تحقیق و پروژه رایگان - 587

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

روش تشکیل کانی ها

بازديد: 267

 

روش تشکیل کانی ها

http://img1.tebyan.net/big/1393/05/20140816120712867_1.jpgدر طبیعت حدود 3000 نوع کانى پیدا مى‌شود که از لحاظ ترکیب، شکل ظاهرى، رنگ، اندازه و... بسیار متفاوتند. یک علت عمده این تفاوت، چگونگى تشکیل آن‌ها است. بعضى از کانی‌ها از انجماد مواد مذاب به وجود می‌آیند (مانند کانی‌هایى که در تشکیل سنگ‌هاى آذرین دخالت دارند). بعضى از سرد شدن بخارها در سطح یا شکاف‌هاى موجود در سنگ‌ها به وجود مى‌آیند. برخى دیگر از کانی‌ها، از تبخیر محلول‌هایى که به حد اشباع رسیده‌اند به وجود مى‌آیند.

کانی اولیه یا درونی

کانی‌های درون زاد همان طور که از نامشان پیدا است، در درون زمین یعنی کیلومترها زیر زمین تشکیل شده‌اند. ماده اصلی تشکیل دهنده کانی‌های درون زاد و به طور کلی مادر همه کانی‌ها جسم سیال خمیر مانندی است که به نام ماگما خوانده می‌شود. با توجه به نحوه تشکیل کانی‌‌های مختلف از ماگما، می‌توان مراحل مختلفی برای تشکیل کانی‌ها تشخیص داد که این مراحل شامل مراحل ماگمایی اولیه، پگماتیتی، پنوماتولیتیک و گرمابی است.

 الف -ماگمایی اولیه 

از این دسته که اولین گروه کانی‌ها هستند که از ماگما جدا می‌شوند و طبیعتاً در دما و فشار بالایی تفکیک می‌شوند می‌توان به کانی‌هایی مانند الماس، پلاتین، کرومیت، مس، آهن و از سنگ‌ها گرانیت را نام برد.

ب پگماتیت‌ها

عناصر باقی‌مانده از ماگما که اغلب کلر و بر و فلوئور است و به پگماتیت موسوم است در این مرحله در داخل خلل و شکاف‌ها نفوذ می‌کنند. بلورهای پگماتیت فوق‌العاده بزرگ ‌هستند. فاصله تشکیل پگماتیت‌ها از ماگمای اولیه حداکثر یک الی دو کیلومتر است. پگماتیت‌ها منبع مهم میکاهای صنعتی، لیتیم، بریلیوم، تانتالیم، کوارتز پیزو الکتریک هستند.

ج- پنوماتولیتیکی

کانی‌های حاصل از این مرحله ارزش اقتصادی ندارند 

د- مرحله گرمابی

در این مرحله در نتیجه نفوذ آب‌های زیر زمینی عناصری از ماگمای داغ در طول مسیر در آب حل می‌شوند و پس از خروج این آب‌ها تشکیل کانسارهای با ارزشی مانند سولفورهای فلزی می‌دهند.

کانی‌های ثانویه یا بیرونی

این کانی‌ها از تغییر و تبدیل کانی‌های اولیه یا درون زاد به وجود می‌آیند. کانی‌های اولیه عموماً در شرایط فشار و درجه حرارت بالا تشکیل شده‌اند و به همین خاطر این کانی در شرایط سطح زمین که متفاوت با شرایط تشکیل آن‌ها می‌باشد، چندان سازگار نیستند. کانی‌های اولیه برای سازگار شدن با شرایط سطح زمین، خرد و تجزیه شده و به کانی‌های ثانویه یا برون زاد تبدیل می‌شوند. فرآیندهای مختلفی همچون هوازدگی، رسوبی و بیولوژیکی به تشکیل کانی‌های ثانویه کمک می‌کنند.

کانی‌های دگرگونی

تغییر مشخصات کانی‌ها و سنگ‌ها در اثر حرارت و فشار، دگرگونی نامیده می‌شود. در اثر دگرگونی کانی‌ها ممکن است شکل بلورین اولیه خود را از دست داده و به شکل جدیدی متبلور شوند. البته تغییر تبلور کانی‌ها در جهتی است که با شرایط جدید سازگار باشند. ضمن تغییرات دگرگونی ممکن است ترکیب شیمیایی کانی‌ها نیز عوض شده و عناصری از ساختمان آن خارج و یا به آن وارد شوند. دگرگونی به سه نوع مجاورتی، ناحیه‌ای وحرکتی تقسیم می‌شود که در طی هر یک از این دگرگونی‌ها کانی‌های مختلفی به وجود می‌آید.

 

 توجه. برای حمایت از سایت ما و ایجاد انگیزه برای سایت ما برای گذاشتن بیشتر تحقیقات و جواب سوالات کتاب ها بصورت رایگان برای شما  ، بر روی لینک های زیر هر چند بار خواستید (بعد خواندن مطلب یا قبل از آن ) کلیک کنید :

لیست کلیه اقدام پژوهی ها

لیست کلیه تحقیقات و تجربیات ارتقای شغلی دبیران

لیست کلیه پایان نامه ها

لیست کلیه مقالات و تحقیقات

لیست کلیه پروژه های آماری

لیست کلیه پروژه ها کارآموزی و مالی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 آذر 1394 ساعت: 16:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

زندگی نامه نیما یوشیچ

بازديد: 179

 

زندگی نامه نیما یوشیچ

با مجموعه تاثیرگذار افسانه که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کردنیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود.

تمام جریان های اصلی شعر معاصر فارسی مدیون این انقلاب و تحولی هستند که نیما مبدع آن بود.

کودکی

نیما در سال 1274 هجری خورشیدی به دنیا آمد. پدرش ابراهیم خان اعظام السلطنه متعلق به خانواده ای قدیمی مازندران بود و به کشاورزی و گله داری مشغول بود. پدر نیما زندگی روستایی، تیراندازی و اسب سواری را به وی آموخت. نیما تا سن دوازده سالگی در دل طبیعت زندگی کرد.

نیما خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت ولی دلخوشی چندانی از او نداشت چون او را شکنجه می داد و در کوچه باغ ها دنبال نیما می کرد.

اقامت در تهران

دوازده ساله بود که به همراه خانواده تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد. در مدرسه از بچه ها کناره گیری می کرد و به گفته خود نیما با یکی از دوستانش مدام از مدرسه فرار می کرد و پس از مدتی با تشویق یکی از معلم هایش به نام نظام وفا به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد.

پس از پایان تحصیلات در مدرسه سن لویی نیما در وزارت دارایی مشغول کار شد. اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد. بیکاری وی باعث شد تا افکار گوناگون به ذهنش هجوم آورد از جمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود. در همین زمان (سال 1305) با عالیه جهانگیر ازدواج کرد تا به گفته خود از افکار پریشان رهایی یابد.

درست یک ماه پس از ازدواج، پدرش ابراهیم نوری درگذشت. در همین زمان چند شعر از او در کتابی با عنوان خانواده سرباز چاپ شد. وی که در این زمان به دلیل بی کاری خانه نشین شده بود در تنهایی به سرودن شعر مشغول بود و به تحول در شعر فارسی می اندیشید اما چیزی منتشر نمی کرد.

ترک تهران

به سال 1307 خورشیدی محل کار عالیه جهانگیر، همسر نیما به آمل انتقال پیدا کرد. نیما نیز با او به این شهر رفت. یک سال بعد آنان به رشت رفتند. عالیه در این جا مدیر مدرسه بود و نیما را سرزنش می کرد که چرا درآمدی ندارد.

تغییر نام

علی اسفندیاری در سال 1300 خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. نیما نام یکی از اسپهبدان تبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضا می کرد. در نخستین سال های صدور شناسنامه نام وی نیماخان یوشیج ثبت شده است.

آغاز شاعری

کیوان نیما در سال 1300 منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.

نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسه های مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت.

آثار نیما

منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شده است. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کرده است و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداخته است. بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد می کند. چنان که خطاب به حافظ می گوید:

حافظا این چه کید و دروغ است کز زبان می و جام ساقی است

نالی ار تا ابد باورم نیست که بر آن عشق بازی که باقی است

من بر آن عاشقم کو رونده است

افسانه

نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسأله گو افکاری اجتماعی را بیان می کند اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری می کند و هنوز راه خود را پیدا نکرده است. با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت. ای شب نیز در هفته نامه نوبهار محمدتقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت.

زندگی شخصی

نیمایوشیج در جوانی عاشق دختری شد، اما به دلیل اختلاف مذهبی نتوانست با وی ازدواج کند. پس از این شکست او عاشق دختری روستایی به نام صفورا شد و می خواست با او ازدواج کند اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید. بنابراین عشق دوم نیز سرانجام خوبی نیافت. نیما صفورا را هنگام آب تنی در رودخانه دیده بود. این منظره شاعرانه و شکست عشق پیشین الهام بخش او در سرودن افسانه بود.

سرانجام نیما در 6 اردیبهشت 1305 خورشیدی ازدواج کرد. همسر وی عالیه جهانگیر فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار میرزا جهانگیر صوراسرافیل بود. حاصل این ازدواج که تا پایان عمر دوام یافت فرزند پسری بود به نام شراگیم که اکنون در امریکا زندگی می کند. شراگیم در سال 1324 خورشیدی به دنیا آمد.

خانه نیما

خانه پدری نیما یوشیج واقع در یوش، بنایی است که قدمت آن به دوره قاجار میرسد. این بنا به شماره 1802 از سوی سازمان میراثفرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده است و حفاظت میشود. بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.

تعامل بين زبان و محيط در شعر نیما


مطالعهپيرامون زبان و محيط اجتماعي و فرهنگي سابقه ي ديرينه در نوشتگان زبان شناسي داردساپير1 (1939- 1884( جزو اولين زبان شناساني است كه به طور اخص ارتباط بين زبان ومحيط زندگي را بررسي كرد و نشان داد چگونه عوامل بيروني در زبان نمود پيدا مي كندوي در مقاله اي تحت عنوان «زبان و محيط زيست»2 (1949: 90( محيط مادي را از محيطاجتماعي متمايز مي داند. محيط مادي عمدتاً به ويژگيهاي جغرافيايي يك منطقه مانندآب، كوه، دشت، ساحل، دريا، و شرايط اقتصادي دلالت دارد. در حالي كه منظور از شرايطاجتماعي،‌خصوصيات غير مادي مانند شرايط فرهنگي، قومي، زباني، مذهبي، و سياسي يكجامعه است. اگر چه اين تمايز براي تبيين و توصيف يك زبان مشخص با مشكلات نظري وعملي مواجه است، و دليل آن زبان در بر گيرنده نمادهاي پيچيده اي است كه شرايط ماديو معنوي يك گروه اجتماعي به طور لاينفك در آن متبلور است، با اين حال چارچوب مناسبيبراي بررسي موضوع حاضر محسوب مي شود. خصوصاً اين مقاله حاضر تأثير اين دو را به طورجداگانه اما مرتبط به هم مورد بررسي قرار مي دهد
3- 
بازتاب شرايط محيط دراشعار نيما
تأثير پذيري نيما از طبيعت، زبان و فرهنگ مازندران و انعكاس اينخصوصيات در اشعار وي پيش از اين، توسط بعضي از نويسندگان مورد توجه قرار گرفت(ر.ك:فلكي 1373، ثروتيان، 1375؛ طاهباز، 1375(. به عنوان مثال ثروتيان)1375: 123 وطاهباز(1375: 6- 165) به ترتيب چنين مي گويند
زندگي چوپاني شاعر(نيما) لحظه اياو را رها نمي كند و اين پرورده ي طبيعت سرسبز مازندران در هر جا و در هر بابي سخنمي گويد، كوه و جنگل و دريا ـ خواسته يا ناخواسته ـ در ميان سخن او ظاهر ميشود.
در نوشته او[نيما] بسياري از امكانات زباني و بياني، به كار گرفه شده استاز گسترش كاربرد واژگان، به كار بردن واژه هاي محلي، نامهاي گياهان، جانوران، جاهاو همچنين به كارگيري واژه هاي كهن و پيشينه دار و ساختن تلقيقات تازه و مهمتر ازهمه تغيير در نحو و ساختار جمله و عدول از زبان «رسمي پايتخت»‌كه گاهي با عنايت بهويژگيهاي دستوري زبان طبري است
چنين نظرياتي احتمالاً توسط نويسندگان ديگرينيز ارائه گرديده است. اما تا آن جايي كه نويسنده اين مقاله اطلاع دارد تا به حاليك بررسي منسجم براساس يك چارچوب روشمند در اين مورد انجام نگرفته است و در اينراستا اين مقاله شايد گام نخست محسوب گردد. در هر حال، ابتدا تجلي محيط مادي وجغرافيايي نيما، يعني طبيعت مازندران و سپس تأثيرات زباني و فرهنگي طبرستان را دراشعار وي مورد بررسي قرار مي دهيم. براساس اين مطالعه شايد بتوان ادعا كرد كه اينعوامل در خلق يك سبك خاص نيما مؤثر بوده است
3-1- 
تجليات طبيعت مازندران دراشعار نيما 
بازتاب طبيعت سرسبز مازندران در اشعار نيما از چند زاويه قابل بررسياست. ابتدا بسامد واژگاني از قبيل جنگل، كوه، دريا، ساحل، ابر، موج، قايق، درخت،چوپان، و گوسفند در اشعار نيما چشمگير است كه با ديگر آثار ادبي فارسي زبان قابلمقايسه نيست. براي نمونه
(1)
آب مي غرد در مخزن كوه
كوه هاغمناكند
ابر مي پيچد، دامانش تر
وز فراز دره، او جاي جوان
بيم آوردهبرافراشته سر 
(آنكه مي گريد، مجموعه كامل، ص 442)
(2)
روزي او و كمانش برپشت
همچو روزان دگر از پي صيد
سوي جنگل شد و اين بود غروبي غمناك
و مه ينازك، گرما زده مانند بخار 
از هوا خاسته در جنگل ويلان مي شد 
و همه ناحيه يديزني و گرجي 
بود پنداري در زير پرند
(پي دارو چوپان، مجموعه كامل، ص 389)

(3) 
يادم از روزي سيه مي آيد و جاي نموري 
در ميان جنگل بسيار دوري 
آخر فصل زمستان بود و يكسر هر كجا زير باران بود
(ياد مجموعه كامل،ص303)

(4) 
هر نگاه به سويي، فكر سوي آشيان 
مي كند دريا هم از اندوه منبا من بيان 
خانه ام را مي نماياند به موج سبز و زرد
مي پراند آفتابي را ميانلاجورد
من در آن شوريدگيهايي كه موج از چيرگي 
در سر آورده است با ساحل كهدارد خيرگي
دوستانم را كه همه مي بينم آن جا در عبور 
اين زمان نزديك آن واديرسيدستم ز دور
سالها عمر نهان را دستي از دريا به در 
مي كشد بر پرده هايتيرگيهاي بصر
چشم مي بندم به موج و موج همچون من، 
بر لب درياي غم افزا تأسفمي خورم 
(در جوار سخت سر)

انعكاس مناظر جغرافيايي مازندران در اشعارنيما با نگاهي گذرا به ديوان وي و يافتن شواهد ديگري بيشتر آشكار مي شود، و شايدنمودار بارز و برجسته چنين واژگاني در اشعار وي ما را از ضرورت مطالعه دقيق آمارياز بسامد آنها بي نياز كند
نوع تركيبهاي بديع و استعاري نيما كه ملهم از طبيعتطبرستان است مهمتر از بسامد واژگان طبيعي طبيعت است. زيرا صرف به كارگيري كلماتمربوط به طبيعت نمي تواند لزوماً مؤيد بازتاب محيطي شاعر قلمداد گردد. نمونه هايزيادي از توصيف طبيعت در آثار شاعران گذشته و حتي خود نيما خصوصاً در مطلع مثنويهاديده مي شود كه شاعر هيچ گونه تجربه شخصي از آن طبيعت توصيف شده نداشته است، خودنيما در مورد اين گونه اشعار مي گويد: اين شعرها حكم مينياتورهاي قديم را دارند كهحالتي را مي رسانند، كوهي، آبي، گياهي، آدمي در آن ها هست، اما جزء جزء آن به طوريكه بايد، با خصوصياتي آشنا نيست (نقل از اخوان ثالث، 1369: 279). نظر فلكي نيز دراين مورد مي تواند رهگشا باشد(1373: 91.)
در شعر شاعران كلاسيك، جز در مواردياستثنايي، اگر مكان در شعر آورده نشود، نمي توان محيط زندگي شاعر را از طريق زباندريافت. شعر شاعري بيابان نشين با شعر شاعري كه با دريا و جنگل زندگي اش معني مييافت، همساني داشت... اما شعر نيما از آن جا كه شعري است زنده و با زندگي رابطهدارد، نشاني از موقعيت عاطفي او با پيرامونش دارد
بنابراين، نكته در خور توجهاين است كه نيما با ايم واژگان طبيعت را همان طوري كه خود مي بيند به تصوير مي كشدتصوير كلامي وي از طبيعت كاملاً بديع و حاكي از خلاقيت وي مي باشد و از پيرويسنتهاي ادبي معمول گذشته عاري است. نكته مهم اين است كه تابلوهاي كلامي نيما ازپيرامون خود كاملاً ساده و طبيعي است و از جلوه هاي مصنوع اشعار گذشتگان پيراستهاست و الا استفاده از كلماتي مانند، كوه، جنگل، دريا، موج وساحل در آثار ادبيگذشته و حال به چشم مي خورد. اما هيچكدام بوي و طعم واقعي طبيعت را نمي دهند. بهقول اخوان ثالث(1369: 303(: كلمه ها، حتي در حالي كه زنده و رايج باشند، به خوديخود براي آفرينشهاي شعري كم توانند و در حد رسايي تازه فقط 
اشاره هاييهستند،‌با قوت هاي متفاوت براي دلالت به آنچه در حيز هستي است، از چيزها و معني هاو حالات. در حالي كه نيما از اين كلمات براي ساختن يك اثر موسيقي موزون از طبيعتبهره مي جويد كه خواننده با تمام وجود صحنه را حس مي كند. به عنوان مثال
(5)

مانده از شبهاي دورادور
بر مسير خاموش جنگل 
سنگچيني از اجاقيسرد
اندرو خاكستر سردي
(اجاق سرد، مجموعه كامل، ص 453)
در اين جا كاربردواژه هايي مانند "جنگل" و "سنگچين" نيست طبيعت مازندران را به تصوير مي كشد بلكهآرايش ساده و صادق واژه ها بدون پيرايه هاي مصنوعي است كه بو و فضاي گرفته جنگل رادر ديد و جان خواننده بر مي انگيزد. فلكي درباره استفاده خلاق نيما از اين واژگانمي گويد(1373: 124( 
«...
يكي از نشانه هاي نوآوري، نگاه تازه اي است كه از درونشعر به زندگي،‌اشيا، طبيعت و پديده ها مي تابد. و اين نگاه تازه، تنها از درونايجاد 
رابطه هاي تازه تصويري است كه نمود مي يابد. وقتي كه نيما به طبيعت بهوجودي مستقل و گاه همدم انسان مي نگرد، ناچار است براي بيان اين حالت، از سطح شيوهقدما، يعني از بهره جويي اجزاي آن جهت تشبيه يا تشريح معشوق يا ممدوح فرا [تر] رودو چنين است كه طبيعت در شعر نيما، دروني شاعر يا با شاعر يگانه مي شود»
تصويرصادقانه از طبيعت همراه با نگاهي سبز كه طبيعت را ذي شعور و همدم بشر مي داند نقشبسزايي در نوآوري نيما داشته است. به تعبيري گفتگو با طبيعت و الهام مستقيم از آنسبك و سياق خاص خود را مي طلبيد. بنابراين، در اين جا علاوه بر انعكاس تصوير ساده وو اقعي طبيعت مازندران، تعامل و گفتگو با طبيعت مطرح است و اين نشان مي دهد كه نيمابه موضوع «زبان شناسي زيست محيطي»3 كه يك حوزه ي جديد در جامعه شناسي محسوب مي شوديك قرن پيش توجه داشته است. به عنوان مثال، ادبيات [6]، [7]، و[8] هماهنگي بين فضايزندگي انسان با طبيعت را به خوبي به تصوير مي كشد(فلكي، 1373: 126). علاوه براين،‌در اشعار نيما شواهد فراوان ديگري وجود دارد كه بيانگر وفاق و تعامل بين انسانو طبيعت است
(6) 
نگران با من استاده سحر 
صبح مي خواهد از من
كه ازمبارك دم او آورم اين قوم بجان باخته را بلكه خبر 
(مهتاب، مجموعه كامل ص 444)
يا در جاي ديگر چنين مي سرايد
(7) 
مثل اين بود كه دريا با او 
سرهمكاري دارد
رقص برداشته موجي با موج
چون خيال وي هر پيش و كمي يافته اوج 
(مانلي)
(8) 
جنبش دريا، خروش آبها 
پرتو مه، طلعت مهتابها
ريزشباران، سكوت دره ها
پرش و حيراني شب پره ها 
ناله ي جغدان و تاريكي كوه 
هاي هاي آبشار باشكوه 
بانگ مرغان و صداي بالشان 
چونكه مي انديشم ازاحوالشان 
گوييا هستند با من در سخن 
رازها گويند پر درد و محن
(قصه رنگپريده، خون سرد)
بر اين اساس، ادعاي ثروتيان آن جا كه مي گويد (1375ك 134): ازنخستين منظومه اي كه به دست ما رسيده كاملاً روشن و آشكار است هنرمند يوش با طبيعتعجين شده است و از آغاز تا پايان عمر با كوهها و رودهايي كه او را پرورده وجنگلهايي كه او را در سايه گاههاي خود پناه داده انس و الفتي جاودانه دارد، بادرستي قرين است
3- 2- 
بازتاب زبان مازندراني در اشعار نيما
اشعار نيماعلاوه بر تأثير پذيري از عناصر زيست محيطي خطه، شمال تحت نفوذ زبان و فرهنگ طبرينيز مي باشد. در اولين نگاه به مجموعه اشعار نيما خواننده متوجه كاربرد كلماتمازندراني مي شود كه عموماً به مكانها، درختان و جانوران دلالت داشته و نشانگراهميت اين كلمات در نمود شرايط اقليمي و زيستگاهي شاعر است. جالب اين جاست كه بعضياز اين كلمات عنوان شعر را به خود اختصاص داده اند؛ به عنوان مثال: انگاسي، كچبي،سريويل و امزناسر نام روستاها بوده،‌ولي اوجا، افرا، لرگ، توسكا و مازو نام درختانجنگلي هستند. كاربرد كلمات محلي در اشاره به درختان جنگلي نشان از اهميت آنها درزندگي مردم منطقه دارد. علاوه بر نام درختان كلماتي مانند ري را، داروگ و آقا توكابه انسان و جانوران دلالت دارند. اما همان طوري كه در بالا اشاره شد صرف مشاهدهواژگان بومي جهت دسترسي به بازتاب فرهنگ مازندران در اشعار نيما كافي نيست، بلكهچگونگي كاربرد آنها و بافت كلام نيز نقش تعيين كننده اي در ارائه يك تصوير روشن ازطبيعت و فرهنگ مازندران ايفا مي كنند. در اين جا ما تنها به يك نمونه از شعر نيماكه متضمن واژگان مازندراني است اكتفا مي كنيم
(9)گندنا (نام گياهيوحشي)
بيشه بشكفته به دل بيدار است
ياسمن خفته در آغوشش نرم، 
سايه پروردهي خلوت، توكا
مي خرامد به چراگاهش گرم
اندر آن لحظه كه مريم مخمور 
مي دهدعشوه، آراسته لرگ
در همان لحظه، كهن افرايي 
برگ انباشته،‌در خرمن برگ 
(شعر گندنا، مجموعه آثار ص 431)
كلمات مازندراني ديگري كه در اشعار نيما بهكار رفته است عبارتند از
دار (1) (درخت)، استونگاه(جاي ايستادن گوسفند)، اينسوترك(اين طرف تر)، دلگزا(دل آزار، رنج آور)، نپار(پناهگاه چوبي در مزرعه)، كومه(كلبه اي در باغ، كشتزار يا جنگل)، لم (بوته تيغدار تمشك)، لاش زدن(قطعه قطعهكردن)، بفته(بافته)، پوسخند(پوزخند)، بينج(شالي)، بينجگر(شاليكار)، تاريكجا (جايتاريك) پيشادست(اجرت پيش)، تيپا(لگد)، دمه(باد و بوران)، گورزا(كوتاه قد)،كله(اجاقي گلي يا زميني)، كشه(بغل، آغوش(، تيرنگ)(قرقاول)، چوقا(لباس پشمين چوپان)و غيره. البته اين بدين معنا نيست كه فارسي زبانان معناي بعضي از اين كلمات مانند:دار، دمه، و تاريكجا را نداند. در ضمن گاهي اوقات تنها در يك قطعه شعر چندين كلمهمازندراني مشاهده مي شود، به عنوان مثال در شعر«كار شب پا
(10) 
ماه ميتابد، رود است آرام، 
بر شاخه ي «اوجا» «تيرنگ

دم بياويخته، در خواب فرورفته، ولي در «آيش
كار "شب پا" نه هنوز است تمام 
بچه ي «بينجگر» از زخمپشه،
بر ني آرميده
پس از آنيكه ز بس مادر را
ياد آورد به دلخوابيده
پك و پك سوزد آنجا «كله سي
بوي از پيه مي آيد به دماغ
خود او درآيش 
و زن او به «نپاري» تنهاست
آي «دالنگ! دالنگ!» صدا مي زند او
سگخور را به بر خود. «دالنگ
(كار شب پا مجموعه كامل 412- 16)
تأثير ديگرزبان مازندراني در شعر نيما در سطح نحو مطرح است. ساختمان گروه اسمي در فارسيعموماً به صورت «هسته آغاز»4 است يعني ابتدا اسم و سپس توصيف كننده به كار مي رود،مانند "اسب بزرگ" در حالي كه در گونه مازندراني عكس اين قضيه صادق است؛ يعنيساختمان گروه اسمي به صورت "هسته ي آخر»5 به كار مي رود، مانند "گت اسب" البته غرضگوينده اين نيست كه در فارسي ساختمان اسم اصلاً به صورت هسته آخر به كار نمي رود،بلكه هنجار غالب يا «ساختار بي نشان» 6 هسته آغاز است. نكته مورد توجه اين است كهكاربرد فراوان گروه اسمي هسته آخر در اشعار نيما امكان و توانايي خاصي در اختيارشاعر قرار مي دهد تا وي بتواند به مقدار نوآوريي خود بيفزايد و اين نوع آوريساختاري نه تنها سبك خاصي به آثار شاعر مي بخشد، بلكه احتمالاً وي را در حمل معنيمدد مي رساند
هسنه آخر هسته آغاز
به ريخته ابر ابر به هم ريخته
بسته لبلب بسته
پاره پاشنه پاشنه پاره
باد كرده شكم شكم باد كرده
نوشكفته باد بادنوشكفته
وحشت نما پاييز پاييز وحشت نما
ورم كرده تن تن ورم كرده
نيل چشمدريا درياي نيلي چشم
ناپيدا طرف طرف ناپيدا
كينه ور شيطان شيطان كينهور
مرده زن من من زن مرده
تاريكجا جاي تاريك
اين گونه تركيبات در ديواناشعار نيما بسيار فراوان است. در ضمن تأثير نحوي ديگري يعني حالت "بايي ـ ازي" 7 اززبان مازندراني در اشعار نيما ديده مي شود. معادل حالت ازي گونه مازندراني در زبانفارسي حرف اضافه "از" است. حرف اضافه "از" در زبان فارسي قبل از اسم به كار مي رودولي حالت ازي به انتهاي اسم در گويش مازندراني مي چسبد، مثلاً
من زخامي عشق راخوردم فريب 
كه شدم از شادماني بي نصيب
(قصه ي رنگ پريده، خون سرد(
يا درجايي ديگر مي گويد
پوسيده استخوان را ماند، چو آتشي است
كاو را نمانده جزخاكستري به سر
(عقاب نيل)
در اين جا را نشانه مفعول مستقيم نيست بلكهاحتمالاً براساس ساختار گويش مازندراني به كار رفته است و نقش حالت ازي را ايفا ميكند البته ممكن است بعضي از زبان شناسان چنين استددلال كند كه "را" در اين جا حرفاضافه است اعتقاد آن بر اين است كه اختلاف موجود در گروه اسمي بين فارسي و گويشمازندراني، كه پيش از اين مورد بحث قرار گرفت، در" گروه الف اضافه پيشايند" و "گروهحرف اضافه پسايند" نيز وجود دارد. يعني گروه حرف اضافه در فارسي "هسته آغاز" ولي درمازندراني "هسته آخر" است مانند "از مدرسه" در مقابل "مدرسه ج". درهر حال هر يك ازتحليلهاي فوق مؤيد اين است كه چنين ساختاري احتمالاً تحت تأثير گويش مازندراني بهكار رفته است. ناگفته نماند كه استفاده "را" به مفهوم "از" در ادبيات كلاسيك نيز بهچشم مي خورد كه دستور سنتي آن را نشانه مفعول غير مستقيم توصيف مي كند. پس ايناحتمال نيز وجود دارد كه نيما اين ساختار را به پيروي از سنت شعري پيشينيان به كاربرده است
علاوه بر نوآوريهاي ياد شده، ساختار شكني در ساختواژه افعال مركبنيزجزو صناعاتي است كه نيما در اشعار خود بسيار به كار مي گيرد؛ به عنوان مثال
گرامي داشت بجاي گرامي بايد داشت
مي نهفت كبود بجاي كبود مي نهفت 
گريهمي دهد ساز بجاي گريه ساز مي دهد
مي كوبد مشت بجاي مشت مي كوبد
تن بشسته بهقير بجاي تن به قير شسته
البته اين نوع ساختار شكني در ادبيات كلاسيك نيز به چشممي خورد و صنعت جديدي نيست اما رواج زياد چنين تركيباتي در آثار نيما قابل توجهاست. اگرچه اين ساختار مستقيماً برگرفته از گويش مازندراني نيست، اما از آن جايي كهميزان انعطاف پذيري در ساختمان بند و ساختواژه گويش مازندراني بيشتر از زبان فارسياست (عمو زاده، 1381( و گويش مازندراني امكان سهل الوصول تري در استفاده ازساختارهاي نسبتاً «نشاندار» 8 در اختيار اهل زبان قرار مي دهد، پس شايد بتوان ادعانمود كه استفاده فراوان نيما از چنين ساختارهايي احتمالاً نتيجه تأثير غير مستقيمگويش مازندراني است. خصوصاً اين كه نيما نياز به ضرورتهاي شعري براي قافيه ندارد
به نظر مي رسد ابعاد ديگر زبان از جمله بعد معنايي و كاربرد شناختي نيز 
ميبايست در اين مطالعه مورد توجه قرار گيرد. در اين باره در اشعار نيما به نمونه هايياز تركيبات فعلي بر مي خوريم كه ظاهراً شاعر قاعده "محدوديت همنشيني" 9 را نقض كردهاست، اما با نگاهي دقيق تر در مي يابيم كه اين ساختار برگرفته از گويش مازندرانياست. به عنوان مثال در عبارت "خواب در چشم ترم مي شكند" تركيب "شكستن خواب" را ميبينيم كه در زبان تركيب از "خواب پريدن" صحيح است. در صورتي كه در گويش مازندرانيهمان تركيب اولي رايج است. پس مي شود چنين استنباط كرد كه بعضي از اين تركيباتبرگردان مستقيم از گويش مازندراني است
معادل به كار رفته در شعر تركيبمازندراني 
خواب در چشم ترم مي شكند(2( م خو بشكسته
خشك آمد خاشكيبيمو
چشم مي بندد كه چشم دوسته كه 
از چه نخيزدم ز جگر دود م دل ج دي راستبويه
ترا من چشم در راهم تر من چشم براهمه 
پاي آبله ـ اوفله بز لنگ 
3-3- 
بازتاب فرهنگي 
علاوه بر تأثيرات محيطي و زباني مازندران، نفوذ باورهاي محلي نيزدر اشعار نيما ديده مي شود، به عنوان مثال به شعر "داروگ" نگاه كنيد

خشك آمد كشتگاه من
در جوار كشت همسايه
گرچه مي گويند: "مي گريند روي ساحلنزديك
سوگواران در ميان سوگواران". 
قاصد روزان ابري، داروگ! كي مي رسدباران؟ 
بر بساطي كه بساطي نيست
در درون كومه ي تاريك من كه ذره اي با آننشاطي نيست
وجدان دنده هاي ني به ديوار اطاقم دارد از خشكيش مي تركد
ـ جون دلياران كه در هجر ياران ـ 
قاصد روزان ابري داروگ! كي مي رسد باران؟ 
(شعرداروگ، مجموعه كامل، ص 504)
در اين شعر كه حسن ختام اين نوشته محسوب مي شود ميتوان شاهد اكثر ويژگيهاي جغرافيايي، زباني و فرهنگي مازندران دانست كه پيش از اينمورد بحث قرار گرفته اند. در اين جا علاوه بر استفاده از واژگان محلي و واژگانمربوط به طبيعت مازندران، با باور بومي منطقه نيز مواجه هستيم. به عنوان مثال،تمايز بين "وگ" (قورباغه آبي كه اصولاً در رودخانه و بركه ها زندگي مي كنند( و "داروگ") قورباغه درختي كه اصولاً در خشكي زندگي مي كند( در فرهنگ مازندراني بسيارمهم است. باور عموم مردم در گذشته اين بود كه آواز خواندن وگ(قورباغه آبي) نويدهواي صاف و آفتابي است اما در مقابل آواز خواندن داروگ بشارت هواي ابري و بارانياست. احتمالاً تمايز بين "وگ" و "داروگ" و همچنين باورهاي مربوط به هر يك درفرهنگهاي بومي ديگر ايران وجود ندارد. بنابراين، تأثير فرهنگ عامه مازندران نيز دراشعار نيما به چشم مي خورد
4- نتيجه گيري 
در اين مقاله به بررسي اجمالي ازبازتابهاي محيطي در اشعار نيما پرداخته شد. ابتدا واژگاني كه تصويرگر جغرافيايطبيعي و اقليمي مازندران است مورد بررسي قرار گرفت و استدلال شد كه اگر چه صرف حضوركلمات مربوط به طبيعت 
نمي تواند عامل تعيين كننده در انعكاس محيط شاعر باشد امابسامد بالاي اين واژگان همراه با نوع آرايش و تركيبات مربوطه تا حد زيادي مي تواندبازتابي از محيط شاعر باشد. سپس تأثير پذيري اشعار نيما از زبان و فرهنگ مازندرانمورد بحث قرار گرفت. در آن جا با ارائه نمونه هايي از شعر نيما چنين استدلال شد كهاشعار وي متأثر از جنبه هاي زباني و فرهنگي مازندران نيز هست. تأثير زباني نه تنهادر سطح واژگان بلكه در حوزه نحو، معني و كاربرد شناختي نيز مشاهده شد. در پايان،همچنين به نمود باورهاي فرهنگي منطقه در اشعار نيما اشاره گرديد. تحليل كلي اين بودكه هر چند استفاده از مواد و مصالح محيطي چه مادي و چه معنوي در آثار نيما نموددارد اما نوع استفاده و معماري از اين مصالح حاكي از خلاقيت شاعر بوده است. بهتعبيري تأثيرات محيطي امكانات مفيد و سازنده اي را براي ظهور و بروز نوآوريهاي شاعرفراهم آورده است. نيما توانسته است با استفاده از اين امكانات يك اثر نقاشي طبيعي وموسيقي موزوني از طبيعت مازندران به دست دهد. در اين راستا شايد بتوان گفت كهبرقراري ارتباط با طبيعت و الهام او از شاعر را بر آن مي دارد تا كه از طبيعت و نهاز قالبهاي متعارف پيروي كند و در واقع اين انس و الفت با طبيعت وي را به سوينوآوريي سوق مي دهد. به عبارت ديگر، تفكر سبز ناشي از ارتباط با طبيعت و محيط منبعاصلي الهام و نوآوريي نيما بوده است

مرگ

نیما در 13 دی 1338 درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال 1372 خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه اش در یوش منتقل کردند. مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجتالزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ 8 خرداد 1386) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفته است.

تلخ

پای آبله ز راه بیابان رسیده ام

بشمرده دانه دانه کلوخ خراب او

برده به سر به بیخ گیاهان و آب تلخ

در بر رخ ام مبند ، که غم بسته بر درم

دل خسته ام به زحمت شب زنده داری ام

ویرانه ام ز هیبت آباد خواب تلخ

عیب ام مبین ، که زشت و نکو دیده ام بسی

دیده گناه کردن شیرین دیگران

وز بی گناه دل شدگانی ثواب تلخ

در موسمی که خستگی ام می برد ز جای

با من بدار حوصله ، بگشای در ز حرف

اما در آن نه ذره عتاب و خطاب تلخ

چون این شنید ، بر سر بالین من گریست

گفتا : کنون چه چاره ؟ بگفتم : اگر رسد

با روزگار هجر و صبوری ، شراب تلخ...

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 آذر 1394 ساعت: 16:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

فلسفه چیست؟

بازديد: 0

به گفته تمام فلاسفه، سخت ترین پرسشی که می توان مطرح کرد، این سوال است که: "فلسفه چیست؟" در حقیقت، هیچگاه نمی توان گفت فلسفه چیست؛ یعنی هیچ گاه نمی توان گفت: فلسفه این است و جز این نیست؛ زیرا فلسفه، آزاد ترین نوع فعالیت آدمی است و نمی توان آن را محدود به امری خاص کرد. عمر فلسفه به اندازه عمر انسان بر روی زمین است و در طول تاریخ تغییرات فراوانی کرده و هر زمان به گونه ای متفاوت با دیگر دوره ها بوده است. برای این مطلب کافی است به تعاریف مختلفی که از آن شده نگاهی بیندازید. تعـــاریف مختلف فلسفه در طول تاریخ، فلاسفه و متفکران، تعاریف مختلفی از فلسفه ارائه کرده اند. برخی از این تعاریف عبارتند از: ابن سینا: فلسفه، آگاهی بر حقایق تمام اشیا است، به قدری که برای انسان ممکن است بر آن ها آگاهی یابد. جرجانی: فلسفه عبارت است از شبیه شدن به خدا به اندازه توان انسان و برای تحصیل سعادت ابدی. ارسطو: فلسفه، علم به موجودات است از آن جنبه که وجود دارند. فیثاغورس: فلسفه یعنی دوستداری دانایی. فلسفه، مرحله عالی موسیقی است. افلاطون: فلسفه، لذتی گرامی است. خاستگاه فلسفه، حیرت در برابر جهان است. فیلسوف به کسی اطلاق می شود که در پی شناسایی امور ازلی و حقایق اشیا و علم به علل و مبادی آنها است سیســــرون: فلسفه عبارت است از علم پیدا کردن به شریف ترین امور و توانایی استفاده از آن به هر وسیله ای که ممکن شود. ای فلسفه! تو زندگانی ما را می گردانی؛ تو دوست فضیلت و دشمن رذیلت هستی؛ اگر تو نبودی، ما چه بودیم؟ و زنگی ما چگونه می گذشت؟ توماس هابز: فلسفه، علم به روابط علی و معلولی میان اشیا است. کــــریستین وولف: فلسفه، علم بر موجودات ممکن است، یعنی بر هر چه ممکن است، بالفعل حالت تحقق پیدا کند. فیشته: فلسفه، علم علم یا علم معرفت است. هگــل: فلسفه، بحث در امر مطلق است. اوبروگ: فلسفه،‌ علم به مبادی و اصول است. هربارت: فلسفه،‌ تحلیل معانی عقلی است وونت: کار اساسی فلسفه متحد ساختن تمام معرفت هایی است که از راه علوم مختلف بدست می آید، تا به این ترتیب مجموعه واحد و پیوسته ای ایجاد گردد. پولسن: فلسفه مجموعه معرفت هاست که انتظام علمی پیدا کرده اند. ثـــورو: برای فیلسوف شدن، داشتن افکار باریک و حتی تاسیس مکتب خاص، کافی نیست، تنها کافی است که حکمت را دوست داشته و بر طبق احکام آن زندگی ساده و شرافتمندانه و اطمینان بخش داشته باشیم. کــــانت: فلسفه، شناسایی عقلانیی است که از راه مفاهیم حاصل شده باشد. واژه فلسفــــ واژه فلسفه(philosophy) یا فیلوسوفیا که کلمه ای یونانی است، از دو بخش تشکیل شده است: فیلو به معنی دوستداری و سوفیا به معنی دانایی. اولین کسی که این کلمه را به کار برد، فیثاغورس بود. وقتی از او سئوال کردند که: آیا تو فرد دانایی هستی؟ جواب داد: نه، اما دوستدار دانایی(فیلوسوفر) هستم. بنابراین فلسفه از اولین روز پیدایش به معنی عشق ورزیدن به دانایی، تفکر و فرزانگی بوده است. تعــــــریف فلسفه فلسفه تفکر است. تفکر درباره کلی ترین و اساسی ترین موضوعاتی که در جهان و در زندگی با آنها روبه رو هستیم. فلسفه وقتی پدیدار می شود که سوالهایی بنیادین درباره خود و جهان می پرسیم. سوالاتی مانند: • زیبائی چیست؟ • قبل از تولد کجا بوده ایم؟ • حقیقت زمان چیست؟ آیا عالم هدفی دارد؟ • اگر زندگی معنایی دارد، چگونه آن را بفهمیم؟ آیا ممکن است که چیزی باشد و علتی نداشته باشد؟ • ما جهان را واقعیت می دانیم، اما واقعیت به چه معناست؟ • سرنوشت انسان به دست خود اوست و یا از بیرون تعیین می شود؟ • از کجا معلوم که همه درخواب نیستیم؟ • خــدا چیست؟" • و دهها سئوال نظیـــــر این سئــــوالات. چنانچه در این سئوالات می بینیم، پرسش ها و مسائل فلسفی از سنخ امور خاصی هستند و در هیچ علمی به این چنین موضوعات، پرداخته نمی شود. مثلا هیچ علمی نمی تواند به این سئوال که واقعیت یا حقیقت چیست؟ و یا این که عدالت چیست؟ پاسخ گوید. این امر به دلیل ویژگی خاص این مسائل است. یک ویژگی عمده موضوعات فلسفی، ابدی و همیشگی بودنشان است. همیشه وجود داشته و همیشه وجود خواهند داشت و در هر دوره ای، بر حسب شرایط آن عصر و پیشرفت علوم مختلف، پاسخ های جدیدی به این مسائل ارائه می گردد. فلسفه مطالعه واقعیت است، اما نه آن جنبه ای از واقعیت که علوم گوناگون بدان پرداخته اند. به عنوان نمونه، علم فیزیک درباره اجسام مادی از آن جنبه که حرکت و سکون دارند و علم زیست شناسی درباره موجودات از آن حیث که حیات دارند، به پژوهش و بررسی می پردازد. ولی در فلسفه کلی ترین امری که بتوان با آن سر و کار داشت، یعنی وجود موضوع تفکر قرار می گیرد؛ به عبارت دیگر، در فلسفه، اصل وجود به طور مطلق و فارغ از هر گونه قید و شرطی مطرح می گردد. به همین دلیل ارسطو در تعریف فلسفه می گوید:" فلسفه علم به احوال موجودات است ، از آن حیث که وجود دارند." یکی از معانی فلسفه، اطلاق آن به استعداد های عقلی و فکریی است که انسان را قادر می سازد تا اشیا، حوادث و امور مختلف را از دیدگاهی بالا و گسترده مورد مطالعه قرار دهد و به این ترتیب، حوادث روزگار را با اعتماد و اطمینان و آرامش بپذیرد. فلسفه در این معنا مترادف حکمت است. فلسفه در پی دستیابی به بنیادی ترین حقایق عالم است. چنانکه ابن سینا آن را اینگونه تعریف می کند: " فلسفه، آگاهی بر حقایق تمام اشیا است به قدری که برای انسان ممکن است. " فلسفه همواره از روزهای آغازین حیات خود، علمی مقدس و فرا بشری تلقی می شد و آن را علمی الهی می دانستند. این طرز نظر، حتی در میان فلاسفه مسیحی و اسلامی رواج داشت؛ چنانکه جرجانی می گوید:" فلسفه عبارت است از شبیه شدن به خدا به اندازه توان انسان و برای تحصیل سعادت ابدی. " فلسفـــه در آغـــاز همان طور که گفته شد، اساسا فلسفه از اولین روز پیدایش، به معنی عشق به دانایی و خرد و فرزانگی بوده و به علمی اطلاق می شد که در جستجوی دستیابی به حقایق جهان و عمل کردن به آنچه بهتر است،(یعنی زندگانی درست) بود. فلسفه در آغاز حیات خود شامل تمام علوم بود و این ویژگی را قرنها حفظ کرد؛ چنانکه یک فیلسوف را جامع همه دانشها می دانستند. اما به تدریج دانشها و علوم مختلف از آن جدا گشتند. در قدیم، این فلسفه که جامع تمام دانشها بود، بر دو قسم بود: ۱- فلسفه نظــــری: به علم الهیات، ریاضیات و طیبعیات تقسیم می گشت که به ترتیب، علم اعلی، علم وسط و علم اسفل(پایین تر) نامیده می شد. ۲- فلسفه عملـــــی نیز از سه قسمت تشکیل می شد: • اخلاق: در رابطه با تدبیـــــر امور شخصی انسان بود. • تدبیر منـــزل: دومی در رابطه با تدبیر امور خانواده. • سیاست مدن (شهـــرها): در رابطه با تدبیر امور مملکت بود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 آذر 1394 ساعت: 16:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تاثیرات ماهواره از دیدگاه روان شناسی

بازديد: 41

 

تاثیرات ماهواره از دیدگاه روان شناسی

از دیدگاه روان شناسی ، نوجوانی یکی از بحرانی ترین و حساس ترین دوره های زندگی انسان به حساب می‌آید. این دوران که طبق یکی از نظریه های روان شناسی، سنین ۱۲ تا ۱۶ سالگی را در بر می‌گیرد، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و سرنوشت آینده خوب فرد با تصمیمات درست و منطقی و همچنین سرنوشت آینده بد و نا به هنجار فرد با تصمیمات و عملکردهای نادرست و غیر اصولی این دوره گره خورده است. در مرحله نوجوانی، یک سلسله تغییرات اساسی و مهم در دستگاه روانی ایجاد شده و بر اساس آن، انسان توانایی درک و تحلیل مسائل انتزاعی را پیدا می‌کند . بخش عمده ای از رشد روانی و عاطفی فرد ، جامعه پذیری و تمرین نقش ها نیز در این دوران حادث می‌شود که اهمیت غیر قابل اغماضی در شکل گیری هویت فرد دارد . امروزه یکی از مهم ترین عوامل خارجی که بر شکل گیری هویت شخص تاثیر قابل ملاحظه ای دارد ، رسانه است . انسان قرن بیست و یکم بخش قابل ملاحظه ای از زمان بیداری خود را در کنار رسانه ها می‌گذراند ، با مخلوقات آن زندگی می‌کند ، از آن الگو می‌پذیرد و واقعیات زندگی خود را با آن منطبق می‌کند . رسانه ها انواع مختلفی دارند که شامل سینما ، اینترنت ، رادیو ، تلویزیون و شبکه های کابلی و ماهواره‌ای می‌شوند . موضوع بحث ما در این جا ، تاثیر شبکه‌های ماهواره‌ای که به صورت غیر قانونی و بدون نظارت دولت و دیگر دستگاه‌های نظارتی مورد استفاده خانواده ها قرار می‌گیرند ، بر شکل گیری هویت نوجوان ایرانی است .

ماهواره و تهاجم فرهنگی

بر اساس آمارها و گمانه زنی‌ها در حدود ۴۰ درصد از خانواده‌های ایرانی به تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای می‌نشینند .[۱] بی‌تردید اعضای نوجوان این خانواده‌ها نیز بی تمایل به استفاده از این شبکه‌ها نخواهند بود . دلیل این امر را می‌توان در موارد زیر جست و جو کرد :

 1- عدم وجود برنامه‌های جذاب و متناسب این رده سنی ، داخل کشور و از طریق کانال‌های قانونی : در گذشته ای نه چندان دور ، در سال‌های پس از انقلاب و علی‌الخصوص در دهه ۷۰ ، بخش عمده برنامه های صدا و سیما و سینمای کشور ، برنامه های کودک و نوجوان بودند که برخی از آن ها به دلیل قوت ساختاری و جذابیت‌های خاص خود نه تنها کودکان و نوجوانان را مجذوب خود کردند ، بلکه پدر و مادرها و دیگر بزرگسالان را نیز پای جعبه جادویی می‌نشاندند . مثلا کلاه قرمزی و پسر خاله در سال ۷۳ با بلیت ۸۰ تومانی، ۱۷۱ میلیون تومان فروخت و به پربیننده ترین فیلم تاریخ سینمای ایران تبدیل شد . اما خلاء چنین برنامه هایی در رسانه های امروزی داخل کشور کاملا احساس می‌شود ، نتیجه این که کودکان از ابتدا رو به سوی ماهواره‌ها می‌آورند و آن را به عنوان رسانه محبوب خود بر می‌گزینند و تغییر این امر در دوره نوجوانی و پس از آن کار ساده‌ای نیست . عامل دیگری که البته به طور غیر مستقیم تاثیر گذار می‌شود ، نبود برنامه‌های جذاب برای کل خانواده است که با سوق دادن خانواده به سمت تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای ، فرزندان را نیز ناچار می‌کند که هم پای والدین خود به تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای که معمولا نیز متناسب با سنشان نیست ، بنشینند .

 2- موارد دیگری چون تبلیغات و حس کنجکاوی و امثالهم هم می‌تواند از دلایل رجوع این قشر سنی به ماهواره باشد. اما علت العلل این پدیده را باید همان نبود خوراک مناسب و جایگزین که در بالا آمد عنوان کرد .

 آسیب‌هایی که از تماشای برنامه‌های ماهواره توسط نوجوانان ، آینده جامعه را تهدید می‌کند ما را بر آن می‌دارد که در فکر چاره ای برای این موضوع باشیم . آسیب هایی از جنس :

1. مساله تعارض نظام ارزش‌ها : همان طور که پیش از این ذکر آن رفت ، دوره نوجوانی ، دوره آشنایی با ارزش ها و تمرین نقش هاست . تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای ولی معیارها و هنجارهایی متفاوت با جامعه اسلامی ما را عرضه می‌کند . و سردرگمی ناشی از این موضوع با شدت بیشتری دامن گیر نوجوانان بی تجربه خواهد شد تا بزرگسالان .

 2. نا به هنجاری های اخلاقی : محتوای نادرست برنامه های ماهواره‌ای می‌تواند هم باعث ایجاد مسائلی چون خود ارضایی ، خشونت طلبی ، دیگر آزاری و گوشه گیری شود و هم همان طور که در بالا آمد ، بسیاری از ضد ارزش های جامعه ما را به عنوان رفتاری معمول در نهاد شخص پایدار کند ، مسائلی مانند مصرف نوشیدنی های الکلی و .

 3. از دیگر آثار سوء مشاهده‌ی برنامه های ماهواره ها می‌تواند سوق دادن زودرس نوجوان به سوی زندگی بزرگسالی و ایجاد عقده های روانی و شکل گیری ناقص شخصیت نوجوان باشد.

 4. افراط در تماشای برنامه‌های ماهواره‌ای منجر به کم تحرکی ، کاهش زمان خواب ، کاهش میزان مطالعه و افت تحصیلی و ایجاد ناراحتی‌های عصبی و کاهش تمرکز خواهد شد .

 

 اما برای مقابله با این آسیب ها چه باید کرد ؟ یک راه حل مشخص ، برخورد سخت و قانونی با استفاده کنندگان از تجهیزات ماهواره‌ای است . قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره مصوب ۱۳۷۳ اشعار می‌دارد استفاده از تجهیزات ماهواره‌ای به جز در مواردی که قانون مقرر داشته ممنوع است و وزارت کشور موظف است با استفاده از نیروهای انتظامی و یا نیروی مقاومت بسیج در اسرع وقت نسبت به جمع‌آوری تجهیزات دریافت‌ از ماهواره اقدام نماید . هم چنین با به کارگیری دیگر وسایل با این پدیده مقابله کند . اما وضعیت کنونی نشان می‌دهد که این قانون و هم چنین دیگر تدابیر به کار گرفته شده مانند پارازیت انداختن ، منطبق با حقایق جامعه کنونی نبوده است و پاسخ گو نیست . به خصوص در مورد موضوع بحث ما که نوجوانان هستند ، باید جایگزینی برای تامین نیاز های آنها تدبیر شود . علاوه بر بهبود برنامه‌های صدا و سیما و دیگر رسانه های هم سو و قانونی ، باید فرصت های تفریحی ، ورزشی و فرهنگی فارغ از این رسانه ها تدبیر کرد تا از تهدید مشترک تمام این رسانه ها که مسائلی مانند کم تحرکی ، افت تحصیلی ، کاهش تحرک و امثالهم هستند، اجتناب شود .

 در مورد تقویت و جذاب سازی برنامه های رسانه ها هم باید به این نکته توجه شود که تا زمانی که این برنامه‌ها در فضای گفتمانی انقلاب اسلامی و منطبق با ارزش ها ایرانی اسلامی نباشد ، و در واقع این برنامه‌ها تنها از نظر کیفی بهبود یابند و از نظر محتوایی در تقابل با برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای نباشند ، این بهبود تاثیری نخواهد داشت. اولا در این صورت تنها مفهوم مورد نظر این برنامه‌ها از شبکه‌های ماهواره‌ای به کانال‌های داخلی منتقل شده است. ثانیا با توجه به واقعیت‌های حال حاضر ، از نظر توانمندی های فنی و جذابیت های بصری، امکان رقابت پایاپای رسانه های داخلی با آثار غربی وجود ندارد و ساختن تقلیدهای کاریکاتور مانند از برنامه‌های ماهواره‌ای هم تاثیر عکس دارد . به نظر می‌رسد تنها با تکیه بر فرهنگ و هنر ملی و مذهبی خود می‌توان به مقابله با هنر منحط غرب ( و اخیرا شرق ) پرداخت . کاری که پیش از این در امثال «بچه های آسمان» و «کلاه قرمزی» انجام شد. امروز هم تاریخ اساطیری ایران و الگو های اسلام می‌توانند به راحتی جایگزین افسانه‌های کره‌ایی و ترکیه‌ای شوند .

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 آذر 1394 ساعت: 16:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

رشته بدمینتون

بازديد: 145

 

رشته بدمینتون

ریشه بازی بدمینتون (به انگلیسی: Badminton) امروزی از کشور هندوستان آغاز شده‌است، از بازی ای که آنها به نام Poonaانجام می‌دادند. این بازی که رقابتی زیبا بود توسط افسران ارتش انگلستان، از هندوستان به کشورشان انتقال داده شد.در قرن پنجم در چین بازی به نام (Ti jian zi) وجود داشت که در آن به توپی در هوا ضربه می‌زدند. در حدود سال ۱۶۰۰ مردم در اروپا بازی به نام «jeu de Volant» را با استفاده از یک راکت انجام می‌دادند. زمانی که افسران انگلیسی در هندوستان مستقر شدند این بازی را با انجام تغییراتی در بازی انگلیسی battledore and shuttlecockابداع کردند و چون به طور عمده توسط افسران مستقر در شهر Poonaبازی می‌شد، به این نام شهرت پیدا کرد و خیلی زود از آن یک رقابت ورزشی ساخته شد و آنها در اوایل سال ۱۸۷۰ آن را همراه با وسایل و تجهیزات لازم به کشورشان معرفی کردند.یک «دوک انگلیسی» رسماً این بازی را به انگلستان معرفی کرد. در سال ۱۸۷۳، بابرگزاری یک مهمانی درمحل زندگی خود (Badminton) ترتیب برگزاری بازی «پونا» را داد و این بازی از همانجا توجه سایرین را جلب کرد ومیان طبقه مرفه جامعه انگلستان شناخته شد و از آنجا گسترش یافت. آنها بازی جدید را به نام محل زندگی دوک «بدمینتون» نامیدند.

 

بدمینتون قانونمند

نخستین بار قوانین این بازی درسال ۱۸۷۷ نوشته شد و طی چند سال شکل زمین بازی تغییراتی کرد تا اینکه در سال ۱۹۰۱ زمین رسمی بدمینتون به شکل مستطیل فعلی تثبیت شد. باشگاه‌های ورزشی بدمینتون کم‌کم در سرتاسر انگلستان شروع به کار کردند. تا سال ۱۸۹۳ این بازی تا اندازه‌ای پیشرفت کرد که ۱۴ باشگاه برای ساختن یک اتحادیه به هم ملحق شدند.(سپس وقتی کشورهای بیشتری فدراسیون‌های خود را راه‌اندازی کرد این نام به «انجمن بدمینتون انگلستان تغییر پیدا کرد»). در آن زمان این انجمن یا اتحادیه قوانین مشخص و معینی را برای این بازی‌ها تدوین و نخستین و با ارزش‌ترین مسابقات بدمینتون که در خود انگلیس و بین ورزشکاران آنجا بود را برگزار می‌کرد.با گسترش این ورزش در میان سایر کشورها، نیاز به وجود تشکیلات بین‌المللی برای این ورزش حس شد. فدراسیون جهانی بدمینتون (BWF) در سال ۱۹۳۴ تأسیس شد و درحال حاضر اداره مرکزی آن در (کنت) انگلستان است. این ۹کشور نیز نخستین بانیان و اعضای این اتحادیه به شمار می‌روند: کانادا، دانمارک، انگلستان، فرانسه، ایرلند، هلند، نیوزیلند، اسکاتلند، ولز. امروزه در BWFبیش از ۱۵۰ کشور عضویت دارند.

بازی کودکانه: بازی «پونا» از بازی‌های کودکانه دیگری آغاز شد. آن بازی‌ها براساس مدت زمان ضربه زدن هرگروه بر شی ءای، بدون برخورد آن به زمین، توسط اسبابی شبیه چوگان یا شیئی پارو شکل انجام می‌شد. این بازی مشارکتی و نه رقابتی، در اصل بدون وجود تور انجام می‌شد، و توپ مورد استفاده را «پرنده» می‌نامیدند چون بیشتر مواقع از پر ساخته شده بود.فدراسیون بین‌المللی بدمینتون در ۱۹۳۴ با حضور ۹ فدراسیون تأسیس شد.

یک بازی ساده اما جذاب

هر شخصی می‌تواند به کمک یک راکت سبک وزن بدمینتون و ضربه زدن به توپی از روی تور از این بازی لذت بخش استفاده کند. این بازی سریع‌ترین بازی انجام شده با راکت است. یک ضربه محکم به توپ باعث می‌شود که توپ با سرعت تقریبی ۳۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند و در سطوح حرفه‌ای و بالای آن نیاز به سرعت، عکس العمل، استراتژی و قدرت زیاد بازیکن دارد. چرا که بازیکن برجسته این رقابت حتی تا ۲ کیلومتر را طی یک مسابقه در زمین می‌دود.مسابقات بیشتری در کشورهای مختلف دنیا با الهام از انگلستان شکل گرفت، جام "Thomas" یکی از این رقابتها بود که نخست وارد این عرصه شد. «جورج توماس» یک تنیسور انگلیسی بود که به سوی بدمینتون کشیده شد و در ۹۰ مسابقه عنوان کسب کرد (طی ۲۴ سال). او همچنین نخستین رئیس فدراسیون جهانی بدمینتون بود. درسال ۱۹۴۹ جام توماس به عنوان مسابقه جهانی بدمینتون مردان (مانند جام Devisدر تنیس) معرفی شد. در سال ۱۹۵۶ نیز رقابت‌های جام "UBER" برای زنان خلق شد. «Betty uber» انگلیسی یک بازیکن برجسته در بدمینتون دونفره جایزه آن را اهدا کرد. در ابتدا این مسابقات هر ۳ سال یکبار انجام می‌شد. امروزه بازیکنان برجسته این رشته ورزشی برای جوایز مالی با هم در سرتاسر دنیا رقابت می‌کنند.

آسیا و بدمینتون

اگرچه بدمینتون در انگلستان متولد شد اما آسیایی‌ها بدمینتون را از آن خودکردند. چین و اندونزی دو کشوری هستند که مقتدرانه درمسابقات بین‌المللی این رشته شرکت می‌کنند و مسابقات این رشته مردم زیادی را متوجه خود می‌کند. این دو کشور مجموعاً بطور اعجاب انگیزی تاکنون ۷۰ درصد از مسابقات IBFرا برنده شده‌اند و در ۲۳ مسابقه (جام توماس) همواره آسیایی‌ها برنده بوده‌اند. در جام UBERنیز آخرین ۱۵ عنوان برتر جهان را آسیایی‌ها از آن خود کرده‌اند؛ و از میان ۶۱ مدال اهدا شده درمسابقات المپیک این رشته آسیایی‌ها ۵۴ عدد آن را تصاحب کرده‌اند! در مسابقات مهم تعداد تماشاگران به پانزده هزار نفر هم رسیده‌است.بعد از آسیایی‌ها، ورزشکاران اسکاندیناوی، بدمینتون را با قدرت و سرعت خوبی بازی می‌کنند. کانادا، دانمارک، انگلستان، فرانسه، ایرلند، هلند، زلاندنو، اسکاتلند و ولز اعضای اولیه این فدراسیون بودند. امروزه تعداد اعضا به عدد ۱۴۷ رسیده‌است.بدمینتون از سال ۱۹۹۲ در المپیک بارسلون به بازیهای المپیک اضافه شد. پس از آن بود که به میزان اعتبار این ورزش در کشورهای آسیایی مثل چین، کره، اندونزی، مالزی افزوده شد. این پدیده مقارن با پیشرفت این ورزش در انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی بود.در یونان بدمینتون در ابتدا در سال ۱۹۸۰ وارد شد. در آغاز این ورزش توسط دانشجویان دانشگاه دموکریتوس در تریس انجام شد. در ۱۹۹۲ فدراسیون هلنی بدمینتون با حضور ۶ باشگاه ورزشی تأسیس گردید. امروزه ۳۵۰۰ ورزشکار در قالب ۴۰ باشگاه در سراسر یونان به ورزش بدمینتون می‌پردازند.در یونان ورزش بدمینتون به شکل قابل توجهی رو به رشد است. در سال ۱۹۹۵ تنها ۹ بازیکن رسمی در یونان وجود داشت در حالیکه تعداد آن امروزه به ۳۵۰۰ نفر می‌رسد.در حین بازیهای المپیک آتن ۲۰۰۴ پیش بینی می‌شد که مسابقات بدمینتون با استقبال خوبی مواجه شود.

نحوه بازی

بدمینتون توسط ۲ و یا ۴ بازیکن انجام می‌شود؛ و در این المپیک پدیده جالب توجه این است که در یکی از رشته‌ها در یک تیم دو نفره یک مرد و یک زن حضور دارند و با تیم مقابل به همین شکل به رقابت می‌پردازند. نحوه بازی بدین صورت است که بازیکنان به کمک راکت، توپ را به سمت زمین حریف می‌فرستند و سعی می‌کنند آنرا در محوطه مشخص به زمین برسانند. برنده بازی تیمی است که دو تیم پانزده امتیازی را برنده شود. در انفرادی زنان هر کدام از گیم‌ها ۱۱ امتیاز است.

بدمینتون دو نفره مردان

رشته‌های المپیک آتن ۲۰۰۴ شامل موارد زیر بود:

انفرادی مردان

انفرادی زنان

دونفره مردان

دونفره زنان

دونفره میکس (مردان و زنان)

مقررات بازی بدمینتون

زمین بازی بدمینتون

زمین بازی بدمینتون به شکل مستطیل می‌باشد و با خطوطی به عرض ۴۰ میلی‌متر کشیده می‌شود. خطوط زمین باید به سادگی قابل تشخیص بوده و بهتر است به رنگ سفید یا زرد کشیده شود. طول زمین ۱۴/۷۲۳ متر - عرض زمین دو نفره ۶/۱ متر - عرض زمین یک نفره ۵٫۱۴ متر می‌باشد. کلیه این خطوط جزو زمین محسوب می‌شود. ارتفاع تور ۱٫۵۵ متر در محل پایه‌ها (گوشه‌های تور) و ۱٫۵۲۴ متر در مرکز تور می‌باشد.

توپ بدمینتون

از مواد طبیعی یا مصنوعی ساخته می‌شود. باید از جنس چوپ پنبه که لایه چرمی دارد باشد. توپ چرمی باید دارای ۱۶ پرک باشد که به پایه وصل می‌شوند. وزن توپ باید بین ۳۷٫۴ تا ۵۰/۵گرم باشد.

فضای بالای زمین

در بازی‌های بین‌المللی، حداقل ارتفاع زمین تا سقف، برای تمام سطح زمین بازی، برابر با ۱۲ متر واندازه استاندارد در بازی‌های باشگاهی ۹٫۱۴ متر می‌باشد. سراسر فضای بالای زمین بدون هیچ گونه ساختار اضافی بوده، و موانع مزاحمی همچون ساختارهای نور پردازی در آن وجود ندارد.

پس زمینه و نور پردازی

برای راحت دیده شدن توپ بدمینتون، دو طرف پایانی زمین نباید به رنگ سفید باشد. حداقل درجه نورپردازی ۱۰۰۰ لوکس، پیشنهاد می‌شود، که سبب ایجاد نور یکپارچه در فضای زمین بازی می‌گردد نباید نور مستقیم، در روبروی ورزشکار یا بالای زمین قرار بگیرد. مکان مناسب جهت روشنایی، در دو طرف طول زمین بدمینتون می‌باشد. همچنین تمامی نورهای مستقیم آفتاب یا نور روز باید از بین برود.

راکت بدمینتون

راکت بدمینتون معمولاً از جنس چوبی یا فلزی می‌باشد. راکت از قسمتهای: دسته - میله - گلو یا سه راهی - صفحه راکت (کله راکت) تشکیل شده‌است.

قرعه کشی

برای شروع بازی داور مسابقه با سکه عمل قرعه کشی را انجام می‌دهد. نفر برنده قرعه کشی می‌تواند توپ یا دریافت (زمین) را انتخاب کند. برنده بازی کسی است که دو گیم از سه گیم را ببرد.

امتیازات گیم‌ها

هر کس ۲ گیم از کل ۳ گیم بازی را ببرد، برنده بازی است. برنده یک گیم طرفی خواهد بود که زودتر به امتیاز ۲۱ برسد طرفی که برنده رالی باشد یک امتیاز به امتیازاتش اضافه خواهد شد اگر امتیازات برابر ۲۰ شد هر طرفی که دو امتیاز متوالی و پشت سر هم را دریافت کند برنده گیم محسوب می‌شود اگر امتیازات به برابر ۲۹ برسد طرفی که زودتر امتیاز ۳۰ راکسب کند برنده گیم محسوب می‌شود. طرفی که برنده گیم باشد اولین زننده سرویس در گیم بعد خواهد بود. بازیکنان بایستی در موارد زیر زمین را عوض کنند: ۱-پایان گیم اول ۲-پیش از شروع گیم سوم ۳-در صورت تساوی ۱بر۱ در گیم سوم درامتیاز ۱۱

سرویس

زننده و گیرنده سرویس باید به صورت مورب در داخل محوطه سرویس و بدون تماس با خطوط محوطه سرویس قرار گیرند. از لحظه شروع سرویس تا پایان اجرای ضربه باید قسمتی از هر دو پای بازیکن در حالتی ثابت با زمین تماس داشته باشد. راکت زننده سرویس باید اولین را به پایه (کله) توپ بزند. هنگام برخورد توپ با راکت زننده سرویس تمام توپ باید از کمر سرویس زننده پایینتر باشد. میله راکت زننده سرویس از لحظه زدن ضربه به توپ باید به طرف پایین امتداد داشته باشد. هنگام زدن سرویس اگر توپ با راکت زننده سرویس برخورد نکند خطا محسوب می‌شود. زننده سرویس نباید قبل از آمادگی کامل گیرنده سرویس اقدام به زدن سرویس کند. در بازیهای یک نفره، تا زمانی که زننده سرویس امتیازی کسب نکند و یا اینکه امتیاز او در آن گیم زوج باشد زننده و گیرنده سرویس باید در زمین سمت راست قرار گیرند و چنانچه که امتیاز زننده سرویس در آن گیم فرد باشد بازیکنان موظفند در سمت چپ زمین برای زدن سرویس و دریافت اقدام نمایند. اگر دریافت کننده سرویس مرتکب خطا شد و یا توپ در زمین وی متوقف شود زننده سرویس یک امتیاز کسب می‌کند و از طرف دیگر زمین اقدام به زدن سرویس بعدی می‌کند. اگر زننده سرویس مرتکب خطایی شود و یا اینکه توپ در زمین وی متوقف شود زننده سرویس حق زدن سرویس را از دست می‌دهد و آنگاه گیرنده سرویس حق زدن سرویس را به دست می‌آورد.

بازیهای دو نفره

هنگام شروع گیم باید از قسمت راست زمین اقدام به زدن سرویس نماید. فقط سرویس گیرنده حق برگشت سرویس را دارد در صورتی که توپ به همبازی گیرنده سرویس برخورد کند و یا ضربه‌ای به توپ وارد کند خطا محسوب می‌شود و در این صورت به زننده سرویس یک امتیاز تعلق می‌گیرد، پس از برگشت سرویس توسط دریافت کننده هر یک از بازیکنان می‌توانند به توپ ضربه بزنند. . (پس از پایان هر گیم و در شروع گیم بعد می‌توان جای نفرات را عوض کرد).

اشتباهات (خطاهای) محوطه سرویس

۱-سرویس را خارج از نوبت زده یا دریافت کرده باشد. ۲-سرویس را از زمین اشتباه زده یا دریافت کرده باشد. ۳-در صورتیکه اشتباه محوطه سرویس معلوم شداشتباه اصلاح می‌شود ولی امتیازات کسب شده همچنان باقی خواهد ماند.

خطاهای بازی بدمینتون

موارد زیر خطا محسوب می‌شود: اگر سرویس صحیح زده نشود. اگر توپ در هنگام بازی خارج از محوطه زمین بازی فرود آید. از داخل بازدید تور عبور کند. از تور عبور نکند. (قبل از عبور از تور بیفتد) به سقف یا دیوارهای دور زمین برخورد کند. به بدن یا لباس بازیکن برخورد کند و یا در اطراف زمین به هر شیء یا فردی تماس پیدا کند. اگر به توپ در زمین حریف ضربه زده شود. برخورد لباس و یا راکت به تور و نگهدارنده‌های او (پایه)زمانی که توپ در حال عبور از بالای تور است مانع ضربه زدن حریف شود.در طول بازی بازیکن به طور عمده تمرکز حریف خود را بهم بزند. (مثل ایجاد سر و صدا و حرکات غیر عادی و خصمانه) در حین بازی، گرفتن توپ با راکت و با کمی مکث به آن ضربه زده شود. (حمل شود)توسط بازیکن دو بار ضربه زده شود. برای هر اتفاق پیش بینی نشده یا تصادفی به جا داده می‌شود. به جز زمان سرویس اگر توپ روی تور و یا بعد از عبور از آن در زمین حریف داخل مشبکهای تور گیر کند به جا داده می‌شود. اگر زننده و گیرنده سرویس هر دو به طور همزمان هنگام سرویس مرتکب خطا شوند به جا داده می‌شود. اگر زننده سرویس قبل از اینکه گیرنده سرویس آماده دریافت باشد اقدام به زدن سرویس نماید به جا داده می‌شود اگر در جریان بازی توپ خورد شود و یا کله توپ ازپرک آن جدا شود به جا داده می‌شود. اگر داور خط ورود توپ را ندیده باشد وداور نتواند تصمیم بگیرد به جا داده می‌شود. در هر یک از موارد بالا که به جا داده شد، بازی بدون اضافه نمودن امتیاز ادامه می‌یابد و بازیکنی که زننده سرویس بود دوباره سرویس می‌زند. وقت استراحت بین گیم‌ها ۲ دقیقه. در هر گیم در امتیاز ۱۱ استراحت یک دقیقه‌ای وجود دارد. بازیکن بدون اجازه داور حق ترک زمین را ندارد .در حین انجام رالی مربی حق راهنمایی بازیکن خود را ندارددر بدمینتون چیزی به نام تایم اوت وجود ندارد و فقط بازیکن می‌تواند با اجازه داور آب بخورد یا حوله بگیرد. تعداد داوران خط در بازیهای رسمی و بین‌المللی ۱۰ نفر هستند ولی می‌توان با ۴ داورخط بازی را برگزار کرد. در بدمینتون بازیکنان متخلف با کارتهای زرد و قرمز و مشکی جریمه می‌شوند. اگر بازیکنی رفتار غیر ورزشی انجام دهد با تذکر و کارت زرد همراه می‌شود و اگر بر آن کار اصرار ورزد با کارت قرمز جریمه می‌شود. اگر چنانچه بازیکن بر یک رفتار زشت و غیر ورزشی اصرار ورزد و کارت قرمز بگیرد و مجدد آن کار را انجام دهد داور، سرداور مسابقه را مطلع می‌کند و سرداور با کارت مشکی آن بازیکن را اخراج می‌کند. تعداد بازیکنان هر تیم در آموزشگاهها: در ابتدایی ۵ نفر و در راهنمایی و متوسطه هر تیم ۷ نفرند. در مسابقه بین دو تیم در ابتدایی دو بازی یک نفره و یک بازی دو نفره و دو بازی یک نفره در آخر و در راهنمایی و متوسطه دو بازی یک نفره و دو بازی دو نفره و یک بازی یک نفره در آخر انجام می‌شود.

دانستنیهای بدمینتون

امروزه برخی از انواع توپ‌های بدمینتون از پلاستیک درست می‌شود اما توپ‌هایی که در رقابت‌های جدی و رسمی استفاده می‌شوند از ۱۶ پر واقعی درست شده‌اند. کارشناسان ادعا می‌کنند بهترین توپ‌های موجود، آنهایی هستند که ازبال چپ غاز برای قسمت پردار توپ استفاده شده‌است.

وزن توپ بدمینتون بین ۴/۷۴ و ۵/۵۰گرم است.

بزرگترین توپ بدمینتون درزمین چمن موزه کاتراس سیتی وجود دارد که ۴۸ مرتبه بزرگتر از توپ واقعی است و ۱۸ فوت درازا و ۲۵۰۰ کیلوگرم وزن دارد.

برندگان جام توماس اززمان شروع به کار فقط سه کشور مالزی، چین و اندونزی بوده‌اند.

جام UBERنیز تنها در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۶۰ و ۱۹۶۳ در خارج از آسیا برنده داشته است!

Judy Hashmanآمریکایی بیشترین عنوان را در مسابقات انگلستان در این رشته داشته‌است. (۱۷ مرتبه)

از شخصیت‌های مشهوری که بدمینتون را به خوبی بازی می‌کنند می‌توان به لی چونگ وی و لین دان و توفیق هدایت اشاره کرد .

بدمینتون چهارمین ورزش شناخته شده دنیاست و می‌توان گفت ورزشی ارزان تر از بسیاری ورزشها.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 14 آذر 1394 ساعت: 16:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس