تحقیق دانشجویی - 205

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره اقتصاد آموزش

بازديد: 169

 

مختصري درباره اقتصاد آموزش

 

فهرست مطالب

 

1. بررسی مسئله

2. تاریخ مختصر آموزش در ایران

3. عرضه و تقاضای آموزش

4. نرخ بازده سرمایه گذاری در آموزش

5. هزینه مالی آموزش و پرورش در ایران

6. مروری بر وضعیت مقاطع مختلف تحصیلی در ایران

7. افت تحصیلی

8. شاخصهای آموزشی

9. موانع بررسی میزان کارآیی مدارس غیرانتفاعی و دولتی

10. جمعیت و هزینه های آموزشی

11. مقایسه وضع آموزش در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه

12. تحلیل کارکردهای نظام آموزشی در ایران

13. نتیجه گیری و پیشنهادات

 

 

1.بررسی مسئله

از دیرباز تاکنون، توسعه یافتن مسئله اصلی کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته بوده است. آنچه مسلم است، دو منبع طبیعی و انسانی عناصر اصلی موجد توسعه اقتصادی و اجتماعی هستند و ترکیب و تناسب مطلوب آنها، توسعه به بار می آورد. لیکن، هدایت منابع طبیعی بوسیله منابع انسانی میسر است. در اینجا، کمیت و کیفیت منابع انسانی در فرایند توسعه مؤثرند. منابع طبیعی و منابع انسانی در کنش متقابل[1] هستند، لذا، ارتقاء کمی و کیفی منابع انسانی بر منابع طبیعی و سرمایه، در یک دوره زمانی تأثیر می گذارد، به ویژه اگر دولتها استراتژی های خاصی را در پیش گیرند. به طور مثال، انتخاب استراتژی توسعه اقتصادی مبتنی بر سازو کار بازار، مسئله بررسی تأمین مالی ارتقاء منابع انسانی از سوی دولت را با اهمیت تر می کند. به هر حال، آموزش ابزاری است که منابع انسانی را به طور کیفی ارتقاء می دهد و یک سرمایه گذاری خوب محسوب می شود که بازدهی اقتصادی و اجتماعی دارد. هزینه مالی آموزش، بر حسب درجه توسعه یافتگی یک کشور (شاخصهای توسعه) متفاوت است و هرچه کشور توسعه نیافته تر باشد به منابع مالی بیشتری برای گسترش آموزش نیاز دارد. این در شرایطی است که سایر بخشهای اقتصادی نیز برای کسب اعتبارات بیشتر، توان مالی دولت را تقلیل می دهند. در این هنگام، نابسامانی در تأمین مالی آموزش، ممکن است با تخصیص نامناسب بودجه آموزش نیز همراه گردد و مسئله را غامض تر نماید. این گزارش مسئله تخصیص بهینه بودجه آموزش در ایران را با توجه به چرخش سیاست اقتصادی حرکت به سمت اقتصاد بازار، بررسی می نماید.


2. تاریخ مختصر آموزش و پرورش در ایران

آموزش در ایران، قدمتی دیرینه دارد. بررسی تاریخی آموزش، به اختصار، در دوره قبل از ورود دین اسلام به ایران نشان می دهد که آموزش بر اساس تعالیم دین زردشت، توسط جامعه و والدین انجام می شد. در زمان حکومت ساسانیان (224 قبل از میلاد تا  642 بعد از میلاد) نخستین دانشگاه که رشته های پزشکی، فنی، و علوم طبیعی و اجتماعی را تدریس می کرد، پایه گذاری گردید.

بعد از ورود اسلام به ایران، مساجد، مکتب خانه و حوزه های علمیه، مراکز اصلی تعلیم و تربیت شدند. دروس اصلی مدارس آن زمان، صرف و نحو عربی و منطق بود که عموماً فرزندان طبقات متوسط در آن آموزش می دیدند و طبقات بالای جامعه برای فرزندان خویش معلم سرخانه استخدام می کردند. در چنین نظام قشربندی که البته با نظام کاستی پیش از اسلام تفاوت اساسی کرده بود، فرزندان طبقات پایین تر، بویژه در مناطق روستایی، به ندرت سواد می آموختند.

تأسیس مدارس جدید ابتدایی و متوسطه، به سبک اروپایی، مقارن مشروطیت و سلطنت احمدشاه بود، هر چند که، پیش از این مقدمات تأسیس دارالفنون فراهم شده بود. ریشه های تغییر نظام آموزشی به اوایل دوره قاجاریه و جنگهای ایران و روس برمی گردد که طی آن، رهبران جامعه از تحولات غرب مطلع شدند و به عقد قراردادهایی مبادرت ورزیدند. اجزای این قراردادها، به ویژه قرارداد عباس میرزا و انگلیس که اعزام محصل به خارج را نیز در بر می گرفت، زمینه ساز ورود اندیشه غرب به عنوان یک حرکت غیردینی به ایران می باشد. با وقوع انقلاب مشروطیت، که ریشه در تحولات اجتماعی ایران داشت، تغییر نظام آموزشی و شکلگیری نهاد جدید آموزش سرعت گرفت. البته بعد از سالهای 1313، با ورود دوباره اندیشه دینی به محافل و محیطهای فرهنگی و آموزشی از سرعت رشد اندیشه سکولاریسم در پهنه آموزش کاسته شد.

در دهه 1330 و 1340، با عضویت ایران در یونسکو، شرکت در کنفرانسهای جهانی و میزبانی کنفرانس وزیران آموزش و پرورش در دهه 1340 در تهران، آموزش و کاهش بیسوادی به عنوان شاخص مهم توسعه از عوامل درون زای برنامه های اقتصادی و اجتماعی گردید.

بعد از انقلاب اسلامی، ساخت نهاد آ»وزش تغییر اساسی نکرد و تنها آموزشهای مذهبی، غنای بیشتری یافت. این امر، علاوه بر کارکرد آشکار[2] به جامعه ایران، دارای کارکرد پنهان[3] نیز می باشد، که به عنوان مثال می توان از آموزش قوانین جدید مملکتی، احترام به ارزشها، مقدسات دینی و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی ایران نام برد.

به هر حال، توسعه ارتباطات و آگاهی از پیشرفتهای ملل دیگر، بر تقاضای آموزشی و نظام آموزش تأثیر زیادی می گذارد.


3. عرضه و تقاضای آموزش

اقتصاد آموزش، رشته علمی جدیدی است که بیش از دو دهه از عمر آن نمی گذرد. این رشته، که زیرشاخه ای از علم اقتصاد است، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه، که آموزش به عنوان یکی از عناصر توسعه به حساب می آید، توصیه های مهمی را در بر دارد. همانطور که موضوع مرکزی علم اقتصاد مدیریت، بیشینه کردن[4] تولید با استفاده از منابع کمیاب و محدود می باشد، اقتصاد آموزش نیز سعی دارد تا با استفاده از بهینه از منابع آموزشی، به حداکثر تولید نائل آید. بدین ترتیب، اقتصاد آموزش، عوامل تعیین کننده عرضه و تقاضای آموزشی و تفاوت بین فایده ها و هزینه های شخصی و اجتماعی سرمایه گذاری در آموزش را بررسی می کند. هزینه های آموزش باید به نحوی تخصیص یابند که بالاترین بازده اجتماعی را به دست آورده، و همچنین، با توجه به محدودیت منابع برای آموزش یا بهره گیری از راههای مختلف و ابداعات آموزشی و روشهای جدید، زمینه افزایش کارآیی را فراهم نمود.

بررسی تقاضای آموزشی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، نشان می دهد که ظاهراً انگیزه تقاضای آموزشی، اقتصادی است. فرد، انتظار دارد، با بالا رفتن سطح آموزش، درآمدش نیز افزایش یابد. اکثر مردم در کشورهای در حال توسعه، و توسعه نیافته، آموزش را معمولاً برای فواید غیراقتصادی تقاضا نمی کنند، بلکه، آموزش وسیله تأمین اشتغال در بخشهای اقتصادی به ویژه بخشهای جدید را فراهم می کند.

میزان تقاضای آموزش، در سطحی که فرد را قادر به استفاده از امکانات شغلی جدید نماید، به وسیله ترکیبی از چهار متغیر زیر تعیین می شود:

 

1. اختلاف مزد و یا درآمد؛

2. احتمال موفقیت در پیدا کردن شغل در بخش جدید؛

3. هزینه های مستقیم شخصی؛

4. هزینه های مستقیم یا هزینه فرصتهای از دست رفته آموزش، به این ترتیب که، هر چه هزینه فرصت از دست رفته بیشتر باشد، تقاضا برای آموزش کمتر خواهد بود.

 

البته، عوامل مؤثر غیراقتصادی نیز وجوددارند که بر تقاضای آموزشی مؤثرند. این عوامل، عبارتند از: سنن فرهنگی، موقعیت اجتماعی، آموزش والدین، و بعد خانوار.

بخش مهمی از تقاضای آموزشی در کشورهای در حال توسعه و به ویژه ایران، به طور کاذب ایجاد شده است. بدین لحاظ، می توان از طریق شناسایی عوامل مربوطه، تقاضای آموزش را به سطحی واقع بینانه تر کاهش داد. کاهش این تقاضا، فواید و هزینه های خصوصی آموزش را به هزینه و فواید اجتماعی آن نزدیکتر می سازد. این مهم را می توان از طرق زیر به انجام رساند:

1. یکی از عوامل مؤثر در افزایش تقاضا، هزینه های مستقیم شخصی آموزش است. اگر فرد مجبور شود که هزینه های آموزشی را خود پرداخت کند، تقاضای خصوصی برای آموزش کاهش می یابد و اگر هم به دلیل اختلاف زیاد درآمدها و یا مزدها و سایر عوامل تقاضا، تقاضای خصوصی کاهش نیابد، هزینه های آن را اجتماع نمی پردازد. راههای مختلفی برای پرداخت هزینه ها وجود دارد. ارائه وام، یکی از آنها می باشد که خانواده و یا اجتماع بار هزینه آموزشی را بر دوش نمی کشند، بلکه ذینفع از طریق درآمدهای آینده اش این هزینه را می پردازد. همچنین باید نظام پرداخت هزینه برای طبقات محروم انعطاف پذیری بیشتری داشته باشد.

2. کاهش تفاوت درآمد بین بخشهای جدید و سنتی که شامل سیاستهای تثبیت نسبی سطح حداقل و متوسط مزدها در بخشهای جدید و افزایش بهره وری و قیمتهای کشاورزی است. البته بحث بیشتر در این موضوع، ما را از مبحث آموزش دور می کند.

بنابراین، به طور کلی می توان گفت، تقاضای آموزشی به لحاظ عوامل اقتصادی است در حالی که آموزش به تحرک اجتماعی کمک می کند و به این خاطر، تفاوتهایی در انسانها پدید می آورد که شأن و منزلت اجتماعی آدمیان را تغییر می دهد. بدین سبب، این عامل در تقاضای آموزشی مؤثر می افتد. بررسی این موضوع، تعلق خاطر جامعه شناسی آموزش و پرورش است.

علاوه بر این، عوامل دیگری به طور خاص بر عرضه و تقاضای آموزشی در کشور مؤثر بوده اند که عبارتند از:

1. رشد بالای جمعیت،

2. اهتمام زیاد دولت به گسترش آموزش و افزایش میزان ثبت نام،

3. کاهش درآمدهای واقعی دولت ناشی از تأثیر پذیری از از نواسانات قیمت نفت و عدم وجود یک نظام مالیاتی کارآمد؛

4. رکود اقتصادی؛

5. رقابت روزافزون بخشهای دیگر برای تصاحب سهم بیشتری از منابع عمومی محدود.

 

عرضه آموزش بستگی به استراتژی توسعه دارد. این امر به ویژه در کشورهای در حال توسعه مصداق دارد. استراتژی توسعه تعیین می کند که چه مقدار از مکان و ظرفیت آموزشی فراهم گردد، چه نوع آموزشی ترویج شود، چه کسی به مکانهای آموزشی راه یابد، و چه سطوح تحصیلی مورد عنایت قرار گیرند. لذا، عرضه آموزشی را، باید با معیارهای دیگری که غالباً اقتصادی هم نیستند، سنجید. بدین ترتیب، نخست استراتژی توسعه برگزیده می شود، و سپس به طور اقتصادی در مورد آموزش بحث می گردد. بنابراین، اگر با هر نوع معیاری – اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی-، استراتژی توسعه صنعتی را از طریق استراتژیهای توسعه صادرات و یا جایگزین واردات برگزینیم، به سطوحی خاص از آموزش توجه بیشتری معطوف می گردد، تا اینکه استراتژی توسعه خودمحور، انتخاب شود.

ممکن است، این برنامه توسعه به آموزش عالی توجه زیادی نکند. در کشورهایی که سیاستهای خصوصی سازی اقتصادی در آنها اجرا می گردد، تخصیص هزینه های دولت در زمینه آموزش فنی و حرفه ای، کاهش می یابد، زیرا که، بخشهای مختلف صنایع که اینک در مالکیت خصوصی است، هزینه آموزش نیروی انسانی خود را متقبل می شوند.


4. نرخ بازده سرمایه گذاری در آموزش

بر اساس تحقیقات انجام شده در کشورهای در حال توسعه، سرمایه گذاری آموزشی بیشتر از سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی بازده دارد که نشان از کمیابی مزمن سرمایه انسانی است. نتایج این تحقیقات نشان داده است که:

1. نرخ بازده سرمایه گذاری آموزشی بر اساس مقاطع آموزشی کاهش می یابد. لذا، بازده آموزش ابتدایی، بیشتر از مقاطع بالاتر است.

2. نرخ بازده خصوصی و اجتماعی آموزشی بسیار نابرابر است، بدین علت که دولتهای در حال توسعه یارانه بیشتری به آموزش می دهند. پس، چون فرد هزینه آموزش کمتری می پردازد، لذا، بازده خصوصی بالاتر از نرخ بازده آموزش است.

3. صرف نظر از بازده خصوصی و اجتماعی سرمایه گذاری آموزشی، نرخ بازدهی آموزشی در بخش خصوصی یا رقابتی هر کشور، بیشتر از بخش عمومی است. این امر به دلیل انعطاف پذیری بیشتر نظام حقوق و دستمزدها در بخش خصوصی نسبت به بخش دولتی است.

4. نرخ بازدهی سرمایه گذاری در آموزش حرفه ای، کمتر از نرخ بازدهی در آموزش عمومی است. دلیل این مسئله این است که هزینه سرانه تمام مقاطع آموزش حرفه ای به دلیل تجهیزات و نیروی متخصص تر آموزشی، از آموزش عمومی بیشتر است. همچنین، دانش آموختگان برنامه های درسی آموزش عمومی، در مقایسه با برنامه های آموزش فنی و حرفه ای طیف گسترده ای از مشاغل را در پیش رو دارند، لیکن، دانش آموختگان فنی و حرفه ای صرفاً برای ورود به یک شغل خاص آموزش دیده اند. البته، می توان این امر را حاکی از اهمیت بخش خدمات در کشورهای در حال توسعه نیز تلقی کرد.

5. نرخ بازده سرمایه گذاری آموزشی در میان زنان بیشتر از مردان است. لازم به ذکر است که نرخ بازده سرمایه گذاری در آموزش، از تفریق درآمد نیروی کار آموزش دیده و کمتر آموزش دیده، نسبت به هزینه آموزش آنها به دست می آید. یک جزء عمده این هزینه، درآمدهایی است که فرد در حین تحصیل از دست می دهد. لذا، چون هزینه فرصت ناشی از اشتغال به امر آموزش زنان در کشورهای در حال توسعه، کمتر ازمردان است، نرخ بازده آموزشی شان نیز فزونی می گیرد[5].


5. هزینه مالی آموزش و پرورش در ایران

در ایران، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، هزینه های آموزش و پرورش توسط دولت تأمین می شود، لذا، هرگاه که دولت در تنگناهای مالی بوده است، منابع مالی کافی برای گسترش آموزش و پرورش در دسترس نبوده است. به ویژه، در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به علت اوضاع نامساعد اقتصادی؛ و پس از پایان جنگ تحمیلی و شروع اجرای برنامه توسعه، به علت افزایش رقابت بخشهای اقتصادی در استفاده از منابع عمومی در سطح کلان، دولت را بر آن داشته است تا زمینه تأمین هزینه آموزش و پرورش فرزندان برخی خانوارها را از طریق تأسیس مدارس غیرانتفاعی فراهم نماید. لذا، طرح گسترش مدارس غیرانتفاعی آماده و تصویب شد و پیشبینی می شد تا پایان برنامه دوم توسعه (77-1373) حدود 20 درصد دانش آموزان کشور در این مدارس تحصیل نمایند. از سوی دیگر، کیفیت پایین مدارس دولتی، به عنوان یک عامل درونی نظام آموزشی، باعث گردیده است که در حال حاضر، تقاضا از عرضه امکانات غیرانتفاعی افزون تر باشد. بدین ترتیب، دولت بخشی از هزینه دانش آموزان و هزینه کادر آموزشی و فضاهای فیزیکی و غیره را به عهده مردم می گذارد. اگرچه اتخاذ این سیاست، مسائل هزینه ای دولت را تا حدودی تخفیف می دهد، لیکن، مسئله توسعه آموزش و پرورش به عوامل دیگری هم مربوط است.

استفاده از توان مالی خانوارها، در پرداخت هزینه آموزش، به تنهایی جوابگوی تنگناهای بودجه ای نیستو مشکل اصلی از تخصیص نامناسب بودجه دولت ناشی می گردد. بدین صورت که، اگر بازدهی حاصل از سرمایه گذاری در امر آموزش ابتدایی بالاتر باشد، دولت باید بودجه را متناسب با آن تخصیص دهد. همچنین، یک نظام متمرکز و غیرقابل انعطاف در زمینه هزینه بودجه در مدارس مختلف کشور، امکان استفاده از کارآیی مدیران را در کاهش بودجه، و ایجاد نوعی رقابت و استفاده از معیارهای متناسب با شرایط خاص را کاهش داده است.

همانطور که گفته شد، تخصیص هزینه ها در سطوح مختلف باید رابطه ای مستقیم با بازدهی آن داشته باشد. بررسیها نشان داده است که، آموزش ابتدایی، در راه توسعه، بیشترین بازده را دارد، زیرا، با هزینه ای کمتر، جمعیت بیشتری را آموزش می دهد، و این آموزش در بینش آنها اثر بسزایی دارد.

در مقابل، آموزش عالی، هزینه زیادی دربر دارد، و باید توجه داشت هنگامی که دولت به سمت آزادسازی فعالیتهای اقتصادی حرکت می کند، هزینه آموزش عالی را باید بخش خصوصی، که استفاده کننده نهایی این نیروهاست، پرداخت نماید. در سال 1368، نسبت هزینه آموزش عالی به تولید ناخالص داخلی (GDP) تقریباً برابر با دوره های راهنمایی و متوسطه بوده است. در حالی که، درصد میزان ثبت نام در دوره راهنمایی، متوسطه، و عالی، به ترتیب 42، 19، و 5 درصد بوده است. علیرغم بدیهی بودن این مطلب که دولت باید در تأمین هزینه های آموزش عالی، نسبت به آموزش متوسطه و ابتدایی، استفاده بیشتری از خود خانوارها بنماید، اما، به دلیل تقاضای بیش از حد، در عمل مجبور گردیده است تا سرمایه گذاری بیشتری در توسعه آموزش عالی انجام دهد. این در حالی است که، هزینه کردن منابع محدود و کمیاب، برای جوابگویی به این تقاضای فزاینده، که به علت تفاوت بهره وری سطح تحصیلات و تقاضا برای نیروی کار ماهر انجام می شود، از نظر منطق اقتصادی درست نمی نماید. جدول شماره (1) نشان می دهد که دولت، 4 درصد از تولید ناخالص داخلی را به هزینه آموزش ابتدایی اختصاص داده است که میزان ثبت نام آن 78 درصد می باشد.

 

جدول شماره 1

درصدهای تفکیکی هزینه دولت برای آموزش بر حسب مقاطع آموزشی و میزان ثبت نام

 

 

دولت می تواند با بررسی و اجرای موارد مختلف خصوصی سازی آموزش عالی (خصوصی سازی بسیار شدید)، در کنار بخش دولتی، به کاهش هزینه ها در این بخش، و هدایت آن در بخش آموزش ابتدایی که دارای بازده بالاتر اجتماعی است، دست یازد. باید توجه داشت که این امر نیاز به بررسی دقیق در موارد ذکر شده دارد و نهایتاً یک راه حل اقتصادی است. روشن است که به لحاظ جامعه شناختی، خصوصی سازی آموزشی، در هر سطحی، موجب ایجاد شکاف بین قشرهای توانمند و ناتوان گردیده، و نظام قشربندی اجتماعی را که در هنگام دولتی بودن آموزش، حداقل در این بخش هویدا نبوده است، آشکار می سازد.

داده های به دست آمده از جوامع مختلف نشان می دهند که تفاوتهای تحصیلی، رابطه نزدیکی با قشربندی اجتماعی دارد. هر چند که انواع دیگر تفکیک اجتماعی، مانند تفکیک بین جنسها، گروههای قومی یا دینی نیز، غالباً با نوع یا کیفیت تحصیلی در ارتبط است. در ایران، تفکیک بین جنسها، در نظام آموزشی، نمود بیشتری دارد.

اطلاعات جدول شماره 2 نشان می دهد که نسبت هزینه آموزش عالی به هزینه کل دولت در سطح آموزش عالی، از سطح فنی و حرفه ای بیشتر است. هزینه آموزش عالی 2.5 درصد هزینه کل دولت، و هزینه آموزش فنی و حرفه ای 1.8 درصد هزینه دولت را به خود اختصاص می دهد. نسبت هزینه آموزش عالی به درآمد ناخالص ملی (GNP) ./49 درصد و در مورد آموزش فنی و حرفه ای ./44 است؛ در حالی که، سطوح ابتدایی، راهنمایی، و متوسطه تنها 3 درصد از درآمد ناخالص ملی را هزینه می نمایند.

همانطور که گفته شد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و تأمین و رفاه مردم به عنوان اهداف اصلی دولت مطرح گردیدند. اما، آغاز جنگ عراق علیه ایران، به نحوی بر مشکلات دولت افزود، که سهم هزینه های تأمین اجتماعی به تدریج کاهش یافت. در سال 1359، نسبت هزینه آموزش به تولید ناخالص ملی 7.5 درصد بود، که در سال 1369 به 4.1 درصد تولید ناخالص ملی کاهش یافت. این وضعیت، در مقایسه با اغلب کشورهای صنعتی، بسیار پایین، و از برخی کشورهای در حال توسعه، مانند پاکستان، سنگاپور، ترکیه، فیلیپین، و کنیا اندکی بیشتر است.

 

جدول شماره 2

نسبت هزینه آموزش، به هزینه کل بر حسب سطوح مختلف تحصیلی در بودجه دولت

 

به ویژه، از آن جهت اهمیت دارد که، اولاً سن ازدواج در مناطق روستایی، به ویژه نزد دختران، پایین است، و نرخ باروری آنان بالاتر از مناطق شهری است. بنابراین، رابطه مستقیم و پایداری بین آموزش دختران، به ویژه آموزش ابتدایی، و برنامه کنترل موالید وجود دارد. از سوی دیگر، رابطه مستقیم و مثبتی بین آموزش در مناطق روستایی و بازدهی کشاورزی وجود دارد.

در سال 1368، حدود 3 میلیون دانش آموز در دوره راهنمایی ثبت نام کرده اند که بخشی از جمعیت 11-13 ساله را تشکیل می دهند. رشد ثبت نام دانش آموز در این مقطع، در دوره 1354- 70 حدود 6.9 درصد بوده است. نرخ ثبت نام این مقطع در سال تحصیلی 1367-68، 36.6 درصد برای دختران، و 46.5 درصد برای پسران بوده است. افت شدید نرخ ثبت نام در این مقطع، در مقایسه با مقطع ابتدایی، افت تحصیلی بین دو مقطع را نمایان می سازد. نرخ خالص ثبت نام در این سال در مناطق روستایی 16.7 درصد برای دختران بود که طرز تلقی جامعه روستایی درباره آموزش و کمبود امکانات تحصیلی در روستاها را در این مقطع نشان می دهد. بررسی عمیقتر علل کاهش نرخ ثبت نام برای دختران، مستلزم مطالعه عوامل اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی درون و بیرون نظام آموزشی در روستاها می باشد. برای رسیدن به یک توسعه همه جانبه در روستاها، کاهش میزان ثبت نام دختران، به ویژه در مقاطع اولیه تحصیلی، یک مانع اساسی تلقی می گردد.

 

 

آموزش متوسطه در ایران، به دوشاخه اصلی نظری و فنی تقسیم شده است. در سال 1370، کل دانش آموزان این مقطع، به 1.82 میلیون نفر بالغ می شود که 87 درصد آنان در شاخه های نظری، و 13 درصدشان در شاخه های فنی و حرفه ای تحصیل می کنند. در حالی که، در سال 1357، 78 درصد دانش آموزان متوسطه در شاخه های نظری تحصیل می کردند.

نسبت هنرجویان فنی و حرفه ای، و آموزش کشاورزی به کل دانش آموزان متوسطه به ترتیب 7.26، 4.75، و 0.64 درصد می باشد. درصد هنرجویان آموزش کشاورزی در کل هنرجویان فنی نیز، 5 درصد می باشد. با توجه به رشد جمعیت، و نیاز به مواد غذایی، اهمیت بخش کشاورزی باید مورد توجه خاص قرار گیرد. اگرچه ایران در حال تبدیل شدن به یک کشور صنعتی می باشد، اما هنوز نسبت جمعیت شاغل در بخش کشاورزی بالا است. به طور کلی، در کشورهای صنعتی توسعه یافته نیز، بخش فنی و حرفه ای دارای اهمیت زیادی است. برابر آمار این کشورها، حدود 19.4 درصد از کل ثبت نام کنندگان مقاطع مختلف تحصیلی، در فنی و حرفه ای ها تحصیل می کرده اند؛ در حالی که، در کشورهای در حال توسعه، تنها 9.5 درصد در این مقطع آموزش می بینند. تعداد دانش آموزان مقطع آموزش فنی و حرفه ای در دوره (1356- 1370) ثابت باقی مانده است. در صورتی که، درصد آن در کل دانش آموزان مقطع متوسطه، از 22 درصد، به 13 درصد کاهش یافته است.

میزان ثبت نام در مدارس متوسطه در سال 1368، معادل 33.6 درصد در کل بوده است. این میزان در مناطق شهری 25.8 درصد برای پسران و 27.3 درصد برای دختران و در مناطق روستایی 14.0 درصد برای پسران و 6.8 درصد برای دختران می باشد.

 

 

7. افت تحصیلی در ایران

یکی از مهمترین مسائل آموزش و پرورش، مسئله افت تحصیلی می باشد. این مسئله موجب اتلاف منابع مالی و انسانی می گردد. شاخص افت تحصیلی، همان تعداد تکرار پایه و میزان ترک تحصیل است. در کشورهای در حال توسعه، به علت عوامل درونی و بیرونی در نظام آموزش و پرورش میزان افت تحصیلی بالا است. عوامل بیرونی مؤثر بر افت تحصیلی، فقر و نابسامانی های ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، و تربیتی است که موجب ترک تحصیل و تکرار پایه تحصیلی می گردد. عوامل درونی هم، شامل نحوه تخصیص منابع و مدیریت، و کارآیی مقاطع مختلف آموزشی است که در اینجا به بحث درباره آن می پردازیم.

اگرچه آموزش نوعی سرمایه گذاری است که بازدهی اقتصادی – اجتماعی دارد، اما اگر نحوه تخصیص منابع موجب کاهش بازدهی آن گردد، نتیجه چیزی جز اتلاف منابع مالی و انسانی نمی باشد. هرچه میزان افت تحصیلی بالا باشد، نشان می دهد که هزینه ها بیشتر سوخت شده اند و افزایش نرخ افت تحصیلی نیز، نمایانگر افزایش فقر در جامعه است. میزان هزینه تلف شده ناشی از افت تحصیلی دانش آموزان در سال 1365، 66، و 67 به ترتیب 489، 554، و 765 میلیارد ریال بوده است.

جدول شماره 14 افت تحصیلی در سال تحصیلی 1367- 68 را نشان می دهد. در این سال، خسارات ناشی از افت تحصیلی (بر دولت، خانواده، و افراد) 1.26 برابر هزینه های آموزشی بوده است. همچنین، بر اساس یافته های مندرج در جدول شماره 15، تنها 20 درصد دانش آموزانی که در سال تحصیلی 1358-59 در کلاس اول ابتدایی ثبت نام کرده اند، در سال تحصیلی 1369-70 به چهارم نظری رسیده اند. در مقطع ابتدایی نیز، 86.3 درصد کسانی که در سال تحصیلی 1365-66 در کلاس اول ابتدایی ثبت نام کرده اند، به کلاس پنجم ابتدایی در سال 1369-70 رسیده اند.

 

میزان ثبت نام و درصد تفاوت دختران و پسران حاکی از این است که تعداد دانش آموزان در مقطع راهنمایی که ترک تحصیل نموده اند، بیشتر دختر بوده اند و این نسبت بر حسب مناطق روستایی و شهری نیز متفاوت است.

برای بررسی علل کاهش افت تحصیلی باید به بررسی عوامل درون نظام آموزش، یعنی تخصیص هزینه ها در مقاطع مختلف آموزش، کارآیی نظام آموزشی و عوامل بیرون از نظام آموزشی بر حسب مناطق شهری و روستایی پرداخت.


8. شاخصهای آموزش در ایران

شاخصهای آموزشی، بیانگر وضع نظام آموزشی هر کشوری است؛ به ویژه آنکه، می توانم آنها را در یک دوره زمانی مطالعه کرد و با نظامهای آموزشی کشورهای مشابه، مقایسه کرد. شاخصهای آموزشی، مانند نسبت شاگرد به معلم، تراکم دانش آموز در کلاس و مدرسه، و نسبت معلم به کلاس درس، از اصلی ترین آنها به شمار می روند. در دوره زمانی 1358-70، شاخص شاگرد به معلم، علیرغم رشد سریع جمعیت دانش آموز، کاهش یافته است. این امر ناشی از برنامه ریزی دولت در جهت تربیت و استخدام کادر آموزشی همگام با رشد جمعیت می باشد. کوشش دولت در کاهش این شاخص، تا اندازه ای در یک دوره کوتاه نیز حاصل می شود. هر چند که، ثبات این شاخص، با نوسانات سایر شاخصها از جمله نسبت معلم به کلاس، و تراکم دانش آموز در کلاس ارتباط نزدیکی دارد، شاخص دانش آموز در کلاس برای کل کشور در این دوره روندی نزولی داشته، اما تراکم دانش آموز در مدرسه در همین دوره افزایش یافته است (رک. جدول شماره 16). شاخصهای مذکور نیازمند برنامه ریزی درازمدت سرمایه گذاری عمرانی است. در این دوره به علت فقدان یک برنامه جامع توسعه، این شاخصها بهبود نیافتند، لذا، می توان استنباط کرد که کیفیت آموزش دچار لطمه گردیده است. جدول شماره 17، اهداف و عملکرد بخش آموزش و پرورش را در دو سال اول برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی کشور (1368-72) نشان می دهد. همانطور که ملاحظه می شود، بهبود این نسبتها، در برخی موارد، نیازمند سرمایه گذاری و برنامه ریزی بلند مدت می باشد. از جمله نرخ بهره برداری از ظرفیت کالبدی، تعداد دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی، مساحت فضای آماده شده، تراکم دانش آموز در کلاس، و نسبت دانش آموزان روستایی به کل دانش آموزان که به اهداف تعیین شده نرسیده اند.

 


9. موانع بررسی میزان کارآیی مدارس خصوصی و دولتی در ایران

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با تعطیل شدن مدارس خصوصی، نظام آموزشی به طور یکپارچه به بخش دولتی سپرده شد و حدود 600 هزار دانش آموز از این مدارس به بخش دولتی منتقل شدند. دست اندرکاران آموزشی معتقدند که این مدارس با افت کیفی چشمگیری روبرو شدند. در سال 1370، با تأسیس 2200 مدرسه غیرانتفاعی موافقت شد و از این تعداد 540 مدرسه آغاز به کار کرده و 7000 نفر دانش آموز را جلب نمود. در سال تحصیلی 1371- 72 حدود 1250 مدرسه غیرانتفاعی با 140 هزار دانش آموز فعالیت دارند. پیش بینی می گردد که این رقم تا پایان برنامه دوم توسعه، به 2 میلیون نفر افزایش یابد.

عدم برابری عرضه و تقاضای آموزشی (سبقت گرفتن تقاضا بر عرضه)، دولت را بر آن داشته است تا بخشی از سرمایه گذاری در آموزش و پرورش را از دوش دولت برداشته تا خانوارها در تأمین مالی آموزش مشارکت نمایند. تحقیق پیرامون کارآیی مدارس خصوصی،  صرف نظر از کاهش مخارج آموزشی در بودجه دولت، اهمیت فراوانی دارد. یکی از شیوه های بررسی میزان کارآیی این مدارس، مقایسه عملکرد آنها با مدارس دولتی است. از نظر روش شناسی، نمونه های تصادفی از این دو نوع مدارس انتخاب می گردد و نمرات دانش آموزان در بعضی از دروس با هم سنجیده می شود. انجام این نوع تحقیق در ایران، با مشکلاتی همراه است. چون واگذاری بخشی از آموزش به بخش خصوصی، به دلایل مختلف (از جمله کمبود سرمایه، و...)، به کندی صورت می گیرد، عرضه آموزش، قدرت برابری با تقاضا را نداشته است؛ لذا، مدارس خصوصی، به گزینش متقاضیان دست زده اند و دانش آموزان برتر را بر می گزینند. در ضمن، چون والدین هزینه تحصیلی فرزندان را می پردازند، لذا، محیط مناسبتری برای تحصیل آنان فراهم می کنند تا نتایج بهتری حاصل شود و متقابلاً، به این دلیل مدارس خصوصی نیز در برابر والدین مسئولیت پذیرتر عمل می کنند. بنابراین، مقایسه کارآیی مدارس خصوصی و دولتی هنگامی میسر است که تحلیل گر بتواند تأثیر این عوامل زمینه ای را در نتایج موفقیت تحصیلی دانش آموزان حذف نماید.

به هر حال، مطالعات مختلف پیرامون مقایسه میزان کارآیی مدارس خصوصی و دولتی، در برخی از کشورهای در حال توصعه نشان داده است که، اگرچه معلمان مدارس خصوصی مدرک تحصیلی پایین تری دارند، ولی، عملکرد آموزشی بهتری دارند. داشن آموزان به کتب بیشتری دسترسی دارند و به طور کلی، سیاستهای آموزشی را بهتر به مرحله اجرا می گذارند. اگرچه همانطور که گفته شد، دانش آموزان مدارس خصوصی به طور متوسط، زمینه بهتری دارند. با اینکه، اینگونه تحقیقات توجیه مناسبی برای خصوصی سازی گسترده آموزش قلمداد نمی شود، اما برای مشارکت محدود بخش خصوصی در ارائه آموزش دلیل موجهی است. اصولاً در کشوری مانند ایران، افزایش جمعیت، به طور کلی، موجب افزایش تقاضای آموزشی گردیده است و چون عرضه آموزش از منابع دولتی تأمین می گردد، و این منابع نیز محدود است، قیمت آموزش افزایش یافته است. لذا، مدارس نمونه که بخشی از هزینه های جاری آموزشی را به عهده خانواده قرار داده اند، به عنوان یک راه موقت، برای کاهش بار مالی هزینه آموزش در بودجه دولتی عمل کرده است. این شیوه را باید به وسیله تمرکززدایی در آموزش و پرورش تکمیل نمود. به این ترتیب که، برای کاهش هزینه های مالی و ارتقاء کارآیی و کیفیت آموزشی در مدارس مختلف کشور، با بهره گیری از معیارهای مناسب، اختیارات مدیران افزایش یابد.


10. جمعیت و هزینه های آموزشی

در سالهای گذشته، جمعیت به عنوان یک عامل برون زا در برنامه های توسعه کشورهای جهان سوم مطرح بود. افزایش سریع جمعیت در دهه های أخیر، که به علت رشد باروری و بهبود وضع بهداشتی صورت گرفته است، جمعیت را به صورت یک عامل درون زا در برنامه های توسعه تبدیل کرده است. بسیاری از شاخصهای اقتصادی، در رابطه با جمعیت سنجیده می شوند و مورد ارزیابی قرار می گیرند.

یکی از عوامل مؤثر بر هزینه های آموزشی، عامل جمعیت می باشد. در حقیقت، جمعیت و آموزش، با رابطه ای دوسویه، نیازهای آموزشی و نیز متغیرهای جمعیتی نظیر باروری و غیره را تحت تأثیر قرار می دهند. در این مطالعه، ما رابطه ای یک سویه را در نظر می گیریم و جمعیت را به عنوان متغیر وابسته، و نیازهای آموزشی را به عنوان متغیر متسقل مورد بحث قرار می دهیم.

یکی از متغیرهای جمعیت، یعنی عامل باروری، نه تنها برای بحثهای جمعیتی مهم است، بلکه، برای آموزش نیز مسئله ساز می شود. بدین صورت که، افزایش رشد جمعیت، موجب افزایش هزینه های آموزشی می گردد. اگر کشورهای جهان را، از نظر پیشرفت آموزشی بررسی کنیم، کشورهای با نرخ موالید و رشد جمعیت بالا، از نظر آموزشی، عقب افتاده، و یا در حال توسعه هستند[6]. یکی از پیامدهای نرخ بالای باروری این است که، نسبت جمعیت در گروههای سنی مدرسه رو خیلی بالاتر است. در حقیقت، رشد جمعیت بالا، یک مانع جمعیت شناختی در پیشرفت آموزشی قلمداد می شود.

جدول شماره 18، تأثیر کاهش زاد و ولد را، بر روی هزینه های آموزشی نشان می دهد. در مدت یک دهه، مخارج آموزشی افزایش یافته است. البته باید توجه داشت که بهبود تدریجی میزان ثبت نام، عامل مؤثری در این افزایش بوده است. با این وجود، مورد کره جنوبی، اهمیت کاهش باروری را در مخارج آموزشی نشان می دهد.

 

یکی از شاخصهایی که تأثیر ساختمان جمعیت بر نیازهای آموزشی را نشان می دهد، نسبت جمعیت فعال بالقوه بر جمعیت مدرسه رو در سطوح ابتدایی و راهنمایی می باشد. یعنی اینکه، جمعیت فعال بالقوه باید هزینه جمعیت مدرسه رو در سطوح ابتدایی و راهنمایی را تأمین کنند. در کشورهایی که رشد جمعیت بالا بوده، و ساخت جمعیت جوان باشد، این نسبت کاهش می یابد و جمعیت فعال باید هزینه بیشتری بپردازد. اما، اگر ساخت جمعیت در حال سالخوردگی باشد، تأثیر ساختمان جوان جمعیت بر نیازهای آموزشی کاهش می یابد. این نسبت، در کشورهای دارای ساخت جمعیتی جوان در حدود 2 درصد است و اگر جمعیت در حال پیرشدن باشد، در حدود 3-4 درصد می باشد. در ایران مقدار این نسبت همواره زیر 2 بوده است، و در فاصله دو سرشماری 1355 و 1365، این نسبت از 1.70 به 1.17 کاهش یافته است. اگرچه از جنبه نظری هزینه آموزش را جمعیت فعال بر دوش می کشد، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با انحلال مدارس خصوصی، تمامی این هزینه را دولت تقبل کرده است.

در اینجا نیز، یکی از اثرات باروری بالا، افزایش جمعیت مدرسه رو می باشد. در چنین وضعیتی، بخش اعظم درآمد (چه از سوی دولت، و چه از سوی افراد)، صرف تأمین مالی آموزش فرزندان می شود که البته هزینه توسعه تلقی می شود.

 

باید توجه داشت که افزایش هزینه های آموزشی تماماً مربوط به رشد جمعیت نمی باشد. افزایش نرخ ثبت نام و افزایش کیفیت، از جمله عوامل مهمی هستند که بر هزینه های آموزشی تأثیر داشته اند. بدین معنی که، کشورهای جهان سوم، به اهمیت آموزش در توسعه پی برده اند و لذا، بر کیفیت آموزش و برنامه های افزایش نرخ ثبت نام افزوده اند. مطالعات انجام شده نشان می دهد که تعدیل جمعیت، به تنهایی سهم آموزش را در تولید ناخالص ملی پایین نمی آورد، زیرا کیفیت نیز در این میان اثرگذار است.

پنج عامل مختلف موجب افزایش هزینه آموزشی گردیده است: رشد جمعیت که نتیجه افزایش نرخ موالید می باشد، افزایش نرخ ثبت نام، افزایش حقوق و دستمزد معلمان، تغییر در کل مخارج نسبت به هزینه معلمان، و افزایش نسبت معلم به شاگرد. پس، علاوه بر رشد فزاینده جمعیت، عوامل دیگری نیز در افزایش هزینه های آموزشی مؤثرند. اما، هنگامی که رشد جمعیت بالا باشد، تأثیر آن نیز بالاتر خواهد بود. از دهه 1970 به این سو، کشورهای در حال توسعه، درصد بیشتری از درآمد ناخالص ملی شان را به آموزش اختصاص داده اند، اما علیرغم این افزایش سهم، افزایش سرانه سهم، صورت نگرفته است که ناشی از پدید ه رشد فزاینده جمعیت می باشد.

همانطور که گفته شد، آموزش و جمعیت، رابطه متقابل دارند. از این دیدگاه، آموزش، یک نوع مصرف قلمداد نمی شود، بلکه نوعی سرمایه گذاری است. یکی از جنبه های آموزش، می تواند آموزش مسائل جمعیتی باشد که والدین را ترغیب به کنترل خانواده و موالید می کند. از این دیدگاه، آموزش به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته می شود. اصولاً میزان زاد و ولد تابع مجموعه عواملی است که در میان آنها می توان به عامل خالص هزینه تعلیم و تربیت فرزندان اشاره کرد. سیاستها در کشورهای جهان سوم، بر محور کاهش این هزینه ها دور می زند که باعث افزایش تقاضای فرزند می گردد. مشارکت خانوارها در تقبل برخی از هزینه های آموزشی باعث افزایش هزینه فرزندان شده و موجبات کاهش تقاضای فرزند را فراهم می کند.


11. مقایسه وضعیت آموزش در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه

آموزش، یکی از شاخصهای مناسب برای درجه بندی توسعه یافتگی کشورها می باشد. در کشورهای توسعه یافته، عموماً نسبت هزینه آموزش به تولید ناخالص ملی، در مقایسه با کشورهای در حال توسعه، بیشتر است. با این حال، جدول شماره 21 نشان می دهد که در کشورهایی نظیر کانادا، آمریکا، و بریتانیا درصد هزینه آموزش به تولید ناخالص داخلی، کمتر از یک درصد بوده است، در حالی که، این نسبت در کشورهای در حال توسعه بیشتر است. البته، دولتها در مراحل توسعه یافتگی باید درصد این نسبت را افزایش دهند تا موجب تقویت قوه محرکه توسعه گردد. برخی از کشورهای در حال توسعه، که به شدت گرفتار مشکل تأمین مالی آموزش هستند، قادر به افزایش این نسبت نگردیده اند.

نسبت هزینه آموزش به هزینه کل دولتها، و نیز، نسبت هزینه آموزش ابتدایی به کل هزینه آموزش گویای این مطلب است که، آموزش، چه بخشی از بودجه دولت را به خود اختصاص می دهد. کشورهای توسعه یافته، با ساخت جمعیت پیر، درصد کمتری از هزینه آموزش را به مقاطع ابتدایی اختصاص می دهند. در این کشورها، همچنین هزینه آموزش، بخش اندکی از هزینه های دولتها را در بر می گیرد و برای سایر مسائل رفاه اجتماعی، از جمله بهداشت، مسکن، و غیره، هزینه بیشتری صرف می کنند. کشورهای در حال توصعه نیازمند آند هستند که سهم بیشتری از هزینه ها را به آموزش اختصاص دهند. اگرچه، عوامل سیاسی باعث می شود که بخش اعظم هزینه دولت، به جای تأمین اجتماعی، به امور دفاعی سرازیر شود.

به هر حال، درصد هزینه آموزش به تولید ناخالص ملی در کشورهای توسعه یافته، از کشورهای در حال توسعه بیشتر است. رشد بالای جمعیت باعث شده است که سرانه هزینه آموزشی در کشورهای در حال توسعه، فاصله عمیقی با جهان توسعه یافته داشته باشد. در حالی که، در فاصله یک دهه (1980- 1990)، سرانه هزینه آموزشی در کشورهای توسعه یافته، سالانه 5.8 درصد رشد کرده است، در کشورهای در حال توسعه، تنها سالانه 2.4 درصد رشد داشته است (رک. جدول شماره22). مسئله رشد جمعیت و تنگنای مالی دولتها، علل عمده این تفاوتها می باشد.

درصد توزیع ثبت نام در سطوح مختلف آموزشی نیز، گرایش کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را در سطوح مختلف آموزشی، نشان می دهد. درصد توزیع ثبت نام در سطح آموزش فنی و حرفه ای، در کشورهای در حال توسعه، پایین تر از جوامع توسعه یافته است (رک. جدول شماره 23). آموزش فنی و حرفه ای، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه، اهمیت فراوانی دارد. تربیت نیروی ماهر، چه توسط بخش دولتی، و چه توسط بخش خصوصی، نیاز توسعه یافتگی است. عدم گسترش این سطح، عمدتاً ناشی از سوء تخصیص منابع آموزشی در سطوح مختلف است. اگرچه ممکن است این استدلال که، هزینه آموزش نیروی ماهر و گسترش دوره های آموزش فنی و حرفه ای را، به ویژه هنگامی که اصلاح ساختار اقتصادی کشورها، و خصوصی سازی در اقتصاد دنبال می شود، ذی نفعان آن پرداخت نمایند، با این حال، نقش دولتهای در حال توسعه، در اختصاص منابع به آموزش متوسطه، به نحوی که، رشته های تخصصی با بازده بیشتر، حمایت بیشتری دریافت کنند، اهمیت خاصی دارد. صرف نظر از سطح آموزش فنی و حرفه ای، به طور کلی، نسبتهای ثبت نام در مقطع متوسطه و عالی، در کشورهای در حال توسعه، بسیار پایین تر کشورهای توسعه یافته است (جدول شماره 24، گویای این مطلب است). این تفاوتها هنگامی که مسئله جنسیت مطرح می شود، بیشتر نمایان می گردد. درصد توزیع ثبت نام زنان در کشورهای در حال توسعه، به ویژه در مقاطع تحصیلی آموزش عالی و متوسطه، از کشورهای توسعه یافته فاصله می گیرد. در این کشورها، این اختلاف در توزیع ثبت نام بر حسب جنس، در مناطق شهری و روستایی مسلماً بیشتر است. علل این تفاوتها، که در غلبه پدیده ترجیح جنسیتی[7]، عوامل فرهنگی، ساختار اجتماعی و اقتصادی این کشورها قابل جستجو و بررسی است، و در کشورهای مختلف، تفاوت دارد.

یکی از شاخصهای آموزشی، که میزان آن با کیفیت تحصیلی رابطه مستقیم دارد، نسبت شاگرد به معلم است. کاهش این نسبت، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، که مبتلا به آن می باشند، نیاز به زمینه های سرمایه گذاری و فضاسازی انسانی و مادی است، لذا، نظام آموزش و پرورش نیازمند گسترش دوره های تربیت معلم همگام با رشد میزان ثبت نام در آموزش عمومی است. جدول شماره 25، نسبت شاگرد به معلم را در کشورهای در حال توسعه نشان می دهد. کشورهای کمتر توسعه یافته، به علت تلاش در جهت گسترش آموزش از طریق افزایش میزان ثبت نام، و رشد سریع جمعیت، با افزایش این نسبت مواجه هستند.

 

12. تحلیل کارکردهای نظام آموزش و پرورش ایران به عنوان یک نهاد اجتماعی

کارکردهای نهاد آموزش در جامعه عبارتند از:

1. ایجاد آمادگی در افراد برای قبول نقشهای اجتماعی و شغلی؛

2. ایفای نقش به عنوان وسیله انتقال میراث فرهنگی؛

3. فراهم آوردن مبنای ارزیابی و فهم منزلتهای اجتماعی؛

4. فراهم آوردن تغییر و پیشرفت در جامعه از طریق پژوهشهای علمی؛

5. تقویت قدرت تطبیق افراد با ارزشهای اجتماعی، و تسهیل روابط اجتماعی.

 

بعد از انقلاب اسلامی و تحولات اجتماعی ناشی از آن، نهاد آموزش در ایران، مانند سایر نهادهای اجتماعی، دچار دگرگونی گردید و بر اساس کارکردهایی که ذکر شد، تا مدتها جایگاه خود را در کل نظام پیدا نکرد، زیرا که ارزشها، منزلت، و نقشهای اجتماعی تغییر کرده اند و این نهاد می بایست خود را با چهارچوبهای نظام جدید منطبق و متعادل می نمود.

اگر به کارکردهای بالا توجه کنیم، روشن می شود که نهاد آموزش، ابزار تحقق اهداف نطام اجتماعی است؛ بنابراین، نقشهای شغلی، ارزشها، منزلتها، و روابط اجتماعی در فرایند آموزش مشخص می شود. نهاد آموزش، تنها کار آماده سازی، قدرت تطبیق، و آشناسازی افراد را انجام می دهد، اگرچه، وظیفه بالاتر این نهاد، تعلیم و تربیتی عملی است که به توسط نسلهای قدیمی تر بر آنان که هنوز آماده زندگی اجتماعی نیستند صورت می گیرد.

بارزترین کارکرد نهاد آموزش، فراهم آوردن تغییر و پیشرفت در جامعه از طریق پژوهشهای علمی است. با نگاهی گذرا، شاید این طور گمان شود که، در مقطع آموزش عالی، به این عمل پرداخته می شود، اما، پاشیدن تخمهای تغییر و پیشرفت، قطعاً در دوران ابتدایی و متوسطه آموزشی صورت می گیرد. روحیه پژوهشی، و تغییر ساخت ذهنی، یکی از مبانی توسعه به شمار می رود. اگر بپذیریم که توسعه اقتصادی نیازمند باورهای فرهنگی مناسب و سازگار با توسعه است، صرف نظر از اینکه، این باورها چگونه انتخاب می شوند و چه هستند، این مدارس ابتدایی و راهنمایی هستند که، این باورها را تقویت می کنند و در جامعه نهادینه می سازند. پس تخصیص منابع را نباید برای این مقاطع به صورت محدود عرضه کنیم.


13. نتیجه گیری و پیشنهادات

ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای آموزشی، در چارچوب یک استراتژی توسعه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد بازار، در یک کشور در حال توسعه، امر مهمی است. از نظر عرضه آموزش، اگرچه ارائه خدمات اجتماعی، از جمله آموزش، وظیفه اصلی دولت قلمداد می شود، اما، این امر بر حسب درجه توسعه یافتگی کشورها متفاوت است. یک کشور در حال توسعه، با ساخت جوان جمعیت، باید نیازهای آموزشی بیشتری را برآورده سازد، در حالی که، در مراحل توسعه یافتگی سایر بخشهای اقتصادی نیز، نیازمندیهای مالی خاصی دارند. لذا، عرضه امکانات آموزشی، با استفاده از توان برخی گروههای اجتماعی، قابل افزایش می باشد. این در حالی است که، دولت، هزینه آموزشی را باید با اولویتهای جغرافیایی (مناطق محروم و روستایی)، و آموزشی (تکیه بر مقاطع ابتدایی و راهنمایی) تخصیص دهد. در این صورت، خصوصی سازی آموزشی، به تکیه بر مقاطع آموزش متوسطه و عالی، انجام می گیرد. این امر، از سوی دیگر، موجب کاهش تقاضای آموزشی نیز می گردد. با این وجود، دولت باید از طریق ارائه وام، فعال نمودن صندوقهای دانشجویی، و ترغیب دستگاههای اعتباری بانکی و غیربانکی، نظام پرداخت هزینه های آموزشی برای فرزندان مستعد طبقات محروم را سامان دهد، تا تحرک اجتماعی در جامعه متوقف نگردد. بدین لحاظ، در یک برنامه چتر ایمنی اجتماعی[8]، که به عنوان تکمیل سیاست اقتصادی مبتنی بر بازار ارائه می شود، نیازهای آموزشی گروههای آسیب پذیر برآورده می گردد. باید توجه داشت که، وجود آموزش رایگان، و تعهد دولت به تقبل تمامی هزینه های آموزشی، لزوماً نشان دهنده بهبود وضع طبقات آسیب پذیر نمی باشد، زیرا که، با وجود آموزش رایگان، ممکن است این طبقات، به ویژه در مقاطع تحصیلی بالاتر، توانایی تأمین هزینه وسایل آموزشی، وسایل ایاب و ذهاب، لباس، و غیره را نداشته باشند. در حقیقت، یارانه آموزشی به تمامی طبقات، نه تنها توجیه اقتصادی ندارد، بلکه فاقد توجیه اجتماعی و سیاسی است.

هنگامی که هزینه آموزش در مقاطع عالی و متوسطه از سوی متقاضیات آموزش پرداخت می شود، یک بازار اعتباری، که توسط مؤسسات اعتباری و غیربانکی تشکیل می گردد، می تواند مشکل تأمین مالی آموزش فرزندان طبقات آسیب پذیر را رفع کند.

همگامی که دولت به طرف اقتصاد مبتنی بر بازار باز حرکت می کند، هزینه تأمین و تربیت نیروی متخصص را باید مؤسسات اقتصادی خصوصی بپردازند. رشد جمعیت و نیاز به مواد غذایی، اهمیت بخش کشاورزی را افزایش داده است. لذا، آموزش کشاورزی به عنوان اساسی ترین مؤلفه رشد تولید در بخش کشاورزی مورد توجه قرار می گیرد، و در تخصیص بودجه آموزش فنی و حرفه ای، اولویت به آموزش کشاورزی، به ویژه گسترش مراکز آموزشی در روستاها داده می شود.

به هر حال، دولت به عنوان یک عامل هدایت کننده، باید بر بازار آموزش، و افزایش کیفیت آموزش، نظارت کند تا زمینه های لازم برای ایجاد سازوکار بازار آموزشی فراهم آید.

پیشنهادات ذیل، می تواند در بهبود و توسعه نظام آموزش و پرورش ایران نقش داشته باشد:

1. اولویت دادن به آموزش ابتدایی و ادامه برنامه گسترش سوادآموزی به همراه با غنی کردن این برنامه ها؛

2. گسترش آموزش کشاورزی از سوی دولت و ترغیب مؤسسات اقتصادی خصوصی برای تأمین مالی مراکز آموزش فنی و حرفه ای و آموزش در کارخانه؛

3. گسترش برنامه تربیت معلم؛

4. بهبود وضع مواد و کتب درسی و هماهنگی آنان با راهبردهای توسعه ای و نیازهای کشور؛

5. بهبود وضع اقتصادی و معیشتی معلمان؛

6. بهبود کیفیت مدیریت مدارس شهری و روستایی از طریق تمرکززدایی و واگذاری اختیارات؛

7. ایجاد بازار اعتباری برای تأمین هزینه های آموزشی طبقات محروم، به ویژه در مقاطع تحصیلی بالا؛

8. تجهیز و بهبود امکانات مدارس، و شرایط نگهداری از آنان؛

9. بررسی و شناخت عوامل بیرونی و درونی در آموزش به منظور جلوگیری از کاهش میزان افت تحصیلی.



[1] Interaction

[2] Manifest function

[3] Latent function

[4] Maximization

[5] نرخ بازده سرمایه گذاری در آموزش، از رابطه زیر تخمین زده می شود :

  كه r نرخ بازده سرمایه گذاری آموزش.  درآمد شاغلان با سواد.

 درآمد شاغلان بی سواد. S سالهاي لازم برای سواد آموزی.  هزینه فرصت حضور در مدرسه بجای اشتغال در بازار کار. هزینه سالانه تحصیل.  

[6] Robinson, W. C., “Population and Development Planning”, 1975, Population Council, New York, P. 107.

[7] Sex preference

[8] Social safety net

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 11:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بررسي علل و ميزان ضايعات آرد و نان هاي مختلف

بازديد: 595

 

بررسي علل وميزان ضايعات آرد و نان هاي مختلف

 

برگرفته از طرح ضايعات گندم در توليد و مصرف

 

چكيده

اين مطالعه به منظوربررسي ميزان ضايعات آردو نان هادرنانوائي هاودرحين مصرف وارتباط آن باكيفيت ماده اوليه، نوع نان، نحوه توليد، پخت ومصرف در سه استان تهران بدليل تنوع نان ها، خوزستان بدليل حداكثرتوليدنان بصورت تافتون ودراستان گلستان بيشتربصورت بربري انجام گرديد. اين بررسي هاازآذرماه1380 طبق پرسشنامه هاي مختلف(پرسشنامه مربوط به خانوارمصرف كننده، پرسشنامه عمومي مصرف كننده، پرسشنامه اختصاصي مصرف كننده) با286سئوال به اجرادرآمد. در عمل هم براي يادداشت برداري وآمارگيري از ضايعات نان هااول هرماه باتحويل پلاستيك هاي رنگي به منازل، نان خشك هاي هرماه به تفكيك،لواش،بربري، سنگك، تافتون وحجيم جمع آوري وآخرهمان ماه بامراجعه مجددبه منازل نان خشك هابا ترازوي سيارتوزين، پرسشنامه هاتكميل واول ماه بعدهمين عمليات درمنازل ومناطق ديگر ازشهرهاتكرارمي شد. ازسئوالات مهم پرسشنامه شامل: تعدادخانوار، درآمد، درصدمصرف و خريدنوع نان، مصرف روزانه، تعدادنان خريداري شده درروزودرهروعده، نحوه نگهداري، نان موردعلاقه، برشتگه ياخميري، ايرادنان ها، ضايعات هرنان به تفكيك درماه، علت ضايعات، نحوه پيشگيري ازضايعات، ضايعات در  نانوائي ها، ضايعات آرددرنانوائي ها، و موردبررسي و يادداشت برداري قرارگرفت.دراين طرح سعي شده بادرنظرگرفتن كليه جوانب، ضايعات نان كه تاكنون درحدحدس وگمان بودبه يك نتيجه دقيق وقابل قبولي دسترسي پيداكرد.

                                 

مقدمه

قسمت اعظم ضايعات نان كه ازطرف برخي سازمان هاباميزان هاي متفاوت اعلام مي شود عملاً درمرحله مصرف ايجادمي شود. البته ضايعات نان منشأتوليدرانيزداردكه دراين زمينه ميتوان عدم يكنواختي كيفيت آردهاكه درنتيجه عدم اختلاط گندم هابوجودمي آيدبرشمرد.

عدم اشتغال نانوايان با تجربه، رعايت نكردن اصول صحيح تهيه خمير، استفاده ازجوش شيرين بجاي خميرمايه وخميرترش، رعايت نكردن مراحل تخمير، عدم دقت در پخت، درست نبودن عرضه وتوزيع، فرم ونازك بودن نان هاعوامل زيادديگري كه سبب دورريز مي شوند. شايان ذكراست كه دركشورهاي پيشرفته دوشغل بسيارمهم ارثي بوده وازپدربه پسر ارشدويا به يكي ازپسرهابه ارث    مي رسد: 1ـ حرفه نانوائي، 2ـ  شغل كشاورزي

بااين قانون سبب مي شودكه درحرفه نانوائي پسربااستفاده ازتجربيات پدرآميخته با تكنولوژي روزنان را به بهترين وجهي توليدورضايت مصرف كننده فراهم شود.

در كشاورزي هم سبب مي شودكه قطعات وزمين هاي كشاورزي به همان اندازه حفظ و يكپارچگي زمين ها براي توليد اقتصادي محفوظ بماند.

با كمال تأسف هردومورددرايران برعكس ديگر كشورها بوده، ضعف وعدم پيشرفت دراين دو زمينه سرنوشت سازباين مسائل هم مربوط مي شود.

افزايش مصرف نان به دليل رو به رشد جمعيت، كاهش درآمدها، ابتدائي بودن توليد و فرم نان ها از يكطرف، عدم انگيزه وعلاقه نانوا به منظور توليد نان مأكول، عدم هماهنگي و تطابق بين درآمدها و هزينه ها، سياست نادرست دولت در امر تأمين نان و دلائل بسيار ديگر عملاًحرفه نانوائي را در كشور بي ارزش كرده وعدم رقابت در اين صنف نيز سبب افت كيفيت وافزايش ضايعات مي شود كه هنوز مشكلات نان و ضايعات سرسام آور آن لاينحل باقي مانده است.

علاوه برپائين بودن كيفيت ماده اوليه (گندم و آرد)علل ديگري كه ايجاد ضايعات نموده و از طرف مصرف كننده عنوان ودرپرسشنامه ها به آنهااشاره شده است بشرح زير مي باشند:

1ـ نان بايد تازه با برشتگي يكنواخت، خمير ماندن اطراف نان بخصوص درنان لواش سبب ضايعات مي شود.

2ـ عدم وجودامكانات درخانواده هاي كم درآمد مثل فريزر براي نگهداري نان.

3- خريد بيش از نياز نان در خانوارهاي كم درآمد و پرجمعيت سبب ضايعات بيشتر مي شود.

4ـ استفاده از جوش شيرين سبب بدبو، بدطعم، بدرنگ شدن نان وايجاد ضايعات مي شود.

5ـ عدم رعايت شرايط صحيح تهيه خمير و عجله در توليد خمير،پخت واتمام سريع سهميه     آرد روزانه، نازك بودن نان ها كه سبب خرد شدن و ضايعات مي شود.

6ـ در رستوران ها و مكان هاي عمومي بدليل عدم شناخت از ميزان مصرف، نان ها روي ميز سريع خشك و تبديل به دورريز مي شوند.

در رابطه با تعيين دقيق ميزان ضايعات نان در ايران تحقيقات كمي صورت گرفته كه به چند مورد بطور مثال: بررسي علل افت كيفيت و ضايعات نان در ايران و راه هاي برطرف كردن نارسائيها، برگرفته از طرح تحقيقاتي ضايعات نان توسط پ- ايراني بسومين كنگره علوم زراعت واصلاح نباتات (1373) دانشگاه تبريز كه در مجموعه مقالات كليدي بچاپ رسيده است. همچنين در بررسي ديگر توسط پ- ايراني تحت عنوان ضايعات گندم ازبرداشت تا مصرف و طرق جلوگيري از آن به اجلاس تخصصي نان(1374)ارائه و در انستيتو تحقيقات تغذيه اي و صنايع غذائي كشور بچاپ رسيده است. بررسي ديگري توسط م،ح- مجرد تحت عنوان: ضايعات نان كشور و طرق جلوگيري از آن (1374)در مجموعه مقالات اجلاس تخصصي نان، انتشارات انستيتو تحقيقات تغذيه اي و صنايع غذائي كشور به چاپ رسيده است. با توجه به اينكه ضايعات نان علل زيادي دارد، به افت كيفيت و ضعيف بودن      گندم هاي توليد داخل و همچنين گندم هاي بسيار نامرغوب و درجه 3 وارداتي، يكسري عوامل پيچيده اقتصادي واجتماعي، سيستم ناسالم موجودازمرحله توليد، خريد گندم تا تهيه آرد و نان نيز مربوط مي شود(1). بررسي ها نشان مي دهند كه ضايعات نان در مراحل توليد گندم از نظر كيفيت، آرد كردن، تهيه و نگهداري آرد و نان اتفاق، به انواع آنها و راه هاي جلوگيري ازاين قبيل ضايعات بشرح زيراشاره مي شود: 1ـ ضايعات مربوط به محصول ضعيف گندم 2- ضايعات ناشي از بوجاري           3ـ ضايعات ناشي از عدم اختلاط گندم باكيفيت هاي متفاوت 4- ضايعات ناشي ازاستفاده از        گندم هاي تازه برداشت شده 5ـ ضايعات هنگام جابجائي گندم وآرد 6ـ ضايعات انباري 7ـ عدم يكنواختي دركيفيت آردهاي توليدي 8ـ فرم و ابعاد غير استاندارد نان ها 9ـ توليد نان هاي سنتي بصورت ماشيني 10ـ ضايعات هنگام مصرف 11ـ ضايعات بدليل آلودگي هاي ميكروبي.

آماربرداري ها و تكميل پرسشنامه ها در نقاط مختلف شهرهااز نظر تراكم جمعيت، درآمد، سطح زندگي و نوع نان ها بعمل آمد كه هر كدام ازاين عوامل اثرات مختلفي روي دورريزنان داشتند. توزين نان هاي خشك جمع آوري شده در منازل بااستفاده از ترازوي سيار انجام گرديد. در اين بررسيهااز ضايعات آرد و نان در نانوائيها كه مستقيماً به دامداري ها تحويل داده مي شدند نيز آماربرداري صورت گرفت. به موازات تعيين ميزان ضايعات هرنان بررسي هاي ديگري با تكميل پرسشنامه ها مربوط به سن، جنس، محل تولد، شغل، درآمد، سطح سواد، تعداد افراد تحت تكلف، پسر، دختر، نوع نان اعم ازسنتي و ماشيني، زمان و دفعات مراجعه به نانوائيها، فاصله نانوائي، نوع نان خريداري شده، نحوه نگهداري(سفره، نايلن، كيسه نايلني، يخچال، فريزر، كماجدان، داخل ظرف، دفعات استفاده از نان همراه غذا و در طول شبانه روز و. استفاده از رسانه هاي اطلاعاتي در رابطه بانان، تعداد دفعات مراجعه به مكان هاي نان)، شيوه هاي فروش (دانه اي، كيلوئي، بسته اي)بادورريز نان چه مي كنيد؟ كدام قسمت نان بيشترين دورريز را دارد، دورريز نان در طبقات مختلف جامعه، تأثير آموزش خانوار در ضايعات نان، تأثير عواطف جامعه نسبت به نان دردورريز نان، آيا بايد هميشه نان تازه مصرف كرد؟ و 75 سئوال ديگر در رابطه با بهترين راه كاهش ضايعات گندم و نان بوده است.

نتايج نشان دادند درصد انواع نان هائي كه مورداستفاده قرار مي گيرد بشرح زير بوده است:

سنـتی: لواش 5/27%، تافتون4/8%، بربري10%، سنــگك4/5%، فانتزي5%

ماشيني: لواش 3/41%، تافتون 9/10%، بربري2/8%، سنگك 6/2%، فانتزي 5/2%

جدول شماره1- درصد خريدار و تعداد نان خريداري شده در هر وعده توسط مصرف كننده

لواش

تافتون

بربری

سنگک

% خریدار

تعداد

% خریدار

تعداد

% خریدار

تعداد

% خریدار

تعداد

3/7

10

1/2

10

9/5

2

5/4

2

7/5

20

9/1

5

5/3

1

2/3

1

1/3

5

1/1

20

1/3

3

6/2

3

2/2

15

1

2

4/2

5

3/1

5

 

مصرف كنندگان اكثراً اظهارداشتندنان بايدازخميرورآمده، تازه، برشته، خوب پخته شود

در سطح سه استان بررسي ها نشان دادند كه درصد نوع نان مصـرفي: در استان تهران لواش44%، بربري 22%، سنگك 16%، تافتون 12%، حجيم 6%

در استان خوزستان تافتون 97%، لواش 2%، بقيه نان ها 1%

در استان گلستان بربري 95%، لواش 3%، سنگك 1%، نان حجيم 1%

در ادامه بررسي هامشخص شد كه هر فرد در استان تهران در ماه 608 گرم لواش، 312 گرم بربري، 192 گرم سنگك ماشيني، 121 گرم سنگك، 99 گرم تافتون، 17 گرم نان حجيم ضايع      مي كند. بطور معدل ضايعات نان توسط هر فرد در استان تهران 1350 گرم است.

دراستان خوزستان هر فرد در ماه 1431 گرم نان را ضايع مي كند و ضايعات نان توسط هر فرد در استان گلستان 1329 گرم برآورد شد.

دراين بررسي براساس آمار دريافتي از سازمان غله و نان كشور تعداد واحدهاي نانوائي در كل كشور تا سال 1379 بالغ بر 51800 بوده است كه از اين تعداد 7608 واحددراستان تهران، 2650 واحد در خوزستان، 1380 واحد در استان گلستان، بقيه در ديگر استان ها متمركز هستند.

طبق گزارش سازمان غله ونان كشورمربوط به سال1379جمعيت ومصرف سرانه آرددرهر ماه دراستان هاي تهران، خوزستان وگلستان بشرح زيرمي باشد:

1ـ جمعيت استان تهران12348932نفربامصرف سرانه آردهرفردشهري25/9كيلوگرم و روستائي82/0 كيلوگرم وكل آردمصرفي هرماه دراستان تهران 105289247كيلوگرم است.

2- جمعيت استان خوزستان4207352نفروبامصرف سرانه آردهرفردشهري65/13كيلو گرم،روستائي08/8كيلوگرم وكل آردمصرفي هرماه درخوزستان 40677542كيلوگرم است.

3ـ جمعيت استان گلستان557265 نفربامصرف سرانه آردهرفردشهري 65/13 كيلوگرم روستائي72/8كيلوگرم وكل آردمصرفي هرماه دراين استان16885074كيلوگرم است.

مطابق باپرسشنامه هاي تكميل شده وبراساس نتايج بدست آمده مشخص شدكه دراستان تهران هرماه7517تن لواش، 3865 تن بربري، 2391تن سنگك ماشيني، 1297تن سنگك

1233تن تافتون، 212تن نان حجيم ازنوع ساندويچي(دراثركندن وسط نان)دورريزدارد.

دراستان خوزستان نيزكه بيشترين نان مصرفي تافتون است هرماه4983تن نان تافتون و 691تن لواش ضايع مي شود. لازم به ذكراست كه درخوزستان كيفيت نان تافتون بسيار پائين ومثل استان تهران درتهيه آن دقت نمي شود.

دراستان گلستان هم كه بيشترين نان بصورت بربري است هرماه1800تن بربري و170تن لواش ازبين مي رود. از طرف ديگردرنانوائي هاي استان تهران هرسال1826 تن نان1369تن آرد، درنانوائي هاي خوزستان636تن نان، 477تن آرد، درنانوائي هاي استان گلستان هرسال331تن نان و247تن آردضايع مي شود.

جدول شماره 2- طبق اطهارات مصرف كننده دورريز نان هادرهرروزبشرح زيربرآوردشد

لواش

تافتون

بربری

سنگک

% اظهار کننده

گرم در روز

% اظهار کننده

گرم در روز

% اظهار کننده

گرم در روز

% اظهار کننده

گرم در روز

5/4

200

2/1

200

9/2

200

5/1

200

3/3

400

0/1

5/400

3/3

100

2

صفر

6/1

600

-

-

8/1

صفر

-

-

2/1

صفر

-

-

-

-

-

-

 

بطورمعادل 2/23% اظهارداشتندكمترين دورريزرا نان سنگك دارد، 9/17% اظهارداشتند کمترين دورريزرانان لواش، 8/7% اظهارداشتندكمترين دورريزرانان بربري و3/6% اظهار داشتند كمترين دورريزرانان تافتون دارد.

درحال حاضربراساس65000000 نفرجمعيت ايران وبادرنظرگرفتن51800واحدنانوائي دركل كشور913431تن نان9324تن آردضايع كه ميزان آن16-14درصداست.  

بررسي ها نشان دادند كه ضايعات به نوع نان بستگي نداشته بلكه عملا” بدليل پائين بودن كيفيت ماده اوليه (آرد)، نحوه توليد، عدم رعايت و دقت در فرمولاسيون آرد و خمير، عدم استفاده از خميرمايه و خميرترش، استفاده از جوش شيرين و عدم رعايت شرايط صحيح پخت و به ده ها علل ديگر مربوط مي شود.

در اين بررسي ها مشخص شد كه بدليل عدم رعايت فرمولاسيون صحيح در تهيه خميرنان بربري (پائين بودن فعاليت آلفاآميلاز)اين نان زودتر از ديگر نان ها بيات شده و داراي ضايعات بيشتر مي باشد و برعكس اگر در تهيه نان لواش از خميرترش استفاده واز جوش شيرين استفاده نشود داراي كيفيت خوب و ديرتر بيات مي شود.

از طرف ديگر با عنايت به مطالب فوق، بايد يادآور شدكه نان هاي تخت سنتي ايران بسرعت بيات شده و براي مدت كوتاهي يعني حداكثر تا سه ساعت تازگي خود را حفظ نموده و سپس بيات و مصرف كننده بويژه آنهائي كه عادت به تازه خوري دارندازمصرف باقيمانده نان ها خودداري سبب ضايعات مي شوند.در اين بررسي بمواردي كه برخورد و سبب ضايعات مي شوند بشرح زير مي باشند:

1ـ ضعيف بودن گندم ها، آردها و عدم يكنواختي در كيفيت آردها بطوريكه نان دو نانوا هيچوقت از نظر كيفيت يكي نيست.

2ـ‌ عدم رعايت شرايط تهيه خمير، پخت واستفاده از جوش شيرين.

3ـ مسطح و نازك بودن نان ها.

4ـ عدم سازگاري نان هاي سنتي تخت بافن آوري پيشرفته.

5ـ عدم وجود نانواي آموزش ديده و باتجربه.

 

نتيجه گيري

در رابطه با همبستگي هاي موجود بين موارد مختلف مصرف كننده و ضايعات نان و تعيين رابطه بين تعداد افراد خانواده با دورريز نان از ضريب همبستگي پيرسون استفاده بعمل آمد.

در رابطه با مقدار دورريزي در روز با نوع نان خريداري شده با تعداد خانوار بشرح زير          نتيجه گيري شد:

دورريز نان لواش در روز با تعداد افراد خانوار در سطح5%، در رابطه با نان تافتون و بربـــري در سطح1% اختلاف معني داري برقرار است. بطوريكه با افزايش تعداد افراد خانواده دورريز اين سه نوع نان بيشتر ولي اين همبستگي بين افراد خانواده و دو نوع نان ديگر يعني سنگك و نان حجيم برقرار نبود.بعبارت ديگر ضايعات اين دو نوع نان در خانوارهاي پرجمعيت و كم جمعيت بسيار اندك و  معني دار نمي باشد. نتايج فوق از طرف افرادي كه مورد سئوال قرار گرفتند نيز مورد تأئيد قرار گرفت بطوريكه 1/33% اظهار داشتند كمترين دورريز مربوط بــه سنگك، 5/25% افراد گفتند كه كمترين دورريز مربوط به لواش، 1/11% افراد اظهار داشتند كمترين دورريز مربوط به بربري، 9% اظهار داشتندكه كمترين دورريز مربوط به تافتون و 3/15% اظهار داشتند كه كمترين دورريز مربوط به         نان هاي محلي است. بطوركلي بررسي ها نشان مي دهند كه هر چقدر افراد خانواده كمتر باشددورريز نان كمتروبرعكس بازيادترشدن افرادخانواده دورريزهم بيشتر مي شود و در اين مورد هم همبستگي معني داري در سطح1% وجود دارد. بين تعداد نان هاي خريداري شده مربوط به کليه    نان ها(لواش، تافتون، بربري و سنگك)و ضايعات يك همبستگي مثبت و كاملاًمعني دار در سطح1% وجود دارد، يعني هر اندازه نان بيشتري خريداري شود بهمان نسبت هم ضايعات افزايش پيدا     مي كند.

در رابطه با تعيين امكان وجود همبستگي بين دورريز نان در روز با نحوه نگهداري در مورد هر كدام از نان ها بطور جداگانه از روش رگرسيون چندگانه استفاده شد، نتايج نشان دادند كه در درجه اول اگر نان لواش در فريزر نگهداري شود داراي كمترين ضايعات و در درجه دوم نگهداري در كيسه پلاستيكي بهترين روش نگهداري نان لواش براي پيشگيري از دورريز محسوب مي شود كه در هر دو مورد نحوه نگهداري فوق الذكر با كاهش ضايعات وجود همبستگي معني داري درسطح 1% باثبات رسيد.

براي نان تافتون نگهداري در فريزر در سطح اختلاف باخطاي 7% و در مورد نان سنگك با اختلاف 8% همبستگي مثبتي از نظر دورريز نان محاسبه شد و در مورد نان هاي محلي بهترين روش نگهداري استفاده از كيسه پلاستيكي از نظر كاهش دورريز باثبات رسيد.

در رابطه با عمدتاًچه نوع نان مصرف مي كنيد نتايج جواب مصرف كننده بشرح زير بودند:

1ـ سنتــي: 27% لواش، 4/8% تافتون، 10% بربري، 4/5%سنگك، 5/0% فانتزي، 4% محلي

2ـ ماشيني: 41% لواش، 11% تافتون، 3/8% بربري، 6/2% سنگك، 5/2% فانتزي 2/0% حجيم

چه موقع به نانوائي مراجعه مي كنيد نتايج جواب مصرف كننده بشرح زير بودند:

69% يكبار صبح، 2/1% دوبار صبح، 37% يكبار بعدازظهر، 2% دوبار بعدازظهر.

در رابطه با تعداد نان خريداري شده بطور ميانگين هر بار جواب مصرف كننده بشرح زير بودند:

1ـ  سنتــي:لواش7/14عدد،تافتون7/9عدد، بربري 15/3 عدد، سنگك 8/2 عدد، فانتزي 5/5 عدد، حجيم 1/7 عدد، محلي6/21عدد.

2ـ ماشيني: لواش16عدد، تافتون2/16عدد، بربري4/3 عدد، سنگك8/6 عدد،فانتزي 7/5عدد، حجيم7/8عدد، محلي8/14عدد.

در رابطه باميانگين دورريزنان هادرروزبرحسب گرم خانوارجواب بشرح زيربود:

1ـ سنتــي: لواش 491 گرم، تافتون 388 گرم، بربري207گرم، سنگك 167 گرم، فانتزي 223گرم

2ـ ماشيني: لواش 590گرم، تافتون766گرم، بربري254گرم، سنگك360گرم، فانتزي 299گرم، محلي692گرم.

كدام نان كمترين دورريز را دارد، جواب مصرف كننده بشرح زير بود:

1ـ سنتــي: 9/17% گفتندنان لواش، 3/6% گفتند تافتون، 8/7% گفتند بربري،3/23% مردم گفتند سنگك، 4% گفتند نان فانتزي، 7/10% گفتند محلي.

2ـ ماشيني: 2/18%گفتندلواش، 2/4%گفتندتافتون، 8/5%گفتندبربري، 1/6%گفتند سنگك، 5/5%گفتندفانتزي، 4/3%گفتندمحلي.

اين بررسي نشان مي دهد كه اكثر مردم نطرشان اينست كه نان، سنگك سنتي توليد شود كمترين دورريز راخواهد داشت. يادآور مي شود سنگك ماشيني بدليل اينكه براي آبكي كردن خمير از يك ماده افزودني سرطان زا بنام بي سولفيت سديم استفاده مي شدو بعداً هم مورد پسند مصرف كننده قرار نگرفت توليد آن خودبخود از بين رفت.

از كدام نحوه نگهداري نان استفاده مي كنيد جواب مصرف كننده بشرح زير بود:

8/29% مردم جواب دادند از كيسه نايلني، 6/14% سفره نايلني، 66% در يخچال، 1/28% فريزر، 4/1% كماجدان، 5/6% سفره پارچه اي، 3/15% داخل ظرف.

با توجه به اينكه تحقيقات نشان داده يخچال براي نگهداري نان وسيله مناسبي نيست و مورد تأیيد قرار نمي گيرد و در اين بررسي هم اكثراًنان را در يخچال نگهداري مي كنند، مي توان نتيجه گرفت كه يكي از علل دور ريزنان هم مي تواند نحوه نگهداري در يخچال باشد. بنظر شما هر يك از موارد زير تا چه حد مي تواند از ضايع شدن نان جلوگيري كند جواب بشرح زير بود:

30% گفتند در ظرف پلاستيكي خيلي كم، 5/27% سفره نايلني هم خيلي كم، 24% گفتند كم.

4/24%گفتند سفره پارچه اي خيلي كم، 5/24% گفتند كم

41% گفتند یخچال متوسط، 27% گفتند خيلي زياد

40% گفتند فريزر خيلي زياد، 30% گفتند زياد

28% گفتند كيسه پلاستيكي خيلي كم، 22% گفتند كم

20% گفتند كماجدان تأثير ندارد، 13% گفتند خيلي كم

ضمناًطبق نظرسنجي بطور متوسط 25/48 دقيقه وقت افراد درنانوائيها گرفته مي شود و فاصله نانوائي تا منزل بطور متوسط 492متر است.

در شبانه روز چند وعده غذاي ناني مصرف مي كنيد؟ جواب مصرف كننده بشرح زير بود:

23% گفتند يك وعده، 50% گفتند دو وعده، 32% گفتند سه وعده.

 

توصيه و پيشنهاد

از يافته هاي اين تحقيق و نتايج بدست آمده از اين پروژه مي توان توصيه هاي لازم بشرح زير را ارائه نمود:

1ـ با توجه به نوع نان ها كه اكثراًنازك و مسطح مي باشند به دليل عدم يكنواختي در پخت، خميري بودن نان ها، بخصوص كنار نان لواش، ور نيامدن خمير به دليل استفاده از جوش شيرين، چرمي شدن بافت نان لواش بدليل فطير بودن، غيرقابل هضم بودن، توليد آنها در شرايط غير بهداشتي، عدم سازگاري با فن آوري پيشرفته توأم با ضايعات زياد و از همه مهمتر بدليل عدم رضايت مصرف كننده و ده ها عيب وايراد ديگر مي توان گفت كه عمراينگونه نان ها به آخر رسيده است.

همانگونه كه توليد نان مسطح و ابتدائي در اكثر كشورهاي دنيا تعطيل و كنار گذاشته شده است، در ايران نيز بايد توليد اينگونه نان ها هر چه سريع محدودتر و كمتر و تحقيقات در رابطه با نان هاي مسطح كه تا حالا بدليل ابتدائي بودن نوع نان ها نتايج كمتر مورد توجه و استفاده قرار گرفته است محدودتر و تلاش و تحقيقات بطرف صنعتي كردن توليد نان بصورت حجيم سوق داده شود.

2ـ تاكنون هر گونه تحقيقات و ارائه راه حل ها جهت بر طرف نمودن مشكلات بيشمار نان هاي سنتي بدليل نبود گوش شنوااكثراًبي نتيجه و بي ثمربوده و در آينده هم نبايد بيش از اين انتظار داشت، نمونه اش مصرف جوش شيرين است كه محقق بهر طريقي كه شده از ضرر آن همه و همچنين نانوا را بخوبي آگاه نموده و با توجه به اينكه مصرف آن هم بارها ممنوع اعلام شده ولي نانوا براي راحتي خود، سلامتي مردم را ناديده گرفته، حتي مخفيانه آنرا با نمك مخلوط و در تهيه خمير استفاده مي كند. همانگونه كه اشاره شد بهتر است از اين به بعد تحقيقات، زحمات و توليد روي         نان هاي حجيم متمركز شود.

3ـ سالانه در ايران دولت با پرداخت ميلياردها تومان يارانه، آردكيلوئي بابيش از200 تومان را با نرخ 4 تومان در اختيار نانوا قرار داده و نانوا هم با بي ارزش شمردن آن، اولاًروزانه از بي دقتي هزاران كيلو آرد را كف كارگاه ريخته ضايع مي كند و از طرف ديگر ناني را هم كه تحويل مردم مي دهد بسيار نامرغوب و شانزده درصد آنهم در حين مصرف از بين مي رود، پيشنهاد مي شود بهتر است دولت بخشي از اين يارانه را جهت احداث يك كارخانه نان حجيم بصورت صنعتي و توليد در سطح انبوه حداقل براي شهر پرجمعيت تهران در نظر گرفته و ناني كه تا مغز آن پخته و يقيناًمصرف كننده هم راضي خواهد شد باارائه فرمولاسيون صحيح ماده اوليه، خمير و پخت به تدريج جايگزين نان هاي سنتي بشود.

4ـ واحدهاي كوچك نانوائي با ظرفيت توليد كم براي تأمين نان مورد مصرف انبوهي از جمعيت و ساكنين شهرهاي بزرگ نمي توانند جوابگو باشند واز طرف ديگر براي اين كارگاه ها توليد نان ارزان قيمت به هيچ وجه نمي توانداقتصادي باشد واگر اين كارگاه ها بخواهند به روال فعلي كار كنند متحمل زيان خواهند شد كه براي جبران قسمتي از زيان خود ناچاراًبه روش هائي متوسل خواهند شد كه عوارض و پي آمدهاي زيانباري براي جامعه در بر خواهد داشت، بهر حال صاحبان اين واحدها عملاًهيچ انگيزه اي براي حرفه خود نداشته و بدون علاقه و از روي ناچاري و براي امرار معاش واجتناب از بيكاري به فعاليت ادامه داده و هيچ علاقه اي براي بهتر شدن وضع كنوني نان نشان      نمي دهند پس مي توان نتيجه گرفت كه ادامه وضع فعلي به هيچ وجه عاقلانه نمي باشد.

5ـ باتوجه به اينكه مهمترين ماده اوليه در توليد نان مرغوب اعم ازسنتي و صنعتي، گندم و آرد مناسب و با كيفيت بالا مي باشد لازم است گندم ها قبل از ارسال به كارخانجات آردسازي از نظر كيفيت تحت كنترل قرار گرفته و با تعيين ميزان اختلاط گندم هاي ضعيف و قوي و يا حتي خود آردها با فرمول مناسب براي تهيه خمير و نان آماده شوند. رعايت نكردن اين موضوع مهم كه تا همين الان هم به آن توجه نمي شود نوساناتي در كيفيت آردهاي تحويلي به كارگاه هاي نانوائي به چشم        مي خوردكه نتيجتاً نوساناتي دركيفيت نان ها بوجود مي آيد كه ضايعات زيادي را بدنبال دارد.

پيشنهاد مي شود گندم ها قبل از تخليه درانبار و سيلوها، بادستگاه هاي سيار و سريع از نظر كيفيت در مدت خيلي كوتاه (50 ثانيه) ارزيابي و بر اساس درصد پروتئين شامـل:

زير 9%، 9%، 10%، 11%، 12% و بيشتر از 12% طبقه بندي و به تفكيك نگهداري شوند.

 

منابع و مراجع

1-     ايراني، پ. 1373: بررسي علل افت كيفيت و ضايعات نان در ايران و راه هاي برطرف كردن           نارسائي ها، بر گرفته از طرح تحقيقاتي ضايعات نان، سومين كنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ايران، دانشگاه تبريز.

2-     ایراني، پ. 1374: بررسي ضايعات گندم از مرحله برداشت تا مصرف و طرق جلوگيري از آن، اجلاس تخصصي نان، انتشارات انستيتو تحقيقات تغذيه اي و صنايع غذائي كشور.

3-     مجرد، م.ح.1374: بررسي علل ضايعات نان كشور و طرق جلوگيري از آن، مجموعه مقالات اجلاص تخصصي نان، انتشارات انستيتو تحقيقات تغذيه اي و صنايع غذائي كشور.

4-     مرتضوي، ع.1374: آلودگي ميكروبي نان، مجموعه مقالات اجلاس تخصصي نان انتشارات انستيتو تحقيقات تغذيه اي و صنايع غذائي كشور.

5-     Hickey, C. S. 1980: Sorbate spray application for protecting yeast-raised bakery products. Bakers Digest. 24:20-22,36.

6-     King, B.D.  1981:  Microbial inhibition in bakery products-a review. Baker Digest 55:8-12.

7-     Ooraikul, B. 1982: Gas Packaging for a bakery product. Can. Inst. Food Sci. Technology Journal. 15: 313-315.

8-     Ooraikul, B.  1988: Modified atmosphere packaging of selected bakery products as an alternative to low temperature perservation. Final Report. Engineering and Statistical Research Institute Report of contact File#10SC. 01916-3EP16. Agriculture. Canada, Ottawa. Ontario. 100pp.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش های سنتی و نقش آنها در آينده ورزش

بازديد: 254

 

ورزش های سنتی و نقش آنها در آينده ورزش


 

کشفيات در زمينه مسائل جغرافيايي عمری طولانی دارند؛ به طوری که امروز تحقيقات در زمينه سياره مريخ در دستور کار کارشناسان قرار دارد، اما با اين وجود، بخش هايي از محيط زندگی    انسان ها همچنان ناشناخته باقی مانده اند.

زبان شناسان با تجزيه و تحليل زبان های مختلف دنيا و موسيقی دان ها با ثبت آهنگ های  دورافتاده ترين روستاها، دنيای امروز را معرفی می کنند. امروز دانشگاه ها با ارائه و ارزيابی اسناد و مدارک در زمينه زبان، موسيقی و جغرافيا نقش مهمی ايفا می کنند.

نقاط سفيد –يا به عبارت دقيق تر، نقاط خاکستری- موجود بر روی نقشه زندگی انسان ها که نشان دهنده دوران جديدند، ورزش های سنتی هستند.

ورزش های سنتی با وجود تفاوت هايي که با يکديگر دارند، نزديک به هزار نوع می باشند و اگر فقط بخواهيم دسته های اصلی را درنظر بگيريم، به صد نوع می رسند. اين به معنی اين است که     ورزش های سنتی از ورزش های المپيکی امروز بسيار غنی ترند.

يافته ها در زمينه ورزش های سنتی می تواند بر درک ما از مسائل فرهنگی، هويت ملی، ورزش ها صنعت جهانگردی و سلامت عمومی در نقاط مختلف دنيا، تأثيرگذار باشد.

در بررسی احتمالاتی که فرهنگ ما را تبديل به يک وسيله آکادميک می کند، به نتايجی رسيدم. با استفاده از يک فيلتر در مغزم به دنبال منفعت ورزش های همگانی در مسائل آکادميک بودم که سه جنبه توجه مرا به خود جلب کردند:

1- در ورزش های سنتی چه منابعی برای تمرينات فيزيکی وجود دارند؟

2- ورزش های سنتی برای ورزش های همگانی در کشورهای خودشان چه منابعی را پيشنهاد      می کنند؟

3- ورزش های سنتی برای تبديل شدن به يک ورزش همگانی جهانی و رقابت های بين المللی چه مراحلی بايد طی کنند؟

برای مطالعات مؤثر در زمينه آموزش های فيزيکی و توسعه ملی و بين المللی اين ورزش به قوانين اصلی اکادميک نيز توجه داشتم:

-       تاريخ، بررسی نژادهای مختلف, داروهای ورزشی

-       اقتصاد، هنر موسيقی, حرکات موزون

-       علم ورزش، علوم پايه و آموزش و پرورش

در پايان سعی کردم که ورزش های سنتی را به دنيا، افکار عمومی و بزرگان

ورزش معرفی کنم. البته سعی کردم مشخص کنم که سهم ورزش های سنتی در توسعه آموزش فيزيکی ورزش های همگانی چقدر است؟

ورزش های سنتی برای آموزش های فيزيکی دارای محتوای لازم هستند، چون:

-       فرهنگ منطقه را به کودکان آموزش می دهند.

-       قوانين و مهارت ها را در يک سيستم اجتماعی معين آموزش می دهند.

-       به تجهيزات خاصی نياز ندارند.

-       توانايي راهيابی به جشنواره های محلی را دارند.

-       ورزش های سنتی به نسل های بعد نيز منتقل می شوند.

 

ورزش های سنتی در کشور خودشان يک جزء اصلی برای افزايش مشارکت در ورزش های همگانی هستند چون:

- ورزش هايي با تمرينات معمولی نيستند بلکه بسيار جذابند.

- معمولاً همه گروه های سنی با هر توانايي می توانند آن را انجام دهند.

- می توانند به عنوان يک جشنواره برگزار شوند.

- معمولاً نياز به مکان های خاصی ندارند.

- اغلب از طرف مؤسسات فرهنگی، ورزشی و جهانگردی حمايت می شوند.

- در جشنواره های مختلف و مدارس قابل اجرا هستند.

- برای رسانه ها –به خصوص تلويزيون- جذاب هستند.

ورزش های سنتی در رقابت های ورزشی و ورزش همگانی در زمينه بين المللی توسعه جهانی خواهند داشت، چون:

-       همراه با افزايش علاقه فرهنگی محلی پيش می روند.

-       علاوه بر آموزش ورزش، ويژگی های منطقه ای را نيز نشان می دهند.

-       يک برنامه ارزان قيمت برای مقابله با کم تحرکی می باشند.

-       تسلط ورزش های به اصطلاح غربی را متعادل می کنند.

-       توجه جهانيان را به کشور منشأ اين ورزش و فرهنگ آن کشور جلب می کند.

-       در جشنواره ها و مسابقات بين المللی نيز شرکت می کنند.

 

حال به قوانين آکادميکی که در تحقيقات، مدارک و پژوهش ها در مورد ورزش های باستانی دخالت دارند، نگاهی می کنيم:

تاريخ:

-       توصيف ورزش های سنتی در مسير تاريخ

-       کشف مجدد فعاليت هايي ک ثبت فعاليت هايي که هنوز وجود دارند.

-       معرفی ورزش های سنتی به عنوان ريشه ورزش های امروزی

نسل شناسی

- معرفی ورزش های سنتی به عنوان معرفی فرهنگ ها

- نقش ورزش های سنتی در افسانه ها

- جايگاه ورزش سنتی در مهاجرت انسان ها به مناطق مختلف

- نقش ورزش های سنتی در زمينه مذهب، جنسيت و طبقه اجتماعی

نقش دارو در ورزش

-       تحقيقات در زمينه ظرفيت ها و ميزان تحمل در ورزش های سنتی

-       تحقيقات در زمينه ظرفيت های قدرت در ورزش های سنتی

-       تحقيقات در زمينه ظرفيت های ميزان سرعت در ورزش های سنتی

اقتصاد:

-       وضعيت ورزش های سنتی در رابطه با گسترش صنعت جهانگردی

-       توليد تجهيزات ورزشی به عنوان يک بخش از تجارت.

-       سرمايه گذاری و درآمد در ورزش های سنتی

-       استخدام مربی داخلی يا بين المللی

هنر:

-       بررسی محتوای هنری ورزش های سنتی (در موسيقی، هنر و رقص)

-       ارتباط موسيقی و ورزش در فعاليت های مشخص

-       ارتباط رقص با اجزای ورزش

-       ارکان زيبايي های معنوی در ورزش های سنتی

علم ورزش:

-       ارزيابی يک ويژگی ورزشی واحد در ورزش های سنتی

مطالعه تئوری های ورزشی در رابطه با ورزش های سنتیه در مدارک تاريخی از بين رفته اند

-       تعميم دادن ورزش های سنتی به تاريخ پيدايش ورزش

-       تغييرات در سيستم ورزش بين المللی به خاطر گسترش آن

تحصيلات:

-       ورزش های سنتی به عنوان يک دوره کامل درسی برای معلمان مدرسه

-       دوره های تخصصی برای آموزش عملی برای معلمان

-       آموزش ورزش های سنتی برای احيای صنعت توريسم

-       آموزش موسيقی و رقص در ورزش های مشابه

حال بايد ديد چگونه می توانيم چنين فعاليت هايي را پايه گذاری کرده و ادامه دهيم؟

قبل از جواب دادن به اين سؤال، از شما به خاطر برگزاری اين سمينار تشکر می کنم. من به عنوان مؤسس فستيوال جهانی ورزش ها و بازی های سنتی خوشحالم که در اين سمينارقدم های حياتی برداشته ايد. با اين حال، چنين سميناری پيش از اين در بانکوک، بن و هانور برگزار شد و چهارمين کنگره آن به زودی يعنی تا پايان جولای 2005 در مونترال برگزار می شود و من آينده درخشانی را برای شما در تجديد حيات ورزش های سنتی می بينم.

در پايان چند پيشنهاد برای برداشتن قدم های بعدی برای شما دارم:

-       در دانشگاه, دانشکده همکاری های گروهی ،تأسيس کنيد.

-       در آکادمی المپيک "مرکز مطالعات ورزش های سنتی" را تأسيس کنيد.

-       برای ثبت اين ورزش در يونسکو اقدام کنيد.

-       يک مجموعه درباره ورزش های سنتی ايران را برای جامعه بين المللی تاليف و چاپ کنيد.

-       به فعاليت های علمی در زمينه ورزش های سنتی جايزه اهدا کنيد.

از پيشقدم شدن شما در اين زمينه تشکر می کنم و آرزوی موفقيت شما را در تغيير چهره ورزش امروز، دارم.                      (خانم قنبری)

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش در اسلام

بازديد: 259

 

قرآن، كتاب آسماني اسلام، بزرگترين سرمشق و راه گشاي زندگي انسان ها در همه شؤون و امور ، تا روز قيامت است. در اين كتاب بزرگ و بي نقص-كه كلام خالق انسان و تمام هستي مي باشد- آياتي وجود دارد كه به گونه‌اي بر اهميت ورزش و نيرومند سازي جسم در كنار تقويت روح و بعد علمي دلالت دارد.

طالوت و نيرومندي جسماني

از جمله مواردي كه نيرومندي جسماني به عنوان يك مزيت و امتياز در قرآن ذكر شده، داستان طالوت و قوم بني اسرائيل است. قوم يهود كه در زير سلطه فرعونيان، ضعيف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبري هاي خردمندانه حضرت موسي u از آن وضع اسف‌انگيز نجات يافته و به قدرت و عظمت رسيدند، ولي پس از مدتي دچار غرور شده و دست به قانون‌شكني زدند، و به همين جهت، سرانجام از قوم (جالوت)-كه در ساحل درياي روم، بين فلسطين و مصر مي زيستند-شكست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نيز به اسارت جالوتيان درآمدند.اين وضع، چندين سال ادامه داشت، تا آن كه خداوند پيامبري به نام (اشموئيل) را براي نجات و ارشاد آنها برانگيخت. بني اسرائيل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و اميري براي آنها انتخاب كند، تا همگي تحت فرمان و هدايت او، با دشمن نبرد كنند و عزت از دست رفته خويش را باز يابند.

اشموئيل به درگاه خداوند روي آورده و خواسته قوم خود را به پيشگاه حضرت احديت عرضه داشت، به او وحي شد كه طالوت را به پادشاهي ايشان برگزيدم:

‹و قال لهم نبيهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا؛

و پيامبرشان به آنها گفت: خداوند، طالوت را براي زمام داري شما مبعوث {انتخاب} كرده است.›

از آنجا كه طالوت مردي كشاورز بوده و توانايي مالي چنداني نداشت، اشراف با انتخاب وي مخالفت نمودند:

‹قالوا اني يكون له الملك علينا و نحن احق بالملك منه و لم يؤت سعه من المال؛

گفتند: چگونه او بر ما حكومت داشته باشد، با اينكه از او شايسته تريم؟ و او ثروت زيادي ندارد.›

او نه ثروت و قدرت مالي دارد و نه موقعيت اجتماعي و خانوادگي، زيرا از خاندان نبوت و پيامبري نبوده و از خاندان پادشاهي نيز نيست. اشموئيل در پاسخ گفت:

‹ان الله اصطفه عليكم و زاده بسطه في العلم و الجسم؛

خداوند او را بر شما برگزيده و علم و {قدرت} جسم او را وسعت بخشيده است.›

چنان كه لاحظه مي شود، اشموئيل پيامبر دو خصلت (گسترش علمي و توانايي جسمي) را بر دو خصوصيت ديگر، يعني قدرت مالي و افتخارات نژادي و نسبي، فضيلت و ترجيح مي دهد و دارنده اين دو خصلت را براي احراز مقام رهبري شايسته تر مي داند، در اين جا قدرت بدني با صراحت به عنوان يك مزيت و عضيلت مطرح شده و در كنار علم و قدرت علمي قرار گرفته و با آن مقايسه شده است. هنگامي اهميت اين مقايسه روشن مي شود كه با اهميت علم از ديدگاه اسلام آشنا شويم. در قرآن مي خوانيم:

‹انما يخشي الله من عباده العلموا؛

در جمع بندگان الهي، فقط علما هستند كه ترس و بيم از خداوند دارند {و حس تقوا و پرهيزگاري در دل آنها راه دارد}›.

خداوند در مقام بيان منزلت والاي حضرت يحيي u مي فرمايد:

(و اتيناه الحكم صبيا؛

ما به يحيي u، آنگاه كه كودكي بيش نبود، حكم و داوري متين و رأي و انديشه‌اي استوار ارزاني داشتيم. و در كودكي به او دانايي عطا كرديم.›

‹يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات؛

خداوند آنهايي را كه ايمان آورده‌اند و كساني را كه داش يافته‌اند، به درجاتي برافرازد.›

در احاديث نبوي نيز در اين خصوص چنين آمده است:

مداد العلماء افضل من دماء الشهداء؛

مركب قلم دانشمندان از خون شهدا برتر است.›

‹ان الملائكه لتضع اجنحتها لطالب العلم رضي بما يصنع؛

فرشتگان آسماني براي ابراز رضايت و شادماني نسبت به دانش آموختن طالبان علم، پروبال خويش را فرو مي نهند›

‹اطلبوا العلم ولو باالصين؛

جوياي دانش و علم باشيد، هرچند آن را در چين {و نقاط بسيار دور دست} سراغ گرفته باشيد.›

حال آنكه تا حدودي با ارزش و مقام والاي علم و عالم از ديدگاه اسلام آشنا شديم، مي توانيم به اهميت تقويت جسم نيز پي ببريم، زيرا در اين آيه قرآني، نيرومندي جسماني در رديف نيرومندي علمي-و البته بلافاصله پس از آن- ذكر شده است. البته بايد توجه داشت نيرومندي علمي بر توانايي جسماني اولويت و برتري دارد و رهبر چنان چه از نظر علمي ضعيف باشد، ديگر نمي تواند رهبري كند و توانايي جسمي او نيز كمكي به وي نخواهد كرد. بدين جهت است كه مي بينيم ابتدا توانايي علمي طالوت مطرح شده و سپس توانايي جسمي وي، و فرمود؟ ‹وزاده بسطه في العلم و الجسم.›

از همين جا مي توان استفاده كرد كه قوي بودن جسماني براي يك ورزشكار كافي نبوده و بايد به موازات تقويت جسم-بلكه مقدم بر تقويت جسم- به تقويت جنبه علمي و ايماني نيز بپردازد. قدرت بدني و حتي قدرت علمي فراوان، چنان چه با ايمان به خدا همراه نگردد، جز زيان و خسران، فايده ديگري براي جامعه بشري نداشته و همچون تيغ تيزي خواهد بود در دست زنگي مست.

شجاعت و توان رزمي حضرت داوود u

هنگامي كه طالوت براي مبارزه با جالوت به سوي او حركت مي كند. جنگ جويان فراواني از مردان بني اسرائيل وي را همراهي مي كنند، ولي در نهايت با تعداد نيروي اندكي كه داراي ايماني راسخ و استوار بودند، در برابر لشكر انبوه و مجهز جالوت، صف آرايي مي نمايد. خداوند متعال به اشموئيل پيامبر وحي مي فرستد كه قابل جالوت شخصي است كه زره حضرت موسي u به تن او اندازه باشد، و او مردي است كه از فرزندان (لاوي بن يعقوب) و نامش (داووود بن ايش) است ايش، مرد چوپاني بود كه ده پسر داشت و داوود كوچك ترين آنها بود.

طالوت به هنگام گردآوري سپاه، به دنبال ايش مي فرستد كه خود و فرزندانت در لشكر من حضور يابيد. آنگاه زره حضرت موسي u را به تن يك يك فرزندان ايش مي كند، ولي براي هر كدام يا كوتاه است و يا بلند؛ مي پرسد: آيا پسر ديگري نيز داري؟

مي گويد: آري، كوچكترين پسرم را با خود نياورده‌ام، تا از گوسفندان نگهداري كند.

طالوت به دنبال داوود مي فرستد و وقتي زره را به وي مي پوشاند، آن را درست به اندازه وي مي يابد.

داوود شخصي قوي هيكل، نيرومند و شجاع بود. طالوت براي اين كه به توان رزمي و قدرت بدني داوود پي ببرد، از او مي پرسد: آيا تاكنون قدرت و نيروي خود را آزمايش كرده‌اي؟

وي پاسخ مي دهد: آري، هرگاه شيري به گله من حمله نموده و گوسفندي را به دهان مي گيرد، من خود را به آن شير رسانده و با قدرت، دهانش را باز نموده و گوسفند را از آن خارج مي كنم!

جالوت كه داراي عظمت و ابهت ويژه‌اي بود، در پيشاپيش لشكر خويش بر فيلي سوار بوده و تاجي بر سر داشت، ياقوتي نيز بر پيشاني وي مي درخشيد.داوود به اقتضاي شغل چوپاني، فلاخوني در اختيار داشت كه سنگ در آن نهاده و به طرف حيوانات درنده‌اي كه قصد دريدن گوسفندان را داشتند پرتاب مي كرد. سنگي در آن نهاده و آن را به طرف سربازاني كه در سيت راست جالوت بودند پرتاب مي كند و آنان را متفرق مي سازد. سربازان سمت چپ وي را نيز به همين ترتيب از او دور مي سازد. آنگاه آخرين سنگي را كه به همراه آورده بود، در فلاخن نهاده و آن را به سوي جالوت پرتاب مي كند. سنگ به ياقوتي كه روي پيشاني جالوت بود اصابت نموده، آن را خرد كرده و به مغزش اصابت مي كند! ناگاه پيكر بيجان جالوت بر روي زمين قرار مي گيرد.

و خداوند بدين گونه رهروان راه حق را به پيروزي مي رساند و به داوود نيز كه خدمت بزرگي نموده و شايستگي خويش را به خوبي به اثبات رسانيده بود، حكومت و دانش مي بخشد:

(فهزموهم تاذن الله و قتل داود جالوت و اتيه الله الملك و الحكمه و علمه مما يشاء؛

سپس آنان به فرمان خدا، ايشان {سپاه دشمن} را به هزيمت و شكست واداشتند و داوود {جوان كم سن و سال نيرومند و شجاع كه در لشكر طالوت بو د} جالوت را كشت، و خداوند حكومت و دانش را به ا و بخشيد، و از آن چه مي خواست به او تعليم داد.)

طالوت نيز با ديدن لياقت، شايستگي و شجاعت داوود، دختر خويش را به عد ازدواج وي درآورد.

نكته قابل توجهي كه در اين جا به چشم مي خورد، اين است كه قدرت و توان بدني و جسماني به تنهايي براي تكميل شخصيت انسان كافي نيست؛ به همين خاطر مي بينيم خداوند متعال در كنار قدرت جسماني و حكومت بر مردم، حكمت و دانش نيز به داوود آموخته و مطالب فراواني را نيز به او تعليم مي دهد.

(و اتيه الله الملك و الحكمه وعلمه مما يشاء)

 

 

 

والسلام

 

 

 

 

منابع: ورزش در اسلام

نويسنده حسين صبوري

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تربيت بدني و اهميت آن در اسلام

بازديد: 2409

 

ورزش , تربيت بدني و اهميت آن در اسلام

 

امروزهورزش يکي از اموري استکه به عناوين مختلف در جهان مطرح شده و گروه زيادي به اشکال گوناگون با آن سرو کاردارند. برخي از مردم،ورزشکار حرفه اياند و گروهيورزشکار آماتور . گروهي طرفدار و علاقه مندبه ورزش و ديدن برنامه ها، مسابقات و نمايش هاي ورزشي بوده، وعده اي نيز از راهورزش امور زندگي خويش را مي گذرانند.

وزارتخانهها و ادارات ورزشي فراواني تاسيسشده و مخارج زيادي صرف ورزش ، ساختناستاديومها، مجتمع ها وباشگاه هاي ورزشيو نيز تهيه وسائل و لباسهاي ورزشي و يا تماشايمسابقات ورزشيمي شود. بخش هاي قابل توجهياز برنامه هايتلويزيون ،راديو ،مجلاتو ساير رسانه هاي گروهي، به ورزشي واخبار ورزشي اختصاص دارد و خلاصه ورزش يکي از اموري است که در جهان به صورت جدّيمطرح بوده و از جهات مختلف داراي اهميت مي باشد، از جمله:

·         امروزه يکي از مشکلات جامعه بشري، مساله بي کاري و عوارض ناشي از آن است. بيکاري، به ويژه براي نوجوانان و جوانان و به خصوص در ايام تعطيلات تابستاني مدارس ومراکز آموزشي، بسيار خطرناک و مضرّ است و بايد با آن مبارزه شده ، يا به نحوي اوقاتبي کاري را پر نمود که مفيد بوده و يا لااقل مضر نباشد. بسياري از انحرافات، ازقبيل: اعتياد به مواد مخدر، دزدي و ايجاد مزاحمت، دعواها و درگيري هاي خياباني،انحرافات جنسي و ... زاييده بي کاري و ولگردي است.

مرحوم شهيد مطهري درکتاب تعليم و تربيت در اسلام، مطلبي تحت عنوان "زن و غيبت" دارد و مي فرمايد:

"زن ها درقديم مشهور بودند که زياد غيبت مي کنند. شايد اين به عنوان يک خصلت زنانه معروف شدهبود که زن طبيعتش اين است و جنساً غيبت کن است؛ در صورتي که چنين چيزي نيست، زن ومرد فرق نمي کنند. علتش اين بود که زن – مخصوصاً زن هاي متعينات، زن هايي که کلفتداشته اند و در خانه، همه کارهايشان را کلفت و نوکر انجام مي دادند- هيچ شغلي و هيچکاري، نه داخلي و نه خارجي نداشت، صبح تا شب بايد بنشيند و هيچ کاري نکند. کتاب همکه مطالعه نمي کرده و اهل علم هم که نبوده، بايد يک زن هم شان خود پيدا کند، با آنزن چه کند؟ راهي غير از غيبت کردن به رويشان باز نبوده، و اين برايشان يک امر ضروريبوده؛ يعني اگر غيبت نمي کردند، واقعاً بدبخت و بي چاره بودند."

شايد به واسطهجلوگيري از همين عوارض سوء بي کاري باشد که مي بينيم در اسلام از "کار و انسانشاغل" بسيار تجليل شده است. احاديث فراواني در اين زمينه وارد شده که توجه شما رابه برخي از آن احاديث جلب مي نمايم:

امام علي عليه السلام فرمود:

اِنَّاللّهَ يحِبُّ المُحتَرِفَ الاَمينَ؛

خداوند، انسان اميني را که دارايحرفه است (و به آن اشتغال دارد) دوست مي دارد.

رسول خدا صلي عليه واله فرمود:

اَلکادُّ لِعِيالِهِ کَالمُجاهِدِ في سَبيلِ اللهِ؛

کسي که خود رابراي اداره زندگي اش به مشقت مي اندازد، مانند کسي است که در راه خدا جهاد مي کند.

رسول اکرم صلي عليه واله فرمود:

مَلعُونُ مَن القي کَلَّهُ عَلَيالنّاسِ؛

هر کس که سنگينياقتصادي خود را بر دوش مردم بيندازد، ملعون است.
بدون شک، مردم و کشور بايد در پي ايجادکار و اشتغال سالم براي همه باشند، ولي آيا هميشه امکان اشتغال براي همه و به ويژهجوانان و نوجوانان فراهم است؟ اگر اين امکان فراهم نشد، تکليف چيست؟ آيا ايجادسرگرمي هاي سالم و مفيد نمي تواند از بسياري انحرافات جلوگيري کند؟

·         ورزش يکي از مفيدترين و سالم ترين سرگرمي هايي است که مي تواند اوقات فراغتجوانان و نوجوانان را پر کند.

·         ورزش، کسالت و تنبلي را از انسان زدوده و به وي نشاط و شادابي بخشيده، او رابراي انجام کارهاي و وظايف فردي و اجتماعي آماده نموده و اخلاقش را بهبود مي بخشد.

·         ورزش، روحيه شجاعت، از خود گذشتگي، مبارزه با ظلم و ظالم و دفاع از مظلوم را درانسان تقويت نموده، اراده وي را قوي مي سازد.

·         ورزش، توان رزمي انسان را افزايش مي دهد. بالا بودن توان جسماني نيروهاي نظاميو رزمي، تنها در زمان هاي گذشته که جنگ ها با سلاح هاي سرد صورت مي گرفت، مورد توجهنبوده، بلکه امروزه نيز حائز اهميت فراوان است و تمرينات بدني قسمت عمده اي ازآموزش هاي نظاميان و به ويژه کماندوها و نيروهاي ويژه را تشکيل مي دهد. همچنينافرادي که از نقطه نظر بدني و جسماني، ضعيف و يا ناقص باشند، در ارتش پذيرفته نشدهو گاه از خدمت سربازي نيز معاف مي گردند.

·         اهميت سلامتي و توانمندي جسماني بر کسي پوشيده نيست.

پيامبر گرامياسلام صلي عليه واله در باره حق بدن بر انسان مي فرمايد:
اِنَّ لِرَبِّکَعَلَيکَ حَقّاً، وَ اِنَّ لِجَسَدِکَ عَلَيکَ حَقّاً وَ لاَ هلِکَ عَلَيکَحَقّاً؛

پروردگارت بر تو حقي دارد، و بدنت بر تو حقي دارد، و خانواده ات (نيز) بر تو حقي دارد.
آن چه در اين حديث ارزنده قابل توجه است، اين است کهپيامبربزرگوار اسلام، تا بدان پايه برايجسم و بدن ارزش و اهميت قابل است که حق بدن را در رديف حق پروردگار (آن هم بلافاصلهبعد از آن) و در کنار حق خانواده (و حتي قبل از آن) ذکر مي فرمايد. زماني انسان ميتواند حق پروردگار و خانواده خويش را به بهترين نحوي ادا کند، که از بدني سالم ونيرومند برخوردار باشد.

ورزش، کمک شاياني به ايجاد و تقويت سلامتي جسماني ورواني مي کند، و افرادي که با روش صحيح ورزش مي کنند و يا داراي کارهاي با تحرک ميباشند، سالم تر بوده و عمرشان از افرادي که کارهاي بدون تحرک دارند بيشتر است.

شهيد دکتر سيدرضا پاک نژاد در کتاب اولين دانشگاه و آخرين پيامبر مي نويسد:
عضلات در حال ورزش10 تا 18 برابر در حال استراحت احتياج به خون دارند،20دفعهبيشتر قند و اکسيژن مصرف مي نمايند،50 بار زيادتر گازکربنيک دفع مي نمايند، و باتوجه به همين ارقام، اهميت کار قلب هنگام ورزش روشن مي گردد... .

در واکنشقلب در برابر کار عضلاني، مشاهده مي شود ضربان هاي دبي، حجم خون، فشار خون و حتيترکيبات فيزيکو شيميايي خون را دگرگون مي سازد. ضربانقلب هنگام کاربدني، يعني زماني که عضلات را به فعاليت مي داريم، 2- 3 و حتي 4 برابر، و امکاندارد به 200 ضربه در دقيقه برسد. حجم خون 2- 3 برابر و دبي قلب 6- 7 و حتي 8 برابرو گاه زيادتر شود و دبي قلب از 4 ليتر در دقيقه ممکن است به 30 تا 35 ليتر در دقيقهبرسد، در صورتي که دبي قلب شخص سالم و ورزيده در حال معمولي 25 ليتر است... .
حجم قلب ورزش کاران و کارگراني که کار بدني سنگيني دارند، بدون شک افزايش مييابد، اما اين افزايش به عقيده بسياري،فيزيولوژيکو کاملاً طبيعي است. در اثرفعاليت بدن، حجم قلب افزايش مي يابد، زيرا جداربطنها به ويژه بطن چپ ضخيم مي شوند؛ يعنيهمان طور که عضلات بازو در اثر ورزش يا ابتلا به برخي بيماري ها قوي مي شود، عضلاتقلب هم در اثر کار، قوي مي گردد و در نتيجه قدرت انقباض قلب زياد مي شود... ."

وي در بخش ديگري از کتابش، در بارهفوايد ورزشچنين مي نگارد:

·         قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتي ورزش کردن بهتر مي شود... .

·         گنجايش ريه ها بيشتر مي گردد و در نتيجه،اکسيژن بهتري و بيش تري به بدن مي رسد... ورزش صحيح و معتدل و متناسب با مزاج، سبب نظم وثبات حرکات تنفس مي گردد و تنفس عميق تر، ولي شمارش آن کم تر مي شود.

·         هر چه شخص ورزيده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مي يابد؛ يعني در حقيقت دراثر مدتي ورزش کردن، بدن بهتر از مواد غذايي خود استفاده مي کند.

·         رشد و نمو بهتر انجام مي گيرد، زيرا اکسيژن بهتر و بيشتر به تمام نسوج مي رسد ودر نتيجه، فعاليت غدد داخلي افزوده شده و بنابر عقيده اي در عضلاني که فعاليت ميکنند، موادي ايجاد مي شوند که به رشد و نمو کمک مي نمايد.

·         قوّه جذب و دفع بهتر مي شود.

·         بدن عادت مي کند در برابر مختصر فعاليت، ناگهان نفس تنگي پيش نيايد و ضربان قلبزياد نشود و ديرتر خسته گردد و عرق نمايد.

·         هماهنگي بين اعصاب و مراکز عصبي و تقويت اعصاب، ايجاد شده و کارهاي فکري، آسانتر مي شود."

در کتابزن و ورزشنيز در باره فوايد ورزش چنين آمدهاست:

"بدن انسان بر خلافماشين يا هروسيله ديگر که بر اثر کار و فعاليت مستهلک مي گردد، با کار جان گرفته و توانايي بيشتري کسب مي نمايد. در زمان هاي گذشته، حرکت و تمرين هاي بدني، بخشي از کار روزانهفرد به شمار مي رفت، اما امروزه بر اثر پيش رفت تکنولوژي و ماشين، بايد بيش تر ازگذشته در جستجوي حرکت بود، و هر فرد بايستي آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند... .

تنفس و يا نفس کشيدن وسيله اي است که با آن، اکسيژن به همه بدن مي رسد و موادزايد و اکسيده به بيرون ريخته مي شود. در خلال تمرين، ميزان نفس کشيدن افزايش مييابد. شخصي که بدنش تربيت شده با تمرين هاي ورزشي است، آهسته تر و عميق تر از افرادديگر نفس مي کشد، فشارهاي وارد بر سيستم تنفسي خويش را با تلاش کم تر و کارايي بيشتر پاسخ گوست.

تمرين ها به دستگاه هاضمه به دو طريق کمک مي کنند:

·         به علت پي آمد نياز بدن به غذا، اشتها را افزايش مي دهند.

·         حرکت اندام هاي هاضمه تسريع مي شود و حرکات دودي شکل معده – که موجب هضم غذا ميگردد – سريع تر و راحت تر صورت مي گيرد.

·         تمرين هاي ورزشي، عمل تخليه را بهبود و ازيبوست پيش گيري مي کند. حرکات دودي شکل افزايش مي يابد و در نتيجه ، روند ترشحاتبدن کار آمدتر تنظيم مي شوند. به طور کلي افرادي که فعاليت هاي جسماني بيش تريدارند، کم تر از افراد کم حرکت ، به بيماري سنگ کليه و اختلالات مشابه به آن مبتلامي شوند.

·         بسياري از مواد زايد، از طريق غدد عرق در پوست بدن بيرون ريخته مي شود. اينفرايند با تمرين هاي شديد ورزشي تسريع مي شود؛ علاوه بر اين، عرق کردن باعث تميزشدن پوست مي گردد.

·         ارزش ديگر تمرين هاي ورزشي، در افزايش توليد سلول هاي قرمز خون در بافت هايلنفاوياستخوان است. شمارشهموگلوبين خون بر اثر فعاليت بالا مي رود. تمرين ها از بالا رفت فشار خون جلوگيري مي کند."

·         به طور کلي نقش ورزش در سلامتي انسان آن قدر زياد است که امروزه بسياري ازبيماري ها را با ورزش مداوا مي کنند، که به اين شيوه مداوا "ورزش درماني" گفته مي شود.

·         امروزه ورزش در سطحبين المللي، بعدسياسينيز به خود گرفته است. گاه اتفاق ميافتد کشوري که بيش تر مردم حتي نام آن را نشنيده اند، يک باره در جهان مطرح شده وبه واسطه پيروزي هاي ورزشي، نامش در صفحه اول روزنامه هاي جهان و صدر اخبار قرار ميگيرد. شرکت و يا عدم شرکت تيم هاي ورزشي يک کشور در يک کشور ديگر نيز، گاه جنبهسياسي داشته و به معناي دوستي، دوشمني، اعتراض و ... تلقي مي شود.

·         در انسان غريزه قدرت طلبي، برتري جويي و مبارزه وجود دارد. ورزش ومسابقات ورزشي اگر در محيط و جوّ سالم برگزار شوند، زمينه اشباع اين غريزه از طريق صحيح رافراهم مي سازند. اگر اين غريزه و ساير غرايز، کنترل نشده و به مسير صحيح هدايتنشوند، براي جامعه بشري مشکل ساز و مساله آفرين خواهند بود.

·         ورزش، توان انسان را براي انجام کارهاي روزمره شخصي و اجتماعي بالا مي برد، حتيعباداتي از قبيلنماز ،روزه،حجوجهادنيز با بدني سالم و نيرومند، بهتر، بيشتر و راحت تر جامه عمل به خود مي پوشند.

·         انسان مايل است با ديگران باشد و با آنان بياميزد. اين غريزه و يا تمايل شديدرا مي توان از طريق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمينه نيل به ارزش هاي اجتماعيديگري نيز، چون کار گروهي، وفاداري،روحيه ورزشکاريمي توان توفيق يافت. محيطصميمانه و مطلوب ورزشي، اغلب فرصتي مناسب براي ايجاد روابط انساني و شکل گيري دوستيهاست.

·         ورزش به انسان تحرک مي بخشد و حرکت و تحرک به ويژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نيرومندي از اعضاي بدن يک ورزش کار را چندين ماه در گچ قرار دهند و تحرک رااز آن سلب نمايند، ضعيف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعيفمي گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتي بدن و طول عمر مي گردد، نداشتنتحرک نيز موجب مرگ زود رس مي شود.

 

 

منبع :

http://daneshnameh.roshd.ir

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 10:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس