پروژه و تحقیق رایگان - 176

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

اسکیزوفرنی

بازديد: 135

علل اسکیزوفرنی 

 

یک علّت شناخته شده برای اسکیزوفرنی وجود ندارد. بسیاری از بیماری‌ها، مثل بیماری قلبی، در نتیجه تداخل و ترکیبی از عوامل ژنتیکی، رفتاری و ... به وجود می‌آیند و شاید این امر در مورد اسکیزوفرنی نیز صادق باشد.  

  

 

آیا اسکیزوفرنی ارثی است؟ از دیر باز، اسکیزوفرنی به عنوان یک بیماری خانوادگی شناخته شده است. کسانی که دارای وابسته نزدیکی هستند که اسکیزوفرنی دارد، بیشتر در معرض دچار شدن به این اختلال هستند تا کسانی که چنین وابستگانی ندارند. برای مثال، جفت دوقلوی فردی که اسکیزوفرنی دارد، 40 تا 50 درصد خطر ابتلاء به این بیماری دارد. این احتمال برای کودکی که والدینش اسکیزوفرنی دارند 10٪ است. به طور کلی، احتمال ابتلاء به اسکیزوفرنی در کلّ جمعیت در حدود یک درصد است. 
دانشمندان در حال مطالعه عوامل ژنتیکی در اسکیزوفرنی هستند. به نظر می‌رسد که احتمالاً چند ژن در ایجاد زمینه رشد این اختلال دخالت دارند. به علاوه، به نظر می‌رسد عواملی چون مشکلات پیش از زایمان نظیر عدم تغذیه مناسب جنین یا عفونت رحم، و بسیاری محرک‌های تنش‌زای نامشخص دیگر در ایجاد اسکیزوفرنی نقش داشته باشند. با وجود این، هنوز مشخص نیست که چگونه این زمینه‌های ژنتیکی منتقل می‌شوند و هنوز به طور دقیق نمی‌توان پیش‌بینی کرد که آیا یک فرد به این بیماری مبتلا می‌شود یا خیر. 
چند ناحیه از ژنوم انسان برای مشخص کردن ژن‌هایی که احتمال داده می‌شود در پیدایش اسکیزوفرنی دخالت داشته باشند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. تا به امروز، بیشترین و قوی‌ترین احتمال به کروموزم‌های 13 و 6 داده می‌شود امّا هنوز به اثبات نرسیده است. تعیین ژن‌های مشخصی که در ایجاد اسکیزوفرنی دخالت دارند، سرنخ‌های مهمی را درباره این که چه اختلالاتی در مغز پیش می‌آید که به پیدایش این بیماری می‌انجامد، به دست خواهد داد و پژوهشگران را به تولید داروها و روش‌های درمانی جدیدتر و بهتر رهنمون خواهد ساخت.

آیا اسکیزوفرنی با یک عیب و نقص شیمیایی در مغز ارتباط دارد؟ دانش اولیه درباره شیمی مغز و ارتباط آن با اسکیزوفرنی به سرعت در حال گسترش است. از دیرباز چنین تصور می‌شده است که انتقال دهنده‌های عصبی (موادی که ارتباط بین سلول‌های عصبی را ممکن می‌سازند) در ایجاد اسکیزوفرنی دخالت دارند. به احتمال زیاد، هر چند هنوز به طور قطعی مشخص نشده است، اسکیزوفرنی با عدم تعادل در سیستم‌های شیمیایی پیچیده و هم‌پیوند (دارای ارتباط متقابل) مغز ارتباط دارد. پژوهش‌ها در این زمینه ادامه دارد.

آیا اسکیزوفرنی به دلیل ناهنجاری فیزیکی در مغز به وجود می‌آید؟ پیشرفت‌های عمده‌ای در فناوری تصویربرداری عصبی به عمل آمده که به دانشمندان اجازه می‌دهد تا به مطالعه ساختار و کارکرد مغز موجودات زنده بپردازند. مطالعات زیادی که بر روی افرادی که دارای اسکیزوفرنی هستند صورت گرفته، نشان دهنده ناهنجاری‌هایی در ساختار (برای مثال، بزرگ‌شدگی بطن داخل مغز و اندازه کوچک برخی ناحیه‌های مغز) و کارکرد (برای مثال، کاهش درفعالیت سوخت و ساز در برخی ناحیه‌های مشخص) مغز بوده‌اند. باید تاکید کرد که این ناهنجاری‌ها بسیار جزئی هستند و ویژگی همه کسانی که اسکیزوفرنی دارند نمی‌باشند و تنها در کسانی که این بیماری را دارند نیز رخ نمی‌دهند. 
مطالعات میکروسکوپی بافت مغز پس از مرگ نیز نشانگر تغییرات اندک در توزیع یا تعداد سلول‌های مغزی در افرادی که اسکیزوفرنی داشته‌اند بوده است. به نظر می‌رسد که بسیاری از (امّا احتمالاً نه همه) این تغییرات، پیش از بیمار شدن فرد وجود داشته است و اسکیزوفرنی شاید تا حدی، اختلال در رشد مغز باشد. 
زیست عصب‌شناسان دریافته‌اند که اسکیزوفرنی احتمالاً نوعی اختلال رشد است که حاصل تشکیل پیوندهای نامناسب توسط نورون‌ها در خلال رشد جنینی می‌باشد. این خطاها احتمالاً تا دوره بلوغ به صورت نهفته و غیرفعال باقی می‌مانند و در این دوره حساس که تغییرات در مغز به صورت طبیعی اتفاق می‌افتد باعث می‌شوند که تعامل بین نورون‌ها از طریق پیوندها و اتصالات نادرست و معیوب صورت گیرد. پژوهش‌ها بر روی تعیین عوامل جنینی که باعث چنین اختلالاتی می‌شود تمرکز دارد. 
در یک مطالعه دیگر، پژوهشگران با استفاده از روش‌های تصویربرداری از مغز به شواهدی دست یافته‌اند مبنی بر این که برخی تغییرات اولیه زیست شیمیایی پیش از بروز نشانگان بیماری وجود دارد و سرگرم آزمایش مدارهای عصبی که به احتمال زیاد در تولید این نشانگان دخالت دارند می‌باشند. در همین حال، دانشمندانی که در سطح مولکولی کار می‌کنند، در حال کشف علل ژنتیک ناهنجاری‌ها در رشد مغز و در سیستم‌های انتقال دهنده‌های عصبی که کارکرد مغز را تنظیم می‌کنند می‌باشند. 

 

زندگی با اسکیزوفرنی: چالش‌ها

 

 

اسکیزوفرنی یک بیماری مزمن است. عوارض اسکیزوفرنی بر بسیاری از افکار، احساسات و رفتارهای شما تأثیر می‌گذارد. شدّت این عوارض ممکن است نوسان داشته باشد و حتی شخصی که کاملاً بیمار است ممکن است حتی بدون دارودرمانی، گاهی احساس طبیعی بودن بکند و در ظاهر نیز عادی به نظر برسد. برطرف شدن نشانه‌های بیماری به معنی این نیست که خود بیماری هم برطرف شده است. 
داروهای تازه ضدروان‌پریشی، هم از شدّت عوارض و هم از شدّت فعال بودن آن‌ها می‌کاهند. با وجود این، شما باید هم برای دوران کاهش علائم بیماری و هم دوران عود آن‌ها برنامه‌ریزی کنید. حتی در دوران کاهش علائم بیماری، نشانه‌های باقی مانده (نشانه‌هایی که حتی در دوران بهبود نسبی هنوز وجود دارند) بر تمام جنبه‌های زندگی شما تاثیر می‌گذارند. 
بیماری شما احتمالاً به این معنی است که شما بیشتر از دیگران به پشتیبانی و حمایت نیاز خواهید داشت. شما باید به کمک پزشک، مددکار اجتماعی و دوستان و نزدیکان خود، نوع حمایت مورد نیازتان را مشخص کنید تا از آن‌ها در زمان مناسب بهره‌مند شوید. شما بر حسب شدّت بیماری ممکن است در انجام امور زیر با مشکل روبرو باشید:

      •  تمرکز و حفظ توجه 

      •  به یاد آوردن قرار ملاقات یا صحبت‌های قبلی 

      •  داشتن انرژی و انگیزه برای فعالیت‌های عادی 

      •  احساس امیدواری یا خوش‌بینی برای اقدام به کارهای تازه 

      •  درک و تفسیر دقیق حالت‌های چهره و سرنخ‌های اجتماعی 

      •  انجام مکالمه به شیوه‌ای که دیگران انتظار دارند 

      •  رفتاراجتماعی به شیوه‌ای که دیگران انتظار دارند 

    •  غلبه بر کمرویی اجتماعی و ترس از طرد شدن

نکته‌ای که بسیار اهمیت دارد این است که شما باید از پیش، و هنگامی که حس می‌کنید حالتان نسبتاً خوب است، برای زمانی که بیماری شما دوباره عود می‌کند. برنامه‌ریزی کنید. اسکیزوفرنی، شناسایی و تشخیص نشانه‌های بیماری توسط خودتان را مشکل می‌سازد. بنابراین، شما باید به بازخوردهایی که از دیگران در مورد آغاز تغییر رفتارتان می‌گیرید، اعتماد کنید. شما می‌توانید از افراد زیر بخواهید که مراقب تغییر رفتارتان باشند:

      •  کسانی که با شما زندگی می‌کنند 

      •  پزشکان یا مددکاران اجتماعی که به طور مرتب آن‌ها را می‌بینید 

      •  کسانی که همکار یا همکلاسی شما هستند 

    •  افراد خانواده

هنگامی که فرد مورد نظر را انتخاب کردید، شماره تلفن پزشک خود را به او بدهید و همچنین متقابلاً نام فرد یا افرادی که ممکن است درباره شما به پزشکتان تلفن کنند را در اختیار پزشک قرار دهید. پزشک و مددکار اجتماعی اطلاعات مربوط به شما را به هیچکس نخواهد داد امّا به حرف‌های آن‌ها درباره شما گوش خواهند کرد. 
به افرادی که برای مراقبت از خود انتخاب کرده‌اید بیاموزید که مواظب چه نوع تغییراتی در شما باشند. از آنجایی که شما، حتی هنگامی که حالتان نسبتاً خوب است، ممکن است در بعضی زمینه‌ها مشکل داشته باشید آن‌ها باید مراقب تغییرات در رفتار شما باشند. برای مثال، شما ممکن است حتی هنگامی که حالتان خوب است، همچنان صدایی را بشنوید امّا معمولاً می‌دانید که صداها واقعی نیستند. با وجود این از کمک‌رسان خود می‌خواهید که اگر متوجه شد که شما دارید به این صداها جواب می‌دهید و یا صداها شما را ناراحت می‌کنند به پزشکتان تلفن کند. 
تغییرات مهم شامل موارد زیر است:

      •  سخت‌تر شدنِ برخاستن و بیرون آمدن از رختخواب در صبح‌ها 

      •  دیر به سر کار یا مدرسه رسیدن 

      •  بیقراری یا مات و مبهوت به نظر رسیدن بیشتر از حد معمول 

      •  ناراحت‌تر یا کم هیجان‌تر از حد معمول به نظر رسیدن 

      •  تحریک‌پذیرتر یا نگران‌تر از حد معمول به نظر رسیدن 

      •  حافظه بدتر از حد معمول یا مشکل داشتن در فعالیت‌های ذهنی مثل محاسبات 

      •  نشان دادن واکنش بیشتر به توهّم 

    •  صحبت کردن وسواسی درباره موضوعی که عجیب یا هذیانی به نظر می‌رسد

اگر به محض آن که این گونه تغییرات در رفتار شما پیش آمد به پزشک یا مددکار اجتماعی مراجعه کنید، تغییرات موقت در داروهای مصرفی می‌تواند از عود کامل بیماری جلوگیری کند. غالباً پس از رفع بحران، میزان مصرف داروی شما به همان میزان سابق برگردانده خواهد شد و یا آن که پزشک داروی دیگری را که برای شما مناسب‌تر باشد تجویز خواهد کرد. 

 

 

روش‌های درمانی برای اسکیزوفرنی 

 

از آنجا که علل اسکیزوفرنی هنوز به طور دقیق شناخته نشده است، روش‌های درمانی فعلی هم بر پایه تجربه و هم پژوهش‌های بالینی می‌باشند. این رویکردها براساس قابلیت‌شان در کاهش عوارض اسکیزوفرنی و کاهش احتمال بازگشت (عود) عوارض انتخاب می‌شوند. 
برخی از داروهای موجود برای اسکیزوفرنی عبارتند از:

      •  کلرپرومازین (تورازین) 

      •  کلوزاپین (کلوزاریل) 

      •  هالوپریدول (ریسپردال) 

      •  اولانزاپین (زیپرکسا) 

      •  کوتیاپین (سروکل) 

    •  آری‌پیپرازول (ابیلیفای)

داروهای ضدروان‌پریشی، نشانه‌های روان‌پریشی اسکیزوفرنی را کاهش می‌دهند و معمولاً باعث می‌شوند که بیمار با کارایی بیشتر و به نحو مناسب‌تری به فعالیت بپردازد. داروهای ضدروان پریشی در حال حاضر بهترین روش درمان برای اسکیزوفرنی هستند امّا آن‌ها این بیماری را «درمان» نمی‌کنند و این اطمینان را به وجود نمی‌آورند که دیگر شرایط بیماری باز نگردد.اغلب کسانی که اسکیزوفرنی دارند، نشانه‌های قابل توجهی از بهبودی را پس از مصرف داروهای ضدروان پریشی نشان داده‌اند. داروهای معروف به داروهای «غیرمتعارف» ضدروان‌پریشی از سال 1990 به بازار عرضه شده‌اند.

عوارض جانبی اولیه مصرف داروهای ضدروان‌ پریشی

      •  خواب آلودگی 

      •  بیقراری 

      •  گرفتگی عضله 

      •  لرزش 

      •  خشکی دهان 

    •  تاری دید

اغلب این عوارض با کاهش میزان دارو قابل اصلاح و یا توسط داروهای دیگر قابل کنترل می‌باشند. بیماران مختلف، واکنش‌های متفاوتی به درمان و اثرات جانبی داروهای مختلف ضدروان‌پریشی نشان می‌دهند.

اثرات بلند مدت مصرف داروهای ضدروان‌ پریشی اثرات جانبی بلند مدّت داروهای ضدروان‌پریشی می‌تواند به شکل مشکلات نسبتاً جدّی خود را نشان دهد. حرکت پریشی دیررس (Tardive Dyskinesia(TD))، اختلالی است که مشخصه‌اش حرکت‌های غیرارادی دهان، لب‌ها، زبان و گاهی بالاتنه یا سایر بخش‌های بدن مثل بازوها و پاها می‌باشد. این اختلال در 15 تا 20 درصد بیمارانی که داروهای ضدروان‌پریشی «متعارف» و قدیمی‌تر را برای چندین سال مصرف می‌کردند، دیده می‌شد. TD در بیمارانی که این گونه داروها را برای مدّت زمان کوتاه‌تری هم مصرف کرده باشند ممکن است بروز کند. در اغلب موارد، نشانگان و عوارض TD خفیف است و خود بیمار ممکن است از حرکت‌های گفته شده ناآگاه باشد. 
داروهای «غیرمتعارف» که در سال‌های اخیر تولید شده‌اند همگی نسبت به داروهای سنتی ضدروان‌پریشی، خطر کمتری از نظر بروز TD دارند. البته این داروها نیز اثرات جانبی خاص خود، مانند اضافه وزن، را دارند. به علاوه، اگر میزان مصرف داروهای جدید زیاد باشد، ممکن است مشکلاتی چون کناره‌گیری و انزوای اجتماعی و نشانگانی شبیه بیماری پارکینسون، به وجود آورد. با وجود این، داروهای جدید ضدروان‌پریشی، روش درمانی بسیار پیشرفته‌تر و بهتری هستند و در حال حاضر، تحقیقات در مورد میزان مصرف بهینه آن‌ها ادامه دارد.

توان‌بخشی برنامه‌های توان بخشی می‌تواند شامل مشاوره شغلی، آموزش حرفه، مهارت‌های حل مساله و مدیریت مالی، استفاده از وسایل نقلیه عمومی و آموزش مهارت‌های اجتماعی باشد. این رویکردها برای موفقیت روش‌های درمانی اجتماع- محور برای اسکیزوفرنی اهمیت دارند زیرا مهارت‌های لازم برای زندگی موثر و بارور در خارج از چتر حمایتی بیمارستان روانی را برای بیماران ناتوان فراهم می‌سازند.

روان‌درمانی فردی روان درمانی فردی مستلزم صحبت‌های مرتب و برنامه‌ریزی شده بین بیمار و متخصص سلامت روان نظیر روان‌پزشک، روان‌شناس یا مددکار اجتماعی است. مطالعات اخیر نشان داده است که روان درمانی فردی و رویکردهای شناختی- رفتاری که به آموزش مهارت‌های انطباقی و حل مساله می‌پردازد، برای بیماران اسکیزوفرنی می‌تواند موثر و مفید باشد. البته، روان درمانی نمی‌تواند جایگزین دارو درمانی گردد و غالباً هنگامی موثر است که ابتدا درمان دارویی باعث کاهش نشانگان روان‌پریشی بیمار شده باشد.

آموزش خانوادگی غالباً بیماران اسکیزوفرنی از بیمارستان مرخص شده و تحت مراقبت افراد خانواده قرار می‌گیرند. بنابراین، آموزش اعضای خانواده درباره کارهایی که می‌توانند انجام دهند و نیز درک مشکلات و مسائل مرتبط با بیماری اسکیزوفرنی، بسیار اهمیت دارد.  

  

منبع : 

 

"Causes of Schizophrenia", reviewed by Medical Review Board, 
http://mentalhealth.about.com 

 

"Living With Schizophrenia: The Challenges", Reviewed by the Medical Review Board, Nov. 18, 2007,
http://schizophrenia.about.com 

 

"Treatments For Schizophrenia", Reviewed by Medical Review Board, May 30, 2006 , 
http://mentalhealth.about.com




نوشته شده در تاريخ جمعه سی ام تیر 1391 توسط سارا
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بیش فعالی

بازديد: 111



بیش فعالی


مقدمه
« در چاپ چهارم سالنامه ی آماری و تشخیص اختلالات ذهنی که از سوی انجمن روانشناسان امریکا در سال 2000 به چاپ رسیده ،انواع اختلالات ذهنی و رفتاری که در حال حاضر از سوی پزشکان امریکا شناسایی شده آمده است . در این راهنما ، اختلال کمبود توجه و بیش فعالی به سه نوع تقسیم شده است . « کمبود توجه غالب » زمانی است که کودک اختلال کمبود توجه دارد ، ولی بیش فعال نیست . « بیش فعال غالب / شتابزده » زمانی است که کودک بیش فعال است و شتابزده رفتار می کند . نوع سوم « مرکب » نامیده می شود و زمانی است که کودک هم بی توجه است و هم بیش فعال و رفتار شتابزده دارد . » ( لیندا سونا – 1389 – صفحه 13 ) اغلب کودکان مبتلا به نارسایی توجه / بیش فعالی دارای مشکلاتی در قلمرو توجه هستند ، اگر چه مکانیزم دقیق این مشکلات هنوز مشخص نیست ، اما پاره ای از محققان انحراف توجه را معیار اصلی این اختلال تلقی می کنند . ( دادستان – 1389 )  
در این مقاله به تعریف ، علل و راههای درمان نوع سوم یعنی اختلال کمبود توجه – بیش فعالی پرداخته می شود . 
3 تا 5 درصد کودکان به این اختلال مبتلا هستند و شیوع این بیماری در پسران 6 تا 9 برابر دختران گزارش شده است . اغلب این مشکلات قبل از 7 سالگی آغاز می شود ، ولی والدین تاوقتی که کودکشان بزرگتر نشده است متوجه مشکل او نمی گردند . بهبود معمولاّ بین 12 تا 20 سالگی رخ می دهد و بهبود قبل از 13 سالگی نادر است .  ( جعفر طباطبائی –سایت میگنا) « نوجوانان و بزرگسالان ممکن است با گذشت زمان بر علائم  بیماری  خود غلبه کنند ، در این صورت می گویند که آنها بهبود نسبی یافته اند » 
( لیندا سونا – 1389 – ص 11) 


تعریف اختلال کمبود توجه و بیش فعالی 
اولین بار به سال 1845 پزشکی آلمانی به نام «هنریخ هوفمان » تحرک بیش از حد را توصیف کرد ( کنت ول- 1975 به نقل از ریتا ویکسی نلسون – 1371 )اما تا اواخر دهه 1950 بررسی همه جانبه ای روی آن صورت نگرفت . ( سافرو آلن – 1976 به نقل از ریتا ویکسی نلسون – 1371) 
برای اختلال کمبود توجه و بیش فعالی تعاریف مختلفی وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها می پردازیم . 
•    « اختلال کمبود توجه (ADD) در افرادی دیده می شود که به طور مشخصی بی توجه ، نامنظم ، حواس پرت و فراموش کارند ، این افراد اعتماد به نفس پایینی دارند و به طور معمول در امر تحصیل چندان موفق نیستند . » ( لیندا سونا – 1389 – ص 11 ) 
•    « اختلال کمبود توجه و بیش فعالی ( ADHD  ) به کودکانی اطلاق می شود که مدام در جنب و جوش و پیرو حرکات آنی هستند. » ( لیندا سونا – 1389 – ص 11 ) 
•    « بیش فعالی به معنای پرتحرکی و جنب و جوش زیاد است که در کودکان به درجات مختلف مشاهده می شود ، تا زمانی که در عملکرد فردی ، تحصیلی و اجتماعی کودک خللی ایجاد نکند اختلال به شمار نمی آید . » ( داوری آشتیانی – 1386 – ص 11) 
•    «منظور از اختلال توجه و بیش فعالی ، اختلال پایدارعدم توجه  و بیش فعالی در رفتارهای تکانشی است . » ( همان ) 
نشانه های اختلال کمبود توجه – بیش فعالی 
«این کودکان معمولا درسه حوزه ی توجه و تمرکز، فعالیت و تکانه علائم خود را بروزمی دهند » ( داوری آشتیانی – 1386 – ص 13 ) اکنون به بررسی هر یک از این سه حوزه می پردازیم . 




1 . توجه و تمرکز : این کودکان از انجام فعالیتهایی که نیاز به تمرکز دارند متنفرند ، زود حواسشان پرت می شود ، در فعالیتهای روزمره فراموش کار هستند ( انجمن روانپزشکی امریکا – 1389) ، در نظم بخشیدن به کارها مشکل دارند ، در حفظ اموال و وسایل مثل اسباب بازیها ، پوشاک و لوازم مدرسه  دقت کافی ندارند ، در به خاطر آوردن مطالب دچار مشکل هستند ، در گوش کردن به حرف اشخاص حتی زمانی که به طور مستقیم مورد خطاب قرار می گیرند مشکل دارند ، این کودکان علیرغم کم توجهی می توانند هنگام بازی ویدئویی تمرکز عمیقی داشته باشند ( انجمن روانپزشکی امریکا – 1389)
« البته باید در نظر داشته باشیم که کودک برای مدت طولانی این نشانه ها را داشته باشد و مشکلاتی که ازخستگی ، بی انگیزگی و یا تمرد ناشی می شود الزاما نشانه های اختلال کمبود توجه نیستند . » ( لیندا سونا – 1389- ص 15 ) 
2 . فعالیت : « کودک مبتلا به تحرک بیش از حد ، بیش از اندازه ای که با سنش متناسب باشد پر فعالیت است . »  ( ریتا ویکسی نلسون – 1371 ص 455 ) از جمله نشانه های فعالیت می توان به این موارد اشاره کرد : بی قراری دست و پا ، تکان خوردن روی صندلی ، ترک کردن صندلی در کلاس ، بالا رفتن از در و دیوار ، با سرو صدای  زیاد بازی  کردن و دویدن در مکانهای نامناسب ، پرحرفی و تحرک زیاد ( انجمن روانپزشکی امریکا – 1389 )

 


3 . تکانه : نشانه های تکانش گری به صورت جواب  دادن  باعجله ، قطع کردن حرف دیگران ، درگیر شدن در فعالیتهای فیزیکی بدون توجه به پیامدهای احتمالی آن می باشد .این کودکان به نظارت فراوان نیازمند هستند و غالبأ در کلاس دیگران را با صدای بلند صدا می زنند .(  ریتا ویکسی نلسون – 1371 ) این کودکان در تصمیم گیری بدون فکر عمل می کنند و زود پشیمان می شوند به همین دلیل دوستی آنها ناپایدار است ، به دلیل زود عصبانی شدن و بی ثباتی خلقی و عدم مهار هیجانات در گروه همسالان پذیرفته نمی شوند و نمی توانند در بازی های آنها شرکت کنند ، در نتیجه دچارانزوای اجتماعی شده و افسردگی در آنها بروز می کند . ( داوری آشتیانی – 1386 ) 
البته لازم به یاد آوری است که در صورت تکرار و پی در پی بودن و مقایسه با کودکان هم سن و سال دیگر می توان این علائم راتشخیص داد . 


علائم اختلال بیش فعالی در دوران قبل از مدرسه 
تشخیص کودکان بیش فعال قبل از سه سالگی بسیار دشوار است ، زیرا بعضی از کودکان قبل از سه سالگی پرتحرک هستند ، ولی با رشد آنها به تدریج از این تحرک کاسته می شود ، ولی مادران گزارش می دهند مشکلات حدود یک سوم کودکان بیش فعال در اولین سال زندگی آنها وجود داشته است که شامل گریه بیش ازحد،مشکلات خواب رفتن، تاخیر در تکلم و مشکلات تغذیه ای بوده است ، گریه ی  این کودکان حتی با در آغوش گرفتن کودک هم متوقف نشده است . ( داوری آشتیانی – 1386 ) 

علل و عوامل اختلال بیش فعالی 
بسیاری از مردم گمان می کنند که کمبود توجه – بیش فعالی نتیجه ی نادرست و فرزندپروری نامناسب است ، در صورتی که دلایل بیولوژیک دارد و در مطالعات مختلف عوامل مؤثر در ایجاد آن مشخص شده است که عبارتند از : 
1.    عوامل ژنتیک : همگامی بالا در دو قلوهای یک تخمکی نسیت به دوقلوهای دو تخمکی و این که خطر ابتلا درخواهران و برادران کودکان بیش فعال نسبت به کودکان دیگربیشتر است . (همان ) 
2.    آسیب مغزی : اگر در دوران جنینی و اوایل شیر خوارگی آسیبی به مغز برسد می تواند در شکل گیری این اختلال مؤثر باشد . ( همان) با استفاده از دستگاه انسفالوگرام می توان صدمات مغزی را شناسایی کرد . ( لیندا سونا – 1389 ) 
3.    عوامل عصبی شیمیایی : تغییراتی در مواد شیمیایی ناقل های عصبی مغز به نشانه های بیش فعالی نسبت داده شده اند . ( داوری آشتیانی – 1386 )


4.    عوامل روانی – اجتماعی : بیش فعالی و میدان توجه نامحدود گاهی به دلیل محرومیتهای هیجانی در کودکان پرورشگاهی دیده می شود که با رفع عوامل محرومیت از بین می روند . ( همان )  
5.    رژیم غذایی : به رغم نظریه هایی که در سالهای پیش ارائه می شد مبنی بر این که چاشنی ها و رنگ های مصنوعی و افزودنی های خوراکی و شکر در تشدید علائم بیش فعالی نقش دارند و باید از رژیم غذایی کودک مبتلا حذف گردند ، مطالعات اخیر هیچ گونه ارتباطی را بین نشانه های این بیماری و رژیم غذایی و افزودنی ها پیدا نکرده اند. ( همان ) 

6.    آلرژی و آسم : در مطالعات سازمان یافته ، شواهدی مبنی  بر ارتباط این اختلال با آلرژی و آسم نشان نداده است . 
توجه به عواملی که در شکل گیری این اختلال مطرح هستند نشان می دهد که تنها عاملی راکه می توان تا حدودی مهار کرد آسیبهای دوران بارداری و زایمان است . پس توصیه می شود که مادران در طول دوران بارداری زیر نظریک متخصص زنان یا مراکز بهداشتی باشند.( داوری آشتیانی – 1386 ) به هنگام بارداری مشکلاتی را که احتمالا می توان به به ADD/ADHD  ربط داد عبارتند از : مصرف بیش از حد دارو ، مصرف الکل ، مصرف سیگار ، سوئ تغذیه مادر ، قرار گرفتن در معرض سرب و جیوه ، زایمان پیش از موعد ، کم وزنی غیر طبیعی ، مصرف مواد مخدرمانند کوکائین و هروئین . 

ارزیابی ADD/ADHD 
«ارزیابی جامع به منظور شناسایی علل بروز نشانه های ADD /ADHD  کاری بسیاردشواراست . اما برای انتخاب نوع درمان ، شناسایی علتها اهمیت بسیار دارد . » ( لیندا سونا – 1389 ص 26 )
« به منظور ارزیابی جامع این اختلال بهتر است از پزشکان و متخصصان دیگری کمک بگیریم که عبارتند از : پزشک عمومی یا پزشک متخصص استخوان ، روان شناس اطفال ، روان پزشک اطفال متخصص  اعصاب ، متخصص  شنوایی سنجی، کارشناس آموزش ، متخصص آلرژی ، متخصص تغذیه » ( همان – ص 29 )


« کودکانی که دچار علائم  ADD/ ADHD  هستند ،باید تحت آزمایشات پزشکی قرارگیرند . آزمایش مسمومیت از سرب ضروری است و بهتراست این آزمایشات در مورد دیگر فلزات سنگین نیز انجام شود . ارزیابی عصبی نیز مهم است ، زیرا صرع خفیف باعث خطا وخلاء توجه می شود . مشکلات تیروئیدی باعث کاهش فعالیت یا بیش فعالی و بی توجهی در کودکان می گردد . کمبود ویتامین های ب ، منیزیم ، روی و آهن سبب بروز بیش فعالی و مشکلات توجه می گردد . عدم توازن در رژیم غذایی ممکن است باعث بروز علائم ADD /ADHD  شود و ارزیابی تغذیه دراین زمینه مؤثر است . تمام کودکان باید از نظر حساسیت و آلرژی نیز مورد آزمایش قرار گیرند ، زیرا اکثر اوقات این علائم با  ADD / ADHD اشتباه گرفته می شود . لازم است کودکان از نظر شنوایی مورد آزمایش قرار گیرند  

عفونت بسیار خفیف گوش میانی هم ممکن است باعث تب نشود ، اما همهمه و صداهایی داخل گوش ایجاد می کند که کودک در اثر آن حواس پرت ، بی توجه و تند خو می گردد . متخصص شنوایی سنجی امکان اشکالات تکلمی را بررسی می کند .» ( همان – ص 30 )     
« برای تشخیص ADD / ADHD  در مورد دانش آموز ، باید از آزمون هوش استفاده کرد . روان شناس می تواند این آزمون را طی ارزیابی روانی انجام دهد . در میان کودکانی که دچار ADD/ADHD هستند ناتوانی در یادگیری بسیار شایع است و ارائه خدمات خاص تحصیلی به انها کمک خواهد کرد . » ( همان – ص 34 ) 

درمان  ADD/ADHD 
با توجه به تنوع مشکلات همراه با ADD/ADHD  نیاز به دخالتهای درمانی متعددی در زمینه های گوناگون احساس می شود ، روش های  دارو درمانی ، رفتار درمانی ، آموزش والدین ، آموزش مهارتهای اجتماعی ، تاکتیکهای اصلاح رفتار در کلاس و آموزش کنترل خود از جمله ی این دخالتها هستند . ( افخم ابراهیمی – 1370 )  در این مقاله سعی شده است تا حدودی به بررسی دارو درمانی و رفتار درمانی پرداخته شود .


دارو درمانی 
دارو درمانی در اواخر دهه 1960 شروع شد  ( ریتا ویکسی نلسون – 1371 )  بهتراست کودکان قبل از مصرف دارو مورد ارزیابی روان شناختی یا روان پزشکی قرار گیرند . روان پزشکان در این زمینه تجربه کافی دارند . بنابراین توصیه می شود که با آنها مشورت شود . اگر بیش از یک دارو تجویز می شود ، پزشک معالج باید در زمینه روان – داروشناسی اطلاعات کافی داشته باشد .  بعد از تجویز دارو بهتر است هر سه ماه یک بار ملاقات جهت کنترل دارو انجام گیرد و از مصرف دارو در دراز مدت باید اجتناب کرد . علی رغم این احتیاط ها ممکن است باز هم مشکلاتی مانند کم کاری کبد به وجود آید. تجویز دارو بدون انجام آزمایشات کامل داروشناسی ممکن است نتایج اسفناکی را به بار آورد .

زیرا ممکن  است  مشکلات  روانی  را تشدید کند و در کودکان مستعد باعث بروز اختلالات روانی جدی تری گردد.( لیندا سونا – 1389 )

اغلب داروهایی که برای کودکان ADD/ADHD تجویز می شود 

عبارتند از : متیل فنیویت ( ریتالین ) ، دکسترو آمفتامین ( دکسدرین ) اتوموکسین و پمولین. ( داوری آشتیانی – 1386 ) ثابت شده است که این داروها فراخنای توجه ، کنترل تکانه ، خلاقیت تحصیلی ، روابط اجتماعی و حرف شنوی را درکودکان دارای   ADHD  مصرف کننده  دارو  تا  حدود 70 تا 80 در صد افزایش می دهد . اثرات این داروها معمولأ تا چهار ساعت پس از مصرف دارو از بین می رود . ( آمولفین مارک ای راینک – 1380 )  « این داروها فعالیت بیش از حد و پراکندگی ذهنی کودکان را کاهش می دهند و همزمان باعث افزایش توجه و تمرکز آنها می شود .  » ( افخم ابراهیمی – 1370 – ص 67 ) 
کودکان به هنگام مصرف دارو می توانند تقریبأ به طور طبیعی پیشرفت کنند ، اما پیشرفت حاصله ممکن است در نتیجه ی افزایش توجه و بهبودی رفتاری ناشی از مصرف دارو باشد . بنابراین ظاهرا به 
نظرمی رسد که این کودکان بیشتر یاد می گیرند ، دارو بر هوش آنها تاثیر نمی گذارد بلکه به آنها کمک می کند تا قابلیت های اصلی را به نحو موثرتری به کار برند . ( همان – ص 68 ) مصرف داروها عوارضی هم برای این کودکان دارد که عبارتند از کاهش اشتها ، بی خوابی ، کم حرفی ، اضطراب ، دل درد ، سر درد ، سر خوشی زیاد ، تحریک پذیری ، کابوس ، غمگینی ، خیره شدن و ناخن جویدن که این عوارض بعد از قطع شدن دارو برطرف می شود . ( داوری آشتیانی – 1386 ) 
رفتار درمانی 
رفتار کودکان ADD / ADHD غالبأ  توسط  تکنیکهای  رفتاری  مورد  درمان قرار گرفته است . ( کاردنر- 1970 به نقل از افخم ابراهیمی 1370 ) مشخص شده است که مداخله های رفتاری شامل تقویت ژتونی ، جریمه کردن ، مواخذه و محروم سازی از تقویت مثبت نشانه های  ADHD را کاهش داده و در همان  حال  کنترل رفتار و عملکرد تحصیلی را در اکثریت کودکان تحت درمان افزایش می دهد . ( آمولفین مارک ای راینک – 1380 ص 78 )


یکی از رایج ترین تکنیکها استفاده از تقویت مثبت همراه با یک «سیستم توکن» به منظور تقویت رفتار ناهمساز بوده است . ( وری و اسپراک -  1970به نقل از افخم ابراهیمی – 1370 )

Token System

« در این روش به جای تکیه بر تحسین و یا سایر منابع تقویت اجتماعی ازیک تقویت کننده ی عینی ثانوی – ژتون – استفاده می شود . در این روش نوعی ژتون ( امتیاز ، علامت ، تصویر لبخند ، کارت آفرین ) در برابر رفتارهای مناسب منطبق بر ضوابط ، به دانش آموز داده می شود . رفتارهای مختلف تعداد متفاوتی ژتون خواهد گرفت .» ( جان ای گلاور – 1375 ص 365 )   به علت فعالیت زیادی که در کودکان ADHD  دیده می شود استفاده از تکنیکهای آرامش عضلانی و بیوفیدبک  نیزموثر به نظر می رسد . ( افخم ابراهیمی – 1370 ) 
البته لازم به یاد آوری است که هیچ یک از روش های درمانی که ذکر شد به تنهایی در بهبود کودکان  ADD / ADHD موثر نیست ، دراین میان بیش از همه کوشش به عمل می آید که دارو درمانی را با رفتار درمانی توامأ به کار برده شود که اثرات درمانی ان موثرتر جلوه کند . ( داوری آشتیانی – 1386 ) 

کودکان ADD / ADHD  و تحصیل 
به طور معمول دانش آموزان مبتلا به ADD / ADHD دچار ناتوانی دریادگیری هستند . بسیاری از آنها در درک و توصیف یک مطلب یا درسی خاص، روخوانی یا ریاضی دچار مشکل می شوند ( لیندا سونا – 1389 – ص 219) تحقیقات انجام شده دلایل متعددی را برای مشکلات درسی این دانش آموزان نشان می دهد : عدم علاقه مندی یا انگیزه ضعیف ، عدم تحمل شکست ، مشکلات تمرکزی ، عدم پشت کار و وجود مشکلات در پیگیری تکالیف درسی ، تفاوتهای فردی ، تدریس غیر موثر ، مشکلات در تغذیه ، محرومیت از خواب و فعالیتهای بدنی ناکافی ( لیندا سونا – 1389 )


برای  ترغیب  کودکان ADD / ADHD   به  درس  خواندن  روش های زیر می تواند موثر باشد . ( داوری آشتیانی – 1386 ) 

1.    تقویت مثبت و تشویق باید به طور مکرر برای رفتارهای مناسب باشد . 
2.    تشویق تا حد امکان بلافاصله یا با فاصله ی کمی از رفتار انجام گیرد .  
3.    روشهای تنبیهی مانند محروم کردن باید موقت و در مواردی برای زمانهای خاص به کار برده شود . 
4.    در طی حل مشکلات جدید برای موفقیت های خیلی کوچک هم باید تشویق شود . 
از آن جایی که این کودکان در برنامه ریزی و مدیرت زمان در کارهای خود ، چندان موفق نیستند ، می توان از والدین برای انجام کارهای آنان کمک خواست . البته شایان ذکر است که بهتر است زمان بازی بیشتر اززمان انجام تکلیف باشد . تکلیف باید به گونه ای باشد که کودک از انجام آن لذت ببرد .   ( همان )


چگونه می توان به افزایش عملکرد تحصیلی کودکان ADD / ADHD کمک کرد ؟

روشهایی وجود دارد که در کلاس درس برای افزایش توجه و تمرکز دانش آموزان موثر واقع می شود که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم . 
•    جلب کردن توجه : استفاده ار علائم هشدار دهنده نظیر خاموش و روشن کردن چراغ ، زنگ زدن و گفتن کلماتی نظیر ؛ گوش کنید ؛ آماده باشید؛ برقراری تماس چشمی هنگام دستور دادن و با هیجان درس دادن ؛ استفاده از شوخی ، طنز ، نمایش هنگام تدریس 
•    متمرکز کردن توجه : استفاده از روشهایی که حس های مختلف را در گیر کند مثلأ استفاده از وسایل سمعی و بصری تصاویر ، استفاده از رنگ های مختلف به خصوص برای کلمات کلیدی 


•    حفظ کردن توجه : استفاده از گروه های دو یا چند نفری برای افزایش مشارکت ، سؤال کردن از خود کودکان راجع به موضوع جدید برای این که وادار شوند فکر کنند  
•    مهارت سازماندهی : استفاده از تقویم و دفترچه یادداشت برای تکالیف خانه ، فراهم کردن زمانی در پایان کلاس برای بازبینی تکالیف خانه 
•    افزایش مهارتهای مدیریت زمان : استفاده از ساعت رو میزی و تنظیم زنگ آن روی 10 یا 15 دقیقه و پاداش گرفتن برای تکمیل کردن و درست انجام دادن کارها 
•    افرایش مهارتهای خواندن : خواندن داستان برای کودکان وسپس کشیدن نقاشی داستان توسط بچه ها ، خواندن داستان و این که کودک پیش بینی کند که چه اتفاقی خواهد افتاد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

بازديد: 227



 

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)

اين مطلب از كتاب طرح‌هاي درماني و مداخلات باليني براي افسردگي و اختلالات اضطرابي تأليف رابرت ليهي و استفن هولاند (2000)  ترجمه شده است.


اختلال استرس پس از سانحه چيست؟

اختلال استرس پس از سانحه (يا PTSD) واكنش شايعي است كه انسان‌ها در مقابل رويدادهاي بسيار استرس‌زا يا آسيب‌زا از خود نشان مي‌دهند. رويدادهاي متفاوتي مي‌توانند منجر به PTSD شوند، مثلاً  حوادث اتومبيل، مورد تهاجم قرار گرفتن يا قرباني جنايت ديگري شدن، مورد تجاوز جسمي يا جنسي قرار گرفتن، ‌جان در بردن از يك مصيبت مانند سيل يا انفجار، با شاهد مرگ ديگري بودن.

افراد مبتلا PTSD سه نوع مشكل با علامت اساسي نشان مي‌دهند:

1)‌ تجربه مجدد خاطره‌ي دردناك، اين تجربه شامل خاطراتي مي‌شود كه به نظر مي‌رسد خارج از كنترل هستند، كابوس‌هاي شبانه و فلاش‌بك‌هايي (تجديد شدن خاطره به صورت بسيار زنده و روشن) كه به فرد مبتلا به PTSD  اين احساس را مي‌دهند كه گويي آن رويداد را دوباره از اول تجربه مي‌كند. وقتي كه فرد مبتلا به PTSD چيزي مي‌بيند يا مي‌شنود كه او را به ياد آن حادثه مي‌اندازد، خاطرات دردناك وي دوباره زنده مي‌شوند.

2) اجتناب از يادآوري اتفاقي كه روي داده است، ناراحت كننده است، پس افراد مبتلا به PTSD سعي مي‌كنند درباره‌ي آن فكر نكنند. آن‌ها از افراد، اماكن يا چيزهايي كه خاطراتشان را زنده كند نيز دوري مي‌كنند. آن‌ها اغلب نسبت به سايرين احساس يا عاطفه‌اي ندارند يا احساس جدايي و دوري از ديگران مي‌كنند. برخي براي تسكين درد يا ناراحتي‌شان به الكل يا مواد مخدر پناه مي‌برند.

3) علايم تنش جسماني، اين علايم شامل اشكال در به خواب رفتن، تحريك‌پذيري يا خشم در بيشتر اوقات، اشكال در تمركز و احساس تنش يا گارد گرفتن در مقابل ديگران مي‌شود.


علل به وجود آمدن اختلال استرس پس از سانحه چيست؟

وقتي فردي يك آسيب را از سر مي‌گذراند، خاطره‌ي اتفاقي كه افتاده است در ذهنشان با آنچه در آن هنگام ديدند، شنيدند، بوييدند يا حس كردند همراه مي‌شود. بعداً يك منظره، صدا، بو يا احساس مشابه ديگري مي‌تواند باعث شود خاطرات و احساس‌هاي گذشته از نو احيا شوند.

علت ديگر مرور خاطرات اين است كه افراد مبتلا به PTSD نياز دارند مفهوم آن اتفاق را براي خود تجزيه و تحليل كنند. رويدادهاي آسيب‌زا باعث مي‌شوند كه اين افراد باورهاي پيشين‌شان را زير سؤال ببرند – براي مثال، اين كه جهان اساساً مكان امني است يا اتفاق بدي برايشان نخواهد افتاد را مسخره و غير ممكن مي‌دانند. آن‌ها درباره‌ي ضربه‌ي روحي كه به آن‌ها وارد شده‌است فكر مي‌كنند تا بتوانند دركش كنند. اما فكر كردن درباره‌ي آن خاطره باعث مي‌شود خاطرات و احساسات ناخوشايند و دردناك برگردند. و اين خود باعث مي‌شود كه از فكر كردن درباره‌ي آن واقعه‌ي دردناك طفره بروند. اين افراد به جاي آرامش يافتن، در فاصله بين به خاطر آوردن يا تلاش براي فراموش كردن نوسان مي‌كنند.


سير اختلال اسرس پس از سانحه چگونه است؟

بيشتر افراد علايم PTSD را مدت كوتاهي پس از آسيب (ضربه) نشان مي‌دهند. اين علايم براي تقريباً نيمي از آن‌ها ظرف سه ماه بهتر مي‌شود. و براي بقيه ممكن است سال‌ها طول بكشد. برخي از آن‌ها علايم را تا سال‌ها بعد از آن رويداد نشان نمي‌دهند.


چگونه درمان شناختي – رفتاري اين اختلال را درمان مي‌كند؟

درمان شناختي- رفتاري براي اختلال استرس پس از سانحه سه مرحله دارد. نخست، درمانگرتان به شما مي‌آموزد كه با احساسات و تنش همراه با خاطرات چگونه كنار آييد. از جمله شيوه‌هايي براي آرامش بخشيدن به جسمتان و ساكت كردن دردي كه احساس مي‌كنيد را به شما آموزش خواهد داد.

در مرحله دوم، درمانگرتان به شما كمك مي‌كند با اين خاطرات رو به رو شويد. او به شما كمك مي‌كند تا داستان اتفاقي كه روي‌ داده‌است را دوباره تعريف كنيد. هر چه بيشتر اين كار را بكنيد از خاطراتي كه جان مي‌گيرند كمتر ناراحت مي‌شويد و بيشتر به آرامش مي‌رسيد.

سرانجام، درمانگرتان به شما شيوه‌هايي مي‌آموزد تا به كمك آن‌ها افكار منفي‌تان را تغيير داده و مسائل زندگي‎تان را سروسامان دهيد.

نتايج پژوهش‌هاي انجام شده حاكي از آن است درمان شناختي – رفتاري به افراد مبتلا به PTSD كمك مي‌كند تا احساس بهتري داشته باشند. اين مطالعات بر سربازان جنگي و نيز قربانيان تهاجم، تجاوز و ساير آسيب‌ها انجام شده است.


درمان چه مدت طول مي‌كشد؟

مدت زمان درمان به آسيب‌هايي كه از آن رنج مي‌برديد، ميزان وخامت آن‌ها، ميزان بد بودن علايم در حال حاضر و مشكلات ديگري كه در زندگي‌تان داريد بستگي دارد. درمان براي افرادي كه تنها يك آسيب را از سر گذرانده‌اند، معمولاً 12 تا 20 جلسه است. بيشتر اين جلسات 45 تا 50 دقيقه طول مي‌كشد، اما به ندرت ممكن است تا 90 دقيقه هم طول بكشند.


آيا دارو مي‌تواند مؤثر باشد؟

داروها به تنهايي براي درمان PTSD كافي نيستند. با اين حال اگر با روان‎درماني تركيب شوند براي برخي از بيماران مفيد هستند. تجويز اين داروها به عهده پزشك يا روانپزشكتان است.


از شما به عنوان بيمار چه انتظاري داريم؟

اگر در حال حاضر مواد مخدر يا الكل مصرف مي‌كنيد يا بحران‌هاي اساسي ديگري در زندگي‌تان داريد شروع درمان با PTSD بهترين كار ممكن نيست. درمانگرتان به شما كمك مي‌كند نخست با اين مشكلات كنار بيايد، و بعد بر روي علايم PTSD خود كار كنيد. لازم است بعد از اين‌كه درمان را شروع كرديد مشتاقانه به درمان بپردازيد و هر هفته مقداري وقت براي تمرين چيزهايي كه آموخته‌ايد صرف كنيد.


مطلب مرتبط :

آشنایی با بیماری "اختلال استرس بعد از تروما"(استرس پس آسیبی)

 

در سال ۱۹۷۵ با تمام شدن جنگ ویتنام، سربازان آمریکایی که از نبرد جان سالم به در برده و به خانه‌های خود برگشته بودند علایمی از ترس، وحشت و اضطراب مداوم را از خود نشان می‌دادند که بعدها در کتاب‌های روانپزشکی آن را به نام PTSD یا «اختلال استرس بعد از تروما» نامیدند
اما سربازان گرفتار در وحشت و خشونت جنگ تنها کسانی نیستند که در معرض این اختلال روحی‌اند؛ بلکه هر انسانی که دچار یک حادثه دردناک در زندگی شود اما برای مدتی طولانی یا همیشه با ترس و نگرانی و وحشت آن زندگی کند درحقیقت به PTSD دچار شده است. 
امروز بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از جنگ ویتنام تحقیقی که اخیرا روی کهنه سربازان این جنگ انجام شده نشان می‌دهد که PTSD طولانی مدت نه فقط باعث رنج روحی می‌شود بلکه یک عامل خطر بسیار جدی نیز هست که حتی بیشتر از عوامل خطر شناخته شده می‌تواند فرد را دچار بیماری‌های مزمن جسمی و مرگ زودرس کند. 
در هنگام حوادث سخت و وحشت آوری که زندگی را تهدید می‌کند یا باعث تکان روحی می‌شود بیشترآدم‌ها دچار پریشانی می‌شوند. ترس از نداشتن امنیت یا ترس از تکرار حادثه در دل خانه می‌کند و انگار تصویر حادثه مدام در برابر چشم قرار دارد. بیشتر افراد بعد از چند روز تا چند هفته بر این پریشانی غلبه می‌کنند و به جریان طبیعی زندگی برمی‌گردند، اما در بعضی آدم‌ها این واکنش‌های احساسی ادامه پیدا می‌کند و این همان جایی است که مرز بین انسان سالم و فرد مبتلا به PTSDجدا می‌شود. 
در این اشخاص خاطره بد و رنج آور حادثه، گاه و بیگاه به ذهن هجوم می‌آورد و به‌اصطلاح در حالتی از فلاش بک یا بازگشت به گذشته همان احساس‌های ناخوشایند زمان حادثه تکرار می‌شود. حتی خواب شبانه هم ممکن است پر از اشاره‌ها و علامت‌هایی باشد که آن حادثه را یادآوری می‌کند. به همین دلیل فرد مبتلا به PTSD برای در امان ماندن از شر هجوم این احساس‌ها از همه مکان‌ها، موقعیت‌ها یا اشخاصی که به نوعی تداعی‌کننده آن حادثه هستند دوری می‌کند و حتی از صحبت کردن در مورد آن هم گریزان است. 
این افراد احساس جداماندگی یا غریبه بودن نسبت به دنیای پیرامونی خود دارند و به فعالیت‌های مهم زندگی خود بی‌علاقگی نشان می‌دهند، در عوض ممکن است هر لحظه گوش به زنگ وقوع یک اتفاق باشند که این حالت می‌تواند آنها را عصبی و تحریک پذیر کند. 
نگاهی به آمارها نشان می‌دهد که بین ۸ ـ۷ درصد از جامعه در دوره‌ای از زندگی به PTSD دچار می‌شوند که در بعضی موارد مثل بازماندگان جنگ یا آنهایی که در معرض تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند آمار ممکن است به ۳۰ درصد برسد. 
بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و طوفان، آتش سوزی، تصادف رانندگی، سقوط هواپیما، حوادث تروریستی، تجربه‌های شخصی مانند هتک حرمت و فجایع عمدی بشری مانند قتل عام‌ها، شکنجه‌ها، بمباران‌ها یا حتی اردوگاه‌های کار اجباری از اتفاق‌های دردناکی هستند که شیوع PTSD در آنها بیشتر گزارش شده است.

‌● یادگاری‌های حافظه 

کلمه PTSD برای اولین بار به‌طور رسمی در سال ۱۹۸۰ وارد نظام طبقه بندی بیماری‌های روانی شد. این به معنای آن نبود که بیماری جدیدی در عالم پزشکی کشف شده و یا این اختلال قبلا وجود نداشته است. 
در زمان جنگ جهانی اول مشابه همین اختلال در میان سربازان مشاهده می‌شد که در آن زمان آن را «شوک گلوله باران» می‌نامیدند. از آن هم عقب‌تر و در۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مصریان باستان با علایم روانی پس از جنگ آشنا بودند و یونانیان نیز پس از وقوع جنگ ماراتن در ۴۵۰ قبل میلاد که بین سپاه داریوش هخامنشی و دولت آتن روی داد اختلالاتی مشابه PTSD را در میان سربازان خود مشاهده و آن را توصیف کرده‌اند. 
هنوز به درستی معلوم نشده که چرا بعضی از آدم‌ها به PTSD دچار می‌شوند؛ اما تحقیقات جدید بر این عقیده است که کلید حل این مسئله در چگونگی ثبت خاطرات در مغز است. مسئله اینجاست که حافظه ما وقایع را در پوشه‌های کاملا مجزا و تفکیک شده ثبت نمی‌کند بلکه هنگام بایگانی یک اتفاق، مغز سعی می‌کند بین خاطره آن اتفاق و دیگر محفوظات و تجربه‌های زندگی ارتباط برقرار کند. 
به همین دلیل دیدن یک منظره و تصویر یا شنیدن صدایی جدید یا حتی چشیدن و بوییدن چیزی که ارتباطی ولو اندک با حادثه قبلا تجربه شده داشته باشد می‌تواند با به راه انداختن زنجیره‌ای از محفوظات مغزی دوباره همان حادثه را زنده کند. 
هر چقدر فردی به‌مدت طولانی‌تر در معرض یک موقعیت خطرناک باشد و هر چقدر به متن حادثه نزدیک‌تر باشد احتمال ابتلا به PTSD افزایش می‌یابد. با این وجود شواهد گردآوری شده بعد از حملات ۱۱ سپتامبر نشان می‌دهد که نداشتن حضور فیزیکی در محل یک حادثه تضمینی برای مبتلا نشدن به PTSD نیست، به همین دلیل به‌نظر می‌رسد که نوعی استعداد شخصی نیز برای ابتلا به PTSD لازم است.


● PTSD بدتر از سیگار 
بیشتر مردم عادت دارند بخش زیادی از بیماری‌های جسمی خودشان را به استرس مربوط کنند. اگرچه این عقیده در بعضی موارد واقعا غلو آمیز و گاهی کاملا نامربوط است اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد که حداقل در مورد PTSD حق با مردم عادی است. 
بررسی‌های انجام شده روی بیش از چهار هزار کهنه سرباز آمریکایی جنگ ویتنام محققان را به این نتیجه رسانده که PTSD می‌تواند بیش از هر عامل خطر دیگری، فرد را دچار بیماری‌های دراز مدت جسمانی و مرگ زودرس کند. این مطلب به قدری اهمیت دارد که حتی به پزشکان توصیه شده هنگام شرح حال گرفتن از بیماران، PTSD را به‌عنوان بخشی از شرح حال رایج بگنجانند. 
این محققان عقیده دارند همانطور که بالا بودن شمارش گلبول‌های سفید خون می‌تواند نشانه‌ای از عفونت یا بیماری‌هایی نظیر لوکمیا (سرطان خون) باشد و یا همانطور که بالا بودن تست خونی ESR می‌تواند نشانه‌ای از التهاب باشد و بنابراین خطر یک بیماری جدی و مرگ را پیش‌بینی کند به همین صورت هم PTSD که توسط آزمون‌های روان‌شناسی اندازه گیری می‌شود می‌تواند نشانه‌ای مستقل باشد که بیان می‌کند وضعیت دراز مدت سلامتی فرد در خطر جدی است. 
بیماران قلبی نیز از اثرات PTSD در امان نیستند. مشخص شده که حدود ۱۵ درصد از افراد بعد از حمله قلبی دچار مشکلات روحی به‌خصوص PTSD می‌شوند که این اتفاق می‌تواند آنها را درگیر یک سیکل معیوب کند، زیرا PTSD با ایجاد اشکال در عملکرد اجتماعی بیمار، افزایش فشارهای روحی و تهدید وضعیت سلامتی باعث وخیم‌تر شدن مشکل قلبی می‌شود. 
اگر چه PTSD خودش به‌طور مستقل یک عامل خطر برای سلامتی محسوب می‌شود اما ممکن است با زمینه‌سازی‌ برای کسب عادت‌های نادرست بهداشتی، هر چه بیشتر سلامتی را تهدید کند؛ به‌عنوان مثال ۴۵ درصد افراد مبتلا به PTSD سیگاری هستند،‌ همچنین بعضی از این بیماران برای فرار از مشکلات روحی به الکل گرایش پیدا می‌کنند که این کار جدا از عوارض جسمی باعث بدتر شدن علایم PTSD نیز می‌شود.

● زندگانی خواه تیره خواه روشن... 
جنگ تحمیلی هشت ساله و زلزله‌های مهیبی مانند رودبار و بم باعث افزایش موارد PTSD در کشور ما شده است. با این حال درصورت وجود مراکز حمایتی مناسب که افراد مبتلا و 
خانواده هایشان را تحت پوشش بگیرد درمان PTSD در دسترس خواهد بود. شیوه درمانی رفتارشناختی یکی از مؤثرترین روش‌های درمانی است که باعث می‌شود فرد مبتلا جنبه‌های نادرست تفکرش درباره حادثه پیش آمده را تشخیص داده و برای تغییر آنها اقدام کند. 
همچنین برای از بین بردن ترس و وحشت این افراد می‌توان از روش مواجهه مجدد استفاده کردکه در آن فرد مبتلا در یک محیط امن و کنترل شده با عوامل برانگیزاننده اضطرابش مواجه می‌شود؛ مثلا در روشی به نام واقعیت مجازی، صحنه‌ها، اصوات و رایحه‌های مخصوص جنگ با هم ترکیب شده و برای یادآوری وقایع آزاردهنده روحی توسط سربازان در محیطی کنترل شده به کار گرفته می‌شوند و به این ترتیب به تدریج نوع واکنش شخص به آن اتفاق‌ها اصلاح می‌شود. 
دکتر فرانکل، عصب‌شناس معروف اتریشی و بنیانگذار روش «لوگوتراپی» که خودش تجربه دهشتناک اردوگاه‌های آلمان نازی را در کارنامه دارد بر این عقیده است که حتی در تاریک‌ترین لحظه‌های زندگی هم انسان می‌تواند در انتخاب نوع واکنشش به سرنوشت آزادی داشته باشد. 
او خود می‌گوید: «پاسخ مثبت به زندگی، با وجود هر اتفاقی که با آن روبه‌رو شویم، یک فرمان است.» شاید این توصیه زیبای دکتر فرانکل همان چیزی است که بیماران PTSD باید باورش کنند و در راه رسیدن به آن گام بردارند.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اختلال دوقطبی

بازديد: 171

 


 

اختلال دوقطبیbipolar disorder

 

تعریف اختلال دوقطبی و نشانه ها : اختلال دوقطبی (به انگلیسی: Bipolar disorder) (یا شیدایی - افسردگی‌) یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد.

 

اختلال دوقطبی نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند. و به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا می‌کند. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دوره شیدایی است؛ در نوع یک این حالت اتفاق می‌افتد ولی در نوع دو فرم خفیف‌تری از آن که هیپومانیا یا نیمه-شیدایی است، بروز می‌کند. شروع بیماری معمولا با دوره‌ای از افسردگی می‌باشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز می‌شود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است.


دوره‌های شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول می‌انجامند و معمولا شدت آنها باعث می‌شود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد. با فروکش کردن علایم، به خصوص در اوایل سیر بیماری، معمولا فرد به وضعیت قبل از بیماری خود برمی‌گردد و به همین دلیل بسیاری از بیماران یا خانواده‌های آنان تصور می کنند بیماری کاملا ریشه کن شده و دیگر نیازی به ادامه درمان وجود ندارد. بنابراین درمان خود را قطع می‌کنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.

اختلال دوقطبی یا بیماری مانیک دپرسیو یک اختلال مغزی می باشد که سبب تغییر های غیر معمول در خلق فرد می شود. جدا از حالت های طبیعی نوسان بالا و پایین که هر فردی آنرا تجربه می کند نشانه های اختلال دوقطبی شدید می باشند. این نشانه ها می توانند سبب تخریب اختلال در عملکرد شغلی و تحصیلی و حتی  اقدام به خودکشی روابط بین فردی  گردند.

شیوع طیف اختلالات دوقطبی در جهان بیش از 6 درصد در طول عمر می باشد. اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیده می کند. با این حال برخی از بیماران اولین نشانه های بیماری را در دوران کودکی یا اواخر دوره زندگی تجربه می کنند. این اختلال اغلب به عنوان بیماری شناخته نمی شود و مردم ممکن است از این اختلال سال ها قبل از تشخیص ودرمان صحیح رنج ببرند. مانند بیماری های دیابت و قلبی اختلال دوقطبی یک بیماری با دوره طولانی می باشد که فرد باید در طول دوره زندگی خود دقیقا تحت کنترل و نظر باشد.

نشانه‌ها
خلق بالا (شیدایی)
گاهی اوقات این افراد حالتی به نام شیدایی (یا Mania) را تجربه می‌کنند. این بیماران ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوشحالی به اوج غم و اندوه فرو روند و ارتباطی بین خُلق بیمار و آنچه که واقعاً در زندگی بیمار رخ می‌دهد وجود ندارد.
برخی از علایم ونشانه‌های این بیماری شامل موارد زیر می‌شود:
• بی‌قراری، افزایش انرﮊی و میزان فعالیت
• خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ‌بینی
• تحریک پذیری مفرط
• صحبت کردن بی‌وقفه، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد
• عدم توانائی برای تمرکز، حواس‌پرتی
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی‌ها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته‌است
• افزایش تمایلات جنسی
• سوء مصرف داروها و مواد مخدر، الکل و داروهای محرک
• رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه، و پرخاشگرانه


خلق پایین (افسردگی)
افسردگی می تواند قبل یا بعد از دوره شیدایی در این بیماران ایجاد شود. درصد کمی از بیماران ممکن است در طول بیماری خود اصلا افسردگی را تجربه نکنند.
حالت ترکیبی
خلق ترکیبی (یا Mixed State) وضعیتی است که در آن هر دو علائم شیدایی و افسردگی به طور همزمان بروز می‌کنند (مثلا تحریک‌پذیری، اضطراب، خستگی، احساس گناه، پرخاشگری، تحریک‌پذیری، تفکرات خودکشی، ترس، شک یا پاراونیا، صحبت بی‌وقفه و خشم). به عنوان نمونه، حالت گریه در وضعیت شیدایی یا تفکرات سریع در وضعیت افسردگی است. حالت‌های ترکیبی معمولا خطرناک‌ترین دوره در بیماری‌های خلقی هستند زیرا رفتارهایی مانند سوء مصرف مواد، بیماری پانیک و اقدام به خودکشی تا حد زیادی افزایش پیدا می‌کنند.
تشخیص و زیردسته‌ها
معمولا اختلال دوقطبی به زیردسته‌های زیر طبقه‌بندی می‌شود :
اختلال دوقطبی نوع اول ( نوع یک )
وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیم-شیدایی برای تشخصی الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق می‌افتد.


انواع اختلال دو قطبي

 الف - اختلال دو قطبى نوع يک
يکى از انواع مهم اختلالات خلقى، اختلال دو قطبى نوع يک (I) ناميده مى شود. اين اختلال مربوط به حالت هيجانى درونى مستمر شخص مى باشد. اين بيماران هم دوره هاى افسردگى و هم دوره هاى سر خوشى دارند. 
حد اقل يک دوره خلق شيدا به مدت يک هفته وجود دارد.اگرچه بيشتر مبتلايان دوره افسردگي را هم تجربه مي‌کنند ولي بعضي از انها فقط دوره شيدائي را تجربه مي‌کنند.
دوره هاي شيدايي بدون درمان بين 3 تا 6 ماه به طول مي‌انجامند.دوره‌هاي افسردگي در صورتي که مداوا نشوند 6-12 ماه ادامه پيدا مي‌کنند.


افراديکه در فاز مانيا (سرخوشي) قرار دارند حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزايش احترام به نفس، افکار بزرگ منشانه دارند و بيمارانى که در فاز افسردگى هستند با کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهائى و افکار مرگ و خودکشى مشخص هستند.

فرد مانيا در بسيارى از افسانه هاى قديمى شخصيتى ريشه دار است که با رفتارى ديوانه وار، چشمانى خيره و حرکاتى نمايشى و پر آب و تاب مشخص مى گردد. دوره هاى شيدايى در مقايسه با افسردگى فراوانى کمترى دارند. 
سير بيمارى دو قطبى نوع يک (I) غالباً با افسردگى شروع مى شود (75 درصد موارد در زنها و 67 درصد موارد در مردها) و يک اختلال عود کننده است. اکثر بيماران هم دوره هاى مانى و هم افسردگى را تجربه مى کنند. دوره هاى مانى درمان نشده حدوداً 3 ماه دوام مى آورد. حدود 40 تا 50 درصد بيماران دو قطبى ممکن است دو سال پس از حمله اول دچار حمله دوم گردند.در اختلال دو قطبى I ميزان شيوع حدود 1 درصد در طول عمر مي باشد.

هزينه اين اختلال براى بيماران و خانواده هاى، آنان و جامعه قابل ملاحظه است. شيوع اين بيمارى در زنان و مردان برابر است. ميانگين سنى شروع اين اختلال 30 سالگى مى باشد اما از سن 5 يا 6 سالگى تا 50 سالگى گسترده است. از لحاظ وضعيت تاهل نيز اين بيمارى ممکن است در افراد طلاق گرفته يا مجرد بيش از افراد متاهل ديده شود. ميزان طلاق نيز در اين گروه افراد بالا مى باشد.

اختلال دو قطبى نوع يک (I) در کودکان و نوجوانان

در نوجوانان علائم مانيا ممکن است عادى جلوه نمايد و علائم عمده اين گروه شامل سوء مصرف الکل يا مواد مخدر، اقدام به خودکشى، مسائل تحصيلى، گرايشات فلسفى، نشانه هاى وسواس، شکايت از بيماريهاى جسمانى متعدد، درگيرى و مشاجرات متعدد، مى شود. ميزان بروز اين اختلال در کودکان و نوجوانان 1 درصد است و شروع آن حتى ممکن است در 8 سالگى باشد.


علت شناسى 
عوامل زيست شناختى، عوامل ژنتيک و عوامل روانى. اجتماعى و يا ترکيبى از آنها را مى توان علت اين بيمارى تلقى کرد. عوامل زيست شناسى مهم شامل انتقال دهنده هاى عصبى و بى نظمى هاى عصبى - غددى باشند.

عوامل ژنتيک نقش بسيار مهمى دارند، بطوريکه مطالعات نشان داده است که يکى از والدين به اين اختلال دچار باشد، با احتمال 25 درصد فرزندشان شانس ابتلا به اين بيمارى را خواهد داشت و اگر هر دو والدين اختلال دو قطبى داشته باشند شانس ابتلاء بچه ها به اين بيمارى بين 50 تا 75 درصد خواهد بود.

عوامل روانى اجتماعى متعددى نيز ممکن است در ايجاد اين بيمارى به تنهائى و يا به همراه عوامل ديگر نقش داشته باشند. از جمله : رويدادهاى زندگى و استرس محيطى، خانواده، عوامل شخصيتى قبل از بيمارى و موارد ديگر مى توان ذکر کرد. 
تشخيص 
اين بيمارى با وجود دوره هاى مانيا (سرخوشي) و افسردگى مشخص مى شود. علائم و نشانه هاى افسردگى و توضيحات مربوط به آن در بخش افسردگى سايت آمده و چون همان علائم و نشانه ها براي تشخيص مطرح مي باشد لذا تکرار نمى گردد اما علائم و نشانه هائى که به عنوان ملاکهاى دوره مانيا تلقى شده و توسط فرد متخصص ارزيابى شده تا تشخيص اين بيمارى گذاشته مى شود شامل :

1- يک دوره مشخص خلق غير طبيعى و مستمراً بالا، توام با احساس خودبزرگ بينى، يا تحريک پذير که حداقل يک هفته طول مى کشد.

2- وجود 2 یا 3 يا بيشتر از علائم زير : 
الف) افزايش احترام به نفس يا خودبزرگ بينى 
ب) کاهش نياز به خواب (مثلاً 3 ساعت خواب بر ايشان کافى است) 
ج) حرافتر از معمول يا احساس فشار براى صحبت مستمر. 
د) پرش افکار يا تجربه ذهنى سبقت جوئى افکار. 
ه) پريشانى حواس (به راحتى محرکهاى بى اهميت خارجى توجه شان را جلب مى کند) 
و) افزايش رفتار هدفدار (اجتماعى، شغلى، تحصيلى، فعاليت جنسي) يا تحريک روانى - حرکتى. 
ي) درگيرى مفرط با فعاليتهاى لذت بخشى که احتمال نتايج دردناک آن زياد است، مثل ولخرجى بى مهابا، بى احتياطيهاى جنسى، يا سرمايه گذاريهاى حرفه اى جاهلانه. 
3- باعث اختلال در عملکرد شغلى، فعاليتهاى اجتماعى، و يا روابط بين فردى شده و ممکن است براى جلوگيرى از آسيب به خود و يا ديگران نياز به بسترى باشد.

ب - اختلال دوقطبی نوع دوم
عدم وجود دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمه-شیدایی و یک یا چند دوره افسردگی اساسی.
در اين نوع بيش از يک دوره افسردگي شديد وجود دارد. در صورتي که شدت خلق شيدايي کم است. اين نوع به نام شيدائي خفيف (Hypomania) ناميده مي‌شود.

اختلال خلق ادواري (Cyclothymia)
دوره‌های نیمه-شیدایی همراه با دوره‌هایی از افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند.
 در اين نوع شدت نوسان خلق به اندازه اختلال دوقطبي نيست، اما مي‌تواند زمان طولاني تري ادامه يابد. اين حالت مي‌تواند منجر به اختلالات دو قطبي گردد.
ج - اختلال دو قطبي با تناوب سريع 
بیشتر افرادی که دارای اختلال دوقطبی تشخیص داده می‍شوند، دارای تعداد دوره، به متوسط 0.4 تا 0.7 در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سریع به افرادی اطلاق می‌شود که بیشتر از سه دوره در سال را تجربه می‌کنند. بخش قابل توجهی از بیماران دوقطبی شامل این عنوان می‌شوند. در برخی منابع عناوین تناوب بسیار سریع و تناوب به شدت سریع یا تناوب بسیار بسیار سریع تعریف شده‌اند. یک تعریف از تناوب بسیار بسیار سریع، تغییر خلق در طول بازه 24 تا 48 ساعت است.

در اين دسته بيش از 4 بار نوسان روحي در طول يکسال وجود دارد. اين نوع در حدود 10 درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبي ديده ميشود و مي‌تواند با هر کدام از انواع 1 يا 2 همراه باشد.


علل پیدایش
اگرچه دليل قطعی برای اين اختلالات هنوز شناخته نشده است، اما محققان بر این باورند که اختلالات دوقطبی منشا ارثی دارد وترکیب ژنتیکی افراد بيشتر از تربيت آنها در اين اختلالات موثر است. ممکن است مشکل فيزيکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل اين اختلالات باشد. به اين دليل است که اين اختلالات با دارو قابل درمان هستند. همچنین نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و يا بيماری بوجود بيايند.

 

 ويژگي هاى  بيماران مانيک

بيماران مانيک خلق بالا دارند، تحريک پذير بوده و زود از کوره در مى روند، حالت نشئه دارند، ممکن است براى افراد ناآشنا گمراه کننده بوده و جنبه عادى جلوه نمايد، اگر در رسيدن به خواسته هايش به مانع برخورد کند پرخاشگرى مى کنند، تمايل به پوشيدن لباسهاى با رنگهاى روشن و ناهماهنگ و بستن زيورآلات دارند، دوست دارند لباسهاى بدن نما بپوشند، ممکن است در ملاء عام بخواهند لباس هايشان را درآورند، مشغله ذهنى با افکار مذهبى، سياسى، مالى، جنسى، با دادخواهى دارند. 
بيماران مانيک هيجان زده، پرحرف و گاهى سرگرم کننده و بيش فعال هستند، سطح تحمل آنها پائين است و خيلى زود ممکن است به خشم و رفتار خصمانه منجر گردد. طرز تکلم اين افراد معمولاً بلند، سريع، و زياد مى باشد بطور فهم آن براى شنونده مشکل بوده و نمى توان صحبت کردن آنها را قطع کرد، هر چه شدت بيمارى بيشتر باشد اين نکته شديدتر در بيمار ديده مى شود. قدرت تمرکز پائين است، و در هنگام صحبت معمولاً از اين شاخه به آن شاخه مى پرند. 
هذيان و توهم ممکن است پيدا کنند. حواسشان زود پرت مى شود، خود بزرگ بينى و اعتماد به نفس دارند. حافظه اين افراد آسيب نمى بيند. حدود 75 درصد آنان مهاجم و تهديد کننده هستند. احتمال خودکشى و ديگرکشى در اين افراد نيز وجود دارد. 
ولخرجى مى کنند و وسايل خود را ممکن است به ديگران ببخشند .  دروغگويى و فريبکارى در آنان شايع است. وقوع شيدائى لازمه تشخيص اختلال دو قطبى است. 
يعنى اگر فرد بيماريش براى بار اول با دوره مانيا شروع شود و يا اينکه قبلاً با افسردگى شروع شده ولى حالا دچار مانيا باشد، تشخيص بيماري دو قطبى I گذاشته مى شود. اما اگر دچار افسردگى باشد تشخيص افسردگى گذاشته مى شود، تا زمانيکه دوره مانيا مشاهده گردد. 
چگونگى تظاهر اين دوره ها متفاوت مى باشد مثلاً ممکن است در طى يک روز هر دو دوره مانيا و افسردگى را فرد تجربه کند. يا اينکه فرد دچار يکى از اين اختلالات شده و پس از بهبودى پس از يک فاصله زمانى دچار دوره ديگر گردد.

 
نشانه های اختلال دوقطبی کدامند؟ 
اختلال دوقطبی سبب نوسانات خلقی شدید از حالت های خلق خیلی بالا و یا تحریک پذیر به حالت های غمگینی و ناامیدی و برگشت مجدد می گردد که اغلب در بین این دوره ها دوره هایی از خلق عادی وجود دارد. تغییرات شدید درمیزان انرﮊی ونحوه رفتار فرد مبتلا همزمان با تغییرات خلقی فرد اتفاق می افتد. دوره های احساس بالا شیدایی /مانیا و دوره های احساس پایین افسردگی نامیده می شوند.
 
علائم ونشانه های شیدایی / مانیا  (یا دوره شیدایی / مانیا)  شامل:
 • بیقراری افزایش انرﮊی و میزان فعالیت
• خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ بینی
• تحریک پذیری مفرط
• مسابقه افکار پریدن از موضوعی به موضوع دیگر صحبت کردن با سرعت خیلی زیاد
• حواسپرتی توانائی برای تمرکز
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی ها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته است 
• افزایش تمایلات جنسی
• سوئ مصرف  الکل , دارو های خواب آور داروها 
  رفتارهای اغواگرانه پرخاشگرانه و مداخله جویان
• انکار مسائل بالا و مشکلات ناشی از آن
 
یک  دوره شیدایی / مانیا با بالا بودن خلق همراه با سه یا بیش از  تقریبا هر روز و به مدت یک هفته سه نشانه از نشانه های فوق برای اغلب اوقات روز  یا بیشتر تشخیص داده می شود. اگر خلق فرد به صورت تحریک پذیری باشد چهار نشانه اضافی باید وجود داشته باشد.
 
علائم و نشانه های افسردگی(یا یک دوره افسرده) شامل:
•اضطرب یا ناخشنودی پایدار
• خلق پایین 
• احساس ناامیدی یا بدبینی
 • درماندگی و بی ارزشی
 • احساس گناه 
• ازدست دادن علاقه و عدم لذت از فعالیت هایی که قبلا برای فرد لذتبخش بوده اند از جمله ارتباط جنسی
• کاهش انرﮊی  احساس خستگی یا کند شدن حافظه وتصمیم گیری
• اختلال در تمرکز 
• احساس بیقراری یا تحریک پذیری
• خواب زیاد یا عدم توانائی خوابیدن
• تغییر در اشتها و افزایش یا کاهش وزن بصورت نا خواسته
• احساس درد مزمن یا سایر نشانه های بدنی مقاوم که در اثر بیماری جسمانی یا جراحت ایجاد نشده باشد
• افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
 
یک دوره افسردگی زمانی که پنج تا از نشانه های فوق در اغلب اوقات  تقریبا هرروز و برای دوهفته یا بیشتر طول بکشد تشخیص داده می شود. 
 
درجه خفیف تا متوسط شیدایی/مانیا ، هیپومانیا نامیده می شود. در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد. وقتی خانواده ودوستان فرد مبتلا آموزش می گیرند که نوسانات خلقی ممکن است ناشی از اختلال دو قطبی باشد فرد مبتلا هر مشکلی را انکار می کند. بدون درمان صحیح  , هیپومانیا در برخی از افراد ممکن است به شیدایی شدید/مانیای شدید و یا به افسردگی تبدیل گردد.
 
گاهی وقت ها دوره های شدید شیدایی/مانیا یا افسردگی شامل نشانه های سایکوز می باشند . دیدن نشانه های شایع سایکوز/روانپریشی شامل انواع توهمات(شنیدن  یا احساس وجود چیزی که واقعا وجود ندارد) ویا هذیان ها (اعتقادات غلط وثابت که قابل تغییر با دلایل منطقی نبوده و با فرهنگ فرد نیز قابل توضیح نباشد) می باشد.
نشانه های روانپریشی در اختلال دوقطبی بیشتر نمایانگر وضعیت خلقی خیلی بالای فرد در آن زمان می باشند. برای مثال هذیان های بزرگ منشی مثل اعتقاد به اینکه فرد برگزیده یا دارای قدرت و سلامت جسمانی خاصی می باشد ممکن است در دوره شیدایی/مانیا وجود داشته باشد.
 
 احساس بی ارزشی مانند اعتقاد هذیان های مبتنی بر گناهکار بودن  به اینکه فرد نابود شده و بی پول است و یا جرم سنگینی را مرتکب شده است ممکن است در دوره افسردگی ظاهر شوند. بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که این نشانه ها را دارند گاهی اوقات اشتباها به عنوان اسکیزوفرنیا که یک بیماری شدید روان پزشکی است تشخیص داده می شوند.
 
حالت های مختلف خلقی در اختلال دوقطبی به صورت یک طیف و با ساختار پیوسته می باشند  که این طرز تفکر بسیار کمک کننده می تواند باشد. در یک سر طیف  بالاتر از آن افسردگی متوسط و پس از آن خلق پائین می باشد که اغلب افسردگی شدید  مردم آن را غمگینی کوتاه مدت و کج خلقی  برای حالات مزمن می نامند. پس از آن نیز خلق عادی یا متعادل قرار دارد که بالاتر از آن هیپومانیا ( شیدایی/مانیای خفیف تا متوسط) و سپس شیدایی/مانیای شدید جای دارد.
 
در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط  گفته می شود. نشانه های حالات مختلط  روانپریشی/ سایکوز و تغییرات عمده در اشتها  مشکلات خواب اغلب شامل سراسیمگی  افکار خودکشی است.
 یک فرد ممکن است در حالی که خلق خیلی پائین دارد و ناامید می باشد احساس انرﮊی زائدالوصفی در خود بکند. اختلال دوقطبی ممکن است به صورت مشکلی غیر از بیماری روان پزشکی ظاهرگردد برای مثال به صورت : 
سوء مصرف الکل یا دارو  تشنج در روابط بین فردی باشد. کارائی ضعیف شغلی یا تحصیلی.
این مشکلات ممکن است در حقیقت علائمی از یک اختلال خلقی زمینه ای باشند.
 
تشخیص اختلال دوقطبی
مانند سایر اختلالات روانی اختلال دوقطبی هنوز به صورت فیزیولوﮊیکی توسط آزمایش خون یا اسکن کامپیوتری مغزی قابل شناسائی نمی  دوره بیماری و در صورت وجود سابقه باشد. بنابراین اختلال دوقطبی بر اساس نشانه ها خانوادگی مثبت تشخیص داده می شود.
 
 

اختلال‌ دوقطبي‌ (اختلال‌ شيدايي‌ ـ افسردگي‌)شرح بيماري  
اختلال‌ دوقطبي‌ (اختلال‌ شيدايي‌ ـ افسردگي‌) عبارت‌ است‌ از اختلالي‌ كه‌ در آن‌ خلق‌ بيمار دچار نوسانات‌ شديدي‌ مي‌شود، و ارتباطي‌ بين‌ خلق‌ بيمار و آنچه‌ كه‌ واقعاًدر زندگي‌ بيمار رخ‌ مي‌دهد وجود ندارد. سير بيماري‌ بدين‌ نحو است‌ كه‌ به‌ طور يك‌ در ميان‌ ولي‌ نامنظم‌، يك‌ مدت‌ فرد دچار سرخوشي‌ و فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري زياد بدون‌ توجيه‌ است‌ (شيدايي‌) و به‌ دنبال‌ آن‌ دچار افسردگي‌ شديد مي‌شود، و اين‌ سيكل‌ به‌ همين‌ منوال‌ ادامه‌ پيدا مي‌كند. در بين‌ شيدايي‌ و افسردگي‌، دوره‌اي‌ از رفتار طبيعي‌ (ممكن‌ است‌ كوتاه‌ باشد يا حتي‌ چند سال‌ طول‌ بكشد) وجود دارد.

علايم‌ شايع‌ 
شيدايي‌ 
افزايش‌ انرژي‌؛ سرخوردگي‌ و نئشگي‌ در بيمار 
بيمار صبح‌ زودتر و زودتر از خواب‌ برمي‌ خيزد (در مواردي‌ بيمار ممكن‌ است‌ حتي‌ 4-3 روزنخوابد) 
حواس‌ بيمار خيلي‌ زود از يك‌ كار پرت‌ مي‌شود و بسيار بي‌قرار است‌ (امكان‌ دارد اين‌ مسأله‌ باعث‌ كاهش‌ بازده‌ كاري‌ شود). فرد پروژه‌هاي‌ جديد را با اشتياق‌ فراوان‌ آغاز مي‌كند، ولي‌ ندرتاً آنها را به‌ پايان‌ مي‌برد. 
امكان‌ دارد بيمار شروع‌ به‌ ولخرجي‌ كند. 
امكان‌ دارد بيمار شريك‌هاي‌ جنسي‌ متعدد اختيار كند. 
بيمار اغلب‌ تحريك‌پذير است‌ و دچار حملات‌ عصبانيت‌ مي‌شود. 
صحبت‌ كردن‌ بيمار سريع‌، خشن‌، و غيرمنطقي‌ مي‌شود. 
امكان‌ دارد بيمار فكر كند كه‌ توانايي‌هاي‌ خيلي‌ زيادي‌ دارد ( خود بزرگ‌بيني‌)
امكان‌ دارد بيمار غذا خوردن‌ را فراموش‌ كند و وزن‌ وي‌ كم‌ و خستگي‌ بر وي‌ عارض‌ شود. 
امكان‌ دارد بيمار به‌ يك‌ باور نادرست‌ و غيرقابل‌ تغيير از اهميت‌ و بزرگي‌ خود برسد و فكر كند كه‌ مي‌تواند كارهاي‌ خطرناك‌ انجام‌ دهد. افسردگي‌ 
امكان‌ دارد بيمار به‌ طور فزاينده‌اي‌ گوشه‌ نشيني‌ اختيار كند؛ خوابش‌ مختل‌ شود؛ و صبح‌ها دير از رختخواب‌ بر خيزد. 
امكان‌ دارد بيمار دراتاقش‌ بماند، و از رو به‌ رو شدن‌ با دنياي‌ بيرون‌ واهمه‌ داشته‌ باشد؛ يا در واقع‌ عزت‌ نفس‌ نداشته‌ باشد. 
غفلت‌ از رسيدگي‌ به‌ خود 
كاهش‌ ميل‌ جنسي‌ 
كاهش‌ سرعت‌ صحبت‌ كردن‌ و كند شدن‌ حركات‌ 
افزايش‌ تصورات‌ در مورد وجود مشكلاتي‌ كه‌ واقعاً وجود ندارند. 
نگراني‌ بيش‌ از حد در مورد بيماريهايي‌ كه‌ واقعاً وجود ندارند.

 علل‌ 
ناشناخته‌ است‌. عوامل‌ زيست‌شناختي‌، رواني‌، و ارثي‌ همگي‌ ممكن‌ است‌ نقش‌ داشته‌ باشند. امكان‌ دارد استرس‌ زياد يا مرگ‌ يكي‌ از نزديكان‌ باعث‌ ظهور ناگهاني‌ شيدايي‌ يا افسردگي‌ شود. 
عوامل‌ افزايش‌ دهندة‌ خطر 
سابقة‌ خانوادگي‌ اين‌ اختلال‌

    پيشگيري‌ 
هيچ‌ داروي‌ خاصي‌ براي‌ پيشگيري‌ از آن‌ وجود ندارد. 
    عواقب‌ مورد انتظار 
ممكن‌ است‌ بتوان‌ اين‌ اختلال‌ را با درمان‌ دراز مدت‌ كه‌ باعث‌ كاهش‌ دفعات‌ و شدت‌ حملات‌ شيدايي‌ و افسردگي‌ مي‌شود، تا حد زيادي‌ كنترل‌ كرد و سلامت‌ فرد را به‌ حد نزديك‌ به‌ طبيعي‌ رساند. بسياري‌ از مديران‌، دانشمندان‌، و افراد سرشناس‌ دچار اين‌ اختلال‌ بوده‌اند.

عوارض‌ احتمالي‌ 
عود بيماري‌، به‌ خصوص‌ با قطع‌ دارو 
از دست‌ دادن‌ شغل‌؛ بروز مشكلات‌ در زندگي‌ مشترك‌ 
عدم‌ رو به‌ بهبود گذاشتن‌ اختلال‌ 
خودكشي‌

اختلال دو قطبی

    
درمان اختلال دو قطبی 
 Treatment of bipolar disorder 
اختلال دو قطبی یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد. اما خبرهای خوبی هم وجود دارد: اختلال دوقطبی قابل درمان است وافرادی که مبتلا به این بیماری می باشند می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند.
اختلال دو قطبی یک بیماری درازمدت است لذا درمانی طولانی مدت را می طلبد. اختلال دو قطبی میتواند بسیار نوساندار باشد(از افسردگی به شیدائی یا برعکس) بنابراین ممکن است مرتبا نوع درمان عوض شود.گاهی درمان ضد افسردگی وگاهی ضد شیدائی.انچه در ای درمان ثابت میماند درمان تثبیت کنندۀ خلق است.

آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکرۀ جسمی واجتماعی و فرهنگی - روانی او وارد میکند بسیار شدیدتر از بیماریهای جسمی دیگر است.اختلال دو قطبی در مراحل مختلف عوارض مختلفی در بر دارد:
درمحله افسردگی این اختلال بی انگیزگی و بی  علاقگی وخلق تنگ باعث میشود که فرد اشتغال و....خود را از دست بدهد و بسیار از زندگی وهمقطارانش عقب بیفتد. گاهی شدت افسردگی به حدیست که حتی باعث اقدام به خودکشی میشود.
در مرحله شیدائی رفتارهای معطوف به هدف فرد افزایش می یابد، از جمله اینکه میل جنسی او افزایش یافته و همراه با کاهش قدرت قضاوتی که در این شرایط بر او مستولی میشود، باعث بی بندو باری و بوجود آمدن رفتارهای دور از شاَََُن از وی میشود ، که خیلی وقتها آبروی وی را زیر سوال می برد.ولخری ودست ودلبازی های وی باعث از دست دادن اموال و....میشود.
بیخوابی ، عصبانیت، پرخاشگری، پرحرفی، بی مبالاتیها، واقدامات ناگهانی ضربات شدیدی برسلامت شخص وارد میکند.

امروزه هم براى دوره هاى افسردگى و هم براى مانيا درمان هاى اختصاصى وجود دارد، و مطالعات بيانگر تاثير درمان پيشگيرى کننده مى باشد. تاکيد درمان نيز به درمان داروئى و روان درمانى معطوف به خود بيمار است. ضمن اينکه درمان بايد از تعداد و شدت عوامل استرس زاى زندگى بيمار بکاهد.

معمولاً اين بيماران نياز به بسترى دارند که البته خودشان مخالفت نموده و رضايت نمى دهند. از جمله داروهائيکه در درمان اين بيماران بکار برده مى شود موارد زير را مى توان نام برد :

کلونازپام، لورازپام، هالوپريدول، والپروئيت، کاربامازپين، و ليتيوم. اين داروها با توجه به شدت بيمارى و اينکه در چه دوره و يا فازى از بيمارى مى باشند انتخاب مى گردند که بايد حتماً توسط پزشک متخصص صورت گيرد زيرا ممکن است مصرف خود به خودى اين داروها عوارض جانبى خطرناکى به همراه داشته باشد. 
درمان داروئی
مهمترین داروهای تثبیت کننده خلق شامل : لیتیوم، سدیوم والپروئات، وکاربامازپین و لاموتریژین است که توسط روانپزشک با توجه به خصوصیات بیماری و خود بیمار انتخاب میشود.
ممکن است همزمان داروهای دیگری نیز استفاده شوند ازجمله داروهای کاهنده یا افزایندۀ میل جنسی، داروهای ضد افسردگی(از جمله SSRIs,TCAs,bupropion,...)، خواب آورها، ضداضطرابها، وداروهای ضدسایکوز(OLANZAPINE,RISPERIDONE,ZIPRASIDONE,...) در مواردیکه روانپریشی نیز بر دردهای بیمار افزوده شده باشد.
از نقش روان درمانی در درمان نباید غافل شد چه بسا بسیاری از علائم تشدید کننده، مشکلات بوجود آمده از بیماری، کاهش اعتماد به نفس، اضطراب داشتن این بیماری، سایکواجوکیشنpsychoedjucation برای ادغام این ناراحتی در زندگی بیمار بسیار حائز اهمیت است.
مدت درمان 
درمان ابتدائی اگر شدت اختلال دو قطبی شدید نباشد معمولاَ 9 ماه تا یکسال میباشد ، ولی در رواندرمانی ها باید به او آموزش داده شود که مترصد علائم آغازین بیماری باشد(علائمی مثل : کاهش نیاز به خواب، پر حرفی، ولخرجی، افسردگی، افزایش انرژی ومیل جنسی و......).
پس از آن بسیاری از روانپزشکان درمان را پس از دادن اطلاعات فوق قطع میکنند ولی در مواردیکه اختلال دو قطبی شدید بوده باشد این درمان را حداقل برای 2/5 تا 5 سال ادامه میدهند. در موارد عود کننده درمان طولانی مدت لازم است.( درمان پیشگیری کننده از موارد عو د اختلال دو قطبی).
متاسفانه بسیاری از بیماران به علت توجیه نشدن یا اشکالات فرهنگی درخصوص مصرف دارو پساز بهبود اولیه با ایت تفکر که: بیماری درمان شده ودیگر عود نمیکند، درمان نگهدارنده را رها می کنند ونهایتاَ دوباره عوارض  اختلال دو قطبی  گریبانگیرشان میگردد.
به طور کلی درمان شامل 4 قسمت است: 
1. درمان حاد بیماری (اختلال دو قطبی) 
2. درمان نگهدارنده maintainance 
3. درمان پیشگیری کنندهprophylactic 
4. درمان عوارض 
مبارزه با افکار و باورهای غلط از جمله اعتیاد دار بودن داروهای روانپزشکی، بعضی از داروهای عطاری (وبه اصطلاح درمانهای گیاهی بدون مجوز از وزارت بهداشت)، لای کتاب باز کردن، رمّالی، دعانویسی و احضار ارواح و... قسمت بزرگی از درمان به حساب می آید .

درمان دارويي
 يكي از مشكلات اين اختلال نبود درمان كامل است. به هر حال با آنكه سر و كار داشتن با آن مشكل است، در حقيقت مي‌توان با مراقبت‌هاي حرفه‌اي در مدت زمان طولاني آن را كنترل كرد. درمان دارويي ، روان درماني و ايجاد تغييرات در طرز زندگي افراد، آثار مخرب اين اختلال كاهش مي‌دهد و به آنها كمك مي‌كند با اين وضعيت كنار بيايند و افراد مبتلا را در داشتن يك زندگي معمولي در خانه، سركار، مدرسه ياري مي‌دهد. اگرچه پذيرفتن مصرف دارو براي شخص و خانواده او ممكن است بسيار دشوار باشد اما درمان دارو بايد براي سالها ادامه يابد و اين مسئله بسيار ضروري است.
درمان دارويي متداول براي اختلال دوقطبي شامل داروهاي تثبيت كننده‌ي احوال هستند داروها معمولاً شامل كربنات ليتيوم، divlproex sodium (Depakote) يا carbamazepine (Tegretol) است براساس تعداد نشانه‌هاي خاصي كه هر فرد دارد و مرحله‌ي اختلال، پزشك همچنين ممكن است داروهاي ضدافسردگي و ضد اضطراب را تجويز نمايد.
در حاليكه درمان دارويي درمان كاملي نيست به درصد قابل توجهي از مردم كمك كرده است. ليتيوم تقريباً به 50 تا 70 درصد افراد در حالت شيدايي كمك شاياني كرده است. متأسفانه بسياري از بيماران دو قطبي درمان خود را كامل نمي‌كنند بعضي از آنها احساس در اوج بودن خود را در طي درمان از دست مي‌دهند و چون مي‌خواهند به حسي كه فكر مي‌كردند در بالاي دنيا قرار دارند برگردند درمان را متوقف مي‌كنند. بعضي از عوارض جانبي داروها مثل اضافه وزن، مشكلات مربوط به حافظه و تمركز و رعشه شاكي هستند. برخي افراد كه احساس مي‌كنند حالشان بهتر است، فكر مي‌كنند ديگر به داروها نيازي ندارند و بدون مشورت با پزشك معالجشان، داروها را قطع مي‌كنند.
يكي از كارهاي مهمي كه اعضاي خانواده اين افراد مي‌توانند براي فرد انجام دهند اين است كه به فرد كمك كنند به مصرف داروهايش ادامه دهد.
يكي از كارهاي مهمي كه اعضاي خانواده‌ي اين افراد مي‌توانند براي فرد انجام دهند اين است كه به فرد كمك كنند به مصرف داروهايش ادامه دهد. اگر شما به شخصي با اين اختلال نزديك هستيد او را تشويق كنيد كه درمان را شروع و يا ادامه دهد. اين به فرد كمك مي‌كند كه به داروها و درمان اعتماد كند و مي‌تواند جان فرد را نجات دهد.
يكي از بحث‌هاي انتقادي در شروع درمان، مسئله‌ي اعتياد به داروهاست. پنجاه تا شصت و پنج درصد افراد با اين اختلال از مواد مخدر و محركهايي همچون كوكائين، آمفتامين‌ها و يا الكل استفاده مي‌كنند آنها به دلايل مختلفي از اين مواد استفاده مي‌كنند يكي از اين دلايل، رسيدن به اوج انرژي در نتيجه‌ي شيدايي و يا براي از ياد بردن حالت افسردگي است. توجه به مصرف مواد مخدر بخشي از يك درمان خوب است و عدم توجه به آن ممكن است باعث بي نتيجه شدن درمان شود.
 

روشهاي درماني روانشناسي
در فاصله بين دوره هاي شيدايي يا افسردگي، درمانهاي روانشناسي مي‌تواند موثر ابشد. اين درمانها بايد حدود 16 جلسه يک ساعته به مدت 6 تا 9 ماه باشند.
اين درمان ها  شامل:
•تربيت رواني(Psycho education)- دانستن بيشتر در مورد اختلالات دو قطبي
•تحت نظر داشتن حالت روحي- کمک کردن به شما براي شناخت زمانهاي تغيير حالت روحي
.استراتژي خلقي- کمک کردن براي جلوگيري از تغيير حالت روحي به شيدايي يا افسردگي کامل
•کمک براي افزايش مهارتهاي سازگاري
•شناخت و رفتار درماني(CBT) براي افسردگي


روان درماني 
روان درماني يك مكمل ضروري براي دارو درماني در افراد مبتلا است مشاوره‌ي حرفه‌اي به بيماران كمك مي‌كند كه با مشكلات احساسي و عوامل استرس زايي كه باعث شروع هر يك از حالات افسردگي و شيدايي مي‌شود كنار بيايند. همچنين مي تواند در رفع مشكلات بي‌پايه‌ي مربوط به اين اختلال، كشمكش‌هاي دروني و افسردگي كه فاز مهم و حساسي از اين اختلال است، كمك نمايد. دارو درماني به همراه يك روان درماني خوب و طولاني مدت و مداوم اثرات مثبت و خوبي خواهد داشت.
 تغيير در طرز زندگيعلاوه بر مراجعه به يك روان كاو، مصرف دقيق داروهاي تجويز شده و روان درماني، ايجاد تغييراتي در طرز زندگي افراد نيز مي‌تواند به آنها در اداره‌ي بيماريشان كمك كند.
از مصرف هرگونه ماده مخدر يا الكل خودداري كنيد. اين مواد محرك حالت افسردگي شخص بيمار را به حالت شيدايي تغيير مي‌دهند و داروهاي مسكن مي‌توانند تحريك كننده حالت افسردگي باشند.
خواب كافي داشته باشيد. اختلال دو قطبي با ريتم بدن شخص ارتباط نزديكي دارد. همانطور كه حالت شيدايي الگوهاي خواب شخص را تغيير مي‌دهد، تغيير در خواب هم مي تواند تحريك كننده‌ي اين حالت باشد.
مصرف كافئين را كاهش دهيد. اين ماده به طور غيرمستقيم باعث تحريك شيدايي مي‌شود.
هم خود شخص و هم خانواده‌ي او بايد اطلاعات كاملي درباره‌ي اين اختلال جمع‌آوري كنند و سپس با هم از استرس‌هايي كه به وجود آورنده‌ي اين حالت‌ها هستند جلوگيري كنند.
به يك گروه حامي بپيونديد اين گروه بايستي شامل دوستاني باشد كه بتوانند حمايت‌هاي روحي منظمي به شخص اهدا كنند و همچنين افراد ديگري با اختلال دوقطبي و اعضاي خانواده‌ي شخص. از آنجايي كه اشخاص بيمار فكر مي‌كنند كسي احساسات آنها را درك نمي‌كند، صحبت با افرادي كه تجربه‌هاي مشابهي داشته‌اند كمك بسيار خوبي مي‌تواند باشد.
بعضي اوقات افرادي كه از اختلال دو قطبي رنج مي‌برند، دوره‌هاي رنج شديدي دارند و اين حالات مي‌توانند تأثيرات بسياري روي خانواده‌هاي آنها نيز بگذارد. با مشاوره‌ي شايسته و كامل و مداوم، دارو درماني، تغييرات موثر در زندگي اين افراد مي‌تواند زندگي پرمعنا و موفقي را رهبري كنند.

حاملگيشما بايد هر برنامه براي حاملگي را با روانپزشک خود در ميان بگذاريد. با هم فکري هم، شما مي‌توانيد براي کنترل حالات روحي خود در طول حاملگي و پس از تولد نوزاد برنامه ريزي کنيد.
اگر باردار هستيد، بهتر است براي آگاهي از قطع يا ادامه مصرف ليتيوم با روانپزشک خود مشورت کنيد. گرچه ليتيوم از ديگر تثبيت کننده ها بي خطرتر است، اما بايد خطر احتمالي آن براي نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگي يا شيدايي در شما مقايسه شود. اين احتمال در سه ماه اول بارداري بيشتر است. پس از گذشت هفته بيست و ششم، ليتيوم بي خطر است. اما اگر ليتيوم مصرف مي‌کنيد، نبايد به نوزاد شير بدهيد.
در طول زمان حاملگي، تمام کساني که با اين موضوع در رابطه اند شامل: پزشک متخصص زنان- ماما- پزشک خانواده – روانپزشک و پرستار روانپزشک- بايد با هم در ارتباط باشند.
درمان يک دوره افسردگي يا شيداييدوره افسردگي
داروهاي افسردگي معمولا بايد به داروهاي  تثبيت کننده  خلقی اضافه شود. متداول ترين اين داروهاSSRIs (مهار کننده هاي جذب سروتونين) است. اين داروها بر يک ماده شيميايي در مغز به نام سروتونين تاثير گذاشته و به نظر مي‌رسد که با مصرف اين دارو نسبت به داروهاي ديگر  احتمال تغيير خلق به حالت شيدايي کمتر است. داروي قديمي ضد افسردگي تري سيکليک به علت نداشتن اين خصوصيت  توصيه نمي‌گردد.
در صورتي که شما به تازگي يک دوره شيدايي داشته و يا اختلال خلق تناوبي سريع را تجربه کرده ايد، داروهاي ضد افسردگي ممکن است منجر به بازگشت حالت شيدايي شوند. در اين حالت بهتر است سطح داروي تثبيت کننده را افزايش داده و از داروهاي ضد افسردگي استفاده نکرد. داروهاي ضد افسردگي پس از 2 تا 6 هفته استفاده باعث  بهبود حالت خلقي مي‌شوند، اما خواب و اشتها زودتر بهبود پيدا مي‌کند. مصرف اين دارو بايد حداقل 8 هفته پس از بهبود افسردگي ادامه پيدا کند و سپس بايد به آرامي‌از مقدار آنها کاسته شود.
حتي پس از بهبودي بهتر است  همواره اين قرصها را با توجه به نظر روانپزشک  همراه داشته باشيد. اگر خيلي زود مصرف قرصها را ترک کنيد، احتمال عود افسردگي در شما زياد است. اگر شما به يکباره مصرف را قطع کنيد، ممکن است دچار علايم ترک (Withdrawal ) شويد.
در صورتي که دوره شيدايي را تجربه کرديد، نبايد داروهاي ضد افسردگي را براي مدت طولاني مصرف کنيد.
 
شيدايي و دوره هاي افسردگي مخلوط
در اين صورت هرگونه داروي ضد افسردگي بايد متوقف شود. داروي تثبيت کننده و يا داروهاي ضد جنون به تنهايي و يا حتي همراه هم  مي‌توان استفاده کرد. داروهاي ضد جنون در اسکيزوفرني استفاده مي‌شوند اما مي‌توان براي کم کردن فعاليت بيش از اندازه، خودبزرگ بيني، بي خوابي و از بين بردن دوره شيدايي استفاده کرد.
داروهاي ضد جنون قديمي تر مثل کلروپرومازين و هالوپريدول اثرات جانبي مثل لرزش و گرفتگي عضلات دارند. برخي از داروهاي جديدتر مثل رسيپريدون و اولانزاپين بدون اين اثرات جانبي نامناسب مي‌توانند علايم شيدايي را کاهش دهند.
پس از شروع درمان، علايم ممکن است پس از چند روز بهبود يابند اما درمان بايد چندين ماه ادامه پيدا کند. براي رانندگي در مدت مصرف بايد با پزشک خانواده خود مشورت نماييد.
 
متوقف کردن نوسانات خلقي – خود درماني
•تحت نظر گرفتن رفتار شحصي
نشانه هاي تغيير حالت خود را ياد بگيريد تا بتوانيد در موقع مناسب کمک بگيريد. با اينکار شما مي‌توانيد از بروز  کامل عارضه و يا بستري شدن در بيمارستان اجتناب کنيد. نوشتن حالات روحي روزانه مي‌تواند به شما در اين کار کمک کند.
•اطلاعات
تا مي‌توانيد در مورد بيماري تان و آنچه براي درمان آن مفيد است اطلاعات کسب کنيد.
•استرس(تنش)
از شرايط تنش زا بپرهيزيد. پرهيز کامل از تنش غير ممکن است بنابر اين بهتر است ياد بگيريد چگونه اين شرايط را کنترل کنيد. شما مي‌توانيد از طريق CD يا DVD و يا گروهاي تمدد اعصاب و يا پيشنهادهاي روانشناسان به استرس خود غلبه کنيد.
•روابط اجتماعي
افسردگي يا شيدايي مي‌توانند اثرات نامطلوبي بر دوستان و خانواده داشته باشد. شما ممکن است مجبور به بازسازي روابط تان بعد از يک دوره افسردگي يا شيدايي بشويد.
داشتن حداقل يک نفر که بتوانيد به او اعتماد کنيد بسيار مفيد است. دوستان و خانواده نياز دارند بدانند که چه اتفاقي براي شما مي‌افتد و آنها چه کاري مي‌توانند براي شما انجام دهند.
•فعاليت
سعي کنيد زندگي، کار، استراحت و روابطتان با دوستان و خانواده را متعادل کنيد. در صورتي که شما بيش از اندازه مشغول باشيد ممکن است دچار دوره شيدايي شويد.
مطمين باشيد که زمان کافي براي استراحت داريد. در صورتي که شما بيکار هستيد به دنبال گذراندن يک دوره اموزشي و يا کار داوطلبانه که وابستگي با بيماري رواني ندارد باشيد .
•ورزش
20 دقيقه ورزش ، سه بار در هفته براي بهبود شرايط روحي مفيد است.
•تفريح
 به طور مرتب کارهايي انجام دهيد که شما را شاد کرده و به زندگي شما معنا مي‌بخشد.
 
 ادامه درمان
ممکن است شما بخواهيد قبل از اينکه دکتر دستور قطع دارو بدهد ، از ادامه مصرف خودداري کنيد. متاسفانه اينکار اغلب به بازگشت دوره ها منجر مي‌شود. با دکتر و خانواده خود هنگامي‌که بهبود يافتيد در اين مورد صحبت کنيد.
در درمان خود اظهار نظر کنيد
اگر براي اختلال دو قطبي در بيمارستان بستري شده ايد، بهتر است براي دکتر و خانواده خود يک
«رهنمود آينده،Advance Directive»تهيه کنيد که اگر شما دوباره مريض شديد چگونه با شما رفتار کنند.
از پزشکم (GP) چه انتظاري دارم؟
در صورتي که شما ليتيوم مصرف مي‌کنيد دکتر شما بايد:
•فشار خون و بررسي سلامتي عمومي سالانه
•آزمايش سطح ليتيوم خون هر 3 تا 6 ماه
•آزمايش خون براي تست کارکرد کبد و تيروييد حداقل هر 15 ماه يکبار
نکاتي براي دوستان و خانواده
افسردگي و شيدايي براي دوستان و خانواده ناراحت کننده و خسته کننده است
رفتار در طول دوره
 
افسردگي
دانستن اينکه  به افراد بسيار افسرده چه بگوييم سخت است. آنها همه چيز را از ديدگاه منفي مي‌بينند و قادر نيستند بگويند از شما چه مي‌خواهند. آنها ممکن است زودرنج و گوشه گير باشند اما در همان حال به کمک شما نياز دارند. آنها ممکن است نگران باشند ولي نخواهند يا نتوانند که نصيحت شما را بپذيرند. سعي کنيد در حد امکان صبور باشيد و آنان را درک کنيد.
شيداييدر شروع يک دوره شيدايي، شخص شاد و پرانرژي به نظر مي‌رسد. هرچند که اينگونه هيجانات منجر به بدتر شدن شرايط روحي آنان مي‌گردد. بنابراين سعي کنيد آنان را متقاعد کنيد که کمکشان نماييد و به آنان در مورد بيماري شان توضيح دهيد.
کمکهاي عملي بسيار مهم هستند. مطمين شويد که دوست يا فاميل شما قادر است که از خود نگهداري کند.
کمک به شخص محبوبتان براي بهبودي
اطلاعات بيشتري در مورد اختلالات دوقطبي پيدا کنيد. همراهي شما با بيمار در جلسات روانپزشکي بسيار موثر خواهد بود.
از خودتان مراقبت کنيد
به خودتان زمان و فضا ي کافي براي تجديد قوا بدهيد . مطمين باشيد که زمانهايي براي خودتان و گذراندن با دوستانتان اختصاص داده ايد. در صورتي که دوست يا فاميل شما در بيمارستان است، مدت نگهداري از انها را با ديگران تقسيم کنيد. شما  به دوستتان وقتي خسته نيستيد بهتر مي‌توانيد کمک کنيد.
در مواقع اضطراري
در شيدايي شديد، شخص ممکن است حالت خصمانه ، بدگماني به خود گرفته و يا به صورت لفظي  ويا فيزيکي درگير شود.
در افسردگي شديد، شخص ممکن است تصميم به خودکشي بگيرد.
در صورتي که متوجه شديد که آنها:
•با نخوردن و نياشاميدن کاملا از خود غافل شده اند
خود يا ديگران را در شرايط خطرناک قرار مي‌دهند.
•از آزار دادن يا کشتن خود حرف مي‌زنند.
سريعا براي آنان از مراکز درماني کمک بخواهيد.
نام و شماره يک شخص متخصص قابل اعتماد را داشته باشيد. گاهي بستري کوتاه مدت در بيمارستان لازم است.
مراقبت از کودکان
در صورتي که شما شيدا يا افسرده هستيد، به طور موقت نمي‌توانيد از کودکانتان مراقبت کنيد. در اين مدت همسر يا فرد ديگري از خانواده بايد اين وظيفه را به عهده بگيرد. بهتر است  در دوران بهبودي در اين مورد تصميم گيري کنيد.
ممکن است بچه شما هنگامي‌که شما سالم نيستيد احساس نگراني و سر در گمي کند. اين موضوع را از رفتارشان نيز مي‌توان فهميد.
براي بچه ها بسيار مفيد خواهد بود اگر بزرگترها ي آنان حساس و فهيم بوده و بتوانند با خونسردي و سازگاري به مشکلات آنها پاسخ دهند. بزرگترها مي‌توانند به آنان بفهمانند که چرا پدر يا مادر آنها رفتار متفاوتي دارد. سوالات انها بايد با خونسردي، به درستي و به زباني که متوجه شوند پاسخ داده شود. آنها احساس بهتري خواهند داشت اگر به برنامه عادي زندگي شان بازگردند.
چگونه اختلالات دوقطبي را براي کودکان توضيح دهيم؟
بچه هاي بزرگتر ممکن است خود را در بروز مشکل مقصر بدانند. بايد آنان را مطمئن ساخت که عامل اين بيماري نيستند و مي‌توانند به بهبود آن کمک کنند. هنگامي که بچه هاي بزرگتر وظيفه مراقبت از پدر يا مادر بيمار را برعهده بگيرند، نياز به درک ويژه و پشتيباني عملي دارند.

 
   اصول‌ كلي‌ 
- گرفتن‌ شرح‌ حال‌ و انجام‌ معاينه‌ توسط‌ پزشكان‌ (گاهي‌ روانپزشك‌)
- روان‌درماني‌ يا مشاوره‌ همراه‌ با درمان‌ دارويي‌ بهترين‌ نتايج‌ را در بر دارد. 
- براي‌ مواردي‌ كه‌ علايم‌ شديد هستند، ممكن‌ است‌ لازم‌ باشد بيمار در بيمارستان‌ يا مركز درماني‌ بستري‌ شود. 
- امكان‌ دارد در مورد بيماراني‌ كه‌ به‌ دارو جواب‌ نمي‌دهند، از شوك‌ (ECT) استفاده‌ شود. 
- رژيم‌ دارويي‌ بايد دقيقاً رعايت‌ شود. ضمناً بايد به‌ طور منظم‌ به‌ پزشك‌ معالج‌ مراجعه‌ شود تا اثربخشي‌ درمان‌ و اثرات‌ جانبي‌ احتمالي‌ مورد بررسي‌ قرار گيرند. 
- هيچگاه‌ وقتي‌ احساس‌ كرديد حالتان‌ بهتر شده‌ است‌، دارو را قطع‌ نكنيد. اين‌ كار ممكن‌ است‌ باعث‌ عود بيماري‌ شود كه‌ شايد به‌ دارو خوب‌ جواب‌ ندهد. 
- با كمك‌ مشاوره‌ مي‌توانيد روشهاي‌ كنار آمدن‌ با اين‌ اختلال‌ را فراگيريد. اعضاي‌ خانواده‌ بايد بتوانند علايم‌ پيش‌ درآمد وقوع‌ حمله‌ را بشناسند و چگونگي‌ كمك‌ به‌ فرد بيمار را فرا بگيرند.

   داروها 
پزشك‌ شما ممكن‌ است‌ ليتيم‌، والپروييك‌ اسيد، يا كاربامازپين‌ (تگرتول‌) تجويز كند. براي‌ علايم‌ شديدتر ممكن‌ است‌ تجويز يك‌ داروي‌ ضد روان‌پريشي‌ ضروري‌ باشد. 
   فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري  
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي‌ روزانه‌ خود را حتي‌ اگر تمايل‌ نداريد، ادامه‌ دهيد.

رژيم‌ غذايي‌ 
يك‌ رژيم‌ طبيعي‌ و متعادل‌ داشته‌ باشيد، حتي‌ اگر اشتها نداريد. امكان‌ دارد مكمل‌ ويتامين‌ها و مواد معدني‌ لازم‌ باشد. پزشكتان‌ ممكن‌ است‌ به‌ شما توصيه‌ كند كه‌ از مصرف‌ كافئين‌ پرهيز كنيد، زيرا كافئين‌ يك‌ مادة‌ تحريك‌كننده‌ است‌.

درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟ 
اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان داراي‌ علايم‌ افسردگي‌ يا سرخوشي‌ هستيد. 
اگر فكر خودكشي‌ به‌ سرتان‌ زده‌ است‌ يا احساس‌ نااميدي‌ مي‌كنيد. 

همانگونه که از نام قبلي استنباط مي‌شود کسي که دچار اختلال دوقطبي است دچار نوسانات خلقي  شديد ميباشد.اين نوسانات معمولا هفته ها يا ماها طول ميکشد و با انچه مردم عادي در زندگي روزمره تجربه ميکنند بسيارمتفاوت است.
خلق افسرده: احساس شديد افسردگي
خلق شيدا: احساس شادماني بسيار و نااميدي
خلق مختلط: به عنوان مثال خلق افسرده همراه با بيقراري و فعاليت بيش از اندازه ناشي از شيدائي.
 
شيوع اختلالات دو قطبي:در حدود يک نفر از هر 100 بزرگسال در طول زندگي خود دچار اين اختلال مي‌گردد. معمولا اين اختلالات بعد از سنين نوجواني اتفاق مي‌افتد. در سنين بالاتر از 40 سال اين اختلالات غير معمول است. مردان و زنان به يک اندازه در معرض ابتلا به اين اختلالات قرار دارند.
 
 علل اختلالات دوقطبيدليل قطعي براي اين اختلالات شناخته نشده، اما تحقيقات نشان مي‌دهد که:
اختلالات دوقطبي منشائ ارثي دارد. به عبارتي ژنها بيشتر از تربيت در اين اختلالات موثرند.
ممکن است مشکل فيزيکي در قسمتي از مغز که کنترل حالات روحي را به عهده دارد عامل اين اختلالات باشد. به اين دليل است که اين اختلالات با دارو قابل درمان هستند.
نوسانات خلقي ممکن است گاهي توسط استرس و يا بيماري بوجود بيايند.
 
علايم اختلالات دو قطبي
علائم بيماري بستگي به اين دارد که خلق شما به سمت افسردگي يا شيدائي تغيير کرده باشد.
 
1-  افسردگي
 
احساس افسردگي احساسي است که همه ما در طول زندگي آنرا تجربه کرده ايم. اين احساس مي‌تواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگي کمک کند. اما در افسردگي باليني يا اختلالات دوقطبي اين احساس افسردگي بسيار شديد تر است. در اين حالت احساس افسردگي براي مدت طولاني باقي مي‌ماند و حتي انجام امور عادي زندگي را سخت يا غير ممکن مي‌سازد. در صورتي که شما افسرده شده باشيد متوجه اين تغييرات در خود شده ايد:
    
  روحي
 احساس غمگيني که از بين نمي‌رود. 
 احساس نياز به گريستن بدون هيچ دليلي 
 ازدست دادن تمايل و رغبت به همه چيز 
 عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت می بردید.  
 احساس بي قراري و آشفتگي 
 از دست دادن اعتماد به نفس 
 احساس بي ارزشي و نااميدي 
 زودرنجي و تحريک پذيري 
 فکرکردن به خود کشي 
 
     
فکري
از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و اميدوارانه 
از دست دادن قدرت تصميم گيري حتي در موارد ساده         
مشکل تمرکز کردن 
 
 
جسمي
کم شدن اشتها و وزن 
مشکل خوابيدن 
بيدار شدن زودتر از موقع 
احساس خستگي کامل 
يبوست 
 
عدم تمايل به رابطه جنسي
 
 
رفتاري
مشکل در شروع و به پايان رساندن کارها- حتي کارهاي روزمره 
گريه کردن زياد و يا احساس نياز به گريه و عدم توانايي گريستن 
پرهيز از مواجهه با افراد 
 
 
2- شيدايي يا هيجان
 
شيدايي يک احساس خوشحالي، افزايش انرژي و خوش بيني بيش از اندازه است. اين حالت مي‌تواند آنقدر شديد باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثير قرار دهد. ممکن است تفکرات عجيبي راجع به خود داشته باشيد، تصميمات بدي بگيريد و به صورت شرم آور، مضر و گاهي خطرناک رفتار کنيد.
مانند حالت افسردگي، در اين حالت هم زندگي فرد مختل مي‌شود و مي‌تواند روابط و کار فرد را تحت تاثير قرار دهد. در حالتي که اين حالت خيلي شديد نباشد به آن شيدائي خفيف مي‌گويند.
در صورتي که شما شيدا شويد ممکن است حالات زير را در خود مشاهده کنيد:
 

 
روحي
بسيار شاد و مهيج 
عصبي و برانگيخته شدن توسط کساني که در خوش بيني شما شريک نمي‌شوند 
احساس برتر بودن بيش از اندازه 
 
فکري
پر از ايده هاي جديد و مهيج 
پريدن از يک ايده يه ايده ديگر 
شنيدن صداهايي که افراد ديگر نمي‌شنوند 
 
جسمي
بي ميل يا ناتوان از خوابيدن 
پر انرژي 
افزايش تمايل به رابطه جنسي 
 
رفتاري
 برنامه ريزي هاي بلندپروازانه و غير واقعي 
 بسيار فعال و پر جنب و جوش 
 رفتارهاي نا معمول 
 حرف زدن سريع – ديگران ممکن است متوجه صحبتهاي شما نشوند. 
 تصميمات عجولانه و گاهي با نتايج مصيبت بار 
 ولخرجي 
 احساس صميميت زياد 
 بروز بيش از حد احساسات 
 
اگر شما در اواسط دوره شيدايي براي اولين بار باشيد، ممکن است متوجه هيچ چيز غير عادي نشويد. حتي دوستان و خانواده شما نيز ممکن است متوجه نشوند. حتي ممکن است اگر کسي سعي کند در اين مورد نظري ابراز کند ناراحت شويد. در اين حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل می شوید.
 
علايم جنون(Psychotic)
اگر دوره هاي شيدايي و يا افسردگي خيلي جدي شود، شما ممکن است دچار علايم جنون شويد.
•   حالت شيدايي: علايم اين حالت شامل احساس خود بزرگ بيني است -اينکه مسئول انجام يک ماموريت مهم بوده يا از يک قدرت بسيار زياد برخوردار است.
•  حالت افسردگي: احساس گناه شديد، احساس بدترين بودن و يا حتي احساس عدم وجود.
علاوه بر اين اعتقادات نامعقول فرد ممکن است دچار توهم شده که شامل شنيدن ديدن بوييدن و يا لمس کردن چيزها يا کساني که وجود ندارند.
  بين دوره ها:
 قبلا بر اين باور بودند که اگر شما از اختلالات دو قطبي رنج مي‌بريد، بايد در بين دوره هاي افسردگي و شيدايي خلق متعادل داشته باشند . اما اکنون مي‌دانيم که در اين حالت علي رغم بهبود ظاهري ممکن است علايم افسردگي خفيف و مشکلات ذهني ادامه پيدا کند.
درمان
براي پيشگيري از پيشرفت نوسانات خلقي به حالت افسردگي – شيدايي ميتوان اقداماتي انجام داد که در ادامه از انها نام برده مي‌شود .اما در اغلب موارد درمان دارويي هم مورد نياز است تا
 I.      خلق شما را تثبيت کند(پيشگيري)
 II.      درمان دوره هاي افسردگي و شيدايي
تجويز دارو براي تثبيت حالت روحي
چندين نوع تثبيت کننده وجود دارد که اغلب نيز براي درمان صرع به کار مي‌روند. اما در بين آنها ليتيوم(که نوعي نمک معدني است) موثرترين آنهاست.
 
 
ليتيوم:
ليتيوم به مدت پنجاه سال است که به عنوان تثبيت کننده حالت خلقي به کار مي‌رود. اما چگونگي عملکرد آن هنوز مشخص نيست. از ليتيوم براي درمان هردونوع افسردگي و شيدايي استفاده مي‌شود.
درمان با ليتيوم بايد توسط روانپزشک شروع شود.تعيين مقدار دقيق ليتيوم در بدن لازم است. مقدار کم آن بي اثر و مقدار زياد آن سمي است. بناباين شما بايد به طور مرتب در چند هفته اول آزمايش خون دهيد تا مطمين  شويد که از مقدار مناسبي  استفاده مي‌کنيد. با ثابت شدن مقدار دارو پزشک شما مي‌تواند ليتيوم را همراه با آزمايش خون منظم براي شما  تجويز کند.
مقدار ليتيوم در خون به مقدار آب بدن بستگي دارد. اگر آب بدن کم شود مقدار ليتيوم در خون بالا رفته و احتمال بروز اثرات منفي آن و يا حتي اثرات سمي آن وجود دارد. بنابراين بسيار مهم است که:
•  آب بسيار بنوشيد- مخصوصا در مواقعي که هوا گرم است و يا فعاليت شما زياد است .
•  چايي و قهوه کمتر مصرف کنيد- چون آنها باعث افزايش ادرار مي‌گردند. حداقل سه ماه يا بيشتر طول مي‌کشد تا اثرات ليتيوم پديدار شود. در اين مدت با اينکه تغيير حالت روحي شما ادامه دارد بايد به خوردن قرصهاي ليتيوم ادامه دهيد.
 
اثرات جانبي
اثرات زير در چند هفته اول شروع مصرف خود را نشان مي‌دهند. اين اثرات نا مطلوب هستند اما با گذشت زمان بهبود مي‌يابند.
          احساس تشنگي
•        ادرار زيادتر از معمول
•        افزايش وزن
 
 
•        اثرات جانبي نا معمول تر شامل:
•        تاري ديد
•        ضعيف شدن ماهيچه‌هاي بدن
•        اسهال
•        لرزش ضعيف دستها
•        احساس بيمار بودن
اين اثرات معمولا با کم کردن دوز بهبود مي‌يابد.
 
 
اگر   سطح ليتيوم در خون شما خيلي بالا باشد، شما حالات زير را تجربه خواهيد کرد:
•        استفراغ کردن
•        تلو تلو خوردن
•        لکنت زبان
در اين حالت بايد هرچه سريعتر با پزشک تماس گرفت.
 
آزمايش خون
در ابتدا شما بايد هر هفته يکبار براي اطمينان از درست بودن سطح ليتيوم در خون آزمايش دهيد. تا وقتي که مصرف ليتيوم ادامه دارد اين آزمايشات نيزادامه دارد. اما پس از چند ماه اول تعداد آزمايشات کم مي‌شود.
استفاده طولاني از ليتيوم ممکن است به کليه و غده تيروييد اسيب رساند. بهتر است هر چند ماه يکبار براي اطمينان از کارکرد صحيح  آنها آزمايش داد. در صورت بروز مشکل شما بايد از ليتيوم را متوقف کرده و از يک جايگزين استفاده کنيد.
مراقبتهاي شخصي
استفاده از رژيم غذايي مناسب
•  نوشيدن مرتب نوشيدني هاي غير شيرين. اينکار به نگه داشتن سطح آب و نمک بدن شما کمک مي‌کند.
•        غذا خوردن منظم – اينکار به تعادل مايعات بدن کمک مي‌کند.
•  کاهش مصرف کافيين در چاي ، قهوه و نوشابه- اين مواد با افزايش ادرار سطح ليتيوم را بالا مي‌برند.
تثبيت کننده هاي ديگر خلقي
گرچه ليتيوم موثرترين تثبيت کننده است، اما داروهاي ديگري نيز وجود دارد.
•   که يک ضد تشنج است. اما هنوز شواهد کافي  وجود ندارد که سديم والپروت به اندازه ليتيوم موثر است . اين دارو نبايد براي خانمهادر سنين باروري تجويز شود.
•  کاربامازپين اثر کمتري داشته و کمتر براي اختلالات دو قطبي استفاده مي‌شود. اما اگر براي شما مناسب است نيازي به تغيير آن نيست.
•  تجويز هاي ضد جنون جديد (مثل اولانزاپين) نيز مي‌تواند به عنوان تثبيت کننده استفاده شود.
 •ليتيوم، سديم والپروت، اولانزاپين معمولا براي درمان طولاني مدت تجويز مي‌گردند.
•کارمازپين براي مواقعي که نوسان خلق سريعتر و متناوب تري داريد پيشنهاد مي‌گردد.
•ترکيب دارويي نيز کاهي لازم است
بطور کلي بهترين دارو به وجود شما بستگي دارد. يک دارو ممکن است براي يک نفر مناسب باشد ولي در شخص ديگري اثر خوبي نداشته باشد. اما براي اولين تجويز اصولا دارويي تجويز مي‌گردد که تاثير بيشتري در ديگران نشان داده است.
بدون دارو چه اتفاقي مي‌افتد؟
ليتيوم 30 تا 40 درصدازاحتمال عود بیماری کم مي‌کند، اما  هرچه تعداد دوره هاي شيدايي شما بيشتر باشد، احتمال عود آن هم بيشتر است.
 تعداد دوره اي شيدايي قبلي
 احتمال  دوباره شيدايي در سال بعد
 
بدون مصرف ليتيوم
 با مصرف ليتيوم
 
1-2
 10%
 6%-7%
 
3-4
 20%
 12%
 
بيشتر از 5
 40%
 26%
 
 
 با افزايش سن ، احتمال  عود دوره ها همچنان ثابت مي‌ماند. حتي ممکن است شما براي مدت طولاني مشکلي نداشته باشيد، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.
از چه موقع شروع به مصرف دارو کنيم؟
پس از گذراندن يک دوره، نمي‌توان گفت که دوره هاي بعدي چه زماني باز مي‌گردند. ممکن است شما مايل به مصرف دارو در اين مرحله نباشيد مگر اينکه دوره شما بسيار شديد بوده باشد. اگر براي بار دوم مبتلا شويد به احتمال 80 درصد دوره ها عود خواهند کرد. اغلب روانپزشکان در اين حالت داروهاي تثبيت کننده را پيشنهاد مي‌دهند.
براي چه مدت يک داروي تثبيت کننده بايد مصرف شود؟
براي حداقل دو سال بعد از يک دوره اختلال و تا 5 سال در حالتهاي زير ميتون ادامه داد .
•        عود مکرر دوره ها
•        دوره جنون
•        استفاده از الکل يا مواد مخدر
•        داشتن استرس در خانه يا محل کار
در صورت ادامه داشتن مشکل، ممکن است مجبور شويد براي مدت طولاني تري به مصرف دارو ادامه دهيد.
 
حداقل از هر صد نفر يك نفر از اختلال دوقطبي رنج مي‌برند.
ممكن است اين سوال براي شما پيش بيايد كه چه اشكالي دارد كه شخصي انرژي زيادي داشته باشد؟ مشكل اين است : شما شايد كارهاي اغراق آميز يا غيرعاقلانه‌اي در طي حالت مانيايي انجام دهيد. بسياري از عقايد شما غيرمنطقي هستند و حرفهاي اغراق آميز شما ممكن است حتي بهترين دوستهايتان را هم با شما غريبه كند. بعد از اين مرحله، انرژي شما پايين مي‌آيد وقتي اين اتفاق مي‌افتد شما به افسردگي شديد مي‌رسيد. ده تا پانزده درصد از افرادي كه اختلال دو قطبي دارند اين حالات خود را با خودكشي پايان مي‌دهند. براي مثال تريسي كه در ابتدا در موردش صحبت كرديم بعد از دوره‌ي مانيايي‌اش تا حد زيادي افسرده شده بود كه دست به خودكشي زد. او مي‌گفت: هيچ اميدي نيست. تغييرات رفتاري من روز به روز بدتر و بدتر مي‌شوند و من هيچ زندگي معمولي نخواهم داشت او علاقه‌اش را به اكثر چيزها از دست داده بود و در تمام طول روز مي‌خوابيد و نهايتاً سعي كرد كه به اين وضع پايان دهد.
حداقل از هر صد نفر يك نفر از اختلال دو قطبي رنج مي‌برد. اين بيماري در اواخر نوجواني يا اوايل بيست سالگي شروع مي شود و به نظر مي‌رسد اين بيماري در مردان ابتدا حالت‌هاي مانيك و در خانمها حالت‌هاي افسردگي ايجاد مي‌كند. هرچه اين اختلال زودتر شروع شود، دوره‌ اين بيماري شديدتر خواهد بود.
اين اختلال در صورتي كه كنترل نشود، در زندگي شخصي، خانوادگي و شغلي فرد آشفتگي به وجود مي‌آورد و شخص خسارت مي‌بيند. و نشانه‌هاي بيماري در طول زندگي فرد تكرار مي‌شوند. خبر خوب اين است كه اختلال دوقطبي يكي از بيماريهاي رواني قابل درمان است و همه‌ي افرادي كه از اختلال شديد دو قطبي رنج مي‌برند درگير اختلالات شديد اين بيماري نمي‌شوند. برخي افراد از اختلال cyclothymic (تغيير وضع مزاجي و روحي از شادابي و فعاليت و غمگيني و....) رنج مي برند، مشكلي با شدت كمتر، به همراه بي‌ثبات بودن رفتار كه زمان كوتاهتري دارد و ضعف كمتري نسبت به حالت قبل ايجاد مي‌كند. در صورتيكه اختلال دو قطبي گسيختگي زيادي را در زندگي فرد به وجود مي‌آورد، خيلي از افرادي كه از اشكال ملايم اين بيماري رنج مي‌برند رهبران قوي و مبتكري هستند. در حقيقت برطبق شواهد موجود گفته مي‌شود افراد بزرگي در تاريخ بودند كه از اختلال دو قطبي و يا اختلالاتي شبيه به آن رنج مي بردند در بين آنها شخصيت‌هاي سياسي همچون چرچيل، دنيل و بستر و موسوليني، رهبران مذهبي همچون جوزف اسميت (بنيان گذار مورمونيسم) ويليام كوپر (شاعر و سراينده) و سي‌.تي استاد (مؤسس جنبش مذهبي دانش‌آموزان) وجود دارند.
مانيا
 اشخاصي كه در حالت مانيايي به سر مي‌برند به شدت تحريك پذير، بدخلق و پرتكاپور هستند. آنها به خواب كمي احتياج دارند (دو يا سه ساعت در شب حالت معمول آن است)، سريع و با فشار حرف مي‌زنند افكار دوره‌اي دارند و ممكن است به طور ناگهاني از موضوعي به موضوع ديگري كه هيچ ربطي به هم ندارند بپردازند، گيج و بي ملاحظه هستند، بي‌پروا رانندگي مي‌كنند شديداً شاد و سرمست هستند هزارها دلار را به سرعت خرج مي‌كنند. بسياري از آنها احساس اغراق آميزي از اهميت و يا تواناييهايشان دارند.
در حالت‌هاي مانيايي خفيف‌تر انرژي زياد، تفكر سريع و احتياج به خواب كم به طور موقت مي‌تواند به نوآوري باور نكردني تبديل شود همچنين اين افراد مي‌توانند بسيار زودجوش و اجتماعي باشند و شايد به اينكه افراد قابلي در سخنراني هستند و يا گرم كننده‌ي مجالس هستند ايمان بياورند.
در مانيايي شديد، افراد به يك بيمار رواني تبديل مي‌شوند بدين معني كه مراحل فكري و يا تواناييشان براي قضاوت درباره‌ي حقيقت هم خواني ندارند آنها شايد درباره‌ي توانايي‌هايشان اعتماد زيادي پيدا كنند و سرانجام راضي شوند كه قدرت پيش‌بيني آينده را دارند. بعضي اوقات يك مسيحي با اختلال دو قطبي ممكن است مسئوليت‌هاي روزانه‌اش را رها كرده و تمام وقتش را به خواندن كتاب مقدس بپردازد و ساعتها با يك نفر در مورد خدا صحبت كند.
جري به مدت ده سال يك مغازه‌ي كفش فروشي كوچك اما موفق داشت بعد از وقتي دچار شيدايي شد و شروع به برنامه‌ريزي براي گسترش كارش كرد. او معتقد بود نقشه‌اي كه داشت مي تواند مغازه‌اش را در كل ايالت و يا حتي در آمريكا مشهور كند او بيست و چهار مغازه‌ي ديگر اجاره كرد و دهها هزار جفت كفش سفارش داد قبل از اينكه خانواده‌اش بتوانند او را از اين كار منع كنند. خوشبختانه همسرش توانست كارها را مرتب كند. او اجاره نامه‌ي ساختمان‌ها را لغو كرد و كفش‌ها را قبل از اينكه خانواده به طور كامل ورشكست شود، به توليدي برگرداند!
بسياري افراد با اين اختلال بايد به پزشكان زيادي در طي چندين سال مراجعه كنند تا يك نفر دليل اصلي را كشف كند.
 تشخيص حالت شادماني كه بخشي از اختلال دوقطبي است در ابتدا سخت است بسياري مردم فكر مي‌كنند كه يك شخص مانيك يك شخص شاد و با انرژي است آنها نمي‌دانند كه مانيا ممكن است باعث شود شخص پارانويد، زودرنج، تحريك پذير و بسيار قوي شود. مانياي خفيف ممكن است با نوسانات معمولي رفتار اشتباه گرفته شود.
بسياري از افراد با اين اختلال مثل تريسي، بايد به پزشكان زيادي مراجعه كنند تا دليل اصلي بيماري آنها كشف شود.
افسردگي
قسمت ديگر اختلال دوقطبي مخالف حالت مانيايي است. افرادي كه در حالت افسردگي هستند احساس غم و دلتنگي مي‌كنند، سطح انرژي پاييني دارند، مقدار خواب آنها افزايش يا كاهش يافته است، به فعاليت‌هاي لذت بخش بي‌علاقه شده‌اند، احساس بي‌ارزشي مي‌كنند، نمي‌توانند تمركز كنند و افكار مرتبط با خودكشي دارند. افراد در حالت افسردگي عموماً احساس گناه مي‌كنند و خودشان را محكوم مي‌كنند و شايد راضي شوند كه خدا آنها را دوست ندارد و يا فكر كنند كه رستگاري خود را از دست داده‌اند.
رفتار برخي افراد بين مانيا، افسردگي و حالت عادي تغيير مي كند. بعضي اوقات مانيا و افسردگي در يك زمان تجربه مي‌شوند كه به آن mixed spisode مي‌گويند اين اختلال با اين نشانه‌ها تشخيص داده مي‌شود: زودرنجي ، اضطراب، احساس بي ارزشي، خواب كم و رفتار نسنجيده، اين اختلال مي‌تواند خيلي خطرناك باشد زيرا اگر شخص افكار مربوط به خودكشي داشته باشد، حالت‌هاي مانيايي ممكن است به شخص انرژي كافي براي برنامه ريزي براي خودكشي بدهد در حاليكه افسردگي شخص اين انرژي را ندارد.
استرس خانواده
هر دو حالت مانيايي و افسردگي تنش باور نكردني را براي افراد خانواده و دوستان ايجاد مي‌كند. از آنجايي كه افراد در حالت مانيايي غيرمنطقي هستند و رفتار نسنجيده‌اي دارند، اعضاي خانواده مي‌ترسند كه اين افراد كاري مضر يا خطرناك انجام دهند. اين افراد شايد خانواده را به قرض و بدهي‌هاي سنگين گرفتار كنند، كارهاي متفاوتي انجام دهند، كارشان را ترك كنند و رفتارهاي احمقانه‌اي از خود بروز دهند. اعضاي خانواده افراد افسرده وقتي بارها تلاش آنها براي حمايت و تشويق شخص رد مي‌شود خيلي نااميد مي‌شوند
دلايل
در حال حاضر ما اطلاع خاصي از اينكه دقيقاً چه امري باعث ايجاد اختلال دوقطبي مي‌شود نداريم. افزايش اختلال دو قطبي در بين اقوام درجه‌ي اول، احتمال ارتباط اين بيماري با وراثت را اثبات مي‌نمايد. علاوه بر وجود استعداد براي اين بيماري ، شايد دلايل روان شناسي ديگر نيز وجود داشته باشد مانند تعارض‌هاي طولاني عاطفي كه مي‌تواند مشكلات زيادي را ايجاد كند.
از ديدگاه معنوي، در حاليكه تمام مشكلات بشري در نهايت از سرپيچي آدم و حوا كه گناه و زشتي را وارد جامع و زندگي شخصي كرده‌اند سرچشمه مي‌گيرد، به نظر مي‌رسد بسياري از افراد معتقد به مسائل ديني هم بخش زيادي از زندگي خود را با اين حالت اضطراب آور گذرانده‌اند.
افراد معتقدي كه از اين اختلال رنج مي‌برند، تغييرات زيادي را در زندگي ديني خود تجربه مي‌كنند در حالت شيدايي مي‌توانند بسيار هيجان زده و خيالاتي باشند و تمام وقت خود را به خواندن كتاب مقدس مي‌گذرانند و تمام اين كارها با انرژي مافوق بشري انجام مي‌دهند. آنها مطمئنند كه خداوند به آنها برنامه‌ي ويژه‌اي داده است و سپس در وضعيت افسردگي، بي حال شده احساس گناه مي‌كنند و اميدي به ارتباط با خداوند ندارند.

اختلال دو قطبی


 
سوالات متداول درباره ي اختلال دوقطبي
دليل اين اختلال چيست؟ به نظر مي‌رسد عوامل روان شناختي دليل عمده‌ي به وجود آورنده‌ي آن است. و همچنين شواهدي از ارتباط اين اختلال با ژنتيك يافت شده است. عوامل احساسي مانند استرس شديد و نبود روابط دوستانه ي نزديك مي‌تواند باعث تحريك اين اختلال شود.
آيا اين اختلال قابل درمان است؟ هيچ درمان قطعي براي اختلال دو قطبي وجود ندارد. بيشتر بيماران اگر درمان داروييشان را بپذيرند و داروهايشان را به دقت مصرف كنند، روان درماني كامل و شايسته‌اي را از متخصصي كه عمق اين اختلال را درك مي‌كند، دريافت نمايند و زندگي خود را تغيير دهند به ويژه از هيچ ماده‌ي مخدر يا الكل استفاده نكنند مي‌توانند از نشانه‌هاي اين بيماري خلاص شوند.
آيا فرد دوقطبي مي‌تواند به كارش ادامه دهد؟ بله، اشخاصي كه داروهاي خود را مصرف مي‌كنند، روان درماني خود را ادامه مي‌دهند و طرز زندگي خود را با شرايط تنظيم مي‌كنند، مي‌توانند زندگي معمولي داشته باشند وقتي كه اين افراد به حالت بيمار خود برمي‌گردند، اداراك خانواده و دارو درماني مناسب معمولاً مي تواند آنها را براي مدتي نسبتاً كوتاه به حالت ثبات برگرداند.
آيا اختلال دوقطبي به تسلط شيطان بر انسان برنمي‌گردد؟ خير. بسياري از افراد معتقد به دين هم مانند افرادي كه به اين چيزها اعتقادي ندارند به داروهايي همچون كربنات ليتيوم پاسخ داده‌اند وقتي كه بيماري به يك دارو پاسخ مي‌دهد، كاملاً واضح است كه مشكل شخص بايد مربوط به وضعيت جسماني يا روحي او باشد.
آيا داروها هيچ عارضه‌ي جانبي هم دارند؟ بله، اغلب عوارض دارند. اما عاقبت عدم استفاده از داروها شايد مرگ به صورت خودكشي يا رفتار حساب نشده و خطرناكي باشد. شخص بايد به دارو درماني ادامه دهد.
چه مدت طول مي‌كشد كه داروها اثر خود را نشان دهند؟ اغلب يك هفته بعد از شروع درمان. اما در مورد كربنات ليتيوم و همچنين بسياري ار داروهاي ديگر، پيدا كردن دوز مناسب دارو شايد وقت بيشتري بگيرد. دوز مناسب دارو به معني مقداري از دارو است كه با كمترين عوارض جانبي، تعداد بيشتري از نشانه‌هاي بيماري را از بين ببرد.
روان درماني چه كمكي مي‌تواند بكند؟ روان شناسان به بيماران در زمينه‌ي شناخت اختلال و اهميت مصرف داروها كمك مي‌كنند و راه حل‌هايي به منظور قوي‌تر كردن بيماران از لحاظ احساسي ارائه مي‌دهند. اين افراد به بيماران آموزش مي‌دهند چگونه ناسازگاريها و استرس‌هايي كه باعث به وجود آمدن هر يك از دو قطب بيماري را شناسايي و كنترل كنند بيماريهايي همچون اختلال دوقطبي مي‌تواند عزت نفس شخص را از بين ببرد و باعث شود شخص احساس تنهايي و جدايي از ديگران بكند. بنابراين اهميت اين درمانها مشخص است. همچنين روان درماني به بيمار و خانواده‌ي فرد كمك مي‌كند كه با كشمكش‌هاي خانوادگي بهتر كنار بيايند و با هم طوري رفتار كنند كه اين بيماري را كنترل كنند.
افرادي كه از اختلال دوقطبي رنج مي‌‌برند و خانواده‌هاي آنها مي‌توانند نيروي خود را با وابستگي به خداوند افزايش دهند.
چگونه من مي‌توانم به يكي از اعضاي خانواده‌ام كه چنين مشكلي دارد كمك كنم؟ به محض اينكه يكي از حالات افسردگي يا شيدايي را مشاهده كرديد از يك متخصص كمك بگيريد. به فرد كمك كنيد داروهايش را درست استفاده كند. صبور باشيد و شخص را تشويق كنيد كه خودش را با اين اختلال بپذيرد. براي او دعا كنيد و اگر شخص افكار مربوط به خودكشي داشت و يا احساس كرديد او خطرناك شده است از پليس يا تيمي ديگر (مربوط به شرايط بحراني) كمك بگيريد.
آيا خداوند نمي‌تواند اين بيماري را درمان كند؟ بله، او مي تواند اما او به ندرت مي‌تواند اين كار را بدون مشاوره و رشد شخصي كه با رودررويي شخص با رنجش به وجد مي‌آيد، انجام دهد.
نتيجه اينكه بيماران مي‌توانند در درمان بيماريشان پيشرفت زيادي كنند اگر رنج خود را به عنوان يك بخش زنده در اين دنياي پر از گناه و زوال بپذيرند و با آن روبرو شوند و آنها مي‌توانند اين اميد را داشته باشند كه بهترين روزهاي زندگي خواهند آمد. به عبارت ديگر ايمان به افراد كمك مي‌كند بهتر زندگي كنند.

 بیماران مشهوراز افراد مشهور مبتلا به این بیماری می‌توان ونسان ونگوگ، لودویگ ون بتهوون، ناپلئون بناپارت، ارنست همینگوی، وینستون چرچیل، آیزاک نیوتن را نام برد، چرچیل این بیماری را سگ سیاه می‌نامید.




نوشته شده در تاريخ جمعه سی ام تیر 1391 توسط سارا
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اختلالات ادراك

بازديد: 61

اختلالات ادراك

اختلال ادراک اختلال ادراکی، خاص بیماران روانی نیست و در افراد عادی نیز مشاهده می‌شود. توهم و خطاهای ادراکی، عمده‌ترین اختلالات ادراکی هستند...

 

فرایند تبدیل محرک فیزیکی به اطلاعات روان‌شناختی؛ فرایند روانی که در آن محرک حسی به آگاهی آورده می­شود، ادراک نام دارد. به عبارت دیگر درک، عملی است که در ضمن آن احساساتی که به وسیله محرک­های حسی به وجود می­آیند، برای شخص معنی و مفهوم پیدا می­کند.[1]
  اختلال ادراکی، خاص بیماران روانی نیست و در افراد عادی نیز مشاهده می‌شود. توهم و خطاهای ادراکی، عمده‌ترین اختلالات ادراکی هستند.
 
1. توهم hallucination
  ادراک حسی غلط که در ارتباط با محرک­های خارجی واقعی نیست. تجربه توهمی ممکن است تعبیر هذیانی بشود یا نشود.[2]
 
انواع توهم
توهم پیش‌خواب  hypnogogic hallucination 
  ادراک حسی غلط در لحظه به خواب رفتن؛ عموما بیمار­گونه در نظر گرفته نمی­شود.
 
توهم پس‌خواب hypnopompic hallucination
  ادراک حسی غلط در لحظه بیدار شدن؛ عموما بیمار­گونه در نظر گرفته نمی­شود.[3]
 
توهم شنوایی Auditory hallucination 
  ادراک اشتباهی صدا، معمولا صدای انسان، اما همچنین ممکن است سر و صداهای دیگر از قبیل موسیقی نیز باشد. شایع­ترین توهم در اختلالات روان‌پریشی است.[4]
 
توهم بینایی Visual hallucination 
  ادراک غلط شامل تصاویر شکل‌دار(مثل اشخاص) و تصاویر بی‌شکل(مثل جرقه­های نورانی) می­شود. در اختلالات ناشی از موارد طبی شایع‌تر است.
 
توهم بویایی Olfactory hallucination
  ادراک غلط بو، در اختلالات عضوی شایع­تر است.
 
توهم چشایی Gustatory hallucination 
  ادراک غلط مزه از قبیل مزه ناخوشایند که توسط صرع ایجاد می­شود. در اختلالات عضوی شایع­تر است.
 
توهم لمسی Tactile hallucination
  ادراک غلط لمس یا حس سطحی، آن‌چنان ‌که در عضو قطع شده(عضو خیالی[5]) می­باشد؛ احساس خزیدن بر روی یا زیر پوست(توهم لمس حشره[6]).[7]
 
توهم جسمی Somatic hallucination
  ادراک غلط وقوع اتفاقاتی داخل بدن یا روی بدن، اغلب ریشه احشایی دارد.[8]
 
توهم لی‌لی‌پوتی Liliputian hallucination
  ادراک غلطی که در آن، اشیاء به صورت کوچک‌شده دیده می­­شود.[9]
 
توهم هماهنگ با خلق hallucination Mood-congruent 
  توهمی که محتوای آن با خلق افسرده یا شیدایی(مثلا در افسردگی، توهمات حاوی مایه­های گناه، استحقاق عقوبت یا بی­کفایتی است و در شیدایی، توهمات حاوی مایه­های ثروت و قدرت هنگفت است) همخوان می­باشد.
 
توهم ناهماهنگ با خلق hallucination Mood-incongruent
  توهمی که محتوای آن با خلق افسرده یا شیدایی همخوان نیست.
 
توهم‌زدگی hallucinosis
  توهماتی که اغلب شنوایی هستند و با سوء مصرف مزمن الکل همراه می­باشند. در توهم­زدگی، توهمات در یک زمینه حالت حسی روشن اتفاق می­­افتد.
 
حس‌آمیزی synesthesia
  ایجاد شدن احساس یا توهم به وسیله حس دیگر؛ به عنوان مثال صدا دیده می­شود.
 
پدیده دنباله‌دار(یدک‌کشی) Trailing phenomenon
  نابهنجاری ادراکی همراه با دارو­های توهم‌زا که در آن، اشیاء متحرک به عنوان یکسری تصاویر مجزا و منفصل به نظر می­رسند.[10]
 
توهم آمرانه hallucination command
  ادراک غلط دستور که شخص ممکن است احساس الزام و غیرقابل مقاومت در اطاعت از دستور داشته باشد.
 
توهم بازتابی Reflex hallucination
  عبارت است از برداشت حسی غلط، ناشی از تحریک حسی یک منطقه حسی متفاوت و دور. مثلا ممکن است شخص صدای سرفه فرد دیگر را صدای سرفه خود احساس کند.
 
توهم اکستراکامپین hallucination Extracampine
  توهمی که در خارج از میدان عمل یک عضو حسی پیدا می­شود. مثلا بیمار ممکن است شیطان را در پشت سر خود مشاهده کند.
 
توهم سایکوموتور hallucination Psycho motor
  در این توهم، بیمار احساس می‌کند که برخی از اندام­های بدن تغییر محل داده­اند. مثلا احساس کند گوش او در کف دستش قرار گرفته است.
 
توهم کندی حرکات hallucination Slow motor
  در این توهم، بیمار در حرکات خود کندی همه‌جانبه­ای احساس می­کند و وقتی سعی می­کند به حرکات خود سرعت دهد، کندی بیشتری احساس می­کند.
 
توهم منفی Negetive hallucination
  در این حالت، شخصی که سیستم عصبی او از نظر فیزیولوژی سالم است از درک یک محرک واقعی ناتوان است. به عبارت دیگر با وجود محرک، آن را درک نمی­کند. چنین پدیده­ای را در حالت هیپنوتیزم نیز می­توان ایجاد کرد. 
 
2. خطای ادراکی illusion
  ادراک غلط یا تفسیر غلط محرک­های حسی واقعی خارجی، خطای ادراکی نامیده می‌شود.[11] این خطا لزوما به دلیل سایکوپاتولوژی نیست و در افراد نرمال که نقصی در اعضاء حسی دارند و نیز بر طبق قوانین فیزیکی(مانند شکست نور) دیده می­شود. خطای ادراکی مربوط به اختلالات روانی، از خطای ادراکی اعضاء حسی متمایز است و به سه گروه عاطفی، کلامی و تصویری تقسیم می­شود.
 
یک. خطای ادراکی عاطفی Affective illusion
  این خطا تحت تاثیر عواطف و هیجانات قوی مثل ترس ظاهر می­شود. در چنین حالتی به عنوان مثال، ممکن است پرده توری پنجره به صورت اسکلت به نظر برسد.
 
دو. خطای ادراکی کلامی Verbal illusion 
  این خطا به صورت درک اشتباهی و عوضی معنا و مفهوم سخنان افراد اطراف بیمار یا گفته­های رادیو و تلویزیون ظاهر شود.
 
سه. خطای ادراکی تصویری Paraidolic illusion
  نوعی اختلالات درک هستند که در آنها تصویر واقعی به شکل دگرگون‌شده و خیالی ظاهر می­شود. علاوه بر سه شکل اساسی خطای ادراکی در بیماران روانی، چند پدیده مرتبط با اختلالات ادراکی وجود دارد که به توضیح آنها می‌پردازیم.
 
اختلال در تصویر بدن illusion Bady image
  اختلال در تصویر بدن در بیماری­های عصبی و نیز بیماری‌های جسمانی مختلف دیده می­شود. زمانی که بیمار احساس می­کند به علت درد یک یا چند عضو از بدن سنگین‌تر یا بزرگ­تر از معمول شده است، به آن حالت بزرگ‌اندامی[12] می‌گویند و حالت عکس آن کوچکی اندام[13] نامیده‌ می‌شود. برخی از مواقع دگرگونی و مسخ در اعضاء احساس می­شود که به آن مسخ عضو[14] می­گویند. این حالت بیشتر در دلیریوم دیده می­شود.
 
پدیده عضو خیالی Phantom phenomena
  نوعی اختلال در تصویر بدن که در آن، عضو قطع شده پس از جدا شدن از بدن، پیوسته به اندام درک می­شود و گاهی بیمار احساس سوزش، خارش، درد و ... در اندام قطع شده می­کند.
 
3. آشفتگی­های مرتبط با اختلال شناختی و وضعیت‌­های پزشکی
 
ادراک‌پریشی agnosia
  ناتوانی در شناخت و تفسیر معنی تاثیرات حسی. 
 
ادراک‌پریشی بدنی agnosia somatognosia
  ناتوانی شخص برای تشخیص قسمتی از بدن خود(ادراک‌پریشی اندامی نیز نامیده می­شود).
 
ادراک‌پریشی نقیصه­ای agnosia anosognosia
  ناتوانی شخص نسبت به شناخت نقیصه عصب‌شناختی که برای وی اتفاق افتاده است.
 
ادراک‌پریشی بصری agnosia visual
  ناتوانی در شناخت اشیاء یا افراد.
 
ادراک‌پریشی چهره­ای agnosia prosopagnosia
  ناتوانی در شناخت چهره­ها.
 
ادراک‌پریشی همزمان agnosia simultagnosia
  ناتوانی درک بیش از یک جز در میدان دید در هر زمان یا ناتوانی ادغام اجزاء در یک کل.
 
ادراک‌پریشی لمسی agnosia astereognosis
  ناتوانی در شناخت اشیاء با لمس.[15]

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس