تحقیق دانشجویی - 541

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره توبه

بازديد: 1239

 

 

تحقیق درباره توبه

انابه يا بازگشت از گناه

قاعده آن است كه بشر مطابق قانون فطرت و مقتضاي عقل پيوسته در راستاي بندگي خداي بزرگ و مهربان گام بردارد و مطيع باشد اما علي رغم آن وظيفه به خطا مي رود و گناه و معصيت مي كند .

اينك خلق حسن و خصلت نيكوئي انساني مي طلبد كه در گناه و انحراف اصرار نورزد و در هر موقعيتي كه هست انحراف و گناه را متوقف كند و برگردد كه در علم اخلاق اين توقف و بازگشت به اصل عبوديت را توبه مي نامند .

توبه از خصلتهاي بسيار پسنديده و مطلوب است و حاكي از سلامت نسبي روح تائب مي باشد يعني نشان مي دهد كه فرد گناهكار هر چند معصيت كرده و از راه مستقيم منحرف شده اما وجدان فطري او منتفي نشده است و سر انجام به زشتي اعمال خود توجه نموده و از ادامه گناه منصرف شده .

معاويه بن وهب قال سمعت ابا عبدالله يقول : اذا تاب العبد توبه نصوحاً [1] احبّه الله فستر عليه في الدنيا و الاخره

فقلت : و كيف يستر عليه ؟

قال : ينسي مليكيه ماكتبا عليه من الذنوب و يوحي الي جوارحه اكتمي عليه ذنوبه و يوحي الي بقاع الارض اكتمي ما كان يعمل عليك من الذنوب فيلقي الله حين يلقاه و ليس شيء يشهد عليه بشيء من الذنوب [2]

معاويه پسر وهب مي گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مي گفت : هنگامي كه بنده توبه نصوح يعني بازگشت حقيقي كرد خداوند او را دوست مي دارد و در دنيا و آخرت وي را مستور و پوشيده مي دارد گفتم چگونه او را مي پوشاند فرمود : دو فرشته او آنچه از گناه بر او نوشته اند آنرا فراموش مي كنند و به اعضاء و جوارح او امر مي شود كه گناهان او را كتمان كنند و به قسمتهايي از زمين دستور داده مي شود كه آنچه از گناه روي تو انجام شده است آنرا پنهان كن آنگاه گاهي كه خدا را ملاقات مي كند چيزي نيست كه عليه او شهادت دهد .

عن آبي عبيده الخداه قال سمعت ابا جعفر يقول : ا ن الله تعالي اشد فرحاً بتوبه عبده من رجل اضلّ راحلته و زاده في ليله ظلماء فوجدها فالله اشدّ فرحاً بتوبه عبده من ذلك الرجل براحلته حين وجدها .[3]

آبي عبيدة حذا مي گويد از امام باقر شنيدم كه مي گفت : خداوند متعال از توبه بنده خود خوشحال تر است از مردي كه شتر و توشه خود را در شب تاريك گم كند سپس آنرا پيدا نمايد .

پس خداوند از توبه بنده خود خوشحال تر است از اين مردي كه مركب خود را پيدا نموده است .

بنا براين وظيفه عقلي و وجداني و فطرتي آدمي آن است كه گناه نكند و از حريم بندگي خارج نشود اما اگر به اقتضاي نفس اماره تخطي كرد و حريم بندگي را رعايت نكرد و منحرف شد وظيفه ثانوي او اين است كه توبه كند و اين نقطه سياه را از پرونده خود و حيات نامه خويش محو نمايد .

انگيزه گناه

بايد ديد چه باعث مي شود كه فرد مسلمان و مؤمن با اينكه به اصول و فروع دين ايمان و اعتقاد دارد دست به كار خلاف مي زند و گناه مي كند براي اينكه همين سئوال را قرآن با شگفتي نه تنها از مسلمان و مؤمن كه از كل بشر دارد چنانكه مي فرمايد :

يا ايها الانسان ما غرّك بربّك الكريم الّذي خلقك ، فسويك فعدك [4]

اي انسان چه باعث شده كه به پروردگار كريم و مهربان خود كه ترا آفريد و مساوي و معتدل خلق كرد مغرور شده و گناه او را مي كني .

يعني اگر به عقل و وجدان و فطرت خود مراجعه كني خواهي ديد كه عقل و وجدان ترا سرزنش مي كند كه خود و آنچه داري همه از آن خداست بنابراين به چه اختيار و مجوزي گناه كردي ؟

حال اگر بخواهيم دليل اين انحراف و تخطي از اقتضاء عقل و وجدان را ريشه يابي كنيم ، بايد ديد چه عامل و عواملي از خارج و داخل بر عقل و وجدان و فطرت حاكم شده اند كه عقل و وجدان را از حاكميت باز داشته اند .

در پاسخ به اين تحقيق و ريشه يابي حداقل دو عامل را دست اندركار مي توان به حساب آورد .

1ـ اول جاذبه گناه و اعمال نامشروع كه متناسب با نفس اماره هستند مانند رابطه نامشروع + سرقت + شراب + قمار + غيبت و امثال اينها كه نفس از انجام آنها لذت مي برد و به آن سوي كشيده مي شود و اندك هستند كساني كه در برابر جاذبه گناه و كشش نفس مقاومت نموده و جانب عقل و وجدان را با هر زحمتي ترجيح داده باشند .

قرآن درباره يوسف مي گويد :

قال ربّ السجن احب اليّ مما يدعونني اليه و الا تصرف عنّي كيدهن اصب اليهن و اكن من الجاهلين . [5]

او هنگاميكه در محاصره درخواستهاي نفساني زنان درباري مصر قرار گرفت گفت :

خدايا زندان در نظر من از آنچه مرا به سوي آن مي طلبد محبوب تر است و اگر كيد و نيرنگ فريبانه آنها را از من دور نسازي مقاومت من كاهش مي يابد و به سوي آنها تمايل پيدا مي كنم و در زمره نادانان قرار مي گيرم .

وي به دليل معرفت بالا و پاكي شديد در برابر جاذبه گناه و حملات نفس مقاومت كرد و آنگاه كه به ستوه آمد به خدا پناه برد و از ذات حق كمك طلب كرد و خداوند هم او را نجات داد كه فرمود :

فستحباب له ربّه فصرف عنه كيدهنّ انّه هو السميع العليم [6]

پروردگار او درخواست وي را پذيرفت و حليه و نيرنگ آنها را از او منصرف كرد كه خداوند شنوا و داناست .

2ـ عامل دوم كه باعث بي اعتنايي به عقل و وجدان و فطرت مي شود و بشر را به تخطي از فرامين الهي وا مي دارد جهل و ناداني و عدم درك مقام و موقعيت خداوند در حيات و زندگي ـ و اتواني و ناچيزي خويش در برابر سرنوشت است كه توأماً موجب غرور او گشته كه بدون اعتنا به قدرت كامله و فراگير الهي و ضعف و ناتواني مفرط خود پاي به عرصه گناه بگذارد و جولان كند و لذا هنگامي كه در گير و دار گناه و معصيت به بن بست بر مي خورد هر دو موقعيت را تا حدي درك مي كند و عاجزانه به درگاه قادر متعال التماس كرده و طلب نجات مي نمايد .


قرآن مي فرمايد :

و اذا غشيهم موج كالظلل دعوا الله مخلصين له الدّين فلما نجيهم الي البّر فمنهم مقتصد و ما يجحد بآياتنا الاّكل ختّار كفور [7]

هنگامي كه امواج خروشان مانند توده هاي ابر او را احاطه مي نمايند خدا را مخلصانه مي خواند و هنگامي كه از دست امواج دريا نجات يافت و به خشكي رسيد برخي از آنها ميانه رو و معتدل مي باشند و تنها آنهايي كه پيمان شكن و ناسپاس گزارند انكار حق مي نما يند اين از جهل و ناداني انسان است كه تا در خشكي اعم از خشكي زميني يا خشكي و همواري زندگي بسر مي برد خيال مي كند قادر و تواناست و خود ، مختار است و قدرتي بر او حاكم نيست .

چنانكه قرآن از اين هويت خبر مي دهد و مي فرمايد : [8]

ا ن الانسان ليطغي ا ن راه استغني

بشر همينكه خود را بي نياز ديد طغيان مي كند .

اما آنگاه كه خود را گرفتار امواج دريا يا زندگي ديد خلع سلاح شده و فرياد الدخيل او بلند است .

فازا ركبوا في‌الفلك دعوا الله مخلصين له الدين فلمانجيهم الي البرّ اذا
هم‌يشكرون .[9]

هنگامي كه سوار كشتي مي شوند خدا را مخلصانه مي خوانند اما هنگامي كه به خشكي وارد شدند باز مشرك مي شوند .

اكنون كه مشخص شد از جمله علل انحراف از راه فطرت و وجدان و گرايش به گناه و معصيت جاذبه گناه به اضافه جهل و ناداني به موقعيت خويش و مقام الهي است بايد ديد راه نجات و رهايي از اين كج روي چيست ؟ بهترين و تنها پاسخ را بايد از علماي حقيقي و آگاه به نفس و احوالات آن يعني ائمه اطهار جويا شد . زيرا اينان هستند كه با  آگاهي از موقعيت خالق و خلق راه نجات را دانسته و عمل نموده و به ساحل فلاح دست يافته اند .

عن سعد ابن آبي خلف عن ا بي الحسن موسي (ع) قال : قال لبعض ولده : يا بني عليك بالجدّ لا تخرجنّ نفسك من حدالتقصير في عباده الله عزّ و جلّ و طاعته فانّ الله لا يعبد حق عبادته [10]

سعد پسر آبي خلف از موسي بن جعفر نقل مي كند كه به برخي از فرزندان خود توصيه كرد كه بكوشيد خود را از تقصير و مقصر بودن در انجام عبادت الهي و پيروي از او كم ندانيد براي اينكه حق عبادت و پرستش خداوند اداء نمي شود .

عثمان بن زيد عن جابر بن يزيد جعفي قال : قال لي ابو جعفر (ع) يا جابر لااخرجك الله من النقص و التقصير . [11]

عثمان پسر زيد از جابر پسر يزيد جعفي نقل مي كند كه امام باقر به من فرمود اي جابر خداوند تر از توجه به ناقص بودن عبارت تو و مقصر بودن در انجام عبادت بيرون نبرد .

و عن فضل بن يونس عن آبي الحسن (ع) قال : قال اكثر من ا ن تقول اللّهم لاتجعلني من المعادين و لاتخرجني من التقصير قال قلت اما المعارون فقد عرفت آن الرجل يعار الدين ثم يخرج منه فما معني لاتخرجني من التقصير قال قلت اما المعارون فقد عرفت ان الرجل يعار الدين ثم يخرج منه فما معني لاتخرجني من التقصير؟ فقال كل عمل تريد به الله عزوجل فكن فيه مقصرا عند نفسك فان الناس كلهم في اعمالهم فيما بينهم و بين الله مقصرون الا من عصمه الله عزوجل12.

فضل پسر يونس از ابوالحسن عليه السلام نقل كرده است كه فرمود فراوان بگو خدايا مرا از معارين قرار مده و از مقصرين بيرون ميار. يونس مي گويد گفتم معارون را مي شناسم يعني مردي كه دين را به عاريه گرفته و سپس از آن خارج مي شود اما معني اينكه از تقصير خارج نشوم را نمي دانم فرمود هر كاري كه مي خواهي براي خدا انجام دهي خود را در انجام آن پيش خود مقصر بدان براي اينكه مردم همگي در اعمال و كارهاي خودبين خود و خدا مقصر هستند مگر كسي را كه خداي عزوجل حفظ نموده باشد.

با توجه به رهنمودهاي امامان معصوم كه يكي از علل واپس گرائي از عبادت را خودپسندي و خودخواهي دانسته و لذا توصيه مي كنند كه خود را در رابطه با وظايف بندگي مقصر و مسئول بدانيد.

بديهي است كه اين گونه فكر كردن انسان را در راستاي اطاعت و بندگي كاناليزه كرده و از توجه به غير خدا حداقل كاهش چشمگير را مي دهد.

اين شيوه اي است كه معمول زندگي خود آنها بوده است. امام سجاد در مقام نيايش مي گويد :

اتيتك مقرا بالجرم و الاسائه الي نفسي، اتيتك ارجو عظيم عفوك الذي عفوت به عن الخاطئين.1

به درگاه تو آمده ام در حالي كه به گناه و بد كردن به خود اعتراف دارم. رو به آستان تو آورده ام در حالي كه به عفو و گذشت بزرگي كه از گناهكاران نمودي اميدوارم.

ان تعذب فانا الظالم المفرط المضيع الاثم المقصر المضجع المففل حظ نفسي و ان تغفر فانت ارحم الراحمين.2

خدايا اگر عذاب كني پس از راه عدل است زيرا من به سبب نافرماني ستمكار مقصر تباه كننده گناهكار كوتاهي كننده واگذارنده اهمال كننده بهره خود هستم و اگر بيامرزي پس از راه فضل و احسان است زيرا تو مهربان ترين مهرباناني.

نتيجه اين طرز فكر همان شده است كه تمام كساني كه اين گونه انديشيده اند اصولا راه خطا و گناه را به روي خود بسته اند.

كيفيت توبه

سخن اين بود كه اصولا نبايد گناه بشود و راه پيشگيري آن چگونه است اكنون سخن از كيفيت توبه مي باشد كه اگر بشر برخلاف اصول و قاعده از فرامين و احكام الهي سرپيچيد و سرانجام خواست مجدداً به ماقبل نقطه سياه گناه برگردد راه بازگشت يا انابه چگونه است؟

پاسخ اين سوال نيز به نحو وافي بايد از ناحيه كارشناسان اين فن يعني ائمه اطهار به دست آيد. حضرت علي عليه السلام در پاسخ مردي كه در حضور او كلمه استغفار به زبان جاري كرد فرمود :

ثكلتك امك اتدري ما الااستغفار؟ الاستغفار درجه العليين و هو اسم واقع علي سته معان، اولها الندم علي ما مضي و الثاني العزم علي ترك العود اليه ابدا و الثالث ان تؤدي الي المخلوقين حقوقهم حتي تلقي الله املس ليس عليك تبعه و الرابع ان تعيد الي كل فريضه عليك ضيعتها فتودي حقها و الخامس ان تعمد الي اللحم الذي نبت علي السحت فتذيبه بالاحزان حتي تلصق الجلد بالعظم و ينشا بينهما لحم جديد و السادس ان تذيق الجسم الم الطاعه كما اذقته حلاوه المعصيه فعند ذلك تقول استغفرالله.1

مادرت به عزاي تو گريه كند ! آيا مي داني استغفار يعني چه ؟ استغفار مقام و مرتبه صدرنشينان بهشت است و آن نامي است كه بر شش معني و مرحله گفته مي شود اول پشيماني بر آنچه گذشته است. دوم عزم و تصميم بر اينكه ديگر به سوي آنچه ترك كرده بر نگردد، سوم آنكه حقوقي كه از مردم به گردن تو است ادا نمايي كه هنگامي كه خدا را ملاقات مي كني پاك شده از حقوق مردم و از آثار آن چيزي باقي نباشد، چهارم آنكه واجباتي را كه ضايع نموده و از دست داده اي اعاده نمائي و حق آن را ادا كني، پنجم آنكه گوشتي كه از حرام بر تن تو روييده شده است را با غم و غصه آب نمائي تا به جائي كه پوست بدنت به استخوان بچسبد و از نو گوشت تازه ميان پوست و استخوان برويد، ششم آنكه بچشاني به جسم خود درد و رنج طاعت بندگي را چنانكه شيريني معصيت را به او چشانيده اي، آنگاه كه چنين شد مي تواني استغفار كني.

نقش توبه نسبت به گذشته

با توجه به اينكه گناه و عصيان، ناديده گرفتن حقوق خلق و خالق از طرف عاصي و گناه كار است، اكنون كه فرد عاصي توبه مي كند اين سوال مطرح است كه اين رجوع و بازگشت از گذشته چه واكنشي نسبت به گذشته عاصي دارد؟ آيا نسبت به حقوق تضييع شده الهي و مردم هم مبرا است و چيزي بدهكار نيست يا اينكه حقوق تضييع شده را بايد جبران و قضا نمايد و تنها از جريمه خود عصيان و تخلف معاف است.

ظاهر برخي از آيات مربوطه قرآن آن است كه مطلقا معاف است چنانكه مي فرمايد : فمن جائه موعظه من ربه فانتهي فله ما سلف و امره الي الله و من عاد فاولئك اصحاب النار هم فيها خالدون1

هر كس پند و موعظه پروردگار خود را گرفت و دست از گناه كشيد گذشته به نفع او است و كار او به خدا مربوط مي شود و كسي كه مجددا به گناه برگشت اهل جهنم است و در آنجا جاودان مي باشد.

هر چند مورد آيه رباست و معني ظاهري آن اين است كه رباخوار پس از توبه از استرداد مازاد از سرمايه معاف است ليكن چنانكه سنت قرآن مي باشد در پايان هر بخشي آنچه به عنوان حكم بيان مي كند فراگير و عام است و بنابراين ظاهر آيه آن است كه تائب مطلقا نسبت به ديون گذشته چه دين الهي و چه دين ناسي معاف مي باشد.

ليكن برخي از آيات ديگر قرآن كه آن هم مربوط بر با است تائب را مديون تلقي مي كند. چنانكه مي فرمايد :

و ان تبتم فلكم رووس اموالكم لاتظلمون و لاتظلمون2

اگر توبه كرديد سرمايه از آن خود شماست نه ظلم كنيد (يعني افزوني را مسترد داريد) و نه مظلوم شويد (يعني سرمايه را از دست بدهيد)

البته مورد آيه رباخوار است اما باز تصميم دارد كه جمع ميان حقوق ايجاد كند كه تائب حقوق پايمال شده را جبران نمايد.

با توجه به ظاهر هر دو آيه كه مورد بحث آنها رباخوار است يكي حكم به معافيت رباخوار تائب مي كند و ديگري او را مديون مي داند بنابراين به نظر مي آيد كه تعارضي در ميان باشد.

اما با دقت و تامل و رعايت جوانب قضيه معلوم مي گردد كه رابطه اين دو آيه با يكديگر نسبت مجمل و مبين است يعني آيه 275 به طور اجمال تائب را نسبت به گذشته معاف مي كند اما آيه 279 اين اجمال را تبيين مي نمايد و نسبت به حقوق كه از جمله مورد خود آيه است يعني ديون مالي مسئول تلقي مي كند.

بنابراين مي توان گفت اصولا بشر نسبت به ديون و  حقوقي كه خدا و خلق خدا به گردن او دارد مسئول است كه ادا نمايد و تنها از باب امتنان و تشويق نامسلمانان در گرايش به اسلام از اين قاعده به حكم قاعده الاسلام يجب ما قبله استثناء شده و او با مسلمان شدن از ادا ديون الهي و خلق بخشوده شده و اين استثناء تنها در مورد نو مسلمان است اما مستغفر يا مستبصر پس از توبه و برگشت از  گناه و انحراف بايد ديون خود را ادا نمايد. چنانكه در فرمان حضرت علي به شخص مستغفر آمده |
بود كه :

ان تؤدي الي المخلوقين حقوقهم حتي تلقي الله املس ليس عليك تبعه3

قبل از استغفار بايد حقوق مردم را ادا كني كه شسته و پاك شوي و آثاري از آن حقوق به گردن تو نباشد.

و راجع به حقوق الله نيز دستور داده كه آن تعمد الي كل فريضه عليك ضيعتها فتؤدي حقها. هنگام توبه به هر واجبي كه آن را ضايع نموده اي توجه نما و حق آن را ادا كن.

بنابراين تائب از تضييع حقوق الهي و خلق، مالي باشد يا عبادي، پس از توبه بايد آنها را ادا و قضا نمايد.

سوالي كه مطرح مي باشد آن است كه پس امتنان آيه 275 سوره بقره كه مي فرمايد :

فمن جائه موعظه من ربه فانتهي فله ما سلف و امره الي الله.

هر كس موعظه پروردگار خود را گرفت و از گناه دست كشيد گذشته به نفع اوست و كار او به خدا مربوط مي شود.

چگونه مصداق پيدا مي كند زيرا اگر بنا باشد گذشته را از نظر حقوقي ادا و قضا نمايد ديگر چيزي باقي نمي ماند تا گفته شود فله ماسلف.

در پاسخ گفته مي شود بزه و جرم دو مجازات دارد يكي تخلف از قانون و حكم حاكم و ديگر تضييع حقوق و ترك انجام وظايف اينك آيات امتناني در مقام اغماض و چشم پوشي از اصل تخلف است چنانكه مي فرمايد :

ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم و ندخكم مدخلا كريما1

اگر از گناهان كبيره دست بكشيد، بديهاي شما را پنهان مي كنم و از آن اغماض مي كنم و شما را به جايگاه كريمانه اي وارد مي كنم.

بنابراين لطف آيات امتناني نسبت به مبغوضيت اصل تخلف و عصيان است كه با توبه مبغوضيت كنار مي رود به عبارت ديگر گناهكار با گناه چهر و توجه خود را از خدا به طرف خود و خودخواهيها معطوف مي دارد و از خدا منصرف مي شود. متقابلا خدا هم لطف و عنايت خاص خود را از گناهكار دريغ مي كند آنگاه هنگامي كه گناهكار توبه مي كند و بر مي گردد، خدا نيز لطف خود را مجددا متوجه او مي سازد چنانكه مي فرمايد :

فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله يتوب عليه ان الله غفور رحيم2

كسي كه پس از ظلم و ستم توبه كند و كارهاي اصلاحي انجام دهد خداوند نيز توبه او را قبول مي كند براي اينكه  خداوند آمرزنده و مهربان است.

يعني اگر از گناه برگشت و به خدا روي آورد خدا نيز بر مي گردد و لطف خود را شامل او مي سازد. پس آيات امتنان در مقام بيان رفع مبغوضيت است و اين خود عنايت و لطف بزرگي مي باشد و منافات ندارد كه تائب مسئول ادا و قضاي حقوق ضايع شده باشد.


منبع :

 



[1] در رابطه با توبه نصوح از رسول خدا نقل شده است كه مراد توبه اي است كه ديگر پس از آن گناه نكند از شيخ بهايي نقل شده كه گفته است مفسروين براي نصوح وجوهي ذكر كرده اند اول : اينكه يعني توبه اي كه مردم را نصيحت كند و از مردم بخواهد كه همانند او باشند و دست از گناهان بكشند . دوم : يعني توبه اي كه براي خدا خالص و پاك باشد كه حتي به خاطر ترس از آتش هم توبه نكرده است بلكه صرفاً براي رضاي خدا توبه نموده باشد . سوم : آنكه نصوح يعني جمع وجود نمودن و تأليف كردن چنانكه خياط به وسيله نخ و سوزن قطعه هاي پارچه و لباس را به يكديگر وصل مي كند تائب از گناه نيز به وسيله توبه تفرقه اي كه از ناحيه گناه در دين پيدا شده بر طرف مي سازد و ميان دين خود الفت ايجاد مي كند .

[2] اصول كافي ج 2 – ص 431

[3] اصول كافي ج 2  - ص 435

[4]  سوره انفطار آيات 7 و 6

[5] سوره يوسف آيه 33

[6] سوره يوسف آيه 34

[7] سوره لقمان آيه 32

[8]  سوره علق آيه 7 - 6

[9] سوره عنكبوت 65

[10] اصول كافي ج 2 ص 72

[11] اصول كافي ج 2 ص 72

12– اصول كافي ج 2 ص 73

1– صحيفه سجاديه دعا 48 بند 7

2– صحيفه سجاديه دعا 51 بند 14

1– نهج البلاغه كلمات حكيمانه بند 417

1– بقره آيه 275

2– بقره 279

3– نهج البلاغه كلمات حكيمانه رقم 417

1– سوره نساه آيه 31

2– مائده آيه 39

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 11 بهمن 1393 ساعت: 8:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

گزارش کاربینی مجتمع فولاد اسفراین

بازديد: 703

 

 گزارش کاربینی مجتمع فولاد اسفراین

فهرست مطالب

تاریخچه مجتمع فولاد اسفراین.. 3

وضعیت موجود. 4

کارگاه آهنگری شعاعی.. 4

تجهیزات اصلی این کارگاه عبارتند از :4

کارگاه پرس سنگین.. 4

کارگاه ذوب و ریخته گری.. 5

قابلیت ها و توانمندی های تولیدی.. 6

طرح های توسعه ای در دست اقدام مجتمع. 7

معرفی  دستگاه  plc  در مجتمع فولاد اسفراین.. 8

هرPLC از دو قسمت زیر تشکیل شده است.. 9

سخت افزار LOGO شامل. 9

پروسه کار یک PLC. 10

نقش PLC در مجتمع صنعتی اسفراین.. 10

موارد کاربرد PLC   در مجتمع فولاد اسفراین:11

مزایای استفاده از PLC  در مجتمع فولاد اسفراین.. 11

تفاوت PLC با کامپیوتر :13

کوره های پیش گرم  در مجتمع فولاد اسفراین.. 13

تشکیل ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻛﺴﻴﺪﻱ در کوره های پیش گرم ویرایش... 14

انجام گاززدایی در مجتمع فولاد اسفراین.. 15

 

تاریخچه مجتمع فولاد اسفراین

از آنجا که مطالعات سازمان برنامه و بودجه در مورد وضعیت صنایع کشور ، از دیدگاه خودکفایی ، نیاز به مواد اولیه فولادی را محرز می ساخت ، لذا طرح های تولید قطعات فولادی در استانهای مرکزی ، اصفهان ، یزد و خراسان در قالب برنامه اول توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی ، مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گرفت.

طرح تولید قطعات فولادی در استان خراسان بنام "طرح ایجاد کارخانه ریخته گری و آهنگری قطعات سنگین" جهت تولید فولادهای آلیاژی مورد نیاز صنایع موجود و طرح های صنعتی از اوایل سال 1369 در نزدیکی نیروگاه توس در مشهد آغاز ولی در تاریخ 10/10/1369 با تصویب شورای اقتصاد ، محل اجرای طرح از مشهد به اسفراین انتقال یافت.بر اساس این مصوبه، عملیات اجرایی کارخانه یاد شده در مساحتی به وسعت 1250 هکتار در کیلومتر 10 جاده اسفراین - بجنورد آغاز و همزمان با آن جهت تامین  نیروی  انسانی متخصص" مرکز آموزش مجتمع " نیز در شهر اسفراین تاسیس شد.( این مرکز هم اکنون به نام دانشکده فنی مهندسی اسفراین تحت پوشش وزارت علوم فعالیت می کند(

 و در سال 1370شرکت به نام فولاد اسفراین به شماره 89046 به ثبت رسید و در سال 1377 بهره برداری از فاز اول آن آغاز شد.

 با توجه به اجرای طرح های توسعه و تکمیلی شرکت طی برنامه اول ، دوم و سوم مجتمع صنعتی اسفراین در حال حاضر یکی از تولید کنندگان مهم تجهیزات صنعتی برای صنایع فولاد ، انرژی ( نفت ، گاز و نیرو ) ، پتروشیمی، حمل و نقل ، ماشین آلات ، تجهیزات صنعتی ، معدنی و ... می باشد.

 

 

 

 وضعیت موجود

کارگاه آهنگری شعاعی

این کارگاه به منظور تهیه و تامین محصولات با کیفیت و خواص مکانیکی بالا طراحی شده است . مزیت مهم فرآیند آهنگری شعاعی ، توانایی کار در تلرانس های پائین و در نتیجه بازدهی بیشتر می باشد که این امر در مورد فولادهای آلیاژِِی و سوپرآلیاژها بسیار مورد توجه می باشد.

تجهیزات اصلی این کارگاه عبارتند از :

- ماشین آهنگری شعاعی SXP-65 ، ساخت  GFM اتریش

- ماشین آهنگری شعاعی SXP-25 ، ساخت  GFM اتریش

- ماشین آهنگری شعاعی SXP-13 ، ساخت  GFM اتریش

- 5دستگاه کوره پیشگرم

- 5دستگاه کوره عملیات حرارتی

- تجهیزات حمل و نقل سنگین و سبک کارگاهی

- تجهیزات کنترل کیفیت

این سالن رسماً از سال 1377 بهره برداری از آن آغاز شده است .

کارگاه پرس سنگین

عملیات آهنگری مقاطع بزرگ از جنس فولاد نیازمند تکنولوژی بالا است. در مقاطع با قطر بیش از mm 700     به  دلیل استحکام و وزن بالا ، آهنگری و تغییر فرم شمش ها نیازمند نیروی زیادی می باشد

 

 لذا جهت ایجاد خودکفایی در تولید قطعات و مقاطع بزرگ آهنگری شده در کشور ، کارگاه پرس سنگین این مجتمع ، جهت نصب یک پرس هیدرولیک با توان 6300 تن و سایرتجهیزات لازم نظیر تجهیزات عملیات حرارتی طراحی و اجراء شده است.

تجهیزات اصلی این کارگاه عبارتند از :

- پرس هیدرولیک با نیروی 6300 تن

- مانیپولاتور 80 تن

- 5دستگاه کوره پیشگرم

- 5دستگاه کوره عملیات حرارتی

- تجهیزات حمل و نقل سبک و سنگین کارگاهی

- تجهیزات کنترل کیفیت

این سالن از ابتدای سال 1383 بهره برداری  شده است.

کارگاه ذوب و ریخته گری

تولید فولادهای  آلیاژی نیازمند فرآیندهایی است که بتواند آلیاژی همگن ، تمیز از لحاظ حضور آخالهای غیرفلزی،  دارای کمترین مقدار از عناصر ناخواسته مانند گوگرد ، فسفر و همچنین کمترین مقدار گاز تولید نماید.به همین منظور کارگاه ذوب و ریخته گری مجتمع ، جهت تهیة شمش های فولاد آلیاژی با کیفیت بالا طراحی و اجرا شده است که شامل فرآیندهای ذوب ، متالورژی ثانویه و شمش ریزی می باشد.

  تجهیزات و ماشین آلات اصلی کارگاه عبارتند از :

- کوره ذوب قوس الکتریکی (EAF) با ظرفیت 50 تن

- کوره پاتیلی (LF)

- سیستم گاززدائی و کربن زدائی در خلاء ( VD/VOD ) ،با ظرفیت 50 تن

-  سیستم گاززدائی جریانی در خلاء (VSD) با ظرفیت80 تن

- سیستم غبارگیر کامل

- واحد تولید اکسیژن و گازهای صنعتی

- تجهیزات حمل و نقل سبک و سنگین کارگاهی

- تجهیزات آماده سازی قراضه

- تجهیزات کنترل کیفیت

بهره برداری از این واحد از سال 1383 آغاز شده است.

قابلیت ها و توانمندی های تولیدی

مجتمع صنعتی اسفراین ، بعنوان بزرگترین تولید کننده مقاطع فولاد آلیا‍ژی آهنگری شده در ایران، قابلیت تامین بسیاری از نیازهای کشور به قطعات سنگین و اصلی را در صنایع مختلف دارا می باشد.

توانمندیهای تولیدی این مجتمع را می توان بصورت زیر خلاصه کرد:

- انواع قطعات محوری با اشکال و مقاطع مختلف چهارگوش ، شش گوش ، هشت گوش ، گرد ، تخت و اشکال ترکیبی و محورهای پله ای

- انواع قطعات نیمه تمام کاربردی  چرخدنده، قالبهای آهنگری ، رینگ ، لوله های حفاری ،لوله های بدوندرزفشار بالا ، قطعات نیروگاهی نظیرعدسی های ضخیم ، غلتکهای سبک و سنگین ، دیسک ، فلنج ، قالبهای دستگاههای لوله ریزی ،محورهای توربین و  ژنراتور

- انواع قطعات نیمه تمام کاربردی  چرخدنده، قالبهای آهنگری ، رینگ ، لوله های حفاری ،لوله های بدون درز فشار بالا ، قطعات نیروگاهی نظیرعدسی های ضخیم ، غلتکهای سبک و سنگین ، دیسک ، فلنج ، قالبهای دستگاههای لوله ریزی ،محورهای توربین و  ژنراتور.

  این مجتمع دارای ظرفیت تولید سالانه 81.000 تنازانواع محصولات فوق می باشد.

طرح های توسعه ای در دست اقدام مجتمع

این مجتمع وسایرتولیدکنندگان فولاد آلیاژی کشور جهت نیل به اهدافاز پیش تعیین شده و ورود به عرصة بازارهای جهانی و ایجاد امکان رقابت با رقبای قدرتمند خارجی باید توانائی تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا ودر حد استاندارد های کیفی جهانی را داشته باشند.این مجتمع نیز در راه رسیدن به چنین هدفی طرح های تکمیلی مختلفی را در دستورکار خود دارد که از جمله این طرح ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

-  تکمیل پروژه ها و کارگاه های موجودشامل نصب دستگاه هائی نظیر تابگیری، پوسته کنی و شات بلاست، تجهیزات آزمایشگاهی و کنترل کیفی

-  ایجاد واحد ریخته گری پیوسته به منظور تولید شمش هائی با قطر 250 تا 560 میلی متر،به روش ریخته گری مداوم (Continuous Casting) جهت تامین نیاز مجتمع صنعتی اسفراین و کارخانة لوله گستراسفراین

-  ایجاد واحد ذوب مجدد قطره ای ( ESR )برای ذوب مجدد و تصفیه نهائی شمش هائی با قطر 450 تا 1100 میلی متر

-   ایجاد کارگاه عملیات حرارتی سبک و سنگین شامل انواع کوره، بمنظور انجام عملیات حرارتی آنیل، نرمال، تنش گیری و تجهیزات لازم جهت کوئنچ و تمپر و سختی سطحی

- ایجادکارگاه ماشینکاری سبک و سنگین شامل انواع ماشین های تراش CNC، سنگ زنی، سوراخکاری،   کاروسل، برشکاری، فرزکاری

با اجرای این طرح ها، مجتمع صنعتی اسفراین قادرخواهد بود که علاوه بر رفع نیازهای کشور به قطعات ومحصولات سنگین و متنوع و قطع وابستگی صنایع کشور به تولیدکنندگان خارجی، به بازارهای آسیائی وجهانی نیز وارد شده و گام مهمی در جهت خودکفائی اقتصادی و صنعتی کشور بردارد.

معرفی  دستگاه  plc  در مجتمع فولاد اسفراین

plc چیست ؟

 

PLCکنترل کننده نرم افزاری است که در قسمت ورودی اطلاعاتی را به صورت باینری دریافت و آنها را طبق برنامه ایی که در حافظه اش ذخیره شده پردازش می نماید و نتیجه عملیات را نیز از قسمت خروجی به صورت فرمان هایی به گیرنده ها و اجرا کننده های فرمان ارسال می کند.

PLC مخفProgramable logic contorerl به معنی برنامه کنترل منطقی می باشد که برنامه نوشته شده توسط کامپیوتر را از کامپیوتر به کنتاکتور ها یا رله ها توسط مدار رابط یا اینتر فیس انتقال میدهد و طبق برنامه ذکر شده دستگاه ها را راه اندازی و کنترل می نمایید. از PLC می توان در انواع دستگاهها و كارخانه ها استفاده كرد و مثلاً برای اتوماسیون خطوط تولید كار خانه ها ، ایجاد فرآیند اتوماتیك و پیچیده در دستگاههای مختلف صنعتی و همچنین طراحی BMS می توان از PLC استفاده نمود.

PLC ها مشخصه‌های فراوانی دارند ولی پركاربردترین آنها عبارتند از : تعداد ورودی و خروجی دیجیتال و آنالوگ، تعداد تایمر، تعداد شمارنده، تعداد رله های كمكی، حجم حافظه قابل برنامه ریزی ، سرعت اجرای دستورات .

كارخانه های سازنده PLC برای آن، نرم افزاری تهیه می كنند پس از نصب نرم افزار روی كامپیوتر می توان برنامه دلخواه را نوشت و سپس آن برنامه را از كامپیوتر وارد PLC نمود.

PLCکنترل کننده نرم افزاری است که در قسمت ورودی اطلاعاتی را به صورت باینری دریافت و آنها را طبق برنامه ایی که در حافظه اش ذخیره شده پردازش می نماید و نتیجه عملیات را نیز از قسمت خروجی به صورت فرمان هایی به گیرنده ها و اجرا کننده های فرمان ارسال می کند

معمولاً PLC ها دارای پورتهای ارتباطی صنعتی هستند كه به كمك آن می توانند با سایر دستگاهها ارتباط برقرار كنند كه این امر باعث تسریع در امر تبادل اطلاعات می گردد و امكان كنترل دقیق تر را به PLC می دهد امروزه استفاده از PLC در صنایع و کارخانه ها رو به افزایش است و بایستی برقکاران صنعتی طرز استفاده از آن را بدانند. درواقع هر سیستم نیاز به کنترل دارد.در سیستم های صنعتی 2 نوع کنترل وجود دارد. 1-سخت افزاری(مدارات فرمان الکتریکی) 2- سیستم های PLC خود به 2 گروه تقسیم می شوند : سیستم های کنترلی گسترده DCS ، کامپیوتر های شخصی IPC

هرPLC از دو قسمت زیر تشکیل شده است

*سخت افزار

*نرم افزار

سخت افزار LOGO شامل

*ماژول اصلی

*کارت های افزایشی

*ماژول تغذیه

*قطعات جانبی

پروسه کار یک PLC

 

plc چیست ؟ 

ورودی پردازش خروجی

ورودی می تواند سنسور ها - کلید های قطع ووصل -عوامل مکانیکی و...باشند. خروجی هم موتورها - رله یا کنتاکتورها - لامپ ها و نمایشگر ها باشند.

با اعمال ورودی به یک سیستم PLC که می تواند بصورت کلیدی و یا سنسور باشد عمل پردازش بر روی ان صورت گرفته و نتیجه عمل در یک عمل کننده یا یک شبیه ساز آشکار می شود.به مجموعه این اعمال یک فرایند یا پروسه کاری گفته می شود.

 

نقش PLC در مجتمع صنعتی اسفراین

*كنترل بهتر فرآیندهای تولید

*سرعت و دقت عمل بالا

*توانایی خواندن انواع ورودی‌ها ی دیجیتال،آنالوگ و فركانس بالا

*توانایی انتقال فرمان به سیستم‌ها و قطعات خروجی نظیر مانیتورهای صنعتی ، موتور، شیر‌برقی ، ...

*امكانات اتصال به شبكه

*ابعاد بسیار كوچك

*سرعت پاسخگویی بسیار بالا

*ایمنی ، دقت و انعطاف پذیری زیاد

*شبکه کردن PLC ها و امکان مدیریت آنها با یک کامپیوتر مرکزی

موارد کاربرد PLC   در مجتمع فولاد اسفراین:

 

plc چیست ؟

 

1- کنترل هر گونه ماشین و وسیله برقی

2- کنترل هر سیستم خط تولید

3- کنترل فرمان مدار CNC (ماشین های فرز پیشرفته )

مزایای استفاده از PLC  در مجتمع فولاد اسفراین

1.سیم بندی سیستم‌های جدید در مقایسه با سیستم‌های كنترل رله‌ای تا 80ظھ كاهش می‌یابد.

2.از آنجاییكه PLC توان بسیار كمی مصرف می‌كند، توان مصرفی بشدت كاهش پیدا خواهد كرد.

3.توابع عیب یاب داخلی سیستم PLC ، تشخیص و عیب‌یابی سیستم را بسیار سریع و راحت می‌كند.

4.برعكس سیستم‌های قدیمی در سیستم‌های كنترلی جدید اگر نیاز به تغییر در نحوه كنترل یا ترتیب مراحل آن داشته باشیم، بدون نیاز به تغییر سیم‌بندی و تنها با نوشتن چند خط برنامه این كار را انجام می‌دهیم. در نتیجه وقت و هزینه بسیار بسیار اندكی صرف انجام اینكار خواهد شد.

5.در مقایسه با تابلو‌های قدیمی در سیستم‌های مبتنی بر PLC نیاز به قطعات كمكی از قبیل رله ، كانتر، تایمر، مبدل‌های A/D و D/Aو... بسیار كمتر شده است. همین امر نیز باعث شده در سیستم‌های جدید از سیم‌بندی، پیچیدگی و وزن تابلو‌ها به نحو چشمگیری كاسته شود.

PLC. 6ها استهلاک مکانیکی ندارند بنابراین علاوه بر عمر بیشتر، نیازی به تعمیرات و سرویس های دوره ای نخواهند داشت.

7.بر خلاف مدارات رله کنتاکتوری، نویزهای الکترونیکی و صوتی ایجاد نمی کنند.از آنجاییكه سرعت عملكرد و پاسخ‌دهی PLC در حدود میكرو‌ثانیه و نهایتا میلی ثانیه است، لذا زمان لازم برای انجام هر سیكل كاری ماشین بطور قابل ملاحظه‌ای كاهش یافته و این امر باعث افزایش میزان تولید و بالا رفتن بازدهی دستگاه می‌شود.

8.ضریب اطمینان و درجه حفاظت این سیستم‌ها بسیار بالا تر از ماشین‌های رله‌ای است.

وقتی توابع كنترل پیچیده‌تر و تعداد I/O ها خیلی زیاد باشد، جایگزین كردن PLC بسیار كم ‌هزینه‌تر و راحت‌تر خواهد بود.

تفاوت PLC با کامپیوتر :

 تمامی اجزا یک کامپیوتر در یک PLC وجود دارد ولی کامپیوتر از لحاظ نوع ورودی و خروجی ها و همچنین عمل ترکیب ورودی ها و خروجی ها با PLC متفاوت می باشد.خروجی PLC می تواند یک رله - تریاک - ترانزیستور - تریستور و غیره باشد که با توجه به حداکثر جریان مجاز خروجی PLC باید انتخاب شود تا آسیبی به سیستم وارد نشود.

کوره های پیش گرم  در مجتمع فولاد اسفراین

 کوره های پیش گرم نورد و اکسیداسیون شمش (Preheating furnace for rolling and Oxidation of ingot) که در این کوره ها اتفاق می افتد یکی از فاکتور های مهم در فرایند نورد شمش می باشد. این کوره ها بمنظور گرم کردن شمش ها پیش از نورد، با نرخ حرارت معینی تا رسیدن دمای آن ها به دمای کار گرم، استفاده می شوند. این دما به ابعاد شمش، شرایط نورد، نوع فولاد، تعداد مراحل نورد، دمای پایانی نورد و غیره بستگی دارد. دمای کوره های پیش گرم برای شمش های فولادی در محدوده 1100 تا 1250 درجه سانتیگراد می باشد. به منظور جلوگیری از ناهمگونی تغییرشکل در هنگام نورد، لازم است که توزیع دما در همه نقطه های شمش، از مرکز تا سطح پهلویی، کاملا یکنواخت و یکسان باشد. بدین منظور از کوره های مناسب همدما ساز استفاده می شود که دمای همه نقطه های شمش در هنگام بیرون رفتن آن از کوره، یکنواخت و یکسان باشد.

اندازه حرارت لازم برای گرم کردن شمش به دمای اولیه آن بستگی دارد. برای صرفه جویی در انرژی، انتظار می رود که شمش ها پس از ریخته گری در کوتاه ترین زمان ممکن به داخل کوره های پیش گرم فرستاده شودند. توانایی در انجام این کار به برنامه ریزی دقیق تولید و امکان اجرایی کارخانه بستگی دارد.

کوره های پیش گرم به صورت مربع، مربع مستطیل و یا دایره ای شکل ساخته می شوند. در هر صورت ساختار آن ها به گونه ای است که شمش ها از یک سو وارد کوره می شوند و پس از گرم شدن و رسیدن به دمای مناسب از سوی دیگر آن، به وسیله یک سیستم جا به جا کننده مناسب بیرون می روند. کف کوره به گونه ای طراحی می شود که اولا در اثر حرارت با شمش کنش و واکنش انجام  ندهد و دوم آنکه مواد زائد و اکسیدهای جدا شده از سطح شمش را بتوان از کوره بیرون کرد. همچنین اتمسفر کوره های پیشگرم می بایست به گونه ای کنترل شوند که خوردگی و اکسیداسیون شمش ها به کمترین اندازه ممکنه برسد و سبب تغییر در ترکیب شیمیایی فولاد نشود.

دمای شمش باید در کوتاهترین زمان ممکن به اندازه بهینه دمای کار گرم رسانده شود و از نگه داشتن دراز مدت آن در کوره پیش گرم پرهیز شود. زیرا دراز تر کردن زمان نگهداری شمش در کوره، نه تنها سبب هدر رفتن انرژی می شود، بلکه باعث خوردگی بیش از اندازه شمش و یا حتی سوزاندن فولاد که نتیجه حرارت دادن بیش از اندازه است نیز میشود، بنابراین زمان نگهداری شمش ها در کوره باید به دقت کنترل شود و کار تغذیه و تخلیه شمش هماهنگ با قفسه های نورد گرم انجام پذیرد.

تشکیل ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻛﺴﻴﺪﻱ در کوره های پیش گرم ویرایش

ﺩﺭ ﭘﺮﻭﺳﻪ ﻧﻮﺭﺩ ﮔﺮﻡ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺶ ﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﭘﻴﺸﮕﺮﻡ ﻗـــــﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺳﻄﺢ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﮔﺎﺯﻫﺎﻱ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎی ﺍﻛﺴﻴﺪی ﺩﺭ ﺳﻄــﺢ ﺁﻥ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲ ﺷـــــﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﺑﺮ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻧﻬﺎیی ﻭﺳﺎﻳﺶ ﻏﻠﺘﻜﻬﺎ، ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﻧﻘﺶ ﻭ ﻓﺎﻛﺘﻮﺭﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺍﺯ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻭﻳﮋﻩ ﺍی ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﻋﻤﺪﻩ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎی ﭘﻮﺳﺘﻪ ﺍﻛﺴﻴدی ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻧﻮﺭﺩ ﮔﺮﻡ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫـــﺎی ﺍﻛﺴﻴــــــﺪی، ﺿﺨﺎﻣﺖ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﺴﺒﻨﺪگی ﭘﻮﺳﺘﻪ ﻫﺎی ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪﻩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷـــــﺪ، ﻛﻨﺘﺮﻝ ﺣﺴﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻓﻮﻕ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻓﺎﻛﺘﻮﺭﻫﺎیی ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﺩﻣﺎی ﺳﻄﺢ ﻭﺭﻕ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻮﺭﺩ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﻧﻮﺭﺩ ﮔﺮﻡ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭﺣﻴﺎﺗﻲ ﺍﺳﺖ.

انجام گاززدایی در مجتمع فولاد اسفراین

پيشرفت دانش بشري و فن آوري لزوم دستيابي به مواد با كيفيت بالاتر و قابليت هاي بهتر را در پي داشته است اولين مطالعات اوليه در مورد متالورژي تحت خلاء مربوط به سال 1886 مي باشد ولي اولين طرح گاز زدايي پاتيل در سال انجام پذيرفت . پس از Baradue – Muller توسط ½ atm 12.5فولاد مذاب با خلاء Ton 1914جهت عمليات جنگ جهاني دوم با پيشرفت در مهندسي خلاء و ساخت پمپ هاي جديد دستيابي به خلاء لازم ايده ال ممكن شد و16در سال ١٩٥٥ در روسيه به كار افتاد و طي مدت ١٠ سال 200 واحد گاز زدايي Ton اولين واحد گا ز زدايي پاتيل در دنيا راه اندازي شد .

اهداف اصلي از انجام گاز زدايي همراه با ساير روش هاي متالورژي ثانويه عبارتند از :

١ - هموژن كردن تركيب شيميايي و درجه حرارت مذاب فولاد .

٢- جداسازي و شناور نمودن اخالها غير فلزي وسرباره محلول از فولاد مذاب.

٣- افزايش راندمان توليدي واحد فولاد سازي (كوره ها به عنوان ماشين ذوب عمل كرده و در واحد هاي متالورژي

ثانويه آلياژي سازي وفراوري مذاب صورت مي گيرد و همچنين حفظ و نگهداري فولاد مذاب تا زمان ريخته گري)

٤- الياژسازي و اصلاح تركيب شيميايي

٥- عمليات نهايي فسفر زدايي

٦- عمليات نهايي گوگرد زدايي

٧- خارج سازي گازهاي محلول در مذاب فولاد

٨- توليد فولادهاي كم كربن ، فوق كم كربن والياژي

٩افزايش ارزش افزوده فولاد توليدي

امروزه انواع متفاوتي از فرايند هاي گاز زدايي تحت خلاء ابداع شده و توسعه يافته اند اين مكانيزم ها شامل :

١- دمش گاز خنثي از طريق لانس دمش يا منافذ كف پاتيل تحت خلاء درون تا نك خلاء ويا د ر پاتيل

(Purging gas)

( Induction Stirring) ٢- گاز زدايي تحت خلاء توسط به هم زدن تخت جريان القايي

(Ladle To Ladle) ٣- گاز زدايي پاتيل به پاتيل

( Top degassing) ٤- گاز زدايي در حين تخليه مذاب

(Ladle to Mould) ٥- گاز زدايي در حين ريخته گري درون قالب

(Ladle to Mltiple Mould) ٦- گاز زدايي در حين ريخته گري درون مجموعه قالب ها

(Tow-stage Treatment ) ٧- گاز زدايي دو مرحله أي

( Vacuum Lift) (D-H ٨- گاز زدايي در حين بالا كشيده شدن مذاب توسط خلاء (فرايند

(R-H ٩- گاز زدايي در حين بالا كشيده شدن مذاب توسط خلاء و چرخش مذاب توسط دمش گاز خنثي (فرايند

(Circulation by Gas Lift)

(Ingit degassing) ١٠گاز زدايي در قالب شمش

١١ - گاز زدايي در حين بالا كشيده شدن مذاب توسط خلاء و چرخش مذاب توسط جريان القايي

(Combination process)

(Combination process) ١٢ - گاز زدايي توسط فرايند مركب

١٣ - گاز زدايي تحت خلاء همراه با چرخش مذاب توسط جريان القايي و گرم شد ن توسط قوس ال كتريكي

( Arc heating)

( Treatment in Furnace) درون كوره R-H ١٤ - عمليات گاز زدايي با فرايند

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 09 بهمن 1393 ساعت: 19:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره آرش کمانگیز

بازديد: 1379

 

آرش کمانگیز

آرَشِ کَمانگیر نام یکی از اسطوره‌های کهن ایرانی و همچنین نام شخصیت اصلی این اسطوره‌است.

 اسطوره آرش کمانگیر از داستان‌هایی است که در اوستا آمده و در شاهنامه از آرش در سه جا با افتخار نام برده شده ولی داستان آرش در شاهنامه نیامده‌است.*[۱][تحقیق دست اول؟] در کتاب‌های پهلوی و نیز در کتاب‌های تاریخ دوران اسلامی به آن اشاراتی شده‌است. ابوریحان بیرونی، در کتاب خود به نام «آثارالباقیه» به هنگام توصیف «جشن تیرگان»، داستان آرش را بازگو می‌کند و ریشه این جشن را از روز حماسه آفرینی آرش می‌داند. در اوستا آرش را اِرِخشه خوانده‌اند و معنایش را نیز کسانی معناهایی کرده‌اند: از آن دسته «تابان و درخشنده»، «دارنده ساعد نیرومند» و «خداوند تیر شتابان». در اوستا بهترین تیرانداز ارخش نامیده شده‌است که گمان بر این است که همان آرش باشد. بعضی معنی آرش را درخشان دانسته‌اند. و برخی معتقدند که منظور از آرش، حاکم پارتی گرگان بوده که به زور تیر و کمان دشمن را (به احتمال زیاد سکاها را) از مرز ایران دور کرده‌است.

آرش در فرهنگ دهخدا

نام پهلوانی کماندار از لشکر منوچهر. منوچهر در آخر دوره حکمرانی خویش از جنگ با فرمانروای توران، افراسیاب، ناگزیر گردید. نخست غلبه افراسیاب را بود و منوچهر به مازندران پناهید لکن سپس بر آن نهادند که دلاوری ایرانی تیری گشاد دهد و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد، آرش نام پهلوان ایرانی از قله دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و بکنار جیحون فرود آمد و جیحون حدّ شناخته شد. در اوستا بهترین تیرانداز را «اِرِخ ِش َ» نامیده و گمان می‌رود که مراد همان آرش است . طبری این کماندار را «آرش شاتین » می‌نامد و نولدکه حدس می‌زند این کلمه تصحیف جمله اوستائی «خَشووی ایشو» باشدچه معنی آن «خداوند تیر شتابنده » است که صفت یا لقب آرش بوده‌است. و بروایت دیگر رب النوع زمین (اسفندارمذ) تیر و کمانی به آرش داد و گفت این تیر دورپرتاب است لکن هرکه آن را بیفکند بجای بمیرد. و آرش با این آگاهی تن بمرگ درداد و تیر اسفندارمذ را برای سعه و بسط مرز ایران بدان صورت که گفتیم بیفکند و درحال بمرد. (از تاریخ ایران باستان حسن پیرنیا):

چون کار بقفل و بند تقدیر افتد

از جیب خرد کلید تدبیر افتد

آرش گهرم ولی چو برگردد بخت

در معرکه پیکان و پر از تیر افتد (خسروی)


از آن خوانند آرش را کمانگیر

که از آمل بمرو انداخت یک تیر

ترا زیبد نه آرش را سواری

که صدفرسنگ بگذشتی ز ساری (ویس و رامین)


و افراسیاب تاختن‌ها آورد و منوچهر چند بار زال را پذیره فرستاد تا ایشان را از جیحون زانسوتر کرده، پس یک راه افراسیاب با سپاهی بی اندازه بیامد و چند سال منوچهر را حصار داد اندر طبرستان و سام و زال غائب بودند و در آخرصلح افتاد به تیر انداختن آرش و از قلعه آمل با عقبه مزدوران برسید و آن مرز [ را ] توران خوانده‌اند. (مجمل التواریخ ) .

 

 
داستان آرش

در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسیاب سپاهیان ایران را در مازندران محاصره می‌کند. سرانجام منوچهر پیشنهاد صلح می‌دهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را می‌پذیرند و قرار بر این می‌گذارند که کمانداری ایرانی برفراز البرزکوه تیری بیاندازد که تیر به هر کجا نشست آنجا مرز ایران و توران باشد. آرش از پهلوانان ایران داوطلب این کار می‌شود. به فراز دماوند می‌رود و تیر را پرتاب می‌کند.*[۲] تیر از صبح تا غروب حرکت کرده و در کنار رود جیحون یا آمودریا بر درخت گردویی فرود می‌آید. و آنجا مرز ایران و توران می‌شود.*[۳] پس از این تیراندازی آرش از خستگی می‌میرد. آرش هستی‌اش را بر پای تیر می‌ریزد؛ پیکرش پاره پاره شده و در خاک ایران پخش می‌شود و جانش در تیر دمیده می‌شود. مطابق با برخی روایت‌ها اسفندارمذ تیر و کمانی را به آرش داده بود و گفته بود که این تیر خیلی دور می‌رود ولی هر کسی که از آن استفاده کند، خواهد مرد. با این وجود آرش برای فداکاری حاضر شد که از آن تیر و کمان استفاده کند.

 

بسیاری آرش را از نمونه‌های بی‌همتا در اسطوره‌های جهان دانسته‌اند؛ وی نماد جانفشانی در راه میهن است.

 


آرش در ادبیات معاصر

* سیاوش کسرایی شاعر ایرانی شعری به نام آرش کمانگیر و با موضوع آرش دارد.
*
توران شهریاری بانوی شاعر ایرانی نیز شعری به نام آرش و تیرگان دارد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 09 بهمن 1393 ساعت: 18:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اخلاق بصورت کامل

بازديد: 217

 

 تحقیق درباره اخلاق بصورت کامل

مقدمه ……………………………………………………………………………….1

تعريف اخلاق …………………………………………………………………….3

موضوع ، فايده و اهميت علم اخلاق ………………………………………4

لزوم دين اخلاق ………………...……………………………………………….5

شناخت فضائل و رذائل اخلاق از ديدگاه قرآن ……………...………12

مقايسه مكتب اخلاق با ديگر مكاتب از نظر اسلام ………………….16

 

 

 

مقدمه

        انسان در همه دورانهاي زندگي بشري اسير و گرفتار زندگي سرشار از نكبت غفلتي بوده است و منتهي در هر دوره از دورانهاي زنگي بشر ، در اين دنياي پر از نكبت و غفلت اين مسئله ابعاد مخصوصي داشته و چهره مشخص خود را نشان داده ، كه شايد با دورانهاي ديگر متفاوت بوده است . ولي به هر حال آنچه بصورت تغيير ناپذير تا امروز دوام يافته همان اساس غظت و نكبت در اين دنياي فاني است كه در هيچ دوره اي ، جهان بشري از آن پاك و مبري نبوده است . درباره چنين دنيايي كه در ادوار گوناگون بر دنيا حاكم است رسوا در كلامي مقدس و پيامبرانه چنين مي فرمايند:

        «هيچ روزي طلوع نمي كند و هيچ شبي پديد نمي آيد ، كه دو فرشته آسماني از فراز آسمان به افق زندگي انسانها نگاه ندوزند و با چهار تعبير متوالي و به هم پيوسته درباره انسان و زندگي تاسف بارش با يكديگر سخن نگويند . آري اين دو فرشته هر روز و شب از آسمان به زمين مي نگرند و با چهار تعبير تاسف آلود و آميخته به حسرت و اندوه درباره انسان ، با يكديگر مكالمه مي كنند .

       يكي از آن دو فرشته مي گويد : كاش خداوند متعال اين انسانها را نمي آفريد .

        فرشته دوم نگاهي به فرشته اول كرده مي گويد : حال كه پروردگار اينان را آفريده است كاش مي فهميدند كمال آنان در چيست و چه زندگي جاويدي در انتظارشان است .

        فرشته اول بار ديگر به سخن مي آيد و مي گويد : يعني حال كه خداي تعالي اين انسانها را آفريده ولي هدف و غايت آفرينش و راز كمال انسان براي آنان روشن نشده است ، كاش به همان مقدار از اعمال نيكي كه بدان معرفت و آشنايي دارند عمل مي كردند .

       فرشته دوم چهارمين تعبير را درباره موجود انسان بدين گونه بيان مي كند : حال كه اين انسانها و اين همه سرمايه هاي بي مانندي كه خداوند متعال به آنان عنايت كرده طرفي نبسته و سودي نبرده اند و در مسير استفاده از آن به ورطه گمراهي افتاده اند ، كاش حد اقل از اين اعمال غير انساني و فضاحت بار ، توبه مي كردند و از اين اعمال زشت و ننگين به راه راست باز مي گشتند و اين دو فرشته در حقيقت بياني از همان رمز روح تابناك رسول است و پيامبر اكرم مي خواهد با اين بيان به انسانها هشدار دهد و آگاهشان سازد كه داراي چه سرمايه غيبي عظيمي هستند . اين سرمايه عظيم كه همان اخلاق حسنه است مي تواند آدمي را خليفه خدا در جهان آفرينش قرار دهد .

 

تعريف اخلاق :

       كارهاي نيك و بدي كه انسان سر مي زند ممكن است با اراده و اختيار انجام شود يا از روي تقليد ديگران   صادر شود . مثلا ممكن است انسان راستگو يا مهمان نواز باشد ولي اين عمل نيك ، داراي ريشه ثابت در نفس و جان او نباشد بلكه بصورت تقليدي از ديگران صادر مي شود . بدين معني كه شخصي راستگو بوده ، اين انسان هم تحت تاثير او واقع شده و به تقليد از او ، سخني را به صدق و راستي بر زبان آورده است . يا مثلا رفيق و برادرش مهمان نوازي و گشاده دستي نشان داده اند و به ديگري احسان كرده اند و اين انسان هم بر اساس تاثير پذيري و تقليد از آنها دست به احسان و انفاق گشوده است .

       پس اگر چه اين شخص اعمال نيك انجام داده ، و اگر چه مي توان و بايد به اعمال نيك او اذعان داشت ولي صدور اين اعمال نيك ، ريشه از نفس او نداشته بلكه از روي تاثير و تقليد و پيروي از ديگران بوده است . معلم و فيلسوف اخلاق ، پيرامون اينگونه اعمال و افعالي كه از انسان بصورت تقليد از ديگران صادر مي شود بحث نمي كند بلكه فيلسوف اخلاق از آن دسته اعمال و افعالي سخن مي گويد و بحث مي كند كه ريشه و سر منشا آن ، در نفس انسان باشد با توجه به آنچه بيان شده ، اكنون مي توانيم به يك تعريف كلي و عمومي از اخلاق دست يابيم . آن سلسله صفاتي كه در نفس و روح انسان ثابت و ريشه دار است و منشا صدور اعمال نيك همچون راستگويي و انفاق ، يا اعمال همچون دروغگويي و خست مي شود ، اخلاق ناميده مي شود .

موضوع فايده و اهميت علم اخلاق :

       موضوع علم اخلاق انسان است از اين نظر كه مي تواند واجد صفات نيك باشد . علم اخلاق از صفاتي بحث مي كند كه سازنده شخصيت انسان است و نيز صفاتي كه او را از انسانيت دور مي كند . تغيير اين صفات و خوب يا بد بودن آنها بر اساس بينش و نگرش ما به انسان و جهان هستي خواهد بود . بر پايه جهان بيني اسلامي دو دسته صفات اخلاقي براي انسان وجود دارد :

الف ) صفات پسنديده ( حسنه )             ب ) صفات نكوهيده ( رذليه )

       فايده علم اخلاق همين است كه رذايل اخلاقي را بشناسيم و خود را به آنها بياراييم . قرآن هدف از رسالت پيامبر را چنين بيان مي كند :   خداوند بر مؤمنان منت نهاد آنگاه كه پيامبري از ميان خودشان بر انگيخت كه آيات او را بر آنان مي خواند و آنها را تزكيه مي كند و به آنان كتاب و حكمت مي آموزد گرچه پيش از آن در گمراهي آشكار بودند .

        در باب اهميت علم اخلاق در اينجا به ذكر رواياتي از امام صادق ( ع) و امام باقر(ع) و پيامبر اكرم ( ص ) بسنده مي كنيم .

       امام صادق (ع) مي فرمايند : « ضروري ترين علم براي تو علمي است كه تو را بر صلاح قلبت راهنمايي كند و راه فساد قلب را به تو بشناساند . »

       امام باقر ( ع) مي فرمايند : « كاملترين مردم از لحاظ ايمان ، خوش خلق ترين آنهاست . » همچنين پيامبر اكرم ( ص) فرمودند : « در ترازويي كه در روز قيامت براي هر كس نصب مي كنند بهتر از حسن خلق گذاشته نمي شود » و نيز آن حضرت فرمودند همانا پاداش انسان خوش خلق مانند اجر شخص روزه گير و شب زنده دار است .  

        به هر حال از اهميتي كه در روايات به حسن خلق داده شده است مي توان اهميت اخلاق را فهميد . چرا كه علم اخلاق ، بيان رذايل اخلاقي ، راههاي معالجه آنها و نيز شناساندن محاسن اخلاقي و طرق تحصيل آنها را بر عهده دارد .

 

لزوم دين و اخلاق :

        در روزگار گذشته بي ايماني و فساد اخلاقي كم و بيش وجود داشته و مردم هر عصر از عوارض شوم و زيانبار آن در رنج و عذاب بوده اند . قرآن شريف چهارده قرن قبل در اين باره فر موده است : « بر اثر كارهاي نارواي مردم ، در خشكي و دريا ، فساد و اختلال بروز كرده است ، تا خداوند بدينوسيله نتيجه تلخ پاره اي از اعمالشان را به آنان بچشاند . باشد كه متنبه شوند و از راه غلطي كه رفته اند باز گردند .

        در عصر كنوني و با پيشرفت علوم طبيعي و استقرار تمدن صنعتي زمينه براي جرايم و جنايات مهيا تر شده گناه و ناپاكي در سطحي وسيعتر و با شدتي بيشتر گسترش يافته و تخريب و فساد از خشكي و دريا   گذشته و به فضا نيز سرايت نموده است . بشر امروز با هواپيماربائي ، اسير كردن مسافران و ايجاد وحشت و اضطراب به گناهان نوظهوري دست زده ، در نتيجه به بالايا و مصائب نويني دچار شده است . حضرت رضا عليه السلام فرموده است : هرگاه  مردم گناهان جديدي آغاز كنند كه از آن پيش تر مرتكب نمي شدند خداوند نيز آنان را به بلاي تازه اي كه نميشناختند مبتلا مي سازد .

        در قرن گذشته كساني تصور مي كردند كه با گسترش تمدن صنعتي و رشد فرهنگ عمومي ، بشر از تعاليم الهي و دستورات پيامبران بي نياز مي شود ، دانش جايگزين دين مي شود . علم خلاء مذهبي را پر مي كند ، مردم وظيفه شناس مي شوند و خود به خود به راه اصلاح و رستگاري گرايش مي يابند مي گفتند هم اكنون دوران اخلاق منهاي مذهب فرا رسيده است . از اين پس بايد نيروي علم و خرد مشكلات اخلاقي را حل كند ، غرائز و شهوات را تعديل نمايد ، مردم را به مكارم اخلاق و سجاياي انساني متخلق سازد و دنيا را از فساد و تباهي مصون دارد .

       اشتفن ستويك مي گويد : مردم در قرن 19 بعلت ترقي فوق العاده علوم و صنايع ، سر مست و گيج شدند همه تصور مي كردند همه چيز تحت فرمان هوش در آمده و عقل حاكم بر حيات شده است . هر روز بلكه هر ساعت خبر پيروزي جديد هوش انساني بر عوامل طبيعي شيوع مي يافت و دانشمندان با سرعت بر عوامل مكان و زمان كه تا آن زمان مطلقا خود سر بودند غالب مي شدند . مي گفتند همه جا هرج و مرج موقوف شده و بجاي آن تشكيلات صحيح و دقيق استوار گرديده است . اين قبيل تفكرات بر اذهان عامه رسوخ يافت و طبعا اين سؤال پيش مي آمد كه آيا اداره علم كه به تمام مشكلات فائق آمده و همه موانع راذايل نموده است قادر نخواهد بود كه نفس اماره و هرج و مرج بشر را نيز منكوب نمايد و تحت اراده خود در آورد ؟

       اين فكر رفته رفته قوت گرفت و عقيده اكثر مردم شد . مي گفتند قسمت اعظم اين وظيفه تا كنون انجام گرديده و اگر احيانا هنوز در بعضي موارد تظاهرات نا مناسب شهواني و خلاف اخلاق در انسان متجدد در انسان مترقي و افراد تربيت شده ابراز مي شود مهم نيست ، زيرا اينها آخرين تظاهرات و باز پسين يادگارهاي خوي حيواني است كه با قدري تامل و كمي ممارست زايل مي شود .

        انساني كه به راهنماييهاي عقل و هوش از حفيض يبعيت و پستي به اوج تعالي و ترقي رسيده است اين چند يادگار منحوس را هم از بين خواهد برد .

       اكنون كه قرن 20 به پايان رسيده و در قرن 19 بسر مي بريم و بشر نيز به پيروزيهاي علمي بزرگي فائق گرديده و اسرار مجهول الهويه جهان را شناخته و پيش از پيش طبيعت سر كش را مقهور خود نموده است ولي بر خلاف آنچه در قرن 19 تصور مي شود نه فقط تظاهرات باز پسين خوي حيواني زايل نگرديده . نفس هرج و مرج طلب منكوب نگرديده و بشر متمدن و مترقي از سيئات اخلاقي رهايي نيافته است بلكه برعكس فساد اخلاق و زشتكاري قوس صعودي را پيموده و همچنان در حال پيشوري است و اگر وضع به همين منوال ادامه يابد طولي نمي كشد كه بزهكاري سراسر جهان را فرا ميگيرد فساد اخلاقي به صورت يك بيماري همه گير در مي آيد و تمدن بشري در معرض خطر قطعي واقع مي شود .

       نه تنها در قرن 19 كساني تصور مي كردند كه با پيشرفت علم و گسترش فرهنگ ، نفس سر كش بشر رام مي شود ، فساد اخلاقي از ميان ميرود و مردم به سجاياي اخلاقي متخلق مي گردند بلكه امروز نيز مردم بسياري همانند آنان فكر مي كنند و روي تمايا با مادي گري و انديشه اخلاقي منهاي مذهب در سر مي پرورند و عقيده دارند كه با رشد دانش و بالا رفتن سطح فرهنگ عمومي ، بشر وظيفه شناس و رستگار مي شود ، سيئات اخلاقي را ترك مي گويد . آيا اين نظريه درست است ؟ نگاهي به آثار جرم و بزهكاري و درصد پيشرفت اين امر بيانگر اين نكته است كه اين نظريه نمي تواند درست باشد و بين پيشرفت علوم طبيعي و اصلاح اخلاق رابطه اي وجود ندارد .

        از سال 1966 تا 1971 جمعيت آمريكا 5 درصد افزايش پيدا كرده و انتظار مي رفت جرايم نيز به همين نسبت افزايش يابد ولي در طول اين 5 سال ميزان جرم و جنايت به حد 74 درصد بالا رفت . در سال 1960 در هر 58 دقيقه يك جنايت روي داد و در سال  1970 اين مدت به 33 دقيقه رسيد .

       علوم طبيعي و صنايع ماشيني در صورتي كه درست به كار افتد باعث عمران و آباداني مي شود ولي در تزكيه نفس ، سلامت فكر و پاكسازي اخلاق مؤثر نيستند.

       غرائز و شهواتي كه در ساختمان آدمي بكار رفته و با سرشت بشر آميخته شده همانند غرائز حيوانات كور و بي شعورند و همواره ارضاء بي قيد و شرط خود را طلب مي كنند و در راه رسيدن به هدفي كه دارند خوب و بد نمي فهمند ، فضيلت و رذليت را درك نمي كنند ، متوجه صلاح و فساد نيستند و خير را از شر تميز نمي دهند .

گرگ گرسنه چو گوشت يافت نيرسد               اين شتر صالح است يا خر دجال

        در تمدن صنعتي نه تنها موجبات تمرين غرائزي گسترش يافت . قدرت طلبي برتري طلبي مال دوستي و اوج گرفت . از طرفي بشر اين پيشرفتهاي علمي را در خلاف جهت بعضي اصول اخلاقي بكار گرفته است . به طور مثال به توليد سلاحهاي مخرب شيميايي پرداخت . دكتر آدولف هوده نويسنده كتاب بشريت مضطرب در يكي از روزنامه هاي آلماني چنين نوشته :   چهار هزار ميليارد هزينه مسابقات تسليحاتي جهان در ده سال آينده  يعني دهه 70 ميلادي مي باشد در جنگ جهاني دوم چندين ميليون نفر كشته شدند و چند هزار نفر دچار نقص عضو شدند . بعضي از صاحبنظران برجسته خاطر نشان ساخته اند كه خطر محو اين سياره خاكي را تهديد مي كند .

        از مجموع مطالب گفته شده اين نتيجه گيري مي شود كه بشر براي احراز انسانيت و نيل به سعادت واقعي بايد خود را آنطور كه هست بشناسد ، از جنبه هاي مادي و معنوي خويش آگاه گردد ، بر وقف آئين خلقت زندگي كند و تمايلات حيواني و انساني را به موازات هم با رعايت اندازه گيري و تعادل اعمال نمايد . پيامبران خدا در راه احياء انسانيت ، پرورش اخلاق انساني ، تعديل غرائز و مهار كردن هواي نفساني ، اين برنامه را به موقع به اجراء مي گذارند ، مردم را به شناخت خودشان دعوت مي كردند ذخائري كه در اعماق وجودشان نهفته بود آشكار مي نمودند و بدين وسيله آنها را به مسير انسانيت سوق مي دادند .

         در آغاز از معرفت فطري كه با سرشت بشر آميخته است سخن مي گفتند و با استفاده از نيروي عقل و مطالعه در آيات الهي ، خداشناسي مي آموختند ، افراد را به آفرينش جهان مؤمن و متعهد مي ساختند و خاطر نشان مي نمودند كه ايمان به خداوند ركن اصلي و پايه اساسي سعادت بشر است و آدمي در پرتو آن مي تواند مدارج تعالي را بپيمايد و به كمال نهايي دست يابد .

        حضرت علي عليه السلام مي فرمايند : « بالايمان يرتقي الي ذوره السعاده و نهايه الحبور » بر اثر ايمان بشر ، برفيعترين مدارج سعادت نائل مي شود و از بهجت و سرور كامل بر خوردار مي گردد .

        از جمله ذخائر پر ارج انسانيت وجدان اخلاق است كه در ضمير آدميان ريشه طبيعي دارد و قرآن شريف آنرا الهام الهي خوانده است . پيامبران خدا ، مردم را به اين سرمايه بزرگ معنوي كه راهنماي اصول فضائل و رذائل اخلاق است متوجه مي نمودند و از آنان مي خواستند كه اين نيروي انسان ساز را بشناسند ، خوب و بد اخلاق خويش را با آن تميز دهند  و در گفتار و رفتار خود همواره از نداي وجدان كه الهام سعادت بخش الهي است پيروي نمايند .

شناخت فضائل و رذائل اخلاق از ديدگاه قرآن

       قرآن كريم انسان را داراي چهار نفس معرفي نموده : 1- نفس ملهمه يا الهام كننده 2- نفس اماره 3- نفس لوامه 4- نفس مطمئنه .

1-   نفس ملهمه يا الهام كننده همانست كه خداوند متعال در قرآن كريم در سوره شمس پس از دو قسم مي فرمايد : « سوگند به جان و تن آدمي كه او را بي كژي و كاستي خلق كردم . خداوند به انسان ، فضائل و خوبيها و رذائل و بدي ها را الهام مي كند و وجدان فطرت انسان ، تشخيص خوب و نيكوي و بد و زشتي را مي دهد . هر كس جانب خوبي را گرفت و عمل به آن كرد رستگار و سعادتمند شد و هر كس جانب بدي را گرفت و بدان عمل كرد زيانكار و بد بخت گرديد . »

       آري آدمي به هدايت فطري پايه هاي فضائل و رذائل اخلاقي را تشخيص مي دهد و اصول اخلاق نيك و بد را درك مي كند و به راهنمايي تكويني و فطري خداوند مي داند كه وفا به عهد و اداء امانت و راستي و درستي و شجاعت ، و عدالت خوب و از خلق و خوي پسنديده بود ه ، بر عكس عهد شكني ، خيانت در امانت ، دروغگويي نادرستي ، زبوني ، پستي ظلم و بيعدالتي از صفات ناپسند مي باشد . قرآن شريف اين هدايت را تكويني و نفس الهام كننده معرفي كرده است.

2-   نفس اماره : نفس اماره بنا به تعريفي كه قرآن كريم دست مي دهد ، عبارت است از نفسي كه انسان را به ناپاكي ها و گناهان دعوت مي كند ، زيرا خداوند از زبان حضرت يوسف بيان مي كند : بار الها من نمي توانم نفس خود را از گرداب گناه حفظ كنم زيرا نفس اماره مرا به گناه دعوت مي كند مگر آنكه تو مرا رحم كني و از شر اماره نگهم داري .

         ولي بنا به نص قرآن كريم ، هر كه با تقوا و پرهيز كار باشد در آن هنگام كه نفس اماره و شيطان به سراغش بيايند و به ياد خدا بيفتد و واقعا پناهنده به خدا شود قطعي است كه خداوند او را از مهلكه نجات داده و از شر نفس اماره و شيطان محفوظش خواهد داشت.

      از اينجهت پيامبر اكرم مي فرمايد : بزرگترين دشمنان شما همان نفس اماره و شيطان نفساني است كه در سينه شما وسوسه مي كند و كسي كه بي قيد و شرط پيروي نفس اماره و اميال و هواهاي نفساني خود را بكند در واقع نفس اماره و هواي نفساني خود را معبود خود بداند ، خداوند هم او را هيچگونه مددي نمي كند و به خودش وا مي گذارد تا در چنگال نفس اماره نابود شده و در گرداب گناه ، چشم و گوش بسته به هلاكت برسد .

3-   نفس لوامه : خداوند در قرآن كريم به آن سوگند ياد نموده و فرموده است : قسم به روز قيامت و قسم به نفس لوامه ، لطف خداوند چنين اقتضا دارد كه هميشه سايه لطف بر سر بندگانش سايه افكنده ، پس از آنكه انسان فريب نفس لوامه را خورد و در معرض گناه قرار گرفت ، فوري وجدانش بيدار شده ، نفس اماره را به محاكمه مي كشاند و اين نفس لوامه است كه انسان را بر گناه و معصيتي كه مرتكب شده است ، ملامت مي نمايد و هشدار مي- دهد .

      پس نفس لوامه محكمه  و وجداني است كه انسان را متوجه خطا و لغزش خود نموده و او را به استغفار و توبه حقيقي و دوري از گناه دعوت مي كند .

4-   نفس مطمئنه : بالاترين مقام ارجمندي كه خداوند به بندگان خالصش رحمت مي فرمايد همان مقام نفس مطمئنه است چنانكه در قرآن كريم مي فرمايد : اي كساني كه به مقام شامخ نفس مطمئنه رسيديد به قرب پروردگارتان ( كه نهايت اوج كمال انسانيت است ) برگرديد در حالي كه هم شما از پروردگارتان راضي و خشنود و هم پروردگارتان از شما راضي و خشنود است سپس در زمره بندگان خالص من در آمده و در بهشت جاويدان من در آئيد .

      البته انسان به اين مقام رفيع نمي رسد جز آنكه كاملا از بوته امتحان و آزمايش الهي با مجاهدتهاي پيگير خود پيروز در آمده و هيچگاه پيروي هوي و هوس و نفس اماره خود را ننموده بلكه هميشه به نص قرآن ، خدا را حاضر و ناظر خود را در محضرش حاضر بداند و اگر شيطان خواست او را فريب دهد چون هميشه به ياد خدا بوده خوف و خشيت از حق را در نظر داشته و جلوي هواي نفس را گرفته، در اين هنگام در بهشت برين جايگاهش خواهد بود . و اين حالت براي انسان ايجاد نمي گردد مگر آنكه هميشه دل و جانش به ياد خدا و زبانش ذاكر به خدا باشد . و براي چنين افراد با ايماني ، خداوند آرامش روح و سكينه و وقار و شادماني خاطر مرحمت مي فرمايد . و اين افراد با ايمان و نوراني در همه حال و در تمام اوقات چه ايستاده و چه نشسته و چه در هنگام استراحت ، به ياد محبوبشان بوده و لحظه اي از ياد خدا غفلت نمي كنند و در هاله اي از تفكر و انديشه به عظمت و نظام خلقت زمين و آسمان مي نگرند . حتي اين دسته مؤمنين چنان مستغرق در ياد خدا هستند كه به هنگام كارهاي مادي و داد و ستد و معامله ، قطب دلشان متوجه خدا بوده و هيچ چيزي نمي تواند آنها را از معبودشان غافل سازد . و محبت آنان نسبت به پروردگار به حدي است كه سراسر وجودشان را محبت پروردگار فرا گرفته است . در اينصورت است كه ديگر جزء بندگان خالص و اولياء خدا در آمده و در يك محيط پر از نورانيت و ملكوت بسر مي برند و با آرامش و شادماني خاطر ديگر هيچگونه خوف و هراس و غم و اندوهي ندارند .

بدينوسيله نفس مطمئنه به سير الهي خويش ادامه داده ، به سعادت و كمال واقعي خود مي رسد و در اين هنگام است كه متخلق به اخلاق الهي و فضائل انساني و اسماء حسنه شده ، نسبت به تمام مخلوقات محبت و عشق مي ورزد زيرا همه موجودات را مخلوق و مصنوع خدا مي داند ، و جز فضائل اخلاقي چيز ديگري از او سر نمي زند ، در اين موقع است كه عبد خالص پروردگارش شده و مصداق حديث قدسي مي گردد كه فرمود : اي بنده خالص من اطاعت و فرمانبرداري مرا بنما تا تو را مثل خود قرار داده و همه عوامل وجود ملك و ملكوت را در اختيار تو بگذارم تا كارهاي خدائي كني .

 

مقايسه مكتب اخلاق با ديگر مكاتب از نظر اسلام

       مكتب اخلاقي اسلامي امتيازات و برتري هاي زيادي بر مكاتب اخلاقي ديگر داشته و به دلائل زير بهترين و كاملترين و عملي ترين مكاتب اخلاقي مي باشد .

1-   اسلام اولا به حسن و قبح ذاتي فضائل و رذائل اخلاقي معتقد است ، بر خلاف مكتبهاي غربي و كمونيستي كه براي اخلاق ، حسن و قبح ذاتي و قداست قائل نيستند . بلكه حسن و قبح اخلاقي را عارضي و در زمان و مكان و موقعيت خاص معتقدند كه تغيير مي كند ولي اسلام مي گويد تمام اخلاق و رفتار و پندار انسان از دو حالت خارج نيست يا ذاتا نيكو و پسنديده است و يا ذاتا زشت و ناپسند است و با گذر زمان ، تغييري در حسن و قبح آن ايجاد نمي شود . راستي و صداقت و امانت همواره صفات نيك بشري بشمار مي آمده اند . و در مقابل رذالت اخلاقي ذاتا پليد و مذموم است مانند دروغ ، خيانت ، ظلم ، بي عدالتي ، بي عاطفگي و امثال آنها و مفهوم و معني هيچكدام از آنها تغيير پذير نيست و ثابت و لا يتغير است و بر خلاف آنچه مكاتب غربي مادي و كمونيستي معتقدند ، هيچگاه دروغ و خيانت و ظلم پسنديده نبوده و هيچگاه راستگوئي ، امانت و عدالت نا پسند نمي گردد .

2-   اخلاق در اسلام متكي به مذهب است زيرا اسلام ، معتقد به آنست كه خداوند متعال در همه احوال حاضر و ناظر اعمال او بوده و هميشه در خلوت ، جلوت ، ظاهر و باطن ، مراقب رفتار و كردار و حتي پندار اوست . چنانكه در قرآن كريم است : « ان ربك لبا لمرصاد » خداوند در كمينگاه حاضر و ناظر اعمال بندگان است و « يعلم خائنه الاعين و ما تخفي الصدور» از آنچه با گوشه چشم خيانت كنيد و يا در ضمير نهان دلتان بگذاريد خداوند آگاه است. علاوه بر نظارت خداوند ، به نقل قرآن كريم دو ملك « رقيب و عتيد »  تمام اعمال و گفتار و كردار و پندار ما را مي نويسند « ما يلفظ من قول الالديه رقيب عتيد » هيچ گفتار و كردار و پنداري از انسان سر نمي زند جز آنكه فرشته تند نويس « رقيب » كارهاي خوب و « عتيد » كارهاي زشت ما را مي نويسد ، در حاليكه اخلاق در جهان شرق و غرب هيچ پشتوانه اي الا عرف و قانون ندارد .

3-   اسلام معتقد به پاداش و كيفر اعمال بوده ، اثر وضعي اعمال را ، هم دراين دنيا هم در عالم آخرت قائل است . « ان خيرا فخيرا و ان شرا فشرا » اگر خير باشد اثر وضعي خوب و شايسته خواهد شد و اگر شر باشد اثر وضعي آن زشت و ناشايسته خواهد بود ، مانند اثر وضعي آب كه برودت است و اثر وضعي آتش كه سوزندگي است زيرا نظام اين عالم بر اساس حق و عدالت خلق شده و داراي يك مزاج حق و حقيقي است . هر كس بر خلاف حق و حقيقت قدم بردارد ، اثر وضعي آن دودي است كه اول به چشم خودش مي رود ، « للحق دوله و للباطل جوله » براي حق دوام و دولتي است و براي باطل جولان موقتي است . پس در همين دنيا ، شخص مسلمان معتقد است كه اثر وضعي عملش را في الجمله مي بيند ، گذشته از آنكه معتقد است چندين برابر پاداش عمل خير و كيفر عمل بد را در نشانه آخرت خواهد ديد آنهم نه در يك مدت محدود بلكه الي الابد و هميشگي تا خدا است پاداش و كيفر اعمالش را خواهد ديد . بر خلاف ماديين كه اصلا معتقد به مبدا و معاد نيستند ، خداوند در قرآن كريم مي فرمايد :

       « من عمل صالحا من ذكر او انثي و هو مؤمن فلنحيينه حيوه طيبه و لنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون »

       هر كس ايمان به خداوند و عمل صالح و فضيلت اخلاقي داشته باشد خواه مرد يا زن ، در همين دنيا يك زندگي لذت بخش و خرم و خوش به او عنايت مي كنيم و در آخرت هم به چندين برابر دنيا ، پاداش و جزاي خير به او خواهيم داد.

علاوه بر آنكه در آخرت به كوچكترين عمل خير و شر انسان پاداش و كيفر دائمي و هميشگي خواهد داد به مصداق آيه :

« فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شرا يره »

      هر كس به اندازه يك ذره كوچك كار خوبي كند در آن سراي پاداشش را خواهد ديد و هر كس ذره اي كار شر كند كيفرش را خواهد ديد .

4-   اسلام معتقد است كه انسان فطرتا فضيلت دوست و از رذائل متنفر و كسي كه به خدا ايمان داشته و به عمل صالح و فضائل اخلاقي عمل كند خداوند محبت او را به دل ديگران انداخته و او را محبوب و عزيز مي نمايد و اين محبوبيت و عزت ، د راجتماع و بين مردم بزرگترين آرزو و آمال هر فرد است ، چنانچه در قرآن كريم آمده است :

« ان الذين امنوا و عملوا صالحات سيجعل لهم الرحمن ودا »

      هر كس ايمان به خدا آورده و داري عمل صالح و فضائل اخلاقي باشد به زودي ما محبت ديگران را به دل او مي اندازيم تا در جامعه محبوبيت و مجد و عزت پيدا كند . همچنين به مصداق قرآن كريم ، عزت و آبرو و شرافت نيز مي يابد .

« لله العزه و لرسوله و للمؤمنين » .

عزت و شرافت و آبروي حقيقي فقط براي خدا و مؤمنين است .

       در چهارده قرن گذشته مكتب اخلاقي اسلام خود را به عنوان برترين و درخشنده ترين و جامعترين مكاتب اخلاقي جهان نشان داده است . اگر بخواهيم سر برتري مكتب اخلاقي اسلام را بر ديگر مكاتب شرق و غرب جستجو كنيم و رمز عملي بودن آن را بررسي نماييم ، شايد مهمترين برتري اخلاق اسلامي بر ديگر مكاتب اخلاقي ، داشتن پشتوانه اعتقادي و ضمانت اجرايي باشد . اين قدرت ايمان به خدا و اعتقاد به پاداش و كيفر روز باز پسين است كه انسان را در برابر گناه بيمه مي كند و يك مصونيت هميشگي و تقواي الهي عطا مي فرمايد كه در انسان يك حالت خويشتن داري و تملك نفس كه همان ملكه عدالت است ايجاد مي شود چنانچه خداوند در قرآن كريم مي فرمايد : « ان الذين اتقوا اذا مسهم طائف من الشيطان تذكروا و اذاهم مبصرون »

         كساني كه ايمان و تقوا دارند اگر شيطان بسوي آنها رو آ‎ورد و بخواهد آنها را به سوي گناه آورد خدا را حاضر و ناظر دانسته بياد خدا مي افتد و جلوي خودشان را از گناه مي گيرند .

        علاوه بر آن اساس اين مكتب بر محبت و عشق به خدا و مقدم داشتن خواست و اراده او بر خواست و اراده بنده مي باشد و اين چنين مكتبي عاليترين مكتب اخلاقي است كه مي تواند ريشه رذائل اخلاقي را از بين برده و انسان را به فضائل اخلاقي كامل تربيت كند .

        و اما كتاب حاضر ، كه « الاخلاق » نام داشته و در اصل عربي و تاليف مرحوم علامه شبر از دانشمندان بزرگ و مفاخر علماي شيعه عراق مي باشد ، و به همراه تفسير ايشان از مشهور ترين آثار آن مرحوم ، بين علماي اعلاماست ، اين كتاب در دو جلد به فارسي برگردانده شده است كه جلد اول آن توسط جناب آقاي حسين بهجو و جلد دوم آن توسط جناب آقاي مشتاق عسگري ترجمه گرديده است . روايات و آيات متن مدرك يابي شده و مدارك مربوطه در پاورقي نگاه داشته شد.

       جلد اول اين كتاب ، در بيان عبادات و فروغ دين و اسرار و حكمت طهارت و صلوه و صوم و حج و زكوه و خمس بوده ، همچنين دستورات واجب و مستحب و امور مربوط به وظائف اجتماعي را مطرح مي سازد .

       جلد دوم در بيان فضائل و رذائل انساني و بيان عواملي كه موجب ايجاد هر يك در نفس انساني مي گردد مي باشد و اينكه چگونه مي تواند انسان خود را از اين رذائل و امراض برهاند و به صفات و زيور فضائل نيكو مزين سازد ، تا به هدف مقدس انبياء كه تكميل اخلاق است برسد .

      اميد آنكه با مطالعه اين كتاب گرانقدر و ديگر كتب اخلاقي كه مؤسسه دين و دانش ( كتابخانه سيار حائر تهراني ) به چاپ رسانيده و يا به چاپ خواهد رسانيد ، عموم برادران ديني استفاده لازم را برده ، با عمل بدانها به هدف پيامبران كه تكميل اخلاق مي باشد و سعادت و خوشبختي نهايي نائل آيند .

 

 

 

 


فهرست منابع و مآخذ

 

1- علم اخلاق اسلامي   عالم رباني علامه مولا مهدي نراقي

2- تكامل اخلاق   محمد دبيري

3- اخلاق اسلامي   آيت الله حاج شيخ محمد محمدي گيلاني

4- كليات اخلاق    رضا اسلامي

5- دين و اخلاق    حسين فرزاد

6- بنياد هاي اخلاق اسلامي    سيد اسدالله شبستري ، ترجمه علي مشتاق

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 09 بهمن 1393 ساعت: 12:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تربیت و اخلاق از دیدگاه اسلام

بازديد: 1623

 

تحقیق درباره تربیت و اخلاق از دیدگاه اسلام

مقدمه:

پرورش فضايل اخلاقي يكي از مهمترين اهداف والاي رسالت پيامبران خدا بوده است تا انسان در مسير كمال، كه علت غايي آفرينش است، قرار گيرد و پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) با اشاره به فلسفه بعثت خويش در حديث معروف: «انما بُعُثَت لأتمم مكارم الاخلاق» بدان تصريح فرموده اند. فلاسفه و انديشمندان حتي پيروان مكتبهاي مادي نيز هر يك با بينش و اهداف خاص خود از تربيت و اخلاق سخن گفته و اصول و روش هايي را براي آن ارائه داده اند، كه اين خود بيانگر اهميت و سرنوشت ساز بودن اين مسأله براي انسان، در هر شرايط و همه جوامع است.

امروزه به دليل غرق شدن انسان در امور مادي كمتر به اين مسأله مهم پرداخته مي شود و در بيشتر جوامع دور شدن از بحثهاي اخلاقي و نپرداختن به تربيت و تهذيب فساد، قتل، غارت، نيرنگ و نظاير اينها را اشاعه مي دهد دانشمندان غربي در آثار خود به اين واقعيت اشاره كرده اند.

اخـلاق و تربيـت اسـلامي، با ويژگي خاص و بعد تعالي خود تضمين كننده ي سعادت انسانها در همه ي عـصرها و ره توشـه ي همه ي ره پويان راه كمال است و فراگيري علمي و تخلق عملي به آن، با شيوه ي منطقي و در چهارچوب برنامه هاي آموزشي و تربيتي، امري ضروري و لازم است.

 

جايگاه تربيت و اخلاق در اسلام:

هرگاه بدين حقيقت بنگريم كه خلقت انسان به منظور تكامل و رشد معنوي اوست و هدف از بعثت انبياء، به ويژه رسالت خاتم پيامبران (ص)، تكميل فضايل اخلاقي و فراهم كردن تجهيزات اين رشد و كمال است، جايگاه تربيت و اخلاق و مقصد نهايي آن مبرهن مي گردد. در اين ديدگاه شخصيت اخلاقي عنصر اساسي و جوهره اصلي وجود انسان را تشكيل مي دهد كه هدف شرايع و برنامه هاي انسان سازي است. از اين رو تربيت اخلاقي در نظر و عمل در صدر تعاليم و تكاليف ديني و در كنار عقايد و شرايع قرار دارد و روايات از جايگاه بلند اخلاق و تربيت سخن گفته است.

هنگامي كه پيامبر اكرم (ص)، معاذبن جبل را براي ابلاغ رسالت اسلام به يمن اعزام فرمود بدو توصيه كرد: كتاب خدا را به آنان بياموز و به اخلاق خجسته تربيتشان كن.

علاوه بر اين فلسفه شرايع و آداب و احكام الهي كه همانا تكامل انسان و جاودانگي اوست، جز با تخلق به اخلاق فاضله ميسر نيست. كليه واجبات و مستحبات و روزه و زكات، حج و ساير واجبات چنانكه خواهيم ديد، رمز انسانسازي است و اگر از خصلت انسان سازي نمي شدند، فاقد ارزش و فلسفه واقعي خواهند بود. همانگونه كه در آيات و روايات به اين حقيقت تصريح شده است.

قرآن كريم در بيان فلسفه نماز مي فرمايد: «اِنَّ الصّلوة تنمي عن الفَحشاء و المنكر». با اين تعبير نقش نماز را در تزكيه نفس بيان مي كند و از سوي ديگر، ارزش عمل عبادي و قبولي آن را به تقوا و اخلاص و طهارت نفس و اخلاق فاضله وابسته مي داند: «اِنّما يتقبل الله من المتقين».

امام صادق (ع) فرمود: به طولاني بودن ركوع و سجود شخص ننگريد؛ چرا كه اين عملي است كه بدان عادت كرده و از ترك آن متوحش مي گردد، بلكه به راستگويي و امانت داري او بنگريد. چنانكه ملاحظه مي كنيد در روايت به صدق و امانت كه دو اصل اخلاقي اند، بيش از طول دادن عبادت تأكيد شده است و نماز و سجود و ركوع را در مسير انسانسازي و تربيت اخلاقي مؤثر مي داند.

 

علي (ع) مي فرمايد: بسا روزه داري كه از روزه خود جز گرسنگي و تشنگي بهره ندارد و بسا شب زنده داري كه جز بيداري و خستگي نتيجه اي نمي برد.

حضرت امام (ره) با تمثيلي در اين خصوص مي فرمايد: مُثل كسي كه اصلاح اخلاق نكرده يا از معاصي اجتناب نكرده، اعمالي گند، مثل كسي است كه بذر را در شوره زار كشت كند. البته چنين زراعتي نتيجه مطلوبه ندهد.»

بدين ترتيب اخلاق و عبادت مكمل يكديگرند و هر يك در ديگري مؤثر و از ديگري متأثر است و اين همگوني است كه از دين مجموعه اي به هم پيوسته نمي سازد كه هر يك از اجزاء آن در تكامل انسان نقش آفرين است.

در روايات آمده است: «مؤمن با حسن اخلاق به درجه شب زنده داران و روزه داران مي رسد» و «چيزي در ترازوي عمل سنگين تر از حسن اخلاق نيست» و «بر شما باد به حسن اخلاق؛ زيرا صاحب خلق نيكو بي چون و چرا جايگاهش بهشت است و از خوب بد بپرهيز كه صاحب خوي بد به ناچار جايگاهش دوزخ است» و «محبوب ترين شما نزد خدا كساني هستند كه اخلاقشان نيكوتر و انعطاف پذيرتر و الفت پذيرتر باشند و منفورترين شما نزد خدا كساني هستند كه سخن چيني مي كنند و در ميان برادران جدايي مي افكنند و از براي گناهان لغزشها مي تراشند.»

از همين جا مي توان به به شرافت دانش تربيت و اخلاقي نيز پي برد؛ زيرا شرافت هر علم به شرافت موضوع آن بستگي دارد. از اين رو علم خداشناسي كه موضوع آن ذات مقدس واجب الوجود و صفات و افعال اوست اشرف علوم است. پس از اصول عقايد، دانش تربيت و اخلاق با مفهوم اسلامي اش، از نظر شرافت و جايگاه در صدر علوم و فنون قرار دارد؛ زيرا موضوع آن، روح و نفس انساني است؛ يعني «نفخه آسماني» كه در كالبد خالي دميده شده و تكامل و شايستگي آن براي حمل بار امانت الهي و عهده داري مقام «خليفه الهي» در پرتو ؟؟ به «صفات خدايي» و پالايش آن از آلودگيها ميسر است. از اين رو علم اخلاق را برخي محققين «فقه اكبر» خوانده و برخي «طب روحاني» ناميده اند؛ زيرا اخلاق، شريعت باطن است و مقصد آن سلامت روح و معالجه امراض نفساني است.

هدف از تربيت در اسلام:

بر اساس نگرشي كه در اسلام به عالم آفرينش و مبدأ هستي دارد و مقصدي كه براي حركت عمومي جهان قائل است و عنصر روحاني و الهي كه براي انسان معرفي مي كند و آغاز و انجامي كه براي حمايت او مي شناسد، والاترين هدف و مقصود از تربيت «ساختن و خالص كردن انسان براي خداست كه رمز سعادت و ؟؟ و فلاح و جاودانگي او در ميان نكته نهفته است».

اسلام آيين توحيد است: «توحيد در ذات، توحيد در صفات، توحيد در افعال، توحيد در عبادت و اطاعت و توحيد در «هدف». در اسلام براي اسنان، چه در حركت تكويني و چه در حركت تشريعي هدفي جز خداشناسي شناخته نمي شود. همانگونه كه قرآن تعليم مي دهد: «بگو نماز من، پرستش من، زندگي من و مرگ من براي خدا آفريدگار جهانيان است».

اگـر تـربـيت انسـان بر اساس معارف اسلامي انجام پذيرد كمالات و مراتب ذيل براي او حاصل مي شود:

الف) تكامل عقل و قلب: هرگاه منشأ فعاليتهاي معنوي و روحاني انسان را عقل و قلب بدانيم، بايد گفت يكي از اهداف و تربيت اسلامي تكامل عقل و قلب است كه يكي وسيله فهم و ادراك و ديگري كانون احساس و عرفان است و همين فلسفه در بعثت پيامبران لحاظ گرديده است. علي (ع) مي فرمايد: خداوند پيامبران خود را در ميان مردم برانگيخت تا پاي بند به ميثاق فطرت را از آنان بخواهند و نعمتهاي فراموش شده خدا را به يادشان آورده و با تبليغ رسالت حجت را بر آنها تمام كنند.

پرورش عقل و قلب را ساير مكاتب تربيتي نيز عنوان كرده اند، اما با مفهومي كه در نظام تربيتي اسلام لحاظ مي شود، از حوزه تربيت غير ديني خارج است و طريق دسترسي به آن تقوا، مجاهده، تصفيه نفس و پالايش روح است تا انسان شايستگي دريافت حقايق جهان هستي را پيدا كند. قرآن تأكيد مي ورزد كه هرگاه انسان در راه خدا مجاهده يعني: بينش خدايي مي دهد.

عــلي (ع) مي فرمايد: عقل خويش را با ادب بيافروز آنگونه كه آتش را با هيزم مي افروزي و نيز مي فرمايد: آن كس كه نفس خود را تهذيب نكند از عقل بهره نخواهند گرفت.

ب) عدل وقسط: تحقق ملكه عدالت در فرد استقرار قسط و عدل در نظام اجتماع يكي از اهداف تربيت اسلامي است كه در فلسفه رسالت پيامبران لحاظ گرديده است. چنانكه قرآن كريم بيان مي كند: خداوند پيامبران خود را با آيات و بينات برانگيخت و كتاب و ميزان با آن نازل فرمود تا جامعه انساني بر قسط و عدل پابرجا گردد.

نتيجه گيري:

به نظر مي رسد كه در حال حاضر آمريكا در زمينه تربيت معلم، اضافه توليد داشته باشد و اين روند براي مدتي در آينده نيز ادامه پيدا كند. وضعيت مزبور براي بسياري از جوانان كه مي خواهند به حرفه آموزشي بپردازند مايه تأسف است، لكن اين نتيجه مثبت را نيز قطعاً دربر دارد كه نظامهاي آموزشي مي توانند در ميان بهترين افراد واجد شرايط رسمي و آموزش ديده متقاضي حرفه معلمي به مراتب بيشتر برگزيننده باشند. آشكارا هر تغييري به سبب شرايط رسمي و قطعي بودن استخدامي با آهنگي كند صورت خواهد گرفت ولي به طور كلي به نظر من كيفيت معلمان و تدريس در طي سالها به تدريج رو به بهبودي است. و من معتقدم كه معلمان تيزهوش علاقه مند و كساني كه خود را وقف حرفه معلمي كرده اند، پيوسته به طور شهودي يا آگاهانه در آموزش و تدريس خود تمايل به جهت گيري مبتني بر رشد و تكامل كودك رفته رفته افزايش پيدا كرده و در كنار آن نيز كيفيت معلمان و تدريس بهبودي يابد.

ثانــياً به اعتــقاد من تأثير برخورد افكار و آراء پياژه در جامعه آمريكا به طور گسترده و قابل توجه تري نسبت به آنچه تاكنون صورت گرفته احساس خواهد شد. موقعي كه پياژه براي نخستين مرتبه در اين كشور شناخته شد حدس و گمان هاي بسياري درباره ي اين كه كارهاي او چه معنايي براي آموزش و پرورش دربردارد، وجود داشت. از قرار معلوم آثار و آراء پياژه راهنماي تنظيم بسياري از برنامه هاي درسي جديد در دهه شصت بوده و آن را تحت تأثير قرار داده است. لكن پاره اي از پيامدهاي آموزشي مهمتر كارهاي اين دانشمند بمانند تحليل برنامه درسي، در مقايسه با مقوله برنامه ريزي، ناديده گرفته شد. به نظر مي رسد كه اين وضعيت به تدريج دارد تغيير مي نمايد و نسل جديدي از روان شناسان و متخصصان آموزش و پرورش كه درك و برداشت جامع و عميق تري از آراء و افكار پياژه دارند پديدار مي شوند. همچنان كه تعداد افراد اين گروه افزايش مي يابد، تأثيرش بر تربيت معلم، تحقيق و مديريت نيز افزايش پيدا خواهد كرد. اين فرآيند به كندي انجام مي پذيرد و ليكن اين امر در علوم غير عادي نيست. يعني بين كشف دانش و كاربرد آن به طريقه هاي بامعنا و مفيد پيوسته يك پس افتادگي قابل توجه وجود دارد. اين موضوع به ويژه در علوم اجتماعي صادق است كه مفاهيم جديد مي بايد بر تعصبات و نگرش هاي ريشه دار و رايج فايق آيد. نظريه داروين پيرامون تكامل انواع نمونه خوبي از اين موضوع است. نظريه هاي انقلابي پياژه در مورد سرچشمه هاي دانش بشر مدتي طول مي كشد كه جذب و به كار گرفته شود.

علامت مثبت سومي كه مي توان در مورد جهت گيري آينده رشد و تكامل براي آموزش و پرورش برشمرد، شخصي تر و در عين حال كلي تر است. اگر نشانه هاي مثبتي وجود دارد كه از پذيرش تدريجي جهت گيري مبتني بر رشد و تكامل حمايت مي كند، نشانه هاي منفي آن نيز هست. كودكان و آموزش و پرورش بلاگردان هاي نظام سياسي باقي مي مانند. اگر كودكان سياه پوست در مدارس پيشرفت تحصيلي ندارند، تقصير متوجه مدرسه است؛ و پيش داوري هايي كه در خارج از مدرسه وجود دارد و كودكان سياه پوست را از تلاش لازم براي عملكرد تحصيلي مطلوب دلسرد كرده و باز مي دارد، اهميت چنداني ندارد.

اگر هر يك از ما شمع كوچكي را روشن سازد شايد كه بتوانيم زندگي كودكان را در مدارسمان به نحو شايان توجهي متحول و درخشان سازيم.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 09 بهمن 1393 ساعت: 12:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس