تحقیق دانشجویی - 668

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

انقلاب امپرسيونيستي

بازديد: 313

 

مقدمه

انقلابي به اسم انقلاب امپرسيونيستي آنچه را كه براي هنرمندان به ارمغان مي‌آورد علاوه بر شيوه نورپردازي كمال از كمال نيافتگي بود و نيز استقلال تصويري در برابر واقعيت و هم‌چنين از شيوه‌هاي به اصطلاح اشرافي بود.

امپرسيونيسم در واقع اساس ديدن را در دنيا دگرگون كرد به رغم تمام موانع و مشكلات طبيعي و غيرطبيعي به موفقيت مكتب امپرسيونيسم را علاوه بر  ارزش ذاتي آن در ارائه بينش اخلاقي دوره‌اش بايد داشت.

كلمه امپرسيونيسم از واژه‌اي فرانسوي به معناي احساس و ادراك و دريافت ذهني برگرفته شده است و اين جنبش عظيمم در سده 19 آغاز گرديد و به اين دليل امپرسيونيسم خوانده شده كه روزنامه‌نگاري ذهن ديدن نمايشگاهي از آثار هنرمندان بزرگ يكي از آثار آنان را به نام امپرسيونيسم ((طلوع خورشيد)) به باد انتقاد گرفت و اظهار داشت كه اين اثر هيچ چيز غير از يك امپرسيونيسم زودگذر را در بيننده القا نمي‌كند و اين سبك بوجود آمد.

از هنر نقاشي سخن نمي‌گوئيم كه از ارتباط سخن به ميان مي‌آوريم. آنگونه كه مي‌دانيد نقاشي تنها نقاشي نيست بلكه پل ارتباطي ميان تفكرهاست و نقاش مي گويد دردها و مشقت‌ها را پشت سر مي‌گذارد تا تفكر خود و جامعه را در راستاي پيش برد بهتر تحقق بخشد و تسلي دلي باشد براي همگنانش.

يك اثر نقاشي را عناصر بصري و تكنيك به وجود مي‌آورند اما بيشتر ارزش آن را مديون تفكر آن است و نقاش با تفكر بخشيدن به اثر و به وجود آوردن خلاقيت در اثر حكم آن است.

طرح تحقيق

انگيزه اوليه من شخصي بوده و براي اين موضوع امپرسيونيسم را انتخاب كرده‌ام كه :

1-                     وابسته به رشته‌ام بوده

2-                    اين سبك برايم سوالاتي بيشمار ايجاد كرده است و براي پاسخ‌گويي به سؤالات خودم و ديگران و اطلاع هر چه بيشتر از اين سبك و چگونگي بوجود آمدن و پيدايش و ادامه يافتن آن و چگونگي عملكرد اين سبك و وجح تمايز آن با سبكهاي ديگر را براي خود و ديگران مشخص كرده و تحقيقي كامل را داشته‌ باشم.

هدف اصلي

1-                     هدف اصلي من از اين تحقيق بيان واقعيت و حقايق است و بررسي مشكلات اين سبك و هدف اين سبك چگونه بوده است.

بيان يك مسئله علمي

آيا سبك امپرسيونيسم سبكي بي‌اشتباه و بي‌نقص از سبكهاي ديگر بوده؟

آيا سبك امپرسيونيسم فقط وابسته به نور است

كل روش امپرسيونيسم با همه مفتضيات و فوت و فن‌هاي هنري آن بيش از همه معطوف بر آن است كه بيان اين ديد هوا كليتوسي باشد و تاكيد ورزد كه واقعيت نه بودن كه شدن است يه يك موقعيت كه يك فراگشت است هر تصوير امپرسيونيستي ته نشست يك لحظه در حركت دائم زمان و باز نمائي تعادل موقت و بي‌ثبات نيروهاي متخالف است ديد امپرسيونيستي طبيعت را به فراگشت رشد و زوال تبديل مي‌كند.

فرضيه‌ها

سبك امپرسيونيسم سبكي نوري است: فرضيه خنثي

سبك امپرسيونيسم سبكي نوري است برتر: فرضيه مثبت

سبك امپرسيونيسم سبكي است با معايب: فرضيه منفي

ما براي يك امپرسيونيسم فرضيه و در واقع بيان حدس و گماني را ايجاد مي‌كنم تا روابط احتمالي آن را متوجه شويم و براي اين سبك با نظريه استاد 3 فرضيه براي خنثي، مثبت و منفي را ايجاد كرده‌ايم و هدف ايجاد اين فرضيه‌ها رسيدن به مرادات و من محقق بايد پيشبرد اين فرضيه‌ها تحقيقم را دنبال مي‌كنم و بر احساسي اين فرضيه ها تحقيق را پيش برده و يا مي‌توان درست بودن يا غلط بودن فرضيه‌ها را اثبات كرده و به نتيجه مورد نظر رسيد.

پاورقي

امپرسونيست: نام يكي از سبكهاي نقاشي در اروپا

ناتورآيسينم: نام يكي از سبكهاي نقاشي قبل از امپرسونيست

رئاليسم: نام يكي از سبكهاي نقاشي قبل از امپرسيونيست

پيساور: نام يكي از نقاشان بزرگ سبك امپرسيونيسم

نران: نام يكي از نقاشان بزرگ سبك امپرسيونيسم

منه: نام يكي از نقاشان بزرگ سبك امپرسيونيسم

ون‌گوگ: نام يكي از نقاشان بزرگ سبك امپرسيونيسم

پالت: نوعي وسيله براي گذاشتن موقت رنگ بر آن و به هم زدن و دقيق كردن رنگها بر روي آن و بدست آوردن رنگ موردنظر و گذاشتنن آن بر روي بوم

تاش: حركت قلم مو با ضربه زياد بر روي بوم

متباين: جدا شده از يكديگر، آنچه با ديگري دوري و تفاوت دارد ضد يكديگر كنتراست. لايه‌هاي رنگي كه از تشكيل شدن خاكستري‌هاي رنگها و رنگي به دست مي‌آيد.

فامهايي: لايه‌لايه شدن رنگ روي بوم رنگهاي متفاوت شبيه به هم

مروري بر ادبيات تحقيق يا پيشينه تاريخ و گذشته سبك امپرسيونيسم

امپرسيونيسم كه دنيا را به صورت نور تجزيه و آن را به رنگهاي گوناگون تقسيم مي‌كند و چون زنجيره‌هايي از دريافتهاي حسي ضبط مي‌كند بيش از پيش بيانگر رابطه ذهن عين بسيار پيچيده و كم دوامي شد فردي كه گرفتار تنهايي شده و در خود فرو رفته است جهان را چون رشته‌اي از عكس‌العملهاي عصبي برداشتها و حالات رومي چون (آشفتگي پرتلالو) چون تجربه (من) مشاهده مي‌كند امپرسيونيسم در نگاه‌پرداري منطبق است با ايثارگرايي در فلسفه نيز جهان را چون تجربه (من) و احساس (من) مي‌شمارد؛ نه واقعيتي عيني كه مستقل از احساس فردي ما وجود دارد عنصر طغيان در امپرسيونيسم بر واسطه وجود عنصري ديگر عقيم مي‌ماند يعني به وسيله فردگرايي شكاك و گريزان و غيرمبارز و طرز تفكر نگرنده‌اي كه به برداشتهاي خود مي‌پردازد و قطه دگرگون كردن جهان را ندارد.

در نيمه دوم سده نوزدهم نقاشي هنر عمده مي‌شود به هنگامي كه در جهان ادبيات هنوز كشمكشي پيرامون ناتوراليسم برپا است امپرسيونيسم به سبكي مستقل تحول مي‌يابد تخستين نمايشگاه گروهي امپرسيونيست‌ها در سال 1874 برگزار مي‌شود ولي تاريخ امپرسيونيسم از حد سال پيشتر مي‌آغازد و با هشتمين نمايشگاه گروهي به سال 1886 به پايان مي‌رسد حدود همين زمان امپرسيونيسم به عنوان يك جنبش گروهي يكپارچه از هم مي‌باشد و دوره‌اي جديد موسوم به (پس از امپرسيونيسم) شروع مي‌شود كه تا سال 1906 مي‌پايد امپرسيونيسم نه ناگهان پايان مي‌يابد و نه ناگهان آغاز مي‌شود. يكي از نقاشان امپرسيونيسم كه قانون رنگهاي مكمل و رنگ‌آميزي سايه‌ها را كشف كرده پيش‌درآمد گرايش هواي آزاد در نقاشان باربيزن گاه بعدي را در اين تحول عرضه مي‌دارد ولي آنچه بيش از همه در پيدايي امپرسيونيسم به عنوان يك جنبش گروهي سهم دارد از يكسو تجربه هنري  شهر است كه آغازش را در آثار يك هنرمند معروف مي‌توان يافت همچنين امپرسيونيسم چيزي دربراه فرودستان در خود نداشت كه برداشتي نامطلوب در مخاطبان بورژوا ايجاد كند.

امپرسيونيسم بيشتر سبكي (اشرافي) ظريف و باريك‌بين عصبي، حساس، نفساني بود؛ شيفته موضوعهاي نادر و نفيس متمايل به تجربه هاي شخصي محض، تجربه‌هاي تنهايي و گوشه‌نگريني و احساس حاصل از اعصاب بسيار حساس بود. با اينحال امپرسيونيسم ابداع هنرمنداني است كه نه فقط بيشترشان از بخشهاي پاييني و ميانه بعد ژوازي مي‌آيند بلكه بسيار كمتر از هنرمندان سالهاي پيشين به مسايل فكري و زيبايي شناختي مي‌پردازد آنها كمتر از پيشينيان خود طرف و سفسطه باز و بيشتر صناعتگر هستند.

استفاده امپرسيونيستها از علامات شكسته رنگ استفاده كلاني از رنگ يكنواخت و طرحهاي سنگيني ترسيم مستقيم فرووها از رنگ خالص براي القاء انرژي و استفاده كوبيت‌ها از سطوح صاف براي تحليل ساخت كمكي تازگي داشتند براي امپرسيونيست‌ها روش ديدشان كه بر نظريه نورشان مبتني بود به اندازه موضوعاتي خاص كه در برابر آن بساط نقاشي خود را پهن مي‌كردند اهميت پيدا كرد.

اسلوب نقاشي امپرسيونيستي را اصطلاحاً اسلوب بيواسطه مي‌نماند مقصود آن است كه نقاشي بدون مطالعه مقدماتي و تهيه طرحهاي آزمايش آنچه را در برابر خود مي‌بيند از طريق جفت و جور كردن رنگها و سايه- رنگها مستقيماً روي بوم مي‌آورد اين طرز نقاشي پيش از اين هم سابقه داشت. امپرسيونيست‌ها در جهت حل مسئله فقدان رنگها خالص و درخشان در آثار نقاشان پيشين به اين نتيجه رسيدند كه بايد بين رنگ موضعي يا (طبيعي) اشياء و رنگي كه از اشياء به چشم مي‌آيد تمايز قائل باشند آنها نه فقط بر ارزشهاي مبني سايه- رنگها تأكيد كردند بلكه با تأثير متقبل رنگها روي بووم نيز توجه نشان دادند. مناطق سايه به ديده ايشان ديگر سياه يا قهوه‌اي نمي‌نمود بلكه متشكل از رنگهاي متباين با رنگهاي مناطق نور بود بدينسان رنگهاي مكمل- يعني نامهايي كه در دايره رنگي نيوتني روي يك قطر قرار دارند و تأثير متقابلشان را در نقاشيهايشان نشان داده مي‌شود و اكنون براي امپرسيونيست‌ها اهميتي بسيار يافت.

در واقع امپرسيونيست ها به نظريه نيوتني باز گشتند و يا دقيقتر بگويم: نكات و مسأله رنگ را كه در واقع نظريه نيوتني به حوزه كاربردي رنگ بود در تجربه‌هاي بصري خود باز يافتند. در اين جا مي‌بينيم كه آثار امپرسيونيست ها يكسره از رنگهاي تيره رويگردان شده آنان در جور كردن رنگهاي مكمل كه كيفيت آنها را در نامه‌هايشان به دقت شرح مي‌دهند ديده مي‌شود.

ابتدا رنگهاي موردنظر را روي تخته رنگ‌آميزي و سپس آنها را به صورت لخته‌هاي ضخيم روي بوم مي‌گذارند ضربه‌هاي پيچان متمايز از يكديگر كار آنها را همچون موزاييكي از تكه رنگها مي‌نماياند ضربه‌هاي كوتاه و بريده جزييات مشكل را مرزبندي و تكرار مي‌مكند و شبيه امواج آب از مركز هر شكل به اطراف گسترش مي‌دهد تا به بخشهاي ديگر تصوير برسند.

امروزه اصطلاح (امپرسيونيسم) نه فقط در زبان منتقدان و اخوستاران هنر رواج كامل يافته است بلكه در معناي وسيعتر نقاشيهايي با رنگهاي تابناك را به ذهنها متبا در مي‌كند. در زمان آخر بينندگان اين آثار را با صفت (سنتي) و گاه استادان قديم وصف مي‌كند حال آنكه بيش از قرن پيش كوششهاي همين هنرمندان را (غريب) و اهانت به حرفه نقاشي قلمداد مي‌كردند. اما يكي از منظره‌هاي منه تحت عنوان امپرسيون: (طلوع خورشيد) جنجال اصلي را برانگيخت .

تابلوي وي نقاشان مزبور را به صحنه (امپرسيونيست‌ها) ناميدند. كه اين تابلو شيوه بسياري از نقاشان امپرسيونيست‌ها را بيان ميكرد بنابراين تحريف نقاشان امپرسيونيست به تحليل مشكل نمي‌پردازد بلكه فقط نوري را كه از مشكل بر شبكيه چشمش انعكاس مي‌يابد دريافت مي‌كند؛ امپرسيونيست‌ها بسيار بيشتر از نقاشان پيشين به فوريت ديد يعني كيفيت آشكارسازي ناگهاني و موضوع اهميت مي‌دادند در نقاشي امپرسيونيستي ناب گويي كل موضوع برون تعمد و در خالق انتفاقي رخ مي‌نمايد. گرچه مرحله نهايي پرده‌هاي امپرسيونيستي غالباً دركارگاه اجرا مي‌شد. اما كيفيت كلي آنها حاكي از تخستين برخورد نقاش با موضوع است به علاوه بر اين امپرسيونيست‌ها به منظور آنكه نور رنگيني را نوري كه از اشياء رنگارنگ دنياي پيرامون باز مي‌تابد نقاشي كنند سطح بوم را با هزاران تكه‌رنگ در هم مي‌شكنند و مرزشكها را ناروشن مي‌نمايند اين نوآوريها مستلزم چشمپوشي از استواري شكلهاست. وقتي كل تصوير بر عرصه هماهنگي رنگ و جلوه‌هاي خاص نور بدل شود از ساختار محكم و قالب‌ خطي شكلهاي بر جاي نمي‌ماند بدينسال امپرسيونيست حجمنمايي و حتي طرح را كنار مي‌گذارد پيساور به شاگردانش اندرز مي‌داد كه فقط سايه رنگها و رنگهاي درست را دريابند و با ضربه‌هاي كوتاه قلم‌مو روي بوم آورند او شاگردانش را از تأكيد بر طراحي خطي دقيق منع مي‌كرد زيرا به عقيده وي طراحي مانع بروز امپرسيون كلي مي‌شود و احساسي را ضايع مي‌كند.

امپرسونيست ها مي‌كوشيدند تصور شكلها را در ميان دريايي از نو و هوا به بيننده القا كنند اين كار مستلزم مطالعه عميق نورد در مقام منبع احساس رنگ توسط ما بود و اين حقيقت مهم را عيان ساخت كه رنگ موضعي رنگ واقعي هر شيئي غالباً در اثر نوع نوري كه آن را احاطه كرده است در اثر بازتابهاي نور از اشيا ديگر و تأثير رنگهاي مجاور تغيير مي‌يابد مثلاً رنگهاي مكمل اگر پهلو به پهلوي يكديگر در نقاط بزرگ به كار برد شوند به شدت يكديگر مي‌افزايند ولي به مقادير كم يا در حالت مخلوط با هم مخلوس مي‌شوند و به صورت خنثي در مي‌آيند بر خلاف آنچه بسياري از نقاشان پيشين مي‌پنداشتند سايه‌ها خاكستري يا سياه نه نظر نمي‌رسند بلكه تركيبي از رنگهايي به نظر مي‌رسند كه در اثر بازتابها يا عوامل ديگر تغيير يافته‌اند .

ژرژديولو در سال 1877 امپرسيونيسم را چنين تعريف كرد: برخورد با موضوع بر اساس سايه رنگها و نه به خاطر خود موضوعاز سوي ديگر روش امپرسيونيستي متضمن رشته‌كاهش‌ها يك سيستم محدوديت‌ها و ساده كردن‌ها است نمونه وي تدين امر در نقاشي امپرسيونيستي اين است كه با آن مي‌يابد از فاصله مشخص نكريست و وقتي از فاصله ديده شود چيزها را با نسبتهاي اجتناب ‌ناپذيري‌شان توصيف مي‌كند سلسله كاهش‌هائي كه اعمال مي‌كند با محدود كردن عوامل بازنمايي به عناصر صرف بصري آغاز مي‌شود كه هر چيزي را كه داراي سرشت غيربصري است و يا نمي‌توان به اصطلاحات بصري برگردانده شود حذف مي‌كند. غفلت از باصطلاح عناصر ادبي موضوع داستان يا حكايت برجسته‌ترين بيان اسن تجديد خاطره و مسائل خاص خويش به وسيله نقاشي است كاهش همه انگيزه‌ها به حد منظره طبيعت بي‌جان و تك‌چهره يا با هرگونه موضوع همچون منظره يا طبيعت بيجان برخورد كردن چيزي جز علامت تسلط به اصل به طور احض تصويري در نقاشي نيست همچنان كه يكي از نخستين مورخان و نظريه‌پردازان جنبش خاطر نشان مي‌سازد (برخورد با موضوع به خاطر سايه رنگها ونه به خاطر خود موضوع امپرسيونيست‌ها را از ديگر نقاشان متمايز مي‌سازد

روش انجام كار

روش انجام كار من به دو صورت بوده است:

1-              كتابخانه‌اي

2-             ميداني

1-                     روش كتابخانه‌اي : به اين صورت است كه من محقق برطبق انتخاب موضوع خود روزهاي بيشماري در كتابخانه‌هاي متعديد در رفت و آمد بوده‌ام و تمامي كتابهايي كه به گونه‌اي به سبك امپرسيونيست اشاره‌اي كرده بودند يا درباره اين كسب توضيحاتي داده بودن و يا نقاشاني كه با اين سبك كاركرده بودند و يا آن را امتحان كرده بودنند و با كساني كه يك امپرسيونيست را ابداع كرده بودند و آن را به سرانجام رسانيده بودنند در ارتباط بوده و اگر وقت من زياد بود مي‌توانستم بسياري از اين صفحات و مطالعات خود را بيشتر و يا زيادتر كنم اول از كتابخانه دانشگاه استفاده كردم و به چند كتاب كه تاريخچه سبك امپرسيونيست و چگونگي شكل‌گيري اين سبك و ادامه يافتن اين يك در ميان سبكهاي ديگر را مورد مطالعه قرار دادم و بر طبق طرح مسئله علمي و فرضيه‌هايم تحقيقم را پيش بردم و كم‌كم به تمامي سؤالاتي كه در ذهن داشتم پاسخ گفتم و بعد به علت محدود بودن كتابهاي دانشگاه به كتابخانه آستان قدس رضوي مراجعه كردم و ادامه تحقيقم را در آنجا شروع كردم و كتابهاي بيشماري از نويسنده‌هاي بيشماري را زير و رو كرده و مطالبي كه كمك كننده من بود را جمع‌آوري كرده و آنها را يكي كرده و از آنها استفاده كردم.

2-                    ميداني: بعد از كمي تحقيق از كتابها شروع به تحقق ميداني كرده و پرسش نامه‌اي را تهيه كردم و بر طبق آن از اساتيد باتجربه دانشگاه خود شروع به گزينش يا پريش كردم و با اين تحقيق ميداني به جواب فرضيه‌هايي خود دست يافته‌ام چون تحقيق ميداني بسيار مؤثر است.


تجزيه تحليل اطلاعات

شناخت و درك مكتب نقاشي امپرسيونيست مستلزم آشنايي با مبادي و اصولي است كه از طريق برخي هنرمندان درست قبل از پيرايش امپرسيونيسم در اين رشته از هنر رواج يافت امپرسيونيستها استقلال بيان و زبان را نشانه مي‌داند منتها اصول و مبادي مزبور بيش از آنكه به بيان و زبان بيردازد به حالت نماد واقعيتي مي‌پرداخته كه عميقاً با خودآگاهي عجين بوده و در نهايت هر نوع تجديدگرايي ذهني و افسانه‌اي را نفي مي‌كرده است.

امپرسيونيسم مكتبي است كه به مدد آن وجود بشري توانست طبيعت را به همان منظري درآورد كه خود مي‌ديد و احساسي ميكرد.

اين مكتبي كه از هر نوع مشكل‌گرايي فارغ بود و از نظر بيننده نيز دگرگون نقاشي را سرانجام به عرضه مطلوبي براي آزادي مبدل كرد. امپرسيونيست توانست خيل عظيمي را به خود جلب كند كه همگي از قواعد ناپايدار اخلاقي و ذهنيات بيهوده طبقه متوسوا بيزار شده بودند. هنگامي كه امپرسيونيستها در جوار مقاوتمهاي بسيار كوركورانه و در عين حال بسيار نافع مشغول تسخير نور بودند جنبشهايي هم در حول و حوش نهضت آنها و نيز بي‌آنكه خود واقف باشند در وجود خود آنها در جوش و خروش بود اين جنبشها يا همگام با امپرسيونيستها بود يا شروع شده بود و يا در حال شكل‌گيري و يا حتي به سرانجا رسيده بود.

در اينجا به اثبات درست بودن يا غلط بودن فرضيه‌ها مي‌پردازيم ما از اين تحقيق نتايج فرضيه‌ها را مشخص مي‌كنيم.

1-                     يك امپرسيونيسم سبكي است نوري: در اينجا ما به نتايج مورد نظر رسيده‌ايم:

بله:

سبك امپرسيونيسم سبكي است كه وابسته به نور است يعني هنرمندان يك زمان خاص را شروع به نقاشي مي‌كردند و نور خورشيد وقتي به شي مورد نظر مي‌تابيدند آن را به سرعت با همان طيف نوري مي‌كشيد و اگر نور خورشيد بعد از چند دقيقه كم يا زياد مي‌شود دست از كار مي‌كشيدند و بقيه تابلو را خود تكميل مي‌كردند و سبك امپرسونيست بر حسب نور است و تمامي نقاشان آن سبك با نور كار مي‌كرده‌اند و ما به درست بودن فرضيه خود پي مي‌بريم كه سبك امپرسيونيست سبكي است نوري و بر منابع نور است.

2-                    سبك امپرسونيست سبكي برتر است: در جواب اين فرضيه مي‌توان گفت: خير.

چون سبك‌هاي بيشماري وجود دارند كه از سبك امپرسونيست برتري دارند اگر بخواهيم آن را با سبك‌هاي ديگر مقايسه كنيم ولي اگر آن را با خود كسب مقايسه كنيم بلي سبكي است تازه كه خود هنرمندان آن را خلاقيت بيشمار بوجود آورده‌اند و با گذاشتن تاش بر روي بوم و گذاشتن تكه‌هاي رنگ بوم سبكي تازه ايجاد كرده‌اند و بسيار متنوع و شاد.

3-                   سبك امپرسيونيست سبكي است با معايب:

بله:

سبك امپرسيونيست از معايب خاصي برخوردار بود نقاشان آن دوره بعد از كمي گذشت زمان رنگ تيره را از پالت خود حذف كرده و از رنگهاي روشن استفاده مي‌كردند و تا وقتي كه نور به منظره مي‌تابيد به نقاشي خود ادامه مي‌دادند همان كه نور كم يا زياد مي‌شد دست از كار كشيده و بقيه كار خود را بدون منظره و در كارگاه خود به انجام مي‌رساندند و در اوايل اين سبك كسي اين روش نقاشي را قبول نداشتند.


خلاصه و نتيجه‌گيري

خلاصه و نتيجه‌گيري كه من از اين تحقيق داشته‌ام اين بوده كه سبك امپرسيونيسم سبكي نو و تازه است اين سبك وابسته به نور بود يعني تا وقتي كه نور خورشيد بتابد موضوع كه نقاش آن را مي‌خواست بكشد مي‌نابيد هنرمند آن را مي‌كشيد و تا وقتي كه نور كمي، كم يا زيادتر مي‌شود دست از كار كشيده و بقيه كار خود را در منازل خود و يا در كارگاههاي خود مي‌كشيد. هنرمندان سبك امپرسيونيسم به نتايجي رسيدند كه رنگهاي تيره را از پالت خود حذف كرده و به جاي رنگ هاي سياه يا خاكستري‌هاي تيره از رنگهاي شادي آخرين و رنگهاي از طزف كماني استفاده كنند. هنرمندان سبك امپرسيونيسم واقع‌گرا بوده و هر چيزي را مي‌ديدند آن را بر روي بوم مي‌آوردند و نقش مي‌كردند بيشتر موضوع‌هاي آنها طبيعت بوده و از كوه‌ها، جويبارها، گل‌ها و آبشارها و يا هنگام تفريح كردن مردم در طبيعت را در بوم مي‌كشيدند. نقاش امپرسيونيس فقط مختص طبقه اشراف نبود بلكه از تمامي مردم عادي نقش‌هايي مي‌كشيد و خلي كم در كارهاي آنها از نقاشي‌هاي اشرافي ديده مي‌شود در كسب امپرسيونيست نقاشان بسيار بزرگي رشد كرده و به كار خود ادامه دادن نقاشاني كه بعد از گذشت سده‌ها و سالهاي بسيار زياد هنوز سبك آنها و نقاشي آنها بر سر زبان‌هاست مانند: سزان، ون‌گوگ، دلكابروا، مانه و .......


مقالات

شناخت هنر 1 و 2

تاريخ امپرسيونيست

نور يا امپرسيونيست

مصاحبه: ميداني، پرسش‌نامه

پرسشنامه:

مقدمه: فاطمه مهاجرزاده

موضوع: تاريخچه امپرسيونيسم

اهداف محقق: هدف اصلي من محقق از اين تحقيق بيان واقعيت‌ها و حقايق اين سبك و بررسي موانع و مشكلات و بيان چگونگي ايجاد اين سبك و پرورش يافتن و ادامه داشتن اين كسب است

a.               خواننده محترم تمامي سؤالات ذيل را با بلي و خير پاسخ بگوييد و از هر گونه توضيح خودداري فرماييد                          

1- آيا سبك امپرسيونيست سبكي قابل انتقال و يادگيري مي‌باشد؟                 بليٱ خير ٱ

2- آيا سبك امپرسيونيست سبكي است كه در هنر نقاشي كاربرد داشته باشد؟  بلي ٱ خير ٱ

3-                   آيا سبك امپرسيونيست سبكي است كه بتوان از آن تقليد كرد؟               بلي ٱ خير ٱ

4-                    آيا سبك امپرسيونست وابسته به نور بود؟ بلي ٱ خير ٱ

5-          آيا سبك امپرسيونيست از لحاظ استادان نقاشي سبكي خوب است؟
بلي
ٱ خير ٱ

6-                    آيا سبك امپرسيونيست سبك ي شناخته شده است؟بلي ٱ خير ٱ

7-                    آيا سبك امپرسيونيست سبك ي است با رنگهاي شاد؟بلي ٱ خير ٱ

8-                   آيا سبك امپرسيونيست سبك ي است مختص به اشراف؟بلي ٱ خير ٱ

9-                    آيا استادان امپرسيونيست از اول كار تا آخر آن با نور سر و كار داشته‌اند؟    بلي ٱ خير ٱ

10- آيا در حال حاضر كسي از سبك امپرسيونيست پيروي مي‌كند؟بلي ٱ خير ٱ

11- آيا سبك امپرسيونيست سبكي قابل درك است؟بلي ٱ خير ٱ


پاورقي

امپرسيونيست: نام يكي از سبكهاي نقاشي در اروپا

ناتورآيسيم: نام يكي از سبكهاي نقاشي قبل از امپرسيونيست

رئاليسم: نام يكي از سبكهاي نقاشي قبل از امپرسيونيست

پيسارو: نام يكي از نقاشان دوره امپرسيونيست‌ها

منه: نام يكي از نقاشان دوره امپرسيونيست‌ها

زوال: نيت شده- زدوده شدن- از بين رفتن- دور شدن- مسايل گشتن خورشيد از ميانه آسمان به سوي مغرب به هنگام ظهور كه آفتاب از بلندي رو به انحاط را ميگذارد

منباين: حدا شده از بياديگر، آنچه با ديگري دوري و تقاوت دارد ضد يكديگر كنتراست لايه‌هاي رنگي كه از تشكيل شدن خاكستري‌هاي رنگها و رنگي به وجود مي‌آيد

فمهايي: لايه‌لايه شدن رنگها روي بوم رنگهاي متفاوت متعدد شبيح به هم

بدل: عوض- خلف- جانشين- هر چه بجاي ديگري واقع شود و نيز همين كريم دسترنت

ابدال جمع در فارسي بدل و بدل بمعني ساختگي گفته مي‌شود مثل جواهر بدلي

عقيم: نازا- استرون- سترون- استاغ- رني كه فرزند نياورد- مردي كه از آن فرزند بوجود نيامد- عقائم جمع- عقماء جمع

پالت: نوعي وسيله براي گذاشتن موقت رنگ بر آن و به نم زدن و رقيق كردن رنگها بر روي آن و بدست آمدن رنگ موردنظر و گذاشتن آن بر روي بوم

تاش: حركت قلم مو با ضربه زياد بر روي بوم

 


پيوست‌ها منابع و مآخذ

تاريخ اجتماعي هنر (4)، نوشته: آرنوردهوزر

امپرسيونيست‌ها و آشنايي با تاريخچه آن

نويسنده: مارياگودفري بلودن

تاريخ هنر امپرسونيست‌ها: تأليف امين مهاجري

در جستجوي زبان نو، تحليلي از سيد تحول هنر نقاشي در عصر جديد

تأليف روبين پاكباز

امپرسيونيسم (بلون نگاري)

تأليف امين موعيد

تاريخ هنر جهان

تأليف: منصور دوالو

هنر در نگرش جهان

تأليف: محمد وزيري

 

 

 


مركز آموزش عالي علمي كاربردي سوره

(واحد مشهد)

درس: روش تحقيق

عنوان:

تاريخچه امپرسيونيسم

استاد راهنما:

جناب آقاي ياراحمدي

نگارش:

فاطمه مهاجرزاده- سحر ريحاني

تابستان 83


 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان تحقيق :

تاريخچـه امپرسيونيسـم

 

استاد گرامي :

سركار خانم صفرزاده

 

تنظيم كننده :

زهرا پيراسته فرد

 

تابستان 84

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مرداد 1393 ساعت: 17:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تاريخچه استانداردهاي كيفيت

بازديد: 301

 

( تاريخچه استانداردهاي كيفيت )

استاندارد كيفيت را براي نخستين بار دولت انگلستان ، پس از جنگ جهاني اول به صورت مدون ، ايجاد كرد . پس از آن ( پيش از جنگ جهاني دوم ) وقتي كه شركتهاي كوچك با يكديگر ادغام و شركتها و موسسات بزرگتري را تشكيل دادند ، روش اداره موسسات توليدي به كلي تغيير يافت . تغيير ديگري كه همزمان با جنگ جهاني دوم به وجود آمد ، استفاده كردن از بازرسان در مراحل گوناگون توليد محصولات بود . در چنين وضعيتي بازرسان موظف بودند محصولات توليد شده را بازرسي كنند و چنانچه مرغوبيت لازم را نداشته باشند ، آن را عودت دهند تا پس از انجام گرفتن اصلاحات لازم بار ديگر بازرسي شود . اين چرخه توليد ، بازرسي و اصلاح ، سالها در كارخانه ها باقي ماند . در سالهاي اخير روشهاي جديد ديگري كه به توليد صحيح و دقيق محصولات مي انجامد ، به كار گرفته و جايگزين روشهاي پيشين شده است . توسعه مراكز صنعتي و فن آورانه كه پس از جنگ جهاني دوم آغاز گرديد نيز پيچيده تر شدن روشهاي توليدي و سخت تر شدن تضمين كيفيت را در پي داشت .

نخستين تلاش براي استانداردكردن سيستم كيفيت كه تاثير رشد صنعت و پيچيدگي آن بيشتر بود در ايالات متحد آمريكا بوجود آمد . اين فعاليتهاي استاندارد كردن از وزارت دفاع آمريكا آغاز شد و به ايجاد استاندارد ارتشي 9858 (                        )

در سال 1956 كه ويژه مشخصات و شرايط سيستم كيفيت و استاندارد ارتشي 45208 ( MIL-I-4208  )  كه مخصوص سيستم بازرسي است ، منجر شد . اين دو سري استانداردها هنوز در وزارت دفاع و ارتش ايالات متحد آمريكا مورد استفاده قرار دارد .

اين دو رشته استانداردها پايه و اساسي شد براي استانداردهايي كه توسط كشورهاي عضو ناتو به وجود آمد . اين استانداردها به استانداردهاي اي . كيو . اي . پي به شماره هاي 1 ، 4 و 9 شهرت دارند . از اين استانداردها ، استاندارد اي . كيو . اي . پي مربوط به مشخصات سيستم بازرسي است . از اين دو ، نخستين آن به فعاليتهاي توليدي و بازرسي و دومي به بازرسي هاي پيش از حمل مربوط است . با آنكه كشور انگلستان در سازمان ناتو عضويت دارد اين كشور استانداردهاي اي . كيو . اي . پي را نپذيرفت و رشته اي استاندارد مشابه استانداردهاي اي .كيو . اي . پي به وجود آورد . اين استانداردها به استانداردهاي

(( دفاع )) معروف شدند . تنها تفاوت اين استانداردها شرايط طرح دو سيستم كيفيت است .

در سطح صنايع همچنين نياز به وجود رشته اي استانداردهاي قابل اجرا احساس مي شد . نخستين تلاش در جهت برآوردن اين نياز

به ايجاد استانداردهايي در كشور انگلستان انجاميد با نام استاندارهاي بي . اس . 4891 و بي . اس . 5179 . اين استانداردها بيشتر نقش نظامنانه را داشتند تا قرارداد . تا اينكه در سال 1979 استانداردهاي بي . اس . 575 شكل گرفتند كه آخرين نسخه آن در سال 1987 انتشار يافت . همان گونه كه پيشتر هم اشاره شد ، اين استانداردها بر اساس استانداردهاي اي . كيو . اي . پي تدوين شده اند . نخستين نسخه استاندارهاي بي . اس . 575 نه تنها به عنوان قرارداد ميان خريداران و فروشندگان مورد استفاده قرار گرفت ، بلكه سازمانهايي وجود داشتند كه شركتهاي داراي شرايط كافي را گواهي مي كردند ، كاري كه شركتهاي گواهي كننده ايزو و كيو . اس 9000 امروزي انجام مي دهند .

وضعيتي كه در مورد كشور انگلستان مطرح شد كم و بيش در سطح بين المللي وجود داشت . در نتيجه موسسه بين المللي استاندارد به سرپرستي كشور كانادا كميته اي تشكيل داد و به ايجاد رشته اي استاندارد بين المللي اقدام كرد . با توجه به يگانه بودن اين استانداردها ، از واژه ايزو ( ISO  ) به معناي استانداردهاي يگانه يا مشابه استفاده مي شود . اين استانداردها كه با كمك و پيشنهاد چندين كشور به وجود آمد ، سرانجام درسال 1987 به ايجاد رشته اي استانداردها انجاميد كه امروزه با عنوان استانداردهاي بين المللي ايزو 9000 شناخته مي شوند . گفتني است كه واژه ايزو مخفف موسسه بين المللي استاندارد نيست . نمودار ارائه شده در زير رشد اين استانداردها را نشان مي دهد .

تاريخچه استاندارد QS-9000

كيفيت خودروها ، هميشه موضوع مهمي در ايالات متحده بوده است . در اوايل سالهاي دهه 1980 ميلادي ، انقلاب كيفيت به صنايع خودروسازي رسيد و سابقه گسترده اي در اين زمينه از طريق اجراي برنامه ها و روشهاي متعدد براي بهبود كيفيت محصولات ، جلب رضايت مشتريان و برقراري روابط سازنده با تامين كنندگان مدنظر قرار گرفت . اين حركت گسترده ، موجب تدوين استانداردها ، خط مشي ها و روشهايي براي اجراي اهداف فوق گرديد . هدف اصلي اين حركت ساختار و سيستم اجرايي بود ، نه كيفيت محصول . از اينرو ، چنين استانداردها و خط مشي هايي در پي هماهنگ كردن و همسو كردن تامين كنندگان با شركتهاي اصلي خوروسازي بودند . البته در اين زمينه تقريبا كارهايي انجام شده بود . تا اينكه شركت ؟      ‌‌‌‌  

شركت فورد و شركت جنرال موتورز ( معروف به سه شركت بزرگ خودروسازي ) مذاكرات مشتركي را براي يكسان سازي نيازمندي سيستم هاي كيفيت آغاز نمودند . نتايج اين مذاكرات و مشاورت ها ، موجب تشكيل يك گروه كاري مركب از سه شركت فوق گرديد . در سال 1995 ، اين گروه كاري ، كار تدوين و انتشار تفاسير مجاز از نيازمنديهاي استاندارد QS-9000

را آغاز نمودند . در اين ميان گروه كاري صنايع خودروسازي مسئوليت توضيح و رفع ابهامات از كليه مستنداتي كه گروه فوق الذكر تدوين و منتشر مي نمايند را عهده دار شد . از سوي ديگر گروه كاري صنايع خوردوسازي مسئوليت هماهنگي كليه آموزشهاي مرتبط با QS-9000  را كه در آمريكاي شمالي ارايه مي شود عهده دار است . البته بايد به اين موضوع توجه داشت كه گروه كاري متشكل از سه شركت بزرگ خودروسازي ، نقش مهمي در اين زمينه داشته است .

هدف از تدوين استاندارد QS-9000 ، ايجاد و تدوين نيازمنديهاي خاص صنايع خودروسازي در زمينه سيستم كيفيت است ، كه مي تواند كليه مفاهيم اصلي مرتبط با كيفيت را در فعاليتهاي تامين كنندگان صنايع خودروسازي فراهم آورد . با اينحال ، اشكالات و تفاسير مختلف و برداشتهاي گوناگون از نيازمنديهاي QS-9000  ، موجب شد كه گروه بين المللي صنايع خودروسازي شكل گرفته و بطور رسمي مسايل مربوط به تامين كنندگان صنايع خودرو ، شركتهاي صادركننده گواهينامه و ساير مراجع ذينفع را مورد بررسي و تفسير قرار داده و به سوالات و موضوعات مورد علاقه آنها پاسخ مي دهد .

گروه بين المللي صنايع خودروسازي ، بطور دوره اي و مرتب سوالات و موضوعات مطروحه در زمينه استانداردهاي QS-9000  را تشريح و جزوات مربوط به آنها را تدوين و منتشر مي نمايد .

نتيجه تهيه و تدوين استاندارد QS-9000  ، تدوين يك سيستم كيفيت خاص صنايع خودروسازي است كه برمبناي استاندارد

ISO 9001  تدوين و طراحي شده است . اين استاندارد بعنوان يك سند اجرايي ، قابليت تامين نيازمندي استانداردهاي بين المللي را دارد . اين استاندارد با تامين نيازمندي سه شركت بزرگ خودروسازي ، شايد فراتر از نيازمندي استانداردهاي ISO 9000  يعني جايي كه كيفيت محصول مدنظر است عمل كرده است .

در آگوست 1994 ، نيازمندي هاي نهايي شده استاندارد QS-9000  نه تنها براي شركتهاي خودروسازي ، بلكه براي تامين كنندگان آنها نيز منتشر گرديد .

در جدول شماره ( 1-1 ) ، مقايسه اي از نيازمنديهاي استاندارد ISO 9001  و QS-9000  آمده است .

بخشهاي سه گانه QS-9000 

استاندارد QS-9000     به عنوان يك سيستم (‌ يعني سيستم كيفيت ) از سه بخش ( جزء ) زير تشكيل يافته است .

الف ) نيازمنديهاي تدوين شده بر مبناي ISO 9000

ب   )‌ نيازمنديهاي خاص بخش خودروسازي

ج    ) نيازمنديهاي خاص هر مشتري

ذيلا هر يك از سه بخش فوق تشريح مي گردد :‌

بخش اول : نيازمنديهاي تدوين شده بر مبناي ISO 9000

اين بخش ، بر اساس نيازمنديها و شرايط خاص صنايع خودروسازي و بر مبناي نيازمنديهاي بيستگانه استاندارد ISO 9001  تدوين شده است . بطوريكه عناصر بيستگانه استاندارد ISO 9001  از ديدگاه صنايع خودروسازي بررسي و مجددا بازنويسي شده است . اين كار بعضا موجب تغيير ، اصلاح ، تعديل و يا افزايش نيازمنديهاي عناصر بيستگانه در استاندارد ISO 9001  شده است . اين همه ، افزايش 14 زير بخش و اضافه شدن 59 نيازمندي اصلي به متن اصلي استاندارد ISO 9001  را در پي داشته كه بيشتر آنها نيز با كلمه بايد (‌ shall ) و با هدف افزايش كيفيت محصول ، قابليت استمرار فرآيند ، كنترل هزينه ها ، بهبود مستمر و استفاده بهينه از منابع و حصول اطمينان از توان كمي و كيفي سازندگان / تامين كنندگان صنايع خودروسازي معرفي شده اند .

در اين ميان ، براي برخي از مفاهيم ، اصطلاحات ، روشها و سيستمهاي معرفي شده در اين بخش ( كه بخش اصلي استاندارد

QS-9000  را تشكيل مي دهد ) جزوات تكميلي تهيه شده كه لازم است هنگام مطالعه و تحقيق پيرامون اين استاندارد به آنها نيز مراجعه شود .

در نتيجه ، كار باارزشي كه در QS-9000  انجام شده ، تدوين راهنماهايي (‌ Hanual  ) براي هر يك از نگرش هاي معرفي شده در بخش اول است . اين راهنماها ، به اضافه متن نيازمنديهاي QS-9000  ، بالغ بر 56 جلد هستند كه هنگام طراحي سيستم ، حتما بايد به آنها مراجعه شود .

بخش دوم : نيازمنديهاي بخش خودروسازي

اين بخش از نيازمنديها ، فراتر از نيازمنديهاي ISO 9000  ، نيازمندي هاي اضافي تر سيستم هاي تضمين كيفيت خاص صنايع خودروسازي را شامل مي گردد . در حقيقت ، نيازمنديهاي اين بخش ، مجموعه اي از نيازمنديهاي عمومي صنايع خودروسازي است كه تحت سه عنوان كلي زير سازماندهي شده است :

-         فرآيند قطعات توليدي

در اين قسمت ، فرآيندهايي كه طي آنها محصولات آماده تحويل به صنايع خودروسازي ، مورد تاييد قرار مي گيرند ، مدنظر هستند براي اين نوع تاييديه ها ، در متن استاندارد ، نظام نامه اي به هميين نام تهيه شده است كه عرشه كنندگان بايست تمامي نيازمنديهاي مندرج در اين نظام نامه را رعايت كرده و تاييد قطعات توليدي را بر مبناي شماره قطعه ، سطح تغييرات مهندسي ، محل ساخت ، پيمانكاران فرعي تامين كننده اوليه و شرايط و مشخصات فرآيند توليد انجام بدهند .

-         بهبود مستمر

اين قسمت ، انتظارات و تكنيكهاي بهبود مستمر برنامه هاي مرتبط با كيفيت و بهره وري عرضه كنندگان را شامل مي گردد . ازاينرو ، اين نگرش بايد در كليه بخشهاي سازماني عرضه كننده مورد استفاده قرار گيرد . بطوريكه استمرار و تداوم در بهبود ، بايستي بطور پيوسته تكرار و انجام شود .

-         توانمندي هاي ساخت

اين قسمت ، حداقل انتظارات از امكانات توليد ، فرآيندها و تجهيزات را شامل مي گردد ،‌ كه اين خود ، نحوه طرح ريزي كارخانه ، جابجايي ها و حركتها ، تعيين كارايي عمليات و فرآيندهاي موجود ، اتوماسيون متناسب ، عوامل ارگوني و انساني ، بالانس خطوط توليد ، كنترل موجودي انبار و انبارك ها و ارزش افزوده را شامل مي گردد .

بخش سوم : نيازمندي هاي خاص هر مشتري

اين بخش ، مجموعه اي از نيازمنديهاي خاص مرتبط با هر يك از سازندگان خودرو است كه توسط شركتهاي ؟         ، فورد ، جنرال موتورز و سازندگان خودروهاي سنگين باري تدوين و اعلام شده است . شركتهاي ايراني ، براي اين بخش ، بايد  با مشتريان خود ( مثل ايران خودرو و سايپا ) تماس گرفته و از نيازمنديهاي خاص هر يك از آنها اطلاع حاصل نمايند .

اعم مستندات مربوط به استاندارد QS-9000  :

يكي از موارد مهم در تدوين استاندارد QS-9000  ، تدوين مجموعه اي از نظام نامه ها و راهنماهاي فني و كامل بوده كه همراه با نظام نامه اصلي ( يعني نيازمنديهاي سيستم كيفيت QS-9000  ) مجموعه اي ؟  جلدي از نظام نامه هاي اين استاندارد ( به اضافه راهنماي مميزي ) را تشكيل مي دهد . به بيان ديگر ،‌ اين استاندارد مجموعه اي است كه 7 جلد دارد و شركتها در طراحي و اجراي سيستم هاي خود براساس اين استاندارد ، مي بايست به راهنماهاي ارائه شده در اين 7 جلد مراجعه كنند . اين هفت جلد راهنما عبارتست از :

مجموعه نظام نامه هاي استاندارد QS-9000

1.Quality System Requirements(QSR)                                      

يا نيازمنديهاي سيستم كيفيت

2.Advanced Product Quality Planning And Control Plan  (APQP)

طرح كنترل و طرح ريزي پيشرفته كيفيت محصول

3.Failure Mode And Effects Analysis(FMEA)

تجزيه و تحليل نوع وتاثيرات خطا

4.Production Part Approval Process(PPAP)

فرآيند تاييد قطعات توليدي

5.Measurement Process Analysis(MPA)                                         

تجزيه و تحليل فرآيند اندازه گيري

6.Statistical Process Control(SPC)

فرآيند كنترل آماري

7.Quality Sysrem Assessment(QSA)

ارزيابي سيستم كيفيت

تصوير شماره ( 1-1 ) ساختار نيازمنديهاي سيستم كيفيت QS-9000  را نشان مي دهد .

ISO 9001  همان استاندارد سازمان بين المللي استاندارد است كه متناسب با نياز صنايع خودروسازي دچار تغيير شده است .

-         نيازمنديهاي بخش خودروسازي ، بخش دوم استاندارد QS-9000  را تشكيل مي دهد .

 

- نيازمنديهاي خاص هر مشتري ، بخش سوم استاندارد QS-9000  را تشكيل مي دهد .

 

-         نيازمنديهاي سازماني ، نيازها ، انتظارات و اهداف مورد نظر از سيستم كيفيت شركت است كه مستندات آن تشريح شده است .

دامنه شمول استاندارد QS-9000

در وهله اول ، عرضه كنندگان / تامين كنندگان سطح اول صنايع خودروسازي مي بايست اقدام به اجراي استاندارد QS-9000  بنمايند . در اين رابطه ، تامين كنندگان سطح اول شركتهاي كراسيلر و جنرال موتورز مي بايست تا سال 1997 اقدام به اجراي اين استاندارد مي كردند . در اين ميان شركت فورد تاريخ معيني را براي دريافت گواهينامه QS-9000 مشخص نكرده است .

استاندارد Qs-9000  ، با استفاده از الزامات ISO 9000  و نيز با پوشش الزامات خاص صنايق خودروسازي ، تا حد بسيار زيادي به عملكرد محصول و نيز تكنيكهايي كه رضايت مشتري را تامين مي كنند توجه كرده است . از سوي ديگر اين استاندارد تاكيد زيادي بر بهبود مستمر و ارتباط آن با بهره وري دارد .

مزايا و منافع حاصل از اجراي استاندارد QS-9000  :

شايد بتوان مزاياي زير را به استاندارد QS-9000  نسبت داد :

1-6-1 : مزاياي عمومي :

-         برقراري ارتباط مفيد و مستمر كاري بين مشتري و تامين كنندگان

- تعيين و مشخص نمودن قابليت استمرار فرآيند توليد تامين كنندگان / عرضه كنندگان

-         برقراري و تكميل چرخه تامين كننده مشتري استفاده كننده

-         ارتفاع سطح توان كمي و كيفي تامين كنندگان / سازندگان

-         افزايش ميزان انعطاف پذيري تامين كنندگان

-         ايجاد و توسعه شبكه اي از تامين كنندگان خاص و واجد شرايط

-         كاهش هزينه بازرسي / مميزي ها

-         ارايه كمكهاي فني و تخصصي به تامين كنندگان

-         رفع نواقص مربوط به استانداردهاي ISO 9000  در بخش صنايع خودروسازي

-         تامين نيازمنديهاي مشترك مشتري

-         رسميت بخشيدن به سيستم هاي تضمين كيفيت شركتها

1-6-2 : مزاياي اختصاصي :

-         QS-9000  براي صنايع خودروسازي ، به محض دريافت گواهينامه ISO-9001  يا ISO-9002  است .

-         با تامين نيازمنديهاي QS-9000 ، عرضه كننده / تامين كننده مي تواند سيستمي مشابه با سيستم تضمين كيفيت خود را در ساير شركتها ترويج دهد .

-         طراحي سيستم تضمين كيفيت در سطح شركت ، پايه و اساسي براي تامين ساير نيازمنديها مانند ارتباطات و نيازمنديهاي ايمني و بهداشتي فراهم مي كند .

-         QS-2000  و ISO 9000  هر دو ، استانداردهايي هستند كه به عنوان نقطه شروع براي اجراي ساير سيستمهاي مديريت و تضمين كيفيت مثل مديريت كيفيت جامع مورد استفاده قرار مي گيرند .

1-7) مروري گذرا بر تاريخچه استاندارد QS-9000  و بازنگري هاي اعمال شده بر روي آنها

با انتشار استانداردهاي ISO 9000   در سطح جهان ، صنايع خودروسازي ايالات متحده آمريكا ، اقدام به طراحي سيستم كيفيت خاص خود بر مبناي ساختار استاندردهاي ISO 9000  نمودند . اين سيستم كه هم توان تامين نيازمنديهاي استانداردهاي بين المللي ISO 9000   را دارد و هم مي تواند نيازمنديهاي خاص محصولات شركتها را برآورده ساخته و هماهنگي بين اين دو را بوجود آورد ، تحت عنوان استاندارد QS-9000 شهرت يافته است .

QS-9000  اساسا براي استاندارد نمودن ساختار سيستم هاي كيفيت و روشهاي مميزي در صنايع خودروسازي توسعه يافته است

 اين استاندارد در اول سپتامبر 1994 رسميت يافته و ؟    اساسي آن بهبود مستمر است . QS-9000 براي اولين بار در فوريه 1995 مورد بازنگري قرار گرفت . QS-9000  موجب افزايش كيفيت شده و نيازمنديهاي زايد را حذف كرده است كه خود ،

از اين طريق به كاهش هزينه ها كمك كرده است . در اين استاندارد به فعاليتهاي پيشگيرانه براي كاهش اشكالات و نواقص در فرآيند عرضه توجه كافي مبذول شده است .

در اينجا بايد تاكيد كرد كه كيفيت خودروهاي توليدي ، هميشه در ايالات متحده از اهميت زيادي برخوردار بوده است . با اينحال درجه و ميزان تعهد سازندگان خودرو به كيفيت موضوعي است كه هميشه مورد بحث بوده است . در اوايل سال هاي دهه 1980 ، انقلاب كيفيت در صنايع خودروسازي آغاز و سابقه اي در اين زمينه با هدف بهتر شدن ، از طريق تدوين و اجراي برنامه ها و روشهاي مناسب براي بهبود محصولات ، رضايت مشتريان و همكاري با تامين كنندگان / سازندگان آغاز شد .

هدف از تدوين استاندارد Qs-9000  ، تدوين آن دسته از نيازمنديها براي صنايع خودروسازي است كه كليه مفاهيم بنيادين كيفيت ، متكي بر تامين كنندگان / سازندگان را شامل گردد . با اينحال ، وجود اجبار از سوي تامين كنندگان / سازندگان ، شركتهاي صادركننده گواهينامه و ميزان Qs-9000  در اجراي اين استاندارد ،‌موضوع تفسير نيازمنديهاي QS-9000  و چگونگي كاررد ISO 9000  ؟  Qs-9000  را به موضوعي جدي تبديل كرده است . در نتيجه گروه بين المللي صنايع خودروسازي ، جزواتي را بصورت رسمي در زمينه تشريح ، تفسير ، و پاسخگويي به سوالات ، ابهامات و مطالب موردنظر تامين كنندگان / سازندگان ،‌شركتهاي مميزي كيفيت و ساير مراجع ذينفع منتشر نموده است .

اين تفاسير ، مورد تاييد و پذيرش گروه كاري فوق الذكر ، مراجع اعتباردهي گواهنيامه هاي ISO-9000  شركتهاي صادركننده گواهينامه QS-9000  و نمايندگان اصناف و اتحاديه هاي تامين كنندگان / سازندگان قطعات خودرو است . 

گروه بين المللي صنايع خودروسازي ، بطور دوره اي اين تفاسير را منتشر و توزيع مي كند كه مي توان آن را از انجمن كنترل كيفيت آمريكا ( ASQC  ) خريداري كرد .

با تدوين استاندارد QS-9000 ، در حال حاضر سيستم كيفيت خاص صنايع خودروسازي براساس ساختار استانداردهاي

ISO 9000تدوين و عرضه شده است . اين استاندارد كاربردي است و در ضمن مي تواند نيازمنديهاي استانداردهاي بين المللي را نيز تامين نمايد . QS-9000  ، نيازمنديهاي خاص شركتهاي خودروسازي را تامين كرده و شايد از همه مهمتر وقتي موضوع كيفيت محصول مطرح باشد ،‌ از نيازمنديهاي ISO 9000  نيز فراتر مي رود .

در آگوست 1994 ، نيازمنديهاي QS-9000  نه تنها براي صنايع خودروسازي ، بلكه براي سازندگان / تامين كنندگان انها منتشر و توزيع شد . نتيجه اين اقدام تا حدودي ؟        بود . بطوريكه از يك سو ، برخي Qs-9000  را فقط برنامه اي براي يكسان سازي سيستم هاي كيفيت يافتند و عده اي ديگر از تامين كنندگان / سازندگان اظهار مي كردند كه بين نيازمنديهاي اين استاندارد تضاد و اختلاف وجود دارد . براي برطرف كردن اشكال اول ، و روشن شدن هدف تدوين اين استاندارد ، گروه كاري مسئول تدوين اين استاندارد ، با بازنگري آن در فوريه 1995 ، تلاش كرد تا اثربخشي اين استاندارد را بهبود بخشد .

در اين رابطه نسخه 1994 ، تا ژانويه 1996 كه مهلت تعيين شده براي ابطال آن بود ،‌مورد استفاده قرار گرفت و از آن به بعد نسخه اصلاح شده طي سال 1995 جايگزين گرديده است .

اشكال دوم نيز از طريق سعي در واضح تر شده نيازمنديهاي Qs-9000 برطرف گرديد . نسخه دوم ( يعني 1995 )

QS-9000  حدود 50 تغيير را بصورت زير شامل مي گردد :

-         چهار تغيير در به روزسازي متن استاندارد

-         چهار تغيير در اعمال اصلاحات لازم بر روي متن استاندارد

-         يازده تغيير در افزايش نيازمنديهاي استاندارد

-         چهار تغيير در تشريح بيشتر نيازمنديها

-         سه تغيير در حذف نيازمنديها

-         يك تغيير در اصلاح نيازمنديها

-         سيزده تغيير در بازنگري و تغيير نيازمنديها

هدف اصلي بازنگري سال 1995 اين استاندارد‌ ، تشريح هر چه بيشتر نيازمنديهاي استاندارد و اعمال سريع تغييرات بر روي آن بود . با اين حال ، آن دسته از تامين كنندگاني كه براساس نسخه 1994 اين استاندارد مميزي شده  و گواهينامه دريافت كرده بودند تا ژانويه 1996 فرصت داشتند كه خود را با نيازمنديهاي نسخه جديد تطبيق بدهند .

FMEA

مقدمه : در عنصر دوم استاندارد QS-9000  يعني سيستم كيفيت ، در قسمت طرح ريزي كيفيت صريحا گفته شده است :

(( يكي از فعاليتهاي سيستم طرح ريزي كيفيت ، آماده سازي و بازنگري FMEA است . FMEA  بايد تمامي ويژگيهاي طراحي و توليد محصول را در نظر بگيرد . فعاليتها بايد در جهت توسعخ فرآيند و در راستاي پيشگيري از عيوب باشد ، نه فقط مشخص كردن عيوب )) .

از سوي ديگر FMEA  به عنوان يكي از نيازمنديهاي اختصاصي شركت فورد ديده شده است و صريحا گفته شده است :

(( تاثيري كه توسط مهندسين كيفيت و طراحي فورد به امضا رسيده باشد ، الزامي است . تجديد نظر در اين مدارك نياز به تاييديه ايشان دارد . زمانيكه عرضه كننده مسئوليت طراحي را به عهده داشته باشد ، بايد FMEA  طراحي را آماده ساخته تا مطابق آنچه ذكر شده است مورد بازنگري قرار گرفته و تاييد شود )) .

با توجه به مقدمه فوق و گسترش روزافزون استانداردهاي مديريتي در شركتها و روزافزون استانداردهاي مديريتي در شركتها و سازمانها ،‌ مي توان دريافت كه پس از استانداردهاي سري ISO 9000  ، استانداردهاي QS-9000  به تدريج توسعه و اشاعه خواهند يافت . FMEA  به عنوان يك  ؟    در اين استاندارد و در حكم يك روش پيشگيري از عيوب در آينده بيشتر شناخته مي شود و به صورت يك ابزار تضمين كيفيت به كار گرفته خواهند شد .

معني و مفهوم FMEA  :

FMEA  تكنيكي است تحليلي كه بوسيله آن خطاها و مشكلات بالقوه و علل آنها شناسايي و كنترل مي شوند . FMEA  كه به عنوان عملي پيشگيري كننده مطرح است ، از چهار حرف اول كلمات بكار برده شده در عبارت لاتين

Failure Mode And Effects Analysis تشكيل شده است . براي روشن شدن مفهوم اين عبارت ترجمه و معني كلمات آن ذكر مي شود .

Failure  : ريشه اين لغت كلمه Fail  است و معاني بكاربرده شده براي آن براساس واژه نامه آكسفورد عبارتند از :

(( ناموفق بودن درانجام كاري )) ، به طور كلي منظور از Failure   عبارت است از : (( عدم تحقق آنچه از قبل خواسته شده است )) .

Mode   : از اين كلمه به معناي روشي كه چيزي يا كاري طبق آن انجام مي شود ، استفاده مي گردد . ديگر معاني آن عبارتند

از : رسم ، سبك ، اسلوب ، طرز ، طريقه ، مد ، وجه و نوع .

Effect    : تغيير ايجاد شده به علت انجام يك عمل ، نتيجه ، پيامد ، اثر ، كارموثر و اجرا كردن از ديگر معاني اين كلمه هستند .

Analysis  : عبارت است از شكستن چيزي به اجزاي متشكله براي شناسايي يا مطالعه ساختار آن كه به طور عام ، عبارت تجزيه و تحليل به عنوان معني آن به كار گرفته مي شود .

با توجه به آنچه ذكر شد ،‌ ترجمه تحت الفظي FMEA  عبارت است از (( تجزيه و تحليل انواع نقص و اثرات آن )) . با توجه به اينكه واژه خطا براي بيان (( عدم تحقق آنچه از قبل خواسته شده )) مناسب است و از سوي ديگر در روش FMEA  مفهوم امكان يا پتانسيل خطا نهفته است . مي توان ترجمه مناسب FMEA  مفهوم امكان يا پتانسيل خطا نهفته است . مي توان ترجمه مناسب FMEA  را (( تجزيه و تحليل امكان بروز خطا و اثرات آن )) بيان كرد .

تاريخچه FMEA

مي توان ادعا كرد كه كليه مهندسين در تجزيه و تحليل ، طراحي و فرآيندهاي ساخت و توليد خود ، همواره به طور ناخودآگاهانه اي به نوعي FMEA  را به كار مي برند . ولي معمولا در روش اجراي آن ، مسائل به طور همه جانبه در نظر گرفته نمي شود . و از تشكل و سازماندهي لازم نيز برخوردار نيست و لذا تعهدي براي كسي ايجاد نمي كند . اولين كاربرد رسمي اين تجزيه و تحليل تحت عنوان FMEA  در صنايع هوا فضاي ايالات متحده در اواسط دهه 60 مشاهده شده است . اين روش مشخصا براي سفينه آپولوي 11 در ناساي آمريكا استفاده شد . در آن زمان FMEA به عنوان يك نو آوري و ابتكار براي پيشگيري از اشتباهات و خطاهاي جبران ناپذير مطرح گرديد كه وقوع هر يك از آنها باعث خسارات هنگفت و اتلاف سرمايه فوق العاده زياد مي شد .

در دهه 70 روش FMEA  براي موسسات اتمي و در سال 1977 براي صنايع خودروسازي به كار گرفته شد . بررسيهاي به عمل آمده در صنايع خودروسازي نشان مي دهد با استفاده از روش FMEA  مي توان از وقوع بسياري از خطاها و اشتباهات در طراحي و توليد محصول جلوگيري به عمل آورد .

(( هدف FMEA  ))

يكي از تجهيزات و مسئوليتهاي كليه شركتها و سازمانها ، بهبود مستمر كيفيت محصولات و خدمات مربوطه مي باشد . براي نيل به اين تعهدات نيز هر سازماني بايد از روشهاي نظام يافته اي استفاده نمايد كه اولا خطاها ، نواقص و خرابيهايي كه در محصول به صورت نهفته و آشكار وجود دارد شناسايي كند و ثانيا با اتخاذ تدابير صحيح ، درصدد حذف آنها برآيد . اين مهم در قالب روش نظام يافته FMEA  تحقق مي يابد .

به طور كلي مي توان FMEA  را مجموعه اي از فعاليتهاي نظام يافته اي تلقي كرد كه اهداف زير را دنبال مي كند .

1-    شناسايي خطاها ، نواقص و خرابيهايي كه در طراحي محصول يا فرآيند توليد به صورت بالقوه و بالفعل وجود دارند .

2-    برآورد اثرات و ارزيابي نتايج حاصل از وقوع هر يك از عوامل فوق

3-   شناسايي و انجام اقداماتي كه توسط آن بتوان احتمال وقوع خطاهاي فوق را كاهش داد و در نهايت به صفر رسانيد .

4-    شناسايي و انجام اقداماتي كه توسط آن بتوان ميزان شدت و وخامت نتايج حاصله از خطاها را تا حد ممكن كاهش داد .

5-    شناسايي و انجام اقداماتي كه توسط آن بتوان قابليت كشف خطا و به عبارت ديگر احتمال آشكار كردن خطا را قبل از رسيدن محصول به مشتري افزايش داد .

6-    مستند سازي امور طراحي و فرآيند توليد محصول .

(( ويژگي FMEA  ))

يكي از مهمترين ويژگيهاي FMEA  مساله شاخص بودن اين روش است . اين خصوصيت به معناي انجام عملي پيشگيرانه قبل از

وقوع حادثه ناگوار معمولا مبالغ هنگفتي صرف برطرف نمودن اشكالات و خرابيهاي به وجود آمده مي شود و چنانچه به هر علت خطايي در مرحله طراحي حادث شده باشد ، ميزان خسارت وارده به حداكثر خواهد رسيد .

براي حصول بيشترين بازده بايد قبل از اينكه عامل خطاي فرآيند وارد محصول شود ، FMEA  اجرا شود . به ازاي زمان و هزينه اي كه صرف اجراي كامل و دقيق FMEA  مي شود ، اين امكان به وجود مي آيد كه بتوان هرگونه تغيير و اصلاح در طراحي محصول يا فرآيند را به سادگي و با صرف حداقل هزينه اعمال كرد . در واقع FMEA  مسائل و مشكلات ناشي از اعمال اين تغييرات را به حداقل مي رساند . FMEA  باعث كاهش دوباره كاريها و اقدامات اصلاحي مي شود كه معمولا هر يك مسائل ديگري به دنبال دارد .

به طور كلي مي توان گفت كاربرد FMEA  در موارد زير است :

1-    وقتي كه سيستم ، طرح محصول ، فرآيند توليد محصول و يا ارائه خدمات جديد مطرح باشد .

2-    وقتي كه سيستم ، طرح محصول ، فرآيند توليد محصول و يا ارائه خدمات در حال تغيير باشد .

3- وقتي كه در اجراي سيستم ، طرح محصول ، فرآيند توليد محصول و يا ارائه خدمات مورد مصرف جديدي ايجاد گرديده باشد .

3-  وقتي كه لازم باشد در سيستم ، طرح محصول ، فرايندهاي توليد محصول و يا ارائه خدمات بهبود صورت گيرد .

آثار اجراي FMEA  :

1-    اشاعه تفكر و كار گروهي چند تخصصي

2-    رديابي ، شناسايي ، مستند سازي

3-   اولويت بندي

4-    افزايش سطح پيشگيري و قابليت اعتماد

5-    بهينه سازي

6-    افزايش توليد

7-    كاثش هزينه ها و افزايش سود

8-   رضايت بيشتر

(( FMEA  در طراحي ))

يكي از مراحل توليد محصول ، مرحله طراحي محصول است . بديهي است كه طراحي محصول مقدم بر فرآيند ساخت و مونتاژ و توليد مي باشد . به دليل ماهيت متفاوت مسائل طراحي و فرآيند ، نوع FMEA  در طراحي نيز با FMEA  دو فرآيند متفاوت است . از اين رو FMEA  در فرايند به طور جداگانه بحث و بررسي خواهد شد .

FMEA  در طراحي ، صرفا يك ابزار تجزيه و تحليل براي كليه مهندسين طراح و ساير افراد در طراحي محسوب مي شود . نظر به اينكه در مرحله طراحي ممكن است خطاهاي بالقوه و پنهاني وارد طراحي شود . از اين روش به منظور اطمينان از منظور كردن كليه خطاهاي طراحي استفاده مي شود . هر سيستم ممكن است از چند سيستم فرعي يا اصطلاحا زير سيستم تشكيل شود . نهايتا زير سيستم ها را مي توان متشكل از واحدهاي ساده تري در نظر گرفت كه نام جزء بر آنها اطلاق مي شود . براي بررسي هر سيستمي بايد كليه زيرسيستم ها و اجزاء تشكيل دهنده آنها مورد بررسي و ارزيابي دقيق واقع شود .

در نگرشي عميق و موشكافانه مي توان دريافت كه FMEA  چكيده انديشه ها و نتايج افكار مهندسين طراح ، هنگام طراحي سيستم ، زيرسيستم و اجزاي مربوطه مي باشد . روش نظام يافته FMEA ، تفكرات و انديشه هاي مهندسين طراح را همسو نموده و به شيوه معمول آنها در فرآيند طراحي ، ساختار مي دهد و علاوه بر آن روش آنها را مستند مي سازد . FMEA  در طراحي از طريق موارد زير فرآيند طراحي را پشتيباني نموده و خطرات ناشي از خطاهاي بالقوه را كاهش مي دهد .

-         در ارزيابي شهودي احتياجات طراحي و گزينه هاي مختلف آن مورد استفاده قرار مي گيرد .

-          در طراحي اوليه تجهيزات توليد و مونتاژ كمك مي كند .

-          هنگام طراحي ، عوامل خطاهاي بالقوه و اثرات ناشي از آن در سيستم و عملكرد محصول با احتمال بيشتري در نظر گرفته مي شود .

-         اطلاعات جانبي كه توسط FMEA  به دست مي آيند براي آزمايشات مختلف محصول طراحي شده و بهبود طرح ، مفيد و باارزش است .

-          FMEA  شكل انعطاف پذيري براي توصيه و اجراي اقدامات اصلاحي بوجود مي آورد .

-          FMEA  مرجعي ايجاد مي كند كه براي تجزيه و تحليل مسائل طراحي ، تغيير و اصلاح طرح و نهايتا طراحي هاي پيشرفته تر در آينده مفيد است .

در FMEA  اصطلاح ((مشتري )) تنها به استفاده كننده نهايي اطلاق نمي شود ،‌ اين واژه كليه افراد درگير در فرايند توليد ، مونتاژ و امور پشتيباني را نيز دربرمي گيرد . چنانچه FMEA  به طور كامل اجرا شود ، در مورد كليه قطعات جديد ، قطعات جايگزين و قطعاتي كه كاربرد يا شرايط استفاده آن تغيير كرده است ، بايستي FMEA  در طراحي مجددا انجام شود .

اجراي FMEA  در طراحي :

مسئول طراحي ، مستنداتي را تهيه مي كند كه براي برپايي FMEA  قابل استفاده است . فرآيند به اين ترتيب شروع مي شود كه از آنچه انتظار مي رود طرح برآورده سازد و از آنچه مورد انتظار طرح نيست فهرستي تهيه مي شود .

در واقع با اين كار هدف طراحي مشخص مي شود . خواسته ها و احتياجات مشتري كه مي توان آنها را از منابعي نظير ؟    

فعاليتهاي كيفيتي جمع آوري نمود ، با الزامات ساخت و توليد بايد يكپارچه شوند . هرچه شناسايي و تعريف مشخصه هاي كيفيتي طرح دقيقتر باشد ، تشخيص خطاي بالقوه براي انجام اقدامات اصلاحي ساده تر مي گردد .

FMEA  در طراحي بايد با ترسيم شكل شماتيك سيستم ، زيرسيستم و اجزاي تحت بررسي آغاز شود . در اين شكل جريان اطلاعات ، انرژي ، نيرو ، سيالات و غيره را مي توان نشان داد . هدف از ترسيم اين شكل شناخت داده هاي سيستم ، فرآيند ، عمليات انجام شده و خروجيهاي آن مي باشد . در اين شكل مي توان اجزاي سيستم را نشان داد و ارتباط بين آنها را تشريح

نمود . در نتيجه يك ترتيب منطقي براي تجزيه و تحليل سيستم مورد بررسي به وجود مي آيد .

فرم FMEA  در طراحي :

براي تحليل در امر مستندسازي FMEA  مي توان از فرمهاي متنوعي استفاده نمود . بسته به نوع FMEA  ، نوع محصولات و يا نيازهاي سازمان ، طراحي فرمها متفاوت است .

مي توان بنا به ضرورت ، قسمتهايي را به اين فرم اضافه و يا از آن حذف نمود . با اين وجود بايد توجه داشت كه وجود بعضي از قسمتها در كليه فرمها ضروري است . كليه قسمتهاي فرم با شماره هايي مشخص شده است كه به همان ترتيب توضيح داده 

مي شود .

1)      مشخصات عمومي فرم :

1)      شماره FMEA  كه براي ثبت شماره سريال و رديابي فرمها به كار مي رود .

2)      نام ، شماره تلفن و محل كار مسئول تهيه FMEA  در اين قسمت نوشته مي شود .

3)     تاريخي كه اولين بار FMEA  انجام مي شود و تاريخ آخرين بازنگري ، در اين قسمت وارد مي شود .

4)     با علامت سطح مورد بررسي مشخص مي شود و نام سيستم ، زيرسيستم و جزء مورد بررسي در قسمت مربوطه وارد

مي گردد . 

5)    سال توليد ، مدل محصول و نام خط توليد مربوطه در اين قسمت نوشته مي شود .

6)      نام دپارتمان و گروه اجرايي FMEA  در اين قسمت نوشته مي شود .

7)     تاريخ مقرر انجام FMEA  در اين قسمت وارد مي شود كه نبايد از تاريخ ارسال طراحي براي توليد محصول فراتر باشد .

8)     نام افراد تشكيل دهنده گروه و بخشهاي سازماني مربوطه كه صلاحيت شناسايي و اجراي وظايف را دارند ، در اين قسمت نوشته مي شود .

2- مشخصات محتواي فرم :

1)      نام و وظيفه و يا ماموريت عنصر :

در اين ستون نام و كد عنصر مورد بررسي وارد مي شود . در نوشتن نام بايد از واژه فني استفاده نمود . قبل از نهايي شدن نقشه ها براي توليد مي توان از كد و ارقام آزمايشي استفاده كرد .

وظيفه يا ماموريت عنصر تحت بررسي بايد حتي المقدور خلاصه نوشته شود . اطلاعاتي در مورد شرايط محيطي كاركرد عنصر مثل محدوده هاي كاري ، فشار و رطوبت لازم نيز در صورت نياز نوشته مي شود . چنانچه بيش از يك وظيفه داشته باشد كليه وظايف جداگانه فهرست مي شوند .

2)     عامل خطا :

عامل خطا بالقوه يا پنهان را مي توان حالتي درنظر گرفت كه در آن امكان دارد عنصر يا سيستم تحت مطالعه به نوعي نتواند اهداف را تامين كند . چنين عامل خطايي مي تواند علت خطاهاي ديگري در سطوح بالاتر ( زيرسيستم يا سيستم ) باشد و يا خود به خاطر عوامل خطاي ديگري در سطوح پائين تر به وجود آمده باشد .

براي عنصر تحت بررسي كليه عوامل خطاي بالقوه در اين ستون ثبت مي شوند . بايد توجه داشت كه فرض بر اين است كه خطا امكان پذير است ولي وقوع آن الزامي نيست . براي شروع مي توان از سوابق خطاها و اشتباهات گذشته و گزارش هاي مربوطه استفاده كرد . با اظهارنظر افراد متخصص و اصطلاحا توفان مغزي مي توان بسياري از خطاهاي ممكن را شناسايي نمود .

 ذكر اين نكته ضروري است كه خطاهاي بالقوه اي كه صرفا در شرايط محيطي خاص (‌ مانند گرما ‌، سرما ، خشكي ، گردوخاك و غيره ) رخ مي دهند يا در شرايط استفاده خاصي ( در مورد اتومبيل مثلا در سرعت بيش از حد متوسط ، جاده هاي ناهموار ، خيابانهاي شهري و غيره ) بروز مي كنند ، بايد درنظر گرفته شود . بعضي از انواع حالتهاي خطا عبارتند از :

از شكل افتادن ، شكافتن ، شل شدن ، چسبندگي ، اتصال كوتاه مدار الكتريكي ، اكسيداسيون ، شكستن .

بايد توجه كرد كه براي بيان موارد فوق بايد از واژه هاي فني استفاده كرد و از بكاربردن علامت يا نشانه خودداري نمود .

3)    اثرات خطا :

اثرات خطا بايد برحسب اثرات آن بر وظيفه و ماموريت عنصر موردنظر ، مطابق آنچه مشتري احساس مي كند ، بيان شود . به عبارت ديگر اثرات خطا بايد به صورت آنچه مشتري ممكن است متوجه شود يا با آن برخورد نمايد تشريح گردد . نيز بايد توجه كرد كه منظور ار مشتري هم استفاده كننده داخلي و هم استفاده كننده نهايي است .

چنانچه ماموريت يا وظيفه عنصري ، شرايط ايمني را دچار تهديد كند يا با مقررات و قوانين اجتماعي انطباق نداشته باشد بايد موارد مربوطه دقيقا بيان شوند .

اثرات همواره بايد براساس جزء ، زيرسيستم يا سيستم مشخصي بيان شوند و لازم است دقت شود كه بين اين مراحل رابطه سلسله مراتبي حكمفرما است . مثلا ممكن است قطعه شكسته اي باعث شود مجموعه مربوطه ارتعاش پيدا كند و در نهايت موجب گردد كه كل سيستم مربوطه به صورت تناوبي و منقطع كار نمايد . چنانچه كار سيستمي منقطع و متناوب باشد باعث كاهش كارآيي شده و در نهايت به نارضايتي مشتري منجر مي گردد .

در واقع هدف اصلي پيش بيني اثرات خطا با توجه به دانش و مهارت گروه تجزيه و تحليل مي باشد .

شدت خطا :

شدت عبارت است از معياري براي جدي و حاد بودن اثرات خطا . اثرات خطا مي تواند بر جزء بعدي يا سطوح بالاتر مانند مجموعه يا كل سيستم و در نهايت بر مشتري تاثير بگذارد . شدت يا وخامت را تنها در مورد اثرات خطا مي توان به كار برد ، براي كمي كردن مقدار شدت مي توان هرگونه سيستمي را به شرطي كه گروه FMEA  توافق داشته باشند ، به كار برد . جدول پيشنهادي در جدول زير داده شده است .

ذكر اين نكته ضروري است كه تنها با تغيير در طراحي است كه مي توان رتبه شدت را كاهش داد .

4)    طبقه بندي خطا :

از اين ستون براي طبقه بندي مشخصه هاي خاصي از اجزا يا مجموعه و سيستم كه احيانا به كنترل هاي فرآيند خاصي نياز دارند ، استفاده مي شود . مي توان از عباراتي نظير بحراني ، كليدي ، اصلي و مهم براي طبقه بندي استفاده كرد . ذكر اين نكته ضروري است كه هر عنصري كه به كنترل فرآيند خاص نياز داشته باشد ، توسط حرفي يا علامتي در ستون مربوطه فرم FMEA  وارد شود و در ستون اقدامات اصلاحي توصيه شده و به آن اشاره گردد .

5)    علت خطا :

علتهاي بالقوه يا پنهان كه نشانه اي از ضعف در طراحي هستند منشاء به وجود آمدن خطا مي باشند . براي پي بردن به علتهاي اصلي خطا بايستي از نظريات و انديشه هاي صاحبان تجربه و تخصص كمك گرفته شود . تا حد امكان بايستي از علتهاي ممكن يك ليست دقيق و كامل تهيه شود تا بتوان براي آنها چاره اي انديشيد . مواردي از علتها را مي توان به صورت زير بيان نمود :

-         تشخيص نادرست جنس مواد اوليه

-          جامع و كافي نبودن روشهاي نگهداري و تعميرات

-          درنظر گرفتن عمر كم و ناكافي براي محصول در مراحل طراحي

-          قرار گرفتن تحت فشار بيش از حد

-          به كارگيري الگوريتم غلط

-          كافي نبودن ميزان روغنكاري

بعضي ديگر از علل خطا كه به مكانيزم هاي خطا معروف هستند به شرح زير مي باشند :

- نقطه تسليم پائين                       - خزش

- خستگي                                - فرسودگي

- ناپايداري مواد                         - خوردگي

از اين جهت علل فوق به مكانيزم معروف هستند كه از طبيعت ذاتي و خاصيت مولكولي مواد به كاررفته ناشي مي شوند .

6)     نرخ وقوع خطا

در واقع با مشخص كردن پارامتر نرخ وقوع ، احتمال علتهاي بالقوه خطا مشخص شود . با حذف يا كنترل تعدادي از علتها يا مكانيزم ها مي توان احتمال وقوع خطا را كاهش داد . شدت را مانند احتمال وقوع مي توان برحسب ارقامي از 1 تا 10 رتبه بندي نمود . براي برآورد رتبه احتمال وقوع خطا مي توان موارد زير را درنظر گرفت :

-         در رابطه با اجزاي يا مجموعه هاي مشابه چه مدارك و سوابق تجربي اي وجود دارد ؟

-          آيا جزء موردنظر با جزء واقع در سطح مرتبه قبلي ، مشابه است ؟

-          درجه اهميت از جزء يا زير سيستم به سطح مرتبه قبلي چطور تغيير مي كند ؟

-          آيا جزء موردنظر كاملا جديد است ؟

-          آيا تنها كاربرد جزء موردنظر تغيير كرده است ؟

-          شرايط محيطي كاركرد چه تغييري كرده است ؟

-          آيا براي تعيين احتمال وقوع از يك روش مهندسي استفاده شده است ؟

براي اطمينان از ثبات سيستم بايد از معيار رتبه بندي كاملا سازگار با سيستم استفاده شود .

7)    (( كنترل طراحي ))

كليه فعاليتهايي كه توسط آنها مي توان به كفايت طراحي در برابر خطا ، مكانيزم ها و علل مربوطه اطمينان حاصل نمود بايد ثبت شوند . از جمله اين امور مي توان به فعاليتهايي در رابطه با تصديق اعتبار طراحي اشاره نمود .

تصديق ، تحقيق صحت و اعتبار طراحي در واقع به مجموعه برنامه هايي اطلاق مي شود كه هدف آن اطمينان از اين امر است كه طراحي انجام شده مطابق نيازهاي از پيش تعيين شده مي باشد .

كنترل هاي طراحي جاري يا موجود عبارت است از كنترلهايي كه درمورد طرح مذكور يا طرح هاي مشابه مورد استفاده قرار گرفته اند . مثلا در مورد اتومبيل مي توان به كنترل تست سرعت اشاره كرد . مرور طراحي ها ، مطالعات رياضي و

امكان پذيريهاي فني نيز از جمله كنترل هاي طراحي مي باشند . آزمايش نمونه محصول نيز جزء كنترل طراحي به شمار مي آيد .

به سه نوع كنترل طراحي مي توان اشاره نمود :

1)      پيشگيري از وقوع علت خطا و كاهش احتمال وقوع آن .

2)      كشف و آشكار كردن علت خطا و انجام اقدام اصلاحي

3)     رديابي و آشكار كردن خطا

روش ارجح استفاده از كنترلهاي طراحي به ترتيب فوق مي باشد .

8)    قابليت كشف خطا :

قابليت كشف خطا در واقع معيار توانايي كنترلهاي طراحي نوع دو يا سه براي آشكار كردن خطاي بالقوه و علت آن قبل از نهايي شدن طرح جهت ارسال براي توليد مي باشد . براي رتبه بندي معيار قابليت كشف خطا مي توان از ارقام 1 تا 10 مطابق جدول

(        )‌ استفاده نمود .

ذكر اين نكته ضروري است كه براي كاهش ميزان رتبه بايد نحوه كنترلهاي طراحي برنامه ريزي شده نظير انجام اقدامات پيشگيري از وقوع خطا يا روشهاي تحقيق و تصديق اعتبار طراحي بهبود داده شود .

مجددا يادآوري مي شود كه افراد گروه FMEA  بايد درمورد معيار رتبه بندي توافق داشته باشند .

10 ) عدد الويت ريسك :

اين عدد در واقع ميزان ريسك پذيري يا درجه ريسك عوامل خطاي بالقوه را نشان مي دهد . عدد RPN  از حاصلضرب رتبه سه پارامتر شدت اثر خطا ، احتمال وقوع خطا و قابليت كشف خطا به دست مي آيد :

S  : شدت اثر خطا

O : احتمال وقوع خطا

D : قابليت كشف خطا

                                                                   ?

عدد RPN  ميزان ريسك طراحي را مشخص مي كند . براي تمامي عوامل خطا ، RPN ها را محاسبه مي شوند و با توجه به تفاوت هر كدام ، نوعي سيستم اولويتي براي خطاها به وجود خواهد آمد . براساس آنچه كه توضيح داده شد عدد RPN  بين عدد 1 تا 1000 مي تواند نوسان كند . هر چه اين عدد بزرگتر باشد نشان دهنده اين است كه ميزان ريسك طراحي بيشتر

است .

تيم طراحي بايد با انجام اقدامات اصلاحي درصدد كاهش اين عدد برآيد . يك اصل كلي نيز در اين رابطه وجود دارد كه صرفنظر از مقدار RPN  ، وقتي رتبه شدت اثر خطايي ، زياد باشد بايد نسبت به آن توجه و دقت خاصي به عمل آورد .

11 )‌ اقدامات اصلاحي توصيه شده

بعد از اينكه ميزان ريسك عوامل خطا برحسب عدد RPN  مشخص شد بايد اقدامات اصلاحي را طبق اولويت بر روي خطاهايي اعمال نمود كه بيشترين مقدار RPN  را دارا هستند . هدف از اين اقدامات ، كاهش يكي از موارد شدت خطا ، احتمال وقوع و قابليت كشف خطا يا كاهش كليه آنها است .

هر فعاليتي در جهت بهبود تصديق اعتبار طراحي ، منجر به كاهش رتبه قابليت كشف مي شود . تنها با حذف يا كنترل علت و مكانيزم هاي خطا مي توان احتمال وقوع خطا را كاهش داد و آخر اينكه تنها با مرور و تجديدنظر اساسي طرح است كه ميزان شدت خطا كاهش پيدا مي كند . برخي از اقدامات توصيه شده به قرار زير است :

-         طراحي آزمايشها

(‌ به ويژه وقتي كه چند علت در به وجود آمدن خطا با هم تعامل داشته باشند ) يادآوري مي شود كه طراحي آزمايشها يكي از فنون آماري است كه با حداقل آزمايش ، عواملي را كه بر ميانگين يا واريانس مشخصه اثر مي گذارند ، تعيين مي كند .

-         تست پلان تجديدنظر شده

-          تجديدنظر در طراحي

-          تجديدنظر در مشخصه هاي مواد اوليه

چنانچه هيچ اقدام اصلاحي توصيه نشده باشد ، كلمه (( هيچ )) در ستون فرم مربوطه ذكر مي شود .

12 ) مسئوليت و تاريخ نهايي اقدام :

بعد از اينكه نوع اقدام اصلاحي مشخص گرديد فردي يا بخشي بايد مسئوليت اجراي آن را به عهده بگيرد .

نام فرد مربوطه و حداكثر زماني كه بايد اقدام لازم انجام شود در قسمت مربوطه ثبت گردد .

13 ) اقدامات انجام شده :

توضيح مختصري از اقدام انجام شده به همراه تاريخ اقدام در قسمت مربوطه ذكر مي شود .

14 ) RPN  حاصله

بعد از تعريف و شناسايي اقدام اصلاحي مجددا بايد رتبه حاصله از شدت خطا ، احتمال وقوع خطا و قابليت كشف خطا برآورد و RPN  حاصله محاسبه و ثبت گردد . چنانچه هيچ اقدامي صورت نگيرد ، ستونهاي مربوطه خالي مي مانند و چنانچه اقدامي صورت گيرد بايد قدمهاي 11 تا 14 مجددا تكرار شوند .

به عنوان نكته آخر مسوول اجراي FMEA  كه به عنوان هماهنگ كننده گروه معرفي شده نسبت به شناسايي و تعريف كامل كليه اقدامات اصلاحي و نسبت به شناسايي و تعريف كامل كليه اقدامات اصلاحي و نسبت به اجراي حتمي آنها مسئوليت دارد . FMEA ، همانطور كه اشاره شد ، سند پويا و ارزنده اي است كه همواره آخرين و تازه ترين سطح طراحي را منعكس مي نمايد . براي اطمينان از درنظر گرفته شدن كليه موارد لازم و انجام اقدامات اصلاحي مي توان از روشهاي زير استفاده نمود :‌

-         بررسي اينكه كليه احتياجات و خواسته هاي طراحي تحقق يافته است .

-          بازنگري نقشه هاي طراحي مهندسي و بازنگري در مشخصه هاي طراحي

-          اطمينان از انطباق طراحي با مستندات ساخت و توليد

-          مرور و بررسي FMEA  فرآيند كنترل طراحي ها

معرفي PFMEA

تعريف :

هدف از PFMEA  حذف ، كاهش و يا كنترل خرابيهايي است كه احتمال مي رود در حين اجراي فرآيند به وقوع بپيوندد .

فرض ها :

در PFMEA  فرض مي شود كه محصول آنطوري كه طراحي شده ، مقاصد طراحي را برآورده خواهد ساخت و يا به عبارتي ديگر طراحي محصول صحيح يا كامل است .

PFMEA  متكي به تغييرات طراحي محصول جهت رفع ضعفهاي موجود در فرآيند ساخت نمي باشد و فقط خرابيهاي بالقوه يك حوزه خاص ، آيتم مشخص شده ، مورد توجه قرار مي گيرد ، و فرض مي شود مواد و يا قطعات ورودي سالم مي باشند .

نتايج :‌

1)      حالات خرابي بالقوه كه به محصول مرتبط مي باشند ، شناسايي مي شوند .

2)      آثار ناشي از خرابيهاي بالقوه نزد مشتري ، ارزيابي مي شوند .

3)     علل بالقوه خرابي فرآيند شناسايي شده و لذا متغيرهايي از فرآيند كه بايد جهت حذف / كاهش وقوع ، يا شناسايي شرايط خرابي كنترل شوند ، مشخص مي گردند .

چند نكته :‌

1)      مقادير پارامترهاي طراحي محصول در قياس با قرآيند برنامه ريزي شده مورد توجه قرار مي گيرند تا اطمينان حاصل شود كه محصول ، نيازها و انتظارات مشتري را برآورده مي سازد .

2)     تهيه PFMEA  بايد با يك فلوچارت مراحل كلي فرآيند آغاز شود ، اين فلوچارت مشخصه هاي محصول / فرآيند مربوط به هر عمليات را مشخص مي كند .

3)     در صورت موجود نبودن PFMEA  همان محصول ، حالات خرابي بالقوه شناسايي شده آن بايد مورد توجه قرار گرفته و در PFMEA  لحاظ شود .

4)     تجزيه و تحليل عوامل شكست در فرآيندهاي توليد ، در دوره طرح و توسعه محصول و قبل از شروع توليد توسط خطوط توليدي بايد انجام پذيرد .

5)     تجزيه و تحليل عوامل شكست در فرآيند ، با انجام يافتن چند مرحله خاص شامل بررسي اپراتور ، دستگاه و تجهيزات ، روش انجام دادن كار ، مواد ، اندازه گيري و شرايط محيطي به مرحله اجرا درمي آيد .

هركدام از اين موارد ، بخشهاي خاص خود را دارند كه ممكن است بصورت انفرادي ، جفتي و يا فعل و انفعالي در بوجود آوردن شكستهاي بالقوه عمل كنند .

6)     يكي از مداركي كه در انجام PFMEA  مورد استفاده قرار مي گيرد ، DFMEA  است كه بايد قبلا تهيه شده باشد .

7)    در اغلب موارد ارزيابي و آناليز در طول زماني و به تدريج انجام مي پذيرد . لذا PFMEA  سند زنده اي است كه بايد بصورت مستمر مرور شود .

8)     PFMEA  بايد كاملا براساس احتياجات ، خواسته ها و انتظارات مشتري انجام شود .

9)     اطلاعتي كه مي تواند به عنوان داده هاي ورودي به PFMEA  باشد :

خواسته ها / احتياجات / انتظارات مشتري ، ضوابط و مقررات دولتي ، اصول فني داخلي ، DFMEA  ، استانداردهاي صنعتي ،‌ قوانين قضايي در ارتباط با كيفيت كالا .

فرم :

مراحل :

1)      شماره FMEA  :

2)      آيتم : نام فرآيند موردنظر كه آناليز براي آن انجام مي پذيرد ، مي توان از شماره يا كد نيز استفاده كرد . اغلب نام محصول نيز مشخص مي شود .

3)     مسئول فرآيند : فرد ، واحد ، شركت مسئول اجرايي فرآيند .

4)     تهيه شده بوسيله : نام و شماره تلفن مسئول تهيه FMEA  سرپرست گروه كاري .

5)     سال و مدل خورو

6)      تاريخ كليدي : تاريخي كه تا آن زمان FMEA  بايد تهيه شده باشد .

7)     تاريخ FMEA  اصلي ، بازنگري ،‌ تاريخ اولين باري كه PFMEA  تهيه شده و آخرين باري كه تغيير يافته

8)    اعضاي تيم :‌ اسامي افراد كاري تهيه PFMEA  و بخش هاي مسئول

(( قسمت اول شامل اطلاعاتي كلي درباره PFMEA  موردنظر است و در قسمت دوم و اصلي فرم ، اطلاعات اصلي شامل نتايج آناليز درج مي گردد .

 9)‌ عملكرد فرآيند ، نيازمنديها : شرح مختصري از فرآيند يا عملياتي كه دردست آناليز است ، هدف و مقصود فرآيند يا عمليات تحت بررسي مشخص مي شود .

تمامي عملكردها ، وظايف ، نيازمنديهاي فرآيند به تفكيك با بياني ساده و واضح و با لحاظ كردن خواسته هاي مشتري ليست مي شوند .

10 ) حالات خرابي بالقوه : براي هريك از وظايف درج شده در ستون 9 فرم ، شكست هاي بالقوه آن بايد كاملا مشخص

شود . ممكن است بيش از يك شكست براي هر يك از وظايف وجود داشته باشد . براي شناسايي خرابيهاي بالقوه بايد بصورت منفي نسبت به وظايف تعيين شده فكر كرد .

مثلا :

-         تحت چه شرايطي ممكن است فرآيند / قطعه ، مشخصات / وظايف تعيين شده را دارا نباشد .

-          بجز مشخصات مهندسي ، مشتري ممكن است كه از چه چيزي ناراحت شود .

-          چرا قطعه بعد از انجام يافتن يك مرحله مشخص پذيرفتني نباشد .

-          چگونه و يا چرا قطعه مي تواند با مشخصات فني تعيين شده مطابق نباشد .

روش ديگري كه مي تواند جهت شناسايي خرابيهاي بالقوه استفاده شود ، مرور مدارك فرآيندهاي مشابه ، مرور مدارك شكايات مشتري ، مدارك مربوط به ضمانت محصول ، سوابق كيفي ، مدارك DFMEA  و ديگر اسناد موجود است .

خرابيهاي بالقوه مي توانند مواردي باشند مثل : بازنشدن ، نشت كردن ، پاره شدن ، شكسته شدن ، كوچك بودن ، بزرگ بودن ، پليسه داشتن ، خم شدن ، تغيير شكل دادن .

11 ) آثار حالات خرابي بالقوه : منظور ، اثر حالت خرابي موردنظر بر عملكرد / وظايف / نيازمنديها است . آثار خرابي برحسب آنچه مشتري توجه يا تجربه مي كند ، تشريح مي شود .

اثر خرابي ممكن است متوجه محصول ، فرآيند / عمليات بعدي ، مشتري و يا قوانين دولتي و مقررات ايمني گردد .

براي مصرف كننده ، آثار بايد برحسب عملكرد محصول / سيستم بيان شود .

مثل : كارنكردن ، تنظيم نشدن ، صداكردن ، پايدارنبودن ، ضاهر نامناسب داشتن .

براي شناسايي آثار يك خرابي بالقوه مي توان سوالات ذيل را مطرح نمود :

-         اثر اين خرابي براي مشتري چيست .

-          نتيجه اين خرابي براي مشتري چه خواهد بود .

و يا اسناد ذيل را بررسي كرد :‌ مدارك فرآيندهاي مشابه ، شكايات مشتري ، مدارك ارائه خدمات پس از فروش ، مدارك مربوط به ضمانت كالا ، سوابق كيفي ، مدارك DFMEA  و ديگر اسناد موجود .

براي عمليات بعدي ، آثار مي تواند برحسب عملكرد فرآيند بيان شود .

مثل : مونتاژ نشدن ، وصل نشدن ، آسيب زدن به دستگاه ،‌ مخاطره جاني

12 ) شدت :

شدت برآوردي از ميزان جدي بودن تاثير حالت خرابي بالقوه برمشتري است . انواع آثار خرابي در جدولي در ده گروه ، برحسب شدت اثر نامطلوب دسته بندي مي شوند و به ترتيب نمره هاي 1 تا 10 به دسته ها اختصاص داده مي شود .

13 ) طبقه :

براي طبقه بندي مشخصه هاي خاص محصول يا فرآيند مانند بحراني ، مهم ، ايمني و مقررات جهت توجه بيشتر مورد استفاده قرار گيرد ، هنگامي استفاده مي شود كه تامين شرايط ايمني ، دولتي و يا ويژگيهاي خاص محصول / فرآيند مورد نياز مشتري در ميان باشد .

در ستون طبقه فرم ، متناسب با هر يك از عملكردها / وظايف / نيازمنديهاي فرآيند كه قبلا و يا در PFMEA  ويژه تشخيص داده شده كد / سمبل درج مي گردد .

14 ) علل خرابيهاي بالقوه :‌

عواملي مي باشند كه موجب وقوع خرابي مذكور مي شوند .

تكنيكهاي شناسايي علل خرابي :‌ روش همفكري ، نمودار درختي عيوب ، آناليز علت و معلول ، نمودار درجه وابستگي طرح سوال چرا بصورت متوالي ، يك روش ريشه يابي علل وقوع خرابي است .

15 ) وقوع :

برآوردي از ميزان احتمال وقوع ، براي هريك از علل خرابي مندرج در ستون چهارده فرم است .

براي تعيين نمره وقوع هر علت ، از جدول خاصي استفاده مي شود كه در آن با دسته بندي انواع احتمال وقوع در ده گروه ، برحسب احتمال وقوع / رخداد ، به دسته ها به ترتيب نمره هاي يك تا ده اختصاص داده مي شود .

16 ) كنترل فرايند جاري :

كنترلهايي كه در حد امكان ار وقوع حالت خرابي پيشگيري مي كنند و يا در صورت وقوع حالت خرابي آن را شناسايي

مي كنند .

در حالت كلي سه نوع كنترل وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار گيرند :

1 ) كنترل هايي كه از وقوع حالت / آثار خرابي پيشگيري مي كند و يا نرخ وقوع آنرا كاهش مي دهد .

2 ) كنترل هايي كه علل خرابي را تشخيص داده و زمينه اتخاذ اقدامات اصلاحي را فراهم مي كند .

3 ) آنهايي كه حالت خرابي را شناسايي مي كند .

همواره كنترل هاي نوع اول بر دوم و دوم بر سوم ترجيح دارند .

در اين قسمت براي هر يك از علل / حالت خرابي بالقوه ، كليه كنترل هاي موجود فرآيند كه بر شناسايي علل / حالت خرابي موثر مي باشند ، به تفكيك درج مي گردند .

17 ) شناسايي :

برآوردي از مقدار توانايي مجموعه روشهاي كنترل فرايند براي شناسايي علل / حالت خرابي بالقوه قبل از انتقال به / شناسايي توسط مشتري است .

براي تعيين نمره شناسايي يك مجموعه ، روشهاي كنترل فرايند ، از جدولي استفاده مي شود كه در آن با دسته بندي انواع احتمال شناسايي در ده گروه ، برحسب احتمال شناسايي علل ، حالت خرابي ، به دسته ها به ترتيب نمره هاي يك تا ده اختصاص داده شده است .

براي هر يك از مجموعه روشهاي كنترل فرآيند مندرج در ستون شانزده قابليت علل / حالت خرابي آن مشخص شده و نمره شناسايي متناظر با آن از جدول ارزيابي شناسايي تعيين و ثبت مي گردد .

18 )  نمره اولويت ريسك RPN  :

؟

اين عدد بايد برمبناي اولويت بندي حالات خرابي باشد .

RPN  مي تواند رقمي بين 1 تا 1000 باشد .

هدف از آناليز حالات خرابي بالقوه ، كاهش ارقام RPN  است . راه مشخص كاهش RPN  كاهش نمره شدت ، وقوع و شناسايي مربوطه است .

19 ) اقدامات پيشنهادي :

انجام دادن فعاليتهايي كه منجر به حذف و يا كاهش خرابيهاي بالقوه مي شود .

هدف :‌ كاهش رتبه وقوع ، شدت يا شناسايي

بدون اتخاذ اقدامات اصلاحي موثر و مثبت ، يك PFMEA  خوب تهيه شده ارزش كمي خواهد داشت .

-         براي كاهش احتمال وقوع ، تجديدنظر در فرآيند / طراحي لازم است .

-          براي كاهش رتبه شدت ، تجديدنظر در طراحي / فرآيند الزامي است .

-          براي كاهش رتبه شناسايي ، با تغيير سيستم مي توان احتمال تشخيص را افزايش داد . افزايش كنترل ها يك اقدام اصلاحي اساسي نيست و فقط به عنوان يك راه حل كوتاه مدت مي بايست استفاده گردد . در اين قسمت اقدامات پيشنهادي جهت حذف / كاهش / كنترل علل / خرابي هاي بالقوه به ترتيب براي هر RPN  ، ثبت مي گردد .

20 ) مسئوليت و تاريخ تكميل :

براي هر يك از اقدامات پيشنهادي مندرج در ستون نوزده ، نام شخص / سازمان مسئول اجراي اقدام مذكور و تاريخ تكميل اجراء درج گردد .

21 ) اقدامات انجام شده :

توضيح مختصري از اقدامات انجام شده و تايخ موثر واقع شدن .

22 ) RPN  حاصله :

پس از انجام اقدامات مندرج در ستون 21 ، نمره هاي شدت ، وقوع ، شناسايي تعيين شده قبلي مورد ارزيابي مجدد قرار مي گيرد . و پس از محاسبه RPN  حاصله ، نتايج در ستونهاي مربوطه درج مي شود . اگر براي مواردي هيچ اقدام اصلاحي اتخاذ نشده ، ستون RPN  حاصله خالي گذاشته مي شود .

چند نكته :

1 )‌ در حالت كلي :

-         براي يك آيتم چندين وظيفه / نيازمندي مي تواند وجود داشته باشد .

-          براي يك نيازمندي / وظيفه چندين حالت خرابي بالقوه مي تواند وجود داشته باشد .

-          يك خرابي بالقوه مي تواند داراي چندين اثر باشد .

-          علتهاي مختلفي مي تواند موجب يك خرابي شود .

-          چندين روش كنترل / شناسايي براي يك حالت خرابي مي تواند وجود داشته باشد .

-          براي هر خرابي ، فقط يك نمره شدت وجود دارد .

-          براي يك علت ، فقط يك نمره وقوع وجود دارد .

-          براي مجموعه روشهاي كنترل / شناسايي يك علت / خرابي ، فقط يك نمره شناسايي وجود دارد .

-          ممكن است هيچ روش كنترل / شناسايي براي يك علت / خرابي وجود نداشته باشد .

-          ممكن است روشهاي كنترل / شناسايي موجود فقط قادر به شناسايي حالت خرابي و نه علت خرابي باشد .

-          ممكن است علل يك خرابي شناسايي نشده و يا مورد توجه نباشند .

-          چنانچه در مواردي ميزان شدت وقوع و شناسايي قابل تعريف نباشند با حساسيت برخورد شده و رتبه ها به هركدام از موارد ياد شده داده مي شود .

2 ) مجموعه عللي كه در كنار هم موجب يك خرابي مي شوند ، بعنوان يك علت مدنظر قرار مي گيرند .

3 ) يكي از اهداف اصلي PFMEA  شناسايي علل خرابيهاي بالقوه و تعيين RPN  مربوطه است . در غير اينصورت ، RPN  براي خرابي بالقوه تعيين مي گردد .

4 ) براي هر وظيفه / نيازمندي / عملكرد ، براساس مجموعه آثار همه خرابي هاي بالقوه آن ، طبقه آن تعيين مي گردد .

5 ) با توجه به اينكه نرخ احتمال وقوع براي يك اثر خرابي يا علت آن شناسايي مي شود و نيز روشهاي كنترلي / شناسايي براي شناسايي يك اثر خرابي يا علت آن وجود دارند ، بنابراين :

نمره وقوع متناظر است با يك علت يا يك اثر خرابي

لذا در حالت كلي سه وضعيت قابل تحليل وجود دارد :

A ) براي يك خرابي يك وظيفه آيتم ، نمره شدت تعيين شده است . براي يك علت خرابي ، نمره وقوع تعيين شده است .

براي مجموعه روشهاي كنترل علت فوق ، نمره شناسايي تعيين شده 

؟

B ) براي يك خرابي يك وظيفه آيتم ، نمره شدت تعيين شده است . علل خرابي فوق شناسايي نشده و يا مورد توجه نيستند .

نمره وقوع خرابي فوق تعيين شده است . براي مجموعه روشهاي خرابي فوق ، نمره شناسايي تعيين شده است .

؟

C ) براي يك اثر خرابي يك وظيفه آيتم ، نمره شدت تعيين شده است . براي يك علت خرابي فوق ، نمره وقوع تعيين شده 

است .

براي خرابي فوق ، مجموعه روشهاي كنترل وجود دارد و نمره شناسايي آن تعيين شده است .

؟

 

(( پمپ ))

پمپ عامل تبديل انرژي مكانيكي به هيدروليكي است كه اين انرژي به صورت فشار ؟      اندازه گيري مي شود . تقسيم بندي پمپها براساس وظيفه ، جنس ، مكانيزم حركت ، طريقه اي كه در فضا قرار مي گيرد و يا براساس نحوه عملكرد آنها يعني شكل جابجايي سيال انجام مي شود .

انواع پمپها :‌

1 ) ماشينهاي توربيني : پمپهاي جريان محوري ، پمپهاي جريان شعاعي ( سانتريفوژ )‌  ، جريان محوري و شعاعي (‌ تركيبي )

2 ) پمپهاي جابجايي مثبت : حجم سيال درون پمپ از يك حجم افزاينده در منطقه ورودي به حجم كاهنده در قسمت خروجي تغيير مي يابد .

؟    بستگي خطي با سرعت دوراني دارد .                                ؟

؟ = ؟   تئوري

W =حجم سيال منتقل شده در يك دور

N  = سرعت دوراني

مزايا :

-         قابليت توليد فشار زياد

-          دارا بودن ابعاد نسبتا كوچك

-          راندمان حجمي بالا

-          تغييرات بازدهي كم در يك ميدان فشار وسيع

-          ميدان عملكرد وسيع يعني مي تواند در سرعتهاي مختلف و فشارهاي متفاوت از كارآيي خوبي برخوردار باشند .

2- الف : پمپهاي رفت و برگشتي ( پيستوني ) :

شامل سيلندر و پيستون كه انتقال حركت پيستون در آنها توسط لنگ و شاتون صورت مي گيرد ، داراي سوپاپهاي ورودي و خروجي جهت كنترل سيال هستند و فشارهاي بالا را تحمل مي كنند اما سرعت آنها كم است .

( حداكثر 500 دور بر دقيقه )

2-ب : پمپهاي دوار : افزايش فشار توسط چرخش و يا چرخش همراه با لرزش صورت مي گيرد .

هر پمپ از يك پوسته ثابت و يك قسمت دوار به نام روتور تشكيل مي شود ، كه روتور مي تواند به شكل هاي ايميلري ، دنده اي پره اي و يا به فرم پيچي و غيره باشد .

سيال ورودي بوسيله پره ها ، دنده ها و يا پيستون ها در بدنه محبوس گشته و توسط حركت دوراني به سمت دريچه خروجي منتقل و از آنجا تحت فشار به بيرون هدايت مي شود . حجم سيال جابجا شده ارتباط مستقيم با سرعت جردش روتور داشته و مستقل از فشار توليد شده است .

ارتباط مستقيم ؟     با سرعت گردش روتور و بي ارتباط بودن ؟    از فشار دهش ،‌پمپهاي دوار را از سانتريفوژ و ديگر پمپهاي توربيني جدا مي كند . ضمنا ؟     يكنواخت و آرامي كه پمپهاي دوار برقرار مي سازد آنها را كاملا از پمپهاي پيستوني كه ؟ 

غيريكنواخت و متناوب ايحاد مي كنند ، متمايز مي سازد . تلفات داخلي پمپهاي دوار شامل نشتي هاي سيال از لابلاي قطعات

مي شود كه در فشارهاي بالا ميزان نشتيها و نتيجتا تلفت داخلي پمپ افزوده و ؟   كم مي شود . براي جبران تلفات لازم

مي شود سرعت گردش روتور را بالاتر برد تا به ؟    خواسته شده دست يافت . پس سرعت گردش پمپ هاي دوار بيش از پمپ پيستوني است .

ميزان عملكرد پمپهاي دوار :

پمپهاي دوار فقط براي سيالاتي كه عاري از ذرات جامد هستند ، مناسبند . چون ذرات جامد در فواصل ؟       بسيار كم بين قطعات باعث سايش و خرابي پمپ مي شوند . پس كار عمده آنها پمپاژ سيالات تميز از دقيق تا غليظ مي باشد .

پمپهاي دوار خودمكش هستند و مي توانند گازها يا هوايي را كه در داخل سيال حل شده به راحتي همراه سيال پمپ نمايند و البته نسبت مقدار گاز حل شده و موجود از ؟   پمپ كاسته خواهد شد . كاهش ؟‌    با افزايش خلاء ورودي پمپ افزايش مي يابد .

؟      تئوري ( ؟ )  برابر است با حجم سيال جابجا شده توسط پمپ در واحد زمان  ، در حاليكه ارتفاع يا هد ديناميكي ( جمع جبري ارتفاع مكش و دهش ) صفر باشد و ؟    واقعي ( ؟  )  مساوي با  ؟    تئوري منهاي نشتيهاي داخلي است . نشتي فقط مربوط به ارتفاع ديناميكي است و وقتي كه قطعات پمپ ، ساختماني سخت داشته و تلرانس هاي بين آنها دقيق باشد كه خواهد بود .

نشتي يا افزايش ارتفاع ديناميكي يا فشار در پمپي كه قطعات آن از جنس نرم بوده و تلرانس هاي آن زياد دقيق نيستند ، افزايش خواهد يافت .

قدرت مصرفي پمپ با افزايش سرعت در ارتفاع ثابت يا با افزايش فشار در سرعت ثابت تغيير خواهد كرد .

راندمان پمپهاي دوار :

1 ) راندمان حجمي Volumetric Efficiency  :

از لحاظ تئوري در پمپهاي جابجايي مثبت در دوز ثابت مقدار سيال جابجا شده مستقل از فشار سيستم بوده و ثابت است . ولي بايد درنظرداشت كه عملا هنگاميكه فشار سيستم افزايش مي يابد ، برميزان نشت مكانيزم هاي پمپ بين دهش و مكش افزوده مي شود و نتيجتا باعث كاهش شدت جريان خروجي مي گردد . درجه اين كاهش ، راندمان حجمي ناميده مي شود .

 

 

پمپهاي پيستوني راندمان حجمي بالاتر از 90% و پمپهاي دنده اي و پره اي حدود 80% دارند .

2 ) راندمان كلي Overall Efficiency  :

    

 

 

 

3 ) راندمان مكانيكي Mechanical Efficiency  :

نسبت راندمان كلي به راندمان حجمي . راندمان مكانيكي در اثر اصطكاك و فرسايش در اجزاء داخلي پمپ بوجود مي آيد .

 

عملكرد پمپ بستگي به توانايي حجمي و راندمان مكانيكي آن دارد .

محدوده فشار :

هيچ تئوري براي حد بالاي فشار در پمپي با قطعات سخت و با استحكام وجود ندارد . هر چند كه پمپ با فشار نامحدود باعث كاهش محسوسي در راندمان پمپ مي شود .

تاثير غلظت :

راندمان با تغييرات غلظت به طور محسوس تغيير مي كند . قدرت موردنياز پمپ نيز به ناچار تغيير مي كند .

راندمان با افزايش غلظت سيال به علت تغيير حالت جريان كم مي شود . اگر از يك حدي سرعت گردش روتور بالاتر برود ، به دليل آنكه سيال براي پر كردن محفظه پمپ وقت كافي نخواهد داشت باعث شكستگي در جريان سيال خواند شد .

اگر در يك پمپ مشخص مسئله پمپاژ مايع غليظ مطرح باشد ، با پائين آوردن سرعت و در نتيجه ؟   اين امر ممكن خواهد شد كه باعث پائين آمدن راندمان پمپ مي شود .

اگر راندمان بالا مطرح باشد بايد با استفاده از تغيير شكل مطلوب ترشكل روتور ،‌راندمان بالا را حفظ نمود .

جهت پمپاژ يك سيال غليظ يا بايد بوسيله يك جعبه دنده به سرعت گردش ايده آل دست يافت ( با كاهش صحيح سرعت و حفظ يك راندمان خوب )‌ و يا با افزايش قدرت ورودي پمپ ؟    مورد نياز را تامين نمود .

( حفظ قدرت ورودي ولي با كاهش سرعت دوراني موتور و به همان نسبت هم كاهش ؟   و يا حفظ ؟    دلخواه ولي افزايش قدرت ورودي )

براي غلظتهاي زياد از طرحهاي مخصوص پمپ دوار مانند پمپ پيچي استفاده مي شود و يا پمپاژ با سرعتهاي خيلي پائين گردش روتور را امكان پذير خواهد شد ، در اين قبيل موارد تنها راه افزايش ؟     ، بزرگ گرفتن اندازه پمپ است ، بطوريكه هرچند سرعت سيال كم است ، ولي نسبت ؟   و راندمان كار پمپ بالا نگه داشته مي شود . پمپهاي دوار استاندارد ممكن است قادر باشند تا غلظتهاي 1000 تا 2000 centistocks  را با كاهش سرعت گردش روتور كمتر از 50% ، يعني با حفظ حداقل نصف سرعت گردش روتور و حتي با كاهش بيشتر سرعت گردش روتور تا غلظت centistocks 2000  را پمپاژ نمايند .

؟   و نشتي در پمپهاي دنده اي :

؟    تئوري (    )  را از جابجايي سيال در هر دور مي توان بدست آورد كه به شكل هندسي روتور بستگي خواهد داشت .

از طريق رابطه زير مي توان ؟   تئوري را براي هر نوع پمپ دنده اي محاسبه نمود :

 

 

 

 

گاهي ؟    تئوري براي پمپهاي دنده خارجي را از رابطه زير نيز محاسبه مي كنند :

 

 

 

 

 

 

براي پمپ هاي دنده خارجي معمولا ضريب ( K  ) حدود 5/1 تا 7/1 است و ؟   بر حسب توان سه واحدهاي بكار رفته در فرمول فوق بدست مي آيد . بطور مثال اگر D  و C و h  بر حسب سانتيمتر و n  برحسب دور بر دقيقه باشد واحد ؟   سانتيمتر مكعب (         )   خواهد بود .

مقدار ( K  ) براي تيپ هاي ديگر پمپهاي دوار بستگي به شكل هندسي طراحي شده روتور دارد و مي تواند فقط بوسيله حساب كردن مستقيم از مقادير تجربي محاسبه شود .

كاهش راندمان حجمي پمپ در اثر نشت دروني هنگام جريان يافتن سيال از محفظه ورودي به محفظه خروجي انجام مي گيرد و عوامل زير در آن دخيل مي باشند .

1 ) لقي محوري مابين دنده ها و سطوح يا تاقاني بالا و پائين                 ( Side Clearance  )

2 ) لقي شعاعي مابين سطح داخلي پوسته و قطر خارجي دنده               ( Body Clearance  )

3 ) لقي مابين دنده ها هنگام درگير شدن

4 ) لقي مابين بوش و محور دنده ها

واضح است كه اگر ؟   واقعي را اندازه گيري نمايند مقدار نشتي را مي توان توسط رابطه زير برآورد نمود :

                                                                       

 

 

 

بايد توجه داشت كه قسمت اعظم نشت دروني توسط دو مورد ( 1 ) و ( 2 ) صورت مي گيرد و موارد ( 3 ) و ( 4 )‌ تاثير چنداني در نشت پمپ ندارند .

نشت دروني در پمپهاي دنده اي و كليه پمپهاي جابجايي مثبت بستگي زيادي به فشار و درجه حرارت دارند ،‌ هر چه فشار بالا رود مقدار سيال برگشتي زياد مي گردد و هر چه درجه حرارت سيال زياد مي گردد ، ؟     سيال كم شده و در نتيجه نشت پمپ زياد مي شود . اين دو عامل در ؟   تئوري ناديده گرفته شده اند . فرمول ؟   عبارت بود از :

 

در عمل ، مقدار نشت از فرمول زير بدست مي آيد :

 

 

   

 

 

بنابراين ؟   واقعي عبارت است از :

 

و يا

و راندمان حجمي برابر است با :

 

و يا

كاركرد پمپ :   (( Pump Performance  ))

سه شكل زير ، نمودارهايي هستند كه تغييرات ظرفيت ( Q ) ، شيب ( S ) و ظرفيت جابجايي (‌ Qd ) را هنگاميكه فشار ديفرانسيلي درون پمپ (     )  ، و سيكوزينه مايع ( V ) و سرعت پمپ ( N ) تغيير مي كند ، را نشان مي دهند .

فرض شده كه شرايط ورودي رضايت بخش هستند و به اين دليل هيچگونه اثر ورودي بر ظرفيت پمپ در رنجهاي رسم شده وجود ندارد . اينگونه فرض مي شود كه سيال ، سيال نيوتني باشد . و همينطور مايع تراكم ناپذير فرض مي شود .

در شكل I اينگونه فرض مي شود كه لزجت در يك نقطه نسبتا پايين ، ثابت است ، تقريبا مثل لزجت آب و همينطور فرض مي شود كه سرعت در ريج سرعت نرمال پمپ است .

در شكل ؟  اينگونه فرض مي شود كه لزجت ثابت و نسبتا پايين است و فشار در رنج فشار نرمال پمپ مي باشد و در شكل ؟     فرض اين است كه هم سرعت و هم فشار مقادير نرمال پمپ را دارند .

در نمودار ؟  تغييرات ؟  و Q و S  با فشار ؟   در يك پمپ واقعي به وسيله خط چين نشان داده شده است . يكي از فرضيات مهم اين است كه اندازه لزجت مايع ، هنگاميكه لغزش زياد مي شود ، با فشار مستقيما زياد مي شود . خط هاي مطلق ، رفتارهاي ايده آل هستند ، با اين فرض كه اثرات ثانويه در نظر گرفته نشوند .

قابل توجه است كه در فشار ؟  ، S  صفر است و Q  برابر ؟  مي باشد . با افزايش فشار ، S  افزايش مي يابد تا هنگاميكه در فشاري مثل B  ، S  برابر با ؟   مي شود . اگر فشار حقيقي از اين مقدار بالاتر برود ،  S از ؟  بالا مي زند و جريان واقعي درون پمپ از خروجي به ورودي خواهد بود كه باعث بوجود آمدن يك Q  منفي مي شود .

هر چند كه پمپهاي روتوري به طور نرمال هيچ وقت به اين محدوده نمي رسند ، اما شرايط نقطه B  ممكن است هنگامي كه سوپاپ عمل نمي كند بر ؟  خروجي پمپ را مسدود نمايد . فشار B  آن هنگام با فشار (( نقطه مرگ )) كه بوسيله يك پمپ روتوري ( هنگاميكه خط خروجي آن مسدود شده است ) پيشرفت كرده ، بيان مي شود .

داده هاي فشار B  معمولا در نمودارهاي مقادير اكثر سازندگان پمپ موجود نمي باشد ، به دليل اين كه معمولا اين فشار بسيار فراتر از مقادير فشار نرمال پمپ براي كارآيي موثر است .

در طراحي پمپ بايد داراي برنه انعطاف پذير ( Flexible Member  ) باشد . در اين حالت فشار سريعا به جايي خواهد رسيد كه در آن انحنا از حد بيشتر مي شود و فشاري كه در آن 0 = Q  است ، به سرعت فرا مي رسد .

اين موضوع در نمودار به وسيله خطوط خط چين نمايش داده شده است . اينگونه پمپها يك فشار ماكزيمم محدود كننده ، بوجود مي آورند كه بوسيله پمپ تا نقطه مرگ پمپ مي تواند پيشرفت نمايد .

در پمپهاي با روتور سخت و صلب ، افزايش بيش از حد فشار ، روتورها را در شرايط سخت برخورد با ديواره نشيمنگاه قرار مي دهد كه باعث كاهش ابعاد مي شود . نتايج اين كارها به وسيله خط چينها كه از منحنيهاي Q و S  خارج شده اند و خط ؟ 

و فشار را در نقطه C  قطع كرده اند نمايش داده شده است .

رفتار ديگري كه بطور نرمال در رنج داده هايي كه توسط سازندگان فراهم مي شوند ، نمي باشد ، تاثير يك فشار ديفرانسيلي مجموع منفي شبكه مي باشد . اين ممكن است از زماني تا زمان ديگر در هنگام تغيير در شرايط سيستم اتفاق بيفتد و يا اگر فشار استاتيكي مثبت متغيري بر روي ورودي كه در بعضي اوقات از تخليه يا فشار خروجي تجاوز مي كند ، وجود داشته باشد .

در اين مورد لغزش معكوس مي شود و به ضرفيت پمپ اضافه مي شود كه باعث مي شود جريان كلي در پمپ بيشتر از ظرفيت جابجايي پمپ باشد . اين بوسيله انبساط و گردش خط لغزش ايده آل در ناحيه منفي نمايش داده شده است .

قابل توجه است كه اين رفتار ممكن است به آساني هنگاميكه Qd  برابر صفر ( بخاطر ايست پمپ ) است ، بوجود آيد . در اين موارد كاربرد ، هنگام ايست جريان و هنگاميكه head  هاي فشار استاتيكي خروجي يا ورودي وجود دارند ، سوپاپ گذاري در سيستم در خارج از پمپ خيلي مهم است .

به عنوان مثال بر دريافت كننده هاي متناوب جائيكه پمپ ،‌ مايع را از منبع واقع در زير ورودي خود برمي دارد و آنرا به محل تخليه بوسيله يك سيستم پمپاژي كه ارتفاع بالاتري از منبع ورودي دارد ، مي فرستد .

اگر پمپ ، سوپاپ نداشته باشد ، هنگاميكه پمپ مي ايستد ، مايع تدريجا به سمت عقب از پمپ به منبع مايع مي رود و ممكن است خطاهاي بزرگي را در ميزان مايع انتقال داده شده بوجود آورد .

تحت همان فرضياتي كه براي شكل ؟  نشان داده شده است ، شكل ؟   يك عدم وابستگي نسبي لغزش را با سرعت هنگاميكه فشار ديفرانسيلي ثابت است ، نشان مي دهد .

سرعتي كه در آن ؟‌‌‌‌‌   برابر S 2 است ، سرعتي است كه در آن S  برابر Q  مي باشد و ؟   ظرفيت حجمي برابر با 50% مي باشد . ظرفيت حجمي با سرعت افزايش مي يابد .

شكل ؟   تاثير لزجت ( V ) را بر لغزش و ظرفيت پمپ روتوري نمايش مي دهد . در اين نمودار ويژه اينگونه فرض شده است كه فشار ، سرعت و لزجت ، تركيب شده اند . براي اينكه جريان را به هنگام كار پمپ ،‌ ناحيه جريان با لزجت بالا نگه دارند ، پس لغزش مستقيما به تفاوت فشار مجموع در پمپ بستگي دارد و نسبت عكس با لزجت دارد . اين در معادله ( I ) بيان مي شود جائيكه ثابت K  ، تابعي هندسي از سايز پمپ مي باشد .

 

ثابت K  بعضي اوقات ضريب لغزش ( Coefficient Slip  ) ناميده مي شود كه مي تواند بصورت ؟   نيز بيان شود ، كه آن شامل تمام ثابتهاي مورد نياز براي بيان لغزش در واحدهاي جريان مورد نظر مي باشد .

با زياد شدن لزجت ، لغزش بطور دلخواه كوچك مي شود و ظرفيت پمپ به ظرفيت جابجايي مي رسد . با كاهش لزجت ، لغزش خيلي به سرعت به ظرفيت جابجايي مي رسد و ظرفيت پمپ به سرعت به صفر يا يك مقدار منفي مي گرايد .

براي هر پمپ داده شده و براي هر سرعت پمپ ( N ) و تفاوت فشار (       ) داده شده ، يك لزجت پايين وجود دارد كه در آن لغزش جاري ، جريان موجود در پمپ به يك جريان متلاطم و آشفته تغيير مي كند .

اين غير خوشايند است كه تغييرات همزمان در همه راههاي لغزش اتفاق افتند .

در ابتداي اين اتفاق لغزش با يك سرعت بسيار بيشتر همراه با ساير تقليلات در لزجت بخاطر ارتباط جريان متلاطم به لغزش ، فشار و لزجت بيان شده در معادله (     )‌ افزايش مي يابد . جايي كه X  معمولا بين درجه 9 تا 10 مي باشد .            ؟

اگر مقدار لزجت پايين تر از آن مقداري كه براي بازده حجمي 50% نياز است ، باشد بازده حجمي (    )  با لزجت به سرعت كاهش مي يابد . ( بيان شده بوسيله نقاط تقاطع لغزش و منحنيهاي ظرفيت ) . اين نقاط تقريبا براي هر پمپ روتوري كه در ميزان مشخصي از ؟    براي لزجتي بين ؟    سانتي پوايز ( centipoise  ) و 10 ( centipoise  ) عمل مي كند ، اتفاق 

مي افتد . اگر تاثيرات ثانويه درنظر گرفته نشود ، تاثير فشار ورودي روي ظرفيت مي تواند به وضوح مشاهده گردد .

براي كاهش و تقليل مقدار لغزش به يك مقدار جزئي يا صفر اينگونه فرض مي شود كه پمپ بين محدوده فشار نرمال خود عمل مي كند و همينطور بين ؟       سرعت نرمال خود و همينطور فرظ مي شود كه لزجت به مقدار كافي بالا است .

نمودار ظرفيت به عنوان فشار ورودي در شكل ؟    با درنظر گرفتن فرضيات فوق نشان داده شده است .

هيچگونه تغييري در ظرفيت وجود ندارد تا زمانيكه فشار ورودي چنان پائين بيايد كه فشار به فشار A  در روي نمودار برسد .

اگر فشار ورودي بيشتر يا پائينتر مي بود ، ظرفيت به شكل نشان داده شده ، لغت مي كرد .

دليل اين امر در جزئيات بسيار پيچيده است اما در مفهوم بسيار ساده است . از محل ورودي تا نشيمنگاه ورودي پمپ اين افت فشار را موجب مي شود ، كه موجب يك نقطه فشار Min  در يك جا از نشيمنگاه ورودي مي شود . هنگاميكه فشار در مايع در نقطه فشار Min  ، به فشار بخار مايع برسد ، بخار شروع به شكل گرفتن در آن منطقه مي كند .

براي مثال ، اگر نصف حجم سيال حقيقي كه از نشيمنگاه ( حفره )‌  حركت مي كند بخار باشد ، آنگاه فقط نصف ظرفيت نرمال حجم مايع در نشيمنگاه ( حفره ) خروجي در دسترس است و ظرفيت ( Q ) نيز به تبعيت كاهش مي يابد . يك افزايش در سرعت ممكن است وسيله اي براي افزايش در ظرفيت باشد . اين مي تواند افت فشار را بين محل ورودي و نشيمنگاه ورودي افزايش دهد و متقابلا افزايش فشار مطلق ورودي را به همراه داشته باشد . ( كه در محل ورودي اندازه گيري مي شود ) كه در آن ظرفيت شروع به افت مي كند . ( فشار A ) . اگر سرعت و ظرفيت ثابت بودند و لزجت افزايش مي يافت ، افت فشار بين محفظه ورودي و نقطه فشار Min ، در نشيمنگاه ورودي با لزجت افزايش مي يافت . اين همچنين مي تواند باعث حركت نقطه فشار A به فشار مطلق ورودي بالاتر شود . عمليات يا يك فشار ورودي مطلق كمتر از فشار A براي هر سرعت و لزجت داده شده معمولا بخاطر افت در ظرفيت با عدم رضايت همراه است .

براي مايعات با لزجت پايينتر ، جائيكه اضمحلال و فروريختن حبابهاي بخار ، ممكن است اندكي سريع شكل پذيرد ، يك مقدار قابل ملاحظه از خرابيها ممكن است حتي بر روي بدنه و يا سطوح روتور بوسيله كاديتاسيون ممكن است حتي هنگاميكه فشار مطلق ورودي از فشار A بيشتر باشد ، اتفاق بيافتد . حفره هاي ورودي ، مخصوصا جائيكه جهت جريان در دوروبر گوشه هاي تيز ، به سرعت عوض مي شود ،‌ مكانهاي خوبي براي بوجود آمدن كاديتاسيون هستند .

براي هر لزجت داده شده ، يك حد بالا از سرعت كه پمپ بايد در آن محدوده عمل كند ، وجود دارد .

فشار ورودي ممكن است اين اجازه را بيابد كه به زير فشار A ، بدون زوال و بدترشدن كار پمپ ، به آرامي نزول كند . هر چند ، يك نقطه كه در آن فشار براي عملكرد رضايت بخش پمپ ،‌ بسيار پايين بيايد ، وجود دارد .

اين فشار ، فشار ورودي موردنياز شبكه (      )‌  را تعيين مي كند ، البته براي پمپ خاص و شرايط عملكردي خاص . براي هر دسته از شرايط عملكردي داده شده ، فشار ورودي موردنياز شبكه ، يك محدوديت اصلي و عمده در سرعت پمپ است . محدوديت عمده بعدي در سرعت عملكرد پمپ ، فشار خروجي پمپ مي باشد . در هر كاربرد پمپ مقداري تلفات اصطكاكي در سيستم خروجي وجود دارد . حتي اگر خروجي پمپ به هواي آزاد راه داشته باشد ، كاهش فشار بين برخي از نقاط ماكزيمم فشار در محفظه خروجي پمپ و خود خروجي پمپ ، وجود دارد .

(( سيستمهاي خنك كننده خودرو ))‌

(( مكانيزم كلي خودروها ))

يك خودرو مجموعه اي از قطعات بسيار زيادي است كه در ارتباط صحيحي با هم قرار گرفته و نتيجتا هدف دلخواهي را بوجود مي آورد . بنابراين وقتي به قطعات متشكله آن نگاه مي كنيم ، تعداد زيادي لوله ، سيم ، قطعات فنري ، بستهاي فلزي قطعات مختلف ثابت و متحرك را در نظر مي گيريم و هنوز نمي توانيم قطعات داخلي كه از چشم ما پوشيده است را رويت نمائيم . بطور متوسط 130000 قطعه مختلف در يك اتومبيل وجود دارد كه حدودا 1500 قطعه آن متحرك بوده و با شرايط خاص و با تلرانهاي كم به ؟   ميليمتر و يا حتي كمتر نيز مي رسد با يكديگر كار مي كنند . حدود 60 ماده مختلف از فولاد گرفته تا

نيكل ، نايلون ، مقوا و غيره در يك خودرو به كارگرفته شده است .

تقسيم بندي قسمتهاي مختلف يك خودرو :

قسمتهاي مختلف يك خودرو را مي توان به هفت گروه تقسيم بندي كرد :

1 ) گروه توليد قدرت يا موتور :‌ در اين واحد انرژي شيميايي به انرژي مكانيكي تبديل مي شود ،‌ در اثر اين فعل و انفعال و سوختن هيدروكربن ها حرارت به بالاتر از 700 درجه سلسيوس مي رسد كه به علت انتفاعي فقط ؟   حرارت توليد شده به انرژي مكانيكي تبديل مي شود و بقيه به صورت انرژي آزاد شده در هوا ، گرم كردن آب و خروج از اگزوز تلف مي شود .

2 ) گروه انتقال قدرت : اين مجموعه وظيفه دارد قدرت توليد موتور را به چرخها انتقال دهد .

3 ) گروه فنربندي و تعليق

4 ) گروه چرخ بندي و ترمزها

5 )‌ گروه بدنه و شاسي

6 ) گروه الكتريكي

7 )‌ گروه هدايت و فرمان

اساس كار موتورهاي چهار زمانه :‌

اولين موتور احتراق داخلي بنزيني در سال 1875 ميلادي بوسيله يك مهندس آلماني بنام اتو ساخته شد . در موتور چهار زمانه يك دوره ( سيكل ) كاري در چهار ضربه يا كورس انجام مي گيرد . يعني براي به وقوع پيوستن كار مكانيكي در هر سيكل چهار مرتبه پيستون بطرف بالا و پايين حركت مي كند (‌ دو حركت به بالا و دو حركت به پايين )‌

نحوه عملكرد به اختصار به اين صورت است كه پيستون ناشي از حركت ميل لنگ در داخل محفظه سيلندر از بالا به پايين حركت كرده و با بزرگ شدن حجم بالاي پيستون و باز شدن سوپاپ گاز مخلوطي از سوخت و هوا وارد سيلندر شده و در حركت برگشت پيستون از پايين به بالا و بسته شدن سوپاپ و دريچه گاز مخلوط هوا و سوخت در فضاي كوچك فشرده شده و با ؟  

زدن شمع در زمان موردنظر مخلوط سوخت و هواي متراكم شده منفجر مي گردد . پس از انفجار پيستون از بالاترين نقطه به طرف پايين حركت كرده و بوسيله شاتون ميل لنگ را به حركت در مي آورد و در كورس بعدي پيستون از طرف پايين به بالا ، سوپاپ دود باز شده و پس مانده هاي حاصل از احتراق موتور را ترك مي كنند .

((‌ هدف از طراحي سيستم خنك كنندگي در خودروها ))

در كليه موتورها اعم از موتورهاي ديزلي و بنزيني در اثر تراكم و انفجاري كه در داخل سيلندرها صورت مي گيرد گرما و حرارت قابل توجهي توليد مي شود . زيادي حرارت در موتور باعث تلف شدن نيروي آن و سبب كاهش قدرت موتور

مي گردد . از طرفي قطعات زيادي در موتور خودروها وجود دارد كه نسبت به هم حركت نسبي داشته و در اثر نيروي مالشي ايجاد شده سطوح تماس آنها در معرض خطر فرسايش قرار مي گيرند ، لذا مايع و موادي جهت خنك كردن سيستمهاي داخلي موتور و به منظور روانكاري قطعات و جلوگيري از اصطكاك بين آنها و زنگ زدگي ، خوردگي و رسوب گرفتن قطعات بايستي وجود داشته باشد .

(( سيستم خنك كنندگي بوسيله آب و باد حاصل از پروانه ))

براي خنك كردن برنه خارجي موتور توسط كانالهاي آب پشت سيلندر و سرسيلندر از آب در اطراف سيلندر و سرسيلندر در مجاري مخصوص حركت كرده و پس از گرفتن گرماي سيلندر در مجاري مخصوص حركت كرده و پس از گرفتن گرماي سيلندرها به سرسيلندر هدايت شده و از طرفي گرماي محفظه احتراق و سوپاپها را نيز گرفته و بوسيله لوله پلاستيكي از بالا به رادياتور

مي ريزد و بدين وسيله در بالارفتن درجه حرارت موتور و ايجاد ضايعات در سيلندرها ، پيستونها ،‌سوپاپها و خراب شدن روغن موتور جلوگيري مي كند .

مي توان گفت كه 60% از عمل خنك كردن قطعات را آب انجام مي دهد . چون در قسمتهاي داخلي موتور گرماي زيادي بوجود مي آيد و قطعات در معرض اصطكاك و سايش زيادي قرار دارند و همچنين اب در دماي بالاتر از 100 درجه تبخير شده لذا آب نمي تواند اصطكاك بين قسمتهاي داخلي موتور را برطرف كند ،‌ لذا از روغن به دليل بالاتر بودن نقطه تبخير آن نسبت به آب و مواد شيميايي موجود در روغن در مقابل اصطكاك و فرسايش قطعات براي روانكاري آنها استفاده مي گردد .

((‌ سيستم خنك كنندگي داخل بلوكه سيلندر موتور بوسيله روغن ))

قطعات داخلي موتور ، ميل لنگ يا تاقانهاي اصلي و متحرك ، ميل سوپاپ و يا تاقانهاي آن ، زنجير تايمينگ پيستونها ، و ساير قطعات كه در پايين موتور قرار دارند ، گرماي خود را بوسيله روغن انتقال مي دهند .

از طرفي براي تقليل تاثير نيروي اصطكاك در بعضي از مواضع متحرك موتور كه سرعت عمل اصطكاك در آنجا آنقدر زياد است كه بدون روغنكاري صحيح نيروي مالشي بوجود آمده بعضي از قطعات را ذوب نموده و موجب انبساط ديگر شده و نتيجه آن جوش خوردن قطعات به هم و متوقف شدن موتور مي باشد (‌ كه اصطلاحا گريپاژ گويند ) از روغن استفاده مي گردد .

وظايف مورد انتظار روغن موتور :‌

1 )‌ عدم مقاومت زياد در موقع استارت زدن

2 ) روغنكاري كارتل در همه شرايط و جلوگيري از فرسايش قطعات

3 ) كاهش نيروي اصطكاك و تلفات قدرت اصطكاكي موتور

4 ) جلوگيري از خوردگي قطعات به علت اسيدي شدن محيط كه در اثر گوگرد حاصل از احتراق مي باشد .

5 ) شستشوي رسوبات و تخليه آنها از بين قطعات

6 ) خنك كاري قطعات گرم .

7 ) آب بندي محفظه احتراق نسبت به كارتل

8 ) كف نكردن و عدم توليد حباب در مدار روغنكاري

9 ) جلوگيري از زنگ زدن قطعات

10 ) تنظيم ويسكوزيته در مقابل درجه حرارت محيط

11 ) معلق نگه داشتن ذرات شناور خارجي در روغن و پاك كردن و شستشوي موتور

12 ) آب بندي قطعات و گرفتن ضربات در حين انجام اعمال مكانيكي قطعات

اگر به هر دليلي ارسال روغن به مدار روغنكاري قطع شود ، گرماي قطعات به سرعت افزايش يافته و در اثر افزايش نيروي اصطكاك فرسايش شديدي در موتور ايجاد مي شود .

سيستم روغنكاري :‌

گردش قطعات متحرك موتور و اصطكاش بين آنها ، باعث ايجاد حرارت و گرماي زياد مي شود . گرما سبب انبساط و چسبيدن قطعات متحرك موتور شده و در اين صورت افزايش حرارت ممكن است قطعات به هم چسبيده و موتور گريپاژ كند .

روغنكاري علاوه بر كاهش اصطكاك و جلوگيري از تماس مستقيم در قطعه در حال حركت موجب خنك شدن قطعات نيز

مي شود .

قسمتهاي تشكيل دهنده سيستم روغنكاري :

1 )‌ توري يا صافي اوليه

2 ) اويل پمپ

3 ) سوپاپ كاهش فشار Oil Pump

4 ) فيلتر روغن

5 ) سوپاپ ؟  پاس فيلتر

6 ) مجاري روغن يا كانالهاي روغن

7 ) فشارسنج روغن يا ؟     روغن

8 ) ميل اندازه گيري روغن

9 ) كارتل

10 ) سيستم تهويه كارتل

اويل پمپ ( پمپ روغن )

الف : دنده خارجي               Spur Gear Pump

ب : دنده داخلي     Generated Rotor Pump

سوپاپ كاهش فشار اويل پمپ :

اويل پمپ طوري طراحي شده كه هنگام كاركردن موتور بيش از مقدار موردنياز براي قطعات متحرك روغن تامين مي كند . لذا براي جلوگيري از افزايش فشار روغن ، بخصوص در سرعتهاي زياد موتور ،‌سوپاپي جهت كاهش فشار درنظر گرفته شده است .

سوپاپ كاهش فشار معمولا از يك ساچمه و فنر يا از يك پيستون و فنر تشكيل مي شود ، هنگاميكه فشار روغن كم است فنر به ساچمه يا پيستون فشار اورده و محل خروج اضطراري روغن را مي بندد ، اما در صورت افزايش فشار روغن فنر جمع شده و نتيجتا روغن اضافي از مجراي فرعي گذشته و به كارتل باز مي گردد .

علل پايين بودن فشار روغن در سيستم روغنكاري موتور :

1 ) مقدار روغن در كارتل كم است .

2 ) فشارسنج معيوب بوده و درست كار نمي كند .

3 ) سوپاپ بغل پمپ ساچمه يا پيستون و محل نشين آنها با رسوبات روغن گرفته شده .

4 ) فنر سوپاپ بغل اويل پمپ ضعيف است .

5 )‌ روفن ازبغل يا تاقانها و يا يكي از نقاط مدار روغن ريزش مي كند .

6 ) چرخدنده هاي اويل پمپ معيوب شده اند يا به هر صورتي اويل پمپ نشستي داخلي پيدا كرده است .

7 ) توري سراويل پمپ ، بعلت ته نشين شدن رسوبات روغن گرفته شده است .

8 ) غلظت روغن كم است .

علت بالاتر بودن بيش از حد فشار روغن :

1 ) فشارسنج معيوب بوده و درست كار نمي كند .

2 ) غلظت روغن زياد است .

3 ) فنر سوپاپ بغل اويل پمپ خيلي قوي بوده و فشار آن زياد است .

4 ) لوله خروجي روغن يا مجاري آن گرفته اند .

معرفي اويل پمپ پيكان 1600 :

اويل پمپ پيكان 1600 از نوع دنده داخلي چهارپر است كه در داخل دوتور رينگي پنج پر حركت دوراني انجام مي دهد . روتور رينگي يا (‌ Drive Rotor  ) در داخل روتور رينگي پنج پر كه لنگ مي زند تغيير حجم ايجاد نموده و در محلي كه حجم زياد مي شود روغن را مكيده و از جايي كه حجم كم مي شود ،‌ آنرا تحت فشار قرار داده و به مدار پرفشار ارسال مي دارد . پمپ حركت چرخشي خود را توسط چرخ دنده مورب (‌ پنيون ) از ميل سوپاپ اخذ مي كند . پس همواره دور آن نصف دور موتور مي باشد .

در ابتداي لوله يا راهگاه مكش پمپ يك توري كه نقش صافي ( Strainer  ) را ايفا مي نمايد تعبيه شده است . شماتيك تقريبي اين پمپ در شكل صفحه بعد ملاحظه مي شود .

مقدمه


تاريخچه استانداردهاي كيفيت

فصل اول : آشنايي با استاندارد QS 9000

1-1             ) تاريخچه استاندارد

1-2             ) بخشهاي سه گانه QS 9000

1-2-1 ) بخش اول : نيازمنديهاي تدوين شده برمبناي ISO 9000

1-2-2 ) بخش دوم : نيازمنديهاي بخش خاص خودروسازي

1-2-3 ) بخش سوم : نيازمنديهاي خاص هر مشتري

1-3           ) اعم مستندات مربوط به استاندارد QS 9000

1-4            ) مجموعه نظام نامه هاي استاندارد QS 9000

1-5            ) دامنه شمول استاندارد QS 9000

1-6             )‌ مزايا و منافع حاصل از اجراي استاندارد QS 9000

1-6-1 ) مزاياي عمومي

1-6-2 ) مزاياي اختصاصي

1-7           ) مروري گذرا بر تاريخچه استاندارد QS 9000 و بازنگري هاي اعمال شده بر روي آنها

1-8           ) نمونه اي از طرح اجراي QS 9000  در شركت XYZ

فصل دوم : تجزيه و تحليل عوامل شكست و آثار آن ( FMEA  )

1-2 ) مقدمه

2-2 ) معني و مفهوم FMEA

3-2 ) تاريخچه FMEA

4-2 ) هدف FMEA

5-2 ) ويژگي FMEA

6-2 ) آثار اجراي FMEA

7-2 ) FMEA در طراحي

1-7-2 ) اجراي FMEA  در طراحي

2-7-2 ) فرم FMEA  در طراحي

8-2 ) معرفي PFMEA

1-8-2 ) تعريف

2-8-2 ) فرض ها

3-8-2 ) نتايج

4-8-2 ) چند نكته

5-8-2 ) چند نكته

فصل سوم : پمپ

1-3 ) انواع پمپها

2-3 ) ميزان عملكرد پمپهاي دوار

3-3 ) ميزان عملكرد پمپهاي دوار

4-3 ) راندمان پمپهاي دوار

5-3 ) مشخصه هاي كلي پمپهاي دوار

6-3 ) محدوده فشار

7-3 ) تاثير غلظت

8-3 ) ؟  و نشتي در پمپهاي دنده اي

9-3 ) كاركرد پمپ

فصل چهارم : سيستم هاي خنك كننده خودرو

1-4 ) مكانيزم كلي خودروها

2-4 ) اساس كار موتورهاي چهارزمانه

3-4 ) سيستم خنك كنندگي بوسيله آب و باد حاصل از پروانه

4-4 ) سيستم خنك كنندگي در داخل بلوكه سيلندر بوسيله روغن

5-4 ) وظايف مورد انتظار روغن موتور

فصل پنجم :‌ اويل پمپ

1-5 ) سوپاپ كاهش فشار Oil Pump

2-5 ) علت بالاتر بودن بيش از حد فشار

3-5 ) معرفي Oil Pump  پيكان 1600

4-5 ) معرفي چند نمونه از مراحل كاري شركت رناك قطعه توس  

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مرداد 1393 ساعت: 16:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاريخچه تفنگهاي تك تيرانداز

بازديد: 361

 

تاريخچه تفنگهاي تك تيرانداز

استفاده از هنر تك تيراندازي در ميادين جنگ سالهاي بسياري است كه معمول شده است. اصولاً در تجارب مختلف رزمي ثابت شده است كه تيراندازي و قدرت آتش سربازان عادي يك واحد رزمي در برابر دشمن چندان زياد نيست زيرا قسمت اعظم آن به هدر رفته و تعداد بسيار كمي از گلوله ها صرف زخمي كردن و يا از پاي درآوردن دشمن مي گردد. و شايد اين مسئله بدان علت باشد كه سربازان عادي خود را ملزم به آن نمي بينند كه اصول نشانه روي در تيراندازي را رعايت نمايند. و يا آن كه فكر مي كنند وقت كافي جهت اين كار موجود نيست.

مع الوصف زماني تيراندازي مؤثر و قابل توجه مي باشد كه سربازان به طرز كار سلاح آشنا بوده و مهارت كافي داشته باشند. به همين دليل، امروزه در كليه كشورهاي دنيا افرادي را به همين منظور تحت آموزش هاي ضروري قرار داده و آنها را با سلاح مجهز مي نمايند تا اثر دهي يك واحد، حتي المقدور بيشتر گردد. اين افراد تك تيرانداز ناميده مي شوند.

همان طور كه ذكر شد يك ركن تيراندازي، سلاح مربوطه مي باشد. بديهي است براي دستيابي به نتيجه بهتر لازم است، سلاح تك تيرانداز نيز مناسب كار او باشد و بتواند حداكثر بازدهي را در جنگ داشته باشد. براي اين منظور مي توان مشخصات چندي را براي سلاح هاي تك تيراندازان ذكر نمود.

1)                       قدرت كافي:  اين سلاح ها بايد قدرت از پاي درآوردن كافي داشته باشند زيرا پس از اصابت تير اول، معمولاً فرصت فرصت تيراندازي مجدد براي تك تيرانداز باقي نخواهد ماند. بنابراين لازم است با همان تير اول دشمن را از پاي درآورد.

2)                       برد زياد: جهت ثمر دهي خوب لازم است اين سلاح ها برد زيادي داشته باشند تا بتوان آنها را بر عليه هدفهاي دور نيز به كار برد.

3)                       دقت زياد: مي توان گفت دقت زياد تا حدي بستگي به ويژگي ها و مشخصات مكانيكي سلاح و خواص بالستيكي مرمي نيز دارد. براي مثال سلاحي با برد زياد سرعت اوليه بيشتري را ايجاد مي كند كه در اين صورت خط سير گلوله مستقيم تر بوده و الزاماً نشانه روي دقيق تر خواهد بود. معهذا تنها اين نكته كافي نبوده و استفاده از دستگاه نشانه روي مناسب نظير دوربين ضروري است.

4)                       خوشدستي و سهولت كاربرد: يك سلاح تك تيرانداز بايد سبك و راحت باشد. و بتوان بدون خستگي زياد آن را در مدتي طولاني به كار برد. گاهي ممكن است تيراندازها، ساعتها در انتظار شكار بمانند. به همين دليل وجود وسايلي از قبيل دوپايه، بالشتك براي گونه و قنداق لاستيكي لازم است. معهذا مسائلي مثل صداي كمتر، عقب نشيني كمتر كه مربوط به طراحي سلاح مي شود، مي توانند مؤثر باشند.

تا اواخر قرن حاضر سلاح سربازان پياده تفنگهاي گلنگدني بود. اين سلاح ها داراي خواص مناسب تك تيراندازي بودند. براي مثال داراي برد خيلي زياد، قدرت خيلي زياد و دقت جالب توجه بوده و از طرفي نسبتاً سبك وزن و خوشدست بودند. تنها ايراد آنها اين بود كه از نظر نشانه روي چندان مناسب نبودند كه اين قضيه را مي شد با نصب يك دوربين به راحتي رفع كرد. به همين خاطر تفنگهاي تك تيراندازي در اين دوره همگي سلاح هاي عادي بوده كه مجهز به دوربين شده بودند. براي مثال مي توان از تفنگهاي (M97) انفيله آمريكايي، و تفنگ ماوزر 98 آلماني نام برد. در اين دوران روسها ابتدا از تفنگهاي موسين ناگانت مدل 1891 و چندين سال بعد از مدل (M 89/0) كه كمي تغيير يافته و مجهز به دوربين جالبي بود استفاده مي نمودند. قابل ذكر است كه اكنون نيز در بسياري از كارخانجات اسلحه سازي دنيا نيز جهت تك تيراندازي از اين سلاح ها تهيه مي نمايند ولي سلاح هاي جديد سبك تر، خوشدست تر، مجهز به دوربين هاي خوب نيز مي باشند. براي مثال مي توان به سلاح هاي (FR-FI) فرانسوي، تفنگ (SP66) آلماني (كارخانه ماوزر) و بسياري تفنگهاي ديگر در دنيا اشاره نمود.

با به وجود آمدن سلاح هاي نيمه اتوماتيك، باز اكثراً از همان سلاح هاي قبلي استفاده مي شد زيرا سلاح هاي جديد داراي قدرت و برد كمتري بودند چون مقداري از گاز باروت صرف عقب راندن گلنگدن شده و صرف راندن مرمي نمي شد و به همين خاطر از دقت كمتري نيز برخوردار بودند. معهذا برخي از كشورها از سلاح نيمه اتوماتيك عادي خود با نصب دوربيني و اضافاتي استفاده نمودند. مثلاً آمريكا از تفنگ M1 خود با نصب دوربين و بالشتك روي قنداق استفاده نمود ليكن اين سلاح ها چندان فرقي نداشتند زيرا برد و قدرتشان بيشتر از تفنگهاي عادي بود و اصولاً به منظور تك تيراندازي ساخته نمي شدند.

اين مسئله باز در ظهور سلاح هاي اتوماتيك نيز به چشم مي خورد به خصوص سلاح هاي اتوماتيك به علت كنترل كمتر چندان موفق نبودند. با اين حال اكثر كارخانجات اسلحه سازي سلاح هاي اتوماتيك خود را مجهز به دوربين و احياناً دوپايه و غيره نموده و به عنوان تفنگ تك تيراندازي به كشورهاي ديگر صادر نمودند. مثلاً مي توان از تفنگ آلماني ژ-3 با دوربين، و يا تفنگهاي FN بلژيكي نام برد. ولي اين سلاح ها نيز چندان موفق نبودند زيرا گرچه تا حدودي پرقدرت هستند و برد مناسبي هم دارند ولي چندان خوشدست نيستند و به خصوص زياد سنگين مي باشند ضمناً در برخي سلاح هاي اتوماتيك اصولاً امكان اين كار چندان وجود ندارد زيرا از قدرت از پا درآوردن خيلي كمي برخوردارند (مثل كلاشينكف).

در اين زمينه روسها در دهه 50 (يا اوايل 60) تدبير جديدي انديشيدند. تا اين زمان روسها از همان تفنگ (M 1891/30) استفاده مي نمودند كه فشنگ 62/7 ميلي متري M43 كه در تفنگهاي كلاشينكف استفاده مي شود خيلي كم قدرت بوده و مناسب نيست در عوض فشنگهاي 62/7 ميلي متري زهدار قديمي كه از سالهاي قبل در ارتش روسيه به كار مي رفتند مناسب به نظر مي رسيد. بنابراين سلاحي اختصاصاً جهت تك تيراندازي با استفاده از تفنگ طراحي نمودند، ضمناً از تجربيات به دست آمده از سلاح هاي بسيار موفق كلاشينكف نيز استفاده شاياني به عمل آمد. حاصل كار تفنگي بود بسيار جالب و كارآمد به نام دراگونوف (SVD) كه اكنون در ارتش روسيه و اكثر كشورهاي بلوك شرق و بسياري از كشورهاي ديگر جهان مورد بهره برداري است.

دراين سلاح طول لوله را نسبتاً بلند گرفته بودند. اين مسئله باعث شده است كه برد اين سلاح نيز افزايش يافته و به علت خط سير مستقيم تر، دقت آن نيز خيلي زياد شود. ضمناً جهت راحت تر كردن كار تيرانداز، از نظر مسلح كردن مجدد سلاح كه در سلاح هاي گلنگدني كمي وقت گير بود، سلاح را نيمه اتومانيك تهيه نمودند (اتوماتيك ضرورتي نداشت) اين مسئله تا حدودي در كم كردن لگد سلاح نيز تأثير داشت و براي هر چه كمتر كردن عقب نشيني، شعله پوش بزرگي نيز به سر لوله متصل شد. بدنه سلاح نيز از ورقه فولادي تهيه شده و قسمتهاي مختلف آن نيز ساده و سبك وزن تهيه شد. قنداق نيز جهت سبكي بيشتر توخالي ساخته شد و به علاوه يك بالشتك هم جهت تهيه تكيه گونه تيراندازي كه خيلي مناسب است اضافه شد. مسئله مهمتر دوربين بود كه يك دوربين جالب با 4 برابر برد دقيق براي آن تهيه شد. با اين دوربين اهداف ثابت و متحرك تا مسافت 1300 متري مي توانست نشانه روي شود. ضمناً دوربين مجهز به دستگاه نشانه روي شبانه و فيلتر كشف منبع نور مادون قرمز نيز بود كه جهت رزم شبانه مناسب بود، حتي جهت رزمهاي نزديك اين سلاح مجهز به سر نيزه تفنگهاي كلاشينكف شد.

تنها ايراد اين سلاح نداشتن دوپايه است كه هنوز استفاده از آن را كمي مشكل مي كند به خصوص با توجه به طول زياد آن.

اصول به كار گرفته شده در اين سلاح از سوي كشورهاي ديگر نيز مورد بهره برداري قرار گرفت و بر اساس آن سلاح هايي تهيه شده مثلاً تفنگهاي تك تيراندازي رومانيايي و نيز يوگسلاويايي و يك سلاح فنلاندي از نظر اندازه و اصول كاركرد تقليدي از اين سلاح است ولي از نظر مكانيسم ساده تر شده و كاملاً مشابه تفنگهاي كلاشينكف توليد شده اند.

در اين اواخر كارخانه والتر در آلمان نيز از اين اصول پيروي كرده و سلاح تك تيرانداز نيمه اتوماتيك بسيار جالبي ساخت كه اصلاحاتي نيز در آن به چشم مي خورد مثلاً با قرار دادن خشاب در پشت دستگاه چكاننده طول سلاح كوتاهتر شده و نيز يك دوپايه بدان نصب كرده است و همين طور دوربين مورد استفاده در آن با بزرگنمايي بيشتر از 5/2 تا 10 برابر مي باشد كه بسيار دقيق است.

در هر حال تفنگ در اگونوف هنوز در روسيه در خط توليد قرار داشته و براي ارتش روسيه و اكثر كشورهاي بلوك شرق و نيز جهت صدور به كشورهاي ديگر جهان توليد مي شود و احتمالاً تا سالهاي آينده نيز در خط توليد باقي خواهد بود.

مشخصات و شرح ظاهر سلاح

تفنگ تك تيرانداز در اگونوف ساخت شوروي سابق و بلوك شرق بوده كه در نوع خود بهترين نمونه است. البته اين سلاح در ضمن محسنات داراي معايبي نيز مي باشد از جمله اين كه فاقد دوپايه است كه يك وسيله ضروري براي تك تيرانداز است. (البته براي اين سلاح يك سه پايه جهت استفاده در مواضع ثابت و زدن هدف نقطه اي تهيه شده است.)

در اگونوف يك سلاح انفرادي بوده و به صورت نيمه اتوماتيك (تكتير) عمل مي كند. برگه ناظم آتش آن در دو وضعيت يكي ضامن (در حالت بالا) و تك تير (در حالت پايين) قرار مي گيرد كه چنانچه اسلحه به ضامن باشد مسلح نمي شود. اين سلاح با خشابهاي 10 فشنگي تغذيه، با فشار غير مستقيم گاز باروت مسلح، و لوله آن با هوا خنك مي گردد. زماني كه در تيراندازي فشنگها تمام شود آلات متحرك عقب مي ايستد كه نشان دهنده خالي بودن خشاب است. سرنيزه اين سلاح همان سرنيزه اسلحه كلاشينكف بوده و با نصب آن از اسلحه مي توان در جنگ سرنيزه نيز استفاده نمود. شعله پوش بزرگي در سر لوله اين سلاح است كه كار پخش شعله و كاستن عقب نشيني سلاح را انجام داده و با پايه مگسك يكسره مي باشد.

اين سلاح داراي دو نوع دستگاه نشانه روي: مكانيكي و تلسكوپي است. دستگاه نشانه روي مكانيكي آن از دو قسمت: ستون درجه (روزنه ديد) كه در وسط سلاح قرار دارد و مگسك كه در جلوي اسلحه (سرلوله) تعبيه شده تشكيل گرديده است، ستون درجه از 1 الي 12 به مقياس هر عدد 100 متر مدرج شده است. قبل از عدد 1 آن حرفي نوشته شده كه اصطلاحاً به آن علامت تاكتيكي گفته مي شود اين حرف همسطح 400 متر مي باشد. مگسك اين سلاح در سمت قابل تغيير بوده و براي تنظيم انحراف در سمت و قلق گيري سلاح به كار مي رود و در هر سمت 2 ميليم قابل تغيير است، براي اين كار بايستي پيچ زير مگسك را شل نموده و حافظ مگسك را در سمت لازم حركت داده و دوباره پيچ را محكم كرد.

متعلقات:

براي هر سلاحي قطعات و وسايلي اضافي قرار داده مي شود كه سلاح را براي كارهاي ديگر به جز مأموريت سلاح- تجهيز كند از جمله:

1)              سرنيزه: با نصب سرنيزه از اين سلاح در جنگ سرنيزه مي توان استفاده نمود. سرنيزه اين سلاح همان سرنيزه تفنگ كلاشينكف است كه به صورت سيم بر نيز از آن مي توان استفاده نمود.

2)              وسايل نظافت: وسايل تنظيف اين سلاح كه تعدادي از آنها در قسمت ته قبضه تپانچه اي تعبيه شده و درپوشي با پيچ بر روي آنها بسته شده است عبارتند از:

-      ميله تنظيف

-      برس نرم و زبر

-      پيچ هرزگرد

-      روغندان

-      آچار مخصوص

3)              سه پايه: در مواقعي كه تك تيرانداز بخواهد در سنگري مستحكم و استتار شده بر روي نقطه اي و يا جاده اي كمين كند، چون تحرك كمتر شده و بيشتر بر روي يك نقطه تيراندازي مي كند از سه پايه اين سلاح كه توسط طوقه اي در قسمت ستون درجه نصب مي شود استفاده مي گردد. اين سه پايه در برد توسط طوقه اي قابل تغيير است.

مختصات:

ابعاد، اوزان و بردهاي اين سلاح به شرح زير است:

-      كاليبر 62/7 ميليمتر

-      داراي 4 عدد خان، گردش خانها از چپ به راست

-      برد مؤثر براي اصابت هدفهاي زميني با استفاده از ستون درجه و دوربين 800 متر

-      برد مؤثر با استفاده از دوربين حداكثر 1300 متر

-      برد مؤثر با استفاده از ستون درجه 1200 متر

-      برد مؤثر براي زدن سينه 430 متر

-      برد مؤثر براي زدن هدفهاي متحرك 640 متر

-      برد مؤثر براي زدن ناحيه سر با ارتفاع 30 سانتي متر 350 متر

-      برد نهايي 3800 متر

-      نواخت تير 30 تير در دقيقه

-      سرعت ابتدايي گلوله 830 متر در ثانيه اول

-      وزن سلاح با دوربين و خشاب خالي بدون سرنيزه 300/4 = 3/4 كيلوگرم

-      وزن خشاب خالي 210 گرم

-      وزن سرنيزه با جلد 540 گرم

-      وزن دوربين 580 گرم

-      قدرت بزرگنمايي دوربين 4 برابر، ميدان ديد حقيقي 6 درجه

-      طول اسلحه 5/122 سانتي متر

-      طول سلاح با سرنيزه 137 سانتي متر

-      طول لوله 62 سانتي متر

-      ظرفيت خشاب 10 تير

-      وزن فشنگ كامل 27 گرم وطول پوكه آن 54 ميليمتر، وزن مرمري 6/9 گرم

-      انواع مهمات مصرفي R (54 * 62/7).

 

 

 

پر و خالي كردن اسلحه و خشاب

پر و خالي كردن خشاب: براي پر كردن خشاب بايستي آن را در دست چپ گرفته به طوري كه، سر آن به طرف بالا قرار گيرد، سپس ته فشنگ را قبل از دو لبه تنگ خشاب روي صفحه خوراك دهنده آن قرار داده و با فشار دادن فشنگ به طرف پايين و عقب، آن را به داخل خشاب قرار داد.

نظافت و نگهداري

1)     نظافت: همان طور كه در قبل گفته شد اين سلاح داراي يكسري وسايل نظافت از جمله ميل تنظيف، فرچه، روغندان، برس، آچار (ته جعبه تنظيف) مي باشد. براي نظافت اين سلاح بايستي آن را به طور مختصر باز نموده و شروع به نظافت نمود.

الف) براي تميز كردن لوله ابتدا قطعات ميله تنظيف را سر هم بسته فرچه سيمي را به آن متصل نموده و داخل لوله بكشيد تا رسوب داخل آن تميز شود سپس با روغن داخل آن چند بار فرچه را كشيده و در آخر لوله را خشك كنيد.

ب) سيلندر گاز را كاملاً تميز كرده كه گاز بتواند پيستون و ميله گاز را به راحتي به عقب براند؛ ميله گاز را بازديد نماييد كه كج نشده باشد.

پ) محل رفت و آمد آلات متحرك داخل بدنه و به روي خود آلات متحرك را به خوبي نظافت نماييد و مقدار بسيار كمي به آن روغن بزنيد.

ت) داخل دستگاه چكاننده، مقر چفت شده گلنگدن و داخل بدنه را كاملاً تميز كرده و محل هايي كه اصطكاك زياد دارد مقداري روغن بزنيد؛ مقر سوار شدن دوربين بر روي سلاح را كاملاً تميز كرده كه دوربين به راحتي نصب شود.

ث) قنداق و قطعات چوبي سلاح را روغن بزرك خام زده تا ترك نخورد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مرداد 1393 ساعت: 16:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ابريشم و تاريخچه آن

بازديد: 293

 

ابريشم و تاريخچه آن

پرورش كرم ابريشم از هزاران سال قبل در چين و هندوستان معمول بوده ست و
درحال حاضر علاوه بر دو كشور نامبرده در ايتاليا و ژاپن و برخي كشورهاي ديگر جهان نيز كرم ابريشم پرورش داده مي شود . د ركشور ايران پرورش اين كرم در اكثر نقاط ويژه در مازندران و گيلان و گرگان كاملا ميسر است و از نظر اقتصادي منافع زيادي دارد . چون طول مدت پرورش كرم ابريشم از آغاز تا پايان بيش از يك ماه و نيم نيس لذا پرورش اين كرم كار پرزحمتي نيست و وقت زيادي نمي خواهد .

ماده اي كه كرم ابريشم از غده هاي خود به شكل نخ بسيار باريك ترشح مي كند و با آن لانه بيضي شكلي براي خود مي سازد ابريشم نام دارد ولانه بيضي شكل را پيله مي نامند كه آنرا به ترتيب مخصوصي كه شرح خواهيم داد گرم مي كنند بعد مي ريسند تا ابريشم بدست آيد. ابريشم را افريشم و بريشم و حرير و پرنيان و پرند هم مي گويند و به عربي آنرا (( ابريسم )) نامند.

اولين اشاره اي كه در تاريخ راجع به محصول ابريشم مازندران آمده است د ركتاب الاسطخري است كه در قرن دهم ميلادي از شهر ري به ساري مركز مازندران مسافرت كرده اس و راجع به ابريشم مي نويسد (( به مقدار زيادي د رطبرستان بعمل مي آورند)) سيصد سال بعد از ماركوپولو سياح معروف قرن سيزدهم مي شنويم كه مي گويد تجارژانوا كه د رآن تاريخ كشورشان به اوج ترقي و تمدن رسيده بوده در مازندران تجارت ابريشم مي كردند و ابريشم آن در اروپا به اسم (( گيلان )) معرف بوده در اواسط قرن شانزدهم ميلادي آنتوني جنگين سون از طرف كمپاني مسكوي كه بين ايران و انگلستان تجارت مي كردند و تجارت اصلي آنها محصول ابريشم گيلان بوده ، كه د راروپا اين كالا خواهان زياد داشت.

در قرن 17 تجارت ابريشم گيلان به دست پرتغاليها افتاد و در اوايل قرن 18 پطركبير پادشاه روس اهميت سياسي اين تجارت را درك كرد و كوشيد تجارت شمالي ايران را به طرف روسيه جلب كند و توسط تجار ارامنه بد كوبه به عملي نمودن آن اقدام نمود ولي طولي نكشيد كه اين توطئه بهم خورد و خود روسها به اين تجارت اقدام كردند.

در سال 1725 پطركبير خواست به وسيله قراردادي با تجار انگليس و به كمك آنها نظريات خود را انجام دهد ولي عمر او كفاف نكرد و درگذشت .

بعد نوبت انگليس گرديد والتون وهانوي در ايران پيدا شدند و به اين كار اقدام كردند و از آن به بعد ديگر اقدامي صورت نگرفت تا فتوحات اوايل قرن 19 روسها در آن نواحي خواهي نخواهي قسمت عمده تجارت ايالات شمالي ايران را د راختيار آنها گذاشت.

لردكرزن در فصل 12 سفرنامه خود كه راجع به كشورهاي شمالي ايران است و از گيلان شروع شده به گرگان و استرآباد ختم مي شود . آمار دقيقي ا زمحصول ابريشم ايران از سال 1047  تا سال 1304  نشان مي دهد كه آماري براي 250 سال است ضمن اين آمار مي نويسد : از سال 1047 متاع نفيس و گرانبهاي ابريشم رو به ترقي بوده و همه ساله مقدار زيادي بخارج حمل مي شود و اين ترقي در دوره پادشاهان صفوي كه ايران امنيت كامل داشته است بخوبي محسوس مي شود و از آن تاريخ به بعد رو به تنزل گذشته است و پس از دوره صفويه نيز گيلان و مازنداران كم و بيش محصول ابريشم داشته است.

در سال 1237 فريزر تنها محصول گيلان را 60 هزار من شاهي قلمداد مي كند اين ميزان در سال 1255 به 90 هزار من شاهي بالغ گرديده و يك سال بعد به يكصد و ده من شاهي رسيده اس اين ترقي تا سال 1282 ادامه داشته و مقدر محصول رو به تزايد بوده اس منتها اگر كم و زياد مي شد براي گيلان ميزان محسوسي نبود ولي از اين تاريخ به بعد ديگر محصول ان ايالت مسير قهقرائي را پيموده و بمرور كم شده است.

مستربنيامين وزير مختار امريكا در سال 1885 كليه محصول ابريشم گيلان را فقط 7هزار من شاهي صورت مي دهد لرد كرزن براي علل اين تنزل مي نويسد چون اسناد و دلايل صحيح در دس نيست نمي توان اين تنزل ياس آور را بطوري كه شايد و بايد شرح داد . نقصان محصول ابريشم گيلان از قرن 17و 18  شروع شده و اين نيز در اثر انقلابات دوره اخير سلطنت پادشاهان صفوي بوده است كه بالاخره هم در اثر اين انقلابات بساط سلطنت صفويان نيز برچيده شد . مجموع محصول ابريشم گيلان در زمان ها نوي كه معاصر نادرشاه افشار بود ، 8/1 محصول ابريشم آن ايالت بود كه در زمان شاردن در گيلان بدست مي آمد . در اواخر قرن 18 يملادي كه سلسله قاجار بر ايران مستولي شدند تا اندازه اي اين تجارت رو به ترقي نهاد و تا اواسط قرن 19 به همين منوال باقي بود سرجان شيل كه در سل 1267 وزير مختار دولت انگليس در تهران بود مي نويسد ابريشم رقم عمده تجارت كشور ايران مخصوصا در تجارت خارجي آن است و همين تجارت ابريشم است كه ايران از فروش آن در خارج مي تواند قيمت كالاهاي وارده را بپردازد . بعضي از تجار انگليس سعي كردند شايد بتوانند وسايل بهتري براي تربيت پيله و بهبودي در محصول آن بعمل آورند ولي مخالفت ايرانيها كه هرگز نمي توانند از ترتيبات سابق دست بردارند مانع اين اقدام شد .

چنانچه آمار نشان مي دهد تا سال 1281 محصول ابريشم گيلان قابل ملاحظه بوده و مقدار آن تا حدي خوب بوده است ولي از آن تاريخ به بعد نوعي بيماري در كرم ابريشم پيدا شد و در مدت 5 سال تلفا پيله بقدري زياد شد كه در سال 1286 كليه محصول ابريشم گيلان به 5/1 مقدار پنج سال قبل از آن رسيد و بعد از اين سكته كه به محصول ان ايالت وارد آمد تجارت ابريشم آنجا ديگر رشد نكرد و تنزل فاحش كرد .

تخم پيله را از خراسان و بعد از آن از خانقين آوردند شايد بتوانند بعمل آورند ولي مفيد واقع نشد و در نتيجه اين پيشامد كشاورزان گيلان بناچار مشغول زراعت ديگر شدند و از سال 1292 شروع به كشت تنباكو كردند و در تربيت درخت زيتون نيز ر رودبار اقدام نسبتا جدي بعمل آمد و در آن ناحيه هايي كه پيله ابريشم پرورش مي شد جاي خود را به زراعت ترياك داد و نتيجه حاصله نيز مطلوب واقع گرديد . ولي در ايالات شمالي ايران برنج كاري جانشين محصول ابريشم شد . در تاريخ 1309 تربيت پيله ابريشم علاوه بر گيلان و مازندران در آذربايجان و خراسان و د رنواحي مركزي ايران كه معروفترين آنها كاشان واصفهان و يزد و كرمان است شروع شده و به تربيت پيله ابريشم اقدام كردند. در كرمان و ز و كاشان محصول آنها مصرف محلي داشت و چيزي از ان به خارج نمي رفت ولي از نوحي گيلان وآذربايجان به روسيه صادر مي شد مخمل كاشان ممتاز و بسيار مطلوب بود و در كاشان و اراك و نائين فرشهاي ابريشمي بسيار عالي مي بافتند.

تربيت كرم ابريشم و بدست آوردن پيله برخلاف ديگر رشته هاي كشاورزي كه فرصت بيشتري م يخواهد در مدت كمي صورت مي گيرد و هر كس مي تواند در تهيه تخم و تربيت كرم ابريشم و بدست آوردن پيله شركت كند چون حمل و نقل برگ و تغذيه كرمها از سالخوردگان واطفال نيز بر مي آيد هر كشاورزي مي تواند ضمن ديگر كارهاي كشاورزي و دامداري به تربيت كرم ابريشم و تهيه پيله هم اشتغال ورزد وبدون تحمل مخارج زياد سود ببرد.

چون محصول كرم ابريشم يعني پيله مدتها قبل از برداش خرمن بدست م ايد بنابراين هنگامي كه كشاورز هنوز به دسترنج زراعت خود نرسيده است مي تواند در رفع نيازهاي خود از راه كرم ابريشم بپردازد.

 

كرم ابريشم

كرم ابريشم كه كرم پيله ور و كرم با دامه هم ناميده مي شود كرمي اس كه با لعاب غده هاي مخصوص خود پيله يا ابريشم مي تند بدن اين كرم استوانه اي شكل و داراي 12 حلقه يا برآمدگي اس و غيز ا ز حلقه 4و5 در هر حلقه يك جفت پادارد و پاهاي جلويي او ببه صورت شاخك اس فكهايش داراي دندانهايي است كه با آنها برگ توت را مي جود و مي خورد . در زير لب يا بيني آن برآمدگي مخروطي شكلي است كه از آنجا لعاب پيله يا ابريشم خارج مي كند كرم ابريشم از تخم پروانه ابريشم توليد مي شود .

پروانه ماده پس از جفت گيري در حدود 500 تخم مي گذارد ، تخمها را تا موقعي كه درخ هاي توت برگ كند نگاه مي دارند و در آن موقع تخمها را در جعبه هاي مخصوص مي گذراند تا كرمها از تخم بيرون بيايند اين كرمها تا مدت 35 روز برگ توت مي خورند بعد دور خود پيله مي تنند تنيدن پيله تقريبا 4 روز طول مي كشد و بعد از دو هفته پيله را سوراخ مي كنند و به صورت پروانه خارج مي شوند . براي آنكه پيله سالم به دست آيد كرمها را قبل از بيرون آمدن از پيله به وسيله حرارت يا بخار آب خفه مي كنند و مقداري از پيله ها را جداگانه براي تخم گيري نگاه مي دارند. پروانه هاي نر و ماده پس از بيرون آمدن از پيله جفت گيري مي كنند وغروب روز جفت گيري ماده ها شروع به تخم گذاري مي كنند اين تخمها در ابتدا زرد رنگ و بعد خاكستري مي شوند كه آنها را نوغان مي گويند تخم هارا پس از جمع آوري با آب تميز مي شويند . بعد خشك مي كنند و در جعبه مي ريزند و در جاي سرد نگاه مي دارند. محلي را كه براي پرورش كرم ابريشم آماده مي كنند تلمبار مي گويند.

كرم ابريشم از تخم پروانه ابريشم بيرون مي آيد ، اين پروانه ماده پس ا زجفت گيري با پروانه نر 500 تا 600 تخم مي گذارد . از داخل هر تخم يك كرم كوچك بيرون مي آيد كه همان كرم ابريشم است. كرم تويد شده را بايد روي طبقات تلمبار قرار داد و برگ توت را نزد آنها ريخت كرمها از برگ توت تغذيه كرده و بتدريج بزرگ مي شوند . تقريبا پس از 5 هفته كرم به دور تن خود تارهايي مي تند كه به آن پيله مي گويند و كرم در داخل آن محبوس مي شود تارهاي توليد شده ابريشم است

براي تربيت كرم ابريشم بايد قفسه هاي چوبي خاصي كه داراي چند طبقه باشد درست كرد كه تلمبار نام دارد .

كرمها از برگ توت تغذيه مي كنند بنابراين پيش از هر كاري بايد به ايجاد توتستان اقدام كردت تا برگ توت كافي براي تغذيه كرمها در دسترس باشد .

 

توتستان

درخت توت

درخت توت ، درختي بزرگ و تنومند با ارتفاعي حدود 9 تا 15 متر است توت جوان پوستي خاكستري و روشن دارد و در كهولت پوست آن تشكيل ورقه هايي ا زنسوج ضخيم ، خاكستري ، مايل به قهوه اي ، مقاوم و شكاف دار مي دهد و به طور كلي مي توان پوست درخت توت را ، پوستي خشن و ناهموار معرفي كرد برگهاي توت به شكل قلب است.

درخت توت درختي بزرگ و تنومند با ارتفاعي حدود 9 تا 15 متر است توت جوان پوستي خاكستري و روشن دارد و در كهولت پوست ان تشكيل ورقه هايي از نسوج ضخيم ، خاكستري ، مايل به قهوه اي ، مقاوم و شكاف دار مي دهد و به طور كلي مي توان پوست درخت توت را پوستي خشن و ناهموار معرفي كرد برگهاي توت به شكل قلب است.

درخت توت بعد از نمو كامل تاجي متفرع خواهد داشت گلهاي آن كه در ماههاي فروردين و ارديبهشت ظاهر مي شوند دو نوع است : يا الات مذكر و مونث در يك گل قرار دارند و يا اين كه برخي گلها نر و بعضي گلها در شاخه هاي ديگر ماده مي باشند ميوه آنها در ماههاي شهريور و مهر بدست مي آيند و به رنگ سفيد ، صورتي يا بنفش تيره به اندازه 1 تا 5/2 سانتي متر است.

درخت توت دوستدار زمينهاي سبك است و در زمين هاي مرطوب و به هم فشرده رشد خوبي ندارد كشت آنرا در پائيز در فضاي باز و افتاب رو بهره مند از خاكي غني و كشت نشده بايد انجام داد و چنانچه از مراقبت ويژه اي برخوردار باشد محصول فراواني مي دهد درخت توت را معمولا در زمين چمن مي كارند تا زمين مناسبي براي سقوط ميوه هاي نرم و ابدار آن باشد برگهاي پهن درخت توت به مصرف تغذيه كرم ابريشم مي رسد و انواع و اشكال بيشماري دارد كه معروفترين آن توت سياه و شاه توت وتوت هرات است.

به توت تود هم مي گويند و در عربي نيز توت گفته مي شود.

ارزش اقتصادي توت درخت توت عليرغم ين كه طبعا دوستدار زمين هاي سبك و به دور از رطوبت و بهم فشردگي است مع الوصف اين خاصيت را دارد كه مي تواند در بدترين اراضي هم برويد و ثمر بدهد و همچنين از اشجاري است كه زود رشد مي كنند درخت توت درختي بي آفت است بنابراين همه ساله محصول دارد وكسي كه تربيت كرم ابريشم مي كند يا فروشنده برگ توت است مي تواند مطمئن باشد كه همه ساله از بهره مادي آن برخوردار است.

حتي ديده شده وقتي كه درختان حول و حوش درخت توت دچار آفت گرديده و برگ آنها لوله شده يا مورد حمله كرمها قرار گرفته اند برگ توت سبز و خرم و بدون عيب و علت باقي مانده است

برگ توت علاوه بر اين كه تنها خوراك كرم ابريشم است علوفه خوبي هم براي گاو گوسفند و بز است.

درخت توت چون ريشه اش عمودي و در امتداد تنه به زمين فرو مي رود ( بر خلاف درخت تبريزي كه ريشه هايش 6 تا 9 متر اراضي اطراف تنه را مي گيرند و زمين  را بي قوت مي سازند ) غذاي خود را از اعماق زمين جذب مي كند و از طرفي نياز زيادي به آب ندارد چون ريشه اش از رطوبت طبقات تحتاني زمين استفاده مي كند.

تخمگيري درختهاي تخمريز آنها گه براي گرفتن بذر تخصيص داده مي شوند بايد از بهترين و سالمترين درختها باشند و سال قبل از تخم گيري برگ آن را از ديگر درختها كمتر بچينند و در سال برداشت تخم به هيچ وجه برگ آن را نكنند

پس از آن كه ميوه اين درختها كاملا رسيد بايد چادري زير درخت گسرتد و شاخه هايي را كه توتهاي رسيده دارند تكاند اين توتها را بايد در يك سطل چوبي ريخته و 2 تا 3 روز در محل گرم هوا اداري دور از آفتاب نگهداري كرد تا تخمير شود سپس آنها را با دست له كرد تا دانه ها از گوشت ميوه بيرون آيند.

پس از اين عمل در بشكه يا خمره ديگري آب مي ريزند و الكلي مفتولي روي آن مي گذارند بطوري كه قريب نيم سانتي متر ب ال الك بالا بيايد آنگاه مشتي از توت لهيده برداشته در الك مي ريزند و با دست آن را مالش مي دهند تا ديگر در آن تخم توت ديده نشود سپس اين تفاله توت را از الك بيرون مي ريزند و دوباره مشتي ديگر از توت لهيده را در الك مالش مي دهند و به همين ترتيب عمل را ادامه مي دهند تا تخم كليه توتها در ته بشكه يا خمره آب جمع شود.

پس از آن الك را برداشته باز هم در ظرف تخم آب تازه مي ريزند و آب ظرف را به هم مي زنند و باز آن را به حالت خود مي گذارند تا دو باره بذرها ته ظرف جمع شوند.

بعد از اين عمل با ملايمت تمام آب ظرف را خالي كرده و دوباره آب تازه در آن مي ريزند و به هم مي زنند و اين كار را تكرار مي كنند تا وقتي كه آب صاف شده و بذر پاك در ته ظرف جمع مي شود سپس آب راخالي مي كنند و تخمها را روي پارچه اي پخش كرده و زير و رو مي كنند تا كاملا خشك شود و اين عمل بايد در سايه صورت گيرد

تخمها را بايد در كيسه ريخت و در اتاق خشك و گرمي آويخت و از سرماي زمستان مصون داشت تخم توت بيش از يكي دو سال قوه ناميه خود را حفظ نمي كند

كاشت بذر : بذر توت را در زميني بايد كاشت كه قبلا در پائيز شخم عميقي زده خاك آن ر كاملا نرم كرده و كود داده باشند و در بهار هم يك شخم سطحي به زمين زده پس از صاف كردن آن تخم توت را در ارديبهشت ماه بكارند

قبل از كشت بذر اراضي را كرت بندي كرده و به فواصل 16 سانتي متر شيارهايي به عمق 4 سانتي متر در كرت ها مي كشند و بذر توت را با خاك نرم مخلوط مي كنند و در اين شيارها مي پاشند سپس از دو طرف شيار قدري خاك روي بذر مي ريزند بطوري كه 1 تا 2 سانتي متر خاك روي بذر را بپوشاند . پس از كشت بذر بايد زمين هميشه رطوبت داشته باشد .

بنابراين اگر بارندگي صورت نگيرد بايد اراضي مزبور را ابياري كرد و اين عمل را 3 تا 4 هفته تكرار كر د تا تخم سبز شود و از اين به عبد بايد مرتبا مراقب وجين بود تا علف هرز موجب زحمت نشود.

همين كه ارتفاع نهالها به 8 تا 10 سانتي متر رسيد بايد زمين بين صفهاي توت را نرم كرد تا بر سرعت نموش افزوده شود.

در سال دوم بايد اين نهالهاي يكساله را تنك كرد بطوري كه فاصله بين دو نهال 15 تا 22 سانتي متر بشود نهالهاي زيادي بايد جابه جا شوند و كليه نهالها را از 2 تا 3 چشم به زمين مانده بايد با قيچي يا چاقوي تيزي قطع كرد.

در موقع جابه جا كردن نهالها بايد مراقبت كرد كه ريشه محوري درخت به همان ترتيب سابق راست در گودال گذاشته شود و ريشه هاي فرعي نيز به هم فشرده نشوند و پراكنده قرار گيرند .

بعد ا زجابجا كردن نهالها بايد توتسان را آبياري كرد و در صورتي كه باران نبارد مرتبا اين عمل را تكرار كرد تا زمين كاملا خشك نشود.

 

اقسام توتستان

توتستان را به سه شكل ممكن است تهيه كرد :

1 . توتستان بلند پس از آن كه نهالها سه ساله شند آنها را از جاي خود درآورده در خزانه توتستانغرس مي نمايند براي تهيه توتستان بلند بايد كرت هايي به عر يك متر تهيه كرد و د رهر كرتي دو رديف درخت سه ساله غرس كرد فاصله رديف ها نيم متر وفاصه دو درخت از يكدگير هم نيم متر بايد باشد.

در موقع جابه جا كردن درختها بايد مراقب بود كه باد و آفتاب ريشه هاي آنها را خشك نكند علاوه بر اين قدري از ريشه محوري را بيد زد اما ريشه هاي جانبي را به استثناي آن قسمتها كه زخمي شده اند نبايد قطع كرد.

درختها را هم بايد تا سه چشم به سطح زمين مانده قطع نمايند . درختها را بايد طوري كاشت كه ريشه آنها 2 سانتي متر بيشتر از سابق كه در زمين فرود رود و گرنه تدريجا زمين نشست كرده ريشه اشجار از خاك بيرون مي آيد .

براي آن كه درختها بلند شوند بايد از سه چشم درخت يكي را كه از سايرين قوي تر است و مستقيم مي رويد باقي گذاشت و دو تاي ديگر را بريد چنين درختي از حيث قد، رشد فوق العاده مي كند .

سال بعد بايد هر چه در پايين درخت جوانه مي زند قطع كرد سال ديگر به واسطه گذاشتن سه شاخه جانبي تاجي تشكيل مي شود كه ميانش خالي ست و بدين طري بخوبي افتاب و هوا به شاخ و برگ درخت مي رسد در سومين سالي كه درختها در خزانه توتستان بلند غرس شده اند بايد باز سه شاخه سال قبل را زد تا به جاي سه شاخه شش شاخه برويد

در سال بعد باز هر يك از شاخه هاي درخت را طوري قطع مي نمايند كه براي هر يك دو چشم باقي بماند بدين ترتيب درختها در پاييز داراي 12 شاخه مي باشند .

در سال چهارم خزانه باز همان عمل را با شاخه هاي درخت مي نمايند ، به طروي كه هر درختي در پاييز 24 شاخه خواهد داشت در سال ششم نهالها تبديل به درختهاي قوي خوش منظري مي شوند رد اين موقع مي توان انها را در كنار يا دور از جاده ها و لب جويها و يا در توتستان غرس كرد .

 2 . توتستان كوتاه   توتستان كوتاه به واسطه آن كه قد درختهايش پست و به زمين نزديك مي باشند و چيدن برگ آنها رد كمال سهولت انجام م يشود براي تربيت كرم ابريشم بسيار مساعد و مناسب است علاوه بر اين به واسطه آن كه قواي درخت صرف تنه نشده به مصرف شاخه بندي مي رسد توتستان كوتاه زودتر از توتستان بلند برگ مي دهد چنان كه غالبا درخت هاي كوتاه يك هفته قبل از اشجار بلند برگ مي دهند.

قطع تنه و شاخه درختهاي توتستان كوتاه نيز مانند توتستان بلند است با اين تفاوت كه درختهاي توتستان كوتاه را براي اولين بار از پايين تر مي زنند وبدين وسيله تاج درشت پايين تر تشكيل مي شود

3 . توتستان بوته اي : توتستان بوته را در بالاي خزانه بذر تهيه كرده و در سال دوم نهالها را طوري غرس مي نمايند كه 15 تا 22 سانتي متر از يكدير فاصله داشته باشند . اول هر تابستان شاخه هاي درخت را طوري قطع م يكنند كه براي هر شاخه فقط دو جوانه باقي بماند .

يك درخت توت بلند ده ساله 15 كيلو ، 20 ساله 25 كيلو ، 30 ساله 50 كيلو ، برگ مي دهد .

درخت كوتاه و بوته اي به مقدار 2/1 تا 4/1  كمتر از درخت بلند برگ مي دهد ليكن در عوض زودتر به حاصل مي نشيند . به طور متوسط يك درخت توت كامل بلند براي خوابانيدن يك گرم تخم ابريشم كافي است يعني براي خوابانيدن يك جعبه تخم كه 25 گرم باشد 25 درخت توت بلند مورد نياز است.

 

 

 

 

تربيت كرم ابريشم

وسايل

1.       برگ توت : كشاورزي كه مي خواهد به تربيت كرم ابريشم بپردازد بايد قبل از هر چيز به تهيه توتستان و برگ توت بپردازد مربيان كرم ابريشم هرگز نبايد بيش از آنچه كه برگ توت دارند تخم نوغان تهيه كنند زيرا در صورتي كه در ضمن عمل معلوم شود كه خوراك موجود براي كرم ها كافي نيست كليه زحمات و مخارج و وقت و برگهاي توت به هدر مي رود بنابراين مربيان نوغان بايد متوجه اين نكته باشند كه براي خوراك كرمهي يك لو ( 17 گرم تخم ) از ابتداي بيرون آمدن از تخم تا تنيدن پيله كه كرم از خوراك مي افتد پانصد كيلوگرم برگ توت لازم است بنابراين هر كس كه مي خواهد به تربيت كرم ابريشم و استفاده از آن بپردازد بايد قبلا توتستان ود را بازديد نمايد تا به تناسب برگ آن تخم كرم ابريشم تهيه نمايد.

خوراك كرم ابريشم علاوه بر آن كه بايد به مقدار كافي باشد ، نبايد مانده و پلاسيده و فاسد باشد.

2 . تلمبار : هواي تازه و معتدل از ضرورريات پرورش كرم ابريشم است حرارت بسيار و سرماي سخت هر دو مضر است فضي پرورش كرم ابريشم بايد متناسب با تعداد آن باشد يك لو ( 17 گرم تخم )‌در حدود 18 تا 20 هزار كرم ابريشم مي دهد اين كرم ها در 8 روز قبل از تنيدن پيله 240 پاي مربع فضا لازم دارند

بوي دود و تعفن براي كرم ابريشم مضر است.

براي تربيت كرم ابريشم بايد تلمبار چوبي كه داراي چندين طبقه باشد تهيه كرد تخته هايي كه طبقات اين تلمبار را تشكيل مي دهند به قطر 2 سانتي متر و به عرض 2 پا و به طول 4 پا مي باشد . براي به عمل آوردن 17 گرم تخم چهل عدد از اين طبقه هاي تخته اي لازم است كه هر چهار تاي آن روي يك چهارچوب قرار مي گيرد و فاصله طبقات از هم بايد در حدود 42 تا 48 سانتي متر باشد هر قدر از تعداد اين طبقات كاسته شود به همان ميزان به مربي نوغان خسارت وارد خواهد آمد زيرا فضاي كافي از اولين شرايط زندگي كرم ابريشم مي باشد . هر كس بايد مطابق و مناسب با فضاي كه درد تخم تهيه كند نبايد فقط براي دلخوشي تخم زياد خوابانيد چه اگر منظوره بهره بردن است بايد هميشه بزرگي تلمبار را در نظر گرفت و تخم به اندازه لوزم و مناسب با محل تهيه كرد .

2.      جعبه تفريخ : براي تفريخ كردن تخم بايد جعبه هاي مسطح چوبي يا مقوايي تهيه كرد ديوار اين جعبه ها نبايد از 4 تا 6 سانتي متر بلندتر باشد پس از ريختن تخم در جعبه روي آن پارچه گاز مي اندازند بطوري كه پارچه روي تخمها قرار گيرد . تخمها بايد در كف جعبه به صورت يك طبقه نازك به قطر تيغه چاقو تشكيل يابد . پساز ن كه پارچه گاز را روي تخمها انداختند روي پارچه بايد مقداري برگ جوان توت گذاشت تا موقعي كه كرمها از تخم خارج شوند و از سوراخ پارچه بيرون آيند و روي برگ توت جمع شوند سپس اين برگهاي پر از كرم را برداشته روي طبقات چهارچوب مي گذارند .

4 . زنبيل : براي آن كه برگهاي توت فشرده و فاسد نشود بهتر ست كه آنها را پس از چيدن در زنبيل بريزند و حدالامكان از حمل و نقل برگ با كيسه بايد خودداري كرد تا براي تغذيه كرمها سالم بمانند.

5 . ميزان الحراره : براي آن كه بتوان در حرارت و برودت تلمبار كاملا نظر داشت و ان را منظم كرد وجود يك ميزان الحراره ضروري است

6 . كارد : به كرم ابريشم نبايد در دو هفته اول عمر برگ درسته داد بلكه بايد با كاردي برگها را به چند قمست كرد زيرا برگهاي درسته لوله شده كرمها را خفه مي كند

 

پروانه ابريشم

وطن اصلي پروانه ابريشم كشور چين است.

كرم ابريشم از تخم پروانه ابريشم بيرون مي آيد و قبل از آنكه پروانه بشود مراحل مختلفي را مي پيمايد.

پروانه ماه پس از عمل جفت گيري 500 تا 600 تخم مي گذارد . اين تخمها را بايد تا بهار يعني موقعي كه درخت توت برگ مي كند در محل خشك و هوا داراي نگهداري كرد موقعي كه درخت توت برگ دارد وقت تفريخ تخم نوغان است پس از آن كه كرم از تخم بيرون آمد و 33 تا 36 روز برگ توت خورد دور خود پيله مي تند . اين پيله محصول رشته اي از كشاورزي است كه از آن ابريشم بدست مي آيد . از پيله بعد از دو هفته پروانه ابريشم خارج مي شود بنابراين حشره ابريشم در طول مدت عمر خود به چهار شكل مختلف در مي آيد كه عبارتند از : تخم ، كرم ، عروسك (داخل پيله ) و پروانه .

كرم ابريشم مانند ساير كرمهاي همجنس بدنش از 12 حلقه تكيل يافته و در هر طرف بدن 9 سوراخ تنفسي دارد پوست آن صف و رنگش در روزهاي اول مايل به ساهي است ليكن روز به روز روشن تر شده و خاكستري مي شود تا بالاخره در موقعي كه رشد طبيعي خود را نمود سفيد رنگ مي شود

كرم ابريشم به دو دسته تقسيم مي شود : پيله زرد و پيله سفيد .

كرمهايي كه پيله زردمي تنند داراي پاهاي زرد مي باشند و آنهايي كه پيله سفيد مي دهند پاهايشان سفيد است.

كرم ابريشم 16 پا دارد و شش پاي قدامي آن شاخ مانند يعني سخت بوده و حركت نمي كنند ليكن ده پاي خلفي اين كرم گوشتي و متحرك بوده وداراي قلاب مي باشند و به وسيله همين پاها ست كه كرم ابريشم از شاخه بالا مي روند و خود را بدان مي چسباند.

سر كرم ابريشم داراي پوست سختي است و دو مكش گاز انبر مانند دارد پايين اين گازانبر سوراخ كوچكي ديده مي شود از اين سوراخ ابريشم بيرون مي آيد چه ابريشمي كه در موقع انداختن پوست براي چسبانيدن پوست سابق به شاخه مصرف مي شود و چه ابريشمي كه در تنيدن پيله بكار برده مي شود .

ماده تنيدن يعني ابريشم مايعي است شبيه حريره كه در بدن كرم است اين ماده در دو لوله اي كه نزديك معده و روده هاي حيوان واقع شده اند موجود است.

در موقعي كه كرم ابريشم رشد كافي كرد و به آخرين مرحله حالت كرمي رسيد اين ماده مايع هم به حداكثر مقدار خود مي رسد و موجب ناراحتي كرم يم شود و به اين جهت است كه كرم ابريشم در اين موقع از خوردن برگ خودداري مي كند و به جستجوي محلي مي پردازد و كه بتواند محتواي لوله ها را خالي كند و چون محلي مناسب يافت مايع ابريشم را از سوراخ زير فك كه به دو لوله فوق الذكر راه دارد به بيرون جاري م يكند در مجاورت هوا مايع ابريشم جامد مي شود و چون از سوراخ كوچكي با فشار بيرون مي آيد به تار ابريشم تبديل مي شود و بدين وسيله كرم ابريشم مشغول تنيدن پيله مي شود

طول تار ابريشم يك كرم ابريشم كه آن يك پيله مي تند در حدود 3000 متر است.

بيرون آمدن كرم از تخم

هنگامي كه درخت توت برگ داد و برگش به بزرگي يك سكه پنج ريالي شد وقت تفريح يعني خوابانيدن تخم نوغان است در اين موقع تخمها را ابتدا به وسيله پرغاز يا مرغ زيرو رو كرده با كمال ملايمت به هم مي زنند تا هوا بخورد پس از باد دادن تخمها آنها را در جعبه تفريخ مي ريزند و جعبه را در اتاق مخصوصي مي گذارند تخمها را بايد از گربه و موش و مورچه محفوظ داشت.

پس از آن كه يكي دو عدد كرم ، از تخمها بيرون آمد پارچه گاز يا تورخانه ريزي روي آن مي اندازند.

چند روز قبل از بيرون آمدن كرم تخمها آبي رنگ مايل به سفيد شده قدري متورم مي شوند در اين موقع ديگر نبايد تخمها را به هم زد در صورتي كه تا اين زمان همه روزه آنها را بايستي زيرو رو كرد .

كرمها صبح زود از تخم بيرون مي ايند . و اين عمل از طلوع افتاب شروع مي شود و تا ده صبح ادامه خواهد داشت عده كرمهايي كه روز اول بيرون مي آيند عموما معدود است در اين صورت بايد اين عده كم را بيرون انداخت زيرا تربيت چند عدد كرم باعث اتلاف وقت است و با كرمهايي كه روز بعد بيرون ميآيند هم نباي آنها را مخلوط كرد چون كرم هر روزي بايد جداگانه نگاهداري شود كرمها مرتبا همه درروز دوم وسوم تفريخ از تخم خارج مي شوند عده اي هم د رروز چهارم از تخم بيرون مي ايند كرم هر يك از اين روزها را بايد جداگانه گذاش در صورتي كه روز پنجم هم باز كرم از تخم خارج شد بهتر آن است كه آنها را دور انداخت زيرا اين قبيل كرمها ضعيف و بي ثمر هستند.

كرمهاي خارج شده از تخم از سوراخ تور بيرون مي‌آيند و روي برگهاي توت جمع مي شوند.

كرمهاي سالم سياه مي باشند اگر قهوه اي رنگ بودند معلوم مي شود كه بيمارند

برگهاي پر از كرم را مرتبا از جعبه برداشته روي يك طبقه چوبين مي گذارند بطوري كه ابتدا بين هر دو برگ جاي يك برگ ديگر بازبماند تا بتوان بين هر دو برگ پر از كرم يك برگ تازه قرارداد تا به هر دو برگ طرفين خود كه از كرم پوشيده شده اند نزديك باشد.

هر وقت برگهاي جعبه تفريخ تمام شد و باز كرم بيرون آمد بايد چيدن برگ را روي پارچه تجديد كرد

پس از آنكه كرمها روي طبقات تلمبار قرار گرفتند بايد روي آنها يك طبقه نازك برگ توت بريده ريخت چيزي نخواهد گذشت كه كرمها درآمده و برگها را زير خود
مي گيرند.

تا دومين پوست انداختن كرمها بايد روزي چهارمرتبه به آنها خوراك داد ليكن پس از انداختن پوست اول تا موقع تنيدن بايد روزي سه مرتبه به آنها غذا داد

در موقعي كه چهار مرتبه خوراك داده مي شود بايد يك مرتبه ساعت 6 صبح و ديگري 10 صبح باشد و بعد از ظهر هم در ساعت 2 و 6 دادن خوراك را بايد تجديد كرد و در اوقاتي كه سه مرتبه خوراك مي دهند ساعت 7 صبح و 12 ظهر و 7 شب را بايد به اين كار اختصاص داد براي آنكه كرمهاي هر روز جداگانه نگاهداري شوند و با كرمهاي روزهاي ديگر مخلوط نشوند بهتر آن است كه طبقات تلمبار را شماره گذاري كرد مثلا طبقه اي كه كرمهاي روز اول در آنند شماره 1 و طبقه كرمهاي روز دوم را شماره 2 و طرقه كرمهاي روز سوم را شماره 3 و طبقه كرمهاي روز چهارم را شماره 4 زد.

 

مراحل گوناگون زندگي كرم ابريشم

مرحله اول زندگي كرم ابريشم از هنگام بيرون آمدن تخم تا انداختن پوست براي اولين مرتبه مي باشد اين مرحله هشت روز دوام دارد . در اين مرحله با خوراك كم م يتوان تعداد كثيري از كرمها را غذا داد زيرا از يك برگ توت چند كرم تغذيه مي كنند . كرمها در مرحله اول بيد روزي 4 بار خورارك بخورند در اين موقع چون كرمها جوانند بايد برگ جوان به آنها داد يعني خوراكشان از برگهاي فوقاني شاخه باشد و برگ پلاسيده نبايد به آنها داد.

چهار روز بعد از بيرون آمدن از تخم اشتهاي كرمها قدري كاسته مي شود و رنگ آنها مايل به قرمز شده سرشان متورم مي گردد.

روز پنجم كرمها حالت مخصوصي به خود مي گيرند سرهايشان را بالا نگاه داشته و در جاي خود بدون حركت مي مانند مثل اينكه خشك شده اند و اين حالت حدود 24 ساعت ادامه دارد

در اين موقع نبايد به آنها دست زد حتي خوراك هم نبايد به آنها داد روز ششم كه كرمها دوباره بحركت آمدند و قد كشيدند و خاكستري رنگ شدند بايد به آنها خوراك فراوان داده وديگر خورد كردن و بردين برگ لازم نيست و كرمها از برگ درسته تغذيه مي نمايند پس از آنكه كرمها روي برگهاي تازه جمع شدند بايد اين برگهاي پر از كرم را برداشته روي طبقه جديدي گذارد و طبقه قديمي يعني جاي اولي كرمها را پاك كرد

دومين مرحله وقتي است كه كرمها پوست انداخته و وارد مرحله دوم زندگي مي شوند در اين هنگام بايد روزي سه مرتبه به آنها غذا داد در اين موقع برگهاي توت را درسته جلوي آنها مي ريزد ليكن دم برگها را بايد گرفت.

چهار روز بعد از پوست انداختن اول غالبا كرم ابريشم دومين پوست را مي اندازد در اين موقع هم مثل پوست انداختن اول از اشتهاي كرمها كاسته مي شود و بدون حركت مي استند اين حالت در حدود 30 ساعت طول مي كشد در اين مدت كرمها را بايد راحت گذاشت در اين موقع رنگ كرمها نخودي مي شود.

سومين مرحله پس از انداختن پوست دوم است كه كرمها اشتهاي غريبي پيدا مي كنند در اين موقع با سرعت نمو كرده و مدفوعشان هم زياد مي شود از اين روي بايد روز سوم باز جاي آنها را به ترتيبي كه ذكر شد عوض كرد و مسكنشان را پاك كرد و در اين مرحله كرمها به هواي خالص و پاك نياز مفرط دارند.

روز پنجم مرحله سوم باز كرمها از اشتها مي افتند روز ششم سر به هوا خواهند بود تا سومين پوست را هم از تن بيندازند

مرحله چهارم هنگامي است كه بايد باز هم جاي كرمها عوض شود و چون نمو آنها رد اين مرحله بسيار سريع است بايد بر وسعت مسكن آنها افزود . پنج روز كه از چهارمين مرحله گذشت باز وضعيت پوست انداختن پيش مي آيد و روز ششم باز هم سرها را بالا نگاه مي دارند و بدون حركت در جاي خود مي ايستند اين پوست انداختن براي كرمها فوق العاده مشكل است.

زيرا اين مرتبه از سر تا پا پوستشان عوض مي شود در عوض ديگر اين عمل تكرار نمي شود پس از 30 تا 36 ساعت كرمها همه پوست انداخته اند و براي آنكه بتوانند سرتا پا پوست بدن خود را عوض كنند با مايع ابريشم پوست قديمي را به نقطه اي مي چسبانند مرحله پنجم پس از انداختن آخرين پوست كرمها شروع مي شود.

در اين مرحله رنگ كرمها قهوه اي روشن و قدشان بلند شده و اشتهاي آنها افزوده مي شود در اين موقع بايد شاخه ها ي جوان توت را با برگ چيده در طبقات تلمبار نهاد ت كرمها از شاخه بالا بروند و برگ آنها را بخورند .

در مرحله پنجم بهتر آن است كه به كرمها برگ درخت سالخورده بدهند زيرا در اينصورت محصول پيله ابريشمي زيادتر و محكم تر خواهد شد. كرمهاي اين مرحله فوق العاده در خوراك حريص اند بطوري كه كرمهاي يك لو ( 17 گرم تخم )‌در هشت روز آخر 350 تا 400 كيلوگرم برگ مي خورند.

در مرحله پنجم بايد هر دو روز يك بار جاي كرمها را تجديد و پاك كرد .

هشت تا نه روز كه از آغاز مرحله پنجم گذشت كرمها آماده پيله بستن بوده يعني رسيده مي شوند.

رسيدن كرمها از اين معلوم مي شود كه :

1 . بدون اينكه برگ بخورند روي شاخه و برگ حركت كرده به اين طرف و آن طرف مي گرايند و هميشه گردن مي كشند.

3.     هر گاه يك كرم رسيده را در كف دست گذاشته مقابل روشنايي نگه داريم بدن و مخصوصا گردن آن شفاف و روشن است مانند حپه زرد رسيده انگور.

3.  كرمها يك تار ابريشم در دهان داشته به اين طرف و آن طرف مي روند .

3                               . كرمها روي لبه طبقات حركت مي كنند و مرتبا گردن مي كشند

4                . بدن كرم نرم شده حلقه هاي بدن حالت انقباض و انبساط خود
مي گيرند.

در اين موقع بايد فورا بوته تهيه كرد و طبقات را از بوته مستور كرد تا كرمها بالاي بوته ها بروند و مشغول تنيدن پيله شوند.

  1383

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مرداد 1393 ساعت: 16:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تـاريـخچه پـيدايـش HACCP

بازديد: 577

 

1- معرفي (INTRODUCTION)

تـاريـخچه پـيدايـشHACCP

*                   1959 شركت پيلسبري (PILLSBURY) مفهوم HACCP را براي ناسا ابداع كرد.

*                   1971 مفهوم HACCP در ايالات متحده آمريكا ارائه شد.

*                   1980 سازمان بهداشت جهاني و سازمان ICMSF در مورد HACCP گزارش مي دهند.

*                   1983 بخش اروپائي سازمان بهداشت جهانيHACCP را به عنوان يك ابزاركارآمد براي مواد غذائي‏توصيه ميكند.

*                   1985سازمان NRC در ايالات متحده آمريكا HACCP را توصيه مي نمايد.

*                   1988 كتاب سازمان ICMSF در مورد HACCP انتشار مي يابد.

*                   1991 گنجانيدن ضوابط HACCP در كدكس

*                   1993 الي 1995 برگزاري جلسات مشاوره توسط سازمان بهداشت جهاني و سازمان خواروبار و كشاورزي

*                   1997 كد كس مستندات تجديدنظر شده را منتشر مي كند.

*                   1998 سازمان بهداشت جهاني و سازمان خوارو بار و كشاورزي راهنمايي براي ارزيابي نظارتي HACCP تهيه ميكنند.

اداره ملي هوانوردي و فضا

NASA: National Aeronoutics and Space AdminisTration

انجمن بين المللي مشخصات ميكروبيولوژيكي غذا

             ICMSF : International Dairy Federation

CODEX : Codex Alimentarius Commission on FAO/WHO Organization

كميسيون مواد غذائي كدكس/ يك سازمان غذا وكشاورزي/سازمان بهداشت جهاني

HACCP  چيست ؟

HACCP مخفف كلمات

 Hazard Analysis Critical Control Point

 

يعني :

تجزيه و تحليل خطر و نقطه كنترل بحراني است كه به عنوان ابزار تحليلي براي :

*                   توليد وارائه غذاي سالم براي مصرف كنندگان سراسر جهان

*                   ايجاد سيستمي پويا، فراگير و كاربردي منطقي و قابل فهم مبتني بر پيشگيري از وقوع خطر

 


 

 

چـــرا HACCP  ؟

*                   روشهاي بازرسي سنتي كفايت لازم را نمي نمايد.

*                   به بازرسيهاي غيرقابل اعتماد كه براي ايمني محصول انجام مي شود پايان مي دهد.

*                   بازنگري كنترلهاي گذشته را توصيه مي نمايد.

*                   با اطمينان از سلامت محصول، هزينه ها را كاهش مي دهد.

*                   بر روي منابعي كه بر سلامت محصول مؤثرند تمركز دارد.

*                   از انجام نشدن كنترلها جلوگيري مي نمايد.

*                   به صورت دوره اي و سيستماتيك بر اصلاح روشها تاكيد مي نمايد.

*                   از بهدررفتن محصول و فراخوان آن جلوگيري مي نمايد.

ضرورت HACCP  براي : 

*                   شناسائي خطرات مواد غذايي و فراخوان آنها

*                   آموزش براي رعايت اصول بهداشتي در فرآيندهاي غذائي

*                   كنترل خطرات باكتريولوژي

*                   جابجائي ضايعات

*                   مواد اوليه خام و روش كنترل كيفيت آنها

*                   برنامه نظافت كارخانه

*                   كنترل جانواران موذي

*                   شكايات مشتريان

*                   پايش و اندازه گيري محصول

*                   استانداردهاي بهداشتي مواد غذائي و مميزي آنها

*                   كنترل درجه حرارت

2- تعاريف و واژگان

·        خطر (HAZARD)

عامل بيولوژيكي،شيميائي و يا فيزيكي موجود در مواد غذائي كه براي مصرف كنندگان زيان آور باشد. 

·        تجزيه وتحليل خطر (HAZARD ANALYSIS)

فرآيند جمع آوري و ارزيابي اطلاعات مربوط به خطرات كه از شروع تا پايان توليد واستفاده محصول ممكن است بروز نمايد و سلامت مواد غذايي را تهديد كند و بايد در طرح HACCP بيان گردد. 

·        طرح HACCP

مداركي كه بر اساس اصول HACCP به منظور اطمينان از كنترل خطرات براي سلامت محصول در ايستگاههاي چرخه مواد غذائي بايدتعيين و كنترل شود، تهيه مي گردد.

·        نقطه كنترل بحراني (Critical Control Point)

مرحله اي كه كنترل بايد به منظور حذف يك خطر يا رساندن آن بحدقابل قبول انجام گيرد. 

·        حد بحراني (Critical Limit)

ميزان يا حدي كه بين قبول و غير قبول واقع است. 

·        سيستم HACCP(HAccp System)

سيستم مديريتي است كه براي شناسائي، ارزيابي و كنترل خطرات كه براي سلامت مواد غذائي كاربرد دارد طراحي شده است  .

·        درخت تصميم گيري نقطه كنترل بحراني

 (Critical Control Point Decision Tree)

سئوالاتي كه به صورت سيستماتيك براي تعيين نقطه بحراني مورد استفاده قرار مي گيرد.

·        سازمان (Organization)

موسسه، شركت يا اداره اي كه مسئوليت توليد و ارائه خدمت در چرخه مواد غذائي را (تهيه، توليد، بسته بندي ، نگهداري و توزيع تا مرحله مصرف) را بر عهده دارد. 

 

·        پايش (Monitoring)

اقدامي برنامه ريزي شده اي كه از مشاهده و اندازه گيري براي كنترل CCP ها در يك سازمان انجام مي گيرد.

·        روشهاي اجراي استاندارد رعايت اصول بهداشتي SSOP 

(Sanitation Standard Operation Procedures)     

 


 

·        خطرات بيولوژيكي

الف : خطرات ماكروبيولوژيكي

ميكروارگانيزمهاي بيماري زا در فرآورده كه به طور غير مستقيم خطر آفرين مي باشد مثل مگس و حشرات

ب : خطرات ميكروبيولوژيكي

ميكروارگانيزمهاي بيماري زا و يا مسموم كننده مواد غذائي به طور مستقيم و يا غيرمستقيم بر سلامت انسان تاثير مي گذارد.

مستقيم = عفونت يا تهاجم به بافتهاي بدن

غيرمستقيم = مسموميت در مواد غذائي توسط باكتريها، كپكها يا قارچ

«                 باكتريها، ويروس ها، انگلها و تك ياختگان وسموم ناشي از قارچها مي باشند. 

«                 باكتريهاي بيماري زا آلوده كننده مواد غذائي

سالمونلا (Salmonella)  شيگلا (Shigella)  اشرشيياكولي (E.Coli)

كلستريديوم بوتولينوم (Closdtridium BotuLinum)

معمولاً در خاك، سبزيجات آلوده، مواد غذائي خام وجود دارند. 

«                 ويروسها

از طريق مايعات، سطوح كار، وسايل و تجهيزات و مواد غذائي انتشار مي يابد.

«                 انگلها و تك ياختگان :

اغلب با مصرف گوشت هاي آلوده، آب آلوده انسان رامبتلا مي كنند.

«                  سموم ناشي از قارچ

اغلب ناشي از غلات آلوده يا فرآورده هاي دامي شير به انسان منتقل مي شوند.

 مانند آفلاتوكسين ها ، پاتولين، ارگوت، تريكوتسين 

·        خطرات شيميايي

مواد شيميايي پاك كننده ، سموم دفع آفات، مواد حساسيت زا، فلزات سمي، افزودني هاي شيميايي، جابجائي مواد پلاستيكي مواد بسته بندي، پس مانده هاي فعاليت دامپزشكي

خطرات فيزيكي

شيشه ، سنگ، فلزات ، چوب ، جسم حشرات بزرگ يا بدن جوندگان 

3- برنامه هاي مقدماتي (Prerequisite Programs)

3-1- تضمين مديريت (Management Assurance)

مديريت بايد متعهد گردد تا سيستم مديريت ايمني را ايجاد نمايد كه شامل خط مشي ايمني و آگاهي لازم براي اجراي يك سيستم HACCP اثربخش مي باشد.

مديريت سازمان مسئوليت دارد تا سيستم HACCP را ايجاد، اجراء و نگهداري نمايد و منابع لازم راجهت اجراي سيستم HACCP و بهبود مستمر آن اختصاص دهد.

مدير ارشد سازمان مسئوليت نهائي ايمني محصولات رابر عهده دارد.

3-2- روشهاي اجراي استاندارد رعايت اصول بهداشتي

 (Sanitation Standard Operation Procedures)

*                   سازمان بايد نيازمنديهاي بهداشت عمومي، كدكس و مقررات مرتبط با محصولات خود را بكار ببندد.

*                   سازمان بايد روشهاي اجرائي رعايت اصول بهداشت خود را مشخص و مدون نمايد كه اين روشها شامل :

          3 سلامت آب مصرفي

          3 نظافت سطوحي كه با محصول در تماسند.

          3 جلوگيري از آلودگيها

          3 شستن و ضدعفوني كردن دست قبل از شروع كار و بعد از استفاده از سرويس

بهداشتي

3 محافظت مواد غذايي، وسايل بسته بندي و سطوحي كه بامواد غذائي تماس دارنداز آلودگيها يا مواد فاسد كننده

3 روش درست نصب برچسب، نگهداري و استفاده از تركيبات سمي

3 كنترل وضعيت سلامتي كاركنان

3 كنترل حشرات و جانوران موذي

          3 ساخت خطوط توليد و نصب تجهيزات

          3 كنترل مواد زائد

سوابق كنترلهاي اصول بهداشتي بايد ايجاد ونگهداري و ارزيابي شود، اقدام اصلاحي براي اصول بهداشتي خارج از كنترل بايد به صورت ادواري تعيين شود.

3-3- آموزش (TRAINING)

سازمان بايد روش اجرائي مدوني براي اجراء وتوسعه آموزش ايمني مواد غذائي براي تمامي همكاران مرتبط به منظور اجراي برنامه HACCP موثر ايجاد نمايد كه شامل موارد زير باشد:

          3 شناسايي نيازمنديهاي آموزش و برنامه ريزي آن

          3 تمامي كاركنان نسبت به اصول HACCP ، بكارگيري و كنترل اصول بهداشتي آموزش كافي ببينند.

          3 حداقل 2 نفر از كاركنان سازمان نسبت به بكارگيري اصول HACCP آموزش ببينند.

          3 برنامه ريزي مميزي داخلي به منظور رعايت قوانين و مقررات مرتبط

          3 ارزيابي اثربخشي آموزشها

سوابق آموزش بايد ايجاد و نگهداري شود.

3-4- فراخوان (RECALL)

سازمان بايد روش اجرائي مدوني را ايجاد نمايد تا در شرايط نا امن نسبت به فراخوان محصول اقدام نمايد.

اين روش بايد اطمينان دهد كه تمام محصولات بطور مناسب قابل شناسائي و رديابي باشد.

          3 اطلاعات محصول شامل شرح محصول، تاريخ توليد، شماره بچ

          3 در چه شرايطي محصولات فراخوان مي گردند.

          3 تمامي طرفهاي ذينفع بايد مطلع گردند.

          3 محصول فراخوان شده در صورت عدم امكان اصلاح معدوم گردد.

          3 سيستم HACCP و محصول بهبود يابند.

          3 نيازمنديهاي قوانين و مقررات مرتبط مواد غذائي در صورت امكان به اجراء درآيد.

3-5- شكايات (COMPLAINTS)

سازمان بايد روش مدوني را براي پاسخگوئي به شكايات مشتريان ايجاد و بكار بندد كه شامل :

3 تعيين مسئول جهت دريافت شكايات واصله و جمع آوري اطلاعات ضروري شامل برچسب، بچ، تاريخ توليد

مربوط به محصول

3 تعيين مسئول به منظور رسيدگي به شكايات و جمع آوري نتايج بررسي براي مشتري

3 ارزيابي شكايات مصرف كننده در ارتباط با ايمني محصول

3 تعيين اقدامات مناسب در صورت ضرورت (شامل فراخوان)

3 شكايات و اقدامات مرتبط بايد بازخوردي براي بهبود سيتسم HACCP گردد.

تمامي شكايات و اقدام انجام شده بايد مكتوب گردد.

نيازمنديهاي طرح HACCP         (HACCP PLAN)

سازمان بايد طرح HACCP را با اطلاعات زير تهيه نمايد :

*                   نام سازمان

*                   آدرس، تلفن، فاكس و پست الكترونيكي كه دارد.

*                   تعداد پرسنلي كه مرتبط با ايمني مواد غذائي (محصول) هستند.

مشخصات محصول (Product Specification)

سازمان بايد اطلاعات مربوط به محصول خود را در سيستم HACCP تعريف نمايد كه شامل موارد زير است :

*                   شرح كاملي از محصول

*                   اطلاعات ايمني مانند ( PH ، AW و ... )

*                   مواد اوليه خام مورد نياز

*                   تركيبات محصول (اعم داراي محدوديت يا بدون محدوديت)

*                   نوع بسته بندي

*                   روش انبارش و شرايط نگهداري (عمر قانوني)

*                   برچسب اطلاعات محصول (نشانه گذاري)

*                   روش توزيع

*                   مصرف كنندگان چه كساني مي توانند باشند.

*                   روش مصرف و ايمني مورد نياز

تيم HACCP                       (HACCP.TEAM)

سازمان بايد تيمي را جهت سيستم HACCP تعيين نمايد تا سيستم را مدون، اجراء و نگهداري نمايد كه شامل :

*                   يك نفر رهبر تيم كه مسئوليت و اختيار وي تامين تسهيلات لازم جهت اعضاء تيم كه طراحي سيستم را بر عهده دارند.

*                   تعيين اعضاء تيم با ديدگاههاي متفاوت كه تدوين، اجراء و نگهداري و مقررات حاكم بر سيستم HACCP را بر عهده دارند.

·        اعضاء تيم بايد داراي دانش و تجربه كافي نسبت به محصول و فرآيند توليد باشند.

*                   وظايف،مسئوليتها و اختيارات تيم HACCP بايد تعيين و مدون گردد.

*                   اعضاء تيم بايد آموزش لازم را طي نمايند و با فعاليتهاي سازمان خود آگاه باشند.

 


 

نمودار مراحل فرآيند توليد محصول

 (PROCESS FLOW DIAGRAM)

سازمان بايد نمودار مراحل توليد محصول خود را تهيه نمايد كه شامل شرح كامل مراحل پديدآوري محصول از لحظه آماده سازي تا پايان محصول باشد كه شامل موارد زير است.

*                   جزئيات مربوط مواد اوليه خام و اجزاء تشكيل دهنده محصول

*                   مراحل توليد شامل حمل و نقل، انبارش و هر  فرآيند مرتبط ديگر با ايمني محصول

*                   جنس بسته بندي محصول

*                   فرصتهاي دوباره كاري (اصلاح)

*                   امكان تعويق فرآيند توليد

*                   هرگونه اطلاعاتيكه مرتبط با ايمني محصول مي باشد مانند درجه حرارت، PH

نمودار مراحل فرآيند توليد محصول بايد اطلاعات لازم را براي شناسائي خطرات بالقوه فراهم نمايد. اين نمودار بايد در محلهاي توليد تصديق و مدون گردد و اطمينان حاصل شود كه با مراحل واقعي توليد منطبق است.


4-4- تحليل خطرات و روشهاي پيشگيرانه

همه خطرات بالقوه (بيولوژيكي، شيميائي يا فيزيكي) كه مرتبط با محصول يا فرآيند در هر مرحله از آماده سازي، توليد،انبار داري و توزيع تا زمان مصرف هستند بايد تعيين و مدون گردد.

موارد زير بايد در تحليل خطرات مد نظر قرار گيرد :

*                   همه خطراتيكه بدلايلي رخ مي دهد و شدت تاثير آن بر سلامت افراد جدي مي باشد از لحظه آماده سازي تا مصرف

*                   ارزيابي خطرات احتمالي (Hazard Risk) كه مرتبط با سلامت محصول مي باشند شامل (احتمال وقوع، شدت تأثير)

*                   ارزيابي مواد خام و اجزاء تشكيل دهنده محصول

*                   طراحي فرآيند توليد محصول و مشخصه هاي آن (Process Parameters)

*                   چيدمان تجهيزات و تسهيلات فرآيند توليد

*                   تسهيلات و وضعيت نگهداري محصول

*                   نحوه و نوع بسته بندي محصول

*                   روش پخش و استفاده

*                   روش رعايت اصول بهداشتي و روشهاي كنترل

 

توجه :

تيم HACCP بايد تحليل خطرات و كفايت ايمني محصول را صحه گذاري نمايند

در صورت مواجهه با تغييرات زير، طرح HACCP بايد بازنگري شود.

 


اين تغييرات بعضاً شامل : 

*                   مواد اوليه و اجزاء محصول

*                   تامين كنندگان مواد اوليه و اجزاء محصول

*                   روشهاي توليد

*                   نوع بسته بندي

*                   كاركنان نوليد

*                   روش پخش

*                   روش مصرف

سازمان بايد روشهاي جلوگيري خطرات را به شرح زير تعيين نمايد : 

*                   مشخصات محصول (علامت گذاري و روش استفاده)

*                   كنترل فرآيند (پخت، استريل كردن و ... )

*                   وضعيت نگهداري  و توزيع

*                   روشهاي رعايت اصول بهداشتي

*                   برنامه نگهداري

*                   آموزش

4-5- نقاط كنترل بحراني (Critical Control Point)

همه خطرات مشخص شده بايد به منظور انطباق با حدود قابل قبول كنترل شوند كه اين كنترلها بايد در نقطه  يا نقاط بحراني انجام گيرد. سوابق اين كنترلها بايد ثبت و نگهداري شود.

توجه : براي تعيين كنترل نقاط بحراني استفاده از درخت تصميم گيري توصيه مي شود.

3-6- حدود بحراني  (Critical Limits)

براي هر نقطه كنترل بحراني، حد كنترلي كه بجز اينست براي ايمني محصول بايدتعيين و مدون شود ، براي پشتيباني از حد كنترل ،مدارك مرتبط براي صحه گذاري نياز است :

*                   نيازمنديهاي مرتبط با قوانين ومقررات

*                   نيازمنديهاي مربوط به استانداردهاي ملي و بين المللي، اطلاعات تجربي، مراجع مكتوب و مدارك فني

*                   حدود بحراني بايد در سطح فروشگاه عملي باشد.

3-7- روشهاي پايش (Monitoring ProceDures)

روشهاي پايش بايد ايجاد گردد تا از رعايت حدود بحراني در تمامي نقاط كنترل بحراني اطمينان حاصل شود.

روشهاي پايش بايد كنترلهاي برنامه ريزي شده اي باشد كه تحت كنترل بودن، نقاط بحراني را نشان دهد كه شامل :

*                   چه چيزي بايد پايش شود

*                   روشهاي پايش شامل :

- كاليبره بودن وسايل و تجهيزات اندازه گيري

- شناسائي و قابليت رديابي محصول

- معتبر بودن روش نمونه برداري

*                   فواصل پايش

*                   افراد پايش كننده كه بايد افراد دقيق و داراي صلاحيت (آموزش ديده) باشند .

  ãسيستم پايش ايجاد شده بايد قادر به پاسخگوئي هر نقص احتمالي كه رخ مي دهد مانند آنچه كه در قسمت اقدام اصلاحي مشخص شده، باشد.

ã  نتايج پايش ها بايد ثبت گردد و توسط افراد مسئول براي پايش و بازنگري امضاء گردد.

3-8- اقدامات اصلاحي (Corrective Actions)

براي انحرافات احتمالي نقاط كنترل بحراني، روش اقدام اصلاحي مدون بايد ايجاد و اجراء گردد كه شامل : 

*                   تعيين فردي كه مسئوليت و اختيار اجراي اقدام اصلاحي را دارد.

*                   شناسائي محصولات مرتبط

*                   اصلاح علل عدم انطباق براي جلوگيري از تكرار آن

*                   ارزيابي و اصلاح محصول مرتبطي كه از طريق فراخواني جمع آوري شده اند(در صورت ضرورت)

*                   ارزيابي و تصديق اقدام اصلاحي انجام شده

*                   بازنگري فرآينديا طرح HACCP در صورت انحراف از حدود مجاز

توجه : اقدامات اصلاحي بايد توسط افراد مجاز بازنگري و مدون گردد.

3-9- روشهاي تصديق سيستم HACCP

ã  سازمان بايد روشهاي مدوني را ايجاد ، اجراء و برقرار نگهدارد كه طراحي، مشخص كردن فرآيندها و تصديق كفايت و اجراي اثربخش سيستم HACCP و اطمينان از سلامت محصول و بهبود مستمر سيستم را مد نظر داشته باشد.

ã  مسئوليتها و اختيارات ، روشها، فواصل ارزيابيها (مميزي داخلي و خارجي) بايد به صورت شفاف مشخص و روشهاي تصديق شامل كنترل وسايل پايش و تحقيق و بررسي شكايات مشتريان بايد تعيين گردد.

ã افرادي كه مسئوليت تصديق سيستم را بر عهده مي گيرند بايدآموزش ديده و شايستگي لازم را نسبت به اصول HACCP و تكنيك مميزي سيستم آن داشته باشند.

ã  اطلاعات و داده هاي سيستم HACCP بايد بر اساس توسعه مديريت و تكنولوژي به روز آوري شود.

روشهاي تصديق بعضاً شامل :

·        صحه گذاري اوليه عناصر طرح HACCP (نمودار مراحل فرآيند توليد، تحليل خطرات، تعيين CCP ، حدود بحراني ، روشهاي پايش ، اقدام اصلاحي، مدارك و سوابق و حفظ سيستم).

ارزيابي سيستم HACCP در حال اجرا :

          - بازنگري سوابق

          - رعايت عمليات

          - بازنگري انحرافات و اصلاح محصول

          - تائيد اينكه نقاط كنترل بحراني تحت كنترل است.

          - كاليبراسيون وسايل اندازه گيري

          - نمونه گيري و آزمون

          - بررسي شكايات مصرف كنندگان مربوط به ايمني محصول و ثبت آنها

تصديق كلان سيستم HACCP

          - مميزي داخلي كه همه فعاليت هاي HACCP را پوشش دهد حداقل هر 6 ماه يكبار

          - بازخورد سيستم از طريق اطلاعات مميزي به منظور بهبود سيستم HACCP

          - هر گونه تغييراتي كه سيستم HACCP را تحت تأثير قرار دهد.

          - مميزي خارجي

توجه : نتايج تصديق بايد ارزيابي و مدون گردد تا بازخورد براي انجام بهبود مستمر باشد.

مدارك و سوابق براي نيازمنديهاي سيستم HACCP

سازمان بايد مدارك و سوابق موثر و اثربخش را براي سيستم HACCP ايجاد نمايد كه بيانگر ايمني محصول و رعايت نيازمنديهاي آن از جمله مقررات و وقوانين مرتبط باشد.اين مدارك شامل روشها، دستورالعملها و فرمها مي باشد كه در محلهاي ضروري در دسترس مي باشند و مدارك منسوخ جمع آوري مي شوند.

اين مدارك و سوابق شامل :

          -  تشريح سيستم HACCP

          - تحليل خطرات از جمله اصلاحات

          - تعيين نقاط كنترل بحراني

          - تعيين حدود بحراني

          - فعاليتهاي پايش و CCPs

          - اقدامات اصلاحي مربوط به عيوب و انحرافات

          - آموزش

          - تصديق

          - اصلاحات سيستم HACCP

          - مميزي داخلي

          - كنترل رعايت اصول بهداشتي و نتايج پايش

          - شكايات

          - فراخوان

          - مميزي خارجي

درخت تصميم گيري براي نقاط كنترل بحراني

به سوالات زير به ترتيب و در مورد هر مرحله از فرآيند كار و براي تمامي مخاطرات شناسايي شده پاسخ دهيد.

5-  پيش نيازهاي مربوط به GMP و GHP

5-1- طراحي و وضعيت بهداشتي ساختمان كارخانه

الف - كارخانه ي فرآوري مواد غذايي بايد

·        داراي حياط مشخصي باشد.

·        داراي محوطه هاي تميز باشد.

·        فاقد محيط هايي باشد كه تميز كردن آنها عملي نيست.

·        به دور از باتلاق، آب هاي راكد، محل جمع آوري زباله يا ساير منابع آلاينده ساخته شود.

·        داراي خيابانهاي داخلي سنگ فرش شده يا آسفالت باشد.

·        در مقابل نفوذ حشرات و جانوران و لانه گزيني آن ها حفاظت شود.

ب - در طراحي كارخانه امكانات زير بايد با توجه به نوع محصول توليدي به طور مناسبي وجود داشته باشد :

·        محوطه ي دريافت مواد خام

·        محل شستشو و آماده سازي مواد خام

·        ماشين آلات ووسايل فرآوري مناسب

·        مكان هاي جداگانه اي براي نگهداري مواد اوليه و محصول نهايي

·        اتاق نگهداري مواد غيرخوراكي، گندزدا و آفت كش ها

·        انبار مواد افزودني

·        انبار مواد بسته بندي

·        انبار يخ (يخ مصرفي بايد از آب آشاميدني تميز توليد شود)

·        محل نگهداري موقت ضايعات و زباله

·        رخت كن كارگران


 

·        استراحتگاه كارگران، غذاخوري و نمازخانه

·        محل و وسايل شستشوي خودروهاي حمل مواد خام

·        منبع نگهداري آب (آب مصرفي كارخانه بايد داراي كيفيت آب آشاميدني باشد)

·        وسايل گندزدايي آب

·        توالت و دستشويي و حمام به تعداد كافي

·        دستگاه هشدار دهنده و اخطار دهنده در موارد قطع برق

·        موتور برق اضطراري

·        تعمير و نگهداري ماشين آلات وتجهيزات

پ- ساختمان كارخانه بايد طوري بنا شود كه درآن : 

·        بخش هاي تميز و كثيف از هم جدا شده باشد

·        از آلودگي محصول جلوگيري شود

·        فرآوري محصول در بخش هاي مجزا انجام شود

·        در مقابل ورود و لانه گزيني جوندگان ، حشرات و پرندگان به طور موثري حفاظت شود

ت - ورود و خروج كارگران : 

·        محل ورود و خروج كارگران بايد داراي پرده ي هوا باشد

·        رخت كن كاركنان بايد

- داراي يك توالت و دستشويي اضطراري باشد

- به تعداد كارگران داراي كمد قفل دار باشد

- داراي محوطه شستشوي چكمه باشد

- متصل به كارخانه باشد

- داراي كف و ديوار صاف و قابل شستشو باشد

- داراي سقف صاف و قابل تميز كردن باشد

- داراي تابلوي رعايت بهداشت فردي باشد

ث وضعيت درب ها

·        كليه درب ها بايد :

- تميز و مقاوم باشند

- به طور خودكار بسته شوند

- براي جلوگيري از ورود حشرات و جانوران موذي به خوبي بسته شوند

ج وضعيت پنجره ها 

·        پنجره ها بايد :

- در اندازه هاي مناسب باشند

- فاصله پنجره ها از كف حداقل يك متر باشند

·        آستانه پنجره ها به طرف داخل بايد شيب 45 داشته باشد

·        پنجره ها در صورت بازشدن بايد از طرف بيرون داراي توري باشند

چ - وضعيت كف كارخانه 

·        كف كارخانه بايد :

- از مواد مقاوم و نفوذ ناپذير ساخته شود

- صاف بوده و عاري از حفره و ترك باشد

- قابل شستشو و داراي شيب كافي باشد

- براي حفظ ايمني كارگران غير لغزنده بوده ونظافت آن دشوار نباشد 

·        آبرو (زهكشي) كف كارخانه بايد :

- از نظر كشش پساب داراي وضعيت مناسبي باشد

- در برابر ورود جوندگان حفاظت شود

- براي سهولت شستشو و نظافت به خوبي طراحي شود 

·        داراي شيبي برخلاف جريان كار باشد ( از محل تميز به محل كثيف). در صورت لزوم در طول مسير آبرو بايد از كف شور مجهز به سيفون استفاده كرد.

ح - وضعيت ديوارها  

·        ديوارها بايد :

- صاف و بدون ترك بوده و داراي رنگ روشن باشند

- قابل شستشو باشند

- در محل اتصال به ديوار همجوار، سقف يا كف كارخانه بدون زاويه (گرد) باشند

·        كليد و پريزهاي تعبيه شده روي ديوار بايد ضد آب و قابل تميز كردن باشند

خ - وضعيت سقف 

·        سقف ها بايد :

- ظاهر مناسبي داشته باشند

- قابل تميز كردن باشند

- در برابر نفوذ يا لانه گزيني حشرات حفاظت شده باشند

·        در سازه هاي سوله اي وجود سقف كاذب ضروري است

د وضعيت روشنايي  

·        مقدار روشنايي با توجه به نوع كار بايدكافي باشد

·        لامپ بايد به طور مناسبي در برابر شكستگي حفاظت شده باشند

·        پوشش لامپ ها بايد قابل تميز كردن باشند

·        از روشنايي معلق نبايد استفاده كرد

 


5-2 - حمل ، دريافت و نگهداري مواد

الف - كاميون هاي حمل مواد بايد :

·        براي اين منظور طراحي و استفاده شوند

·        نظافت و گندزدايي به آساني صورت گيرد

·        پس از تخليه ي بار، تميز و گندزدايي شوند

ب - محوطه ي دريافت مواد خام بايد : 

·        داراي سكوي مقاوم و قابل شستشو گندزدايي باشد

·        ا زمحوطه ي فرآوري جدا باشد

·        در ورودي آن داراي پرده هوا باشد

·        داراي تابلوي رعايت بهداشت فردي باشد

پ - سردخانه نگهداري مواد خام و محصول بايد :

·         براي اين منظور طراحي شده باشد

·        داراي پرده هوا باشد

·        داراي زنگ خطر باشد

·        داراي ظرفيت مناسبي باشد

·        داراي دستگاه ثبت دما باشد

·        قابليت برفك زدايي داشته باشد

 

ت - انبار نگهداري مواد افزودني، شيميايي و بسته بندي بايد :

·        مجزا بوده و براي همين منظور ساخته شده باشد

·        در برابر حشرات و جانوران موذي حفاظت شود

·        داراي ديوار و كف مقاوم و صاف و قابل شستشو باشد

·        به آساني قابل نظافت و گندزدايي باشد

·        پس از تخليه بار، تميز و گندزدايي شود.

4-3- طراحي بهداشتي تجهيزات و وسايل و تعمير و نگهداري آن ها

الف - كليه وسايل فرآوري و دستگاههايي كه در تماس مستقيم با مواد غذايي هستند بايد تميز و صاف بوده و از جنس فولاد ضد زنگ باشند.

ب - ماشين آلات و وسايل فرآوري بايد طوري ساخته شوند كه از آلودگي ثانويه ي محصول جلوگيري شود.

پ - جعبه ها و مخزن هاي حمل مواد غذايي بايد از جنس پلاستيك يا فولاد ضد زنگ ساخته شده و به آساني قابل تميز كردن باشند.

ت - مسوول تعمير ونگهداري ماشين آلات و وسايل فرآوري و شرح وظايف وي بايد مشخص باشد.

 

ث -  دستگاههاي فرآوري نظير پخت، پركني، سترون سازها و غيره بايد شماره گذاري شوند.

ج -  چيدمان ماشين آلات وتجهيزات بايد مناسب باشد.

چ - فاصله ماشين آلات وتجهيزات از ديوار بايد حداقل يك متر باشد.

ح - دستگاه تهويه و هواساز بايد داراي كارآيي لازم باشند. 

o                  جريان هوا در هنگام تهويه بايد از محل تميز  به محل كثيف باشد.

خ در لوله كشي و دفع پساب موارد زير بايد رعايت شود  

·        لوله هاي آب آشاميدني از آب غيرآشاميدني قابل تشخيص باشند (از طريق رنگ آميزي)

·        فاضلاب به طرز مناسبي تصفيه شود و براي همسايگان مشكل آفرين نباشد.

·        محل خروج لوله هاي پساب از كارخانه داراي توري باشد.

د دستگاه هاي برودتي بايد : 

·        داراي ظرفيت مناسبي باشند

·        در حداقل زمان ممكن محصول را منجمد كنند

·        مجهز به دستگاه ثبت زمان باشند

5-3- بهداشت و نظافت

الف نظافت و شستشو 

·        در هر كارخانه ي مواد غذايي برنامه اي مستند نظافت و گندزدايي بايد موجود باشد

·        آب مصرفي در نظافت و شستشو بايد داراي كيفيت آب آشاميدني باشد

·        در داخل سالن فرآوري و آماده سازي مواد خام تسهيلات شستشوي دست ها بايد وجود داشته باشد

·        شيرهاي آب بايد خودكار بوده و بدون دخالت دست باز و بسته شوند

·        مخزن آب بايد به صورت دوره اي تميز شود

ب تسهيلات شستشو و گندزدايي 

·        توالت ها بايد دور از محوطه ي فرآوري ساخته شده و تعدادشان كافي باشد. تعداد توالت ها براي 9-1 نفر يك دستگاه، 24-10 نفر دو دستگاه، 49-25 نفر سه دستگاه، 100-50 نفر پنچ دستگاه و بيش از صد نفر به ازاي هر 30 نفر افزايش يك دستگاه به تعداد قبلي اضافه ميشود.

·        محل شستشو و گندزدايي دست ها بايد متصل به رخت كن كارگران باشد.

·        شيرهاي آب بايد خودكار بوده و بدون دخالت دست باز شوند.

·        تعداد دستشويي ها بايد به مواد شوينده و گندزدا و برس ناخن و حوله هاي يك بار مصرف وجود داشته باشد.

·        سطل جمع آوري حوله هاي يك بار مصرف بايد با پا باز شود.

·        در و ديوار توالت ها بايد قابل شستشو باشد. سقف بايدصاف بوده و كف از مواد غير قابل نفوذ ساخته شود طوري كه به آساني قابل تميز كردن باشد.

·        توالت ها بايد داراي در خودكار بوده و در برابر حشرات حفاظت شوند. وجود مخزن شستشو (فلاش تانك) ضروري است.

·        در توالت ها نصب تابلوي « بعد از استفاده از توالت، دست هاي خود را با صابون يا مواد شوينده بشوييد» ضروري است.

پ - بهداشت فردي  

·        كليه كارگران بايد :

- داراي كارت بهداشتي باشند ،

- داراي لباس مناسب و تميز باشند ،

- بهداشت و نظافت فردي را رعايت كنند ،

- قبل از ورود به سالن فرآوري دست هاي خود را شسته و گندزدايي كنند ،

- بعد از شستشو گندزدايي دستها از پاشويي (حوضچه كلر) عبور كنند. عمق اين حوضچه بايد حداقل 10 سانتي متر باشد. ابعاد آن بايد طوري در نظر گرفته شود كه كليه ي كارگران مجبور به عبور از آن باشند. 

·        مسئوول بهداشتي كارخانه بايد مشخص باشد.

 


 

ت - كنترل جانوران وحيوانات موذي 

·        در هر كارخانه بايد :

- روش كنترل مستند جانوران و حيوانات موذي وجود داشته باشد ،

- مسوول كنترل مشخص شود ،

- محل هاي طعمه گذاري روي نقشه مشخص شود ،

- مواد مصرفي (آفت كش ها ) براي كنترل جانوران موذي توسط مرجع ذيصلاح تاييد شود.

5-4- بسته بندي محصول و شناسه گذاري آن

الف - بسته بندي مواد غذايي بايد مطابق نياز بازار باشد .

ب - بسته بندي بايد در شرايط مناسب بهداشتي انجام شود تا از آلودگي مواد غذايي جلوگيري گردد.

پ - مواد بسته بندي كه احتمال تماس آنها با مواد غذايي وجود دارد بايد مطابق مقررات بهداشتي و موارد زير باشد :

·        نبايد بر ويژگي هاي حسي فرآورده ها تاثير گذارند ،

·        نبايد باعث انتقال مواد مضر به فرآورده ها شوند ،

·        بايد استحكام لازم را براي حفاظت از فرآورده در مقابل ضربه و صدمه ي احتمالي داشته باشد.

 

ت مواد يا لوازم بسته بندي اضافي بايد دور از محل توليد نگهداري شده و از آلودگي و گرد و غبار حفاظت شوند.

ث - بر روي هر بسته ماده ي غذايي بايد موارد زير ثبت شود : 

·        شماره ي پروانه هاي صادر شده از سوي مراجع ذيصلاح ،

·        نوع محصول ،

·        نوع بسته بندي،

·        وزن خالص ،

·        شماره ي بهر يا محموله ،

·        شرايط نگهداري ،

·        دستور مصرف ،

·        محل توليد (نشاني و مشخصات توليدكننده) ،

·        تاريخ توليد ،

·        تاريخ انقضاي مصرف ،

·        محل مصرف (داخل يا خارج از كشور) .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مرداد 1393 ساعت: 16:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس