پروژه و تحقیق رایگان - 141

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

هوش فرهنگی؛ سازگاری با ناهمگون‌ها

بازديد: 141

هوش فرهنگی؛ سازگاری با ناهمگون‌ها

محمدجوادنائیجی 
منصوره عباسعلی زاده

چكیده
رشد روزافزون تعاملات و مبادلات بین المللی و ناهمگونی نیروی کار، توجه بسیاری از صاحب‌نظران مدیریت و کسب و کار را به شناسایی و تقویت قابلیتهایی که به حضور اثربخش در محیط‌های بسیار پیچیده و پویای جهانی بینجامد، معطوف کرده است. در میان این قابلیتها، هوش فرهنگی مهمترین ابزاری است که می توان برای مواجهه مناسب با موقعیتهای چندفرهنگی به کار گرفت. هوش فرهنگی کمک می کند با درک سریع و صحیح مولفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هر یک از آنها بروز دهیم. در این مقاله‌، ضمن بررسی هوش فرهنگی در قالب ابعاد سه گانه شناختی، رفتاری و احساسی - انگیزشی، الگویی ارائه می کنیم که می تواند در شناخت سبک رفتاری و شخصیتی مدیران از لحاظ قابلیتهای هوش فرهنگی مفید واقع شود‌. ضمن آنکه با تاکید بر اکتسابی بودن هوش فرهنگی، گامهایی در راستای تقویت آن پیشنهاد می دهیم. 
 
مقدمه
بسیاری از سازمانهای قرن بیست و یکم چندفرهنگی هستند. محصولی که در یک کشور طراحی می شود، شاید در 10 کشور تولید شود و در بیش از 100 کشور به فروش برسد. این واقعیت سبب پویایی فراوان روابط در محیط‌های چندفرهنگی شده است، به نحوی که تفاوت در زبان، قومیت، سیاستها و بسیاری خصوصیات دیگر می تواند به عنوان منابع تعارض بالقوه ظهور کند و در صورت نبود درک صحیح، توسعه روابط کاری مناسب را با مشکل مواجه سازد. (Triandis ; 2006) 

این دشواریهای ادراکی سبب ارائه مفهومی نوین در مباحث شناختی شده است که با نام «هوش فرهنگی» شناخته می شود. در شرایط کاری کنونی که تنوع و جهانی سازی به صورت فزاینده ای رشد کرده است‌، این هوش قابلیت مهمی برای کارکنان‌، مدیران و سازمانها محسوب می شود.
 
مفهوم هوش فرهنگی 
مفهوم هوش فرهنگی برای نخستین بار توسط ایرلی و انگ از محققان مدرسه کسب و کار لندن مطرح شد. این دو، هوش فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کرده‌اند (Earley & Ang ; 2003). آنها معتقد بودند در مواجهه با موقعیتهای فرهنگی جدید، به زحمت می توان علائم و نشانه های آشنایی یافت که بتوان از آنها در برقراری ارتباط سود جست. در این موارد، فرد باید با توجه به اطلاعات موجود یک چارچوب شناختی مشترک تدوین کند، حتی اگر این چارچوب درک کافی از رفتارها و هنجارهای محلی نداشته باشد. تدوین چنین چارچوبی تنها از عهده کسانی برمی آید که از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند. 

در تعریفی دیگر هوش فرهنگی یک قابلیت فردی برای درک، تفسیر و اقدام اثربخش در موقعیتهایی دانسته شده است که از تنوع فرهنگی برخوردارند و با آن دسته از مفاهیم مرتبط با هوش سازگار است که هوش را بیشتر یک توانایی شناختی می‌دانند (Peterson ; 2004). مطابق با این تعریف، درواقع هوش فرهنگی با تمرکز بر قابلیتهای خاصی که برای روابط شخصی باکیفیت و اثربخشی در شرایط فرهنگی مختلف لازم است، بر جنبه ای دیگر از هوش شناختی تمرکز دارد. هوش فرهنگی همچنین بینشهای فردی را دربر می‌گیرد که برای انطباق با موقعیتها و تعاملات میان فرهنگی وحضور موفق درگروههای کاری چند فرهنگی مفید است. در شکل 1، جایگاه هوش فرهنگی درمیان سایر عومل موثر بر موفقیت در عرصه کسب و کارهای جهانی دیده می شود. 
 
ابعاد هوش فرهنگی
ایرلی و موساکوفسکی هوش فرهنگی را مشتمل بر سه جزء می دانند : شناختی، فیزیکی و احساسی - انگیزشی. به عبارت دیگر باید هوش فرهنگی را در بدن، سر و قلب جستجو کرد. اگر چه اغلب مدیران در هر سه زمینه به یک اندازه توانمند نیستند، اما هر قابلیت بدون دو قابلیت دیگر به طور جدی بامانع مواجه می شود. (Earley P.C & Mosakowfski ; 2004) 

بعد شناختی (سر): یادگیری طوطی وار باورها، رسوم و تابوهای فرهنگی خارجی، هرگز فرد را برای برخورد با موقعیتهای فرهنگی متنوعی که پیش روی اوست، آماده نمی کند و جلوی اشتباهات فرهنگی مهلک و وحشتناک را نمی گیرد. با این حال بعضی از رسوم را براحتی نمی توان شناخت، زیرا مردم بسیاری از کشورها در این موارد تودار هستند و از بیان ویژگیهای فرهنگی خود به خارجیها اجتناب می کنند یا گاهی حتی خود نیز از تحلیل و تبیین فرهنگشان عاجزند. 

از سوی دیگر، هر کس در بدو ورود به فرهنگ خارجی نیاز دارد، در مورد راههای نفوذ به لایه های درونی آن فرهنگ اطلاعات لازم را کسب کند. بخصوص آنکه، مهمترین نکته در برقراری ارتباط یافتن نقاط اشتراک با طرف مقابل و تاکید بر آنهاست. هوش فرهنگی به فرد اجازه می دهد، اشتراکات فرهنگی را درک كند و از آنها در برقراری ارتباط بهره گیرد. 

بعد فیزیکی (بدن): شما می توانید با نشان دادن شناخت خود از فرهنگ میزبانان، میهمانان یا همکارانتان، آنها را خلع سلاح کنید. اعمال و رفتار شما باید بیانگر آمادگی تان برای ورود به دنیای درون آنها باشد. بسیاری از تفاوتهای فرهنگی در اعمال قابل مشاهده فیزیکی تبلورمی یابند. تماس فیزیکی یکی از مهمترین این اعمال است. در بعضی نقاط مانند آمریکای لاتین و فرانسه رسم بر این است که همکاران یکدیگر را درآغوش بگیرند. در بعضی فرهنگهای دیگر این رفتار، بی ادبی یا صمیمیت بی مورد تلقی می شود. (Li ; 2002) 

نحوه دست دادن یا سفارش دادن قهوه می تواند به عنوان توانایی شما در رعایت آداب و رسوم و رفتارهای مطلوب طرفهای مقابل تلقی شود و نشان دهد به اندازه کافی برای سازگارشدن با فرهنگ آنان تلاش به خرج می دهید. با پذیرش عادات و رفتارهای دیگران در مسیر شناخت و درک بهتر فرهنگ آنان قرار می گیرید و در مقابل، آنها نیز بیشتر به شما اعتماد پیدا می كنند و رفتار بازتری از خود بروز می دهند. 

بعد احساسی - انگیزشی (قلب): این سخت ترین و ظریفترین جزء هوش فرهنگی است و بیشترین شباهت را به هوش عاطفی و احساسی (اجتماعی) دارد. سازگاری با یک فرهنگ جدید مستلزم غلبه بر موانع و مشکلاتی است. افراد تنها زمانی از عهده کاری برمی‌آیند که از انگیزش زیادی برخوردارند و به توانایی خود ایمان و باور دارند. اگر آنها در مواجهه با موقعیتهای چالش برانگیز در گذشته موفق عمل کرده باشند، اعتماد به نفسشان افزایش می یابد، زیرا اعتماد به نفس همیشه از تبحر در کاری خاص سرچشمه می‌گیرد. 
 
شخصی که در برخورد با فرهنگهای دیگر به تواناییهای خود ایمان ندارد، اغلب با ناکامی اولیه در برقراری ارتباط، به خصومت و سوء تفاهمات عمیقتر رو می‌آورد. در مقابل کسی که انگیزه بالایی دارد، در مواجهه با موانع یا مشکلات یا حتی شکست، بر تلاش خود می افزاید. افراد با انگیزه و مشتاق به دنبال کسب پاداش نیستند و بر مبنای انگیزش درونی خود فعالانه اقدام به برداشتن موانع و انحرافات ادراکی می کنند.
 
نگرش چهار عاملی در سنجش هوش فرهنگی
در شكل (2) یک پرسش‌نامه چهار عاملی برای سنجش هوش فرهنگی، مقیاسی بیست سوالی را معرفی شده است که می توان در اندازه گیری هوش فرهنگی از آن به عنوان مقیاسی استاندارد بهره جست. این پرسش‌نامه تلاش دارد، قابلیتها و تواناییهای شناختی افراد را در قالب چهار عامل استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار بسنجد. 

استراتژی هوش فرهنگی: بدین معناست که فرد چگونه تجربیات میان فرهنگی را درک می کند. این استراتژی بیانگر فرایندهایی است که افراد برای کسب و درک دانش فرهنگی به کار می برند. این امر زمانی اتفاق می افتد که افراد در مورد فرایندهای فکری خود و دیگران قضاوت می کنند. استراتژی هوش فرهنگی شامل تدوین استراتژی پیش از برخورد میان فرهنگی، بررسی مفروضات در حین برخورد و تعدیل نقشه های ذهنی در صورت متفاوت بودن تجارب واقعی از انتظارات پیشین است. 

دانش هوش فرهنگی: این دانش بیانگر درک فرد از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی است و دانش عمومی و نقشه های ذهنی وشناختی فرد از فرهنگهای دیگر را نشان می دهد. جنبه دانشی هوش فرهنگی مشتمل بر شناخت سیستمهای اقتصادی و قانونی، هنجارهای تعامل اجتماعی، عقاید مذهبی، ارزشهای زیبایی شناختی و زبان دیگر است. 

انگیزش هوش فرهنگی: بیانگر علاقه فرد به آزمودن فرهنگهای دیگر و تعامل با افرادی از فرهنگهای مختلف است. این انگیزه شامل ارزش درونی افراد برای تعاملات چند فرهنگی و اعتماد به نفسی است که به فرد اجازه می دهد. در موقعیتهای فرهنگی مختلف به صورتی اثربخش عمل کند.

رفتار هوش فرهنگی: این رفتار قابلیت فرد برای سازگاری با آن دسته از رفتارهای کلامی و غیرکلامی را دربرمی گیرد که برای برخورد با فرهنگهای مختلف مناسب هستند. رفتار هوش فرهنگی مجموعه ای از پاسخهای رفتاری منعطفی را شامل می شود که در موقعیتهای مختلف به کار می آیند و متناسب با یک تعامل خاص یا موقعیت ویژه از قابلیت اصلاح و تعدیل برخوردارند. 
 
انواع شخصیتها در هوش فرهنگی
مدیران از لحاظ قابلیت درک و شناخت فرهنگهای بیگانه و عمل متناسب با آنها یکسان نیستند. برخی مدیران زمانی که اندکی پا را از فرهنگ ملی و محلی خود فراتر می گذارند، دچار ناراحتی، بی‌اطمینانی و ناسازگاری می شوند. در مقابل، بعضی دیگر از مدیران، چنان رفتار می کنند که گویی سالهاست با آن فرهنگ بیگانه خو گرفته اند. (Peterson ; 2004) 

http://www.imi.ir/tadbir/tadbir-181/image/181-page22.jpg 

مدیران را بر حسب قابلیت هوش فرهنگی می توان در یکی از طبقات زیر قرار داد :
محلی. زمانی می تواند کاملا اثربخش باشدکه با افرادی با پیشینه های فرهنگی مشابه با خود تعامل دارد، در غیر این صورت به مشکل برمی خورد.

تحلیلگر. به طور منظم قوانین و انتظارات فرهنگی را با توسل به استراتژیهای یادگیری پیچیده و مفصل بررسی می کند. رایجترین حالت تحلیلگر در کسانی دیده می شود که ابتدا از محدوده فرهنگی بیگانه آگاه می شوند و سپس در چندمرحله، ماهیت الگوهای کاری و نحوه تعامل با آنها را تشخیص می دهد. 

شهودی. کسی است که به طور کامل به جای استفاده از یک سبک نظام‌مند به شهود و بینش خود تکیه دارد. او بندرت برداشت و نظر اولیه خود را اشتباه می یابد. در مواجهه با شرایط چندفرهنگی مبهم که نیازمند کنترل موقعیت است، فرد شهودی متزلزل نشان خواهد داد، زیرا نه استراتژی یادگیری را در پیش گرفته است و نه می تواند خود را با احساسات ناآشنا وفق دهد. 

سفیر. اینگونه مدیران همانند بسیاری از دیپلماتها ممکن است در مورد فرهنگی که وارد آن می شوند اطلاعات چندانی نداشته باشند، اما به صورت متقاعدکننده ای با اطمینان و اعتماد به نفس ارتباط برقرار می‌کنند. در میان مدیران شرکتهای چندملیتی، سفیر شایعترین شخصیت است‌. اعتماد به نفس مهمترین ویژگی هوش فرهنگی در این افراد است. دیدگاه سفیر در برخی مدیران از طریق مشاهده کسانی که با بهره گیری از این سبک موفق بوده اند، حاصل شده است. سفیر باید برای اینکه بداند چه چیزهایی نمی داند به اندازه کافی فروتنی داشته باشد. 

تقلیدی. به میزان زیادی بر اعمال و رفتارش کنترل دارد، در غیر این صورت هم به خاطر بینش مناسبش نسبت به اهمیت نشانه های فرهنگی از عهده اداره موقعیت برمی آید. افراد تقلیدی به میزبانان و میهمانانشان آرامش خاصی منتقل می کنند و با تقلید سریع رفتارهای کلامی و غیرکلامی طرفهای مقابل ارتباطات را تسهیل کرده و اعتماد ایجاد می کنند. 
 
تقویت هوش فرهنگی 
هوش فرهنگی را نیز می توان همچون سایر جنبه های شخصیت پرورش داد‌. در این زمینه باید بر دو نکته تاکید کرد‌. نخست اینکه چنین کاری تنها از عهده افراد واجد صلاحیت همچون روانشناسان حرفه ای برمی آید. دوم اینکه بهبود هوش فرهنگی باید در راستای برنامه جامع پرورش راهبردی منابع انسانی سازمان و درکنار سایر جنبه های این برنامه صورت گیرد.

برای تقویت هوش فرهنگی لازم است پس از سنجش این هوش در افراد و تعیین نقاط قوت و ضعف آنها، یک سری گامهایی برداشته شود: (Earley P.C & Mosakowfski ; 2004) 

گام 1. فرد در شروع تلاش برای پرورش هوش فرهنگی، نقاط قوت و ضعف خود در این زمینه را بررسی می کند. در این گام نتایج حاصل از اندازه‌گیری هوش فرهنگی در اختیار فرد قرار می گیرد. 

گام 2. شخص متناسب با نقاط ضعفش، برنامه های آموزشی لازم را انتخاب می کند. برای مثال، فردی که فاقد هوش فرهنگی فیزیکی است، در کلاسهای مربوط به رفتار شرکت می کند یا کسی که در بعد شناختی ضعف دارد، توان استدلال استقرایی و قیاسی خود را پرورش می دهد. 

گام 3. آموزشی که در گام پیشن تعیین شد، به مرحله اجرا گذاشته می شود. اگر فرد از لحاظ جنبه انگیزشی دارای مشکل است، به او یک سری تمرینهای ساده داده می شود‌، مانند اینکه در یک کشور غریب از کجا و چگونه می خواهد روزنامه موردنظرش را بیابد. 

گام 4. فرد منابع لازم را برای پشتیبانی از رویکردی که انتخاب کرده است و قصد تقویت آن را دارد فراهم می کند.

گام 5. در این گام بر مبنای نقاط قوت و نقاط ضعف باقیمانده، فرد به تکمیل مهارتهایش اقدام می کند. برای مثال، اگر نقاط ضعف جنبه تحلیلی دارد، نخست باید رویدادها را ببیند و سپس تشریح کند که چه الگوهایی باید مورداستفاده قرار گیرد. 

گام 6. شخصی که وارد یک موقعیت فرهنگی جدید می شود، باید بر جو غریبه آن غلبه کند. بنابراین با مواجه کردن فرد با موقعیتهای جدید فرهنگی، به او کمک می کنیم مهارتهای کسب شده و نحوه به کارگیری آنها را موردارزیابی مجدد قرار دهد. پس از این ارزیابی ممکن است در حوزه های خاصی خود را نیازمند آموزش بیشتری ببیند. 
 
نتیجه گیری و پیشنهادها 
اگرچه هوش ریاضی (IQ) از سالهای دور موردتوجه روانشناسان قرار داشته و آزمونهای بسیاری برای سنجش و روشهای بی شماری برای تقویت این نوع هوش ارائه شده است، اما ابعاد جدید هوش مانند هوش مصنوعی، هوش عاطفی و هوش فرهنگی تنها در سالهای اخیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. در این میان هوش فرهنگی از چند جهت شایسته بررسی بیشتری است. نخست اینکه، هوش فرهنگی حتی در میان انواع جدید هوش از عمر و پیشینه کمتری برخوردار است و از این جهت موضوعی بکر و جذاب برای پژوهشگران محسوب می شود. دوم اینکه، با گسترش فعالیتهای تجاری بین المللی، نیاز به قابلیتی که مدیران را در برخورد با پیچیدگیهای فرهنگی پیش رو یاری رساند، بیش از پیش احساس می‌شود. سوم این که هوش فرهنگی اگرچه در بیشتر مطالعاتی که تاکنون صورت گرفته، متوجه نحوه تعامل با فرهنگهای ملی بیگانه بوده است، اما قابلیت تعمیم به خرده فرهنگهای نژادی و قومی درون فرهنگ ملی را نیز دارد. ازاین رو، مدیران محلی نیز می توانند از آن در تعاملات روزمره بهره گیرند. 

باتوجه به اکتسابی بودن بخش قابل توجهی از مهارتها و قابلیتهای هوش فرهنگی، سازمانها باید در برنامه های آموزش و توسعه مدیران، جایگاه ویژه ای برای تقویت این هوش در نظر بگیرند و با بهره گیری از آموزشهای رسمی و غیر رسمی در جهت بهبود مهارتهای شناختی و رفتاری مدیرانشان گام بردارند. 
 
منابع و ماخذ
1 - About the MSCEIT (n.d). Retrieved January 4 , 2005 , from www.emotionaliq.com 
2 - Earley P.C & Ang s (2003) ; Cultural Intelligence : indivisual interactions across cultures. Stanford , CA. Stanfors Business Books 
3 - Earley P.C & Mosakowfski (2004) ; Cultural Intelligence ; Harvard Business Review , October, pp 13-25
4 - Higgins James & Alon Ilon (2005) ; Business Horizons ; No 48 , pp 501-512
5 - Li Jin (2002) ; Learning Models in Different Cultures ; New Directions for Child Development , No 96 , Summer 
6 - Peterson B , (2004) ; Cultural intelligence : A gude to working with people from other cultures. Yurmouth,ME. Intercultural Press 
7 - Triandis Harry C (2006) ; Cultural Intelligence in Organizations ; Group & Organization Management , Vol 32, No1, February, pp 20-26
 
محمدجواد نائیجی: كارشناس ارشد مدیریت بازرگانی – دانشگاه شهید بهشتی
منصوره عباسعلی زاده: دانشجوی كارشناسی ارشد مدیریت دولتی – دانشگاه آزاد
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش والدین در یادگیری

بازديد: 95

نقش والدین در یادگیری

ادامه ی یک زندگی موفق برای همه ی مردم به واسطه ی آموزش مثبت فراهم خواهد شد . زیرا هر لحظه از زندگی ، مستلزم یک رفتار خاص می باشد که بدون پیشرفت غیر ممکن است . دراین خصوص نقش والدین در آموزش کودکان به ویژه درابتدای زندگی اهمیت حیاتی دارد . کودکان باید به منظور نشان دادن اعمال خوبی که پیش از این آنها را بروز نمی دادند ،رفتار خود را اصلاح کرده واعمال بحث برانگیز خود را تغییر دهند .این ساخت و تغییر رفتار می تواند در طی فرایند آموزش ، به وسیله ی کمک والدین ، مربیان و جامعه صورت پذیرد .
 
والدین ، به ویژه مادران که زمان بیش تری را با کودک می گذرانند ، باید همه ی سعی خود را برای آموزش روش ها ومفاهیم جدید ، به مظور تغییراتی برای بهبود رفتار و زندگی کودکانشان به کار برند .
 
برای رسیدن به این هدف ، باید نظرات وراه های جدید به کودکان ارائه شود که به وسیله ی آموزش و کاربردشان در آنها می توان رفتاری مثبت به وجود آورد .
در واقع آموزش ، تغییر یکنواخت رفتار است که از تجربه و عمل حاصل می شود . آموزش به کودکان کمک می کند تا قادر شوند خود را با محیط اطراف مطابقت دهند. این مطابقت به وسیله ی حل مشکلات جدید و نیازهای متفاوت ایجاد می شود .
 
هر تغییری از شرایط زیر که آمده ، نتیجه ی آموزش است :
1-  آموزش تقریباً ثابت است و تاثیر آن در رفتارهای کودکان پدیدار می شود .
2-   این تغییر نسبی است و مطلق نمی باشد ، بعضی اوقات کودکان آن چه را فرا گرفته اند از یاد می برند .
3 -   تغییراتی که به آموزش ایجاد می شود ، هنگامی به وجود می آید که کودک با یک موقعیت جدید روبه رو شده وبرای کسب توانایی های بیشتر تلاش می کند 
4-   بعد از این تغییرات رفتاری ، که به واسطه ی آموزش به وجود می آید ، لزوماً کودک رفتار صحیحی را از خودنشان نمی دهد.
5-   تغییر رفتار در قالب تجربه و عمل به چشم می خورد .
6-   این تغییر رفتار نباید نتیجه ی یک حالت جبری باشد .
 
برای آموزش ویادگیری ، وجود 3 عامل ضروری است .
1-    استعداد برای یادگیری
2-   شانس و فرصت برای یاد گیری
3-   راهنمایی صحیح
 
والدین باید بدانند که چگونه کودکانشان می آموزند و چگونه می توانند به شکلی عملی آموزش به کودکان خود را هدایت کنند . همچنین آنها باید اطلاعات کافی داشته باشند تا کودکان را برای یادگیری تحریک و علاقمند سازند . به طور اساسی یادگیری اساس زندگی فرد را تشکیل می دهد . به علاوه آموزش پایه واساس یک زندگی اجتماعی خوب می باشد .زیرا افراد در یک جامعه تنها به کمک استعداد یادگیری ، آداب اجتماعی را فرا می گیرند و برای پیروی از آنها تلاش می کنند .
 
والدین باید بدانندکه کودکانشان با یکدیگر تفاوت دارند  .میزان استعدادشان برای یادگیری چه قدر است ؟  چگونه می توان آنرا افزایش داد؟
 
تعدادی مسائل وجود دارد که باید در نظر گرفته شود ، زیرا زمانی که کودکان برای یاد گیری آماده نیستند ، والدین ومعلمان هیچ گونه موفقیتی را در آموزش آنها بدست نمی آورند . بسیاری از مادران برای وادار کردن کودکان به آموختن یک موضوع خاص دچارمشکل می شوند . هیچ شک وتردیدی وجود ندارد که آموزش مفید و سودمند باید براساس نیازها و علائق کودکان انجام پذیرد.کودکی که برای یادگیری هیجان داردو به یادگیری علاقه ی بیشتری دارد ، را می توان با راه های بهتری به سمت یادگیری هدایت کرد .
 
آموزشی که تنها در یک موقعیت خاص ، ونه برای هر موقعیتی قابل اجرا باشد ، تقریباً آموزشی غیر مفید است . آموزش ، زمانی مناسب می باشد که در موقعیت مختلف زندگی تاثیر گذار باشد . با بررسی رفتارهای کودکان در خانواده ، ما پی می بریم که هر کودک عمل متفاوتی را دوست دارد و در یک مسیر ویژه رفتار می کند. مسائل خاص را ترجیح می دهد واز برخی موضوعات دیگر اجتناب می کند . بنابراین مانمی توانیم دوکودک را که رفتاری کاملاً مشابه به یکدیگر را دارند را پیدا کنیم . بنا براین این سؤالات پیش می آید که  : چرا کودکان رفتارهای متفاوتی دارند ؟
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اولین روز مدرسه: اضطراب شکوفه ها

بازديد: 95

اولین روز مدرسه: اضطراب شکوفه ها

حتما روز اول مهر کودکان گریانی که با التماس از مادرشان می خواهند آنها را به خانه برگردانند، دیده اید در حالی که بعضی بچه ها با لبخند از پدر و مادر خداحافظی می کنند و وارد مدرسه می شوند؛ ولی علت این تفاوت چیست؟

دکتر فریبا عربگل، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در این باره به جام جم می گوید: کودک دچار اضطراب جدایی، وقتی کسی که مراقبت از او را به عهده دارد به هر دلیلی از کنارش دور می شود، دچار اضطراب می شود و مدام فکر می کند آیا او را دوباره می بیند یا نه. این اضطراب جدایی تا دو یا سه سالگی طبیعی است و انتظار می رود در مراحل بعدی زندگی فروکش کند، ولی گاهی تا سنین بالاتر و سنین مدرسه هم در کودک باقی می ماند.

چاره اندیشی از سنین خیلی پایین
معمولا والدین از قبل، متوجه احساس اضطراب در فرزند خود می شوند و باید قبل از شروع مدرسه برای آماده کردن او برای چنین جدایی تمهیداتی بیندیشند تا کودک، تجربه جدایی از آنها را در مدت کوتاه داشته باشد. دکتر عربگل راهکارهایی را در این باره پیشنهاد می کند: والدین باید اجازه دهند بعد از دو سالگی کودک در زمان های کوتاه یک تا دو ساعته خانه اقوام نزدیک یا حتی همسایه ای که به او اطمینان دارند، بماند تا محیطی غیر از خانه را بدون حضور پدر و مادر تجربه کند و برای جدایی های طولانی مدت مثل ساعت های حضور در مدرسه آماده شود. حتی می توان بعد از سنین چهار تا پنج سال بچه ها را ۳۰ دقیقه تا یک ساعت در خانه تنها گذاشت، البته به شرطی که محیط خانه امن باشد و مثلا به او آموخته باشند اگر زنگ خانه را زدند چه باید بکند. وی ادامه می دهد: معمولا بچه هایی که مهدکودک رفته اند، راحت تر با رفتن به مدرسه و جدایی چند ساعته از والدین کنار می آیند. بچه هایی که مادرشان شاغل است و در طول روز کسی بجز والدین از آنها مراقبت می کند هم کمتر برای مدرسه رفتن دچار مشکل می شوند.

همراه کردن کودک هم کمک کننده است
به گفته دکتر عربگل، راه دیگر آماده کردن بچه ها این است که در تابستان وقتی برای ثبت نام، سوال یا آشنایی با کادر مدرسه می رویم، فرزندمان را همراه ببریم تا محیط مدرسه را ببیند و با آن آشنا شود. این روانپزشک کودک توصیه می کند: وقتی والدین می خواهند وسایل مدرسه مثل کیف، دفتر و نوشت افزار را برای کودک تهیه کنند، حتما او را با خود ببرند تا آمادگی ذهنی پیدا کند. حتی باید از خاطره های خودشان در مدرسه و اتفاق های خوبی که برایشان افتاده و برای او هم می افتد برایش حرف بزنند، ولی هرگز نباید در حضور کودک درباره خاطرات بد از مدرسه یا این که بعضی بچه ها روز اول مدرسه گریه می کنند، صحبت کرد.

علائم آزاردهنده اضطراب جدایی
بعضی بچه ها با وجود همه این اقدام ها و دوراندیشی والدین، پایه اضطرابی قوی دارند و هنگام جدایی از والدین دچار اضطراب شدیدی می شوند که هم خود را با علائم جسمی نشان می دهد و هم علائم روانی و فکری. دکتر عربگل درباره این علائم می گوید: علائم جسمی معمولا زمانی که قرار است کودک از والدین جدا شود، بروز می کند و معمولا حالت تهوع، دل درد و استفراغ است. او ادامه می دهد: گاهی این علائم از شب قبل از مدرسه شروع می شود و بچه ها مدام از مادرشان می پرسند: «می شود فردا به مدرسه نروم و پیش شما بمانم؟» یا مدام گریه می کنند، ولی بعد از این که از مدرسه برمی گردند، این علائم دیگر در آنها دیده نمی شود.

این فوق تخصص روانپزشکی کودک علائم فکری بچه های مضطرب خود را این گونه برمی شمارد: فکرهایی مثل این که نکند مامان دنبالم نیاد، راه مدرسه را گم کنم و هر چیزی که باعث جدایی آنها از پدر و مادر شود، در ذهن بچه های مضطرب تکرار می شود.این علائم فکری گاهی آنقدر شدید می شود که تمرکز بچه را به هم می ریزد.

وقتی علائم اضطراب طول می کشد
اگر این علائم فکری، جسمی و روان شناختی سه ، چهار هفته بعد از شروع مدرسه، پیش دبستانی یا مهدکودک ادامه پیداکند یا در این مدت علائم کودک شدید باشد به طوری که نتواند به مدرسه برود، به مداخله روان شناسی نیاز است. دکتر عربگل تاکید می کند: چنین بچه ای باید حتما درمان شود و نباید بگذاریم این روند ادامه پیدا کند، ولی معمولا پدر و مادر نگران قبل از این که کودک را به روانپزشک ببرند، بارها او را نزد متخصص اطفال، گوارش یا حتی اورژانس می برند در حالی که مشکل جسمی نیست.

وی با اشاره به این که پدر و مادر باید به فرزندشان آرامش و اطمینان بدهند تا علت اصلی ترس و اضطراب که همان جدایی از مادر است، از بین برود، ادامه می دهد: زمانی که بچه قدری به محیط مدرسه عادت کرد، مادر می تواند زمان های کوتاه او را ترک کند و دوباره برگردد. باید به عنوان یک قانون ثابت به کودک بفهمانیم من باید تو را به مدرسه ببرم و تو باید به مدرسه بروی و نمی توانی در خانه بمانی، ولی راس ساعتی که تعطیل می شوی، دنبالت می آیم.

دروغ گفتن به کودک، بدترین رفتار
دکتر عربگل با تاکید بر این که بدترین رفتار این است که به بچه دروغ گفته شود، می گوید: بعضی پدر و مادرها به فرزندشان می گویند کنارت می مانیم و همینجا هستیم، ولی به محض این که حواس او پرت می شود، می روند یا خود را پنهان می کنند. این کار بسیار اشتباه است و باید واقعیت را گفت. این فوق تخصص روانپزشکی کودک تاکید می کند: باید تحت هر شرایطی بچه را در مدرسه نگهداشت. اگر حال او خیلی بد بود، باید بگوییم اگر اینقدر حالت بد است که نمی توانی در مدرسه بمانی، باید برویم بیمارستان. حالا انتخاب کن؛ مدرسه یا بیمارستان؟ این کار باعث می شود فکر نکند، می تواند برگردد خانه چون اگر به خانه برگردانده شود، این رفتارها در او تقویت می شود.

اگر کودک به خانه برگشت
ولی اگر والدین به هر دلیلی مجبور شدند بچه را به خانه ببرند، چه؟ دکتر عربگل می گوید: نباید شرایط طوری باشد که به بچه خوش بگذرد یا حتی اوضاع مثل همیشه باشد، یعنی نباید اجازه داد تلویزیون تماشا کند یا پای رایانه بنشیند و حتی بازی کند! والدین باید به او بگویند: «تو مریضی! پس نمی توانی بازی کنی. برو روی تختت». علاوه براین، تکالیف مدرسه اش را هم باید انجام دهد. او توضیح می دهد: شرایط نباید طوری باشد که بچه فکر کند چون مریض است، توجه بیشتری می گیرد، ولی نباید با کودک مقابله هم کرد و مثلا به او گفت: «تو داری ادا درمی آوری!» درواقع باید به کودک فهماند که می دانیم ناراحت هستی و دلت برای ما تنگ می شود، ولی هر جا باشی، ما هستیم و دوستت داریم.

بچه هایی که بیشتر دچار اضطراب جدایی می شوند
معمولا بچه هایی که مادر و پدرشان را به هر علتی از تنبیه کلامی درباره آنها استفاده و مدام آنها تهدید به ترک یا دوست نداشتن کرده اند، در چنین مواقعی بیشتر احساس اضطراب و نگرانی می کنند. دکتر عربگل تاکید می کند: بچه هایی که در خانواده پرتشنج که در آنها مدام از طلاق و جدایی صحبت می شود یا مادر یکی، دو بار خانه را ترک کرده و رفته، بزرگ شده اند، بیشتر چنین رفتارهایی را نشان می دهند.

گاهی اضطراب ذاتی است
این روانپزشک کودک به نکته مهم دیگری نیز اشاره می کند: بعضی بچه ها به طور ذاتی و سرشتی مضطرب هستند؛ یعنی پدر و مادر رفتار مناسبی با آنها داشته اند و در محیط سالمی هم بزرگ شده اند، ولی چنین خصوصیتی به طرز ذاتی در آنها وجود دارد و از دوره نوزادی وابسته والدین بوده اند؛ مدام روی پای مادر می نشسته اند و هرگز تجربه جدایی از پدر و مادر را نداشته اند. برای چنین بچه هایی، روز اول مدرسه یا پیش دبستانی بسیار غم انگیز است. دکتر عربگل به پدر و مادرهای این بچه ها توصیه می کند: باید قبل از شروع مدرسه یعنی قبل از شش، هفت سالگی، چنین بچه هایی را آماده جدایی کرد. مثلا اگر تا این سنین هنوز کودک پیش والدینش می خوابد یعنی وابستگی زیاد است، باید کم کم جای او را جدا کرد؛ چون جدایی فیزیکی باعث جدایی روانی هم می شود و بچه ای که شب تا صبح در اتاقش جدا از مادر می خوابد، جدایی چند ساعته در روز را بهتر تحمل می کند و کمتر دچار اضطراب می شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگینامه بزرگان روان شناسی: اریک فروم

بازديد: 115

زندگینامه بزرگان روان شناسی: اریک فروم

زندگی و نظریات اریک فروم
اریش فروم (Erich Fromm) از برجسته ترین نمایندگان مكتب روانشناسی اومانیستی است. زندگی اریش فروم در سال ۱۹۰۰ در شهر فرانكفورت / ماین آلمان متولد شد. در سال 1927 تحصیلات خود را در رشتة روانکاوی دانشگاه برلین به پایان رسانید. بین سالهای 1929 تا 1932 به عنوان استاد روانشناسی در دانشکدة علوم اجتماعی فرانکفورت تدریس کرد و در سال 1934 یعنی یک سال پس از به قدرت رسیدن نازیها در آلمان، راهی آمریکا شد. او در این کشور، در دانشگاههای معتبر نیویورک، کلمبیا و کلرادو به عنوان استاد روانشناسی به تدریس پرداخت.
 
فروم تلاش نمود مکتب روانکاوی زیگموند فروید را سنجشگرانه مورد ارزشیابی قرار دهد و آن را گسترش بخشد. او خود را متوجه پرسشهای اجتماعی و فرهنگی ـ فلسفی روانشناسی اعماق نمود و بویژه تلاش ورزید پیش شرطهای روانشناسانه برای ساختارهای اجتماعی را مورد پژوهش قرار دهد. اریش فروم تحولات سیاسی و اجتماعی زادگاه خویش را در زمان تسلط هیولای فاشیسم به دقت زیر نظر داشت و رساله ها و جستارهای موشکافانه ای در تحلیل روانشناسی توده ای فاشیسم به نگارش درآورد. فروم در سال 1980 در تسین چشم از جهان فروبست.
 
آثار
اکثر آثار بزرگ فروم برای نخستین بار به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر و سپس به زبانهای دیگر ترجمه شد. از آن میان می توان به موارد زیر اشاره کرد: - روانکاوی و دین - روانشناسی و فرهنگ - زبانهای فراموش شده - رسالت فروید - بودیسم و روانکاوی - جزمیات مسیحی - کالبد شکافی تخریب گرایی انسان
 
اندیشه عشق
اریک فروم به از جمله کسانی است که در زمینه عشق و مطالعه علّی و روانشناختی آن فعالیت بسیاری نموده است. تا جایی که یکی از قدرتمند ترین و بهترین تئوریهای روانشناختی را در مورد عشق مطرح میکند. وی در کتاب هنر عشق ورزیدن میگوید: "علت اینکه میگویند در عالم عشق هیچ نکته آموختنی وجود ندارد این است که مردم گمان می کنند که مشکل عشق مشکل معشوق است و نه مشکل استعداد . مردم دوست داشتن را ساده می انگارند و برآنند که مساله تنها پیدا کردن یک معشوق مناسب یا محبوب دیگران بودن است. هیچ فعالیتی، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و بدین سان به شکست بینجامد." اریک به وضوح عشق ورزیدن را یک هنر میداند و میگوید: "اولین قدم این است بدانیم که عشق ورزیدن یک هنر است، همانطور که زیستن هنر است." اگر ما بتوانیم یاد بگیریم که چگونه میتوان عشق ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر چون موسیقی، نقاشی، نجّاری، یا هنر طبابت یا مهندسی بدان نیازمندیم.
 
فروم در کتاب خود به نام« انسان برای خویشتن» می نویسد: "شخص به طور اتفاقی مورد عشق ورزی قرار نمیگیرد بلکه نیروی عشق اوست که تولید عشق میکند." همانگونه که علاقه داشتن سبب مورد علاقه واقع شدن میگردد. مردم میخواهند از میزان مورد توجه بودن خود آگاه شوند اما فراموش میکنند که منشاء این توانایی و جوهر این کیفیت در توانایی آنها در عشق ورزیدن است. عشق ورزیدن به کسی، نشانه احساس توجه و مسئولیت به زندگی آن شخص چه از نظر فیزیکی و چه از لحاظ رشد و تکامل کلیه نیروهای انسانی وی میباشد.
 
عشق ورزی با منفعل بودن و تماشاگر زندگی معشوق بودن سازگار نیست، بلکه مستلزم رنج کشیدن و احساس توجه و مسئولیت در راه رشد و تکامل اوست. جوهر عشق رنج بردن برای چیزی و پروردن آن است یعنی عشق و رنج جدایی ناپذیرند. آدمی چیزی را دوست میدارد که برای آن رنج برده باشد و رنج چیزی را بر خود هموار میکند که عاشقش باشد. فروم دلسوزی در راه عشق و رنج ناشی از آن را از عناصر اساسی عشق میشمارد. دلسوزی جنبه دیگری از عشق را به دنبال دارد و آن احساس مسئولیت است، انسان میخواهد از سهم فعل پذیرانه ی خود فراتر رود، طبیعی ترین و آسان ترین آنها دلسوزی و عشق مادر به مخلوق خویش (فرزند)است، اگر قبول کنیم که عشق به خود و دیگران در اصل پیوند دهنده اند، خود خواهی را که فاقد دلسوزی به دیگران است چگونه میتوان توجیه کرد؟
 
سومین عنصر عشق که فروم به آن اشاره می کند احترام است. منظور از احترام به معشوق احترام به فردیت و علایق اوست و پذیرفتن او به صورتی که هست و علاقه به رشد و شکوفایی او. اگر جزء سوم عشق وجود نداشته باشد احساس مسئولیت به آسانی به سلطه جویی و میل به تملک دیگری سقوط می کند. چهارمین عنصر عشق دانش است، دانش که زاده عشق است یعنی نفوذ به اعماق روح و روان معشوق و شناخت او و آگاهی از انگیزه ها و احساسات درونی و واقعی او. فروم می خواهد بگوید دانش واقعی به معشوق هنگامی میسر است که انسان بتواند خود خواهی را قربانی کند یعنی نفس اماره خود را از میان بردارد تا فاصله بین عاشق و معشوق از میان برداشته شود و امکان یکی شدن آنها فراهم گردد. نهایتا فروم عشق را اینگونه تعریف می کند: "عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه که به آن مهر می ورزیم، آنجا که این رغبت وجود ندارد عشق هم نیست."
 
شخصیت اقتدارگرا
روم در در تحلیل و بررسی موشکافانه نقش اقتدارگرایی در جامعه را مورد بررسی قرار داده است. او با تکیه بر دیدگاه کانتی از فلسفه روشنگری، به تفکیک میان انسان این عصر به مثابه ذات خردگرایی که خود را از نابالغی معنوی رها می سازد و خطر کرده و مسوولیت آزادی خویشتن را پذیرا می شود و انسان نابالغی که کماکان به گردن مرجع اقتدار دیگری می آویزد تا مسوولیت تصمیم گیری مستقل را نداشته باشد، دست می زند. فروم با دقت علل روانی این نابالغی را مورد بحث قرار می دهد و بر خلاف تصور عمومی نشان می دهد که میان شخصیت اقتدارگرای فعال و کنشگر یا به تعبیر خود او مرجع اقتدار دگرآزار (سادیست) و شخصیت اقتدارگرای منفعل و کنش پذیر یا خودآزار (مازوخیست) به رغم تفاوت ظاهری، پیوند تنگاتنگی وجود دارد. فروم خاطر نشان می سازد که هر دو گونه شخصیت اقتدارگرا دارای خصوصیات مشترکی هستند که همانا عدم بلوغ معنوی و هراس عمیق درونی است. او در عین حال تفاوت میان اقتدارگرایی خردگرایانه و خردگریزانه را به روشنی تصویر می کند.
 
چند گفتار از اریش فروم
- آنچه در خدمت حیات قرار گیرد خیر و آنچه در خدمت مرگ قرار گیرد شر است.
- عشق به زندگی بیشتر در جامعه ای پرورش می یابد که در آن امنیت، عدالت و آزادی برقرار باشد.
- امنیت به معنی مورد تهدید قرار نگرفتن شرایط اسا سی مادی برای یک زندگانی آبرومندانه است.
- عدالت به معنی هیچکس نتواند هدف مقاصد دیگران واقع شود.
- آزادی به معنی هر کس بتواند در جامعه عضوی فعال و مسول باشد.
- عشق نیروئی است که تولید عشق میکند.
- ناتوانی عبارت است از عجز در تولید عشق.
 
فروم تاکید می کند که منش فرد از تاثیر فرد از تاثیر و نفوظ فرهنگی و نه از موجبات و نیروهای موثر درونی ، شکل می گیرد .وی پنج طرح شخصیتی راتوصیف می نماید : 
- پذیراReceptiveکه به حمایت از دیگران متکی است .
- بهره کش Exploitativeکه با اعمال قدرت و زورگویی و یا سود بردن از تزویر و حیله به مقاصد خود می رسند .
- سودا گرMarketingملاک توفیق در نظر او ثروت است و مردم از دید او کالاهایی برای داد و ستداند.
- محتکر hoarding( تملک طلب ) که اساس بنیاد امنیت را بر پایه اندوختن بی حساب و نگاه داشتن همه چیز می پندارند .
- سازنده Productive( مولد ) که تمام نیرو و توان خویش را در عشق و خلاقیت به کار می برد و هم از این رو به کمال رشد نائل می شود
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اما و اگرهای خرید تلفن همراه برای کودکان

بازديد: 75

اما و اگرهای خرید تلفن همراه برای کودکان

گوشی تلفن همراه ابزار جذابی است که امروزه علاوه بر بزرگسالان نظر کودکان را نیز به خود جلب کرده است. اما آیا باید این وسیله حتماً برای کودکان تهیه شود و یا این که به طور کلی باید از خرید آن اجتناب کرد؟ همچنین کودک چقدر می تواند در استفاده از این ابزار آزادی عمل داشته باشد؟
 
در واقع، پاسخ به این سوال که " آیا می توان برای کودکان تلفن همراه تهیه کرد" تنها به یک آری یا نه ختم نمی شود. زیرا تملک یک گوشی برای کودکان، دارای جنبه های پیچیده مثبت و منفی گوناگونی است. انواع بازی ها، ارسال پیام کوتاه، دریافت بلوتوث، استفاده از اینترنت و امکانات فیلم برداری و عکس برداری و... هم می تواند به فعالیت هایی لذت بخش منجر شود و هم مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد. در واقع، زمانی که از منظر سلامت روان به این امکانات توجه می شود، استفاده نامناسب از گوشی تلفن همراه می تواند به یک تهدید جدی تبدیل شود.
 
بازی های موجود در گوشی ها، اغلب بخش زیادی از اوقات کودک را به خود اختصاص می دهد، که این خود مشکل جدیدی را برای والدین به وجود می آورد و به خصوص در انجام تکالیف مدرسه اختلال ایجاد می کند. همچنین این بازی ها معمولاً خشونتی بی پروا و هیجانی بیش از حد را در کودک برمی انگیزد. بلوتوث های نامطلوب نیز از طریق گوشی ممکن است در دسترس کودک قرار گیرد، در این زمینه بیشتر پژوهشگران تاکید دارند دیدن تصاویر نامناسب، به بلوغ زودرس کودک منجر می شود یا پرخاشگری را در او تشدید می کند. همچنین برقراری تماس هایی که با ارزش های خانواده هم سو نیست می تواند دردسرهای ناشی از این تعاملات را تشدید کند. در مقابل اطلاعات اندک والدین نسبت به امکانات این فناوری یا حتی ناآگاهی از معضلات جو اجتماعی، همگی از جمله مواردی است که به گفته دانشمندان می تواند این ابزار را به اسباب بازی خطرناک نسل امروز تبدیل سازد و مشکلات متعددی را برای کودک ایجاد کند که والدین حتی اندکی از آن مطلع نباشند.
 
۷ نکته برای والدینی که می خواهند برای کودک خود تلفن همراه بخرند
با این حال ساعات طولانی دور بودن کودک از خانواده به دلیل شرکت در کلاس ها یا شغل والدین، ارتباط با او از طریق تلفن را ضروری می سازد. علاوه بر این باید زمانی وجود داشته باشد که کودک استفاده صحیح از فناوری را بیاموزد و این امر محقق نخواهد شد مگر آن که این آموزش ها به او ارائه شود. بنابراین شاید بتوان با رعایت نکات ذیل از امکانات سودمند این فناوری بهره گرفت:
 
1- بررسی کنید و دریابید که فرزند شما به چه علتی برای داشتن این وسیله اصرار می ورزد؟! آیا او تنها به دنبال وسیله ای برای بازی است؟ آیا می خواهد از این طریق به جلب نظر دوستان خود بپردازد؟ یا آن که می خواهد حریم خصوصی بدون نظارتی را برای مکالماتش فراهم کند؟! چنانچه هدف کودک شما در بر گیرنده این موارد است باید در تهیه تلفن همراه تردید کنید و در گام نخست به دنبال راه حل مشکل زیر بنایی کودک خود باشید؛ مثلا مشکلات مربوط به اعتماد به نفس در کودک را مورد توجه قرار دهید یا اگر فرزندتان تلفن همراه را برای بازی های هیجان انگیز آن می خواهد؛ در این صورت می توان یک وسیله مخصوص بازی که مناسب سن او باشد، تهیه کرد.
 
2- گاهی این خود والدین هستند که نیازهای کاذبی را برای کودک شان ایجاد می کنند؛ مثلا هر گاه والدین حوصله رسیدگی به کودک را ندارند تلفن همراه خود را به عنوان یک ابزار بازی در اختیار او قرار می دهند و از این طریق او را عادت می دهند که به عنوان ابزاری سرگرم کننده به آن نگاه کند.
 
3- سن کودک در استفاده از این ابزار حائز اهمیت است اما باید رشد روانی، اجتماعی و عقلی کودک را هم در نظر داشت. در واقع نمی توان یک مرز واضح سنی را در تعیین صلاحیت کودک برای داشتن تلفن همراه مشخص کرد. ممکن است کودکی در 10 سالگی از قدرت تاثیرپذیری و تاثیرگذاری خود در یک مکالمه تلفنی آگاه باشد اما کودک دیگری در همان سن، نتواند زمان خود را برای استفاده از تلفن همراه مدیریت کند. در حقیقت باید کودک به حدی از بلوغ فکری رسیده باشد که تفکر منطقی در او پیشرفت هایی را داشته باشد.
 
4- همان گونه که در تمامی امور کودکان نیازمند نظارت والدین هستند در این زمینه خاص نیز باید قدرت و درایت والدین اعمال شود. بنابراین در ابتدا اطلاعات خود را از امکانات نوع گوشی تهیه شده، افزایش دهید سپس اصول صحیح استفاده از این فناوری را به کودک خود بیاموزید زیرا نظارت عالمانه و از روی آگاهی بسیار مفید است.
 
5- بهتر است قواعدی برای کاربرد تلفن همراه تعیین کنید و به این قواعد نیز با مهربانی و در عین قاطعیت پایبند باشید. ثبات داشتن در ارائه پاداش یا بر عکس ممنوعیت استفاده از تلفن همراه در صورت رعایت نکردن قوانین می تواند مفهوم اهمیت رعایت قوانین را برای کودک آسان سازد.
 
6- در صورت تهیه تلفن همراه، مدل و امکانات آن را با توجه به نیاز کودک تعیین کنید و صرفاً بر اساس در خواست کودک اقدام به خرید نکنید. زیرا چشم و هم چشمی در این زمینه بین کودکان شایع است. در ضمن استفاده بی حد و مرز از امکانات جانبی گوشی تلفن همراه است که می تواند مضراتی داشته باشد و نه صرفاً خود تلفن.
 
۷- ضرورتی وجود ندارد که در ابتدای امر، در هر شرایط و هر زمانی گوشی تلفن در اختیار کودک باشد. یا حتی ضروری نیست که کودکان تلفن همراه اختصاصی داشته باشند. در واقع شما می توانید تلفن را به صورت مقطعی در اختیار او قرار دهید؛ مثل زمان هایی که کودک به کلاس های فوق برنامه می رود.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس