پروژه و تحقیق رایگان - 151

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

ناتوانی های یادگیری و هنر

بازديد: 95

ناتوانی های یادگیری و هنر

هنر تنها یک سرگرمی نیست. فعالیت های هنری به کودکانی که دچار مشکلات یادگیری هستند، به روش های گوناگون کمک می کند تا بر این مشکلات چیره شوند. البته، ناتوانی در یادگیری به این معنا نیست که فرد دچار ناتوانی در یاد گیری، در یاد گیری مهارت های هنری نیز با دیگران تفاوت دارد. به هر حال، موسیقی، هنر، کاردستی و حرکات موزون، به دانش آموزانی که در یادگیری مشکل دارند این فرصت را می دهند که از راه های گوناگون، خود را نشان دهند و به اعتماد به نفس دست یابند.
 
ایجاد اعتماد به نفس
دستیابی به خود انگاره ی مثبت و آگاهی از اینکه می توان کار سودمندی انجام داد، بخش مهمی از فرآیند یادگیری است. کودکانی که در یادگیری مشکل دارند، بیشتر به خاطر دشواری هایی که در مدرسه با آن ها دست به گریبان اند، تصور می کنند که در یادگیری ناتوان اند. برای آن ها یک قلم موی نقاشی، لباس، طبل یا کاغذ و قیچی وچسب، یا هر چیز جدیدی، هم می تواند ابزاری نو برای بیان خود باشد و هم سبب ایجاد اعتماد بنفس در آن ها شود.

یادگیری از راه هنر
- هنر می تواند دروازه های دنیایی نو را به روی کودکانی که در یادگیری به روش های سنتی مشکل دارند، بگشاید. هنرها، اصولی عقلانی هستند که به تفکر پیچیده و توانایی در حل مسئله نیازمندند و به دانش آموزان فرصت می دهند تا درک خود را از دنیای پیرامون شکل دهند.
- طراحی و نقاشی می تواند برخی مهارت ها را تقویت کند و همچنین راهی برای یادگیری اشکال، مقایسه، حدود، نسبت های فضایی، اندازه و دیگر مفاهیم ریاضی است.
- موسیقی به کودکان، ریتم و صدا و زیر و بم آن را می آموزد. ریتم ها می توانند به بچه ها در یادگیری صدا و دیگر ویژگی های خواندن، مانند آوا شناسی کمک کنند. استفاده از صداهای تکراری برای یادگیری درس ها، مانند سرودهایی برای حروف الفبا یا جدول ضرب، تجربه ی یادگیری را آسان تر و سرگرم کننده تر می کند.
- حرکت های موزون، از راه فعالیت جمعی به کودکان در یادگیری توالی، ریتم و جهت ها کمک می کند. همراه با گسترش مهارت هماهنگی وکنترل حرکتی، دا نش آموزان شمارش و جهت یابی رانیزفرا می گیرند که می تواند درک آن ها را از مفاهیم خواندن و نوشتن،مانند پی بردن به تفاوت حروف شبیه به هم و تشخیص جهت های راست و چپ اصلاح کند.
- اجرای نمایش به کودکان امکان می دهد خود را در گیر موضوعی بکنند و از آن به شکلی عمیق و شخصی بیاموزند. تقلید نقش شخصیت هاو رخدادهای تاریخی و ادبی سبب می شود دانش آموزان نسبت به آنچه فرا می گیرند، احساس مالکیت کنند و به آن ها اجازه می دهد به شناخت عمیق تری از محتوای موضوع دست یابند.
- کارهای دستی به کودکان فرصت می دهد که خود را در کارهای حجمی بیان کنند. به این ترتیب، آن ها می توانند مهارت های بنیادین خود را در زمینه ی حل مسئله، بدون درگیر شدن در موقعیت های چالش برانگیزتر گسترش دهند

هنر وسیله ای برای ارزیابی
آزمون های دوره ای و تکالیف خانه، ابزارهای سنتی برای ارزیابی اند که ممکن است برای دانش آموزان، به ویژه آن هایی که در یادگیری مشکل دارند، دشوار باشند. پروژه های خلاق، به این گروه از دانش آموزان این آزادی را می دهد که آنچه را می دانند، بدون محدود شدن به متن های چاپی نشان دهند. استفاده از پروژه های هنری و ارائه به شیوه ی چند رسانه ای، روش جایگزین مناسبی برای توضیح آموخته های این افراد است. چون اگر فردی در فرآیند یادگیری از راه شنیدن یا دیدن مشکل دارد، به این معنا نیست که نمی تواند یاد بگیرد. هنر به کسانی که دچار مشکلات یادگیری هستند، روش های پویا ارائه می کند و از همه مهم تر با این روش ها آن ها به شایستگی های خود پی می برند
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اگر مدرسه را دوست ندارید چه باید بکنید؟

بازديد: 161

اگر مدرسه را دوست ندارید چه باید بکنید؟

من از مدرسه متنفرم و دیگر به مدرسه نمی روم!  هیچ وقت چنین احساسی داشته اید؟ بسیاری از کودکان چنین احساسی را تجربه کرده اند. بیشتر وقت ها این احساس چندان به درازا نمی کشد. اما اگر طولانی شد چه باید کرد؟ مدرسه واقعیت زندگی است و تحصیلات به شما کمک می کند تا آینده خود را آن طور که می خواهید بسازید. بنابر این بیایید درباره ی مدرسه و آنچه وقتی مدرسه را دوست نداریم، باید انجام دهیم، باهم حرف بزنیم.
 
نشانه های اضطراب مربوط به مدرسه
- نگرانی درباره ی مدرسه روی بدن شما تاثیر می گذارد. کودکی که به خاطر رفتن به مدرسه اضطراب دارد، ممکن است دچار سر درد و معده درد هم بشود. شاید دلتان به هم بخورد یا احساس تهوع کنید.
- بی خوابی هم یکی از نشانه های استرس است. بدخوابی سبب کسالت و بد خلقی در طول روز می شود. احساس خستگی، اوقات مدرسه را از آنچه هست، بدتر می کند.
- اضطراب تصمیم گیری را دشوار می کند. صبح نمی دانید چه بخورید یا چه بپوشید یا برای ناهار چه چیزی با خود به مدرسه ببرید.
- نمی خواهید به مدرسه بروید و به همین دلیل در جمع کردن وسایل تنبلی می کنید تا به موقع آماده نشوید و از سرویس مدرسه جا بمانید. نرفتن به مدرسه ممکن است انتخاب خوبی به نظر برسد، اما باعث می شود روز بعد، رفتن به مدرسه برایتان سخت تر بشود. 
 
چرا بعضی از بچه ها از مدرسه خوش شان نمی آید؟
اگر از مدرسه خوش تان نمی آید، اولین گام برای حل این مشکل پیدا کردن دلیل آن است. شاید دوست نداشتن مدرسه به خاطر قلدربازی بعضی از بچه ها باشد یا به این دلیل که بچه ای که از او خوش تان نمی آید، می خواهد خودش را به شما بچسباند و همه جا به دنبالتان بیاید. شاید هم رابطه ی شما با آموزگارتان چندان خوب نیست. شاید احساس می کنید با دیگران متفاوت هستید و دوستان زیادی ندارید. گاهی اوقات هم مشکلات، ناشی از کلاس و تکالیف است. شاید درس های شما خیلی آسان و خسته کننده یا خیلی سخت باشند و شما احساس کنید به زرنگی بقیه ی بچه ها نیستید. شاید خواندن برای شما دشوار باشد، اما از شما انتظار داشته باشند که زیاد بخوانید. آنقدر از درس های تان عقب می افتید که دیگر رساندن خودتان به کلاس را غیر ممکن می پندارید.

وقتی بدانید که چرا از مدرسه خوش تان نمی آید، می توانید برای بهتر کردن وضعیت گام های لازم را بردارید. 
 
در خواست کمک
حرف زدن با دیگران درباره ی مشکلات مدرسه، فکر خوبی است. مادر، پدر، اعضای خانواده، آموزگار یا مشاور مدرسه می توانند به شما کمک کنند. اگر مورد تنبیه یا آزار جسمی قرار می گیرید، در میان گذاشتن این مشکل با یک بزرگتر بسیار اهمیت دارد. نوشتن احساسات تان درباره ی مدرسه هم راه حل خوب دیگری است. می توانید احساسات تان را در یک دفتر معمولی یا یک دفترچه ی خاطرات یادداشت کنید. نوشتن راه خوبی برای بروز احساساتی است که درون خودتان نگه می دارید. لازم نیست نوشته های تان را به کسی نشان بدهید. 

اگر فکر می کنید که منظم نیستید و از کلاس عقب می افتید، می توانید از معلم یا مشاور درخواست کمک کنید. معلم ها از شما انتظار دارند در صورت نیاز از آن ها کمک بخواهید. اگر درس های مدرسه برای تان سخت است، مشاور مدرسه می تواند به شما کمک کند. سعی کنید از انباشته شدن مشکلات درسی جلوگیری کنید، چون خواندن یک فصل کتاب به مراتب آسان تر از خواندن تمام کتاب است. 
 
احساس رضایت از مدرسه
اگر باز هم مدرسه را دوست ندارید، کارهای زیر را انجام دهید:
- اول فهرستی از آن‌چه دوست ندارید، تهیه کنید.
- بعد فهرستی از آن‌چه در مدرسه دوست دارید، تهیه کنید (زنگ تفریح یا حتی ناهار هم می تواند جزئی از این لیست باشد).
- حالا ببینید چه چیزهایی در فهرست اول را می توانید تغییر دهید. آیا انجام تکالیف به شما کمک می کند که وقتی آموزگارتان شما را پای تخته صدا کرد، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
- آیا راهی هست که بتوانید استعداد خودتان را به دیگران نشان دهید؟ آیا پیدا کردن دوستی تازه به شما کمک می کند تا کمتر احساس تنهایی کنید؟ چه کارها و فعالیت هایی به شما کمک می کند تا دوستان بیشتری پیدا کنید؟
- بدون شک شما نمی توانید همه چیز را تغییر دهید. کسی که شما را آزار می دهد یک‌باره غیب نمی شود. خواندن شاید همیشه برای تان مشکل باشد، اما ایرادی ندارد. شما باید روی چیزهایی که می توانید تغییر دهید، تمرکز کنید. این به شما کمک می کند تا همه چیز در مدرسه، عادی و خوب بشود.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شیوه آموزشی «حافظه محور» یا «خلاقیت محور»؟

بازديد: 141

شیوه آموزشی «حافظه محور» یا «خلاقیت محور»؟

حفظ کردن و به خاطر سپردن و یادآوری مجدد آموخته ها یکی از مهارت های دانش آموزان است تا حدی که آن را معیاری برای سنجش میزان معلومات و بهره هوشی دانش آموز می دانند؛ به طوری که به هر میزان حجم آموخته ها یا بهتر بگوییم محفوظات بالاتر و سرعت یادآوری آنها کمتر باشد، دانش آموز از معلومات بیشتر و بهره  هوشی بالاتری برخوردار است.اما، آیا می پذیریم که بسیاری از این معلومات تنها محفوظات طوطی واری است که پس از مصرف به سرعت از ذهن گریخته و برای یادآوری مجدد آنها نیاز به مطالعه مجدد آنها است؛ چرا که بی تردید اصول صحیحی برای آموزش آنها و در نتیجه به ذهن سپردن آنها وجود نداشته است.
 
بررسی دو شیوه آموزشی «حافظه محور» و «خلاق» و اثرات آموزش حافظه محور در دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی بحثی است که به آن می پردازیم.
یک پرسش:بررسی از آن جایی آغاز شد که پژوهشگران به بررسی تأثیر حفظ کردن و آموزش هایی از این دست بر روی کودکان كُند(دیرفهم) پرداختند و این پرسش برای آنها مطرح شد که موفقیت تحصیلی و اصلاح نواقص آموزشی کودکان كُِِند با حفظ کردن و آموزش به شیوه «حافظه محور» چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت. پژوهشگران پس از بررسی بر روی این گروه از کودکان آموزش های خود را متوجه کودکان عادی کردند و به مقایسه و بررسی دو شیوه آموزشی «حافظه محور» و «خلاق» در کودکان یا بهتر بگوییم دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی پرداختند.
 
پژوهش های نخستین
پژوهش های اولیه بر روی دانش آموزان كُند نشان داد آموزش بر مبنای حفظ کردن آموزه ها تأثیر بسیار اندکی بر روند آموزشی این قبیل کودکان دارد تا حدی که در بعضی موارد منجر به ترک تحصیل آنها می شود. شاید بتوان تنها تأثیر شیوه آموزشی حافظه محور در کودکان كُند را همگام شدن مقطعی این کودکان با کودکان تیزهوش و حتی عادی دانست، که این تأثیر نیز بی تردید مقطعی و بسیار گذرا است. اما بعضی نیز معتقدند حفظ کردن یا آموزش «حافظه محور» نوعی مناظره و مباحثه شخصی است که باعث می شود آموزه ها با تکرار به ذهن سپرده شده و ذهن پرورش بیابد و عقیده دارند این شیوه، به ویژه در دوره آموزشی پیش دبستانی بسیار کارا و مفید است.
 
پژوهش های گسترده
اشاره کردیم که در پژوهش های نخستین تأثیر آموزش «حافظه محور» بر روی کودکان یا همان دانش آموزان كُند (دیرفهم) بررسی شد؛ اما نیاز بود تا این شیوه آموزشی و در کنار آن «آموزش خلاق» با دقت بیشترو بر روی طیف گسترده تری از دانش آموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و نتیجه تأثیر آموزش حافظه محور و خلاق بر روی دانش آموزان عادی و خلاق نیز بررسی شود. به همین منظور سه پرسش به عنوان پیش فرض های بررسی دو شیوه آموزشی- حافظه محور و خلاق- مطرح شد؛
۱- بازده یا پیامد آموزش به شیوه حافظه محور(حفظی) چه تأثیری بر میزان فراگیری دانش آموزان دبستانی و پیش  دبستانی داشته و در صورت تغییر شیوه آموزشی، چه تحولاتی ایجاد خواهد شد؟
۲- شیوه آموزشی حافظه محور چه تأثیری بر روند آموزشی دانش آموزان خلاق دارد؟
۳- شیوه آموزشی حافظه محور چه تأثیری بر روند آموزشی دانش آموزان كُند و دانش آموزان عادی دارد؟
 
برای این منظور چیزی حدود ۲۰ هزار دانش آموز پیش دبستانی و دبستانی انتخاب شدند که از این تعداد چیزی حدود ۱۱ هزار و ۸۴۳ نفر در آزمونی شرکت کردند که ۴۷۱ نفر در گروه دانش آموزان حفظی (آموزش به شیوه حافظه محور) و ۱۰ هزار و ۲۵۵ نفر نیز در گروه دانش آموزان خلاق گروه بندی شدند و ۸ هزار و ۱۵۷ نفر باقی مانده از تعداد کل نیز به عنوان دانش آموزان عادی در نظر گرفته شدند.(۱۱۱۷ نفر نیز از گروه تحت آزمون- ۱۱ هزار و ۸۴۳ نفر- باقی ماندند که در بخش  بعدی درباره آنها صحبت خواهیم کرد). تعداد ۲۰ هزار دانش آموز تحت بررسی از هزار و ۸۰ مرکز پیش دبستانی و دبستانی با شیوه آموزشی حافظه محور، هزارو ۱۱۷ مدرسه و مرکز پیش  دبستانی با شیوه آموزشی «خلاق» و ۱۴۱ مدرسه و مرکز پیش دبستانی بدون هیچ خط مشی خاص آموزشی انتخاب شدند.

پژوهش ها در سه مرحله به ترتیب شامل پاییز ۱۹۹۸ تا بهار ۱۹۹۹ میلادی، پاییز ۲۰۰۰ تا پاییز ۲۰۰۱ میلادی و پاییز ۲۰۰۱ میلادی تا پاییز ۲۰۰۲ میلادی انجام شد. گفتنی است در پاییز ۱۹۹۹ میلادی گروهی نیز به عنوان گروه تصادفی (رندوم) از میان گروه های مختلف انتخاب شده و یک بار نیز بررسی به صورت جداگانه بر روی آنها انجام شد. این تعداد همان تعداد هزار و ۱۱۷ نفر باقی مانده بودند که ۹۱۰ نفر از آنها به عنوان گروه رندوم یا تصادفی در پاییز ۱۹۹۹ میلادی تحت بررسی قرار گرفتند و ۲۰۷ نفر باقی مانده به عنوان گروه «شاخص» از همان ابتدا فقط تحت تعلیمات ویژه با شیوه آموزشی «خلاقیت محور» قرار گرفتند. این گروه ۲۰۷ نفره از آن جهت انتخاب شدند تا احتمال هر گونه خطا به صفر رسیده و اگر در گروه آموزش خلاقیت محور (۱۰ هزارو ۲۵۵ نفری که قبلاً به آنها اشاره کردیم) احتمال خطا و آموزش به شیوه حافظه محور مشاهده شد، در نتیجه آزمون اشتباهی رخ ندهد. از سوی دیگر پژوهشگران قصد داشتند تا نتیجه آموزش به شیوه «خلاقیت محور» در گروه شاخص (۲۰۷ نفر)- که پیش از این هیچ گاه تحت آموزش با شیوه «حافظه محور» قرار نداشتند- را با دانش آموزانی که احتمالاً در دوره ای از آموزش خود به شیوه حافظه محور آموزش دیده بودند و اکنون در گروه «خلاق» قرار گرفته اند، مقایسه کنند.
   
نتایج نخستین
پژوهشگران با بررسی گروه های مختلفی که ذکر شد، دریافتند شیوه آموزشی «حافظه محور» یا بهتر بگوییم «مدارس حافظه محور» به طور متوسط در مقایسه با مدارس بدون شیوه آموزشی خاص، موفق ترند. پژوهشگران در ادامه پژوهش های خود به نکات جالبی درباره مدارس و مراکز آموزشی پیش  دبستانی «حافظه محور» دست یافتند:
- اندازه کلاس های این مدارس یا مراکز آموزشی پیش دبستانی بسیار کوچک است.
- ارتباط میان والدین دانش آموزان بیشتر بوده و اغلب از شیوه آموزشی مدرسه راضی نیستند.
- نظم و انضباط به صورت ویژه در کلاس رعایت می شود.
- هر کلاس، اجتماعی خصوصی از دانش آموزان است که این اجتماع تمایلی به برقراری ارتباط با سایر کلاس ها ندارد.
- این مدارس و مراکز آموزشی پیش دبستانی اغلب در حومه شهرها واقعند.
- میزان ثبت نام در این مراکز پایین است.
 
کودکان مراکز پیش دبستانی و دانش آموزان مدارس حافظه محور در مقایسه با همسالان خود در مراکز پیش دبستانی و مدارس خلاقیت محور تفاوت های فردی بسیاری نیز دارند که از آن جمله می توان به این نکات اشاره کرد:
- اغلب کودکان و دانش آموزان مراکز پیش دبستانی و مدارس حافظه محور متعلق به خانواده های طبقه پایین اجتماع هستند.
- خانواده تک والدی هستند، به دلیل مرگ، طلاق و یا ترک خانواده یکی از والدین.
- خانواده ها پرجمعیت بوده و پدرسالار یا مادرسالار هستند و کودک جایگاه چندانی در خانواده ندارد.
- در میان فرزندان یا والدین، معلولیت به ویژه معلولیت ذهنی دیده می شود.
- درآمد خانواده بسیار پایین بوده و متکی به فرزندان بزرگتر و گاه فرزندان کوچک است.
- اغلب این کودکان زودتر از سن قانونی وارد مراکز پیش دبستانی و در نتیجه مدرسه می شوند (به دلیل ناهمخوان بودن سن شناسنامه ای و سن حقیقی کودک).

پژوهشگران در نتیجه بررسی یافته های خود دریافتند در مدارس و مراکز آموزشی حافظه محور، آموزش بر مبنای فراگیری محفوظات بدون هیچ گونه آموزش بنیادی و سنجش میزان توانایی و ناتوانی های آشکار و پنهان دانش آموز شروع شده و با آغاز دوره واقعی درس و مدرسه- سال اول دبستان- تعداد بسیار اندکی از دانش آموزان می توانند الفبا یا اعداد را شناسایی کرده و یا حتی آموخته های دوره پیش دبستانی را به یاد بیاورند! در واقع به عقیده پژوهشگران این دانش آموزان هیچ خاطره ای از محفوظات دوره پیش دبستانی خود به یاد نمی آورند و مانند آن است که از ابتدا به آنها چیزی آموزش داده نشده و یا اگر داده شده، بسیار ناقص و نامفهوم و غیراصولی بوده است.
 
نتایج تکمیلی
پژوهشگران با بررسی بیشتر به نکات دیگری نیز دست یافتند. به این معنی که نه تنها دانش آموزان بلکه مربیان این قبیل مدارس و مراکز آموزشی نیز با مشکلات متعددی به این شرح روبه رو هستند:
- ناهمخوانی میزان تحصیلات و دوره آموزشی که آموزگار در آن تدریس می کند؛ به عبارتی پایین بودن سطح تحصیلات آموزگار از دوره آموزشی.
- نداشتن مهارت کافی در تدریس.
- آموزگاران اغلب اولین یا دومین سال تدریس خود را سپری می کنند (توجه کنید به تحصیلات پایین آموزگار و دوره آموزشی آموزگار)
- دریافتی- حقوق- بسیار پایین آموزگار؛ اغلب به صورت حق التدریسی حقوق دریافت می کنند.
- امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی وجود ندارد و اینترنت و کامپیوتر وسیله ای تجملی انگاشته می شود.
بررسی های بیشتر نشان داد، علاوه بر نکاتی که پیش از این در باره شرایط مدارس و مراکز پیش دبستانی بر شمردیم؛ مشکلات دیگری نیز در این بخش ها به چشم می خورد.
- محیط مدرسه یا مرکز پیش دبستانی، محیطی دوست داشتنی و زیبا برای دانش آموزان نیست و کهنگی و فرسودگی در همه جا به چشم می خورد.
- به دانش آموزان و آموزگاران توجه نمی شود و آنها نیز نوعی ابزار محسوب می شوند.
- امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی وجود ندارد. کتابخانه مدرسه تنها مرکزی برای تجمع کتاب های غیرآموزشی و نامتناسب با سن کودکان و دانش آموزان است.
- نه تنها اینترنت و کامپیوتر در مدرسه به چشم نمی خورد، بلکه مسئولان مدرسه آن را وسیله ای تجملی دانسته و از خرید کامپیوتر طفره می روند.
- نیازهای اولیه دانش آموزان ناتوان- گاه در بین دانش آموزان، دانش آموزانی با معلولیت جسمی دیده می شوند- نادیده گرفته شده و به هیچ وجه خدمات ویژه ای به آنها ارائه نمی شود.
- آموزش در درجه دوم اهمیت بوده و به جای آموزش تنها به پرورش آن هم به صورت غیراصولی و با تنبیه، توبیخ و... اکتفا می شود.
- مسایل محرمانه بسیاری در مدرسه وجود دارد که برای محرمانه ماندن آن بین مسئولان مدرسه به ویژه مدیر و معاونان کنترل شدیدی وجود دارد.
- در حین آموزش، از هیچ گونه وسیله کمک آموزشی استفاده نمی شود.
- دانش آموزان مدارس حافظه محور حق هیچ گونه ابراز عقیده ای نداشته و تنها آموزگار حق صحبت و اظهار نظر دارد. به عبارتی آموزش یک طرفه است.
 
نتایج نهایی
با جمع بندی نتایج به دست آمده از پژوهش های صورت گرفته در مراحل گوناگون، دریافتند اگرچه به طور کلی نمرات درسی دانش آموزان در دو درس ریاضی و زبان- به عنوان دو درس شاخص- و تعلیماتی درباره آموزش الفبا و اعداد در مراکز پیش دبستانی متکی بر آموزش حافظه محور بالاتر از دانش آموزان مدارس «خلاقیت محور» است، اما راندمان فراگیری درس زبان ۲۴/۰- درصد (منفی ۲۴ صدم درصد) با در نظر گرفتن ۸۶/۰درصد خطا و در درس ریاضی ۱۴/۰-درصد (منفی ۱۴ صدم درصد) با در نظر گرفتن ۵۵/۰ درصد خطا گزارش شده است. در واقع گرچه به ظاهر، نمرات درسی بالاتر است؛ اما «راندمان فراگیری» منفی است.
 
از سوی دیگر آموزش حافظه محور هیچ تأثیری بر دانش آموزان خلاق ندانسته و نه تنها باعث پیشرفت تحصیلی آنها نمی شود بلکه عاملی بازدارنده جهت پرورش ذهنی- فکری آنها است. بنابر این پژوهشگران معتقدند سیستم آموزشی حافظه محور نه تنها تأثیری بر روند آموزشی دانش آموزان و کودکان پیش دبستانی ندارد بلکه تأثیر بسیار منفی نیز بر روند آموزشی به ویژه روند آموزشی دانش آموزان خلاق دارد. به عقیده پژوهشگران اگرچه به ظاهر نمرات درسی دانش آموزان حافظه محور بالاتر است، اما راندمان فراگیری آن منفی بوده و این شیوه آموزشی باعث عقیم شدن و عقیم ماندن خلاقیت ذهنی دانش آموزان و ناتوانی در تشخیص مهارت های فردی آنها می شود؛ این نکته حتی در دانش آموزان کند (دیرفهم) نیز صادق است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگینامه بزرگان روان شناسی: ژان پیاژه

بازديد: 211

زندگینامه بزرگان روان شناسی: ژان پیاژه

پیاژه در نهم آگوست 1896 در شهر دانشگاهی نوشاتل در سوئیس به دنیا آمد. در ابتدا به پرندگان ، صدفهای دریایی و فیسل ها علاقمند شد. نتیجه علاقه او بیش از یک سرگرمی بود به طوری که در ده سالگی اولین مقاله اش را درباره نرم تنانی که در پارک دیده بود نوشت. گرایش پیاژه به زیست شناسی و علم تا نوجوانی ادامه یافت و او در اوقات فراغت از مدرسه به مدیر موزه تاریخ طبیعی محلی کمک می کرد و به کار طبقه بندی اشیاء در کلکسیون حیوان شناسی به ویژه نرم تنان می پرداخت. نتیجه کارهای او قبل از بیست سالگی انتشار بیش از 20 مقاله درباره نرم تنان بود. انتشار این مقالات به پیشنهاد شغلی در موزه تاریخ طبیعی ژنو منجر شد. پیاژه بلافاصله پیشنهاد را رد کرد چون هنوز محصل دبیرستان بود. پدرخوانده او که دید این پسر بیش از اندازه به علوم طبیعی محدود شده فلسفه را به پیاژه معرفی کرد. او مجذوب برگسن، کانت، دورکیم، و نیز شاخه ای فلسفه به نام شناختشناسی یا مطالعه دانش شد. او در پژوهش های خود دائما در پس پاسخ به این سوالات بود که ما چگونه می دانیم؟ چگونه فکر می کنیم؟
 
پیاژه بعد از دریافت دکترای خود از دانشگاه لوزان در جانورشناسی با رساله ای درباره نرم تنان ناحیه واله در پی نظریه ای بود که نظامات زیست شناسی و فلسفه را در هم آمیزد. او برای انجام این امر به مطالعه روان شناسی ژنتیک پرداخت. پیاژه با کار در کلینیک بلوبر در زوریخ، نظریه های روان شناسی فروید و یونگ را مطالعه کرد و او با کار در این کلینیک و سپس در خلال کار در بیمارستان سالپتریر پاریس، روش بالینی را یاد گرفت روشی که بعد ها اساس شیوه تحقیق منحصر به قرد او را شکل بخشید.
 
پیاژه سپس مدت دو سال در دانشگاه سوربن پاریس به مطالعه روان شناسی کودکان نابهنجار، شناخت شناسی، ریاضیات و علوم پرداخت. او در خلال مطالعه درد انشگاه سوربن نخستین فرصت را برای پرداختن به این مسئله که ما چگونه فکر می کنیم به دست آورد. پیاژه با قبول شغلی در آزمایشگاه الفرد بینه در پاریس به میزان کردن نسخه فرانسوی تست های هوش انگلیسی پرداخت. زمان مطالعه نتایج آزمون محصلین فرانسوی، پاسخ های نادرستی که شاگردان به تست ها می دادند توجه او را جلب کرد. او در پاسخ هایی که شاگردان به تست ها می دادند  شباهت هایی را مشاهده کرد و متعجب شد که این شاگردان چه فرایند های استدلالی را تعقیب می کنند. پیاژه برای مطالعه این مطالب در این آزمایشگاه به کار خود ادامه داد و چهار رساله درباره این موضوع به چاپ رسانید.

دکتر ادوارد کلاپارد مدیر انستیتو ژآن ژاک روسو در ژنو تحت تاثیر یکی از رساله ها مقام ریاست تحقیقات انستیتوی مزبور را به او پیشنهاد کرد و در حقیقت فرصت آغاز یک تحقیق رسمی در مورد تفکر کودکان را به پیاژه داد. زیست شناس و فیلسوف جوان که هیچ گونه آموزش رسمی در روان شانسی ندیده بود دست به کار نخستین مرحله از دوره ای شد که بیش از پنجاه سال به طول انجامید.

کار اولیه پیاژه (1925-29) شامل بعضی از معروف ترین تجربیات او هستند نتایج حاصله از این تجربیات شامل پنج جلد کتاب است مانند: زبان و تفکر در کودک 1926،؛ حکم و استدلال در کودک 1928، مفهوم دنیا نزد کودک 1929، ساختمان واقعیت از نظر کودک 1930 و داوری اخلاقی از نظر کودک. الکانید به عنوان یکی از مولفین نظام پیاژه و یک روان شناس نوشته است: اندیشه های پیاژه توجه ما را جلب می کند نه آمارهای او.

پیاژه در پژوهش هایش از روش های آماری پیچیده در برابر استعداد برجسته مشاهده گری خود صرف نظر می کند. روش های پیاژه بر پایه فن و روش مصاحبه آزاد است که او در خلال کار در آزمایشگاه بینه گسترش داد. او با اعتقاد به این که نظرات ارتجالی (خود به خودی) کودکان سرنخ با ارزشی برای درک تفکر آنان است. او با استفاده از یک سوال یا یک مجموعه از سوالات میزان شده به عنوان نقطه شروع، رشته فکری کودک را تعقیب می کرد و می پذیرفت که پرسش او انعطاف پذیر باشد. به این ترتیب اگر کودکی گیج می شد پیاژه میتوانست سوال را تکرار یا آن را با جمله بندی جدیدی عرضه نماید.. اگر پاسخ کودک غلط یا گول زننده بود او می توانست موضوع را بیشتر توضیح دهد یا تعقیب کند در صورتی که این کار در تست هوش های استاندارد شده امکان پذیر نبود. به هر حال پیاژه به این نکته نمی پرداخت که آیا کودک پاسخ صحیح یا غلط داده است بلکه بیشتر به شکل های منطقی و استدلالی که کودک به کار بسته بود توجه می کرد. در واقع او به فرایند پاسخ کودک و به محتوا توجه داشت.

دومین دوره کار پیاژه 1929-39 روی دوره خردسالی و آغاز هوش متمرکز می شود در اینجا پیاژه کودکان را در وضعیت طبیعی مانند کلاس درس یا زمین بازی و نه تحت شرایط آزمایشگاهی مشاهده می کرد. در واقع پیاژه در اکثر پژوهش هایش سه فرزندش به نام های ژاکلین، لوسین و لورنت را مورد بررسی های طولانی قرار می داد. پیاژه و همسرش والنیتن سانتی که قبلا دانشجوی او بود مانند شرح حال نویسان کودکان قرن نوزدهم که شرح روزانه فرزندان خود را در مورد پوشیدن، خوردن، سخن گفتن و یادگرفتن ثبت و ضبط می کردند-معروف ترین آنها چارلز داروین و برانسون الکوت پدر لویر الکوت بودند که رفتار کودکان خود را به تفصیل ثبت می کردند. هنگامی که کودکی نوپا مکعب های چوبی را روی زمین می ریزد، برای اکثر والدین به معنای دردسر تازه ای است که کودک به پا کرده است والدین باید دوباره آنرا جمع کنند اما برای پیاژه این سر نخ با ارزشی در این باره است که ذهن انسان چگونه استدلال می کند. او سوال می کند: آیا کودک مکعب های چوبی را به ترتیب خاصی روی زمین می ریزد؟ این ترتیب خاص بر حسب اندازه مکعب هاست؟ بر حسب شکل آنهاست؟ بر حسب رنگ آنهاست؟ آیا کودک هنگام انجام این کار می خندد؟ پیاژه به کمک چنین مشاهداتی منشاء و تحول ذهنی را در خلال اوایل کودکی دنبال می کرد. 

پیاژه در طول زمانیکه هوش کودکان را مطالعه می کرد استاد و رئیس دانشگاه ژنو نیز بود. او ابتدا معاونت و سپس قائم مقامی انستیتو ژان ژاک روسو را پذیرفت. علاقه او به امور بین المللی منجر به ریاست دفتر بین المللی تربیت گردید که اینک به یونسکو وابسته است.

در اوایل دهه 1940 پیاژه در پژوهش هایش بر روی اکتساب و درک کودک از مفاهیم ریاضی مانند فضا و زمان تاکید نمود. او در این تحقیقات روش بالینی خود را اصلاح کرد و آن را بیشتر به عمل و کمتر به زبان وابسته دانست. پیاژه با در نظر گرفتن این واقعیت که بچه های کوچک ممکن است نتوانند به طور انتزاعی بیندیشند ( منظور از ناتوانی کودکان این است است که آنها در یک لحظه تنها می توانندبه کارهایی بیندیشد که با آنها سر و کار دارند) افکار خود را به زبان بیاورند روش بالینی مصاحبه ای خود را با مواد عینی مانند گلها، لیوان آب، تیله ها یا دکمه ها تکمیل می کرد. این موارد در مقابل کودک قرار داده می شود و آزمایش کننده یا کودک به دستکاری آنها می پردازد. مثلا از کودک خواسته می شود که ردیف های مشابه از دکمه ها درست کند یا در هر گلدان یک شاخه گل بگذارد یا یک گره شل ببندد سپس آزمایش کننده از کودک درباره موارد و آنچه که کودک انجام داده است پرسش هایی می کند. با مشاهده چگونگی کار کردن کودک با موارد و طریقه توضیح کودک در مورد انجام آن آزمایش کننده می تواند نتایجی را در مورد تفکر کودک به دست آورد.
 
پیاژه در خلال پژوهش هایش درباره فضا، زمان، اعداد و غیره یک اثر جامع سه جلدی درباره مسایل شناخت شناسی ژنتیک منتشر کرد. شناخت شناسی ژنتیک مطالعه اثرات جنبه های زیست شناسی بر هوش و مطالعه نظری دانش می شود. شناخت شناسی ژنتیک از این نظر با روانشناسی کودک متفاوت است که این علم در برخورد با مسئله (تحول) به پاس مطالعه روان شناسی، فلسفه، منطق، ریاضیات، ریست شناسی و فیزیک یک روش میان رشته ای اتخاذ می کند و نیز این علم تنها با دوره کودکی سر و کار ندارد بلکه جریان تحول روانی تا نوجوانی را مطالعه می کند. پیاژه برای دنبال کردن مسائل شناخت شناسی ژنتیک مرکز شناخت شناسی ژنتیک را در سال 1955 در دانشگاه ژنو تاسیس کرد. هر سال دانشمندان رشته های گوناگون علمی جهت کار بر روی مسائل ویژه ای مانند درک کودک از علیت در این مرکز کار کرده و نتایج پژوهش های خود را منتشر می سازنند.
 
پیاژه در ابتدای شهرتش در سال 1930 به عنوان یک دانشمند معتبر و پیشرو در حیطه بررسی تحول کودک مورد توجه بوده است. او در ضمن دنبال کردن کارهای علمی خود با همکاری اتین دلوسر کتابی برای کودکان نوشت. داستان این کتاب بر اساس چگونگی تفکر در سنین پیش دبستان قرار داشت و قهرمان داستان این کتاب موش کنجکاوی بود که درست همان طور فکر می کرد و استدلال می نمود که کودکان مورد مطالعه پیاژه می اندیشیدند و استدلال می کردند. در سال 1952 استادی روان شناسی ژنتیک در سوربن به پیاژه به عنوان جانشین مرلوپونتی در کرسی روان شناسی کودک محول گردید و او بعد از اراسموس در سال 1530، اولین غیر فرانسوی بود که چنین مقامی را کسب می کرد. او درجات افتخاری از دانشگاهایی مانند هاروارد، سوربن، بروکسل و ریودوژانیرو دریافت داشت.

بعد از چند دهه از مرگ پیاژه، محققین مولفین و خطبای نظام پیاژه، راه او را ادامه می دهند. آخرین اثر او "هشیار شدن" تجربیات متنوع و روشنی را درباره حرکت های فیزیکی کودکان شرح می دهد حرکت هایی که یک کودک برای انجام اعمال معینی مثل چهار دست و پا رفتن به آن نیاز دارد و یا اعمالی که کودک نوپا هنگاتم بازی انجام می دهد. به عقیده پیاژه نظریه شناخست شناسی ژنیتک که او پایه گذاری کرده است هنوز کامل نشده است و خود او بزرگترین متنقد و تجدید نظر کننده در آثار خودش بود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هوش 'مالی' و افزایش آن به روش رابرت کیوساکی

بازديد: 77

هوش 'مالی' و افزایش آن به روش رابرت کیوساکی

همگی مردم دنیا چه فقیر و چه ثروتمند مشکل مالی دارند.بسیاری فکر می کنند اگر پول زیادی داشته باشند مشکلات مالی آنها تمام می شود در حالیکه اینطور نیست و پول بیشتر مسائل مالی بیشتری را به دنبال دارد(نویسنده: به خاطر دارم در مقطعی آنچه که درآمد داشتم فقط به اندازه هزینه هایم بود و پولی برای پس انداز کردن نداشتم ولی از لحاظ فکری راحت زندگی می کردم و مدتی بعد از یکی از کارهائی که قبلا انجام داده بودم پول خوبی بدستم رسید و برای مدتی خواب و خوراک را از من گرفت.چرا؟چون باید تصمیم می گرفتم آن پول را در چه جائی سرمایه گذاری کنم تا ارزش آن کم نشود و بتواند ثروت بیشتری نیز تولید کند و این دغدغه بزرگی برای کسانی که سرمایه دارند می باشد.)

پول به تنهائی مشکلات مالی شما راحل نمی کند.تحصیلات هم مشکلات مالی راحل نمی کند.داشتن یک شغل هم مشکلات مالی را حل نمی کند .پس چه چیزی مشکلات مالی را حل می کند؟ جواب این سئوال ((هوش مالی)) است.

هوش مالی مشکلات مالی را برطرف می کند.هوش مالی بخشی از هوش کلی ماست که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می کنیم.
مشکلات مالی رایج در دنیای امروز ، تطبیق نداشتن درآمدها و هزینه های زندگی،نداشتن خانه شخصی،بدهکاری، هزینه های ماشین،هزینه های بهداشتی و درمانی و…است که با استفاده از هوش مالی می توان آنها را برطرف کرد.

اگر هوش مالی را در خود تقویت نکنیم روز به روز مشکلات وخیم تر می شوند و شرایط روز به روز سخت تر. واقعیت این است که پول تاثیر به سزائی بر سبک زندگی و کیفیت زندگی دارد.پول آسایش می آورد،آزادی زمانی و آزادی انتخاب می آورد. ولی بدست آوردن پول به تنهائی اگر با استفاده از هوش مالی نباشد منجر به ثروتمند شدن نمی شود.

این نکته را باید در نظر داشت که اگر بتوانید مشکلات مالی را حل کنید هوش مالی شما رشد می کند ووقتی هوش مالی رشد کند ثروتمند تر می شوید و اگر مشکلات مالی را حل نکنید روز به روز فقیر تر می شوید.
 
علت فقر
فقر حاصل غرق شدن یک شخص در مسائلی است که نمی تواند آنهارا حل کند.تمام دلایل فقر مشکلات مالی نیستند.اعتیاد،ازدواج با فرد نا مناسب،نداشتن مهارت کاری ومشکلاتی از این دست نیز می تواند دلایل فقر باشد.

برخی از مشکلات مالی امروزه،نظیر بدهی های بیش از حد و دستمزد پائین ناشی از شرایطی است که برطرف نمودن آنهاخارج از توان یک فرد است و معضلاتی است که مربوط به دولت و سیاست گذاریهای ضعیف اقتصادی و رانتهائی که در اقتصاد ها وجود دارد می باشد.

پس باید به گونه ای هوش مالی خود را تقویت کرد تا در مهلکه ای که روز به روز عرصه بر انسانها در کلیه جوامع تنگ تر می شود و فقر و رکود گستره بیشتری می یابد، بتوان به آزادی مالی دست پیدا کرد.

تغییر قوانین پول در دنیای امروز
در سال ۱۹۷۱ ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا، با یک سیاست اقتصادی اشتباه ،پشتوانه طلا را از چاپ پول جدید کنار زد و موجب تغییر در قوانین پول گردید.

این سیاست موجب گردید که پول ارزش خود را از دست بدهد و ارزش آن به در جریان بودن پول وابسته باشد.به عبارت دیگر با توجه به سیاستهای اقتصادی موجود دنیا و تغییر قوانین قدیمی پول ، پس انداز کردن پول منجر به کاهش ارزش پول می شود و لازم است تا هر گونه نقدینگی به جای پس انداز کردن تبدیل به دارائی (ASSET) گردد. در حالیکه در قوانین قدیمی پول ، پس انداز کردن پول جایگاه خاصی در بین مردم داشت و نشان دهنده هوش مالی بود.در حالیکه در قوانین جدید ،دیوانگی مالی محسوب می شود.

در دنیای کنونی تبدیل فوری پول به دارائی و تبدیل یک دارائی به دارائی دیگر نشان دهنده میزان هوش مالی می باشد.

وقتی خانه گران می شود یا قیمت طلا بالا می رود و یا قیمتهای سهام در بازارها رشد می کند معنی آن این است که ارزش پول کاهش پیدا کرده است و درآمد افراد با کاهش ارزش پول کاهش می یابد.

نویسنده: با توجه به شرایط کنونی که بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی در کشورهای مختلف منجمله ایران شرایط مشابهی پیدا کرده اند تبدیل نقدینگی به دارائی پایدار که بتواند درآمد و ارزش افزوده ایجاد کند ، به هوش مالی بالا نیاز دارد که خوشبختانه بدست اوردن هوش مالی بالا می تواند با آموزش به یک مهارت در افراد تبدیل شود.
 
چگونه ثروتمندان روز به روز ثروتمند تر می شوند؟
کلید ثروتمند شدن در این است که تشخیص دهید سیستم تغییر قوانین پول نا عادلانه است.قوانین را یاد بگیرید و از آنها به نفع خود استفاده کنید. 
این کار نیازمند هوش مالی است و هوش مالی را باید با حل کردن مشکلات مالی بدست آورد.ثروتمندان مشکلات مالی را بعنوان فرصتی برای یادگیری می بینند.فرصتی برای رشد،فرصتی برای باهوش شدن و فرصتی برای ثروتمند شدن.

ثروتمندان به جای گریختن،دوری کردن یا تظاهر به اینکه مشکلات مالی اصلا وجود ندارند به مشکلات مالی خوش آمد می گویند چون می دانند در مشکلات مالی فرصتهائی هست که در آن می توانند باهوش تر شوند و در نتیجه ثروتمند تر شوند.

فقرا چگونه با مشکلات مالی برخورد می کنند؟
فقرا مشکلات مالی را تنها بصورت همان مشکل می بینند.بسیاری از آنها احساس می کنند قربانی پول شده اند.بسیاری فکر می کنند تنها شخصی هستند که مشکل مالی دارند.

تنها تعداد کمی از آنها می فهمند که مشکلات مالیشان ناشی از نحوه نگرششان است. ناتوانی آنها در حل مشکلات مالی و یا اجتناب از مقابله با آن باعث شده مشکلات مالی آنها بیشتر و بیشتر شود. و به جای اینکه هوش مالی خود را افزایش دهند مشکلات مالی خود را افزایش می دهند.

نحوه برخورد قشر متوسط با مشکلات مالی
فقرا قربانیان پول هستند و قشر متوسط زندانیان پول.قشر متوسط به جای اینکه مشکلات مالی خود را حل کنند،فکر میکنند می توانند در برابر مشکلات مالی زرنگی به خرج دهند.آنها پول خرج می کنند و به دانشگاه می روند تا بتوانند شغلی مطمئن پیدا کنند.

اکثر آنها اینقدر باهوش هستند که بتوانند پول درآورند و جلوی مشکلات مالیشان یک سد ایجاد کنند.آنها خانه ای می خرند،هر روز به سر کار خود می روند و از طریق سهام یا اوراق مشارکت برای دوران بازنشستگیشان پس انداز می کنند.

اینگونه افراد در سن ۵۰ سالگی کشف می کنند که در دفتر کارخود زندانی هستند.آنها کارمندانی با ارزش و با تجربه هستند.امنیت شغلی دارند و شاید پول کافی به دست می آورند. ولی در عمق درون خود می دانند که از لحاظ مالی به دام افتاده اند و فاقد هوش مالی برای ترک دفتر کار خود هستند.

اکثر این افراد فاقد اطلاعات مالی لازم هستند بنابراین برای امنیت مالی ارزش قایل می شوند و به جای اینکه کارآفرین شوند برای کارآفرینان کار می کنند. به جای اینکه خود سرمایه شان را مدیریت کنند،مدیریت سرمایه شان را به دیگری می سپارند. و به جای افزایش هوش مالیشان، خود را به کار در دفاترشان مشغول می کنند.

نحوه برخورد ثروتمندان با مشکلات مالی
پنج نوع هوش اصلی وجود دارد که یک فرد باید در خود ایجاد کند تا ثروتمند شود که در قسمتهای بعدب به آنها پرداخته می شود.اگر شخصی به این پنج هوش مسلط شده باشد به کمال مالی دست یافته است.

ثروتمندان اگر راه حل مشکلات مالی خود را ندانند درجا نمی زنند و خود را مخفی نمی کنند.آنها به دنبال کارشناسانی می گردند تا بتوانند به آنها کمک کنند تا مشکلاتشان را حل کنند. در این روند آنها هوشمند تر شده و برای مشکل بعدی مجهزتر خواهند شد.ثروتمندان تسلیم نمی شوند بلکه می آموزند و از طریق آموختن ثروتمند تر می شوند.

حل مشکلات مالی
اکثرافراد کار می کنند تا مشکلات مالی دیگر مردمان را حل کننداما چه کسی مشکلات مالی کارگران و کارمندان را حل می کند؟
فقرا و اقشار متوسط برای ثروتمندان کار می کنند ولی از حل مشکلات مالی خود عاجزند.به جای اینکه به مشکلات مالی بعنوان فرصتهائی برای باهوش تر شدن بنگرند به خانه می روند روی صندلی می نشینند شام می خورند،تلویزیون می بینند و صبح روز بعد به محل کار می روند تا فردی را ثروتمند کنند.

متاسفانه تحصیلات و سخت کوشی اگر با استفاده از هوش مالی همراه نباشد نمی تواند موجب تولید ثروت شود.

بازی با پول؟
همه آدمها چه بدانند و چه ندانند در حال انجام بازی با پول هستند.منتها شدت دخالت در بازی فرق می کند.برخی شدید تر بازی می کنند،از قوانین آگاهند و از آنها استفاده می کنند تا بیش از دیگران برای خود کار کنند.

بعضی از مردم برای یادگیری و پیروزی مشتاق ترندو زمان بیشتری را به این کار اختصاص می دهند.اکثر افراد در حال بازی هستند شاید بدون اینکه بدانند دارند بازی می کنند ولی فقط برای این بازی می کنند که نبازند و برای برد بازی نمی کنند.
 
تفاوت هوش مالی با هوش ذهنی(IQ)
هوش مالی تنها بخشی از هوش ذهنی است که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می شود.ممکن است شخصی دارای هوش ذهنی بالائی باشد ولی هوش مالی پائینی داشته باشد و برعکس.

هوش مالی دارای طبقه بندی خاص خود به شرح زیر می باشد.
۱ – کسب درآمد بیشتر: اکثر آدمها درآمد دارند ولی کسی که درآمد بیشتری داشته باشد هوش مالی بالاتری دارد.

۲ – محافظت از پول: محافظت از پول در برابر ادمهائی که ممکن است با ترفند پول شما را بدزدند و یا پرداخت هزینه هائی مانند مالیات که در صورت دانستن قوانین مربوطه ممکن است بتوانید کمتر پرداخت کنید بیانگر هوش مالی است.

۳ – بودجه بندی پول: بودجه بندی پول مثل یک ثروتمند نیازمند هوش مالی بالائی است. اگر کسی بتواند مانند ثروتمندان بودجه بندی برای پول خود داشته باشد می تواند ثروتمند شود.

مثلا اگر یک نفر در سال ۱۰میلیون تومان درآمد داشته باشد و ده میلیون تومان هم هزینه داشته باشد در مقابل کسی که ده میلیون تومان درآمد دارد و هشت میلیون تومان هزینه و دو میلیون تومان از پولهای خود را سرمایه گذاری می کند دارای هوش مالی ضعیفی است.اینکه کسی بتواند فارغ از میزان درآمد خود مبلغی از درآمد خود را پس انداز و سرمایه گذاری کند دارای هوش مالی بالائی است.

۴- تقویت پول خود: بسیاری از افراد نمی دانند پس اندازهای خود را چگونه سرمایه گذاری کنند تا بتوانند پول خود را تقویت کنند.برخی از افراد پول خود را در بانک می گذارند و از حداقل سودی که بانک می دهد استفاده می کنند. در کشور ما غالبا سود پرداخت شده توسط بانکها از نرخ رشد تورم پائین تر است بنابراین پول در مدت زمان مشخص ارزش خود را از دست می دهد. خرید اوراق مشارکت و امثالهم هم همینطور است.اینگونه کارها نیاز به هوش مالی بالائی ندارد .ولی سرمایه گذاری به گونه ای که شما بتوانید با نرخ سودی بیشتر از نرخ تورم و حتی بالاتر پول خود را تقویت کنید نیازمند هوش مالی بالائی است. به عبارت دیگر هرچه سود بالاتری از سرمایه خودتان بتوانید کسب کنید دارای هوش مالی بالاتری هستید.

۵- افزایش اطلاعات مالی خود: واگذاری کار سرمایه گذاری به دیگران مانع افزایش دانش مالی خود تان می شود.بعبارت دیگر اگر شخص دیگری پولتان را مدیریت کند نمی تتوانید هوش مالی خود را افزایش دهید و در اصل شما با پول خودتان به جای خود،به دیگران پاداش می دهید.

اگر این پنج هوش مالی را در خود ایجاد کنید بهتر می توانید مشکلات خود را حل کرده و هوش مالی خود را افزایش دهید.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس