تحقیق دانشجویی - 734

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد تغذیـــه سالــم

بازديد: 3913

 

تحقیق در مورد تغذیـــه سالــم

چکیده

بدون شک چگونگی تغذیه در سلامت و تندرستی انسان به گونه‌ای موثر است که هیچکس نمی‌تواند آن را حتی به اندازه ذره‌ای انکار کند. تغذیه‌ای که بر اساس اصول علمی و با در نظر گرفتن تمامی احتیاجات بدن ما تنظیم شده باشد، سلامت انسان را تامین می‌کند و قوای دفاعی بدن را به صورتی بسیار اساسی و قابل ملاحظه افزایش می‌دهد. و اگر خلاف این امر واقع شود اثرات بد این عمل در تمامی اعضاء و دستگاههای بدن منعکس می‌شود و باعث از دست رفتن قوای فعال جسمی و حتی روحی در هر انسانی و تحت هر شرایطی می‌شود.

در حقیقت به عقیده بسیاری از دانشمندان یک برنامه غذایی خوب و متعادل می‌تواند علاوه بر افزودن نشاط و نیروی حیاتی ، عمر انسان را به میزان بسیار قابل ملاحظه‌ای افزایش دهد. در حالی که محروم ماندن از مواد غذایی اساس تندرستی را سست می‌کند و حتی روی نسلهای آینده انسان نیز تاثیر گذار است.

علل سوء تغذیه چیست

    محرومیت از مواد غذایی همیشه و یا لااقل در اکثر زمانها و مکانها وجود داشته و دارد. محرومیت از مواد غذایی همیشه به معنای نخوردن و یا کم خوردن نیست. ممکن است غذا از لحاظ حجم کافی باشد و حتی معده انسان را پر کند، اما کارآیی لازم را برای بدن در پی نداشته باشد یا اینکه رژیم غذایی نامتعادل باشد، یعنی دسته‌ای از مواد غذایی به اندازه کافی به بدن برسد و از دسته دیگر مواد مورد نیاز به میزان ناچیزی به بدن برسد.

    گاهی آداب و رسومی که در اجتماعات گوناگون وجود دارند موجب کاهش چشمگیر مواد غذایی در بدن انسان می‌شود.

    علل فردی هم به میزان بسیار زیادی در سوء تغذیه موثر هستند. همچنین ناراحتی های آشکار و پنهان ساختار بدن ما و مشکلات درونی هم ممکن است ما را دچار نوع سوء تغذیه کنند.

اینها همه نمونه‌هایی از علتهای سوء تغذیه در مورد انسان هستند، در حقیقت دسته‌های گوناگون مواد غذایی لازم برای بدن ما اگر دچار فقدان یا کمبود شوند تاثیرات متفاوتی را نیز در برخواهند داشت، برای نمونه ویتامینها که از جمله نیازهای اساسی بدن ما هستند و در طبیعت بوسیله موجودات زنده ساخته می‌شوند، از لحاظ شیمیایی هیچگونه نزدیکی و شباهتی به هم ندارند و به همین دلیل است که باید از هر یک از آنها به مقدار لازم و کافی مصرف کرد.

لزوم تغذیه سالم چیست

نکته بسیار مهم این است که میزان غذای مصرف شده روزانه در مرحله اول باید نیروی لازم را برای اعمال گوناگون و متنوع بدن تامین کند. برای مثال حداقل میزان کالری مورد نیاز برای بدن انسان و برای آنکه قلب و مغز و سایر اعضای بدن بتوانند اعمال خود را به درستی انجام دهند در حدود 1500 کالری است. واضح است که این میزان لازم است، اما به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی کافی نیست، زیرا انرژی مورد نیاز برای کارهای عضلانی روزانه و قرار گرفتن در برار سرما و گرما ، رشد و بسیاری اعمال دیگر نیاز به انرژی بیشتری نسبت به انرژی اولیه احساس می‌شود.

انواع مواد غذایی انرژی‌زا کدامند

در حقیقت مواد اولیه که به عنوان مواد غذایی نیروزا در بدن انسانها مورد استفاده قرار می‌گیرند همگی جزو مواد آلی هستند که بطور خلاصه می‌توانیم آنها را به سه دسته اساسی و مهم تقسیم کنیم:

    دسته اول مواد سفیده‌ای یا موادی که تولید ازت می‌کنند پروتئینها.

    دسته دوم لیپیدها که همان چربیها هستند.

    دسته سوم گلیکوژنها که به موادی از قبیل نشاسته و قندها اطلاق می‌شود.

 

ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ‌آیا می‌توان یکی از این سه دسته مواد را از برنامه غذایی روزانه مورد نیاز حذف کرد و میزان انرژی و نیروی آن را با دو دسته مواد دیگر جایگزین کرد؟! جواب این سوال منفی است، باید هر روز به میزان معینی از هر سه دسته این مواد به بدن ما برسد، زیرا بدن ما احتیاج به مواد پروتئینی دارد چون تنها منبع تولید کننده ازت برای بدن ما هستند و اگر این دسته مواد از برنامه غذایی روزانه ما حذف شود بدن ما هر روز میزان بسیاری زیادی اوره را از دست خواهد داد. علاوه بر این مواد پروتئینی هستند که اسیدهای آمینه را برای بدن ما تامین می‌کنند. به همین ترتیب به میزان حداقلی برای بدن ما چربی لازم است تا بتوانیم اسیدهای چرب مورد احتیاج خود را بدست بیاوریم. در حالی که مصرف مواد نشاسته‌ای و قندها نیز لازم و ضروری هستند تا ما بتوانیم نیروی عضلانی و قدرت بدنی لازم را برای تمامی فعالیتها روزانه خود بدست بیاوریم.

نقش مواد معدنی در بدن

البته نکته اساسی اینجاست که به جز ان سه دسته مواد غذایی که نام برده شد، مواد غذایی باید حاوی مواد غیر انرژی‌زا هم باشد، چرا که این دسته از مواد هم ، برای ادامه حیات ما ضروری و کارآمد هستند. ویتامینها ، مواد معدنی ، سلولز و آب با آنکه به تنهایی و به صورت جدا قابلیت تامین انرژی را برای بدن ما ندارند اما وجودشان برای تنظیم اعمال دستگاههای مختلف در واکنشهای درونی بدن ضروری است. در واقع مواد معدنی برای بدن ما بسیار ضروری هستند، زیرا به دو صورت اساسی در بدن ما نقش دارند:

    اول دسته‌ای از این مواد که در ساختمان بدن ما مثل خون ، دندانها ، استخوانها و ... نقش دارند که می‌توانیم از کلسیم ، گوگرد ، سدیم ، کلر ، فسفر و غیره نام ببریم.

    دوم اینکه برخی از مواد و املاح معدنی به عنوان کاتالیزور هستند، یعنی در واکنشهای بدن ، ایجاد سرعت می‌کنند که از آن جمله می‌توانیم به آهن ، مس ، ید ، منگنز و ... اشاره کنیم و اگر چه میزان نیاز به این مواد در بدن کم است اما بسیار ضروری هستند. برای نمونه آهن در هموگلوبین خون و ید در ترشح غدد بدن نقش اساسی دارند. همچینین نباید نقش سلولز را در عملکرد روده‌ها و اعضای دیگر بدن فراموش کنیم.

 

تعادل مواد غذایی چگونه است

در حقیقت مهمترین نکته این است که مواد غذایی ضروری برای حیات بدن باید به نسبتهای متعادل و درست مصرف شوند و در واقع باید بین آنها تعادل لازم و کافی برقرار باشد. چرا که همین تعادل در حقیقت از مشخصات اصلی و آشکار هر موجود زنده‌ای است. اگر کسی فقط مواد سفیده‌ای به اصطلاح پروتئینهای نباتی و گیاهی را مصرف کند، چنین شخصی بدون تردید بعضی از اسیدهای آمینه مورد نیاز بدنش را در دسترس نخواهد داشت و کمبود و یا نبود این مواد به سرعت باعث به هم خوردن و اختلال اعمال اساسی بدن او می‌شود. پس برای آنکه این دسته از مواد و سایر مواد دیگر به بدن ما برسد باید مواد را به صورت متنوع و از دسته مواد گیاهی و حیوانی مصرف کنیم. فرقی نمی‌کند که این مواد جزو مواد چربی یا سفیده‌ای باشند. نکته مهم دیگر این است که همه ما به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی باید مواظب مصرف کلسیم و فسفر روزانه خودمان باشیم. زیرا اساس ساختمانی استخوانها و دندانهای ما را تشکیل می‌دهند. ویتامین D تا حدود زیادی باعث تعادل میان کلسیم و فسفر موجود در بدن می‌شود و تشکیل و تکامل استخوانها را به صورت عادی و طبیعی خواهد کرد.

میزان انرژی مورد نیاز بدن چقدر است

بایستی به خاطر داشته باشیم که احتیاجات انسانها بر حسب سن و شغل و شرایط محیطی و جغرافیایی تفاوت دارد، اما به هر حال یک انسان عادی باید حدود 2500 کالری را به صورت روزانه مصرف کند و این میزان در ورزشکاران به چیزی حدود 4000 کالری افزایش می‌یابد. به خصوص که در افراد ورزشکار و پرتحرک باید مواد قندی و نشاسته‌ای افزایش داده شود و چربی نیز به میزان کمی افزایش یابد. همچنین میزان ویتامین C در این افراد باید افزایش یابد. در ضمن تمامی افرادی که به کارهای فکری مشغولند نیز به میزان انرژی بیشتری نسبت به انسانها عادی نیاز دارند. به خصوص نوجوانان به خاطر رشد بدنشان به مواد منظم و متناسب بیشتری احتیاج دارند.

نقش برنامه غذایی در پیشگیری از سوء تغذیه چیست

مواد غذایی را تقریبا همه ما می‌توانیم به صورت درست و مفید و منظم مصرف کنیم، اما از این امر مهم و اساسی در زندگیمان غافلیم. هیچ کس منکر مشکلات مادی نیست، اما مطمئن باشید که سوء تغذیه و فقدان مواد غذایی لازم و اساسی برای بدن هر انسانی بیشتر از هر چیزی متوجه برنامه‌های غذایی غلط و طرز مصرف نادرست خواهد بود.

ما عمدتا مواد غذایی را به صورت تازه مصرف نمی‌کنیم. حتی در بسیاری از موارد و به خاطر روشهای غلط موجود مواد اساسی موجود در آنها را از بین می‌بریم. پس باید با طرح یک برنامه غذایی مهم و اساسی با کمک والدین خود بر این مشکل مهم غلبه کنیم و همیشه و در همه حال به خاطر داشته باشیم که آینده موفق ما در گروی سلامت جسمانی و در نتیجه روانی ماست. مساله‌ای که بزرگان دینی ما توجهی اساسی به آن داشته‌اند.

*به گفته محققان و متخصصان تغذیه، معده باید هر 3.5 تا چهار ساعت یک بار ورودی غذا داشته باشد. بهترین كار تقسیم شبانه روز به پنج یا شش ساعت و قرار دادن وعده غذایی خود در آن ساعات است.مثلا بسته به ساعات بیداری و خواب، می‌توانید از این ساعات پیروی كنید: هفت صبحانه، 10 و 30 دقیقه میان‌وعده، 14 ناهار، 17 و 30 دقیقه عصرانه، 21 شام (اگر جزو كسانی هستید كه دیر و كم می‌خوابند یا نیمه‌شب از گرسنگی بیدار می‌شوید، ساعت 12 یا هنگامی كه نیمه‌شب از خواب بیدار می‌شوید، می‌توانید یك عدد موز، یا یك لیوان شیر، یا یك تا دو لقمه كوچك نان و پنیر و سبزی بخورید).

*بسته به مقدار خوابتان در شبانه‌روز تعداد این پنج یا شش وعده غذایی را طوری تقسیم‌بندی كنید كه پس از آخرین وعده غذایی دو ساعت تا زمان خواب باقی بماند.

*در این فاصله زمانی معده بیشتر فعالیت هضم را انجام داده و علاوه بر خوابی خوش، رفلكس غذا، رؤیاهای آشفته و كسالت اول صبح هم نخواهید داشت.

* از خوردن غذاهای سنگین كه معده برای هضم آن باید زمان و توان بیشتری صرف كند بخصوص در وعده شام تا حد امکان پرهیز كنید.

* میان‌وعده و عصرانه را به خوردن میوه اختصاص دهید.

* از صحبت كردن، مطالعه، فكر كردن به امور روزمره، تماشای تلویزیون و... انجام هر كاری حین خوردن خودداری كنید. اجازه دهید مغز فقط به آنچه می‌خورید، فكر كند.

* در فاصله سه تا چهار ساعتی كه از وعده‌ای به وعده دیگر مانده، سعی كنید جز آب، نوشیدنی یا غذای دیگری نخورید. آبمیوه، شربت، تنقلات، ریزه‌خواری و ناخنك زدن به مواد خوراكی، مغز و معده را گیج كرده، تلافی گیجی را با چاقی و بیماری و... سرتان درمی‌آورد!

* روزی دو تا سه لیتر آب بخورید. آب به تنظیم متابولیسم و سوخت و ساز بدن، سم‌زدایی، گردش خون، شادابی پوست، فعالیت اعضا و بافت‌های بدن وحتیبه تنظیم خوابتان كمك بسیار می‌كند. حواستان باشد بین خوردن غذا تا یك ساعت بعد مایعاتی اعم از آب، دوغ، كولا یا هر نوشیدنی دیگر نخورید (اگر معتقدید در این صورت غذا از گلویتان پایین نمی‌رود، با جویدن بیشتر و فرو دادن اندك اندك غذا مشكل حل خواهد شد. نوشیدن مایعات حین خوردن غذا، مواد مغذی را می‌شوید و سریع از معده خارج می‌كند).

* معجزه نیم ساعت ورزش روزانه (یا نهایتا یك روز در میان یك ساعت) را فراموش نكنید.

* اگر حوصله ورزش ندارید، مشكلی نیست؛ پیاده‌روی و نرمش كنید.

* بعضی افراد برای كلاس یا به سبب عدم علاقه به خوردن سبزیجات سر خود كلاه می‌گذارند: یك رشته تره، یك برگ جعفری از میان سبزیجات بیرون می‌كشند و فكر می‌كنند همراه با غذا از گروه سبزیجات هم مصرف كرده‌اند! دانه‌دانه و باكلاس هم كه می‌خورید باید حداقل به اندازه یك یا دو مشت خودتان انواع سبزی بخورید.

* هیچ گروه غذایی را از خوراك روزانه یا حداقل هفتگی حذف نكنید. بدن برای سلامت و كاركرد درست به همه گروه‌های غذایی اعم از كربوهیدرات، چربی و مواد قندی، ویتامین، پروتئین، املاح معدنی، دانه‌ها و ریزمغذی‌ها، سبزیجات و... نیاز دارد.

* از خوردن غذاهای آماده، سرخ كردنی، پرچرب، پرقند، پركالری و مانند اینها، تا حد امكان بپرهیزید یا با فاصله‌های زیاد و به مقدار كم استفاده كنید.

* مصرف مواد قندی، چربی، كربوهیدرات‌ها و... را كم كنید (حذف نكنید). عادت كنید چای را بدون قند بخورید، دنبه و چربی گوشت را جدا كنید، پوست مرغ را بگیرید و...

* پیش از خوردن غذای اصلی، سالاد بخورید. هم ظرفیت معده زودتر پر می‌شود، هم زودتر احساس سیری می‌كنید، هم فیبر مورد نیاز بدنتان تامین شده، هم گروه سبزیجات را در وعده غذایی خود وارد كرده‌اید.

* برای رفع استرس، اضطراب یا خستگی به غذا خوردن پناه نبرید. با قدم زدن، دوش گرفتن، صحبت با دوستانی كه احساس نزدیكی بیشتری به آنها می‌كنید، بر ادامه این روش نادرست غلبه كنید.

* اگر اضافه وزن دارید و رژیم غذایی را سخت می‌پندارید، هر چه می‌خواهید بخورید ولی نصف همیشه.

* اگر كمبود وزن دارید و به خوردن بی‌علاقه‌اید، كافی‌ است هر وعده دو یا چند قاشق بیشتر غذا بخورید، به شیرینی‌ها و تنقلات و غذاهای پركالری ناخنك بزنید و هنگامی كه به تناسب و تعادل لازم رسیدید، ثبات وزنتان را حفظ كنید.

* دندان‌هایتان را پس از خوردن هر وعده غذایی مسواك كنید تا آسان‌تر از پیش بر وسوسه خوردن وسط وعده‌ها پیروز شوید.

* اگر این موارد را در خانه به عادت تبدیل كنید، فرزندانتان هم، حداقل از نظر تغذیه، سالم خواهند ماند و عمری طولانی خواهند داشت.

 

ده فرمان غذایی سالم چیست

تغذیه سالم در عمل کار دشواری است. این سختی، بیشتر مربوط به کنار گذاشتن عادت های کهنه و شیوه تغذیه نادرست است. تغذیه سالم به معنای صرف نظر کردن از خوردنی های دوست داشتنی و لذیذ نیست. اصل مطلب، رعایت حد و مرز در خوراک است.

1)  متنوع بخوریم.

2) در روز چندین بار و به اندازه کافی نان و غلات بخوریم.

3) در مورد سبزیجات اصل پنج بار در روز را فراموش نکنیم. مصرف پنج بار میوه و سبزیجات در روز ایده ال است. بهتر است این محصولات به شکل تازه مصرف شوند یا خیلی کم پخته شده باشند. یک بار از این پنج بار را آب میوه مصرف کنیم.

4) روزانه به اندازه کافی لبنیات و حداقل یک بار در هفته ماهی بخوریم. گوشت و تخم مرغ به اندازه کافی مصرف کنیم.

گوشت به خاطر درصد زیاد آهن و ویتامین های B1 و B6 و B12 اهمیت دارد. مصرف 300 تا 600 گرم در هفته کافیست.

5) چربی کمی مصرف کنیم.

6) در مصرف قند و شکر و نمک صرفه جویی کنیم.

7)  به اندازه کافی آب بنوشیم. برای افراد بالغ مصرف حداقـل 5/1 لیتر آب پیشنهاد می شود.

8) خوشمزه و سالم غذا بپزیم. کوتاه بپزیم. با آب کم، چربی کم و حرارت کم بپزیم.

9) آهسته بخوریم و لذت ببریم.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 6:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تاثیر ورزش بر قلب و عروق

بازديد: 491

تاثیر ورزش بر قلب و عروق

مقدمه

قلب اندام بسیار حساسی است که کارهای مهم و حیاتی را انجام می دهد . سلامت قلب ، زندگی انسان را دوام بخشیده و او را دراجرای کارهای روزانه، توانمند و شاداب می کند . زندگی ماشینی امروز، آلودگی هوا، کم تحرکی و تغذیه نامناسب، خطرهای بی شماری برای قلب دارند و قربانیان بسیاری نیز گرفته اند . ورزش اگر به اندازه ، با برنامه و منظم باشد ، عاملی مهم برای تقویت قلب است. ورزش ، قلب را نیز مانند دیگر اعضای بدن نیرومند می کند .

دریافت اکسیژن بیشتر ، نشاط بیشتر

همان اندازه که دیواره های قلب بر اثر ورزش قوی تر می شوند، خون را هم خیلی بهتر به جریان انداخته و آن را در بدن به جریان می اندازند ، در نتیجه اکسیژن کافی به عضلات بدن رسیده و آنها هم با قدرت بیشتری کار می کنند . زمانی که اکسیژن بیشتری دریافت کنید، بیشتر احساس شادی کرده و انرژی بیشتری خواهید داشت . اگر به انرژی زیادی نیاز دارید ، قدر این قلب را بدانید.

ورزش های مخصوص قلب  کدامند  

تمرین های تنفسی ، از انواع ورزش هایی است که هوای بیشتری را به ریه های وارد کرده و بهترین تمرین برای تقویت قلب خواهد بود. پیاده روی تند، پرش در جا، شنا، دوچرخه سواری، طناب بازی ، اسکی و قایقرانی از جمله ورزش های مخصوص برای تقویت قلب است .

قلب ضعیف ، قلب قوی

قلب سالم و متناسب ، خوب کار کرده و می تواند خون را به آرامی در بدن به جریان بیاندازد ، چرا که این قلب قوی و پرتوان است ، ولی قلب ضعیف که نارسا و مریض است ، عمل به جریان انداختن را ضعیف انجام داده و کم کم تنبل می شود. بهترین دارو برای تقویت قلب و کاهش این نارسایی ها ، انجام تمرین های ورزشی مناسب است .

آیا می توان پس از صرف غذا، ورزش کرد؟

وقتی فرد ورزش می کند ؛ قلب، خون را با سرعت بیشتری به جریان می اندازد . پس از خوردن غذا، خون بیشتری به طرف معده سرازیر شده ، که به عمل هضم غذا کمک کند. بنابراین دراین هنگام باید فعالیت بدنی کمتر باشد . اگر در این زمان که خون بیشتری به سمت معده جریان دارد، ورزش کنید، به قلب چندین برابر فشار وارد می شود . البته قدم زدن پس از غذا مفید بوده و باعث هضم سریع غذا می شود.

تاثير ورزش بر سيستم قلب و عروق چگونه است

امروزه فعاليتهاي ورزشي بعنوان اقدامي جهت پيشگيري از بروز سكته هاي قلبي محسوب ميشوند.لذا انجام حرکات مناسب...

 

•       ورزش و فعاليتهاي تربيت بدني موجب تقويت عضله قلب مي گردد . امروزه فعاليتهاي ورزشي بعنوان اقدامي جهت پيشگيري از بروز سكته هاي قلبي محسوب مي شوند .

•           در اثر ورزش عروق خوني گشاد شده و سبب تسريع جريان خون مي گردد .

•            ميزان هموگلوبين خون بيشتر شده و نتيجه كار انتقال اكسيژن به قسمت هاي مختلف بدن بهتر انجام مي شود .

•            ورزش مرتب راهي است مناسب جهت پيشگيري از بروز بيماري فشار خون .

•          ورزش مي تواند ميزان چربي خون را به حد متعادل برساند ،  پس به جاي خوردن دارو بهتر است ورزش كنيد .

•            ميزان كلسترول خون در اثر تمرينات ورزشي بحد مطلوبي ميرسد ، خصوصا“ اگر با رژيم غذايي همراه باشد .

•          براي بيماران ديابتي ، ورزش بسيار مفيد است و قند خون را تا حد مطمئن پائين مي آورد .

•          با تقويت عضله قلب تعداد ضربان قلب در دقيقه كم شده و قلب با نيروي بيشتري خون را ارسال مي دارد .

•       با انقباض عضلات پا در حين ورزش خون راحت تر به قلب باز مي گردد و از بروز بيماري واريس در پاها جلوگيري مي نمايد .

•         كسانيكه ورزش مي كنند در صد بيشتري از دستگاه تنفس خود را بكار مي گيرند .

•          افزايش حجم تنفسي در طول روز و شب موجب دريافت اكسيژن بيشتر و رساندن آن به اندامهاي بدن مي شود .

•       كسي كه قابليت دريافت و مصرف اكسيژن را در حد بالا داشته باشد ، زود خسته نمي شود و كارائی بيشتري خواهد داشت .

•      افزايش حجم تنفسي در افرادي كه ورزش مي كنند موجب كاهش تعداد تنفس آنها در دقيقه شده و بر ميزان اكسيژن گيري هر بار تنفس مي افزايد .

نسبت به قلب هوشيار باشيد :

اگرشما متقاعد شده ايد كه ورزش كنيد آن را درست انجام دهيد . قبل از شروع با پزشكتان مشورت كنيد .

اگر :

•           پزشك به شما گفته كه ناراحتي قلبي يا سوفل قلبي داريد .

•            يك حمله قلبي داشته ايد .

•            كسي در فاميل شما ناراحتي يا حمله قلبي قبل از 55 سالگي داشته است .

•      اغلب در سمت چپ يا وسط سينه ، سمت چپ گردن ، شانه ، يا بازو در حين يا درست بعد از ورزش احساس درد يا فشار داريد .

•          اغلب احساس غش يا سرگيجه داريد .

•            احساس تنگي نفس بعد از يك كار مشخص داريد .

•            فشار خون بالا داريد كه تحت كنترل نيست يا اينكه نمي دانيد فشار خونتان چند است .

•           بالاي 60 سال هستيد و عادت به ورزش نداريد .

•            در يك وضعيت درماني هستيد مثل مصرف انسولين ، آرتريت

پزشك به شما مي گويد ورزش كنيد . دقت كنيد هر دفعه كه شما ورزش مي كنيد ، ابتدا 5 دقيقه  خود راگرم كنيد بعد از 5 دقيقه سرعت بگيريد . اين سرعت را براي 30-15 دقيقه حفظ كنيد . خستگي را به آرامي كاهش دهيد و سرد شويد . قدم بزنيد و براي 5 دقيقه طول دهيد . با هدف ورزش شما آرام و آهسته به بدنتان وقت دهيد كه به حالت نرمال برگردد . اگر هر زمان در طي خستگي احساس درد كرديد به آهستگي ورزش را كم كنيد و يا آن را قطع كنيد . به علائم هشدار دهنده بدنتان بي توجه نباشيد . هوشيار باشيد و از جراحت دوري كنيد .

 

ورزش بايد تند ، قابل تحمل و منظم باشد . ورزشي كه تند است ضربان قلب و تنفس شما را افزايش مي دهد . بايد 30 دقيقه بدون توقف يك خستگي قابل تحمل را ادامه داد . ورزش منظم يعني تكرار فعاليتها حداقل 3 بار در هفته كه خيلي هم مشكل نيست . جدول زير مثالهايي از دو نوع ورزش را نشان مي دهد . انتخاب يك فعاليت تحت عنوان ستون كمك كننده هاي بزرگ قلب يعني فعاليتي كه خودش قلب شما را در شرايط بهتر قرار مي دهد . انتخاب يك فعاليت تحت عنوان ستون فعاليتهاي مناسب يعني اينكه فعاليت بايد در فرم تند و قابل تحمل انجام شده تا شرايط مناسب قلب را فراهم كند . يك فعاليتي كه از آن لذت ببريد انتخاب كنيد كه طرح آن مي تواند يك تفريح يا سرگرمي باشد  و شما بيشتر احتمال دارد از آن لذت ببريد .

 تقويت كننده هاي قلب کدامند

1) كمك كننده هاي بزرگ قلب                 2) ورزش مناسب قلب

اسكي مارپيچ                                          بسكتبال

ورزش و تفريح خارج از شهر                      دوچرخه سواري

طناب بازي                                            ورزش سبك

راهپيمايي سريع                                       اسكي روي تپه

پاروزدن                                                هندبال

دويدن درجا                                           اسكواش

پازدن دوچرخه                                        شنا

بالا و پايين پريدن                                     تنيس

 

بعد از هر بار خستگي ضربان قلب را اندازه بگيريد . قلب شما بايد از حالت نرمال در طي ورزش سريعتر بزند . اينكه چقدر سريعتر بزند بستگي به سن شما دارد . هر كس يك هدف براي ضربان قلب دارد ، تعداد ضربان قلب شما در دقيقه بايد در حد منطقی هدف شما باشد تا ورزش را مناسب قلب شما كند . اگر ضربان كمتر از حد هدف باشد كمتر به قلب كمك مي كند . خسته شدن بيش از حد هم براي قلب شما مضر است . منطقه هدف خود را از جدول زير بوسيله سن خود پيدا كنيد .

ضربان قلب بهداشتي

سن                      منطقه هدف

20 سال                   150-120 ضربان در دقيقه

25 سال                   146-117 ضربان در دقيقه

30 سال                   142-114 ضربان در دقيقه

35 سال                   138-111 ضربان در دقيقه

40 سال                   135-108 ضربان در دقيقه

45 سال                   131-105 ضربان در دقيقه

50 سال                   127-102 ضربان در دقيقه

55 سال                   120-99 ضربان در دقيقه

60 سال                   116-93 ضربان در دقيقه

70 سال                   113-90 ضربان در دقيقه

 

آيا شما در منطقه هدف هستيد ؟ يك مدتي صبر كنيد تا ضربان قلب و تعداد تنفس بالا رود . سپس نبض خودتان را بين حالت روتين چك كنيد و ببينيد كه در منطقه هدف هستيد .با انگشت شاخص (اشاره) خودتان نبض خود را روي مچ دست ديگر پيدا كنيد ، با ملايمت فشار بدهيد و براي 30 ثانيه شمارش كنيد و در عدد 2 ضرب كنيد . اگر نبض شما در منطقه هدف باشد كمي سخت تر ورزش كنيد . اگر بالاي منطقه هدف باشد ورزش را ساده كنيد.

يك جلسه ورزش خسته كننده شامل سه قسمت است : گرم كردن ، ورزش در حد ضربان هدف و  خنك كردن .

ابتدا 5 دقيقه بدنتان را گرم كنيد ، 30-15 دقيقه در حد منطقه هدف ورزش كنيد و 5 دقيقه بدنتان را سرد كنيد و مطمئن باشيد كه ضربان قلبتان در منطقه هدف شماست .

هر فعاليت فيزيكي بهتر از عدم ورزش است . ورزشهاي تفريحي مي تواند با ورزش نيرومند تعويض شود . مسئله مهم اين است كه بلند شويد و حركت كنيد .

 

 توصيه هاي مفيد برای سلامتی قلب

شما در راه خود هستيد ! شما يك ورزش براي داشتن يك قلب سالم انتخاب كرده ايد كه لذت ببريد . در اينجا به شما براي شروع ورزش توصيه هاي مفيد مي شود .

1.   برنامه ورزش خود را به سادگي شروع كنيد . اگر روي فرم نيستيد بهتر است از يك قدم زدن ساده شروع كنيد و هدفهاي مناسب ايجاد كنيد و به سمت آن حركت كنيد .

2.   از كسي بخواهيد كه به شما ملحق شود .

3.   روي فعاليت داخل يا خارج از منزل تصميم بگيريد . فعاليتها را همين حالا شروع كنيد و از اينكه حوصله تان سر رود جلوگيري كنيد و به آن در حد مناسب تنوع دهيد .

4.   ورزش را قسمتي از زندگي تان كنيد . زماني را براي قبل از كار يا بعد از كار ، در طي ساعت ناهار هر وقت براي شما راحت است براي ورزش بگذاريد . يك برنامه تهيه كنيد و به آن بچسبيد .

كليد بهداشت و شايستگي را در زندگي تان حفظ كنيد . از کلید بهداشت قلب استفاده كنيد . به طور منظم و صحيح ورزش كنيد . به پيشگيري از بيماري قلبي توسط ورزش كمك كنيد . به ورزش برگرديد .

نقش ورزش در سلامتی قلب

بیماریهای قلبی ، عروقی از اساسی ترین علل مرگ و میر در جوامع بشری است و مبارزه با عوامل خطر ساز این بیماریها می تواند از اساسی ترین اقدامات سازمانهای بهداشتی در جهت كاهش مرگ و میر تلقی گردد . یكی از مهمترین عوامل خطر ساز برای بروز بیماریهای قلبی عروقی، كم تحركی و عدم فعالیت فیزیكی مناسب است كه در قرن حاضر با پیشرفت تكنولوژی واختراع انواع ماشین آلات و ابزارهای صنعتی به شدت بر گستردگی این معضل افزوده شده است .از دیر باز به ورزش به عنوان یك روش درمانی و یكی از شیوه های پیشگیری از بروز بیماریها ، خصوصاَ بیماریهای قلبی ، عروقی توجه شده است . تقریباَ ۵۰ سال پیش آقای موریس و همكارانش نشان دادند كه حملات قلبی در كسانیكه فعالیت فیزیكی بیشتری دارند بسیار كمتر از افراد كم تحرك اتفاق می افتد و پس از آن نیز مطالعات و تحقیقات گستردهای در این زمینه منتشر شده است.تردیدی نیست كه ورزش و فعالیت بدنی مناسب قادر است احتمال بروز بیماریهای قلبی ، عروقی، فشارخون ، چاقی و دیابت را كاهش دهد . همچنین اثرات سودمند ورزش در كاهش چربی خون، پیشگیری از پوكی استخوان ، افزایش شادابی ، ایجاد خلق و خوی بهتر ، رشد اتكاء به نفس و عزت نفس افراد قابل توجه است .در زمینه بیماریهای قلبی ، عروقی ورزش می تواند احتمال بروز حملات قلبی را ۴-۲ برابر كاهش دهد و با كاهش عوامل خطر ساز از پیشرفت پدیده تصلب شرائین پیشگیری نماید .

نقش ورزش در سلامتی قلب همچنین در افرادی كه مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی شده اند و یا به حملات حاد عروق كرونری گرفتار شده اند ، انجام ورزش و فعالیت بدنی متناسب با شرایط آنها می تواند خطر وقوع مجدد این حملات را كاهش دهد و نهایتاَ از بروز مرگ و میر بكاهد كه این امر عمدتاَ از طریق تشكیل عروق جانبی و افزایش خون رسانی عروق كرونر صورت می گیرد.اینكه چه میزانی از ورزش و فعالیت فیزیكی می تواند نقش مفیدی در سلامت انسانها داشته باشد نكته بسیار مهمی می باشد . بطوركلی بررسیها نشان داده است كه ورزش مرتب به میزان سه روز در هفته هر بار نیم ساعت بطوریكه در طی این فعالیت ورزشی ضربان قلب به حدود ۱۲۵-۱۱۰ ضربان دردقیقه (مناسب با سن ۶۰-۳۰ سالگی ) برسد می تواند حد مناسبی از فعالیت فیزیكی را برای فرد مهیا سازد كه البته باید از درجات كمتر و ورزشهای ملایمتر شروع و بتدریج به این میزان ورزش دسترسی پیداكرد .

قابل ذكر است كه ورزشكار بودن افراد در گذشته تاثیر چندانی در كاهش حملات قلبی ندارد و مداوم بودن آن در این رابطه سودمند می باشد .همچنین ورزشهای سنگین و فشرده نه تنها اثرات مفید بیشتری نسبت به میزان ورزش ذكر شده ندارد ، بلكه ممكن است در برخی از موارد عوارض نامطلوبی نیز به بار آورد . انواع فعالیتهای ورزش مورد توصیه عبارت از پیاده روی تند (حدود ۴ كیلومتر در هر نوبت ) ، شنا در آب ، دوچرخه سواری ، دویدن و طناب زدن می باشد . بطور كلی تمام ورزشهایی كه در آن تحرك عضلات نقش اصلی را ایفا می كند می تواند مفید واقع شود و بهتر است فعالیت ورزشی ، بیشتر در هنگامی از روز انجام شود كه دمای هوا ملایمتر باشد .لازم به یاد آوری است كه ورزش و فعالیت فیزیكی مناسب در كسانی كه دچار سكته قلبی و یا تنگی عروق كرونر شده اند می تواند از بروز سكته مجدد و تشدید تنگی عروق پیشگیری نماید كه البته در این موارد لازم است با مشورت و راهنمائی پزشك معالج میزان و نوع فعالیت فیزیكی مشخص گردد .بیائید در روز جهانی قلب با مشاركت و تلاشی همگانی ورزش و فعالیت بدنی منظم و مداوم را در میان مردم تحقق بخشیم و سلامت و شادابی را برای جامعه خود به ارمغان آوریم .

راهنماي كلي :

1.     آيا فشار خون شمااز mm/Hg90/140 بيشتر است ؟

2.     آيا كلسترول خون شما بالاي سطح مضر_ mg/d1(200)_ است ؟

3.     آيا سيگار مي كشيد ؟

4.     آيا كمتر از 3 بار در هفته ورزش سريع انجام مي دهيد ؟

5.     آيا اضافه وزن داريد ؟

6.     آيا مرض قندي داريد ؟

7.     آيا والدين شما حمله قلبي داشته اند ؟

8.     آيا مرد هستيد ؟

كساني كه به اين سئوالات جواب مثبت مي دهند از كسانيكه جواب منفي داده اند بيشتر در معرض خطر بيماريهاي قلبي عروقي هستند (7 برابر) . هريك از 3 فاكتور چربي خون ، فشار خون و سيگار قابل تغيير هستند .

1-  درباره غذايي كه مي خوريد هوشيار باشيد .

غذاهاي پرچربي خصوصا“ اشباع شده و حاوي كلسترول مثل تكه هاي پرچرب گوشت ، محصولات لبني پرچربي ، كره و اغلب غذاهاي پخته شده تجارتي را با غذاهاي كم كلسترول و چربي عوض كنيد . غذاهاي كم چربي شامل ماهي ، مرغ بدون پوست ، تكه هاي گوشت لخم ، ميوه جات ، سبزيجات ، نانها ، حبوبات خشك ، شيركم چربي و ماست كم چربي ، مي باشند .

گوشتهاي لخم ، مرغ خانگي و ماهي بيشتر از گوشت گاو چرب و بره بخوريد . شير و پنير با چربي 1% يا سرشير گرفته و ديگر محصولات لبني كم چربي استفاده كنيد . از چربي كمتر و روغن كمتر در پخت استفاده كنيد . وقتي شما از چربي استفاده مي كنيد ، سعي كنيد روغنهاي گياهي يا مارگارين بجاي چربي يا كره استفاده كنيد . بيشتر از 3 زرده تخم مرغ در هفته نخوريد، كلا چربي را خصوصاَ اشباع شده و همچنین كلسترول را كاهش دهيد این روند كالريها را نيز كاهش مي دهد و كمك مي كند به كاهش وزن در صورتيكه اضافه وزن داشته باشد . اين به اغلب مردم كمك مي كند تا كلسترول خونشان را همانند فشار خون پايين بیاورند.

با کاهش نمك در رژيم غذايي فشار خون پايين مي آيد . سعي كنيد از گياهان ، مزه ها ، آبليمو و سركه بجاي نمك براي طعم اضافي غذا استفاده كنيد . غذاهاي با نمك يا سديم زياد شامل سوپهاي بسته بندي شده و كنسرو شده ، خيلي از انواع پنيرها ، سوسيس ، خيار شور يا ترشي و چيپس و سبزيجات كنسرو شده مي باشند .

 

2-  بدنتان را حركت دهيد .

خيلي خسته ايد ؟ خيلي مشغوليد ؟ خيلي مسن هستيد ؟ ورزش مي تواند انرژي بيشتري براي كار و بازي به شما بدهد . اغلب ورزش مي تواند براي كاهش فشار خون ، از دست دادن وزن ، كاهش LDL و افزايش HDL كمك كند . هم چنين سيگاريهایي كه ورزش مي كنند بيشتر احتمال دارد سيگار را ترك كنند . مردم در همه سنين مي توانند يك برنامه ورزشي را شروع كنند ، اما شما ممكن است بخواهيد اول با پزشكتان مشورت كنيد . نوعي از ورزش را انتخاب كنيد كه ضربان قلب و تعداد تنفس شما را بالا برد و حداقل 30 دقيقه بدون توقف انجام شود . همينطور حداقل 3 بار در هفته تكرار شود . بعضي ورزشهاي مناسب سلامتي قلب شامل قدم زدن ، شناكردن ، اسكيت ، پا زدن دوچرخه ، هند بال ، بالا و پايين پريدن و تفريح بيرون شهري مي باشد

 

3-  آخرين هدف

ترك سيگار آسان نيست اگر شما سيگار مي كشيد ، احتمالاَ قبلاَ سعي كرده ايد كه آن را ترك كنيد . بسياري از سيگاريها از اضافه وزن مي ترسند . بعضي از مردم بعد از ترك سيگار اضافه وزن پيدا مي كنند . اما بعضي ها خير ولي شما مي توانيد با كنترل چيزيكه مي خوريد و يا ورزش اضافه وزنتان را كنترل كنيد . ترك سيگار در هر سني سلامت شما و شانس زندگي شما را طولاني تر مي كند . هرگز براي ترك سيگار دير نيست . وقتيكه شما سيگار را ترك مي كنيد بطور قابل توجهي خطر حمله قلبي و مرگ ناگهاني را كاهش مي دهيد . خطر مرگ از بيماري قلبي ده سال بعد از ترك سيگار به اندازه افرادي است كه هرگز سيگار نكشيده اند .

شما مكانيك قلب خودتان هستيد .. حفظ منظم ورزش به موتور شما (قلب شما) براي يك زندگي طولاني كمك مي كند . اين زندگي و سلامت شماست و مي توانيد در مورد آن اقدامي انجام دهيد.

وضعیت قلب ورزشکاران

بدون شک ورزش كمك شایانى به ایجاد و تقویت سلامت جسمانى و روانى مى كند و  افرادى كه با روش صحیح  ورزش مى كنند یا داراى كارهاى با تحرك هستند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادى كه كارهاى بدون تحرك دارند بیشتر است.

در واكنش قلب در مقابل كار عضلانى مشاهده مى شود که ضربانهاى دبى، حجم خون، فشار خون و حتى تركیبات فیزیكی و شیمیایى خون دگرگون مى شود. در این میان ضربان قلب هنگام فعالیت بدنى یعنى زمانى كه عضلات را به فعالیت وا مى داریم، 2تا 3 و حتى 4 برابر است و امكان دارد به 200 ضربه در دقیقه برسد. همچنین حجم خون 2تا 3 برابر و دبى قلب 6 تا 7 و حتى 8 برابر  مى شود و دبى قلب از 4 لیتر در دقیقه ممكن است به 30 تا 35 لیتر در دقیقه برسد، در صورتى كه دبى قلب شخص سالم و ورزیده در حال معمولى 25 لیتر است.

حجم قلب ورزشكاران و كارگرانى كه كار بدنى سنگینى دارند، بدون شك افزایش مى یابد اما این افزایش به عقیده بسیارى، فیزیولوژیك و كاملا طبیعى است. در اثر فعالیت بدن، حجم قلب افزایش مى یابد زیرا جداره بطن ها به ویژه بطن چپ ضخیم مى شوند یعنى همانطور كه عضلات بازو در اثر ورزش قوى مى شود، عضلات قلب هم در اثر كاروفعالیت شدید قوى مى شود و در نتیجه قدرت انقباض قلب زیاد مى شود.

فوائد ورزش برای قلب نوجوانان

ورزش منظم به کودکان چاق کمک می کند چیزی بیش از وزن اضافی خود را از دست دهند. همچنین با بهبود سلامت عروق به کاهش احتمال بیماری قلبی کمک می کند.

با وجود ریسک فاکتورهایی مانند چاقی و بی تحرکی ، امکان پیدایش آترواسکلروزیس یا سخت شدن عروق قلب در کودکی هم وجود دارد.

به گزارش هلث سنترز ، محققان می گویند ورزش مرتب یکی از مهم ترین فعالیت هایی است که می توان برای کاهش این احتمال انجام داد.

به گفته محققان 90 دقیقه ورزش سه بار در هفته حداقل ورزشی است که نوجوانان باید برای کاهش احتمال بیماری قلبی عروقی انجام دهند.

مشکل اصلی نوجوانان چاق عدم توجه وانگیزه است.این گروه به حمایت و تشویق والدین و پزشکشان نیاز دارند تا تحت یک برنامه ورزشی مناسب وزن اضافی را از دست بدهند

 

فهرست کتاب ها و منابع اینترنتی

- نام کتاب: قلب و ورزش نوشته : علی محمد حاجی زینعلی به ویراستاری  قربان ولیئی (1388) : انتشارات کتاب همراه

- نام کتاب : تغذیه، ورزش و سلامت، نوشته : فریبا کلاهدوز ، (1386) انتشارات کلک خیال

- http://www.rasekhoon.net/article

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 6:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

زندگی نامه اقبال لاهوری

بازديد: 391

زندگی نامه اقبال لاهوری

مقدمه

محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ لاهور) شاعر، فیلسوف، سیاست‌مدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود، که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سروده‌است. اقبال نخستین کسی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. اقبال در این کشور به طور رسمی «شاعر ملی» خوانده می‌شود.

زندگی نامه اقبال لاهوری

اقبال در سیالکوت، که امروزه در ایالت پنجاب پاکستان واقع شده‌است، به دنیا آمد. نیاکان او از قبیله سپروی برهمنان کشمیر بودند و در سده هفدهم میلادی، حدود دویست سال پیش از تولد او، اسلام آورده بودند. پدر او مسلمانی دیندار بود. اقبال قرآن را در یکی از مساجد سیالکوت آموخت و دوران راهنمایی و دبیرستان خود را در اسکاچ‌مشن کالج (Scotch Mission College) گذراند. تحصیلات او در رشته فلسفه در دانشگاه لاهور آغاز شد و مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در سال ۱۸۹۹م با رتبه اول از دانشگاه پنجاب دریافت کرد. وی پس از آن دانشگاه کمبریج و دانشگاه مونیخ مدرک دکترای خود را در رشتهٔ فلسفه گرفت.

آغاز شاعری اقبال لاهوری

در کالج مورد توجه یکی از معلمانش به نام مولانا میر حسین قرار گرفت. ذوق و استعداد شاعری علامه تا جائی معلمش را تحت تاثیر قرار داد که ایشان هر چند مخالف با شعر گفتن جوانان بود، خودش علامه را تشویق به سرودن نمود. علامه سروده‌های خود را در ابتداء جهت اصلاح به داغ دهلوی تسلیم می‌نمود داغ دهلوی نیز پس از مدتی اعتراف کرد که اشعار اقبال نیاز به تصحیح نداشته و از داشتن چنین شاگردی فخر و مباهات می‌کرد.

تخصصصات علمی اقبال لاهوری

علامه پس از اتمام دوره کالج، در رشته فلسفه دانشگاه لاهور ادامه تحصیل داده و با اتمام دوره فوق لیسانس از دانشگاه پنجاب با رتبه اول، عهده دار تدریس در رشته‌های تاریخ، فلسفه و علوم در همان دانشگاه گردید. اما فعالیت علامه و ذوق و قریحه وی فقط در عالم شعر و شاعری و فلسفه محدود نبوده بلکه ایشان در عالم اقتصاد نیز حرفی برای گفتن داشته‌اند تا جائیکه در سال 1901 م کتابی در همین زمینه به زبان اردو نوشتند.

اقبال و حضور در دانشگاه

ایشان پس از مدتی جهت تکمیل تحصیلاتش راهی اروپا گردیده که این سفر علمی تاثیر زیادی بر افکارش به جای گزارد. در دانشگاه کمبریج نیز فلسفه را ادامه دارد و در آنجا با یکی از پیروان هگل به نام مک تیگارت ملاقاتی انجام داد، همچنین فرصت آشنایی با پروفسور براون و نیکلسون را پیدا کرد. اقبال پس از کسب درجه فلسفه اخلاق در دانشگاه کمبریج راهی دانشگاه مونیخ آلمان گردیده و با ارائه پایان نامه خود تحت عنوان سیر در فلسفه در ایران موفق به دریافت درجه دکتری گردید. ایشان مدتی نیز به جای پروفسور آرنلد در دانشگاه لندن، به تدریس زبان و ادبیان فارسی پرداخت. ظاهرا در اواخر اقامتش در لندن، قصد ترک شعر و شاعری داشت که دوستانش مانند سرعبدالقادر و همچنین آرنلد مانع از این کار او شدند.

اقبال شاعر ملی اسلامی

علاوه بر تخصصات ذکر شده، ایشان در اروپا در زمینه زبان ادبیات فارسی نیز به مطالعاتی دست زد که بعدا این زبان را به عنوان زبان شعری خود برگزید. همچنین از جمله تحولاتی مهمی که در زندگی اقبال در اروپا تبدیل وی از یک شاعر وطنی به یک شاعر ملی اسلامی بود که کتاب بانگ درا شاهد خوبی بر این مدعاست. ایشان پس از بازگشت به وطن در سال 1908 میلادی به سمت رئیس بخش فلسفه دانشکده دولتی لاهور انتخاب گردیده و علاوه بر تدریس، اجازه وکالت نیز کسب نموده اما پس از چندی، فقط شغل وکالت را ادامه داده و از تدریس دست کشید.

حرکتهای سیاسی اقبال لاهوری

اقبال در سال 1926 م، به عضویت مجلس قانونگذاری انتخاب شد. وضعیت زندگی ناگوار مردم و اختلافات در آن زمان و عشق به آزادی، اقبال را به سوی حرکتهای سیاسی سوق داد تا جائیکه اقبال پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را در جلسه سالیانه حزب مسلم‌بیگ در الله آباد را داد. همچنین ایشان نمایندگی مردم مسلمان شبه قاره را در اولین موتمر اسلامی فلسطین در بیت المقدس را داشته. ایشان در بازگشتی از کنفرانسی در لندن از اسپانیا و مسجد قرطبه دیدن کرده بودند که دیدار از این مسجد تاثیر زیادی در روحیه ایشان به جای گذارده بود، در منظومه‌ای آن را بیان داشته همچنین از افغانستان نیز دیداری کرده و به زیارت مزار حکیم ثنائی موفق گردید. در اواخر عمر نیز یعنی به سال 1933 از دانشگاه پنجاب موفق به دریافت دکتری افتخاری گردید.

بالاخره ایشان به دنبال تنگی نفس و ضعف قلبی که مبتلا گشته بود در روز پنجشنبه 21 آوریل 1938 مطابق بیستم صفر 1357 قمری دار فانی را وداع گفت.

اقبال در دورهٔ کارشناسی ارشد با توماس آرنولد ارتباط نزدیکی پیدا کرد و در اروپا نیز با با ادوارد براون و نیکلسون مراودات علمی داشت.

اقبال در سیالکوت، که امروزه در ایالت پنجاب پاکستان واقع شده‌است، به دنیا آمد. نیاکان او از قبیله سپروی برهمنان کشمیر بودند و در سده هفدهم میلادی، حدود دویست سال پیش از تولد او، اسلام آورده بودند. پدر او مسلمانی دیندار بود.[۲] اقبال قرآن را در یکی از مساجد سیالکوت آموخت و دوران راهنمایی و دبیرستان خود را در اسکاچ‌مشن کالج (Scotch Mission College) گذراند. تحصیلات او در رشته فلسفه در دانشگاه لاهور آغاز شد و مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در سال ۱۸۹۹م با رتبه اول از دانشگاه پنجاب دریافت کرد. وی پس از آن دانشگاه کمبریج و دانشگاه مونیخ مدرک دکترای خود را در رشتهٔ فلسفه گرفت.

اقبال در دورهٔ کارشناسی ارشد با توماس آرنولد ارتباط نزدیکی پیدا کرد و در اروپا نیز با با ادوارد براون و نیکلسون مراودات علمی داشت.

فعالیت‌های سیاسی

اقبال در دوران جنگ جهانی اول در جنبش خلیفه که جنبشی اسلامی بر ضد استعمار بریتانیا بود، عضویت داشت. وی با مولانا محمد علی و محمد علی جناح همکاری نزدیک داشت. وی در سال ۱۹۲۰ در مجلس ملی هندوستان حضور داشت اما از آنجا که گمان می‌کرد در این مجلس اکثریت با هندوها است پس از انتخابات ۱۹۲۶ وارد شورای قانونگذاری پنجاب شد که شورایی اسلامی‌بود و در لاهور قرار داشت. در این شورا وی از پیش‌نویس قانون اساسی که محمد علی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان نوشته بود حمایت کرد. اقبال در ۱۹۳۰ به عنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در الله آباد و سپس در ۱۹۳۲ در لاهور انتخاب شد.

چهرهٔ فرامرزی اقبال لاهوری

اقبال همواره کوشیده‌است که مردم را آگاه کرده و از بند استعمار برهاند؛ ازاین رو نگاهی ژرف به کشورهای استعمارشدهٔ اسلامی پیرامون خود داشت و با نظر به ویژگی‌های سیاسی آن زمان واندیشه‌های اسلامی، او پذیرش ویژه‌ای پیدا کرد. دلیل دیگر چهرهٔ فرامرزی وی را می‌توان در پیوستگی فرهنگی و تاریخی و مذهبی کشورش با برخی کشورهای همسایه مانند ایران و افغانستان دانست.

آرامگاه اقبال لاهوری در کجاست

اقبال یکی از نامورترین و سرشناس‌ترین شاعرپارسی‌گوی غیرایرانی در ایران است که نظیر شاعر بزرگی همانند بیدل دهلوی پذیرش ویژه‌ای در ایران یافته‌است.(این در حالی است که تفاوت شهرت بیدل در دیگر کشورها و ایران به‌اندازه‌ای است که نمی‌توان با هم سنجید.) از کل ۱۲ هزار بیت شعری که توسط اقبال سروده شده‌است ۷۰۰۰ بیت آن فارسی است. شریعتی در جائی وی را ایرانی‌ترین خارجی و شیعه‌ترین سنی خطاب کرده‌است.وی دکترای مربوط به سیر حکمت در ایران بوده‌است واو آرزو داشت تهران روزی جایگاه ژنو در اروپا را پیدا کند. شاید بنیادیترین دلیل شهرت اقبال در ایران چهرهٔ مذهبی او باشد چون بار نخست از سوی مذهبی‌ها(مانند مطهری و شریعتی) شناسانده شد. هرچند که اقبال بی‌گمان دلبستگی فراوانی به ایران داشته‌است و برخی از ملی‌گرایان نیز آن را ستوده‌اند ولی بیشتر گمان می‌رود که اینان برای همسو کردن خود با دیگران این کار را کرده‌اند و دلیل‌هایی که برای ستودن اقبال آورده‌اند چندان استوار نیست. مهم‌ترین اقبال شناس ایرانی آقای دکتر ملکی است که بقول خودش ده هزار صفحه مطلب در مورد اقبال نوشته و منتشر کرده‌است.

اقبال و فلسفه وی

اقبال یکی از فلیسوف بزرگ اسلام هستند۔منبع فکرشان با قران ارتباط دارد۔اقبال معتقد است که روح قرآن با تعلیمات یونانی سازگاری ندارد و بسیاری از گرفتاری‌ها از اعتماد به یونانی‌ها ناشی شده‌است. از نظر وی از آن‌جا که روح قرآن به امور عینی توجه داشت و فلسفهٔ یونانی به امور نظری می‌پرداخت، کوشش مسلمانان برای قهم قرآن از منظر تعالیم یونانی بفهمند محکوم به شکست است.

در باب فهم تجربی و پوزیتیو او معتقد است که اندیشهٔ مسلمانانی مانند ابن‌حزم در خصوص ادراکات حسی به‌عنوان منبع شناخت و ابن‌تیمیه در تبین اهمیت روش استقرا، کندی در خصوص احساس متناسب با انگیزه و استعمال آن در روان‌شناسی، مقدمات نظری مباحث تجربی جدید غرب را پدید آورد.. اقبال شکوفایی روش تجربه و مشاهده را در تمدن اسلامی در نتیجهٔ جدال ممتد با اندیشهٔ یونانی می‌داند. وی در تأیید پیشگامی مسلمین در روش تجربی شاهد مثال‌هایی را از آثار و نظریه‌های علمی جاحظ و ابن مسکویه در نظریهٔ تکامل، بیرونی در ریاضیات و مسئلهٔ زمان، خوارزمی در جبر و اعداد و عراقی و خواجه محمد پارسا در روان‌شناسی دینی ذکر می‌کند.

انتقادات به اقبال

گروهی از روشنفکران به این مسئله که اقبال مفهوم ابرانسان نیچه را مقبول دانسته خرده گرفته‌اند. باور به مفهوم اَبَرمرد در توصیفات اقبال در مورد خودمحوری، خود بودن و احیاء تمدن اسلامی بازتاب یافته‌است. تشویق اقبال به بازگشت اسلام به صحنه سیاست و ضدیت با تمدن غرب و رد دستاوردهای فرهنگی و علمی غرب از دیگر مسائل مورد انتقاد گروه‌هایی از اندیشمندان است. چندین تن از دانشوران توصیفات شاعرانه او از زندگی کاملاً مطابق با قوانین اسلام را غیرعملی دانسته و آن را بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به جوامع گوناگون با میراث متنوع فرهنگی بشر می‌دانند. در نظر بسیاری پافشاری اقبال بر یگانگی اسلامی و جدایی فرهنگی از دیگران به همزیستی جوامع بشری لطمه می‌رساند.

در حالیکه در حوزه زبانی اردو از او به عنوان شاعری بزرگ یاد می‌شود ولی باور عمومی بر اینست که اشعار اردوی اقبال نسبت به آثار اولیه فارسی او ضعیفترند و الهام‌بخشی، نیرو و سبک لازم را دارا نیستند.

آثار اقبال لاهوری

ناله یتیم نخستین اثر اقبال بود و وی آن را در سال ۱۸۹۹ در جلسه سالیانه انجمن حمایت‌الاسلام در لاهور خواند. آثار اقبال به طور کلی عبارت‌اند از:

    علم‌الاقتصاد: نخستین کتاب درباره اقتصاد به زبان اردو، چاپ ۱۹۰۳ در لاهور.

    تاریخ هند

    اسرار خودی (منظوم، فارسی)

    رموز بیخودی (منظوم، فارسی)

    پیام مشرق (منظوم، فارسی)

    بانگ درا

    زبور عجم (منظوم، فارسی)

    جاویدنامه (منظوم، فارسی)

    پس چه باید کرد ای اقوام شرق (منظوم، فارسی)

    احیای فکر دینی در اسلام (انگلیسی)

    توسعهٔ (سیر) حکمت در ایران (انگلیسی)

    مثنوی مسافر

    بال جبرئیل

    ضرب کلیم

    ارمغان حجاز

    یادداشت‌های پراکنده

مهمترین اثر علامه اقبال کتاب تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام است که که از ۵ فصل با نام‌های زیر تشکیل شده‌است: فصل ۱ دانش و تجربه دینی؛ فصل۲ آزمون فلسفی جهت رازگشایی از تجربه دینی؛ فصل۳ تصور خدا ومعنای نیایش؛ فصل ۴ خودانسانی:آزادی و جاودانگی اش؛ فصل ۵ روح فرهنگ اسلامی ؛ فصل ۶ اصل حرکت در ساختار اسلام ؛ فصل ۷ آیا دین امکان پذیر است؟ این کتاب از انگلیسی به فارسی در اردیبهشت ۹۱ توسط دکتر محمد مسعود نوروزی ترجمه شد. مقدمه‌ای جامع در باب افکار و زندگی خصوصی علامه اقبال و همچنین الحاق توضیحات تکمیلی به صورت پاورقی و ترجمه بسیار دقیق و گزینش بهترین واژگان برای معادل‌های انگلیسی آن از ویژگی‌های این ترجمه‌است.

نمونه شعرهای مذهبی اقبال لاهوری

از نويسندگان مذهبي و يا غير مذهبي اهل سنت هم که بگذريم ، چهره زنده ياد علامه اقبال لاهوري در ميان شاعران اهل سنت که به ستايش از امام حسين¬(ع) و نهضت عاشورا پرداخته ، بيشتر از همه مي درخشد و اين اثر بخشي بسيار شديد و عميق، نهضت عاشورا را در تفکر نوي سياسي اهل سنت و هنر و ادبيات آنان نشان مي دهد.

شايد اقبال در قرن اخير بيش از هر شاعر اهل سنت ديگر، نهضت حسيني را با ملاحظاتي تفکرآميز به ادب منظوم فارسي وارد کرده است . امام حسين از نظر اقبال ، يک شخص کامل براي برانگيختن و بيدار ساختن ملت هاي خوابيده مسلمان و نيز مبارزه مؤثر و شهادت فداکارانه اش، تفسير کننده رازهاي پنهان قرآن مي باشد.

هر که پيمان با هو الموجود بست                گردنش از بند هر معبود رست

تيغ بهر عزت دين است و بس                     مقصد او حفظ آئين است و بس

خون او تفسير اين اسرار کرد                       ملّت خوابيده را بيدار کرد

رمز قرآن از حسين آموختيم                        زآتش او شعله اندوختيم

و همچنين اقبال به مادران امروز توصيه مي کند که فرزنداني حسين وار تربيت کنند.

هوشيار از دستبرد روزگار               گير فرزندان خود در کنار

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 6:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سبک رئالیــــسم

بازديد: 5965

تحقیق درباره سبک رئالیــــسم

مفهوم لغوی کلمه ی رئال

رئال (Real) در لغت به معنای واقعیت است و رئالیسم یعنی واقع نمایی.

شرح مکتب رئالیسم

رئالیسم، مكتبی ادبی هنری است كه در اواسط قرن نوزدهم میلادی یعنی در فاصله سال‌های 1850 1880 در اروپا و آمریكا رواج یافت.

    این مكتب عكس العملی بود در مقابل مكتب رمانتیك. رمانتیك مكتبی درون گرا و ذهنی بود كه برای فرار از واقعیت اكنون، به دنیای گذشته پناه می‌برد كه البته این دنیای ساختگی غالباً مبنای واقعی نداشت، اما رئالیسم مكتبی عینی و بیرونی بود كه بر بیان واقعیت‌های جامعه تأكید بسیار داشت و معتقد بود كه آثار متكلفانه و دیرفهم مكتب‌های رمانتی‌سیسم و كلاسیسیم راه به جایی نمی‌برد و برای نشان دادن تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.[1]

  پایه‌گذاران اصلی رئالیسم در فرانسه نویسندگان و شاعران كم شهرتی بودند كه به طور صریح با مكتب رمانتیسیم مقابله می‌كردند. از جمله این افراد می‌توان به شامفلوری ، مورژه  و دورانتی  اشاره كرد. نخستین عرصه‌ای كه رئالیسم توانست در آن خودی نشان بدهد، هنر نقاشی بود و گوستاو كوربه (1819 1877 م) یكی از پیشگامان آن محسوب می‌شود.

  بالزاك (Balzak) (1799 – 1850 م) نیز اولین كسی است كه با نوشتن رمان‌هایی در مجموعه «كمدی انسانی»، مسائل اجتماعی را به شكل جدی‌تری مطرح نمود. این رمان‌ها درباره زندگی قشر متوسط مردم فرانسه سخن می‌گفت. با وجود آنكه بالزاك قصد تشكیل مكتبی را نداشت، اما با نگارش این آثار به عنوان پیشرو نویسندگان رئالیست مطرح شد.[2]

  در انگلستان، جورج الیوت  و در آمریكا ویلیام دین هاولز  نیز مكتب رئالیسم را پایه‌گذاری كردند.

  در مكتب رئالیسم، اصل بر این است كه نویسنده در اثر خود تخیل خود را چندان به كار نگیرد، بلكه با بی طرفی و به دور از هرگونه قضاوتی تنها راوی یك داستان باشد؛ داستانی درباره زندگی مردم رنج كشیده و ضعیف و كارگران و پیشه ورانی كه تا آن زمان در هنر و ادبیات توجه زیادی به آنها نشده بود. نویسندگان رئالیست می‌كوشیدند زندگی مردم زمان خود را به شكلی كاملاً عینی و واقعی در آثار خود منعكس كنند. رئالیست‌ها در واقع منتقدان اصلی جامعه خود بودند. آنها با نشان دادن مشكلات اجتماعی و فاصله طبقاتی میان مردم و پرده برداشتن از اعمال ناشایست طبقه اشراف، اعتراض خود را به هیات حاكم ابراز می‌داشنتد.[3]

  رئالیست‌ها معتقد بودند كه دیگر ذائقه مردم شعر را نمی پسندد. به همین سبب، آنها زمان و داستان كوتاه را برای بیان افكار خود را برگزیدند.  این گونه بود كه شعر و عشق كه دو ركن اساسی مكتب رمانتیك بود، از دستور كار رئالیست‌ها خارج شد.[4]

  مهم‌ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است كه انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می‌كند و ریشه همه رفتارهای نیك و بد او را در اجتماع جست و جو می‌كند.[5] بنابراین رمان نویسی كه در این مكتب قلم می‌زند، باید شناخت درستی از محیط اطراف خود داشته باشد. او باید بتواند با نفوذ به دنیای درون شخصیت‌ها، تصویر روشنی از آنها در پیش چشم مخاطب ترسیم نماید. قهرمانان رمان‌های رئالیستی غالباً از طبقه متوسط اجتماع برگزیده می‌شدند كه نماینده هم نوعان و هم فكران خود بودند.[6]

به سبب واقع‌گرایی و نیز پیوندی كه مكتب رئالیسم میان فرد و جامعه برقرار كرد، این مكتب هیچ گاه رونق خود را از دست نداد و به یك دوره خاص محدود نشد، بلكه در همه دوران‌ها هوادارانی برای خود كسب نمود.

  یكی از نویسندگانی كه آثارش در پیشبرد اهداف رئالیست‌ها سهم بسزایی داشت، گوستاوفلوبر (Gustave Flavbert) (1821 – 1880 م) بود كه رمان «مادام بوواری»  را بر اساس یك ماجرای واقعی نوشت. این رمان توانست مخاطبان زیادی را در تمام دنیا جلب نماید.

  به جز نویسندگان فرانسوی، نویسندگان دیگری در نقاط مختلف جهان ظهور كردند كه با آثار خود نقش مهمی در بیداری مردم داشتند. در انگلستان، چارلز دیكنز و جورج الیوت در ترویج مكتب رئالیسم مؤثر بودند. جان اشتاین بك، ارنست همینگوی   و توماس مان  نیز در آمریكا این مكتب را رونق بخشیدند. در روسیه، تورگینف ، لئوتولستوی ، داستایفسكی  و ماكسیم گوركی  آثاری در این حوزه پدید آوردند.[7]

  مكتب رئالیسم در ایران، پس از نهضت مشروطه مورد توجه قرار گرفت كه منجر به آفرینش رمان‌هایی با مضامین اجتماعی و سیاسی گردید. نویسندگان این رمان‌ها سعی داشتند به گونه‌ای واقعیت‌های اجتماع خود را در این آثار منعكس نمایند. یكی از مسائلی كه در اكثر رمان‌های آن دوره به چشم می‌خورد، توجه به حقوق پایمال شده زنان و اوضاع ناگوار آنها در جامعه بود.

  نخستین رمان واقع گرای فارسی رمان اجتماعی «تهران مخوف» نوشته مرتضی مشفق كاظمی بود. از دیگر رمان‌های واقع گرای فارسی می‌توان به این آثار اشاره كرد: چشم‌هایش، نوشته بزرگ علوی؛ حاجی آقا، اثر صادق هدایت؛ مدیر مدرسه، نوشته جلال آل احمد؛ سووشون، اثر سیمین دانشور؛ شوهر آهو خانم، تألیف علی‌محمد افغانی و رمان‌های جای خالی سلوچ و كلیدر نوشته محمود دولت آبادی.[8]

انواع رئالیسم در جهان :

 واژه رئالیسم از (Real) که به معنای واقع است، مشتق شده و به معنای مکتب اصالت واقع است. مکتب رئالیسم نقطه مقابل مکتب ایده آلیسم است؛یعنی مکتبی که وجود جهان خارجی را نفی کرده و همه چیز را تصورات و خیالات ذهنی می داند. در حالی که رئالیسم  Realismیعنی اصالت واقعیت خارجی و قائل به وجودجهانی خارج و مستقل از ادراک انسان است. به طور کلی یک رئالیست، موجوات جهان خارج را واقعی و دارای وجود مستقل از ذهن خود می داند. به این معنا همه انسان ها رئالیست هستند زیرا همه به وجود دنیای خارج اعتقاد دارند حتی ایده آلیست ها زیرا باید جهان خارج را موجود دانست تا بتوان کاری کرد یا سخنی گفت. کلمه رئالیسم در طول تاریخ به معانی مختلفی غیر از معنایی که گفته شد، استعمال شده است . مهمترین این کاربردها ، معنایی است که در فسلفه مدرسی یا اسکولاستیک رواج داشته است. درمیان فلاسفه مدرسی، جدال عظیمی برپا بود که آیا «کلی» وجود خارجی دارد و یا اینکه وجودش فقط در ذهن است؟ کسانی که برای «کلی» واقعیت مستقل از افراد قائل بودند، رئالیست و کسانی که «کلی» را تنها دارای وجودی ذهنی و در ضمن موجوات محسوس می دانستند و برای آن وجود جدا از جزئیات قائل نبودند، ایده آلیست خوانده می شدند. بعدها در رشته های مختلف هنر مانند ادبیات نیز سبک های رئالیستی و ایده آلیستی به وجود آمد و سبک رئالیسم مقابل سبک ایده آلیسم به کار برده شد. سبک رئالیسم ، یعنی سبک گفتن و نوشتن متکی برنمودهای واقعی و اجتماعی اما سبک ایده آلیسم عبارت از سبکی متکی به تخیلات شاعرانه گوینده یا نویسنده است. رئالیسم در این مورد نوعی واقع گرایی است که در رمان و نمایشنامه خیال پردازی و فردگرایی رومانتیسم را از بین می برد و به مشاهده واقعیت های زندگی و تشخیص درست علل و عوامل و بیان تشریح و تجسم آنها می پردازد. هدف حقیقی رئالیسم تشخیص تاثیر محیط و اجتماع در واقعیت های زندگی و تحلیل و شناساندن دقیق «تیپ »هایی است که در اجتماع معینی به وجود آمده است. درحکمت عرفان اسلامی، «واقعیت» امری ذومراتب است و در نظام هستی، «واقعیت مثالی» قرار دارد و باطن واقعیت ملکوتی یا مثالی نیز واقعیت جبروتی است که البته در زبان حکما و عرفا، از این مراحل بیشتر با تعبیر «حقیقت» نام می برند و معمولا واژه (Real) یا واقعیت درخصوص مرتبه محسوس عالم و واقعیات حسی به کار برده می شود. مرحوم علامه طباطبایی در مقابل سوفسطائیان و آن دسته از فیلسوفان موسوم به ایده آلیست که به نحوی منکر وجود عالم عینی بیرون از ما بودند، اساس اندیشه فلسفی خود را «رئالیسم» نامیدند.

رئالیسم (Realism) یعنی اصالت واقعیت خارجی. این مکتب به وجود جهان خارج و مستقل از ادراک انسان قائل است. از این رو کار نویسنده این مکتب به کار یک مورخ نزدیک می شود با این تفاوت که عادت و اخلاق مردم اجتماع خویش را بیان می کند. در یک احصاء مختصر می توان از سه منظر به مفهوم رئالیسم (واقع گرایی) و مفهوم مقابل آن ایده آلیسم نگریست:

الف- رئالیسم هستی شناختی؛ از نظر این دیدگاه «واقعیت» عبارت از آن مرتبه از واقعیت است که ظهور عینی و محسوسی دارد و ظاهر وجود است و «حقیقت» همانا مرتبه باطنی و عینی ای است که اصیل تر و واقعی تر از مرتبه محسوس است و «واقعیت باطنی» این عالم محسوس، یا «حقیقت» آن را تشکیل می دهد که در نظام هستی شناسی حکمی- عرفانی آن را «واقعیت ملکوتی» یا «عالم مثال» می نامند.

ب- رئالیسم معرفت شناختی؛ در این منظر که برگرفته از تعریف افلاطونی- ارسطویی از حقیقت است، «واقعیت» عبارت است از عالم عینی مستقل از وجود ما و «حقیقت» عبارت است از انطباق تصویر ذهنی فاعل شناسا با واقعیت خارجی. اگر تصویر ذهنی شناسنده ، مبتنی بر «واقعیت » باشد ، قضیه ای صادق و معادل «حقیقت» است و اگر تصویر یا قضیه ذهن شناسنده انطباق با واقعیت خارجی نداشته باشد، قضیه ای «کاذب» است.

ج- رئالیسم اخلاقی و ارزشی؛ از منظر اخلاقی و ارزشی، واقعیت یا رئالیته عبارت از امری است که وجود دارد و غالبا زشت و غیراخلاقی و ناپسند است و حقیقت همانا وضعیت آرمانی و موعودی است که باید جانشین واقعیت موجود گردد. از این منظر رئالیسم به معنای پذیرش زشتی و بی عدالتی واقعیت موجود، بدون تلاش جدی یا بنیادین برای تغییر آن است. از این منظر، فرد رئالیست یا واقع گرا کسی است که دعوت به پذیرش وضع موجود عالم و نحوی تسلیم انفعالانه در برابر آن دارد و تلاش انقلابیون آرمان گرا را نحوی ایده آلیسم و پنداربافی می داند. در بررسی اصطلاح رئالیسم و رئالیته باید به این مهم توجه کرد که واقعیت در فلسفه مدرن غربی، محدود به عالم محسوس و قابل کشف، از طریق تجربه حسی و روش های ساینتیفیک (علمی) است و در نسبت با بشرمدرن خود بنیاد به عنوان سوبژه معادلی صرف ابژه مطرح می شود. از نمایندگان بزرگ رئالیسم در فرانسه بالزاک و استاندال ، در انگلستان دیکنز و در روسیه تولستوی و داستایفسکی را می توان نام برد.

سبک رئالیسم چیست

نقطه شروع سبک رئالیسم (Realism) را می توان اوایل قرن 19 میلادی دانست که در این دوره نقاشانی در اروپا و سایر نقاط دنیا به این سبک هنری تمایل نشان دادند.

در این سبک هنری، هنرمند سعی دارد واقعیت های دنیای پیرامون خویش را همانگونه که به چشم می آیند و همانگونه که برای سایر انسان ها قابل رویت هستند به نمایش در آورد. به عبارت دیگر در این سبک، نقاش آنچه را که به چشم مشاهده می نماید بدون هیچگونه اغراق یا دخالت احساسات شخصی خویش به تصویر میکشد.

در نقاشی های سبک رئالیسم، نقاش سعی در انتقال خوبی ها، بدی ها، زشتی ها و زیبایی های جهان هستی به صورتی واقع گرایانه و خالی از خیال پردازی و احساس گرایی های غیر واقعی را دارد. نقاش به روی بیننده پنجره ای را می گشاید تا بیننده را با گوشه ای از دنیای پیرامون خویش آشنا کرده و به حقایق این دنیا آگاه سازد، به همین خاطر این سبک را رئالیسم (واقع گرایی) می نامند.

 یکی از نقاشی های مشهور این سبک، تابلو سنگ شکنان، اثر گوستاو کوربه،هنرمندبرجسته رئالیسم و یکی از پیشکسوتان این سبک است که به شکلی ساده و به دور از خیال پردازی ودستکاری دنیای واقعی به تصویر دو سنگ شکن پرداخته و جزئیات را با دقت و به همان شکل طبیعی به تصویر کشیده است.

گالری نقاشی رنگ به رنگ

علیرغم اینکه هنر نقاشی دارای سبک های بسیار زیبا و متنوعی است، به دلیل استقبال هنرمندان ایرانی و خارجی از این سبک نقاشی برداشت عمومی از کلمه نقاشی برداشتی رئالیستی است. بسیاری از هنرمندان قدیم و معاصر ایرانی دنباله رو این سبک هنری بوده اند که از آنجمله می توان استاد محمد غفّاری (کمال الملک) و استاد مرتضی کاتوزیان را نام برد.

رابطه رئالیسم و تعلیم و تربیت

رئالیسم که در فارسی "واقع‌گرایی" و "اصالت واقع" نامیده می‌شود، تقریبا نقطه‌ی مقابل ایده‌آلیسم بوده و برای اشیای مستقل از ذهن و فکر ما واقعیت قایل است. رئالیسم، اشیاء را آن‌چنان که هستند، قبول دارد و از تعبیر و تفسیر جهان خارج طبق تجربه‌های شخصی خودداری می‌کند. آنچه که در این مقاله آورده شده است، چکیده‌ آرای فیلسوفان و رئالیست‌های غربی است.

دو اصل فلسفه‌ی رئالیسم چیست

1. اصل استقلال(ناپیوستگی): یعنی وجود جهان، اشیاء و حوادث در روابط بین اشیاء و حوادث به انسان بستگی ندارد. به عبارت دیگر، جهان، مستقل از ذهن و عقل انسان وجود دارد، اگرچه انسانی نباشد که آن را درک کند.

2. اصل قابلیت شناسایی: یعنی جهان آن‌چنان که هست، قابلیت شناخته‌شدن را دارد. به بیان دیگر، جهان را آن‌چنان که وجود دارد، می‌توان شناخت.

واقع‌گرایان غربی به منطق استقرایی(تفکر از جزء به کل) و روش علمی معتقدند و میان پدیده‌های جهان به روابط علت و معلولی عقیده دارند و جهان را مکانیکی می‌پندارند.

اندیشه‌های واقع‌گرایانه، تاریخی طولانی دارد. معمولا ارسطو را پدر فلسفه‌ی واقع‌گرایی می‌دانند. از زمان وی تاكنون فیلسوفان واقع‌گرا هر كدام تفكرات متفاوت داشته‌اند و هرچه به زمان حال نزدیك‌تر می‌شویم، بر گستره‌ی تفكرات رئالیستی افزوده می‌شود. عمده‌ترین معیار برای تمایز رئالیست از ایده‌آلیست، پذیرش جهان مادی و طبیعی به عنوان یك واقعیت غیرقابل‌كتمان است و اینكه دانش‌ها و ارزش‌ها، مستقل از ذهن انسان وجود دارند. با این حال، برخی از متفكران رئالیست علاوه بر عالم مادی به عالم غیرمادی نیز باور دارند. از اینرو برخی از اندیشمندان، رئالیست‌ها را به واقع‌گرایان علمی یا طبیعی و عقلانی یا قدیمی تقسیم كرده‌اند.

واقع‌گرایان طبیعی یا علمی، جهان را مستقل از ذهن و زیر سیطره‌ی قوانین طبیعی می‌دانند و می‌گویند وظیفه‌ی علم این است كه به شناخت هستی طبیعی بپردازد. در تربیت نیز بیشتر به پرورش حواس و تشویق شاگردان به مشاهده و تجربه تمایل دارند. آنها جریان تربیت را شكل دادن به رفتار انسان دانسته و با تلقی كردن انسان به عنوان موجودی زیستی اجتماعی، او را برای سازگاری با محیط طبیعی و اجتماعی آماده می‌كنند.

اما واقع‌گرایان عقلانی یا قدیمی(كلاسیك یا سنتی)، معتقد به دو بعد جسم و روح در كل وجود انسان هستند. آنها انسان را با وجود جسمانی روحانی بودنش به صورت یك كل، مورد توجه قرار داده و معتقدند كه از آنجا كه كل هستی به‌طور طبیعی دارای چنین جنبه‌هایی است، بنابراین برخورد ما با كل وجود انسان بدون توجه به دو جنبه‌ی وجود او، باید یكسان باشد. واقع‌گرایی عقلانی، غرض اصلی از تربیت را، سعادت انسان می‌پندارد و تحقق آن را در پرورش انسانی متعادل كه دارای قوای جسمانی و روحانی هماهنگ باشد، امكان‌پذیر می‌داند.

واقع‌گرایی علمی چیست

انسان در واقع‌گرایی علمی: در این دیدگاه که دنباله‌ی تحولات علمی پس از رنسانس اروپا است، انسان به عنوان موجودی زیستی اجتماعی در نظر گرفته شده است. براساس این نگرش، تجربه‌های اکتسابی نقش مهمی در ساختن انسان ایفا می‌کنند. در این مکتب، بر این اعتقاد که انسان و ویژگی‌های وی، حاصل برخورد ارگانیسم با محیط است، تأکید می‌شود.

با پیدایش این نظریه نفس، عقل، روح و استعدادهای ذاتی جای خود را به روان و کنش‌های روانی داد. به این معنی که، رفتار انسان را حاصل کنش و واکنش‌های درونی و ذاتی دانستند که از بدو تولد تا بزرگسالی در برخورد با محیط صورت می‌گیرد. اندیشه‌های فرانسیس بیکن، جان لاک و دیگر متفکران پس از رنسانس پایه‌های این تفکر را به وجود آورده و نظریه‌ی داروین، آن را به اوج رساند.

هستی‌شناسی: جهان در این دیدگاه(رئالیسم علمی)، فقط به جهان مادی و قابل تجربه محدود می‌شود که علم، هر روز بخشی از آن را کشف می‌کند و این اکتشاف پیوسته و مستمر صورت می‌گیرد. از نظر رئالیسم علمی، غایتی برای جهان وجود ندارد و هستی لایتناهی است.

ارزش‌شناسی: ارزش‌ها، همه نسبی و پیوسته در حال تغییر و تحول‌اند. در حقیقت فقط این موضوع مطلق است که، همه چیز نسبی است. حقایق که انعکاس واقعیت در ذهن انسان است، تا زمانی ارزش مطلق دارد که دستخوش تغییر و تحول نشده باشد. به محض اینکه شرایط تغییر به وجود آمد، حقایق و واقعیات نیز دگرگون می‌شود و والاترین ارزش‌ها، ارزش‌های انسانی است. "انسان" موضوع و مرکز تمام فعالیت‌های آدمی است. هنر، اخلاق و یافته‌های دیگر علوم انسانی باید در خدمت بشر قرار گیرند.

شناخت‌شناسی: تنها وسیله‌ی شناخت و دقیق‌ترین آن، شناخت علمی است که به صورت روش خاص علمی انجام می‌پذیرد. این شناخت نیز نتیجه‌ی تجربه‌ی انسان است که در طول تاریخ و با گذشت سال‌ها، بدان دست یافته است.

به نظر برخی از رئالیست‌ها، ذهن انسان هنگام تولد، همانند لوح سفید است و به‌تدریج در طول زندگی از راه حواس مختلف نقوشی بر آن بسته می‌شود که ما از آنها به "محفوظات" یا "معلومات" تعبیر می‌کنیم و این نقش بستن را به اصطلاح "یادگیری" می‌نامیم. واقعیت، جنبه‌ی مادی داشته و درک آن جز از راه حواس و تجربه امکان‌پذیر نیست.

واقع‌گرایی عقلانی چیست

انسان در واقع‌گرایی عقلانی: این دیدگاه به پیروی از ارسطو معتقد است كه انسان موجودی جسمانی روحانی است. به عبارت دیگر، انسان دارای ویژگی‌های بسیاری است كه خاص خود اوست. بارزترین آنها عقل است و عقل از نیروهای عمده‌ی روح است و آنچه انسان را انسان می‌سازد، روح یا نفس اوست كه بر فراز تمام ویژگی‌های طبیعی و جسمی او قرار دارد. روح، برترین مرتبه‌ی هستی انسان است و قوه‌ی عقل و اندیشه انسان از روح است كه می‌تواند با نفوذ در پدیده‌های مادی، ماهیت غیرمادی و معقول را شناخته و هدف‌هایی برتر از اهداف مادی را خواستار باشد.

هستی‌شناسی: واقع‌گرایان عقلانی، در این نكته توافق دارند كه جهان مادی و واقعی مستقل از ذهن ما وجود دارد، اما واقعیت را منحصر به جهان مادی نمی‌دانند. از نظر آنان، جهان دارای صفاتی است كه با یكدیگر روابط متقابل دارند. اشیاء مانند كوه، انسان، سنگ و ... در جهان ثابت هستند و تغییر نمی‌كنند؛ مثلا اگر همه‌ی انسان‌ها از بین بروند، انسان بودن باقی می‌ماند.

شناخت‌شناسی: در این دیدگاه، شناخت به وسیله‌ی تجربه و عقل صورت می‌پذیرد. یعنی عقل می‌تواند جهان را همان‌گونه كه هست، درك كند؛ چون عقل به شناخت كلیات می‌پردازد و در این راه از حواس نیز كمك می‌گیرد، اما تجزیه و تحلیل داده‌های حسی و تجربی بر عهده‌ی تعقل است.

ارزش‌شناسی: در رئالیسم عقلانی، ریشه‌ی ارزش‌ها در ساخت وجودی و روابط انسان‌ها وجود دارد. ممکن است جزئیات ارزش‌ها تغییر کند اما شالوده و اساس ارزش‌ها ثابت هستند. ولی در دیدگاه رئالیسم طبیعی یا علمی، هر چیز سازگار با طبیعت، ارزش است و ارزش‌ها واقعیات اجتماعی را منعکس می‌کنند و با تغییر واقعیات اجتماعی، ارزش‌ها نیز تغییر می‌کنند.

 

منابع:

[1] . نك: سيد حسيني، سيما؛ فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران، مرواريد، 1375، چاپ دوم، ص 155.

[2] . نك: انوشه، حسن (به سرپرستي)؛ فرهنگنامه ادبي فارسي (دانشنامه ادب فارسي 2)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول، ص 611.

[3] . نك: سيد حسيني، رضا؛ مكتب‌هاي ادبي، تهران، نگاه، 1384، چاپ سيزدهم، ص 263.

[4] . نك: مروت، منصور، آشنايي با مكتب‌هاي ادبي، تهران، سخن، 1385، چاپ اول، ص 98 .

[5] . نك: همان.

[6] . نك: نوري، نظام الدين، مكتب‌ها، سبك‌ها و جنبش‌هاي ادبي هنري جهان تا پايان قرن بيستم، تهران، زهره چاپ سوم، 1385، ص 206.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 5:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره سکولاریسم

بازديد: 2541

تحقیق درباره سکولاریسم

تعریف مفهومی واژه سکولاریسم

مفهوم کلاسیک سکولاریسم در مسیحیت، نقطة مقابل ابدیت و الوهیت است. سکولار یعنی آنچه به این جهان تعلق دارد و به همان اندازه از خداوند و الوهیت دور است. و سکولاریسم همان مخالفت با تعلیم شرعیات و مطالب دینی و موافقت با عرف گرایی و اعتقاد به اصالت امور دنیوی است. مثلاً وقتی گفته می شود «قوانین سکولار»، منظور حقوق و قوانین عرفی و دنیوی است و یا منظور از عرفان سکولار  ، عرفان ناسوتی و دنیوی است.

سکولاریسم از نظر اصطلاح، در سیر تاریخ، معانی گوناگونی به خود گرفته است: اولین بار در معاهدة وستفالی (1684 م) به مفهوم خروج سرزمین هایی از تملک کلیسا به کار رفت؛ پس از آن به مرور، معانی دیگری را همچون تفکیک دین از سیاست، تفوق دولت بر کلیسا، تقلیب و دگرگون سازی دین و در نهایت طرد دین از ساحت حیات اجتماعی انسان، به خود گرفت. واژه هایی چون «دنیاگرایی»، «دنیازدگی»، «دنیوی گرایی». «جدا انگاری دین و دنیا»، «لادینی»، «دین گریزی»، و «عرفی گرایی» از جمله معادل هایی است که توسط نویسنده ها و مترجمان مختلف برای واژه سکولاریسم به کار گرفته شده است.

بنابر این، هر چند تا به حال در معادل گذاری این واژه در زبان فارسی، توافقی حاصل نشده است. لیکن شاید بتوان آن را به این صورت تعریف کرد که سکولاریسم عبارت است از: گرایشی که طرفدار و مروج حذف یا بی اعتنایی و به حاشیه راندن دین در ساحت های مختلف حیات انسانی، از قبیل سیاست، حکومت، علم، عقلانیت، اخلاق و امثال آن است.

معرفی حقوق سکولار

براي آشنايي با حقوق سكولار كافي است به معناي سكولاريسم توجه شود زيرا حقوق سكولار ريشه در سكولاريسم دارد سكولاريسم مكتب يا انديشه‌اي است كه به جدايي دين از دنيا و در معنايي خشن به انكار دين و خرافي پنداشتن آن معتقد است. از اين رو از ديدگاه سكولار حقوق يعني حق‌هايي كه منشأ الزام آنها و جعل‌شان دين نيست و از تمامي مكاتب حقوقي كه دين را منشأ الزامات حقوقي به شمار نمي‌آورند به اسم حقوق سكولار مي‌توان نام برد  خواه مكتب حقوق طبيعي و خواه حقوق پوزيستي از آن رو كه گرايش غالب و مسلط بر فلاسفه حقوق و حقوق‌دانان اين روزگار، ديدگاه كساني است كه براي قوانين حقوقي پشتوانه حقيقي قائل نيستند به تبيين و نقد اين ديدگاه مي‌پردازيم.

دولت سکولار برپایه دفاع از آزادی ادیان که هدف سکولاریسم است بنا شده‌است. از دیگر ویژگی‌های این دولت عدم دخالت دین در سیاست و قانون است. قانون همگی شهروندان را به طور یکسان بدون دخالت دین، تحت پوشش قرار می‌دهد. و از این لحاظ تبعیضی قائل نیست. شهروندان یک دولت سکولار مجبور نیستند بیخدا باشند. در برخی کشورهای سکولار مانند هند، آمریکا یا تایلند اکثریت دیندار هم وجود دارند.

از نظر اين مكاتب حقويقي قوانين حقوقي هيچ واقعيتي، در وراء خود ندارند، واقعيت آنها همين واقعيت جعلي و اعتباري و وضعي است كه قانونگذار به آنها مي‌بخشد و از ديدگاه مكاتب تاريخي و پوزيستي مردم تنها قانونگذار معتبرند و آنان هستند كه اگر قانوني را پذيرفتند مشروعيت مي‌يابد و اعتبار پيدا مي‌كند و اگر موافق با خواست مردم نبود فاقد اعتبار و ارزش است به تعبير ديگر مقبوليت مردمي قانون عين مشروعيت و ارزشمندي آن است .

كوتاه سخن اين كه ملاك ارزشمندي قوانين حقوقي از ديدگاه حقوق سكولار، مقبوليت آنها از سوي مردم است هم به اين دليل كه منطقاً و عقلاً بايد به رأي مردم اعتبار داد و هم به اين دليل كه عملاً چاره‌اي جز اين نيست (اگر مردم قانوني را نپذيرند اجرا هم نخواهند كرد و وضع چنين قانوني لغو خواهد بود) و اين ديدگاه امروزه بر محافل حقوقي جهان غلبه و سيطرة چشمگير دارد كه شاهد بر اين مدعا، كثرت و تعدد كشورهاي دموكراتيك در سطح جهان مي‌باشد.

شرایط یک کشور سکولار چیست:

در یک کشور سکولار، دولت و قوانین در باب دین و مذهب بصورت خنثی عمل می‌کنند، و هیچ فرقه و یا مسلکی را رسما ترجیح نمی‌دهد. در یک کشور سکولار، فرقی بطور رسمی ندارد که شهروندان آن از چه دین و مذهبی باشند، و به افراد خاصی بخاطر داشتن دین و مذهب خاصی بهایی داده نمی‌شود. در یک کشور سکولار، اغلب بطور رسمی دین و مذهبی وجود ندارد، چرا که در کشور سکولار دین و مذهب یک امر شخصی محسوب می‌گردد.

کشور سکولار لزوما «سیاست بی‌خدایی» ندارد، بلکه (همانند متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا) مانع ورود مذهب در قلمرو قوانین حکومتی کشور و مانع از چیرگی و مستولی مذهبی در قیاس با مذهبی دیگر (و در نتیجه باعث حفظ توازن و حقوق همه ادیان) است. هدف از کشور سکولار، تشکیل پلورالیسم سیاسی در جامعه ‌است .

دلائل نپذيرفتن حقوق سكولارچیست :

1. براساس اين ديدگاه در جامعه‌اي صدميليوني اگر پنجاه ميليون و يك تن به كاري رضايت دادند و باقي ناراضي بودند بايد سخن بقيه را رد كرد و تقريباً نيمي از مردم ناراضي خواهند ماند و بدين ترتيب هدف اصلي اين حقوق كه به ظاهر رضايت مردمي را مي‌طلبيد تأمين نشده است و كثيري از جامعه از اعمال نظرشان محروم مانده‌اند.

2. حقوق سكولار تأكيد بر آزادي انسان در رأي نموده و رأي آزاد مردم را بر هر قانونگذاري ترجيح مي‌دهد و بررسي جوامع غربي و نظام‌هاي سياسي آنها فيلسوفان سياسي را به اين اعتراف كشانده است كه رأي آزاد و دمكراسي پنداري بيش نيست و در حقيقت اين شيوه، به ابزاري مناسب براي تأمين اهداف سرمايه‌داري غرب تبديل شده است چرا كه آنان با ترفندهاي پيچيده تبليغات مردم را به همان سمت و سويي كه تأمين كنندة منافع سرمايه‌داران است سوق مي‌دهند و اين است كه برخي از دانشمندان غربي گفته‌اند آزاد بودن رأي تنها به آزاد بودن دست و قلم نيست بلكه انديشه و مغزها نيز بايد آزاد باشند تا بتوان با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد به انتخاب و «در ظاهر گزينش بپردازند براي نمونه اسوالد اشپنگلر يكي از فيلسوفان سياسي دربارة وضعيت حق رأي و دموكراسي در غرب مي‌نويسد: «اختلاف بسياري در بين دموكراسي پارلماني مغرب زمين و دموكرسي‌هاي قديمي مصر و چين واعراب مشاهده مي‌شود ولي در حقيقت در عصر كنوني هم ملت در دست نفوس مقتدر آلتي بيش نيست... موضع «حق حاكميت ملت» يعني كه جامعه بتواند برحسب اراده خود مقدارت خويش را بدست گيرد، فقط حرفي است مؤدبانه، ولي حقيقت اين است كه با تعميم حق رأي به عموم افراد (و بدانيد كه «عموم افراد» جسم بي‌روحي است) انتخابات معناي اوليه خود را از دست داده است ... رهبران ارادة خود را به وسيله تمام دستگاه‌هاي تبليغاتي و تلقينات بر مردم تحميل كرده و براي تفوق بر يكديگر به طريقه‌هايي مبارزه مي‌كنند كه انبوه مردم به هيچ وجه قادر به ادراك و فهم آن نخواهند بود. اينان افكار عمومي را ابزار كار دانسته و در مبارزه با هم ديگر از آن استفاده مي‌كنند

3. اشكال ديگر آن است كه گاه مردم شخصي را به نمايندگي در وضع قانون بر مي‌گزينند و سپس روشن مي‌شود كه آرائي برخلاف خواست مردم دارد ولي بر اساس اين حقوق نمي‌توانند او را از مقامش عزل كنند و از اين رو براساس اين حقوق هرگاه مردم كسي را نصب به نمايندگي كردند از حق عزل او محروم‌اند.

4. در اين ديدگاه مقبوليت مردم تنها معيار صحت و اعتبار يك قانون دانسته شده است و از آن رو كه ميان مقبوليت مردمي و حقانيت تلازمي وجود ندارد وجود ميان اعتبار و مشروعيت يافتگي از سوي مردم با حقانيت فاصله خواهد افتاد و از اين رو اين ديدگاه حقوقي براساس حقانيت و حقگرايي شكل نخواهد گرفت.

5. اشكال اساسي ديگر حقوق سكولار آن است كه هدف اين حقوق را تأمين نظام اجتماعي معرفي مي‌كند و چنين ديدگاهي اين زمينه خطرناك را فراهم مي‌سازد كه مصالح مردم فداي خواسته‌هاي نابخردانه گردد و كشتار مصلحان اجتماعي به دليل برهم زدن نظم جامعه معقول و درست انگاشته شود.

بهرحال عدم توفيق در كسب رضايت همگاني و ناكارآمدي اين حقوق در جوامع بشري و معضلاتي همچون محروميت از حق عزل نمايندگان منتخب و مبني نبودن اين حقوق بر حق‌گرايي و مصالح مردم برخي دلائل مهم متفكران مسلمان در نپذيرفتن حقوق سكولار مي‌باشد.

معرفی سکولاریزاسیون

سکولاریزاسیون معمولاً به تغییرات اجتماعی در زمینهٔ پدیدار شدن خردگرایی و پیشرفت دانش به جای خرافه گفته می‌شود - به طوری‌که ماکس وبر از آن به نام "توهم‌زدایی از جهان" نام می‌برد.

در خلال فرآیند سکولاریزاسیون، نهادها (یعنی سازمان‌ها و مؤسسات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) از سیطرهٔ دین خارج می‌شوند. پیش از سکولاریزاسیون، دین به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر نهادها سیطره داشت. در حالت سیطرهٔ مستقیم، ادارهٔ نهادهای اجتماع در دست مراجع دینی بود. مثلاً کشیشان متولی ادارهٔ تنها مدارس موجود بودند. در حالت سیطرهٔ غیر مستقیم دین، اصول دینی مبنای امور دین هستند. مثلاً هنگامی که حقوق شهروندی افراد بر اساس معیارهای دینی تعیین می‌شود. چه سیطرهٔ دین مستقیم باشد و چه غیرمستقیم، هنگامی می‌توان گفت سکولاریزاسیون رخ داده که نهادها از دست مرجعیت و اتوریته دین خارج و به قدرت سیاسی سپرده شوند، یا اینکه رقبایی برای سیطرهٔ یک دین بر نهادها ایجاد شود. این فرآیند به افراد امکان می‌دهد که از مراجع دینی استقلال یابند و دیگر لازم نباشد خارج از حیطهٔ کلیسا یا مسجد یا معبد تابع مرجعیت و اقتدار دین باشند.

ویژگی ها و شاخصه های اصلی سکولاریزاسیون:

- پایان دادن به درآمیختگی پرسنلی میان دولت و حوزه دینی. دولت پرسنل خود را دارد، حوزه پرسنل خود را. رهبری دولتی بایستی بر عهده هیچ مقام دینی‌ای نبوده و دولت کلاً بایستی در قبال حوزه دینی استقلال کامل داشته باشد.

- دولت بایستی هیچ‌گونه سوبسیدی به حوزه دینی ندهد. به هیچ کالای دینی‌ای نبایستی یارانهٔ دولتی تعلق گیرد.

- روحانیان و کل حوزه بایستی مالیات بپردازند.

- حوزه دینی بنگاهی است مثل هر بنگاه دیگر؛ بایستی حساب دخل و خرجش مشخص و علنی باشد.

- هیچ یک از این چهار شرط به خودی خود وَهنِ دین نیست.حتی از منظری درون-دینی می‌توان استدلال کرد که هیچ یک از این الزام‌ها اصلی یا فرعی را در آموزه دینی نقض نمی‌کند.

سکولاریزاسیون در حکومت ها چگونه است:

تصویر بازی «همه یا هیچ » میان دین و روشنگری با وضعیت کنونی، یعنی با وضعیت جوامع پست سکولار غرب، مطابقت ندارد . البته اصطلاح پست سکولار به این معنا نیست که سکولار کردن حاکمیت، روند معکوسی را طی کرده باشد .

از دیدگاه حکومت دموکراتیک مبتنی بر حقوق مدنی، که در غرب خوش بختانه پایه های مستحکمی یافته است، تنها جوامع دینی ای معقول هستند که برای متدین کردن اعضای جامعه خود دست به اجبار و اکراه نزنند . از طرف دیگر انتظارات روشنگران افراطی، همانند دغدغه ها و نگرانی های مخالفان کلیسایی آنها، نامحقق مانده است . دین به عنوان نیروی مؤثر در زندگی به هیچ وجه از عرصه ی اجتماع محو نشده و در هر حال، دین در طرز تلقی شهروندان از وجود و ساحت اخلاقی - سیاسی خودشان، اهمیت خود را حفظ کرده است .

بدیهی است که به لحاظ درجه ی تحقق سکولاریزاسیون در میان ملت ها تفاوت هایی وجود دارد . به عنوان مثال، جامعه مدنی در ایالات متحده آمریکا بیش از اسکاندیناوی و یا اروپای غربی متاثر از محرک های نشات یافته از جوامع دینی است . ولی تمامی جوامع غربی پست سکولار هستند; یعنی خود را با استمرار وجود دین در محیطی که هم چنان سکولار است، وفق داده اند . پیشوند «پست » یا «مابعد» در تعبیر پست سکولار دلالت بر این دارد که دین هم چنان، در چارچوب متمایز مدرنیته، برای بخش بزرگی از ملت نیرویی مؤثر در شکل دهی به شخصیت آنها به شمار می آید و از طریق اظهار نظرهای کلیساها و مجامع دینی هم چنان در عرصه ی افکار عمومی سیاسی تاثیر به سزایی می گذارد . در مورد رابطه میان سنت و مدرنیته به نظر می رسد محاسبه ی سود و زیان پیچیده تر از چیزی باشد که نظریه های مبتنی بر تابع خطی تلقی کردن پیش رفت، و یا نظریه های انحطاطنگر آخرالزمانی می خواهند آن را بپذیرند; نظریه های انحطاطنگری که امروزه در لباس نقد پست مدرنیستی و هایدگری از عقل نیز ظاهر می شوند . این یک جانبه نگری ها به یک خلل و ابهام باز می گردد . شکسته شدن صورت های سنتی زندگی طبعا در همه جای دنیا با درد همراه است .

اما این دردهای ناشی از رها شدن را نباید با رنج های ناشی از سردی اجتماعی یک مدرنیزه کردن بی ملاحظه ی بنیان برافکن اشتباه گرفت; مدرنیزه کردنی که هم بستگی های دیرین را خراب می کند; بی آن که چیزی را جای گزین آنها نماید . می خواهم میان سه مقوم تمایز قایل شوم: 1 . اشخاصی که باید در زندگی روزمره راه یابی درستی داشته باشند; 2 . سنت های فرهنگی ای که این اشخاص با آن جهت یابی می کنند; 3 . نهادهایی که افعال این اشخاص در چارچوب آنها صورت می گیرد . خود اشخاص، سنت ها و نهادها در مکش گرداب عقلانی کردن جهان زندگی یا در این مکش متمایز شدن ساختاری قرار می گیرند . اما مقصود از عقلانی کردن جهان زندگی چیست؟

اشخاص تحت الزامات آزادی فردی و فردگرایی قرار می گیرند . از افراد به طور فزاینده ای توقع می رود که روابط اجتماعی مستقلی داشته باشند و خود را بر اساس طرح های خاص خود از زندگی به فعلیت و تحقق برسانند . اما در مورد سنت های فرهنگی: این سنت ها توان شکل دهی به زندگی فرافردی را نداشته و جایگاه استثنایی خود را از دست می دهند . این سنت ها تابع پذیرش نقادانه افراد شده اند و به دانستنی هایی مبدل شده اند که در آنها خطا راه دارد و همیشه در معرض تجدید نظر هستند; دست کم به صورت تفسیرهای نوشونده از این دانستنی های خطاآمیز، قلمروهای علم و تکنیک، حقوق و اخلاق، هنر و نقادی هنر نشات می گیرد و این تمایزی است که ماکس وبر با اتکا به آرای کانت میان این قلمروها قائل شده است . دسته سوم هم نهادهای اجتماعی هستند . در مورد نهادهای اجتماعی وضع چنین است که این نهادها ظاهر تغییرناپذیر و جوهر پایدار بودنشان را از دست می دهند و به عنوان برساخته های انسان شناخته می شوند . مشروعیت و موجه بودن نظام های اجتماعی تحت شرایط پلورالیسم فزاینده ی ارزش ها و جهان بینی ها، بیش از پیش، تابع روش استدلالی مدلل ساختن و پایه گذاری کردن ارزش ها و هنجارها می شود . این تغییر شکل صورت سنتی زندگی به صورت مدرن، از جانب کسانی که از آن متاثر می شوند، سکولاریزاسیون نامیده می شود; زیرا در جریان طولانی عقلانی ساختن جهان زندگی، ادیان باید از ادعای خود در مورد شکل دهی ساختار زندگی، که نه فقط در برگیرنده ی افراد، بلکه دربرگیرنده ی حکومت و جامعه نیز باشد، دست بردارند . بدین ترتیب پیوند حکومت و دین از هم گسسته می شود، در حالی که منش جامعه ی دینی از قوانین جامعه سکولار متمایز می شود .

از این منظر است که می توان گفت سکولاریزاسیون فقدان دردناک پیوندهای سنتی و یقینیات نیز هست . البته عقلانی کردن جهان زندگی ممکن است این فقدان را جبران کند; آن هم با آزادی های فردی و هم بستگی های انتزاعی (اما در عوض فراگیرتر و با ادامه ی هرمنوتیکی، فارغ از جبرهای سنت هایی که از فیلتر نقد عبور کرده اند و از زمختی خودرو بودنشان عاری شده اند) . به نظر می رسد میان مستقل شدن نظام های کارکردی اجتماعی و شی ء شدن، از یک جانب، و رو به توحش نهادن رفتارهای روزمره همان قدر رابطه ای ضروری برقرار نباشد که میان عقلانی کردن جهان زندگی و آسیب های آن چنین پیوند ضروری ای برقرار نیست . از سوی دیگر، بی عدالتی فزاینده در دنیا، در حاشیه قرار گرفتن اقلیت های دینی، نژادی و قومی، تروریسم کسانی که با خودکشی دیگران را به قتل می رسانند و آنارشیسم منازعات گروهی و باندی را نمی توان نادیده گرفت . این آسیب های صورت های تخریب شده زندگی و شرایط فرو افتاده از شانیت و منزلت زندگی نیز به عنوان یک واقعیت داخلی در چارچوب زمینه ی تاریخی روند شتاب گیرنده و بن برافکن مدرنیزاسیون است . اما، به نظر من، باید از نسبت دادن این صورت های مسخ شده، که بی تردید بر چهره ی مدرنیزاسیون اجتماعی نقش بسته اند، به ماهیت مدرنیته احتراز کنیم . اینها تاثیرات پویایی خودبه خودی بازارهایی هستند که به نحو کافی تنظیم نشده اند و از مهار سیاست خارج شده اند و هم چنین ظرفیت های قدرتی که به نحو کافی نهادینه نشده اند و در نتیجه صورت های سنتی هم بستگی اجتماعی را به یک سو می رانند، بی آن که صورت های جدیدی را جای گزین کنند . در مدرنیته، ظرفیت های ارزشی هم وجود دارد: احترام متقابل; هم بستگی با افراد دیگر; دموکراسی و حقوق بشر . اما این توان ها و ظرفیت های ارزشی و هنجارهای موجود در خود مدرنیته تنها در جایی می توانند به فعلیت برسند که میان سه قوه ای که باید پیوند جوامع مدرن را تضمین کنند، یک تقسیم کار متعادلی وجود داشته باشد . نه بازارهایی که نیروهای مولدی را رها می کنند مجازند از مهار اقدامات هدایت گرایانه سیاسی ای بگریزند که بر چارچوب های سازگار با رقابت اقتصاد اجتماعی نهاده می شود، و نه هیچ یک از این دو مجازند از افکار عمومی خودسامانی جدا شوند که قدرت مفاهمه ای را به وجود می آورند و می توانند، به وسیله ی شیوه های رفتار دموکراتیک و حقوق مشروع، مشروعیت و شرایط تقریبا عادلانه ای را برقرار کنند .

البته تقسیم قدرت میان واسطه های هدایت گر بازار و قدرت اداری، از یک سو، و نیروهای اجتماعی پیوند دهنده ی هم بستگی برآمده از مفاهمه، از سوی دیگر، همیشه و در همه ی کشورها - اعم از درحال توسعه و غرب - در معرض خروج از چارچوب هاست . در این جا اندیشه های خود را جمع بندی می کنم . تغییر شکل صورت های سنتی زندگی به صورت های مدرن را افرادی که متاثر از این پدیده هستند به عنوان سکولاریزاسیون ترجمه می کنند و در جریان عقلانی کردن زندگی باید هر دینی، که پای خود را از ادغام شدن با حکومت واپس می کشد، از هر گونه ادعایی نسبت به شکل دهی همه جانبه و فراگیر تمامی حکومت و جامعه ست بردارد . نکته اصلی سخنرانی من این است که اولا، دین، در چارچوب مدرنیته، تنها در صورتی می تواند پابرجا بماند که بتواند در سه جهت وضعیت خود را روشن کند: 1 . آگاهی دینی بتواند در مواجهه با سایر ادیان، که با هم به لحاظ معرفتی تفاوت دارند، به گونه ای معقول این مواجهه را سامان دهد; 2 . در عرصه ی مرجعیت علوم، خود را با مرجعیت علومی وفق دهد که انحصار اجتماعی دانش دنیایی را در اختیار دارند; 3 . از منظر دینی در پی پیوند خود با حاکمیت مردم و حقوق بشر باشد . نکته اصلی در این است که جوامع پست سکولار خود را با استمرار وجود دینی وفق داده اند که نیروی شکل دهنده اش به زندگی هنگامی می تواند باقی بماند که بدون توسل به اقتدار سیاسی و تنها با تکیه به ابزار کلام خود دین، به گونه ای بی واسطه، وجدان آحاد جامعه را مورد خطاب قرار بدهد . در جوامع مبتنی بر دموکراسی غرب، این جریان سوم میان دو جریان طرفدار حرکت مستقیم روشنگری، از یک طرف، و طرفداران تعصب دین باورانه، از سوی دیگر، راهی در این جهت می گشاید . در این جوامع هم شهروندان دیندار حضور دارند و هم شهروندان بی دین . هر دوی اینها، در چالش سیاسی در مورد این مسئله ی حیاتی، از عقل خود در عرصه ی عمومی بهره می گیرند و بدین ترتیب جامعه ی دیندار می تواند، از طریق نهادهایی مثل انجمن ها و جمعیت های دینی، نظر خود را در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اعمال بنماید .

 

منبع:

- در آمدي بر حقوق اسلامي، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، ص80، بهار 1376.

- فلسفه حقوق، مؤسسه آموزش و پژوهش امام خميني، ص69، پايز 1377.

- حقوق و سياست در قرآن، تأليف استادمحمد تقي مصباح يزدي با تغييراتي در برخي عبارات و استدلال‌ها، ص92ـ86، مؤسسة آموزش و پژوهش امام خمين(ره)، زمستان 1377.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 5:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس