پروژه و تحقیق رایگان - 181

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

شادی در دانش آموزان

بازديد: 419

شادی در دانش آموزان
 - چگونه یک دانش آموز می‏تواند همواره شاد باشد؟
 - آیا فقط با کسب موفقیت‏ها و کامیابی‏هایی که مورد تأیید جامعه است، می‏توان به شادی و نشاط رسید؟
- آیا شادی تنها در قالب‏های ظاهری تجلی می‏یابد یا نمودهای غیر ظاهری نیز دارد؟
- چه ارتباطی میان شادی و نشاط و ارضای نیازهای اساسی انسان وجود دارد؟
-آیا نمی‏توان گفت انسان شاد انسانی است که نیازهای واقعی‏اش به طور مناسب ارضا شده است؟
  شادی در نگاه قرآن
در نگاه قرآنی، مراحل متعالی و برتری از کمال وجود دارد ، این مراتب از کمال با بهجت و سروری نامتناهی و بیکران همراه است ، از طرفی انسان نیز موجودی است که شایسته این شادی و رضایت و خشنودی می‌باشد، لذا انسان سعید که سرور و شادی همیشگی و مستمر دارد هرگز به شادی مقطعی و گذرا دلخوش نبوده و بسنده نمی‌کند. مشخصه شادی مستمر و سعادت حقیقی این است که دائمی بوده و برای آن کرانه ای نمی‌توان تصور کرد ، حال آن که شادیهای گذرا ، محدود به یک مقطع بوده حضوری غیردائم و لحظه ای داشته و بعضاً به حالت مقابل خود، یعنی غم و‌اندوه مبدل می‌گردد. مطابق تعابیر دینی جایگاه شادیهای طبیعی و دنیوی که با لذات مادی و محسوس همراهند در زندگی مادی است وجایگاه شادیهای معنوی واخروی دربهشت های مختلفی است که درطول یکدیگرقرارداشته وبرترین آنها درعالیترین بهشت ما یعنی جنت رضوان الهی، همان بهشتی که خداوند سبحان در آن حضور داشته و زیبایی وجمال خود را در آن آشکار ساخته است، جای دارد. قرآن کریم ، در مورد شادی که احساسی ضروری برای انسانها محسوب می‌شود مطالببسیاری بیان نموده است. تعابیر این کتاب مقدس با شادیهای دنیوی مخالف نیست، بلکه مهم نوع شادی است ، شادیهایی که لطمه به دیگران می‌زند ویا دارای قبح اخلاقی و مذهبی می‌باشد و درتضییع حقوق خداوند ، خود فرد و سایرافراد نقش دارد ، در نظر قرآن کریم نکوهیده و دارای عذاب اخروی می‌باشد . اما شادی برای تفریح در صورتی که قبح اخلاقی نداشته باشد در نظر قرآن کریم اشکالی ندارد. گشت و گذار درطبیعت و مشاهده نعمتهای زیبای خداوند موجب شادی وآرامش درونی می‌شود وانسان را ازحالت غم و افسردگی رها می‌سازد که علاوه بر درک تجربی، این مطلب در بسیاری از آیات قرآن بیان شده است .
نشاط وشادی در سیره معصومان(علیه‌السلام  )نشاط و سرور بخشی از سرشت انسان است. بدین جهت قوانین روح‏بخش اسلام به پیروان خود نشاط و شادمانی می‏بخشد. پیامبرخاتم ‏نیزهمیشه شادمان بود و براین امرتاکید می‏ ورزید. افزون ‏براین، بعضی ازروایات نشان می‏دهد معصومان(علیهم السلام) در کجا و در پی چه مسایلی شاد می‏شدند و برای شاد بودن چه برنامه‏هایی ارائه می‏کردند. پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با یارانش مزاح می‏کرد ، اجازه می‏داد یاران با وی مزاح کنند و گاه به شوخی یاران با یکدیگر ، گوش می‏سپرد و تبسم می‏فرمود . او هرگز شادیهای یارانش را برهم نمي‏زد مگر وقتی ‏ سخن یا عملی خارج از محدوده شرع از آنها مشاهده می‏کرد. آیا ظاهر شدن آثار آن همه خوشحالی برچهره شریف پیامبر و یادیگررهبران امت در اثرعملکرد خوب برخی از پیروان وعلاقه‏مندان دلیل سرور و شادمانی اهل‏بیت(علیهمالسلام) نیست؟ البته این شادمانیها با عربده کشی‏ها و خنده‏های غیر مجازی که‏ گاه به سلامت و امنیت و نشاط و حتی حیثیت ‏یک ملت و مذهب زیان ‏می‏رساند، تفاوت دارد. آن گونه شادیها را نه دین تایید می‏کند نه عقل سالم.
 تعریف شادی از دیدگاه روانشناختی
روانشناسی به نام دیوید مایرز سلامت روانی فرد را در میزان داشتن سر خوشی فرد می داند و سرخوشی (خوشحالی) را چنین تعریف می کند: " نوعی احساس امنیت ، احساس اینکه زندگی به طور کلی به خوبیمی گذرد " این حالت خوشی و نشاط ، آنی و زودگذر نیست، ودارای دوام نسبتا پایداری است که بستگی به عوامل متعددی دارد . به گفته " مایرز " خوشحالی به سن یا میزان درآمد ، مرد یا زن بودن بستگی ندارد، ولی با بعضی خصوصیات شخصیت فرد، وجود تناسب بسن شغل و مهارت های او ، داشتن روابط نزدیک بادیگران و برخورداری از اعتقادات مذهبی و عمل کردن به آنها مربوط است. طبق این نظر ، بهترین عوامل پیش بینی کننده خوشی ، ثروت و زیبایی یا شهرت نیست ، اما افرادی که بیشتر احتمال دارد خود را آدم های سرخوشی تعریف کنند، دارای صفات یا ویژگی های مشخص هستند که در ادامه آمده است."
 ویژگی های افراد با نشاط
احترام به خود: به جنبه های خوب و مثبت خود بیشتر توجه می کنند و محدودیت هایشان را می پذیرند.
خوش بینی : افراد سرخوش به جنبه های روشن و مثبت حوادث نگاه می کنند و انتظار دارند نتیجه کار خوب باشد و هر گاه چنین نشود ، آنان شکست و ناکامی خود را امری کوچک و گذرا تلقی می کنند و می کوشند راه حل تازه و بهتری برای مشکل خود بیابید.
 تسلط شخصی: افراد سرخوش، احساس می کنند که ارباب و صاحب اختیار سرنوشت خود هستند. چون احساس می کنند که اختیار زندگی خود را در کف دارند ، به صورتی همسان از داشتن احساس سرخوشی خبر می دهند.
افزودن براین چهارویژگی اصلی شخصیت ، احتمال بیشتری وجود دارد که افراد سرخوش ازبدن سالم و متناسب بهره مند بوده، هدفها وتوقعات واقع بینانه ای داشته باشند وضمن سود جستن ازروابط مناسب، دوستانی صمیمی داشته وازایمان مذهبی یا روحانی برخوردارباشند که ازآنان حمایت می کند ، به زندگیشان هدف و مقصد می بخشد و انان را چنانکه هستند می پذیرد. سرخوشی نه تنها احساس خوبی به فرد می دهد، بلکه برای سلامت جسمی نیزخوب است بارها محققان پی برده اند که سلامت ( جسمی و روانی ) و سرخوشی دست در دست هم کار میکنند و البته چنین یافته علمی به هیچ وجه شامل چیز تازه ای نیست ، هزاران سال پیش سلیمان نبی گفت : قلب شاداب به اندازه دارویی موثر بهر انسان فایده می رساند ولی روحی شکسته استخوان ها را خشک می کند. و البته جای هیچ تردید نیست که یادگیری نیز در فردی با روان سالم شکل می گیرد هر چقدر روان فرد از سلامت بیشتری برخوردار است میزان،عمق وپایداری یادگیری نیز بیشتر است. درراستای پرورش سرخوشی و نشاط ، موارد و توصیه های زیر در متون مختلف روان شناسی آمده است. توصیه های موثر بر افزایش نشاط از دید روانشناسان : - تلاش در وقت گذاری و رسیدگی به خود : کمک به رفع نیازهای دیگران بدون شناسایی و ارضای نیازهای فرد نا ممکن است . باید فرد توجه کند که چه کارهایی او را خوشحال می کند ، سپس وقت کافی برای انجام دادن آنها در نظر بگیرد . - سرمایه گذاری در روابط نزدیک و صمیمانه : باید هر فرد وقت و محبت خود را به اشخاصی که دوست دارد هدیه دهد. - تلاش در به انجام رساندن کارها مورد علاقه : هر فرد باید ، دنبال مبارزه طلبی هایی بگردد که به ارضای نیازخود برای انجام دادن کارهای دارای معنی وهدف ازنظرخود کمک می کند . هم چنین باید از فرصت های نامنتظر برای آزمون چیزها وکارهای متفاوت استفاده کند . -دادن نیرو و انرژی به خود : رسیدگی به وضع سلامت جسمانی برای مراقبت از سلامت روان اهمیت دارد . - پرهیز از افراط و تفریط : روحیه همه گاهی قوی و گاهی ضعیف می شود . ولی باید سعی کرد که به نوعی حالت تعادل یا حد وسط رسید.
 -خوش بین بودن : اگر فرد همواره در پی آن باشد که ببیند در زندگی چه کمبودهایی دارد ، آن عیبها را خواهد یافت واحساسش نسبت به خود ازآنچه هست بدتر خواهد شد . باید فرد به دنبال جنبه های و جلوه های مثبت زندگی خود بگردد
. - نوع دوستی : نیکی کردن به دیگران ممکن است باعث شود فرد احساس خوبی و شادی کند. نوع دوستی ، کمک یا بخشش به دیگران بدون توجه به نفع شخصی ، احساس احترام به خود را افزایش می دهد . نوع دوستی و هم چنین ممکن است به کاهش فشارهای روحی و جسمی بینجامد و از سلامت و تندرستی فرد محافظت کند .
بیشتر ما افرادی نوع دوست هستیم . ما تا آنجا که توان داشته باشیم به امور خیریه کمک می کنیم ،برای کمک به سالمندن یا از کار افتادگان داوطلب می شویم ، به افراد بی سواد خواندن و نوشتن یاد می دهیم و یا آماده ایم به عنوان برادریا خواهربزرگترکودکان ونوجوانان نیازمندعمل کنیم . دلیل عمده انجام دادن این کارها آن است که ما صمیمانه می خواهیم به دیگران یاری دهیم.
 احسان و بخشش به همان اندازه که به دریافت کنندگان کمک میکند ، برای بخشندگان هم مفید است. بسیاری از افرادی که برای انجام دادن امورخیرداوطلب می شوند ازنوعی احساس سرشار ازعافیت خبرمی دهند که به ( نشاط کمک کنندگان ) مشهورشده است . این حالت ، نوعی احساس آرامش و رهایی ازاسترس ، افزایش انرژی ، گرمی ، افزایش احساس با ارزش بودن و حتی کاهش احساس درد و ناراحتی را شامل می شود .
هانس سلامی (Hans selye) بنیانگذار پژوهش در زمینه استرس ، همکاری با دیگران به خاطر خود را با عنوان ( خودخواهی نوع دوستانه ) توصیف کرده است که ما از طریق آن ، با کمک به دیگران برای تامین نیازهایشان ، نیازهای خود را نیز بر آورده می کنیم . این مفهوم در واقع تعبیر جدیدی ازقانون اخلاق طلائی مشهور است ( با دیگران همچنان رفتار کن که میل داری آنان با تو رفتار کنند ) تفاوت مهم در آن است که شما با ابزار دوستی و کمک کردن به همسایه خود ، محبت و کمک او را به سوی خود جلب می کنید .
 -شوخ طبعی: شوخ طبعی ومزاح ، که به ما اجازه می دهد ترسها و دیگراحساسات منفی خود را بدون ایجادناراحتی برای خودمان یا دیگران بیان کنیم. یکی ازسالمترین راه های مقابله با فرازونشیب های زندگی است.
 بنابراین دکتر ویلیام فرای (Williamfry) استاد دانشگاه استانفورد که تاثیر های خنده و شوخی را بر سلامت جسمی و روحی به مدت 3 سال مورد بررسی قرار داد ، خنده در هر روز به اندازه 10 دقیقه ورزش قایق سواری و پارو زدن برای کار کردن قلب و عروق بدن مفید است . همچنین باعث تغییر شکل امواج مغزی و ضرب آهنگ تنفس می شود ، از احساس درد می کاهد ترشح هورمون های مربوط به استرس را کاهش می دهد و با افزایش فعالیت سلولهای کشنده طبیعی بتعث تقویت ایمنی بدن در مقابل بیماری ها می گردد.
شوخی و خنده روش هایی برای بیان عواطف صادقانه ، غلبه بر ترس و تردید و برقراری ارتباط با دیگران است . حتی در زمان ابتلا به بیماری های درمان ناپذیر و مرگ بار ، شوخی می تواند به افراد کمک کند که روزهای آخرزندگی خود را با شادی و نشاط سپری کنند . فایده دیگر شوخی کمک به فرونشاندن خشم و عصبانیت است ، تقریبا امکان ندارد که انسان هم بخندد و هم عصبانی بماند.
 - داشتن روابط اجتماعی : برقرار کردن ارتباط با دیگران به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک می کند ، داشتن روابط گروهی با کاهش هورمون های مربوط به استرس به حفظ تندرستی یاری می رسانند .
 -حفظ سلامت جسم : نگه داشتن سلامت بدن ، به وسیله ورزش وتغذیه صحیح ، به سلامت فکرو روان کمک می کند.علت این موضوع آن است که ورزش میزان بعضی مواد شیمیائی موجود درمغزرا تغییرمی دهد و جریانخون وجذب اکسیژن را می افزاید . این تغییرات می تواند بردستگاه اعصاب مرکزی اثرگذارند ودگرگونی خوشایندی را در احساس و حال فرد به وجود آورند. ورزش همچنین به ایجاد تغییرات روانی تدریجی می انجامد.
     فعالیت بدنی به خودی خود می تواند در ذهن انسان را از تمرکز به افکار مزاحم و آزار دهنده باز دارد . کسانی که به طور مرتب ورزش می کنند به نوعی احساس مهارت و تسلط بر خود دست می یابند و عصبانیت و نگرانی خود را با حرکات ورزشی تخلیه می کنند .
این تغییرات در امر تغذیه صحیح نیز ایجاد می شود داشتن چندین عره غذایی کم حجم ولی مغذی و همچنین استفاده صحیح از مواد غذایی از جمله عوامل تاثیر گذار بر روان هستند .
برای شاد بودن و شاد زندگی کردن نیازمند رفتارهائی مناسب و موثر هستیم تا بتوانیم در دیگران نفوذ کرده و چهره ای مشخص و شاد را نشانه خود قرار دهیم . ۱
- همیشه چهره خندان و متبسم را در نگاه و صورت خود داشته باشیم .
۲- در معاشرت با اطرافیان ، با احساس و شاداب باشیم .
 ۳- رفتارهای مثبت را برجسته و به آنها توجه نماییم .
 ۴- از کلمات محبت آمیز و خودمانی در سخنان خود استفاده کنیم .
 ۵- کبرو غرور بی جا نداشته باشیم وخود را برتر از دیگران ندانیم .
 6- دیگران را دعوت به لبخند و شادی نماییم .
 7- برنامه های شاد در ساعات تفریح و استراحت خود داشته باشیم .
 8– سعی درایجاد فضای سبز درمنزل ومکان زندگی خود داشته باشیم .( استفاده از گلهای زیبا و معطر محیط زندگی را باطراوت و آدمی را شاد می نماید)
عوامل موثر در تعلیم و تربیت:
 ا-خانواده: از پدران و مادران انتظار میرود که به همان اندازه که برای آراسته کردن بچه های خود دقت و وسواس از خود نشان نشان میدهند لا اقل به همان اندازه هم در پرورش فکری و ذهنی و درونی طفلانشان تعمق کنندو بدانند که تربیت فکری و معنوی کودکان آنها به مراقبت دقیقتر و مهمتر از پرداختن به مسائل ظاهری آنهاست. والدین باید نقشی فعال در آموزش و برنامه معنوی مدرسه ایفا نمایند.
 2.توارث
3.تغذیه
 4.آرامش
 5.مدرسه: الف)معلمین ب)دانش آموزان ج)محیط مدرسه د)برنامه ریزی ه)انجمن اولیاء ومربیان: انجمن اولیاء و مربیان به مثابه پلی است که بین خانه ومدرسه ایجاد شده و نقش ارزنده آن مسلم و مشخص است. این نکته حائز اهمیت است که برای داشتن مدرسه ای سالم ، مطلوب و شاد باید به تمامی عوامل و اجزای تشکیل دهنده آن پرداخت .
 معلم شاد و با روحیه
 معلم آهنگ و فضاو جو کلاس درس را تنظیم وبرقرار می سازد. چنانچه قرارباشد که روح دانش آموز پرورشورشد یابد باید این روند ازروح معلم آغاز گردد . حال چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد ، شانس ناچیزی برای تقویت ومراقبت از روح دانش آموزان وجود خواهد داشت . معلمانی که حضور توانمند خود را هر روز درکلاس درس نمی توانند ارائه نمایند ، آنان از لحاظ انتقال فکر با دانش آموزان هماهنگ نیستند و جهت پا سخگویی به نیازهای دانش آموزان آمادگی ندارند . هر معلم باید با توجه به هر گونه نقص در درک و دریافت دانش آموز نه بعنوان نقصی در تدریس خود توجه نماید و تلاشی کند تا در خود توانایی کشف روشهای جدید را به وجود آورد.معلم باید این امکان را داشته باشد تا بهترین روش ممکنه را انتخاب کند.توانایی در کشف روشهای جدید، عدم وابستگی کورکورانه به یک روش و رد کردن سایر روشها را ،مدنظر قرار دهد. اگردانش آموزان آگاه شوند که چه باید بخوانند ؟چرا باید بخوانند؟این درسی که میخوانند چه منفعتی در آینده نزدیک و آینده دور برای آنها دارد؟ مورد کاربرد این درس در جامعه کجاست؟ وچگونه مورد استفاده واقع می شود؟اهداف برای شان روشن میگردد.باکسب این اطلاعات است که دانش آموز رغبت پیدا می نما ید و درس برای او جالب و دلپذیر می شود. هردرسی در میان درسها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اگر شاگرد به ارزش آن درس آگاه گرددآن درس برایش معنی دارتر می شود.
 یک شرط اساسی:
 پیش از آنکه به بیان این شرط بپردازیم باید توجه داشت که اصولاً همه معلمان در فرصتهایی به دانش آموزان خود پندواندرز داده و آنان را به رعایت اصول انسانی دعوت می کنند متاسفانه نوع این راهنمایی ها نتیجه بخش نبوده است فقط عده ای محدود در این کار موفق بوده اند که زبان کردارشان با گفتارشان یکنواخت بوده است یعنی آنچه را که گفته اند در رفتارشان تجسم پیدا کرده است . از این رو یکی از اساسی ترین شرایط معلمی مطابقت گفتار وکرداراست. دانش آموز وقتی ببیند که معلم از نظر رفتار وکردار دارای وحدت وهمبستگی است خود به خود تحت تاثیر او قرار گرفته به اصول انسانی راهنمایی خواهد شد. معلمان اگر بخواهند سخنانشان در دلهای دانش آموزان اثر گذارد باید خود به آن گفتارعمل نماید درغیر اینصورت کمترین تاثیری در دانش آموزان نخواهد گذاشت .
چگونگي به وجود آوردن شادي و نشاط و اميد و انگيزه در كلاس درس و مدرسه
مقدمه:
اگر شادی و نشاط در مدرسه نباشد زیستن برای یادگیری و یادگیری برای زیستن متعالی محقق نخواهد بود.
جهان هستی در نتیجه تلاش مداوم و همکاری مجموعه ای عظیم به وجود آمده و در تلاش و پویایی این اعضا است که هر روز حیاتی نو اقامه می کند چنانچه مصداق بارز این کلام است که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند. و حال اگر نظری ریز بین تر بر این مجموعه اندازیم یکی از هزاران ما حصل آن تشکیل اجتماعات مردمی است اجتماعی که به طور خاص در پیکره اش خانواده ها نقش بسته اند.
زمانی که فرزندان یک خانواده یا یک اجتماع در یک محیط سالم و با نشاط زندگی نمایند و به دور از تنش ها و هتک حرمتها و در سایه احترام متقابل والدین در یک مکتب درس تربیت می شوند. اگر خانواده ها در شاداب سازی زندگی فرزندانشان تلاش نمایند طبیعی است که نتیجه موثرتری در فرایندهای زندگی آینده بچه ها خواهد داشت. از جمله گردشهای هفتگی ماهانه و حتی سالانه به تجدید قوای روحی خانواده کمک کرده و با نشاط و شادابی والدین فرزندان اطمینان خاطر یافته و به دور از تنش ها و اضطرابها استرسها به حرکت در مسیری صحیح هدایت می شوند. که البته در کنار همه ی آنچه گفته شد افکار و عقاید پدر و مادر و چگونگی به دست آوردن این نشاط نیز حایز اهمیت است. ولی اجتماع هم نباید این کار را فقط به عهده ی خانواده بگذارد بلکه جامعه نیز در به وجود آوردن فضای شاداب و قابل تحمل برای بچه ها باید نقش مهمی را ایفا کند و این زمانی موثر واقع می شود که کارها با برنامه ریزی صحیح و رعایت تمام اصول اخلاقی طرح شوند. از آنجا که محیط آموزشی مدرسه در بین محیط بعد از خانواده قرار داد که فرد در آن اجتماعی شده و در معرض آموزشهای رسمی قرار می گیرد که این آموزشها در سرنوشت او و بالطبع در سرنوشت جامعه موثر خواهد بود و برای اینکه تلاش مدیران و معلمان و کلیه مسئولان آموزشی در این محیط و سرمایه های مادی و معنوی جامعه در زمینه های آموزش و پرورش هدر نرود بهتر است این آموزشها در محیطی شاد ارائه شود.
زیرا یادگیری و آموزش در محیط شاد بهتر از محیط های خشک و سرد است پس دانش آموز در یک محیط با نشاط بهتر می تواند یاد بگیرد تا در محیطی سرد و بی روح.
هنگامی که در مدرسه مکانی برای آموختن مهارتهای کاربردی زندگی باشد برای دانش آموزان شوق انگیز و نشاط آور خواهد بود.
دانش آموزان در این مدارس با حوصله و اشتیاق به عمق مطالب پی می برند، آنها را می فهمند، تجربه می کنند و به زندگی خود مرتبط می سازند. از این رو با ذوق و شوق به مدرسه آمده و امید به موفقیت و زندگی در آنها تقویت می گردد. زیرا نشاط و انبساط موجب شکوفایی استعدادها شده و انسان شاداب، پویا و پر تحرک به زندگی امیدوار گردیده و برای رسیدن به اهداف خود سرسختانه تلاش می کند.
مهمترین مولفه شاد بودن امید به زندگی است. به عبارت دیگر بین شاد بودن و امید به زندگی یک رابطه مستقیم وجود دارد. به امید روزی که در مدارس ما تمامی مولفه های شاد به کار گرفته شود.[1]
شادی چیست؟
شادکامی و نیکبختی هنری است آموختنی. شاد بودن حقیقی یعنی آن نشاط جانفرایی که از رضایت و آرامش خاطر می آید که بدون شادی دیگران میسر نمی شود.
اندازه خوشی و ناخوشی افراد بسته به مال و مقام و سایر مزایا و یا بدی و خوبی پیش آمدها نیست بلکه بیشتر وابسته به قدرت تعقل و طرز فکر هر فردی است.[2]
شادی واقعی آن نوع سادی است که مکان و زمان در آن تأثیر نداشته باشد. بهترین مثال برای این نوع شادی، ارتباط شادمانه کودکان با یکدیگر استو نوع شادی که توأم با خلاقیت می باشد.
باید توجه داشت که شادی و نشاط و شادابی در صورتی مثبت و مطلوب تلقی می شود که با دید «الدنیا مزرعه الاخره» به آن نگریسته شود نه آن که در غرب موسوم است. یعنی شادی و نشاط دنیوی برای هر چه بیشتر فراموش کردن آخرت و امکان استفاده های هر چه بیشتر از لذات این دنیا.[3]
شادی در اسلام:
اسلام دین شاد است شیعه اگر غم دارد ولی محزون نیست بلکه غم برای شیعه بار معرفتی دارد.[4]
شادی در فرهنگ ایران باستان:
در میراث کهن ما ایرانیان شادی پدیده ای کهن محسوب می شود به گونه ای که می گویند نخستین معجزه ی زرتشت خندیدن وی در بدو تولد بوده است.
پارسیان شادی را آفریده خداوند و اندوه و غم را آفریده ی اهریمن می دانستند. مردم ایران باستان حدود 60 روز از سال را جشن می گیرند و به ستایش می پرداختند. گذشتگان ما برای پیدایش انسان جشن بزرگ نوروز را با شکوهی بسیار زیاد بر پا می کردند. ایرانیان سعی می کردند به هر بهانه ای روزگار را به شادی و شکرگزاری سپری کنند و پیشینه ی تاریخی کشورمان نشان می دهد که نشاط در همه ی ادوار مورد توجه ایرانیان بوده است.
چو شادی بکاهد، بکاهد روان *** فرو گردد اندر میان ناتوان
مده دل به غم تا نکاهد روان *** به شادی همی دار دل را جوان[5]
شادی لازمه ی حیات اجتماعی:
اگر با دقت احوال انسان های شاد و ناشاد را بررسی کنیم، متوجه می شویم که اندوه مادی متاعی شیطانی و شادی هدیه ای رحمانی است.
از ابتدای تمدن بشری غم و اندوه مایه ی توقف و انزجار و شادی و نشاط عامل تحرک و نظم بوده است. انسان از اندوه و غم تاریکی می گریزد و به شادی و نور پناه می برد. شاد زیستن آرزوی دیرینه ی آدمی است و ریشه در خلقت و نهاد آدمی دارد در جامعه ی غم زده انرژی افراد صرف بر کردن اندوه و ناراحتی می شود و دیگر فرصتی برای تولید و توسعه اندیشه های سالم باقی نمی ماند. به تجربه ثابت شده است شادی و نشاط ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسانهاست. در جامعه ی خوشحال و خرسند تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید.
در محیط شاد ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود. غم زدگی محکوم به شکست است و از این بابت بر دلسوزان جامعه واجب است روح شادی و نشاط را در رگ حیاط جامعه بیش از پیش تزریق کنند. ما باید بتوانیم با برگزاری جشن های ملی- دینی و دیرینه ی میهن خود اسباب شادی و شادمانی جامعه و مردم را فراهم کنیم تا از بروز هزاران مشکل جلوگیری کنیم و یا صرف هزینه های کم برای شادی از پرداخت هزینه های هنگفت آسیب های اجتماعی در امان باشیم.
ما برای اینکه در سطح جامعه میزان شادی را بالا ببریم، باید از افراد خانواده ها شروع کنیم. اگر آنها شاد باشند سرانجام جامعه ای شاد خواهیم داشت.
نباید فراموش کرد که مشکلات اجتماعی راه حلهای اجتماعی دارند در راهکارهای در برخورد با چنین مشکلاتی می توانند بسیار کار ساز باشند و همیشه پیشگیری کار آمدتر از درمان است.[6]
رمز و راز شاد زیستن چيست :
لازمه ی شادی و شاد بودن چیزی نیست جز مثبت اندیشی و جست و جوی خوبیها و زیبائیها.
انسان با نگرشی منفی به دنیا چیزی جز روحیه ی افسرده و چهره ای غمگین و حالتی خشمگینانه ندارد.
انسان معمولاً جایگاه و مقام ارزشی بالا دارد. اگر در آیات و نشانه های خداوند و نیز در قرآن کریم و کتب آسمانی دیگر به تفحیص بپردازیم، کراراً با موضوع قدرت انسان و دمیده شدن روح خداوند در وجودش برخوردار می کنیم. هیچ موجودی را نمی توان یافت که مانند انسان تکامل یافته و توانا باشد.
خداوند یکتا همه توانایی ها و قابلیت ها و استعدادهای لازم را به شکل بالقوه در ابعاد وجودی انسان قرار داده است و او را مختار ساخته تا در صورت تمایل آن ها را به عمل در آورد که این از بزرگ ترین موهبت های الهی برای انسان است.
موفق ترین و کامیاب ترین افراد کسانی هستند که دائماً امواج و پیامهای مثبت شخصیت وجودی خود را دریافت می کنند و از تخیلات مثبت فراوانی برخوردارند و واقع بین هستند.[7]
اهمیت تقویت نشاط و امید به زندگی در مدرسه:
امروزه پس از سالها بحث و جدل و نظریه پردازی درباره توسعه و شاخص های آن، صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی ، شاخص به نام توسعه انسانی را به عنوان معیار توسعه یافتگی مطرح کرده اند. برای رسیدن به توسعه انسانی از سه شاخص اصلی استفاده می شود.
شاخص نرخ امید به زندگی- شاخص باسوادی- شاخص درآمد سرانه برای بالا بردن نرخ امید به زندگی راههای گوناگون وجود دارد. که یکی از راههای آن مجهز کردن افراد به مهارت های احساسی زندگی و توجه به بهداشت روانی است.
مهارت به معنی به کار بستن اصول و راهبردهای نظری آموخته شده در حل مسائل و موقعیت های عینی است. مدرسه نخستین جامعه ای است که مودک در آن گام می نهد و اگر درست عمل کند عامل مهمی در پرورش مهارت های زندگی محسوب می شود. کودکان و نوجوانان 12 سال در مدرسه زندگی می کنند، یاد می گیرند و ساخته می شوند. اولین تجربه های زندگی اجتماعی کودکان در محیط مدرسه فراهم می شود و بسیاری از برداشت های ذهنی، پیش فرضها، باورها و بازخورهای آنان نسبت به زندگی در مدرسه و در کلاس درسی مورد آزمون سنجش و تجربه قرار می گیرد و گفته می شود مدرسه سرچشمه مناسبات اجتماعی و رفتارها و کردارهای نسل آینده است و در بلند مدت نسل جامعه محصول فرهنگی آن قلمداد می شود.
مدرسه اگر ایستا، غم زده و میرنده باشد دانش آموزان به جای نشاط و طراوت و شادابی، انزجار و به جای مهربانی و عشق ورزی، حسادت و کینه توزی را می آموزند.
در مدرسه پویا، امید به زندگی، موفقیت و کنجکاوی، شادی و طراوت تحصیلی، برانگیزنده و تحقیق دهنده استعدادها و نیازهای فطری و مقتضیات آتی دانش آموزان است.
مدرسه باید ضمن آموزشی علوم تجربی، مفاهیم ریاضی، زبان و علوم اجتماعی، کوشش جهت داری نیز برای ایجاد فرصت های علمی تعریف مهارت های زندگی و آموزشی آن به دانش آموزان فراهم کند و به طور کلی مهارت های لازم را برای داشتن یک زندگی موفقیت آمیز به دانش آموزان یاد بدهد.
در مدارس مدرن مهارت در حل مسئله ، مهارت در تصمیم گیری درست مهارت در طرح هدف های واقع بینانه زندگی مهارت در تفکر انتقادی و خلاق و مهارت در برقراری ارتباطات انسانی از جمله مهارت هایی اند که زیاد به آن توجه شده.
در کشورهای توسعه یافته به موازات آموزش علوم و فنون به جنبه های دیگری چون توسعه خود، رشد هیجانی و عاطفی تمرکز حواس، تفکر، کنترل خود، مهرورزی، نوع دوستی، محبت به دیگران، مدیریت در رفتار و اخلاق نیک، امیدواری به زندگی در متن برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی، تحت عنوان مهارت های زندگی، وارد شده است. در چنین شرایطی است که تربیت از دالان مدرسه به گستره جهان هستی وارد می شود و شرق زیستی با شور و نشاط دانستن یگانه می شود.[8]
راهکارهایی برای بهسازی و با نشاط سازی کلاس درس:
1-یادگیری مشارکتی: با آماده کردن دانش آموز از قبل و بیان کردن ویژگیهای گروه از نظر تعداد (4-3) نفره و ناهمگن بودن و تشکیل گروه های فعال و مسئولیت دادن به هر گروه در ارتباط با موضوع و مشخص کردن وظیفه هر فرد در هر گروه (به عهده سر گروه) و بوجود آوردن شرایط مطلوب، دانش آموزان به جای زمینی که معلم را مرجع اصلی بدانند به هم کلاسی های خود به عنوان مراجع مهم و با ارزش نگاه می کنند در این روش یادگیری در یک فضای گرم، دوست داشتنی و جاذب که دانش آموزان احساس امنیت می کنند، یادگیری افزایش پیدا می کند. باعث افزایش موقعیت های تحصیلی به همراه رشد ادراک می شود و زمینه را برای رشد مهارت های اجتماعی در دانش آموزان فراهم می آورد.
البته قبلاً قوانینی برای گروه در نظر گرفته می شود که مثلاً رعایت درست صحبت کردن و احترام گذاشتن به همدیگر و غیره . معلم در این روش یادگیری نقش هدایت گروه ها و نظاره گر و بر طرف کننده مشکلات و سئوالات را خواهد داشت.[9]
2-در کلاس از روشهای فعال تدریش گوناگون استفاده کند (تنوع) روشی که متناسب با موضوع درسی آن جلسه باشد. معلم وقتی که با روش های مختلف تدریس آشنا باشد در عمل و به هنگام ارائه ی درس باید با تشخیص موقعیت روش ها و فنون مناسب را انتخاب کند.[10]
3-حس فراح و شوخ طبعی داشته باشد و این حس حالت خشکی و یک نواختی کلاس را از بین می برد و یا تا حدی به دانش آموزان اجازه گفتن چیزهایی کوتاه که باعث خنده دانش آموزان و شادی آنها شود داده می شود.
4-با همه وجودش عاشق کار و به دانش آموز عشق بورزد و این را هم با بیان و هم با عمل به دانش آموز بفهماند بطوریکه دانش آموز این را درک کند.
5-در کلاس ارتباط عاطفی و انسانی بین معلم و دانش آموزان و هم کلاسیها با همدیگر برقرار باشد و دانش آموزان احساس کنند که مورد حمایت بقیه افراد کلاس و معلم می باشند.
6-نحوه ی اداره ی کلاس را با روح و سرزنده نگه دارد.
7-ارائه مطالب جدید و متنوع و پرهیز از مطالب کهنه و تکراری موجب تغییر نگرش و احساس لذت در کلاس درس شده و مایه ی تقویت انگیزه خواهد بود.
8-بها و شخصیت دادن به تک تک دانش آموزان و با اسم آنها را صدا زدن و با آن ها در خصوص علایق و فعالیت های فوق برنامه ای خارج از مدرسه صحبت کردن، عامل علاقه مندی آن ها به مدرسه و کلاس درس و رسیدن به هدف های آموزشی خواهد بود.
9-تشکیل کلاس هر از گاهی در کتابخانه یا آزمایشگاه و یا حتی در فضای سبز حیاط مدرسه، باعث شادی و نشاط دانش آموزان و علاقه ی بیشتر آنان نسبت به مطالعه و آزمایش می شود.
10-معلم همراه دانش آموزان به گردش علمی کوه، جنگل، دریا، طبیعت و یا بازدید از موزه ها و نگارخانه های هنری (بستگی به درس) بروند و تهیه عکس یا فیلم هایی از آن گردش علمی و زدن به برد مدرسه و با نمایش در آوردن برای بقیه می تواند حالت جنبش و انگیزه ای را ادامه دهد.
11-دادن جایزه های مختلف حتی آدامس، سیب و شکلات و غیره برای فعالیت های مثبت دانش آموزان و کردن جریمه هایی از این قبیل مثل خرید آدامس و شکلات و سیب و غیره به دانش آموزی که کم فعالیت کرده و یا خطایی که در کلاس مرتکب شده مثل دیر آمدن، حرف زدن بی موقع و زیاد و غیره.
12-به دانش آموزان بفهماند که مطالعه کلاس و آموزش آن ها چگونه در حال و وضعیت آن ها تأثیر مثبت دارد مطالب را طبق ذوق و علاقه ی آنان تنظیم کند.
13-اداره آزمایشگاه و نمایشگاه کلاسی توسط دانش آموز:
مسئولیت اداره امور مثل آوردن نمونه گروه بندی و تمیز کردن آزمایشگاه و نمایشگاه را دانش آموزان واگذار کنیم.
14-ایجاد بیمارستان کلاس:
به منظور ارتقای سطح بهداشت و جلوگیری از شیوع بیماری های واگيردار یکی از نیمکت های کلاسی را به این امر اختصاص داده و دانش آموزی که دردی در خود احساس می کند و یا دوران نقاهت سرماخوردگی را می گذراند با هماهنگی بهیار در کلاس، در آن جا مستقر می شود و ادامه ی درس را در آن جا دنبال می کند.[11]
15-به سوالات دانش آموزان به دقت پاسخ دهد و برای خواسته های آنان اهمیت قائل باشد.
راهکارهایی برای بهسازی و با نشاط سازی مدرسه:[12]
برای بهسازی و با نشاط سازی مدارس، نیاز است تمامی منابع انسانی در فرایند آموزشی مشارکت کنند. از جمله افرادی که بعضاً از آنها غافل می مانیم که دانش آموزان هستند.
1-کشت و کار: در صورت امکان در حیاط مدرسه جاهایی برای کاشتن سبزیجات و گیاهان وجود دارد. برای هر کلاس در صورت امکان فضایی از حیاط مدرسه را در نظر می گیریم و بنا به علاقه ی اعضای کلاس، کشت گیاه خاصی را به آنها واگذار می کنیم. (مدیر و معلم در این طرح نقش هادی و ناظر را دارند)
2-نرمش صبحگاهی با پخش موسیقی مناسب:
پخش موسیقی ملایم در مراسم آغازین مدرسه و نرمش و ورزش صبحگاهی باعث می شود دانش آموزان از لحاظ جسمی و روحی آمادگی خوبی برای ورود به کلاس پیدا کنند.
3-تجهیز مدارس از بعد سخت افزاری و نرم افزاری.
4-عیادت از دانش آموز بیمار یا رفتن به منزل دانش آموزی که دچار واقعه ای یا حادثه ای شده.
5-بازدید دانش آموزان از مکان های مذهبی، علمی، فرهنگی و تفریحی و بردن به سینما و دیدن فیلم های آموزنده و خوب بعد از امتحانات ترم.
6-احیای سنت های ایرانی و مذهبی در مدرسه:
مثل شب یلدا، چهارشنبه سوری، آدم برفی، هفت سین، مراسم عزاداری امام حسین، عید فطر، عید قربان و غیره و زيارت عاشورا (با پذيرايي)
7-پخش موسيقي در زنگ تفريح در مناسبت هاي مختلف و زنگ هاي هنر و زنگ هايي كه امكانش مي باشد. موسيقي اصيل و فاخر يا ترنم آبشار يا آواز بلبل
8-نصب تابلوي اعلانات در حياط مدرسه:
دانش آموزان ضمن بررسي روزنامه و مجلات مطالب مفيد و قابل استفاده را جدا مي كنند و براي اطلاع دوستان خود در تابلوي اعلانات مدرسه نصب مي كنند.
9-گسترش حسن مشاركت جويي:[13]
مدرسه يك موقعيت يادگيري واقعي و ايده آل براي رشد اجتماعي دانش آموزان محسوب مي شود. كودكان و نوجوانان بيشتر اوقات مفيد خود را در مدرسه مي گذراند. زمان كودكي و نوجواني زمان رشد و تكامل اجتماعي آنان است. البته در دوران نوجواني چون فرد مفاهيم اجتماعي شدن و روابط را بهتر مي فهمد مشاركت جويي بيشتر از دوره ي كودكي است. در نوجواني فرد دانايي خود را در مشاركت و فعاليت هاي اجتماعي به كار مي بندد و به پذيرش مسئوليت هاي گروهي و شركت در فعاليت هاي جمعي و هم تواني با اعضاي گروه علاقمند مي شود.
تحقيقات نشان مي دهد دانش آموزاني كه در فعاليت هاي گروهي شركت مي كنند:
- از محبوبيت و مقبوليت اجتماعي بالايي برخوردار مي شوند.
- به سطح بالايي از شايستگي اجتماعي مي رسند.
- روحيه ي دوستانه و مشاركتي پيدا مي كنند.
- به وظايف خويش كاملاً آشنا مي شوند.
- در حل مسئله مهارت پيدا مي كنند.
- احساس كفايت و شايستگي و شادابي ميكنند.
آثار مشاركت:
- شكوفا شدن استعدادها و رشد ذوق و انگيزه و در نتيجه گشايش راههاي جديد
- شناخته شدن خطاها و اشتباهات 
- افزايش ميزان و درجه ي محبوبيت در ميان هم سالان
- آشكار شدن قدرت تفكر
- ايجاد روابط دوستانه
- احساس شادابي و اميد
- اعتماد به نفس
- افزايش دانش و آگاهي[14]
10-دانش آموز محوري:
روزهايي از سال تحصيلي به دانش آموز محوري اختصاص داده شود بدين طريق كه گروهي از دانش آموزان مسئوليت هاي يك عددي مدرسه را بر عهده مي گيرند تا ضمن آشنايي با مشكلات، مسئوليت پذيري آنان نيز ارتقا يابد. البته بايد هر بار اعضاي گروه عوض شود.[15]
11-طرح مسابقه در طول سال به مناسبت هاي مختلف بين دانش آموزان با معلمان مسابقات ورزشي از جمله واليبال، وسطي، شطرنج و تنيس برگزار شود كه اين مسابقات اثرات مضاعفي براي شادابي روح و روان معلمان و دانش آموزان دارد.[16]
طرح صبح و سلامتي :
اختصاص دادن يك روز هفته به عنوان روز هويج خوري و در اين روز دانش آموزان به صورت دسته جمعي و به حالت مسابقه هر كدام يك عدد هويج را صرف كنند تا بدين وسيله كمبود ويتامين A بدن جبران شود و روز ديگر مثلاً سه شنبه هر هفته كه نوبت قرص آهن است ترتيبي داده شود كه هميشه اين قرص ها بهمراه يك عدد پرتقال صرف شود تا هم جذب آن براي بدن راحت تر و هم دانش آموزان با علاقه قرص آهن خود را مصرف نمايند.
- جذب و كمك به دانش آموزان بي بضاعت؛
- به هم نخنديم، با هم بخنديم
باعث تقويت روحيه نوع دوستي در دانش آموزان شده و احساس امنيت روحي و رواني در دانش آموزان خاص و جلوگيري از افت و ترك تحصيل در دانش آموزان بي بضاعت؛ كه اين حمايت مي تواند توسط همكاران دانش آموزان و يا افراد خير ديگر صورت گيرد.
- طرح تابلوي مخاطب و دوست
از آنجا كه علايق همه دانش آموزان يكسان نيست و گروهي از آنها به رشته هاي مختلف ورزشي و گروهي امور اجتماعي و ...
علاقه مندند و در اكثر مدارس براي اطلاع رساني در مورد همه از يك نوع تابلو اعلانات استفاده مي شود و احتمالاً بعضي از دانش آموزان فرصت و حوصله مطالعه همه محتويات تابلو را نداشته باشند، تابلوي جديد با شكلهاي مختلف در نظر گرفته شود، مثلاً براي رشته هاي ورزشي از تصوير وسايل ورزشي يا مسائل بهداشتي و پزشكي از صابون يا گوشي پزشكي و غيره استفاده كرده تا هم اطلاع رساني به نحو احسن صورت گيرد و هم تنوعي در اين امر داده شود.
اگر مسابقات فرهنگي، هنري يا مسابقات ورزشي يا علمي در پيش باشد از تابلوي مخصوص كه دور آن با چراغهاي چشمك زن تزيين شده استفاده شود. به اين ترتيب يك روز قبل از اينكه خواسته خود را به روي تابلو بياوريم چراغها را روشن كنيم تا توجه همه دانش آموزان به آن جلب شود. سپس وقتي همه متوجه خبر مهم شدند خواسته خود را به روي تابلو بياوريم. به اين ترتيب علاقه همه دانش آموزان براي شركت در اين فعاليت ها نيز زياد مي شود.
در دفتر مدرسه وايت بردي نصب شده و خطاب به همكاران روي آن نوشته شده (دوست من هر چه در ذهنت هست را بنويس) و همكاران هر چه دلشان بخواهد و اگر خواسته اي داشته باشند روي آن مي نويسند.[17]
12-طرح تولد در تولد:
مدير مدرسه اي به مدير جشنها معروف مي شود چون هر موقعيتي را در مدرسه با جشن كوچكي همراه مي سازد كه باعث بالا بردن روحيه دوست داشتن ديگران مي شود و هم ايجاد جو سالم و با نشاط در مدرسه مي كند.[18]
طرح طعمه و قلاب:
از آنجا که اکثر دانش آموزان علاقه چندانی به مطالعه و تحقیق ندارند و اگر رهایشان کنی حتی به سراغ کتابخانه نمی روند و و اوقات خود را به کارهای بیهوده سپری می کنند برای جلوگیری از بطالت گذشتن اوقات فراغت دانش آموزان مربی پرورشی و یا همکاران دیگر که به نوعی وقت آزاد در مدرسه دارند موظف شوند به کتابخانه رفته و کتابهای مفید را انتخاب و پس از مطالعه، نکات جالب کتاب را که اکثر دانش آموزان را به مطالعه وا می دارد را انتخاب و در مقوایی نوشته و در تابلوی اعلانات نصب نمایند (به همراه مشخصات کتاب) سپس دانش آموزان کتابها را تهیه و مطالعه نموده و موظف می شوند در زنگهای پرورشی و بیکاری آن را برای تهیه بقیه دوستان خود برای مطالعه بدهند و در پایان هفته سوم چند سوال تستی از دانش آموزان به عمل آید و به برندگان جوایزی اهدا شود.[19]
از لذت يادگيري در سفر وگردش علمي بهره بگيريد:
سفرهاي دانش آموزي ميتواند بهترين و به ياد ماندني ترين تفريح براي آن ها باشند. اما در عين حال انجام آنها از مسئوليت بسيار خطيري برخوردار بوده و نياز به برنامه ريزي بسيار دقيق دارد. كه بايد مطمئن داشته باشيد كه از آيين نامه ها، دستورالعملها و قوانين مربوط به موسسات آموزشي در ارتباط با بيرون بردن دانش، آگاهي داشته و هميشه از اين قوانين پيروي كنيد.
به دانش آموزان و والدين آن ها خلاصه ي برنامه ي سفر را به صورت چاپ شده ارائه دهيد.
در اتوبوس جايي قرار بگيريد كه بتوانيد دانش آموزان را به خوبي ببينيد.
تكاليفي را به آنها محول كنيد كه به دانش آموزان اجازه دهد با كمك يكديگر از تجربيات كسب شده خود طي سفر بهره برداري كند. بعد از سفر هر گاه براي ادامه ي حالت جنبش و انگيزه مناسب بود.
عكس ها ، نقشه ها كه عملكرد دانش آموزان را در معرض نمايش قرار دهيد.
و غيره ...[20]
نتیجه گیری:
شادی حالتی است که با روح انسانها ارتباط دارد و با فطرت ذاتی و انسانی هم خوانی دارد. انساني شاد و با نشاط است که با سایر افراد اجتماع می تواند روابط مثبت و مطلوبی برقرار کند. برای شاد زیستن باید فکرمان را نسبت به مسائل و مشکلات اصلاح و مثبت اندیش و واقع بین باشیم.
باید روح نشاط و شادی را در این نسل بدمیم و از انرژی آنان برای کار و تلاش به منظور ساختن آینده ی کشور بهره ببریم از آنجایی که مدرسه بهترین محیط برای پرورش انسانهای با نشاط می باشد باید بیشتر مورد توجه و عنایت دست اندرکاران قرار گیرد و به بکارگیری راههای درست در این ارتباط در مدرسه و کلاس این مهم محقق گردد.
برای بروز شادی به شکل صحیح احتیاج به آموزش های موثر و دقیق و حساب شده ای است که تنها با مطالعات و ارائه راهکارهای علمی و عملی در این راستا به تحقیق می پیوندد لذا اگر این آموزش های موثر را در محیطی آموزشی همچون مدرسه پایه ریزی شوند نتایج موثر و امید بخشی را برای دانش آموزان خواهند داشت و این را به یاد داشته باشیم دانش آموزان ما روزی بزرگان این سرزمین خواهند شد و این نشاط و امید و انگیزه را به نسل های بعد انتقال می دهند.

 عصری که ما در آن زندگی می کنیم به کلی متفاوت از زمان های گذشته است پدیده های جدید متنوع و به هم پیچیده آنچنان فراوان و نو به نو شده اند که دانایی ها، توانایی ها و امکانات را اجتناب ناپذیر می کند. البته این دانستنی ها ومهارت ها باید قادرباشند امنیت روانی واحساس زیبایی دوستی را درمواجهه با مشکلات زندگی تضمین کند. در روند استفاده ازامکانات در راه مقابله منطقی وفراگیر مسایل دنیای جدید به خصوص نگرش های جوانان باید از اصول بهداشت روانی استفاده نمود ، چرا که نوجوانان ما نیازمند فضای شاد برای شاداب زیستن هستند. در شرایطی که اکثر منازل در مناطق شهری تبدیل به آپارتمان های کوچک و تاریک و به دور از فضاهای بازی و حرکتی برای کودکان است حداقل کاری که می توان در تامین بهداشت جسمی و روحی آنان داشته باشیم ایجاد فضای مفرح و شادی بخش در مدرسه است چرا که دانش آموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه می گذرانند و اگر فضاسازی مناسبی درمدارس انجام شود مسلما به شاد زیستن فرزندان خود کمک بسیار مهمی خواهیم کرد. با توجه به اینکه جامعه ی فردا را فرزندان امروز ما اداره خواهند کرد.اگر خوب تعلیم بیابند و خدایی تربیت شوند جامعه نیز شاداب ومنظم و خوشبخت و سالم خواهدبود . درغیر این صورت هیچ امیدی نمی توانیم داشته باشیم . با این حال شکی نیست که در امر به سازی میهن اسلامی مان باید پیش ازهرچیز و بیش ازهمه چیز به مسئله آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت اهمیت بدهیم. براى این که سلامت جسمانى و روانى کودکان ، دانش آموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود ، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم. از آن جا که شادى بزرگ ترها عامل مؤثر در شادى و نشاط کودکان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانش آموزانى شاد تربیت کنند ، از این روبا ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى و مسرت دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى و مسرت را در وجود کودکانشان نیز پرورش دهند. لذا سیراب نشدن فرزندان ازمحبت وعاطفه کافی،عدم تعادل روحی وروانی را به‌دنبال دارد، نا آشنایی خانواده‌ها به روش‌های مؤثر تعلیم و تربیت را می‌توان با آموزش احساس مسؤولیت در برابرخود، خانواده، واقع بینی توام با نگرش مثبت،تقویت روحیه همکاری وکارگروهی، آموزش مهارتهای زندگی،تقویت مهارت ادراکی، و..... به کمک کلیه دست‌اندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا نهایتا محیطی شاداب،سازنده، قانونمند ایجاد شود و نتیجتا فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی به بار آید. شادماني از مهمترين عوامل تأثير گذار در زندگي بشر است، انسان ها بنابر سرشت و ماهيت و جودي خويش، همواره از افسرده بود گريزانند ودوست دارند بسويه شاد بودن و شاد زندگي كردن در حركت با شند. نقش نشاط ، شادماني و پويايي در جامعه به حدي است كه مي توان گفت : ثروت مندترين كشور، كشوري است كه بيشترين افراد شاداب وشرافت مند را زير بال خود دارد. شاد زیستن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغدیه خوب، محبت کردن و حفاظت از او اهمیت دارد، زیرا سلامت روحی و روانی و فیزیکی و جسمانی او را تامین می‌کند. درجامعه ومدرسه فاقد شادی،سخن‌گفتن از شادی قدری مشکل خواهد بود. یکی ازمشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه افزایش بیماری‌های مختلف روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است. با شادی ونشاط زندگی معنا پیدا می‌کند ودرپرتوآن دانش‌آموزان خصوصاً دردوران نوجوانی وجوانی می‌توانند خود را در گذشته به ‌نظر می‌رسید که و ظیفه آموزش و پرورش تولید عده‌ای فارغ التحصیل است که فقط بتوانند امرار ساخته و قله‌های سلوک و پله‌های ترقی را چالاکانه بپیمایند . جامعه زنده و پویا جامعه‌ای است که عناصرشادی‌ آفرين درآن فراوان باشد. معاش کننداما چنین می‌نماید که درقرن جدید نظام‌های آموزش وپرورش این مرحله را پشت سرگذاشته و سرلوحه تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است ؛ « شوق زندگی کردن را به دانش‌آموزان بیاموزیم » . پس باید معتقد باشیم که درحقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است. بیان مسأله در آموزش و پرورش مدرن افزون بر مهارت های خواندن، حساب کردن و نوشتن نیازهای جدیدی در قالب کسب مهارت زیستن و حل مسئله و چگونگی رویارویی باچالش های هزاره سوم مطرح شده است پژوهش ها حاکی از آن است که فرایند تعلیم وتربیت فعال متخصص وجود شور و طرب، نیاز و جوشش، تلاش وپشتکار ونشاط در همه ی ابعاد آن است چرا که هر گونه ارتباط و تعلیمی که بدون روح تحرک، پویایی و شادی و نشاط باشد به شکست منتهی می گردد. شادی یکی از نیازهای اساسی انسان و لازمه زندگی اوست. پیامبر اکرم می فرمایند بازی کنید و شاد باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی دیده شود. فوردیکسون( 1998) اظهارداشته است که شادمانی وسرورقسمتی ازشادکامی است که منجر به بازی و سرگرمی شده و امکان توسعه مهارت های جسمی اجتماعی و ذهنی را فراهم می سازد و علاقه منجر به اکتشاف و افزایش معلومات می گردد. مدرسه شاد می تواند شوق زندگی را به دانش آموزان هدیه دهد. تحقق اهداف متعالی آموزش و پرورش و لزوم توجه به روحیات و ویژگی های نسل دانش آموزایجاب می کند که اداره امور مدارس مبتنی بر افزایش قدرت تصمیم گیری استقلال نسبی انعطاف پذیری و روش های غیر متمرکز و مشارکت جویانه باشد تا بتواند فضای عمومی مدرسه را پویا پرنشاط و فعال نموده و توانمندی ها و خلاقیت های مدیران معلمان و دانش آموزان را به خوبی شکوفا و متجلی سازد.
 (ص 6 آیین نامه های اجرایی مدارس)
علم به مطالب بیان شده باعث تقویت مسئولین آموزش و پرورش از جنبه تئوریکی می شود. اما مسأله این است که این مبانی تئوریکی کمتر عملی می شود. شاهد این مدعا دانش آموزان است که در مدرسه با نگاههای مکرر به ساعت منتظرپایان ساعت مدرسه و رهایی از آن هستند . توجه به این نکته لزوم تجدید نظردرشیوة ادارة مدرسه وبرنامه های آن را به ما گوشزد می کند. بنابراین هر یک ازما ملزم به ارائه برنامه هایی جهت شاد کردن محیط مدرسه برای دانش آموزان هستیم تا شوق حضور در محیط شاد مدرسه را در دانش آموزان ایجاد کنیم تا بدینوسیله به ارتقا سطح کیفی تعلیم و تربیت کمک نماییم.
حال سؤال این است:
 - چگونه یک دانش آموز می‏تواند همواره شاد باشد؟
 - آیا فقط با کسب موفقیت‏ها و کامیابی‏هایی که مورد تأیید جامعه است، می‏توان به شادی و نشاط رسید؟
- آیا شادی تنها در قالب‏های ظاهری تجلی می‏یابد یا نمودهای غیر ظاهری نیز دارد؟
- چه ارتباطی میان شادی و نشاط و ارضای نیازهای اساسی انسان وجود دارد؟
-آیا نمی‏توان گفت انسان شاد انسانی است که نیازهای واقعی‏اش به طور مناسب ارضا شده است؟
 
  شادی در نگاه قرآن

در نگاه قرآنی، مراحل متعالی و برتری از کمال وجود دارد ، این مراتب از کمال با بهجت و سروری نامتناهی و بیکران همراه است ، از طرفی انسان نیز موجودی است که شایسته این شادی و رضایت و خشنودی می‌باشد، لذا انسان سعید که سرور و شادی همیشگی و مستمر دارد هرگز به شادی مقطعی و گذرا دلخوش نبوده و بسنده نمی‌کند. مشخصه شادی مستمر و سعادت حقیقی این است که دائمی بوده و برای آن کرانه ای نمی‌توان تصور کرد ، حال آن که شادیهای گذرا ، محدود به یک مقطع بوده حضوری غیردائم و لحظه ای داشته و بعضاً به حالت مقابل خود، یعنی غم و‌اندوه مبدل می‌گردد. مطابق تعابیر دینی جایگاه شادیهای طبیعی و دنیوی که با لذات مادی و محسوس همراهند در زندگی مادی است وجایگاه شادیهای معنوی و اخروی دربهشت های مختلفی است که درطول یکدیگرقرارداشته وبرترین آنها درعالیترین بهشت ما یعنی جنت رضوان الهی، همان بهشتی که خداوند سبحان در آن حضور داشته و زیبایی وجمال خود را در آن آشکار ساخته است، جای دارد. قرآن کریم ، در مورد شادی که احساسی ضروری برای انسانها محسوب می‌شود مطالب بسیاری بیان نموده است. تعابیر این کتاب مقدس با شادیهای دنیوی مخالف نیست، بلکه مهم نوع شادی است ، شادیهایی که لطمه به دیگران می‌زند ویا دارای قبح اخلاقی و مذهبی می‌باشد و درتضییع حقوق خداوند ، خود فرد و سایرافراد نقش دارد ، در نظر قرآن کریم نکوهیده و دارای عذاب اخروی می‌باشد . اما شادی برای تفریح در صورتی که قبح اخلاقی نداشته باشد در نظر قرآن کریم اشکالی ندارد. گشت و گذار درطبیعت و مشاهده نعمتهای زیبای خداوند موجب شادی وآرامش درونی می‌شود وانسان را ازحالت غم و افسردگی رها می‌سازد که علاوه بر درک تجربی، این مطلب در بسیاری از آیات قرآن بیان شده است .
نشاط و شادی در سیره معصومان(علیه‌السلام)
 نشاط و سرور بخشی از سرشت انسان است. بدین جهت قوانین روح‏بخش اسلام به پیروان خود نشاط و شادمانی می‏بخشد. پیامبرخاتم ‏نیزهمیشه شادمان بود و براین امرتاکید می‏ ورزید. افزون ‏براین، بعضی ازروایات نشان می‏دهد معصومان(علیهم السلام) در کجا و در پی چه مسایلی شاد می‏شدند و برای شاد بودن چه برنامه‏هایی ارائه می‏کردند. پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با یارانش مزاح می‏کرد ، اجازه می‏داد یاران با وی مزاح کنند و گاه به شوخی یاران با یکدیگر ، گوش می‏سپرد و تبسم می‏فرمود . او هرگز شادیهای یارانش را برهم نمي‏زد مگر وقتی ‏ سخن یا عملی خارج از محدوده شرع از آنها مشاهده می‏کرد. آیا ظاهر شدن آثار آن همه خوشحالی برچهره شریف پیامبر و یادیگررهبران امت در اثرعملکرد خوب برخی از پیروان وعلاقه‏مندان دلیل سرور و شادمانی اهل‏بیت(علیهم السلام) نیست؟ البته این شادمانیها با عربده کشی‏ها و خنده‏های غیر مجازی که‏ گاه به سلامت و امنیت و نشاط و حتی حیثیت ‏یک ملت و مذهب زیان ‏می‏رساند، تفاوت دارد. آن گونه شادیها را نه دین تایید می‏کند نه عقل سالم.
 تعریف شادی از دیدگاه روانشناختی
روانشناسی به نام دیوید مایرز سلامت روانی فرد را در میزان داشتن سر خوشی فرد می داند و سرخوشی (خوشحالی) را چنین تعریف می کند: " نوعی احساس امنیت ، احساس اینکه زندگی به طور کلی به خوبی می گذرد " این حالت خوشی و نشاط ، آنی و زودگذر نیست، ودارای دوام نسبتا پایداری است که بستگی به عوامل متعددی دارد . به گفته " مایرز " خوشحالی به سن یا میزان درآمد ، مرد یا زن بودن بستگی ندارد، ولی با بعضی خصوصیات شخصیت فرد، وجود تناسب بسن شغل و مهارت های او ، داشتن روابط نزدیک بادیگران و برخورداری از اعتقادات مذهبی و عمل کردن به آنها مربوط است. طبق این نظر ، بهترین عوامل پیش بینی کننده خوشی ، ثروت و زیبایی یا شهرت نیست ، اما افرادی که بیشتر احتمال دارد خود را آدم های سرخوشی تعریف کنند، دارای صفات یا ویژگی های مشخص هستند که در ادامه آمده است."
 ویژگی های افراد با نشاط
احترام به خود: به جنبه های خوب و مثبت خود بیشتر توجه می کنند و محدودیت هایشان را می پذیرند.
خوش بینی : افراد سرخوش به جنبه های روشن و مثبت حوادث نگاه می کنند و انتظار دارند نتیجه کار خوب باشد و هر گاه چنین نشود ، آنان شکست و ناکامی خود را امری کوچک و گذرا تلقی می کنند و می کوشند راه حل تازه و بهتری برای مشکل خود بیابید.
 تسلط شخصی: افراد سرخوش، احساس می کنند که ارباب و صاحب اختیار سرنوشت خود هستند. چون احساس می کنند که اختیار زندگی خود را در کف دارند ، به صورتی همسان از داشتن احساس سرخوشی خبر می دهند.
افزودن براین چهارویژگی اصلی شخصیت ، احتمال بیشتری وجود دارد که افراد سرخوش ازبدن سالم و متناسب بهره مند بوده، هدفها وتوقعات واقع بینانه ای داشته باشند وضمن سود جستن ازروابط مناسب، دوستانی صمیمی داشته وازایمان مذهبی یا روحانی برخوردارباشند که ازآنان حمایت می کند ، به زندگیشان هدف و مقصد می بخشد و انان را چنانکه هستند می پذیرد. سرخوشی نه تنها احساس خوبی به فرد می دهد، بلکه برای سلامت جسمی نیزخوب است بارها محققان پی برده اند که سلامت ( جسمی و روانی ) و سرخوشی دست در دست هم کار میکنند و البته چنین یافته علمی به هیچ وجه شامل چیز تازه ای نیست ، هزاران سال پیش سلیمان نبی گفت : قلب شاداب به اندازه دارویی موثر بهر انسان فایده می رساند ولی روحی شکسته استخوان ها را خشک می کند. و البته جای هیچ تردید نیست که یادگیری نیز در فردی با روان سالم شکل می گیرد هر چقدر روان فرد از سلامت بیشتری برخوردار است میزان،عمق وپایداری یادگیری نیز بیشتر است. درراستای پرورش سرخوشی و نشاط ، موارد و توصیه های زیر در متون مختلف روان شناسی آمده است. توصیه های موثر بر افزایش نشاط از دید روانشناسان : - تلاش در وقت گذاری و رسیدگی به خود : کمک به رفع نیازهای دیگران بدون شناسایی و ارضای نیازهای فرد نا ممکن است . باید فرد توجه کند که چه کارهایی او را خوشحال می کند ، سپس وقت کافی برای انجام دادن آنها در نظر بگیرد . - سرمایه گذاری در روابط نزدیک و صمیمانه : باید هر فرد وقت و محبت خود را به اشخاصی که دوست دارد هدیه دهد. - تلاش در به انجام رساندن کارها مورد علاقه : هر فرد باید ، دنبال مبارزه طلبی هایی بگردد که به ارضای نیازخود برای انجام دادن کارهای دارای معنی وهدف ازنظرخود کمک می کند . هم چنین باید از فرصت های نامنتظر برای آزمون چیزها و کارهای متفاوت استفاده کند . -دادن نیرو و انرژی به خود : رسیدگی به وضع سلامت جسمانی برای مراقبت از سلامت روان اهمیت دارد . - پرهیز از افراط و تفریط : روحیه همه گاهی قوی و گاهی ضعیف می شود . ولی باید سعی کرد که به نوعی حالت تعادل یا حد وسط رسید.
 -خوش بین بودن : اگر فرد همواره در پی آن باشد که ببیند در زندگی چه کمبودهایی دارد ، آن عیبها را خواهد یافت واحساسش نسبت به خود ازآنچه هست بدتر خواهد شد . باید فرد به دنبال جنبه های و جلوه های مثبت زندگی خود بگردد
. - نوع دوستی : نیکی کردن به دیگران ممکن است باعث شود فرد احساس خوبی و شادی کند. نوع دوستی ، کمک یا بخشش به دیگران بدون توجه به نفع شخصی ، احساس احترام به خود را افزایش می دهد . نوع دوستی و هم چنین ممکن است به کاهش فشارهای روحی و جسمی بینجامد و از سلامت و تندرستی فرد محافظت کند .
بیشتر ما افرادی نوع دوست هستیم . ما تا آنجا که توان داشته باشیم به امور خیریه کمک می کنیم ،برای کمک به سالمندن یا از کار افتادگان داوطلب می شویم ، به افراد بی سواد خواندن و نوشتن یاد می دهیم و یا آماده ایم به عنوان برادریا خواهربزرگترکودکان ونوجوانان نیازمندعمل کنیم . دلیل عمده انجام دادن این کارها آن است که ما صمیمانه می خواهیم به دیگران یاری دهیم.
 احسان و بخشش به همان اندازه که به دریافت کنندگان کمک میکند ، برای بخشندگان هم مفید است. بسیاری از افرادی که برای انجام دادن امورخیرداوطلب می شوند ازنوعی احساس سرشار ازعافیت خبرمی دهند که به ( نشاط کمک کنندگان ) مشهورشده است . این حالت ، نوعی احساس آرامش و رهایی ازاسترس ، افزایش انرژی ، گرمی ، افزایش احساس با ارزش بودن و حتی کاهش احساس درد و ناراحتی را شامل می شود .
هانس سلامی (Hans selye) بنیانگذار پژوهش در زمینه استرس ، همکاری با دیگران به خاطر خود را با عنوان ( خودخواهی نوع دوستانه ) توصیف کرده است که ما از طریق آن ، با کمک به دیگران برای تامین نیازهایشان ، نیازهای خود را نیز بر آورده می کنیم . این مفهوم در واقع تعبیر جدیدی ازقانون اخلاق طلائی مشهور است ( با دیگران همچنان رفتار کن که میل داری آنان با تو رفتار کنند ) تفاوت مهم در آن است که شما با ابزار دوستی و کمک کردن به همسایه خود ، محبت و کمک او را به سوی خود جلب می کنید .
 -شوخ طبعی: شوخ طبعی ومزاح ، که به ما اجازه می دهد ترسها و دیگراحساسات منفی خود را بدون ایجادناراحتی برای خودمان یا دیگران بیان کنیم. یکی ازسالمترین راه های مقابله با فرازونشیب های زندگی است.
 بنابراین دکتر ویلیام فرای (Williamfry) استاد دانشگاه استانفورد که تاثیر های خنده و شوخی را بر سلامت جسمی و روحی به مدت 3 سال مورد بررسی قرار داد ، خنده در هر روز به اندازه 10 دقیقه ورزش قایق سواری و پارو زدن برای کار کردن قلب و عروق بدن مفید است . همچنین باعث تغییر شکل امواج مغزی و ضرب آهنگ تنفس می شود ، از احساس درد می کاهد ترشح هورمون های مربوط به استرس را کاهش می دهد و با افزایش فعالیت سلولهای کشنده طبیعی بتعث تقویت ایمنی بدن در مقابل بیماری ها می گردد.
شوخی و خنده روش هایی برای بیان عواطف صادقانه ، غلبه بر ترس و تردید و برقراری ارتباط با دیگران است . حتی در زمان ابتلا به بیماری های درمان ناپذیر و مرگ بار ، شوخی می تواند به افراد کمک کند که روزهای آخرزندگی خود را با شادی و نشاط سپری کنند . فایده دیگر شوخی کمک به فرونشاندن خشم و عصبانیت است ، تقریبا امکان ندارد که انسان هم بخندد و هم عصبانی بماند.
 - داشتن روابط اجتماعی : برقرار کردن ارتباط با دیگران به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک می کند ، داشتن روابط گروهی با کاهش هورمون های مربوط به استرس به حفظ تندرستی یاری می رسانند .
 -حفظ سلامت جسم : نگه داشتن سلامت بدن ، به وسیله ورزش وتغذیه صحیح ، به سلامت فکرو روان کمک می کند.علت این موضوع آن است که ورزش میزان بعضی مواد شیمیائی موجود درمغزرا تغییرمی دهد و جریان خون وجذب اکسیژن را می افزاید . این تغییرات می تواند بردستگاه اعصاب مرکزی اثرگذارند ودگرگونی خوشایندی را در احساس و حال فرد به وجود آورند. ورزش همچنین به ایجاد تغییرات روانی تدریجی می انجامد.
     فعالیت بدنی به خودی خود می تواند در ذهن انسان را از تمرکز به افکار مزاحم و آزار دهنده باز دارد . کسانی که به طور مرتب ورزش می کنند به نوعی احساس مهارت و تسلط بر خود دست می یابند و عصبانیت و نگرانی خود را با حرکات ورزشی تخلیه می کنند .
این تغییرات در امر تغذیه صحیح نیز ایجاد می شود داشتن چندین عره غذایی کم حجم ولی مغذی و همچنین استفاده صحیح از مواد غذایی از جمله عوامل تاثیر گذار بر روان هستند .
برای شاد بودن و شاد زندگی کردن نیازمند رفتارهائی مناسب و موثر هستیم تا بتوانیم در دیگران نفوذ کرده و چهره ای مشخص و شاد را نشانه خود قرار دهیم . ۱
- همیشه چهره خندان و متبسم را در نگاه و صورت خود داشته باشیم .
۲- در معاشرت با اطرافیان ، با احساس و شاداب باشیم .
 ۳- رفتارهای مثبت را برجسته و به آنها توجه نماییم .
 ۴- از کلمات محبت آمیز و خودمانی در سخنان خود استفاده کنیم .
 ۵- کبرو غرور بی جا نداشته باشیم وخود را برتر از دیگران ندانیم .
 6- دیگران را دعوت به لبخند و شادی نماییم .
 7- برنامه های شاد در ساعات تفریح و استراحت خود داشته باشیم .
 8– سعی درایجاد فضای سبز درمنزل ومکان زندگی خود داشته باشیم .( استفاده از گلهای زیبا و معطر محیط زندگی را باطراوت و آدمی را شاد می نماید)
عوامل موثر در تعلیم و تربیت:
 ا-خانواده: از پدران و مادران انتظار میرود که به همان اندازه که برای آراسته کردن بچه های خود دقت و وسواس از خود نشان نشان میدهند لا اقل به همان اندازه هم در پرورش فکری و ذهنی و درونی طفلانشان تعمق کنندو بدانند که تربیت فکری و معنوی کودکان آنها به مراقبت دقیقتر و مهمتر از پرداختن به مسائل ظاهری آنهاست. والدین باید نقشی فعال در آموزش و برنامه معنوی مدرسه ایفا نمایند.
 2.توارث
3.تغذیه
 4.آرامش
 5.مدرسه: الف)معلمین ب)دانش آموزان ج)محیط مدرسه د)برنامه ریزی ه)انجمن اولیاء ومربیان: انجمن اولیاء و مربیان به مثابه پلی است که بین خانه ومدرسه ایجاد شده و نقش ارزنده آن مسلم و مشخص است. این نکته حائز اهمیت است که برای داشتن مدرسه ای سالم ، مطلوب و شاد باید به تمامی عوامل و اجزای تشکیل دهنده آن پرداخت .
 معلم شاد و با روحیه
 معلم آهنگ و فضاو جو کلاس درس را تنظیم وبرقرار می سازد. چنانچه قرارباشد که روح دانش آموز پرورش ورشد یابد باید این روند ازروح معلم آغاز گردد . حال چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد ، شانس ناچیزی برای تقویت ومراقبت از روح دانش آموزان وجود خواهد داشت . معلمانی که حضور توانمند خود را هر روز درکلاس درس نمی توانند ارائه نمایند ، آنان از لحاظ انتقال فکر با دانش آموزان هماهنگ نیستند و جهت پا سخگویی به نیازهای دانش آموزان آمادگی ندارند . هر معلم باید با توجه به هر گونه نقص در درک و دریافت دانش آموز نه بعنوان نقصی در تدریس خود توجه نماید و تلاشی کند تا در خود توانایی کشف روشهای جدید را به وجود آورد.معلم باید این امکان را داشته باشد تا بهترین روش ممکنه را انتخاب کند.توانایی در کشف روشهای جدید، عدم وابستگی کورکورانه به یک روش و رد کردن سایر روشها را ،مدنظر قرار دهد. اگردانش آموزان آگاه شوند که چه باید بخوانند ؟چرا باید بخوانند؟این درسی که میخوانند چه منفعتی در آینده نزدیک و آینده دور برای آنها دارد؟ مورد کاربرد این درس در جامعه کجاست؟ وچگونه مورد استفاده واقع می شود؟اهداف برای شان روشن میگردد.باکسب این اطلاعات است که دانش آموز رغبت پیدا می نما ید و درس برای او جالب و دلپذیر می شود. هردرسی در میان درسها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اگر شاگرد به ارزش آن درس آگاه گرددآن درس برایش معنی دارتر می شود.
 یک شرط اساسی:
 پیش از آنکه به بیان این شرط بپردازیم باید توجه داشت که اصولاً همه معلمان در فرصتهایی به دانش آموزان خود پندواندرز داده و آنان را به رعایت اصول انسانی دعوت می کنند متاسفانه نوع این راهنمایی ها نتیجه بخش نبوده است فقط عده ای محدود در این کار موفق بوده اند که زبان کردارشان با گفتارشان یکنواخت بوده است یعنی آنچه را که گفته اند در رفتارشان تجسم پیدا کرده است . از این رو یکی از اساسی ترین شرایط معلمی مطابقت گفتار وکرداراست. دانش آموز وقتی ببیند که معلم از نظر رفتار وکردار دارای وحدت وهمبستگی است خود به خود تحت تاثیر او قرار گرفته به اصول انسانی راهنمایی خواهد شد. معلمان اگر بخواهند سخنانشان در دلهای دانش آموزان اثر گذارد باید خود به آن گفتارعمل نماید درغیر اینصورت کمترین تاثیری در دانش آموزان نخواهد گذاشت.
مدرسه شاد و با روح:
 
  مدرسه نیزخود از یک روح سرشاربرخورداراست، این موضوع به ندرت مورد تایید قرار می گیرد، و درعوض مدرسه به صورت یک ماشین و یا یک کارخانه شناخته شده است. درمدرسه می توان دانه جست وجو گری و پرسش را در زمین فکر و اندیشه نسل کوچک و کم سال کاشت تا این دانه رشد کند ، همراه اوبزرگ شود وزندگی بزرگسالی او را از زود باوریها ، ساده اندیشی ها ، بی دقتی ها، تقلیدها ، پیروی هاو باری به هرجهت گذراندن ها نجات دهد.درعوض او را انسانی متفکر،منطقی،فکور،اندیشمند،علت جو، هدفدار، خواهان حقیقت بار آورد.هیچ نسخه ای برای توسعه وپرورش مقدس ویا یک مدرسه شاد و با روح و سرزنده وجود ندارد به هر حال ما میتوانیم شرایطی را به وجود آوریم تا اجازه پرورش روح را بدهد و ایجاد نشاط نماید. روشهایی برای فعال کردن مدرسه و کلاس ارائه میشود امید است که این روشها باعث شود شوق و انگیزه ی بیشتری دردانش آموزان بوجود آید و نشاط بیشتری احساس شود.
برخی از اقداماتی که کارکنان مدارس می توانند انجام دهند عبارتند از:
 1-تشخیص اهمیت مطالب غیر کلامی
2-توجه به زیبایی محیط آموزشگاه و کلاسهای درس
3-نقل داستانهایی در باره مدرسه
 4-برگزاری جشنها و مراسم مذهبی
 5-حقیقت و اعتبار
 6-پرورش و تقویت بیان
 7-پرورش روح دانش آموزان
 8- شناسایی علتها به جای توبیخها
عقاید و باورهای ما:
 ما عقیده داریم که مهمترین بسترایجاد آرامش روانی همان ارتباط با حق است ومعتقدیم که دلها جزبا یاد خدا آرام نمی گیرد . پس نقش ایمان وتقوی را درایجاد روحیه شاد وآرامش خاطربایدهمواره مد نظرقرارداد.
 شکوفایی خلاقیت در کلاس درس :

 به نظر میرسد ، برای بشرداشتن نشاط و روحیه شاد مهمترازغذا وخواب است. بچه هایی که فقر نشاط دارند یاد نخواهند گرفت. آیا ملاحظه کرده اید که انسان با چه شور وعشقی به دست ساخته خود مینگرد؟ خداوند نیز هنگامی که بشررا آفرید با عشق از روح خود در آن دمید و فرمود:فتبارک ا...احسن الخالقین،این یکی دیگر از روشهایی است که برای فعال کردن کلاس ارائه میشود ، تلاشی که دانش آموزان برای خلق کارهای جدید و متفاوت از دیگران به کارمیبرند احساس توانمند را به آنها القا میکند و از این راه به خود باوری میرسند . در واقع، معلم زمینه سازی میکند و دانش آموزان اندیشه ورزی و سپس اندیشه خود را به صورت کار عملی متجلی میکنند . به کمک این روشها کارآیی معلمان برای تفهیم مطالب درسی بیشتر میشود. امروزه، وظیفه معلم ایجاد انگیزه یادگیری و تسهیل یادگیری است و بطورکلی یادگیری پدیده ای است که خود شخص باید انجام دهد.
چگونگی دستیابی به تحقق آرمان های شاداب نمودن مدارس
برای بهره گیری مناسب ازشرایط وامکانات برای ظهوراستعدادها وخلاقیت های نوجوانان بایدتحولات جدی در نگرش مدیران و مسوولان نظام آموزش و پرورش ایجاد کرد چرا که در تعریف مدیریت به عنوان یک رشته علمی «فرایند به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی و سازماندهی- بسیج منابع و امکانات و هدایت و کنترل است برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد. » مدیر وظیفه دارد با هماهنگی و اتخاذ تصمیمات پیش برنده ای که براساس مقررات و اصول پذیرفته شده در نظام ارزش ها شکل می پذیرد حیات مادی و معنوی سازمان و افرادش را تدارک ببیند و یک مدیر آم وزشی مسوولیتی بس اساسی ترومهم تربرعهده دارد،چرا که با روح و روان و جسم کودک و نوجوان سر و کار دارد و بالندگی جامعه و جوانان امروز و سرافرازی و اقتدار فردای آنان به حرف و شعار تنها پیش نمی رود. برخورداری ازنسلی جوان وکارآمد واصراردربه کارگیری مناسب جوانان درچرخه کاروفعالیت های جامعه و پذیرش مسوولیت ازسوی آنان در فردایی نه چندان دورمی تواند بسیارکارسازواثربخش باشد. واضح است که انجام چنان ماموریت مهم به آسانی محقق نمی شود ورشد تعالی آنان به تصادف حاصل نمی شود. باید نوجوانان و جوانان را به خوبی بشناسیم و ازجامعه وشرایط دیروز و امروز و فردای آنان درک درستی داشته باشیم ، راه ها و روش های مناسب علمی و پیش برنده برای مجهز نمودن آنان به تربیت دانایی و توانایی و مهارت یابی را فرا بگیریم .
چگونگی ایجاد فضای شاداب در مدارس
در تبیین موضوع شاداب سازی را از ابعاد مختلف می توان بررسی نمود چرا که در ابتدا شاداب کردن محیط مدرسه در کلا م به ایجاد فضای مناسب و فضاسازی ظاهری منتج می شود . لیکن با نگاهی دقیق تر باید عنوان کرد که شاداب نمودن فقط جنبه ظاهری ندارد چون داشتن بهداشت روانی سالم نیازمند رعایت اصولی است که هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی دارد و در واقع شاداب سازی را در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست وجوکرد که هر یک ازاین موارد شامل بررسی موضوعات و مواردی مهم است که با درنظرگرفتن آن ها مطمئنا می توانیم روح و روان و جسم و جان نوجوان را شاد کنیم چرا که نوجوان باید ابتدا از درون وجودش احساس شادمانی داشته باشد و این احساس شادمانی همان ایجاد رضایت اززندگی است که باید درتمام ابعاد وجودش رخنه کند.
 شاداب سازی درونی و معنوی در مدارس
 الف- تربیت معنوی و دینی (آشنایی با لطافت طبیعی و...)
    بی تردید تربیت روحی و معنوی نوجوانان باید از آغاز حیات آنان مد نظرگرفته شود لیکن چون در سنین نوجوانی می خواهند هویت شخصی پیدا کنند کم کم از والدین خود جدایی بیشتری پیدا می کنند و وابستگی کمتری می یابند و همین امر باعث می شود هدایت معنوی ویژگی خاصی پیدا کند . آشنایی آنان با لطافت طبیعت (آب وهوا وآفتاب وکوه ودریا و...) می تواند نشاط وشادابی را با ادراک طبیعت خداوندی به دست آورد به طوری که نوجوان با دیدن هر یک از ابعاد طبیعت حتی با دیدن یک گل احساس لذت و شادمانی کند.
 ب- شرکت دادن نوجوان در فعالیت های گروهی
    فعالیت های گروهی و جمعی نوجوانان جزو لا ینفک از زندگی اجتماعی آنان به شمار می رود و اگر خوب هدایت شود می تواند آثار سازنده ای را در پی داشته باشد و در واقع می تواند احساس لذت درونی را برای او به وجود آورد.
ج- جذب مشارکت دانش آموزان در اداره مدارس
شکی نیست که یکی از وظایف مهم تربیتی مدیریت مدارس تشویق نوجوانان به مشارکت و تعاون در همه اموراست وآنان می توانند با تدوین برنامه های مناسب به جلب مشارکت دانش آموزان درامورمختلف مدرسه اقدام کنند واین موضوع می تواند به احساس مفید بودن ودورشدن از انزوا وکسالت در نوجوانان کمک کند و خود یکی از موارد شاد زیستن است.
شاداب سازی محیط مدارس
یکی از شاخص های بهداشت روانی احساس رضایت، شادی وشادابی است، فردی که احساس می کند نیازهایش بدون برخورد با موانع در حال تامین است به زندگی خود امید واری دارد و به درجه ای از رضایت درونی می رسد که همواره او را شاد نگه می دارد .
 شادی حاصل احساس "سعادتمند بودن " است و سعادتمندی حاصل احساس سیر طبیعی زندگی و در مسیر رشد قرار گرفتن است .
دراین حالت فرد به زندگی دیگران علاقمند می شود وبه آنها عشق می ورزد، احساس رضایت و شادی سبب پیدایش حاات روانی مختلفی می شود که دوستی ،عشق ،محبت ،امید واری ،خوش بینی ،مسرت ،همراهی ، همدلی و پذیرش از نمونه های آن است .
شاداب سازی ظاهری در مدارس
 در این بخش اکثرا مواردی مورد توجه قرار می گیرد که قابل رویت و قابل لمس کردن باشد و در واقع اموری که لذت بصری ایجاد می کند یا دیدن فضا و محیط زیبا باعث ایجاد نشاط می شود مورد توجه قرار می گیرد.
 1- فضاسازی وزیباسازی حیاط مدارس،ازجمله دیوارها، سطح زمین،کاشت درخت و گل وگیاه گذاشتن نیمکت های رنگی و زیبا درحیاط مدرسه ، تابلوی زیبای سر در مدرسه ، دیوارهای تمیز و زیبا و تزیین شده با نقاشی های زیبا، نماسازی های مختلف.
 2- زیباسازی مناسب ساختمان مدارس از جمله هماهنگی کاشی و سرامیک و سنگ - رنگ آمیزی در و دیوارها، پرده های زیبا جهت کلا س ها، زیباسازی راهروهای کلا س ها، دفتر معلمان، اتاق مشاوره و...
 3- زیباسازی وتمیز بودن نمازخانه استفاده از خوشبوکننده ها، استفاده از نوشته ها و خطاطی های زیبا و استفاده از گلدان های زیبا، استفاده از فرش های زیبا و هماهنگ با پرده ها تمیز بودن و زیباسازی دستشویی ها و وضوخانه (حتما فضای وضوخانه از کاشی و سرامیک زیبا و تمیز استفاده گردد) محل آبخوری ها سنگ شده باشد و در وضوخانه ها از لوله کشی آب گرم استفاده شده باشد.
 4- زیباسازی راهروها و ورودی ها با استفاده از گلدان های گل طبیعی و مصنوعی.
 5- زیباسازی کتابخانه ها استفاده از کمدهای یکرنگ و یک مدل جهت نگهداری کتاب ها (ترجیحا" استفاده از کمدهای چوبی زیبا) استفاده از گلدان های طبیعی در فضای کتابخانه ، میز و صندلی های یک رنگ و زیبا، قفسه های زیبا جهت در دسترس قرار دادن مجلا ت و روزنامه ها.
 6- تشویق دانش آموزان جهت آوردن گل و گیاه طبیعی و استفاده از آن در محیط کلا س ها.
دانش آموزان، استفاده از روپوش های خوش رنگ و شاد.
 8- پوشش ظاهری معلمان ، مدیر و معاونان که با رعایت تمامی موازین شرعی می توان از رنگ های شاد و رنگ های روشن استفاده کنند.
 9- استفاده ازقاریان با صوت ولحن زیبا درصبحگاه مدرسه (اگر به صورت زنده باشد بهتراست وگرنه از نوارهای مناسب می توان استفاده کرد.
 10- ایجاد روابط انسانی مطلوب بین ارکان مدرسه شرایط مطلوب کار موجب تقویت روحیه معلمان و افزایش میل و رغبت و علاقه آنان به کار و غرور و افتخارشان در مدرسه خواهد شد 11 -استفاده ازروش‌های فعال تدریس معلمانی که ازروش‌های فعال استفاده می‌کنند، کلاس‌های شادتری دارند . مشارکت دانش‌آموزان درکلاس وآموختن آنها را از کسالت وبی‌حالی رها ساخته، شادابی ونشاط را تقویت می‌کند.
 12-ایجاد رابطه دوستانه با نوجوانان و کودکان
 13-معرفی الگوهای مناسب
 14-تشویق کردن وارزش‌گذاری برای ایجاد حس عزت واعتماد به نفس ودر نتیجه احساس لذت وشادی از فعالیت
 15-آموزش روابط اجتماعی مناسب به دانش‌آموزان
 16-توجه به معیارها و ملاک‌ها و عوامل شادی‌آفرین در سنین مختلف در دوران کودکی، برآورده شدن احتیاجات اساسی جسمی و روانی عامل وجد و سرور است. در دوران نوجوانی پذیرش از طرف اعضای خانواده و گروه همسالان و نیز ابراز موفقیت در کارهای شخصی و امور تحصیلی شادی‌آفرین است. درجوانی و بزرگسالی ، کسب مهارت‌های لازم برای تصدی شغلی، پیشرفت درکار وتحصیل، موفقیت در کارهای هنری و ورزشی احساس وجد و مسرت را به‌وجود می‌آورد.
 ایجاد نشاط برای دانش آموزان:
 1- تأسیس بانک جایزه و تشویق دانش آموزان با ارائه کارت امتیاز
 2- برپایی جشن های شادی و مسابقات مختلف
 3- تقویت و توسعه بازدیدهای علمی و تفریحی
 4- تشکیل نمایشگاه های متعدد با مشارکت دانش آموزان از دست سازهای کارهای تحقیقی امور آموزشی و پرورشی
 5- ورزش صبحگاهی به صورت دسته جمعی قبل از شروع کلاس
 6- دعوت از دانش آموزان موفق مدرسه جهت صحبت سرصف
 7- تشویق و تقدیر از فعالیتهای کوچک و کم ارزش از نظر دیگران
 8- زیبا وجذاب کردن محیط مدرسه واستفاده ازرنگ های شادی آوردر کلاس ها- سالن ها- دیوارهای حیاط
 9- توجه به رعایت بهداشت فردی دانش آموزان
 10- مشارکت مؤثر اولیای دانش آموزان در انجام امور مدرسه
 11- پرهیز از ایجاد تنش در مدرسه
 12- پرهیز از تنبیه- توهین، سرزنش، تحقیر در مدرسه
 13- اجرای روش های تدریس فعال با محوریت کلاسی بانشاط
14- نصب عکس دانش آموزان ممتاز در تابلوی اعلانات
 15- توجه خاص به زنگ تفریح
 16- نمایش فیلم و اسلاید در مدرسه
 17- تقویت فعالیت های هنری در مدرسه: گروه تئاتر- گروه سرود
 18- حضور فعال آموزگاران با نشاط همراه با ظاهری مناسب و آراسته
 19- پرهیز از بی انضباطی و بی عدالتی در مدرسه
 20- تقویت امید به آینده در دانش آموزان
 21- بررسی عوامل مؤثر در افت تحصیلی و ترک تحصیل دانش آموزان
 22- تقویت احترام متقابل بین دانش آموزان و دیگر کارکنان مدرسه
 23- تهیه کارت تبریک به مناسبت تولد هر یک از دانش آموزان و حتی آموزگاران
24- توزیع شیرینی به مناسبت های مختلف از جمله جشن ها و میلاد ائمه بین دانش آموزان
 راهکارهای مناسب جهت شاداب سازی در مدارس
 - تبادل تجربیات موفق مدیران در رابطه با شادسازی مدارس
 - تغییر در وضعیت فیزیکی مدارس و توجه به نیازهای دانش آموزان و تنوع برنامه ها
 - توجه جدی به امور معیشتی و رفاهی معلمان به منظور حضور شاداب تر آن ها در مدارس
 - بها دادن به دانش آموزان شاداب و پر تحرک و کنجکاو و پرسشگر
- ایجاد فضای سبز و استفاده از رنگ های شاد و جذاب در محیط مدرسه
- شناسایی افراد خلاق و تشویق آنان در زمینه تغییر و اصلاح مدارس
 - ایجاد انگیزه و ترغیب مدیران جهت مطالعه در رابطه با شادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت
 - توجه به زیبا سازی مدارس
- توجه به وضعیت بهداشت محیط مدرسه
- ایجاد فضای مناسب برای تفریحات سالم دانش آموزان
 - توجه به نیازهای عاطفی – روحی– روانی دانش آموزان
 - مشارکت دانش آموزان در اداره مدرسه
 - استفاده از تابلو ها و پیام های بهداشتی شاد و شعر های شادی آفرین
 

- تهیه امکانات و مکان هایی ورزشی در داخل مدرسه و خارج از مدرسه
- برگزاری جشن ها به مناسبت های مذهبی و اعیاد ملی با کمک دانش آموزان
 - برگزاری مسابقات ورزشی – تفریحی – علمی در بین مدارس و بین دانش آموزان
- برگزاری نمایشگاه دست سازه ها – آثار – نقاشی – شعر – خط – مسابقه قرآن بصورت گروهی
- دعوت از افراد محبوب و موفق دانش آموزان برجسته مثل هنرمندان – اساتید – ورزشکاران
 - اجرای برنامه های صبحگاهی با نشاط و پر بار – همراه با سرود دسته جمعی – تئاتر و نمایشنامه
 - استفاده از مشاوران مجرب ودلسوزبرای حل مشکلات تحصیلی وتربیتی دانش آموزان و برقراری ارتباط
 - نمایش فیلم و تئاتر نمایش های عروسکی – موسیقی زنده مورد علاقه دانش آموزان
 - بردن دانش آموزان به موزه – تئاتر – سینما - پارک – اردوگاه – با کمک اولیا مدرسه و خانه - تشکیل نمایشگاه کتاب
 - افزایش زنگ های تفریح ( برقراری مقررات انعطاف پذیر با ویژگی های سنی دانش آموزان)
 - برگزاری مسافرت ها و اردو های تفریحی – سیاحتی با همکاری و نظارت اولیا
 - تشکیل گروه های درسی با حضور فعال دانش آموزان
- کنترل عوامل بازدارنده نشاط و تقویت عوامل تسهیل دهنده
 - جلوگیری از هر نوع برخورد لفظی و بی احترامی به دانش آموزان
 - ممنوعیت جدی هر گونه تنبیه بدنی
- پر بار شدن ساعات ورزش
- پذیرایی در اعیاد و مناسبت های مذهبی و غیر مذهبی
 - استفاده از کتابخانه مناسب – نمازخانه تمیز و جذاب – و تلاوت قرآن برای آرامش دانش آموزان
 - توجه به وسایل صوتی و تصویری در مدارس مخصوصا کامپیوتر
 پیشنهاد به واحدهای آموزشی
-تشویق دانش‌آموزان به خلاقیت و نوآوری و ایجاد زمینه‌هایی برای بروز استعداد آنها
- تمیزی و نظافت مستمر محیط مدرسه و کلاسهای درس و ایجاد عادت دردانش آموزان جهت رعایت نظافت مدرسه
- استفاده از لباسهای متنوع با رنگ های شاد که مغایر با ضوابط آیین نامه اجرایی مدارس نباشد .
 - تغییر مرتب دکوراسیون مدارس بطوری که دانش آموز هر هفته با طرح جدیدی روبرو باشد . - روی آوردن به بازی های پرورشی و سنتی در محیط مدارس واجرای یک بازی جدید درهر روز یا هفته در زمانی مشخص و حدود 10 دقیقه ، که زنگ های استراحت برای این موضوع پیشنهاد می شود .
- برگزاری مسابقات ورزشی بین دانش آموزان بصورت کلاسی در رشته های مورد علاقه آنان .
 - ایجاد تفکر مثبت در دانش اموزان به اینکه فقط کاستی ها و مشکلات را نبینند و به دنبال زیبایی ها و نکات مثبت در زندگی روزمره و در مدرسه نیز باشند .
- القای مفاهیم و ظرایف دینی به شیوه های جذاب .
 توجه به فعالیت های گروهی وشیوه تدریس فعال درآموزش های علمی ودینی وجلب مشارکت دانش آموزان و تعامل آنان در تدریس و فراگیری مطالب درسی.
 - مشارکت دادن جدی و نه شعاری دانش اموزان در امور مدرسه و استفاده از نظرات آنان در شاداب سازی محیط مدارس .
- برنامه ریزی و اجرای مرتب فعالیت های فوق برنامه در مدارس و خارج از مدارس .
اجرای هر هفته یک برنامه با عنوان ایستگاه خنده با استفاده از برنامه ها وهنر نمایی های خود دانش آموزان و بعضا هنرمندان موجود در مدارس که در عین فرح بخش وشاد بودن مغایربا شئونات اخلاقی نیز نباشد.
دادن جوایز نفیس به بهترین و کاربردی ترین طرح های شاداب سازی که دانش آموزان و اولیاء مدرسه ارائه می دهند.
 - اجرای مراسم صبحگاه با برنامه های متنوع و با نشاط از جمله نرمش صبحگاهی با آهنگی مناسب
- توجه به شخصیت فردی و اجتماعی دانش آموزان توسط مسوولان و کادر آموزشی مدرسه . - استفاده از کادر آموزشی و اداری شاد و خوش ذوق در مدارس .
 - رفع مسائل و مشکلات نگران کننده همکاران فرهنگی بطور اصولی تا نتیجه شادابی آنان منجر به شادابی دانش آموزان در مدارس باشد
 - استفاده ازرنگ های شاد دررنگ آمیزی ونقاشی کلاس های درس،کارگاههای آموزشی،کتابخانه ها، دفاتر ، وسایل ورزشی ، حیات مدرسه ، میز و نیمکت ها و صندلی ها و .....
 -خواندن قصه ها و داستان های جالب و دوست داشتنی برای دانش آموزان در کلاس انشاء و دین و زندگی
 


نتیجه‌گیری
 شاید در اولین نگاه احساس کنیم که انجام همه امور فوق در مدارس مستلزم پرداخت هزینه های سنگین باشد و مسلما" در مدارس دولتی چنین امکانی وجود ندارد لیکن با کمی تامل به این نتیجه می رسیم که انجام بسیاری ازاین پیشنهادات فوق می تواند با درایت ومدیریت صحیح باحداقل بودجه وامکانات انجام شدنی باشد وبه اشکال مختلف می توان شادابی و طراوت را به کودکان و نوجوانان این مرز و بوم هدیه دهیم و درنهایت جامعه شاد داشته باشیم که این خود باعث بروز و رشد استعدادها و خلا قیت ها در جوانان ما خواهد شد. شاداب‌سازی و ایجاد روحیه شاد در دانش‌آموزان و جلوگیری از افسردگی آنها باعث می‌شود افرادی هد فمند و کار آمد درجامعه داشته باشیم در این میان عوامل متعددی دست به ‌دست هم داده تا بتواند این هدف محقق شود.
مهمترین عامل نقش خانواده است، تربیت فرزند از اوان زندگی و ایجاد نشاط او وپیوند میان خانواده و مدرسه و تعامل این دو در ایجاد هماهنگی با هم می تواند روشی مؤثر برای ایجاد شادابی در فرزند پیدا و اجرا شود.
 از دیگر عوامل مهم نمازاست ، نماز عاملی است مهار کننده روح انسان و باعث آرامش قلب و جلوگیری ازاضطراب و افسردگی در شخص می‌شود، پس اجرای نماز جماعت وجلسات متعدد مربوط به نمازو اشاعه آن می‌تواند در شاداب‌سازی دانش‌آموزان مؤثر باشد.
 پس با این تفاصیل می‌ توان گفت با شاداب‌ سازی محیط کمک شایانی به شادابی فرزندان و رشد همه جانبه (اخلاقی، آموزشی و......)آنها می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تفاوت هاي فردي دانش آموزان

بازديد: 223

تفاوت هاي فردي دانش آموزان
تفاوت هاي فردي دانش آموزان که حاکي از وجود تفاوت در توانايي هاي آنان است از مهم ترين اصول و مواردي است که هميشه بايد در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گيرد. از جمله توانايي هاي متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بين عملکرد آنان مي شود، توانايي هاي شناختي از جمله هوش است که ميزان آن در همه افراد يکسان نيست. در نتيجه بايد به آن توجه خاصي مبذول شود. زيرا نوع و سرعت آموزش بايد با توانمندي هاي شناختي دانشآموزان هماهنگ شود. قشر نسبتا وسيعي از دانشآموزان مدارس عادي که در عين تفاوت هوشي بارز با ديگر دانشآموزان در کنار ساير کودکان مي نشينند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره مي برند دانشآموزان ديرآموزند. ديرآموزان 10 تا 14 درصد کل دانشآموزان مدارس را تشکيل مي دهند و به طور معمول در کلا س هاي عادي ابتدايي (به خصوص کلا س هاي اول) چند دانشآموز ديرآموز وجود دارد. طبق آمار سازمان آموزش و پرورش استثنايي فقط در بين کودکاني که در طرح سنجش آمادگي ورود به دبستان در سال تحصيلي 75-74 و 76-75 شرکت کردند 7800 دانشآموزان در سال اول و 10950 نفر در سال دوم تشخيص داده شد طرح سنجش آمادگي ورود به دبستان را از سال 1372 سازمان آموزش و پرورش استثنايي کشور اجرا کرده است. در اين طرح توانايي هاي شنوايي و بينايي و آمادگي تحصيلي (هوشي) کودکاني که در آستانه ورود به دبستان هستند مورد ارزيابي قرار مي گيرد. از نتايج اين طرح شناسايي و تشخيص عده زيادي از کودکان ديرآموز است با توجه به اين مساله وزارت آموزشي و پرورش عهده دار (جايابي آموزش) تدوين برنامه هاي آموزشي مناسب براي اين افراد شده است. اولين گامي که در اين جهت برداشته شده، تشکيل کلا س هايي موسوم به کلا س ضميمه ويژه است، تعداد کل اين کلا س ها در کل کشور در سال تحصيلي 75-74 حدود 85 کلا س بود. لا زم به ذکر است کلا س ضميمه کلا سي است که براي استفاده دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي در مدارس عادي تشکيل مي شود. تعداد دانشآموزان اين کلا س ها حداکثر 15 نفر است و فرصت هاي بسياري براي يکپارچه شدن کودکان در فعاليت هاي عادي مدرسه فراهم ميآيد. معلمان با تجربه و آموزش ديده کلا س هاي ضميمه معمولا دوره هاي تخصصي سازمان آموزش و پرورش استثنايي را گذرانده اند و با خصوصيات عاطفي، شناختي و اجتماعي اين کودکان آشنايي کافي دارند. طرح سنجش براي ارزيابي هوشي کودک ابتدا با يک آزمون هوشي مورد ارزيابي اوليه قرار مي گيرد و اگر اين احتمال وجود داشته باشد که هوش او پايين تر از حد متوسط هوش کودکان باشد براي سنجش دقيق تر با آزمون هاي هوشي ديگر به مرحله ارزيابي تخصصي ارجاع داده شوند. نتيجه به دست آمده در اين مرحله مشخص مي کند که بايد کودک را به کجا ارجاع دهند. در چنين شرايطي معمولا کودکاني که هوش عادي و بالا تر داشته باشند به مدارس عادي معرفي مي شوند. اما کودکاني که ديرآموز تشخيص داده مي شوند براي استفاده از کلا س هاي ضميمه (در کنار کلا س هاي عادي) به مدارس عادي ارجاع داده مي شوند و در مورد کودکان عقب مانده نيز تصميمات خاصي اتخاذ مي شود.
ويژگي هاي دانشآموزان ديرآموز:
دانشآموزان ديرآموز در مقايسه با کودکان عادي داراي رفتارهاي سازشي ضعيف تر و قابليت يادگيري کمتري هستند. اين گروه به سبب رشد کم ذهني قادر به فراگيري مطالب و حل مسايل در سطح افراد عادي و همسن و سال خود نيستند. در ميان گروه هاي عقب مانده ذهني ديرآموزان بالا ترين درجه رشد ذهني را دارند و در عين حال بزرگ ترين گروه از گروه هاي عقب مانده ذهني را تشکيل مي دهند و بهره هوشي آنان حدود 80 تا 90 درصد است و درصد قابل توجه اي از جمعيت دانشآموزان مدرسه رو که معمولا نمي توانند در تحصيل و يادگيري مطالب همگام با ساير همکلا سان خود پيش بروند از اين گروهند. ديرآموزان 10 تا 14 درصد از جامعه دانشآموزي را شامل مي شوند. بعضي مولفان ويژگي هاي شناختي دانشآموزان ديرآموز را چنين ذکر کرده اند.
ويژگي هاي شناختي دانشآموزان ديرآموز
- در درک مفاهيم يادگيري مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند
- در تشخيص روابط پيچيده ضعيف اند
- از درک مفاهيم انتزاعي عاجزند
- براي يادگيري مطالب درسي به تمرين بيشتري نياز دارند
- دامنه معلومات عمومي آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است
- نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتري دارند و از دستور زبان ساده اي که ويژه دانشآموزان کوچک تر است استفاده مي کنند
- در خواندن و فهميدن کتاب هاي درسي با مشکل مواجهه اند
- در انجام تکاليف درسي معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند.
آموزش کودکان ديرآموز: يکپارچه سازي يا جداسازي
آن چه در مورد اين دسته از دانشآموزان مشهود است اين است که برخلا ف کودکان باهوش تر خودآموزي ضمني و اتفاقي چنداني ندارند و در امر فراگيري خودکار نيستند.
معمولا اين کودکان در خواندن خيلي ضعيف اند و به تدريج از هم رديفان تواناتر خود عقب و عقب تر مي مانند. اينان هر چه به سطح آموزشي بالا تري ارتقا يابند مدارس را براي تنظيم برنامه هاي درسي معمولي و تطبيق آن با يادگيري کند خود پيش از پيش با مشکل روبه رو مي سازند. دکتر آفرند ويژگي بارز اين دانشآموزان ديرآموز را چنين بيان کرده که: دير ميآموزند و زود فراموش مي کنند.
مولفان ديگر نيز تاکيد کرده اند که دانشآموزان ديرآموز در پايين ترين حد دامنه هوشي کودکان عادي قرار دارند و نبايد آنان را عقب مانده ذهني تلقي کرد.
با توجه به ويژگي هاي دانش آموزان ديرآموز متخصصان تعليم و تربيت عادي و استثنايي عموما بر اين باورند که چون اين قبيل دانش آموزان از نظر رشد ذهني تفاوت کمي با دانش آموزان عادي دارند بهتر است در مدارس عادي و همراه ساير همسالان خود تحصيل کنند. اين تفکر که يکپارچه سازي نام دارد به معناي همگام و همزمان کردن فرآيند تعليم و تربيت کودکاني با نيازهاي ويژه در مدارس عمومي به طور پاره وقت يا تمام وقت است. حمايت از روش يکپارچه سازي مبتني بر اين باور است که افرادي که معلوليت يا هرگونه مشکلات يادگيري دارند همانند افراد عادي با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت ها و امکانات برابر براي خودشکوفايي بهره مند شوند تحقيقات حاکي از آن است که دانش آموزان پيش دبستاني مبتلا به ناتوانايي، رفتارهاي مثبت همسالان تواناي خود را الگو قرار مي دهند و بسياري از دانش آموزان پيش دبستاني ناتوان در صورتي که با همسالان عادي خود ادغام شوند به بازي سازنده تري مي پردازند.
تحليل يازده مطالعه که طي سال هاي 84 - 1975 انجام شده نشان داده اند که دانش آموزان مبتلا به ناتوانايي در موقعيت يکپارچه و در مقايسه با موقعيت هاي جدا به سطح بالاتري از مهارت هاي تحصيلي نايل مي شوند بسياري از برنامه هاي تابع اصل جداسازي کودکان که در گذشته اجرا شده به زيان ناتوانان بوده است نتايج پژوهش هاي زيادي نشان مي دهد که دوره هاي تربيتي جدا براي دانش آموزان ناتوان به طور نسبي ثمربخش نبوده است. البته نتايج بعضي پژوهش ها نيز حاکي از آن است که گاه کنار آمدن با برنامه هاي نسبتا سنگين و فشرده که در موقعيت هاي يکپارچه براي کودکان ناتوان وجود دارد، براي آنان مشکل است و اين کودکان مهارت هاي اجتماعي لازم را براي کنار آمدن با موقعيت هاي يکپارچه ندارند. به هر حال براي رفع تناقضات ذکر شده راهبرد يکپارچه سازي از طريق دائر نمودن کلاس هاي ضميمه درون مدارس عادي و مختص دانش آموزان ديرآموز قضايي تحصيلي در مدارس ايجاد مي کند که در عين ايجاد نقاط قوت مربوط به روش يکپارچه سازي نقائص و ضعف هاي ناشي از ادغام صددرصد دانش آموزان را نيز کم رنگ و تعديل نمايد.
نگرش معلمان به يکپارچه سازي:
در يک تحقيق طي پرسش نامه اي نظريات 2219 معلم کلاس هاي عادي و 332 معلم کودکان استثنايي که در مدارس عادي به ارائه خدمات تکميلي مشغول بودند بررسي شد. نتايج آن به اين صورت بود که، نگرش اکثر معلمان در جهت تاييد روش يکپارچه سازي است. بخش بزرگي (77 درصد) از معلمان با اين شيوه موافق يا بسيار موافق اند. معلماني که آموزش ضمن خدمت يا پيش از خدمت در تعليم و تربيت استثنايي را گذرانده بودند با اين راهبرد پيش از کساني که چنين آموزشي نديده بودند، موافق بودند. البته اين معلمان لازم مي دانستند که تغييراتي در برنامه عادي مدرسه براي انطباق با دانش آموزان ناتوان ايجاد شود. حال اين که نگرش کارکنان مدارس به اين نحوه آموزش حتي مثبت تر از معلمان است. نتايج بررسي نشان داد که معلمان ابتدايي با ادغام کودکاني که ناتوانايي هاي حسي عميق، شرايط چند معلوليتي، يا درجات معتدل آسيب هوشي و رفتاري موافق نبودند و نگرش مثبت آنان تنها شامل دانش آموزان مبتلا به ناتواني هاي خفيفي مي شد که نياز چنداني به آموزش يا حمايت ويژه نداشتند.
نتايج اين پژوهش نشان داد که معلمان در کلاس هاي معمولي به کودکان ناتوان به مثابه افرادي متفاوت مي نگرند و بر فنون آموزشي متفاوتي تاکيد مي ورزند که در حال حاضر در سيستم آموزش و پرورش کنوني ما در دسترس نيست.
در عين حال، معلمان درباره مشکلا ت همراه با سياست هاي رايج يکپارچه سازي اظهار نگراني کردند. نگرش معلمان ابتدايي کمتر از حد انتظار بوده به نظر مي رسيد که لا زم است تربيت معلم و تاکيد فرايند، بر رشد بيشتر مهارت هاي آموزشي، در دستور کار آموزش و پرورش قرار گيرد. علا وه بر آن از نظر معلمان ارائه آموزش هاي تکميلي به معلمان مرجع براي ارتقاي کيفيت کار ضروري است.
نظرات برخي پايان نامه ها در اين رابطه:
پژوهشگر، مصطفي اکبري در رسانه کارشناسي ارشد خود تحت عنوان مقايسه پيشرفت تحصيلي و سازگاري اجتماعي دانشآموزان پايه اول ابتدايي دير آموز استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه و عادي، به ارائه آمار و ارقامي مي پردازد که به خودي خود پاسخگوي دو روش آموزشي براي دير آموزان، است.
او در تحقيق خود که جامعه آماري آن دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي مدارس بوده اند، در پي پاسخگويي به اين دو سوال برآمده است:
الف- آيا بين پيشرفت تحصيلي دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه و کلا س هاي عادي تفاوتي وجود دارد؟
ب - آيا بين سازگاري اجتماعي دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه کلا س هاي عادي تفاوتي وجود دارد؟
هدف از اين پژوهش، مقايسه وضعيت دير آموزان استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه در مدارس عادي يا ديرآموزاني است که در مدارس ابتدايي عادي تحصيل مي کنند ومدرسه هيچ برنامه ويژه اي که متناسب با توانمندي هوشي آنان باشد تدارک نديده است و صرفا از آموزش مربوط به دانشآموزان مدارس عادي (برخوردار از هوش متوسط) بهره مي گيرند.
طبق مقايسه هايي که در اين زمينه انجام شده است داده ها صراحتا بيانگر تاثير مثبت کلا س هاي ضميمه و نقش آن در بالا بردن معدل دانشآموزان ديرآموز است. همچنين اين نتايج به خودي خود ونقش کلا س هاي ضميمه را در ارتقاي پيشرفت تحصيلي دانشآموزان تاييد مي کند بالا ترين نمره مقياس بلوغ اجتماعي (112/5) مربوط به پسران و نمره بعد از آن (104/95) متعلق به دختران استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه است. اين يافته ها نيز در تاييد نقش موثر کلا س هاي ضميمه در بالا بردن سازگاري اجتماعي دانشآموزان دير آموز است.
در پايان، پژوهشگر در مورد نقش مهم کلا س هاي ضميمه در پيشرفت تحصيلي و سازگاري هاي اجتماعي ديرآموزان چنين نتيجه گيري مي کند:
1- توصيه مي شود که کلا س هاي ضميمه در سطح گسترده تري در کشور تشکيل شود. به نحوه اي که در تمام مدارس ابتدايي عادي کشور به صورت يک قاعده اجرا شود و تمام دانشآموزان دختر و پسر ديرآموز مدارس ابتدايي راتحت پوشش قرار دهند.
2- لا زم است که والدين در مورد درس هايي که براي تسهيل سازگاري بچه ها در مراحل اوليه به کار مي رود اطلا عاتي کسب کنند.
در همين زمينه لا زم است مشاوران مدرسه و معلماني همراه با مدير و ناظم و ديگر مسوولا ن جلسات مشاوره اي براي اولياي دانشآموزان دير آموز برقرار کنند و آنان را از اهداف و فرايند آموزش و تربيت فرزندان و ضروريات مربوط به آن کاملا آگاه گردانند.
3- نگرش در رفتار والدين دانشآموزان عادي هم کلا س با کودکان ديرآموز براي موفقيت يک پارچه سازي بسيار مهم است. متاسفانه اغلب والدين در مورد برنامه هاي يک پارچه سازي موضعي آشتي ناپذير دارند.
بنابراين توصيه مي شود جلساتي با شرکت معلمان و والدين برگزار و در آن اهداف يک پارچه سازي توضيح داده و روشن شود که در صورت همکلا سي شدن فرزندانشان با دانشآموزان دير آموز فرزندان آنها در معرض افت تحصيلي قرار نمي گيرند هيچ گونه خطري متوجه تعليم و تربيت و پيشرفت علمي آنان نيست.
4- اين مسئله، به ويژه زماني بيشتر قابل تحقيق است که عده دانشآموزان ديرآموز ادغام شده در کلا س عادي کم جمعيت و معلم قادر به اداره دانشآموزان دير آموز، بدون تغيير زياد در برنامه هاي عادي درسي باشد.
5- سازمان آموزش و پرورش استثنايي کشور، طرح سنجش کودکان را در سنين پايين تري به اجرا در آورد تا دانشآموزان ديرآموز بتوانند از آموزش هاي پيش دبستاني نيز بهره مند گردند.

6- از آن جا که دانشآموزان ديرآموز دچار مشکلا تي به جز افت تحصيلي نيز هستند، مسوولا ن مدارس خدمات توان بخشي ويژه اي از قبيل مشاوره، گفتار درماني و ... را براي ديرآموزان مدارس اختصاص دهند.

ویژگی های دانش آموز خلاق !

1- ایده ها و نظرات خود را بدون ترس در كلاس مطرح می كند.
2- معمولا برای مسائل راه حل ها و پاسخ هایی متفاوت از سایر دانش آموزان ارائه می كند.
3- به فعالیت هنری علاقه ی زیادی دارد و در این زمینه دارای تجربه و مهارت است .قبل از این كه گردو را بشكنم به این فكر افتادم كه شاید بتوانم با دو نیمه ی پوست آن دو تا لاك پشت درست كنم!
4- غالبا ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر هم كلاسی های خود پیشنهاد می كند.
5- معمولا قادر است باطنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند.
6- تمایل زیادی به تغییر نظرات معلم و یا مطالب كتاب دارد
7- در كلاس اغلب سوالاتی غیرعادی و گاه عجیب و غریب می پرسد.
8- علاقه ی زیادی به نقاشی و ترسیم افكار و ایده های خود دارد.
9- انتقاد گر است و هر نظر و عقیده ای را به راحتی نمی پذیرد.
10- گاهی به خاطر بیان نظرات و ایده های عجیب و غریبش در نظر دانش آموزان دیگر فردی غیرعادی جلوه می كند.
11- از قوه ی تخیل خوبی برخوردار است.
12- معمولا در كلاس با آب و تاب صحبت می كند و سعی می كند ایده هایش را با جزئیات كامل شرح دهد.
13- دارای ابتكار است و غالبا ایده ها و پاسخ های منحصر به فرد ارائه می كند.
14- حساس ،باریك بین و نكته سنج است .
15- بسیار فعال است و غالبا در آن واحد چند طرح و ایده در زمینه های مختلف را در سر می پروراند.
16- به تجربه و آزمایش علاقه ی فراوانی دارد
17- در نفوذ و تاثیر گذاری بر دوستان خود از توانایی زیادی برخورداراست.
18- آمادگی طرد شدن و عدم تایید از طریق دیگران را داراست .
19- به مطالعه ی موضوعات متنوع و گوناگون علاقمند است و زمان قابل توجهی را به این امر اختصاص می دهد.
20- از اطلاعات عمومی زیادی برخوردارست و سعی می كند كه از آن ها استفاده ی عملی و كاربردی كند.

شناخت ویژگی های دانش آموزان
تنظیم فعالیت های یاددهی توسط معلم بر مبنای تفاوت های فردی دانش آموزان و توجه به ویژگی های خاص گروه های دانش آموزی، راهبردی بسیار مؤثر برای تسهیل امر یاددهی و به تبع آن، تسهیل یادگیری برای دانش آموزان است. در این مقاله، به نوعی خاص به ویژگی های دانش آموزان توجه و الگویی از گروه بندی آن ها ارائه شده است.هم چنین در چگونگی برخورد با هر گروه، راهکارهایی پیشنهاد شده اند.
تا چه حد دانش آموز خود را می شناسید؟
هر سال تحصیلی با عده ای از دانش آموزان آشنا می شویم که هر کدام ویژگی های خاصی دارند. ما دانش آموزان را از یک نظر، می توانیم به این گروه ها تقسیم کنیم: باهوش، فعال، زودرنج، غیرفعال، با اطلاعات عمومی خوب، خوش خط، بدخط، آرام، پرجنب وجوش، و دور از هنجار.
تفاوت های عمده ی دانش آموزان
به طور کلی از نظر پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) دانش آموزان ضعیف:
دانش آموزان ضعیف، خود به دو دسته تقسیم می شوند:
1. افرادی که در کلاس رفتار پرخاشگرانه دارند، پیوسته در جنگ و جدال اند، در رفتار آن ها ناهنجاری مشاهده می شود، در محاوره از کلام های بی مورد و نابه جا استفاده می کنند، دنباله بهانه می گردند، متوجه مفهوم درس نمی شوند، از بغل دستی خود مرتب گله دارند، هیچ علاقه ای به یادگیری ندارند، و در رفتار آن ها انواع بازی گوشی دیده می شود. این دانش آموزان، در حین تدریس، کارهای شخصی خود را انجام می دهند. وقتی از آن ها درس پرسیده می شود، به صورت آموزگار نگاه می کنند و به جای خجالت کشیدن، لبخند می زنند، و از شیطنت خود دست بردار نیستند.
راهکارهای پیشنهادی برای کاهش رفتارهای ناپسند این گونه افراد عبارت اند از:
* در ابتدا می توان با مدیر مدرسه در این مورد صحبت و در صورت لزوم آن ها را به یک مشاور معرفی کرد. سپس می توان اولیا را در جریان امر قرار داد.
* می توان رفتارهای صحیح را آموزش داد. در زنگ های تفریح با آن ها صحبت کرد. اگرچه این گونه دانش آموزان همه ی رفتارهای صحیح را نمی پسندند، اما ممکن است حداقل یک مورد از آن ها مؤثر واقع شود. می توان با اولیا نیز صحبت کرد و روش مؤثری برای رفتار چنین دانش آموزانی پیشنهاد کرد تا در منزل هم با آن ها به گونه ای مشابه رفتار شود.

* می توان با تنبیهات مثبت، تا حدودی روش آن ها را تغییر داد. مثلاً، برای مدت کوتاهی، آن ها را از کارها یا کسانی که دوست دارند، محروم می کنیم و به محض این که تغییر روش دادند، ما هم روش خود را تغییر می دهیم. برای مثال، اگر از آن ها رضایت داریم، اجازه دهیم در کارهای کلاسی، مثل پاک کردن تخته که بچه ها آن را خیلی دوست دارند، با ما همکاری کنند. وسایلی را که در کلاس نیاز داریم، آن ها بیاورند. بازی هایی را که دوست دارند، ترتیب دهیم و یا آن ها را با گذاشتن شرایط سرگروه کنیم.
2. افرادی که در کلاس بسیار آرام اند، بدون سروصدا وارد کلاس و از آن خارج می شوند، غیرفعال اند و در تمام درس ها ضعیف اند. این گونه افراد در خواندن و نوشتن کُندند. بسیار خجالتی هستند و دوست دارند فعالیتی داشته باشند، اما نمی توانند. رفتار این گونه دانش آموزان هم در کلاس مشکل ساز است. ولی نسبت به دانش آموزان دسته ی اول بهترند، چون کمتر موجب حواس پرتی دیگران می شوند و همین طور کمتر توجه دیگران را جلب می کنند. دوست دارند هیچ کس با آن ها کار نداشته باشد و آن ها هم با کسی کاری ندارند.
شناخت ویژگی های دانش آموزان
راه کارهای پیشنهادی برای تغییر رفتار عبارت اند از: مهربانی کردن، دوست بودن، صحبت کردن در زنگ های تفریح و صحبت کردن با اولیا. برای تغییر رفتار این گونه افراد، پیشنهاد می شود که به آن ها پاداش های طولانی مدت داده شود. البته منظور این نیست که هر روز به مدت طولانی به او پاداش بدهیم، چون این کار به صورت عادت درمی آید. پاداش ها بیش تر باید معنوی باشند؛ مثل کف زدن برای صحبت کردن، بلند صحبت کردن، تمیز کردن تخته. بچه ها تمیز کردن تخته را خیلی دوست دارند و آن را نوعی تفریح در کلاس می دانند. در این صورت، به دوستانشان با خوش حالی نگاه می کنند و با خود می گویند، من چه قدر مهم هستم که معلم این کار را به من واگذار کرده است.
ب) دانش آموز متوسط
این گونه افراد از نظر پیشرفت تحصیلی در کلاس، نه در حد پایین و نه در حد بالا قرار دارند. گاهی کارشان را خیلی خوب انجام می دهند. تکالیف خود را آماده می کنند و وسایلی را که آموزگار از آن ها خواسته است به کلاس بیاورند، مهیا می کنند. ولی گاهی هم برعکس، ممکن است خوش خط یا بدخط و مرتب یا نامرتب باشند. حداقل امتیازی که از درس ها کسب می کنند، بین عدد 15 تا 18 است.
راه کارهای پیشنهادی برای تغییر رفتار آن ها عبارت اند از:
* با خود دانش آموز صحبت کنیم.
* از تشویق های به جا و مناسب استفاده کنیم.
ج) دانش آموز باهوش و زرنگ
این افراد بهنجار هستند. اکثراً تمیز، مرتب و فعال اند. در کارهای انفرادی و گروهی موفق هستند. بیش تر آن ها خوش خط اند یا سعی برخوش خط نوشتن دارند. تند و تیز و کنجکاو هستند. برای انجام دادن تمرینات علاقه نشان می دهند. با آموزگار و دوستان رفتار خوب دارند. هنگام تدریس با دقت گوش می دهند. در حین تدریس و در پایان تدریس، برای پاسخ گویی به سؤالات آموزگار آماده هستند.
از این گونه دانش آموزان و هم چنین از اولیای آن ها تشکر به عمل می آید و از آن ها خواسته می شود؛ به دانش آموزان سطح پایین تر کمک کنند و برای ارتقای سطح یادگیری آن ها بکوشند.
مطالب مرتبط
رفتار معلم و سرزندگی دانش آموزان
فنون ایجاد انگیزه در دانش آموزان
کمک به دانش آموزان فاقد اعتماد به نفس

یژگیهای رفتاری و روانی دانش آموزان در آموزش کلاسی
دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان جامعه ، ‌افرادی حساس با ویژگی‌های منحصر به فردی هستند که قسمت عمده شخصیت آنها ، در همین دوران نوجوانی و در کانون همین کلاس‌ها و در مدارس شکل می‌گیرد. توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد و نیر خصوصیات عمومی دانش‌آموزان و ایجاد بستری مناسب برای آموزش آنها ، می‌تواند گره از بسیاری از مشکلات بعدی باز کند. نگاهی گذرا به ویژگی‌های رفتاری شاگردان ما را به تعدادی از ویژگی‌های روانی سوق می‌دهد.
اضطراب
علی رغم باور عمومی ، اضطراب به معنی واقعی کلمه ، عاملی مشکل ساز نیست، بلکه عامل بسیاری از پیروزی‌ها می‌باشد. فرد بدون داشتن اضطراب نمی‌تواند به موقعیت‌های بهتر و موثرتر برسد. اما نوع شدید آن که غیر قابل تحمل باشد، برای فرد ایجاد مشکل خواهد کرد. اضطراب در واقع ، واکنش در مقابل خطری که وجود خارجی ندارد، می‌باشد. می‌توان فردی را در نظر گرفت که با وجود داشتن فرصت کافی باز هم مسیرش را تا مقصد می‌رود که مبادا دیر برسد.

و یا دانش‌آموزی که درس خود را خوبی یاد گرفته اما از ترس فراموش کردن بطور مداوم ناخن‌های خود را می‌جود. به این ترتیب اضطراب برای دانش آموز مانند مرض می‌شود و در صورت عدم مقابله صحیح با آن تبدیل به یکی از خصوصیات او می‌شود و حتی ممکن است اقدام بی‌موقع در جهت رفع این مشکل کمکی به ما نکند. یک معلم یا پدر و مادر آگاه خیلی زود می‌تواند کودک یا نوجوان پرخاشگر را تشخیص دهد. رنگ او همواره پریده و خودش نگران است. ضربان قلبش شدید می‌باشد و میل به پرخاشگری دارد.

باید این سوال را برایش ایجاد کنیم که وقتی خطری وجود ندارد، چرا باید واکنش وجود داشته باشد؟ بنابراین اقدام نخست ایجاد آگاهی است که هیچ خطر خارجی که عامل این حالت ترس کاذب شده، وجود ندارد. قدم بعدی مطمئن ساختن فرد از عواقب این مسئله است. باید یک فرد مضطرب را اندک اندک از موقعیت اضطراب‌آورش دور کنیم و به او اطمینان بدهیم که نگرانی بیش از اندازه واقعا لازم نیست در صورت پاسخ ندادن فرد باید از والدین او کمک بگیریم.
خود کم‌بینی
خود کم‌بینی در تضاد با اعتماد به نفس و یکی از موانع بزرگ رشد شخصیت یه شمار می‌رود. فردی که فکر می‌کند کمتر از دیگران است و چیزی برای عرضه ندارد، در واقع دارای عقده خود کم‌بینی است. او در مسابقه‌ای شرکت نمی‌کند‌، از بازی‌های دسته جمعی گریزان است و از این رو در مقام مقایسه با دیگران احساس وحشت می‌کند. وظیفه یک معلم در برابر دانش آموز خود کم‌بین دشوار است.
او باید بتواند تشخیص دهد ناتوانایی‌های جسمی ، نامناسب بودن لباس و حتی اسم در احساس خود کم‌بینی دخیل هستند. برای چنین مشکلی نباید به این کودکان به عنوان افرادی بیمار توجه نشان بدهیم، بلکه باید آنها را همانند سایر افراد بشماریم، تنها با این تفاوت که آنها یک مشکل قابل حل دارند. یک معلم توانا با دادن مسئولیت‌های قابل اجرا و در اندازه توان این افراد و با یاری کردن آنها در به سامان رسانیدن آن کار ، لذت اعتماد به نفس و پیروزی را به فرد می‌چشاند.
احساس مهم بودن
غالبا انسان‌ها دوست دارند ارزش واقعی‌شان توسط اطرافیان دریافته شود. شاید نتوان کسی را یافت که خود را از برخی جهات بهتر و برتر از دیگران بداند. البته بسیاری از افراد این میل درونی را آشکار نمی‌سازند، اما این بدان معنی نیست که چنین میلی وجود ندارد. افراد خود را مهم می‌دانند و سعی می‌کنند این مهم بودنشان هم برای خودشان و هم برای دیگران آشکار و روشن باشد.
اگر معلم بتواند به این احساس افراد ارزش قائل شود و به آنها از صمیم قلب احترام بگذارد و یادآوری کند که واقعا با هوش ، توانا و موثر هستند، هنر معلمی خود را ایفا کرده است. نباید یک کودک یا نوجوان را که به طرز ناشیانه ابراز وجود می‌کند، سرخورده کرد، بلکه باید به جنب و جوش و فعالیت او اهمیت داد. اهمیت به احساس مهم بودن و تقویت آن باعث می‌شود، طرف مقابلمان ما را به عنوان فردی منحصر بپذیرد و بدین وسیله ما نفوذ قابل ملاحظه‌ای بر روی او خواهیم داشت.
حسادت
حسادت در افراد مختلف و به اشکال متفاوت جلوه می‌کند. چشم هم‌چشمی و مبارزه و رقابت نتیجه داشتن همین صفت است. حسادت می‌تواند مبنای بسیاری از پیروزی‌ها هم باشد، به شرط آنکه فرد به نسبت معمول و متعارفی این خصیصه را داشته باشد. اغلب دانش‌آموزان به دوستان صمیمی خود حسادت می‌کنند و دوست دارند همیشه نمره خودشان از نمره او بیشتر باشد و این عاملی در ایجاد رقابت بین دو نفر می‌باشد. ممکن است سوال اشتباه دوستش را که معلم متوجه نمی‌شده است، او بدهد. یک معلم نباید در اندیشه سرکوب این صنفت باشد، بلکه باید بتواند این ویژگی را در مسیر صحیح خود هدایت کند. اصولا نقش یک معلم در پرورش افراد باید نقش هدایت‌کننده باشد نه راهبرنده.
یک معلم می‌تواند حس رقابت و حسادت را در گروه‌ها ایجاد کند. مثلا بدین ترتیب که افراد کلاس را در گروه‌های خاصی تقسیم کند. یادگیری در گروهها به اختیار باشد. سپس نامی را که هر گروه برای خود می‌پسندد برای آن گروه انتخاب کند. سپس به طور غیر مستقیم به ایجاد رقابت در این گروه‌ها بپردازد. او می‌تواند نمرات تمام افراد گروه جمع کرده و از آنها میانگین بگیرد و عدد بدست آمده را به عنوان نمره یک گروه در نظر بگیرد.
اعتماد به نفس
شناخت مثبت و سازنده که هر فرد از خود دارد، اعتماد به نفس می‌باشد. اعتماد به نفس به فرد کمک می‌کند تا نیروی درونی خود را به خوبی شناخته و از آنها در جهت شکوفایی استعدادها و بهبود زندگی خود بهره ببرد و فردی که اعتماد به نفس دارد در مقابله با مشکلات خود را نمی‌بازد و استقامت و پشتکار فراوانی از خود نشان می‌دهد. او در شرایط دشوار همواره خود را آماده نشان می‌دهد. و همواره دارای این تصور است که بهتر از هر کسی از عهده کارها بر می‌آید یک معلم در کلاس درس بدون شک با چنین افرادی مواجه خواهد شد. عدم توجه به این صفت باعث می‌شود، دانش آموز از معلم خود دور شود.
او دارای اثری نهفته‌ای است که باید توسط معلم و در جهت مثبت آزاد شود. می‌توان با دادن مسئولیت نمایندگی کلاس به فرد این احساس او را ارضا کرد. در مقابل افرادی هم هستند که اعتماد به نفس آنها بسیار ضعیف است، این صعف را هم می‌توان جبران کرد. یک معلم نباید دانش‌آموزی را که جسارت خودنمایی ندارد به حال خود رها کند. او باید در مقابل هر اظهار وجود دانش‌آموز خجل و سر به زیر او را در یک موقعیت دلپذیر قرار دهد. این موقعیت دلپذیر نقش تقویت‌کننده مثبتی را ایفا می‌کند که باعث می‌شود فرد رفتار دلیرانه را تکرارکند.


بی‌بند و باری
هر معلمی در کلاس درس خود با عده‌ای دانش‌آموزان نامرتب و بی‌بند و بار مواجه می‌شود. این بی‌بند و باری مطمئنا ریشه در بسیاری از عوامل دارد. یک معلم متعهد باید از خود سوال کند چه عاملی باعث می‌شود عده‌ای از شاگردان دیر سر کلاس حاضر شوند؟ چگونه می‌شود که حرف‌های من اثری در رفتار بعضی‌ها ندارد؟ چرا عده‌ای مخالف قوانین مدرسه لباس می‌پوشند و سر و وضع خود را می‌آرایند؟
این گونه رفتارها در واقع از خانواده ، جامعه ، زندگی خصوصی و حتی دوستان فرد تاثیر پذیرفته است. تعهد و مسئولیت معلم در قبال این گروه از دانش‌آموزان بسیار زیادتر است. او باید مانند یک روانکاو شاگردش را روانکاوی کند. او باید خانواده و دوستان شاگردش را بشناسد. اگر چه این کار فرصت حوصله بسیاری می‌خواهد، اما از آنجایی‌که تربیت یک انسان ، با ویژگی‌های انسانی کار پراهمیتی است، توجه به این نوع ناهنجاریها و کمک به حل و رفع آنها می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد. بی‌بند و باری ، اگر زود تشخیص داده و مهار نشود، بزهکاری را بدنبال خواهد داشت.
باید به این افراد بیاموزیم که عملا و واقعا همه انسان‌ها نمی‌توانند از سهم یکسانی در این دنیا بهره‌مند شوند. و برای مقابله با این تفاوت‌ها نباید در پی انتقام از کسی بود. بلکه باید سعی کنیم در سایه تلاش و کوشش موقعیت خود را بالا ببریم و به موقعیتی که در حسرتش بودیم، برسیم. همچنین می‌توان با خانواده فرد پرخاشگر صحبت کرد تا شاید راهی برای بهبود روابط آنها پیدا کرد. چرا که حتما این پرخاشگری ریشه‌ای هم در خانواده دارد. از آنجا که ناهنجاری عوامل نامحدودی دارد، یک معلم نمی‌تواند همه را از بین ببرید، ولی می‌توانند در رفع پیامدهای آن نقش موثری داشته باشد و حدالامکان آن را تقلیل دهد.
نتیجه بحث
دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان جامعه ، ‌افرادی حساس با ویژگی‌های منحصر به فردی هستند که قسمت عمده شخصیت آنها ، در همین دوران نوجوانی و در کانون همین کلاس‌ها و در مدارس شکل می‌گیرد. توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد و نیر خصوصیات عمومی دانش‌آموزان و ایجاد بستری مناسب برای آموزش آنها می‌تواند گره از بسیاری از مشکلات بعدی باز کند. مدارس باید جای امنی برای فراگیران باشد. به گونه‌ای که دانش‌آموز در آنجا احساس راحتی کند. جلسه امتحان نباید صورت باز خواست ، اضطراب آور و تنش‌زا باشد.
رابطه مدرسه با اولیا کودکان باید بهبود یابد و پدر و مادر باید عوامل قابل ذکر کودکانشان را به معلم و مسئولان مدرسه توضیح دهند، تا شاید به این وسیله یک ارتباط مناسب بین شاگرد ، مدرسه و والدین برقرار شود. و آخر اینکه سازمان آموزش و پرورش بهتر است افرادی را به عنوان معلم جذب کند که به روانشناسی و علوم تربیتی آشنا باشد و معلمان نیز بعد از حضور در کلاس تمام موارد جانبی زندگی خود را کنار گذاشته و به ایفای وظیفه و تعهد خود بپردازند
دانش آموز نمونه کیست؟
در شماره قبل ویژگیها و شرایط استاد نمونه را مطرح کردیم. در این شماره ویژگیهای دانشآموز نمونه را میخوانیم.
دانشآموز نمونه کسی است که با دقت مطالب را یاد بگیرد و حرمت معلم را حفظ کند و نکات زیر را که در احادیث بدانها اشاره شده، رعایت کند.
شخصی نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و عرض کرد: علم چه حقی دارد؟ ما حقّ العلم؟ آن حضرت فرمود:
1. سکوت و توجه داشتن: ألانصات له.
2. خوب به درس گوش کند: ألاستماع له2.
3. دانش را خوب به دل بسپارد و کاملاً آن را فرا بگیرد: الحفظ له.
4. به علمی که آموخت، عمل کند: العمل به.
5. علمی را که آموخته به دیگران هم بیاموزد: نشره1.

6. استاد را تکریم و احترام نماید. امام سجاد علیهالسلام فرمود: التعظیم له.
7. حرمت کلاس درس را نگه دارد: و التوفیر لمجلسه.
8. در کلاس رو به استاد بنشیند و خوب گوش دهد: حسن الاستماع إلیه و الإقبال علیه.
9. صدایش را از صدای استاد بلندتر نکند و داد نزند: لاترفع علیه صوتک.
10. در سخن گفتن بر استاد پیشی نگیرد: لاتجیب احداً یسئله عن شئ.
11. در کلاس با کسی حرف نزند: و لاتحدث فی مجلسه أحداً.
12. نزد استاد از کسی بدگویی نکند: ولاتغتاب عنده احداً .
13. اگر کسی از استاد بدگویی کرد، از استاد دفاع کند: و أن تدفع عنه إذا ذکر عندک بسوء.
14. ایرادها و اشکالهای معلم را بپوشاند: و تستر عیوبه (آبروداری کند).
15. صفات خوب معلم را برای دیگران بیان کند: و تظهر مناقبه.
16. با دشمنان معلم دوست نشود و با دوستانش دشمنی نکند: و لاتجالس له عدوّاً ... .
17. در حضور معلم با کسی در گوشی حرف نزند(پچپچ نکند): ولا تسار فی مجلسه.
18. در برابر معلم و استاد کاملاً کوچک و متواضع باشد.
19. در برابر معلم با دست به کسی اشاره نکند: و لاتشیر عنده بیدک2.
20. بر خلاف نظر استاد از کسی مطلبی نقل نکند.
21. اگر کلاس طولانی شد، اظهار خستگی نکند.
22. خدمتگزار استاد باشد: إذا رایت عالماً فکن له خادماً.
23. به علم و کتاب درس احترام بگذارد: من وقر عالماً فقد وقر ربّه3.
24. دانش و معلومات خود را زیاد نداند: و لایستکثر ما علم4.
25. درسها را زیاد تکرار کند تا از یاد نبرد: لافقه لمن لا یدیم الدرس5.
26. برای یادگیری وقت کافی بگذارد. حضرت خضر به حضرت موسی علیهالسلام فرمود: تفرغ للعلم إن کنت تریده فإنّما العلم لمن تفرغ له6؛ اگر طالب علم هستی برای یادگیری آن وقت بگذار.
27. از کتابها حفاظت کند و به کتاب احترام بگذارد.
28. در کلاس درس با وضو و طهارت باشد.
29. قصدش از یادگیری عالم شدن و خدمت کردن باشد و نه شغلی دست و پا کردن.
30. و بالاخره انگیزه او برای آموختن، ارزش علم باشد و نه مدرک و فخر و مباهات کردن. اگر دانشآموزی امتیازات فوق را کسب کرد، او دانشآموزی موفق و نمونه است که ایندهای روشن در پیش روی او است.

ويژگي هاي دانش آموزان بيش فعال و شيوه رفتار با آنها
او نمي تواند حتي براي دقايقي آرام نشسته و به سخنان آموزگار يا والدينش گوش فرادهد. وسايل بازي و سرگرمي تنها براي مدتي او را سرگرم كرده و پس از مدت كوتاهي ناآرام و بي قرار چيز تازه اي را جست وجو مي كند. اين كودك، نياز به تنبيه ندارد؛ بلكه تنها به كمك همه براي بازيافتن آرامش خويش دارد. چرا كه مبتلا به «بيش فعالي» بوده و اين عارضه او را بازيگوش، بي دقت، ناآرام، حواس پرت و... كرده است. آنچه در پي مي آيد مطلبي است در با ره بيش فعالي كودكان و ارتباط آن با آموزش.
ناآرامي در كلاس درس با مسايلي چون جابه جا شدن روي نيمكت، صحبت با نفر كناري، پشت سري و...، ايجاد صدا مانند ضرب گرفتن روي ميز يا جاميز، ساييدن كف پا به زمين، نقاشي كردن روي ميز، دفتر، كتاب و... مشخص مي شود. اغلب اين دانش آموزان به آموزگار خيره مي شوند، نكات درسي را يادداشت مي كنند، اما در تمام اين مدت، نمي دانند چه مي نويسند و فقط به صورت غيرارادي چيزي را شنيده و يادداشت مي كنند، اما در حقيقت در روياي خود غوطه ور هستند (نمونه اي از رويايي شدن).
بر اساس آمار روانشناسان آموزشي ۵ تا ۱۰ درصد دانش آموزان مبتلا به «ناتواني در تمركز و بيش فعالي» (ADD) هستند و به اين ترتيب، در هر كلاس تقريباً ۲ نفر از دانش آموزان مبتلا به ADD هستند.
اين عارضه بيماري نيست، بلكه به صورت ژنتيكي، كودك فعال تر از همسالان خود است. اگر چه اغلب اين كودكان در زمره كودكان با ضريب هوشي بالا قرار مي گيرند، اما از كودكي به دليل وجود اين مسأله، كم حوصله و بي دقت بوده، زودتر از همسالان خود از تماشاي تلويزيون، بازي و... خسته شده و دايما در حال تحرك هستند. با وجود همه اين نكات، بسيار سريع الانتقال بوده و گيرايي بالايي دارند و شايد يكي از دلايل اين بي حوصلگي و خستگي آنها همين مسأله باشد.
در دوران مدرسه، اين عارضه كماكان همراه كودك است. طبق اعلام مركز روانشناسي _ آموزشي آمريكا نقش آموزگار و والدين تأثير مهمي در درمان اين كودكان دارد. توجه به اين نكته ضروري است رفتارهاي افراد مبتلا به «بيش فعالي» غير ارادي است و از سر لج بازي، شيطنت نامطلوب و... نبوده و به عبارتي رفتارها «هدفمند» و به قصد «آزار» نيستند.
رفتار آموزگاران در قبال دانش آموزان مبتلا به بيش فعالي
اگر چه كنترل اين قبيل دانش آموزان بسيار سخت است اما آموزگار اولين مربي كودك است. بنابراين توجه به نكات زير راهگشا است:
* «جاي» دانش آموز را تغيير دهيد، اما توجه كنيد تا او به دليل كار شما پي نبرد. او را قانع كنيد كه دوست داريد به او نزديك تر باشيد و او را در نزديك ترين فاصله نسبت به خود بنشانيد.
* سعي كنيد دانش آموزي آرام و ترجيحا زرنگ را در كنار او بنشانيد (كودك بيش فعال، باهوش و سريع است). نگذاريد دانش آموزان بيش فعال در كنار يا نزديك هم بنشينند.
* اين گونه دانش آموزان، نبايد نزديك درب ورودي كلاس، پنجره، انتهاي كلاس و حتي در كنار كليد برق بنشينند. هر عامل كوچكي، وسيله اي براي حواس پرتي آنها است. حواس آنها حتي با عبور يك پرنده پرت مي شود!
* هنگامي كه مبحث درسي جديدي را آغاز مي كنيد، طوري بايستيد كه كمترين فاصله با او را داشته باشيد. اين نكته او را وامي دارد تا به درس گوش كند.
* پيش از آغاز درس جديد، بهتر است از او بخواهيد تا درس جلسه قبل را توضيح دهد. از او درس نپرسيد بلكه بخواهيد درس را مانند شما توضيح بدهد. آنها به خوبي از عهده انجام اين مسأله برمي آيند، چرا كه از نظر شخصيتي در زمره افراد «راهبر» و «مدير» قرار داشته و «كم رو» و «خجالتي» نيستند.
* پس از پايان درس جديد، از او بخواهيد آنچه را كه متوجه شده توضيح بدهد، از ديگران نيز بخواهيد درس جديد را توضيح بدهند اين مسأله راهي براي تكرار درس و آموزش غيرمستقيم به دانش آموز بيش فعال و كم دقت و بازيگوش است.
* اين قبيل دانش آموزان علاقه شديدي به «مطرح شدن» و «مركز توجه بودن» دارند. از اين رو اگر اين نياز آنها برآورده نشود، سرخورده شده و شيطنت را آغاز مي كنند. بنابراين به نحوي اين نياز او را پاسخ بگوييد (دقت كنيد تا بين دانش آموزان تبعيض قايل نشويد).
* قبل از طرح هر پرسشي، همه دانش آموزان را از نظر بگذرانيد. اين حركت آنها را به سمت شما متمركز مي كند.
* در ميان تدريس، لحن كلام، وضعيت ايستادن و... خود را تغيير دهيد. اين تغيير وضعيت دانش آموز مورد نظر را به سوي شما متمركز مي كند.
* از وسايل كمك آموزشي استفاده كنيد. فيلم، نوارهاي آموزشي، كارت هاي بازي و خلاقيت، فعاليت هاي گروهي و... را فراموش نكنيد. اين مسأله همه دانش آموزان مخصوصا دانش آموز بيش فعال را مشتاق مي كند.
* از «نام كوچك» دانش آموزان در زمان «پرسيدن درس» ، توجه دادن آنها به صحبت ها و تدريس خود استفاده كنيد. صدا كردن اسم هر شخصي شوك آور و بيدار كننده است.
* در اطراف نيمكت دانش آموز فعال حركت كنيد و سعي كنيد از كتاب دانش آموزان و مخصوصا دانش آموز مورد نظر استفاده كنيد. كتاب را بر نداريد، بلكه با انگشت يا خودكار نكات مهم را نشان دهيد (از خط كش استفاده نكنيد چرا كه وحشت آور است.) اين مسأله او را روي درس متمركز مي كند.
استفاده از آزمون هاي گوناگون
آزمون از مهم ترين شيوه هاي ايجاد جذابيت در كلاس درس است. آزمون هاي هوش، سنجش دقت و سرعت و... حتي اگر در حد يك سؤال باشد بسيار مفيد است.
نكته مهم اين كه در بسياري مواقع دانش آموزان بيش فعال (ADD) به آزمون هاي آسان پاسخ نادرست و به تست هاي سخت پاسخ درست مي دهند! براي جلب توجه بهتر است اگر سؤال يا سؤال هاي آزمون را روي تخته مي نويسيد، از حروف بزرگ و رنگي استفاده كنيد تا همه دانش آموزان مخصوصا دانش آموزان مورد نظر متوجه شود.
بهتر است آزمون هايي را براي پاسخ در منزل در نظر بگيريد. اين مسأله باعث مي شود تا كودك بيش فعال براي مدتي آرام بوده و آرامش را تجربه كند!
دانش آموز بيش فعال را تشويق كرده و به او اميد بدهيد
* همواره آنها را تشويق كنيد، حتي اگر اشتباه مي كنند آنها را راهنمايي كرده و از تنبيه جداً بپرهيزيد.
* هيچ گاه درباره شيطنت ها، ناآرامي ها، اشتباه ها و... او با كسي صحبت نكنيد و يا حداقل نزد خود آنها مسأله را بازگو نكنيد.
اين مسأله آنها را ناآرام تر، پرخاشجو، عصبي و... مي كند و از آن پس رفتارشان را هدفمند كرده و به قصد آزار، شيطنت خواهند كرد.
* تا جايي كه مي توانيد عزت نفس و اعتماد به نفس آنها را افزايش داده و به آنها شخصيت بدهيد.
* اگر در كلاس يا منزل خطايي از آنها سر زد، آنها را تنبيه نكنيد؛ بلكه غيرمستقيم خطاي آنها را با نقل حكايت و... گوشزد كنيد.
* به هر ميزان با آنها با ملايمت، مهرباني، صبر و حوصله و منطق برخورد كنيد، نتيجه بهتري خواهيد گرفت.
وظيفه و رفتار والدين
جدا از آموزگاران كه نقش مهمي در تربيت و بازسازي شخصيت اين گونه دانش آموزان دارند، والدين به عنوان بخشي ديگر، وظيفه مهمي به گردن دارند. در واقع رفتار والدين مي تواند مكمل يا تخريب كننده رفتارهاي مثبت كودك باشد.
* يكي از نكات مهم و قابل تأمل ارتباط تنگاتنگ والدين و مدرسه است. والدين اغلب به دليل خجالت يا وحشت از رفتار نادرست فرزندشان از رفتن به مدرسه فرزندشان امتناع مي كنند كه اين خود سرآغاز بروز مشكلات متعددي است. بنابراين ارتباط تنگاتنگ والدين و اولياء مدرسه مخصوصا آموزگاري كه با فرزندشان ارتباط مستقيمي دارد بسيار مهم است.
*والديني آگاه باشيد و در زمينه رفتار با كودك «بيش فعال و كم تمركز» مطالعه كنيد. به هر ميزان اطلاعات شما بيشتر باشد مي توانيد فرزندتان را بهتر ياري دهيد.
* نظارت دقيق، اما به دور از وسواس بر رفتار فرزندتان در مدرسه و منزل داشته باشيد.
* از روانپزشكان براي رفتار با كودكان «بيش فعال» كمك بگيريد.
* نكات مثبت رفتار او و كارهاي مثبت او را بزرگ جلوه دهيد و آن را براي همه تعريف كنيد. براي تشويق بيشتر، بهتر است كارهاي خوب را روي كاغذي يادداشت و در جايي از منزل كه او و ديگران مرتباً مي بينند، نصب كنيد. با اين كار او احساس غرور كرده و به انجام رفتارهاي پسنديده تشويق مي شود.
*سعي كنيد او را «شرطي» نكنيد، اما گاه، خريد هديه اي كوچك در ازاي كارهاي مثبت او بسيار خوب است.
*كارهاي مثبت او را به آموزگارش منتقل كنيد تا به هر نحو كه آموزگار مي داند، او را تشويق و از او تقدير كند.
* به هيچ وجهي او را تنبيه نكنيد (لفظي يا بدني كه البته تنبيه بدني، از قرار سالهاست منسوخ شده است!) چرا كه با تنبيه او پرخاشجو، عصبي، تندخو، كلافه و... مي شود و نتيجه برعكس خواهد بود.
نتیجه گیری
كودك يا دانش آموز «بيش فعال» نه بيمار است و نه ديوانه؛ تنها به دليلي كه بيشتر روانشناسان آن را ژنتيكي مي دانند، بيش از كودكان ديگر فعاليت مي كند. او ذهني عقب افتاده نيست بلكه بهره هوشي بالايي نيز دارد اما نيازمند نظم بخشيدن به اين توانايي است.
با حفظ آرامش خود سعي كنيد تا آرامش را آهسته آهسته به او بازگردانيد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

فایل طراحی سوال

بازديد: 39

طراحی سوال
براساس روانشناسی یادگیری و آموزشی نظارت و ارزشیابی حلقه آخر فعالیتهای آموزشی و تکمیل کننده انجام آموزش محسوب می شود و عمدتاً با هدف اصلاح و بهبود فرایند آموزش صورت می گیرد. اساساً اطلاق مفهوم ((آموزش)) به یک فعالیت ، منوط به انجام ارزشیابی است. به این ترتیب نظارت و ارزشیابی آموزشی یکی از مهمترین وظایف هر آموزش دهنده است و جزء لاینفکی از اجزاءیک برنامه آموزشی تلقی می شود.
ابزار یا وسیله ای که برای سنجش پیشرفت تحصیلی در موقعیت های آموزشی و تدریس به کار می رود آزمون یا امتحان نام دارد.
دسته بندی انواع آزمون ها: 1-شفاهی
الف) گسترده پاسخ (انشایی)
2 -کتبی ب) محدود پاسخ
ج) گزیده پاسخ
آزمون های شفاهی:در این آزمون ابتدا پرسش کننده ، پرسش ها را به صورت شفاهی مطرح می کند و سپس پاسخ های فراگیران را یادداشت می کند. پرسش و پاسخ هر دو به صورت شفاهی مطرح می شوند.
آزمون های کتبی: تهیه این دسته آزمون ها که از متداول ترین آزمون های پیشرفت تحصیلی محسوب می شود با آنکه به نظر ساده می آید مستلزم دقت ، تجربه و رعایت نکات چندی است که در مورد آنها توضیح داده خواهد شد.
الف):آزمون های گسترده پاسخ: این آزمون برای ارزشیابی برخی ازانواع تغییرات رفتاری ارزش زیادی دارد. ارزشیابی شونده در پاسخ دادن به سئوال ها ، محدودیت چندانی ندارد و آزاد است تا هر طور مایل است پاسخ خود را بپروراند.
.مزیت:
مزیت این آزمون ها این است که آن ها برای اندازه گیری سطوح بالای طبقه بندی هدف های آموزشی ( کاربرد ، تجزیه و تحلیل ، ترکیب و ارزشیابی ) بسیار مفید تر از آزمون های کوتاه پاسخ و گزیده پاسخ هستند. ( پاسخ دهنده در بیان و ارائه پاسخ خود ، آزادی عمل بیشتری دارند.)
معایب:
1- در تصحیح برگه های آزمون انشایی ممکن است نظر شخص تصحیح کننده دخالت کند و از دقت و عینیت نمرات بکاهد.
2-ارزشیابی با استفاده از این آزمون ها به ویژه زمانی که تعداد آزمون شونده زیادباشد وقت گیر است.
3-این نوع آزمون ها نمونه کوچکی از مطالب تدریس و هدف های آموزشی را به دست می آورند و پوشش مناسبی بر تمامی مطالب و محتوای آموزشی ندارند.
مثال :
پایش ورشد کودکان وراه های انجام آنرا توضیح دهید .
آزمون های گسترده پاسخ را چگونه تهیه کنیم:
الف)سئوال را طوری تهیه نمایید که به طور مستقیم به هدف های آموزشی مورد اندازه گیری مربوط باشد.
ب) سئوال را طوری بنویسید که موضوع مهمی را در بر داشته باشد.
ج)سئوال را به گونه ای طرح نمایید که حتی الامکان سطوح بالاتر هدفهای شناختی را در بر داشته باشند .
د) سئوال آزمون را خیلی واضح و مشخص بنویسید .
ه) در تهیه سئوالات گسترده پاسخ از کاربرد کلمات چه کسی ، چه وقت ، کجا و جز اینها که به عنوان قیدهای محدودکننده هستند خودداری کنید.
و) از همه دانش آموزان بخواهید که به همه سئوال ها پاسخ دهند و از طرح سئوالات اضافه ای برای انتخاب دانش آموز از بین آنها باید اجتناب شود.
ز) زمان کافی به پاسخ دهندگان بدهید و برای هر سئوال وقت جداگانه ای پیشنهاد نمایید.
ح) با طرح سئوالاتی که به پاسخ های کوتاه تری نیاز دارند، تعداد سئوالات را افزایش دهید .
ط) یک راهنمای پاسخ یا جواب نمونه تهیه نمایید و نکات کلیدی و مهم پاسخ ها را در آن مشخص نمایید.
ی ) پاسخ های هر سئوال را یک به یک بررسی نمایید و پس از ارزشیابی یک سئوال از تمامی دانش آموزان ، پاسخ سئوال بعدی را بخوانید.
ک ) اشتباهات در پاسخ ها را مهم تلقی نمایید ودر پی علل و مشکلات یادگیرنده در پاسخ دهی باشید .
ب –آزمون های محدود پاسخ:
آزمون های محدود پاسخ در واقع حد واسط بین آزمون های گسترده پاسخ و آزمون های گزیده پاسخ هستند و همانطور که از عنوان آن برمی آید پاسخی بسیار کوتاه و مختصر ، در حد یک جمله دارد . به عبارت دیگر ، می توان یک سئوال گسترده پاسخ را به چند سئوال محدود پاسخ تجزیه کرد. اما باید در نظر داشت که هریک از این آزمون ها برای منظور و مقاصد ویژه ای به کار می روند .آزمون های محدود پاسخ معمولاً برای ارزشیابی و دستیابی به اهداف پایین تر سطح شناختی مناسب ترند و ارزشیابی توانایی های بالاتر شناختی به وسیله این گونه سئوال ها دشوار است .
آزمون های محدود پاسخ بصورت یک جمله استفهامی هستند و آزمون شونده باید پاسخ کوتاهی به آن بدهد .
مثال :
بافت را تعریف کنید ؟
این نوع سئوال را می توان بصورت سئوالات کامل کردنی نیز مطرح نمود .
مثال 1 :
افرادی که به خدمات موجود در یک برنامه نیاز دارند و می بایست آنها را دریافت کنند ... نامیده می شوند .
مثال 2:
در مقابل هر یک از اندام های زیر ، دستگاه مربوط به آن را بنوسید .
1- مغز .................. 2- طحال ................ 3- مری ..................... 4- زبان ........................
سئوال های آزمون های محدود پاسخ را چگونه طراحی کنیم ؟
سئوال :
الف –سعی کنید هر یک از سئوالات ، مطلب مهمی را اندازه گیری کند .
ب –سئوالات بطور واضح و مشخص ، مطلب خاصی را در نظر داشته باشد .
ج –برای سئوال هایی که پاسخ عددی دارند واحد مقیاس و میزان وقت را که در مقدار محاسبات باید رعایت شود را مشخص نمایید.
د- در سئوالات کامل کردنی تنها عبارات ویا کلمات مهم را حذف کنید .
ه –چنانچه از انواع مختلف سئوال های محدود پاسخ می خواهید استفاده کنید آن ها را به ترتیب در کنار یکدیگر قرار دهید.
و-تعداد زیادی جای خالی در سئوال های کامل کردنی منظور نکنید.
ج)آزمون های گزیده پاسخ(عینی)
در سئوا ل های گزیده پاسخ ، ارزشیابی شونده باید جواب سئوال را از بین گزینه هایی که در اختیار او گذاشته شده انتخاب نماید . این نوع آزمون ها به علت اینکه در تصحیح پاسخ ها ، نظر شخصی تصحیح کننده دخالتی ندارد و این کار به صورت عینی (غیر ذهنی) انجام می شود به آزمون های عینی شناخته می شوند.سئوال های عینی به ویژه چند گزینه ای را می توان برای ارزشیابی بسیاری از اهداف آموزشی به کار بردو به شرط رعایت اصول و قواعد تهیه آن ، نتایج قابل اعتمادتری را انتظار داشت.( سئوالهایی که بیش از دو گزینه در اختیار فراگیران می گذارند سئوالهای چند گزینه ای نامیده می شوند)
یک سئوال گزیده پاسخ ، از یک پرسش و تعداد معدودی گزینه تشکیل می شود . بر حسب اینکه گزینه ها چه تعدادی باشند ، شکل های متفاوتی از قبیل : صحیح/غلط (دو گزینه ای) یا چهار گزینه ای به خود گیرد.
هر سئوال چند گزینه ای از قسمت هایی به شرح زیر تشکیل شده است :
1. قسمت اصلی سئوال که متن سئوال (تنه) را شامل می شود.(تنه یا متن اصلی سئوال می تواند به صورت جمله سئوالی یا جمله ناقص نوشته شود).
2.گزینه ها به دوصورت نوشته می شوند :
الف : گزینه درست یا بهترین پاسخ
ب :گزینه های گمراه کننده یا انحرافی
(پاسخ ها که یکی از آن ها پاسخ درست سئوال است . سایر پاسخ ها نقش تشخیصی برای پاسخ دهندگانی را دارند که پاسخ درست را نمی دانند واصطلاحا\\\"((گزینه های انحرافی)) نامیده می شوند. گزینه های انحرافی نباید کاملا\\\"غلط باشند .، بلکه باید به شکلی در بر دارنده پاسخی مرتبط با موضوع مورد سئوال باشد. این گزینه های انحرافی اهمیت زیادی در پی بردن به آموخته های نامطلوب یاد گیرندگان دارند ).
شاخص های آزمون ها :
خصوصیت تمام اندازه گیری ها این است که خطا در آنها وجود دارد . برای اینکه مقدار خطای آزمون ها کم شود چند ویژگی زیر را باید دارا باشند :
ü پایایی : یک آزمون هنگامی از پایایی و ثبات برخودار است که اگر آنرا در دو موقعیت جداگانه به یک دانشجو بدهیم ، نتایج مشابهی به دست آید .
ü روائی (اعتبار ) : آزمونی اعتبار دارد که هدف آموزش را بسنجد . چیزی را که می خواهیم بسنجیم را بسنجد . مثلاً وقتی قرار است سواد دانشجو را بسنجیم ابتکار او را نسنجد .
ü عینی باشد : آزمونی از عینیت برخودار است که اگر دو مصحح آنرا تصحیح نمایند ، یک نتیجه بدست آید.
ü عملی باشد : آزمونی که برگزار می شود باید در مدت زمان مناسبی اجرا شده و نمره گذاری آن نیز به آسانی صورت گیرد و تفسیر نتایج آن هیچ ابهامی نداشته باشد.
ü برای دانشجو قابل پیش بینی باشد : هدف آموزش وارزیابی باید یکسان باشد .چنانچه اهداف آموزش در ابتدای دوره به درستی تعیین شده ودانشجویان از آن مطلع باشند ، در این صورت دانشجویان می توانند سئوالات امتحانی را پیش بینی کنند . اگر بعد از اجرای آزمون دانشجویان بگویند ( ما انتظار چنین سئوالاتی را نداشتیم ) شیوه ارزشیابی سئوال برانگیز است .
ü عادلانه باشد : منصفانه باشد و فراگیر را گمراه نکند .
سئوالات عینی (چند گزینه ای) را چگونه طرح کنیم؟
سئوالات باید طوری نوشته شود که تنها به وسیله کسانی که هدف مورد اندازه گیری (پاسخ درست) سئوال را می دانند به درستی پاسخ داده شود ، وکسانی که تسلط کامل بر مطلب ندارند ، نتوانند پاسخ درست آن راانتخاب نمایند . با رعایت موارد زیر می توانید به تهیه سئوالات عینی اقدام نمایید.
قواعد طراحی سئوالات چند گزینه ای
1- هرسئوال باید یک موضوع مهم یا یک هدف آموزشی را اندازه بگیرد.
2- بیشتر از یک مسئله یا یک مطلب در هر سئوال نگنجانید.
3- سئوالات را کاملاً روشن و واضح بنویسید و از عبارت وکلمات قابل فهم آزمون شوندگان استفاده کنید. برای فهمیدن سئوال نیازی به خواندن گزینه ها نباشد.
مثال :
نامناسب : سئوالات چند گزینه ای می توانند ...
مناسب : سئوال های چند گزینه ای برای اندازه گیری چه هدف های مناسب می باشند ؟
4- از تکرار مطالب در گزینه خودداری کنید .
مثال :
نامناسب : (( همه دانش آموزان 13 تا 15 ساله ای که در مدارس ثبت نام می کنند)) ...
الف – در واقع یک نمونه تشکیل می دهند . ب- در واقع یک جامعه محدود تشکیل می دهند .
ج – در واقع یک جامعه نامحدود تشکیل می دهند . د- در واقع یک واحد نمونه برداری تشکیل می دهند .
مناسب : (( همه دانش آموزان 13 تا 15 ساله ای که در مدارس ثبت نام می کنند)) ... در واقع یک ....را تشکیل می دهند .
الف – نمونه ب – جامعه محدود ج – جامعه نامحدود د- واحد نمونه برداری
5- مطالب مورد سئوال ( اصلی ) را به طور کامل در تنه سئوال بنویسید.
مثال :
نامناسب :
جدول مشخصات آزمون :
الف – نشان می دهد که چگونه می توان از آزمون برای بهبود امر آموزش و یادگیری استفاده کرد .
ب- نمونه بهتری از محتوای درس و هدفهای آموزشی را مشخص می کند .
ج- روش مورد استفاده از تصحیح پاسخ های آزمون را مشخص می کند .
د- عینیت آزمون را افزایش می دهد .
مناسب :
مهمترین فایده کاربرد جدول مشخصات درتهیه آزمون های پیشرفت تحصیلی آن است که:
الف-آموزش و یادگیری را بهبود می بخشد.
ب-نمونه بهتری از محتوای روش و هدف های آموزشی به دست می دهد.
ج-روش مورد استفاده در تصحیح پاسخ های آزمون را مشخص می کند.
د- عینیت آزمون را افزایش می دهد .
6- تنه سئوال حتی الامکان باید کوتاه نوشته شود و از آوردن اطلاعات اضافی اجتناب شود .
مثال :
نامناسب : سئوال چند گزینه ای یکی از انواع سئوال هاست چگونه می توان این گونه سئوال ها را برای اندازه گیری توانایی تحلیل یک متن بکار برد .
مناسب : چگونه می توان سئوال های چند گزینه ای را برای اندازه گیری توانایی تحلیل متن بکار برد ؟
7- همه گزینه های یک سئوال باید متجانس و به موضوع واحدی مربوط باشد .
مثال :
نامناسب : کدام یک از مطالب زیر درست است ؟
الف – سئوالات گسترده پاسخ ، بهترین نوع سئوال برای ارزشیابی هدفهای طبقات ترکیب و ارزشیابی هستند .
ب- جدول مشخصات برای آزمون های گسترده پاسخ مفید نیست .
ج- سئوالات عینی را تنها در کلاسهای دانشگاه می توان به اجرا در آورد .
د- هدف های رفتاری از دیرباز مورد استفاده مربیان قرار داشته اند .
مناسب : در رابطه با استفاده از سئوالات گسترده پاسخ وارزشیابی هدف های مختلف آموزشی باید گفت که :
الف – سئوالات انشایی بهترین نوع سوال برای ارزشیابی هدف های طبقات ترکیب و ارزشیابی هستند .
ب- سئوالات انشایی برای ارزشیابی هدف های هیچ یک از طبقات حیطه شناختی مفید نیستند .
ج- بین سئوالات انشایی و عینی از نظر ارزشیابی هدف های گوناگون ، چندان تفاوتی وجود ندارد .
د- بهتر است از سئوالات انشایی به ندرت استفاده شود .
8- تنه سئوال از نظر دستوری نباید طوری نوشته شود که دانشجو را به پاسخ صحیح راهنمایی کند . مثلاً
( اگر تنه سئوال طوری نوشته شود که پاسخ الزاماً جمع باشد و در میان پاسخ های پیشنهادی نیز تنها یک پاسخ جمع و سه پاسخ مفرد باشد ، بدیهی است که تنه سئوال پاسخ را نشان خواهد داد.

مثال :
نامناسب : همسایه های شرقی ایران کدام کشورهاست ؟
الف – جمهوری آذربایجان ب – عراق ج – افغانستان و پاکستان د – ترکیه
مناسب : همسایه های شرقی ایران کدام کشورهاست ؟
الف – آذربایجان و قزاقستان ب – عراق و ترکیه ج – افغانستان و پاکستان د – کویت وبحرین
9- سئوال را طوری بنویسید که پاسخ درست یا قطعاً درست ترین پاسخ باشد.
مثال :
نامناسب : تاثیر انجام واکسیناسیون در بدن چیست ؟
الف –تحریک سیستم ایمنی ب-ساخت پادتن
ج –جلوگیری از ابتلای فرد به عفونت د- بروز نشانه های ضعیف یک بیماری
مناسب : هدف از انجام واکسناسیون چیست ؟
الف –تحریک سیستم ایمنی ب-ساخت پادتن
ج –جلوگیری از ابتلای فرد به برخی عفونت ها د- بروز نشانه های ضعیف یک بیماری
10- برای اندازه گیری فرایندهای پیچیده ذهنی از موقعیت های و مطالب تازه و بدیع تازه استفاده کنید .

مثال :
سئوال حفظی :
کدامیک از موارد زیر ، وقتی در بدن مصرف شود ، بیشترین مقدار کا لری را تولید می کند ؟
الف – یک گرم چربی ب- یک گرم شکر
ج- یک گرم نشاسته د- یک گرم پروتئین
سئوال کاربردی:
کدام یک از مواد زیر اگر از غذاهای روزانه حذف شود ، بیشترین مقدار کاهش کالری را سبب می شود ؟
الف – یک قاشق سر صاف کره ب- یک قاشق سرصاف شکر
ج- یک قاشق سر صاف برنج د- یک قاشق سر صاف ماست
11- گزینه های انحرافی را طوری بنویسید که توجه آزمون شوندگان بی اطلاع از موضوع سئوال را بخود جلب کند.
مثال :
نامناسب : کتاب (( بوف کور )) را چه کسی نوشته است ؟
الف – سعدی ب – صادق هدایت
ج – حافظ د – صادق چوبک
گزینه های الف و ج آن قدر نامربوط است که بعید به نظر می رسد کسی آنها را برگزیند.
12- گزینه های هر سئوال را طوری بنویسید که از نظر دستوری وجمله بندی به نحو درست مکمل متن سئوال باشد .
13- از بکار بردن اشاره های دستوری نامربوط وغیره خودداری کنید .
14- در سئوالات منفی ، کلمات منفی را برجسته جلوه دهید . ( پیشنهاد می شود تنه سئوالات به صورت مثبت نوشته شود .)
15- در نوشتن سئوالاتی که در آنها متن سئوال منفی و گزینه های هم منفی هستند یعنی منفی مضاعف احتراز کنید.
16- تا حد امکان از کاربرد عبارت های مانند ( همه آنچه در بالا گفته شد ، تمام موارد فوق ) وغیره خودداری کنید.
مثال :
نامناسب : کدام یک از هورمون های زیر از هیپوفیز ترشح می شود ؟
الف – رشد ب- کروتیکوتروپ ج – LH د – همه موارد
مناسب : چه هورمون هایی از غده هیپوفیز ترشح می شود ؟
الف – انسولین ، گلوکاکن ب – رشد ، کورتیزول ، تیروکسین
ج- کوریکوتروپ LH رشد د- کورتیزول ، انسولین ، کورتیکوتروپ
17- سئوالات را مستقل از یکدیگر بنویسید .
18- از طرح سئوال های گمراه کننده بپرهیزید .
19- دو گزینه متضاد را که یکی از آنها درست است بکار نبرید .
مثال :
نامناسب : کدام یک از موارد زیر ویژگی ظاهری افراد پیک نیک را مشخص می کند .
الف – لاغر ب- چاق ج – عصبی د- افسرده
20- طول گزینه درست را در سئوالات مختلف تغییر دهید.
21- محل گزینه درست را در میان گزینه های انحرافی بطور تصادفی انتخاب کنید .
22- سئوالات را به زبانی بنویسید که در حد درک و فهم آزمون شوندگان باشد .
23- برای هر سئوال بین 3 تا 4 گزینه در نظر بگیرید .
24- عبارت های نظیر ( هیچیک از موارد بالا ) ، (هیچکدام از اینها ) واز این قبیل را بکار نبرید .
مثال :
نامناسب : با کدام یک از انواع آزمون ها می توان خلاقیت دانش آموزرا اندازه گرفت ؟
الف – جور کردنی ب – کوتاه پاسخ ج- صحیح – غلط د- هیچ کدام
مناسب : با کدام یک از انواع آزمون ها می توان خلاقیت دانش آموز را اندازه گرفت ؟
الف – جور کردنی ب – کوتاه پاسخ ج- صحیح – غلط د- انشایی
25-تنه سئوال نباید به گزینه درست شباهت داشته باشد و تداعی ایجاد کند.
مثال :
نامناسب : واژه ((سخی )) مترادف کدام یک از کلمات زیر است :
الف – مهربان ب- سخاوتمند ج- دوست داشتنی د- بزرگوار
در این سئوال بین واژه سخی در تنه و گزینه ((ب)) شباهت وجود دارد .
اگربین تنه سئوال وگزینه انحرافی شباهت ظاهری وجود داشته باشد ، اشکالی ندارد .
26-از بکار بردن شاخص هایی که پاسخ صحیح را آشکار می سازند اجتناب شود.(شاخص هایی که پاسخ صحیح را آشکار می سازند زیادند اما رایج ترین آنها عبارتند از:
الف)بلند تر بودن طول پاسخ صحیح نسبت به پاسخ های غلط
ب)آشنایی بیشتر فراگیران با پاسخ صحیح نسبت به پاسخ غلط
ج – قرار گرفتن پاسخ صحیح در یک موقعیت معین ، در چند سوال متوالی
27-در آزمونها ی تکوینی از گزینه ( نمی دانم ) استفاده کنید .
28-در سئوالاتی که تنه آنها جمله ناتمام است ، جای خالی را در قسمت آخر جمله قرار دهید.
29-تنها در صورت لزوم از آزمونهای چند گزینه ای استفاده کنید.
30-علاوه بر ملاحظات کلی فوق تعدادی اصول کاملا اختصاصی نیز وجود دارد که در نوشتن پاسخ های پیشنهادی منظور می شود:
الف)پاسخ پیشنهادی را ، در صورت امکان،به صورت عمودی بنویسید.
ب) اگر بین پاسخ ها یک نظم طبیعی وجود دارد ((عددی یاالفبایی)) بهتر است تاریخ ها از قدیم به جدید یا برعکس نوشته شود
چک لیست بررسی سئوالات طراحی شده
پیش از تکثیر واجرای آزمون صحیح –غلط از بابت اقدامات زیر اطمینان حاصل نمایید
1- هریک از سئوالات خود را روشن و ساده و بدون ابهام نوشته اید ؟
2- سئوالات را بدون نقل از کتاب و به زبان دیگری و با توجه به موقعیت های تازه نوشته اید ؟
3- از کاربرد کلماتی چون غالباً ، همیشه ، بعضی وقتها ، هرگز و... اجتناب کرده اید ؟
4- از سئوالات گمراه کننده پرهیز کرده اید ؟
5- هر سئوال کاملاً غلط یا کاملاً صحیح است ؟
6- تعداد سئوالات صحیح و سئوالات غلط تقریباً با هم مساوی هستند ؟
7- طول سئوالات صحیح و سئوالات غلط تقریباً یکسان هستند یا طول آنها به نسبت کم و زیاد شده است ؟
8- هر سئوال برای سنجش یک هدف آموزشی تهیه شده است ؟
9- از نوشتن سئوالاتی که مطالب جزیی وکم اهمیت را شامل می باشد پرهیز شده است ؟
پیش از تکثیر واجرای آزمون های جور کردنی از بابت اقدامات زیر اطمینان حاصل نمایید
1- پرسشها و پاسخ های متجانس یا همگون تهیه دیده اید ؟
2- برای هر سئوال راهنمایی ها و توضیحات روشن و مشخص نوشته اید ؟
3- همه پاسخ ها درست و منطقی به نظر می رسند ؟
4- از نوشتن پاسخ های بی مورد و به دور از پرسشها پرهیز کرده اید ؟
5- طول ستون های پرسش و پاسخ سئوالات کوتاه هستند ؟
6- از نوشتن سئوالاتی که در آن تعداد پاسخ ها برابر با تعداد پرسش ها است و هر پرسش تنها یک بار مورد استفاده قرار می گیرد پرهیز کرده اید ؟
7- عبارت های طولانی را در فهرست پرسش ومطالب مختصر را در فهرست پاسخ ها قرار دا ده اید ؟
8- آنجا که امکان داشته است فهرست پاسخ ها را به یک ترتیب منطقی مرتب کرده اید ؟( مثلاً اسامی به ترتیب حروف الفبا ، اعداد به ترتیب بزرگی وکوچکی وتاریخ ها به ترتیب زمانی می باشند ؟)
9- پرسش ها را با شماره وپاسخ ها را با حروف مشخص کرد هاید ؟
10-از کاربرد جملات ناتمام در فهرست پرسشها خودداری کرده اید ؟
11-تمام پرسشها و پاسخ های مربوط به یک سئوال را در روی یک کاغذ قرار داده اید ؟
12-از کاربرد نشانه ها وعلائم هدایت کننده که سبب انتخاب پاسخ ها می شوند خودداری کرده اید ؟
پیش از تکثیر و اجرای آزمون تشریحی از بابت اقدامات زیر اطمینان حاصل نمایید
1- آیا سئوالات شما تنها آن دسته از اهداف آموزشی را شامل می شوند که با سایر انواع سئوالات به خوبی قابل اندازه گیری نیستند ؟
2- آیا سئوالات شما به اهداف آموزشیتان مربوط می شوند ؟
3- آیا سئوالات شما طوری نوشته شده اند که آموزش شوندگان را به سوی پاسخ های مورد انتظار هدایت کنند ؟
یعنی
- آیا سئوالات به زمینه مشخصی محدود شده اند ؟
- آیا کلمات توصیفی مانند حل کنید ، مقایسه کنید وتعریف کنید را به جای بحث کنید ، بررسی کنید ، به کار برده اید ؟
- آیا برای سئوالات گسترده پاسخ آزمون شوندگان را از طریق دادن راهنمایی های اختصاصی به جواب دادن هدایت کرده اید؟
4- آیا سئوالات شما موقعیت های تازه ای را بکار برده اند به گونه ای که اصالت فکری آزمون شوندگان را بر انگیزد ؟
5- آیا سئوالات شما از جهات زیر متناسب با آزمون شوندگان هستند ؟
- سطح دشواری
- زمانی که در اختیار آزمون شوندگان قرار می دهند
- پیچیدگی مطلب
6- آیا از همه آزمون شوندگان خواسته اید که همه سئوالات را جواب دهند ؟
 پیش از تکثیر واجرای آزمون های کوتاه پاسخ ، از بابت اقدامات زیر اطمینان حاصل نمایید
1- سئوال را طوری نوشته اید که با یک کلمه ، عدد، فرمول ، عبارت یا جمله کوتاه جواب داده شود ؟
2- سئوال را بدون نقل مستقیم جملات کتاب نوشته اید ؟
3- سئوال کاملاً ، روشن ، صریح و بدون ابهام طرح شده است ؟
4- اشارات نامربوط دستوری وغیره را حذف کرده اید ؟
5- درجه دقت مورد انتظار را مشخص کرده اید ؟
6- در سئوالات کامل کردنی جای خالی را در قسمت آخر سئوال قرار داده اید ؟
7- در سئوالات کامل کردنی کوشیده اید تا نکات ومفاهیم مهم را حذف کنید ؟
8- در سئوالات کامل کردنی از جاهای خالی متعدد احتراز کرده اید ؟
9- سعی کرده اید حتی الا مکان از سئوالات نوع پرسشی استفاده کنید ؟
10- سئوال را طوری طرح کرده اید که تنها یک جواب درست باشد ؟
11- هر سئوال را با توجه به یک هدف آموزشی نوشته اید ؟
12- برای تهیه سئوالات خود از جدول مشخصات درس استفاده کرده اید ؟
اصول و ضوابط طراحی سوالات امتحانی
طرح سوالات امتحانی، فرایندی است که نیاز به دقت و توجه خاص در رابطه با دانش آموز،کتاب و مواد درسی و شرایط و نوع امتحان دارد.
زیرا موضوعات درسی با هم متفاوتندو دانش آموزان نیز از استعدا،ددرجه یاد گیری، سطح دانش و اطلاعات و شرایط روحی یکسان برخوردار نیستند.بنا بر این باید اصول و مقرراتی رادرتنظیم سوال امتحانی رعایت نمود تا دانش آموزان بااستعدادوکم استعداد، در شرایط کاملا مساوی قرار نگیرندو برای دانش آموزان ضعیف نیز این فرصت را ایجاد کرد تا بتوانند به تعدادی از سوالات طرح شده متناسب با استعدادخویش جواب داده ونمره ای که مانع از افت گردد، کسب نماید که این خود، باعث ایجاد حس اعتماد به نفس وافزایش علاقه مندی برای مطالعه وتلاش بیشتر در امتحانات بعدی او خواهد شد.
1-اصولی که باید قبل از طراحی سوال به آن توجه گردد:
الف:در طزاحی آزمون ویژگی های دانش آموزان مد ظر باشد.
ب:بارم بندی و بودجه بندی کتاب توجه شود.                       
پ:هدف آزمون مشخص شودوبا توجه به هدف نوع آزمون(مسابقه آزمون پیشرفت و....)تعیین گردد.                           ج:اهداف آموزشی مورد نظر در جدول مشخصات درج گردد. در صورت امکان هدف نویسی توسط معلم طراح انجام شود در کل ازمون اهداف کم ارزش ملاک عمل قرار نگرفته و سوال پیش پا افتاده داده نشود.
چ:سطح حیطه شناختی مورد انتظار در جدول مشخصات درج گردد.
2-اصولی که باید هنگام طرح سوال به آن توحه شود:
الف:صورت مساله روشن واضح وشیوا باشد.
ب:سوال طوری تهیه شود که به طور مستقیم به هدف مورد اندازه گیری مربوط باشد.
پ:موضوع مهمی را مورد سنجش قرار دهد.
ج:از نظر آیین نگارش  رسم الخط واضح و مشخص باشد و در آن علایم دستوری و نقطه گزاری ،دقیقا رعایت شود.
چ: زمان مناسب برای پاسخ گویی به هر سوال با توجه به توان متوسط دانش آموزان در کلاس محاسبه شود.
ح:در سوالاتی کخ هدف ارزشیابی و میزان فهم دانش آموز است نه دقت محاسباتی از اعداد ساده استفاده شود. 
د:از توضیح غیر ضروری وگمراه کننده در متن سوال خودداری شود.متن سوال با شکل نمودار و جدول استفاده شده مطابقت داشته باشد.
ذ:در صورت امکان ،توضیحات ضروری در متن سوال آورده شود و در داخل پرانتز درج نگردد.
ر: با به کار بردن افعال صحیح ،انتظار خود از دانش آموز را مشخص نموده در صورت لزوم ،واحد مقیلس و میزان  دقت  مورد انتظار در پاسخ گویی باز گو شود .
ز:متن سوال برای همه ی دانش آموزان یک  مفهوم راالقا کند تا  همه بتوانند پاسخ مشخصی ارایه کنند.
س:از به کار بردن کلمات منفی در متن سوال خودداری شود و در صورت به کار بردن  کلمات منفی در جملات، آنها مشخص گردد.
ص:در متن سوال از اصطلاحات مفاهیم و علایم رایج به کار برده شده در کتاب استفاده شود.
ض :هنگام به کار بردن واژه هایی مثل \\\"مقایسه کنید\\\"ملاک پاسخگویی مشخص گردد.
ط:سوال های طرح شده به گونهای باشد که بین متخصصان در پاسخگویی اختلاف نباشد.
ظ: در طرح سوال در سطوح بالای شناختی برای این که فرد بتواند دانش آموز خود را در موقعیت جدید به کار گیرد نباید سوال کلمه به کلمه از روی متن دزس نوشته شود.
ع:سوال هایی که جواب کوتاه (بله، خیر ....) دارند،با کلماتی مانندچرا و چگونه تکمیل شود و در سوال های چند گزینه ای ،علت انتخاب گزینه خواسته شود.
غ:در سوالی که مبتنی بر عقاید شخصی است از فرد خواسته شود دلایل
و شواهد خود را برای عقیده یا طرز فکر خود ارائه کند.
ف: طول متن سؤال با پاسخ متناسب باشد ،به طوری که متن سؤال خیلی طولانی و پاسخ آن دو کلمه نباشد.
ق:در صورت امکان از به کار بردن واژه های چه کسی؟چه وقت؟کجا؟و ...خودداری شده ودر عوض از کلماتی مانند چرا،چگونه،وبه چه دلیل استفاده گردد.
ک:سؤالها مستقل از یکدیگر طرح شوند تا جواب دادن به یک سؤال ،منوط به پاسخ دادن به سؤالات دیگر نباشد.
3- سطح ارزشیابی سؤال
(آسان ،متوسط ،دشوار)
سؤالی دشوار محسوب می گردد که تا 25درصد دانش آموزان بتوانند به آن پاسخ دهند-1 1
2-اگر 26 تا 50درصد دانش آموزان بتوانند به آن پاسخ دهند،متوسط محسوب می شود.
3-اگر از 51تا75درصد دانش آموزان بتوانند به سؤالی پاسخ صحیح دهند ،متوسط پایین محسوب می گردد.
4- هر گاه بیش از 75درصد دانش اموزان بتوانند به آن پاسخ صحیح دهند ،سؤال آسان است.
4- شیوه ی نمره گزاری هر سؤال                                                                             1- ارزش نمره ای هر سؤال نباید از 25 درصد کمتر باشد
2- در مواردی که سؤال دارای چند قسمت است،نباید ارزش نمره ای هر قسمت کمتر از 25 درصد تعیین شود.
3- هنگام ارزش گزاری سؤالات ،توجه کافی معمول گردد تا نمره ی هر سؤال قابل تقسیم به تعداد پاسخ های سؤال باشد ،به طور مثال نباید نمره ی یک سؤال سه جوابی (یک )باشد زیرا تقسیم یک بر سه برای مصحح خالی از اشکال نیست .
4- نمره ی هر سؤال نباید از نمره ی اختصاص داده شده به آن بخش از نظر بودجه بندی بیشتر باشد.
 5- در مواردی که سؤال ،شکل یا پاسخ کو تاه متعدد باشد فنمره ی آن سؤال نیز باید به طور جدا گانه جزء به جزءتهیه و تنظیم شود.
5- چگونگی طرح سؤال
1- سؤالات باید بر اساس سطوح یادگیری شناختی ،عاطفی و روانی – حرکتی طراحی شود به خصوص در بخش حیطه ی شناختی ،به طبقات دانش ، درک وفهم ،کاربرد ،تجزیه و تحلیل ،ترکیب و ارزشیابی توجه شود به گونه ای که تع داد سؤالات در هر یک از سطوح متناسب با اهداف رفتاری و بو دجه بندی کتب درسی باشد .
2- بایددر طراحی سؤال امتحان ،شرایط عمومی دانش آموزان در نظر گرفته شود در طرح سؤال هماهنگ باید شرایط عمومی مناطق توجه گردد .
 3-لازم است که سؤالات تمام صفحات تعیین شده کتاب را به طور منطقی تحت پوشش قرار دهد.
4- مجموعه ی سؤالات از نظر ارزشیابی ،بر اساس 20درصد آسان ،30درصد متوسط پایین ،30درصد متوسط بالاو 20 درصد دشوار طراحی شود.
5-سؤالات دارای چند قسمت بایدگو نه ای طراحی شوند که اگر دانش آموزی نتواند به یکی از قسمت ها پاسخ دهد ،از پاسخ دادن به بقیه ی قسمت ها محروم نگردد.
6-بهتر است تعداد سؤالات کوتاه پاسخ و گسترده پاسخ متناسب باشد .
7- در صورتی که ماهیت درسی ،نیاز به داشتن پاسخنامه خاصی داشته باشد ،طراح بایستی با مشورت کارشناس آن را طراحی نماید .
8-طراح باید در طراحی سؤالات ،به واژهها ،عبارات ،ارقام ،مسلئل وجزئیات کم اهمیت تأکید ننماید ،بلکه ملاک اصلی    سؤالات امتحانی ،سنجش بنیه ی علمی دانش آموزان باشد.
11-چون اکثر دانش آموزان با توجه به متن درس،پاسخ سؤالات را فرا می گیرند ،بنا بر این ،لازم است از به کار بردن جملات طولانی،کلمات غیر مصطلح و مبهم و ضمایری که مراجع آنها مشخص نیست پر هیز شود.
12-هر سؤال باید طوری تنظیم شود که پاسخ آن کاملآ مشخص م معین باشد.
13-هر سؤال به طور مستقل و جدا از سؤالات دیگر طرح شود.
14-سؤالات امتحانی باید از محتوای مربوط به متن کتاب درسی طراحی شود ،نه از پاورقی،مقدمه،حذفیات،بخش های مطالعه آزادو...
15-از دادن سؤال تکراری خوداری شود.
6- اصولی که باید بعد از طراحی سوال به آن توجه شود :
-به مشخصات ظاهری سؤال (زیبایی ،تراکم سؤال ها،خط نگارشی ،وضوح نمودار و شکل و...)توجه شود.بارم هر سؤال مشخص و در ستون سمت چپ برگه ی امتحانی درج شود و جمع نمرات مشخص باشد.
-از یک مفهوم چند سؤال تکراری طرح نشده باشد.
-زمان بندی کل آزمون منطقی باشد.
-ترکیب سؤالات تا حد امکان با توجه به ترکیبی از موارد زیر تنظیم شود:
الف:آسان به دشوار
ب:سطوح حیطه ی شناختی
ج:به ترتیب مفاهیم عنوان شده در فصول کتاب
-سؤال انتخاب کردنی داده نشود.
- فضای مناسب برای پاسخ لازم پیش بینی شود.
-زمان مناسب از جهت روز وساعت امتحان در نظر گرفته شده باشد.
-باز خورد لازم به دانش آموزداده شده و بر روی نتایج آزمون تحلیل صورت گیرد.
نمونه ای از سؤالات
1- سؤالات تشریحی:
در این گونه سؤالات از دانش آموزخواسته می شود تا در رابطه با موضوع سؤال هر چه می داند شرح دهد.
مثال:در رابطه با ویژگیهای زاگرس هر چه می دانید شرح دهید.
2- سؤالات صحیح و غلط :
در این گونه سؤالات که اصولآنیازی به شرح مطلب نیست ،موضوع روشن ومشخصی از متن کتاب ذکر شده واز دانش آموزخواسته می شود تا صحت یا نادرستی آن را با علامت ضربدر در یکی از دو گزینه (صحیح یا غلط)مشخص کند.
مثال:فلات ایران بخشی از سرزمین افغانستان و پاکستان را در بر می گیرد.
         صحیح (     )   غلط (      )
3-سؤالات تستی (چهار گزینه ای )
دراین نوع از سؤال ،مطلب به صورت پرسش مطرح گشته سپس چهار گزینه که به نوعی ،مربوط به موضوع سؤال باشد ،در نظر گرفته شود که از این گزینه ها ،تنها یک گزینه صحیح است که لازم است با ضربدر مشخص شود.
مثال:
کدام بیابان بر اثرفشار جنب حاره ای ایجاد شده است؟
الف) آتاکاما        ب)نامیب             ج) گبی          د)صحرای آفریقا
4- سؤالات محدود پاسخ
جواب سؤالات به صورت ذکر چند مورد یا بیان مطلبی در حدود یک الی دو خط باشد.
مثال:
مرتع چیست؟ اهمیت مراتع ایران را ذکر کنید.
5- سؤالات کو تاه پاسخ:
در این مورد جواب سؤال شامل یک یا چند کلمه است که بیانگر نام شخص یا محل و یا نوع سازمان و یا موسسه و غیره است.مثال:
کدام رود باعث آلودگی دریای شمال شده است؟
6-سؤالات تکمیل کردنی:
در این سؤالات ،از یک جمله ی کامل که یک جریان و یا یک موضوع بیان شده است کلمه یا کلماتی را که محوریت دارد ،حذف گردد وجای آن در سؤال خالی می ماند تا دانش آموز با توجه به اطلاعات خود که از مطالعه کسب نموده کلمه ی مورد نظر را در جای اصلی آن قرار دهد.
مثال:
مهمترن عامل خارجی تغییر شکل ناهمواری ها ................می باشد.
7- سؤالات جور کردنی (همتا یابی)
از میان مفاهیم ارائه شده دانش آموز باید پاسخ صحیح را انتخاب کند و در جای خالی جلوی هر سؤال قرار دهد.
مثال:
(رودهای ارس- اترک- سفیدرود-اروند رود)
الف)مرز بین ایران و عراق است.(                    )
ب)توسعه ی جلگه گیلان در اثر رسوب گذاری این رود است.(              )
8-پرسش های خوشه ای
در این گونه سؤالات ،چند موضوع به صورت موردی نوشته شده و از دانش آموزخواسته می شود تا در موارد درست را با علامت مشخص کند ،در این گونه لازم است تعداد پاسخها بیشتر از سؤالات باشد.
مثال:
الف)جنگل های فوق العاده متراکم و انبوه استوایی را گویند.
ب)در نتیجه ی جنگل زدایی به وجود می آید.
ج)از محدودیت های نواحی گرم و خشک دنیاست.
(سلوا- تایگا-فرسایش خاک-خشک سالی –سم پاشی درختان)
9-پرسشس هایی که با کلمه ی بله یا خیر جواب داده می شود.
مثال:
آیا جنگلهای ناحیه ی ارسباران جنبه ی تجارتی وصنعتی دارند؟
بلی(        )    خیر(     )
10-سؤالات تحلیلی:
این نمونه سؤال که به نوعی ،سؤال فرا دانشی نیز استبه گونه ای مطرح می شود تا دانش آموز ،ضمن تجزیه و تحلیل مسائل ،به یافتن علل و عوامل بپردازد و با استفاده از آگاهی های گذشته ی خود در یک موضوع ،به صحیح ترین عوامل اشاره کند.
مثال:
چرا وارونگی دما برای شهر های بزرگ صنعتی مشکلات زیادی را به همراه دارد؟
11-پرسش های مقایسه ای:
در این مورد از دانش آموز خواسته می شود تا دو جریان یا دو مورد را با هم مقایسه کند و تضاد ها و شباهت ها ی آنها رابا یکدیگر عنوان نماید.
مثال:جنگلهای نواحی مرطوب و نواحی خشک و نیمه خشک را با یکدیگر مقایسه نمایید

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

فایل علل تنبلي واهمال كاري وراههايي براي رفع آن

بازديد: 53

علل تنبلي واهمال كاري وراههايي براي رفع آن
آياشمااهل اهمال ودفع الوقت هستيد؟ اگر شما نيز مثل بسياري ازآدمهاباشيد،پاسخ اين سوال مثبت است.اما اين احتمال هست كه شمانخواهيدبااضطرابات حاصل اززندگي اهمال كارانه سركنيد.ممكن است بيشتركارهارادرحاليكه ميل به انجامشان داريدبه تعويق بيندازيد،وبه دلايلي به طفره رفتن وتعلل ورزيدن ادامه دهيد.اين روال مسامحه كاري ازجنبه هاي بسيار خسته كننده زندگي است. اگر شما به سختي گرفتار اين حالت باشيد. كمترروزي مي گذرد كه نگوييد((مي دانم بايد آن كار را سامان دهم،اما باشد براي بعد .))گناه اين نقطه ضعف را به سادگي نمي توان متوجه عوامل بيروني دانست . تعلل ورزيدن وناراحتيهاي حاصله از آن تماما" به خود شما بستگي دارد.
چند نمونه از اهمال كاري وتنبلي متداول: درزيربعضي زمينه هايي راكه درآن انتخاب ((تعلل ورزي))بسيار سهل تراز انتخاب ((عمل)) است مي آوريم :
1-ادامه دادن به شغلي كه امكاني براي رشدوپيشرفت ندارد .
2-اصراربر حفظ روابطي كه نابسامان شده است. متاهل يا مجردماندن فقط به اميداينكه اوضاع بهترخواهد شد.
3-امتناع از كوشش در حل مشكلاتي كه در روابط مختلف پيش مي آيند ، از قبيل مشكلات جنسي – خجالت ويا ترس . به جاي اينكه اقدامي سازنده به عمل آوريدفقط منتظرمي مانيدتااوضاع خودبه خودبهبود يابد .
4- بي توجهي به اعتياداتي ازقبيل الكليسم – موادمخدر، قرصهاي آرامبخش يا سيگار . به خود مي گوييد (( هر وقت آمادگي داشتم آنرا ترك مي كنم ))درحاليكه مي دانيد به تعويق انداختن اين كار به سبب ترديدي است كه نسبت به توانايي خود داريد .
5- به تعويق انداختن كارهاي دشواروياكم اهميت نظير نظافت منزل
6-طفره رفتن ازمواجهه باديگران مثلا"يك شخص بلند مقام ، يك دوست با ماندن در انتظار فرصت مناسب كم كم به اين نتيجه مي رسيد كه چنين برخوردي لازم نيست ، در حالي كه ممكنست اين مواجهه روابط شما را، يا كيفيت خدمات را ، بهبود بخشد .
7-تصميم به شروع رژيم غذايي مناسب از فرداياهفته بعد البته چون به تعويق انداختن ازرژيم گرفتن آسانتراست ميگوييد((فردا رژيم مي گيرم))فردايي كه هيچوقت نخواهد آمد.
8- به تعويق انداختن كارها به بهانه خواب يا خستگي .
9-خستگي وبهانه ، احساس كسالت وملال ومريض شدن شيوه هاي عالي براي تعلل ورزيدن است.
دلايل ادامه اهمال كاري وتنبلي
ريشه اهمال كاري وتنبلي كردن را مي توان در خود فريبي وفرارازقبول مسئوليت دانست در  اينجا مهمترين بازده هاي مسامحه كاري را ذكر مي كنيم.
1-تعويق هرامر به شما امكان مي دهد تا از فعاليتهاي ناخوشايند فرار كنيد.
2-ازراه خود فريبي مي توانيد احساس آرامش كنيد.
3-تا زماني كه به تعلل ورزي خويش ادامه مي دهيدمي توانيدپيوسته همانگونه كه هستيد باقي بمانيد .
4-با احساس ملال ، كسي ياچيزي را موجب اندوه خوددانسته وسرزنشش مي كنيد . تا مسئوليت را از دوش خود برداريد ومتوجه امر كسالت آور بيروني كنيد.
5-باانتظاربهترشدن اوضاع مي توانيد بنشينيد و دنيا رابه خاطراندوه خودسرزنش كنيد امااوضاع هيچگاه به نفع شماتغييرنمي كند،اين يك شيوه عالي براي اجتناب از كاركردن است .
6-با دوري گزيدن از فعاليتهايي كه مستلزم مخاطره است براي هميشه از احتمال شكست دوري مي كنيد.
7-آرزوميكنيدكه خواسته هايتان خودبه خودبرآورده شوند.
8- ابراز همدردي ديگران ودلسوزي شخص خودتان را جلب مي كنيد تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشي از انجام ندادن كارهايي است كه نتواسته ايد بكنيد همواره دلسوزتان باشند .
9-با اجتناب ازكار ميتوانيد از موفقيت فرار كنيددرنتيجه ازاحساس آدم خوب ولايق بودن وپذيرش بلكه مسئوليتهايي كه موفقيت به همراه داردنيزاحترازخواهيد كرد.
چند روش براي از بين بردن اهمال كاري وتنبلي
1-يك روزتصميم بگيريدكه فقط به زمان حال بينديشيد، وسعي كنيد آن پنج دقيقه را صرف انجام كاري كه ((ميخواهيد)) بكنيد.دراين فاصله كوتاه ازبه تعويق انداختن آنچه موجب ارضاي خاطرشما است اجتناب كنيد.
2-بنشينيد وشروع به كاري كنيد كه به تعويق افكنده ايد نوشتن يا خواندن كتابي كه قصد داشته ايد .خواهيد ديد كه اهمال شما هيچ ضرورتي نداشته ، زيرا همين كه تعلل را كنار بگذاريد ، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زياد دلپذير ولذتبخش خواهيد يافت . شروع به اجراي كار مورد نظر عملا" موجب مي شود تا اضطراب خود را نسبت به انجام تمامي آن كار فراموش كنيد.
3-وقت مشخصي راتعيين كنيد.واين وقت را منحصرا"به انجام كاري كه به تعويق انداخته ايد اختصاص دهيد.خواهيدديدكه همين پانزده دقيقه كوشش كل مشكل تعلل ورزي شما را از ميان برمي دارد.
4- خود را مهمتر از آن بدانيد كه با اضطراب در باره كارهايي كه بايد به انجام برسانيد زندگي كنيد .بار ديگر كه مي بينيد اضطراب ناشي از تعويق كاري ناراحتتان مي كند ، بياد بياوريد مردمي كه خويشتن را دوست دارند اينگونه خودشان را آزار نمي دهند .
5-زمان حال را با دقت بررسي كنيد. ببينيداكنون از چه چيز اجتناب مي نماييد و شروع به مقابله ومبارزه باترس اززندگي مثبت وسازنده كنيد.به تعويق اندازي موجب نگراني نسبت به امري درآينده مي شود واين نگراني جانشين زمان حال شمامي شود.
6- سيگار را ترك كنيد… حالا ،رژيم غذايي متناسب را شروع كنيد …همين الان، به اين طريق است كه با مشكلات خودمقابله خواهيد كرد….باعمل درهمين لحظه. عمل كنيد.تنها چيزي كه مانع شما مي شودخود شما،وانتخابهاي بيمارگونه اي است كه بعمل آورده ايدزيراقدرت خودتان راباورنداشته ايد. خيلي ساده است فقط عمل كنيد .
7- نگاه دقيقي به زندگي خود بيندازيد اگر مي دانستيد فقط شش ماه ديگر زنده خواهيد بود. آيا همين روشها وهمين كارها را انتخاب مي كرديد؟
8- در بعهده گرفتن كاري كه از آن پرهيز داريد شجاع باشيد . يك عمل شجاعانه مي تواند همه ترسهاي شما رااز بين ببرد . ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد . به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است .
9- تصميم بگيريد كه تا لحظه خوابيدن خسته نشويد اجازه ندهيد كه خستگي يا بيماري ، وسيله اي براي فرار از كاريا به تعويق انداختن آن شود .
10- كلمات ((اميد ))،((آرزو ))و((شايد))را از فرهنگ لغات خود حذف كنيد . اين كلمات ابزار به تعويق اندازي كارهاهستند.هروقت اين كلمات واردذهن شمامي شوند ، جملات تازه اي را جانشين آنهاسازيد،مثلا" جمله ((اميدوارم كارها روبراه شوند))رابه جمله ((آن كارراعملي خواهم ساخت)) تبديل كنيد.
11-رفتارهاي منتقدانه خود را هر روز يا داشت كنيد.با نوشتن ،دومنظور زير حاصل خواهد شد:چگونگي بروزرفتارانتقادي را درزندگي خودمشاهده خواهيدكرد.تعداد دفعاتي كه انتقادمي كنيد.نوع انتقاد،وقايع و افرادي كه به اين حالت شمامربوط مي شوند، مشخص مي گردند . همچنين از انتقاد كردن دست برخواهيد داشت ، زيرا نوشتن مواد آن در ياداشت روزانه عملا" كار بسيار دردناكي مي شود.
12- اگر دلتان مي خواهد دنيا تغيير كند ،شكوه وشكايت نكنيد . كاري بكنيد به جاي اينكه لحظات خود را باانواع نگرانيهاي اختلال آميز نسبت به كارهاي عقب مانده بگذرانيد ، با اين نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنيد وپيوسته در لحظه حال زندگي كنيد . يك فرد عمل كننده باشيد ، نه آرزو كننده يا اميدوار يا انتقاد كننده.
روانشناسی تنبلی
عقب انداختن کارها بلایی است که هزینه های زیادی هم دارد. موکول کردن کارها به آینده نه تنها موجب از بین رفتن بازدهی می شود، بلکه پشیمانی و تأسف و کاهش اعتماد به نفس را نیز به دنبال دارد. به تمام این دلایل، روان شناسان علاقه مندند که بدانند چه در ذهن می گذرد که باعث می شود انجام آنچه برای آن برنامه ریزی کرده ایم سخت شود. آیا ما طوری برنامه-ریزی شده ایم که کارها را به تعویق بیاندازیم؟ یک تیم بین المللی روان شناسی به رهبری سین مک کرا (Sean McCrea) از دانشگاه کنستانز (Konstanz) در آلمان علاقه مند بودند تا بدانند آیا رابطه ای بین طرز تفکر ما در مورد کار و تمایل به عقب انداختن آن وجود دارد یا نه. به عبارت دیگر، آیا احتمال دارد که ما برخی از کارها را به لحاظ روان شناختی بافاصله بدانیم و در نتیجه به جای آنکه الان به سراغ آنها برویم بخواهیم آنها را در انتها انجام دهیم؟

در این تحقیق ، به شیوه علمی درباره ی ((تنبلی و اهمالکاری)) یا ((به تعویق انداختن کار)) بحث شده علل و انگیزه های رفتاری آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته ، سپس راههای عملی مبارزه با آن ارائه شده است.

واژه ((اهمالکاری)) ، ((تنبلی)) ، ((سهل انگاری)) ((مسامحه کاری)) و ((به تعویق انداختن کار)) معادل کلمه ی انگلیسی Procrastination به کار رفته است. البته هیچ کدام مفهوم کامل را در بر نمی گیرد.

((اهمالکاری)) رفتاری است فراگیر که بین افراد جامعه در سطوح مختلف از افراد عامی گرفته تا دانشمندان فرهیخته ، مصادیق مختلف آن دیده می شود .مطالب این تحقیق در عین استفاده ی کاربردی ، برای عموم افراد جامعه ، دانشجویان روان شناسی عمومی و بالینی، علوم تربیتی ، مشاوره و راهنمایی و علوم اجتماعی مفید و سازنده خواهد بود.

چه تعداد از تحصیل کرده ها به اهمالکاری و تنبلی عادت دارند و کارهای خود را از امروز به فردا می سپارند؟ این سوال جدی است . چه کسی می تواند به آن پاسخ بدهد؟ قطعا هیچ کس ! حدس بر این است که 95% مردم به این بیماری مبتلا هستند.

اگر ضرب المثل های عاميانه فارسی را مرور کنيم به موارد جالب توجهی بر می خوريم، که در آن، «نشانه» هايی از ويژگی های فرهنگ ايرانی نمود پيدا کرده است; "چو فردا شود، فکر فردا کنيم"، "جور مرا بکش"، "نان گدايی را گاو خورد ديگر به کار نرفت"، "اين طفل يکشبه ره صد ساله می رود"، "هر چه پيش آيد خوش آيد"، "جيم شدن" و... همه اين ضرب المثل ها بيان کننده خصوصيتی از فرهنگ ايرانی است و آن چيزی نيست جز " تنبلي"، آيا ايرانی ها تنبل هستند؟آیا ایرانیان تنبل تر از مردمان دیگر نقاط جهان هستند؟ اینپرسشی است که بارها مطرح شده است و بسیاری از پژوهشگران ایرانی معتقدند یکی ازخصوصیات اصلی ایرانیان تنبلی است.نتايج تحقيق تطبيقی نشان می‌دهد که ميزان تنبلی ايرانيان از متوسط جهانی بيشتر است و تنها کشورهای عربی و آفريقايی هستند که بيش از ايرانيان دچار تنبلی هستند.

در بن بيشتر مشکلات ايرانيان و مشخصه‌هايی که کم و بيش، از آنها با عنوان آسيب‌های فرهنگی و يا اجتماعی ياد می‌کنند، خصوصيتی اخلاقي را مشاهده می‌کنيم که به اعتقاد برخی از  صاحب‌نظران، بسياری از ويژگی‌های نامطلوب ما بر روی آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعی ما بسيار ريشه دارد. اين خصوصيت اخلاقی، تنبلی اجتماعي است که بسياری از عادات فرهنگی و صفات اجتماعی ما از آن مايه می‌گيرند و تغذيه می‌کنند.

آنچه روشن است «تنبلی اجتماعی» يکی از مهمترين ويژگی‌های رفتاری ناپسند ايرانيان است. اين مساله بويژه در عدم تمايل به درس خواندن در مدارس و دانشگاه‌ها، و در کار اداری کارمندان، و در ميزان بالای تماشای تلويزيون در ايران به جای کتابخوانی، و در تمايل زياد به استخدام در دستگاه دولتی و عدم تمايل برای کسب تخصص و مهارت و کارآفرينی، در وجود تعطيلی فراوان سالانه، در پديده‌ای به نام بين التعطيلين، و در موارد فراوان ديگر موجود است.


تنبلی چیست؟
از نظر روانشناسی، اهمالکاری یا تنبلی یعنی به آیندهمحول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم. به طور کلی، به تعویق انداختن کار،رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمیتواناز تاخیر در انجام کارها، به تصور و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد. اهمالکاریبه هر شکلی که باشد، رفتاری نامطلوب و نکوهیده است که بتدریج در وجود انسان به صورتعادت درمی آید. پس با آن مبارزه کنید، زیرا پیامدهای تاخیر در کار، برای خود شخص نیزرنج آور است و احساسی که از این تاخیر در او ایجاد می شود، علاوه بر زیانهای پیش بینیشده و نشده، شرمساری و بیزاری از خویشتن را نیز در بر دارد.

از نظر آماری، این عادت نزد بیشتر مردم رایج است و بسیار نادرندکسانی که دچار این بیماری نباشند. عادت به تعویق انداختن کار در انسان، نظیر بسیاریاز عادتهای دیگر همچون پرخوری و سیگار کشیدن، جنبه فراگیر دارد و مردم با این که اززیان آنها آگاه هستند، با وجود این از کنارش بی توجه می گذرند.

ما عادت داریم برای خطاهای خود ازجمله تاخیر در کارها، به عذر وبهانه و منطقی جلوه دادن آن رو آوریم، در نتیجه با این کار خود، به تجدید و تقویتآنها کمک می کنیم. وقتی برای به تعویق انداختن کارهای خود عذر و بهانه می آورید، درحقیقت آن را موجه جلوه می دهید و عواقبش را از یاد می برید.

وجود نشانه های افسردگی ، خستگی ، سردردهای شدید، بی خوابی ، فشارخون و زخم معده در وجود فرد اهمالکار ، گواه بر آن است که او می خواهد خود را از رنج اهمالکاری نجات دهد. اما تنها میل به ترک عادت و سرزنش کردن خود برای رهایی از چنگال آن کافی نیست .
سه وجه مختلف از اهمالکاری

-1 خودشکوفایی: به خصوصیات فرد و هرفهایی که در زندگی به دنبال آن است ارتباط پیدا می کند.

-2 حفظ موقعیت شخصی: به تمام فعالیتهایی اطلاق می شود که فرد برای زندگی خود به کار می برد. همه وظایف شغلی و شخصی او به منظور آنکه از زندگی خود هرچه بیشتر لذت ببرد ، در این تعریف قرار می گیرد.

-3احساس عدم مسوولیت در باره ی دیگران: در کارتان احساس مسوولیت نمی کنید و درزندگی بتدریج دوستانتان را از دست می دهید.اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها به طور قابل ملاحظه ای با ماهیت کارهای مختلف ارتباط دارد.

به طور کلی، به تاخیر انداختن کارها از ۳ ناراحتی منشا می گیرد:

الف ) احساس خود کم بینی
به طور نسبی هر کس در مواقعی احساس خود کم بینی می کند. یعنی شخصیتخود را در جایگاهی پایینتر از آنچه هست می بیند و از این نظر دچار ناراحتی می شود یااعتماد به نفس خود را از

دست می دهد و احساس بی ارزشی می کند.این احساس از آن جهت در شخص ایجاد می شود که:

-1هرکسی دوست دارد کارش را هرچه بهتر و کاملتر انجام دهد.

-2اعتماد و محبت دیگران را نسبت به خود جلب کند.

-3با رفتاری مجدانه بر تصورات باطل خود که از ضعف شخصیت سرچشمه می گیرد، غلبه ورزد.

خصوصیات یاد شده در رفتار هر کس به طور نسبی دیده می شود.

گاهی به دلایل مختلف موفق نمی شوید که کارتان را به موقع انجام دهید و در نتیجه احساس شرمندگی می کنید. احیانا به خودتان می گویید :(( من آدم بدی هستم ، چون کارم را به موقع انجام نداده ام )). خوب کسی که در ارزش وجود خود شک می کند طبیعی است که آمادگی انجام کار خوب را ندارد.

از کار کردن نهراسید و تنها به خوب ارائه کردن آن توجه نداشتهباشید، چون همیشه قضاوت درباره کار انجام نشده، پوچ و بی حاصل است. اگر شما بهایده آل می اندیشید، یعنی می خواهید هر کاری را به بهترین شکل انجام دهید ولینمی توانید ، طبعا ناراضی می شوید.

نارضایتی عاملی است که شما را از فعالیت بعدی بازمی دارد و دیگرحاضر نخواهید بود آن کار را ادامه دهید و این وضع در شما ابتدا به صورت بهانه جویی وسرانجام عادت ظهور خواهد کرد. شما باید بدانید مقصود از کار، انجام آن به نحو احسننیست. هر کار خوب و ظاهرا بی ایراد، خالی از نقص نخواهد بود.

پس سختگیر نباشید و به خود اعتماد داشته باشید. یکی از دلایلبی علاقگی، عدم اعتماد به نفس است، پس خود را باور کنید.

ب ) پایین بودن سطح تحمل (سرخوردگی)
یکی از علل سرخوردگی یا پایین بودن سطح تحمل ، به ((خود رسیدن)) وافراط است؛ مثلا افراط در خوردن، افراط در خوشی، زیاده روی در مصرف مواد مخدر وغیره. عوامل یاد شده موجب ((سرخوردگی)) نمی شوند، ولی بتدریج زمینه را برای آن مهیامی کنند.

پرتوقعی در حقیقت عامل مستقیم سرخوردگی است. دوست دارید درآزمون ادبیات انگلیسی حتما نمره ۲۰ بگیرید یا لااقل نمره ۱۸ و ۱۹، در غیر این صورتترجیح می دهید به تحصیلتان ادامه ندهید. این همان پرتوقعی است که از آن یاد کردیم وطرز فکری است که شما را به تنبلی سوق می دهد، زیرا ترس دارید که توقع شما در حدانتظارتان نباشد و به این دلیل کوشش و سعی لازم را به کار نمی برید، در نتیجه نسبتبه کار بی علاقه می شوید.

در حقیقت ، توقع بیش از حد برای کسب موفقیت هرچه بیشتر ، شما را دچار ترس و فرار از کار کرده است..

هرگاه در کاری به نتیجه بالاتر از میزان استعداد و توانایی خودفکر کنید، باید بدانید به جای این که به ادامه آن تشویق شوید، به بیزاری و انزجاراز آن سوق داده خواهید شد؛ چراکه توانایی شما نمی تواند بیش از حد کارآیی تان در آنباشد. بدون واهمه درباره نتیجه کار به فعالیتهای خود بپردازید.

وقتی میزان توقع شما بیش از حد توانای تان است ، کار برای شما کسل کننده خواهد بود.
تنها اشتغال به کار، شما را از اندیشه های مزاحم نجات خواهد دادو بتدریج درمی یابید که به سوی موفقیت گام برمی دارید و در کارتان احساس بهروزیمی کنید. شما در هر کاری که شروع می کنید، باید از پیش خودرا برای مواجهه با برخیمشکلات آماده کنید. این احتمال کاملا طبیعی و منطقی است. نباید با خود بگویید: «بهعلت مشکلاتی که وجود دارد آن کار را دوست ندارم.» پس در مواجهه با مشکلات شکیباباشید. به خود تلقین کنید که می توانید آن را به شکلی دلخواه انجام دهید. خود اینفکر به شما نیرو می دهد که در جهت مقصود پیش بروید.

ج ) خشم
بسیاری از تنبلی ها نتیجه خشم و پرتوقعی است؛ مثلا شاگردی از ترسمردود شدن، انجام تکالیف درسی خود را عقب می اندازد و از آن نظر که نمی تواند آن رابه طور کامل انجام دهد، بهانه تراشی می کند. مثلا تقصیر را به گردن هم اتاقی خودمیاندازد، استادش را مقصر می داند که تکلیف مشکل برای او تعیین کرده است. والدینش رامقصر می داند که او را به مدرسه برده اند و نسبت به معلمان و والدین خود احساس دشمنیمی کند.

به جای این که از دست خود عصبانی باشد و خود را مقصر بداند، همهتقصیرها را به گردن دیگران می اندازد!

در بررسی آماری که در این مورد به عمل آمده، معلوم شده علت عمدهتنبلی در افراد، پرتوقعی و پایین بودن سطح تحمل آنهاست که به خصومت و تنفر آنها ازاشخاص می انجامد.

چاره تنبلی چیست؟
در پاسخ باید بگوییم کار و کوشش. اگر منطقی فکر کنید ، تنبلی را کنار خواهید گذاشت.

رفتار افراد در مورد شخص تنبل و قضاوت جامعه در مورد او از جمله نگرانیها و ناراحتیهایی است که معمولا افراد تنبل با آن مواجه هستند. انجام کار به موقع هم آسانتر است و هم مزایایی در بر دارد. در صورتی که گذشت زمان، هم کار را مشکلتر می سازد و هم مزایای انجام به موقع آن را از بین می برد. رفتار مسامحه کارانه ناشی از اندیشه شماست. تفکر منطقی می تواند در رفتار شما نقش فعالی داشته باشد. مسامحه کاری از عدم تحرک ناشی می شود. یعنی فرد مسامحه کار کسی است که در کارهایش به سعی و کوشش توجه ندارد.پس منطق و استدلال حکم می کند که هر کس رنج حال را به خاطر راحتی آینده تحمل کند.

درتجزیه و تحلیل روش ((روان درمانی منطقی))، خصوصیات رفتاری در شش مرحله ی زیر مورد بررسی قرار می گیرد:

1. بررسی میزان آمادگی برای کار و فعالیت و استفاده از تجارب در درجه اول قرار دارد و با عنوان ((الف)) مشخص می شود.

2. باورهای منطقی و غیرمنطقی درباره ی فعالیتها و تجارب یاد شده با عنوان ((ب))

3. نتایج احساس باورها، مرحله ی ((ج))

4. بازتابهای رفتاری در ارتباط با انگیزش و هیجان ناشی از سهل انگاری، مرحله ((د))

5. مبارزه با باورهای غیر منطقی، مرحله ی ((ه))

6. مرحله ی شناخت رفتاری-هیجانی در تنبلی

با روش منطقی به باورهای غیرواقعی خود فکر کنید و آنها را در کارتان تاثیر دهید. بدین ترتیب شما به رفتاری منطقی و دور از احساس و هیجان دست خواهید یافت و دیری نخواهد گذشت که برایمبارزه با تنبلی در خود احساس آمادگی خواهید کرد.

درمان تنبلی
بعضی از افراد در انجام كارها امروز وفردا می¬كنند وآن را انجام نمی¬دهند علت اصلی آن تنبلی وبی¬حالی است مثلا دانش آموز در درس خواندن تنبلی می¬كند ودر س نمی¬خواند .
برای درمان تنبلی افراد، ابتدا باید علت و ریشه تنبلی را شناخت وسپس به درمان آن پرداخت .
علل وریشه های سستی وتنبلی افراد:
1-خود كم بینی :گاهی علل سستی افراد خود كم بینی است . خود كم بینی هم ریشه در عواملی دارد از جمله عوامل فردی وشخصیتی وعوامل محیطی واجتماعی كه همه با هم دست به دست هم می¬دهند وفرد نسبت به خود احساس خود كم بینی می¬كند .عوامل فردی مثلا از خود توقع دارد كه كاری را به انجام رساند وقتی نمی¬تواند به انجام برساند وناقص انجام می-دهد خود كم بین می¬شود .
عوامل محیطی پدران ومادران میخواهند از روی دلسوزی فرزندان از نوابغ روزگار باشند اما شیوه برخورد را نمیدانندوبه همین دلیل پیوسته اورا با دیگران مقایسه میكنند واورا تحقیر میكنند وچون فرزند نمیتواند به خواستهای بلند پروازانه پدر ومادر جامه عمل بپوشاند رفته رفته در خود احساس خود كم بینی میكند .
2-عدم آینده نگری :
برخی ها قادر به دیدن آینده نیستند وتنها به فكر حال هستند وفكر میكنند همه چیز برای حال آفریده شده است وفردایی وجود ندارد هرچند باید حال را غنیمت شمرد ولی باید برای آینده هم برنامه¬ای داشته باشد و نتیجه¬ی آن چیزی جز مادی¬گرایی نیست.
3-توقع بیش از حد از خود:
بعضی ها بیش از حد از خود توقع دارند در نتیجه هرگز كار را نمی¬توانند به سامان برسانند.
امام علی (ع): به راستی كه زیان كارترین مردم در معامله وناامید ترینشان در تلاش وكوشش، كسی است كه تن خود را در راه بدست آوردن آرزوهای خود فرسوده است  به خواسته های خود نرسیده است چنین كسی با حسرت از این جهان رخت بر می_بندد ودر آخرت هم گرفتار نتیجه كرده_های خویش است
4- آموزش و یادگیری تنبلی :
كودك انسان هر گاه از چیزی نفرت داشته باشد ویا بدش بیاید با جیغ كشیدن وفریاد زدن نا خوشنودی خویش را از آن ابراز می¬دارد .اما هرچه بر او زمان میگذرد وبه تدریج بزرگتر وبر تجارب او افزوده میشود و شیوه برخوردبامسائل را تغییر می¬دهد مثلا به جای فریاد كشیدن همواره قول می¬دهد ولی آنرا انجام نمی¬دهد.
5-لذت جویی وراحت طلبی:
بسیاری از تنبلی ها نتیجه لذت جویی آنی است مثلا در شب امتحان به جای اینكه به فكر درس خواندن باشد به شب نشینی وتفریح میپردازد چون از این لذت آنی خوشش میآید.
6-افسردگی:
یكی از عوامل تنبلی افسردگی است ، روبرو شدن با مردم برای انسان افسرده كسالت آور وخسته كننده است.
7-احساس عدم مسئولیت در برابر دیگران :
اگر انسان در برابر دیگران احساس مسئولیت نكند وتنها به فكر خود باشد، در مسئولیتی كه به عهده دارد تنبلی وسستی می¬كند.
8-هم نشینی ودوستی باافرادتنبل:
تنبلی وسستی یك بیماری مسری است واز شخصی به شخص دیگر سرایت میكند از این رو اگر دوست انسان تنبل وسست باشد این تنبلی وسستی، او در انسان اثر میگذارد .
9-بی نظمیوبی برنامه¬گی:
یكی از عوامل تنبلی وسستی بی نظمیوبی برنامه گی است نداشتن برنامه معین ومشخص در زندگی وبی توجهی به تدبیر وطراحی برای آینده ، كارهایی با حجم بسیار كم در نظر شخص به صورت انبوهی از كارهای انجام نشده مجسم میكند .این حالت باعث میشود تا شخص خود را نا توان از انجام آن كار ببیند ودر انجام آن تنبلی وسستی میكند
10-پذیرش كارهای طاقت فرسا:
گاه انسان به كاری مبادرت می¬كند خودش ایجاد  كه از توان او خارج است و چون نمی-تواند آن را به انجام برساند زمینه تنبلی وسستی را در او ایجاد میكند.
11-گاهی از ترس قضاوت دیگران تنبلی می¬كند:
می¬ترسد از اینكه نتواند کار را به خوبی انجام دهد و دیگران اورا بی عرضه وبی دست وپا بنامند .
12-تجربه نكردن لذتِ تلاش وكوشش.
بعضی ها چون لذت تلاش و کوشش را تجربه نکرده اند و نمی¬دانند که تلاش و کوشش چه لذتی دارد همواره تنبلی می¬کنند .
نسخه راههای درمان تنبلی وسستی:
1-پرورش روحیه عزم وطلب جدی:
با در نظر گرفتن این آیه كه خداوند نعمتهایش را تغییر نمی¬دهد مگر زمانی كه فردخودش اراده تغییر داشته باشد :
قرآن کریم دراین زمینه می¬فرماید :
« ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یكُ مُغَیراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى‏ قَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏
این، بخاطر آن است كه خداوند، هیچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغییر نمى‏دهد جز آنكه آنها خودشان را تغییر دهند
2-بیان عوارض منفی سستی وتنبلی:
3-پرهیز از توجیه رفتارهای سست :
شخص تنبل راههایی برای اینكه كار خود را توجیه كند دلایلی را نقل می¬كند هرچند خودش هم می¬داند كه دلایلش قانع كننده نیست .
چنانچه خداوند میفرماید :
الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصیرَةٌ وَ لَوْ أَلْقى‏ مَعاذیرَهُ
انسان بر نفس خویش بینا است ،اگر چه عذر هایی را بتراشد.
شخص تنبل برای درمان خویش بیش از هر چیز باید از عامل تقویت و ماندگار شدن تنبلی خود، یعنی توجیه گرایی، اجتناب ورزد وخود را گول نزند.
راه های پرهیز از توجیه گرایی :
الف - برای موجه جلوه دادن تاخیر در انجام كار ، دلایل گوناگون را دستاویز برای دفاع از خود قرار ندهد.
ب - توجیه دیگران برای فرار از وظیفه را نپذیرد ، تا تنبلی در خود او ودیگران تقویت نشود .
ج - به آدم تنبل واهمال كار گوشزد شود كه ما در برابر برنامه ریزی نادرست او هیچ مسئولیتی نداریم و حتی نمی¬خواهیم توجیهات او را بشنویم.
د - باید به توجیه¬گر آگاهی دادكه توجیه كردن اشتباه،خود اشتباه دیگری است.
4- دست زدن به اقدام ونترسیدن از عدم نتیجه گیری : اینكه باید به خود باوراند كه ما هم می-توانیم این كار را انجام دهیم .
5- جریمه
برای هر بارانجام ندادن کارجریمه¬ای برای خود قرار دهد .
مثلا: یك نفر را میهمان كند ،یا اتاق را تمیز كند،یا به دیگران بیش از حد معمول ،پرداخت مبلغ معینی صدقه پرداخت کند. كمك به كارهای خانه.
اگر در تنبیه كردن به خود اعتماد ندارد دیگری را در جریان كار گذارد ویا مثلا پول خود را نزد او به امانت بسپارد تا هنگام تخطی از قرار خود ،آن شخص پول را به صندوق صدقات واریز كند.
6- تغییر محیط:
گاهی برای رفع تنبلی وسستی افراد باید محیط را تغییر داد .مثلا بسیاری از شاگردان در اطاق بسته نمی¬توانند كتاب بخوانند وبعضی در باغ وبستان نمی¬توانند كتاب بخوانند....
7- یافتن دوست منضبط:یكی از راههای از بین بردن تنبلی پیدا كردن دوستان با برنامه منضبط است دوستانی كه از جهات مختلف با او هم سنخ وهم سلیقه باشد.
8- كاهش توقعات از خود: باید از توقعات خود كاهش داد وبه اندازه توان واستعداد وامكانات موجود از خود انتظار داشت .
9- وادار كردن خود به انجام كار با استفاده از زور:
توفیق اجباری نسبت به كاری جلب اختیاری به همراه دارد . انسان اگر پیوسته به كاری همت گمارد بالاخره در انجام آن موفق خواهد شد.
امام علی (ع):
مَن قَرَعَ بابا ولجّ ولج.
هر كه پیوسته دری را بكوبد ناگزیر آن در برویش باز میشود
10- گاهی تنبلی می¬كند و وارد كاری نمی¬شود تا مورد قضاوت منفی دیگران قرار نگیرد.
چطور تنبلی را از خودمان دور کنبم
چند تا جمعه به خاطر 2 ساعت خواب بیشتر، برنامه کوهنوردی‌تان را به‌هم زده‌اید؟
چند تا ایده و فکر بکر داشته‌اید که به خاطر بی‌حوصلگی‌تان به دست فراموشی سپرده شده‌اند و  فرصت نکرده‌اند به عمل تبدیل شوند؟
در دنیای اسرارآمیزی که هر روز همه چیز در حال حرکت و تغییر و تحول است، به نظر می‌رسد ما آدم‌ها شاگرد اول‌های کلاس تنبلی باشیم. هر چقدر هم که بگویید کارتان سخت است و بهتر از نسل‌های قبل کار می‌کنید اما واقعیت این است  که تنبلی و میل به سکون در این دوره بیشتر از دوره‌های قبل گریبان آدم‌ها را گرفته است.
در زمان‌های قدیم و قبل از اینکه تکنولوژی به اندازه الان پیشرفت کند، برای بیشتر انسان‌ها منابع محدود و غیرقابل پیش‌بینی بوده است. آنها سعی می‌کردند تا جایی که ممکن است انرژی را ذخیره کنند. محرک‌های بیرونی قوی و اجبارکننده بودند. گرسنگی و تشنگی تهدیدهای اصلی بودند. برای آنها خیلی حیاتی بوده است که انرژی را ذخیره کنند. آنها گاهی با کم تلاش کردن این کار را انجام می‌دادند.
این روزها خیلی چیزها عوض شده است. ما با انرژی بیشتر و انگیزه‌های مستقیم، کمتر سر و کار داریم. بین آرزوها و عمل نیاکان ما فاصله کمی بود؛ تشنه می‌شدند، به دنبال آب می‌رفتند، با گرسنگی دنبال غذا می‌رفتند، برای رفتارهایشان لازم  نبود ازماه‌ها قبل برنامه‌ریزی کنند؛ رفتارهایی که باعث بقای آنها می‌شد، نتایج کوتاه‌مدت داشت و در دنیای بدون دارو، بانک و حتی یخچال  آن موقع لازم نبوده خیلی به آینده فکر کرد.
تنبلی از کجا شروع می‌شود؟
روان شناسان معتقدند تنبلی وقتی به وجود می‌آید که امکان برنامه‌ریزی برای آینده وجود داشته باشد. آن چیزی که باعث می‌شود بدون اینکه نیازهای آنی‌مان ارضا شود و به انجام کار ادامه دهیم، آینده‌نگری است. بعضی آدم‌ها آینده‌نگرترند. آنها بدون اینکه گرسنه یا تشنه باشند، با انگیزه زیادی کار می‌کنند. این آدم‌ها به بقیه می‌گویند تنبل.
این روزها ما برای رسیدن به اهداف بلند مدت‌مان گاهی مجبور می‌شویم از لذت‌های ساده روزانه‌مان بگذریم؛ آن وقت است که احساس می‌کنیم مورد ظلم واقع شده‌ایم چون ذهن ما به انگیزه‌های آنی پاسخ می‌دهد. خوابیدن، کار نکردن، نشستن و تماشای برنامه‌های تلویزیون برای ما خوشایند‌تر از کارهایی هستند که قرار است چند ماه یا چند سال بعد نتیجه‌شان را ببینیم.
 تنبلی آسیب نیست؛ در واقع یک حس عدم تمایل به مصرف انرژی وجود دارد. اما در دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم و لازم است کارایی‌مان بالا باشد، تنبلی باعث آسیب و ناراحتی می‌شود.
چرا از انجام کار طفره می‌رویم؟
طفره رفتن و از زیر کار در رفتن وقتی پیش می‌آید که تصور کنیم کارها خیلی سخت و دشوار است؛ آن وقت است که با خودمان می‌گوییم بهتر است این کار را فردا انجام دهیم. بعضی روان‌شناسان می‌گویند این مشکل بعد از انقلاب صنعتی - که نیاز به برنامه‌ریزی بیشتر شد - به وجود آمده است.
کارشناسان علوم رفتاری می‌گویند ما کارهایی را که زودتر جواب می‌دهند ترجیح می‌دهیم. درس خواندن برای امتحانی که ماه‌ها بعد قرار است برگزار شود، به اندازه بازی شطرنج برای ما لذت‌بخش نیست. ما نمی‌توانیم درباره آینده بازخورد آنی داشته باشیم چون ممکن است اطمینان‌مان را نسبت به توانایی انجام کار از دست بدهیم، احساس ‌کنیم تلاش برای رسیدن به اهداف بلندمدت کاری سخت و غیرقابل تحمل است و بعد هم فکر ‌کنیم بد نیست زندگی عادی‌مان را ادامه دهیم.
در واقع همین تمایل ما به سکون باعث می‌شود تصور کنیم این کار، کارسخت و دشواری است و نمی‌توانیم از عهده آن بر بیاییم. اما این روزها انجام کار به این معنی است که بر لذت‌ها و پاداش‌های آنی غلبه کنید و بدانید هدفی که شما لحظات‌تان را برای رسیدن به آن صرف می‌کنید، ارزش‌اش را دارد. در دنیای امروز اگر بخواهید طبق الگوی ذهنی منتظر پاداش آنی باشید و تنبلی کنید ضرر زیادی خواهید کرد. نگران نباشید؛ همیشه می‌شود کار را شروع کرد.
چطور تنبلی را از خودمان دور کنیم؟
الگوی ذهنی ما طوری شکل گرفته که مغزمان پاداش‌های آنی و نتایج کوتاه‌مدت را ترجیح می‌دهد. اما ما وقتی از عهده کارهای ناخوشایند بربیاییم، بیشتر از خودمان رضایت داریم. برای مقابله با تنبلی توصیه‌های زیر می‌تواند مفید باشد.
* از کم شروع کنید: از خودتان بپرسید انجام این کار به مدت 15دقیقه واقعا خیلی سخت و دشوار است؟ با کمی دقت متوجه می‌شوید که این‌طور نیست. با این روش مشاهده خواهید کرد بعد از مدتی از انجام همان کارها لذت خواهید برد.
* در برابر افکار منفی و پیش‌فرض‌هایتان مقاومت کنید: حتی تصور نتوانستن را  از خودتان دور کنید. ما بیشتر مواقع با آزمون و خطا یاد می‌گیریم. اگر دید وسیع‌تری داشته باشید می‌توانید از عهده کارهای بزرگ بربیایید.
برنامه‌ریزی داشته باشید: هر روز اهداف‌تان را بنویسید.
با این کار احتمال اینکه از هدفتان دور نشوید و طی روز کارهایی انجام دهید که شما را به هدف نزدیک‌تر کند، بیشتر است.
از دیگران کمک بگیرید: برای انجام کامل یک کار از دیگران کمک بگیرید. موضوع را با آنها در میان بگذارید. انگیزه‌های خارجی حس انجام وظیفه شما را بر می‌انگیزد و شما را به انجام کار تشویق می‌کند.
قبول کنید که برای پیشرفت باید صبر و تحمل داشت: این تصور را که برای انجام هر کار باید سریع پاداش بگیرید، از خودتان دور کنید. این طرز فکر باعث می‌شود نتوانید به اهداف بلند مدت‌تان برسید.
به خودتان پاداش بدهید: استراحت با تنبلی فرق دارد. بعد از اینکه یک کار را به طور کامل به اتمام رساندید، به عنوان پاداش به خودتان استراحت بدهید. شما بعد از یک دوره تلاش به استراحت نیاز دارید.
آیا شما اهل اهمال و دفع الوقت هستید؟ اگر شما نیز مثل بسیاری از آدم ها باشید، پاسخ این سؤال مثبت است. اما این احتمال هست كه شما نخواهید با اضطرابات حاصل از زندگی اهمال كارانه سر كنید. ممكن است بیشتر كارها را در حالی كه میل به انجامشان دارید به تعویق بیندازید، و به دلایلی به طفره رفتن و تعلل ورزیدن ادامه دهید. این روال مسامحه كاری از جنبه های بسیار خسته كننده زندگی است. اگر شما به سختی گرفتار این حالت باشید كمتر روزی می گذرد كه نگویید «می دانم باید آن كار را سامان دهم، اما باشد برای بعد.» گناه این نقطه ضعف را به سادگی نمی توان متوجه عوامل بیرونی دانست. تعلل ورزیدن و ناراحتی های حاصله از آن تماماً به خود شما بستگی دارد.
چند نمونه از اهمال كاری و تنبلی متداول
بعضی زمینه هایی را كه در آن انتخاب «تعلل ورزی» بسیار سهل تر از انتخاب «عمل» است عبارتند از :
1 - ادامه دادن به شغلی كه امكانی برای رشد و پیشرفت ندارد .
2 –اصرار بر حفظ روابطی كه نابسامان شده است. متأهل یا مجرد ماندن فقط به امید این كه اوضاع بهتر خواهد شد.
3 - امتناع از كوشش در حل مشكلاتی كه در روابط مختلف پیش می آیند، از قبیل مشكلات جنسی –
خجالت  و یا ترس . به جای این كه اقدامی سازنده به عمل آورید فقط منتظر می مانید تا اوضاع خود به خود بهبود یابد .
4 - بی توجهی به اعتیاداتی از قبیل الكلیسم –
مواد مخدر، قرص های آرام بخش  یا سیگار . به خود می گویید «هر وقت آمادگی داشتم آن را ترك می كنم » در حالی كه می دانید به تعویق انداختن این كار به سبب تردیدی است كه نسبت به توانایی خود دارید.
5 - به تعویق انداختن كارهای دشوار یا كم اهمیت نظیر
نظافت منزل .
6 - طفره رفتن از مواجهه با دیگران مثلاً یك شخص بلند مقام یا یك دوست؛ با ماندن در انتظار فرصت مناسب كم كم به این نتیجه می رسید كه چنین برخوردی لازم نیست، در حالی كه ممكن است این مواجهه روابط شما را، یا كیفیت خدمات را، بهبود بخشد .
7 - تصمیم به شروع
رژیم غذایی  مناسب از فردا یا هفته بعد. البته چون «به تعویق انداختن» از رژیم گرفتن آسان تر است می گویید «فردا رژیم می گیرم»؛ فردایی كه هیچوقت نخواهد آمد.
8 - به تعویق انداختن كارها به بهانه خواب یا خستگی .
9 - خستگی و بهانه ،
احساس كسالت و ملال  و مریض شدن، شیوه های عالی برای تعلل ورزیدن است.


دلایل ادامه اهمال كاری و تنبلی
ریشه اهمال كاری و تنبلی كردن را می توان در خود فریبی و فرار از قبول مسئولیت دانست. در اینجا مهمترین بازده های مسامحه كاری را ذكر می كنیم.
1 - تعویق هر امر به شما امكان می دهد تا از فعالیت های ناخوشایند فرار كنید.
2 – از راه خود فریبی می توانید
احساس آرامش  كنید.
3 - تا زمانی كه به تعلل ورزی خویش ادامه می دهید می توانید پیوسته همانگونه كه هستید باقی بمانید .
4 - با احساس ملال، كسی یا چیزی را موجب اندوه خود دانسته و سرزنشش می كنید، تا مسئولیت را از دوش خود بردارید و متوجه امر كسالت آور بیرونی كنید.
5 – با انتظار بهتر شدن اوضاع می توانید بنشینید و دنیا را به خاطر اندوه خود سرزنش كنید؛ اما اوضاع هیچگاه به نفع شما تغییر نمی كند، این یك شیوه عالی برای اجتناب از كار كردن است .
6 - با دوری گزیدن از فعالیت هایی كه مستلزم مخاطره است برای همیشه از احتمال شكست دوری می كنید.
7 – آرزو می كنید كه خواسته هایتان خود به خود برآورده شوند.
8 - ابراز
همدردی  دیگران و دلسوزی شخص خودتان را جلب می كنید تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشی از انجام ندادن كارهایی است كه نتواسته اید بكنید همواره دلسوزتان باشند .
9 - با اجتناب از كار می توانید از موفقیت فرار كنید. در نتیجه از احساس آدم خوب و لایق بودن و بلکه پذیرش مسئولیت هایی كه موفقیت به همراه دارد نیز احتراز خواهید كرد.
چند روش برای از بین بردن اهمال كاری و تنبلی
1 - یك روز تصمیم بگیرید كه فقط به زمان حال بیندیشید، و سعی كنید آن پنج دقیقه را صرف انجام كاری كه «می خواهید» بكنید. در این فاصله كوتاه از به تعویق انداختن آنچه موجب ارضای خاطر شماست اجتناب كنید.
2 - بنشینید و شروع به كاری كنید كه به تعویق افكنده اید: نوشتن یا خواندن كتابی كه قصد داشته اید. خواهید دید كه اهمال شما هیچ ضرورتی نداشته، زیرا همین كه تعلل را كنار بگذارید، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زیاد دلپذیر و لذتبخش خواهید یافت. شروع به اجرای كار مورد نظر عملاً موجب می شود تا اضطراب خود را نسبت به انجام تمامی آن كار فراموش كنید.
3 - وقت مشخصی را تعیین كنید و این وقت را منحصراً به انجام كاری كه به تعویق انداخته اید اختصاص دهید. خواهید دید كه همین پانزده دقیقه كوشش كل مشكل تعلل ورزی شما را از میان برمی دارد.
4 - خود را مهمتر از آن بدانید كه با اضطراب درباره كارهایی كه باید به انجام برسانید زندگی كنید. بار دیگر كه می بینید اضطراب  ناشی از تعویق كاری ناراحتتان می كند، به یاد بیاورید مردمی كه خویشتن را دوست دارند اینگونه خودشان را آزار نمی دهند .
5 -
زمان حال را با دقت بررسی كنید. ببینید اكنون از چه چیز اجتناب می نمایید و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگی، مثبت و سازنده كنید. به تعویق اندازی موجب نگرانی نسبت به امری در آینده می شود و این نگرانی جانشین زمان حال شما می شود.

6 - تصمیم بگیرید و عمل کنید؛ حالا، رژیم غذایی متناسب را شروع كنید؛ همین الان. به این طریق است كه با مشكلات خود مقابله خواهید كرد. با عمل در «همین لحظه» عمل كنید. تنها چیزی كه مانع شما می شود خود شما، و انتخاب های بیمارگونه ای است كه به عمل آورده اید زیرا قدرت خودتان را باور نداشته اید. خیلی ساده است فقط عمل كنید .
7 - نگاه دقیقی به زندگی خود بیندازید؛ اگر می دانستید فقط شش ماه دیگر زنده خواهید بود، آیا همین روش ها و همین كارها را انتخاب می كردید؟
دیگر به خود نگویید كه عملكردتان باید خوب باشد. به خاطر داشته باشید كه نفس عمل كردن بسیار مهمتر است.
8 - در به عهده گرفتن كاری كه از آن پرهیز دارید شجاع باشید. یك عمل شجاعانه می تواند همه ترس های شما را از بین ببرد. دیگر به خود نگویید كه عملكردتان باید خوب باشد. به خاطر داشته باشید كه نفس عمل كردن بسیار مهمتر است.
9 - تصمیم بگیرید كه تا لحظه خوابیدن خسته نشوید اجازه ندهید كه خستگی یا بیماری، وسیله ای برای فرار از كار یا به تعویق انداختن آن شود .
10 - كلمات «امید» ،«آرزو» و«شاید» را از فرهنگ لغات خود حذف كنید. این كلمات، ابزار به تعویق اندازی كارها هستند. هر وقت این كلمات وارد ذهن شما می شوند، جملات تازه ای را جانشین آنها سازید، مثلاً جمله «امیدوارم كارها رو به راه شوند» را به جمله «آن كار را عملی خواهم ساخت» تبدیل كنید.
11 - رفتارهای منتقدانه خود را هر روز یادداشتكنید. با نوشتن، دو منظور زیر حاصل خواهد شد: 1) چگونگی بروز رفتار انتقادی را در زندگی خود مشاهده خواهید كرد 2) تعداد دفعاتی كه انتقاد می كنید، نوع انتقاد، وقایع و افرادی كه به این حالت شما مربوط می شوند، مشخص می گردند. همچنین از انتقاد كردن دست برخواهید داشت، زیرا نوشتن موارد آن در یادداشت روزانه عملاً كار بسیار دردناكی می شود.
12 - اگر دلتان می خواهد دنیا تغییر كند، شكوه و شكایت نكنید. كاری بكنید به جای این كه لحظات خود را با انواع نگرانی های اختلال آمیز نسبت به كارهای عقب مانده بگذرانید، با این نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنید و پیوسته در لحظه حال زندگی كنید. یك فرد عمل كننده باشید، نه آرزو كننده یا امیدوار یا انتقاد كننده.
چطور تنبلی را از خودمان دور کنیم؟
الگوی ذهنی ما طوری شکل گرفته که مغزمان پاداش‌های آنی و نتایج کوتاه‌مدت را ترجیح می‌دهد. اما ما وقتی از عهده کارهای ناخوشایند بربیاییم، بیشتر از خودمان رضایت داریم. برای مقابله با تنبلی توصیه‌های زیر می‌تواند مفید باشد.

* از کم شروع کنید: از خودتان بپرسید انجام این کار به مدت ۱۵دقیقه واقعا خیلی سخت و دشوار است؟ با کمی دقت متوجه می‌شوید که این‌طور نیست. با این روش مشاهده خواهید کرد بعد از مدتی از انجام همان کارها لذت خواهید برد.

در برابر افکار منفی و پیش‌فرض‌هایتان مقاومت کنید: حتی تصور نتوانستن را از خودتان دور کنید. ما بیشتر مواقع با آزمون و خطا یاد می‌گیریم. اگر دید وسیع‌تری داشته باشید می‌توانید از عهده کارهای بزرگ بربیایید.

برنامه‌ریزی داشته باشید: هر روز اهداف‌تان را بنویسید و برنامه ریزی کنید.

با این کار احتمال اینکه از هدفتان دور نشوید و طی روز کارهایی انجام دهید که شما را به هدف نزدیک‌تر کند، بیشتر است.

از دیگران کمک بگیرید: برای انجام کامل یک کار از دیگران کمک بگیرید. موضوع را با آنها در میان بگذارید. انگیزه‌های خارجی حس انجام وظیفه شما را بر می‌انگیزد و شما را به انجام کار تشویق می‌کند.

قبول کنید که برای پیشرفت باید صبر و تحمل داشت: این تصور را که برای انجام هر کار باید سریع پاداش بگیرید، از خودتان دور کنید. این طرز فکر باعث می‌شود نتوانید به اهداف بلند مدت‌تان برسید.

به خودتان پاداش بدهید: استراحت با تنبلی فرق دارد. بعد از اینکه یک کار را به طور کامل به اتمام رساندید، به عنوان پاداش به خودتان استراحت بدهید. شما بعد از یک دوره تلاش به استراحت نیاز دارید.
تنبلی چشم
آمبلیوپی (تنبلی چشم) نوعی اختلال بینایی است که باعث کاهش دید مرکزی در یک چشم به ظاهر سالم می شود. دراین حالت، گرچه ساختمان ظاهر چشم سالم است اما دید چشم حتی با استفاده از عینک هم کامل نمی شود. وقتی تکامل بینایی در یکی از چشم ها طبیعی و در چشم دیگر غیرطبیعی باشد، چشم مبتلا به ضعف بینایی، تنبل است.
اگرچه معمولا در تنبلی چشم، یک چشم درگیر است اما در برخی حالات، ممکن است هردو چشم به صورت همزمان تنبل باشند. بهترین زمان برای اصلاح تنبلی چشم، دوران نوزادی یا اوایل کودکی است.
● بینایی طبیعی چگونه تکامل می یابد؟
اگرچه نوزادان تازه متولدشده قادر به دیدن هستند، اما بینایی آنها در ماه های اول تولد تکامل می یابد. درسال های اول کودکی، بینایی به سرعت کامل شده و در طی ۹ سال اول زندگی، رشد بینایی کودک تکمیل می شود. برای دستیابی به دید طبیعی، تکامل همزمان دو چشم لازم است.
 ● ارزیابی بینایی کودکان
توصیه شده است که بینایی تمام کودکان تا قبل از سن سه سالگی توسط پزشک ارزیابی شود. بسیاری از پزشکان، معاینه های چشم پزشکی را به عنوان بخشی از معاینه های معمول کودکان انجام می دهند و در صورت نیاز، کودک را به چشم پزشک معرفی می کنند. روش های نوین، ارزیابی بینایی را در نوزادان و کودکان کم سن مقدور ساخته است. درصورت وجود سابقه خانوادگی ابتلا به استرابیسم یا لوچی، آب مروارید با بیماری های جدی چشمی، معاینه چشم ها در دوران نوزادی توصیه می شود.
 ● علت تنبلی چشم
تنبلی چشم در اثر اختلال در عملکرد طبیعی چشم ها و تکامل بینایی اتفاق می افتد، در بسیاری از موارد ممکن است علل مرتبط با تنبلی چشم ارثی باشند.
 علل تنبلی چشم به سه دسته عمده تقسیم می شود:
استرابیسم (لوچی): تنبلی چشم اغلب به دنبال استرابیسم اتفاق می افتد، در استرابیسم یا انحراف چشم ها، کودک برای فرار از دوبینی از چشم بهتر خود استفاده می کند و در نتیجه چشم منحرف تکامل نمی یابد.
عیوب انکساری: انواعی از اختلالات بینایی هستند که با تجویز عینک قابل اصلاح هستند، تنبلی چشم
زمانی اتفاق می افتد که عیب انکساری شامل دوربینی، نزدیک بینی یا آستیگماتیسم در یک چشم (در زمانی که چشم دیگر سالم است) و یا در دو چشم (درحالی که اختلاف قابل توجهی بین دو چشم وجود دارد) وجود داشته باشد. وجود عیب انکساری شدید در دو چشم می تواند منجر به تنبلی هردو چشم شود. تشخیص این نوع آمبلیوپی معمولا مشکل است؛ چرا که دراین حالت ظاهر چشم ها طبیعی بوده و به نظر می رسد که دید کودک اشکالی نداشته باشد.
عوامل مسدودکننده مسیر بینایی: این عوامل شامل افتادگی پلک، آب مروارید، کدورت قرنیه و... است. این مشکل معمولا شدیدترین حالت آمبلیوپی را ایجاد می کند.
● تشخیص تنبلی چشم
تشخیص تنبلی چشم کار آسانی نیست؛ زیرا تا زمانی که کودک مشکل واضحی نداشته باشد و یا دچار انحراف واضح چشمی نباشد، والدین متوجه مشکل بینایی کودک نخواهند شد. تنبلی چشم براساس اختلاف قدرت بینایی بین دو چشم یا ضعف بینایی هر دو چشم تشخیص داده می شود.
 
اندازه گیری قدرت بینایی در کودکان کم سن، کار مشکلی است. اما چشم پزشک با به کارگیری روش های خاصی از جمله بررسی چگونگی تمرکز و تعقیب کردن اشیاء توسط یک چشم در حالی که چشم دیگر پوشانده شده، می تواند قدرت بینایی کودک را تخمین بزند. باید توجه داشت که ضعف بینایی در یک چشم همیشه به معنای تنبلی چشم نیست؛ زیرا ممکن است دید کودک با تجویز عینک اصلاح شود و یا اینکه سایر بیماری های چشمی مانند آب مروارید، عفونت ها، تومورها و یا سایر اختلالات داخل چشم مسئول کاهش بینایی باشند که اگر امکان درمان آنها وجود داشته باشد، دید کودک نیز اصلاح شود.
 ● نحوه درمان تنبلی چشم
برای اصلاح تنبلی چشم، کودک باید از چشم ضعیف تر خود استفاده کند که این حالت با قراردادن پوشش بر روی چشم قوی تر به مدت چند هفته و یا چند ماه قابل انجام است.
حتی وقتی که تنبلی اصلاح شد ممکن است به منظور جلوگیری از برگشت آن، استفاده از پوشش بر روی چشم سالم برای مدت ها ضروری باشد.
قبل از درمان تنبلی چشم، درمان مشکلات چشمی زمینه ای الزامی است. نمونه این درمان ها شامل اصلاح عیوب انکساری توسط عینک و درمان آب مروارید با عمل جراحی است.
 شدت تنبلی چشم، سن کودک در زمان شروع درمان و علت به وجودآورنده تنبلی از عوامل مؤثر در درمان تنبلی چشم است.
 عوارض ناشی از عدم درمان تنبلی چشم
اگر تنبلی چشم اصلاح نشود، مشکلات زیادی رخ خواهد داد که مهم ترین آنها عبارتند از ایجاد نقص بینایی شدید و دایمی در چشم تنبل، از بین رفتن دید سه بعدی و محرومیت از نعمت بینایی برای تمام عمر در صورت ابتلای چشم سالم به بیماری و یا آسیب جدی.
● نکات زیر را به خاطر بسپارید:
اصولا کودکان تمایل به بستن چشم ندارند و از این کار امتناع می کنند اما والدین باید کودک خود را متقاعد به انجام کاری کنند که به نفع وی است. پیگیری و دقت شما در اجرای دستورهای پزشک، از عوامل مهم در موفقیت درمان است.
در صورت تشخیص و درمان به موقع تنبلی چشم، بینایی در اکثر کودکان بهبود می یابد، احتمال موفقیت در درمان تنبلی چشم ناشی از استرابیسم یا عیوب انکساری نابرابر در دو چشم، در ۹سال اول زندگی بیشتر است. معمولا بعد از گذشت این دوره زمانی، احتمال بهبود تنبلی چشم بسیار بعید است.
تنبلی و راه های رفع آن
يا شما اهل اهمال و دفع الوقت هستيد؟ اگر شما نيز مثل بسياري از آدم ها باشيد، پاسخ اين سؤال مثبت است. اما اين احتمال هست كه شما نخواهيد با اضطرابات حاصل از زندگي اهمال كارانه سر كنيد. ممكن است بيشتر كارها را در حالي كه ميل به انجامشان داريد به تعويق بيندازيد، و به دلايلي به طفره رفتن و تعلل ورزيدن ادامه دهيد. اين روال مسامحه كاري از جنبه هاي بسيار خسته كننده زندگي است. اگر شما به سختي گرفتار اين حالت باشيد كمتر روزي مي گذرد كه نگوييد «مي دانم بايد آن كار را سامان دهم، اما باشد براي بعد.» گناه اين نقطه ضعف را به سادگي نمي توان متوجه عوامل بيروني دانست. تعلل ورزيدن و ناراحتي هاي حاصله از آن تماماً به خود شما بستگي دارد.

چند نمونه از اهمال كاري و تنبلي متداول

بعضي زمينه هايي را كه در آن انتخاب «تعلل ورزي» بسيار سهل تر از انتخاب «عمل» است عبارتند از :

1 - ادامه دادن به شغلي كه امكاني براي رشد و پيشرفت ندارد .

2 – اصرار بر حفظ روابطي كه نابسامان شده است. متأهل يا مجرد ماندن فقط به اميد اين كه اوضاع بهتر خواهد شد.

3 - امتناع از كوشش در حل مشكلاتي كه در روابط مختلف پيش مي آيند، از قبيل مشكلات جنسي – خجالت و يا ترس. به جاي اين كه اقدامي سازنده به عمل آوريد فقط منتظر مي مانيد تا اوضاع خود به خود بهبود يابد .

4 - بي توجهي به اعتياداتي از قبيل الكليسم – مواد مخدر، قرص هاي آرام بخش يا سيگار. به خود مي گوييد «هر وقت آمادگي داشتم آن را ترك مي كنم » در حالي كه مي دانيد به تعويق انداختن اين كار به سبب ترديدي است كه نسبت به توانايي خود داريد.

5 - به تعويق انداختن كارهاي دشوار يا كم اهميت نظير نظافت منزل.

6 - طفره رفتن از مواجهه با ديگران مثلاً يك شخص بلند مقام يا يك دوست؛ با ماندن در انتظار فرصت مناسب كم كم به اين نتيجه مي رسيد كه چنين برخوردي لازم نيست، در حالي كه ممكن است اين مواجهه روابط شما را، يا كيفيت خدمات را، بهبود بخشد .

7 - تصميم به شروع رژيم غذايي مناسب از فردا يا هفته بعد. البته چون «به تعويق انداختن» از رژيم گرفتن آسان تر است مي گوييد «فردا رژيم مي گيرم»؛ فردايي كه هيچوقت نخواهد آمد.

8 - به تعويق انداختن كارها به بهانه خواب يا خستگي .

9 - خستگي و بهانه ، احساس كسالت و ملال و مريض شدن، شيوه هاي عالي براي تعلل ورزيدن است.

دلايل ادامه اهمال كاري و تنبلي

ريشه اهمال كاري و تنبلي كردن را مي توان در خود فريبي و فرار از قبول مسئوليت دانست. در اينجا مهمترين بازده هاي مسامحه كاري را ذكر مي كنيم.

1 - تعويق هر امر به شما امكان مي دهد تا از فعاليت هاي ناخوشايند فرار كنيد.

2 – از راه خود فريبي مي توانيد احساس آرامش كنيد.

3 - تا زماني كه به تعلل ورزي خويش ادامه مي دهيد مي توانيد پيوسته همانگونه كه هستيد باقي بمانيد .

4 - با احساس ملال، كسي يا چيزي را موجب اندوه خود دانسته و سرزنشش مي كنيد، تا مسئوليت را از دوش خود برداريد و متوجه امر كسالت آور بيروني كنيد.

5 – با انتظار بهتر شدن اوضاع مي توانيد بنشينيد و دنيا را به خاطر اندوه خود سرزنش كنيد؛ اما اوضاع هيچگاه به نفع شما تغيير نمي كند، اين يك شيوه عالي براي اجتناب از كار كردن است .

6 - با دوري گزيدن از فعاليت هايي كه مستلزم مخاطره است براي هميشه از احتمال شكست دوري مي كنيد.

7 – آرزو مي كنيد كه خواسته هايتان خود به خود برآورده شوند.

8 - ابراز همدردي ديگران و دلسوزي شخص خودتان را جلب مي كنيد تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشي از انجام ندادن كارهايي است كه نتواسته ايد بكنيد همواره دلسوزتان باشند .

9 - با اجتناب از كار مي توانيد از موفقيت فرار كنيد. در نتيجه از احساس آدم خوب و لايق بودن و بلکه پذيرش مسئوليت هايي كه موفقيت به همراه دارد نيز احتراز خواهيد كرد.

چند روش براي از بين بردن اهمال كاري و تنبلي

1 - يك روز تصميم بگيريد كه فقط به زمان حال بينديشيد، و سعي كنيد آن پنج دقيقه را صرف انجام كاري كه «مي خواهيد» بكنيد. در اين فاصله كوتاه از به تعويق انداختن آنچه موجب ارضاي خاطر شماست اجتناب كنيد.

2 - بنشينيد و شروع به كاري كنيد كه به تعويق افكنده ايد: نوشتن يا خواندن كتابي كه قصد داشته ايد. خواهيد ديد كه اهمال شما هيچ ضرورتي نداشته، زيرا همين كه تعلل را كنار بگذاريد، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زياد دلپذير و لذتبخش خواهيد يافت. شروع به اجراي كار مورد نظر عملاً موجب مي شود تا اضطراب خود را نسبت به انجام تمامي آن كار فراموش كنيد.

3 - وقت مشخصي را تعيين كنيد و اين وقت را منحصراً به انجام كاري كه به تعويق انداخته ايد اختصاص دهيد. خواهيد ديد كه همين پانزده دقيقه كوشش كل مشكل تعلل ورزي شما را از ميان برمي دارد.

4 - خود را مهمتر از آن بدانيد كه با اضطراب درباره كارهايي كه بايد به انجام برسانيد زندگي كنيد. بار ديگر كه مي بينيد اضطراب ناشي از تعويق كاري ناراحتتان مي كند، به ياد بياوريد مردمي كه خويشتن را دوست دارند اينگونه خودشان را آزار نمي دهند .

5 - زمان حال را با دقت بررسي كنيد. ببينيد اكنون از چه چيز اجتناب مي نماييد و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگي، مثبت و سازنده كنيد. به تعويق اندازي موجب نگراني نسبت به امري در آينده مي شود و اين نگراني جانشين زمان حال شما مي شود.

6 - تصميم بگيريد و عمل کنيد؛ حالا، رژيم غذايي متناسب را شروع كنيد؛ همين الان. به اين طريق است كه با مشكلات خود مقابله خواهيد كرد. با عمل در «همين لحظه» عمل كنيد. تنها چيزي كه مانع شما مي شود خود شما، و انتخاب هاي بيمارگونه اي است كه به عمل آورده ايد زيرا قدرت خودتان را باور نداشته ايد. خيلي ساده است فقط عمل كنيد .

7 - نگاه دقيقي به زندگي خود بيندازيد؛ اگر مي دانستيد فقط شش ماه ديگر زنده خواهيد بود، آيا همين روش ها و همين كارها را انتخاب مي كرديد؟ ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد. به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است.

8 - در به عهده گرفتن كاري كه از آن پرهيز داريد شجاع باشيد. يك عمل شجاعانه مي تواند همه ترس هاي شما را از بين ببرد. ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد. به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است.

9 - تصميم بگيريد كه تا لحظه خوابيدن خسته نشويد اجازه ندهيد كه خستگي يا بيماري، وسيله اي براي فرار از كار يا به تعويق انداختن آن شود .

10 - كلمات «اميد» ،«آرزو» و«شايد» را از فرهنگ لغات خود حذف كنيد. اين كلمات، ابزار به تعويق اندازي كارها هستند. هر وقت اين كلمات وارد ذهن شما مي شوند، جملات تازه اي را جانشين آنها سازيد، مثلاً جمله «اميدوارم كارها رو به راه شوند» را به جمله «آن كار را عملي خواهم ساخت» تبديل كنيد.

11 - رفتارهاي منتقدانه خود را هر روز يادداشت كنيد. با نوشتن، دو منظور زير حاصل خواهد شد:

1) چگونگي بروز رفتار انتقادي را در زندگي خود مشاهده خواهيد كرد

2) تعداد دفعاتي كه انتقاد مي كنيد، نوع انتقاد، وقايع و افرادي كه به اين حالت شما مربوط مي شوند، مشخص مي گردند. همچنين از انتقاد كردن دست برخواهيد داشت، زيرا نوشتن موارد آن در يادداشت روزانه عملاً كار بسيار دردناكي مي شود.

12 - اگر دلتان مي خواهد دنيا تغيير كند، شكوه و شكايت نكنيد. كاري بكنيد به جاي اين كه لحظات خود را با انواع نگراني هاي اختلال آميز نسبت به كارهاي عقب مانده بگذرانيد، با اين نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنيد و پيوسته در لحظه حال زندگي كنيد. يك فرد عمل كننده باشيد، نه آرزو كننده يا اميدوار يا انتقاد كننده.
تنبلی چشم یا آمبلوپی (Amblyopia) که در حدود 3% از افراد دیده می شود زمانی رخ می دهد که چشم در دوره کودکی دید طبیعی پیدا نکند. این اختلال که معمولا در یک چشم دیده می شود بدلیل اختلال دید چشم تنبل بر اثر عوامل مختلف نظیر عیوب انکساری (دوربینی، نزدیک بینی، یا آستیگماتیسم)، انحراف چشم (لوچی یا استرابیسم)، و یا عدم شفافیت مسیر بینایی (ناشی از عواملی نظیر آب مروارید، کدورت قرنیه، و یا افتادگی پلک) رخ می دهد. عدم وضوح تصویر در چشم بیمار و بهتر بودن تصویر ایجاد شده در چشم سالم سبب می شود تا مغز بین دو چشم، چشم سالم را برای دیدن انتخاب کند و در واقع مسیر ارسال تصویر از چشم بیمار به مغز را مسدود و یا اصطلاحاً دید چشم بیمار را "خاموش" کند.
علایم تنبلی چشم:
تنبلی چشم معمولاً در سنین زیر 6 سال ایجاد شده و اغلب توسط والدین، معلمان، و یا پزشک کشف می شود. در سنینی که کودک قادر به بیان مشکلات خود می باشد ممکن است از ضعف بینایی، خستگی چشم و یا سردرد شکایت داشته باشد. اما در اغلب موارد کودک شکایتی ندارد و ممکن است علایم بیماری های مسبب تنبلی چشم نظیر انحراف چشم و کدورت های مسیر بینایی مثل آب مروارید و کدورت قرنیه منجر به تشخیص شوند. ولی زمانیکه تنبلی چشم ناشی از عیوب انکساری باشد تشخیص آن مشکل است زیرا کودکان به راحتی توسط چشم دیگر می بینند و کمبود دید در چشم بیمار را جبران می کنند. به همین دلیل والدین و معلمان باید به وضعیت دید کودکان توجه ویژه ای داشته باشند.
درمان تنبلی چشم:
خوشبختانه تنبلی چشم در صورتیکه در زمان مناسب تشخیص داده شود براحتی قابل درمان است. درمان تنبلی چشم معمولاً بصورت بستن چشم سالم و وادار کردن مغز به دیدن با چشم تنبل است. این درمان ممکن است هفته ها و یا حتی ماه ها طول بکشد که البته چشم سالم باید به تناوب باز شود. در مواردی که تنبلی ناشی از عیوب انکساری است تجویز عینک یا لنز سبب وضوح تصویر در چشم معیوب و درمان تنبلی خواهد شد. مواردی نیز که تنبلی ناشی از انحراف چشم است با جراحی و اصلاح انحراف قابل درمان است. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که تکامل سیستم بینایی تا سنین 8 تا 10 سالگی صورت می گیرد  و درمان تنبلی چشم بعد از این سنین بسیار بعید است. بنابراین در صورتیکه چشم تنبل در سنین پایین درمان نشود بعد از سن 10 سالگی در اکثر موارد هیچ درمانی نخواهد داشت و ممکن است منجر به از دست رفتن شدید دید در یک چشم شود.
برای جلوگیری از تنبلی چشم، کودک باید بعد از تولد در زایشگاه توسط متخصص کودکان و در سنین 3 تا 4 ماهگی و 2 تا 3 سالگی توسط چشم پزشک معاینه شود. خوشبختانه اخیراً در ایران طرحی برای جلوگیری از تنبلی چشم اجرا شده است که در آن کلیه کودکان مهد کودک ها و آمادگی به رایگان تحت معاینه قرار می گیرند. بنابراین توصیه می شود در صورتیکه کودک خود را نزد چشم پزشک نبرده اید و کودک شما در سنین کودکستان و آمادگی است با شرکت در این طرح از سلامت بینایی کودک خود اطمینان یابید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق محیط آموزشی

بازديد: 291

ویژگییهای محیط آموزشی سازنده
آيا به راستي اين مهم مي تواند در شكوفايي و رشد استعدادهاي دانش آموزان به اندازه زيادي مؤثر باشد؟ آيا منظور از محيط آموزشي، صرفا فضاي آموزشي است يا گزينه هايي ديگر هم در آن اثر مي گذارد؟
ويگوتسكي يكي از معروف ترين نظريه پردازان رشد شناختي معتقد است: «كنش متقابل ميان يادگيرنده و محيط اجتماعي او اهميت بسزايي دارد.»
او بر اين باور بود كه رشد ذهني كودكان، عموما به مردمي كه در دنياي، اطراف آنها زندگي مي كنند، وابسته است و افراد بسياري از انديشه ها، نگرشها و ارزشهاي خود را در تعامل و رابطه متقابل با ديگران ارتقا مي دهند.
بنابراين، چنين به نظر مي رسد كه اگر مطالب درسي در يك محيط فرهنگي و اجتماعي آموزش داده شود، رشد ذهني يادگيرندگان قطعي خواهد بود. به اين روي، مشاركت اجتماعي يكي از شرايط مهم يادگيري است هر چند كه داشتن فضاي آموزشي وسيع يك شرط لازم در امر تعليم است، اما به تنهايي كافي نيست، محيط آموزشي هدفمند محيطي است كه فرصت هاي متنوعي را براي تعامل با افكار و آراء گوناگون به وجود مي آورد.جيمز مك دونالد كه انديشه هايش ريشه در نظريات روان شناسان انسان گرا دارد، در دهه ۱۹۸۰ شرايط و كيفيت محيط آموزشي مناسب را چنين شرح مي دهد: «يادگيري بايد در محيطي صورت گيرد كه ارائه كننده فرصت هاي تازه و جديد براي هر دانش آموز باشد، چنين محيطي باعث مي شود تا يادگيرنده خود و محيط اطرافش را با روش خود كشف كند، مسلما چنين شرايطي مي تواند براي معلمان نيز فرصت هايي را بيافريند تا راههاي مختلف برخورد با دانش آموزان را بيابند.»(۳)
پيش از مك دونالد نيز، انسان گراياني چون راجرز، بر تأثير نقش سازنده معلم در يادگيري تأكيد داشتند به نظر راجرز معلمان به عنوان حمايت كننده و راهنمايي كننده، مي توانند باعث تسهيل روند يادگيري شوند. در يك محيط آموزشي سازنده معلم با شاگرد همكاري و مشاركت پي گير داشته و گام به گام با دانش آموز پيشرفت مي كند، او با ايجاد حس اعتماد و پذيرش دوجانبه و عاري از سلطه و برتري جويي، انگيزه بيشتري را براي رشد و ارتقاي درسي در يادگيرندگان فراهم مي آورد. در اين شرايط، دانش آموز احساس مي كند كه موجودي شايسته و قابل احترام بوده و مي تواند خود به كاوش، بررسي و پژوهش بپردازد و لذا در مسير تعالي و پيشرفت قرار مي گيرد.
از نگاه راجرز، موردم و ساير روان شناسان انسان گرا، در يك محيط آموزشي فعال و پويا معلمان به جاي طرح درس و استفاده از روش هاي سنتي، مي توانند با تدارك منابع تجربي، عملا دانش آموزان را به جست وجو و كشف پاسخها هدايت كنند، به اين ترتيب يادگيرندگان در عمل، تلخي و شيريني پژوهش و يافتن را تجربه مي كنند. در اين شرايط شاگردان مي آموزند كه چگونه بياموزند.
دريسكول يكي از پيروان اصلي روش شاگرد محوري در سال ۱۹۹۹ معتقد است كه آموزگاران مي توانند از راه درگير كردن يادگيرندگان با تكاليف چالش انگيز و نزديك به موقعيت هاي واقعي شاگردان را متحول سازند و اين بهترين و مناسب ترين فرصت براي آموزگاران است تا نقش سازنده خود را به نحو احسن اجرا كرده و دانش آموزان را در يافتن منابع مورد نياز ياري دهند.(۵)
به طور مسلم از طريق ارتقاي كيفيت محيط آموزشي و يا به وجود آوردن نگرش مثبت نسبت به موضوعات درسي و مدرسه مي توان انتظار جامعه اي فعال، سالم و پويا را داشت.
در اين ميان برخورد با دانش آموزان به عنوان اشخاصي لايق و محترم نيز بسيار مهم است. اگر با يادگيرندگان به عنوان موجوداتي شبيه به ربات و آدم آهني كه قرار است بازيچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود بيم آن مي رود كه تمام عواطف و علايق و نگرش آنها نسبت به آموزش، مدرسه و يا هر نوع محيط آموزشي منفي شده و اين امر شرايط انحطاط و ركود فكري آنها و نهايتا جامعه را فراهم آورد و يادگيري به معناي واقعي صورت نگيرد. در همين راستا جالب است بدانيم طي پژوهشي كه در مورد وضعيت و نگرش جوانان ايران توسط سازمان ملي جوانان در سال ۱۳۸۰ صورت گرفته، نتايجي به دست آمده كه حاكي از نگرش منفي جوانان نسبت به محيط مدرسه در برنامه ها و عملكردهاي آن است. در اين نظر سنجي بيش از نيمي از دانش آموزان از عملكرد مدارس خود احساس نارضايتي كرده و حدود ۶۲ درصد از آنان محيط آموزشي خود را اضطراب زا توصيف كرده اند(۶) ذكر اين نكات حايز اهميت فراواني است، زيرا كليد سازندگي و ارتقاي هر جامعه اي در دست پرتوان جوانان آن جامعه است. اگر قرار باشد بهترين و پيشرفته ترين قشر جامعه يعني دانش آموزان جوان ما محيط آموزشي خود را دلچسب ندانند، موضوعات درسي را مفيد نشمارند و نوع روابط مدير و مربيان مدرسه را دلپذير ندانند، بايد منتظر بود تا بلايي سخت بر روح و جان تعليم و تربيت فرود آيد و روح كاوش گر و كمال طلب دانش آموزان تخريب شود و آيا در آن صورت باز هم بايد اميدوار باشيم كه جوانان فارغ التحصيل مدارس در ادامه تحصيلات خود در مراكز آموزش عالي افرادي محقق و متخصص باشند؟
جواناني كه بتوانند پاسخگوي نيازهاي روزافزون علمي، صنعتي، فرهنگي و اجتماعي كشور بوده و جامعه را بسازند؟ و در آن صورت آيا باز هم مي توان اميدوار بود كه جامعه اي پويا و فعال با جواناني كمال جو و استقلال طلب داشته باشيم؟!
مهارتهاي يادگيري
مفهوم يادگيري
من خوشحالم در جمع دوستاني كه كار آموزشي و پرورشي انجام مي¬دهند قرار گرفتم، بحثي را كه ما در اين جلسات دنبال خواهيم كر. تحت عنوان مهارتهاي آموزشي و پرورشي يا به عبارت ديگر روشها و فنون تدريس خواهد بود و امروز در اين جلسه ما بحث مفهوم يادگيري را خواهيم داشت.
شايد سؤ ال شود شما در زمينه مهارت آموزشي مي¬خواهيد بحث كنيد. چرا بحث يادگيري را پيش ميكشيد .لازم به ذكر است هر نوع فعاليت آموزشي يا تدريس بايد منجر به يادگيري شود. معلمي كه مي¬خواهد فعاليتي را، مهارتي را در كلاس دنبال كند بايد توجه داشته باشد. نتيجه اين فعاليتها بايد منجر به يادگيري شود. بهمين دليل ما بحث كوتاهي خواهيم داشت در زمينه يادگيري . يادگيري چيست ؟ چه نوع تحولي را در دانش¬آموز يا دانشجو بايد ايجاد كنيم كه به آن يادگيري گفته شود. در زمينه يادگيري روانشناسان تربيتي و متخصصان تعليم و تربيت، تعاريف زيادي ارائه دادند كه امكان بحث و بررسي آنها در اين مقوله از برنامه امكان نخواهد داشت.
برخي از ويژگيهاي والدين خوب
داشتن تبادل عاطفي :
 والدين نسبت به هم عشق و محبت دارند.
فضاي گرم و صميمي و لبريز از محبت را براي فرزندان فراهم مي‌كنند.
در هيچ شرايطي از ارائه محبت نسبت به فرزندان دريغ نمي‌كنند و از كاهش محبت به عنوان يكي از ابزارها تنبيه استفاده نمي‌كنند.
از كنترل و تسلط افراطي و دلسوزي بيش از حد كه رشد عاطفي كودك را مختل مي‌كند پرهيز مي‌نمايند.
در ميان اعضاي خانواده تبعيض قائل نشده و گاهي با آنان درددل مي‌كنند.
مثبت‌گرايي :
به نقاط مثبت خود بيشتر اهميت مي‌دهند.
به رفتارهاي خوب همسرشان بيشتر مي‌انديشند.
در برخورد با فرزندان همواره به كارهاي خوب‌شان توجه بيشتري دارند.
نسبت به محيط زندگي و اطرافيان نگاه خوشبينانه دارند.
با ايجاد شرايط مناسب به ابراز نقاط قوت فرزندانشان كمك مي‌كنند.
ارتباط مطلوب :
والدين نسبت به هم يكدل بوده و از روابط صميمانه برخوردارند.
به فرزندان خود احترام گذاشته و از تحقير شخصيت و انتقاد نابجاي آنان پرهيز مي‌نمايند.
با تشكيل جلسات خانواده و مشورت با فرزندان به رشد و اعتماد به نفس و ارزشمندبودن آنان كمك مي‌نمايند.
وقت مناسب در اختيارشان قرار مي‌دهند.
به انديشيدن، درك مشكل، پيدا كردن راه حل با كمك همديگر اهميت مي‌دهند.
در وقت مناسب از روش تذكر و يا توبيخ استفاده مي‌كنند.
توجه به امور تحصیلی :
والدين با ايجاد فضاي شاد و آرام زمينه‌هاي پيشرفت تحصيلي را فراهم مي‌كنند.
با برنامه‌ريزي لازم، روش صحيح مطالعه را به آنان مي‌آموزند.
با ايجاد شرايط مناسب به ابراز توانائيها و نقاط قوت فرزندشان كمك مي‌نمايند.
به منظور اطلاع‌ و ارزيابي از امور تحصيلي پي‌گيري‌هاي لازم را به عمل مي‌آورند.
به رفت و آمد فرزندان و دوستان آنها توجه دارند.
با اولياء مدرسه در زمينه‌هاي مختلف به ويژه در جلسات آموزشگاهي همكاري دارند.
برخورداري از نقش الگویي مطلوب :
1. به ارزشهاي ديني، اخلاقي و خانوادگي پايبندند.
2. در كردار و گفتار خود هماهنگي دارند. (وحدت كردار و گفتار)
3. در شرايط مختلف مراقب رفتار مثبت و مفيد خود هستند.
4. نقاط ضعف خود را پذيرفته و با متانت و صداقت رفتار مي‌كنند.
5. با رفتار منطقي و متعادل خود سلامت فرزندان را فراهم مي‌كنند.
6) نقش اجتماعي مؤثر و مطلوب :
1. برنامه منظم و از پيش‌ تعيين‌شده‌اي براي همخواني خواسته‌هايشان از فرزندان و توانائيهاي آنان دارند.
2. درك روشن و عميق از تواناييهاي فرزندان در زمينه‌هاي گوناگون فيزيكي، عاطفي، ذهني يا عقلي، اجتماعي و اخلاقي دارند.
3. بر مبناي توجه به تواناييها و تمايلات فرزندان مسئوليتهاي اجتماعي را تفويض مي‌كنند.
4. با شركت‌دادن فرزندان در فعاليتهاي آزاد و متنوع زمينه درك موقعيت اجتماعي و نيازهاي رواني‌‌شان را فراهم مي‌نمايند.
5. مهارتهاي اوليه و اساسي زندگي را به فرزندان آموزش مي‌دهند.
6- در سنين بالاتر نقش تربيتي آنن از يك مصلح و يك هدايت‌كننده به يك مشاور تبديل مي‌شوند.
شيوه‌‌هاي انتقال پيام
الف) تهيه جدول مقايسه‌اي ارتباط والدين با فرزندان (توصيه‌ها و پرهيزها)
ب) تهيه و تكثير CD آموزشي « آموزش مدرّسين مجرّب »
ج) تهيه بروشورها
ويژگيهاي مدرسه خوب ( از لحاظ مد يريتي و نرم افزاري )
1- مدير مدرسه خوب داراي برنامه آموزشي و تقو يم اجرايي سالانه فعاليت ها و ...مي باشد .
2- عوامل آموزشي مدرسه خوب با دانش آموزان دوست و رفيق هستنــــد به نحوي كه دانــش آمـــوز زيبا ترين احسا س را دراين محيط دارد.
3- دانش آموزا ن در كارهاي گروهي و فعا ليتهاي آموزشي ـ تربيتي مثل شوراي دانش آموزي ،اقامه نماز، انجمن علمي و ... باعلاقه شركت دارند.
4- معلمين و همه افرادي كه با دانش آموز سر و كار دارند از سواد كافي برخوردارند و با مسايل تعليم و تربيت و روانشناسي آشنايي دارند.
5- كارهاي مدرسه خوب تقسيم شده و هريك از افراد نسبت به نقشي كه در آن دارند هم توانايي لازم و هم آشنايي كامل دارند .
6- مدير و دبيرا ن مدرسه خوب با فرايند ياد دهي - يادگيري و روانشناسي تربيتي آشنايي دارند .
7- دانش آموزان در امور مختلف مشاركت دارند و نسبت به آنچه كه در آموزشگاه مي گذرد احساس مسئوليت مي نما يند.
8- تعا مل مناسبي بين عو امل آموزشگاه و دانش آموز ان و اوليا ء برقرار است .
9- شوراي دبيرا ن فعال بوده و در اين شورا مسائل گذشته و روز و برنامه هاي آينده به بحث و بررسي گذاشته مي شو د .
10- مدرسه خوب با اداره آموزش و پرورش و ساير سازمانها ارتباط موثر و مطلوبي دارد .
11- در مدرسه خوب فعاليت ها و اقدامات هدفمند است و درتما م فعاليت ها نظم و انضبا ط حا كم است .
12- نظام مشاوره اي مدرسه خوب ، كارا و اثربخش است .
13 - مدرسه خوب دانش آموز را با مهارتهاي زندگي آشنا كرده به نحوي كه پس از اتمام هر دوره تحصيلي به راحتي مي تواند وارد جامعه شود .
14 - در مدرسه خوب ، ميراث فرهنگي ، وطن دوستي ، احترام به نياكان و تاريخ و پرچم و ... گرامي داشته مي شو د .
15- مجموعه امورمدرسه خوب با سازماندهي مناسب مدير هماهنگ است .
و ...
ويژگيهاي مدرسه خوب ( از لحا ظ كالبدي و سخت افزاري )
1- فضاي آموزشي مدرسه خوب ( كلاس درس ) متناسب با سن و پايه تحصيلي دانش آموزان محرك و جذاب باشد .
2- مدرسه خوب داراي محيطي زيبا و با طرا وت و نشا ط آور است .
3 – درمدرسه خوب ابعاد كلاسها و صندليها استاندارد و متناسب با سن دانش آموزان مي باشد .
4- فضاي فرهنگي ، هنري و فن آوري براي رفع نيازهاي علمي و تحقيقي دانش آموزا ن مهيا مي باشد .
5- مدرسه خوب به شكوفايي استعداد و توانايي جسمي دانش آموزا ن اهتمام دارد و در جهت تامين فضا و امكانات ورزشي كوشا مي باشد .
6- در مدرسه خوب فضاي نمازخانه رغبت انگيز ، سالن ها وسيع وتميز ، سرويهاي بهداشتي تميز و استاندارد مي باشد .
7– در مدرسه خوب مكا ن نشستن راحت بوده سيستمهاي گرما يي و برودتي مناسب و كلاس ها به دور از سر و صد ا و داراي نوركا في مي باشند.
8- در و ديوار و حياط و رنگ مدرسه خوب ، داراي پيام آموزشي و تربيتي هستند .
9- در مدرسه خوب با تامين سرويس اياب و ذهاب به سلامت جسمي دانش آموزا ن توجه كافي ميشود .11- مدرسه خوب به بهداشت روحي دانش آموزان توجه كافي دارد و با ايجاد كتابخانه ، آزمايشگاه ، اتاق خلاقيت و سالن سمعي و بصري در جهت تامين آن مي كوشد .
12 - مدرسه خوب داراي امكانات آموزشي و آزمايشگاهي از قبيل رسانه هاي ديداري و شنيداري، تجهيزات آزمايشگاهي و ... مي باشد .
13- محيط آموزشي گوياي معماري ايراني و اسلامي و داراي پيام فرهنگي هنري است
راهكارها و پيشنهادات :
الف : ستادي
1- طراحي و راه اندازي وبلا گ با عنوان مدرسه خوب
2- نصب تابلوي LCD كه پيام هاي مدرسه خوب ، معلم خوب و والدين خوب را ارائه كند .
3- درج شعارهاي مرتبط با موضوع مدرسه خوب بر روي بخشنامه ها
4- تشكيل جلسه خاص با روساي آموزش و پرورش مناطق تابعه با موضوع مد رسه خوب
ب : منطقه اي ( اجرايي )
1- همايش مديران با دعوت از اعضاي كميسيون مدرسه خوب
2- انتخاب يك يا چند ويژگي به عنوان ميثاق منطقه اي
3- تشكيل تيم مشاوره اي در اداره شهرستان / منطقه براي نيل به مدرسه خوب
ج : مدرسه اي
1- همايش اوليا ء و مدرسه
2- انتخاب يك ويژگي به عنوان ميثا ق مدرسه اي
3- برگزاري همايش دانش آموزي با عنوان مدرسه خوب و دانش آموزا ن
1- طرّاحي و برنامه ريزي آموزشي
- تمركز آموزش بر يك يا بيش از يك هدف
- توسعه توانايي دانش آموز براي يادگيري دانش . مهارت وتفكّر
- تلفيق مهارت . محتوي و فرآيند تفكّر
- پيشنهاد اهدافي كه يادگيرنده را تحريك مي كند
- ارائه تجارب متناسب با رشد يادگيرندگان
2-ايجاد فضاي يادگيري
- ارتباط در نقش مثبت و حمايت كننده
- ايجاد تعامل وتوازن محترمانه دركلاس
- حسّاسيت نسبت به تفاوت هاي علمي . فيزيكي . اجتماعي وفرهنگي
- ارائه . بررسي وبازخورد فعاليتهاي خارج از كلاس وتكاليف درسي
- انعطاف پذيري وتطبيق قرايندكلاس با مقتضاي محيط
- سازماندهي موادووسايل
- فعال سازي پژوهش هاي گروهي
- لستفاده از تكنيك هاي پرورش دهنده خود كنترلي
- ايجادميل به پذيرش بازخوردمثبت ومنفي
3-اجرا و اداره آموزش
- تبيين استانداردهاي اختصاصي
- پيونددانش پيشين دانش آموز با يادگيري
- نمايش مفاهيم وفرايندتفكّركه لازم به آموزش است
- استفاده ازراهبردهاي چندگانه يادگيري
- ايجادشرايط مناسب براي يادگيري متناسب باتفاوت هاي فردي
- انتخاب نمونه هاي طرزتلقّي دانش آموزان براي تمركزخودشان بر تفكّر
- استفاده ازراهبردهاي سؤال برانگيز
- راهنمايي دانش اموزان دربيان كردن وتوضيح دادن نسبت به عملكرد
- آسان كردن مهارت هاي بين فردي
- استفاده از چشم انداز مختلف درتطبيق دانش با تجارب يادگيري دانش آموز
- استفاده خلّاق از وسايل
- شناسايي مشكلات يادگيري دانش آموزان هدايت آنان
- استفاده بهينه اززمان
- ايجاد فضا براي تمرين آموخته ها
- پيوند يادگيري با انتظارات نقش هاي آتي
4-ارزيابي و ابلا غ نتايج يادگيري
- بررسي وضعيت پيشرفت تحصيلي دانش آموزان
- ثبت وبررسي فرايندآموزش دردفاترمربو.طه
- استفاده از ارزشيابي ومنابع اطلاعاتي چندگانه اطلاعاتي چندگانه
- ايجاد شرايط متناسب با تفاوت هاي اجتماعي وفرهنگي دانش آموزان براي ارزشيابي از آنان
- تقويت حس ّموفّقيت در همه شاگردان
- ارزشيابي با ملاك هاي مقرّر
- ترغيب دانش آموز به خودسنجي با ملاكهاي مقرر ّوتوجه به عملكردبعدي
- تحليل اطلاعات حاصل ازارزيابي به طور منظّم وسيستماتيك
- اهتمام به ارزشيابي فرايندي و بكارگيري ابزارهايي چون پوشه كار . چك ليست . آزمون عملكردي و......
5- تعمّق بر آموزش و وارزيابي
- تقويت ميل به مطالعه وكتاب خواني دردانش آموز
- تحليل فردي وجمعي تأثيرتجارب يادگيري
- ارزيابي ميزان اثربخشي آموزش وتحليل نتايج
6- همكاري با همكاران و والدين
- مشخص نمودن مكان وزمان همكاري
- شرح هدف تلاشهاي مبتني برهمكاري
- بيان استانداردهاي همكاري
- به نمايش گذاشتن مديريت كارآمد (اثربخش) ازجهت سود همه جانبه
- تقويت سعه صدر نسبت به ديدگاه هاي مختلف
7- شركت در توسعه حرفه اي
- تلاش درجهت ارتقاء سطح تحصيلات
- تعيين ملاك ونقاط قوّت واولويت رشد
- طرّاحي توسعه حرفه اي به منظور گسترش خزانه دانش
- شركت در توسعه حرفه اي(ضمن خدمت)
- نشان دادن ملاك هاي بهبود عملكرد
- تلاش در جهت بازسازي تجارب خويش
8-آگاهي از دانش محتوايي
- ربط دادن زمينه هاي تحصيلي با با موقعيت هاي واقعي زندگي
- جمع آوري مفاهيم كليدي مرتبط با رشته تحصيلي خاص
- به كارگيري اثربخش روش هاي پژوهشي مرتبط
- ارائه چشم انداز چند فرهنگي تدريس محتوا ( جهاني)
- بهره گيري ازتكنولوژي مرتبط
9-استفاده از فنون و تكنولوژي
- بكارگيري االگوها وروشهاي نوين تدريس
- استفاده از تكنولوژي در ارزيابي
- استفاده از كامپيوترچندمنظوره با نرم افزارهاي مختلف
- استفاده از اصطلاحات علمي و فنّي مرتبط با كامپيوتر در ارتباطات كتبي و شفاهي
- نشان دادن دانش استفاده از علم تكنولوژي درتجارت ، صنعت و جامعه
- نشان دادن دانش پايه كامپيو.تر
- تدريس چندرسانه اي با استفاده از اسكنر و دوربين هاي ديجیتالي....
- استفاده از كامپيوتر براي پردازش واژه ها واينترنت و E-mail
- استفاده از كامپيوتربراي ارتقاي كارآمدي حرفه اي
- درخواست وسايل براي دانش آموزان ويژه
- ارائه طرح درس مبتني بر نيازهاي متفاوت دانش آموزان
- استفاده تخصّصي از كامپيوتر
- ممكن ساختن يادگيري مادام العمر با استفاده از تكنولوژي
- شناسايي منابع لازم تكنولوژي مانند نرم افزارهاي آموزشي
کمال معلم ومعلم کمال
کمال معلٌم در آنست که :
- متواضع و فروتن باشد و از کبر و عجب پرهیز نماید و از انجام اموری که در عهده و توانایی او نیست خودداری کند . واز فراگرفتن چیزی که نمیداند استنکاف ننما ید و تصنٌع و صحنه سازی نسبت به چیزی که میداند بکار نبرد .
- روش او در تربیت، عمل به علم باشد! یعنی به چیزی که د یگران را به آن امر می کند عامل باشد و همه حالات و سکنات او حاکی از کمال و وقار باشد .
- برای پیشگیری از سوء رفتار شاگردان و جلوگیری از ارتکاب خلاف آنان با اشاره و کنایه عمل نماید و در صورت لزوم ، آشکارگو یی و تصریح او برای شاگردان همراه با لطف و محبت و صبر و مودٌت باشد و شاگردان را جهت تخلف و سوء رفتار سرزنش و تو بیخ ننماید زیرا آشکار گو یی و بیان صریح هیبت و ابهت مربیان را از هم می گسلد و موجب جرأت و جسارت شاگردان در انجام عمل سوء اخلاقی می گردد .
- در جهت تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان کوشا باشد زیرا اگردانش آموز دچار عدم اعتماد به نفس گردد دائماً خود را از امور محوله ناتوان می یابد و این خطری است که اگر پیشگیری نشود دانش آموز دچار مشکلات رفتاری می گردد .
- جهت پیشبرد اهداف تربیتی و آموزشی در محیط های آموزشی از محرک هایی چون تحسین ، تقدیر ، تشویق و تحریض ، ترغیب ، پاداش و نظایر آنها استفاده نماید
- خوبی ها را افشا کند و بدی ها و عیب ها را بپوشاند و زشتی را آشکار نکند زیرا این خود باعث می شود که بدیها و زشتیها فاعل عمل کم شود .
- تصور صحیحی از خود داشته باشد و خویش را چنان که هست بپذیرد و در غیر این صورت نمی توان شایستگی ها و لیاقت ها خود را تشخیص دهد و همواره مضطرب و منتظر و در حال احتیاط باقی می ماند و بجای ابتکار و خلاقیت پیوسته در صدد کشف روش هایی است که عدم صلاحیت او را بپوشاند.
- در کلاس به جهت رشد و شخصیت اجتماعی دانش آموزان به اصول ارتباط کلام توجه کافی بنماید .
- نسبت به آنچه که می خواهد تعلیم دهد آگاه باشد و عنایت داشته باشد که نیمی از شرایط حسن اداره کلاس به این امر اختصاص دارد .
- دارای ثبات عاطفی باشد که بهترین عامل جلب اعتماد دانش آموزان نسبت به معلم می باشد .
- در صورت بروز رفتار نامناسب از سوی دانش آموز رفتارهای گذشته او را بر علیه آنان بکار نگیرد و به عبارتی گذشته نا مطلوب او را همچون بر چسبی بر پیشانی فراگیر نزند.
- در هنگام رسیدگی به رفتارهای نابجا و یا در هنگام تغییر رفتار دانش آموزان به زمینه اساسی و احتیاجات او توجه نماید.
- خود را کامل نداند و دائماً در صدد ایراد گرفتن از دیگران نباشد که روش فوق زمینه را جهت بروز رفتارهای نامناسب فراهم می سازد .
- دانش آموز را به عنوان یک انسان قبول داشته باشد و او را درک کند از ارزشیابی شخصیتی او خصوصاً جنبه های منفی شخصیت در حضور جمع اجتناب ورزد .
- به عنوان یک الگوی رفتاری باید در افکار و اعمالش ثبات داشته باشد و تصمیم گیری او متأثر از حالات هیجانی او نباشد.
- عنایت داشته باشد که دانش آموزان با اظهار نظر معلم و مربی در مورد خودشان خیلی اهمیت می دهند، لذا چنانچه آنان احساس کنند که ارزشیابی معلم بدون غرض بوده و با رعایت کامل انصاف صورت گرفته است، برای آن ارزش قائل می شوند . و در نواقص و نقاط ضعف خود تلاش می کنند. ولی اگر ارزشیابی منصفانه نباشد، موجب کینه و عناد و در نتیجه دوری گزیدن آنان از مربی و یا معلم می شود که پی آمد های نامطلوب دیگری را نیز در بر خواهد داشت .
- بطور مستمر از کار خود ارزیابی به عمل آورد یعنی با توجه به هدف های آموزش و رفتاری که در شروع درس در نظر دارد. بیندیشد که تا چه حد به هدف های خود نائل گردیده است و تا چه حد توانسته است در دانش آموزان نفوذ کند و مورد تأیید واقع شود .
- خوش صحبت بوده و دارای قدرت بیان باشد. زیرا قدرت بیان و نفوذ کلام معلم در ایجاد رابطه با دانش آموزان و تفهیم مطالب درسی به آنان بسیار مؤثر است.
- از لحاظ وضع ظاهری مرتب و آراسته باشد. به عبارت دیگر پوشش و آرایش او در عین سادگی متناسب با محل و فضا ی آموزشی باشد و همواره پاکیزگی و نظافت را رعایت نماید.
- در عین معلم بودن، مربی نیز باشد یعنی علاوه برتعلیم دانش آموزان، به تزکیه و تهذیب اخلاق آنان اهتمام ورزد و بررسی نماید که این درس آموزی ها تکالیف دادن ها تشویق ها و یا تنبیه ها چه اثری در کار شاگرد می گذارد.
- از برنامه های تکراری وغیر ضروری پرهیز نماید ودارای ابتکار وخلاقیت باشد.
- همچون یک باغبان تمام وجود واندیشه اش رادر خصوص شکوفایی دانش آموزان که گردانندگان جامعه فردا می باشند بکار گیرد.
- شاگردان خود را بهترین دوستان وحتی فرزندان خود محسوب نماید وراه رسم کاروروش تصمیم گیری در یک امررابا آنان در میان بگذارد.
- با خلوص نیت وقصد خدمت کار کند و توقٌع تقدیر،جز از خدای سبحان نداشته باشد.
- به تحولات جوامع آگاه باشد.
- عملش، قولش راتکذیب نکند.
- حتی الا مکان ازوضع خانوادگی ،طرزفکر، رفتار و استعداد دانش آموز آگاه باشد.
- نجیب ،آزاده ، پاکدل، شکیبا،وظیفه شناس،شجاع،متین،مقاوم،موٌدب،شریف،معتدل وبلندنظر باشدوبرکنار از تلوٌن مزاج،حسد، کینه،دون همتی، بخل،تنبلی،تملق گویی،بیهوده گویی وتند خویی باشد.
- با شیوه های پرورش و روشهای آموزش آشنا باشد.
- فن تدوین وتربیت اطفال را بداند.
- توانایی استقرار عدالت در مدرسه وکلاس را دارا باشد.
- وظیفه شناس باشدودر ایجادنظم وامنیت محیط آموزشی خود کوشا باشد.
- به شغلش مفتخر باشد وعملش رابا نیت قربت انجام دهدواز خدمت خودلذت ببرد.
- از طبقه بندی دانش آموزان در صورتی که به لحاظ استعداد مختلف باشند، پرهیز نماید.
- به پرسشهای دانش آموزان توجه داشته باشدوعادلانه پاسخ گویدبه حدی که هیچ کس از سوال کردن محروم نماند.
- به توسعه فعالیت های گروهی توجه داشته باشد.
- به افراد ممتاز وسرآمد کلاس به عنوان سه گروه مسئولیت تقویت درسی دانش آموزانی که متوسط یا ضعیف هستند واگذار کند.
- عوامل مهمی که رشدعلمی دانش آموزان را به تعویق می افکند بشناسد وازآنهااجتناب کند.
- کلامی که به کار می گیردخود درس علم وعبرتی برای متعلٌمان باشد.
- محبت وعظمت در نگاه او باشد نه در آنچه بدان می نگرد! چرا که نهال دوستی ومحبت در دل انسان ریشه وسایه آن بر اشیا می افتد.
- برخی از لغزش های دانش آموزان را با نظر اغماض بنگرد واز آن در گذرد.
- شمع معرفت وچراغ شهود در دلها برافروزد تا در پرتو آن گوهر دانش بیفشاند.
- سخن به اندازه گویدوازگفتار بیهوده بپرهیزد.
- گمان بد نبردوتحقیق نکرده قضاوت نکندوپس از آنکه حقٌی مسلم شد در تصمیم گیری قاطع باشد.
- نه کسی را تحقیر کندونه به حقارت تن دهد.
- دانش آموزان را بیهوده سرزنش نکندوآنان را آزار ندهد.
- آنی از نعمت های خدا غافل نماندوپیوسته از اواستعانت جوید.
- دانش آموزان در کنار اواحساس امنیت وآرامش کنند.
- احساس مسئولیت را به دانش آموزان بیاموزد.
- ایمان وتقوارااز راه تفکٌر در خلقت وشناخت انسان آموزش دهد.
- کلاس او به گونه ای باشد که شوق فراگیری علم وحکمت در دانش آموزان ایجاد شود.
- رفتاروگفتارش، دانش آموزان را به یادخداواولیا الله بیندازد.
- از قبول مسئولیت نگریزد.



برقرار ي نظم و انضباط در كلاس درس
گر چه اين تصور عمده ممكن است در ذهن وجود داشته باشد كه تقريبا دليل اصلي مشكلات انضباطي و رفتاري دانش آموز است ولي نبايد اين اصل مهم را فراموش كرد كه :
نظم و انضباط خوب كلاسي نتيجه يك تدريس خوب است و يك تدريس خوب نتيجه داشتن يك طرح درس خوب است.نظم خوب معمولا مترادف با سكوت مطلق نمي باشد.
دانش آموزان در كلاس درس بايد به طور فعالي مشغول يادگيري درس مربوطه باشند و معلم هم نبايد انتظار جوي ساكت و رسمي مانند تدريس در كلاسهاي قديمي را داشته باشد.اگرچه يك دانش آموز ممكن است در روند كلاس اخلالي ايجاد نكند ممكن است چيزي هم يا د نگيرد. در حقيقت يك دانش آموز ساكت ممكن است فرسنگ ها يا ساعت ها از نظر فكري از كلاس دور باشد. نظم خوب ممكن است به ميزان سر وصداي موجود در كلاس ربطي نداشته باشد.
كلاس محل يادگيري است و در واقع رفتار هر دانش آموزي كه در جريان يادگيري خودش يا دانش آموزان ديگر اخلال ايجاد كند مسئله انضباطي تلقي مي گردد. اين رفتار ممكن است رفتاري ساكت و يا رفتاري همراه با سروصدا باشد. در هر يك از اين موارد،.وظيفه معلم ايجاد و حفظ محيط مناسبي براي يادگيري مي باشد.
اولين اصل مرتبط با نظم و انضباط كلاسي اين است كه نظم خوبي از تدريس خوب ناشي مي شود.مشكلات و مسائل انضباطي نشن دهنده نقصهاي اساسي و عمده معلم مي باشد. هنگامي كه شرایط مناسب کلاسی و مدرسه ای مربوط به یادگیری وجود دارد، فرصتهای خیلی کمی برای عدم توجه و یا رفتارهای سوء برای دانش آموز به وجود می آید . قبل از اینکه معلم مربوطه وارد کلاس شود باید بداند که سازگاری و توافق یا همدلی نه به معنای سرگرم کردن دانش آموز است و نه به معنای دوست بودن با آنها . علیرغم حرفهایی که دانش آموزان بر زبان می آورند، آنها احتیاج به معلمی دارند که به او احترام بگذارند نه یک فرد بزرگ سال بالغ که در کلاس با او مزاح نمایند . همدلی با دانش آموزان و درک آنها به معنای یک نوع محیط کلاسی است که در آن یادگیری صورت پذیرد . وظیفه اصلی معلم استقرار و ایجاد چنین موقعیتی برای یادگیری می باشد . اگر معلم از این وظیفه آگاه نباشد نباید حرفه معلمی را ادامه دهد. همچنین اگر او این وظیفه رادرک نکند ، ممکن است یک نوع دلسوزی و احساس همدردی با دانش آموزان داشته باشد که فقط از دیدگاه و موقعیت معلمی اش باشد . خود را همانند دانش آموزان به حساب شمردن ، تصور اورابه عنوان یک معلم در ذهن دانش آموزان از بین می برد و اثر بخشی پتانسیل اورا خنثی می نماید . معلم قبل از ورود به کلاس باید همیشه رفتاری مؤدبانه از دانش آموزان در کلاس انتظار داشته باشد . بیشتر رفتارهای بی انضباطی آنها به دلیل شیوه ها وبرخورد های بد و نا مناسب می باشد و معلم باید بر احترام گذاشتن به حقوق و احساسات دیگران تأکید کند. علاوه بر مسئله مؤدبانه ، معلم باید معیارهای کاری ورفتاری مناسبی در کلاس ایجاد کند تا بدین طریق دانش آموزان را تشویق نماید تا همیشه کارشان را به بهترین وجه در کلاس ایجاد کند تا بدین طریق دانش آموزان را تشویق نماید تا همیشه کارشان را به بهترین وجه در کلاس انجام دهند.آزادی بیش از اندازه و داشتن معیار های خیلی پائین مسائل انضباطی را به جای اینکه حل نماید بد تر می کند . دانش آموزان ممکن است درسی را که در حال یاد گرفتن آن هستند فراموش کنند ، اما بایستی اهمیت رفتار مؤدبانه ، انضباط و تلاش واقعی خود جهت نیل به یادگیری را همیشه به خاطر داشته باشند . چند هفته اول سال تحصیلی در ایجاد جوی درکلاس که مورد انتظار معلم می باشد اهمیت خاصی دارد . در طی این مدت معلم باید تمامی مسائل انضباطی را قبل از این که به صورت عادت در بیایند از بین ببرد. در طول سال معلم ممکن است مقداری سخت گیری و معیارهای رفتاری در طول سال تقریباً غیر ممکن است . دانش آموزان معلمی را که انتظار نظم خوبی در کلاس دارد می پذیرند ولی معلمی را که نسبت به مسائل انضباطی و رفتاری بی تفاوت است نمی پذیرند. عکس این موقعیت یعنی معلمی که هنگام ایجاد شرایط مطلوبش مقدار کمی آزادی به دانش آموزان می دهد، دانش آموزان بی انظباط برای او مشکل خاصی نیستند ، ولی اگر کلاس را کاملاً در اختیار دانش آموزان قرار دهد باید منتظر عواقب آن نیز باشد . معلمی که در ابتدای سال خواهان جوّ همکاری و ادب بوده و آن را در کلاس ایجاد نموده است می تواند در تمام طول سال فواید و ثمرات آن را به چشم ببیند . به هر حال ، هیچ معلمی نمی تواند با اطمینان و اعتماد در سایه ایجاد موفقیتها و کارهای مثبت کلاس هاو جلسات قبلی استراحت نماید و کلاس را به حال خود رها نماید ، زیرا نظم خوب همیشه باید حفظ شود .
راهکارهای یک کلاس خوب - مشکلات و راهکارها مشکلات مطرح شده را ببینید، راهکارهایتان را بنویسید تا با نام خودتان در این بخش اضافه شود. به بهترین راهکارها جایزه هم داده می شود! جای طرح مشکلات جدید هم هست! همه‌ی ما معلمیم! گاهی مشکلی در کلاس ما پیش می‌آید که روند آموزش را تغییر می‌دهد و گاهی این مشکل با مشورت ساده اما راهگشای یک همکار، یک دوست یا یکی از دانشآموزانمان حل می‌شود. فکر کردیم حالا که در مدرسه‌ی اینترنتی این امکان را داریم که با معلمان بسیاری در ارتباط باشیم، خوب است جایی برای طرح مشکلات و ارائه‌ی مشورت و راهکار داشته باشیم. از مهر ماه امسال همزمان با بازگشایی مدرسه‌ها بخش«راهکارهای یک کلاس خوب» در مدرسه‌یاینترنتی فعال شدهاست. مشکلات مطرح شده را ببینید، راهکارهایتان را بنویسید تا با نام خودتان در این بخش اضافه شود. بهترین راهکارها هم انتخاب می شوند!جای طرح مشکلات جدید هم هست!راهکارهایی که در ماههای گذشته انتخاب شده اند، در میان راهکارها دیده می شوند. فهرست مشکلات را ببینید، برای دیدن راهکارهای مطرح شده و وارد کردن راهکارهای جدید برای هر مشکل روی آن کلیک کنید.   78 - ریاضی - کلی - چگونه درس ریاضی را به دانش اموزان بیاموزم كه بهتر یاد بگیرند؟ عسگر هوشیار   77 - کلی - کلی - من به تازگی تدریس را شروع كردم و می خواهم به من راهنمایی كنید كه چطور كلاس درس را شروع كنم و چطور رفتاری داشته باشم؟ چون تا به حال تدریس نكردم ولی علاقه زیادی به تدریس دارم البته من در مقطع هنرستان رشته معماری تدریس را شروع كردم چون من كار دیگری هم دارم و در آن كار كه فنی است مهارت زیادی دارم ولی احساس میكنم قدرت بیان خوبی ندارم یا اینكه میترسم میشه منو راهنمایی كنید؟ سحر سیفی      76 - زبان - کلی - بله درس زبان لطف کنید یک نمونه طرح درس زبان برای من بفرستید اشرف واحدی      75 - ادبیات - راهنمایی - نمونه طرح درس فارسی راهنمایی می خواهم.!      74 - کلی - کلی - با توجه به مساله ی رضایت شغلی كه نقش تعیین كننده در فعالیت دبیران دارد چرا همكاران مخصوصاُمدیران محترم ضرورت این امر را در پیشبرد اهداف آموزشی درك نمیكنند.برخوردبا همكاران انگیزه ی فعالیتهای تازه وخلاق را از آنان می گیرد. همیشه نشانه ی پیكان تیر به سوی دبیران است نه تشویقی دركار است نه تمجیدی ونه همیاری ، فقط حرف ، حرف كمبودها وموانع اداری . با این وجود از معلمان خواسته میشود كه شق القمر كنند.چرا؟؟ ا-ن!      73 - کلی - پیش دبستانی - نوآموزی دارم كه در كلاس فعالیت آموزشی انجام نمی دهد .مانند نقاشی .كاردستی. خواندن شعر و سایر فعالیت های مربوط به پیش دبستانی . در تست سنجش هم همكاری نكرده و پاسخی نداده است .اما مادرش می گوید در خانه این كارها را انجام می دهد.و در كلاس تنبلی می كند .خیلی سعی كردم با استفاده از روش های مختلف ازقبیل تشویق و دادن جایزه به او كمك كنم اما نتیجه ی قابل توجهی نگرفتم .لطفا من را راهنمایی كنید. زهرا نقندریان      72 - هنر- انشا - کلی - باعرض سلام  راهکار هایی برای داشتن کلاس های ورزش و هنر مفید و بدون وقت کشی می خواستم! سجاد-س      71 - کلی - کلی - با سلام ، دانش آموزان من کلاس دوم هستند در هنرستان کارودانش ، دانش آموزانی که به رشته خود هیچ علاقه ای ندارند و به اجبار به این رشته آمده اند هر وقت سرکلاس درس می دهم می گویند بلد هستیم ولی موقع امتحان همه نمراتشان ضعیف است در کلاس 32 فقط 2 نفر نمره بالای 10 می گیرند با خانواده هایشان که صحبت می کنم که چرا دختراتان درس نمی خواند میگویند. در خانه هیچ کاری ندارند و مدام درس می خوانند . فقط دوست دارند سر کلاس حرف بزنند و بخندند و می گویند ما به درس کامپیوتر هیچ علاقه ای نداریم و دوست ندارم که آن را یاد بگیریم .به همه چیز علاقه دارند به جز ء درس خواندن به نظر شما من با این دانش آموزان چگونه برخورد کنم لطفا" سایتی را به من معرفی کنید که بدان چگونه می توان از افت تحصیلی پیشگیری کرد و روش تدریس جدید در درس کامپیوتر چگونه است ؟ با تشکر شهره پاسلار      70 - کلی - کلی - با توجه به این كه در مدرسه نمونه دولتی تدریس می كنم دوست دارم هر بار مطالب جدید و یا نحوه تدریس هرچه بهتر و متنوع تر باشد و از روش هایی غیر از روش های تكراری كه همیشه استفاده می كنیم باشد و همجنین بتوانم از وسایل كمك اموزشی بهتری كمك بگیرم ولی امكانات شهرستان بسیار محدود است ایا می توان در این زمینه از شهرهای بزرگ تر كمك گرفت ؟ یا وسایل خاصی در این زمینه وجود دارد؟ سیده محبوبه جابری      69 - جغرافیا - راهنمایی - سلام خدمت همکاران محترم ،خسته نباشید. دوستان یک طرح درس جغرافیا دوره راهنمایی سوم می خواستم. در ضمن اگر امکانش هست راهکار تازه ای برای تدریس جغرافیا ارائه دهید چون در منطقه ای که من تدریس می کنم امکان این که دانش آموز از نزدیک با پدیده ها آشنا شود وجود ندارد من فقط از سحنرانی برای تدریس استفاده می کنم . کیانوش رحیمی      68 - ریاضی - دبیرستان - لطفا یک طرح درس برای ریاضی اول دبیرستان ارائه دهید . الهام داوری      67 - انشا - کلی - راههای تشویق سواداموزان به انشاء نوسی؟ پریسا امامی      66 - زبان - کلی - در روز تدریس ضمایر فاعلی با روش استفاده از تصاویر، فاعل و مفعول را نشان دادم و تدریس کردم از ضعیف ترین شاگردان کلاس آزمون شفاهی به عمل آمد به خوبی پاسخگو بودند ولی در جلسه بعد در حین حل تمرین متوجه می شدم که نمی توانند ضمایر را از یکدیگر تشخیص بدهند و حل تمرین به معضل بزرگی در آن روز مبدل شد و دبیران فارسی نیز به تشکیل کارگاه مشترک برای تدریس ضمایر مفعولی رضایت نمی دهند . زهرا درگاهی پور      65 - الفبا - دبستان - من در پایه ی دوم تدریس می کنم و با دو شاگرد سرو کار دارم که در سال قبل موفق به یادگیری حروف الفبا (صامت ها و مصوت ها )نشده اند و با این که سال قبل هم خودم معلم آن ها بودم و تمام تلاشم را نمودم و تشخیص من در مورد این دو نفر این بود که نیاز به تکرار پایه دارند اما با سیستم جدید ارزشیابی، رایانه آن ها را قبول اعلام کرده و اکنون در این پایه مشغول به تحصیل شده اند؛حالا در خواندن و فهمیدن دروس و نیز در املا و کلا در تمام دروس این پایه با آن ها مشکل دارم و دلم هم نمی خواهد که این دو در این کلاس و در جمع سایر دوستان خود احساس حقارت کنند لذا از شما اساتید و همکاران عزیز تقاضای راهنمایی از طریق این سایت دارم. و پیشنهادات شما را به دیده ی منت پذیرایم. محسن مسعودی      64 - عربی - کلی - به نظر شما بهترین روش برای تدریس درس عربی و علاقمند کردن دانش آموزان به آن چیست تا از حالت خشک بودن و بی تفاوتی بیرون بیاید؟ متشکرم. ماندانا رحیمی      64 - کلی - کلی - یکی از دانش آموزان موقع درس در کلاس راه می رود وحرف های بی ربط می زند به نظر شما من چه کنم؟ زهرا رنجبر      63 - املا و انشا - دبستان - درباره ی چگونگی آموزش املا و چگونگی تصحیح آن همچنین زمان شروع انشا و چگونگی تقویت آن راهکارهایی بیان کنید. سمیه بابایی      62 - کلی - کلی - با دانش آموزانی که رنگ آمیزی کلاسها را دو روز بعد از آغاز سال تحصیلی، تخریب می کنند چه باید کرد؟ روزیتا همتی      61 - زبان - کلی - لطفا یك طرح درس انگلیسی برایم بفرستید. زهرا یزدان پرست      60 - کلی - دبستان - بنده نیاز به طرح درس از درسهای دوم ابتدایی دارم از هر کتاب یکی دو درس

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس