تحقیق رایگان دبیران و معلمان - 77

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

ویژگی های معلم در قرن 21

بازديد: 428

مقدمــــــــــــه

در فضای آموزشی قرن 21 مقوله های سرعت، دقت، مهارت و اطلاعات و فناوری های نوین مطرح است. در این فضا، کلاس درس، تحت عنوان سلف سرویس عمومی و مدرسه، تحت عنوان جمهوری دانش نام می گیرد که از استانداردهایی خاص پیروی می کنند که باید در به کارگیری آنها دقت های لازم اجرائی ویژه لحاظ گردد. لذا وجود خصوصیات و شرایط لازم در فرایند یاددهی ـ یادگیری در کلاس درس که مطابق نیازها و ویژگی های فراگیران می باشد، طبق استاندارد سازی یعنی تعیین آنچه که باید انجام شود و اجرای آن، باید به بهترین وجه ترسیم شود. در این فضای آموزشی عقیده بر این است که به منظور تدوین استانداردها بالاخص در یک کلاس و فضای آموزشی باید برنامه و نیازهای فراگیران لحاظ گردد. محیط آموزشی لازم است با تکنیک های جدید آموزشی آراسته گردد، زیرا عقیده بر این است که انطباق های خلاق پویا به طور مؤثری در فضای کیفی آموزشی تأثیر دارد. انطباق های خلاق می توانند برنامه های درسی را به یکدیگر مرتبط کنند و مفاهیم عینی- ذهنی را عینی تر سازند و برخی درس ها و محتواها در فضای مناسب که بر اساس استانداردها غنی شده اند بر یادگیری تأثیر به سزایی دارد.

 

بیان مسالــــه

در آستانه قرن بیست و یکم در حوزه آموزش و پرورش با توجه به سطح انتظارات افکار عمومی، نسبت به برون دادهای فعلی نظام تعلیم و تربیت کاستی های قابل توجهی احساس می شود. از طرفی تغییرات سریع به وجود آمده در عرصه های مختلف و تغییر نیازمندی های جامعه، بروز حرف و مشاغل جدید، همگی ضرورت بازنگری در فرایند آموزش و پرورش را فراهم کرده است. در نگرشی سریع به آموزش و پرورش برای جلب اعتماد عمومی، تربیت معلم شایسته مطرح می باشد. لذا پرداختن به برنامه آموزشی در آموزش و پرورش که بخشی از آن معلمان خلاق و شایسته می باشند ضروری به نظر می رسد. راجر کافمن می نویسد درجه ی موفقیت یک نهاد یا سازمان آموزشی به میزان هم خوانی قصد آن سازمان با قصد جامعه بستگی دارد. (پرویزیان، سایت آموزش و پرورش)

 

باید توجه داشت که برنامه ریزی آموزش و پرورش قبل از این که بر شاخص های کمی استوار باشد تاکید بر کیفیت دارد لذا باید برنامه های پیش بینی نشده در جهت بهبود کیفیت آموزش و در راس آن معلمان به عنوان مجریان اوامر آموزشی باشد و فرایند تصمیم گیری ها باید بر اساس یک الگوی مشخص و هدفمند صورت گیرد. ضمن این که آموزش و پرورش ما در حال حاضر با بسیاری از جوامع تطبیق داشته است ولی برای رسیدن به اهداف متعالی سازمان و رسیدن به استانداردهای لازم نیاز به بازبینی و چاره اندیشی دارد و این بازبینی می بایست در سطوح مختلف نظام آموزشی و علی الخصوص در بازنگری روش آموزش در مقاطع مختلف صورت پذیرد. بنابراین در این مقاله، سوالات ذیل مطرح است. نظام آموزشی در قرن بیست و یکم چگونه است؟ ویژگی های معلم در قرن بیست و یکم چیست؟

 

اهمیت مــــوضوع

تحولات سیاسی کشورهای مختلف جهان در قرن گذشته بحران های اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و... بدنبال داشته است. این مسائل باعث شده که کارآیی نظام های آموزشی فعلی مورد سؤال قرار گیرد و بازنگری در آنها لازم و ضروری به نظر برسد و برای مقابله با مسائل مذکور و ارتقاء کیفی نظام آموزشی نیاز به اتخاذ برنامه ریزی استراتژیک و استاندارد آموزشی بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. ضمناً در کشورهای جهان سوم علاوه بر موارد یاد شده، افزایش تقاضا برای آموزش، افزایش هزینه های آموزش و پرورش و تامین آن، کاهش کیفیت آموزشی، سست شدن مدیریت نظام آموزشی، عوامل چالش برانگیز به نظر می رسند که در پیش روی کارشناسان و دست اندرکاران نظام های آموزشی خودنمایی می کند. در کشور ما نیز با استفاده مدارک موجود (عسگری، 1373- بازرگان، 1374) مشکلات مذکور وجود دارد و تجدید نظر در کمیت و کیفیت بخش آموزش و پرورش کشور اجتناب ناپذیر می باشد. از طرفی هر گونه تغییر یا اصلاح در برنامه های آموزشی باید مبتنی بر نظریه های شناخته شده و استاندارد شده صورت گیرد در غیر این صورت تغییرات تکراری بی ثمر ناپایدار همراه با تجارب تلخ آموزشی خواهد بود. انگیزه ی مقاله ی حاضر نیز بر همین اساس می باشد و ضمن ترسیم آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم و ضرورت در سطح کلان ارائه شود تا در آینده بتواند در ارتقاء کیفیت و کمیت آموزش موثر باشد.

 

محتوای فضای قــــــرن بیست و یکم

هم اکنون قرن بیستم به انتهای خود رسیده و هزاره سوم آغاز شده است. قرن بیستم پرحادثه ترین قرن های بشری بود. دو جنگ جهانی اول و دوم که در کشتار و ویرانی نظیری برایشان نبود، انقلاب روسیه و چین که ادعا داشت وضع بشر را از بیخ و بن دگرگون می سازد. فروپاشی شوروی و اروپای شرقی، افول انقلاب فرهنگی چین، برچیده شدن بساط سلطنت در چند کشور، نظیر مصر و ایران، استقلال یافتن کشورهای استعمار زده، پیشرفت عظیم علم و فن، شکافتن اتم، پیاده شدن در کره ی ماه، کامپیوتر و اینترنت، آلودگی محیط زیست، مباحث جهانی شدن، IT، دولت الکترونیک و رویداد دیگر از این نوع، همگی زاییده ی این قرن می باشد. همه ی این تحولات، بسی سترگ تر و پیچیده تر در قرن 21 خواهد بود.

 

با این سرعت تغییر و تحولات جهانی عجیب است که انسان، همان انسان قبل با قالب های قدیمی باقی بماند و کلاس های درس، همچون گذشته و به شیوه های متداول سنتی و مکتب خانه ای باقی بماند و نظام های آموزشی، متحول نشود. باید طرح و برنامه ریزی تازه، آموزش نوین مدرسه و کلاس و بالاخره معلم با روش های جدید راه انداخت. لذا بحث استانداردها در فضاهای آموزشی و کلاس درس و روش های یادگیری، زیربنای تحولات و تغییرات بنیادی می باشد. در قرن بیست و یکم، انفجار جمعیت یادگیرنده، سرعت ارتباطات جهانی و افزایش آموزش و افزایش انتظارات، وجود سلاح های بنیان افکن، تجربه های شکست خورده ی مدل قبلی، فاصله ی هولناک میان علامتی هشدار دهنده است بر این که نظامی ماورای آنچه که بوده، باشد و شاید مقوله ی استانداردسازی، حرکتی باشد به سمت ایجاد تعادل لازم چرا که بعضی ها استانداردسازی را هماهنگی برای رسیدن به خوشبختی نظام ها می دانند.

 

فرق قرن بیست و یکم با قرون گذشته در این خواهد بود که مرز های حفاظ و دریچه های اطمینان در آن به حداقل کارایی می رسند و مشکل های موضعی تبدیل به مشکل های جهانی می شوند. بنابراین باید در قرن بیست و یکم پایه های نظام آموزشی را محکم تر و ریشه دارتر کنیم تا بتوانیم در مقابله با این تغییر و تحولات، سرفراز بایستیم. و استانداردسازی در آستانه ی قرن بیست و یکم، چیز عجیب و غریبی نیست. بلکه علمی کردن نظام آموزشی و مطابقت دادن آن با تحولات روز می باشد و آموزش و پرورش با کمک استاندارد سازی باید برای فردایی بهتر و شفاف تر، آماده شود. (خنیفه، سایت آموزش و پرورش)

 

مسائل اساســـی در آمـــوزش و پـــرورش قـــرن 21

کسی به طور قطع نمی تواند ابراز نظر کند که قرن بیست و یکم دارای چه ویژگی هایی خواهد بود اما آنچه مسلم است این است که دنیا مانند هزاران سال قبل، روال آرام و کندی نخواهد داشت و بسی جای امید است که انسان با تکیه بر هوش و تفکر خود که از ویژگی های ستایش شده او در قرآن کریم می باشد و به واسطه ی آن به عنوان اشرف مخلوقات معرفی شده است، راهکارهایی در برابر موانع آن قرن بیابد. اما آنچه که به نظر می رسد آموزش و پرورش با چهار مسئله ی مهم در قرن بیست و یکم مواجه خواهد بود که اگر از هم اکنون درصدد پاسخ قاطع برای آن نباشد، نگران کننده خواهد بود.

  • جمعیت افزاینده دانش آموزی و برنامه ریزی دقیق و پیش نگر
  • کیفیت آموزش و استاندارد های علمی جهانی و بومی
  • افزایش بهره وری در همه ابعاد
  • مطالعات تطبیقی و تحول بر مبنای زمان و ضرورت و فرهنگ

 

ویژگیهـــــای معلم در قرن 21

از آنجایی که قرن بیست و یکم، قرن اطلاعات، ابتکار و مهارت و سرعت می باشد بنابراین ویژگی های معلم در این قرن بر اساس این اصول می باشد.

 

الف) اطلاعـــــــات:

ویژگی معلم، بالا بردن اطلاعات و به روز کردن آن است. در بحث اطلاعات ((برنامه ICTفناوری اطلاعات)) جایگاه ویژه ای دارد که به آن می پردازیم.

 

1-  آشنایی فناوری آموزشی: برای کسب موفقیت در قرن بیست و یکم، معلمان باید دانش آموزانی تربیت کنند که یادگیرندگان مادام العمر باشند و این مسیر نمی گردد مگر این که فرایند یادگیری مبتنی بر انتقال صرف دانش تغییر پذیرد بنابراین معلمان باید با استفاده از کامپیوتر و اینترنت و کاربرد آنها تدریس واقف باشند و دانش آموزان را نیز به این امر ترغیب کنند. فناوری اطلاعات به ما می گوید آن چه که تا دیروز درست بوده امروز ممکن است نادرست و حتی گمراه کننده باشد، بنابراین معلمان با استفاده از این تکنیک باید معلمانی محقق و پژوهشگر باشند و دانش آموزان پرسش گر امروز و پژوهشگر فردا تربیت کنند.

2-     آشنا با استاندارهای جهانی کیفیت کار

3-  بالا بردن اطلاعات عمومی: معلم قرن بیست و یکم در همه ی زمینه ها اطلاعات خود را بالا ببرد نه فقط در زمینه  رشته ی تدریس خود چرا که بسیاری از علوم به هم وابسته اند. اصطلاحات رایج روز را بشناسد، امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جامع خود را بداند و در نهایت به علم روان شناسی آگاه باشد چرا که یک معلم بیش از معلم بودن خود باید یک روان شناس آگاه و خبره باشد.

4-  تدریس نوین: استفاده از روش تدریس فعال و همگام با روز، روش هایی تدریس معلم را ویژگی خاص می بخشد عبارتنند از : روش همیاری، روش تدریس فعال، روش بارش مغزی، روش ایفای نقش، روش نمایشی، روش بحث گروهی، روش حل مسئله، روش استقرایی، روش اکتشافی. تمامی این روش ها را می شناسد و می داند که هر یک را در چه درسی و در چه کلاسی به کار گیرد و به تعبیری تدریس او مبتنی بر استانداردها است و تدریس بر اساس استاندارد نوعی بهبود فرایند کار در آموزش و پرورش است.

5-  شرکت در دوره های ضمن خدمت: معلم همیشه خود باید در حال فراگیری علم باشد و اطلاعات جدید و نو را بگیرد، در طول کار خود همیشه یکسان تدریس نکند و نکات را از جهات مختلف و زوایای متعدد بیان کند. لازمه ی این کار، شرکت در دوره های ضمن خدمت آموزش معلمان است.

6-  آشنایی با اصول روانشناسی تربیتی: از آنجائی که معلم در طول تدریس خود نیاز به ارتباط مقابل دارد، بنابراین باید مخاطبان خود را شناسایی کند. بداند در چه شرایطی زندگی می کنند، تا حدی از خانواده آنها مطلع باشد. در این صورت می تواند پیام های یاددهی خود را شفاف منتقل سازد.

7-  داشتن طرح درس: معلم، باید زمان تدریس خود را حساب کند کتاب مورد تدریس را با طرح درس سالانه، بودجه بندی کند و همچنین طرح درس روزانه، داشته باشد و اطلاعاتی کافی و جامع درباره ی مراحل طرح درس نویسی داشته باشدف ارزشیابی تشخیصی،تکمیلی، پایانی را بداند و در مراحل تدریس خود به کار بندد. هدف های جزئی و کلی و هدف های رفتاری را شناسایی کند. حیطه های آموزشی (دانش، درک و فهم، کاربرد،ترکیب قضاوت) را بداند و در طرح ریزی سؤالات و ارزشیابی های مستمر خود که در طرح سالانه خود در نظر گرفته است اعمال نماید.

 

ب) ابتکـــــار

دومین ویژگی قرن بیست و یکم، قرن ابتکار بود که در این زمینه، معلم باید دارای ویژگی های زیر باشد.

1-  خلاق است: معلم قرن بیست و یکم در این رابطه ی خود خلاق است، دست به شیوه های جدید می زند و دانش آموزان را نیز خلاق با می آورد هر اندازه دانش آموز از نظر اطلاعات، غنی تر باشد. انگیزه ی خلاقیت که در نهاد او بالقوه وجود دارد به فعلیت می رسد و این صورت نمی پذیرد مگر این که معلم و راهنما خودش، آراسته به صفت خلاقیت باشد.

2-  ایجاد دنیای پرسش در کلاس: معلم مبتکر، کسی است که همیشه سؤالی برای مطرح کردن در کلاس داشته باشد و حس انگیزه ی کنجکاوی دانش آموزان را تحریک کند. آنان را به فعالیت و جنبش وا دارد. (در کلاس مرده و خسته کننده، مرتباً دیدگان دانش آموزان فقط به عقربه های ساعت می باشد)، را روشن سازد و عشق یادگیری فنون جدید را در آنها زنده کند.

3-  ایجاد دنیای تخیل در کلاس: معلم مبتکر به تخیل دانش آموزان احترام می گذارد. یک انشای نو یا یک نقاشی غیر عادی را به مسخره نمی گیرد، از جنبه ی خلاقانه و مبتکرانه به آن می نگرد زیرا تخیل است که خلاقیت و ابتکار را به دنبال دارد.

4-  واهمه نداشتن از شکست: معلم مبتکر در به کارگیری مسائل از هیچ گونه شکستی نمی هراسد بلکه قوی و استوار می ایستد، طرح های خلاق خود را آزمایش می کند و جواب و نتیجه را می گیرد و به همه منعکس می کند.

5-  خطرپذیری: معلم مبتکر در راه خود هر گونه خطری را می پذیرد اعم از خطرات مالی یا غیر مالی، زیرا به هدفش امیدوار و معتقد است.

6-  قدرت تغییر پیش فرض ها: معلم مبتکر پیش فرض های جدید ارائه می دهد و به یک مسئله از زوایای مختلف می نگرد، پیش فرض های قدیمی برای او جالب نیستند، می اندیشد در ذهن خود ((چرا)) پروری ذهنی ایجاد می کند و پیش فرض ها را تغییر می دهد، تجربه می کند، می آزماید تا بالاخره روشی جدید و طرحی نو در اندازد.

7-  تشخیص پیش نیازهای دانش آموزان: یکی از زمینه فعالیت های معلم این است که از کجا شروع کند و پیش نیاز فراگیران او چیست؟ نقطه ی شروع مبتکر سنتی و معمولی نیست، بهترین نقطه ی شروع را به کار می بندد، گاهی با طرح سؤالی نوین با آوردن وسیله با ماکتی سؤال برانگیز و...

8-  درمان ناتوانایی های یادگیری: معلم مبتکر دانش آموزان ناتوان را شناسایی می کند و به درمان آنها می پردازد. معلمی که با دانش آموزان یک دست خلاق و توانا کار کند، ابتکار خاصی شاید نتواند در کار خود به کار بندد، اما معلم مبتکر کسی است که با به کار بردن روش ههای جدید آموزشی به دانش آموزان ناتوان کمک کند.

9-  شناخت تفاوت های فردی: معلم مبتکر به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه دارد . می داند به هر کدام چه مسئوولیتی بدهد و در چه زمینه ای آنها را خلاق بار آورد و استعدادهای نهان آنان را در چه رشته ی تحصیلی بارور سازد.

 

ج) مهارت و سرعت

سومین ممیزه ی قرن بیست و یکم، مهارت و سرعت است که معلم باید دارای ویژگی های زیر در این مقوله باشد.

1- مهارت های فردی: شامل قدرت طرح ریزی مدل ذهنی، به کارگیری اصول منطقی در تدریس، قدرت تجزیه و تحلیل مسائل قدرت تصمیم گیری.

2- مهارت های ارتباطی: مهارت های ارتباطی معلم شامل ویژگی های: کنترل احساسات، فن بیان، به کار بردن شعر و امثله در تدریس و گزارش دهی صحیح می باشد.

3- مهارت در تدریس: بیشترین تأثیر در اثر بخشی کار معلمان، مهارت در تدریس و اطلاع از دانش تدریس است و ارتباطی خاص بین دوره کارآموزی و عملکرد معلمان وجود دارد، معلم قرن بیست و یکم باید با فنون جدید تدریس آشنا باشد و آنها در تدریس خود به کار گیرد.

4- استفاده از وسایل کمک آموزشی (تکنولوژی آموزشی): یکی از مقوله هایی که به مهارت و سرعت تدریس معلم کمک می کند به کار بردن وسایل کمک آموزشی در امر تدریس می باشد به ویژه در دوره مقطع ابتدایی.

5- مهارت تفکر انتزاعی: معلمانی که تفکر انتزاعی بالایی دارند می توانند با دیدهای متفاوت به یک مسأله یا مشکل بنگرند( از دید خودشان، دانش آموزان، مشاوران، مدیران، اولیاء و ...) بنابراین می توانند راه حل های متفاوتی ارائه دهند  و درباره ی مزایا و معایب هر برنامه، فکر و بهترین راه را انتخاب کنند و اگر نتایج پیش بینی شده، تحقق نیابد مشتاقند که برنامه را تغییر دهند. در هنگام برنامه ریزی مشکلات اضافی را می توانند حدس بزنند و قبل از این که مشکل روی دهد به طور منظم و اصولی پیشگیری هایی را تدارک ببینند، مهارت تفکر انتزاعی باعث می شود معلمان در امر یاددهی موفق تر باشند.

6- مهارت تجزیه و تحلیل مسائل: این معلمان سطح تفکر انتزاعی فوق العاده بالایی دارند. در حوزه کلامی از هوش زیادی بهره مندند، سرشار از اندیشه های عالی هستند. درباره موضوعات گوناگون به روشنی بحث می کنند، می دانند انجام چه کارهایی لازم است و چه کارهایی ضرورت و اهمیت ندارد.

نکته ای که قابل ذکر است این که هر چند در قرن بیست و یکم تحولات جهانی و واژه ی سرعت اطلاعات، ابتکارات، مفاهیم کلیدی و خاص می باشند اما ویژگی های معلم در فرهنگ دینی ما همیشه جای خود را دارد که در کنار ویژگی های قبلی اهمیت فراوان و به سزایی دارد چرا که هدف از تعلیم و تربیت فراگیران تنها در زمینه علم نیست بلکه تربیت و پرورش دینی و رشد خصوصیات اخلاقی بسیار مهم است که در این جا به ویژگی های اخلاقی معلم در قرن بیست و یکم می پردازیم.

 

د) ویژگی های اخلاقی

1- مراعات آداب و رسوم اجتماعی: بسیاری از سعادت های اجتماعی مرهون ادب و مراعات آداب و رسوم اجتماعی است و به بهانه ی پیشرفت علم و تحولات و جهانی شدن نباید معلم که الگوی اخلاق برای دانش آموزان خود است آداب و رسوم اجتماعی خود را کنار گذارد، حصارها را بشکند و حریم عفت و پاکدامنی جامعه را کنار نهد.

2- نشاط و شادابی: معلم باید به هنگام ورود به کلاس، مشکلات زندگی خود را که ناشی از تغییر و تحولات جامعه اش می باشد نظیر تورم، گرانی، بیماری ها و ... همه را کنار گذارده و با روحیه ی شاداب و پرنشاط پا به دنیای کلاس نهد.

اگر بی نشاطی، کسلی، افسردگی بر او غلبه کند موجب انتقال آن به دانش آموزان نیز می شود و به قول نیچه: ((هیچ کاری که در آن روحیه ی شاد نقش نداشته باشد پیش نمی رود)). (رشد تکنولوژِی، 82)

3-  آراستگی ظاهر: هر چند در قرن بیست و یکم سرعت، اهمیت ویژه ای می یابد و زمان و فرصت به حداقل می رسد اما معلم باید فرصت رسیدن به ظاهر را به خود بدهد و با ظاهری آراسته وارد کلاس شود. رسول اکرم (ص) قبل از خروج از منزل، مقابل آئینه می رفته و ظاهر خود را مرتب می کرده است و در جواب این سؤال که چرا تا این اندازه به این موضوع اهمیت می دهند می فرمودند: نمی خواهم باعث غیبت مردم شوم. معلم باید از رسول اکرم (ص) که الگو و اسوه اخلاق است درس بیاموزید.

4-  سعه صدر: اگر معلم در عصر تحولات و تغییرات، رفتار هایی خاص از دانش آموزان خود دید باید با سعه ی صدر با آن برخورد کند، دریا دل باشد و توانایی پشت سر گذاشتن هیجان های ناشی از پیشرفت در دانش آموزان خود را داشته باشد زیرا با سعه ی صدر، بسیاری از مشکلات حل می شود ((رب اشرح لی صدری ... و یسرلی امری ( سوره طه، آیه 25) )) با سعه ی صدر می توان استعداد درونی فراگیران را شناخت و آنها را شکوفا کرد.

5-  اخلاص: بارزترین ویژگی معلم در عصر شکوفایی علم، اخلاص است. مدرسه، درس، کلاس، رفتار، گفتار همه باید بوی اخلاص بدهد. اگر به دنبال آموزش های جدید و تکنیک های جهانی است نباید به خاطر ریا و رخ کشیدن خود و خودنمایی باشد، بلکه باید اخلاص در کار داشته باشد و تنها خود را نبیند بکله هدفش پیشرفت جامعه و تعالی آن باشد و اگر اکسیر اخلاص در کار معلم نباشد هر چند در زمینه ی علمی، معلمی موفق باشد اما ارزش معنوی نخواهد داشت.

6-  شخصیت دان به دیگران: معلم موفق در قرن بیست و یکم، کسی است که علاوه بر این که خود متشخص است برای دیگران اعم از دانش آموزان یا همکاران ارزش و شخصیت قائل است و با سخنان کنایه آمیز نباید دیگران را برنجاند، بلکه باید راهنمای بقیه در راه یابی به موفقیت ها باشد دیگران را تحقیر و در جمع سرزنش نکند ((ویل لکل همزه لمزه))زیرا باعث عقده و کینه در وجود شخص می شود و آتش انتقام را شعله ور می سازد.

7-  تعهد در کار: اگر معلم همگام با جامعه پیشرفت کرد و بر تمامی زوایای علوم و فنون جدید دست یافت اما در کارش به خصلت تعهد آراسته نگشت، جز زیان و خسران برای جامعه اش ارمغان دیگری نخواهد آورد. تعهد کاری موجب درست استفاده کردن از اطلاعات علمی می شود، راه بکارگیری صحیح آنها را به معلم می نمایاند و گرنه علم در خدمت نسل کشی و تباهی جوامع می شود؛ همان طور که این وضعیت در غرب حاکم است.

8-  تقوا: ویژگی های اولیه و مسلم برای قرن بیست و یکم، تقوا است. اگر معلم آراسته به خوی و خصلت تقوا نباشد، نسلی که تحت تعلیم و تربیت او می باشند عاری از این صفت خواهند بود و کسی که تقوا نداشته باشد تحت تأثیر فرهنگ های مخرب قرار خواهد گرفت 
و پدیده ی تهاجم فرهنگی را با استقبال خواهد پذیرفت و یا این که دچار غرور علمی کاذب می گردد.

9-  وظیفه شناسی: معلم قرن بیست و یکم، دارای خصلت وظیفه شناسی است. از زیر بار مسوولیت به بهانه های مختلف نمی گریزد، تأخیر در کار ندارد، در کلاس درسش اتلاف وقت نمی کند، کم کاری در برنامه اش مفهوم ندارد و حتی گاهی بیش از وظیفه نیز کار انجام می دهد و ایثار می کند، فقط به کار از جنبه ی مالی و سود مادی نمی نگرد و در حین انجام وظیفه اش چشم داشت به تعریف، تمجید یا پاداش و تشویق خاص و ... ندارد.

10- رأفت و مهربانی: معلم قرن بیست و یکم، مهربان است و با این صفت کودکان و نونهالان را به خود جذب می کند، پرخاشگر و تندخو و عصبانی نیست، زمینه را برای هر گونه پرسش و سؤال فراهم می کند، اجازه می دهد به راحتی دانش آموزان با او گفتگو کنند، مشکلات درسی یا غیر درسی خود را بازگو کنند.

11- نگرش و بینش صحیح: معلم قرن بیست و یکم، نگرشی درست و مثبت از مسائل دارد. مسائل جدید و نوآوری ها را با دید مثبت می نگرد که روحیه رقابت جویی را در او تقویت می کند نه این که کاستی های او را به رخش کشد، در تجزیه و تحلیل این نوآوری ها قوی و قدرتمند است و آنها را مغتنم می شمارد و به خوبی استفاده می کند. (افروز، غلامعلی)

12- تقدم منافع جامعه نسبت به منافع خود

 

نتیجه گیــــــــری

تحول اساسی و پایدار در هر جامعه در گرو متحول شدن نظام تعلیم و تربیت آن جامعه است و محور اصلی تحول و توسعه ی نظام تعلیم و تربیت بهبود کیفیت کار معلم، شناخت و ویژگی های آنها می باشد. معلمان به عنوان پایه گذاران اندیشه های علمی، مبلغان ارزش ها و مسوولیت های اجتماعی به کودکان ما می باشند و حرف اول را در تربیت منابع انسانی می زنند و هیچ حرفه ای همچون شغل معلمی تاثیر موثری در جوامع ندارد. طرفداران و مبلغان تحول و توسعه در جوامع باید بیش از هر کس حامیان واقعی معلمان باشند و سیاست گزاران آموزش و پرورش با در نظر گرفتن حقوق و مزایای شغلی ویژه برای معلمان مدارس و یا دارا بودن مدرک تحصیلی و تخصص و تعهد مورد نظر، دغدغه های زندگی را برای آنان کاهش دهند زیرا معلم یک هدیه الهی است و بسیاری از بزرگان فرهنگ ما و دیگر فرهنگ ها افتخارشان این بوده که سال های پربرکت عمر خود را در مدارس طی کرده اند نظیر پیاژه، اریکسون، مرحوم باغچه بان، استاد نیرزاده، شهید رجایی، باهنر و ...

 

از طرفی معلمان باید بدانند در چه شرایط متحول جهانی زندگی میکنند فکر و عمل و توان خود را محدود به مرزهای جغرافیایی خود نکنند از قدرت ابتکار، خلاقیت و مهارت برخوردار باشند، فعالیتهای خود را محدود به چند کتاب یا جزوه که در مراکز تربیت معلم یا در طول کار خود با آن آشنا شده اند نکنند زیرا که دنیای پیچیده و متحول امروز مستلزم یادگیری مداوم و فرزند زمان خود بودن و فعالیت، حساسیت و خلاقیت است و به گفته آلبرت انیشتن افراد انسانی را نباید همچون ابزارهایی بیجان در نظر گرفت و جوانان را به مثابه شخصیتهای متعادل و موزون باید به جامعه تحویل داد. (رشد تکنولوژی، شماره 155)

 

در پایان از خداوند متعال می خواهیم که به معلمان ما توفیق روزافزون در امر یاددهی عنایت فرماید و آنان را به صفات حمیده، آراسته گرداند و صبوری و بلند همتی و آزاد اندیشی را به آنان اعطاء فرماید تا بتوانند در تربیت و آموزش نسل سالم و صالح و خلاق موفق باشند چرا که آینده ی ایران در گروه کارآیی دانش آموختگان امروز می باشد.

 

منابـــع و ماخـــذ:

-   تکنولوژی آموزشی، شماره 19، اسفند ماه 1382

-   تکنولوژی آموزشی شماره 19، فروردین 1383

-   معلم خوب من، آیت اله مظاهری، 1370

-   سایت آموزش و پرورش www.Amoozeshvaparvaresh. Org

-   ویژگی ها و قابلیت های مورد انتظار از معلمان، غلامعلی افروز، دانشگاه تهران، 1382

-   استانداردهای آموزش فضای قرن 21، حسین حنیفه 1382

-   تدوین استانداردهای کیفیت معلمان، اعظم ملایی نژاد، 1382

-   رشد مدیریت مدرسه، شماره 15، فروردین 1383

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

شيوه های کهنه آموزش دشمن خلاقيت و کارآفرينی

بازديد: 82

تجربه موفق ساير کشورها نشان می دهد که برای پرورش انسانهای کارآفرين بايد مفاهيم مربوط به کارآفرينی به شکل پر رنگی در کتابهای درسی ايران گنجانده شود. مطالعات مربوط به گذشته کارآفرينان نشان می دهد که آنها از خانواده هايی که ارزش خاصی برای استقلال و اتکای به خود قائل هستند، بيرون می آيند. مدتهاست کشورهای پيشرفته به اين نتيجه رسيده اند که برای اين که نسل بزرگسال کارآفرينی پرورش دهند، بايد آموزش کارآفرينی را از دوران کودکی و نوجوانی آغاز کنند. به اين ترتيب کودکی که با پول و کسب و کاردرست و شرافتمندانه آشنا می شود. در آينده نيز انسانی خلاق و پولساز خواهد بود. جامعه ما نيز به وجود چنين انسان هايی نياز مبرمی دارد.

 

ژاپن نخستين کشوری بود که آموزش کارآفرينی را از مدرسه شروع کرد. به اين ترتيب نوجوانان ژاپنی در دبيرستان های اين کشور آموختند که چگونه بايد در حين تحصيل کار کنند و از کار خود سود به دست آورند. آنها به اين ترتيب به جهش صنعتی کشورشان کمک کردند. اين تجربه و تجربه موفق ساير کشورها نشان می دهد که برای پرورش انسان هايی کارآفرين بايد مفاهيم مربوط به کارآفرينی به شکل پررنگی در کتابهای درسی ايران نيز گنجانده شود.

 

خانواده هايی که کارآفرين پرورش می دهند:

برخی از کارشناسان فراتر از اين می روند و توصيه می کنند که آموزش کارآفرينی از سنين کودکی شروع شود چرا که کارآفرينی از تجربيات زندگی در محدوده خانواده و فرهنگ سرچشمه می گيرد. سوده راد کارشناس ارشد کارآفرينی می گويد: " زمانی تصور می شد افراد، کارآفرين به دنيا می آيند چون خصوصيات آنها به قدری نادر و بخصوص بود که در هر جايی يافت نمی شد. در حالی که امروزه شواهد کافی وجود دارد که نشان می دهد، صفات کارآفرينی می تواند در نتيجه آموزش های دوران کودکی و استقلال و اتکا به خود و نيز در نتيجه ارزش های فرهنگی مربتط با کار و صنعت پرورانده شود. روانشناسان معتقدند که 5 سال اول زندگی اثر دائمی بر شخصيت فرد به جای می گذارد. در اين دوران نوع رفتارها د رخانه و خانواده بيشترين تاثير را در شکل گيری رفتار آينده کودک بعنوان فرد بالغ به جا می گذارد.

 

برای مثال کوکانی که مادران آنها پيوسته و همراه با محبت برايشان از طريق داستان، کتاب، اسباب بازی، بازی و گفت و گو ايجاد تحرکات ذهنی اوليه می کنند، در دوران مدرسه و دبيرستان هميشه نمره هايی خوبی می آورند و در آينده به افرادی مطمئن، شاد، فعال، اجتماعی، از نظر احساسی مستحکم و از نظر ذهنی کنجکاو و تبديل می شوند. همچنين مطالعات مربوط به گذشته کارآفرينان نشان می دهد که آنها از خانواده هايی که ارزش خاصی برای استقلال و اتکای به خود قائل هستند، بيرون می آيند. اين کودکان در مواردی که از خود استقلال، ابتکار و پشتکار نشان داده اند، تشويق شده و به خاطر آن جايزه گرفته اند و در صورت تنبلی و انجام تقاضای بی جا به آنها پاداش داده نشده است. حتی برخی از کارآفرينان از خانواده هايی می آيند که ناپايدار و غير متحد بوده و با بحران هايی نظير مرگ يکی از والدين، جدايی والدين، طغيان عليه و الدين و اخراج از خانه مواجه بوده اند. اين گونه کودکان تحت فشار قرار گرفته و در نتيجه چگونگی سير کردن شکم و تصميم گيری را زودتر ياد گرفته اند . "

 

شيوه های کهنه آموزشی مانع خلاقيت کودکان ايرانی :

روانشناسان می گويند بيشتر کودکان زير 5 سال ايرانی خلاق اند ولی فقط تعداد کمی از آنها بعد از 5 سالگی خلاقيت شان را حفظ می کنند. اين به معنای آن است که نحوه آموزش و پرورش کودکان ما صحيح نيست. ما در خانه و مدرسه ذهن کودکانمان را با اطلاعات از پيش تعيين شده پر می کنيم و اين رويه را تا پايان دوران مدرسه ادامه می دهيم. به این ترتيب کودکان و نوجوانان ما توانايی کشف، اختراع، استنتاج و نيز قوه خلاقيت شان را از دست می دهند. در واقع شکل آموزش و پرورش ما از لحظه تولد کودک با توانمندی های او و امکانات بالقوه کشور مطابقت ندارد. به اين ترتيب نمی توانيم چنان که بايد افراد کارآفرين پرورش دهيم.

 

کارشناسان می گويند ايراد نوع آموزش ما اين است که از پيش تعيين شده است. در حالی که کودکان خودشان بايد به جست و جوی اطلاعات بپردازند و با محرک های گوناگون از جمله ارتباط با طبيعت، افراد و فليمهای مناسب مواجه شوند. سوده راد می گويد: تحقيقی توسط محققی به نام چلبی از سال 1375 تا 1378 در ايران انجام گرفت. محقق با بررسی 2021 نمونه از چند شهر کشور به 7 نوع عمومی شخصيت با درصد فراوانی های مختلف رسيد که از آن ميان بيشترين درصد يعنی 27/3 درصد متعلق به شخصيت متوسط بود و تنها 4/4 درصد اين نمونه ها شخصيت فعال داشتند. کسانی که شخصيت فعال دارند ، اغلب آمادگی روبه رو شدن ، تطابق، سازگاری و همنوايی با محيط های متنوع و جديد را دارند. اين دسته از افراد بطور کلی طالب موفقيت در امور مختلف زندگی هستند و در همان حال مايلند روی محيط خود کنترل ابزاری و نظارت داشته باشند. در حالی که شخصيت متوسط دارای تمايلی به فعال شدن در محيط به صورت ابزاری منتها در حد متوسط دارد. "

 

وی می افزايد: " در نسل های پيشين در کشور ما مثل جوامع و خانواده های غربی  کنونی، فرزندان بخصوص پسران از سنين کودکی و نوجوانی با مفهوم کار و در آمد آشنا می شدند. بطوری که حتی در خانواده های ثروتمند نيز شاگردی فرزند و يادگيری کار، مذموم شناخته نمی شد . " به اين ترتيب لازم است که خانواده های ايرانی نگرش خود را يکبار ديگر تغيير دهند. اين تغيير هم با آموزش ممکن است. اين کارشناس می گويد که در کشور آمريکا بنيادی بنام نيروی کارآمريکايی جديد و برنامه خانواده ، در جهت آموزش خانواده ها فعاليت می کند و سياستگذاران را در ارائه راه حل های جديد برای تقويت خانواده و کارآفرينی ياری می رساند. همچنين در اين کشور برای تقويت مهارت آمريکايی ها و ارتقای رقابت در اقتصاد و به منظور انجام فعاليت های کارآفرينانه و همين طور در موضوع خانواده و کودکان تحقيقات مختلفی انجام و نيز کنفرانس هايی برپا می شود.

 

خلاقيت با آزادی شکوفا می شود :

آلبرت انيشتين در خاطراتش می گويد: " نظر به نسبيت نمی توانسته در دوران بزرگسالی من شکل گرفته باشد. زيرا آدمی در بزرگسالی فرصتی برای انديشيدن به فضا و زمان ندارد. اينها چيزهايی است که وقتی کودک بودم به آنها فکر کرده ام . " به اين ترتيب پرورش خلاقيت کودکان تاثير مهمی در آينده آنها دارد. بسياری از کودکان تيزهوش اند ولی در بزرگسالی هرگز متناسب با هوش شان پيشرفت نمی کنند. اين موضوع به نحوه آموزش و پرورش آنها بر می گردد.

 

دکتر معصومه رفيقی روانشناس کودکان می گويد: " جان لاک می گفت بچه ها طبيعت منفعلی دارند. با پاداش و تنبيه بايد رفتار آنها را تقويت کرد. بعدها روسو گفت بچه طبيعتا" فعال است. خودش اکتشاف می کند و اگر مانعی مقابلش ايجاد نشود، خلاق می شود. الان نظريه روسو غلبه دارد. بطور کلی سن 5 سالگی سن جهش سريع در خلاقيت است. خلاقيت هم در آزادی شکل می گيرد. هر بچه ای به نوع استعدادهای خودش را نشان می دهد. آزادی به خلاقيت امکان بروز می دهد و محدوديت مانع بروز آن می شود. بازديد از مکان های مختلف هم خلاقيت را تقويت می کند. محيطی که بايد خانواده ها برای بروز خلاقيت ايجاد کنند محيطی است که بچه ها آزادانه فکر کنند.

 

همچنين خانواده ها بايد براساس رشد و نياز بچه، اسباب بازی در اختيارش قرار دهند. به قول " اولين شارپ" بازی تفکر کودک است. بچه ها در سنين پيش از دبستان با بازی آموزش می بينند و با محيط اطرافشان مواجه می شوند و تطبيق پيدا می کنند. " بسياری عقيده دارند يکی از موانعی که در کشورهای جهان سوم در مقابل خلاقيت وجود دارد، اين است که مردم اين کشورها بيشتر دوست دارند که کودکانشان را مطيع بار بياورند و حس پرسشگری آنها را سرکوب می کنند.

 

آموزش و پرورش شرط اول بروز خلاقيت :

در کشورهای پيشرفته کار زيادی در باره مسائل ورانشناسی و جامعه شناسی کودکان و نوجوانان انجام شده. وجود انبوهی از کتاب ها و مجلات مربوط به اين موضوعات در اين کشورها دليل اين مدعاست. اين در حالی است که در کشور ما کار تحقيقاتی زيادی انجام نشده. همين موضوع باعث می شود که کودکان در اين کشورها با توانايی های بيشتری نسبت به کودکان ساير کشورها بزرگ شوند. شيوه های نوين آموزش و پرورش کمک می کند که آنها به کارهای نو دست بزنند و با هر موضوعی خلاقانه برخورد کنند. به اين ترتيب ممکن است از نظر ما عجيب به نظر برسد که يک استاد دانشگاه اروپايی ، نجاری می کند، خانه اش را خودش بنايی می کند و آن را رنگ می کند، کتاب می نويسد و .. و هيچکدام از اين کارها هم برای او سخت نيست چون شيوه اکتشاف، طرح مشکل، حل مساله و تبيين و استنتاج را از کودکی آموخته است.

 

از ويژگی های ديگر آموزش و پرورش اين کشورها اين است که همه کودکان دوره پيش دبستانی را می گذرانند. در مهد کودک های اين کشورها هم امکانات زيادی برای توسعه تفکر خلاق بچه ها ايجاد شده و برای هر گروه سنی محيط های بازی و اسباب بازی های ويژه مهيا شده است.مهدهای کودک در اين کشورها، پرورش خلاقيت های ذهنی، مهارتهای فيزيکی، مهارت های ارتباطی و گفتاری، خلاقيت و حس استقلال را هد قرار داده اند. تمام اينها دست به دست هم می دهد که از کودکان امروز، افرادی با آيده های نو و کارآفرينانه به وجود بيايد.

 

اينها نيازهای مبرم جامعه ايران نيز هستند. بنابراين لازم است که آموزش خلاقيت و کارآفرينی در سنين کودکی و نوجوانی هم در خانواده ها و هم در مدارس جدی گرفته شود. بيشتر کودکان زير 5 سال ايرانی خلاق اند ولی فقط تعداد کمی از آنها بعد از 5 سالگی خلاقيت شان را حفظ می کنند.

 

منبع: مقاله  "شيوه های کهنه آموزش دشمن خلاقيت و کارآفرينی" ، روزنامه ايران، سال سيزدهم، شماره 3688 ، بخش گزارش، دوشنبه 25 تير ماه 1386.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تمرکز حواس در کلاس

بازديد: 163

يکي ازشايع ترين مشکلها، عدم تمرکزحواس در کلاسهاي درس، جلسات سخنراني، سمينارها و کنفرانس هاست. بيشترافراد با آن که با اشتياق فراوان وتمرکزخوب سرجلسه حاضرمي شوند و به سخنران يا مدرس گوش مي سپارند، پس ازچند دقيقه حواسشان پرت مي شود ووقتي به خود مي آيند، مي بينند که دقايقي چند گذشته ودراين مدت کاملاً درجاي ديگري بوده اند.شايد دريک جلسه دوساعته، شما چهل دقيقه با تمرکزعالي به جذب مشغول باشيد و هشتاد دقيقه ديگررا به طورپراکنده مشغول افکارذهني خودتان باشيد. اگرشما بتوانيد در همان کلاس، تمامي مطالب را بگيريد، خود باعث مي شود که حجم عمده اي ازفعاليت مطالعه شما درمنزل کاسته شود. شايد تا به حال با افرادي برخورد کرده باشيد که فقط درکلاس حضور مي يابند و بسيارکم درمنزل مطالعه مي کنند. معمولاً شما در اين حالت به خود و اطرافيان خود مي گوييد: نمي دانم چرا با اين که من ساعتها درمنزل درس مي خوانم يک دهم آن را هم نمي خواند، هميشه نمره هاي من ازاو کمتراست.شما بايد توجه داشته باشيد که مدت زمان مطالعه شما مطلقاً مهم نيست بلکه زمان مطالعه مفيد و متمرکزشماست که مهم است. بسياري ازاوقات شما ساعتها کتاب به دست داريد ومشغول مطالعه ايد اما زمان مطالعه متمرکزو مفيد شما ازيک ساعت بيشترتجاوز نمي کند.علاوه براين، درصد مهم و عمده اي ازيادگيري درکلاس درس صورت مي گيرد. شايد خودتان تجربه کرده باشيد که آموختن درسي که زمان تدريس آن، شما درکلاس حاضرنبودهايد، چقدردشواراست.اما حضوردرکلاس ازنظرفيزيکي چندان مهم نيست بلکه شما بايد حضورمؤثرو متمرکزي درکلاس داشته باشيد.ما هم اکنون مي خواهيم تکنيکهايي را ارائه دهيم که شما با عمل کردن به آنها و فقط با عمل کردن به آنها بتوانيد دانش آموز و دانشجويي فعال ودرگيرباشيد

 

 

تکنيکهاي حضور فعال در کلاس

۱.همراهي با مدرس:

بسيارمهم است که خودتان را با سرعت، نحوه وشيوه تدريس معلم يا استاد خود هماهنگ سازيد و با اوحرکت کنيد. هم شتاب بيش ازمدرس داشتن ذهن را آشفته و مغشوش مي کند و هم سرعت کند شما و عقب ماندن ازاو.هماهنگ نبودن با سرعت و روش و بيان مدرس، شما را او جذب مطالب بعدي محروم مي کند.آنچه که درهمراهي با مدرس مهم است، دروهله اول، خوب شنيدن است.اغلب شما با آنکه صداي معلم را به وضوح نمي شنويد يا گفتارسخنران را متوجه نمي شويد ازاين که ازاو بخواهيد درباره آن مطلب را رساترو واضح تربيان کند، واهمه داريد.گاهي صداي سخنران به انتهاي کلاس نمي رود، گاهي تند و گذرا صحبت مي کند گاهي صحبتش نامفهوم است و برخي اوقات نيزبه مطلبي درگذشته استناد مي کند که شما ازآن هيچ اطلاعي نداريد.يادتان باشد شما براي اين به کلاس يا جلسه سخنراني آمده ايد که مطلبي را فرابگيريد ومعلم هم دقيقاً همين را مي خواهد. بنابراين اگرکوچکترين ابهام يا عدم وضوحي را درمطلب يا صداي معلم احساس کرديد، بايد شهامت ازاوبخواهيد که مطلب را دوباره بگويد.

سؤال کردن ازمعلم گناه نيست و نبايد احساس گناهي را هم به دنبال داشته باشد. به ويژه دانش آموزان دوره ابتدايي خيلي ازسؤال کردن بيم دارند. بسياري ازوقتها پيش مي آيد که مثلاً معلم تکليفي را به بچه ها مي گويد که براي فردا انجام دهند و دانش آموزدرست متوجه اين تکليف نمي شود، با وجود اين چون مي ترسد که سؤال کند، چيزي نمي گويد و چه بسا که فردا به خاطرانجام ندادن آن تکليف مؤاخذه و تنبيه شود. دوباره تأکيد مي کنيم که اگرنکته اي را متوجه نشديد يا نشنيديد، حتماً بپرسيد چه بسا که آن نکته کليدي بوده، تمام درس آن روزوابسته به همان نکته باشد. 

 

 

۲.شنونده ايفعال باشيد:

شما بارها به اين عبارت تأکيدي برخورد کرده ايد: شنونده اي فعال باشيد، اما مفهوم اين عبارت چيست؟ يعني بايد چگونه باشيم؟ شنونده فعال چه خصوصيات و ويژگيهايي دارد؟ بهترين و مؤثرترين راه براي اين که شما يک شنونده فعال باشيد اين است که يادداشت برداريد.چه، نيازبه يادداشت برداري را سرکلاس احساس مي کنيد چه نمي کنيد، حتماً ازصحبت مدرس يا سخنران، يادداشت برداريد.اما منظورما ازيادداشت برداري دراينجا با آنچه که درروش مطالعه متمرکزگفتيم فرق مي کند که اکنون به شرح آن مي پردازيم. 

 

يادداشت برداري داخل کلاس 

قلم وکاغذ به دست مي گيريد و درکلاس حاضرمي شويد. يادتان هست که گفتيم شب قبل ازکلاس يک مطالعه اجمالي و يک بررسي ابتدايي ازدرس، انجام دهيد؟ اين کاررا براي کسب اطلاعات اوليه و هشياري ذهني درکلاس انجام داده ايد.اگرشما بدون هيچ مطالعه اي سرکلاس شيمي حاضرشويد، وقتي معلم مي گويد امروز درس ما هيبريداسيون است و شما هم نه ازقبل درباره هيبريداسيون چيزي مي دانيد نه نگاهي اجمالي به کتاب انداخته ايد، تا چند لحظه خود را درکلاس بيگانه احساس مي کنيد. خود را کاملاً گيج مي بينيد و اين حالت، خود باعث مي شود که نسبت به اين درس بي علاقه شويد و به سرعت تمرکزحواستان را ازدست بدهيد و ذهنتان را به سيردرجاهاي ديگر مشغول سازيد.

درست برعکس، اگرشما با مطالعه اوليه سرکلاس حاضرشويد، احساس خيلي خوبي درکلاس خواهيد داشت، ذهنتان مشتاق است، مي خواهيد هرچه سريعترازرازهيبريداسيون سردربياوريد و درنتيجه تمرکحواسي عالي پيدا مي کنيد.اهميت مطالعه اوليه را پيش ازاين هم توضيح داده بوديم. حالا که شما با اين آمادگي ذهني و کنجکاوي و علاقمندي، داريد به صحبتهاي معلم گوش مي کنيد، هرنکته اي را که فرا مي گيريد يادداشت کنيد. هم اکنون شما مي گوييد فلان معلم يا استاد به ما اصلاً اجازه يادداشت برداري نمي دهد. به شما مي گوييم که اوکاملاً کاردرستي مي کند. چرا که شما معمولاً به شيوه سنتي خود، “جمله” هاي معلم را يادداشت مي کنيد و نوشتن يک جمله ازصحبتهاي معلم عملاً شما را ازگوش دادن و درک جمله بعدي بازمي دارد.شما به هيچ عنوان نبايد جمله اي يادداشت کنيد بلکه بايد به صورت اشاره اي ومختصر ازواژه هاي کليدي استفاده کنيد که چون جرقه اي تمام موضوع را به ياد شما مي آورد.اين گونه مي توانيد همزمان با تدريس استاد، يادداشت کنيد وپشت سرهم يادداشت برداريد درحالي که نه وقت شما گرفته مي شود نه ازدرک مطلب بعدي بازمي مانيد و نه مدرس را ناراضي مي کنيد. 

 

به جاي همه اينها چند کار مهم انجام دهيد: 

اول اين که بارذهني خود را درکلاس لحظه به لحظه تخليه مي کنيد و نکته اي را که فرا مي گيريد يادداشت مي کنيد و ذهن خود را همچنان بازو گسترده و خالي نگاه مي داريد. يعني شکل حضورشما درپايان کلاس با شروع کلاس چندان تفاوتي نمي کند.

دوم اين که چون خودتان را ملزم مي دانيد هرچه را که فرا مي گيريد به سرعت برروي کاغذ بياوريد، ذهن شما در يک حالت آماده باش قرارمي گيرد و شما ازتمرکزحواسي عالي برخودارمي شويد و کاملاً ازخود مراقبت مي کنيد که چيزي را جا نيندازيد.فقط کافي است که يک باراين عمل يادداشت برداري را به شيوه درستي که گفتيم تجربه کنيد تا ببينيد که چقدربرايتان لذت بخش است.حتي کم کم به شکل يک بازي مهيج برايتان درمي آيد. اين شيوه يادداشت برداري به صورت کمي حرفه اي تروماهرانه تر درخبرنگاران ديده مي شود که درمصاحبه هاي خود ازگفته هاي سخنران يادداشت برداري مي کنند وسپس خود ازگفته هاي سخنران يادداشت برداري مي کنند وسپس ازروي آن، متن را تصحيح مي کنندو اما سومين فايده يادداشت برداري اين است که باعث مي شود شما سرکلاس خواب آلوده نشويد وچرت نزنيد به ويژه دراوقاتي که معلم يا سخنران بسيارآرام وملايم و حتي کمي خسته کننده درس مي دهد و شيوه تدريس او براي شما درگيري ذهني لازم را ايجاد نمي کند.شما با يادداشت برداري، حضورخودتان را درکلاس مهيج ترو مؤثرترمي کنيد.

بسياربعيد است که کسي به اين شيوه درکلاس يادداشت برداري کند و خوابش بگيرد. شما وقتي سرکلاس خوابتان مي گيرد که ذهنتان ساکت و ساکن شود. معلم درشما درگيري ذهني ايجاد مي کند و خود به خود به اين کارمشغول مي شويد. به ويژه وقتي سخنران ازنوع سخنرانان آرام و ساکن است، شما بايد يادداشت برداري را جدي تربگيريد. نگوييد: من اين مطلب را بلدم و نيازي به يادداشت کردن ندارم. نگوييد: من همهاين مطالب را هم اکنون به حافظه ام مي سپارم و نيازي نيست که يادداشت کنم و . . .

شما مي دانيد که يکي از مهمترين اهداف يادداشت برداري درکلاس، همين زنده و هشياربودنتان سرکلاس است.يک مانع بزرگمطالعه اجمالي قبل ازکلاس وکسب اطلاعات پيش ازحضوردرکلاس مي تواند يک اشکال بسياربزرگ توليد کند و آن: رقابت با استاد است. به عبارت بهتر: به مبارزه طلبيدن استاد.به اين شکل شما ذهن خود را مدام متوجه دانسته هاي خود مي کنيد و منتظريد تا در اولين فرصت آنها را بيان کنيد و يا اين که عمداً سؤالي مي کنيد که فقط نشان دهيد مطلب را پيشاپيش مي دانيد.يادتان باشد که هدف ازکسب اطلاعات اوليه فقط ايجاد يک نوع کنجکاوي و علاقمندي و تمرکزحواس است براي گوش دادن و ياد گرفتن بيشتر نه براي صحبت کردن و خودنمايي بيشتر.براي اين که ذهنتان خالي باشد اطلاعات خود را قبل ازکلاس برروي کاغذ بياوريد و بالاي آن هم بنويسيد:هدف من اين است که با گوش دادن به درس امروز، اين اطلاعات ناقص خود را کامل ترکنم.وقتي اين را مي نويسيد درخود ميل بيشتري را براي فراگيري ايجاد مي کنيد و با خود تعهد مي کنيد که سخن نگوييد. قرار است ما درکلاس، يک شنونده فعالي باشيم به يک سخنران مبارز.

به هيچ عنوان درلحظه حضورتان درکلاس، اطلاعات قبلي خود را با اطلاعات معلم مقايسه نکنيد. اين مقايسه، ذهن شما را به خود مشغول مي کند و دقايقي حواس شما را پرت مي کند.مقايسهاطلاعات خودتان با اطلاعاتي که سرکلاس ازمعلم مي گيريد، فقط بايد درچند دقيقه پايان کلاس و يا حتي بعد ازآن صورت گيرد. اگرسرکلاس اين مقايسه را انجام دهيد اگر احساس کنيد اين دو باهم تفاوت دارند، تمرکزحواس خود را ازدست مي دهيد و حواستان پرت مي شود. درحالت اول، شادي وشعف و هيجان ذهني، عامل حواس پرتي شماست و در حالت دوم، احساس متفاوت بودن دانسته هاي قبلي شما ازاطلاعات معلم، ذهن شما را برانگيخته مي کند که سؤالي کنيد و حتي شايد تمايل داشته باشيد که به نوعي دانسته هاي خودتان را توجيه کنيد که اين موجبات حواس پرتي شما را فراهم مي کند. ازچه چيزهايي يادداشت برداريم؟

 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

معلم پژوهنده

بازديد: 214

مقدمه 
معلم پژوهنده به هر معلم يا دست‌اندركار آموزش و پرورش گفته مي‌شود كه به نحوي با مسائل آموزش و پرورش سروكار دارد و علاقه‌مند است براي بهسازي و اصلاح وضعيت نامطلوب به اقدام‌هاي علمي (اقدام پژوهي) دست بزند تا نتيجه آن منجر به تغيير و اصلاح وضعيت گردد.   

 

اهداف 
- ارج نهادن به تجربه‌هاي پژوهش و نوآوري‌‌هاي معلمان در كلاس و مدرسه و ايجاد انگيزه براي رشد و بالندگي 
- تقويت خودباوري در معلمان و كمك به رشد و شكوفائي استعدادهاي بالقوه آنان در حل مسايل آموزش و پرورش و فراهم ساختن زمينه‌هاي بهسازي و اثربخشي در فرايند آموزش و پرورش 
- توسعه فرهنگ پژوهش در ميان معلمان و مشاركت آنان در انجام پژوهش 
- فراهم ساختن زمينه‌ ارتقاي دانش‌ پژوهان معلمان 
- مستندسازي تجربه‌هاي مفيد معلمان براي استفاده كليه دست‌اندركاران آموزش و پرورش 
- كوتاه نمودن فاصله نظر و عمل و كمك در جهت كاربست يافت‌هاي پژوهش 
- مبنا و فلسفه معلم پژوهنده (كوتاه نمودن فاصله نظر و عمل ـ مشاركت معلمان در پژوهش).

طرفداران بحث معلم پژوهنده بر اين باورند كه پژوهش‌هاي مرسوم و دانشگاهي در اغلب موارد چندان سودمند نبوده و نتايج آنها در عمل مشكلات ياددهي و يادگيري را به نحو مطلوب حل ننموده است و زبان پژوهش‌هاي مرسوم به گونه‌اي نيست كه معلمان با مطالعه گزارش‌هاي تحقيق در صورت دسترسي داشتن بتوانند در بهسازي روش‌هاي آموزش از آنها استفاده كنند. 

به منظور دسترسي به اهداف مذكور برنامه معلم پژوهنده از سال 75 با برنامه‌ريزي، سياستگذاري نظارت و هماهنگي پژوهشكده تعليم وتربيت و با مشاركت فعال شوراي تحقيقات استانها در سراسر كشور به اجرا درآمده است. بررسي‌هاي به عمل آمده نشان مي‌دهد كه اين برنامه از لحاظ كمي و كيفي سير صعودي داشته است هرچند كه به هدف‌هاي مورد نظر كاملا دست نيافته است. بدين صورت كه آمار بيانگر آن است كه از آغاز اين ‌برنامه تاكنون به ترتيبت 914، 980، 2752؟ 3600، 5200؟ 7450، 1012 و 24800 و جمعا بيش از 30000 نفر در طول هفت سال فعاليت اين برنامه گزارش‌هاي پژوهش‌ اقدام‌پژوهي تهيه نموده و براي ارزشيابي به پژوهشكده با شوراي تحقيقات استانها ارسال داشته‌اند. بطوري‌كه مي‌توان گفت در مقايسه با پژوهش‌هاي مرسوم و دانشگاهي از اقبال و پذيرش خوبي از سوي معلمان و مديران و كارشناسان آموزش و پرورش برخوردار بوده است.  


زمينه‌ها و محورهاي موضوعي گزارش معلمان در مورد مسائلي كه در كلاس درس با مدرسه با آن مواجه بوده‌اند مي‌باشد كه عبارتند از چگونگي تدريس يك مفهوم علمي با موضوع درسي، توليد روش حل مسايل رفتاري دانش‌آموزان در موارد خاص، شيوه‌هاي اداره كلاس مرتبط با تعليم وتربيت بوده است. در حدود 65 درصد از شركت‌كنندگان را فرهنگيان زن و 35 درصد بقيه را فرهنگيان مرد تشكيل مي‌دهند. فراواني شركت‌‌كنندگان در مقطع ابتدايي از دوره‌هاي راهنمايي و متوسطه بيشتر بوده است.


ارزشيابي از گزارش‌هاي اقدام‌پژوهي به جزء سال اول كه به صورت متمركز در پژوهشكده تعليم و تربيت انجام گرفت در دوره‌هاي بعد به صورت نيمه متمركز اجرا گرديده است بدين صورت كه ابتدا گزارش‌ها توسط كميسيون تخصصي و ديگر صاحبنظران در شوراي تحقيقات استانها بررسي و گزارش‌هايي كه طبق فرم‌ ارزشيابي اقدام پژوهي برتر شناخته شوند به پژوهشكده ارسال مي‌گردد طبق شيوه‌نامه هفتمين برنامه معلمان پژوهنده مقرر گرديد كه در حدود 3 درصد از طرح‌هاي برتر استان به پژوهشكده ارسال گردد. گزارش ارسال شده از استانهاي كشور دوبار و با در صورت لزوم سه بار طبق فرم‌ارزشيابي اقدام‌پژوهي مورد ارزشيابي قرار مي‌گيرند. بدين‌منظور كه گزارش‌هاي برجسته استاني و كشوري نيز مشخص گردند. اسامي برگزيدگان طبق زمانبندي تا هفته پژوهش اعلام مي‌گردد تا بتوانند در برنامه‌هاي پيش‌بيني شده شركت فعال داشته باشند، همچنين افراد فوق در هفته پژوهش از سوي مديران كل و شوراي تحقيقات استانها مورد تقدير قرار مي‌گيرند. 


لازم به ذكر است كه در طول هفت‌سال برگزاري برنامه معلم پژوهنده تلاش مسئولان و دست‌اندركاران براين بوده است كه ضرورت و اهميت فلسفه و روش اقدام‌پژوهي را به آگاهي معلمان و ديگر كاركنان آموزش و پرورش كشور برسانند و اقداماتي از قبيل انتشار انتشار فراخوان، تدوين و انتشار جزوه‌هاي علمي و نشر خبرنامه ويژه معلمان پژوهنده، هماهنگي و همكاري در برگزاري همايش‌هاي گوناگون در استان‌هايي سراسر كشور، تأليف كتاب ويژه اقدام پژوهي، برگزاري كلاس‌هاي آموزش ضمن خدمت براي معلمان علاقه‌مند و فعاليت‌هاي تبليغي و ترويجي انجام گرفته است كه در استقبال گسترده فرهنگيان مؤثر بوده است. 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش پژوهش در تدریس

بازديد: 237

مقدمه:

بطور كلي آموزش و پرورش به عنوان يكي از عظيمترين و فراگيرترين نهادهاي اجتماعي شناخته شده است كه اكثر مردم به نوعي با آن در ارتباط ميباشند. آموزش و پرورش منشاء بالقوة تغييرات مهم و ارزشمند در تمامي ابعاد مختلف زندگي افراد و جامعه ميباشد. با توجه به اين گستره و اهميت و با توجه به پيچيدگي حاكم بر فعاليتهاي آموزشي، مشخص ميشود كه اداره مطلوب سازمانهاي آموزشي كاملاً وابسته به انجام فعاليتهايي است كه به صورتي دقيق و منظم در پرتو فعاليتهاي علمي و پژوهشي تدارك ديده شده باشند. با توجه به اين حساسيت است كه در نظام تعليم و تربيت، هيچ تصميم و برنامه فراگيري نبايد قبل از تأييد صحت و درستي آن به مرحلة اجرا در آيد. اين تأييد عموماً از طريق استفاده از روشهاي علمي،  قابل دسترسي است.

براي كنترل، نظارت و ارزشيابي، فعاليتهاي اين نهاد گسترده و پيچيده و همچنين حصول اطمينان از صحت اجراي برنامههاي آن، شيوهها و تدابير قابل اتكايي وجود دارد كه مهمترين آنها «پژوهش» ميباشد. ضرورت و اهميت «پژوهش» در نظام آموزش و پرورش احساس شده و حمايت بيشتري را ميطلبد. در اين مقاله، ابتدا برخي از كلمات و اصطلاحات كليدي تعريف شده و سپس به نقش پژوهش در تدريس پرداخته ميشود.

- ديوئي (Dewey)[1][1] (1933) در كتاب «چگونه ما فكر مي‎كنيم» ميگويد : اولين مرحلة تحقيق احساس وجود يك «مشكل» است به اين معني كه پژوهشگر، در كار خويش با «مانع» يا «مشكلي» روبرو گرديده است كه در حل آن ابهام يا ترديد دارد. (4)

- تحقيق علمي يك عمل دستوري است و هدف آن كشف حقيقت درباره موضوعي است كه مورد تحقيق واقع ميشود. حقيقت علمي يك آگاهي Information واقعي و عيني از علل و آثار پديدهها و ارتباط آنها با همديگر است. چنين حقيقتي يك واقعه Fact يا يك قانون علمي خوانده ميشود. تحقيق علمي حركتي است از حالت علم كمتر به حالت علم بيشتر از مجهول به معلوم.

اين حركت شامل مراحل مشخصي است كه به ترتيب خاص و هر يك با روش معين انجام ميگيرد. (7)

- استن هاوس Esten Haves (1981) : هر كاوش و پرسش-پاسخ نظاممند كه در معرض قضاوت عموم قرار گيرد يك تحقيق است. زماني عمل معلم يك كار تحقيقي محسوب ميشود كه او نسبت به عمل تدريس كلاس خويش بازتابي عمل كند. (2)

- تحقيق و پژوهش در تعليم و تربيت، به مجموعه فعاليتهايي اطلاق ميشود كه از طريق آن و با عنايت به اصول و روشهاي علمي، پديده آموزشي وتربيتي، مورد پژوهش قرار ميگيرد و هدف آن كشف اصول كلي يا تفسير رفتاري است كه از آن براي تبيين، كنترل و پيشبيني رويدادهاي آموزشي استفاده ميشود. (1)

- گي Gay [2][2] (1990) پژوهش در آموزش و پرورش را كاربرد منظم روشهاي علمي به منظور مطالعة مسائل و مشكلات آموزشي تعريف كرده است. (2)

- ليندرايف Lynderaife (1992) عقيده دارد : ما معلمان نميتوانيم خود را در كلاسهاي درس منزوي كنيم. ما بايد بطور مستمر از خود بپرسيم كه چه ميكنيم؟ چگونه آن را انجام ميدهيم؟ و چرا؟ ما بايد به يادداشتبرداري از عمل تدريس خود ادامه دهيم. چنين معلمي بوسيله بازتاب دائمي و بكار گرفتن نظاممند مراحل علمي و عملي، با مشاوران وهمكاران منتقد، آگاه و علاقمند به پژوهش خود به تبادل نظر ميپردازد و با آنهادرباره تجزيه و تحليل مسائل كلاس درس تبادل نظر ميكند. (2)

- تدريس : عمل تدريس يك سلسله فعاليتهاي مرتب و منظم، هدفدار و از پيش طراحي شده است. فعاليتي كه هدفش ايجاد شرايط مطلوب يادگيري است. فعاليتي كه به صورت تعامل و رفتار متقابل بين معلم و فراگير جريان دارد. يعني ويژگيها ورفتار معلم بر قعاليتها و اعمال شاگردان تأثير ميگذارد و بالعكس از ويژگيها و رفتارهاي آنان متأثر ميشود.

- معلمي و تدريس فعاليتي است عامدانه و از قبل برنامهريزي شده، براي تهيه وتدارك شرايط و موقعيتهايي كه در طي آن شرايط و موقعيتها، افزايش مهارت خاص و يا پيشرفت و رشد اعتبار و منزلت انساني افراد تحت تعليم مد نظر است، به گونهاي كه افراد تحت تعليم بتوانند از سطحي كه در آن قرار دارند به سطوح بالاتري از توانايي در زمينههاي دانشي، اعتقادي، ادراكي و ارزشي ارتقاء يابند.

فلمينگ C.M.Fleming.3][3] (1968) در كتاب معروف خود، درتجزيه و تحليل رواني فرآيند تدريس بيان ميكند كه: به نظر من مهمترين مسأله در بحث تدريس توجه به سطح توانايي معلمان براي شغل معلمي است و اينكه آيا معلمين ميتوانند به اين فعاليت عمدي و از روي قصد، سرعت و تحول ببخشند و به هدفهاي مورد نظر دست يابند؟ (3)

سطح توانايي معلمان و يا به عبارتي استاندارد توانايي لازم براي شغل و حرفة معلمي از كشوري نسبت به كشور ديگر و از نظام آموزشي يك ملت به ملت ديگر متفاوت است و علاوه بر اين ماهيت و محتواي اين فعاليت نيز متفاوت خواهد بود. معلم بايد پيوسته در حال آموختن باشد و مهمتر اينكه بايد خود به آنچه آموزش ميدهد عمل كند. در گذشته روش آموزش بعضاً، مبتني بر حفظ كردن مطالب و انگيزة آن ترس از كيفر و اخراج بود، اما در شرايط كنوني بايستي آموزش بر عمل و تعقل جمعي استوار باشد و بر آنها بحث و پژوهش حاكم شود، ووظيفهشناسي، عشق به كار و لذت آموختن بارور گردد.

ريان Ryan[4][4] و همكاران او در سال 1960 مطالعاتي پيرامون تشخيص و تعيين عوامل و نشانه‎هاي موجود در تدريس مؤثر (كارا) به عمل آوردند.‌ آنها در اين مطالعات به سه دسته از عوامل همراه با جنبههاي مثبت و منفي آنها اشاره كردهاند كه عبارتند از :

الف) ارتباط گرم و صميمي همراه بادرك و فهم، در مقابل ارتباط سرد (بي توجهي) و بدور از فهم.

ب) فعاليت سازماندهي شده و با برنامه، درمقابل بيبرنامگي.

ج) برانگيختن (فعاليت برانگيزاننده) و فعاليت تخيلي،  در مقابل افسردگي (گرفتگي و بي خيالي) و عادي بودن. (3)

معلماني كه در فعاليت تدريس خود به قطب مثبت اين جريان نزديكتر هستند نسبت به معلماني كه به قطب منفي آن تمايل دارند، بسيار فعالتر ومؤثرتر عمل خواهد كرد كه البته حركت به سمت مثبت بدون مطالعه و پژوهش در تمامي موارد فوق امكان پذير نخواهد بود.

وظيفه معلم تاكنون نه تنها راهنمايي و جهتدهي با حرارت و جذابيت، ادراكات شاگردان بوسيلة ارضا نيازهاي رواني آنها، و تغيير الگوهاي تصور از خود، در آنها بوده است. بلكه آنها مسئول تجزيه و تحليل محتوا و مواد آموزشي و موضوعاتي هستند كه آن را تعليم ميدهند. معلم به عنوان يك تكنسين بايد موفقيت و يا عدم موفقيت، تلاشهاي تربيتي را ارزيابي نمايد و به عنوان يك مدير بايستي پيچيدگيها و مشكلات سر راه تلاشهاي تربيتي را حل وفصل نمايد. عدهاي معلمان را با هنرمندان مقايسه ميكنند و عدهاي به آنها لقب مهندسان اجتماعي ميدهند. معلم صنعتگر و تكنسين است، كه با دو عنصر عقل و تجربه، فرآيند يادگيري را هدايت ميكند. يك صنعتگر همانگونه كه آهن آلات و عناصر مربوط را پرداخت و آرايش ميكند، يك معلم بايد با مهارت خود، استعداد و قدرت فراگيري شاگردان را تقويت و اصلاح نمايد.

معلمان علايق و تمايلات دانشآموزان را بايستي صيقل دهند و در انتخاب روشهاي تدريس نيز همين توجه را مبذول دارند. يك معلم بايستي شاگردان را مشاهده نمايد، به آنها ايمان داشته باشد، آنها را شايسته مطالعه بداند و اينكه آنها را دائماً در معرض تغيير و تحول قرار دهد. يك معلم مخصوصاً در ارتباط با تدريس مواد درسي، بايد آن را تجزيه و تحليل كند، سازماندهي كند و محتواي آن را كشف نمايد و مواد درسي را در مجموعهاي ارائه كند كه بصيرت و درك فهم را ميسر سازد. براي اين منظور معلم بايستي به موارد زير توجه داشته باشد:

  • استفاده از تحقيقات تربيتي
  • توجه به آموزش (فراگيري)
  • توجه به نقش موقعيت سني در آموختن
  • كشف درك و فراگيري (3)

و براي انجام هر كدام از موارد فوق نياز به پژوهش و مطالعه به روز و جديد احساس ميگردد. مطالعة تحقيقات و انجام پژوهش توسط معلمين، انقلابهاي تربيتي مهمي در مدارس كشورها بوجود آورده و ميآورد و از عوامل مهم ايجاد آگاهيهاي فراوان در معلمين نسبت به كار خودشان بوده است.

در سال 1976 وزارت آموزش و پرورش، علوم و فرهنگ ژاپن در جهت مهياسازي هرچه بيشتر امكانات تحقيقات آموزشي براي معلمان مدارسي تحت عنوان: «مدارس تحقيق و توسعه» داير نمود و به دنبال آن اقدامات و تدابيري اتخاذ شد تا دامنه فعاليتهاي پژوهشي معلمان را در عرصه مدارس گسترش دهد. در حال حاضر گروه كثيري از معلمان چه به صورت انفرادي و چه به صورت گروهي درگير نوعي از فعاليتهاي تحقيقاتي در حدود 500 واحد تحقيقات تربيتي هستند. در آلمان و انگلستان نيز سياست تحقيقات آموزشي بر اين امر استوار است كه از وجود معلمان و دبيراني كه از قدرت خلاقيت و روحية جستجوگرانه وسيعتري، به خصوص در مورد نوآوري آموزشي برخوردارند به عنوان معلمان محقق استفاده ميشود. (2) در كشور ما نيز از سال 1367 شوراي تحقيقات وزارت آموزش و پرورش شكل گرفت و در سال 1369 نيز آئين نامه تشكيل شوراهاي تحقيقات استانها به تصويب رسيد و پژوهش و تحقيق به عنوان يك استراتژي براي دستيابي به آرمانهاي تعليم و تربيت و حل معضلات و مشكلات آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفت. (2)

 

 

اهميت، فوايد و نقش پژوهش در تدريس

با توجه به تعاريف و تاريخچة فوق الذكر، در زير برخي از فوايد و نقشهاي پژوهش در تدريس عنوان ميگردد :

- روش تدريس بايد متناسب با اهداف عالي و اصول آموزش و پرورش، و خصوصيات شاگردان انتخاب شود، زيرا وظيفه اساسي معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نيست، بلكه مهمترين وظيفه او همكاري و راهنمايي يكايك دانشآموزان براي رسيدن به هدفهاي مطلوب تعليم و تربيت است و همچنين لازم است معلم بر مطالبي كه تدريس ميكند مسلط باشد، براي تحقق چنين منظوري بايد مطالعه مستمر و دائم داشته باشد. هميشه بر آگاهيهاي خود بيفزايد، او بايد در زمينه كار خود با يافتههاي جديد در ارتباط دائم باشد. اگر معلمي از اين امر غافل شود، درامر تدريس ناچار از تكرار مكررات خواهد بود. مطالعة دائم وپژوهش براي معلم بيش از هر كس ديگري لازم و ضروري است. (5)

- يافتههاي پژوهشي در شناسايي نقاط كور و موقعيتهاي مبهم و نامشخص به برنامهريزان و ساير عوامل نظام آموزشي كمك قابل توجهي ميكنند و موجب ميگردد تا آنان با بينشي وسيعتر و عميقتر درباره برنامههاي آموزشي اظهارنظر و تصميمگيري كنند. همچنين مجريان نظام ميتوانند با استفاده از فعاليتهاي پژوهشي ميزان كارآمدي اجزاي مختلف فعاليتهايشان را مشخص كرده و از اين طريق درتكميل و اصلاح آن بكوشند و در نهايت مطالبي كه معلم بايستي تدريس نمايد بدون اشكال و صحيحتر ارائه خواهند شد.

چرا كه هدف اصلي پژوهش در آموزش و پرورش، كشف حقيقتهاي تازه (نوآوري) و استفاده از آن در حل مسائل عمدة تعليم و تربيت است.

- معلمان در تماس نزديكتري با وضعيت ملموس دنياي تعليم و تربيت هستند بنابراين ميتوانند در امر پژوهشهاي آموزشي مشاركت مسئولانه و پرثمري داشته باشند. چون بسياري از نقاط قوت و ضعف مواد آموزشي از طريق پژوهشهاي معلمين مشخص و آشكار ميگردند.

- با توجه به اينكه برنامهها و فعاليتهايي كه مبتني بر چارچوب علمي و پژوهشي باشند، در گذر زمان كمتر دچار نوسان و تغيير ميشوند و با ثباتتر و پايدارتر باقي ميمانند، معلم ميتواند از تغييرات زودهنگام مباحث درسي و روش تدريس خود جلوگيري نمايد.

- هر برنامة فراگير آموزشي جهت شكوفايي خود، تقريباً به يك دهة زماني نياز دارد. حال در نظر بگيريد كه برنامهاي در آموزش و پرورش بدون يك بررسي دقيق و جدي و صرفاً بر اساس سليقة شخصي به مرحله اجرا در آيد. اين برنامه اگر نتايج نامطلوبي به دنبال آورد امكان شناسايي اين نتايج در كوتاه مدت به آساني ميسر نخواهد بود در حالي كه از همان ابتدا تأثيرات سوء خود را بر پيكرة نظام آموزشي خواهد گذاشت. براي مصون ماندن از اين نگرانيها به عنوان يك راه حل مؤثر، ميتوان ضرورت و صحت برنامهها را قبل از اجرا به محك آزمون و پژوهش سپرد و در حين اجرا و پس از آن با توجه به اهداف مورد نظر به ارزشيابي آنها پرداخت.

- در تدريس متغيرهاي متفاوتي تأثيرگذار هستند كه معلم با دستكاري و كنترل متغيرهاي مختلف وضعيتي بوجود ميآورد كه يادگيري حاصل شود. اگر معلم نتواند همه متغيرهاي دخيل را تحت كنترل قرار دهد، اما شناختن چنين عواملي او را قادر خواهد ساخت كه در تنظيم فعاليتهاي تدريس، تصميمي آگاهانه بگيرد اگر معلم از نظريههاي تدريس، يادگيري، شناخت دقيق و علمي داشته باشد، قويتر و دقيقتر ميتواند در ايجاد وضعيت مطلوب يادگيري، فعاليت كند.

- معلم آگاه به كمك دانش و اطلاعاتي كه كسب ميكند، تلاش ميكند تا در تحرك و پويايي جامعه خود به سوي پيشرفت سهمي مؤثر داشته باشد. معلم آگاه با تأكيد بر تاريخ و فرهنگ جامعه، كوشش ميكند تا دانشآموزان را به ارزشهاي والاي جامعة پيشرفته و انساني آشنا كند. (5)

- شخصيت متعادل، همراه با تسلط علمي معلم، او را از نظر دانشآموزانش، با ارزش و اعتبار ميسازد. معلمي از نظر علمي قوي است كه به روشهاي ارائه محتوا و چگونگي برقراري ارتباط، ‌آگاه و بر آنها مسلط باشد.

معلم بايد از نظريههاي جديد ارتباطي از دانشهاي جديد روانشناسي و علوم رفتاري، به ويژه روانشناسي تدريس و يادگيري،  آگاهي كافي داشته باشد. پژوهش و آگاهي از علوم اجتماعي به ويژه روانشناسي اجتماعي نيز معلم را ياري خواهد كرد تا فرهنگ و ويژگيهاي خاص طبقات اجتماعي دانشآموزان را تا حدودي بشناسد و با شناخت خصوصيات فردي و اجتماعي آنان به برنامهريزي فعاليتهاي آموزشي بپردازد.

- ترويج الگوي تدريس كاوشگري Inquirg كه اين الگو بر اساس نظر ريچارد ساچمن Richard Suchman بنا نهاده شده است و يكي از الگوهاي خانوادة «اطلاعات پردازي» است . تربيت كاوشگر به منزله فرآيندي براي بررسي و تشريح پديدههاي غيرمعمول، تعريف ميشود. (6)

جوهر و اساس الگوي كاوشگري آن است كه دانشآموزان از طريق معلم، كاوش علمي را بياموزند. در حوزه آموزش و پرورش ما از پژوهش در امر درك و شناخت بهتر فرد، درك و شناخت بهتر روال آموزش و يادگيري و خلاصه،جهت يافتن شرايطي كه در آن اين روال (آموزش و يادگيري) به بهترين وجه به ثمر ميرسد استفاده ميكنيم.

- تحقيق و پژوهش علمي به معلم كمك ميكند تا در زمينههاي ارزندهاي از جمله عينيتگرايي Objectivity عادت تفكر علمي Habits of Scientific thinking و توانايي همكاري و همفكري با ديگران رشد يابد و مهارت لازم را كسب كند. هدف از پژوهش در آموزش و پرورش بهتر كردن كارآيي معلمان در مدارس و بوجود آوردن و ارائه مهارتها يا ارائه روشهاي جديدي است كه بتواند معلم را در حل مشكلاتي مستقيم يا غيرمستقيم با كلاس درس يا هر موقعيت زنده و واقعي كه به مدرسه ارتباط دارد كمك كند. در اين پژوهشها معلم با موقعيتهاي واقعي و با دنياي كار عملاً و مستقيماً سر و  كار دارد.

- پژوهش در نهايت موجب رضايتمندي شغلي بيشتري براي معلم خواهد شد و همچنين تدريس او را موفقتر، بر اساس واقعيتها و نياز دانشآموزان و تدريس مطلوب و جديد مينمايد. روشهاي تدريس او هميشه منطبق با شرايط و ويژگيهاي خاص محل تدريس خواهد بود و دانشآموزاني كه از كلاسهاي او بهره ميبرند از نظر علمي و تربيتي در حد مطلوب و قابل قبولي قرار خواهند داشت.

 

منابع

1- دلاور ، علي (1375)  روش تحقيق در روانشناسي و علوم تربيتي- نشر ويرايش- تهران.

2- رؤوف، علي و محسن پور، بهرام (1377)  پژوهش در آموزش «مجموعه مقاله‎ها»- واحد انتشارات پژوهشكده تعليم و تربيت وزارت آموزش و پرورش. تهران.

3- سجادي، سيد مهدي (1373)- فرآيند تدريس «تجزيه و تحليل روان شناختي و عملي فرآيند تدريس» مؤلفان C.M.Fleming – Elizabet Prrott  انتشارات تربيت تهران.

4- سيف نراقي، مريم و نادري، عزت اله (1375)- روشهاي تحقيق و چگونگي ارزشيابي آن در علوم انساني با تأكيد بر علوم تربيتي- دفتر تحقيقات و انتشارات بدر- تهران.

5- شعباني، حسن (1376)- مهارتهاي آموزشي و پرورشي- (روش‎ها و فنون تدريس)- انتشارات سمت- تهران.

6- صفوي، امان اله (1380)- كليات روش‎ها و فنون تدريس، متن كوتاه، همراه با الگوهاي جديد تدريس- انتشارات معاصر- تهران.

7- نصفت، مرتضي (1374) اصول و روشهاي آمار- جلد اول- انتشارات دانشگاه تهران.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 127

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس