دانش آموزی - 692

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تاريخچه تربيت معلم در آموزش و پرورش

بازديد: 995

 

تاريخچه تربيت معلم در آموزش و پرورش

توجه به آداب معلمي از ديرباز در فرهنگ اسلامي و ايراني ما جايگاه خاصي داشته است . ليكن تا آغاز حكومت مشروطه در ايران ، دولت مركزي براي تأسيس مدرسه و تربيت معلم هيچگونه مسئوليتي براي خود قائل نبوده و هر مدرسه متولي مخصوص داشت كه از محل درآمد موقوفات مدرسه ، امور مختلف مدرسه را اداره مي‌نمود . معلمان از ميان طلاب ساعي و با استعداد انتخاب مي‌شدند . اين طلاب از استادان خود اجازه نامه‌اي ( كه در پشت صفحه اول يا آخر يكي از كتابها به خط استاد نوشته شده بود دريافت كرده بودند ) كه در واقع « دانشنامه يا گواهينامه » بود و سند معتبري براي معلم جهت تدريس محسوب مي‌شد .
در كنار اين مدارس مكتب‌خانه‌هايي نيز وجود داشت كه فرزندان عامه مردم در آن به تحصيل مي‌پرداختند و خود را براي ورود به مدارس آماده مي‌كردند . مكتب‌داري يك حرفه خصوصي بود و هر
روحاني محله‌اي كه حوصله و آمادگي براي تعليم به كودكان را داشت ، بي هيچگونه قيد و شرط و اجازه‌نامه‌اي به شغل معلمي و مكتب‌داري مي‌پرداخت . هريك از شاگردان ماهانه مختصري براي تحصيل مي‌پرداختند اين مبلغ براي زندگي بسيار ساده معلمان كافي نبود . ليكن آنها كار معلمي را با علاقه انجام مي‌دادند .
پس از تأسيس « دارالفنون » در سال 1229 هجري شمسي و ايجاد و گسترش مدارس جديد از قبيل مشيريه ، رشديه ، اديب ، سادات ، اسلام ، اقدسيه ، علميه ، كماليه ، مروت ، سلطاني ، شرف ، دانش و
نياز به معلم براي تدريس در مدارس به ويژه معلماني كه با اصول تعليم و تربيت جديد آشنا باشند به خوبي احساس مي‌شد . اولين اقدام رسمي در زمينه تربيت معلم ، تصويب قانوني در ارديبهشت ماه سال 1290 توسط مجلس شوراي ملي بود . در اين قانون اصول اوليه تربيت اطفال مطرح شده بود . طبق قانون مزبور براي اولين بار مجوز اعزام 30 نفر جهت ادامه تحصيل به خارج از كشور صادر شد كه از اين تعداد 15 نفر يعني نيمي براي معلمي ( رشته تعليم و تربيت ) و 8 نفر براي تحصيل در علوم نظامي ، 7 نفر براي رشته مهندسي انتخاب شدند . در همين سال براي افزايش سطح سواد معلمان موجود در تهران كلاسهاي مخصوصي در مدرسه دارالفنون تشكيل گرديد كه در برنامه درسي آن علاوه بر دروس علوم و ادبيات ، براي اولين بار دروس ديگري تحت عنوان « اصول تعليم » افزوده شده بود تا معلمان از اصول اوليه براي تربيت اطفال مطلع گردند .
اقدام مهم ديگري كه در راه تربيت و تأمين معلمان مدارس ابتدايي و متوسطه صورت پذيرفت تصويب قانون تأسيس « درالمعلمين مركزي » ( دارالمعلمين و دارالمعلمات ) در سال 1297 توسط مجلس شوراي ملي بود . از اين تاريخ ايجاد مراكز تربيت معلم زن و مرد صورت قانوني به خود گرفت . دارالمعلمينِ مركزي مدرسه‌اي دولتي و رايگان بود و تحت نظر وزارت معارف اداره مي‌شد رئيس آن توسط شخص وزير انتخاب و منصوب مي‌گرديد . وظيفه آن تأمين معلم براي مدارس ابتدايي و دوره اول متوسطه بود . بنابراين به دو قسمت ابتدايي ( تأمين معلم براي 4 سال اول دوره ابتدايي ) و عالي ( تأمين معلم براي سال پنجم و ششم ابتدايي و دوره اول متوسطه ) تقسيم مي‌گرديد دوره تحصيل در قسمت ابتدايي سه سال ( 2 سال نظري و يكسال عملي ) و در قسمت عالي چهارسال ( 3 سال نظري و يكسال عملي ) به طول مي‌انجاميد .
شرط ورود به هر دو قسمت داشتن گواهينامه شش‌ساله ابتدايي و سن متقاضيان براي ورود به قسمت ابتدايي بين 17 تا 21 سال و براي ورود به قسمت عالي بين 18 تا 22 سال تعيين شده بود .
پس از پايان مدت تحصيل به فارغ‌التحصيلان « تصديق‌نامه معلمي » براي تدريس در ابتدايي يا متوسطه اعطاء مي‌گرديد و موظف بودند پس از فراغت از تحصيل به مدت 10 سال در وزارت معارف تعهد خدمت خود را انجام دهند . نخستين مركز تربيت معلم به نام « دارالمعلمين مركزي » با رياست ابوالحسن فروغي و معاونت اسماعيل مرآت تشكيل شد پس از آن با توجه به احساس نياز به تربيت معلمان زن جهت تدريس در مدارس دخترانه ، اولين مركز تربيت معلم دختران به نام « دارالمعلمات » به نظامت خانم نشاط‌السلطنه دختر صفي عليشاه تأسيس شد .
در فروردين ماه 1306 اساسنامه « دارالمعلمين شبانه اكابر » به تصويب شوراي عالي معارف رسيد . هدف از تأسيس اين مراكز رفع نقايص تدريس معلمان ابتدايي بود و دوره تحصيل آن يكسال بود و در صورت عدم موفقيت معلمان در امتحانات آن ، از شغل معلمي محروم مي‌شدند .
در مهرماه 1306 اساسنامه دوره تحصيلات فني « دارالمعلمين ابتدايي ولايات و ايالات » به تصويب شوراي عالي معارف رسيد هدف از آن ، تأمين معلمان مدارس ابتدايي استان‌ها و شهرهاي ايران بود . متقاضيان شغل معلمي با مدرك دوره اول متوسطه وارد اين مراكز شده و در صورتي كه دوره يكساله را با موفقيت بگذرانند . به آنان « گواهي فارغ‌التحصيلي معلمي » اعطاء مي‌شد .
در سال 1307 قانون فرستادن دانشجو به خارج از كشور براي تحصيل در دانشگاه‌هاي معتبر اروپا به تصويب رسيد به موجب اين قانون ، دولت موظف شد تا 6 سال ، هر سال صد نفر از ميان فارغ‌التحصيلان دبيرستانها انتخاب و به اروپا اعزام نمايد. 35% از اين دانشجويان به موجب قانون بايست در رشته تعليم و تربيت تحصيل كنند و براي معلمي آماده شوند .
به منظور گسترش دبيرستانها و تربيت و تأمين دبيران مورد نياز آن در سال 1307 دارالمعلمين مركزي به « دارالمعلمين عالي » تبديل گرديد و برنامه تربيت معلم متوسطه بنيانگذاري شد اساسنامه و برنامه دارالمعلمين عالي در سال 1308 به تصويب شوراي عالي معارف رسيد . دارالمعلمين عالي مشتمل بر دو قسمت علمي و ادبي بود كه قسمت ادبي شامل رشته‌هاي فلسفي ، ادبيات ، تاريخ و جغرافيا و قسمت علمي شامل رشته‌هاي فيزيك ، شيمي ، طبيعيات و رياضيات بود . دوره تحصيلات دارالمعلمين عالي 3 سال در نظر گرفته شده بود و دارندگان گواهينامه كامل متوسطه رشته ادبي و علمي مي‌توانستند در رشته ادبي يا علمي اين مؤسسه براي تحصيل ثبت‌نام كنند . طبق اساسنامه ، تدريس دروس علوم تربيتي از مهرماه سال 1311 در دارالمعلمين عالي اجرا گرديد و دانشجويان اين مركز بايد علاوه بر تحصيل در رشته خود مواد علوم تربيتي را نيز فراگرفته و امتحان دهند . مواد علوم تربيتي شامل 6 درس و هركدام به ميزان 2 ساعت در هفته بود . اين دروس عبارت بودند از :
1- معرفت النفس از لحاظ تربيتي 2- فلسفه تربيت 3- علم اجتماع از لحاظ تربيت
4- تاريخ تعليم و تربيت 5- مباني تعليمات متوسطه 6- اصول تعليم و تربيت
دانشجويان مختار بودند كه اين دروس را در مدت 3 سال همراه با مواد رشته تحصيلي خود و يا در مدت يكسال به طور مستقيم بگذرانند . براساس « قانون استخدام فارغ‌التحصيلان دارالمعلمين عالي » اين فارغ‌التحصيلان با رتبه 4 به استخدام در مي‌آمدند ، در صورتي كه ساير كاركنان دولت با رتبه 3 استخدام مي‌شدند . وزارت معارف مكلف بود فارغ‌التحصيلان دارالمعلمين عالي را در مدارس دولتي به خدمت بگمارد و دولت نمي‌توانست اين فارغ‌التحصيلان را تا مو قعي كه وزارت معارف به آنان نيازمند بود در هيچيك از ادارات خود به خدمت بپذيرد. محل دارالمعلمين عالي در باغ نگارستان ( حوالي ميدان بهارستان ) قرار داشت . استادان دارالمعلمين عالي عبارت بودند از :
1- عباس اقبال آشتياني ، معلم جغرافياي انساني و تاريخ ( فارغ‌التحصيل از دانشگاه پاريس )
2- ميرزا احمد بهمنيار ، معلم زبان و ادبيات عرب و معلم مدرسه عالي سپهسالار 3- اسداله بيژن ، معلم علوم تربيتي ( فارغ‌التحصيل از دانشگاه كلمبيا ) 4- محمود حسابي ، معلم فيزيك ( فارغ‌التحصيل از دانشگاه پاريس ) 5- ابوالقاسم ذوالرياستين ، معلم گياه‌شناسي و كشاورزي ( فارغ‌التحصيل از مدرسه كشاورزي پاريس ) 6- رضا زاده شفق ، معلم تاريخ و فلسفه ( فارغ‌التحصيل از دانشگاه برلن )
7- عبدالحسين شيباني ، معلم تاريخ و وزير اسبق معارف 8- سيد كاظم عصار ، معلم حكمت قديم
9- بديع‌الزمان فروزانفر ، معلم ادبيات فارسي 10- مسعود كيهان ، معلم جغرافيا و وزير اسبق جنگ
ضمناً 8 نفر از اساتيد اين مركز را معلمان فرانسوي كه فارغ‌التحصيل دانشسراي عالي پاريس بودند تشكيل مي‌دادند .
از قوانين مهم ديگري كه براي تربيت و تأمين معلمان مدارس ابتدايي و متوسطه وضع شده است
« قانون تربيت معلم » مي‌باشد . اين قانون در اسفندماه 1312 به تصويب رسيد و به موجب آن دولت مكلف شد از اول فروردين ماه 1313 تا مدت 5 سال ، 25 باب دانشسراي مقدماتي و يك باب دانشسراي عالي دختران در تهران و در ولايات تأسيس و دانشسراي عالي پسران را نيز تكميل نمايد . در اين قانون عنوانهاي « آموزگار » براي معلم دوره ابتدايي ، « دبير » براي معلم دوره متوسطه ، « هنرآموز » براي معلم هنرستان و « استاد » براي معلم مدارس عالي دانشگاه وضع گرديد . براساس اين قانون شرط ورود به دانشسراهاي مقدماتي داشتن تحصيلات سه ساله متوسطه و شرط ورود به دانشسراهاي عالي داشتن گواهينامه كامل متوسطه بود . دانشسراهاي مقدماتي براي مدارس ابتدايي آموزگار ، و دانشسراي عالي براي دانشسراهاي مقدماتي و دبيرستانها معلم ، و براي مدارس ، مدير و بازرس و براي وزارت معارف اعضاي فني تربيت مي‌كند. رؤسا و استادان دانشسراي عالي بايد درجه دكتري و رؤساي دانشسراهاي مقدماتي بايد ليسانس دانشسراي عالي باشند .
همچنين در اين قانون مقرر شده بود كه به آموزگاران و دبيران حق تأهل ، حق مسكن و فوق‌العاده خارج از مركز نيز پرداخت شود . مفاد اين قانون و اجراي آن موجب گرديد تا افراد بهتر جذب شغل دبيري شوند . حقوق و مزاياي دبيران از همه ادارات بيشتر شود و زمينه‌هاي گسترش مراكز تربيت معلم در تهران و ديگر استانها و شهرها فراهم آيد .
برابر مفاد « قانون تربيت معلم » دانشسراها بايد شبانه‌روزي و رايگان باشند . مدت تحصيل در دانشسراهاي مقدماتي 2 سال و در دانشسراي عالي 3 سال تعيين شده بود . گواهينامه دانشسراي مقدماتي از لحاظ استخدامي معادل ديپلم كامل متوسطه و دانشنامه پايان تحصيلات دانشسراي عالي معادل با ليسانس بوده است . براي هريك از دانشسراها يك دبستان يا يك دبيرستان ضميمه پيش‌بيني شده بود كه شاگردان سال دوم بايد در آنجا تمرين معلمي را انجام دهند . طبق آئين‌نامه اجرايي اين قانون ، نخستين دانشسراهاي مقدماتي در شهرهاي تهران ، تبريز ، اصفهان ، شيراز ، كرمان ، مشهد ، رشت ، بيرجند ، اروميه ، بروجرد ، كرمانشاه ، اهواز و يزد تأسيس شد . با تأسيس دانشسراهاي مقدماتي ، دارالمعلمين و دارالمعلمات تعطيل گرديد.
برابر « قانون تربيت معلم » در سال 1312 دارالمعلمين عالي به « دانشسراي عالي » تغيير نام يافت كه بعد از تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313 بخش ادبي آن به دانشكده ادبيات و بخش علمي آن به دانشكده علوم تبديل شد به عبارت ديگر دانشسراي عالي عملاً استقلال خود را از دست داد و اداره آن تحت نظارت دانشگاه ادامه يافت . در سال 1334 دانشسراي عالي از دانشكده ادبيات و علوم مجزا گرديد و در سال 1338 قانون « استقلال دانشسراي عالي » به تصويب رسيد . به موجب اين قانون دانشسراي عالي براي تربيت دبيران مورد نياز كشور تأسيس شد . برابر اين قانون دانشسراي عالي داراي شخصيت حقوقي بوده و به صورت يك مؤسسه مستقل زير نظر مستقيم وزير فرهنگ اداره مي‌شد . از وظايف پيش‌بيني شده در اين قانون ، دانشسراي عالي علاوه بر تربيت دبير مكلف است كه رشته‌هاي تعليماتي مخصوص براي تربيت مديران و بازرسان مدارس و ديگر كارمندان تعليماتي داير كند.
داوطلبان تحصيل در دانشسراي عالي از ميان فارغ‌التحصيلان دوره كامل متوسطه و يا ليسانسيه‌هاي رشته‌هاي مورد نياز از طريق مسابقه انتخاب مي‌شدند دوره تحصيلات براي فارغ‌التحصيلان متوسطه
حداقل 3 سال و براي ليسانسيه‌ها حداقل يكسال بوده است به فارغ‌التحصيلان دانشسراي عالي « دانشنامه معلمي » اعطا مي‌گرديد . برابر مفاد همين قانون همه ساله عده‌اي از آموزگاران شاغل به خدمت كه داراي گواهينامه كامل متوسطه و 5 سال سابقه آموزشي بودند ، از طريق آزمون انتخاب و به دانشسراي عالي معرفي مي‌شدند. اين داوطلبان پس از فراغت از تحصيل موظف بودند حداقل 5 سال در همان حوزه‌اي كه انتخاب شده بودند خدمت نمايند .
به موجب « قانون تعليمات اجباري » مصوب سال 1322 دانشسراهاي مقدماتي در مناطق مختلف كشور به تدريج توسعه يافت و براساس اين قانون كلاسهاي كمك آموزگاري نيز براي رفع كمبود آموزگار تشكيل گرديد . اين كلاسها به دو صورت برگزار مي‌شد دوره 2 ساله كه شرط ورود به آن داشتن گواهينامه تحصيلات ششم ابتدايي بود و دوره يكساله كه براي دارندگان گواهينامه سوم متوسطه تشكيل مي‌گرديد . ليكن به دليل ضعف دارندگان گواهينامه ششم ابتدايي ، از سال 1324 شرط اصلي ورود به اين كلاسها داشتن گواهينامه سوم متوسطه تعيين شد .
در سال 1325 « اساسنامه كلاسهاي تربيت معلم » به تصويب رسيد كه به موجب آن مقرر شد به طور آزمايشي در تهران كلاس تربيت معلم تأسيس شود . شرط ورود به اين كلاسها داشتن گواهينامه پنجم متوسطه و مدت تحصيل يكسال پيش‌بيني شده بود و فارغ‌التحصيلان آن گواهينامه ششم متوسطه علوم تربيتي دريافت مي‌كردند .
در سال 1327 به منظور تأمين و تربيت معلمان ورزش براي مدارس كشور ، اساسنامه دانشسراهاي تربيت بدني به تصويب شوراي عالي فرهنگ رسيد و دانشسراهاي تربيت بدني تأسيس شد شرط ورود به اين دانشسراها داشتن گواهينامه سوم متوسطه و دوران تحصيل آن 2 سال تعيين شده بود .
در سال 1328 براي تأمين آموزگاران دبستان‌هاي كشاورزي اساسنامه دانشسراي كشاورزي به تصويب رسيد و پس از تشكيل 7 باب دانشسراي كشاورزي و 6 باب دانشسراي تربيت بدني ، فعاليت اين دانشسراها عملاً از سال 1343 تعطيل گرديد .
در سال 1334 اساسنامه دانشسراهاي عشايري به منظور تأمين آموزگاران دبستان‌هاي عشاير به تصويب رسيد شرط ورود به اين دانشسراها داشتن حداقل مدرك تحصيلي ششم ابتدايي و عشايري بودن تعيين شده بود . كه پس از تشكيل دوره راهنمايي ، فارغ‌التحصيلان سوم راهنمايي نيز در اين دوره پذيرفته مي‌شدند مدت تحصيل در اين دانشسراها يكسال بود .
در سال 1338 به منظور تأمين آموزگاران مورد نياز دبستان‌هاي كشور دوره يكساله تربيت معلم تأسيس شد شرط ورود به اين دوره داشتن ديپلم كامل متوسطه بود و به فارغ‌التحصيلان آن فوق ديپلم داده مي‌شد با شروع كار سپاهيان دانش پسر در سال 1341 ، كلاسهاي تربيت معلم يكساله پسران تعطيل شد و با ايجاد برنامه سپاهيان دختر در سال 1347 ، دوره يكساله تربيت معلم منحل گرديد .
برابر مصوبه سال 1341 اساسنامه دوره تربيت معلم فني و حرفه‌اي به تصويب شوراي عالي فرهنگ رسيد . هدف از اين دوره تربيت معلمان مورد نياز آموزشگاه‌هاي حرفه‌اي بود .
در سال 1343 طبق اساسنامه مربوط « دانشسراي عالي صنعتي » تأسيس شد . هدف از تأسيس اين دانشسرا تربيت دبيران فني در رشته‌هاي مختلف جهت تدريس در هنرستان‌ها بود . دانشسراي عالي صنعتي به تدريج تغيير هدف داد و به دانشگاه علم و صنعت تبديل شد .
در سال 1343 دانشسراي عالي كه در سال 1312 تأسيس شده بود ، منحل شد و به جاي آن « سازمان تربيت معلم و تحقيقات تربيتي » به وجود آمد . اين سازمان داراي سه مؤسسه : تربيت دبير ، تربيت مدير و راهنماي تعليماتي و مؤسسه تحقيقات و مطالعات تربيتي بود .
در سال 1346 مجدداً دانشسراي عالي داير شد و مؤسسه تدريس رياضيات به سه مؤسسه قبلي افزوده شد و اختيارات آموزش و پرورش در مورد دانشسراي عالي به عهده وزارت علوم و آموزش عالي نهاده شد .
در سال 1347 اساسنامه مركز تربيت معلم كودكان استثنايي به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيد . دارندگان ديپلم كامل متوسطه با گذراندن يكسال تحصيلي در اين مراكز به تدريس در مدارس ابتدايي كودكان استثنائي مي‌پرداختند .
در سال 1349 دانشسراهاي راهنمايي تحصيلي در تهران و شهرستان‌هاي رشت ، تبريز ، همدان ، كرمانشاه ، اهواز ، شيراز ، كرمان ، مشهد ، اصفهان و ساري تأسيس شد . تأسيس اين دانشسراها با توجه به تغيير ساختار آموزش و پرورش در سال 1345 و پيش‌بيني دوره راهنمايي تحصيلي در نظام آموزش و پرورش ايران صورت گرفت . در اين مراكز ابتدا رشته‌هاي تحصيلي علوم تجربي ، رياضي ، علوم انساني ، حرفه و فن و زبان خارجي داير و مدت تحصيل در اين مراكز 2 سال معين شد .
به منظور تأمين مربيان مورد نياز كودكستانها و دوره آمادگي ، مراكزي از سال 1351 در تهران و شهرستانها تأسيس شد . مدت تحصيل در اين مراكز ابتدا 6 ماه و سپس به يكسال ( 1000 ساعت ) افزايش يافت . در اين مراكز فقط بانوان با مدرك ديپلم متوسطه مي‌توانستند وارد شوند .
در سال 1352 تشكيلات اداري و آموزشي جديد دانشسراي عالي شامل دانشكده تربيت معلم علوم ، دانشكده تربيت معلم ادبيات و علوم انساني و دانشكده علوم تربيتي به تصويب رسيد . در سال 1353 دانشسراي عالي به « دانشگاه تربيت معلم » تغيير نام يافت . هدف دانشگاه تربيت معلم ، تربيت معلمان و دبيران متخصص و متعهد در زمينه‌هاي مختلف علوم و فنون و ادبيات ، تحقيق و مطالعه در علوم تربيتي ، تربيت مديران و كارشناسان امور آموزشي و متخصصين راهنمايي و مشاوره و سنجش اندازه‌گيري ، در زمينه‌هاي مختلف آموزش به منظور تجهيز نيروي انساني لازم و تأمين قسمتي از نيازهاي آموزش و پرورش مي‌باشد .
در خردادماه سال 1354 قانون الحاق 2 ماده به « قانون اجازه تأسيس دانشسراهاي مقدماتي و عالي » به تصويب رسيد به موجب اين قانون وزارت آموزش و پرورش مي‌تواند داوطلبان ورود به مراكز آموزشي تربيت معلم از قبيل مراكز تربيت مربي كودك ، دانشسراهاي عشايري ، مقدماتي ، راهنمايي تحصيلي ، عالي يا هر مؤسسه آموزشي كه وزارت آموزش و پرورش براي تربيت معلم معين كند را از تاريخ اشتغال به تحصيل به عنوان كارآموز بپذيرد و به آنان حقوقي برابر پايه يك گروه مربوط به مدرك تحصيلي لازم جهت ورود به رشته شغلي مورد نظر بپردازد . براساس اين قانون مدت تحصيل كارآموزان در صورت استخدام در حكم خدمت آزمايشي محسوب مي‌شود و فارغ‌التحصيلان اين مراكز موظفند دوبرابر مدت سالهاي تحصيل خود را در وزارت آموزش و پرورش خدمت كنند .
در سال 1355 اساسنامه و برنامه‌هاي دانشسراي مقدماتي مورد تجديد نظر قرار گرفت كه براساس آن دارندگان مدرك دوم متوسطه نظر ي نظام جديد ( دهم ) مي‌توانستند به اين دوره وارد شوند و پس از 2 سال تحصيل در دانشسرا به آنان ديپلم كامل در رشته آموزش ابتدايي اعطاء مي‌گرديد و دارندگان مدرك دوره اول متوسطه نظام قديم ( سيكل اول ) پس از 2 سال تحصيل با مدرك پنجم علمي به استخدام وزارت آموزش و پرورش در مي‌آمدند .
شرايط پذيرش در دانشسراهاي عشايري نيز تغيير كرد و دارندگان مدرك تحصيلي سوم راهنمايي پس
از 2 سال و دارندگان مدرك پنجم ابتدايي پس ز 4 سال از دانشسرا فارغ‌التحصيل شده و منحصراً در مناطق عشايري به تدريس مي‌پرداختند .
گرچه دانشسراهاي مقدماتي و عالي از مهمترين مراكزي بوده‌اند كه در آنها بيشترين آموزگاران و دبيران از سال 1313 تا سال 1357 ( سال پيروزي انقلاب اسلامي ) تربيت شده‌اند ولي بنا به ضرورت مراكز ديگري با روشهاي مختلف نيز براي تربيت و تأمين آموزگاران و دبيران و مربيان نيز به وجود آمدند و برخي از آنان پس از مدت كمي فعاليت منحل شدند . اين مراكز و روشها عبارت بودند از :
1- دانشسراي تربيت بدني 2- دانشسراي كشاورزي 3- دانشسراي عشايري 4- تأمين مربيان هنر و موسيفي مدارس 5- تشكيل كلاسهاي كمك آموزگاري 6- تربيت معلم دوساله روستايي 7- مراكز تربيت معلم يكساله
8- دوره تربيت معلم حرفه‌اي پسران و دختران 9- تأمين معلمان ابتدايي روستايي از طريق سپاه دانش
10- تأسيس آموزشگاه تربيت معلم روستايي در دزفول 11- مركز تربيت معلم ديني 12- مركز تربيت معلم يشيوا ( مخصوص كليميان ) 13- دانشسراي راهنمايي تحصيلي 14- تربيت معلم كودكان استثنائي
15- انستيتو مربيان هنري 18- مركز تربيت مربي كودك
در سال تحصيلي ( 58
57 ) يعني سال پيروزي انقلاب اسلامي مراكز تربيت معلم فعال كشور كه تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش اداره مي‌شدند عبارت بودند از :
1- مركز تربيت مربي كودك ( 27 باب ) 2- دانشسراي مقدماتي ( 131 باب ) 3- دانشسراي عشايري ( يك باب ) 4- دانشسراي راهنمايي تحصيلي ( 27 باب ) 5- مركز تربيت معلم روستايي ( 45 باب )
بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در زمينه تغيير نظام آموزشي و تربيت معلم تصميمات مهمي اتخاذ گرديد . در سال 1358 اساسنامه جديد مراكز تربيت معلم تهيه و در غياب شوراي عالي آموزش و پرورش به تأييد شهيد رجايي وزير آموزش و پرورش رسيد با تصويب اين اساسنامه فعاليت كليه مراكز تربيت معلم قديم اعم از دانشسراهاي مقدماتي ، راهنمايي تحصيلي ، مراكز تربيت مربي كودك ، مراكز تربيت معلم روستايي و عشايري عملاً متوقف گرديد . بدين معني كه براي سال اول اين مراكز ، دانشجوي جديد پذيرفته نشد وليكن دانشجويان سال دوم تحصيل خود را به اتمام رساندند .
طبق مفاد اين اساسنامه ، مراكز تربيت معلم به منظور تربيت و تأمين معلمان شايسته براي مدارس ابتدايي و راهنمائي تحصيلي در سطح كشور تأسيس مي‌شود مدت تحصيل در اين مراكز 2 سال و به صورت شبانه‌روزي مي‌باشد . داوطلبان ورود به مراكز تربيت معلم بايد داراي گواهينامه كامل متوسطه بوده و سن آنها بين 17 و 22 سال باشد اين داوطلبان از طريق امتحان ورودي و مصاحبه انتخاب مي‌شوند . رشته‌هاي مراكز تربيت معلم عبارت بود از : 1- آموزش ابتدايي 2- علوم رياضي 3- علوم تجربي 4- علوم انساني 5- ديني و عربي 6- زبان خارجه 7- تربيت بدني 8- حرفه و فن 9- هنر 10- كودكان استثنايي . به فارغ‌التحصيلان اين مراكز مدرك فوق ديپلم اعطاء مي‌گردد . آزمون اولين دوره پذيرش دانشجو براي اين مراكز در سال 58 برگزار شد و حدود 7000 نفر در رشته‌هاي 10 گانه پذيرفته شده و در مراكز تربيت معلم به تحصيل اشتغال يافتند .
به دليل مشكلات موجود در اوايل انقلاب اسلامي پذيرش دانشجو براي مراكز تربيت معلم در سال 1359 متوقف گرديد و در اين سال دفتر تربيت معلم با بررسي وسيع و همه جانبه ، تغييراتي در روند برنامه‌ريزي و اجرايي مراكز به وجود آورد و در قالب طرحي جديد ، در سال 1360 از طريق آزمون سراسري در 52 باب مركز تربيت معلم تعداد 19204 نفر دانشجو پذيرش شد اين دوره را به نام « دوره شهيد رجايي و باهنر » نامگذاري نمودند . اين مراكز در دي‌ماه سال 1360 با پيام حضرت امام خميني ( ره ) بازگشايي گرديد و دانشجويان تحصيلات خود را در آن آغاز نمودند . براساس طرح جديد رشته‌هاي مراكز تربيت معلم به 12 رشته افزايش يافت كه عبارت بودند از : 1- آموزش ابتدايي 2- ادبيات فارسي 3- علوم اجتماعي
4- رياضي 5- علوم تجربي 6- زبان انگليسي 7- امور پرورشي 8- ديني و عربي 9- هنر 10- تربيت بدني 11- حرفه و فن 12- كودكان استثنايي ( با چهار گرايش نابينا ، ناشنوا ، عقب‌مانده ذهني ، ناسازگار )
براساس طرح مزبور دوره تحصيل در مراكز از 2 سال به 3 سال افزايش يافت به اين ترتيب كه سال اول تحصيل به صورت نظري در مراكز محل تحصيل و سال دوم به عنوان تدريس عملي ( به صورت تمام وقت حق‌التدريسي ) در مدارس مناطق سهميه خود ، سال سوم را مجدداً در مراكز تربيت معلم به تحصيل ادامه دهند كه به علت مشكلات اجرايي و نياز مناطق آموزش و پرورش به معلم ، اجراي تحصيل سال سوم دانشجويان در مراكز عملي نگرديد و بناچار دونيمسال باقيمانده را در دو تابستان طي نمودند و از آن به بعد نيز دوران تحصيل در مراكز تربيت معلم به صورت 2 سال تحصيلي متوالي انجام پذيرفت .
در شهريور ماه 1362 اساسنامه مراكز تربيت معلم به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيد . طبق اين اساسنامه هدف از مراكز تربيت معلم ، تأمين و تربيت معلم مورد نياز آموزش و پرورش در دوره‌هاي قبل از دبستان ، دبستان و راهنمايي تحصيلي مي‌باشد . مراكز شبانه روزي بوده و مدت تحصيل در آن
2 سال تعيين شده است و دارندگان مدرك ديپلم كامل متوسطه به شرط داشتن 17 تا 22 سال سن و موفقيت در آزمون ورودي مي‌توانند به اين مراكز وارد شوند و به فارغ‌التحصيلان آن گواهي فوق ديپلم اعطا مي‌شود .
همچنين در اسفندماه سال 1362 اساسنامه دانشسراهاي تربيت معلم به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيد . هدف از تأسيس اين دانشسراها تأمين و تربيت معلم مورد نياز در دبستانها بالاخص در روستاها و مناطق محروم سراسر كشور مي‌باشد دارندگان مدرك پايان تحصيلات دوره راهنمايي كه سن آنان بين 14 تا 17 سال بوده و در آزمون ورودي موفق گردند مي‌توانند وارد اين دانشسراها شوند . مدت تحصيل در دانشسرا 4 سال بوده و به فارغ‌التحصيلان آن مدرك ديپلم كامل متوسطه در رشته آموزش و پرورش ابتدايي اعطاء مي‌شود اين افراد موظفند دوبرابر مدت سنوات تحصيل در منطقه سهميه خدمتي مربوط ايفاي خدمت نمايند . دانشسراهاي مزبور منحصراً در روستاها و يا بخشها داير شدند .
با توجه به اينكه امكان تأسيس دانشسرا در بعضي مناطق روستايي طبق اساسنامه مزبور وجود نداشت ، لذا شوراي عالي آموزش و پرورش در ارديبهشت ماه سال 1364 مجوز تأسيس دانشسراهاي تربيت معلم روستايي را در شهرستانهاي استان‌هاي محروم كشور به تصويب رساند .
شوراي عالي آموزش و پرورش طبق مصوبه فروردين ماه سال 1365 با تأسيس دانشسراهاي تربيت معلم 2 ساله در مناطق شهري موافقت نمود . دارندگان مدرك قبولي سال دوم دبيرستانهاي نظري مي‌توانستند وارد اين دانشسراها شده و پس از 2 سال تحصيل موفق به اخذ مدرك ديپلم كامل متوسطه در رشته آموزش و پرورش ابتدايي گردند .
برابر مصوبه اسفندماه 1364 « شورايعالي انقلاب فرهنگي » به منظور ايجاد هماهنگي در برنامه‌هاي تربيت معلم و تعيين و تدوين خط مشي و ضوابط كلي برنامه و دوره‌هاي تربيت معلم « گروه هماهنگي برنامه‌ريزي تربيت معلم » تشكيل گرديد . رياست اين گروه با وزير آموزش و پرورش و اعضاي آن دو نفر از معاونين آموزش و پرورش ، معاون آموزشي وزارت علوم تحقيقات و فناوري ، صاحبنظراني از دو وزارت منجمله رئيس دانشگاه تربيت معلم و دبير شوراي عالي برنامه‌ريزي مي‌باشند .
قانون « متعهدين خدمت در آموزش و پرورش » ‌در خردادماه سال 1369 به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد . براساس اين قانون دانش‌آموزان دانشسراها و دانشجويان مراكز تربيت معلم و دانشگاههاي تربيت معلم و رشته‌هاي دبيري دانشگاهها مكلفند در آغاز تحصيل خود به وزارت آموزش و پرورش
تعهد خدمت بسپارند . افراد متعهد خدمت در حين تحصيل به استخدام آزمايشي در آمده و مي‌توانند از حقوق كارآموزي ماهانه معادل حقوق و فوق‌العاده شغل مدرك تحصيلي مربوط استفاده نمايند .
پس از استخدام رسمي اين افراد در وزارت آموزش و پرورش مدت تحصيل آنان جزء سابقه خدمت آموزشي محاسبه مي‌شود . متعهدين خدمت موظفند پس از فراغت از تحصيل به ميزان دوبرابر مدت تحصيل كه حداقل آن كمتر از پنجسال نخواهد بود ، در هر محلي كه آموزش و پرورش تعيين نمايد خدمت كنند و هيچيك از وزارتخانه‌ها ، سازمانها ، مؤسسات و شركت‌هاي دولتي و وابسته به دولت و شهرداريها و
قبل از انجام يا لغو تعهد آنان ، مجاز به استخدام و به كارگيري اين قبيل متعهدين خدمت نمي‌باشند .
از سال 1369 آزمون ورودي مراكز تربيت معلم در آزمون ورودي دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي ادغام گرديد و از همان سال آئين‌نامه آموزشي مصوب شوراي عالي برنامه‌ريزي وزارت علوم در مراكز اجرا شد. سقف واحدهاي درسي دوره كارداني تربيت معلم 72 واحد تعيين شد كه شامل 15 واحد دروس عمومي ، 19 واحد دروس تربيتي و مابقي اختصاصي رشته مربوط بود . برنامه‌هاي درسي رشته‌هاي مختلف دوره كارداني مراكز تربيت معلم نيز از سال 72 تا 76 به تدريج به تصويب شوراي عالي برنامه‌ريزي وزارت علوم رسيد . عناوين جديد براي رشته‌هاي مراكز تربيت معلم بدين شرح تعيين گرديد . 1- آموزش و پرورش ابتدايي 2- آموزش زبان و ادبيات فارسي 3- امور تربيتي 4- تربيت بدني و علوم ورزشي 5- آموزش ديني و عربي 6- آموزش حرفه و فن 7- آموزش زبان انگليسي 8- آموزش مطالعات اجتماعي 9- آموزش علوم تجربي 10- آموزش رياضي 11- آموزش هنرهاي تجسمي 12- آموزش و پرورش كودكان استثنايي ، همچنين مصوب شدن مراكز تربيت معلم توسط شوراي گسترش دانشگاه‌ها كه از سال 1371 به آرامي شروع شده بود طي سالهاي 77 و 78 به بعد سرعت گرفت و تا سال 1382 كليه مراكز تربيت معلم به تصويب شوراي گسترش دانشگاه‌ها رسيد .
با توجه به نياز روزافزون به نيروي انساني مورد نياز براي دوره ابتدايي و راهنمايي كشور ، دانشسراهاي 4 ساله و 2 ساله تربيت معلم و مراكز كارداني تربيت معلم هرساله گسترش يافت تا در اوج فعاليت مراكز مزبور در سال تحصيلي ( 72-71 ) تعداد 555 باب مركز و دانشسراي تربيت معلم با حدود يكصد هزار نفر دانشجو و دانش‌آموز معلم در حال تحصيل ، فعال بودند .
از اين سال به بعد به دليل تغييرات در سياستگذاري جذب نيروي انساني و كاهش رشد جمعيت دانش‌آموزي به تدريج سهميه پذيرش براي تربيت نيرو در تربيت معلم كاهش يافت و نهايتاً در سال 74 اختصاص سهميه براي پذيرش در دانشسراهاي تربيت معلم متوقف شد و اين دانشسراها با پايان يافتن تحصيلات دانش‌آموز معلمان شاغل به تحصيل در آنها عملاً از سال 1376 تعطيل گرديدند و سهميه پذيرش دانشجو براي مراكز تربيت معلم هم به حدود 5000 نفر در سال تقليل يافت .
به منظور تأمين نيروي انساني مورد نياز وزارت آموزش و پرورش از بين دارندگان مدارك تحصيلي ليسانس و بالاتر در رشته‌هاي غيردبيري ، طبق مصوبه آذرماه سال 1375 شوراي عالي برنامه‌ريزي دوره يكساله « مهارت‌هاي تعليم و تربيت » ايجاد گرديد تعداد واحدهاي درسي تربيتي اين دوره حداكثر 24 واحد درسي بوده و اين افراد پس از اخذ گواهينامه مبني بر گذراندن موفقيت‌آميز دوره مزبور حق استخدام و يا اشتغال به تدريس در وزارت آموزش و پرورش را خواهند داشت .
به منظور تربيت نيروي انساني مورد نياز دوره ابتدايي و راهنمايي مناطق محروم كشور طبق رأي شوراي عالي آموزش و پرورش در شهريور ماه 1377 با ايجاد دوره كارداني پيوسته دانشسراهاي تربيت معلم موافقت گرديد. اساسنامه دانشسراهاي مزبور در آذرماه همان سال توسط كميته معين شوراي عالي به تصويب رسيد . طبق مفاد اساسنامه دانشسراهاي تربيت معلم كارداني پيوسته ، دارندگان مدرك قبولي سال دوم متوسطه كه سن آنها بين 15 تا 18 سال و بومي مناطق محروم همان استان باشند در صورت موفقيت در آزمون ورودي و 3 سال تحصيل در دانشسرا به اخذ مدرك كارداني پيوسته دانشسراي تربيت معلم نايل مي‌گردند . اين دانشسراها در سال 78 در استانهاي كرمان ، خوزستان ، سيستان و بلوچستان ، بوشهر ، همدان ، هرمزگان و كردستان داير شد كه با توجه به عدم تخصيص سهميه پذيرش در سال‌هاي بعد ، فقط دانشسراي هرمزگان به فعاليت خود ادامه داده است .
در اسفندماه سال 1381 اساسنامه جديد مراكز تربيت معلم به تصويب وزارت علوم ، تحقيقات و فناوري رسيد و در تيرماه سال 1382 به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ گرديد . براساس مفاد اين اساسنامه اهداف مراكز تربيت معلم عبارتند از : تأمين و تربيت بخشي از نيروي مورد نياز وزارت آموزش و پرورش و فراهم كردن امكان ادامه تحصيل فرهنگيان و در وظايف آن به برگزاري دوره‌هاي آموزشي كوتاه‌مدت فرهنگيان نيز اشاره شده است .
اين اساسنامه از 4 ركن تشكيل شده است كه عبارتند از : هيأت امناي مراكز تربيت معلم
شوراي مركزي تربيت معلم رئيس مركز و شوراي مركز . در تركيب هيأت امناي مراكز تربيت معلم وزير آموزش و پرورش رياست هيأت امنا را بعهده دارد و وزير علوم ، رئيس سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشور ، معاون برنامه‌ريزي و منابع انساني و معاون پشتيباني وزارت آموزش و پرورش و دو تن از اعضاي هيأت علمي دانشگاهها و يك تن از صاحبنظران امور آموزش و پرورش به عنوان ساير اعضا تعيين شده‌اند . براساس
ماده 4 اساسنامه هريك از مراكز تربيت معلم داراي شخصيت حقوقي و استقلال اداري و مالي مي‌باشند .
توضيح : آنچه در اين گزارش به آن پرداخته شده است عمدتاً در ارتباط با مراكز آموزشي تربيت معلم وابسته به وزارت آموزش و پرورش مي‌باشد كه صرفاً وظيفه تأمين و تربيت معلمان را عهده دار هستند و علاوه بر آن تأمين بخشي از نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش از قبيل دبيران متوسطه ، هنرآموزان هنرستانها و
از طريق سفارش به دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي به ويژه دانشگاههاي تربيت معلم ، دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي و آموزشكده‌هاي فني و حرفه‌اي انجام مي‌پذيرد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 17:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

*تاريخچه تربيت بدني

بازديد: 439

 

*تاريخچه تربيت بدني


از سال 1306 هجري شمسي بر اساس قانوني که از تصويب مجلس شوراي ملي وقت گذشت درس تربيت

 بدني و ورزش به صورت اجباري جزء برنامه هاي درسي تمام دوره هاي تحصيلي قرار گرفت. به موجب اين قانون

 هر روز يک ساعت از برنامه هاي دانش آموزان به درس تربيت بدني اختصاص يافت اما اجراي اين قانون به علت

 کمبود نيروي انساني متخصص و امکانات اجرائي عملا با مشکل مواجه شد. بطوريکه در سال 1314 به منظور

تامين معلم تربيت بدني مورد نياز آموزش و پرورش تاسيس شد تا اجراي درس تربيت بدني درتمام پايه هاي

تحصيلي از ابتدائي تا پايان دوره متوسطه توسط معلم تخصص تربيت بدني تدريس شود اما با صدور بخشنامه

 4628 ت-ن مورخ 3/6/1363 بدستور وزير وقت بکارگيري معلم خاص تربيت بدني در دوره ابتدايي حذف و تدريس

 تربيت بدني به معلمان يا آموزگاران همان پايه محول شد که اين موضوع به اعتقاد اکثر کارشناسان با توجه به

اهميت دوره ابتدائي زيانهاي بزرگي به ورزش آموزشگاهي و ورزش کشور وارد کرد.

 تشکيلات تربيت بدني و ورزش مدارس از سال 1323 در سطح کشور با عنوان اداره کل تربيت بدني در سطح استان با عنوان کارشناسي مسئول و در سطح شهرستان با عنوان اداره کل تربيت بدني در سطح استان با عنوان کارشناس مسئول و در سطح شهرستان با عنوان مسئول تربيت بدني آموزشگاهها شروع به فعاليت نمود. ضرورت ارتقاء تشکيلات تربيت بدني آموزشگاهها از سالهاي قبل از انقلاب مطرح بود تا اينکه براي اولين بار در سال 1357 تشکيلات تربيت بدني و ورزش مدارس از اداره کل به معاونت ارتقاء پيدا کند. اگر چه اين ارتقاء تشکيلات باعث خشنودي جامعه ورزش کشورگرديد اما کمتر از يک سال مجدداَ تشکيلات تربيت بدني ازمعاونت در سطح وزارت آموزش و پرورش به يک اداره کل زير نظر معاون پرورشي تنزل پيدا کرد.

طي دو دهه اخير موضوع ارتقاء تشکيلات هميشه توسط متخصصين و کارشناسان تعليم و تربيت، تربيت بدني مطرح بود تا اينکه درسال 1378 به پيشنهاد معاون پرورشي وقت، اداره کل تربيت بدني به دو اداره کل تربيت بدني دختران و پسران درسطح ستاد تفکيک و اين تشکيلات در سطح استانها و شهرستانها نيز تحقق پيدا کرد. اگر چه اين توسعه يک گام به جلو بود اما چنين حرکتي باعث رضايت متخصصين و کارشناسان تربيت بدني و علوم ورزشي نشد بطوريکه درسال 1379 با انتصاب جناب آقاي حاجي به عنوان وزير آموزش و پرورش پيشنهاد معاونت تربيت بدني و تندرستي با تصويب سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور به عنوان يکي ا ز هفت معاونت وزارت آموزش و پرورش شروع به فعاليت نمود. اين ارتقاء تشکيلاتي در سطح استانها به مديريت و در سطح شهرستانها به کارشناس مسئول تغيير پذيرفت .


 

 

 

 

 

*مديران تربيت بدني تا کنون *  (از بعد از انقلاب اسلامي )  

·          

·         سيد مصطفي داودي

·         دکتر سيد نصراله سجادي

·         سيد احمد درگاهي

·         سيد امير حسيني

·         رضا عموزاده خليلي

·         محمد شاه حسيني

·         مصطفي قنادها

·         محمد رضا پهلوان

·         محمد تقي حسن زاده (پسران) مهين فرهادي زاد( دختران)

·         محمد رضا پهلوان (پسران) مهين فرهادي زاد( دختران) دکتر غيرتمند (بهداشت) دکتر عليرضا رمضاني ( تحقيقات و توسعه )



*تاريخچه بهداشت مدارس*

در سال 1314 هجري شمسي، صحيه مدارس به عنوان يک واحد مشخص در وزارت معارف تشکيل شد که به معاينات بهداشتي و

آموزش بهداشت به دانش آموزان مي پرداخت. در سال 1351، صحيه مدارس به بهداري آموزشگاهها تغيير نام يافت. در سال 1350

براي تامين نيروي انساني مورد نياز بهداري آموزشگاهها آموزشگاههاي عالي بهداشت مدارس تأسيس شد. تعداد اين آموزشگاهها تا

سال 1357، به 17 باب در 17 استان بالغ گرديد. در اين آموزشگاهها تا قبل از انقلاب اسلامي، حدود 6500 مراقب بهداشت مدارس

تربيت شد که جهت انجام خدمات بهداشتي در مدارس به کار مشغول شدند


پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357
، در پي تصويب هيأت وزيران دولت موقت جمهوري اسلامي، امور بهداشت

آموزشگاههاي کشور با تمام پرسنل و اعتبارات از وزارت آمورزش و پرورش منتزع و به وزارت بهداري و بهزيستي وقت منتقل شد.

 
طي گذشت ده سال پس از انتقال، هرچند شاهد تغيير و تحولات مثبتي در سطح بهداشت جامعه به ويژه اعتلاي بهداشت و

تندرستي قشر آسيب پذيرآن يعني مادران باردار و کودکان صفر تا پنج ساله بودهايم اما به دليل حضور پاره وقت وحتي حذف مربيان

بهداشت ازمدارس و ادغام و تلفيق وظايف آنان با بهداشت خانواده، تأمين تندرستي و بهداشت دانش آموزان با مشکلات عديده اي

روبرو شد.


درسال 1368، به دنبال احساس نياز شديد به وجود تشکيلاتي با عنوان بهداشت و تغذيه دانش
آموزان، طرح تشکيلات اداره کل تغذيه

 و همانگي بهداشت مدارس از شاخه معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش پيشنهاد گرديد.


درسال 1368
، کليات آن تصويب و درسال 1369، توسط سازمان امور اداري و استخدامي کشور به همراه ساير دفاتر معاونت پرورشي

 وزارت آموزش و پرورش تشکيلات تفضيلي آن تصويب و اعلام گرديد. به دنبال تصويب وسير مراحل قانوني، مربيان بهداشت که

نيروهاي متخصص امر بهداشت مدارس هستند، به آموزش و پرورش منتقل شدند. در حال حاضر حدود 6025 مربي بهداشت حدود

 4000000 دانش آموزان را تحت پوشش برنامه هاي خود قراردادهاند.


در سال 1378، اداره کل تغذيه و بهداشت مدارس با تشکيلات مشاوره ادغام گرديد و اداره کل مشاوره و بهداشت مدارس در شاخه

معاونت پرورشي تشکيل گرديد. در آن سال مشاوره و بهداشت مدارس داراي 43 پست سازماني در سطح ستاد و 60 پست

سازماني در سطح استانها و 600 پست در سطح مناطق و شهرستانها به امر برنامه ريزي و اجراي برنامه هاي بهداشت مدارس

اشتغال داشتند.


هم اکنون درسال 80-81 تشکيلات بهداشت مدارس از مشاوره و شاخه معاونت پرورشي جدا و جزئي از تشکيلات معاونت تربيت

بدني و تندرستي گرديده است .

 

 

        هدف کلي:

·         توسعه و تأمين سلامت و تندرستي عموم دانش آموزان ازطريق گسترش برنامه هاي ورزشي و

·          

·         بهداشتي در مدارس

·          

·         اهداف جزئي سياست ها و عناوين کلي

·          

·         برنامه هاي معاونت تربيت بدني و تندرستي وزارت آموزش و پرورش

·          

·         تحول کيفي وکمي در برنامههاي تربيت بدني، ورزش و بهداشت مدارس با تاکيد بر دوره ابتدايي

·          

·         تامين و بهسازي نيروي انساني متخصص با اصلاح مناسبات سازماني

·          

·         اهتمام به توسعه فضا و امکانات ورزشي و بهداشتي در سطح مدارس

·          

·         توجه به توسعه برنامههاي آموزشي و پژوهشي در برنامههاي تربيت بدني و بهداشت دانشآموزان

·          

·         تهيه و تدوين طرح همکاري با سازمانهاي مرتبط بيروني و دروني

·          

·         اهتمام به افزايش ساعت درس تربيت بدني درمدارس و تامين معلم خاص تربيت بدني و بهداشت دوره ابتدايي

·          

·         گسترش و تقويت برنامههاي بين المللي ورزش دانشآموزي               

·          

·         اهتمام به توسعه ورزش همگاني و پوشش اوقات فراغت دانشآموزي از طريق گسترش برنامههاي ورزشي

·          

·         افزايش مشارکت بخش خصوصي در برنامههاي تربيت بدني و ورزش مدارس

·          

·         تشکيل کانونها و باشگاههاي تحصصي ورزش دانشآموزي

·          

·         اهتمام به توسعه ورزش کارکنان ومعلمان وزارت آموزش و پرورش

·          

·         توجه به ارتقاء سلامت جسماني، رواني و اخلاقي دانشآموزان با بهره گيري از آخرين دستاوردهاي علمي و پژوهشي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تحرک رمز سلامتي

پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

فعاليت بدني در کشورهاي صنعتي و کشورهاي در حال توسعه - پندارهاي غلط در مورد فعاليت بدني فوايد فعاليت بدني - زنان و فعاليت بدني - سياستهاي مرتبط با فعاليت بدني - فعاليت بدني و جوانان - زندگي بي تحرک - فعاليت بدني و افراد مسن


فعاليت بدني ميتواند کيفيت زندگي را در تمام سنين براي همگان بهبود بخشد.شيوه زندگي فعال باعث ميشود افراد مسن دوستان جديدي

پيدا کنند،در فعاليتهاي اجتماعي باقي بمانند و با سايرين در تمام سنين مراوده داشته باشد.بهبود انعطاف پذيري،تعادل و قوام عضلاني به

پيشگيري از افتادن که دليل عمده ناتواني در افراد مسن است کمک ميکند.مشخص شده است که شيوع بيماريهاي مغزي در افرادي که از

 نظر بدني فعال هستند کمتر است.فعاليت بدني ميتواند کمک شاياني به درمان برخي اختلالات فکري مثل افسردگي بنمايد.جلسات ورزشي

برنامه ريزي شده مطابق با سطح تناسب بدني هر فرد يا پياده روي ساده ميتواند فرصت يافتن دوستان جديد و اتصال با جامعه و کاهش

احساس تنهايي و محروميت اجتماعي را به فرد بدهد.فعاليت بدني ميتواند خود اتکايي و اطمينان به خود را که معيارهايي مبنايي در

 سلامت روح است افزايش دهد.
 


از فوايد فعاليت بدني ميتوان حتي در سنين

 بالا نيز استفاده برد.با آنکه فعال بودن از سنين پايين از بسياري بيماريها جلوگيريميکند،تحرک و فعاليت منظم در سنين بالا نيز به کاهش درد و ناتواني مرتبط با

 بيماريهاي نظير آرتربت،استئوپروز و فشار خون بالا کمک کند.


آيا فعاليت بدني فقط براي کشورهاي صنعتي لازم است وکشورهاي در حال توسعه مشکلات ديگري دارند که بايد به آن
برسند؟


عدم فعاليت بدني علت زمينه اي عمده اي براي مرگ ومير،بيماريها و ناتوانايي هاست.

اطلاعات اوليه اي که از تحقيقات سازمان

 بهداشت جهاني در زمينه عوامل خطرساز وجود دارد حاکي از اينست که عدم فعاليت يازندگي بي تحرک،يکي از 10 علت اصلي مرگ و مير ناتواني در کل جهان است.در کشورهاي

 مختلف بين 60 تا 85 درصد از بالغين تحرک کافي براي بهبود سلامتي شان ندارند.زندگيبي تحرک باعث افزايش تمام علل مرگ و مير ميشود.خطر بيماريهاي قلب و عروق،ديابت و

 چاقي را دوبرابر ميکند و مشخصاً باعث افزايش خطر سرطان روده،فشار خونبالا،استئوپروز،افسردگي و اضطراب ميشود

.


در شهرهايي که به سرعت رشد ميکند،در کشورهاي در حال توسعه،شلوغي،فقر،جنايت،ترافيک،کيفيت بد هوا،فقدان پارک،پياده

رو،ورزش و تفريحات و ساير مکانهاي سالم،فعاليت بدني را به انتخابي دشوار تبديل ميکند.براي مثال در سائوپائولوي برزيل70 درصد

 مردم بي تحرک هستند.حتي در مناطق روستايي کشورهاي در حال توسعه تفريحات غير فعال مثل تماشاي تلويزيون در حال افزايش

است.نتيجه اين تغييرات در زندگي افزايش ميزان چاقي،ديابت و بيماريهاي قلبي و عروقي است.

کشورهاي داراي درآمد پايين يا متوسط تحت فشار زيادي از اين ها و ساير بيماريهاي غيرواگير قرار دارند.77 درصد کل مرگ و مير به

وسيله بيماريهاي غيرواگير در کشورهاي در حال توسعه اتفاق مي افتد.اين بيماريها در حال افزايش هستند و اثر فزاينده اي در سيستم هاي

مراقبت بهداشتي،منابع و اقتصاد در کشورهاي جهان مي گذراند.
 


کشورها در حال تلاش براي مقابله با اثرات بيماريهاي عفوني همزمان با افزايش فشار بيماريهاي غيرواگير روي جامعه و سيستم هاي

بهداشتي هستند.فعاليت بدني به علاوه رژيم غذايي سالم و عدم مصرف سيگار به عنوان راهي موثر و با صرفه جويي براي ترفيع بهداشت

عمومي در کشورهاي با درآمد کم يا متوسط ميباشد.


پندارهاي غلط در مورد فعاليت بدني

1- داشتن فعاليت بدني هزينه بالايي دارد.نياز به وسيله،کفش و لباس مخصوص دارد.

گاهي بايد هزينه پرداخت تا ورزش کرد.فعاليت بدني را ميتوان هر جا و بدون هيچ وسيله اي انجام داد.جا به جا نمودن وسايل،چوب،کتابها

و کودکان به عنوان فعاليت بدني تکميلي معادل بالا رفتن از پله ها ميباشند.پياده روي به عنوان فعاليتي که بيشتر از همه انحام ميشود و

 بيش از همه توصيه ميشود کاملاً بي نياز از اين موارد است.بيشتر مناطق شهري داراي پارک،آب نما يا پياده روهايي ايده آل براي پياده

روي،دويدن يا ورزش و بازي هستند.نيازي نيست براي اين کارها باشگاه،استخر يا ساير مکانهاي ورزشي مراجعه کرد.

2- سرم خيلي شلوغ است فعاليت بدني وقت زيادي ميگيرد.

حداقل30 دقيقه فعاليت بدني متوسط در هر روز براي بهبود و حفظ سلامتي توصيه ميشود.البته اين به معناي قطع فعاليت بدني پس از نيم

ساعت نمي باشد.بيشتر فعاليتها را ميتوانيد با کارهاي روزمره مثل محل کار،مدرسه،خانه يا بازي و تفريح ممزوج کنيد.بيشتر فعاليتها را

 ميتوانيد با امور روزانه خود انجام دهيد.10 دقيقه پياده روي سريع،3بار در روز يا 20 دقيقه در ابتداي صبح و 10 دقيقه در طول

 روز.حتي اگر مشغله شما زياد باشد باز هم ميتوانيد 30 دقيقه فعاليت در روز را به برنامه هايتان اضافه کنيد.
 


کودکان طبيعتاً داراي تحرک بالايي هستند و به ندرت يک جا مينشينند.نيازي به صرف وقت و انرژي براي آموختن چيزهايي در مورد

فعاليت بدني به آنها نيست.به اندازه کافي فعال هستند.مطالعات اخير در مورد کودکان سراسر جهان نشان داده که آنها در مناطق شهري

 

 فقير در حال غيرفعال شدنند.وقت و منابع مصروف براي آموختن ورزش به آنها قطع ميشود و بازيهاي کامپيوتري و تلويزيون جاي

تفريحات فعال آنها را ميگيرد.تخمين زده شده که در بسياري از کشورها چه توسعه يافته و در حال توسعه بيش از جوانان از تحرک بدني

 ناکافي برخوردارند.فعاليت بدني ناکافي در کودکان مي تواند عواقب طولاني مدتي روي سلامتي به جاي بگذارد.فعاليت بدني منظم باعث

فوايد جسمي،روحي و اجتماعي بسيارس براي جوانان ميشود.فعال بودن بصورت بالقوه باعث کمک به جوانان و کودکان در داشتن

استخوان ها،عضلات و مفاصل سالم ميشود.وزن بدن را تنظيم کرده و چربي را کاهش ميدهد و عملکرد موثر قلب و شش ها را فراهم

ميکند.بازي،ورزش و ساير فعاليتهاي بدني اين فرصت را به جوانان ميدهد که ابراز وجود کنند،خودشان را باور کنند و موفقيت و

همکاري جمعي را تجربه کنند.همچنين اين ها کمک ميکنند تا از اضطراب و افسردگي پيشگيري شود.انجام ورزش و فعاليت هاي بدني

 هدايت شده و منظم ميتواند پذيرش ساير رفتارهاي بهداشتي نظير پرهيز از سيگار،الکل و مواد مخدر و رفتارهاي خشن را تسريع

کند.الگوهاي فعاليت بدني که در کودکي و دوران بلوغي کسب ميشوند بيشتر در طول زندگي باقي ميمانند و پايه اي براي زندگي فعال و

سالم هستند.از طرف ديگر،زندگي غير سالم مثل غير فعال بودن،تغذيه نامناسب و سوءمصرف مواد که در دوران جواني پذيرفته شوند

بيشتر در دوران بزرگسالي باقي ميمانند.

فوايد فعاليت بدني

فوايد فعاليت بدني منظم براي سلامتي بسيار است.حداقل30 دقيقه فعاليت بدني متوسط مثلاً پياده روي سريع،براي بدست آوردن بسياري

از اين اثرات کافي است.اگر چه با افزايش سطح فعاليت،فوايد آن نيز افزايش مي يابد.

فعاليت بدني منظم:

خطر مرگ و مير قبل از بلوغ را کاهش ميدهد.

خطرمرگ و مير ناشي از بيماريهاي قلبي يا سکته مغزي را کاهش مي دهدکه مسوول يک سوم تمام مرگ ها هستند.


خطر ايجاد بيماري هاي قلبي يا سرطات روده ها را تا 50 درصد کاهش ميدهد.

خطر ابتلاي به ديابت نوع 2 را 50 درصد کاهش ميدهد.

کمک ميکند تا احتمال ابتلاي به فشار خون بالا را که يک پنجم جمعيت بالغ دنيا را گرفتار کرده کاهش يابد.

به پيشگيري يا کاهش استئوپروز کمک ميکند،خطر شکستگي لگن را تا 50 درصد در زنان کاهش ميدهد.

خطر ايجاد دردهاي ناحيه کمر را کاهش ميدهد.

باعث ترفيع سلامت روحي و رواني ميشود.اضطراب،استرس و احساس افسردگي و تنهايي را کاهش ميدهد.

کمک ميکند تا از عادات خطرناک مثل مصرف سيگار،الکل و سوءاستفاده از مواد مخدر و رژيم غذايي بد و خشونت مخصوصاً در کودکان و نوجوانان جلوگيري شود.

کمک ميکند تا وزن بدن را تنظيم کرده و خطر چاقي را 50 درصد نسبت به افراد بي تحرک کاهش ميدهد.

کمک ميکند تا استخوانها،عضلات و مفاصل سالمي داشته باشيم و افراد دچار حالات ناتوان کننده مزمن را از نظر قدرتي تقويت ميکند.

ميتواند به درمان حالت هاي دردناک مثل کمردرد و زانودرد کمک کند.


همه ما ميدانيم که فعاليت بدني مثل پياده روي،دوچرخه سواري و بازيهاي مختلف باعث ميشود شما احساس خوبي داشته باشيد ولي

 فعاليت بدني منظم فوايد بسيار ديگري نيز دارد.اين کار نه تنها باعث بهبود و حفظ سلامت مي شود،بلکه اثرات مفيد اقتصادي و اجتماعي

خود را دارد.فعاليت بدني منظم به کشورها و اقتصاد کمک ميکند تا هزينه هاي مراقبت هاي بهداشتي کاهش يابد،توليد افزايش يابد،مدارس

بهتر شوند،غيبت از محل کار و تعويض شغل کمتر شود و مشارکت در ورزش و تفريحات سالم افزايش يابد.در بسياري کشورها،هزينه

بهداشتي به علت نبود فعاليت بدني و چاقي بالاست.


زنان و فعاليت بدني


فعاليت بدني منظم و عادات غذايي خوب مي تواند سلامت زنان را ارتقاء داده و از بسياري بيماريها و حالاتي که علت عمده مرگ و مير

 و ناتواني زنان جهان است پيشگيري کند.

فعاليت بدني منظم به پيشگيري از بيماريهاي قلبي عروقي کمک ميکند.اين بيماريها که شامل بيماري قلبي،فشار خون بالا و سکته هاي

مغزي مي باشد.باعث يک سوم مرگ و مير زنان در سراسر جهان هستند.بيماريهاي قلبي عروقي باعث نيمي از مرگ هاي زنان بالاي

50 سال در کشورهاي در حال توسعه هستند.توام بودن فعاليت بدني منظم و تغذيه کافي اصلي ترين و اثرگذارترين راه تنظيم چاقي خفيف

 تا متوسط و حفظ وزن ايده آل در زنان است.

ديابت 70 ميليون زن را در سراسر جهان مبتلا کرده است.اين ميزان در سال 2025 به 2 برابر افزايش مي يابد.ديابت علاوه بر

بيماريهاي قلبي عروقي ميتواند به کوري،آسيب عصبي،نارسايي کليه،زخم پاي ديابتي و قطع پا منجر شود.تحقيق جديدي نشان داده است

 حتي فعاليت بدني منظم و اندک وتغيير رژيم غذايي ميتواند از نيمي از موارد ديابت غير وابسته به انسولين جلوگيري کند.

فعاليت بدني ميتواند تا حد زيادي به پيشگيري و درمان استئوپروز کمک کند.استئوپروز بيماري خاصي است که در آن استخوان ها

شکننده شده و در مقابل شکستن،مقاومت ضعيفي از خود نشان ميدهند.زنان مخصوصاً در دوران يائسگي در معرض خطر ابتلاي

بالاتري نسبت به اين بيماري هستند.

فعاليتهايي که در آن وزن بدن را تحمل مي کنيم مثل پيتده روي،آهسته دويدن براي بلوغ طبيعي استخوان بندي در دوران کودکي و

نوجواني لازم هستند و باعث کاهش از دست رفتن استخوان مي شوند.همچنين قدرت عضلاني و تعادل را بهبود مي بخشند و خطر افتادن

را کاهش داده و به همين خاطر از خطر شکستگي مي کاهند.


فعاليت بدني منظم کمک ميکند تا استرس،اضطراب و افسردگي و تنهايي کاهش يابد.اين مخصوصاً در زنان مهم است چون ميزان

 افسردگي زنان نسبت به مردان چه در کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه دوبرابر است. فعاليت بدني به عزت نفس،اعتماد و

 اطمينان و بهبود مناسبات اجتماعي و وضعيت رواني کمک ميکند.



اگر چه فوايد بهداشتي و اجتماعي فعاليت هاي بدني بايد زنان را در مشارکت اينگونه فعاليتها تشويق کند،اما نبايد از اين حقيقت که در

 مناطق بومي و روستايي و حاشيه شهر که درآمد اندکي دارند زنان ممکن است نياز به تعادل بهتري از اعمال حمايتي مثل تغذيه

کافي،ابتکار براي درآمدزايي،توصيه هايي متناسب با وضعيت فرهنگي خاص خودشان داشته باشند.

آرتريت(التهاب مفاصل) علت مهمي براي محدوديت فعاليت در افراد بالغ و مسن است.فعاليت بدني راهي عمده براي تنظيم و کنترل تورم

و درد مفاصل در آرتريت است و بنابراين نتيجه آن در بهبود فعاليت روزانه خوب است.

 

 

 

 

 

 

 


سياستهاي مرتبط با فعاليت بدني

يکي از مهمترين چالشهاي پيشگيري از بيماريهاي غيرواگير و تشويق انجام فعاليت بدني و ساير انتخابهاي مربوط به نحوه زندگي

سالم،ايجاد ارتباط بين اهميت فعاليت کنوني و منافع آينده است.عليرغم اين اهميت که پيشگيري عمده ترين عامل در کسب سلامت است،در

قرن گذشته بيشتر مطالعات بهداشتي نشان داده است که کمتر از 5 درصد منابع خرج پيشگيري ميشود.

پيشگيري و اقدامات تشويقي بهداشتي بندرت براي سياستگذاران يک اولويت بوده است.اگرچه بيشتر در مرحله سياست بوده تا مراقبتهاي

بهداشتي پزشکي،که تصميمات در مورد پيشگيري گرفته شده است.بنابراين مهم است که هدايت به سمت اشخاصي حرکت کند تا به

سياستگذاران نيز برسد.

عدم فعاليت بدني فقط در مورد رفتارهاي شخصي نيست.شلوغي،جنايت،ترافيک،کيفيت بد هوا،فقدان پارک،امکانات ورزشي و تفريحي و

پياده رو، فعاليت بدني را به انتخابي مشکل براي بسياري افراد تبديل کرده است.بنابراين چالش پيشگيري همان قدر که براي مردم مطرح

است به مسووليت پذيري دولتها نيز بستگي دارد.


بخش بهداشت بايد نقش رهبري در تصميم گيري هاي سياستگذاري را بعهده بگيرد.

دفاع از منافع بهداشتي،اجتماعي و اقتصادي فعاليت بدني را بر اساس برنامه هاي ملي بر مبناي مدارک و شواهد تأمين کنند.

شبکه هاي عملکردي با ساير بخشهاي مربوطه به فعاليت بدني را بنا بگذارند.

سياست هاي عمومي با مشارکت چند بخش را تدوين کنند.

قاعده مند نمودن وضع قوانين را به عهده بگيرند.

تدوين و آماده ساختن مشاغل بهداشتي،مخصوصاً در زمينه مشاوره فعاليت بدني و برنامه ريزي.

سازماندهي برنامه هاي خاص فعاليت بدن در خدمات بهداشتي.

تشويق به انجام فعاليت هاي بدني در جامعه و خانواده.

تأمين سرمايه گذاريهاي داراي بازده و جهت دهي منابع براي فعاليت بدني.

مشارکت در برنامه هاي جهاني در زمينه فعاليت بدني.

بخش ورزش ميتواند به طرق زير از اين امر حمايت کند:

تقويت برنامه هاي فعاليت بدني و ورزش براي همه،حرکتي که بوسيله کميته بين المللي المپيک حمايت ميشود و در جهت نيل به هدف ايده

آل المپيک است که اعلام کرده ورزش جزو حقوق انساني است و براي تمام بشر فارغ از جنس،نژاد و طبقه اجتماعي مي باشد.

استفاده عمومي از امکانات محلي ورزشي را ساده و راحت نمايد.

اختصاص قسمتي از موسسات ورزشي براي تشويق امر فعاليت بدني.

آموزش در مورد فوائد فعاليت بدني در برنامه هاي آموزشي بخش ورزش.

تشويق به انجام فعاليت بدني و ورزش همگاني در رخدادهاي ورزشي حرفه اي،آماتور و آموزشگاهي.

سازماني رخدادهاي فعاليت بدني در جامعه

سياستگذاران ميتوانند در عرصه تحصيلات و فرهنگ به موارد ذيل توجه کنند:

تقويت سياستهاي ملي مربوط به آموزش هاي تربيت بدني،فعاليتهاي بدني و ورزش براي همگان در مدارس.


تدوين برنامه هاي آموزشي تربيت بدني کافي بوسيله آموزگاران ورزيده در برنامه تحصيلي مدارس.

احداث زمينهاي ورزشي و تأمين امکانات تربيت بدني بر پايه نيازهاي مدارس فراهم سازي بستر استفاده عمومي از امکانات ورزشي مدارس.

افزايش فعاليت بدني در برنامه هاي فرهنگي و تفريحي.

تصميم گيري ها در حوزه رسانه ها و اطلاع رساني مي تواند به روشهاي ذيل در تشويق فعاليت بدني نقش داشته باشد:

نشر و گسترش پيامها و اطلاعات در مورد فوايد فعاليت بدني.

سازماندهي برنامه ها وتبليغات رسانه اي منظم براي تشويق افراد به فعاليت بدني.

آماده سازي روزنامه نگاران(مثل روزنامه نگاران ورزشي،بهداشتي و علمي)براي نگارش مطالب در مورد فعاليت بدني.

انتخابهاي سياستگذاري جوامع شهري بايد شامل موارد ذيل باشد:

برنامه ريزي براي ساخت پياده رو و مسيرهاي دوچرخه سواري به مقدار کافي.

قرار دادن فضاهاي باز،پارک . امکانات براي فعاليت بدني.

حمايت شهردار و ساير مقامات محلي از مواردفوق.

پخش حمل ونقل ميتواند:

تلاشهاي انجام شده در مورد کاهش سرعت ترافيک شهري را تقويت کند.

از فعاليتهايي که در مورد پاک بودن اتومبيل ها ميشود و باعث پاکي هوا ميگردد حمايت کند.

فعاليتهاي دولتهاي محلي و شهرداريها بايد روي موارد ذيل متمرکز باشد:

ايجاد قانون و سياستگذاريهاي محلي براي حمايت از فعاليت بدني.

تعيين فضاهاي داخلي و بيروني ايمن براي فعاليت بدني از جمله ورزشها و بازيها.

سازماندهي برنامه هايي براي جامعه.

حمايت از بنيادهاي مربوط به فعاليت بدني که بوسيله بخشها و عاملين مختلف پايه گذاري ميشوند.

تقويت سياستهاي ملي عمومي بوسيله اقدامات محلي در جهت حمايت از فعاليت بدني.

تصميم گيريهاي اقتصادي و مالي بايد در اين موارد متمرکز باشد:

نگاه جدي به سلامت،منافع اقتصادي و اجتماعي فعاليت بدني.

در نظر گرفتن معيارهايي مرتبط براي مشخص نمودن منابع مربوط به بخشهاي مختلف.

تشويق بخشهاي عمومي و خصوصي براي سرمايه گذاري در فعاليت بدني.

حمايت از برنامه هاي مربوط به فعاليت بدني.

تأسيس مراکز از طريق افزايش ماليات بر مواردي چون(سيگار،الکل،نوشيدني ها و غيره)در جهت فعاليت بدني و ساير برنامه هاي

بهداشتي.

مدارس موقعيت بي نظيري براي فراهم کردن زمان،امکانات و راهنمايي هاي مربوط به فعاليت بدني براي جوانان دارند.مدارس داراي

مسووليت براي افزودن تمام وجوه رشد و بلوغ کودکان و نوجوانان هستند.در بيشتر کشورها از طريق برنامه هاي تربيت بدني،مدارس

تنها فرصت قاعده مند براي نوجوانان در مشارکت و آموختن در مورد فعاليت بدني ميباشند.

مشارکت کافي در بازي،ورزش و ساير فعاليت بدني چه در مدرسه و چه در وقت آزاد،براي نمو و بلوغ هر فرد جواني ضروري

 است.دستيابي به مکانها،فرصت ها و زمان مطمئن و ارائه نمونه هاي خوب از والدين و معلمان از اين موارد مي باشند.

 


فعاليت بدني و جوانان

فعاليت بدني منظم براي جوانان فوائد جسمي،روحي و اجتماعي مهمي از نظر بهداشت و سلامت به همراه دارد.تمرين هاي منظم فعاليت

بدني به کودکان و نوجوانان کمک ميکنند تا استخوانها،عضلات و مفاصل سالمي داشته باشند.وزن و بدنشان تنظيم شود و چربي آنها کم

شود و فعاليت قلب و ريه ها موثر باشند.اين امر در ايجاد هماهنگي حرکت مشارکت نموده و به پيشگيري و تنظيم اضطراب و افسردگي

کمک ميکند.

بازيها،ورزش ها وساير انواع فعاليت بدني به نوجوانان اين فرصت را ميدهد که خود باوري و اتکاء به نفس داشته باشند.موفقيت و

 مشارکت و اتحاد جمعي را احساس کنند.اين اثرات مثبت همچنين به کاهش مضرات و خطرات ايجاد شده بوسيله روشهاي زندگي

مصرفي،رقابتي،پر از استرس و بي تحرک که در جوانان امروزي بسيار شايع است کمک ميکند.مشغول بودن به فعاليت بدني هدايت شده

ميتواند باعث پرورش ساير رفتارهاي بهداشتي مثل پرهيز از سيگار،الکل و مواد مخدر و رفتارهاي خشونت بار گردد،پرورنده تغذيه

مناسب،استراحت کافي و فعاليتهايمطمئن و برتر باشد.

برخي تحقيقات نشان داده که در طول دوران بلوغ،هر چه بيشتر در فعاليت بدني شريک باشند،کمتر به مصرف سيگار روي مي

آورند.همچنين کودکاني که فعاليت بدني بيشتري دارند نتايج تحصيلي بالاتري نشان داده اند.بازيهاي گروهي باعث تعامل اجتماعي مثبت

شده و ظهور مهارت هاي اجتماعي در دوران نوجوانان را تسهيل مي کنند.

الگوهاي فعاليت بدني که در دوران کودکي و بلوغ کسب مي شوند بيشتر در طول زندگي هر فرد باقي مي مانند بنابراين باعث فراهم

آمدن پايه اي فعال و سالم در زندگي مي شوند.برعکس،عادات غير سالم مثل زندگي بي تحرک،تغذيه نامناسب و سوءمصرف مواد که در

 دوران جواني بوجود بيايند در دوران بزرگسالي نيز معمولاً امتداد مي يابند.

فعاليت بدني در جوانان در کشورهاي مختلف دنيا کاهش يافته است و اين مخصوصاً در مناطق فقيرنشين شهري ديده ميشود.تخمين زده

ميشود کمتر از يک سوم جوانان داراي فعاليت کافي براي سلامت و شادابي حال و آينده شان هستند.

تربيت بدني و ساير فعاليت بدني مدارس در حال کاهش است.تنها کشورهاي اندکي هستند که حداقل 2 ساعت در هفته را اختصاص به

ورزش ميدهند.اين وضع ناپسند همچنان ادامه دارد و حتي در برخي مناطق بدتر نيز شده است و کشورهاي بيشتري به اين وضع مبتلا

شده اند.

اين کاهش عمدتاً مربوط به افزايش شيوه زندگي بي تحرک ميباشد مثلاً کودکان اندکي هستند که براي رسيدن به مدرسه دوچرخه سواري

 ميکنند و يا بيشتر وقتشان به تماشاي تلويزيون،انجام بازيهاي کامپيوتري و استفاده از کامپيوتر مي گذرد.


بسياري عوامل هستند که مانع فعاليت بدني منظم در جوانان ميشوند:

فقدان وقت و محرک.

حمايت و راهنمايي ناکافي بزرگترها.

احساس خجالت و بي لياقتي.

فقدان وسايل و محل هاي ايمن براي فعاليت بدني.

بي اطلاعي از فوائد فعاليت بدني.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


زندگي بي تحرک

يک مشکل جهاني براي سلامت جامعه است. زندگي بي تحرک علت عمده مرگ و مير،بيماري و ناتواني ميباشد.حدود 2 ميليون مرگ

هر سال به علت عدم فعاليت بدني اتفاق مي افتد و يافته هاي اوليه از تحقيق سازمان بهداشت جهاني حاکي از آنست که زندگي بي تحرک

يکي از 10 علت عمده مرگ و مير در جهان مي باشد.عدم فعاليت بدني باعث افزايش تمام انواع مرگ ومير،دو برابر شدن خطر

بيماريهاي قلبي عروقي،نوع 2 ديابت و چاقي ميشود.همچنين خطر سرطان روده و پستان،بالا رفتن فشار خون،اختلالات

چربي،استئوپروز،افسردگي و اضطراب را افزايش ميدهد.ميزان بي تحرکي در تمام کشورهاي توسعه يافته ودر حال توسعه بالاست.در

کشورهاي توسعه يافته بيش از نيمي از بالغين به اندازه کافي تحرک ندارند.

اين مسأله در شهرهاي بزرگ کشورهاي توسعه يافته که به سرعت هم رشد مي کنند مشکل عمده تري

ميباشد.شلوغي،فقر،جنايت،ترافيک،آلودگي هوا و فقدان پارک و امکانات ورزشي و تفريحي و پياده رو،انتخاب فعاليت بدني را مشکل

 ميسازد. براي مثال در سائوپائولوي برزيل70 درصد جمعيت غير فعال هستند.حتي در مناطق روستايي کشورهاي در حال توسعه وقت

گذراني غير فعال مثل تماشاي تلويزيون در حال افزايش است.نتيجه اين تغييرات در زندگي افزايش ميزان چاقي،ديابت و بيماريهاي قلبي

 و عروقي است.در کل دنيا بجز مناطق جنوبي صحراي آفريقا بيماريهاي مزمن جزو علل اصلي مرگ و مير هستند.غذاي غير

سالم،اضافه کالري،بي تحرکي،چاقي و ساير بيماريهاي مزمن مربوط به آنها عمده ترين مشکل بهداشتي جامعه در اکثر کشورهاي جهان

 مي باشد.

اطلاعات جمع آوري شده در تحقيقات بهداشتي تمام مناطق جهان تقريباً ثابت مي باشند.نسبت افراد بزرگسال که بي تحرک يا نزديک به

آن هستند بين 60 تا 85 درصد متغير است.


سازمان بهداشت جهاني اخيراً مقادير جهاني بيماري ايجاد شده از 22 عامل خطرساز که شامل بي تحرکي بدني نيز ميباشد را مورد

ارزيابي قرار داده است.نتايج اين تحقيق در گزارش بهداشت جهاني سال 2002 منتشر خواهد شد.

مشخص است که بي تحرکي بدني مشکل بهداشتي عمومي عمده اي ميباشد که تعداد بسياري از مردم را در تمام نقاط جهان مبتلا کرده

است.اقدامات موثر بهداشت عمومي به صورت فوري براي ترويج انجام فعاليت بدني و بهبود بهداشت عمومي در سراسر نقاط جهان

مورد نياز است.

فعاليت بدني و افراد مسن

براي مردم در تمام سنين فعاليت بدني باعث بهبود کيفيت زندگي به طرق مختلف مي شود.فوايد جسمي شامل بهبود و افزايش

تعادل،قدرت،هماهنگي،انعطاف پذيري و تحمل ميباشد. فعاليت بدني باعث بهبود بهداشت رواني،تنظيم حرکتي و عملکرد تشخيص نيز

ميشود.

شيوه زندگي فعال باعث ميشود افراد مسن دوستان جديدي پيدا کنند.در شبکه اجتماع باقي بمانند و با ساير مردم در سنين مختلف تعادل

داشته باشند و انعطاف پذيري،تعادل و قدرت عضلاني را بهبود مي بخشد که ميتواند از افتادن جلوگيري کند که علت عمده ناتواني در

 افراد مسن ميباشد.مشخص شده که شيوع بيماريهاي روحي و رواني در افرادي که از نظر جسمي فعال هستند کمتر است.

از فوائد فعاليت بدني حتي در صورتي که دير نيز شروع شوند مي توان بهره برد.بيماريهاي شايع سالمندان شامل بيماريهاي قلبي

عروقي،آرتريت،استئوپروز و فشار خون بالاست.با وجود اينکه فعال بودن از اوان جواني ميتواند از بسياري بيماريها جلوگيري کند ولي

فعاليت منظم ميتواند از ناتواني و درد ناشي از بيماريهاي فوق جلوگيري کند.

فعاليت بدني ميتواند در درمان بيماريهاي مغزي مثل آلزايمر ئ افسردگي کمک کننده باشد.جلسات ورزشي سازماندهي شده متناسب با

سطح آمادگي فرد،يا پياده روي ساده ميتواند شانس يافتن دوستان جديد و داشتن ارتباط با جامعه و کاهش احساس تنهايي روحي و رواني

لازم هستند افزايش مي دهد.

همانگونه که براي ساير سنين مطرح است سالمندان ميتوانند با مشارکت در فعاليت بدني از آن لذت ببرند.هرکس با موقعيت يا ناتواني

خاص که ميتواند توانايي وي را در فعال بودن تحت تاثير قرار دهد بايد قبل از انجام فعاليت بدني با پزشک مشاورت کند.پياده

روي،شنا،نرمش وکشش،باغباني، رقص،گردش و دوچرخه سواري بهترين فعاليت براي سالمندان ميباشد.

تعداد افرادي که بالاي 60 سال سن دارند تا20 سال آينده دو برابر ميشود.بيشتر آنها نيز در کشورهاي در حال توسعه خواهند بود.کاهش و

به تأخير انداختن ناتواني مربوط به سالمندي يک مساله عمده در بهداشت عمومي است و فعاليت بدني ميتواند نقش مهمي را در ايجاد و

حفظ سلامت در تمام سنين داشته باشد.

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 12راه سلامتي بهتر***

 

 

1. كلسترول خود رو چك كنيد. كلسترول بالا اولين عامل مرض هاي قلبي است.

 

2. ميوه و سبزيجات بيشتري نوش جان كنيد. حداقل پنج بار در روز ميوه و سبزيجات نوش جان كنيد كه باعث كاهش سرطان و مرضهاي ديگه ميشه.


3. اگه سيگاري هستيد, تركش كنيد.

 
4. براي خانمهاي 20 به بالا, هر ماه سينه خود رو چك كنيد. اين اولين قدم براي يافتن سرطان سينه است. خانمهاي بين 20 تا 39 هر سه سال, و خانمهاي 40 به بالا, هر سال بايد آزمايش كلينيكال رسمي بشند. با دكتر خود مشورت كنيد.


5. حبوبات بيشتري نوش جان كنيد. مقدار پيشنهاد شده سه بار در روزه كه جلوگيري از مرضهاي قلبي, قند, گوارشي و غيره ميكنه.


6. از "سوي" (چاشني چيني يا ژاپوني مركب از لوبياي جوشانده وشير) پرهيز نكنيد. "سوي" كلسترول بد (ال دي ال) رو پايين مياره.


7. مصرف الكل خود رو پايين بياريد.


8. حتما از دكترتون بخواهيد كه براي مرض قند "نوع 2", شما رو آزمايش كنه.

 
9. قدرت مغز و فكري خود رو زياد كنيد. طبق آخرين تحقيقات عصب شناسان, فعاليت هاي فكري گوناگون قدرت مغز شما رو بيشتر ميكنه. مثلا اگر كار شما با رياضي و كامپيوتره, حتما مطالعه غير كامپيوتري داشته باشيد. (مثلا وبلاگ خوندن)


10. غذا كمتر نوش جان كنيد و به اندازه بخوريد.


11. كلسيم بيشتري به بدن خود برسونيد. محخصوصا خانمها كه خداي نكرده پوكي استخوان نگيرند.


12. استرس رو از خود دور نگه داريد. ورزش و عبادت (مديتيشن) رو از ياد نبريد.

 

 

 

حالت بدن در خواب*

 

امشب ميخوام ببينم به چه حالتي ميخوابم. به پهلو, روي شكم, يا به پشت...

 

طبق مقاله اي از طرف اداره مشورت و ارزيابي خواب در انگليس, حالتهاي بدنمون در خواب شخصيتمون رو نشون ميده.

 

به پهلو و دستها به طرف پايين بدن: آسان گير

 

به پهلو و دستها به جلوي بدن: بدگمان, غرغرو و عيبجو

 

به پشت و دستها به طرف پايين بدن: آرام, محتاط...

 

به روي شكم و دستها دور سر: گروه جو, پوست كلف, انتقاد رو دوست نداره

 

حالت بچه در رحم: حساس

 

به پشت و دستها بالاي سر: شنونده هاي خوب, بعضي وقتها خجالتي

 

 

 

 

 

 

 

 

از پا در آمده ، خالي از انرژي، خم شده بر زانو ها ... خستگي تهديد مي كنـد.

ضعف ناگهاني ، روحيه ي پايين و . . .  چرا ؟

عدم شور وانرژي ، كسالت و . . .  چه بايد كرد ؟

انواع مختلف ويتامين  هاي به شكل اوليگو ، كوكتل هاي انرژي زا ، استراتژي ضد خستگي و ضد افسردگي هستند .

اگر براي برخي يك خواب و استراحت زياد كافي است تا انرژي معمول خود را باز يابند ، براي برخي ديگر ، بازيابي انرژي وشادابي اوليه بسيار دشوارتر است .

در موقعيت هاي تهديد آميز و خارج از وضعيت هاي آسيب شناسي كـه قـرار گر فتن تحت معالجه ي پزشكي را ايجاب مي كنند ، كمبود ويتاميـن ها ، مواد معدني و اوليگو - المان ها در افـراد مختلف متنوع است . تغذيه متعادل و مكمل هاي تغذيه اي كمك مي كنند تا اين كمبـود ها را موقتا بر طرف كنيم

  

 

ويتامين هاي لازم براي بدن  

ويتامين ( ث) ، به اعلا درجه ، ويتامين انرژي است . اين ويتامين محرك عصبي و ماهيچه اي وضد اكسيدان (اكسيده شدن ) است و نه فقط به ما روحيه و نشاط مي دهد ، بلكه بـا تقويت سيستم دفاعي بـدن از ما در برابر تهاجمات خارجي و عفونت ها محافظت مي كند . ويتامين ( ث ) بسيار حساس است و به آساني در هـواي آزاد يـا بـا پختن از بين مي رود ، بنابراين سعي كنيد ميوه ها و سبزي هاي خام مصرف كنيد .

ويتامين هاي گروه (ب) با منظم كردن توليد انرژي سلولي و همگون سازي مـواد مغذي كمك مي كنند تا در برابر خستگي و حالت هاي عصبي مبارزه كنيم . ويتامين ( E ) از پيري زودرس اندام هاي بدن جلوگيري مي كند . اين ويتامين ضـد اكسيدان ، با سلنيوم همراه شده و بر ضد  راديكال هاي آزادي عمل مي كند كه همـواره ساختارهاي بدن و عملكرد هاي فيزيكي را تخريب مي كنند

 

 

اوليگو- المان ها ، لازم براي بدن اما به مقدار كم

 

اوليگو المان ها همانطور كه از اسمشان پيداست،عناصري شيميايي هستند كه وجودشان به مقدار كم براي عملكرد اندامهاي بدن لازم وضروري است.يك موقعيت خاص مي تواند موجب كمبود اين مـواد شود .براي مثـال حاملگي يا خون ريزي زيـاد، ذخاير آهـن بـدن را كاهش  مي دهند ، اسهال مي توانـد باعث از دست رفتن مقدار زيادي پتاسيم شود و . . .

اوليگو المان ها با همراهي يكديگر موثر هستند ، بنابراين براي كسب نتيجه بهتر ، از تركيب آن ها استفاده كنيد.چند مـورد از اوليگو كوكتـل  (  تركيب چند اوليگو  ) هـاي سودمند عبارتند از : سلنيوم و روي براي حفظ جواني ، آهن و سلنيوم براي نگهداري نظـم وشادابي زندگي،منگنز ومس براي محافظت از مفاصل وهمچنين مس ،طلا ونقره براي حفظ شادابي ونشاط

 

براي هر سن برنامه مصرف اليگو ـ ويتامين هاي مخصوص همان سن لازم است*

 

 

كودك : به منظور داشتن رشدي مناسب و هماهنگ

 

اگر فرزند شما مبتلا به يـك يا چندين مورد از عارضه هائي مـانند دوره هاي خواب بسيار كوتاه ، اشتهاي نا مناسب و دمدمي مزاج ، خستگي و بيماريهاي عفوني مكـرر است ، به سرعت اقدام كنيد تا از به خطـر افتادن سلامتي كودك جلوگيري بعمل آيد .

راه حل : برنامه ي غذايي سرشار از كلسيم و آهـن براي بهبود رشـد استخواني و بافتي كودك درنظر بگيريد . ويتامين  (  آ  )  بـراي رشد كودك ضروري است اما مواظب باشيد بيش از اندازه مصرف نشود . منابع ويتامين ( ث )به كودك كمك مي كنند تا در برابـر عفونتها مقاومت كند.

 

نوجوان و دانش آموز : به منظور رشد ظرفيت فيزيكي و ذهني

پديده هائي چون اختلالات هورموني و رواني ، خستگي ذهني و فيزيكي ، تغذيـه نامناسب و خواب ناكافي ، در اين دوره از زندگي رايج هستند .

راه حل : براي كمك به نوجوان براي پشت سر گذاشتن اين دوره سخت ، مصـرف ويتامين هاي گروه ب ( ب 1،ب 6، ب8 ) به منظور فعال سازي فرآينـد هاي انرژي زايي و نيز همگون سازي مناسب قند ها و چربي ها توصيه مي شوند ،  ويتاميـن (  ث ) را  فراموش نكنيد . اين ويتامين براي افزايش جذب آهن كه انتقال دهنده ي اكسيژن بـه تمام قسمت هاي بدن است، لازم مي باشد . اين برنامه را با مصرف منيزيم  به منظـور تعادل  سيستم عصبي و فسفر به منظور پيشگيري از خستگي مغزي ، كامل كنيد .

 

فرد چهل ساله فعال : به منظور كنترل اضطراب و حفظ تعادل

برنامه ي كاري فشرده ، زندگي پر فراز و نشيب، سرو صدا ها ، آلو دگي ،خستگي بيش از حد،جا به جايي ساعتي و . . . اگر برنامه ي فعاليت هاي شمابه اين توصيفات شبيه است ، زمان آن رسيده است كه باتري هاي خود را شارژ كنيد !

 راه حل : سه ويتامين ضد اكسيدان ( ويتامين هاي آ ، اي و ث ) براي مبارزه با فزوني راديكال هاي آزاد ، سلنيوم اكسير افزايش طول عمر وروي و منگنز ، فعال كننده هاي آنزيم هاي فراوان وتثبيت كننده ي بسياري از اعمال زندگي توصيه مي شوند  .

 

ورزشكار : براي بهبود موفقيت هاي چشمگير فيزيكي

تمرينـات شديد، به مصرف رساندن تمام انـرژي ، مشكلات از دست دادن آب بدن و . . . از جمله مسائلي هستند كه ورزشكاران با آن ها روبرو مي شوند . ورزش كردن خـوب است اما مي تواند منجر به مصـرف بيش از حد مواد غذايي اساسي به ويژه ويتامينها و مواد معدني شود .

راه حل : در برنامه ي غذايي ورزشكار ، آهن براي اكسيژن  دهي به ماهيچه ها ، روي وسلنيوم براي دفع سموم ، منيزيم و كلسيم براي جلوگيري از گرفتگي عضلات و سديم وپتاسيم براي جبران مواد معدني از دست رفته بايد گنجـانده شوند . هم چنين ويتامين هاي گروه  ( ب ) ، سود منـد براي تمام فعاليت هاي ماهيچه اي و ويتاميـن (اي ) به منظور افزايش استقامت بدن نيز ضروري هستند .

 

فرد مسن : براي حفظ نظم و شادابي  و نشاط زندگي

مشكل افراد مسن معمولا انرژي پايين ، درد هاي مفاصل ، ضعف بينايي ، از دست دادن خواب واشتها و مشكلات تمركز و حافظه است . اگر شما جزو اين دسته هستيد، زمان آن رسيده كه سر زندگي و نشاط خود را احيا كنيد . 

راه حل : از ويتامين ( آ  ) به منظور حفظ تيز بيني و سلامتي پوست و از ويتامين (ث ) براي تقويت سيستم ايمني بدن و از ويتامين (  د ) براي تثبيت كلسيم و فسفر در استخوان ها استفاده كنيد . ويتاميـن (اي ) ، سلنيوم وروي بهترين سلاح هاي ضـد پيري هستند . منگنز و مس درد هاي مفاصل را تسكين مي بخشند .

 

بيمار در دوره نقاهت : براي بازيابي سلامتي

براي بيمار بستري با وجود ضعف بدني و درد ، بـازيـابي انـرژي معمول و از سرگيري فعاليت هاي روزمره با تاخير همراه است .

راه حل : براي سرعت بخشيدن به گذشت دوره ي نقاهت ، ويتامين ( ث ) مصرف كنيد . تحت درمان با مس قرار بگيريد تا افزايش ميكروب ها و  باكتري ها را متوقف كرده و تشكيل آنتي كور ها را فعال كند به ويژه هنـگامي كه بـا طلا و نقره همراه شـود ( Ag - Au - Cu (  .

 

اوليگو المان  ها در چه موادي يافت مي شوند ؟   

 

مس : دل ، جگر وقلوه ، صدف ، سخت پوستان  ( خرچنگ و ميگو ) ، غلات كامل ، ميوه و سبزي هاي خشك و كاكائو .

آهن :گوشت ، دل ، جگر و قلوه ، زرده ي تخم مرغ ، اسفناج و جعفري .

منيزيم : غلات كـامـل ، سبزي هاي خشك ، سبزي هاي تـازه ، گردو ، فندق و شكلات .

منگنز: غلات كامل ، سبزي هاي تازه ، ميوه هاي روغني ( گردو و فندق ) و چاي .

سلنيوم: گوشت ، دل ، جگر و قلوه ، ماهي ، غلات ( دانه هاي گندم ، ذرت و چاودار ) ، مخمر آب جو ، قارچ و سير .

روي : گوشت ، مرغ ، صدف، تخم مرغ ، شير ، غلات كامل ، سبزي هاي خشك ، سبزي هاي تازه و قارچ . 

 

 

 

 

 

 

*داروهاي نيروزا - دوپينگ -  و عوارض آن*

پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

 

تاريخچه -  تعريف

واژه دوپينگ از زبان آفريقاي جنوبي مشتق شده است.اشاره به يک نوشيدني الکلي باستاني دارد که به عنوان محرک در مراسم رقص استفاده مي گرديد.بتدريج اين واژه استقاده گسترده تري کرد و در ورزش امروز به معضلي تبديل شده است.اين واژه در دنياي امروز  به معناي استفاده ورزشکار از مواد يا روش هايي است که به قصد افزايش کارآيي در ورزش انجام مي شود.

دوپينگ به معناي استفاده از مواد متعلق به گروه داروهاي ممنوع،محدود شده و يا استفاده از روشهاي گوناگون غيرمجازي ميباشد.به قول خوان آنتونيو سامارانش رييس کميته بين المللي المپيک،دوپينگ نوعي تقلب است که از جنبه هاي مختلف منجر به انحطاط و مرگ ميشود:

مرگ فيزيولوژيک چرا که دستکاري غيرقانوني در فرايند طبيعي باعث تغييرات شديد و گاهاً برگشت ناپذيري در بدن ميشود.

مرگ جسمي نظير برخي موارد اسف بار مرگ ورزشکاراني  که در سالهاي اخير مشاهده شده است.انحطاط روانيو شخصيتي ناشي از رضايت شخص به تقلب،ناديده انگاشتن توانايي ها و ظرفيت هاي شخصي و بزرگ کردن ناتواني ها و معايب.و بالاخره انحطاط اخلاقي به واسطه تعدي فرد از قوانيني که تمام جامعه بشري پايبند آن هستند.

از رخدادهاي مهم در تاريخ دوپينگ مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:

اولين مورد مرگ ورزشکاران در سال1886 رخ داد که يک دوچرخه سوار به نام لينتون در اثر استفاده بيش از حد داروي تري متيل درگذشت.

در مسابقات المپيک يک دونده ماراتن به نام توماس هيکس در اثر مصرف برندي و استريکلين در شرف مرگ قرار گرفت.

دهه 1950-روس  ها از هورمون هاي مردانه براي افزايش قدرت و نيرو استفاده نمود و آمريکايي ها نيز استروييدها را به اين منظور استفاده نمودند.

1960-دوچرخه سوار دانمارکي در المپيک رم به علت مصرف بيش از حد آمفتامين ها فوت کرد.

1964-افزايش قابل توجهي در ظاهر عضلان ورزشکاران در المپيک ديده شد که شک در مصرف داروها را برانگيخت.

1967-کميته بين المللي المپيک بعد از مرگ تامي سيمپسون به علت مصرف غير از آمفتامين ها واکنش نشان داد.

1968-اين کميته با تعريفي از دوپينگ ليست داروهاي غيرمجاز را ارايه داد و بدين ترتيب انجام آزمايش در بازيهاي المپيک شروع شد.

 1988-در المپيک سئول،تست بن جانسون از نظر مصرف استروئيد هاي آنابوليزان خلع و از ورزش محروم گرديد. همچنين دو وزنه بردار بلغاري که به مقام نخست المپيک دست يافته بودند به علت دوپينگ محروم شدند.

1994-ديه گو مارادونا فوق ستاره فوتبال آرژانتين در مسابقات جام جهاني 1994 آمريکا به علت مصرف داروهاي محرک از همراهي با تيمش محروم گرديد و بدين ترتيب آرژانتين بدون مارادونا از آن دوره مسابقات حذف گرديد.

2000-براي مبارزه هر چه شديدتر با اين پديده شوم،کميته مبارزه با دوپينگ تشکيل شده و آماده برخورد جدي با متخلفين در مسابقات المپيک 2000 سيدني مي باشد.

*علل مخالفت با دوپينگ*

اصولاً چرا علي رغم آنکه دوپينگ با افزايش کارآيي ورزشکاران همراه است با آن مخالفت ميشود؟

مبارزه بر عليه دوپينگ بر سه اصل استور است:

احترام به اخلاق پزشکي و ورزشي

محافظت از سلامت ورزشکاران

فراهم آوردن محيطي برابر براي تمامي ورزشکاران

*داروهاي دوپينگي*

چه طبقاتي از داروها جزو موارد دوپينگ محسوب ميشوند؟

اين داروها معمولاً در پنج گروه دارويي طبقه بندي مي شوند:

الف)داروهاي محرک سيستم عصبي مرکزي:از اين رده ميتوان آمفتامين،کوکائين،افدرين،پسودو افدرين،فليل پروپانولامين و ...را نام برد.

ب)داروهاي مخدر:از اين داروها ميتوان از هروئين،مورفين،متادون و ... نام برد.

ج)استروئيدهاي آنابوليک:داروهايي نظير ناندرولون،تستوسترون،اکسي متولون،استانوزولول و ... در اين گروه جاي ميگيرند.

د)داروهاي ادرارآور:در اين گروه ميتوان از فوروسمايد،تيازيد،اسپيرونالاکتون و ... نام برد.

ه)هورمونهاي پپتيدي وگليکوپروتئيني و آنالوگهاي آنها:داروهايي مثل هورمون رشد اريتروپويتين و ... در اين دسته جاي ميگيرند.

با اين حال برخي از داروها نيز موجودند که مصرف آنها تا حد خاصي بلامانع است ولي استفاده بيش از حد مجاز آنها دوپينگ تلقي مي شود.از اين ميان مي توان از الکل،ماري جوآنا(حشيش)،داروهاي بيحس کننده موضعي،کورتيکوستروئيدها و بتابلوکرها نام برد.

*قوانين و مجازاتهاي دوپينگ *
در صورت استفاده از استروئيدهاي آنابوليک،داروهاي ادرارآور، هورمونهاي پپتيدي وگليکوپروتئيني و آنالوگهاي آنها يا دستکاري فيزيکي،شيميايي يا دارويي ادرار محروميت هاي زير اعمال ميگردد:

در اولين ارتکاب جرم:4-2 سال تعليق

 در دومين ارتکاب جرم:تعليق مادام العمر

 در صورت استفاده از مواد و روشهاي غير مجاز بجز مواردي که در بالا ذکر شد:

 در اولين ارتکاب جرم به مدت3-6 ماه

 در دومين بار به مدت 2سال

 در سومين ارتکاب به صورت مادام العمر محروم ميشود.

به هنگام استفاده از مواد محدود شده حکم محروميت بر حسب مورد صادر خواهد شد.در نهايت فدراسيون ملي هر کشور مسوول شرکت سالم و عاري از دوپينگ ورزشکاران در مسابقات است.به همين جهت در صورت احراز دوپينگ توسط ورزشکار مجازاتها و جريمه هايي نيز براي فدراسيون مربوطه در نظر گرفته مي شود.

در دوران محروميت ورزشکار:

صلاحيت انتخاب براي مسابقه در هيچکدام از مسابقات بين المللي به رسميت شناخته شده و يا هر مسابقه اي که تحت نظارت فدراسيون ملي باشد را ندارد.

محروم از شرکت در سمينار يا همايش است.

صلاحيت انتخاب بازي يا هر موقعيت شغلي نظير داوري،مربيگري،مسئوليت،رياست،مشاوره و... را ندارد.

هرگونه ترفيع،مدال،عناوين و مقامهايي که در هنگام يا پس از تاريخ دوپينگ کسب کرده است از وي سلب خواهد شد.

هر ورزشکار،مربي،داور،رئيس،مشاور يا هر شخصي که در رابطه با مواد ممنوعه يا روشهاي ممنوعه مجرم شناخته شود،در همان اولين ارتکاب جرم به طور مادام العمر محروم ميگردد.

*روش انتخاب ورزشكاران براي آزمايش دوپينگ*

در مسابقات بين المللي بر چه مبنايي جهت آزمايش دوپينگ انتخاب مي شوند؟

روش انتخاب ورزشکاران براي انجام آزمايش،مطابق با قوانين جاري کنترل دوپينگ در هر رويداد ورزشي است.در بازيهاي المپيک،بطور معمول مقامهاي اول تا چهارم  در هر رشته،به علاوه يک يا چند نفر که به صورت اتفاقي انتخاب ميگردند،براي تست در نظر گرفته مي شوند.دررشته هاي ورزشي رکوردي نظير دو وميداني،وزنه برداري،شنا،نتيجه منفي آزمون براي ثبت رکورد ورزشکاران الزامي است.بنابراين در هر مکان و در هر زماني اين احتمال وجود دارد که هر ورزشکار براي آزمايش دوپينگ انتخاب شود.هر چند که در آن مسابقه موفقيتي کسب نکرده باشد.

*دوپينگ با داروهاي معمولي *

آيا دوپينگ تنها از طريق تزريق داروهاي پيچيده و يا کمياب صورت مي گيرد؟

خير،بسياري از داروها و فراوردههاي ساده اي که حتينياز به نسخه پزشک ندارد(نظير داروهاي ضدسرفه،ضدسرماخوردگي و...)ممکن است حاوي موادي باشد تست دوپينگ را مثبت نمايد.به همين جهت قبل از مصرف هر گونه داروو توسط ورزشکار بايد با پزشک مشورت شود.

**عوارض**

از عواض جانبي استروئيدهاي آنابوليک (نظير تستوسترون،ناندرولون و ...)که گاهي توسط ورزشکاران مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد چه ميدانيد؟

اين داروها داراي عوارض جانبي بسياري هستند که برخي از آنها برگشت پذير و بعضي ديگر غيرقابل برگشت مي باشند از جمله ميتوان موارد ذيل را نام برد

الف)عوارض قلبي و عروقي:احتباس آب و نمک،افزايش حجم خون،ازدياد فشار خون،افزايش چربي هاي خون،بي نظمي ريتم قلب،تغيير ابعاد قلب،انفارکتوس فلبي و سکته مغزي

ب)عوارض کبدي:اختلال کبدي،اختلال در عملکرد کبدي،افزايش آنزيم هاي کبدي،يرقان و سرطان کبد.

ج)عوارض جانبي خاص مردان:کاهش تعداد اسپرم ها،تحليل رفتن بيضه ها،عقيمي،بزرگ شدن پستان ها،احساس دفع فوري و مکرر ادرار،کاهش توانايي جنسي.
د) عوارض جانبي خاص زنان:اختلال در قاعدگي،هيرسوتيسم(رشد زياد مو در نواحي غير طبيعي مثلاً در صورت خانم ها)،تاسي،کلفت شدن صدا،تحليل پستانها،سرکوب شيردهي،پوست چرب و آکنه.

ه)عوارض جانبي در پسران نابالغ:بسته شدن زودرس غضروف هاي رشد و توقف رشد قدي،رشد غيرطبيعي مو،تيرگي پوست

و)عوارض رواني:افسردگي،هيجان بيش از حد،پرخاشگري،بي ثباتي عاطفي،حالت تهاجمي و خشونت،بي خوابي،اضطراب،اختلالات شخصيت و وابستگي رواني به دارو.

*دليل استفاده از داروهاي ادرار آور در ورزشكاران*

به سه دليل:نخست آنکه اين داروها ممکن است در کاهش سريع وزن و رسيدن به رده وزني مورد نظر موثر باشند،اين امر به ويژه در رشته هاي ورزشي مانند کشتي،وزنه برداري،بوکس که در رده هاي وزني خاصي انجام ميگيرند،صدق ميکند.

ثانياً ديورتيکها ممکن است براي رفع احتباس مايع ناشي از مصرف استروئيدهاي آنابوليک بکار روند.اين امر احتمالاً در ورزشکاران پرورش اندام که مي خواهند هر چه بيشتر عضلاني بنظر برسند،سودمند است.

ثالثاً ورزشکاران ممکن است از ديورتيکها استفاده کنند تا ميزان دفع ادرار را تغيير دهند و باعث تغيير غلظت داروهاي غيرمجاز در ادرار شوند.بدين ترتيب

ورزشکاري که براي آزمون دارويي انتخاب شده سعي ميکند تا حجم ادرارش را بالا برده و داروهاي دوپينگ يا متابونيتهاي آنها را در ادرار رقيق نمايد.

البته نشان داده شده است که اين تقلب احتمالاً موثر نيست.

 

*دوپينگ خوني*

دوپينگ خوني چيست و در چه ورزش هايي استفاده مي شود؟

تزريق خون به يک فرد با سطح طبيعي گلبول قروز در جهت افزايش هموگلوبين را دوپينگ خوني مي گويند.هدف از اين کار افزايش توانايي حمل اکسيژن در خون و بنابراين افزايش قدرت استقامتي آن شخص ميشود.انتقال خون ميتواند از يک دهنده  با گروه خوني مشابه و سازگار (انتقال همسان)انجام شود و يا تزريق مجدد خون فرد به خودش بعد از يک دوره ذخيره صورت گيرد(انتقال از خود)بدين ترتيب افزايش ناکهاني توده گلبولهاي قرمز با انتقال گلبولها به فرد موجب افزايش توان هوازي حداکثر و آمادگي جسماني هوازي يم گردد.با توجه به اينکه دوپينگ خوني مقاومت را افزايش مي دهد استفاده از آن در ورزشهاي استقامتي مثل اسکي،دو ماراتن و دوچرخه سواري گزارش شده است.

نمونه گيري براي آزمايش دوپينگ

در آزمايشات دوپينگ نمونه گيري از بيمار به چه صورت است؟

در موارد معمول،آزمايش دوپينگ بر روي نمونه ادراري انجام ميشود.درصورت مثبت شدن نمونه ادرار،براي تاييد نتيجه از تجزيه نمونه خون استفاده ميشود.در صورت شک به دوپينگ خوني و يا مصرف موادي که با آزمايش خون بهتر قابل شناسايي هستند نمونه خوني از فرد گرفته خواهد شد.

*دوپينگ با چاي وقهوه و كوكاكولا*

آيا مصرف چاي،قهوه يا کوکاکولا مي تواند باعث مثبت شدن تست دوپينگ شود؟

کافئين يک ماده دارويي فعال است که در نوشيدني هاي مرسوم نظير چاي،قهوه و کوکاکولا وجود دارد.ميان آن بسته به نوع نوشيدني و نحوه تهييه آن متغير است.بر اساس يک پژوهش مصرف حدود 1000 ميليگرم کافئين مي تواند سطح آنرا در ادرار به حد غير مجاز برساند.غلظت متوسط کافئين در چاي و قهوه به ترتيب 80-50 و 150-80 ميليگرم مي باشد.بنابراين مي توان دريافت که با مصرف مفرط و بيش از اندازه اين نوشيدنيها ممکن است تست دوپينگ مثبت شود هر چند که در حالت طبيعي اين ميزان مصرف نميگردد.علاوه براي کافئين يکي از محتويات برخي از داروها نظير داروهاي سرماخوردگي و ميگرن است که البته ميزان آن در هر دور کمتر از 100 ميليگرم ميباشد. کافئين داراي يک اثر تحريک مرکزي مشابه با آمفتامين است که خستگي را تقليل داده و تمرکز و هوشياري را افزايش مي دهد ولي دورهاي بالاي آن ميتواند باعث لرزش اندامها،اضطراب،بيخوابي و حالت عصبانيت شود.

 

 

 

 

*اقدامات اوليه در آسيب هاي ورزشي*

پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

 

 

 

اقدامات اوليه درماني در آسيبهاي ورزشي شامل مراحل زير است :

1- محافظت و پيشگيري از آسيب بيشتر مثلاً با استفاده از وسايل کمک ارتوپدي

2- استراحت که بسته به نوع آسيب از فرم مطلق آن تا استراحت نسبي را شامل مي شود.

3- استفاده از يخ سبب کاهش درد،تورم و التهاب مي شود.

4- فشار که اگر همراه با يخ استفاده شود سبب محدود شدن تورم خواهد شد.

5- بالا نگه داشتن عضو آسيب ديده نسبت به سطح قلب سبب تسهيل تخليه وريدي از ناحيه مربوطه مي شود.

6- عمل هاي محافظتي که در مواقع آسيب جزيي و بدون علامت ورزشکار استفاده ميشود مثلاً استفاده از بانداژ براي پيچ خوردگي مختصر مچ پا.

*استفاده از اصول فوق در چه زمان و توسط چه کساني صورت مي پذيرد؟

روش هاي بالا در برخورد اوليه با آسيب هاي حاد اسکلتي-عضلاني بکار مي روند.

آشنايي با آنها براي ورزشکار،مربي،پزشک تيم و هر فرد ديگري که مسوول درمان و برخورد ابتدايي با آسيب باشد لازم است.

*چه ميزان استراحت کافي است؟استراحت نسبي در چه مواقعي تجويز مي شود؟

طول مدت استراحت وابسته به شدتِ آسيب است.مشخص است که هر چه شدت آسيب بيشتر باشد،مدت استراحت هم بيشتر خواهد بود.وقتي يک آسيب چندان شديد نباشد،استراحت نسبي توصيه مي شود.هدف از استراحت نسبي آن است که فرد ورزشکار علي رغم وجود آسيب بدون علامت باقي بماند،هر چند تا حدودي تحرک خود را حفظ کرده است.

*فايده استفاده از يخ در برخورد با آسيبها چيست؟آيا گرما هم موثر واقع ميشود؟

يخ سبب کاهش خونريزي،تورم،التهاب،نيازهاي متابوليک ناحيه مجروح،درد و نيز اسپاسم عضلاني ميشود.اما گرما به نوبه خود داراي فايده نيست و جز در مورد کاهش اسپاسم عضلاني،سبب افزايش موارد نامبرده هم خواهد شد.گاهي توصيه مي شود که دوره هاي متناوب استفاده از گرما و يخ اعمال شود.يعني عضو را 1 تا 2 دقيقه از يخ استفاده کنند.بر اساس شدت تورم عضو اين نسبت قابل تغيير است.هر چه آسيب حادتر باشد،از مدت گرم کردن کاسته خواهد شد.

 

*روش صحيح ماساژ دادن با يخ چگونه است؟بايد چه مدت زماني طول بکشد؟آيا روشهاي ديگري هم براي استفاده از يخ وجود دارد؟

از نحوه تهيه يخ شروع ميکنيم:در يک ليوان يکبار مصرف آب ريخته و ميگذاريم يخ بزند.سپس ليوان را از وسط بريده و باقيمانده قالب يخ را براي مدت60 تا90 ثانيه بر روي منطقه اي ثابت از عضو آسيب ديده نگه ميداريم تا در ناحيه مربوطه و تا 5/1 سانتي متر در اطراف محل احساس کرختي به شخص دست دهد.حال با توجه به وسعت محدوده اي که بي حس شده و به آرامي يخ را به صورت دايره وار روي پوست ماساژ ميدهيم.اين ماساژ در آسيبهاي با وسعت متوسط،7 دقيقه و در نواحي بزرگ تا10 دقيقه طول خواهد کشيد.

غوطه ور کردن عضو،در آب يخ هم موثر است.اما تحمل آن براي مصدوم سخت است به علاوه نمي توان عضو را بالاتر از سطح قلب نگاه داشت.به عنوان قانوني کلي،در طي يکساعت ميتوان 20 تا30 دقيقه(حداکثر)از يخ استفاده کرد و حداقل 30 دقيقه نيز عضو را به حال خود گذاشت.مسلم است که اگر تحمل مصدوم به سرما کم باشد،بايد زمان استفاده از يخ را کاهش داد.

*خصوصيت باندهاي فشاري چيست؟

اين باندها را از ديستال عضو به پروگزيمال مي پيچند،به طوري که در هر دور نصف پهناي دور قبلي را بپوشاند.فشار الاستيکي که اعمال ميشود سبب کاهش تورم خواهد شد.البته بانداژ نبايد آنقدر محکم انجام گيرد که در بازگشت خون وريدي به طرف قلب اختلالي ايجاد کند.در مورد باندهاي الاستيک تا توان بالقوه کشش باند کافي خواهد بود.باندهاي الاستيک براي آسيبهاي حاد اندام تحتاني مناسب نيستند،چون قابليت محافظت اندکي ايجاد ميکنند.

*اصول برخورد با ورزشکاري که شديداً آسيب ديده و حال وخيمي دارد چيست?

در ابتدا توجه معطوف به مجاري هوايي مصدوم خواهد بود.هر گونه انسداد يا مانعي را بايد بر طرف کرد.در هنگام اين بررسي ها بايد مراقب آسيب ستون فقرات گردني نيز بود.

در مرحله بعد به نحوه تنفس مصدوم دقت ميشود.در صورت نياز ميتوان از تنفس مصنوعي و اکسيژن کمکي استفاده کرد تا تنفس خود بخودي و منظم برقرار شود.اينک نوبت بررسي گردش خون فرد است.نبض شريان کاروتيد از لحاظ کيفيت،تعداد و ريتم لمس خواهد شد.در صورت فقدان اين نبض يا نبض راديال بايد عمليات احياء قبلي عروقي آغاز گردد.يا همان مرحله ارزيابي مختصر عصبي که سطح هوشياري،اندازه و واکنش مردمکها به نور،حرکات چشم و پاسخ هاي حرکتي مصدوم را شامل ميشود.به معني مشاهده اندامها و ساير قسمتهاي بدن است تا از وجود هرگونه خونريزي،شکستگي يا خون مردگي آگاه شويم.

*علل اصلي ايجاد صدمات ورزشي چيست؟

عدم آمادگي بدني،گرم نکردن بدن پيش از شروع فعاليت ورزشي،استفاده از تکنيک هاي نادرست و نيز ماهيت خود رشته ورزشي از جمله دلايل ايجاد آسيب هاي ورزشي هستند.

*چگونه ميتوان از بروز صدمات ورزشي جلوگيري کرد؟

ارتقا دانش و سطح معلومات مربيان و خود ورزشکاران،داشتن سطح آمادگي بدني مطلوب و گرم کردن بدن به اندازه کافي و قبل از مبادرت به انجام فعاليت مي توانند از ميزان بروز آسيب هاي ورزشي بکاهند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*ورزش بانوان *

پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

 اهم مطالب اين بخش

كليات

آيا بين مردان و زنان ورزشکار اختلافات فيزيولوژي وجود دارد؟

آيا ورزش کردن براي زنان سودمند است؟

در چه مواردي بانوان نبايد ورزش كنند ؟

 اثرات ورزش روي قاعدگي

خطر فقدان قاعدگي در چيست؟

بهترين راه جلوگيري از حاملگي در يک زن ورزشکار در سنين باروري چيست؟

فوايد  فعاليت بدني و ورزش در يک زن باردار

چه ورزشهايي در يک حاملگي سالم و بي خطر توصيه ميشوند؟از انجام چه ورزشهايي بايد خودداري کرد؟آيا شکل ورزش براي تمام زنان باردار يکسان است؟

 

كليات

از آنجا که برروي ورزشکاران زن تحقيقات دقيق و گسترده اي صورت نگرفته است،يک اتفاق نظر کلي در مورد سطح عملکرد آنها وجود ندارد.وجود اختلافات فيزيولوژيک و نيز ساختاري بين جنس زن و مرد هم مزيد بر علت شده است.اما با توجه به آنچه که تا به امروز ميدانيم،به تعدادب از خصوصيات و ويژگي هاي جنس مونث در ارتباط با ورزش و فعاليت بدني اشاره ميکنيم.

اگر چه بر اساس نظر سنجي ها،اکثر ورزشکاران زن معتقد به افت عملکرد بدني در جريان دوران قاعدگي هستند،اما از لحاظ فيزيکي زنان بوده اند که در طي زمان قاعدگي قادر به شکستن رکورد هاي جهاني شده اند.

فعاليت ورزشي شديد باعث کاستن سطح استروژن خون ميشود،اما لزوماً روي سطح عملکرد بدني اثري نمي گذارد.

در تمرينات با شدت برابر،اختلافي در ميزان بروز آسيبهاي ناشي از ورزش در زن ومرد ديده نميشود.

قرص هاي ضد بارداري احتمالاً سبب تغييرات چشمگير فيزيولوژيک در بدن زن مي شوند،اما تاثير عمده اي روي عملکرد فرد نخواهند گذاشت.

حاملگي در 2 تا 3 ماه اول،اثر منفي روي عملکرد نمي گذارد.لابد ميدانيد در المپيک سال 1956 ملبورن،3 تن از برندگان مدال طلا حامله بودند.حتي بعد از طي حاملگي اگر وضعيت جسمي و شکل پيش از حاملگي زن بازگردد،مشکلي در رقابتهاي ورزشي نخواهد داشت.

ورزش سبب بهبود دانسيته(تراکم)استخواني زنان نميشود بلکه فقط سبب حفظ آن ميگردد.در صورت مصرف مقادير کافي کلسيم،ورزش احتمالاً در شکل گيري استخوانهاي قويتر کمک خواهد کرد.هيچ محدوديت سني براي شرکت در ورزشهاي استقامتي وجود ندارد.حتي زنان80 ساله هم توانايي شرکت منظم در دوهاي ماراتن را دارند،گرچه که مدت زمان طي شده بيشتر خواهد بود.دقيقاً معلوم نيست که آيا زنان سريعتر مي دوند يا مردان،فقط مي دانيم که در ازاي هر دهه عمر،زنان توانايي سرعت بخشي در دويدن به ميزان 14 متر در دقيقه دارند.در حاليکه اين رقم براي مردان 7 متر در دقيقه است البته با توجه به اختلافات فيزيکي به نظر نميرسد که زنان توانايي غلبه بر مردان در مسافتهاي کوتاه را داشته باشند.اما عکس اين موضوع در دوهاي در مسافت طولاني صدق مي کند که به نظر ميرسد به علت چربي بالاتر موجود در بدن زنان است که به عنوان منبع انرژي عمل ميکند.به علاوه تعريق ران در دماهاي بالاتر بدني،سبب حفظ و نگهداري بيشتر آب بدن خواهد شد.

*آيا بين مردان و زنان ورزشکار اختلافات فيزيولوژي وجود دارد؟*

بله اين اختلافات در زمينه سيستم اسکلتي و عوامل بيومکانيکي نمود دارند.ورزشکاران زن بطور معمول(ولي نه هميشه)کوچکتر و کوتاهتر بوده،لگني پهن تر دارند،زانوها به داخل متمايل شده و ساق پاها انحناي کمتري دارند.اين خصوصيات از جمله مواردي است که احتمال ايجاد بعضي از آسيبها مانند دردهاي کشککي-راني را بالا ميبرد.ورزشکاران زن درصد بالاتري از چربي بدن داشته و حدود30 درصد قدرت عضلاني کمتري نسبت به مردان دارند که خصوصاً مربوط به اندام فوقاني است.اما در هر صورت به رشته ورزشي خاص است تا اينکه جنسي خاص عاملشان باشد.

*آيا ورزش کردن براي زنان سودمند است؟*

تمرينات منظم ورزشي داراي فوايد مشابهي در زنان و مردان است.يعني کاهش فشار خون،پايين آوردن تعداد ضربان قلب و افزايش ظرفيت هوازي همراه با کاهش درصد چربي بدن،تمام تمام موارد فوق به پيشگيري از آترواسکلروز و بيماريهاي قلبي کمک ميکنند.به علاوه ورزشهاي توام با اعمال وزن روي بدن،سبب تقويت استخوانها و جلوگيري از پوکي استخوان مي شوند.

 

*در چه مواردي بانوان نبايد ورزش كنند ؟*

زماني تصور ميشد که ورزش شديد به سيستم توليد مثل زنان آسيب وارد ميکند.در ضمن عقيده داشتند که زنان خصوصاً در جريان عادت ماهيانه نبايد ورزش کنند.امروزه خلاف هر دوي اين موارد ثابت شده است.

* اثرات ورزش روي قاعدگي *

ورزشکاران زن مستعد اختلالات قاعدگي از جمله تأخير در شروع آن،فقدان اوليه و ثانويه  ،افزايش فاصله بين دو سيکل قاعدگي و فقدان تخمک گذاري مي باشند.مثلاً فقدان قاعدگي در 3 تا 5 درصد کل جمعيت رخ ميدهد اما در 15تا60 درصد زنان ورزشکار مشاهده ميشود.از جمله علل آن وزن پايين بدن،از دست دادن سريع وزن،شروع سريع ورزشهاي سنگين،تغذيه ناکافي در مقايسه با احتياج به انرژي و وجود استرس هاي فيزيکي و رواني است.

*خطر فقدان قاعدگي در چيست؟*

در صورت فقدان قاعدگي به مدت طولاني،خطر کاهش دانسيته استخواني و ايجاد پوکي استخوان زودرس وجود دارد.به نظر ميرسد ساير اختلالات قاعدگي ناشي از ورزش هم در کاهش دانسيته استخوان در دراز مدت موثر باشند.فقدان هورمون استروژن،لااقل به صورت تئوريک سبب بالا رفتن چربيهاي خون و ايجاد آتروسکلروز زودرس ميشود.پس درمان مناسب اختلالات قاعدگي اهميت بسزايي دارد.

*بهترين راه جلوگيري از حاملگي در يک زن ورزشکار در سنين باروري چيست؟*

در کل روشهاي متعددي براي جلوگيري از بارداري وجود دارد.يکي از قابل پذيرش ترين اين روشها،استفاده از قرصهاي ضدبارداري است که با توجه
 به نسل جديد آنها که داراي تعادل مناسبي از هورمونهاي استروژن و پروژسترون است،داراي عوارض کمتري ميباشند.از جمله فوايد ديگر آنان ميتوان به رفع علائم دردناک پيش از شروع قاعدگي،کاهش آنمي فقر آهن،ضايعات خوش خيم پستاني،بيماريهاي التهابي لگن،کيستهاي تخمداني و رماتيسم مفصلي اشاره کرد.به هر حال در صورت نياز،از طريق مشاوره با پزشک نوع و نحوه مصرف دارو معلوم خواهد شد.

 

 

*فوايد  فعاليت بدني و ورزش در يک زن باردار *

انجام تمرينات منظم بدني در طي حاملگي سبب بهبود خواب،بالا رفتن حس اعتماد به نفس،کاهش شدت و يا بروز درد کمر و وريدهاي واريسي،جلوگيري از افزايش بيش از حد وزن و حفظ سطح آمادگي بدني مادر ميشود.اگرچه از لحاظ تئوريک،ورزش شديد در جريان حاملگي ميتواند سبب ايجاد آسيب هايي به نوزاد و يا مادر شود.با توجه به تحقيقات انجام شده لزومي به کاهش شدت ورزش در زن باردار حس نمي شود.

*چه ورزشهايي در يک حاملگي سالم و بي خطر توصيه ميشوند؟از انجام
چه ورزشهايي بايد خودداري کرد؟آيا شکل ورزش براي تمام زنان باردار يکسان است؟
*

در جريان حاملگي،ورزشهاي با شدت کم تا متوسط انجام ميشود.ورزش منظم(حداقل 3 بار درهفته)به شکلهاي مقطع ترجيح داده ميشود.

بعد از سه ماه اول حاملگي از ورزش در حالت خوابيده به پشت خودداري ورزند.چرا که اين حالت سبب کاهش برون ده قلبي در بعضي زنان ميشود.در ضمن دوره هاي طولاني مدت ايستادن هم توصيه نميشود.

در صورت احساس خستگي بايد ورزش را قطع کنند.اصولاً فعاليت تا حدي توصيه ميشود که به خستگي نيانجامد.ورزشهاي بدون وزنه مثل دوچرخه سواري و شنا با حداقل خطر آسيب به مادر و جنين همراه بوده و ميتوانند
تا پايان دوران حاملگي ادامه يابند.

انجام هر گونه ورزش که با خطر برخورد ضربه و آسيب به شکم هر ماه باشد،ممنوع است.خصوصاً در سه ماه آخر حاملگي،با توجه به وزن رحم حامله و نيز اضافه وزن،مادر بايد مراقب از دست دادن تعادل بدن،ناشي از تغيير در محور ثقل باشد.

بايد رژيم غذايي مناسب در جريان حاملگي و ورزش تأمين شود،به علاوه تأمين آب مورد نياز بدن داراري اهميت است.

ورزشهاي دوران حاملگي وابسته به وضعيت هر فرد تفاوت خواهد کرد.نوع اين ورزشها بسته به سطح آمادگي بدني قبلي خانم باردار،وضعيت
پزشکي وي،در دسترس بودن وسايل تمريني و ترجيح خود وي است.

قطع ورزش در صورت وجود هر يک از علائم زير توصيه ميشود:تنگي نفس،سردرد،ضعف عضلاني،تهوع،خستگي،درد قفسه سينه،درد پشت،درد لگن،اشکال در راه رفتن،کاهش فعاليت جنين،انقباضات متوالي رحم،خونريزي از واژن و ترشح مايع آمنيوتيک.

منع مطلق انجام ورزش در حين حاملگي شامل موارد زير است:خونريزي هاي اخير رحمي،ديسترس جنيني،بيماريهاي قلبي،سابقه سقط يا زايمان زودرس(بيش از يکبار)،فشار خون حاملگي ديابت و بيماري کليوي کنترل نشده،پارگي اخير پرده ها.

از شيرجه زدن در آب،رفتن به مکانهاي با ارتفاع زياد و اکسيژن کم،شنا در آب بسيار گرم يا بسيار سرد و اسکي روي آب نيز خودداري شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*تغذيه متعادل و هرم مواد غذايي*

پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران


براي اکثر ما،بدست آوردن تعادل در زندگي يک امر بسيار حياتي و مهم است و جنبه هاي مختلف زندگي نظير فعاليت هاي

 درسي،ورزشي،شغلي،اجتماعي و...را در بر مي گيرد.ايجاد تعادل در تغذيه نيز به همين ترتيب است.براي اينکه بدن خود را در

 بهترين وضعيت حفظ کنيد لازم است که نوع و زمان مصرف مواد غذايي را به دقت تنظيم نماييد.

يک رژيم غذايي متعادل به معنا مصرف مواد مختلف براي اشخاص مختلف است.يک رژيم غذايي خاص لزوماً براي همه افراد مناسب

 نيست ولي صرف نظر از سن يا سطح فعاليت براي تغذيه مناسب سه اصل کلي وجود دارد:تعادل ، تنوع و ميانه روي

تعادل

بدست آوردن تعادل دو حيطه را در بر مي گيرد.نخست آنکه شما بايد مابين مقدار کالري دريافتي و ميزان کالري که مي سوزانيد تعادل

 برقرار کنيد به عنوان نمونه يک دختر شانزده ساله ممکن است در فعايلت روزمره تنها نياز به 1800 کالري داشته باشد اگر اين فرد

 در يک تيم بسکتبال نيز بازي کند ممکن است نيازش تا 2400 کالري در روز افزايش يابد.براي ثابت نگه داشتن وزن اين ورزشکار

 بايد به طور متوسط 2400 کالري در روز مصرف نمايد.دوم آنکه لازم است دريافت مواد غذايي انرژي زا يعني

 کربوهيدراتها،پروتئين و چربي را متعادل سازد.حدود 50 تا60 درصد کالري شما بايد از کربوهيدراتها،12 تا 20 درصد از پروتئين

و 20 تا 25 درصد از چربي تأمين شود.

تنوع

براي اينکه بدن شما سالم بماند نياز به مواد غذايي بسيار متفاوتي دارد و بهترين راه براي اينکه اطمينان بيابيد تمام مواد غذايي مورد

 نيازتان تأمين شده،مصرف مواد غذايي متنوع است.هر گروه غذايي تأمين کننده مواد غذايي خاص است و هر غذاي خاص ترکيب

 منحصر به فردي از مواد مغذي دارد. به عنوان مثال:

فراورده هاي لبني پروتئين و کلسيم را فراهم مي سازد.

فراورده هاي گوشتي آهن،روي و پروتئين را فراهم ميکند.

غلات داراي کربوهيدرات و ويتامين هاي خانواده
B فراوان است.

ميوه جات و سبزيجات حاوي ويتامين هاي
C و A و تعدادي از عناتصر معدنيم کم ياب هستند .

اگر يکي از گروه هاي غذايي را از وعده هاي غذايي خود حذف کنيد در واقع آن دسته از مواد غذايي را که توسط آن گروه تامين مي

 شود از دست داده ايد و خطر پيدايش عدم تعادل و عدم کيفايت مواد مغذي وجود دارد. اين امر مي تواند به کاهش کارآيي و مشکلات

 احتمالي طو لاني مدت براي سلامتي منجر شود.

در ميان گروه هاي غذايي، هر غذا تا حدودي مواد مغذي متفاوتي دارد سيب و موز غني از پتاسيم فراواني هستند.حال آنكه مركبات و

 طالبي داراي ويتامين سي هستند رژيم خود را از تمام گروههاي غذايي تشكيل دهيد و در هرگروه نيز انتخابهاي خود را تغيير دهيد

 


ميانه روي

اکثر مردم بيش از آنکه از کمبود مواد غذايي رنج ببرند،بيش از حد مورد نياز از مواد غذايي استفاده مي کنند و معمولاً غذاي مصرفي

آنها داراي کالري زياد و چربي،کلسترول و سديم بسيار بالا ميباشد.ميانه روي در مصرف اين قبيل غذاها بخشي از يک رژيم غذايي متعادل است.

بريدن و دور ريختن چربي قابل مشاهده نظير دنبه گوشت،پوست مرغ و... آسان است.ولي حذف پربي نهفته در غذاها دشوار

ميباشد.غذاهايي از قبيل پيراشکي،کلوچه،کيک،گوشت سرخ کرده،سيب زميني سرخ کرده،لازانيا و پيتزا ممکن است مقدار زيادي چربي داشته باشد.

هرم مواد غذايي:

باز کردن کليد تغذيه موفقيت آميز از طريق تعيين نيازهاي تغذيه اي فرد بر مبناي سن و ميزان فعاليت و و سپس ترجمه اين نيازها به

انتخاب هاي غذايي امکان پذير است . هرم مواد غذايي ميتواند به شما کمک کند تا غذاهاي را بر گزينيد که به تعادل ، تنوع و ميانه روي برسيد .

در قاعده اين هرم غلات و حبوبات نظير انواع نان ، برنج و ماکاروني قرار دارد . اين مواد غذايي داراي مقادير زيادي کربوهيدرات

هستند و بايد اساس و زير مبناي رژيم غذايي شما را تشکيل دهند و بيش از ساير مواد غذايي از آنها استفاده کنيد .

ميوه جات و سبزي جات لايه بعدي هرم را تشکيل مي دهند. اغلب مردم به اندازه کافي از ميوه و سبزي استفاده نمي کنند . بدين ترتيب

از مواد مغذي موجود در اين غذاها محروم مي شوند .

فرآورده هاي گوشتي و لبني لايه بعدي را تشکيل مي دهند . اين غذاها اغلب منشاء حيواني دارند. از آنجا که اين مواد غذايي داراي

چربي زيادي هستند سعي کنيد از انواع کم چرب ( مثل شير کم چرب ، گوشت لخم و...) استفاده نماييد.

در رأس هرم چربي ها ، شيريني جات و انواع روغن قرار دارند. غذاهايي نظير سس سالاد ،پنير خامه

اي،کره،مارگارين،شربت،شيريني داراي کالري زيادي هستند و ويتامين و مواد معدني آنها کم است. حتي الامکان کمتر از اين غذاها استفاده کنيد .

 

 

 

 

 

*تغذيه در ورزش*

تعريف علم تغذيه عبارت است از رساندن مواد غذايي مورد نياز بدن به مقادير مناسب و انتخاب انواع غذاها ، به نحوي كه احتياجات روزانه انسان به عوامل مغذي برآورده  شود .

*غذا*

غذا به هر ماده  جامد يا مايعي گفته مي شود كه از راه دهان و مري به معده وارد شده اولاً: احساس گرسنگي را از بين برده و سدجوع نمايد ، ثانياً:  با تغييراتي كه در دستگاه هاضمه پيدا مي كند جذب شده و بتواند در بدن اعمال زير را انجام دهد:

           تأمين انرژي مورد نياز بدن

             تأمين مواد لازم جهت رشد و نمو

            ترميم بافتهاي از دست رفته بدن

             تهيه مواد لازم براي ايجاد ترشحات مختلف بدن

مواد مغذي ، مواد تشكيل دهنده غذاهاي معمولي هستند كه عبارتند از:1) كربوهيدراتها 2) پروتئين ها 3) چربي ها 4) ويتامينها 5) مواد معدني 6) آب.

كربوهيدراتها ، چربي ها و پروتئين ها تنها منابع انرژي غذايي بوده و لذا آنها را مواد مغذي انرژي زا مي نامند .

ويتامين ها نقش سوخت و سازي در هر يك از سلولهاي بدن را بازي مي كنند بطور مثال ويتامين B  كمپلكس اهميت ويژه اي در   سوخت وساز انرژي دارد . 

موادي كه از ارزش غذايي زيادي برخوردارند عبارتند از:

1-پروتئيها: كه صرف رشد و ترميم بافتهاي بدن مي شوند و مقدار اضافي آنها به عنوان منبع انرژي در بدن ذخيره مي شود. منابع پروتئيني معمولي عبارتند از: حبوبات ، پنير، تخم مرغ ، ماهي گوشت بي چربي ، جگر ، شير ، آجيل ، بوقلمون ، لوبياي سويا  و ... مي باشند

2- كربوهيدراتها: اولين گروه مواد غذايي هستند كه تبديل به انرژي مي شوند وشامل لوبياي پخته ، نان ، كيك ، حبوبات ، ميوه هاي خشكيده ، ميوه هاي تازه ، عسل ، كلوچه ، نان روغني ، سيب زميني ، ماكاروني ، شربتها ، انواع نان شيريني و ... مي باشد

3- چربيها: كه از طريق موادي مثل روغن هاي گياهي و كره خوراكي به بدن مي رسد و به عنوان نماينده سوخت غذايي در توليد هوازي انرژي ATP مورد استفاده قرار مي گيرند .
 مصرف مقدار زيادي از چربي هاي اشباع شده توصيه نمي گردد زيرا عقيده بر آن است كه مصرف زياد آنها موجب افزايش سطح كلسترول ، تصلب شرائين ، بيماريهاي قلبي عروقي و چاقي مي گردد

 

* ويتامينها*

تركيباتي هستند شيميايي كه براي سلامت و رشد و بقاي حيات انسان ضروري است . ويتامينها رشد طبيعي بافتهاي مختلف بدن را تأمين مي كند آنها همچنين باعث مي شوند كه اعصاب و عضلات به طور صحيح وظايف خود را انجام دهند. يك رژيم غذايي متعادل بايد داراي كليه ويتامينهاي مورد نيازبدن باشد ولي نكته مهم اين است كه چند درصد از افراد داراي رژيم غذايي مناسبي هستنند.  اگر ويتامينها به اندازه كافي به بدن نرسند بدن دچار بيماريهاي گوناگون مي شود. حتي الامكان بايد سعي شود ميوه و سبزيجات را به صورت تازه و خام مصرف كرد و رژيم غذايي متنوعي داشت.

*مواد معدني*

مواد معدني به مقدار كمي در بدن يافت شده و به صورت طبيعي در اغلب غذاها موجودند . مثلا شير چون ساير لبنيات سرشار از كلسيم ، و خشكبار و جوانه گندم سرشار از پتاسيم مي باشد.
بيشتر غذاهاي پروتئين حيواني منابع بسيار غني فسفر بوده و گوشت بدون چربي خصوصاً جگر مقدار لازم آهن بدن را تاُمين مي كند. يد هم ، بصورت مصنوعي و سديم بصورت طبيعي درنمك وجود دارند .

<<يک نکته>>

افزايش برنامه رژيم غذايي با مقاديري از ويتامين ها و مواد معدني بيشتر از حداقل نياز روزانه نمي توان سطح اعمال ورزشي را بهبود بخشيد. مضافاً اينكه حداقل نيازهاي روزانه را  مي توان از طريق رژيم هاي مختلف غذايي معمولي بسهولت بدست آورد.

*آب بدن*

دريافت آب براي حيات لازم است، حتي آب ضروري تر از انرژي است زيرا اگر بدن قادر است بدون دريافت غذا چندين هفته زنده بماند ، بدون دريافت آب نمي تواند بيش از چند روز بدون اختلالات بسيار شديد به زندگي ادامه دهد .
 بدن نوزادان داراي 85%  آب است، در صورتي كه در تركيب بدن يك فرد پير حداكثر 60% آب وجود دارد .
نياز به آب دائمي بوده و با مقدار آبي كه بدن از دست ميدهد متناسب است. از طرف ديگر مقدار آب مورد نياز بر حسب تركيب رژيم غذاي ، درجه حرات محيط ،كار عضلاني و
…  تغيير ميكند .

در تمرينات سخت و جدي مخصوصاً در روزهاي گرم، مقدار زيادي از آب بدن به صورت عرق خارج مي شود. لازم است مقدار آبي كه از بدن شما خارج شده است به نحوي تأمين گردد در غير اينصورت ممكن است به گرما زدگي و عوارض آن دچار شويد. 
در يك جلسه تمرين ممكن است بين 2 تا 7 ليتر آب بدن از دست برود. عواملي كه در اين كار مؤثر است عبارتند از:
شدت و مدت تمرينات، نوع لباس، گرماي محيط، درجه رطوبت هوا. تحقيقات نشان داده است كه انسان در يك جلسه تمرين ممكن است 10 ليتر آب بدن خود را از دست دهد كه در اين صورت بايد آن را در 24 ساعت آينده جبران كند.

//کالري//

ارزش مواد غذايي از نظر توليد نيرو با كالري نشان داده مي شود يك كالري مقدار گرمايي است كه بايد به يك گرم آب داده شود تا حرارتش را يك درجه سانتيگراد بالا برد دانشمندان به تجربه نشان داده اند كه تجزيه هر چربي تقريباً نه كالري انرژي توليد ميكند.
تجزيه هر گرم قند يا كربوهيدرات
  و تجزيه هرگرم پروتئين چهار كالري انرژي توليد مي كند.
مقدار كالري كه بدن براي كارهاي روزانه احتياج دارد در افراد مختلف با تغيير سن، وزن، جنس و نوع فعاليت متفاوت است.
انسان هر چه بيشتر فعاليت كند كالري بيشتري احتياج دارد. مقدار كالري كه به بدن مي رسد صرف واكنش هاي داخلي و فعاليتهاي خارجي بدن ميشود، پس فردي كه فعال تر است به همين ميزان احتياج به كالري دارد مثلاً: ميزان كالري لازم براي دختران(17-20) ساله برابر با 3400 و براي پسران در همين سن 3800 كالري مي باشد.
كالري اضافي كه هنگام كار عضلاني لازم است از منابع كالري كه در بدن ذخيره شده اند تأمين
  گردد بنابراين اگر انرژي مصرف شده براي فعاليتهاي روزانه بيشتر از انرژي كسب شده از طريق غذا باشد بدن مجبور مي شود كمبود موجود را از ذخيره خود جبران كند. در صورت ادامه اين عمل از وزن بدن كاسته مي شود و فرد لاغر مي گردد

 

\\انرژي مورد نياز يک فرد در روز//

انرژي مورد نياز يك روز انسان بستگي به ميزان فعاليت او دارد اگرفردي در ورزشهاي استقامتي به مدت طولاني تمرين  كند  از فردي كه تمرينات كوتاه و سبكتري دارد مسلماً بيشتر به انرژي احتياج دارد و بايد برنامه صحيحي براي تأمين انرژي تنظيم كند تا هم به وزن زيادي دچار نشود و هم از كمبود آن رنج نبرد .

*رژيم غذايي قبل از فعاليت(غذاي پيش مسابقه)*

هيچ نوع غذاي ويژه اي وجود ندارد كه مصرف آن در چند ساعت قبل از فعاليت بدني منجر به اجراي اعمال ورزشي « خارق العاده » گردد. تغذيه مناسب  بايد در طول سال دنبال شود. هر چند ، برخي از غذاها يافت مي شوند كه احتمالاً مي بايد از مصرف آنها در روز مسابقه پرهيز كرد. براي مثال هضم چربي و گوشت عموماً به كندي صورت مي گيرد. لذا در صورتي كه اين غذاها 3 تا 4 ساعت يا كمتر ، قبل از مسابقه ورزشي مصرف شود ممكن است  نوعي احساس سنگيني به شخص دست داده كه مي تواند تاُثير منفي روي اجراي اعمال ورزشي داشته باشد.

/غذاي مايع پيش از مسابقه:/

از جمله غذاهاي پيش از مسابقه مورد توجه مربيان و ورزشكاران ، غذاهاي مايع مي باشد. غذاهاي مايع با طعم هاي مختلف مورد توجه اغلب ذائقه ها قرار دارند و از نظر تغذيه كاملا متعادل مي باشند. غذاهاي مايع داراي هضم بسيار راحتي بوده و خيلي سريع از معده خارج مي شوند.

//مصرف مواد غذايي به هنگام مسابقه://

برنامه غذايي بايد با نوع فعاليت رشته ورزشي مطابقت داشته باشد و برنامه غذايي ورزشكار بايد طوري تنظيم شود كه حداقل چهار ساعت قبل از مسابقه ، غذاي خود را خورده باشد . حتي الامكان از خوردن غذاهاي خيلي چرب قبل از مسابقه خودداري گردد. غذاي قبل از مسابقه بايد به اندازه كافي حاوي نمك و مواد قندي باشد اگر مسابقه هنگام عصر برگزار شود بايد صبحانه كامل ،  نهار سبك و شام متوسط مصرف گردد اگر مسابقه پيش از ظهر است صبحانه اي سبك ، نهار كامل و شام متوسط باشد نوشيدن آب ميوه بعد از اتمام مسابقه مناسب است و باعث رفع تشنگي ميشود صرف مواد قندي بعد از مسابقه باعث ترميم مواد قندي از دست رفته خواهد شد. معمولاً بعد از مسابقه ، ورزشكار اشتها به غذا ندارد و مدتي طول ميكشد تا بدن كاملاً به حالت عادي برگردد و اشتها به وجود آيد استراحت و رفع فشارهاي روحي بعد از مسابقه باعث مي شود كه شخص زودتر به حالت عادي برگردد معمولاً بعد از چند ساعت ، ورزشكار كاملاً به اشتها مي آيد در اين هنگام خوردن غذاهاي متنوع در حد معمول بسيار مفيد است.

\\تنظيم انرژي در مسابقه://

اگر در طول مسابقه فعاليت به طور يكنواخت صورت گيرد در مصرف انرژي صرفه جويي خواهد شددر مسابقاتي كه لازم است مسافتي طولاني طي شود مثل شنا، دوچرخه سواري، دوهاي استقامتي و قايق راني ، مصرف انرژي خود را بايد طوري تنظيم كنيد كه در طول مسابقه بدن شما كارآيي يكنواخت داشته باشد.

معمولاً در شروع اين نوع ورزشها انرژي بيشتري مصرف مي شود مثلاً در دوها براي اينكه بدن از حالت ساكن به سرعت مطلوب برسد نياز به مقداري انرژي دارد پس اگر در طول مسابقه چند بار از سرعت كاسته شود و دوباره به سرعت اضافه گردد ناگزير بايد انرژي بيشتري مصرف كرد. اگر شدت فعاليت در طول مسابقه با آهنگي يكنواخت صورت گيرد از انرژي موجود حداكثر استفاده به عمل خواهد آمد. ورزشكار بهتر است انرژي خود را طوري تقسيم كند كه ضمن اينكه حداكثر كوشش خود را بكار برد، سرعتش كم و زياد نشود لازمست در يك فاصله معقول ونه قبل از اتمام مسابقه سرعت را زياد كرد تا جايي كه بعد از پايان مسابقه به حداكثر بدهي انرژي رسيده باشد. اگر مسابقه تمام شود و شخص همه انرژي خود را مصرف نكرده باشد، اين بدان معني است كه تمام توانايي خود را به نمايش نگذاشته است.

\رژيم غذايي پس از فعاليت:\

شايد بلافاصله بعد از فعاليت بدني بهترين تغذيه استفاده از انواع آب ميوه ها و مايعات مغذي باشد، ولي اگر ورزشكار پس از تمرين در حدود يك ساعت غذاي كاملي مصرف كند در شرايط فيزيولوژيكي بهتري قرار خواهد گرفت. با اين عمل به منظور ثابت نمودن قند خون مي توان چند دقيقه اي پس از تمرين يك مايع مغذي مصرف نمود.
پس از انجام فعاليتهاي بدني شديد و قدرتي و سرعتي مانند كار با وزنه، واليبال، كشتي، دو
  و شنا به سرعت ذخاير گليكوژن بدن تخليه مي شوند و جهت بازسازي مجدد به حداكثر 14 ساعت زمان نياز دارد كه اين كارها با يك رژيم غذايي معمولي انجام پذير مي باشد ولي پس از فعاليتهاي استقامتي و طولاني مدت مانند:دو، شناي استقامت و فوتبال جبران اين ذخاير به 48 ساعت استراحت و استفاده از يك رژيم غذايي پركربوهيدرات نياز دارد. به خاطر جبران اين ذخاير است كه بين دو مسابقه فوتبال براي يك تيم ، 48 ساعت استراحت در نظر گرفته مي شود به هر حال پس از مسابقات استقامتي بايد كوشش جدي جهت جايگزيني كربوهيدرات ها، ويتامينها، مواد معدني و آب به عمل آيد. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چاقي و افزايش وزن امروزه به عنوان يكي از بزرگترين معضلات سلامتي گريبانگير تعداد زيادي از ابناي بشر گشته است. ابتلا به اين بيماري ميتواند داراي علل متفاوتي باشد نظير دريافت زياده از حد انرژي و بدغذايي وكم كاري   بعضي از غدد نظير غده تيروئيد و يا غدد جنسي نر و يا هيپوفيز, كم تحركي ناشي از پيشرفت تكنولوژي و پشت ميز نشيني,اختلال در عملكرد سيستم كنترل اشتها و تغييرات هورموني بعد از سن بلوغ و يائسگي .

چاقي ميتواند زمينه ساز ابتلا به بعضي از بيماري ها نظير افزايش قند و يا چربيها و كلسترول خون و افزايش قشار خون و دردهاي مفصلي گردد. همچنين مشخص شده است كه ميزان شيوع سيروز كبدي, بيماري هاي قلب و عروق, سنگهاي صفراوي و كليوي و انواع سرطانها در افراد چاق بيش از ديگر افراد است.

روي ديگر اين سكه لاغري مفرط است كه ميتواند از عوارض سوتغذيه مزمن و يا بيماري هاي گوارشي يا اختلال در كار بعضي از غذذ درون ريز و ... باشد.

*چاقي و انواع آن*

افزايش چربي در ناحيه شكم خطر ابتلا به حملات قلبي و ديابت را براي شما افزايش ميدهد. هنگامي كه شما بيشتر از حد نيازتان انرژي دريافت ميكنيد كبدتان آنرا بصورت چربي در بدنتان ذخيره مينمايد. سلولهاي چربي شكم و باسن با هم تفاوت دارند. خوني كه در بافت شكم  وجود دارد به كبد ميرود در صورتيكه خوني كه در بافت باسن وجود دارد به جريان خون كلي وارد ميگردد. كساني كه چربيهايشان در بافت شكمشان ذخيره ميگردد بواسطه اينكه كبدشان بايد چربي اضافي را از جريان خون بردارد و همچنين بواسطه اينكه بافت خود كبدي از چربي انباشته ميشود نميتواند به خوبي بافت كبدي كساني كه چربي هاي بدنشان در ناحيه باسن شان تجمع مي يابد انسولين اضافي را از خون بردارند.

كساني كه چربي بدنشان در ناحيه شكمي تجمع ميشود اصطلاحا سيب و كساني كه چربي بدنشان بيشتر در ناحيه باسنشان تجمع مي يابد اصطلاحا گلابي ناميده ميشوند. سيب ها داراي سطح بالاتري از انسولين و قند خون ميباشند كه اين امر باعث افزايش سطح LDL يا چربي بد كه سهم عمده اي در ايجاد حملات قلبي دارد ميشود و سطح  HDLيا چربي خوب كه درجلوگيري از حملات قلبي نقش موثري دارد را كاهش ميدهد

*آيا سركه سيب موجب لاغري ميشود*

سركه سيب موجب كاهش وزن و جلوگيري از ايجاد سرطان و سكته هاي قلبي و پايين بردن فشار خون و هرگونه فايده بهداشتي ديگري نميشود. اين ماده غذايي يك افزودني خوب براي سالاد و همچنين افزودني مورد علاقه بسياري از افراد است اما هيچ اثر دارويي ندارد. در بعضي از كتابها بيان شده است به علت حل شد، چربي ها در اسيد ها اين ماده چربي هاي اضافي بدن را از بين مي برد و به شما در كاهش وزنتان ياري خواهد رساند.

اين ماده غذايي حاوي 95% آب و تنها 5% اسيد استيك ميباشد. در شرايط آزمايشگاهي اين ماده به علت خاصيت اسيدي خود منجر به جلوگيري از رشد باكتري ها ميشود , لذا به عنوان ماده اي نگهدارنده در ساخت بسياري از ترشي ها مورد استفاده قرار مي گيرد. اما در بدن انسان اين ماده به هيچ وجه موجب از بين رفتن باكتري ها ,جلوگيري از عفونت و يا هر گونه كمك ديگر به وضعيت بهداشتي افراد نمي شود.

اسيد معده از اسيد موجود در سركه سيب بسيار قويتر است. تنها راهي كه ميتواند منجر به لاغري شما بوسيله اين ماده غذايي گردد استفاده از در تهيه سالاد و يا به همراه انواع ميوه ها است. اين امر خود موجب افزايش دريافت مواد غذايي نظير ميوه ها و انواع سبزيها است كه ميتوانند شما را در امر كاهش وزنتان ياري نمايند.

*شنا كردن به كاهش وزن كمك نميكند*

اگر ميخواهيد كه لاغرشويد يا از ميزان كلسترول خونتان بكاهيد و يا ديابت تان را كنترل كنيد انتخاب ورزش شنا شايد ار هيچ بهتر باشد اما بهترين روش نيست. گزارشي كه اخيرا بوسيله دانشگاه كلرادو University of Colorado منتشر شده است بيان ميكند كه طبق مشاهدات كساني كه دوره هاي منظم آموزش شنا را طي مي كنند به هيچگونه بهبود معنا داري در كاهش قند خون و انسولين و كلسترول بدLDL و كلسترول كلي و كلسترول خوب HDLخونشان دست نمي يابند. اين قضيه براي كاهش وزن نيز صادق است.

در حقيقت تاثير ورزشهاي آبي نظيرشنا  بر عكس تاثير ورزشهاي خشكي نظير دويدن وتنيس و دوچرخه سواري و رقص هاي آرام(هوازي) مي باشد. هنگام انجام عمليات ورزشي در محيط خشكي بدن شما بوسيله هوا احاطه ميشود. هوا به عنوان يك انتقال دهنده ضعيف گرما باعث ميشود كه دماي بدن شما تا ساعتها پس از ورزش كردن-18 ساعت- همچنان بالا بماند. بالا بودن دماي بدن باعث افزايش ميزان متابوليسم و در نتيجه مصرف بيشتر انرژي و كاهش وزن  و سطح كلسترول ميگردد. در حقيقت هنگامي كه شما شنا ميكنيد بدنتان بوسيله آب احاطه مي  شود و آب هم به عنوان يك هادي بسيار خوب براي گرما باعث ميشود كه دماي بدنتان به سرعت كاهش بيابد و اين دقيقا برعكس تاثير ورزشهاي آبي ميباشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*تاثير محروميت و محدوديت غذايي*

تحقيقات ادره كل دارو و غذاي آمريكا بر روي موشها نشان داد كه محدود كردن ميزان غذاي موشها مقداري به عمر آنها مي افزايد. موشهاي آزمايشگاهي كه رژيم غذايي متعادلشان را دريافت كردند ده درصد بيشتر از موشهايي كه غذاي زياد دريافت كردند عمر كردند.همچنين اين موشها بيشتر از موشهايي كه تحت رژيم هاي سخت غذايي قرار داشتند عمر نمودند.

اين موشها داراي بدن و كبد و طحال و پروستاتي كوچكتر و طول بدن كمتري بودند اما اندازه كاسه سر و مغز و دستگاه توليد مثلي شان متعادل بود.

در اين گزارش به اين نكته اشاره شده است كه اكثر انسانها حتي هنگامي كه سير هستند به پرخوري ادامه ميدهند كه اين امر ميتواند برايشان خطرناك باشد. متناسب نمودن ميزان دريافت غذا ميتواند منجر به طول عمر بشود اما به اين نكته هم توجه داشته باشيد كه محدوديت غذايي در حدي كه بيش از ده درصد كمتر از نياز بدنمان غذا مصرف نماييم در طولاني مدت ميتواند منجر به از از دست دادن و اتمام منابع مواد مغذي بدنمان و نهايتا كاهش طول عمرمان گردد.

بهترين راه براي كاهش اشتها و نتيجتا جلوگيري از پرخوري  كاهش دادن دريافت غذاهايي است كه منجر به افزايش زياد و سريع قند خون ميشوند، غذاهايي مانند فرآورده هاي نان و شيريني و كلوچه ها و غذاهايي كه به آنهات شكر افزوده شده است. استفاده از دو وعده سالاد در روز هم ميتواند ما را در اين امر ياري نمايد.

براي لاغر شدن چقدر ورزش كنيم؟

 

مطابق تحقيقي كه دانشگاه تگزاس انجام شده است براي اينكه بتوانيد با ورزش كردن از وزن خود بكاهيد بايد تمرينات ورزشي را بطور منظم و پيگير و بسيارزياد انجام بدهيد. در اين تحقيق گروهي از مردان و زنان 16 تا 65 ساله سه بار در هفته و به مدت 20 هفته و بطور متوسط هربار 50 دقيقه بر روي دوچرخه هاي ثابت ركاب زدند.

آنها مقداري از وزن خود را از دست دادند كه البته اين مقدار به قدري نبود كه به آنها كمك كند تا از يك فرد چاق به فردي لاغر تبديل شوند. اين امر شايد كمي سردرگم كننده باشد اما شما بهتر است بدانيد كه ورزش تنها در صورتي ميتواند از وزن شما بكاهد كه در مدت زماني طولاني و بسيارجدي و سخت و به كرات- مثلا 5 بار در هفته- انجام پذيرد.

همچنين ورزشهاي آبي كمك زيادي براي لاغر شدن به شما نميكند و اين امر بدان علت است كه آب باعث كاهش درجه حرارت بدن و از بين بردن حرارت توليد شده در هنگام ورزش ميشود در حاليكه اگر ورزش در خشكي صورت بپذيردحداقل 18 ساعت طول ميكشد كه درجه حرارت بدن به حالت عادي برگردد و چون در اين حالت بدن انرژي بيشتري را ميسوزاند لذا شخص موفق ميگردد كه به ميزان بيشتري از وزن خود بكاهد.

 

انجام كارهاي خانه ورزش نيست...

 

سابق بر اين پزشكان مردم را تشويق ميكردند كه سه با در هفته و هر بار به مدت 30 دقيقه ورزش نمايند. اما در دهه اخير بسياري از محققين، پزشكان را تشويق ميكنند بجاي توصيه مردم به سه بار ورزش سخت در هفته آنها را به فعاليت هاي منظم روزانه ترغيب نمايندؤ فعاليت هايي نظير انجام امورات منزل، باغباني و آهسته دويدن. اين امر بدان علت است كه محققين فكر ميكنند مردم بيشتر ترجيح مي دهند اوقات فراغت خود را با انجام امورات منزل و فعاليت هاي سبك پر نمايند تا اينكه فعاليت هاي سنگين ورزشي انجام دهند.در حال حاضر بسياري از پزشكان فكر مي كنند اين توصيه - به خصوص براي افراد مسن- ميتواند مفيد باشد.

محققين 2300 زن بين 60 تا 79 ساله را از 50 شهر مختلف انگلستان انتخاب نمودند. مطالعه بر روي اين خانمها نشان داد زناني كه فقط كارهاي خانه و آهسته قدم زدن و باغباني انجام مي دهند از لحاظ بدني وضعيت نامطلوبي داشته و اكثرا چاق مي باشند.  اما زناني كه بطور متسط 2.5 ساعت در هفته را به قدم زدن سريع و باشتاب ميپرداختند چابكتر، لاغرتر و سرحالتر از ديگران بودند. همچنين اين زنان در حال استراحت ضربان قلب آهسته تري داشتند كه اين خود ميتواند از مشخصه هاي يك قلب سالم و قوي ب

 

 

 

 

يي سالمند؟ چه غذاهايي سالم نيستند؟ چگونه برنامه صحيح براي تغذيه مناسب تهيه کنيم؟*

هيچ غذايي به تنهايي قادر نيست که مواد مغذي مورد نياز بدن شما را تامين کند. بنابراين يک برنامه غذايي خوب، برنامه ايست که شامل انواع مختلف مواد غذايي باشد.

مواد غذايي به چهار گروه متفاوت تقسيم مي شوند:

  
• ميوه ها و سبزيجات ( پرتقال، سيب، موز، هويج، اسفناج...)
• تمام دانه ها، غلات، و نان( گندم، برنج، جو، سبوس...)
• محصولات لبني( تمام محصولات تهيه شده از شيرمانند کره، خامه، ماست...)
• انواع گوشت قرمز، گوشت سفيد( ماهي و مرغ )، تخم مرغ، حبوبات وخشکبار.

اينکه به طور روزانه از همه اين گروههاي غذايي مصرف کنيم مهم است. با اين کار      مي توانيم مطمئن باشيم که بدن ما از لحاظ مواد مغذي مورد نياز تامين است.

مواد مغذي اصلي شامل کربوهيدراتها، پروتئين ها، چربي ها، ويتامين ها، و مواد معدني   مي باشند. مواد مغذي اين توانايي را به بدن ميدهند تا بتواند به خوبي رشد کند و فعاليت داشته باشد. کربوهيدراتها تامين کننده انرژي براي ما مي باشند. براي تامين کربوهيدراتها حبوبات خشک شده، نخود سبز، عدس، تمام نانهاي غلات، ميوه ها و سبزيجات انتخابهاي سالمي مي باشند. بدن به پروتئين براي رشد و تامين نوعي انرژي پشتيبان نياز دارد. اتخابهاي سالم شامل گوشت و محصولات لبني کم چربي نيز مي باشند.

مواد غذايي داراي فيبر زياد نيز انتخابهاي مناسبي هستند. فيبرها منشا گياهي دارند و به پايين آمدن سطح گلوکز و چربي خون کمک مي کنند. غذاهايي مانند حبوبات پخته شده، نخود سبز، ميوه ها، غلات، سبزيجات و تمام نانهاي غلات داراي فيبر فراوان مي باشند.

چه غذاهايي نا سالمند ؟

چربي جزء مواد مغذي مي باشد و ما به مقداري چربي در رژيم غذايي خود نياز داريم. اما چربي زياد براي هيچ کس مفيد نمي باشد و براي مبتلايان به ديابت مي تواند بسيار مضر باشد. مصرف مقادير زياد چربي يا کلسترول مي تواند احتمال به وجود آمدن بيماريهاي قلبي و يا سخت شدن شريانها را افزايش دهد. مبتلايان به ديابت بيشتر از افراد ديگر در معرض ابتلا به اين بيماريها هستند، بنابر اين  محدود نمودن ميزان چربي مصرفي در رژيم غذايي بسيار مهم مي باشد.

چربي در بسياري از غذاها يافت مي شود. گوشت قرمز، محصولات لبني( شير، کره، خامه، پنير،...و بستني)، زرده تخم مرغ، چاشني هاي سالاد، روغن هاي گياهي و بسياري از دسر ها داراي چربي بالايي مي باشند.

براي کاهش سطوح چربي و کلسترول بايد:
• از قطعات نازک گوشت استفاده نماييد. چربي هاي اضافه را کاملاً برداريد.
• بيشتر از گوشت مرغ و ماهي( بدون پوست ) استفاده نماييد.
•  مارگارين هاي  رژيمي  را جايگزين کره نماييد.
• فقط شير بدون چربي يا کم چربي بنوشيد.
• تعداد تخم مرغهاي مصرفي را به 3 تا 4 عدد در هفته محدود نموده و هر از گاهي از جگر استفاده نماييد.

نمک زياد باعث افزايش فشار خون خواهد شد. غذاهاي بسياري حاوي نمک مي باشند. گاهي اوقات قادر به چشيدن نمک موجود در برخي غذاها مي باشيم( مانند نمک موجود در گوشت نمک سود شده يا خيار شور) اما علاوه بر اين نمک، نمک نهاني در بسياري از مواد غذايي مثل برخي پنيرها، چاشني هاي سالاد، و سوپ هاي کنسرو شده وجود دارد که  به راحتي قادر به احساس طعم شور آن نيستيم. در هنگام استفاده از نمک يا چربي به خاطر داشته باشيد که گاهي مقادير اندک نيز ممکن است مضرات بسياري را در بر داشته باشند.

مبتلايان به ديابت بايد قند کمتري مصرف نمايند. غذاهايي مانند دسرها( کيکها، کلوچه ها...)، غذاهاي قندي صبحانه، شکر، عسل و شربت داراي قند فراواني مي باشند. يک قوطي نوشابه 370 سي سي داراي 9 قاشق چايخوري شکر مي باشد.

در نهايت، پيشنهاد مفيد A.D.A اينست که از الکل دور بمانيد و اگر تمايل به استفاده از نوشابه هاي الکلي داريد حتماٌ از پزشک مشاور تغذيه خود براي انتخاب کم ضرر ترين نوع آن کمک بگيريد.

American Diabetes Association                                                                      

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دختران نوجوان : ورزش و نيازهاي تغذيه اي*

اکثريت دختران نوجوان از ورزش و نيازهاي تغذيه اي خود غفلت مي کنند .

 نکته قابل توجه اين است که فقط ۲۰ درصد دختران دبيرستاني احتمالاً ۵ وعده يا بيشتر ميوه و سبزيجات در روز مصرف مي کنند و يا سه ليوان شير در روز مي نوشند . امروزه دختران نوجوان کمترين فعاليت را در جامعه دارند .

در حاليکه در کشورهاي پيشرفته ۶۱ درصد دانش آموزان پسر در تيم هاي ورزشي بازي مي کنند ، فقط ۵۰ درصد دختران در تيم هاي ورزشي شرکت مي کنند . همچنين در حاليکه تقريباً سه چهارم پسران در فعاليت هايي شرکت مي کنند که باعث مي شود براي ۲۰ دقيقه يا بيشتر و ۳ روز در هفته يا بيشتر عرق کنند و تند نفس بکشند فقط نيمي از دختران اين وضعيت را دارند . هم ورزش و هم تغذيه خوب براي سلامت طولاني مدت دختران ضروري است . براي مثال : ورزش کمک مي کند که استخوانها ، عضلات و مفاصل ساخته و حفظ شوند ، وزن کنترل شود و وقوع فشارخون بالا را به تأخير مي اندازد . در حقيقت ميزان ورزش دختران نوجوان بين ۱۸-۱۲  سالگي يک عامل مهم در پيشگيري از شکستگي لگن بعد از يائسگي مي باشد .

تغذيه خوب نيز از عوامل مهم مي باشد . چون يک دختر نوجوان در طي نوجواني از هر زمان ديگري از زندگي ( غير از زمان نوزادي ) رشد سريعتري دارد . در سنين نوجواني وي نياز به انبوهي از ويتامين ها و مواد معدني و همچنين بطور متوسط ۲۲۰۰ کالري روزانه دارد که در غذاها يافت مي شود . اما غلب دختران نوجوان ميزان کافي از اين مواد غذائي حياتي دريافت  نميکنند . همچنين اغلب دچار کمبود کلسيم هستند . زيرا زمانيکه به نوجواني مي رسند ميزان مصرف شير را کاهش مي دهند . تقريباً نيمي از توده استخواني زنان در طي نوجواني تشکيـــل      مي شود و مصرف کم کلسيم در اين زمان ممکن است بعدها منجر به پوکي استخوان شود .

همچنين دختران آهن کافي دريافت نمي کنند چون هم از طريق خونريزي قاعدگي آهن از دست مي دهند و هم اينکه ممکن است داراي رژيم غذائي جهت لاغري باشند يا اينکه رژيم غذايي متنوعي نداشته باشند و يا غذاهاي غني از آهن مانند گوشت قرمز به اندازه کافي مصرف نکنند که در اينصورت مبتلا به کم خوني مي شوند . همچنين يک مطالعه نشان داده که حتي فقر آهن خفيف ميتواند منجر به نمرات امتحاني پائين تر در رياضيات شود و اين مي تواند يک توضيح احتمالي براي اين نکته باشد که چرا دختران نوجوان از لحاظ رياضيات از پسران ضعيف ترند .

به اين دلايل مشخص مي شود که بر عهده والدين است که يک رژيم غذائي مناسب براي دختران    ( و پسرانشان ) تهيه کنند . رژيمي که حداقل ۵ نوبت در روز ميوه و سبزيجات و سه ليوان           يا ۲۵۰ سي سي شير در آن وجود داشته باشد .

براي اينکه نوجوان شما تغذيه مناسب داشته باشد به نکات زير توجه کنيد : *

۱ - کار را ساده کنيد : مواد غذائي مانند برش هاي ميوه ، پنير ، ماست و پاپ کورن بدون کره را در دسترس آنان قرار دهيد .

۲ - نوشابه مصرف نکنيد و حتي آنها را در خانه نگهداري نکنيد .

۳ - دختران را در آشپزخانه بخوانيد و آنها را مسئول خريد بعضي از مواد غذائي و سبزيجات مصرف خانواده کنيد تا ياد بگيرند چگونه انتخاب غذائي خوب و مناسبي داشته باشند .

۴ - اگر شام خانواده با عجله صرف مي شود باز هم بايد مغذي باشد وقتي بيرون غذا مي خوريد دخترتان را تشويق کنيد انتخاب هاي غذائي مناسب مانند سالاد و سبزيجات پخته داشته باشد .

نکاتي براي به حرکت درآوردن دختران *

چه به شکل تيم هاي متشکل ورزشي و چه به شکل برنامه هاي ورزشي فردي پيام اصلي به دختران بايد اين باشد که بيرون بيايند و حرکت کنند .

۱ - دختران را تشويق کنيد تا فعاليت هاي ورزشي جديد مانند صخره نوردي يا اسکي داشته باشند .

۲ - ورزش را يک امر خانوادگي کنيد . فعاليت ورزشي را در نظر بگيريد که همه از انجام آن با يکديگر لذت ببرند .

۳ - آنها را تشويق به پياده روي کنيد و از آنان بخواهيد که مرتباً پياده روي را افزايش دهند .

 

*تغذيه در ورزشکاران1 *

پايگاه اطلاع رساني پزشكان ايران

 

براي درك بهتر ميتوانيد قبل از مطالعه اين بخش مبحث تغذيه متعادل را مطالعه فرماييد

در اين مبحث به اين سوالات پاسخ داده مي شود:

آيا تفاوت رژيم غذايي ورزشکاران با افراد عادي کمي است يا کيفي ؟

 ميزان کالري مصرفي ورزشکار چقدراست ؟

آيا با مصرف پروتئين زياد مي توان حجم عضلات را افزايش داد؟

آيا ورزشکاران بايد چربي بيشتري نسبت به افراد عادي مصرف کنند ؟

آيا کليه ورزشکاران به قرص هاي ويتامين و مواد معدني نياز دارند؟

در چه شرايطي يک ورزشکار نياز به استفاده از مکمل دارد؟

آيا مصرف مکمل ها واقعاً براي ورزشکاران حرفه اي سودمند است؟

آيا مصرف مکمل ها هميشه قانوني و بي خطر است؟

آيا مصرف مكمل براي ورزشكاران  ضروري است؟

آيا مصرف مكملهاي غذايي بي خطر است؟

آب چه نقشهايي را در بدن انسان ايفا ميکند؟

آيا تشنگي معيار مناسبي براي کم آبي است؟

مصرف مايعات قبل،در حين و بعد از مسابقه به چه صورت بايد باشد؟

علائم و خطرات كم آبي در ورزشكاران

چرا ورزشکاران هميشه در صدد کاهش وزن خود هستند؟

آيا هميشه با کاهش وزن مي توان بر کارآيي ورزشي افزود؟

بهترين زمان کاهش وزن توسط ورزشکاران چه زماني است؟

ميزان مطلوب کاهش وزن در هر هفته چه ميزان است؟

حداقل ميزان چربي بدن در ورزشکاران مرد و زن تا چه اندازه ميباشد؟

نقش آهن در بدن و ميزان مورد نياز آن در ورزشكاران زن و مرد چقدر است ؟

نقش كلسيم  در بدن و ميزان مورد نياز آن در ورزشكاران زن و مرد چقدر است ؟

غذاهاي قبل از مسابقه چه تأثيري بر کارآيي ورزشکار دارد؟

آيا تغذيه قبل از مسابقات براي همه ورزشکاران يکسان است؟

مصرف غذاي پيش از مسابقه چه زماني صورت ميگيرد؟

غذاي قبل از مسابقه ترجيحاً بايد محتوي چه موادي باشد؟

 بهترين برنامه غذايي مناسب  براي ورزشهاي صبح و عصربراي هر ورزشکار چيست؟

*تفاوت رژيم غذايي ورزشكاران با افراد عادي *
 

 رژيم غذايي يک ورزشکار بايد در يک مطلب اساسي با رژيم غذايي فرد عادي تفاوت داشته باشد . ورزشکاران علاوه بر احتياجات زندگي روزمره ، نياز به سوخت براي تمرين و مسابقه دارند غذا سوخت لازم براي ورزشکاران را تأمين مي کند ولي اغلب ورزشکاران از سوختي که در مخازن خود ميريزند غافلند . پروتئين ، چربي و کربو هيدراتها سوخت بدن ( انرژي ) شما هستند . همه غذا ها ترکيب يکساني از نظر محتوا ندارند . همانگونه که ماشينهاي مسابقه نياز به بنزين با درجه اکتان بالا دارند. ورزشکاران نيز نياز به مواد غذايي داراي درجه کربوهيدرات بالا دارند .

*کالري*

يک ورزشکار نوجوان ( به خصوص فردي که در حال رشد است ) نسبت به هر زمان ديگري از زندگي نياز بيشتري به کالري دارد . انرژي مورد نياز همچنين به نوع ورزش تخصصي و برنامه تمرين شما بستگي دارد . يک دختر نوجوان با جثه متوسط که داراي فعاليت متوسط و هنوز در حال رشد است به حدود 2200 کالري در روز نياز دارد ، حال آنکه يک دختر 15 ساله با جثه کوچک که رشدش کامل شده به حدود 1800 کالري يا کمتر نياز دارد . پسران نوجوان بالاخص نياز بسياري به کالري دارند . يک پسر نوجوان در حداکثر رشد ممکن است به 4000 کالري در روز احتياج داشته باشد . ميزان کالري که در ورزش نيز مي سوزد متفاوت است تمرين پيش از يک فصل در يک تيم فوتبال ممکن است در روز 500 کالري يا بيشتر بسوزاند.

*کربوهيدراتها*

کربوهيدراتها بهترين سوخت براي ورزشکاران هستند.چرا که در مقايسه با چربي و پروتئين براي سوختن نياز به اکسيژن کمتري دارند.در صورتي که به اندازه کافي از کربوهيدراتها استفاده کنيد قادر خواهد بود شديدتر ورزش کنيد.(چه در هنگام ورزش و چه در مسابقه)

يک رژيم پر کربوهيدرات به شما اجازه ميدهد که به خاطر بازسازي ذخاير کربوهيدراتي و کاهش زمان بازگشت به حالت اوليه سخت تر تمرين نماييد.رژيم غذايي در زمان تمرين به ويژه حائز اهميت است.چرا که اگر شما قادر به تمرين شديدتر باشيد،در طي مسابقه نيز به سطوح بالاتري از کارايي مي رسيد.هر بادي60-50 در صد کالري مصرفي خود را از کربوهيدراتها تأمين کند.به عنوان يک ورزشکار شما حتي به مقادير بيشتري در حد 70-60 در صد کالري مصرفي 10-6 گرم به ازاي هر کيلوگرم از وزن بدن نياز خواهد داشت.در صورتي که يک ورزشکار استقامتي هستيد،نياز شما به کربوهيدرات ميتواند تا 90-70 در صداز کالري مورد نياز روزانه شما افزايش يابد.

غذاهاي کم محتوا ذخاير کربوهيدرات بدن شما را کاهش خواهد داد و انرژي شما را تحليل خواهند برد.به نحو مشابه،در صورتي که به جاي کربوهيدراتها از غذاهاي پرچرب و پر پروتئين استفاده کنيد،نخواهيد توانست انرژي مناسب براي تمرين و مسابقه مطلوب را تأمين نمايد.

 

*پروتئين *

زمانيکه به عنوان منبعmaintenance انرژي بكار رود پروتئين در رشد،نگه داري و ترميم بافتهاي بدن دخالت دارد.بر خلاف کربوهيدراتها يک سوخت گرانبها و کم بازده به شمار مي آيد.از آن جهت گرانبها محسوب مي شود که به خاطر مصرف شدن به عنوان سوخت، پروتئين نخست بايد به کربوهيدرات يا چربي تبديل شود که مستلزم صرف انرژي و توليد سموم است.شما براي دفع سموم آب را از دست مي دهيد که ميتواند به کم آبي(دهيدراسيون) منجر شود که خطري براي ورزشکاران است.از آن جهت کم بازده است که استفاده از پروتئين به منظور تأمين انرژي با نقش اوليه پروتئين يعني رشد،نگهداري و ترميم بدن سازگار نيست.

از آنجا که بدن ورزشکاران کمي بيشتر در معرض آسيب و جراحت مي باشد،نياز ورزشکار به پروتئين کمي بيشتر از يک فرد غير ورزشکار است.در صورتي که ورزشکار به برنامه هاي پرورش اندام و افزايش حجم عضله مي پردازد،نياز به پروتئين بيشتري دارد.براي ورزشکاران استقامتي پروتئين نقش يک باک سوختي ذخيره و به عنوان پشتيباني کربوهيدراتها سوخت اصلي را ايفا مي کند.در کتب،توصيه ميشود که يک ورزشکار در حال رشد حدود5/1 گرم پروتئين به ازاي هر کيلوگرم از وزن بدن مصرف کند.استفاده از يک رژيم متعادل نياز پروتئيني ورزشکار را تأمين ميکند و نيازي به مکمل هاي پروتئيني وجود ندارد.مصرف زياد پروتئين ميتواند با افزايش ازت،اوره و آمونيوم موجب ضعف شديد گردد.در ورزشکاراني که فراورده هاي گوشتي و لبني را مصرف نمي کنند يا رژيم هاي خاص گياهخواري دارند ممکن است نياز به پروتئين تأمين نشود.

به هر حال هميشه بايد اين  8 نکته  را مد نظر قرار داد که رشد عضلاني با خوردن غذاهاي پر پروتئين افزايش نمي يابد بلکه ورزش است که باعث بزرگي عضلات ميگردد.

*چربي*

با وجود آنکه اغلب ورزشکاران تلقي نامناسبي از چربي دارند،شما بايد بدانيد که چربي يک ماده مغذي ضروري است و نقشهاي حياتي زيادي را ايفا مي کند.

چربي پوست و بدن را تشکيل مي دهد.

از طريق ساخت هورمونها بدنتان را تنظيم ميکند.

به حالت عايق و محافظ براي احشاي داخلي عمل ميکند.

به ترميم بافتهاي آسيب ديده و جنگ با عفونت ها کمک ميکند.

منبعي براي انرژي است.

چربيها راهي براي ذخيره انرژي در بدن هستند.چربيها را به عنوان يک باک ذخبره در نظر بگيريد.شما دوست داريد که سوخت ذخيره کافي داشته باشيد ولي يک باک سنگين به قيمت از دست رفتن سرعت و قدرت شما تمام مي شود.

ورزشکاراي تقريبأ به همان اندازه افراد غير ورزشکار به چربي نياز دارند.ولي از آنجا که ورزشکاران به کالريهاي بيشتري نيازمندند و بايد نياز مضاعف خود به کالري را از کربوهيدرتها تأمين کنند،درصد توصيه شده کالري از چربي کمتر است(25-20 درصد براي ورزشکارران در مقابل 30-20درصد براي غيرورزشکار)

به عنوان مثال يک غير ورزشکار و يک ورزشکار ممکن است هر دو 600 کالري از چربي بدست آورند،ولي در فرد غيرورزشکار 2000 کالري و در فرد ورزشکار3000 کالري است.کربوهيدراتها و پروتئين بايد 1000 کالري اضافي مورد نياز ورزشکار را تأمين کنند.

*مايعات و الکتروليتها*

ورزشکاران به نوشيدن مايعات و الکتروليتهاي اضافي نياز دارند تا بدنشان را سرد نگه دارند.يک فرد بزرگسال متوسط بايد در روز10- 8 ليوان مايعات مصرف نمايد.نياز شما به مايعات ممکن است در زمان بيش از يک ساعت فعاليت در گرما به دو يا حتي سه برابر افزايش بيابد حتي در روزهاي خنک و فعاليت هاي کوتاه مدت شما بايد بيشتر از يک فرد غير ورزشکار بنوشيد.

 

*ويتامين و املاح*

زماني که انرژي بيشتري مصزف کنيد،افزايش مي يابد.نياز شما به بسياري از ويتامين هاي خانوادهB که به بدن در سوختن کربوهيدراتها کمک ميکنند در غلات و حبوبات يافت ميشود.ويتامين هاي B و آنهايي که به پردازش پروتئيني ها ياري ميرسانند در فراورده هاي گوشتي و لبني وجود دارند،بنابراين شما مي توانيد از طريق خوردن بيشتر اين غذا با يک تير دو نشان بزنيد و افزايش نياز خود به انرژي را رفع کنيد.

*ورزش و مكملهاي غذايي*

بيشتر متخصصين تغذيه معتقدند که غذا بهترين منبع مواد مغذي است.در صورتي که غذاهاي متنوعي از غلات،سبزيجات،ميوه جات،لبنيات و گوشت مصرف کنيد،به قرص هاي ويتامين و مواد معدني نياز پيدا نمي کنيد.با اين وجود در صورتي که نوعي بيماري يا نيازهاي تغذيه اي خاصي داريد که با منابع معمول غذايي قابل رفع نيست يا اينکه اصولاً از يک نوع مواد غذايي خاص استفاده نمي کنيد(مثلاً از شير تا ساير محصولات لبني مصرف نمي کنيد). ممکن است مکمل براي شما سودمند باشد.

*شرايط زير احتمالاً نياز به مکمل دارد:*

کمبود لاکتات:افراد مبتلا به کمبود لاکتات قادر به هضم شير و برخي فرآورده هاي شير نيستند در صورتي که اين افراد به اندازه کافي از ساير مواد غذايي محتوي کلسيم فراوان (نظير اسفناج،کلم و باقلا)استفاده نکنند،مصرف يک مکمل کلسيمي مفيد خواهد بود.به طور مشابه افرادي که آلرژي به شير دارند يا از شير و محصولات آن خوششان نمي آيد نيز احتمالاً از مکمل کلسيمي سود خواهند برد.رژيم گياهخواري،ويتامين B12،آهن،روي و مکمل هاي کلسيمي ممکن است مورد نياز باشند.

*کمبود ويتامين يا مواد معدني:*

در صورت تشخيص کمبود ويتامين يا يک ماده معدني بخصوص،استفاده از مکمل در درمان اين کمبود کمک کننده مي باشد.

*اما چگونه ميتوانيد بفهميد که نيازهاي خاص داريد يا اينکه رژيم غذايي شما فاقد مواد مغذي کليدي است؟*

به عنوان يک ورزشکار شما از ارزيابي تغذيه اي براي بررسي عادات غذايي اخيرتان،تشخيص مواردي که به طور مناسب رعايت مي کنيد،براي نشان دادن راههاي بهبود و شناسايي نياز خود به مکمل ها سود خواهيد برد.تجربه نشان ميدهد ورزشکاران از مکملهايي استفاده ميکنند که رژيم غذايي آنها بطور کامل اين نيازها را تأمين نموده و در مورد مواد مغذي که کمبود دارند از مکمل مناسب استفاده نمي نمايند يک ارزيابي تغذيه اي ميتواند  خلاءهاي تغذيه اي شما را پرکند.

بسياري از ورزشکاران حرفه اي ادعا مي کنند که از مصرف مکملها سود برده اند مع الوصف در مورد ادعاي اين ورزشکاران دو نکته را بايد به خاطر داشت:نخست آنکه بسياري از اين ورزشکاران حرفه اي از طريق انجام فعاليت هاي بسيار شديد و طاقت فرسا به بدنشان فشار مي آورند.ممکن است در برخي مراحل تمرين خود به مواد مغذي اضاقي نياز داشته باشند.بسياري از تبليغاتي که راي مکمل ها ميشوند،اغواکننده و فريبنده هستند و فوايدي براي آنها ذکر ميشود شايد مصرف يک قرص از اينکه در روز سه ليوان شير بنوشيد و يک ظرف لوبيا بخوريد،ساده تر به نظر برسد ولي مصرف مکملها يک راه حل ساده نيست.قسمت دشوار در ارزيابي دعوي سازندگان مکمل اين است که بر خلاف داروها و مواد غذايي لازم نيست که سازندگان مکمل به طور قانوني بي خطر بودن يا موثر بودن مصرف آنها را اثبات نمايند.اين بدان معني است که شما به عنوان يک مصرف کننده بايد در اينکه از مکمل استفاده کنيد يا خير،بسيار محتاط باشيد قبل از مصرف يک مکمل غذايي،به سوالات زير پاسخ دهيد:

*آيا مصرف مكملها قانوني است؟*

بسياري از مواد موجود در مکملهاي غذايي براي ورزشکاران شرکت کننده در مسابقات ممنوع بوده و جزو موارد دوپينگ محسوب ميشوند.بنابراين مراقب باشيد که اشتباهاً از مکملي استفاده نکنيد که باعث محروميت شما از ورزش شود و برچسب روي مکمل را با دقت مطالعه کنيد تا بدانيد واقعاً چه چيزي در اين مکمل وجود دارد.

*آيا مصرف مكملهاي غذايي بي خطر است؟*

بعضي مکملهاي غذايي(حتي مواد مغذي آلي)در صورتي که بيش از حد توصيه شده دريافت شوند،داراي عوارض سمي خواهند بود.ساير مواد نيز ممکن است باعث عدم تعادل و کمبود شوند که به چگونگي تداخل عمل آنها با ساير مواد مغذي در بدن بستگي دارد.بر خلاف داروها،مکملهاي غذايي قبل از اقدام به فروش تحت آزمونهاي امنيتي وسيع قرارنمي گيرند لذا احتمال بروز عوارض پيش بيني نشده در آنها وجود دارد .

يک نمونه از مکملگياهي وجود دارد که ميتوانند عوارضي جانبي خطرناکي داشته باشد و 20 مورد مرگ در اثر مصرف آن گزارش شده است.

*آيا مصرف مكملهاي غذايي موثر است؟*

به منظور تعيين اثربخشي يک ماده غذايي،مطالعات کيفي زيادي مورد نياز هستند.يک مطالعه منفرد روي تعداد کمي از افراد کافي نيست. لذا بدرستي به اين سوال نمي توان پاسخ داد .

*آيا مصرف مكمل براي ورزشكاران ضروري است ؟*

با وجودي که مکمل ممکن است قانوني،بي خطر و موثر باشد(به عنوان بهبود دهنده کارآيي)لازم است تعيين کنيد که آيا واقعاً به آن نياز داريد.به عنوان مثال در بسياري از دوندگان مسافتهاي طولاني زن ذخاير آهن پايين است و ميتوانند از مکمل آهن بهره ببرند،ولي در صورتي که ذخاير شما طبيعي باشند،اين مکمل براي شما ضروري نميباشد.کراتين ممکن است براي ورزشکاران درگير در ورزشهاي قدرتي تا حدي ارزشمند باشد ولي در صورتي که يک ورزشکار استقامتي هستيد نياز به آن نداريد و عوارض جانبي احتمالي آن توجيه پذير نيست.اين مطلب را هميشه در نظر داشته باشيد که هيچ رژيم غذايي وجود ندارد که موجب قهرماني يک ورزشکار عادي گردد.فقط رژيم غذايي صحيح و منطقي،شرايط را براي حداکثر آمادگي جسماني و انجام مطلوبي فعاليت مهيا ميکند.

* نقش آب  در ورزشكاران*

*نقش آب در بدن*

شما بدون غذا چند هفته،بدون آب چند روز و بدون اکسيژن چند دقيقه ميتوانيد زنده بمانيد،به عبارت ديگر بجز اکسيژن آب مهمترين عنصريست که در بدنمان داريم.

بدن شما از70-55 درصد آب تشکيل شده و تقريباً 90-80 درصد خون را آب تشکيل مي دهد.آب تقريباً در تمام روندهاي حياتي بدن دخيل است.کمبود آب ميتواند به تغييرات ذهني و فيزيکي منجر شود.آب نقش هاي زير را ايفا ميکند:

با شستن سمومي که در طي زندگي عادي توليد ميشود،بدن را پاک ميکند.

زندگي مفاصل را تأمين ميکند.

پوست را از خشکي محافظت مي نمايد.

هيدراسيون احشاء داخلي را حفظ ميکند.

دماي بدن را کنترل مينمايد.

وقتي بدن گرم ميشود،آب به شکل عرق از پوست دفع ميگردد.اين مساله خوب است چرا که عرق از پوست شما تبخير ميشود و بدن شما سرد ميشود.در واقع يک Air-Conditioner در بدن شما وجود دارد ولي براي اينکه اين سيستم به کار خود ادامه دهد،نياز به جبران آب از دست رفته بدن داريد.اگر به اندازه کافي و در حد جبران عرق از دست رفته آب ننوشيد،خون غليظ شده و جريان خون کند ميشود اين امر باعث ميگردد که فشار بروي قلب وارد شود.در صورتي که کمبود مايع زياد باشد،بدن شما به اندازه کافي آب براي توليد عرق ندارد.در اين نقطه درجه حرارت بدن ميتواند تا حد خطرناکي بالا برود.

وجود اينکه يک فرد بزرگسال با چثه متوسط در روز حدود2 ليتر آب از دست ميدهد،يک ورزشکار ممکن است در ظرف يک ساعت ورزش شديد قريب به 3 ليتر آب از دست بدهد.در صورتي که اين مايعات از دست رفته جايگزين نشوند،ممکن است دهيدراسيون عارض گردد.

کم آبي يا دهيدراسيون يک اثر منفي و شديد روي کارايي ورزشي دارد.در واقع حتي هيدراسيون خفيف تا حد يک درصد کاهش وزن بدن مي تواند با ايجاد سرگيجه،سردرد و زمان عکس العمل کندتر باشد و ميتواند بر خطر گرمازدگي بيافزايد.

در صورت عدم درمان،دهيدراسيون بدتر ميشود و ميتواند کشنده باشد.مراقب علايم زودرس هشداردهنده در خودتان و هم تيمي ها باشيدتا از دهيدراسيون اجتناب شود.در صورتي که هر يک از اين علائم را مشاهده کرديد،به مربي خود اطلاع دهيد يا مراقبت طبي فوري طلب کنيد.

*تشنگي*

سوال اينست که آيا احساس تشنگي هميشه با آغار کم آبي همراه است؟پاسخ اينست،نه هميشه.در بسياري موارد ورزش واقعاً واکنش تشنگي را مختل ميکند.به هنگام ورزش شما مقدار زيادي آب را قبل از احساس تشنگي از دست مي دهيد و قبل از اينکه بطور کامل کم آبي شما جبران شود احساس تشنگي از بين ميرود.بنابراين براي تأمين نيازتان به آب نمي توانيد به حس تشنگي اکتفا کنيد.به عنوان يک ورزشکار،لازم است که بطور آگاهانه بيش از آنچه که دوست داريد آب بنوشيد،مصرف کنيد،بويژه زماني که در گرما ورزش ميکنيد.

*ميزان مصرف مايعات در ورزشكاران *

بنا به همه دلايل فوق،ورزشکاران لازم است که آب يا ساير نوشابه ها را قبل،در طي و بعد از ورزش مصرف کنند.

قبل از ورزش:يک يا دو ليوان مايعات را دو ساعت قبل از مسابقه يا تمرين بياشاميد تا اطمينان حاصل کنيد که بخوبي هيدراته شده ايد.پانزده دقيقه قبل از شروع ورزش يک ليوان ديگر نيز بنوشيد.

در طي ورزش:در طي ورزش براي جايگزيني مايعات از دست رفته و اجتناب از گرماي بيش از حد هر20- 15 دقيقه ،180-120 سي سي مايعات بنوشيد،مايعات سرد بهتر است چرا که به سرعت جذب مي شوند و حرارت مرکزي بدن را سريعتر پايين مي آورند.

پس از ورزش:اين نکته که پس از انجام ورزش به مصرف مايعات ادامه دهيد حائز اهميت است که جبران کم آبي بدن زمان ميکيرد.براي اطمينان از اينکه به اندازه کافي آشاميده ايد،خودتان را قبل و بعد ورزش توزين کنيد.به ازاي هر 5/0 کيلوگرم کاهش وزن حداقل 500 سي سي آب مصرف نماييد.اين اشتباه را نکنيد که وزن کاهش يافته در ورزش مربوط به چربي است،چرا که چربي بتدريج از دست ميرود و در مقياس چند روز،مشخص نخواهد شد.تقريباً تمام کاهش وزن طي ورزش از منشاً آب مي باشد.

 

*علائم و خطرات كم آبي در ورزشكاران*

دهيدراسيون مي تواند نسبتاً سريع عارض شود.ملي همچنين ممکن است ظرف چندين روز ورزش بدون نوشيدن مايعات کافي پديد آيد.ورزشکاراني که هر روز يا دوبار در روز و بويژه در آب و هواي گرم و مرطوب بشدت ورزش ميکنند ممکن است بازاي ها 5/0 کيلوگرم وزني که از دست مي دهند آب نياز داشته باشند تا تعادل آب آنها مجدداً اعاده شود.به طور معمول نبايد در روز وزن شما کاهش يابد،حتي 2درصد کاهش وزن مي تواند به کاهش کارآيي منجر شود و معرف دهيدراسيون خفيف باشد.

علاوه بر آب،برخي از ورزشکاران نياز به جايگزيني الکتروليتهاي سديم و پتاسيم که در عرق از دست مي روند،دارند.اين امر بويژه در ورزشي که بيش از يک ساعت به طول انجامد صدق ميکند.بسياري از نوشابه هاي ورزشي حاوي غلظتهايي از الکتروليتها و کربوهيدراتها هستند که جذب آب را تشريع مي نمايند.به علاوه الکتروليتهاي موجود در نوشابه هاي ورزشي تشنگي را تحريک ميکند،که باعث تحريک فرد به نوشيدن و جبران کم آبي ميشود. نوشابه هاي ورزشي در ورزشکاران استقامتي و نيز افرادي که تا حد توان به طور روزانه تمرين مي کنند،يا در چند مسابقه در يک روز شرکت ميکنند يا دو جلسه تمرين در روز دارند بيشترين فايده را دارند.

در صورتي که ذائقه و بيزاري مانع نوشيدن مايعات مورد نياز شماست،نوشابه را بر طريق سليقه خود برگزينيد.(انواع آبميوه، آب ساده، آب معدني،نوشابه هاي ورزشي،ليموناد)شما همچنين ميتوانيد از غذاهايي که آب زيادي دارند(مثل هندوانه،گوجه فرنگي،کاهو،سوپ)بيشتر استفاده کنيد.با اين حال آگاه باشيد که نوشيدنيهاي حاوي کافئين،نظير قهوه و چاي اثر متضادي دارند.کافئين نياز بدن به ادرار کردن را افزايش ميدهد و بنابراين بايد در زمان اعاده مايعات از دست رفته،از مصرف آنها اجتناب نمود.به همين ترتيب مشروبات الکلي داراي اثر کاهنده آب بدن هستند.

*چرا ورزشکاران هميشه در صدد کاهش وزن خود هستند؟*

با تأکيد امروزي بر لاغر شدن تا حد امکان،بسياري از ورزشکاران به طور مستمر براي کاهش وزن تلاش ميکنند با اين حال کاهش وزن هميشه عاملي براي بهبود کارآيي ورزشي نيست.در واقع بسياري از متخصصين تغذيه ورزشي معتقدند که به وزن بدن بيش از تأثير واقعي آن بر کارآيي ورزشکاران اهميت داده شده است.ورزشکاران معمولاً در پي کاهش وزن بدن به يکي از سه دليل زير هستند:

حضور در ورزشهاي زيبا(مثل ژيمناستيک،شيرجه،اسکيت)

افزايش سرعت(مثلاً در دو،دوچرخه سواري)

رسيدن به يک رده وزني خاص(مثل کشتي،بدنسازي)

*آيا هميشه با کاهش وزن مي توان بر کارآيي ورزشي افزود؟*

گاهي اوقات ورزشکاران از اهداف رقابت ورزشي غافل مي شوند و سعي ميکنند به وزني برسد که براي سلامت و کارآيي آنها مضر است.قبل از بحث پيرامون چگونگي کاهش بي خطر وزن،اين امر حائز اهميت است که رسيدن به وزن پايين تر هميشه بهترين راه براي بهبود کارآيي نيست.

برخي ورزشکاران اين تعبير را دارند که حداقل وزن،مطلوبترين وزن بدن است.ولي وزن بدن مطلوب در واقع وزني است که هم سلامت و کارآيي خوب را باعث ميگردد و هم بدست آوردن و حفظ آن عقلاني است.به عبارت ديگر،شما بايد به وزن مطلوب خود و نه حداقل وزن برسيد.

در صورتي که شما هرگز قادر به رسيدن به وزن مورد هدف نيستيد،پس هدف شما احتمالاً واقعگرايانه نبوده است و بايد در آن تجديد نظر شود.تقلا براي رسيدن به يک وزن هدف غير واقعي ميتواند باعث بروز مقادير زيادي استرس هيجاني و فيزيکي شده و حواس شما را از برنامه تمريني خودتان پرت کند و باعث شود که به خاطر عادات غذايي نامتعادل به کارآيي شما لطمه بخورد.

*حداقل ميزان چربي بدن در ورزشکاران مرد و زن تا چه اندازه ميباشد؟*

اينچنين توصيه ميشود که در ورزشکاران مرد نبايد درصد چربي بدن زير 7- 5 درصد و در ورزشکاران زن زير14 درصد وزن بدن برسد.

پيش از تصميم به انجام يک برنامه کاهش وزن کمي زمان صرف کنيد که چرا ميخواهيد وزن خود را کاهش دهيد و از راهنمايي يک متخصص کار آزموده بهره مند شويد.

*ميزان مطلوب کاهش وزن در هر هفته چه ميزان است؟*

يک فرمول ساده براي کاهش وزن وجود دارد،شما لازم است که کالري بيشتري از کالري مصرفي خود بسوزانيد.اگر يک برنامه ورزشي منظم داريد،بايد قادر باشيد از طريق کاهش ملايم در دريافت کالري خود 1-5/0 کيلوگرم را در هفته کاهش دهيد(اين ميزان کاهش نبايد از500 کالري در روز تجاوز نمايد).

 

*بهترين زمان کاهش وزن توسط ورزشکاران چه زماني است؟*

اما اين مطلب را مد نظر داشته باشيد که حتي کاهش جزيي در کالري دريافتي در طي دوره هاي تمرين سنگيني بدن شما را از مواد مغذي که براي ساخت عضله و کارآيي مطلوب شما لازم است،محروم ميسازد.به همين جهت توصيه مي شود که ورزشکاران وزن خود را در زمان تعطيلي مسابقات کاهش دهند تا از اثرات مضر محدوديت غذايي در طي فصل رقابت اجتناب گردد.

*نقش آهن در بدن و ميزان مورد نياز آن در ورزشكاران زن و مرد چقدر است ؟*

آهن چند نقش مهم در بدن شما ايفا ميکند.سلولهاي قرمز خون را ميسازد،که حمل اکسيژن در تمام بدن را به عهده دارد،در تبديل غذا به انرژي کمک ميکند و به مبارزه با عفونتها کمک مينمايد.نقش آهن در حمل اکسيژن بويژه در طي ورزش حائز اهميت است.بدون آهن،بدن شما قادر به ساخت گلبولهاي قرمز سالم و رساندن اکسيژن کافي به عضلات،مغز و ساير احشاء نمي باشد.افت محسوس در ذخاير آهن،آنمي کمبود آهن ناميده ميشود. در کل زنان نسبت به مردان نياز به آهن بيشتري دارند تا آهن از دست رفته در طي قاعدگي را جبران نمايند ولي ورزشکاران احتمالاً نياز به آهن خيلي بيشتري نسبت به غيرورزشکاران ندارند.هرچند ابهاماتي در اين مورد در تحقيقات پزشکي وجود دارد.آهن کافي را ميتوان از رژيم غذايي بدست آورد. البته اين امر مستلزم عادات خوب تغذيه اي است.

بزرگترين مشکل در رابطه با آهن آن است که خيلي فراوان نيست.هر 1000 کالري بطور متوسط حاوي 6 ميلي گرم آهن است و زنان نياز به 15 ميلي گرم در روز دارند(مردان به 10 ميلي گرم در روز نياز دارند).در زناني که رژيم کم کالري دارند در اغلب موارد نياز به آهن تأمين نميشود(از آنجا که مردان دريافت کالري بيشتر و نياز کمتري دارند،براي آنها کمبود آهن کمتر اتفاق مي افتد) تأکيد بر مصرف رژيم پرکربوهيدرات و کم چربي توسط ورزشکاران در دريافت آهن پايين نقش دارد.گوشت قرم که معمولاً در ورزشکاران از مصرف آن اجتناب ميشود،يکي از غني ترين منابع آهن است.غذاهاي غيرگوشتي پر کربوهيدرات محتوي آهن کمتري هستند بسياري از ورزشکاران دانش آموز و دانشجو درصد بالايي از کالري خود را از غذاهاي کم محتوا تأمين ميکنند که خود بر شدت مشکل مي افزايد.

علاوه بر دسترسي محدود به آهن جذب آن نيز کم است و بسته به منبع غذايي از 2 تا40درصد متغير است.حول و حوش 35- 25 درصد آهن موجود در گوشت جذب مي شود،حال آنکه تنها 20-2 درصد آهن موجود در منابع گياهي جذب ميگردد.

همانگونه که ملاحظه مي کنيد پاسخ به اين سوال که آيا ورزشکاران زن نياز به آهن بيشتري دارند واضح و قطعي نيست.با اين وجود از آنجا که آهن يک ماده مغذي مهم براي کارآيي است،در يک ورزشکار زن در صورتي که از رژيم گياهي استفاده ميکند يا سعي در کاهش وزن دارد،احتمالاً عاقلانه اين است که از يک مکمل آهن براي رفع نقص رژيم غذايي خود بهره مند شوند.

نقش كلسيم  در بدن و ميزان مورد نياز آن در ورزشكاران زن و مرد چقدر است ؟

کلسيم به استخوانهاي شما کمک ميکند تا براي ايستادگي در مقابل استرس وزن توانايي کافي داشته باشند.در افراد سالم،در استخوانها در پاسخ به ورزش کلسيم بيشتري ذخيره ميگردد و در نواحي استرس تراکم بيشتري مي يابد.ورزشکاران ممکن است دچار شکستگيهاي تلشي(ترک هاي کوچک در استخوان که اکثر اوقات در قسمت پايين ساق پاها رخ ميدهند.)در اثر استرس مضاعف و يا ضعف استخوانها شوند.دريافت کلسيم ناکافي ميتواند استخوانها را ضعيف سازد و باعث شود که حساسيت بيشتري به شکستگيهاي تلشي پيدا کنند.در زنان ورزشکار وقتي که يک دختر به سن بلوغ ميرسد و قاعدگي وي آغاز ميشود،توليد استرژن در بدن او نيز نقشي در تراکم استخواني او ايفا مي کند.استروژن توليد شده به عنوان بخشي از سيکل قاعدگي ماهيانه باعث افزايش برداشت کلسيم خوراکي توسط استخوانها ميشود و بدن ترتيب اثر مثبتي بر روي قدرت استخوان داشته باشد.

گاهي در زنان ورزشکار که چربي بدني پاييني داشته و تمرينات شديدي را انجام ميدهند،قاعدگي قطع مي شود يا اينکه دوره هاي قاعدگي بسيار بي نظم است.به اين وضعيت آمنوره گفته مي شود و ميتواند آثار قابل ملاحظه اي بر روي تراکم استخواني زنان برجا بگذارد.از آنجا که توقف سيکل قاعدگي همچنين به معناي کاهش توليد استروژن در بدن است،اين امر مي تواند باعث رسوب کلسيم کمتري در استخوانها شود.

کمبود کلسيم داراي دو اثر کوتاه مدت و دراز مدت است،اولين مشکل اينست که تراکم استخواني پايين ميتواند به شکستگي هاي تلشي منجر شود.آثار دراز مدت شامل پيدايش پوکي استخوان يا استئوپوروز(استخوانهاي ترد و شکننده)در سالهاي بعدي عمر هستند.

نياز به کلسيم در مردان و زنان،ورزشکاران و غيرورزشکاران مشابه و به اندازه1200 ميلي گرم در روز است.در صورتي که ورزشکاران کالري مورد نياز خود را دريافت کنند،براحتي ميتوانند نياز خود را به کلسيم تأمين کنند.شير بسيار بهتر از مکملهاي کلسيم است،چرا که علاوه بر کلسيم،پروتئين،کربوهيدراتها،منيزيم،فسفر،بور و ريبوفلاوين را تأمين ميکند.

در بعضي وضعيتها لازم است که ورزشکاران جايگزيني براي شير پيدا کنند.زماني که ورزشکاران عدم تحکل لاکتوز داشته باشند،جايگزيني آنزيمي توصيه مي شود و در صورتي که موثر نبودند،غذاهاي پر کلسيم نظير اسفناج،کلم و گل کلم توصيه ميگردند.در مجموع تأکيد بيشتر بر روي مواد غذايي است و مکمل ها به عنوان آخرين حربه استفاده ميشوند.

*غذاهاي قبل از مسابقه چه تأثيري بر کارآيي ورزشکار دارد؟*

هيچ ماده غذايي وجود ندارد که بتوان در روز يا ساعات قبل از مسابقه مصرف نمود و بدين ترتيب عادت غذايي غلط در زمان تمرين را جبران کرد.همانگونه که رسيدن به بالاترين ميزان آمادگي جسماني ماهها زمان ميبرد،رسيدن بدن به وضعيت مطلوب تغذيه اي نيز ماهها طول ميکشد.تغذيه مناسب در طول زمان تمرين به شما کمک خواهد کرد که سخت تر تمرين کنيد.حجم عضلات را افزايش دهيد و ذخاير انرژي مورد نياز براي بهترين کارآيي در رقابت را اندوخته نماييد.به غذاي قبل از مسابقه به عنوان آخرين مرحله از رژيم غذايي زمان تمرين نگاه کنيد و به يک حب جادويي که کارآيي شما را از متوسط به عالي افزايش ميدهد.

*آيا تغذيه قبل از مسابقات براي همه ورزشکاران يکسان است؟*

اگر چه ممکن است خواهان اين باشيد که دقيقاً بدانيد چه زمان،چه چيز و چه مقدار بخوريد،ولي هيچ توصيه اختصاصي براي جميع ورزشکاران وجود ندارد.هيچ رويه يکساني نيست که براي همه افراد مناسب باشد.شما لازم است که خودتان پيدا کنيد چه غذايي براي شما مطلوبتر است.به عنوان مثال برخي از دونده ها ميتوانند ظرف يک ساعت قبل از يک مسابقه بزرگ غذا بخورند.حال آنکه سايريندر صورتي که نزديک به فعاليت شديد غذا بخورند مبتلا به کرامپهاي معده مي شوند.برخي از ورزشکاران دوست دارند غذاي کم حجمي بخورند تا معده و اعصاب خود را آرام کنند.تعدادي ديگر احساس ضعف و بدحالي در آنها مي شود.تجربياتي را در طي ماهها تمرين خود بدست آوريد تا به بهترين برنامه و نوع غذا براي خود پي ببريد.البته اين امر نياز به آزمون و خطا دارد.بنابراين اجازه ندهيد تا آخرين روزهاي قبل از يک مسابقه بزرگ اين تجربيات وقت شما را بگيرد.

*مصرف غذاي پيش از مسابقه چه زماني صورت ميگيرد؟*

زمان مصرف غذاي بيش از مسابقه به حجم آن و زماني از روز که مسابقه برگزار ميشود،بستگي دارد.پروتئين و چربي کندتر جذب ميشوند.بنابراين غذاهاي محتوي پروتئين و چربي بايد زودتر از غذاهاي پر کربوهيدرات مصرف گردند.هضم غذاهاي پر حجم زمان زيادي طول مي کشد،حال آنکه غذاهاي کم حجم و مايع سريعتر هضم مي شوند.

*غذاي قبل از مسابقه ترجيحاً بايد محتوي چه موادي باشد؟*

براي آنکه بهترين کارآيي را داشته باشيد همچنين لازم است که بخوبي مايعات دريافت کنيد.تمام وعده هاي غذايي قبل از مسابقه بايد محتوي ميزان زيادي نوشيدني(آبميوه،آب و نوشابه ورزشي)باشند.

*بهترين برنامه غذايي مناسب  براي ورزشهاي صبح و عصربراي هر ورزشکار چيست؟*

مسابقاتي که صبح برگزار ميشوند:به هنگام آماده شدن براي يک مسابقه در صبح،شب قبل از مسابقه غذاي کاملي را که سرشار از کربوهيدراتهاست مصرف نماييد.با خوردن يک ميان وعده پر کربوهيدرات به هنگام خواب غذاي شب را تکميل نماييد.صبحها به قدري زود بيدار شويد تا بتوانيد يک صبحانه يا ميان وعده سبک مصرف کنيد.بسته به زماني که قبل از مسابقه فرصت داريد،مي توانيد مقداري پروتئين و چربي در غذاي خود بگنجانيد.به عنوان مثال دونده اي براي مسابقه 10 صبح آماده ميشود مي تواند يک کاسه محتوي غلات،يک ليوان آبميوه و موز(که حدوداً 400-300 کالري را تأمين ميکند)را در ساعت 30/7 يا 8 صبح بخورد.

مسابقاتي که بعد از ظهر برگزار ميشوند:يک صبحانه مفصل بخوريد(به عنوان مثال کلوچه،ميوه،شير يا ماست که حدوداً700 کالري دارد.)بسته به زمان مسابقه ناهار ممکن است عبارت از يک ميان وعده سبک حاوي 300 کالري(به عنوان مثال يک قطعه نان و يک تکه ميوه و يا يک غذاي با حجم متوسط شامل پروتئين و چربي و به ميزان700-500 کالري باشد(مثال يک ساندويچ،ميوه و چوب شور)

مسابقاتي که عصر برگزار ميشوند:قبل از مسابقه عصر،يک صبحانه و ناهار مفصل سپس يک ميان وعده پر کربوهيدرات سبک دو ساعت قبل از رقابت مصرف کنيد.خوردن شام را به پايان مسابقه موکول نماييد

 

 

 

 

 

 

 


\\
تغذيه در ورزشکاران2 //

*غذاي شب قبل از مسابقه:*

بسياري از ورزشكاران معتقدند كه شب قبل از مسابقه بايد مقادير زيادي كربوهيدرات مصرف نمايند. اينكه چه مدت بتوانيد ورزش كنيد بستگي به اين امر دارد كه ماهيچه هاي شما بتوانند چه مقدار گيكوژن را در خود ذخيره نمايند. هنگامي كه ذخيره گيكوژني ماهيچه پايان بپذيرد كنترلش سخت شده و ادامه ورزش به آن آسيب ميرساند. بنابراين اگر ديديد ورزشكاري شب قبل از مسابقه مشغول خوردن نان قندي و كلوچه است زياد تعجب نكنيد چون او فكر ميكند اين امر باعث افزايش ذخيره گلوكز در ماهيچه هايش ميشود. فرداي آن روز البته بهاي مصرف اين رژيم پر كربوهيدرات و كم فيبر را به زحمت و مشقت مي پردازد چون نتيجه اين رژيم قبل از مسابقه چيزي نيست جز: يبوست
مناسبترين غذا براي شب قبل از مسابقه غذاي پرفيبر است. بجاي مصرف كلوچه و نان قندي شب قبل از مسابقه را با سالاد سبزيجات و دانه هاي كامل غلات و حبوبات و مغزها و دانه ها جشن بگيريد. گوشت و مرغ و ماهي و ديگر غذاهاي پرچربي و پر پروتئين هم براي كسب انرژي مفيدند و مطمئنا به هنرنمايي زيباي شما در ميدان مسابقه ياري خواهند رساند.

*مصرف غذا در هنگام ورزش:*

تحقيقي كه اخيرا در انستيتو تحقيقات پيراپزشكي ارتش آمريكا انجام شده است نشان ميدهد كه استفاده از كربوهيدرات زياد در طول تمرين ها ي طولاني ميتواند موجب افزايش توانايي افراد در تفكر و استدلال گردد.
تقريبا تمام انرژي مورد استفاده مغز از قند موجود در جريان خون توليد ميشود. همه ميدانيم كه ورزش به سبب افزايش ميزان فع
اليت هاي ماهيچه اي باعث افزايش سوخت كربوهيدرات ها ميشود اما اين آزمايش نشان داده است كه هنگام ورزش مغز نيز ميزان مصرف قند خود را افزايش ميدهد و لذا مصرف كالري بيشتر هنگام ورزش ميتواند با كمك به مغز موجب افزايش كارايي فرد گردد.
شايد قبلا هنگامي كه براي انجام ورزش هاي طولاني مدت نظير پياده روي هاي طولاني, دويدن بيش از يك ساعت يا دوچرخه سواري بيش از دو ساعت و يا هر ورزش مدت دار ديگري از منزل خارج ميشديد تنها به خوردن مقادير زياد آب و نوشيدني هاي كم
  كالري بسنده مينموديد. اما حالا ميتوانيد از نوشيدني هاي شكر دار و يا غذاهاي جامدي نظير دانه ها و مغزها و ميوه هاي خشك و هر چيز ديگري كه دوست داريد استفاده نماييد

*دردهاي عضلاني روز بعد از مسابقه:*

ممكن است بعد از ورزش كردن حس كنيد كه ماهيچه هايتان درد مي كند . علت چيست؟

تقويت و رشد عضلاني حاصل تخريب و دوباره سازي در بافت ماهيچه اي ميباشد. ورزش سنگين ميتواند موجب داغ شدن و احساس گرفتگي عضلات شما بشود كه خود نشانه اي از آسيب رسيدن به ماهيچه هاي شماست. اگر چه هنگام ورزش درد زيادي احساس نخواهيد كرد ولي احتمالا فرداي آن روز دردهاي عضلاني به سراغتان خواهند آمد. چرا؟ چون ماهيچه هايتان آسيب ديده اند.
چه بايد بكنيد؟ صبر. ماهيچه هايتان براي بهبودي نياز به زمان دارند.
دانشمندان اين امر را
DMOS يا (( درد هاي عضلاني به تاخير آينده)) مينامند. اين دردها حداقل هشت ساعت پس از اتمام فعاليت هاي ورزشي به سراغ ورزشكار خواهند آمد.
علت وقوع اين امر چيست؟ قبلا تصور ميشد كه وجود اسيد لاكتيك
تنها عامل بروز اين امر است اما امروزه محققين به عامل مهمتري پي برده اند. محققين مي گويند: دردهاي عضلاني با تاخير آينده مربوط به آسيب ديدگي فيبرهاي ماهيچه اي است.
بيوپسي هايي كه روز بعد از انجام فعاليت هاي سنگين ورزشي از بافت عضلاني ورزشكاران انجام شد نمايانگر پارگي و خونريزي صفحات
Z كه در بافت ماهيچه اي نقش استحكام و پيوند بين بافت ماهيچه اي را به عهده دارند بوده است.
محققين با اندازه گيري غلظت يك آنزيم ماهيچه اي در خون ميتوانند ميزان اين آسيب ها را تخمين بزنند. اين آنزيم
CPK نام دارد و در حالت طبيعي در درون بافت ماهيچه اي وجود دارد و بعد از آسيب ديدگي و پارگي بافت عضلاني وارد جريان خون مي شود. غلظت بيشتر اين آنزيم در درون جريان خون بيانگر آسيب بيشتر به بافت عضلاني ميباشد.
اگر همچنان با وجود دردهاي عضلاني به ورزش كردن ادامه دهيم اين دردها افزايش يافته و تشديد ميشود. اين دردها ميتوانند در برنامه ريزي براي انجام فعاليت هاي ورزشي مفيد واقع شوند. چگونه؟
همانطور كه گفتيم تقويت و رشد عضلاني حاصل تخريب و دوباره سازي در بافت ماهيچه اي ميباشد. اگر ميخواهيد بدني عضلاني داشته باشيد اين روش را بكار ببريد.
بعد از نرمش اوليه به سختي و با شدت تمرين كنيد تا جايي كه ماهيچه هاي تان كاملا داغ شود بعد فعاليتتان را كم كنيد و تمرينات آهسته انجام دهيد تا از درجه حرارت ماهيچه هاي تان كاسته شود آنگاه دوباره ميزان فعاليت خود را افزايش دهيد تا ماهيچه هاي تان دوباره داغ شود و اين كار را در يك جلسه به كرات انجام دهيد تا جايي كه احساس كنيد كه ماهيچه ها كاملا سفت شده اند و احساس خستگي بر شما غلبه كرده است. به خانه برگرديد، دوش بگيريد و استراحت كنيد. مطمئن باشيد كه فرداي آن روز دردهاي با تاخير آينده به سراغتان خواهند آمد . حالا بر حسب ميزان درد و ناراحتي ميزان فعاليتتان را كاهش دهيد و نهايتا به پياده روي هاي كوتاه مدت بسنده كنيد به تدريج ميزان فعاليت ها را زياد كنيد ولي از انجام فعاليت هاي ورزشي اجتناب كنيد حتي اگر يك هفته طول بكشد. پس از بهبود كامل دوباره يك جلسه ورزشي سخت و سنگين برگزار كنيد و دوباره روز از نو و روزگار از نو.
استراحت و بهبود كامل دردهاي عضلاني اين فرصت را به عضلات شما خواهد داد كه خود را دوباره بسازد منتها اين بار قوي تر و حجيم تر.
بديهي است كه استفاده از يك رژيم غذايي خوب و مناسب عضلاتتان را در اين امر ياري خواهد كرد.

 

 

 

 

 

منبع و ماخذ: اينترنت-

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 17:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

موانع اتحاد و انسجام اسلامی

بازديد: 325

موانع اتحاد و انسجام اسلامی

 

            بررسی عوامل اتحاد و آثار آن، موانع انسجام و علل آن، راهکارهای حفظ اتحاد و رفع موانع آن ازجمله مباحث درخور توجهی است که دراین سال اهمیت بیشتری پیدا می کند. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی گوشه ای از موانع اتحاد از منظر قرآن کریم و روایات معصومین (ع) می پردازد.

سال ۸۶ با تدبیر رهبر فرزانه انقلاب به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گرفت، اهمیت این تدبیر زمانی روشن می شود که به عمق تلاشهای استکبار جهانی و در رأس آن شیطان بزرگ آمریکا درجهت ایجاد شکاف بین صفوف مسلمین در سرتا سر جهان به طور عام و بر هم زدن انسجام ملت مقتدر ایران به طور خاص واقف باشیم. اختصاص بودجه های کلان درجهت اسلام ستیزی، حضور نظامی درخاورمیانه به ویژه درعراق افغانستان، فشار مضاعف برکشورهای مستقل اسلامی نظیر ایران، سوریه، لبنان و فلسطین و... طرح های پیچیده و خطرناک نظیر خاورمیانه جدید، جهانی سازی و دفاع از دموکراسی و حقوق بشر آمریکایی و اقداماتی از این دست هر مسلمان اندیشمند و دل سوز و هر آزاده غیوری را به اوج خوی پلید استعمار در سلطه برجهان آگاه می سازد. امت اسلام و آموزه های حیات بخش قرآن بزرگترین مانع در جهت دستیابی استکبار به این اهداف شوم است. به شرط آنکه با اعتصام و تمسک به قرآن و مشترکات اصیل و با خردورزی، اندیشه محوری و عقلانیت و به دور از تعصبات نژادی، فرقه ای، حول محور اسلام و قرآن اتحاد و انسجام خویش را روز افزون نمایند و متأثر از تبلیغات امپراطوری رسانه ای ناتوی فرهنگی استکبار نگردند.

بررسی عوامل اتحاد و آثار آن، موانع انسجام و علل آن، راهکارهای حفظ اتحاد و رفع موانع آن ازجمله مباحث درخور توجهی است که دراین سال اهمیت بیشتری پیدا می کند. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی گوشه ای از موانع اتحاد از منظر قرآن کریم و روایات معصومین (ع) می پردازد.

مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:

اتحاد، نعمت الهی برای بشریت

اتحاد و همبستگی و صبر و پایداری رمز موفقیت ملتها و اختلاف و تفرقه و تن پروری و دنیا طلبی موجب شکست و ذلت آنهاست و این سنت پیوسته الهی درمیان جوامع بشری است. از همین رو قرآن از اتحاد با عنوان نعمت الهی یاد می کند و خطاب به مسلمین می فرماید: «واذکر وا نعمت الله علیکم اذکنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخونا؛]۱[ نعمت خداوند برخودتان را به یاد آورید که دشمنان هم بودید و خداوند بین قلبهایتان دوستی برقرار کرد و به برکت آن برادران یکدیگر شدید.»

مدنی الطبع بودن انسان به طور فطری باعث می شود که آدمی از تنها زیستن بگریزد و زندگی گروهی را انتخاب کند؛ ]۲[ اما این مسأله در کنار فوایدی همچون تلاش متقابل برای رفع نیازمندی ها مشکلاتی را نیز به همراه دارد، که تنازعات و مرافعات از جمله آنهاست.

در فلسفه اسلامی ضرورت وجود قانون و شریعت، آن هم شریعتی آسمانی که به طور طبیعی ارسال پیامبران را در پی دارد بر همین اساس تبیین شده است.]۳[

قرآن کریم پیش از تاکید بر لزوم وحدت امت اسلامی بر وحدت جوامع انسانی تاکید می کند که ثمره توجه انسانها به این وحدت تقویت روابط انسانی و احترام متقابل میان آنها و پیشگیری از برتری طلبی و استکبار و استعمار دیگران است. از این رو قرآن جوهر خلقت آدمیان را یکسان معرفی می کند:

«هو الذی خلقکم من نفس واحده» ]۴[ و اختلافات جنسیتی، قومی، نژادی وزبانی را نه به جهت فخر فروشی آدمیان بر یکدیگر بلکه به منظور شناسایی بهتر همدیگر معرفی می کند:«و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا؛ ]۵[ و شما را به صورت ملتها و قبایلی قرار داد تا یکدیگر را بشناسید» و در پایان بر این نکته تاکید می ورزد که تنها معیاری که مایه برتری آدمیان می شود، تقوای الهی است. برتری ناشی ا زتقوا نیز در ساحت ربوبی الهی است و حقوقی افزون بر حقوق شهروندی در جوامع انسانی مختص متقین نمی کند تا به طغیان ایشان بینجامد، بلکه برعکس حقیقت تقوا رعایت اخلاق سیاسی، اقتصادی، فردی و اجتماعی است.

قرآن علاوه بر اتحاد جامعه جهانی، بر اتحاد و ادیان آسمانی در گوهر و جوهر آن که همان اسلام و تسلیم در برابر خداوند است، اشاره می کند:«ان الدین عندالله الاسلام.» ]۶[

و از ادیان مختلف می خواهد تا با تکیه بر مشترکات اصیل که همانا سه اصل بنیادین توحید، نبوت و معاد است، اختلافات را کنار بگذارند و در برابر دنیای کفر و الحاد موضع مشترکی اتخاذ کنند: «قل یا اهل الکتب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الانعبد الا الله و لانشرک به شیئاً...»]۷[

اتحاد ادیان اگرچه ارزش ذاتی دین کامل تر و برتر و تکلیف واقعی ادیان در پذیرش این دین کامل را نادیده نمی گیرد، بلکه در عین باقی بودن این اصل، به منظور تحکیم بنیادهای جامعه دینی همراه با امنیت و آرامش در مقابل دنیای استکبار و سلطه طلبی و کفر مورد تاکید است. گستره خاص تری از اتحاد مورد تاکید قرآن، اتحاد امت اسلام و مومنان به دین مبین اسلام به عنوان «امت واحده» است:«ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون». ]۸[ بر این اساس قرآن مومنان را برادر یکدیگر خوانده:«انما المومنون اخوه ]۹[ و از آنان می خواهد در امور خیر و تقوی یار و مددکار هم باشند:«تعاونوا علی البر و التقوی» ]۰۱[ و با تمسک به حبل متین الهی هرگونه اختلاف و تفرقه ای را کنار بگذارند:«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا»؛]۱۱[اختلافاتی که انسجام صفوف مسلمین را می شکند، عزت و قدرت و شوکت آنان را جریحه دار می سازد، روح امید و اصلاح جوامع اسلامی را به یاس و دل نگرانی و انحطاط مبدل می کند و دشمنان مسلمین را بر آنان جری می سازد.

از همین رو؛ پیامبر اکرم (ص) جمع گرایی را مورد تاکید قرار داده و آن را رحمت معرفی می کند و تفرقه را مایه عذاب می داند:«الجماعه رحمه و الفرقه عذاب» ]۲۱[ و قرآن مومنانی را که در راه خدا همچون سدی پولادین و بنایی آهنین پیکار می کنند، محبوب ذات مقدس الهی دانسته است:«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» ]۳۱[ چنین مومنانی با یکپارچگی و انسجام و اتحاد و گریز از عزلت نشینی و فرد محوری در جهاد پیوسته در عرصه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی اند ]۴۱[ و در مقابل طوفانها و مشکلات مختلف و دسیسه ها و تفرقه افکنی ها و نیات شوم مستکبران و تحریم ها و تهدیدهای استعمارگران و تطمیع های فرصت طلبان همچون کوه استوار و همچون پولاد سخت و آبدیده اند و نیت آنان نیز غیر از رضایت الهی و سربلندی راه و مرام الهی (فی سبیل الله) چیز دیگری نیست.

البته کنار گذاشتن اختلاف و پیشه ساختن وحدت به معنای یکی شدن افکار و عقاید و آداب و رسوم و سنت ها نیست تا تحقق آن را محال بدانیم و تفاوت های مذهبی و عقیدتی را نکوهش کرده و مباحثات و مناظرات کلامی به منظور محکوم ساختن یک فرقه و متجلی ساختن حقانیت دیگری را مقدمه اتحاد بشماریم؛ بلکه مسلمین می توانند در عین پای بندی به افکار و عقاید خویش و ادامه مباحثات علمی و استدلالی با تکیه بر اصول مشترک که همان خدای واحد، قبله واحد، کتاب آسمانی واحد و پیامبر واحد و ... است، مسئولیت مشترکی را در مقابله با شرک و کفر، بی عدالتی و بیداد، استکبار و استعمار و روشن ساختن چراغ حقیقت در مقابل حق جویان عالم اتخاذ کرده و در تحقق آن بکوشند.

امام خمینی در این خصوص فرموده اند «ما جدایی بین خودمان و مسلمین احساس نمی کنیم و امیدواریم که مسلمین هم احساس کنند که همه ممالک اسلام است و همه مال همه مسلمین .» ]۵۱[ «اگر مسلمانان به دستورات اسلام رفتار کنند و وحدت کلمه خود را حفظ نمایند و از اختلاف و تنازع که مایه شکست آنهاست، دست بکشند، در سایه پرچم «لااله الاالله» از تجاوز دشمنان اسلام و جهان خواران مصون خواهند شد و دست شرق و غرب را از بلاد عزیز مسلمین قطع خواهند کرد...» ]۱۶[

موانع اتحاد و انسجام اسلامی

به یقین اتحاد میان مسلمین که مایه قدرت و شوکت آنان و ضعف دشمنان آنان می گردد و همچون خاری در چشم مستکبران جهان است، بدون مانع نخواهد بود و واکنش و عکس العمل سخت آنان را همراه با برنامه ریزی دقیق و طولانی برای ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین و کمرنگ ساختن ارزش های اسلامی که جانمایه این اتحاد است، به همراه خواهد داشت. شناخت این موانع و شناساندن آن به امت اسلام و تلاش در جهت رفع آن از سوی عالمان و اندیشمندان مسلمان امری بایسته و قطعی است که بی توجهی به آن خسارت عظیمی بر پیکره امت اسلام وارد خواهد ساخت چنان که مسلمانان از جهت بی تدبیری حاکمان و رهبران و کوتاهی عالمان و اندیشه وران خویش ضربه ها خورده اند و فرصت ها سوزانده اند.

موانع اتحاد و عوامل اختلاف در این مقاله به دو دسته تقسیم شده است: الف) موانع اخلاقی اتحاد؛ ب) موانع سیاسی و اجتماعی اتحاد.

اگر چه بررسی دقیق و همه جانبه این موانع فرصت و مجال بسیار گسترده ای را می طلبد، اما کوشش ما در این مجال اندک آن است که به خطوط کلی و اصلی آن اشاره گذرا داشته باشیم.

الف) موانع اخلاقی اتحاد

پیامبر اکرم(ص) هدف از بعثت خویش را اتمام مکارم اخلاقی بیان کردند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»]۱۷[ و اخلاق صرفا در آداب فردی خلاصه نمی شود، بلکه اخلاق اجتماعی نیز بخش عمده آن است و اساسا آن گاه که اخلاق فرد، فاسد باشد، اجتماع که مجموعه ای از فردهاست، فاسد می شود و روابط انسانی ناسالمی را پیدا خواهد کرد.

اتحاد نیز به عنوان عنصری اجتماعی از این مهم مستثنی نیست. اخلاق صحیح اسلامی پایه های وحدت را مستحکم می کند و صفات زشت و رذیله بنیادهای آن را فرو می پاشد.

۱) هواپرستی و عدم اخلاص:

در بسیاری موارد اختلافات افراد و گروه ها، ظاهری علمی و فکری دارد اما در واقع امر جز هوی پرستی، خودپسندی و خودخواهی منشأ دیگری ندارد.]۱۸[ اگر پذیرش و واگذاری مسئولیت ها، حمایت ها و راندن ها، پست ها و مقام ها همه در خدمت رضایت الهی باشد، نه خوشایندی خویشاوندان، هم مسلکی ها و هم حزبی ها و فقط در راستای حل مشکلات جامعه اسلامی و امت واحده اسلام باشد، اتحاد حاصل می شود. از همین روست که شیطان اختلاف افکن و تفرقه جو بر مخلصان راه تسلطی ندارد؛ چرا که خود اعتراف کرد که «لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین»]۱۹[ و به همین سبب است که پیامبر اکرم(ص) اخلاص عمل برای خداوند، در کنار خیرخواهی برای پیشوایان اسلام و ملازمت با جماعت مسلمین و جدا نشدن از آن را سه عنصری دانستند که قلب هیچ مسلمانی نباید بر آنها خیانت کند.]۲۰[

تقدم اخلاص عمل برای خدا بر دو عنصر دیگر در حدیث پیامبر اکرم(ص) نشانگر نقش محوری اخلاص در اتحاد و رفع اختلاف است.

۲) تعصب کور:

تعصبات شخصی، مذهبی و گروهی از جمله موانع مهم اتحاد است. انسان متعصب به صرف وابستگی مذهبی، ملی و گروهی و بدون دلیل و برهان و به صورت افراط گونه به حمایت یا نکوهش حزب، فکر و یا مذهب دیگری می پردازد و جز جناح و عقیده خویش همه آراء و دیدگاه ها را باطل می شمارد.]۲۱[

شخص متعصب بیشتر به کسی می ماند که به تنهایی در خانه ای از جنس آیینه زندگی می کند و به هر سمت که رو کند، جز خویشتن کسی را نمی بیند. قرآن در وصف مشرکان می فرماید: «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا اولو کان ءاباوهم لایعقلون شیئا و لایهتدون؛]۲۲[ و چون به آنان گفته شود از آن چه خدا نازل کرده است پیروی کنید می گویند: بلکه از چیزی که پدران خود را بر آن یافتیم پیروی می کنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک نمی کردند و به راه صواب نمی رفتند ]باز هم در خور پیروی هستند[.»

اساساً آموزه های اسلام با تعصب سر سازگاری ندارد و هرکس که تعصب بورزد تا دیگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته های ایمان را از گردن خود باز کرده است و این است معنای حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «من تعصب أو تعصب له فقد خلع ربق الایمان من عنقه.»(۲۳)

با این حال چگونه می توان پذیرفت کسی که ادعای اسلام و ایمان می کند و با تعصب کورکورانه نسبت به ملیت و مذهب و عقیده خویش، بذر اختلاف را بین جوامع اسلامی می کارد؟ مگر نه این است که استعمارگران از تعصب کور وهابیت به عنوان ابزاری جهت اختلاف مسلمین و برادرکشی استفاده می کنند؟

۳) تکبر و خودپسندی:

تکبر آفتی اخلاقی است که در نابسامانی روابط اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. خوی استکباری تنها متعلق به بیگانگان نیست بلکه بسیاری از مسلمان نماها نیز دارای چنین روحیه ای هستند که در صورت رسیدن به قدرت، ضررهایی بیش از مستکبران خارجی بر مسلمین وارد می کنند. قرآن کریم روایتگر افراد و اقوامی است که با روحیه استکباری خویش، خود و قوم خویش را گمراه کرده و زمینأ اختلاف و چنددستگی را در مخاطبان دعوت پیامبران رقم زدند؛ چنان که قوم عاد و شعیب در قرآن به این ویژگی متصف شده اند: «فاما عاد فاستکبروا فی الارض»(۲۴) «قال الملأ الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یا شعیب والذین ءامنوا معک من قریتنا...»(۲۵)

علاوه بر این، تکبر باعث انزوای اجتماعی شده و فرد متکبر بزودی حتی نزدیکترین دوستان و بستگان خویش را از دست می دهد.(۲۶) افراد جامعه ای که چنین خویی دارند، بهره ای از وحدت و انسجام نخواهند برد و جامعه به انحطاط کشیده می شود و این است معنای حدیث امام علی(ع) که فرمودند: «من تکبر علی الناس ذل؛(۲۷) کسی که فخرفروشی کند، ذلیل می شود.» و همین است ریشه نفرت آزادی خواهان جهان از آمریکای مستکبر که رهبران آن با حضور در کشورهای مستقل و آزادی خواه با نفرت و خفت مورد استقبال و بدرقه قرار می گیرند.

۴) حسادت، کینه ورزی و بدگمانی:

در روابط میان مسلمانان طبیعتاً اختلافات و کدورتهایی پیش می آید که با بزرگ منشی، مسالمت جویی و عفو و گذشت قابل رفع است و برعکس کینه ورزی موجب افزایش شکاف و تعمیق اختلافات و کدورتهاست.

تاریخ جهان پر است از انتقام جویی های بی رحمانه سلاطین و امرا و قبایل و اقوام و ملت ها که ریشه در حسادتها، بدگمانی و کینه توزی های فردی دارد و علاوه بر غارت ها، هتک ناموس ها و تجاوزها وحدت جامعه انسانی را خدشه دار ساخته است؛ چه آنکه تاریخ اسلام نیز در خود چنین کینه توزی هایی را میان فرق مختلف بسیار ثبت کرده است. اما تعالیم پیامبران و قرآن براساس ایجاد صلح و آشتی میان برادران دینی «فاصلحوا بین اخویکم»(۲۸) و پاسخ دادن بدیها با خوبی: «ادفع بالتی هی احسن»(۲۹) و پیشه ساختن عفو و گذشت و مدارا بنا شده است: «خذ العفو و امر بالعرف و اعرض عن الجاهلین.»(۳۰)

در چنین فضایی الفت و برادری میان مسلمانان ریشه دار می شود و در هجمه ها، توطئه ها و مشکلات یار و یاور دیگر هستند.

۵) دنیاپرستی و جاه طلبی:

اتحاد در بسیاری از موارد نیازمند روحیه ایثار و فداکاری، عفو و بخشش و تواضع و فروتنی است. دنیاطلبان و عاشقان شهرت و مقام که هیچ عملی را جز در راستای مال و مقام انجام نمی دهند و در لحظات بحرانی و مشکلات اجتماعی به جای میدان دادن به افراد لایق و گذشتن از حقوق خویش بر حفظ قدرت و موقعیت حزب و جناح خویش تأکید می کنند، بزرگترین سنگ اندازی را در جهت اتحاد مسلمانان ایجاد می کند. آنها به جای اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شیطان که همان دنیاپرستی است، چنگ می زنند و ایجاد تفرقه می کنند. آنان به راحتی به خاطر متاعی اندک و پستی کوچک پست می شوند و عزت و شوکت خود و میهن خود را می فروشند و استعمارگران نیز باتوجه به چنین روحیاتی به تطمیع مادی و معنوی آنان می پردازند.

آنان کسانی هستند که به فرمایش قرآن چون تجارت یا سرگرمی لهو را دیدند، از گرد رهبر خویش به عنوان محور وحدت پراکنده می شوند: «و اذا راوا تجاره او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائماً»(۳۱) و دقیقاً از همین روست که علی(ع) دنیادوستی ها را سرآغاز فتنه ها و ریشأ همه محنتها و رنج ها می دانند: «حب الدنیا رأس الفتن و اصل المحن»(۳۲) و چه رنجی از این بالاتر که بیش از یک میلیارد مسلمان هنوز تحت نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی غرب اند و جز در موارد اندک استقلال و اقتدار بایسته یک مسلمان را ندارند. علاوه بر عوامل یاد شده، عوامل دیگری نیز نظیر بدبینی و بدگمانی، حسادت و لجاجت و... به عنوان موانع اخلاقی اتحاد وجود دارد که در مجال وسیع تر قابل تبیین هستند.

ب) موانع سیاسی و اجتماعی اتحاد

تفکیک دقیق موانع اتحاد به جهت در هم تنیدگی موضوعات و ارتباط و انسجام آنها با یکدیگر امکان پذیر نیست. موانعی چون عزلت گزینی، تحزب گرایی، اطاعت ناپذیری از رهبری و نقش استعمار را می توان از جمله مهم ترین موانع سیاسی و اجتماعی وحدت دانست.

۱) عزلت گزینی:

مسئولیت پذیری، حضور در اجتماع و مراسم جمعی از لوازم اتحاد است. آنان که به بهانه های واهی نظیر کفایت حضور دیگران، بی ارزشی پست و مقام، ناسالم بودن محیط، عدم توان مدیریت... کنج عزلت گزینند، افراد مسمومی برای شکل گیری انسجام اسلامی هستند. چنین مسلمانانی نه تنها منفور بیگانگان نیستند، بلکه اساساً مورد حمایت و تشویق آنان نیز قرار می گیرند.

پیامبر اکرم(ص) اجتماع را مایه رحمت و پراکندگی را مایه عذاب می داند: «الجماعه رحمه و الفرقه عذاب» ]۳۳[ و قرآن کریم با جمله کوتاه، «و اعتصموا بجبل الله جمیعا و لاتفرقوا» ]۳۴[ حکم قطعی لزوم و اجتماع را صادر می کند. چرا که جمعگرایی ایجاد درد مشترک می کند که به دنبال آن روح جمعی تلاش گروهی را برای حل دردها و مشکلات ایجاد می نماید و این فریاد رسای پیامبر است که می فرماید: «من اصبح ولم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم؛ ]۳۵[ آن کس که صبح کند در حالی که به امور مسلمانها اهتمام نداشته باشد؛ مسلمان نیست.» و در جای دیگر فرمودند: «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛]۳۶[ کسی که بشنود که مسلمانی استغاثه می کند و می گوید: ای مسلمانها به داد من برسید و به او پاسخ ندهد مسلمان نیست.»

بسیار شنیده اید از مسلمان نمایانی که با سیاستهای جمهوری اسلامی، در کمک به مردم عراق و افغانستان، سوریه و لبنان و فلسطین، بوسنی و هرزه گوین اعتراض می کنند و دولتمردان را به حل مشکلات داخلی فرا می خوانند با این توجیه که ما را با آنان چه کار و مشکلات آنان به خودشان مربوط است؛ همان چیزی که بر سر زبان بسیاری از مردم افتاد و متأسفانه در برخی فیلمها و برنامه های تلویزیونی تبلیغ می شود که «مشکل خودته»!!

۲) تحزب گرایی:

با رشد احزاب و طیف های سیاسی در غرب پاره ای از به اصطلاح روشنفکران دوای درد مشکلات کشورهای اسلامی را در ایجاد احزاب مختلف می بینند و تعدد احزاب را به هر شکل مایه شکوفایی و رشد سیاسی یک کشور می دانند. اگر چه نقش احزاب متعهد و با وجدان، میهن پرست و با ایمان که در راستای صلاح کشور و اسلام گام برمی دارند و هر یک گوشه ای از مشکلات واقعی کشور را به چالش و اصلاح می کشانند، قابل انکار نیست؛ اما از آنجا که عمدتا موانع اخلاقی بیان شده نظیر تعصب و علاقه افراطی، جاه طلبی و هوی پرستی، حسادت و بدبینی و عدم اخلاص در انگیزه های مجریان و هواداران این احزاب نفوذ پیدا می کند؛ خود مانع ایجاد اتحاد و انسجام آنان می گردد.

لیکن اگر دهها حزب در هر یک از کشورهای اسلامی در راستای قدرت اسلام و مسلمین و کلمه الله فعالیت کنند، مصداق حزب الله خواهند بود که هم مورد تأیید قرآن است و هم مژده پیروزی آنان بر دشمنان و رستگاری از سوی خداوند به آنان داده شده است: «الا ان حزب الله هم الغالبون.» ]۳۷[امام خمینی(ره) با تأکید بر خطرناک بودن گروه گرایی فرمود: «آنهایی که اعتقادشان این است که می خواهند خدمت کنند به کشور، با آنها تفاهم کنید! بگویید: اگر می خواهید خدمت کنید، چرا گروه گروه می شوید؟ گروه گروه شدن معنایش این است که من می خواهم برای خودم بکشم، آن می خواهد برای خودش بکشد، اظهار وجود بکند...»]۳۸[

۳) اطاعت ناپذیری از رهبر:

رهبر به سان ناخدای کشتی است که وجود او لازم و حیاتی است. اگر ساکنان کشتی هر یک به حرف و راه خود باشند، نه تنها کشتی به مقصد نمی رسد که خطر غرق شدن آن هم بسیار است.

اطاعت از خداوند، پیامبر او و اهل بیت ایشان و رهبران صالحی که خدا محوری را سرلوحه کارشان قرارداده اند، در قرآن مورد تأکید است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»]۳۹[ قرآن کریم یکی از وظایف پیامبر(ص) را به عنوان رهبر جامعه اسلامی، حل اختلافات که عامل عمده ای در عدم انسجام است، می داند و از مردم می خواهد در اختلاف به حکم خدا و پیامبر گردن نهند: «فان تناز عتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول.»]۴۰[

۴) استعمار:

خوی استکباری و روح استعماری هرگز اجازه برتری و عزت مسلمین را نخواهد داد. قوم عاد با چنین روحیه استکباری می گفتند: چه کسی از ما قدرت نیرومندتر دارد: «فاما عاد فاستکبروا فی الارض بغیر الحق و قالوا من اشد منا قوه»(۴۱) از این رو مستکبران همواره به دنبال یافتن راهکارهای ضعف کشورهای مستقل و آزادی خواه هستند و از آنجا که خطر جامعه منسجم اسلامی برای آنان قطعی است، نه مسلمان گوشه گیر و عزلت گزین، استعمار به دنبال شکستن این انسجام و تفرقه افکنی میان آنان است و از آنجا که قرآن و آموزه های الهی محور وحدت است، از بزرگترین شگردهای آنان تضعیف آموزه های ایمانی مسلمین است. این است اعلامیه خطرناک جامعه جهانی یهود که می گوید: «بر ما واجب است که کتاب ایشان، قرآن را که برنده ترین سلاح اسلام است، استخدام کنیم تا اسلام را از میان برداریم و بر ما واجب است که به مردم نشان دهیم آن چه در قرآن از مطالب صحیح است، جدید نیست و از جای دیگر گرفته است و آنچه در آن جدید است، نادرست است.»(۴۲)

«گلادستون» یکی از نخست وزیران کلیدی انگلستان در شکل گیری این امپراطوری پیر در مجلس عوام گفته بود: «دو گردنه سختی که راه تسلط ما را بر مستعمرات اسلامی بسته است و با تمام قوا باید در برداشتن آن کوشید، دو چیز است.» در این وقت قرآنی را که همراه آورده بود، نشان داد و گفت: «اول این کتاب»، آن گاه اندکی سکوت کرده و با دست چپ به سمت مشرق اشاره نمود و گفت: «دوم این کعبه است.»(۴۳)

و دقیقا او بر دو محور مشترک مسلمانان جهان انگشت گذاشته و آنان را نشانه رفته است. بر این اساس ترویج قومیت گرایی و تعصبات افراطی، حزب گرایی، تضعیف پایه های ایمان از طریق تهاجم فرهنگی، تخریب شخصیتهای وحدت آفرین از طریق شایعه سازی و ترور شخصیت و اشخاص، ایجاد نارضایتی از طریق ایجاد توقعات و بزرگ نمایی نواقص، از مهم ترین شگردهای استعمار برای وحدت شکنی است.(۴۴)

 

علاوه بر دو مانع عمده بیان شده، می توان از مسئله جهل و بی خبری و غفلت و بی توجهی، بی هدفی و شناخت ناقص از دین و جزئی نگری و صرف عمر در مناقشات جزئی به عنوان موانع فکری اتحاد نام برد که تفصیل آن در منابع اسلامی قابل پیگیری است. جهل از اهمیت اتحاد و موانع آن، جهل از آثار زیانبار تفرقه، جهل از توطئه های گسترده استعمار، غفلت از مشکلات مسلمانان و نیازهای حیاتی آنان، عدم انتخاب هدف درست و پایداری در راه آن، تاکید بر بخشی از آموزه های دینی از جمله عبادات فردی و غفلت از ابعاد اجتماعی دین که چهره ناقصی از دین را متجلی می سازد، عدم نگرش کلان به مسایل و کوته نظری و خرده بینی از جمله محورهای مهم این موانع است که در مجال گسترده تر باید مورد توجه قرار گیرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 8:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره جهاد

بازديد: 665

تحقیق کامل درباره جهاد

            جهاد بطور حتم به حال انسان خداشناس بهتر است، زیرا نتیجه آن یا غلبه و ظفر و سرفرازی است، و یا شهادت و فوز به درجات بهشت است.  

جهاد به معنی جنگ و پیکار در راه خداست، و هنگامی که اسلام در مخاطره قرار گرفته و از طرف دشمنان مورد تجاوز و تهاجم قرار گیرد مصداق می‌یابد، و در صورتی که دفاع از حریم اسلام جز با عملیات نظامی امکان‌پذیر نباشد بر هر مسلمانی که قدرت بر آن داشته باشد واجب می‌گردد.

در تعدادی زیادی از آیات قرآن کریم به جهاد مر شده است که از جمله این آیات است:

بر شما جنگ نوشته شده در حالی که شما آن را مکروه می‌دارید، احتمال دارد که شما چیزی را مکروه بدارید ولی برای شما خیر باشد و احتمال دارد که شما چیزی را دوست بدارید ولی به شما ضرر داشته باشد، خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.

(کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتٰالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسیٰ اَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسیٰ اَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللهُ یَعْلَمُ وَ اَنْتُمْ لٰاتَعْلَمُونَ) (سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۱۶)

تفسیر: جهاد بطور حتم به حال انسان خداشناس بهتر است، زیرا نتیجه آن یا غلبه و ظفر و سرفرازی است، و یا شهادت و فوز به درجات بهشت است.

و مرگ در بستر برای کسی که ترک جهاد کند علاوه بر اینکه انباشته از حسرت و یأس از رحمت خدای متعال است چه بسا توأم با بیماری‌های بسیار دردآور و شکنجه‌دهنده نیز هست.

تفسیر: این آیه در مورد کفار مکّه نازل شده که با مسلمانان به جنگ برخاسته و آنان را از مکّه بیرون راندند.

در راه خدا قتال کنید و بدانید که خدا شنوا و بیناست.

(وَقٰاتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ وَاعْلَمُوا اَنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیمٌ )

ای مؤمنان اسلحه خود را بدست گرفته گروه گروه و یا همه با هم کوچ کنید.

ٰا اَیُّهَا الَّذینَ ٰامَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا نُبٰاتٍ اَوانْفِرُوا جَمیعا) (سورٔ نساء: آیهٔ ۷۱)

کوچ کنید، سبک و سنگین، با جان و مال در راه خدا جهاد کنید، همان برای شما بهتر است اگر بدانید.

(اِنْفِرُوا خِفٰافاً و ثِقٰالاً وَ جٰاهِدُوا بِاَمْوالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) (سورهٔ توبه، آیهٔ ۴۱)

تفسیر: منظور از سبک و سنگین سبک و سنگین در حرکت از نظر جوانی و سالمندی یا ثروت و دارائی یا عائله‌مندی و تجرد یا سواره یا پیاده است مطابق اقوال مختلفی که از مفسران در تفسیر آن نقل شده است، و یا اعم از همهٔ آنها بوده و شامل تمام وجوه می‌شود.

ای کسانی که ایمان آورده‌اید چه شده بر شما که هرگاه به شما گفته می‌شود که در راه خدا کچ کنیدسنگینی می‌کنید آیا عوض زندگی آخرت به زندگی دنیا راضی شد‌ه‌اید لذت زندگی دنیا جز چیز کمی نیست اگر کوچ نکنید خدا شما را به عذاب دردناک معذّب می‌کند و به جای شما قوم دیگری را برمی‌گزیند و هیچ ضرری از شما به او متوجه نخواهد شد خدا به هر چز تواناست.

ٰا اَیُّهَا الَّذینَ ٰامَنُوا مٰالَکُمْ اِذٰا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی سَبیلِ‌اللهِ اثّٰاقَلْتُمْ اِلَی اْلاَرْضِ اَرَضیتُمْ بِالْحَیٰوهِٔ الدُّنْیٰا مِنَ اْلٰاخِرَهِٔ فَمٰا مَتٰاعُ الْحَیٰوهِٔ الدُّنْیٰا فِی اْلٰاخِرَهِٔ اِلّٰا قَلیلٌ اِلّٰا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذٰاباً اَلیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلٰا تَضُرُّوُهُ شَیْئاً وَاللهُ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ) (سورهٔ توبه، آیهٔ ۳۸ و ۳۹)

هر کس در راه خدا جنگ کند کشته شود، یا پیروز گردد در آینده به او پاداش بزرگ خواهیم داد، چه شده بر شما که جنگ نمی‌کنید در راه خدا و در راه آنان که به ضعف و ناتوانی کشیده شده‌آند از مردان و زنان و کودکان که می‌گویند پروردگارا ما را از این دیار ستمگران بیرون بر و از پیش خود برای ما رهبر و یاوری قرار ده، کسانی که ایمان دارند در راه خدا می‌جنگند و کسانی که کفر ورزیده‌اند در راه طاغوت (طغیانگر در ظلم و گناه) می‌جنگند.

با دوستان شیطان جنگ کنید به درستی که مکر شیطان (در برابر نصرت و یاری خدا) ضعیف است.

(وَ مَنْ یُقٰاتِلْ فی سَبیلِ اللهِ فَیُقْتَلْ اَوْیَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً وَمٰا لَکُمْ لٰا تُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرَّجٰالِ وَالنِّسٰاءِ وَالْوِلْدٰانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنٰا اَخْرِجْنٰا مِنْ هٰذِهِ الْقَرْیَهِٔ الظّٰالِمِ اَهْلُهٰا وَاجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَنٰا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً اَلَّذینَ ٰامَنُوا یُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِ‌اللهِ وَالَّذینَ کَفَرُوا یُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِ الّطٰاغُوتِ فَقٰاتِلُوا اَوْلِیٰاءَ الشَّیْطٰانِ اِنَّ کَیْدَالشَّیْطٰانِ کٰانَ ضَعیفاً) (سورهٔ نساء، آیات ۷۴ و ۷۵ و ۷۶)

البته شما را خواهیم آزمود، تا جهادکنندگان (و به رنج‌ها) صبرکنندگان را بشناسیم، و همچنین اخبار و اظهارات شما را بیازمائیم.

(وَلَنَبْلُوَتَّکُمْ حَتّیٰ نَعْلَمَ الْمُجٰاهِدینَ مِنْکُمْ وَالصّٰابِرینَ وَ نَبْلُوَا اَخْبارَکُمْ) (سورهٔ محمد، آیهٔ ۳۱)

این آیا بازگوکنندهٔ فسلفه و رمز زندگی انسان‌ها در این جهان است، که شیرینی‌های آن آمیخته به تلخی‌ها، و نعمت‌های آن توأم با رنج‌ها و سختی‌هاست.

این آیه گوشزد می‌کند که زندگی انسان‌ها در هر شرائطی که باشد در برگیرندهٔ امتحانات و آزمایش‌های گوناگون است، تا در عمل شناخته شوند کدام یک در صحنهٔ زندگی به جهاد و کوشش در راه خدا پرداخته، و کدام یک راحت‌طلبی را ترجیح می‌دهد، و از جهاد و کوشش و تحمل رنج‌ها در راه خدا سرباز می‌زند، تا پاداش و کیفر در برابر عمل باشد.

فضیلت جهاد

ای مردمی که ایمان آورده‌اید آیا راهنمائی کنم شما را بسوی تجارتی که شما را از عذاب دردناک‌ رهائی بخشد (اینکه) ایمان بیاورید به خدا و پیامبر او و در راه خدا با اموال و جان‌های خود جهاد کنید، آن برای شما بهتر است اگر بدانید، (خدا) گناهانتان را می‌بخشد و شما در بهشت‌ها که نهرها از زیر آنها جاری است وارد می‌سازد، و در اقامتگاه‌های پاکیزه در بهشت‌های عدن (وارد می‌سازد) آنست کامیابی بزرگ، و خصلت دیگری نیز که آن را دوست دارید پیروزی از ناحیه خدا و فتح قریب است، مؤمنان را بشارت ده.

ٰا اَیُّهَا الَّذینَ ٰامَنُوا هَلْ اَدُلُّکُمْ عَلیٰ تِجٰارَهٍٔ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذٰابٍ اَلیمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجٰاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ بِاَمْوٰالِکُمْ وَ اَنْفُسِکُمْ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنّٰاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلاَنْهارُ وَ مَسٰاکِنَ طَیِّبَهًٔ فی جَنّٰاتِ عَدْنٍ ذٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ وَ اُخْریٰ تُحِبُّونَهٰا نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ وَ بَشِّرِالْمُؤْمِنینَ) (سورهٔ صف، آیات ۱۰-۱۳)

برابر نیستند مؤمنانی که بر جای نشسته‌اند و ضرری بر آنان نرسیده با آنانکه در راه خدا جهاد می‌کنند.

خدای آنان را که با جان و مال جهاد می‌کنند برآنانکه برجای نشسته‌آند در درجه برتری داده،

همه را خدا وعدهٔ نیکو داده است (ولی) جهادکنندگان را بر جای نشستگان با پاداش بزرگ که درجات (عطا شده) از ناحیه خدا، و مغفرت و رحمت است، خدای آمرزشگر و مهربان است.

ٰا یَسْتَوِی الْقٰاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیْرُ اُوِلی الضَّرَرِ وَالْمُجٰاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ بِاَمْوٰالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُجٰاهِدینَ بِاَمْوٰالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقٰاعِدینَ دَرَجَهًٔ و کُلّاً وَعَدَاللهُ الْحُسْنیٰ وَ فَضَّلَ اللهُ الْمُجٰاهِدینَ عَلَی الْقٰاعِدینَ اَجْراً عَظیماً دَرَجٰاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَهًٔ وَ رَحْمَهًٔ وَ کٰانَ اللهُ غَفُوراً رَحیماً) (سورۀ نساء، آیات ۹۵ و ۹۶)

نفسیر: وعده نیکو در آیه را برخی از مفسران به وعده بهشت تفسیر کرده‌اند.

کسی که در راه خدا جنگ نموده کشته شود یا پیروز گردد در آینده به او پاداش بزرگ خواهیم داد.

(وَ مَنْ یُقٰاتِلْ فی سَبیلِ اللهِ فَیُقْتَلْ اَوْیَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتیهِ اَجْراً عَظیماً) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۷۴)

خدا از مؤمنین جان و مالشان را در برابر بهشت خریداری کرده است.

در راه خدا کارزار می‌کنند و می‌کشند و کشته می‌شوند و این عده حقی است که در تورات و انجیل و قرآن داده شده است.

(اِنَّ اللهَ اشْتَریٰ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَنْفُسَهُم وَ اَمْوٰالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَٔ یُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْٰاریهٔ وَاْلاِنْجیلِ وَالْقُرْٰانِ) (سورهٔ توبه، آیهٔ ۱۱۱)

خدا دوست دارد کسانی را که در راه او در یک صف (محکم) که گویا بنائی است که با سرب ساخته شده است پیکار می‌کنند.

(اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقٰاتِلُونَ فی سَبیلِهِ صَفّاً کَاَنَّهُمْ بُنْیٰانٌ مَرْصُوصٌ) (سورهٔ صف، آیهٔ ۴)

جهاد چنانکه بیان شد به معنی پیکار و مبارزه است، و به معنی وسیع آن مشتمل بر سه قسم است:

جهاد با دشمن ظاهری، و جهاد با شیطان غواگر و جهاد با نفس.

ولی معنی خاص آن مبارزه و پیکار با دشمن ظاهری است.

به این معنی نیز باز دو قسم است:

نخستین آنها همان معنای اصطلاحی است که در کتب فقهیه است و دارای شرایط خاصی است.

ولی به معنی دوم شامل دفاع نیز می‌شود.

دفاع در مواردی بر هر فرد مسلمان واجب است و در وجوب آن اذن امام یا نائب او شرط نیست و هنگام احساس خطر برهر فرد مسلمانی واجب است که به دفاع بپردازد.

در مسالک شهید ثانی گفته است: قسم دوم جهاد با کافر دشمنی است، که بخواهد بر بلاد مسلمین استیلا نماید یا آن را به اسارت در آورد و یا اموال مسلمانان را بگیرد و یا به ناموس آن تعدی کند، که در این صورت دفاع اگر نیاز به کمک باشد بر مرد و زن واجب است.

در ”تحریرالوسیله“ وجوب دفاع در موارد زیر را مشروحاً بیان داشته است:

۱. دفاع از کیان اسلام و موجودیت آن

۲. دفاع از سلطه نظامی دشمنان که یکی از کشورهای اسلامی را مورد حمله نظامی قرار دهند.

۳. دفاع از سلطه سیاسی و اقتصادی که منجر به اسارت سیاسی و اقتصادی مسلمانان و موجب ضعف اسلام و مسلمین گردد که در این صورت واجب است با وسائل مناسب و مقاومت‌های منفی مانند ترک خریداری و مصرف اجناس آنان و ترک مراوده و معامله باید از استیلاء و سلطهٔ آنان جلوگیری شود.

۴. دفاع از جان خود و متعلقین

۵. دفاع از ناموس خود

۶. دفاع از مال واجب نیست ولی جایز است.

عشق به جهاد

بگو (ای پیامبر) اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خویشاوندان شما و اموالی که بدست آورده‌اید و تجارتی که می‌ترسید در آن کسادی پیدا شود و خانه‌های دلخواه شما برای شما محبوب‌تر از خدا و پیامبر او و جهاد در راه او می‌باشد منتظر حکم خدا (یا کیفر خدا) باشید خداوند فاسقان را هدایت نمی‌کند.

(قُلْ اِنْ کٰانَ ٰابٰائُکُمْ وَ اَبْنٰائُکُمْ وَ اِخْوٰانُکُمْ وَ اَزْوٰاجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ اَمْوٰالٌ افْتَرَفْتُمُوهٰا وَتِجٰارَهٌٔ تَخْشَوْنَ کَسٰادَهٰا وَ مَسٰاکِنُ تَرْضَوْنَهٰا اَحَبَّ اِلَیْکُمْ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهٰادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّیٰ یَأتِیَ اللهُ بِاَمْرِهِ وَاللهُ لٰایَهْدِی الْقَوْمِ الْفٰاسِقینَ) (سورهٔ توبه، آیهٔ ۲۴)

تفسیر: امرالله در این آیه به عقیده برخی از مفسران به معنی حکم خدا و به عقیده برخی دیگر به معنی کیفر خدا می‌باشد.

دستور تهیه سلاح و لوازم جنگی

گمان مبر آنان که کفر ورزیده‌‌اند پیشی جسته‌اند آنان خدا را ناتوان نکنند.

آماده کنید برای آنان هرچه می‌توانید از نیرو و مرکب‌های مهیّا شده، تا به آن دشمن خدا و دشمنان خود را بترسانید و همچنین مردم دیگری غیر آنان را که شما (دشمنی) آنانرا نمی‌دانید و خدا می‌داند (آنانکه اظهار اسلام می‌کنند و در دل اعتقاد به آن ندارند).

هر چه در راه خدا صرف کنید (پاداش آن) به شما بطور کامل داده می‌شود و به شما ستم نخواهد رفت و اگر میل (بطوری که پیداست مراد آنست که واقعاً قصد صلح داشته باشند ولی اگر خدعه نموده و از راه حیله و نیرنگ به صلح اظهار تمایل کنند مشمول آیه نخواهد بود.) به صلح کردند تو نیز میل کن و بر خدا توکل نما، او شنوا و داناست.

(وَلٰا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کفروا سَبَقُوا اِنَّهُمْ لٰا یُعْجِزُونَ وَ اَعِدُّو لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍٔ وَ مِنْ رِبٰاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّاللهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ ٰاخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لٰا تَعْلَمُونهُمْ اَللهُ یَعْلَمُهُمْ وَمٰا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فی سَبیلِ‌اللهِ یُوَفٌ اِلَیْکمْ وَ اَنْتُمْ لٰا تُظْلَمُونَ وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهٰا وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللهِ اِنَّهُ هُوَالسَّمیعُ الْعَلیمُ) (سورهٔ انفال، آیات ۵۹-۶۰-۶۱)

پیامبران خود را همراه با دلائل فرستادیم و با آنان کتاب و میزان سنجش نازل کردیم تا مردم به عدل عمل کنند و آهن را نازل کردیم که در آن سختی بسیار است و به مردم سودها دارد، برای اینکه خدا بداند چه کسی با ایمان به غیب، او و پیامبران او را یاری می‌کند، به تحقیق خدا نیرومند تواناست.

(لَقَدْ اَرْسَلْنٰا رُسُلَنٰا بِالْبَیِّنٰاتِ وَ اَنْزَلْنٰا مَعَهُمُ الْکِتٰابَ وَالْمیزٰانَ لِیَقُومَ النٰاسُ بِالْقِسْطِ وَ اَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنٰافِعُ لِلنٰاسِ وَلیَعْلَمَ اللهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ اِنَّ اللهَ قَوِیٌ عَزیزٌ ) (سورهٔ حدید، آیهٔ ۲۵)

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 8:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تاريخچه تجهيزات شهري در ايران

بازديد: 309

 

تاريخچه تجهيزات شهري در ايران :

در اوايل سلطنت ناصر الدين شاه (1267 ه . ق ) به دستور امير كبير كه قلعه ارگ سلطنتي را تعمير كرد ضمناً ميدان ارگ را نيز تجديد عمارت كرده آن را ميدان توپخانه ناميدند .

در سال 1281 ه.ق به دستور شاه در مورد اقدام اساسي براي تنظيف و زيبايي برآمده با انتقال دادن توپها و توپچيان به ميدان توپخانه جديد كه در شمال ارگ سلطنتي احداث كرده بودند . در وسط ميدان استخر هشت ضلعي بسيار بزرگي ساخته آب قنات جديد ناصزي و آب ساير قناتها را كه در كاخهاي سلطنتي آفتابي مي شدند از وسط اين استخر بيرون آورده از آنجا به حوض سبزه ميدان و محله هاي قديم تهران كه در جنوب ارگ قرار داشتند جاري ساختند ، سپس در دور استخر دو جاده سنگفرش دوروشكه و كالسكه را ساخته و بقيه ميدان باغچه بندي كرده با درختهاي سرو و كاج و ميوه و گلهاي ايراني و فرنگي بطور جديدي آراستند و سپس دور باغچه ها رانيزبا نصب پايه و ستونهاي سنگي در فواصل معين با؟؟؟؟؟؟؟ چوبي محصور ساخته ميدان خاكي و ناپاكيزه سابق را به صورت محوطه اي سبز و باصفا در آوردند .

خيابان شمس العماره بهترين كوچه در سال 1294 كه اقدامات براي تجهيز و زيباسازي آن انجام گرفت .

طرفين كوچه درختهاي ميوه دار و چنار و غيره كاشتند و اطراف آنرا با ؟؟؟؟؟؟؟ و سيمها محصور كردند . وسط كوچه محل عبور پياده بود . چدني در طرفين نصب كردند كه همه شب و روز روشن بوده و ؟؟؟؟؟؟ محل گردش مردم  بوده است .  

سابقه تاريخي فلز كاري ، ساخت نرده هاي فلزي در ايران و تأ ثير غرب در شيوه ها و سبكها و تكنيكهاي اجرائي .

اروپا

-       متداول شدن عناصر فلزي ( مشبكها پنجره ها دروازه ها و بطور كلي ؟؟؟؟؟؟ مشبك . در قرن 11 و 12 ميلادي

-       گسترش آن در قرون بعد و استفاده از اين عناصر در جهت تزئينات حتي در فضاهاي داخلي .

-       در قرن 19 آميخته شدن كليه تجربه هاي قرون گذشته ، پيشرفت صنعت و رو به انحطاط رفتن هنر آهن كاري .

-       خانه 12 ويكتور اورتا استفاده از عناصر فلزي ( آهن كاري ) در داخل فضاها.

-        رواج آرايه هاي آهني ريخته اي به طور گسترده و به شيوه نئو كلاسيك (قرن 19 ) كمياب شدن پيچه هاي دست ساز .

ايران

-       همزمان باسلطنت ناصر الدين شاه قاجار و تشكيل حكومت مشروطه سلطنتي سفرهاي اروپايي شاه قاجار و الگو گرفتن از نمونه هاي فرنگي ، نخستين نشانه هاي توجه به تمدن جديد و سازو كارهاي ملازم آن پديدار مي شوند.اين توجه را در قلمرو مربوط به شهر و شهر سازي در پديده هاي زير مي توان مشاهده كرد :

-       نخستين اقدامات براي سر و صورت دادن به وضعيت شهرها با سنگفرش كردن خيابانهاي ارگ دار انحلافه به دستور امير كبير و خيابانهاي تبريز به دستور نواب و آغاز اولين نقشه تهران به كمك معلم اتريشي دار الفنون و شاگردان او.

-       محور اصلي عمليات شهر سازي ، خيابان كشي ها و ميدان سازي هاست . ساخت ابنيه عمومي از قبيل رستوران ، تأتر ،سينما و ... نيز ؟؟؟؟؟ اين اقدامات پيش مي رود .

-       تسطيح معابر ، تامين روشنايي و تنظيف آنها .

( جداسازي معابر از سطح سواره رو با ورود اتوموبيل ، بوسيله نرده هاي مشبك كه از نمونه هاي فرنگي ( شيوه نئو كلاسيك ) برداشت شده بود و براي تامين جاني عابران )

-       ساخت دروازه خيابان جديد دولت ( كه به ميدان توپخانه باز مي شد ) با ارتفاع و بزرگي زياد و ساخته شده از چدن به صورت يكپارچه ، محصول چرخ نجار . ( اولين حفاظ مشبك چدني ) .

-       ساخت استخر هشت ضلعي در وسط ميدان ارگ ، ساخت دو جاده سنگفرش درشكه و كالسكهرو ، باغچه بندي ميــدان و آراستن آن با درخت هاي ميوه و كاج و سرو ، محصور كردن آن بانصب كاري ها ، نرده ها و پايه و ستونهاي سنگي در فواصل معين .

-       كاشت درختان ميوه ، چنار و غيره در طرفين خيابان شمس العماره و محصور كردن آن.

-       تفكيك محل عبور كالسكه و سواره از محل عبور پياده بوسيله محجرها و سيمها ، نصب چراغهاي چدني در طرفين كه همه شب روشن بوده و صبح و عصر محل گاه عامه بوده است .

-       ظاهر شدن تزئينات اروپايي و گسترده بر روي نماهاي ساختمانها ، همچنين مورد استفاده قرار گرفتن مصالح مدرن مانند آهن سفيد وچدن براي اولين بار در اين دوره به صورت محدود .

 

 

 

 

 

كتاب باغ ايراني       ( دكتر لطيف ابولقاسمي )

 باغ ايراني محصور است . گرداگرد خود ديواري يا چينه اي دارد استوار، كه تاجگستر درختها از فراز آن سپر حفاظت بر دست، تبسم دعوت بر لب و گشاده روئي مهمان نوازي بر چهره دارد.

حصار از دو سري ورودي، باغ را دور مي زند. عمارت سر در كه در برخي باغها بناي كامل و بزرگ است، ورودي را تأكيد مي كند، اين هر دو مانع ديد مستقيم عابران مي شود تا پيش از ورود به باغ از كم و كيف آن بي خبر باشند. در باغ هاي فاقد عمارت سردر «پرس» حاجب است و وظيفه دار سد نظر. پرس ديواري است مجزا، افراشته در داخل باغ. فرا روي در ورودي كه اگر مشبك باشد پرسين يا پرچين ناميده مي شود كه آن را گياهان رونده، سبزپوش مي كنند.

(كتاب سفيد روي نگارنده: سيمين لك پور- سازمان ميراث فرهنگي كشور)

آشنايي با فلز در ايران سابقه ديرينه دارد. انواع اين عنصر در طي قرون متمادي به علت ويژگي هاي خاص مورد توحه و استفاده قرار گرفته و از كهن ترين ايام تا زمان حاضر جايگاه خاص خود را در زندگي بشر حفظ كرده است. ايرانيان نيز به سرور و در نتيجه تجربه به آميزه هاي متفاوتي از آن دست يافتند و آلياژهاي گوناگوني از فلز به دست آوردند.

 

فلز كاري از آغاز تا دوره هخامنشي:

استفاده از فلز در خاورميانه و خاور نزديك به حدود چند هزار سال پيش از ميلاد باز مي گردد. پيش از كشف فلز در دوران نوسنگي، انسان از تركيبات متفاوت فلزات كه با رنگهاي گوناگون در طبيعت موجود بود براي آراستن خود در جشنها، مراسم مذهبي و جنگها يا نقاشي ديوار غارها استفاده مي كرد.

بر اساس مدارك موجود چنين به نظر مي رسد كه مس اولين فلزي بود كه در فلز كاري مورد استفاده قرار مي گرفت. كهن ترين اشياء به دست آمده از مس، اشياء ساده اي هستند كه با روش چكش كاري شكل گرفته اند.

سابقه تاريخي نرده هاي فلزي (آهن كاري) در خارج از كشور

·        گنجينه فيليپ مقدوني پدر اسكندر كبير- آهنينه هاي كوچك و در عين حال دلفريب بسياري را به ديدگان مردم اين دوران هديه كرده است. اين بدان معناست كه هنر آهن كاري به قرن ها پيش باز گشته و با گسترش افق هاي باستان شناسي، قدمت آن به زمان هاي پيش تر نيز خواهد رسيد. ليكن آن دسته از ماندافزاهاي ساختماني كه مورد توجه ماست (از قبيل شباك ها، پنجره ها، دروازه ها، ايوانك ها و به طور كلي تارس هاي مشبك) در قرن يازدهم و دوازدهم بعد از ميلاد متداول گرديد.

·        در قرن دوازدهم، شاهد تارس هاي مشبك با پايه فلزي و عناصر منفرد تكرار شونده اي هستيم كه از شمس هاي آتش كاري شده كه تنها روش مناسب براي شكل دهي شمس است و نيز اتصال به وسيله آهن مناسب به دست آمده اند «پيچه يا طوماري» شكل خاصي از اين آرايه در آهن تزئيني است. اين آرايه ها از ميله هاي كوچك پيچيده اي ساخته شده اند كه بين دو ميله S شكل بزرگ ديگر قاب شده اند و همه آنها به وسيله يك حلقه منفرد در جاي خود استقرار مي يابند. نقوش شاخ و برگي به ندرت در آنها يافت مي شود.

·        در قرن 13، آرايه هاي سنتي با ظهور بعضي عناصر ريخته اي، غنا و پيراستگي بيشتري يافتند. در اين آرايه هابخش هاي مختلف به وسيله انقباض حاصل از سرد شدن، با دقت هر چه تمام تر به يكديگر متصل مي شدند. پيچه هاي بسيار باز به آرايه هاي گل سرخي مهري ختم مي شدند.

·        در قرن 14 همه هنرها غالباً از گوتيك پيروي مي كردند. يك سبك پر توان براي تجلي آهن و صورت هاي مختلف آن تارس هاي مشبك، اغلب با مفصل هاي ساده و فراواني كمتري با كام و زبانه پيچ و پرچ ها اتصال يافته اند.

در آرايه هاي ساخته شده از ميله هاي افقي و عمودي، فضاهاي مربعي حاصل، با ميله هاي خميده به شكل چهار پره و گاه سر پره مي شدند. نقوش شاخ و برگي به عنوان يك نقش مايه هر روز بيشتر و متداول تر مي شدند. در اين زمان برگ ها به شكل كاملاً پهن، گوشه ها رو به بالا و حاشيه به صورت دالبري بود.

·        در قرن 15 در ايتاليا ارزش هاي رنسانس رو به پپيشرفت نهاد. در اين دوره همچنين شاهد تركيب بندي شكل هاي چهار برگ با رأس واژگون هستيم. با نزديك تر شدن به پايان سده، نقش گل هاي شعاعي تو در تو به عنوان درون مايه اصلي رخ مي نمايد.

·        در قرن 16 علاوه بر شمس هاي متداول به دست آمده از چكش كاري، ورقه هايي كه به وفور مورد استفاده قرار مي كرفتند محصول جك هاي هيدروليكي بودند و از آنها ورقه هاي نازكي به دست مي آمدند كه به راحتي بريده شده و به كار گرفته مي شدند.

پيچه ها در اثر ايجاد فضاي بيشتر براي برگ ها، اغلب بسيار گشاد به نظر مي رسيدند، نقوش نخلي برشي و برجسته اي كه در آهن تزئيني جاي داده شده بودند و اكنون به صورت بازتري به كار مي رفتند.

·        از نيمه اول قرن 17، اشاعه فن آوري امكان ساخت ورقه هاي نازك و ميله هاي منقوش را فراهم آورد. نقوش شاخ و برگي آراسته با رگ برگ هاي برجسته و قطور نشان دهنده ساختار ساده و محكمي بودند ولي هيچگاه پرطحطراق ارائه نشدند. رأس مركز برگ ها به شكل قوس هاي استواري بود. تركيب ها نيز اغلب به صورت متقارن در اطراف محور شكل مي گرفتند. در سال 1722 «ريومور» ذوب آهن را تكميل كرد. بدين طريق امكان حصول شمس هاي نواري و پهن، همچنين ورقه هاي نازك فراهم آمد. در شباك ها حلقه هاي اتصالي و گونه هاي بين عناصر گوناگون تا حدود زيادي حذف شده اند، پيچه ها كاهش ضخامت را به صورت حلقه مشخص مي سازند. مانند برگ شكل يافته و به ست بيرون ميله گسترش مي يابند. اين الگو طرح «شاخ قوچي» ناميده مي شود. در برخي نمونه ها پيچه به صورت جفتيو سه تايي از يك روزن منشأ مي گيرد.

·        در نيمه دوم قرن 18 يك نوع جديد تزئيني از آن رواج يافت. در اين شيوه ميله هاي باريك به شكل مشبك كاري هاي يوناني درآمدند. نقوش برگ نخلي تشكيل شده در ميله هاي مضاعف كوچك، باريك و ظريف كه با ديگر ميله هاي موج دار كوچك به عنوان تاج تزئين يافته بودند. ويژگي هايي چون خطوط منحني، رنگين، الگوهاي نامتقارن و S يا C شكل بودن، خاص آثار قرن هجدهم مي باشد. با نزديك شدن به اواخر قرن، آهن كاري ويژه تزئين فضاهاي داخلي شد كه تنها با يك عنصر تزئيني به رنگ روشن مناسب غنا مي يافتند. نقوش شاخ و برگي ، بيشتر فرم كلاسيك با نقش مايه هاي انتهايي يا سنتوري هاي پرطحطراق بودند.

در قرن 19 كليه تجربه هاي پيش در هم آميخته شد و در مواردي اين آميزش به طريقي نوميد كننده صورت پذيرفت. در حقيقت مي توان اذعان داشت كه از سال 1840 با پيشرفت صنعت هنر آهن كاري رو به انحطاط رفت.

از آن پس آرايه هاي آهني ريخته اي به طور گسترده و به شيوه نوكلاسيك رواج يافت. در نتيجه پيچه هاي دست ساز كمياب شده، روزن ها بسيار گشاد شدند.


 

 

ضوابط و استانداردهاي نرده ها و طبقه بندي آنها (با تأكيد بر نرده ها و جداكننده هاي فضاهاي عمومي شهري).  

اهميت جداكننده ها و حفاظ ها:

حفاظ ها و جداكننده ها در شهرها به عنوان بخشي از مبلمان شهري داراي اهميت فراواني هستند. جداسازي فضاهاي سواره از پياده، فضاهاي خصوصي از عمومي، فضاهاي دوچرخه رو از ساير فضاها و ... نمونه اي از مواردي هستند كه بايد به وسيله حفاظ ها و جداكننده ها از يكديگر مجزا شوند. طراحي اين عناصر از يك سو با زيبايي، رنگ، طرح و ابعاد و از سوي ديگر با كاربري ارتباط تنگاتنگي دارد.

جداكننده ها به عنوان گروهي از مبلمان شهري، در زيبايي و آرايش فضايي شهر نقش مهمي دارند، بنابراين بايد كليه اصول زيبايي شناسي در طراحي آنها رعايت شده و بر اين عناصر تنها به عنوان موانع فيزيكي نگريسته نشود.

جداكننده پياده و سواره:

1-    تيرك يا بولارد

2-   نزده هاي فلزي

تيرك خياباني يا بولارد:

بولارد يا تيرك خياباني، تنديس هاي كوچك مقياس شهر هستند. آنها حركت را در سطح پياده رو و سواره رو كانال بندي و تنظيم مي كنند. هر صحن اجازه ورود وسايل نقليه موتوري را به داخل برخي محدوده ها نمي دهند.

در كل محدودكننده هاي مفيدي در سطح خيابان هستند و جانشين خوبي براي جدول ها به شمار مي آيند. استفاده از يك تيرك بايد در جاي درست و موقعيت مورد نياز باشد. در غير اين صورت باعث سد معبر و ازدحام بي مورد مردم مي شود. برخي تيركهاي كوتاه مي تواند جايي براي نشستن باشد يا با تعبيه چراغ در آن به يك المان روزي هم تبديل شود.

 

استانداردهاي لازم در طراحي تيركها:

هر گاه جلوگيري از عبور وسال نقليه مورد نظر باشد فواصل بين پايه ها مي بايست حدود 5/1 متر باشد ولي چنانچه براي ممانعت از ورود پياده همراه با زنجير نصب گردد مي تواند فاصله بيشتري داشته باشد. جايي كه نياز به دسترسي اضطراري يا خدمات رساني در پيش است موضوع استفاده از تيرك متحرك مطرح مي شود.

 

مصالح رايج در ساخت تيركها:

1-    قطعات بتني پيش ساخته: به واسطه ماهيت اين ماده، مقدار و نوع جزئيات محدود است. اما به دليل داشتن يك بافت متراكم و برجسته براي هماهنگي بيشتر مي تواند در ادامه كف سازي و سنگفرش سواره رو و پياده رو باشد. اگر در قالب بندي هاي استاندارد به كار رود، بتن تقريباً يك انتخاب ارزان بدون مواقبت هاي زياد خواهد بود.

2-   فلز (فولاد): انتخابي ساده است ومي تواند جايگزين چدن باشد. اگرچه به اندازه آن دوام ندارد. اما آماده سازي هاي چدن گالوانيزاسيون يا آب دادن، پيش رنگ هاي مقاوم و پوشش هاي محافظ كه براي اطمينان از خوردگي و فرسايش صورت مي پذيرد در حداطمنيان آن را بالا مي برد.

3-  چدن: اين ماده همانند فولاد مي تواند برش يا جوش شود و در برابر خوردگي فوق العاده مقاوم است. بايد از چدن استفاده شود كه خاصيت كششي بيشتري دارد (مانند چدن داكتيل با گرافيك كروي).

4-   آلومينيوم: ماده اي سبك كه براي نقاط پر تردد و سنگين توصيه نمي شود.

5-   چوب: استفاده از تيرك چوبي به كمي مراقبت نياز دارد . با علم به اينكه به تدريج نيز پوسيده مي شود چوب را مي توان شكل و نقش داد تا به اين وسيله شاخص هاي تزئيني بيشتري پيدا كند.

 

نرده هاي فلزي:

براي حفاظت از فضاي پياده رو در مقابل اتومبيل ها، استفاده از نرده هاي فلزي با ارتفاع، طرح و رنگ مناسب مي تواند مؤثر باشد.

نرده ها را مي توان با ديوارهاي كوتاه ادغام كرد تا زيربناي مستحكمي را براي آنها به وجود آورد و حصار مناسبي را ايجاد كند، بدون آنكه جلوي ديد را كاملاً مسدود نمايد.

قسمت لوله مانند نرده مي بايست از زاويه هاي تند عاري بوده و به گونه اي باشد كه به راحتي بتوان از آن استفاده كرد. و دست را به طور مداوم در امتداد آن حركت داد. قسمت فوقاني نرده ها جهت تكيه دادن بر آن بايد به اندازه كافي پهن و راحت باشد.

قطر بهينه چنگش براي مردان و زنان mm 38-32 مي باشد و بهترين ارتفاع دست انداز نرده cm 80 مي باشد (براي حركت راحت و مداوم دست روي آن)

مي توان در مكان هايي كه توقف هاي كوتاه اتفاق مي افتد و امكان استقرار نيمكت به دليل محدوديت هاي فضايي وجود ندارد با ايجاد يك پيش آمدگي به وسيله يك لوله قطور ضمن تفكيك پياده و سواره فضايي براي مكث كوتاه مدت ايجاد كرد.

فواصل موجود بين حفاظ ها مي بايست طوري طرح شوند كه خردسالان نتوانند از آنها خارج شوند يا سر خود را بين نرده گير دهند.

اتصالات و مطلقات نرده ها انطباق آنها را با مجموعه كاربردهاي مختلف ممكن مي سازد، اتصال به زمين، سنگفرش يا ديوار درست به اندازه يكپارچه كردن آنها با تيرهاي برق، المان هاي روشنايي و ساير اجزاي مبلمان شهري، كاربرد دارد.

نرده ها را بايد به طول ها كوچك تقسيم كرد تا هم امكان جابجايي و نصب راحتتري داشته باشند و هم در تغييرات تدريجي اختلاف سطح و شيب زمين كارايي داشته باشند.

 

تارس و حصار (ديوار نرده ها)

تارس در لغت به معناي ديوار مشبك چوبي يا آهني است كه اطراف باغ يا ايوان مي گذاشتند. حصار نيز تقريباً چنين مفهومي دارد. در شهرهاي امروزي تارس و حصار بيشتر موانع فيزيكي هستند كه براي ايجاد امنيت و سد معبري استفاده مي شوند.

نصب تارس و حصار در ارتفاع چشم و سطح ديد (حدود cm  150 تا cm 170) باعث برهم خوردن آرامش بصري و مزاحمت ديد مي شود.

براي ايجاد استحكام، ايمني و مجزا بودن بهتر است قسمت پاييني به صورت ديوار كوتاهي ساخته شود و پايه هاي ستون مانند در بالاي آن قرار گيرند.

زنگ تيره حصار منظره پشت آن را مشخص تر مي سازد در حاليكه رنگ روشن خاصيت پوششي بيشتر دارد و تشخيص مناظر به طور دقيق از پشت آن چنان راحت نيست.

 

حفاظ پارك و گياهان

جايي كه گلكاري و چمن كاري به محافظت در برابر تردد عابرين نياز دارد حصارهايي كوتاه با ارتفاع حدود mm 300 مي توانند كيفيت رفت و آمد را سامان بخشند. كليه مواد و اتصالاتي كه براي اين منظور استفاده مي شود بايد مانند اكثر عناصر مبلمان شهري در برابر خوردگي محافظت شوند.

براي ايجاد هماهنگي با محيط هاي طبيعي همچون پارك و فضاي سبز چوب يكي از مناسبترين مصالح حفاظ ها محسوب مي شود ولي به دليل به تدريج پوسيده شدن به مراقبت نياز دارد.

(تركيب نرده و گياه نيز جهت هماهنگي بيشتر با محيط هاي طبيعي همچون پارك مي تواند راه حل مناسبي باشد.)

حفاظ تنه درخت:

اين وسيله امكان حفاظت از نهال هاي نوكاشته شده در محيط هاي شلوغ و پرتردد عابران را فراهم مي سازد. حفاظ تنه درخت بايد بين m 6/1-3/1 ارتفاع داشته باشد تا از عهده حفاظت لازم برآيد. در ضمن به شاخه گستراني درخت نيز صدمه وارد نيايد.

انتهاي عناصر عمودي را بايد به سمت خارج درخت برگرداند تا باعث صدمه به تنه آن نشوند.

 

حفاظ كال و پياده رو:

انگيزه استفاده از نرده، ايمني و حمايت افراد از تغييرات سطوح زمين است. ارتفاع مناسب نرده براي پله cm 90 و نرده هاي ايمن تر معمولاً cm 110 يا بيشتر ارتفاع دارند.

در مكان هايي با تغيير سطوح زياد و خطرناك بايد از خم شدن روي نرده جلوگيري كرد. اين هم با برگرداندن ريل اصلي به سمت مسير رفت و آمد يا تركيب نرده و گياه تا ارتفاع مورد نظر صورت مي پذيرد. راه حل ديگر آن است كه مقطع نهايي نرده توپر ساخته شود و داخل ديوار كوتاهي قرار گيرد. امتداد نرده در طول مسير مورد نظر القاي حس استواري، ايمني و پرايوسي مي كند. در گردش گاه ها، آبشارها، پلهاي عبور پيادگان در پارك و باغ، قسمت و بالايي نرده بايد كاملاً ارگونوميك و راحت طراحي شود تا هنگام خم شدن و تكبه كردن براي تماشاي مناظر مشكلي حس نشود.

پريواسي و امنيت كامل بايد به گونه اي باشد كه نتوان از آن بالا رفت. به اين منظور استفاده از ميله ها و نرده هاي افقي كه مي تواند به عنوان نردبان تلقي شود به طور كامل نفي شده است. اين نرده ها خردسالان را نيز به بالا رفتن ترغيب مي كند.

 

حفاظ پاركينگ:

در محوطه پاركينگ كه در آن ممكن است اتومبيل ها در حال عقب رفتن با آنها برخورد كنند، حفاظ ها بايد ارتفاع كافي داشته باشند تا به راحتي توسط رانندگان ديده شوند. اين بدان معناست كه مي بايست بين m 9/0 تا m 2/1 ارتفاع داشته باشند. در محل عبور عابرين آنها را مي توان با ارتفاع كمتري نصب كرد. هرگاه كه امكان برخورد اتومبيل ها مطرح است پايه ها بايد به اندازه مورد نياز در زمين قرار گيرند تا باعث پابرجايي بيشتر مي شود.

قابل رؤيت بودن: شياري را مي توان در طرح پايه ها و حفاظ ها در نظر گرفت تا نوار شبرنگي در آن جاي داده شود و به اين ترتيب ديدن پايه ها در شب آسانتر گردد.

 

جايگاه دوچرخه:

با رشد سريع و چشمگير آگاهي هاي عمومي نسبت به محيط زيست و نيز توجه بسيار به وسايل نقليه غيرآلاينده به ويژه دوچرخه، نياز به طراحي و در نظرگيري محل ويژه اي براي جايگاه دوچرخه در سطح شهر و خيابان مشخص مي شود.

جايگاه هاي دوچرخه از حيث اتصال به دو نوع اصلي تقسيم مي شوند:

در نوع اول بيشتر قسمت تنه با بدنه جايگاه در تماس است و كابل يا زنجير فقل كننده معمولاً تنه را در برمي گيرد. در نوع دوم تنها چرخ جلوي دوچرخه را دربر مي گيرد و چرخ جلو به آن قفل مي شود. در هر دو سيستم، طراحي به گونه اي مدولار و پشت به پشت صورت مي گيرد تا فضاي كمتري را اشغال كند. اين اتصال را مي توان به ديوار، سطح يا در عمق زمين ثابت كرد.

 

رنگ در محيط:

رنگ پيش از بافت، فرم و مواد مصرفي دريافت مي شود و به همين دليل اثرش بيشتر است ولي در اين ميان آنچه كه ضروري است حركت منسجم تمامي عناصر يك طرح به سوي هماهنگي با محيط است.

قرمز و نارنجي رنگهايي هستند كه پيش از همه جلو مي آيند و به اصطلاح پيش آمدگي دارند و در شخص دوربيني ايجاد مي كنند.

رنگهاي سبز و آبي برعكس چشم را نزديك بين مي كنند. اين دو رنگ به عقب رفتن و عميق شدن تمايل دارند.

براي چيدمان هايي جسورانه و پويا محيط هايي روشن بهترين هستند و رنگهاي اصلي و غني در چنين فضاهاي درخشاني بيشتر رايج اند.

سفيد خيره كننده است و به سادگي كثيف مي شود و براي سطوح نبايد به كار رود. خاكستري با هر رنگي هماهنگي دارد. رنگهايي با رنگمايه كم براي محيط هاي فعال و پر جنب و جوش مناسب ترند. رنگهاي قوي به منظور تأكيد و برانگيختن به كار مي روند.

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مرداد 1393 ساعت: 20:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس