قانون دانــــه
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 17 اسفند 1394 ساعت: 16:17 منتشر شده است
برچسب ها : قانون دانــــه,
سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
شاید بتوان یکی از مهمترین مسوولیتها و وظایفی را که والدین در مقابل نوجوانان خود دارند وظیفه تربیتی آنها به شمار آورد؛ وظیفهای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند، نتیجهاش آیندهای درخشان و مطمئن برای فرزندان است.
حالا اگر میخواهید به عنوان والدینی دلسوز و مسئول، آینده جسمی و روانی پسران خود را تأمین کنید، رعایت این نکات را فراموش نکنید:
1 - پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی میتوانند رفتارهای پرخطر را به فرزندان شان بیاموزند. نتیجه تازهترین تحقیقات روی بیش از 2000 نوجوان که به مصرف سیگار و مواد مخدر و ... اعتیاد داشتند، نشان داده که 40 تا 60 درصد از این نوجوانان، برای اولین بار نحوه استعمال مواد دخانی را در خانه و توسط والدین خود آموختهاند؛ بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمالنکردن آنها توسط والدین و به ویژه در منزل است.
2 - شما نمیتوانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که مدام در محیطهای آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که اقدام به مصرف مخدرها جلوی اعضای خانواده میکنند، خودداری کنید.
3 - با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بیموقع یا ناسزا گفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.
4 - بسیاری از پدران دوست دارند آیندهای را که برای خود متصور بودهاند و به آن نرسیدهاند برای پسرانشان ترسیم کنند، اما خیلی از افسارگسیختگیها و فاصلههای بین والد و فرزند از همین جا شروع میشود. شما به عنوان یک پدر خوب، فقط وظیفه شناساندن راههای صحیح و غلط به فرزندتان و مشورت کردن با او در مورد علاقهمندیهایش را دارید و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندتان بگذارید.
5 - بسیاری از پسران از گوش دادن به نصیحتها و توصیههای همیشگی گلهمندند و فکر میکنند که نصیحت بیش از حد یعنی عدم اعتماد خانواده و کوچک شمردن آنها. شما میتوانید با خریدن انواع کتابها یا فیلمهای آموزنده، فرزند خود را نسبت به مسائل و مشکلات موجود در جامعه به طور غیرمستقیم آگاه کنید.
6 - پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال، جدا شدن از خانواده و پیوستن به گروه همسالان دارند و نگرانی بسیاری از والدین، از ناشناخته بودن دوستان فرزندشان نزد آنهاست.
شما برای اینکه هم فرزندتان را خوشحال کنید و هم با دوستان جدیدش بیشتر آشنا شوید، میتوانید هر چند وقت یک بار، یک مهمانی دوستانه ترتیب دهید و دوستان فرزندتان را هم با خانوادههایشان به صرف یک عصرانه ساده دعوت کنید. شما میتوانید برای تسلط بیشتر به روابط فرزندتان هم، ماهی یک بار، یک برنامه کوهنوردی با دوستان فرزندتان و خانواده آنها بچینید.
7 - از تحقیر، توهین یا مقایسهکردن پسرتان با دیگران به شدت پرهیز کنید؛ چون انجام این اعمال موجب پرخاشگر و زورگو شدن آنها در آینده میشود و این گونه فرزندان تحقیر شده بعد از رسیدن به استقلال سعی میکنند با توسل به زور وجود و قدرتشان را به دیگران اثبات کنند.
8 - پسران، پدران آیندهاند و باید مسوولیتپذیر بار بیایند؛ بنابراین انجام برخی از کارهای خانه را حتی اگر خیلی کم و پیش پا افتاده باشند به عهده پسرتان بگذارید؛ کارهایی مانند خرید نان یا گذاشتن کیسه زباله بیرون از منزل.
9 - پسران در سنین نوجوانی علاقه زیادی به دیده و پذیرفته شدن از طرف جامعه دارند؛ بنابراین برای این کار اقدام به عوض کردن ظاهر و نوع پوشش خود میکنند. در مواجهه با این گونه مسائل، شما نباید با پرخاشگری و توهین فرزندتان را از تغییر ظاهرش منع کنید، بلکه باید با زبانی خوش و دلیل و منطق مناسب، او را تشویق به پذیرفته شدن از راههای دیگری غیر از تغییر ظاهر غیر متعارف کنید. از او بخواهید که رشته هنری یا ورزش مورد علاقهاش را به صورت حرفهای ادامه دهد و موفقیتها و قهرمانیهای پیاپیاش سبب غرور و افتخار خودش و شما باشد.
10 - آزادی مفرط ، بیشتر مخرب است نه موثر. شما با آزاد گذاشتن فرزند پسرتان در هر زمینهای و برآورده کردن همه نیازهای او، فردی متکبر و خودخواه از او میسازید و موجب میشوید که او فکر کند در همه مکانها و زمانها، هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام دهد، اما وقتی طی زندگی با مسائلی غیر از آنچه باب میل اوست روبرو شود، یأس و ناامیدی سراسر وجودش را فرا میگیرد و عاقبت این نوجوانان چیزی نمیشود جز احساس پوچی و...
11 - پسرها عمدتا عهدهدار چرخاندن چرخ مالی و اقتصادی زندگی در آینده هستند؛ بنابراین بهتر است پدران، آنها را با مسائل و مشکلات مالی و حساب و کتاب و نحوه صحیح پول خرج کردن آشنا کنند و از نوجوانی پس انداز کردن و صرفهجویی را به آنها یاد دهند.
12 - این یک باور غلط است که دخترها بیشتر از پسرها به محبت نیاز دارند. پسرها هم به اندازه دخترها به محبت و حمایت عاطفی خانوادهشان احتیاج دارند؛ پس وظیفه یک پدر یا مادر مهربان که به فکر سلامت روان فرزندش است، رعایت تعادل و عشق ورزی به همه فرزندان است.
13 - معمولاً پسرها با پدرانشان راحتترند و بهتر میتوانند مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان یک پدر مسوول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط حواستان باشد که خشونت و پرخاش، جایی در راهنماییهایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روشهای نادرست حل نکند.
14 - پسر بچهها علاقه شدیدی به بازیهای خشن کامپیوتری دارند. برای جلوگیری از ناراحتیهای جسمی و روحی فرزندتان، از تنها و آزاد گذاشتن او برای ساعتها بازی با کامپیوتر خودداری کنید.
15 - بد نیست که حساب دخل و خرج فرزندتان را داشته باشید و دورادور بدانید که او پولهایش را چه طور خرج میکند. شاید باور نکنید اما خرید سیگار میتواند به سادگی خریدن یک بسته آدامس یا پفک باشد!
16 - به پسرتان بیاموزید که زورگویی و قلدری راه معقول و پسندیدهای برای رسیدن به خواستهها نیست؛ بنابراین بهتر است برای حل مشکلاتش راههای منطقی و آرام را پیش گیرد تا محبوبیتش پیش اطرافیان بیشتر شود.
17 - پسرها به خاطر موقعیت خانوادگی خاصی که در آینده دارند و باید مسوول و مدیر یک زندگی شوند، نیاز زیادی به اعتماد به نفس بالا دارند. شما میتوانید با سپردن کارهای مهم به پسرتان و گفتن این جمله که «من میدانم تو به بهترین شکل ممکن این کار را انجام میدهی» اعتماد به نفس فرزندتان را بالا ببرید و حس مفید بودن را به او القا کنید.
18 - با مسوولان و مشاوران مدرسه او در تماس باشید تا بتوانید از تغییرات احتمالی روانی یا تحصیلی فرزندتان خبردار باشید.
19 - برای این که پسرتان احساس نکند به خاطر جنسش هیچ محدودیتی ندارد، قوانین خانواده را بنویسید و به دیوار اتاقش بچسبانید و حتماً ساعات ورود و خروج را طبق مقررات خانواده درج کنید و اگر دیدید که او از حدش تجاوز کرد، بنا به روحیاتش، تنبیه یا تشویقی برایش در نظر بگیرید تا بهتر شرایط خانواده را بپذیرد.
20 - جوری رفتار نکنید که فرزندتان احساس کند برای هر کاری باید نظر شما را رعایت کند و حق انتخاب در هیچ زمینهای را ندارد، این رفتار او را سرخورده میکند. انتخاب رنگ اتاق، لباس یا نوع تغذیه را به عهده خودش بگذارید.
21 - هیچ گاه در برابر دختر یا فرزند کوچکترتان به پسرتان نگویید که تو بزرگی یا پسری و این رفتارها از تو بعید است. عادلانه قضاوت کنید و به فرزندانتان بیاموزید که به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را هم رعایت کنند.
اما در این میان، بسیاری از والدین، نگران زیاد صحبت كردن كودكانشان هستند، در حالی كه زبان به عنوان یكی از عوامل رشد شناختی كودكان محسوب میشود. میتوان از این واكنش رفتاری، نقطه قوتی برای رشد مهارتهای ارتباطی كودك به وجود آورد.
صدیقه بزازان، كارشناس ارشد روانشناسی در گفتوگو با جامجم میگوید: یكی از اصول تشخیص كودكان باهوش، تسلط سریعتر بر تكلم است، یعنی رشد شناختی بچههایی كه دیرتر از سه تا 3.5 سالگی صحبت میكنند، با تاخیر صورت میگیرد، اما زیاد صحبت كردن كودكان، در بسیاری موارد نیز با هدف جلب توجه والدین قابل بررسی است.
حرف زدن كودك، نشانه هوشیاری
روان شناسان كودك تاكید میكنند پرورش توان حرف زدن در سنین پایین، بر مهارتهای رفتاری یا توانایی گفتاری و شنیداری و تقویت حس كنجكاوی كودك تاثیر میگذارد.
بر این اساس بهتر است كه والدین هنگام حرف زدن كودك، دست بزنند یا به طریق دیگری شادی خود را نسبت به توانایی كه در او در حال شكلگیری است، نشان دهند. به بیان دیگر هر چقدر كودكی زودتر به حرف بیفتد در پرورش استعدادهای شناختی و ارتباطیاش سریعتر رشد خواهد كرد.
بزازان با اشاره به این كه وقتی كودكتان را به حرف زدن تشویق میكنید، او را به استفاده از استعداد طبیعی شنیدن نیز ترغیب میكنید، میافزاید: یكی از نشانههای ارزیابی كودكان باهوش، توانایی آنها در تكلم است، چراكه دیر حرف زدن كودكان یعنی صحبت كردن آنها پس از سه تا 3.5 سالگی، رشد مهارتهای ارتباطی و شناختی كودك را با تاخیر مواجه میكند.
به گفته وی، روانشناسان كنجكاوی را نیز یكی از اصلیترین دلایل پرحرفی بچهها تلقی میكنند؛ حس كنجكاوی كودكانهای كه از سوی والدین گاه مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
به من توجه كن!
شاید تاكنون بارها توجه كرده باشید زمانی كه مادران با تلفن به مدت طولانی صحبت میكنند یا در جمعی مشغول صحبت هستند و از كودكشان غافل میشوند، كودك با صحبت كردن طولانی یا پرسشهای مكرر سعی میكند كه توجه مادر را به خود جلب كند. روانشناسان ریشه این نوع واكنشهای رفتاری كودك را جلب توجه والدین میدانند.
بزازان با تاكید بر این كه گاهی ترس كودكان نیز به زیاد صحبت كردن آنها منجر میشود، میافزاید: این اتفاق بویژه در سنین پایین و برای كودكانی كه شبها از تنها خوابیدن در اتاق خود میترسند، اتفاق میافتد. چنین كودكانی از والدینشان میخواهند كه كنار آنها بمانند تا با آنها صحبت كنند. حسادت نیز بخصوص پس از به دنیا آمدن فرزند جدید در خانواده، برای كودكان بالای سه سال، میتواند عاملی برای زیاد صحبت كردن و جلب توجه والدین محسوب شود.
این روانشناس تاكید میكند: در بسیاری موارد، زیاد حرف زدن حتی در بزرگسالان نیز وسیلهای برای پوشش پریشان احوالی روحی یا نگرانیهای درونی است. اگر والدین به فرزندشان به اندازه كافی توجه كنند و برایش به طور اختصاصی وقت بگذارند، اما باز هم فرزندشان به طور غیرعادی صحبت كند، باید به دنبال ریشههای روانی قضیه بگردند. نباید فراموش كرد كه گاهی نیز كم حرف زدن كودكان میتواند نشانهای از بروز افسردگی در آنها باشد.
برای كودك وقت بگذارید
آنچه والدین یا پرستاران كودك باید توجه داشته باشند این است كه روزانه به مدت یك ساعت، زمانی را به كودك اختصاص بدهند و در آن زمان، كودك را در انتخاب نوع بازی یا سرگرمی دلخواهش آزاد بگذارند، با كودك نقاشی كنند، كتاب بخوانند، بازی كنند، كارتون ببینند یا به پارك بروند.
بزازان با تاكید بر فراهم كردن فرصتی برای بروز خلاقیت كودكان طی بازیهای روزانه میگوید: اختصاص زمانی حدود یك ساعت در روز برای كودك، نهتنها باعث میشود كه او احساس كند كه مورد توجه است، بلكه نیاز او برای بروز كنجكاوی از طریق بازی، نقاشی و قصهگویی مرتفع میشود. همچنین از لحاظ عاطفی به والدیناش نزدیكتر و از نظر شناختی غنیتر میشود و به رشد خلاقیت و تكامل اجتماعیاش كمك میشود.
نتیجه بررسیهای روانشناسان و تجربیات شخصی بیشتر والدین نشان داده است كه انگیزه برای صحبت كردن زیاد كودكان با هدف جلب توجه، زمانی كه پدر و مادرها به طور اختصاصی زمانی را برای بازی یا سرگرمی آنها اختصاص دادهاند، به حداقل رسیده است؛ یعنی اختصاص چنین زمانی، فرصتی را فراهم میكند تا به بسیاری از پرسشهای كودك، پاسخهای منطبق با سطح دركش داده شود.
به گفته بزازان، اگر والدین چنین زمانی را هر روز به فرزندشان اختصاص دهند، میتوانند بدون نگرانی به پرسش های كودكانه آنها پاسخ دهند و فرصتی را برای ایجاد حس عاطفی مطلوب از طریق صحبت كردن با فرزندشان فراهم كنند.
چند توصیه دیگر به والدین کودکان پرحرف
* به او بیاموزید که هرگاه احساس میکندمیخواهد بیش از حد معمول سخن بگوید، زبان خود را به مدت 30 ثانیه به دندانهای فک پایین بفشارد.
* ارزش سکوت از دیدگاه اسلام را برایش تبیین کنید. امام صادق علیهالسلام فرمود:
لقمان به فرزندش گفت: پسرم! اگر گمان کردی سخن گفتن ازنقره است،[بدان که]سکوت از طلا است.
* فرزند خود را با زیانهای پر حرفی آشناسازید. امام صادق علیهالسلام فرمود:
بندهی مۆمن تا هنگامی که ساکت باشد، نیکوکار نوشته میشود و زمانی که سخن میگوید، نیکوکار یا بدکار به شمارمیرود.
* زمینه رفتارهای متفکرانه را برایش فراهم سازید. ورزشهای فکری مانند شطرنج، سرگرمیهای نیازمند تفکر مانند کیت (مدارهای الکترونیکی ساده) و بازیهای فکری، از پر حرفی او میکاهد.
* در صورت کم شدن رفتار، از تشویق و تحسین اوغفلت نورزید.
یک تا 2 سال
حدود 18 ماهگی کودک درمییابد که چند تایید اجتماعی وجود دارد. حالا وقت آن است که به کودک کمک کنید درباره احساسات و نگرانیهای دیگران فکر کند.
سلام و خداحافظی را یاد دهید
قبل از آنکه شروع به صحبت کند به او بیاموزید با دست سلام و خداحافظی کند. این اولین قدم در آموزش معاشرت با دیگران است. یک کار دیگر این است که هر روز صبح به او «صبح به خیر» بگویید.
مادامی که در حال خوردن هستید بنشینید
به جای اینکه به کودک اجازه دهید کل خانه را با میوهای که آبش همینجور میچکد قدم بزند به او یاد دهید تا زمانی که در حال خوردن است در صندلیاش بنشیند. در این سن کودکان توجه کمی به زمان دارند اما 10 تا 15 دقیقه ماندن در صندلی به آنها درس بزرگی میدهد. بنابراین شما هم باید مادامی که غذا میخورید پشت میز بنشینید. اگر او غذایش را پرت میکرد به او اجازه دهید بداند که این موضوع تبعاتی دارد. «فکر میکنم دیگه گرسنه نیستی اگر یه بار دیگه غذات را پرت کنی دیگر از خوراکی خوشمزه خبری نیست.»
از کلمات اعجابانگیز استفاده کنید
فرزند شما تا زمانی که کمی بزرگتر شود به طور کامل معنی «خواهش میکنم» و «متشکرم» را نمیآموزد اما از حالا این عادت را به او بدهید. میتوانید از راههای بامزه استفاده کنید. برای «خواهش میکنم» دستهایتان را روی قلبتان به صورت دایرهوار بکشید. برای «متشکرم» دستهایتان را روی لبهایتان بگذارید و به سمت فردی که میخواهید از او تشکر کنید دراز کنید.
3 تا 4 سال
این اولین دوره آموزش رفتارهای مودبانه به بچههایی است که میخواهند ادای بزرگترها را دربیاورند.
معاشرتهای ساده را دنبال کنید
تا 3 سالگی کودک باید قادر به خوردن با قاشق و چنگال باشد. حالا زمان اجرای اصول اولیه است: «از دستمال استفاده کن نه از آستینت»، «با دهان پر صحبت نکن»، «درست بنشین.» هر بار روی یکی دو رفتار تمرکز کنید و به این ترتیب او راحتتر به رفتارها عادت میکند. پلیس بازی درنیاورید و مدام سر فرزندتان داد نزنید.
کلمات مودبانه را زیاد کنید
با کودک خود کار کنید و از جملات بیشتری استفاده کنید مثلا اینکه «میشه یه خواهشی بکنم!» وقتی یادش رفت به او یک فرصت دیگر بدهید. به این ترتیب او فرصت دارد خودش را اصلاح کند. همچنین میتوانید تمام انواع معذرتخواهی را به او یاد دهید و وقتی به مهمانی میرود از میزبان و بچههایی که با او همبازی شدند، تشکر کند.
مهربان باشید
این به این معناست که فقط از کلمات محبتآمیز استفاده نکنید، بلکه با کودک صحبت کنید و به او یاد دهید در برخورد با دیگران چه کار کند. بنابراین خود به خود کلماتی را که باید استفاده کند، پیدا میکند.
5 تا 6 سال
این قبیل بچهها دوست دارند مدام رفتار خوبشان را به رخ بکشند اما نمیتوانند برای مدت طولانی این کار را انجام دهند آنها وقتی که تحت فشارند دیگر تحملشان را از دست میدهند.
براساس سنتان رفتار کنید
زمانی که با آنها صحبت میکنید یا جوابشان را میدهید یادتان باشد که شما بزرگسال هستید و باید براساس سنتان رفتار کنید. این از جمله مهارتهای اجتماعی بنیادینی است که کودک باید بیاموزد اما حتی بچههای با اعتماد به نفس هم چندان مشخص و واضح حرف نمیزنند.
وسط حرف نپرید
خبر خوب این که بچههای 6-5 ساله بالاخره آموختهاند که صبر کنند تا نوبت صحبت کردنشان برسد. حالا اگر بعضی وقتها یادشان میرود میتوانید برای آنها کلمات رمز یا نشانههایی در نظر بگیرید تا هر زمان لازم بود به او یادآوری کنید. وقتی با صبوری تحمل کرد و حرف نزد خیلی سریع به او توجه کنید. یادتان باشد کودکان در این سن بیشتر از 5 دقیقه نمیتوانند صبر کنند.
رفتارهای بیشتری را با او تمرین کنید
بچه ها در این سن خودشان را با دیگران مقایسه میکنند بنابراین میتوانید از این راه رفتارهای مودبانه بیشتری را با او تمرین کنید.
7تا8 سال
بچههای بزرگتر ظرفیت درک احساسات دیگران را دارند
مهارت جواب دادن تلفن
از آنجا که این روزها بیشتر از موبایل استفاده میشود شاید بچهها کمتر با آداب تلفن صحبت کردن آشنا باشند. باید به او یاد دهید وقتی تلفن را برمیدارد سلام کند و اگر شما نمیتوانستید جواب دهید به او یاد دهید بگوید «ببخشید به مادرم بگم کی زنگ زده بود؟» یا «ببخشید میتونین پیغام بذارین؟»
بازیهایی که میتوانید انجام دهید
کارت جایزه
لیستی از رفتارهای خوب را در یک جدول تهیه کنید. انداختن دستمال سفره روی پا، استفاده کردن از قاشق و چنگال، با دهان بسته غذا خوردن، با دهان پر صحبت نکردن. وقتی کودک یکی از این رفتارها را هنگام خوردن شام انجام داد به او یک کارت بدهید. هر چه تعداد این کارتها بیشتر شد، جایزه میگیرد.
شام راحت
به کودک قول دهید اگر برای چند روز پشت سر هم رفتار مناسبی انجام داد یک روز را تعطیل اعلام میکنید. او میتواند روی میز لم دهد یا با دهان پر صحبت کند یا حتی با دستش غذا بخورد. به این ترتیب او میفهمد که داشتن ادب چقدر مهم است.
مهمانی خیالی
یک بار میز را برای یک شام خیالی با وسایل پلاستیکی اسباب بازی بچینید. چراغ ها را خاموش کنید و روی میز شمع بگذارید و یک مهمانی خیالی ترتیب دهید. بچهها از این کار خوششان میآید.
تشکر کردن را تمرین کنید
بچهها همیشه کادوهایی برای تولد یا عیدی از والدین و دوستان میگیرند. هدیه هرچه که باشد نباید اگر و اما داشته باشد. به او یاد دهید همان لحظه تشکر کند و آن را به روز یا هفته بعد موکول نکنید. هرچه زودتر بهتر. به فرزندتان کمک کنید یک پیغام تشکر بنویسد و آن را با نقاشی تزئین کند. وسایل خانه را بردارید و کادو کنید و به فرزندتان بگویید که آنها را باز کند و درباره آنها هر چیزی که به ذهنش میرسد بگوید. چیزی مثل اینکه «مرسی برای این بسته دستمال کاغذی. این رنگ مورد علاقه من است.»
فرزندتان را هر چه بیشتر از عادتش مطلع کنید
فرزندتان را مجبور کنید که هنگام انجام این عمل در برابر آینه بایستد و خودش را نگاه کند. این کار را هر روز انجام دهید و کمک کنید تا بفهمد هنگامی که این عادت را انجام می دهد بدنش چه طور حرکت می کند و کدام ماهیچه هایش درگیر کار می شوند. به این مرحله آگاهی آموزی گفته می شود چرا که سعی می شود فرد به طور دقیق از عملکرد و رفتار تکراری اش مطلع شده و آگاه گردد.
او را مجبور کنید که زمانهایی را که مرتکب عادتش می شود را شناسایی کند مثلا دستش را هنگامی که مرتکب عادتش می شود بالا ببرد و یا بگوید"خودش است". اگر دیدید که او عادتش را انجام می دهد بدون آنکه توجه خاصی کند با یک ژست خاص یا بیانی که از قبل هر دوتان درباره ان به توافق رسیده اید به او علامت دهید. به این مرحله نیز اموزش پاسخ مغایر گفته می شود. برای مثال پاسخ مغایر غیر مزاحم است (که دیگران نمی توانند آن را به آسانی شناسایی کنند) و فرد به مدت یک تا سه دقیقه در آن وارد می شود. اشخاص مهم مثل اولیا کودکان می توانند در خارج از جلسه درمان ، در استفاده از این مهارتها از طریق یادآوری و تقویت کمک کنند که به این اقدام، حمایت اجتماعی گفته می شود.
فرزندتان را مجبور کنید هر زمان را که صرف انجام عادتش می کند روی یک کارت یادداشت کند. پیگیری کردن اینکه معمولا چه مواقعی این عادات اتفاق می افتد تنها راهی است که هم شما و هم فرزندتان می توانید از روی آن بگویید که روند وقوع این عادت و گسترش یا کنترل آن چگونه است.
به طور روزانه قصد متناقض را تمرین کنید
قصد متناقض عملی است که فرزندتان به جای عادتش آن را انجام می دهد. ماهیچه هایی که به انجام کار جدید عادت می کنند تکرار عادت قبلی را غیر ممکن می سازد. برای مثال به جای انجام تیک بستن پلکها(تیک پلک زدن) بچه تشویق می شود که خیلی آرام پلکهایش را ببندد و به مدت ده ثانیه آنها را باز نکند.
کودکتان را وادار کنید که روزانه قصد متناقض را تمرین کند. این کار به او کمک می کند که با این پاسخ یا عکس العمل احساس راحتی بکند و او را مطمئن سازد که قصد متناقض او از نظر اجتماعی قابلیت جلب توجه دیگران را ندارد. او را تشویق کنید که درست زمانی که حس می کند به شدت تحت فشار است که عادتش را انجام دهد از قصد متناقض استفاده کند. او را تشویق کنید که بعد از هر بار که عادتش را انجام می دهد به مدت یک تا سه دقیقه قصد متناقض را انجام دهد.
بازخورد دادن فراموش نشود
به کودکتان کمک کنید تا از عاداتش آگاهی بیشتری کسب کند و این کار را با کمک کردن به او برای تشخیص عادتش هنگامی که مرتکب آن می شود انجام دهید.
پیگیری کردن اینکه معمولا چه مواقعی این عادات اتفاق می افتد تنها راهی است که هم شما و هم فرزندتان می توانید از روی آن بگویید که روند وقوع این عادت و گسترش یا کنترل آن چگونه است
حمایت و تشویق
کودکتان را تشویق کنید که از قصد متناقض استفاده کند و هنگامی که از آن استفاده کرد از او قدردانی و تعریف و تمجید کنید. وقتی متوجه شدید شروع به ترک و دوری از عادتش کرده او را تشویق کنید.
تلاش
به یاد داشته باشید هر چند بسیاری از کودکان و نوجوانان ظرف مدت دو روز متوجه کاهش تکرار عادت شان خواهند شد اما بزرگترین تغییر ناشی از استفاده از این روشهای برگرداندن عادتها در طی ماه دوم یا سوم اتفاق می افتد. بنابراین پس از دو روز یا یک هفته اگر تغییری ایجاد نشد، تسلیم نشوید.
در مرحله آگاهی آموزی سعی می شود فرد به طور دقیق از عملکرد و رفتار تکراری اش مطلع شده و آگاه گردد.
زمانی که از معکوس کردن عادت(قصد متناقض) برای کودکان استفاده می شود، والدین ممکن است از هدایت فیزیکی برای درگیر کردن کودک در پاسخ مغایر استفاده کنند. برای مثال دختر خردسالی که در هنگام فراغت موهایش را می کشد و ناخنهایش را می جود، پاسخ مغایر، گره زدن دستها و گذاشتن انها در دامن است.
مادر باید بیاموزد که بگوید" دستها روی دامن" و هروقت دید که دخترش موهایش را می کشد یا ناخنش را می جود دستهای او را گرفته و روی دامن بگذارد. پس از مدتی کوتاه زمانی که مادر به فرزندش بگوید" دستها روی دامن"، دختر دستهایش را روی دامن می گذارد.
ضمنا توصیه می شود که هر وقت دختر دستش را روی دامنش می گذارد مور تشویق مادر قرار گیرد تا پاسخ مغایر در این کودک تشویق شود.
پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.
سامانه خرید و امن این سایت از همه لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .