سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط reyhaneh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد منابع حقوق اساسي

بازديد: 189

منابع حقوق اساسي

الف: قانون اساسي

قانون اساسي كه شالودة سيستم حكومت هر كشور و چهارچوب و اساس حقوق آن محسوب مي‌شود، معمولاً داراي اصول و قواعد اساسي شكل حكومت و قواي آن و حدود اختيارات و وظايف هر يك و تشكيلات و وظايف نهادهاي اساسي و حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي و سياستگذاريهاي كلي فرهنگي و اقتصادي و سياسي كشور مي‌باشد. و در كشورهايي كه ادارة اجتماع و حكومتشان بر مبناي يك سند نوشته به نام قانون اساسي است، اين سند به عنوان مهم‌‌ترين منبع حقوق اساسي آنها به شمار مي‌رود. لذا بجاست كه مباحث مختصري دربارة اين سند مهم سياسي- اجتماعي تقديم حضور شما خوانندگان گرامي بنماييم.

مبحث اول- تعريف قانون و تعريف قانون اساسي

واژه قانون اگر چه بر كتاب طب بوعلي سينا گذارده شده است و در موسيقي هم از مخترعات معلم ثاني (فاربي) مي‌باشد، از جمله، روش، قاعده، ترتيب، سنت، دستور و اصل هر چيز نيز تعبير شده است. اما در اصطلاح دانشمندان «قانون به ضابطه‌اي كلي گفته مي‌شود كه بر جمعي از افراد منطبق شده و حكم همه آن افراد از آن ضابطه شناخته مي‌شود و معمولاً لفظ قانون به يك سلسله حقوق و تكاليف اطلاق مي‌گردد».

ضمناً واژه قانون به دو اعتبار ديگر هم به كار مي‌رود كه هر يك داراي مفهوم جداگانه‌اي مي‌باشند. روابط بين علت و معلول و رابطه‌اي كه در درون موجودات عالم از طرف خداوند متعال قرار داده شده است، به عنوان قانون طبيعت كه حاكي از نظام تكوين و خلقت موجودات است، ناميده مي‌شود.

مفهوم ديگري كه مفهوم تشريعي و وضعي آن است در امور اعتباري به كار مي‌رود مثل قوانين موضوعه و جعل شده كه در اين مورد لفظ قانون اشاره دارد به حكم كلي كه براي روابط بين خالق و مخلوق و همچنين روابط بين مخلوقات و جوامع بشري تهيه و تنظيم شده است. در بحث مورد نظر مراد ما از قانون همين مفهوم تشريعي و قراردادي آن مي‌باشد.

و اما اينكه چرا بشر به قانون نياز دارد و يا اينكه چه قانوني بهتر است و در واقع كدام قانونگذار اصلح و اولي در قانونگذاري است خود بحث طويلي است كه در اينجا از آن صرفنظر كرده و فقط اشاره به سخنان فرزانه و حكيم عصر حاضر در اين راستا مي‌كنيم.

نظرات حضرت امام خميني (ره) دربارة قانون

 فرق اساسي حكومت اسلامي با حكومتهاي مشروطة سلطنتي و جمهوري در همين است كه نمايندگان مردم يا شاه در اين گونه رژيمها به قانونگذاري مي‌پردازند در صورتي كه قدرت مقننه و اختيار تشريع در اسلام به خداوند متعال اختصاص يافته است. شارع مقدس اسلام يگانه قدرت مقننه است و هيچكس حق قانونگذاري ندارد و هيچ قانوني جز حكم شارع را نمي‌توان به مورد اجرا گذاشت.

در جايي ديگر مي‌فرمايند: «حكومت اسلام حكومت قانون است ودر اين طرز حكومت حاكميت منحصر به خداست و قانون اسلام يا فرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامي حكومت تام دارد. همه افراد از رسول اكرم (ص) گرفته تا خلفاي آن حضرت و ساير افراد تا ابد تابع قانون هستند. همان قانوني كه از طرف خداي تبارك و تعالي نازل شده و در لسان قرآن و نبي اكرم (ص) بيان شده است قانوني كه همه بدون استثناء بايستي از آن پيروي كنند و تبعيت نمايند پيروي از رسول اكرم (ص) در حكومت و قانون الهي هيچگونه دخالتي ندارد، همه تابع اراده الهي هستند» . قرآن مي‌فرمايد: «ولو تقول علينا بعض الاقاويل لاخذنا منه باليمين ثم لقطعنا منه الوتين»؛ يعني اگر (پيامبر) چيزي (سخني- آيه‌اي) بر ما مي‌بست (مي‌افزود) هر آينه او را با دست راست مي‌گرفتيم و سپس رگ گردن او را قطع مي‌كرديم.

آنچه كه حضرت امام (ره) فرموده‌اند به هيچوجه به معناي رد نقش مردم در سرنوشت خودشان و يا به اصطلاح دمكراسي و آزادي انسانها نيست نكته‌اي كه در اينجا بسيار حائز اهميت است اينكه مردم در حكومت اسلامي بمراتب آزادتر و آگاهتر درباره سرنوشت خود تصميم مي‌گيرند و برخلاف كشورهاي به اصطلاح مترقي و آزاد امروزي در واقع فرد فرد مردم در حكومت اسلامي، قانون حاكم بر خود را انتخاب مي‌كنند و با پذيرش اسلام در واقع قانون مورد نظر خود را قبل از اينكه عده‌اي براي آنها تهيه و سپس تحميل كنند، برگزيده‌اند. در كشورهايي كه قانون فقط تراوش افكار عده‌اي از نمايندگان مردمي كه خود هم چه بسا بيش از نيمي از مردم كل اجتماع نبوده‌اند، به تصويب برسد و بر تمامي افراد جامعه تحميل و اعمال گردد و از آن گذشته هر قانوني كه از افكار انسانها سرچشمه گرفته باشد طبيعي است كه نمي‌تواند جامع و كامل و در برگيرنده مصالح و منافع تمامي انسانها و حتي نسل‌هاي متأخر و آينده اجتماعاتي باشد كه هنوز هيچيك از خصوصيات آن براي بشر و به دليل محدود بودن قواي جسمي و ذهني روشن نبوده و مجهول و نامعلوم است. بنابراين قانوني مي‌تواند براي تمام انسانها و تمامي نسل‌ها و عصرها مفيد باشد كه نويسنده آن اولاً: خالق تمامي انسانها، ثانياً: آگاه به نيازها و حوائج همه انسانها، ثالثاً: مشرف بر گذشته و حال و آينده اجتماع بشري، رابعاً: خود حكيم و عليم مطلق وقادر علي الاطلاق كه هيچگونه ضعف و نقضي در او راه نداشته باشد و تمامي مصالح و مفاسد مترتب بر قانون را دانسته و ضمناً هيچ‌ نسلي را بر نسلي يا گروهي را بر گروهي ديگر ترجيح نداده و همه انسانها را به طور يكسان مورد نظر و توجه قرار داده و نهايتاً خواستار كمال وسعادت و تكامل همه انسانها باشد. بنابراين روشن است كه چنين قانونگذاري جز خداوند قادر متعادل نمي‌تواند باشد.

امام خميني (ره) در فراز ديگري از سخنان خود مي‌فرمايند: «مجموعه قوانين اسلام كه در قرآن و سنت آمده توسط مسلمانان پذيرفته و مطاع شناخته شده است اين توافق و پذيرفتن كار حكومت را آسان نموده وبه خود مردم واگذار كرده است در صورتي كه حكومتهاي جمهوري و مشروطه سلطنتي اكثريت كساني كه خود را نماينده اكثريت مردم معرفي مي‌نمايند هر چه خواستند به نام قانون تصويب كرده و سپس بر همه مردم تحميل مي‌كنند.»

بنابراين قانونگذاران در حكومت اسلامي كه از طرف مردم مسلمان انتخاب مي‌شوند طبعاً بايد به اعتبار انتخابي كه مردم قبل از هر چيزي بدان اقدام كرده‌اند (يعني انتخاب اسلام و قوانين آن) فقط چيزي را به نام قانون تدوين و تنظيم كنند كه مردم چهارچوب آن را مشخص كرده‌اند و در واقع قانون بايد از چيزي تهيه و تنظيم شود كه مردم ضوابط و شرايط آن را در اولين روزهاي زندگي آگاهانه خود يعني وقتي به سن اطاعت و تبعيت از خالق خود رسيده‌اند، قبول كرده‌اند و لذا هيچيك از برگزيدگان مردم حق ندارند قانون يا ضابطه‌اي را براي تحميل به مردم تهيه و تدوين كنند كه خارج از قانون اسلام و خداوند متعال باشد و لذا مي‌توان گفت نمايندگان خبرگان و شوراي اسلامي در حكومت اسلامي فقط حق كشف و استخراج قوانين اسلام از منابع و ماخذي كه مسلمانها خود را موظف به پيروي از آن نموده‌اند داشته و بايد تمامي قوانين و مقرراتي كه براي ادارة حكومت و كشور تنظيم مي‌كنند منبطق با همان منابع و ماخذ باشد كه مهم‌ترين اين منابع، قرآن مجيد مي‌باشد كه فقط و فقط وحي الهي است و سنت و احاديث و رواياتي كه از زبان پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع)- كه منصوبين از طرف خداوند متعال هستند و چيزي جز حكم خداوند متعال نگفته و نكرده‌اند- مي‌باشد.

به همين دليل اصل چهارم قانون اساسي مي‌گويد: «كليه قوانين و مقررات مدني، جزائي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غيره بايد براساس قوانين و موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر بر عهده فقهاي شوراي نگهبان است.»

طبق قانون اساسي در عين حال كه كليه قوانين بايد منطبق بر موازين اسلامي باشد، امور كشور و اداره نظام جمهوري اسلامي را بر عهده عموم مردم و با اتكاء به آراي عمومي دانسته است و در اصل ششم قانون اساسي آمده است: «در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد به اتكاي آراي عمومي اداره شود، از راه انتخابات انتخاب رئيس جمهور، نمايندگاه مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها يا از راه همه‌پرسي در مواردي كه در اصول ديگر اين قانون معين مي‌گردد.»

بنابراين مردم در اولين انتخاب خود (با درصد بسيار بالايي 98%) ابتدا چهارچوب نظام و قوانين قابل اعمال بر خود را پذيرفتند و سپس در هر موردي كه نياز به كشف و تدوين كننده قوانين شكلي و ماهوي در همان چهارچوب داشته باشند، عده‌اي را انتخاب مي‌كنند، و در خصوص قانون اساسي پس از وضع و تنظيم آن يك بار ديگر نظر خود را اعلام داشته و اساس نظام اسلامي را با رأي خود پايه‌ريزي نمودند و به نظر مي‌رسد بهترين شيوه دمكراسي و اتكاء به مردم همين شيوه باشد كه امروزه در جمهوري اسلامي ايران متداول مي‌باشد.

همچنين روسو دربارة اينكه چه كسي يا كساني مي‌توانند قانونگذاري كنند و اينكه اساساً حق قانونگذاري از آن كسيت، سخنان ارزشمندي دارد كه ذيلاً گوشه‌اي از آن را بيان مي‌كنيم:

«براي كشف بهترين قوانين كه به درد ملل بخورد، يك عقل كل لازم است كه تمام شهوات انساني را ببيند، اما خود هيچ حس نكند، با طبيعت مادي رابطه‌اي نداشته باشد اما كاملاً آن را بشناسد، سعادت او وابسته به ما نباشد اما حاضر شود به سعادت ما كمك كند. بنابراين تنها خدايانند كه مي‌توانند چنانكه شايد و بايد است براي بردم قانون بياورند.»

درجاي ديگر نيز مي‌گويد:

«روح بزرگ قانون نويس تنها معجزه‌اي است كه مي‌تواند مأموريت آسماني او را به خلق اثبات كند.»

همچنين در همين كتاب (قراردادهاي اجتماعي) مي‌افزايد:

قانون نويس (قانونگذار) از هر حيث مرد خارق‌العاده‌اي است، نه فقط قريحه او، بلكه شغل و مقام او نيز بايد غيرعادي باشد، قانونگذار زمامدار نيست، عضو هيأت حاكمه نيست، قانونگذار حكومت جمهور را تأسيس نموده است اما خود عضو تشكيلات آن نيست، شغل قانونگذاري بزرگ و يك ماموريت معنوي محسوب مي‌شود كه با سلطنت مادي رابطه‌اي ندارد.»

و اما قانون اساسي همان‌طوري كه از نامش پيداست مجموعه قواعد و مقرراتي است كه حاكم بر اساس حكومت و صلاحيت قواي مملكت و حقوق و آزاديهاي فرد و جامعه و روابط فيمابين آنهاست. ضمناً قانون اساسي برخلاف ساير قوانين شامل دسته يا طبقه خاصي از افراد اجتماع نمي‌باشد بلكه بيانگر حقوق و تكاليف تمامي افراد يك ملت و كشور است كه صرفنظر از مقام و حرفه و شغل و موقعيتشان در اين قانون سهيم مي‌‌باشند.


مبحث دوم- چگونگي وطرق وضع قانون اساسي

از آنجا كه قانون اساسي در هر كشور از جايگاه و منزلت و اهميت ويژه‌اي برخوردار است لذا در تدوين آن از شيوه‌هاي خاصي كه مشمول مقررات پيچيده‌اي مي‌باشد استفاده مي‌شود و ضمناً با تشريفات جداگانه‌اي از ساير قوانين تهيه و تنظيم مي‌گردد. به همين جهت معمولاً كشورهاي مختلف جهان در اين امر از شيوه‌هاي مختلفي استفاده مي‌كنند كه ذيلاً به شرح آنها مي‌پردازيم:

1-  در بعضي از كشورها مقام صلاحيتدار براي وضع و تدوين قانون اساسي، سلطان يا حاكم آن كشورها مي‌باشد. چنانكه در گذشته در كشورهاي سلطنتي قانون اساسي اغلب توسط سلاطين تهيه و به ملت اعطاء مي‌گرديد. و اين سلطان بود كه كليه مقررات حاكم بر نظام و حتي شكل حكومت را تعيين مي‌كرد. چنانكه در كشور ما نيز در 14 جمادي الثاني 1285 شمسي (1324 قمري) فرمان مشروطيت از طرف مظفرالدين شاه قاجار به ملت داده شده كه متعاقب آن مجلس تشكيل شد و اقدام به تدوين قانون اساسي نمود.

2-  امروزه در برخي از كشورهاي دموكراتيك، معمولاً مردم را مقادير صلاحيتدار دانسته و تدوين قانون اساسي را بر عهده ملت‌ها و براساس خواست و اراده آنها قرار داده‌اند كه اين شيوه خود به دو طريق اعمام مي‌گردد:

الف: طريقه مستقيم و بي‌واسطه كه مردم خود مباشرتاً با انجام رفراندوم اقدام به تدوين قانون اساسي مي‌كنند.

ب: طريقه غير مستقيم و با واسطه كه مردم با اعطاي نيابت و وكالت به نمايندگان يا وكلاي خود حق تدوين قانون اساسي را به منتخبين خود واگذار مي‌كنند كه نمايندگان آنها در مجمعي به نام «مجلس مؤسسان» و مجلس خبرگان» و جمع شده و به تدوين قانون اساسي مي‌پردازند.

از آنجايي كه هر يك از شيوه‌هاي فوق‌الذكر داراي اشكالات و معايبي هستند لذا بعضي از كشورها تلفيقي از دو طريق فوق را برگزيده‌اند.

3-  طريقه خبرگان- رفراندوم يا طريقه مؤسسان- رفراندوم، كه در اين شيوة مضاعف ابتدا مردم عده‌اي را براي تهيه و تنظيم قانون اساسي انتخاب مي‌كنند كه پس از تهيه آن به وسيلة منتخبين مردم دوباره توسط خود مردم تأييد و يا در مي‌گردد كه در اين شيوه چنانچه خواسته‌هاي مردم در مرحله اول در متن قانون بر‌آورده نشده باشد مورد قبول واقع نشده و مجدداً تهيه و تنظيم مي‌گردد. به عنوان مثال، قانون اساسي سال 1946 فرانسه پس از تصويب مجلس آن كشور طي رفراندومي از طرف مردم رد شد و براي بار دوم مجلس مؤسسان تشكيل دادند و متن مورد قبول ديگري را تصويب كردند.

4-  در نظام جمهورد اسلامي كه قانون منبعت از اراده و خواست مردم نيست بلكه منشاء آن دستورات و احكام صادره از جانب خالق متعال و حكيم و عليم و قادر مطلق است و توسط كتاب و سنت در اختيار ماست به وسيله خبرگان در دين و مكتب تنظيم و با نظرخواهي از مردم بر استنباط خبرگان از مكتب و قوانين اسلامي صحه گذارده شده و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در همه‌پرسي 12 آذر 1358 مورد تأييد نهايي ملت قرار گرفته و به مورد اجرا گذاشته شد.

مبحث سوم- تجديد نظر در قانون اساسي

تجديد نظر در قانون اساسي يعني كسر، الحاق و يا تغيير يك يا چند اصل از اصول آن. و اما اينكه آيا اساساً تجديدنظر در قانون اساسي ممكن است يا نه و در صورت امكان، عملي درست و صحيح مي‌باشد يا نه، خود بحث مهمي است كه آراي مختلفي در اين رابطه ارائه شده است:

       ·دسته‌اي از انديشمندان اين رشته متعقدند از آنجايي كه قانون زاييده نيازها و شرايط خاص بشر است و از طرفي هم اين نيازها و شرايط دائماً‌ در حال تغيير هستند لذا قانون هم بايد متناسب با آن شرايط و نيازها تغيير و اصلاح گردد.

       ·عده‌اي ديگر معتقدند تجديدنظر در قانون اساسي تابع ملاحضات سياسي يك كشور مي‌باشد و به همين جهت اين امر در كشورهاي دنيا متفاوت است. و نظرات ديگر كه فعلاً درصدد بيان آنها نيستيم.

در هر صورت تجديد نظر به دو منظور در قانون اساسي ممكن است صورت بگيرد:

1- اصلاح، 2- تكميل

در كشورهايي كه لزوم تجديد‌نظر را پذيرفته‌اند دو مسأله مطرح است:

الف- مقام تشخيص دهنده تجديد نظر: يعني لزوم تجديدنظر و فرارسيدن آن را يا قوه مجريه يا مجالس قانونگذاري و يا هر دوي آنها و يا طريق رفراندوم طبق قانون معني كرده و پيشنهاد و يا درخواست هر يك از اين مقامات را در مرجع ديگر يا خودشان مطرح مي‌نمايند.

ب: مقام تجديد نظر كننده: از آنجايي كه ممكن مقام تشخيص دهنده بامقام تجديدنظر كننده در كشوري متفاوت باشد و يا كشوري بخواهد به دلايلي اين دو را جداي از هم بداند، لذا ممكن است در قوانين كشوري مطرح شود كه در صورت پيشنهاد تجديدنظر از طرف يك يا چند مرجع و مقام تشخيص دهنده‌، مقام يا مقامات ديگري بايد بدان مبادرت نمايند.

شيوه‌هاي تجديدنظر در قانون اساسي

معمولاً طريقه تجديدنظر در خود قانون اساسي پيش‌بيني مي‌شود و در تمام كشورهاي دنيا بجز انگلستان، تشريفاتي را كه براي وضع قوانين عادي و متعارف اعمال مي‌شود درباره تغييرات و وضع قانون اساسي به كار نمي‌برند. اما فقط در انگلستان چون فرقي بين قوانين عادي و اساسي نيست لذا تشريفات خاصي هم برخوردار نيست. در كشورهايي كه قاغنون اساسي مدون دارند ممكن است يكي از روشهاي زير اعمال شود.

1-  حضور دو ثلث نمايندگان مجلس واحد يا مجلسين مثل، آلمان مطابق با قانون اساسي سال 1919 و يا اصل 146 قانون اساسي سال 1936 شوروي سابق.

2-    با تشكيل مجلس واحد از مجالس مقننه وبا رأي اكثريت آنها، مثل قانون اساسي فرانسه در سال 1875.

3-    تصويب اكثريت نمايندگاه مجلس يا مجلسين و تصويب نهايي با رفراندوم.

4-   مجالس مقننه لزوم تجديدنظر را تشخيص داده، سپس منحل مي‌شوند و پس از انتخابات جديد مجالس جديد با رأي دو ثلث نمايندگان حاضر در جلسه تغييرات لازم را به عمل مي‌آورند. اين روش در بلژيك معمول است.

مبحث چهارم- محتواي قانون اساسي

محتواي قوانين اساسي دنيا معمولاً از دو بخش يا بيشتر تشكيل مي‌شود:

الف: مقدمه قانون اساسي معمولاً حاوي كليات، اهداف، اصول كلي و آرمانهاي ملت‌هاست كه الهام‌بخش قانونگذار عادي است. مقدمه قانون اساسي اعلام كننده ايدئولوژي، فلسفه سياسي دولت و نظام حاكم و طرز تلقي آن از جامعه و انسان و حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي مي‌باشد.

ب: قسمت اصلي قانون اساسي و به معناي اخص آن كه در برگيرنده اصول و احكام حقوقي هر قانوني بوده و ضمن اينكه داراي ضمانت اجراست، بيان كننده ساختار تشكيلات حكومت و دولت و روابط بين نهادها و سازمانهاي نظام مربوطه و نيز روابط بين دولت و ملت و مي‌باشد.

ج: مؤخره يا خاتمه كه ممكن است حاوي مباني و نكات زير بنايي و مستندات قانون و يا نكاتي از اين قبيل باشد نظير آنچه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آورده شده است.


مبحث پنجم- تمايزات قانون اساسي از ساير قوانين

قانون اساسي در هر كشور به دليل داشتن اهميت خاص خود معمولاً تفاوتهايي با ساير قوانين دارد كه البته اين تمايزات در كشورهايي كه قوانين مدون دارند بيشتر محسوس و مشهود است. اهم اين تمايزات عبارتند از:

1-   لحاظ وضع و تصويب

معمولاً همان‌طوري كه گفتيم وضع و تصويب قانون اساسي در هر كشوري داراي تشريفات و مقرراتي است كه براي وضع و تصويب قوانين عادي رعايت نمي‌شود.

2-   از لحاظ تفسير

بديهي است همان‌طور كه تصويب قانون اساسي به عهده مرجع خاصي قرار داده مي‌شود، تفسير آن هم توسط مراجع يا محاكم خاصي انجام مي‌شود، مثلاً: در جمهوري اسلامي ايران تفسير قوانين عادي با مجلس شوراي اسلامي است (اصل 73) ولي تفسير قانون اساسي به عهده شوراي نگهبان مي‌باشد (اصل 98) .

3-   از لحاظ تجديدنظر يا ثبات و دوام

قوانين اساسي كمتر از قوانين عادي دچار تغيير و تبديل واقع مي‌شوند.

4-   از لحاظ رتبه و درجه اعتبار

قانون اساسي در رأس قوانين هر كشور قرار دارد و به عنوان محور اصلي و اساسي تمامي قوانين به شمار مي‌رود.


مبحث ششم- ضمانت اجراي قانون اساسي

يكي از صفات بارز قاعده يا قواعد حقوقي، صفت ضمانت اجرايي آن مي‌باشد و چون قانون اساسي پس از تصويب و امضاء و انتشار به صورت يك قاعده حقوقي در مي‌آيد بر همگان واجب است از آن تبعيت نموده و بدان احترام گذارند.

نكته‌اي كه در اينجا قابل اهميت و ذكر است اين است كه، اجراي مقررات قانون اساسي چگونه بايد تضمين گردد؟

در پاسخ به اين سؤال كشورهاي مختلف دنيا شيوه‌‌هاي متفاوتي را برگزيد‌ه‌اند. بعضي از كشورها نظارت بر اجراي مقررات قانون اساسي را بر عهده يك دستگاه قضائي مي‌گذارند، نظير آمريكا كه اين نظارت را بر عهده ديوانعالي كشورش قرار داده است. و يا ممكن است كشوري اين نظارت را بر عهده يك دستگاه سياسي قرار دهد. اما در ايران ضمانت اجراي مقررات قانون اساسي برعهده دستگاههاي مختلفي قرار داده شده است كه بعضاً داراي جنبه قضائي و سياسي و يا عمومي هستند از آن جمله:

الف: مردم

طبق اصل هشتم قانون اساسي ايران دعوت به خير امر به معروف و نهي از منكر وظيفه‌اي است همگاني و متقابل بر عهده مردم نسبت به يكديگر دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت كه بدين ترتيب يك نظارت همگاني را ايجاد و مردم را بدان مكلف نموده است.

ب: نهاد رهبري

طبق اصل 57 قانون اساسي كليه قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران تحت نظر ولايت مطلقه امر بوده و تحت نظارت آن نهاد مقدس وظايف خود را اعمال و اجرا مي‌كنند و اين نهاد عالي‌ترين دستگاهي است كه نظارت بر عملكرد قواي سه‌گانه را بر عهده دارد.

ج: نهاد رياست جمهوري

بر اساس اصل 113 قانون اساسي عالي‌ترين مقام رسمي كشور پس از مقام رهبري رئيس جمهور مي‌باشد كه مسئوليت اجراي قانون اساسي و وظايف محوله را بر عهده دارد و همچنين طبق اصل 126 رئيس جمهور مسئوليت امور برنامه و بودجه و امور اداري و استخدامي كشور را نيز عهده‌دار مي‌باشد.

د: شوراي نگهبان

يكي از مهم‌ترين دستگاههاي ضمانت اجراي قانون اساسي در جمهوري اسلامي ايران طبق اصل 92 قانون اساسي شوراي نگهبان است كه هدف از تاسيس و تشكيل آن پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي است كه موظف است كليه مقررات و قوانيني را كه از طريق مجلس شوراي اسلامي تصويب مي‌شوند، كنترل نموده و مانع از تصويب و اجراي آنچه خلاف اصول قانون است، گردد.

ه: طبق شوراي اسلامي

طبق اصل 90 قانون اساسي يكي از وظايف مجلس شوراي اسلامي رسيدگي به شكايات و اعتراضات هر شخص حقيقي يا حقوقي از طرز كار مجلس يا ساير قوا مي‌باشد و بدين ترتيب بر حسن اجراي قوانين و مقررات حاكم در جمهوري اسلامي نظارت مي‌نمايد .

و: قوه قضائيه

طبق اصل 156 قانون اساسي قوه قضائيه موظف است از حقوق فردي و اجتماعي و تحقق ارزشهاي مقرر در قانون اساسي نظير عدالت و آزاديهاي مشروع و حسن اجراي قوانين و گسترش عدل در جامعه حمايت و پشتيباني نموده و در اجراي قوانين از جمله قانون اساسي مداخله نمايد.

مبحث هفتم- ويژگيهاي لازم قانون اساسي

قانون اساسي كه مهم‌ترين منبع حقوق اساسي است بايد واجد شرايطي كه مهم‌ترين آنها به شرح زير است باشد:

1-  قانون اساسي هر كشوري بايد مبتني بر يكسري اصول و معيارهاي خاص ملت و اجتماع مختص خود باشد. و با در نظر گرفتن ارزشهاي خاص جامعه خود تهيه و تنظيم گشته و اصول مختلف آن هم نتيجه منطقي همان اصول و معيارها و ارزشهاي زير بنايي مورد نظر باشد.

2-   قانون اساسي هر كشور چه در محتوا و چه در شكل نبايد صرفاً تقليدي باشد بلكه بايد با اوضاع سياسي و اقتصادي و مذهبي و فرهنگي جامعه خود كاملاً مطابقت لازم را داشته باشد.

3-  در قانون اساسي فقط بايد به امور كلي و مسائل اساسي پرداخته شود و از مسائل غير اساسي همانند شرايط انتخابات و سازمانها و وزارتخانه‌ها كه بايد در قوانين عادي بدانها اشاره‌ گردد، خودداري شود. قانون اساسي نبايد با پرداختن به مسائل جزئي و امور غير اساسي از حالت بنيادي خارج گردد چنانكه در قانون اساسي مشروطه بيشترين اصول آن فقط مربوط به تشكيل مجلسين و نحوه اظهار مطالب به مجلس و يا عنوان مطالب از طرف مجلس بود.

4-    تمامي مواد قانون اساسي بايد قابل اجرا باشد و از ذكر موادي كه قابل اجرا نيست جداً پرهيز گردد.

5-  مقررات و اصول قانون اساسي بايد كاملاً واضح و صريح و روشن باشد و ازهر گونه پيچيدگي و ابهام خودداري گردد، تا اين امر سبب نشود در تفسير و تحليل اصول آن به حسب شرايط و اوضاع متغير دستخوش تقاسير سليقه‌اي (شخصي) و يا گروهي گردد.

6-  اصول قانون اساسي بايد در بيان مطالب و اعطاي مسئوليت‌ها و وظايف‌ به گونه‌اي تنظيم گردد كه هيچ اصلي وبا اصل يا اصول ديگر تعارض و تنافي نداشته باشد.

7-  از آنجايي كه تمامي قوانين خصوصاً قوانين اساسي صرفنظر از بعضي از اصول و معيارهاي مبنايي و بنيادي آنها كه ثابت ولايتغير هستند، بسياري از اصول و مواد آن خصوصاً‌ از نظر شكل و تنظيم روابط بين نهادها و ارگانها ناشي از اراده مقننين و نمايندگان هر ملت و كشوري مي‌باشند كه با توجه به امكان هر گونه خطا و ضعف و تقص در تقنين انسانها لازم است اصل يا اصولي راجع به شيوه و يا طرق بازنگري و تجديدنظر در قانون اساسي قيد شود ضمناً‌ نبايد مقررات مربوط به تجديدنظر و بازنگري و تشريفات مربوط بدان به گونه‌اي سخت و مشكل باشد كه اين امر را غير ممكن يا غير مقدور نمايد و از طرفي هم نبايد چندان سهل و آسان باشد كه با هر درخواست و تقاضايي قابل تجديدنظر و تغييرات گردد.

مبحث هشتم- اقسام قانون اساسي

طبقه بندي و تقسيم اساسي به چند اعتبار و ملاحظه ممكن است صورت گيرد:

1- تقسيم به اعتبار مدون و غير مدون بودن قانون اساسي

امروزه غالب قوانين اساسي ملل مختلف دنيا به صورت مدون يا نوشته است يعني تمامي مقررات و قوانين مربوطه به تشكيلات دولت وسازنها و نهادهاي هر كشوري به صورت نوشته يا سندي در مجموع‌اي به نام قانون اساسي گردآوري شده است .

اما در ميان اينها بعضي از كشورها به دلايل متعددي از نوشتن و تدوين يك قانون اساسي منضبط و منظم خودداري مي‌كنند از جمله اين كشورها انگلستان است كه در اين كشور عرف و عادات ملي بر قانون غلبه داشته و تكليف اكثر امور به موجب عرف و عادت معين مي‌گردد و هر روز بر قانون اساسي اين كشور مثل ساير قوانين عادي آن ممكن است اسناد و مقررات ويژه‌اي اضافه گردد. همچنين رژيم اشغالگر قدس نيز پس از كودتاي نظامي 1948 و تشكيل كشور متجاوز اسرائيل بنابر ماهيت تجاوزگرانه‌اش وقتي در مجلس مؤسسان سال 1949 مساله تهيه و طرح قانون اساسي به ميان آمد التزام به يك قانون مدون را در كرد تا بدين طريق دست تجاوزگرش را در مساله حكومت و مرزهاي كشور و مسائل خارجي منطقه باز گذارد.


2- تقسيم به اعتبار تعداد متن

در اين تقسيم قوانين اساسي بسياري از كشورها از يك متن تشكيل شده و همچنين ديده مي‌شود كه بعضاً‌ از 2 متن يا بيشتر تشكيل شده‌ان ؛ مثلاً‌: قانون اساسي دوره سوم جمهوري فرانسه كه از 3 متن جداگانه‌ تشكيل مي‌شد و نيز قانون اساسي دوره مشروطيت ايران كه متشكل از 2 متن بود.

3- تقسيم به اعتبار تعيين مرجع صالح براي تشخيص مغايرت قوانين عادي با قانون اساسي 

در اين تقسيم، قوانين اساسي به 2 گروه تقسيم مي‌شوند:

الف: قانون اساسي صريح

يعني در اين نوع از قانون اساسي به صراحت تكليف قوانين معارض با قانون اساسي مشخص شده است و اختيار اتخاذ تصميم در اين زمينه را يا به دادگاهها و قوه‌قضائيه داده‌اند و يا آنها را از اين عمل منع كرده‌اند و يا عمل را به نهادي از خود قوه‌ مقننه واگذار نموده‌اند. نمونه اول، قانون اساسي ايرلند و نمونه دوم، قانون اساسي هلند و نمونه سوم، قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مي‌باشد.

ب: قانون اساسي غيرصريح

در بعضي از كشورها با اينكه در حل تعارض بين قوانين عادي با قانون اساسي صراحتي نيست اما در عمل قوه قضائيه خود اين صلاحيت را داشته و عمل مي‌كند، چنانكه در ايالات متحده آمريكا ديوانعالي كشور چنين عمل مي‌نمايد. و قانون عادي مغاير با قانون اساسي را ملغي‌الاثر مي‌كند.

البته در بعضي از كشورها هم به دليل سكوت از مساله تجديد نظر قضائي عقيده رايج اين است كه اصولاً‌ محاكم نمي‌توانند در اين خصوص اقدامي بكنند.

مبحث نهم- نكاتي چند درباره تاريخچه تدوين قانون اساسي

الف: در گذشته دور

اگر چه درگذشته دور نظامات و قوانين ثابتي بوده است اما بسياري از محققين اسلامي معتقدند در هيچيك از جوامع گذشته قانون مدون و مشخصي كه متمايز از ساير قوانين عادي باشد با قبل از ظهور اسلام نبوده است.

البته گفته مي‌شود مانواسميرتي  500 سال قبل از ميلاد وظايف و تكاليف پادشاه را متذكر شده و آرتاساسترا تاليفي در علم سياست توسط كوتيليا 300 سال قبل از ميلاد و كتابهاي ارسطو كه براي 158 دولت مركزي معاصرش قوانيني را ارائه داده است و يا قانون اساسي آن را نوشته است اما هيچيك از اين نوشته‌ها اهميت و ارزش اينكه به عنوان مدرك و منشاء قانون دولتي شناخته شوند ندارند و لذا به نظر بعضي از محققين شروع تدوين قانون اساسي را بايد در شروع رسالت رسول اكرم(ص) دانست.

ب: قانون اساسي در جهان معاصر

1-  انگلستان: انگلستان داراي قانون اساسي مدوني نبوده و نيست و تشكيلات سياسي اين كشور مبتني بر يك سلسه عادات و رسوم و بعضي از قوانين مدون است. مهم‌ترين قوانيني كه قواي مملكتي را در بريتانياي كبير (سابق) و انگلستان امروزي تشكيل داده و روابط آنها را با يكديگر معين مي‌كند عبارتند از:

الف: فرمان مورخ 1100 م كه به موجب آن «هانري اول» اختيارات و امتيازاتي براي روحانيون مذهب كاتوليك قائل شده و ضمناً تعهد نمود كه از عمليات خلاف قانون مامورين دولت جلوگيري كند.

ب: فرمان كبير مورخ 15 ژوئن 1215 م كه در زمان سلطنت پادشاه انگليس «جون اول» انتشار يافت كه به موجب آن حقوق و اختياراتي براي امراي محلي و ساير اتباع آزاد خود قائل شد. اگر چه اين فرمان 777 سال قبل صادر شده است و تاكنون تحولات بسيار زيادي در انگلستان صورت گرفته است اما غالب مواد اين منشور كماكان اهميت خود را دارند و اكنون پايه و اساس رژيم انگليس به شمار مي‌رود.

 ج) فرمان 1298 «ادرارد اول» پادشاه انگليس.

د) معروضه مورخه 1625 پارلمان انگلستان به چارلز اول استوارت پادشاه انگلستان.

ه) قانون مصوب 1668 راجع به حقوق افراد.

و) قانون 1679 راجع به آزادي شخصي .

و چندين قرارداد و قوانين و اعلاميه ديگر كه هر يك به نوبه خود بيانگر بخشي از حدود و اختيارات و تكاليف دولت و پارلمان و ساير نهادها وارگانهاي كشور مذكور مي‌باشد.

2-  فرانسه: رژيم فرانسه تا سال 1789 رژيم سلطنتي بود و اختيارات سلطنت در اين كشور بسيار وسيع و نامحدود بود و تمام قدرت و اختيار و اقتدار در دست پادشاهان مطلق قرار داشت و سلاطين وقت معتقد بودند اين قدرت را خداوند به آنها اعطا كرده است تا اينكه:

الف) در سال 1789 با انقلاب در فرانسه اولين قانون اساسي در 15 سپتامبر سال 1791 سلطنت مطلقه را به سلطنت مشروطه تبديل نمود و قدرت تقنين به عهده يك هيات مقننه قرار گرفت و پادشاه حق انحلال و تعطيل اين مجلس را نداشت.

ب) قانون اساسي سال سوم جمهوري 1795 شرايط و شكل و تعداد و چگونگي انتخابات مجلس و وظايف قوه مجريه را تغيير داد و قوانين جديدي وضع نمود.

د) در سال هفتم جمهوري (1799) ناپلئون با كودتاي خود قانون اساسي جديدي را وضع كرد كه يكي از خصوصيات آن تشكيل چهار مجلس (شوراي دولتي- تريبونا- هيات تقنيقيه- مجلس سناي حافظ يا نگهبان) مي‌باشد.

ه) در قانون اساسي سال 1802، حكومت جمهوري را تبديل به حكومت امپراتوري نموده و ناپلئون به سمت امپراتور انتخاب شد.

و) پس از سقوط ناپلئون حكومت فرانسه به لوئي هيجدهم منتقل شد و قانون اساسي 1814 قوه مقننه را به مجلس مبعوثان و مجلس اعيان واگذار نمود.

ز) در اول مازس 1815 ناپلئون جزيره الب را ترك گفته و عازم فرانسه شد پس از ورود به شهر ليون خود را مجدداً امپراتور فرانسه معرفي نمود و در تاريخ 20 مارس وارد پاريس گرديد ودر آوريل قانون اساسي جديدي تحت عنوان سند الحاقي ابلاغ نمود.

ح) مجلس مؤسسان فرانسه در سال 1848 قانون اساسي جديدي تصويب و ابلاغ نمود و هيات مقننه را مجلس واحدي نمود.

ط) قانون اساسي 1848 با كودتاي لوئي ناپلئون ملغي و قانون اساسي جديدي وضع شد.

ي) در سال 1852 حكومت جمهوري ملغي و لويي ناپلئون به سمت امپراتور تعيين شد و سپس با شكست او در سال 1870 مجدداً فرانسه جمهوري شد.

ك) در سال 1875 قانون اساسي ديگري در فرانسه تصويب و به مورد اجرا گذاشته شد.

ل) بالاخره در سال 1946 (13 اكتبر) پس از تخليه فرانسه از نيروهاي نظامي آلمان «ژنرال دوگول» به وسيله رفراندوم قانون اساسي 1875 را ملغي و قانون اساسي جديد را معرفي و براي اجرا اعلام نمود.

3-  اتحاد جماهير شوروي سابق: تشكيلات سياسي روسيه تا سال 1906 به صورت سلطنتي بود كه به طور نامحدود تمام اقتدارات در دست امپراتور بوده و تمام كاركنان دولت و متصديان امور به نام و نمايندگي وي وظايف دولتي را انجام مي‌دادند البته در اين دوره‌ قانون اساسي به گونه‌اي كه در برگيرنده‌ اهداف و اختيارات حاكمان وقت بود وجود داشت تا بالاخره پس از فتوحات ژاپن در خاور دور امپراتور روسيه براي جلوگيري از نفوذ انقلاب در روسيه در سال 1904 و 1905 اقدام به اصلاحاتي در نظام سياسي بزند و با دادن حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي تا حدودي اوضاع را آرام كند اما سرانجام دامنه اغتشاشات اوج گرفته و در سال 1906 قانون اساسي جديدي منعقد و ابلاغ گرديد تا اينكه در سال 1917 پس از شكست قواي تزاري از آلمانيها و خرابي اوضاع داخلي و مخالفت مردم با زمامداران انقلابي در روسيه به وقوع پيوست و پس از شيوع و نفوذ انقلاب 7 نوامبر 1917 در پتروگراد به ساير نقاط روسيه سرانجام بسياري از ايالتهاي روسيه از آن جدا و مستقل شده و چندي بعد يك متحده به نام اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي تشكيل گرديد و قانون اساسي آن به تصويب مقامات صلاحيتدار كشورهاي جزء رسيد و در 16 ژوئيه 1923 بموقع اجرا گذاشته شد. 

قانون اساسي 1923 تا سال 1936 اجرا شد تا اينكه در اين سال ملغي و قانون جديدي وضع و تصويب گشت كه حكومت را در اين كشور حكومت زحمتكشان (كارگران و دهاقين) معرفي نمود و ممالك جزء شوروي به 16 دولت تقسيم شد. گ

مطابق ماده 17 قانون اساسي هر يك از ممالك جزء مي‌توانند از اتحاد جماهير شوروي خارج شده و استقلال تام و كامل پيدا كنند. كما اينكه در اوايل دهه 1990 همان گونه كه شاهديم شروع استقلال طلبي جمهوريهاي شوروي سابق بوده و عملي هم گرديد.

4-  كشورهاي متحده آمريكاي شمالي: با سال 1776 ممالك متحده آمريكاي شمالي همگي جزو مستعمرات انگلستان به شمار مي‌رفتند و اگر چه اين ممالك در امور داخلي خود آزاد و مستقل بودند اما در واقع تصميمات كلي به عهده پارلمان انگلستان بود.

با اينكه سرانجام در سال 1775 كنگره‌اي در فيلادلفيا منعقد شد و واشنگتن را به رياست ارتش انقلابي وقت انتخاب كرد و در سال 1776 كنگره مذكور استقلال 13 مستعمره امريكايي انگلستان را اعلام كرد و پس از مدتها بحث و مناظره بين سران ممالك بالاخره در 17 سپتامبر 1787 كنگره فيلادلفيا اتفاق و اتحاد دول را برقرار نموده و دولت متحد را تاسيس نمود و قانون اساسي دولت جديد را پس از تصويب در پارلمانهاي ممالك جزء مورد قبول قرارداد و از سال 1791 تا 1912 حدود 35 مملكت ديگر به عضويت دولت متحده در آمدند كه فعلاً 48 مملكت عضو اين دولت مي‌باشند و قانوت اساسي 1787 كه داراي 7 ماده اصلي و 22 ماده الحاقي مي‌باشد، فعلاً مجراست.

در ساير كشورهاي متمدن امروزي سابقة تدوين قانون اساسي غالباً موخر بر كشورهايي كه از آنها نام برديم بوده است‌، كه از ذكر آنها صرفنظر مي‌كنيم.

ج: قانون اساسي در ايران

در ايران گذشته ساليان دراز شاهان مستبدي بدون اينكه هيچگونه محدوديتي داشته باشند صاحب اقتدار و قدرت بودند و از هيچ تعدي و تجاوز و ظلمي دريغ نمي‌كردند و با حكومت ناعادلانه و سياه خود ملت اين مرز و بوم را مورد استثمار و بهره‌كشي قرار مي‌دادند و هر چند وقتي عده‌اي از مردم كه از شدت بيچارگي و ذلت و خواري و استبداد شاهان به ستوه مي‌آمدند از گوشه و كنار كشور عليه مستبدان قيام مي‌كردند اما معمولاً محدود و مقطعي بود از جمله قيام مردم به رهبري روحانيت بيدار و آ‎گاه در دوران ستمشاهي ناصرالدين شاه كه تا حدودي پيروزيهاي ولو مقطعي و اندك را به همراه داشت اما در اثر همين قيامها و اعتصابات و اعتراضات در دوران سلطنت مظفرالدين شاه وي مجبور شد به اجراي قوانين اسلام بيشتر توجه كند و سپس اقدام به تاسيس عدالتخانه نمود كه با فرماني به صدر اعظم (عين الدوله) تاسيس آن را دستور داد.

پس از تاسيس ‌آن بنا به تقاضاي مردم كه خواستار تهيه و تنظيم قانون اساسي شده بودند مظفرالدين شاه دستور تشكيل مجلس شورا را صادر نمود و با تشكيل اولين مجلس شورا در ايران تهيه قانون اساسي به عهده عده‌اي از اعيان و اشراف و تحصيل كرده‌هاي فرنگ همانند «حسن پيرنيا» معروف به «مشيرالدوله» و صنيع الدوله هدايت و مهدي قلي خان هدايت واگذار گرديد. سرانجام اي افراد به تقليد از قوانين اساسي كشورهاي بلژيك، فرانسه بلغارستان چيزي را تهيه و تنظيم كردند و با اندكي رنگ و بوي اسلامي كه به آن دادند به نام قانون اساسي ايران در 51 اصل 12 روز پس از افتتاح مجلس از سوي مشيرالدوله به مجلس داده شد اما با اختلاف نظري كه بين مجلس و درباز پيش آمد سرانجام كميسيون حل اختلاف مركب از نمايندگان مجلس و عده‌اي از دربار تشكيل شد و با رفع اختلافات هم به نفع دربار و هم به نفع مجلس متني را به نام قانون اساسي تهيه و به صحه همايوني رسانيد و اما به دليل نواقص بسيار زياد آن مجبور شدند متممي را در 107 اصل تهيه و تنظيم و تصويب كنند كه آن نيز سرنوشت بدي داشت و پس از بارها تغيير و اصلاح خصوصاً در دوران رژيم ننگين پهلوي بالاخره عمر 72 سالة آن در سال 1357 به پايان رسيد. كه شرح مختصري از آن را در مباحث قبلي آورده ايم.

و سرانجام با پيروزي شكوهمندانه انقلاب اسلامي ايران براي اولين بار در سال 1358، ايران اسلامي داراي قانون اساسي مبتني بر قرآن و سنت رسول گرامي اسلام و ائمه اطهار (ع) گرديد.

ب: ساير منابع حقوقي اساسي

ساير منابع حقوق اساسي عبارتند از:

1-  قوانين عادي: در واقع همان مصوبات مجالس قانونگذاري هستند كه به عنوان مهم ترين منبع حقوق اساسي بعد از قانون اساسي به شمار مي رود. و در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران موارد زيادي از مسائل حقوق اساسي به قوانين عادي واگذار شده است؛ نظير مفاد اصول 7، 8، 25، 33، 36، 44، 47، 51، 62، 101، 104، 116، 122.

2-   عرف و عادات و رسوم: مثل تفويض قانونگذاري به كميسيونها يا اعضاي هيات وزراء.

3-   احكام و فرامين روساي كشورها يا رهبران آنها.

4-   نظريات علماي حقوق (دكترين) و نظير آراء و تفاسير شوراي نگهبان از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران.

5-   رويه هاي قضايي.

6-   آيين نامه داخلي مجالس مقننه.

    

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 9:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مقدمه‌اي بر تحقيق تاريخ ايران در روزگار نو

بازديد: 131

مقدمه‌اي بر تحقيق تاريخ ايران در روزگار نو

تاريخ ايران تاريخي بس كهن است كه با گذاشتن قرنها از آن و سپري كردن فراز و نشيب‌هاي بي‌شمار داراي قدمت و سابقه‌اي بس با ارزش است و جزء بزرگترين تمدنها در ميان تمدنهاي جهان باستان به شمار مي‌آيد.

تاريخ ايران علاوه بر نشيب‌هاي زياد و فراوان داراي فرازهاي بي‌شماري هم بوده است بطور مثال زمانيكه غرب در قرون وسطي دوران فترت خود را طي مي كرد شرق (ايران) داراي فرهنگ و تمدن و ثروت و تفكر و بوده است و اين رونق تمدن و فرهنگ ايراني كه هنوز هم مورد بحث همگان و جهانيان است به همين دوران باز‌مي‌گردد اما زمانيكه غرب پا پيش گذاشت و روبه رشد و ترقي نهاد ايران در اثر اشتباهات و غفلت گروهي از سردمداران و فرمانروايان حكومتهاي متفاوت از غرب عقب ماند و از همان زمان پس روي كرد.

اگر بخواهيم علت‌هاي عقب‌ماندگي ايران را ريشه‌ يابي و وقايع تاريخي را تحليل و بررسي كنيم با توجه بر آنچه در نتيجه تحقيق و بررسي ساليان متمادي اساتيد بزرگ تاريخ و بزرگان اين علم بدست آمده و از آثار پيشينان به جا مانده حاكي از علتهاي متفاوتي است از جمله ‌آنها و مهمترينشان نوع حكومت ايران است كه حكومتي استبدادي و ديكتاتوري بوده و فقط يك فرد بر جامعه سلطنت و حكومت مي‌كرده در حاليكه در غرب جمهوري برقرار بود و حكومت دموكراسي بود و فرد به حكومت نمي‌رسيد مگر با آراء مردم و حكومت مردم بر مردم در جامعه حاكم جاري بود.

در حاليكه نه فقط در ايران آن روزگار بلكه در ايران اواخر قرن بيستم و اوايل بيست ويكم هم فرد نه تنها راي نمي‌داد بلكه به عنوان بك انسان هم مورد توجه نبود.

اين فقط يكي از علل بود ولي با ورق زدن تاريخ ايران چه تاريخ معاصر و چه تاريخ باستان به پيشينة اين ايران عظيم پي خواهيم برد ولي افسوس كه قدر و ارزش و تجربه‌اي كه بايد از اين تاريخ گرفت حاكمان مطلقه و جبار شناخته نشد و بها داده نشده.

در اين تحقيق چند صفحه‌اي به نزديكترين وقايع از لحاظ زماني به تاريخ كشورمان مي‌پردازيم كه هنوز هم آثار آن در جامعه وجود دارد.

با نگاهي اجمالي به تاريخ ادبيات كودكانه ايران به برخي وقايع تاريخ ايران از سال 1305 كه مهم‌ترين وقايع آن روي كار آمدن وضاخان و ورود آمريكايي‌ها و اعمال نفوذ‌شان در سياست ايران، ملي شدن صنعت نفت در ايران مي‌پردازيم.

با پايان گرفتن نخستين جنگ جهاني، روزگار ايران رو به آشفتگي و نابه‌ساماني گذاشت. در سرزمين‌هاي دور از مراكز، گرايش‌هاي جدايي خواهانه از دولت پديد آمده بود.

اين وضع منجر به ايجاد هرج ومرج و نابه‌ساماني در وضع اقتصادي و نا‌امني شده بود.

در روسيه به تازگي انقلاب بلشويكي رخ داده بود و پي‌آمدهاي آن ايران هم دچار كرده بود. دگرگوني در ساختار سياسي تركيه، عثماني و تكه پاره‌شدن سرزمين‌هاي عربي اوضاع سياسي خاورميانه را بيش از پيش تيره مي‌كرد.

به گفته ابراهيم مكي: اصلاح از راه عادي ممكن نبود فكر كودتا در سرهاي اصلاح طلب دورمي‌زد و افكار آنها متوجه نيرويي بود تا از غيب فرا برسد و به اين اوضاع آشفته و نابه‌سامان و ناامن جاني و مالي ساماني بدهد در همين زمان بودكه شخصيتهاي بزرگي همچون آيت‌الله، مدرس، سيدضياء سرداراسعد و نصرت‌الدوله به فكر كودتا افتادند.

در همين زمان رضاخان مير‌پنج افسر قزاق به ياري سيد ضياء الدين طباطبايي مدير روزنامه رعد كه هر دو از عمال دولت انگليس بودند براي سامان دادن به اوضاع پايتخت از قزوين حركت كردند و سوم اسفند 1299 ش به تهران رسيدند.

احمدشاه قاجار اين كودتا را به رسميت شناخت، رضاخان را سردار سپه معرفي كرد، پنجم اسفند هم با نخست وزير سيد ضياء الدين طباطبايي موافقت كرد.

كودتاچيان در پي اوضاع نابسامان به مردم نويد برقراري آرامش و امنيت دادند.

و نخست وزير وقت براي به دست آوردن حمايت مردم با هماهنگي انگليسي ها قرارداد 1919 م را لغو كرد.

رضاخان درسال 1300 وزير جنگ شد و قدرت خود را گسترش داد و تمام آن را مشغول سركوب شورش ها بود.

پس از انتخاب شدن رضاخان به سردار سپهي، احمدشاه به اروپا رفت و رضاخان مرد نخست سياست شد، در ارديبهشت 1305 تاجگذاري كرد و تا 1320 هم پادشاه ايران ماند.

قبول رضاشاه از سوي مردم و به قدرت رسيدن وي نشاندهنده اين بود كه مردم خواهان حكومتي نيرومند و قوي هستند و با روي كار آمدن وي خواسته هاي اصلاح گرايانه وي بويژه قانونگرايانه روشنفكران به فراموشي سپرده شد و فقط امنيت كشور مورد توجه بود.

به روشني و صراحت مي توان گفت كه نظام حكومتي اين زمان، نظامي استبدادي است و همه تصميم گيري ها به شخص شاه بستگي دارد و تمام پي آمدهاي مثبت و منفي اين دوره را بايد در ساية شخصيت او مورد بررسي قرار داد.

پس براي تغيير يك نظام استبدادي سقوط آن كافي نبود و اقداماتي كه از جمله انقلاب، فتنه، آشوب براي براندازي اين حكومت انجام مي شود فقط هرج و مرج و ناآرامي را به دنبال دارد. به طوريكه همان مردم (انقلابيون) استبداد را بر هرج و مرج ترجيح مي دهند.

روي كار آمدن رضاخان مصادف با اهميت نفت و نقش اساسي آن در تحولات سياسي ايران و كشورهاي عربي شد.

انگليسي ها به دو دليل از رضاشاه حمايت مي كردند:

1- پاسداري از جريان نفت جنوب     2- جلوگيري از ترويج سوسياليسم در ايران

از جمله اقدامات رضاشاه در دوران سلطنتش:

بهسازي سامانه دولتي و اداري، امنيت برقرار كردن سر مرزها، برنامه ريزي اقتصادي براي كشور بين سالهاي 9-1304 ، بهبود وضع راهها، سرمايه گذاري در ايجاد راه آهن و

و در دوران سلطنت وي اولين قطار سراسري راه اندازي شد نشان از ورود مردم ايران به روزگاري نو بود.


از ديگر اقدامات وي:

بستن تعرفه هاي مختلف، ايجاد انحصار دولتي، ساخت كارخانه هاي جديد، تامين وام كم بهره از بانك ملي و راه را براي صنعتي جداي از تاسيسات نفتي فراهم كرد.

در سال 1301 آرتور ميلسپو انگليسي براي دگرگون كردن سامانه بانكي وارد ايران شد بزرگترين خدمت او به سامانه مالياتي ايران برقراري قانون ماليات هاي غيرمستقيم بود رضاشاه بيشتر از همه در بهسازي نظامي، سركوبي شورش عشاير و تامين امنيت بسيار موفق بوده.

پيرو برنامه ميلسپو و تغييراتي كه ايجاد شد كانونهاي جديد صنعتي، بازرگاني، اداري و مسكوني ساخته شد. تا اين زمان رويه قضايي ايران بر پايه شرع و عرف بود رضاشاه دادگستري نو را در ايران بنيان گذاشت. قانونهاي قضايي بر طبق قانون هاي بلژيك و فرانسه تدوين گرديد و سرپرستي دادگاه ها به دانش آموختگان رشته حقوق سپرده شد.

رضاشاه در ابتداي سلطنتش با حمايت و پايگاه مردمي رو به رو بود اما كم كم اين پايگاه را از دست داد. چرا كه همه گروهها را متناسب با موقعيتشان تحت فشار قرار داده بود.

بطوريكه نزديكان و ملازمان او به دشمنان سرسختي مبدل شدند.

رضاشاه قصد داشت به دنبال پيروي از سياستهاي آتاتورك قصد داشت جامعه سنتي ايران را به سوي مدرن شدن پيش ببرد.

رضاشاه در سروسامان دادن به وضعيت كشور به همساني فرهنگي، سياسي و قومي اعتقاد داشت در واقع او به ياري ارتش به قدرت رسيد او رسيدن به اهدافش را بدون استبداد غير ممكن مي دانست در واقع همان عقيده اي كه آتاتورك داشت با اين تفاوت كه آتاتورك از پشتوانه و همراهي روشنفكران تركيه بهره مند بود.

اما رضاشاه بدون پشتوانه يك حزب سياسي فراگير با از دست دادن همراهان غيرنظامي خود و بدون تكيه بر يك پايگاه طبقاتي روشن به گونه اي كم و بيش ناپايدار حكومت كرد.

با آغاز جنگ جهاني دوم در سال 1320 هـ . ش ارتش هاي انگليسي و شوروي وارد ايران شدند. و ايران را اشغال كردند.

در واقع در اين زمان دو نيروي تازه وارد عرصه سياست ايران شدند. 1- حزب توده با گرايش سوسياليستي وابسته با اتحاد شوروي و پرچمدار مبارزات طبقاتي در ساختار اجتماعي ايران.

2- نيروهاي ملي كه گرايش استقلال خواهانه و دموكراتيك داشتند و گرايشهاي طبقاتي شان گسترش صنعت ملي بويژه صنعت ملي نفت و استقلال سياسي را آماج مبارزه قرار داده بودند. در پي آشوبهايي كه ايجاد شد شاه حزب توده را غيرقانوني اعلام كرد و آيت الله كاشاني و مصدق هر دو تبعيد شدند.

بعد از اين مسئله مجلس موسسان تشكيل شد و اكثريت آن بر تشكيل مجلس سنا كه نيمي از اعضاي آن را شاه برمي گيرند راي موافق داد و شاه مجاز شد هر زمان كه لازم بداند مجلس را منحل كند. درسال 1328 جبهه ملي گرايش هاي دموكراتيك و ليبرال را نمايندگي مي كرد شكل گرفت گرايش برجسته رهبر اين جبهه محمد مصدق را چهرة برجسته تاريخ ايران است.

از سال 1329 مبارزه براي ملي شدن صنعت نفت اوج گرفت. شاه به دليل نگراني كه داشت رزم آرا را وزير نفت معرفي كرد او در برابر شاه داراي استقلال راي بود و تلاش كرد آرا و همراهي روشنفكران تندرو را نسبت به خود جلب كند و با اقداماتي كه انجام داد از جمله پيشنهاد لايحه تقسيم زمين بين كشاورزان و روستائيان و و كاستن از تنگناهاي موجود به سر راه حزب توده به برخي از هدف هاي خود دست يافت اما پشتيباني اقتصادي ايالات متحده آمريكا را از دست داد.

رزم آرا پس از ناكامي در برنامه هاي خود به تلاش براي به تصويب رساندن لايحه نفت پرداخت در اسفند 1330 فدائيان اسلام رزم آرا را ترور كردند بعد از رزم آرا حسن علا سياستمدار پرتجربه اي كه با جبهه ملي پيوند نزديك داشت نخست وزير شد.

در 29 اسفند 1330 پيشنهاد ملي شدن صنعت نفت از سوي مصدق در مجلس به تصويب رسيد وي براي تحقق طرح ملي كردن صنعت نفت نخست وزير شد.

در خرداد سال 1330 مصدق براي باز پس گرفتن شركت نفت هيئتي به جنوب فرستاد انگليسي ها از همه كشورهاي دنيا خواستند كه از ايران نفت خريداري نكنند و به اين ترتيب ميزان درآمد ايران از نفت بسيار كاهش يافت. دولت ايران به دادگاه لاهه شكايت كرد ولي دادگاه به نفع انگليس راي داد ولي سال بعد شكايت مصدق مورد پذيرش واقع شد. دامنه كشمكش ها بين نيروهاي چپ و ملي به سال 1331 كشيده شد. و دولت هاي آمريكا و انگليس از اين فرصت براي برنامه ريزي براي كودتا استفاده كردند.

در تابستان سال 1332 برنامه كودتاي نفتي آمريكا آماده اجرا شده بود.

در 21 مرداد 1332 شاه فرمان بركناري مصدق را صادر كرد.

نخستين مرحله كودتا با دستگيري و زنداني شدن سرهنگ نصيري كه فرمان عزل مصدق را حمل مي كرد با شكست مواجه شد.

25 مرداد همان سال شاه از ايران گريخت، در روزهاي 25، 26 و 27 با اطمينان او (مصدق) را ياري دادند ولي وي به ناچار از نخست وزيري كناره گرفت، مردم به خيابانها ريختند و در شهرها زد و خورد روي داد.

در 30 تير 1331 مردم از همه اصناف قيام كردند و شمار زيادي از آنها كشته شدند مصدق اين روز را قيام ملي ناميد. او و وزيران درباري را بركنار كرد و زمين هاي رضاشاه را به مردم برگرداند.

روز 28 مرداد 1339 كودتاچيان به خيابانها آمدند و راديو تهران را اشغال كردند كودتاگران در عين ناباوري همگان به سادگي پيروز شدند.

ولي دولت آمريكا و انگليس با بهره بردن از نيروي اقتصادي و جاسوسانشان دولت ملي مصدق را سرنگون كردند و دولت دست نشانده خود را روي كار آوردند دو سال پس از كودتا دكتر مصدق باز هم به احمد آباد تبعيد شد و تا پايان زندگي در آنجا ماند زندگي و مرگ او را در تبعيدگاهش نمايانگر قهر مردم از دولت بود تا اينكه اين اوضاع در سرنوشت آتي ايران موثر واقع شد.


نتيجه گيري

آنچه از مطالب آمده در اين چند صفحه مي توانيم دريابيم اين است كه تاريخ ايران سعي در پيشرفت و توسعه خود انجام نداده شايد از نظر بزرگان و سردمداران حكومت اين چنين نباشد و آنها اينطور بپندارند كه تمام تلاششان سعي در ساختن ايراني آباد از لحاظ اقتصادي اجتماعي و فرهنگي و بوده اما نتيجة عملكردشان در طول قرنها پاسخي مغاير را به دست ما مي دهد. البته با توجه به آنچه در كتاب تاريخ ادبيات ايران اثر آقاي محمدي و خانم قائيني  آنچه به نظر من مي رسد و هميشه و هميشه توانسته علت عقب ماندگي ايران را و زمينه آن را فراهم آورد تكرار اشتباهات گذشتگان بوده است و ناديده گرفتن تجربيات پيشينيان

«آزموده را آزمودن خطاست»

ولي ايرانيان به اين امر توجهي نكردند از جمله آنها :

1-  اجازة اعمال نفوذ دادن به غربيان- غربياني كه هميشه از هر نظر توانسته بودند در ايران به منافع خود چه از لحاظ سياسي و چه اقتصادي دست يابند.

2-  توجه نكردن به عقايد- پيشنهادات و نظرات و روشنفكران كشورمان از جمله دكتر محمدمصدق كه بزرگترين شخصيت دوران خود شناخته شد و در اثر اين بي توجهي با مسئلة فرار مغزها رو به رو مي شويم.

3-  اشتباه بودن پاية حكومتي ايران كه همانا استبداد بود و نارضايتي مردم از همه طبقات را به همراه داشت و حكومت رضاخان از هيچ گونه حمايت مردمي برخوردار نبود.

4-  نفوذ گروههاي مختلف غربي قبل انگليس و شوروي و ايجاد تفرقه در بين مردم و تقسيم شدن افراد جامعه به گروههاي موافق و مخالف حكومت و كودتاهايي كه در پي اين دوگانگي ها بوجود آمد و آشوبهاي مختلف اساس جامعه را سست و لرزان كرد ولي در نهايت نتيجة آن در تاريخ معاصر رضايت بخش بود كه پيروزي مردم را بر شاه مستبد ايران به همراه آورد.

منبع:

1- محمدي، محمدهادي و قاييني زهره- تاريخ ادبيات كودكان- صص 113- ج 5-
چ 1384 تهران- انتشارات چيتا.


 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 9:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هنرهاي گرافيك و چاپ

بازديد: 75
 
 


دانشگاه جامع علمي كاربردي

واحد 26

 

 

 

موضوع تحقيق:

هنرهاي گرافيك و چاپ

 

منبع و مآخذ:

آخرين تحقيق‌ها و پژوهش‌هاي آقاي پرويز مرزبان

 

 

 

 

استاد:

آقاي شكري

 

 

تهيه كننده:

سيد نويد استرآبادي

 


هنر غرب باستان

هنر اژه اي

منشأ و آغاز هنر يونان را معمولاً دو تمدن محصور در درياي اژه يعني تمدن مينوسي در جزيرة كرت (در جنوب يونان) و تمدن ميسني (در جنوب غربي خاك يونان) عنوان مي‌كنند. هنر مينوسي به عصر مفرغ متأخر تعلق دارد و حدوداً به 2800 سال پيش از ميلاد باز مي گردد. و هنر ميسني نيز با قدمتي كمتر حدوداً به 2000 سال پيش از ميلاد مي رسد.

دورة تمدن مينوسي را معمولاً به سه دورة پيشين، ميانه و پسين تقسيم مي‌كنند.

مينوسي پيشين

كه به دورة پيش از كاخها نيز معروف است، آثار به جاي مانده عمدتاً برخي سفالينه ها و باقي مانده هايي از مجسمه هاي كوچك است. از آن جمله پيكره هاي كوچك اندام مرمري از جزاير سيكلاد (مابين خاك يونان و آسياي صغير) است كه مجسمه هاي كوچك و متفاوتي از پيكره هاي زناانه است كه با تناسبات طبيعي و گاه هندسي شكل گرفته اند. همچنين برخي مجسمه هاي كوچك كه با حجمهاي ساده پيكرة آدمها را در حالات مختلف نشان ميدهد همچون مجسمه «چنگ نواز» كه به حدود 2000 پيش از ميلاد مربوط ميشود.

مينوسي ميانه

در دورة مينوسي ميانه كه مصادف با برپايي و ساخت كاخهاي كهن است از حدود 2000 پيش از ميلاد آغاز ميشود. در اين دورة معماري بناها عمدتاً در كاخهاي پادشاهان مشهود است و نه مقابر و معابد (برخلاف تمدن مصر). حتي شهرها نيز حول كاخ پادشاه شكل مي گيرند. علاوه بر كاخها، سفالينه هاي زيادي از اين دوره به دست آمده كه به دليل ظرافت و دقتي كه در ساخت آنها شده بسيار چشمگير هستند. ابداع چرخ كوزه گري را نيز به همين دوره مربوط مي دانند. سفالينه هاي اين دوره داراي شكلها و تزئينات بسيار متنوع هستند و تبحر سفالگران مينوسي را در خلق آثار برجستة تزئيني و فرمهاي چشمگير و زيبا نشان ميدهد. از آن جمله ميتوان به سفالينه هاي مكشوف در غار كامارس اشاره كرد كه علاوه بر نقوش تزئيني زيباي روي آن، حالت دسته و دهانة منقارگونة آن از زيبايي خاصي برخوردار است.

 

 

 

 

 

 

 

 

مينوسي پسين

در دورة مينوسي پسين كه دورة كاخهاي جديد هم ناميده ميشود، اوج شكوفايي تمدن مينوسي محسوب ميشود و كاخهاي عظيم و باشكوهي در طي سالهاي 1600 تا 1500 پيش از ميلاد بنا شدند. اين كاخها داراي دهليزها، راهروها و پلكانهاي متعددي هستند كه جلوة پرشكوهي به كاخ ميدهد. همچنين تمهيداتي نيز براي ساخت شبكه اي از لوله هاي سفالي براي آبروها و فاضلاب آن به كار رفته كه نمونة برجستة آن را بيش از همه ميتوان در كاخ عظيم كنوسوس يافت. اين كاخ متشكل از سه طبقه است كه پلكانهاي داخلي آن حول يك حياط مركزي ساخته شده اند. تزئينات و نقاشيهاي ديواري در تالارهاي كاخ، نمايانگر نوع زندگي، مشغوليات، تفريحات مردم كرت و صحنه هايي از طبيعت است. از جمله آثار به ياد مانده كاخ كنوسوس، نقاشي ديواري موسوم به «ساقي» است كه فقط بخش كوچكي از آن به جاي مانده و جواني را با موي مجعد و جامه اي حاشيه دوزي شده و با زيورآلات نشان ميدهد. اما نقاشي ديواري ديگر اين كاخ موسوم به «گاو بازي» از نظر نمايش سرزندگي، پويايي و تحرك بسيار خيره كننده است. اين نقاشي گاوبازي را بر روي گاو پرجنب و جوشي نشان ميدهد و دو دختر جوان نيز در دو سوي آن قرار گرفته اند. حالت حركت گاو يادآور نقاشيهاي غاري دورة ديرينه سنگي است. اين نقاشي تسلط و تبحر نقاشان كرتي را در بيان حس و حالت حركت به خوبي نمايش ميدهد. اين علاقة به تحرك و سرزندگي را ميتوان در آثار سفالينة آنها نيز سراغ گرفت كه از جمله ظريف ترين آثار سفالينة دنيا محسوب ميشوند. نقوش و تصاويري روي سفالينه ها در آغاز بيشتر سبكي طبيعت گرايانه دارد و به تدريج از ساليان بعد شكلي انتزاعي به خود ميگيرد و مملو از نقوش و نقشمايه هاي هندسي و ساده ميشود. مجسمه سازي نيز در اين دوره به پيكره هاي كوچك و ظريف خلاصه ميشود و برخلاف هنر مصري در كرت خبري از مجسمه ها و تنديسهاي عظيم و غول آسا نيست و در عوض مجسمه هاي ظريف و كوچكي چون «الهه ماري» به نظر مي رسد به عنوان طلسم و بت به كار مي رفت.

در مجموع تمدن مينوسي كه تأثيري مهم در شكل گيري هنر يوناني داشت، پايان چندان آشكاري ندارد. حدس زده ميشود كه در اثر يك بلاي طبيعي در حدود 1450 پيش از ميلاد دچار خسران ميشود و بعدها كه ميسني ها وارد كرت شدند با مقاومت چنداني مواجه نشدند. اما در هر صورت تمدن اژه از 1400 پيش از ميلاد به يونان انتقال يافت.


هنر ميسني

معمولاً آغاز هنر ميسني را مصادف با دورة كاخهاي جديد ميسني مي دانند. از اين رو تأثير زيادي از فرهنگ كرت گرفتند. اما شواهد گوياي آن است كه ميسني ها به دليل مراودت با مصري ها نيز، تحت تأثير هنر غني مصر قرار داشته اند. با فروپاشي تمدن ميسوني در كرت، تمدن ميسني در يونان برتري مي يابد. وقوع جنگهاي متعدد با ساكنان بومي يونان باعث ميشود تا ميسني ها دژها و حصارهاي متعددي حول سرزمين خود بنا كنند. اين دژها تا 1200 پيش از ميلاد آنها را در پناه خود قرار داد، اما با غلبة مهاجمان و از بين رفتن تمدن ميسني، ويران شد.

 

 

 

 

 

 

 

در طي استقرار ميسني ها در يونان، كاخهاي عظيمي در شهرهاي مختلف سرزمين يونان ساخته شد. از بناهاي عظيم به جاي مانده از آن دوران يكي كاخ عظيم تيرونز است و ديگري كاخ ميسن. كاخ مستحكم و پرحفاظ تيرونز در حصاري از ديوارهاي با 6 متر ضخامت قرار دارد. ديوارها از سنگهاي نتراشيده ساخته شده بودند و فاقد پيچيدگي و ظرايف معماري بودند. شايد دروازة شيران در كاخ ميسن از جمله استثناها باشد. اما مقبره معروف به گنج خانة آترئوس به دليل گنبد عظيم و خارق العادة آن كه ارتفاعي حدوداً نزديك به 5/13 متر دارد، بلندترين ساختمان طاق بندي شده بدون تيرهاي داخلي بود كه نمونه اي منحصر به فرد محسوب ميشود و تا 1500 سال پيش از آن كه معبد پانتئون ساخته شود، بزرگترين از نوع خود بود. ظاهراً در بسياري از مقابر از اين نوع، وسايل و ابزارهاي مختلفي نهاده مي شد كه به غارت رفته اند. در يكي از اين مقابر نقاب تدفيني يافت شده كه چهرة شخصي را با حالتي واقع گرايانه نمايش ميدهد. وجود اين نوع آثار گوياي آن است كه تمدن ميسني تا حدي تحت تأثير تمدن مصر بوده است. از جمله آثار برجستة تمدن ميسني ميتوان به جامهاي معروف وافيو اشاره كرد. اين دو جام از دو ورق طلا ساخته شده اند و بر روي آنها تصاويري از صحنه هاي گاوبازي چكش كاري شده است. اثر معروف ديگر جام جنگاوران است كه صفي از سربازان ميسني بر روي آن نقاشي شده است. اين تصاوير شكل ظاهري و نحوة لباس پوشيدن سربازان ميسني را به وضوح نمايان مي سازد.

 

 

 

 

 

 

 

همان گونه كه گفته شد به تدريج با اضمحلال تمدن ميسني ها در حدود 1200 پيش از ميلاد شكل گيري تمدن يونان در سرزمين مركزي يونان آغاز ميشود. معمولاً هنر يونان باستان را به چهار دورة اصلي تقسيم مي‌كنند: دورة هندسي، دورة كهن، دورة كلاسيك، دورة هلني.

هنر مينوسي

تمدن مينوسي غني ترين و شگفت انگيزترين تمدن دنياي اژه اي شناخته شده است. چيزي كه اين تمدن را نه تنها از مصر و خاورميانه، بلكه همچنين از تمدن باستاني سرزمين يونان مجزا مي دارد فقدان دوام و پيوستگي آن است، كه به نظر مي آيد عللي اساسيتر از نقص يا خطاي كاوشهاي باستانشناسي داشته باشد. در بررسي آثار عمده‌اي كه از هنر مينوسي به دست آمده است به هيچ وجه نمي توانيم سخن از رويش يا سير تكاملي به ميان آوريم، زيرا آن آثار چنان به طور ناگهاني ظاهر شده و از ميان رفته اند كه ناچار بايد نتيجه بگيريم قوا و عواملي خارجي در تعيين سرنوشتشان دست به كار برده است- چون تغييراتي شديد و صاعقه آسا كه سراسر جزيرة كرت را دچار وضعي بحراني ساخته باشد- و ما را از آن اطلاعي در دست نيست. اما در عين حال سجية هنر مينوسي كه اصولا آميخته به شادي و حتي شوخ طبعي و آكنده از حركات موزون است، هيچ اشارتي به وجود اين گونه تهديدها و بلايا نمي كند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نخستين تحول غيرمترقبه حدود 2000 ق م به وقوع پيوست. تا  ساكنان جزيرة كرت قدمي از مرحلة زندگي ده نشيني عصر نوسنگي فراتر ننهاده بودند؛ هرچند كه مي دانيم آن مردمان ظاهراً از راه دريا مقداري داد و ستد مي كردند و از اين راه با مصريان تماس پيدا كرده بودند. در آن زمان ايشان نه فقط روش كتابتي خاص خود اختراع كردند، بلكه همچنين تمدني شهري به وجود آوردند كه هسته مركزيش از چند كاخ بزرگ تشكيل مي‌يافت. در اندك مدتي سه كاخ كنوسوس و فايستوس و ماليا در كرت برپا شد. امروزه از نهضت ناگهاني در برافراشتن ساختمانهاي معظم اثري بر جاي نمانده است، زيرا هر سه كاخ نامبرده حدود 1700 سال ق م در يك زمان منهدم شد؛ و گرچه پس از گذشت يكصد سال در همان نقاط بناهايي عظيمتر از نو ساخته شد، ليكن سرانجام آن آثار نيز در حدود 1500 ق م به نابودي كشيد. اين كاخهاي نوين هنر اصلي دانش ما دربارة معماري مينوسي شمرده مي شود. كاخ سينوس واقع در شهر كنوسوس پرشوكت تر از ديگران و در محلي وسيع ساخته شده بود، و آن قدر اتاقهاي تودرتو داشت كه در افسانه هاي يوناني به نام «معبر هزار خم ميسنوتاوروس» (لابيرنت مينوتاوروس) مذكور در محل اين كاخ مورد كاوش دقيق قرار گرفته و آثاري از آن به دست آمده است. با مدارك و نشانهايي كه در دست داريم نمي توانيم هيئت كلي آن ساختمان را در نظر مجسم سازيم، ليكن اين استنباط برايمان حاصل مي شود كه نماي خارجي آن ساختمان به عظمت و تفصيل كاخهاي آشوري و ايراني نبوده است.

اصولا بايد گفت در معماري مينوسي براي به وجود آوردن حالت وحدت و شكوه ساختماني اهتمامي به كار نمي رفته است. واحدهاي منفرد ساختماني عموما كوچك بود و سقفها چنان كوتاه ساخته مي شد كه حتي آن قسمتهاي بنا كه چند طبقه روي هم قرار مي گرفت ارتفاع زيادي نمي يافت. با اين حال راهها و پلكانها و معبرهاي هواكش متعدد مسلماً به ساختمان كاخ مينوسي حالتي باز و دلگشا مي بخشيده است؛ و پاره اي از قسمتهاي داخلي آن كاخها با ديوارهاي پوشيده از نقوش تزييني شان تا هم امروز حالت ظرافت و لطف خانگي خود را محفوظ داشته است. سنگ كاري كاخهاي مينوسي در همه حال بي نقص بود، ليكن ستونها عموماً از چوب ساخته مي شد. گرچه از اين ستونها يكي هم برجاي نمانده است اما شكل مشخص آنها (با بدنة صافي كه از بالا به سوي پايين باريك مي شد، و سرستون بالشتي شكل بزرگي كه بر رأسش قرار داشت) از روي نمونه هايي كه در نقاشي و پيكره سازي مصور شده بر ما معلوم شده است. دربارة اصل و خاستگاه اين نوع ستون، كه به اعتباري مي توانست حاوي رمز يا مضموني ديني بوده باشد، و يا در مورد پيوندهاي احتمالي آن با معماري مصري، متأسفانه به هيچ وجه نمي توانيم اظهارنظر كنيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


كدام فرمانروايان بودند كه اين كاخها را برپا ساختند؟ از نام و نشان ايشان ما را خبري نيست (به جز نام افسانه اي پادشاه مينوس)، ليكن مدارك باستانشناسي به ما اجازه مي‌دهد كه مطالبي چند درباره شان حدس بزنيم. از جمله اينكه هيچ يك از آنان مقام سركردگي جنگي نمي داشته اند، زيرا از دوران تمدن مينوسي جزيرة كرت هيچ گونه استحكاماتي بر جاي نمانده است، همچنانكه در مجموعة هنر مينوسي نيز تقريباً هيچ اثري كه دلالت بر مسائل يا سازمانهاي نظامي كند يافت نشده است؛ و ديگر اينكه در هيچ جا اشارتي بر مقام تقدس آن پادشاهان- مانند آنچه در مصر و بين النهرين مشاهده كرديم- نرفته است، گرچه به احتمال كلي مراسم جشنواره هاي ديني در زير نظارت ايشان برگذار مي شده است (تنها قسمتهايي از كاخهاي مينوسي كه وجه تشابهي با پرستشگاه داشته نمازخانه هاي كوچكي بيش به شمار نمي آيد، و اين خود نشان مي دهد كه مراسم ديني بيرون از ساختمان و در محلي سرگشاده اجرا مي شده است). از جانب ديگر وجود بسياري كارگاهها و انبارهاي آذوقه و ادارات در كنوسوس دلالت بر آن دارد كه كاخ منحصراً اقامتگاه شاهي نبود، بلكه مركز بزرگي بود براي انواع فعاليتهاي كشوري و تجاري، از آنجا كه كشتيراني و تجارت قسمت مهمي از زندگي اقتصادي تمدن مينوسي را تشكيل مي داد (وجود ساختمانها و تاسيسات بندري و وفور اجناس صادراتي كرت در مصر و نقاط ديگر دنياي آنروزي اين مطلب را ثابت مي دارد)، شايد بتوان گفت كه شخص پادشاه در رأس طبقة اشرافي تجارت پيشه اي مقام مي داشته است.

تفسير زندگي ديني در تمدن مينوسي جزيرة كرت از تشريح اوضاع سياسي و اجتماعي آن به درجات دشوارتر است. به طور خلاصه مي توان گفت مركز زندگي ديني مينوسي در پاره اي مكان هاي مقدس چون غارها و بيشه ها قرار داشت، و خداي اصلي (يا خدايان)شان از جنس زن بود، مانند مادر خدايان يا الهه هاي بازآموزي كه قبلا از نظرمان گذشت. از آنجا كه در تمدن مينوسي معابدي وجود نداشت، فقدان پيكره هاي بزرگ ديني در آن سامان نيز ماية شگفتيمان نمي شود؛ و به طور كلي مشاهده مي كنيم كه در هنرمينوسي مضامين ديني هم از لحاظ تنوع محدود و هم از جهت مفهوم مبهم بوده است؛ حتي هنگامي كه پيكره ها به مقياس كوچك ساخته مي شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دو پيكرة كوچك اندام از گل پخته و متعلق به حدود 1600 سال ق م كه از كنوسوس به دست آمده ممكن است الهة مينوسي را در يكي از چندين هويت گوناگونش نشان بدهد؛ و يكي از آن الهه را با سه مار دراز كه به دور بازوها و بدن و كلاهش پيچيده اند نشان مي دهد. معني مارها به نظر ساده مي آيد، چرا كه در بسياري از دينهاي باستاني تصوير مار معرف خدايان زمين و باروري مردانه بوده است به همان وضوح كه پستانهاي برهنة پيكرة مورد بحث حاكي از باروري زنانه است. ولي آيا مي توان اين تنديس زنانه را به يقين يكي از پيكره هاي پرستيدني مينوسي دانست؟ از يك نظر حالت ايستاده خصوصيات يكي از پيكره هاي نذري باشد؛ و به اعتباري ديگر ممكن است وجود مارها نمايشي باشد از آيين ماربازي، و نه اشارتي بر يكي از صفات رباني. پس شايد اين تنديس ملكه اي يا كاهنه اي است كه توجه ما را به خود جلب كرده است؟ به هر حال بانوي مزبور به هيچ وجه حالت و سيمايي هيبت انگيز ندارد، و به خصوص تاكيدي كه در جلوه گر ساختن جامه اش به كار رفته به وي ظاهري كاملا دنيوي و حتي مديريت بخشيده است. نكتة متناقض ديگر اينكه در كرت دنيوي و حتي مدپرست بخشيده است. نكتة متناقض ديگر اينكه در كرت مار به ندرت يافت مي شود، به طوري كه مي توان نتيجه گرفت آيين ماربازي محتملاً از خارج بدانجا راه يافته نه انكه رسمي محلي بوده باشد، و با اين حال تاكنون پيكره هاي الهة ماري در هيچ نقطه اي بيرون از خاك كرت يافت نشده است. تنها شيوة هنري اين پيكره است كه مي تواند حاكي از نفوذ عاملي خارجي باشد؛ بدين معني كه خاصيت مخروطي شكلي كه با بياني مؤكد به هيكل الهه داده شده است، و چشمان درشت و ابروان كلفت و كمانيش يادآور خويشاوندي آن اثر مي باشد دورافتاده و غيرمستقيم، و شايد ارتباط يافته از راه آسياي صغير با هنر بين النهرين است.

 

 

 

 

 

الهة ماري ما متعلق به آغاز دوراني كوتاه ميان سالهاي 1600 و 1450 ق م، آثار معماري و پيكرة سازي و نقاشي مينوسي را كه ما امروزه مي شناسيم به وجود آورد. پس از وقوع فاجعه بزرگي كه كاخهاي نخستين را نابود ساخت، و نيز پس از طي يك قرن كه وضع به كندي بهبود مي يافت. در تمدن مينوسي وضعي به حصول پيوست كه امروزه در نظر ما چون دوراني از افزايش ناگهاني ثروت و قوران انفجار آساي نيروي آفرينش هنري مي نمايد. شگفت انگيزترين جنبة اين رونق و شكفتگي ناگهاني نهضت بزرگي است كه نصيب هنر نقاشي شد. در دورة كاخهاي نخستين يعني ميان 2000 تا 1700 ق م فني و زينتكاري پرجنب و جوش شهرت بسيار داشت؛ ليكن اين سابقة هنري به هيچ وجه ما را آمادة پذيرش نقاشيهاي ديواري به شيوة «طبيعت پردازي» كه زينت بخش ديوارهاي كاخهاي نوين شده است، نمي سازد. متأسفانه فقط اجزا و قطعاتي ناچيز از اين نقاشيها سالم بر جاي مانده است، به طوري كه هيچ نمونه اي از تركيب كامل يكي از آن مجالس يا طرح انگيزي عمومي سطح يكي از ديوارها به دست نيامده است. مي توان گفت كه بسياري از آنها صحنه هايي از طبيعت با جانوران و پرندگاني در ميان انبوه گياهان، و يا انواع موجودات دريايي را مصور مي ساخته است. در قطعه نقاشي ديواري تصوير گربه اي را مي بينيم كه در پشت بوته اي به كمين قرقاولي نشسته است. شكلهاي مسطح جانوران و گياهان كه به حالت نيمرخ در برابر پس زمينه اي از رنگ يكدسته قرار داده شده نقاشي مصري را به ياد مي آورد، و همچنين موشكافي و دقتي كه در مشاهدة خصوصيات گياهان و جانوران به كار رفته است خصيصه بزرگ هنر مصري را در نظرمان زنده مي سازد. اما اگر نقاشي ديواري مينوسي وجود خويش را مديون نفوذ هنر مصر بود، در عين حال از جهت طرز فكر و درك زيبايي خاص خود با آنچه متعلق به درة نيل بود مغايرت كلي داشت چنانكه به جاي دوام و سكون هنر مصري، در هنر مينوسي شور و شوقي به سوي حركات موزون و مواج مي يابيم، همچنانكه شكلها خاصيت عجيب بيوزني به خود مي گيرند گويي كه در جهاني خالي از نيروي جاذبه در حال شناوري يا جولان اند، و با آنكه هر چه تصوير شده در زير آب به وقوع پيوسته است. زندگي دريايي (چنانكه در نقاشي ديواري ماهي كوچك و ماهي يونس تصوير 100 مشاهده مي شود) موضوع مورد علاقه در نقاشي مينوسي بود، و اين احساس از محيط دريا در هر نوع اثري نفوذ خود را باقي مي گذاشت؛ حتي مثلاً در نقاشي ديواري گاوبازان كه بزرگترين و پرجنبش ترين نقاشي ديواري مينوسي است كه تاكنون يافت شده است (اجزاي اصلي تيره‌تر است و براساس آن نقشهاي قسمتهاي ديگر مرمت كاري و احيا شده است). عنوان قراردادي «نقاشي ديواري گاوبازان» كه به اين اثر داده شده است نبايد موجب گمراهيمان شود، چرا كه آنچه در اين صحنه از نظرمان مي گذرد گاوبازي معمولي نيست، بلكه نوعي بازي آييني است كه اجرا كنندگان آن با حركاتي نرم و موزون بر پشت گاو معلق مي زنند. در تصوير مورد بحث دو تن از پهلوانان كمرباريك دوشيزگان اند كه قبل از هر چيز به وسيلة روشني رنگ پوستشان (همانطور كه در هنر مصري مشاهده شد) از پهلوان سومي كه مرد است متمايز گرديده اند. شك نيست كه در دين مينوسي گاو نر جانوري مقدس شمرده مي شد و عمليات معلق زني بر پشت آن اهميتي بسزا مي داشت، و چنانكه شاهديم تاثير اين گونه صحنه ها در افسانه سرايي يونان دربارة جوانان و دوشيزگاني كه قرباني مينوتاوروس مي شدند انعكاس يافت و تا به امروز باقي ماند. اما از روي اين نقاشي ديواري به هيچ وجه نمي توانيم بر چگونگي آنچه كه ضمن اين مراسم اجرا مي شده است پي ببريم، زيرا گزارش تصوير سخت ابهام انگيز است. آيا سه هيكل تصوير شده مراحل متوالي حركت واحدي را نشان مي دهند؟ جوان وسطي چگونه توانسته است بدان حالت بر پشت گاو نر قرار گيرد، و مسير حركتش كدام است؟ براي پي بردن بر اين مسائل دانشمندان حتي از مشورت با خبرگان گاوداري و گاوبازي كوتاهي نكرده اند، بي آنكه پاسخ قانع كننده اي به دست آورده باشند. از آنچه گذشت نبايد نتيجه بگيريم كه نقاش مينوسي در كار خود ناشي شده باشد- اصولاً سرزنش كردن وي به قصور در برآوردن منظوري كه در نيتش نبوده از انصاف به دور است- بلكه در نظر او نمايش سهولت و سيلان حركات به مراتب بيشتر اهميت مي داشته است تا دقت در گزارش واقعيت، يا اهتمام به وصف حالت عاطفي. هدف اصلي هنرمند مينوسي در حقيقت اين بوده است كه اجراي آيين گاوبازي را به صورتي آرماني جلوه گر سازد، و براي اين منظور جنبه هماهنگي حركات و حالت بازيگوشي آن را به وصفي موكد درآورده است، تا آنجا كه بازيگران صحنه چون يونس ماهياني به حال شناوري و جست و خيز در دريا مجسم شده اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جام به شكل سرشير، از مقبره اي استوانه اي در ميسن، حدود 1550 ق م، طلا، بلندي 20 سانتيمتر ، موزة ملي، آتن


 

 

 

 

منابع و مآخذ:

تاليف و ترجمه: فرهاد گشايش بخش وقايع نگاري تاريخ ايران بهرام نفري

و قسمتي از ترجمه هاي پرويز مرزبان

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 9:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

پوشش در شعر گويندگان پس از مشروطه

بازديد: 85

 

دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين، پيشوا

 

دانشكده ادبيات و علوم انساني

 

 

 

 

عنوان مقاله:

پوشش در شعر گويندگان پس از مشروطه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه و پيشگفتار

از دوران كهن، شخصيت و خلق و خوي زن توجه دانشمندان و فلاسفه هر عصري را هميشه به خود جلب كرده است. در فرهنگ اسلامي و شرقي ما، زن در اجتماع مقامي بس والا دارد. در تاريخ و فرهنگ ما، زنان بسيار ارجمند و عاليمقامي وجود دارند و شخصيت بزرگ آنان اصولاً در قالب فرهنگ غربي نمي گنجد و يكي از آن موارد كه زن مسلمان را از زن غربي ممتاز مي نمايد حجاب و پوشش اسلامي اوست. حجابي كه دين او آن را تائيد مي‌كند و كتاب آسمانيش بر آن صحه مي گذارد.

نوع پوشش در كشور و فرهنگ ما از ديرباز به عنوان يك امر فقهي و تكليف شرعي بر شمرده مي شد و هيچگونه بحث و اظهار نظر خاصي در باب آن نمي شد و البته حدود پوشش مورد بحث فقها بود ولي اصل آن از طرف طوايف مسلمان مورد تائيد و قبول بوده است.

ولي بحث از حجاب در كشور‌ما، همزمان با آشنايي ايران و ايراني با عالم تجدد بوده است. احساس شكست در برابر غرب، روشنفكران ما را كه ساده انگاراني بيش نبودند در باب نوع لباس و آرايش و زينت به فكر انداخت كه شايد پيروزي غربي‌ها به علت همين تفاوت در ظواهر بوده است و نظريه‌اي بدنبال آن مطرح شد مبني بر اينكه اگر به غربي‌ها تشبه جوييم مي توانيم به پايه و مرتبة آنان برسيم.

اين تفكر بر اقشار مختلف جامعه تأثير خود را نهاد از جمله در جامعة ادبي كشور و نويسندگان و شعرا. حجاب در شعر شاعران پس از مشروطه به دو صورت مطرح گرديد. يكي به حالت دفاع از پديدة كشف حجاب و ديگر به صورت دفاع از حجاب و جواب به كساني كه پديدة كشف حجاب را ستوده‌اند.

آنچه را بايد بدان توجه داشت آن است كه شعر گفتن دربارة زن، سابقه طولاني در ادب فارسي دارد. در دوره مشروطه نيز، اشعار فراواني گفته شد كه در برخي موارد به انتقاد كلي از برخوردي كه بازن در طول تاريخ صورت گرفته، مي پرداخت. از جمله مسائل مربوط به آموزش زنان، موقعيت اجتماعي آنان و

از جمله مباحث مطرح در شعر پس از مشروطه مسأله حجاب و كشف حجاب است كه در اين مقاله سعي مي‌شود تا به بررسي اشعار شاعران اين دوره پرداخته گردد. شاعراني كه به دفاع از دين و ديانت به توصيف حجاب و پوشش و محسنات آن پرداخته‌اند و يا در پاسخ‌گويي بر اشعار گويندگان كشف حجاب پرداخته‌اند.

حجاب از ديدگاه قرآن و اسلام

انعكاس مسأله حجاب و پوشش در شعر شعرا و ادبيات معاصر ما ريشه در همان باور‌هاي ديني و مذهبي دارد. آنجا كه گويندگان پس از مشروطيت به دفاع از حجاب پرداخته‌اند برخاسته از باور‌هاي ديني و تعاليم قرآني دارد. بنابراين لازمست كه با نگاهي گذرا حجاب را از ديدگاه قرآن و اسلام بررسي كنيم.

در باب محجوبيت معنوي و حفظ عفاف مردان و زنان آيه‌هاي سي‌ام و سي و يكم از سوره نور تعيين تكليف كرده است.


ترجمة آيات چنين است:

«اي پيغمبر به مومنان بگوي چشمان خود را از ديدن نامحرم فروبندند و عفاف خود را حفظ كنند. اي پيغمبر به زنان مومنه بگو: تا چشمان خود را از ديدار نامحرمان بپوشند و عفاف خود را نگاهدارند و زينت خود يا مواضع زينت خود را جز براي محارم و زنان مسلمان، تابعان فاقد شهوت و اطفال غير بالغ ظاهر نسازند و روسري‌هاي خود را برگريبان خويش استوار كنند و به قصد اظهار زينت و نشان دادن خلخال، پاي بر زمين نكوبند و از آرايش‌هاي جاهليت خودداري كنند.»

با توجه يه اين آيات ارزش و مقام حجاب از ديدگاه قرآن ثابت مي‌شود. (1)

در سخن بزرگان دين نيز مسأله پوشش و حجاب انعكاس يافته است:

پيامبر گرامي اسلام مي فرمايند: از بهترين زنان شما آن زني است كه بسيار با محبت و با حجاب كامل و نزد خانواده‌اش محترم و با شخصيت باشد.

و نيز در جاي ديگر مي فرمايند: به زنان سورة نور را بياموزيد.(2)

و حضرت علي (ع) مي فرمايند: حفظ (حجاب و عفت) زن به حال خودش سودمند تر و موجب پايداري بيشتر زيبايي اوست.

و امام باقر (ع) نيز فرمودند: همان‌گونه كه مردان دوست دارند زينت و آراستگي را در زنانشان ببينند، زنان نيز دوست دارند زينت و آراستگي را در شوهرانشان ببينند.

امام صادق (ع) مي فرمايند: پيامبر، مرد را نهي مي كرد كه شبيه زنان شود و زن را نهي مي نمود كه در لباس پوشيدن شبيه به مردان باشد. (3)

حال كه با ديدگاه قرآن و بزرگان دين در باب حجاب آشنا شديم مي‌توان نتيجه گرفت كه چرا در دورة مشروطيت در دفاع ازحجاب اينهمه شعر سروده شده است و شاعران ما زنان را به حفظ حجاب ترغيب مي نمودند.

پديدة كشف حجاب

اهميت نوع «پوشش» همانند «رنگ و شكل» به عنوان يك نماد براي سنت‌هاي ملي و ديني، از ديرباز شناخته شده بود. براستي پوشش و شكل و ماهيت آن در آغاز فقط به عنوان يك ضرورت زندگي يا ضرورت مذهبي تلقي مي شد. هرگاه پوشش به عنوان يك ضرورت مذهبي تلقي شود ديگر نمي توان به راحتي در نوع و شكل آن تغيير ايجاد كرد. بلكه هر نوع تغيير علامت نوعي تحول فرهنگي به حساب مي آيد.

گاه قضية پوشش اينگونه اهميت مي يابد كه ملتي با پوششي خاص، تقليد از فرهنگ و لباس ملتي ديگر را آغاز مي‌كند. مسأله لباس، خود به تنهايي اهميت ندارد، اما زماني كه تفاوت فرهنگي و ميل به پيروي و تقليد كوركورانه و گاه متضاد با فرهنگ آن ملت پيش مي آيد حساسيت و اهميت لباس را پديد مي آورد.

در پاره‌اي از موارد پس از حادثة جنگ و رويارويي دو ملت با هم و مغلوب شدن يكي از ديگري سبب مي‌گردد كه قوم شكست خورده، به دنبال تقليد از آداب و رسوم و مذهب و فرهنگ و لباس قوم غالب برآيد.(4)

اين غلبه را در موارد ديگر جامعه نيز مشاهده مي كنيم به ويژه در ادب فارسي. براي نمونه رشيد ياسمي در اين زمينه چند نمونه شعر دارد. (5) اشعاري كه در واقع از شاعران كهن كه تعابير بدبينانه‌اي دربارة زنان دارند، انتقاد كرده است. اما پس از چندي اين مسائل به حجاب و آزادي زنان كشيده شد. شاعران متجدد دورة مشروطه، مسائل مختلفي را در هم آميختند، در حالي كه با اندكي دقت، روشن مي شد كه هدف اساسي آنها برداشتن حجاب است. سه شاعر دورة مياني مشروطه تا رسمي شدن كشف حجاب، يعني عارف، عشقي و ايرج ميرزا، در اين مسأله پيشگام بودند. اما در مقابل شاعران ديندار، كوشيدند تا افزون بر استفاده از تعابير ادبي، شرعي بودن حجم حجاب و نيز فوايد اجتماعي آن را در شعر خود گوشزد كنند. شيخ يوسف گيلاني با اشاره به آن كه زن اردشير تا چه اندازه به عفت و حجاب خويش پاي بند بود،به شعر ايرج ميرزا شاهزاده اشاره مي‌كند كه :«اما شاهزادگان امروزي، شعر مي گويند و برخلاف ديانت افسانه مي‌بافند.»

با بالا گرفتن نهضت مشروطه و رواج روزنامه نگاري به سبك غربي، حجاب مورد توجه قرار گرفته و كساني به آن حمله آوردند اما بيست و پنج سال طول كشيد تا رضا شاه كه مجري طرح كشف حجاب بود آن را به صورت قانون درآورد. در مقابل شاعران ديندار به دفاع از مسئله حجاب پرداخته و بخشي از ادبيات فارسي آن دوره از ايران شامل اين مبحث گرديد.


پوشش در شعر شعراي مدافع حجاب پس از مشروطه

1-   اشرف الدين حسيني و شعر حجاب

اشرف الدين حسيني (م 1313ش/1352ق) معروف به نسيم شمال از شاعراني است كه در برزخ سنت و تجدد سير مي‌كند. وي اشعاري دارد كه نشانگر داغ بودن بحث حجاب در روزگار وي است و او طبعاً به عنوان فردي روحاني و ديندار، از حجاب جانبداري مي‌كند كه چند بيت از اشعار وي را ذكر مي كنيم:

زن‌هاي مسلمان را آيين حجاب امروز

 

بايد كه به رخ گيرند در كوچه نقاب امروز
بايد كه به رخ گيرند در كوچه نقاب امروز

قانون حيا بر خلق چون هست ثواب امروز

 

البته حجاب زن باشد ز كتاب امروز

 

از بهر رسول الله آيات حجاب آمد

 

بايد كه بگيرد رو هر زن كه مسلمان است

 

زيرا كه حجاب زن معلوم ز ايمان است

هم عصمت و هم عفت در پردة نسوان است

 

قانون حيا مسطور در سورة قرآن است

 

قرآن خدا حجت اندر همه باب آمد

 

ما ملت ايراني امروز مسلمانيم

 

هم شيعة اخلاص و هم تابع قرآنيم

جز قاعده اسلام ما هيچ نمي دانيم

 

در روز قيامت هم جوياي شفيعانيم

 

بر ما ز حجاب امروز آيات كتاب آمد

 

         


2-   وافي عراقي

يكي از شعراي مدافع حجاب در دورة پس از مشروطه وافي عراقي است كه به چند بيت از اشعار وي اشاره مي كنيم:

معني ناموس چيست روي نهان داشتن

 

پردة عفت زدن حفظ روان داشتن

عصمت و ناموس ما به مسلك هوشمند

 

گنج بود گنج را به كه نهان داشتن

اي كه تورا آرزوست به كشف‌ناموس خويش

 

پرده دري نارواست پردگيان داشتن

مگر كمي از وحوش نگر به حال طيور

 

پند بگير از خروس پاس زنان داشتن

قصة ناموس و غير چو برق با خرمن است

 

خرمن خود را مخواه برق يمان داشتن

آئينه بي حجاب به طبع گيرد غبار

 

خوش بود آئينه را پرده بر آن داشتن(7)

3-   دكتر محمود افشار

دكتر افشار غزلي در باب حجاب دارد و آن شعري است كه در سال 1300 ه.ش. در شهر يزد سروده و در آنجا، براساس ظاهر شعر، از نقاب و حجاب و عصمت زنان دفاع كرده است. غزل وي در زمان آغاز تبليغات كشف حجاب بوده است، مورد استقبال هواخواهان حجاب واقع شده و آنان شعر وي را در مطبوعات و كتاب‌هاي خويش آورده و برخي هم به دفاع از آن شعر سرودند و ابياتي از غزل وي چنين است:

پرده زنهار ميفكن زرخ چون قمرت


 

تا مبادا بزند ديدة ناكس نظرت

قمرت گفتم و تشبيه خطا كردم از آنك

 

چون تو كسي نيست كه مانند كنم بردگرت

اين لطافت كه تو داري نه دگر كسي دارد

 

درزي طبع بريده است لباسي ببرت

گرد بر روي مزن وسمه بر ابروي مكش

 

كه تو خوبي نتوان كرد از اين خوبترت

رقص با هركس و هر جاي مكن مي ترسم

 

نقص حسنت بشود عيب به جاي هنرت (8)

4-   سناد الاسلام

يكي از شعراي دورة مشروطه كه درباب حجاب اشعار چندي سروده است كه در اينجا چند بيت از آن را نقل مي كنيم:

صنما پرده گر افتد زرخ چون قمرت

 

شور و آشوب به عالم فتد از هر گذرت

مي رود يك سره برباد خزان برگ و برت

 

مه رخا پردة ناموس ميفكن ز سرت

زلف مشگين مده‌اي حورپري رخ بر باد

 

زان كه تو همچو غزالي به كمينت صياد

چو پري پرده نشين باش و چو سروي آزاد

 

شوخ چشما منما گوشة ابرو كه مباد (9)

5-   طلوعي

يكي از شعراي اين دوره كه به اشعار شعراي مدافع كشف حجاب پاسخ مي گفت و آنان را مرتد و بي دين معرفي مي كرد، آقاي طلوعي بود كه اشعارش در نشريه‌هاي مختلف از جمله نشرية دعوت اسلامي كرمانشاه چاپ شد. از جمله:

هر كه بي پرده زند طعن به احكام خداي

 

پرده بردارم و گويم كه ندارد ايمان

هر كه مقهور طبيعت بود و بوالهوسي

 

فاش گويم كه چنين شخص نباشد انسان

هر كه دعواي شرف دارد و اظهار نسب

 

از حجاب است كه افتاده رخ مه‌رويان

اي طلوعي بفكن خامه و كن قطع سخن

 

كه محالست شود رفع حجاب از ايران (10)

6-   غراي نجف آبادي

در نشريه ‌محلاتي، اين قصيده در دفاع از حجاب از شاعري به نام غراي نجف آبادي نقل شده است.

بپوش شهد لب خويش را زمگس

 

كه تاشوي تو ز زحمت خلاص‌و او ز هوس

تويي چه ميوة شيرين و نور او خوشرنگ

 

حجاب بهر تو برگ است و بر مدار عبس

حجاب كرده بر آفات دست قدرت حق

 

ز برگ‌هاي درختان به ميوة نورس

اگر حجاب بد است از براي زن ز چه رو

 

ز برگ دختر رز كرده چادر اطلس

هر آنچه هست لطيف و نظيف و پاكيزه

 

بپوشيش تو به لفاف‌ها ز لوث و دنس (11)

7-   نجفدري فيروزكوهي

او نيز شعري دربارة حجاب سروده است:

سعي دارد متجدد كه شود كشف حجاب

 

خواهد او مثل اروپا شود اين ملك خراب

در اروپا همه را مسلك و آيين اين است

 

كه زن و مرد ز شهوت نشوندي بي تاب

اين جوانان وطن بنگر و اين نسوان را

 

خود تو انصاف بده هست چنين رأي صواب (12)

 


8-   اميري فيروز كوهي (1288-1363)

استاد سيد كريم اميري فيروز كوهي متخلص به «امير» از شاعران و نويسندگان به نام ايران اسلامي دورة اخير است از كارهاي وي دو جلد ديوان است مشحون از غزليات و قصايد و مثنوي. دينداري و تعهد و عشق به امامان، به ويژه امام رضا وحضرت صاحب الامر (ع) در اشعار او موج مي زند.

مثنوي عفاف نامة وي در اين باب بسيار معروف است كه ابياتي از آن را نقل مي كنيم:

اي زن اي سرو ناز و باغ وجود

 

نور بخشندة چراغ وجود

اي به تو زنده جان خرد و كلان

 

وي پديد از تو بر دلال ويران

در رفاه از تو دودة آدم

 

در تعب بي تو هر كه در عالم

فكر تو دستيار كار همه

 

كار تو نيز دستيار همه

بي تو قائم نظام هستي ما

 

در تو ظاهر خداپرستي ما

چون زآيين و كيش روي نهفت

 

كرد با عصمت آنچه نتوان گفت

پس تو را آنچه راستان گفتند

 

آنچنان كن كه آنچنان گفتند

روي از غير شوي خويش بپوش

 

جان فداي تو، روي خويش بپوش (13)

9-   عصمت ايزدي

بانو عصمت ايزدي شعري در دفاع از حجاب دارد:

آن كه زد از ره كين طعنه به مستوري زن

 

يا رب از سنگ عقوبت تو دهانش بشكن

خواهي آن كس كه كند ريشة اسلام ز بيخ

 

يك سراز صفحه گيتي بن‌وبيخش بر كن

اي كه بي پرده تويي منكر قانون حجاب

 

كه نكرده است خدا حكم به مستوري زن

گه كني حمله به قرآن كه نگفته است چنين

 

گه كني منع ز رخ بستن و خود پوشيدن

گه به منظور اهانت سوي روحانيون

 

مي كني باز به بيهوده سرايي تو دهن

گه مسلمان صفت اظهار كني مذهب و كيش

 

گه شوي منكرقرآن‌و چون‌شيطان ره زن (14)

          (14)

10-           اقبال لاهوري

اقبال به رغم ستايشي كه در برخي از آثارش از رضاخان دارد، به طور اصولي مخالف با تقليد كوركورانة شرقي‌ها، به ويژه مسلمانان از غرب است و در اين باب اشعار فراواني دارد. يك مصداق آن، اشعاري است كه در اين باره با لطافت تمام سروده است:

بهل اي دخترك اين دلبري‌ها

 

مسلمان را نزيبد كافري ها

منه دل بر جمال غازه پرورد

 

بياموز از نگه، غارت گري‌ها

نگاه تست شمشير خداداد

 

بزخمش جان ما را حق به ما داد

دل كامل عيار آن پاك جان برد

 

كه تيغ خويش را آب از حيا داد (15)

11-           آيت الله صافي

آيت الله ملامحمد جواد صافي گلپايگاني منظومه‌اي با عنوان كلمة الحق سروده است كه بخشي از آن چنين است:

نمود آن بد سرشت كمتر از زن

 

برهنه بانوان در كوي و برزن

پي كشف حجاب آن ناكس پست

 

بسي كشت و بسي آزرد و بس خست

زن و دختر به دست پاسبانان

 

به هر كوي و گذر نالان و گريان

براي قسمتي اشرار بيعار

 

در فحشا گشود آن شوم غدار

چه با عفت زني كز خوف جان داد

 

چه آبستن زني كو حمل بنهاد

بسا محجوبه كز ضرب لگد مرد

 

بسا مستوره كاندامش شده خرد

همه جا زور جشن آن گرفتند

 

به ميل خويشتن بس ياوه بستند (16)

در اينجا به اشعار كوتاهي از چند شاعر ناشناخته اشاره مي‌گردد كه دربارة حجاب سروده شده است.

مهر انگيز نامي اشعاري در ستايش بي حجابي سخت وقيحانه سرود كه زني عفيفه و محجبه جواب اشعار كفر مهر انگيز را داده و آن اشعار اين است:

شوخكاشور مينگيز در اين كشور ما

 

مفكن چادر ناموس و حيا از سر ما

مهر انگيز نبايد كه شود شورانگيز

 

مهر انگيز تو رحمي كن و شو رهبر ما

ما خود اندر ره ناموس ببايد كوشيم

 

تا كه راضي شود از عفت ما داور ما

شيخ ناكرده ز خود حكم بپوشيدن رو

 

زان كه او را نسزد تا كه بود مهتر ما

اين حجاب از اثر حشمت دين اسلام

 

شده محتوم بفرمودة پيغمبر ما (17)

يا شاعري ديگر دبارة حجاب و عفت چنين سروده است:

هر آن عاقل كه اوصلاح عالم در نظر دارد

 

بداند تاچه حدي دين در اين مقصد اثر دارد

همي دانند دانايان كه اندر اين زمان دنيا

 

به دين از هر زمانش احتياجي بيشتر دارد

حجاب‌وعفت و عصمت كمال و خدمت شوهر

 

كه مي گويد براي فرقة نسوان ضرر دارد

مگر اوضاع نكبت بار محنت آور دنيا

 

به جزبا رفع بي‌ديني علاجي خوب تر دارد (18)

(18)

اما در اين ميان شاعراني هم بودند كه بخاطر موقعيت اجتماعي و سياسي خود يا تحت تأثير محيط جامعه يا به علل شخصي در مذمت از حجاب و دفاع از كشف حجاب اشعاري سروده‌اند، كه به اسامي آنان اشاره مي‌گردد:

در اوج مسأله كشف حجاب عارف قزويني، ميرزاده عشقي و ايرج ميرزا، فاني، نصيري بروخي، غلامرضا روحاني، سليم ايزدي، امير الشعراء نادري، جهانگير خليلي، مرتضي شكسته، عباس فرات و زندخت اشعاري سروده‌اند.


نتيجه:

يكي از ابزار‌هاي مهم طرفداران حجاب در مقابل پديدة كشف حجاب و ترويج بي حجابي، استفاده از ادبيات منظوم است. در اين زمينه شاعران ديندار در مقابل شاعران نوگرا و متجدد، اشعار زيادي در ستايش حجاب سرودند و كوشيدند تا با زمينة ادبي، حجاب را جزئي از دين و قرآن در كلام منظوم نشان دهند. طبيعي است كه دامنة نفوذ شعر و ادبيات مي تواند تأثير عميقي بر تودة مردم و مخالفان حجاب باقي گذارد. در مقابل هجوم اشعار در نفي حجاب و همكاري مطبوعات و دولت كار بسيار سختي به نظر مي رسيد؛ اما همان طور كه بررسي گرديد جامعة ادبي ما به خوبي در آن دوران بحراني از عهدة اين مهم برآمد.

دشتي در سالگرد هفدهم دي در روزنامة اطلاعات خبر از «نظم و نثر» فراواني مي دهد كه در ستايش از اقدام كشف حجاب نوشته و منتشر شده است. همين طور، شيخ ابوالفضل خراساني كه نمونه‌اي از اشعار حجاب و ضد حجاب را مي آورد، به فعاليت متجددين در اين باره اشاره كرده، مي نويسد «اگر بدانيد لا مذهبان ايران و شعراي بيدين از ايشان زماني كه براي كشف حجاب زنان بر ميان بستند، چه شعر‌ها بهم بافتند و چه مقاله‌ها كه نوشتند! خدادادِ مشتي از دوشيزگان و عفايف از زنان را به زودي بگيرد و زمين را از لوث وجود اين قبيل جنايت كاران پاك نموده، و هر يك را به كيفر و جزاي خود برساند.»(19)

اما با بررسي اشعار شعراي مدافع كشف حجاب به پاره‌اي از اعتقادات آنان مي‌توان پي برد كه آنان اغلب به مفهوم اسلامي و ملي پوشش و عفاف توجهي نداشتند و در مقابل گويندگان مدافع حجاب به حمايت از دستورات الهي و تعاليم قرآني آن را ارج نهادند و در كلام خود انعكاس دادند.


پانوشت

1-   اعلام قرآن خزائلي ص 61-62

2-   همان گونه كه ذكر شد در سورة نور حدود پوشش اسلامي در آيات 30-31 بيان شده است.

3-   مكارم الاخلاق، ترجمة سيد ابراهيم مير باقري، جلد اول.

4-  ابن خلدون مي گويد: در نهاد انسان اعتقاد به كمال قوم غالب بر ملت شكست خورده حاصل مي‌شود و منشاء آن احترام به قوم غالب است و هر گاه چنين پندار غلطي پيش آيد سرانجام به اعتقادي مبدل مي‌شود. اين اعتقاد به پيروي از طرز لباس و رفتار آنان مي انجامد. مقدمه ابن خلدون (ترجمة گنابادي)، ج 1، ص 281.

5-   ديوان رشيد ياسمي، انتشارات امير كبير، صص 43-45.

6-   كشف الغرور، صص 112-113

7-   احسن الحكايات، ص 134؛ كشف الغرور، ص 43.

8-   وسيلة العفائف، ص 141

9-   كشف الغرور، صص 8-10

10-           همان منبع، صص 17-18

11-           همان منبع، صص 49-50

12-           همان منبع ص 56

13-           همان منبع ، مثنوي عفاف نامه.

14-           هفدهم دي ماه مناظرة جوان دانشجو و دهقان پير، صص 117-119. به نقل از سيد جلال كاشاني.

15-           كليات اشعار فارسي مولانا اقبال لاهوري، (به كوشش احمد سروش،تهران، سنائي) ص 465.

16-     كلمة الحق يا تاريخچة منظوم دوره منحوس رضا خان پهلوي (محمد جواد صافي، به كوشش علي صافي گلپايگاني) قم، انتشارات هادي، صص 43-47

17-           احسن الحكايات، صص 131-132، كشق الغرور، ص 30

18-           همان منبع، ص 142-143 ، همان منبع صص 140 141

19-           داستان حجاب، صص 159-160 به نقل از احسن الحكايات في حجاب السافرات، ص 70


فهرست منابع و مآخذ

1-   قرآن مجيد، به خط طاهر خوشنويس، انتشارات اسلاميه

2-   احسن الحكايات في حجاب السافرات، ابوالفضل خراساني، تهران 1365 ق.

3-   اعلام قرآن، محمد خزائلي، انتشارات اميركبير، تهران 1371.

4-   داستان حجاب در ايران پيش از انقلاب، رسول جعفريان، مركز اسناد انقلاب اسلامي، تهران 1383

5-   ديوان رشيد ياسمي، تهران، اميركبير، 1362.

6-   كشف الغرور، تهران، دارالكتب الاسلاميه آخوندي، 1368ق

7-  كلمة الحق (تاريخچه منظوم دوره منحوس پهلوي)، محمد جواد صافي، به كوشش علي صافي، قم، هادي، 1358 ش.

8-   كليات اشعار فارسي مولانا اقبال لاهوري، به كوشش احمد سروش، تهران، سنايي.

9-   مكارم الاخلاق، تأليف رضي الدين الطبرسي، ترجمه سيد ابراهيم مير باقري، انتشارات فراهاني.

10-           وسيلة الفعايف يا طومار عفت، شيخ يوسف گيلاني، رشت، 1346 ق.

11-           هفدهم دي، مناظرة جوان دانشجو و دهقان پير، تهران 1329 ش.


فهرست مطالب

عنوان                                                                                                              صفحه

مقدمه و پيشگفتار.................................................................................................. 1

حجاب از ديدگاه قرآن و اسلام ............................................................................ 2

پديدة كشف حجاب................................................................................................. 4

پوشش در شعر شعراي مدافع حجاب................................................................... 6

-         اشرف الدين حسيني........................................................................................ 6

-         وافي عراقي ..................................................................................................... 7

-         دكتر محدود افشار.......................................................................................... 7

-         سناد الاسلام.................................................................................................... 8

-         طلوعي.............................................................................................................. 8

-         غراي نجف آبادي ........................................................................................... 9

-         نجفدري فيروزكوهي....................................................................................... 9

-         اميدي فيروزكوهي........................................................................................... 10

-         عصمت ايزدي.................................................................................................. 10

-         اقبال لاهوري................................................................................................... 11

-         آيه الله صافي.................................................................................................... 11

-         نتيجه گيري...................................................................................................... 14

-         پانوشت............................................................................................................ 16

 

-         فهرست منابع و مآخذ ..................................................................................... 18

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 8:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آثار رواني و كاركردهاي روانشناسي تبليغات

بازديد: 157

آثار رواني و كاركردهاي روانشناسي تبليغات

تبليغات چيست؟ در چه مواردي بايد تبليغ كرد؟ نقش تبليغات در جهان امروز چيست؟ تأثير رواني تبليغات بر ذهن انسان چگونه است.

مقدمه:

امروز ما در عصر ارتباطات بسر ميبريم، دوراني كه مشخصه بارز آن تلاش براي باور هاي همگاني است. زماني كه با حضور شبكه هاي ماهواره اي و كامپيوتري فاصله نقاط كره زمين نامفهوم شده است با وجود شبكه هاي كامپيوتري مي توان از همين جا به طرف ديگر كره خاكي رفت. وارد كتابخانه اي در محله كوچكي در فلان شهر شد و سراغ يك جلد كتاب را گرفت. اكنون در هر دقيقه هزاران كالاي نو در سطح جهان وارد بازار مي شودكه تكميل تر و كار آمد تر از قبل بوده است و توليد كنندگان مي كوشند تا بازار هايي براي محصولات خود پيدا كنند ولي چگونه و در كجا شاهد هستيم كه شبكه هاي ماهواره اي علاوه بر پيامدهاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ابزار ارزان در سطح وسيعي براي كالاهاي تجاري نيز مي باشد و كشورهاي غربي با آوردن ماهواره ها به مشرق زمين علاوه برفرهنگ و علم،بازار فروش خوبي براي كالاهاي خود پيدا كرده اند بطوري كه كمپاني هاي بزرگ مثل تويوتا بايد براي تبليغ خود در اين شبكه ها آگهي بدهند، زيرا در كشور ژاپن پديده هاي شبكة ماهواره اي بيشتر از شبكه هاي داخلي است. امات در كشور ما تبليغات حيطه و شكلي ديگر دارد و قابل مقايسه با كشور هاي قبلي نيست. در اين نوشته ابتدا به تعريف تبليغات، شرايط تبليغ و سپس به بررسي روانشناسي تبليغات، حيطه و انواع تبليغات در جهان مي پردازيم و در انتها توجه شما را به نظر چندين توليد كننده در مورد تبليغات كالاهاي خود و در مقابل، نظر افراد را در مورد كالاهاي تبليغاتي جلب مي نمائيم.

تبليغات چيست؟

ساده ترين تعريفي كه مي توان براي آن داشت اين است كه بگوييم رساندن پيام يا خبر است. تبليغات يعني انتشار و ترويج منظم و برنامه ريزي شده در يك كالا يا يك نظر ويا عمل و فرايند اشتغال دانش يا مهارت. تبليغ در غرب چنين تعريف شده. ايجاد تغييرات مطلوب در افكار عمومي به منظور رسيدن به اهداف مشخص و در كنار تعريف تبليغ بايد گفت كه مكان آن اغلب در نشريات شبكه هاي تلويزيوني و راديويي و ماهواره اي و پوستر هاي سطج شهر است. همنچنين بايد گفت كه در حيطة سياست. سينما و تجارت كاربر فراواني دارد كه آن را مي توان در چهار مورد زير خلاصه كرد:

1-   منبع پيام: يعني چه كسي بيان كننده تبليغ است.

2-   خود پيام: يعني چه چيزي را تبليغ مي كنيم.

3-   زمينه ارائه پيغام: چگونه و در چه وضعيتي تبليغ مي شود.

4-   پيغام براي چه گروهي: مخاطبين پيغام تبليغي چه كساني هستند.

    ·منبع پيام آن كسي است كه به بيان و توصيف كالا مي پردازد. لحن بيان. وضع ظاهر، لباس، تخصصي كه گوينده دارد و محبوبيت آن شخص در اجتماع همه باعث مي شود تا افراد به خريد كالا ترغيب شوند.

    ·خود پيام كه مي تواند كالا و عقيده باشد، به تنهايي بسيار مهم است. پيام بايد موضوعي باشد كه عواطف، هيجانات و احساسات مخاطبين را برانگيزد. مثلاً احساس ترس در پذيرفتن واكسن ها مؤثر مي باشد يا احساس ميهن دوستي و مبارزات سياسي يك فرد مي تواند بيشترين توجه را جلب كند.

    ·محتواي پيام: پيام بايد با عقايد و باور هاي قومي و ملي و جامعه بسيار نزديك باشد و بطور مداوم ارائة شود تا دوام بيشتري در ذهن مخاطب داشته باشد. همچنين زمينه. تصوير و محيطي كه در آن تبليغ مي شود بسيار مهم است. رنگها و موسيقي حروف و كلمات در كنار يكديگر تعداد بيشتري از افراد را بسوي خود جلب مي كند و محرك و تحريك چشم و گوش و ذهن افراد بايستي از حروف درشت و رنگي عكسهاي زمينه بسيار زيبا، نورهاي رنگي، تصاوير كامپيوتري، صداي افراد محبوب، آهنگهاي شاد و روح بخش، اشعار و احاديث بزرگان استفاده مي كنند.

مخاطبين هدف تبليغات هستند.

آگهي ها برحسب جنس وسن و گروههاز اجتماعي مخاطب پيدا مي كتتد و اشكال متفاوتي به خود مي گيرد. بايد متذكر شد كه سطح هوشي و آگاهي افراد جامعه و تجارب قبلي آنان در پذيرش و يا رد پيام و كالا بسيار مؤثر است.

مي توان تقسيم بندي مخاطبان را چنين بيان كرد:

افراد نوباور، زود پذيرندگان ، پذيرندگان اوليه، پذيرندگان ثانويه، دير باوران.

نوباوران كساني هستند كه پيش از ديگران آمادگي پذيرش و پيروي از پيامهاي نو و پديده هاي جديد را دارند.

زود پذيرندگان افرادي هستند كه هيمن كه مشاهده كردند كه ديگران اقدام كردند. اين دسته هم به تبعيت از آنان اقدام مي كنند.

پذيرندگان اوليه دسته اي از افراد هستند كه جمعيت نسبتاً زيادي را تشكيل مي دهند و هنگامي اقدام به پيروي و پذيرش علمي پيام مي كنند كه از نتيجه كار و حركت گروههاي زود پذيرنده آگاه شوند.اما پذيرندگان ثانويه هنگامي پذيرش مي كنند كه مطمئن شوند حدود نيمي از افراد جامعة مخاطب، پيام را پذيرفته اند و لذا با اتكاء به حركت اسن گروه اقدام به پيروي مي كنند. ديرباوران هنگامي پذيرش دارند كه تقريباً اكثريت قريب به اتفاق پيام گيرندگان پيام را پذيرفته و به كار بسته اند.

بررسيها نشان ميدهد كه زنان نسبت به مردان بيشتر و جوانان و كودكان نيز بيشتر از پيران تحت تأثير تبليغات قرار مي گيرند.

افراد درون گرا و باهوشتر ديرتر تحت تأثير تبليغ هستند. تجربه مثبت قبلي از خريد كالاها از عوامل موثر است و بر اعتبار و سرنوشت كمپاني ها در بين افكار عمومي مي‌افزايد. گذشته از تمام موارد فوق زمان و مكان آگاهي نيز مهم است. فصل و ماه و روزي كه كالا ارائه مي شود كه آيا مخصوص تابستان باشد و در فصل گرما ارائه شود نه در سرماي زمستان نيز موثر مي باشد.

تأثير روانشناسي تبليغات بر ذهن انسان

اساساً مبلغين با تاثيرگذاري بر ذهن انسان او را وادار به خريد كالاي غيرضروري مي كنند و همچنين افراد را وادار به پذيرش نظر غيرقابل قبول مي نمايند. چنانكه غربي ها معتقدند مي توان با تبليغات، فريزر را به مردم اسكيموي قطب فروخت و بخاري را هم به مردم خط استوا.

تبليغات در غرب بر اين اساس هستند كه تا حد امكان بهتر و بيشتر جلب توجه كنند، فريب بدهند و افكار عمومي را تحت تأثير خود قرار دهند و آن را بسيار هيجان زده كنند.

در تبليغات از چندين روش روانشناسي براي تاثيرگذاري بيشتر استفاده مي كنند. مانند روش نفي و اثبات، روش شرطي سازي كلاسيك (پاولوفي)، روش طرح ناگهاني، روش استدلالي و تداعي كه هر يك را به اختصار بيان مي داريم.

در روش نفي و اثبات، مبلغ سعي مي كند همه شيوه هاي مشابه و پيامهاي رقيب و كالاهاي قبلي نفي و پيام جديد و مطلوب را اثبات كند. بدين ترتيب كه ابتدا كار نفي پيامهاي رقيب صورت مي پذيرد تا زمينه رواني براي اثبات پيام مطلوب پديدار شود و سپس تبليغات كاذبي را به صورت اصول منطقي ارائه مي كند. در روش شرطي سازي كلاسيك (پاولوف) همزماني محركهاي شرطي و غيرشرطي (طبيعي) از طريق تبادل امواج مغزي، ميان مراكز عصبي اين دو، پيوند برقرار مي گردد و سبب مي شود يكي، ديگري را برانگيزد. به طور مثال با تكرار اين روش القايي، استعمال مواد مخدر به عنوان مظهر زندگي و روشنفكري و علامت فهم و شعور برتر اجتماعي در كشورهاي استعمار زده قلمداد مي شود و از اين طريق سودهاي سرشار اقتصادي و سياسي نصيب كمپانيها مي‌گردد و يا شرطي سازي هدف، جوامع جهان سوم به شدت دگرگون خواهند شد و همچنين ميزان شخصيت افراد را در گرو ميزان مصرف نشان خواهد داد و براي توليدات فرد بازار فروش ايجاد مي شود.

روش طرح ناگهاني،‌ بسته به ميزان پيام و زمينه اجتماعي آن استفاده مي شود. مثل قطع ناگهاني فيلم و تبليغ يا قطع برنامه راديويي براي اعلام خبرهاي مهم. در اين روش سعي مي شود كه زمينه طرح مورد علاقه و توجه شديد مخاطب باشد. مثل قطع گزارش مسابقات ورزشي (فوتبال) براي پخش پيامهاي تبليغي.

روش استدلالي براساس تعقل و تفكر است و باعث رشد جامعه، ارتقاء سطح فرهنگ ملي، افزايش سطح دانش عمومي، كاهش بيسوادي، رشد فرهنگ و حقانيت پيام مورد تبليغ مي‌شود.

روش استدلالي يكي از مهمترين روش هاي تبليغات مي باشد.

در روش تداعي، همزماني دو پديده يا رويداد در يك مكان و زمان باعث مي شود كه بعد از گذشت مدتي روبرو شدن با يكي از آن دو رويداد. ديگري را در ذهن به ياد مي آورد. در اين روش كالاي موردنظر را با وقايع و لحظات مطلوب و خوشايند مانند عشق، محبت، ازدواج، داستان تاريخي، پيروزي، ضرب المثل، خنده و تولد همراهي مي كنند تا همزماني آنها با افراد جامعه كه با اين رويدادهاي خوشايند برخورد مي كنند يك تداعي با كالاي موردنظر ايجاد شود تا فرد با ديدي مطلوب و روحيه اي شاد به خريد آن كالا بپردازد.

مي توان حيطه تبليغات را در سطح دنيا شامل سينما، تجارت، عقيده، سياست، مذهب و دانست. مثلا در مورد تبليغات سياسي نيز چنين است كه با ايجاد تداعي، علاقه انسانها را به شخص موردنظر افزايش داده و او را محبوب نشان دهند. تبليغات كالاها نيز در «تيزر» تلويزيوني بهترين و موثرترين نوع مي باشد و چنانكه تجار غربي معتقدند كه «اگر 100 دلار داشته باشي بايد 99 دلار آن را خرج تبليغات كني وحتي يك دلار باقي مانده را نيز صرف تبليغات كرد». آنان تمام كالاي خود را در جهان تنها از طريق تبليغات مي فروشند. زيرا مقدار درصدي كه از فروش كالاهاي تبليغ شده بدست مي آورند خيلي بيشتر از هزينه تبليغي آن كالا مي باشد. تبليغات در حيطه سينماي غرب از زمان توليد فيلم با ايجاد انگيزه كاذب و تعمدي درباره فيلم و روابط پشت صحنه آن تبليغ را آغاز مي كنند تا زماني كه فيلم احتمالاً در اكران عمومي قرار گيرد و از افراد هنرپيشه ستاره سازي مي كنند. در فيلمهاي سينمايي و داستانهاي ادبي معمولاً در فرازهاي حساس داستان سعي مي شود قهرمان داستان با استفاده از سيگار و نشريات الكلي خوانندگان كتاب يا بينندگان را نسبت به سيگار و مشروبات الكلي شرطي سازد به گونه اي كه پس از مشاهده فيلم يا كشيدن سيگار و يا نوشيدن الكل افراد احساس كنند در موقعيت قهرمان داستان بوده اند و مي توان امكانات تبليغاتي را از رسانه هاي چاپي اعم از روزنامه هاي كثيرالانتشار گرفته تا مجلات پرتيراژ و از ديوارهاي شهر و اتوبوسهاي شركت واحد و شهرستانها از پوسترهاي تبليغاتي تا بيل بوردهاي عظيم و تا كارتهاي ويزيت شركتها دانست. نمايش ليزري و آموزش فيلم، سطح وسيعي از ديوار ساختمانها تا اعلان دستي، تقويم روميزي، آفتابگير، پاكت نامه، ساك دستي، خودكار، جاسوئيچي، پيراهن، برنامه دستي را نيز شامل مي گردد. علاوه بر آن تبليغات و برنامه هاي تلويزيوني و راديويي كه از جمله مهمترين ها هستند و هر جامعه بر اساس مخاطبين خود آنرا ارائه مي دهد و اينكه تا چه اندازه موثر است جاي بحث دارد. در اينجا به گفت و گو با افرادي نشستيم تا از اهميت تبليغات و استفاده در پيشبرد فعاليتهايشان آگاه شويم:

توليد كننده صنايع چوب فلز: بالاترين تبليغ سابقه محصول توليدي مرغوب است. من سالانه هيچ تبليغي نمي كنم. زيرا 30 سال سابقه كار دارم. تمام خريدارهاي محصولات خودم را دارم و به اندازه توليدم مصرف كننده دارم.

توليد كننده رختشوي خانه هاي صنعتي: خيلي كم تنها چند برگ تقويم ديواري حدود 100 برگ كه آنچنان خريداري برايم آورد. با ارائه محصول خوب و يك بار خريد از طرف من خودش تبليغي است كه چهار نفر را برايم مي آورد. تازه من سالانه در حد توليدم فروش دارم و بيشتر از آن نيز نياز ندارم.

توليد كننده كيك هاي صبحانه و كلوچه: تنها در فصل پاييز يعني ابتداي سال تحصيلي بروشوري از انواع كيكها براي مدارس و مغازه ها مي فرستيم و به اندازه توليدمان تبليغ مي كنيم نه بيشتر.

پزشك متخصص پوست: آنقدر بيمار دارم كه وقت براي چند ماه بعد مي دهم زيرا كه هركس با يكبار آمدن اينجا براي يك نسخه سلامت و طراوت خود را به دست مي آورد و خودش 10 نفر را مي آورد و بهترين تبليغ خود بيماران من هستند. بهترين و ارزانترين و رايگان ترين تبليغ خود مراجعين هستند.

دانشجوي مهندسي شيمي 26 ساله: تبليغات در كشور ما نوپاست و بايد روي اين مقوله كار شود. مثلا در مورد «كتاب اول» چقدر جالب بود كه از يك حرف شروع شد و در طي چند ماه كه جلب توجه كرد، تازه نام كالا معرفي شد و بعد همه خود مشتاق اين كالا شدند. من تصور مي كنم در سطح تهران كمتر شركتي باشد كه اين كتاب يا ديسكتهاي كامپيوتري را نداشته باشد. جالب اينكه من شاهد شرط بندي هايي بودم كه بر سر اين كالا بود، يكي مي گفت نام شاگردان اول، ديگري مي گفت نام كتابي است كه اولين مخترعين و مكتشفين را معرفي مي كند. ديگري مي گفت تاريخ روز را از سالهاي قبل تعريف مي كنند و بسيار شكها و هيجانات مختلف در مورد آن .

ليسانسيه زبان انگليسي 24 ساله تاجر: من فكر مي كنم بيشتر جوانان كه دوست دارند زندگي نو و تازه اي را شروع كنند بايد دنبال كالاهاي جديد بروند و از كالاهاي قديمي كه بيشتر اتلاف وقت در آن است دور شوند و سرعت در كالاها را مقدم بر كيفيت قديمي بدانند.

مهندس كامپيوتر شركت 30 ساله:

با مطالعه به روي كامپيوتر خواهيم ديد كه در ابتدا كارخانه هاي توليدي آن را چقدر ساده ساختند و سپس با رقابتي كه بين كارخانه هاي توليدي پيش آمد هر كارخانه تلاش كرد كامپيوتري مجهزتر و سبكتر بسازد كه اين رقابت در سطح وسيعي بود. اكنون همين كالا سبك ترين و بالاترين كيفيت كاري را دارد و اين تمامش به نفع مصرف كننده است. تبليغات پشتوانه محكمي براي كالاهاست و وسعتي به بزرگي سطح دنيا دارد. از غرب تا شرق در تمام دنيا، كامپيوتر به عنوان يك كالاي مصرفي نمود پيدا كرده و حتي كشورها را نيز تحت تسلط خود گرفته است. من فكر مي كنم تا 10 سال ديگر در شهر تهران اگر كسي با كامپيوتر آشنا نباشد نمي تواند به بانك و سينما برود، سوار اتوبوس و قطار شود، از مغازه هاي بزرگ خريد كند و از بزرگراهها عبور كند.

توليدي و فروشنده پوشاك: به قول معروف مردم گفتار آدمهاي نيك را كاملتر و آسانتر از ديگران باور مي كنند. تبليغات در مورد كالايي انجام مي گيرد كه روي دست مانده است و بازار فروشي ندارد. هر كالا با كيفيت خود، تبليغات خود را انجام مي دهد و من نيز هيچ نيازي به تبليغات ندارم.

فروشنده مواد غذايي: كالاهايي كه در اين فروشگاه موجود است، خود يك مبلغ هستند. كالاي من مورد نياز همگان است و مردم براي نياز هم آنها را مي خواهند و مي دانم كه هميشه كارخانه هايي كه در حال ورشكستگي هستند بيشترين تبليغ را براي كالايشان مي كنند.

نتيجه آنكه تبليغات در كشور ما هنوز جاي خود را باز نكرده است و جز در نمايشگاهها تبليغات صحيحي عرضه نمي شود و بايد به امر تبليغات مثل يك صنعت و علم نگاه كرد و ابزار آن را هنر گرافيك و موسيقي و فيلم دانست. بايد در كنار تبليغات صحيح كيفيت كالاها را بيش از اين در نظر گرفت و كالاهاي مرغوب را تبليغ كرد تا تعبير از كالا و حس بدبيني از افراد جامعه دور شود.

رشد شهرنشيني و تقسيم كار اجتماعي، باعث ايجاد تحولاتي در جامعه گرديده و اين تحولات سرانجام به انقلاب صنعتي ختم شد پس از انقلاب و بروز پديده توليد انبوه، معرفي كالاها و ايجاد نياز براي مصرف آنها به صورت يك ضرورت درآمد و از همين جا بود كه كاركرد عمده تبليغ به عنوان وسيله اي براي ايجاد احساس نياز آغاز شد. تاريخ اولين فعاليت تبليغاتي به اوايل قرن 19 برمي گردد كه موسسه اي در بوستون به عنوان واسطه اي بين خريدار و فروشنده تاسيس شد. در اين مورد كه تبليغات امري ضروري است هيچ ترديد وجود ندارد. اما بحث در مورد نحوه اجرا و ارائه پيامهاي تبليغاتي مي باشد. به طور كلي دو نوع پيام تبليغاتي وجود دارد.

تبليغات مركزي: پيام بر جنبه هاي كليدي كالاي مورد تبليغ تمركز دارد و گيرنده به صورت فعال درگير محاسبات دقيق و تعمق در مورد صحت اطلاعات ارائه شده مي‌گردد.

تبليغات پيراموني: نكات مورد تأكيد در اين نوع پيامها جذابيت فرستنده پيام فضايي كه در آن تبليغ مي شود، لحن گفتار فرد و هستند. در چنين شرايطي گيرنده پيام، وادار به تفكر در مورد نكات اساسي كالاي موردنظر نمي شود.

مطابق يك نمونه گيري از پيامهاي تبليغاتي طي شهريور ماه 1378، بيش از 80% پيامهاي تبليغاتي تلويزيون پيراموني بوده اند. نكتة مهمتر در اين نوع بررسيها وجود ادعاهايي از سوي سازندگان برخي كالاها است كه قبول آنها دشوار مي نمايد. از آن جمله كنترل وزن با استفاده از يك وسيله خاص يا تنها برخورد يك قطره از نوعي مايع ظرفشويي باعث برطرف شدن حجم عظيمي از چربي ظروف است.

براي پيشرفت هر جامعه اي بايد برخي باورهاي عمومي وجود داشته باشد. مثلاً اعتقاد عمومي به صحت رابطه علت و معلول و باور به لزوم كار و تلاش براي نيل به نتيجه زيربناي همه فعاليتهاي جامعه است. چنانچه اين باور دچار خدشه شود كاركرد سالم جامعه با مخاطره مواجه شده و افراد سعي مي كنند از راههاي ديگري به اهداف خود دست يابند. به نظر مي رسد تبليغ وسيع يك شبه پولدار شدن آن هم با وسايل ساده اي از قبيل خريد برگه هايي خاص يا افتتاح حساب در يك بانك مشخص نوعي مبارزه با اعتقاداتي باشد كه زيربناي يك جامعه سالم را تشكيل مي دهند. نكته مهم در بررسي اين مسئله، وضعيت كودكان است. در تحقيقات مختلف مشخص شده است كه به طور كلي كودكان قبل از 8 سالگي در تشخيص يك ادعاي كاذب مشكل دارند. همچنين معلوم شده است كه به فاصله اندكي، ادعاهاي تبليغاتي را به خاطر نداشته اما نامهاي تجاري تبليغ شده را به خاطر مي آورند. به مطالب فوق اين آمار بايد افزوده شود تا ابعاد مشكل بيشتر آشكار شود. كودكان و نوجوانان بخش عمده مخاطبان تلويزيون را تشكيل مي‌دهند و بيش از 90% آنان اوقات فراغت خود را با تماشاي تلويزيون سپري مي كنند.

همچنين بايد توجه كرد كه طي دوره كودكي، فرد قادر به تفكيك واقعيت تو تخيلات نيست. و از آنجا كه آموخته هاي اين دوره نقش مهمي در تكوين شخصيت فرد ايفا مي كند آثار سوء تبليغات و بد آموزشهاي ناشي از آن بيشتر نمايان مي شود.

همچنان كه گفته شده خاطرات دوران كودكي نقش مهمي در طرز تفكر بعدي فرد دارند و به صورتي روشن در ذهن نقش مي بندند. البته تجارب فردي با اين موضوع هماهنگ است. با توجه به اين موضوع، هنگامي كه دو سوم مادران مي گويند كه كودكانشان آوازهاي تجاري تلويزيون را به خاطر سپرده و به كرات زمزمه مي كنند، جاي نگراني وجود دارد، به خصوص كه به ياد آوريم كه كودكان مورد بررسي بين 4-3 سالگي بوده‌اند. همچنين در اين بررسي معلوم شد كودكاني كه بينندگان پروپا قرص تلويزيون بوده اند بيشتر احتمال داشت فرآورده هاي تبليغ شده را طلب كنند و رغبت بيشتري به خريد و مصرف اين اقلام داشته اند.

در مورد بزرگسالان وضع تفاوت دارد. تقريباً همه افراد نمونه مورد بررسي در پيمايش فوق، اظهار داشته اند كه تبليغات به منظور متقاعد كردن آنها صورت مي پذيرد و آنان هيچگاه حاضر نيستند، پولي را كه به زحمت درمي‌آورند، براي خريد كالاهاي تبليغ شده صرف كنند. اما واقعيت چيست. مطالعات حاكيست در شرايط برابر احتمال انتخاب كالايي بيشتر است كه آشنايي بيشتري با آن داريم، به عبارت ديگر هر چه كالايي بيشتر تبليغ شود احتمال مصرف آن افزايش مي يابد. شرايطي را تصور كنيد كه فرد در فروشگاه قصد خريد مايع ظرفشويي يا دستمال كاغذي دارد. با توجه به تنوع اين كالاها كداميك را انتخاب مي كند، احتمال خيلي كمي دارد انتخاب را به فروشنده بسپاريم چون اين كار با خود پنداره فرد مبني بر استقلال و تصميم گيري فردي، در تضاد است. در چنين شرايطي خيلي ساده اولين اسمي كه به ذهن فرد مي رسد، تكرار مي شود. معمولاً اولين اسم، تكراري ترين آنها نيز هست و اين با اظهارات قبلي فرد در مورد عدم تاثيرپذيري از تبليغات در تضاد است.

گفته شد كه كاركرد اصلي تبليغات ايجاد احساس نياز است. ولي در شرايطي كه امكان ارضاي اين نياز ايجاد شده وجود نداردد چه وضعي به وجود مي آيد. مهمترين نتيجه حاصل از اين ناتواني،‌ سرخوردگي و ناكامي است. هنگامي كه در جامعه به تبليغ موضوعي (اعم از كالا، شعار و ) پرداخته شود اما لوازم نيل به آن وجود نداشته باشد، فرد به مباني ارزشي جامعه بي اعتقاد شده و سعي در يافتن راههايي مغاير با آنچه در جامعه پذيرفته شده است دارد. انجام اين راهها بستگي به نوع شخصيت و محيط زندگي فرد دارد. ممكن است برخي افراد با انجام اعمال خلاف قانون مانند: سرقت، قاچاق و سعي كنند به امكانات و كالاهاي تبليغ شده دست يابند. اما برخي افراد ديگر با نااميدي و واكنشهاي رواني به اين تضاد پاسخ مي دهند.

به قول «خوزه دوكاسترو» اكثر افراد جامعه محكوم به شكنجه تنتال شده اند و تنها مجاز هستند، به اين امكانات و مواهب نگاه كنند.

كلام آخر، اهميت جنبه آموزشي تبليغات است كه براي فعاليتهايي از قبيل حفظ فضاي سبز، حضور در كلاسهاي سوادآموزي، پيشگيري از بيماريها، شركت در فعاليتهاي پيشگيري از آلودگي هوا، مصرف بي رويه آب و برق، اهميت خاص دارد و به عنوان نمونه اي از تبليغ مناسب كه همه جنبه هاي اطلاع رساني در آن رعايت شده است، پيامهاي تبليغاتي پيشگيري از مصرف بي رويه آب را مي توان نام برد.

پيشنهادات

اولين گام در راه نظم دادن به امر تبليغات تشكيل كميته اي براي نظارت بر توليد و پخش پيامهاي بازرگاني است. در برخي از كشورهاي ديگر چنين كميته اي وجود دارد و وظايف آنها عبارتند از:

مشخص كردن احتمالي جنبه هاي بدآموزي پيام، تعيين صحت ادعاي مطرح شده در پيام كه در صورت درخواست كميته، شركت يا فرد مدعي بايد به اثبات آن بپردازد و در صورت ناتواني از اثبات موظف مي شود طي پيامهايي به صورت رسمي، نادرستي ادعاي مطرح شده را اعلام نمايد.

در مورد تركيب اعضاي كميته فوق بايد با پرسش از صاحبنظران تصميم گيري شود. كميته بايد در مورد ساعات و زمان پخش آگهي ها اظهار نظر كند. به عنوان مثال كميته مي تواند در مورد تبليغات ميان برنامه ها و تبليغات آخر هفته كه كودكان بيشتر تلويزيون تماشا مي كنند، محدوديتهايي اعمال كند.

مطابق برخي تحقيقات مدت زمان بهينه تماشاي تلويزيون بين يك تا دو ساعت در هر 24 ساعت است. روانشناسان توصيه مي كنند والدين همراه با بچه ها به تماشاي تلويزيون پرداخته و پس از پايان برنامه در مورد مطالب به بحث و بررسي بپردازند. اين امر در مورد آگهي هاي تجاري بيشتر صدق مي كند.

مركز تحقيقات و مطالعات و جرم شناسي اداره كل زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي استان خوزستان

 

آذر 1378

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 8:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 407

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس