سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
در روزهاي اوليه تار جهان گسترده، هيچ ابزار گرافيكي براي ايجاد صفحات وب در دسترس نبود. كاربران مجبور بودند ازويرايشگرهاي ساده متون مانند Notepad براي ايجاد صفحات HTML استفاده نمايند. هنگامي كه محبوبيت شبكه ها افزايش پيدا كرد، ويرايشگرهاي HTMLزيادي توليد گرديدند. يكي از اين ويرايشگرها، FrontPageمايكروسافت مي باشد كه ابزاري است كه به وسيله توسعه دهندگان وب براي ايجاد سريع صفحات وب حرفه اي مورد استفاده قرار مي گيرد. FrontPageبر روي ايجاد عناصر HTML متمركز شده است. و به كاربران اجازه مي دهد تا به سادگي محتويات صفحه وب را تايپ نمايند و اشكال را بكشند و رها نمايند و به صفحات وب ديگر متصل شوند. FrontPage ، Tag هايي كه مورد احتياج مي باشد را در اختيار اشخاص قرار مي دهد.
اگرچه FrontPageبراي ساختن صفحات وب HTML بسيار سودمند مي باشد ولي كارايي خود را هنگام طراحي صفحات ASP از دست مي دهد. شما نمي توانيد كدها را به راحتي، drag&drop نماييد و به خاطر اينكه صفحات ASP شامل كدهاي Scripting مي باشند، شما نمي توانيد به همان راحتي كه براي صفحات وب كدهاي HTML را توليد مي كرديد، كدها را براي صفحات ASP ايجاد نماييد. با وجود اين محدوديت ها، FrontPageهنوز براي ايجاد صفحات وب استفاده مي گردد. توسعه دهندگان از سيستم SUIFrontPageبه منظور ايجاد HTML براي صفحات وب استفاده مي كنند و سپس سورس HTML صفحه ايجاد شده به وسيله FrontPageرا باز كرده و كدهاي ASP را به آن اضافه مي كنند.شكل صفحه بعد نرم- افزار FrontPageرا در حال كار نشان مي دهد.
Front pageهمانند InterDev شامل تعداد زيادي ريزه كاريها و پيچيدگيها مي باشد. به منظور آموزش بيشتر در مورد FrontPageسايت زير را بازديد نماييد.
اگرFrontPage در كامپيوتر شما نصب شده باشد مي توانيد آن را از مسير start/programs/FrontPage اجرا نماييد. در شكل بالا محيط اين نرم افزار نشان داده شده است.
در ستون سمت 6 تا آيكون وجود دارد :
1-page
2-Folders
3-Reports
4-Navigation
5-Hyperlinks
6-Tasks
Page هنگامي فعال است كه يك صفحة جديد باز شود. Folders آدرس سايت و root وتمام شاخه ها را در خود نگه داري مي كند.داراي دو پوشه مي باشد :
·_private : از ديد كاربران غير فعال است فقط Script ها مي توانند به آن دست پيدا كنند.
·images : تصاوير سايت در آن ريخته مي شود.
ايجاد يك صفحة جديد
از نوار استاندار روي آيكن Create a new normal pageكليك كرده و گزينه web را انتخاب نماييد. يك پنجره باز مي شود از Tab Web sites گزينةWebOn Page را انتخاب نماييد . در سمت راستپنجره آدرس محلي كه قرار است سايت مورد نظر را طراحي كنيد مشخص نماييد. و روي Ok كليك نماييد. سپس روي Folders كليك كنيد يك صفحه باز مي شود كه داراي دو پوشه و يك فايل با نام Index.htmlمي باشد.وروي فايل Index.html دو بار كليك نماييد. تا صفحة HTML باز شود. اين صفحه داراي سه Tab مي باشد :
1)HTML: در اين Tab كدهاي مربوط به طراحي سايت را مي نويسيم.
2)Normal : طراحي صفحات وب بدون كد نويسي
3)Preview : نمايش نهايي صفحه طراحي شده
براي ذخيره كردن صفحه با پسوند asp آيكن Save را از نوار استاندارد انتخاب كرده وپنجرة Save باز شده ودر كادر File name: نام را با پسوند Asp ذخيره نماييد. مانند Index.asp وروي دكمة Save كليك كنيد.
Tab Preview صفحات با پسوند asp را نمايش نمي دهد. براي ديدن اين صفحات در ابتدا بايد IIS را روي سيستم نصب كنيد.
طراحي جدول
روش 1)
وارد Tab Preview شده سپس از نوار استاندارد روي Table كليك كرده و تعداد ستونها و سطرها را مشخص كرده ودر صفحه مشخص مي شود. وبراي تغيير دادن سايز خانه ها يا سايز جدول كافيست موس را به لبه ها ببريد وسپس آن را بكشيد. براي تغيير دادن رنگ زمينه وتعيين خصوصيات جدول كافيست روي جدول كليك راست كرده وگزينة Table Properties را انتخاب كنيد. سپس يك پنجره باز مي شود كه مي توانيد تعداد ستونها را در قسمت Columns و تعداد سطرها را در قسمت Row مشخص كنيد.
در قسمت Alignment مي توانيد موقعيت جدول را در صفحه تنظيم كنيد. در قسمت Cell padding
مي توانيد فاصلة بين محتوي يك خانه جدول و حاشية آن خانه را تعيين كرد. Cell Spacing در اين قسمت مي توانيد فاصلة بين خانه هاي جدول را كم يا زياد بكنيد. در قسمت Border مي توانيد اندازه ورنگ آن را تعيين كنيد.
در قسمت Background ميتوانيد رنگ پيش زمينه را تغيير دهيد و يا يك عكس را بعنوان پيش زمينه قرار دهيد.
روش 2)
مي توانيد از منوي Table استفاده كنيد.
از منوي Table گزينة Insert/table را انتخاب مي كنيد سپس يك پنجره باز مي شود كه مي توانيد تعداد ستونها را در قسمت Columns و تعداد سطرها را در قسمت Row مشخص مي كنيد.
در قسمت Alignment مي توانيد موقعيت جدول را در صفحه تنظيم كنيد. در قسمت Cell paddingمي توانيد فاصلة بين محتوي يك خانه جدول و حاشية آن خانه را تعيين كرد. Cell Spacing در اين قسمت مي توانيد فاصلة بين خانه هاي جدول را كم يا زياد بكنيد. در قسمت Border مي توانيد اندازه ورنگ آن را تعيين كنيد.
در قسمت Background ميتوانيد رنگ پيش زمينه را تغيير دهيد و يا يك عكس را بعنوان پيش زمينه قرار دهيد.
براي حذف جدول و تعدادي از خانه هاي جدول وارد منوي Table شده و گزينة Delete را انتخاب كنيد وحذف كنيد. ويا اينكه جدول و يا سلول مورد نظر را انتخاب كرده و كايك راست كرده و گزينة delete را انتخاب كنيد.
براي اضافه كردن جدول و يا تعدادي سلول به جدول، يك سلول را انتخاب كردهواز منوي Table گزينة Insert را انتخاب كنيد. ويا اينكه سلول مورد نظر را انتخاب كرده وروي آن كليك راست كرده و گزينة Insert را انتخاب كنيد.
براي اضافه كردن تعدادي ستون ويا سطر تنها به يك سلول از جدول كافيست وارد منوي Table شده و گزينة split cells… را انتخاب كنيد .
براي استفاده از جداول پيش فرض FrontPage مي توانيد وارد منوي Table شده و گزينة Table AutoFormat را انتخاب كنيد.
استفاده از تصاوير
روش 1) از نوار استاندارد گزينه Insert Picture From Files را انتخاب كرده وبا انتخاب عكس مورد نظر آن را اضافه نماييد.
روش 2) از منوي Picture/From Files /Insert را انتخاب كنيد سپس عكس مورد نظر را انتخاب كنيد و آن را به صفحه اضافه كنيد.
استفاده از Form ها
از منوي Insert/Form را انتخاب كنيد Form داراي چندين انتخاب است از جمله: Form ، Textbox ، Text Area
براي استفاده در ابتدا بايد گزينهForm را انتخاب كنيم اين فرم داراي يك كادر كه حالت نقطه چين دارد ونيز داراي دو Button كه نام يكيSubmit و نام ديگريReset مي باشد. سپس بسته به نياز سايت از فرم هاي ديگر استفاده مي كنيم.
طرز استفاده دقيق آن ها را در فصل هاي بعد توضيح خواهيم داد.
استفاده از Button
Button ها را با استفاده از منوي Insert و گزينة Interactive Button ايجاد مي كنيم .هنگامي كه گزينة Interactive Button را انتخاب كرديم يك پنجره باز مي شود كه در آن شكل دكمه را انتخاب مي كنيم ودر پايين نام و صفحه اي كه قرار است دكمه به آن لينك شود را تايپ مي كنيم.
با گذشت سال هاي متمادي، ما تغييرات مهمي را در موضوع اينترنت مشاهده مي نماييم. ابتدا ، اينترنت به منظور يك سرويس دهنده ارتباطات متوسط براي بخشهاي دولتي و موسسات دانشگاهي بود. با پيدايش www ، اينترنت يك محيط دوستانه چند رسانه اي شد. در اصل، سويس اينترنت به عنوان يك مكان براي آدمهاي با ذوق به منظور خلق صفحات خانگي بود، اما هر چه افراد بيشتري به اينترنت وارد شدند اينترنت به يك منبع اطلاعاتي براي همة افراد تبديل شد. وقتي تعداد افراد Online به يك محدودة بحراني رسيد، شركتهايي كه محصولات و خدمات را مي فروختند شروع كردند به spring up نمودن اين شركتها هيچ حضور فيزيكي نداشتند، فقط يك حضور مجازي داشتند. براي مثال شما مي توانيد از سايت Amazon.com كتاب بخريد، اما شما قادر نخواهيد بود كه كتابفروشيAmazon.com را در همسايگي خودتان پيدا كنيد.
همانگونه كه اينترنت به صورت يك فروشگاه موفق شد، طراحي وب سايت هم تغيير پيدا كرد. در روزهاي اوليه www ، HTML به منظور ايجاد صفحات وب ايستا استفاده مي شد. اما امروزه، صفحات وب ايستا به سرعت در حال منسوخ شدن مي باشند. تصور كنيد اگر Amazon.com تنها از صفحات وب ايستا تشكيل شده بود-شما نمي توانستيد فهرستهاي كتاب را جستجو كنيد. شما نمي توانستيد يك درخواست را به صورت Online صادر كنيد، شما نمي ت.انستيد توضيحات كاربران ديگر را بخوانيد. اين است دليل يك سرمايه گذاري مطمئن كه اگر Amazon.com از صفحات وب پويا استفاده نمي كرد، نمي توانست تعداد زيادي كتاب بفروشد.
شما مي توانيد صفحات وب پويا را از راههاي زيادي ايجاد نماييد. راه حل مايكروسافت براي ساختن صفحات وب پويا استفاده از Active server page مي باشد كه بصورت مختصر بر آن ASP مي گويند.
ASP شامل دو بخش مي باشد. كدهاي برنامه نويسي و embedded HTML . كدهاي برنامه نويسي مي توانند به وسيلة تعداد زيادي از زبانهاي دست نويس نوشته شوند.
يك زبان دست نويس يك دستور زبان مخصوص است كه براي اجراي دستورات بر روي كامپيوتر استفاده مي شود.
زبانهاي اسكريپت نويسي دست نويس مربوط به وب كه محبوب مي باشند عبارتند از VBScript و JavaScript . وقتي يك صفحة ASP درست مي كنيد، شما مي توانيد از يكي از چهار زبان برنامه نويسي استفاده كنيد. شبيه دستور زبان Visual Basic .
بيشتر صفحات ASP با استفاده از VBScript ايجاد مي گردند. VBScript از چهار زبان ديگر به زبان انگليسي نزديكتر مي باشد و دستور زبان آن شبيه به Visual Basic مي باشد كه تعداد زيادي از توسعه دهندگان وب از آن استفاده كرده اند.
اجراي صفحات ASP
براي اجراي صفحات ASPبر روي كامپيوترتان، احتياج به اجراي يك سرويس دهندة web داريد. محصولات رايگان مايكروسافت در دسترس شما قرار دارند كه به شما اجازه مي دهند يك سرويس دهندة وب را روي ويندوز 95 و98 به همان خوبي windowsNT و windows2000اجرا كنيد.
اگر سرويس دهنده وبي كه صفحات ASP را اداره مي كند نصب نكرده ايد، هنگامي كه يك درخواست صفحة ASP را داخل مرورگر خود مي نماييد، يك پنجرة گفتگو را مشاهده مي كنيد كه از شما مي پرسد كه آيا مي خواهيد فايل ASP را بر روي ديسك ذخيره نماييد يا خير؟ براي مثال يك فايل با پسوند ASP را ايجاد كرده و در داخل آن محتويات يك ليست را كپي نماييد. سپس اين فايل را در داخل مرورگر انتخابي باز نماييد، شما مي بينيد كه يك پنجرة گفتگو از شما سؤال ميكند كه آيا مي خواهيد فايل را بر روي ديسك ذخيره نماييد.
به ياد بياوريد كه يك سرويس دهندة و با توانايي مديريت صفحات ASP ، صفحه وب درخواستي را قبل از اينكه به سرويس گيرنده بفرستد پردازش مي كند.
در طي اين پردازش دو چيز اتفاق مي افتد:
1-كد برنامه نويسي در صفحة ASP به وسيلة سرويس دهندة تفسير مي گردد.
2-سرويس دهندة وب به مرورگر اطلاع مي دهد كه اطلاعات HTML را فرستاده است و مرورگر اين خطوط HTML را دريافت كرده و براي كاربر اجرا مي نمايد.
اگر شما يك سرويس دهندة وب را نصب نكرده باشيد، و سعي كنيد كه يك صفحة ASP را به وسيلة مرورگرتان مشاهده نماييد، مرحلة دوم انجام نمي شود. اين به معني آن است كه مرورگر مطلع نمي شود كه صفحة ASP شامل كد HTML مي باشد. مرورگر نمي داند كه چه كاري با يك فايل ASP انجام دهد و سعي مي كند كه بوسيلة بذنامه هاي ديگر كه فايل با پسوند ASP را مي شناسند اين فايل را ببينيد.
اگر يك برنامه بر روي كامپيوترتان نصب شده باشد كه با فليل هاي با پسوند ASP آشنايي داشته باشد آن برنامه اجرا مي گردد.
تنظيمات سرويس دهنده اطلاعات اينترنت
(IIS) سرويس دهنده وب حرفه اي مايكروسافت مي باشد. آخرين نسخة IIS نسخه 5.0 مي باشد كه با ويندوز 2000 كار مي كند. ASP 3.0نيز با IIS 5.0سازگار مي باشد و به صورت خودكار وقتيIIS 5.0نصب مي گردد آن نيز نصب مي گردد. اگر ويندوز NT server را اجرا مي كنيد، بهIIS 4.0احتياج داريد وIIS 4.0را مي توانيد در windowsNT Option pack 4.0
پيدا كنيد، يا مي توانيد به صورت رايگان از سايت وب مايكروسافت به آدرس
IIS 5.0با ويندوز 2000 تركيب شده است. اگر چه هنگامي كه شما ويندوز 2000 را نصب مي كنيد به صورت پيش فرض IIS 5.0نصب نمي گردد. براي نصب IIS 5.0ابتدا Start و سپس Adminstrative tools و configure your server را انتخاب نماييد.
يك جعبه محاوره اي باز مي شود كه داراي چندين گزينة پيكر بندي در پنجره سمت چپ خود مي باشد. از پنجرة سمت چپ، پايين ترين گزينه كه Iabeled Advanced مي باشد را انتخاب نماييد. بر روي دكمة Advanced يكبار كليك كنيد. چهار گزينه آشكار مي شود كه عبارتند از Cluster Service و Message Queuing و Support Tools و Optional Components . برروي گزينة Optional Components كليك كنيد. در پنجرة سمت راست، توضيحي در مورد گزينة Optional Components ظاهر مي گردد.
به جلوتر برويد و بر روي فرمتن Start كليك راست كنيد- اين كار ويزارد اجزاي ويندوز را اجرا مي نمايد- Components Wizardwindows 2000اجزاي انتخابي ويندوز 2000 را نمايش مي دهد. از طريق اين ويزارد، شما مي توانيد اجزاي انتخابي ويندوز را نصب يا رفع نصب نماييد. گزينة Internet Information services را بيابيد.
اجزاي IIS تعدادي از زير اجزاهاي ديگري از سرويس دهنده www را همانند سرويس دهنده FTP و سرويس SMTP شامل مي شوند. براي اينكه تعيين كنيد كه چه اجزايي از IIS نصب شوند، بر روي اجزاي IIS در ويزارد اجزاي ويندوز 2000 كليك كنيد و سپس بر روي دكمة Details كليك نماييد. شما يك ليست از اجزايي كه مي توانند با IIS نصب شوند را مشاهده مي نماييد. اگر شما قصد داشته باشيد كه از Visual Interdev يا FrontPage شركت مايكروسافت به منظور ويرايش سايت وب خور استفاده نماييد، مطمئن گرديد كه بسط هاي FrontPage 2000 Server را نصب كنيد. البته، اين به نصب كردن ديگر اجزاي IIS صدمه اي نمي زند.
بعد از اينكه شما تمام اجزاي IIS را انتخاب كرديد، براي نصب كردن بايد براي دكمة OK كليك كنيد كه شما را به ويزاردComponentswindows 2000بر مي گرداند. براي شروع به نصب IIS 5.0بر روي دكمه Next كليك كنيد. وقتي عمليات نصب كامل شد، شما مي توانيد به ISM دسترسي پيدا كنيد.
Internet service manager به شما اجازه مي دهد كه خصوصيات و تنظيمات IIS را به منظور اجراي ISM ، مراحل زير را انتخاب كنيد.
ISM به شما اجازه مي دهد كه سايت وب تان را و سرويس دهنده FTP و سرويس SMTP را پيكر بندي نماييد.
ISM ساختار دايركتوري را براي سايت وب شما نشان مي دهد. شما مي توانيد خصوصيات سايت وبتان را مشاهده و اصلاح نماييد اين كار يك كادر به نام propertiesweb site را باز مي نمايد.
اين كادر همانطور كه متوجه شده ايد داراي 10 ، tab پر از گزينه مي باشد. وارد Tab Directory شويد. به گزينة Local path توجه نماييد. دايركتوري كه دراينجا وارد مي شود دايركتوري فيزيكي ريشه مي باشد و به صورت پيش فرض در داخل Inetpubwwwroot بر روي درايوي كه ويندوز 2000 نصب شده است قرار دارد. اگر شما تمايل داشته باشيد، اين مقدار را تغيير دهيد. اما همانطور كه بيان گرديد عرف استاندارد دايركتوري فيزيكي ريشه Inetpubwwwroot مي باشد.
در زير گزينه Local path، يك سري از كادرهاي انتخاب وجود دارد. دو تا از اين كادرهاي انتخابي شبيه به گزينه هاي موجود در كادر Personal server properties مي باشند و عبارتند از Directory Browsing و VisitsLog . هر دوي اين دو گزينه ها دقيقاً مانند گزينه هاي موجود در PWS مي باشند. با انتخابDirectory Browsing شما به ملاقات كنندگاني كه در URL ، آدرس شما را وارد مي كنند، اجازه مي دهيد كه به اجزاي دايركتوري شما دسترسي پيدا نمايند.
نصب IIS در ويندوز XP :
از start/control panel را انتخا نماييد. پنجرة control panel باز شده روي Add Or Remove Programs كليك كرده پنجره باز شده حال در ستونسمت راست روي آيكن Add/Remove Windows Components كليك كرده پنجرةAdd/Remove Windows Components باز شده و گزينة Internet Information Services(IIS) را تيك بزنيد. سپس روي دكمة Next كليك كرده IIS نصب مي شود.
حال براي ديدن صفحات مراحل زير را انجام دهيد:
از start/control panel را انتخاب نماييد. پنجره control panel باز شده و روي Administrative tools دو بار كليك نماييد. وبعد از باز شدن پنجره Administrative tools روي آيكن Internet Information Services دوبار كليك كنيد تا پنجرة IIS باز شود.در ستون سمت چپ روي شاخه Default Web Site كليك راست كرده و از منوي ظاهر شده گزينة New/Virtual Directory را انتخاب نماييد. يك پنجره باز مي شود Next كرده در صفحة بعد در كادر جلوي Alias يك نام بدهيد سپس روي دكمة Next كليك كرده ودر صفحة بعد در جلوي كادر Directory آدرس صفحه را ميدهيد مي توانيد از دكمة Browser كمك بگيريد. دكمة Next را كليك كنيد و در صفحة بعد دكمة Finish را انتخاب كنيد. حال در پنجرة Internet Information Services در سمت راست پوشه ها وصفحه اي كه با پسوند Asp را ذخيره كرديد مي توانيد مشاهده كنيد. روي صفحة Asp كليك راست كرده و از منوي ظاهر شده گزينة Browse را انتخاب نماييد. سپس مي توانيد صفحة مورد نظر خود را در Internet explorerو يا هر Browser ديگر مشاهده نماييد.
آشنايي با اسكريپت هاي ASP :
دو دستور زير قبل از TAG ، <HTML> نوشته مي شوند:
منظور از<%@language=VBScript%>چيست؟ به سرويس دهنده وب اطلاع مي دهد كه زبان script كه در صفحة ASP فعلي استفاده شده است چه مي باشد
منظور از<%option Explicit %>چيست؟ همه متغيرهاي ما بايد به صورت صريح تعريف گردند
:<%....%> دستورات VBScript در داخل اي دو tag نوشته مي شوند.
تعريف: كاراكتر دنبالة خط براي زبان VBScript علامت زير خط (-) قرار دادن آن در انتهاي خط مي گويد كه « ادامه در خط بعدي مي باشد» .
متغير چيست؟
يك متغير يك بخش كوچكي از حافظة كامپيوتر است كه شما به آن يك نام مي دهيد.
Data types يا انواع داده اي
انواع مختلفي از داده ها موجود دارند كه شما بايد بتوانيد آنها را در داخل متغير ها ذخيره نماييد: اعداد، كلمات، اطلاعات و چيزهاي ديگر.
متغير ها را در Dim تعريف مي كنيم.
كنترلهاي منطق شرطي
منطق شرطي يك شرط با يك سري از شروط را امتحان مي كند و بر پايه نتيجة آن، كدي كه بايد اجرا گردد را انتخاب مي نمايد.
IF-Then statements
جملة IF…Then يكي از معمولي ترين ساختارهاي كنترلي مي باشد. شكل دستوري آن به صورت
If condition Then
Code block
End If
وقتي شرط برابر True مي گردد، جملات اجرايي اجرا مي گردند، و سپس كدهاي بعد از End If اجرا مي گردند. اگر شرط برابر با مقدار False باشد، جملات اجرايي رد شده و فقط هر چيزي كه بعد از End If آمده است اجرا مي گردد.
If...Then…Else statements
گاهي اوقات مفيد است كه يك قطعه از كد فقط اجرا گردد كه شرط ما غلط است. شما مي توانيد با اضافه كردن يك عبارت Else به ساختار If…then اين كار را انجام دهيد.
If condition Then
Code block1
Else
Code block 2
End If
حالا اگر If condition برابر با مقدار True بود، Code block1اجرا مي شود. و مقدار شرط برابر با False بود، كد بلوك 2 اجرا مي گردد.
كنترلهاي منطق حلقوي
منطق حلقه يك بلوك از كدها را به صورت تكراري اجرا مي نمايد البته تا وقتي كه يك شرط معيني اتفاق بيفتد يا هنگامي كه شروط معيني درست باشند.
Do While…Loop :
شكل عبارت Do While…Loop به صورت زير است:
Do While Condition
Code block
Loop
كد بلوك تا زماني كه شرط درست است اجرا مي گردد. اگر شرط Falseباشد براي بار اول عبارت Do اجرا مي گردد، اما حلقه هيچگاه تكرار نمي گردد.
عبارتهاي For each …Next :
ساختار For each …Next براي تكرار كردن هر عنصر در يك گروه مورد استفاده قرار مي گيرد. فرض كنيد كه يك آرايه از نام كاربران داريد و مي خواهيد هر نام را بر روي صفحه نمايش چاپ كنيد. يكي از راه حلها، استفاده از For each …Next و يك شمارنده مي باشد.
For icounter=0 to Arraysize
Response.write(arrusernames(icounter))
Next
براي يك راه حل ديگر مي توان از For each …Next استفاده نمود.
For each strname in arrusernames
Response.write(strname)
Next
وقتي شما مي خواهيد يكسري از اشياء رل انتخاب نماييد، استفاده از For each …Next را مفيد تر مي يابيد.
آبجكتRequest
اين آبجكت براي گرفتن اطلاعات از Client مورد استفاده قرار مي گيرد. وقتي كه مرورگر وب سرويس گيرنده تقاضاي يك صفحة ويژه را مي نمايد، اين آبجكت حجمي از اطلاعات را براي سرويس دهنده ارسال مي كند. اين اطلاعات در داخل آبجكت Request بسته بندي مي شوند. مقداري از اين داده ها براي صفحة درخواست شده مفيد مي باشند و بقيه ممكن است مفيد نباشند. آبجكت Request به صفحات اجازه مي دهد كه اطلاعات مورد نياز را دريافت نمايند.
Request.form( )
تابع Response.Write:Response.Writeاستفاده مي شود تا ASPموجود روي سرويس دهنده را به شكل HTML كه مرورگر وب كاربران نشان مي دهد، تبديل نمايد. براي مثال، به كد زير توجه نماييد.
<B>
<%Response.Write"hello" %></B>
متن hello به خروجي فرستاده مي شود. براي كاربر عبارت <B> hello</B> مي باشد. بنابراين در مرور گر وب كاربر كلمه hello را به صورتي كه bold شده باشد خواهد ديد.
تابع Response.Redirect :
URLResponse.Redirect كاربر را به صفحه اي كه آرگومان URL مشخص مي كند مي برد.
اگر آدرس مزبور در همان سايت باشد يك URL وابسته كار خواهد كرد. اگر آدرس مربوط در سايت ديگري باشد، بايد آدرس كامل شامل عبارت http:// به كار برده شود.
نكته:URL = Response.Redirect معادل با URLResponse.Redirect مي باشد.
فرم ها
يك فرم دو وظيفه دارد : جمع آوري اطلاعات از كاربر و فرستادن آن اطلاعات به يك صفحة وب ديگر، براي انجام عمل پردازش بر روي آنها. بنا براين با استفاده از فرم، يك صفحة ASP مي تئاند وروديهاي كاربر را دريافت نمايد و تصميمهاي برنامه ريزي شده اي را بر روي وروديها اعمال نمايد. فرم ها همچنين به كاربران اجازة وارد كردن اطلاعات را با استفاده از متغيرهاي ورودي مي دهند ( همانند text box ها، list ها و Radio button ها).
براي استفاده از فرم ها در FrontPage از منوي Insert/form مي توانيم استفاده كنيم.
ابتدا از اين منو و از قسمت Form گزينه Form را انتخاب ميكنيم تا در صفحه يك كادر بصورت نقطه چين و دو Button كه نام يكيSubmit و نام ديگريReset ظاهر شود. سپس روي كادر نقطه چين دار كليك راست كرده و گزينة Form properties را انتخاب ميكنيم. يك پنجره باز مي شود Radio button اي كه جلوي آن نوشته شده Send to other را فعال مي كنيم. سپس روي دكمة Option كليك مي كنيم يك پنجره باز مي شود در قسمت Action نام صفحه اي كه قرار است با آن ارتباط بر قرار شود را تايپ مي كنيم. در قسمت Method گزينة Post و يا Get را انتخاب مي كنيم.
تفاوت بين Get و Post
دو راه براي عبور اطلاعات از يك فرم ب يك صفحة Aspوجود دارد.متد استفاده از Querystring مي باشد. اين متد وقتي مورد استفاده قرار مي گيرد كه خصوصيت Method فرم به Get تنظيم شده باشد. متد ديگر، Post ، اطلاعات كاربر را با استفاده نكردن از Querystring پنهان مي كند.
Querystring : اطلاعات اضافه اي مي باشند كه با چسبيدن به انتهاي URL براي صفحة وب ارسال مي گردند.
بانك اطلاعاتي
بانكهاي اطلاعاتي بهترين كارايي را براي ذخيره اطلاعاتي بزرگ ايجاد مي كنند. بانكهاي اطلاعاتي براي ساده كردن پردازش ذخيره و بازيابي اطلاعات طراحي مي شوند. اتصال به يك بانك اطلاعاتي، و انتقال اطلاعات هزينة سنگيني دارد. بانكهاي اطلاعات فقط براي ذخيرة مقادير عظيم اطلاعات براي پريودهاي زماني طولاني مورد استفاده قرار مي گيرند.
اگر شما نياز به ذخيره اطلاعاتي درباره سرويس گيرنده هاي شركتهايي كه با آنها تجارت مي كنيد داريد، از بانك اطلاعاتي استفاده كنيد.
كار كردن با بانك هاي اطلاعاتي با استفاده از ASP
براي ايجاد يك بانك اطلاعاتي با استفاده از Access 2003 ، Access را اجرا كنيد. سپس از منوي فايل گزينه New را انتخاب كنيد. در سمت چپ يك پنجره باز مي شود. روي گزينة Blank database كليك كنيد. يك پنجره باز مي شود كه از شما محل ذخيره شدن بانك اطلاعاتي را سؤال مي كند. پس از مشخص نمودن محل روي Save كليد كنيد يك پنجره باز مي شود كه داراي سه گزينه مي باشد گزينه Create Table in Design View را انتخاب كنيد. اكنون با يك ماتريس با سه ستون و چندين سطر را مشاهده نماييد. در قسمت Field name نام ستون را وارد مي كنيد. ودر قسمت Data Type نوع را مشخص ميكنيد. در جول زير انواع داده هايي كه توسط برنامة Access پشتيباني مي شوند را مي توانيد ببينيد.
نوع داده
هنگامي استفاده مي شود
نوع داده
هنگامي استفاده مي شود
Text
هنگامي كه نياز به ذخيرة 255 كاركتر الفبايي يا كمتر داريد
Memo
هنگامي كه نياز به ذخيرة مقادير عظيمي از كاراكترهاي الفبايي داريد، از آن استفاده كنيد.
Number
هنگامي كه قصد داريد مقادير عددي را ذخيره كنيد، مورد استفاده قرار مي گيرد.
Date/Time
هنگامي كه قصد داريد مقادير ساعت و تاريخ را ذخيره كنيد، مورد استفاده قرار مي گيرد.
Currency
هنگامي كه قصد داريد مقادير Currency را ذخيره كنيد مورد استفاده قرار مي گيرد
Yes/No
براي ستونهايي استفاده مي شوند كه فقط يكي از دو مقدار را مي توانند داشته باشند.
Autonumber
از اين متغير افزايندة خودكار براي تعيين هر سطر در يك جدول استفاده مي شود.
وقتي كه همة اطلاعات مورد نياز را وارد كرديد كمي به پيش رفته و اين جدول را با انتخاب منوي File و گزينة Save ذخيره نماييد. اكنون بايد براي جدول يك نام را وارد كنيد ودكمة ok را كليك كنيد. وقتي دكمة ok را براي ذخيره جدول بانك اطلاعاتي خود كليك مي كنيد، به شما هشدار داده مي شود كه هيچ كليد اصلي را تعريف نكرده ايد. پس يك فيلد را به عنوانكليد با انتخاب آيكن كليددر نوار استاندارد انتخاب كنيد سپس دوباره ذخيره كنيد.
براي شروع Design View را ببنديد. سه گزينه اي كه در ابتدا به شما نشان داده شده بود را مي بينيد، علاوه بر اينكه يك آيتم چهار گزينه اي وجود دارد- جدولي كه ايجاد كرده ايد را مي توانيد ببنيد.
برروي نام جدول دو بار كليك كرده انجام اين كار يك پنجرة جديد باز مي كند كه شامل ماتريسي است كه جدول را نشان مي دهد.
براي ارتباط برقرار كردن با يك بانك اطلاعاتي از طريق يك صفحة ASP ، نياز به استفاده از كامپوننت ActiveX Data Objects (ADO) داريد. اين كامپوننت تعدادي از آبجكت هايي را كه مي توان از آنها براي اتصال و پرس و جو كردن بانك اطلاعاتي استفاده كرد را فراهم مي كند.
ActiveX Data Objects (ADO) به همراه ASP آمد و به صفحاتتان اجازه مي دهد كه براحتي به بانك هاي اطلاعاتي اتصال بر قرار نمايند. ADO با هر منبع OLEDB كه شامل منابع سازگار با ODBC مي باشند كار مي كند. بنابراين، با بيشتر بانك هاي اطلاعاتي فعلي كار خواهد كرد.
مدل ADO داراي شش آبجكت مي باشد. از بين اين آبجكت ها، امروزه فقط آبجكت Recordset، Connection مورد استفاده قرار مي گيرند.
آبجكت Connection شما را به منبع اطلاعات متصل مي نمايد. بر قراري اتصال، اولين مرحله براي كار كردن با بانك هاي اطلاعاتي مي باشد.
اين آبجكت به همان شيوه اي كه كامپوننت ها ساخته مي شوند ساخته مي شود با استفاده از server.createobject ايجاد مي گردد:
Dim objconn
Set objconn=server.createobject("Adodb.connection")
براي اتصال به بانك دو روش وجود دارد:
1.استفاده از سيستم DSN
2.استفاده از يك ارتباط DSN-Less
در اينجا فقط روش DSN-Less را توضيح مي دهيم:
در اينجا يك پيشنهاد براي استفاده از سيستم DSN وجود دارد. به جاي قرار دادن اطلاعات در داخل DSN ، مي توانيد آن را در داخل يك رشته ارتباطي قرار دهيد. به مثال زير توجه كنيد.
خط DBQ= تعيين مي كند كه در كجاي سرويس دهنده بانك اطلاعاتي قرار داده شده است. اين بايد مسير كامل فيزيكي باشد.
باز كردن اتباط: براي باز كار كردن از متد Open آبجكت connection استفاده مي شود:
Objconn.open
<%
Dim objconn
objconn=server.createobject("ADODB.connection")
Objconn.open
%>
بستن يك ارتباط: براي بستن يك ارتباط از متد close آبجكت connection استفاده مي شود:
Objconn.close
آبجكت Recordset
به شما اجازه مي دهد كه با داده هاي موجود در جدول كار كنيد. آبجكت Recordset داراي مجموعه اي از سطرهاي يك جدول مي باشد. اين آبجكت را مي توان براي خواندن سطرهاي يك جدول، تغيير دادن سطرهاي يك جدول، يا اضافه كردن مجموعه اي از داده هاي جديد به جدول استفاده نمود.
در ابتدا نياز به يك نمونه از آبجكت Recordset داريد. در اينجا چگونگي بدست آوردن آن را نشان مي دهيم:
Dim objrs
Set objrs=server.createobject("Adodb.Recoerdset")
متد Open
آبجكت Recordset با استفاده از متد Open پر از ركوردها مي گردد. متد Open مي تواند مجموعة زيادي از آرگومانهاي متفاوت را بپذيرد و مي توان آن را از راههاي گوناگون مورد استفاده قرار داد. معمولاً اين متد به صورت زير استفاده مي شود:
Source يك آبجكت command يا يك رشته شامل دستور مشخص شده اي مي باشد. Connection يك آبجكت connection يا يك رشته شامل اطلاعات ارتباطي مي باشد. اگر از رشته استفاده شود، بايد شامل همة اطلاعاتي كه خاصيت connectionstring آبجكت connection دارد، باشد.
Cursortype راهي كه مي خواهيد از ميان ركودست ها عبور كنيد را تعيين مي كند. به صورت پيش فرض مقدار آن ثابت adopenForwardonly مي باشد كه در بيشتر انواع cursor مورد استفاده قرار مي گيرد. adopenForwardonly معين مي كند كه مي توانيد در داخل ركورد ستها
فقط به سمت جلو حركت نماييد.
Locktypeمربوط به اين مي باشد كه آيا مي توانيد چيزي را در داخل جدول بنويسيد و اگر مي توانيد چگونه؟ مقدار پيش فرض براي locktype ثابت ADO ي adlockReadonly مي باشد، معني آن اين است كه فقط مي توانيد اطلاعات جدول را بخوانيد و نمي توانيد چيزي را به داخل آن جدول بنويسيد.
Commandtype تعيين مي نمايد كه پارامتر source چگونه بايد مورد ارزيابي قرار كيرد. در اين لحظه ، از ثابت ADO ي adcmdtable استفاده مي كنيم.
استفاده از adovbs.inc
ثابتهاي موجود در آبجكت Recordset بصورت پيش ساخته در ASP وجود ندارند. شما مي توانيد آنها را هر زماني كه به آنها احتياج داريد تعريف نماييد يا مي توانيد از فايل adovbs.inc كه شامل همة ثابتهاي تعريف شده براي ADO مي باشد، استفاده نماييد. اين فايل به همراه IIS وجود دارد و در مسير C:program Filecommon Filessystemado به صورت پيش فرض نصب مي شود. اين فايل را در دايركتوري ريشة وب خود كپي كنيد و آنرا به صفحه اي كه مي خواهيد از ثابتها در آن استفاده مي نماييد، به صورت زير ملحق نماييد:
<!-- # incluce virtual="/ adovbs.inc"-->
:Movenext اشاره گر را به ركورد بعدي مي برد.
BOF : يك مقدار Boolean مي باشد كه هنگامي كه هنوز در ابتداي recordset قرار داريد مقدار آن True مي باشد.
EOF : يك مقدار Boolean مي باشد كه اگر به انتهاي ركرد ست رسيده باشيد مقدار آن True مي باشد.
اما شعر شهاب قمی که در باره دوازده امام است بدین شرح است:
خداوندی که رب العالمین است / خدای اولین و آخرین است محمد مصطفی کورا حبیب است / رسول الله خیر المرسلین است علی سلطان دارالملک تحقیق / ولی حق امیر المؤمنین است حَسن در حُسن خلق و لطف و احسان / چو پیغامبر امام المحسنین است حسین این والی ملک ولایت / که سردیوان اصحاب الیمین است علی از طوق طلعت گردن افراشت / از آنش نام زین العابدین است محمد باقر علم الهی / ز جد بر حدّ و جدش آفرین است ز جعفر کو بود صادق چه گویم / که شمع جمع ارباب یقین است ز موسی کاظم افزاید مه و مهر / که خورشید سپهر شرع و دین است علی موسی الرضا راضی ز رضوان / ز فرّش طوس فردوس برین است محمد را جواد و هم تقی دان / که با موسی کاظم همنشین است علی یعنی نقی را جنّت ایوان / ملک دربان و خادم حور عین است حسن را دان زکی سر خیل اصحاب / که شمع اهل بیت الطاهرین است محمد مهدی آخر زمان است / شهاب کاشیش مدّاح ازین است
جبران خليل جبران2 در ششم ژانويه سال 1883، در خانوادة ماروني «جبران» در البشري3، ناحيهاي كوهستاني در شمال لبنان زاده شد.
در آن زمان، لبنان بخشي از سورية بزرگ (شامل سوريه، لبنان و فلسطين) و يك ايالت تحت سلطه عثماني بود، كه به منطقة لبنان حكومت خودمختار داده بود. مردم لبنان، سالها براي استقلال از حكومت عثماني جنگيده بودند. و بنا بود خود جبران هم بعدها به اين جنبش بپيوندد و يكي از اعضاي فعال آن شود. منطقة لبنان، به خاطر دخالتهاي خارجي كه به نفرت مذهبي ميان مسيحيان، به ويژه فرقة ماروني و مسلمانان دامن ميزد، منطقهاي پردردسر بود. بنا بود بعدها جبران فرقههاي مذهبي گوناگون را با يكديگر متحد كند و بدين وسيله كينهها و نفرتهاي مذهبي گوناگون را با يكديگر متحد كند و بدين وسيله كينهها و نفرتهاي مذهبي را از بين ببرد. فرقة ماروني كه در دورة اشتقاق در كليساي بيزانسي در قرن پنجم پس از ميلاد بنيانگزاري شده بود، گروهي از مسيحيان سوريه را دربرميگرفت كه به پيروي از راهبي به نام مارون4 قديس، فرقه و اصول فكري خود را شكل دادند.
مادر جبران كميلاز رحمه5 سي ساله بود كه جبران را از شوهر سومش خليل جبران به دنيا آورد. شوهرش مردي بي مسئووليت بود و خانواده را به ورطة فقر كشاند. جبران به خليل يك برادر نانتي به نام پتير6، شش سال بزرگتر از خودش، و دو خواهر كوچكتر به نامهاي ماريانا7 و سلطانه8داشت كه در تمام عمرش به شدت به آنها وابسته بود. خانوادة كاميلا سابقة مذهبي معتبري داشتند كه ارادة نيرومندي را در كاميلاي تحصيل ناكرده رشد داده بود و بعدها به او كمك كرد به تنهاي خانوادهاش را در آمريكا سرپرستي كند.
جبران كه در ناحية سرسبز «البشري» رشد ميكرد، كودكي منزول و متفكر بود كه از مشاهدة آبشارهاي عظيم، صخرههاي نوك تيز، و سرودهاي فراوان پيرامونش لذت ميبرد و اين زيبايي تأثير نمادين و شگرفي بر نقاشيها و نوشتههاي او داشت. از آن جا كه در فقر بزرگ ميشد، از تحصيلات رسمي بي بهره ماند، و آموزشهايش محدود به ملاقاتهاي منظم با يك كشيش روستايي بود كه او را با اصول مذهب و انجيل، و نيز با زبانهاي سوري و عربي آشنا كرد. كشيش كه سرشت كنجكاو و هوشيار جبران را درك كرده بود، آغاز به آموختن مقدمات الفبا و زبان به او كرد، و جهان تاريخ، علم و زبان را به روي او گشود.
در ده سالگي، جبران از صخرهاي سقوط كرد و شانة چپش آسيب ديد كه تا پايان عمرش هم ضعيف ماند. خانوادهاش، براي جا انداختن شانهاش، او را به يك صليب بستند و تا چهل روز بسته نگه داشتند، و اين حادثه نمادين كه مصلوب شدن مسيح را به ياد ميآورد، در ذهن جبران تأثير عميق گذاشت و براي هميشه در خاطرهاش نقش بست.
مهاجرت به آمريكا ( 1898 ـ 1895 )
جبران هشت ساله بود كه پدرش به علت عدم پرداخت ماليات به زندان افتاد و حكومت عثماني تمامي اموالشان را صبط، و خانواده را آواره كرد. خانوادة جبران كوشيدند. مدتي نزد اقوام خود بمانند؛ با اين وجود، سرانجام مادر جبران تصميم گرفت به اميد ساختن زندگي بهتر، خانوادة خود را به آمريكا كوچ دهد، پدر جبران در سال 1894 از زندان آزاد شد، اما به علت بيمسؤوليتي در قبال خانواده، نتوانست در بارة مهاجرت تصميم بگيرد و در لبنان ماند.
اما بقية اعضاي خانواده، در 25 ژوئن سال 1895، به مقصد سواحل نيويورك در آمريكا، سوار بر كشتي شدند.
خانوادة جبران در بوستون ساكن شدند كه در آن دوران. بعد از نيويورك، بزرگترين محل اقامت اتباع سوريه در ايالات متحده بود. كاميلا با فضاي آن منطقه كه از نظر فرهنگي با ساير مناطق آمريكا بسيار متفاوت بود، احساس آشنايي ميكرد، و از شنيدن زبان آشناي عربي و ديدن لباسهاي عربي لذت ميبرد. كاميلا كه اينك نان آور خانواده بود، با دستفروشي در خيابانهاي فقر زده جنوب بوستون آغاز كرد. در آن زمان، دورهگردي مهمترين منبع درآمد مهاجران سوريه بود كه به خاطر رسوم عربي و عدم تطابق فرهنگي، تصوير منفياي در جامعه آمريكايي ايجاد كرده بودند و كمتر در مشاغل بهتر پذيرفته ميشدند.
جبران كه گرفتار دورة فقر ديگري شده بود، ناچار بود درد در نخستين سالهاي زندگياش را بار ديگر تجربه كند، و اين رنج اثري پاك نشدني برزندگياش گذاشت.
بااين حال، به خاطر وجود مؤسسههاي خيريه در مناطق فقر زدة مهاجرنشين، فرزندان مهاجران ميتوانستند در مدارس دولتي حضور يابند تا از خيابانها دور شوند. و جبران تنها عضو خانوادهاش بود كه تحصيلات مدرسهاي يافت. خواهرانش به خاطر موانع سنتي خاورميانه و نيز مشكلات مالي، اجازه نداشتند وارد مدرسه شوند. قرار بود بعدها، جبران به قهرمان مبارزه براي آزادي و تحصيل زنان تبديل شود، و گرداگرد خود را پر از زنان بلندهمت، انديشمند و مستقل كند.
در مدرسه، اشتباهي در ثبت نام، نام او را براي هميشه تغيير داد و به كهليل جبران تبديل كرد كه عليرغم تلاشهايش براي بازيابي براي كاملش، تاپايان عمرش برجا باقي ماند از آن جا كه تحصيلات رسمي نداشت. او را در كلاس درجهبندي نشدة ويژة فرزندان مهاجران قرار دادند كه ميبايست انگليسي را از اول ميآموختند.
با تلاشهاي سخت كاميلا، وضع مالي خانواده بهتر شد و سرانجام پيتر توانست يك خواربار فروشي تاسيس كند و هر دو خواهرش را در آن به كار گيرد. مشكلات مالي و دوري خانواده از موطن، همه را به هم نزديك كرد. كاميلا هم از نظر مالي و هم از نظر عاطفي فرزندانش را حمايت ميكرد. به ويژه به پسر درون گراي خود جبران ميپرداخت و در پرورش دادن استعدادهاي هنري او ميكوشيد. در اين دوران سخت، گوشهگيري جبران از زندگي اجتماعي افزايش يافت و انديشناكي ذاتياش عميق تر شد كاميلا در غلبه بر انزوايش به او كمك ميكرد. استقلال مادر به جبران اجازه ميداد با زندگي اجتماعي بوستون درهمآميزد و جهان پر رونق هنري و ادبي آن را كشف كند.
كنجكاوي جبران او را به سوي جنبة فرهنگي بوستون سوق داد و به جهان غني تأثر، اپرا و نگارخانههاي هنري بوستون كشانيد. وي با طرحهاي هنرياش، توجه آموزگارانش را در مدرسة دولتي جلب كرد و آموزگارانش براي اين پسرك سوريهاي، آيندهاي هنري را بر جبران گشود و او را در آغاز جادة اشتهار هنري قرار داد.
جبران در سال 1896 با فرد هلندي دي ملاقات كرد و از آن تاريخ، به خاطر رهايي دي از قرادادهاي سنتي هنري، توانست در جادة هنر پيش برود. دي جبران را با اساطير يونان، ادبيات جهان، نوشتههاي معاصر و عكاسي آشنا كرد كه لبناني كنجكاو را تا پايان عمر وادار به تلاش براي ابراز خويشتن كرد. مطالعات آزاد و شيوة اكتشاف هنري نامرسوم دي، جبران را تحت تأثير گذاشت و بعدها شيوة برداشت رها از بند دي را درتحقق خويشتن و اصلات آثارش به كار برد. دي تلاشي برراي بالابردن سطح تحصيلات جبران نكرد و به جاي آن، همت خود را معطوف به افزايش اعتماد به نفس او كرد. كه در اثر برخورد بد با مهاجران و فقر شديد، به شدت آسيب ديده بود. تعجبي نداشت كه جبران، آموزندة سريعي از آب درآمد و هر آنچه را كه از دي ميديد، بلعيد.
در يكي از نمايشگاههاي هنري فرد هلند دي، جبران طرحي از زني به نام ژوزفين پيادي11 كشيد، شاعره و نويسندهاي گمنام، كه بعدها به يكي از تجربههاي عشقي ناموفق جبران تبديل شد؛ مدتها بعد، جبران به او پيشنهاد ازدواج داد و ژوزفين پيشنهاد او را نپذيرفت، و اين نخستين ضربه از سوي زناني بود كه جبران به آنها مهر ورزيد.
دي كه پيوسته جبران را تشويق ميكرد به نقاشي و طراحي ادامه دهد، در انتشار تصاوير جبران بر روي جلد كتابها در سال 1898 بسيار مؤثر بود. در آن زمان، جبران آغاز به رشد دادن فن و شيوة خود در نقاشي كرد. اندك اندك وارد حلقة بوستونيها شد و استعدادهاي هنرياش، سبب اشتهار او شدند. با اين وجود، خانوادهاش به اين نتيجه رسيدند كه موفقيت زودهنگام ميتواند منجر به مشكلاتي در آينده شود، و با موافقت جبران، او را به لبنان فرستادند تا تحصيلات خود را به پايان برساند و عربي بياموزد.
بازگشت به لبنان (1902-1898)
جبران در سال 1898 وارد بيروت شد. هم در زيان انگليسي و هم حتا در زبان عربي مشكل داشت؛ ميتوانست به خوبي عربي صحبت كند، اما نميتوانست به اين زبان بنويسد يا بخواند. براي بهبود زبان عربياش، تصميم گرفت در مدرسهاي ماروني به نام «مدرسه الحكمه» ثبت نام كند كه در كنار آموزشهاي مسيحي، برنامهاي مليگرايانه نيز داشت. سرشت مصمم جبران مانع از آن ميشد كه به برنامة آموزشي كوته نظرانة مدرسه تن در دهد، او به برنامهاي منحصر به فرد در سطح دانشگاهي نياز داشت تا با احتياجهاي تحصيلي او تطابق كند و رفتارهاي طغيانگر و فردگرايانهاش، او را در معرض اتهام به كر قرار داد. با اين حال، مدرسه برنامة تحصيلي او را مطابق با ميل او تغيير داد. جبران تصميم گرفت در كتاب مقدس به زبان عربي غرق شود، و شيفتة سبك نگارش و محتواي آن شد، و اين شيفتگي در آثار گوناگوني از او پديدار شده است. رفتار بيگانه و فردگرايانة جبران، اعتماد به نفس و موهاي بلند نامرسومش در دوران تحصيل، تأثيري شگرف برآموزگاران و همكلاسيهايش گذاشت. معلم عربياش در او «قلبي عاشق اما مهار شده، روحي گستاخ، ذهني عصيانگر، و نگاهي كه هر آنچه را كه ميبيند، به سخره ميگيرد» يافته بود. در هر حال فضاي محدود و بستة مدرسه با روحية جبران سازگار نبود. آشكارا وظايف مذهبياش را انجام نميداد. از كلاسها ميگريخت و روي كتابهايش نقاشي ميكرد. در مدرسه با يوسف حواييك آشنا شد و همراه با او، مجلهاي به نامه «المناره» منتشر كرد كه حاوي نوشتههاي هر دو، و نقاشيهاي جبران بود.
در همان هنگام، ژوزفين پيبادي، زيباروي بيست و چهارسالة بوستوني كه در يكي از نمايشگاههاي دي توجه جبران را به خود جلب كرده بود، فريفتة هنرمند جوان لنباني شد كه يكي از طرحهايش را به او تقديم كرده بود. و در دوران اقامتش درلنبان، با او مكاتبه كرد. كمي بعد، رابطهاي عاطفي ميان آن دو درگرفت كه تا پايان دوستيشان ادامه يافت. چند سال بعد، ژوزفين پيشنهاد ازدواج جبران را نپذيرفت و خود در سال 1906 ازدواج كرد.
جبران دانشگاه را در سال 1902 به پايان رساند. زبانهاي عربي و فرانسه را آموخته بود و در سرودن شعر به مهارت رسيده بود. در اين هنگام، رابطهاش با پدرش قطع شد و ناچار شد به خانة پسر عمويش نقل مكان كند و زندگي محقر و فقيرانهاي را سر بگيرد كه تا پايان عمر از يادآوري آن منزجر بود. فقر خليل در لبنان با خبر شيوع بيماري در خانوادهاش همراه شد. برادر ناتنياش سل گرفته بود، خواهرش سلطانه مشكل رودهاي داشت و مادرش دچار سرطان شده بود. با شنيدن خبر بيماري هولناك سلطانه، جبران در ماه مارس 1902 لبنان را ترك گفت.
مرگ در خانواده و بازگشت به ايالات متحده (1908-1902)
متأسفانه جبران بسيار دير رسيد؛ سلطانه در چهارم آوريل سال 1902، در سن چهارده سالگي درگذشت، و اين نخستين مرحله از سه مرگي بود كه در فاصلة چند ماه در خانوادهاش رخ داد.جبران خواهرانش را بسيار دوست داشت. در همان دوران سوگواري، دي و ژوزفين سعي كردند با برگزاري نمايشگاهها و گردهماييهاي هنري در بوستون، توجه او را منحرف كنند. پيش از آن، استعدادهاي هنري و رفتار يگانة جبران توجه جامعة بوستوني را جلب كرده بود و به راحتي اين خارجي مستعد را به درون حلقههاي هنري خود راه دادند.
ژوزفين كه به آرامي قلب جبران را تسخير ميكرد، اغلب با عنوان «پيامبر جوان» از او ياد ميكرد. ژوزفين به شدت مسحور پس زمينة شرقي خليل و ارتباطهاي زندة او شده بود. توجه و علاقة ژوزفين، نخستين الهام بخش كتاب «پيامبر» بود. و حتا عنوان اين كتاب، از شعري يازده بندي گرفته شد كه ژوزفين در دسامبر سال 1902 سرود و در آن، زندگي جبران را در البشري توصيف ميكرد. بعدها، جبران «پيامبر» را به ژوزفين تقديم كرد.
بيماري دو باره به خانواده حمله كرد. در ماه فوريه، مادرش براي خارج كردن يك تومور سرطاني، جراحي شد. جبران ناچار شد كار و بار خانواده را بر عهده گيرد و خواربار فروشي را بگرداند. چون برادر ناتنياش پيتر آن را رها كرده بود، تا در كوبا به دنبال سرنوشتش برود. اين بار تازه بر روح جبران سنگيني ميكرد و ديگر نميتوانست خود را وقف تلاشهاي هنرياش كند. در اين دوره، سعي داشت از خانه و از فضاي مرگ آلود، فقيرانه و بيمارگونة حاكم بر خانه بگريزد. ماه بعد، پيتر با بيماري كشندهاي از كوبا به بوستون بازگشت و چند روز بعد، در دوازدهم مارس، به بيماري سل درگذشت. سرطان مادرش نيز همچنان رشد كرد و سرانجام، همان سال در 28 ژوئن فوت كرد. و اين صحنه، باعث شد جبران، از هوش برود و كفي خون آلود از دهانش خارج شود.
به دنبال مرگ سه نفر از اعضاي خانواده، جبران فروشگاه خانوادگي را فروخت و در نوشتههاي عربي و انگليسي خود غرق شد، و تا پايان عمر اين فعاليت موازي را دامه داد در همان هنگام، دي و ژوزفين به او كمك ميكردند. نمايشگاه هنري خود را بر پا كند. نمايشگاه در سومه مه 1904 برگزار شد و مطرحهاي تمثيلي و نمادين او كه با زغال كشيده شده بودند، توجه بسياري از منتقدان را جلب كرد. با اين حال،اهميت اين نمايشگاه جاي ديگري بود. شوهر آينده ژوزفين، مدير مدرسهاي به نام ماري هسكل را دعوت كرد تا طرحهاي جبران را بررسي كند. اين معرفي جبران به ماري هسكل آغازگر يك رابطة مادام العمر شد كه بعدها تأثيري شگرف بر نويسندگي جبران گذارد. پيش از آن، جبران نوشتههاي عربياش را به انگليسي ترجمه ميكرد و نظر ژوزفين را دربارة آنها ميخواست. به علت موانع زباني، ژوزفين تنها ميتوانست پندارها و عقايد درون آن نوشتهها را نقد كند. و جبران در مواجهه با مشكلات زبان شناختياش تنها بود. بنابود ماري هسكل وظيفة ناتمام ژوزفين را برعهده گيرد.
ماري هسكل كه در آن زمان سي سال داشت و ده سال بزرگتر از خليل جبران بود. به حمايت مالي از رشد هنري جبران، و تشويق او براي تبديل شدن به هنرمندي كه ميخواست، ادامه داد. هسكل به عنوان يك مدير مدرسه، زني تحصيل كرده، مصمم و مستقل، و از اعضاي جنبش آزادي زنان بود، و از اين لحاظ سرشت او با سرشت عاطي ژوزفين پيبادي تفاوت داشت. ماري بود كه جبران را تشويق كرد از ترجمة آثار عربياش به انگليسي دست بكشد و مستقيماً به زيان انگليسي بنويسد. ماري با تصحيح كردن آثار انگليسي چمران، آنها را صيقل ميداد و نوشتهها اغلب پيش از رسيدن به دست ناشران، از زير نظر ماري ميگذشتند. ماري ساعتها را دركنار جبران ميگذراند. بر واژهيابي او كار ميكرد، به تصحيح اشتباههايش ميپرداخت و پندارهاي جديدي به او القا ميكرد. حتا سعي كرد عربي بياموزد تا با زبان و افكار جبران بيشتر آشنا شود.
اهميت دوستي ماري با جبران، دردفتر خاطرات ماري آشكار است. ماري در اين دفتر، پيشرفت هنري جبران، مكالمههاي شخصي و تخصصي ميان خودش و او، و درونيترين افكار او را تا نزديك به هفده سال و نيم بعد ثبت كرد. اين يادداشتها در رابطه با افكار و پندارهايي كه جبران از اذهان عمومي پنهان ميكرد، بينشي ارزشمند در اختيار منتقدان قرار داده است.
در سال1904، جبران ملاقاتي براي روزنامة مهاجران عرب (المهاجر) فرستاد و نخستين آثار مكتوب خود را در آن كرد. نخستين اثر منتشر شدة او «الهام» نام داشت كه متني پر احساس دربارة پرندهاي محبوس بود. علي رغم آن كه جبران چهار سال را در لبنان به آموزش عربي گذرانده بود، متون عربياش هنوز نقص داشتند. جبران براي تسلط بر زبان عربي و افزايش دامنة واژگان عربي خود، بيشتر به گوش خود و داستانهاي عرب زباني كه در البشري شنيده بود، تكيه ميكرد. بدين ترتيب، نوشتههاي عربياش حالتي محاورهاي داشتند كه خواندن آنها را براي خوانندگانش جالب ميكرد. از نظر جبران، قواعد زباني براي شكسته شدن ساخته شده بودند و به حمايت از نويسندگان عرب روزنامة المهاجر، براي شكستن سنتها و تلاش براي يافتن يك سبك نگارش منحصر به فرد، به مبارزه ادامه ميداد. نوشتههاي عربي جبران در طول زندگياش، هرگز با تحسينهايي همچون كتابهاي انگليسياش مواجه نشدند، و همين باعث شد بعدها بر نوشتن به زبان انگليسي تمركز كند و از نوشتن به عربي دست بكشد.
نخستين اثر عربي جبران در سال 1905، تحت تأثير نوازندگي برادرش و بارها رفتن به اپرا، با عنوان «نوبطاح في فن الموسيقي»، منتشر شد. در آن سال، جبران ستوني را با نام «اشكها و خندهها»، در نشريه المهاجر تأسيس كرد كه قرار بود مبناي كتابش «اشكي و لبخندي» بشود. هنگامي كه در المهاجر مينوشت، يك نويسندة مهاجر عرب به نام امين ريحاني، به ستايش مقالهاي از جبران پرداخت كه در آن به نويسندگان معاصر عرب تاخته بود كه از نويسندگان كهن تقليد و از شعر براي منافع مادي استفاده ميكردند. بعدها ريحاني به يكي از نويسندگان برجستة عرب و دوستان جبران تبديل شد. در آن هنگام، جبران چند شعر عربي در بارة عشق، راستي، زيبايي، مرگ و خير و شر منتشر كرد. بسياري از نوشتههايش لحني احساساتي، تلخ و طعنه آميز داشتند.
سال 1906، جبران دومين كتاب عربياش را با نام «پريان درهها» منتشر كرد كه مجموعهاي از سه حكايت بود كه در لبنان شمالي رخ ميدادند. اين سه حكايت كه «مارتا»،«يوحناي ديوانه»، و «غبار اعصار و آتش ابدي» نام داشتند، به روسپيگري، تفتيش عقايد مذهبي، تناسخ و عسق از پيش مقدر ميپرداختند و به شدت تحت تأثير قصههاي عاميانة البشري و شيفتگي جبران به كتاب مقدس، عرفان، و عشق بودند، بعدها، جبران در كتاب انگليسي زبان «ديوانه» بار ديگر به سراغ جنون رفت و رگههايياز اين كتاب را ميتوان در نخستين آثار عربياش يافت. چيزي كه نخستين آثار عربي جبران را متمايز ميكرد، استفاده از كنايه، واقعيتگرايي داستانها، و تصوير كردن شهروندان درجة دو بود كه با نوشتههاي سنتي و قالب گرايانة عربي در تضاد بودند.
جبران سومين كتاب عربي خود را با نام «الارواح المتمرده» (ارواح عصيانگر) در ماه مارس سال 1908 منتشر كرد كه مجموعهاي از چهار متن روايت گونه بود. اين كتاب به مسايل اجتماعي داخل لبنان ميپرداخت. اين چهار روايت به ترتيب داستان زني رها شده ازقيد شوهر، فرياد آزاديخواهي يك كافر، خودكشي عروسي براي گريز از ازدواج ناخواسته، و بيعدالتيهاي خانهاي فئودال لبنان را در قرن نوزدهم تصوير ميكردند. كتاب جبران مورد انتقاد كليسا قرار گرفت. بعدها، هنگامي كه مرگ، بيماري و كمبود محبت جبران را تسخير كرده بود، دوران سياه نگارش «ارواح عصيانگر» را به ماري يادآوري كرد. محتواي ضد كليسايي كتاب، جبران را در معرض تكفير توسط كليسا قرار داد و كتابش توسط دولت سوريه سانسور شد.
جبران براي آن كه نگارش عربي خود را پيشرفت دهد، از صاحب نشرية المهاجر خواست آثار او را در جهان عرب منتشر كند تا بتواند در برابر اعتراضهاي كليسا قد علم كند. در نخستين صفحه كتاب، تقديمنامهاي به مضمون تقديم به روحي كه روح مرات پذيرفت نوشته شده كه منظور، ژوزفين پيبادي، نخستين عشق جبران است.
همچنان كه جبران از موفقيت نسبي در آثار عربياش لذت ميبرد، در سال 1906، رابطة عاطفياش با ژوزفين قطع شد. در اين سال، ژوزفين با يكي از آشنايات ماري هسكل ازدواج كرد. و اين حركت سبب نزديكتري شدن ماري به زيندگي جبران شد. از آن جا كه خليل را پيش از اين نز ملاقات كرده بود، از او دعوت كرد به كلاسهايش بيايد تا طرحهايش را نمايش دهد و با زندگي اجتماعي بوستون آشنا شود. اندك اندك، رابطة جبران و ماري نزديكتر شد، و ماري به شدت به رشد هنري خليل جبران علاقهمند شد. د ازاي كلاسهاي نقاشياي كه خليل در مدرسه برگزار ميكرد. پيشنهاد كرد به او پول بدهد. و تشويقش كرد كه اين پول را بپذيرد و براي آموختن نقاشي در مدرسة هنري آكادمي ژوليان12 به پاريس برود.
سفربه پاريس و بازگشت به نيويورك (1914-1908)
در اول ژوئيه سال 1908، جبران بوستون را به مقصد پاريس ترك گفت. پس از ورود به فرانسه، تحت تأثير فضاي فرهنگي فرانسوي قرار گرفت و تمام وقت خود را به بررسي تابلوهاي نقاشي در موزهها و نمايشگاههاي هنري پاريس گذراند. در هر حال، سفر جبران به فرانسه فقدان پرورش هنرياش را آشكار، و او را منتقد آثار خودش كرد. پيش از آن، جبران حاضر نشده بود به طور رسمي به آموزش نقاشي بپردازد و صرفاً به استعدادها و احساساتش تكيه ميكرد. اندكي بعد، جبران دانشگاه را ترك گفت تا آزادانه به اكتشاف هنر خود بپردازد. به همراه هم كلاسياش در لبنان، يوسف حواييك، شروع كردند به نقاشي و بازديد از نمايشگاهها، بعدها، جبران به همراه نويسندة عرب، امين ريحاني، به لنبان سفر كرد. هر دو نويسنده كه از خانوادههاي ماروني بودند، خاطرات مشتركي از لبنان داشتند. در ژوئن سال 1909، خبر مرگ پدر جبران به او رسيد، و جبران از شنيند آن كه پدرش پيش از مرگ براي او دعاي خير كرده و سرانجام رفتار مستبدانه و سلطه جويانهاش را نسبت به خليل ملايم كرده، احساس آرامش كرد.
در 31 اكتبر سال 1910، به تمامي مسافرتهاي خارج از كشورش پايان داد تا در ايالات متحده مستقر شود و فكرش را بر نوشتههايش متمركز كند. هنگام ورود به بوستون، به ماري گفت قصد دارد به نيويورك برود تا از محله لبناني بوستون بگريزد و فضاي هنري گستردهتري را در صحنة فرهنگي نيويورك بجويد. اين مهاجرت، خواهرش ماريانا، خياطي بي سواد را در بوستون تنها ميگذاشت كه براي مراقبت از خودش، فقط ماري هسكل را داشت.
نگارش دفتر خاطرات روزانة ماري، كه به خاطرات شخصياش از زندگي جبران اختصاص داشت، درم اه دسامبر سال 1910 آغاز شد و تا هفده سال بعد ادامه يافت. در دسامبر سال 1910، جبران به ماري پيشنهاد ازدواج كرد و از آنجا كه ماري ده سال از او بزرگتر بود. پيشنهاد او را نپذيرفت. مسألة اختلاف سن مانع از ايجاد يك رابطة عشقي بين اين دو نفر ميشد. چون ماري نگران واكنش جامعه نسبت به اظهار عشق او به يك مرد جوان بود. با اين وجود، اين اتفاق مانع تبديل شدن رابطة آنها از يك آشنايي صرف به يك رابطة عميق عاطفي و يك همكاري هنري نشد. مانع ديگر در رشد رابطة آنها،موضوع پول بود، جبران همواره ميترسيد نقش ماري به عنوان يك پشتيبان مالي،پيوند روحي آنها را كدر كند. اين دو نفر هميشه در مورد اين موضوع بحث ميكردند. با اين حال، حمايتهاي مالي ماري در اختيار مهاجران ديگر نيز بود، چون او هزينهها تحصيلي دانشآموزان مستعد ديگري را نيز تأمين ميكرد. هرچند هيچ يك از آنها به موفقيت جبران دست نيافتند.
در همين هنگام، سال 1911، جبران از نوشتن در روزنامه المهاجر دست كشيد و به نوشتن در روزنامة عربي «مرآت الغرب» پرداخت و تا سال 1912 به ارسال متون خود براي اين روزنامه ادامه داد. در ماه آوريل همان سال، جبران به نيويورك كه رفت تا زندگي هنري نويني را بجويد، و آن نيز نامههاي تشويق آميز ماري حمايتش ميكرد.
در نيويورك، شروع به تكميل كتاب بعدياش «بالهاي شكسته، كرد، نوشتن اين كتاب را از سال 1906 آغاز كرده بود و در سال 1912 منتشر شد. هرچند به ماري گفت تجربههاي نگاشته شده در اين كتاب ارتباطي به او ندارند، اما در حقيقت بالهاي شكسته نوعي زندگينامة روحاني شخصي جبران بود. اين كتاب كه بلندترين داستان عربي او است، به داستان سلمه گزمه، زني شوهردار، و عشق نافرجامشبه مردي جوان ميپردازد كه با مرگ سلمه به هنگام زادن فرزندش پايان ميگيرد. داستان سلمه كرمه با عشق جبران به زن لبناني بيوهاي پيوند داشت كه به هنگام تحصيل در لبنان با او آشنا شده بود. جبران بعدها ماجراي خود را با اين بيوة بيست و دو ساله، براي ماري تعريف كرد، كه خيلي زود درگذشت و تنها جواهرات و لباسهايش را براي جبران گذاشت. منتقدان ديگر به عشق نافرجام ديگر جبران به دختر لبناني حوان ديگري اشاره ميكنند. همچنين بالهاي شكسته ار تحت تأثير نمايشگاه تك پردهاي ژوزفين بيبادي ميدانند كه بالها نام داشت و در دوران رابطة نزديكش با جبران، در سال 1904 نوشته شده بود.
سال 1911، جبران تصويري از چهرة شاعر ايرلندي، بيتس13كشيد كه يكي از پرترههاي متعددي بود كه بعدها عنوان «معبد هنر» را بر مجموعة آنها گذاشت. اين مجموعه شامل پرترههاي شخصيتهاي مشهوري چون آگوست رودن14، سارابرنارد15، گوستاويونگ16، و چارلز راسل17 بود. جبران اندك اندك به فعاليتهاي سياسي گرايش يافت و عضو انجمن پيوندهاي زرين18، شد، كه گروهي از جوانان مهاجر سوريهاي بودند كه براي بهبود وضع زندگي شهروندان سوريهاي در سراسر جهان ميكوشيدند.
در اين سال، ايتاليا به تركيه اعلام جنگ كرد و اين حادثه، اميد لبنانيهاي جوان آزاديخواه را براي ايجاد يك حكومت خودمختار در سرزمينهاي تحت اشغال عثماني زنده كرد. رؤياهاي جبران براي ايجاد يك سورية آزاد، پس از ملاقاتش با جيوزيه گاريبالدي19، نوة ژنرال مشهور ايتاليايي، تقويت شد. جبران دلش ميخواست گاريبالدي گروهي از مهاجران سوريه را براي براندازي حكومت عثماني رهبري كند. بعدها، در جنگ جهاني اول، جبران يكي از مدافعان و حاميان سرسخت فعاليتهاي نظامي متحد عربي عليه عثماني شد.
در نيويورك نيز با حمايتهاي مالي ماري ونيز تماسهاي ماري با هنرمندان نيويورك، توانست نگاهها را به خود جلب كند. جبران شخص جالب و جذابي بود كه توجه ميزبانانش را جلب ميكرد. در سال 1913، به هيأت تحريرية مجلة جديد مهاجران عرب، با نام «الفنون» پيوست انتشار افكار آزادي خواهانة او در اين مجله، توانست سبكي منحصر به فرد به آثارش ببخشد. چند مقاله براي اين مجله فرستاد كه بعدها بنيان نخستين كتاب انگليسي زبانش «ديوانه» شد.
رابطة عشقي بين جبران و ماري، به خاطر جدل بر سر پول، ازدواج و مسايل ديگر، تضعيف ميشد. اما اندكي بعد، ماري به مربي و ويراستار جبران تبديل شد. ماري يك دورة آموزشي براي جبران ترتيب داد تا نگارش او را به زبان انگليسي تقويت كند و به تحصيلات فرهنگي او پيشرفت بخشد. جبران در سال 1913 كار بر روي «ديوانه» را آغاز كرده بود. از همان سال 1908 كه «ازدواج عصيانگر» را مينوشت، سعي كرده بود آثار عربياش را به زبان انگليسي ترجمه كند تا نظر ژوزفين را نسبت به آنها بفهمد، در سال 1913، سعي كرد بار ديگر آثارش را ترجمه كند. اين بار براي آن كه ماري آنها را بخواند و تصحيح كند اما به خاطر مشكلات ترجمه و موانع زباني، ماري نتوانست چندان كمكي به او بكند. ماري كه بيحاص ميكوشيد زبان عربي بياموزد، سعي كرد.
نگارش به زبان انگليسي را به او آموزش دهد. در همان هنگام، او را تشويق ميكرد كه از ترجمة اثار عربياش به انگليسي دست بردارد و مستقيماً به زبان انگليسي بنويسد. با اين وجود، به تمامي مهاجران اصرار ميكرد در كنار آموزش زبان انگليسي، زبان مادري خود را كنار نگذارند، برنامة آموزشي ماري مؤثر بود. جبران به سرعت بر اشتباههاي دستوري و اشكالهاي تلفظ خود غلبه كرد. در اين هنگام، از سبك نگارشي و افكار نيچه خوشش آمد، هر چند با تصور خودش از مسيح متفاوت بود از نظر جبران، مسيح فرد ضعيفي نبود كه توسط نيچه تصوير شده بود. بلكه انسان ميراي والايي بود و بلندترين نوشتة انگليسي زبان خود عيسا، پسر انسان20، را وقف او كرد. در اين هنگام ماري و جبران با هم مشغول تصحيح و بازنويسي «ديوانه» بودند. درسال 1914، جبران پنجمين كتاب عربي خود «اشكي و لبخندي» را منتشر كرد كه مجموعهاي از مقالات منتشر شدهاش در روزنامة المهاجر بود.
سالهاي جنگ و انتشار ديوان (1923-1914)
در يكي از نمايشگاههاي هنري جبران در سال 1914، يك معمار آمريكايي به نام آلبرت پينكام رايدر21، بازديدي غير منتظره از نمايشگاه انجام داد و چنان تأثيري بر او گذاشت كه تصميم گرفت به افختارش، شعري به انگليسي بسرايد. اين شعر كه اول توسط ماري ويرايش شد، نخستين اثر منتشر شدة جبران به زبان انگليسي بود كه در ژانوية سال 1915 منتشر شد.
در همان هنگام، جبران بيشتر درگير مسايل سياسي روز و به ويژه جنگ جهاني اول شده بود. از نظر جبران، جنگ نويد بخش آزادي سوريه از سلطة عثماني بود كه ميبايست توسط يك جبهة متحد عربي انجام شود. مسلمانان و مسيحيان را به اتحاد با يكديگر فرا ميخواند تا بر عليه استبداد عثماني برخيزند. در حقيقت، دلش ميخواست يك جنگجو و قهرمان سياسي شود كه ميتواند كشورش را به آزادي رهنمون شود. وقتي به ماري گفت قصد دارد به لنبان برود تا به عنوان يك سرباز بجنگد، ماري به شدت مخالفت كرد.
در سال 1915، دردشانهاش كه از دوران كودكي گرفتارش بود، دو باره دعوت كرد و ناچار شد تحت درمان قرار گيرد، اما شانة چپ او تا پايان عمر نيمه فلج باقي ماند. در دوران جنگ، دچار افسردگي شد كه سلامتي و افكارش را به مخاطره انداخت. علي رغم نوشتههاي گسترده و فراوانش در رابرة به پا خاستن دنياي عرب در برابر عثماني، احساس نوميدي ميكرد و تمام پولش را به سوريه ميفرستاد. براي آن كه خود را از فكر جنگ دور نگاه دارد. سعي كرد در نيويورك مشهورتر شود، و در سال 1916 به مجلة ادبي هفت هنر22، پيوست. او نخستين مهاجري بود كه به عضويت هيأت تحريرية اين مجله درآمده بود. در آن هنگام، كم كم از حضور جبران در حلقههاي ادبي استقبال ميشد.
سال 1918، جبران در بارة اثري به زبان عربي با ماري صحبت كرد كه خودش آن را مرد جزيزهاي من23، ميناميد، و بذر مشهورترين كتابش «پيامبر» بود. «پيامبر» داستان مردي به نام «المصطفي» يا «برگزيده» است كه به جزيرهاي تبعيد ميشود. ماري در دفتر خاطراتش شيفتگي جبران را به اين كتاب نقل ميكند. جبران اين اثر را نخستين كتاب من «نخستين كتاب راستين من»، «ثمرة عمر من» مينامد. بعدها جبران بذر «پيامبر» را يكي از آثار غربي خود در شانزده سالگي دانست، كه داستان مردي بود كه در يك مسافرخنه در بارة مسايل گوناگون با مسافران ديگر صحبت ميكند با اين حال، هنوز نگران نوشتههاي انگليسي خود بود و همواره توصيههاي ماري را به كار ميبرد. جبران هميشة مسحور زبان كتاب مقدس به زبان عربي بود، كه ديدگاههاي جبران را در بارة خلق زباني مطلق منعكس ميكرد، و در نوشتههاي انگليسياش سعي داشت با خلق يك سبك مشترك جهاني، به آن دست يابد. تأثير ماري در شكل گرفتن «پيامبر» بسيار قاطع بود، چون او بود كه به جبران توصيه كرد اين اثر را به زبان انگليسي بنويسد. پس از توجه وافري كه به كتاب جديد الانتشارش «ديوانه» شد، جبران براي نوشتن به زبان انگليسي پيشتر ترغيب شد. صحبتهاي جبران با ماري در بارة ازدواج، زندگي، مرگ، و عشق، در پيامبر و بسياري از آثار ديگر او مشهور است. با اين حال، ماري با عنوان «پيامبر» كه جبران در سال 1919 براي اين كتاب انتخاب كرد. مخالف بود و عنوان «اندرزها» را بيشتر ترجيح ميغداد. و حتا پس از انتشار كتاب نيز با همين عنوان از آن ياد ميكرد. در پاييز 1918، جبران خود را براي منتشر كرد «المواكب» آماده ميكرد، كه نخستين تلاش جدي او براي نوشته يك شعر عربي كهن، با وزن و قافيه بود.
نخستين كتاب انگليسي جبران با عنوان «ديوانه» درسال 1918 منتشر شد و مطبوعات محلي از آن استقبال كردند و او را ويليام بليك24، شاعر انگليسي، و تاگور، نويسندة هندي. مقايسه ميكردند كه در پل زدن بر روي مغاك ميان شرق و غرب مشهور بود. «ديوانه» مجموعهاي از تمثيلهايي بود كه توسط خود جبران مصور شده بود و تأثير نيچه، يونگ و تاگور در آن آشكار بود. به دنبال موفقيت «ديوانه»، اشتهار جبران افزايش يافت و اندك اندك رابطهاش با دوستان قديمياش دي، ژوزفين و امين ريحاني از بين رفت. از هالة ابهامي كه در مردم ايجاد ميكرد، لذت ميبرد.
در سال 1919، شعر عربي «المواكب» را منتشر كرد كه از آن استقبال چنداني نشد. همان سال، به عضويت هيأت تحريرية مجلة محل ديگري به نام «فتات بوستون» درآمد جبران در سراسر زندگي خود، در سرزمينهاي بيگانه، به عضويت جوامع و مجلههايي همچون المهاجر، الفنون، انجمن پيوندهاي زرين و فتات بوستون درآمد. با اين حال، موفقيت جبران به عنوان يك نويسندة عرب بسيار محدود بود.
در مجلة فتات، رابطة نزديكي با يك نويسندة مهاجر عرب به نام ميخاييل نعيمي برقرار كرد كه پيش از آن در سال 1914 با او آشنا شده بود. نعيمي كه از متفكران برجستة زمان خود بود، يكي از نخستين نويسندهاي عرب بود كه از تلاشهاي جبران براي پيشرفت زبان عربي، و استفاده از رسوم عرب تمجيد كرد. او بالهاي شكسته جبران را نمونهاي از زبان جهاني ادبيات ميدانست و اشاره ميكرد كه سلمه كرمه ميتوانست به راحتي روسي، انگليسي يا ايتاليايي بوده باشد. حتا پس از مرگ جبران هم، نعميمي با بخشيدن تصويري آسماني به او، ناميرايش كرد.
در آوايل سال 1919، جبران به همراه نعيمي يك انجمن ده عضوه از مهاجران عرب تأسيس كرد كه به انتشار ادبيات عرب ميپرداختند نام اين انجمن «عربيه القلاميه» بود «عربيه» در دوران حيات خود نداي آزادي خواهي هنري جبران را منعكس، و نويسندگان را تشويق ميكرد تا قواعد را شكنند و به سبكل منحصر به فرد دست يابند. در آن دوران، درگيري جبران به نوشتن به عربي، او را تا مدتي از تكميل «پيامبر» باز داشت. از ان گذشته، بين از سرگيري كار روي «پيامبر» و يا آغاز يك تور سخنراني در ترديد بود. چون اشتهار روزافزون او، حضور هنري وسيعترش را ميطلبيد. در هر حال،همچنان خود را سخنگوي هر دو جهان عرب و انگليسي زبان ميدانست و از دشواريهاي اين وظيفه آگاه بود.
در همان زمان، افكار سياسي جبران، سياستمداران محلي سوريه را خشمگين ميكرد و در برابر مقالة او با عنوان شما لبنان خود را داريد و من لبنان خودم را واكنش نشان دادند. جبران شيوة مديريت قلمروهاي سوريه را تاييد نميكرد، چون منطقة سورية بزرگ داشت به لنبان فلسطين و سوريه تجزيه ميشد. در مورد ساختار كشورهاي جديدالتأسيس، جبران از سياستمداران ميخواست جنبههاي مثبت فرهنگ غرب را بگيرند و از وارد كردن ارزشهاي سطحي مانند سلاح و لباس پرهيز كنند اندكي بعد، افكار سياسي از منجر به شكل گرفتن ديدگاه عمومي او نسبت به ساختار فرهنگي اين كشورها و روش زندگي شهروندان شد.
در سال 1920، تقريباً سه چهارم «پيامبر» به پايان رسيده بود و نوشتههاي عربي جبران همچنان وقتش را ميگرفتند. در نامهاي پر كنايه به ماري، اعتراف كرد كه مشكل هويت را حل كرده و تأثيرات شرق و غرب را در خودش به تعادل رسانده است. و ميگويد: «اكنون ميدانم كه من بخشي از كل هستم –تكهاي از كوزه. اكنون فهميدهام كجا براي من مناسب است. و به شيوهاي خاص، من همان كوزه هستم… و كوزه همان من است.»
سال 1922، جبران از مشكل قلبي خود شكايت كرد كه بعد به وضعيت رواني عصبي او مربوط دانسته شد. و خودش شخصاً تأييد كرد كه: و اما عظيمترين درد من جسماني نيست. چيز شگرفي در درونم است. هميشه از آن آگاه بودم و نميتوانم بيرونش بكشم. يك «خود» خاموش بزرگتر است. نشسته و يك نفر كوچكتر را در درونم تماشا ميكند كه هر كاري انجام ميدهد.»
با نزديك شدن به پايان كار بر روي «پيامبر» ماري و جبران تأثير عظيم نيچه را بر روي اين كتاب تصديق كردند و آن را يادآور «چنين گفت زرتشت» نيچه دانستند. ماري توصيههاي لازم را درمورد سبك نگارش «پيامبر» استفاده از حروف بزرگ در جاي مناسب. نقطهگذاري و قالب دهي بندها به حبران كرده بود. جبران اصرار داشت كه بندهاي هر قطعه كوتاه باشند و حتا در يك خط خلاصه شوند. ماري همواره ميگفت كه جبران مردي «چند واژهاي» است. كه نامههايش را به حداقل واژهها محدود ميكند.
چند ماه پيش از انتشار «پيامبر»، جبران كتاب را براي ماري خلاصه كرد: «سراسر پيامبر فقط يك چيز را ميگوديد: «تو بسيار بسيار بزرگتر از آني كه ميداني… و همه چيز نيك است.»
سال 1923، جبران از راه مقالههايش در روزنامههاي مهاجر عربي، به اشتهاري مناسب در جهان عرب دست يافته بود. در اين دوران، وابستگي جبران از نظر مالي و ادبي به ماري كاهش مييابت. پيش از آن با ماري به توافق رسيده بودند كه بدهيهايش را با فرستادن تابلوهاي نقاشي براي ماري. به او بپردازد. و اين توافق به جدلهاي هميشگي آنها بر سر موضوع پول خاتمه داد و هر چه اعتماد به نفس جبران در نگارش به زبان انگليسي افزايش مييافت. اتكاي او به نظرات ماري كاهش پيدا ميكرد. با اين حال، چهرة ماري به عنوان الهامي براي نقاشيهاي او باقي ماند، هر چند اندكي بعد جبران تصميم گرفت نقاشي را به مصور سازي كتاب محدود كند. «پيامبر» سرانجام در اكتبر سال 1923 چاپ و با موفقيت متوسطي در ايالات متحده مواجه شد.
واپسين سالهاي زندگي جبران و بازگشت به خانه (1931-1923)
در سال 1923، جبران مكاتبة نزديكي را با زن نويسندة عربي به نام مي زياد،25 آغاز كرد. آشنايي آنها به سال 1912 برميگشت، كه مي زياده براي جبران نوشت كه داستان سلمه كرمه در كتاب «بالهاي شكسته» او را تكان داده است.
مي كه يك نويسندة متفكر و از طرفداران سرسخت آزادي زنان بود، در فلسطين به دنيا آمده و در يك صومعه تحصيل كرده بود. سال 1908، به قاهره سفر كرد و پدرش انتشار روزنامهاي را در آن شهر آغاز كرد. همانند جبران، مي نيز به سهولت به زبانهاي انگليسي، عربي و فرانسه صحبت ميكرد. و در سال 1911 اشعار خود را با نام مستعار «ايزيس كوپيا26» منتشر كرد. مي بالهاي شكستة را آزاديخواهانهتر از سلايق خود ميدانست. اما موضوع حقوق زنان تا پايان عمر فكرش را به خود مشغول نگاه داشت و اين موضوع، تمايل مشتركي بين او و جبران بود. بعدها، مي به قهرمان نوشتههاي جبران تبديل شد و نقش ماري را به عنوان ويراستار و همدم جبران در سالهاي بعدي گرفت. درسال 1921، جبران عكس مي را دريافت كرد و تا پايان عمر به مكاتبه با او ادامه داد.
در دهة 1920، جبران همچنان از نظر سياسي فعال ماند و به طور گسترده به نوشتن در بارة فرهنگ و جامعة و نياز جوامع عرب به اخذ جنبههاي مثبت فرهنگ غرب ادامه داد. نوشتههاي جبران در سرزمين مادرياش با نظرات ضد و نقيضي مواجه بود، به ويژه ديدگاههاي او در بارة كليسا روحانيت مسيحي جبران به عنوان يك نويسنده از تناقض گويي لذت ميبرد و نوشتههايش همين روحيه را منعكس ميكردند. موفقيت كم او در جهان عرب، وادارش كرد اميد به پذيرش به عنوان يك نويسندة عرب را فراموش كند و تمام تلاش خود را معطوف به نوشتن به زبان انگليسي كرد. اندك اندك، جبران تسلط بر نوشتههاي خويش را به دست ميآورد و توانست سبك نگارشي نويني خلق كند، و همان طور كه براي ماري گفت. آرزو داشت كتابهاي كوتاه و تك ساخت بنويسيد كه بتوان در يك نشست خواند ودر جيب حمل كرد.
كمكاري نقش ماري در نويسندگي جبران ضعيف ميشد. اما پس از چند سرمايهگذاري بد جبران، به يارياش آمد. ماري همواره امور مالي جبران را سرپرستي ميكرد. و همواره براي جلوگيري از مديريت مالي ضعيف او آماده بود. با اين حال، قرار بود ماري تصميم مهم زندگي خود را در سال 1923 بگيرد. در اين سال، ماري براي زندگي به خانة يك زميندار جنوبي رفت و در ماه ماه سال 1926 با او ازدواج كرد. جبران به او كمك كرد اين تصميم را بگيرد. و همين تصميم، به تدريج رابطة آنها را كدر كرد. با اين حال، اعتماد جبران به ماري بر جاي ماند، و در بارة بخشهاي دوم و سوم «پيامبر» كه قصد داشت بنويسد، با او صحبت كرد. قرار بود بخش دوم باغ پيامبر27، نام بگيرد. و به دوراني بپردازد كه پيامبر در باغي در جزيره، به صحبت با پيروانش ميپرداخت. بخش سوم مرگ پيامبر28، ناميده ميشد و بازگشت پيامبر را از جزيره و زنداني و آزاد شدن او، و سپس سنگسار شدنش را در بازار توصيف ميكرد. برنامة جبران هرگز تكميل نشد، چون وضع سلامتياش به وخامت گراييد و از آن گذشته،تمام وقتش را صرف بلندترين كتاب انگليسياش «عيسا، پسر انسان» كرد.
همچنان كه ماري آهسته از زندگي او خارج ميشد. جبران دستيار جديدي به نامه هارنيتا بركتريج29 استخدام كرد كه پس از مرگ جبران نقش مهمي را بر عهده گرفت. هالنريتا آثار جبران را سازماندهي و در ويراستاري نوشتههايش كمكش ميكرد. در سال 1926، جبران به يك چهرة شناخته شدة بينالمللي تبديل شده بود. براي مطرح شدن بيشتر در سراسر جهان، در سال 1926 آغاز به انتشار مقالههايش در فصلنامة «نيو اورينت»30 كرد، كه ديدگاهي جهان وطني داشت و شرق و غرب را براي پيوستن به يكديگر تشويق ميكرد. در همان زمان،كار بر كتاب انگليسي جديد خود آبلعازر و محبوبهاش31، را آغاز كرده بود. كه در يكي از آثار عربي پيشينش ريشه داشت. اين كتاب مجموعهاي دراماتيك از چهار شعر بود كه داستان ابلعازر، جستجوي او به دنبال روحش و ملاقات نهايياش را با همزادش، از كتاب مقدس باز ميگفت.
ماري در ماه مي سال 1926 با فلورانس مينيس32، زميندار جنوبي ازدواج كرد. دفتر خاطرات ماري در آن دوران، هستة مركزي كتاب «عيسا، پسر انسان» را از ديدگاه جبران آشكار ميغكند. جبران تمام عمر آرزوي نوشتن داستان عيسا را در سر ميپروراند به ويژه ميخواست عيسا را به گونهاي تصوير كند كه هيچ كس ديگري پيش از آن نكرده بود. جبران زندگي عيسا را از سوريه تا فلسطين بررسي كرده بود، و هرگز كتابي را كه به زندگي سراسر سفر عيسا ميپرداخت. از دست نميداد از نظر جبران، عيسا انساني عادي در محيطي طبيعي بود و اغلب در بارة ملاقات با اين شخصيت آرماني در البشري رؤيا ميپروراند. تخيل جبران بيشتر ريشه در قصههاي بومي داشت كه در لبنان در بارة زندگي و اعمال عيسا شنيده بود. اندكي بعد، در ژانويه سال 1927، ماري به ويرايش كتاب پرداخت. چون جبران همچنان پيش از فرستادن آثارش براي انتشار، آنها را براي ويراستاري به ماري ميداد.
در سال 1928، وضع سلامتي جبران وخيم شد. و درد عصبي بدنش افزايش يافت و او را به مصرف الكل سوق داد. مدتي بعد، بادهگساري بيش از حد او در اوج دوران ممنوعيت مشروبات الكلي در ايالات متحده، به يك الكلي تبديلش كرد. از همان سال، به تفكر در بارة زندگي پس از مرگ پرداخت و آغاز به كسب اطلاعات در بارة خريد يك صومعه در البشري كرد كه در تملك كار مليتهاي33 مسيحي بود. در نوامبر سال 1928، كتاب «عيسا، پسر انسان» منتشر شد و با استقبال منتقدان محلي مواجه گشت، كه به تمجيد برداشت جبران از عيسا، پسر انسان پرداختند در همان هنگام، حلقههاي هنري فكر كردن زمان مناسب براي تجليل از جبران فرا رسيده است. در سال 1929 تمامي انجمنها در تلاش آن بودند كه از او قدرداني كنند. نشرية عربيه به افتخار موفقيتاهي ادبي جبران، يك مجموعه از آثار اولية او را با عنوان «السنابيل» منتشر كرد.
با اين حال، يك روز بعداز ظهر، بحران رواني و اعتياد جبران به الكل، سبب آن شد كه زير گريه بزند و بر ضعف آثارش مرثيه بسرايد. يك بار به هنگام قرائت يكي از آثار خود در حضور جمع، نايد كه: «نيروي خلاقة اوليهام را از دست دادهام».
در سال 1929، پزشكان توانستند مشكل جسماني او را به بزرگ شدن كبدش نسبت دهند جبران براي گريز از پذيرش بيماري، از تن دادن به كلية مراقبتهاي پزشكي اهتراز كرد و فقط در باده گساري غرق شد. براي دور كردن ذهنش از بيماري، به كار دوباره بر يكي از آثار قديمياش پرداخت كه در سال 1911، در بارة سه خداي زمين نوشته بود. اين كتاب جدي داستان سه خداي زمين را باز ميگفت كه به عشق دو نفر مينگرند ماري اين كتاب را ويراش كرد و كتاب در اواطس ماه مارس سال 1920 منتشر شد.
در سال 1920، باده گشاري بيش از حدش براي گريز از درد كبدي، بيمارياش را شدت بخشيد، و اميد به تمام كردن بخش دوم «پيامبر» يا «باغ پيامبر» در او ضعيف شد. جبران به ماري گفت قصد دارد در بشاري كتابخانهاي تأسيس نمايد و خيلي زود آخرين وصيتنامة خود را نوشت. سپس وحشت خود را از مرگ، براي دوست مكاتبهاش «مي زياده» چنين اعتراف كرد: «مي، من آتشفشان كوچكي هستم كه منفذش بسته است.»
سرانجام به علت گسترش سرطان كبدش، در دهم آوريل سال 1931، درسن چهل و هشت سالگي، در بيمارستاني در نيويورك درگذشت. خيابانهاي نيويورك دو روز براي او عزادار شدند، و در سراسر ايالات متحده و لبنان بر مرگ او سوگواري كردند وصيتنامة او مبلغ هنگفتي را به كشورش ميبخشيد، چون ميخواست مردم سوريه در سرزمين خود بمانند و به جاي مهاجرت، كشور سوريه را پيشرفت بخشند. ماري هسكل، خواهرش ماريانا، و هانريتا در استوديوي جبران جمع شدند، آثار او را منظم و تمام كتابها، نقاشيها و طرحهاي او را مرتب كردند. ماريانا و ماري براي تحقق بخشيدن به رؤياي جبران، در ژوييه سال 1931 به لبنان سفر كردند تا جبران را در زادگاهش بشاري دفن كنند. شهروندان لبنان بيشتر با خوشحالي از ورود تابوت او استقبال كردند تا سوگواري، و بازگشت او را به خانه جشن گرفتند، چون اشتهار جبران پس از مرگ افزايش يافت. به هنگام بازگشت جبران. وزارت هنر لبنان تابوت او را گشود و بدنش را هنرمندانه آراست در همان زمان، ماريانا و ماري آغاز به مذاكره براي خريد صومعة مارسركيس34 را خريدند و جبران به آرامگاه ابدياش منتثل شد. بنابه پيشنهاد ماري، متعلقات جبران، كتابهايي كه ميخواند، و برخي از آثار و نقاشيهاييش از آمريكا به لنبان منتقل شدند تا در همان صومعه نمايش داده شوند، و اين صومعه، بعدها به موزة جبران تبديل شد.
به دنبال مرگ جبران، ماري آثار بازماندة او را ويرايش كرد، و آخرين كتابش سرگردان35، در سال 1922 منتشر شد. ماري همچنين مراقبت از ماريانا، واپسين خويشاوند بازمانده از جبران را بر عهده گرفت. با اين حال، بزرگترين خدمت ماري به جبران پس از مرگ او، انتشار خاطرات روزانهاش بود، كه در مورد پندارها و عقايد جبران، بصيرت نويني به منتقدان بخشيد. هم ماري و هم ماريانا آخرين سالهاي عمر خود را در خانة سالمندان به سر بردند ماري در سال 1964 و ماريانا در سال 1968 درگذشتند.
انسان درزندگي به دنبال معنايي مي گرددكه به خاطرآن زندگي مي كندوبارشدعقلاني فرددردوره نوجواني توجه اوبه ارزشهاواعتقادات ، مفاهم حقيقت ، زيبايي ومرگ ونيستي كه دركل معناي زندگي است جلب مي شود. نوجوان تمام روابط وباورهايي راكه دردوران كودكي بدون چون وچراپذيرفته است موردپرسش وترديدقرارمي دهدوسعي مي كندباتوجه به شخصيت شكل پذيرواستقلال جوي خودنظامي ازارزشها بدست آورد.
بنابراين دوران نوجواني به سبب تغييرات شديدجسماني ورواني وازطرف ديگرانتظاراتي كه خانواده وجامعه ازنوجوان داردوسايرعواملي كه درروندرشدوتكامل نوجوان تاثيرمي گذاردبرحساسيت اين دوره مي افزايد.
براين اساس مسئله پذيرش نوجوان ، حمايت ، راهنمايي ومساعدت به نوجوان دركسب هويتي مستقل وارزشمندازاهميت فراواني برخورداراست . نوجوان دراين دوره نيازمنددريافت رهنمودهاي اساسي جهت دستيابي به يك زندگي هوقمنداست . انسانهابه حفظ يكتايي وحدت ومركزيت خودتوجه دارنداما علاقمند به بيرون آمدن ازخودوارتباط باموجودات ديگروطبيعت هستند. انسانها براي كشف وجودخودعلاقمند ومايلندهويت شخصي خودراپيداكنندياخلق كنندوآغازاين علاقمندي به دوران نوجواني برمي گردد.
طبق نظريه اريكسون ، دراين دوران است كه فردنسبت به شخصيت خودآگاهي پيدامي كند ويك من [1] كه وحدت بزرگتري ازگذشته داردودرارتباط بايك گروه ، شغل ، جنس ، فرهنگ ومذهب است دراوشكل مي گيرد.
دراين راستا ، عزت نفس ياارزش گذاشتن به ويژگيهاي خودكه يكي ازموضوعات مهم وقابل بحث درباره رشدخودمحسوب مي شودمي تواندبه شكل گيري يكيديگرازجنبههاي مهم رشدخودكه همان شكل گيري وتكوين هويت فردي است بيانجامد( براهني ، 1378 )
احساس عزت نفس درنوجوان ازنگرش والدين ومعلمين وهمسالانشان نسبت به آنهانشات مي گيرد. عزت نفس نتيجه ارزشيابي خودانگاره است .بيشترنوجوانان به طورفراينده اي يك خودايده ال راكه درمقايسه دايمي باخودواقعي انسان است درخويشتن رشدمي دهند. نتيجه اين ارزشيابي ، احساس خوب بودن ياخوب نبودن است.
همزمان بافاصله گرفتن ازبزرگسالان ومبارزه براي استقلال دراوايل نوجواني خودآگاهي وانتقادازخوددرنوجوان زيادمي شود. خيال پردازي وآزمايشهاي واقعي ورقابت پيشگي اواسط نوجواني بتدريج به رشدعزت نفس منجرمي شود.
همان طوركه گفته شد، تثبيت هويت درسنين جواني رخ مي دهد. دراين دوره معمولااستقلال كامل ازوالدين وتصميم گيري شخصي براي قبول مسيوليت زندگي حاصل مي شود. توانايي جوانان براي درنظرگرفتن تمام جوانب مسايل ويافتن دانش نسبتاوسيع درباره هنجارهاي اخلاقي واجتماعي وآگاهي ازضرورت يكپارچه بودن شخصيت بزرگسالي ، زمينه هاي لازم رابراي آنان فراهم آورده ،تابه تثبيت هويت وانجام خودبرسند.
دراين دوره هويت شخصي آنان به صورت باورهاي عملي وارزشهاوطرح وبرنامه مشخص زندگي جلوه گرمي شود( لطف آبادي ، 1378 )
به طوركلي ، هويت نه تنهاداراي بعدشخصي وفردي است بلكه داراي بعداجتماعي وجمعي نيزمي باشد.( هور، 1991 ، به نقل ازرايس ، 2001 )
هويت شامل اجزابسياري ازجمله جنسي ، اجتماعي ، فيزيكي ، رواني ، اخلاقي ، ايديولوژيك وشغلي وحرفه اي است كه مجموعه اين اجزاخودراتشكيل مي دهد.
( مارسياوهمكاران ، 1983 )
بطورخلاصه مي توان اظهارداشت كه درفصل اول پژوهش ، ابتدادرموردچگونگي رشدشخصيت ونقش مهم آن درتبين وتشريح اختلالات روان شناختي مطالبي بيان شد. چراكه ازديربازموردتوجه روان شناسان بوده است وسهم قابل توجهي درتعيين مسيربهنجاررشددارد- علاوه برآن دومولفه ديگركه درطول تاريخچه روان شناسي بحثهاونظريات فراواني رابه خوداختصاص داده است « هويت »و « عزت نفس » مي باشدكه درتمامي اختلالات رواني داراي نقش تعيين كننده اي هستند. همچنين اين دومسئله بيشترخودرادردوره نوجواني وجواني نشان مي دهدونقش كليدي دراين دوران ايفامي كند. آنچه كه درواقع ، پژوهش حاضربايدجوابگوباشد، ميزان همبستگي وچگونگي ارتباط هريك ازپايگاههاي هويت باعزت نفس مي باشد.
همان طوركه درفصل هاي گذشته راجع به آن بحث شدمادراين پژوهش ازنظريات روان شناسان بسياري سودجستيم .
مارسيا درمطالعاتش به اين نتيجه رسيدكه افرادپايگاههاي تعليق داراي منابع دروني اطمينان وامنيت وعزت نفس پايدارهستندوافرادپايگاه ممانعت وپراكندگي فاقدچنين منابعي هستند. ( مارسيا به نقل ازكروگر،1979 )
درمطالعه اي ديگر، كرامر، متذكرشدكه افرادپايگاههاي هويت ممانعت ودستيابي هردوازعزت نفس بالايي برخوردارنددرصورتي كه افرادپايگاههاي تعليق وپراكندگي كه فاقدتعهدهستندازعزت نفس پاييني برخوردارند( كرامر، 1997 )
گلاسردوسيني درموردروابط متقابل عزت نفس وهويت مي نويسند: « چگونگي برداشتهاونظريات ديگران نسبت به مادرروشن كردن هويت مانقش عمده اي برعهده دارد. ارزشيابي هاي ماازخودمان درارتباط باشرايط زندگي ، اوضاع اجتماعي واقتصادي نيزمبين هويت ماست وهمچنين تصورات مادرباره وضع جسماني وشيوه لباس پوشيدن ، نوع هويت مارادرمقايسه باديگران نشان مي دهد»( گلاسروكرسيني ، 1975 ، 1973 )
فصل دوم كه شامل عناويني ازجمله موضع گيري هاي نظري درخصوص هويت وعزت نفس كه خودشامل بخشهايي ازقبيل تعريف هويت وعزت نفس مي باشد كه دراين بخش به تعريف مفهوم هويت وعزت نفس پرداخته شده است وسپس به بحث شكل گيري هويت پرداخته مي شودطبق نظريه اريكسون درموردرشدرواني اجتماعي انسان ، پنجمين مرحله ازرشدرواني – اجتماعي « شكل گيري هويت » درمقابل پراكندگي مي باشد.اودراين مورد تاكيدداردكه مراحل رشد هريك بطور مجزادردرون خودپايان نمي يابدبلكه بهم پيوسته ووابسته است . عوامل مختلفي برشكل گيري هويت تاثيرمي گذاردازجمله :عوامل شناختي ، والدين ، مدرسه وعوامل اجتماعي – فرهنگي ، تربيت تولدوفاصله سني فرزندان دررفتارخودنوجوان وخيال پردازي هاو…
دربخش بعدي نيزبه نظريه هاي مربوط به هويت ازجمله نظريات بلوز – كگان – لووينگر – اريكون – گلاسر پرداخته مي شود وهمچنين دربخش بعدي به نظريه هاي مربوط به عزت نفس ازجمله نظريات مردم – اريكسون – بندورا – كلي – مزلو وراجرز
ودردوبخش پاياني به مباحثي ازجمله يافته هاي پژوهش درخصوص موضوع ونتيجه گيري نيزپرداخته شده است .
فصل سوم روش پژوهش رامعرفي مي كند. اين روش به صورت همبستگي مي باشدودرنمونه گيري نيزازروش نمونه گيري خوشه اي استفاده كرده ايم . جامعه موردمطالعه ما، دانش آموزان دخترمقطع پيش دانشگاهي وسوم دبيرستان منطقه يك مشهدمي باشندكه ازميان اين تعدادما160 نفررابه عنوان حجم نمونه دراختيارگرفتيم . دوآزمون اجراشده –آزمون گسترش يافته عيني پايگاه هويت من وديگري آزمون عزت نفس كوپراسميت – اجراي ازمون گروهي بودوداخل كلاس وحدود20 الي 25 دقيقه وقت لازم بودتاازموني به هردوازمون پاسخ دهد.براي تحليل داده هاازضريب همبستگي پيرسون استفاده كرديم وبراي بررسي تفاوت ميان گين هانيزازازمون استفاده نموديم .
فصل چهارم نيزشامل دوبخش مي باشدكه مربوط بررسي جهت شناختي وپس بررسي توصيفي وارتباطي سوالات پژوهش است دربررسي جهت شناختي عنوان شدكه تعدادآزمودني ها160 نفربودندوهمگي مونث وازاين ميان 151 نفرمجردو9 نفرمتاهل بودندودربخش بررسي توصيفي وارتباطي سوالات پژوهش به رابطه عزت نفس باهريك ازپايگاههاي هويت پرداخته شده است .
وفصل پنجم به بحث ونتيجه گيري ومقايسه تحقيق فوق باسايرتحقيقات انجام شده ودراين زمينه نيزاختصاص داده شده است .
مادامي كه خودنتواندبه هويت يكپارچه اي دست يابدنمي تواندمسيرمشخصي رادرزندگي دنبال كند، بي ثبات بوده ونوعي پراكندگي وبي انسجامي دررفتاراوحاكم مي شود. درمطلوب ترين شرائط بحران هويت نوجوان بايددراوايل يااواسط دهه سوم حل شودتاخودبتواندبه مسايل ديگرزندگي بپردازد.وقتي اين فرايندباموفقيت انجام بپذيرد، مي گوييم فردبه هويت دست يافته است . به اين معني كه وي به مفهوم يكپارچه اي ازهويت جنسيتي ، جهت گزيني شغلي وجهان بيني نايل شده است . ( همان منبع )
درنظريه پردازي هايي كه درزمينه روزهاي جست وجوي هويت وتعهددرزمينه پايگاههاي هويت انجام شده است به مباحث اطمينان وامنيت دروني ، عزت نفس پايدارواضطراب توجه شده است . دراين پژوهش به دليل گستردگي هريك ازاين مباحث ، نه تنهابه مسيله عزت نفس توجه شده است .
همچنين براساس يك سري مطالعات پيشين ، افرادپايگاههاي هويت ممانعت ودستيابي هردوازعزت نفس بالايي برخوردارنددرصورتي كه افرادپايگاههاي تعليق وپراكندگي كه فاقدتعهدهستندازعزت نفس پاييني برخوردارند.( كرامر، 1997 )
موضوع تحقيقي كه براي اين پژوهش انتخاب شده است بررسي رابطه عزت نفس باهريك ازپايگاههاي هويت دردانش آموزاني مقطع پيش دانشگاهي وسوم متوسطه ناحيه 1 شهرستان مشهدمي باشد.
اهميت چنين پژوهشي دربرنامه ريزي هاوشناخت معضلات نوجوانان ازجايگاه ويژه اي برخورداراست . زيرابه اهداف نوجوانان سمت وسويي مشخص خواهددادواگرنوجوانان عزت نفس پاييني داشته باشندمي توان بااستفاده ازروش هاي موثرعزت نفس آنان راتقويت كرده وبالابرد.
درصورتي كه جامعه اي براي حل مسايل خوداعم ازاجتماعي وفرهنگي ، اقتصادي ، تربيتي و … ازپژوهش وتحقيق استفاده كنددرارايه راه حل هامي تواندنتيجه گيري صحيح تري داشته باشدودرنهايت كشوررادرجهت سازندگي وپيشرفت سوق دهد.
« چگونگي برداشت ونظرات ديگران نسبت به مادرروشن كردن هويت نقش عمده اي برعهده داردآنچه كه ديگران درباره مامنعكس مي كنندتاحدزيادي تصويربامعنايي ازهويت ماست . ارزشيابي هاي ماازخودمان درارتباط باشرايط زندگي ، اوضاع اجتماعي واقتصادي نيز، مبين هويت ماست وهمچنين تصورات مادرباره وضع جسماني وشيوه لباس پوشيدن نوع هويت مارادرمقايسه باديگران نشان مي دهد» ( شفيع آبادي ، 1377)
1-4 اهميت موضوع
1-هيچ چيزدردنيابراي نوجوان به اندازه پرسشهايي كه به هويت اومربوط مي شودنگراني ودلواپسي ايجادنمي كند
دردوران نوجواني به هويت يابي مسيله حادمي شوداين كه اوبه گمان خويش چگونه آدمي است واين كه اونسبت به استنباط ديگران درموردخودچه احساسي دارد؟ اورابراي تسلط برخودبه تلاش وامي داردبنابراين امروزه باوجودپيچيدگي هاوموانعي كه برسرراه رشدرواني – اجتماعي نوجوان شكل گرفته است بايدتوجه بيشتري به مسايل ومشكلات نوجوان داشت . مشكلات هويت وعزت نفس جزء مسايلي است كه درهريك ازانحرافات واختلالات ازقبيل به اعتياد، بزهكاري و… نقش اساسي دارد.
2- بنابراين باتوجه به روابط متقابل وتنگاتنگي كه بين هويت وعزت نفس وجوددارداحتياج به مطالعاتي داريم كه رابطه مشخص اين دورايعني ( ميزان عزت نفس رادرهريك ازپايگاههاي هويت بررسي وروشن نمايد)
دراين ميان مداخلات اجتماعي ورويكردنظامهايي كه بامسيله شكل گيري هويت نوجوانان سروكاردارندازجمله نظام آموزشي وتربيتي درحل مسايل هويت نوجوانان جامعه اهميت زيادي دارد.
به عبارتي باشناخت تواناييها، استعدادهاوشخصيت افراد مي توان درمحول كردن كارهاي زيربنايي به آنان موفق شد. نوجوانان آينده سازان جامعه هستندشناخت روحيات آنهابايدسرلوحه تمام كارهاي برنامه ريزان ومديران تعليم وتربيت قرارگيرد. نوجواني كه دچاربحران هويت مي شوداگراين بحران رابه سلامت نگذراندانرژي باارزش اوتلف مي شود، كاركردهاي انطباقي اش مختل مي شودوتمام آينده اوزيرسوال مي رود.
1.بين ميزان عزت نفس وپايسگاله هويت دستيابي رابطه معناداري وجوددارد.
2. بين ميزان عزت نفس وپايگاه هويت تعليق رابطه معناداري وجوددارد.
3.بين ميزان عزت نفس وپايگاه هويت ممانعت رابطه معناداري وجوددارد.
4. بين ميزان عزت نفس وپايگاه هويت پراكندگي رابطه معناداري وجوددارد.
1-7 تعاريف عملياتي واژه ها
-تعريف عملياتي عزت نفس ،
درتحقيق حاضرميانگين نمرات عزت نفس4 / 25 مي باشددرصورتي كه نمرات پايين ترازميانگين باشدعزت نفس پايين است وباعقده حقارت همراه است ودرصورت ميزان بالاي عزت نفس بااستواري سازگاري همراه مي شود.
-تعريف عملياتي پايگاه هويت ،
پايگاه هويت شامل دوبعدايديولوژي وبين فردي مي باشدكه بعدايديولوژي ك حيطه ي ( 1-شغلي – 2-مذهبي 3-سياست 4-سبك زندگي )
دراين مطالعه ، دانش اموزان ، دختراني هستندكه درمقطع سوم متوسطه وپيش دانشگاهي بين سنين 19 –17 سال مشغول به تحصيل مي باشند.
-رشته رياضي فيزيك ، رشته اي است كه دانش اموزان ازسال دوم دوره متوسطه باتوجه به علاقه استعدادونمرات كسب شده اين گرايش راانتخاب كردند.
-رشته علوم تجربي ، رشته اي است كه دانش اموزان ازسال دوم دوره متوسطه باتوجه به علاقه واستعدادونمرات كسب شده اين گرايش راانتخاب كردند
رشته علوم انساني رشته اي است كه دانش اموزان ازسال دوم دوره متوسطه باتوجه به علاقه استعدادنمرات كسب شده اين گرايش راانتخاب كردند.
فصل دوم :
موضع گيري هاي نظري ويافته هاي پژوهشي درخصوص موضوع
2-1-موضع گيري هاي نظري درخصوص هويت وعزت نفس
2-1-1-تعريف هويت وعزت نفس
2-1-2-شكل گيري هويت
2-1-3-نظريه هاي هويت
2-1-4-نظريه هاي عزت نفس
2-2-يافته هاي پژوهشي درخصوص موضوع
-نتيجه گيري
2-1موضع گيري نظري درخصوص هويت وعزت نفس
2-1-1تعريف هويت وعزت نفس
مفهوم هريك باكلمات دقيق قابل تعريف نيست وتاحدي مبهم مي باشد شامل تداوم وثباتي است كه مشخص كننده افراداست . علي رقم تمام تغييرات ونقشهايي كه درهرمرحله اززندگي فردپيش مي ايدفرددرجريان رشدمراحلي راپشت سرمي گذاردكه جداازهم نيستنددرهرمرحله هويتي هست وبين هويتهاي مراحل مختلف ارتباط وجودداردامااين هويتهاهميشه ازنوع ازمايشي بوده اندزيراكه هريك درمرحله شدن بودندولي حالازمان بودن رسيده است .( اكبرزاده ، 1376 )
2-برروابط بين هويت شخص وتوصيف هايي كه ديگران ازاوبه عمل مي آورندتكيه مي كنداين توصيه هامربوط به رفتارهايي هستندكه جامعه آنهارابراي يك رفتارمناسب اساسي مي داندودراطراف مجموعه هايي كه نقشهاي اجتماعي ناميده مي شوندسازمان يافته اندبه عنوان مثال مرديازن بودن به معناي ايفاكردن يكي ازنقشهاست نقشها بين خوداجتماع ارتباط برقراري سازدوداراي دوكوششند. يكي اينكه شخص مرابه قوانين اجتماعي مربوط مي سازدوديگراينكه وي رابه عنوان فردشخص مي كند.
هويت ازديداريكسون مبناي اجتماعي وشخصي داردزيرابرمبناي فعاليتها ، كنشهاو تمايلات مي باشد(محسني ، 1375) وبردرلغت نامه روان شناسي خودهويت رابه طورمجزابراي چندحوزه تعريف كرده است روان شناسي شخصيت نظريه پياژه وعلم منطق – تعريف حاصل مربوط به مطالعه شخصيت كه درهويت به عنوان عنصراساسي شخص ، خودمستمروپنداره دروني وذهني كه شخص ازخودش به عنوان يك فردداردتعريف شده است (وبر، 1368 )
براي فهم بهترمفهوم هويت ، مي توان به عبارات اريكسون درتوصيف هويت اشاره كرد. اريكسون ابتدااصطلاح (( هويت من )) رابراي توصيف مسايل رواني بعضي ازنظاميان بازگشته ازجنگ دوم جهاني بكاربرد. اومشاهده كردكه اين سربازان نمي توانندازعهده تغييرنقش خودازسربازبه شهروندبرآيندودرانطباق باوظايف ومسئوليتهاي جديدخوددرجامعه ناتوان هستند.
تجربه آنان ( فقدان يكسان بودن خودوپيوستگي زندگي ) بود. وي مي گويد: (( آنچه كه توجه مرابيشترجلب كردفقدان مفهومي ازهويت دراين مردان بود. آنهامي دانستندكه چه كسي هستند. آنهايك هويت شخصي داشتندامااين هويت ازنظرذهني سست بود. زندگي آنهاديگرپيوستگي گذشته رانداشت . يك آشفتگي اساسي درآن چيزي وجودداشت كه بعدهاآن را(( هويت من )) ناميدم )) ( اريكسون ، 1963 )
اريكسون تعاريف متعددي رابراي هويت ارايه كردكه ازتفكرروان تحليلي باتاكيدبر(( رشدمن )) سرچشمه مي گيردوبرمبناي اين عقيده قراردادكه من يك شخصيت پيوسته راسازمان مي دهدويكسان بودن وپيوستگي اي كه توسط ديگران درك مي شودرابدان مي بخشد. وي مي گويداصطلاح هويت هم بريكساني دروني بادوام درخرد( يكسان بودن خود) وهم برشريك شدن بادوام دزبعضي ازانواع رفتارباديگران دلالت دارد( اريكسون ، 1956 )
ازنظرمارسيا( 1378 ) ، هويت يك ساختارروان شناختي وفرايندي بايك درجه تغييروعلاوه برآن كندمي باشد. هويت نظريه اي است كه فرددرموردخودش دارد( كه لزومابه طوركامل خودآگاه نيست ) وداشتن آن همواره يك اتفاق مثبت دراحساسي كه فرددرموردخودش داردايجادمي كند. اين نظريه خودياساختارهويت همواره زيرسطح آگاهي است .
مگرهنگامي كه درمعرض تجربه اي قرارگيردكه بتواندموازنه ايجادشده رابرهم بزند. درآن زمان است كه فردازهويت خودش آگاه مي شوددرحالت مطلوب پس ازآن ساختارهويت درجهتي مي كندتاباتجربه جديدتطابق پيداكند.
درخصوص عزت نفس بايدگفت كه يكي ازعوامل مهمي كه شخص راوامي داردتابه نحوه مؤثري عمل كنددركارهايش جديت وپشتكارداشته باشدعزت نفس است ( ارنسون ، 1971 ) غرض ازاعتمادبه نفس ، وجودقدرت واتكائي مستقل درنفس است ، كه درسايه آن آدمي بدون چشمداشت ازكمك وسودديگران ، كاري راآغازكرده ومي كوشدآن رابه فرجام برساند( قايمي ، 1364 )
اكثرصاحب نظران برخورداري ازعزت نفس رابه عنوان عامل مركزي واساسي درسازگاري ، اجتماعي – عاطفي افرادمي دانندشايستگي عاطفي – اجتما عي كه ازخودارزيابي مثبت مي شودميتواندبه عنوان سپريانيرويي درمقابل مشكلات خطيرآينده به كودك كمك كند( بيابانگرد، 1373 )
تعريف راجرزازعزت نفس عبارت است ازارزيابي مداوم شخص نسبت به ارزشمندي (( خويشتن خود)) . عزت نفس نوعي قضاوت نسبت به ارزشمندي وجودي است . اين صفت درانسان حالت عمومي داردومحدودوزودگذرنيست . طبق نظرراجرز، اين احساس عزت نفس دراثر(( نيازبه نظرمثبت )) بوجودمي آيد. نيازبه نظرمثبت ديگران شامل بازخوردها، طرزبرخوردگرم ومحبت آميز، احترام ، صميميت ، پذيرش ومهرباني ازطرف محيط بخصوص اولياء كودك مي شود( شاملو ،1368 )
كوپراسميت ، حرمت نفس رابه عنوان بازخوردهاي ارزيابي كننده اي كه فردنسبت به خودداردتعريف خودكه حفره اي ازباورهاي خودراپيرامون توانمنديها، انديشمنديها، تاكيد- عدم تاثيروموثربودن رادربرمي گيرد( اسميت ، 1967 )
حضرت امام صادق ( ع ) سخني دارندكه مي توان آن رابه اعتمادبه نفس واتكابه نفس تعبيركرد.
(( احمل نفسك ، لنفسك فان لم تفعل ، لم يعملك غيرك ))
بااين توجيه ، وجوداعتمادبه نفس درافرادبويژه پايه گزاران آن ازهمان كودكي ضروري است واين ضرورت هم دررابطه باگذران امورمربوط به حيات روزمره است . وهم دررابطه باسلامت رواني ورشد وامكان كسب كمال . كودكان مانيازمنداعتمادبه نفس اندتادرسايه آن بتوانندراه خوشبختي خودراهمواركنند. به هرميزان كه كودكان بيشتررشدكنندوبيشتربامسايل ودشواريهاي زندگي مواجه گردند، نيازآنهابه اعتمادبه نفس بيشترخواهدشد( قايمي ، 1364 )
برانودرتعريف عزت نفس مي گويد:
عزت نفس به اين معناست كه شخص برحسب ادراكي كه ازموقعيتهاي شخصي خوددرذهن دارد. به چه ميزان خودش رادررده بالاياپايين قرارمي دهد. عزت نفس تاحدودي شبيه خودپنداره است . خودپنداره ارزيابي كلي فرداست ازشخصيت خودش ، ازاين روكسي كه خودپنداره مثبتي دارد، عزت نفس زيادي خواهدداشت وكسي كه خودپنداره منفي داردعزت نفس كمي خواهدداشت ( برانو، 1370 )
امروزه درتعريف عزت نفس مي گويند: (( عزت نفس به ارزيابي كه خوددرموردچيزي اساسي خودبه عمل مي آورداطلاق مي شودودرآن اظهاراتي است دال برنگرش تصويب شده ياتصويب نشده ونشان دادن عقايدفرددرباره اهميت خود، موفقيت وارزشمندي خود))
دليل عمده ايجادخود، خودپنداره وعزت نفس رابايددررابطه فردباجامعه اش بخصوص دردوران پراهميت كودكي ونوجواني جستجوكرده ودراين دوران رابطه فردباخانواده اش واطرافيانش موثرترازهمه دانست ايت رابطه رامي توان به چندنوع بيان كردكه عبارتنداز:
الف ) واكنش ديگران ، مهمترين منشا پدي آمدن خودپنداره وعزت نفس ، رفتاروواكنش ديگران نسبت به فرد، بخصوص كودك است اين رانظريه (( آينه نما)) مي نامند. نظريه مذكورمعتقداست كه براي ديدن خودبه واكنش هاي ديگران توجه كرده تصويرخودرادرآن واكنشهاببينيم . بسياري ازتحقيقات حاكي ازآن است كه تصوي وپنداره هرفردازخود، وابسته به تصويري است كه ديگران ازاوداشته اند. وحتي درحال حاضرهم تصويرديگران ازيك فرد مي تواندارزيابي وتصويري راكه اوازخودداردراتغييردهد.
2-تجربه همراه باموفقيت كودك ، مقام ياموقعيتي كه فردخودش رادرارتباط بامحيط مي بينيد.
3-تعريف شخصي كودك ازموفقيت ياشكست
4-شيوه كودك درارتباط باپسخوراندمنفي ياانتقاد.
بايدتوجه داشت كه نقش والدين درهركدام ازعوامل بالابارزاست . همچنين ميزان عزت نفس وشايستگي خودوالدين حائزاهميت است چراكه كودكان نظاره گرچگونگي درگيري والدين بامسائل زندگي وروشهاي انان دررويارويي بادشواريهاو ميزان شا يستگي هاي انهاهستند( اسميت ،1981 )
2-1-2- شكل گيري هويت :
هويت يابي عبارت است ازكشف اين موضوع كه (( من كيستم ؟(( چه چيز برايم ارزشمنداست ودرزندگي به كجامي خواهم بروم ؟ ))
جوانان درجست وجوي هويت خودنقشهاي گوناگوني راازمايش مي كنندتابه استمراري ازشخصيت خوددست يابند. واستمرارشخصيت بدين معناست كه حس كنددرطول زمان ومكان ( يك شخص ) هستند.
هويت هركس معمولابااستفاده ازنام ، حالات ، موقعيت اجتماعي ، حرفه وجنسيت بيان مي شود. درجريان شكل گيري هويت ، رفتارنوجوان به سرعت فردي وشخصي مي شود. افق فكري اوازطريق علاقه ورغبتهاگسترش يافته وجنبه انفعال وعاطفي شخصيت رشدمي يابد. يكي ازخصوصيات عمده درساختارهويت ، توانايي فرددرقبول تعهدنسبت به امورمختلف وهمچنين به خويشتن است وتعهدنسبت به خويشتن زيربناي تمام تعهدات ديگرقراردارد. واين تعهدنسبت به امودخودخواهانه ولذت شخصي ان مثل دوران قبلي رشدفردنيست ، بلكه نسبت به احساس ارزشهاي مشخصي است كه برمبناي درك واقعي ، تواناييهاي شخصي ، سودمندي بالقوه ، وموفقيتهاي واقعي واجتماعي است .
ورودبه زندگي اجتماعي ، اقتصادي وسازگاري ونقش افريني فرهنگي نيزدرسالهاي نوجواني رخ مي دهد. فراغت ازتحصيلات دبيرستان گذراندن دوره سربازي براي پسران ، ورودبه بازاركاريادانشگاه ، ازدواج واغاززندگي زناشويي وتحولات ديگر، اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي همگي ازجمله ويژگيهاي رشددوره نوجواني است . اين ويژگيهاي رشدي رادرسنين 20 تا 30 سالگي ودوره مقوله انجام هويت ، رشداجتماعي – فرهنگي ، استحكام درانديشه وجهان بيني ، انتخاب شغل وهمسرگزيني وتشكيل – خانواده ، مي توان بررسي كرد. اين دوره براي والدين وخودفردحايزاهميت است ( لطف آبادي ، 1378
رشدفكري وسطح آگاهي فردبه عنوان مهمترين جنبه دستگاه رواني وي محسوب مي شود.بدون اين رشدفكري فردقادرنخواهدبودتفاوتهاي اصلي افكارخودباديگران رادريابدوانديشه هاي خودرابه صورت واقع بينانه بررسي ، نقدوارزيابي كند. انجام هويت دررشدفكري دوره نوجواني وانعطاف پذيري افكار، باعث مي شودكه شخص بتوانددركناري قراربگيردوبه صورت بي طرفانه به خودبه عنوان يك شخص بنگرد. دراين صورت اوخواهدتوانست خويشتن رابه عنوان يكي ازانواع بشردراجراي نقشهاي مختلفي كه درزندگي به عهده مي گيردبحساب آورد.هويت معمولادراوايل دهه سوم زندگي درحدود20 تا25 سالگي شكل مي گيرزدتثبيت هويت معمولاًبارشدعزت نفس نيزهمراه است ( يعني فردفكري مثبتي درموردخودپيدامي كندوخودراشخصي مهم به شمارمي آوردكه چيزي كمترازديگران ندارد) چگونگي تثبيت هويت درجواني به وقايع مهم زندگي فرددراين دوره براي مثال : ادامه تحصيل دريك رشته معين – باترك تحصيل / مساله انتخاب شغل / ازدواج و… بستگي دارد.
اگردرسالهاي كودكي ونوجواني ، خانواده بيشترين تاثيررادرشكل گيري هويت برعهده داشت دردوره نوجواني محيط زندگي اجتماعي وخودجوان نقش اساسي رادرتثبيت هويت ايفامي كند( لطف آبادي ، 1378 )
به عبارتي شكل گيري هويت تحت تاثيرتغييرهاي مختلف ازقبيل : تحولات دوران قبلي رشد، تربيت خانوادگي ، تجارب تحصيلي ، گروههاي همسالان ، رسانه هاي جمعي ومطبوعات مي باشد. كه بعدازخانواده ، محيط آموزشگاه ونظام تعليم وتربيت رسمي ازمهمترين تغييرهاي اجتماعي ميباشندكه برفراين هويت موفق ياناموفق ذكرمي كند. وساختارهويت رادردوره جواني شديدامتاثراززمينه هاي اجتماعي – فرهنگي مي داند.
ازسويي تشكيل هويت بستگي زيادي به همانندسازي هاي گذشته فردوتغييرآن هابه صورت يك كمال جديددارد.
همانندسازيهاباوالدين علي رغم تحولاتي كه طي كرده اندبه طوراساسي باقي مي ماندوبه آنها، همانندسازي باافرادديگرخانواده ، گروه همسن ودوستان وحتي دشمنان وافرادي كه به نحوي ايده ال مي باشندنيزاضافه مي گردد.
خانواده به عنوان يك واحدبااداب ورسوم وقيودات خاصش ، طبقه اجتماعي كه فرددرآن بزرگ شده است ، گروههاي مذهبي واخلاقي ، مليت فرد،وزماني كه ازلحاظ تاريخي ، فرددرآن زمان زندگي مي كند، عامل جنسيت فردكه يكي ازپايه هاي مهم هويت مي باشد،همگي درتشكيل يك هويت ثابت تاثيرمي گذارد.درواقع تشكيل هويت ، فرايندي است كه درتمام طول زندگي ادامه دارد. ( اكبرزاده ، 1376 ) . ماتاحدودي هويت خودرازراه همانندسازي شكل مي دهيم ماخودراباكساني كه برايمان جاذبه اي دارندهماندمي كنيم . بنابراين شبيه به آنان مي شويم . گرچه شايدازاين امرخودآگاهي نداشته باشيم. پس هويت فردتاحدودي تركيبي ازهمانندسازي نسبي گوناگون است ( كرين ، 1377 )
صاحبنظران معتقدند، هويت فردزماني شكل مي گيردكه فردبتواندبرپراكندگي شخصيت غلبه كند. واين كاروقتي صورت مي پذيردكه نوجوان بتواندبرجوانب منفي وبحران اين مرحله غالب شودويك هماهنگي دروني وپيوسته درايفاي نقشهاي مختلف خودبدست آورد. اگرنوجوان درمراحل اوليه به احساس امنيت رسيده باشداينك به دنبال ايمان واعتقادبه انسانهاوعقايدي است كه بتواندبه اواحساس امنيت وارامش دروني بدهد( احدي ، 1372 )
مارسيا معتقداست كه هويت زماني شكل مي گيردكه الگوي فردقوي ترومستحكم ترازقبل شده باشد.
جستجوي هويت يك كاردايم است واززمالني كه نوجوان متوجه قيافه خوددراينه مي شودوازخودمي پرسد، من چه كسي هستم ؟
3-اوبايدبراساس شواهدعيني واطلاعات ملموس كه ازمحيط دريافت مي كندبه ثبات شخصيتي خودتداوم بخشد( شاملو، 1366 ) صاحبنظران معتقدند كه امروزه رقابتهاي تحصيلي وفشارهاي جامعه ، فردرادركاوش درعلايق وجهان بيني هاي خودمحروم مي سازدودرنتيجه برخي ازنوجوانان موقتاازتحصيل كناره مي گيرندتابتوانندبه موقع درخلوت به مسيرزندگي خودبيانديشند. برخي پس ازيك دوره ازمايشي وفكروكاردروني متعهداندبه هدفي درزندگي دل مي بيندندودرراه نيل به ان گام برمي دارندبرخي ديگرممكن است هرگزبحران هويت راتجربه نكنندوعقايدوالدينشان رابدون چون وچرابپذيرنددسته ديگري ازنوجوانان هويت انحرافي رابرمي گيرنندهويتي مقايرباارزشهاي جامعه اي كه درآن زندگي مي كنندگروهي ديگريك دوره طولاني سردرگمي هويت راتجربه مي كنندوخويشتن يابي برايشان بسياردشواراست ( براهني ، 1378 )
شكل گيري هويت ، آنچنان كه عده اي مي گويندرنج آورنيست ودرواقع اگرچه تشكيل هويت براي عده اي ازنوجوانان رنج اوراست امامبالغه دراين موضوع وتعميم ان به همه نوجوانان كارنادرستي است به نظروي آنچه شكل گيري هويت رادشوارمي سازدزمان نسبتاطولاني ان است وممكن است نوجوانان رابراي مدت باسردرگمي وتزلزل درتصميم گيري وانتخاب راه زندگي بزرگسالي مواجه سازد.
2-1-3-نظريه هاي هويت
نظريات مربوط به هويت به طورعام ، ريشه درحوضه روان تحليل گري وريشه درمحدوده اي ازروان تحليل گري نوين كه بنام (( روان شناسي من )) معروف شده ايت دارند، به طوردقيق ترنظريه پردازان هويت رامي توان مربوط به گروه گسترده اي ازنظريه پردازان روان شناسي من دانست كه وجه اشتراكشان تاكيدبرچگونگي تاثيرجنبه هايي ازمحيط اجتماعي وفرهنگي برمن وبررشدوعملكردآن است چهره برجسته اين گروه اريكسون است .
ساليوان – برن – ادلروهورناي ، ديگرچهره هاي معروف اين گروهندسايرروان شناسان من گرايش داشتندكه مانندفرويد به فرايندهاي دروني توجه كنندبه طوريكه آنهابيشتربه ماهيت عملكردهاي من توجه داشتندتابه تعادل بين من وجهان خارج.
گرچه آنهابيش ازفرويد به نيروهاي خارجي توجه داشتنداماكانون نظرياتشان متمركزبرموضوعاتي بودكه درون رواني بشمارمي آيد. (كاروروشي ير ، 1375 )
دراينجاخلاصه اي ازنظريات بلوز، كگان ، لووينگراريكسون وگلاسركه نظرياتشان بارشدهويت مرتبط است ، ارائه خواهدشد.
مساله مهم درطول فرايندثانويه فرديت اين است كه براي ارتقاء وپيشرفت رشد، رهاكردن تصويروالدي كه زياددرون فكني شده است – ضرورت دارد. بلوزنوجواني رابه صورت زماني مي بيندكه صرف تجزيه وتحليل آن چيزي كه به عنوان فرددرنظرگرفته شده – يعني درون فكني هاي والدين – مي شود. بدين منظوركه سازمان دهي ديگري ايجادشود- اوافكارواعمال بازگشتي لازم براي رشدبيشترراپديده شايع همراه بااين ازدست دادن من كودكي مي يابد.
2-1-3-2-نظريه كگان
كگان –شكل گيري هويت رابه صورت يك فرايندتكاملي معني سازي درطول عمرمي بيند- طرح رشداوبراي مفهوم سازي هويت به عنوان يك فرايندكل هم شناخت وهم عاطفه رافرامي گيرد- برمبناي نظريه اي پياژه گلبرگ وروابط شي ترسيم مي شودشكل گيري هويت مربوط به اين است كه چطورخودساخته مي شودازدست ميرود و دوباره شكل مي گيردخوددرمراحل گسترده عمرازنظردرون رواني دربافت هاي بخصوص محاط است وقادرنيست ازآن فاصله بگيردبدين ترتيب بچه كودك همان تكانش هايش است وبعدهاجنان خودمتمايزي پيدامي كند.ه داراي تكانه هاوسابق هايش مي شودآن چيزي كه به عنوان ديگري باشي درنظرگرفته مي شودهمچنان كه رشدبه سوي يك مرحله جديدي ازتكامل خود - ديگري موضوع شي پيش مي رودپذيراي تعبيرمي شود(خود)فردي كه درنوجواني اوليه است بطوربهنجاردرنيازهاوعلاقه هايش محاط است وقادربه فاصله گرفتن ازآنهارادست يافتن به چشم اندازي ازواردي آنهانيست فقط بعدهااين خودفرده به گونه اي دورانداخته مي شودكه ان چيزي كه سابقاموضوع بود( نيازهاوسائق ها ) دريك تعادل جديد شي مي شود.
باوقوع اين تغييراكنون فرددرنوجواني مباني محدوديت جديدي داردومحدوديتش محاط بودن خوددرمتن فردي اش است – اكنون نوجوان به جاي اينكه روابط خودش راداراباشد، همان روابط خودش است )) .
فقط درطول اواخرنوجواني است كه تعادل خود- ديگري ، بارديگرفعال مي شود. ازاين طريق ، خودمي تواندرابطه اش راداراشود( شي ء جديد) درحالي كه درنقش هاي قرارداري ازقبيل شغل ( موضوع جديد) محاط مي شود.
بارديگراوداراي شغلش نيست ، بلكه اوهمان شغلش است . اين مراحل متعدددرگستره عمرادامكه مي يابد- طرح كگان ، رشدهويت ( يامعني سازي ) رابه عنوان يك فرايندپيش رونده يافتن ، ازدست دادن وايجادتعادل جديدترسيم مي كندودوره بهنجارنوجواني نيزدربرگيرنده يكي ازاين زمان هاي تعادل بخشي مجددبه موضوع وشي ء است . ( كروگر، 1996 . )
2-1-3-3 نظريه لووينگر
لووينگر، هويت رادريك جهت كل گرايانه به عنوان (( صفت سرامدشخصيت )) مي بيند. ازديداو(( من )) يك وسيله گزينش است كه به فرداجازه مي دهدواقعيت خارجي رابه طريقي درك كند.
درمان تحليلي سنتي ، اين كنش ها، بيشتركنش هاي فرامن است ونشان مي دهدكه (( لووينگر )) منزلت- (( من )) رابالابرده وآن رامهمتردرنظرگرفته است . ( كروگر، 1996 )
لووينگر، برپايه مطالعات روان سنجي گسترده اي كه بااستفاده ازآزمون فرافكن تكميل – جملاتش انجام داد، مجموعه اي ازمراحل رشدي رادرشكل گيري من ياتجربه خودتوصيف كرده است ودراين توصيف اوشكل هاي رايج كنترل تكانه ،سبك بين فردي ،مشغوليت هاي ذهني آگاهانه وسبك شناختن رادرهرمرحله بررسي مي كندومراحلي كه بواسطه آن (( صفت سرآمدشخصيت )) وجودرادرطول نوزادي تصرف مي كندوبسوي مراحل عملكردبالغ تردراواخرنوجواني وبزرگسالي رشدمي كنديابازداري مي شود- راتشريح مي كند- ازنظراوافرادبه تربيت دراين مراحل هشتگانه ، پيشرفت مي كندتاجايي كه ديگرقادربه پيشرفت نباشد.
رشدمن دربزرگسالي ادامه داردودرطول دوران زندگي تغييرمي يابدوهرخصوصيت تازه اي كه پدي مي آيدبرخصوصيات قبلي افزوده مي شودوسطح بزرگسالي رشد، بالاترين مرحله اي است كه من مي تواندبه آن دست پيداكند- ( كروگروهمكاران ، 1375 )
مراحل رشددراين نظريه ، به اين صورت است كه : درمرحله ماقبل اجتماعي ( مرحله اول ) (( من )) بسيارابتدايي است ووظيفه اصلي اش يادگيري – تمايزخودازغيرخود- است . درمرحله همزيستي ( مرحله دوم ) نيزكودك به يافتن قدرت تشخيص خودوغيرخود- ادامه مي دهد- وابستگي كودك به مادرآنقدرقوي است كه كودك درتشخيص خودازمادرشكل دارد- يافتن تمايزبارشدكاربردزبان تقويت مي شود- درمرحله تكانشي ( مرحله سوم ) كودك تكانش هايي براي تصديق وجودمستقلش ازخود- صادرمي كندومن به گونه اي بي قيدوبند، براي اعمال تاثيرخودبه جهان اطراف ، دست به عمل مي زند.
درروابط بين فردي ، كودك تمايل به استثمارگري داردوسايرين تنهابه خاطرآن چه كه مي توانندبه كودك – بدهند- ارزش دارند- درمرحله حفاظت ازخود( مرحله چهارم ) – كودك به تدريج درك مي كندكه براي نحوه – عمل مقرراتي وجودداردوزيرپاگذاشتن آنهابه تنبيه منجرخواهدشد- گرچه درك مققررات عميق نيست ولي آنهاصرفااطلاعاتي ازعمل جهان خارج بدست مي آورندكه براي اجتناب ازتنبيه چه بايدكرد؟
درمرحله همنوايي ( مرحله پنجم ) – مقررات شروع به دروني شدن مي كنندوكودك به امنيت ورفاه خودرابه امنيت ورفاه ديگران مرتبط مي كند- تنبيه موثراين دوره – ناپسندشمردن اجتماعي است كه به احساس شرم منجرمي شود- درمرحله وجداني ( مرحله ششم ) – استعداددرون نگري وپي بردن به حقيقت معناي چندگانه رويدادهاوموقعيتهاي امكان درك امورانتزاعي اخلاقي راپيش مي آورد- دراين جاگناه – جايگزين شرم مي شود.
مرحله خودمختاررشد( مرحله هفتم ) باتعالي احساس فرديت مشخص مي شود- دراين مرحله فردبه تفكردرباره انواع مختلف نقش هايي كه ايفامي كند- ماهيت فرديت وماهيت خودشكوفايي – سرگرم مي شودوبه اين ظرفيت دست مي يابدكه تعارض بين نيازهاووظايف راتشخيص دهدوباآن كاربيايد.
مرحله يكپارچگي ( مرحله هشتم ) آخرين مرحله رشداست . ورودبه اين مرحله بدين معني است كه فردبرتعارضات دروني غلبه كرده وراهي براي ارضاي خواسته هاي متعارض پيداكرده است – اهداف غيرواقع گرايانه وغيرقابل دسترس درصورت لزوم كنارگذاشته مي شوندوتلاشي آگاهانه براي به هم بافتن رشته هاي مراحل رشدبصورت يك كل يكپارچه به ظهورمي رسد.
( كاروزوشي ير، 1375 )
ازخلال اين مراحل ، پيچيدگي بيشتري درعملكردوتوانايي اش براي ارتباط باجهان پيرامونش پيدامي كند.
بطوربهنجارمامي توانيم تغييرازيك سازماندهي تكانشي كه درآن علاقه تشخصي ، عامل برانگيزنده اوليه است به سوي همنوايي باچيزهايي كه ازسوي گروه اجتماعي بلافصل ديكته مي شويم راببينيم . حالت بالغ ترآگاهي به خوددرنوجواني وبزرگسالي ، قدرت درنظرگرفتن امكان هاي پيچيده موقعيتهارابوجودمي آورد.
لووينگرمراحل تمايزبخشي به خود- ديگررادرطول نوجواني ازمرحله علاقه شخصي به هم نوايي بانگرش هاورفتارهاي ديگران تاسازماندهي يك خودكه داراي تمايزبيشترازديگران ، معطوف به فرديت وقادي به دوجانبگي بيشتردرارتباط است ، ترسيم مي كند.
( كروگر، 1996 )
2-1-3-4 نظريه اريكسون
اريكسون معتقداست درسنين نوجواني ، فردنسبت به هويت خود، آگاهي به دست مي آوردوخودباوحدت بزرگتري ازگذشته درارتباط باگروه ، شغل ، جنس ، فرهنگ ومذهب درنوجواني شكل مي گيرد. تعارض رواني اين دوره مربوط به شكل گيري احساس هويت وپراگندگي اجزاي مختلف آن است . وظيفه حياتي دوره نوجواني آن است كه اين تعارض راحل كندويك هويت واحد ومنسجم رابراي خويشتن ايجادنمايدواين كاروقتي مقدوراست كه اوبرجوانب منفي اين تعارض وبحران غالب شودوهماهنگي دروني ومداوم درايفاي وظايف مختلف خودبدست آورد- رشدهويت جوانب مختلفي دارد- جنبه رواني آن – خوددروني نوجوان راشكل مي دهد. اوبايدبتواندزندگي گذشته وهويت دوره هاي قبلي زندگي خويش راباوضع حال جديدش پيوندمناسبي بزند.
نوجوان دراين تلاشهاي خود، همچنين بايدبتواندبه پرسشهاي مهم ( جاي من درهستي كجاست ؟ ! اززندگي خودچه مي خواهم ؟ ! ) پاسخ گويد- برخلاف دوره هاي قبلي كه كودك اين پرسش راازبزرگترهاداشت – اينك اوازخودمي پرسدوخوداونيزبايدپاسخ مناسبي براي پرسش هاي خويش پيداكند- دراين سالهاي نوجواني . شكل گيري خودرواني وخود- امري جالب توجه وشوق آفرين است . اوخودراانساني مخصوص خويش مي يابدوطبيعي است كه ازاين بابت نوعي احساس تنهايي نيزدرخودداشته باشدوهمين امرموجب مي شودكه اوباخودبگويدهيچكس فكرواحساس مرانداردونتيجه چنين احساسي ازخود راضي بودن نوجوان است – درابتداي نبوغ ، نوجوان به درستي نمي داندكه كيست ؟ واززندگي چه مي خواهد؟
براي اينكه اوبتواندبه وحدت هويت خويش برسد، زمان لازم است . اين زمان ، فاصله اي ميان آغازنبوغ تاشروع زندگي شخصي وپايان تحصيلات ويازمان ازدواج وآغاززندگي خانوادگي است .
اين زمان درگروههاي مختلف اجتماعي وفرهنگ هاي مختلف ، كم وزيادمي شود. دراين دوره نسبتا طولاني است كه نوجوان ، خودرامتعلق به سرزمين هاي بي نام ونشان مي داند- گاه حالت كودكان وگاه حالت بزرگسالان رابه خودمي گيرد. درهمين زمان است كه اوخودوزندگي ووظايف مختلف راتجربه مي كند- درجريان اين تجربه هاست كه اوخودراباقهرمانمان مختلفي همانندمي كند. گاهي همانندباقهرمانان افسانه هاست ، گاهي ورزشكاران بزرگ راالگوقرارمي دهدوگاهي ممكن است دوست يامعلم خودرانمونه مطلوب بداند- اين همانندسازي هاديگرجنبه سمبوليك ندارد، يعني برخلاف بازيهاي نمايشي دوره كودكي ، تجارب نوجواني وكارهاي اوحالت جدي دارد.
اوديگرنقش هاي مختلف رابابازي ايفانمي كندبلكه عملاً نقشهاي مختلف رابه تجربه شخصي درمي آورد، بيشتراين نقشهاحالت افراطي دارد دراجراي همين نقشهاي مختلف نوجوان به تدريج هويت فعلي خودراباگذشته هايش پيوندمي زند- درجريان تشكيل هويت ، ، بويژه درآغازآن ،نوجوان به نفي ارزشهاي والدين نيزمي پردازد، اگروالدين صبروتحمل خودراازكف بدهندواورازيرفشارشديدنظرهاومعتقدات خودبگذرانند- ممكن است مشكلات بيشتري بروزكند.اين اختلاف بين نوجوان ووالدين رابرخي ازنويسندگان به تعارض نسلها( شكاف نسل ها) نيزتعبير كرده اند- اماواقعيت اين است كه چنين دشمني موهومي ، بين نسلهاوجودنداردواين تعارض هادرصورتي كه واكنش عاقلانه وصبورانه درمقابل آنهانتشان داده شودبه سودرشدنوجوان وشكل گيري درست هويت است .
( كروگر، 1378 )
2-1-3-5 نظريه گلاسر
درواقعيت درماني گلاسر، واژه شخصيت وواژه هويت راتقريبامترادف به حساب آورده اند- واقعيت درماني ، هويت راجزء لازم واساسي تمام انسانهادرهمه فرهنگهامي داندكه ازلحظه تولدتامرگ ادامه مي يابلد. درواقعيت درمالني ، هويت ازديدگاه درمالني موردبررسي قرارمي گيردوبه دوجزء هويت توفيق وهويت شكست تقسيم مي شود.
گلاسرمعتقداست ، افرادي كه هويت يكساني دارند، يكديگرراجذب مي كنندوآنهايي كه هويت ناهمگني دارند- يكديگررادفع مي كنند- درواقعيت درماني ، اعتقادبرآن است كه انسان فقط داراي يك نيازاساسي اجتماعي – به هويت است واين نيازراكه ازنسلي به نسل ديگرمنتقل مي شود، دروني مي داند.اين نياز، همان نيازبه هويت فردي است كه به هويت اجتماعي فردارتباط نزديك دارد.( شفيع آبادي ، 1377 )
2-1-4-نظريه هاي عزت نفس
ازميان نظرياتي كه به بحث درباره ((خود )) ، (( تحقيق خود )) ، (( خودپنداره )) و … مي پردازندوهمگي مربوط به جنبه اي مهمي ازرشدشخصيت محسوب مي شودنظريات بعضي ازروان شناسان ونظريه پردازان انسان گرادراين موردمهمتروقابل بحث است .
به همين دليل ابتدابه جندين نظريه ازروان شناسان مكاتب مختلف مي پردازيم وبعدبه تفصيل به بحث درمورداين امرازديدگاه انسان گرايي مي پردازيم .
2-1-4-1-نظرفردم
(( فروم )) ازمكتب روان كاوي ، عزت نفس ازيك نوع (( تحقيق مثبت )) يا(( فعليت يافتن نفس )) مي داندكه فردرانفي مي سازد. به عقيده غروم ، شخصي كه قادرباشدواقعاخودش رادوست بدارد، درنتيجه به ديگران نيز بيشترمي تواندعلاقمندباشد. همچنان فردي كه قادربه دوست داشتن ديگران نيست ، خودش رانيزنمي توانددوست بدارد. به نظرفروم (( خودشيفتگي نخستين )) صفت علاقه به خودرادارد. درصورتي كه (( خودشيفتگي ثانوي )) نوعي دفاع است عليه آگاهي به ازدست دادن عزت نفس . خودشيفتگي ثانوي آنچنان كه درخودستايي ودرموردتوجه شديدبه بدن خودودرخودمركزي ديده مي شود، ديگرعشق به خودنيست بلكه نفرت ازخويشتن است كه ازاحساس شكست وتصورموردمحبوبيت نبودن توليدمي شود
( بلوم ، 1352 )
2-1-4-2-نظريه اريكسون
(( اريكسون 5 )) معتقداست بحرانهايي كه درهرمرحله ازرشدبه وجودمي آيداساس سلامت ياناسلامتي هاي بعدي شخصيت فردراپايه ريزي مي كنند. اگردرهريك ازاين مراحل ، بااين بحرانهاكه جنبه هاي مثبت ومنفي دارندوقسمتي ازجنبه هاي طبيعي رشدمحسوب مي شوندبرخوردرضايت بخش شود، جنبه هاي مثبت شخصيت ماننداعتمادبه نفس ، اعتمادبه ديگران ، خودكفايي وعزت نفس به ميزان بالايي جذب خودمي شوندوبدين ترتيب شخصيت به رشدسالم خودادامه مي دهد. برعكس اگرتعارض استمراريابدويادراصل به نحورضايت بخشي حل نشود(( خود)) درحال رشدصدمه مي بيندوعناصرمنفي شخصيت مانند(( بي اعتمادي ، شكست وترديدواحساس حقارت جذب خودمي شودودرنتيجه شخصيت به شكل ناسالمي رشدمي يابد.
اريكسون بااصطلاح (( من كيستم ؟ )) سعي داردنوعي تقابل خلاق ، ميان تجسمي كه شخص ازخودداردوتجسمي كه ديگران ازاودارند، رابيان كند، (( من كه هستم ؟ )) يعني اينكه فرداحساس كندبه گروه خودتعلق داردوگذشته اوبه اعتبارآينده اش داراي معناي خاص است ، ودراين (( كيستي )) عوامل خودآگاهانه وناخودآگاه نقش دارند. امافرايند(( كيستي )) راازفرايند(( عزت نفس )) ناخوداگاه ترمي داند( بلوم ، 1353 )
2-1-4-3- نظريه بندورا
(( بندورا1 )) معتقداست كه ايجادخودباوري درشخص ، ياتقويت پندارهاي هرفرددرموردخودش ويابرداشتهاي اودرباره تواناييهاي خاص خودش دريك زمينه ، پس ازعبورازيك سلسله فرايندهاي روان شناختي باعث تغييررفتارهاوفعاليتهاي اومي گردد. خودباوري برنوع فعاليتهايي كه شخص انتخاب مي كند، تلاشي كه صرف آن مي كند، اشتياقي كه براي انجام آن داردودرنتيجه اي كه ارايه مي دهدتاثيرمي گذارد.
به عبارتي كنترل خودبه دوصورت مستقيم وغيرمستقيم باعزت نفس مرتبط است
( هارتر، 1983 )
بعضي مطالعات نشان مي دهندذكه كودكان برخوردارازعزت نفس بالا، هم احساس سودمندي فردي بهتروهم احساس كنترل بيشترمي كنند( هارتر، 1983 ) . علاوه براين والديني كه تمايل دارندكنترل (( خود)) پايداري ومحدوديت هاي متناسب باسن كودكان رابه بهترين وجه اعمال كنندوكودكان باعزت نفس بالاپرورش مي دهند
( مارتين ، 1983 )
2-1-4-4- نظريه كلي
كلي درروان شناسي شناختي به گسترش اين عقيده يعني توجه به خودپرداخت وتاكيدرابراهميت واكنشهاي افرادديگردرشكل دادن به عزت نفس قرارداد.
نظريه شناختي مثبتي براين است كه بالاترين منبع رشدوپيشرفت افراد، توان تفكرمنطقي وواقع گرايانه وبرخوردصحيح آنان درموردخويش ودرموردجهان اطراف است .( احمدي ، 1363 )
فردي كه عزت نفس پاييني داردخودراآدم نالايق وبي ارزشي مي داندواغلب واكنشهاي منفي ناشي ازفقدان عزت نفس است . اومعتقداست كه تصويرذهني مخدوش ، به ذره بيني مي ماندكه كوچكترين اشتباه وجزيي ترين عيب راچندبرابربزرگ تر كرده وآن رابه حساب عيب شخصي مي گذارد. درنتيجه خودرادست كم مي گيردوازخودانتقادميكند
( كلي ، 1902 )
ديدگاه (( انسان گرايي ))
انسان گرايي درروان شناسي معاصرجايگاه مهمي احرازكرده است ، به گونه اي كه گاهع دربرابررفتالرگرايي ، وروان كاوي ارآن به عنوان ديدگاه سوم يادمي شود. اين ديدگاه دركل روان شناسي وبويژه درحوضه روان شناسي رشدوبه طورخاصي درروان – شناسي رشدشخصيت ، تاثيربسزايي داشته است ( پترسون ، 1988 )
نقش عمده انسان گرايان دربحث رشدشخصيت ، موضع گيري دربرابرديدگاههاي رفتارگرايي است . رفتارگراهاانسان رامنفعل وساخته محيط مي دانند. درحالي كه انسان گراهاتاكيدمي كنندكه انسان تحت تاثيرانتخاب فعال خويش قراردارد. دربين انسان گراهادوچهره برجسته وجوددارد. (( كارل راجرز 2 ))) و(( ابرام مزلو3 ))
اوخودشكوفايي رادربه كارگيري وپرورش كامل استعدادهاي بالقوه )) يعني به فعليت درآوردن (( خود )) واطمينان ازخودمي دانست – يعني انگونه شودكه مي تواندبشود.- اين بيان مزلو- اندرز(( نيچه )) رابه يادمي آوردكه مي گفت بر(( آن چيزي شوكه هستي )) ( شكركن ، 1372 )
2-1-4-6- نظريه ي راجرز:
مفهوم خويشتن مهمترين پديده وعنصراساسي درنظريه راجرز است .
به نظراجرز، انسان عوامل محيط خودرادرك مي كندودرذهن خودبه آن معني مي دهد- مجموعه اين سيستم ادراكي ومعنايي ، ميدان پديداري رواني فردرامي سازد.
به مروركه آگاهي ازخودظاهرمي شوداوفردنيازي شكل مي گيردكه نيازبه توجه مثبت واحترام ناميده مي شود.
نيازبه دريافت توجه مثبت ، آنقدرقوي است كه فردممكن است آنرابه تجارت مثبتي كه درجريان تحقيق نفس احساس مي كند، ترجيح دهد. ازطريق نگرش هاي مثبت واحترام آميزي كه توسط ديگران نسبت به فردبروزداده مي شوداحترام وتوجه مثبت نسبت به خود، به وجودمي آيد. پس ازتشكيل نگرش مثبت نسبت به خود، درفردبه جاي آن كه اوتوجه مثبت واحترام راازديگران بگيرد، ازخودش مي گيرد. به وجودآمدن نگرش مثبت واحترام آميزنسبت به خوددرفرد، گام ديگري درجهت ايجاديك شخصيت خودمختاروسالم است .
( شفيع آبادي ، 1371 ) . هنگامي كه خودرشدمي كند، انسان نسبت به دوستي وقبول ديگران احساس علاقه ونيازمي كندوتوجه مثبت نامشروط ديگران راطلب مي كند.- راجرزاين نيازراذاتي انسان مي داند.( فريك ، 1971 ).
توجه مثبت كه انسان يك نيازعمومي وبسيارجدي وشايع است . درصورتيكه ناكام بما ند- دركودك حالتي مي كندكه راجرز(( توجه مثبت مشروط )) مي خواند يعني عشق ومحبتي كه كودك دريافت مي كند، مشروط به رفتاردرست اونسبت باپرورش توجه مثبت مشروط كودك شيرخوارانتظارات مادررادروني مي سازدوبااين عمل گرايبش هاي مادرمي گيردودرموردخودبكارمي برد.
حاصل اين وضع كه كودك نخست توجه مثبت مشروط راازمادروسپس ازخوددريافت مي كندپيرايش شرايط ارزشمندي است يعني كودك براي ارزشمندبودن خودشرط هايي قايل مي شودوتنهادرشرايط خاصي خودراارزشمندمييابد ( شواتز1977)
خلاصه اين كه راجرزمعتقداست كه اگراولياازهمان اول زندگي به طفل محبت بدون قيدوشرط دهندبعدهاازچنان عزت نفسي برخوردارمي شوندكه لزومي درطردكردن تجارب واقعي نمي بينندودرهرشرايطي خودراانديشمند مي دانند چنين شخصي آزادورهاست ومي تواندبه تحقيق خودبپردازدوسهم استعدادهاي بالقوه اش رابپروراند. ليكن اگراولياء به طفل به طورمشروط مهرومحبت كنندويانظرمثبت دهندكودك تجربه هايي راكه باخودپنداريش هماهنگ نباشدطردوانكارمي كند ( شاملو1370 )
2-2-يافته هاي پژوهشي درخصوص موضوع
1-مظلوم بنهنگي–فاروقي ،( 1379) درتحقيق خودباعنوان بررسي رابطه عزت نفس باپايگاههاي هويت دردانشجويان دانشگاه فردوسي مشهدبه هين نتيجه رسيده اندكه بين عزت نفس وپايگاه هويت دستيابي رابطه مثبت ومعناداري وجودداردوبين عزت نفس وپايگاه هويت تعليق وپراكندگي رابطه منفي ومعناداري وجودداشت بنابراين اين بدين معني است كه افرادپايگاه هويت دستبابي ازعزت نفس بالايي برخوردارندوافرادپايگاههاي هويت پراكندگي وتعليق ازعزت نفس پاييني برخوردارنددراين پژوهش بدست آمده است كه بيشرين فراواني درپايگاه دستيابي قرارداردكه اين يك نكته مثبت ونقطه قوت است .
چون دستيابي پيشرفته ترين پايگاه ويك پايگاه هويت بالغ است وباموقعيتهاي شناختي وشخصي بسياربالاتري همراه است .
درتوزيع پايگاه هويت دراين پژوهش نكته قابل ذكرديگرپايين بودن نسبت افرادممانعت است . بين قرارداشتن افراددرپايگاه ممانعت باپيوستگي زيادبين اعضاء گروه اجتماعي كه فردعضوان است . ابرازعواطف مثبت دراين گروه ودرخانواده پايين بودن سطح تعارض درخانواده ونيزسازش پذيريي افراد رابطه مستقيم وجوددازرديعني پيوستگي زيادبين اعضاگروه وموادفوق احتمال ماندن فرددرپايگاه ممانعت راافزايش مي دهد، بنابراين پايين بودن نسبت افرادواقع درپ1ايگاه ممانعت نشان دهنده وجودتعارضاتي است كه درگروههاي اجتماعي وخانواده هاوجودداردواين نشانه اين است كه خانواده وگروههاي اجتماعي نمي تواننداعضاء خودرابامعيارهاوارزشهاوايدئولوژي خودهمراه سازند.
2-دربان زراعتي زيرك( 73 – 1372) درتحقيق خودبا عنوان بررسي ارتباط بين عزت نفس ورشته تحصيلي دردانش آموزان دبيرستان به اين نتيجه رسيده اندكه درعزت نفس دردانش آموزان پيش دانشگاهي رشته رياضي – فيزيك ازعزت نفس دانش آموزان مقطع پيش دانشگاهي رشته علوم انساني بيشتراست .
يكي ازمسايلي كه ازگذشته هاي دورموردتوجه روان شناسان بوده وهنوز هم كانون توجه بسياري ازروان شناسان درحال حاضرمي باشدشخصيت 1است اكثرمكاتب روان شناسي بخصوص روان تحليل گري درحيطه روان درماني بيش ازهرچيزي به چگونگي رشدشخصيت افرادتوجه دارندچراكه چگونگي رشدشخصيت مولفه مهمي درتعيين وتشريح مسايل واختلالات روان شناختي است وازاين جاست كه نظريه هاي رشدشخصيت سهم قابل توجهي درمشخص كردن مسيربهنجارومطلوب رشددارندچراكه اوبسياري ازناهنجاريها رواني ريشه درگذشته داشته وبه چگونگي رشدشخصيت مربوط مي شودوثانياسطح رشديافتگي كنوني خودمي توانندراهنماي براي درمان باشد.
دومولفه مهم كه دراكثرنظريه هاي رشدشخصيت به چشم مي خوردهويت 2 وعزت نفس 3 است چگونگي رشدوشكل گيري هويت وعزت نفس هردومي توانندنقش تعيين كننده اي درچگونگي رشدانسان درمراحل مختلف زندگي وبخصوص دوره نوجواني داشته باشندازاينروبيشترنظريات روان شناسي وبخصوص روان درماني همواره ايندوعنصررادرشخصيت كانون توجه خويش قرارداده اند. ضمن اين كه طبق تحقيقات انجام شده اين دورابطه نزديكي باهم دارندوهردوازمسايل اساسي درزيربناي رشدوشكل گيري شخصيت محسوب مي شوند.
براي تشكيل ساختاركلي زندگي ، گرچه همه دوران عمرمهم است برخي ازآنهامهمترازبرخي ديگراست نوجواني4 كه باتغييرات گوناگون درابعادمتعددهمراه است يكي ازبحراني ترين ادوارزندگي انسان محسوب مي شود
پس باتوجه به اهميت هويت وعزت نفس بخصوص دردوره نوجواني اين پژوهش تحقيقي دردانش آموزان مقطع پيش دانشگاهي وسوم متوسطه ناحيه 1 شهرستان مشهدبه عمل آورده است .
فصل سوم : روش پژوهش
3-1- روش تحقيق
3-2- جامعه و نمونه آماري
3-3- روش جمع آوري اطلاعات
3-4- ابزار اندازه گيري هويت
3-4- ابزاراندازه گيري عزت نفس
3-5- روش تجزيه و تحليل اطلاعات
3-1- روش تحقيق
در اين پژوهش ازدو روش علي مقايسه اي وهمبستگي استفاده شده است . اين دو روش ، روشهاي جستجوي رابطه متغيرها مي باشند . ( بورگ و همكار ، 1989 )
- تحقيق علي مقايسهاي يا پس رويدادي به تحقيقاتي اطلاق ميشود كه در آنها پژوهشگر با توجه به متغير وابسته به بررسي علل احتمالي وقوع آن مي پردازد . به عبارت ديگر تحقيق علي – مقايسه اي گذشته نگر بوده و سعي دارد از معلول پي به علل احتمالي ببرد و به اين دليل آن را پس رويدادي مي دانند كه علت و معلول ( متغيرمستقل و وابسته ) پس از وقوع مورد بررسي قرار مي گيرد .
- در روش همبستگي رابطه ميان متغيرها بر اساس هدف تحقيق تحليل مي شود. اين روش ميزان هماهنگي بين تغييرات دو متغيررا تعيين مي كند و روش علي – مقايسه اي براي جستجوي علل احتمالي مورداستفاده قرار مي گيرد .
هدف تحقيق همبستگي عبارت است از الگوهاي پيچيده رفتاري ازطريق مطالعه همبستگي بين اين الگوها و متغيرهايي كه فرض مي شود بين آنها رابطه وجود دارد . (دولار ،1378 )
ازآنجا كه متغير مستقل ( پايگاه هويت – عزت نفس ) در اين تحقيق تا حدود زيادي ازكنترل محقق خارج است لذا براي بررسي رابطه متغيرها تنها مي توان ازاين دو روش غير آزمايشي و توصيفي اند استفاده نمود .
3-2- جامعه و نمونه آماري
جامعه مورد تحقيق كه اين نمونه ازآن انتخاب شده است ازبين دانش آموزان دختر سال سوم ومقطع پيش دانشگاهي دررشته هاي مختلف مقطع متوسطه ( رياضي – تجربي و انساني ) ناحيه يك آموزش و پرورش شهرستان مشهد بودند .
ابتدا حجم نمونه را 200 نفر در نظر گرفتيم كه هنگام نمره گذاري آزمونها ، تعداد آزمودني ها به 160 نفر كاهش پيدا كرد ، براي يافتن آزمودني ها آمار كل دبيرستانهاي دخترانه و مراكزپيش دانشگاهي ناحيه يك شهرستان مشهد دريافت شد ، آنگاه از بين اين مراكز 5 دبيرستان انتخاب شدند و ازهر دبيرستان سه كلاس در رشته هاي رياضي – فيزيك ، رشته علوم انساني و علوم تجربي انتخاب شدند . آزمودني ها همگي دختر، ايراني و مسلمان بودند و مطابق با تحقيق در اين زمينه در محدوده سني 16 تا 20 سال انتخاب شدند. چرا كه بحران هويت در برابر پراكندگي نقش در ديدگاه اريكسون مربوط به دوره نوجواني است و زمان تحكيم هويت باز مي گردد به اواخر نوجواني و اوايل بزرگسالي ( سيلورستاين ، 1378 )
آزمون عيني پايگاه هويت كه مورد كاربرد ماست بر اساس نظرسازندگانش قابل كاربرد از13 تا 56 سالگي است با اين حال آنها بهترين سنين كاربرد اين آزمون را از14 تا 30 سالگي مي دانند . ( آدامز، 1378 )
3-3- روش جمع آوري اطلاعات
به منظور گرد آوري اطلاعات لازم ، پاسخنامه هاي هر دو آزمون مورد استفاده ( آزمون عيني گسترش يافته پايگاه هويت من و آزمون عزت نفس كوپر اسميت ) به همراه پرسشنامه اطلاعات فردي در اختيار تمامي آزمودنيها قرار گرفت .
براي پرسشنامه 58 سوالي كوپر اسميت كه جهت سنجش عزت نفس تهيه شده بود مدت زمان پاسخگويي 15 دقيقه در نظرگرفته شد و براي آزمون گسترش يافته پايگاه هويت من كه داراي 64 آيتم بود مدت زمان 20 تا 25 دقيقه در نظرگرفته شد .
هر دو آزمون به تمامي آزمودنيها ارائه شد و از آنان خواسته شد اطلاعات پرسشنامه اي شخصي شان را تا حد امكان پاسخ دهند . دراين بين به سوالات مهم و مشكل كه ازسوي آزمودنيها پرسيده مي شد جواب داده مي شد ولي از بيان اين نكته كه اين آزمون يك تست عزت نفس يا هويت سنج است خودداري مي شد .
آزمون توسط انحصار گروه تحقيق و به صورت گروهي در محل دبيرستان ها اجرا شد و نمره گذاري آن مطابق نمونه انجام شد و براي بررسي و تحليل علمي مورد استفاده قرار گرفت .
3-4-ابزار اندازه گيري هويت
در اين تحقيق از آزمون گسترش يافته عيني پايگاه هويت من استفاده شده است و به انضمام اين آزمون پرسشنامه براي جمع آوري اطلاعاتي در مورد مشخصات آزمودني ها تهيه شده اسن . پرسشنامه اطلاعاتي در مورد مشخصات فردي ازمودني ها ازقبيل سن ، وضعيت خانوادگي و تاهل ، رشته تحصيلي ، ترتيب تولد و تحصيلات پدر و مادر به دست مي دهد .
3-4-1- پرسشنامه گسترش يافته عيني پايگاه هويت من
نسخه اصلي اين آزمون به زبان انگليسي و داراي دو مقياس يا بعد هويت ايدئولوژيك و هويت بين فردي است كه هر مقياس و بعد داراي 4 خرده مقياس ، پراكندگي ، ممانعت ، تعليق ، ودستيابي چهار حيطه مخصوص به خود است . هويت ايدئولوژيك شامل حيطه هاي نقش جنسي ، روابط دوستانه ، رابطه با جنس مخالف و فعاليتهاي تفريحي است .
كل ازمون داراي 64 آيتم است كه 32 آيتم آن مربوط به بعد ايدئولوژيك و 32 آيتم مربوط به بعد بين فردي است و سهم هر يك ازحيطه ها و خرده مقياسها در هر بعد 8 آيتم است .
پاسخنامه اين آزمون به صورت يك مقياس كيلرت 6 درجه اي است كه ازكاملا موافق تا كاملا مخالف درجه بندي شده است .
3-4-2- نحوه اجراي پرسشنامه گسترش يافته عيني پايگاه هويت من
ابتدا به هريك ازآزمودنيها يك برگه ازاين پرسشنامه به انضمام پاسخنامه آن كه داراي شش گزينه ( ازموافقت كامل تا مخالفت كامل ) و اطلاعاتي در خصوص سن ، جنس ، ميزان تحصيلات ، تحصيلات والدين ، ترتيب تولد و … مي باشد داده مي شود و سپس به آزمودني ها گفته مي شود كه عبارتهاي داخل پرسشنامه را به دقت بخوانند و مشخص كنند كه هر كدام به چه ميزاني منعكس كننده افكار و احساسات آنهاست واينكه آيا با عبارات بيان شده موافق هستند يا مخالفند و آيا آن عبارات در مورد آنها صدق مي كند ياخير و پس از مشخص كردن موافقت و يا مخالفت به صورت كلي تصميم بگيرند كه اين مخالفت در چه حد و درجه اي است ( كامل ، متوسط و يا كم ) و پاسخ خود را در پاسخنامه با علامت (×) مشخص كنند .
آزمون گسترش يافته عيني پايگاه هويت من داراي 64 سوال است كه هر كدام از سوالات داراي 6 گزينه است كه هر گزينه نمره مخصوص به خود دارد شيوه نمره گذاري آن به اين صورت است :
-كاملا مخالفم (1 نمره )
- تقريبا مخالفم (2 نمره )
- مخالفم (3 نمره )
- موافقم (4 نمره )
- تقريبا موافقم ( 5 نمره )
- كاملا موافقم ( 6 نمره )
سپس پاسخنامه آزمودني را در هر 8 بعد ذكر شده ( با توجه به نمرات كسب شده در هر بعد ) قرار داده و نمره هاي آنان را محاسبه مي كنيم . يعني هر بعد داراي نمره اي مي شود كه بعدا اين نمره هاي در تحليل ما مورد نياز خواهد بود .
3-3-4- اعتبار و روايي پرسشنامه گسترش يافته عيني پايگاه هويت من
اين آزمون تا كنون در 30 كشور مورد استفاده قرار گرفته است و از جمله تعدادي ازمطالعات بين فرهنگي در زمينه پايگاه هويت با استفاده ازاين آزمون انجام شده است . البته هنجاريابي آن درايران هنوز به طور كامل صورت نگرفته است .
3-5- ابزار اندازه گيري عزت نفس
دراين تحقيق از ازمون عزت نفس كوپر اسميت به انضمام پرسشنامه اي براي جمع آوري اطلاعاتي در مورد مشخصات آزمودني ها تهيه شده است استفاده شده . پرسشنامه اطلاعاتي در مورد مشخصات فردي ازمودني ها از قبيل ، سن ، وضعيت خانوادگي ، و تاهل رشته تحصيلي ، ترتيب تولد و تحصيلات پدر و مادر به دست مي دهد .
3-5-1- پرسشنامه عزت نفس كوپر اسميت
آزمون عزت نفس كوپراسميت ، نگرش فرد را نسبت به خودش در چند حيطه به ويژه در رابطه با گروه همسالان و والدين و محيط مدرسه مي سنجد ، اين آزمون مشتمل بر 58 سوال است كه هركدام ازسوالات داراي 2 گزينه است . جواب ها تحت عنوان بلي و خير مشخص شده است . كسي كه پرسشنامه را پرمي كند بايد توجه داشته باشد كه كدام گزينه دقيقا گوياي احوال دروني اش است .
3-5-2- نحوه اجراي پرسشنامه عزت نفس كوپر اسميت
ابتدا به هريك ازآزمودنيها يك برگه ازاين پرسشنامه به انضمام پاسخنامه آن داده ميشود . مدت زمان پاسخگويي به سوالات 15 دقيقه مي باشد . اين آزمون داراي 58 سوال است كه هر كدام ازسوالات داراي دو گزينه است ، آزمودني يكي ازدو گزينه «بلي يا خير » را مشخص مي كند . نمره هر فرد در هر سوال بسته به اين است كه آزمودني كدام گزينه را انتخاب كرده است .
3-5-3- نحوه نمره گذاري پرسشنامه عزت نفس كوپر اسميت
شيوه نمره گذاري اين آزمون به صورت يك و صفر است . به اين معنا كه ماده هاي شماره 2-4-5-10-11-14-18-19-21-23-24-28-29-30-32-36-45-47-57 پاسخ بله (يك نمره ) و پاسخ خير ( صفر ) مي گيردو بقيه سوالات به صورت معكوس است يعني پاسخ بلي (صفر ) و پاسخ خير ( يك ) مي گيرد .
بديهي است كه حداقل نمره اي كه يك فرد مي تواند بگيرد صفر و حداكثر 50 خواهد بود.
3-5-4- اعتبار و روايي پرسشنامه عزت نفس كوپراسميت
در پژوهشهايي كه در مورد اين آزمون صورت گرفته چندين پژوهش به اعتبار يابي و فرم يابي تست عزت نفس كوپر اسميت پرداخته اند . دراين پژوهشها روايي و اعتبار لازم ، تعيين گرديده و جدولهاي فرمي هم براي آنان ساخته شده است و ضرايب همبستگي هاي متغيرهاي اين پژوهشها نيز حاكي از رضايت بخش بودن اعتبار آن بوده است .
- ناظم شيرازي ، مسعود ، 1376 ساخت و اعتبار يابي مقياسي براي بخش عزت نفس و بررسي رابطه آن با پرخاشگري رفتاري ضد اجتماعي ، وضعيت اجتماعي – اقتصادي و عملكردتحصيلي در دانش آموزان پسر پايه هاي اول تا سوم متوسطه . به راهنمايي : بهمن نجاريان – دانشگاه شهيدچمران اهواز
- ثابت ، مهرداد ، (1375 ) بررسي عملي بودن اعتبار روايي يا نرم يا بي تست عزت نفس كوپراسميت در مناطق 19 گانه تهران به راهنمايي : حيدر علي هومن ، دانشگاه علامه طباطبائي .
3-5-روش تجزيه و تحليل اطلاعات
براي تحليل اطلاعات ازنرم افزار SPSS استفاده گرديده . نرم افزار SPSS به دليل نزديكي به زبان رياضي ، قادر است نتايج را به خوبي توصيف و مورد آزمونهاي مناسب قرار دهد .
فصل چهارم : تجزيه و تحليل يافته هاي پژوهش
1-4- بررسي جمعيت شناختي
2-4- بررسي توصيفي و استنباطي فرضيه ها
4-1- بررسي جمعيت شناختي
همانگونه كه در فصل سوم تحقيق ( بخش مربوط به نمونه آماري ) عنوان شد ، آزمودنيهاي تحقيق حاضر دانش آموزان شاغل به تحصيل در مقطع پيش دانشگاهي و سوم دبيرستان در رشته هاي رياضي – انساني و تجربي ناحيه يك آموزشو پرورش مشهد مي باشند . اين تعداد پس ازانجام و اجراي مراحل نمونه گيري خوشه اي ، استفاده ازپرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند . تعداد آزمودني ها كه براي پژوهش انتخاب شدند 200 نفر بود كه هنگام نمره گذاري و اجراي آزمون اين تعداد به 160 نفر كاهش پيدا كرد . آزمودني ها همگي مونث هستندو ازاين ميان 151 نفر مجرد و 9 نفر متاهل هستند . در پرسشنامه مورد استفاده دراين تحقيق همانند غالب آزمونها و مقياسهاسوالاتي عنوان شده است كه محقق با استناد به جوابهايي كه آزمودني ها به سوالات فوق داده اند به توصيف جمعيت شناختي آزمودنيها مي پردازد .
جدول 4-1- توزيع فراواني آزمودنيها بر حسب سن
سن
فراواني
درصد
درصد تجمعي
16
17
18
19
20
6
80
59
10
5
8/3
50
9/36
3/6
1/3
8/3
8/53
6/90
9/96
100
در حالي كه توزيع سني گرده نمونه 16 تا 20 سال بوده است بيشترين فراواني در گرده 17 سال و كمترين فراواني در گرده سني 20 سال بوده است . ضمنا ميانگين سني گرده آزمودني ها 54/17 سال و انحراف معيار آن 79/0 بوده است .
جدول4-2- توزيع فراواني ازمودنيها برحسب وضعيت تاهل
وضعيت تاهل
فراواني
درصد
متاهل
9
6/5
مجرد
151
4/94
گرده نمونه 9 نفر متاهل و 151 نفر مجرد بوده اند .
جدول 4-3- توزيع فراواني آزمودنيها بر حسب تحصيلات پدر
وضعيت تحصيلات پدر
فراواني
درصد
بي سواد
5
1/3
تا ديپلم
130
3/81
تا ليسانس
19
9/11
بالاتر
2
3/1
خوروي
4
5/2
در گرده نمونه بيشترين ميزان تحصيلات پدر در وضعيت تا ديپلم با فراواني 130 بوده و كمترين ميزان آن وضعيت بالاتر ازليسانس با فراواني 2 بوده است .
جدول 4-4- توزيع فراواني آزمودنيها بر حسب تحصيلات مادر
وضعيت تحصيلات مادر
فراواني
درصد
بي سواد
10
3/6
تا ديپلم
144
90
تا ليسانس
6
8/3
درگرده نمونه بيشترين ميزان تحصيلات مادر در وضعيت تا ديپلم و با فراواني 144 بوده و كمترين ميزان آن در وضعيت بالاتر ازليسانس و حوزوي با فراواني صفرميباشد .
جدول 4-5- توزيع فراواني ازمودنيها بر حسب رشته تحصيلي
رشته تحصيلي
فراواني
درصد
رياضي
79
6/49
تجربي
46
8/28
انساني
35
9/21
در گرده نمونه بيشترين ميزان رشته تحصيلي در رشته رياضي با فراواني 79 بوده و كمترين ميزان آن رشته انساني با فراواني 35 مي باشد .
جدول 6-4- توزيع فراواني بر حسب ترتيب تولد
ترتيب تولد
فراواني
درصد
اول
51
9/31
آخر
20
5/12
غيره
89
6/55
در گرده نمونه بيشترين ميزان نوع تولد در گروه غيره با فراواني 89 و كمترين آن درترتيب تولد در نوع آخر با فراواني 20 مي باشد .
4-2- بررسي توصيفي و استنباطي فرضيه ها
در اين بخش ابتدا فرضيه موردنظر عنوان و سپس جدول طبقات مربوطبه آن فرضيه رسم شده است و سپس با توجه به داده هاي حاصل ازجدول طبقات ميانگين و واريانس آنها عنوان شده و در آخر نيز نمره همبستگي هر متغير ( هويتهاي دستيابي، تعليق ، ممانعت و پراكندگي ) با متغير عزت نفس نيز مقايسه شده است .
1- بين ميزان عزت نفس و پايگاه هويت دستيابي رابطه معناداري وجود دارد.
جدول 4-7- توزيع فراواني هويت دستيابي و عزت نفس
هويت دستيابي
عزت نفس
گروه هاي دستيابي
فراواني
گروه هاي عزت نفس
فراواني
26-21
32-27
38-33
44-39
50-45
56-51
62-57
68-63
74-69
80-75
86-81
92-87
1
2
1
2
4
21
22
41
35
21
5
5
12-9
16-13
20-17
24-21
28-25
32-29
36-33
40-37
44-41
48-45
4
10
12
16
22
27
16
21
16
12
تعداد 160
تعداد 160
با توجه به داده هاي حاصله ازجدول 4-7- اين چنين ميتوان اظهار داشت كه بيشترين نمره كسب شده در هويت دستيابي در طبقه 68-63 با فراواني41 و كمترين نمره كسب شده در طبقه هاي 26-21 و 38-33 با فراواني 1 بوده است . همچنين بيشترين نمره ثبت شده در عزت نفس در طبقه 32-29 با فراواني 27 و كمترين نمره كسب شده در طبقه 12-9 با فراواني 4 بوده است .
با توجه به نتايج به دست آمده ميانگين و واريانس پايگاه هويت دستيابي به ترتيب ميانگين = 21/65 و واريانس = 59/132 و ميانگين و واريانس عزت نفس ميانگين = 55/30 و واريانس = 36/91 مي باشد.
در بررسي استنباطي رابطه بين عزت نفس و پايگاه هويت دستيابي با استفاده از روش همبستگي پيرسون ، نمره همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت دستيابي 22/0 عنوان شد .
جدول 4-8- همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت دستيابي
عزت نفس
پايگاه هويت دستيابي
عزت نفس همبستگي پيرسون
تعداد
1
160
22/0
160
پايگاه هويت دستيابي همبستگي پيرسون
تعداد
22/0
160
1
160
با توجه به نمره حاصله از همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت دستيابي مي توان اظهار داشت كه بين عزت نفس و پايگاه هويت دستيابي رابطه مثبت و معنا داري وجود دارد.
بين ميزان عزت نفس و پايگاه هويت تعليق رابطه معنا داري وجود دارد .
جدول 4-9 توزيع فراواني هويت تعليق و عزت نفس
هويت تعليق
عزت نفس
گروه هاي تعليق
فراواني
گروه هاي عزت نفس
فراواني
35-28
42-36
49-43
56-50
63-57
70-64
77-71
84-78
91-85
1
1
4
18
42
57
26
9
2
12-9
16-13
20-17
24-21
28-25
32-29
36-33
40-37
44-41
48-45
4
10
12
16
26
27
16
21
16
12
تعداد 160
تعداد 160
با توجه به داده هاي حاصله از جدول 4-9 چنين مي توان اظهار داشت كه بيشترين نمره كسب شده در پايگاه هويت تعليق در طبقه 70-64 با فراواني 57 و كمترين نمره كسب شده در طبقه هاي 35-28 و 42-36 با فراواني 1 مي باشدو همچنين بيشترين نمره كسب شده در عزت نفس در طبقه 32-29 با فراواني 27 و كمترين نمره كسب شده در طبقه 12-9 با فراواني 4 قراردارد .
با توجه به نتايج به دست آمده ميانگين و واريانس پايگاه هويت تعليق به ترتيب ميانگين = 85/64 و واريانس = 39/79 مي باشد و ميانگين و واريانس عزت نفس نيز ميانگين 55/30 و واريانس = 36/91 ميباشد .
در بررسي استنباطي رابطه بين عزت نفس و پايگاه هويت تعليق 012/0 عنوان شد .
4-10- همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت تعليق
عزت نفس
پايگاه هويت تعليق
عزت نفس همبستگي پيرسون
تعداد
1
160
012/0
160
پايگاه هويت تعليق همبستگي پيرسون
تعداد
012/0
160
1
160
با توجه به نمره حاصله از همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت تعليق ميتوان اظهار داشت كه بين عزت نفس و پايگاه هويت تعليق هيچ رابطه معنا داري وجود ندارد .
2-بين ميزان عزت نفس و پايگاه هويت ممانعت رابطه معناداري وجود دارد.
جدول 4-11 توزيع فراواني هويت ممانعت و عزت نفس
هويت ممانعت
عزت نفس
گروه هاي ممانعت
فراواني
گروه هاي عزت نفس
فراواني
22-17
27-23
32-28
37-32
42-38
47-43
52-48
57-53
62-58
67-63
72-68
77-73
82-78
3
13
16
17
26
25
17
20
13
5
2
0
3
12-9
16-13
20-17
24-21
28-25
32-29
36-33
40-37
44-41
48-45
4
10
12
16
26
27
16
21
16
12
تعداد 160
تعداد 160
با توجه به داده هاي حاصله از جدول 4-11 چنين مي توان اظهار داشت كه بيشترين نمره كسب شده در هويت ممانعت در طبقه 42-38 با فراواني 26 و كمترين نمره كسب شده در طبقه 77-73 با فراواني 0 بوده است و همچنين بيشترين نمره كسب شده در عزت نفس در طبقه 32-29 با فراواني 27 و كمترين نمره كسب شده در طبقه 12-9 با فراواني4 قراردارد .
با توجه به نتايج به دست آمده ميانگين و واريانس پايگاه هويت ممانعت به ترتيب ميانگين = 95/43 و واريانس = 07/159 و ميانگين و واريانس عزت نفس = 55/30 و واريانس = 36/91 مي باشد .
در بررسي استنباطي رابطه بين عزت نفس و پايگاه هويت ممانعت با استفاده از روش همبستگي پيرسون نمره همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت ممانعت 028/0 عنوان شد .
جدول 4-12 همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت ممانعت
عزت نفس
پايگاه هويت ممانعت
عزت نفس همبستگي پيرسون
تعداد
1
160
028/0
160
پايگاه هويت ممانعت همبستگي پيرسون
تعداد
028/0
160
1
160
با توجه به نمره حاصله ازهمبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت ممانعت مي توان اظهار داشت كه بين عزت نفس و پايگاه هويت ممانعت رابطه معنا داري وجود دارد .
4- بين ميزان عزت نفس و پايگاه هويت پراكندگي رابطه معنا داري وجود دارد .
4-13توزيع فراواني هويت پراكندگي و عزت نفس
هويت پراكندگي
عزت نفس
گروه هاي پراكندگي
فراواني
گروه هاي عزت نفس
فراواني
20-18
23-21
26-24
29-27
32-30
35-33
38-36
41-39
44-42
47-45
50-48
53-51
56-54
59-57
62-60
65-63
68-66
71-69
74-72
1
0
1
0
10
12
14
16
14
13
20
14
12
17
4
2
7
0
3
12-9
16-13
20-17
24-21
28-25
32-29
36-33
40-37
44-41
48-45
4
10
12
16
26
27
16
21
16
12
تعداد 160
تعداد 160
با توجه به داده هاي حاصله از جدول 4-13 اين چنين مي توان اظهار داشت كه بيشترين نمره كسب شده در هويت پراكندگي در طبقه 59-57 با فراواني 17 و كمترين نمره كسب شده در طبقه هاي 23-21، 29-27 و 71-69 با فراواني صفر بوده است و همچنين بيشترين نمره كسب شده در عزت نفس در طبقه 32-29 با فراواني 27 وكمترين نمره كسب شده در طبقه 12-9 با فراواني 4 قراردارد .
با توجه به نتايج به دست آمده ميانگين و واريانس پايگاه هويت پراكندگي به ترتيب ميانگين = 05/47 و واريانس = 02/112 و ميانگين و واريانس عزت نفس نيزميانگين 55/30 و واريانس =36/91 مي باشد .
در بررسي استنباطي رابطه بين عزت نفس و پايگاه هويت پراكندگي با استفاده از روش همبستگي پيرسون نمره همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت پراكندگي 328/0- عنوان شد .
جدول 4-14 همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت پراكندگي
عزت نفس
پايگاه هويت پراكندگي
عزت نفس همبستگي پيرسون
تعداد
1
160
328/0-
160
پايگاه هويت پراكندگي همبستگي پيرسون
تعداد
328/0-
160
1
160
با توجه به نمره حاصله از همبستگي بين عزت نفس و پايگاه هويت پراكندگي مي توان بيان داشت كه بين عزت نفس و پايگاه هويت پراكندگي رابطه منفي و معناداري وجود دارد .
جدول 4-15 نمرات ميانگين واريانس عزت نفس و پايگاهاي هويت دستيابي ، تعليق ، ممانعت و پراكندگي
عزت نفس
هويت دستيابي
هويت تعليق
هويت ممانعت
هويت پراكندگي
ميانگين
55/30
21/65
85/64
95/43
05/47
واريانس
36/91
59/132
34/79
07/159
02/112
تعداد
160
160
160
160
160
فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري
5-1- بحث و نتيجه گيري
5-2- نتيجه گيري نهايي
-محدوديتها
- پيشنهادات
- منابع
- ضمائم
5-1- بحث ونتيجه گيري
به نظربسياري ازروان شناسان براي تشكيل ساختاركلي زندگي ، گرچه همه دوران عمرمهم است برخي ازآنهامهمترازبرخي ديگراست . نوجواني كه باتغييرات گوناگون درابعادمتعددهمراه است يكي ازبحراني ترين ادوارزندگي انسان محسوب مي شود. انسان درزندگي به دنبال معنايي مي گرددكه به خاطرآن زندگي مي كندوبارشدعقلاني فرددردوره نوجواني توجه اوبه ارزشهاواعتقادات ، مفاهيم حقيقت ، زيبايي ومرگ ونيستي كه دركل معناي زندگي است جلب مي شودونوجوان تمام روابط وباورهايي كه دردوران كودكي بدون چون وچراپذيرفته است راموردپرسش وترديدقرارمي دهدوسعي مي كندباتوجه به شخصيت شكل پذيرواستقلال جوي خودنظامي ازارزشهابدست آورد.
باتوجه به اهميت يادشده دوران نوجواني وضرورت شكل گيري يك هويت يكپارچه ومنسجم تاثيري كه عزت نفس مي توانددرهويت خودداشته باشداين تحقيق رابرآن داشت تادرخصوص رابطه بين عزت نفس وهريك ازپايگاههاي هويت ( دستيابي – تعليق – ممانعت – پرآكندگي ) پژوهش به عمل آورد.
فصل اول شامل مباحثي ازجمله مقدمه ، موضوع تحقيق ، اهميت موضوع ، دلايل انتخاب موضوع ، سئوالات تحقيق وتعاريف عملياتي است مي باشد. اين پژوهش دربخشهاي يادشده به يك سري مباحث كلي درخصوص هويت وانواع آن ، عزت نفس وچگونگي شكل گيري هويت ونيزمباحث ذكرشده بالانيزپرداخته است .
درفصل دوم كه تحت عنوان موضع گيريهاي نظري دريافته هاي پژوهشي درخصوص موضوع مي باشداين پژوهش به بررسي وتعريف مفهوم هويت وعزت نفس وانواع موضع گيري هاي نظري دراين خصوص پرداخته ودرآخرنيزانواع يافته هاي پژوهشي راكه بااين پژوهش هم راستااست رانيزمطرح وموردبررسي قرارداده است .
درفصل سوم باعنوان روش پژوهش به بررسي روش تحقيق وجامعه ونمونه آماري ، روش جمع آوري اطلاعات ، ابزاراندازه گيري وروش تجزيه وتحليل اطلاعات نيزپرداخته است .
درفصل چهارم باعنوان تجزيه وتحليل يافته هاي پژوهشي كه دربخش اول به بررسي جمعيت شناختي ازحيث سن ، وضعيت تاهل ، وضعيت تحصيلات پدر، وضعيت تحصيلات مادر، رشته تحصيلي وترتيب تولدنيزتوجه داشته ونتايج ذيل نيزحاصل شده است كه درگروه بيشترين فراواني درگروه سني 17 سال وكمترين فراواني درگروه سني 20 سال بوده ودرخصوص وضعيت تاهل درگروه نمونه اين پژوهش 9 نفرمتاهل و151 نفرمجردبودند. ازنظرتحصيلات پدرومادربيشترين تحصيلات پدردروضعيت تاديپلم بافراواني 130 وكمترين ميزان آن دروضعيت بالاترازليسانس بافراواني 2 بوده وبيشترين ميزان تحصيلات مادرنيزدروضعيت تاديپلم بافراواني 144 وكمترين ميزان آن دروضعيت بالاترازليسانس وحوزوي بافراواني 0 مي باشد. دربررسي توزيع فراواني آزمودنيهابرحسب رشته تحصيلي بيشترين ميزان رشته تحصيلي دررشته رياضي بافراواني 79 وكمترين ميزان آن رشته انساني بافراواني 35 نفرمي شودودرتوزيع فراواني آزمودنيهابرحسب ترتيب تولدبيشترين ميزان نوع تولددرگروه غيره بافراواني 89 وكمترين آن درنوع ترتيب تولدآخربافراواني 20 مي باشد.
در بخش دوم فصل چهارم باعنوان بررسي توصيفي واستنباطي فرضيه هابه بررسي وطبقه انواع پايگاههاي هويت وهمچنين عزت نفس و مــحاسبه ميانگين درپايگاههاي هويت وعزت نفس ودرآخربه بررسي ومقايسه همبستگي بين پايگاههاي هويت وعزت نفس نيزپرداخته شده است ونتايج حاصل ازاين همبستگي هابدين صورت مي باشدكه بانمره همبستگي معادل 22/0 بين پايگاه هويت دستيابي وعزت نفس مي توان اظهارداشت كه بين پايگاه هويت دستيابي وعزت نفس رابطه مثبت ومعناداري وجودداردوهمچنين بانمره همبستگي 328/0 بين پايگاه پراكندگي وعزت نفس نيزمي توان بيان داشت كه بين پايگاه هويت پراكندگي وعزت نفس رابطه منفي ومعناداري وجوددارد. امادربررسي نمره همبستگي پايگاه هويت تعليق وعزت نفس كه داراي نمره اي معادل 012/0 ونمره همبستگي پايگاه هويت ممانعت وعزت نفس بانمره همبستگي 028/0 هيچ گونه رابطه معناداري مشاهده نشد.
5-2- نتيجه گيري نهايي
درفصل چهارم اين نتيجه حاصل شدكه بين عزت نفس وپايگاه هويت دستيابي رابطه مثبت ومعناداري وجودداردوبين عزت نفس وپايگاههاي هويت پراكندگي رابطه منفي ومعناداري وجوددارد. بدين معني كه افرادداراي پايگاههاي هويت دستيابي ازعزت نفس بالايي برخوردارندوافرادپايگاههاي هويت پراكندگي ازعزت نفس پائيني برخوردارند.
درموردارتباط بين عزت نفس وپايگاههاي ممانعت وتعليق ، هيچگونه رابطه معناداري بدست نيامد. ازسويي طبق پژوهش انجام شده ، مشاهده شدكه عزت نفس دانش آموزان علوم تجربي بيشترازدانش آموزان علوم رياضي – فيزيك وعلوم انساني است .
باتوجه به نتايج بدست آمده مي توان گفت عزت نفس پايگاههاي هويت رابطه معناداري باهم دارند.
تحقيقات نشان مي دهدكه درجامعه موردمطالعه بيشترين فراواني درپايگاههاي دستيابي وتعليق قرارداردكه اين نكته مثبت وقوتي است ، پائين بودن نسبت افرادواقع درپايگاه ممانعت ، نشان دهنده وجودتعارضاتي است كه درگروههاي اجتماعي وخانواده ها وجودداردونشان مي دهدكه اين گروههانمي تواننداعضاي خودرابامعيارهاوارزشهاوايدئولوژي خودهمراه سازند.
محدوديتها
1-نمونه موردنظرتنهاازميان دانش آموزان دخترانتخاب شده بود.
2-نمونه انتخابي محدودبه 160 آزمودني بود.
3-محدوده سني آنان 20 – 16 سال بوده است .
پيشنهادات
1-پژوهش موردنظردرمقاطع مختلف تحصيلي وبانمونه اي بزرگترموردبررسي قرارگيرد.
2-جنسيت دخالت داده شودونتايج تحقيق درنمونه دختران وپسران موردمقايسه قرارگيرد.
3-بررسي عزت نفس ورشته تحصيلي درپايه ي ( اول – دوم ) دبيرستان .
4-بررسي عزت نفس وپايگاههاي هويت درميان دوگروه مجردومتاهل .
- طالبيان شريف . گرزين ، ز درگاهي ، م . ( 1381 ) . بررسي رابطه بين هوش و پايگاه هويت درد انشآموزان دختر دبيرستان و پيشدانشگاهي هاي ناحيه 5 و 6 مشهد.
- ظالبيان ، شريف . يعقوبي ، ن . زحمتكش ،ك . (1381) رابطه بين پايگاههاي هويت و علائم روان شناختي در دانش آموزان دختر .
- فاروقي ، ح . (1379) . بررسي رابطه عزت نفس باپايگاههاي هويت در دانشجو.يان دانشگاه فردوسي مشهد .
- كارور ، چ س . وشي ير ، م ف . (1375) . نظريه هاي شخصيت ترجمه رضواني
- لطف آبادي ، حسين . (1378) . روان شناسي رشد (2). انتشارات سمت .
- لطف آبادي حسين . (1380). عواطف و هويت جوانان و نوجوانان . انتشارات سازمان ملي جوانان .
- محسني ، نيك چهره . (1375) . وادراك خود از كودكي تا بزرگسالي . انتشارات بعثت .
- مزلو ، آبراهام اچ . (1368) انگيزش و شخصيت ، ترجمه احمدرضواني . انتشارات دانشگاه تهران .
- ناظم شيرازي ، مسعود . (1376) . ساخت واعتبار يابي مقياس براي سنجش عزت نفس و بررسي رابطه آن با پرخاشگري و رفتارهاي ضداجتماعي ، وضعيت اجتماعي ، اقتصادي و عملكرد تحصيلي در دانش آموزان پسر پايه هاي اول تا سوم دوران متوسطه شهرستان اهواز . دانشگاه شهيد چمران اهواز .
-هيكار ارنست . اتكينسون ، ريتا ال . اتكينسون ،ريچاردسي . (1378) ، زمينه روان شناسي ، ترجمه گروهي از مترجمان . جلد دوم ، تهران : انتشارات رشد .
ب : منابع خارجي
Kogerg.(1979).Identity in adolesences the balance between self and other . newyork. Routtedage.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن