پروژه و تحقیق رایگان - 179

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

روشهاي فعال در آموزش جغرافيا

بازديد: 71

روشهاي فعال در آموزش جغرافيا
موضوع بحث در رابطه با روش كار گروهي در آموزش جغرافيا مي‎باشد كه ما در اين درس سعي مي‎كنيم در مورد مشخصات اين روش توضيحاتي را ارئه كنيم .
برخي اوقات دانش ‎آموزان به صورتهاي تك نفره يا گروهي در فعاليت‎هاي آموزش جغرافيا شركت مي‎كنند كه هر كدام از آنها ويژگيهاي خاص خود را دارا مي‎باشد. نام شيوه تدريس Team Learning مي‎باشد كه شيوه‎اي فعال در آموزش جغرافيا بوده و شامل مراحل تدريس، آموزش و آموختن مي‎باشد.
در اين روش دانش‎آموزان توسط مدرس گروه‎بندي شده و تقسيم كار مي‎شود. نحوه گروه بندي به گونه‎اي بايد باشد كه دانش‎آموزان ضعيف و قوي در يك گروه قرار گيرند و دانش‎آموز ضعيف به واسطه آموختن از دانش‎آموزان سطح بالاتر،‌سطح علمي خود را بالا مي‎برد و خود را هم سطح با ديگر دانش‎آموزان مي‎كند.
در ابتدا امر استاد، سرفصلي از كتاب را مد نظر قرارداده وآن را به يكي از گروهها ارجاع مي‎دهد. مفهوم اين امر اين است كه كدام گروه مي‎تواند مطالبي مربوط به كتاب درسي را به صورت پروژه يا تحقيق ارائه نمايد .
در اين مرحله مدرس با اضافه كردن عنصر رقابت، هيجان را در نزد دانش‎آموزان بالا برده و آنها را تشويق به تحرك بيشتر مي‎نمايد.
بعد از تكميل پروژه، نتيجه حاصل توسط يكي از اعضاي گروه قرائت مي‎شود و نمره‎اي به آن تعلق مي‎گيرد در گرفتن نمره استاد هماهنگي افراد گروه درباره داده‎ها، دسته‎بندي آنها، انطباق يافته‎ها با آنچه در كتاب وجود دارند، حذف اطلاعات مربوط نوشتن گزارش به وسيله همه افراد، و ... در كلاس اهميت دارد.
با توجه به سرفصلهاي كتاب، كار گروهي در كلاس يا خارج از آن انجام مي‎شود،‌ ضمن اينكه مي‎توان صفحات محدودي از كتاب را نيز به اين امر اختصاص داد.
زمان اختصاص يافته براي اين امر بستگي به تعداد صفحات سرفصل يا صفحات مورد تحقيق دارد.
دانش ‎آموزان براي فراهم كردن مطالب مي‎توانند از اطلاعات موجود در فضاي آموزشگاه كتابخانه يا مراكز اطلاعاتي بيرون از مؤسسه و ساير منابع اطلاعاتي استفاده نمايند.
مقررات اين روش تدريس سخت نيست و فقط لازم است مشاركت و تعادل در كار وجود داشته باشد و افرادي از كار كنار گذاشته نشوند. دانش‎آموزان بايد در جهت مشخص شده توسط مدرس حركت كنند و موضوعات نامرتبط را وارد كلاس ننمايند. دانش‎آموزان همچنين بايد علاوه به كمك به يكديگر با گروههاي ديگر تماس برقرار ننمايند و نيز در كار گروههاي ديگران مزاحمت ايجاد نكنند.
معلم براي انتخاب موضوعات بايد دقت نمايد كه موضوعي يكسان در اختيار گروهها قرارگيرد كه از نظر حجم مطلب بيشتر يا كمتر از گروههاي ديگر نباشد.
معرفي منابع براي مطالعه بيشتر، جمع‎آوري اسناد و مدارك براي غناي هرچه بيشتر مطالب كه به دانش‎آموز به عنوان وظيفه سپرده مي‎شود نيز در دستور كار آنها قرار دارد. براي اين هدف مدرس مي‎تواند منابعي مانند دائرة‎المعارف، بريده جرايد، اخبار ، مجلات و ... را نام ببرد.
مدرس همچنين مي‎تواند اطلس‎ها، نقشه‎ها و كتابهايي در درس جغرافيا را در اختيار دانش‎آموز قراردهد.
مرحله بعد نظارت بر استمرار و پيشرفت كار در گروهها مي‎باشد، مدرس علاوه بر راهنماي گروهها ، در تدوين يافته‎ها نيز به دانش ‎آموزان كمك مي‎كند.


  چگونگي آرايش كلاس
اگر رقابت مطرح باشد آرايش كلاس كمي متفاوت است و اگر لازم باشد كه همه گروهها يك سرفصل درسي را پوشش دهند لازم به جداسازي گروهها نمي‎باشد. معلم در وسط كلاس قرار دارد و روي ميز او كه در وسط كلاس قرار گرفته عكسها، مقالات ، اطلس و نقشه‎هاي جغرافيايي و بريده‎هاي روزنامه ‎ها قرارداده شده است و هر گروه بسته به نياز خود از اين منابع استفاده مي‎كنند.
آيا وضعيت و امكانات يك كلاس به اما اجازه مي‎دهد كه از روش تدريس گروهي استفاده كنيم ؟
بله !‌ با قرار دادن دو ميز در كنار هم فضاي مناسبي براي كار گروهي فراهم مي‎گردد و با دراختيار گذاشتن يك ميز اضافي در وسط كلاس تمام مواد لازم در دسترس تمام گروهها قرا ر مي‎گيرد.
به ميز وسط كلاس اشاره شد،‌ حال سؤال اين است آيا براي روش تدريس گروهي امكانات و و سائل خاصي مورد نياز است؟
امكانات و وسائل بايد منطبق با وظايفي باشد كه از دانش‎آموز انتظار داريم و اين امكانات بايد برحسب نياز دانش‎آموزان در اختيار آنها قرار گيرد.
لازم به ذكر است كه روش كار گروهي، روش است كه معلم تصميم گيرنده اصلي مي‎باشد. حال سؤال اين است كه وظايف معلم در كلاس چه مي‎باشد؟
موضوع مورد تحقيق مشخص باشد.
وضعيت دانش‎آموزان در گروهها را مشخص كند.
افراد قوي و ضعيف را با هم در داخل گروهها قرار دهد.
روحيه و پتانسيل دانش‎آموزان را قبل از تفكيك گروهها مشخص نمايد.
معرفي منابع براي مطالعه بيشتر و يادداشت برداري براي همه گروهها .
نظارت بر پيشرفت كار توسط گروهها و جلوگيري از عقب ماندن يك گروه نسبت به گروه ديگر .
آماده‎سازي كلاي براي ارائه نتايج كار .
تعيين يك منشي در صورتيكه لازم باشد كه يافته‎هاي گروهها در سر كلاس نوشته شود و جمع‎بندي گردد.
برگزاري جلساتي براي ارائه مطالب و نوبت‎بندي براي ارائه كردن مطالب توسط گروهها.
جمع‎بندي كار پس از پايان كار.
پرسش و پاسخ و ارائه كار توسط خود گروهها.
ارزشيابي از روش تدريس گروهي بصورت ارزشيابي از گروهها . 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد تفاوت های فردی دانش آموزان

بازديد: 1051

تفاوت های فردی دانش آموزان
تفاوت هاي فردي دانشآموزان که حاکي از وجود تفاوت در توانايي هاي آنان است از مهم ترين اصول و مواردي است که هميشه بايد در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گيرد. از جمله توانايي هاي متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بين عملکرد آنان مي شود، توانايي هاي شناختي از جمله هوش است که ميزان آن در همه افراد يکسان نيست. در نتيجه بايد به آن توجه خاصي مبذول شود. زيرا نوع و سرعت آموزش بايد با توانمندي هاي شناختي دانشآموزان هماهنگ شود. قشر نسبتا وسيعي از دانشآموزان مدارس عادي که در عين تفاوت هوشي بارز با ديگر دانشآموزان در کنار ساير کودکان مي نشينند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره مي برند دانشآموزان ديرآموزند. ديرآموزان 10 تا 14 درصد کل دانشآموزان مدارس را تشکيل مي دهند و به طور معمول در کلا س هاي عادي ابتدايي (به خصوص کلا س هاي اول) چند دانشآموز ديرآموز وجود دارد. طبق آمار سازمان آموزش و پرورش استثنايي فقط در بين کودکاني که در طرح سنجش آمادگي ورود به دبستان در سال تحصيلي 75-74 و 76-75 شرکت کردند 7800 دانشآموزان در سال اول و 10950 نفر در سال دوم تشخيص داده شد طرح سنجش آمادگي ورود به دبستان را از سال 1372 سازمان آموزش و پرورش استثنايي کشور اجرا کرده است. در اين طرح توانايي هاي شنوايي و بينايي و آمادگي تحصيلي (هوشي) کودکاني که در آستانه ورود به دبستان هستند مورد ارزيابي قرار مي گيرد. از نتايج اين طرح شناسايي و تشخيص عده زيادي از کودکان ديرآموز است با توجه به اين مساله وزارت آموزشي و پرورش عهده دار (جايابي آموزش) تدوين برنامه هاي آموزشي مناسب براي اين افراد شده است. اولين گامي که در اين جهت برداشته شده، تشکيل کلا س هايي موسوم به کلا س ضميمه ويژه است، تعداد کل اين کلا س ها در کل کشور در سال تحصيلي 75-74 حدود 85 کلا س بود. لا زم به ذکر است کلا س ضميمه کلا سي است که براي استفاده دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي در مدارس عادي تشکيل مي شود. تعداد دانشآموزان اين کلا س ها حداکثر 15 نفر است و فرصت هاي بسياري براي يکپارچه شدن کودکان در فعاليت هاي عادي مدرسه فراهم ميآيد. معلمان با تجربه و آموزش ديده کلا س هاي ضميمه معمولا دوره هاي تخصصي سازمان آموزش و پرورش استثنايي را گذرانده اند و با خصوصيات عاطفي، شناختي و اجتماعي اين کودکان آشنايي کافي دارند. طرح سنجش براي ارزيابي هوشي کودک ابتدا با يک آزمون هوشي مورد ارزيابي اوليه قرار مي گيرد و اگر اين احتمال وجود داشته باشد که هوش او پايين تر از حد متوسط هوش کودکان باشد براي سنجش دقيق تر با آزمون هاي هوشي ديگر به مرحله ارزيابي تخصصي ارجاع داده شوند. نتيجه به دست آمده در اين مرحله مشخص مي کند که بايد کودک را به کجا ارجاع دهند. در چنين شرايطي معمولا کودکاني که هوش عادي و بالا تر داشته باشند به مدارس عادي معرفي مي شوند. اما کودکاني که ديرآموز تشخيص داده مي شوند براي استفاده از کلا س هاي ضميمه (در کنار کلا س هاي عادي) به مدارس عادي ارجاع داده مي شوند و در مورد کودکان عقب مانده نيز تصميمات خاصي اتخاذ مي شود.
ويژگي هاي دانشآموزان ديرآموز:
دانشآموزان ديرآموز در مقايسه با کودکان عادي داراي رفتارهاي سازشي ضعيف تر و قابليت يادگيري کمتري هستند. اين گروه به سبب رشد کم ذهني قادر به فراگيري مطالب و حل مسايل در سطح افراد عادي و همسن و سال خود نيستند. در ميان گروه هاي عقب مانده ذهني ديرآموزان بالا ترين درجه رشد ذهني را دارند و در عين حال بزرگ ترين گروه از گروه هاي عقب مانده ذهني را تشکيل مي دهند و بهره هوشي آنان حدود 80 تا 90 درصد است و درصد قابل توجه اي از جمعيت دانشآموزان مدرسه رو که معمولا نمي توانند در تحصيل و يادگيري مطالب همگام با ساير همکلا سان خود پيش بروند از اين گروهند. ديرآموزان 10 تا 14 درصد از جامعه دانشآموزي را شامل مي شوند. بعضي مولفان ويژگي هاي شناختي دانشآموزان ديرآموز را چنين ذکر کرده اند.
ويژگي هاي شناختي دانشآموزان ديرآموز
- در درک مفاهيم يادگيري مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند
- در تشخيص روابط پيچيده ضعيف اند
- از درک مفاهيم انتزاعي عاجزند
- براي يادگيري مطالب درسي به تمرين بيشتري نياز دارند
- دامنه معلومات عمومي آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است
- نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتري دارند و از دستور زبان ساده اي که ويژه دانشآموزان کوچک تر است استفاده مي کنند
- در خواندن و فهميدن کتاب هاي درسي با مشکل مواجهه اند
- در انجام تکاليف درسي معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند.
آموزش کودکان ديرآموز: يکپارچه سازي يا جداسازي
آن چه در مورد اين دسته از دانشآموزان مشهود است اين است که برخلا ف کودکان باهوش تر خودآموزي ضمني و اتفاقي چنداني ندارند و در امر فراگيري خودکار نيستند.
معمولا اين کودکان در خواندن خيلي ضعيف اند و به تدريج از هم رديفان تواناتر خود عقب و عقب تر مي مانند. اينان هر چه به سطح آموزشي بالا تري ارتقا يابند مدارس را براي تنظيم برنامه هاي درسي معمولي و تطبيق آن با يادگيري کند خود پيش از پيش با مشکل روبه رو مي سازند. دکتر آفرند ويژگي بارز اين دانشآموزان ديرآموز را چنين بيان کرده که: دير ميآموزند و زود فراموش مي کنند.
مولفان ديگر نيز تاکيد کرده اند که دانشآموزان ديرآموز در پايين ترين حد دامنه هوشي کودکان عادي قرار دارند و نبايد آنان را عقب مانده ذهني تلقي کرد.
با توجه به ويژگي هاي دانش آموزان ديرآموز متخصصان تعليم و تربيت عادي و استثنايي عموما بر اين باورند که چون اين قبيل دانش آموزان از نظر رشد ذهني تفاوت کمي با دانش آموزان عادي دارند بهتر است در مدارس عادي و همراه ساير همسالان خود تحصيل کنند. اين تفکر که يکپارچه سازي نام دارد به معناي همگام و همزمان کردن فرآيند تعليم و تربيت کودکاني با نيازهاي ويژه در مدارس عمومي به طور پاره وقت يا تمام وقت است. حمايت از روش يکپارچه سازي مبتني بر اين باور است که افرادي که معلوليت يا هرگونه مشکلات يادگيري دارند همانند افراد عادي با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت ها و امکانات برابر براي خودشکوفايي بهره مند شوند تحقيقات حاکي از آن است که دانش آموزان پيش دبستاني مبتلا به ناتوانايي، رفتارهاي مثبت همسالان تواناي خود را الگو قرار مي دهند و بسياري از دانش آموزان پيش دبستاني ناتوان در صورتي که با همسالان عادي خود ادغام شوند به بازي سازنده تري مي پردازند.
تحليل يازده مطالعه که طي سال هاي 84 - 1975 انجام شده نشان داده اند که دانش آموزان مبتلا به ناتوانايي در موقعيت يکپارچه و در مقايسه با موقعيت هاي جدا به سطح بالاتري از مهارت هاي تحصيلي نايل مي شوند بسياري از برنامه هاي تابع اصل جداسازي کودکان که در گذشته اجرا شده به زيان ناتوانان بوده است نتايج پژوهش هاي زيادي نشان مي دهد که دوره هاي تربيتي جدا براي دانش آموزان ناتوان به طور نسبي ثمربخش نبوده است. البته نتايج بعضي پژوهش ها نيز حاکي از آن است که گاه کنار آمدن با برنامه هاي نسبتا سنگين و فشرده که در موقعيت هاي يکپارچه براي کودکان ناتوان وجود دارد، براي آنان مشکل است و اين کودکان مهارت هاي اجتماعي لازم را براي کنار آمدن با موقعيت هاي يکپارچه ندارند. به هر حال براي رفع تناقضات ذکر شده راهبرد يکپارچه سازي از طريق دائر نمودن کلاس هاي ضميمه درون مدارس عادي و مختص دانش آموزان ديرآموز قضايي تحصيلي در مدارس ايجاد مي کند که در عين ايجاد نقاط قوت مربوط به روش يکپارچه سازي نقائص و ضعف هاي ناشي از ادغام صددرصد دانش آموزان را نيز کم رنگ و تعديل نمايد.
نگرش معلمان به يکپارچه سازي:
در يک تحقيق طي پرسش نامه اي نظريات 2219 معلم کلاس هاي عادي و 332 معلم کودکان استثنايي که در مدارس عادي به ارائه خدمات تکميلي مشغول بودند بررسي شد. نتايج آن به اين صورت بود که، نگرش اکثر معلمان در جهت تاييد روش يکپارچه سازي است. بخش بزرگي (77 درصد) از معلمان با اين شيوه موافق يا بسيار موافق اند. معلماني که آموزش ضمن خدمت يا پيش از خدمت در تعليم و تربيت استثنايي را گذرانده بودند با اين راهبرد پيش از کساني که چنين آموزشي نديده بودند، موافق بودند. البته اين معلمان لازم مي دانستند که تغييراتي در برنامه عادي مدرسه براي انطباق با دانش آموزان ناتوان ايجاد شود. حال اين که نگرش کارکنان مدارس به اين نحوه آموزش حتي مثبت تر از معلمان است. نتايج بررسي نشان داد که معلمان ابتدايي با ادغام کودکاني که ناتوانايي هاي حسي عميق، شرايط چند معلوليتي، يا درجات معتدل آسيب هوشي و رفتاري موافق نبودند و نگرش مثبت آنان تنها شامل دانش آموزان مبتلا به ناتواني هاي خفيفي مي شد که نياز چنداني به آموزش يا حمايت ويژه نداشتند.
نتايج اين پژوهش نشان داد که معلمان در کلاس هاي معمولي به کودکان ناتوان به مثابه افرادي متفاوت مي نگرند و بر فنون آموزشي متفاوتي تاکيد مي ورزند که در حال حاضر در سيستم آموزش و پرورش کنوني ما در دسترس نيست.
در عين حال، معلمان درباره مشکلا ت همراه با سياست هاي رايج يکپارچه سازي اظهار نگراني کردند. نگرش معلمان ابتدايي کمتر از حد انتظار بوده به نظر مي رسيد که لا زم است تربيت معلم و تاکيد فرايند، بر رشد بيشتر مهارت هاي آموزشي، در دستور کار آموزش و پرورش قرار گيرد. علا وه بر آن از نظر معلمان ارائه آموزش هاي تکميلي به معلمان مرجع براي ارتقاي کيفيت کار ضروري است.
نظرات برخي پايان نامه ها در اين رابطه:
پژوهشگر، مصطفي اکبري در رسانه کارشناسي ارشد خود تحت عنوان مقايسه پيشرفت تحصيلي و سازگاري اجتماعي دانشآموزان پايه اول ابتدايي دير آموز استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه و عادي، به ارائه آمار و ارقامي مي پردازد که به خودي خود پاسخگوي دو روش آموزشي براي دير آموزان، است.
او در تحقيق خود که جامعه آماري آن دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي مدارس بوده اند، در پي پاسخگويي به اين دو سوال برآمده است:
الف- آيا بين پيشرفت تحصيلي دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه و کلا س هاي عادي تفاوتي وجود دارد؟
ب - آيا بين سازگاري اجتماعي دانشآموزان ديرآموز پايه اول ابتدايي استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه کلا س هاي عادي تفاوتي وجود دارد؟
هدف از اين پژوهش، مقايسه وضعيت دير آموزان استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه در مدارس عادي يا ديرآموزاني است که در مدارس ابتدايي عادي تحصيل مي کنند ومدرسه هيچ برنامه ويژه اي که متناسب با توانمندي هوشي آنان باشد تدارک نديده است و صرفا از آموزش مربوط به دانشآموزان مدارس عادي (برخوردار از هوش متوسط) بهره مي گيرند.
طبق مقايسه هايي که در اين زمينه انجام شده است داده ها صراحتا بيانگر تاثير مثبت کلا س هاي ضميمه و نقش آن در بالا بردن معدل دانشآموزان ديرآموز است. همچنين اين نتايج به خودي خود ونقش کلا س هاي ضميمه را در ارتقاي پيشرفت تحصيلي دانشآموزان تاييد مي کند بالا ترين نمره مقياس بلوغ اجتماعي (112/5) مربوط به پسران و نمره بعد از آن (104/95) متعلق به دختران استفاده کننده از کلا س هاي ضميمه است. اين يافته ها نيز در تاييد نقش موثر کلا س هاي ضميمه در بالا بردن سازگاري اجتماعي دانشآموزان دير آموز است.
در پايان، پژوهشگر در مورد نقش مهم کلا س هاي ضميمه در پيشرفت تحصيلي و سازگاري هاي اجتماعي ديرآموزان چنين نتيجه گيري مي کند:
1- توصيه مي شود که کلا س هاي ضميمه در سطح گسترده تري در کشور تشکيل شود. به نحوه اي که در تمام مدارس ابتدايي عادي کشور به صورت يک قاعده اجرا شود و تمام دانشآموزان دختر و پسر ديرآموز مدارس ابتدايي راتحت پوشش قرار دهند.
2- لا زم است که والدين در مورد درس هايي که براي تسهيل سازگاري بچه ها در مراحل اوليه به کار مي رود اطلا عاتي کسب کنند.
در همين زمينه لا زم است مشاوران مدرسه و معلماني همراه با مدير و ناظم و ديگر مسوولا ن جلسات مشاوره اي براي اولياي دانشآموزان دير آموز برقرار کنند و آنان را از اهداف و فرايند آموزش و تربيت فرزندان و ضروريات مربوط به آن کاملا آگاه گردانند.
3- نگرش در رفتار والدين دانشآموزان عادي هم کلا س با کودکان ديرآموز براي موفقيت يک پارچه سازي بسيار مهم است. متاسفانه اغلب والدين در مورد برنامه هاي يک پارچه سازي موضعي آشتي ناپذير دارند.
بنابراين توصيه مي شود جلساتي با شرکت معلمان و والدين برگزار و در آن اهداف يک پارچه سازي توضيح داده و روشن شود که در صورت همکلا سي شدن فرزندانشان با دانشآموزان دير آموز فرزندان آنها در معرض افت تحصيلي قرار نمي گيرند هيچ گونه خطري متوجه تعليم و تربيت و پيشرفت علمي آنان نيست.
4- اين مسئله، به ويژه زماني بيشتر قابل تحقيق است که عده دانشآموزان ديرآموز ادغام شده در کلا س عادي کم جمعيت و معلم قادر به اداره دانشآموزان دير آموز، بدون تغيير زياد در برنامه هاي عادي درسي باشد.
5- سازمان آموزش و پرورش استثنايي کشور، طرح سنجش کودکان را در سنين پايين تري به اجرا در آورد تا دانشآموزان ديرآموز بتوانند از آموزش هاي پيش دبستاني نيز بهره مند گردند.

6- از آن جا که دانشآموزان ديرآموز دچار مشکلا تي به جز افت تحصيلي نيز هستند، مسوولا ن مدارس خدمات توان بخشي ويژه اي از قبيل مشاوره، گفتار درماني و ... را براي ديرآموزان مدارس اختصاص دهند.
ویژگی های دانش آموز خلاق !
1- ایده ها و نظرات خود را بدون ترس در كلاس مطرح می كند.
2- معمولا برای مسائل راه حل ها و پاسخ هایی متفاوت از سایر دانش آموزان ارائه می كند.
3- به فعالیت هنری علاقه ی زیادی دارد و در این زمینه دارای تجربه و مهارت است .قبل از این كه گردو را بشكنم به این فكر افتادم كه شاید بتوانم با دو نیمه ی پوست آن دو تا لاك پشت درست كنم!
4- غالبا ایده ها و راه حل های بیش تری نسبت به سایر هم كلاسی های خود پیشنهاد می كند.
5- معمولا قادر است باطنز پردازی ها و شوخی های جالب دیگران را بخنداند.
6- تمایل زیادی به تغییر نظرات معلم و یا مطالب كتاب دارد
7- در كلاس اغلب سوالاتی غیرعادی و گاه عجیب و غریب می پرسد.
8- علاقه ی زیادی به نقاشی و ترسیم افكار و ایده های خود دارد.
9- انتقاد گر است و هر نظر و عقیده ای را به راحتی نمی پذیرد.
10- گاهی به خاطر بیان نظرات و ایده های عجیب و غریبش در نظر دانش آموزان دیگر فردی غیرعادی جلوه می كند.
11- از قوه ی تخیل خوبی برخوردار است.
12- معمولا در كلاس با آب و تاب صحبت می كند و سعی می كند ایده هایش را با جزئیات كامل شرح دهد.
13- دارای ابتكار است و غالبا ایده ها و پاسخ های منحصر به فرد ارائه می كند.
14- حساس ،باریك بین و نكته سنج است .
15- بسیار فعال است و غالبا در آن واحد چند طرح و ایده در زمینه های مختلف را در سر می پروراند.
16- به تجربه و آزمایش علاقه ی فراوانی دارد
17- در نفوذ و تاثیر گذاری بر دوستان خود از توانایی زیادی برخورداراست.
18- آمادگی طرد شدن و عدم تایید از طریق دیگران را داراست .
19- به مطالعه ی موضوعات متنوع و گوناگون علاقمند است و زمان قابل توجهی را به این امر اختصاص می دهد.
20- از اطلاعات عمومی زیادی برخوردارست و سعی می كند كه از آن ها استفاده ی عملی و كاربردی كند.
شناخت ویژگی های دانش آموزان
تنظیم فعالیت های یاددهی توسط معلم بر مبنای تفاوت های فردی دانش آموزان و توجه به ویژگی های خاص گروه های دانش آموزی، راهبردی بسیار مؤثر برای تسهیل امر یاددهی و به تبع آن، تسهیل یادگیری برای دانش آموزان است. در این مقاله، به نوعی خاص به ویژگی های دانش آموزان توجه و الگویی از گروه بندی آن ها ارائه شده است.هم چنین در چگونگی برخورد با هر گروه، راهکارهایی پیشنهاد شده اند.
تا چه حد دانش آموز خود را می شناسید؟
هر سال تحصیلی با عده ای از دانش آموزان آشنا می شویم که هر کدام ویژگی های خاصی دارند. ما دانش آموزان را از یک نظر، می توانیم به این گروه ها تقسیم کنیم: باهوش، فعال، زودرنج، غیرفعال، با اطلاعات عمومی خوب، خوش خط، بدخط، آرام، پرجنب وجوش، و دور از هنجار.
تفاوت های عمده ی دانش آموزان
به طور کلی از نظر پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) دانش آموزان ضعیف:
دانش آموزان ضعیف، خود به دو دسته تقسیم می شوند:
1. افرادی که در کلاس رفتار پرخاشگرانه دارند، پیوسته در جنگ و جدال اند، در رفتار آن ها ناهنجاری مشاهده می شود، در محاوره از کلام های بی مورد و نابه جا استفاده می کنند، دنباله بهانه می گردند، متوجه مفهوم درس نمی شوند، از بغل دستی خود مرتب گله دارند، هیچ علاقه ای به یادگیری ندارند، و در رفتار آن ها انواع بازی گوشی دیده می شود. این دانش آموزان، در حین تدریس، کارهای شخصی خود را انجام می دهند. وقتی از آن ها درس پرسیده می شود، به صورت آموزگار نگاه می کنند و به جای خجالت کشیدن، لبخند می زنند، و از شیطنت خود دست بردار نیستند.
راهکارهای پیشنهادی برای کاهش رفتارهای ناپسند این گونه افراد عبارت اند از:
* در ابتدا می توان با مدیر مدرسه در این مورد صحبت و در صورت لزوم آن ها را به یک مشاور معرفی کرد. سپس می توان اولیا را در جریان امر قرار داد.
* می توان رفتارهای صحیح را آموزش داد. در زنگ های تفریح با آن ها صحبت کرد. اگرچه این گونه دانش آموزان همه ی رفتارهای صحیح را نمی پسندند، اما ممکن است حداقل یک مورد از آن ها مؤثر واقع شود. می توان با اولیا نیز صحبت کرد و روش مؤثری برای رفتار چنین دانش آموزانی پیشنهاد کرد تا در منزل هم با آن ها به گونه ای مشابه رفتار شود.

* می توان با تنبیهات مثبت، تا حدودی روش آن ها را تغییر داد. مثلاً، برای مدت کوتاهی، آن ها را از کارها یا کسانی که دوست دارند، محروم می کنیم و به محض این که تغییر روش دادند، ما هم روش خود را تغییر می دهیم. برای مثال، اگر از آن ها رضایت داریم، اجازه دهیم در کارهای کلاسی، مثل پاک کردن تخته که بچه ها آن را خیلی دوست دارند، با ما همکاری کنند. وسایلی را که در کلاس نیاز داریم، آن ها بیاورند. بازی هایی را که دوست دارند، ترتیب دهیم و یا آن ها را با گذاشتن شرایط سرگروه کنیم.
2. افرادی که در کلاس بسیار آرام اند، بدون سروصدا وارد کلاس و از آن خارج می شوند، غیرفعال اند و در تمام درس ها ضعیف اند. این گونه افراد در خواندن و نوشتن کُندند. بسیار خجالتی هستند و دوست دارند فعالیتی داشته باشند، اما نمی توانند. رفتار این گونه دانش آموزان هم در کلاس مشکل ساز است. ولی نسبت به دانش آموزان دسته ی اول بهترند، چون کمتر موجب حواس پرتی دیگران می شوند و همین طور کمتر توجه دیگران را جلب می کنند. دوست دارند هیچ کس با آن ها کار نداشته باشد و آن ها هم با کسی کاری ندارند.
شناخت ویژگی های دانش آموزان
راه کارهای پیشنهادی برای تغییر رفتار عبارت اند از: مهربانی کردن، دوست بودن، صحبت کردن در زنگ های تفریح و صحبت کردن با اولیا. برای تغییر رفتار این گونه افراد، پیشنهاد می شود که به آن ها پاداش های طولانی مدت داده شود. البته منظور این نیست که هر روز به مدت طولانی به او پاداش بدهیم، چون این کار به صورت عادت درمی آید. پاداش ها بیش تر باید معنوی باشند؛ مثل کف زدن برای صحبت کردن، بلند صحبت کردن، تمیز کردن تخته. بچه ها تمیز کردن تخته را خیلی دوست دارند و آن را نوعی تفریح در کلاس می دانند. در این صورت، به دوستانشان با خوش حالی نگاه می کنند و با خود می گویند، من چه قدر مهم هستم که معلم این کار را به من واگذار کرده است.
ب) دانش آموز متوسط
این گونه افراد از نظر پیشرفت تحصیلی در کلاس، نه در حد پایین و نه در حد بالا قرار دارند. گاهی کارشان را خیلی خوب انجام می دهند. تکالیف خود را آماده می کنند و وسایلی را که آموزگار از آن ها خواسته است به کلاس بیاورند، مهیا می کنند. ولی گاهی هم برعکس، ممکن است خوش خط یا بدخط و مرتب یا نامرتب باشند. حداقل امتیازی که از درس ها کسب می کنند، بین عدد 15 تا 18 است.
راه کارهای پیشنهادی برای تغییر رفتار آن ها عبارت اند از:
* با خود دانش آموز صحبت کنیم.
* از تشویق های به جا و مناسب استفاده کنیم.
ج) دانش آموز باهوش و زرنگ
این افراد بهنجار هستند. اکثراً تمیز، مرتب و فعال اند. در کارهای انفرادی و گروهی موفق هستند. بیش تر آن ها خوش خط اند یا سعی برخوش خط نوشتن دارند. تند و تیز و کنجکاو هستند. برای انجام دادن تمرینات علاقه نشان می دهند. با آموزگار و دوستان رفتار خوب دارند. هنگام تدریس با دقت گوش می دهند. در حین تدریس و در پایان تدریس، برای پاسخ گویی به سؤالات آموزگار آماده هستند.
از این گونه دانش آموزان و هم چنین از اولیای آن ها تشکر به عمل می آید و از آن ها خواسته می شود؛ به دانش آموزان سطح پایین تر کمک کنند و برای ارتقای سطح یادگیری آن ها بکوشند.
مطالب مرتبط
رفتار معلم و سرزندگی دانش آموزان
فنون ایجاد انگیزه در دانش آموزان
کمک به دانش آموزان فاقد اعتماد به نفس
یژگیهای رفتاری و روانی دانش آموزان در آموزش کلاسی
دانش‌آموزان به عنوان آینده سازان جامعه ، ‌افرادی حساس با ویژگی‌های منحصر به فردی هستند که قسمت عمده شخصیت آنها ، در همین دوران نوجوانی و در کانون همین کلاس‌ها و در مدارس شکل می‌گیرد. توجه به ویژگی‌های منحصر به فرد و نیر خصوصیات عمومی دانش‌آموزان و ایجاد بستری مناسب برای آموزش آنها ، می‌تواند گره از بسیاری از مشکلات بعدی باز کند. نگاهی گذرا به ویژگی‌های رفتاری شاگردان ما را به تعدادی از ویژگی‌های روانی سوق می‌دهد.
اضطراب
علی رغم باور عمومی ، اضطراب به معنی واقعی کلمه ، عاملی مشکل ساز نیست، بلکه عامل بسیاری از پیروزی‌ها می‌باشد. فرد بدون داشتن اضطراب نمی‌تواند به موقعیت‌های بهتر و موثرتر برسد. اما نوع شدید آن که غیر قابل تحمل باشد، برای فرد ایجاد مشکل خواهد کرد. اضطراب در واقع ، واکنش در مقابل خطری که وجود خارجی ندارد، می‌باشد. می‌توان فردی را در نظر گرفت که با وجود داشتن فرصت کافی باز هم مسیرش را تا مقصد می‌رود که مبادا دیر برسد.
و یا دانش‌آموزی که درس خود را خوبی یاد گرفته اما از ترس فراموش کردن بطور مداوم ناخن‌های خود را می‌جود. به این ترتیب اضطراب برای دانش آموز مانند مرض می‌شود و در صورت عدم مقابله صحیح با آن تبدیل به یکی از خصوصیات او می‌شود و حتی ممکن است اقدام بی‌موقع در جهت رفع این مشکل کمکی به ما نکند. یک معلم یا پدر و مادر آگاه خیلی زود می‌تواند کودک یا نوجوان پرخاشگر را تشخیص دهد. رنگ او همواره پریده و خودش نگران است. ضربان قلبش شدید می‌باشد و میل به پرخاشگری دارد.
باید این سوال را برایش ایجاد کنیم که وقتی خطری وجود ندارد، چرا باید واکنش وجود داشته باشد؟ بنابراین اقدام نخست ایجاد آگاهی است که هیچ خطر خارجی که عامل این حالت ترس کاذب شده، وجود ندارد. قدم بعدی مطمئن ساختن فرد از عواقب این مسئله است. باید یک فرد مضطرب را اندک اندک از موقعیت اضطراب‌آورش دور کنیم و به او اطمینان بدهیم که نگرانی بیش از اندازه واقعا لازم نیست در صورت پاسخ ندادن فرد باید از والدین او کمک بگیریم.
خود کم‌بینی
خود کم‌بینی در تضاد با اعتماد به نفس و یکی از موانع بزرگ رشد شخصیت یه شمار می‌رود. فردی که فکر می‌کند کمتر از دیگران است و چیزی برای عرضه ندارد، در واقع دارای عقده خود کم‌بینی است. او در مسابقه‌ای شرکت نمی‌کند‌، از بازی‌های دسته جمعی گریزان است و از این رو در مقام مقایسه با دیگران احساس وحشت می‌کند. وظیفه یک معلم در برابر دانش آموز خود کم‌بین دشوار است.
او باید بتواند تشخیص دهد ناتوانایی‌های جسمی ، نامناسب بودن لباس و حتی اسم در احساس خود کم‌بینی دخیل هستند. برای چنین مشکلی نباید به این کودکان به عنوان افرادی بیمار توجه نشان بدهیم، بلکه باید آنها را همانند سایر افراد بشماریم، تنها با این تفاوت که آنها یک مشکل قابل حل دارند. یک معلم توانا با دادن مسئولیت‌های قابل اجرا و در اندازه توان این افراد و با یاری کردن آنها در به سامان رسانیدن آن کار ، لذت اعتماد به نفس و پیروزی را به فرد می‌چشاند.
احساس مهم بودن
غالبا انسان‌ها دوست دارند ارزش واقعی‌شان توسط اطرافیان دریافته شود. شاید نتوان کسی را یافت که خود را از برخی جهات بهتر و برتر از دیگران بداند. البته بسیاری از افراد این میل درونی را آشکار نمی‌سازند، اما این بدان معنی نیست که چنین میلی وجود ندارد. افراد خود را مهم می‌دانند و سعی می‌کنند این مهم بودنشان هم برای خودشان و هم برای دیگران آشکار و روشن باشد.
اگر معلم بتواند به این احساس افراد ارزش قائل شود و به آنها از صمیم قلب احترام بگذارد و یادآوری کند که واقعا با هوش ، توانا و موثر هستند، هنر معلمی خود را ایفا کرده است. نباید یک کودک یا نوجوان را که به طرز ناشیانه ابراز وجود می‌کند، سرخورده کرد، بلکه باید به جنب و جوش و فعالیت او اهمیت داد. اهمیت به احساس مهم بودن و تقویت آن باعث می‌شود، طرف مقابلمان ما را به عنوان فردی منحصر بپذیرد و بدین وسیله ما نفوذ قابل ملاحظه‌ای بر روی او خواهیم داشت.
حسادت
حسادت در افراد مختلف و به اشکال متفاوت جلوه می‌کند. چشم هم‌چشمی و مبارزه و رقابت نتیجه داشتن همین صفت است. حسادت می‌تواند مبنای بسیاری از پیروزی‌ها هم باشد، به شرط آنکه فرد به نسبت معمول و متعارفی این خصیصه را داشته باشد. اغلب دانش‌آموزان به دوستان صمیمی خود حسادت می‌کنند و دوست دارند همیشه نمره خودشان از نمره او بیشتر باشد و این عاملی در ایجاد رقابت بین دو نفر می‌باشد. ممکن است سوال اشتباه دوستش را که معلم متوجه نمی‌شده است، او بدهد. یک معلم نباید در اندیشه سرکوب این صنفت باشد، بلکه باید بتواند این ویژگی را در مسیر صحیح خود هدایت کند. اصولا نقش یک معلم در پرورش افراد باید نقش هدایت‌کننده باشد نه راهبرنده.
یک معلم می‌تواند حس رقابت و حسادت را در گروه‌ها ایجاد کند. مثلا بدین ترتیب که افراد کلاس را در گروه‌های خاصی تقسیم کند. یادگیری در گروهها به اختیار باشد. سپس نامی را که هر گروه برای خود می‌پسندد برای آن گروه انتخاب کند. سپس به طور غیر مستقیم به ایجاد رقابت در این گروه‌ها بپردازد. او می‌تواند نمرات تمام افراد گروه جمع کرده و از آنها میانگین بگیرد و عدد بدست آمده را به عنوان نمره یک گروه در نظر بگیرد.
اعتماد به نفس
شناخت مثبت و سازنده که هر فرد از خود دارد، اعتماد به نفس می‌باشد. اعتماد به نفس به فرد کمک می‌کند تا نیروی درونی خود را به خوبی شناخته و از آنها در جهت شکوفایی استعدادها و بهبود زندگی خود بهره ببرد و فردی که اعتماد به نفس دارد در مقابله با مشکلات خود را نمی‌بازد و استقامت و پشتکار فراوانی از خود نشان می‌دهد. او در شرایط دشوار همواره خود را آماده نشان می‌دهد. و همواره دارای این تصور است که بهتر از هر کسی از عهده کارها بر می‌آید یک معلم در کلاس درس بدون شک با چنین افرادی مواجه خواهد شد. عدم توجه به این صفت باعث می‌شود، دانش آموز از معلم خود دور شود.
او دارای اثری نهفته‌ای است که باید توسط معلم و در جهت مثبت آزاد شود. می‌توان با دادن مسئولیت نمایندگی کلاس به فرد این احساس او را ارضا کرد. در مقابل افرادی هم هستند که اعتماد به نفس آنها بسیار ضعیف است، این صعف را هم می‌توان جبران کرد. یک معلم نباید دانش‌آموزی را که جسارت خودنمایی ندارد به حال خود رها کند. او باید در مقابل هر اظهار وجود دانش‌آموز خجل و سر به زیر او را در یک موقعیت دلپذیر قرار دهد. این موقعیت دلپذیر نقش تقویت‌کننده مثبتی را ایفا می‌کند که باعث می‌شود فرد رفتار دلیرانه را تکرارکند.
بی‌بند و باری
هر معلمی در کلاس درس خود با عده‌ای دانش‌آموزان نامرتب و بی‌بند و بار مواجه می‌شود. این بی‌بند و باری مطمئنا ریشه در بسیاری از عوامل دارد. یک معلم متعهد باید از خود سوال کند چه عاملی باعث می‌شود عده‌ای از شاگردان دیر سر کلاس حاضر شوند؟ چگونه می‌شود که حرف‌های من اثری در رفتار بعضی‌ها ندارد؟ چرا عده‌ای مخالف قوانین مدرسه لباس می‌پوشند و سر و وضع خود را می‌آرایند؟
این گونه رفتارها در واقع از خانواده ، جامعه ، زندگی خصوصی و حتی دوستان فرد تاثیر پذیرفته است. تعهد و مسئولیت معلم در قبال این گروه از دانش‌آموزان بسیار زیادتر است. او باید مانند یک روانکاو شاگردش را روانکاوی کند. او باید خانواده و دوستان شاگردش را بشناسد. اگر چه این کار فرصت حوصله بسیاری می‌خواهد، اما از آنجایی‌که تربیت یک انسان ، با ویژگی‌های انسانی کار پراهمیتی است، توجه به این نوع ناهنجاریها و کمک به حل و رفع آنها می‌تواند بسیار لذت‌بخش باشد. بی‌بند و باری ، اگر زود تشخیص داده و مهار نشود، بزهکاری را بدنبال خواهد داشت.
باید به این افراد بیاموزیم که عملا و واقعا همه انسان‌ها نمی‌توانند از سهم یکسانی در این دنیا بهره‌مند شوند. و برای مقابله با این تفاوت‌ها نباید در پی انتقام از کسی بود. بلکه باید سعی کنیم در سایه تلاش و کوشش موقعیت خود را بالا ببریم و به موقعیتی که در حسرتش بودیم، برسیم. همچنین می‌توان با خانواده فرد پرخاشگر صحبت کرد تا شاید راهی برای بهبود روابط آنها پیدا کرد. چرا که حتما این پرخاشگری ریشه‌ای هم در خانواده دارد. از آنجا که ناهنجاری عوامل نامحدودی دارد، یک معلم نمی‌تواند همه را از بین ببرید، ولی می‌توانند در رفع پیامدهای آن نقش موثری داشته باشد و حدالامکان آن را تقلیل دهد.
دانش آموز نمونه کیست؟
در شماره قبل ویژگیها و شرایط استاد نمونه را مطرح کردیم. در این شماره ویژگیهای دانشآموز نمونه را میخوانیم.
دانشآموز نمونه کسی است که با دقت مطالب را یاد بگیرد و حرمت معلم را حفظ کند و نکات زیر را که در احادیث بدانها اشاره شده، رعایت کند.
شخصی نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و عرض کرد: علم چه حقی دارد؟ ما حقّ العلم؟ آن حضرت فرمود:
1. سکوت و توجه داشتن: ألانصات له.
2. خوب به درس گوش کند: ألاستماع له2

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

علل تنبلی و راهکارهای آن

بازديد: 225

علل تنبلی
علل تنبلي واهمال كاري وراههايي براي رفع آن
آياشمااهل اهمال ودفع الوقت هستيد؟ اگر شما نيز مثل بسياري ازآدمهاباشيد،پاسخ اين سوال مثبت است.اما اين احتمال هست كه شمانخواهيدبااضطرابات حاصل اززندگي اهمال كارانه سركنيد.ممكن است بيشتركارهارادرحاليكه ميل به انجامشان داريدبه تعويق بيندازيد،وبه دلايلي به طفره رفتن وتعلل ورزيدن ادامه دهيد.اين روال مسامحه كاري ازجنبه هاي بسيار خسته كننده زندگي است. اگر شما به سختي گرفتار اين حالت باشيد. كمترروزي مي گذرد كه نگوييد((مي دانم بايد آن كار را سامان دهم،اما باشد براي بعد .))گناه اين نقطه ضعف را به سادگي نمي توان متوجه عوامل بيروني دانست . تعلل ورزيدن وناراحتيهاي حاصله از آن تماما" به خود شما بستگي دارد.
چند نمونه از اهمال كاري وتنبلي متداول: درزيربعضي زمينه هايي راكه درآن انتخاب ((تعلل ورزي))بسيار سهل تراز انتخاب ((عمل)) است مي آوريم :
1-ادامه دادن به شغلي كه امكاني براي رشدوپيشرفت ندارد .
2-اصراربر حفظ روابطي كه نابسامان شده است. متاهل يا مجردماندن فقط به اميداينكه اوضاع بهترخواهد شد.
3-امتناع از كوشش در حل مشكلاتي كه در روابط مختلف پيش مي آيند ، از قبيل مشكلات جنسي – خجالت ويا ترس . به جاي اينكه اقدامي سازنده به عمل آوريدفقط منتظرمي مانيدتااوضاع خودبه خودبهبود يابد .
4- بي توجهي به اعتياداتي ازقبيل الكليسم – موادمخدر، قرصهاي آرامبخش يا سيگار . به خود مي گوييد (( هر وقت آمادگي داشتم آنرا ترك مي كنم ))درحاليكه مي دانيد به تعويق انداختن اين كار به سبب ترديدي است كه نسبت به توانايي خود داريد .
5- به تعويق انداختن كارهاي دشواروياكم اهميت نظير نظافت منزل
6-طفره رفتن ازمواجهه باديگران مثلا"يك شخص بلند مقام ، يك دوست با ماندن در انتظار فرصت مناسب كم كم به اين نتيجه مي رسيد كه چنين برخوردي لازم نيست ، در حالي كه ممكنست اين مواجهه روابط شما را، يا كيفيت خدمات را ، بهبود بخشد .
7-تصميم به شروع رژيم غذايي مناسب از فرداياهفته بعد البته چون به تعويق انداختن ازرژيم گرفتن آسانتراست ميگوييد((فردا رژيم مي گيرم))فردايي كه هيچوقت نخواهد آمد.
8- به تعويق انداختن كارها به بهانه خواب يا خستگي .
9-خستگي وبهانه ، احساس كسالت وملال ومريض شدن شيوه هاي عالي براي تعلل ورزيدن است.
دلايل ادامه اهمال كاري وتنبلي
ريشه اهمال كاري وتنبلي كردن را مي توان در خود فريبي وفرارازقبول مسئوليت دانست در  اينجا مهمترين بازده هاي مسامحه كاري را ذكر مي كنيم.
1-تعويق هرامر به شما امكان مي دهد تا از فعاليتهاي ناخوشايند فرار كنيد.
2-ازراه خود فريبي مي توانيد احساس آرامش كنيد.
3-تا زماني كه به تعلل ورزي خويش ادامه مي دهيدمي توانيدپيوسته همانگونه كه هستيد باقي بمانيد .
4-با احساس ملال ، كسي ياچيزي را موجب اندوه خوددانسته وسرزنشش مي كنيد . تا مسئوليت را از دوش خود برداريد ومتوجه امر كسالت آور بيروني كنيد.
5-باانتظاربهترشدن اوضاع مي توانيد بنشينيد و دنيا رابه خاطراندوه خودسرزنش كنيد امااوضاع هيچگاه به نفع شماتغييرنمي كند،اين يك شيوه عالي براي اجتناب از كاركردن است .
6-با دوري گزيدن از فعاليتهايي كه مستلزم مخاطره است براي هميشه از احتمال شكست دوري مي كنيد.
7-آرزوميكنيدكه خواسته هايتان خودبه خودبرآورده شوند.
8- ابراز همدردي ديگران ودلسوزي شخص خودتان را جلب مي كنيد تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشي از انجام ندادن كارهايي است كه نتواسته ايد بكنيد همواره دلسوزتان باشند .
9-با اجتناب ازكار ميتوانيد از موفقيت فرار كنيددرنتيجه ازاحساس آدم خوب ولايق بودن وپذيرش بلكه مسئوليتهايي كه موفقيت به همراه داردنيزاحترازخواهيد كرد.
چند روش براي از بين بردن اهمال كاري وتنبلي
1-يك روزتصميم بگيريدكه فقط به زمان حال بينديشيد، وسعي كنيد آن پنج دقيقه را صرف انجام كاري كه ((ميخواهيد)) بكنيد.دراين فاصله كوتاه ازبه تعويق انداختن آنچه موجب ارضاي خاطرشما است اجتناب كنيد.
2-بنشينيد وشروع به كاري كنيد كه به تعويق افكنده ايد نوشتن يا خواندن كتابي كه قصد داشته ايد .خواهيد ديد كه اهمال شما هيچ ضرورتي نداشته ، زيرا همين كه تعلل را كنار بگذاريد ، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زياد دلپذير ولذتبخش خواهيد يافت . شروع به اجراي كار مورد نظر عملا" موجب مي شود تا اضطراب خود را نسبت به انجام تمامي آن كار فراموش كنيد.
3-وقت مشخصي راتعيين كنيد.واين وقت را منحصرا"به انجام كاري كه به تعويق انداخته ايد اختصاص دهيد.خواهيدديدكه همين پانزده دقيقه كوشش كل مشكل تعلل ورزي شما را از ميان برمي دارد.
4- خود را مهمتر از آن بدانيد كه با اضطراب در باره كارهايي كه بايد به انجام برسانيد زندگي كنيد .بار ديگر كه مي بينيد اضطراب ناشي از تعويق كاري ناراحتتان مي كند ، بياد بياوريد مردمي كه خويشتن را دوست دارند اينگونه خودشان را آزار نمي دهند .
5-زمان حال را با دقت بررسي كنيد. ببينيداكنون از چه چيز اجتناب مي نماييد و شروع به مقابله ومبارزه باترس اززندگي مثبت وسازنده كنيد.به تعويق اندازي موجب نگراني نسبت به امري درآينده مي شود واين نگراني جانشين زمان حال شمامي شود.
6- سيگار را ترك كنيد… حالا ،رژيم غذايي متناسب را شروع كنيد …همين الان، به اين طريق است كه با مشكلات خودمقابله خواهيد كرد….باعمل درهمين لحظه. عمل كنيد.تنها چيزي كه مانع شما مي شودخود شما،وانتخابهاي بيمارگونه اي است كه بعمل آورده ايدزيراقدرت خودتان راباورنداشته ايد. خيلي ساده است فقط عمل كنيد .
7- نگاه دقيقي به زندگي خود بيندازيد اگر مي دانستيد فقط شش ماه ديگر زنده خواهيد بود. آيا همين روشها وهمين كارها را انتخاب مي كرديد؟
8- در بعهده گرفتن كاري كه از آن پرهيز داريد شجاع باشيد . يك عمل شجاعانه مي تواند همه ترسهاي شما رااز بين ببرد . ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد . به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است .
9- تصميم بگيريد كه تا لحظه خوابيدن خسته نشويد اجازه ندهيد كه خستگي يا بيماري ، وسيله اي براي فرار از كاريا به تعويق انداختن آن شود .
10- كلمات ((اميد ))،((آرزو ))و((شايد))را از فرهنگ لغات خود حذف كنيد . اين كلمات ابزار به تعويق اندازي كارهاهستند.هروقت اين كلمات واردذهن شمامي شوند ، جملات تازه اي را جانشين آنهاسازيد،مثلا" جمله ((اميدوارم كارها روبراه شوند))رابه جمله ((آن كارراعملي خواهم ساخت)) تبديل كنيد.
11-رفتارهاي منتقدانه خود را هر روز يا داشت كنيد.با نوشتن ،دومنظور زير حاصل خواهد شد:چگونگي بروزرفتارانتقادي را درزندگي خودمشاهده خواهيدكرد.تعداد دفعاتي كه انتقادمي كنيد.نوع انتقاد،وقايع و افرادي كه به اين حالت شمامربوط مي شوند، مشخص مي گردند . همچنين از انتقاد كردن دست برخواهيد داشت ، زيرا نوشتن مواد آن در ياداشت روزانه عملا" كار بسيار دردناكي مي شود.
12- اگر دلتان مي خواهد دنيا تغيير كند ،شكوه وشكايت نكنيد . كاري بكنيد به جاي اينكه لحظات خود را باانواع نگرانيهاي اختلال آميز نسبت به كارهاي عقب مانده بگذرانيد ، با اين نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنيد وپيوسته در لحظه حال زندگي كنيد . يك فرد عمل كننده باشيد ، نه آرزو كننده يا اميدوار يا انتقاد كننده.
روانشناسی تنبلی
عقب انداختن کارها بلایی است که هزینه های زیادی هم دارد. موکول کردن کارها به آینده نه تنها موجب از بین رفتن بازدهی می شود، بلکه پشیمانی و تأسف و کاهش اعتماد به نفس را نیز به دنبال دارد. به تمام این دلایل، روان شناسان علاقه مندند که بدانند چه در ذهن می گذرد که باعث می شود انجام آنچه برای آن برنامه ریزی کرده ایم سخت شود. آیا ما طوری برنامه-ریزی شده ایم که کارها را به تعویق بیاندازیم؟ یک تیم بین المللی روان شناسی به رهبری سین مک کرا (Sean McCrea) از دانشگاه کنستانز (Konstanz) در آلمان علاقه مند بودند تا بدانند آیا رابطه ای بین طرز تفکر ما در مورد کار و تمایل به عقب انداختن آن وجود دارد یا نه. به عبارت دیگر، آیا احتمال دارد که ما برخی از کارها را به لحاظ روان شناختی بافاصله بدانیم و در نتیجه به جای آنکه الان به سراغ آنها برویم بخواهیم آنها را در انتها انجام دهیم؟

در این تحقیق ، به شیوه علمی درباره ی ((تنبلی و اهمالکاری)) یا ((به تعویق انداختن کار)) بحث شده علل و انگیزه های رفتاری آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته ، سپس راههای عملی مبارزه با آن ارائه شده است.

واژه ((اهمالکاری)) ، ((تنبلی)) ، ((سهل انگاری)) ((مسامحه کاری)) و ((به تعویق انداختن کار)) معادل کلمه ی انگلیسی Procrastination به کار رفته است. البته هیچ کدام مفهوم کامل را در بر نمی گیرد.

((اهمالکاری)) رفتاری است فراگیر که بین افراد جامعه در سطوح مختلف از افراد عامی گرفته تا دانشمندان فرهیخته ، مصادیق مختلف آن دیده می شود .مطالب این تحقیق در عین استفاده ی کاربردی ، برای عموم افراد جامعه ، دانشجویان روان شناسی عمومی و بالینی، علوم تربیتی ، مشاوره و راهنمایی و علوم اجتماعی مفید و سازنده خواهد بود.

چه تعداد از تحصیل کرده ها به اهمالکاری و تنبلی عادت دارند و کارهای خود را از امروز به فردا می سپارند؟ این سوال جدی است . چه کسی می تواند به آن پاسخ بدهد؟ قطعا هیچ کس ! حدس بر این است که 95% مردم به این بیماری مبتلا هستند.

اگر ضرب المثل های عاميانه فارسی را مرور کنيم به موارد جالب توجهی بر می خوريم، که در آن، «نشانه» هايی از ويژگی های فرهنگ ايرانی نمود پيدا کرده است; "چو فردا شود، فکر فردا کنيم"، "جور مرا بکش"، "نان گدايی را گاو خورد ديگر به کار نرفت"، "اين طفل يکشبه ره صد ساله می رود"، "هر چه پيش آيد خوش آيد"، "جيم شدن" و... همه اين ضرب المثل ها بيان کننده خصوصيتی از فرهنگ ايرانی است و آن چيزی نيست جز " تنبلي"، آيا ايرانی ها تنبل هستند؟آیا ایرانیان تنبل تر از مردمان دیگر نقاط جهان هستند؟ اینپرسشی است که بارها مطرح شده است و بسیاری از پژوهشگران ایرانی معتقدند یکی ازخصوصیات اصلی ایرانیان تنبلی است.نتايج تحقيق تطبيقی نشان می‌دهد که ميزان تنبلی ايرانيان از متوسط جهانی بيشتر است و تنها کشورهای عربی و آفريقايی هستند که بيش از ايرانيان دچار تنبلی هستند.

در بن بيشتر مشکلات ايرانيان و مشخصه‌هايی که کم و بيش، از آنها با عنوان آسيب‌های فرهنگی و يا اجتماعی ياد می‌کنند، خصوصيتی اخلاقي را مشاهده می‌کنيم که به اعتقاد برخی از  صاحب‌نظران، بسياری از ويژگی‌های نامطلوب ما بر روی آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعی ما بسيار ريشه دارد. اين خصوصيت اخلاقی، تنبلی اجتماعي است که بسياری از عادات فرهنگی و صفات اجتماعی ما از آن مايه می‌گيرند و تغذيه می‌کنند.

آنچه روشن است «تنبلی اجتماعی» يکی از مهمترين ويژگی‌های رفتاری ناپسند ايرانيان است. اين مساله بويژه در عدم تمايل به درس خواندن در مدارس و دانشگاه‌ها، و در کار اداری کارمندان، و در ميزان بالای تماشای تلويزيون در ايران به جای کتابخوانی، و در تمايل زياد به استخدام در دستگاه دولتی و عدم تمايل برای کسب تخصص و مهارت و کارآفرينی، در وجود تعطيلی فراوان سالانه، در پديده‌ای به نام بين التعطيلين، و در موارد فراوان ديگر موجود است.

تنبلی چیست؟
از نظر روانشناسی، اهمالکاری یا تنبلی یعنی به آیندهمحول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفته ایم. به طور کلی، به تعویق انداختن کار،رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بر دارد و هرگز نمیتواناز تاخیر در انجام کارها، به تصور و گمان بهتر ارائه کردن آنها دفاع کرد. اهمالکاریبه هر شکلی که باشد، رفتاری نامطلوب و نکوهیده است که بتدریج در وجود انسان به صورتعادت درمی آید. پس با آن مبارزه کنید، زیرا پیامدهای تاخیر در کار، برای خود شخص نیزرنج آور است و احساسی که از این تاخیر در او ایجاد می شود، علاوه بر زیانهای پیش بینیشده و نشده، شرمساری و بیزاری از خویشتن را نیز در بر دارد.

از نظر آماری، این عادت نزد بیشتر مردم رایج است و بسیار نادرندکسانی که دچار این بیماری نباشند. عادت به تعویق انداختن کار در انسان، نظیر بسیاریاز عادتهای دیگر همچون پرخوری و سیگار کشیدن، جنبه فراگیر دارد و مردم با این که اززیان آنها آگاه هستند، با وجود این از کنارش بی توجه می گذرند.

ما عادت داریم برای خطاهای خود ازجمله تاخیر در کارها، به عذر وبهانه و منطقی جلوه دادن آن رو آوریم، در نتیجه با این کار خود، به تجدید و تقویتآنها کمک می کنیم. وقتی برای به تعویق انداختن کارهای خود عذر و بهانه می آورید، درحقیقت آن را موجه جلوه می دهید و عواقبش را از یاد می برید.

وجود نشانه های افسردگی ، خستگی ، سردردهای شدید، بی خوابی ، فشارخون و زخم معده در وجود فرد اهمالکار ، گواه بر آن است که او می خواهد خود را از رنج اهمالکاری نجات دهد. اما تنها میل به ترک عادت و سرزنش کردن خود برای رهایی از چنگال آن کافی نیست .
سه وجه مختلف از اهمالکاری

-1 خودشکوفایی: به خصوصیات فرد و هرفهایی که در زندگی به دنبال آن است ارتباط پیدا می کند.

-2 حفظ موقعیت شخصی: به تمام فعالیتهایی اطلاق می شود که فرد برای زندگی خود به کار می برد. همه وظایف شغلی و شخصی او به منظور آنکه از زندگی خود هرچه بیشتر لذت ببرد ، در این تعریف قرار می گیرد.

-3احساس عدم مسوولیت در باره ی دیگران: در کارتان احساس مسوولیت نمی کنید و درزندگی بتدریج دوستانتان را از دست می دهید.اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها به طور قابل ملاحظه ای با ماهیت کارهای مختلف ارتباط دارد.

به طور کلی، به تاخیر انداختن کارها از ۳ ناراحتی منشا می گیرد:

الف ) احساس خود کم بینی
به طور نسبی هر کس در مواقعی احساس خود کم بینی می کند. یعنی شخصیتخود را در جایگاهی پایینتر از آنچه هست می بیند و از این نظر دچار ناراحتی می شود یااعتماد به نفس خود را از

دست می دهد و احساس بی ارزشی می کند.این احساس از آن جهت در شخص ایجاد می شود که:

-1هرکسی دوست دارد کارش را هرچه بهتر و کاملتر انجام دهد.

-2اعتماد و محبت دیگران را نسبت به خود جلب کند.

-3با رفتاری مجدانه بر تصورات باطل خود که از ضعف شخصیت سرچشمه می گیرد، غلبه ورزد.

خصوصیات یاد شده در رفتار هر کس به طور نسبی دیده می شود.

گاهی به دلایل مختلف موفق نمی شوید که کارتان را به موقع انجام دهید و در نتیجه احساس شرمندگی می کنید. احیانا به خودتان می گویید :(( من آدم بدی هستم ، چون کارم را به موقع انجام نداده ام )). خوب کسی که در ارزش وجود خود شک می کند طبیعی است که آمادگی انجام کار خوب را ندارد.

از کار کردن نهراسید و تنها به خوب ارائه کردن آن توجه نداشتهباشید، چون همیشه قضاوت درباره کار انجام نشده، پوچ و بی حاصل است. اگر شما بهایده آل می اندیشید، یعنی می خواهید هر کاری را به بهترین شکل انجام دهید ولینمی توانید ، طبعا ناراضی می شوید.

نارضایتی عاملی است که شما را از فعالیت بعدی بازمی دارد و دیگرحاضر نخواهید بود آن کار را ادامه دهید و این وضع در شما ابتدا به صورت بهانه جویی وسرانجام عادت ظهور خواهد کرد. شما باید بدانید مقصود از کار، انجام آن به نحو احسننیست. هر کار خوب و ظاهرا بی ایراد، خالی از نقص نخواهد بود.

پس سختگیر نباشید و به خود اعتماد داشته باشید. یکی از دلایلبی علاقگی، عدم اعتماد به نفس است، پس خود را باور کنید.

ب ) پایین بودن سطح تحمل (سرخوردگی)
یکی از علل سرخوردگی یا پایین بودن سطح تحمل ، به ((خود رسیدن)) وافراط است؛ مثلا افراط در خوردن، افراط در خوشی، زیاده روی در مصرف مواد مخدر وغیره. عوامل یاد شده موجب ((سرخوردگی)) نمی شوند، ولی بتدریج زمینه را برای آن مهیامی کنند.

پرتوقعی در حقیقت عامل مستقیم سرخوردگی است. دوست دارید درآزمون ادبیات انگلیسی حتما نمره ۲۰ بگیرید یا لااقل نمره ۱۸ و ۱۹، در غیر این صورتترجیح می دهید به تحصیلتان ادامه ندهید. این همان پرتوقعی است که از آن یاد کردیم وطرز فکری است که شما را به تنبلی سوق می دهد، زیرا ترس دارید که توقع شما در حدانتظارتان نباشد و به این دلیل کوشش و سعی لازم را به کار نمی برید، در نتیجه نسبتبه کار بی علاقه می شوید.

در حقیقت ، توقع بیش از حد برای کسب موفقیت هرچه بیشتر ، شما را دچار ترس و فرار از کار کرده است..

هرگاه در کاری به نتیجه بالاتر از میزان استعداد و توانایی خودفکر کنید، باید بدانید به جای این که به ادامه آن تشویق شوید، به بیزاری و انزجاراز آن سوق داده خواهید شد؛ چراکه توانایی شما نمی تواند بیش از حد کارآیی تان در آنباشد. بدون واهمه درباره نتیجه کار به فعالیتهای خود بپردازید.

وقتی میزان توقع شما بیش از حد توانای تان است ، کار برای شما کسل کننده خواهد بود.
تنها اشتغال به کار، شما را از اندیشه های مزاحم نجات خواهد دادو بتدریج درمی یابید که به سوی موفقیت گام برمی دارید و در کارتان احساس بهروزیمی کنید. شما در هر کاری که شروع می کنید، باید از پیش خودرا برای مواجهه با برخیمشکلات آماده کنید. این احتمال کاملا طبیعی و منطقی است. نباید با خود بگویید: «بهعلت مشکلاتی که وجود دارد آن کار را دوست ندارم.» پس در مواجهه با مشکلات شکیباباشید. به خود تلقین کنید که می توانید آن را به شکلی دلخواه انجام دهید. خود اینفکر به شما نیرو می دهد که در جهت مقصود پیش بروید.

ج ) خشم
بسیاری از تنبلی ها نتیجه خشم و پرتوقعی است؛ مثلا شاگردی از ترسمردود شدن، انجام تکالیف درسی خود را عقب می اندازد و از آن نظر که نمی تواند آن رابه طور کامل انجام دهد، بهانه تراشی می کند. مثلا تقصیر را به گردن هم اتاقی خودمیاندازد، استادش را مقصر می داند که تکلیف مشکل برای او تعیین کرده است. والدینش رامقصر می داند که او را به مدرسه برده اند و نسبت به معلمان و والدین خود احساس دشمنیمی کند.

به جای این که از دست خود عصبانی باشد و خود را مقصر بداند، همهتقصیرها را به گردن دیگران می اندازد!

در بررسی آماری که در این مورد به عمل آمده، معلوم شده علت عمدهتنبلی در افراد، پرتوقعی و پایین بودن سطح تحمل آنهاست که به خصومت و تنفر آنها ازاشخاص می انجامد.

چاره تنبلی چیست؟
در پاسخ باید بگوییم کار و کوشش. اگر منطقی فکر کنید ، تنبلی را کنار خواهید گذاشت.

رفتار افراد در مورد شخص تنبل و قضاوت جامعه در مورد او از جمله نگرانیها و ناراحتیهایی است که معمولا افراد تنبل با آن مواجه هستند. انجام کار به موقع هم آسانتر است و هم مزایایی در بر دارد. در صورتی که گذشت زمان، هم کار را مشکلتر می سازد و هم مزایای انجام به موقع آن را از بین می برد. رفتار مسامحه کارانه ناشی از اندیشه شماست. تفکر منطقی می تواند در رفتار شما نقش فعالی داشته باشد. مسامحه کاری از عدم تحرک ناشی می شود. یعنی فرد مسامحه کار کسی است که در کارهایش به سعی و کوشش توجه ندارد.پس منطق و استدلال حکم می کند که هر کس رنج حال را به خاطر راحتی آینده تحمل کند.

درتجزیه و تحلیل روش ((روان درمانی منطقی))، خصوصیات رفتاری در شش مرحله ی زیر مورد بررسی قرار می گیرد:

1. بررسی میزان آمادگی برای کار و فعالیت و استفاده از تجارب در درجه اول قرار دارد و با عنوان ((الف)) مشخص می شود.

2. باورهای منطقی و غیرمنطقی درباره ی فعالیتها و تجارب یاد شده با عنوان ((ب))

3. نتایج احساس باورها، مرحله ی ((ج))

4. بازتابهای رفتاری در ارتباط با انگیزش و هیجان ناشی از سهل انگاری، مرحله ((د))

5. مبارزه با باورهای غیر منطقی، مرحله ی ((ه))

6. مرحله ی شناخت رفتاری-هیجانی در تنبلی

با روش منطقی به باورهای غیرواقعی خود فکر کنید و آنها را در کارتان تاثیر دهید. بدین ترتیب شما به رفتاری منطقی و دور از احساس و هیجان دست خواهید یافت و دیری نخواهد گذشت که برایمبارزه با تنبلی در خود احساس آمادگی خواهید کرد.

درمان تنبلی
بعضی از افراد در انجام كارها امروز وفردا می¬كنند وآن را انجام نمی¬دهند علت اصلی آن تنبلی وبی¬حالی است مثلا دانش آموز در درس خواندن تنبلی می¬كند ودر س نمی¬خواند .
برای درمان تنبلی افراد، ابتدا باید علت و ریشه تنبلی را شناخت وسپس به درمان آن پرداخت .
علل وریشه های سستی وتنبلی افراد:
1-خود كم بینی :گاهی علل سستی افراد خود كم بینی است . خود كم بینی هم ریشه در عواملی دارد از جمله عوامل فردی وشخصیتی وعوامل محیطی واجتماعی كه همه با هم دست به دست هم می¬دهند وفرد نسبت به خود احساس خود كم بینی می¬كند .عوامل فردی مثلا از خود توقع دارد كه كاری را به انجام رساند وقتی نمی¬تواند به انجام برساند وناقص انجام می¬دهد خود كم بین می¬شود .
عوامل محیطی پدران ومادران میخواهند از روی دلسوزی فرزندان از نوابغ روزگار باشند اما شیوه برخورد را نمیدانندوبه همین دلیل پیوسته اورا با دیگران مقایسه میكنند واورا تحقیر میكنند وچون فرزند نمیتواند به خواستهای بلند پروازانه پدر ومادر جامه عمل بپوشاند رفته رفته در خود احساس خود كم بینی میكند .
2-عدم آینده نگری :
برخی ها قادر به دیدن آینده نیستند وتنها به فكر حال هستند وفكر میكنند همه چیز برای حال آفریده شده است وفردایی وجود ندارد هرچند باید حال را غنیمت شمرد ولی باید برای آینده هم برنامه¬ای داشته باشد و نتیجه¬ی آن چیزی جز مادی¬گرایی نیست.
3-توقع بیش از حد از خود:
بعضی ها بیش از حد از خود توقع دارند در نتیجه هرگز كار را نمی¬توانند به سامان برسانند.
امام علی (ع): به راستی كه زیان كارترین مردم در معامله وناامید ترینشان در تلاش وكوشش، كسی است كه تن خود را در راه بدست آوردن آرزوهای خود فرسوده است  به خواسته های خود نرسیده است چنین كسی با حسرت از این جهان رخت بر می_بندد ودر آخرت هم گرفتار نتیجه كرده_های خویش است
4- آموزش و یادگیری تنبلی :
كودك انسان هر گاه از چیزی نفرت داشته باشد ویا بدش بیاید با جیغ كشیدن وفریاد زدن نا خوشنودی خویش را از آن ابراز می¬دارد .اما هرچه بر او زمان میگذرد وبه تدریج بزرگتر وبر تجارب او افزوده میشود و شیوه برخوردبامسائل را تغییر می¬دهد مثلا به جای فریاد كشیدن همواره قول می¬دهد ولی آنرا انجام نمی¬دهد.
5-لذت جویی وراحت طلبی:
بسیاری از تنبلی ها نتیجه لذت جویی آنی است مثلا در شب امتحان به جای اینكه به فكر درس خواندن باشد به شب نشینی وتفریح میپردازد چون از این لذت آنی خوشش میآید.
6-افسردگی:
یكی از عوامل تنبلی افسردگی است ، روبرو شدن با مردم برای انسان افسرده كسالت آور وخسته كننده است.
7-احساس عدم مسئولیت در برابر دیگران :
اگر انسان در برابر دیگران احساس مسئولیت نكند وتنها به فكر خود باشد، در مسئولیتی كه به عهده دارد تنبلی وسستی می¬كند.
8-هم نشینی ودوستی باافرادتنبل:
تنبلی وسستی یك بیماری مسری است واز شخصی به شخص دیگر سرایت میكند از این رو اگر دوست انسان تنبل وسست باشد این تنبلی وسستی، او در انسان اثر میگذارد .
9-بی نظمیوبی برنامه¬گی:
یكی از عوامل تنبلی وسستی بی نظمیوبی برنامه گی است نداشتن برنامه معین ومشخص در زندگی وبی توجهی به تدبیر وطراحی برای آینده ، كارهایی با حجم بسیار كم در نظر شخص به صورت انبوهی از كارهای انجام نشده مجسم میكند .این حالت باعث میشود تا شخص خود را نا توان از انجام آن كار ببیند ودر انجام آن تنبلی وسستی میكند
10-پذیرش كارهای طاقت فرسا:
گاه انسان به كاری مبادرت می¬كند خودش ایجاد  كه از توان او خارج است و چون نمی-تواند آن را به انجام برساند زمینه تنبلی وسستی را در او ایجاد میكند.
11-گاهی از ترس قضاوت دیگران تنبلی می¬كند:
می¬ترسد از اینكه نتواند کار را به خوبی انجام دهد و دیگران اورا بی عرضه وبی دست وپا بنامند .
12-تجربه نكردن لذتِ تلاش وكوشش.
بعضی ها چون لذت تلاش و کوشش را تجربه نکرده اند و نمی¬دانند که تلاش و کوشش چه لذتی دارد همواره تنبلی می¬کنند .
نسخه راههای درمان تنبلی وسستی:
1-پرورش روحیه عزم وطلب جدی:
با در نظر گرفتن این آیه كه خداوند نعمتهایش را تغییر نمی¬دهد مگر زمانی كه فردخودش اراده تغییر داشته باشد :
قرآن کریم دراین زمینه می¬فرماید :
« ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یكُ مُغَیراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى‏ قَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏
این، بخاطر آن است كه خداوند، هیچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغییر نمى‏دهد جز آنكه آنها خودشان را تغییر دهند
2-بیان عوارض منفی سستی وتنبلی:
3-پرهیز از توجیه رفتارهای سست :
شخص تنبل راههایی برای اینكه كار خود را توجیه كند دلایلی را نقل می¬كند هرچند خودش هم می¬داند كه دلایلش قانع كننده نیست .
چنانچه خداوند میفرماید :
الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصیرَةٌ وَ لَوْ أَلْقى‏ مَعاذیرَهُ
انسان بر نفس خویش بینا است ،اگر چه عذر هایی را بتراشد.
شخص تنبل برای درمان خویش بیش از هر چیز باید از عامل تقویت و ماندگار شدن تنبلی خود، یعنی توجیه گرایی، اجتناب ورزد وخود را گول نزند.
راه های پرهیز از توجیه گرایی :
الف - برای موجه جلوه دادن تاخیر در انجام كار ، دلایل گوناگون را دستاویز برای دفاع از خود قرار ندهد.
ب - توجیه دیگران برای فرار از وظیفه را نپذیرد ، تا تنبلی در خود او ودیگران تقویت نشود .
ج - به آدم تنبل واهمال كار گوشزد شود كه ما در برابر برنامه ریزی نادرست او هیچ مسئولیتی نداریم و حتی نمی¬خواهیم توجیهات او را بشنویم.
د - باید به توجیه¬گر آگاهی دادكه توجیه كردن اشتباه،خود اشتباه دیگری است.
4- دست زدن به اقدام ونترسیدن از عدم نتیجه گیری : اینكه باید به خود باوراند كه ما هم می¬توانیم این كار را انجام دهیم .
5- جریمه
برای هر بارانجام ندادن کارجریمه¬ای برای خود قرار دهد .
مثلا: یك نفر را میهمان كند ،یا اتاق را تمیز كند،یا به دیگران بیش از حد معمول ،پرداخت مبلغ معینی صدقه پرداخت کند. كمك به كارهای خانه.
اگر در تنبیه كردن به خود اعتماد ندارد دیگری را در جریان كار گذارد ویا مثلا پول خود را نزد او به امانت بسپارد تا هنگام تخطی از قرار خود ،آن شخص پول را به صندوق صدقات واریز كند.
6- تغییر محیط:
گاهی برای رفع تنبلی وسستی افراد باید محیط را تغییر داد .مثلا بسیاری از شاگردان در اطاق بسته نمی¬توانند كتاب بخوانند وبعضی در باغ وبستان نمی¬توانند كتاب بخوانند....
7- یافتن دوست منضبط:یكی از راههای از بین بردن تنبلی پیدا كردن دوستان با برنامه منضبط است دوستانی كه از جهات مختلف با او هم سنخ وهم سلیقه باشد.
8- كاهش توقعات از خود: باید از توقعات خود كاهش داد وبه اندازه توان واستعداد وامكانات موجود از خود انتظار داشت .
9- وادار كردن خود به انجام كار با استفاده از زور:
توفیق اجباری نسبت به كاری جلب اختیاری به همراه دارد . انسان اگر پیوسته به كاری همت گمارد بالاخره در انجام آن موفق خواهد شد.
امام علی (ع):
مَن قَرَعَ بابا ولجّ ولج.
هر كه پیوسته دری را بكوبد ناگزیر آن در برویش باز میشود
10- گاهی تنبلی می¬كند و وارد كاری نمی¬شود تا مورد قضاوت منفی دیگران قرار نگیرد.
چطور تنبلی را از خودمان دور کنبم
چند تا جمعه به خاطر 2 ساعت خواب بیشتر، برنامه کوهنوردی‌تان را به‌هم زده‌اید؟
چند تا ایده و فکر بکر داشته‌اید که به خاطر بی‌حوصلگی‌تان به دست فراموشی سپرده شده‌اند و  فرصت نکرده‌اند به عمل تبدیل شوند؟
در دنیای اسرارآمیزی که هر روز همه چیز در حال حرکت و تغییر و تحول است، به نظر می‌رسد ما آدم‌ها شاگرد اول‌های کلاس تنبلی باشیم. هر چقدر هم که بگویید کارتان سخت است و بهتر از نسل‌های قبل کار می‌کنید اما واقعیت این است  که تنبلی و میل به سکون در این دوره بیشتر از دوره‌های قبل گریبان آدم‌ها را گرفته است.
در زمان‌های قدیم و قبل از اینکه تکنولوژی به اندازه الان پیشرفت کند، برای بیشتر انسان‌ها منابع محدود و غیرقابل پیش‌بینی بوده است. آنها سعی می‌کردند تا جایی که ممکن است انرژی را ذخیره کنند. محرک‌های بیرونی قوی و اجبارکننده بودند. گرسنگی و تشنگی تهدیدهای اصلی بودند. برای آنها خیلی حیاتی بوده است که انرژی را ذخیره کنند. آنها گاهی با کم تلاش کردن این کار را انجام می‌دادند.
این روزها خیلی چیزها عوض شده است. ما با انرژی بیشتر و انگیزه‌های مستقیم، کمتر سر و کار داریم. بین آرزوها و عمل نیاکان ما فاصله کمی بود؛ تشنه می‌شدند، به دنبال آب می‌رفتند، با گرسنگی دنبال غذا می‌رفتند، برای رفتارهایشان لازم  نبود ازماه‌ها قبل برنامه‌ریزی کنند؛ رفتارهایی که باعث بقای آنها می‌شد، نتایج کوتاه‌مدت داشت و در دنیای بدون دارو، بانک و حتی یخچال  آن موقع لازم نبوده خیلی به آینده فکر کرد.
تنبلی از کجا شروع می‌شود؟
روان شناسان معتقدند تنبلی وقتی به وجود می‌آید که امکان برنامه‌ریزی برای آینده وجود داشته باشد. آن چیزی که باعث می‌شود بدون اینکه نیازهای آنی‌مان ارضا شود و به انجام کار ادامه دهیم، آینده‌نگری است. بعضی آدم‌ها آینده‌نگرترند. آنها بدون اینکه گرسنه یا تشنه باشند، با انگیزه زیادی کار می‌کنند. این آدم‌ها به بقیه می‌گویند تنبل.
این روزها ما برای رسیدن به اهداف بلند مدت‌مان گاهی مجبور می‌شویم از لذت‌های ساده روزانه‌مان بگذریم؛ آن وقت است که احساس می‌کنیم مورد ظلم واقع شده‌ایم چون ذهن ما به انگیزه‌های آنی پاسخ می‌دهد. خوابیدن، کار نکردن، نشستن و تماشای برنامه‌های تلویزیون برای ما خوشایند‌تر از کارهایی هستند که قرار است چند ماه یا چند سال بعد نتیجه‌شان را ببینیم.
 تنبلی آسیب نیست؛ در واقع یک حس عدم تمایل به مصرف انرژی وجود دارد. اما در دوره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم و لازم است کارایی‌مان بالا باشد، تنبلی باعث آسیب و ناراحتی می‌شود.
چرا از انجام کار طفره می‌رویم؟
طفره رفتن و از زیر کار در رفتن وقتی پیش می‌آید که تصور کنیم کارها خیلی سخت و دشوار است؛ آن وقت است که با خودمان می‌گوییم بهتر است این کار را فردا انجام دهیم. بعضی روان‌شناسان می‌گویند این مشکل بعد از انقلاب صنعتی - که نیاز به برنامه‌ریزی بیشتر شد - به وجود آمده است.
کارشناسان علوم رفتاری می‌گویند ما کارهایی را که زودتر جواب می‌دهند ترجیح می‌دهیم. درس خواندن برای امتحانی که ماه‌ها بعد قرار است برگزار شود، به اندازه بازی شطرنج برای ما لذت‌بخش نیست. ما نمی‌توانیم درباره آینده بازخورد آنی داشته باشیم چون ممکن است اطمینان‌مان را نسبت به توانایی انجام کار از دست بدهیم، احساس ‌کنیم تلاش برای رسیدن به اهداف بلندمدت کاری سخت و غیرقابل تحمل است و بعد هم فکر ‌کنیم بد نیست زندگی عادی‌مان را ادامه دهیم.
در واقع همین تمایل ما به سکون باعث می‌شود تصور کنیم این کار، کارسخت و دشواری است و نمی‌توانیم از عهده آن بر بیاییم. اما این روزها انجام کار به این معنی است که بر لذت‌ها و پاداش‌های آنی غلبه کنید و بدانید هدفی که شما لحظات‌تان را برای رسیدن به آن صرف می‌کنید، ارزش‌اش را دارد. در دنیای امروز اگر بخواهید طبق الگوی ذهنی منتظر پاداش آنی باشید و تنبلی کنید ضرر زیادی خواهید کرد. نگران نباشید؛ همیشه می‌شود کار را شروع کرد.
چطور تنبلی را از خودمان دور کنیم؟
الگوی ذهنی ما طوری شکل گرفته که مغزمان پاداش‌های آنی و نتایج کوتاه‌مدت را ترجیح می‌دهد. اما ما وقتی از عهده کارهای ناخوشایند بربیاییم، بیشتر از خودمان رضایت داریم. برای مقابله با تنبلی توصیه‌های زیر می‌تواند مفید باشد.
* از کم شروع کنید: از خودتان بپرسید انجام این کار به مدت 15دقیقه واقعا خیلی سخت و دشوار است؟ با کمی دقت متوجه می‌شوید که این‌طور نیست. با این روش مشاهده خواهید کرد بعد از مدتی از انجام همان کارها لذت خواهید برد.
* در برابر افکار منفی و پیش‌فرض‌هایتان مقاومت کنید: حتی تصور نتوانستن را  از خودتان دور کنید. ما بیشتر مواقع با آزمون و خطا یاد می‌گیریم. اگر دید وسیع‌تری داشته باشید می‌توانید از عهده کارهای بزرگ بربیایید.
* برنامه‌ریزی داشته باشید: هر روز اهداف‌تان را بنویسید.
با این کار احتمال اینکه از هدفتان دور نشوید و طی روز کارهایی انجام دهید که شما را به هدف نزدیک‌تر کند، بیشتر است.
* از دیگران کمک بگیرید: برای انجام کامل یک کار از دیگران کمک بگیرید. موضوع را با آنها در میان بگذارید. انگیزه‌های خارجی حس انجام وظیفه شما را بر می‌انگیزد و شما را به انجام کار تشویق می‌کند.
* قبول کنید که برای پیشرفت باید صبر و تحمل داشت: این تصور را که برای انجام هر کار باید سریع پاداش بگیرید، از خودتان دور کنید. این طرز فکر باعث می‌شود نتوانید به اهداف بلند مدت‌تان برسید.
* به خودتان پاداش بدهید: استراحت با تنبلی فرق دارد. بعد از اینکه یک کار را به طور کامل به اتمام رساندید، به عنوان پاداش به خودتان استراحت بدهید. شما بعد از یک دوره تلاش به استراحت نیاز دارید.

آیا شما اهل اهمال و دفع الوقت هستید؟ اگر شما نیز مثل بسیاری از آدم ها باشید، پاسخ این سؤال مثبت است. اما این احتمال هست كه شما نخواهید با اضطرابات حاصل از زندگی اهمال كارانه سر كنید. ممكن است بیشتر كارها را در حالی كه میل به انجامشان دارید به تعویق بیندازید، و به دلایلی به طفره رفتن و تعلل ورزیدن ادامه دهید. این روال مسامحه كاری از جنبه های بسیار خسته كننده زندگی است. اگر شما به سختی گرفتار این حالت باشید كمتر روزی می گذرد كه نگویید «می دانم باید آن كار را سامان دهم، اما باشد برای بعد.» گناه این نقطه ضعف را به سادگی نمی توان متوجه عوامل بیرونی دانست. تعلل ورزیدن و ناراحتی های حاصله از آن تماماً به خود شما بستگی دارد.

چند نمونه از اهمال كاری و تنبلی متداول
بعضی زمینه هایی را كه در آن انتخاب «تعلل ورزی» بسیار سهل تر از انتخاب «عمل» است عبارتند از :
1 - ادامه دادن به شغلی كه امكانی برای رشد و پیشرفت ندارد .
2 –اصرار بر حفظ روابطی كه نابسامان شده است. متأهل یا مجرد ماندن فقط به امید این كه اوضاع بهتر خواهد شد.
3 - امتناع از كوشش در حل مشكلاتی كه در روابط مختلف پیش می آیند، از قبیل مشكلات جنسی –
خجالت  و یا ترس . به جای این كه اقدامی سازنده به عمل آورید فقط منتظر می مانید تا اوضاع خود به خود بهبود یابد .
4 - بی توجهی به اعتیاداتی از قبیل الكلیسم –
مواد مخدر، قرص های آرام بخش  یا سیگار . به خود می گویید «هر وقت آمادگی داشتم آن را ترك می كنم » در حالی كه می دانید به تعویق انداختن این كار به سبب تردیدی است كه نسبت به توانایی خود دارید.
5 - به تعویق انداختن كارهای دشوار یا كم اهمیت نظیر
نظافت منزل .
6 - طفره رفتن از مواجهه با دیگران مثلاً یك شخص بلند مقام یا یك دوست؛ با ماندن در انتظار فرصت مناسب كم كم به این نتیجه می رسید كه چنین برخوردی لازم نیست، در حالی كه ممكن است این مواجهه روابط شما را، یا كیفیت خدمات را، بهبود بخشد .
7 - تصمیم به شروع
رژیم غذایی  مناسب از فردا یا هفته بعد. البته چون «به تعویق انداختن» از رژیم گرفتن آسان تر است می گویید «فردا رژیم می گیرم»؛ فردایی كه هیچوقت نخواهد آمد.
8 - به تعویق انداختن كارها به بهانه خواب یا خستگی .
9 - خستگی و بهانه ،
احساس كسالت و ملال  و مریض شدن، شیوه های عالی برای تعلل ورزیدن است.


دلایل ادامه اهمال كاری و تنبلی
ریشه اهمال كاری و تنبلی كردن را می توان در خود فریبی و فرار از قبول مسئولیت دانست. در اینجا مهمترین بازده های مسامحه كاری را ذكر می كنیم.
1 - تعویق هر امر به شما امكان می دهد تا از فعالیت های ناخوشایند فرار كنید.
2 – از راه خود فریبی می توانید
احساس آرامش  كنید.
3 - تا زمانی كه به تعلل ورزی خویش ادامه می دهید می توانید پیوسته همانگونه كه هستید باقی بمانید .
4 - با احساس ملال، كسی یا چیزی را موجب اندوه خود دانسته و سرزنشش می كنید، تا مسئولیت را از دوش خود بردارید و متوجه امر كسالت آور بیرونی كنید.
5 – با انتظار بهتر شدن اوضاع می توانید بنشینید و دنیا را به خاطر اندوه خود سرزنش كنید؛ اما اوضاع هیچگاه به نفع شما تغییر نمی كند، این یك شیوه عالی برای اجتناب از كار كردن است .
6 - با دوری گزیدن از فعالیت هایی كه مستلزم مخاطره است برای همیشه از احتمال شكست دوری می كنید.
7 – آرزو می كنید كه خواسته هایتان خود به خود برآورده شوند.
8 - ابراز
همدردی  دیگران و دلسوزی شخص خودتان را جلب می كنید تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشی از انجام ندادن كارهایی است كه نتواسته اید بكنید همواره دلسوزتان باشند .
9 - با اجتناب از كار می توانید از موفقیت فرار كنید. در نتیجه از احساس آدم خوب و لایق بودن و بلکه پذیرش مسئولیت هایی كه موفقیت به همراه دارد نیز احتراز خواهید كرد.

چند روش برای از بین بردن اهمال كاری و تنبلی
1 - یك روز تصمیم بگیرید كه فقط به زمان حال بیندیشید، و سعی كنید آن پنج دقیقه را صرف انجام كاری كه «می خواهید» بكنید. در این فاصله كوتاه از به تعویق انداختن آنچه موجب ارضای خاطر شماست اجتناب كنید.
2 - بنشینید و شروع به كاری كنید كه به تعویق افكنده اید: نوشتن یا خواندن كتابی كه قصد داشته اید. خواهید دید كه اهمال شما هیچ ضرورتی نداشته، زیرا همین كه تعلل را كنار بگذارید، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زیاد دلپذیر و لذتبخش خواهید یافت. شروع به اجرای كار مورد نظر عملاً موجب می شود تا اضطراب خود را نسبت به انجام تمامی آن كار فراموش كنید.
3 - وقت مشخصی را تعیین كنید و این وقت را منحصراً به انجام كاری كه به تعویق انداخته اید اختصاص دهید. خواهید دید كه همین پانزده دقیقه كوشش كل مشكل تعلل ورزی شما را از میان برمی دارد.

4 - خود را مهمتر از آن بدانید كه با اضطراب درباره كارهایی كه باید به انجام برسانید زندگی كنید. بار دیگر كه می بینید اضطراب  ناشی از تعویق كاری ناراحتتان می كند، به یاد بیاورید مردمی كه خویشتن را دوست دارند اینگونه خودشان را آزار نمی دهند .
5 -
زمان حال را با دقت بررسی كنید. ببینید اكنون از چه چیز اجتناب می نمایید و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگی، مثبت و سازنده كنید. به تعویق اندازی موجب نگرانی نسبت به امری در آینده می شود و این نگرانی جانشین زمان حال شما می شود.

6 - تصمیم بگیرید و عمل کنید؛ حالا، رژیم غذایی متناسب را شروع كنید؛ همین الان. به این طریق است كه با مشكلات خود مقابله خواهید كرد. با عمل در «همین لحظه» عمل كنید. تنها چیزی كه مانع شما می شود خود شما، و انتخاب های بیمارگونه ای است كه به عمل آورده اید زیرا قدرت خودتان را باور نداشته اید. خیلی ساده است فقط عمل كنید .
7 - نگاه دقیقی به زندگی خود بیندازید؛ اگر می دانستید فقط شش ماه دیگر زنده خواهید بود، آیا همین روش ها و همین كارها را انتخاب می كردید؟
دیگر به خود نگویید كه عملكردتان باید خوب باشد. به خاطر داشته باشید كه نفس عمل كردن بسیار مهمتر است.
8 - در به عهده گرفتن كاری كه از آن پرهیز دارید شجاع باشید. یك عمل شجاعانه می تواند همه ترس های شما را از بین ببرد. دیگر به خود نگویید كه عملكردتان باید خوب باشد. به خاطر داشته باشید كه نفس عمل كردن بسیار مهمتر است.
9 - تصمیم بگیرید كه تا لحظه خوابیدن خسته نشوید اجازه ندهید كه خستگی یا بیماری، وسیله ای برای فرار از كار یا به تعویق انداختن آن شود .
10 - كلمات «امید» ،«آرزو» و«شاید» را از فرهنگ لغات خود حذف كنید. این كلمات، ابزار به تعویق اندازی كارها هستند. هر وقت این كلمات وارد ذهن شما می شوند، جملات تازه ای را جانشین آنها سازید، مثلاً جمله «امیدوارم كارها رو به راه شوند» را به جمله «آن كار را عملی خواهم ساخت» تبدیل كنید.
11 - رفتارهای منتقدانه خود را هر روز یادداشتكنید. با نوشتن، دو منظور زیر حاصل خواهد شد: 1) چگونگی بروز رفتار انتقادی را در زندگی خود مشاهده خواهید كرد 2) تعداد دفعاتی كه انتقاد می كنید، نوع انتقاد، وقایع و افرادی كه به این حالت شما مربوط می شوند، مشخص می گردند. همچنین از انتقاد كردن دست برخواهید داشت، زیرا نوشتن موارد آن در یادداشت روزانه عملاً كار بسیار دردناكی می شود.
12 - اگر دلتان می خواهد دنیا تغییر كند، شكوه و شكایت نكنید. كاری بكنید به جای این كه لحظات خود را با انواع نگرانی های اختلال آمیز نسبت به كارهای عقب مانده بگذرانید، با این نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنید و پیوسته در لحظه حال زندگی كنید. یك فرد عمل كننده باشید، نه آرزو كننده یا امیدوار یا انتقاد كننده.

چطور تنبلی را از خودمان دور کنیم؟
الگوی ذهنی ما طوری شکل گرفته که مغزمان پاداش‌های آنی و نتایج کوتاه‌مدت را ترجیح می‌دهد. اما ما وقتی از عهده کارهای ناخوشایند بربیاییم، بیشتر از خودمان رضایت داریم. برای مقابله با تنبلی توصیه‌های زیر می‌تواند مفید باشد.

* از کم شروع کنید: از خودتان بپرسید انجام این کار به مدت ۱۵دقیقه واقعا خیلی سخت و دشوار است؟ با کمی دقت متوجه می‌شوید که این‌طور نیست. با این روش مشاهده خواهید کرد بعد از مدتی از انجام همان کارها لذت خواهید برد.

* در برابر افکار منفی و پیش‌فرض‌هایتان مقاومت کنید: حتی تصور نتوانستن را از خودتان دور کنید. ما بیشتر مواقع با آزمون و خطا یاد می‌گیریم. اگر دید وسیع‌تری داشته باشید می‌توانید از عهده کارهای بزرگ بربیایید.

* برنامه‌ریزی داشته باشید: هر روز اهداف‌تان را بنویسید و برنامه ریزی کنید.

با این کار احتمال اینکه از هدفتان دور نشوید و طی روز کارهایی انجام دهید که شما را به هدف نزدیک‌تر کند، بیشتر است.

* از دیگران کمک بگیرید: برای انجام کامل یک کار از دیگران کمک بگیرید. موضوع را با آنها در میان بگذارید. انگیزه‌های خارجی حس انجام وظیفه شما را بر می‌انگیزد و شما را به انجام کار تشویق می‌کند.

* قبول کنید که برای پیشرفت باید صبر و تحمل داشت: این تصور را که برای انجام هر کار باید سریع پاداش بگیرید، از خودتان دور کنید. این طرز فکر باعث می‌شود نتوانید به اهداف بلند مدت‌تان برسید.

* به خودتان پاداش بدهید: استراحت با تنبلی فرق دارد. بعد از اینکه یک کار را به طور کامل به اتمام رساندید، به عنوان پاداش به خودتان استراحت بدهید. شما بعد از یک دوره تلاش به استراحت نیاز دارید.
تنبلی چشم
آمبلیوپی (تنبلی چشم) نوعی اختلال بینایی است که باعث کاهش دید مرکزی در یک چشم به ظاهر سالم می شود. دراین حالت، گرچه ساختمان ظاهر چشم سالم است اما دید چشم حتی با استفاده از عینک هم کامل نمی شود. وقتی تکامل بینایی در یکی از چشم ها طبیعی و در چشم دیگر غیرطبیعی باشد، چشم مبتلا به ضعف بینایی، تنبل است.
اگرچه معمولا در تنبلی چشم، یک چشم درگیر است اما در برخی حالات، ممکن است هردو چشم به صورت همزمان تنبل باشند. بهترین زمان برای اصلاح تنبلی چشم، دوران نوزادی یا اوایل کودکی است.
 
● بینایی طبیعی چگونه تکامل می یابد؟
اگرچه نوزادان تازه متولدشده قادر به دیدن هستند، اما بینایی آنها در ماه های اول تولد تکامل می یابد. درسال های اول کودکی، بینایی به سرعت کامل شده و در طی ۹ سال اول زندگی، رشد بینایی کودک تکمیل می شود. برای دستیابی به دید طبیعی، تکامل همزمان دو چشم لازم است.
 
● ارزیابی بینایی کودکان
توصیه شده است که بینایی تمام کودکان تا قبل از سن سه سالگی توسط پزشک ارزیابی شود. بسیاری از پزشکان، معاینه های چشم پزشکی را به عنوان بخشی از معاینه های معمول کودکان انجام می دهند و در صورت نیاز، کودک را به چشم پزشک معرفی می کنند. روش های نوین، ارزیابی بینایی را در نوزادان و کودکان کم سن مقدور ساخته است. درصورت وجود سابقه خانوادگی ابتلا به استرابیسم یا لوچی، آب مروارید با بیماری های جدی چشمی، معاینه چشم ها در دوران نوزادی توصیه می شود.
 
● علت تنبلی چشم
تنبلی چشم در اثر اختلال در عملکرد طبیعی چشم ها و تکامل بینایی اتفاق می افتد، در بسیاری از موارد ممکن است علل مرتبط با تنبلی چشم ارثی باشند.
 
علل تنبلی چشم به سه دسته عمده تقسیم می شود:
استرابیسم (لوچی): تنبلی چشم اغلب به دنبال استرابیسم اتفاق می افتد، در استرابیسم یا انحراف چشم ها، کودک برای فرار از دوبینی از چشم بهتر خود استفاده می کند و در نتیجه چشم منحرف تکامل نمی یابد.
عیوب انکساری: انواعی از اختلالات بینایی هستند که با تجویز عینک قابل اصلاح هستند، تنبلی چشم
زمانی اتفاق می افتد که عیب انکساری شامل دوربینی، نزدیک بینی یا آستیگماتیسم در یک چشم (در زمانی که چشم دیگر سالم است) و یا در دو چشم (درحالی که اختلاف قابل توجهی بین دو چشم وجود دارد) وجود داشته باشد. وجود عیب انکساری شدید در دو چشم می تواند منجر به تنبلی هردو چشم شود. تشخیص این نوع آمبلیوپی معمولا مشکل است؛ چرا که دراین حالت ظاهر چشم ها طبیعی بوده و به نظر می رسد که دید کودک اشکالی نداشته باشد.
عوامل مسدودکننده مسیر بینایی: این عوامل شامل افتادگی پلک، آب مروارید، کدورت قرنیه و... است. این مشکل معمولا شدیدترین حالت آمبلیوپی را ایجاد می کند.
 
● تشخیص تنبلی چشم
تشخیص تنبلی چشم کار آسانی نیست؛ زیرا تا زمانی که کودک مشکل واضحی نداشته باشد و یا دچار انحراف واضح چشمی نباشد، والدین متوجه مشکل بینایی کودک نخواهند شد. تنبلی چشم براساس اختلاف قدرت بینایی بین دو چشم یا ضعف بینایی هر دو چشم تشخیص داده می شود.
 
اندازه گیری قدرت بینایی در کودکان کم سن، کار مشکلی است. اما چشم پزشک با به کارگیری روش های خاصی از جمله بررسی چگونگی تمرکز و تعقیب کردن اشیاء توسط یک چشم در حالی که چشم دیگر پوشانده شده، می تواند قدرت بینایی کودک را تخمین بزند. باید توجه داشت که ضعف بینایی در یک چشم همیشه به معنای تنبلی چشم نیست؛ زیرا ممکن است دید کودک با تجویز عینک اصلاح شود و یا اینکه سایر بیماری های چشمی مانند آب مروارید، عفونت ها، تومورها و یا سایر اختلالات داخل چشم مسئول کاهش بینایی باشند که اگر امکان درمان آنها وجود داشته باشد، دید کودک نیز اصلاح شود.
 
● نحوه درمان تنبلی چشم
برای اصلاح تنبلی چشم، کودک باید از چشم ضعیف تر خود استفاده کند که این حالت با قراردادن پوشش بر روی چشم قوی تر به مدت چند هفته و یا چند ماه قابل انجام است.
حتی وقتی که تنبلی اصلاح شد ممکن است به منظور جلوگیری از برگشت آن، استفاده از پوشش بر روی چشم سالم برای مدت ها ضروری باشد.
قبل از درمان تنبلی چشم، درمان مشکلات چشمی زمینه ای الزامی است. نمونه این درمان ها شامل اصلاح عیوب انکساری توسط عینک و درمان آب مروارید با عمل جراحی است.
 
شدت تنبلی چشم، سن کودک در زمان شروع درمان و علت به وجودآورنده تنبلی از عوامل مؤثر در درمان تنبلی چشم است.
 
عوارض ناشی از عدم درمان تنبلی چشم
اگر تنبلی چشم اصلاح نشود، مشکلات زیادی رخ خواهد داد که مهم ترین آنها عبارتند از ایجاد نقص بینایی شدید و دایمی در چشم تنبل، از بین رفتن دید سه بعدی و محرومیت از نعمت بینایی برای تمام عمر در صورت ابتلای چشم سالم به بیماری و یا آسیب جدی.

● نکات زیر را به خاطر بسپارید:
اصولا کودکان تمایل به بستن چشم ندارند و از این کار امتناع می کنند اما والدین باید کودک خود را متقاعد به انجام کاری کنند که به نفع وی است. پیگیری و دقت شما در اجرای دستورهای پزشک، از عوامل مهم در موفقیت درمان است.
در صورت تشخیص و درمان به موقع تنبلی چشم، بینایی در اکثر کودکان بهبود می یابد، احتمال موفقیت در درمان تنبلی چشم ناشی از استرابیسم یا عیوب انکساری نابرابر در دو چشم، در ۹سال اول زندگی بیشتر است. معمولا بعد از گذشت این دوره زمانی، احتمال بهبود تنبلی چشم بسیار بعید است.
تنبلی و راه های رفع آن
يا شما اهل اهمال و دفع الوقت هستيد؟ اگر شما نيز مثل بسياري از آدم ها باشيد، پاسخ اين سؤال مثبت است. اما اين احتمال هست كه شما نخواهيد با اضطرابات حاصل از زندگي اهمال كارانه سر كنيد. ممكن است بيشتر كارها را در حالي كه ميل به انجامشان داريد به تعويق بيندازيد، و به دلايلي به طفره رفتن و تعلل ورزيدن ادامه دهيد. اين روال مسامحه كاري از جنبه هاي بسيار خسته كننده زندگي است. اگر شما به سختي گرفتار اين حالت باشيد كمتر روزي مي گذرد كه نگوييد «مي دانم بايد آن كار را سامان دهم، اما باشد براي بعد.» گناه اين نقطه ضعف را به سادگي نمي توان متوجه عوامل بيروني دانست. تعلل ورزيدن و ناراحتي هاي حاصله از آن تماماً به خود شما بستگي دارد.

چند نمونه از اهمال كاري و تنبلي متداول

بعضي زمينه هايي را كه در آن انتخاب «تعلل ورزي» بسيار سهل تر از انتخاب «عمل» است عبارتند از :

1 - ادامه دادن به شغلي كه امكاني براي رشد و پيشرفت ندارد .

2 – اصرار بر حفظ روابطي كه نابسامان شده است. متأهل يا مجرد ماندن فقط به اميد اين كه اوضاع بهتر خواهد شد.

3 - امتناع از كوشش در حل مشكلاتي كه در روابط مختلف پيش مي آيند، از قبيل مشكلات جنسي – خجالت و يا ترس. به جاي اين كه اقدامي سازنده به عمل آوريد فقط منتظر مي مانيد تا اوضاع خود به خود بهبود يابد .

4 - بي توجهي به اعتياداتي از قبيل الكليسم – مواد مخدر، قرص هاي آرام بخش يا سيگار. به خود مي گوييد «هر وقت آمادگي داشتم آن را ترك مي كنم » در حالي كه مي دانيد به تعويق انداختن اين كار به سبب ترديدي است كه نسبت به توانايي خود داريد.

5 - به تعويق انداختن كارهاي دشوار يا كم اهميت نظير نظافت منزل.

6 - طفره رفتن از مواجهه با ديگران مثلاً يك شخص بلند مقام يا يك دوست؛ با ماندن در انتظار فرصت مناسب كم كم به اين نتيجه مي رسيد كه چنين برخوردي لازم نيست، در حالي كه ممكن است اين مواجهه روابط شما را، يا كيفيت خدمات را، بهبود بخشد .

7 - تصميم به شروع رژيم غذايي مناسب از فردا يا هفته بعد. البته چون «به تعويق انداختن» از رژيم گرفتن آسان تر است مي گوييد «فردا رژيم مي گيرم»؛ فردايي كه هيچوقت نخواهد آمد.

8 - به تعويق انداختن كارها به بهانه خواب يا خستگي .

9 - خستگي و بهانه ، احساس كسالت و ملال و مريض شدن، شيوه هاي عالي براي تعلل ورزيدن است.

دلايل ادامه اهمال كاري و تنبلي

ريشه اهمال كاري و تنبلي كردن را مي توان در خود فريبي و فرار از قبول مسئوليت دانست. در اينجا مهمترين بازده هاي مسامحه كاري را ذكر مي كنيم.

1 - تعويق هر امر به شما امكان مي دهد تا از فعاليت هاي ناخوشايند فرار كنيد.

2 – از راه خود فريبي مي توانيد احساس آرامش كنيد.

3 - تا زماني كه به تعلل ورزي خويش ادامه مي دهيد مي توانيد پيوسته همانگونه كه هستيد باقي بمانيد .

4 - با احساس ملال، كسي يا چيزي را موجب اندوه خود دانسته و سرزنشش مي كنيد، تا مسئوليت را از دوش خود برداريد و متوجه امر كسالت آور بيروني كنيد.

5 – با انتظار بهتر شدن اوضاع مي توانيد بنشينيد و دنيا را به خاطر اندوه خود سرزنش كنيد؛ اما اوضاع هيچگاه به نفع شما تغيير نمي كند، اين يك شيوه عالي براي اجتناب از كار كردن است .

6 - با دوري گزيدن از فعاليت هايي كه مستلزم مخاطره است براي هميشه از احتمال شكست دوري مي كنيد.

7 – آرزو مي كنيد كه خواسته هايتان خود به خود برآورده شوند.

8 - ابراز همدردي ديگران و دلسوزي شخص خودتان را جلب مي كنيد تا به خاطر احساس اضطراب شما كه ناشي از انجام ندادن كارهايي است كه نتواسته ايد بكنيد همواره دلسوزتان باشند .

9 - با اجتناب از كار مي توانيد از موفقيت فرار كنيد. در نتيجه از احساس آدم خوب و لايق بودن و بلکه پذيرش مسئوليت هايي كه موفقيت به همراه دارد نيز احتراز خواهيد كرد.

چند روش براي از بين بردن اهمال كاري و تنبلي

1 - يك روز تصميم بگيريد كه فقط به زمان حال بينديشيد، و سعي كنيد آن پنج دقيقه را صرف انجام كاري كه «مي خواهيد» بكنيد. در اين فاصله كوتاه از به تعويق انداختن آنچه موجب ارضاي خاطر شماست اجتناب كنيد.

2 - بنشينيد و شروع به كاري كنيد كه به تعويق افكنده ايد: نوشتن يا خواندن كتابي كه قصد داشته ايد. خواهيد ديد كه اهمال شما هيچ ضرورتي نداشته، زيرا همين كه تعلل را كنار بگذاريد، دست زدن به كار دلخواه را به احتمال زياد دلپذير و لذتبخش خواهيد يافت. شروع به اجراي كار مورد نظر عملاً موجب مي شود تا اضطراب خود را نسبت به انجام تمامي آن كار فراموش كنيد.

3 - وقت مشخصي را تعيين كنيد و اين وقت را منحصراً به انجام كاري كه به تعويق انداخته ايد اختصاص دهيد. خواهيد ديد كه همين پانزده دقيقه كوشش كل مشكل تعلل ورزي شما را از ميان برمي دارد.

4 - خود را مهمتر از آن بدانيد كه با اضطراب درباره كارهايي كه بايد به انجام برسانيد زندگي كنيد. بار ديگر كه مي بينيد اضطراب ناشي از تعويق كاري ناراحتتان مي كند، به ياد بياوريد مردمي كه خويشتن را دوست دارند اينگونه خودشان را آزار نمي دهند .

5 - زمان حال را با دقت بررسي كنيد. ببينيد اكنون از چه چيز اجتناب مي نماييد و شروع به مقابله و مبارزه با ترس از زندگي، مثبت و سازنده كنيد. به تعويق اندازي موجب نگراني نسبت به امري در آينده مي شود و اين نگراني جانشين زمان حال شما مي شود.

6 - تصميم بگيريد و عمل کنيد؛ حالا، رژيم غذايي متناسب را شروع كنيد؛ همين الان. به اين طريق است كه با مشكلات خود مقابله خواهيد كرد. با عمل در «همين لحظه» عمل كنيد. تنها چيزي كه مانع شما مي شود خود شما، و انتخاب هاي بيمارگونه اي است كه به عمل آورده ايد زيرا قدرت خودتان را باور نداشته ايد. خيلي ساده است فقط عمل كنيد .

7 - نگاه دقيقي به زندگي خود بيندازيد؛ اگر مي دانستيد فقط شش ماه ديگر زنده خواهيد بود، آيا همين روش ها و همين كارها را انتخاب مي كرديد؟ ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد. به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است.

8 - در به عهده گرفتن كاري كه از آن پرهيز داريد شجاع باشيد. يك عمل شجاعانه مي تواند همه ترس هاي شما را از بين ببرد. ديگر به خود نگوييد كه عملكردتان بايد خوب باشد. به خاطر داشته باشيد كه نفس عمل كردن بسيار مهمتر است.

9 - تصميم بگيريد كه تا لحظه خوابيدن خسته نشويد اجازه ندهيد كه خستگي يا بيماري، وسيله اي براي فرار از كار يا به تعويق انداختن آن شود .

10 - كلمات «اميد» ،«آرزو» و«شايد» را از فرهنگ لغات خود حذف كنيد. اين كلمات، ابزار به تعويق اندازي كارها هستند. هر وقت اين كلمات وارد ذهن شما مي شوند، جملات تازه اي را جانشين آنها سازيد، مثلاً جمله «اميدوارم كارها رو به راه شوند» را به جمله «آن كار را عملي خواهم ساخت» تبديل كنيد.

11 - رفتارهاي منتقدانه خود را هر روز يادداشت كنيد. با نوشتن، دو منظور زير حاصل خواهد شد:

1) چگونگي بروز رفتار انتقادي را در زندگي خود مشاهده خواهيد كرد

2) تعداد دفعاتي كه انتقاد مي كنيد، نوع انتقاد، وقايع و افرادي كه به اين حالت شما مربوط مي شوند، مشخص مي گردند. همچنين از انتقاد كردن دست برخواهيد داشت، زيرا نوشتن موارد آن در يادداشت روزانه عملاً كار بسيار دردناكي مي شود.

12 - اگر دلتان مي خواهد دنيا تغيير كند، شكوه و شكايت نكنيد. كاري بكنيد به جاي اين كه لحظات خود را با انواع نگراني هاي اختلال آميز نسبت به كارهاي عقب مانده بگذرانيد، با اين نقطه ضعف فلاكت بار مبارزه كنيد و پيوسته در لحظه حال زندگي كنيد. يك فرد عمل كننده باشيد، نه آرزو كننده يا اميدوار يا انتقاد كننده.
تنبلی چشم یا آمبلوپی (Amblyopia) که در حدود 3% از افراد دیده می شود زمانی رخ می دهد که چشم در دوره کودکی دید طبیعی پیدا نکند. این اختلال که معمولا در یک چشم دیده می شود بدلیل اختلال دید چشم تنبل بر اثر عوامل مختلف نظیر عیوب انکساری (دوربینی، نزدیک بینی، یا آستیگماتیسم)، انحراف چشم (لوچی یا استرابیسم)، و یا عدم شفافیت مسیر بینایی (ناشی از عواملی نظیر آب مروارید، کدورت قرنیه، و یا افتادگی پلک) رخ می دهد. عدم وضوح تصویر در چشم بیمار و بهتر بودن تصویر ایجاد شده در چشم سالم سبب می شود تا مغز بین دو چشم، چشم سالم را برای دیدن انتخاب کند و در واقع مسیر ارسال تصویر از چشم بیمار به مغز را مسدود و یا اصطلاحاً دید چشم بیمار را "خاموش" کند.
علایم تنبلی چشم:
تنبلی چشم معمولاً در سنین زیر 6 سال ایجاد شده و اغلب توسط والدین، معلمان، و یا پزشک کشف می شود. در سنینی که کودک قادر به بیان مشکلات خود می باشد ممکن است از ضعف بینایی، خستگی چشم و یا سردرد شکایت داشته باشد. اما در اغلب موارد کودک شکایتی ندارد و ممکن است علایم بیماری های مسبب تنبلی چشم نظیر انحراف چشم و کدورت های مسیر بینایی مثل آب مروارید و کدورت قرنیه منجر به تشخیص شوند. ولی زمانیکه تنبلی چشم ناشی از عیوب انکساری باشد تشخیص آن مشکل است زیرا کودکان به راحتی توسط چشم دیگر می بینند و کمبود دید در چشم بیمار را جبران می کنند. به همین دلیل والدین و معلمان باید به وضعیت دید کودکان توجه ویژه ای داشته باشند.
درمان تنبلی چشم:
خوشبختانه تنبلی چشم در صورتیکه در زمان مناسب تشخیص داده شود براحتی قابل درمان است. درمان تنبلی چشم معمولاً بصورت بستن چشم سالم و وادار کردن مغز به دیدن با چشم تنبل است. این درمان ممکن است هفته ها و یا حتی ماه ها طول بکشد که البته چشم سالم باید به تناوب باز شود. در مواردی که تنبلی ناشی از عیوب انکساری است تجویز عینک یا لنز سبب وضوح تصویر در چشم معیوب و درمان تنبلی خواهد شد. مواردی نیز که تنبلی ناشی از انحراف چشم است با جراحی و اصلاح انحراف قابل درمان است. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که تکامل سیستم بینایی تا سنین 8 تا 10 سالگی صورت می گیرد  و درمان تنبلی چشم بعد از این سنین بسیار بعید است. بنابراین در صورتیکه چشم تنبل در سنین پایین درمان نشود بعد از سن 10 سالگی در اکثر موارد هیچ درمانی نخواهد داشت و ممکن است منجر به از دست رفتن شدید دید در یک چشم شود.
برای جلوگیری از تنبلی چشم، کودک باید بعد از تولد در زایشگاه توسط متخصص کودکان و در سنین 3 تا 4 ماهگی و 2 تا 3 سالگی توسط چشم پزشک معاینه شود. خوشبختانه اخیراً در ایران طرحی برای جلوگیری از تنبلی چشم اجرا شده است که در آن کلیه کودکان مهد کودک ها و آمادگی به رایگان تحت معاینه قرار می گیرند. بنابراین توصیه می شود در صورتیکه کودک خود را نزد چشم پزشک نبرده اید و کودک شما در سنین کودکستان و آمادگی است با شرکت در این طرح از سلامت بینایی کودک خود اطمینان یابید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ی ارز

بازديد: 367

ارز
نامی است که به مجموعه پول‌های خارجی گفته می‌شود.
واحد پول ایران ریال است و به دیگر واحدهای پول که در کشورهای دیگر رواج دارد به صورت کلی ارز گفته می‌شود.
نرخ ارز مشخص می‌کند که ارزش هر یکای پول یک کشور (برای نمونه ریال ایران) به ازای پول خارجی چقدر است، یا به بیان دیگر ارزش پول خارجی بر اساس واحد پول ملی را نشان می‌دهد. برای نمونه اگر هر دلار آمریکا، ده هزار ریال ایران باشد به این معناست که ده هزار واحد پول ایرانی برابر یک واحد پول آمریکایی است. بازار ارز خارجی یکی از بزرگترین بازارهای دنیاست. بر پایه برخی گمانه زنی‌ها، روزانه حدود ۲٫۳ تریلیون دلار در این بازار مبادله می‌شود.
ارز رسمی در ایران که دولت معاملات جهانی خود را با آن انجام می‌دهد دلار آمریکا است.
چند نمونه از دیگر ارزهای رایج در ایران عبارت اند از:
•    یورو
•    پوند
•    ریال عربستان
•    دلار کانادا
انواع ارز
ارز تهاتری
ارز تهاتری، ارزی است که در قرار دادهای پایاپا مبنای محاسبه قرار می‌گیرد.
ارز مبادله ای
ارز مبادله ای، ارزی است که در مرکز مبادلات ارزی برای برخی گروه از کالاها جهت واردات در نظر گرفته می شود.


ارز یوزانس
ارز یوزانس، ارزی است که پس از دریافت کالا حواله می‌شود.
ارز دولتی
ارز دولتی، ارزی است که دولت از طریق بانک‌های مجاور و به نرخ دولتی فروشد.۰۰۰۰
ارز دانشجویی
ارز دانشجویی، ارزی است که دولت برای تامین مخارج دانشجویان خارج از کشور در نظر می‌گیرد و به دانشجویان برای ادامه تحصیل می‌دهد.
ارز شناور
ارز شناور، ارزی است که بهای آن ثابت نیست و بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.
ارز رقابتی
ارز رقابتی، ارزی است که از سوی دولت در رقابت با بازار آزاد، عرضه می‌شود.
ارز صادراتی
ارز صادراتی، ارزی است که از راه فروش کالای صادراتی تامین می‌شود.
روش های (نظام) تعیین نرخ ارز
بطور کلی در بازارهای ارز به دو شکل تعیین نرخ اارز می گردد، نظام نرخ ثابت و نظام نرخ شناور.
1ـ نظام نرخ ثابت ارز یا نرخ واحد ارز (Fixed Exchange Rate System)
در این روش یک نرخ رسمی ثابت برای پول ملی در مقابل ارزها اعلام و مورد حمایت قرار  می گیرد. در این نظام ثبات و اعتماد بالایی در مبادلات به وجود می آید. پذیرش و به کار بردن این روش زمانی امکان پذیر است که ذخایر ارزی و طلای کشور خوب و قابل ملاحظه باشد و وضع اقتصاد آن چنان باشد که ارزها را به وسیله انگیزه های اقتصادی جذب کند.
همان گونه که ملاحظه می شود نرخ ارز ثابت همراه با کنترل دولت می باشد. نرخ ارز ثابت همراه با کنترل دولت به دو صورت خواهد بود. در یک شکل دولت کنترل کامل بازار را در دست  می گیرد و نظام آزاد مبادلات ارزی وجود نخواهد داشت و پول کشور غیرقابل تبدیل (Inconvertible) خواهد شد. در شکل دوم دولت از سیاست تثبیت نرخ ارز پیروی، اما ورود و خروج ارز آزاد می باشد، در این صورت پول کشور قابل تبدیل (Convertible) خواهد بود.
الف ـ نرخ ثابت ارز و پول کشور غیرقابل تبدیل
در این وضعیت دولت بازار آزاد ارز را بر چیده و انحصار کامل بازار ارز را در دست می گیرد. مانند کوبا و کره شمالی. نرخ ارز توسط دولت تعیین و به بازار دیکته می شود. در این صورت دولت خریدار و فروشنده ارز بوده و لذا تعیین کننده نرخ ارز نیز می باشد. دولت نرخ ارز را غالباً بر اساس ملاحظات سیاسی و اجتماعی تعیین می نماید. به طور کلی کشورهایی که با کمبود مداوم ارز و کسری پیوسته تراز پرداخت ها مواجه می شوند به عمر نظام ارز آزاد پایان می دهند و دولت کنترل کامل بازار را در دست می گیرد تا عرضه محدود ارز بر اساس اولویت هایی به مصارف زیاد تخصیص یابد. برای مثال ایران بعد از انقلاب اسلامی سیاست کنترل ورود و خروج ارز و تعیین نرخ مستقیم ارز را اتخاذ و اجرا کرد که تا تاریخ 1/1/1381 ادامه داشت.
ـ در نظام ارزی که دولت انحصار کامل بازار ارز را در دست می گیرد، نرخ های مختلف برابری وجود خواهد داشت (Multi Rate). و در کنار آن بازار سیاه یا سایه به دلیل این که محدودیت، عامل افزایش تقاضای ارز و سرازیر شدن مابه التفاوت تقاضا به بازار و در نتیجه نرخ بازار سایه همیشه از نرخ های رسمی Nominal rateدر سطح بالاتری قرار می گیرد.
ب ـ نرخ ارز ثابت و پول کشور قابل تبدیل:
در این روش دولت در بازار مداخله می نماید تا نرخ ارز را در محدوده ی مشخصی تثبیت نماید. اما در عین حال پول کشور قابل تبدیل می باشد. ورود و خروج ارز آزاد، یعنی بازار آزاد ارز فعال می باشد. در این روش بانک مرکزی با تضعیف رسمی ارزش پول (Devaluation) و یا تقویت پول (Revaluation) نرخ را در سطح مورد انتظار حفظ می نمایند. برای جلوگیری از انحراف و اعاده اوضاع عادی به بازار ارز، بانک مرکزی کشور مربوطه از منابع ارزی ذیل استفاده می نماید:
1ـ برداشت از ذخایر ارزی
2ـ فروش طلا
3ـ استفاده از منابع صندوق بین الملل پول
4ـ استقراض از بازار جهانی ارز
5ـ دریافت کمک بلاعوض از خارج
در حال حاضر عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان و امارات متحده عربی از این نظام استفاده می نمایند.
2ـ نرخ ارز شناور Floating exchange Rate system
ـ در این نظام، دولت و بانک مرکزی در بازار ارز برای تعیین نرخ ارز دخالت نمی کنند و نرخ ارز مانند قیمت کالاها بر اساس شرایط بازار یعنی عرضه و تقاضای بازار تعیین می شود. قیمت هر کالایی با توجه به شرایط و ساختار بازار آن کالا تعیین می شود. حال باید بررسی و تعیین کرد که بازار ارز چگونه بازاری می باشد؟ بازار ارز، بازار رقابت کامل است. زیرا شرایط لازم و کافی در این بازار برای رقابت کامل بودن وجود دارد. به نظر ژان مارشال برای سیال بودن عرضه و تقاضای کالا شرایط زیر لازم می باشد:
ـ شرط اول آزادی خریداران و فروشندگان در تعیین قیمت کالا.
ـ شرط دوم اطلاع خریداران و فروشندگان از بازار و داشتن تماس آزاد با یکدیگر
ـ شرط سوم خریداران و فروشندگان هر مقدار کالایی که می خواهند بخرند یا بفروشند آزاد باشند.
ـ شرط چهارم یکسان و همگن بودن کالای مورد معامله
در شرایط بازار رقابت کامل یک قیمت واحد و مشخص برای کالا تعیین می شود. هیچ فروشنده ای حاضر نیست زیر قیمت مشخص و معین بازار بفروشد و هیچ خریداری نیز حاضر نخواهد شد تا کالا را به قیمتی بالاتر از قیمت تعیین شده خریداری نماید. قیمت در بازار رقابت کامل محل تلاقی و تقاطع عرضه و تقاضا خواهد بود.
در بازار رقابت کامل ارز نرخ ارز در محل تلاقی عرضه و تقاضای ارز تعیین می گردد. به نرخ ارزی که به این ترتیب تعیین می شود، نرخ ارز شناور گفته می شود. در نظام آزاد ارز اگر دولت هیچ گونه مداخله ای در خصوص تعیین نرخ ارز ننماید به آن (Clean floating) یعنی شناور خالص گفته می شود.چنانچـه دولت در بازار ارز از طریق دست کـاری نرخ بهـره مداخله نمـاید به آن شناور ناقص(Dirty floating)  می گویند. امروزه در اکثر کشورهای جهان یعنی آمریکا، منطقه یورو، بریتانیا، غنا، نیجریه، فیلیپین، روسیه و ژاپن نرخ ارز به روش شناور تعیین می شود.
مقایسه نظام های نرخ ثابت ارز با نرخ شناور ارز
نظام ثابت نرخ ارز در مقایسه با نظام شناور نرخ ارز، از این امتیاز مهم برخوردار می باشد که به دلیل تثبیت برابری ارزها و درنتیجه ریسک کمتر، موجبات ثبات بازرگانی خارجی را فراهم می آورد. در مقابل در نظام شناور نرخ ارز، انجام بازرگانی خارجی و سرمایه گذاری های به ویژه بلندمدت به علت نوسانات نرخ ارز با ریسک به مراتب بیشتری همراه بوده و صادرکنندگان و واردکنندگان و سرمایه گذاران همواره با خطر تغییر ارزش پول مواجه هستند. نظام شناور نرخ ارز در مقایسه با نظام ثابت نرخ ارز موجب می شود تا اولاً کشورها از لحاظ اقتصادی مستقل تر باشند و ثانیاً لزومی به حفظ و نگهداری ذخایر ارزی نمی باشد.
نظام شناور نرخ ارز همواره در معرض خطر عملیات بورس بازی است. در واقع اکثراً نرخ ارز در کشورهایی که این نظام ارزی را انتخاب نموده اند، نه به واسطه عدم تعادل در بازرگانی خارجی تغییر کرده، بلکه بیشتر مواقع  به خاطر عملیات بورس بازی انجام پذیرفته است. این از جمله نقاط ضعف این نظام نرخ ارز می باشد. همین امر موجب حفظ و نگهداری ذخایر ارز می باشد.
عنوان  :  نرخ ارز Currency Rate
نویسنده :  حسين كفشگر جلودار
واژه ارز از مصدر "ارزیدن"در بانکداری بین‌المللی به‌معنای پول خارجی است که گاهی صفت خارجی را هم به ارز می‌افزایند و به‌صورت ارز خارجی به‌کار می‌برند؛ تا وجه تمایز آن‌را با پول ملی یا پول رایج در داخل یک کشور معلوم کنند.
واژه "سعر"نیز به‌معنای ارز است که در فارسی بیشتر به صیغه جمع یعنی اسعار، به‌معنی پول‌های بیگانه استعمال می‌شود. به‌کار بردن اسعار خارجی هم در فارسی معمول است.
نرخ ارز قیمت یک واحد پول خارجی در مبادله با پول رایج یک کشور است؛ که به‌سبب اثری که بر قیمت کالاهای داخلی و خارجی می‌گذارد، اهمیت دارد.هنگامی که ارزش واحد پول یک کشور افزایش می‌یابد، کالاهای تولیدی این کشور در خارج گران‌تر می‌شوند و کالاهای خارجی در آن کشور ارزان‌تر خواهند شد.بر عکس، هنگامی که ارزش واحد پول یک کشور کاهش می‌یابد کالاهای آن کشور در خارج ارزان‌تر و کالاهای خارجی در آن کشور گران‌تر می‌شوند. نرخ تبدیل اسعار به یکدیگر تا قبل از جنگ جهانی اول کمتر دستخوش تغییرات می‌شد؛ ولی بعد از بروز جنگ جهانی اول در سال‌های ۱۹۱۴-۱۹۱۸ تغییرات محسوسی در نرخ ارز‌های کشورهای مختلف پدید آمد، که در پاره‌ای از موارد این تغییرات بسیار شدید بود.تا زمانی که نظام پایه طلا در جهان مسلط بود، نرخ تبدیل دو پول عبارت بود از مقایسه محتوای طلای دو پول باهم.از زمان تأسیس صندوق بین‌المللی پول در سال ۱۹۴۶ به‌موجب اساسنامه، کشورهای عضو نیز مکلف بودند ارزش پول خود را برحسب طلا تعیین نمایند.اما در حال حاضر ارزش پول هر کشور به‌وسیله ارزهای یکدیگر یا مجموعه‌ای از اسعار تعیین و تثبیت می‌شود و تعیین نرخ ارز با توجه به مقتضیات ملّی هر کشور صورت می‌گیرد.
 
منابع ارزی
منابع ارزی هر کشور عبارت است از عواید به‌دست آمده از صادرات آن کشور به ممالک دیگر و وجوهی که از طریق استقراض و پرداختهای یک جانبه حاصل می‌شود. صادرات به دو گروه تقسیم می‌شود:
صادرت مرئی؛ نفت خام، خشکبار، مواد معدنی و صنایع دستی از عمده‌ترین صادرات مرئی هستند.
صادرات غیر مرئی؛ که به پنج گروه تقسیم می‌شود:درآمد عوامل تولید در خارج، جهانگردان و مسافران خارجی، سفارتخانه‌ها و نمایندگی‌های خارجی، وام‌های دریافتی و بهره حاصل از سرمایه‌گذاری و دریافت‌های یک‌جانبه یا کمک‌های بلاعوض.
 
مصارف ارزی
هر کشوری بنا به‌ضرورت، مقداری از احتیاجات خود را از خارج وارد می‌کند.لذا مصارف ارزی، هزینه‌هایی است که هر کشور بابت واردات کالا و خدمات، به خارج پرداخت می‌کند.مصارف ارزی در پنج گروه عمده طبقه‌بندی می‌شود:واردات کالا و خدمات، هزینه جهانگردان و مسافران در خارج، هزینه کارکنانی که در کشور مشغول کار هستند، بهره سرمایه‌گذاری‌ها و وام‌های خارجی و کمک‌های بلاعوض یا پرداخت‌های یک‌جانبه.
یکی از سیاست‌هایی که هر کشوری باید اتخاذ کند، ایجاد تعادل یا توازن در داخل و خرج خارجی آن است.هرگاه مصارف ارزی کشوری بیش از عواید آن باشد، بدان معنا است که کشور مذبور، دست استقراض به‌سوی بیگانگان دراز کرده است.
 
کنترل ارز
 کمبود عواید ارزی در مقابل مخارج ارزی در غالب ممالک جهان موجب شده است که این کشورها برای مصارف ارزی محدودیت قائل شوند و منافع ارزی محدودشان را با رعایت اولویت و برای موارد ضروری به مصرف برسانند.در حال حاضر فقط معدودی کشورها فاقد محدودیت ارزی هستند و بقیه کشورها کم و بیش، سیاست کنترل ارز را اعمال می‌کنند. عمده‌ترین مقاصدی که در برقراری محدودیت‌های ارزی مورد نظر است، عبارت است از:رفع کسری موازنه پرداختها، جلوگیری از خروج سرمایه، حمایت از صنایع داخلی، تسهیل رشد اقتصادی و کسب درآمد برای دولت.
قابلیت تبدیل ارز
قابلیت تبدیل پول یک کشور به اسعار دیگر به دو شکل صورت می‌گیرد:
 قابلیت تبدیل کامل (Full Convertibility)؛ حالتی است که در آن هر فرد از افراد کشور می‌تواند آزادانه و بدون اجازه مخصوص، ارز یا طلا خریداری نماید و آن‌را به خارج کشور منتقل کند. سوئیس نمونه بارز چنین کشوری است.
قابلیت تبدیل محدود (Limited Convertibility)؛ حالتی است که در آن، افراد کشور نمی‌توانند بدون قید و شرط و بدون محدودیت، پول خودشان را به اسعار یکدیگر تبدیل کنند. در این کشورها، حد نصاب معینی برای تبدیل پول ملی و انتقال آن به خارج در نظر گرفته می‌شود. در غالب کشورهای اروپایی چنین مقرراتی وجود دارد.
 
منبع تحصیل ارز
ارزهای قابل معامله از نظر منبع تحصیل به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:
ارز بازرگانی؛ ارزی است که نتیجه و حاصل مبادلات تجاری و داد وستد است.مثل ارز حاصل از صادرات کالاو یا مصارف بازرگانی.
ارز غیر بازرگانی؛ ارزی است که از منابع غیر بازرگانی تحصیل می‌شود.مثل ارزی که سفارت‌خانه‌های خارجی برای تأمین هزینه‌های خودشان در داخل کشور تبدیل می‌کنند و یا ارزی که از محل هزینه جهانگردان خارجی به‌دست می‌آید.

نظام‌های ارزی
نظام نرخ ارز ثابت (fixed Exchange Rate System)؛ در این نظام، کشورها پول ملّی خود را به یک ارز یا سبدی از اسعار ملزم می‌کنند. بنابراین نرخ پول ملی آنها همواره بدان ارز یا سبد ارزی، ثابت می‌باشد؛ ولی نسبت به نرخ بقیه ارزهای جهان متغیّر است. این نظام را معمولا کشورهایی انتخاب می‌کنند، که دارای ذخایر ارزی غنی هستند و امکان حفظ رابطه ثابت بین پول ملی و ارز یا سبد ارزی پایه را دارند.
 
نظام نرخ‌های متعدد (Multi Exchange Rate System)؛ در این نظام که بدان نظام ارشادی نیز می‌گویند، برای مصارف و مقاصد مختلف نرخ‌های برابری متفاوتی اعلام می‌شود.مثلا برای صادرات، واردات، دانشجو، بیمار و امثالهم، هرکدام یک‌نوع نرخ برابری اعلام می‌شود.این سیستم را ارشادی می‌نامند بدین دلیل که با تغییر قیمت ارز، این امکان برای برنامه‌ریزان اقتصادی فراهم خواهد گردید که فعالیت‌های اقتصادی را به‌سمت برنامه‌های اقتصادی طراحی‌شده سوق دهد. برخی از معایب این سیستم عبارتند از:
1. مشکل عدم تعادل در تراز پرداختها را نمی‌توان با ارز چندنرخی حل کرد؛
2. وجود سیستم چندنرخی ارز، یک جو عدم اطمینان در بازار ایجاد می‌کند؛
3. سیستم چندنرخی ارز، باعث ایجاد فساد و معاملات غیر قانونی ارزی می‌شود.
4. ارز چندنرخی نیاز به یک سیستم اداری کارآمد دارد که بیشتر کشورهای در حال توسعه فاقد آن هستند.
 
نظام نرخ‌های شناور (Floating Exchange Rate System)؛ در این نظام، نرخ برابری پول ملی نسبت به سایر اسعار، هرلحظه دستخوش نوسان است؛ چراکه برابری پول ملی، نسبت به سایر اسعار با توجه به عرضه و تقاضای بازار تعیین می‌شود.عواملی که افزایش عرضه یا تقاضای یک پول یا ارز معتبر عبارتند از:هرگونه تغییر در وضعیت اقتصادی، سیاست‌های پولی و مالی، تراز تجاری، جابه‌جایی سرمایه، عوامل سیاسی و امثالهم. این نظام پولی، مزایا و معایبی هم دارد؛ مزایای این نظام، عبارت است از:
•     تعادل تراز پرداخت‌ها ساده‌تر ایجاد می‌شود.
•     برای رسیدن به تعادل، تغییر نرخ ارز خارجی کافی است؛
•     پول هر کشور در نرخی متناسب با ارزش خود تعیین می‌شود؛
•     نگهداری یک ذخیره حمایتی، از طرف بانک مرکزی برای حمایت از نرخ‌های ثابت لازم نیست.
و از معایب آن، به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
•     ایجاد عدم اطمینان و نامعینی در تجارت خارجی؛
•     نرخ‌های شناور باعث ایجاد سفته‌بازی تشدیدکننده می‌شود.
 
نظام نرخ‌های شناور کنترل‌شده (Managed Floating Exchange Rate System Controlled)؛ در این نظام، نرخها شناورند؛ ولی دولت با مداخلات مکرر از طریق بانک مرکزی، نرخ برابری پولی ملّی با اسعار بیگانه را کاملا تحت کنترل داشته و عرضه و تقاضا را تا رسیدن به نرخ مورد حمایت، تنظیم می‌نماید.نظام نرخ‌های شناور کنترل‌شده را می‌توان یک دوره انتقالی از یکی از نظام‌های نرخ ثابت ارز و نظام نرخ‌های متعدد به نظام نرخ‌های شناور دانست که با توجه به مشکلات و مسایل اقتصادی متعدد، نمی‌توان به یک‌باره به‌سمت نرخ‌های شناور رفت.
 
عوامل مؤثر بر نرخ ارز
سطح نسبی قیمتها؛ افزایش سطح قیمت‌ها در کشور (در مقایسه با سطح قیمت کالاهای خارجی)در بلندمدت باعث می‌شود که ارزش واحد پول کشور کاهش یابد و کاهش سطح نسبی قیمت‌های داخلی باعث می‌شود که ارزش واحد پول کشور افزایش یابد.
تعرفه و حقوق گمرکی؛ ایجاد موانعی بر سر راه تجارت آزاد مثل وضع تعرفه‌های گمرکی بر کالاهای وارداتی و سهمیه‌بندی ورود کالاهای خارجی می‌تواند بر نرخ ارز اثر بگذارد.این موانع تجاری، باعث افزایش تقاضا برای محصولات داخلی می‌شود.در نتیجه، ارزش واحد پول کشور افزایش می‌یابد؛ زیرا با وجود بالا بودن ارزش پول ملّی، کالاهای داخلی به‌دلیل ارزان‌تر بودن، بهتر به فروش خواهد رفت.
اولویت دادن کالاهای داخلی نسبت به کالاهای خارجی؛ افزایش تقاضا برای اقلام صادراتی در بلندمدت موجب افزایش ارزش واحد پول کشور خواهد شد؛ زیرا آن کشور می‌تواند محصولات خود را به قیمت‌های بالاتر در بازارهای کشورهای دیگر به‌فروش برساند.برعکس، افزایش تقاضا برای محصولات وارداتی، موجب کاهش ارزش واحد پول کشور خواهد شد.
میزان تولید؛ اگر میزان تولید یا بهره‌وری یک کشور نسبت به کشور دیگر بیشتر شود، بالا بودن میزان داد و ستد در آن کشور موجب می‌شود که قیمت محصولات داخلی (به‌نسبت محصولات خارجی) کاهش یافته و سود زیادی عاید آن بشود. درنتیجه تقاضا برای محصولات داخلی افزایش می‌یابد و ارزش واحد پول کشور بالا می‌رود؛ چراکه تولیدات داخلی با قیمت بالاتری (بر حسب واحد پول کشور)به‌فروش می‌رسد.
مزاياي نرخ ارز ثابت و شناور

در بررسی سیستم های ارزی ، به موارد متعددی برخورد می کنیم ؛ سیستم نرخهای ثابت ، شناور، و مابین این دو حد نهایی ، سیستم برابری متحرک ، برابری تغییرپذیر و ثبات پویا و یا ثبات خزنده که از سوی اقتصاددانان معرفی شده است.
اگر کنترلی بر تعیین ارزش و یا نرخ برابری ارزها از سوی دولتها اعمال نشود و بازارهای میانه آزاد فعالیت کنند در این حالت نرخ ارز، کاملا به طور آزاد، بر پایه نرخهای شناور تعیین می شود، در سیستم کاملا آزاد با نرخهای شناور، نیازی به ذخایر ارز خارجی و طلا نیست ؛ زیرا نرخ ارز به کمک شرایط عرضه و تقاضای ارز تعیین می شود و نرخهای مذکور تنها زمانی تثبیت خواهد شد که عرضه و تقاضای ارز معادل یکدیگر شوند. در سیستم ثابت ، دولت به حمایت از نرخ ثابت برابری پول رایج کشور در مقابل اسعار خارجی می پردازد که با اهداف مختلف صورت می گیرد؛ مثلا دولت تمایل ندارد نرخ ثابت برابری پول داخلی تحت تاثیر سطح قیمتهای جاری در کشور قرار گیرد.به طور کلی سیستم نرخهای شناور در مقایسه با سیستم نرخهای ثابت از مزایای بیشتری برخوردار است که نظر بسیاری از اقتصاددانان و شرکتهای فراملیتی را به خود جلب کرده است . برای مثال ، سیستم شناور موجب تخصیص بهینه منابع تولید از طریق فعالیت آزادانه مکانیسم قیمت می شود. هرچند بر سیستم شناور نیز انتقاداتی وارد است ، ولی بر سیستم نرخهای ثابت انتقادهای زیادتری وارد شده که بیشترین این انتقادها در زمینه انعطاف ناپذیری این سیستم و فشاری است که سیستم مذکور به دلیل تعدیل در نرخ برابری بر اقتصاد ملی وارد می کند؛ به طوری که بخش بزرگی از بار تعدیل در نرخ برابری، بر دوش اقتصاد ملی و لاجرم تولید داخلی خواهد بود به هر حال ، سیستم ارزی کشور برخلاف اظهارنظرهای مختلف ، به سیستم ثبات خزنده گرایش زیادی دارد. در این سیستم ، به جای این که نرخ برابری یکباره کاهش و یا افزایش ارزش پیدا کند، در مراحل مختلف به طور تدریجی در طول ماهها یا سالهای طولانی تغییر ارزش می دهد. برای مثال ، اگر در نظر باشد نرخ برابری ،10 درصد کاهش و یا افزایش یابد، بهتر است این عمل در طول 5 سال و با نرخ2 درصد در سال صورت گیرد.این سیستم از این مزیت برخوردار است که مطمئن و پیامدهای آن قابل پیش بینی است . از طرف دیگر، تغییرات ماهانه یا سالانه در نرخ برابری ، به علت ابعاد کوچک آن ، نمی تواند انتظارات سفته بازی را تشدید کند و یا مازاد تقاضای سفته بازی ایجاد کند. البته نرخ تعدیل در نرخ برابری به ذخایر ارزی و طلای کشور ارتباط داده می شود.

مزاياي نرخ ارز ثابت و شناور

در بررسی سیستم های ارزی ، به موارد متعددی برخورد می کنیم ؛ سیستم نرخهای ثابت ، شناور، و مابین این دو حد نهایی ، سیستم برابری متحرک ، برابری تغییرپذیر و ثبات پویا و یا ثبات خزنده که از سوی اقتصاددانان معرفی شده است.
اگر کنترلی بر تعیین ارزش و یا نرخ برابری ارزها از سوی دولتها اعمال نشود و بازارهای میانه آزاد فعالیت کنند در این حالت نرخ ارز، کاملا به طور آزاد، بر پایه نرخهای شناور تعیین می شود، در سیستم کاملا آزاد با نرخهای شناور، نیازی به ذخایر ارز خارجی و طلا نیست ؛ زیرا نرخ ارز به کمک شرایط عرضه و تقاضای ارز تعیین می شود و نرخهای مذکور تنها زمانی تثبیت خواهد شد که عرضه و تقاضای ارز معادل یکدیگر شوند. در سیستم ثابت ، دولت به حمایت از نرخ ثابت برابری پول رایج کشور در مقابل اسعار خارجی می پردازد که با اهداف مختلف صورت می گیرد؛ مثلا دولت تمایل ندارد نرخ ثابت برابری پول داخلی تحت تاثیر سطح قیمتهای جاری در کشور قرار گیرد.به طور کلی سیستم نرخهای شناور در مقایسه با سیستم نرخهای ثابت از مزایای بیشتری برخوردار است که نظر بسیاری از اقتصاددانان و شرکتهای فراملیتی را به خود جلب کرده است . برای مثال ، سیستم شناور موجب تخصیص بهینه منابع تولید از طریق فعالیت آزادانه مکانیسم قیمت می شود. هرچند بر سیستم شناور نیز انتقاداتی وارد است ، ولی بر سیستم نرخهای ثابت انتقادهای زیادتری وارد شده که بیشترین این انتقادها در زمینه انعطاف ناپذیری این سیستم و فشاری است که سیستم مذکور به دلیل تعدیل در نرخ برابری بر اقتصاد ملی وارد می کند؛ به طوری که بخش بزرگی از بار تعدیل در نرخ برابری، بر دوش اقتصاد ملی و لاجرم تولید داخلی خواهد بود به هر حال ، سیستم ارزی کشور برخلاف اظهارنظرهای مختلف ، به سیستم ثبات خزنده گرایش زیادی دارد. در این سیستم ، به جای این که نرخ برابری یکباره کاهش و یا افزایش ارزش پیدا کند، در مراحل مختلف به طور تدریجی در طول ماهها یا سالهای طولانی تغییر ارزش می دهد. برای مثال ، اگر در نظر باشد نرخ برابری ،10 درصد کاهش و یا افزایش یابد، بهتر است این عمل در طول 5 سال و با نرخ2 درصد در سال صورت گیرد.این سیستم از این مزیت برخوردار است که مطمئن و پیامدهای آن قابل پیش بینی است . از طرف دیگر، تغییرات ماهانه یا سالانه در نرخ برابری ، به علت ابعاد کوچک آن ، نمی تواند انتظارات سفته بازی را تشدید کند و یا مازاد تقاضای سفته بازی ایجاد کند. البته نرخ تعدیل در نرخ برابری به ذخایر ارزی و طلای کشور ارتباط داده می شود.


سیاست‌های متنوع برای تعیین نرخ ارز


در یک تقسیم بندی کلی نظام‌های ارزی دو نوع است: اول نظام ارزی شناور و دوم نظام ارزی ثابت. البته طیفی از ترکیب‌های این وضعیت هم وجود دارد مثل نظام شناور مدیریت شده، شناور تعدیل شده، میخکوبخزنده، میخکوب با تعدیلات جزئی و برخی دیگر از این نظام‌های ترکیبی. در نظام نرخ ارز شناور، نرخ ارز توسط نیروهای عرضه و تقاضا و بدون مداخله مقاماتپولی و دولت تعیین می‌شود. در این نظام ارزی تغییرات نرخ ارز تابعی است از تغییرات شرایط عرضه و تقاضای ارز. این روش مزایایی هم دارد. از آنجا که در این نظام ارزی نرخ ارز بدون مداخله دولت و مقامات پولی تعیین می‌شود نقش دولت در بازار ارزمنتفی می‌شود و دولت می‌تواند بی‌توجه به دغدغه کسری تراز پرداخت‌ها روی اهداف اقتصاد داخلی متمرکز شود، زیرادر نظام نرخ ارز ثابت دولت برای مناسبات تراز تجاری با تراز پرداخت‌ها از ابزار نرخ ارز استفاده می‌کند و در پی آناست که نرخ ارزی را وضع کند که موجب ارتقاء صادرات و بهبود تراز پرداخت‌ها شود. در ایران،
بودجه دولت به درآمدهای ارزی نفت وابسته است.

بنابر این مداخله ارزی دولت انگیزهدرآمدی نیز دارد و ممکن است دولت بی‌توجه به مقتضیات رقابت‌پذیری یا مقتضیات تولید داخلی یا تورم، نرخ ارز را به خاطر اهداف درآمدی خود تغییر دهد. در تمامی سال‌های سه دهه گذشته بخش عمده بودجه دولت از محل درآمدهای نفتی تأمین شده است به طوری که متوسط سهم درآمدهای نفتی از بودجه دولت بالای 50 درصد بوده است.ضمن این که در نظام شناور بار تعدیل و تغییرات اقتصادی در حوزه عمل تجارت بین‌الملل روی نرخ ارز است نه سطح قیمت‌ها،زیرا اگر رقابت‌پذیری کشور مثلاً کاهش یابد نرخ ارز در بازار افزایش می‌یابد و قدرت اقتصادی نسبی کشور را افزایش می دهد و اگر به خاطر افزایش رقابت‌پذیری اقتصاد، صادرات کشور نسبت به واردات افزایش یابد پول داخلی به‌طورخودکار
تقویت و نرخ ارز تغییر می‌کند.

در نظام نرخ ارز ثابت اگر رقابت‌پذیری کشور کاهش یابد، کسری تراز جاری به وجود می‌آیدو این باعث می‌شود نرخ ارز تمایل به افزایش پیدا کند و بنابراین بانک‌های مرکزی برای ثابت نگهداشتن نرخ ارز مجبورند ارز به بازار عرضه کنند و در مقابل آن پول دریافت کنند که این موجب کاهش حجم پول در جریان و کاهش تورم می‌شود. همچنین اگر رقابت‌پذیری کشور افزایش یابد و پول ملی تقویت شود و ارزهای خارجی تمایل به کاهش قیمت داشته باشند، بانک‌های مرکزی در بازار، ارز خریداری می‌کنند و در ازاء آن پول به جامعه تزریق می‌کنند وبنابراین از این طریق موجبات افزایش حجم پول و سطح عمومی قیمت‌ها را فراهم می‌کنند.

بنابراین در نظام نرخ ارز ثابتبار تعدیلات روی حجم پول و سطح عمومی قیمت‌هاست اما در نظام نرخ ارز شناور بار تعدیلات روی نرخ ارز است.

این نظام ارزی به هیچ وجه به وجود ذخایر ارزی زیاد وابسته نیست، زیرا وقتی نرخ ارز در بازار تعیین می‌شود و دولت و مقامات پولی خود را ملزم به ثابت نگهداشتن یک نرخ ارز معین نمی‌دانند، نیازی به عرضه ارز در بازار در موقع افزایش قیمت آن نیست. بنابراین ذخایر ارزی قابل ملاحظه برای تنظیم ارز و تثبیت یک نرخ هدف، موضوعیت ندارد. درکشورهایی که کسری تجاری مستمر دارند حفظ یک نرخ ارز کار بسیار مشکلی است و ذخایر محدود آنها اجازه چنین کاری به بانک‌های مرکزی نمی‌دهد.

سوالی که شاید در این میان وجود داشته باشد این است که این سناریویی که مطرح شد در مقایسه با اقتصاد ایران چه مشکلاتی را ایجاد می‌کند؟

در پاسخ باید گفت که در اقتصاد ایران وابستگی بودجه دولت به درآمد نفتی، ذخایر ارزی بانک مرکزی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. دولت برای تأمین بودجه ریالی، ارز مصوب بودجه یا ارز برداشت شده از حساب ذخیره ارزی را به بانک مرکزی می‌فروشد و بانک مرکزی بخشی از آن ارزها را به واردات کننده رسمی می‌فروشد و بخشی از ارزها که فروش نمی‌رود موجب افزایش پایه پولی و حجم پول در جریان می‌شود. این موضوع با نگاهی به آمارهای موجود از رشد پایه پولی نیز تایید می‌شود. در این آمارها مشاهده می‌شود که طی سالیان مختلف و به خصوص طی ده ساله اخیر همواره بخش عمده از رشد پایه پولی از ناحیه رشد خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی است.

توجه داشته باشید نرخ‌های ارز شناور شوک‌های تورمی خارجی را به داخل کشور منتقل نمی‌کند در حالیکه در نظام‌های نرخ ارز ثابت، اگر در کشورهای طرف تجاری شوک تورمی رخ دهد و کالاهای آنها گران شود این امر موجب کاهش رقابت‌پذیری آنها می‌شود و این وضعیت زمینه با ارزش‌تر شدن پول ملی و کاهش نرخ‌های ارز خارجی را فراهم می‌کند و بانک مرکزی برای ثابت نگهداشتن نرخ اسعار خارجی در جامعه، ارز می‌خرد و در مقابل پول به جامعه تزریق می‌کند که این تزریق پول موجب افزایش پایه پولی و نقدینگی و به دنبال آن، افزایش تورم خواهد شد. بنابراین شوک تورمی از مجرای سازوکار نظام نرخ ارز ثابت به داخل کشور انتقال می‌یابد. اما در نظام نرخ ارز شناور چون دولت و مقامات پولی هیچ تعهدی به ثابت نگه داشتن نرخ ارز ندارند بنابر این شوک پولی و تورمی خارجی به رشد نقدینگی و تورم داخلی منجر نمی‌شود. البته اینکه در مورد همه کشورها نرخ ارز در فضایی کاملاً رقابتی عمل کند و شوک‌های خارجی را به طول کامل دفع کند، جای تأمل وجود دارد.

*عباس شاکری استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
منبع : خبر آنلاین
مدلی پویا برای تعیین نرخ ارز
بر اساس نظریه برابری قدرت خرید
تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در مورد نرخ ارز مناسبی که بتواند باعث رشد و پویایی اقتصادی شود، در تمام کشورها بحثی مجادله‌برانگیز است و همیشه هر تصمیمی مخالفان و موافقان بسیاری در پی دارد. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و در تمامی چند دهه گذشته اعتراض‌هایی به نرخ ارز چه در سطح دانشگاه و چه در سطح بازار و عامه مردم انجام شده است.
گروه‌هایی که به منابع و درآمدهای ارزی دسترسی بیشتری دارند، همچون دولت که بخش قابل توجهی از درآمدهای ارزی کشور را به خود اختصاص می‌دهد و در پی آن صادرکنندگان، مطمئنا از افزایش نرخ ارز، حداقل در کوتاه‌مدت، منتفع می‌شوند، اما در طرف مقابل مردم، اقتصاد کشور و بخش خصوصی قرار دارند که دست کم از نظر تعداد افراد می‌توان کاهش نرخ ارز را به سبب کاهش سطح عمومی قیمت‌ها، مطلوب دانست. هر چند در مورد صادرکنندگان نیز انتفاع ایجاد شده کوتاه مدت بوده، و پس از یک دوره زمانی کوتاه تهیه مواد واسط تولید و چه بسا افزایش دستمزدها، هزینه بیشتری بر آنان تحمیل خواهد نمود، اما همیشه این سوال که نرخ متوازن برای ارز چه نرخی است و روش رسیدن به چنین نرخ مطلوبی چگونه باید باشد، به طور بارزی مطرح بوده و اجرای آن چالش‌های خاص خود را دارد. در این نوشتار به نظام‌های ارزی و نظرات متفاوتی که برای تعیین نرخ ارز وجود دارند به اجمال اشاره و همچنین اشاره‌ای به سازوکارهای تعیین نرخ‌های متفاوت ارز در کشور که در حال حاضر مورد محاسبه در بخش‌های متفاوت قرار می‌گیرند خواهد شد و سپس نظریه‌ای تکمیلی که به نظر نگارنده می‌توان آن را روشی تکامل‌یافته برای تعیین نرخ ارز چه در ایران و چه در دیگر کشورها غیر از کشور آمریکا (به علت پایه بودن دلار آمریکا در بازارهای ارزی) در نظر داشت، ارائه خواهد شد.
نظام‌های ارزی
نظام یا سیستم ارزی به طور کلی در دو بخش ثابت و شناور قابل طبقه‌بندی است، اما از اختلاط این دو نظام، نظام‌های ارزی دیگری همچون شناور مدیریت شده که طبق برنامه پنجم توسعه کشور نظام ارزی ایران نیز است و نظام‌های ارزی دیگری همچون، میخکوب خزنده یا شناور تعدیل شده، میخکوب با تعدیلات جزئی نیز وجود دارند. هرچند برخی صاحب‌نظران کشور ما را به دلیل نداشتن بازار عمیق ارزی، فاقد نظام ارزی می‌دانند؛ از این‌رو که منشأ ایجاد نظام ارزی را، وجود طیف وسیعی از ارز‌آوران و مصرف‌کنندگان ارزی و البته نمایندگان آنان می‌دانند که بتوانند آزادانه و بدون مداخله دولت به خریدو فروش بپردازند، اما به هر حال، نظام‌مند شدن بازار ارز کشور امری محال نیست. به عبارت دیگر باید در سمت عرضه و تقاضای ارز اشخاص زیادی فعال باشند تا بتوان چنین معاملات ارزی بسیار و متقاضیان متنوع را سمبل برقرار بودن نظام ارزی دانست، به عبارت دیگر، درآمدهای ارزی کشور به طور نسبتا منطقی بین دولت و بخش خصوصی تقسیم شده و همچنین مصرف‌کنندگان ارز نیز متنوع باشند. بر‌اساس قرائن، مصرف ارز یا در طرف تقاضای ارز، تنوع وجود دارد و نماد بارز این تنوع، مسافرت گردشگران ایرانی به خارج از کشور و واردکنندگان کالاها و خدمات گوناگون هستند که هر‌چند گردونه کاریشان به سختی می‌گردد، اما وزنه‌ای در سمت تقاضای ارز در کشور دارند، سمت عرضه ارز که عموما در ایران وابسته به صادرات کالا و تا حد ضعیفی نیز، خدمات فنی مهندسی است و سرمایه‌گذاری خارجی و پذیرایی از گردشگران خارجی (صنعت توریسم) در آن نقش چندانی ندارد، بیش از هفتاد درصد، به علت وجود نفت، گاز و میعانات در دست دولت بوده و دولت عملا می‌تواند نرخ ارز را به سمتی که مایل است هدایت کند. قدرتی انحصاری که می‌تواند قاعده عرضه و تقاضای بازار را برهم بزند یا به طور دقیق‌تر طرف عرضه را به نحو مطلوب خود مهندسی کند و شاهد آن وفور درآمدهای ارزی حاصل از افزایش قیمت نفت در سال‌های اخیر بوده است که اگر آن را تقویت سمت عرضه بدانیم، قیمت ارز باید در چند سال اخیر روندی کاهشی در پیش می‌گرفت، چراکه افزایش ذخایر ارزی باید نرخ ارز را متمایل به کاهش کند. در حالی که به جهت افزایش نقدینگی، پایه پولی و ضریب فزاینده پولی شاهد روند صعودی آن بوده‌ایم.
ارز حاصل از صادرات کالاهایی که به طور انحصاری یا شبه‌انحصاری (به علت نواقص موجود در اجرای خصوصی سازی براساس اصل ۴۴ قانون اساسی) در دست دولت است، در اختیار بانک مرکزی قرار می‌گیرد تا بانک مرکزی طبق سیاست‌های اقتصادی تعریف شده آن را به فروش برساند و معادل ریالی آن را به دولت بدهد. هر چند در سال‌های اخیر به دلیل تحریم‌های اقتصادی، مشکلات فراوانی بر سرراه نقل و انتقالات ارزی بروز پیدا کرده و هزینه جابه‌جا‌یی ارز را بالا برده و چشم طمع بیگانگان را برای مصادره ذخایر ارزی خارج از کشور تحریک کرده است. اما امید این می‌رود تا با بهبود سیاست خارجی کشور بتوان به نوعی از بار مشکلات ارزی کاست و ذخایر ارزی را به منابع ارزی مولد تبدیل کرد.
بانک‌های مرکزی کشورها بازوی تعیین و هدایت نرخ ارز هستند، در کشور ما نیز قانون‌گذار براساس موارد پیش گفته نظام ارزی کشور را شناور مدیریت شده و تعیین نرخ ارز را به عهده بانک مرکزی قرار داده است. با وجود افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی که علی‌القاعده باید کاهش نرخ ارز را به دنبال می‌داشت متاسفانه نرخ ارز به شدت و با شیب تند، افزایش یافت؛ از طرف دیگر، در خلال سه سال اخیر که در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران‌های ارزی ناشی از عوامل اقتصادی و جو روانی بودیم و ریشه‌های آن را بیشتر می‌توان در سوء‌مدیریت و البته تحریم‌های اقتصادی دنبال کرد، به کرات شاهد شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت نوسانات نرخ ارز، از طرف مسوولان مربوطه بودیم. به هر روی اگر قیمت را تابع عرضه و تقاضا بدانیم و از آنجا که قیمت ارز به عنوان یک سیگنال اساسی می‌تواند سرعت و روند تجارت خارجی کشور را افزایش یا کاهش دهد، باید در نظر داشت که می‌توان نظام ارزی کشور را به سمت و سوی یک بازار عمیق و رقابتی ارزی هدایت کرد و مدیریت آن از طرف بانک مرکزی به سمت نرخی که کاملا مطلوب تعادل اقتصاد کشور باشد، گریز‌ناپذیر بوده و از این رو نظام ارزی شناور را هدف غایی قرار داده و تا رسیدن به آن نقطه، قید مدیریت شده را به دوش کشید، تا نرخ مطلوب از دل بازاری عمیق استخراج شده و از طریق اتخاذ سیاست‌های مالی و پولی مناسب، عمق بازار را تقویت و محافظت کرد.

سازوکار تعیین نرخ ارز و نرخ‌های موجود در بازار ارز ایران

از آنجا که بعد از کنار گذاشتن نظام قیمت گذاری ارزها بر اساس طلا پس از جنگ جهانی، نظام برتون وودز حاکم شد و ارز پایه دلار آمریکا درنظر گرفته شد؛ تاکنون نیز تمامی ارزها نسبت به دلار آمریکا نرخ‌گذاری می‌شوند و هر ارزی با نرخ تسعیری که نسبت به دلار آمریکا پیدا می‌کند به مصاف دیگر ارزهای دنیا می‌رود، اشاره به نرخ ارز در متن این نوشتار عمدتا معطوف به دلار آمریکا است. علاوه بر آن اگر نوسانات نرخ ارز را که از اواخر سال ۱۳۸۹ در کشور آغاز شد و فصل جدیدی در بازار ارز را رقم زد، نوعی بحران ارزی بنامیم سخن به گزاف گفته نشده است. و مرور کلی بر بازار ارز سه سال اخیر برای به دست آوردن سال پایه در طرح پیشنهادی گریز‌ناپذیر است.
غیر از نوسانات نرخ ارز در زمان جنگ تحمیلی و اوایل دهه ۷۰ شمسی، نسبتا ثبات نسبی در طول زمان حدودا ۱۵ ساله برقرار بود. سال‌های سال، نرخ ارز با شیبی بسیار ملایم به سمت صعود حرکت می‌کرد تا اینکه برخی اتفاقات متاثر از سیاست خارجی کشور و به خصوص در اواخر دهه هشتاد بازار ارز را دچار تلاطم‌های شدید کرد. نرخ دلاری که طی چند سال در دهه هشتاد در دامنه ۸۰۰ تومان الی ۱۱۰۰ تومان افزایش پیدا کرده بود به یکباره مسیری جهشی به خود گرفت و پاییز ۹۰ را با نرخ ۱۴۰۰ تومان و در اواسط زمستان حتی نرخ ۲۲۰۰ تومان را نیز تجربه کرد، هرچند در پایان سال با نرخ ۱۹۲۰ تومان پرونده بازار ارز آزاد بسته شد. سال ۹۱ نیز تا حدودی این‌گونه گذشت، بالاترین نرخ در نزدیک مرز ۴هزار تومان برای دلار آمریکا ثبت شد که در روزهای آغازین مهر ماه ۱۳۹۱ رقم خورد. نرخی که اعتراض بسیاری را به همراه داشت و منجر به اعتصاب بخش‌هایی از بازار و واکنش مطبوعاتی سریع از طرف رییس‌جمهور وقت شد. نرخ‌های پیش‌گفته تنها نرخ‌های بازار غیررسمی بودند که عموما در دو نقطه جغرافیایی در شهر تهران تعیین می‌گردند. دلالان ارزی بی‌شماری در فضایی حدود ۲۰۰ متر مربع از ساعت ۱۱ صبح گردهم‌ می‌‌آیند و پیشنهادات خرید و فروش خود را در فضایی کاملا سنتی مطرح می‌کنند. دلال‌های ارزی می‌توانند نماینده صرافی‌های بزرگ و حتی سازمان‌های دولتی نیز باشند. جملات رد‌و‌بدل شده و معاملات انجام شده در بین این افراد مبنای تعیین نرخ ارز قرار می‌گیرد. به عنوان مثال می‌توان ساعت ۱۱ صبح که ساعت آغاز معاملات محسوب می‌شود، با وجود اینکه نرخ دلار در پایان روز قبل به ۳۲۰۰ تومان رسیده، (نرخ حدودی و فعلی دلار آمریکا در بازار آزاد)، عده‌ای دلال، نرخ ۳۱۸۰ تومانی را برای فروش ارزی که در اختیار دارند مطرح کنند. البته اگر مقدار ارز و نرخ پیشنهادی قابل توجه باشد چند دقیقه بعد نرخ دلار ۳۱۸۰ تومان خواهد بود. زیرا هیچ فردی دیگر نمی‌تواند برای فروش دلاری که بخواهد ۳۲۰۰ تومان به فروش برساند، خریداری پیدا کند. عکس چنین فرآیندی نیز به شدت صادق است؛ در ساعات و دقایق متفاوت در طول روز این معاملات بین دلالان که متاثر از عرضه و تقاضا اما در مقیاس محدود است، می‌تواند تعیین‌کننده نرخ ارز بازار آزاد باشد. اما به دلیل سنتی بودن فضای قیمت‌گذاری، وجود رقابت عمیق بین طرف عرضه و تقاضا دور از ذهن است. نرخ مذکور برخلاف ادعای بعضی مسوولان اقتصادی کشور بسیار حائز اهمیت بوده و مبنای قیمت‌گذاری بسیاری از کالاها و خدمات کشور است. نگاه‌های فعالان اقتصادی کشور در طول روز به این نرخ دوخته شده است. نگارنده ماه‌ها قبل از مطرح شدن تاسیس اتاق ارزی (مرکز مبادلات ارزی) در اواسط سال ۱۳۹۱ پیشنهاد منتشر شده‌ای مبنی بر راه‌اندازی بورس ارزی و کلیات ساز و کار اجرای آن، مطرح کرد که به نظر می‌رسد هنوز نیز کشور نیاز عمیقی به برقرار شدن چنین فضای سالم و شفافی برای تعیین نرخ ارز دارد. در زمان افتتاح اتاق ارزی (نرخ مبادله‌ای) و در روزهای آغازین کاری آن نیز بسیاری از مسوولان پولی و ارزی، هدف‌های ایجاد چنین سازوکاری را برقرار کردن بازار سالم ارزی و تاثیرگذار بر بازار آشفته آزاد و با فرمول محاسبه نرخ ۲ تا ۵ درصد زیر قیمت بازار آزاد عنوان می‌کردند که به سرعت روش تعیین نرخ کاملا تغییر کرد و بعدها فرمول نرخ گذاری محرمانه اعلام شد؛ و تاکنون نیز نمی‌توان منطق دقیقی از مبنای نرخ‌گذاری نرخ مبادله‌ای استخراج کرد. چه بسا روزهایی که نرخ ارز در بازار آزاد دست‌کم برای دلار آمریکا حتی نزدیک به ۵۰۰ تومان کاهش یا افزایش پیدا کرده است، اما نرخ مبادله‌ای تغییری به خود ندیده است. اما جدای از نرخ بازار آزاد و نرخ مبادله‌ای نرخ ارز دیگری به‌نام ارز مرجع، نیز وجود داشت که همان دلار ۱۲۲۶۰ ریالی بود و اخیرا از نظام قیمت‌گذاری توسط بانک مرکزی حذف شد. نرخی که در سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ غیر از چند روزی که در بهار سال ۹۰ افزایش ۱۱درصدی غیرمترقبه را تجربه کرد و آن زمان به عنوان نرخ رسمی ارز از آن یاد می‌شد، عموما بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۷۰ تومان در نوسان بوده است. تا اینکه ماه‌ها پس از مصوبه یکسان‌سازی نرخ ارز در پاییز ۹۰، از نرخ ۱۲۲۶ تومانی پرده‌برداری شد و تا مدت‌ها نرخ مذکور مبنای محاسبه و تخصیص ارز به واردات کالاهای اولویت یک و دو و حتی محاسبه حقوق و عوارض گمرکی، کارمزد ثبت سفارش واردات و دیگر محاسبات وابسته به تجارت خارجی کشور بود. نرخ دیگری که می‌توان از آن به عنوان نرخی تاثیر‌گذار یاد کرد، نرخ حواله ارزی صرافی‌ها است. نرخی که قیمت تمام شده خرید کالا و خدمات وارداتی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. زمانی که دست واردکننده کالا یا خدمات از تخصیص ارز مبادله‌ای کوتاه است و موجودی ارزی ناشی از صادرات نیز در خارج از کشور ندارد، باید مبلغ ارزی مورد نیاز برای واردات خود را از صرافی‌ها تهیه کند. این نرخ به نرخ حواله مشهور است. مضاف براین کالای وارداتی قاچاق نیز متاثر از این نرخ است و غالبا و بدون قاعده‌ای غالب و پیش فرض، حدود یک درصد از نرخ بازار آزاد بالاتر است. عرضه و تقاضای غیرشفاف در بازار ارز خارج از کشور می‌تواند نرخ مذکور را دستخوش تغییراتی کند. به دلیل تحریم‌های بانکی علیه کشور رابطه بانک‌های ایرانی با دیگر بانک‌های دنیا محدود بوده و حواله‌های ارزی موردنیاز (T/T) معمولا از طریق بانک‌های برخی کشورهای همسایه و معدود کشورهایی در آسیا و آفریقا انجام می‌پذیرد، منابع ارزی متعلق به ایران در این کشورها و تصمیم‌گیری مسوولان کشور در میزان اختصاص یافته برای فروش حواله ارزی در هر روز، مولفه اصلی قیمت‌گذاری نرخ ارز حواله در آن روز خواهد بود. تاکنون به سه نرخ موازی در بازار ارز اشاره شد، کما اینکه نرخ‌های دیگری که قابلیت تاثیر‌گذاری کمتری نیز دارند همچون نرخ حواله داخلی برای رد و بدل شدن حواله ارزی بین بانک‌های داخلی کشور و نرخ حواله ارزی با منشأ خارجی نیز در دسته‌بندی نرخ‌های ارزی حال حاضر وجود دارند.

روش‌های متعارف تعیین نرخ ارز

از روش‌های تعریف شده جهت تعیین نرخ ارز می‌توان به نظریه برابری قدرت خرید که مقبولیت بیشتری نزد صاحبنظران دارد، نقدینگی، تراز پرداخت‌ها، پول و دارایی ارزی و برابری نرخ بهره اشاره کرد.
 اما در واقع نظریه‌ای که بتواند باعث نرخ گذاری صحیح شود نظریه برابری قدرت خرید است، به همین دلیل سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول نیز پس از جنگ جهانی اول و تورم‌های شدید پیش آمده مبنتی بر هزینه‌های جنگ و چاپ اسکناس بدون پشتوانه، این نظریه را که دستاورد پروفسور گاستاو کاسل بود، مبنای محاسبه قرار داده تا بتوانند تولید ناخالص ملی را نیز به نسبتی صحیح در بین کشورها مورد مقایسه قرار دهند. نظریه برابری قدرت خرید، قدرت پول ملی یک کشور را نمایان می‌کند و بیانگر این است که نرخ ارز هر کشور رابطه‌ای مستقیم از سطح عمومی قیمت‌های داخل و خارج است.
مثلا اگر سبد معینی از کالاها و خدمات در ایران ۵۰٫۰۰۰ ریال قیمت‌گذاری و همان سبد در اقتصاد آمریکا ۲ دلار قیمت‌گذاری شود، پس نرخ برابری دلار آمریکا در ایران برابر است با ۲۵۰۰۰ریال. براساس این نظریه نرخ ارز همسو با یکسان سازی قیمت‌ها در کشورهای متفاوت عمل می‌کند؛ و منطق قوی آن در تعیین نرخ ارز قابل انکار نیست، اما تحقق کامل آن هم به سختی اتفاق‌ می‌‌افتد. اما ایراداتی که به آن وارد است، سادگی و کلی سازی فرمول‌های آن بوده که نقش تورم در کوتاه‌مدت، سطح تجاری بین کشورها و کالاهای غیر‌قابل مبادله بین کشورها را نتوانسته است به خوبی پوشش دهد. که در ادامه سعی در بسط و تکمیل این نظریه می‌رود. تا بتوان از آن به عنوان یک نظریه بی‌رقیب جهت تعیین نرخ اسمی مطلوب در بازارهای داخلی دفاع نمود. دیگر نظریه‌های یاد شده را می‌توان بیشتر به عنوان عوامل موثر در تعیین نرخ ارز یاد کرد، به عنوان مثال، نظریه نقدینگی، بیانگر آن است که هرچه پول (نرخ رشد نقدینگی) در کشوری زیاد شود، ارزش پول ملی کم و نرخ ارز تمایل به افزایش پیدا خواهد کرد. این نظریه به شدت در کشور ما حاکم است و هر چه نقدینگی افزایش یافته، به علت همراهی و همبستگی با نرخ ارز، نرخ ارز نیز میل افزایشی داشته است. به عبارت ساده‌تر اگر ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود داشته باشد، و دارایی‌های ارزی نیز ۱۰۰ میلیارد دلار باشد، در نتیجه نرخ ارز هزار تومان خواهد بود یا نرخ ارز به سمت نرخ مذکور حرکت خواهد کرد.
 
روش پیشنهادی
روش پیشنهادی نوعی بسط و تکامل نظریه تعیین نرخ ارز بر اساس برابری قدرت خرید (PPP (Purchase Power Parity است. که در بین صاحب نظران اقتصادی روشی کارآ تر برای تعیین نرخ ارز بوده و تنها وجود ضعف‌هایی در آن از قوت و تاثیر آن می‌کاهد که در متن پیش رو تا حدی که در این مقال بگنجد، سعی در تدقیق آن می‌رود تا بتوان از روش مذکور برای تمامی نظام‌های ارزی شناور مدیریت شده استفاده نمود. به این معنا که با روش‌هایی که برای دقیق‌تر شدن نرخ حاصل از نظریه برابری قدرت خرید‌ می‌‌آید، بتوان نرخ اسمی مطلوب برای توازن و تعادل اقتصاد کشور را تعیین و نرخ واقعی یا همان نرخ مورد معامله در بازار آزاد، اتاق ارزی و هر بازار ارزی رسمی و غیررسمی دیگری، ترجیحا پس از تجمیع بازارها، با استفاده از ابزارهای ناشی از مهندسی عرضه و تقاضا به سمت آن هدایت نمود.
در این نظریه، سبد کالاها و خدمات عمومی کشور همچون سبدی که مبنای محاسبه نرخ تورم قرار می‌گیرد، بین کشور مورد نظر به عنوان مثال ایران که از این پس آن را کشور پایه محاسبه (Basis Calculated Country) می‌نامیم و کشورهای موثری را که به نام کشور مورد محاسبه از آنها یاد خواهد شد، مورد مقایسه قرار داده و برای هر کشور به ترتیبی خاص ضریب موثر در نظر گرفته می‌شود. اما قبل از آن برای جلوگیری از انحراف قیمت مطلوب و خنثی سازی رانت ناشی از تجارت با یک کشور خاص در آینده، قیمت‌ها باید خالص‌سازی شوند. روش خالص‌سازی قیمت به علت جلوگیری از تطویل کلام، اختصارا در مثال‌ها بیان خواهد شد. از طرف دیگر و بر اساس رویه جاری نظریه برابری قدرت خرید، شاید به نظر کالاهایی را که از کشور مورد مقایسه وارد ایران (کشور پایه محاسبه) نمی‌شوند نباید مورد مقایسه قرار داد، و این یکی از همان ضعف‌هایی است که در نظریه برابری قدرت خرید وجود داشته اما پس از خالص سازی قیمت‌های کالاهای قابل مبادله، می‌توان به دلیل جلوگیری از رانت‌زایی از تجارت با کشور مورد مقایسه، در آینده، کالاهای غیرقابل مبادله را در محاسبات وارد نمود.
این پیش بینی برای جلوگیری از ایجاد شبه دامپینگ نسبت به کالاهای یک یا چند کشور خاص ضرورت دارد. سپس نرخ‌های به دست آمده به تفکیک، در فرمول مشابه برابری قدرت خرید وارد می‌شود. برای کالاهای غیرقابل مبادله همچون زمین و اجاره مسکن نیازی به رسیدن به نرخ خالص وجود ندارد. اما به هرحال کالاهای غیرقابل مبادله همچون هزینه مسکن، آموزش و ارتباطات نیز باید در فرمول محاسباتی وارد شوند. زیرا میزان تجارت با یک کشور سطح تماس افراد دو کشور مورد مقایسه را تا حدودی به نسبت ضریبی که ما آن را ضریب موثر سطح تجاری نامیده‌ایم، افزایش یا کاهش می‌دهد و به نظر می‌رسد حتی کالاهای غیرقابل مبادله نیز بین دو کشور مورد مقایسه باید تعادلی منطقی داشته باشند تا باعث خروج بیهوده سرمایه از کشور پایه (مبدا) محاسبه برای سرمایه‌گذاری، در مثلا بازار مسکن کشور مورد مقایسه نگردند. پس از به دست آوردن نرخ خالص کالاها و خدمات سبد مذکور و به عنوان مثال نرخ برابری ارز کشور پایه با کشور مورد مقایسه به عنوان مثال، ریال ایران با روپیه هند به دست‌ می‌‌آید و بر اساس برابری حال حاضر، نرخ روپیه هند با دلار آمریکا نهایتا به نرخ دلار آمریکا می‌رسیم که به نسبت ضریب موثر، یکی از چندین نرخ دلار آمریکا خواهد بود که در میانگین گیری بین تمامی کالاها و خدمات مورد مقایسه طبق سبد، قرار خواهد گرفت. میانگین نرخ‌های به دست آمده در مقایسه با تمامی کشورهای فهرست شده در جدول ضریب موثر، نرخ اسمی مطلوب برای حرکت به سمت آن خواهد بود. نهایتا نرخ میانگین نهایی دلار آمریکا که نرخ اسمی مطلوب خواهد بود به دست آمده و برای به دست آوردن نرخ اسمی مطلوب برای دیگر ارزهای دنیا، مجددا در نرخ تسعیر ارزهای کشورهای دیگر ضرب شده و نرخ ارزهای دیگر به دست خواهد آمد. حال برای مفهوم شدن بحث پیش گفته، نیاز به محاسبه موردی و ارائه فرمول‌های مورد نیاز خواهد بود، اما از آنجا که دسترسی به تمامی قیمت‌ها و محاسبه معکوس برای به دست آوردن قیمت خالص تا حدودی وابسته به اطلاعاتی است که در دست دولت‌ها بوده و با کمک گروه‌های دانشگاهی و فنی می‌توان با ایجاد کارگروهی پژوهشی – محاسباتی آن را به دست آورد، در مثال‌های آتی اعداد فرضی و تقریبی خواهند بود.
در وهله اول باید قیمت خالص کالا مشخص شود. مثلا اگر هر تن کاغذ تحریر در ایران و درسال پایه، که به علت بحران ارزی پیش آمده طی سه سال اخیر و نوسانات شدید قیمت، آن را سال ۱۳۸۹ در نظر می‌گیریم، ۱۲٫۰۰۰٫۰۰۰ ریال و در امارات ۸۰۰/۳ درهم بوده است، و آن را کالای خاص ۱ (Specific Goods 1) بنامیم، پس از فرآیند خالص‌سازی، به عدد ۱۱۰۴۰۰۰۰ ریال می‌رسیم، یا به عبارت دیگر می‌توان ۹۲ درصد قیمت ریالی کاغذ را به عنوان نرخ خالص کالا لحاظ کرد، بنابر این خواهیم داشت:

 

که در آن NSG1 قیمت خالص کالای خاص
۱(Net Value of Specific Goods or Service No. 1) می‌باشد، که در سبد کالا و خدمات مورد مقایسه پیش گفته گنجانده شده است. و NVP به صورت درصدی از قیمت کالا می‌باشد. که طی فرآیند محاسباتی خالص‌سازی به دست آمده است.
البته برای کالاهای غیر‌قابل مبادله، همچون اجاره بهای مسکن، نیازی به خالص‌سازی نخواهد بود. بنابر این اگر کالا یا خدمت خاص ۲ (SG 2) غیر قابل مبادله باشد خواهیم داشت:

 

سپس باید نرخ تمامی کالاها و خدمات سبد در کشور پایه خالص سازی شده و در فرمول ذیل قرار گیرند.

 

از این‌رو برای مثال کاغذ تحریر نرخ خام مطلوب درهم امارات در برابر ریال ایران خواهد بود:

 

که در آن PER1) UAE)  قیمت خام ارز مقدماتی محاسبه شده بر اساس یک کالای یا خدمت خاص
(Primary GrossExchange Rate 1) است. و SG1 قیمت همان کالای خاص در زمان مشابه و در کشور مورد مقایسه است. حال می‌توانیم با تکرار فرمول‌های فوق به اندازه تمامی کالاها و خدمات سبد خود نرخ‌های متفاوتی از قیمت درهم امارات در برابر ریال ایران به دست آوریم. نهایتا میانگین گیری طبق فرمول ذیل انجام می‌شود:

 

سپس میانگین نرخ به دست آمده در نرخ تسعیر ارز کشور مورد مقایسه به نسبت دلار آمریکا که در سال مورد بحث و نیز هم‌اکنون ۳/۶۷۳ بوده است ضرب می‌شود، تا به نرخ برابری ریال ایران در برابر دلار آمریکا و صرفا در مقام مقایسه بین سطح عمومی قیمت‌های ایران و امارات برسیم. اما این تمام کار نخواهد بود و باید نرخ به دست آمده در ضریب موثر مربوط به کشور امارات ضرب شود، بنابر این:

 

(میانگین نرخ ارز به دست آمده از مقایسه سطح عمومی قیمت‌ها بین دو کشور – میانگین نرخ‌های مقدماتی کشور مورد مقایسه)×(نرخ تسعیر ارز کشور مقصد محاسبه در برابر دلار آمریکا)×)ضریب موثر( = نرخ تسعیر دلار آمریکا در برابر ریال (بر پایه ارز کشور مورد مقایسه) به نسبت ضریب موثر در فرمول فوق، منظور از
(FRCC (Name نرخ نهایی تسعیر دلار آمریکا و به دست آمده از ضریب موثر با کشور مقصد محاسبه (Final Rate of Calculated Country) به همراه نام کشور مقصد محاسبه می‌باشد.
(µPER(PrimaryExchangeRatesAverage میانگین نرخ‌های به دست آمده از طریق محاسبات قبلی بوده که در نرخ تسعیر ارز مورد نظر در برابر دلار آمریکا
(ERCC (Exchange Rate of Calculated Countryضرب می‌شود. و حاصلضرب آن مجددا در ضریب موثر کشور مقصد محاسبه  (Cf –  Coefficient) ضرب می‌گردد. تا نرخ برابری به عنوان مثال ریال ایران در برابر دلار آمریکا متاثر از ضریب موثر کشور امارات به دست آید. این روش در مورد تمامی دیگر کشورها که در جدول محاسبه شده ضریب موثر، فهرست شده‌اند باید تکرار شود. و نهایتا حاصل جمع(FRCC(Names تمامی کشورها، همان نرخ مطلوب اسمی ارز خواهد بود.
در پایان این است که با اجرای مدل فوق دیگر نیازی به آنچه در نظریه برابری قدرت خرید برای تعدیل نرخ ارز براساس تورم در نظر گرفته شده است، نخواهد بود. چرا‌که مدل فوق می‌تواند مدلی پویا تلقی شده و داده‌های اطلاعاتی آن هر روز در آن وارد و نرخ اسمی مطلوب ارز برای هر روز از طریق آن به دست آید. ضمن آنکه برای نتیجه‌گیری بهتر، پس از استخراج نرخ اسمی مطلوب و سپس مدیریت و هدایت نرخ ارز به سمت آن، نرخ بهره نیز در کشور پایه محاسبه در مقایسه با کشورهای محاسبه شده، به نسبتی متعادل، تعدیل شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رابطه اشتغال با زندگی زناشویی

بازديد: 139

مقدمه
از دیر باز رسم چنین بوده است که زن بعد از ازدواج در منزل همسر خود به خانه داری می پرداخت و شوهر نیز در بیرون از منزل به کسب و کار مشغول بود و این مصداق بارز یک خانواده آرمانی محسوب می شد. در این محیط تکلیف زن عرفاً انجام کارهای خانه و تربیت و نگهداری فرزندان بود تا در آغوش مهر مادری پرورش یابند و مرد نیز به امرار معاش می پرداخت و هزینه زندگی مشترک را تأمین می کرد.

چکیده

پیشرفت تمدن حرکتی در خلاف جهت رسوم گذشته داشت گوئی عوامل نوپا کمر همت بر امحاء سنن بسته اند بدین ترتیب کار کردن زن در بیرون از منزل بطور جدی مطرح شد و مسائل جدیدی را مطرح ساخت که قانونگذاران را نا گزیر از وضع قاعده در این مورد نمود تا به اختلافات قومی و مذهبی پایان بخشند. از لحاظ تاریخی در قرن هیجدهم میلادی جهان شاهد دو دگرگونی همزمان در اروپا بود یکی رشد افکار آزادی خواهانه و لیبرالیستی و دیگری ماشینی شدن صنایع، که هر دوی این تحولات روابط انسانی و اجتماعی پیشین را تغییر دادند. در این گیرو دار پیدایش مکتب فردگرائی فلسفی در انقلاب 1789 فرانسه، موجب طرح مباحثی چون برابری افراد و آزادی انسان در روابط اجتماعی گردید که خود مقدمه عنوان شدن اشتغال زن به عنوان یکی از نتایج این برابری شده بود. از طرفی در دنیای کنونی لازمة گرایش زنان به کسب دانش و آشنائی با فنون علمی و تکنولوژی روز، اشتغال آنان در کنار مردان و افزایش روابط حقوقی و اجتماعی آنان در بیرون از خانه است. از طرف دیگر سنت گرایانی بودند که حاضر به عدول از عقاید خود نمی شدند و بر ادامه سیاق پیشین پافشاری می کردند و مایل بودند که زنانشان تمام مدت در خانه به نگهداری و تربیت فرزندان بپردازند. گذشته از اینکه این دیدگاهها تا چه اندازه مفید و یا مضر است باعث ایجاد اختلافات عمده ای در روابط زناشوئی گردید و سبب تزلزل بنیان خانواده و توسل به طلاق و مفارقت شد و این ثمرة شقاق و نقاری بود که پیشرفت تمدن موجب آن شده بود. پس در حال حاضر با توجه به احکامی که در این زمینه صادر شده است این مسئله را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم.
اشتغال بانوان از دیدگاه قانون
بررسی اشتغال زن از نظر قوانین- گذشته از اینکه مسئله مورد بحث از مسائل مربوط به نظم عمومی است یا مسائل خصوصی، که توافق بر سر آن را معتبر بدانیم یا بی اعتبار، باید ببینیم قوانین در این زمینه چه حقوق و تکالیفی برای زن و شوهر در نظر گرفته اند. طبق ماده 1117 ق.م « شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع كند. ». ماده 18 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 نیز مقرر می دارد:« شوهر می تواند با تایید دادگاه زن خود را از اشتغال به هر شغلی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود با زن باشد منع كند. زن نیز می تواند از دادگاه چنین تقاضایی را به نماید. دادگاه در صورتی كه اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نشود مرد را از اشتغال به شغل مذكور منع می كند »ضمانت اجرای تخلف از چنین حکمی طبق بند 7 از ماده 8 همین قانون جواز طلاق برای شوهر یا زن است در واقع تخلف یکی طرفین از موجبات درخواست طلاق برای طرف مقابل و صدور گواهی عدم امکان سازش است. مفاد حکم قانون مدنی با آنچه در قانون حمایت خانواده آمده است تفاوت چندانی ندارد جز اینکه در قانون اخیر این حق برای زن نیز در نظر گرفته شده است و کسی را که مدعی منافی بودن شغل همسر خود با مصالح خانوادگی یا حیثیات خود است باید در دادگاه طرح دعوا نموده و این موانع را اثبات کند و بعد از احراز صحت ادعا با تأئید و جواز دادگاه مانع از ادامه اشتغال همسر خود بشود. اما مسئله بدین جا ختم نمی شود بلکه باید دید آیا در تعیین اینکه چه شغلی منافی با مصالح خانوادگی است می توان قاعده ای تعیین نمود یا خیر. به نظر می رسد در این زمینه نمی توان ضابطه خاص و ثابتی را در نظر گرفت و در تشخیص این مسئله باید دو جنبه نوعی و شخصی را در نظر گرفت. از لحاظ نوعی و عرفی قطعا مشاغلی وجود دارد که با حیثیات هیچ انسان متعارفی سازگار نیست و قانون نیز آنها را به رسمیت نمی شناسد مانند فالگیری در خیابان یا نظافت ماشینها به صورت دوره گردی. پرداختن هر یک از زوجین بدین گونه مشاغل حق رجوع به دادگاه برای منع قانونی از شغل مذکور را ایجاد می کند. اما همیشه داوری این گونه آسان نیست زمانی که پای جنبه شخصی مسئله به میان می آید عوامل بسیار زیادی در تصمیم گیری دادگاه نقش دارد. تشخیص مخالف بودن شغلی با حیثیات یکی از طرفین بوسیله انطباق آن با : شرایط زندگی، وضع اجتماعی زن و مرد، سطح خانوادة آنها، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و مذهبی طرفین، سوابق کاری آنها و محیطی که در آن پرورش یافته اند و وضعیتی که اکنون در آن زندگی می کنند و جایگاه طرفین در میان اقارب و نزدیکان، ممکن می گردد. پس امکان دارد حرفه ای از لحاظ نوعی در زمرة اَشغال آبرومندانه باشد اما پرداخت یکی از زوجین بدان منافی با شئونات خانواده آنها در آن موقعیت و وضعیت خاص باشد یا شغلی که غالباً آن را موجب بی ابروئی می دانند لیکن متناسب با وضعیت زندگی کسی باشد که بدان می پردازد. پس در هر مورد کسی که می خواهد منافی بودن این حرفه ها را با حیثیات خود در دادگاه ثابت کند باید اول از همه وضعیت و موقعیت خانوادة خود را اثبات کند و بعد عدم تناسب شغل همسر خود با مصالح خانوادگی را برای دادگاه احراز کند. مدعی در این راه می تواند از اماره های قضائی و ظواهر موجود به نفع خود بهره گیرد چنانچه شغلی با حیثیات غالب خانواده ها سازگار نباشد دادگاه بدون بررسی جنبه شخصی مسئله می تواند صحت ادعا را اعلام کند مگر این طرف مقابل تناسب آن را با شئونات خانواده خود ثابت کند. حکم دادگاه از این جهت که وضعیت پیشین را اعلام می کند اعلامی است اما از جهت ایجاد منع برای اشتغال، تأسیسی است یعنی از همان لحظه صدور حکم، منع و آثار آن حاصل می شود نه این که کاشف از ممنوع بودن همسر در پرداختن به آن شغل باشد.( البته از ظاهر قانون مدنی چنین بر می آمد اما قانون حمایت خانواده چنین توهمی را برطرف نمود )

اشتغال بانوان از دیدگاه صاحبان کار
حال باید دید وضعیت قراردادهائی که زن به مناسبت اشتغال با صاحب کار خود بسته است و دادگاه وی را از پرداختن به آن شغل منع کرده است، چیست؟ آیا منع دادگاه موجب ابطال قرارداد می شود یا منفسخ شده آن یا به شوهر یا زن حق فسخ آن داده می شود. بعضی از اساتید نظر به ابطال این قرارداد به موجب حکم دادگاه داده اند ( دکتر ناصر کاتوزیان. دورة مقدماتی حقوق خانواده. ش 128- دوررة ارشد حقوق خانواده. جلد اول. ش 137 ). اما در نظام حقوقی ایران بر خلاف حقوق خارجی، قراردادی که صحیحاً منعقد شده است امکان ابطال آن وجود ندارد چرا که سبب حادث اگر در عقد سابق موثر باشد حداکثر تأثیر آن انفساخ یا ایجاد حق فسخ برای متضرر است از طرفی حکم دادگاه نیز تأسیسی است و از این جهت نیز سبب حادث می باشد نه اینکه کاشف از بطلان عقد باشد پس ابطال این قرارداد به معنای اخص امکان ندارد از طرف دیگر ایفای تعهدات این قرارداد بعد از حکم دادگاه منع شده است پس باید دید تأثیر این منع در این قرارداد چیست. از ظواهر حکم قانون چنین بر می آید که حکم دادگاه از موجبات انحلال عقد نیست و سبب ابطال عقد نیز نمی باشد از طرفی حکم قانون حق فسخی به متعهد یا ثالث (شوهر) نیز نمی دهد پس با این وجود به نظر می رسد که منع دادگاه تأثیری در وضعیت قرارداد ندارد و حق فسخ به ثالث نیز نمی دهد لیکن بر مبنای تعذر از اجرای مفاد عقد مستنبط از ماده 240 ق.م متعهد له حق فسخ قرارداد را دارد اما در هر صورت زن دیگر ملزم نیست که تعهدات این قرارداد را ایفاء کند و اجبار زن نیز از طریق دادگاه به ایفای تعهدات قراردادی ممکن نیست با وجود این طرف دیگر قرارداد می تواند مطابق ماده 226 قانون مدنی خسارت ناشی از عدم اجرای تعهدات را از زن مطالبه کند و منع دادگاه از مصادیق قوه قاهره نمی باشد که به مواد 227 و 229 قانون مدنی استناد شود و به موجب آن زن از دادن خسارت عدم اجرای تعهد معاف شود چرا که زن با اراده خویش خود را در چنین وضعیتی قرار داده است و این مورد از مصادیق حادثة خارجی نیست. اما اگر متعهدله قرار داد را فسخ نکند و زن با وجود منع دادگاه از اشتغال، به اجرای تعهدت قرارداد اقدام کند نمی توان گفت ایفای تعهد صورت نگرفته یا اعمال حقوقی که در راستای اجرای تعهدات خود انجام داده است باطل و بی اثر است بلکه این اقدام زن را ناشزه می کند و مرد بر مبنای نشوز می تواند در خواست طلاق کند (مواد 1130 ق.م و ماده 8 قانون حمایت خانواده) و طبق بند 3 ماده 16 قانون حمایت خانواده مجوز اختیار همسر دوم برای مرد نیز است. علاوه بر این موارد عدم توجه زن به منع دادگاه طبق ماده 1108 ق.م موجب عدم استحقاق وی به نفقه در دوران نشوز است چرا که مصداق بارز عدم تمکین می باشد و طبق ماده 1109 این قانون طلاق در چنین وضعیتی تکلیف شوهر را در دادن نفقة مطلقة رجعیه ساقط می کند. بحث مهم دیگری که مطرح می شود این است که اگر زن قبل از دوران زناشوئی به شغلی مشغول بوده و بعد از ازدواج با آگاهی مرد از این شغل، آن را ادامه دهد یا ضمن عقد ازدواج شوهر اذن به ادامة این شغل را به زن داده باشد آیا وی می توان منع زن را از دادگاه بخواهد و چنین منعی امکان دارد یا بر مبنای قاعدة اقدام شوهر قادر بر منع زن توسط دادگاه نیست. با وجود این که بعضی از اساتید حقوق توسل به قاعدة اقدام را در این زمینه موجه می دانند به نظر می رسد در این مورد نمی توان شوهر را از درخواست منع زن خود بازداشت و این حق را از وی سلب کرد چرا که در حقوق خانواده بحث مطلق منافع شخصی زن و شوهر مطرح نیست جامعه با سلامت یا فساد چنین نهادی متأثر می شود و هر جا که حیثیات و مصالح خانواده ای زیر پا گذاشته اولین ذینفع دعوا جامعه است و نفع اقارب و خویشان طرفین در سلامت خانواده را نیز نمی توان نادیده گرفت. پس در این مورد نیز مرد می تواند برای منع زن خود از ادامة شغلش اقامة دعوا نماید هر چند ضمن عقد صریحاً اذن داده باشد اما به هیچ عنوان بر مبنای تخلف از شرط نمی تواند نکاح را فسخ کند چرا که موجبات فسخ نکاح بر خلاف سایر قراردادها به صورت حصری در قانون احصاء شده است که خیار تخلف شرط از این مواجب نیست. در این رابطه ارتباط نظم عمومی با مسئله اشتغال زن آشکار می شود و هر گونه شرطی که ضمن عقد نکاح پیرامون اشتغال زن و مرد درج شود در صورتی که با مصالح خانواده در تعارض باشد مخالف نظم عمومی بوده و باطل می باشد بدون اینکه مبطل نکاح باشد. اما آگاهی شوهر از شغل پیش از ازدواج یا شرط جواز ادامه شغل زن ضمن عقد نکاح به عنوان یک رویداد خارج از مسائل قراردادی نمی توان بی اثر باشد بلکه در زمینه هائی آثار حقوقی خاصی به بار می آورد. یکی از این موارد زمانی است که زن به موجب قراردادی قبل از ازدواج تعهداتی را عهده دار شده است یا ضمن عقد مرد اجازة پرداختن زن به این شغل را داده است. در اینجا همانطور که گفته شد در صورت منع دادگاه زن دیگر ملزم به اجرای تعهدات خود نیست و اجبار وی نیز ممکن نمی باشد و متعهدله می تواند خسارت عدم اجرای تعهد را از وی بگیرد (در اینجا خسارت تأخیر در اجرای تعهد مطرح نمی باشد). در این فرض بر خلاف موردی که قبلاً گفته شد در ممتنع شدن اجرای این تعهدات شوهر نیز نقشی قاصرانه دارد که جای توسل به قاعدة اقدام است و انگشت ضمان به سوی او نیز اشاره می رود. گذشته از این که متعهدله می توان مستقیماً به شوهر رجوع کند یا خیر، نقش مسئولانة وی را در خسارات قرارداد نمی توان انکار کرد چرا که خود وی با آگاهی و حتی اجازة اشتغال به زن، خود را در چنین موقعیتی قرارداده است و عادلانه نیست که زن را مسئول خسارات عدم اجرای چنین قراردادی دانست چرا که طبق ماده 1105 ق.م ریاست خانواده با شوهر است و وی مسئول خساراتی است که از عدم لیاقت و کارآمدی وی در ارادة خانواده از زمان تشکیل آن ایجاد می شود. البته مشروط بر اینکه شوهر قبل از ازدواج قاطعانه مخالفت خود را با شغل زن اعلام نکرده باشد چرا که صرف ازدواج با چنین زنی اقدام محسوب نمی شود. اما در اینجا متعهدله حق مراجعه مستقیم به شوهر را ندارد چرا که شوهر بر اساس حفظ سلامت خانواده از حق خویش استفاده کرده است و ممتنع از اجرای قرارداد زن محسوب می شود و می تواند بعد از پرداخت خسارت به طرف قرارداد برای دریافت معادل آن به همسر خود رجوع نماید و علت وجود چنین حقی نیز مسئولیت مدنی و قاعدة تسبیب است که قطعاً باید رابطة سببیت عرفی بین عمل مرد و وارد شدن خسارت به زن وجود داشته باشد. در این دعوا از لحاظ اثباتی زن مدعی است و باید تقصیر مرد را در ادامة شغل خود ثابت کند. البته مبنای مراجعه زن به شوهر برای دریافت خساراتی که به متعهدله داده است می تواند قاعدة غرور نیز باشد در جائی که زن با اذن شوهر ادامة شغل داده است و آن را حمل بر سازگاری این شغل با حیثیات خانوادگی خویش می کند مگر این مرد خلاف آن و آگاهی زن را ثابت کند که در این صورت از دادن خسارت به زن معاف می شود. این حکم در فرضی که مرد بعد از ازدواج اذن اشتغال زن به شغلی را می دهد و زن نیز تعهداتی را برای ادمة شغل خود بر عهده می گیرد و بعد با منع دادگاه مواجه می شود پر رنگ تر است و ظاهری که ایجاد می کند در هر حال زن را در جایگاه مدعی علیه قرار می دهد. همچنین اگر زن با توجه به ماده 1118 ق.م به استقلال در دارائی خود تصرف کند و با آن معاملاتی انجام دهد که شغل وی محسوب شود در صورت منع دادگاه و ادامه این وضعیت ناشزه محسوب می شود.

همین امتیازها و حقوق در منع از پرداختن مرد به شغل منافی با حیثیات خانوادگی به زن نیز داده شده است و مطابق ماده 18 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 « زن نیز می تواند از دادگاه چنین تقاضایی را به نماید ». اما این حکم مانند حکم قبلی مطلق نیست بلکه منع دادگاه را علاوه بر شرایط عمومی که در اول ماده آورده است در مورد شوهر مشروط بر این کرده است که اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نکند. قانونگذار در اینجا با دو مصلحت متعارض برخورد کرده است یکی حفظ مصالح خانوادگی و حیثیات زن و شوهر و دیگری امرار معاش، چرخاندن و تأمین هزینه های زندگی. قانونگذار بی نیازی زن و شوهر را بر بیکاری مرد ترجیح می دهد و مفسده ای را که از نیاز و احتیاج مادی در خانواده ایجاد می شود را بر مفاسدی که شغل مرد به بار می آورد ترجیح می دهد. البته حکم ماده 18 قانون حمایت خانواده بر مبنای شیاع عرفی تنظیم شده است و در صورتی که مرد قادر به کار کردن نیست و تمامی هزینه های زندگی بر دوش زن است مرد در صورتی می تواند منع وی را از دادگاه بخواهد که عدم اشتغال زن در امر معیشت خانواده اختلالی ایجاد نکند و الا دادگاه حق منع زن را از اشتغال به آن حرفه ندارد. البته اگر دادگاه تشخیص دهد مفسدتی که از اشتغال زن ایجاد می شود بسیار بیشتر از فسادی است که عدم اشتغال وی موجب می شود می تواند زن را از آن شغل منع کند و به شغل دیگری برای امرار معاش راهنمائی کند همچنین است در مورد مرد چرا که مبنای ماده چنین است.
منابع

قانون مدنی تالیف دکتر لنگرودی
زنان در جامعه تالیف دکتر حسن عبادی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس