تحقیق دانشجویی - 131

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره بابل (شهر)

بازديد: 867

تحقیق درباره بابل (شهر)

 

شهر بابل مرکز شهرستان بابل در استان مازندران است. شهر بابُل را پیشینیان با نام مامیترا میخوانده‌اند. در نوشته‌های اسلامی این شهر را مامطیر و ممطیر هم نوشته‌اند.

نام این شهر در ایران باستان مامطیر بوده که مامطیر عربی شده ی مامیترا می باشد و این شهر باستانی جای میترای بزرگ و به عبارتی آتشکده ی میترا می باشدبنابر تصویب‌نامه هیات دولت درسال شصت و هشت بابلسر از شهرستان بابل جدا شد و خود به شهرستانی مستقل بدل گشت.

برخی از پژوهشگران همروزگار ما ریشه این نام را چنین بازمی نمایانند:

شهر بابل امروزی شهری بوده پاک و وَرجاوند (مقدس) در نزدیکیهای دریا و در پی جای داشتن (میترای بزرگ) یا (آتشکده‌یمیترا) در آنجا، بومیان آن را (مه‌میترا) یا جایگاه میترای بزرگ می‌نامیدند.

مه میترا در پی رونق بازارهای هفته و جایگاه شهر در نیمه راه میان ساری و آمل و از سوی دیگر نزدیکی به دریا به احتمال از سده هشتم به «بارفروش‌ده» تغییر نام یافت. در آغاز دوران زندیانو به روایتی از سدهٔ سیزدهم یعنی از زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار واژه «ده» از پشت این نام افتاد و این شهر بارفروش خوانده شده‌است. بارفروش همواره به‌عنوان یکی از شهرهای پرارزش، میدان زد و خوردهای سیاسی و تاریخی بوده‌است. در روز یکم آذر سال ۱۳۱۰ هجری خورشیدی نام بارفروش همراه با ساخت ساختمانهای تازه دولتی همچون اداره پست (۱۳۱۵)، در کنار سبز میدان و ساختمان شهرداری (۱۳۱۴) به شهر بابل تغییر نام یافت. نام بابل از نام رودخانه (باوُل) گرفته شد، که در بر غربی شهر روان است. البته امروزه با توجه به ساخت و سازهای فراوان و گسترش فضای شهر این رودخانه تقریبا در قسمتهای مرکزی شهر قرار گرفته است . از لحاظ تاریخی چندین اتفاق در 300 سال اخیر در شهر بابل افتاده است که نشان دهنده رونق اقتصادی و غنای فرهنگی آن بوده است . 1- تاج گذاری رسمی آقامحمدخان قاجار در این شهر صورت گرفت . (خواجه تاجدار اثر جان گور) 2- از 20 نفر پایه گذاران اولیه حزب ملی ایران در سال 1320 ، 3 نفر از اهالی شهر بابل بودند 3- در منطقه مازندران و گیلان که در زمان رضا شاه به استانهای اول و دوم نامگذاری شده بودند ، رضا شاه تنها در بابل دارای کاخ و محل سکونت بود .


شهرهاي شهرستان بابل: شهرستان بابل متشكل از چهار شهر اصلي بابل، اميركلا، گتاب و گلوگاه است.

شهر باستانی بابل زير چكمه های سربازان آمريكايی

شهر بابل، عراق – در این شهر باستانی هم اکنون تشخیص ویرانه ها از آنچه که به تازگی ویران شده است بسیار سخت است.

ساختمان های آجری که عمری حدود 2500 سال دارند هم اکنون به قلعه های شنی با خاک یکسان شده تبدیل شده اند.


ومکان های مشهور نظیر برج بابل وباغ های معلق طعمه نی های رودخانه شده اند.

رد پای اشغال نظامی همه جا دیده می شود؛ سنگر ها، غلاف های فشنگ، حلقه های براق سیم و آثار انفجار بر روی دیوارها.
بابل، شهری است آجری كه تاوان جنگ را پرداخته است. او در این جنگ به غارت رفت، درهم کوبیده شد، با خاک یکسان شد، مورد بی مهری قرار گرفت و در آخر به کلی اشغال شد. باستان شناسان گفته اند که سربازان آمریکایی حتی از خاک وآثار بسیار گران قیمت آنجا پر کردن کیسه های شن خود استفاده کرده اند.

ولی رهبران عراقی ومسئولان سازمان ملل در برابر این اتفاقات تسلیم نمی شوند. آنها به شدت در تلاشند تا بابل، موطن یکی از عجایب هفتگانه جهان را مجدداً باز سازی کنند وآن را تبدیل به مرکزی فرهنگی در عراق کنند.

هیچ کس مطمئن نیست که این اتفاق به زودی رخ دهد ولی آنچه این پروژه را امکان پذیر می نمایاند این است که منطقه اطراف بابل یکی از امن ترین نواحی عراق است و این بابل را دوباره تبدیلبه مشعل تمدن درسرزمین هرج ومرج نموده است.

بابل باستانی که به سرچشمه ی قانون، خط وزندگی شهری مشهور است، درست در خارج شهر مدرن حلّه در 60 مایلی جنوب بغداد واقع شده است. ادنا البیاتی شهردارحله آرزوهای بزرگی برای بابل دارد: "من برای اینجا رستوران ، فروشگاه ، هدیه وپارکینگهای بزرگ وطویل می خواهم" او اضافه کرد: وان شاءالله حتی مسافرخانه.

مرکز فرهنگی،علمی، آموزشی سازمان ملل متحد در تلاش برای جمع آوری کمک برای باز سازی این شهر باستانی است. در همین زمینه فیلیپ دلانگ، ماٌمور سازمان ملل که به این پروژه کمک می کند گفت که : "بعد از نفت، صنعت تورسیم می تواند دومین صنعت بزرگ در عراق باشد"
او با لحنی کنایه آمیز اضافه کرد: ولی قبل از آنکه این مسئله محقق شود. مسائل کوچکی هست که باید اتفاق بیافتد.

یکی از این اتفاقات، مطمئناً، امنیت بهتر است. نظامیان آمریکایی همچنان پایگاه هایی در نزدیکی شهر بابل دارند، مردم عراق نیروهای اشغالگر را مسئول بیشتر تخریبات اخیر بابل می دانند.

دونی جرج، رئیس برد باستانی عراق اعلام کرد که سربازان لهستانی در سرتاسر یک آرامگاه باستانی خندق های عمیقی حفر کرده اند و پیمانکاران نیز تمام ویرانه های باقی مانده را برای ایجاد سکوی فرود هلی کوپترصاف کردند.

آقای جرج با ناراحتی پرسید: ما الان چگونه باید از شر این سکوی فرود هلی کوپتر رها شویم؟ خدای من، اینجا بابل است!

بابل ! نام او پس از همورابی ، پادشاه بابل که در سالهای 1750-1792 قبل از میلاد حکومت می کرده است طنینی جادویی دارد . او(همورابی) به دلیل پایه گذاری یکی از اولین قانون های مدون بشری معروف است. پس از همورابی، این  شهر در زمان نبوخد نصر دوم، که در سال های 605-562  قبل از میلاد حکومت می کرده است، دومرتبه به دوران شکوفایی اش بازگشت. نبوخذ نصر به خاطر باغ های معلقی که برای همسرش آمو هیا ساخته بود معروف،است،یکی از عجایب هفت گانه.
تفنگداران آمریکایی در مسیر خود به بغداد به دره فرات-جایی که صدام بر روی ویرانه ها قصری به شیوه ی زیگورات های سومری ساخته بود و نام آن را «تپه صدام» گذاشته بود- یورش بردند و تپهی صدام را با خاک یکسان کردند. هنوزدست نوشته های سربازان بر دیوار ها مشاهده می شود:سلام وانيسا؛، دوستت دارم!   (Hi Vanesa, I love you! )
ولی مسئله ی بسیار مهم تر، بنا به گفته ی باستان شناسان، استفاده از تجهیزات سنگین نظیرهلی کوپتر و خودردهای سنگین است، که احتمالا آثار باستانی زیر خاک را تا کنون پودر  کردهاست.

آقای جرج با تاسف ادامه داد: فقط تصور کنید که ما چه چیزهایی را از دست داده ایم. غارتگران پس از حمله به عراق، به موزه ها و کارگاه های باستان شناسی زیادی دست برد زدند و آثار بی شماری را به سرقت بردند. به طوری که در تابستان 2003 یک لوح به خط میخی که از ملت عراق دزدیده شده بود، در میان بسیاری از آثار دیگر دزدیده شده در e-bay به فروش رسید.

بر طبق تحقیقات موزه بریتانیا در سال 2004 آثار باستانی بسیاری سر از کیسه های شن سربازانی در آوردند که از این سایتها محافظت می کردند.
آقای جرج در آخر، با امیدواری گفت: یک روز میلیون ها نفر از بابل دیدن خواهند کرد، ولی این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد؟ هیچ کس نمی داند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگانی حضرت محمد خاتم النبیین

بازديد: 193

تحقیق درباره زندگانی حضرت محمد خاتم النبیین

حوزه عربستان

سرزمین ریگستانی خشکی به صورت مثلثی میان بحراحصر و رود فرات و خلیج فارس و دریای هند و  عمان بنام عربستان معروف است این شبه جزیره دارای سوابق تاریخی است که توجه کلیه مورخین را بخود جلب کرده و صفحاتی از اوراق تاریخ بشریت را اشتغال نموده است . این سرزمین که بزرگترین و معروفترین و ستوده ترین شهرهایش مکه و مدینه است از زمان آدم ابوالبشر سابقه تاریخی دارد و حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل و داستان قربانی او در این سرزمین رخ داده و تورات و انجیل و قرآن و کتب تاریخ مشحون به حوادث تاریخی این سرزمین است باضافه که موقعیت جغرافیایی آن جا و مرکزیت تجارت مکه موجب اهمیت شد .

درعصر طلوع آفتاب وجود محمد (ص) اوضاع این کشور مانند سایر کشورهای مجاور خاورمیانه بسیار وخیم . آشفته بود ظلمات جهالت و ضلالت سرباسری دنیای افق را گرفته و جهان آدمیان نیازمند به یک مصلح ومنجی بزرگی بود که سطح افق فکر و اندیشه مردم را روشن سازد .

غارت ٬ دزدی ٬ هرج و مرج ٬جاه طلبی ٬ غرور جاهلیت ٬عصبیت فردی و قبیله ی جنایات غیر قابل تحمل مانند دخترکشی که آن محیط را فرا گرفته و امنیت جانی و مالی و ناموسی وجود داشت سطح فکر افق ساختمان دما همه مردم در حضیض مذلت و زبئنی مادی و امور زندگی شهوی منغمز بود و محیط احتیاج مبرم به یک بارقه نورانی داشت که این افق تاریک را روشن سازد و  این فواصل فردی و اختلاف طبقاتی و بریدگی های فاصلی را به تٲلیف  قلوب و اخوت و برادری و مهر و محبت مبدل سازد ظلمات نادانی محیط ایران و روم وهند و مصرو کشورهای غربی را فرا گرفته و در تمام این کشورها اختلاف طبقاتی به حد کافی شیوع داشت وعادات زشت و رسوم ننگین و سنن بیجا و غلط اسباب انحطاط اخلاقی مردم فراهم کرده و کشمکش و نزاع وجدان دست وگریبان با مردم بود .

میان یهود و نصاری و کشیشان و پاپها و اسقفها و رهبانان سخت بدبینی و اختلاف وجود داشت وضع عربستان مخصوصا" مکه مرکز این همه اختلاف طبقاتی و خصومتهای فردی و اجتماعی گردیده بود.

در این گیرودار ابرهه برای آنکه مرکزیت تجارت و عبادت را از مکه به منا تبدیل نماید با فیل سواران برای خراب کردن به مکه آمد در همین اوقات بود که دست قدرت پروردگار کودکی را که پدرش از جهان گذشته بود بوجود آورد و نور وجودش از مشرق شعب ابوطالب پرتو افکن گردید و متدرجا" مقام شبه جزیره عربستان را به نور آموزش و پرورش آسمانی خود منور و روشن گردانید سطح فکر و افق اندیشه مردم را از آن رذایل اخلاقی پاک کرده و بشر را از ظلمات بدبینی نجات بخشید و بزرگترین منجی حقیقی عالم بشریت گردید .

 

میلاد پیغمبر

افق اجتماعی مردم حجاز چنان تاریک بود که آشفتگی اوضاع مردم درمخابرهبودند امنیت جانی و مالی و ناموس نبود . علم ودانش ٬ حکمت و فلسفه وجود نداشت فضیلت آنها فقط در نظم و قصص بوده ابرهای جهالت و نادانی سرتاسر آن محیط و فضای آن شبه جزیره را فرو برده ناگهان با طلوع فجر روز جمعه ١٧ ربیع الاول سال ٥٧١ میلادی مطابق ٢٨ نیسان نوری از مشرق شهر مکه از عرفه که در شعب ابوطالب بوده تابیدن گرفت این نور پاک همچون بارقه آسمانی فضای عالم را همیشه روشن ساخت این نور پاک محیط زندگانی عقلانی بشر را برای همیشه منور گردانید و روزافزون تر می گردید در ترتیب و اندیشه اش تقویت می یافت مقارن میلاد این مولود آسمانی چهار واقعه مهم در دنیای آن روز رخ داده که همه ی مورخین اعتراف کرده و اتفاق نموده اند .

اول : آتشکده ی فارس پس از هزاران سال خاموش شد .

دوم : دریاچه ساوه ناگهان خشک گردید .

سوم : ایوان کسری شکست خورد.

چهارم : بتهای کعبه ناگهان فرو ریخت .

اعراب این واقعه بزرگی برای آنها رخ می داد و مبداء تاریخ خود محسوب می کردند در این سال عام الفیل از وقایع مهمی گردید .چهار واقعه دیگر نیز منشاء تاریخ شد ومهمتر از همه مولود این برگزیده حق بود که آثار وجودش چشم را خیره ساخته و انگشتان عبرت بدندان حیرت .

 

نام پیغمبر اسلام

نام ونشانی برای راهنما و رهبری شخصیتهای وجودی است و حکما می گویند « الشی اذالم یتشخص لم یو حد »تا هر موجودی شخصیت وجودی پیدا نکنند در عالم طبع موجود نمی شود و هر موجودی نامی دارد تا از دیگران ممتاز باشد و هر اندازه شخصیت موجود مهمتر و توسعه معانی آن بیشتر خواهد بود زیرا کلمات و الفاظ برای معانی رسا و کافی نیستند ناگزیر باید از یک نام تعدی کرد به نامهای مختلف آن شخصیتهای بزرگ را معرفی کرد و یقین است که بین هر نام و شخصیت بین هر اسم و مسمی وهرلفظ و معنی ارتباط سنخیتی است که گفته اند :

« الا سماء تنزل من السماء »

در این آیه« وعلم آدم الاسماء کلها » می توان به این نتیجه رسید که پروردگارعالمیان ٬ آثار و وجودی خود را که نام و نشانی خالق بداند و همان حقیقت است که حکما دلیل علمی تعبیر کرده اند و از اثر می توان پی به موثر برد و از ذره تا دره از اتم تا افلاک هم نام ونشانی کامل وجود واجب الوجود است و چون پیغمبر اکرم (ص) عقل کل و اشرف رسل و فرد ممتاز خلقت و مظهر کامل حقیقت انسانیت بوده پس از حق جل و علاء اسامی مختلف برای او گذاشتندکه باید همه اسامی که به معنی حقیقی دریافت تا پیغمبر را شناخت .

حکما می گویند وجود قبل از آثار شناخته می شود و شخصیت از آثار پدید می آید یعنی شما اگر کسی را از دور دیدید اول وجود او را تشخیص می دهید و می بینید و اعتراف به وجودیت آن می کنید تا نزدیک بشوید و جهان او را ببینند و کیفیت او را دریابید.

پیغمبر اکرم (ص) وجودی بود که موجودیت او بعد از فعالیت او ظاهر و هویدا گشت . انبیا عظام در کتب آسمانی او را به نام فضیلت توصیف کردند تا از پرده ی خفا به عالم ظهور آمد و مظاهر کمال عقل و علم و نبوغ قدرت غرائز خود را نشان داده و متجلی به کلمات و صفات و سجایایی شد که هر یک نوع آن نامی دارد و لذا پیغمبر (ص) دارای نامهای بسیار است و برای هر وصفی از دو اسمی در میان است و همان طورکه برای خداوند تبارک و تعالی هزارو یک نوع اسم از باب تکثیر ادب گفته اند و هر نامی نماینده یکی از صفات وجودی اوست . برای حبیب برگزیده او هم که وجود کامل عالم طبع و امکان است هزار اسم استکه نماینده شخصیت او می باشد . در آسمان ها بنام احمد و در زمین بنام محمد (ص) و محمود و ابوالقاسم شهرت دارد –طه – یس- خاتم – امین – فاتح - و غیره تا هزار اسم می باشد درقرآن غیر از کلمات ابواب و مفاتیح سوره که بجز یا نامهای مخصوص است و به تشابهات قرآن تعبیر کرده اند و که به ؟ نام خطاب شده است .

اسامی و نامهای این بزرگترین برگزیده ی الهی ؟ کلیه مشتق از صفات کمال وجدان اوست حضرت ابوجعفر امام محمد باقر می فرماید جدم رسول خدا هزار نام داشت مادرش در حین حمل نام او را احمد گذاشت و در حین تولد اسم او را محمد (ص) گذاشت .

القاب پیغمبر (ص)

 اصولا" لقب و کنیه روی صفات و سجایایی ذاتی یا بروز ملکات اخلاقی و آثار موثر شخصیت پدید می آید و در اشخاص در همه طبقات یک سلسله القاب و کنایی دیده می شود که روی آثار وجودی آنهاست مثلا" سلطان التمکین عماد الواعظین – ملک المحققین – استاد المجهدین  و نظایر آن که پیدایش آنها روی تحقیق علمی با فنی مانند ملک الکتاب و غیره بود و در انبیا نیز این سنت وجود داشته که پروردگار عالم هر نبی و رسول خود را در صفاتی که بیشتر قدرت بروز آن را داشته اند لقب نموده مانند آدم صفی الله – ابراهیم خلیل الله – موسی کلیم الله – عیسی روح الله – محمد حبیب الله و درباره ی شخص پیغمبر اسلام (ص) که دارای موثر بشماری از فضیلت و کمال است القاب بی حسابی برای آن حضرت نوشته و گفته اند که هریک معرف صفات جسمی یا روحی و آثار طبیعی و موثرمعنوی او میباشد که رسول الله – حبیب الله – رحمت العالمین خبیرۃ سید المرسلین امام المتقین – خاتم النبیین رسول الهادی قائد-  المحجلین خیر البریه – نبی الرحمۃ مفتاح الجنۃ و غیره می باشد و هزاران لقب در کتب مختلف برای آن حضرت نوشته اند که در خطبه حضرت امیر (ع) و خطبه حضرت سجاد (ع) بیان شده است و در کنیه ابوالقاسم ٬ ابوالطاهر٬ ابوابراهیم ٬ ابوالطیب٬ ابوالمساکین٬ابوالدرین٬ ابوریحانین ٬ابوالبسطین  ٬ ابوالارامل آورده اند.

گزیدن گرفتند واقعه ابرهه بر اهمیت دینی کعبه افزوده و مردم را به فکر جلب کرد مسافرین از اطراف پس از داستان ابرهه به مکه می آمدند و از تولد یک مولودی که آثار وجودی نقل محافل بود مطلع گشته اخبار میلاد او را به اطراف می بردند .

این مولود عجیب از سه چشمه غیبی آب حیات خورده و قبل از تولدش خردمندان را متوجه ساخته بسیاری از یهود و نصاری و کهنه و رهبانان درانتظارتحولات تولد او بودند و مترقب یک انقلاب بزرگی در آستانه تاریخ بسر می بردند – این کودک نوزاد در حمایت قوای نامرئی از حوادث مصون ماند و با همه ی دشمنی که درباره او کردند خدایش از همه آفات و بلایات نگاه داشت و با فضیلت اخلاقی که شگفت آور بوده مانند راستی ٬ درستی ٬ امانت ٬ حق جوئی ٬ حق گوئی او را تربیت کرد و ندای دعوت را به جهانیان رسانید نور پاک محمد (ص) از مشرق به دامان آمنه بنت وهب عروس ناکام و شوهر مرده چنان طلوع کرد که مرگ عبدالله را از نظر او برد مادرش اخباری روایت می کند که نمونه بارزی از قوت ونیروی این کودک بوده ونشان می دهد که تا چه حد موجب تسلیت مادر در مرگ او بوده.

آمنه زنی با ایمان و راستگو بود عاطفه و علاقه ای به شوهر و فرزند داشت آنچه می گفت درباره فرزند براستی عمل می کرد تا حمل این مولود که پنج ماهش در مرگ فراق شوهر می گذرانید اثری عجیب در مادر می گذاشت و اسباب تسلیت  خاطر مادر می شد .

آمنه مادر محمد (ص) حکایاتی از آنچه در حین حمل فرزند دیده و مخصوصا" برای وضع حملش پیش آمده نقل می کند که اسباب جالب توجه است که از آن جمله گویند در حین ولادت چهار حوری آمدند چهارطرف من نشستند و گفت برای کمک تو آمده ایم و شربتی به من دادند که تاکنون نیاشامیده بودم گفتند بیاشام که تو رابه بزرگترین مردان گیتی بشارت می دهم چون آشامیدم یک نور روشنایی مخصوص مشاهده کردم دلم روشن شد شنیدم .

آنگاه لباسهای حریری که من ندیده بودم آوردند به آن کودک پوشانیدند گفتند بگیر اورا و از چشم دشمنان محفوظ دار .

برتری پیغمبر(ص) برهنه انبیاء مرسل

ازنظر روانشناسی مابین علما قدیم و جدید این موضوع محل بحث و گفتگو بوده که آیا فضیلت پیغمبر آخر بیشتر است یا انبیاء از نظر کمال قرب و جلالتشآن و عظمت مقام حضرت محمد بن عبدالله (ص) انبیاء سلف برتری و افضلیت دارد امام فخررازی این حجر ازشخصیتهای معتقد باین حقیقت هستند و قرون اخیر و مستشرقین و مورخین جهان هم از این نظر؟پیروی کرده اند.

می نویسید هر گاه تمام فضایل و  انبیاء ورسل گذشته را جمع کنند و در کفه ترازویی بگذارید فضیلت و ؟حضرت محمد(ص) به تنایی به آنها میچربد و افزونی دارد او بود که افضل حلق بوده و شریعت او افضل شرایع و امن او بهترین آدم و آل و اهل بیت او بهترین خاندان و اصحاب و پیروان او و مقایسه سطح اندیشه و فکر و عمل آنها با سایر ملل بشری ان حقیقت راروشن میسازد.

حضرت محمد(ص) تا مرز وجود رسید مافوق او واجب الوجود بوده و جز آن چیزی برتری نداشت.

زنان پیغمبر(ص)

یکی از پیغمبر این بود که ٩زن گرفت درحالی که هیچ مسلمان؟نمی تواند بیش از چهار زن عقوی بگیرد و گرفتن این زنها دراسلام هریک به منظور خویشاندی و اسلام آوردن و تالیف قلوب قبیله باملتی بود.

ابوالفدا مینویسد رسول الله ٢٥ زن گرفته که همه روی مصالح پیشرفت اسلام بود ١۴ زن ١ خدیجه بنت خویلو ٢ سوده دختر ابیعه بن نیس ٣ عاشیه دخترا ابوبکر ۴حفصه دختر عهر ٥ زینب دختر جهش ٦زینب دختر خزیمه ٧ ام سلمه دختر ابی امر ٨ جویریه  بنت الحارث ٩ ام حبیه دختر سفیان ١٠ صفیه دختر حجاج ١١ میمونه بنت حارت ١٢ ماریه قبظه؟ ١٣ ام هانی خواهر علی(ع) ١۴ ریحانه از یهودا

رحلت پیغمبر(ص)

پیغمبر (ص)هنگام رحلت فرموده ای گروه مسلمان من از میان شفا میروم سخن مرا بشنوید هر کسی که بر پشت او ضربتی وارد اوردم اکنون از من انتقام بکشد که در جهان دیگر طاقت انتقام ندارم و اگر بکسی بد کوئی کرده باشم تلافی کند و اگر فال کسی گرفته ام از مال من بر دارد اشخاصی کهاین کاررابکنند از غضب من محفوظ خواهند بود به جهت اینکه از قلب من دور است چون نزد خدا خود بروم و از عقاب او صتیر سم هر کس هر گونه زجری دیده قصاص کند اینکه در یمان شفا قردن  اهل بیت را میگذارم احترام انها را لازم دانید وصایای مرا فراموش نکنید مردی سه درهم به عنوان صلب مطالبه کرد فورا اداء فرموده .فرمود رسوایی دنیا بهتر است از رسوایی اخرت عربی دیگر گفت در مراجعت از جنگ بدر چنا شلاق تو از اسب رد شده به پشت من وارد امده اینک می خواهم قصاص کنم حضرت فرستاد همان شلاق را اوردند و فرمود قصاص خود را بکن ان شخص پشت مبارک اورا بوسید عرض کرد خواستم بدن تو را بوسیده باشم که اتش جهنم مرا حس نکند .

تو اصل وجود امدی از نخست        دگر هرچه موجود شد فرع بست ؟

با مهد بود عشق پاک جفت              بهره عشق اورا خدا بولاک ؟گفت

منتهی در عشق او چون بود فرد         پس مرا وراز انبیاءتخصیص کرد 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره سرآغاز تولد مسیح (ع)

بازديد: 193

تحقیق درباره سرآغاز تولد مسیح (ع)

 

قرآن داستان ولادت عیسی مسیح (ع) از مریم را این چنین آغاز می کند : « در کتاب آسمانی قرآن از مریم سخن بگو آنگاه که از خانواده خود ، جدا شده و در یک منطقه شرقی قرار گرفت » ( سوره مریم / آیه 16 )

مریم می خواست مکانی خالی و فارغ از هرگونه دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند و به همین جهت طرف شرق و بیت المقدس ( آن معبد بزرگ ) را که شاید محلی آرامتر و یا از نظر تابش آفتاب پاکتر و مناسب تر بود برگزید . در این هنگام ، مریم « حجابی میان خود و دیگران افکند » تا خلوتگاه او از هر نظر کامل شود . ( سوره مریم / آیه 17 )

به هر حال « در این هنگام ما روح خود ( یکی از فرشتگان بزرگ ) را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسان کامل بی عیب و نقص و خوش قیافه ای بر مریم ظاهر شد . » ( مریم / 17 )

پیداست که در این موقع چه حالتی به مریم دست می دهد ، مریمی که همواره پاکدامن زیسته ، در دامان پاکان پرورش یافته و در میان جمعیت ضرب المثل عفت و تقواست ، از دیدن چنین منظره ای که مرد بیگانه زیبایی به خلوتگاه او راه یافته چه ترس و وحشتی به او دست می دهد ؟ لذا بلافاصله « صدا زد : من به خدای رحمان از تو پناه می برم ، اگر پرهیزکار هستی » ( مریم / 18 )

و این نخستین لرزه ای بود که سراسر وجود مریم را فرا گرفت .

بردن نام خدای رحمان و توصیف او به رحمت عامه اش از یک سو و تشویق او به تقوی و پرهیزکاری از سوی دیگر ، همه برای آن بود که اگر آن شخص ناشناس قصد سوئی دارد او را کنترل کند ، و از همه بالاتر پناه بردن به خدا ، خدایی که در سخت ترین حالات تکیه گاه انسان است و هیچ قدرتی در مقابل او عرض اندام نمی کند مشکلات را حل خواهد کرد .

مریم با گفتن این سخن در انتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود ، انتظاری آمیخته با وحشت و نگرانی بسیار ، اما این حالت دیری نپائید . ناشناس زبان به سخن گشود و مأموریت و رسالت عظیم خویش را چنین بیان کرد و « گفت : من فرستاده پروردگار توام » ( مریم / 19 ) این جمله همچون آبی که بر آتش بریزد ، به قلب پاک مریم آرامش بخشید . ولی این آرامش نیز چندان طولانی نشد ، چرا که بلافاصله افزود : « من آمده ام تا پسر پاکیزه ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم . » ! ( مریم / 19 )

از شنیدن این سخن لرزش شدیدی وجود مریم را فرا گرفت و بار دیگر او در نگرانی عمیقی فرو رفت و « گفت : چگونه ممکن است من صاحب پسری شوم در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته و هرگز زن آلوده ای نبوده ام ؟! » ( سوره مریم / آیه 20 )

او در این حال تنها به اسباب عادی می اندیشید و فکر می کرد برای اینکه زنی صاحب فرزند شود دو راه بیشتر ندارد ، یا ازدواج و انتخاب همسر و یا آلودگی و انحراف ، من که خود را بهتر از هرکس می شناسم نه تاکنون همسری انتخاب کرده ام و نه هرگز زن منحرفی بوده ام ، تاکنون هرگز شنیده نشده است کسی بدون این دو صاحب فرزندی شود !

اما به زودی طوفان این نگرانی مجدد با شنیدن سخن دیگری از پیک پروردگار فرو نشست او با صراحت به مریم گفت : « مطلب همین است . پروردگارت فرموده : این کار بر من سهل و آسان است . » ( مریم / 21 )

تو که خوب از قدرت من آگاهی ، تو که میوه های بهشتی را در فصلی که در دنیا شبیه آن وجود نداشت در کنار محراب عبادت خویش دیده ای ، تو که آوای فرشتگان را که شهادت به پاکیت می دادند شنیده ای ، تو که می دانی جدت آدم از خاک آفریده شد ، این چه تعجب است که از این خبر داری ؟!

سپس افزود : « ما می خواهیم او را آیه و اعجازی برای مردم قرار دهیم و ما می خواهیم او را رحمتی از سوی خود برای بندگان بنمائیم . » و به هرحال « این امری است پایان یافته » و جای گفتگو ندارد .

 

منظور از « روح خدا » چیست ؟

 

تقریباٌ همه مفسران معروف ، روح را در اینجا به جبرئیل فرشته بزرگ خدا تفسیر کرده اند ، و تعبیر « روح » از او به خاطر آن است که هم روحانی است و هم وجودی است حیاتبخش ، چرا که حامل رسالت الهی به پیامبران است که احیاء کننده همه انسانهای لایق می باشد و اضافه روح در اینجا به خدا دلیل بر عظمت و شرافت این روح است ، که یکی از اقسام اضافه ، اضافه تشریفیه است .

 

 

 

 

مریم در کشاکش سخت ترین طوفانهای زندگی

 

« سرانجام مریم باردار شد » ( مریم / آیه 22 ) و آن فرزند موعود در رحم او جای گرفت . در اینکه چگونه این فرزند به وجود آمد آیا جبرئیل در پیراهن او دمید یا در دهان او ، در قرآن سخنی از آن به میان نیامده است . چرا که نیازی به آن نبوده ، هرچند کلمات مفسرین در این باره مختلف است .

به هر حال « این امر سبب شد که او از بیت المقدس به مکان دوردستی برود » ( مریم / 22 )

او در این حالت در میان یک بیم و امید ، یک حالت نگرانی با سرور به سر می برد ، گاهی به این می اندیشید که این حمل سرانجام فاش خواهد شد ، گیرم چند روز یا چند ماهی از آنها که مرا می شناسند دور بمانم و در این نقطه به صورت ناشناس زندگی کنم آخر چه خواهد شد ؟!

چه کسی از من قبول می کند زنی بدون داشتن همسر باردار شود مگر اینکه آلوده دامان باشد ، من با این اتهام چه کنم ؟ و راستی برای دختری که سالها سنبل پاکی و عفت و تقوا و پرهیزکاری و نمونه ای در عبادت و بندگی خدا بوده ، زاهدان و عابدان بنی اسرائیل به کفالت او از طفولیت افتخار می کردند و زیر نظر پیامبر بزرگی پرورش یافته و خلاصه سجایای اخلاقی و آوازه قداست او همه جا پیچیده است ، بسیار دردناک است که یک روز احساس کند همه این سرمایه معنویش به خطر افتاده است ، و در گرداب اتهامی قرار گرفته که بدترین اتهامات محسوب می شود و این سومین لرزه ای بود که بر پیکر او افتاد .

اما از سوی دیگر ، احساس می کرد که این فرزند ، پیامبر موعود الهی است یک تحفه بزرگ آسمانی می باشد ، خداوندی که مرا به چنین فرزندی بشارت داده و با چنین کیفیت معجز آسائی او را آفریده چگونه تنهایم خواهد گذاشت ؟ آیا ممکن است در برابر چنین اتهامی از من دفاع نکند ؟ من که لطف او را همیشه آزموده ام و دست رحمتش بر سر خود دیده ام .

در اینکه دوران حمل مریم چه اندازه بود گفتگو است ، هرچند در قرآن به صورت سربسته بیان شده است ، بعضی آن را یک ساعت و بعضی نه ساعت و بعضی شش ماه و بعضی هفت ماه و بعضی هشت ماه و بعضی نه ماه مانند سایر زنان دانسته اند ، ولی این موضوع تأثیر چندانی در هدف این داستان ندارد و روایات در این زمینه نیز مختلف است .

در اینکه این مکان ( دور دست ) کجا بوده بسیاری معتقدند شهر « ناصره » بوده است و شاید در آن شهر نیز پیوسته در خانه می ماند و کمتر قدم بیرون می گذاشت .

هرچه بود دوران حمل پایان گرفت ، و لحظات طوفانی زندگی مریم شروع شد ، درد سخت زائیدن به او دست داد آنچنان که او را از آبادی به بیابان کشاند . بیابانی خالی از انسانها و خشک و بی آب و بی پناه !

گرچه در این حالا زنان به آشنایان و دوستان خود پناه می برند تا برای تولد فرزند به آنها کمک کنند ، ولی چون وضع مریم یک وضع استثنائی بود و هرگز نمی خواست کسی وضع حمل او را ببیند ، با آغاز درد زائیدن ، راه بیابان را پیش گرفت .

قران در این زمینه می گوید : « درد وضع حمل ، او را به کنار تنه درخت خرمائی کشاند . » این تعبیر « تنه درخت » نشان می دهد که تنها بدنه ای از آن درخت باقی مانده بود یعنی درخت خشکیده بود .

 

ای کاش پیش از این مرده بودم

 

طوفانی از غم و اندوه ، سراسر وجود پاک مریم را فرا گرفت . احساس کرد لحظه ای را که از آن می ترسید فرا رسیده است ، لحظه ای که هرچه پنهان است در آن آشکار می شود و رگبار تیرهای تهمت مردم بی ایمان متوجه او خواهد شد .

به قدری این طوفان سخت بود و این بار بر دوشش سنگینی می کرد که بی اختیار « گفت : ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم ! »

بدیهی است تنها ترس تهمت های آینده نبود که قلب مریم را می فشرد ، هرچند مشغله فکری مریم بیش از همه همین موضوع بود ، ولی مشکلات و مصائب دیگر مانند وضع حمل بدون قابله و دوست و یاور ، در بیابانی تنهای تنها ، نبودن محلی برای استراحت ، آبی برای نوشیدن و غذا برای خوردن ، وسیله برای نگهداری مولود جدید ، اینها اموری بود که سخت او را تکان می داد .

و آنها که می گویند چگونه مریم با ایمان و دارای شناخت توحیدی که آن همه لطف و احسان الهی را دیده بود چنین جمله ای را بر زبان راند که « ای کاش مرده بودم و به کلی فراموش می شدم »(مریم-23) هرگز ترسیمی از حال مریم در آن ساعت در ذهن خود نکرده اند ، و اگر خود به جزء کوچکی از این مشکلات گرفتار شوند چنان دست پاچه می شوند که خود را نیز فراموش خواهند کرد .

اما این حالت زیاد به طول نیانجامید و همان نقطه روشن امید که همواره در اعماق قلبش وجود داشت درخشیدن گرفت ، « ناگهان صدایی به گوشش رسید که از طرف پایین پا بلند است و آشکار می گوید غمگین مباش درست بنگر پروردگارت از زیر پای تو چشمه آب گوارائی را جاری ساخته است . » ( مریم / 24 )

و نظری به بالای سرت بیفکن بنگر چگونه ساقه خشکیده به درخت نخل باروری تبدیل شده که میوه ها ، شاخه هایش زینت بخشیده اند . « تکانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد از این غذای لذیذ و نیروبخش بخور ، و از آن آب گوارا بنوش . و چشمت را به این مولود جدید روشن دار . و اگر از آینده نگرانی ، آسوده خاطر باش ، هرگاه کسی از انسانها را دیدی و از تو در این زمینه توضیح خواست با اشاره بگو من برای خدای رحمان روزه گرفته ام روزه سکوت و به همین دلیل امروز با احدی سخن نمی گویم . » ( سوره مریم/ آیات 25 و 26 )

خلاصه نیازی به این نیست که تو از خود دفاع کنی ، آنکس که این مولود را به تو داده وظیفه دفاع را هم نیز به خود او سپرده است .

بنابراین از هر نظر آسوده خاطر باش و غم و اندوه به خاطرت راه نیابد .

این حوادث پی در پی که همچون جرقه های روشنی در یک فضای فوق العاده تاریک و ظلمانی درخشیدن گرفت ، سراسر قلب او را روشن کرد و حالت آرامش گوارائی به او دست داد .

 

مسیح در گاهواره سخن می گوید

 

« سرانجام مریم در حالی که کودکش را در آغوش داشت از بیابان به آبادی بازگشت و به سراغ بستگان و اقوام خود آمد . » ( سوره مریم / آیه 27 )

هنگامی که آنها کودکی نوزاد را در آغوش او دیدند ، دهانشان از تعجب باز ماند ؛ آنها که سابقه پاکدامنی مریم را داشتند وآوازه تقوا و کرامت او را شنیده بودند سخت نگران شدند ، تا آنجا که بعضی به شک و تردید افتادند ، و بعضی دیگر هم که در قضاوت و داوری عجول بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند ، و گفتند : حیف از آن سابقه درخشان ، با  این آلودگی ! و صد حیف از آن دودمان پاکی که اینگونه بدنام شد . « گفتند : ای مریم ! تو مسلماً کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی ! » ( مریم / 27)

بعضی به او رو کردند و گفتند : « ای خواهر هارون (1)! پدر تو آدم بدی نبود ، مادرت نیز هرگز آلودگی نداشت . » (مریم/28)

با وجود چنین پدر و مادر پاکی این چه وضعی است که در تو می بینیم ؟ چه بدی در طریقه پدر و روش مادر دیدی که از آن روی برگرداندی ؟!

در این هنگام ، مریم به فرمان خدا سکوت کرد ، تنها کاری که انجام داد این بود که اشاره به نوزادش عیسی کرد . اما این کار بیشتر تعجب آنها را برانگیخت و شاید جمعی آن را حمل بر سخریه کردند و خشمناک شدند گفتند : مریم با چنین کاری که انجام داده ای قوم خود را مسخره نیز می کنی .

به هر حال « به او گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم ؟! » ( سوره مریم / آیه 29 ) به هر حال ، جمعیت از شنیدن این گفتار مریم نگران و حتی شاید عصبانی شدند آنچنان که طبق بعضی از روایات به یکدیگر گفتند : مسخره و استهزاء او از انحرافش از جاده عفت ، بر ما سخت تر و سنگین تر است .

ولی این حالت چندان به طول نیانجامید چرا که آن کودک نوزاد زبان به سخن گشود و « گفت : من بنده خدایم . او کتاب آسمانی به من مرحمت کرده و مرا پیامبر قرار داده است . و خداوند مرا موجودی پر برکت برای بندگان در هرجا باشم قرار داده است و مرا تا زمانی که زنده ام به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبار و شقی نداده است . » ( سوره مریم /30 تا 30 )

و سرانجام این نوزاد ( حضرت مسیح ) می گوید : « سلام و درود خدا بر من باد آن روز که متولد شدم و آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته می شوم . »

این سه روز در زندگی انسان ، سه روز سرنوشت ساز و خطرناک است که سلامت در آنها جزء به لطف خدا میسر نمی شود و لذا هم در مورد یحیی (ع) این جمله آمده ، و هم در مورد حضرت مسیح (ع) ، با این تفاوت که در مورد اول خداوند این سخن را می گوید و در مورد دوم مسیح (ع) این تقاضا را دارد . (2)

1-     اینکه آنها به مریم گفتند: «ای خواهر هارون» موجب تفسیرهای مختلفی در میان مفسران شده است ، اما آنچه صحیحتر به نظر می رسد این است که هارون مرد پاک و صالحی بود، آ«چنان که در میان بنی اسرائیل ضرب المثل شده بود ،هر کس را می خواستند به پاکی معرفی کنند  می گفتند: او برادر یا خواهر هارون است .(مرحوم طیرسی در مجمع البیان  این معنی را در حدیث کوتاهی از پیامبر (ص) نقل کرده است.

2-     کتاب قصص قران در تفسیر نمونه

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره بلور

بازديد: 451

تحقیق درباره بلور

 

به مواد جامدی که اجزای سازنده‌ی آنها (مولکول،اتم یا یون‌ها) در سه جهت فضایی به صورت منظمی کنار هم قرار گرفته باشند، کریستال یا بُلور می‌گویند. ساختارهای بلورین نظم بلند دامنه داشته و خواص ناهمسانگرد دارند.

 

ریشه‌ی لغوی

واژه‌ی کریستال ریشه‌ی یونانی داشته و به معنی «منجمد شده در اثر سرما» است.

یونانی‌ها کریستال را برای اشاره به دُر کوهی به کار می‌بردند. آنها اعتقاد داشتند که اگر آب مدتی در دماهای بسیار پایین نگه‌داشته شود، به حالتی در می‌آید که در دماهای بالا پایدار است.

 

تاریخچه

اولین ارجاع به آرایش منظم ذرات سازنده‌ی بلورها در آثار ستاره‌شناس مشهور ج.کپلر (۱۶۱۹) و رابرت هوک (۱۶۶۵) کاشف میکروسکوپ یافت می‌شود. مدتی بعد دانشمند مشهور کریستین هوگنز (۱۶۹۰) خواص نوری کریستال‌های کلسیت (CaCO3) را بررسی کرده و فرضیه‌ای را ارائه کرد که کریستال‌ها از ذرات بسیار کوچکی با شکل مشخص ساخته شده‌اند. پس از آن م.و. اومونوسوف (۱۷۶۵-۱۷۱۱) تئوری ذره‌ای ساختار مواد را کامل کرد. او فرض کرد که ذرات شکل کروی داشته باشند.

 

 

روش‌های تبلور و رشد بلور

روش‌های مختلفی برای تبلور و رشد بلور وجود دارند که در میان رایج‌ترین آنها می‌توان به روش‌های زیر اشاره کرد:

روش‌های فاز بخار

رسوب شیمیایی بخار (CVD)‏ [1]

رسوب فیزیکی بخار (PVD)‏ [2]

روش‌های بر پایه محلول

استفاده از ضد محلول‌ها [3]

کم کردن دما و رساندن محلول به حالت فوق اشباع

انجماد حلال و جدا کردن رسوبات [4]

کلوخه‌کردن و استفاده از دستگاه مرکزگریز (سانتریفوژ)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره بیابان 3

بازديد: 1541

تحقیق درباره بیابان

بیابان یکی از اکوسیستمهای اصلی خشکی می‌باشد که از زمینهای بوته‌زاری تشکیل شده است که در آنها گیاهان بسیار پراکنده‌اند و بوسیله خاک لخت و شنی از هم جدامانده‌اند. بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوهها واقع هستند.

اطلاعات اولیه

تمامی اکوسیستمهای کره زمین روی هم زیست کره را تشکیل می‌دهند و بخش فیزیکی این بزرگترین واحد اکولوژیک ، محیط زیست کره زمین است. این بخشفیزیکی خود از سه قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است: قسمت آب یا آب کره ، قسمت خشکی یا سنگ کره و قسمت گازی یا هوا کرهاز آنجا که تعداد اندکی از گونه‌ها می‌توانند بطور همیشگی در هوا بمانند، دو دسته زیستگاهها را زیستگاههای آبی و زیستگاههای خشکی تشکیل می‌دهند. این دو زیستگاه از استوا تا قطب و از چند هزار متر زیر سطح اقیانوس تا چند هزار متر بالای آن ادامه دارد.

محیطهای آبی به دو بخش اکوسیستم آب شیرین و اکوسیستم دریایی تقسیم می‌شوند. اکوسیستم‌های خشکی عموما بر پایه نوع و رستنی غالب در منطقه ، یعنی علف ، بوته و درخت از هم متمایز می‌شوند. اکوسیستمهای اصلی خشکی ، "بیومنامیده می‌شوند. تمامی اکوسیستم‌ها چه خشکی و چه آبی از اجتماعات زیستی ، تشکیل شده اند که در مراحل گوناگونی از رشد قرار دارند و هر یک فرایندی کم و بیش منظم را به سوی یک مرحله نهایی خود دوام که اوج اجتماع زیستی (Climax Community) است، می‌پیمایند. مراحل این گونه رشد پیشرونده ، توالی اکولوژیک (ecoligical succession) را شکل می‌دهد. توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تاثیر اقلیم است.

 

مشخصات بیابان از نظر آب و هوا

بیابانها ، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است. بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا می‌راند و در آنجا ، هوای سردتر ، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد می‌شود. سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود می‌آْورد. مثلا توده‌های هوا که از اقیانوس اطلس به سواحل غربی ایالات متحده می‌رسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد. همچنان که این توده هوا از رشته کوه "سیراکازاکادبالا می‌رود. بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو می‌ریزد.

بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلی‌متر ، باران دریافت می‌کنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش می‌یابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمی‌گیرد. گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک می‌رسد، اما معمولا این هوا فقط می‌تواند رگباری ایجاد کند. نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آورده‌اند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.

جانوران و سازگاری آنها به خشکی

موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب ، نشان می‌دهند. مثلا بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا می‌روند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت می‌پردازند. روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب می‌کند و در نتیجه مدفوع آنها کاملا بدون آب دفع می‌شود. جانوری مانند موش ، کانگورو که جونده‌ای در بیابانهای غربی ایالات متحده است. می‌تواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب ، زندگی کند. توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که می‌توانند آب مورد نیاز خود را از دانه‌هایی که غذای اصلیش را تشکیل می‌دهند، دریافت کند.گربه وحشی ، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.

گیاهان و سازگاری آنها به خشکی

سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده می‌شود. بسیاری از گیاهان مانندکاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده می‌گیرند و در خود ذخیره می‌کنند. دیگر گیاهان ریشه‌هایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین می‌گیرند. بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری می‌کنند. برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل می‌کنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل می‌شود. اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت می‌میرند، اما دانه‌هایشان در حالت زندگی نهفته می‌مانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه می‌زنند.

خاک بیابان

خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است. بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو می‌شود. مثلا در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان ، خرج شد. بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد. اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.

همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده می‌توان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت. با این همه ، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوه‌ای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.

اقلیمهای بیابانی

اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالا گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است:

اقلیم بیابانی استواییبطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.

اقلیم بیابانی حارهعموما گرم و دارای فصول حرارتی مشخص ، دارایفتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی می‌باشد.

اقلیم بیابانی معتدلدارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملا متمایز است.

علل ایجاد بیابانها

بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی می‌شود. سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتند از:

گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید

در منطقه بین المدارین (مدار راس السرطان و راس الجدیبه علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت می‌شود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.

فشار زیاد جنب حاره‌ای

فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست. وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی می‌شود. هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی ، حرکت می‌کند. اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو می‌نشیند و یک منطقه پر فشار بوجود می‌آورد. این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو می‌نشیند (نشست هوا) ، نتیجه این امر ، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق می‌باشد.

جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها

جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت می‌کنند. در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا ، مانع ایجاد بارش در این نواحی می‌شوند. مانند بیابان "آرتاکاماو "اریکادر آمریکای جنوبی و بیابان"نامیبدر آفریقا.

انسان چگونه موجب گسترش بیابانها می‌شود؟

هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد. حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم می‌خورد و زندگی گیاهی ، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار می‌گیرد. نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند. فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش می‌دهد و موجب گسترش بیابانها می‌شود. بنابراین بیابان زایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی ، خاک و ... است که فعالیت‌های انسان عامل مهم این تخریب محسوب می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 23:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس