دانش آموزی - 690

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره تاریخچه فوتبال

بازديد: 699

 

 

تحقیق درباره تاریخچه فوتبال

امروزه به گواه تمامي شواهد موجود، فوتبال پر طرفدارترين و محبوبترين ورزش در پهنة بين المللي است تا آنجا كه بسياري از كشورهاي پنج قاره، آن را در رديف ورزش ملي خود محسوب مي دارند.

لبريز بودن ورزشگاهها از تماشا كردن در ديدارهاي داخلي، ملي، قاره اي و جهاني و برخورداري رقابتها از بينندگان چند صد ميليوني پخش تلويزيون، فوتبال را به عنوان مردميترين ورزش جهان، معرفي مي كند.

در كشور ما نيز فوتبال، رايجترين و پرطرفدارترين ورزشها بوده و در مقايسه با تمامي رشته ها، بيشترين تعداد ورزشكار را به خود اختصاص مي دهد.

در دهه هاي اخير، نوجوانان و جوانان ميهن ما در كوي و برزنها، زمينهاي خاكي محلي، مدارس و ورزشگاهها، مشتاقانه به اين ورزش پر تحرك و سرشار از هيجان، روي آورده اند. از اين رو خيل عظيم جوانان پا به توپ. ظرفيتي بسيار قابل توجه براي حضور جدي و برتر فوتبال كشور ما در سطوح قاره اي و دستيابي به عناوين در خور و شايان را فراهم آورده است.

با عنايت به اين زمينة بسيار مساعد و با دقت نظر به گرايش روزافزون نسلهاي نو و ازدياد توپ زنهاي پر شوق، نياز به افزايش كادر مربيان كاردان و هدايتگر نسل جوان، بيش از هميشه احساس مي گردد.

در اين حال، پردازش ظرفيتهاي عظيم و بالقوه، خود محتاج بازآموزي و نو آوري جامعه مربيان و آموزگاران فوتبال و آشنا ساختن آنان با اصول امروزين اين ورزش و جنبه هاي عملي و كاركردهاي علوم مختلف، در اين ورزش است.

از جمله ابزارهاي كارآي آموزش مربيان، يافته هاي پژوهشي نوين در زمينه مورد نظر است.

لذا كمك به استفاده از امكانات مكتوب آموزشي و نشر منابع مفيد و معتبر، خود راهگشا و تسهيل كننده خواهد بود. گرچه در سالهاي گذشته، كتابهايي چند در خصوص آموزش فوتبال به چاپ رسيده و به بازار عرضه شده است، اما بعضاً جنبة تجاري داشته و تعداد كتابهايي كه با هدف ارتقاء دانش مربيان، منشر گرديده اند، در اقليت قرار دارند.

 

 

 

فصل اول

تاريخ فوتبال

اولين موضوعي كه بايد در تاريخ فوتبال بررسي شود منشا و معناي عبارت « فوتبال »2 و « ساكر »3 است. اين بدان دليل است كه در هر كشوري در جهان به طور معمول با عنوان «‌ فوتبال » يا با ترجمة انگليسي آن به زبانهاي بومي به اين زبان اشاره مي شود؛ مانند «‌فوسابل»4 به زبان آلماني «وتبال»5 به زبان هلندي، «فيوتبال»6 به زبان پرتغالي، «فيوتبل»7 اسپانيايي و «فُتبال»8 به زبان سوئدي.

تنها استثنا در اروپا، ايتالياست، كه مدعي است عبارت «كالچيو»9 كه نام جايي در آن كشور است، منعكس كنندة خاستگاه اين بازي جديد بوده است؛ هر چند اين ادعا احتمالاً غلط است. اگر چه عبارت فوتبال در انگلستان كاربرد وسيعي ندارد، ولي ساكر واژه اي كاملاً مفهوم و قابل درك است. اين واژه در قارة اروپا يا آمريكاي مركزي و جنوبي به طور گسترده جا نيفتاده است. در حقيقت كشورهاي اصلي به كار برندة اصطلاح سكر، كشورهاي امريكاي شمالي هستند؛ كه در آنجا استفاده از اين واژه ضروري است، چون امريكاييها و كاناداييها فوتبال را به بازي بومي خودشان، بازيهاي «گريدي رون» اطلاق مي كنند.

ممكن است اين بحث فضل فروشي غير ضروري به نظر برسد، ولي پرداختن به آن لازم است، زيرا به جز كانادا و امريكا، اين تصور در نظر عموم رايج شده است كه فوتبال در اصل يك بازي لگدزدن است و چنين باوري اشتباه و غلط است. فوتبال يك عبارت عام است كه به تمام انواع بازيهاي با توپ اطلاق مي شود كه نقطة مشترك ميان آنها اتحادية فوتبال (ساكر)، فوتبال راگبي، فوتبال امربكايي، فوتبال كانادايي، فوتبال استراليايي و فوتبال اسكاتلندي است. ساكر، يك شكل به هم ريخته از واژة « اسوسي اي شن»2 به معني تجمع و مشاركت است كه در نهايت به يك شكل بسيار ويژة تجمع و شركت در بازي اطلاق مي گردد. گفته مي شود اين واژه در اواخر قرن نوزدهم در دانشگاه اكسفورد ابداع شده باشد، جايي كه دانشجويي به نام «چارلز رفورد براون»3، روزي موقع خوردن صبحانه توسط دوستي مورد سؤال واقع شد كه «چارلز آيا امروز تو راگبي بازي مي كني؟» و او جواب داد : «نه» «من ساكر بازي مي كنم» (Glanville 1962. P. 29 ). ظاهراً اضافه كردن “er”  به مخففها در ميان انگليسيهاي طبقة بالا و طبقة متوسط در آن روز متداول بوده است. با وجود اين، چنين داستاني احتمالاً جعلي است. اگر اين داستان ساختگي نباشد. يكي از مثالهاي معدود در تاريخ ورزش را نشان مي دهد، كه در آن مقدمة يك تمرين ويژه، توانستبه طور رسمي به نام يك فرد (چارلز رفورد براون) ثبت شود. لغت كليدي در آخرين جمله رسمي است؛ زيرا گزارشهاي افسانه اي متعددي وجود دارد كه ريشة ورزشها و نوآوريهاي حركتي را توسط افراد بخصوصي نشان مي دهد و نيازي ديده نمي شود كه اين افراد در زمينة اجتماعي معرفي شوند.

فوتبال بومي در قرون وسطي و اوايل بريتانياي جديد

تا قرن چهاردهم در بريتانيا مدرك موثق براي وجود بازي اي به نام «فوتبال» موجود نيست. البته، بين 1314 تا 1660 توسط مسئولين مركزي و محلي بريتانيا در بيش از 30 مورد دستوراتي براي ممنوع كردن فوتبال و ساير بازيهاي متداول صادر شده بود. جدول 1-1 براي ما آشكار مي كند كه چرا ممنوعيتها تكرار مي شده و بازي فوتبال در چه محدوده جغرافيايي مورد توجه و حمايت مردم بوده است. قانون 1496 از هنري1 هفتم در طول حكمراني هنري هشتم (1509-1547)، آخرين پادشاه انگليسيكه چنين قوانيني را وضع كرد، چندين بار تصويب شد. در هر صورت اين قانون تا سال 1845، تحت عنوان «لايحه نگهداري توپخانه و ممنوعيت بازيهاي غير قانوني» در كتاب قانون باقي ماند (مارپل1954،ص43).


جدول1-1. فهرست منتخب ممنوعيتهاي وضع شده از سوي مراجع دولتي و محلي براي مردم عادي قبل ااز طرح فوتبال مدرن

1314

ادوارد دوم

لندن

1478

-

لندن

1331

ادوارد سوم

لندن

1488

-

ليستر

1349

ادوارد سوم

لندن

1491

جيمزچخارم اسكاتلند

-

1365

ادوارد سوم

لندن

1496

هنري هفتم

لندن

1388

ريچارد دوم

لندن

1533

-

لندن

1401

هنري چهارم

لندن

1570

-

چستر

1409

هنري چهارم

لندن

1572

-

پيبلز

1410

هنري چهارم

لندن

1581

-

لندن

1414

هنري پنجم

لندن

1594

-

لندن

1424

جيمزاول اسكاتلند

پرت

 

-

شروزبري

1450

-

هاليفاكس

1608

-

منچستر

1454

-

هاليفاكس

1609

-

منچستر

1457

جيمزدوم اسكاتلند

پرت

1615

-

لندن

1467

-

ليستر

1655

-

منچستر

1471

جيمزسوم اسكاتلند

پرت

1656

-

منچستر

1474

ادوارد چهارم

لندن

1657

-

منچستر

1477

ادوارد چهارم

لندن

1660

-

بريستول

در موارديكه نام سلسله حكومتي ذكر نشده است مراجع ملي مسؤل ممنوعيتها بوده اند.

حاشيه اي شدن فرهنگي فوتبال بومي

بحث حاشه اي شدن فرهنگي فوتبال بومي نبايد ما را زياد معطل كند. فقط كافي است توجه كنيم كه اينگونه شكلهاي بازي كردن در فرآيندهاي تمدن، يك عمل شنيع به نظر مي رسند. همانگونه كه در قرون هجده و نوزده در انگلستان تجربه شد(الياس3 1939)، يعني افزايش تعداد افراد موجب روي آوردن آنها به خشونت در فوتبال بومي به همراه ناسازگاري شد. همزمان با آن گرايش، تشكيل نيروي پليس جديد در سال 1820 و 1830، براي كنترل درگيريها و معضلات مردمي، نسبت به ابزاري كه در سالهاي قبل در اختيار مسئولين قرار داشت، ابزار كاملتري بود. عوامل تاثيرپذير ديگر، ممنوعيتهايي بود كه از سالهاي 1314 آغاز شده بود و بايد به «حكم نهگداري توپخانه و ممنوعيت بازيهاي غير قانوني» متوسل مي شد و اين امكان فراهم آيد كه در سالهاي بعد، از كتاب قانون حذف شود. امكان دارد علت حيات فوتبال بومي در طول قرنها علي رغم مخالفتهاي بسيار. اين بوده باشد كه بخشهايي از اشراف و اعيان از آن حمايت مي كرده اند. اگر واقعاً اين مساله صحيح باشد، يك فرض منطقي است. بنابراين دليل بعدي براي حاشيه اي شدن فرهنگي سوابق فوتبال مدرن ممكن است با صنعتي شدن و افزايش قدرتي كه از گروههاي بورژازي سرچشمه گرفته بود؛ مرتبط باشد در نتسجه، بين بورژوها و اعضاي طبقات زميندار حاكم بر سر حمايت از بازيها و ورزشهاي سنتي رقابت شديدي درگرفت و در نهايت اعضاي حاكم از حمايتشان از بازيها و ورزشها صرف نظر كردند.

گسترش فوتبال در مدارس عمومي

در ابتدا مؤسسات خيره اي براي تعليم و تربيت «دانش آموزان فقير نيازمند و كارمندان» به عنوان مدارس ابتدايي تشكيل گرديد. در طول قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم مدارس عمومي به مدارس شبانه روزي تغيير شكل پيدا كردند و هزينة شاگردان از طبقات بالا و متوسط اخذ مي گرديد (دانيگ و شرد 1979، ص47-51). تسلط طبقة بالا به متوسط متمايل به بالا براي مدارس عمومي حداقل دو نتيجه در برداشت. نتيجة اول اينكه بين استادان(معلمان) و دانش آموزان كه هسته هاي اصلي ساختار اين نوع مدارس بودند، از نظر طبقات اجتماعي اختلاف به وجود آمد. در اين مدارس معلمان از طبقة متوسط بودند و تعليم و تربيت دانش آموزاني را كه اغلب از طبقه اجتماعي بالاتر از آنها بودند، به عهده داشتند؛ بدين معنا كه معلمان قادر نبودند از خودسريهاي دانش آموزان جلوگيري كنند. دوم اينكه اختلاف قدرت و موقعيت بين معلمان و شاگردان، به يك بي نظمي مزمن در مدارس مبدل گرديد و در بين دانش آموزان شورشهايي به وجود آمد. به عنوان مثال شورش وينچستر1 در سال 1818 فقط توسط نظاميان كه سرنيزه به دست داشتند، فرونشانده شد و در سال 1793، پسران براي تامين خوار و بار كالج، فروشگاهها را براي تهيه خوراك غارت و چپاول كردند. «آنها خودشان را با شمشير و تفنگ و چماق مجهز كرده بودند و كلاه قرمز آزادگي و مساوات بر سر داشتند.

اوج نظام «فرماندهي بيگاري كردن» مركز توسعة اولية فوتبال در مدارس عمومي بود به نحو خاصتر در هر مدرسه اي. بازي يكي از راههايي بود كه پسران مسن تر توسط آن تسلط خودشان را روس پسران جوانتر اعمال مي كردند. يكي از وظايف مرسوم كه «بيگاري» را ترويج مي داد، «بيگاري» در فوتبال بود، به اين معنا كه جوانترها مجبور مي شدند بيشتر نقش خود را به حفظ دروازه بگذرانند، و بايد در طول خط دروازه، حركت مي كردند. براي مثال در «وست مينستر»1 در اوايل قرن نوزدهم دروازه بانها از «پسران كوچك، بي لياقتها و ترسوها، بودند و يا پانزده نفر در طرفين قرار داشتند». «دولينگ»2 نامي بودكه در «شروبري»3 به فوتبال داده بودند و در معني «بيگاري»  به كار مي رفت و از واژه اي يوناني به معني برده4 گرفته شده بود. در «وينچستر» دراوايل قرن نوزدهم حتي به جاي دروازه ها واژة بيگاري به كار برده مي شد، همينطور به معني نشانگذاري طول طرفين زمين به كار مي رفت (دانينگ و شرد، 1979، ص55). درست همچون سوابق بومي بازي مدرن فوتبال مدارس عمومي در اين مرحله توسط قوانين شفاهي اداره مي شد؛ بدان معنا كه شكل بازي از مدرسه اي به مدرسة ديگر متفاوت بود، اختلافات بر اساس ويژه گيرهاي جغرافيايي منطقه تعيين مي شد در اين  زمان هنوز بازي فوتبال در روي زمينهاي ساخته يده و علامت زده شده مخصوص بازي فوتبال انجام نمي شد همچنين شكل بازي تحت تاثير سنتها و آداب خاص منطقه بود، در هر صورت علي رغم چنين تفاوتهايي، حمل كردن توپ و ضربه زدن به آن در تمام مدارس مجاز بود.

در اين مرحله از تاريخ تمام اشكال بازي فوتبال در مدارس عمومي خشن بود

ضميمه : برخي از اطلاعات مهم در تاريخ فوتبال

1314    اولين منبع ثبت شده در مورد فوتبال.

1845    اولين قوانين مكتوب فوتبال كه در مدرسه راگبي تدوين گرديد.

1849           اولين قوانين مكتوب حمل نكردن توپ فوتبال كه در مدرسه اتون تدوين گرديد.

1863            تشكيل اتحاديه فوتبال.

1871           تشكيل اتحادية راگبي فوتبال.

1885           تصويب حرفه اي گري توسط اتحاديه فوتبال.

1888           برگزاري مسابقات سراسري فوتبال.

1904           تشكيل اتحادية بين المللي فوتبال(FIFA).

1930           افتتاح جام جهاني.

1964            318 نفر در مسابقه بين پرو و آرژانتين در ليما كشته شدند.

1985           فاجعه هيسل د رمسابقات نهايي جام باشگاههاي اروپا در بروكسل بين تيمهاي ليورپول و يونتوس كه در آن 39 نفر كشته شدند و بيشتر ايتاليايي بودند.

 

 

فصل دوم

پيشرفت تاكتيكهاي فوتبال

اغلب مقايسة تيمهاي بزرگ و تعيين بهترين تيم دوران فوتبال غير ممكن است. اما بيشتر تيمهاي موفق داراي تكنيك1 يا ايده هاي نو در بازي هستند و اين يكي از دلايل مهم موفقيت آنهاست، امنا بدون بازيكنان ماهر موفقيت حاصل نمي شد. بنابراين، يكي از مهمترين دلايل پيشرفت بازي فوتبال در همه زمانها، پيشرفت تكنيك و شرايط جسماني بازيكنان طبق استانداردها است. در اين فصل پيشرفت تاكتيك بازي در پنج كشور تشريح شده است. بنابراين انتخاب راهبردي نو، راهنماي پيشرفت و موفقيت تيم ملي كشور خواهد شد. نتايج فينال جامهاي جهاني و بازيهاي المپيك مي تواند يكي از معيارهاي سنجش اين موفقيت باشد. كشورهاي آلمان، ايتاليا، برزيل و مجارستان براي اين بررسي انتخاب شده اند. بنابر دلايل روشن، انگلستان كه كشوري با سوابق بسيار قديمي در فوتبال است نيز بايد در زمرة كشورهاي فوق باشد.

تاكتيكها و مقررات فوتبال

در قرن نوزدهم عناوين بازيكنان طبق پستهاو وظايفشان به آنها داده مي شد. در دهة 1930 نقشهاي بازيكنان مختلف، به طور مرسوم بر اساس شماره هاي پشت پيراهن آنها تعيين مي گرديد. شماره هاي زير براي ارجاع بعدي، به كار خواهند رفت :

1.           دروازه بان  (Goalkeeper)

2.           دفاع راست (Right fullbach)

3.           دفاع چپ (Left fullback)

4.           هافبك راست (Right halfback)

5.           هافبك وسط (Center halfback)

6.            هافبك چپ (Left halfback)

7.           فوروارد سمت راست بيروني (Outsaide right forward)

8.           فوروارد سمت راست داخلي (Inside right forward)

9.           فوروارد وسط (نوك حمله) (Center left forward)

10.       فوروارد چپ داخلي (Inside left forward)

11.       فوروارد چپ بيروني (Outside left forward)

خط دفاع چهار نفره

برزيل در جام جهاني 1954 در مقابل مجارستان باخت. و اين امر احتمالاً باعث شد تا كشورهاي امريكاي جنوبي، سبك بازي خود را تغيير دهند. در جام جهاني 1958 سوئد، برزيل با استفاده از روش بازي مجارستان با دو فوروارد داخلي روبه جلو و يك سانتر فوروارد در پشت سر آنها، به سهولت در دفاع چهار نفرة محكم تغيير ايجاد مي كرد. اين تقليد و الگو برداري از روش مجارستان بخوبي انجام شد. (شكل شماره 1-2). برزيل در فينال جام جهاني سوئد را 5 بر 2 شكست داد و برندة جام جهاني شد.

ويژگيهاي بازي برزيل عبارت بود از :

1.           ارايش : سه نفر دفاع مستحكم با دو سانتر فوروارد و يك مهاجم گوش.

2.           روش بازي در دفاع : تركيبي از يارگيري منطه اي و پوشش منطقه اي.

3.           روش بازي در حمله : پاسهاي سريع و كوتاه كه تركيبي از كارهاي فردي توام با تكنيكي در سطح بسيار بالا بود.

4.           نتايج : در طي 22 بازي در مقابل ساير تيمهاي ملي بين سال 1957 و 1958 برزيل 17 برد، سه مساوي و دو باخت داشت.

در آغاز سال 1960 حالت دفاع سه نفره نقش سنتي خود را از داد. مهارت و سذعت خوب مهاجمين كه دائماِ در حال تغيير موقعيت بودند، يكي دگرگوني در اين سيستم دفاعي به وجود آورد و نياز به يافتن وضعيت تازه دفاعي بسيار ضروري شد. راه حلهاي اين مساله گوناگون بود؛ اگرچه راه حل انگليسيها با روش برزيل يكي بود ولي در جام جهاني 1966 در لندن، انگلستان اين دستورالعمل را به نمايش گذاشت كه هنوز هم در پيروزي آنها در مسابقات مؤثر است.

ويژگيهاي بازي انگلستان، عبارت بود از :

1.           آرايش : سه دفاع مستحكم با سه هافبك و دو سانترفوروارد و يك بازيكن تمايل به عقب در سمت چپ.

2.           روش بازي در دفاع : منطقه اي دفاع كردنو در هر دو نيمة زمين وطيفة دفاع را به عهده داشتن.

3.           روش بازي در حمله : گوشهاي غير سنتي. دو دفاع كناري از خطوط كناري زمين حمله مي كردند.

4.           نتايج : در طي 26 بازي در مقابل ساير تيمهاي ملي در سال 1965 و 1966، انگلستان 19 برد، 6مساوي و فقط يك باخت داشت.

نتيجه

با توجه به اينكه انگلستان، برزيل و مجارستان توسط سه خط دفاعي پيشرفته پشتيباني مي شدند، آلمان و ايتاليا مدل دو دفاع را توسعه دادند. اين موضوعي است كه حتي تا امروز نيز مشاهده مي شود. ايتاليا و آلمان هنوز دفاع نفر به نفر دارند كه توسط ليبرو پوشش داده مي شود. به هر حال به نظر مي رسد اين شيوه در زماني كه اين مشكل كلاسيك در دفاع پيش مي آيد : يا بايد حريف را تعقيب كرد يا در مسئوليت تيمي باقي ماند، بازيكنان براي بازي انفرادي، ابتكار بيشتري به خرج مي دهند.

سبك بازي انگليسيها، به ايتاليا و آلمان نزديكتر شده است. از آن زمان تا به حال سعي شده است كه با بازي برتري در دفاع انجام شود. بنابراين همزمان با سبك انگليسيها، تيمها با سه دفاع در مقابل دو فوروارد بازي مي كردند كه توسط يك هافبك كناري پوشش داده مي شدند كه اين هافبك سرتاسر خط كنار زمين را مي دويد ضمن آنكه فوروارد داخلي و يك سانترفوروارد كه تا ميانه زمين به عقب برمي گشتند، مسئوليت اين منطقه را به عهده داشتند.

پيشرفت طبق اين دو مدل ادامه دارد، اما شايد آنها به هم نزديكتر و در نهايت در يكديگر ادغام شوند.

 


فصل سوم

نيازمنديهاي فيزيولوژيك

توليد انرژي در فوتبال

عضلات هنگام ورزش انرژي مصرف مي كنند. اين انرژي از طريق فرايندهاي هوازي يا غير هوازي3 فراهم مي آيد. انرژي غيرهوازي در اثر شكسته شدن آدنوزين تري فسفات (ATP) حاصل مي شود. تركيب شيميايي ATP يا به صورت ذخيره در عضلات موجود است، يا بر اثر تجزية كراتين فسفات (CP) ايجاد مي شود، و يا از طريق تغيير شكل كربوهيدراتها (CHC) به پيروات (روند گليكوليز) كه منجر به توليد اسيد لاكتيك نيز مي شود، به دست مي آيد. همچنين در فرآيند غير هوازي مقدار ناچيزي انرژي در اثر تبديل آدنوزين دي فسفات (ADP) به آنوديزين منو فسفات (AMP) و تا حدي پس از تبديل به اينوزين منو فسفات (IMP) و آمونياك (NH3) به وجود مي آيد. انرژي هوازي با استفاده از اكسيژني كه از خون گرفته مي شود،‌در بخش ويژه اي در سلول عضلاني به نام ميتوكندري توليد مي شود. مواد توليد كنندة انرژي در مسير هوازي از طريق فرايند گليكوليز (مصرف كربوهيدرات)، كاتا بوليسم چربي، و از مقدار ناچيزي اسيدهاي آميته (پروتئين) تامين مي شوند. ميزان توليد ATP در جريان ورزش و به تبع ان مصرف مواد غذايي توليد كننده انرژي، توسط شدت فعاليت كنترل مي شود. مسيرهاي غير هوازي در بيشتر موارد خيلي سريع عمل مي كنند، در حالي كه سيستم هوازي با قابليت ويژة خود، اين فرصت را براي عضلات فراهم مي آورند، تا ATP را در جريان ورزش در سطح بالايي حفظ كنند.

كربوهيدرات مورد استفاده در مسير گليكوليز، به طور عمده گليكژن ذخيره در عضلاني هستند كه در فعاليت درگير مي شوند. در عين حال ممكن است گلوكز برداشت شده از خون نيز مصرف شود. اين گلوكز از روده برداشت مي شود يا به دنبال تبديل گليكوژن به گلوكز (گليكوژنوليز)1 و يا تغيير مواديهمچون گليسرول، پيروات، لاكتات، اسيدهاي آمينه به گلوكز (گلوكز نئوژنز)2 به داخل خون رها مي شود. مواد لازم براي اكسيداسيون چربي عبارتند از : تري گليسريد (TG) ذخيره شده در عضلات و اسيدهاي چرب آزادي (FFA) كه بر اثر تجزية بافت چربي به داخل خون راه مي يابند. در شكل 1-3 فرايندهاي گوناگون مربوط به توليد انرژي، نشان داده شده است. در اين شكل همچنين برخي آنزيمهاي اساسي و مهم كه در واكنشهاي مختلف دخالت دارند، به نمايش درآمده است.


خستگي

خستگي در دوره هاي زماني شديد يك مسابقه

در جريان دوره هاي كاري خيلي شديد يك مسابقه فوتبال، بازيكنان دچار خستگي مي شوند. اين خستگي به حدي است كه بازيكنان نمي توانند در فعاليت يا مسابقه بعدي با همان شدت بازي كنند. سئوالي كه در اينجا مطرح است كه چه عاملي يا عواملي باعث اختلال در اجراي ورزشي هنگام فعاليت و يا پس از آن مي گردد.

توليد اسيد لاكتيك بسيار زياد، نتيجة فعاليت شديد ورزشي است كه پيامد آن افزايش اسيديته عضلات فعال است؛ زيرا اسيدلاكتيك، يونهاي هيدروژن (H+) را جدا مي سازد. عضلات اسكلتي، ظرفيت بافري بالايي (خنثي كردن H+) دارند كه از اين طريق افزايش يونهاي هيدروژن آزادرا محدود مي سازند. با وجود اين، هنگام فعاليت خيلي شديد و طاقت فرسا كاهش PH عضله از 1/7 به 8/6 ديده شده است، و به نظر مي رسد كه PH در هر تار عضلاني و بويژه در تارهاي تند انتقباض (Ft) كمتر نيز مي شود‌ (جوئل و همكارانش 1990)1. احتمال دارد كاهش PH در پايان كار شديد، بر كار كرد سلول عضله تاثير بگذارد و بيشتر محققان بر اين باورند كه تجمع اسيد لاكتيك و زياد شدن يون هيدروژن توام با آن، موجب خستگي مي شود. با وجود اين، در بررسيهاياخير اين نكته كه اسيد لاكتيك و اسيديته به عنوان «عوامل خستگي» نقش منحصر به فردي دارند، مورد سؤال و ترديد قرار گرفته است. در يكي از بررسيها زماني كه كار شديد پس از يك ساعت بازگشت به حالت اوليه تكرار شد، ملاحظه گرديد در حالي كه غلظت اسيد لاكتيك در حد معني داري كمتر بوده، خستگي اتفاق افتاده است‌ (بانگسسين و همكارانش a 1992)2. در بررسي ديگري، دو پژوهشگر به نامهاي ساهلين و رن3 در سال 1989 نسان داده اند علي رغم ثابت ماندن سطح اسيدلاكتيك عضله در حد بالا، كه احتمالاً اسن امر به پايين آمدن PH‌ عضله منجر مي شود، دو دقيقه پس از انتقباضات ايزومتريك شديد، نيروي انقباق عضله به طور كامل به حالت اول بازگشت كرده است(شك2-3).


فصل چهارم

نيمرخ فيزيولوژيك فوتباليست

نيازهاي فيزيكي و فيزيولوژيك بازيكن متناسب با سطح رقابت ورزشي تامين مي شود؛ به بيان ديگر، نيازمنديهاي بدني به جنبه هاي تكنيكي بازي و عناصر فزيكي رويارويي با حريف وابسته است. از سوي ديگر، عوامل فيزيولوژيكي، حجم و شدت اجراي بازي را تعيين مي كند. فوتباليست در جريان مسابقات حرفه اي، احتمالاً نمي تواند بر همة عوامل گوناگون هيجاني و رواني چيره شود. همچنين در فوتباليستهاي مبتدي و زبده، داشتن پاره اي از ويژگيهاي تركيب بدني ضروري به نظر مي رسد. با وجود اين امكان دارد كه نقشهاي وضعيتي (دفاع، هافبك، فوروارد) آرايش تيمي را بر هم زند.

موفقيت در ورزش فوتبال، چگونگي خصوصيات فردي، در قالب يك نظام منطقي بازي بستگي دارد. اين جنبه، بيان نيمرخ فيزيولوژيك بازيكنان فوتبال را بيش از ورزشهاي انفرادي مانند دوچرخه سواري يا شنا كه در آنها روابط چندگانه ظرفيتهاي فيزيولوژيك و عملكرد ورزشي را دقيق تر مي تواند توجيه كرد، مشكل مي سازد. علاوه بر اين با تعيين ويژگيهاي فيزيولوژيك بازيكنان فوتبال، اطلاعات سودمندي در اختيار بازيكانان و تيم قرار مي گيرد.

نتيجه گيري

در جريان يك مسابقة فوتبال مي توان از راه راه اندازه گيريهايي به عنوان مثال ضربان قلب و درجه حرارت مقعد هنگام مسابقه و يا بلافاصله بعد از آن، هزينه انرژي هوازي را برآورده كرد. بر مبناي چنين شاخصه هايي، توليد انرژي هوازي براي بازيكنان نخبه در حدود 70 درصد اكسيژن مصرفي بيشينه (Vo2 Max) برآورده مي شود. به دليل اينكه شدت فعاليت هنگام بازي يا مسابقه فوتبال به طور مكرر تغيير مي كند، از اين رو تعيين مقدار نوسازي انرژي غير هوازي دشوار است، ولي به نظر مي رسد انرژي توليدي از اين سيستم تنها بخش ناچيزي از كل انرژي مصرفي يكي مسابقه را تامين مي كند. با وجود اين، سيستم غير هوازي هنگام مسابقه يا بازي فوتبال بسيار مهم است؛ زيرا اين موضوع با دوره هاي كاري شديد مسابقه در ارتباط است و به همين سبب ارتباط تنگاتنگي با سطح فوتبال رقابتي دارد (آكبوم 1986، بانگسبو 1992) و اين بسيار مهم است كه يك بازيكن بتواند كارهاي بسيار سخت را در جريان مسابقه به طور مكرر اجرا كند. ناگزير بايد بر اين نكته تاكيد شود كه تفاوتهاي فردي فاحشي در هر صورت بازسازي انرژي نسبي و مطلق وجود دارد.

خستگي در جريان كار شديد، احتمالاً ناشي از يك سلسله عوامل و رويدادهاي پيچيده است و مشكل بتوان يك عامل را در كاهش نيرو سهيم دانست؛ بعبارت ديگر، به نظر مي رسد احساس خشتگي د رمراحل پاياني يك مسابقه يا تخلية گليكوژن عضله همسو باشد.

عملكرد ماهيچه

قدرت ماهيچه

براي ارزيابي بازيكنان فوتبال، از آزمونهاي گوناگوني قدرت و توان ماهيچه استفاده شده است. اين روش، طيف گسترده اي از آزمونهاي اجرا و سنجش قدرت ايستا (ايزومتريك) تا بهره گيري از دستگاههاي نوين هم جنبش (ايزوكينتيك) مجهز به كامپيوتر را در بر مي گيرد. همچنين به منظور سنجش عمل ماهيچه هاي بدن، آزمونهاي توان بي هوازي و اجراي متناسب با مهارتهاي فوتبال روي سكوي نيرو، استفاده مي شود.

 

-

 

قدرت ماهيچه اي در فوتباليستها، بدليل جزء برتر گونه ماهيچه پيكري، از دامنه طبيعي آن بيشتر است. علاوه بر اين، در فوتباليستهاس تيم ملي ژاپن، اندازة متوسط قدرت عضلاني ناحية پشت 8/148 كيلوگرم بود كه با ارقام به دست آمده در افراد غير ورزشكار 20 ساله، يكسان بود. روان و همكاران (1976) در سنجش ميداني آمادگي ماهيچه ها در فوتباليستهاي حرفه اي «تورنادو دالاس» با استفاده از روش اجراي بيشينه يك وهله حركت پرس نيمكت، ارزش متوسط 4 +‑73 كيلوگرم را گزارش كرد. اين اندازه در مقايسه با قدرت ماهيچه وزنه برداران يا بازيكنان حرفه اي فوتبال امريكايي چندان قابل ملاحظه نيست. اسن نكته شايد بيشتر به دليل فقدان تمرينات مقاومتي در ناحية بالاتنه (به استثناي مهارتهاي پرتابي) باشد تا نيازهاي ويژه فيزيولژيكي بازي.

در حال حاضربا بهره گيري از دستگاههاي قدرت سنج ايزوكينتيك مانند سيبكس، كين كام بيوديكس ياليدو3 مي توان قدرت عضلاني را در فوتباليستهانشان داد (شكل1-6) كاربرد اين تجهيزات در حركتهاي ايزومتريك، اندازه منحنيهاي گشتاور سرعت و منحني زاوية مفصلي را در برخي از انقباضهاي ايزومتريك امكان پذير مي سازد. در اين مورد، مطالعات كيركندال4 (1985) روي بازيكنان تيم ملي فوتبال امريكا آشكار كرد كه منحني گشتاور سرعت در طيف گسترده اي از سرعتهاي ايزومتريك، بزرگتر از بازيكنان حرفه اي سوئيسي يا ورزشكاران مراكز آموزش عالي امريكا بوده است.

دستگاه انتقال اكسيژن

عملكرد ريوي

آزمونهاي عملكرد ريوي، اغلب به عنوان ارزيابي كارايي دستگاه تنفس، مورد استفاده قرار مي گيرند .

اكسيژن مصرفي بيشينه

به طور كلي بيشترين توانايي بدن در مصرف اكسيژن يا جذب حداكثر اكسيژن لازم، ظرفيت هوازي بيشينه خوانده مي شود (شكل 3-4). در بازيكنان فوتبال، سطوح بالاتر ظرفيت مذكور، احتمالاً حاكي ار نقش عمدة توان هوازي است. با اين حال در روشهاي استقامتي مانند اسكي، دوي صحرانوردي، دوي طولاني ظرفيت هوازي بيشينه 80 ميليمتر به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن در دقيقه (80 ml/kg/min) بمراتب بيشتر از فوتباليستهاست. در بازيكنان زبدة فوتبال، دامنة اين متغير فيزيولوژيك بين 55 تا 70 ميلي ليتر/كيلوگرم/دقيقه است. ظرفيت هوازي اين بازيكنان با داشتن بالاترين سطح آمادگي فيزيولوژيكي و مهارت بازي بيشتر خواهد بود. استراندو رودال1 (1986) در 11 عضو از تيم ملي فوتبال سوئد، ارزش نسبي آن را 6/58 ميلي ليتر/كيلوگرم/دقيقه گزارش كردند.


نتيجه

چنين به نظر مي رسد كه ويژگيهاي در فوتباليستهاي حرفه اي وجود دارد كه براي يك  بازي سطح بالا در فوتبال امروز ضروري هستند. از آنجا كه رمز موفقيت در بازي، به همكاري بازيكنان د رمجموعه اي واحد و همگون وابسته است، تركيب نيمرخ هاي فيزيولوژيك بازيكنان فوتبال متفاوت خواهد بود. يا با اين حال امكان دارد كه گاهي ويژگيهاي فيزيولوژيكي بازيكنان حرفه اي فوتبال نسبتاً همسان باشد. عوامل بدن سنجي، نقشهاي وضعيتي دلخواه هر بازيكن را مشخص مي سازد. در مرحلة پيش فصل مسابقات، معمولاً اندازه تودة چربي بدن ورزشكاران بيشتر است، اما اغلب بازيكنان (به استثناي دروازه بان) در مسابقات رسمي جهاني، چربي اضافي ندارند. به طور كلي فيزيك بازيكن فوتبال، گونة عضلاني برتر را آشكار مي كند، به عبارت ديگر در نيمرخ گونه پيكري، بيشترين امتياز به ماهيچه پيكري (مزمورف) و كمترين نمره به فربه پيكري (اندومورف) تعلق مي گيرد. به نظر مي رسد كه قدرت ماهيچه اي به روش ايزوكينتيك در حركتهاي سريع، در ارزيابي مهارتهاي اختصاصي فوتبال سودمند باشد. در بازيكنان دفاع مياني و دروازه بان، سطح توان بي هوازي به سوي دوندگان سرعت گرايش دارد. ظرفيت هوازي در ساير نقشهاي وضعيتي مانندهافبك و فوروارد قابل توجه است. امكان دارد كه توسعه ناموزون قدرت عضلاني (افزايش نا مناسب بين توان عضلات تاكننده، ضعف ماهيچه اي يك سويه، سفتي ماهيچه) بازيكن را در معرض اسيب پذيري قرار دهد. تركيب نوع تار ماهيچة پا، متنوع نيست. گرچه در بازيكنان فوتبال توزيع نوع تار به اجراي حركتهاي سريع و انفجاري ارتباط دارد، اما ويژگيهاي بافت شيمي، حجمهاي بزرگتر قلب و توان هوازي برتر آنان با ورزشكاران استقامتي مشابه است. به نظر مي رسد كه بازيكنان فوتبال به ظرفيتهاي هوازي بالاتر از 60 ميلي ليتر به ازاي هز كيلوگرم از وزن بدن در دقيقه نياز داشته باشند. در ورزش فوتبال سازو كارهاي فيزيولوژيك حسي در تكامل بازيكن داراي نقش برجسته اي است. اين امكان هست كه عوامل مؤثر مركزي مانند افزايشهايي در قدرت عضلاني، هماهنگي حركتي و مكانيسمهاي انتقال اكسيژن، براي تصميم گيري بجا در لحظه اجراي حركتهاي گروهي و تاكتيكهاي حريف، از عناصر اصلي پيروزي در بازي به شمار مي روند.


منابع و ماخذ

مجلات ورزشي

 تاريخ فوتبال

نويسنده: اريك دانينگ  

ترجمه: دكتر محمد خيبري

 پيشرفت تاكتيكهاي فوتبال

          نويسنده: بيورن بولينگ 

ترجمه: سيد نصرا سجادي

 نيازمنديهاي فيزيولوژيك

          نويسنده: جنز بانگسبو   

ترجمه: عباسعلي گائيني

 نيمرخ فيزيولوژيك فوتباليست

          نويسنده: توماس ريلي   

ترجمه: دكتر فرزاد ناظم

 

 

 


 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 18:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

تاريخچه فرش ايران

بازديد: 409

 

تاريخچه فرش ايران

قديمترين فرش دستبافت ايرانی در سال 1949 در دومين مرحله کاوشهای باستان شناس روسي، رودنکو در منطقه پازيريک کشف و به نام فرش پازيريک ناميده شد.

 رودنکو در کتابی که به مناسبت اين اکتشافات در سال 1953 در روسيه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضيحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ايران و قديمی ترين فرش ايرانی در دنيا بيان نمود. او نوشت: "بدون اينکه بتوانيم به طور حتم بگوييم اين فرش کار کداميک از سرزمين های ماد-پارت(خراسان قديم) يا پارس است، تاريخ فرش مذکور و پارچه هايی که در پازيريک کشف شد قرن پنجم و يا اوايل قرن چهارم پيش از ميلاد تشخيص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاريخ اين قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زين قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سينه اسب از مشخصات آشوريها می باشد اما در روی فرش پازيريک ريزه کاريهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشيد نيز ديده می شود."
 در زمان تسلط مغولها (قرن سيزدهم و چهاردهم ميلادي) قالی بافی به سطح بسيار رفيعی از زيبايی وتکنيک رسيد. شکوفايی اين صنعت شايد با حکومت غازان خان (1307-1295 ميلادي) مصادف بود.

 اما اوج قالی کلاسيک ايرانی را که از آن با رنسانس قالی ايران ياد می شود زمان سلاطين صفوی (1722-1499 ميلادي) به ويژه زمان حاکميت شاه طهماسب اول (1587-1524 ميلادي) و شاه عباس کبير(1629-1587 ميلادي) ثبت کرده اند. از اين دوران حدود 3000 تخته فرش به يادگار مانده که درموزه های بزرگ دنيا و يا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.

 در اين دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبريز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، يزد ، استرآباد ، هرات و ايالات شمالی نظير شيروان ، قره باغ و گيلان وجود داشتند توسعه و رونق بيشتری گرفتند.

 در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپايه طرحهای خلاصه شده و ترکيبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. يعنی همان طرحی که قبلا به زيباترين وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
 با اشغال کشور بوسيله افغانها (1722-1721 ميلادي) اين صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.

 در قرن نوزدهم قاليهای ايرانی ، بويژه فرشهای نفيس ناحيه تبريز به اروپا راه يافتند. از سوی کشورهای اروپايی نمايندگانی به تمام کشورهای مشرق زمين گسيل شدند و با رقابت بسيار فشرده کليه فرشهای کهنه و عتيقه را گردآوری کرده به قسطنطنيه که هنوز هم مهمترين بازار قالی مشرق زمين بود فرستادند.
 با به پايان رسيدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگليسی (زيگلر 1883 م) آمريکايی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسيس کارگاههايی در تبريز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. اين روال تا جنگ جهانی اول که توليد قالی به طور قابل توجهی افزايش يافته بود ادامه داشت.


 اولين فرش به احتمال زياد بوسيله افراد چادر نشين برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اينکه فرش بوسيله مصريها، يا چينيها و يا حتی بوسيله افراد ديگر اختراع شده باشد است. و حتی امکان اينکه تمام اين مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اينکه با هم ارتباط و يا تماسی داشته باشند است.

ما مطمعاً هستيم که فرش بافی به بالاترين حد خود در پنج قرن قبل از ميلاد رسيده بود. اين بوسيله باستان شناسان روسی رودنکو و گريازنوف در سال 1949 در دره پازيريک، تقريباً 5000 فوتی کوههای التايی کشف شده و به نام فرش "گره دار" معروف است.

فرش پازيريک نمونه کمياب و زيبايی است که با تکنيک بالا بافته شده است، فرش پازيريک که 2400 يا 2500 سال از عمر آن ميگذرد در مقبره يخ زده رئيس سيتها در مغولستان که بصورت بسيار خوب نگهداری شده بود پيدا شد.

در گذر تاريخ ايران صنعت و پيشه فرشبافی بصورت يک هنر و مهارت خاص درآمده است.

موقعی که کوروش کبير در سال 539 قبل از ميلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپوليس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترين فرشها پوشيده بود. حتی قبل از او هم مردم صحرا نشين در مورد فرش بافی گره ای اطلاعاتی داشتند. آنها از گله های گوسفندان و بزهای خود پشم خوب و بادوام برای کار خود ميگرفتند .

اولين مدرک موجود در رابطه با موجوديت فرش در نوشته های چينيها مربوط به سلسله ساسانيان که در سال 224 تا 641 بعد از ميلاد است ميباشد. در سال 628 ميلادی امپراطور هراکليس مقداری فرش بعد از پيروزی به شهر تيسفون که پايتخت ساسانيان بود آورد. موقعی که در سال 637 ميلادی عربها به شهر تيسفون غلبه کردند، و شهر را غارت کردند مقدار قابل توجهی فرش بود که يکی از آنها فرش باغی مشهوری بود بنام " موقع بهار خسرو". اين فرش در تاريخ بنام گرانبها ترين فرش بوده است. فرشهايی که در موقع سلطنت خسرو اول که در سال (531 - 579) بود بصورت 90 فوت مربع بافته ميشد، که مورخان عرب اينگونه توصيف کرده اند: گوشه های آن تختی باشکوه از گلهای آبی، قرمز، سفيد، زرد و سبز است; رنگ زمينه آن کپی از زمين به رنگ طلائی، سنگهائی به شفافيت کريستال که به باطل تصوری از آب است، گياهان با حرير و ميوه ها با رنگ سنگی شکل گرفته اند، ولی متاًسفانه عربها اين فرش گرانبها را به قطعات کوچک بريده و جداگانه فروخته اند.

بعد از دورهً سلطه خلفای عرب، يک نفر از قبايل ترک، بنام سلجوق ايران را فتح کرد. سلطه سلجوقيان (1038 - 1194 ) به لحاظ تاريخ فرش در ايران مهم است. زنان سلجوقی تبحر خاصی در بافتن فرش با گره های ترکی داشتند، در استانهای آذربايجان و همدان که بمدت زيادی تحت نفوذ سلجوقيان بود،از گره های ترکی در اين مدت استفاده می شد.

حمله مغولان (1220 - 1449) اولين حمله وحشيانه به ايران بود، اما بعد از چندی آنان تحت نفوذ ايرانيان قرار گرفتند. شهر تبريز، متعلق به رهبر ايلخانيان، غازان خان (1295 - 1304)، با فرشهای گرانقيمت فرش شده بود. فرمانروای مغولان شاهرخ (1409 - 1446 ) که در بازسازی آنچه از حمله مغولان ويران شده بود به تشويق کردن و دلگرم کردن تمام هنرمندان و صنعتگردان سرزمين و کشور پرداخت. اما قاليبافی در اين دوران به شکلی خيلی ساده که بيشتر نقشهای هندسی داشت تمام می شد.

شايد مهمترين تاريخ در صنعت فرش در ايران مربوط باشد به دوره فرمانروايان صفويه(1499 - 1722 ). براستی و حقيقتا که محکمترين دليل و گواه اين هنر و صنعت به اين دوره برميگردد. تقريبا 1500 اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسيونهای سراسر دنيا موجود است. در ايران در دوره فرمانروائی شاه عباس (1571 - 1629)، تجارت و هنر و صنعت شکوفا شد. شاه عباس به تشويق و دلگرم کردن مردم به تماس و مبادله با اروپا بود و پايتخت خودش را که اصفهان بود به يکی از مجلل ترين و عظيم ترين شهرهای ايران درآورد. او همچنين يک کارگاه بزرگ برای فرش ها درست کرد که هنرمندان در آنجا کار کنند تا بهترين و باشکوه ترين نمونه های فرش را ببافند. بيشترين اين فرشها از ابريشم با رشته های طلا و نقره که تزئين کننده آنها بود بافته شده بودند.

دوره کارگاه های فرش در ايران با هجوم افغانها(1722) به پايان رسيد. افغانها تا زمانی که (1736) سلطه آنها در ايران بود اصفهان را از بين بردند، تا اينکه يک سالار جوان از خراسان، بنام نادر خان شاه ايران شد. در تمام مدت فرمانروائی نادر شاه تمام وقت و نيروی آن صرف جنگيدن با افغانها، ترکها و روسها را گذشت. در اين دوره و تمام دوران ياغی گری و آشفته ايران بعد از مرگ او(1747) هيچ فرشی که ارزشی داشته باشد بافته نشد، و اين رسم و سنت بتنهائی بوسيله افراد چادر نشين و هنرمندان اين صنعت در شهرهای کوچک دنبال ميشد.

در آخرين ربع قرن نوزدهم و در زمان فرمانروايان قاجار اين شغل دوباره پا گرفت. صنعت فرش با فرستادن آن به اروپا از تبريز به استانبول دوباره رونق گرفت. در اواخر قرن نوزدهم ميلادی بعضی از شرکتهای اروپائی و آمريکايی به ايران آمدند و اين هنر و صنعت را به بازارهای کشور خودشان فرستادند.

امروزه، بافتن فرش به گسترده ترين هنر دستی در ايران مبدل شده است، و همينطور در خارج از کشور هم بخوبی شناخته شده است. فرشهای ايرانی امروز از شهرت و اعتبار خاصی که به خاطر رنگ و تنوع و الگوهای گوناگونشان، برخوردار است.

 

تاريخ رنگرزی

پشم و مو و هر الياف دامي از همان آغاز در ريسندگي و بافندگي جاي خاصي يافت . در مناطقي نظير مصر و بين النهرين به دليل هواي گرم و رطوبي، كتان و پنبه كاربرد بيشتري داشت و قطعاتي از بافته هاي اين الياف در مقاير مربوط به امرا و شاهزادگان سلسله هاي حكومتي مصر ديده مي شود كه قدمت آنها بعضاً به 6000-7000 سال پيش مي رسيد . برخي از يافته هاي به دست آمده از مصر سپس آناتولي و بين النهرين كه قدمت آنها به عصر نوسنگي ، از هزاره ششم قبل از ميلاد، مي رسد.

پارچه هايي است كه بافت ساده با نخ هاي ظريف ريسيده شده بعضاً رنگ شده دارد و رنگ هاي به كار رفته عموماً رنگ هاي گياهي است .

در برخي از نقاط اطراف درياي مديترانه كه احتمالاً مسكوني بوده آثاري از تور، طناب، نمد ونخ هاي تابيده پرزدار عمدتاً كتاني با رنگ آبي رنگ شده يافت شده است . قطعه اي از پارچه اي ضخيم مربوط به هزاره دوم قبل از ميلاد در دست است كه احتمالاً متعلق به چادري مقدس(معبد) بوده و زردرنگ  است . در منطقه اي كه اين پارچه يافت شده(در سواحل مصر) مقاديري پارچه كتاني و بافته هاي ديگر به دست آمده است كه نشان از تجاري بودن منطقه دارد.

همان طور كه گفته شد وجود چرخه هاي ريسندگي در منطقه ايلام ، در غرب ايران متعلق به هزاره پنجم قبل از ميلاد از وجود بافندگي و برخي توليدات به آن خبر مي دهد با فترتي در حدود دو هزار سال قبل در اين منطقه پديد آمد. آثار نساجي و بافت پارچه را در مناطق زير نفوذ سومري ها و آشوري ها و به خصوص بافت پارچه هاي رنگين را در بابل مي توان پي گرفت . كشف ميله اي مسي كه نوعي ابزار ريسندگي است در تپه حصار دامغان .از تداوم ريسندگي و بافندگي در ايران در هزاره دوم پيش از ميلاد خبر مي دهد با تجديد حيات فرهنگ اقوام قومي ايراني و افزايش اقتدار مادها و اينكه آنان اقوامي گله دار و دامدار بوده اند مي توان استفاده از پشم و الياف دامي را درآن دوره به خوبي توجيه كرد .اسناد و مدارك بعدي حاكي از آن است كه امرا و حكام ماد به موازات كسب اقتدار و افزايش تجملات و شكوه دربارهاي خويش استفاده از لباس ها  پارچه هاي گران بها و زينتي را نيز افزايش دادند به شكل  تزئينات لباس هاي دربار ماد چه در همان زمان و چه در حكومت هاي بعدي از جمله پارسها توجه و ازآنها تقليد مي شده است.

امپراطوري گسترده و قدرتمند هخامنشي نه تنها خود از صنايع و توليدات دنياي زير سلطه اش در تجملات وتزيينات دربار و پايتخت خويش استفاده مي كرد بلكه با حمايت از حرفه ها و صنايع به توليد بسياري از كالاها و به خصوص انواع پارچه نيزمي پرداخت پارچه هايارغواني كه امرا و سرداران هخامنشي استفاده مي كردند به احتمال زياد با رنگ ارغواني مشهور به دست آمده از صدف هاي دريايي رنگ مي شد و شهرت جهاني داشت .

فرش پازيريك كه در حدود سالهاي 1945 ميلادي، پرفسور رودنكو روسي در گور يكي  امراي سكايي در دره آلتايي در مرز مغولستان  سيبري كشف كرد به گواهي غالب باستان شناسان فرشي است كه به دليل شباهت مطلق نقوش آن با طرح هاي رايج عصر هخامنشي ايراني است و به احتمال زياد اين فرش درپاريس ويا نواحي زير سلطه فرهنگي ، سياسي ايران بافته شده است .

وجود اين فرش كه فرشي كارگاهي است و طراحي شده با بافت و ساختاري دقيق است نه فقط بر وجود صنعت گسترده فرش بافي بلكه بر وجود صنايع پيشرفته نساجي گواهي مي دهد. رنگ هاي به كار رفته در اين فرش كه در نهايت زيبايي و هم آهنگي است از وجود مراكز رنگرزي كه درآنها از رنگ هاي گياهي و يا رنگ هاي رايج زمانه از جمله صدف هاي ارغوان و غيره استفاده مي شد، خبر مي دهد.

بعداز سقوط حكومت هخامنشي به دست اسكندر وي بسيارسعي كرد كه فرهنگ يوناني از جمله پوشاك و شيوه زندگي يوناني را در ايران گسترش دهد. اگرچه معدود مجسمه ها و آثار باقيمانده از آن دوران نمودار رواج اين فرهنگ به خصوص لباسهاي پرچين با رنگ هاي ساده و روشن يوناني است ، در كمتر از يك قرن شهرت بافته هاي ساساني به هويت و فرهنگ خاص ايراني مرزهاي عالم را در مي نوردد.

در دوره ساساني ايجاد راههاي كاروان رو، فراواني وسايل حمل و نقل و ايجاد ايستگاه ها و كاروانسراها گسترش توليدات مختلف نظير شيشه سازي و ساخت ابزارفلزي و به خصوص منسوجات پشمي و ابريشمي را به دنبال داشت همچنين تسلط ايران بر راههاي كاروان رو تجاري واردات ابريشم لازم براي نساجي ايران را موجب شد.

از سوي ديگر نظير امپراطورهاي قدرتمند گذشته، استفاده از صنعتگران و هنرمنداني كه از كشورهاي ديگر به اسارت گرفته مي شدند امري عادي و رايج بود با آنكه صنعت نساجي و قالي بافي دوره ساساني در حد شكوفايي  پيشرفت بود از وجود برخي از اين صنعتگران به خصوص بافندگان رومي دررشد و بهبود صنايع نساجي مناطقي نظير شوشتر ياد شده است . علاوه بر توليد فرش ، توليد پارچه هاي ابريشمي و ديباي شوشتر و تافته ها و حريرهاي ابريشمي بخصوص با استفاده ازابريشم هاي وارداتي از چين در مراكز عمده توليد نظير شوشتر و شوش و جندي شاپور و به طور كلي سيستان و خوزستان رواج كامل داشت برخي از پارچه هاي باقيمانده از ذوران ساساني در قبور حكمرانان مصر وبعدها در كليساهاي اروپا در قرون وسطي پيدا شده است .

كشف نمونه هايي از پارچه هاي دوره ساساني كه شاهكارهايي از ذوق و ظرافت وهنر طراحي رنگ رزي به حساب مي آيند ناشي از وجود صنايع پيشرفته رنگرزي و نساجي و بي ترديد بافت فرش است كه افسانه فرش بهارخسرو(بهارستان) اعتبارآن را به اوج مي رساند.

شرح اين فرش افسانه اي درغالب نوشته هاي مربوط به قرون اوليه اسلامي آمده است آنچه درباره اين فرش گفته مي شود علاوه بر اشاره به استفاده ازسنگ ها و جواهرات و تزيينات گران بها و بي مانند استفاده از رنگ هاي زيبايي است كه تمام  فصول را به نحو حيرت انگيزي در مقابل نگاه بيننده قرار مي داده است.

به رغم دوران فترت و انفعال ايرانيان درقرون اوليه اسلامي تداوم توليد پارچه و قالي به خوبي احساس مي شود در كمتر از صد سال بارگاه باشكوه خلفاي تازه به قدرت رسيده به خصوص عباسيان وارث هنر و مهارت و تجربه صنايع شكوفاي دوره ساساني مي شود. جامه هاي رسمي و پرده هاي ابريشمي فاخري كه شهرت بسيار داشتند، فرش هاي عالي جهرم. بافته هاي حرير و پرند اصفهان ، گلابتون مرغوب طبرستان و نيشابور . طلاسان هاي عالي كرمان و ديبا و فرش هاي نخي ابريشمي شوشتر كالاهايي است كه حتي در قرون وسطي نيز به همراه نام ايراني به همه دنيا مي روند . در تمام اين سالها همواره فرشهاي دستباف چه به صورت غنايم و چه به صورت هدايا از سي شهرهاي ايران در دربار خلفا و حكمرانان  عرب حضور دائمي داشت .

تأثيرهنرهاي ايراني نظير معماري و سفال گري و به خصوص پارچه در غال كشورهاي دور و نزديك و در حوزه گسترده حكومت بيزانس در تمام قرون وسطي ديده مي شود. در قرون بعد نيز در دوران آل بويه و سپس سلجوقيان به وجود كارگاه هاي رنگرزي  بافت به صورت كارگاه هاي صنعتي و توليدي در بسياري شهرهاي ايران نظير يزد، كاشان و اصفهان اشاره شده است. در اين كارگاه ها علاوه بر بافندگان، رنگ رزان به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در اين رنگرزها به كار مي گرفته اند. شهرت ايرانيان در رنگ سازي و دريافت ارزش رنگها به خصوص در زمينه هاي مربوط به كتاب سازي و منياتور نيز به مرزي رسيده بود كه با گسترش مكتب هنري برجسته اي نظير مكتب هرات ايرانيان به عنوان استادان رنگ ساخته مي شدند.

كلاويخو در سفرنامه اش از نگار جامه ياد مي كند و مي گويد:همان طور كه از اسم آن پيداست پارچه اي داراي نقش و نگار بود و در تار وپود آن از رشته هاي زر يا نخ هاي رنگين استفاده مي شد . به دست پارچه بافان زبردست بافته مي شد و لطف و زيبايي آن معرف ثروت سلاطين و فروانوايان وقت بود اين لباسهاي فاخر را تنها سلطان نمي پوشيد بلكه گاه به عنوان خلعت به ديگران اعطا مي شد .كسي كه مأمور صباغي و رنگ پارچه ها و ابزار كار بافندگان و حقوق آنان بود خدايگان طراز خوانده مي شد.

دربارة زيبايي و ظرافت نقاشي ها و مينياتورهاي مكتب هرات كه بعدها به تبريز و سپس اصفهان منتقل شد، بسيار گفته شده است طراحان و نقاشان اين هنرها طرح ها و نقوش درخور تحسين منياتور را به شیراز منتقل كردند و با وجود دقت و ظرافت و مهارتي كه در اين طرح ها به كاررفته است نمي توان آنها را بدون توجه به رنگ هاي انتخابي برايشان كه نتيجه و شاهكار تلاش و زحمت هنمرندان گمنام رنگرز است در نظر گرفت . رنگ هاي درخشان و بي بديل منياتورها عمدتاً حاصل رنگهاي معدني شناخته شده از تركيبات و سنگ هاي معدني رنگيني نظير كرم و اخرا و لاجورد و غير بودكه همراه باطلا براي تذهيب  تشعير منياتورها به كار مي رفت اما رنگ هاي فرش با استفاده از گياهان و طبيعي  به كمك مهارت استادكاران رنگرز به حد و دامنه اي رسيد كه به تدريج ديگر هنرها و صنايع دستي را ر سايه قرارداد روناس و نيل و اسپرك و پوست گردو  پوست انارو زعفران وساير رنگهاي گياهي كه ازصدها سال پيش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ايراني جلوه اي يافت كه در هيچ كجاي ديگر جهان تقليد شدني نبود.

به دلايل بسيار روشن كه مهمترين آن نا امني شغلي و اجتماعي بود صنعتگران از جمله رنگرزان سعي در مخفي نمودن رموز كارخويش داشتند شايد به همين دليل است كه ما امروز اشارات اندكي از روش كارشان و از آن كمتر نام وارزش كار آنان در دست داريم .

 دانشمند انگليسي هلكوت كه در قرن شانزدهم مي زيست به يكي از بازگانان هم ميهن خود مي گويد: در ايران فرشهايي از پشم زبر كه در دو طرف داراي ريشه هاي نخي است خواهي ديد . اين فرشها بهترين انواع فرش عالم  رنگ هاي آنها بهترين و زيباترين رنگهاست . تو بايد به اين كشورها بروي و به انواع وسايل بايد متوسل شوي تا بتواني از مردم آنجا طرزرنگ كردن(خامه) قالي را ياد بگيري . زيرا اينها به طوري رنگ شده كه باران و سركه و شراب در رنگشان تأثير نمي كند چون تو اين علم را از آنها آموختي به اسرار آن دست خواهي يافت و خواهي توانست در رنگ كردن فرش آن را به كار بري و به تداوم آن اطمينان داشته باشي زيرا  رنگي كه در رشته هاي زبر ثابت باشد قطعاً در رشته هاي باريك منسوجات ثابت تر است البته بايد از رنگ هاي مايع و وسايل رنگرزي و بهاي آنها آگاه شوي.

شاردن نيز در سفرنامه خود با تحسين و ستايش از توليدات نساجي و مخمل و حرير كاشان مي گويد: صنعت رنگرزي در ايران بيشتر از اروپا توسعه و ترقي يافته است چون رنگهاي اين كشور داراي روشني و جرم نسبي بيشتر است و چندان زود زايل نمي شود ولي افتخار اين فن بيشتر از هنر صنعتي ايارانيان . منوط به خصوصيات هوا و اقليم آن كشور است زيرا محيط خشك و صاف  اين سرزمين موجب درخشش مخصوص رنگهاست  و همين طور عناصري در رنگ آميزي و رنگرزي به كار مي برند گل يا خاك سرخ و روناس( اپوپوناكس) است و اين دو عنصر در ايران فراوان اند بقم قرمز كه از اروپا داده مي شود و بقم ژاپن و نيل هندي كه از هندوستان مي آيد رنگرزان علاوه بر مواد مزبر از نباتات نيز استفاده مي كنند رستني هاي بسيار و نباتات طبي متعددد  خود كشور صمغات و پوست هاي درختان ميوه مانند گردو انار و عصاره ليمو و لاجورد كه كلمه آزور را ما از آن ساخته ايم از سرزمين همسايه ايران ازبكستان وارد مي شود ولي كشور ايران مخزن عمومي آن است.

بعد از دوران صفويه بر اثر حوادث تاريخي و دردهایي كه بر ايران مي گذرد سقوط عمومي در صنايع و توليدات ايران شاهديم در عصر قاجار اين سقوط به نفع واردات كالاها و توليدات خارجي افزايش مي يابد با اين وصف اسناد تجاري در دست است نشان مي دهد كه حتي دوران قاجار صادرات ايران در بعضي از اقلام داراي ارزش بوده و بر واردات پيشي داشته است بهترين نمونه را در رشد  شكوفايي و گسترش صارات فرش در اواخر دوره قاجار مي توان ديد به رغم آسيب جديي كه به بسياري از صنايع و توليدات بومي و سنتي وارد شد فرش دستباف رشد چشمگيري يافت در اينباره تجار خارجي دخالت و نظارت مستقيم داشتند حاصل اين امر اگر چه به نفع فرش ايران بود ولي به دليل تأثير و نفوذ بازارهاي خارجي آسيب هاييي بر فرش ايران وارد آمد كه دلايل آن را قبل از هرچيز در نفوذ توليدات صنعتي از جمله رنگهاي سنتزي مي توان يافت.

رنگرزان محلي دركارگاههاي رنگرزي از رنگهاي طبيعي است استفاده مي كردند و آنها را تبديل به خامه های رنگين و زيبايي مي كردند كه نقوش فرش را تجسم مي بخشيد در دوره صفويه فرش بافي رسمي(كارگاهي) براي بافت فرشهاي بزرگ پارچه رشد يافت كه خواست دربار و يا براي هديه به كشورهاي خارجي بود.

در تمام ااين احوال و بعدها نيز در دوران رشد مشاركت شركتهاي خارجي در توليد فرش ايران وجود رنگ هاي گياهي و طبيعي و استفاده از رنگرزان ماهر و كارگهاي رنگرزي محلي امري جدايي ناپذير از بافت پارچه و فرش بوده است.

با گسترش كار اين شركتها و نياز بيشتر به شم رنگ شده به تدريج رنگهاي شيميايي كه چندان زماني از توليد آنها نمي گذشت به كارگاههاي رنگرزي راه يافت در گزارشي مربوط به سال 1894 با تحسين از كار شركت هاي خارجي و رؤساي شركت زيگلر كه از توليدكنندگان بزرگ آن سالها در اراك بودند آمده است : آنها در اين تأسيسات داراي خامه هاي مسكوني براي كاركنان و مأمورينشان و انبارها و بالاتراز همه صباغ خانه بودند و آنها مي خواستند مرغبوترين رنگ را به دست آورند.... آنها كهكشاني ازرنگ تلانبار كرده بودند

 در ادامه همين گزارش درباره چندين شركت ديگر در همين زمان با تأسف مي گويد: آنها به خاطر يك امساك بي اهميت در رنگرزي از رنگهاي جوهري استفاده مي كنند ولي در اثر استفاده از رنگهاي قرمز و سبز و آبي كه همه از پشم هاي با رنگ جوهري است ........ جاي تعجب است كه ايرانيان كه توليدات كارگاههاي قالي بافي نسل هاي سابق كشور خود را مي شناسند و به آن مباهات مي كنند يك چنيني ناهم آهنگي را در قالي هاي مورد مسامحه قرار داده ..... شاهد ورود رنگهاي جوهري را به ايران قدغن كرد ولي هنوز وارد مي شود....... به من گفتند كه اين جوهر بيشتر ازآلمان وارد مي شود و در جعبه هاي قند از بغداد و در حلبي هاي نفت از قفقاز به صورت قاچاق وارد ايران مي شود.

اين واقعيت تلخ كه بعدها با نام رنگهاي انيليني حضور آشكاري در فرشهاي ايران پيدا كرد چندين بار مورد اعتراض و ممانعت مسئولان وقت قرار گرفت از جمله تشكيل كميسيوني در سالهاي اوايل بعد از انقلاب مشروطه بود كه بازرگانان را از صدور فرش هاي رنگ شده با انيلين مانع مي شد و متأسفانه به علت مقاومت و اعتراض و ناآگاهي برخي از تجار اين مسئله پي گرفته نشد.

درتحولاتي كه طي صد سال اخير در فرش ايران پيش آمده است  تاريخ آن دركتاب هاي ديگر به تفصيل بيان شده همواره بر اين اصل تأكيد شده است كه تصور از فرش خوب و با ارزش ايراني بدون نقش و رنگ هاي اصيل آن غيرممكن است هر دو اين عناصر ارزش ماهيتي و هويتي در فرش ايران داشته اند و بي هيچ ترديدي تغيير رنگهاي اصيل و كهن ايراني در فرش ، زياني كمتر از تغيير بي دليل نقشهاي بومي و اصیل ايراني ندارد اين مطلبي است كه در اين كتاب بدان پرداخته خواهدشد.


تاريخچه فرش ايران

تهيه كننده: ميلاد حسيني ابريشمي

آذر 84

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 18:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاريخچه شهركاشان

بازديد: 255

 

كاشان

 

تاريخچه شهركاشان

نام شهر كاشان در مآخذ اسلامي، ”قاشان“ يا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهاي بسيار قديمي ايران است. به استناد تحقيقات باستان شناسان در تپه هاي سيلك واقع در 4 كيلومتري غرب كاشان، اين ناحيه يكي از نخستين مراكز تمدن و محل سكونت بشر ماقبل تاريخ شناخته شده است. كاشان در زمان ساسانيان منطقه اي آباد بوده است. اين شهر در دوره اسلامي نيز يكي از شهرهاي مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافي دانان اسلامي، نام قديم كاشان ”چهل حصاران“‌ نيز بوده است. در سال 442 هـ . ق طغرل اول سلجوقي برشهرهاي بزرگ جبال عجم استيلا يافت. در سال 532 هـ .ق ملك سلجوق بن محمد بن ملكشاه با سپاهيان خود به كاشان حمله برد و خرابي هاي زيادي به بار آورد. درسال 594 هـ .ق يكي ديگر از سرداران سلطان تكش خوارزمشاه به نام مياجق كه حاكم ري بود اينتاج را كشت و براي دست اندازي به فرمانروايي او به كاشان حمله برد وشهر را محاصره كرد، بعد ازمدتي كه نتيجه اي حاصل نشد با مردم كاشان صلح كرد ولي سپاهيانش به روستاهاي اطراف كاشان خسارت زياد وارد كردند. بعد از درگذشت تكش، به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (596 618 هـ .ق) فرزندش ركن الدين به حكومت ري، قم، و كاشان منصوب گرديد. درسال 621 هـ .ق در هنگام تاخت و تاز سپاهيان هلاكوخان درحدود كاشان، خواجه نصيرالدين طوسي كه از ملتزمين ركاب خان مغول بود، به احترام وجود بابا افضل الدين مرقي كاشاني سپاهيان را از كشت و كشتار مردم كاشان بازداشت و درسال (663- 680 هـ .ق ) خواجه بهاء الدين محمد به حكومت اصفهان و كاشان منصوب شد. در سال 674 هـ .ق هندوشاه نخجواني حاكم كاشان بود و درسال 757 و 768 اين شهر جزو قلمرو آل مظفر بوده است. كاشان به كرات بر اثر زلزله ويران شده است. ازجمله در سال 1192 هـ .ق در دوره سلطنت كريم خان زند بر اثر زلزله خسارت بسيار ديد. آخرين بار درسال 1260 هـ .ق زلزله سختي كاشان را لرزاند و باعث ويراني روستاها و قصبات اطراف آن شد. شهر كاشان معماري ويژه بومي جالب توجهي دارد و آثار بناهاي تاريخي ومذهبي فراواني در آن به جا مانده است.

 

مراکز تاريخي و باستاني

خانه بروجردي ها

اين خانه در ضلع غربي كوچه امير احمد خيابان علوي شهر كاشان و در نزديكي حمامي به همين نام، قرار دارد. ساختمان خانه بروجردي ها بر اساس اطلاعات كتيبه هاي آن، در سالهاي 1292 تا 1310 هجري قمري ساخته شده است. عرصه اين خانه در سال 1353 شمسي به تملك سازمان ميراث فرهنگي درآمد، ولي اعياني آن كه در شرق و شمال شرقي خانه واقع شده، هنوز در مالكيت خصوصي باقي مانده است. اين خانه را حاج سيد جعفر نطنزي كه از بروجرد مال التجاره وارد كاشان مي كرد، براي فرار از پرداخت خمس و زكات ساخته است.

 

آرامگاه سهراب سپهري

سهراب سپهري شاعر، عارف مشرب و طبيعت گراي معاصر است كه درسال 1307 هـ .ش در كاشان متولد شد و درسال 1359 هـ .ش دار فاني را وداع گفت؛ و درروستاي مشهد اردهال كاشان به خاك سپرده شد. سپهري شاعري است داراي شيوه اي خاص، و اين خود امتيازي در خور توجه است. در شعر سپهري نوعي رمانتيسم زلال وشفاف انعكاس دارد. دل آزردگي او از محيط را نيز مي توان در اشعارش ديد.

 

آرامگاه بابا افضل كاشاني

آرامگاه افضل الدين محمد بن حسن كاشاني، فيلسوف و شاعر معروف متوفاي 707 هـ .ق در قريه مرق، در 30 كيلومتري جنوب غربي كاشان واقع شده است. آرامگاه بابا افضل به شماره 373 , درفهرست آثار تاريخي ايران به ثبت رسيده است.

 

آرامگاه محتشم كاشاني

كمال الدين سيد علي بن خواجه مير احمد كاشاني، ملقب به شمس الشعراي كاشاني و متخلص به محتشم، از شاعران اوايل عهد صفوي است. وفات وي در سال 996 هـ .ق روي داده است. وي بيشتر به سرودن مدايح، مراثي اهل بيت مي پرداخت و تركيب بند معروف شهداي كربلا از اوست. آرامگاه وي در يكي از محلات مركزي شهر كاشان موسوم به كوي محتشم واقع شده است.

 

آرامگاه فيض كاشاني

آرامگاه ملا محمد حسن فيض كاشاني در سمت غربي شهر كاشان و حوالي دروازه فين، مجاور قبرستان بزرگ و عمومي شهر واقع شده است. قبر فيض تا اواخر قرن گذشته برحسب وصيت او فاقد هرگونه بنايي بود. بناي فعلي آرامگاه، از آثار فرهاد ميرزا معتمدالدوله، فرزند عباس ميرزا نايب السلطنه است. تاريخ وفات فيض كاشاني در سال 1091 هـ .ق و در سن 84 سالگي وي بوده است.

 

مدرسه آقا بزرگ كاشان

مدرسه آقا بزرگ كاشان مانند ديگر بناهاي اقليم گرم و خشك ايران، چهار ايواني است. صرف نظر از ساختمانهاي نوساز كاشان، گنبد عظيم و دومناره كاشي كاري شده مدرسه آقا بزرگ، درحال حاضر نيز از بلندترين بناهاي تاريخي شهر است.

 

باغ  و كاخ تاريخي فين

يكي از بناهاي مجلل و با ارزش تاريخي استان اصفهان، باغ فين كاشان است كه در 6 كيلومتري جنوب كاشان و در مجاورت روستاي فين قرار دارد. بناي باقي مانده كنوني باغ در دوران صفوي بر روي بناهايي كه از عهد آل بويه ساخته شده است كه از لحاظ باغ آرايي و آب رساني اهميت ويژه اي دارد. اين باغ به علت قتل اميركبير درحمام كوچك آن كه در سال 1268 هـ .ق اتفاق افتاد، معروف شده است. اين باغ نمونه اي از كاخ هاي دوران صفوي است كه در دوره هاي زنديه و قاجاريه، ‌الحاقاتي بدان افزوده شده است.

 

بناهاي تاريخي اين باغ عبارتند از: سردر ورودي، برج و بارو، شترگلوي صفوي وسط باغ شترگلوي فتحعلي شاه، اتاق شاه نشين جنوب شرقي باغ، ‌موزه غرب باغ، حمام هاي كوچك و بزرگ و كتابخانه شرق باغ. دراين باغ به ترتيب  شاه صفي، شاه سليمان، شاه طهماسب، شاه عباس، كريم خان زند و فتحعلي شاه بناهايي را مرمت يا اضافه نموده اند. باغ فين در دوران صفوي و قاجار از رونق زيادي برخوردار بود؛ ولي با آغاز انقلاب مشروطيت وهمزمان با كاهش امنيت اين منطقه, تمامي در و پيكر و اشياء داخل آن به غارت رفت و روبه ويراني نهاد.

 

روستاي ابيانه

يكي از آبادي هاي معروف و خوش آب وهواي استان است كه در دامنه شمال غربي كوه كركس در 28 كيلومتري شهر نطنز قرار گرفته است . ساختار اجتماعي و معماري اين روستا , به ويژه علاقه شديد مردم آن به حفظ آداب و رسوم و سنن قديمي بسيار جالب توجه است . ساختمانها , ابنية تاريخي و لباس اهالي همچنان بومي و بسيار ديدني است .

 

تپه هاي سيلك

در سه كيلومتري جنوب غربي كاشان (تپه هاي سيلك) درحدود 4500 سال قبل از ميلاد اقوامي با تمدن جالب توجهي مي زيسته اند؛ كه وسايل كار آنها را بيشتر سنگ و استخوان تشكيل مي داده است. ظاهراً در 5500 سال پيش، اين اقوام بر اثر ارتباط با مدنيت شوش، نگارش خط را فراگرفته اند و لوحه هاي گلي فراواني با قديمي ترين نوع اين خط، در سيلك به يادگار گذاشته اند. تمدن اقوام تپه هاي سيلك در 2500 سال پيش، مغلوب تمدن آريايي گرديد كه آثار آنها در طبقات مختلف حفاري از قبيل ظروف لوله دار بلند با نقش اسب، خورشيد، اسلحه آهني، شمشير و نيزه هاي بلند كشف شده است.

 

حمام عبدالرزاق خان

يكي از حمام هاي تاريخي كاشان حمام مشهور خان است. اين حمام كه درمجموعه بازار كاشان قرار دارد و صحن هاي وسيع و خزينه هاي متعدد گرم و سرد و استخر بزرگ دارد، با سنگ مرمر سفيد و كاشي الوان تزئين شده است. بعضي از عناصر داخلي آن به مرور زمان و كم توجهي در حال تخريب است. اين گرمابه با سردر كاشي كاري و جلوخان زيباي خود از اهميت و ارزش تاريخي خاصي برخوردار است.

 

حمام مجموعه اردهال

يكي از قسمتهاي مجموعه بناهاي اردهال، واقع در 42 كيلومتري غرب كاشان، حمام آن است كه ساخت آن به دوران صفوي مربوط است. اين حمام كه به درب زيارت معروف است، علاوه بر سربينه و خزينه، از نظر تزئينات كاشي كاري از اره ها و همچنين نحوه آب رساني جالب توجه است.

 

كاروان سراي سن سن كاشان

اين كاروان سرا در قريه سن سن در 40 كيلومتري جاده كاروانروي قم ـ كاشان بين دو روستاي آب شيرين و مشكلان واقع شده است. دالان و ورودي كه مشتمل بر سه دهانه تاق و چشمه است، از طرفين به اصطبل ها راه دارد. فضاي داخلي در هر چهار طرف، اتاقهايي دارد كه تعدار آنها در هر جبهه 6 اتاق است.

 

كاروان سراي مرنجاب

يكي از كاروان سراهاي معتبر دوران صفوي (شاه عباسي )، كاروان سراي مرنجاب در 70 كيلومتري شرق كاشان است كه به منظور استفاده كاروان هاي راه سياه كوه و جاده كوير نمك شاه عباسي احداث گرديده است. اين كاروان سرا در ميان كوير با گچ و آجر و دركمال استحكام ساخته شده و داراي اتاق ها و اصطبل هاي متعدد و 6 برج است.

 

جاذبه هاي طبيعي

آب سرخ فريزهند

چشمه فريزهند به فاصله 78 كيلومتري جنوب كاشان قراردارد. اطراف چشمه را رسوبات حاصله از جريان آب فراگرفته است. آب اين چشمه از دسته آب هاي بي كربناته مخلوط همراه باگاز است و درمان بيماري هاي دستگاه گوارش، كبد و مجاري صفراوي، معده و روده اي بيماريهاي تغذيه مؤثر است. به سبب وجود املاح آهن درتركيبات آن، در ازدياد تعداد گلبولهاي قرمز و مقدار هموگلوبين خون ودر نتيجه، در درمان انواع كم خوني مؤثر است.

 

غار نياسر كاشان

اين غار از عجايب و نوادر آثارباستاني است. درحدود 1800 تا 2000 سال قبل در دل كوه كركس و برفراز تپه هاي آهكي مشرف بر نياسر كاشان و احتمالاً با مقاصد آييني و مذهبي به صورت تونل سنگي پرپيچ و خم با ابزارهاي ابتدايي كنده شده است. غار نياسر كاشان شامل مجموعه زيرزميني و پيچيده اي است كه از راهروهاي تنگ و طولاني و اتاق ها و چاه هاي متعددي تشكيل شده و دسترسي به اعماق آنها بدون بهره گيري از وسايل پيشرفته امروزي ممكن نيست. اين غار كه به ”سوراخ رئيس“ يا ”غار ويس“ شهرت دارد قرن ها نامكشوف ماند و در هيچ يك از متون تاريخي و آثار تحقيقي قرون اخير و رغم ذكر ساير بناهاي تاريخي منطقه نظير آتشكده نياسر (بنا شده توسط اردشير بابكان مؤسس سلسله ساسانيان ) مورد اشاره قرار نگرفته است. از شگفتي هاي اين غار انسان ساخت بودن آن است. كمبود هوا در هيچ نقطه اي از آن احساس نمي شود و حتي در عميق ترين نقاط آن عمل تهويه به طور طبيعي انجام مي گيرد. يكي او فرضيات درمورد منشاء تاريخي اين غار بيانگر اين است كه درساخت آتشكده نياسر از سنگ هاي تراشيده شده حاصل از كندن غار استفاده شده است. احتمالاً زمان حفر غار پيش از احداث آتشكده بوده است.

 

 

اماکن زيارتي و مذهبي

مسجد ميرعماد

اين مسجد قديمي از بناهاي مهم تاريخ كاشان است كه در جنوب بازار مس فروشان و درمقابل ميدان بازار واقع شده است و به همين جهت، ‌به مسجد ميدان نيز معروف است. بناي اين اثر تاريخي در زمان سلطنت سلطان جهان شاه قراقويونلو(841- 874 هـ.ق) احداث شده است. بر طبق نوشته كتيبه سردرمسجد، باني آن خواجه  امير عمادالدين شيرواني درسال 868 هـ .ق بوده است.

 

امام زاده حبيب بن موسي

اين بقعه در كوي پشت مشهد اردهال كاشان واقع شده است و از زيارتگاههاي معتبر و قديمي است، كه در زمان شاه عباس اول به علت انتساب اين امامزاده به دودمان صفويه، مورد توجه بسيار قرار گرفته است. گفته مي شود كه نسب اين امامزاده به يكي از اولاد حضرت امام محمد باقر (ع) و يا به يكي از اولاد حضرت امام موسي بن جعفر (ع) مي رسد. اين بقعه در نيمه دوم قرن هفتم هجري قمري ساخته شده و اتاق مقبره آن حاوي تابوت و قبر امامزاده است.

 

امامزاده شاهزاده عيسي و يحيي

اين بنا در نزديكي مسجد ابيانه واقع شده و براساس زيارت نامه آن، مدفن دو امام زاده ـ شاهزاده عيسي و شاهزاده يحيي ـ است. بناي اين امامزاده كه احتمالاً متعلق به قرن ششم هجري قمري است، در اواخر دوران صفويه به وسيله بانويي خيرخواه تعمير شده و سنگ نوشته اي نيز در اين باره بر ديوار ايوان آن كار گذاشته شده است.

 

بقعه ابولؤلؤ ( باباشجاع الدين )

از بقاع مشهور ديگري كه بسيار مورد توجه مردم قرار دارد، مقبره ابولؤلؤ معروف به بابا شجاع الدين، در شرق جاده فين است. اين بقعه، صحن وسرا, رواق و گنبدي مخروطي دارد كه با كاشي هاي فيروزه اي و الوان پوشيده شده است. به گفته برخي از مؤلفين اسلامي ابولؤلؤ فيروز، جوان صنعتگر از مردم فين كاشان بود كه اعراب او را به بردگي به مدينه بردند و چون بر اثر تحمل شكنجه هاي فراوان به جان آمده بود، از راه كينه جويي، عمر خليفه دوم مسلمين را به قتل رساند. تاريخ بناي اوليه گنبد و بارگاه او معلوم نيست؛ ولي بر كاشي هاي قبر تاريخ 777 هـ.ق ديده مي شود كه ضريح ساده چوبي آن را دربر گرفته است.

Farsi.gif (1927 bytes)

 


 

 

موضوع تحقيق :

 

تاريخچه شهر كاشان

 

 

 

 

 

استاد محترم :

جناب آقاي شفاعي

 

 

 

 

 

تهيه كننده :

دانيال ذبيحي

 

 

 

 

 

 

 

زمستان 84

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 18:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاريخچه شهر نشيني

بازديد: 257

 

تاريخچه شهر نشيني 

گسترش شهر نشيني و هجوم  مردم به طرف جوامع شهري در آسيا ، اروپا ، آمريكا ، آمريكاي لاتين و آفريقا گرايش افراد را  به كجروي افزايش داده است . در طول قرون متمادي در تاريخ بشر، تجمع افراد در مكانهاي مختلف به تدريج جوامع شهري را پديد آورده است. جمعيت جوامع شهري با سرعت روز افزون در حال افزايش است به طوري كه امروزه ميليونها نفر را در سراسر گيتي در درون خود جاي  داده است و به نوبه خود ويژگيهايي را پديد آورده است.

1- به پيدايش جامعه توده وار يا گسترده منتهي گرديده است                    

2-  به تفاوتهاي اجتماعي و اختلافات طبقاتي مردم افزوده است

3- برخورد و تضاد ميان هنجارها و نقشهاي اجتماعي افراد به وجود آورده است   

4- به از هم پاشيدگي روابط متقابل شخصي افراد كمك كرده است ( فرجاد 1375 ص 187 تا ص 190 )

 
رابطه شهرنشيني با انحرافات اجتماعي

نويسندگان يونان و روم قديم در نوشته هاي خود از غير اخلاقي بودن و فساد شهرها سخن گفته و صداقت روستا نشينان را ستايش كرده اند.

ميزان ارتكاب جنايت ، مصرف غير قانوني مواد مخدر ، افراط در مصرف مشروبات الكلي و الكسيم ،  همچنين بي نظمي هايي در رفتار اصولا در شهر بيشتر از حوزه هاي روستايي است. چنانچه از انجام تحقيقات جنايي در آمريكا ، فرانسه ، بلژيك و ساير كشورهاي اروپايي بر مي آيد درصد ارتكاب جنايات به طور رسمي و شناخته شده در حوزه هاي روستايي در مقايسه با شهرها بسيار پايين است . تحقيقات جنايي وسيعي كه در ژاپن صورت گرفته نشان داده است كه درصد جنايات در حوزه هاي شهري بيش از حوزه هاي روستايي بوده است و ميزان جنايت در شهرهاي بزرگ نسبت به شهرهاي كوچك در حال افزايش است. كليه جوامع در حال توسعه و پيشرفت با اين واقعيت مواجه اند كه صنعتي شدن جامعه و تجمع افراد در شهرها كه ناشي از هجوم جمعيت روستايي به شهرهاست ، به افزايش سريع و هر چند بيشتر جنايت كمك كرده است. در جوامع توسعه نيافته جنايات اغلب در شهرها به ويژه شهرهاي بزرگ اتفاق مي افتد. در اينجا تذكر اين نكته ضروري است كه در روستا ارتكاب برخي از جنايات پوشيده و ناشناخته باقي مي ماند و در آمارهاي رسمي ذكري از آن به ميان نمي آيد اگر چه امكانات بيشتري براي ارتكاب به جنايات در شهرها وجود دارد. فقط تا حدودي اختلافاتي را كه در نسبت ارتـكاب جنـايات در شـهرها و روستاها وجود دارد در بر مي گيرد. مدرك كافي در دست نيست تا بتوان ثابت كرد و به طـور قاطع گفـت كه معـمولاً شـهـرها كـجروان را بيـش تر از روسـتاها به خـود جلـب و جذب مي نمايد. ( فرجاد 1375 ص 195 تا ص 196 )

 

 ستيزه هاي اجتماعي و هنجارها

        يكي از مشخصات اصلي شهرگرايي تضاد منافع افرادي است كه با سوابق مختلف در جوار هم به طور اجتماعي زندگي مي كنند. افراد اجتماعات شهري در گروههاي مختلف سني ، نژادي و شغلي به سر مي برند و داراي سوابق اخلاقي ، ارزشها و گرايشها و منافع مختلفي هستند. اختلافات طبقاتي در جوامع شهري به وضوح به چشم مي خورد. شيوه توزيع و قدرت يكسان نيست و هر يك از طبقات اجتماعي ساخت ويژه اي دارند. شهرهاي بزرگ مجموعه شهرهايي است كه در دل شهرهاي ديگر است. اين خرده شهرهـا هر يـك خرده فرهنگ ها ، گرايشهاي ديني ، مشخصات نژادي ، سنت ها و زبان هاي مختلفي دارند. ستيز هنجارها و نقشها و تفاوت هنجارها و استانداردهاي رفتاري و وضعي را به وجود مي آورد كه تنها يك معيار قابل قبول نيست و انحراف و عدم توجه به معيارها هم به مجازات و تنبيه منجر مي شود. ( فرجاد 1375 ص 204 تا ص 305 )

 

محله هاي شلوغ و پر جمعيت و واكنش هاي اجتماعي  

هيچ كس به مردم محله هاي شلوغ و پر جمعيت با ديد خوشبينانه اي نمي نگرد. بيشتر مردم جهان سرمايه دار به غلط آنان را كثيف و شرور مي دانند و در تقسيم بندي ذهني خود را از آنان مجزا و برتر مي پندارند. در واقع با توجه به لفظ لاتين آن (SIUM )  كه به معني در خواب بودن زندگي ، زندگي را به خواب گذراندن و يا چرت زدن گرفته شده است ، شايد به اين دليل است كه اكثر مردم اينگونه جاها را نقاطي مي دانند ناشناخته، كه در كوچه ها و خيابانهاي جنوب و پايين شهر واقع است . مردم آن را كساني تشكيل مي دهند كه ساكت در خوابند. امروزه گرايشهاي عاطفي در مورد محله هاي پرجمعيت بيشتر شده و بازتاب افكار ناخوشايند عمومي نسبت به اين محله هاي شلوغ اينطور شناخته شده اند كه برخي مردمان شرور ، خشن و كثيف و در شرايط بد اقتصادي در آن زندگي مي كنند. بايد دانست كه شرارت در خون اين مردم نيست . به عبارت ديگر آنها افرادي ذاتا شرور متولد نشده اند بلكه شرايط بد آموزشي ، اقتصادي و فقر است كه از افراد اين محله ها مردماني شرور، خطرناك و جاني پرورش داده است . محله شلوغ را به كوچه و خيابان ، ميدان و مكاني اطلاق مي شود كه در يكي از نواحي پرجمعيت يك شهر ( شهر كوچك ) و يا شهر بزرگ شكل گرفته است و در مجموعه اي از اين خيابانها و ميادين و كوچه ها افراد به طور بسيار فشرده در همسايگي يكديگر زندگي مي كنند. از ديدگاه هانتر همانگونه كه در شهرهاي بزرگ افراد فقير و محله هاي فقير نشين وجود دارد در شهرهاي كوچك يا روستاها نيز افرادي وجود دارند كه در شرايط بد اقتصادي به سر مي برند. بنابراين نمي توان فقير و فقر را مربوط به محله هاي پايين در شهرها داشت اما در مناطق روستايي فقر به پايداري واقعيتهاي زندگي سنتي كمك مي كند.

در جوامع پيشرفته شهري جايي كه صنعت به پيشرفته ترين حد ممكـن رسيده است ، همبستگي گروههاي اوليه و سنتي رو به ضعف نهاده است و عدم وجود قدرت ، ويژگيهاي ديگر ، مشخصات و پايگاه اقتصادي و اجتماعي افرادي كه در محـله هـاي شـلوغ در شرايط بد اقتصادي زندگي مي كنند خود به پيچيدگي بيشتر زندگي آنها كمك مي كند. (فرجاد- 1375- ص 216 تا ص 218)

 

گمنام زيستن

يكي ديگر از خصوصيات محلات پرجمعيت ، ايجاد موقعيتهاي ويژه اي است كه براي گمنام زيستن بسيار مناسب است . يعني كساني كه مي خواهند گمنام زندگي كنند و از شهرت كاذب بيزارند بهترين محل براي زندگي آنها اينگونه مناطق است . چون كسي به اينگونه مكان ها توجهي ندارند و محلات پرجمعيت مملو از مطروديني است كه امكان زندگي كردن در مناطق و محلات ديگر براي آنان ميسر نيست.

پاره اي از كج رويهاي اجتماعي كه در محلات پرجمعيت رواج دارد ريشه خارجي داشته و يا به عبارت ديگر از ساير محلات سرچشمه مي گيرند. بسياري از كساني كه در زندگي خصوصي خود شكست خورده و به آرزو و آمال خود دست نمي يافتند به زندگي در محله هاي فقير نشين جوامع بزرگ شهري كه دائم در حال تغيير و كاهش است معهذا اين محلات براي مخفي شدن و گمنام زيستن برخي افراد تحت هر شرايطي بسيار مساعد است با وجود اين بيشتر ساكنان اين محلات را كارگران مهاجر ، معتادين و الكسيتها و يا كساني كه فعاليتهاي غير قانوني مي كنند ، تشكيل مي دهند.

تغيير شيوه زندگي در محلات پرجمعيت فقير نشين

برنامه هايي كه جهت بهبود وضع اين محلات صورت پذيرفته نه تنها كاركرد مثبتي نداشته بلكه مشكلات ناشي از شيوه زندگي خاص اين محلات را افزايش داده است. بسياري از صاحبنظران براي دگرگون ساختن اين محلات مي بايد شرايط زير را ايجاد كنند :

ايجاد نظام پرداخت دستمزد كافي

تخصيص و ايجاد حداقل در آمد لازم براي كليه ساكنين

ايجاد خط مشـي هـاي استخدامي صحيح جهت آموزش و پرورش يا دوباره آموزي نوجوانان و جوانان

ايجاد امنيت اجتماعي كافي و همچنين افزايش پرداختهايي كه دولت براي كمك به ساكنان محلات انجام مي دهد. پاره اي ديگر از صاحبنظران معتقدند اين تغييرات براي محلات كثيف اگر چه لازم است ولي كافي نيست. بايد شيوه زندگي آنان را نيز دگرگون ساخت و در اين راه كليه ساكنان اين محلات نيز با كوششهاي هماهنگ و يكپارچه خود بايد به اين تحول كمك كنند. (فرجاد 1375 ص 269 تا ص 270 )

 

عوامل محيطي جرم

عوامل به وجود آورنده جرم در نقاط مختلف يكسان نيست و مناطق از نظر نوع جرم ، شدت و ضعف ، تعداد و نيز از نظر عوامل اثر بخش با يكديگر متفاوتند . اين تفاوتها و اختلافها را مي توان در شهر ها و روستاها و حتي محله هاي مختلف يك شهر هم مشاهده كرد. بر هر محيطي يك سلسله عوامل مختلفي چون : شرايط جغرافيايي و اقليمي ، وضعيت اقتصادي و اجتماعي ، شرايط و موقعيت خانوادگي ، تربيتي و شغلي و طرز فكر و نگرش خاصي حاكم است كه مسلما هر يك از اينها در حسن رفتار يا بد رفتاري افراد بي اثر نيست. از اين رو محيط اجتماعي تاثير فراواني در ارتكاب جرم دارد.

عوامل محيطي موثر در ازدياد يا تقليل ميزان جرايم را مي توان به شرح زير گروه بندي كرد : (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

 

شهر نشيني و جرم :

دشواريهاي شهر نشيني از نظر آسيب شناسي اجتماعي چه در كشورهاي در حال توسعه و چه در كشورهاي توسعه يافته طبقه بندي خاص خو را دارد. به همان اندازه كه در كشورهاي در حال توسعه مسايلي مانند از هم گسيختگي روابط اجتماعي ، ناسالم بودن فعاليتهاي اقتصادي ، عدم تعادل و توزيع در آمدها ، فقدان امكانات رفاهي براي اكثر مردم و عدم تامين اجتماعي و مخاطرات رواني متعدد دارد در كشورهاي پيشرفته صنعتي هم بر اثر وجود ماشين و تكنولوژي و روابط ناشي از آن ، مسايل خاص خود را به وجود آورده است. شهرنشيني نابهنجار گسترش حاشيه هاي فقر ، اتلاف منابع و انرژي را در پي دارد. ترافيك ، آلودگي هوا ، شهرنشينان را تهديد مي كند . شهرها با تخريب جنگلها و فضاي سبز و شدت گرفتن اختلالات عصبي و آسيبهاي اجتماعي مختلف مواجه اند كه به برخي از آنها اشاره مي شود :

1- در شهرهاي بزرگ به دليل افزايش بي حد جمعيت ، هيجان ، آشفتگي ، نگراني ، ترس و تشويش و اضطراب در بين شهرنشينان رو به فزوني است . به طوري كه اغلب شهروندان به كشمكش و فشارهاي رواني تهديد مي شوند.

2- رشد بي رويه جمعيت در شهرها ، بسياري از شهروندان را با دشواريهايي چون ضعف ، بي حالي ، خواب آلودگي ، نگراني ، عدم تعادل جسمي و رواني مواجه مي كند و بي ميلي نسبت به كار و فعاليت را در آنها فزوني مي بخشد.

3- آمارهاي مربوط به جرايم و بزهكاري در شهرها ، به خصوص شهرهاي بزرگ ، نشانگر فزوني اين پديده ها در دهه هاي اخير است كه به نوبه خود از گسترش شهرنشيني ريشه گرفته است.

4- انحرافات جنسي ، انواع مختلف اعتياد به مواد مخدر ، مصرف مشروبات الكلي و نيز روحيه سودجويي و سوداگري و روابط ناسالم و غلط اقتصادي در شهرها رونق بيشتري دارد.

5- فردگرايي و تكروي در بيشتر فعاليتها به چشم مي خورد ، روابط صميمانه و چهره به چهره در بين شهروندان كمتر است و احساس انزوا شدت بيشتري دارد. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

حاشيه نشيني و جرم :

حاشيه نشيني و زاغه نشيني اصطلاحي است كه به محله هاي مسكوني غير متعارف و متداول شهري اطلاق مي شود.چارلز آبرامز از مفهوم زاغه ها و مناطق زاغه نشين تعبيري به اين شهر ارايه مي دهد:

ساختمان يا بخشي از شهر كه در آن ويراني ، نارسايي عرضه خدمات درماني ، تراكم زاد جمعيت و واحدهاي مسكوني ، فقدان آسايش لازم و خطرات ناشي از عوامل طبيعي نظير سيل ديده مي شود ، مي تواند به عنوان زاغه يا منطـقه زاغـه نشيـن معـرفي گردد . از اين رو مي توان محله هاي فاقد تجهيزات شهري (آب و برق ، مدرسه ، درمانگاه ، نارسايي وسايل حمل و نقل عمومي و مانند آن ) را در رديف مناطق زاغه نشين طبقه بندي كرد.

حاشيه نشيني در شهرهايي كه پذيراي جمعيت اضافـي در بافـت اصـلي خود نيستند رشد مي كند و عده كثيري از مهاجران با سكونت در زاغه هاي اطراف شهرها به كارهاي غير توليدي كشانده مي شوند . بي شك نشانه اساسي اين اشتغال كاذب ، عدم تخصص يا تخصص اندك آنهاست.

زاغه نشينان داراي ويژگيهاي مخصوص به خود هستند كه مي توان رخي از آنها را به شرح زير طبقه بندي كرد:

1- واحدهاي مسكوني رو به ويراني ، فرسوده با تجهزات ناقص يا تقريبا هيچ

2- تسلط فرهنگ فقر و انعكاس آن در رفتارهاي اجتماعي مردم

3- فقر اقتصادي

4-   گوشه گيري مردم از اكثر جريان هاي شهري

5- ايجاد مرزهايي در اطراف محله و جدايي از ساير طبقات شهري

6- عدم توجه و بي اعتنايي سازمانهاي مسئول به احتياجات محله

حاشيه نشيني با جرم رابطه مستقيم و نزديك دارد . تنوع ، تجمل و اختلاف فاحش و چشمگير طبقات اجتماعي ساكن شهرهاي بزرگ ، گراني و سنگيني هزينه هاي جاري زندگي موجب مي شود تا مهاجران غير متخصص كه در آمد آنها كفاف مخارجشان را نمي دهد جهت بر آوردن نيازهاي خود دست به هر كاري ولو غير قانوني بزنند . در چنين مناطقي به لحاظ از بين رفتن ارزشهاي انساني ، كج رويهاي اجتماعي سريعا رشد مي كند. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

مهاجرتهاي بي رويه روستاييان به شهرها

در كشورهاي در حال توسعه مهاجرت روستاييان به جوامع شهري در حقيقت انتقال فقر روستاها به شهرهاست.

افزايش جمعيت ، مهاجرتهاي بي رويه روستاييان را در پي دارد. اين مهاجرتها مسايل و دشواريهاي ي را به بار مي آورد كه به برخي از آنها ذيلا اشاره مي شود :

1- شغلهاي كاذب و فريبندگي و جاذبه هاي كاذب شهرها موجب فزوني مهاجرتهاي بي رويه روستاييان به شهرهاي بزرگ به خصوص شهرهاي مركزي استانها يا مركز كشور مي شود.

2- مهاجران و روستاييان كه بدون برنامه ريزي قبلي به شهرها هجوم مي آورند با بيكاري نامحدود مواجه شده ، ناچار به كارهاي غير قانوني و ضد اجتماعي چون : خريد و فروش مواد مخدر ، واسطه گري و دلالي و امثال آن تن در مي دهند و در نتيـجه موجـب اشاعه اعتياد و توزيع مواد مخدر مي گردند.

3- روستايياني كه به فرهنگ و زندگي ساده خود پشت پا زده ، به نقاط شهري روي مي آورند به خاطر نامتجانس بودن با شيوه زندگي شهري هويت خود را كم و بيش از دست مي دهند و در محيط هاي نا مانوس شهري مرتكب جرم مي شود. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

 

فقر و بيكاري :

 از ديگر عوامل محيطي جرم مي توان فقر ، بيكاري ، بيسـوادي ، نادانـي و شرايـط بد اقتـصادي را نام برد . در بسياري از فرهنگها فقر را به معناي عدم تكـافوي ضروريات زندگي تعـريف كـرده اند . چنين تعريفي به طور كلي دقيق و جامع نيست ، زيرا ضروريات زندگي هر جامعه در طول زمان و مكان ابعاد و اشكال گوناگوني دارد و از جامـعه اي به جامـعه ديگر دگـرگـون مي شود. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 18:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تاريخچه شركت ايران خودرو

بازديد: 339

 

تاريخچه شركت ايران خودرو

شركت ايران خودرو ( سهامي عام ) در سال 1341 با هدف تأسيس و اداره ي كارخانجات به منظور توليد و تهيه ي انواع خودرو ، قطعات مربوط به آنها ، فروش و صدور محصولات و ... توسط  آقايان حاج علي اكبر خيامي ، محمود خيامي ،احمد خيامي ، خانم مرضيه خيامي و خانم زهرا سيدي رشتي در خيابان اكباتان تهران تأسيس شد .

و اينك با گذشت بيش از 35 سال از زمان تأسيس آن همچنان در زمينه ي طراحي و توليد خودروهاي سواري ، اتوبوس و ميني بوس به عنوان بزرگترين توليد كننده ي خودرو در كشور ، در راستاي تأمين نياز هاي جامعه ، ورود به بازارهاي جهاني ، تعميق ساخت داخل كردن قطعات و در نهايت تحقق اهداف عاليه ي نظام جمهوري اسلامي ايران به فعاليت خود ادامه مي دهد .

شركت ايران خودرو بزرگترين شركت خودرو سازي كشور مي باشد كه به طور متوسط 65 تا 70 درصد توليد خودرو داخل كشور را به طور دائم به خود اختصاص داده است . سرمايه ي شركت ايران خودرو در پايان سال مالي 1381 ،2,404,687,500,000 ريال (تقسيم شده به 2,404,687,500 سهم 1000 ريالي ) بوده است . شركت ايران خودرو با توليد 111111 دستگاه خودرو سواري و وانت در سال 1376 ركورد توليد سي ساله ي خود را شكست و علاوه بر آن موفق شد به ميزان قابل توجهي كميت و كيفيت محصولات خود را افزايش دهد.

همچنين در راستاي نظام استاندارد ايزو 9000 ، موفق به دريافت گواهينامه ي ايزو 9001 از مؤسسه ي RWTUV آلمان شد .


سال شمار توليد انواع سواري :

1346) سواري پيكان در مدلهاي دو لوكس ، كار لوكس ، جوانان و تاكسي با حجم موتور 1600 و 1725 و 1800 سي سي .

1369) سواري پژو 405 در مدلهاي GL و GLX با حجم موتور 1580 سي سي 
1374) سواري پژو 405 در دو مدل دنده اي و اتوماتيك با حجم موتور 2000 سي سي
 
1374) سواري پژو 205 مدل
GR با حجم موتور 1360 سي سي 

1376) سواري پژو RD با حجم موتور 1600 سي سي 

1377) سواري استيشن پژو 405 با حجم موتور 2000 سي سي 

1378) پارس با حجم موتور 1800  سي سي  1379) توليد آزمايشي سمند (پروژهX7 ) با حجم موتور 1800 سي سي و سيستم انژكتوري 

1380) پژو 206 باحجم موتور 1400 سي سي 

1380) افتتاح خط توليد سمند با حضور رياست محترم جمهور

 سال شمار توليد انواع خودروهاي كار : 

1342) اتوبوس مرسدس بنز مدل 302 ، مدلهاي ( برون شهري ، درون شهري ، فرمان چپ و شاسي ) ، اتوبوس بنز LP 608 ، اتوبوس بنز مدل OP 1344) ميني بوس كومر (ميني بوس ،وانت و آمبولانس )

1346) ميني بوس مرسدس بنز مدل 319 كه بعد ها به مدل 309 تغيير يافت  در مدلهاي : (استاندارد و سقف بلند )

1349) ميني بوس مرسدس بنز 409 آمبولانس 

1350) ميني بوس بنز 309 (ميني بوس ، وانت و آمبولانس  تك كابين و دو كابين ) 1367) ميني بوس مرسدس بنز مدل 508 ( استاندارد و سقف بلند )

1368) اتوبوس شهري مدل O355

1369) ميني بوس بنز 508 كاروان ، ميني بوس بنز 409 ، ميني بوس بنز M30 ، ميني بوس بنز 508 كاروان ، ميني بوس بنز 409 ، ميني بوس بنز M30
1373) اتوبوس توريستي سقف بلند مدل 400 ، ميني بوس بنز
O508 D
1374) اتوبوس سوپر
C400 ، ميني بوس كاروان 

1375) اتوبوس درون شهري S360

1376) اتوبوس دو طبقه ي نئوپلن ، اتوبوس فرودگاهي نئوپلن ، اتوبوس شهري لاينر نئوپلن ، اتوبوس توريستي سقف بلند مدل 400 توليد انبوه ، ميني بوس هيوندايي مدل E ، ميني بوس هيوندايي مدل M ( ميني بوس و نوع وانت ) ، اتوبوس شهري دو كابين ( طرح آينده )

1377) ميني بوس هيوندايي مدل كروز 


 

پس از توليد خودروي پيكان در ايران به دليل روند رو به رشد جمعيتو تقاضاي واحدهاي كشاورزي و دامپروري و نيز تحولات شهرنشيني در آن سالها ضرورت وجودخودروهايي جهت حمل و نقل كالا بيش از پيش احساس مي گرديد كه در نهايت منجر به توليدخودروي پيكان وانت (فقط در ايران) شد. ضمن اينكه عموما شركتهاي خودروساز پس ازتوليد يكمدل از خودرو به راحتي امكان طرح و توسعه مدلهاي ديگر همان طرح را نيزعملي مي سازند.

بدين معني كه پس از توليد خودروي سواري امكان توليد خودروي استيشن ، وانت ، كوپه ، كبريولت و ... نيز به راحتي ميسر مي گردد. خودروي وانت به دليلمصارف خاص داراي وجه تمايزي در قواي محركه ، فنربندي و اتاق مي باشد كه هم اينكنيزتوليد آن ادامه دارد

پس ازچند تجربه ناموفق درخصوص ساخت اتومبيل هاي فيات ، جدي ترينقدم براي اتومبيل سازي باشروع به كار كارخانه ايران ناسيونال ، ايران خودرو(سهاميعام) ، در 27 مرداد ماه سال 1341 با عرضه اتومبيل پيكان برداشته شدكارخانه ايرانناسيونال براي توليد آخرين مدل اتومبيل هيلمن ، باعنوان پيكان. پيكان جوانان راهاندازي شد.

شركت ايران خودرو در سال 1345 اجازه تأسيس كارخانه ساخت انواعاتومبيل سواري از نوع چهار سيلندر را دريافت كرد و پس از استقرار تأسيسات اتومبيلسازي پيكان با ظرفيت اوليه سالانه 6000 دستگاه اولين اتومبيلها با امتياز ساخت گروهسواري روتس سابق ( كرايسلر فعلي ) به توليد رسيد .

اولين اتومبيلي كه در سال 1346 ساخته شد پيكان بود كه در دو مدلدولوكس و كارلوككس به بازار عرضه ميشد . در اين سال وانت پيكان و تاكسي پيكان هم بهآن اضافه شد ودر سال 1347 و 1348 علاوه بر اين سه نوع پيكان كار هم به بازار عرضهشد و پيكان اتوماتيكنيز در سال 1349 به توليدات افزوده شد . در سال 1350و 1351 ششمدل پيكان توليد مي شد: دولوكس ، وانت ، كار، جوانان ، تاكسي و اتوماتيكپس از تعطيلخطوطتوليدي شركت تالبوت و لغو قرارداد بين آنها براي تأمين قطعات قوايمحركه در سال 1364 استمرار توليد پيكان در داخل كشور در دستور كار قرارگرفت .

پس از تحقيقات و مطالعات گسترده استفاده از نيروي محركه جديد بهجاي نيروي محركه اصلي پيكان مورد تائيد واقع شد . بر اساس قراردادي با شركت فرانسهاين شركت توافق نمود نياز ايران خودرو به شصت هزار دستگاه موتور و سيستم تعليق پژو 504 براي نصب بر روي بدنه پيكان فعلي به مدت شش سال را تامين نمايد.

ساخت داخل كردن قطعات پيكان در سال 1370 با ايجاد واحد خودكفاييايران خودرو آغاز و در سال 1372 در شركت ساپكو متمركز گرديد با تحقق برنامه هاي پيشبيني شده در مورد قطعات اين خودرو و افزايش توان توليد سازندگان قطعه تا حد 120هزار دستگاه در سال هم اكنون حدود 98 درصد از قطعات پيكان 1600 در داخل ساختهميشود.

پس از راه اندازي و بهره گيري از ماشين آلات خريداري شده از شركتتالبوت انگلستان و ساخت قطعات لازم در ايران پيگان1600 پس از مدتي توقف در شهريورماه 1371 دوباره توليد شد.

ايران خودرو بعنوان بزرگترين مجموعه صنعتي خودرو گشور از اوائلسال 73 تصميم به ايجاد مركز تحقيقات با هدف انتقال دانش طراحي و مهندسي خودرو گرفتو در اين راستا پروژه طراحي و ساخت اولين خودرو پيكان ( 1600 سي سي ، 1725 سي سي ، 1800 سي سي ) دولوكس ، كار ، جوانان و تاكسي به توليد رسيده است

شركت ايران خودرو و پژو فرانسه با امضاي قراردادي توافق كردند كهخودروي پژو 206 را به صورت مشترك توليد كنند.

بر اساس اين قرارداد از مهرماه سال 1380 سالانه 120 هزار دستگاهپژو 206 در شركت ايران خودرو به مدت 10 سال توليد خواهد شد و از بدو توليد حدود بيشاز 65% قطعات آن ساخت داخل خواهد بود.

اين قراردادبر اساس موازنه ارزي منعقد گرديده و به هر ميزاني كهايران خودرو قطعات پيش ساخته ( C.K.D.) وارد كند، خودرو توليدي صادر خواهد شد و بهاين ترتيب مي توان گفت كه توليد اين خودرو هيچ گونه هزينه ارزي براي دولت و ايرانخودرو نخواهد داشت.

اين خودرو كه هم اكنون در اروپا عرضه مي شود نسل ششم خودروهايفرانسه است و از تكنولوژي بسيار پيشرفته اي برخوردار است. شروع توليد اين خودرو دركشور فرانسه از سال 1998 مي باشد.

·  گارانتي به ميزان 30000 كيلومتر

تجهيزات موجود و يا قابل نصب به صورت سفارشي

گيربكس معمولي و يا اتوماتيك

فرمان هيدروليكيا معمولي

سيستم كاتاليست موتور جهت جلوگيري از آلودگي هوا (به صورت آبشن)

كيسه هاي هواي ايمني براي راننده و سرنشين

تنظيم صندلي راننده به طور عمودي

سيستم ضد قفل ترمز ABS

داراي سيستم BSI (مغز متفكر الكترونيكي)

تنظيم چراغهاي جلو از داخل اتاق خودرو

شيشه بالابر برقي

كولر و كمربند ايمني براي كليه سرنشينان

شناسايي سوئيچ خودرو به منظور جلوگيري از سرقت

موتور ديزلي (به صورت آبشنال قابل نصب است

تنوع يكي از عوامل موفقيت يك شركت در عرصه رقابت بازار آزاد است .زيرا تنوع توليد مي تواند خريداران با سليقه هاي گوناگون بيشتري را جذب نمايد. ازطرف ديگر تنوع در توليد خود بخود تنوع در قيمت كالا را همراه دارد.

لذا افراد با بنيه مالي گوناگون تري جذب خواهند شد . بعلاوه هرتوليد جديد متضمن تعدادي فعاليت و كار مهندسي است كه تجربه ارزشمندي را براي يكواحد به ارمغان مي آورد.

لذا در سال 1376 مديريت ايران خودرو تصميم گرفت با حداكثر استفادهازامكانات توليدات جاري خود توليد ديگري را در آلبوم توليدات خود جاي دهد كه اينخودرو پژو آر دي نام گرفته است.

پژو آر- دي خودرويي است كه پوسته خارجي ( شكل ظاهري بدنه ) وتقويت پوسته آن مطابق پژو RD مدل D60 و عمده قطعات نيروي محركه آن مطابق پيكان 1600و تزئينات آن عمدتا" مطابق پژو RD مدل D73 است .

اين خودرو كه با نظارت شركت پژو در ايران خودرو ساخته مي شود و باديفرانسيل عقب است ، با استفاده از دو حرف نام لاتين ديفرانسيل عقب ( Rear wheel drive ) دوحرف RD ا نتخاب و در كنار نام پژو قرا ر گرفت وبه اين ترتيب خودرويي بانام پژو RD نام گذاري شد .

در راستاي پاسخگويي به درخواست هاي مشتريان عزيز در رابطه باايجاد تنوع در توليدات سواري كه به بازار عرضه مي گردد بار ديگر اين توفيق نصيبمتخصصين شركت ايران خودرو گرديد كه از تاريخ 5/12/76 طي تلاشي دو ساله محصول جديديبه نام پارس را به بازار عرضه نمايند .

تجهيزات به كار گرفته شده در اين محصول نظير موتور با سيستم سوختپاششي (Injection) ، فرمان تقويت شده ، آينه هاي خارجي با كنترل برقي ، كولر با خنككنندگي مناسب و ... ضمن فراهم نمودن آسايش بيشتر براي راننده و سرنشينان بااستانداردهاي كنترل آلودگي و مصرف روز دنيا مطابقت دارد. اين پروژه (توليد پارس) ،در اسفند ماه 1378 به توليد انبوه رسيد

پس از گذشت سه دهه از توليد پيكان و عدم تنوع در شكل ظاهري و فنيآن نياز مبرم به طراحي و ساخت خودرو جديدي كاملآ متفاوت از نوع فعلي مد نظر قرارگرفت كه مديريت اين شركت را بر آن داشت در جهت پيشبرد اهداف سازندگي كشور و رقابتبا شركتهاي خودروساز خارجي در مركز تحقيقات ايران خودرو با همكاري مهندسين ومتخصصين ايراني نمونه هائي از خودرو ملي را با نام پيكان جديد طراحي و توليدكند.

در توليد اين خودرو مدرنترين سيستم هاي ايمني و رفاهي از جملهكمربند ايمني كليه صندلي ها، قفل مركزي، شيشه بالابر برقي ، كولر، راديو پخش، آئينههاي چپ و راست قابل تنظيم از داخل و پيش بيني و تعبيه گرديده است.

اين خودرو به كمك مشاوران خارجي و ايراني طراحي شده ، موتور آن 1761 (cm3) است و هيچ يك از قطعات فعلي پيكان در آن به كار نرفته و يك خودرو كاملآجديد، مدرن با ايمني بالا و مطلوب، اكسل جلو، قابليت هاي فراوان و بدنه طراحي شدهجديد است.

خودرويي است كه با كيفيتي حتي بهتر از پژو 405 توليد خواهد شد. باطراحي و توليد پيكان جديد ايران ، ايران به صف كشورهاي خودروساز جهان مي پيوندد وميزان توليد آن از 5000 دستگاه در سال آغاز شده و به تدريج افزايش خواهد يافت، بهطوري كه در مدت 5 سال از مرز 200 هزار دستگاه در سال خواهد گذشت.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 18:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس