سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط nevisandeh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره گیاهان دارویی و اثر ان در بیماری ها

بازديد: 265

 

مقدمه

انسان از بدو تمدن تا كنون و در طول حيات ديرينه ايش هماره با عوامل نامساعد جوي در ستيز بوده است از جمله اين عوامل نامساعد بيماريها و امراض مي باشد كه سلامتي و حيات او را در معرض خطر قرار داده و باعث تلفات و مرگ و مير در كليه ادوار تاريخي گشته اند.

بشر نيز به موازات سير تكاملي عوامل محيطي و بخصوص امراض و بيماريها به مقابله با آن برخاسته و از مواد گوناگون و مختلف استفاده نموده است. گياهان اولين ماده اي بودند كه در ابتدا جهت تغذيه و سپس قسمت هايي از آن جهت مدواي بعضي از بيماريها مورد استفاده انسان قرار گرفته است. اثرات معجزه آساي گياهان در درمان بسياري از امراض از قديم الايام مورد توجه قرار بشر بوده و براي او روشن و آشكار بوده است.

روزگاري بازار حشاشين اصفهان، ري، خراسان و الموت و بعضي از نقاط جهان مراكز بزرگ جمع آوري و پخش گياهان داروئي و حتي الكل استخراج شده از گياهان و عرق بيد و امثال اين بود.

تحقيقات علمي و مطالعات دامنه دار زيادي در جهت شناخت هر چه دقيقتر و كاملتر گياهان داروئي تا كنون انجام يافته است.

گياهان خانواده پاپا وارسه (تيره خشاش) از جمله گونه هاي داروئي هستند كه از روزگاران گذشته بر روي آنها تحقيقات زيادي مي شده است.

آلكالوئيدهايي نظير مرفين، تبائين، كدئين و پاپاورين از گياهان اين تيره بدست آمده اند. مرفين به علت دارا بودن خاصيت ضد درد قوي و همچنين جلوگيري از اسهال در طب مصرف شده است. تبائين هم به علت اثرات تشنج آور استريكنين و هم به علت شباهت و نزديكي ساختمان شيميائي آن به مرفين قابل، تبديل به تركيبات زيادي از جمله كدئين و نالوكسان مي باشد. نالوكسان در درمان معتادين به هروئين مصرف مي شود و تبائين بر خلاف مرفين خاصيت اعتياد آور ندارد.

كدئين به عنوان مسكن سرفه در طب مورد استفاده داشته است و از اين روست كه بررسي گياهان اين تيره مورد توجه مجامع علمي قرار گرفته است.

گلوسيوم جزء گياهان تيره پاپاوارسه بوده و از آلكالوئيدهاي متنوع برخوردار است و براي بيوسنتز آلكالوئيداهي موجود در اين گياهان سيستم هاي آنزيمي متعددي در گياه مي باشد تحقيق در مورد آلكالوئيدها باعث شده كه اين گياهان بر اساس ماده موثره موجود در آنها تقسيم بندي شوند. نتايج متناقض و اختلاف آلكالوئيدهاي موجود در يك نوع گياه نشان دهنده اين مطلب است كه گياهان فوق كه از نظر مورفولوژي يكسان بوده و از نظر تقسيم بندي گياهي در يك طبقه قرار مي گيرند، داراي سيستمهاي آنزيمي متفاوت بوده و اختلافشان در موارد موثره موجود در آنها مي باشد.

تقسيم بندي بر اساس ژنتيك يا تعداد كروموزومهاي گياهان، تقسيم بندي بر اساس ماده موثره را تائيد مي كند چنانكه آزمايشات ژنتيكي انجام شده نتايج زير را نشان مي دهد.

1) Papaver                       Bracteatom                      N=7

2) Papaver                       Orien tale                         N=14

3) Papaver                       Psudo Oriental                  N=21

اين تحقيقات همچنان ادامه داشته و هر ساله در سمينار پاپاور كه بعد از كشف تبائين ايجاد شده نتيجه تحقيقات كشورهاي مختلف اعلام مي گردد.

 

بررسي منابع

تيره خشخاش Papaver Raceae

گياهاني كه در اين تيره جاي دارند، گياهاني علفي، يكساله، و بندرت درخچه اي داراي 21 جنس و 700 گونه مي باشند. اين گياهان در نواحي معتدله نميكره شمالي بندرت يافت مي شوند. كمتر در مناطق گرم و استوايي و همچنين در نيمكره جنوبي موجود مي باشند.

برگهاي اين گياه منفرد و بدون استيپول و عميق و دندانه دار و اغلب مركب از بردگيهاي باريك و فراوان مي باشند. گلها نر و ماده داراي نهنج برجسته، منفرد يا مجتمع و بصورت گرزهاي باريك و يا دو طرفه مي باشند.

فرمول اجزاء گل آن بصورت زير است: N كاسبرگ +(n+n) گلبرگ + تعداد زيادي پرچ و تخمدان چند پرچه اي ولي يك خانه.

در اين فرمول n معمولاً مساوي 2 و در برخي انواع برابر 3 مي باشد.

كاسبرگ در اين گياهان اغلب به هم پيوسته بطوريكه از اتحاد آنها كلاهكي درست مي شود كه بعداً بصورت قطعه اي جداگانه به زمين مي افتد.

جام گل آها ممكن است مركب از 2 و گاهي 3 حلقه از گلبرگهاي بزرگ باشد، زماني كه گل به حالت غنچه است گلبرگها وضع چين خورده اي دارند و پس از شگفتن كامل گل، گلبرگها صاف مي شوند. دوام آنها بسيار كم است.

نافه گل مركب از تعداد زيادي پرچم و مادگي آنها از دو يا تعداد بيشتري بره تشكيل مي شود كه در مجموع تخمداني فوقاني و يك خانه با تمكن جانبي بوجود مي آورند.

در پاره اي از گياهان نظير گلوسيومها جدار ناشي از جفت، حفره تخمدان را به دو خانه تقسيم مي كند. (2)

ميوه آن پوشينه يا خورجين مانند است. اغلب گياهان تيره خشخاش مجاري ترشحي شيرابه دارند كه از سلولهاي منفرد و يا پشت سر هم با جدار عرضي سورخدار و يا بصورت مشبك تشكيل مي يابد. اين سلولها و مجاري در پارانشيم ها مخصوصاً «در بافت آبكشي بيشتر ديده مي شوند. شيرابه هاي اين مجاري ممكن است كه به رنگ شيري و يا زرد و يا به رنگ قرمز مي باشند. (2)

موقعيت تيره خشخاش از نظر تقسيم بندي گياهي (1)

تيرة خشخاش داراي 21 جنس مختلف در جهان مي باشد كه تنها 5 نوع آن در ايران تا كنون ديده شده است:

الف: دسته اي كه تخمدان مركب از برچه هاي متعددد و ميوه پوشينه دارند:

1 – پاپارو Papaver: گياهان علفي و داراي برگهاي لوب دارو و يا بريدگيهاي عميق مي باشند. گلهاي آنها منفرد يا مجتمع بصورت دو تايي و گاهي بيشتر در انتهاي ساقه وجود دارد. ميوه آن پوشينه و گرز مانند و داراي دانه هاي زيادي است كه بعد از رسيدن ميوه از منافذ زير كلاله خارج مي شود. كلاله بصورت يك صفحه چسبيده به بالاي ميوه، ميوه به شكل يك كپسول كه بوسيله حفره هايي كه زير ديستك قرار دارند باز مي شوند.

ب – دسته اي كه ميوه خورجين مانند دارند:

1 – Romeria Med: گياهاني هستند علفي و يكساله و داراي برگهايي با بريدگيهاي ريز برنگ بنفش و قرمز تيره داراي 10 گونه مي باشد كه بيشتر در مناطق مديترانه اي مي رويند. ميوه آنها با 3 يا 4 درپوش باز مي شود كلاله 3 يا 4 شاخه انتهايي است.

2 – Ghelidonium: گياهاني علفي، گلها به رنگ زرد با مادگي مركب از 2 برچه مي باشند. دانه ها داراي يك زائده سفيد، گلها به صورت چتري، شيرابه گياه برنگ پرتقالي است. داراي 2 گونه مي باشند. يك گونه به نام Gh. Majus L. اي ماميران كه در نقاط شمال و اطراف تهران است.

3 – Glaucim Mill: گياهاني علفي، دو ساله و يا پايا، ميوه بوسيله 2 درپوش باز مي شود. كلاله دو شاخه و در دو طرف بالاي ميوه قرار دارد. برگها برنگ سبز مات و داراي بريدگيهاي عميق مي باشد. گلهاي آن به رنگ زرد و اغلب لكه هاي قرمز رنگ در قاعده گلبرگ ديده مي شود. و بندرت گلهاي برنگ قرمز نيز ديده شده است.

تخمدان از دو برچه تشيكل شده و ميوه خورجين مانندو دراز است. و توسط دو درپوش باز مي شود. اين گياهان مشتمل بر 20 گونه اند و در مناطق مديترانه بوفور يافت مي شوند. در ايران بعضي از گونه هاي آنها بنام لاله كوهي و خشخاش بحري و نام ديگر آن Horn. Poppy مي باشد. (2)

مشخصات جنس Glau Gium:

اين جنس شامل گياهاني است، يكساله، دو ساله و يا چند ساله كه برگهايشان از يك تا چند بار شاخه شده و هر يك از تقسيمات برگ معمولاً لوب دار يا دندانه دار مي باشد. گل در آنها تكي و داراي دو كاسبرگ است.

گلبرگها به تعداد 4 عدد به رنگ زرد، نارنجي و قرمز بوده و اغلب داراي يك لكه تيره در قسمت پائين گلبرگ است. پرچمها به تعداد زياد است و تخمدان باريك و كركدار يا بدون كرك است. ميوه كپسول كشيده و باريك بطول 25-10 سانتيمتر داراي يك ديواره داخلي كه دانه ها به آن چسبيده اند دانه ها به تعداد زياد و بدون زائده مي باشند. (2)

انواع گلوسيومهاي ايران:

دكتر پارسا گلوسيومهاي ايران را به سه دسته و 13 نوع تقسيم بندي نموده است: (2)

دسته اول: گلوسيومهايي كه تخمدان آنها پوشيده است:

1 – G. Gornculatum L. (Gornicu Latum Curt. Chelidonium Corniculatum L.)

2 – G. Arabicum Fresen.

3 – G. Persicum Bang (G. Lateum Var. Fimbrilligerm Trautv. Pl. e. s. G. Fimbrilligerm Boiss).

4 – G. elegams . F. etm . (G. Pamilum Boiss G Squamigern Boiss).

5 – G. Contir tuplicatum , Boiss.

6 – G. Grandiflorum, Boiss.

7 – G. Haussknechtil Fedde.

8 – G. Calcinum Boiss.

دسته دوم: گلوسيومهاي كه تخمدان آنها داراي برآمدگي مي باشد:

9 – G. Flavum Grants (Chelidonium Glaucium L. G . Luteum Scop).

10 – G. Leio Car Pum Boiss (G. Fulvum Boiss).

11 – G. Pulchrum Stapf.

12 – G. Oxylobum Boiss. Et Buhse.

دسته سوم: گلوسيومهايي كه تخمدان آنها صاف مي باشد:

13 – G. Vitellium Boiss. Et Buhse.

CLASSIS = DIGOTYLEDONES

SOU. GL. = DIALYPETALES

ORDO = RANALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE«راستة آلاله»  

GENUS = GLAUGIUM«تيرة خشخاش»                       

G. flavum: گياه يكساله يا پايا:

ساقه: به ارتفاع 90-20 سانتيمتر، منشعب، شاخه ها فاقد كرك يا داراي كرك بسيار كم.

برگ: ضخيم، درطوقه و پايين ساقه كركدار- دمبرگدار، داراي بريدگيهاي كم عمق شانه اي و ندانه هاي نامنظم، بالاييها ساقه آغوش با دندانه هاي بزرگ، كركدار يا فاقد كرك

گل: منفرد، انتهايي بزرگ، به رنگ زرد طلايي و كاسة سبز، كم و بيش پرزدار يا پركدار و جام به طور نامحسوس واژ تخم مرغي.

ميوه: كپسول بسيار بلند، معمولاً خميده و كماني، سطح آن داراي برجستگيهاي غده اي يا صاف.

موسم گل: اردبيهشت – تير

انتشار جغرافيايي: البرز. درة سفيد رود بين رودبار و رشت.

در جنوب: شيراز

عكس نمونه: رودبار

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. oxylobum: گونه اي شقايق گياه يكساله تقريباً فاقد كرك، با 30 – 20 سانتيمتر ارتفاع،

برگ: ساقه آغوش داراي تقسيمات شانه اي، تقسيم نهايي معمولاً «بزرگتر، هر تقسيم دراز پهن، در انتها تقريباً «تيز، دندانه دار تقسيم بالايي سه قسمتي، برگهاي فوقاني تخم مرغي قلبي و داراي دندانه هاي نسبتاً تيز».

گل: قرمز روشن، كاسبرگها فاقد كرك، خرجين پوشيده از غده هاي پراكنده و نستباً كم. كلاله پهن، پيكاني و سه گوش.

موسم گل: ارديبهشت- خرداد.

انتشار جفرافيايي: البرز، تهران و اطراف، ارتفاعات رادكان، شمال: درة تالار بين گدوك و عباس آباد.

عكس نمونه: بين تهران و كرج.

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. vitellinum: گونه اي شقايق «گياه دو ساله، پوشيده از كركهاي پرز مانند، نسبتاً زبر.

برگ: پاييني ها منقسم شانه اي، با تقسيمات دراز پهن، با بخشهاي سينوسي و نوك دار.

گل: به رنگ زرده اي- نسبتاً ميوه داراي پايه يا دمگل بلند، صاف و فاقد كرك.

موسم گل: ارديبهشت.

انتشار جغرافيايي: بين تهران و كرج، غرب: شكاف ديواره هاي سنگي ارتفاعات گلپايگان، اراك، خوانسار، بشخ مركزي: ارتفاعات يزد.

عكس نمونه: بين تهران و كرج.

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. fimbrilligerum subsp. Ophyocarpum «گونه اي شقايق» گياه دو ساله، سبز يا سبز متمايل به آبي.

ساقه: متعدد، به ارتفاع، 100-50 سانتيمتر، بسيار منشعب، ضخيم و كم و بيش گوشتي.

برگ: بدون كرك، سبز مات يا متمايل به آبي، با تقسيمات ته شانه اي و تقريباً «چنگي يا چند بخشي شانه اي، با تقسيمات سينوسي چين خورده، دندانه دار، با دندانه هاي بزرگ كند، ساقه ايها، تخم مرغي، ساقه آغوش، با دندانه درشت نامنظم يا چند لبه، با لبه هائي در راس تيز.

گل: قرمز درخشان، بزرگ، غنچه ها تخم مرغي كشيده، بدون كرك، ميوه يا خورجين به طول 30-15 سانتيمتر، پيچ خورده بخصوص در پائين مارپيچي شده، بدون كرك، كلاله پيكاني با لبه هاي افقي.

موسم گل: ارديبهشت.

انتشار جغرافيائي: البرز: بين فيروز كوه و گدوك عباس آباد.

عكس نمونه: البرز: آينه ورزان بين گيلاوند و فيروزكوه

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. fimbrilligerum «گونه اي شقايق» گياه دو ساله، سبز كم رنگ يا متمايل به زرد و يا سبز متمايل به خاكستري،

ساقه: متعدد، به ارتفاع 60-30 سانتيمتر، منشعب، ضخيم و محكم.

برگ: بدون كرك يا كمي كرك دار. بن رستها همگي طوقه اي، داراي دمبرگ بلند، با تقسيمات ته شانه اي- چنگي، تقريباً چهار گوش، ساقه ايها نسبتاً كوچك، متعدد، ساقه آغوش، تخم مرغي، با دندانه هاي كم عمق درشت و با نوك تيز.

گل: قرمز يا متمايل به زرد، غالباً فاقد لكه در قاعده، تقريباً بزرگ و غنچه ها پهن دار- تخم مرغي كشيده به طول 5/2-5/1 سانتيمتر، نوك تيز، بدون كرك يا پوشيده از كركهاي سوزني، گلبرگها بزرگ 5/2 سانتيمتر، ميوه يا خورجين باندازه 25Î5 سانتيمتر، راست يا كمي كمانه، بدون كرك، كلاله وسيع به عرض 9 ميليمتر، پيكاني، با لبه هاي افقي.

موسم گل: ارديبهشت- خرداد

انتشار جغرافيائي: البر: كلاردشت، پل زنگوله، بين كرج و گچسر، شمال شرقي: كوه سفيد بين ماران و بجنورد.

عكس نمونه: البرز: دليجائي بين فيروزكوه و گدوك عباس آباد.

خواص درماني گياهان جنس Glaucium

قسمت هوايي اين گياه گاهي در طب عوام به عنوان مخدر و خواب آور در اطفال بصورت دم كرده يا جوشانده مصرف مي شود. سابقاً از آن در رفع بيماري قند استفاده به عمل مي آمده است.

دانه اين گياه اثر ملين دارد و داراي 27% روغن قابل مصرف بوده و سابقاً از آن براي مصارف روشنايي استفاده مي شده است. (1)

از نظر طب پيشرفته مواد استخراجي از اين گياه داراي خاصيت پائين آورنده ضربان قلب بوده و ضد اختلالات عضلاني قلب مي باشد. همچنين جريان خون سرخرگ كرونر را افزايش مي دهد. اين مواد سبب تحريك رحم مي شود. ولي مدت اين اثر كوتاه مي باشد. تزريق داخل وريدي آنها به حيوان به ميزان 025/0 گرم باعث پايين آمدن فشار داخليب چشم و ايجاد ميدرياز مي شود و اين اثر آن شبيه مرفين است. همچنين داراي خاصيت ضد سرفه- اسپا سموليتيك و ضد خير بدون خاصيت تضعيف دستگاه مركزي تنفس مي باشد.

از آن در تغيير رنگ و شكل ظاهري از ميكروبها بعلت داشتن آلكالوئيدكريدين نيز استفاده مي شود. و بر اساس مطالعاتي كه در سال 1956 توسط عده اي از محققين در مورد اثرات آلكالوئيد ديگر آن بنام ايزوكريدين بر روي عضلات مخلط و فعاليت عصبي و حركتي انجام گرفت. اين نتايج بدست آمد كه بازكواترنر N- متيل ايزوكريدين در روي خرگوش و وزغ باعث كاهش مستقيم و غير مستقيم قابليت انقباض و تحريك پذيري عضلات حركتي مي شود. اين عمل مشابه عمل ET4N+ ولي بدون اثر كوراري آن مي باشد. ايزوكريدين دخالتي در عمل استيل كولين بر روي قلب و يا عضله مخطط ندارد و اثر آن بر روي قابليت تحريك پذيري قلب مختصر و يا هيچ مي باشد. (2)

آلكالوئيد ديگر آن به نام بولبوكاپنين از طريق مركزي تونوس عضلات مخطط را تغيير مي دهد. اين دارو به عنوان يك عامل مفيد نوروفيزيولوژي در مطالعات روي كاتالپسي بكار رفته است. اين دارو را از غدد ريشه اي انواع Gorydalis Cava بدست مي آوردند كه اغلب به عنوان Dutchman breeches خوانده مي شود. (2)

از مدتها پيش اين آلكالوئيد براي درمان صرع و اعصاب مورد استفاده واقع مي گرديده و به علت خاصيت ضد لرزش اين آلكالوئيد و آلكالوئيدهاي مشابه آن هنوز بطور متفرقه از آن براي اين منظور استفاده مي شود. (2)

در سال 1945، Jong تاريخچه و اعمال دارو را بررسي و نشان داد كه تجويز آن دارو به حيوانات باعث ايجاد خاصيت كاتالپسي در آن مي گردد.

هر گاه مقدار كافي از اين دارو به حيوان (گربه) تزريق مي گردد. در عرض ده دقيقه حالت ثابتي در حيوان بوجود مي آيد، كه اين حالت مدتها ادامه مي يابد. حركات ارادي حيوان از بين مي رود، و سفتي مخصوص در وي ايجاد شده و به حالت خاصي خم مي گردد، و در حالت عجيبي قرار مي گيرد. (2).

در آزمايشاتي كه بر روي خرگوش و خوكچه هندي انجام شده، تسكين و خواب آلودگي در اين حيوانات در اثر تزريق بولبوكاپنين مشاهده شده است. (2)

پس از گذشت 18 ساعت بهبودي حاصل مي شود بدون استفاده عوارض بعدي در برداشته باشد. با تزريق دوز بيشتر از اين دارو تشنجات تونيسك و كلونيك ظاهر گشته و باعث از بين رفتن حيوان مي شود.

اثر اين دارو به احتمال قوي از طريق مركزي مي باشد و در الكتروميوگرافي عضلات مخطط در مرحله سفتي به حالت طبيعي مي باشند. رزرپين و دي فن هيدرامين و بيشتر مضعف ها سيستم عصبي مركزي (CNS) كاتاتوني را تشديد كرده و بر عكس اكثر محركهاي CNS و كوكائين و آمفتامين و محريم محيطي اثر معكوس بر كاتانوني دارند. (2)

بولبوكائين از اثر آدرنالين و 5- هيدروكسي تريپتامين (تريپتوفلان) بر روي فشار خون ممانعت مي كند.

اين آلكالوئيد بر رفلكس هاي نخاعي اثر قابل توجه اي ندارد. با دوز كم اين دارو، سبب تضعيف رفلكس هاي نخاعي شده  ومقدار زياد آن باعث تحريك رفلكس ها مخصوصاً رفلكس فلكسيون مي گردد. (2)

در سندرم پاركينسون و بيماري كره (Choreo) به منظور درمان لرزش مصرف مي شود. تزريق 5/3 گرم براي هر كيلوگرم وزن، از اين دارو سبب كاهش بسياري از حركات مزاحم در طول انسفالوپاتي كودكان مي شود. (2)

در كتاب فارماكولوژي دكتر گيتي، بولبوكاپنين در رده داروي ضد پاركينسون طبقه بندي شده است. به عنوان داروي ضد پاركينسون دوز آن 05/0 تا 1/0 گرم است. (2)

تركيبات شيميائي موجود در جنس Glaucium

از انواع گلوسيوم ها تركيبات مختلفي استخراج و شناسائي گرديده كه عبارتند از: الكالوئيد، گلوكزيدهاي سيانوژنيك و اسيدهاي آلي از جمله اسيد دي هيدروكسي مالئيك و اسيد فوماريك كه از انواع G-Luteum بدست آمده است. (2). همچنين داراي مواد رزيني و پكتيكي و نوعي مادة تلخ به نام گلوكوپيكرين مي باشد. (1). گزارش گرديده است كه پيگ مانهاي رنگي لكوآنتو- سيانين در گلوسيوم ها يافت نمي شود.

آلكالوئيدهاي بدست آمده از گياهان اين جنس عبارتند از: (2)

كريدين (گلوسنترين)/ Corydine

كوري توبرين/ Corytuberine

دومستي سين (اپي دي سنترين)/ Domesticine

گلوسين/ Glaucine

ايزوكريدين/ Iso Corydine

ماگنوفلورين/ Magni Florine

بربرين/ Berberine

آلفا- آلوكريپتوپين/-Allocryptopine

پروتوپين/ Protoopine

چلريترين/ Chelerythrine

كليدونين/ Chelerythrine

چيلروبين/ Cheliru bine

سنگينارين/ Sanguinarine

N- متيل لورتتانين/ N- Metrhyllaurotetanine

بولبوكاپنين/ Bulbocapnine

ديسانترين/ Dicentg rine

 دهيدروديسانترين/ Dehydrodicentrine

O- متيل فلاوينانتين/ O- Methyl Flavinantine

كلريت رين/ Chelerythrine

شيمي و بيوسنتز آلكالوئيدهاي جنس گلبوسيوم:

همانگونه كه قبلاً نيز اشاره شد متابوليتهاي ثانويه موجود در گياهان جنس كلوسيون را گروه آلكالوئيدها تشكيل مي دهند و بخصوص از تحقيقاتي كه در گذشته نيز صورت گرفته است. الكالوئيدهاي موجود در گلوسيوم كورنيكو لاتوم را مي توان به سه دسته تقسيم بندي نمود كه عبارتند از: (2)

1 – آلكالوئيدهاي پروتوپين

2- آلكالوئيدهاي آپورفين

3 – الكالوئيدهاي هيدروفنانترني

1 – آلكالوئيدهاي پروتوپين: آلكالوئيدهاي اين گروه جزو ايزوكينمولينها نمي باشند ليكن از آنجائيكه از نظر بيوژنتيكي از تتراهيدروپروتوبربرين مشتق مي شوند جزو اين ايزوكينولوين ها بشماري مي آيند.

از مشخصات پروتوپين ها وجود يك حلقة 10 اتمي است كه شامل يك اتم نيتروژن نوع سوم است. و كربن 14 آن بصورت يك گروه كتوني است.

آلكالوئيد اوكروبين (+) – Ochrobrinie يك عامل هيدروكسيل و Corycavidine , Corycavmine كه هم بصورت را سميك و هم زاست گرد هستند يك گروه متيل بر روي كربن شمارة 13 دارند.

همچنين چهار آلكالوئيد 13- اكسوپرتوپين نيز مورد شناسائي قرار گرفته است.

شكل

هستة الكالوئيدهاي پروتئيني

بيوسنتز آلكالوئيدهاي پروتوپيني:

در زير بيوسنتز آلكالوئيدهاي پروتوپين كه مشتق از رتيكولين است و مادة واسط آن استيلوپين و دو تركيب II و III مي باشد آمده است. (2).

شكل

شكل

2 – آلكالوئيدهاي گروه آپورفين:

1 – آرپوفين ها و بزرگترين گروه از آلكالوئيدهاي ايزوكينولئين بعد از سيسم بنزيل ايزوكينولئين ها هستند. در اين اجسام به اتم ازت معمولاً يك گروه متيل متصل است كه باعث تبديل آن به آمين نوع سوم مي شود. اگر آمين نوع دوم باشد، آنرا نورآپورفين گويند. آلكالوئيدهاي آپورفين با ازت نوع كوارتز نيز شناخته شده اند كه به آن در گروه متيل متصل شده اند. (2)

در آپورفينها استخلاف هميشه در موقعيتهاي 1 و 2 صورت مي گيرد، و اين گروههاي استخلافي اغلب هيدوركسيل- متوكسيل و متيل دي اكسي مي باشند در موقعيت كربنهاي 9 و 10 و 11 هم اغلب استخلاف صورت گرفته ولي در موقعيتهاي 3 و 8 بندرت استخلاف انجام مي شود. همچنين روي كربن شمارة 7 بندرت يك گروه هيدروكسيل قرار مي گيرد. Steporphine تنها آپورفين شناخته شده اي مي باشد كه كربن شمارة 4 آن اكسيژنه گرديده است. (2)

گلوسين- كوري توبرين- كريدين- ايزوكرديدن و بولبوكاپنين اولين آپورفينهائي هستند كه ساختمان آنها تاييد شده است. (2)

آنها را به (-)- Norlaudanosoline (IV) , (+)- Reticuline (V) مرتبط مي سازد.

Cohen , Barton دو روش بيوسنتيك پيشنهاد نموده اند كه از طريق آنها تتراها يدورايزوكينولينهاي فنوليك مي توانند به آپورفين ها تبديل گردند و اين عمل ممكن است به دو طريق مستقيم يا غير مستقيم با تشكيل يك جسم بينابيني كه از نظر شيميائي Dienone است انجام شود.

تحقيقات انجام شده هر دو روش مستقيم و غير مستقيم بيوسنتز آپورفينها را تاييد مي كند. (2)

بيوستنز مستقيم آپورفين ها:

اين بيوسنتز مطابق شكل زير انجام مي گيرد:

شكل

بيوسنتز آپورفين ها از طريق اتصال اكسيد اتيو مستقيم رتيكولن

(Direct Oxidative coupling)

در اثر اكسيداسيون رتيكولين IV بطريق In Vitro بوسيلة معرفهائي كه سبب تشكيل راديكالهاي آزاد مي گردند. Isoboldine VI بوجود مي آيد و با بكار بردن ازت كواترنر نتيجة بهتري حاصل مي گردد.

تا كنون از مجموعة اين اركسيونها، جسمي بدست نيامده است كه نشان دهد يك اتصال مستقيم Ortho-Artho در تشيكل آپورفين ها انجام مي شود. (2)

بيوسنتر غير مستقيم آپورفين ها:

در اين طريقه ابتدا مادة اوليه در اثر اكسيداسيون بيك Dienone تبديل مي گردد. در مرحلة بعدي پيدايش تغيير وضع مولكولي در Dienone مي تواند آپورفينهاي مختلفي را بوجود آورد و يا اينكه Dineol منجر به تشكيل آپروفين ها مي گردد. (شكل 1)

Dienone , Dienol هاي دو استخلافي در كربن 4، در اثر گرفتن پروتون و تغيير وضع هاي ملكولي، عطري شده به تركيبات پايداري تبديل مي گردد. مكانيسم آن در شكل 2 نشان داده شده است. (2)

شكل 1 – بيوسنتز غير مستقيم اپورفين ها

شكل 2 – مكانيسم تغيير وضع مولكوي dienol- benzan , dienone- phenol

بولبوكاپنين- ايزوكرديدن- كريدين و –N متيل اورتتانين از جمله آلكالوئيدهاي آپورفين بدست آمده از گلوسيوم كورني كولاتوم گل نارنجي مي باشد.

بيوسنتز نمونه اي از آلكالوئيدهاي آپروفيني در جنس Glaucim

اين آلكالوئيدها در اثر اتصال اكسيداتيو و هيدروكسيله شدن نورلودانوزين بوجود مي آيد. (19)

شكل

آلكالوئيدهاي گروه هيدروفنانترن:

اولين آلكالوئيد جديد كه E. Brochmann- Hanssen توسط ترياك جدا گرديد Reticuline نام دارد. (2)

اسكلت آلكائيدهاي هيدروفنانترن

يك آلكالوئيد از اين نوع بنام O-Methy Flavinantine در گياه گلوسيوم كورني كولاتوم با گل زرد بافت شده است (2)

بيوسنتز آلكالوئيدهاي هيدورفنانترني:

در شكل صفحة بعد بيوسنتز يكي از آلكالوئيدهاي هيدروفنانترني از نظر مي گذرد. (2)

Norlaudanosoline (حاصل از تركيب تيروزين و دوپامين) هسته اصلي بيوسنتز تعداد زيادي از آلكالوئيدها از جمله مرفين شناخته شده است. نورلودانوزولين بطور نسبي متيله شده و توليد (-) Reticuline مي كند. از اتصال اكسيداتيو دي فنل در ناحيه اي كه با ستاره مشخص شده سالوتاريدين حاصل مي شود. از احياء اين دي انون توليد، دي انون سالو تارديدن مي شود كه دراي دو ايزومر مي باشد كه يكي از آنها سالوتاريدينول I ناميده مي شود كه به تبائين تبديل مي گردد. بيوسنتز 5 – متيل فلاوينانتين هم طبق شماي فوق بوده و استخلافها بعلت آنزيمهاي موجود در گياه مي باشد. (2).

شكل

بيوستنز

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره طرح توسعه شهرستان مشهد

بازديد: 455

 

مقدمه :

توسعه بي رويه شهري بر توان و ظرفيت دولت و شهرداري ها در گسترش زير ساختها و ارائه خدمات پيشي گرفته است و جمعيت شهرنشيني كشور به سرعت در حال افزايش بوده است. اين رشد نشينان شهرنشيني, افزايش ناگهاني جمعيت و گسترش سريع كالبديش رهها از يك سو و پيش آمدن فزاينده نيلزهاي جديد در زندگي شهري از سوي ديگر, درك و احساس تعلق شهروند به شهر آن را كاهش داده است به طوري كه رشد بي رويه  وناهماهنگ محيط مصنوع شهري نه تنها ارزش كالبدي شهار را دستخوش تحولات ناخواسته ويرانگر ساخته, بلكه تاثير مستقيم و غير مستقيم بر محيط و مناظر ارزشمند و امكان ادراك فضايي انسان نهاده است. اين نابساماني ها از زمان بحران هاي صنعتي شدن و مناسبات آن و سرازير شدن محصولات ناشي از آن به كشورها آغاز گرديد كه به لحاظ وجود ساختار اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي شهرهاي ما كه سنتي بود بر تمامي روابط شهري تاثير گذاشت. توسعه هاي جديد شهري بدون توجه به هويت فرهنگي و عناصر با ارزش در مقايسي وسيع شكل پذيرفت.

در دنيايي كه دائماً در حال تحول است و تغيير و تصحيحي مي شود ذهنيت ها و طرز فكرها هستند كه بار دگرگوني اعم ازسياسي, اقتصادي و يا اجتماعي را به دوش مي كشند. از اين رو تحول فكري دركشورهاي صنعتي به صورت ميلي جمعي به آتيه نگري و شناخت و پيشرفته در همه زمينه ها بروز مي كند و زمينه ترك تدريجي بعضي آداب و رسوم و سنتها, همراه آن نوعي بازسازي و برنامه ريزي براي كل جامعه مدرن را به همراه مي آورد.

به علاوه تحولات پرشتاب اقتصادي, فرهنگي و تكنيكي جديد,/ با شروع انقلاب صنعتي, تغييرات شگرفي در كاركرد و فضاي كالبدي سنتي از جمله بازار پيد آورده است , بازاري كه ستون فقرات شهر محسوب مي شده و توسعه شهر همگان با توسعه آن بوده است .

طرح مسئله :

امروزه يكي از معضلات اصلي در شهرهاي بزرگ ايران پراكندگي فعاليتهاي وابسته, مشابه و يا همسو در سطح شهر است كه اين امر خود موجب اتلاف انرژي و زمان و بار زياد اقتصادي بر دوش مردم و تاخير و سختي در انجام مبادلات اقتصادي و تجاري است .

تمام اين معضلات برنامه ريزان امروز شهرها را بر آن داشته تا با تمركز اين فعاليتها در مجتمع ها ضمن صرفه جويي در زمان و انرژي موجب سهولت و رونق در مبادلات اقتصادي و تجاري گردند .

در پي اقدامي برنامه ريزي شده, هدفمند و منطبق بر برنامه ها و پيش بيني هاي طرح توسعه شهرستان مشهد, اراضي به وسعت 200 هكتار با دسترسي مناسب به كمربندي اطراف شهر به خدمات گمرك و ورود خروج كالاهاي بازرگاني در مقياس وسيع تخصيص يافته است . به اين ترتيب كه ضمن اين كه تبادل كالا و مواد غذايي در مقياس كلان اين محدوده امكان پذير شده است نقاط مركزي مشهد از تراكم وسايل حمل و نقل سنگين رهايي يافته و ناهنجاري هاي اجتماعي ناشي از آن از محيط هاي مسكوني حذف شده است .

به اين ترتيب مي توان روند توسعه شهر مشهد و بلوار خيام مشهد را با وجود قرارگيري مجتمع تجارت جهاني خيام در راسته اين بلوار را بررسي نمود. در اين ميان بايد به بررسي شرايط توسعه و علل توسعه شهري بلوار خيام مشهد پرداخت .

سوالات اساسي تحقيق :

1-     نقش مجتمع تجاري ـ اداري سپاد در توسعه بلوار خيام مشهد چگونه است ؟

2-     آيا مجتمع تجاري ـ اداري سپاد در توسعه زمينهاي اطراف بلوار خيام مشهد نقش داشته است ؟

3-     آيا مجتمع تجاري ـ اداري سپاد توانسته بخشي از نيازهاي شهر مشهد را كه به گسترش تجاري ـ خدماتي و صنعتي و در چهارچوب توسعه اقتصادي ـ اجتماعي شهر مشهد است تاصيف نمايد ؟

4-     نقش مكان يابي مجتمع تجاري ـ اداري سپاد در كاهش حجم ترافيك شهري چگونه است ؟

اهداف تحقيق :

5-     شناخت چگونگي كيفيت هم جواري فعاليتهاي اداري و تجاري در كنار يكديگر در يك مجتمع

6-     شناخت نقش مجتمع هاي تجاري ـ اداري در توسعه شهري

7-     شناخت مجموع عوامل تاثيرگذار بر توسعه شهرها

8-     شناخت ويژگي هاي عمده كلان شهرها

فرضيه هاي تحقيق :

1-     جانمايي مجتمع تجاري ـ اداري سپاد تاثير به سزايي بر توسعه بلوار خيام مشهد داشته است .

2-     جانمايي مجموعه تجاري ـ اداري سپاد باعث تشديد ترافيك منطقه مي شود.

3-     ميزان سفرهاي جذبي به سپاد تاثير بر ترافيك منطقه دارد .

4-     قرارگيري مجتمع تجاري ـ اداري سپاد باعث افزايش ارزش زمين در منطقه شده است .

5-     مجموعه تجاري ـ اداري از عوامل ايجاد كننده فرصتهاي شغلي و كسب درآمد در منطقه شده است .

 

 


فصل دوم :

كلان شهرها :

كلان شهرها با تعريفي كه امروزه از آنها ارائه مي شود, پديده اي قرن بيستمي هستند , هر چند ممكن است برخي از شاخص هاي آنها بتواند شامل معدودي شهر در مناطق مختلف جهان در دوره هاي گذشته نيز باشد .

معمولاً كلان شهرها را با صفت پيچيدگي روابط و ساختارها معرفي مي كنند, به نظر ((گوتمن)) كلان شهر مدرن بزرگترين و در عين حال پيچيده ترين مصنوعي است كه بشر تاكنون موفق به ساخت آن شده است .

تعريف كلان شهر :

مگالو پليس نيز كه در فارسي از آن به عنوان كلان شهر ياد شده , يك واژه يوناني است و استعمال آن سابقه طولاني دارد. مگالوپليس در يونان قديم نام شهري در حوزه آركاديا بود كه نام آن در كنار شهرهاي ديگر مانند تكئا, اورخومنوس و مانتيئا آورده مي شود . اين اصلاح در دوران جديد براي اولين بار توسط جان گوتمن, جغرافيدان فرانسوي پيشنهاد شد . و عموماً شامل يك ناحيه شهري است كه از چند مادر شهر تشكيل شده باشد. بنابراين مگالوپليس يا كلان شهر مجموعه اي متشكل از چند متروپل يا مادر شهر است كه بدون انقطاع در كنار هم استقرار يافته باشند. همچنين مي توان گفت كلان شهر يا مگالوپليس عبارت از بافت زنجيره اي به هم پيوسته از حوزه هاي مادر شهري است كه شكل يابي خود را زا وجود يكگ سلسله حوزه هاي پر وسعت مادر شهري طلب مي كند. در تعريف ديگر كلان شهر به منطقه شهري گسترده تر و وسيع تري اطلاق مي شود كه داراي بيش از يك مادر شهر است . به بيان ديگر چنانچه حومه هاي يك مادر شهر و شهرك هاي اطراف آن در اثر تكامل و گسترش وسايل ارتباطي و افزايش سرعت وسايل حمل و نقل با حومه ها و شهرك هاي يك مادر شهر ديگر تركيب شده و از حاصل آنها بافت زنجيره اي حوزه هاي متروپليتن با هم اختلاط يابند, حوزه كلان شهر يا مگالوپليس را به وجود مي آيد. چنانچه اين بافت زنجيره اي مشتكل از چند مادر شهر باشد كلان شهر يا مگالوپليس ناميده مي شود كه دارا بودن حداقل جمعيت بيش از ده ميليون نفر از ملزومات آن به حساب مي آيد.

كلان شهرها به دليل نياز به راههاي ارتباطي متصل كننده و سريع السير آنها به يكديگر معمولا از نظر استقرار به صورت خطي شكل مي گيرند كه متشكل از چند مادر شهر است و زمينه را براي بسط و گسترش همه جانبه راهها در محدوده كلان شهري آماده مي كند .

علت گسترش دهنده و فزاينده اغلب كلان شهرهاي جهان حالت مشترك دارد, اغلب مادر شهرهاي واقع در كلان شهرها تحت نفوذ يك مركز بزرگتر مي باشند و يك يا چند حوزه فرعي مادر شهري در هر يك از كلان شهرها نحوه شكل گيري و كيفيت پيوستگي را تعيين مي كنند .

ديدگاههاي مختلف در ارتباط با كلان شهرها :

بررسي هاي آماري نشان مي دهد كه در قرن حاضر (قرن 21) گسترش كلان شهرها چه از نظر تعداد و چه از نظر افزايش جمعيت در كشورهاي توسعه نيافته با شدت بيشتري نسبت به كشورهاي توسعه يافته ادامه خواهد يافت .

نگرش هاي حاكم بر موضوع كلان شهرها را در دو دسته كلي مي توان گروه بندي نمود :

اول ـ ديدگاههاي ضد كلان شهري است كه خود حاصل ديدگاههاي جبرگرايي كالبدي و ضد شهري است .

دوم ـ ديدگاههاي جديدتر كه بيشتر به مزاياي كلان شهر توجه دارد و به ساماندهي كلان شهر به منظور به حداكثر رساندن منافع حاصل از شكل گيري آنها توجه دارد .

نظريات گروه اول براساس فرضياتي شكل مي گيرند كه كلان شهرها را منشا تشكيلات مي داند و به دنبال محدود كردن اندازه شهرها مي باشد . در اين نحوه نگرش , اعتقاد بر آن است كه روستا به شهر يارانه مي دهد و شهرها را موجب انفجار جمعيت مي داند در حالي كه ديدگاههاي نوين شهرها و مخصوصا كلان شهرها را فشانرآوري و رشد اقتصادي مي راند و برخلاف ديدگاههاي قديم تر, معتقد است اين شهرها هستند كه به روستاها يارانه مي رسانند. از طرفي فرضياتي جديد, شهرنشيني را كاه8نده نرخ زاد و ولد مي داند. در اين نظريات حقي به مهاجرين وار شده به شهرها با ديد ديگري نگريسته مي شود و ايشان را ماهرتر و با انگيزه تر از كساني كه مهاجرت نكرده اند مي داند .

انگاره هاي توسعه كلان شهرها :

توسعه در جهت مناطق پيرامون, ناشي از قيمت هاي ارزان تر رفين و هزينه هاي كمتر ساخت است . هزينه ساخت و ساز در رفي بايد و خالي كمتر از هزينه ساخت در محوطه هاي دست و پاگير درون شهر است . ساخت و ساز در درون شهر نياز به صرف هزينه تقريب دارايي هاي موجود و مستلزم از دست دادن دارايي هاست.

تنها هنگامي كه نوسازي , افزايش هاي زيادي را در تراكم بوجود مي آورد و يا تغيير كاربري يك قطعه زمين از مسكوني به كاربري تجاري يا صنعتي باشد از نظر اقتصادي دارايي توجيه است .

تعريف طرح مجموعه شهري :

به طور كلي طرح هاي ويژه اي كه براي كلان شهرهاي كشور (تهران, مشهد, شيراز, اصفهان و تبريز) تهيه مي شود طرح مجموعه شهري نام دارد.

اگر مفهوم مجموعه شهري را عبارت از پهنه اي از سرزمين بدانيم كه در آن تعدادي از مكان هاي سكونت اعم از شهر و روستا داراي ارتباطات كنش و واكنشي با يكديگر يا با مركز مجموعه باشند, به نحوي كه بتوان هويت فضايي مستقلي را براي آن قائل شد.

مي توان گفت كه توجه به اين موضوع با بيش از نيم قرن سابقه در تاليفات افرادي جون لوئيس مامفورد و ديگران قابل مشاهده است . از آن زمان به بعد بالاخص در كشورهاي اروپايي و آمريكا, تلاش هاي متعددي در جهخت اولا تعيين آن و ثانيا تهيه طرح هايي از اين دست انجام شده است . ليكن در ايران به نظر مي رسد كه اولين بار در اين مفهوم تحت عنوان واژه ((منطقه شهري)) در حدود 25 سال پيش در گزارش هاي شركت سيتران براي سازمان برنامه و بودجه وقت استفاده شده است .

به طور كلي مي توان گفت مجموعه شهري پهنه اي جغرافيايي است كه از همبستگي و تعامل كاركردي فعاليت و سكونت بين چندين شهر و كانون جمعيتي به وجود مي آيد. به گونه اي كه نظام يكپارچه فضاي تشكيل دهند .

اصول و اهداف پايه در برنامه ريزي فضايي كلان شهرها:

نظام اسكان بشر در قرن بيستم پديده اي به نام ((مجموعه شهري)) را تجربه كرده است . اكنون بسياري از نظريه پردازان علوم شهري پذيرفته اند كه علاوه بر روستا و شهر, مجموعه شهري نيز به يك فرم جديد از اسكان نوع بشر تبديل شده است .

اين پديده داراي تفاوت هاي عمده ساختاري و عملكردي با روستا و شهر است و به همين دليل رويكردهاي متفاوت و متناسب با شرايط خود را طلب مي كند .

شكل گيري و اثر كلان شهرها و مجموعه هاي شهري نه تنها پديده اي اجتناب ناپذير بلكه پديده اي ضروري محسوب مي شوند. چرا كه اين شهرها و مناطق با استفاده از پتانسيل هاي ذاتي و ارتباطي خو از امكان زيادي براي باز توليد و تكثير عوامل و مولفه هاي توسعه اي برخوردارند .

در اين صورت است كه كلان شهرها و مجموعه هاي شهري مي توانند عنوان موتور رشد و توسعه منطقه اي و ملي را برازنده خود نمايند . اما واقعيت موجود جوامع در حال توسعه مبين آن استك ه بسياري از كلان شهرها و مجموعه هاي شهري موجود در اين كشورها, نه تنها برازنده عنوان مذكور نيستند بلكه به شدت دچار بحران ها و مشكلات عميق و ناكارايي هاي گسترده اند .

نكته بحراني اينجاست كه كلان شهرها در فرآيند توسعه ملي و منطقه اي مي توانند به مثابه يك شمشير دوبله عمل كنند. در صورت رويكرد مثبت و تحقق شرايط مذكور, توسعه , كارايي بيشتر و ارتقاي شرايط زيست در دوران مجموعه شهري و نشست آثار توسعه اي به سطوح ديگر مي تواند آنها را به پيشتازان توسعه تبديل كند. اما در حالت عكس, كلان شهرها و مجموعه هاي شهري به موانع توسعه تبديل خواهند شد .

موانعي كه بحران زايي , بحران سازي, بعيدن منابع توسعه و ناكارايي شديد در استفاده از منابع, جزء ويژگي هاي اساسي آنها به شمار مي رود.

براساس نظر فريدمن, كلان شهرها در مجموعه هاي شهري براي غلبه بر تعارض فوق با سه چالش عمده مواجه هستند. اول ضرورت برخورداري از يك مهارچوب نهادي و سيستم مديريت شهري كارآمد. دوم رعايت ملاحظات پايداري در كليه تحولات شهري و مجموعه شهري و سوم برخورداري از يك نظام برنامه ريزي استراتژيك , فراگير و مشاركتي .

اهداف و رسالت هاي كلان برنامه ريزي فضايي ـ كالبدي براي مجموعه هاي شهري شامل :

1.     عدالت فضايي, اقتصادي و اجتماعي

2.     كارايي و اثربخشي اقتصادي

3.     توسعه پايدار و فراگير محيطي

4.     توسعه درون زاي ملي ـ منطقه اي

5.     رقابت و كسب جايگاه متناسب در شبكه كلان شهري فراملي

تبصره: در مجتمع هاي مسكوني تراكم متوسط 12% از مساحت كل زمين به معابر داخلي اختصاص مي يابد.

3. حداكثر تعداد واحدهاي مسكوني در يك قطعه زمين با تراكم متوسط درح دي است كه اندازه متوسط زير بناي اخالص يك واحد مسكوني در آن قطعه از 110 مترمربع كمتر نشود. حداقل اندازه زيربناي ناخالص يك واحد مسكوني برابر 75 مترمربع تعيين مي شود.

مقررات ساختماني در منطقه مسكوني تراكم زياد :

  1. تراكم ساختماني در قطعات مسكوني با تراكم زياد برابر 100% مساحت كل قطعه است .

تبصره: تراكم ساختماني در مجتمع هاي مسكوني با تراكم زياد برابر 150% مساحت كل قطعه است .

  1. حداكثر سطح اشغال همكف در قطعات زمين اين منطقه برابر 50% مساحت كل قطعه زمين است .

تبصره: در مجتمع هاي مسكوني در اين مناطق 10% از مساحت كل زمين به معابر داخلي اختصاص مي دهد .

  1. حداكثر تعداد واحد مسكوني در يك قطعه زمين در منطقه با تراكم زياد در حدي است كه اندازه متوسط زيربناي ناخالص يك ودحد مسكوني در آن قطعه از 60 مترمربع كمتر نشود. حداقل اندازه زيربناي ناخالص يك واحد مسكوني برابر 40 مترمربع تعيين مي شود.

مقررات تفكيك اراضي :

تفكيك زمين در منطقه مسكوني تراكم متوسط :

حداقل مساحت قطعه زمين مسكوني در قطعه مسكوني تراكم متوسط 500 مترمربع و حداقل عرض قطعه 15 متر مي باشد .

تفكيك زمين در منطقه مسكوني تراكم زياد :

حداقل مساحت قطعه زمين مسكوني در منطقه مسكوني تراكم زياد (نواحي اسكان گروههاي كم درآمد) 250 مترمربع و حداقل عرض قطعه 10 متر مي باشد .

تفكيك زمين در نواحي مسكوني خارج از محدوده :

در نواحي مسكوني موجود خارج از محدوده, در شمال و شرق مشهد كه گسترش افقي آنها در اراضي كشاورزي اطارف بايد محدود و متوقف شود. حداقل مساحت قطعه زمين مسكوني 100 مترمربع و حداقل عرض قطعه 8 متر است .

ضوابط طرح و اجراي ساختمانها طبق آيين نامه 2800 :

كليه عناصر باربر ساختمان بايد به نحوي مناسب به هم پيوسته باشند تا در هنگام وقوع زلزله عناصر مختلف از يكديگر جدا نشده و ساختمان به صورت يك پارچه عمل كند .

ساختمان بايد در هر دو امتداد عمود بر هم قادر به تحمل نيروهاي افقي ناشي از زلزله باشد .

براي حذف يا كاهش خسارت و خرابي ناشي از ضربه ساختمانهاي مجاور به يكديگر بايد ساختمانهايي كه داراي ارتفاع بيش از 12 متر و يا داراي بيش از 4 طبقه هستند به وسيله درز انقطاع از ساختمانهاي مجاور جدا شده باشد .

حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تر از روزي تراز پايه مي باشد .

ضوابط و مقررات نماي شهري:

كليه سطوح نمايان ساختمانهاي واقع در محدوده و حريم شهرها و شهركها كه از داخل معابر قابل مشاهده است اعم از نماي اصلي يا نماهاي جانبي, ماي شهري محسوب شده لازم است با مصالح مرغوب به طرز مناسب و زيبا د هماهنگ نماسازي شود.

صدور گواهي نامه پايان كار ساختمان مشروطه به انجام نماسازي نماهاي اصلي و فرعي است .

اصول كلي ضوابط و مقررات نماي شهري ظرف يك ماه مشتركا توسط وزارتخانه هاي مسكن و شهرسازي تهيه و ابلاغ خواهد شد .

مهندسين مشاور و دارندگان پروانه اشتغال به كار مهندسي موظفند در تهه و اجرا و نظارت بر طرح هاي ساختماني نماسازي كامل كليه سطوح نمايان را رعايت كنند .

 

بررسي شاخص هاي توسعه :

توسعه اقتصادي سلسله عملياتي است كه به وسيله آن بتوان درآمد ملي شكوري را طي مدتي نسبتاً طولاني افزايش داد.

عواملي كه سبب توسعه اقتصادي مي شوند را مي توان به طور خلاصه به شرح زير برشمرد:

  1. وجود منابع طبيعي و زير زميني گوناگون
  2. وجود نيرويك ار ماهر
  3. امكان سرمايه گذاي براي كارهاي مولد
  4. پيشرفت مديريت در سازمانهاي عمومي و خصوصي .
  5. استفاده از پيشرفت هاي تكنولوژي در توليد .
  6. اجراي سياست هاي صحيح اقتصادي
  7. بهبود وضعي فرهنگي و موسسات اجتماعي

به اين ترتيب گشايش هاي تجاري را كه طي دوره كوتاه رونقي به اقتصاد كشور مي دهد را نبايد به حساب توسعه اقتصادي گذاشت.

مي توان نتيجه گرفت كه توسعه هم واقعيتي مادي است و هم حالتي ذهني كه برحسب آن حابله از طريق تركيب فرآيندهاي اجتماعي, اقتصادي و نهادي وسايلي را براي بدست آوردن زندگي بهتر هر چه باشد توسعه در كليه جوامع بايد حداقل داراي سه هدف زير باشد :

  1. امكان دسترسي بيشتر به كالاهاي تداوم بخش زندگي, ماند غذا, مسكن, بهداشت, وضعيت و توزيع گسترده تر اين گونه كالاها
  2. افزايش سطح زندگي از جمله درآمدهاي ابلاتر, تامين اشتغال بيشتر, آموزش بهتر و توجه بيشتر به ارزش هاي فرهنگي و انساني يعني تمام آنچه كه نه فقط به پيشرفت مادي كمك مي كند بلكه احترام به نفس شخصي و ملي بيشتر تير ايجاد مي كند .
  3. گسترش دامنه انتخاب اقتصادي و اجتماعي افراد ملل از طريق رهايي آنان از قبر بزرگي و وابستگي نه تنها نسبت به ساير افراد و كشورها بلكه همچنين نسبت به نيروي جهل و بدبختي بشري .

كنترل توسعه :

كنترل توسعه شامل فرايندي است كه برحس اهداف برنامه و توسعه , ضامن هدايت توسعه است . علاوه بر آن رويش كنترل توسعه با فراهم آوردن مقررات مربوط به جزئيات توسعه كه برنامه توسعه از ارائه آن ناتوان است نتايج مطلوبتري را به دست مي دهد .

سيستم كنترل توسعه در دو سطح كارايي دارد. ابتدا مسئولان, طرح اوليه و مشخصات توسعه مطلوب يك منطقه را به صورت مداركي كه برنامه توسعه ناميده مي شود ارائه مي دهند. تهيه چنين برنامه اي از وظايف قاهوني مسئولان محليك است. علاوه بر آن براساس قانون سال 1971 مقامات محلي مي توانند در حوزه خود فعاليتهاي عمراني را تحت نظارت داشته باشند و در صورت مغاير با برنامه توسعه از عملي شدن آن پيشگيري كنند.

در چنين سيستمي توسعه و كار عمراني به هر مقياسي كه باشد به كسب مجوز از مقامات مسئول محلي نياز دارد .

مقامات محلي قدرت دارند كه با ملاحظه ضعف و قوت طرح ها آنها را توصيب , رد يا به صورت مشروط قبول كنند. همچنين نوع ديگري از كسب مجوز پيش بيني شده است كه آن را مجوز خلاصه مي گويند. فلسفه مجوز خلاصه اين است كه به منظور پيشگيري از اتلاف وقت و هزينه براي تهيه طرح تفضيلي, ابتدا اهداف و چهارچوب كلي طرح هاي توسعه را افراد يا مقاطعه كاران تسليم مقامات مسئول محلي كنند و در صورتي كه با كليات آن موافقت شد اقدامات بعدي انجام مي گيرد.

كنترل توسعه روش كاملاً انعطاف پذيري است. زيرا برنامه توسعه به تنهايي هيچ چهارچوب متعهدآوري را ايجاد نكرده و دست مقامات محلي را براي هدايت توسعه باز نگذاشته است.

صنعت جهانگردي و نقش آن در توسعه شهري :

به طور كلي جهانگردي فعاليتي انساني است كه اهميت اقتصادي, سياسي و فرهنگي آن بايد مورد بررسي قرار گيبرد تا آثار مثبت و منفي آن روشن شود.

جهانگردي, توسعه اقتصادي و ايجاد فرصت هاي شغلي براي اقشار مختلف جامعه ميزبان است, چون جهانگردي و فعاليتهاي وابسته به آن في نفسه ايجاد كننده اشتغال است. اين صنعت بزرگترين صنعتي است كه در سطح جهان به اين سطح عظيم از نيروي انساني را به كار مي گيرد.

اهميت صنعت جهانگردي و نقش آن در اقتصاد برخي كشورها به گونه اي است كه عوايد حاصل از آن , برابر درآمد ناشي از شاخه هاي توليد تضمين زده مي شود. از مزاياي اين صنعت ايجاد درآمد ارزي و سير آن در تمام رشته هاي اقتصادي كشور است كه بخش هاي مختلف اقتصاد را فعال كرده و ضريب اشتغال را به شدت افزايش مي دهد .

از ديگاه اقتصادي اصلي ترين كاركرد صنعت جهانگردي كسب درآمدهاي ارززي, توزيع مجدد درآمدها, ايجاد زمينه هاي اشتغال, فروش كالاها و خدمات مورد نياز توريست ها و به ويژه صنايع دستي, توسعه حمل و نقل و رونق اقتصادي است.

توسعه صنعت جهانگردي در يك كشور موجب مي شود تمامي سيستمهاي توليدي و خدماتي مانند حمل و نقل, گمرك بانكداري, هتل داري, صنايع كشاورزي, صنايع غذايي, صنايع دستي و ... به گردش درمي آيند و درآمد ارزي كلان را به اقتصادي ملي تزريق مي كنند و در نتيجه باعث افزايش درآمد سرانه مي شود و نهايت رفاه اجتماعي را به بار خواهد آورد.

با توسعه جهانگردي, زير ساختهاي اقتصادي نيز گسترش مي يابد . ايجاد تسهيلات و خدمات عمومي , توسعه راه ها و جاده هاي مناسب با تابلوها و راهنماهاي كارآمد و موثر, وسايل حم.ل و نقل درون شهري, امكانات بهداشتي و ... همه براي توسعه جهانگردي ضروري به شمار مي روند.

بررسي نمونه تطبيقي :

مركز اداري ـ تجاري, فلورانس 1976:

آرشيتكت: JAMES STERLING

همچنان كه فلورانس به سمت غرب گسترش مي يافت. اين پروژه نيز براي قرارر دادن برخي عملكردهاي اين مركز تاريخي طراحي شده عملكردهايي مانند: يك ساختمان ايالتي جديد يك كاخ دادگستري جديد, يك هتل, سينما, ساختمان هاي اداري, تجاري و مسكوني, اتصالاتي در خيابان جديد الاحداث, ترانزيت سريع و تسهيلات راه آهن راي حفظ نمودن گردش هاي اطراف اين طرح تبديل به مجموعه اي فشرده روي پاركينگ و مراكز خدماتي شد كه به وسيله پياده روهاي پوشيده از درخت به Villa Reale قرن شانزدهم و يك ايستگاه راه آهن سريع السير جديد مرتبط مي باشد . پاركينگ چند سطحي در زير يك باغ سنگي و داراي شبكه بندي رومي است كه متصل به چهار برج اطراف ميدان شامل هتل ادارات و فروشگاههاي مختلف مي باشد و همين طوري با شبكه حمل و نقل عمومي يك پياده رو فرعي از عرض جزيره جاي كه ميدان ها, خيابان هاي مغازه دار و كلونادها شهر سنتي را فرا مي خوانند, عبور مي كند ساختمان ايالتي و دادگاه در بين ساختمان هاي عمومي ديگر كه داراي فروشگاه دفاتر اداري و آپارتمان هاي تجملي مشرف بر گردش هاي اطراف هستند مي باشد .


فصل سوم :

وضع اقتصادي اجتماعي شهر مشهد :

شناسايي كلي (جمعيت و توسعه )

شهر مشهد با حدود 2 ميليون نفر جمعيت دومين شهر ايران , مركز اداري سياسي وسيعترين استان كشور و بزرگترين شهر ايارن در سراسر شرق كشور است . ويژگي اخير, شهر مشهد را به قطب اصلي خدم رساني و جاذب جمعيت در شرق كشور تبديل كرده است .

مشهد, به دليل وجود مرقد مطهر حضرت رضا (ع) در آن يكي از مهمترين زيارتگاههاي شيعيان جها است . و به همين جهت سالانه پذيراي بيشتر از 10 ميلون زائر از سراسر ايران و ساير كشورهاي اسلامي جهان مي باشد .

مجموع عوامل فوق الذكر موجب شده است كه جمعيت شهر مشهد در فاصله سالهاي 1335 تا 1365 به طور متوسط سالانه 1/6 درصد افزايش داشته باشد . پيش بيني شده است كه حتي اگر كليه سياستها در برنامه هاي جديد دولت در خصوص كنترل رشد و توسعه شهرهاي بزگر كشور با موفقيت اجرا شود , جمعيت شهر مشهد تا سال 1359 به حدود 8/5 ميليون نفر افزايش خواهد يافت. به طوري كه در اين فاصله جمعيت شهر در تقاطع سالهاي 1380 و 1359 به ترتيب حدود 3 ميليون نفر و 8/5 ميليون نفر خواهد شد . به عبارت ديگر طي سالهاي 1370 الي 1359 نزديك به 4 ميليون نفر به جمعيت شهر مشهد اضافه خواهد شد .

براساس مطالعات مهندسين مشاور طرح و توسعه و عمران شهر مشهد اسكان اين تعداد جمعيت در محدوده فعلي شهر ميسر نيست, لذا توسعه ناپيوسته شهر مشهد , به صورت ايجاد چند شهر كوچك (50 هزار نفري) در فاصله 5 تا 20 كيلومتري و سه شهر بزرگ (500 هزار نفري) در فاصله 40 تا 60 كيلومتري, به عنوان مناسب ترين شكل توسعه عرصه اسكان جمعيت 61 ميليون نفري شهر مشهد تا سال 1359 پيش بيني شده است .

بر آن اساس گسترش شهر مشهد, در آينده, در حاشيه شمال شرقي تا جنوب شرقي و قسمتهاي غرب و جنوب خواهد بود.

وضع اقتصادي شهر مشهد :

ساختار اشتغال شهر مشهد در سال 1365 حاكي است كه 3 درصد جمعيت شاغل در كشاورزي, 35 درصد در صنعت و 62 درصد در خدمات اشتغال داشته اند . اين نسبتها در مورد شهرهاي كل كشور به ترتيب 5 درصد, 29 درصد و 67 درصد برآورده شده است . اگر چه هر دو سوي مقايسه بيانگر نقش برجسته بخش خدمات در اقتصاد شهرها مي باشد , با اين وجود, چنانچه ملاحظه مي شود نسبت شاغلان بخش صنعت در شهر مشهد بالاتر از همين نسبت درساير شهرها مي باشد.

البته شهر مشهد در مقايسه با ساير شهرهاي بزرگ كشور, در زمينه صنايع بزرگ, از اهميت قابل توجه برخوردار نيست و اين وضع, به طور عمده, حاصل گسترش صنايع نسبتا كوچك و وابسته به كشاورزي در شهر مشهد است كه بر زمينه گسترده فعاليتهاي كشاورزي در منطقه متكي مي باشد . در سال 1365 شمار شاغلان شهر مشهد 326 هزار شمارش شده است , كه در 70 هزار كارگاه و مركز توليد فعاليت داشته اند . و در همان سال ارزش افزوده سرانه ايجاد شده در استان (2/191 هزار ريال) و كل كشور (4/265 هزار ريال), در همان سال مي باشد .

در بخش كشاورزي به دليل استقرار فعاليتهاي پر بازده مانند : باغداري, مرغداري و دامداري, ارزش افزوده سرانه 155 هزار ريال (در برابر 6/133 هزار ريال در استان) و در بخش صنعت نيز, به دليل استقرار بيشتر از دو سوم و در برخي فعاليتها, تمام شاغلين صنايع بزرگ و پر بازده در حوزه نفوذ و شهر مشهد, ارزش افزوده سرانه برابر 275 هزار ريال در برابر 167 هزار در استان و 205 هزار ريال در كل كشور است .

در بخش خدمات, ويژگي و جايگاه نسبي شهر مشهد در اقتصادي ملي و منطقه اي شامل, تمركز جمعيت در حوزه نفوذ شهر, موقعيت زيارتي و سياحتي شهر در كل كشور و مركزيت آن از نظر خدمات اداري آموزشي و بهداشتي, موجب ارتقاء جايگاه خدماتي شهر در اقتصاد كشور و استان مي باشد. در سال مورد بررسي بازده سرانه اين بخش در شهر مشهد حدود 363 هزار ريال در كل استان بوده است .

با توجه به اهميت اقتصادي ـ اجتماعي شهرستان مشهد و شهر مشهد در استان خراسان و كل كشور (جدول شماره 1), لازم است توسعه هرگونه فعاليت اقتصادي, يا ايجاد تاسيسات زير بنايي بر پايه افقي گسترده تر از حوزه جغرافيايي شهر يا شهرستان مشهد, يا حتي استان خراسان مد نظر قرار گيرد . زيرا در داخل كشور تقريبا قسمت اعظم توسعه اقتصادي ـ اجتماعي .

شرق كشور در همه زمينه ها و در خارج از كشور و سطح بين المللي, كليه زمينه هاي ارتباط اقتصادي ـ اجتماعي شهرستان مشهد تحقق مي پذيرد.

شهرهايي چون نيشابور, بجنورد و سبزوار, نيز كه به ترتيب بعد ازمشهد مه8مترين مراكز اقتصادي ـ اجتماعي استان به شمار مي آيند به لحاظ اينكه در بخش شمالي استان خراسان و نزديك به شهر مشهد استقرار دارند تحت تاثير توسعه اقتصادي ـ اجتماعي شهر مشهد قرار دارند.

2-1 كاربري زمين مورد مطالعه :

2-1-2- زمينه هاي توسعه صنعتي ـ خدمات شهر مشهد :

در اين قسمت , بررسي وضع اقتصادي ـ اجتماعي مشهد و قنش آن در استان خراسان نشان داد كه اين شهر مهمترين قطب صنعتي ـ خدماتي استان به شمار ميرود به طوري كه :

50 درصد جمعيت شهري استان , 37 درصد جمعيت فعال آن 40 درصد شاغلان صنايع, 70 تا 100 درصد شاغلان صنايع بزرگ (صنايع چوب, كاغذ و شيميايي) و بيشتر از 2 كارگاههاي بزرگ استان در شهرستان مشهد استقرار دارد .

شهر مشهد به دليل وجود مرقد مطهر امام هشتم شيعيان حضرت رضا (ع) آن شهر از اهميت ملي و فراملي بسيار برخوردار است, به طوري كه سالانه بيشتر از 10 ميليون نفر زائر را از سراسر كشور و ساير كشورهاي مسلمان نشين جهان پذير است .

شهر مشهد از انواع شبكه هاي ارتباطي زميني و هوائي درجه يك با مراكز عمده اقتصادي ـ اجتماعي كشور, به ويژه تهران, كشورهاي همسايه در شرق و شمال به شرح زير برخوردار است به طوري كه اين شهر را از موقعيت ترانزيتي برجسته اي برخوردار مي سازد:

جاده آسفالته درجه يك مشهد ـ گرگان ـ تهران به طول 850 كيلومتر

جاده اسفالته درجه يك مشهد ـ سمنان ـ تهران به طول 924 كيلومتر

جاده اسفالته درجه يك مشهد ـ بيرجند ـ زاهدان به 1000 كيلومتر

شبكه راه آهن مشهد ـ سمنان ـ تهران به طول          كيلومتر

شبكه هوايي فرودگاههاي مشهد ـ بيرجند

جاده هاي ارتباطي مرزي با كشورهاي افغانستان, پاكستان و شوروي

به رغم موقعيت اقتصادي اجتماعي فوق الذكر و تمركز عمده انواع فعاليتهاي اقتصادي استان, در شهر مشهد, مطالعات طرح توسعه و عمران حوزه نفوذ شهر حاكي است كه اين شهر, هم به لحاظ چگونگي توزيع انواع كاربريها و هم كمبود نسبي فضاهاي لازم تجاري خدماتي, از نارسائي هاي عمده اي برخوردار است كه توجه به آنها در جهت بهبود وضع موجود و توسعه آنها براساس روندهاي توسعه شهر از اهميت اساسي برخوردار است .

به علاوه, تحولات سالهاي اخير در اوضاع سياسي ـ اجتماعي كشورهاي آسياي ميانه و زمينه هاي گسترده همكاري ايارن با اين كشورها, در بخش هاي مختلف اقتصادي ـ اجتماعي و فرهنگي , ايجاب مي كند كه شهر مشهد به عنوان بزرگترين شهر مستقر در شمال شرق كشور و نزديكترين مركز بزررگ اقتصادي ـ اجتماعي به جمهوريهاي تازه استقلال يافته آن قسمت, از موقعيتي ترانزيتي برجسته اي برخوردرا باشد .

چنين موقعيتي ايجاب مي كند كه علاوه بر توجه همه جانبه به توسعه اقتصادي ـ اجتماعي كشور در شرق كشور, شرايط لازم براي ايفاي نقش اساسي در توسعه روابط اقتصادي و فرهنگي با جمهوريهاي همجوار در آن تامين گردد .

در اين زمينه توجه ويژه به فراهم آوردن شرايطس گسترش فعاليتهاي بازرگاني با ساير مراكز عمده اقتصادي كشور و كشورهاي همجوار شامل : ايجاد بازارهاي منطقه اي, تجهيز و توسعه شبكه هاي حمل و نقل كه به رونق بازرگاني در استان و بين استان با كشورهاي همجوار كمك مي نمايد, از اهميت برخوردار است .

2-1-3- كاربري موجود و آينده زمين در شهر مشهد :

چنانكه در بخش پيش ملاحظه شد, موقعيت اقتصادي ـ اجتماعي شهر مشهد و حوزه نفوذ آن , به عنوان مركز استان خراساتن , توامنايي هاي توسعه اقتصادي ـ اجتماعي بسياري را فرا راه آينده اين شهر قرر مي دهد . همين امر باعث شده است كه در طرح جامع شهر مشهد نيز, روند توسعه فيزيكي شهر تا سال 1359, با توجه به زمينه هاي فوق الذكر بررسي و پيش بيني شود. در آن طرح با تقسيم بندي محدوده توسعه آبي شهر به 49 ناحيه و 16 منطقه, انواع كاربريهاي خدماتي در مقياس ناحيه, منطقه شهري در شرايط موجود برآورده شده و سپس با توجه به نقش شهر مشهد و حوزه نفوذ آن در سطح استان و موقعيت فرهنگي ـ مذهبي آن در سطح بين المللي, كاربري هاي تجاري ـ خدماتي شهر در مقاطع 1375, 1380 و 1359 به شرح جدول 2-1 برآورده گردد .

جدول (2-1) سطح سرانه و مساحت كل كاربريهاي موجود و پيش بيني شده شهر مشهد .

 

جدول (2-1) ـ سطح سرانه و مساحت كل كاربريهاي خدماتي موجود و پيش بيني شده شهر مشهد

75- 80                             80-75           95-80

ناحيه ـ محله                      435                       1033            1991

منطقه                                        385                       321              761

1367                              

شهر                                1554            1808                      2188

برگرفته از طرح توسعه و عمران حوزه نفوذ شهر مشهد جلد 26

سال 1395

همانگونه كه ملاحظه مي شود, 3/38 كل جمعيت استان و 3/60 درصد جمعيت شهري استان در شهرستان مشهد سكونت دارند و از نظر اشتغال در بخش هاي عمده فعاليت, 37 درصد از جمعيت شاغل استان, 40 درصد شاغلان بخش كشاورزي و 52 درصد شاغلان بخش صنعت در شهرستان مشهد استقرار دارند.

در زمينه توليدات كشاورزي حدود 20 درصد توليدات غلات استان, 27 درصد توليد حبوبات و 45 درصد توليدات طيور استان از شهرستان مشهد حاصل مي شود. و در زمينه صنعت, نزديك به 60 درصد كل كارگاههاي صنعتي, 59 درصد كارگاههاي خدماتي و 70 درصد واحدهاي بزرگ صنعتي استان در شهرستان مشهد داير است .

مضافاً در سالهاي اخير (72-67) پنج شهرك صنعتي تا شعاع 40 كيلومتري شهر مشهد و به طور عمده در قسمت شمال شهر طراحي و احداث شده است كه عبارتند از: شهرك طوس در 18 كيلومتري مسير جاده قوچان, شهركهاي كلات 1 و كلات 2 در كيلومتر 20 جاده كلات, چرم شهر در كيلومتر 35 جاده سرخس و شهرك سنگ بست در كيلومتر 41 جاده فريمان و در جهت جنوبي شهر مشهد . تاكنون 329 واحد صنعتي متشكل از صنايع غذايي, چرم و نساجي, سلولزي, شيميايي, كاني غير فلزي و برق و الكترونيك در شهركهاي مذكور احداث شده است . اراضي اختصاص يافته به اين شهركها بالغ بر 65 هكتار است .

و بالاخره در زمينه توليدات ناخالص داخلي 58 درصد كل توليد, 68 درصد توليدات صنعتي و معدني, 21 درصد توليدات كشاورزي و 70 درصد توليدات ناخالص خدماتي استان از شهرستان مشهد حاصل مي شود.

بر آن اساس مي توان نتيجه گرفت كه شهرستان مشهد قطب پر اهميت صنعت و خدمات استان مي باشد و نزديك به دو سوم فعاليتهاي اقتصادي در بخش هاي مذكور در حوزه جغرافيايي اين شهرستان صورت مي گيرد. اين موقعيت, علاوه بر وجود زمينه هاي مساعد توليد در بشخ هاي گوناگون فعاليت اقتصادي, از شرايط مناسب ارتباطي شهر مشهد با ساير مراكز عمده اقتصادي ـ اجتماعي كشور, به ويژه شهر تهران در داخل و امكان ارتباط با كشورهاي همسايه در خارج حاصل مي شود.

بررسي جهات توسعه شهر مشهد :

با توجه به قرارگيري مجتمع سپاد در شمال شهر مشهد به بررسي جهات توسعه در شمال شهر مشهد مي پردازيم :

بررسي توسعه پيوسته در شمال :

الف ـ وضع موجود

-       وجود اراضي بسيار مرغوب كشاورزي

-       وجود نواحي حاشيه نشين نابسامان در خارج از محدوده قانوني و در اطرف خروجي هاي اصلي شهر

ب ـ گرايش هاي موجود توسعه

- گرايش گروههاي كم درآمد شهري به اسكان در اين ناحيه

ج ـ اهداف توسعه (طرح توسعه و عمران )

- حفظ اراضي مرغوب كشاوري

- بهبود وضعيت نواحي مسكوني موجود

- فراهم آوردن امكانات جهت اسكان گروههاي كم درآمد از طريق استفاده بهينه از ظرفيت هاي موجود اين نواحي

د ـ راه حل

ساماندهي نواحي مسكوني موجود با هدف رفع مسائل و مشكلات فعلي و ايجاد ظرفيتهاي لازم جهت پذيرش جمعيت در آينده كه از طريق راه حلهاي زير انجام پذير خواهد بود.

  1. تخصيص اراضي حد فاصل كمربندي صدمتري, كشف رود, غرب خواجه ربيع و شرق گلشهر به فضصاي سبز حفاظتي و الصاق آن به محدوده قانوني شهر
  2. تعيين ظرفيت جمعيتي و حدود فيزيكي مجاز توسعه مسكوني در داخل محدوده فوق
  3. تملك اراضي داخل حدود تعيين شده توسط شهرداري
  4. تهيه و اجراي طرح هاي نوسازي و بهسازي توسط شهرداي با همكاري آستان قدس و ساير سازمانهاي مسئول شهر
  5. اجراي جدي مقررات محدود كنده توسعه شهري در داخل محدوده تعيين شده .

ارزيابي :

در صورت فراهم آوردن امكانات اسكان سازمان يافته9 گروههاي كم درآمد مي توان بدون نياز به كنترل شديد اراضي كشاورزي را حفاظت كرد.

مسائل و مشكلات اصلي ناحيه مشهد :

مهمترين مسائل اقتصادي, اجتماعي و فضايي ناحيه مشهد در حال حاضر علي رغم وجود امكانات و توانهاي مناسب براي توسعه وجود عدم تعادل شديد در توزيع جمعيت, فعاليت و زير ساخت ها در سطح ناحيه است .

شهر مشهد به تنهايي حدود 96 درصد جمعيت شهري و نزديك به 6/77 درصد از كل جمعيت ناجيه و حدود 90 درصد ارزش افزوده كل ناحيه را به خود اختصاص داده است و در حدود 600 هزار نفر جمعيت را به صورت اسكان غير رسمي (حاشيه نشيني) در پيرامون خود جذب كرده است . اين الگو توسعه متمركز عوارض شديدي حل نابرابري اقتصادي, اجتماعي و فشار بر منابع طبيعي آسيب هاي زيست محيطي و مشكلات كالبدي پديد آورده است كه تداوم روند آن بحران ساز خواهد بود.

طرح توسعه كلان شهر مشهد :

طرح هاي ويژه اي براي كلان شهرهاي كشور با عنوان ((طرح مجموعه شهري)) در دستور كار قرار گرفت . بر اين اساس در نواحي كلان شهري تهيه طرح هاي ناحيه و مجموعه شهري به يكديگر وابسته شده است . از اين نظر فرايند تهيه طرح مجمكوعه شهري مشهد را داراي دو مرحلهع است :

مرحله اول شامل تهيه طرح ناحيه مشهد است كه علاوه بر ارائه برنامه توسعه و عمران ناحيه, يكي از وظايف آن تعيين محدوده و چارچوب توسعه مجموعه شهري مشهد است .

مرحله دوم شامل تهيه طرح توسعه و عمران در سطح مجموعه شهري است . در حال حاضر تهيه طرح ناحيه مشهد (مرحله اول طرح مجموعه شهري) انجام شده و به تصويب شوراي برنامه ريزي استان (آذر 1382) رسيده است و اينك تهيه طرح مجموعه شهري مشهد (مرحله دوم) آغاز شده است .

مهمترين ويژگي ناحيه مشهد استقرار كلان شهر مشهد در مركز آن است كه داراي عملكردهاي ويژه در مقياس ملي, فراملي , منطقه اي و ناحيه است (مركزيت زيارتي كشور, قطب توسعه شرق كشور, دومين كلان شهركشور, مركز صنايع و خدمات برتر و ... ) شهر مشهد بيشترين سهم جمعيت و فعاليت زير ساختها و غيره در سطح ناحيه را در اختيار دارد و در عمل تمام ناجيه و منطقه را تحت تاثير شديد قرار داده است .

ناحيه مشهد به دليل موقعيت مرزي و استقرار كلان شهر مشهد در مركز آن يك ناحيه طرح ريزي معمولي نيست و به همين دليل به يك نگرش راهبردي و منطقه اي در ابعاد فراناجيه اي , كلان شهري در مجموعه شهري نياز دارد .

همراه با رشد پديده جهاني شدن, گسترش ارتباطات, اطلاعات, خدمات برتر , رسانه ها از يك طرف و نقش هاي گسترده و برتر كلان مشهد از طرف ديگر لازم است كه طرح توسعه ناحيه مشهد بر محور اغتلاي نقش كلان شهر مشهد و اثرات آن در توسعه پايدار ناحيه تدوين گردد.

به طوري كه تجارب جهاني در زمينه رشد و توسعه كلان شهرنشينان مي دهد اولاً كلان شهر از حالت شهرهاي بزرگ و مجموعه شهري به سمت شهر منطقه تجاري متمايل شده اند كه شبكه وسيعي از سكونتگاههاي شهري و روستايي و مراكز متعدد فعاليت, خدمات و فراغت و تفريح را در بر مي گيرند و ثانياً نقش فزاينده اي در شكل دادن به سازمان فضايي سرزمين و شيوه زندگي جوامع انساني ايفا مي كنند .

اين تحولات اساسي ايجاب مي كند كه روش ها برنامه ريزي و مديريت كلان شهرها و شهر منطقه ها مورد بازنگري قرار گيرد. به طور كلي مي توان رويكگردها و وظايف كلان برنامه ريزي و مديريت ئوسعه و بحران كلان شهرها رابه سه زمينه اصلي تقسيم كرد :

الف ـ نوع كاركرد: پيشتاز در توسعه ملي و منطقه اي , روابط فراملي و صنايع پيشرفته, خدمات عالي توليد و توزيع ارش افزوده در سطح منطقه

ب ـ شكل كالبدي , فضايي : توسعه نيمه متمركز, الگوي چند مركزي , گسترش منطقه اي و شبكه اي توزيع متوازن زير ساخت ها شبكه ارتباطات در زمينه ملي وفراملي .

ج ـ برنامه ريزي و مديريت: برنامه ريزي منطقه اي براساس توسعه پايدار, مديريت يكپارچه توسعه, مشاركت عمومي و خصوصي و ...

راهبرد اصلي توسعه و عمران ناحيه مشهد :

روند توسعه ناحيه مشهد طي دهه هاي اخير طبق الگوي متمركز و خطي (مادر شهر و حوزه نفوذ) انجام شده است و در نتيجه بسيتاري از نقاط بيرون از جاذبه كلان شهر مشهد امكانات و فرصت هاي توسعه خود را به نفع توسعه مادر شهر از دست داده اند .

در حال حاضر مهم ترين مسائل فضايي و اجتماعي ناحيه مشهد به عدم تعهادل شديد در توزيع جمعيت , فعاليت, زير ساخت ها , خدمات و درآمد در سطح ناحيه مربوط مي شود.

ناحيه مشهد برخلاف بسياري از نواحي ديگر كشور از توانهاي توسعه اقتصادي و اجتماعي به قدر كفايت برخوردار است , برنابراين راهبرد اصلي ودر برنامه ريزي و توسعه ناحيه عبارت است از بار توزيع عوامل توليد نيروي كار و جمعيت , اعتبارات و سرمايه گذاري ها و تكميل زير ساخت ها در سحط ناحيه و تمركززدايي از ثقل كلان شهر به عنوان مركز ناحيه .

با توجه به شرايط كنوني ناحيه مشهد و در نظر گرفتن اصول توسعه پايدار و اهداف مزادلت, راهبرد اصلي در آمايش فضايي ناحيه مشهد عبارت است از تغيير الگوي توسعه تك مركزي به الگوي تمركز غير متمركز (توسعه متوازن) در سطح ناحيه در مجموعه شهري مشهد عناصر و محورهاي اصلي تعادل بخشي به الگوي فضايي توسعه ناحيه مشهد با توجه به امكانات و محدوديت ها و در نظر گرفتن مزيت هاي نسبي در سطح ناحيه عبارت است از :

-       بازنگري در بار توزيع جمعيت و ساماندهي نظام شبكه شهري و روستايي

-       اعتلاي كيفيت نقش كلان شهر مشهد به عنوان مركز منطقه ناحيه و مجموعه شهري با نقش هاي ملي, فراملي

-       بازنگري دربار توزيع صنايع و خامات در سطح ناحيه و مجموعه شهري

-       اصلاح و تكميلا بسته ارتباطي و زير ساخت هاي توسعه در سطح ناحيه و مجموعه شهري

-       تعريف تمركز خدمات زيارتي و گردشگري در مشهد و توسعه مراكز گردشگري در ساير نقاط ناحيه و مجموعه شهري

الگوي عمومي توسعه و عمران ناحيه مشهد :

مطالعات جمعيتي نشان مي دهد كه جمعيت ناحيه از 2600000 نفر و 1380 به حدود 4 ميليون نفر در سال 1400 خواهد رسيد. در همين دوره زماني جمعيت مشهد از حدود 2 ميليون تجربه حدود 340000 نفر خواهد رسيد و فعاليت و اشتغال به تبع آن افزايش خواهد يافت.

الگوي فضايي توسعه ناحيه مشهد از ميان سه الگوي قابل تصور متمركز, چند مركزي و نيمه متمركز با توجه به تجارب جهاني و شرايط ناحيه مشهد به صورت گزينه سوم تمركز غير متمركز انتخاب شده است . همچنين از نظر الگوي عملكرد و فعاليت بخش هاي اقتصادي با توجه به مزيت هاي نسبي هرك دام در ناحيه اولوليت هاي زير به ترتيب انتخاب گرديده است.

اولويت اول ـ خدمات (زيارت, گردشگري, خدمت برتر آموزشي, درماني, بازرگاني و ترانزيت)

اولويت دوم ـ صنعت (صنايع اساسي, صنايع پيشرفته و پاكت, صنايع تبديلي و صنايع خدماتي)

اولويت سوم ـ كشاورزي و دامپروري

3- چارچوب و اولويت هاي توسعه مجموعه شهري مشهد

1. حفاظت و اعتلاي كيفيت محيط زيست (ايجاد شبكه فضاي سبز, كاهش آلودگي, برنامه حفظ ايمني و مقابله با سوراخ )

2. تقويت زير ساخت ها (تكميل شبكه ارتباطي, تقويت شبكه هاي آب , گاز و انرژي , تقويت محورهاي بازرگاني)

3. ساماندهي وضع زائران و گردشگران

4. برنامه سكونتگاهها (اصلاح نظام شبكه شهري و روستايي , تقويت شهرهاي ميانه و كوچك, تقويت روستاها و روستا شهرها, ساماندهي نواحي حاشيه نشين)

5. ساماندهي صنايع و خدمات (تهيه طرح ويژه ساماندهي صنايع, تقويت زير ساخت هاي جديد توسعه صنعتي, توسعه شهركهاي صنعتي و ... )

6. ساماندهي تاسيات بزرگ شهري (فرودگاه, مواد زايد, پايانه ها , گورستان, زندان و ... )

7. سازمان مديريت مجموعه شهري ( تشكيلات سازماني , تقسيم وظايف ضوابط و نظارت )

راهبردهاي عمده توسعه در مشهد :

-       هدايت الگوي متمركز توسعه كلان شهر مشهد به سمت الگوي توسعه متوازن در سطح منطقه, ناحيه و مجموعه شهري

-       تعادل بخشي به نظام شبكه شهري و روستايي و كاهش نقش جمعيتي مشهد در سطح ناحيه

-       ساماندهي فضايي ناحيه براساس تركيب بخش هاي اقتصادي به ترتيب اولويت: خدمات و گردشگري, صنعت و معدهن, كشاورزي با توجه به اولوويت هاي دروني هر بخش

-       توسعه و تجهيز شبكه ارتباطي و زير ساخت ها در جهت ايجاد تعال فضايي و تقويت كانونهاي جديد توسعه و روابط ميان آنها

-       هدايت تقسيم كار ناحيه اي براساس مزيت هاي نسبي زير ناحيه ها

-       تقويت نقش مجموعه شهري مشهد به عنوان كانون و محرك توسعه در مقياس ملي و فراملي

-       تقويت نقش شهر مشهد به عنوان مركز فرامنطقه اي در شمال شرق كشور

-       هدايت توسعه و ترويج شيوه هاي جديد كشاورزي و دامپروري و صنايع وابسته در چناران , اسكلت , فريمان

-       هدايت توسعه و استقرار صنايع جددر در محورهاي فريمان, سرخس, نيشابور

-       هدايت توسعه مراكز و محورهاي گردشگاهي در نقاط مستعد مثل كلات, توس, گلمكان و ...

-       تقويت شهرهاي ميانه, شهرهاي جديد و تبديل روستاهاي مستعد به شهر در سطح ناحيه و مجموعه شهري

-       حفاظت و بهره برداري پايدار از منابع باارزش صليبي و ميراث فرهنگي

-       ايجاد مديريت يكپارچه براي توسعه ناحيه .

ويژگي هاي زمين ساختي منطقه سپاد :

طرح سپاد در شمال شهر مشهد واقع است اين طرح از لحاظ زمين ساختي از نوع مفروظه افكنه است. در جنوب شهر مشهد يك رشته گسل فرعي موجود است در شمال شهر مشهد رشته كوه هزار مسجد واقع است و يك رشته گسل تخريبي نيز در ناحيه شمال غربي ديده مي شود.

منطقه در حد فاصل 25/36 تا 50/36 درجه عرض جغرافيايي و نيز 50/59 تا 75/59 درجه طول جغرافيايي قرار دارد .

مشخصات فني منطقه سپاد :

زمين و طرح مذكور در مساحتي برابر 1420496 مترمربع تقريبا 142 هكتار بدون ده كاريزك و به همراه آن 1468827 مترمربع تقريباً 147 هكتار در شمال شهر مشهد واقع است .

زمين مورد مطالعه داراي محدوده هاي زير مي باشد :

از شمال به مسل و اراضي مزرعه اسماعيل آباد از شرق به ده كلات نوغا از جنوب به ده كاريزك و به محور صدمتري كمربندي شمال شهر مشهد از غرب به محوطه بازار ميوه و تره بار سپاد خراسان در امتداد بلوار خيام محدود مي شود .

محدوده مورد مطالعه (سپاد) با توجه به نقشه (             ) منطقه بندي شهرداري مشهد در منطقه 2 و محله 15 طرح جامع مشهد واقع شده است .

3- بررسي وضعيت و خصوصيات مجموعه تجاري ـ اداري سپاد :

مقدمه :

در پي اقدامي برنامه ريزي شده و هدفمند, منطبق بر برنامه ها و پيش بيني هاي طرح توسعه شهرستان مشهد اراضي به وسعت 200 هكتار با دسترسي بسيار مناسب به كمربندي اطراف شهر به خدمات گمرك و ورود و خروج كالاهاي بازرگاني در مقياس بسيار وسيع تخصيص يافته اند .

براي اين مجتمع قضائي تحت عنوان مركز تجاري جهاني ـ خيام عملكرد فراشهري بسيار گسترده پيش بيني شده است و به جهت ساماندهي فعاليت هاي مورد نظر, بخشها و فضاهاي جنبي و خدماتي نيز در نظر گرفته شده اند.

مطابق ضوابط و مقررات ساختماني احداث بنا در قوانين تدوين شده جهت طرح آماده سازي اراضي مركز تجارتي ـ جهاني خيام , ساختمانها با كاربري اداري در حداكثر سطح اشغال 60% و حداكثر تراكم 300% و حداكثر 5 طبقه بر روي زمين قابل احداث مي باشند.

با بررسي مقررات و ضوابط براساس قواعد و معيارهاي طراحي فضاي شهري و با توجه به موقعيت سايت در شهر, شكل ساماندهي توده ها و نيز وضعيت بدنه هاي شهري, الگوهاي جديد جهت ساماندهي توده ها پيشنهاد مي شود.

بنابراين, براسا قواعد و معيارهاي طراحي فضاهاي شهري و به منظور سامان دهي بدنه ها در انتهاي محور شهري خيام ـ كمربندي و واقع شدن مركز تجارتي ـ جهاني خيام در انتهاي اين محور و نيز نياز اين مركز به عنوان يك فضاي شهري با عملكرد شهري و فراشهري در مقياس كلان به عناصر شاخص جهت معرفي و شناسائي در كل شهر , و انتخاب توده هاي اداري مجاور ميدان ورودي مركز تجارتي ـ جهاني خيام به عنوان مناسب ترين الترناتيو جايگيري عناصر شاخص مورد نياز اين مجموعه تجارتي ـ جهاني.

پيشنهاد مي شود :

به جهت اينكه امكان ايجاد فضاهاي باز و وسيع در مقابل توده هاي ساختماني متراكم مركز تجارتي ـ جهاني خيام وجود ندارد و نياز به متمايز كردن عناصر ساختماني به لحاظ معماري (حجم و ارتفاع) وجود دارد و با توجه به اينكه مقررات وضع شده پاسخگوئي نيازهاي بررسي شده خواهد بود, امكان احداث ساختمانهاي اداري حاشيه ميدان ورودي مركز تجارتي ـ جهاني خيام با ارتفاع بيش از حد تعيين شده توسط مقررات موجود (5 طبقه), فراهم گردد و به منظور حفظ تراكم مجاز (300%) ساختمانهاي مورد نظر با سطح اشغال محدودتر و ارتفاع بيشتر بنا شوند .

3-1- بررسي ساماندهي توده ها در امتداد محور خيام :

مطابق نقشه موقعيت شهري سايت, محور خيام, كمربنادي مانند يك آمس مهم شهري به نظر مي رسد كه در لبه هاي آن كاربري هاي اداري به صورت توده هاي عظيم و نسبتا مرتفع در كنار قسمتي محدود از كاربري هاي مسكوني شكل گرفته اند و در حقيقت نوعي تمركز از كاربري خاص (اداري) به صورت سامادهي خطي به چشم مي خورد و به عبارتي در يك تعبير ساده تر, توده ها در لبه يك محور سامان يافته اند .

محور, ابتدائي ترين وسيله ساماندهي فضاهاي شهري مي باشد و براي معنا بخشيدن به آن بايد از ابتدا و انتها و لبه هاي آن تعريف مشخصي ارائه شود .

در آكس مورد بررسي, باغ ملك آباد, به عنوان يك فضاي گسترده نقطه ابتداي محور را تشكيل مي دهد و ميدان ورودي مركز تجارتي ـ جهاني خيام كه توده هاي مورد مطالعه با كاربري اداري در لبه هاي آن قرار دارند به عنان تركيبي از توده و فضا كه توده ها بر آن غالبند نقطه انتهاي محور را تشكيل مي دهد.

بنابراين تعيين شكل و ارتفاع توده ها به عنوان عناصري كه انتهائي ترين نقطه يك آكس مهم شهري را تعريف مي كنند حائز اهميت است  زيرا وضعيت بدنه ها در طول محور, سيماي آن را مشخص مي سازد.

در اين محور با تغيير كاربري هاي حاشيه از مسكوني (در مجاورت باغ ملك آباد و با ارتفاع حداكثر 3-4 طبقه) به اداري با افزايش ارتفاع روبرو هستيم و پس از آن مجموعه مرتفع آپارتمانهاي مسكوني (با حدود 12 طبقه ارتفاع) قرار گرفته اند و در انتهاي محور مجموعه اي از توده هاي اداري واقع در ميدان ورودي مركز تجارتي جهاني خيام با ارتفاع 5 طبقه پيش بيني شده اند .

به نظر مي رسد رعايت توالي افزايش توده ها و تداوم حركت ريتميك و تقريبا صعودي خط آسمان درلبه محور به نوعي نظم ختم شده است كه در انتها نياز به توده هاي مرتفع تر نسبت به عناصر مجاور ايجاد مي كند .

قرارگيري بدنه ها با ارتفاع پيش بيني شده 5 طبقه مطابق مقررات موجود در انتهاي محور حركت ريتميك خط اسمان را مخدوش مي سازد و نظم موجود در فضاي شهري را مختل ساخته و هم چنين نقطه پايان مشخص براي اين محور مهم شهري تعريف نمي شود .

با توجه بر اين اساس كه در انتهاي اين محور توده ها بر فضا غالبند و امكان تعريف يك نقطه انتها به صورت فضاي باز (مانند باغ ملك آباد در نقطه شروع محور) وجود ندارد و نيز توده ها بايد به گونه اي پيش بيني شوند كه به عنوان نقاط خاص يك اكس مهم شهري عمل كنند, نياز به قرارگيري توده هائي متفاوت نسبت به بناهاي مهم هم جوار وجود دارد.

الگوي شكل گيري طرح :

بررسي نظام دسترسي و اتصال مجموعه به شهر:

همانگونه كه پيشتر ذكر شد امتداد و محور اصلي شهري در دو جبهه شرقي و غربي زمين و اتصال اين دو محور در شمال زمين با محور شرقي غربي, ايجاد يك كمربندي در پيرامون زمين و اتصال مجموعه به بافت شهري و مركز شهر تامين نموده است . اين شبكه يكپارچه در دو نقطه با كمربندي اصلي در جبهه جنوبي زمين به وسيله دو تقاطع غير همسطه تلاقي نموده و اتصال به كمربندي را نيز به عنوان يك شبكه برون شهري برقرار مي نمايد.

استقرار ستون فقرات شهري :

استقرار بلواري به عنوان ستون فقرات مجموع علاوه بر دو راستاي طولي و عرضي زمين (به تناسب محل قرارگيري ورودي اصلي) در حالات غير متقارن نيز طرح گرديده است, در اين گزينه ستون فقرات مورد نظر نقش اتصاد دهنده و پيوند دادن كل بافت مجموعه را از يك دسترسي منطقي كه در عين حال نقش تنظيم عملكرد جمع و پخش كنندگي ترافيكي را خواهد داشت, برخوردار سازد.

3-1-3- مكان يابي عناصر مورد نياز:

پس استقرار ستون فقرات طرح عناصر مورد نياز مجموعه ( براساس برنامه ريزي كالبدي) به تفكيك واحدهاي تجاري عمده و خرده فروشي, انبارهاي عمومي و خصوصي, صنايع مجاز درون شهري, فضاي سبز, فضاهاي خدماتي مورد نياز و نيز پايانه وسائط نقليه سنگين و خدمات فني عمدتاً درورودي مجموعه مكانيابي گرديده اند.

در اين رابطه الگوهاي متعددي بررسي گرديده كه به اختصار به شرح چند نمونه خواهيم پرداخت .

الگوي مركزي: در اين الگو وجود محور ديگري عمود بر محور ستون فقرات مجموعه ايجاد مركزيتي در محل تقاطع دو محور مذكور نموده و اين دو محور در حقيقت كل بافت مجموعه را به يكديگر پيوند دادده و از انسجام لازم برخوردار خواهد نمود .

الگوي تلفيقي: گزينه هايي كه الگوي تلفيقي دارند سعي نموده اند تا خدمات گوناگون را حتي الامكان در كل مجموعه از طريق يك نظام متعادل توزيع مي نمايند.

اين گزينه ها غالبا ضمن آنكه امكان تمركز خدماتي را كمابيش فراهم مي سازند به طور نسبي از مرغوبيت بخشي از اراضي مجموعه كه به خدمات مركزي نزديك ترند نسبت به نقاط دور از خدمات تا حدود زيادي جلوگيري به عمل مي اورند.

از بين الگوهاي شكل گيري با اهتمام به تجزيه و تحليل هاي به عمل آمده الگوي مركزي به لحاظ بيشترين نقاط قوت و كمترين نقاط ضعف به منزله الگوي بهينه در قالب طرح نهايي ارائه گرديده است .

3-3- سازمان فضايي مجموعه :

سازمان فضايي طرح مورد نظر بر مباني ذيل منطبق مي باشد :

3-3-1- واحدهاي تجاري:

واحدهاي تجاري به دو دسته عمده فروشي و خرده فروشي تقسيم مي گردد, سطح و تعداد آنها به تفصيل در مبحث برنامه ريزي مورد بررسي قرار گرفته است از نظر جايگزيني واحدهاي تجاري خرده فروشي به طور عمده به صورت خطي و درامتداد محورهاي اصلي مجموعه پيش بيني گرديده اند و از نقطه نظر شهري در صورت ساخت و سازهاي منطبق بر اصول و ضوابط, سيماي مطلوبي به مجموعه خواهند بخشيد .

در جبهه پشت خرده فروشيها واحدهاي تجاري عمده فروشي واقع گرديده اند كه ضمن ارتباط با خرده فروشي به صورت مستقل نيز داراي دسترسي هايي در حد فاصل انبارهاي خصوصي مي باشند. اين امر به سهولت انبارداري كالا و دستيابي به موجودي انبارها را نيز تامين مي نمايد .

همچنين درطبقات فوقاني تجاري هايي كه در امتداد محور اصلي مجموعه قرار دارند دفاتر تجاري مربوطه پيش بيني گرديده اند. به طور كلي دراين بشخ از مجموعه, ارتباط بين مراكز عمده فروشي و نگاهداري كالا و نيز عرضه كالا به صورت خرده فروشي به راحتي برقرار بوده و از لحاظ حسي و فيزيكي مركزيتي در داخل مجموعه ايجاد شده است .

در قسمت شمالي محور اصلي دو مركز صنايع دستي به صورت متمركز پيش بيني گرديده كه در صورت ارائه الگوي مناسبي در زمينه معماري, فرضا مشابه الگوي سرها و يا تيمچه هايي كه از دير باز در ماركز سنتي و قديمي تجاري معمول بود هاست, ويژگي خاصي خواهند يافت. اين ويژگي با در نظر گرفتن امتداد شبكه مقابل اين دو مركز و عبور از ميان پارك و فضاي سبز شهري, ازمطلوبيت بيشتر برخوردار خواهد بود.

3-3-2- انبارها :

انبارها به دو دسته تقسيم گرديده اد كه بخش عمده آن به صورت انبارهاي خصوصي و باقيمانده به صورت عمومي خواهند بود.

همانگونه كه قبلا نيز ذكر گرديد انبارهاي خصوصي عموما پيرامون كاربريهاي تجاري پيش بيني گرديده تا جابجايي و نگاهداري كالا به راحتي صورت پذيرد.

انبارهاي عمومي ـ اين دسته از انبارها در قسمت شمالي زمين و در مجاورت صنايع مكانيابي گرديده اند كه ضمن دسترسي از اطراف, در ارتباط عملكردي بيشتري نيز با صنايع قرار مي گيرند.

3-3-3- صنايع:

صنايع پيش بيني شده در منتهي اليه شمالي زمين و در مجاورت شبكه اصلي كمربندي مجموعه جايگزين گرديده اند تا ضمن برقراري ارتباط متقابل با انبارهاي عمومي, از نفوذ و تردد وسائط نقليه سنگين به بخشهاي داخلي مجموعه تا حد امكان پرهيز شود. چگونگي و ضوابط استقرار صنايع مجاز در مجموعه, در بخش برنامه ريزي به تفكيك تعداد و سطوح مورد نياز مورد بررسي قرار گرفته است.

3-3-4- اداري و اداري ـ خدماتي

كاربري اداري در ورودي غربي مجموعه جايگزين گرديده و عملكرد آن عموما در مقياس شهري و اداره مجموعه و نيز بخشي از آن به شعبات و نمايندگي هاي ارگانهاي اداري و تجاري شهر مشهد اختصاص يافته است : مانند شعبات بانكها, گمركات, اداره بازرگاني و ساير ادارات و سازمانها و دفاتر مربوطه .

در بخش جنوبي قسمت اداري كاربري اداري خدماتي با عملكردي كمابيش مشابه و به صورت ذخيره در نظر گرفته شده است كه در صورت نياز به گسترش بخشهاي خدماتي كاربري اداري مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

لازم به توضيح است كه جهت ارتباط هر چه بيشتر بازار مركزي ميوه و تره بار و مجموعه مورد طراحي, قسمت ها اداري و خدماتي بازار نيز به صورت متقارن در آن سوي بلوار اصلي ورودي (امتداد بلوار خيام) واقع گرديده است.

3-3-5- تاسيسات و تجهيزات شهري :

تاسيسات و تجهيزات شهري در نقاط مختلف مجموعه به صورت پراكنده و عمدتا در اراضي شمالي و در حريم مسير اسماعيل آباد پيش بيني گرديده است .

اين مكانيابي بنا به دلايل ذيل صورت گرفته است .

اولا زمينهاي مذكور در بخشهاي نامرغوب مجموعه واقع شده اند (عوارض طبيعي پيچيده و غير اقتصادي بودن آن جهت واگذاري به ساير كاربريها)

ثانيا نياز به سطوح وسيعي از اراضي جهت احداث تاسيسات زير بنايي از جمله تصفيه خانه و حوضچه هاي مربوطه و نيز توجه به جهت وزش باد از ديگر دلايل انتخاب اين اراضي مي باشند.

موارد فوق عمدتا در مورد تاسيسات زير بنايي مجموعه مد نظر بوده و ساير تجهيزات شهري از جمله آتش نشاني در مكاني پيش بيني گرديده است كه در مراحل اوليه ساخت مورد بهره برداري قرار گيرد و براي بازار ميوه و تره بار نيز با كوتاهترين دسترسي ممكن قابل استفاده باشد.

سردخانه نيز از وضعيتي مشابه آتش نشاني برخوردار است و در اولويت اول ساخت قرار گرفته تا هم پاسخگوي نياز مجموعه و هم بازار مركزي ميوه و تره بار باشند.

علاوه بر اين, در بخش شرقي مجموعه زميني به صورت ذخيره جهت گسترش و نياز آتي مجموعه در نظر گرفته شده است كه در بخش اراضي ذخيره بدان خواهيم پرداخت .

3-3-6 خدمات فني و دروازه اي:

بنابر آنچه قبلا در برنامه ريري كالبدي ذكر شد خدمات دروازه اي شامل گهباني و انتظامات و تسهيلاتي براي اقامت كوتاه مدت و مهمانسرا است . اين مجموعه در مجاورت خدمات فني كه شامل تعميرگاههاي مجهز جهت وسائط نقليه سنگين و سبك و پمپ بنزين, باسكول و ترمينال نوبت دهي كاميونها مي باشد, قرار گرفته است . خدمات نگهباني و انتظامات در هرسه ورودي مجموعه پيش بيني شده و خدمات فني فوق الذكر در ورودي جنوبي استقرار يافته است تا ضمن ارتباط عملكردي مناسب با خدمات دروازه اي جنوبي مجموعه بتوان آن را با توجه ترافيك سنگين و الودگي محيطي از كل مجموعه نيز جدا كرد . در فضاي سبز قسمت شرقي زمين نيزيك پايانه وسائط نقليه سنگين به مساحت تقريبي در هكتار پيش بيني گرديده است .

همچنين سطوح وسيعتي از اراضي جهت گسترش آتي مجموعه و نياز بشتر به خدمات عمومي در امتداد بلوار ورودي شرقي و حد فاصل شبكه جنو بي طرح و كمربندي شهر به صورت ذخيره درنظر گرفته شده است .

توضيح اينكه خدمات جنبي مورد نياز روزمره به صورت غير متمركز و پراكنده در داخل مجموعه و عمدتا در امتداد بلوار اصلي و در مجاورت ساير كاربريها استقرار يافته اند و يك مهمانسراي مجهز نيز در اراضي بخش اداري مجموعه مكانيابي شده است .

3-3-7- خدمات فرهنگي مذهبي و ورزشي :

زمين ورزشي پيش بيني شده در مجموعه در مقايس ناحيه و يا حتي فراتر از آن نيز قابل استفاده مي باشد كه هدف از ايجاد آن علاوه بر تامين امكانات رفاهي جخعيت شاغل و ساكن درمجموعه مي باشد, به جگونه اي ايجاد جاذبه جهت استفاده و آشنايي بيشتر مردم ساير مناطق شهري با امكانات مجموعه و در نهايت هر چه بيشتر فعال شدن آن نيز مي باشد .

در مجاورت اولين ميدان از ميادين سه گانه مجموعه يك مركز فرهنگي مذهبي نيز با اهداف فوق الذكر نيز بررسي و پيش بيني گرديده است .

3-3-8- در مجاورت بلوار اصلي يك مركز درماني مجهز پيش بيني گرديده كه از اطراف نيز داراي دسترسي مي باشد .

مكنيابي آن به جهت سهولت دسترسي در موارد اورژانس و حوادث ناشي از تصادفات و سوانح در اينگونه مجموعه ها در اين نقطه توجيه پذير مي باشد .

مساحت و درصد كاربريهاي مختلف به تفكيك.

توسعه اوليه و ذخيره در اراضي فتح آباد مشهد .

3-3- بررسي مركز تجارتي ـ جهاني خيام به عنوان يك فضاي شهري:

استقرار كاربريهاي اصلي در امر تعادل كالا و خدمات تبعي آن در يك مجتمع قضائي مركز تجارتي جهاني خيام را به يك مجموعه با عملكرد شهري و فراشهري در مقياس كلان تبيل ساخته است .

بنابراين مركز تجارتي جهاني خيان به عنوان يك فضاي شهري و به مثابه يكي از اركان اصلي ساخت كالبدي شهر داراي مفهوم عمومي و اجتماعي است .

چنين مجتمع فضائي گسترده اي نياز به عناصر و آلمانها مشخص و قابل تفكيك از ساير عناصر شهري جهت معرفي مجموعه دارد. بنابراين اين عناصر شاخص علاوه بر بهبود سيماي شهري, جهت شناسائي اين مجموعه شهري توسط عموم نيز مناسب است.

امكان ايجاد چنين شاخص هائي در فضاي شهري, به صورت ايجاد فضاهاي باز وسيع با توده ها با معماري خاص وجود دارد در مركز تجارتي جهاني خيام به جهت تراكم توده ها و فقدان فضاهاي گسترده از طريق شاخص كردن توده ها نسبت به وضع كلي موجود يا پيش بيني شده براي كل مجتمع مي توان اين منظور را تامين نمود.

بنابراين بكارگيري توده هائي با معماري خاص به لحاظ (شكل و ارتفاع) و متفاوت با وضعيت كلي موجود در كل مجتمع موجب ايجاد المان هاي شاخص جهت معرفي مركز تجارتي جهاني خيام خواهد شد كه به لحاظ موقعيت شهري و عملكرد گسترده فراشهري اين مركز بسيار مناسب به نظر مي رسد.

3-5- بررسي ميدان ورودي مجتمع تجارتي ـ جهاني خيام به عنوان يك فضاي شهري :

بررسي وضعيت ميدان ورودي مركز تجارتي ـ جهاني خيام به عنوان يكي از عناصر اساسي فضاي شهري و اجزاي اصلي در ساختار كل شهر و نيز فضاي سازمان يافته و واجد نظم به صورت كالبدي باري فعاليت انساني كه براساس قواعد معين استوار است در تعيين وضعيت توده ها بسيار مناسب است .

اين قواعد عبارتند از : ارتباط ميان شكل بدنه هاي محصور كننده يكدست يا متنوع بودن بدنه ها و ابعاد مطلق بدنه ها نسبت به طول و پهناي فضاي در ميانه گرفته شده .

تاثير متقابل و رابطه توده ها با هم, فضاي ميدان را مي سازد و تا وضعيت توده هاي ساختماني محصور كننده فضا مشخص نشود اختصاص سطح دو بعدي به ميدان بي معني است.

در يك ميدان آنچه به عنوان گشايش فضائي مطرح مي شود. نوعي توقف و ايست از نظر بصري و حتي فيزيكي به همراه دارد بنابراين در ميدان همه بدنه هاي محصور كننده واجد اهميت هستند زيرا تا زماني كه اين لبه ها توسط ناظر درك نشود عملا مفهوم ميدان مصداق پيدا نخواهد كرد.

مطابق نقشه, شبكه هاي دسترسي منتهي به ميدان با عرضي حدود 45-35 متر پيش بيني شده اند و با توجه به اصل محصور بودن فضا يعني تناسب ارتفاع توده ها در رابطه با فضاي محصور شده تعيين ارتفاع مناسب براي اين توده ها فاكتور لازم مناسبي به نظر مي رسد.

علاوه بر اين ميدان, در محل ورودي مركز تجارتي ـ جهاني خيام گونه اي معرفي اوليه از كل مجتمع براي ناظر محسوب ميشود مراجعين براي دسترسي به هر قسمت از سايت نيازمند به عبور از ميدان هستند. در حقيقت اين ميدان ورودي مانند مفصل مهم در كل مركز تجارتي ـ جهاني خيام عمل مي كند و توده هاي جاي گرفته در لبه آن كه فضاي ميدان را تعريف مي كند به عنوان المانهائي براي معرفي مجموعه عمل خواهند كرد.

بنابراين وضعيت كالبدي اين توده ها, به لحاظ معماري (حجم توده و ارتفاع) حائز اهميت است و لازم است . مناسب ترين الگوها جهت ساماندهي توده ها در محل ميدان ورودي مركز تجارتي ـ جهاني خيام انتخاب شوند.

3-4- طرح پيشنهادي جهت مجموعه اداري مركز تجارت جهاني خيام :

كليات طرح شامل پاركينگها, مجموعه خدماتي و مجموعه اداري مي باشد .

در اين طرح, طبقات زير زمين از بنا حذف شده اند و كاربري هاي منظور شده براي آن در طبقات جاي گرفته اند.

پاركينگها كه سطح بسيار وسيعي را شامل مي شوند در طبقات ( حداكثر تعداد طبقات مجاز) قرار گرفته و تنها قسمتي از سطح اشغال كل بناها را در بر گرفته اند.

و تنها تاسيسات زير بنايي در قسمتي از يك طبقه زير زمين قرار مي گيرند.

قسمت ديگر از سطح توده ساختماني به فضاهاي خدماتي مورد نياز مجموعه اختصاص يافته و ارتفاع در نظر گرفته شده براي آن نيز برابر پاركينگ ها است.

دفاتر اداري در مساحتي محدود كه نسبت به ديد اصلي چرخيده است قرار گرفته و ارتفاع گرفته اند.

 

بخش چهارم تحليل و نتيجه گيري

با بررسي هاي انجام شده در مقياس شهر و محدوده مورد مطالعه در بخش شناخت مي توان خصوصيات متفاوت پروژه را در مقياس هاي گوناگون مورد ارزيابي قرار دارد  كه از آن جمله مي توان به خصوصيات ساختاري ، عملكردي ، كالبدي ، ترافيكي جمعيتي اقتصادي ، اجتماعي و تعليمي اشاره داشت كه هر يك نتايجي قابل دستيابي  به همراه دارند .

نخست – خصوصيات تاريخي :

باتوجه به اينكه كال چهل بازه ومحدوده پيرامون آن درخارج از بافت تاريخي وسنتي شهر مشهد واقع شده است و تنها تاثيرات عوامل و عناصر تاريخي از جمله خيابانها و مناطق خاص همانند وكيل آباد در پيرامون محدوده طراحي مشاهده مي شود، لذا توجه به نقش آنها به عنوان خاطره و ذهنيات ساكنين و مسافران شهر مشهد و لزوم ارتباط پروژه با آنها ضروري  به نظر مي رسد .رودخانه گلستان و آب عبوري از كال چهل بازه به عنوان يك عنصر ثابت در طول محور و بعنوان يك عنصر يادماني مي  تواند به شكل گيري عناصر و عوامل پيرامون خود كمك شاياني بنمايد . از اين جهت توجه به عنصر آب براي زنده كردن فعاليت ها و خاطرات مردم در محور خطي چهل بازه حائز اهميت مي باشد .

اتصال محور چهل بازه با محور وكيل آباد و در نهايت با منطقه ييلاقي وكيل آباد با توجه به اينكه هر دو در طول زمان شكل گيري شهر مشهد به عنوان يك نقطه قابل اتكاء قلمداد شده اند . مي تواند نقطه اتصال محكمي جهت تاثير پذيري  از موقعيت ويژه آنها باشد .

مركز شهر و محل كار و دور ماندن از خدمات و تجهيزات موجود در مراكز شهري مي باشد .

اين مبحث از اين جهت بررسي شد كه متذكر شويم كال چهل بازه با توجه به مقياس و موقعيت بسيار نامناسب خوددر شهرو در بافت جديد و انواع پتانسيلهاي موجود قابليت ايفاي چنين نقشي را در بافت جديد شهر دارا مي باشد و مي تواند با تبديل شدن به شالوده شهري در بخش توسعه يافته و پيش بيني اتصال مستقيم آن با محور بالا خيابان به عنوان راستاي تجاري و شالوده اصلي بافت قديمي تر شهر استخوان بندي و ستون فقراتي محكم و فعال را براي شهر به تصوير بكشد كه هم باعث خوانائي شهر شود و هم گسترش كالبدي شهر را تحت تاثير مستقيم خود در آورده و با جهت دار كردن و هدفمند كردن طرحهاي  تفضيلي و آماده سازي با انسجام كالبدي و عملكردي شهر در بخشهاي جديد بيانجامد با چنين ديدي نسبت به پروژه موارد زير مورد توجه قرار مي گيرند .

1- بلامانع بودن و حتي لزوم قرارگيري كاربرهاي اصلي و عمده شهري در طول پروژه .

2- ايجاد و توجه به ميدانها و فضاهاي باز در مقياس شهر با كاربردهاي مختلف (فرهنگي ، اجتماعي ، مذهبي و ....)

3- توجه به سيماي اين مكز و شاخص شدن آن به لحاظ مباحث بصري

4- حركت در جهت هماهنگي و مكمل شدن اين هسته با هسته مركزي شهر براي تقويت آن در طول زمان – مثل توجه كردن به توريسم و زائر و برطرف كردن نيازهاي خدماتي و فرهنگي و فراغتي آنها در اين بخش .

5- توجه به ايجاد كاربريهاي خدماتي ، تجاري مقياس شهر براي مرتفع كردن نيازهاي بخش جديد شهر .

6- ايجاد دسترسهاي و مستقيم به هسته قديمي شهر

7-توجه به عملكرد مفصلي اين پروژه در كل شهر ومطرح كردن ‌آن بعنوان ابتدا يا انتهاي حركت شريانهائي كه در طول شهر حركت مي كنند و يا تداركات لازم براي تغيير جهت اين محورها در جهت هويت بخشيدن به آنها به لحاظ بصري و عملكردي .

با توجه به مطالعات انجام شده در مقياس شهر توجه به نكات زير ضروري است .

توجه به مهمترين محور شرقي غربي شهر (بالا خيابان ) بعنوان بخشي از شالوده شهر مشهد و خارج كردن آن از بن بست فعلي در محدوده ميدان فردوسي و باغ امام رضا .

توجه به تاكيدات طرح جامع مبني بر در نظر گرفتن مركز تجاري خدماتي در مقياسي شهري و فراشهري براي حوزه هاي شمال غربي شهر .

توجه به جايگزين كردن كامل محور بالا خيابان بعنوان ستون اصلي فقرات شهر با توجه به ارزشهاي آ، به جاي محور وكيل آباد و بكارگيري تدابيري در جهت امتداد آن تا بخشهاي جديد الاحداث شهر در غرب و پروژه براي ايجاد ستون فقرات محكمي درشهركه پويايي و خوانائي شهر را بدنبال داشته باشد .

توجه به لزوم ارتباط سريع و راحت عموم با وسايل نقليه شخصي و انواع وسائط نقليه عمومي از محدوده طرح تا مركز شهر .

در گام بعدي جهت رسيدن به ساختاري منسجم تر و پوياتر در محدوده مورد مطالعه مي توان نكات ذيل را مورد توجه قرار داد :

توجه به نقش ساختاري محورهاي شكل گرفته در محدوده مورد مطالعه در جهت ارتباط فضاهاي محدوده طرح با ‌آنها به لحاظ محكم تر كردن ساختار منطقه پيرامون طرح و ارتباط آنها با شهر (آزادشهر ، دانشجو ، فلاحي )

توجه به نقش بلوار وكيل آباد با توجه به نقش ساختاري ويژه اي كه در منطقه و شهر ايفا مي كند و تلاش در جهت متصل كردن محور كال چهل بازه با اين محور قديمي .

ارتباط خدمات وعناصر شاخص شكل گرفته درمحدوده مورد مطالعه با عناصر پيشنهادي طرح كه مي توانند در جهت پيوستگي محدوده طرح با بافت پيرامون نقش قابل توجهي داشته باشد .

توجه به نقش ساختاري كه محور كال چهل بازه بعنوان يك مفصل ميان محلات و مناطق حوزه پيرامون كال ايفا خواهد كرد و مكاني براي اتصال آنها به يكديگر به حساب خواهد آمد .

در نظر گرفتن نقش فضاهاي باز و فضاهاي سبز در تركيب با ساخت و سازهاي پيشنهادي طرح به عنوان عناصر تشكيل دهنده ساختاري طرح و رابطه آنها با بافت شكل گرفته پيرامون .

توجه به محل قرار گيري عناصر شاخص و كاربريهاي عمده در طرح پيشنهادي بطوريكه باعث بر هم خوردن ساختار عناصر شكل در وضع موجود منطقه نشوند .

در نظر گرفتن تاكيد شريانهايي كه در طرح جامع مشهد ، پيشنهاد شده اند و در آينده برساختار محدوده مورد مطالعه تاثير بسزايي مي گذارند .

مشخص كردن حوزه هاي مختلف پروژه از جمله حوزه هاي محله اي ، ناحيه اي ، براي برقراري ارتباطي منطقي و داراي سلسله مراتب با بافت پيرامون كال به عنوان عضوي از ساختار منطقه .

سوم – خصوصيات عملكردي (كاربري )

مي توان عموم مباحث مطرح شده در بخش كاربري ها را به چهاردسته كلي تقسيم نمود .

الف- ارزيابي كاربريهاي عمده :

ارزيابي كاربريهاي مهم و عمده وضع موجود محدوده و حوزه هاي پيرامون كه مي تواند از طرفي كمبودها و قابليتها و از طرف ديگر عدم نياز به ايجاد برخي كاربريهاي جديد را خاطر نشان سازد .

1- توجه به انتقال كاربريهاي ناساگار با تاثير گذاري نامطلوب در محيط مانند زندان ،بخشهاي نظامي و ... به خارج از محدوده مورد نظر .

2- توجه به جاذبه هاي توريستي تفريحي  منطقه مثل نمايشگاه پارك بحر آباد و بكار بردن كاربري هاي همخوان و مكمل براي تقويت نقش توريستي محور كال چهل بازه و نزديك تر شدن به اهداف كلي مورد نظر .

3- توجه به محور تجاري بلوار آزادگان بعنوان مرتبط كننده بافت مركزي شهر با محدوده كال چهل بازه به عنوان يك مفصل شهري 

4- توجه به همسايگي مناطق مسكوني با محدوده كال و بكار بردن كاربريهاي سازگار با آنها در محدوده مورد نظر .

5- توجه به رابطه كاربريهاي وضع موجود با كاربريهاي پيشنهاد در طرح به لحاظ رسيدن به كاركردي بهينه و مطلوب در كل منطقه و شهر .

6- توجه به مالكيت زمينها و ساخت و سازهاي انجام شده در محدوده كال و تلاش در جهت هماهنگي احداث كاربريهاي اراضي با مالكيتهاي موجود .

ب- ارزيابي سطح و سطوح كاربريها :

در ابتدا لازم به ذكر است سطوح پيشنهادي ما براي كاربري ها با توجه به سطوح پيشنهادي كاربري ها در سال 1350 در محدوده طرح و همچنين پيش نهادهاي طرح جامع 95-70 در مورد سطوح وسرانه در محدوده مورد مطالعه مي باشد .

1- افزايش  سطح فضاهاي سبز و فضاهاي شهري با توجه به كمبود سرانه اين گونه كاربريها و مقياس هاي گوناگون ( شهر، منطقه ، ناحيه ...) و با توجه به فرصت ايجاد شده است .

2- ايجاد فضاهاي تجاري در مقياسهاي گوناگون در محدوده طرح با توجه به كمبود سطح تجاري مناطق و نواحي و از طرفي پايين بودن سرانه تجاري شهر مشهد درحال حاضر .

3- كم كردن سطح و سطوح مسكوني موجود در طرح تفضيلي محدوده با توجه به تعريف جديد ارائه شده براي محدوده طرح و افزايش تراكم و رجوع بلند مرتبه سازي براي جبران تراكم پيش بيني شده .

4- افزايش سطح و سطوح خدمات شهري با توجه به موقعيت توريستي منطقه و لزوم افزايش خدمات در جهت جوابگويي به مقياس هاي مختلف محدوده پيرامون .

ج- ارزيابي نوع كاربريها ‌:

باتوجه به بررسي هاي انجام شده در زمينه انواع كاربريهاي شكل گرفته در محدوده مورد مطالعه مي توان دريافت كه عمده ترين كاربري موجود به كاربري مسكوني تعلق دارد و بقيه كاربريها بصورت پراكنده در داخل بافت شكل گرفته اند و در عين حال با كمبود و نارسايي مواجهند . لذا با توجه به قابليت محور چهل بازه ( به عنوان يك محور شهري ) جهت استقرار كاربريهاي متنوع با مقياس هاي گوناگون مي توان به برخي از اساسي ترين آنها اشاره داشت :

كاربري تجاري                    كاربري اداري

كاربري فرهنگي                 كاربري ورزشي

كاربري پذيرايي و جهانگردي   كاربري خدمات شهري

كاربري تفريحي و گذران اوقات فراغت         كاربري مسكوني ومختلط 

د- ارزيابي مقياس كاركردي كاربريها :

با توجه به اينكه كاربري هاي شكل گرفته در محدوده مورد نظر جهت جوابگويي به نيازهاي متفاوتي مي باشند و داراي مقياس هاي گوناگوني هستند ، لذا بايستي سعي گردد تا ايجاد كاربريهاي جديد در جهت سازگاري و همخواني با كاربري هاي وضع موجود به لحاظ  مقياس و ميزان جوابگويي آنها باشد . بطوريكه هيچكدام باعث نفي و يا ضعيف شدن ديگري نگردد. اين موضوع در محل قرار گيري ‌، نوع دسترسي ، اندازه ، و تاثير بسزايي دارد .

چهارم – خصوصيات كالبدي

در نظر گرفتن سياست طرح جامع در رابطه با افزايش تراكم و الگوي آپارتماني در منطقه  .

وجود بافت درشت دانه در منطقه باعث بالا رفتن كيفيت كالبدي منطقه مي شود كه با افزايش سرمايه گذاري همراه مي باشد .

استفاده از زمينهاي  باير بعنوان يك پتانسيل موجود در منطقه در جهت رفع نياز به فضاهاي سبز ، خدمات و انبوه سازي .

رعايت سلسله مراتب سازمان فضايي شامل ساخت و سازها و فضاهاي باز در محدوده طراحي .

شكل گيري هرچه سريعتر معابري كه باعث انسجام كالبدي بافت منطقه مي شود . ( 75 متري و ....)

بدليل عدم پيوستگي فضاهاي سبز در بافت موجود منطقه ايجاد فضاهاي سبز پيوسته اي كه بافت موجود را اشغال ، ارتفاع ، جهت ، ... جهت رسيدن به يك نماي مطلوب  و بطور كلي كنترل تراكم هاي ساختماني و مسكوني  را رابطه با سيما و منظر عمومي .

توجه به ديد و منظر مطلوب در محلها اتصال معابر پياده و سواره با ساخت و سازهاي بدنه كال و رعايت مسائلي همچون عقب نشيني ، نبش ، ديواره و ... توجه به سلسله مراتب ارتفاعي محدوده كال .

هماهنگي ميان اجزاء و عناصر اساسي كالبدي مجموعه با يكديگر ارتباط ميان شهر و مجموعه مورد نظر به لحاظ پيوستگي كالبدي .

پنجم – خصوصيات ترافيكي

با نگاهي به بررسي هاي انجام شده در مورد وضعيت كلي دسترسي شبكه موجود و طرح جامع  و در نظر گرفتن اهداف كلي پروژه نكات زير به نظر مي آيد .

1- تكميل شبكه ارتباطي وضع موجود منطقه و توجه خاص به بلوار معلم ( 38 متري آزادشهر ) با توجه به بررسي ها و نقش حياتي آن در منطقه در ارتباط با بافت مركزي شهر و تصحيح سلسله مراتب شبكه راهها...

2- اصلاح مسير راهها به منظور بهبود و وضعيت شبكه راهها با توجه به نقش جديد منطقه و نقشچهل بازه بعنوان مركز جديدي براي شهر .

3- توجه به منشعب شدن شبكه راههاي توسعه آتي از اين منطقه و رسيدن شبكه راههاي بخش قديمي شهر به منطقه و تعريف مناسب  اتصال اين شبكه ها به يكديگر در محدوده مورد مطالعه .

4- توجه  به برقراري اتصال مستقيم دو بخش شمالي و جنوبي بلوار وكيل آباد و در نيتجه اتصال مستقيم بخشهاي توسعه آتي به جنوب بلوار وكيل آباد با در نظر گرفتن و امتداد يك يا چند شريان موجود با توجه به شرايط طرح .

5-توجه بايجاد دسترسي هاي كمكي به كاربريهاي مطرح شده در طرح و مخصوصا كاربريهاي كه نياز به دسترسي سواره مستقيم دارند و جلوگيري از ترافيك در خيابان  اصلي .

6- توجه به مجزا كردن وظيفه راهها و مشخص كردن نقشهاي ترافيكي و اجتماعي مسيرهاي سواره .

7- توجه به شكل گيري مسيرهاي پياده كه از محدوده پيرامون وارد محدوده طرح مي شود . و درجهت پيوستگي محلات دو سوي  محدوده نقش قابل توجهي را ايفا مي كنند . و توجه به تداخل كمتر آنها با محورهاي سواره و پر رفت و آمد .

8- توجه به نقش اجتماعي بلوار وكيل آباد بعنوان پتانسيلي در منطقه و جذب اين پتانسيل براي شكل دادن به موجود در طرح به كمك شريانها و فضاهايي كه ارتباط محكمي ميان ايندو برقرار سازد .

9- توجه به مراجعات شهري و فراشهري  از طرثيق بلوار كمربندي 75 متري و ارائه تمهيداتي براي وارد نشدن بار ترافيكي اين مسير بطور بي واسطه بداخل محدود طرح و مغشوش كردن كاربريهاي اطراف وضعيت ترافيكي موجود در ‌آن .

10- جداسازي كامل راه هاي عبوري و محلي در منطقه  و ارائه تمهيداتي براي اجراي صحيح سلسله مراتب دسترسي به محلات منازل و جلوگيري از مشكلات ايجاد شده در زمينه تداخل ترافيك عبوري  و محلي .

11- توجه به طراحي منطقي انتهاي راههاي منتهي  به محدوده كال چهل بازه در هنگام برخورد با راهها ، كاربريها و موانع مختلف در كل طرح .

12- بطور كلي توجه به پيشنهادات و پيش بيني ها و ضوابط  تقاطع ها در طرحهاي مصوب در نظر گرفته شود مگر در موارد خاص كه با توجه به اهداف طرح و ايجاد شرايطي تازه تغييراتي در پيشنهادات طرح جامع داده شود .

13- توجه به بلوار 75 متري و تقاطع هاي پيشنهادي مصوب در طرح جديد سازمان ترافيك و هماهنگ كردن آنها با توجه به وضعيت پرتردد طرح .

14- تعريف مشخص تقاطع هاي شريانهاي شاخص  كه در طول شهر حركت كردند و در محدوده ي طرح با يكديگر تلاقي  مي كنند .

15- توجه به بلوار 75 متري و 35 متري بعنوان خيابانهاي محدوده كننده طرح در قسمتهاي شمالي و جنوبي  محدوده مورد نظر .

16- با توجه به عدم شكل گيري نامناسب فضاي پاركينگ در محدوده مورد مطالعه  ايجاد هر گونه فضاي خدماتي ، تفريحي و توريستي و ... در محدوده طرح نياز جدي به فضاي پاركينگ دارد و در عين حال اغتشاش  شريانهاي عبوري را با احداث پاركينگهاي مورد نياز ، باعث نشويم .

17- پاركينگ ها مي توانند به گونه هاي متفاوت اعم از روباز ، طبقاتي و ...بسته به نياز طرح در نظر گرفته شوند .

18- ارتباط پاركينگهاي در نظر گرفته شده در كنار شريانهاي اصلي بايستي با سلسله مراتب  لازم صورت گيرد .

ششم  - خصوصيات جمعيتي

نقصان جمعيتي در محدوده مورد مطالعه و تفاوت فاحش آن با پيش بيني هاي طرح جامع از مسائلي بودكه راجع به آن بحث شد و نيز از نكاتي است كه كاملا با پروژه در ارتباط خواهد بود و دلايل اين امر ، تاثير گذاري و نقش تعيين كننده اي است كه در بسياري از اولويت هاي طرح ايفا مي كند .

نكته اي كه مشخص است دلايل نقصان جمعيت در منطقه مورد مطالعه خارج از دلايل و عوامل ياد شده در رابطه با توزيع ناهمگون جمعيت در شهر نيست اما آنچه از اين عوامل در رابطه مستقيم با طرح ساماندهي كال چهل بازه مي باشد و توجه و برنامه ريزي را نسبت به آنها طلب مي كند عموما عوامل كالبدي و عملكردي آن مي باشد و از اين جمله  مي توان به كمبود تاسيسات و تجهيزات شهري ، خدمات عمومي ، دسترسيي نامناسب ، وجود كاربريهاي ناسازگاري با محيط  نوع الگوي  متداول سكونت در منطقه وجود اراضي باير ساخته شده و كيفيت نامناسب فضا اشاره داشت .

توجه به عوامل فوق و پيشنهادات طراحي مناسب در رابطه با اين عوامل از نكاتي است كه براي افزايش جمعيت در اين منطقه كاملا ضروري مي باشد .

ارائه پيش بيني تجهيزات و خدمات شهري .

اتصال منطقي منطقه با شهر با طراحي دسترسي هاي مناسب با استفاده از وسايل نقليه عمومي .

انتقال كاربريهاي ناسازگار با محيط پيرامون به خارج از محدوده .

تغيير در نوع الگوي متداول سكونت در منطقه با توجه به سياست گذاري هاي دولت و تاكيد وزير مسكن و شهر سازي در رابطه با گسترش  در ارتفاع و افزايش تراكم با توجه به موقعيت مناسب و برخورداري از پتانسيل هاي لازمه براي بلند مرتبه سازي  در منطقه و بخصوص محدوده طرح .

بالا بردن كيفيت فضا با توجه به طراحي  مناسب در رابطه با سيماي شهري منطقه  . 

استفاده مناسب وپيشنهاد كاربري هاي متناسب با هويت طرح در زمينهاي محدوده طرح .

توجه به جمعيت منطقه در دورنماي  آن تا سال  1395 و افزايش سطوح كاربري خدمات منطقه و ناحيه با توجه به پيش بيني هاي آن درطرح  تفصيلي

توجه به جمعيت شهر تا سال 1395 و در نظر گرفتن كاربريهاي مقياس شهري در پروژه با توجه به هويتي كه در دورنماي طرح براي آن متصوريم .

هشتم – خصوصيات اجتماعي

با طبقه بندي و تجزيه و تحليل مطالعات جامعه شناختي محدوده و هماهنگي با دست آوردهاي مطالعات گروههاي ديگر (شهرسازي ، اقتصاد و...) مي توان گفت .

جامعه ساكن خصوصا در بافت اطراف كال جامعه اي در حال تغيير و شكل گيري است كه ضريب ماندگاري اندكي دارد . در فضاهاي شهري به مانند بستر كالبدي روابط اجتماعي وجود ندارد و آنچه هم كه در طرح پيش بيني شده است ، هنوز تجهيز وآماده بهره برداري نيست .

ساكنان از انسجام كافي برخوردار نيست به عبارتي  ديگر نارسايي هاي ساخت و عملكرد نظام در پديده مورد مطالعه آشكار است . بنابراين با هدف سامان دهي شرايط موجود و ندارد و آنچه هم كه در طرح پيش بيني شده است ، هنوز تجهيز و اماده بهره برداري نيست .

ساكنان از انسجام كافي برخوردار نيست به عبارتي ديگر نارسايي هاي ساخت و عملكرد نظام در پديده مورد مطالعه آشكار است .بنابراين با هدف سازمان دهي شرايط موجود و تدارك اقدامات آتي مي توان توصيه هاي زير را براي منطقه لحاظ و در طرح ارائه داد .

الف : توليد فضاهاي شهري مناسب براي برقراري  روابط شهروندي و ايجاد احساس  تعلق در شهروندان نسبت به محيط زيستي خود احداث فضاهائي  مثل مجموععه هاي فرهنگي ، مذهبي و مجموعه هاي ورزشي با امكانات مناسب براي استفاده بانوان و آقايان فضاي سبز و بوستان ها در مقياسهاي مختلف به همراه فضاي امن براي بازي كودكان فضاهاي بهداشتي و درماني لازم ، فضاهاي خدمات شهري ، توسعه و گسترش  فضاهاي آموزشي و احداث مجموعه هاي تجاري و خدماتي .

ب: اقدامات بهسازي و امن سازي محيط شهري مانند :

اصلاح شبكه حمل و نقل عمومي گسترش ان در كليه مناطق ، به همراه تكميل آسفالت و روسازي كليه گذرها تامين روشنايي مناسب ، كنترل و هدايت چشم اندازهاي شهري .

ج: توليد فضاهاي باز شهري همراه با عملكرد مناسب براي گذران اوقات فراغت و. برقراري روابط شهروندي ، مانند ميدانها ‌، محورهاي تجهيزات شده پياده و ...

الگوي رفتاري مردم شهر مشهد در رابطه با استفاده از فضاهاي گذران اوقات فراغت شهري

استفاده مردم شهر مشهد از فضاهاي گذران اوقات فراغت شهري بسته به محل زندگي و مناطق شهر متفاوت مي باشد بطور كلي فضاهاي گذران اوقات رفاغت مشهد كه در مقياس شهر عملكرد دارند از قرار زير مي باشند .

كوهسنگي  ، پارك ملت بلوار وكيل آباد ، پارك وكيل آباد ، بند گلستان ييلاقات جنوب غربي  مشهد ، بلوار فرودگاه سالن هاي سينما .

در رابطه با استفاده از فضاهاي نامبرده مي توان ساكنين شهر را به دو دسته زير تقسيم نمود :

اول ساكنين شرق و شمال شهر دوم ساكنين بخش غربي شهر كه در هر دو مورد ساكنين اين مناطق براي گذران اوقات فراغت روزانه خود و عموما براي ورزش و خريد و قدم زدن به مراكز موجود در مقياس مناطق ، نواحي  ومحلات مراجعه  مي نمايند . اما در رابطه با گذران اوقات فراغت آخر هفته و ايام تعطيل  موضوع متفاوت مي باشد ، بدين معني كه در ايام فوق الذكره افراد عموما  براي تفريح  پيك نيك و غيره به فضاهاي گذران اوقات فراغت  موجود در مقياس شهر مراجعه مي كنند كه در اين ميان تفاوتي در الگوي رفتاري ساكنين غربي و شرقي  مشهد مشاهده مي شود . ساكنين شرقي شهر بدلايل متفاوتي كه از جمله تراكم فضاهاي مورد بحث در غرب و جنوب و همچنين سرويس دهي  وسائط  حمل و نقل عمومي مثل اتوبوس باي چنين فضاهايي از طرفي گرايش به دور شدن از محل زندگي و روزمرگي  در تعطيلات آخر هفته و يا فرصت هاي ايچنيني هميشه مراجعه با هجوم طبقه كم در آمد ساكن در شرق شهر به تفرجگاههاي موجود در غرب و بخشهايي مياني شهر مي باشد .

در حاليكه اولا با توجه به تفاوت سطح فرهنگي و اجتماعي و در آمدي ساكنين غرب با شرق  و عدم تمايل به مراودات اجتماعي از سوي طبقه مرفه با طبقه مذكور بالعكس ثانيا بهره مند بودن عموم ساكنين غربي شهر از وسيله نقليه شخصي ، رغبتي براي استفاد از فضاهاي مورد اشاره موجود در غرب شهر در نزد ساكنين غربي نمي باشد و عموما ييلاقات خارج شهر را براي گذران اوقات فراغت خود انتخابي مي نمايند .

پارك وكيل آباد و مجموعه تفريحي اطراف اآن از جمله نقاطي است كه در روزهاي تعطيل شاهد هجوم گسترده ساكنين شرقي شهر مي باشد كه پوشش وسائل نقليه عمومي مثل اتوبوس  نقش بسزايي در اين امر دارند . فضاي سبز تجهيز شده فراغتي توريستي كال چها بازه نيز با توجه به تاكيد و برقراري  ارتباط راحت و شاخص  آ‌ن با بافت تاريخي شهر از اين قاعده مستنثي  نخواهد بود از اين جهت قرارگيري فضاهاي سبزي كه براي استفاده پيك نيك و كمپينگ  در نظر گرفته مي شود ، نظر به استفاده زائرين بايد براي جلوگيري از اغتشاش  در فضاي شهري و از بين نرفتن استقلال آرامش و آسايش  ساكنين منطقه در بخش هاي مشخص محدود شود .كه مي تواند در بخش هاي غربي كال و در اتصال  با پارك وكيل آباد و مجموعه هاي تفريحي آن در منتهي اليه بخش شرقي كال با توجه به وجود جاده سنتو و استفاده زوار در نظر گرفته شود .

با بررسي الگوي رفتاري ساكنين منطقه رابطه با استفاده از پاركها به نكات زير دست مي يابيم .

1- ايجاد امنيت در مسير سبز چهل بازه با ايجاد مراكز شباه روزي در مسير و يا اشراف ساختمانهاي مسكوني و عمومي  بستر .

2-  كم شدن فاصله ساكنين تا پارك  با اجراي طرح ساماندهي در طول منطقه 

3-  پايين آمدن قيمت خدمات در صورت توجه به تجمع و تراكم آنها در طول طرح  .

4- پاسخگويي  به علاقه و نياز مردم در رابطه  با مراجعه به پاركهاي بزرگ با ايجاد چنين محوري  در شهر مشهد .

5- افزايش دفعات مراجعه به پارك در ساكنين منطقه با ايجاد طرح ساماندهي

6- مهيا كردن وسايل نقليه عمومي و تفريحي در طول مسير و مطقه براي مراجعه ساكنين .

7- ايجاد فضاهاي متنوع براي قدم زدن ، دويدن ، ورزش ، درس خواند ، فضاهاي جمعي ، فضاي بازي بچه ها و تفريح .

8- با نگاهي به اين جدول در مي يابيم رغبت شهروندان براي استفاده از چنين پاركهايي بزرگ با افزايش سن كم مي شود . از سوي ديگر ديگر تمايل مصاحبه شوندگان بر استفاده از فضاهايي مانند سينما ، تئاتر ، كتابخانه ، رستوران و غيره با كاهش سن افزايش مي يابد .

بنابراين توجه به ايجاد چنين فضاهايي با توجه با استقبال استفاده كنندگان لازم به نظر مي آيد .

9- توجه به زيبايي محيط ، ايجاد فضاي سبز و تاسيسات رفاهي – تفريحي نيز لازم به نظر مي آيد .

10- ايجاد پاركهايي كوچك با مقياس پاپيين تر و در ارتباط بيشتر با بافت مسكوني براي استفاده افراد مسن تر .

بخش پنجم – ارانه راه حل و طرح

فصل اول – الگوها و تجارب ساماندهي

در اين مبحث با توجه به طرح فرضيات ارائه شده به بررسي تجاربي در اين زمينه در ايران و جهان پرداخته ايم كه در ان نوع برخورد با لبه هاي شهري مثل رودخانه و مسيلها و يا گسترده هاي باز در ابعاد فرم و سيما و عملكرد مورد توجه بوده است .

نخست – بررسي تجارب ايران

1- ساماندهي رودخانه (اهواز ) :

ساماندهي رودخانه كارون – رودخانه كارون با عبور از شمال جنوب شهر اهواز اين شهر را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده است ساماندهي كارون ، طراحي شهري و زيباسازي  و طراحي  سواحل و اراضي بازيافتي آن يك اقدام زير بنائي هدفهاي طرح به طور كلي در چهار زمينه شكل مي گيرند .

خيابانهاي ساحلي – فضاي سبز ساحلي – لبه آب – اراضي بازيافتي هدفهاي پيش بيني شده در طرح ساماندهي كارون – حفاظت شهر و محدوده از خطر سيل و حل معضلات رودخانه مثل مسائل هيدروليكي – رسوبگذاري – آلودگي و غيره .

دسترسي و استفاده بيشتر از رودخانه در امتداد سواحل آن

احياء اراضي از عرض رودخانه

ايجاد خيابانهاي ساحلي و حل مسائل ترافيكي

احداث فضاي سبز  ساحلي ، زيباسازي و سيماي انساني بخشيدن به لبه آب

استقرار كاربريهاي متنوع شهري با معماري مناسب و هماهنگ در امتداد خيابانهاي ساحلي جهت پيوند هرچه بيشتر با شهر ورود . ( تصاوير 131و132).

ساماندهي كريدور اكولوژيك  كارون – رودخانه كارون و ساماندهي آن از جهت اهميت موضوع مورد توجه مراكز دانشگاهي نيز بوده است از اين رو اين موضوع در پايان نامه اي تحت عنوان ساماندهي گريدور اكولوژيك كارون بررسي شده است  در اين راستا محتوي تلاش طراح در اين پروژه مبني بر مطرح كردن اهميت محيط اكولوژيك  در كابرد شهري به عنوان فضائي شهري ، اهميت مفهوم پاركها و فضاي سبز را تشريح كرده و. به لحاظ ارتباط بنيادي اين فضاها با عنصر آب فضاي اكولوژي رودخانه هايي را كادر سطح شهري جريان دارند ، مورد توجه قرار داده و به طراحي بخشي از مركز شهر اهواز پرداخته است تا به عنوان الگوي براي طراحي شهرهائي كه ويژگيهاي به مثابه آنچه در اهواز ديده مي شوند دارند ودر انها رودها ، مسيلها و .... موجود است و لبه هائي در محدوده شهر به وجود مي آورند  كه خصوصيات خاصي را داراست مورد توجه قرار گيرند .

ساماندهي مسيل ها ( تهران ) :

ساماندهي مسيل هاي تهران در قالب استفاده صحيح از اين فضاي باز شهري به همراه پيش بيني ايجاد ايمني براي شهروندان تهراني از اقدامات اساسي شهرداري تهران در سالهاي اخير محسوب مي شود زيرا ضمن پيش بيني تمهيدات فني در جهت هدايت سيلابهاي دوره اي در مسير مسيل ها ، از اين فضاهاي باز كه در محورهاي شمالي جنوبي شهر  به وجود آمده اند با پيشنهاد تحقق پاركهاي خطي كه حول محور مسيل ها شكل مي گرند به نحو احسن استفاده شده در احداث فضاهاي قابل بهره وري  شهروندان براي گذران اوقات فراغت بهره جسته مي شود . زيرا متاسفانه در موارد مشخص اين محورهاي طبيعي و زيبا كه مي توانستند به نحو جالب و جذابي به صورت پاركها و گردشگاههاي عمومي مورد استفاده قرار گيرند به صور گوناگون مخدوش  شده به ساختمانهاي تجاري و يا جاده هاي ميان شهري مبدل گشته اند . سازمان پاركها و فضاي سبز با هدف ايجاد فضاهاي قابل استفاده عموم و محلهاي گذران اوقات فراغت كه در كالبد مسيل هاي موجود تهران منطبق گشته و بتواند در القاء كيفي زندگي شهري سهم بسزايي  داشته باشد ، مبادرت به طرح ساماندهي مسيلهاي تهران بوده است كه در ذيل دو نمونه آن ديده مي شود

مسيل وسك :

تفكر اصلي طراحي فضاي سبز در چهارچوب يك پارك خطي  با توجه به سه رده بندي عملكردي فرا منطقه اي شهري – منطقه اي و محله اي صورت پذيرفته است . اين تفكر با در نظر گرفتن دو عامل مرتبط شده است . عامل كالبدي طرح و عامل عملكردي فعاليتها .

احداث باغ ، پارك خطي  فضاهاي سبز متنوع كاربريهاي انتفاعي ، بدنه هايي با عملكردهاي گوناكون و ... از جمله فضاهاي متنوع مسيل وسك مي باشد .

مسيل اوين – دركه :

ساماندهي اين مسيل نيز نمونه بارزي از ايجاد مناظر شهري متنوع با ايجاد كاربريهاي تفريحي – فرهنگي خدماتي در طول مسير خود مي باشد . در اين مسيل با توجه به اختلاف سطح زياد ميان خيابان و خط القعر ( محل عبور آب ) توجه به نوع تراس بندي و استفاده بهينه از شيب طبيعي  و همچنين توجه به نقش آب در طول مسير هرچند به ميزان كم و نيز سرپوشيده  نمودن كانال آب در صورت لزوم ، قابل توجه مي باشد .

شهستان تهران :

اين پروژه كه در آزمون فرضيه  بخش شناخت مورد بررسي  قرار گرفت نمونه بارزي از ايجاد يك سيماي متشخص با مناظري بديع در يك مركز اداري – تجاري – فرهنگي شهري مي باشد .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نوآوري‌هاي مالي

بازديد: 105

 

 

نوآوري‌هاي مالي

گروه: دانش مالي و اقتصاد

 

مقدمه

نيروهاي اقتصادي، سياسي، و تغييرات قوانين و جهاني شدن به سرعت محيط رقابتي سازمان‌ها را تغيير مي‌دهند. در چند دهه گذشته سازمان‌ها با تغييرات ساختاري بسياري مواجه بوده‌اند. بازارهاي مالي[1] نقش عظيمي در هدايت مسير اين تغييرات ايفا کرده‌اند. حجم عظيمي از تصاحب‌ها در دهه 60 ميلادي و سپس تجزيه شدن شركت‌هاي عظيم در دهه‌هاي 70 و 80، موج وحشتناک ورشکستگي‌ها در آغاز دهه 90 ميلادي، جنبش جديد ادغام وبسياري ديگر از مسايلي که در گذشته براي سازمان‌ها اتفاق افتاده است و اکنون نيز پيش روي سازمان‌ها قرار دارد؛ علاوه بر مسايل تکنولوژيک ريشه در مسايل مالي دارد. وجهي که متاسفانه در کشور ما هنوز در تفکرات سنتي تحليل هزينه-فايده[2] به سر مي‌برد و هنوز به جنبه‌هاي افزايش بهره‌وري، کارآيي و هم‌افزايي نوآوري‌هاي مالي[3] توجه نشده است. تغيير نرخ ارز، تغيير قيمت کالاهاي اساسي[4]، نرخ بالاي تورم و تغييرات نرخ بهره، شركت‌ها را با ريسک‌هاي بسياري مواجه کرد. رواج ابزارهاي نوين مالي در دهه  70 و 80 بستري براي مديريت اين‌گونه ريسک‌ها براي شركت‌ها ايجاد کرد. اين نوشتار، به بررسي ابعاد نوآوري‌هاي مالي، علل و پيامدهاي آن در دو قسمت تغييرات ساختاري سازمان‌ها و ابزارهاي نوين مالي خواهد پرداخت و لزوم ايجاد تفکري نو در سازمان‌هاي ايراني را يادآور خواهد شد.

 

تغييرات ساختاري سازمان‌ها

در دهه 60 ميلادي بسياري از شركت‌هاي سهامي عام[5] توسط شركت‌هاي بزرگ تصاحب شدند. در اين دوران تفکر "بزرگ قدرتمند است[6]" بر مديران حکمفرما بود. هر شرکتي که با مشکلات مالي (و به خصوص نقدينگي) مواجه مي‌شد از طريق شرکتي ديگر تصاحب[7] مي‌شد. بسياري از اين شركت‌ها مدل‌هاي کسب و کار و حتي بازار خوبي در اختيار داشتند و اگر مي‌توانستند به حيات خود ادامه دهند، در آيند‌ه‌اي نزديک به سازماني سود‌آور تبديل مي‌شدند؛ اما مشکلات مالي و به خصوص سررسيد بدهي‌ها، آن‌ها را به سمت بلعيده شدن مي‌برد. شركت‌هاي تصاحب کننده به اين اميد که بتوانند مشکلات کوتاه مدت اين‌گونه سازمان‌ها را حل کنند، مديريت آن‌ها را در اختيار مي‌گرفتند و لذا بدهي‌ها هم به شرکت تصاحب کننده، منتقل مي‌شد. از اين رو اين دوره را عصر شركت‌هاي ترکيبي اهرمي[8] مي‌گويند (D. Chew, Jr, Stern Stewart & Co. ). در اثر همين موج تصاحب، شركت‌هاي بسيار بزرگي ايجاد شدند که حوزه فعاليت متمرکز و مشخصي نداشتند. بعدها همين عدم تمرکز، مشکلات بسياري براي اين سازمان‌ها ايجاد کرد.

در دهه 70 يکي از ابزارهاي مهم وارد بازارهاي مالي شد. تا پيش از اين دوران شركت‌هاي کوچک قابليت قرض‌گيري از بازارهاي مالي را نداشتند. اما در پايان دهه 70 و با رواج اوراق قرضه بنجل[9] شركت‌هاي کوچک و ريسکي نيز توانستند با نرخ بهره بالاتر اوراق قرضه صادر کنند و منابع مالي مورد نياز خود را از بازار فراهم کنند. از طرفي junk Bondها امکان حضور سرمايه‌هاي کوچک را نيز در بازار پول و سرمايه ايجاد کرد. اين اوراق که با نرخ بهره بالاتري نسبت به اوراق قرضه معمولي صادر مي‌شد باعث رشد بسياري از شركت‌هايي شد که در صنايع پر ريسک و سرمايه‌بر فعاليت مي‌کردند. (Micheal Jensen(1993))

پيش از اين نيز ذکر کرديم که عدم تمرکز فعاليت شركت‌ها، موجب عدم بهره‌وري آن‌ها شده بود. در حقيقت شركت‌هاي زير مجموعه سازمان‌هاي بزرگ از دور هدايت و راهبري مي‌شدند. تخصيص بهينه منابع صورت نمي‌گرفت و بسياري از زيرمجموعه‌ها به ورطه زيان افتاده بودند. مازاد ظرفيت‌ها منابع بسياري را تلف مي‌کرد. تغييرات تکنولوژيک و گسترش ظرفيت‌ها نيز برمشکل مازاد ظرفيت‌ها افزوده بود. نگراني از رکود اقتصادي و کاهش تقاضا هم شركت‌ها را با چالش مواجه کرده بود.  در دهه 80، شركت‌ها به منظور رفع مشکلات بهره‌وري و همچنين رفع ظرفيت‌هاي مازاد که علاوه بر سازمان‌ها، هزينه‌هاي بسياري را بر اقتصاد نيز تحميل مي‌کرد، به تغيير ساختار[10] پرداختند. شركت‌هاي غير بهره‌ور و زيان‌ده به روش‌هاي گوناگون از بدنه سازمان‌هاي بزرگ خارج مي‌شدند و به کارکنان، مديران و Company Raider[11]ها واگذار مي‌شدند. اين دهه اوج نوآوري‌هاي مالي بود و دانش مهندسي مالي در اين دوران به اوج شکوفايي خود رسيد. بسياري از روش‌هاي واگذاري به گونه‌اي بود که شركت‌ها از طريق وام‌گيري خريداري مي‌شدند. در اين روش‌ها خريدار، شرکت را از طريق وام کلان در اختيار مي‌گرفت و سپس از طريق جريان وجوه نقد حاصل از فعاليت شرکت، اقساط وام را باز پرداخت مي‌کرد. در اين روش‌ها که به روش‌هاي اهرمي شهرت يافتند، شرکت با بدهي‌هاي سنگيني مواجه مي‌شد. روش‌هايي مثل خريد اهرمي[12]، خريد اهرمي توسط مديران[13] (که در آن خريداران مديران شرکت بودند.)، Divestitures (روش‌هايي که در آن شركت‌ها دارايي‌هاي غير بهره‌ور خود را مي‌فروختند و به اين ترتيب ترازنامه خود را سبک مي‌کردند.) و Spin-off (که در آن سهام شركت‌هاي کوچک به مديران شركت‌هاي مادر تعلق مي‌گرفت و اين در حقيقت نوعي وام‌گيري بود) در اين دوران رواج بسياري داشتند (D. Chew Jr., S. Stewart & Co.). روش‌هاي تجديد ساختار به دلايل متفاوتي موجب افزايش کارآيي و بهره‌وري شركت‌ها مي‌شد که از آن‌جمله مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:

1.      تمرکز فعاليت‌هاي شرکت باعث شد که تخصيص منابع به نحو کارآتري صورت بگيرد.

2.      مديران به علت ترس از بلعيده شدن شرکتشان به اداره بهتر امور شرکت پرداختند.

3.      پرداخت وام (که در حقيقت پيامدي از روش‌هاي تجديد ساختار بود) موجب مي‌شد شرکت در مورد جريان وجوه نقد خود دقت بيشتري داشته باشد. سررسيد وام‌ها بدون وجود نقدينگي شرکت را به طعمه خوبي براي تصاحب کننده‌ها و Company Raiderها تبديل مي‌کرد.

4.      در راه بودن سررسيد وام‌ها اجازه سرمايه‌گذاري نامطلوب (که مديران به انگيزه‌هاي مختلف از جمله وسيع شدن حيطه مديريت، به آن مي‌پردازند.) را از شرکت مي‌گرفت.

علاوه بر افزايش ارزشي که به دليل افرايش کارآيي و بهره‌وري نصيب سهامداران شرکت مي‌شد؛ روش‌هايي مثل Spin-off خود خلق ارزش مي‌کرد؛ زيرا ارزش شرکت جدا شده از سازمان مادر از کاهش ارزش سازمان مادر بيشتر بود. در حقيقت شرکت به صورت مستقل که به دلايل فوق کارآتر عمل مي‌کرد؛ از بخشي که در بدنه شرکت مادر بود، ارزش بيشتري داشت.

روش‌هاي اهرمي اگرچه باعث رشد و توسعه بازارهاي مالي شد و به بهبود کارآيي و بهره‌وري سازمان‌ها کمک شاياني کرد اما در پايان دهه 80 و آغاز دهه 90 ميلادي باعث ورشکستگي‌هاي بسياري شد. بسياري از شركت‌ها که با روش‌هاي پيش‌گفته با بدهي‌هاي سنگيني مواجه بودند، از پس بازبرداخت وام‌هاي خود برنيامدند و به سمت ورشکستگي رفتند. ورشکستگي اين شركت‌ها، مشکلات بسياري را نيز براي موسسات پس‌انداز و سرمايه‌گذاري ايجاد کرد. بحران اعتباري‌[14] باعث شده بود شركت‌ها از وام‌گيري مجدد عاجز باشند. از همه مهمتر اين‌که مطبوعات و رسانه‌ها، افکار عمومي را به اين سمت سوق مي‌دادند که نوآوري‌هاي مالي با شکست مواجه شده است. در همين زمان مرتون ميلر[15]، برنده نوبل اقتصاد در سال 1990، در نوشته‌اي اعلام کرد که افزايش ارزش بازار[16]  شركت‌ها که از روش‌هاي اهرمي ايجاد شده است 700 تا 750 ميليارد دلار بوده است و با توجه به ارزش 50 ميليارد دلاري شركت‌هاي ورشکست شده دوران واگذاري‌هاي اهرمي بين 650 تا 700 ميليارد دلارارزش ايجاد کرده است. همان‌طور که پيش از اين نيز ذکر شد، اين ارزش از افزايش کارآيي و بهره‌وري و تمرکز فعاليت‌هاي شركت‌ها حاصل شده بود.

رشد و توسعه تکنولوژي به خصوص تکنولوژي اطلاعات[17] و تکنولوژي مديريت[18]  در دهه 90 و همچنين پديده جهاني‌شدن همزمان نياز و امکان گسترش بازارها را براي شركت‌ها ايجاد کرد. به همين علت شركت‌هاي بزرگي اقدام به تصاحب[19] و يا  بلعيدن (تصاحب خصمانه[20])  شركت‌هاي ديگر کردند. گسترش عمودي و افقي، گسترش بازار محصولات و  خدمات، گرفتن سهم بازار رقبا و ايجاد هم‌افزايي[21]  از جمله مهمترين اهداف جنبش ادغام دهه 90 بود. بسياري از اين ادغام‌ها نيز با شکست مواجه بود اما ادغام‌هاي موفق اين دوران به تشکيل غول‌هاي بزرگ صنعتي جهان انجاميد. اگرچه رشد و توسعه تکنولوژي از جمله دلايل اين ادغام‌ها بود، اما بدون وجود بازارهاي مالي کامل و کارآ و بدون استفاده از روش‌هاي کارآمد مالي امکان چنين ادغام‌هايي وجود نداشت.

در همين مدت علاوه بر روش‌هاي تجديد ساختار در سازمان‌ها ابزارهاي مالي نيز رواج بسياري پيدا کردند. اگر چه معاملات رسمي ابزارهاي مشتقه مالي[22] به آغاز دهه 70 ميلادي برمي‌گردد اما رشد و توسعه اين ابزارها و بازارها در دهه 80 اتفاق افتاد. تغييرات نرخ ارز، تغييرات ارزش کالاهاي اساسي، تغييرات نرخ بهره و ... شركت‌ها را با ريسک‌هاي بسياري مواجه کرد. براي پوشش همين ريسک‌ها نوآوري‌هايي صورت گرفت. در ادامه بيشتر به توضيح اين ابزارها و نقش آن‌ها در مديريت ريسک اشاره خواهد شد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مقايسه توليد ناب با توليد دستي و توليد انبوه

بازديد: 121

 

مقايسه توليد ناب با توليد دستي و توليد انبوه
شايد بهترين راه براي توصيف اين سيستم نوين توليد، مقايسه آن با توليددستي و توليد انبوه باشد. يعني با دو سيستم ديگري که بشر براي ساختن مصنوعات ابداعکرده است.......

بعد از بیان تفاوتهای تولید دستی، انبوه و ناب در بخشهایمختلف فکر کنم افزودن این قسمتها بد نیست:
تفاوت در زنجيره عرضه :
وظيفه كارخانه مونتاژ نهايي كه مونتاژ قطعات به صورتيك محصول كامل است ، تنها پانزده درصد از كل روند توليد را تشكيل مي‌دهد . چالشي كهشركتهاي مونتاژ نهايي پيوسته با آن روبرو بوده‌اند ، عبارت است از هماهنگي بخشيدنبه روند عرضه به‌گونه‌اي ‌كه سفارشات به موقع ، با كيفيت و هزينه پايين به خطمونتاژ نهايي برسند .
درسيستم توليد انبوه مساله خريد يا ساخت ، ابتدا توسط كاركنان مركز مهندسي طراحيمي‌شود ، سپس شركتهاي مذكور طراحيها را در اختيار عرضه‌كنندگان قرار مي‌دهند ؛همچنين تعداد ، كيفيت و زمان ارائه را نيز مشخص مي‌كنند آنگاه ازعرضه‌كننده‌هامي‌خواهند تا قيمت خود را پيشنهاد دهند ؛ از ميان همه شركتهاي داخلي و خارجي كه دراين مناقصه شركت كرده‌اند ، شركتي كه كمترين قيمت را داده باشد مناقصه را مي‌برد .
كارخانه ناب ، شركتهايمختلف عرضه‌كننده قطعات را در سطوحي با كاركردهاي مختلف سازماندهي مي‌كند و بهشركتهاي كه در هر سطح قرار مي‌گيرند ، مسئوليتهاي مختلفي واگذار مي‌كند . مسئوليتعرضه‌كنندگان ، نخست آن است كه به عنوان بخش مكمل گروه تكوين محصول ، در امر تكوينمحصول جديد فعاليت كنند . همچنين كارخانه ناب عرضه‌كنندگان رده نخست را تشويقمي‌كند تا با يكديگر درباره بهتركردن مراحل طراحي مشورت كنند . از آنجا كه اكثرا هرعرضه‌كننده در يك نوع قطعه تخصص دارد و از اين لحاظ با عرضه‌كنندگان ديگر گروه دررقابت نيست ، انتقال اطلاعات امري ساده و در عين حال مفيد براي همه است . هرعرضه‌كننده رده نخست با عرضه‌كننده رده دومي كار مي‌كند و وظيفه ساختن هر جزء بهاين شركتهاي رده دوم داده مي‌شود . اين شركتهاي عرضه تقريبا مستقل بوده و مونتاژگرناب در بخشي از سرمايه اين شركتها سهيم است و به صورت بانكدار گروه عرضه‌كنندگانشعمل مي‌كند و نياز مالي آنها را به صورت وام رفع مي‌نمايد و از نيروي انساني خود درصورت نياز شركتهاي عرضه‌كننده به آنها ، نيروي متخصص و مدير قرض مي‌دهد . بنابراينمزيت استفاده از توليد ناب براي عرضه‌كنندگان عبارت است از كاهش موجوديها ، افزايشجريان نقدينگي ، بهبود كيفيت ، تسهيل بازاريابي و ... كه تمام موارد مذكور منجر بهكاهش هزينه‌هاي شركتهاي عرضه‌كننده مي‌شود .

تفاوت در طراحي قطعات :
روند طراحي در شركتهاي توليد انبوه مرحله‌به‌مرحله ،به صورت هرگام در يك زمان آغاز مي‌شود . نخست ، گروه طراحي محصول در شركت مونتاژ ،طرح كلي مدل جديد را مشخص مي‌كند و مديريت ارشد آن را مورد بررسي قرار مي‌دهد ؛ سپسجزئيات محصول طراحي مي‌شود و در مرحله بعد نقشه‌هاي مهندسي دقيق براي قطعه آمادهمي‌شود و موادي كه بايد از آن ساخته شود ، به طور دقيق تعيين مي‌گردد و در اينمرحله سازمانهاي سازنده اين قطعات از طريق مناقصه مشخص مي‌شوند ؛ در اين مرحلهمونتاژگرتوليد انبوه يك حد كيفي نيز تعيين مي‌كند سپس قيمت ، شرايط تحويل و زمانقرارداد مشخص مي‌شوند .
دراين شكل رابطه ، مونتاژگر تكيه بر قيمت دارد. بنابراين ، رمز اصلي در بردن مناقصهبراي عرضه‌كنندگان ، دادن يك قيمت پايين براي هر قطعه است . بنابراين عرضه‌كنندگاندر ابتدا سعي مي‌كنند كه قيمتي حتي پايين‌تر از بهاي تمام شده بدهند تا مناقصه راببرند ؛ بعد از آنكه مونتاژگر به آنها وابسته شد به دلايل مختلف و بنابر سنت تعديلقيمت سالانه كه تورم كلي را مدنظر قرار مي‌دهد قيمتها را افزايش مي‌دهند و اينگونهاست كه قرارداد آنها به قرارداد پولسازي تبديل مي شود .
در توليد ناب عرضه‌كنندگان بر اساس قيمتهايي كهمي‌دهند انتخاب نمي‌شوند بلكه اساس گزينش آنها سابقه همكاري و تجربه‌ايست كه ازعملكرد آنها وجود دارد ؛ در اين سيستم ، ارتباط عرضه‌كنندگان به صورت هرمي‌شكل استكه عرضه‌كننده اول طرف اصلي با مونتاژگر است و عرضه‌كنندگان فرعي به صورت سلسلهمراتبي با هم ارتباط دارند . عرضه‌كنندگان رده اول پس از شروع روند طراحي دو تا سهسال پيش از توليد ، هياتي را كه مهندسان طراح دائم ناميده مي‌شوند ، به گروه تكويندرشركت مونتاژ معرفي مي‌كنند . هنگاميكه طراحي محصول با همكاري پيوسته مهندسانشركتهاي عرضه‌كننده تكميل شد ، طراحي و مهندسي دقيق‌تر بخشهاي متفاوت به متخصصانمربوطه در شركتهاي عرضه‌كننده ارجاع مي‌شود . ازين‌رو كل مسئوليت طراحي و ساختقطعات يك سازه به عهده عرضه‌كننده رده اول است .

تفاوت درشيوه‌هايطراحي :

تفاوتشيوه‌هايطراحي توليدكنندگانانبوه و ناب در چهار مورد است :

1- رهبري :توليدكنندگان ناب از نوعي رهبري به نام (شوسا) كه تويوتا پيشگام آن بود ، استفادهمي‌كنند . شوسا رهبر گروهيست كه وظيفه آن طراحي و مهندسي محصول جديد و آماده كردنآن براي توليد است . شوسا داراي قدرت بسياري است او فرايندي را هدايت مي‌كند كهنيازمند مهارتهاي بسياريست كه از عهده يك فرد خارج است . توليدكنندگان انبوه نيزداراي رهبر گروه تكوين محصول هستند اما در اين سيستم رهبر بيشتر يك هماهنگ‌كنندهاست كه وظيفه‌اش متقاعدكردن اعضاي گروه براي همكاري است . اين رهبر داراي قدرتمحدود است .
2- كار گروهي :شوسا گروه كوچكي را براياجراي پروژه تكوين محصول گرد هم مي‌آورد . اعضاي اين گروه همه از بخشهاي اجراييشركت هستند ؛ نظير بخشهاي ارزيابي بازار ، طراحي محصول ، مهندسي توليد و عملياتكارخانه . البته افراد گروه پيوند خود را با بخشهاي اجرايي مربوطه حفظ مي‌نماينداما در طول عمر برنامه ، آنها مشخصا تحت فرمان شوسا هستند . در مقابل در بيشترشركتهاي توليد انبوه ، يك پروژه تكوين شامل افراديست كه براي مدت كوتاهي از بخشهاياجرايي قرض گرفته مي‌شوند . همچنين خود پروژه در طول خط توليد كه گستره آن از ابتداتا انتهاي شركت است ، از بخشي به بخش ديگر در حركت است و در نتيجه در هر بخش افرادمتفاوتي روي پروژه كار مي‌كنند .
3- ارتباط با يكديگر :در توليد ناب ارتباط ميان اعضا بدين شكل است كه اعضاي گروه رسما متعهدمي‌شوند كه دقيقا كاري را انجام دهند كه همه اعضاي گروه بر سر آن به توافقرسيده‌اند . اما در توليد انبوه اعضاي گروه از برخوردهاي مستقيم به شدت پرهيزمي‌كنند . آنها بر سر تصميمات مربوط به طراحي ، قول‌وقرارهاي مبهمي با يكديگر ميگذارند و كاري را تا وقتي انجام مي‌دهند كه دليلي عليه آن وجود ندارد .
در ابتداي طراحي در سيستمتوليد ناب تعداد افراد درگير در بالاترين ميزان خود است ؛ همه متخصصان حاضرند وشوسا رهبري گروه را بر عهده دارد و به ميزاني كه پروژه پيش مي‌رود از تعداد افراددرگير كاسته مي‌شود . اما در توليد انبوه ، در آغاز كار تعداد افراد درگير در پروژهكم است و در زمان عرضه محصول به بازار ، تعداد مذكور به اوج خود مي‌رسد چرا كه اينافراد اكنون بايد مشكلاتي را رفع كنند كه بايد در آغاز رفع مي‌شد و اين مشابهدوباره‌كاري در پايان خط توليد است كه در نتيجه قيمت محصول افزايش و كيفيت نهاييكاهش مي‌يابد.
4 - تكوينهمزمان : به علت ارتباط ميانطراحان بخشهاي مختلف محصول ، اين امكان فراهم مي‌شود تا بخشهاي مختلف يك محصولبه‌صورت همزمان حركت كند . به عنوان نمونه در طراحي خودرو ، طراح قالب و طراح بدنهبا تماس و ارتباطي كه با هم دارند اين امكان را ايجاد مي‌كنند كه به طور همزمان برروي يك پروژه كار كنند . اما در توليد انبوه چون ارتباطات در حداقل است و اعضايگروه به هم اعتماد كمي دارند و بعضا آنها را رقيب خود مي شناسند امكان تكوين همزمانمحصول و ارتباط دقيق و پيش بيني از بين مي رود . پس اين چنين است كه روشهاي تكوينمحصول ناب ، همزمان از ميزان نيرو و زمان لازم براي ساخت محصول مي كاهد و اينبرخلاف آن فرضهاييست كه در توليد انبوه وجود دارد كه : من مي توانم كار را زودترتحويل بدهم ولي هزينه اش براي شما بيشترمي شود ، يا توهم : كيفيت پر هزينه‌تر است .

تفاوت در طرز كاركارخانه :
اوهنو ، سيستمكانبان را ايجاد كرد كه در يك گام تنها قطعاتي ساخته مي‌شوند كه مي‌بايد در گامبعدي فورا عرضه شوند . به اين ترتيب كانتينرهاي قطعات را به محل استفاده حملمي‌كنند ، هنگاميكه بار يك كانتينر تماما استفاده شد ، به محل ارسال باز مي‌گردد وبازگشت آن علامتيست براي ساخت قطعات جديد .
طبق اين ايده موجودي انبار در كار نيست و اگر توليديك قطعه با اشكال مواجه شود كل خط توليد متوقف مي شود . همين امر از نقطه‌نظر اوهنونقطه قوت اين ايده بود ، چراكه در صورت تحقق اين ايده همه شبكه‌هايي كه تدوام توليدرا ضمانت مي‌كرد ، از ميان مي‌رفت . در خط مونتاژ نهايي قطعات به طور پيوسته عرضهمي‌شوند و تقسيم كار متوازن است و وقتي كارگري با قطعه معيوب مواجه مي‌شود آنرا بهدقت برچسب مي‌زند و به محوطه كنترل كيفي مي‌فرستد تا قطعه جانشين آن را دريافت كند . كارگران كنترل كيفي ، چراهاي پنجگانه را در مورد قطعه معيوب اعمال مي‌كنند تارسيدن به منشا اصلي آن ، تا علت‌يابي شده و ديگر روي ندهد .
در سيستم توليد انبوه ، فقطمديران ارشد مي‌توانند خط توليد را متوقف كنند و خط غالبا بدليل مشكلات مربوط بهماشين‌آلات و عدم ارائه قطعات متوقف مي‌شود ؛ اما در سيستم توليد ناب هر كارگريمي‌تواند خط توليد را متوقف كند و جالب اينجاست كه در اين سيستم تقريبا هيچگاه خطتوليد نمي‌ايستد چرا كه مشكلات از پيش رفع مي‌شود و هيچگاه يك مشكل براي بار دومروي نمي‌دهد. در واقع ، توجه پيوسته به مشكلات و ممانعت از بروز آنها بيشتر دلايليرا كه منجر به باز ايستادن خط مي شود را از بين مي‌برد.
تفاوت در رفتار با مشتري :
در سيستم توليد انبوهفورد ، چون تنوع محصول كم بود و چون مالك خودرو از عهده بيشتر تعميرات آن برمي‌آمد، وظيفه فروشنده اين بود كه آنقدر خودرو و قطعات يدكي دراختيار داشته باشد كهبتواند متناسب با تقاضاي مشتري عرضه كند . رابطه كارخانه و فروشنده رابطه‌ايزورمدارانه بود ، به اين مفهوم كه كارخانه سعي مي‌كرد براي هموار كردن توليد ،خودروهايش را به فروشنده تحميل كند و رابطه فروشنده و خريدار نيز به همان اندازهزورمندانه بود ، چرا كه فروشنده براي آنكه عرضه و تقاضا را با هم تطبيق دهد قيمتهارا طوري تغيير مي‌داد كه بيشترين سود را كسب كند . در اين سيستم فروش ، هيچ تعهددرازمدتي از سوي طرفين نبود و همه براي آنكه فرصت چانه زدن را بيشتر كنند ، اطلاعاتخود را مخفي مي‌كنند و فروشنده اطلاعات درستي درباره محصول نمي‌دهد و مشتري نيزخواسته‌هاي حقيقي‌ خود را مطرح نمي‌كند و بدين ترتيب در دراز مدت همگي ضرر مي بينند .
اما در سيستم فروش تويوتا، اين شركت شبكه اي از توزيع كنندگان دارد كه برخي مستقل و در برخي تويوتا مبلغكوچكي سرمايه‌گذاري كرده است . اين فروشندگان ابداع‌گر مجموعه جديدي از روشها شدندكه تويوتا آن را فروش فعال (Aggressive Selling)ناميد. ايده اصليفروش فعال ، ايجاد رابطه درازمدت و در حقيقت مادام‌ا‌لعمري بود ميان شركت مونتاژگر ، فروشنده و خريدار ؛ اين رابطه به اينصورت ايجاد مي‌شد كه فروشنده جزئي از سيستم توليد و خريدار جزئي از روند تكوينمحصول گردد ؛ فروشنده جزئي از سيستم توليد شد به اين صورت كه تويوتا بتدريج توليدرا براي خريداران ناشناخته متوقف كرد و به جاي آن سيستم ساخت سفارشي را قرار داد . يك سيستم كانبان ديگري كه در آن فروشنده نخستين گام حركت بود ، او سفارشات مربوط بهخودروهاي پيش‌فروش شده را به كارخانه مي‌فرستاد تا طي دو يا سه هفته به مشتريانعرضه گردد . همچنين در اين سيستم موجودي به اندازه دو يا سه هفته بيشتر نيست ودرچنين شرايطي هزينه‌هاي نگهداري محصول تكميل شده كاهش مي يابد ؛ در اين سيستم ،فروشنده با مراجعه مستقيم به مشتري ، يك پايگاه اطلاعاتي ايجاد مي‌كند كه اطلاعاتمربوط به خانواده‌ها و اولويتهاي آنان را تشكيل مي‌دهد و بدين‌ترتيب شركت انرژي خودرا صرف كساني مي‌كند كه احتمال خريد آنها بيشتر است و اين چنين است كهاگرتوليدكننده ناب نتواند چيزي را بسازد كه مشتري مي خواهد، آنگاه همه تنوعي كهتوليد ناب ممكن مي‌كند ، بيهوده است .
اما در سيستم توليد انبوه نيازهاي كارخانه در درجه اول اهميت است . درواقع فروشنده و خريدار بايد خود را با كارخانه سازگار كنند . رابطه بخش بازاريابيو فروشندگان نوعا زورمدارانه است ، زيرا بخش بازاريابي وظيفه خود مي داند اطمينانيابد كه ميزان فروش فروشندگان آن قدر هست كه كارخانه بتواند ميزان توليد خود راثابت نگه دارد . فعاليت كليدي بخش فروش آن است كه با تردستي ، فروشنده و مصرف كنندهرا چنان برانگيزاند كه همه خودروهايش فروش رود . در اين سيستم مهارتهاي فروشنده دراين نيست كه اطلاعات را به طراحان محصول برگرداند ، بلكه در مجاب كردن مشتري است . به همين دليل بازخورد قوي براي انتقال نيازهاي مشتري از طرف فروشنده به كارخانهوجود ندارد . همچنين فروشنده قصد دارد معامله را هرچه زودتر قطعي كند وبراي رسيدنبه هدفش اطلاعات كمي درباره محصول به مشتري مي‌دهد و وقتي معامله صورت گرفت ،فروشنده ديگر كاري با مشتري ندارد .
سيستم فروش ناب ، سعي در ايجاد وفاداري مادام‌العمر در مشتري دارد وهميشه نگران سهم بازار خود است و سعي مي‌كند حتي يك مشتري را از دست ندهد . اينسيستم ، فعال است ، نه منفعل و فروشنده مراجعه مستقيم به مشتري مي‌كند . وقتي كهسرعت فروش كم است ، نيروهاي فروش ساعت بيشتري كار مي‌كنند و وقتي فروش از يك سطحيپايينتر بيايد كه كارخانه سفارش كافي براي ادامه فعاليت ندارد ، كارمندان توليد بهسيستم فروش منتقل مي‌شوند . بنابراين مشتري در نظر اين سيستم توليد جزء مكمل روندتوليد است.
از ايراداتي كهبه اين سيستم فروش گرفته مي شود هزينه‌هاي بالاي آن است اما شركتهاي ژاپني كاملا ازهزينه‌هاي سيستم خود آگاهند و استدلال آنها چنين است كه اگر كاركرد فروش ناب همچونكاركرد فروش در توليد انبوه باشد ، همه هزينه‌هايي كه براي ناب شدن توليد صرف ميشود ، بي‌معني مي شود .

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مديريت مشاركتي

بازديد: 157

 

مديريت مشاركتي
اگر مديريت مشاركتي را به سان رهيافتي جامع براي جلب مشاركت فردي و گروهي كاركنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعريف كنيم و بر اين باور باشيم كه مديريت مشاركتي ارتباط دائم، متقابل و نزديك بين مديريت ارشد و كاركنان است مي توان
گفت كه:
مديريت مشاركتي به معناي مشاركت افراد مناسب، در زمان مناسب و براي انجام كار مناسب است.
بر پايه اين تعريف، مشاركت كاركنان در كارهايي كه به خود آن ها مربوط مي شود؛ مشاركتي داوطلبانه، ارادي و آگاهانه خواهد بود كه اين درگيري شخص را تشويق مي كند كه به تحقق هدف هاي گروه كمك كند و در مسؤليت ها و پيامدهاي آنها سهيم شود.
مديريت مشاركتي دو هدف عمده را دنبال مي كند: نخست، ارج نهادن به ارزش هاي انساني و به ياري طلبيدن افرادي كه به نوعي با سازمان در ارتباط اند. دوم، رسيدن به هدف هاي از پيش تعيين شده به كمك همين افراد. اين هدف ها بر چند اصل اساسي استوار است:

1.هر فرد عضو سازمان جزئي از يك ماشين بزرگ به حساب نمي آيد، بلكه انساني برخوردار از قدرت تفكر، هوش و استعداد و تجربه هاي گرانقدر است كه هر گاه زمينه ها و شرايط مساعد فراهم شود، مي تواند همه چيز را به نفع خود و سازمان خود تغيير دهد.
2.هر كار لزوماً به بهترين و مفيدترين حالت ممكن انجام نمي شود و بي ترديد مي توان هر كار معين را به گونه اي بهتر انجام داد و بهبود مستمر در انجام كار (
Continuous Improvement) به كمك اعضاي مجموعه به صورت گروهي انجام مي شود.
3.مشاركت كاركنان كمك مي كند تا مديريت از بسياري كارهاي جزئي آسوده شود و به كارهاي اساسي بپردازد.
چنانچه اجراي مديريت مشاركتي و نظام هاي تشكيل دهنده آن با موفقيت همراه باشد، از مزايا و پيامدهاي چون بهبود روابط انساني بين مديريت و كاركنان، تقويت انگيزش در كاركنان، بهبود گردش كار در سازمان، بروز خلاقيت و نوآوري، تقليل هزينه هاي توليد كالا و خدمات، افزايش احساس تعلق سازماني در كاركنان و همسو شدن هدف هاي آنان با هدف هاي سازمان و در نهايت افزايش رضايت مشتري و به دست آوردن سهم بيشتر در بازار برخوردار خواهد بود.
براي دستيابي به اين مزايا بايد ابتدا ويژگي هاي افراد مشاركت جو را بشناسيم كه سلامت رواني و ادراكي و توانايي ايجاد انديشه هاي بسيار با سرعت زياد و ارائه آن ها به افراد فرادست؛ ابتكار؛ توانايي ايجاد و ارائه پيشنهادهاي جديد؛ استقلال راي و قدرت داوري؛ متفاوت بودن از همكاران در ارائه ديدگاهها و انديشه هاي نو ومسؤليت پذيري، از جمله مشخصات افـراد مشاركت جو است. معمولاً چنين افرادي را مي توان در سازمان هايي با ويژگي هاي زير يافت:
1.رقابت؛ در آن ها رقابت كامل و فشرده است چرا كه مشاركت در سازماني تحقق مي پذيرد كه رقابت كامل بر آن حاكم باشد.
2.دسترسي مديران به دانش گسترده؛ مديران سازمان هاي مشاركت جو بر اين اعتقادند كه دانش در سطح سازمانشان به وفور پراكنده است و خود به راحتي مي توانند انديشه ها و ديدگاه هاي ديگران را مستقيم و بي واسطه دريافت كنند.
3.حترام به افراد؛ كاركنان اين سازمان ها بر اين باورند كه مي توانند همگام با نيازهاي سازمان رشد كنند.
4.روابط دائمي و بلند مدت كاركنان و در نتيجه برخورداري از امنيت شغلي از ديگر ويژگي هاي اين سازمان ها است.
5.استقبال مديران از عامل تغيير؛ در اين سازمان ها همه مديران تغيير را به عنوان تنها عامل پايداري مي دانند و با خشنودي از آن استقبال مي كنند. طبيعي است در چنين سازماني لازم نيست كه مدير بخش زيادي از وقت خود را با انديشه دربارة چگونگي برخورد با تغييرات بگذراند، زيرا همه به اين باور رسيده اند كه تغيير نوعي ارزش مثبت است.
6.از ويژگي هاي سازمان مشاركت جو، ساختار متغير و تعاملي آن است. در فعاليت هاي از پيش برنامه ريزي شده مناسبترين ساختار، ساختار سنتي و مكانيكي است اما در شرايط مشاركتي، ساختار پويا راهگشاتر است و نظام كنترلي كمتر برقرار مي شود. در چنين شرايطي افراد از آزادي عمل بيشتري برخوردارند، البته با اين فرض كه در سازمان تعادل و موازنه برقرار باشد، زيرا اعضاي چنين سازماني نه محيط كار خود را آشفته و پر هرج و مرج مي خواهند كه افراد به هر كاري دست بزنند و نه اين كه مي خواهند كنترل مستقيم به گونه اي باشد كه هيچ جرقه ذهني متبلور نشود.
7.انعطاف پذيري مشخصه ديگر اين گونه سازمان ها است. در ساختار سازماني انعطاف پذير تحول گرا، تبادل اطلاعات به راحتي انجام مي شود و افراد در فرايند تصميم سازي مشاركت دارند.
گسترش فرهنگ مديريت مشاركتي ـ به سان رويكردي نو و جامع به كل مجموعه ـ بخشي از هدف هاي بلند مدت مديريت است كه نظام هاي اجرايي آن را با توجه به شرايط خاص سازمان طراحي و به مورد اجرا مي گذارند و با جابجايي فرد يا بروز اتفاقي خاص، متوقف نمي شود.
يكي از عوامل اصلي و مؤثر در اجراي مديريت مشاركتي، صداقت مديريت است. كاركنان سازمان بايد از صداقت مديريت اطمينان كامل داشته باشند و به خوبي از دلايل آن آگاه باشند. در اين صورت با مشاركت دادن كاركنان در امور سازماني مي توان نتايج و پيامدهاي همه جانبه اي را براي سازمان و كاركنان آن فراهم آورد. در نظام مشاركت سازماني، مديران و كاركنان به تبادل نظر با يكديگر مي پردازند و همين امر منجر به ايجاد محيطي دوستانه و توأم با اعتماد و اطمينان متقابل در سازمان مي شود. كاركنان با مشاركت در كارها خود را در سود و زيان سازمان سهيم مي دانند و همه تلاش خود را با كمك مديران در جهت افزايش كارايي و اثر بخشي سازمان به كار مي گيرند.
در نظام مشاركت سازماني، مديران براي رسيدن به هدف هايشان با راه حل هاي پيشنهادي بسياري از سوي كاركنان مواجه مي شوند كه پس از ارزيابي آن ها مي توانند بهترين راه حل ممكن را انتخاب كنند. نكته مهم در به كارگيري شيوه هاي مشاركتي توجه به موانع و دشواري هاي فرا روي مديران در سازمان هاست، زيرا با كسب آگاهي در زمينه هاي اجرايي و درك صحيح موانع بهتر مي توان به رويارويي با آنها پرداخت و در صورت تعامل با كاركنان بهتر مي توان به اين مهم دست يافت.
ضمن اين كه بايد زمينه هاي لازم اقتصادي، فرهنگي، سياسي، ساختاري و … را براي اجراي موفقيت آميز اين نظام فراهم كرد تا اجراي آن با بحران مواجه نشود.
سير تكوين مديريت مشاركتي
مشاركت يك مفهوم قديمي است كه ريشه در اداره امور عمومي و افكار مذهبي دارد. به عنوان مثال، مشاركت بر مبناي مشورت در اسلام تحت عنوان «شورا» مورد توجه قرار گرفته است. قرآن كريم به طور صريح مديران را مكلف مي كند در اموري كه نياز به تحقيق و تفحص دارد بر مبناي مشورت به تصميم گيري بپردازند.
به هر حال ، مديريت مشاركتي عليرغم قدمت تاريخي خود، بعد از انقلاب صنعتي به صورت علمي مورد بررسي قرار گرفت. پيدايش نظريه هاي كلاسيك، ساختار، تخصص گرايي، عقلايي بودن، و نظم و ترتيب را در سازمانها مورد تاكيد قرار دادند (ويلسون و روز بفلد، 1990). تضادهايي كه فلسفه كلاسيك با روح و روان انساني داشت، موجب گشت توجه به روابط انساني معطوف گردد.
در سال 1972 التون مايو (اوبرايان، 1984) و همكارانش سعي كردند بين شرايط كاري و بهره وري رابطه اي پيدا كنند. اين مطالعات برحسب تصادف، اهميت مديريت مشاركتي را كشف كرد و رفته رفته با تاكيد بر جنبه هاي اجتماعي گروه هاي كار، مكتب جديدي با نام»روابط انساني» پايه گذاري شد كه سعي مي كرد مشاركت واقعي را مورد تشويق قرار دهد.
مديريت مشاركتي با كار انديشمنداني چون آرجريس (1955) ، ليكرت (1961)، هرزبرگ (1968)و لاولر (1986) رو به رشد نهاد و با اشكال و عناوين مختلف، نظير مديريت بر مبناي هدف، نظام پيشنهادها، گروه هاي بهبود كيفيت، و گروه هاي خود گردان به حيات خود ادامه داد. امروزه مديريت مشاركتي به عنوان يكي از عناصر تئوري نئوكلاسيك مطرح است. تئوريهاي سازماني و مديريتي مختلفي در طول سالها با تاكيد بر تصميم گيري مشاركتي شكل گرفته اند كه مهمترين آنها شامل: مديريت كيفيت فراگير (گرانت و همكاران، 1992) يادگيري سازماني (داگسون، 1993) نظريه قدرت دهي (براون و لاولر، 1999)و دموكراسي صنعتي (در بر، 1969) است.
يكي از نظامهاي مديريتي پويا كه نقش مهمي در توسعه منابع انساني و در نتيجه فرآيند توسعه بانك دارد، نظام مديريت مشاركتي است. اين نظام مديريتي به عنوان يك نظام مطلوب و كارآمد هم از لحاظ نظري و هم از لحاظ عملي آزمون هاي موفق خود را گذرانيده است؛ و هم اكنون در كشورهاي پيشرفته و نيز در كشورهاي در حال توسعه كاملا مورد استفاده بوده و از جايگاه مناسبي برخوردار است. از آنجائيكه منابع انساني از عوامل زيربنايي فرآيند توسعه مي باشد و هرگونه توفيق در فرايند توسعه پايدار يك سازمان مشروط به توفيق در توسعه منابع انساني است، از اينرو، اهميت و ضرورت توجه به نظام هاي مديريتي توسعه دهنده منابع انساني آشكار مي شود.
نظام مديريت مشاركتي، نظام همكاري فكري و عملي كليه اعضاي يك سازمان با سطوح مختلف مديريتي آن سازمان است. در اين نظام، كليه افراد سازمان، درباره روش هاي حل مسائل و ارتقاء بهره وري سازمان، فعالانه انديشه كرده و حاصل آنرا در قالب طرح ها و پيشنهادها به سازمان ارائه مي كنند. بدين طريق سازمان از يك نظام هم فكري و هم انديشي براي رسيدن به اهداف سازمان بهره مي جويد. نظام مديريتي به تعبيري در واقع نوعي نظام مديريت شورايي با شكل خاص خود است. در اين نظام براي افكار و خلاقيت هاي كليه اعضاي سازمان ارزش شايسته قائل شده و در تصيم گيري از آنها استفاده مي شود. وجود و جريان اين نظام نتايج و پيامدهاي مثبت و مطلوب متعددي در بر دارد كه در مجموع نقش مهمي در فرآيند توسعه منابع انساني ايفاء مي كند.
فلسفه و مباني نظري مديريت مشاركتي
نياز انسان به احترام و برابري و اظهار وجود
انسانها فطرتا خواهان برابري با يكديگرند و تمايل دارند با آنها برخورد محترمانه و مشاركت جويانه شود. خصوصا انسان فرهيخته و متخصص قرن بيستم خواستار اين حق است كه «نظر» من را گوش كنيد، من هم نظر دارم» مشاركت كاركنان در مديريت به اين خواسته انساني پاسخ مثبت مي دهد.
حمايت و پشتيباني انسان از نظرات و دستاوردهاي خويش
انسانها بطور فطري و طبيعي از چيزهايي كه متعلق به آنهاست حمايت و پشتيباني مي كند، مانند: فرزند، همسر، خانه، پست، نظرات و محصول ساخته شده خود. لذا اگر كاركنان و مشتريان يك سازمان در ارائه نظرات و تصميم گيري ها و اجراي نظرات خود مشاركت داده شوند، اينگونه نظرات از حمايت و پشتيباني جدي و قويتري در سازمان برخوردار خواهد بود.
«امروزه بسياري از مسائلي كه سازمانها با آن روبرو هستند، نتيجه مستقيم رقابت هاي بي ثمر در مورد وظايف متقاطع يا وظايفي است كه مشخص نيست چه بخشي مسووليت آن را به عهده دارد. براي كمك به افراد جهت پرداختن به اين موضوعات روش هاي مختلفي ابداع شده است و اين روشها همه به «كار موثر گروهي» وابسته است، زيرا در چنين شرايطي، اين فقط راه حل نيست كه حائز اهميت است، بلكه «ميزان درك و احساس تعهد» كساني كه در فرآيند مورد نظر دخالت دارند و در واقع به آن عمل مي كنند نيز از اهميت بسزايي برخوردار است»
كمال جوئي مستمر انسان (بهبود مستمر)
ايجاد بهبود مستمر در استانداردهاي كاري سازمانها هميشه اهميت داشته و امروزه با توجه به نياز به افزايش مستمر بهره وري، كاهش هزينه ها و رضايت بيشتر مشتريان و ارباب رجوع و افزايش قدرت رقابت از اهميت بيشتري برخوردار است. اصل بهبود مستمر مي گويد نبايد هيچ روزي را بدون انجام بهبود فعاليتها سپري كرد. بهبود مستمر تعبيري از اين فرمايش امام صادق (ع) است كه مي فرمايد: «كسي كه دو روزش مساوي باشد ضرر كرده است.»
اگر بخواهيم دو روزمان در زندگي مساوي نباشد بايد هر روز از روشهاي بهتر، با بهره وري بالاتر، ضايعات كمتر، علم بيشتر، قدرت و تكنولژي بالاتر و ... استفاده كنيم، يكي از روشهاي مناسب ايجاد بهبود مستمر استفاده از ايده ها و نظرات و پيشنهادهاي كاركنان و مشتريان و پيمانكاران است كه مي تواند هر روز دهها و بلكه صدها و هزاران روش كاري سازمان را بهبود بخشد، كه اين همان مشاركت فكري با مديريت است.
توسعه نيروي انساني در فرآيند مشاركت
مشاركت دادن كاركنان سازمان در اظهار نظر، تصميم گيري و اجراي نظرات آنها فضايي را در سازمان بوجود مي آورد كه موجب توسعه نيروي انساني مي گردد، امروزه سازمانها براي ايجاد هرگونه توسعه اي اعم از فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي نخست به توسعه نيروي انساني نيازمندند.
در سازماني كه در سال هزاران پيشنهاد ازطرف كاركنان و مشتريان ارائه مي گردد و مورد بررسي كارشناسي قرار گرفته و درصدي از آنها نيز به اجرا در مي آيد، اين امر موجب توسعه خود جوش كاركنان خواهد شد، زيرا براي انجام اين فعاليتها نياز به مطالعه، مشورت با متخصصين، مراجعه به استاد فني سازمان، بررسي مكانيزم دستگاهها و ... مي باشد كه اين امر موجب افزايش مستمر اطلاعات و كيفيت نيروي انساني گرديده و پايه هاي توسعه سازمان را محكم مي كند. نظام پيشنهادات يكي از ابزارهاي كارآمد در پرورش مغزهاست.
«در آينده مزيت رقابتي پايدار بيشتر بر تكنولوژيهاي نوين فرآيند توليد متكي خواهد بود تا بر تكنولوژي توليد محصولات، صنايع نوين آينده بر «قدرت مغزي» انسان تكيه خواهند داشت.»
مشورت كه مشاركت در عقول ديگران است
مديران بدليل محدوديت وقت و تخصص از بسياري از فعاليتها و مسائل تخصصي كوچك و بزرگ سازمان بي اطلاع هستند. لذا در تصميم گيري هاي صحيح و مناسب آگاهي از نظرات متخصصين و كاركنان و مشتريانشان از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. يكي از روشهاي تصميم گيري صحيح مشورت كردن با صاحب نظران است.
خالق انسانها آخرين فرستاده اش حضرت محمد (ص) را فرمان مي دهد كه با مردم مشورت نمايد (و شاور هم في الامر – قرآن كريم) حضرت علي (ع) مي فرمايند:
«كسي كه استبداد راي داشته باشد هلاك خواهد شد و كسي كه با مردم مشورت نمايد در عقل هاي آنها شريك شده است.»
مشاركت فكري كاركنان و مشتريان با مديريت يكي از بهترين روشهاي مشورت همگاني با مدير است كه با اجراي «نظام پيشنهادها» در كليه سازمانهاي توليدي و خدماتي قابل اجرا مي باشد.
نظام پيشنهادها (
suggestion system) يكي از شيوه هاي مديريت مشاركتي است كه بعد از جنگ جهاني دوم در دنيا متداول گرديده و ده ها كشور پيشرفته جهان در حال حاضر از آن بهره مي جويند.
ماساكي ايمائي (1986) در كتاب «روشهاي بهبود مستمر» (كايزن)، نظام پيشنهادها را يكي از روشهايي معرفي مي كند كه مي توان با اجراي آن بهبود مستمر در سازمان بوجود آورد و شركت ماتسوشيتا را كه با 6 ميليون پينشهاد دريافتي مقام اول را در سال 1985 در بين شركتهاي ژاپني بدست آورده ذكر مي نمايد.
همچنين آمار جالبي از ركورد تعداد پيشنهادهاي يك نفر در يكسال نشانگر رقمي بالغ بر 16821 پينشهاد است.
هدايت به بهترين تصميم با داشتن نظرات بيشتر
يكي از نيازهاي مهم مدير تشخيص بهترين نظر در تصميم گيري ها است. «بهترين راه داشتن يك نظر خوب، داشتن نظرات متعدد است.» در قران كريم نيز خداوند مي فرمايد:
فبشر عبادالذين بستمعون القول فيتبعون احسنه
اي پيامبر بشارت ده بندگاني را كه گفتارهاي مختلف را مي شنود و از بهترين آنها تبعيت مي كنند.
يكي از تكينيك هايي كه در فعاليت هاي هسته هاي بهبود كيفيت (
Quality Circles) كه با مشاركت كاركنان سازمان براي حل مسائل آن تشكيل مي گردد، تكنيك طوفان فكري است كه هدف از آن دسترسي به بيشترين نظرات و انتخاب بهترين نظر از بين آنهاست.
امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف و نهي از منكر دو اصل از فروع دين اسلام و اجراي آن موجب اصلاح جامعه و سازمان مي گردد. زماني كه كليه كاركنان و مشتريان يك سازمان هر نارسايي و مشكلي را در سازمان مشاهده نمايند كه مي تواند كيفيت نامناسب، بهره وري پايين و ضايعات وقت و مواد و مانند اينها باشد و آن را به مديريت سازمان تذكر دهند و پيشنهادهايي جهت رفع آنها ارائه نمايند و همچنين هر روش بهتري كه مي تواند موجب بهبود كيفيت فعاليتها گردد و بعبارت ديگر همه فعاليت هاي سازنده و مخرب را در قالب پيشنهاد كه نوعي امر بمعروف و نهي از منكر است ارائه نمايند سازمان از خطاها مصون مانده و حركت دائمي بسمت كمال خواهد نمود.
خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد:
بايد از شما گروهي پديد آيد كه دعوت كننده به خير و خوبيها باشند و به كارهاي پسنديده فرمان مي دهند و از كارهاي ناپسند باز مي دارند و اينان، آري تنها چنين كساني به خوشبختي و رستگاري مي رسند.
بهبود روابط انساني بين مديريت و كاركنان سازمان
يكي از مهمترين عوامل موفقيت سازمانها حاكميت روابط انساني مناسب بين مديران و كاركنان آن سازمان است. در سازمانهايي كه روابط انساني خصمانه و ناعادلانه حاكم باشد كاركنان انگيزه همكاري خود را با مديريت از دست داده و سازمان موفق به انجام وظايف خود نگرديده و به اهداف خود دسترسي نخواهد يافت. مشاركت كاركنان انگيزه آنها را در حل مسائل سازمان افزايش مي دهد و چون كاركنان فضايي براي اظهار نظر پيدا مي كنند و مديريت به اين نظرات گوش مي دهد ارتباط بين مديريت و كاركنان بهبود يافته و عقده هاي رواني كه موجب نارضايتي مي شود كاهش يافته و يا از بين مي رود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 158

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس