌ها پروای سخن خویش داشتن برخورد با دیوارها و نومیدی از همگان

 

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ابری شود تاریک

 

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

 

نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم

 

زچشم دوستان دور یا نزدیک

 

در این بی کسی و تنهایی و گریز همه از تو و تو از آنان در این زمستان به کجا توان پناه برد آیا با تأثیر از سنت شعر فارسی است و یا در جستجوی بی‌خبری و فرو خواباندن اعصاب بی‌قرار و اندیشه‌های پریشان است که شاعر داوری غم را در باده می‌جوید و در هوایی که بس ناجوانمردانه سرد است به جوانمردی پیر باده فروش پناه می‌برد.

 

مسیحا جوانمردی من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین

 

هوا بس ناجوانمردانه سرد است .... آی

 

دقت گرم و سرت خوش باد

 

سلام را تو پاسخ گوی در بگشای

 

وقتی که کوبندة دراز خویشتن یاد می‌کند حاکی از افسردگی ، رمیدگی و تلخکامی گوینده است از آنچه بر سر او و دیگران آمده است با لحنی بیزار از هستی:

 

منم من ، میهمان هر شب لولی وش مغموم

 

منم من سنگ تیپا خوردة رنجور

 

منم دشنام پست آفرینش نغمه ناجور

 

زمزمة او با جملاتی کوتاه و آهنگی مناسب ادامه دارد بیان دلتنگی است از نیرنگها اظهار بی‌رنگی و کناره‌گیری از همه رنگها از سرمای شبانگاهی لرزیدن در سکوت صدای دندان بهم خوردن خویشتن را شنیدن:

 

نه از روهم نه از رنگم همان بی‌رنگ بی‌رنگم

 

بیا بگشای در بگشای دلتنگم

 

حریفا   ! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می‌لرزد

 

تگرگی نیست ، مرگی نیست

 

صدای گر شنیدی ،‌صحبت سرما و دندان است.

 

من امشب آمده دستم وام بگذارم.

 

حسابت را کنار جام بگذارم.

 

در پاسخ باده فروش که می‌گوید شب بی‌گاه و سپری شد ، و بامداد آمد گویی رفتار کسانی درج شده که در آن روزهای تاریک نوید فرارسیدن روشنایی بامداد را می‌دادند. ما مرد تنهای شب فروغ این صبح کاذب را باور نمی‌کند و آن را غریبی بیش نمی‌داند سیلی سرد زمستان را بر بناگوش خویش احساس می‌کند آسمان را تنگ می‌بیند و چراغ او را در تابوت ظلمات پنهان شب و روز را یکسان اگر نوری در این دل ظلمات بتوان جست چراغ ماه است همان گونه که حافظ نیز از جام سعادت فروغ خورشید قدح چراغ می و شعاع جام سخن می‌گفت و می‌سرود ساقی به نور باده برافروز جام‌ها اما امید چراغ باده را در شبی غم زده و تاریک و نومید بزم افروز خویش می‌خواهد اینک از او بشنوید

 

چه می‌گویی که دیگه شد سحر شد بامداد آمد

 

فریبت می‌دهد بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست.

 

حریفا گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستانی است

 

و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده

 

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است.

 

حریفا رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است.

 

بند آخر تصویری است عالی از این زمستان و در عین حال نوعی رد العجز الی الصدر آهنگین و تصویری با ابتکار خاص و برخوردار از حسن مقطع آنچه از هوا ظاهر خانه‌ها حالت عیوان ، درختها ، زمین ، آسمان ماه و خورشید با ایجاز تمام گفته شده نمایشی است محسوس و گویا از این فصل سرد اما در عین حال در پس هر جزء از آن گوشه‌ای از اجتماع ترسیم شده که چون همه در کنار یکدیگر قرار می‌گیرد تابلویی تمام بدست می‌دهد از زمستانی به تعبیر جیمز تامسن «عبوس و غمگین» که شاعر در جان خویش و در دل جامعه احساس می‌کند.

 

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت.

 

هوا دلگیر درها بسته سرها در گریبان دستها پنهان

 

نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین

 

درختان اسکلتهای بلور آجین

 

زمین دل مرده سقف آسمان کوتاه

 

غبار آلوده ، مهر و ماه

 

زمستان است

 

 زمستانی که امید در این تابلو زنده و پایدار نقش کرده زمستان امیدست. تصویری است شاعرانه و تجربه‌ای اجتماعی ساختمان اثر، در عین تازگی یک پارچه هم آنگ و بهم پیوسته است در این اثر هنری از یک سو لطف حریقه و قوه ابداع شاعر بارزست و از دیگر سو چیرگی وی بر زبان فارسی که حاصل تتبع و تامل اوست در آثار بزرگان ادب این شعر هم از وزن برخوردار است و هم از قافیه منتهی ترکیب این عناصر در مصراع‌های کوتاه و بلند که به اقتضای جریان طبیعی سخن از طبع شاعر تراویده به صورتی تازه و دلکش است . به این معنی که شاعر توانسته است در این مفهومی حاصل از نغمه حروف و چنین ترکیب کلمات مصراع بندی وقفها ،‌سکوتها ، تکیه بر برخی اجزاء کلام و بجا نشاندن قافیه‌ها در هر مورد متناسب مقام آهنگی مناسب به سخن ببخشید ذوق اواز آرایشهای لفظی و معنوی کلمات نیز بهره بوده است.

 

از این قبیل است پیر پیرهن چرکین  سرما سخت سوزان است بیا بگشای در بگشای دلتنگم و امثال آن هوراش شار و سخن سنج نامور رومی می‌گفت زبان مانند درخشان بیشه‌ای است که مجموعه‌ای از برگهای کهنه و تازه دارد زبان شعری امید مصداق این سخن است بعلاوه وی توانسته است در کنار واژهایی خصیع و دیرینه از قبیل یارستن یا زیدن حریف (هم پیاله) وام گذاردن بیکه چراغ افروختن کلماتی از بان گفتار امروز را بیاورد مانند دمت گرم، تیپا خورد ، ناجور ، حساب را کنار جام نهادن و این دو نوع کلمات و ترکیبات را با مهارت مقام با یکدیگر سازگار کرده است ببینید در بکاربردن کلمة آی که یکی زا اصوات و در زبان روزمرة عام مردم هم رایج است و قافیه کردن آن تناسب مقام چه ذوقی بخرج داده است.

 

بعلاوه در ساختمان جمله و نحو سخن نیز تأثر او از زبان خصه‌های قدیم مشهور دست نه به صورت تقلید خام بلکه با حسن انتخاب مثلا در فارسی قدیم گاه جزئی از جمله بعد از فعل می‌آید به این طریق برجستگی بیشتری پیدا می‌کندنظیر «افشین برخاست شکسته و بدست و پای مرده تاریخی بیهقی 220) در شعر امید نیز این کیفیت مکرر دیده می‌شود کسی سربرنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار باران را حتی نتایج اضافات که در بلاغت غالبا ناپسندیده است و در القاء معنی کند ایجاد می‌کند با کاربرد بجای او سبب قوت تصویر و تاکید مناسب می‌شود به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است.

 

اما امید در شعر به برخورداری از گنجینه زبان پیشینیان اکتفا نمی‌کند بلکه خود نیز به آفرینش ترکیبات تازه می‌پردازد نظیر گرمگاه  سینه لولی وش تابوت مستبد ظلمت نه توی مرگ اندود اسکلتهای بلور آجین حتی در تعبیر رایج مثل بید می‌لرزد تغییر اندک پدید می‌آورد و می‌گوید «مهمان سال و ماهت پشت در چون موج می‌لرزد» و با همین دگرگونی به جمله رنگی از لطف شعری می‌بخشد و تصویری نو به دست می‌دهد

 

اثر هندی هر قدر دلپذیر است دوستار هنر تمامیت و کمال بیشتر در آن می‌جوید نظیر بلوری درخشان و خوش تراش که در آن وجود یک مویه نازک پوشیده از انظار نیز دور از انتظار است زمستان از جوهر شعری و لطف مصمون و جمال اسلوب برخوردار است و شعری است گیرا و دلکش امید با روح شاعرانه و حسن ذوق و بصیرتی که در زبان فارسی دارد به خلق این اثر و نظایر آن توفیق یافته است.

 

در هر حال شعر زمستان از آثار نفذ و ماندگار ادبیات معاصر است بی سبب نیست که شاعر نیز مجموعه‌ای از اشعار خویش را که سی و نه قطعه است نام این قطعه زمستان نامیده است که خود نوعی گزینش است.

 

اگر بخواهیم نمونه‌‌هایی برجسته از شعر امروز فارسی را برگزینیم برای قطعه زمستان باید در آن میان جایی خاص در نظر گرفت گویندة آن نیز بی‌گمان از شاعران و نمایندگانی شعر امروز است هم به واسطة طبع و قریحه توانا و پرودة خویش و هم بر اثر مایه وری از فرهنگ ایران و ادب فارسی

زمستان

 

سلامتی را نمی‌خواهند پاسخ گفت

 

سرما در گریبان است

 

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

 

نگه جز پیش پا را دید نتواند

 

که ره تاریک و لغزان است.

 

و گر دست محبت سوی کس یازی

 

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

 

که سرما سخت سوزان است.

 

نفس کز گرمگاه سینه می‌آید برون ابری شود تاریک

 

چو دیوار اسیت در پیش چشمانت

 

نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم

 

زچشم دوستان دور یا نزدیک

 

مسیحا جوانمرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین

 

هوا سین ناجوانمردانه سرد است ... آی ...

 

دست گرم و سرت خوش باد

 

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

 

منم من میهمان هر شبت لولی وش مفهموم

 

منم من سنگ تیپاخوردة رنجور

 

منم دشنام پست آفرینش نغمة ناجور

 

نه از روحم نه از رنگم همان بی رنگ بی‌رنگم

 

بیا بگشای در بگشای دلتنگم

 

حریفا میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد.

 

تگرگی نیست مرگی نیست

 

صدای گر شنیدی صحبت سرما و دندان است.

 

من امشب آمده ستم وام بگذارم

 

حسابت را کنار جام بگذارم

 

چه می‌گویی که بی گر شد، سحر شد بامداد آمد

 

فریبت می‌دهد بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

 

حریفا! گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستان است.

 

و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده

 

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه ، پنهان است.

 

حریفا رو چراغ باده را بفروز شبا با روز یکسان است

 

سلامت را نمی‌خواهد پاسخ گفت

 

هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان

 

نفسها ابر، دلها خسته و غمگین

 

درختان استکلهای بلور آجین

 

زمین دلمرده،‌ سقف آسمان کوتاه

 

غبار آلوده و مهر و ماه زمستان است.

 

 

شعر معاصر

 

از زمانی که نیما یوشیج علی اسفندیاری شعر معروف «افسانه» را منتشر کرده دوران تازه‌ای در شعر و شاعری آغاز شد موافقان و مخالفان هر یک بسته به عقیدة خاص خود آن نقد کردند که اغلب این نقدها و اظهار نظرها در مجلة موسیقی به چاپ می‌رسید. در فاصله زمانی سالهای 1300 هـ و 1317 هـ نیما یوشیج تقریبا شعری قابل توجه به چاپ نرسند و ظاهرا با توجه به نقدها در جست و جوی تکمیل شیوة خود بود تا در سال 1317 شعر خانوادة سرباز را به چاپ سپرد.

 

از این تاریخ به بعد است که شعر معاصر مشکل کلی خود را می‌یابد و در بین جوانان نوجو، طرفدارانی پیدا می‌کند خود نیز در نامه‌های همسایه چند و چون کار خویش را بیان می‌کند و راه را به دیگران می نمایاند.

 

نیما یوشیج اصل گفتار خود را بر اساس تحول لفظ و معنی در شعر معاصر قرار می‌دهد در مورد تحول ظاهر و فرم شعر یعنی قالب و وزن و قافیه اعتقاد او بدین گونه است.

 

1- وزن او معتقد است که اوزان قدیم و کلاسیک شعری فارسی سنگ شده است بدین معنی که شعر در اول منظومه خود قصیده، غزل ،‌مثنوی و .... وزنی را بر می‌گزیند و تا پایان منظومه بالااجبار آن وزن را رعایت می‌کند و این عمل از پرش فکری شاعر می‌کاهد و او را اسیر قالب عروضی می‌کند در این اسارت چه بسا خصوصا و زوائدی که مجبور است به کار بگیرد با ایجازهای مخلی که در کلام بیاورد تا میزان وزن شعر متعادل شود.

 

برای پرهیز از این سد و مانع او شعر را با یکی از عروضی آغاز می‌کند و به تبع مضمون و مطلبی که می‌خواهد سراید تعداد اضاعیل عروضی را کم و زیاد می‌کند بدین جهت است که مصراعهای شعر با وجودی که در یک وزن کلی سروده می‌شود اما تعداد عروضی در هر مصراع کم و زیاد و مصراع‌های کوتاه و بلند می‌شود. مثلا

 

می‌ تو او دهتاب

 

می‌درخشد شب تاب

 

نیست یکدم شکند خواب به چشم کلی و لیک

 

غم این خفته چند

 

خواب در چشم ترم می‌شکند.

 

نکته دیگر این که بیت در این گونه شعره مرکب از دو مصراع متساوی نیست. بلکه مجموعه مصراعهای کوتاه و بلند به دنبال هم و تا پایان بیان یک دریافت مصراع یا بیت‌محسوب می‌شود به همین جهت است که قافیه گاهی در پایان هر بند آورده می‌شود.

 

2- در مورد قافیه نیز نیما یوشیج معتقد است که قسمتی از موسیقی کلام بر دوش قافیه می‌تواند قرار گیرد. به شرطی که قافیه مانعی برای بیان مطلب در شعر نشود زیرا که در شعر شاعران گذشته خصوصا آنان که ذهنی توانا در سرودن شعر کلاسیک قافیه، راهنمای آنها در بیان مطلب بیت است، یعنی قافیه اختیار برگزیدن مضمون را از شاعر می‌گیرد و اندیشه او را به دنبال خود می‌کشاند و این بزرگترین عیب قافیه با همه محاسنش می‌تواند باشد.

 

نیما ، قافیه را می‌پذیرد اما به شرطی که مانع بیان فکر شود و هر جا که شاعر لازم بداند آن را بیاورد گاه پشت سر هم و گاه عدم رعایت آن با آوردن کلماتی که موسیقی پایان به مصراع‌ها بدهد مثلا در این شعر اخوان ثالث

 

لحظه دیدار نزدیک است

 

باز من دیوانه‌ام، مستم

 

باز می‌لرزد دلم،‌دستم

 

بازگویی در جهان دیگری هستم

 

********

 

آن نخراشی به غلفت گونه‌ام را تیغ

 

آن نپریشی به غفلت را دست

 

آبرویم را نریزی دل

 

لحظه دیدار نزدیک است

 

 

 

در بند اول سه مصراع پشت سر هم قافیه دارد ولی در بند دوم هیچ گونه موسومی وجود ندارد بلکه کلمات تیغ دست و دل خود نوعی موسیقی درونی ایجاد کرده‌اند که به جای قافیه به کار گرفته شده است.

 

3- در مورد مضمون نیز نیما یوشیج مطلبی قابل توجه دارد او میگوید شاعر باید ذهنیات را تبدیل به عینیات کند بدین معنی که ذهن را از تصویرهای کلیشه‌ای شاعران گذشته بردارید و توجه خود را به اطراف خود معطوف کند و آنچه را که می‌بینید رنگ شاعرانه بزند و بیان کند بدین گونه شعر از ذهنگرایی و کاربرد تصویرهای ذهنی نجات می‌یابد و معطوف به موضوعات پیرامون شاهر و عینیات او می‌شود این بحث سرانجام به تعصر و مسئولیت شاعر کشیده می‌شود به همین جهت اغلب شاعر این دوره هر کجا به نوعی خود را مقابل مردم و جامعه انسانی مسئول می‌بیند و شعر به طرف بیان دردها و رنج‌ها موجود جامعه یا انتقاد اجتماعی است کم کم شعر بزرگان ادب این دوره به نوعی رمزگونه و سیولیسم متوجه می‌شود.

 

باید متذکر شد که پیش از نیما یوشیج کسانی چون تقی رفعت شمس کسمایی و جعفر خامنه مریک تلاشی برای درهم شکستن فرم شعر گذشته کردند اما نیما چون بر اصالت و خاصیت زبان فارسی تکیه کرده نیز توجه به مفاهیم آشنا اما تازه سوای قالب شکنی داشت مورد پذیرش قرار گرفت و این شیوه به نام خود او نامگذاری شد.

 

بعد از نیما یوشیج چون احمد شاملو ، اخوان ثالث ، فروغ فرخزاد ،‌نادر پور و بعدا کسانی چون فریدون مشیری ، سهراب سپهری و شفیعی کدکنی و ... راه او را دنبال کردند و هر یک بعدی از شعر امروز را به کمال رساندند.

 

 

تک بیتی‌های اخوان ثالث

 

تا که دندان داشتم ، نانم نبود               نان چون پیدا گشت ، دندانم نبود

 

***

 

نیست درخانه خالی و هیچ                               دزدگو دور خود با مپیچ

 

***

 

دیوانه شد آیینه، چون روی تو پر می‌دید           حسن توپری را به لباس بشری دید

 

***

 

تا زشت و بداین چنین فزاینده است       هر روز گذشته به زآینده است

 

***

 

خداوندا خودت اینقدر زیبا                                  جهانت را چرا زشت آفریدی

 

***

 

می‌تراشیدیم و درآمد باز ریش کاش بودم کوسه ، یا پاکیزه رو چون روز پیش

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع

 

منبع ،‌فارسی عمومی ، تالیف رضا اشرف زاده چاپ هشتم 1384

 

منبع : نگاهی به مهدی اخوان ثالث ، تألیف عبدالعلی دست غیب ،‌چاپ اول ، 1373 ، انتشارات مروارید

 

آن گاه پس از تندر ، انتشارات سخن ، چاپ سوم ،  1384 منتخب هشت دفتر سروده اخوان ثالث (م. امید)

 

آوا و القا ، رهیافتی به شعر اخوان ثالث تألیف مهوش وقاری انتشارات مرسس چاپ اول 1383

 

ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم، انتشارات مروارید چاپ اول 1367 تألیف مهدی اخوان ثالث (مجموعة شعر

 

 

 

[1]- این استعاره را فلوبر برای توصیف اسامی به کار می‌برد که برا ی عامه مردم قابل درک نیس.

 

[2]- تقی پور نامداریان ، همان صفحه 194

 

[3]- همان ، ص 194 و رضا  براهنی طلا درس ناشر نویسنده تهران 1371 جلد دوم ص 1791 و مقایسه کننده تفسیر دو منعقد از از واژه امروزه

 

[4]- مهدی اخوان ثالت زمستان ، انتشارات مروارید ، چاپ سوم ، 1348 ، ص 14

 

[5]- مهدی اخوان ثالث (م . امید) بهرین امید ،‌چاپ میهن ، تهران 1348 ص 35 تا 34

 

[6]- فروغ فرخزاد در این باره می‌نویسد : اخوان با تکیه به سنتهای گذشته زبان و آمیختن کلمات فراموش شده به زندگی امروزه زبان شعری تازه‌ای می‌آفریند : زبان او با فضای شعرش هماهنگی کامل دارد کلمات زندگی امروز وقتی در شعر او در کنار کلمات سنگین و مغرور گذشته می‌نشیند ناگهان تغییر ماهیت می‌دهند و قد می‌کشند در یکدستی شعر اختلافها فراموش می‌شود در جای دیگر می‌گوید : مشکل است که آدم کلمات خیلی رگ و ریشه‌دار و سنگین زبان فارسی را بیاورد پهلوی کلمه‌های زبان روزانه و متداول بگذارد و هیچ کس نفهمد یعنی این کار آنقدر ماهرانه و صمیمانه انجام بدهد که آدم باآنکه متوجه شود بگذرد.

 

[7]- بهترین امید ،‌فوق الذکر ص 33

 

[8]- همان ص 30

 

[9]- همان ص 18

 

[10]- مهدی اخوان ثالث ، بویژه در اوایل دوران شاعی به «م . امید» تخلص می‌کرد.

 

[11]- محمد علی نوشن سخنگوی دشت خاوران همان ص 91

 

[12]- نقل از چشمه روشن دکتر غلامحسین یوسفی انتشارات سخن

 

[13]- ازان چمله‌اند رودکی ، دقیقی ابوالحسن علی آغاجی کسایی مروزی ، فردوسی ، منوچهری ،‌اسدی طوسی ، خضرالدین اسعد گرگانی، مسعود سعد سلطانی ناصر خسرو انوری ازرقی هروی ، نظامی گنجه‌ای ، خاقانی ، حسن وثوق ، رهی معیری،‌ نسیم ، ابراهیم صهبا و دیگران

 

[14]- کسانی چون منوچهری و کمال الدین اسماعیل اصفهانی و قبول ترشیزی در آنان به شرح سخن گفته‌اند کمال الدین اسماعیل اصفهانی قصیده‌ای مشهور برف سروده است که قبولی ترشیزی و رهی معیری و ابراهیم صهبا نیز همان وزن و ردیف را اختیار کرده‌اند. تا می‌رسد به نمایش برف و اسکی سوارها از وثوق الدوله و مطایبه رهی و صهبا در باب اسکی سواری مدیر روزنامه بابا شمل

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 22 دی 1393 ساعت: 16:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس