سایت علمی و پژوهشی آسمان - 2800

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره تقويت حافظه

بازديد: 283

 

تقويت حافظه

آيا شما هم جزء افراد فراموشكار هستيد؟ آيا مي توانـيـد  نام عناصر درس شيمي را بياد آويد؟و يا اينكه تاريخ اولين برخورد با همسرتان را بخاطر مي آوريد؟ مسلما خير. اين       بدليل آن است كه حافظه بصورتي انتخابي عمل ميكـنـد.   برخي از مسائل را بدليل اهميت بيشتر آسانـتـر از بـقـيـه   به ذهن مي سپاريم. اما مغز قابليت بخـاطـر سپـردن هـر           موضوعي را داشته و فقط به كمي تمرين و ممارست نياز  دارد.در ادامه مقاله با روشهاي بهبود حافظه آشنا خواهيد    شد.

مسئله

بجاي پرداختن و وارد شدن به مطالب پيچيده روانشناسي در زمينه حافظه كوتاه مدت و بلند مدت، بيايد فقط قرار بگذاريم ديگر مسائلي كه نبايد فراموش مـي كرديـم را از قـلـم نيندازيم.

براي مثال هر كسي، شايد بجز معلم شيميتان، شما را به خاطر بياد نياوردن فرمول يك ماده خاص خواهد بخشيد. با اين حال ممكن است بخصوص هنگامي كه در تخت خواب خود مچاله شده ايد بدليل بخاطر نياوردن تلفن نامزد خود كلافه و پريشان شويد. در زير مواردي را كه بايد سعي در بذهن سپردن آنها نماييد، آورده شده است:

 

  • اسامي
  • شماره هاي تلفن
  • قيافه ها
  • كارها
  • قرارهاي ملاقات
  • تاريخهاي تولد
  • گفتگوها
  • حقايق ( يا اكاذيب )

بياد نياوردن موارد فوق عمدتا نتيجه مبذول نداشتن توجه كافي مي بـاشد. اگـر بـرايـتان مهم بود هيچگاه فراموش نمي كرديد. ( اين جمله اي است كه مـعمـولا نـامـزدم بـه مـن ميگويد ) دفعه بعد كمي بيشتر سعي و دقت كرده و ببينيد تا چه اندازه بيشتر موفق تـر خواهيد شد. همچنين مخشص كنيد كه كدام حافظه را دارا ميباشيد: بصري يا سمعي. وقت پاسخ اين سؤال معلوم گرديد در موقيتي بهتر براي بهبود حافظه خود قرار خواهـيـد گرفت.

 

 

راه حل

در اين قسمـت نـكاتـي مهم جهت بهبود مهارتهاي به ذهن سپردن مسائل خاطر نشان شده است.

فعال باشيد       

اين در مورد هر چيزي بايد اعمال شود، هنگاميكه در حال شنيدن، تفكر و مصالعه كـردن هستيد. سعي كنيد از مطالبي كه فرد ديگري به شما گفته، نكتـه برداري نـمـايـيـد. اگـر بيحال و غير فعال باشيد، مغزتان دچار كندي و تعلل خواهد گرديد و اگر بـراي فـعـال بـودن تلاش كنيد، ذهنتان آنچه كه در حال بين شدن است را ثبت نموده و راحت تر مي توانيد آرا بخاطر بسپاريد.

تمركز كنيد              

 به جزئيات دقت نماييد. در طول روز چيزهاي بسيار زيادي را مي شنويـم اما تنها آنهايي را بياد مي آوريم كه برايمان اهميت داشته اند.  مسائل مورد اهمـيت خـود را گـستـرش و بسط دهيد تا بيشتر بتوانيد آنها را به ذهن بسپاريد. يك روش خوب اين است كه همه چيز را حياتي فرض كنيد. وانمود كنـيـد كـه يـك كـارآگـاه جنـايـي هستيد و هر آنچه كه در پيرامون شما در حال اتفاق افتادن است، حائز اهميت مي باشد.

ايجاد پيوستگي نماييد     

  بين آنچه كه ميخواهيد بياد بسپاريد و آنچه كـه قـبلا در ذهن داريد ارتباط به وجود آوريـد. اين ارتباط ميتواند يك رنگ، يك عدد يا يك كلمه هم قافـيـه بـاشـد. براي بـخـاطر داشـتن ليـستـي از چيزهاي مختلف، تصاويري كه هم قافيه با اعداد مي بـاشـنـد را بـراي خــود مجسم نماييد. براي مثال يك با "دك" هم قافيه است پس ميتوانيد در ذهن خود اولـيـن قلم ليست را با دك ضبط مجسم و مربوط كنيد. بهمين ترتيب بـراي عـدد دو كـه با "مـو"  (درخت انگور) هم قافيه است انجام دهيد. همچنين ميتوانيد از كلمات مخفف، و تركيب اسامي و يا متصل نمودن اول حروف كلمات ( مانند حروف ابجد ) استفاده كنيد.

تكرار نماييد       

 روش تنبيه معلم مدرستان را بياد داريد؟ هرگاه فردي دچار خطايي مي شـد، مـجبورش ميگرد چندين و چند بار مطلبي را بنويسد. تكرار به ما براي به ذهن سپردن مـوضـوعـات كمك كرده و باعث حك شدن افكار در مغزمان ميگردد. هرگاه فردي را ملاقات مي كـنـيـد، شروع به تكرار اسم او ذهن خود نماييد. وقتي كسي شماره تلفنش را بشمـا ميـدهـد، چندين بار آنرا روي كاغذ نوشته و با صداي بلند تكرار كنيد. اگر مي خـواهـيـد مـطلبي را حفظ كنيد كافي است آنرا چندين بار روي تكه اي كاغذ بنويسيد.

 

اسامي را بهم ربط دهيد   

وقتي با كسي كه با او قبلا آشنا شده ايد اما اكنون اسمـش را بياد نمي آوريـد، برخـورد ميكنيد، دچار آشفتگي و كلافگي مي شويـد. مشكل را مـي تـوانـيد با مرتبط نمودن آن اشخاص با كسي كـه بـه آنـهـا شباهت دارد و يا بـا واژه اي كه با يـكـي از خـصـوصـيــات شخصيتي آنها  نـزديـك است، حـل نمـاييد. با اسامي آنها بازي كنيد ( رضا خوش تيپ، شيرين عسل ) و يك تصوير خيالي از آنها در ذهن خود مجسم نماييـد. بـراي بيـاد آوردن اسم فردي مي تـوانـيد حروف الفبا را از ابتدا بازگو نموده تا اينكه به حرف ابتداي اسم او برسيد. احتما در اين هنگام كل اسم را بخاطر خواهيد آورد.

تصويري با مفهوم ايجاد كنيد              

  از هرآنچه كه ميخواهيد بخاطر بسپاريد، تصويري خيالي در ذهن ايجاد نماييد. موضوعي را در ذهن خود تصور نماييد تا بتوانيد همه چيز را بـصـورتي واضح مشاهده كنيد. سپس هنگاميكه چيزي را فراموش كرده ايد، اين تصوير را مجسم كنيد تا مـغـز شـمـا اطـلاعـات از دست رفته را بازيابي نمايد.

رهنمودهاي همه منظوره

عمل كردن به اين نكات باعث ميشود دهني خلاقتر نسبت به گذشته داشته باشيد.

از اطلاعات لذت ببريد       

  ما هميشه موضوعاتي را در خاطرمان نگاه ميداريم كه به آنها علاقمنـد هستـيـم. اگـر از رياضيات متنفر باشيد، حـفـظ كـردن فـرمـول ها و تـئوريهاي پيچيده برايتان بسيار سخت خواهد بود. اما اگر يك فرضيه رياضي را به صـورت كامـل مطـالـعـه نـمـوده و بـا مـصـائب و سختي هاي فردي كه آن فرضيه را مطرح و عمر خود را براي اثـبـات آن صـرف كـرده آشـنا شويد، به مـوضوع عـلاقمند شده و بـخـاط سپـردن آن بـي دردسر و آسان خواهد گرديد. همـيـن مـطلب در مـورد مـسائـل ديـگر نـيـز صادق است. دليلي وجود دارد كه بياد آوردن شماره تلفن رستوران مورد علاقه تان آسانتر است از شماره تلفن مطب دنـدان پزشـك شما است.

وقت بگذاريد       

 حافظه بصـورت لحضه اي و آني عمل نميـكند. براي حضم و درك اطلاعات بايد وقت كافي صرف نماييد. البته بخاطر سپردن بـعضي چيزها سريعتر از بعضي ديگر انجام ميگيرد، اما هيچگاه خودتان را به دليـل كنـد بودن سرزنش نكنيد. وقتي سعي در حفـظ كردن چيزي داريد، سطح انرژي خود را بالا نگاه داشته و بصورتي مؤثر تمركز نماييد.

آرامش داشته باشيد  

 فشار رواني براي برخي از افراد مفيد است اما اغلب ما وقتيـكه رها از تنشها ميباشيم، بهتر عمل مي كـنـيم. نفسي عميق كشـيده و آرامـش خـود را حفظ كنيد. تمدد اعصاب باعث بالا رفتن سطح آگاهي و قابليت بخاطر سپاري در شما مي گردد.

گزينشي عمل نماييد    

 اين امكان وجود ندارد كه يك فرد همه مسائل پيرامون خود را به ذهن بسپارد. شما بايد انتخاب گر باشيد؛ آنچه را كه مايل به نگهداريش در حافظه هستيد بگزيـده و مـابـقـي را فراموش كنيد. مغز شما همانند يك كشوي فايل ميماند. بنابراين پرونده هاي غيرضروري را دور انداخته و فضا را براي نگهداري چيزهاي مهم تر آزاد بگذاريد.

به سلامتي خود اهميت دهيد     

  مغز بصورتي صميمانه به بدن متصل است. هر روز تمرين كنيد تا فشار خوني متــعادل و ششهايي سلامت داشته باشيد. از رژيم غذايي مناسب استفاده كنيد تا مواد غذايـي و ويتامينهاي مورد نياز بدنتان تامين گردند. خوردن مشروبات الكلي و استعمال دخانيات باعث كاهش خلاقيت ذهن ميشود.

 

 

حافظه برتر

همگي اين نكات روشهايي براي تمركز و دقت نمودن بيشتر بـمسـائل پيرامون ميباشد. به آنچه كه ميـخواهيد بخاطر بسپاريد اهميت داده و در اين راه سعي و تلاشي حقيقي مبذول داريد.هرچقدر بيشتر مهارتهاي نوظهور خود را پروش داده و فعالتر باشيد، حافظه پوياتر و قوي تري خواهيد يافت.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 03 شهریور 1393 ساعت: 18:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

علت خواب دیدن انسانها

بازديد: 291

 

چرا انسانها خواب مي بينند؟

  چرا انسان ها خواب می بینند، تعابیر خواب ها چیست، چه رازهایی در آنها نهفته است و ... از مواردی هستند که در مقاله امروز در مورد آنها بحث می کنیم.

علاقه به خواب و رویا پیشینه ای به قدمت تاریخ بشریت دارد. یکی از کتاب های آسمانی مانند "قرآن" و "انجیل" سرشار از داستان های مختلف در مورد خواب و رویا می باشد که شامل اولین رویاها که تقریبا 1900 سال قبل از میلاد مسیح به وقوع پیوستند نیز می باشد. مردم یونان، روم و بابل به خواب و رویا اعتقاد محکمی داشتند به ویژه در شب های جنگ. آنها تصور می کردند که خدا از طریق رویا به آنها راه پیروزی را نشان می دهد. امروزه اعتقاد به خواب و رویا و تفسیر آن مانند گذشته عمیق نمیباشد. در آغاز قرن 20 زیگموند فروی خواب را به این صورت تعریف کرد: "راهی ملکوتی به ضمیر ناخودآگاه." او تصور خود را از رویا نشات گرفته از احساسات سرکوب شده فرد به ویژه امیال جنسی می دانست. امروزه بر این باورند که تعبیر فروید اندکی ساده انگارانه بوده. اما به راستی ما برای چه خواب می بینیم؟

خواب هایی که می بینیم معمولا نوعی واکنش نسبت به افکار، فعالیتها و احساساتی هستند که در طول روز داشتیم. آنها بازتاب افکاری هستند که برای یکی دو روز گذشته در ذهن ما خطور می کردند. رویاها ظاهرا یکی از بخش های جدا نشدنی موجودیت ما هستند. چندی پیش آزمایشی انجام شد که در طی آن به افراد بالغ داروهایی داده میشد که اجازه حرکت سریع مردمک چشم در خواب (REM) را از آنها می گرفت. زمانی که چشم چنین حرکتی دارد، فرد مورد نظر خواب می بیند. حذف توانایی خواب دیدن تضادهای اخلاقی شدیدی را در افراد تحت آزمایش ایجاد کرد. آنها به شدت مضطرب و خشن شده بودند و نمی توانستند به راحتی بر روی مطلبی تمرکز کنند. در این آزمایش همچنین ثابت شد که هر چه فردی جوانتر باشد رویا برای حفظ سلامت او نقش محوری تری را بازی می کند.

مطالعه و تحقیق دانشمندان در زمینه خواب و رویا به یکسری نتایج جهان شمول ختم شده. اول اینکه تمام افراد حتی آنهایی که این امر را انکار می کنند خواب می بینند. خواب دیدن به اندازه نفس کشیدن یک امری بدیهی است. کودکان خیلی بیشتر از بزرگترها خواب می بینند. نوزادان در حدود 70% از خواب خود را در حال دیدن رویاهای متعدد هستند. در مقایسه، بزرگسالان تنها در 25% از خواب خود رویا می بینند. در برخی موارد ثابت شده است که حیوانات نیز خواب می بینند.

تحقیقات نشان می دهد که خواب هر فردی دارای 2 مرحله مختلف می باشد. در ابتدا افراد به خواب سبک فرو می روند. از آن به بعد به طور تدریجی وارد مراحل بعدی شده تا به مرحله ای می رسیم که به عنوان IV شناخته می شود. این مرحله یک قدم پیش تر از مرحله خواب سنگین (REM) است. در این مرحله با وجود اینکه چشم ها بسته هستند اما مردمک با حرکات تندی همراه می باشد. درست مثل این است که چشم ها در حال نگاه کردن به فیلمی هستند که بر روی پرده بسته پلک ها در حال نمایش است. در طول این مرحله مغز همانطور که در بیداری فعالیت می کند از خود واکنش نشان می دهد. و در این زمان است که عمل خواب دیدن اتفاق می افتد.

تقریبا در حدود 90 دقیقه زمان لازم است تا فرد به خواب عمیق فرو رود. زمانی که مرحله REM سپری شد مجددا این فرایند تکرار می شود. در چرخه اول این مرحله چیزی در حدود 5 دقیقه است. این میزان در طول چرخه افزایش پیدا می کند و در آخرین مرحله ممکن است تا حدود 50 دقیقه نیز به طول انجامد. بنابراین در یک شب فرد به طور نرمال در طول 20 تا 90 دقیقه خواب می بیند.

خواب ها به راحتی فراموش می شوند. در حقیقت ما فقط خواب های آخری را که می بینیم به یاد می آوریم. همه ما اغلب خواب می بینیم و این امر باعث می شود تا در زمان بیداری به یک تعادل نسبی دست پیدا کنیم. خواب یک رویداد ویژه با یک معنای خاص نیست. چیزی است که هر شب برای تمام افراد پیش می آید. افراد بسیار زیادی هستند که خوابهای شما را برایتان تعبیر می کنند. اما حقیقت اینجاست که تفاوت و تضادهای بیشماری در بین تعابیر متفاوت وجود دارد. شاید یک کارشناس به شما بگوید که تعبیر خواب شما این است در حالی که کارشناس دیگر تعبیر کاملا متفاوتی از آن برای شما بیاورد. مشکل دیگر این است که روان درمانگرهای هر کشور با توجه به فرهنگ خود و نمادها و سمبلهایی که برای خود دارند به تعبیر و تفسیر خواب ها میپردازند. این امر مجددا باعث می شود که یک خواب تعابیر کاملا متفاوتی داشته باشد.

امروزه تحلیلگران قصد دارند تا به افراد آموزش دهند خودشان خواب هایشان را تعبیر کنند. هر کس از افکار، احساسات و تجربیات خود بیشتر از هر فردی آگاه است و بنابراین می تواند تحلیل درست تری از خوابش داشته باشد. به عبارت دیگر ما میتوانیم خواب هایمان را هر طوری که دلمان می خواهد تعبیر کنیم.

مجمع عمومی علوم اظهار می دارد که رویا یکی از ضروریات برای تمرین ضمیر ناخودآگاه می باشد. آنها اخطار داده اند که نباید تحلیل های غیر اصولی از خواب ها داشته باشیم. آنها پیشنهاد می کنند که رویاهایتان را خیلی جدی نگیرید و فقط سعی کنید از آنها لذت ببرید چراکه مرحله ضروری از خواب شما هستند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 03 شهریور 1393 ساعت: 18:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره خانواده درماني

بازديد: 473

 

-تاريخچة‌خانواده درماني :

خانواده درماني بعد از جنگ جهاني دوم يعني اواخر دهة‌ 1940 و اوائل دهة‌ 1950 توسعه يافت . خانواده درماني تحت تأثير خانواده هاي اسكيزوفرنيك و مشكلات رفتاري و بزهكاري كودكان به سرعت پيشرفت نمود. فرويد و بسياري از روان پزشكان بيمار را از خانواده جدا مي كردند تا از اثرات زيان آوراحتمالي در خانواده جلوگيري شود .

فرويد با مطالعة‌ گذشتة‌ كودك مبتني بر اين عقيده كه مشكلات نوروتيكي بيماران به رفتارهاي متقابل و تعاملات ناسالم دوران كودكي آنها با پدرو مادرشان بر مي گردد ، به مداواي بيمار مي پرداخت .ناتان آكرمن از بنيانگذاران خانواده درماني است و كتاب او تحت عنوان ‹‹ پويائي هاي رواني زندگي خانوادگي ، 1958 ›› درهاي جديدي به روي خانواده درماني بازكرد . او از روانكاوي

به خانواده درماني رسيد . در سال 1937 متوجه گرديد كه مصاحبه فردي با كودك و اعضاي خانواده به نتيجة‌ مطلوب كه تغيير رفتار كودك است نمي رسد ، لذا كلية‌ افراد خانواده را با هم مورد مصاحبه قرارداد.

بنابراين كارهاي آكرومن و ساير همكارانش در رابطه با كودكان بزهكار و خانواده هاي اسكيزوفرنيك شروع واقعي نهضت خانواده درماني بوده است .آكرومن معتقد بود با كسب مهارت در كار با تمامي گروه خانواده به بعد جديدي در درمان بيماري هاي رواني و مشكلات خانوادگي ميرسيم .

در پايان دهة‌ 1950 خانواده درماني با اين نگرش كه با درمان هاي ديگر متفاوت است ، شناخته شد . در اين درمان ، پذيرفته شد كه هدف ، تغيير ساختار خانواده است نه تغيير رفتارهاي فردي و اعضاي خانواده ، به عبارت ديگر خانواده درماني يك روش درماني نيست بلكه نوعي درمان با ويژگي ها  هدف هاي خاص مي باشد .

تعريف روان درماني خانواده :

روان درماني خانواده ارائه خدمت به منظور بالا بردن احساس وحدت ، انس و آرامش و رحمت و مودّت در خانواده است . مشاوران خانواده پس از كسب تجربه روي تعداد زيادي از خانواده ها به اين نتيجه رسيدند كه خانواده درماني يك روش نيست ، بلكه يك بينش خاص در مورد مشكلات انساني است . مشاور خانواده مشكلات هر فرد را در رابطه با خانواده اش مورد مطالعه قرارمي دهد .

مشاوران خانواده معتقدند كه مشكلات فرد ناشي از روابط او با ديگران است و منظوراز ديگران در نظر اول خانوادة‌وي مي باشند .بنابراين درمان فردي هم نوعي مداخلة‌ درماني در خانواده است . اين توجيه غلط است كه ما در خانواده درماني به اين دليل كه چون فرد بيمار است به درمان او بپردازيم و براي درمان او اقدام كنيم . درمانگر به جاي آنكه براي تغيير دادن فرد بكوشد ، هدفش دگرگون كردن رفتارهاي حاكم بر روابط اعضاي خانواده است .

 

 

-         تفاوت هاي خانواده درماني :

ديدگاه فردي با ديدگاه خانواده درماني كاملاً‌ متفاوت است كه ما به پاره اي از اين تفاوتها اشاره مي كنيم :

1-            ديدگاه درمان فردي به گذشتة‌ فرد اهميت مي دهد و در اين ديدگاه اعتقاد بر اين است كه گذشتة‌ فرد وضعيّت فعلي او را به وجود آورده است . در حاليكه خانواده درماني وضعيت فعلي را مورد توجه قرار ميدهد و براي تغيير آن اقدام مي كند . مشاور خانواده وضعيت گذشته را زماني مورد بررسي قرار مي دهد كه در تغيير وضع حاضر كمك كند .

2-              درمانگر معتقد به درمان فردي ، فرد را بعنوان مشكل را بيمار مي پذيرد و كوشش ميكند مشكل او را درمان كند ، د رحاليكه مشاور خانواده از كاربرد كلمة‌‹‹ بيمار›› پرهيز مي كند و منظور او از مراجع ، فردي است كه علائم اختلال دارد كه در رابطه با خانواده مورد بررسي قرار ميگيرد .

3-            ديدگاه فردي در پي تشخيص ناراحتي فرد و تعيين نوع بيماري يا مشكل است و هدفش كمك به مراجع براي رفع مشكل يا درمان بيماري است ، در صورتيكه خانواده درمانگر پس از كسب اطلاعات مختصري ، كار درمان را در رابطه با تغيير جوّ حاكم بر خانواده شروع مي كند . مشاور خانواده خود را جدا از وضع بيمار نميد اند . او خودش و بيمار و كلية‌اعضاي خانواده و شبكة‌ خويشاوندي را در بروز مشكل و درمان آن دخيل و سهيم مي داند .

4-            مشاور خانواده سعي مي كند از آشكار نمودن عواطف مخرّب و خصومت افراد خانواده با يكديگر پرهيز كند و بعلاوه مسائل خانواده  ها را يكسان نمي بيند . لذا ممكن است درمانگر كارخود را با تمام اعضاي خانواده شروع كند و بعد به اقتضاي هر مورد با يك عضو و يا زن و شوهر و يا هر تركيب ديگر مصاحبه كند .

خانواده و مراحل تكامل آن :

خانواده كوچك ترين واحد يك جامعه است كه از نظر اثرات فردي و اجتماعي داراي اهميت زيادي است و به همين علّت چون مشكلات خانواده دررابطه با كل اعضاي خانواده مي باشد ، خانواده درماني از اهميت ويژه اي برخوردار است .

تعريف مشكل :

هرگاه بين رفتار فرد و شرايط اجتماعي ناهماهنگي به وجود آيد و ارزش و فرهنگ حاكم بر جامعه مانع انجام برنامه هاي فردي گردد و يا تعادل فرد را به هم بزند اصطلاحاً فرد مواجه با مشكل مي شود . بنابراين مشكل يا فردي است يا اجتماعي ؛

مشكلاتي در جامعه مطرح مي شود كه دامنگير اكثريت افراد جامعه است نظير مشكلات اقتصادي ، ناامني و آلودگي هواي شهر ها و مشابه آن .

آنچه در رابطه با فرد مطرح مي شود و موضوع مشاوره و روان درماني به ميان مي آيد مشكلات فردي منبعث از جامعه است . مشكلات اعضاي خانواده در رابطه با كل خانواده قابل طرح و بررسي است و درمان ، قبل از آنكه به صورت فردي انجام شودبايددررابطه باكل خانواده مورد مطالعه و اقدام قرارگيرد .

درمان حل مشكل :

پس از شناخت مشكل مرحلة‌ بعدي برنامه ريزي براي حل آن است .

در خانواده درماني مشكل در نظام خانواده مورد بررسي قرار مي گيرد و در اين فرآيند تكيه بريك روش نيست . با توجه به نوع مشكل و شرايط و مقتضيات ، درمانگر مي تواند روش مناسب را انتخاب و با استفاده از فنون مختلف در حل مشكل اقدام كند .

خانواده بعنوان كانون شكل گيري هويّت :

از زماني كه كودك متولد مي شود ، آنچه اثر مي پذيرد از محيط اطراف وي مي باشد ، بنابراين شخصيت بجه در خانواده به تدريج شكل مي گيرد .

شخصيت يا متأثر از وراثت است و يا محيط كه خانواده از نظر وراثت مستقيم و از نظر محيط به طور غيرمستقيم روي بچه تأثير مي گذارد .

هويت كه مجموعه اي از خصوصيات يك فرد است جنبه هاي مختلف دارد :

هويت شناسنامه اي ، هويت ديني ، هويت ملي ،

هويت شناسنامه اي شامل نام و نامن خانوادگي نام پدر و ساير مشخصات مي باشد كه تمام آن منتسب به خانواده است .

هويت ديني ؛ اعتقادات ديني فرد مي باشد كه در خانواده از زماني كه اذان د رگوش كودك مي خوانند تا به رشد مي رسد در اعماق ذهن وي چنان تأثير مي گذارد كه كمتر كسي دين آبااجدادي خود را در صورتيكه خانواده معتقد باشد تغيير بدهد و اگر مواردي هم باشد علت اصلي آن عدم اعتقاد يا ضعف اعتقاد خانواده است .

هويت ملي هم شامل آداب و رسوم و زبان و در مجموع ، مليت است كه بيشترين اثر آن از خانواده است .

بنابراين در مجموع مي توان نتيجه گرفت كه خانواده به عنوان كانون شكل گيري هويت محسوب مي شود و پدر و مادر براي استحكام و تثبيت هويت بايد علاوه بر تربيت غيرمستقيم كه كودك به طور غيرارادي تحت تأثير واقع مي شود به طور عمومي نيز از طريق آموزش هاي برنامه ريزي شده است اقدام نمايند .

حضور اعضا در خانواده درماني :

حضور كلية‌ اعضاي خانواده در روان درماني ضروري است ، ولي ممكن است يك يا چند عضو از اعضاي خانواده در جلسات درمان حاضر نشوند . در اين موارد درمانگر بايد ضرورت حضور كلية‌ اعضاي خانواده را در روان درماني متذكر گردد.

كارپل و اشتراوس توصيه مي كنند كه لا اقل تلفني به اعضاي خانواده گفته شود كه هدف از حضور آنها در جلسات روان درماني جمع آوري اطلاعات بيشتر راجع به خانواده است .

اظهار اين مطلب بدين خاطر است كه ممكن است پدر يا كسي كه در جلسات حاضر نميشود ، اين احساس برايش پيش مي آيد كه ممكن است به علّت قصور در رابطه با ناراحتي خانواده مورد ملامت قرارگيرد و يا درمانگر حالت خشم و ناراحتي پيداكند و در مقابل وي حالت دفاعي به خود گيرد.

عدم حضور يكي از والدين يا هردو :

از آنجا كه مشكل فرزند مي تواند در رابطه با پدر و مادر يا روابط زناشوئي باشد ، حضور هر دو در جلسة‌ مشاوره ضروري است . چنانكه يكي يا هردو از آمدن به جلسه امتناع ورزند درمانگر بايد تلفني به آنها بگويد كه حضور آنان براي رفع مشكل فرزندشان ضروري است .

در ديگر حالت ، يكي از والدين براي رفع مشكل فرزند خود خود كمك خواسته و در جلسه حاضر ميشود و ديگري از آمدن پرهيز مي كند . در اين حالت ممكن است مشكلات زناشوئي جدّي باشد . درمانگر از پدر و مادري كه كمك خواسته جداً‌ مي خواهد كه همسرش را به حضور در جلسه تشويق كند . مشكلات مطرح شده ممكن است مربوط به يكي از دو والد باشد يا ممكن است مربوط به يكي از فرزندان باشد . در هردو حالت درمانگر بايد راههايي را كه در رابطة‌ با والدين با فرزندان است و حضور آنان مفيد مي باشد را بررسي كند .

تعارض زوجين :

تعارض در زندگي زناشوئي به طور طبيعي وجود دارد . يك زن و شوهر به خصوص در فرهنگ ما زماني كه با هم ازدواج مي كنند با اين فكر كه تا پايان عمر باهم زندگي مي كنند ، پيوند زناشوئي مي بندند . هنوز اين جمله كه دختران با لباس عروسي به خانة‌ بخت مي روند و با كفن از آن خارج مي شوند در گوش ها طنين انداز است . وقتي ماه عسل پايان مي پذيرد و شورو هيجان ماههاي اوليه زناشوئي طي مي شود ، مسائل خانوادگي از قبيل برنامه ريزي براي فرزنددار شدن ، خريد خانه ، خريد ماشين ، و افزايش درآمد و چگونگي هزينه و نحوة‌ ديد و بازديد هاي خويشاوندان دو طرف و تهية‌ غذا و انجام كارهاي خانه و مطرح مي گردد .

دراين برنامه ها سعي برآن است كه تعارض به وجود نيايد ولي با گذشت زمان نارضايتي و رنجش و عدم هماهنگي به وجود مي آيد و گاه آنقدر اين تعارضات شديد است كه منجر به جدايي عاطفي و يا طلاق مي شود و در اكثر مواقع نيز با وجود تعارض و تنش زندگي ادامه مي يابد و در مواقعي نيز به تدريج هماهنگي ايجاد مي شود و زندگي حالت ايده آلي به خود مي گيرد .

درمان فردي در زوج درماني :

زوج درماني معمولاً‌ با حضور زن و شوهر انجام مي گيرد . ولي مواردي است كه بعضي از متخصصان درمان ها ي فردي را در زوج درماني بكار مي برند از آن جمله :

1-            ناكامي هاي دوران كودكي ممكن است در زندگي زناشويي بارز و توقع ارضاشدن آن از سوي همسر مطرح باشد . پسري كه در كودكي از مادر محبت نديده ، ممكن است از همسرش محبت مادري بخواهد . در اين مسأله كه زوج درماني بايد به صورت مطالعة‌ انفرادي انجام گيرد ، هدف كلي آن است كه به هريك از زن و شوهر كمك شود تا طرف مقابل را نه به عنوان يك والد نمادين بلكه به همان گونه كه واقعاً‌ هست بنگرد .

2-            درمان منطقي عاطفي اليس نيز براي حل تعارض هاي خانوادگي به صورت انفرادي به كار مي رود . يعني درمانگر با اين فرض كه مشكلي در درون يكي يا هردو زوج وجود دارد كه موجب آشفتگي ميان آنها شده به درمان فردي مبادرت ميكند .

براي مثال زن ممكن است به طور منطقي اين باور را داشته باشد كه شوهرش بايد هميشه او را تمجيد كند و محبت او نبايد به هيچ وجه كم شود . با اين ديدي كه زن نسبت به شوهرش دارد اگر در يك ميهماني شوهرش از او فاصله بگيرد و با مردان يا زنان ديگر صحبت كند واكنش نشان خواهد داد .

كانون خانواده و انحرافات :

خانواده مهم ترين نهاد اجتماعي در جوامع انساني بوده و از نظر تكوين شخصيت و پرورش آن در فرزندان و همچنين از نظر سازگاري بعدي فرد با جامعه داراي آثار وسيعي مي باشد . بسياري از جامعه شناسان و نيز روان كاوان عقيده دارند كه ريشة‌ بسياري از انحرافات شخصيت را بايد در پرورش نخستين خانوادگي جستجو كرد ؛ چرا كه اگر منشاء‌ بسياري از كج رفتاريها و انواع گوناگون بيماريهاي رواني بررسي گردد ، نقش پرورشي خانواده در كيفيت رشد شخصيت آشكار مي گردد . به طور كلي خانواده را از نظر امكان دخالت آن در بروز انحرافات و بيماريهاي رواني از چند ديدگاه مورد بررسي قرار دهيم :

1-ميزان سازگاري و كيفيت روابط عاطفي زن و شوهر و ديگر كساني كه هستة‌ اصلي خانواه را تشكيل مي دهند و نيز نقش آموزشي خانواده و اهميت آن در رشد شخصيت

2- روابط عاطفي فرزند و خانواده

3-    مسائل رواني جسماني ناشي از حيات خانواده

اثرات و عوارض طلاق :

با اينكه طلاق به حكم ضرورت براي پرهيز از مخاطراتي پذيرفته شده است ، با وجود اين ، چون از عوامل گسيختگي و ازهم پاشيدگي كانون خانواده است ، به ناچار عواقب اجتماعي آن را بايد انتظار داشت . طلاق از نظر جرم شناسي در وقوع جرم و جنايت و بزه بي تأثير نيست و از عوامل جرم زا به حساب مي آيد .

ميزان طلاق را در يك جامعه مي توان به مثابة‌ معيار تزلزل اجتماعي و عدم ثبات آن تلقي كرد از نظر جرم شناسي ، نتايج وخيم طلاق را بايد به اين شرح بررسي نمود :

1-    اثر طلاق بر مردان و زناني كه فاقد فرزند هستند .

2-    اثر طلاق بر فرزندان

3-    زيان اجتماعي طلاق

اثرات طلاق در مردان بدين شكل است كه آنان را افرادي غير متعهد بارمي آورد . آمار جنايي نشان مي دهد كه تعداد اين گونه افراد غيرمتعهد در زندانيان قابل ملاحظه است . اثر طلاق در زنان ، به خصوص آناني كه پناهگاهي ندارند و فاقد استقلال اقتصادي هستند ، سخت خطرناك است .زنان از همسر جداشده (مطلّقه ) ، خيلي دير به خانة‌ بختِ دوم پاي ميگذارند و چه بسا كه اين اميد هرگز جامة‌ عمل نپوشد و احتمالاً‌ را را براي انحراف و سقوط آنان به پرتگاههاي مختلف بگشايد .

اثر طلاق در فرزندان متعلّق به كانونِ‌از هم پاشيده بسيار شديد است و عقده هاي غيرقابل تحمل و توأم با نفرت در آنان بوجود مي آورد كه شديدتر از وضع يتيمي است . مسائلي كه دربارة زنِ پدر وجود دارد ، در مورد كودكاني كه داراي مادر مطلّقه هستند ، ولي بر اثر لجبازي و يكدندگي پدر مجبورند زن پدر را تحمل كنند نيز صادق است .

اين دسته هم ، زندگي توأم با نكبت ، ترس ، شقاوت ، و سيه روزي را مي گذرانند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 03 شهریور 1393 ساعت: 18:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره خويشتن پنداري( خودپنداره، خودپنداري)Self Concept

بازديد: 1383

 

خويشتن پنداري( خودپنداره، خودپنداري)Self Concept

اولين بار رنه كارت1 در سال1644 اصول اوليه خويشتن پنداري را در كتاب اصول فلسفه با مطرح ساختن مقوله«شك» ارائه داد. پس از او زيگموند فرويد در سال1900 ميلادي تئوري خويشتن پنداري را به عنوان يك مقوله روانشناختي مهم مطرح نمود. با اينكه دنباله‌روان فرويد علاقه زيادي به اين مقوله نشان ندادند ولي دختر فرويد آنا در سال1946 بر اهميت اين مقوله تأكيد ورزيد درسكات كلي2 در سال1945 از مقوله خويشتن پنداري به عنوان يك نيروي اوليه انگيزيش در رفتار انساني ياد نمود. رايمي3در سال1948 از معيارهاي خويشتن پنداري در مشاهده‌هاي خود استفاده كرد و اعلام نمود كه رواندرماني اساساً بر روي تغيير دادن معيارهاي بينش فرد نسبت به خودش استوار است.
تاكنون مؤثرترين معيار روانشناختي در خصوص خويشتن پنداري مربوط به كارل راجرز در سال1947 بوده است. از ديدگاه راجرز«خود» هر فرد به عنوان بخش اصلي، شخصيت فرد را تشكيل مي‌دهد. راجرز«خود» را به عنوان يك محصول اجتماعي معرفي مي‌كند كه از طريق روابط بين فردي گسترش مي‌يابد. او اعلام مي‌كند كه در وجود انسان هميشه يك تمايل قوي براي داراربودن يك نگرش مثبت از سوي ديگران و خود فرد نسبت به خودش وجود دارد. با آنكه بيشتر تئوريسينهاي«خويشتن پنداري» در دهه1970 و1980 تحقيقات خود را اجرا نمودند، در حال حاضر توجه عمومي به خويشتن پنداري رو به كاهش نهاده است. ولي اين مقوله هنوز به عنوان يك عامل بالنده در تحقيقات سردمداران علم روانشناسي مطرح مي‌باشد. در حال حاضر موج نويني در خصوص كسب آگاهي نسبت به خويشتن پنداري در عامه مردم و افراد متخصص در حال زايش است و اين موضوع در ارتباط با مشكلات خانوادگي، اعتياد به الكل و مواد مخدر و وضعيت اجتماعي افراد مطرح مي‌شود.

بسياري از موفقيتها و شكستهايي كه مردم تجربه مي‌كنند، به صورت تنگاتنگ به چگونگي ديدگاه آنها نسبت به خود و ارتباطشان با ديگران مربوط مي‌شود. براي متخصصان علوم مشاوره، پديده خويشتن پنداري از سه بعد مورد توجه است. يكي اينكه خويشتن پنداري امري قابل يادگيري است. ديگر اينكه امري سازمان يافته و پويا مي‌باشد. هيچ فردي با خويشتن پنداري به دنيا نمي‌آيد بلكه خويشتن پنداري به تدريج در اولين ماههاي زندگي فرد بنيان گرفته و از طريق تجارب مكرر شكل مي‌گيرد و به عنوان يك محصول اجتماعي از طريق تجربه بنيان مي‌گيرد. نكته جالب اينكه افراد در زمانهاي مختلف داراي نگرشهاي مختلفي نسبت به خودشان هستند. هرگونه تجربه‌اي در زندگي فردي كه مطابق با خويشتن پنداري او نباشد، به صورت يك تهديد تلقي مي‌شود و هر چه اين تجارب ناخواسته بيشتر باشد كيفيت خويشتن پنداري فرد حالت منجمدتري به خود مي‌گيرد تا بتواند از او محافظت نمايد. خويشتن پنداري هر فرد به ثبات و همگوني در زندگي‌اش نياز دارد و در مقابل تغيير مقاومت نشان مي‌دهد. اگر خويشتن پنداري فرد به سرعت تغيير كند فرد فاقد يك شخصيت مقاوم و قابل اتكا خواهد شد. موفقيتها و شكستهاي هر فرد بر روي كيفيت خويشتن پنداري او تأثير مي‌گذارد. دنياي اطراف هر فرد و موجودات درون آن در رابطه با خويشتن پنداري هر فرد ادراك مي‌شود. در تمام زندگي فرد سالم، هميشه يك تمايل دائم براي پذيرش ايده‌هاي جديد و رفع ايده‌هاي قديمي وجود دارد. خويشتن پنداري هميشه خودش را در مقابل از دست دادن عزت نفس محافظت مي‌كند. براي همين است كه هر فقداني سبب بروز اضطراب افراد خواهد شد.
تحول جامعه از حالت سنتي به حالت صنعتي، مسائل و مشكلات فراواني را خصوصاً در زمينه اشتغال موجب مي‌گردد. جامعه ما در جريان صنعتي شدن و رسيدن به خودكفايي به نيروي متخصص و ماهر نياز مبرمي دارد. براي نيل به خودكفايي تهيه و اجراي برنامه‌اي دقيق كه بر مطالعات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي جامعه ايراني متكي باشد، ضرورت تام دارد. اشتغال براي ادامه زندگي و بقاي جامعه ضرورتي اجتناب‌ناپذير است. زندگي هر فرد از طريق كار كردن تأمين مي‌شود و خودكفايي هر كشور به ميزان و نوع عملكرد شاغلين آن بستگي دارد. تحقيقات متعدد مؤيد اين واقعيت هستند كه اولاً، با افزايش بيكاري، فساد شدت مي‌يابد و ثانياً اشتغال مناسب و رضايت شغلي موجب نشاط و شادابي مي‌گردد. شناسايي و ايجاد انگيزه در افراد جامعه و راهنمايي آنها براي آنكه مشاغلي را انتخاب نمايند كه توانايي و استعداد انجام آن را دارا هستند و همچنين شناسايي علايق و نيز كشف استعدادهاي افراد بايد به كمك وسايل و ابزاري انجام پذيرد. در اين زمينه بايد از مشاوره و آزمونهاي مختلف استفاده شود. پس از شناخت علايق و كشف استعدادها و پرورش و نيز راهنمايي افراد در مسير صحيح و مناسب ضرورت مي‌يابد. بنابراين، سؤالي كه به طور كلي جهت پژوهش به ذهن خطور مي‌كند عبارت است از اينكه آيا بين خويشتن پنداري و انتخاب شغل رابطه معناداري وجود دارد؟ و با توجه به جنبه‌هاي انتخاب شغل مبتني بر وجهه اجتماعي شغل، پيشرفت تحصيلي در شغل و تسهيلات ويژه شغل سؤالات ذيل به طور اخص مطرح مي‌شوند: (1) آيا بين خويشتن پنداري و وجهه اجتماعي شغل رابطه‌اي وجود دارد؟،(2) آيا بين خويشتن پنداري و پيشرفت تحصيلي در شغل رابطه‌اي وجود دارد؟ و(3) آيا بين خويشتن پنداري و تسهيلات ويژه شغل رابطه‌اي وجود دارد؟

خويشتن پنداري به مفهوم برداشتي است كه فرد نسبت به ماهيت فيزيكي و روانشناختي و ساختارهاي اجتماعي خويش از قبيل نگرشها، اعتقادات و ايده‌هاي خويش دارد. خويشتن پنداري به معناي درك افراد نسبت به خود در بعد زمان است. خويشتن پنداري به صورت مداوم در تعامل با ديگر افراد تعديل يافته وتحت تأثير عوامل ديگر از قبيل درون‌گرايي و برون‌گراي و عزت نفس قرار مي‌گيرد. مقوله شغل نقش اصلي را براي زندگي بيشتر افراد جامعه ايفا مي‌كند. براي بيشتر افراد بشر، شغل به عنوان فعاليتي است كه بيشتر فعاليتها و زمان فعال زندگيشان را صرف مي‌نمايد. نسلهاي امروز به دنبال مشاغلي هستند كه براي آنها قابل توجه بوده و يك احساس رضايت داخلي را براي آنها به ارمغان آورد و همراه با آن با پاداشهاي خارجي همراه باشد(كادرون1 ،1997).

بر اساس عقايد كانجر2 به نقل ازاشنايدرتمايل براي ارضاي نيازهاي شخصي و ايجاد يك محيط مناسب از لحاظ روانشناختي از عوامل بارز انتخاب شغل افراد بشمار مي‌آيند.
نسلهاي جديد امروز، در مقايسه با نسلهاي قبل بيشتر به سوي مشاغل با هويت تمايل دارند. كادرون اعلام مي‌دارد كه بسياري از متقاضيان كار در انتخاب شغل توجه زيادي به موضوع فوق نشان مي‌دهند. امروزه يك تئوري انگيزش شغلي مطرح شده است كه بر روي تطابق مابين فرد و شغل او تأكيد مي‌نمايد. شاميراعلام نمود كه تئوري مبتني بر خويشتن پنداري در خصوص انگيزش كار بر روي ارتباط متقابل مابين انجام كار و وسعت اجراي آن و خويشتن پنداري فرد استوار است. زماني كه شغل فرد با خويشتن پنداريش مطابقت داشته باشد، فرد شغل خود را به عنوان يك مقوله معنادار و ارزشمند مشاهده مي‌نمايد. بعبارت ديگر يك شغل ارزشمند براي هر فرد در ارتباط با خويشتن پنداري فرد مربوط، معني پيدا مي‌كند.

وانوس1 در سال1980 مفاهيم فوق را در يك مدل تطابقي قرار داد كه در اين مدل بر روي نقش اشتغال و انتخاب شغل تأكيد شده است. اشنايدر2 در سال1987 مدل خاصي را تحت عنوان«جاذبه، انتخاب» ارائه مي‌دهد. بر اساس اين مدل، افراد بر اساس ادراكات و باورهاي خويش در خصوص مشخصات فردي خودشان(خويشتن پنداري) به مشاغل مورد علاقه خود مي‌نگرند. بر اساس اين مدل افراد نهايتاً از ادامه اشتغال در سازمانهايي كه با آنها تطابق ندارند سرباز خواهند زد. ولي اين مدل قادر نيست دقيقاً افراد خاص را براي سازمانهايي دقيقاً منطبق با عوالم آنها انتخاب نمايد(اشنايدر،1987؛ گلدشتاين و اسميت،1995). به گفته اشنايدر بايد مفاهيم فوق را در ارتباط با خويشتن پنداري افراد گسترش داد. يعني بايد رابطه‌اي مابين تطابق بين خويشتن پنداري و شغل فرد مشاهده كرد.
متخصصان منابع انساني با تمركز به ميزان تطابق خويشتن پنداري افراد با وظايف شغلي، مي‌توانند با احتمال بيشتري افراد را انتخاب نموده و آنها را براي شغل مناسب راهنمايي نمايند. اين روش از دو جنبه مفيد واقع مي‌شود، يكي اينكه فرد به شغل مورد نياز خود بر اساس علايق و خلاقيتهاي خود و بر اساس باورهاي خويش براي انجام وظايف محوله دست مي‌يابد. ديگر اينكه سازمان استخدام كننده نيز در بهترين فرصت مي‌تواند دست به انتخاب افراد كاملاً مطابق با چهارچوب مقرراتي خويش بزند.

كاربردهاي ابزار هاي سنجش گوناگون در باره خويشتن باوري:

مقوله خويشتن پنداري به عنوان يكي از معروفترين موضوعات در ادبيات روانشناسي بشمار مي‌آيد. با وجودي كه در سايت تحقيقاتي ERIC حدود6000 مطلب در اين خصوص نوشته شده است ولي متأسفانه هنوز هم اين اصطلاح براي عموم ناشناخته بوده و تعريف شفافي از آن ارائه نشده است و در خصوص پديده«خود» حدود15 مفهوم مختلف مطرح شده است(استرين،1993). در بسياري از مقالات اصطلاحات خويشتن پنداري، عزت نفس و پذيرش خويش اغلب به جاي يكديگر بكار گرفته مي‌شوند و اين امر از وجود ديدگاه مختلف افراد جامعه نسبت به روانشناختي خودشان برمي‌خيزند. احتمالاً مهمترين تعريف خويشتن پنداري به ارزيابي فرد از خود مربوط مي‌باشد كه در اصطلاح روانشناختي از آن به عنوان خويشتن پنداري عمومي ياد مي‌شود. اين تعريف از ديدگاه مشاوران علم روانشناسي داراي مفهوم باثباتي است(استرين،1993). امروزه آيتمهاي موجود در معيار عزت نفس روزنبرگ(1965) در تحقيقات گوناگون مفاهيم عمومي خويشتن پنداري را دربر مي‌گيرد و از آن استفاده مي‌شود.

معيار مرسوم ديگر كه براي ارزيابي خويشتن پنداري كاربرد دارد، بنام معيار تنسي در خصوص خويشتن پنداري1 معروف است كه توسط فيتز2در سال1991 تدوين و طراحي شده است. علاوه بر اين جنبه‌هاي مختلف خويشتن پنداري از قبيل خويشتن پنداري تحصيلي خويشتن پنداري در خصوص ماهيت بدن خود وغيره نيز به عنوان اجزاي دقيق در خويشتن پنداري مطرح شده‌اند و در15 سال اخير تحقيقات گسترده‌اي در خصوص اين زيرساختارها انجام شده است درپي اين تحقيقات نسخه جديدتر ارزيابي خويشتن پنداري از جنبه‌هاي مختلف توسط مارش1 در سال1992 تحت عنوان پرسشنامه شماره1، 2،3 خود- توصيفي در خصوص سنين7 سال تا سنين بلوغ جواني تدوين و طراحي شده‌اند. بطور كلي بايد گفت كه خويشتن پنداري به«ديدگاه فرد درباره خودش» اطلاق مي‌شود. ويلي2 در سال1974 اعلام نمود كه با مقايسه وقايع خارجي نمي‌توان ارتباطي با ارزيابي خويشتن پنداري فرد برقرار نمود. بعبارت ديگر با مشاهده و ثبت وقايع اطراف محيط زندگي فرد نمي‌توان چگونگي خويشتن پنداريش را پيشگويي نمود و هر فرد بايد از زبان خودش، عقايد خود را در مورد شخصيت خويش ابراز نمايند.

در ارزيابي خويشتن پنداري افراد با خواندن يك سري از جملات، موافقت و يا عدم موافقت خود را در پاسخهاي ليكرتي5 تا7 گزينه‌اي اعلام مي‌نمايند. در اين پرسشنامه‌ها اطلاعات مهم كيفي نهفته است و فرد با انتخاب گزينه مورد نظر عقيده نسبي خويش را نسبت به جمله مورد نظر اعلام مي‌نمايد. مشاوران و يا افرادي كه خواهان ارزيابي خويشتن پنداري در افراد مورد بررسي خويش مي‌باشند، بايد به نكات مهمي از قبيل نوع معيار و شاخص بكار گرفته شده، ميزان قابليت روش ارزيابي مورد نظر و مناسب و بكار بردن روش مورد نظر در موقعيتهاي باليني يا تحقيقاتي توجه نمايند. زيرا در هر كدام از شرايط فوق موقعيت پاسخ‌دهندگان تغيير مي‌كند و با يكديگر متفاوت است(برنز،1979). نكته اول در كابرد ارزيابي مورد نظر اين است كه فرد مورد پژوهش بايد تا حد كافي«خودآگاهي» داشته باشد. بطور مثال كودكان كم سن و سال داراي آگاهي هوشمندانه از ادراكات خويش نيستند و بنابراين بايد در خصوص اين گروههاي سني دقت بيشتري اعمال شود. دوم اينكه حتي معيارهاي ارزيابي كه توسط خود افراد بايد خوانده و پاسخ داده شود، ممكن است در برخي موارد به توضيحات كلامي نياز داشته باشند.
خويشتن پنداري افراد بيانگر ميزان تجارب آنها در ارزيابي از«خود» است. هيچ راهي براي تغيير سريع اعتقادات افراد نسبت به خودشان وجود ندارد و اين كار مستلزم زمان مي‌باشد. اگر فردي احساس بي‌كفايتي، حماقت و عدم توانايي براي ايجاد تغيير در زندگيش مي‌كند، چگونه مي‌تواند انگيزه لازم براي ايجاد تغيير را بدست آورد؟ بعضي از افراد اين كار را غيرممكن مي‌دانند و نهايتاً دچار افسردگي مي‌شوند و نهايتاً ممكن است به يك درمانگر نياز پيدا كنند. در فرهنگ جامعه ما بسياري از افراد هستند كه به آرزوهاي بزرگ مي‌انديشند، هزاران نفر در فكر اين هستند كه روزي فردي سرشناس در جامعه خود شوند.
روشهاي مختلفي براي تغيير ميزان خويشتن پنداري افراد وجود دارد. در يك روش با تمركز بر روي تفكرات و سخنان دروني خودمان مي‌توانيم در خويشتن پنداري خويش تغييراتي ايجاد كنيم.

مك كاي1 و فانينگ2 در سال1987 در كتاب خود هيچ حمايتي از اين روش نشان ندادند. ولي روشهاي شناختي مشابه با اين روش مؤثر بودند. به عنوان مثال تكرار جملات مثبت، درست در قبل از كشيدن سيگار سبب افزايش عزت نفس افراد مي‌شود(هوم و توستي،1970). يكي از مزاياي اين روش اين است كه بر روي جزئيات آسيب‌رسان تفكرات افراد تأكيد نموده و آنها را تشويق به تأكيد بر افراد مثبت مي‌نمايند. احتمالاً ما به آن حدي كه فكر مي‌كنيم بد نيستيم. ممكن است ما نكات خوب رفتارهاي خويش را كتمان نماييم. تعداد زيادي از افراد به مرور انكار خود در زندگي روزمره عادت ندارند.

تعريف خويشتن پنداري و نظريه‌هاي وابسته به آن

آدلر در تئوري خود در ارتباط با مفهوم شيوه زندگي به بيان خويشتنپنداري پرداخته است. ولي مفهوم خود يا خويشتن پنداري را، اعتقاد به اينكه«من كههستم» تعريف مي‌كند(كريسني،1991). به نظر آدلر(1963) اگر هدف از انجام هر رفتارمشخص گردد، عواقب و نيز مسير تكاملي آن رفتار به سادگي معين خواهد گرديد. يعني باشناسايي رفتار به سادگي مي‌توان مسير رفتار فرد را مشخص نمود(به نقل ازشفيع‌آبادي،1379، ص198). راجرز در تئوري خود در بيان خويشتن پنداري مي‌نويسد

 
هر انساني در دنياي متغير و متحولي از تجربيات گوناگون زندگي مي‌كند كه فقطخودش در مركز آن جهان هستي قرار دارد. فرد يا ارگانيزم بر اساس تجربه و درك خودش اززمينه تجربي، نسبت به آن واكنش نشان مي‌دهد. او تجارب خود را واقعيت تلقي مي‌كند وبراي او واقعيت همان چيزي است كه او تجربه مي‌كند. رفتار نتيجه ادراك فرد است و فردبه طريقي كه واقعيت را ادراك و توصيف مي‌كند نسبت به آن واكنش نشان مي‌دهد. ارگانيزم به زمينه پديده‌اي و ادراكي خود، به صورت يك كل سازمان يافته پاسخ مي‌دهد. پاسخهاي جسماني و رواني ارگانيزم به وقايع خارجي به صورت يك كل سازمان يافته و هدفجويانه است. مثلاً اگر آب بدن كاهش يابد، تمام اجزاي ارگانيزم به تلاش مي‌پردازندتا اين كمبود را تأمين نمايند. ارگانيزم يك تمايل انساني ذاتي و يك تلاش اصلي داردو آن تمايل به تحقق بخشيدن و حفظ و تعالي خويش است و اين پايه و اساس فعاليتهاي اورا تشكيل مي‌دهد. تمام نيازهاي رواني و جسماني فرد را مي‌توان جنبه‌هايي از هميننياز بنيادي دانست. تحت تأثير اين تمايل اساسي، ارگانيزم در جهت رشد، خودشكفتگي،بقاء و تعالي، خود رهبري، خود نظمي، خود مختاري، مسئوليت و تسلط بر نفس حركتمي‌كند. مهمترين موضوع براي درك و فهم رفتار فرد آن است كه آن را در چهارچوب مرجعقياس دروني او مورد توجه و بررسي قرار دهيم. بنابراين راه براي شناخت رفتار فرد آناست كه قالب مرجع قياس دروني او شناسايي شود و به مسائل به همان طريقي نگريسته شودكه خود فرد به آنها مي‌نگرد از كل زمينه ادراكي به تدريج بخشي بنام«خود» متمايز ومتجلي مي‌شود كه«مفهوم خود» نيز ناميده مي‌شود. مفهوم خود ابعادي دارد و هر بعد آنداراي ارزشهايي است. راجرز معتقد است كه بر اثر تعامل فرد با محيط و خصوصاً در سايهارزشيابي فرد از تعامل خود با ديگران سازمان«خود» شكلمي‌گيرد(شرتزر،984

شفيع‌آبادي در تئوري خود در بيان خويشتن پنداريمي‌نويسد:

خويشتن پنداري تا حدود زيادي تعيين كننده مسير رفتار مي باشد .خويشتنپنداري قضاوتي است كه فرد در زمينه هاي موفقيت ،ارزش ها ،توانايي ها ،اهميت واعتبار فردي دارد .جواب به برخي از سئوالات نظير آيا من فرد موفقي در زندگي هستم؟آيا من قادرم چنين كاري را با موفقيت به پايان برسانم ؟نشان دهنده نوع خويشتنپنداري فرد مي باشد.
قضاوت فرد در مورد خود نه فقط در انتخاب شغل بلكه در تععيينرفتار و مسير زندگي نيز موثر مي باشد . تحقيقات معلوم داشته اند كه يكي از علل مهمعدم موفقيت دانش آموزان مدارس قضاوت منفي آنها در باره خودشان مي باشد. دانش آموزيكه خود را كودن مي انگارد انگيزه اي براي مطالعه و يادگيري و تلاش ندارد. بر اثرنبودن انگيزه كودك تلاش نمي كند و در نتيجه مردود مي شود. اگر فردي خود را موجوديارزشمند و كارامد بيانگارد خواهد كوشيد قضاوتش را به مرحله عمل در آورد. موفقيت ها،ارزش ها ،و توانايي ها در ايجاد نوع شيوه زندگي موثرند. ضمن گفتگوهاي روزانه ،باافرادي مواجه مي شويم كه مي گويند براي چنين كاري آفريده نشده اند . با داشتن چنينعقيده و تصور ،فرد درصدد احراز آن شغل بر نخواهد آمد . همچنين از گفته معلوم ميشودكه خويشتن پنداري تا حدود زياد نوع شغل فرد را مشخص ميسازد . به نظر كوپر ا سميت (1967) افرادي كه خويشتن پنداري مثبت دارند زندگي موفقيت آميزي را سپري ميسازند . از سوي ديگر خويشتن پنداري منفي به احساس حقارت : ناتواني : پريشاني و بي هدفي منجرميگردد . فردي كه خود را براي انجام شغل معيني مستعد و لايق نميداند جهت احراز واشتغال به شغل مورد نظر تلاشي نخواهد كرد. فردمعمولا ضمن انتخاب شغل به خود ميگويدمن چنين فردي هستم لذا بايد به انجام چنان شغلي بپردازم .خويشتن پنداري از چهارعامل مهم يعني طرز تلقي و عقايد وا لدين : طرز تلقي همقطاران : طرز تلقي كاركنانآموزشگاه : و علايق شخصي تشكيل ميشود . هر كدام از اين عوامل در ايجاد نوع و ميزانخويشتن پنداري فرد نقش عمده اي دارد . مجموعه عوامل فوق در پيش بيني موفقيت : ارزشمندي : توانايي: و اهميت فرد مؤثر هستند . محيط خانواده و آ موزشگاه كه ا زمنابع اوليه تماس كودك با دنياي خارج هستند در پرورش نوع خويشتن پنداري كودك بسيارمهم مي باشند . وا لدين و معلمان بايد دانش آموزان را در شناخت توانايي ها : محدوديت ها : و علايق كمك نمايند . به نظر جوردن (1963) رفتار اكتشافي فرد به سادگيقادر خواهد بود.(1) توانايي ها و نيز محدوديت هاي خود را به طور واقع بينا نهارزيابي نمايد . (2) بطور بهتر وعملي تري خود را با سايرين مقايسه كند . (3) منابعجديدي را براي خود شناسي دقيق تر كشف نمايد . (4) تصميمات صحيح تر و بهتري ا تخاذنمايد . آ موزشگاه بعنوان يكي از عوامل تقويت كننده رفتار ا كتشا في ؛ بايد اطلاعاتدقيق و موثق در اختيا ر دانش آموزان قرار دهد . با تهيه و تنظيم برنامه تعليم وتربيت مناسب براي آموزش وا لدين مي توان خويشتن پنداري مثبت در كودكان را تقويتنمود . براي كسب اطلاع بيشتر به اثر ديگر مؤلف تحت عنوان فنون تربيت كودك مراجعهنمائيد. (شفيع‌آبادي،1374)

زندگي امروز، يعني قدرت انتخاب، انتخاب براي همهچيز، از لباس و اتومبيل و خانه گرفته تا برنامه‌هاي تلويزيون و تئاتر و سينما وموسيقي و انتخاب رشته تحصيلي گرفته تا انتخاب شغل. شغلي كه در قديم در خانواده امريموروثي بود وغير قابل انتخاب. امروزه مثل تمام كالاهاي ديگر قابل انتخاب است. درزندگي اجتماعي انتخاب شغل از جمله مسائلي است كه افراد را به خود مشغول مي‌كند وبخشي از انرژي رواني و فكري آنها صرف اين مسئله مي‌شود. در صورتي كه افراد بهديدگاههاي اصلي خود در زندگي دست يابند، با فراغ بال و با تمام توان و انرژي فكري وجسمي خود به كار مي‌پردازند(شاكري‌نيا، 1376)

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 03 شهریور 1393 ساعت: 18:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره رنگ و شخصیت

بازديد: 631

 

تحقیق درباره رنگ و شخصیت

طرح مسئله:

 آيا رنگ ميتواند بر رفتارهاي افراد تأثير بگذارد و نوع انتخاب رنگ بيانگر شخصيت دروني افراد است:

 

بيان مسائل:

1-     آيا انتخاب رنگ با يادگيري دانش آموزان رابطه دارد؟

2-     ايا نوع رنگ بر ايجاد انگيزه ي دانش آموزان رابطه دارد؟

3-     آيا رنگ با علاقه مندي دانش آموزان ارتباط دارد؟

4-     آيا صفات رنگها با عالم بيرون رابطه دارد؟

5-     آيا خصوصيات رنگها بر سلامتي جسماني رابطه دارد؟

 

فرضيه سازي:

-         به نظر مي رسد كه نوع رنگ در يادگيري دانش آموزان اثر مي گذارد.

-         به نظر مي رسد بين انتخاب نوع رنگ با ايجاد انگيزه رابطه دارد.

-         به نظر مي رسد رنگها به علاقه مندي دانش آموزان اثر مي گذارد.

-         به نظر مي رسد كه تأثير رنگها بر عالم خارج مصداق بيروني دارد.

-         به نظر مي رسد كه نوع رنگها بر سلامتي جسماني افراد تأثير گذار است.

 

چينش:

اين تحقيق بر اساس كتاب؛ آين نگارش علمي «دكتر عباس حري» تهيه شده است.

سپاسگزاري

با تشكر از اداره ي محترم آموزش و پرورش منطقه گلبهار و مسئول ضمن خدمت كه راهنمايي هاي لازم را مبذول داشته و در روند پژوهش مرا ياري نمودند.

همچنين  سپاسگزارم از كتابخانه ي مركز ثامن الحجج (ع) فرهنگيان مشهد كه مقالات و نشريات متعددي را در اختيار بنده گذاشته تا مطالب بهتري ارائه دهم.

«و من ا.. التوفيق»

 

 

مقدمه

          در روانشناسي نوين «رنگ» و «رنگ ها» يكي از معيارهاي سنجش شخصيت به شمار مي آيند، چرا كه هر يك از آنها تأثير خاص روحي و جسمي را در يك فرد باقي گذارده و رنگ نشانگر وضعيت رواني و جسمي وي مي باشد. اين موضوع با توجه به پيشرفت هاي دو دانش فيزيولوژي و روانشناسي به اثبات رسيده است. ناگفته پيداست كه انسان از روزگاران بسيار دور تاكنون تحت نفوذ و تأثير رنگ هاي پيرامون خود بوده است و درصد سال اخير كه صنعت رنگ سازي به نقطه ي اوج تحول خود رسيده است، تأثير مزبور دو چندان شده و در همه اركان زندگي روحي ما رخنه كرده است پس از آزمايش معروف روشارخ در زمينه ي شناخت ضخصيت انسان از طريق لكه هاي رنگين جوهر، آزمايش اوشر جديدترين نظريه اي است كه در اين مورد ارائه گرديده است. بار علمي آزمايش لوشر و دستاوردهاي سرشار از كاميابي آن به حدي بوده است كه اينك آزمايش مزبور علاوه بر استفاده در موارد روانكاوي و روانشناسي در سيستم هاي استخدامي نيز به كار گرفته مي شود.

 

 

 

 

نتيجه گيري

از روزگاران بسيار دور اطراف ما را رنگها احاطه نموده به طوري كه استفاده از پارچه هاي رنگي و تزئيني در اختيار افراد ثروتمند بود در حالي كه بقيه ناچار بودند با پوشيدن پارچه هاي پنبه اي يا كتاني ساده پوست يا پشم حيوانات بسنده كنند. امروزه بشر هر چيزي را كه مي سازد داراي رنگ است علاوه بر اينكه رنگ آبي آسماني، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان و تمام رنگ هاي طبيعي را در اختيار داريم اشياء ديگر مثل چراغ هاي نئون،‌ تصاوير نقاشي و تلويزيون رنگي ما را شيفته ي خود مي سازد و در نتيجه يك توليد كننده ي شكر مي داند كه بايد شكر خود را در يك بسته ي آبي رنگ و يا حداقل داراي يك زمينه ي آبي عرضه كند و به هيچ وجه از رنگ سبز استفاده نكند چون احساس فيزيولوژي انسان در رابطه با رنگ آبي شيريني است از سوي ديگر رنگ سبز يك احساس را در انسان پديد مي آورد يا شركت هواپيمايي كه مسافرانش حاضر نيستند با شركت هواپيمايي ديگري پرواز كنند شايد به اين خاطر باشد كه آنها از خدمات يك مشاور شايسته ي رنگ استفاده نكرده اند. در اين صورت اضطرابات ناشي از پرواز و فشار عصبي بيشتري بر آنها وارد مي شود با انتخاب رنگ مناسب مي توان از سستي و خستگي كاست. آمادگي و يادگيري و فعاليت را افزايش داد و سردي و گرمي محيط را متناسب ساخت مثلاً زنگ زرد تراكمي از سفيدي و رنگ خوشحالي و شادابي، نشاط و آرامش است. يا رنگ قرمز فشار خون را بالا مي برد و تنفس را كاهش مي دهد يا رنگ آبي نياز به آرامش كامل و خشنودي خاطر و علاقه ي زياد به دوستان و نزديكان مي باشد و بقيه ي رنگها هم خصوصيات مختص خودش را دارد. پس رنگها در روحيات افراد نقش بسزايي داشته و در يادگيري دانش آموزان تأثير دارد.

پاره اي از معاني روانشناسي و فيزيولوژي رنگ ها

 

 
  Left Arrow: خاكستري

 

              :‌ گوشه گيري،‌عدم فعاليت و بي تفاوتي

 

 
  Left Arrow: آبي

 

              : نياز به آرامش كامل و خشنودي خاطر و علاقه ي زياد به دوستان و                   

               نزديكان    

 

 
  Left Arrow: سبز

 

                       : پشت كار و استقامت، قدرت اراده،‌غرور و بلند پروازي

 

 
  Left Arrow: قرمز

 

                       : داشتن آرزوهاي بسيار، شور و شوق زندگي، تهور و قدرت اراده

 

 
  Left Arrow: زرد

 

                      : پيشرفت بلامانع،‌اميد به حل مشكلات زندگي

Left Arrow: بنفش                        

                  : روحيه شاعرانه و رومانتيك، دوستدار هنر و زيبايي متكي بودن بر ديگران

 

 
  Left Arrow: قهوه اي

 

                       : نياز شديد به آسايش جسمي و روحي فعال علاقه ي بسيار زياد به

                               خانواده

 

 
  Left Arrow: سياه

 

                       : بي علاقه گي به زندگي، نفي هر چيز، بدبيني، ناباوري و لجاجت

 

 

واژه نامه

آستانه: به معناي حدي است كه افزايش آن سبب بروز اثر گردد (نظر تحريكي كه باعث ايجاد احساس گردد).

آگاهي: آگاهي و ادراك محض يك چيز، يك محرك يا يك فكر

آنابوليسم: عبارت است از پديده ي تبديل تركيبات ساده به تركيبات زنده ي مشكل و سازمان يافته در موجودات زنده.

آنيلين: يك نوع «باز» رنگي است كه از نيل گرفته مي شود.

پاراسمپاتيك: دستگاه عصبي وظيفه ي هدايت جريان عصبي از نقطه اي به نقطه ي ديگر بدن يا ارتباط موجود زنده با محيط خارج را به عهده دارد.

حسي: منسوب به اعضاي حس، داده هاي حسي يا مكانيسم هاي عصبي موجود در فرايند احساس.

رود و پسين: يا (ارغوان شبكيه) رنگدانه قرمز مايل به بنفش است كه در قطعه ي خارجي سلول هاي استوانه اي شكل شبكيه ي چشم يافت مي شود.

كرتكس: لايه اي از ماده ي خاكستري است كه بافت هاي عصبي در آن متمركزند. اين لايه روي ماده ي سفيد مغز را مي پوشاند.

كاتابوليسم: هرگونه پديده ي تجزيه اي است كه درون سلول زنده انجام گرفته و موجب تبديل تركيبات پيچيده به تركيبات ساده تر مي شود. اين انرژي براي آنابوليسم و فعاليت هاي ديگران لازم است.

غدد لنفاوي: از جمله اندام هاي دستگاه ايمني بدن مي باشند كه مي توان از آنها گره هاي لنفاوي لوزه ها- طهال تيموس كه در جلوي ناي قرار دارد نام برد. اين غدد جايگاهي است براي گروه زيادي از گلبول هاي سفيد براي مبارزه با باكتري ها و مولكول هاي بيگانه.

وسواس گوگن: نقاش معروف فرانسوي است. وي از رنگ هاي خالص (تند استفاده كرد، زيرا اين رنگ ها از قدرت برجستگي و بيان هنري بيشتري برخوردار بودند و آنها را در فضاي مسطح به كار برد. گوگن به رنگ زرد علاقه ي خاصي داشت و دو تابلوي او به نام هاي «مسيح زرد» و «گل آفتاب گردان» بسيار مشهور است.

هيپوفيز: يكي از غدد درون ريز است كه داخل جمجمه قرار دارد.

 

 

كتابنامه

م: حسيني راد، عبدالمجيد. مباني هنرهاي تجسمي، ج 2. تهران: شركت چاپ كتب درسي ايران، 1383.

= منابع نشريه: مراد حاصل، «مهدي. تأثير رنگها بر يادگيري.» پيوند، ديماه 1372، تهران.

م: لوشر، ماكس. روانشناسي رنگها، ج 3. چاپخانه موفق، 1371

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

روانشناسي رنگها

از روزگاران بسيار دور، رنگ ها همواره پيرامون بشر را احاطه كرده و وي را تحت نفوذ خود درآورده اند، و چندي بيش نيست كه ما قادر به توليد رنگ و استفاده از آنها شده ايم. تا پيش از قرن نوزدهم،‌ فقط تعدادي رنگ و مواد رنگي شناخته شده بودند كه بيشتر آنها ريشه ي آلي داشتند. گران نيز بودند به طوري كه استفاده از پارچه هاي رنگي و مواد تزنيئي فقط در انحصار ثروتمندان بود. صدها هزار حلزون زندگي خود را از دست دادند تا امپراطور روم بتواند رداي بنفش خود را به تن كند، در حالي كه رعاياي او ناگزير بودند با پوشيدن پارچه هاي پنبه اي يا كتاني ساده، پوست يا پشم حيوانات بسنده كنند. فقط در 100 سال اخير بوده است كه وضع ياد شده سراپا دگرگون شد:

نخست، از تركيب آنيلين و بعدها از طريق مشتقات قطران ذغال و اكسيدهاي متاليك، رنگ را به راحتي به دست آوردند. امروزه، هر چيزي را كه بشر مي سازد داراي رنگ است.

هزارها رنگ از هر رنگ و نمائي كه قابل تصور باشد- به وجود آمده اند و تقريباً‌ براي هر منظوري، رنگ خاصي فراهم است. علاوه بر اين كه ما رنگ آبي آسماني، رنگ سرخ غروب آفتاب و رنگ سبز درختان در تمام رنگ هاي طبيعي را در اختيار داريم، اشياء ساخته شده به وسيله ي بشر،‌ چراغ هاي نئون،‌تصاوير نقاشي، كاغذ ديواري ها و تلويزيون رنگي نيز پيوسته ما را شيفته و مسحور خود مي سازند اين استفاده روزافزون از رنگ ها، همواره با رقابت فزاينده ميان توليد كنندگاني كه مشتاق افزايش فروش محصولات خود هستند،‌تحول زيادي را در زمينه روانشناسي رنگ پديد آورده است، هر چند كه وقتي اين روانشناسي وارد صحنه بازايابي مي شود بسياري از پژوهش هاي آن در معرض آزمون و خطا قرار مي گيرد. مثلاً يك توليد كننده ي شكر مي داند كه نبايد محصول خود را در بسته ي سبز رنگ عرضه كند، در حالي كه زيبايي هاي يك شيشه ي دهان گشاد قهوه اي رنگ حاوي شكر مدت ها در قفسه مي ماند تا به فروش برسد. رنگ هاي طبيعت در ما اثر گذارده اند،‌و اين آثار به گونه اي ژرف و اجتناب ناپذير در جان و روح ما جايگزين شده است. معذالك در مورد چيزهايي كه خريداري مي كنيم، از آزادي انتخاب، به كار بردن دوست داشتني ها و غير دوست داشتني ها،‌ سليقه ها و سنت هايمان، برخورداريم. به خاطر همين ملاحظات است كه يك توليد كننده بايد تحقيق نمايد تا مطمئن شود كه ما خريداران، جنس او را بر كالاهاي مشابه ترجيح مي دهيم. اگر محصول او شكر باشد،‌ در اين صورت او مي داند كه بايد شكر خود را در يك بسته ي آبي رنگ و يا حداقل داراي يك زمينه ي آبي عرضه كند و به هيچ وجه از رنگ سبز استفاده نكند. ولي به احتمال زياد دليل آن را نمي داند. دليلش اين است كه احساس فيزيولوژي انسان در رابطه با رنگ آبي،‌«شيريني» است. از سوي ديگر، رنگ سبز يك احساس را در انسان پديد مي آورد.

شركت هواپيمايي كه مسافرانش حاضر نيستند با شركت هواپيمايي ديگري پرواز كنند، دليل آن شايد اين باشد كه هواپيماهاي شركت مزبور تاكنون سابقه ي سقوط نداشته اند، با اين كه بهترين هواپيما را در اختيار دارد، يا مهمانداران زن آن بسيار مؤدب مي باشند، ولي شايد به اين خاطر باشد كه آنها از خدمات يك مشاور شايسته ي رنگ استفاده كرده اند، در هواپيمايي كه رنگ هاي به كار رفته براي تزئين داخلي كابين به طرز صحيحي انتخاب شده اند، در اين صورت اضطرابات ناشي از پرواز (حتي در ترسوترين مسافران) تا حدودي كمتر شد. و فشار عصبي كمري را بر آنها وارد مي سازد و آنان را با حالت نسبتاً آرامتري به مقصدشان مي رساند.

درباره ي يك نقاشي يا يك عكس رنگي بايد گفت كه اهميت رواني رنگ معمولاً كمتر آشكار است زيرا عوامل بيشمار ديگري نظير موضوع، تعادل شكل يا فرم، تعادل ميان رنگ ها، ميزان تحصيل و تخصص تماشاگر و درك زيبائي شناسي او دست اندركارند. وقتي كه تأكيد بيشتر بر يك يا دو رنگ باشد، گاهي اوقات خصايص شخصي نقاش تحت الشعاع قرار مي گيرد. براي مثال، بايد از وسواس گوگن نسبت به رنگ زرد در آثار اواخر عمر او نام برد. ولي به طور كلي وقتي رنگ هاي متعدد براي خلق يك اثر به كار رفته اند، در اين صورت فقط داوري زيبايي شناسي است كه تمام اثر را ارزيابي كرده و تعيين مي كند كه آيا ما آن اثر را دوست داريم يا نه، به جاي اينكه واكنش رواني ما نسبت به رنگ هاي خاصي را بسنجد. در مورد رنگ هاي واحد، امكان دارد كه واكنش رواني ما بيشتر بروز كند، خصوصاً وقتي كه رنگ ها را از لحاظ ارتباط مستقيم آنها با نيازهاي رواني و روحي انتخاب كرده باشند، بدان سان كه در آزمايش لوشر انتخاب كرده اند.

در اين مورد،‌ترجيح دادن فلان رنگ و دوست نداشتن بهمان رنگ، به معناي يك امر قطعي بوده و نشانگر يك وضعيت موجود ذهني، يك تعادل شديد، و يا هر دوي آنها مي باشد براي پي بردن به چگونگي آن،‌چرا اين رابطه يك رابطه عمومي است و چرا مستقل از نژاد، جنسيت يا محيط اجتماعي وجود دارد، لازم است كه نگاهي به تأثير ديرين رنگ هاي طبيعت در انسان بيافكنيم.

رنگ زندگي است و سرآغاز زيستن، رنگ رشد و نمو و نشاط و شادابي است و جهان بدون رنگ مرده و تاريك است. رنگ نقش اساسي در ارائه انتقال و تكميل پيام دارد ولي بايد با موضوع پيام، فضا، افراد و حتي زمان استفاده تناسب داشته باشد.

رنگ ها در هر خانواده خواص مشابه يكديگر و پيامهاي مشابهي را دارا هستند.

معناي واقعي هر رنگ جدا از تمايل ذهني هر فرد نسبت به آن رنگ از فردي به فرد ديگر متفاوت است. با انتخاب رنگ مناسب مي توان از سستي و خستگي كاست. آمادگي و يادگيري و فعاليت را افزايش داد و سردي و گرمي محيط را متناسب ساخت. اينك به اختصار با رنگ هاي اصلي و تركيبي و اثرات رواني آنها آشنا مي شويم.

آثار رواني رنگ ها

رنگ زرد:

          تراكمي از سفيدي و رنگ خوشحالي و شادابي،‌ نشاط و آرامش است. رنگ زرد سمبل آخرت، شگفتي نور خورشيد (نور حيات و هستي) است به گرماي خورشيد، عروج انبياء و شادماني مي ماند. محتواي عاطفي آن اميدواري و آزادي است برخلاف نظر عاميانه كه اين رنگ را عامل تنفر مي دانستند. درك رنگ زرد تند و تيز است. نشان روشني، هوشمندي و روشنفكري است بنابراين حالت تحريك كنندگي در ذهن دارد و باعث توجه و تقويت فكر در انسانها مي شود. با فهم و دانايي ارتباط دارد و نشانگر دانش و معرفت و صعود به سوي آسمانهاست. صاحبنظران روان شناسي رنگها معتقدند اگر رنگ زرد به مقداري آبي داشته باشد (مايل به سبز) آن قسمت از مغز را كه حالت جهش فكري دارد، تحريك كرده افزايش ميزان حضور ذهن در افراد را سبب مي شود و عامل تقويت حافظه است. رنگ زرد با تأثير به اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك موجب آرامش عصبي مي شود به طوري كه بچه هاي عصبي را مي توان در اتاق هاي با رنگ آميزي و پرده هاي زرد و ليمويي تسكين داد. رنگ زرد در هضم غذا نيز مانند موسيقي عمل مي كند و موجب سهولت عمل هضم و گوارش غذاست. نشانگر قدرت و شكوه عقل و علم بوده قدرتي ملايم كننده دارد. محرك قواي دماغي است و در معالجه امراض كبدي و سوء هاضمه فوق العاده مؤثر است.

 

رنگ قرمز:

          دومين رنگ اصلي، قرمز است. اين رنگ داراي كشش و قدرت زيادي است و به شدت مي درخشد. رنگ مثبت،‌ متجاور و مهيج است، فشار خون را بالا مي برد تنفس را كاهش مي دهد. كشش عضلات را بيشتر كرده قدرت تحريك كنندگي شديدي دارد. بنابراين براي افراد عصبي فوق العاده مضر است.

          اگر كودك شما غذا نمي خورد يا چندان تمايل به خوردن غذا نشان نمي دهد از ظروفي به رنگ قرمز براي تحريك اشتهاي آنها مدد بگيريد. مزه ي رنگ قرمز تند وشيرين است و نگاه طولاني به اين رنگ عصبانيت را افزايش مي دهد و در كودكان گريه را تشديد مي كند. براي زمان كوتاهي جاذب و خوش آيند نيز است و پس از مدتي آزار و اذيت رواني به وجود مي آورد و فرد را به رنگ آبي متمايل مي كند. قرمز نماد آتش و جاودانگي، خلق و خوي تيز و آتشين و حيات و هستي بوده عامل مؤثر در سازندگي است و داراي وزني سنگين، صدايي بلند و زاويه دار مي باشد. رنگ قرمز عامل فوق العاده در كشاورزي و دامداري است زيرا عمل بلع را افزايش مي دهد شير گاوها را زياد مي كند نشانگر فعاليت و تحركها،‌موفقيت و پيروزي است و محتواي عاطفي آن تمايل و اشتياق و عشق است. رنگ قرمز در درمان اسهال و استفراغ و تنگي نفس فوق العاده مؤثر است و براي افراد داراي فشار خون بالا و عصبي مضر بوده، سردرد و گريه را نيز تشديد مي كند.

 

رنگ آبي:

          رنگي است صاف و روشن، همواره بي تحرك و ناشكيبا و در عين حال فعال، بردبار و صبور كه بوري و سردي را مي رساند. رنگ شيرين،‌ساكت «ت» اميدوار كننده و مقدس كه داراي جايگاهي رفيع و نشانگر آسمان بلند و آبي است.

          آبي مسكن اعصاب براي بيماران تبدار و مفيد براي افراد كم خواب عصبي و وسواس است. آرامش درون به ضمير باطن مي آورد آرام بخش نبض و تنفس و مفيد براي فشار خونهاي بالاست در مداواي صفرا و براي افسردگي و كم خوني مفيد است. رنگ آبي ترشح غدد لنفاوي را افزايش داده،‌تهوع و سرگيجه را زياد مي كند. داراي وزني سبك زماني كوتاه و مسافتي دور است. صدايي مانند ني دارد. مطلوب افراد چاق است. تا اعماق وجود نفوذ مي كند. داراي جنبه هاي مختلف روحي است. نشانگر اعتماد، ايمان، عضق، استواري،‌ايثار، تسليم، صداقت درستي، فداكاري، خونسردي، خلوص، قدرت، تحمل و مقاومت، وفاداري و فكري برتر و مافوق طبيعي است و از فراموشي مي كاهد براي كنترل اعصاب فوق العاده مفيد است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 03 شهریور 1393 ساعت: 18:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 3063

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس