پروژه و تحقیق رایگان - 145

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

کلاس های زبان تابستانی

بازديد: 213

کلاس های زبان تابستانی

یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در تمام کشورهای غیرانگلیسی زبان و به خصوص ایران همیشه مورد توجه بوده است. در خیابان های تهران و دیگر شهرهای کشور قدم بزنید، حتما انبوه تبلیغات کلاس های آموزش زبان را خواهید دید.تعدد کلاس های آموزش زبان انگلیسی نشان دهنده آن است که مردم برای یادگیری آن اشتیاق نشان می دهند. به خصوص آنکه فرزندی هم داشته باشند؛ در ایران امروز هم که والدین می خواهند فرزندشان از همه لحاظ کامل باشد.
 
با شروع فصل تابستان و تعطیلات مثل سال های قبل تلاش خانواده ها برای پیدا کردن کلاس های زبان مناسب بیشتر می شود. خانواده ها بچه ها را با این تصور در کلاس های انگلیسی ثبت نام می کنند که می خواهند اوقات فراغت فرزندشان پربار باشد و او چیزی بیاموزد. حال آنکه با توجه به گفته متخصصان شرکت کردن در کلاس های زبان به صورت مقطعی نتیجه مشخصی در پی نخواهد داشت. از دیگر سو، آیا تمامی این کلاس های زبان از استانداردهای لازم برای آموزش برخوردار هستند؟ آیا ازدیاد تعداد آموزشگاه ها کیفیت آموزش زبان خارجی را قربانی نکرده است؟ ما در این گزارش در پی پاسخ به این پرسش ها هستیم.
 
تب یادگیری زبان انگلیسی در فصل تابستان
زبان انگلیسی زبان اول دنیا است، زبانی بین المللی است، زبان علم روز دنیاست. اینها جمله هایی هستند که خیلی ها برای یادگیری این زبان چه برای خودشان و چه برای فرزندانشان به زبان می آورند. با زبان آموزان در موسسات که صحبت می کردیم می گفتند که دوست دارند انگلیسی را یاد بگیرند، فیلم های سینمایی و سریال ها و کارتون ها و کتاب ها را به زبان اصلی ببینند و بخوانند و بفهمند. در سال های گذشته نه چندان دور کلاس های زبان و موسسات آموزشی تا این اندازه زیاد نبودند تا پدران و مادران این نسل بتوانند در انواع این کلاس ها شرکت کنند، اما امروزه با توجه به پیشرفته شدن جامعه و این آرزوی دیرین پدرها و مادرها، آنها دوست دارند تا آن را برای فرزندانشان محقق سازند. حالا هم که فصل تابستان و تعطیلات تابستان آغاز شده و تب ثبت نام این کلاس های زبان دوباره مثل هر سال بالا گرفته است. از عواملی که باعث می شود خانواده ها در تمام اقشار جامعه به این فکر بیفتند که فرزندشان را برای شرکت در کلاس های زبان تابستانی ثبت نام کنند تبلیغات بی حد و اندازه این کلاس ها است. در اینترنت، در پیاده روهای شهری و از طریق شنیدن از آشنایان دور و نزدیک. مادر و پدر فرزندشان را در کلاس زبان ثبت نام می کنند با انتظاری که او بتواند در پایان آن ترم خیلی خوب صحبت کند و بنویسد، اما آیا واقعا شرکت کردن در کلاس های زبان به صورت تک فصلی آن هم فقط فصل تابستان تاثیری بر یادگیری زبان انگلیسی می گذارد؟
 
مهناز کیائی یکی از مدرسان آموزش زبان که حوزه تخصصی اش آموزش زبان انگلیسی به کودکان و بزرگسالان است، در گفت وگو با هفته نامه «دنیای اقتصاد» تاکید می کند: «رفتن به کلاس زبان به صورت یک ترم آن هم در فصل تابستان به هیچ وجه موثر نیست و هیچ گونه نتیجه ای در یادگیری زبان توسط کودک یا نوجوان نمی گذارد.» در واقع این مساله نباید به گونه ای باشد که مادر و پدر بخواهند آموزش زبان کودک را از سر باز کنند و فقط برای سرگرم کردن، او را برای شرکت در این کلاس ها ثبت نام کنند. آن هم اگر موسسه ای که وی را به آن می فرستند از استاندارد لازم و امکانات آموزشی مناسب مانند لابراتوار برای آموزش زبان به کودک و نوجوان برخوردار نباشند که در این صورت این نگرانی وجود دارد که او از کلاس زبان زده شود و در تابستان سال بعد یا در ترم دیگر از رفتن سر باز زند. پس بهتر است خانواده ها این موضوع را مد نظر داشته باشند که عجولانه اقدام به ثبت نام فرزندشان در هر موسسه آموزش زبانی نکنند با این تفکر که او تابستان را در خانه نماند و مشغول باشد، چرا که این روزها در هر خیابان و کوچه ای یک ساختمان قدیمی تبدیل به یک موسسه آموزشی زبان شده است.
 
سن مناسب برای یادگیری زبان
تبلیغات زیادی توسط برخی موسسات برای آموزش زبان به کودکان زیر ۷ سال صورت می گیرد.کودکان زیر ۷ سال قدرت خواندن و نوشتن زبان فارسی را ندارند، ولی آیا شرکت کردن آنها در این گونه کلاس ها می تواند معجزه کند و یادگیری زبان انگلیسی را که برای ما به عنوان زبان خارجی محسوب می شود و نه زبان دوم آسان تر کند. از مهناز کیائی این موضوع را جویا شدیم، وی در پاسخ گفت: «این موضوع درست است. ذهن کودکان همانند یک بوم نقاشی سفید است که روی آن هیچ چیزی کشیده نشده است. آنها ذهن مستعدی دارند، اما مساله ای که در اینجا وجود دارد این است که در صورتی این آموزش های زیر ۷ سال بر روی بچه ها تاثیرگذار خواهد بود که آنها از ۵ یا ۶ سالگی چندین سال به صورت پیاپی و بدون وقفه به زبان آموزی بپردازند؛ تنها و فقط در این صورت خواهد بود که موفق به یادگیری موثر زبان انگلیسی می شوند. موردهایی داشتیم که از ۵ یا ۶ سالگی به طور مداوم تا ۱۲ سالگی در کلاس ها شرکت کردند و در ۱۲ سالگی از تسلط خیلی خوبی بر مفاهیم زبان برخوردار بودند.»
 
لازم به ذکر است که تعداد زیادی از آموزشگاه های زبان از کودکان زیر ۷ سال ثبت نام به عمل نمی آورند. از مسئول ثبت نام یکی از این موسسات علت را جویا شدم؛ وی گفت: «چون آنها هنوز سواد خواندن و نوشتن زبان فارسی را ندارند.» اما با توجه به گفته های مهناز کیائی اگر این آموزش ها اصولی و پیاپی صورت گیرد، خیلی هم دور از ذهن نخواهد بود که کودکان پس از چند سال از تسلط خوبی در زبان انگلیسی برخوردار شوند.
 
انگیزه برای کودکان
اینکه کودکی برای رفتن به کلاس زبان انگیزه داشته باشد مساله ای بی معنی است، زیرا انگیزه زمانی معنا دارد که هدفی در کار باشد. اینها را مهناز کیائی می گوید و اشاره می کند که مسئله انگیزه برای بزرگسالان با کودکان متفاوت است.کودک در یادگیری زبان انگلیسی تنها چیزی که نشان می دهد اشتیاق برای رفتن به سر کلاس است. پس در واقع در مرحله اول این پدر و مادر هستند که باید شرایط را برای او مهیا سازند که لازمه اش ثبت نام در کلاس است. بعد از آن والدین از روی رفتار فرزندشان به هنگام آماده کردن تکالیف می توانند متوجه باشند که او رفتن به کلاس را دوست دارد یا نه. کودک ممکن است پس از دو جلسه شرکت در کلاس از آن خوشش نیاید، معلمش را دوست نداشته باشد یا برای انجام تکالیف تحت فشار باشد، در این صورت است که او اشتیاقش را برای رفتن به کلاس زبان انگلیسی از دست می دهد. به طور قطع کلاس های زبان نباید به گونه ای باشند که جوی همانند جو حاکم بر فضاهای کلاس درس مدرسه را بر کودکان تحمیل کنند.
 
این مدرس زبان انگلیسی می گوید: «در حال حاضر متدهای کانسپچوال یا مفهومی و ویژوال یا سمعی و بصری همگام با متدهای روز دنیا وجود دارند که در آموزش زبان انگلیسی به کودکان باید از آنها بهره گرفت تا کودکان برای یاد گرفتن این زبان رغبت نشان دهند. در این متدها با بهره گیری از شعر و آواز و موسیقی و بازی با اشیا، تدریس زبان انجام می گیرد. بدین ترتیب شوق و اشتیاق برای بچه ها ایجاد می شود. اگر تدریس ها تئوری گونه باشد، کودکان از کلاس زبان زده خواهند شد.»
 
معلم های آموزش ندیده
وقتی خانواده ای فرزندشان را با انگیزه یادگیری زبان بین المللی در کلاسی ثبت نام می کنند، توقع دارند معلمی که به فرزندشان تدریس می کند از همه لحاظ آموزش دیده باشد. اینکه بتواند با بچه ها ارتباط خوبی برقرار کند، خلاقیت داشته باشد، از متدهای روز دنیا آگاه باشد و در کل شوق کودکان را برای آمدن و ادامه دادن کلاس زبان از بین نبرد.
 
مسئله ای که در اینجا مطرح است این است که آمار رسمی و حتی غیررسمی از این موضوع نداریم که چه تعداد از معلم هایی که در آموزشگاه ها برای تدریس به کودکان استخدام می شوند تحصیلات آکادمیک در این زمینه دارند، اما آنچه از پرس و جو از برخی آموزشگاه های زبان سطح شهر به دست آوردیم این بود که این روزها خیلی ها به تدریس زبان انگلیسی مشغول هستند حتی آنهایی که هیچ آموزشی در زمینه تدریس به کودکان ندیده اند. و این موضوع به گفته مهناز کیائی باعث می شود که خشت اول کار، کج بنا نهاده شود. این گفته کاملا ملموس است و با افراد مختلف؛ کوچک و بزرگ که صحبت می کنیم این موضوع را تایید می کنند که ما از کودکی در زمینه زبان انگلیسی درست آموزش ندیده ایم. همه ما از زمان کودکی در کلاس های زبان مختلفی ثبت نام کرده و شرکت کرده ایم، اما هیچ گاه به صورت مسلط نمی توانیم صحبت کنیم یا فیلم ها را به زبان انگلیسی ببینیم و متوجه شویم. حتی ما در مدرسه زبان انگلیسی را می خوانیم اما هیچ وقت این آموزش ها نتیجه مناسبی نداشته است.
 
بچه ها خیلی با این مساله برخورد داشته اند که معلم جدیدی می آید و آموزش های معلم قبلی را رد می کند. این موضوع مخصوصا در مساله گرامر زبان ملموس است و به این صورت می شود که بچه ها گیج می شوند.
 
یکی از مسائلی که استخدام مدرسان با تجربه و آموزش دیده را تحت الشعاع قرار می دهد مساله سود مالی آموزشگاه ها است. متاسفانه در حال حاضر با توجه به رشد قارچ گونه موسسات آموزش زبان انگلیسی و نه زبان های خارجی دیگر، این مساله کمتر مورد توجه قرار می گیرد و اغلب کیفیت قربانی سود می شود. طبیعتا دستمزد دریافتی مدرسان مجرب و آموزش دیده بالاتر از کسانی است که تنها با پایان رساندن دوره های آموزش زبان به تدریس زبان مشغول می شوند.
 
البته ناگفته نماند که معدود موسساتی هم وجود دارند که پس از جذب مدرس آنها را ملزم به شرکت کردن در دوره ها و کارگاه های ویژه تدریس به کودکان و نوجوانان می کنند یا در پی استخدام معلم های با تحصیلات آکادمیک و با تجربه و آموزش دیده برمی آیند.
 
چرا فقط زبان انگلیسی؟
در موسسات آموزش زبان با والدین که صحبت می کردیم همه با هدفی مشترک فرزندانشان را برای شرکت کردن در کلاس های زبان انگلیسی ثبت نام کرده اند و آن هم این موضوع بود که می خواهند فرزندشان زبان انگلیسی را که زبان بین المللی است بیاموزد و برای آینده اش مفید باشد، در اینترنت بتوانند مقالات علمی را بخواند، برای سفر به خارج از کشور دچار مشکل نشود. به نظر می رسد والدین باید به این موضوع هم توجه کنند که این همه صرف وقت و هزینه به صورت مقطعی هیچ تاثیر خاصی بر یادگیری زبان فرزندانشان نخواهد گذاشت و انتظار آنها را برآورده نخواهد کرد.
 
با بچه هایی که در آموزشگاه ها بودند، صحبت می کردیم آنها هم همین ها را می گفتند که می خواهیم زبان بین المللی را یاد بگیریم. خانم جوانی در آنجا می گفت: «خواهرزاده من به دیدن کارتون ها به زبان اصلی علاقه نشان می دهد و به همین خاطر ما او را ثبت نام کردیم. پس از شرکت در کلاس ها وقتی کلمه ای می شنود و می فهمد خیلی ذوق می کند و خوشحال می شود.»
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

«هوش بهر» یا «هوش هیجانی» کدامیک عامل موفقیت هستند؟

بازديد: 83

«هوش بهر» یا «هوش هیجانی» کدامیک عامل موفقیت هستند؟

با توجه به پیشرفت روزافزون دانش و فناوری و اهمیت فراوان یادگیری و توانایی حل مسایل و مشکلات پیچیده عصر فناوری، شناخت همه جانبه توانمندی‌های روان‌شناختی، اهمیتی ویژه یافته است.  در این میان عواملی که در موفقیت فردی در ابعاد تحصیلی، شغلی، زناشویی و ... دخیل هستند بیش از پیش مورد توجه و مطالعه قرار گرفته‌اند. نکته شایان ذکر این است که بر خلاف باور قدیمی و رایج بین عموم مردم، هوش‌بهر یا IQ به تنهایی در موفقیت افراد در ابعاد ذکر شده نقش چندانی ایفا نمی‌کند. مشاهدات و مطالعات حاکی از ان است که بسیاری از افراد که دارای IQ یا هوش‌بهر بالاتر از متوسط هستند در عمل توفیق چندانی در تحصیل و اشتغال ... ندارند. این موضوع منجر به مطرح شدن این پرسش شده که چه عوامل موثر دیگری در کنار هوش‌بهر تعیین کننده هستند؟
 
هوش هیجانی یا (EQ)
هوش هیجانی (EQ) به عنوان یکی از عوامل بسیار موثر در موفقیت فردی شناخته شده است. هوش هیجانی یعنی توانایی مهار تمایلات عاطفی و هیجانی خود، درک خصوصی‌ترین احساسات دیگران، رفتار آرام و سنجیده در روابط انسانی و خلاصه همانطور که ارسطو گفته است: «مهارت نادر به حق عصبانی شدن در حد و اندازه معقول، در زمان مناسب، با دلیل موجه و به شیوه شایسته» به عبارت دیگر فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، به خوبی می‌تواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بیان کند. چنین فردی به دلیل داشتن حس همدلی بالا و کنترل مناسب بر هیجانات خود در روابط بین فردی موفق‌تر است و در نتیجه از امکانات و موقعیت‌های بهتری در زندگی برخوردار می‌گردد. 

مفهوم هوش هیجانی توسط گلمن در سال 1995 رواج یافت. محقق دیگری به نام بار. آن در سال 1997 پرسشنامه‌ای را برای سنجش هوش هیجانی (EQ) تهیه کرد. این پرسشنامه شامل 133 مورد و از نوع پرسشنامه خودسنجی بود. در مجموع مورد‌های مطرح شده در پرسشنامه (EQ) پنج بعد اصلی را اندازه می‌گیرند که عبارتند از: 
هوش درون فردی، هوش بین فردی، قابلیت انطباق، کنترل استرس و خلق عمومی. 

هوش درون فردی به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی، بیان احساسات، عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به شیوه‌ای غیرمخرب و رها بودن از وابستگی هیجانی اطلاق می‌شود. هوش بین فردی به معنی توانایی همدلی یعنی آگاهی، درک و ارزیابی احساسات دیگران و همچنین ارتباط بین فردی به معنی ایجاد و حفظ روابط رضایت‌بخش دوطرفه (که شامل ابراز و دریافت محبت هستند) می‌باشد. همچنین هوش بین فردی بالا به معنای مسئولیت‌پذیری اجتماعی بالا می‌باشد. سازگاری شامل توانمندی‌های حل مساله، ارزیابی واقعیت و انعطاف‌پذیری است. کنترل استرس توان تحمل وقایع ناخوشایند و شرایط استرس‌زا و همچنین مقاومت یا به تاخیر انداختن یک تکانه، سائق یا وسوسه برای عمل کردن می‌باشد. خلق عمومی به معنای احساس رضایت از زندگی شخصی، لذت بردن از خود و دیگران و نگاه کردن به نیمه پرلیوان و همچنین حفظ نگرش مثبت در مقابله با دشواری‌های زندگی می‌باشد. 

به طور کلی افرادی که EQ یا هوش هیجانی بالایی دارند، سطح بالایی از عاطفه مثبت و سطح پایینی از عاطفه منفی نشان می‌دهند. این افراد با وجدان و پذیرنده هستند، مشکلات احساسی کمتری دارند و در روابط بین فردی عملکرد بهتری دارند.
 
وراثت یا محیط کدامیک موثرند؟ 
بر خلاف IQ یا هوش‌بهر که بیشتر تحت تاثیر عوامل وراثتی است و در طول زندگی فرد ثابت می‌ماند، هوش هیجانی احتمالاً بیشتر تحت تاثیر شرایط محیطی است. دانیال گلمن می‌گوید: قابلیت‌های تشکیل دهنده هوش هیجانی در مجموع توانایی‌های اکتسابی هستند اما از طرفی سنجش هوش هیجانی عملاً برخی از جنبه‌های شخصیت را مانند خوش‌بینی و استقامت در بر می‌گیرد، با توجه به اینکه در شکل‌گیری شخصیت هر دو عامل وراثت و محیط نقش دارند نمی‌توان نظر گلمن را درباره اکتسابی بودن هوش هیجانی تائید کرد. به طور کلی در حال حاضر در مورد اینکه هوش هیجانی یک استعداد ارثی است و یا مجموعه‌ای از توانایی‌ها، قابلیت‌ها و مهارت‌های اکتسابی اتفاق نظر وجود ندارد.

به نظر می‌رسد این امکان وجود دارد که شخص با هوش هیجانی زیاد متولد شود اما در آغاز کودکی این توانمندی به گونه‌ای آسیب ببیند و منجر به کاهش هوش هیجانی شود. همچنین ممکن است کودکی با هوش هیجانی کم متولد شود اما با الگوی پرورش صحیح هوش هیجانی وی افزایش یابد. آسیب‌پذیری هوش هیجانی بالا، بسیار بیشتر از امکان پرورش و رشد هوش هیجانی کم است، به عبارتی دیگر هوش هیجانی تابع این اصل کلی است که نابود کردن همیشه آسان‌تر از پرورش دادن است.
 
تقسیم‌بندی افراد بر اساس IQ و EQ 
جک بلوک روان‌شناس دانشگاه کالیفرنیا افراد را بر حسب جنسیت، IQ و EQ به چهار دسته تقسیم می‌کند: 
مردانی با IQ بالا: این مردان از روی توانایی‌های گسترده عقلانی‌شان مورد شناسایی قرار می‌گیرند چنین افرادی جاه‌طلب، منتقد، لجوج و دارای توانایی بالا در حل مسائل عقلانی می‌باشند. اما به دلیل هوش هیجانی پایین کمرو، فروتن و نازک نارنجی‌اند از روابط جنسی خود رضایت ندارند و از نظر احساسی سرد و بی‌عاطفه‌اند. 

مردانی با EQ (هوش هیجانی) بالا: چنین مردانی در روابط اجتماعی، متعادل، شاد و سرزنده‌اند. ظرفیت بالایی برای تعهد و سرسپردگی برای مردم یا اهداف خود دارند، مسئولیت‌پذیر، دلسوز و با ملاحظه‌اند. چنین افرادی با خود، دیگران و اجتماع احساس راحتی می‌کنند. 

زنانی با IQ بالا: از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند و در بیان موضوعات عقلانی و اندیشه‌های خود فصاحت کافی دارند و دارای علایق روشنفکرانه زیادی هستند. آنها درون‌گرا، مستعدنگرانی، فکر و خیال و احساس گناه هستند، در ابراز خشم خود تامل می‌کنند و معمولاً آن را غیرمستقیم ابراز می‌کنند. 

زنانی با EQ بالا: این زنان دوست دارند احساساتشان را مستقیماً بیان کنند، راجع به خود مثبت فکر می‌کنند و مانند مردان هم گروه خود اجتماعی و گروه‌گرا هستند، شاد و آسوده خیال‌اند و به ندرت احساس نگرانی و گناه می‌کنند. 

شکی نیست که برخورداری از هوش‌بهر بالا به تنهایی برای حل مسائل پیچیده زندگی اجتماعی کافی نیست. به عقیده جک بلوک فردی که از نظر هوش‌بهر بالا است اما فاقد هوش هیجانی کافی است، تقریباً کاریکاتوری از یک آدم خردمند است، او در قلمرو ذهن چیره دست بوده، اما در دنیای شخصی خویش ناتوان است. نکته قابل ذکر آن است که IQ و EQ را نمی‌توان به عنوان دو عامل ضدیکدیگر در نظر گرفت بلکه این دو عامل صرفاً با هم متفاوتند، اگر چه بسیاری ازما نیز هوش هیجانی را با تیزهوشی علمی اشتباه می‌گیریم، علی رغم عقیده رایج، افرادی که دارای هوش‌بهر بالا و هوش هیجانی بسیار ضعیف و یا برعکس باشند نادرند یعنی بسیاری از افراد از IQ و EQ بالا تواماً برخوردارند.
 
ریشه‌های همدلی 
همدلی به معنای توانایی شناختن احساسات دیگران است که یکی از ارکان اصلی هوش هیجانی است. همدلی در عرصه‌های مختلف زندگی از خرید و فروش و مدیریت گرفته تا دل باختن و پدر و مادر بودن، دلسوزی برای دیگران و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. همدلی بر پایه خودآگاهی بنا می‌شود. هر قدر نسبت به احساسات خودمان گشاده‌تر باشیم، در دریافت احساسات دیگران ماهرتر خواهیم بود. توانایی دریافت پیام‌های غیرکلامی کلید درک احساسات دیگران است. در این میان لحن و کلام، حالت‌های بدنی و حالت‌های چهره از اهمیت زیادی برخوردارند.
 
در آزمایش‌هایی که بر روی بیش از هفت هزار نفر در آمریکا و هجده کشور دیگر به عمل آمد روشن شد افرادی که در دریافت احساسات دیگران براساس نشانه‌های غیرکلامی توانا بودند، انطباق عاطفی بهتری داشتند، محبوب‌تر و معاشرتی‌تر بودند. همچنین مشاهده شد که زنان در ابراز این نوع همدلی بهتر از مردان هستند و افرادی که استعدادتوسعه مهارت‌های مربوط به درک عاطفی را دارند از ارتباط بهتری با جنس مخالف بر خوردارند. واضح است که همدلی در ارتباط زناشویی نقش مهمی دارد. در آزمونی که بر روی هزار و یازده کودک به عمل آمد مشاهده گردید کودکانی که در زمینه یافتن احساسات غیرکلامی دیگران استعداد داشتند، جزء محبوب‌ترین شاگردان در مدرسه بودند و از نظر ثبات عاطفی از بقیه شاگردان با ثبات‌تر بودند و کارکرد آنان در مدرسه بهتر از دیگران بود. با وجود آن که متوسط هوش‌بهر آنان با کودکانی که از نظر دریافتن پیام‌های غیرکلامی مهارت کمتری داشتند، تفاوت چندانی نداشت.
 
نحوه تجلی همدلی 
تحقیقات نشان می‌دهد که همدلی از دوران نوزادی آغاز می‌شود. در واقع نوزادان از روز تولد از شنیدن صدای گریه کودک دیگر، ناراحت می‌شوند، پاسخی که به عقیده عده‌ای اولین نشانه همدلی است.  در حدود 5/2 سالگی کودکان در می‌‌‌یابند که درد دیگری با درد خود آنها متفاوت است. در این مقطع از رشد، کودکان به دو دسته متمایز حساس به ناراحتی دیگران و غیرحساس به ناراحتی دیگران تقسیم می‌شوند. تحقیقات انجام شده در موسسه ملی سلامت روان نشان می‌دهد که تفاوت موجود در میل به همدلی در افراد مختلف به نحوه تربیت کودکان از جانب والدین بستگی دارد. اگر شیوه تربیتی به گونه‌ای باشد که توجه کودک را به سوی مشکلی که در اثر سوء رفتار او برای کودک دیگری پیش آمده جلب کند، کودک همدلی بیشتری پیدا خواهد کرد. 

در شکل‌گیری رفتارهای حاکی از همدلی تقلید از بزرگسالان نقش عمده‌ای دارد. در کودکان یک ساله در واکنش به ناراحتی کودکان دیگر، نوعی تقلید حرکتی مشاهده می‌شود. به عبارت دیگر تجلی همدردی در این کودکان به وسیله تقلید حرکات کودک ناراحت صورت می‌گیرد. برای مثال وقتی انگشتان کودک دیگری درد می‌گیرد ممکن است کودک یکساله انگشتان خودش را به دندان بگیرد تا ببیند آنها هم درد می‌گیرند یا نه. در سن 5/2 سالگی کودک به جای تقلید حرکتی از رفتار کودک ناراحت تلاش می‌کند او را از طریق نوازش و یا دادن اسباب‌بازی، شیرینی و غیره آرام کند، یعنی در این سن تجلی همدلی نه از راه تقلید حرکتی، بلکه از راه یک اقدام تسلی‌بخش صورت می‌گیرد.
 
الگوی رفتاری والدین و رشد هوش هیجانی 
نحوه رفتار والدین با فرزندان خود پیامدهای عمیق و دراز مدتی بر زندگی عاطفی و هیجانی آنها می‌گذارد. رفتار مستقیم آنان با کودک و همچنین شیوه برخورد والدین با یکدیگر درس‌های نیرومندی به فرزندان می‌آموزد. سه نمونه از رایج‌ترین الگوهای رفتاری نامناسب عبارتند از:
نادیده گرفتن هرگونه احساس کودک. این گونه والدین با آشفتگی هیجانی کودک به عنوان دردسر و یا مساله‌ای بی‌اهمیت برخورد می‌کنند.
بی‌قیدی بیش از حد. این گونه والدین حتی اگر پاسخ عاطفی کودک آشکارا نادرست باشد هیچ گونه تلاشی برای جایگزینی آن به وسیله یک پاسخ عاطفی مناسب نمی‌کنند. والدین بی‌قید برای کاستن از اندوه یا خشم کودک، به او رشوه می‌دهند. 
تحقیر احساسات کودک. این گونه والدین هم در انتقاد کردن و هم در تنبیه کردن سختگیرند، مثلاً ممکن است هرگونه تظاهری از خشم را در کودک به طور کلی نهی کنند و آن را به وسیله تنبیه سرکوب نمایند.
 
شکل‌گیری اجزای هوش هیجانی در سال‌های اولیه زندگی کودک انجام می‌گیرد و در خلال سال‌های مدرسه نیز ادامه می‌یابد. تقریباً تمام دانش‌آموزانی که در مدرسه عملکرد ضعیفی دارند، فاقد یک یا چند مورد از عوامل هوش هیجانی هستند، اگر چه ممکن است مشکلات شناختی و اختلال یادگیری هم داشته باشند. آمادگی کودک برای تحصیل به هفت توانایی اساسی بستگی دارد که همگی به گونه‌ای به هوش هیجانی مربوط هستند.
 
- اطمینان. داشتن احساس کنترل و تسلط بربدن، این احساس که در اموری که به او محول می‌شود موفق خواهد شد.
- کنجکاوی. احساس لذت از کشف قوانین حاکم بر امور.
- هدفمندی. تمایل و قابلیت اثرگذاری و احساس توانایی و عملکرد توام با پشتکار.
- خویشتنداری. توانایی تعدیل و کنترل اعمال خود به گونه‌ای متناسب با سن و موقعیت.
- مرتبط بودن. توانایی آمیزش با دیگران بر اساس این حس که شخص وضعیت دیگران را درک می‌کند و دیگران نیز او را درک می‌کنند.
- توانایی برقراری ارتباط. میل و توانایی تبادل افکار، احساسات و مفاهیم که با احساس لذت از آمیزش با دیگران و به ویژه بزرگسالان همراه است.
- تشریک مساعی. ایجاد تعادل بین نیازهای خود و دیگران.

 
نقش هوش هیجانی در ارتباط زناشویی 
خطوط فکری و حالات هیجان‌های نادرستی که می‌تواند به روابط زناشویی لطمه بزند در سال‌های اخیر به دقت مورد بررسی قرار گرفته‌اند. با استفاده از مقیاس‌های فیزیولوژیک پیچیده می‌توان لحظه به لحظه نوسانات عاطفی یک زوج را در برخوردهای میان آنها بررسی کرد. این مقیاس‌های فیزیولوژیک جنبه‌های زیستی و پنهان مشکلات زوجین راآشکار می‌کند. 

گاتمن طی دو دهه گذشته بیش از دویست زوج را با استفاده از بررسی تغییرات فیزیولوژیک به هنگام صحبت مورد مطالعه قرار داده است. او دریافت که انتقاد شدید می‌تواند ارتباط زوجین را دچار مخاطره کند. زوجین در جریان عصبانیت، انتقادات خود را در قالبی مخرب عنوان می‌کنند و به جای انتقاد از اعمال یکدیگر، شخصیت یکدیگر را به زیر سوال می‌برند. این نوع انتقاد، در شخص مقابل احساس شرم‌ساری، مورد علاقه نبودن و عدم شایستگی می‌کند که به نوبه خود باعث می‌شوند که فرد پاسخی دفاعی بدهد. 

تحقیر طرف مقابل باعث می‌شود که ضربان قلب مخاطب 2 یا 3 ضربه در دقیقه افزایش پیدا کند و مردی که به طور مرتب از تحقیر استفاده می‌کند احتمال اینکه همسرش به بیماری‌های سرماخوردگی و آنفلوانزا، التهاب مثانه و عفونت قارچی و عوارض معدی، روده‌ای مبتلا شود بیشتر است. به اعتقاد هایم گینوت بهترین شیوه برای ابراز شکایت استفاده از فرمول x-y-z است. x معرف عمل انجام شده است، y احساس ناشی از عمل است و z عملی است که ترجیح می‌دهیم به جای عمل قبلی انجام شود. به عنوان مثال در نظر بگیرید که شوهری به همسر خود اطلاع نداده که دیروقت به خانه می‌آید. به جای گفتن این که «تو آدم بی‌فکر و خودخواهی هستی» که نوعی حمله به شخصیت طرف مقابل است، می‌تواند بگوید وقتی به من اطلاع ندادی که دیر می‌آیی (x)، احساس عصبانیت کردم (y)، ای کاش به من زنگ می‌زدی تا بدانم که دیر می‌آیی (z). همانگونه که گفته شد بین شیوه انتقاد کردن و احتمال بیماری ارتباط وجود دارد، همچنین شیوه ارتباط زوجین بر شاخص‌های فیزیولوژیک هر یک از آنها تاثیر می‌گذارد. گاتمن توانست با بررسی دقیق تغییرات فیزیولوژیک بدن و روابط عاطفی (شامل لحن بیان، استفاده از کلمات محبت‌آمیز یا خشن، شیوه انتقاد نامناسب و ...) با دقت بالا، دوام ازدواج رادر نمونه‌های مورد مشاهده پیش‌بینی کند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مغز انسان و آینده صنعت رباتیک

بازديد: 91

مغز انسان و آینده صنعت رباتیک

همگام با افزایش دانش بشر از ساختار عصبی و سازوکار مغز، پژوهش ها در حوزه علوم رایانه ای و رباتیک نیز پیشرفت چشمگیری کرده است و با این حساب شاید دیگر ایده ساخت رباتی با توانایی های مغز انسان فقط در داستان های علمی ـ تخیلی محدود نباشد. اما حقیقت این است که حوزه دانش و فناوری های نوین از پیچیدگی های زیادی برخوردار است و روند پیشرفت در طراحی فناوری های نوین در صنعت رباتیک، بسیار تدریجی تر و آرام تر از آنچه در فیلم های سینمایی می بینیم، رخ می دهد.

یکی از بزرگ ترین طرح های مربوط به مطالعه مغز انسان و کاربردهای احتمالی آن در علوم رایانه توسط بیش از ۸۷ موسسه پژوهشی مختلف در اروپا در حال انجام است. دانشمندان فعال در این طرح بزرگ و ده ساله که «پروژه مغز انسان» (HBP) نام دارد، قرار است پژوهش های گسترده ای را در حوزه های عصب شناسی، پزشکی و نیز علوم رایانه ای به انجام برسانند. درک بهتر از ساختار و کارکردهای مغز انسان و نیز طراحی فناوری های پیچیده براساس این ویژگی های ساختاری مغز، از جمله اهداف این پروژه بزرگ است.

اما چرا مطالعه مغز اهمیت زیادی در علوم رایانه ای دارد؟ واقعیت آن است که بسیاری از شیوه های پیچیده محاسباتی در رایانه ها با الگوبرداری از مغز انسان طراحی می شوند. البته این الگو برداری همیشه به شکل یک کپی برداری صرف نیست، بلکه در بسیاری از موارد، این الگوبرداری در اصل، نوعی الهام گیری از سازوکار مغز است. البته مطالعه سازوکار مغزی می تواند به ما در ساخت دستگاه هایی که می تواند حرکات انسان را شبیه سازی نموده و با محیط اطراف تعامل داشته باشد نیز کمک​ کند.

فعلا نمی توان ماشینی ساخت که بتواند همه حرکات انسان را با جزئیات کامل تقلید کند. همچنین اگر انسان بتواند مغزی مصنوعی بسازد، این مغز نمی تواند بدن واقعی انسان را کنترل کند. شاید به همین دلیل است که درک سازوکار مغز بسیار مهم تر از کپی برداری صرف از آن باشد.

در حال حاضر چالش های زیادی در برابر تولید انبوه ربات و ارائه آن به عامه مردم وجود دارد. شاید اصلی ترین دلیل این مساله را باید در کمبود اطلاعات مردم در مورد مزایای این فناوری جست. 
 
با این که در حال حاضر ربات های مختلفی با قابلیت انجام کارهایی متفاوت طراحی و تولید شده اند، اما هنوز ضرورت خرید و استفاده از آن توسط عامه مردم احساس نمی شود. برای نمونه، با وجود طراحی رباتی که قابلیت گردگیری و تمیز کردن خانه را دارد و مد نظر قرار دادن این که یک انسان بهتر از یک ربات می تواند از عهده این امر برآید، ضرورتی برای خرید چنین رباتی حس نمی شود.

البته بی شک گذر زمان بسیاری از دیدگاه ها را متحول خواهد کرد. ۱۵ تا ۲۰ سال پیش، بسیاری از افراد هیچ ضرورتی برای خرید تلفنی که قابلیت جابه جایی دارد حس نمی کردند، اما امروزه تصور زندگی بدون این فناوری بسیار دشوار است. در واقع وقتی به محصولی عادت می کنیم و با قابلیت های آن آشنا می شویم، قبول کارایی های آن ساده تر می شود و دلیل آن نیز تنها همین عادت کردن است.

پذیرش ربات به عنوان بخشی از زندگی و عادت کردن به آن به معنای آغاز عصری دیگر در حیات انسان است که بی شک با نکات مثبت و منفی فراوانی همراه خواهد بود و صدالبته مشخص است​ پذیرش ربات تنها به عنوان ابزاری هوشمند که قادر به گردگیری و انجام کارهای خانه است، محدود نخواهد شد، بلکه انسان از این وسیله انتظار تعامل و حتی برقراری ارتباط عاطفی را نیز خواهد داشت. شاید همین نکته، اصلی ترین وجه تمایز میان ربات ها و دیگر فناوری های کاربردی​ میان مردم باشد و اتفاقا همین نکته است که بیشترین نگرانی ها را در مورد آینده استفاده از آن ایجاد می کند.

قرن هاست ​ بشر به مطالعه در مورد مغز انسان پرداخته، حال آن که مبحث رباتیک تنها حدود ۶۰ سال قدمت دارد. به همین دلیل است که کارشناسان این حوزه تاکید دارند دستیابی به فناوری پیچیده برای ساخت رباتی با قابلیت های زیاد، بسیار زمانبر خواهد بود. یکی از دلایل توجه و گرایش بسیاری از افراد به فناوری رباتیک را می توان در صنعت سینما جست. ربات هایی که در فیلم های علمی ـ تخیلی حضور دارند، ترکیبی از ترس، شادی و هیجان زدگی را با خود برای مخاطب همراه می آورند.

دیدن ربات های پیشرفته و دارای توانایی هایی نظیر انسان، این تصور را در ذهن بسیاری از مردم جای داده است که بشر به توانایی ساخت چنین ربات هایی دست یافته است. اما واقعیت آن است که دانش فعلی بسیار عقب تر از تصویر ایده آلی است که در این فیلم ها به نمایش در می آید.

به هر حال دانش بشری و به موازات آن فناوری ساخت ربات در حال پیشرفت است. شاید پیش بینی آینده این حوزه کمی دشوار یا حتی زودهنگام باشد، اما در هر صورت می دانیم​ بزرگ ترین شاهکار خلقت نقش مهمی در طراحی ربات های آینده دارد و این شاهکار چیزی نیست جز ​مغز​ انسان.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خلاقیت در بازی

بازديد: 169

خلاقیت در بازی

کلمه خلاقیت در موارد بسیاری به کار می‌رود و در زندگی روزمره همواره نقش تعیین کننده ای داشته و دارد. یکی از صفاتی که انسان را برتر از موجودات دیگر و به عنوان اشرف مخلوقات مطرح کرده، خلاقیت اوست. در دهه اخیر این موضوع به روشنی در کشورهای پیشرفته قابل مشاهده است و همه ما شاهد خلاقیت چشمگیر و پیشرفت لحظه به لحظه جوامع هستیم. شکی نیست که جامعه ای که کودکان خلاق دارد بزرگ‌ترین منابع را در اختیار دارد. بنابراین اگر می‌خواهید کودکانی خلاق و مبتکر داشته باشید، باید در انتخاب اسباب بازی برای آن‌ها دقت لازم را به کار برید. اسباب بازی‌هایی انتخاب کنید که ساعت‌ها کودک را به خود مشغول دارد و راه‌های متعددی برای بازی با آن باشد، مثل انواع لگو، پازل و ...
 
لازم به ذکر است که غیر از مهم بودن اسباب بازی، کودک در هنگام بازی می‌تواند عقاید خود را ابراز کند اگر چه عقاید او ممکن است غیر اصولی باشد ولی نباید توسط شما یا دیگران مورد سرزنش یا انتقاد قرار گیرد.
 
وسایل بازی خلاق که می‌تواند برای کودک تهیه کرد عبارت است از:
انواع و اقسام لگوها
انواع و اقسام ساختمان سازی‌های چوبی
انواع و اقسام دومینوهای ابتکاری
انواع لوگوهای ابتکاری
بعضی از انواع پازل ها
انواع مهره‌ها
انواع عروسک‌های معمولی
انواع عروسک‌های نمایشی
انواع کارهای مربوط به رنگ آمیزی، طراحی، نقاشی
کلاژ
بازی با وسایل اضافی و دور ریختنی
بازی پخت و پز که یکی از بهترین بازی‌های خلاق می‌باشد.
بازی با آب و وسایل مربوطه
ماسه بازی و همراه وسایل مربوطه
خمیر بازی و گل بازی
 
وسایل نجاری و شکل دادن به چوب برخلاف آنچه که ممکن است برخی اشخاص فکر کنند، وسایل بازی که موجب خلاقیت در کودکان می‌شود معمولا" گران قیمت نیستند. و در بعضی از موارد خود کودک آن‌ها را ترکیب کرده و می‌سازد. هنگامی که کودک با یک وسیله خلاق به بازی می‌پردازد یا قطعات کاغذ را چسب زده یک کلاژ را آماده می‌کند یا یک گلوله خمیر را تبدیل به یک ظرف یا لیوان می‌کند، او بیشتر از این که خود را سرگرم کند به فعالیتی مهم، خلاق و آموزنده دست زده است. فعالیت در یک بازی خلاق به مقدار زیادی به کودک اعتماد به نفس و اتکا به خود را یاد می‌دهد. کودک در هنگام بازی با وسایل بازی خلاق، به خودبینی و خودفهمی توان خود نیز می‌پردازد. بازی با وسایل بازی خلاق به کودک کمک می‌کند تا هویت خود را بیابد و وقتی بازی کودک تمام شد، ممکن است با افتخار بگوید، ببین، من چه ساخته‌ام. معمولا" بیان این جمله، پیشرفت و افتخار را به کودک نشان می‌دهد.
 
مراحل آموزش مفاهیم به کودک:
مرحله آموزش مجسم (عینی): در این مرحله که اولین و اساسی‌ترین مرحله آموزش است، باید اشیاء مختلف را در دسترس کودک قرار داده تا او بتواند آن‌ها را مشاهده، دست ورزی و تجربه کند و در حین عمل و تجربه با آن‌ها، مفاهیم مورد نظر را دریافت نماید. نمونه: برای آموزش مفهوم پرنده، کودک در کنار مادر و یا پدر دست به پرنده اهلی می‌زند، پر آن‌ها را لمس می‌کند، تعداد بال‌ها، پاها، منقار و ... را می‌شمارد. دانه خوردن او را نگاه می‌کند و به این ترتیب یک سری مفاهیم را در ارتباط با پرنده فرا می‌گیرد.
 
مرحله آموزش نیمه مجسم (تصویری): در این مرحله اشیاء نزد کودک حاضر نیستند و او نمی‌تواند آن‌ها را لمس و تجربه کند اما تصاویر آن‌ها را می‌بیند. آموزش از طریق تصاویر (عکس، پوستر، کتاب، مجله، فیلم و ....) باید زمانی صورت گیرد که کودک قبلا" آن مفاهیم را به طور عینی و عملی دریافت کرده باشد و حالا برای استمرار و تداوم یادگیری از تصاویر و الگوها استفاده کند. نمونه: در این مرحله می‌توان تصویر چند پرنده را به کودک نشان داد و مفاهیم مربوط به آن را به کودک یادآوری کرد.
 
مرحله ذهنی: این مرحله از آموزش بر ذهنیات و تصورات ذهنی کودک تکیه دارد. زمانی که کودک مفهومی را از طریق عینی و مجسم فرا گرفت و سپس از طریق تصاویر هم استمرار یافت و تکرار شد می‌توان برای تکرار و تمرین به طور ذهنی پرسش و پاسخی هم انجام داد. نمونه: می‌توان از کودک پرسید پرنده‌ها چه شباهتی به هم دارند؟ یا اینکه پرنده‌ها چند تا بال دارند؟ و....
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

کتاب کودک، ویژگی ها و جنبه ها

بازديد: 133

کتاب کودک، ویژگی ها و جنبه ها

برای والدین، آموزگاران و کتابداران همواره یک پرسش اساسی وجود دارد. کتاب کودک باید چه ویژگی هایی داشته باشد که با اطمینان بتوانیم آن را به دست مخاطبانش بدهیم؟ پاسخ به این پرسش مستلزم شناخت ادبیات کودکان است. طبیعی است که نمی توان از هر بزرگسالی انتظار داشت که ادبیات کودکان را بشناسد. اما می توان به گونه‌ای درست بزرگسالان را راهنمایی کرد که کتاب کودک را سنجیده انتخاب کنند.
 
ما به عنوان بزرگسالان باید پیش از هرکاری بدانیم کتاب کودک چیست. کتاب کودک، کتابی است که خواننده آن کودکان هستند. کتاب کودک خود بخشی از مفهوم بزرگ‌تر ادبیات کودکان است. کتاب کودک بخشی از ادبیات کودکان است. بخش های دیگر ادبیات کودکان‌، پدیدآورندگان، تصویرگران، منتقدان، کارشناسان‌، نظریه پردازان و نهادهای ادبیات کودکان هستند. در حقیقت کتاب کودک، شکل تحقق یافته یا به واقعیت درآمده ایده‌هایی است که در حوزه ادبیات کودکان وجود دارد. به گونه‌ای دیگر می‌توان گفت در فرایند آفرینش ادبیات کودکان، کتاب کودک گامی مهم است در رساندن این پدیده به دستان مخاطبان. هنگامی که کتاب کودک گام‌های ایده پردازی، نوشتن، ویراستاری و انتشار را پشت سر می‌گذارد، در چرخه پخش سرتاسری در اختیار نهادهایی مانند کتابخانه ها و کتاب فروشی ها قرار می‌گیرد تا به دست خانواده ها و آموزشگاه‌ها و در نهایت به دست خوانندگان کودک برسد. چنین فرایندی بسیار پیچیده است و عوامل زیادی در چگونگی شکل دادن به آن موثر هستند. 

هنگامی که پدیدآورندگان ادبیات کودکان به آفرینش اثری می پردازند، در نهایت در این اندیشه هستند که فرآورده هنری خود را در قالب کتاب و شکل های همانند کتاب ببینند. اما این که کتاب کودک باید چگونه تهیه شود، پدیدآورندگان کم تر نقش دارند. پس از آفرینش اثر و تحویل آن به ناشر گروهی از کارشناسان، گروه سنی، نیاز کتاب به تصویر و قطع و ویرایش آن را برعهده می گیرند و در پی آن بخش فنی صفحه آرایی و انتخاب نوع کاغذ و نوع چاپ را از جنبه انتخاب رنگ برعهده می‌گیرند. سرانجام کتاب کودک منتشر و در اختیار کودکان قرار می‌گیرد.
 
کتاب کودک، ویژگی‌ها و جنبه‌ها
در هر گام از این فرایند می توان پرسش‌ها یا گمانه های زیادی را مطرح کرد. برای نمونه آن کسی که نام خود را نویسنده ادبیات کودکان گذاشته است، آیا به راستی این مقوله را می شناسد و هدفش از نوشتن داستان، پاسخ به نیازهای کودکان است یا برآوردن انگیزه های سرکوب شده خویشتن یا نگاه به اقتصاد کتاب برای برآوردن نیازهای شخصی. همه این گمانه ها می تواند نقش تعیین کننده ای در آفرینش داستان داشته باشد. برجسته ترین نویسندگان ادبیات کودکان، همواره کودکان و نیازهای آن ها را مقدم بر خواست‌های شخصی خود دانسته اند. هیچ اثر برجسته‌ای در این عرصه تولید نشده است، مگر این که پدیدآورنده اش معیارهای ادبیات کودکان را می‌شناخته و تعهد اخلاقی به آرمان های تربیتی دنیای کودکان داشته است. همین گمانه ها را می توان در مورد ناشران کتاب کودک گسترش داد. در جامعه ما دو گروه از ناشران کتاب کودک وجود دارند. گروه اول که کتاب هایش بیش تر در دکه‌های روزنامه فروشی و فروشگاه‌های مواد غذایی به فروش می رسد. کتاب های این گونه ناشران که معروف به کتاب های سوپرمارکتی است، بیانگر بخش آسیب دیده ادبیات کودکان است. پشت سر تولید این کتاب ها، گروه‌هایی سودجو قرار دارند که نیازهای طبیعی کودکان را به کتاب هدف کسب پول قرار می‌دهند.
 
بسیاری از کارشناسان ادبیات کودکان براین باور هستند که جایگاه نازل نقد ادبیات کودکان در جوامعی مانند ایران، سبب شده است که ناشران سودجو در این زمینه بازار را از ناشران فرهنگی تر بربایند. نقش آموزش و پرورش نیز دراین زمینه قابل گذشت نیست. گسست بین ادبیات کودکان و نهاد آموزش و پرورش سبب شده است که بین دوغ و دوشاب تفاوتی دیده نشود. سنجش بین شمارگان کتاب های سوپرمارکتی با کتاب های کودکان با ارزش‌های فرهنگی والا نشان از این آسیب عمده می‌دهد. گاهی شمارگان کتاب‌های سوپرمارکتی سربه آسمان می زند، در حالی که کتاب های کودکان با ارزش های فرهنگی والا گاهی یک دوره انتشار خود را در چند سال به پایان می‌رسانند یا هرگز نمی‌رسانند. 

با همه این آسیب‌ها دلیل نمی‌شود که کارشناسان ادبیات کودکان میدان را برای این گونه از کتاب‌های کودک خالی کنند. باید خانواده‌ها‌، کتابداران و مربیان و آموزگاران را راهنمایی کرد که بتوانند برپایه معیارهایی درست کتاب کودک انتخاب کنند و به دست کودکان خود برسانند. برای این که خانواده‌ها، کتابداران و مربیان و آموزگاران بتوانند کتاب کودک را به درستی گزینش کنند، کتابک چند پیشنهاد مهم را در دسترس شما می‌گذارد:
 
کتاب کودک با ارزش‌های فرهنگی والا همواره در زنجیره‌ای قرار دارد که اگر حلقه نخست این زنجیره را دریابیم، تا پایان ما را راهنمایی می‌کند. مخاطبان این گونه کتاب‌ها بخش فرهنگی‌ تر جامعه هستند. یعنی این گونه کتاب‌ها را می‌توان در خانواده‌هایی یافت که در بخشی از خانه، کتابخانه یا دستکم شماری قابل توجه کتاب دارند. یعنی بزرگسالان آن خانواده کتابخوان هستند. همچنین آموزگاران و مربیانی که خود کتابخوان حرفه ای هستند، همواره در پی یافتن و تهیه چنین کتاب‌هایی برای کودکان هستند. بنابراین برای این که ما بتوانیم کتاب کودک با ارزش های والا را در اختیار کودکان قرار دهیم باید خود کتابخوان باشیم. این اصلی اساسی در گزینش کتاب کودک است. همین عنصر و عامل سبب می‌شود که در این زنجیره درست حرکت کنیم.

کتاب کودک، ویژگی‌ها و جنبه‌ها
در ادامه این زنجیره و در گزینش کتاب کودک، همواره از خود بپرسید، که این کتاب از سوی کدام نهاد وابسته به ادبیات کودکان تایید شده است. این پرسش در حقیقت مجوزی است برای یک انتخاب با اطمینان بیش‌تر. نهادهایی که در گستره ادبیات کودکان کار می‌کنند، هدفی ندارند جز گزینش درست کتاب‌های کودک. برای نمونه نهاد کتابک که کتاب‌هایی را برای شما گزینش کرده است، جز هدف‌های معنوی و بالا بردن سطح فرهنگ جامعه، هدف دیگری برای خود نمی‌شناسد.

گاهی نام پدیدآورنده خود بهترین دلیل برای گزینش درست یک کتاب است. در این حالت شما در روزگار کودکی خود کتابی از این نویسنده یا شاعر خوانده‌اید و اکنون در روند چرخش نسل‌ها با اطمینان نام پدید آورنده و اثر را می‌شناسید و همان کتاب کودک را برای فرزند یا دانش آموز یا عضو کتابخانه خود تهیه می‌کنید. در این مورد هم باید گفت که انتخاب شما بیش تر، انتخاب شخصی کتابخوان است تا شخصی که هیچ گاه در زندگی کتاب نخوانده است.

گاهی شما با نقد رسانه‌ای یک کتاب کودک با آن آشنا می‌شوید و مشتاقانه به سراغ کتاب کودک می‌روید. در این مورد به یاد داشته باشید که انتخاب شما بیش‌تر بیانگر نوع نگاه منتقد است و باید تا اندازه‌ای از پیشینه منتقد آگاه باشید.

 گاهی دوست یا همکاری به شما کتابی را معرفی می‌کند. در این مورد شما به نوع انتخاب او اعتماد می‌کنید. اما در این حالت باید مطمئن باشید کسی که به شما کتاب کودک را معرفی کرده است، خواننده حرفه ای و کارشناس ادبیات کودکان است.

گاهی هم کتاب کودک از سوی کتابداران حرفه‌ای به کودک شما معرفی می‌شود. این گونه انتخاب بسیار اطمینان بخش است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس