تحقیق دانشجویی - 731

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد استرس در محیط کار

بازديد: 1425

استرس در محیط کار

استرس روي سازمان ها و افراد موجود در آن تأثير مي گذارد. تأثير استرس سازماني با افزايش ميزان كارگريزي ، تعويض زودهنگام كاركنان، ارتباط نامناسب با ارباب رجوع ، كاهش ميزان امنيت شغلي ، عدم سلامت محيط كار ، كنترل ضعيف كيفيت محصولات و .... ارتباط دارد. به بيان ديگر هرچه ميزان استرس سازماني بالاتر باشد، عوامل ذكر شده از فراواني بيشتري برخوردارند. چنانچه ميزان استرس سازماني به طور چشمگيري افزايش يابد، فرد ممكن است مبتلا به سندرم سازماني شود. اين سندرم ( به طور كلي سندرم به تعدادي از خصوصيات ، رويدادها يا رفتارها كه به نظر مي رسد با هم ديده مي شوند يا به نحوي وابسته و هماهنگ هستند گفته مي شود و به طور اختصاصي تر به مجموعه علائمي گفته مي شود كه با هم ديده مي شوند و مي توان آنها را حاكي از يك بيماري يا نابهنجاري خاص تلقي نمود. ) ، زماني ايجاد مي شود كه فرد اجازه ابراز عقيده نداشته باشد، امكان تخليه هيجان فراهم نباشد و امنيت شغلي وي به حداقل ممكن رسيده باشد.

انواع علايم استرس کار

تنها يك علامت خاص براي تشخيص استرس وجود ندارد . بدين معنا كه مبتلايان به استرس و افراد آرام و خونسرد ، هر دو ممكن است به يك اندازه با بيماري و يا زياده روي در مصرف سيگار روبرو شوند. عامل مشترك موجود در مبتلايان به استرس ، بروز يك سري علايم است.

علايم جسمي استرس کاری

برخي علايم جسمي استرس مانند فشار خون يا بيماري قلبي مي تواند سلامت انسان را تهديد كند. علايم جسمي ضعيف تري نيز وجود دارد كه از جمله مي توان به بي خوابي ، احساس خستگي دايم ، سردرد ، جوش هاي صورت ، اختلالات گوارشي ، زخم ، قولنج ، بي اشتهايي ، پرخوري و گرفتگي عضلاني اشاره كرد. بيشتر اين علايم گاهي اوقات بعد از يك اتفاق استرس زا روي مي دهد. سايرعلايم استرس سريع تر بروز مي كنند مانند : تهوع ، تنگي نفس يا خشكي دهان . البته تمام اين علايم ممكن است با عوامل ديگري به جز استرس بروز كند. اگر شما يا همكارتان به طور طبيعي مستعد سردرد هستيد مراقب باشيد كه مبادا نتايج استرس بالا ، در رفتار شما با همكارتان مشهود شود.

علايم عاطفي استرس سازمانی

علايم عاطفي استرس شامل تندخويي كلي ، اضطراب هاي ناگهاني و شديد ، يأس ، عدم تمايل به مزاح و شوخي و ناتواني در تمركز روي ساده ترين كارهاي روزمره است.

پاسخ هاي عاطفي غير عادي و تغييرات رفتاري ، كليد تشخيص ميزان استرس در خود و ديگران است . بعضي از شايع ترين نشانه هاي استرس به قرار زير است :

زودرنجي يا پرخاشگري بي جهت در مواقع درگيري

عدم علاقه به آراستگي ظاهري خود و ديگران ، بي تفاوتي نسبت به وقايع يا فعاليت هاي مورد علاقه گذشته ، مانند علاقه به يك رشته ورزشي خاص

تمركز ضعيف ، ناتواني در حفظ و نگهداري وقايع و مطالب و عدم تصميم گيري

ناراحتي ، احساس گناه ، خستگي مفرط ، بي حوصلگي و احساس آشكار ناتواني يا شكست

فقدان اعتماد به نفس به توانايي شخصي كه اغلب با احساس بي ارزشي همراه است.

نكات به ياد ماندني

خانواده ، دوستان و همكاران، با توجه و دقت به رفتار و حركات فرد ، به راحتي مي توانند از وجود استرس و ميزان آن آگاه شوند.

سرگرمي ها و علايق مناسب موجب بهبود حال افراد و كاهش استرس مي شوند. همانگونه كه از دست دادن ناگهاني شخص يا وسيله مورد علاقه موجب وخامت حال افراد و افزايش استرس مي شود.

درمواقعي كه فرد دچار استرس شديد است، ضعف هاي او در رفتارهايش تجلي مي كند. براي نمونه بعضي افراد شروع به سيگار كشيدن مي كنند ، اگر چه در گذشته آن را ترك كرده اند.

علايم رفتاري

بسياري از مردم براي رهايي موقتي از استرس به پرخوري ، سيگار كشيدن و يا وقت گذراني روي مي آورند. استرس مي تواند فردي را كه به طور تفريحي سيگار مي كشيده است ، به سيگاري حرفه اي تبديل كند. فردي كه دچار استرس است تشخيص نمي دهد كه در خوردن يا نوشيدن چيزي زياده روي مي كند و معمولاً كسي كه تشخيص مي دهد در اين امر زياده روي مي كند، از ديگران كناره گيري مي كند تا ، به سبب رفتارهاي غيرعادي خود مورد شكايت يا انتقاد ديگران قرار نگيرد.

اندازه گيري استرس سازمانی

عوامل متعددي وجود دارد كه معيارهاي تقريبي استرس محسوب مي شود . اين عوامل برحسب اين كه استرس در يك شخص ، سازمان يا در جامعه اندازه گيري مي شود ، تغيير مي كند .

اندازه گيري استرس در افراد

استرس در افراد را مي توان تا حدي با چيزهايي مانند تپش قلب و ميزان توليد آدرنالين سنجيد ، اما ميزان ناهماهنگي افراد با شرايط جسمي معمولشان نيز در اين ارزيابي نقش دارد. از آنجايي كه هر كس تپش قلب يا فشار خون متفاوتي دارد ، آمار ميانگين معيني را جهت شناسايي استرس افراد و ميزان آن مشخص نكرده است. از طرفي پاسخ افراد به استرس متفاوت است. در بعضي افراد ، استرس خود را به صورت وحشت و آشفتگي ، سردرد يا مشكلات شكمي و مزاجي نشان مي دهد ، اما ساير افراد ممكن است دچار بي خوابي يا عدم اعتماد به نفس شوند. همچنين ميزان پاسخ به استرس در مردان و زنان متفاوت است. زنان هنگام استرس عقب نشيني مي كنند يا افسرده مي شوند ، اما مردان معمولاً پرخاشگر ، تندخو يا معتاد به انجام عملي مي شوند.

اندازه گيري استرس در سازمان ها

شركت ها و ساير سازمان ها معيارهاي كمّي شناخته شده اي از سطح استرس دارند ، كه عمومي ترين اين معيارها آمار غيبت از كار است؛ و اين درصد غيبت روزانه كاركنان از محيط كار را نشان مي دهد. اما نمي توان نتيجه گرفت كه يك شركت با بالاترين ميزان كارگريزي لزوماً پر استرس ترين شركت است ؛ زيرا برخي صنايع و مشاغل بيشتر در معرض كارگريزي هستند ، پس احتمال آسيب ديدگي و صدمه كاركنان مشغول به كار در اين صنايع و مشاغل بسيار بالا است. در حقيقت بسياري از شركت ها از حضور كاركناني كه دچار استرس هستند ، رنج مي برند. اين كاركنان بسيار منفعل و خسته هستند و در واقع مي توان گفت كه حضور يا غيبتشان هيچ تفاوتي در روند كاري سازمان ندارد و نكته جالب اين است كه اين كاركنان حضور در محيط كار را به ماندن در خانه ترجيح مي دهند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 22:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی(WB)

بازديد: 561

صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی(WB)

(ویژگیها و خدمات مالی مربوط به اعضاء)

 

IMF و بانک جهانی نهادهایی در نظام ملل متحد هستند. هدف مشترک هر دو آنها ارتقای استانداردهای زندگی در کشورهای عضو است. رویکردهای آنها به این هدف مکملی است، محور تمرکز IMF بر مسائل اقتصاد کلان و بانک جهانی بر توسعه اقتصادی بلند مدت و کاهش فقر است.

اهداف نهادهای برتون وودز چیست؟

صندوق بین المللی پول و بانک جهانی هر دو در یک کنفرانس بین المللی در جولای 1944 در برتون وودز، نیوهمپشایر، ایالات متحده تشکیل شد. هدف این کنفرانس تاسیس چارچوبی برای همکاری و توسعه اقتصادی بود که منجر به یک اقتصاد جهانی باثبات تر و شکوفاتر شود. کار هر دو نهاد با این هدف محوری رشد دائمی در واکنش به توسعه های اقتصاد جدید و چالشها است.

اختیارات IMF. IMF همکاری پولی بین المللی را ارتقا داده و با ارائه مشاوره خط مشی و مساعدت در ساختن و حفظ اقتصادهای قدرتمند به کشورها کمک می کند. این صندوق همچنین به کشورها وام می دهد و به آنها کمک می کند سیاستهایی برای حل موازنه مشکلات پرداختها طراحی کنند وقتی که سرمایه کافی با شرایط قابل پذیرش نمی تواند برای پرداختهای بین المللی خالص بدست آید. وامهای IMF کوتاه مدت و میان مدت بوده و عمدتا از منبع کمک های سهمیه تامین می شوند که اعضاء فراهم می کنند. کارکنان IMF عمدتا اقتصاددانان با تجربه وسیه در اقتصاد کلان و سیاستهای مالی هستند.

اختیارات بانک جهانی. بانک جهانی با فراهم کردن حمایت فنی و مالی برای کمک به کشورها در اصلاح بخشهای خاص یا اجرای پروژه های خاص برای مثال، ساختن مدارس و مراکز بهداشت، تامین آب و برق، مبارزه با بیماریها، و حفاظت از محیط توسعه اقتصادی بلند مدت و کاهش فقر را ترویج می کند. کمک بانک جهانی معمولا بلند مدت بوده و هم توسط کمک های کشور عضو و هم از طریق صدور اوراق قرضه تامین می شود. کارکنان بانک جهانی اغلب در مسائل، بخشها، یا فنون خاص متخصص هستند.

چارچوبی برای همکاری

IMF و بانک جهانی مرتبا و در بسیاری سطوح برای کمک به کشورهای عضو همکاری می کنند و در ابتکارات متعددی باهم کار می کنند. در 1999، ضوابط همکاری آنها در یک توافق نامه تنظیم شد تا همکاری موثر و حوزه های مسئولیت مشترک حاصل شود.

همکاری سطح بالا: درطول نشستهای سالیانه هیأتهای حاکمان IMF و بانک جهانی، حاکمان مشورت کرده و دیدگاههای کشورهایشان درباره مسائل جاری در اقتصاد و امور مالی بین المللی را بیان می کنند. هیأتهای حاکمان درباره چگونگی پرداختن به مسائل اقتصاد و امور مالی بین المللی تصمیم می گیرند و اولویتهای سازمانها را تنظیم می کنند.

گروهی از حاکمان IMF و بانک جهانی نیز بعنوان بخشی از کمیته توسعه نشست برگزار می کنند، که نشستهایشان مطابق با نشستهای بهار و سالیانه IMF و بانک جهانی است. این کمیته در 1974 برای مشورت دادن به دو نهاد درباره مسائل مهم توسعه و منابع مالی مورد نیاز برای ترویج توسعه اقتصادی در کشورهای کم درآمد تشکیل شد.

مشاوره مدیریت. مدیرعامل IMF و رئیس بانک جهانی مرتبا برای مشاوره درباره مسائل مهم تشکیل جلسه می دهند. آنها همچنین بیانیه های مشترک صادر کرده و گاهی مقالات مشترک می نویسند، و باهم از مناطق و کشورهای مختلف بازدید می کنند.

همکاری کارکنان. کارکنان IMF و بانک همکاری نزدیکی در کمک به کشورها و سیاستهای مربوط به هر دو نهاد دارند. این دو نهاد همچنین اغلب ماموریتهای کشوری موازی انجام می دهند و کارکنان در هر ماموریتهای یکدیگر مشارکت می کنند. برآوردهای IMF از وضعیت اقصادی کلی و سیاستهای یک کشور داده های ورودی برای ارزیابیهای بانک از پروژه های توسعه یا اصلاحات احتمالی فراهم می کند. به همین نحو، صلاحدید بانک درباره اصلاحات ساختاری و بخشی توسط IMF هنگام ابلاغ سیاست اهمیت داده می شود. کارکنان این دو نهاد همچنین درباره شروط دخیل در برنامه های وام دهی مربوطه شان همکاری می کنند.

بررسی خارجی سال 2007 همکاری بانک-صندوق منجر به یک برنامه عملی مدیریت مشترک درباره همکاری بانک-صندوق جهانی (JMAP) برای ارتقای بیشتر مسیر همکاری این دو نهاد شد. تحت این برنامه، تیم های کشوری صندوق و بانک برنامه های کاری در سطح کشورشان را مورد بحث قرار می دهند، که مسائل بخشی کلان، تقسیم کار، و کار مور نیاز از سوی هر نهاد در سال آینده را شناسایی می کنند. بررسی اخیر از اجرای JMAP بر اهمیت این رایزنی های مشترک تیم کشوری در ارتقای همکاری تاکید کردند.

کاهش بار بدهی. JMAP و بانک جهانی همچنین برای کاهش بار بدهی های خارجی کشورهای فقیر با بیشترین بدهی تحت ابتکار کشورهای فقیر با بدهی سنگین (HIPC) و ابتکار کاهش بدهی چندجانبه (MDRI) همکاری می کنند. هدف کمک به کشورهای کم درآمد برای دستیابی به اهداف توسعه بدون ایجاد مشکلات بدهی آینده است. کارکنان IMF و بانک مشترکا تحلیلهای امکان تداوم بدهی کشور ذیل چارچوب تداوم¬پذیری بدهی (DSF) ارائه شده توسط دو نها را آماده می کنند.

کاهش فقر. در سال 1999، IMF و بانک جهانی سند استراتژی کاهش فقر (PRSP) – طرحی در سطح کشور برای پیوند سیاستهای ملی، اعطای حمایت، و پیامدهای توسعه مورد نیاز برای کاهش فقر در کشورهای کم درآمد را بنیان نهادند. PRSP ابتکار HIPC و اکثر وام دهی امتیازی توسط IMF (بویژه، تسهیل اعتبار طولانی مدت (ECF)) و بانک جهانی را پشتیبانی می کند.

نظارت پیشرفت در MDG ها. از سال 2004، صندوق و بانک درباره گزارش نظارت جهانی (GMR) همکاری کرده اند، که پیشرفت مورد نیاز برای دستیابی به اهداف توسعه هزاره UN (MDGs) را ارزیابی می کند. این گزارش همچنین عملکرد کشورهای در حال توسعه، کشورهای توسعه یافته، و نهادهای مالی بین المللی در کمک به توسعه و استارتژی براوردن MDG را بررسی می کند.

ارزیابی ثبات مالی. IMF و بانک جهانی همچنین برای انعطاف پذیر کردن و تنظیم خوب بخشهای مالی در کشورهای عضو باهم همکاری می کنند. برنامه ارزیابی بخش مالی (FSAP) در 1999 برای شناسایی قوتها و اسیب پذیریهای سیستم مالی یک کشور و توصیه واکنشهای سیاسی مناسب معرفی شد.

IMF و نظارت بر نرخ های مبادله کشورهای عضو:

پس از فروپاشی سیستم برتون وودز مبتنی بر نرخ های مبادله ثابت، در منشور IMF تجدید نظر شد تا کشورهای عضو را مجاز به انتخاب سیستم های نرخ مبادله خودشان نماید. هرچند، تحت ماده چهارم این منشور، اعضاء برای همکاری با صندوق و اعضای دیگر برای تضمین توافقهای مبادله منظم و ترویج یک سیستم پایدار برای نرخ های مبادله موافقت کردند. علاوه براین، ماده چهار به هیأتهای IMF قدرت نظارت بر سیاستهای نرخ مبادله اعضاء را می دهد، و قدرت اتخاذ اصولی را به آن می دهد که اعضاء را در رابطه با آن سیاستها هدایت خواهد کرد.

نظارت IMF به دو شکل است. نخست، نظارت دوجانبه تا حدی از طریق رایزنی های سالیانه با کشورهای عضو، معروف به "رایزنی های ماده چهار" صورت می گیرد. درطول این نشستها با مقامات کشور عضو، اعضای رسمی IMF توسعه ها و سیاستهای اقتصادی آن کشور را تحلیل می کنند. علاوه بر متغیرهای اقتصادی سنتی که در بالا همراه با شمروط بودن ذکر کردیم، صندوق اخیرا شروع به بررسی مسائل اجتماعی، محیطی، صنعتی، بازار کار و نظارت کرده است که بر مدیریت اقتصادی کشور تاثیر می گذارد.

دوما، IMF رایزنی های ماده 4 خود را با نظارت چندجانبه تکمیل می کند، که بر سرریزهای اقتصادی و سیاست بین کشورها متمرکز می شود. IMF هم سیاستهای منطقه ای، مانند اتحادیه پولی اروپا یا اتحادیه پولی و اقتصادی افریقای مرکزی، و هم سیاستهایی را بررسی می کند که پیامدهای منطقه ای دارند. IMF سپس بازخورد خود درباره این مسائل منطقه ای برای کشورهای عضو را از طریق رایزنی های ماده 4 منتشر می کند. نظارت چندجانبه بطور عمیق تر در بخش چهار این کتاب بحث می شود.

IMF اعضا را به "قابل تبدیل" کردن پول داخلی تشویق کرده است یعنی قابل مبادله آزادانه با پولهای خارجی:

هدف رؤسای IMF طبق منشور توسعه و رشد متوازن تجارت است. این تا حدی با تاسیس یک سیستم چندجانبه پرداختها برای معامله های حساب جاری مثلا تجارت انجام می شود. قابلیت تبدیل برای تجارت بین المللی مهم است. تحت سیستم برتون وودز، دلار قابل تبدیل پول اصلی بود. تجارت به دلار انجام می شد؛ واردات و صادرات معمولا از دلار برای معامله های بازرگانی شان استفاده می کردند.

کشورهای عضو با پذیرش الزامات ماده VIII منشور IMF توافق می کنند هیچ محدودیتی بر پرداختا و انتقالهای مربوط به حساب جاری تحمیل نکنند، و همچنین توافق می کنند از درگیر شدن در قول و قرارهای پولی تبعیض آمیز یا توافق های پولی متعدد بدون تصویب IMF خودداری کنند. اگرچه درگذشته کشورهای عضو در پذیرش الزامات ماده VIII کند عمل کرده اند، 165 عضو از 184 کشور عضو IMF اکنون به این قوانین وفادارند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 22:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره مکاتب هرات

بازديد: 971

تحقیق درباره مکاتب هرات

در دورهء تیموری، با همه ویرانى‌ها و خشونت‌هایى که اتفاق افتاد، هنر نگارگرى ادامه یافت و به‌طرز شگفت‌آورى ترقى کرد. پایتخت تیمور سمرقند بود و مرکزیت هنرى کوتاهى در این پایتخت فراهم آمد که در واقع طلیعهء مکتب هرات شد.

مکتب هرات در زمان زمامداری شاهرخ در هرات پایه‌گذاری شد. این سبک در دوره سلطان حسین بایقرا پیشرفت زیادی می‌کند، اما در سال 1507 میلادی با حملهء ازبک‌ها رشدش متوقف می‌شود.

سنت کارگاهی که رهاورد ورود ایلخانان به ایران بود در این دوران نیز تداوم می یابد و کارگاه بایسنقر میرزا و سپس کارگاه سلطان حسین بایقرا مرکز فعالیت هنرمندان مکتب هرات می شود.

مهمترین هنرمند این دوران کمال الدین بهزاد است که شاگردانش بعدها مکتب تبریز دوم را در دوران صفوی شکل می دهند . مکتبی که شاید بتوان آن را اوج مکاتب نگارگری ایرانی به شمار آورد.

پیدایش مکتب هرات

شاهزاده بایسنقر میرزا و پدرش شاهرخ از جمله مشوقان بزرگ سبک هنری یا مکتب هرات بود. بایسنقر گرایش شدیدی به ماندن در هرات داشت و مورخان یکی از دلایل ماندگاری بایسنقر در هرات را، شکوفایی حیات فرهنگی در آن شهر می‌دانند که بایسنقر می‌توانست علایق سرشار هنری و فکری خود را در آن شهر به خوبی تعقیب کند.

پس از آنکه بایسنقر از نبردِ پیروزمندانه با ترکمانان در 823 بازگشت و مولانا جعفر تبریزی، بعدها ملقّب به جعفر بایسنقری، استاد مسلّم خط نستعلیق و سایر استادان فن را از تبریز به همراه آورد، هرات تبدیل به مرکز هنر خوشنویسی شد. توفیق شاهرخ در تسخیر تمامی قدرت در هرات و توجّه وی و بایسنقر به هنر، بسیاری از هنرمندان را از اقصی نقاط ایران به هرات کشاند و سبب شد که مراکز مهم پیشین اهمیت و اعتبار خود را از دست بدهد و در مرتبه‌ای نازلتر قرار گیرد.

مکتب هرات در زمان زمامداری شاهرخ در هرات پایه‌گذاری شد. این سبک در دوره سلطان حسین بایقرا پیشرفت زیادی می‌کند، اما در سال 1507 میلادی با حملهء ازبک‌ها رشدش متوقف می‌شود.

تحت حمایت او چهل نفر کاتب و خطاط به راهنمائی مولانا جعفر تبریزی معروف به جعفر بایسنقری که خود او نیز شاگرد عبدالله بن میر علی است به استنساخ کتب مشغول بودند. وی بوسیله پرداخت دستمزدهای گزاف و اعطاء انعام فراوان و شاهانه، هنرمندترین استادان خوشنویسی و تذهیب را نزد خود نگاه می‌داشت و آنان برای وی ظریف‌ترین آثار هنری را درخط، تذهیب، جلدسازی و صحافی به وجود می‌آوردند. کتابهای کتابخانه وسیع این شاهزاده هم اکنون در تمام جهان متفرق است و هرجا که هست در کمال حرمت و دقت نگاهداری می‌شود.

مکتب هرات

کانون هنری بایسنقر در هرات به‌نام دارالصنایع کتاب سازی معروف بود و کتاب‌های پدیدآمده در دوره بایسنقری شامل نفیس‌ترین مینیاتورها و استادانه‌ترین خوشنویسی‌ها هستند که به زیبایی تمام صحافی و جلدآرایی گشته‌اند.

هنرمندان نقاش و خوشنویس و خطاط که در کتابخانه بزرگ شاهی هرات به امر بایسنقر میرزا مشغول به کار بودند، آثار زیادی همچون کتاب‌های شاهنامه، لیلی و مجنون، بوستان و گلستان سعدی را مصوّر ساختند. مجموع این آثار سبک جدیدی را پدید آورد که در تاریخ هنر ایران به «مکتب هرات» معروف است. در مکتب هرات تصاویر انسان‌ها به صورت ریز وکوچک ترسیم گشته و مینیاتورها با خطوط ساده و بی پیرایه اجرا شده‌اند.

پس از مرگ بایسنقر در 1433م هرات همچنان به صورت مرکزی برای هنر مصورکردن کتاب‌های نفیس برای مدت نسبتاً طولانی باقی ماند. طبق گزارش دوست محمد، در مقدمه آلبوم یا مرقعی که به فرمان ابوالفتح بهرام میرزا یکی از شاهزادگان صفوی در سال 1544م فراهم کرده بود، سنتی که بایسنقر میرزا و شاهرخ پدرش بنا گذاشته بودند، به سرپرستی و حمایت علاءالدوله پسر بایسنقر تا سال 1447م به حالتی زنده باقی ماند.

خصوصیات مکتب هرات

سبک هراتی ویژگی خود را داشت. یکی از ویژگیهای آن، وجود عناصر شرق دور بود که احتمالاً ازمبادلهء سفیر میان ایران و چین ناشی می‌شد. مشهور است که هنرمندان هرات همراه هیئتهای سیاسی به خانبالق (پکن) آمد و شد داشته‌اند؛ یکی از آنان، به نام غیاث الدین نقاش، که بایسنقر او را برگزیده بود، بعدها شرح سفر خود را نوشت که این شرح در تاریخ حافظ ابرو آمده‌است. منتهی این عناصر چینی در دست هنرمند ایرانی رنگ و بوی ایرانی می گیرد به طوری که مکتب هرات را رهایی هنر نگارگری ایرانی از بند چینی مآبی دوره تبریز اول می داند.

پس از مرگ بایسنقر در 1433م هرات همچنان به صورت مرکزی برای هنر مصورکردن کتاب‌های نفیس برای مدت نسبتاً طولانی باقی ماند. طبق گزارش دوست محمد، در مقدمه آلبوم یا مرقعی که به فرمان ابوالفتح بهرام میرزا یکی از شاهزادگان صفوی در سال 1544م فراهم کرده بود، سنتی که بایسنقر میرزا و شاهرخ پدرش بنا گذاشته بودند، به سرپرستی و حمایت علاءالدوله پسر بایسنقر تا سال 1447م به حالتی زنده باقی ماند.

بازیل گری در بررسی ویژگیهای سبک هراتی، اهمیت خاصی به تأثیر متقابل تصاویر بر یکدیگر می‌دهد که با اشارات معنی‌دار جان گرفته‌اند. او خاطرنشان می‌کند که این سَرزندگی و تحرک، کاملاً مغایر با خشکی و بی روحی چهره‌ها در نگارگری‌های مکتب جلایری است. همچنین، صحنه‌ها با قرارگرفتن افق در نزدیک لبة بالایی، عمق بیشتری یافته‌اند. زمینه‌های فیروزه‌ای متمایل به آبی و سبز، رنگهای عمده در این نگارگری‌ها هستند.

از دیگر خصوصیات منحصر به فرد مکتب هرات می توان به ترکیب بندی های متقارن و غیر متقارن، واقع گرایی در ترسیم گل و گیاه، تنوع رنگ در قلمگیری، غالب بودن رنگ آبی در کل تصویر، ریزه کاری در معماری، مهارت در ترسیم طراحی اندام، تراکم در مرکز صحنه، نمایش چند زمانی، استفاده از ترکیب بندی دایره اشاره کرد.

کتب مکتب هرات

از مهمترین آثاری که در این مکتب هنری خلق شده‌است می‌توان به شاهنامه بایسنقری اشاره کرد که در سال 1430 (میلادی) به سفارش شاهزاده بایسنقر میرزا (فرزند شاهرخ و نوهء تیمور گورکانی) تهیه شده‌است. این کتاب ارزشمند که شامل 22 صحنه است خوشبختانه به صورت دست نخورده در موزه کاخ گلستان موجود است.

کلیله و دمنه بایسنقری، شاهنامه محمد جوکی، بوستان سعدی، خمسه نظامی، مرقع گلشن ، دیوان میرعلیشیرنوایی و هشت بهشت از دیگر کتبی است که در دوران پادشاهی شاهرخ و سلطان حسین بایقرا در هرات تصویرسازی شد.

هنرمندان مکتب هرات

در دوران شاهرخ هنرمندانی چون جعفر بایسنقری ( خوشنویس) ، قوام الدین (مجلد)، پیراحمد باغشمالی، میر خلیل، خواجه غیاث الدین و امیر شاهی سبزواری در کتابخانه بایسنقرمیرزا به فعالیت مشغول بودند.

بعد از مرگ شاهرخ و به سلطنت رسیدن سلطان حسین بایقرا هنرمندانی چون سلطانعلی مشهدی(خوشنویس) ، کمال ادین بهزاد، یاری ( مذهب)، روح الله میرک خراسانی، حاجی محمد هروی (محمد سیاه قلم) ، منصور و شاه مظفر در کتابخانه شاهی به تولید نسخ خطی نفیس مشغول بودند.

نگارگري مكتب هرات و ويژگي‌هاي عمدة آن

هرات از شهرهاي زيبا و پررونق دوره تيموري‌ست. اين شهر در سالهاي پرآشوب سلطنت تيموريان بدور از هياهوي جنگ و اوضاع سياسي روزگاري خوش در سايه حمايت حاكمان هنرپرور تيموري از جمله شاهرخ، بايسنقر ميرزا و سلطان حسين بايقرا مي‌گذراند. هرات از زمان سلطنت شاهرخ تا حمله شاه اسماعيل صفوي(799-916ه.ق) محفل هنرمندان و صنعتگران بي‌شماري بود. شالوده مكتب نگارگري هرات در دوره تيموري و با سلطنت شاهرخ فرزند تيمور ريخته شد. اين مكتب نگارگري به عنوان يك پارادايم(نمونه و الگو) در تاريخ نگارگري ايراني_اسلامي از جايگاه ويژه و ارزشمندي برخوردار مي‌باشد. وجوه بارز نگارگري مكتب هرات كه آن را به عنوان يك پارادايم در تاريخ نگارگري ايراني_اسلامي مطرح مي‌سازد عبارتند از:

الف) پيوند عميق نقاشي ايراني با ادبيات و عرفان ايراني به سبب مديريت هنري هوشمندانه خاندان هنردوست و هنرپرور تيمور در هرات سده‌هاي هشتم و نهم هجري قمري و نيز جانبداري اكيد از صاحبان ذوق و هنر و انديشه.

ب)هم‌آيش ارباب حلقه معرفت؛ مير عليشير نوائي، جامي، احمد تفتازاني و مولانا شمس‌الدين محمد اسد التبادكاني(واعظان آراء و انديشه ابن‌عربي)، ميرك، استاد زمانه كمال‌الدين بهزاد و شاگردان بي‌شمارش و....در كارگاه‌ها و كتابخانه‌هاي دربار.

ج)استقلال هنر نقاشي از قيد و بند كتابت به جهت رونق بازار نقاشي و نيز تعدد نگارگران حرفه‌اي.

د) مستهلك شدن عناصر و تاثيرات هنر بيگانه توسط هنرمندان و حاميان فرهنگ دوست و ادب‌پرور ايراني.

ذ) حضور هنرمند برجسته و نامي نگارگري ايراني «كمال‌الدين بهزاد» در رأس كارگاههاي كتابت و نگارگري.

از مؤلفه‌هاي ارزشي هنر نگارگري مكتب هرات كه محصول نبوغ هنرمندان ايراني بود، مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

الف) ارائه پيشرفته و در حد كمال نگاره‌ها و نيز توفيق يابي در گسترش طيف رنگها و نحوه تنظيم آنها كه اين خود از دستاوردهاي هنر آكادميك و مديريت صحيح گارگاه‌هاي هنري بود.

ب) در اين دوران تركيب‌بندي‌ها غالبا بسيار استادانه و بلند‌پروازانه صورت مي‌گرفت و نيز تنظيم فضاي اثر با همة تكثر عناصر نگاره هوشمندانه صورت مي‌پذيرفت.

ج) در آثار نگارگري اين دوره طرح‌بندي بطور قاطعي معماري‌وار است و احساس تعادل كه همواره در نزد نگارگران ايراني قوي‌است، از طريق روابط تازه و زيركانه‌اي بين متن و تصاوير به بيان در‌آمده است، همچنين در رعايت تناسب و شيوة ناتوراليسم تا آن حد پيش رفته است كه هنرمند از هدف اصلي خويش كه همانا تزئين و خلق دنياي مثالين باشد، دور نشود.

د) دقت و لطافت برخورد با ساير عناصر نگاره تا به‌حدي‌ست كه كليه عناصر تصوير، ارزش و اعتبار يكسان پيدا كند.

ذ) بكارگيري رنگهاي مكمل و خاكستري‌هاي رنگي در جهت ايجاد هماهنگي و هارموني چشم‌نواز.

ر) تزئين و ريزه‌پردازي در فضاي معماري و ساختمان.

از ديگر شاخص‌هاي ممتاز هنر نگارگري اين دوره ارائه فرمهاي انساني در نهايت كمال و ظرافت است. اندامها و چهره‌ها در كسوتي عارفانه و شاعرانه از حالت توصيفي و داستاني به‌درآمده و به حالتي بياني و احساسي متمايل مي‌شوند. اين ظرافت و لطافت پيكره‌ها به حدي‌ست كه نگاره پيش از آنكه ترجمان تصويري متن باشد خود به يك قطعه شعر مبدل مي‌گردد و به عبارتي نگارگر، شاعرانه اثر مي‌آفريند. در نگارگري مكتب هرات «آنچه تازگي دارد روحي‌ست كه در كليه جزئيات بويژه پيكره‌هاي انساني دميده شده؛ پيكره‌هائي كه عمدتا هويت عروسكي يا لعبتك‌وار خود را از دست داده‌اند و به نظر مي‌رسد... در تكاپو هستند. » بذر پر حاصلي كه اندك زماني بعدتر در نگارگري دوره صفوي و علي‌الخصوص مكتب اصفهان به بار نشست، نخستين بار در نگارگري مكتب هرات آبياري شده بود.

شكل انسان در نگارگري مكتب هرات

يكي از اساسي‌ترين و در واقع تعيين‌كننده‌ترين عناصر شكل دهنده نگارگري ايراني، هم به لحاظ ابعاد تجسمي و هم به لحاظ وجوه معنايي و محتوايي، شكل انسان است. در نگارگري «محور اصلي براي ايرانيان شكل انسان است. » شكل انسان يكي از معمولترين و رايج ترين عناصر بكارگرفته شده در فضاي نگارگري ايراني است و البته تا دوران قاجار بيشتر طبق يك قاعده ارائه مي‌شد. شكل انسان در سير تاريخ نگارگري ايراني، پس از استقلال اين هنر از قيد و بند كتابت و تبديل آن به هنري مستقل كه قواعد زيبايي‌شناسي يك اثر هنري تجسمي بر آن مصداق پيدا كرده به عنوان عنصري محوري سيطره‌ي خويش را بر ديگر عناصر نگارگري اعلام مي‌دارد و حتي در تك‌نگاره‌ها حضور مستقل و يگانه پيدا مي‌كند.

«از آنجايي كه نگارگري سنتي، پديده هاي عيني را در تصوير تاويل مي‌نمايد، هرگز در پي رعايت تناسبات طبيعي اندام نيست و به عوض كوشش دارد تا فضاي تصوير را از نظر تركيب بندي تناسب لازم بخشد. درحالي كه در اين نگاره‌هاي معاصر مشاهده مي‌كنيم كه اندام داراي تناسب طبيعي و عيني خود شده‌است. در اينجا نيز مانند اغلب نقاشي‌هاي عصر اومانيسم اروپا (سده پانزدهم ميلادي) بيننده با حضور كانوني و متمركز انسان روبروست در حاليه نقاشي سنتي هرگز از اين منظر به انسان توجه ندارد. بطور مثال در ظفرنامه تيموري (از شرف الدين علي يزدي) متعلق به953 ه . ق و محفوظ در موزه كتابخانه كاخ گلستان ، سلطان مراد اول ، با وجود سلطنت و اقتدار هرگز در كانون تصوير نشده است ، بلكه جزء خردي از اجزا هماهنگ و موزون اثر است. » بر همين منوال در ديگر دورانهاي با شكوه هنر نگارگري ايران نيز چنين قاعده‌اي مرسوم نبود و هر آنچه در تصوير حضور مي‌يافت در كليتي واحد، ارزشي همسان با ديگر عناصر نگاره پيدا مي‌كرد، مگر آنكه به لحاظ خط روايي داستان يا موضوع مي‌بايست بر روي آن تاكيد شود كه در آن صورت در نقطه طلايي قرار مي‌گرفت و يا با ترفندهاي ديگر بر روي او تاكيد مي‌شد.

در نگارگري مكتب هرات به عنوان پارادايم (الگو و نمونه) نگارگري فاخر ايراني، نمايش شكل انسان، نمايش حقيقت نوعي و نمونه آرماني انسان و قائم‌كننده انسانيت انسان است. لذا با زبان تصوير صورت تجسمي و نوعي «انسان كامل» به منصه ظهور مي‌رسد. نگارگري فاخر ايراني خصوصا نگارگري مكتب هرات، انسان‌محور است، لذا در آن، شكل انسان تأكيد بر جنبه هاي روحاني مي‌كند كه حاصل كشف و شهود و ذوق صوفيانه نگارگر بوده و در آن عوارض انساني و مادي‌گرايانه‌ای كه در انسان مداري يا اومانيسم نقاشي غربي وجود دارد، در آن رنگ مي‌بازد و هيبتي متواضعانه و خاشعانه پيدا مي كند كه در برابر قدرتي والاتر كه هستي خويش را از آن يافته سر تعظيم و تسليم فرود مي‌آورد. چقدر زيبا گفته شيخ‌اكبر عرفان اسلامي «ابن عربي» كه: «خداوند به عبد مؤمن اين قدرت را عطا كرده كه بتواند در هر عملي كه صورت آن را ايجاد مي كند، روح حضور و اخلاص بدمد. خداوند مذمت نكرده است بنده اي را كه صورتي بوجود مي آورد و به اذن خدا از روح خود در آن مي دمد و آن صورت به گونه اي زنده و گويا در حالتي كه به حمد رب خويش تسبيح مي گويد، ظهور كند، بل كسي را مذمت كرده است كه صورتي داراي استعداد و حيات خلق كند اما به عنوان خالق آن صورت مستعد حيات، به آن حيات و زندگي ندهد

هنرمند نگارگر مكتب هرات روح انسان را در ساحتي روحاني و سرشار از رموز عالم سرمدي به پرواز در‌مي‌آورد اين كيفيت در هنر نگارگري مكتب اصفهان كه بدون ترديد فرزند خلف نگارگري انسان محور مكتب هرات مي‌باشد خاصه در تك نگاره ها به اوج خود مي‌رسد، چندانكه نوع انتزاعي گري اش نمايش وجوه مادي و حيواني انسان از جمله تأكيد بر اعضاء و جوارح اغوا كننده و تحريك آميز و هر آنچه بر اين اصل استوار گشته باشد، را در آن بكلي نابود مي‌گرداند و در حالتي روحي كه مشخصه رنگهاي بكار رفته در نگارگري ايراني نيز مي‌باشد، نه تنها استذكار هر امر و خصلت زميني از آن ساطع مي‌گردد، بلكه تصوير خيالي از بهشت موعود و انسان لميده در سايه‌هاي درختان بهشتي را متذكر مي شود (تصاویر شماره7و8). همچنين عشق، زيبايي، اميد، بندگي و انگيزة تأمل در امور هستي و آن جهان سرمدي كه شكل مثالي و نوعي آن اينك بدست هنرمند نگارگر تجسم يافته بود به بهترين وجه عيان ساخته و معرفتي ديداري از اين حیث به مخاطبين خويش عرضه مي‌دارد. در دوران اوج نگارگري ايراني خصوصا نگارگري انسان‌محور مكتب اصفهان با وجود اينكه عنصر تجسمي شكل انسان كاملاً در آن مسلط مي گردد نمايش خصوصيات روانشناختي و شباهتهاي انساني با افراد خاص و نمونه هاي انساني و تيپ هاي مشخص مطمع نظر هنرمند نبوده و چنين اتفاقي رخ نمي دهد.

در تصوير شماره (9) كه نگاره‌ايست متعلق به مكتب هرات و منسوب به بهزاد؛ با وجود اينكه جزئي از تصاوير كتاب ظفرنامه تيموري‌ست و بنا بر ضرورت و به اسم كتاب شرح ماوقع و داستان را مي‌نماياند، اما فضاسازي و كثرت اشكال انساني آن در ريتمي پويا و سرزنده با الواني بي‌بديل، دنياي خيالين و فضائي نگارين را مي‌نماياند. در اين تصوير اشكال انساني با وجود آنكه با جزئياتي اندك از هم قابل تفكيك‌اند، اما گوئي نمونه‌هايي آرماني و الگوهائي تمثيلي از انسان را به تصوير مي‌كشند كه سواي رفتار پيكره‌ها كه نحوة حضور در بزم و محضر تيمور را بخوبي نمايش مي‌دهد، با كسوتي متواضع و اندامهاي خوش‌تراش و متناسب، هيبتي اثيري و روحي مي‌يابند، همچون شاپركاني رنگين و شكننده كه بر شاخسار درخت از پي اين همه زيبائي و رنگ، نگاه را مشحون از شور و جذبه مي‌كنند. سرّي در اين نگاره‌هاست و آن اينكه هيچ انگيزه‌اي در نگرنده مبني بر جستجوي شخصي خاص و انساني زميني كه فلان كس و بهمان شخص باشد ايجاد نمي‌كند، تو گوئي اين انسانها از عالمي برتر و ساحتي مقدس‌اند كه در جنگي منقوش به ‌هم آمده‌اند.

از بزرگترين نگارگران ايراني كه مكتب نگارگري هرات را با نام وي مي‌شناسند «كمال‌الدين بهزاد» است. وي بيشرين توجه‌اش را به شكل انسان معطوف مي‌دارد و در فضاي نگارگري خويش به گونه‌اي متفاوت از شكل انسان بهره مي‌برد. بهزاد نماينده دوراني است كه در آن شكل انسان به بهترين وجه در نگارگري ايراني حضور مي‌يابد، يعني دوران تيموري و اوايل دوره صفوي (خصوصا در نگارگري مكتب تبريز).

شكل انسان به عنوان يكي از اركان اصلي و عناصر برجسته نگارگري كمال الدين بهزاد در برقراري ارتباط و پيوند_ به عنوان يك نقشمايه كليدي _ بين عناصر نگاره از موقعيت خاصي برخوردار مي باشد.

شكل انسان از اين جهت چه به لحاظ تجسمي به عنوان يك عنصر زنده و متحرك همچون زنجيري در جهت ايجاد پيوند بين اشكال و تركيب كلي اثر و چه به لحاظ محتوايي در حكم عنصري سازمان دهنده، نقطهء تلاقي و ابزاري گويا براي بيان احساسات منبعث از رموز و نمادهاي نگاره مي‌شود. بهزاد بدين سان كل عناصر و اجزاء نگاره را در پيوندي محكم و تزلزل ناپذير به مدد عنصر تجسمي انسان و بيان محتوايي‌اش نمايش مي‌دهد. با وجود اينكه در نگارگري بهزاد شكل انسان نقش كليدي و محوري ايفا مي‌كند، به هيچ روي ارزش و اعتبار ديگر عناصر نگاره را متزلزل نكرده و به حاشيه نمي‌برد، بلكه اعتباري نو و پويا مي‌بخشد. بعبارتي حضور انسان به گونه اي متفاوت در نگارگري بهزاد راه را براي پوياتر كردن فضاي دو بعدي نگارگر ايراني هموار كرده و القاء حركتهاي موزون خط كمپوزيسيون را بازتر كرده است. اما در اين راستا ، به هيچ روي نگاره هاي بهزاد انسان مدار و متكي بر شكل انسان و همه چيز براي نقش انسان نمي‌باشد. ارجحيت شكل انسان به هيچ روي به معناي سيطرة شكل انسان بر عناصر نگارگري وي قلمداد نمي‌شود. شكل انسان تا پيش از دوران قاجار، در نگارگري ايراني همانند شرحي كه در مورد نحوة حضور آن در نگارگري بهزاد آورده شد، مورد استفاده قرار مي گرفت. حتي در تك‌نگاره‌هاي مكتب اصفهان همانگونه كه پيشتر نيز اشاره شد با وجود سيطرة شكل انسان، حس تفرد و تشخص به نفع بيانهاي رمزي منبعث از انسانگرايي عرفان ايراني، كنار گذاشته مي‌شود و در آن «تبديل امور مشهود به تجسم مثل مينوي» غايت نگاه هنرمند مي‌شود.

نگارگر انسان محور نگارگري فاخر ايراني در ترسيم شكل انسان در كمال و وقار و زيبايي همانند گفته «فلوطين» كه مي‌گفت: «براي وصول به زيبائيهاي معنوي و جمال مطلق بايستي از زيباييهاي زميني و مادي عبور كرد. » هدف و غايت نيتش گذر از عشق انساني به عشق الهي است و به همين خاطر تمامي صورتهاي خويش را بر یك نمونه خلق مي كند، نمونه‌اي كه نهايت قدرت صنع و آفرينشگري اوست.

نمونه اي زيبا كه بعضاً براي ناآشنايان به زبان تصوير نگارگری ايراني اغواگر و تحريك كننده مي‌نمايد. نگارگر مكتب اصفهان به پیروی از آن تفكر صوفيانه در عرفان ايراني كه «پرستش جمال و زيبايي را موجب تلطيف احساس و ظرافت روح و سرانجام سبب تهذيب اخلاق و كمال انسانيت ميشمرده اند و آنرا ظهور حق و يا حلول وی بنعت جمال در صور جميله مي‌دانسته‌اند .» اينگونه غرق در زيبايي هاي الهي شده و هدفش اين است كه جلوه حق را بنگرد، در حقيقت نگارگر عارف مسلك آن زيبايي ها را مانند آينه اي مي بيند كه حق در آن جلوه نموده و لذا از هر گونه هوي و هوس و نگاه شهواني عاري و بلكه مقدمات هر سلوك عارفانه عميق را مهيا مي‌كند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 22:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره واکسن های نوترکیب

بازديد: 1031

تحقیق درباره  واکسن های نوترکیب

مقدمه

فرآورده­های نوترکیب، از جمله واکسن­های نوترکیب، محصولات جدیدی هستند که در نتیجه ظهور فناوری زیستی پا به عرصه نهاده اند. به مدد این فناوری، بسیاری از واکسن­ها که پیش از این امکان تولید اقتصادی آنها فراهم نبوده است، به مرحله تولید و کاربرد رسیده اند. خوشبختانه فناوری ساخت این گونه مواد از پیچیدگی خاصی برخوردار نمی­باشد و با اندکی توجه و سرمایه­گذاری و بهره­گیری از توان تخصصی پژوهشگران کشور می­توان امکان تولید آنرا در داخل فراهم ساخت.

واکسن­ها هم از جنبه تاریخی و هم از لحاظ رویکرد فناوری دارای طبقه­بندی خاصی هستند. تولید واکسن های جدید با اتکاء بر فناوری صورت گرفته و در حقیقت این فناوری بوده است که به بشر کمک کرده تا به واکسن­های قدیمی با دیدگاه نوینی نظاره کند یا برای مشکلات غیر قابل حل، راهکاری نوین متصور شود.

واکسن­هایی که هم اکنون در ایران تولید می­شوند، به "واکسن­های سنتی" شهرت دارند که با استفاده از روش­های مرسوم تهیه می­شوند. در این روش‌ها، باکتری (یا ارگانیسم مربوطه) کشت داده می­شود و پس از خالص­سازی فرآورده آن یا غیر فعال‌سازی شیمیایی، ارگانیسم‌ها تحت فرمولاسیون­های خاص خود قرار می­گیرند. واکسن‌های کزاز، فلج اطفال و سیاه‌سرفه نمونه­هایی از این واکسن­ها هستند. اینگونه واکسن­ها به علت ساختار خود سیستم ایمنی بدن را بیش از اندازة لازم و گاه غیرضروری تحریک می­کنند. علاوه بر این چون در برخی روش­ها از ارگانیسم­های پاتوژن استفاده می­شود، ممکن است این ارگانیسم­ها در طی فرایند ساخت واکسن به خوبی غیرفعال نشده و خطراتی را به دنبال داشته باشند.

به همین خاطر رویکرد جدیدی در تولید واکسن­ها بروز کرد که پیکرة باکتری یا بخش‌های غیر‌ضروری از محتوای واکسن حذف می­شد. در واقع این واکسن­ها، حاصل به‌کارگیری بخشی از باکتری است که خاصیت آنتی‌ژنیک داشته و سیستم ایمنی بدن را تحریک می­کند. البته در این مورد نیز مشکل سروکار داشتن با ارگانیسم پاتوژن مطرح بود. بنابراین این فکر همیشه وجود داشت که بتوان پروتئین یا ماده آنتی‌ژن را بجای استخراج از باکتری، در سیستم­های دیگری تولید کرد که ایمنی‌زایی کافی داشته باشند و ضمناً تولید را از نظر اقتصادی مقرون به صرفه کند.

نگاهی به واکسن­های نوترکیب و رویکرد نوین به فناوری

با ابداع روش­های مهندسی ژنتیک، چهرة جدیدی از علوم زیستی پدیدار گشت که در واقع رویکرد جدیدی به دانسته­های قدیم بشر بود. دسترسی به این فناوری جدید، سبب پیدایش حوزه نوینی در تولید مواد بیولوژیک و واکسن­ها (واکسن­های نوترکیب) شد. در این شیوه دیگر لازم نیست کل پیکرة پاتوژن برای تولید واکسن مورد استفاده قرار گیرد، بلکه از یک ژن و فراورده آن برای تولید استفاده می­شود. مثال شاخص این واکسن­ها، واکسن هپاتیت B است که از سال 72 واکسیناسیون آن در ایران برای کودکان اجباری گردیده است. این واکسن­ها قادرند خطرات واکسن­های معمولی را کاهش دهند.

این بخش در دنیا بسیار مورد توجه و اقبال واقع شده و کارهای زیادی نیز روی آن صورت می­گیرد؛ زیرا فناوری خیلی پیشرفته نیاز ندارد و در عین حال قادر است بسیاری از مشکلات قدیمی یا بدون راه‌حل بهداشتی را برطرف سازد.

خوشبختانه بیوفناوری امکانی را فراهم آورده است که به ما اجازه می­دهد برای تولید یک فراورده اقتصادی، حوزه­های متعددی از بیولوژی را به کار گیریم. به طور مثال واکسن­های نوترکیب را امروز می­توان در گیاهان یا میوه آنان تولید کرد و به طور غیرمستقیم با خوردن میوه حاوی ماده مورد نظر، آنرا به بدن منتقل کرد. در واقع با این رویکرد فناوریک، واکسن­های تزریقی به واکسن­های خوراکی تبدیل شده­اند که مصرفشان نیز راحت‌تر است و مقبولیت بیشتری هم دارند. البته این قبیل مباحث هنوز در محدوده کاربردهای انسانی و دامی وارد نشده‌اند. مواردی مثل واکسن‌های ژنی را نیز می‌توان جزو قدم‌های بعدی به‌حساب آورد که بحث آن در این مقوله نمی‌گنجد.

توجه شایسته به تولید واکسن‌های نوترکیب در کشور نشده است

در حال حاضر بیشترین تولید واکسن در موسسه واکسن و سرم­سازی رازی صورت می­گیرد که عمدتاً هم به روش‌های مرسوم و کلاسیک تولید می­شوند. البته باید خاطرنشان کنم که تولید واکسن­های نوترکیب، اگر چه فناوری بسیار پیشرفته و پیچیده­ای نیاز ندارد، اما هنوز در کشور به آن توجه نشده است. ما از توان تخصصی خوبی در بخش نیروی انسانی برخورداریم که با اندکی برنامه­ریزی می­توانیم این بخش از صنعت بیوفناوری را در کشور فعال سازیم. پیش‌نیاز این حرکت، توجهی است که مسئولان کشور در ایجاد زیرساخت­ها و سخت­افزارهای مورد نیاز این فناوری باید به آن معطوف دارند.

ابرقدرت‌های علمی جهان، توسعه این حوزه حساس را در انحصار گرفته‌اند

کشورهای اروپایی و آمریکا بودجه­های کلانی به این امر اختصاص داده­اند. آنها سالهاست که بر روی برنامه­های تحقیق و توسعه در زمینه واکسن­های نوترکیب فعالیت دارند. حتی کشورهای در حال توسعه مثل کوبا این موضوع را جدی گرفته و به تولید اقتصادی نیز رسیده­اند. کشورهای اروپایی به مسئله بهداشت از دید جهانی نگریسته­اند. آنها علاوه بر بعد بهداشتی موضوع، بعد تجاری آنرا نیز مورد توجه قرار داده­اند.

در حال حاضر بیماری‌های ویژه‌ای مثل لیشمانیا و مالاریا وجود دارند که خاص مناطق حاره هستند و در ایران هم شیوع دارند. اما بیشترین فعالیت تحقیقاتی و تولیدی در خصوص واکسن نوترکیب یا داروی این بیماری­ها در اروپا و آمریکا صورت می­گیرد. نتیجه آن‌هم این است که کشورهای بیمارخیز فقط وارد کنندة نتایج این تحقیقات هستند. در این زمینه اروپایی­ها پی‌برده­اند که بازار وسیعی از مصرف‌کنندگان واکسن یا دارو را در اختیار دارند و لذا روی آن به تحقیق پرداخته­اند. متاسفانه در حال حاضر که بیماری ایدز، اکثر جوامع بشری را در برگرفته، چنین بیماری‌هایی نیز به­عنوان بیماری­های ثانویه بیشتر بروز می­کنند. زیرا وقتی سیستم ایمنی بدن ضعیف شود، بروز این بیماری‌ها نیز شایع­تر می­شود.

در مورد مالاریا هم همین بحث وجود دارد. یعنی شیوع این بیماری در آسیا، آفریقا و شبه قاره هند است، اما روش­های درمانی یا تحقیقات دارویی آن عمدتاً در کشورهای غربی صورت می­گیرد.

تولید داخلی را باید جدی بگیریم

- ما نمی­توانیم برای همیشه منتظر کمک اروپایی‌ها باشیم. باید از فناوری­های نو خصوصاً بیوفناوری برای حل مشکلات بهداشتی خودمان استفاده کنیم. برای این منظور راه‌حل­های مختلفی وجود دارد:

خوشبختانه در مورد فناوری‌هایی مثل تولید واکسن نوترکیب، با تجهیزات نه­چندان پیشرفته می­توانیم به اهداف نسبتاً خوبی دست یابیم و در عین حال ارزش افزوده زیادی نیز از نظر اقتصادی کسب کنیم. این صنعت را می­توان جایگزین مناسبی برای صنعت نفت و فرآورده‌های آن دانست، چرا که استقرار آن نیازمند سرمایه­گذاری­های هنگفت شبیه آنچه در نفت و پتروشیمی وجود دارد، نمی­باشد و از سوی دیگر فراوردهایی با ارزش اقتصادی فوق­العاده زیاد تولید می­کند.

به طور مثال در حال حاضر که فروش نفت از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار است، در آمد خالص هر بشکه در حدود 16-15 دلار می­باشد در حالی‌که یک لوله آنزیم حاصل از بیوفناوری به حجم 0.02 میلی­لیتر (یعنی معادل یک هشت­میلیونیوم هر بشکه نفت) ارزشی معادل 70 - 50 دلار دارد. گام نهادن در این عرصه به معنای واقعی کلمه یک رویکرد فناوریک محسوب می­شود. یعنی ورود به حوزه­هایی از فناوری که ارزش افزوده آن هزاران بار بیشتر از سرمایه­گذاری مورد نیاز است.

حتی به نظر من، باید خیلی فراتر از تولید داخلی به این مسئله بیاندیشیم. ما بازار مصرف خوبی در کشورهای همسایه ایران داریم که هیچکدام آنها امکانات تحقیق و تولید را در حد و اندازه­های ایران ندارند. از طرف دیگر در برخی از این کشورها بیماری‌های واگیردار وجود دارد که چنانچه ریشه­کن نشود می­تواند جامعه ما را دچار مشکل کند. بنابراین ما نه تنها باید بهداشت و سلامت ملی جامعه خودمان را مورد توجه قرار دهیم و به فکر منافع اقتصادی حاصل از تولید این­گونه واکسن­ها باشیم، بلکه باید بدانیم پاتوژن­ها مرز سیاسی و جغرافیایی نمی­شناسند و برای ورود به هر کشوری، مجوز لازم ندارند. بنابراین یکی از استراتژی­های ما برای فعال کردن صنعت تولید واکسن­های جدید در کشور باید این باشد که به بهداشت و سلامت کشورهای همسایه نیز کمک کنیم تا سلامت خودمان هم تامین گردد. 1. می­توانیم فناوری تولید این داروها را وارد کنیم. یعنی تجهیزات ساخت داروها را به همراه دستورالعمل­های لازم برای تولید آنها وارد کنیم. اما مشکلی که در این خصوص وجود دارد آن است که در صورت تغییر فناوری، مسئله تولید تحت تاثیر قرار می­گیرد و امکان هر نوع تغییر و تحولی حذف می‌شود. 2. علاوه بر وارد کردن فناوری و الگوبرداری از آن، الفبای تولید را نیز فراهم کنیم. برای این کار، باید نیروی انسانی کافی آموزش دهیم تا پس از الگوبرداری از فناوری وارداتی، خودشان بتوانند فناوری نوینی خلق کنند. این بحثی است که بسیاری از کشورهای صنعتی مثل ژاپن، حرکت خود در جهت صنعتی‌شدن را با پرداختن به این مقوله آغاز کرده­اند.

 

واکسنهای‌نوترکیب‌ چگونه است

می‌توان‌ گفت‌ که‌ در تولید همه‌گونه‌ ازواکسنها از تکنیکهای‌ بیوتکنولوژی‌ بهره‌گرفته‌ شده‌ و می‌شود. لیکن‌ اوج‌ توانمندیهای‌ بیوتکنولوژی‌ نوین‌ را می‌توان‌ در واکسنهای‌ نوترکیب‌ نسل‌ چهارم‌ (ونیزDNA واکسنها) مشاهده‌ کرد.تابحال‌ برای‌ تولید واکسنها از میکروارگانیسم‌های‌ ضعیف‌ شده‌ یا کشته‌ شده‌ یااجزاء آنها که‌ بصورت‌ طبیعی‌ از آنها استخراج‌ می‌شدند استفاده‌ می‌شد و این‌ امردر موارد قابل‌ توجهی‌ باعث‌ ایجاد عوارض‌ جانبی‌ در افراد می‌گردید. لیکن‌ با توسعه‌ تکنیکهای DNA نوترکیب‌، واکسنهای‌ نسل‌ چهارم‌ تولید شدند که‌ در آن‌ها تنها از جزء مؤثر در ایجاد ایمنی‌ (جزء ایمونوژن‌) میکروارگانیسم‌ها استفاده‌ می‌شود.نمونه‌ آن‌ واکسن‌ ساب‌یونیتی‌ مؤثر در برابر هپاتیت‌ B می‌باشد.

فرآیند تولید یک‌ واکسن‌ نوترکیب‌ بسیار طولانی‌و پیچیده‌ می‌باشد. در ابتدا بیوتکنولوژیستها باید ایمونوژن‌ترین‌ جزءمیکروارگانیسم‌ها را که‌ معمولاً پروتئینها یا گلیکوپرتئینهای‌ غشائی‌ هستند طبق ‌فرآیندهای‌ بسیار طولانی‌ و پیچیده‌ شناسائی‌ کنند و پس‌ از آن‌ با شناسائی‌ محل‌ وتوالی‌ ژن‌ آن‌ در ژنوم‌ میکروارگانیسم‌ اقدام‌ به‌ تکثیر آن‌ بخش‌ کرده‌ و قطعات‌تکثیر شده‌ را درون‌ پلاسمیدهای‌ ویژه‌ کلونینگ‌ قرار دهند و سپس‌ اقدام‌ به‌انتقال‌ پلاسمیدهای‌ نوترکیب‌ به‌ سلول‌ میزبان‌ مناسب‌ برای‌ تولید آن‌ پروتئین‌ بنمایند. درصورت‌ موفقیت‌ در تولید اقتصادی‌ یک‌ پروتئین‌کاندید برای‌ واکسن‌ یک‌ بانک‌ سلولی‌ و یک‌ بانک‌ پلاسمید از سلولهای‌ نوترکیب‌ایجاد شده‌ و ساختارهای‌ پلاسمیدی‌ آنها ایجاد می‌شود که‌ برای‌ مراحل‌ بعد مورداستفاده‌ قرار گیرد. برای‌ تأیید این‌ واکسن‌ از نظر مؤثر بودن‌،کارآئی‌ و بی‌ضرر بودن‌ برای‌ انسان‌ (یا دام‌) (Clinical Trials) مراحل‌ زیادی‌ باید طی ‌شود که‌ چندین‌ سال‌ بطول‌ می‌کشد. برای‌ تولید صنعتی‌ و تجاری‌ یک‌ واکسن‌ نیازبه‌ سرمایه‌گذاری‌ فراوانی‌ می‌باشد. بخشی‌ از این‌ سرمایه‌گذاری‌ باید برای‌ ایجاد یک‌ محیط‌ کاملاً استاندارد مطابق‌ با شرایط‌GMP (Good Manufacturing Practice) و تسهیلات‌ و تأسیسات ‌استاندارد مطابق‌ با GMP و افراد کاملاً متخصص‌ وآموزش‌ دیده‌ و ایجاد یک‌ سیستم‌ با ثبات‌ حفظ‌ کیفیت‌ گردد.

بیومدسین ‌یا بیوفارماسوتیکال چیست

بسیاری‌ از بیماریهای‌ رایج‌ انسانی‌ بدلیل‌نقص‌ ژنتیکی‌ در تولید یک‌ پروتئین‌ فانکشنال‌ در سلولهای‌ بدن‌ می‌باشد. این‌بیماری‌ها که‌ شیوع‌ زیادی‌ در جوامع‌ انسانی‌ دارند اغلب‌ دارای‌ آثار اقتصادی‌ -اجتماعی‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ سایر بیماریها هستند. بعنوان‌ مثال‌ بیماریهائی‌ مانندهموفیلی‌، تالاسمی‌، کم‌خونی‌ها، انواع‌ نقص‌های‌ سیستم‌ ایمنی‌، اختلالات‌ رشد ودیابت‌ و...

باپیشرفتهای‌ اخیر در زمینه‌ علوم‌ زیستی‌ بیوتکنولوژیستها قادر شده‌اند تا باشناسائی‌ این‌ اختلالات‌ و ژن‌های‌ مربوطه‌ به‌ تولید پروتئینهایی‌ بپردازند که‌بدن‌ این‌ بیماران‌ قادر به‌ تولید آنها نیست‌ یا میزان‌ تولید آنها کافی‌ نیست‌. از جمله‌ این‌ پروتئینها می‌توان‌ به‌ انواع‌ فاکتورهای‌ خونی‌، اریتروپوئیتین‌،انواع‌ اینترلوکین‌ها، انواع‌ هورمونها مانند انسولین‌ و هورمون‌ رشد اشاره‌ کرد که ‌درحال‌ حاضر در کارخانه‌های‌ بیوتکنولوژی در مقیاس‌ صنعتی‌ درحال‌ تولید هستند. تولیداین‌ پروتئینها هرچند که‌ هزینه‌ بری‌ زیادی‌ را بهمراه‌ دارد اما باعث‌ کاهش‌چشمگیر مرگ‌ومیر ناشی‌ از اختلالات‌ ژنتیکی‌ شده‌ است‌. بازار تولید این‌ مواد درحال‌ حاضر بالغ‌ برمیلیاردها دلار است‌ و دارای‌ رشد روزافزونی‌ نیز می‌باشد. درحالیکه‌ رشد سالانه‌صنعت‌ دارو 3% می‌باشد، رشد سالانه‌ صنعت‌ داروهای‌ بیوتکنولوژی‌ 25% می‌باشد.

ژنومیکس‌ چیست

پروژه‌ ژنوم‌ انسانی‌ بزرگترین‌ وباارزش‌ترین‌ پروژه‌ در علوم‌زیستی‌ بوده‌ است‌ که‌ تابحال‌ اجرا شده‌ است و در حقیقات‌ منشاء پدید آمدن‌ علم‌ ژنومیکس‌ نیز محسوب‌ می‌شود. پروژه‌ ژنوم‌ انسانی‌ باهدف‌ تعیین‌ توالی‌ژنوم‌ (محتوای‌ ژنتیکی‌) انسان‌ در سال‌ 1996 شروع‌ شده‌ و درسال‌ 2001 با اتمام ‌نسخه‌ اولیه‌ به‌ اوج‌ خود رسید. با کامل‌ شدن‌ پروژه‌ ژنوم‌ انسان‌ دانشمندان‌ به‌ محل‌ دقیق‌ ژنهای‌ انسان‌ پی‌خواهند برد و با شناسائی‌ ژنوتیب‌ مربوط‌ به‌تمام‌ جنبه‌های‌ فنوتیپ‌ انسان‌ به‌ کلید اصلی‌ صفات‌ انسانی‌ دست‌ پیدا خواهندکرد. شناسائی‌ این‌ ژنها دانشمندان‌ را قادر خواهد ساخت‌ که‌ به‌ رفع‌ تمام‌ نقائص ‌ژنتیکی‌ انسانها بپردازند و نیز منشاء تمام‌ حالات‌ جسمی‌ و روحی‌ و رفتاری‌ انسان‌ را شناسائی‌ کرده‌ و در دست‌ خود بگیرند. هم‌اکنون‌ ژنهای‌ جدیدی‌ برای‌ اختلالات‌ جسمی‌ و حتی‌ روانی‌ مانند بیماریهای‌ قلبی‌ و عروقی‌، اسیکزوفرنی‌ و... شناسائی‌ شده‌است‌ و پیمودن‌ این‌ راه‌ با سرعت‌ هرچه‌ تمام‌ ادامه‌ دارد. اینک‌ قدمهای‌ زیادی ‌به‌ انتهای‌ این‌ مرحله‌ سرنوشت‌ساز از تاریخ‌ بشر باقی‌ نمانده‌ است‌ و همگی ‌دانشمندان‌ منتظر به‌ثمر رسیدن‌ دستاوردهای‌ این‌ پروژه‌ در آینده‌ بسیار نزدیک ‌می‌باشند. یکی‌ از ابزارها و شاخه‌های‌ بیوتکنولوژی‌ که‌اخیراً به‌ شکوفائی‌ رسیده‌ است‌ بیوانفورماتیک‌ می‌باشد که‌ کار تجزیه‌ و تحلیل‌داده‌های‌ بدست‌ آمده‌ از (Human Genome Project) HGP و... را انجام‌ داده‌ وآنها را تبدیل‌ به‌ اطلاعات‌ باارزش‌ و قابل‌ استفاده‌ برای‌ دانشمندان‌ مختلف‌می‌نماید.

پروتئومیکس‌ چیست

دنیای‌ پروتئومیکس‌ دنیای‌ بی‌انتهائی‌ است‌که‌ ما هم ‌اکنون‌ در روزنه‌ ورودی‌ آن‌ قرار گرفته‌ایم‌. دانشمندان‌ بعدازاستخراج‌ اطلاعات‌ ژنوم‌ انسانی‌ به‌ کاربرد آن‌ در حوزه‌ پروتئومیکس‌ می‌اندیشند. در پروتئومیکس‌ دانشمندان‌ براساس‌ اصل‌ یک‌ پروتئین‌ یک‌ ژن‌ بدنبال‌ یافتن‌ کلیه‌پروتئین‌های‌ تولید شده‌ در بدن‌ انسان‌ و ربط‌ آن‌ به‌ یک‌ ژن‌ هستند.

پس‌از اتمام‌ پروژه‌ پروتئومیکس‌ که‌ حتی‌ بسیار بزرگتر و طولانی‌تر و پرابعادتر ازپروژه‌ ژنومیکس‌ خواهد بود می‌توان‌ گفت‌ که‌ انسان‌ به‌ عمده‌ اطلاعات‌ حیاتی ‌لازم‌ در مورد خود دست‌ یافته‌ است‌ و پس‌ از کاربرد این‌ اطلاعات‌ در طراحی‌داروها و فرآیندهای‌ مناسب‌ تقریباً قادر به‌ مبارزه‌ با هر بیماری‌ و هر اختلال‌در بدن‌ خود خواهد بود و حتی‌ قادر به‌ پیشگیری‌ از اکثر آنها خواهد شد. مرحله‌ بعد از (و حتی‌ همگام‌ با) پروتئؤمیکس‌طراحی‌ داروهای‌ بیولوژیک‌ می‌باشد که‌ دانشمندان‌ را قادر می‌سازد پروتئینهای‌مزاحم‌ یا ناقص‌ را خنثی‌ کنند یا تولید پروتئینهای‌ ضروری‌ در بدن‌ را باعث‌ شوند. بازار پروتئومیکس‌ برعکس‌ ژنومیکس‌ بسیارگسترده‌تر و غیر متمرکز بوده‌ و هم ‌اکنون‌ بسیاری‌ از کشورها حتی‌ کشورهای‌ جهان‌سوم‌ مثل‌ برزیل‌ نیز قدم‌ به‌ این‌ عرصه‌ گذاشته‌اند.کلونینگ‌انسان‌

از زمانی‌ که‌ دانشمندان‌ با ابداع‌ روش‌جدید همانندسازی‌ گوسفندی‌ بنام‌ دالی‌ را خلق‌ کردند امیدها و نگرانیهای‌ زیادی‌در جوامع‌ انسانی‌ بوجود آمد. بیوتکنولوژیستها توانستند با انتقال‌ محتوای‌ ژنتیکی‌یک‌ سلول‌ سوماتیک‌ به‌ یک‌ سلول‌ تخم‌ که‌ محتوای‌ ژنتیکی‌ آن‌ تخلیه‌ شده‌ بودبه‌ تولید موجوداتی‌ کاملاً مشابه‌ موجود دالی‌ دست‌ یابند. بازار این‌ فناوری‌ درتکثیر دام‌هایی‌ با خصوصیات‌ ویژه‌ مانند شیر زیاد یا گوشت‌ مناسب‌ بسیار گسترده‌است‌. با اینحال‌ کشیده‌ شدن‌ این‌ بحث‌ به‌ همانندسازی‌ انسان‌ نگرانیهائی‌ را درکشورهای‌ مختلف‌ بوجود آمده‌ است‌. موضوع‌ مرتبط‌ با این‌ امر تولید موجودات‌ یاارگانهای‌ انسانی‌ از سلولهای‌ ریشه‌ای‌ جنین‌ می‌باشد که‌ همانند کلونینگ‌ دارای‌ مخالفان‌ و موافقان‌ خاص‌ خود می‌باشد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 22:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اضطراب و راههای درمان آن

بازديد: 869

تحقیق درباره اضطراب و راههای درمان آن

نگرانی گونه ای خیالیست و در هر سن عمل متفاوتی دارد، تکرار شدید نگرانی موجب اضطراب خواهد شد.

اضطراب به معنای نا آرامی می باشد، و به حساسیتهای جسمانی و روانی که در پاسخ به تهدید اعم از تهدید حقیقی یا خیالی به وسیله ارگانیزم ابراز و ایجاد می شود اشاره می کند. تکرار و تشدید نگرانی موجب اضطراب خواهد شد که از پیش بینی آسیبهای احتمالی نتیجه می شود. بسیاری از اضطرابها مانند نگرانیهای بی دلیل و تنها ناشی از آشفتگی درون خودشخص می باشد، که در نهایت سلامت و تعادل روان فرد را مختل می کند. کودکان نیز مانند بزرگسالان از علت حقیقی اضطرابهای خود بی خبرند و نمی دانند که ناراحتیهای درونی مسبب اضطراب آنهاست (احمدی و بنی جمالی، 1375). اضطراب در سراسر طبقه بندی بیماریهای روانی به چشم می خورد. این اختلال بالاترین حد رنج روانی است. اضطراب غالبا با ترس که دارای پاره ای از خصیصه های روان شناختی و فیزیولوژیکی است مشتبه می شود اضطراب بدون آنکه به منزله انگیزش در بیشتر موارد نیروی ایجاد اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارهاست (کراز، 1381).

شدت اضطراب ممکن است از احساس ملایم ناراحتی تا ترس از آشفتگی کامل تغییر کند و میزان اضطرابها بستگی به ارزیابی شخص از شدت تهدید دارد. ولی باید دانست که این تهدید غالبا از یک منشا ناخودآگاه سرچشمه می گیرد، و معمولا موقعیتهایی که احساس کفایت و امنیت و ارزش شخص را مورد تهدید قرار می دهد، شدیدترین اضطرابها را توصیه می کند (بیرجندی، 1372).

اختلال اضطراب کودکی و نوجوانی شامل سه اختلال است که در آن، اضطراب خصوصیت بالینی عمده است. اضطراب جدایی، اضطراب اجتنابی و اضطراب مفرط. اختلال اضطراب جدایی و اجتنابیِ کودک و نوجوان بیشتر بر موقعیتهای خاص متمرکز است. اضطراب مفرط به انواعی از موقعیتها مربوط است. در سبب شناسی اضطراب به بررسی مسئله یادگیری و ژنتیک و شرایط روانی اجتماعی اشاره دارد و اختلال اضطراب در کودکان و نوجوانان 4% بیان شده است. این اختلال در اوائل کودکی در همه جا دیده می شود و شیوع آن در دو جنس برابر است (کاپلان و سادوک، 1375).

در درمان اضطراب استفاده از دارو درمانی، رژیم درمانی، روان درمانی ،خانواده درمانی، الگوسازی و موسیقی درمانی استفاده می شود و تا حد زیادی می توانند حالتهای اضطرابی را در فرد کاهش داده و یا به طور کلی برطرف سازنند. همچنین در موارد حاد بستری کردن در بیمارستان توصیه می شود که هدف اصلی آن مراقبتهای پرستاری ، بالا بردن اعتماد به نفس و بوجود آمدن نیروی تازه در بیمار است(فرجاد، 1374).

 کلمه اضطراب

کلمه اضطراب از کلمه لاتین (Anxiety) که به معنای ناآرامی می باشد گرفته شده است و به حساسیت های جسمانی و روانی که در پاسخ به تهدید اعم از تهدید حقیقی یا خیالی به وسیله ارگانیزم ابراز و ایجاد می شود، اشاره می کند. همچنین اضطراب ممکن است در پاسخ به آنچه موجب تهدید اعتماد به نفس می شود و یا از پیدایش موقعیتی که شخص در آن وضعیت از انجام کاری که خارج از حدود توانایی اوست، احساس فشار می کند، به وجود می آید. اضطراب واقعی ممکن است به عنوان «ترس» توصیف شود، که عکس العمل فرد در مقابل خطرات می باشد. اگر این عکس العمل برای یک دوره طولانی و با شدت زیاد و خارج از ظرفیت شخص تداوم یابد، موجب ناسازگاری و ناآرامی در فرد می شود. اضطراب عصبی ناشی از تعارض ناخودآگاه فرد است مانند احساسات خصمانه نسبت به یکی از والدین که ممکن است با باور اینکه شخص باید والدینش را دوست داشته باشد، تعارض داشته باشد و باعث از بین رفتن تعادل فرد و اجتماع و ایجاد اضطراب در فرد شود (احدی و بنی جمالی،1375).

روان آزردگی اضطراب یادآور یک خلق و خوی افسرده است (عدم خوشحالی، اضطراب، احساس شکست، بی کفایتی، کم ارزنده سازی). سیمای فرد مضطرب، سیمای فرد نگرانی است که حساس می باشد، فعالیت های خود را با شکست مواجه می بیند و در یک ناایمنی اجتماعی و جهانی زندگی می کند. احساس خستگی دائم، پایین بودن سطح انرژی و شادی زندگی از خصیصه های آن می‌باشد. از زاویه دیگر اضطراب به منزله فقدان آرامش، تردید، عدم اعتماد و بی کفایتی در تسلط بر موقعیت هاست (کراز، 1381).

بیشتر آشفتگی ها و احساسات پایدار و مقاوم ناشی از اضطراب، ریشه در عوامل درون فردی و اجتماعی گوناگونی دارد که ممکن است به صورت یک مجموعه بر یکدیگر تاثیر داشته باشند و در این حالت فرد به دفاع در برابر اضطراب برمی خیزد، و نمونه ساده ای از این دفاع می توان (مقابله منفی) را نام برد که شخص به استفاده از آرام بخش ها دست می زند، این مکانیزم های دفاعی تلاش‌های ناخودآگاهی است که برای حفظ آرامش روحی به وسیله تمامی افراد بهنجار- نوروتیک و پسیکوتیک به کار می رود (احدی و بنی جمالی، 1375).

فشارها و هیجان های روانی باعث فشارهای جسمانی می شود که روی سیستم های مختلف بدن اثر می گذارد و باعث بروز یک دسته از علائم هشداردهنده و ترسناک از قبیل طپش قلب، هیجان، تعریق، سردرد، افزایش ضربان قلب، تهوع و افزایش دفعات ادرار می شود (لسک، 1377).

این کودکان فوق العاده نگرانند و رفتاری حاکی از ترس شدید دارند، این نگرانی ها از چیز یا محیط بخصوصی ناشی نمی شود و در نتیجه فشار تازه ای به وجود نیامده است. این کودکان نسبت به شایستگی ها و عملکرد خویش نگران و رفتارهای عصبی، مانند ناخن جویدن دارند. ظاهر شدن این خصلت در کودک تدریجی است (ایزرائل، 1375).

اگر هیچ گونه دلیل بیرونی و آشکاری برای اضطراب حاد کودک و نوجوان وجود نداشته باشد ممکن است نگران شود. این حالت او از کجا سرچشمه می گیرد و در اوضاع و وقایع بیرونی نسبتاً جزیی، باید به دنبال علت آن باشد. البته با بررسی دقیقتر معمولا روشن می شود که عواملی که نوجوان از آن اطلاعی نداشته باشد (مانند سائقه های جنسی و پرخاشگری).

با مداخله درمانی خیلی زود، یعنی زمانی که ارتباط عوامل علی آشکار است، شروع می شود و قبل از آنکه اضطراب به مراحل حاد و دائمی برسد آن را درمان کرد. واکنش های نوجوانی شامل انزوای روانی، ناتوانی در انجام تکالیف درسی و علائم تنگی نفس و خستگی مفرط است (ماسن و همکاران، 1375).

«اضطراب واقعی» ممکن است به عنوان ترس توصیف شود، که عکس العمل فرد در مقابل خطرات است. اگر این عکس العمل برای یک دوره طولانی و با شدت زیاد و خارج از ظرفیت فرد تداوم یابد، موجب ناسازگاری می شود. «اضطراب عصبی» ناشی از تعارض ناخودآگاه فرد می باشد. مانند احساسات خصمانه نسبت به یکی از والدین که ممکن است باور اینکه شخص باید والدینش را دوست داشته باشد، تعارض داشته باشد و باعث از بین رفتن تعادل فرد و اجتماع و ایجاد اضطراب در فرد شوند (نلسون و ایزرائل، 1375).

تعریف اضطراب چیست

اضطراب در سراسر طبقه بندی بیماری های روانی به چشم می خورد. این اختلال بالاترین حد رنج روانی است. اضطراب غالبا با ترس که دارای پاره ای از خصیصه های روان شناختی و فیزیولوژیکی است مشتبه می شود. اضطراب بدون آنکه به منزله انگیزش باشد در بیشتر موارد نیروی ایجاد اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارهاست (کراز، 1381).

اضطراب معمولا به عنوان احساس پراکنده و مبهم و نامطبوع ترس و تشویش تعریف می شود. شخص مضطرب خصوصاً در مورد خطرات ناشناخته، بسیار نگران است، علاوه بر آن فرد مضطرب ترکیبی از علائم زیر را نشان می دهد: تپش قلب، تنگی نفس، بی اشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بی خوابی و لرزش، همه این علائم جسمانی، با ترس و اضطراب همراه است. افراد دچار اضطراب از علل ترسشان آگاهی ندارند (ساراسون، 1375).

یادگیری: این اضطراب ممکن است از راه الگوسازی مستقیم از والدین به کودک منتقل شود. بعضی از والدین به نظر می رسد با محافظت بیش از حد کودکان از خطرات مورد انتظار یا مبالغه در معرفی خطرات اضطراب را به آنان می آموزند. الگوی رفتاری والدین مضطرب، منعکس کننده اضطراب آنها در کودکانشان می باشد و این کودکان از این می‌ترسندکه اطرافیانشان دچار صدمه یا اتفاق وحشتناکی بشوند. (احدی‌و‌محسنی،‌1371).

ژنتیک: «آیزنگ» معتقد است که درون گرایی، بی ثباتی و فشارهای روحی به صورت مزمن در هر فرد مضطرب دیده می شود. او تاکید کرده است که وراثت، طبیعت فردی را تغییر می دهد، اما این دیدگاه تاثیر رفتارهای آموخته شده بر اضطراب را رد نمی کند. والدین مضطرب، به طور غیرعمدی، ناامنی و تشویش خود را به فرزندانشان انتقال می دهند که این امر در نهایت موجب رشد و بروز انواع ترس‌های غیرمعقول و وابستگی بنیانی توام با شخصیت رشد یافته در کودکان می گردد (بنی جمالی، 1375).

شیوع اضطراب در بستگان درجه 1 بین 15 تا 17 درصد گزارش شده و همچنین در دوقلوهای یک تخمی 90-80 درصد و در دوقلوهای دوتخمکی 15 درصد است (کاپلان و سادوک، 1375).

اختلالات اضطرابی کودکی و نوجوانی شامل سه اختلال است:

اضطراب جدایی 2-اضطراب اجتنابی 3-اضطراب مفرط

در اضطراب جدایی و اجتنابی کودک و نوجوان اضطراب بر موقعیت های خاص متمرکز است و در اختلال اضطراب مفرط به انواعی از موقعیت ها مربوط است. این اختلالات بسیاری از ارجاع های سرپایی را در برمی گیرد. این کودکان ونوجوانان ممکن است با اختلالات اضطرابی زیر مشاهده گردند: فوبی ساده، اختلال هراس، اختلال وسواسی- جبری و اختلال استرس پس از سانحه (سادوک، 1375).

اختلال اضطراب جدایی : به تصویر بالینی اطلاق می شود که در آن ناراحتی عمده کودک یا نوجوان ابزار اضطراب شدید و مفرط به هنگام جداشدن از افراد مورد علاقه، خانه یا محیط های آشناست. واکنش عاطفی که از کودک سر می زند، بسیار شدیدتر از همسالان اوست. جداکردن کودک از افراد مورد علاقه ی او ممکن است اضطراب و تشویش را تا حد زیادی بالا ببرد (ا. راس، 1369)

اختلال اضطراب اجتنابی کودکی یا نوجوانی: در اختلال اجتنابی کودکی یا نوجوانی، کودک بیزاری مستمر و شدید از تماس با مردم بیگانه به شدتی که برای ایجاد اختلال در عملکرد اجتماعی و روابط با همسالان کافی است، نشان می دهند؛ دوام اختلال حداقل به مدت 6 ماه و با تمایل آشکار برای برقراری رابطه با افراد آشنا، مثل اعضاء خانواده و همسالانی که آنها را به خوبی می شناسند، مشخص می باشد. رابطه با اعضاء خانواده و سایر افراد گرم و رضایتبخش است. تشخیص اگر از 18 سال یا بزرگتر باشد نباید گذاشته شود. (کاپلان و سادوک، 1372).

سرخ شدن از خجالت، دشواری در صحبت کردن و شرمساری از خصوصیات آنهاست. در پس پرده این رفتارها، خشم،‌ انزجار یا خود بزرگ بینی پنهان است. نشانه ای از وجود مشکلات هوشی یا ارتباطات کلامی وجود ندارد. وقتی برای شرکت در موقعیت های اجتماعی تحت فشار قرار گیرند گریه سر داده و دچار اضطراب می گردند و ممکن است از شرکت در فعالیت های تازه اجتناب کنند.

اختلال اضطراب مفرط: خصوصیت اساسی اختلال اضطراب مفرط عبارتست از اضطراب شدید و غیرواقعگرایانه که حداقل 6 ماه یا بیشتر از آن طول کشیده باشد. کودکان مبتلا به این اختلال بی نهایت خجالتی می باشند و در مورد اتفاقات آنی مانند امتحانات، احتمال صدمه دیدن یا شرکت در فعالیت های گروهی با همسالان و یا برآوردن انتظارات مانند انجام امور در زمان های تعیین شده و ملاقات در زمان های مشخص و‌یا انجام کارهای روزمره احساس نگرانی کرده و در‌مورد‌خطرات‌یا‌ناراحتی‌هایی‌ که‌ ممکن ‌است‌ پیش‌ بیاید ‌اضطراب‌دارند‌(مانند‌پیش‌بینی‌از‌حضور‌بالا‌در‌مطب‌پزشک).

همچنین در مورد کفایت خود در بعضی زمینه ها، بخصوص نظر دیگران نسبت به خودشان نگرانی شدید داشته باشند، که نشان دهنده اضطراب مفرط و رفتار هراس آور است. اختلال اضطراب مفرط با اضطرابی نامشخص و مداوم همراهند که بصورت تنش حرکتی1، پرکاری سیستم عصبی خودکار (عرق سرد، تپش قلب، خشکی دهان، احساس گیجی و مشکل دفع) انتظارات نگران کننده و وجود یک حالت ناخوشایند از مراقبت و احتیاط که با توانایی فرد برای تمرکز حواس تداخل کرده و گاهی بصورت بی خوابی بروز می کند (اولتمتر، 1372).

درمان اضطراب: روان درمانی، با مشارکت پدر و مادر یا جانشین آنها شروع معالجه است عمده ترین مورد این است که کودک از والدین خود جدا شده و بفهمد که فعالیت مستقل می تواند بدون خطر و رضایتبخش باشد. درمانگر باید به والدین آموزش دهد که طفل چگونه با کمروئی خود آنها را کنترل می کنند و آنگاه والدین می توانند به فرزند خود اجازه دهند که اضطراب قابل مدارا را تجربه کرده و بتواند برخی از عملکردهای ثانوی کمروئی را کنار بگذارد و به دست آوردن مهارتهایی در نوشتن، زیرا نوشتن ممکن است برای چنین کودکانی عامل تقویت کننده باشد. بازسازی و الگوسازی صحیح روابط در یک محیط درمانی مطلوب و حمایت کننده است که کودک را برای تسلط بر اضطراب به منظور رسیدن به سطوح بالاتر و عملکرد مستقل راهنمایی می‌کند (DSM-III-R، 1374).

مصرف نادرست مواد قندی ممکن است به واکنش هیپوگلیسمی (غلظت اندک و نابهنجار گلوکز در جریان خون) مغز شود که ممکن است، زودرنجی، گیجی، کاهش فشار خون به همراه آورده موجب تشدید علایم اضطراب گردد. فقر غذایی به عنوان عامل اولیه فشار و پریشانی نام برده شده است. مصرف غذاهای متفرقه و تنقلات که بی شک موادی چون مواد رنگی، معطر و اسیدهای ضد کپک به آن اضافه شده است موجب بروزاختلالهای رفتاری و بدخلقی در کودکان و بزرگسالان می‌شود‌(کرک،‌کیس،‌1376).

بازی درمانی: تکنیکهای بسیاری نظیر تداعی آزاد، تحلیل رویاها و تعبیر و تفسیر به وسیله روانکاوان مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از اتاق بازی درمانی و اسباب بازیهایی مانند عروسک، معماهای جور کردنی، شن و آب و قطعات ریز پلاستیکی در اختیار کودک می گذارند و از کودک می خواهند با چیدن عروسکهای کوچک صحنه های خاصی را بسازد و متخصص بالینی با توجه به

آنها درمی یابد که مسئله آزاردهنده برای کودک چیست؟

«والیوم» که دارای آرامبخش است رایج ترین داروی تجویز این اختلال می باشد. باسپیرول دارویی ضد اضطراب یکی از داروهای مفید می باشد و علائمی موفقیت آمیز از درمان با این دارو وجود دارد (کاپلان و سادوک، 1372).

موسیقی درمانی: نغمه های موسیقی از طریق امواج و ارتعاش های صوتی بر سلول های عصبی در جریانهای فیزیولوژیک اثر می گذارد و قوای ذهنی را تحریک و فعال می‌کند. و باعث ایجاد آرامش، بالا بردن انگیزه و قدرت خلاقیت و دوری از اضطراب و نگرانی شود (زاده محمدی، 1374).

نظریه ‏های روان‏شناسان در مورد اضطراب چیست

آنا فروید:آنچه که سبب و علت ایجاد اضطراب است،ترس‏ فرامن در مقابل خطرهای واقعی و ترس از قدرت کشاننده‏ها است.برای مقابله با این اضطراب«من» مکانیسم‏های دفاعی را به شیوه‏های‏ گوناگون به کار می‏اندازد.

فروید:فرآیند تولد نخستین‏ موقعیت حاوی خطر است.و خطر آن دو جانبه است:یکی دشواری مهبل(راه‏ زهدان)و مهم‏تر از آن جدا شدن از مادر. آن جدایی که نه فقط به عنوان گسستن‏ پیوند زیستی،بلکه،به ویژه به عنوان از دست دادن شی مستقیم(محبت مادر) است.

اسپیتز:دوره‏ی 7 تا 8 ماهگی را به‏ عنوان دوره‏های صحنه‏های اضطرابی‏ شناخته است که،کودک سپری می‏کند.هنگامی که طی 6 ماه نخستین عمر،به ایجاد رابطه‏ی عادی با مادرش(یا جانشین‏ مادرش)موفق می‏شود،در غیبت او کودک شروع به‏ واکنش‏های منفی و توام با ناراحتی می‏کند.در ضمن با نزدیک‏ شدن یک فرد بیگانه،اضطراب نشان می‏دهد.و علت این امر ادراک درونی روانی ناهمانندی فرد بیگانه با مادرش است.این‏ خود نخستین و قدیمی‏ترین الگوی اضطراب است.

آدلر:کودک در وجود خود دارای گرایش نسبت به ترس‏ موهوم و اضطراب واقعی است و این خصیصه به ویژه در مورد کودکان دارای منش عصبی بیشتر صدق می‏کند.این گرایش از بقایای بازخوردهای انسان اولیه بدوی کنونی در برابر خشونت طبیعت و ضعف بسیار زیاد وسایل دفاعی واکنش آن‏ها نشات می‏گیرد.

لاپلانش:اضطراب کودکانه چیزی جز نیروی حیاتی به‏ کار گرفته شده نیست.و به علت از دست رفتن شی محبوب‏ پدید می‏آید نگرانی‏های اساسی به تدریج به عنوان ساختاری‏ روان‏نژندانه و بر وفق موقعیت‏های تثبیت‏شده‏ی قبلی در فرد تشکیل شده است و بر این اساس نگرانی،پایه و اساس‏ اضطراب را تشکیل می‏دهد.

ملانی کلاین:نگرانی کودک در مورد مادری نامهربان یا به‏ اصطلاح آغوش بد و همچنین از دست دادن گره‏گاه معنوی را عامل اساسی اضطراب دانسته است.

گلداشتاین:به نظر گلداشتاین عین اضطراب فرارسیده‏ است،در آن‏چه که بیمار در آن به‏سرمی‏برد ارزش ساختاری‏ شخصیت اوست.بیمار حتی اضطراب را احساس نمی‏کند،بلکه، خود اضطراب است و با آن جز واحد را تشکیل نمی‏دهد. در این حالت انقلاب توصیف‏ناپذیری که ضمن آن فرد و شی هر دو محو شده‏اند.

ریکرافت:اضطراب را به صورت‏ نحوه‏ای از هشیاری در نظر می‏گیرد که،در اثر دگرگونی‏های حادث در محیط یا من فرد پدید می‏آید.به نظر وی اضطراب نمایان‏گر وجود یک نیروی‏ مصرف‏نشده و در نتیجه قابل استفاده‏ در من برای خلاقیت است.البته اگر بتوان‏ به آن دست یافت.

پل تیلیش:معتقد است که:اضطراب‏ بی‏معنایی از دست دادن یک مساله‏ی‏ غایی و تشویش درباره‏ی فقدان یک‏ بی‏معنی است که،معنابخش همه‏ی‏ معانی است.این اضطراب با از دست دادن‏ گره‏گاه معنوی رخ می‏نماید.فقدان پاسخ،هرچند نمادین و غیر مستقیم به پرسش معنای هستی.

ارنست هیلگارد: بنا به نظر هیلگارد محرومیت از محبت‏ها در بچگی سبب ایجاد احساس ناامنی و همین احساس سبب‏ ترس بچه می‏شود.ترس از ناامنی نیز عامل اساسی اضطراب را تشکیل می‏دهد.نیز بچه از این که نزد سایر افراد مهجور یا مطرود واقع شود یا محبت دیگران را از دست بدهد،بیم‏ناک‏ می‏شود.افسردگی نیز از دیگر شایع‏ترین بیماری‏های است‏ که تاکنون آدمی با آن مواجه شده است و امروزه لقب‏ سرماخوردگی بیماری‏های روانی گرفته است.افسردگی می‏تواند بدون هیچ دلیل واقعی در یک فرد کاملا سالم ظاهر شود و اغلب‏ با تغییر خلق و عصبانیت شروع می‏شود.

همان طوري که در بررسي نظريه هاي مختلف شخصيت ملاحظه شد، هر نظريه پردازي تفسير مختلفي از اضطراب دارد. فرويد اضطراب را به عنوان علامت و نشانه اي براي تهديد خود مي داند. آدلر معتقد است که اضطراب احساس حقارت کردن است. هورناي معتقد است که اضطراب، احساس تنهايي و درماندگي کردن در دنياي خصومت آميز است. راجرز اضطراب را نتيجه ادراک تهديد به مفهوم خودانگاره مي داند. در نظريه کِلي اضطراب نتيجه شناخت عدم کفايت و عدم لياقت در سيستم سازه هاي فرد است. روتر مي گويد: اضطراب منعکس کننده تفاوت و اختلاف بين نيازهاي مبرم و قوي فرد با انتظارات ساده اوکه با هم برخورد مي کنند، است.

با اين که بعضي از مفاهيم ذکر شده در اين مقوله روشن و واضح است، ولي اغلب گيج کننده و مبهم کننده هستند. بنابراين، اجازه بدهيد که آن چيزي را مورد بررسي قرار دهيم که اضطراب ناميده نمي شود. انواع آزمونهاي روان شناسي و فيزيولوژيکي جهت سنجش اضطراب وجود دارد و مي تواند مورد استفاده قرار بگيرد. بعضي از اين آزمونها جهت پيش بيني چگونگي عکس العمل يک فرد در تجارب و آزمايشهاي شرطي شدن، يادگيري حِرَف و مشاغل و امتحانات مورد استفاده قرار مي گيرد.

اضطراب، ترس، فشاررواني و مشتاق انتظار

اضطراب ترس نيست، عکس العملهاي فيزيولوژيکي بدن نسبت به اضطراب و ترس يکسان و يا خيلي به هم شبيه هستند. نخستين اختلاف بين ترس و اضطراب اين است که ترس يک عامل مشخص و عيني دارد، فرد مي داند که از چيزي مي ترسد. اين عامل ممکن است، چيزي باشد که در زمان حال وجود دارد و/يا چيزي که قابل پيش بيني در آينده است. برعکس، اضطراب يک عامل مشخص و عيني ندارد. اضطراب يک حالت مبهم و نامعلوم است. يک احساس تعميم يافته از رنج وناراحتي و/يا ترس و هراس است که فرد اغلب قادر به توضيح و تفسير آن نيست. هر چند اضطراب و فشار رواني داراي وجوه اشتراک زيادي هستند، ولي آنها يکي نيستند. فشار رواني، عکس العملي است که فرد نسبت به يک رويداد و/يا به يک موقعيت که در گذشته آن را تجربه کرده، به طور معمول بيان مي دارد. در حالي که اضطراب نتيجه رويدادهاي مبهم و نامشخصي است که امکان دارد فرد در آينده با آنها مواجه شود.اضطراب جنبه انتظاري دارد، در حالي که فشار رواني جنبه واکنشي دارد. به علاوه منبع فشار رواني را معمولاً بر اساس بررسي تجربه هاي فرد مي توان شناخت. البته با کمک و همکاري متخصصي که براي اين کار تربيت شده است. در مقابل، شناخت منبع و سرچشمه اضطراب معمولاً بسيار مشکل است.

اضطراب همانند يک انتظار مشتاقانه نيست.

 

موقعيتهاي برانگيزنده اضطراب چگونه است

با وجود اين که موقعيتهاي بي شماري وجود دارند که مي توانند اضطراب را در افرادي که داراي اضطراب خصيصه اي در سطح بالا هستند، برانگيزانند، ولي بعضي از موقعيتها اين عمل را خيلي آسانتر از ساير موقعيتها انجام مي دهند. يکي از اين موقعيتها ارزيابي اجتماعي است. اين حالتي است که فرد انتظار دارد، مورد ارزيابي ديگران قرار بگيرد. ملاقات با يک گروه بيگانه، مصاحبه براي يک شغل يا ظاهر شدن در مقابل تماشاچيان. موقعيت ديگري که در آن افراد با اضطراب خصيصه اي در سطح بالا به آساني مضطرب مي شوند، شامل ادراک خطرجسماني است. در اينجا تاکيد بر روي کلمه ادراک است، چون خطر معمولا غير قابل تشخيص است؛ مثلاً نگاه کردن از بالاي يک ساختمان بلند به پايين ممکن است اشخصاصي با اضطراب خصيصه اي A را مضطرب کند. با اين که آنها پشت نرده آهني ايستاده اند که از سقوطشان جلوگيري مي کند، انتظار مضطرب شدن، چنين افرادي را از رفتن به مکانهاي بلند باز مي دارد که اين حالت را هراس بي اساس (فوبيا) که در اين مورد بلندي هراسي است، مي نامند.

سومين موقعيتي که به صورت بالقوه در افراد با اضطراب سطح بالا، برانگيختگي اضطرابي ايجاد مي کند، يک وضعيت مبهم است، وضعيتي که ناشناخته و نامشخص است.

توجه داشته باشيد که يک وجه مشترک ما بين سه نوع شرايط برانگيختگي اضطرابي گفته شده، وجود دارد. ملاقات با افراد بيگانه نه تنها باعث ايجاد وضع مبهمي براي ما مي شود، بکله مي تواند موجب يک مقدار خطر جسمي به خصوصي نيز براي ما باشد. ايستادن در جلوي مسير خط آهن ورود به يک غار مي تواند موجب احساس خطر شود، زيرا آدم نمي داند چه چيزي در داخل آن به کمين نشسته است. توجه داشته باشيد که تمام اين موقعيتها بر اتفاقاتي که در آينده خواهد افتاد ، دلالت دارند. با اين تعريف، اضطراب با پيش بيني و انتظار درگير است.

پژوهش و تحقيق با اين مقياس برخي از طرقي را که در آنها اضطراب، مزاحمتي در عملکرد ايجاد مي کند، آشکار نمي سازد. يکي از اين موارد اين است که فرد مضطرب احتمالاً توجهي به نشانه هاي مناسب تکليفي که در حال انجام آن است، نداشته باشد. علاوه بر اين، وقتي که فرد جواب بعضي از سوالات اوليه امتحان را نداند، احتمالاً اضطرابش افزايش خواهد يافت. بنابراين، به همين نحو اضطرابش زياد شده و عملکردش را بيشتر مختل مي سازد.

راه های کاهش اضطراب

اضطراب بالا نه تنها بسيار ناراحت کننده است، بلکه همچنين مزاحمتي در مطالعه کردن، کارکردن و ساير فعاليتها و وظايف زندگي روزمره ايجاد مي کند. بدين دليل اضطراب بالاي مزمن، به عنوان يک اختلال رواني شناخته شده، که نياز به درمان دارد.

همان طور که قبلاً گفتيم اضطراب دو جنبه دارد: يکي، جنبه فيزيولوژيکي و ديگري، جنبه شناختي. اين دو جنبه چنان با هم ارتباط دارند که اگر دارويي تجويز شود که ميزان ضربان قلب را افزايش دهد، فرد احساس اضطراب خواهد کرد. و برعکس اگر باعث شويم که فردي مضطرب شود (مثلاً با نشان دادن يک فيلم ترسناک)، ميزان ضربان قلبش افزايش خواهد يافت. بنابراين، روش درماني که براي کاهش اضطراب در نظر گرفته مي شود، مي تواند از طريق تاثير بر هر يک از جنبه هاي فيزيولوژيکي يا شناختي و/يا تأثير بر هر دوي آنها اعمال شود.

براي درمان اضطراب با تکيه بر جنبه فيزيولوژيکي آن، دو روش وجود دارد: يکي از اين روشها براي کاهش اضطراب تجويز داروست. روش ديگر، اين است که به فرد مضطرب شيوه آرام بخشي عميق عضلاني را بياموزيم. هر دوي اين روشها اين ايراد را دارند که تنها تا زماني که به کار گرفته مي شوند، مي توانند اضطراب را کاهش دهند و به محض آن که فرد مصرف دارو و/يا تمرين آرام بخشي عضلاني را متوقف سازد، اضطراب دوباره باز مي گردد. آنچه مورد نياز است روشي است که اضطراب را تا سطح قابل تحمل و تسهيل کننده امور و فعاليتها کاهش داده و بتواند اين سطح را پس از ختم درمان نيز حفظ کند. چندين روش درماني براي نيل به اين هدف وجود دارد.

رفتار درماني اضطراب

رفتاردرماني به عنوان روشي درماني براي کاهش اضطراب در قالب حساسيت زدايي منظم است.(ولپي، 1958،1982). در اين روش به مراجع، آرام بخشي عضلاني آموزش داده مي شود و سپس به تدريج تصورهاي ذهني اضطراب برانگيز از حالت کم تا زياد در حالي که مراجع در حالت آرامش قرار دارد، ارائه مي گردد. اصول اساسي اين روش از شرطي شدن کلاسيک، يعني، همراه کردن محرک اضطراب برانگيز با پاسخ آرام بخش عضلاني که متضاد با اضطراب است، اقتباس شده است. درواقع حساسيت زدايي منظم با استفاده از هدف قرار دادن جنبه هاي فيزيولوژيکي و شناختي در پي کاهش اضطراب است، گرچه مورد دوم از اهميت کمتري برخوردار است.

درمان شناختي- رفتاري اضطراب

رفتار درمانگران سرانجام به تاکيد بيشتر بر جنبه شناختي و تاکيد کمتر بر جنبه فيزيولوژيکي اضطراب با استفاده از ابداع يک رويکرد به نام درمان شناختي- رفتاري دست يافتند (ميچنبام، 1977 ، ميچنبام و همکاران، 1989).

آنهايي که اين روش درمان را ابداع کردند، عقيده دارند که اگر تجربه اضطراب به ارزيابي شناختي فرد از يک موقعيت به عنوان موقعيت تهديد کننده بستگي داشته باشد، فرد بايد بتواند از طريق تغيير ارزيابي شناختي خود، به طوري که موقعيت ديگر يک وضعيت تهديد کننده مطرح نباشد، اضطراب خود را کاهش داده، و/يا حتي از آن جلوگيري کند. چندين روش براي انجام اين کار وجود دارد. يکي از اين روشها که به نام بازسازي شناختي ناميده مي شود، به مراجع ياد داده مي شود. که خود اظهاري مثبت را جايگزين خود اظهاري منفي کند، مثلاً، به جاي اين که بگويد:" من هرگز شوهر ديگري پيدا نخواهم کرد"، روش ديگر درمان مساله گشايي نام دارد. در اين روش مهارتهاي لازم را براي مواجه شدن با موقعيتهاي اضطراب برانگيز به مراجع ياد داده مي شود. سومين روش به نام آموزش مايه کوبي (تلقيح) فشار رواني ناميده مي شود. اين روش مراجع را آماده مي سازد تا گام به گام با عامل تهديد کننده فزاينده مقابله کند. با اين حال، روش ديگري هم به نام درمان عقلاني- هيجاني وجود دارد که در اين روش سعي مي شود، مفاهيم و تصورهاي غيرمنطقي نظير" من تمام کارها را بايد به طور کامل انجام دهم" که منجر به يأس و نااميدي مي شود با عقايد منطقي نظير هيچ کس کامل نيست، جايگزين شود.

کارايي اين روشها بسته به متغيرهايي نظير مهارت درمانگر، انگيزش، سن و تاريخچه زندگي مراجع، شدت اختلال مراجع، پيوند بين مراجع و درمانگر، و روش درمان، متفاوت است. هنوز موارد ناشناخته بسياري درباره هر يک از اين متغيرها وجود دارد و تحقيق در مورد آنها ادامه دارد.

فشار رواني يا استرس

همان طور که در آغاز اين فصل، اشاره کرديم اضطراب و فشار رواني با هم متفاوت هستند. اضطراب از پيش بيني تهديدي قريب الوقوع نشات مي گيرد؛ در حالي که استرس نتيجه و محصول تجربه هاي حال و گذشته فرد از يک محيط استرس زاست. به علاوه برانگيختگي اضطراب (يعني پيش بيني تهديد)، اغلب آن چنان مبهم است که فرد قادر به تشخيص آن نيست؛ در حالي که منشأ استرس را معمولاً مي توان تبيين و مشخص کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 22:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس