سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
سياه سرفه يكي از خطرناك ترين بيماري هاي كودكان بخصوص در سنين زير يك سال است. اين بيماري توسط يك باكتري به نام بوردتلاپرتوسيس ايجاد مي شود. اين باكتري سبب انسداد مجاري هوايي توسط ترشحات مخاطي ( موكوس ) مي گردد. شروع اين بيماري به صورت يك سرماخوردگي معمولي همراه با سياه سرفه است. به تدريج سرفه ها شديدتر شده و به صورت حمله اي بروز مي كنند و سبب دشواري تنفس مي گردند. به دنبال يك حمله شديد سرفه ( كه مي تواند حتي تا يك دقيقه نيز طول بكشد ) ، كودك يك دم صدا دار را انجام مي دهد كه اصطلاحاً Whoop ناميده مي شود و بر اثر ورود هوا به داخل حنجره ي متورم ايجاد مي شود. در بچه هاي كوچكتر كه قادر به تنظيم تنفس خود نيستند، اين مشكل مي تواند كـُشنده باشد. گاهي اوقات به دنبال يك حمله سرفه، استفراغ رخ مي دهد. فاز سرفه در اين بيماري مي تواند تا ده دقيقه نيز به طول بيانجامد. همچنين احتمال ابتلا به ساير عفونت هاي تنفسي مثل پنوموني ( ذات الريه ) يا برونشيت به دنبال اين بيماري وجود دارد.
امروزه با تزريق واكسن سياه سرفه شيوع اين بيماري كاهش يافته است . عوارض واكسن كه عبارت اند از درد محل تزريق، تورم و قرمزي و واكنش هاي سيستميك مثل تب، گريه مداوم ، گيجي و استفراغ، بسيار به ندرت ديده مي شود. اين عوارض در طي چند ساعت پس از تزريق واكسن مشاهده مي شوند و خود بخود و بدون بر جاي گذاشتن عارضه اي پايدار برطرف مي شوند. همچنين ممكن است از هر 1750 نفر دچار تشنج شود. تشنج معمولاً 48 ساعت پس از تزريق واكسن رخ مي دهد و خود به خود محدود شونده است و تقريباً در تمام موارد در كودكان تب دار ديده مي شود. اين عارضه در كودكاني كه سابقه فاميلي تشنج دارند بيشتر رخ مي دهد اما سبب بروز صرع ( حملات تكرار شونده تشنج در سال هاي بعد ) و يا عارضه مغزي پايدار نمي شود.
سياه سرفه بيماري جدي و خطرناكي است و بخصوص در بچه هاي كوچك مي تواند سبب كاهش دريافت اكسيژن در طي حملات سرفه شود. همچنين خطر آسيب ريه و عفونت هاي مكرر ريوي وجود دارد. موارد منع مصرف واكسن سياه سرفه: سابقه فاميلي تشنج- سابقه فاميلي عوارض به دنبال واكسن- سابقه فاميلي مرگ ناگهاني نوزاد- در كودكاني كه يك بيماري عصبي زمينه اي شناخته شده يا مشكوك دارند.
علائم احتمالي:
- علائم سرماخوردگي شامل تب، آب ريزش بيني ، درد و كوفتگي.
- سرفه هاي قطاري همراه با تلاش كودك براي تنفس و علامت Whoop ( دم صدادار )،
- استفراغ به دنبال حملات سرفه،
- بي خوابي به دنبال سرفه هاي مكرر در شب.
نخستين اقداماتي كه شما مي توانيد انجام دهيد:
1- اگر سرماخوردگي كودك بهبود نيافت و سرفه هاي وي بدتر شد، او را در بستر بخوابانيد و با پزشك تماس بگيريد؛
2- اگر مشكوك به سياه سرفه در كودك هستيد، هر چه سريعتر با پزشك تماس بگيريد؛
3- اگر مشكوك به سياه سرفه در كودك هستيد تا قبل از مشاوره با پزشك، از رفتن وي به مدرسه ممانعت كنيد؛
4- اگر كودك دچار حملات سرفه قطاري شده ، او را مستقيم بنشانيد و كمي به جلو خم كنيد، سپس ظرفي را زير دهان وي قرار دهيد تا بتواند خلط خود را خارج كند.
اقداماتي كه پزشك انجام مي دهد:
- پزشك براي كاهش شدت سرفه و كم كردن دوره سرايت بيماري، يك آنتي بيوتيك تجويز مي كند. با اين حال مشكل عمده اين است كه تشخيص سياه سرفه در مراحل اوليه آن مشكل است و درمان دارويي نيز بايد در مراحل اوليه شروع شود تا اثر بخشي لازم را داشته باشد؛
بچه هاي كوچك مبتلا به سياه سرفه بايد به طور دقيق تحت نظر باشند، از اين رو ممكن است لازم باشد كه اين بيماران به بيمارستان فرستاده شوند تا تحت مراقبت باشند و دچار كم آبي و كمبود اكسيژن نشوند.
اقداماتي كه شما مي توانيد براي كمك به كودك انجام دهيد:
در طي يك حمله سرفه، كودك را همان طور كه گفته شد بنشانيد و سعي كنيد او را آرام نگهداريد زيرا اضطراب و وحشت، حملات سرفه را بدتر مي كند. همچنين كودك را تشويق كنيد تا خلط خود را خارج كند زيرا اين كار به پاك سازي مجاري تنفسي كمك مي كند؛
- اگر كودك به دنبال يك حمله سرفه استفراغ كرد، پس از آن كمي غذا و مايعات به وي بدهيد و او را مستقيم بنشانيد تا به اين ترتيب مواد ضروري و مايعات به بدن وي برسد؛
- تا زمان بهبود كامل اجازه بازي هاي سنگين به كودك ندهيد ؛ زيرا فعاليت زياد مجدداً حملات سرفه را تحريك كرده و وي را خسته مي كند؛
- كودك را از دود سيگار و هواي آلوده دور نگه داريد؛
- بدون تجويز پزشك به كودك داروي ضد سرفه ندهيد؛
- در سياه سرفه معمولاً در فواصل بين حملات سرفه، حال عمومي كودك خوب است. اگر بعد از پايان حملات سرفه، كودك بدحال به نظر برسد و يا به دشواري تنفس كند بايد سريعاً با پزشك خود مشورت كنيد زيرا ممكن است يك عفونت ثانويه مثل پنوموني يا برونشيت وجود داشته باشد.
در بازی فوتبال دو تیم در مقابل هم بازی میکنند و هدف وارد کردن توپ به دروازهی حریف است. هر تیمای که بیش ترین گل را به حریف بزند برندهی بازی است.
در این بازی هر تیم دارای ۱۱ بازیکن است که یکی از آنها در دروازه قرار میگیرد و بقیه با توجه به استراتژی بازی در نقاط مختلف زمین قرار میگیرند. در تقسیمبندی دقیق، بازیکنها با توجه به مکان قرارگیریشان در زمین به مدافع، هافبک و مهاجم تقسیم میشوند.
داوری مسابقات فوتبال به عهدهی چهار داور است. یکی از داوران که به نام داور وسط معروف است که در زمین فوتبال همراه با بقیهی بازیکنان حرکت میکند، دو کمکداور نیز در کنارههای زمین قرار میگیرند و داور چهارم نیز بیرون زمین است.
هر تیم فوتبال دارای حداقل یک سرمربی، یک مربی و یک مربی دروازهبان است. همچنین هر تیم دارای تعدادی بازیکن ذخیره است که میتوانند در میان بازی با بازیکنهای درون زمین تعویض شوند. تعداد تعویضهای هر تیم به سه تعویض محدود است.
تاریخچه
اگرچه اطلاعاتی در مورد ریشه اصلی و حقیقی این ورزش در دست نیست ولی از مطالب جالب و شخصی در مورد تاریخچه آن اطلاع داریم. فوتبال امروزی به تدریج رشد کرده است ولی گفته میشود که نوعی از آن قبل از مسیح بازی میشد. در چین نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال در ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح وجود داشت. عکسهای مصریان نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال را نشان میدهد ولی در یونان یک بازی به نام اسپیشکیروز به طرز جالبی به فوتبال امروزی شبیه است. فوتبال در برزیل از سال ۱۸۹۴ شروع شد. این ورزش به وسیله چارلز میلر برزیلی که اجداد او بریتانیایی بودند به مردم برزیل معرفی شد. در سال ۱۹۷۰ مسابقهای بین ایتالیا و برزیل برگزار شد و هیچ کس تصور نمیکرد که ۸۰۰ میلیون نفر از مردم جهان ناظر بر اجرای مسابقه باشند. امروزه اکثر مردم جهان به فوتبال بیشتر از سایر ورزش ها میپردازند.
فوتبال مدرن از کشور بریتانیا سرچشمه گرفته است. در ابتدا اختلافات عقیدهای بسیاری میان علاقمندان راگبی و فوتبال وجود داشت زیرا راگبی با دست و فوتبال با پا اجرا میشد. این مسئله در سال ۱۸۶۳ زمانی که طرفداران فوتبال شروع به اجرای این ورزش توسط پاها کردند اتفاق افتاد. گروه دیگر انجمن راگبی را تأسیس کردند و بالاخره در سال ۱۸۷۱ این دو رشته ورزشی کاملاً از یکدیگر جدا شدند. از آن زمان به بعد هر دو رشته پیشرفتهای شایانی نموده و طرفداران بسیاری پیدا کردند. فدراسیون بینالمللی فوتبال در سال ۱۹۰۴ بنیان گزاری شد. این فدراسیون وظیفه دارد که به نحوه اجرای مسابقات نظارت داشته باشد. قوانین فوتبال بدون موافقت و تصویب سایر کشورهای عضو فدراسیون تغییر نمیکند.
اولین مسابقه بینالمللی فوتبال جهان در سال ۱۸۷۲ بین تیمهای انگلیس و اسکاتلند در شهر گلاسگو انجام شد، که با نتیجه صفر-صفر پایان یافت. در سال ۱۹۲۰ بازیکنان فوتبال در مسابقات المپیک بلژیک شرکت کردند و در سال ۱۹۳۰ اولین جام جهانی در کشور اروگوئه برگزار شد.
استادیوم همدن پارک در شهر گلاسگو رکورددار تعداد تماشاچیان در مسابقات فوتبال اروپا است؛ در سال ۱۹۳۷ جمعیتی معادل ۱۴۹.۵۴۷ نفر در این استادیوم شاهد بُرد ۳ بر ۱ تیم ملی اسکاتلند در مقابل تیم ملی انگلیس بودند.
اصطلاحات فارسی فوتبال
در ورزشهای فوتبال و فوتسال اصطلاحات ویژه زیادی رواج دارند که بجز اصطلاحات معمول بینالملی همچون هافبک، داور، کمکداور، کرنر، هد، شوت، پاس، آفساید، آوانتاژ و غیره، در زبان فارسی اصطلاحات ویژهای نیز کاربرد دارند که در زیر میآیند: یارکشی: به تعیین افراد تیمها پیش از آغاز بازی گفته میشود. یارگیری: یا یار گرفتن، عمل کوشش در جلوگیری از رسیدن توپ به فردی مشخص از افراد تیم مقابل است. جاگیری: کوشش در یافتن محوطهای بازتر در زمین تا دیگران بتوانند راحتتر به شما پاس بدهند. لایی (زدن): رد کردن توپ از میان دو پای یار حریف. گل کوچک: دروازههای کوچک با قاب فلزی و توریدار. دیواری: برخورد دادن توپ به دیوار و سپس دویدن با سرعت از کنار یار حریف و گرفتن توپ در سوی دیگر او. برندهبهجا: زمانی که سه یا چند تیم خواهان شرکت در یک بازی هستند هر تیم بازنده به نوبت با تیم بعدی جایگزین میشود. برگردان: پشت کردن به توپ هوایی نزدیکشونده و سپس سعی در ضربه زدن به آن با یک پا در حالیکه شخص با پشت به زمین فرومیافتد. کتفبسته: اگر توپ در حالیکه بازوی شخص به بغل او چسبیده باشد به دست و بازوی او برخورد کند، این برخورد هَند به شمار نمیآید. روپایی: تلاش در نگه داشتن توپ در هوا با زدن ضربههای متوالی به توپ از زیر با پا. زیرتاقی: حالتیکه توپ با ضربه از پایین به زیر تور بالایی دروازه برخورد کند و گل بشود. سجاف دروازه: گوشهای از دروازه که سه توری پشتی، بغلی و بالایی به هم میرسند. مردهخوری: حالتی که بازیکنندهای به کرّات به هنگام جاگیری، محوطهای خالی نزدیک به دروازه حریف را انتخاب کند بمنظور دریافت پاسهای بلند. توپ پلاستیکی: توپی از پلاستیک نازک معمولاً راهراه به رنگهای قرمز و سفید. این توپها را گاه قاچ داده و بدور توپ پلاستیکی دیگری میکشند تا توپی سفتتر بدست بیاید. به این توپ بدستآمده توپ دولایه یا دوپوسته میگویند. برگشت: زمانی که یک پنالتی زده میشود اگر بعد از برگشت توپ پس از برخورد به دروازهبان، دیگر بازیکنان مجاز به ادامه بلافاصله بازی داشته باشند گفته میشود «پنالتی برگشت دارد». یک پادوپا: حالتیکه با یک پا با ضربهای عرضی و کوتاه توپ را به پای دیگر راهمایی کرده و با پای دیگر ضربهای طولی و محکم به توپ زده میشود. یکپادوپا بیشتر برای ادغام دریبل یک حریف با شوت یا پاس استفاده میشود. استوپسینه: ضربهگیری از یک توپ هوایی با استفاده از برخورد با سینه.
فوتبال امروزه چنان مردم را به خود مشغول کرده است که از بسياری امور مانند سياست، عدالت، فرهنگ و... غافل گردیده اند. می گويند صهيونيسم برای مشغول کردن مردم دنيا آنان را با فوتبال سر کار گذاشته است. بارها شده که در ورزشگاه ها بسیاری از هيجان های کاذب و يا زير دست و پا گير کردن مرده اند و یا مصدوم گردیده اند. در اکثر کشور ها و اکثر شهر های آن مردم خود را به خاطر فوتبال با ديگران در گير می کنند و به زد و خورد می پردازند. اينکه فوتبال تا چه اندازه ای برای عموم مفيد است جزء سوالاتی است که سياست مداران به آن پاسخ نداده اند.
قوانین فوتبال، زمین بازی
زمین فوتبال
یکی از مهمترین موضوعاتی که علاقمندان به فوتبال می بایست از آن مطلع باشند قوانین کلی و داوری این ورزش است.
در تمامی ورزشها، قوانین رسمی نوشته شده ای وجود دارند که چهارچوب و اصول آن ورزش را وضع می کنند. این قوانین همچنین نحوه قضاوت و تصمیم گیری را در ورزش تعریف می کنند. قوانین رسمی ورزشها معمولا توسط فدراسیونها و اتحادیه های جهانی آن ورزش مشخص می شوند. برخی از کمیته ها یا سازمانهای وابسته نیز می توانند در وضع آن دخالت داشته باشند.
برای مثال در فوتبال، مجمعی بنام "بورد بین المللی" نظاره گر قانونهای تعریف شده در فیفا و ارایه گر تصمیمات مربوطه می باشد.
ما سعی داریم تا در این سایت شما را با قوانین نوشته شده ورزشهای مختلف آشنا کنیم. در این مقاله از قوانین داوری فوتبال، قانون شماره یک آن که قانون "زمین بازی" است را برگزیدیم:
اندازه ها
زمين بازى بايد به شكل مستطيل و درازاى طول بايد بزرگتر از دارازى خط دروازه باشد. طول حداقل 90 متر و حداكثر 110 متر، عرض حداقل 45 متر و حداكثر 90 متر.
مسابقات بين المللى
طول حداقل 100 متر و حداكثر 110 متر، عرض حداقل 64 متر و حداكثر 75 متر
علامت گذارى زمين
علامت گذارى زمين بازى بوسيله خطوط مشخص می شود، ضخامت خطوط متعلق به محوطه مربوط مى باشد. خطوط بلندتر را خطوط طولى و خطوط كوتاه تر را خطوط دروازه می نامند.
ضخامت كليه خطوط نبايد بيشتر از 12 سانتی متر باشد.
زمين بازى بوسيله خط ميانى به دو نيمه تقسيم می شود.
مركز زمين بازى در وسط خط ميانى مشخص ميشود و يك دايره به شعاع 9.15 متر در اطراف آن رسم شده می شود.
محوطه دروازه (گل)
محوطه دروازه در انتهاى هر نيمه زمين به صورت زير معين می شود: دو خط به فاصله 5.5 متر از داخل تيرهاى عمودى بر روى خط دروازه به طرف گوشه ها رسم می شود. اين خطها به فاصله 5.5 متر به طرف داخل زمين بازى كشيده و بوسيله خطى موازى با خط دروازه، متصل می شود. محوطه محدود شده بوسيله اين خطوط و خط دروازه را، محوطه دروازه يا همان گل می نامند.
محوطه جريمه (پنالتى)
محوطه جريمه در انتهاى هر نيمه زمين به صورت زير معين می شود:
دو خط به فاصله 16.5 متر از داخل تيرهاى دروازه در روى خط دروازه به طرف گوشه ها رسم می شود. اين خطها به فاصله 16.5 متر به طرف زمين بازى كشيده و به وسيله خطى موازى با خط دروازه، متصل می شود. محوطه محدود شده بوسيله اين خطوط و خط دروازه را، محوطه جريمه يا پنالتى می نامند.
ميله هاى پرچم
ميله پرچمى كه ارتفاع آن كمتر از 1.5 متر نیست و نوك تيزى ندارد در گوشه هاى زمين بازى نصب می شود. چنين پرچمى را مى توان در دو طرف خط مركزى و به فاصله حداقل 1 متر در خارج از خط طولى قرار داد.
قوس كرنر
يك ربع دايره به شعاع 1 متر از ميله پرچم گوشه زمين، در داخل زمين بازى رسم می شود.
دروازه ها
دروازه ها در وسط هر خط عرضى قرار دارند و شامل دو تير عمودى اند كه به يك اندازه از ميله هاى گوشه فاصله داشته و در بالا بوسيله يك تير افقى بهم متصل می شوند. فاصله بين دو تير عمودى، 7.32 متر و فاصله لبه پايين تير افقى تا زمين 2.42 متر است. تيرهاى عمودى و افقى بايد در عرض و عمق يكسان بوده و نبايد بيشتر از 12 سانتى متر باشند.
تور مى تواند به تيرهاى عمودى و افقى و زمين پشت دروازه متصل شود و براى دروازه بانها مجال حركت در فضاى وسيعى را بوجود آورد.
رنگ تيرهاى عمودى و افقى دروازه بايد سفيد باشند.
سالم بودن دروازه ها
دروازه ها بايد بطور محكم برروى زمين نصب شوند.
دروازه هاى قابل حمل تنها موقعى مى تواند مورد استفاده قرار گيرند كه نياز فوق را براورده كنند.
- تصميمات برد بين المللى:
تصميم 1
اگر تير افقى جدا شود يا بشكند، بازى ميبايستى متوقف شده تا تير دروازه تعمير يا تعويض، و در موقعيت اصلى خود قرار گيرد. اگر تعمير يا تعويض آن امكان پذير نبود مسابقه تعطيل ميگردد.
استفاده از طناب بجاى تير افقى مجاز نيست.
اگر تير افقى تعمير شد، بازى مجددا با رها كردن توپ از محلى كه قبلا متوقف شده بود، ادامه می یابد.
تصميم 2
تيرهاى عمودى و افقى بايد از چوب، آهن يا ساير موادى كه مورد تايید باشد ساخته شوند. شكل تيرها ممكن است مربع، مستطيل، گرد، بيضى باشد و نبايد براى بازيكنان خطرناك باشد.
تصميم 3
از زمانى كه تيمها وارد زمين مسابقه می شوند تا پايان نيمه اول و از شروع نيمه دوم تا پايان مسابقه، اجازه هيچ نوع تبليغات برروى زمين بازى و وسايل مربوط به آن (شامل تور دروازه و محيط دروازه) داده نمی شود.
گذاشتن اجناس تبليغاتى و نصب وسايل اضافى مانند: دوربين، ميكروفون و ... برروى دروازه ها، تورها، ميله هاى پرچم و پرچمها نيز ممنوع است.
تصميم 4
هرگونه تبليغات درون زمين محوطه فنى و يا تا فاصله 1 مترى خطوط طولى زمين و خارج از زمين بازى روى زمين، اجازه داده نمی شود. هم چنين انجام تبليغات در محوطه بين خطوط دروازه اجازه داده نمی شود.
تصميم 5
هرگونه آگهى تبليغاتى يا استفاده از علايم و نشانه هاى فيفا، كنفدراسيون، فدراسيون ها و اتحاديه هاى ملى و باشگاه ها برروى زمين يا وسايل زمين (بانضمام تور دروازه و محيط دروازه) در جريان بازى همانطوريكه در تصميم 3 شرح داده شده است، ممنوع می باشد.
تصميم 6
در خارج از زمين بازى، مى توان علامتى به فاصله 9.15 متر از قوس مركز روى خط دروازه رسم كرد، تا داور در موقع اجراى ضربه كرنر، از رعايت فاصله مجاز، مطمين شود.
«نماز را به جاى آر كه همانا نماز است كه اهل نماز را از هر كار زشت و منكر باز مىدارد و همانا ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه كنيد آگاه است».
نماز به حوضى مانند است كه اگر انسان روزى چند مرتبه خود را در داخل آن بشويد و بدن خود را از آلودگى پاك نمايد، هيچ آلودگى در او باقى نمىماند.
و همچنين است انسانى كه روزانه پنج مرتبه با خداى خود خالصانه روبرومىشود و در ياد او آلودگىهاى معنوى را از ياد مىبرد.
او به طهارتى روحانى دست پيدا مىكند.
البته هر نمازى انسان را از فحشا ومنكر باز نمىدارد.
نمازى چنين فايدهاى را به دنبال دارد كه با حضور قلب و بدون ريا و خودنمايى انجام شود.
يعنى نماز براى خدا باشد نه جلب توجه و نظر ديگران.
اگر نماز براى خودنمايى پيش دوستان ،و يا فىالمثل پيش آموزگار باشد نماز نيست.
اين نماز نه تنها نمازگزار را از فحشا دور نمىكند، بلكه به طرف فحشا مىكشاند، فحشا ومنكرى كه گناه كبيره است.
خداوند در قرآن به نمازگزاران ريايى وعده عذاب داده است:(فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ* الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ* اَلَّذِينَ هُمْ يُراؤُونَ).
«واى بر نمازگزاران، كه دل از ياد خدا غافل كردند، هم آنان كه ريا مىكنند».
رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند:نمازى كه انسان را از فحشا ومنكر باز ندارد، آدمى را از خدا دور مىكند.
نمازى انسان را از فحشا و منكر باز مىدارد كه انجام آن به صورتى رياكارانه نباشد.
نمازى مطلوب خداى تعالى است كه با حضور قلب انجام شود واز خودنمايى مبرا باشد.
اساساً، نمازها، گرچه در ظاهر شبيه هم هستند ولى در حقيقت با هم تفاوت دارند.
يك نماز، چون نماز حضرت على (عليه السلام) است كه نمازگزار به هنگام آن كاملاً در ذكر خدا مىرود وحتى از بيرون آمدن تير از پايش نيز غفلت مىكند.
ونمازهايى هم هستند كه در مرتبه پايينتر قرار دارند.
هرچه نماز، از ذكر وتوجه به خداى تعالى بيشتر بهرهمند باشد، در حقيقت نمازى كاملتر خواهد بود.
پس آن چه كه مطلوب خداى تعالى است، نمازى است كه باتوجه كامل انجام شود.اين مرتبه عالىِ نماز است.
ازاين مرتبه اگر به سمت پايين سير كنيم، به نمازى مىرسيم كه تنها صورت و ظاهر نماز را دارد.اين نماز ديگر هيچ فايدهاى به دنبال نخواهد داشت.و تنها رنج و زحمت است.
در حديث، اين نمازگزاردن ، چون نوك زدن كلاغان دانسته شده.
آيات و رواياتى پيرامون نماز
(اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاة وَهُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ* اُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَاُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ). «آنان كه نماز بپا مىدارند و زكات فقيران را ادا مىكنند، و به عالم آخرت كاملاً يقين دارند هم آنان از لطف پروردگار خويش به راه راستند و هم آنان رستگاران عالمند».
[اهل ايمان چه كسانى هستند؟]آنان كه بر نمازهاشان محافظت دارند».
رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند:هيچ نمازى وقتش نمىرسد مگر آن كه فرشتهاى نداى عمومى در برابر مردم دهد كه بپا خيزيد آن آتشهايى كه با دستهاى خود بر پشت خويش برافروختهايد با نماز خود خاموش بنماييد.
«امام صادق (عليه السلام) فرمودند: فضيلت و برترى نماز اول وقت بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت است بر دنيا».
پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود:هر كس از شما قنوتش در اين دنيا طولانىتر باشد در آخرت در مُوقِف محشر راحتى او بيشتر خواهد بود.
امير المؤمنين (عليه السلام) فرمود:يك نماز در بيت المقدس برابر هزار نماز است، و يك ركعت در مسجدجامع شهر برابر صد نماز، و يك نماز در مسجد قبيله و محل برابر بيست و پنج نماز و يك ركعت در مسجد بازار برابر دوازده نماز است و نماز مرد در خانهاش به تنهايى فقط يك نماز است.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود:هر كس نماز خود را با اذان و اقامه بخواند صفى از فرشتگان پشت سر او به نماز مىايستند كه دو طرف آن صف ديده نمىشود.
وهر كس نماز خود را تنها با اقامه بخواند فقط يك ملك يا يك صف پشت سر او نماز مىخواند.
فصل دوم
كيفيت نمازهاى يوميّه
فصل دوم:كيفيت نمازهاى يوميّه/ نماز مشتمل بر چند امر است:
1. مقدمات:امورى كه بايد پيش از نماز آن ها را انجام داد، مانند وضو.
2. مقارنات: منظور همان متن نماز است : از تكبيرة الاحرام تا سلام.
3. مبطلات: امورى كه موجب بطلان نماز مىشوند.
گفتار اول
مقدمات نماز
الف) وضويكى از مقدمات نماز«وضو» است.
با وضو روح و جسم نمازگزار تطهير، و براى نماز آماده مىشود.
«اى اهل ايمان چون براى نماز خواهيد برخيزيد، صورتها و دستها را تا مرافق (آرنج) بشوييد و سر و پاها را تا برآمدگى مسح كنيد...».
بنابر اين آيه شريفه، وضو با شستشو و مسح انجام مىشود.
براى وضو بايد سه قسمت از بدن را شست و سه قسمت از آن را مسح كرد. مسح يعنى كشيدن دست روى سر. قسمتهايى را كه بايد شست، از اين قرار است:
1. صورت;از جايى كه موى سر روييده تا آخر چانه(طول)و پهنا به فاصله بين شست و انگشت ميانه (عرض). 2. دستها;از آرنج تا نوك انگشتان.
توجه
براى حصول اطمينان از شسته شدن تمام آرنج بايد چهار انگشت بالاتر از آرنج نيز شسته شود. قسمتهايى از بدن را كه بايد مسح كرد، از اين قرار است:
١.سر; قسمت جلوى سر كه بالاى پيشانى است.
٢. پاى راست و چپ; روى پا از نوك انگشت تا برآمدگى پا.
اعمال وضو به ترتيب ذيل انجام می گيرد:
اوّل: صورت.
دوم: دست راست. سوم: دست چپ. چهارم: مسح سرپنجم: مسح پاى راستششم: مسح پاى چپ.
چندى از احكام وضو
1. مقدار واجب در شستن صورت و دستها همان مقدار است كه گفته شد. ولى براى آن كه انسان يقين كند تمام مقدار واجب را شسته بايد كمى از اطراف آن مقدار را هم بشويد. 2. صورت و دستها بايد از بالا به پايين شسته شود. واگر از پايين به بالا شسته شود وضو باطل مىشود. 3. شستشو براى بار اول واجب است . و براى بار دوم جايز; يعنى انسان مىتواند بعد از آن كه مثلاً دست راست را يك بار كامل شست بار ديگر هم كاملاً بشويد. و بار سوم حرام است. يعنى اگر انسان بعد از اين كه دوبار مثلاً دست راست يا صورت را كاملاً شست نمىتواند باز هم شستشورا تكرار كند. 4. وقتى «يك بار» شستشو محقق مىشود كه اعضا به طور كامل شسته شود. يعنى اگر يك بار به طور كامل به نيت وضو تمام صورت يا دستها شسته شود و بار ديگر هم به طور كامل شسته شود، ديگر براى بار سوم نمىتواند آن عمل را تكرار كند. 5.مسح سر به مقدارى است كه مسح، صدق كند.ولى بهتر است كه به پهناى سه انگشت بسته و به طول يك انگشت باشد. 6. مسح سر با دست چپ هم جايز است. 7. مسح سر بايد به مقدارى نباشد كه آب آن به صورت برسد. 8. عرض مسح پا هر قدر باشد كافى است هر چند به مقدار يك انگشت باشد. 9. پاى راست را بايد قبل از پاى چپ مسح كرد.ولى لازم نيست پاى راست با دست راست و پاى چپ را با دست چپ مسح كرد. 10.در مسح بايد دست را بر سر يا پا كشيد.اگر دست را نگه داشت و سر يا پا را بكشد وضو باطل مىشود. 11. بين محل مسح و دست رانبايد چيزى مثل چادر، كلاه و جوراب فاصله اندازد. 12. اگر كف دست قبل از مسح خشك شود، بايد آن را با اعضاى ديگر وضو تر كرد. و اگر با آبى غير از آب اعضاى وضو تر شود براى مسح كافى نيست .
ب)تيمم
(...فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَمُّوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأيْدِيَكُمْ مِنْهُ). «پس اگر آب نيافتيد با خاك پاك و پاكيزه تيمم نماييد و با آن صورت و دستها را مسح كنيد». تيمم به صورتى كه در زير مىآيد، انجام مىپذيرد:
1. زدن كف دو دست با هم به چيزى كه تيمم بر آن صحيح است. 2. كشيدن كف دو دست بر تمام پيشانى و دو طرف آن از جايى كه موى سر روييده است تا ابروها و بالاى بينى.بايد دستها روى ابروها هم كشيده شود. 3. كشيدن كف دست چپ بر تمام پشت دست راست. 4. كشيدن كف دست راست بر تمام پشت دست چپ.
تيمم بر چيزهاى زير صحيح است:
1. خاك. 2. ريگ. 3. اقسام سنگها: سنگ سياه، سنگ مرمر، سنگ گچ و سنگ آهك(قبل از پخته شدن). 3. گل پخته شده مانند آجر، كوزه و...در موارد زير بايد تيمم كرد:
1. آب نباشد. 2. آب براى انسان ضرر داشته باشد. 3. آب به مقدارى كم باشد كه اگر با آن آب بخواهيم وضو بگيريم، خود يا كسانى كه با ماهستند از تشنگى مىميرند. 4. وقت براى وضو گرفتن نباشد.يعنى اگر وضو بگيرد نمازش قضا مىشود.
چندى از احكام تيمم
1. براى تيمم لازم نيست كه انسان يقين كند آب براى او ضرر دارد بلكه اگر حتى احتمال هم بدهد كه آب براى او ضرر دارد بايد تيمم كند. 2. براى تيمم بايد اعضاى تيمم پاك باشد. 3. در هنگام مسح چيزى بين دست و محل مسح فاصله نشود.يعنى چيزى مثل انگشتر بين كف دست و پشت دست فاصله نشود. 4. تيمم بايد از بالا به پايين باشد.اگر از پايين به بالا باشد باطل است. 5. تمام چيزهايى كه وضو را باطل مىكند تيمم را هم باطل مىكند.
تيمم با امور زير باطل مىشود:
1. خارج شدن ادرار، مدفوع يا باد از انسان. 2. خوابيدن. 3. ديوانگى، مستى و بيهوشى. 4. دست كشيدن بر ميّت [مرده].
نماز صبح را بعد از اذان صبح و قبل از طلوع آفتاب [قبل از روشن شدن هوا]بايد خواند. نماز ظهر و عصررا بايد بعد از اذان ظهر و قبل از اذان مغرب خواند، و بايد توجه كرد كه نماز ظهر قبل از نماز عصر خوانده مىشود. نماز مغرب و عشا را بايد بعد از اذان مغرب و قبل از نيمه شب خواند. بايد توجه داشت كه نماز مغرب جلوتر از عشا خوانده مىشود. [نيمه شب: اگر وقت بين اذان مغرب تا نماز صبح را دو نيم كنيم به اول نيمه دوم و يا آخر نيمه اول نيمه شب گفته مىشود]. به اين پنج نمازى كه در هر روز خوانده مىشود، نماز يوميه مىگويند.
نماز قضا
به نمازى كه در وقت خود خوانده شود ادا و به نمازى كه بعد از وقت خود خوانده شود قضا گفته مىشود. انسان بايد تمام نمازهاى واجب را در وقت خود بخواند و چنانچهبدون عذر نمازى از او قضا شود گناهكار است و بايد توبه كند و قضاى آن را به جا آورد. تمام نمازهاى قضا به صورت نماز ادا خوانده مىشود. منتهى بايد نمازگزار نيت قضا كند. سؤال: شخصى كه مدت 2يا 3 روز بيهوش بوده، آيا نمازهايى كه در اين مدت نخوانده قضا لازم دارد يا خير؟جواب: اگر تمام مدت بيهوش بوده است و به دست خود بيهوش نشده، قضا ندارد.
نماز قضاى پدر و مادر
پس از مرگ پدر، نمازها و روزههايى را كه پدر به جا نياورده بر پسر بزرگتر اوواجب است كه آن نمازها و روزهها را قضا كند. واحتياط مستحب است نماز و روزههايى را كه از مادرش نيز قضا شده، به جا آورد.
گفتار دوم
مقارنات نماز (متن نماز)
مستحب است براى هر يك از نمازهاى يوميه اول اذان و بعد اقامه خوانده شود. در ذيل، اذان واقامه همراه با ترجمه عرضه مىشود:ترجمهدر اذاندراقامهالله اكبراشهد ان لااله الاّ اللهاشهدانّ محمّداًرسولاللهأشهد أنّ عليّاً حجّة اللهحىّ على الصلاةحى على الفلاححى على خير العملقد قامت الصلاةالله اكبرلااله الاّ اللهخدا بزرگتر از آن است كه وصف شودگواهىمىدهمكه خدايى جزالله نيستگواهىمىدهممحمد(ص)پيامبرخدااستگواهى مىدهم على(ع)حجّت خدا استبشتاب به سوى نمازبشتاب به سوى رستگارىبشتاب به سوى بهترين عملنماز بر پا شدخدا بزرگتر از آن است كه وصف شودمعبودى جز الله
حالات نماز
به دليل آن كه متن و ذكرهاى نماز در حالات مختلف ادا مىشود، لازم است پيش از بيان متن نماز، حالات نماز بيان شود:قيام: يعنى ايستاده بودن. تكبيرة الاحرام: يعنى نمازگزار بعد از نيت كردن دستها را بالا آورده و الله اكبر مىگويد. ركوع: حالتى است كه نمازگزار خم مىشود و دستها را به زانو مىگذارد. سجده: حالتى است كه نماز گزار پيشانى خود را بر روى مهر مىگذارد. قنوت: حالتى است كه نمازگزار دستهارا بالا مىآورد و به طرف آسمان مىگيرد. تشهد و سلام: حالتى است نشسته كه نمازگزار در ركعت دوم و نيز در ركعت آخر انجام مىدهد.
نماز صبح
همانطور كه گفته شد نماز صبح دو ركعت است. و بعد از اذان صبح و قبل از طلوع [روشن شدن هوا ]خوانده مىشود. نمازگزار بعد از نيت، تكبيرة الاحرام [الله اكبر]مىگويد: ركعت اول;بعد از تكبير سوره حمد و سوره توحيد خوانده مىشود. [در حال قيام] در زير به ترتيب سوره حمد و توحيد رابا ترجمه ذكر مىكنيم:n بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ; به نام خداوند بخشاينده مهربان. اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ;سپاس مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است. اَلرَّحْمنِ الرَّحِيْمِ;بخشاينده و مهربان است. مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ;صاحب روز جزا است. اِياكَ نَعْبُدُ وَاِياكَ نَسْتَعِينُ;(خدايا) تنهاتو را مىپرستيم و تنها از تو يارى مىخواهيم. اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ;ما را به راه راست هدايت فرما. صِراطَ الَّذِينَ اَنْعَمْتَ عََليْهِمْ ;راه كسانىكه بهآنهانعمت دادهاى. غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ;نه كسانى كه بر آنها غضب كردهاى. وَلاَ الظَّالِينَ;ونه گمراهان. n بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم;به نام خداوند بخشاينده مهربان. قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ;بگو او خداوند يكتااست. اَللهُ الصَّمَدُ;خداوند بىنياز است. لَمْ يَلِدْوَلَمْ يُولَدْ ;نه زاده و نه زاييده شده است. وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ;هيچ كس همتاى او نيست. بعد از سوره حمد و توحيد با گفتن الله اكبر به ركوع مىرود وسه بار مىگويد:سُبْحانَ اللهِ;پاك ومنزه است خدا. نمازگزار پس از ركوع مىايستد و بعد دو مرتبه به سجده مىرود و در هر مرتبه مىگويد[بعد از هر سجده مىنشيند]:سُبْحانَ اللهِ;پاك ومنزه است خدا.
ركعت دوم
نمازگزار پس از پايان ذكر سجده مىايستد و دوباره شروع به خواندن سوره حمد و توحيد مىكند، كه در اين هنگام ركعت دوم نماز است.
قنوت
نمازگزار پس ازخواندن سوره حمد و توحيد دستها را بالا گرفته و سه مرتبه صلوات مىفرستد. اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآل مُحَمَّدخدايا بر محمد(صلى الله عليه وآله) و آل او درود و رحمت بفرست.
ركوع
نماز گزار پس از قنوت وبعد از گفتن الله اكبر به ركوع مىرود وسه بار مىگويد:سُبْحانَ اللهِنمازگزار پس از ركوع مىايستد و بعد از گفتن الله اكبر دومرتبه به سجده مىرود. وسه بار مىگويد[بعد از هر سجده بايد بنشيند]:سُبْحانَ اللهِپس از آن كه دو سجده را تمام كرد مىنشيند و تشهد و سلام نماز را به ترتيب مىگويد. در زير ذكر تشهد و سلام را همراه با ترجمه بيان مىكنيم:n اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ;گواهى مىدهم خدايى جز خداى يكتانيست. وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ ;[خدا]يكتااست و شريكى نداردوَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ;و گواهى مىدهم كه محمد (صلى الله عليه وآله)بنده و فرستاده او استاللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد; خدايا بر محمد(صلى الله عليه وآله) و آل او درود و رحمت بفرست. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِىُّ;سلام بر تو اى پيامبر. وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ;و رحمت و بركتهاى خدا بر تو باد. اَلسَّلامُ عَلَيْنا;سلام بر ما. وَعَلى عِبادِاللهِ الصّالِحين; و بر بندگان شايسته خدا. اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ;سلام بر شما و بركتهاى خدا بر شما باد. نمازگزار پس از سلام نماز سه مرتبه اللهاكبر مىگويد و هر بارى كه الله اكبر مىگويد به يك طرف نگاه مىكند [چپ يا راست]. سه نماز ظهر، عصر و عشا همه يك طور خوانده مىشود و هر سهرا نمازهاى چهار ركعتى مىناميم; چون همه آنها چهار ركعت هستند و به يك صورت خوانده مىشوند. تنها فرق اين سه نماز در نيّت است. يعنى اگر نمازگزار مىخواهد نماز ظهر بخواند بايد نيت نماز ظهر بكند. اگر مىخواهد نمازعصر بخواند بايد نيّت نماز عصر بكند. واگر مىخواهد نماز عشا بخواند بايد نيّت نماز عشا بكند. در اين سه نماز مستحب است كه نمازگزار قبل از خواندن نماز اذان و اقامه بگويد. نيمى از نماز ظهر، عصر و عشا مثل نماز صبح است ولى ما براى تسهيل در يادگيرى، همه را يكجا نقل مىكنيم.
ركعت اول;
نمازگزار بعد از آن كه اذان و اقامه نماز را گفت رو به قبله مىايستد و بعد از نيت دستها را به طرف گوش خود مىآورد و اللهاكبر مىگويد، ونماز را شروع مىكند و سوره حمد و توحيد را مىخواند. در زير متن سوره حمد وتوحيد را آوردهايم. شما مىتوانيد به منظور تمرين، ترجمه آن دو را كه جلوتر بيان آن گذشت، در جاى خالى بنويسيد:n بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم …اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ…اَلرَّحْمنِ الرَّحِيْمِ…مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ…اِياكَ نَعْبُدُ وَاِياكَ نَسْتَعِينُ…اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ…صِراطَ الَّذِينَ اَنْعَمْتَ عََليْهِمْ …غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ…وَلاَ الظَّالِينَ…n بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم…قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ…اَللهُ الصَّمَدُ…لَمْ يَلِدْوَلَمْ يُولَدْ…وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ:…پس ازخواندن سوره حمد و توحيد الله اكبر گفته وبه ركوع مىرود وسه بار مىگويد:سُبْحانَ اللهِ…پس از ركوع مىايستد و بعد از گفتن الله اكبر دو مرتبه به سجده مىرود، و درهر مرتبه سه بار مىگويد:سُبْحانَ اللهِ…
ركعت دوم
;نماز گزار بعد از سجده مىايستد و دوباره شروع به خواندن سوره حمد وتوحيد مىكند. در زير، ترجمه سوره حمد و توحيد را ذكر كردهايم. شما مىتوانيد به منظور تمرين، متن آن دو را در جاى خالى بنويسيد:n به نام خداوند بخشنده مهربان:…سپاس مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است…بخشنده ومهربان است…صاحب اختيار روز جزااست…(خدايا) تنها تو را مىپرستم و تنها از تو يارى مىخواهم…ما را به راه راست هدايت فرما…راه كسانى كه به آنها نعمت داده است…نه كسانى كه بر آنها غضب كرده است…ونه گمراهان…n به نام خداوند بخشنده مهربان…بگو او خداوند يكتاست…خداوند بىنياز است…نه زاده و نه زاييده شده…و هيچ كس همتاى او نيست…نمازگزارپس از آن كه سوره حمد و توحيد را خواند قنوت گرفته و مىگويد:خدايا بر محمد و آل او درود بفرست…پس از قنوت الله اكبر گفته و به ركوع مىرود وسه مرتبه مىگويد:پاك و منزه است خدا…پس از ركوع دو سجده مىرود و در هر كدام سه بار مىگويد:پاك و منزه است خدا…نمازگزار در ركعت دوم پس از دو سجده تشهد را مىخواند:اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ…وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ …وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ…اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد…
ركعت سوم
; نمازگزار پس از تشهد مىايستد و تسبيحات اربعه را سه مرتبه مىگويد:سُبْحانَ اللهِ…وَالْحَمْدُ للهِ…وَلااِلهَ اِلاّ اللهُ…وَاللهُ اَكْبَر…پس از تسبيحات اربعه به ركوع مىرود و سه بار مىگويد:سُبْحانَ اللهِ:…نمازگزار پس از ركوع مىايستد و بعد از الله اكبر گفتن دو سجده مىرود. و در هر سجده ذكر ركوع را مىگويد.
ركعت چهارم
; نمازگزار پس از دو سجده ركعت سوم مىايستد و سه بار مىگويد:سُبْحانَ اللهِ…وَالْحَمْدُ للهِ…وَلااِلهَ اِلاّ اللهُ…وَاللهُ اَكْبَر…پس از تسبيحات اربعه به ركوع مىرود و سه بار مىگويد:پاك و منزه است خداوند…پس از ذكر ركوع مىايستد و بعد از گفتن الله اكبر دو مرتبه به سجده مىرود و ذكر ركوع را مىگويد. پس از سجده مىنشيند و تشهد و سلام مىدهد. در زير ترجمه يا متن تشهد و سلام بيان مىشود. شما مىتوانيد، در جاى خالى، معادل آن را بنويسيد:گواهى مىدهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست…يكتاست و شريكى ندارد…و گواهى مىدهم كه محمد (صلى الله عليه وآله)…بنده و رسول خداست…خدايا بر محمد و آل او درود بفرست…n اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِىُّ…وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ…اَلسَّلامُ عَلَيْنا…وَعَلى عِبادِاللهِ الصّالِحين…اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ…وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ…نمازگزار پس از تشهد و سلام نماز را به پايان رسانده و سه مرتبه «الله اكبر» مىگويد، و در هر مرتبه به طرف چپ يا راست نگاه مىكند.
نماز مغرب
نماز مغرب، سه ركعت است و همانند نمازهاى چهارركعتى است، البته با يك ركعت كمتر، ازاين روى توضيحى درباره نماز مغرب ارائه نمىدهيم. فقط متن ذكرهاى آن را به منظور تمرين بيان مىكنيم، تا اگر خواستيد آنها را اعرابگذارى كنيد:
ذكرهاى ركعت اول و دوم;
بسم الله الرحمن الرحيمالحمد لله رب العالمينالرحمن الرحيممالك يوم الديناياك نعبد واياك نستعيناهدنا الصراط المستقيمصراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولا الضالين.
قرآن (نام پارسی: نُبی)، کتاب دینی اسلام و یکی از ثقلین است.
در باور مسلمانان، این کتاب در یک دورهٔ ۲۳ ساله از جانب خدا و از طریق جبرئیل بر محمد، که آخرین پیامبرمیخوانندش، فروفرستاده شدهاست. مجموع این فروفرستادهها (وحی) به گونهٔ کتابی گردآوری شده که قرآن نام دارد. قرآن دارای ۳۰ جزء، ۱۱۴ سوره (بخش) و ۶۲۳۶(عدد کوفی)=۶۲۲۶(عدد شامی)=۶۲۱۴(عدد مدنی)=۶۲۰۴(عدد بصری) آیه(بند) است.
مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود میدانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یاد میکنند. برای ایشان، این کتاب بازآفرینی زمینی از مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلی هستند. قرآن خود را به عنوان «لوح حفاظتشده« (»اللَوح المحفوظ»، ۸۵:۲۲) میخواند.
آیه
آیه در واژه به معنی نشانهاست و در اصطلاح کوچکترین واحد تقسیم قرآن است. این کلمه در قرآن به همین معنای خاص نیز به کار رفتهاست. یک آیه میتواند چند حرف، چند کلمه، یک یا چند جمله و یا یک یا چند بند (پاراگراف) باشد. طبق محاسبهٔ کامپیوتری تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶عدد است. (رامیار، تاریخ قرآن:۵۷۰) برخی آیات نظیر آیهٔ نور (نور، ۳۵)، آية الكرسي (بقره، ۲۵۵)، آیهٔ تطهیر (احزاب، ۳۳) و آیهٔ حجاب (نور، ۳۰ و ۳۱) با نامهای خاصی مشهورند.
سوره
سوره در لغت به معنای «بُریده شده» است و در اصطلاح واحدی است دربرگیرندهٔ گروهی مستقل از آیات قرآن که مَطلَع «بسم الله الرحمن الرحيم» و مقطعی دارد. به اعتقاد شیعیان هر سورهٔ قرآن - جز سورهٔ توبه - با آیه «به نام خداوند بخشندهٔ مهربان» آغاز میشود. و اهل سنت «بسم الله» را جزء سوره نمیدانند. در قرآن کلمهٔ «سوره» به همین معنا به کار رفتهاست؛ مثلاً در آیهٔ تحدی (مبازره طلبی)(بقره، ۲۳).
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. هر سوره یک یا دو نام دارد، که معمولاً از کلمهای از آن سوره گرفته شدهاست. برخی معتقدند ترتیب سورهها توسط پیامبر تعیین شده و برخی بر این باورند که آنها به هنگام گردآوری در زمان عثمان کما بیش به ترتیب طول مرتب شدهاند. سورههای قرآن به دو دستهٔ مکی (فروفرستاده شده در مکه) و مدنی (فروفرستاده شده درمدینه) تقسیم میشوند. سورهها لزوماً وحدت موضوعی ندارند. نام رایج و تعداد آیات هر یک در انتهای این مقاله آمدهاست. برای مشاهده فهرست نام سورهها و تعداد آیات آنها به مقاله سوره رجوع کنید.
دیگر تقسیمبندیها
قرآن به ۳۰ بخش تقریباً مساوی به نام جزء تقسیم شدهاست. هر جزء از دو قسمت مساوی به نام حزب تشکیل شدهاست و احزاب به نصف و ربع حزب تقسیم میشوند (برخی نیز هر جزء را به چهار حزب تقسیم میکنند و در این صورت ۱۲۰ حزب داریم).
سبک
سبک آیات قرآن با زمان پیدایش و نیز محتوای آنها متناسب است. سورههای مکی از سورههای مدنی مسجعترند. همچنین آیاتی که به حوادث قیامت و بیم و امیدِ آن میپردازند، بیشتر احساسات خوانده را منقلب میسازند و آیاتی نظیر آیات احکام به گونهای است که خرد خواننده را مخاطب قرار میدهد.
مسالهٔ دیگر تفاوت آشکار سبک قرآن با سایر سخنان روایت شده از پیامبر اسلام و نیز سخنان چون علی بن ابیطالباست.
متن پاشان
اسلوب متعارف نگارش اغلب کتابها، روایت خطی است؛ یعنی از یک نقطه به عنوان مقدمه آغاز و پس از بیان مستندات و استدلالات به نتایجی میرسد. اما قرآن بدین معنا آغاز و پایانی ندارد و میتوان آن را از هر قسمتی آغاز نمود، بی آنکه نیاز باشد بیش از چند آیه به عقب بازگشت. به بیان دیگر هر رکوع مستقل از باقی متن گویاست، جز در مواردی معدود نظیر سوره یوسف که تمام آن وحدت موضوع و مضمون دارد. بهاءالدین خرمشاهی در این باره میگوید:
»امـا مـهمترین مشخصه و خصیصه ساختاری قرآن که شاید قدما نیز به آن توجه داشتهاند، اسلوب چندوجهی و بلاتشبیه گسستهنمای آن است. یـعـنی شاخه به شاخه شدن معانی و مضامین و قطع پیاپی توالی یک مضمون و مدام از معنایی به معنای دیگر پرداختن. این گسستهنمایی ظاهری قرآن مجید در فرهنگ و ادب فارسی نظیر دارد. دو کـتـاب عـظیم که از شاهکارهای جاویدان زبان فارسی نیز هستند از همین اسلوب و ساختار الهام گرفتهاند. نخستمثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدین بلخی(م ۶۷۲ ق). دوم غزلهای خواجه شمس الدین حافظ (م ۷۹۲ ق). در مـورد مـثـنـوی، مرحوم فروزانفر بر آن [نظر] بودهاند که تحت تأثیر قرآن این سبک و سیاق را پیدا کردهاست. در مـورد غزلهای حافظ که به اصطلاح بعضی فارسیزبانهای پاکستان، «پاشان» (از پاشیدن) است نگارنده برای نخستین بار این نظر را مطرح کردهاست که حافظ با انقلابی که (به قول آربری) در غزل کردهاست، نه تحت تأثیر سنت شعری و تاریخ غزل فارسی است (چنانکه غزلش هیچ شباهت صـوری و سـاخـتاری با غزل بزرگترین سلفش سعدی ندارد) بلکه تحت تأثیر ساخت و ساختار سورههای قرآن کریم است. مسلمانها اعم از عرب و غیر عرب، گویی بیم داشتهاند که به این خصیصه اشاره کنند. قدیمترین اشـارهای که در این باب دیده میشود حدیثی است که یکی از معاصران پیامبر که یهودیی به نام «سلام بن مشکم» بودهاست. [او] از سر شِکوه و گلایه به [پیامبر] عرض میکند: «چـگـونـه از تـو پیروی کنیم حال آنکه قبلهٔ ما را ترک کردهای و کتابی هم که آوردهای آن طور که توراتِ متناسق است، تناسق (نظم و نسق) ندارند. کتابی بیاور که مانوس و متعارف باشد وگرنه ما هم نظیر اینکه تو آوردهای میآوریم». سپس خداوند این آیه را [در مقام تحدی] نازل کرد: قل لئن اجتمعت الانس و الجن ... [اگر انس و جـن هـمـدسـتی کنند که نظیر این قرآن را بیاورند، نظیر آن را نخواهند آورد، ولو آنکه بعضی پشتیبان بعضی باشند ...طه حسین [...بحث مـبسوطی در این باره دارد و مینویسد: «مثلاً موضوعهای سوره بقره بسیار و از هم بیگانهاند و ایـن خـود دلیل است که این سوره یکمرتبه نازل نگشته، بلکه به تدریج و خُرد خُرد نازل میشدهاست. سپس دهها موضوع و مضمون متنوع سوره بقره را برای نمونه یاد میکند .»
حال آنکه چنانچه این کتاب به شکل متعارف و نظیر سایر کتب نگاشته شده بود، به عنوان مثال باید از مباحث اعتقادی آغاز میکرد و پس از بیان داستان آفرینش و انبیا به روزگار پیامبر میرسید و نهایتاً احکام را بیان مینمود، که در این صورت اسلوب آن بیشتر منطقی بود و نه هنری.
دیدگاه اسلامشناسان اروپایی
بهاءالدین خرمشاهی میگوید:
»از قرآنپژوهان اروپایی گویا ابتدا نولدکه اسلامشناس آلمانی که مهمترین تاریخ قرآن را نوشته اسـت، در مقاله قرآن که برای طبع یازدهم دایرة المعارف بریتانیکا نوشتهاست به این خصیصه از سبک قرآن اشاره کرده و گفتهاست اصولاً ذهن هر پژوهشگر امروزین اروپایی سبک قرآن را به اصطلاح ناپیوسته و پاشان مییابد. ریـچـارد بـل یـکی از برجسته ترین قرآن پژوهان غربی، در کتاب مقدمه بر ترجمهٔ قرآن به این خصیصه اشاره و آن را ناشی از بیدقتی و اشتباه ناسخان و کاتبان وحی میداند ولی مونتگمری وات قـرآن شـنـاس اسکاتلندی معروف که این مقدمه او را تهذیب کرده و گسترش دادهاست، تعلیل او را نادرست میشمارد. آرتـور جـان آربـری، از [...] اسلامشناسان و قرآنپژوهان غربی، در مقدمهٔ ترجمه قرآنش به انگلیسی و نیز فریتیوف شوآن در کتاب «فهم اسلام» بهتر از دیگران به اهمیت هنری و زبانی - ادبی این خصیصه ساختاری قرآن پی بردهاند و آن را حسن و هنر قرآن شمردهاند، نه عیب و ایراد آن. به نظر میرسد که اعجاز و سبک تقلیدناپذیر و خارقالعاده قرآن جز از این طریق میسر نمیشد. اگر بیان اندیشه با رعایت ترتیب و توالی منطقی و مضمونی در کتابهای دیگر خطی باشد شیوه بـیـان انـدیـشـه قـرآن حـجـمی و حلقوی ... و به قول آربری کنترپوآنی و پلی فونیک است .«
محتوا
کتاب قرآن خود را این گونه معرفی میکند:
»کتابی است که به سوی تو فروفرستادهایم، تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنی درآوری، به سوی راه خدای توانای ستوده»(سوره ابراهیم، آیه۱)
پیدایش
مسلمانان همگی قرآن را وحی و الفاظ آن را عیناً و دقیقاً از جانب خدا میدانند، که توسط روح الامین (جبرئیل) برپیامبر اسلام نازل شدهاست.
برخی غیر مسلمانان قرآن را متنی میدانند، که محمد خود آن را بیان کردهاست. برخی از ایشان نیز معتقدند قرآن یک کار گروهی و نوشته شده توسط اشخاص مشخصی است که محمد تنها یکی از آنها بودهاست.
گردآوری
متن قرآن در سه مرحله گردآوری شد، تا نهایتاً به صورت امروزین یا اصطلاحاً «مصحف» درآمد. نخست زمان محمد. سپس زمان ابوبکر و در آخر زمان عثمان. در دورههای بعدی رسم الخط آن اصلاح شد.
زمان محمد
در زمان حیات پیامبر، وی قرآن را بر مسلمانان میخواند. برخی آن را حفظ میکردند و برخی بر تکههای چرم، استخوانهای شانه و دنده گوسفند و شتر، چوب درخت خرما، سنگهای صاف و صیقلی و گاه کاغذ مینوشتند. از آنجا که هنوز قرآن بر پیامبر وحی میشد و متن آن ناقص بود، امکان «کتاب ساختن» آن وجود نداشت. «جمع قرآن در زمان رسول خدا را اصطلاحاً تألیف گویند.« در زمان حیات پیامبر ۳۷ نفر حافظ کل قرآن بودند. (رامیار،تاریخ قرآن:۲۵۵) و تعداد کاتبان وحی که برای خود نسخهای برمیگرفتند به بیش از پنجاه نفر میرسیدهاست.
زمان ابوبکر
در این زمان جنگهای ردّه بین مسلمانان و از دین برگشتگان و متنبّیان رخ داد، که در آن تعدادی از حافظان قرآن کشته شدند. به پیشنهاد عمر و به دستور ابوبکر »زید بن ثابت» که از کاتبان وحی و حافظ قرآن بود، مأمور جمع آوری قرآن شد. »زید همه نوشتههای قرآنی را ولو آنکه دهها حافظ و دهها نوشته مطابق آن بود، با اخذ حداقل دو شاهد یکی از کتابت و یکی از حفظ میپذیرفت.« قرآن توسط زید طی ۱۴ ماه و تا زمان فوت ابوبکر در سال ۱۳ هجری به صورت مجموعهای از صحیفهها جمع آوری شد و طبق وصیت ابوبکر در اختیار عمر و سپس دخترش «حَفصه» قرار گرفت.
زمان عثمان
در زمان عثمان با توجه به گسترش سرزمین مسلمانان تا ایران، شام و مصر نیاز بود به سرعت متن واحدی از قرآن در تمام سرزمینهای مسلمان منتشر شود. همچنین به علت فوت یا کشته شدن تعدادی از حافظان و نویسندگان وحی بیم تفرقه در متن قرآن وجود داشت. از این رو، خلیفه عثمان با جمعآوری نسخههای مختلف دست به یکسانسازی قرآن زد. وی انجمنی متشکل از «زید بن ثابت»، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» تشکیل داد. این گروه با همکاری دوازده نفر از قریش و انصار کار تهیه نسخه نهایی را انجام دادند. آنها تمام نوشتههای قرآن موجود را گرد آوردند و با تکیه بر شهادت شاهدان و حافظان نسخه نهایی یا «مصحف امام» را تهیه کردند، که معروف به مصحف عثمانی است و به خط کوفی ابتدایی بود. این کار در فاصله سالهای ۲۴ تا ۳۰ هجری قمری انجام شد و از روی آن ۵ یا شش نسخه تهیه شد. دو نسخه در مکه و مدینه نگهداری شد و باقی نسخهها به همراه یک حافظ قرآن که نقش راهنمای درست خوانی را داشت، به بصره، کوفه، شام و بحرین ارسال شد.
عثمان برای دستیابی به «توحید نص» یا یگانگی متن قرآن دستور داد، تمام نوشتههای موجود قرآن را با آب و سرکه جوشانده و محو کنند، تا ریشه نزاع و اختلاف از بین برود. نسخههایی که نابود شدند شامل قرآن عبدالله پسر مسعود-که گویا فاقد دو سوره فلق و ناس بودهاست.- ابی پسر کعب بودند و قرآن امام علی نزد وی و فرزندانش باقی ماند و گرچه وی در گردآوری قرآن مستقیما حضور نداشت، در هیچ جا و در زمان خلافت صحت متن گردآوری شده را رد نکردهاست. صاحب نظران مسلمان معتقدند این نسخهها عموماً از نظر لغوی، املایی و تعداد سورهها تفاوت جزئی داشتهاند. اما به هر حال عموم مسلمانان حتی خاندان علی و سایر مخالفان خلافت بر صحت نسخه عثمان در طول تاریخ تاکید کردهاند.
نظر مشهور جمع آوری در مورد جمع آوری قرآن همین است که ذکر شده اما محققین متاخر نظر بر جمع آوری قرآن در همان زمان محمد (پیامبر) دارند و روایات ونقلهای مربوط به جمع آوری قرآن بعد از محمد را متناقض یا ناظر به اموری دیگر نظیر تکثیر مصحف یا توحید مصاحف میدانند. ر.ک. تاریخ قرآن ،عزت دروزه /البیان ،خویی /کاوشی در جمع آوری قرآن ،ایازی /مباحثی در علوم قرآن ،صبحی صالح.
اصلاحات بعدی
نسخه عثمان به خط عربی اولیه نوشته شده بود، که بدون علامتگذاری، اعراب و حروف «والی»(حروفی که نوشته میشود و خوانده نمیشود) است. تا زمانی که اسلام محدود به سرزمینهای عرب زبان بود، اعراب مشکلی در قرائت قرآن نداشتند. اما با گسترش سرزمینهای اسلامی مردمان غیر عرب زبان نمیتوانستند قرآن را درست بخوانند. برای حل مشکلات ناشی از آن و مقابله با اشتباه خواندن قرآن به دستور علی «ابوالاسود دوئلی» اقدام به اعراب گذاری قرآن نمود. روش او برای این کار بر اساس شیوه رسم الخط سریانی بود. سپس در طی قرن اول به دستور خلفا و امرای اموی «یحیی بن عامر» و «نصر بن عاصم» حروف مشابه نظیر ب، ت و ث را نقطه گذاری کردند. یزید فارسی حرف «الف» را به قرآن افزود(در عربی الف و همزه دو حرف متفاوت محسوب میشود.) در قرن دوم هجری «ابوعبدالرحمن خلیل بن احمد بصری» که اصلیتش ایرانی است، علم نحو و عروض را ابداع کرد و علائم همزه، تشدید و ساکن را وضع کرد و روش امروزی ثبت حرکات را ایجاد کرد. در طی قرن سوم هجری رسم الخط قرآنی معیار(استاندارد) موجو بودهاست و ابوحاتم سجستانی(سیستانی) رسالهای در رسم الخط قرآن نگاشته، که بخشهایی از آن امروزه موجود است. همچنین خط عربی بتدریج طی چند قرن از «کوفی اولیه» به »نسخ» که امروزه قرآن را بدان مینویسند، تحول یافت.
نسخهای که امروزه بیشترین استفاده را دارد در سال ۱۹۲۲ (میلادی) توسط دانشگاه الازهرمصر تایید شدهاست و اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان شیعه نیز معتقدند چیزی از آن کاسته یا به آن افزوده نشدهاست.
قرائت قرآن
قاریان هفتگانه(قرّاء سبعه) و راویان چهارده گانه
در خواندن متن واحد قرآن چهارده شیوه یا روایت مختلف وجود داشتهاست. مشهورترین روایت که امروزه قرآن را بر اساس آن اعراب گذاری میکنند، روایت حفص از عاصم کوفی است، که به علی میرسد. تمام قرآنهایی که در ایران به چاپ میرسد از جهت صحت کتابت و انطباق با این قرائت در اداره نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم سازمان تبلیغات اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد و این مسأله در پایان تمام قرآنها ذکر شدهاست.
چنانکه حافظ میگوید:
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
این چهارده روایت در تلفظ حروف و اعراب اندکی متفاوت هستند. مثلاً در قرائت مشهور حفص از عاصم آمدهاست: ملك يوم الدين (م با الف مقصوره که مالک خوانده میشود) و در قرائت مشهور دیگر مَلك يوم الدين.
اسامی قاریان و راویان آنها بر اساس کتاب »الاتقان في علوم القرآن» اثر «جلالالدین سیوطی« عبارتاند از:
عاصم کوفی(ف.۱۲۷-۱۲۹ه.ق.). وی قرائت را از «ابوعبدالرحمن سلمی« از «امام علی» و همچنین از «سعد بن ایاس شیبانی» و «زر بن حبیش» اخذ کردهاست. قرائت وی را «حفص» و «ابوبکر شعبة بن عیاش» روایت کردهاند.
عبدالله بن کثیر مکی(ف. ۱۲۰ه.ق.). وی قرائت را از «عبدالله بن صائب صحابی» و «مجاهد» از «ابن عباس» از «امام علی» اخذ کردهاست. قرائت وی را «قنبل» و «بزی» روایت کردهاند.
نافع بن عبدالرحمن اصفهانی مدنی(ف. ۱۵۹ یا ۱۶۹ ه.ق.). وی قرائت را از «یزید بن قعقاع» از «ابو میمونه» غلام «ام سلمه»همسر پیاه هستند.
ابن عامر دمشقی(ف. ۱۱۸ه.ق.). وی قرائت را از «ابودرداء صحابی» اخذ کرده و راویان او «هشام» و «ابن ذکوان» با یک واسطه هستند.
علاوه بر این هفت قراو غیر مسلمانان است. چانچه فردی در صحت متن قرآن، در اسناد آن به پیامبر و امثال آن شک داشته باشید، در هر سند تاریخی دیگری از آن دوران قطعاً شک خواهد داشت.واقع شودو چنین اجماعی بعید است ریشه در واقعیت نداشته باشد. ۳- گرچه نقل است عثمان و امویان نُسَخ قرآنی متفاوت را از بین بردهاند، اما مخالفان آنها بعدا بر این مبنا به مخالفت با آنها نپرداخته و در دوره عباسیان و نزد شیعه نیز همین متن قرآن مورد تایید قرار گرفتهاست.۴- نهایتا برخی دانشمندان نظیر محدث نوری قائل به حذف برخی مطالب از قرآن هستند، ولی عده بسیار زیادی از علمای شیعه و سنی در رد این ادعا کتاب نوشتهاند. ر.ک. افسانه تحریف قرآن،رسول جعفریان.
آمارهایی دربارهٔ قرآن
تعداد کل آیات قرآن ۶۲۳۶ است. البته در این رقم هم اختلاف هست. مثلاً در این محاسبه، «بسم الله الرحمن الرحیم» فقط در سورهٔ فاتحه (اولین سورهٔ قرآن) شمرده شدهاست (البته بجر سوره فاتحه؛ «بسم الله الرحمن الرحیم» که در ابتدای همه سورههای قرآن جز سوره توبه که «بسم الله الرحمن الرحیم« ندارد- قرار دارد جزء آیه اول آنها محسوب میشوند.)نظراتی دیگر نیز در این باره بسیار موجود است, برای مثال اشخاصی میگویند ۶۶۶۶ و اشخاصی دیگر میگویند ۶۲۳۴.
بسته به روش شمارش و تعریف کلمه و نیز نحوهٔ رسمالخط, اعداد مختلفی برای تعداد کلمات و حروف قرآن گفته شده. مشهورترین آنها ۷۷۷۰۱ کلمه و ۳۲۳۶۷۱ حرف است.
قرآن ۱۱۴ سوره دارد. سورهٔ ۹ قران سوره توبه «بسم الله الرحمن الرحیم« ندارد اما سورهٔ ۲۷ قران یعنی سورهٔ نمل ۲ «بسم الله الرحمن الرحیم» دارد. طولانیترین سوره قرآن سوره بقره یا گاو است که شامل ۲۸۶ آیهاست. کوتاهترین سوره قرآن هم کوثر با ۳ آیهاست.
بلندترین آیه قرآن، آیه ۲۸۲ بقرهاست که در ان ۲۰ حکم الهی آمدهاست. کوتاهترین آیه قرآن نیز آیهٔ ۶۴ سورهٔ الرحمن است که رنگ باغ بهشتی را توصیف میکند.
دیدگاهها درباره قرآن
مسلمانان
»قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی[شیوا(فصیح)] به عین الفاظ توسط فرشته وحی، جبرئیل، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره و هم تفصیلا در طول بیست و سه سال نازل شده.«
اعتقاد عموم مسلمانان و تمامی مذاهب آن است که قرآن کتاب آسمانی و مقدس اسلام است، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد و معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را معجزه و سند اثبات نبوت محمد میدانند. تمام مذاهب اسلامی جز معدودی از دانشمندان بر صحت متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیانا ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است، که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده میکنند.
مستشرقان
مستشرقان دیدگاههای متعددی درباره قرآن داشتهاند. برخی چون گلدزیهر
مبارزهطلبی
مسلمانان معتقدند که قرآن معجزه پیامبر و اثبات کننده درستی ادعای پیامبری اوست.
قرآن در آیاتی منکران وحیانی بودن را به مبارزه طلبیدهاست. ازجمله در آیه ۲۳ سوره بقره میگوید «و اگر در آنچه بر بنده خویش فرو فرستادهایم شک دارید، اگر راست میگویید سورهای همانند آن بیاورید و از یاورانتان در برابر خداوند یاری بخواهید.« در آیات متعددی از قرآن از منکران وحیانی این کتاب خواسته شدهاست، که اگر میتوانند نظیر آن را بیاورند. البته در آیهای درخواست شده که کتابی مثل آن بیاورند. در آیه دیگر ده سوره ذکر شده و آیه بالا یک سوره نیز در اثبات مدعای بشری بودن قرآن کافی دانسته شدهاست. از موارد دیگر مبارزهطلبی قرآن ادعای انسجام و عدم تناقض در متن آن است. «چرا در قرآن تدبر نمیکنند؟ که اگر از غیر خدا بود، اختلافهای زیادی در آن مییافتند«
از سویی، افرادی نظیر مسیلمه نیز خود را پیامبر خوانده و عباراتی نظیر الفيل، ما الفيل، و ما ادريك ما الفيل، له ذنب و بيل، و خرطوم طويل را گفتهاند.(طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱ ص ۱۰۸)
دانستنیهای قرآن
تعداد جزء قرآن
آیا مى دانید که : قرآن کریم داراى سى جزء است ، که هر جزء با جزء دیگر از نظر طول برابر است. احتمال دارد که حضرت رسول(ص) یا جانشینان ایشان این تقسیم را، براى آنکه قراءت روزانه قرآن آسان باشد، انجام دادهاند. در مصحف رسمى امروز جهان اسلام، یعنى در مصحف مدینه، به کتابت عثمان طه، هر جزء درست در بیست صفحه پانزده سطرى کتابت شده است.
تعداد حزب قرآن
آیا مى دانید که : هر جزء از اجزاى سىگانه قرآن، چهار یا دو حزب و کل قرآن 120 یا شصت حزب است. شاید این تقسیمبندى نیز براى تسهیل قراءت قرآن در مجالس فاتحه بوده باشد.
تعداد آیات قرآن
آیا مى دانید که : تعداد آیات قرآن بر طبق اصح روایات 6236 فقره است.
تعداد کلمات قرآن
آیا مى دانید که : تعداد کلمات قرآن 77807 فقره است.
کلمه جلاله (اللَّه)
آیا مى دانید که : کلمه جلاله (اللَّه) در قرآن کریم 2699 بار بهکار رفته است.
حامدات
آیا مى دانید که : حامدات پنج سوره است که با الحمدللَّه آغاز مىشود که از این قرارند:
1.سوره فاتحه.
2. سوره انعام.
3. کهف.
4. سبأ.
5. فاطر.
مسبّحات قرآن
آیا مى دانید که : مسبّحات عبارتنداز :
اِسراء
حدید
حشر
صف
جمعه
تغابن
اعلى.
پیشینهء تفسیر قرآن
آیا مى دانید که : پیشینهء تفسیر قرآن به زمان رسول اکرم (ص ) بر مى گردد زمانیکه آن حضرت در پاسخ به پرسشهاى صحابه از آیات قرآن , آیات را تفسیر مى فرمود.
منابع تفسیر
آیا مى دانید که : منابع مهم تفسیر نقلى از نگاه شیعه عبارتنداز: قرآن , روایات پیامبر (ص ) و ائمه معصومین (ع )و از نظر اهل سنت این منابع عبارتنداز: قرآن , روایات پیامبر(ص )و صحابه .
اولین نمونه تفسیر
آیا مى دانید که : اولین نمونه هاى تفسیر علمى در تفاسیر شیعه به تفسیر تبیان شیخ طوسى متوفى (460 برمى گردد.
تفاسیر مهم
آیا مى دانید که : تفاسیرِ المیزان , الفرقان , الکاشف , البصائر, نوین , نمونه , من هدى القرآن , پرتوى از قرآن و...از تفاسیر مهم علمى قرن 14هستند.
آیا مى دانید که : علامه طباطبائى , صاحب تفسیر ارزشمند المیزان , معتقد است که نزول دفعى قرآن بر قلب پیامبر (ص ) بوده است .
يك توپ را با ميله پلاستيكي و ديگر را ميله شيشهاي باردار كنيد سپس آنها را به هم بچسبانيد. گاهي دوبار ناپديد ميشوند و همديگر را از بين ميبرند. براي بيان اين مساله ميتوان از يك قانون رياضي مبني بر اينكه اگر حاصل جمع دو كميت صفر شود، يكي از آن دو مثبت و ديگري منفي است، استفاده نمود. طبق قرارداد به ميله پلاستيكي را بار منفي و ميله شيشهاي را بار مثبت نسبت دادهاند.
بيان ساده اي از قانون بقاي بار
وقتي كه يك ميله پلاستيكي را با خز مالش ميدهيم، ميله بار منفي و خز بار مثبت پيدا ميكند. آزمايش را با دو جسم خنثي شروع ميكنيم، يعني مجموع بار آن دو برابر صفر است. بعد از مالش دادن ، يكي بار مثبت و ديگري بار منفي مييابد كه باز هم بار كل برابر صفر ميشود. همچنين وقتي ميلهاي بار مثبت بيابد، بار جسم پلاستيكي كه ميله شيشهاي را با آن مالش ميدهيم منفي ميشود.
هيچ كس نمي تواند يكي از اين دو بار را خلق كند، بدون آنكه همزمان ديگري را نيز توليد كرده باشد در يك چنين فرايندي مقدار كل بار تغيير نميكند. اين مطلب بيانگر قانون بقاي بار الكتريكي است. اين قانون همانند قوانين پايستگي جرم و انرژي ، اندازه حركت خطي ، اندازه حركت زاويه اي و ... در فيزيك يك قانون بنيادي است.
قانون بقاي بار الكتريكي در اتم
همه اجسام داراي ذراتي با بار الكتريكي مثبت و منفي هستند. اين ذرات هماناتمهايي هستند كه جهان مادي را ميسازند. ابعاد اين اتمها از مرتبه آنگستروم است. چندين ميليون از اين اتمها ، در كنار هم ، چيزي در حدود يك نقطه نمايان ميشوند. هر اتم از لحاظ بار الكتريكي خنثي است، زيرا به تعداد مساوي بار مثبت و منفي دارد. بار مثبت اتم و تقريبا تمامي جرم آن ، در مركز آن ، يعني در هسته متمركز شده است. ابعاد هسته ده هزار برابر كوچكتر از ابعاد كل اتم است. هسته يك خوشه محكم به هم چسبيده متشكل از دو نوع ذره پروتونها و نوترونهاست. تراكم جرم در اين ذرات غير قابل تصور است. يك تفاوت مهم بين پروتونها و نوترونها اين است كه پروتونها داراي بار الكتريكي مثبت بوده ولي نوترونها از نظر بار الكتريكي خنثي هستند. تعداد پروتونها هسته ، عنصر شيميايي را كه هسته به آن تعلق دارد، مشخص ميكند، با اين حال قسمت اعظم فضاي اتم خالي است، در ناحيه اطراف هسته تعدادي ذره با بار الكتريكي منفي به نام الكترون وجود دارد. جرم الكترون كم است، اما بار آن منفي و مقدارش برابر مقدار بار روي پروتون است. از اينرو در يك اتم خنثي تعداد الكترونها در فضاي اطراف هسته درست برابر تعداد پروتونها در داخل هسته است. الكترونها توسط نيروي جاذبه الكتريكي در نزديكي هسته به آن مقيد ميشوند.
مبادله بار و قانون بقاي بار الكتريكي
گاهي يك تماس ساده ميان اجسام ممكن است باعث شود كه تعدادي الكترون از يك جسم به جسم ديگر منتقل شود. وقتي ميله پلاستيكي با خز مالش داده ميشود، برخي الكترونها از خز به ميله پلاستيكي منتقل ميشوند. ممكن است تعداد الكترونهايي كه به ميله پلاستيكي منتقل ميشوند، در حدود ( 9 ^ 10 ) باشد كه ظاهرا زياد است. تعداد كل الكترونهاي موجود در ميله پلاستيكي در حدود 24 ^ 10 است.
در فلزات بستگي الكترونها به هسته ضعيف است و الكترونها ميتوانند آزادانه در داخل ماده حركت كنند. چون بار به راحتي در داخل ميله فلزي به هم وصل نماييم، هر دو كره خنثي ميشوند. ماده اي كه بار الكتريكي را از خود عبور ميدهد رسانا ناميده ميشود. در جامدات ، فقط الكترونها ميتوانند حركت كنند. اما محلول الكتروليت ، آب شور يا گاز داخل لامپ فلوئورسانس رساناهاي بسيار خوبي هستند. زيرا حاملين بار مثبت و منفي هردو تحت تاثير نيروي الكتريكي ميتوانند آزادانه حركت كنند. در تمام فرايندهاي مبادله بار و انتقالات اخير قانون بقاي بار الكتركي به دقت ملاحظه ميشود. به عبارتي نحوه مبادله بار به توسط قانون بقاي بار صورت ميگيرد. در واكنشهاي شيميايي اين قانون همانند قانون بقاي جرم ظاهر مي شود و واكنش را از نظر الكتريكي مجاز مي داند كه در طرفين واكنش مجموع بارهاي الكتريكي برابر باشند.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن