سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط nevisandeh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره معماری کاروانسراها

بازديد: 325

 

 

از مهمترين يادگارهاي گرانقدر معماري ايران كاروانسرا است كه پيدايي و موجوديت آن در سرزمين پهناور ايران، از گذشتة بسيار دور آغاز شده و طي قرون متمادي به دلايل گوناگون اقتصادي، سياسي، نظامي و مذهبي به تدريج تكامل يافته است.

در كشور ايران، به علت قرار داشتن در شاهراه بازرگاني شرقي- غربي و نيز گستردگي خاك، از دير باز به ايجاد راههاي بازرگاني و نظامي و همچنين ساختن پلهاي متعدد و تامين امنيت كاروان و كاروانيان به ديدة عنايت نگريسته شده است. بر اسا شواهد مبتني بر اسناد تاريخي، ايران در احداث جاده و كاروانسرا و ايجاد سيستم ارتباطات خبررساني پيشقدم بوده است. به عقيدة محققين، ايجاد و توسعة ساخت و كاروانسرا در ايران از مهمترين دستاورهاي معماري ايراني بويژه در دورة ايران اسلامي است كه مطالعه و بررسي ويژگيهاي گوناگون و متفاوت آن مويد اين نظريه است.

تنوع ويژگيهاي كاروانسراهاي ايران شگفتي برانگيز و اعجاب آور است، بطوري كه با بررسي و مطالعه مي توان دريافت كه هر يك از اين كاروانسراها با نقشة خاص ساخته شده است و دو كارونسرا با نشقة واحد و مشابه مشاهده نمي شود.

بنياد كاروانسرا در دورة ايران اسلامي بخش مهمي از معماري ايران را شامل بوده و كاروانسراهاي متعددي با سبك و ويژگيهاي متفاوت در شهرها، جاده هاي كوهستاني و حاشية كويرها احداث شده است. آنچه مسلم است، اين پديده با ارزش معماري در رابطه با رونق تجارت شكل گرفته و عوامل دگير نظير كاربرد نظامي، اطلاع رساني و ... در توسعه و تكامل آن نقش داشته اند.

به هر حال، احداث كاروانسرا در ايران سابقه اي طولاني داشته و ساخت آن در جاده هاي كارواني به منظور استراحتگاه و سرپناه، در ادوار مختلف بويژه دورة اسلامي، از اهيمت خاصي برخوردار بوده است. در اين دوره، معماري كاروانسراها از ديدگاه سبك و تنوع نقشه ها به اوج شكوفائي رسيد و در مسير شهرها و روستاها، معابر كوهستاني و نواحي كويري، كاروانسرا و رباطهاي برونشرهي و در مراكز اقتصادي و راسته بازارها، كاروانسراهاي درونشهري با ويژگيهاي متفاوت كاربردي احداث شدند.

كاروانسراهاي ايران، علاوه بر ارزش هنري، از ديدگاه مسايل اجتماعي نيز حايز اهيمت فراوان بوده و شايسة مطالعه اي گسترده است. بسا كه طي قرون سپري شده، كاروانسراهاي درونشهري و برونشهري كه بارانداز و استراحتگاه كاروانها و كاروانيان اقصي نقاط معموري آن روزگاران به شمار مي آمده، محل تعاطي و انديشه ها و تبال و تقابل آداب و رسوم اقوام شگرف بر زندگي مردم اين مرز و بوم كهنسال داشته است.

نياز انسان به سر پناه و مامن، نه تنها در حضر بلكه در سفر هم از روزگار باستان مورد توجه بوده است. در ايران زمين، از گذشتة بسيار دور آثار و مظاهري از اين گونه پناهگاهها و استراحتگاههاي بين راهي ديده مي شود كه بسياري از آنها را مي توان از نظر شيوة ساختماني از شاهكارهاي معماري و هنري عصر خود به حساب آورد. در دوران اسلامي ايجاد اين گونه بناها با ويژگيهاي گوناگون، در شهر و روستا، جاده هاي حاشية كوير و معابر كوهستاني با نامهاي مختلف چون رباط و كاروانسرا رو به توسعه و گسترش نهاد. احداث كاروانسراها در ايران سابقه اي بس قديمي داشته و طبق منابع تاريخي، اين كشور در احداث كاروانسراها و همچنين سيستم ارتباطات مبتكر و پيشقدم بوده است.

بطور كلي، تحول و گسترش كاروانسراهاي ايران در ادوار مختلف بستگي به وضعيت اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و ... داشته و شكل يافبي و توسعة آن با موارد ياد شده در ارتباط بوده است.

عملكردهاي گوناگوني كه در گذشته كاروانسرا به عهده داشته، باعث  گرديده نامهاي متفاوتي براي اين گونه بناها در فرهنگ لغت جاي گيرد، از جمله: كاربات، رباط، ساباط و خان.

اين بناها، در واقع داراي عملكرد و وظايفي مشابه كاروانسرا بوده ولي از نظر ويژگيهاي معماري، تفاوتهايي داشته اند. بنابراين، دلايل و علل بنياد و پيدايش اين گونه بناها را مي توان نياز مبرم كاروان و كاروانيان به حمايت در طول سفر دانست.

نام «كاروانسرا» تركيبي است از كاروان (كاربان) به معني جمعي مسافر كه گروهي سفر مي كنند، و سراي، به معني خانه و مكان. هر دو كلمه مأخوذ از پهلوي ساساني است.

منابع تاريخي حكايت از آن دارند كه بنيانگدار احداث بناهاي مورد بحث ما، هخامنشيان بودند. هرودت، مورخ، يوناني، در كتاب پنجم از خود منزلگاههايي گفتگو مي كند كه توسط هخامنشيان بين شوش و سارد ساخته شده بود. اين مورخ از 111 بناي شبيه كاروانسرا (چارپارخانه) نام مي برد كه در طول حدود 2500 كيلومتر فاصلة بين پايتخت هخامنشي و بابل ساخته شده و كاروانيان سه ماهه آن را طي مي كردند. گر چه نمونه اي از بناهاي ياد دشه از عهد هخامنشي به جاي نمانده، ولي روشن است كه در آن زمان نياز وافري به ايستگاههاي بين راه و امنيت و رفاه كاروانيان و بالاخره پيكهاي مخصوص احساس مي شده است.

در دوره اشكاني، همانند عهد هخامنشي، توسعة راهها و ايجاد ايستگاههاي بين راه و حمايت از كاروانيان اهيمت فوق العاده اي يافت و در مسير اغلب جاده ها، بويژه در مسير معروف جادة ابريشم، ساختمانهائي شبيه كاروانسرا ايجاد شد.

در معماري و توسة كاروانسراهاي پيش از اسلام، عصر ساساني را بايد يكي از ادوار مهم دانست. در اين دوره، به علت اقتصاد وسيع و گسترده، ايجاد راهها و همچنين امنيت كاروانيان اهميت داشته و در نتيجه، كاروانسراهاي بسيار در مسير جاده ه8ا و گذرهاي اصلي بنا شد.

در اوار اسلامي عوامل متعددي در شكل يابي، توسعه و گسترش كاروانسراها دخالت داشته كه اهم آن عوامل مذهبي، نظامي و اقتصادي است، و در اين ارتباط، انواع كاروانسراها از نظر نقشه به وجود آمد.

همانند ديگر ابنيه دورة اسلامي، اطلاعات دربارة دربارة كاروانسراهاي اوايل اسلام اندك است. در سفرنامه ها و كتب جغرافياي تاريخي مانند ابن حوقل و ناصر خسرو اطلاعاتي در مورد ايجاد كاروانسراها در ارتباط با تجارت و زيارت ديده مي شود. سلسله هاي اوايل اسلام ايران مانند، آل بويه، سامانيان و آل زيار به ايجاد بناهاي عام المنعفه چون كاروانسراها و آب انبارها اهيم تفوق العادي مي داند. و رباط چاهه يا ماهي در كنار جادة مشهد- سرخس كه به صورت چهار ايواني بنا گرديده، از جمله يادگارهاي آن زمانست.

بدون شك، عصر طلائي ايجاد كارونسراهاي ايران متعلق به دورة صفوي است. رونق تجارت داخلي و خارجي و اهميت دادن به راهها و شهرهاي زيارتي باعث شد كه كاروانسراهاي زيادي در اين گونه جاده ها ساخته شود. در اين مورد مي توان كاروانسراهاي راه زيارتي باعث شد كه كاروانسراهاي زيادي در اين گونه جاده ها ساخته شود. در اين مورد مي توان كاروانسراهاي راه زيارتي خراسان كه از كرمانشاه شروع و به مشهد ختم مي شده است نام برد. در اين مسير، كاروانهاي سياحتي و زيارتي قادر بودند از يك طرف به زيارت اماكن مقدسة نجف و كربلا و از طرف ديگر به زيارت امام هشتم شيعيات در مشهد مشرف شوند.

از بررسي كاروانسراهاي ايران چنين بر مي آيد كه اساس معماري كاروانسراهاي ايران، ماندن ساير بناها، تابع شيوه، سنت و سبك رايج زمان بوده است. به اين ترتيب مي توان پنداشت كه كاروانسراهاي پيش از اسلام نيز تابع شيوة معماري زمان خود است؛ ولي ذكر اين نكته ضروري است كه شيوة معماري، محل و منطقه، مصالح ساختماني و موقعيت جفرافيائي نقش موثري در ايجاد اينگونه بناها داشته است.

شيوة ساختمان و معماري كاروانسراها، از روزگاران كهن تا به امروز دگرگوني بسيار نيافته و معمولاً سبك بناي آنها همان ايجاد «باره بندها» و اطاقهائي است كه پيرامون حياطِ محصور ساخته مي شده است؛ ولي در طرح و خصوصيات هر كدام ويژگيهائي به چشم مي خورد، چنانكه انواع ساباط ساده تا كاروانسراهاي بزرگ با طرحهاي جالب معماري در سراسر ايران پراكنده است.

از نظر معماري، كاروانسراهاي ايران متنوع بوده و معماران ايران از طرحها و نقشه هاي گوناگوني براي ايجاد كاروانسراها استفاده مي كردند. تنوع طرحها و نقشه هاي كاروانسراهاي ايران ايجاب مي نمايد كه اين كاروانسراها به گروههاي مختلف تقسيم گردند و خصوصيات و ويژگيهاي هر گروه جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد.

تحقيقات بسيار ارزشمندي كه توسط ماكسيم سيرو دربارة طبقه بندي كاروانسراهاي ايران در دورة صفوي و بعد از آن انجام گرديده و تقسيم بناها به دو گروه كاروانسراهاي كوهستاني و كاروانسراهاي حياط دار دشت، براي شناخت همة كاروانسراهاي ايران كافي نيست، از آنجا كه احداث كاروانسراهاي ايران به دلايل گوناگوني شكل و گسترش يافته، شايسته است تمامي دلايل آن، از شرائط آب و هوائي تا شيوة معماري منطقه اي، مورد بررسي قرار گيرد. در درجة اول كاروانسراهاي ايران را مي توان به گروههاي زير تقسيم بندي كرد:

الف: كاروانسراهاي كاملاً پوشيده مناطق كوهستاني؛

ب: كاروانسراهاي كرانه اي پست خليج فارس؛

ج: كاروانسراهاي حياط دار مناطق مركزي ايران؛ گروه سوم از نظر پلان به انواع مختلف تقسيم بندي مي شوند. از نظر معماري، با اينكه طي قرنها پيشرفتهائي از لحاظ فرم بنا در ساختمان كاروانسراها بوجود آمده و علي رغم شباهت زيادي كه بين بناهاي هر گروه ديده مي شود، در جزئيات هر يك ويژگيهائي به چشم مي خورد كه از نظر تنوع حيرت آور است.

الف: كاروانسراهاي كاملاً پوشيده منطقه كوهستاني

اين نوع كاروانسراها، از توقف گاههاي كوچك كنار راهها تا ساختمانهاي سلطني زمان شاه عباس اول را شامل مي شود. نمونة ساده اين نوع كاروانسراها عبارت است از اطاقهاي گنبددار مركزي يا رديف اطاق گبنددار با تعدادي اصطبل كه در همان رديف مي باشد.

اين نوع كاروانسراها در مناطق كوهستاني و بويژه گذرگاههاي صعب العبور احداث و پيش از همه در عهد صفوي بنياد شده است.

ب: كاروانسراهاي كرانة پست خليج فارس

به علت شرائط اقليمي و جفرافيائي كرانه هاي خليج فارس، كاروانسراهاي اين منطقه معماري ويژه اي دارد. اين كاروانسراها عموماًٌ فاقد حياط مركزي بوده و شامل بنائي چهار گوش است با اطاق مركزي صليبي شكل و اطاقهاي جانبي. يك سكوي سنگي دوادور ساختمان ساخته شده و همة اطاقها به خارج بنا راه دارند.

ج: كاروانسراهاي حياط دار مركز ايران از دورة صفوي تا عصر حاضر

مهمترين، بهترين و زيباترين كاروانسراهاي ايران در اين گروه قرار مي گيرند. اين گروه از كاروانسراها نيز از نظر معماري به انواع ذيل تقسيم بندي مي‌شوند:

1 – كاروانسراهاي مدور

 2 – كاروانسراهاي چند ضعلي

3 – كاروانسراهاي دوايواني

4 – كاروانسرا با تالار و رستوران

5 – كاروانسراي چهار ايواني

6 – كاروانسرا با پلان متفرقه

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

تحقیق درباره مباني نظري معماري «فلسفه طرح»

بازديد: 377

 

   مباني نظري معماري «فلسفه طرح»

تا بحال هر آنچه گفتيم در بر گيرندة شناخت موضوع و استانداردهاي مربوط به آن بوده است. و آنچه كه در اين ميان صحبتي از آن نشد، روح فضا و ديالوگي است كه بين استفاده كننده و بناي آن بوجود آمده، برقرار خواهد شد.

چون همانگونه كه گفته شد، جاده ابريشم شاهراه تبادل فرهنگي بين شرق و غرب بوده است، امروزه نمي توان از اين رسالت بزرگ چشم پوشي كرد. مسافري كه از روم به قصد طي كردن جاده ابريشم مسير را انتخاب مي كند بايد تفاوت فرهنگ و به طبع آن معماري را در كشورهاي مختلف و اقليمهاي حس كند. پس يكي از مهمترين مسائل، توجه به معماري ايراني و چگونگي استفاده از مفاهيم معماري ايران است. براي دستيابي به اين امر بايد موارد زيادي را مورد توجه قرار داد تا بتوان روح معماري ايران را همانگونه كه در فضاهاي قديمي معماري ايران حس مي شود، بوجود آورد تا استفاده كننده بتواند اين ارتباط را حس كند. براي بوجود آوردن اين ارتباط نمي توان تنها به حس طراح نسبت به فضاهاي ايراني اكتفا كرد. چون برداشت هر شخص از يك فضا با برداشت ديگري متفاوت است.

هر فضا از خود حس ها و انرژي هايي را ساطع مي كند كه دريافت كننده با دريافت و پردازش آنها به برداشتي خاص خود، از فضا خواهد رسيد.

هر انسان اين حس ها را از طريق حواس پنجگانه خود از محيط دريافت مي كند. پس از دريافت حواس، ذهن با پردازش آنها و روجوع به تفكر فرهنگي و خاطرات هر شخص و تلقين آنها با حس هاي دريافت شده، خروجي خاص هر شخص را به او خواهد داد. پس با توجه به اين امر مي توان گفت به دليل تشابه مكانيزم عملكردي حواس پنجگانه انسان در بافتهاي محيطي متشابه است و آنچه باعث تمايز برداشت هاي شو نوع تفكر، فرهنگ و خاطرات هر شخص است.

حال اگر بخواهيم، خاطرات بنائي را براي شخصي زنده كنيم بايد سعي كنيم كه در بناي قبلي ؟؟؟ و با مخلوط كردن برداشت طراح، خواص دريافت شده او روند شكل گيري بدراشت استفاده كنند را بر هم بزنيم.

من فكر مي كنم كه از هر فضا به هر ؟؟؟ وارد مي شود، يكسان است اما چون هر يك از ما با ديگري تفاوت دارد برداشت از اين انرژي ها متفاوت است. حال اگر آهنگ انرژي ساطع شده تغيير كند ديگر هيچكس برداشت قبلي را نخواهد داشت.حتي اگر چشم او را به خطا وادار كند كه اين همان است. در معماري هم اين انرژي ها هستند كه تعيين كننده نوع برداشت ها مي باشند. اين فضاي معماري است كه آهنگ آن در فضا طنين افكنده است. فضاها مي توانند مانند سازه هاي موسيقي مختلف، آهنگ هاي يكسان بنوازند مهم نيست با چه سازي نواخته مي شوند. مهم آن است كه فلان آهنگ نواخته شود در معماري نيز مهم نيست با چه فرضي طراحي مي شود مهم آن است كه داستانهاي يك جور گفته شود تا يك برداشت براي يك شخص صورت پذيرد.

با اين روش مي توانيم حال و هوائي را كه استفاده كننده از آن فضايي قديمي داشته، بودن مشابه سازي فرمي ايجاد كنيم كه در واقعي او را آزاد بگذاريم تا هر گونه كه مغز او فرمان مي دهد از فضا برداشت كند. چون در غير اين صورت ممكن است دچار مشكلات بزرگي شويم چون اصلاً نمي توان انتظار داشت كه يك اروپائي و يا يك آمريكائي همان برداشتي را از فضا داشته باشند كه ما از آن فضاي بخصوص داريم.

 

شعر فضا «تادوآندو»

زماني كه چنين طبيعتي در تركيب كار معماري وارد مي شود، معماري خود به وسيلة طبيعت شروع مي شود. معماري تنها زماني توان مي گيرد و شور و نشاط مي يابد كه اين سه عنصر با هم جمع شوند. بدين سان تنها با معماري است كه انسان با بصيرتي كه در بناهائي چون پانتئون بدست مي آيد، رو به پيش مي رود.

 

مجموعه مقالات همايش معماري مسجد آذر

نقوش و تناسخ در معماري مذهبي «مير عابدين كابلي»

مرحوم مير محمد معين در فرهنگ خود، ذيل كلمة تناسخ آورده است: «يكديگر را نسخ كردن، باطل ساختن، زايل كردن، انتقال روح بعد از موت از بدن به بدن انساني ديگر.

اگر اين راي اخير را پذيرا باشيم كلمة تناسخ براي معماري كه غير ذيروح است، ظاهراً پذيرفتني نيست ولي از آنجا كه در فرهنگ شرق به خصوص دربين متصوفه همه چيز در جهان پديده اي است از ذات خداوندي، نتيجتاً هيچ عنصر غير ؟؟؟ وجود ندارد. بر همين اساس و تفكر است كه در مكاتب گوناگون نقاشي ايراني مي بينيم كه براي نشان دادن روح در كالبد حجاران همچون كوه يا امواج دريا بودن آنكه به ديد آيد و جلب توجه كند، چهره هاي انساني، جانوري، پرنده ها يا ذيروحي را نقش كرده است كه بيان كننده روح جانوران و ازلي و ابدي در آن اثر و آثار است.

بحث ما در اين است كه در فرهنگ ها و در معماري سرزمين ما، اگر چه بناها پديده اي انساني اند و مخلوق دست بشر، ولي با اين حلول و تحول يا تناسخ برخورد مي شوند. اين امر اگر نگوئيم در همة بناها و آثار بر جاي ماندة معماري، لااقل در مورد بناهاي مذهبي كه تغيير معبر، مسجد آتشكده يا آتشگاه از آنها داديم، مصداق مي يابد.


انتخاب محدوده طرح:

در فرآيند انتخاب مكان بهينه براي محل اجرايي هر يك از مجتمع هاي خدماتي- رفاهي بين راهي يك روش پنج مرحله اي به شرح زير مورد توجه قرار مي گيرد:

مرحله اول: تعيين محورهاي مورد مطالعه و سطح بندي محورها.

مرحله دوم: انتخاب جوامعي كه در حد كليات قابل قبول باشند.

مرحله سوم: انتخاب مكان هائي در داخل اين جوامع.

مرحله چهارم: تعيين مدل و نحوه ارزشيابي مكانهاي مختلف.

مرحله پنجم: مقايسه مكان ها و انتخاب مكان بهينه.

 

تعيين محورهاي مطالعه «مرحله اول»:

محورهاي مطالعه طرح جامع مكانيابي مجتمع هاي خدماتي- رفاهي عموماً توسط دو عامل تعيين كننده، يكي عامل حجم تردد و ديگري عامل عملكرد تعريف مي گردد. بدين معنا كه ابتدا ارتباط بين مراكز قطبها و مراكز مناطق مشخص گرديد و سپس اين ارتباطات بر روي شبكه جاده ها ديده شد. پس از آن پرترددترين محور بين اين مراكز به عنوان محورهاي مورد بررسي تعيين گردد. سطح بندي محورها با عنايت به عملكرد جاده ها و حجم تردد و ميزان كالا از طريقب تعيين فركانس و امتياز بندي تعيين گردد.

 

انتخاب جوامع Community Selection مرحله دوم:

هدف از مطالعه اين بخش، مكان يابي جوامعي يا نواحي است، به منظور انتخاب جوامع بر روي محورهاي مورد بررسي عوامل زير مورد بررسي قرار مي گيرد:

آستانه خستگي

فاصله بين دو مجتمع بر اساس تجارت جهاني

فاصله طي شده در يك ساعت در سرعتهاي مختلف در سطوح مختلف

اولين عامل مورد بررسي جهت ارزيابي جامعه «ناحيه» مكان با عنايت به اهميت آن آستانه خستگي سفركنندگان اعم از راننده يا مسافر مي باشد.

در بررسي به عمل آمده حداكثر آستانه خستگي براي رانندگان خودروهاي سواري 2 ساعت ذكر گرديده است. اين در حالي است كه اين آستانه براي مسافران اتوبوس ها 3 الي 4 ساعت بدست آمده است. رانندگان كاميون نيز پس از هر 4 ساعت حركت يك توقف كوتاه دارند و عمدتاً در شبها توقف طولاني مي نمايند كه بين 5 تا 7 ساعت مي باشد. عامل مهم ديگري كه در انتخاب جامعه بايستي مورد بررسي قرار گيرد فاصله طي شده در يك ساعت در سرعتهاي مختلف مي باشد. بر طبق مطالعات ترافيك به عمل آمده در محورهاي سطح يك شبكه جاده هاي كشوري چون تردد بالاست، حدود 70% ظرفيت جاده معادل 1400 سواري، پس سرعت پايين تر است. در اين سطح سرعت 65 كيلومتر در ساعت مي باشد.

در محورهاي سطح در شبكه جاده ها تردد متوسط است «حدود 45% ظرفيت جاده يا حداقل 900 سواري» و سرعت در جاده هاي اين سطح برابر 80 كيلومتر در ساعت است و نهايتاً در محورهاي سطح سه شبكه جاده ها چون حجم تردد پايين است حدود 20% درصد ظرفيت جاده يا حداقل معادل 400 سواري در نتيجه سرعت بيشتر است و معادل 100 كيلومتر در ساعت مي باشد.

از مطالعه تجارت جهاني چنين استنباط مي شود كه فاصله بين مجتمع ها از يكديگر بين 50 تا 60 كيلومتر در ساعت مي باشد و معمولاً اين فاصله در مدت زمان يك ساعت طي مي شود.

نتايج حاصله از بررسي عوامل ذكر شده حاكي از اين است كه انتخاب بر مبناي خستگي 2 و 4 ساعت و نرخ ورودي به مجتمع ها كه حداكثر 20% حجم ترافيك مفروض است و همچنين مسافت طي شده در يك ساعات در سطوح مختلف از جاده ها به ترتيبي از 65، 80، 100 كيلومتر براي جاده هاي سطوح يك، دو و سه به شرح زير مي باشد:

مجتمع هاي سطح يك در جاده هاي سطح يك بر اساس آستانه خستگي 4 ساعت و با عنايت به سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح سه گانه جاده ها در هر 260، 220، 400 كيلومتر مكانيابي مي شوند.

مجتمع هاي سطح دو بر مبناي آستانه خستگي 2 ساعت و با توجه به سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح سه گانه جاده ها در هر 120، 160، 200 كيلومتر مكانيابي خواهد شد.

فاصله مجتمع هاي خدماتي سطح ؟؟؟ بر اساس نرخ ورودي به مجتمع ها كه عموماً بين 5 تا 20 درصد حجم ترافيك مي باشد نيم ساعت رانندگي در نظر گرفته مي شود كه در سرعتهاي 65، 80، 100 كيلومتر در سطوح مختلف جاده ها به ترتيب برابر 40، 30، 50 كيلومتر مي گردد.

مجتمع هاي خود به سه اندازه بزرگ، متوسط و كوچك تقسيم مي شوند.

در مجتمع هاي سطح يك هر سه ننووع وسيله نقليه (سواري، اتوبوس و كاميون) توقف مي نمايند در مجتمع هاي سطح دو عموماً دو نوع از سه نوع وسيله نقليه و در مجتمع هاي سطح سه بين يك تا دو نوع وسيله نقليه متوقف مي شود.

خدمات در مجتمع هاي به نسبت سطح مجتمع و بزرگي و كوچكي آن متفاوت خواهد بود.

سطوح مختلف مجتمع ها بر اساس حجم تردد مشخص خواهد شد.

جوامع در يك محدوده 10 كيلومتري مي باشد و اين فواصل حدوداً تا مركز آن محاسبه مي شود.

در نقاط خاص (براي مثال كوهستاني) كه از سرعت كمتر از مقادير ذكر شده است، فاصله بر مبناي سرعت در آن محور محاسبه مي شود.

 

انتخاب مكانهائي در داخل جوامع Site selection، مرحله سوم

در اين مرحله در دورن جوامعي كه طي فرآيند مرحله قبل در حد كليتات قابل قبول، داده شده، مكانهائي به عنوان موقعيت هاي مورد بررسي تعين مي گردند. جهت تعيين اين مكانها، گذشته از ديد كارشناسي، معيارهاي زير نيز ملحوظ مي گردد.

وضعيت مالكيت ارضاي

وضعيت توپوگرافي

شرائط فيزيكي جاده و زمين در ارتباط با يكديگر

چشم انداز مطلوب

عدم همجواري  با منابع آلوده زا

وسعت مطلوب زمين

در اين مرحله عوامل مكاني در ارزشيابي و انتخاب محلها و در داخل جوامع در حالت كلي بررسي مي شود. سپس با در نظر گرفتن عوامل تعيين كننده مكان كه در بخش قبل ارائه شد مي توان بر اساس مدلي كه براي ارزشيابي تعيين مي شود، مكانهائي مزبور را مقايسه نموده و جواب بهينه مدل را بدست آورد.

 

- تعيين و انتخاب الگوئي براي ارزشيابي مكان (مرحله چهارم)

درارزشيابي مكان مي توان به مدل هائي نظير مدل تحليل نقطه سر به سر از نظر مكان، و تحليل درجه بندي امتيازات + «متر حمل و نقل» به شرح زير اشاره نمود:

- مكان تحليل نقطه سر به سر از نظر مكان

هندسه طرح

سايت پلان

پلان طبقة دوم

پلان طبقة اول

پلان همكف

پلان زيرزمين

پلان زيرزمين اول

پلان زيرزمين دوم

فضاي پروخالي

مسيرهاي دسترسي سواره

مسيرهاي دسترسي پياده

عرض آب

فضاي سبز

هزينه هائي كه از مكان به مكان ديگر تغيير مي كند در نظر گرفته مي شود. در اين روش مكاني كه داراي كمترين هزينه كل سالانه براي حجم فعاليت مصروفي باشد انتخاب بهينه محسوب مي شود.

 

متر حمل و نقل:

ابتدا از طرثيق تكينك حمل و نقل، با كاربرد برنامه ريزي خطي، بهترين نسبت ظرفيت و تقاضا را براي هر يك از مكانهاي بالقوه بدست آورده بگونه اي كه هزينه ها و منافع هر يك از مكان ها قابل مقايسه باشد، سپس هزينه كل يك مكان با كل هزينه مكان ديگري كه احتمال انتخاب شدن وارد، مقايسه مي شود.

 

تحليل كيفي عوامل:

در مكانيابي، هدفهاي متعدددي دنبال مي شود كه همه آنها داراي اهميتي يكسان نيستند. اهميت نسبي كه براي هر يك از هدفها و يا براي هر يك از عوامل مكاني در نظر گرفته مي شود را مي توان با امتيازهائي كه يك مكان كامل در هر يك از گروهها بدست مي آورد، نشان داد. طبق اين روش هر يك از مكان هاي بالقوه بر حسب هر يك از عوامل زير مورد نظر ارزشيابي مي شود و بر اساس اين ارزشيابي از هر يك از عوامل امتيازهائي كسب مي كند، مكاني كه جمع امتيازات عوامل مختلف آن از همه بيشتر باشد مكان بهينه قلمداد مي گردد. مدل، تحليل درجه بندي امتيازات «معمولاً بعنوان مدل» تحليل كيفي عامل، نامبرده مي شود و بطور كلي و خلاصه بصورت فعاليتها و مراحل زير مشخص مي گردد:

1 – تهيه فهرستي از عوامل مربوط به موضوع

2 – تعيين مقياسي براي هر يك از عوامل و مشخص نمودن حداكثر و حداقلي براي آن

3 – تعيين وزن نسبي هر يك از عوامل نسبت به يكديگر با توجه به اهميتشان در نيل به هدفهاي مطالعه.

4 – تعيين امتياز هر يك از مكانهاي بالقوه بر حسب مقياسهاي تعيين شده و صرف نمودن امتيازها درون نسبي مربوطه.

5 – بدست آوردن حاصل جمع امتيازها براي هر مكان        «امتياز» ها= امتياز وزني

 

- مقايسه مكانها و انتخاب مكان بهينه «مرحله پنجم»

در اين مطالعه بدليل آنكه برخي از عوامل مكاني كمي و برخي ديگر كيفي اند و از سري ديگر اهميت نسبي آنها نيز متفاوت است، مدل در نظر گرفته شده براي مرحله ارزشيابي مكان با استفاده از «تحليل كيفي عوامل» مي باشد.

1 – نزديكي محل مجتمع به يك كانون زيستي

2 – چشم انداز مطلوب

3 – محل مجتمع از نظر ترافيكي در محل خطر سازي نباشد.

4 – عدم همجواري با منابع آلوده زا

5 – امكان تامين نيازمنديهاي تاسيسات زيربنائي

6 – تطابق با سياسيتهاي ارگانهاي زيرربط

7 – وضعيت مالكيت زمين

8 – ارتباط با خدمات موجود جاده اي

بعد از تعيين فهرست عوامل مكاني، مهمترين مساله، تعيين وزن نسبي با ضريب اهميت هر يك از عوامل مذكور نسبت به يكديگر با توجه به اهميت آنها در تعيين مكان بهينه جهت احداث مجتمع مي باشد كه پس از انجام مطالعه و تحقيق كارشناسي در اين زمينه و تبادل نظر با كارشناسان ضريب اهميت هر يك از عوامل فوق به شرح زير تعيين مي گرددد:

1 – امكان تامين نيازمنديهاي تاسيسات زيربنائي                      10

2 – نزديكي محل مجتمع به يك كانون زيستي                                    9

3 – چشم انداز مطلوب                                                                  7

4 – ارتباط با خدمات موجود جاده اي                                                 6

5 – محل تجمع از نظر ترافيكي در محل خطر سازي نباشد.                   4

6 – تطابق با سياست هاي ارگانهاي ذيربط                              4

7 – وضعيت مالكيت زمين                                                               4


1-2) بخش اول: شناخت جهانگردي (گردشگري) و عوامل وابسته به آن

1-1-2) مقدمه

جهانگردي و سير و سياحت از دير باز در سرزمين ايران رونق چشمگيري داشته است. به معناي ديگر همواره در پهناي اين مرز و بوم و بوم چيزهايي به عنوان جاذبه آن هم در طيف وسيع، علاقه منداني از اقصي نقاط عالم بود هاست و صد البته ديدار از جاي جاي اين ديار براي مردم همين خطه نيز اهميتي وافر و در خور توجه داشته است.

عبور جاده هاي معروف باستاني همچون جادة ابريشم، چاپارخانه هاي بسيار قديمي، شبكه گسترده ارتباطات، آمد و شد خاورشناسان، وجود كاروانسراها، آب انبارها و از اين دسته مصاديق همه و همه نشانگر اين است كه اين كشور در مقاطع مختلف زماني كانون توجه كساني بوده است كه بنابر دلايل متعدد مجذوب جاذبه هاي آن شده و مي شوند.

بررسي و پيگيري روند تكاملي سير و سياحت در ايران مجالي ديگر را اقتضا مي كند. تنها مروري بر شواهد همچون اتصال شاهراه هاي بين قاره ايي (آسيا و اروپا و آفريقا) از در راه ها، ايجاد تاسيسات اقامتي بين جاده ايي و غيره، مثالهايي از اهميت و نشانگر توجه به امر گردشگري و سير و سياحت در دورانهاي مختلف بوده است.

اما امروزه نگاه به صنعت گردشگري رويكردي جديد را طلب مي نمايد. توسعه فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي، و زيست محيطي در بسياري از ابعاد با فعاليتهاي مرتبط با امر گردشگري گروه خورده است. كسب درآمدهاي ارزي با منابع غير نفتي ( با توجه به توان مالي كشور در زمينه جذب گردشگران بين المللي) تاكيد بر توسعة روابط فرهنگي با ساير ملل و تمدنها و ساير مقولاتي از اين دست، متوليان امر را به بازنگري در اهداف و برنامه ها واداشته است. به نحوي كه در سالهاي اخير تغيير و تحولاتي را در اين بخش شاهد بوده ايم.

سير و سياحت و سفرهاي گردشگري، هر چند بر طبق يافته هاي باستاني و داده هاي تاريخي، پديده اي ديرپا و قديمي است و عمري به قدمت تاريخ و تمدن بشر دارد، اما ضرورتهاي زمان، همراه با توسعه و گسترش شگفت آور جهانگردي كه به نام صنعت جهانگردي را به وجود آورده، مفاهيم تازه اي به آن داده و جهانگردي را به ابزاري كارساز در خدمت صلح و دوستي جهاني تبادل فرهنگي، ملتها، تفام بين المللي، توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورها و كسب درآمدهاي سرشار و غيره بدل ساخته است.

بررسيها  گزارشهاي موجود نشان مي دهند كه طي سالهاي اخير علاوه بر افزايش ميزان سفرهاي داخلي در محدودة مرزهاي كشوري، رقابت شديدي بين كشورها و دولتهاي جهان به منظور كسب درآمد بيشتر از طريق صنعت گردشگري به وجود آمده و اين كشورها سرمايه گذاريهاي كلاني را براي فراهم آوردن زمينه هاي جذب جهانگردان و ارائه خدمات شايسته، انجام مي دهند. هم اكنون دولتهاي بسيار به درآمد سهل الوصول ناشي از توسعة صنعت جهانگردي چشم دوخته و در تلاش هستند، سهم بيشتري از عايدات عظيم جهاني جهانگردي اين بخش را نصيب خود سازند. در اين ميان ترديدي نيست كه بازار اصلي صنعت جهانگردي به كشورهاي صنعتي پيشرفته تعلق دارد و ساير كشورها سهم بسيار اندكي از تجهيزات، بازار، درآمد و عوايد اين صنعت را به خود اختصاص داده اند.

سرزمين پهناور ايران با طبيعت رنگارنگ و استثنائي خود و همچنين با فرهنگ و تمدن باستاني آن، كه ريشه در تاريخ كهنسال اين مرز و بوم دارد، و نيز با آثار باستاني بسيار زيادي كه در جاي جاي اين كشور ديده مي شود، در رديف يكي از كشورهاي مهم جهان به لحاظ جايگاه تاريخي، فرهنگي و ساير جاذبه هاي جهانگردي قرار گرفته است. در واقع كوششهاي انجام شده براي رشد و ارتقاي صنعت جهانگردي ايران به منظور شناساندن منابع و جاذبه هاي جهانگردي باستاني و تاريخي از آغاز سالهاي به 1330 شروع شد. طي دهه هاي 30 تا 60، تاسيسات و تجيهزاتي نيز ايجاد گرديد كه روند افزايش تعداد جهانگردان و رونق نسبي صنعت جهانگردي را فراهم آورد. پس از انقلاب اسلامي و دورة 8 سالة جنگ تحميلي، توقف و افت شديدي در تداوم و اجراي برنامه هاي توسعة صنعت جهانگردي ايران به وجود آمد. در سالهاي اخير نيز هر چند كه با توجه به اهداف كلان كمي و كيفي برنامه هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور و سياست دولت و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي مبني بر توسعه صنعت ايرانگردي و جهانگردي، گامهاي مثبت و توام با خوشبيني برداشته شده است، اما با توجه به شان و مقام و جايگاه ظرفيتهاي بالاي كشورمان در ارتباط با صنعت جهانگردي، تا رسيدن به وضعيت مطلوب و قابل قبول، راه درازي مي بايد پيموده شود.

 

تعاريف و مفاهيم واژه ها و اصطلاحات جهانگردي (گردشگري)

صنعت گردشگري به نوبة خود داراي واژگان و اصطلاحات مربوط به خود مي باشد، كه معمولاً به طور واضح براي استفاده كنندگان مشخص نبوده و گاهي به جاي يكديگر بكار مي روند. در زير به چند تعريف رايج در اين بخش اشاره مي گردد.

گردشگري (Tourism): به كليه فعاليتهاي يك بازديد كننده (visitor) از زماني كه تصميم به سفر مي گيرد تا خاتمة سفر اطلاق مي گردد.

مسافر (traveler): به شخصي اطلاق مي گردد كه بين دو يا چند محل سفر كند.

بازديد كننده (visitor): شخصي كه به خارج از محيط معموليش به مدت كمتر از 12 ماه سفر كند و هدف شخص انجام فعاليتهايي به منظور كسب درآمد در مكان بازديدش نباشد، بازديدكنندگان به دو دسته تقسيم مي شوند:

الف: بازديد كننده يك روزه (somedy visitor): بازديد كنندگاني كه شب را در تاسيسات اقامتي مكان ديدارشان اقامت نكرده باشند بازديد كنندة يك روزه مي نامند.

ب: گردشگر (tourist): ديدار كننده اي كه بيش از يك شب در مكاني اقامت كند و يا جزء بازديد كنندگان روزانه (Somedy visitorn) نباشد. به عبارت ديگر شخصي كه به كشور يا شهري غير از محيط زيست عادي خود براي مدتي كمتر از 24 ساعت و بيشتر از يك سال نباشد، سفر كند و منظور از سفرش تفريح، استراحت، ورزش، ديدار اقوام و دوستان، كسب و كار، ماموريت، شركت در سمينار، كنفرانس يا اجلاس، معالجه، مطالعه و تحقيق يا فعاليتهاي مذهبي باشد.

ايرانگردي: معادل فارسيي Domestic toruism در صنعت جهانگردي را ايرانگردي مي نامند و عمدتاً به سفرهاي داخلي مردم بومي كشور اطلاق مي گردد.

اقتصاد جهانگردي شاخه اي از علم اقتصاد كه عمدتاً مجموعه عوامل و شاخصهاي سرمايه گذاري، درآمد، هزينه و سود بخشي ناشي از جهانگردي را مطالعه و بررسي مي كند.

بازار جهانگردي: كشورهاي صادر كنندة جهانگرد به ساير كشورها را بازار خارجي و مجمومة مناطق صادر كنندة گردشگر از داخل كشور به مناطق ديگر را بازارهاي داخلي مي نامند.

تسهيلات جهانگردي: مجمومه فعاليتها و اقداماتي است كه از هنگام ورود يك گردشگر با هنگام خروج از كشور با مقصد محلي به وسيلة كلية موسسات عمومي و خصوصي و طبقات مخلف مردم به منظور ايجاد سهولت در مسافرت انجام مي گيرد و نيز آن قسمت از فعاليتها و اقداماتي كه جهت حمايت از گردشگران داخلي در شهرها، مسيرها، و مراكز جهانگردي از جمله ورود و موقت اتومبيلها و لوازم شخصي، صدور رواديد و ترتيبات مربوط به ترخيص كالا از گمركات و قراردادن اطلاعات لازم در اختيار جهانگردان قرار مي گيرد.

تاسيسات جهانگردي: به مجموعة تجهيزات جهانگردي كه مورد استفاده گردشگران داخلي و خارجي قرار مي گيرد، اطلاق مي شود و شامل مجتمع هاي جهانگردي، اردوگاههاي جهانگردي، هتلها، رستورانها، قهوه خانه ها و انواع تجهيزات تفرجگاهي تابستاني و زمستاني، ساحلي، كوهستاني و امثال آن است.

درصد اشغال تخت يا اتاق: تعداد تخت يا اشغال شده نسبت به كل تختها و اتاقهاي اقامتگاهي جهانگردي را گويند. اين شاخص با درصد سنجيده مي شود و نشانگر نسبت اشغال تخت يا اتاق به كل تخت يا اتاقهاي يك مهمانپذير و يا مجموعه آنها در يك شهر و يا يك كشور است.

درجه هتل: هتلها بر حسب وضعيت بر حسب وضعيت ساختماني و تجهيزات و كيفيت خدماتي كه عرضه مي كنند و بر اساس مقررات خاص هر گروه از يك تا پنج ستاره درجه بندي مي شوند.

مجموع شب اقامت: اصطلاح «مجموع شب اقامت» به تعداد تختهايي اشاره مي كند كه ظرف مدت معيني توسط مسافران اشغال مي شود و معمولاً بر حسب شب- نفر محاسبه مي گردد.

متوسط اقامت: عبارت است از حاصل تقسيم مجموع شب اقامتها بر تعداد كل مسافران در يك مهمانپذير و يا مهمانپذيرهاي يك شهر و يا يك كشور.

آپارتمان: تاسيساتي است كه فعاليت اصلي آن عبارت است از از اجاره دادن اتاق به مدت چند روز با اثاثية مختصري از قبيل ملحفه، ظروف غذا خوري و آشپزخانه و نيز خدمات بهداشتي مورد نياز است.

فعاليت هاي و جاذبه هاي عمدة گردشگري

فعاليت گردشگري، به طور عمده بر منابع و جاذبه هايي استوار است كه محيط طبيعي و يا محيط انسان ساخت در اختيار گردشگر قرار مي دهد. بديهي است كه بهره گيري تفرجي و تفريحي از محيط، هم به امكانات و شرايط مناسب نياز دارد و هم مستلزم حفاظت از اين منابع مي باشد. اين امر از طريق ارزيابي توانهاي محيطي و تعيين ظرفيت پذيرايي طبقه بنديهاي مختلفي بدين منظور ارائه گرديده است كه در جدول به يك نمونه از اين دسته بندي كه منابع و جاذبه هاي گردشگري را به طور خلاصه معرفي نموده اشاره مي شود.

فعاليتهاي گردشگري طيف وسيعي از رفتارهاي ساده تا پيچيده، از استراحت و تماشا گرفته تا صعود بر قله كوه يا غواصي را شامل مي شود.

علي رغم تعداد و تنوع فعاليتهاي گردشگري، ضرورتهاي برنامه ريزي و مديريت گردشگري ايجاب مي كند كه اين گونه فعاليتهاي مورد شناسايي و طبقه بندي قرار گيرد و تسهيلات و تجهيزات مناسب براي هر كدام تدارك شود.

جدول (1)- جاذبه هاي عمده گردشگري

نوع جاذبه

امكانات

جاذبه هاي طبيعي

چنگل، دريا، كوهستان، صحرا، رودخانه، غار و ...

جاذبه هاي علمي و پژوهشي

آثار تاريخي، يادمانها، مقادير، مطالعات طبيعي، موزه هاي علمي و ...

جاذبه هاي ورزشي- تفريحي

كوهنوردي، دريانوردي، اسكي، انواع بازي و ورزش و ...

جاذبه هاي اجتماعي- فرهنگي

مردم شناسي- آيين شناسي، نمايشگاهها، جشنواره ها، مراكز هنري و ...

جاذبه هاي درماني، بهداشتي

آبهاي معدني، نور آفتاب، هواي سالم، لجن درماني و ...

جاذبه هاي زيارتي

امكان متبركه

 

طيف گردشگران (گروههاي عمدة گردشگري)

گردشگران، طيف بسيار وسيعي را تشكيل مي دهند كه با توجه به گروه سني، جنسيت، شغل، تحصيلات، پايگاه اقتصادي و اجتماعي، نحوه نگرش و غيره، داراي انگيزه ها و نيازهاي مختلف فراغتي و تفريحي هستند و به فضاها و فعاليتهاي متفاوت روي مي آورند.

در يك طبقه بندي ساده رفتار گردشگري از نظر شكل و انجام فعاليت به چهار نوع عددي فردي، خانوادگي، دوستانه و دسته جمعي تقسيم مي شود. در جدول روبرو برخي از گروههاي گردشگري معرفي شده اند.

در هر يك از دوره هاي زندگي، انسانها با شرايط جسماني و اجتماعي خاصي مي شوند كه تغييرات اساسي در انگيزه ها، نيازها و رفتارهاي فراغتي آن به وجود مي آورد.

بديهي است كه در تمام دوره هاي زندگي، كمابيش تفاوتهايي ميان انسانها ديده مي شود كه در رفتارهاي مربوط به فراغت و تفريح نيز بازتاب مي يابد. از طرف ديگر برخي از گروههاي خاص اجتماعي، مثل معلولان به فضاها و شرايط خاص نياز دارند.

در جدول (2) نوعي گروه بندي از گردشگران ارائه شده است.

جدول (2)

گروه بندي گردشگران و نيازهاي مختلف آن

عنوان گروه

ويژگيهاي و نيازهاي مختلف آنان

كودكان و نوجوانان

نياز به مواظبت، ياري، تجربة محيط

جوانان

ورزش، ماجراجويي، اكتشاف، مشاركت، خلاقيت

ميان سالان

علائق خانوادگي، مسئوليت فرزندان، تامين سلامت

كهن سالان

علائق خانوادگي، مسئوليت فرزندان، تامين سلامت

كهن سالان

نياز به استراحت و آرامش، ديدار از نزديكان، تجديد خاطره

معلولين

نيازهاي ويژة جسماني، رواني، اجتماعي و محيطي

 

جدول (3)- طيف گردشگران

عنوان گروه

موارد فعاليت

گردشگران طبيعت گرا

شناخت جاذبه هاي و منابع طبيعي

گردشگران سياحتي

ديدار سرزمينها و مردمان مختلف

گردشگران زيارتي

زيارت و ديدار اماكن مقدسه

گردشگران فرهنگي

آشنايي با تمدنها، آثار هنري و معماري، شركت در جشنواره ها

گردشگران علمي و پژوهشي

پژوهش در جغرافيا، تاريخ، زبان، مردم شناسي و ...

گردشگران ورزشي

كوهنوردي، ديانوردي، اسكي، صحرانوردي، دوچرخه سواري و ...

گردشگران تجاري

شركت در نمايشگاهها، كنگره ها، مجامع، بازاريابي، خريد، بازارها، ...

گردشگران تفريحي

تفريح، لذت بردن از امكانات انسان ساخت، استفاده از شهرهاي بازي ...

گردشگران ماجراجو

خطر جويي، شركت در حوادث خطير، ديدار، از سرزمينهاي ناشناخته، بازديد مناطق جنگي ...

 

سازمان جهاني جهانگردي (word toruism organization)

از آنجا كه سازمان جهاني جهانگردي (w.t.o) مهمترين تشكيلات و سازمان بين المللي در زمينة فعاليتاي گردشگري مي باشد، لذا در زير اشارتي گذرا به آن سازمان خواهد شد سازمان جهاني جهانگردي در سال 1975 تاسيس و بزرگترين تشكيلات جهاني جهانگردي محسوب مي گردد. قبل از تاسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي در سال 1975 تاسيس و بزرگترين تشكيلات جهاني جهانگردي محسوب مي گردد. قبل از تاسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي «اتحاديه بين المللي سازمانهاي رسمي مسافرتي» . (IUOTO)(International union official organization) بود كه در سال 1925 تاسيس شده بود و بعدها جاي خود را به سازمان جهان جهانگردي سپرد.

سازمان جهاني جهانگردي داراي 106 عضو رسمي با مليتهاي مختلف و 158 سازمان فني، موسسه و اتحاديه هاي بين المللي و منطقه اي است. مقر دائمي اين سازمان در مادريد اسپانيا قرار دارد و هدف از تاسيس آن ترويج و توسعة جهانگردي است.

مهمترين زمينه هاي فعاليت سازمان جهاني جهانگردي عبارت اند از:

جريان آزاد و بدون مانع جهانگردي از يك كشور به كشور ديگر و در داخل هر كشور.

تقويت نقش جهانگردي به عنوان يك جهانگردي در بازرگاني جهان.

تاكيد بر اثرات فرهنگي و اجتماعي جهانگردي بر زندگي ملل.

حمايت از منافع، حقوق جهانگردي و سازمانهاي جهانگردي.

ارتباطات و اسناد

ايران از سال 1342 ابتدا به عضويت اتحادية بين المللي سازمانهاي رسمي مسافرتي و سپس در سالهاي 1354 به عضويت كامل سازمان جهاني جهانگردي درآمده است.

 

سيماي جهاني جهانگردي

مسافرت و صنعت جهانگردي به عنوان يكي از بزرگترين و متنوع ترين صنايع در دنيا به حساب مي آيد. بسياري از كشورها اين صنعت پويا را به عنوان منبع اصلي درآمد اشتغال، رشد بخش خصوصي و توسعة ساختار زير بنايي مي دانند. در سراسر دنيا در كشورهاي در حال توسعه، يعني در آنجا كه شكلهاي ديگر توسعة اقتصادي مثل توليد يا استخراج منابع طبيعي، از نظر اقتصادي به صرفة نيست يا نقش چندان مهمي در صحنة تجارت و بازرگاني ندارد، به توسعة صنعت گردشگري توجه زيادي مي شود.

صنعت جهانگردي يكي از پر رشدترين سيستمهاي اقتصادي جهان است. اگر چه در برخي از دوره ها به دلايلي دچار ركود و جذر و مدهايي مي شود. ولي همواره عاملي براي بهبود وضع اقتصادي و فرهنگي بوده است.

جهانگردي فرصتي بزرگ براي بسياري از كشورهاي در حال توسعه است كه داراي چشم اندازهاي طبيعي و ميراث فرهنگي غني هستند. زيرا با تكيه دادن به اين منابع مي توانند بر مبنايي براي ارتقاي توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فراهم آورند.

از سال 1950 كه مسافرت در ابعاد جهاني توسعه يافت و نرخ اين افزايش به طور متوسط، 2/7 درصد بوده كه در سال 1997 به 3/12 درصد افزايش يافت. در سال 1997 جهانگردان و كساني كه در سطح جهان با هدف گذراندن تعطيلات و تفريح به مسافرت رفتند، بالغ بر 600 ميليون نفر و درآمد حاصل از آن به بيش از 429 ميليارد دلار رسيد. سازمان جهاني جهانگردي پيشبيني نموده است كه در سال 2010 اين تعداد يك ميليارد و صد و هشت ميليون نفر خواهد رسيد.

تعدادي گردشگران بين المللي در سطح جهان از سال 1995 تا 1998 رشدي معادل 2/12 درصد داشته اس. در دهة 1980 درآمد حاصل از جهانگردي در سطح بين المللي سرعتي بيش از تجارت جهاني داشت و در حال حاضر از نظر ارزش صادراتي، درصد بسيار بالايي را تشكيل مي دهد. بر اساس آمارهاي منتشره جهاني، 9/10 درصد از كل توليد خالص جهان متعلق به صنعت گردشگري است.

4/11 درصد از كل سرمايه گذاريهاي جهاني (تقريباً معادل با 700 ميليارد دلار) صنعت امور دفاعي مي شود.

بودجه اي كه به مسافرت و تفريح تخصيص مي يابد، سه برابر بودجه اي است كه صرف امور دفاعي مي شود.

جهانگردي با رقمي نزديگ به 4/3 تريليون دلار ساليانه به عنوان بزرگترين صنعت دنيا مطرح مي گردد. اين رقم 11 درصد از GDP (محصول ناخالص داخلي برابر است با ارزش مجموع كالاها و خدماتي كه در قلمرو كشور توليد كنندگان مقيم و غير مقيم، در قلمرو داخلي كشور) جهاني است.

هزينة گردشگري بين المللي معادل 12 درصد از صادرات جهان و بيش از 25 درصد تجارت جهاني در بخش خدمات مي باشد.

درآمد حاصل از گردشگري بين المللي طي سالهاي 1995 تا 1998، در سطح جهان از 407 ميليارد دلار به 441 ميليارد دلار افزايش يافته (يعني 35/8 درصد رشد داشته است.)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نقش اندیشه در فرآیند طراحی

بازديد: 135

 

نقش اندیشه در فرآیند طراحی:

مقدمه

روند طراحی یک معیار شامل تعداد زیادی تقسیم‌ها وفرآیند تکامل آنهاست که منجر به تولد مفهومی خیالی با پتانسیل واقعیت در ذهن می‌شود که در آینده تحقق می‌پذیرد . این مفهوم خیالی به واسطه الزاماتی خاص مانند توجه به فرم، عملکرد، فن‌آوری ،‌  مقررات دولتی با کمک ترسیمات، گام به گام به طرح نهایی نزدیک می‌شود.

در سالهای اخیر معماران درگیر بحث‌هیا نظری طراحی و نحوه اعمال نظر طراح در فرآیند طراحی هستند. ا ین روند نشان می‌دد که اهداف و اصول حاصله از بحث‌های نظری به سادگی قابل اجرا در یک طرح واقعی نیستند اما کشف این اصول جزء الزامات جهت ارتقاء طراحی معماری می‌باشند. یکی از این موارد، آشنایی با نوع اندیشه طراح و در پی آن، مهارت به کارگیری اندیشه در طراحی می‌باشد، در پی این هدف لازم است که انواع اندیشه شناخته شود و نسبت هر یک در روند طراحی مورد کنکاش قرار گیرد.

واژه کلیدی:

اندیشه – اندیشه شهودی – اندیشه فلسفی- اندیشه علمی – دورة تعادل – فوت‌نامه


چکیده :

مقاله حاضر، ضمن معرفی انواع اندیشه و نگاهی به جایگاه آن در معماری به ردیابی دوره تعادل سه اندیشه علمی،‌ فلسفی و شهودی در تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد می‌پردازد. در راستای این کنکاش تاریخی تنها اسلامی به جا مانده از قرن 10 و 11 هـ.ق به عنوان ماحصل معاصری می‌شود.

اندیشه و انواع آن:

اندیشه ناب لازمة پیشرفت است چرا که مصرف زدگی در تولید اندیشه، از مصرف زدگی در تولیدات صنعتی خطرناکتر است.

اولین قدم در استقلال فکری،‌ و جایگزین کردن اندیشه مفهومی با اندیشه تولیدی، فراگیری مهارت اندیشیدن است. اندیشیدن از کجا شروع می‌شود. سلامتش کدام است و چه شرایطی پیدا می‌کند که تبدیل به اندیشه زمان می‌شود؟

اندیشه‌‌ای ماندگار و در انتقال از نسلی به نسل دیگر چه خصوصیاتی باید داشته‌ باشد.

1- اندیشه‌ای علمی اندیشه‌ای است که ذهن در شرایط عادی به سمت آن گرایش دارد . علم به آن بخش از معرفت بشری گفته می‌شود که از طریق یک نوع تجزیه قابل اندازه‌گیری، کسب می‌شود. اکتشاف آن اندازه‌گیری، در فضای علمی صورت می‌گیرد.

نوع اندیشه با 2 آیتم شناخته می‌شود. اول موضوع و دوم روش آن اندیشه است. موضوع اندیشه علمی یافتن قوانین طبیعت و کشف قوانین عالم مادی با روش تجربی می‌باشد در این بین نظریه‌ها خلق می‌شوند که هدف آنها نزدیک کردن انسان به دید برتر و پیشبرد علم بشر امید اثبات در آینده می‌باشد. (اوج اندیشه علمی قرن 18 میلادی می‌باشد. ) گاهی موضوع اندیشه علمی طبیعت و گاهی روانشناسی و کارکرد انسان است. علوم انسانی هم جزئی از اندیشه علمی به شمار می‌آیند و در نتیجه بخش عمده‌ای از معماری نیز متکی بر اندیشه علمی است.  اما سوال اینجاست این اندیشه تا چه حد در تفکر طراح و خقل یک جانمایه طراحی اجازه نفوذ دارد اندیشه علمی در کدام قسمت از طراحی به کار می‌آید. این سوالی است که در جمع‌بندی به آن پرداخته می‌شود.

یکی از مهمترین گرایش‌های معماری قرن بیستم که معماری نیمه دوم این قرن را تحت تأثیر قرار داده است استفاده از داده‌ها و سیستم‌های جدید علمی برای تدوین فضای معماری است که از آن با  ؟؟ معماری علمی یا تولید علمی معماری یا تولید علمی معماری یاد می‌شود هدف آن خارج ساختن روند طراحی معماری از شهودی و مبتنی بر احساسات و تجربیات طراح و به نظم درآوردن آن در قالب یک نظام و دستورالعمل طراحی می‌باشد این نوع معماری در تلاش برای کشف رابطه بین عناصر یا بخش‌های سازنده نظام طرح می‌باشد معمارانی چون الکساندر با توسل به علوم ریاضی در کتاب عرصه‌های زندگی خصوصی و زندگی جمله‌ وینچ در کتاب سیمای شهر به این مقوله پرداخته‌اند. آن امری که باعث حرکت معماران علم گرامی می‌شود عقش و باور به علم و شیوه‌های علمی برای ادراک و آفرینش معماری به عنوان روشی تدوینی می‌باشد که بهتر می‌تواند گذر از جهان ذهنیات (مرحله در دستة بندی علم روانشناسی) به جهان عینیات (مرحله )  و بالعکس را ممکن سازد.

اندیشیدن به معماری به عنوان یک علم در سال 1931 توسط هانس مدیر از بنیانگذاران با و هانس اینگونه توجیه می‌شود:

1- معماری اصیل کلاسیک دیگر معماری نیست، ساخته علم است و ساختن مساله احساس نیست بلکه مساله شناخت است.

2- ساختن عملیاتی ترکیبی نیست که از احساس الهام بگیرد و انسان قرن 2 دیگر نمی‌تواند به فرآورده‌ای بیاندیشید که در آن آفرینش، به دست اتفاق رخ دهد این نوع تفکری تک بندی خواهد بود که مرحلة خالق جانمایه طراحی مرتبط با شهود درونی معماری را نفی می‌کند. تفکر شرقی معتقد به وجود مرحله و خلق از درون جعبه سیاه ذهن یا همان اتفاق می‌باشد که می‌تواند ناشی از شهود قبلی معمار باشد.

اندیشه فلسفی مبتنی بر تعقل تجریدی است که موضوع آن رسوخ به تدوین عقلی هستی می‌باشد که توسط آن تنها بخشی از حقایق عالم به دست اندیشه درز می‌آید زیر که در این نوع اندیشه محک عقل است و در تلاش جهت پیدا نمودن تصویری عقلانی از عالم تنها به قدر طاقت کسی که می‌اندیشد می‌باشد فیلسوف تمرکزی بر جزئیات و ماهیت بیرونی اشیاء ندارد بلکه به کل هر اشیاء می‌پردازد . در طول تاریخ اندیشة فلسفی در جستجوی پاسخ به دو سوال عام بود.

1- هستی چیست؟ 2- معرفت چیست ؟ آنچه مسلم است آن است که سوالات فیلسوفان در طی قرون، همان سوالات درونی همه ما می‌باشد که در فلسفه بزرگ شده است روشی که اندیشه فلسفی به کار می‌برد تعقل در فضای عقل و صحت و سقم کلام با محک منطق است.

پس از آنکه انسان محور همه چیز شد و تفکر وی نشان بودن او نه صفاتی که پیش از این مظهر انسانیت بود ارزش هر تفکری تخیل سنجیده می‌شد و آنچه بواسطه ادراک شهودی و حضوری درک می‌شد همه رنگ اوهام و خیالات به خود می‌گرفت و رفته رفته این تحلیل مکانیکی تفکر جایگزین ادراکات درونی شد و بدین ترتیب انسان به یک ماشین که همه چیز را تجزیه و تحلیل می‌کرد تبدیل شد در نتیجه تفکر از آسمان به زمین آمد. انسانی که زمانی همه چیز را در آسمان می‌جست حتی تفکر خویش را شهود می‌دانست اینک همه چیز را در زمین می‌جست زمینی بی‌پناه که او می‌بایست از نو می‌ساخت. تفکر فلسفی اساساً رسالتش مشخص کردن چرایی امور است نه چگونگی آنها و بنابراین از تفکر سنتی نیز خارج است زیرا در تفکر سنتی پاسخ از پیش در منابعی چون وحی مشخص است اما در گردونه تقدیر تاریخی ،‌ ما با پرسشی بدون پاسخ رو به روئیم و به ناچار به تفکر فلسفی رو می‌آوریم.

اندیشه شهودی قدمتی به اندازة بشر دارد لذا همة‌ انسانها  آنرا تجربه نموده‌اند این اندیشه از طریق شهود و درک درونی حاصل می‌شود. و در خیلی از زمینه‌ها قادر به حل مشکلات است به طوریکه این عقیده وجود دارد که خیلی از اکتشافات حاصل منطق یا علم نبوده است بلکه از طریق رسیدن راه جدیدی به ذهن از جائیکه گمان برده نمی‌شود به صورت جرقه‌ای ظهور می‌یابد علم روانشناسی محل ظهور آنرا از طریق جعبه سیاه ذهن می‌داند که قانونی ندارد و مرکز ظهور خلاقیت فردی به شمار می اید عارفان از آن به معرفت شهودی یا معرفت عرفانی یاد می‌کنند که روند حرکت آن در جهت وقوف به حقیقت هستی می‌باشد در حالیکه حقیقت هستی شاید هرگز توجه علم فلسفه نباش و هستی خود به تنهایی برای ظرف وجود فلسفه کافی بنماید اما آنچه مسلم است این است که تبیین عقلانی هستی، معرفت شهودی را سیراب نمی‌نماید.

تفکر ذن از این دست است . ذن گرایان اعتقاد دارند که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید یا از آن کم کند بنگرد یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتری بدان افزوده شود یا چیزی از آن کم شود دیدن عین واقعیت و حقیقت و دور ریختن الحاقات آن بینی علوم به کارگیری ذهن در تحلیل و تجزیه وقایع از این تفکر ذن از شهود پیروی می‌کند زیرا زیرا که شاگرد ذن گرا باید همیشه منتظر تحول ناگهانی خویش بماند  زیرا که ذن همکف تحول ناگهانی است یعنی تحول انساندر این مکتب دفعتا حادث می‌شود ژرچه برای رخ دادن این تحول طی مراحی لازم می‌نماید این تحول چیزی جز ظهور شهود بر قلب ذن گرانیست که از آن به تفکر شهودی یاد می‌شود. در حقیقت انسان در عالم شهود گونه‌ای از آزادی را تجربه می‌کند که در قلمرو فلسفه امری محال است از این جاست که بسیار از متفکران مانند کانت و هایدگرا، مقام هند را مقام آزادی بشر تلقی کرده‌اند. در قلمرو علم چنین خیالات و آمال‌هایی نامعقول است. بسیاری ازاختراعات و صنایع مستطرفه در عالم خیال تکوین پیدا می‌کنند . بسیاری از فرضیه‌های تخیلی علمی نیز در عالم خیال حسی (شهود) شکل می‌گیرند، زمانی که شهود کارتصویرسازی جهان را در قلمرو علم شکل می‌دهد. .

در اینجا بد نیست که از حوزة علم روانشناسی تفکر شهودی را بازبینی نمائیم.

به طور کلی ذهن واگرا در جمع‌آوری Data‌های خویش از معیارها می‌گذرد چون ذهن به بستن آنها علاقه‌ای ندارد اما ذهن همگرا مساله را در ابتدا باز می‌کند و با معیارها دوباره می‌بندد ذهنی خلاق است که از صفت همگرا بودن و واگرا بودن به موازات یکدیگر بهره‌برد به عنوان مثال مولوی ابتدا با ذهنی واگرا و استفاده از مثالهای قیاسی با ذهنی در عالم محسوسات و خاکی محشور می‌شود، سپس به ملکوت می‌رود و ذهن را به سوی وحدانیت همگرا می‌نماید لذا در عالم بالا (شهود) تفکر همگرا می‌شود معمارها شاید همینگونه باشند . تفکیک هرچه به سمت شهودی پیش رود همگراتر است پروژه‌هایی که اثری از ردپای شخصی و درونی معمار درونی خود دارند. از تفکر همگرا شکل می‌گیرد اما اندیشة علمی حاصل تفکری واگراست . به نظر می‌رسد که اندیشة واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل حاصل تفکری واگراست. که به نظر می‌رسد که اندیشه واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل تازه متولد شده دارد به دلیل وجود فرهنگهای متنوع جهت پذیرفته شدن یک پدیده در جامعه نیاز به علم و اثبات به روش علمی که زبان مشترک همه فرهنگهاست می‌باشد در واقع تفکر واگرا در یک جامعه حاصل عدم یگانگی و تنوع عقاید و نظرات دارد.

نتیجه‌گیری:

به ندرت می‌توان نمونه‌ای یافت که در آن فقط یک نوع اندیشه به تنهایی به کار رفته باشد همه نوع اندیشه ملازم یکدیگرند و شیوة اندیشیدن بسیار وابسته به طبیعت موقعیت است اما گاهی در دوره‌های تاریخی یکی بر دیگری غلبه می‌کرده است. تنها زمانی می‌توان به صحت اندیشه اطمینان حاصل کرد که هر سه نوع تفکر در توازن و توازن یکدیگر باشند. (خیر الامور اوسطها)

در معماری نیز تک روی در هر شاخه به گونه‌ای تک بعدی پیش رفتن است زمانی می‌شود در هر سه نوع اندیشه غوطه‌ور شد که داده‌ها به صورت اسلیمکاهای ذهنی درآمده باشند تا بتوان بدون طی مرحلة آمادگی و تمرین (Prepration به مرحلة خلق (incubation) رسید. و این مستلزم تمرین بر روی قسمت شهوری (خلق طرحمایه) می‌باشد و شهود چیزی نیست جز همگرا کردن فکر به سوی ماوراء و آرامش درون در نتیجه جانمایة‌اثر از دل جعبة سیاه ذهن خلق خواهد شد. همان جرقه بدون تمرینات بیش از حد یا کشنده.

«ای کم ایمانان چرا هراسانید» آیه 13 باب 24 صفحه یوشع در اینجا ایمان یعنی همان اعتقاد به شهود «اذا دعوت فظن ان حاجتک باالباب» وقتیکه خواسته‌ای داری پس خیال و تصور و شهود بپندار که نیاز ت پشت در است . (امام جعفر صادق)‌ در اینجا خیال و تصور و اعتقاد به شهود

همان طی کردن مرحله Pnepration از طریق تخلیه درون و ممارت در تزکیه نفس یا همان تقویت ایمان به غیب است.

همانطور که دیده می‌شود تفکر شهودی نه تنها در معمار بلکه در دستورالعمل‌های اصلی زندگی مشکل گشا خواهد بود. کنترل و آمیختن اندیشة ‌منطقی و خیال پردازانه (شهود پردازانه) یکی از مهمترین قابلیت‌های طراح است.

در فرایند طراحی معماری هر اندیشه جایگاهی ویژه دارد در عین حال اینکه نمی‌توان ادعا کرد هر مرحله از مرحلة دیگر مجزاست و فردی برای آنان قابل تعیین نیست . معمار در فضای شهودی است که جانمایه اصلی طرح را خلق می‌نماید او خمیر مایه‌ای از معرفت می‌سازد مرحله Pnepration – Incubation| هنگامیکه به عماری به عنوان یک اکتشاف و یا نقد نگاه می‌کنیم وارد عرصه فلسفه شده‌ایم و در نهایت در بخش انتقال از ذهن به عمل بر علم نیازمندیم.

طبق نظر کن پنیگ «من به احساس درونی اعتماد می‌کنم» به دست شهود به حس شهودی درباره پروژه ... مسائل کارکردی را از نظر فنی می‌توان حل کرد مسائل چشم انداز و غیره را نیز .... اما این که کدام مسئله را ابتدا باید حل کرد احساس درونی است... آن را نمی‌توان توصیف کرد اما می‌توان احساس کرد که درست است و از هر ده بار نه بار آن واقعا درست در می‌آید.[1]

الهی است؟

و اکنون دستورالعمل آینه شدن در بیانیه‌ای معمار تحت عنوان قنون نامه بنایان چگونگی پرورش فکری و رشد استادان معمار را از مرحلة خرمد تا استاد بنا نشان می‌دهد (برگردید به عقب)

با حمد خدا و ثنای خدای یگانه شروع می‌شود قنوت را معنی می‌کند و 8 خسیسه جوانمردان را در 2 دستة خاص و عام نام می‌برد نخستین تواضع است و آنرا اولین مرتبة شجاعت می‌داند و شجاعت را مغلوب عقل کردن نفس معنا می‌کند و راه رسیدن به آنرا توجه به خویش می‌داند. توجه به نفس به عبارتی همان تلاش برای آینه شدن در راه تفکر شهودی است دومین را امن نام ترس را از خواص تاریکی یم‌داند. سومین صدق است که آنرا اولین درجه حکمت می‌بیند و هیچ چیز را در طریق جوانمردی بدتر از دروغ نمی‌داند . چهارم و از اشرف خصایص وفا و صدق عهد و و عهده نام می‌برد شرایط عام قنوت را ذکور بودن و بلوغ بلاغت ،‌ داشتن عقل که آنرا وسیله بندگی حق و واسطه کسب کمال می‌داند. در ا ینجا این دیدگاه قابل مقایسه با فطریه ذکاوت است . ذکاوت عقل را خود کمال می‌دانست من می‌اندیشم پس هستم – در حالیکه هنرمند معمار خود را به مثابه ظرفی می‌داند که تنها می‌خواهد کمال مطلق را در غالب هنر به مردمان انتقال دهد. تفاوت بین این دیدگاه در طی تاریخ و تا معماری اسلامی و در مقابل معماری غربی قابل ردیابی است. شروط بعدی دین داری که قنوت کمال دین داشتن است : و کمال این داشتن نیز توکل به خدا یا همان شهود درونی است،‌ دیگر اصل ، صحت و سلامت جسم ؛‌ششم مروت داشتن و هفتم حیا و دلیل نجابت جوهر نفس است.

در بخش بعدی در تقدم ابزار اصلی کاربنایان از لوازمی یاد می‌نماید که همگی لازمة بهداشت جسم است و چه نیکو استفاده از آنان را جزء ادب می‌داند که سلامت جسم کمکی است به سلامت روح و قدمتی در راه زلالی درون کار دو ناخن چینی و سرتراش و شانه و مسواک  میل و منقاش . و این نکته بسیار قابل توجه می‌باشد که دلیل لزوم هر یک را تک به تک ذکر می‌نماید. به عنوان مثال مسواک را سنت پیامبر و دیانت اسلام و سنت جوانمردان می‌شمرد اساب خاص بنایان را در مرحلة بعد ذکر می‌کند شیشه، ماله ، قالب ، ناوه ، ریسمان ،‌ شاغول . اما در آخر ذکر نمی‌نماید که «بنای نیک آنست که اینهمه در راه رضای خداوند و خلق خداوند به کار رود و از طریق صلاح منحرف نگردد.» این دیدگاه با تفکر بساز بفروشی جامعة ما قابل مقایسه است . در همین نکات و اصول است که می‌توان نتیجه گرفت چقدر از مسیر اصلی منحرف شده‌ایم تغییر در نوع نگرش معماران و انسانهاست که معماری چنین بر هم ریخته و آشفته را به مردمان هدیه می‌دهد.

رساله جوانمردان (قنوت نامه)

دستورالعمل‌های عقیدتی و اجرائی متعلق به اهل هر حرفه را قنوت نامه می‌نامیدند که تعیین کننده روابط بین خود و بین خود و جامعه آن دوران بود. ریشه‌های قنوت نامه‌ها به جنش‌های رهایی بخش ایرانیان در مقابل خلفای ظالم اموی و عباسی بر می‌گردد. به طور خاص بعد از حمله مغول به ایران ، هدف عمده آن حمایت از توده‌های رنج دیده جامعه بود و با نیت ترمیم خرابی‌ها شکلی جدی به خویش گرفت.

قنوت نامه بنایان تنها متن شناخته شده در یکی از کتابخانه‌های ترکیه موجود است که تاریخ آن به قرن 10 یا 11 هجری قمری باز می‌گردد و محل نگارش آن را به یکی از ناحیه‌های مسلمان نشین فارسی زبان عثمانی نسبت می‌دهند.

این قنوت نامه در 2 بخش اول عمومی که خود شامل 12 مورد است و شامل تاکید بر کسب فضایلی چون ایثار، تواضع، امن ،‌ صدق و وفا می‌باشد و بخش دوم تخصصی که بصورت سوال و جواب امور ارشادی و سخنانی از پیرامون و مرشدان را مطرح می‌کند.

رسیدن به اندیشه‌ای که متعادل باشد و 3 نوع آن به طور هماهنگ و نه الزاما یکسان در کنار یکدیگر به کارآیند بسیار مشکل می‌نماید. اما در دوره‌ای از تاریخ که همان دوران طلائی اسلام می‌باشد این امر تحقق پذیرفته و اکنون قابل بررسی می‌باشد. دوره‌ای که تفکر شهودی در قالب اعتقاد به خداوند یکتا در قلب مردمان نفوذ کرد و خود را در تمامی هنرهای آن زمان اعم از معماری نشان داد . در اینجا غرض مرور صفات مثبت معماری آن دوره نیست. بلکه از این نظر این معماری قابل بازبینی است که پاسخی برای سهوال از این دست باشد معمار آن دوره چطور بارون وقوف به علوم آکادمیک امروزه و یا بدون وجود تکنولوژی چه در طراحی چه در ساخت بناها به خلق تابلوی عظیم هنری در فضای سه بعدی نائل آمده است. اگر نظریه به میراث رسیدن همه این هنرها را از پدران آنان محفوظ بدانیم باز هم این پرسش وجود خواهد داشت که با چه انگیزه و دیدگاهی ، این میراث ماندگار مانده و تبدیل به اندیشة زمان وقت خویش گشته است که به خلق آثاری بدیع چون مقبره سلطانیه یا مدرسه نمائید و بسیاری از بناهای دیگر منجر شده است؟ آیا این چیزی جز همان آینه شدن درون معمار برای انعکاس عشق در مرحله بعد مراتب بنایان را می‌شمرد پائین‌ترین مرتبه را ؟‌ که بر سر گیرندة ناوه است و کنندة کارگل می‌داند در رده‌بندی کنونی به گونه‌ای از نظر مبتدی بودن می‌توان آنرا با دانشجوی کاردانی معماری مقایسه نمود. گرچه حضور در کنار استاد بر سر کار و آشنایی  حضوری با افت و خیزهای کار قطعا مبتدی آن دوره را بسی قدرتر از کاردان امروزه می‌ساخته است . بعد از آ‌ن صاحب است که حدواسط میان استاد و مزبور بوده است و اندک مایه‌ای از بنایی کسب کرده است و آخرین مرحله استاد بناست که واند هر وسیله چگونه به کار برد و خشت را چگونه بر سر خشت نهد و چگونه از عهده قوس و ستون برآید.

بخش بعدی بخش سوال و جواب است نکتة قابل توجه در این بخش انتخاب ادبیات پرسش و پاسخ است. به گونه‌ای ساختار پرسش و پاسخی ساختار قوی‌تری در ذهن می‌سازد و اهمیت تک تک مطالب ملموس‌تر می‌شود.

اگر پرسند اول بنا که بود بگو ابراهیم خلیل که خانه کعبه بنا نمود یا نوح که چون طوفان ؟ شهرها و روستاها دیگر بار بساخت » و ... مجالی برای بیان کل قنوت نامه نمی‌باشد فقط همین بس که به گونه‌ای تمام اصول و فروع دین در این پرسشها مرور می‌گردد. و معمار باید همه آنها را در دل و جان می‌سپرده و درونی می‌نموده است. همان چیزی که در روانشناسی از آن به Prepration (آمادگی) و طی مرحلة و رسیدن به مرحله ظهور یاد می‌کنند.

احکامی که از بنایی یاد می‌کند بر خلاف انتظار عام احکامی است که شامل هر فردی که مقصد عارف یا صوفی یا فردی که در جست تزکیه نفس خویش قدم برداشته است، می‌شود «هر صبح که برخیزد از علم شریعت و طریقت با خبر باشد.»

هر کس را در خود حوصله و توانایی کار فرماید.... » و مهمترین خصلت بنایان و احیاء ذکر می‌کند در حایلکه امروز کسی معمار خوبی است که خوب خط بکشد یا نهایتا خوب و خلاقانه تفکر نماید. اما این قنوت از معمار خویش اصول انسانیت می‌طلبد و در ادامه ذکرهایی در همان زبان پرسش و پاسخ خوش آموزش می‌دهد که هر حرکت بنا را متبرک گرداند. چون بر سر کار روی کدام آیه از کتاب خدا را قرائت می‌کنی؟  بگو:‌ لیس الانسان اما با سقطی . چون ناوه بر دست دیگری بگو ما من ثقلت موازینه فهوفی عیشه و اخیرا سوره القارغه آیه 6 و 7 اما هر که اعمال وزن شده‌اش گرانست در عیشی پسندیده است. چون رسیمان بدست گیری .... چون طرح گنبداندازی... و الی آخر

در تحلیل بیانیه حاضر و آشنایی با فضای فکری و رشدی معماران آن دوره می‌توان اطلاعات زیر را افزود:

مصادیق هنر در معنای اخص در آن دوره به 2 دسته تقسیم می‌شد ادبیات و فنون و معماری فنی بود که وابسته به فنون دیگر مانند کاشی‌کاری گروه چینی نجاری ، حجازی ،‌فلزکاری از سوئی و فنون وابسته به کتابت شامل خوش نویسی، تذهیب، تشعیر و نگارگری به حساب می آمد. بسیار این نکته حائز اهمیت است که ارتباط با ادبیات در کنار ارتباط با کاشی کاری یا نجاری و .... پر اهمیت می‌نمود و اشرف هنرها در میان مسلمانان ادبیات بود که تأثیر  عمیق غیرمستقیمی بر معماری می‌گذاشت زیرا که زبان فرهنگ پیش از مدرن درممالک اسلامی و بارزترین جلوه آن فرهنگ به شمار می‌آمد. معمار از جریان فرهنگی تصوف ارتزاق می‌کرد و چون زبان تصوف ادبیات بود بدون آشنایی با ادب نمی‌توانست آنرا وسعت و عمق بخشد

ارتباط معماری با علوم بدین صورت بود که علم الحیل (مکانیک) ترفند در مسائل آبرسانی و جراثقال و مهندسی نظامی به کار معماری می‌آمد علمی که پیوند ناگسستنی با معماری داشت هندسه خاصه هندسه علمی (کاربردی) بود چرا که معماری در جزء و با کل با هندسه سامان می یافت از طرح استقرار بنا در زمین و ترکیب فضاهای باز و بسته گرفته تا شکل سطوح و حجم‌ها، جزئیات و نقوش گاه استاد معماری چنان در هندسه عملی جسارت می‌یافت که او را هم نظر از «مهندس» (یعنی عالم هندسه)  می‌شمردند. به عنوان مثال کتیبه سر در مسجد امام مسجد استاد علی اکبر اصفهانی را جزء مهندسان شمرده‌اند. کسی به منصب معمار باشی می‌رسید که علاوه بر مهارت خویش در هندسه و یا علم الحیل علم مدیریت را نیز در آستین خویش داشته باشد. انسانی آگاه و اجتماعی

نگاه به هستی در آموزش معماری : معمار عقیده داشت که با ساختن بنا عالمی صغیر بر صورت کائنات بنا می‌کند از این رو معماری او مانند نظام کائنات بر نظم و ریاضیات استوار است. این مشابهت بین انسان و آفرینش خدا در تفکر یونان نیز ریشه داشته است که هنرمندان آفریند   ؟؟؟ و این نخستین رویکرد کلامی (مانیفست) به شمار می‌آید.

افلاطون عقیده داشت که هنرمند مانند آفریننده‌ای است که با آینه‌ای که در دست دارد،‌ تصویر خورشید و زمین و آسمان را منعکس می‌کند و اثرات این تفکر را چه در بناهای یونانی و چه بناهای دورة اسلامی و نقوش ستاره و خورشید بر بنا می‌توان دید. (معماران خداوند را معمار می‌دانستند که گنبد کبود و عظیم جهان را برافراشته و همة جهان را چنان زیبا و کارآمد آفریده که هیچ سستی در آن نیست پس در معماری نیز باید بنای خلق خدا را با خلقی خدایی ساخت و در نظم و کارآیی و زیبایی و خلل ناپذیری از عمارت الهی تقلید کرد) این تنها تفکری است که در قید زمان نیست که پس از قرنها از تاریخ ظهور آن به درمان درد جامعة معماری امروز ما نیاید) این عبادت با تفکر پس خودش در بند مکان یا زمان نیست و لازمة بازسازی تفکر معمار امروز می‌باشد.

اثر معماری در عالم پیش از مدرن ، اثری مصنوع و منفک از خلقت مانند امروزه نبود : بلکه جزئی از خلقت الهی شمرده می‌شد از این رو معمار در پی آن نبود که اثری متباین با طبیعت بسازد، بلکه نهایت هنر خود را در آن می‌دانست که اثر او در عمل آسیبی به طبیعت نرساد و متباین نباشد و یکی از معانی شهود و سیالیست هنری همین است هماهنگی با جریان طبیعت برای معماری منشأ قدسی قائل بودند بطوریکه شاگرد معماری در بدو آ‌موزش خود راهکار و پیرو انبیاء می‌دانست و جایگاه خود را در سلسله‌ای قدسی می‌یافت که از طریق آن به معمار جهان متصل می‌شد او در نظام هستی معلق نبود بلکه با همه خلقت و ناموس الهی پیوند داشت از این رو چه در زندگی شخصی و چه حرفه‌ای خود را مجاز به هر کاری نمی‌دید. بر خلاف دانشجوی امروز معماری که ساعات کار و تحصیلیش کاملا منفک از زندگی جاری او به حساب می‌یاد بطوریکه صبح در محل‌های آکادمیک به فراگیری تئوری معماری می‌پردازد و بعد از آن در محل کار خود مغازه یا اداره‌ای به کاری کاملا بی‌ارتباط با معماری اشتغال دارد.

نظام صنفی فقط برای حفاظت معمار نبود بلکه معمار را در عمل و کار دنیا با نظام هستی از منظر دینی پیوند می‌داد و به زندگی او مقنی می‌بخشید. آموزش نظری به مشتاقان فن معماری در حاشیه وجود داشت خواندن و نوشتن و اطلاعات مهم فرهنگی (آشنایی با فروع دین و ادبیات) در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح پائین و تکمیل آموزش هندسه در سطوح بالا آموزش داده می‌شد . آغاز کار با شاگردی و غلامی بود که اصول اولیه بنایی، ضوابط کار ، روابط فرهنگی و اصول اخلاقی را می‌فهمید رابطه استاد و شاگرد بالاتر از رابطة پدر و فرزند بود جوراستاد به زمهر پدر و استاد پدر معنوی شاگرد بود. که تربیت معنوی وی را بر عهده می‌گرفت. استاد هم نگاهش برده مانند یا مثال دانشجویی که برای معامله علم نزد او می‌آید نبود بر همه امور زندگی شاگر و ناظر و مسئول بود زیرا در آن دوره زندگی به ساحت‌های مختلف کار ، درس ، حرفه ، استراحت و ... تقطیع نشده بود تربیت اخلاقی در حین تربیت حرفه‌ای بود مردم معمار خویش سیرت را خوش نفس و خوش دست و مبارک می‌شمردند. اخلاق امری عرفی نبود ، امری دینی و لازمه تقرب به خدا به حساب می‌آمد. با توجه به اندیشة پیوستگی همه ساحات نظام هستی به اعمال آدمی، در امور دنیوی و اخروی این اعتقاد وجود داشت که محصول کار همه فنون متأثر از دل پدید آوردندة آنهاست (یعنی همان شهود) نویسندگان هنگام ذکر کسان ،‌ از صفات خدایی بهره‌ می‌بردند به عنوان مثال ،‌نصرآبادی، ادیب صفویه ، راجع به استاد علی اکبر اصفهانی می‌گوید. «استاد علی اکبر معمار باشی اصفهانی، مردکدخدایی در نهایت آرامی و صلاح و درویشی است مسجد جمعه کبیر واقع در میدان نقش جهان به عمایر او به اتمام رسید.»

و نکته آخر اینکه فنون خویشاوند با معماری به جای نقاشی و مجسمه‌سازی امروز، نجاری ، حجازی ، کاشی‌کاری ، طراحی هندسی و خوش نویسی بود. همه این فنون زمینة ارتباط بهتر وی را با درک شهودی و عرفانی فراهم می‌کرد.

معماری معاصر و نقش اندیشه:

در این بخش به بررسی آثار چند معمار که در دسته‌بندی انواع اندیشه، به زعم نگارنده در یکی از رشتهپ‌های معمارگرا و معمار فلسفی یا معمار شهودی قرار می‌گیرند پرداخته می‌شود. لازم به ذکر است که در اینجا هدف بیان بیوگرافی معمار نیست بلکه تلاش می‌شود نحوه تفکر وی مورد بازیابی قرار گیرد.

کریستوفر الکساندر:

الکساندر تحمیل کرده رشته ریاضی دانشکده کمبیریج بوده و به دلیل علاقه‌ای که به معماری پیدا کرد در این رشته در ابتدا در دانشکده کمبیریج لیسانس و هاروارد مدرک دکترای خویش را اخذ نمود. این دلیل اعتقاد پیدا کرد که معمار با دیاگرامهای ریاضی قابل طراحی است.

لذا کتاب یادداشتهای بر ترکیب فرم را نوشت و در آن یک روستا را بر اساس الگوهای ریاضی طراحی نمود.

اگر عبارتست از یک سلسله اپینرورهای رفتاری که از یک گذشته بسیار دور در جامعه‌ای وجود داشته و برای جامعه اکنون هم به محضر روبه رو شدن با آنها قابل شناسایی است. مانند مفهوم پذیرائی کردن از میهمان برای که هم برای فقیر معنی داراست و هم برای غنی و معنی آن حفظ شدن شأن میزبان و میهمان است. طبق نظر الکساندر الگوها باید در یک جامعه حفظ شوند و تشکیل اکوسیستم بدهند مانند الگوی نشستن در کوچه.

الکساندر در Case Study خویش در طراحی روستا با شیوه‌ای عمل کرد که طرح وی با روشهای علمی دیاگرامی قابل اندازه‌گیری شد.استفاده از این روش و به عرصه ظهور رساندن آنها در طراحی گرچه او را به یک طرح رساند ولی چون تفکر وی تک بعدی و با گرایش شدید به محاسبات ریاضی بود (بدون کمک از شهود خویش و یا تفکر فلسفی) حتی از نظر خود وی کاری تمام و کمال نبود. حاصل کار شکلی بود فقط عملکرد واگرا، فضایی که فاقد هرگونه خلاقیت به معنای رخق عادت و اصول زیبایی شناسانه یا ترکیب بندیی مفهوم دار بود. تنها قسمتی که حضور کمرنگ شخص معمار در طراحی روستا دیده می‌شد همان چیدمان ریز دیاگرامها در کنار یکدیگر و ظهور یک درشت دانه به نام روستا بود که در آنهم مجددا توجه به عملکردها بر خلاقیت معمار غلبه داشت همانطور که شخص الکساندر به نتیجه رسید و آنرا کتاب بعدی خویش A City is not a tree بیان نمود، اصول علمی و محاسباتی و توجه صرف به عملکرد برای طراحی یک اثر معماری کافی نیست و تفکری دیگر لازم است.

با صحت و سقم آن طراحی را حک بزند گرچه الکساندر در جمع‌آوری  کدها به فاکتورهای موثر در طراحی حتی اجتماعی و عاطفی و نیازهای گذشته و حال و آینده بدون هیچ تعصبی برخورد نمود و روابط انسانی نظیر ایجاد فضایی جهت غیبت زنان به حساب آورده بود اما طرحی جامع و مانع نشد.

لوئی کان:

لوئی کان زمانیکه دردانشگاه پنسیلوانیا تحصیل می‌کرد آن دانشگاه از دانشگاههای برتر آن دوره بود که برنامه‌ریزان و روانشناسان نیز همزمان با آنان همراهی می‌کردند. مبنای تدریس در آن دانشگاه تئوری و تاریخ و ساز بود. این نوع آموزش آکادمیک به همراه حس تعلق خاطری که به ایران و تفکر شرقی و به خصوص مولانا داشت از وی معماری فلسفی ساخت. از نظر وی، هم تفکر مدرن و هم تفکر پست مدرن را معلول مدحی می‌دانست و طبق شیوه‌ باوهاس به هنر برای مردم وخلوص در فرم و شعر اعتقاد داشت بر خلاف بوزار که به سازه معتقد بود لوئی کان به هندسه علاقه نشان می‌داد و توجه به مسائل تاریخی در سر لوحة کارش بود. از این نظر در گروه بوزاری‌ها به شمار می‌آمد علاوه بر این کان به روح تاریخ و نه به مد تاریخی می‌پرداخت لوئی کان ابتدا تحصیلاتش را در مدرسه هنر و سپس در دانشکده معماری دنبال می‌کرد. اما هنری که به آنان تدریس می‌شد همراه منطق و فلسفه بود. ادبیات بسیار خوب می‌دانست تفکر وی تفکری واگرا و شیوة عمل وی قیاسی بود. در ابتدا از قیاس و مسائل عام شروع می‌نمود و با استعاره به معماری می‌رسید. طراحی آزمایشگاه بیولوژی کان در فیلادلفیا مصداق این نگرش است. وی قبل از ساخت این پروژه ، تصوری تیره از قطعات پیش ساخته و ابزار و تشکیلاتی که بزرگ  مقیاس باشد داشت اما با تغییری که در نگرشش نسبت به جرثقیل وثیقه دانستن آن به پنجه‌های دست انسان پیش آمد با تفکر واگرا و قیاسی خویش توانست با ماشین‌الات و قطعات پیش ساخته و درشت مقیاس ارتباط برقرار نماید.

برخلاف فرانک لویدرایت  انسان را بالاتر از طبیعت می‌دانست اعتقاد داشت نورفرم دهنده فضاست . به نحوة پنجره گذاشتن و تابش نور پلان خیلی توجه می‌کرد و می‌گفت نور باید مکمل هندسه فضای معمار باشد. معتقد بود انسان تا زمانی زنده است که خودش را بیان کند و برای بیان خودش زبانی منطقی پیدا کرده بود پیشنهاد می‌داد به جای نگاه کردن به شرایط به کارگیری ماده، ابتدا به ماده بودنش و خصیصه اصلی آن نگاه کنیم. در واقع اول به جوهر بعد به عارض ماده نگاه نمائیم . به همین خاطر می‌گفت «آنچه آجر می‌خواهد باشد....» در طراحی آزمایشگاه پژوهشی ان،‌ریچاردر وی (61-57) اینگونه بیان می‌کند که گاز سمی می‌خواهد که در اسرع وقت خارج شود. پس پیچ و خم در مسیر حرکت این گاز بر خلاف طبیعتش است. بنابراین دودکش و بادگیرها مستقیم با هوا ارتباط دارند.

تفکر وی برای نمای ساختمان بدین گونه بود که 1- جلوه بیرونی دیگر حوزه خصوصی معمار نیست ،‌ متعلق به فرهنگ جامعه است. 2- ساختمان و شأن آن می‌گوید که چه می‌خواهد باشد. 3- گاهی با وجود داشتن جوهر قضیه، تعدادی از فاکتورهای در عرض آنقدر مهم هستند که فاکتورهای جوهری ساختمان را تحت پوشش خویش قرار می‌دهد. مانند تأثیر مکانیت سایت (مازندران در کنار یزد) با این سه فاکتور،‌ در همان لحظه‌های اول بازدید زمین به تصوری از پروژه دست می‌یافت. در مرحله Preprateai  افراد مبتدی زمانیکه به یک برنامه کلی رسیدند و به اجبار مقاطعی از ورودی ورنت و برگشت زدند، به آن سناریوی مطلوب دست می‌یابند،‌اما کان با همین اندیشة فلسفی خویش از همان ابتدا شأنی برای ورودی تعریف می‌کرد.


چارلز کورآ:

معمار کورآ به دلیل اصلیت شرقی که داشت به گونه‌ای تفکر شهودی در آثارش مشهود می‌باشد. و همة تلاش وی در طرحهایش توجه به فرهنگ غیرغربی علیرغم مدرن بودن آنها بود.در فرهنگ بومی توجه به اقلیم یکی از نکات برجسته به شعار می‌آید. وی  ا ز روشهای طبیعی در جهت تنظیم شرایط داخلی استفاده می‌نمود تفکر وی از این نظر شهودی به حساب می‌آمد که اعتقاد به سقف باز و نگاه به آسمان دارد در واقع فضا را با صورت برانگیختن احساسات تاب می‌گیرد. و وجوه عاطفی بیننده را تحریک می‌نماید. از این نظر حساسیت شرقی دارد. شهود در این دستگاه تفکر درک کامل بستر خویش می‌باشد درست همانگونه که تب چشیده می‌شود. درست همان شهودی که سهراب می‌فهمد در آسمان مال من است.»

نتیجه‌گیری

این انتظار می‌رود که با شناخت انواع اندیشه و آشنایی با هر یک از آنها در چه تاریخ و چه در دورة معاصر نحوة به کارگیری آن در طراحی شناخته شده باشد. زیرا ذکر بیانیه قنوت نامه بنایان به منظور استفادة مستقیم از دستورالعمل‌های آن نیست گرچه استفادة صرف از آن نیز باگذشت قرن‌ها هنوز هم پاسخگوست. آنچه مهم است اینست که این حقیقت درک گردد در دستگاه فکری رو به رشد، بین خالق اثر و اثر، اتحاد وجود داشته است. و هنر به گونه‌ای توسط دین به باور قلبی مردم متصل می‌شد و آیه‌ای خوانده می‌شد که حکمت آیه فضای ذهنی معمار را پرنماید و دستمایة فکری او باشد مصداق این تفکر در زندگی امروز می‌تواند این باشد که طراحی امروز باید با ارزشها و زندگی معماران هماهنگ باشد.

منابع و مأخذ

لاوسون برایان (1384) . «طراحان چگونه می‌اندیشند ؟ ترجمه حمید ؟

بوطبقای معماری . جلد اول . توجیه : احمدرضا آی

مجموعه مقالات اولین هم اندیشی معنویت و آموزش هنر

جزوه درس سیر اندیشه‌های معماری. دکتر محمود رازجویان

معماری اسلامی . خرم فضا

معماری اسلامی . پاپادوپلو

مجله صفه شماره 5 بهار 71 . قنوت نامه بنایان.

 

 

 

 

 

 



[1]- کتاب طراحان چگونه می‌اندشند ص 247

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مسکن بهینه

بازديد: 557

 

 

(عنوان پروژه)

دگرگونی شرایط نامطلوب در وضع به شرایط مطلوب در وضع آتی، امری است که همواره رویاروی"انسان" قرار داشته و دارد. شرایط نا مطلوب وضع موجود – که "واقعیات " نام میگیرد- در زمان های خاص "مسایلی " را مطرح می کنند که هریک ر"راه حل" موردی خویش را می طلبد . تاریخ "عروج انسان " مملو از فرآیند طرح مسئله، روشهای شناخت. کشف راه حلها و دگرگونی شرایط است.

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده شده برای آن است.

این رساله تحت عنوان مسکن بهینه درصدد تلاش برای شناخت اهداف و ابعاد مختلف مسکن و ارائه راهکارهای متناسب با آن می باشد.

مقدمه:

مسکن بعدی از زندگی انسان

مساکن امروزی گذشته از حفظ و حراست انسان از سرما و گرما وظایفی دیگر نیز بر عهده دارند. در حقیقت مسکن امروزی نه تنها مکانی برای آسایش و فراغت انسان است، بلکه می تواند در جهت اعتلای فکری و روحی انسان موثر واقع شود و موجبات پیشرفت وی را فراهم آورد. بنابراین در جهان امروز مسکن به عنوان یکی از نیازهای ضروری انسان ، کارکردهای متنوعی دارد. برخی صاحب نظران موفقیت آمیز بودن یک مسکن را در گرو 5 هدف می دانند:

1-     باید دارای ارزش های فرهنگی و اجتماعی باشد.

2-     باید به اندازه کافی ارزان باشد.

3-     باید بهداشت ساکنین را تامین کنند.

4-     باید تعمیر و نگهداری در دوران عمر ساختمان در کمترین سطح باشد.

5-     باید به اندازه کافی ایمنی را برای ساکنین خود به ارمغان آورد.

در حقیقت مسکن به عنوان بعدی از زندگی انسان با سایر ابعاد زندگی انسان در ارتباط و کنش متقابل است به طوری که بر یکدیگر تاثیر می گذارند و از یکدیگر تاثیر می پذیرند، بنابراین برای مطالعه ی مسکن در یک جامعه باید به سایر عواملی که مستقیما به آن ارتباط دارند توجه کافی شود.

به طور مثال اگر مسکنی که ساخته می شود با شرایط اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی و مادی یک جامعه تطابق و هم خوانی نداشته باشد و یا با اسلوبی غیر از آن چه باید، ساخته نشود ساید مورد بی توجهی قرار گیرد.

در هر نقطه از کره خاکی خانه های مختلفی بر حسب نیازها و ضرورت های زندگی یافت می شوند. این اشکال گوناگون خود معلول عوامل متعددی هستند که انسان را ناگریز به انتخاب شکل خاصی از مسکن کرده است و تاثیر عوامل مختلف زیستی و اجتماعی به طور مستقیم و عیر مستقیم در تعیین و نوع مسکن غیر قابل انکار است.

در طراحی مجتمع مسکونی توجه به بعضی عوامل مهم و ضروری میباشند که این عوامل عبارتند از:

ارزشهای گذشته:

ارزشهای گذشته انسانی باید در معماری دوباره قوت گیرد، ساختمانها و شهرها باید از مقیاس مناسب و شایسته زندگی ادمی برخوردار شوند و حق زندگی برای افراد تامین گردد ولی در اینجا منظور تقلید از گذشته نیست بلکه درک و فهم کارهای هنری گذشته و ادامه راهی است که هنرمندان گذشته رفته اند. داشتن رابطه نزدیک با تاریخ اگر آن را به عبارت دیگر بیان کنیم: ادامه زندگی با بعد زمانی  وسیع تری است.

عملکرد و تجهیزات مسکن:

عملکردهایی که فضاهای مسکن دارند مبتنی بر نیازهای ساکنین آن است و مسکن باید بتواند این نیازها را به طریقی مطلوب برآورده سازد.

باید توجه کرد که نحوه قرارگیری ، نوع و ابعاد سطوحی فضاهای مسکونی باید برحسب نوع عملکردی باشند که این فضاها در قالب مسکن دارند و نمیتوان به خاطر ملاحظات مالی از تامین نیازهای اولیه در فضای مسکن صرف نظر نمود.

قسمتهای تشکیل دهنده مسکن خانوار سنتی ایران با توجه به مطالعات انجام شده در نیازها و رفتارهای سکونتی شامل اجزای زیر است:

1-     عرصه مشترک

2-     عرصه والدین

3-     عرصه فرزندان

4-     عرصه خویشاوند- فرد یا افراد همراه خانوار

5-     عرصه مهمان

6-     فضای مراقبتهای جمعی و نگهداری وسایل و تجهیزات خانواده

7-     فضای ورود به خانواده و خروج از آن

محیط مسکونی:

برای تامین رشد اجتماعی، عرصه مسکن علاوه بر خود واحد مسکونی، میباید محیط پیرامون آن نیز در بر گیرد. چرا که مسکنی که در محیط نامناسب قرار می گیرد، حتی اگر خود دارای شرایط مناسبی باشد، نمی تواند نیازهای طبیعی ساکنین خود را تامین کند. برای ایجاد یک محیط مسکونی مناسب باید از انجام کارهایی خودداری کرد که به ساخت اجتماعی محله و سلامت و آسایش ساکنین ان لطمه وارد میکند. انجام دادن این امر جز از طریق شناخت نیازهای خانواده در رابطه با محیط مسکونی میسر نیست. بنابراین باید نیازهای خانواده ها را از جنبه های کالبدی و اجتماعی بررسی کرد.

1-     محیط اجتماعی:

وقتی مجموعه مسکونی ساخته میشود در واقع کانون اجتماعی شکل میگیرد. این کانون برای حفظ ارزشهای خود به انسجام مشخصی احتیاج دارد. اگر به این امر بی توجهی شود ممکن است بخشی از پیکره، اجتماع از آن جدا شود و ارتباط خود را با آن از دست بدهد.

همواره باید توجه کرد که بدون وجود زمینه های لازم، یک محیط مسکونی نمیتواند به راحتی به یک کانون زنده و پرتحرکی تبدیل شود که ارتباط بین اهالی آن گسترده تر و نزدیک باشد و اگر چنین ارتباطی در یک محله وجود نداشته باشد ، بی هیج تردیدی زندگی در آن محیط دشوار میشود.

2-     محیط کالبدی:

مسکن حافظ کیان خانواده و روابط بین اعضاء آن است و محیط مسکونی روابط همسایگی و ارتباط بین خانواده ها را در بر میگیرد. محیط مسکونی جایی است که زمینه انطباق کودک را با اجتماع پیرامون وی فراهم می سازد و او را برای ورود به جامعه آماده می کند. از این رو ماهیت و سازمان دهی محیط مسکونی نباید بر خلاف فطرت انسانی باشد و به علاوه این محیط باید تامین کننده نیازهای مادی، بهداشتی، روانی و اجتماعی افراد باشد.

چنانکه گفته شد محیط مسکونی باید برآورنده نیازهای مختلف انسانی باشد نیازهایی مانند نیاز به محافظت، داشتن ثبات و استقلال، احساس پیوستگی با طبیعت، تمایل به ابراز وجود، نیاز به زیبایی و هماهنگی اشکال و رنگها، بهره برداری از مناظر و چشم اندازهای دلپذیر، نیازهای واقعی هستند که نمی توان به آنها بی توجه بود و محیط مسکونی باید بتواند به این نیازها پاسخی مناسب دهد.

بین حجم واحد مسکونی و حجم ساختمانی که ان را در بر می گیرد باید ارتباطی صحیح برقرار باشد.

طراحی اقلیمی:

طارحی اقلیمی روشی است برای کاهش هزینه انرژی ساختمان. طراحی ساختمان اولین خط دفاعی در مقابل عوامل اقلیمی خارج بناست. در تمام آب و هواها، ساختمان هایی که بر طبق اصول طراحی اقلیمی ساخته شده اند، ضرورت گرمایش و سرمایش مکانیکی را به حداقل کاهش می دهند و در عوض از انرژی طبیعی موجود در اطراف ساختمان استفاده می کنند.

طراحی ساختمانها با توجه به جریان طبیعی انرژی دارای منافع دیگری می باشد. طراحی اقلیمی موجب می گردد که ساختمان ها دارای شرایط آسایش بهتری باشند. به جای اینکه به سیستم های گرمایش و سرمایش فشار زیادی تحمیل شود، خود ساختمان بدون سر و صدا و بدون اینکه پنکه یا سایر دستگاه ها و بدون اینکه حد اکثر فعالیت به دستگاه های مولد مرکزی وارد شود. شرایط و آسایش را فراهم می کنند. ساختمانهای طراحی شده بر اساس اقلیم نه تنها در مقابل عوامل نامساعد جوی عملکرد خوبی دارند، بلکه یک محیط زندگی انسانی سالم. زیبا نیز فراهم میکنند. ابزار اجرای طراحی اقلیمی عبارتند از پنجره، نور طبیعی، گلخانه، ایوان سرپوشیده، و یا حیاط مرکزی. اینها مجموعا محیطی را فراهم می آورند که باعث ایجاد توازن بین ما و دنیای اطراف می شود.

بیان مسئله:

مسکن مهمترین تامین کننده تمدن و خانه بهترین نگهداری فرهنگ اجتماعی جامعه است ( بنجامین دزرا ایلی)

با افزایش جمعیت شهر ها ، کمبود و بحران کیفی و کمی مسکن در جوامع شهری، آغاز شد، به نحوی که موضوعات کیفی مسکن، سالهای مدیدی موضوع اصلی تحقیقات، بررسی ها و اظهار نظرهای دست اندر کاران فرهنگی و علوم مختلف از جمله معماری، شهر سازی، علوم اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی بوده است.

مسکن یکی از فاکتورهای اساسی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد. مسکن حافظ کیان خانواده و روابط بین اعضای آن است. داشتن مسکن مناسب مانند سایر نیازهای بشر از حقوق اولیه انسانهاست و در قانون اساسی( اصل سی و یکم) بر این نکته تاکید شده است. ( می توان خانه را اساسا نوعی سرپناه انگاشت، اما طرح آن آینه ی اندیشه های موجود در باب فضا، زیبایی شناسی، آداب و فرهنگ مردم است.)

در کشور ما، به رغم آن که پس از انقلاب اسلامی به امر مسکن توجه بسیار شده، با در نظر داشتن کمبود روز افزون زمین در شهر های بزرگ به خصوص در مراکز استانها و از همه مهمتر در تهران، این توجه به مسکن بهینه معطوف گردیده است. اما نحوه نگرش ، به ابعادی محدود شده است که حصول به نتیجه را که در نهایت، آسایش و راحتی انسانهاست میسر نمی سازد، چرا که استفاده بهینه از فضا به صعود در ارتفاع و ساخت برج معطوف گردیده است.

فقدان مسکن و کیفیت نا مناسب آن با افزایش میزان بزه کاری، طلاق و از هم گسیختگی های اجتماعی ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد و به عنوان یک عامل بازدارنده در رشد و اعتدال اجتماعی، فرهنگی و روانی به شمار می رود. همچنین نداشتن مسکن موجب پیدایش پدیده های نابهنجار اجتماعی از قبیل خیابان خوابی، آلونک نشینی و زاغه نشینی می شود که این چنین زیستی ساختار شخصیتی نابهنجاری به افراد می بخشد.

فقدان مسکن و یا کیفیت نامناسب آن عامل موثری در پیدایش پدیده هایی چون اظطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری به شمار میرود و سبب کاهش مقاومت روانی و جسمی فرد در مواجهه با مشکلات میگردد. اهمیت مسئله مسکن از بعد روانی تا اندازه ای است که با در نظر گرفتن مراحل تحول روانی کودکان ، آنها نیازهای روانی خود را در سنین پایین در خانواده و از طریق والدین خود برآورده میکنند.

هدف:

هدف عمده طرح خانه بهینه، شناخت ابعاد مختلف خانه(کیفی و کمی) می باشد. یعنی در این روژه سعی شده تا وجود اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و .... مورد توجه قرار گیرند.

با توجه به اینکه خانه بهینه قرار است نیازهای سکونتی خانواده های قشر متوسط ایرانی را مورد توجه قرار دهد.

مبانی نظری عام طرح

-       برای طراحی خانه ای مناسب اولین گام می تواند شناخت مسکن با توجه به تعاریف ارائه شده باشد که بهبود کیفیت زندگی اجتماعی، فراهم ساختن فعالیت های زیستی خانواده شامل جمعی و فردی و فراهم ساختن خدمات و تسهیلات برای بهزیستی و سلامت خانواده از اهم موضوعات این تعاریف می باشد.

-       اما برسی نیازها و رفتارهای سکونت، از پارامترهای مهم در طراحی فضاهای مسکونی است که شامل نیازهای بیولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی می باشد.

-       البته نیازها برای خانواده های مختلف با توجه به سطح درآمد رده سنی و تمایلات آنها متفاوت خواهد بود . پس در نظر گرفتن واحدهای مسکونی با شرایط و متراژهای مختلف و همچنین فضاهایی با کاربری های متنوع در مجموعه برای مرتفع ساختن این مسئله می تواند مفید واقع شود.

-       انسان به اجتماع و زندگی با مردم محتاج است، پس چه بهتر که در طراحی خانه بهینه بکوشیم تا روابط همسایگی را تقویت کنیم ضمن اینکه برای آسایش بیشتر ساکنین باید در حفظ حریم و حرمت نیز کوشید.

-       برای ارتقاء کیفیت محیط شهرمان خواهیم کوشید پارامترهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از : زیبایی، وحدت، هویت، هماهنگی، نظم، ماندگاری، پایداری، و تغییر پذیری.

-       طراحی مناسب دسترسی ها به طوریکه افراد پیاده و سواره هرکدام احساس امنیت و آسایش در راه خود داشته باشند .

-       در نهایت حفظ و گسترش فضای باز به کمک طاحی آب و گیاهان برای بهبود کیفیت محیط زندگی و ایجاد آرامش و سرزندگی در مجموعه از نکات قابل توجه در طرح می باشند.

فصل اول:مطالعات پایه

تعاریف و مفاهیم مسکن

1-1-1                 مفهوم مسکن – سکونت – سکونتگاه

مقوله مسکن گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد. از این رو نمی توان تعریف جامع و واحدی از آن ارائه نمود.مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید. در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد تامین می شود مانند: خواب، خوارک، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت.

البته این مقوله را در همین فصل بیشتر توضیح خواهیم داد.

واژه سکونت، مفهوم گسترده تری از مسکن دارد، و منظور از آن مجموعه ای از فعالیت های زیستی خانوار است.

فعالیت های زیستی خانوار در اینجا فعالیت های فردی، جمعی، از یک

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره طرح شهر مشهد

بازديد: 215

 

مقدمه

امرزوه مشهد اگرچه باعث رفاه راحتي انسانها شده است،ليكن معضلات خاصي را نيز به دنبال داشته است،هرچه جمعيت انسان در شهرها اضافه شود،به همان نسبت مشكلات شهري نيز افزون كه خواهد شد ، مشكلات كه نهايتا سلامت جسماني و رواني افراد را به طور مستقيم درمعرض خطر كرد مي دهد ، زيرا افزايش جمعيت از يك طرف باعث افزايش ترافيك ، افزايش حجم زباله توليدي و افزايش كارگاههاي صنعتي مي كردواز طرف ديگر از بين رفتن جنگلها ، درختان و فضاي سبز و بطور كلي عرصه هاي طبيعي را به دنبال خود خواهد كرد .

مسائل دسته اول باعث ايجاد انواع و اقسام آلودگيها نظير آلودگي هوا،آب ، خاك وصوت مي شود و مسائل و بام به تخريب محيط زيست خواهد انجاميد.از اين روست كه تك تك افراد ساكن در شهرها وظيفه قانوني و استاني دارند . كه براي حل نمودن معضلات زيست محيطي و بهتر ساختن محيط مشهد تلاش و كوشش نمايند .

بر اساس اصل پنجاه قانون اساس جمهوري اسلامي ايران .... حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و سنگهاي بعدي بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشد داشته باشند ، وظيفه عمومي تلقي مي گردد .....

با توجه به اين وظيفه مهم در اين مجموعه سعي شده است با پرداختن به مقوله فضاي سبز فرصتي را براي دوست داران فراهم آورده تا به ياري حق شاهد سرسبزي نقاطي از ن باشيم كه بر هر دليل امكان فعاليت بايسته و چشمگير آنها وجود نداشته است .

بخش I : آشنائي با فضاي سبز

تعريف فضاي سبز

براي دست يافتن به توصيف دقيقي درباره فضاي سبز بايد ابتدا به تبيين مفهوم بپردازيم .

فضا مي تواند آنقدر تاريك و وسيع بنظر برسد كه احساس وجود بعد سوم را در ما از بين ببرد و يا چنان به چيزهايي داخل خود كيفيت دهد كه آنرا سه بعدي بناميم .نمونه يك فضاي دو بعدي ((صفحه )) و نمونه يك فضاي سه بعدي يك ((جعبه)) است .اشياء داخل داراي كيفيت خاصي هستند به عبارتي قابل درك هستند .

اگر فضاي مورد نظر سبز باشد در حالت دو بعدي به ((سطح سبز )) معروف است ودرصورتيكه سه بعدي باشد به عنوان ((فضاي سبز )) دسته بندي مي گردد .سطوح سبز زمينهاي هستند كه داراي پوشش هاي گياهي كوتاه نظير چمن و گياهان پوشش هستند و معمولا بازده اكولوژيكي  آنها ناچيز است .

فضاهاي سبز زمينهايي هستند كه با پوششهاي گياهي بلند نسبتا بلند مثل انواع درختان پوشيده شده اند .

جنگلها و باغات از اين نوعند اين فضاها توسط درختان داراي بعد و حجم شده و داراي بازده اكولوژيكي بسيار بالايي هستند .از اين نظر به سطوح سبز ((فضاي منفي )) و به فضاهاي سبز ((فضاهاي مثبت )) گفته مي شود .

فضا

 

       دو بعدي     سطح      سطح سبز     فضاي منفي (بازده اكولوژيكي پايين )

       سه بعدي     فضا    فضاي سبز         فضاي مثبت (بازده اكولوژيكي بالا )

كاربري زمين از نظر پوشش گياهي

كليه اراضي كه در محدوده شهرها يا خارج از شهرها قرار دارد به دو دسته سطوح سبز و فضاهاي سبز طبقه بندي مي شود .

سطوح سبز بدو دسته شهرها و غير مستقيم مي شوند . سطوح  سبزي را كه داراي كاركردهاي شهري هستند سطوح سبز شهري مي ناميم مثل زمينهاي بازي ورزشي چمن كاري شده آليزها و لچكي هاي كوچك (شامل رمپ ها ، لوپ ها و رفورنها )كه با انواع گياهان پوشش پوشيده شده اند سبز غير شهري نيز خارج از محدوده شهرها هستند مانند واقع حاشيه شهرها .

قبضا هيچ كدام  از اين سطوح عمل غبارگيري  ، كاهش آلودگيهاي     با كاهش درجه حرارت و ... را در مقايسه با يك جنگل  داشته باشد .

فضاهاي سبز را نيز مي توان به دو دسته شهري و غير شهري تقسيم نموده فضاهاي سبز غيرشهري فضاهايي هستند كه كاركرد شهري ندارند . اين فضاها يا طبيعي هستندمثل جنگلهاي طبيعي حاشيه شهرها يا مصنوعي و دست سازنده مثل باغات و جنگلهاي مصنوعي .البته بعلت توسعه هاي شهري ممكن است بعضي ازاين فضاها درباغهاي شهري قرار گيرند ليكن از آنجاييكه كاركرد آنها خاص مراكز شهري نسبت در دسته بندي فضاهاي سبز غير شهري قرار مي گيرند .

فضاهاي سبز شهري خود به چهار دسته طبقه بندي مي شوند :

1-فضاهاي سبز عمومي:اين دسته از فضاهاي سبز فضاهاي سبز شهري هستندكه كاركرد اجتماعي بسيار بالايي دارند . اين فضاها براي استفاده عموم مردم در تمام سطوح و افشار طراحي و تجهيز كرده اند. نيمكتها ، عمودهاي روشنائي ،آبخوريها ،سرويسهاي بهداشتي ، معابر و ... از مولفه هاي فضاهاي سبز عمومي به شمار مي روند .از اين فضاهاي سبز معمولا به عنوان ((پارك )) و اخيرا به عنوان ((بوستان )) نام برده مي شود .

فضاي سبز عمومي = فضاي سبز اجتماعي

2- فضاهاي سبز نيمه عمومي : فضاهاي سبزي كه داراي بازده اكولوژيكي هستند درحاليكه استفاده كنندگان ازآنها،نسبت به فضاهاي سبز عمومي محدود ترند.محوطه هاي بيمارستانها،پارگانها،ادارات دولتي،هتلها، مارخانجات و ... جزء اين دسته اند كه بازده اجتماعي زيادي ندارند .

3- فضاهاي سبز خياباني : درحقيقت نوعي از فضاهاي سبز شهري هستند كه بطور معمولي درختكاري حاشيه اي خيابانها را تشكيل مي دهند كه در حقيقت كه حامل پياده رو و سواره واقع مي كردند . فضاهاي نسبتا كوچك ميادين ، لچكي ها و آيليزها ، رهپهاو لويها و ... نيز جزء اين دسته اند .

4- فضاهاي سبز خصوصي : در اصل شامل فضاهاي سبز منازل ، ويلدها و باغات خصوصي واقع در شهرها است كه در افزايش توان اكولوژيكي شهرها بسيارحائزاهميتند ولي درعين حال فاقد بازده اجتماعي هستند،چون استفاده كنندگان اين اماكن اعضارا در حد يك يا چند خانواده اند .

تعريف  فضاي سبز

حال كه با مفهوم انواع سطوح و فضاها آشنا شديم لازم است به تعريف دقيقي از فضاي سبز بپردازيم .

تعريف عاميانه : درحقيقت ساختن يك بخشي از طبيعت شهري را فضاي سبز مي گويند .

تعريف آكادميك: بكارگيري اجزاء زنده شامل گياه ، پرنده ، ماهي و ... و اجزاء و غير زنده شامل سازه هاي معماري ، آب و ... با دست ورندي سه عامل رنگ ، شكل و سايت بطويكه  ما را به يكي از اهداف كه ممكن است زيبائي يا حل يك معضل زيست محيطي باشد برساند .

اجزاء زنده

 

                          گياهان                                     آب

                           پرندگان    اجزاء غير زنده       سازه هاي معماري شامل :

                          ماهيها                                    چوب

                           ساير جانوران                         سنگ

                                                                        بتن   

                                                                         فلز

                                                                        خاك

نقش فضاي سبز واقعيت آن در زندگي شهري انسانها :

اهميت دادن به نقش فضاي سبز در زندگي انسانها و ايجاد علاقه بيشتر به درخت و كل چمن ضرورتي است كه مانع بروز نابودي شهرها بر اثر آلودگي هوا و محيط زيست انساني مي كرد ، بدين منظور به شناخت نقش هاي فضاي سبز به شرح ذيل مي پردازيم .

1- جذب  پرتوهاي خورشيد : دو بخش از پرتوهاي خورشيد به بدن انسان و جانوران ديگر تاثيرات زيادي دارند . بخش اول پرتوهاي مادون مركز با طول موج بلند اثر گرما بازائي داشته و موجب سوزان بودن       در عين حال به ميزان زيادي توسط شاخ و برگ گياهان وبطور كل فضاي سبز جذب مي كردند.بخش دوم پرتوهاي ماوراء بنفش است كه به ميزان كمتري جذب مي شوند.احساس آرامشي را كه انسان درسايه و بويژه سايه يك درخت احساس مي كند يك درخت احساس مي كند تا حد زيادي مربوط به جذب اين جانداران در برابر آفتاب سوزان به خوبي روشن مي شود .

A

اسامي گونه هاي مقاوم و خوب درختان در برابر آلودگي هوا عبارتند از :

1- درخت عرعر با نام علمي      Ailan thus allissina  

2- درخت ابريشم شب   با نام علمي     Albizzia a yulibrissin  

3- درخت داغداخان با نام علمي        Celis avstrulis

4- درخت ژينگوبا نام علمي       Cin go  

5- درخت ممكنولپاي سفيد با نام علمي     Magnolia grandifrova

6- درخت توست با نام علمي    Morus . alba

2- جذب گردو غبار هوا :

درختان به سبب پراكندگي شاخ و برگ خود بر تمام    سطوح ، همچون يك گردگير بزرگ عمل مي كنند . طي برسيهاي بعمل آمده يك هكتار فضاي سبز كه حدودا 200 اصله درخت درآن كاشته شده باشد تا 68 تن گردو غبار هوا را در هر بارندگي در خود جذب نموده است . كه اين در صورتيكه است كه جذب اين حجم ازآلودگيهاي محيط هزينه بسيار بالايي را شامل مي شود در صورتيكه درختان و بطور فضاي سبز وجود نداشته باشد .

3- توليد : اكسيژن  هوا نقش اساسي را در فرايند تنفسي و سوخت و ساز درانسانها بعهده دارد.درمحيطهاي شهري كه كمبود اكسيژن بسيار مشهود است مقدارزيادي ازآنان درطبيعت ازطريق فضاي سبز توليدمي گردد. كمبود اكسيژن عمدتا ازطريق تنفس انسانها ، كاركرد موتورهاي اقتراقي اتومبيلها و صنعت و ... ايجاد مي گردد . بر اساس مطالعات بعمل آمده تنها  را چمني كوتاه نشده (با ارتفاع بالايي  ) مي تواند به اندازه نياز يك انسان در يك سال اكسيژن توليد كند . عمده اين اكسيژن از طريق فرآيند فتوسنتز توليد مي گردد .

4- توليد نيتوسنيد : نيتوسنيد دوايي است كه از بسياري گياهان ترشح مي شود و براي بسياري از باكتريها و قارچهاي تك سلولي و برخي حشرات ريز اثر كشندگي دارد ، در حين حال اين مواد بر روي انسان اثر فرح بخشي دارد . دليل اين امر را دانشمندان چنين اعلام نموده اند كه مغز انسان داراي دو نيمكره است  نيمكره راست در تنظيم احساسات غريزي و طبيعي انسان مانند احساس  حجت ، خواب و ... نقش دارد . در حاليكه كه نيمكره چپ كار به تنظم كشيدن كار هاي مكانيكي انسان ، نيز تنظيم دقت و سر وقت حاضر شدن و .. را بعهده دارد. انسان شهر نشيني به دليل درگيري دركارهاي روزمره و شرايط محيط زيست شهري به مراتب كار بيشتري از نيمكره چپ خود مي كشند كه اين امر موجب اختلال بين دو نيمكره مغز درنتيجه عملكرد طبيعي مغز انسان مي گردد . گياهان از طريق رهاسازي نيتوسنيد مي توانند تعادل بين دو نيمكره مغز را به خوبي برقرار ساخته و حالت طبيعي و آرامش بخشي را به انسان ارزاني دارند .از جمله درختان كه نيتوسنيد زيادي توليد مي كنند مي توان به گردو ، كاج ، زاد، فندق ، بلوط، سرو كوهي ، كالپيتوس ، بيد ،افزا ، زبان گنجشك و داغداخان اشاره نمود.

B 

جهت كاهش بار آلودگي صوتي و جلوگيري از انتشار آن به كمك فضايس بز ، بايد در انتخاب گونه هاي مناسب نهايت دقت را بعمل آورد . در انتخاب گونه هاي گياهي نكات ذيل بايد مد نظر قرار گيرند :

1- استفاده از گونه هاي درختاني كه برگ پهن و ضخيم ، همچنين تنومند دارند.

2- برگها تا حد امكان عمود بر جهت انتشار صوت قرار گيرند .

3- برگها بعد از خشك شدن روي شاخه بمانند .

4- حتي المقدور از بين   هميشه سبز استفاده شود .

نمونه بارز اين گياهان بلوط سياه ، خرزه ، عشقه ، ماگنوليا و ... مي باشند .

5- تعديل آب و هوا : فضاي سبز گياهان موجود در آن از طريق سه مكانيزم تبخير،تعريف وتعريق باعث كاهش دما وافزايش ميزان رطوبت نسبي ميكروكليها  مي شوند .

طوريكه دماي يك هكتار فضاي سبز در مرداد ماه تا 5/4 درجه كمتر از فضاي مجاور بدون درخت بوده و در عين حال رطوبت نسبي درون آن تا 11./. از محيط اندازه گيري شده است .

بطور كلي فضاهاي سبز ازطريق تعديل آب هواي ميكروكليهاي خود نتيجتا باعث تعديل آب و هواي محيط شهري مي كردند .

6- كاهش آلودگيهاي صوتي:گرچه امواج صوتي مي توانندكاهش رشد گياهان را به همراه  داشته باشند . در عين حال درختان و درختچه ها مي توانند در كاهش آلودگيهاي صوتي موثر باشند . به هر حال كيفيت با كاهش صدا درختان و درختچه هاي مختلف بر حسب اندازه برگ ، تراكم شاخ و برگ ، نوع و بلندي درخت تفاوت دارد.اين جذب بخاطر لايه سلولزي و فضاهاي بين سلولي سلولهاي گياهي است كه اين خصوصيت در سايه جانداران  و سازه معماري شهرها موجود نمي باشد .

 

 

 

 

 

نقش فضاي سبز  و اهميت ان در زندگي شهري انسانها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش II : آشنايي  با گياهان

گياهان بعنوان بهترين جزء فضاي سبز درطراحيها وبكار گرفته مي شوند اهميت گياهان درحدي است كه اگر آنها را از مجموعه فضاي سبز حذف كنيم عملا مفهوم فضاي سبز از بين خواهد رفت . از اين ارتباط به آشنايي  با گياهان و خصوصيات طبيعي آنها مي پردازيم .

انتخاب گياهان بر اساس خصوصيات طبيعي آنها :

خصوصيات طبيعي گياهان كه معمولا انتخاب آنها را براي كاشت در محلي تاثير خود قرار مي دهد عبارتند از :

1- نور     2- رطوبت      3- خاك       4- رنگ

الف) نور: بطور كلي گياهان از نظر نياز نوري به دسته تقسيم مي كردند . آفتاب دوست ، سايه پسند و آفتاب سايه هر كدام از گياهان در هر دسته اي كه قرار گيرند. به خوبي رشد و نمود مي كنند بنابراين در انتخاب گياهان ، بايستي به موفقيت محل ،ميزان نورمدت تابش و شدت تابش توجه كرد ... براي روشن شدن اثر نور در يك سايت شناخت چرخه نوري اهميت بسيار زيادي دارد .

 

 

 

 

 

 

 

چرخه روشنايي براي گياهان

A       مكان آفتابي و گرم

B        مكان نيمه سايه

C        مكان كاملا سايه

 

سروكانهاي آفتابي وگرم بيشترگياهان يكساله به دو ساله ازقبيل تاج خروس،تاج خروس برگي ، بگونياي هميشه گلدار ، داوودها ، تاتور ،       شب بوي پاكوتاه ، گل كاغذي يكساله ، سيلن ، خورشيدي هميشه بهاره آهار ، انواع شاپسند و ... را مي توان پرورش داد .

درمكانهاي آفتاب سايه گياهاني از قبيل گل حنا ، فلوكس ، زنبق دشتي ، پروانش، پيچ تلگراني ، و ... رشد و نمو نمي نمايند .

درمكانهاي كاملا سايه از قبيل راهروها ، داخل ساختمانها و با بالكنهاي روبه شمال گياهان آپارتماني ناميده مي شوند با رشد و نمو مي نمايند .در محلهاي باز كه شدت نو بسيار پاييز است گياهاني ، وينگا و سلولي و .... كشت مي كردند.

ب) رطوبت : ميزان رطوبت نسبي و مخصوصا شرايط اقليمي در چگونگي رشد وانتخاب گياهان بسيار موثرند.بعنوان مثال در مناطق غير شهري مانند روستاها ودر كناب رودخانه ها،درياچه ها و..گياهان رطوبت پسند مثل شمعداني ، گلونياو كاشته مي شوند . مناطق شهري كه تراكم ساخت و ساز و وجود بتن وآسفات وسطوح عايق رطوبت درخشكي هوا وميزان تابش خورشيد و بالطبع درجه حرارت محيط موثراست مي توان از گياهان خشكي پسند و مقاوم استفاده نمود.

ج) خاك:عبارتست از مخلوطي ازمواد كاني (معدني ) وآلي كه حاوي موجودات زنده بسياري بوده و منبع اصلي تامين كننده مواد غذايي و آب نيز جهت گياهان است .

موجودات زنده وخاك شامل باكتريها،قارچها،تك سلوليها،جلبكها ، اكستيوسيتها، نماتدها ،كرم ها و حشرات هستند .هرچه به جمعيت موجودات زنده خاك افزوده شود اين خاك از نظر مغيرات مدد و غذائي فني تر است . موجوداتي نظيركرم بدليل افزودن مواد غذائي به خاك از ارزش خاصي برخوردار داراست.

بافت خاك : يكي ازويژگيهاي فيزيكي خاك است .اندازه نسبت درصد مواد تشكيل دهنده خاك بوده وبطور محلي خاكها از نظر بافتي شامل خاكهاي شني (سبك )، لومي (متوسط ) ورسي (سنگين ) طبقه بندي مي كردند . خاكهاي سبك  داراي ظرفيت نگهداري آب كمي بوده يا خاكهاي سنگين ظرفيتشان بسيار بالاتر است .بافت خاك معمولا غير قابل تغيير است .

ساختمان خاك :طرز قرار گرفتن ذرات خاك دركنار يكديگر است و انواع مختلفي شامل كردي ،لايه اي ،مكعبي ،استوانه اي ، منشري و... را دربر مي گيرد .معمولا ساختمان خاك در اثر عمليات مكانيكي و ... تغيير مي كند كه اين  گياهان نيست .

فضاي حاما بين ذرات: به ميزان خلل و خرج بين ذرات خاك گفته مي شود و بطور كلي بستگي به بافت خاك دارد . در خاكهاي رسي خلل خرج )فضاي بين ذرات )بسيار زيادي ولي خاكهاي سبك دارد . خلل و خرج بسيار كمتري هستند. اين ميزان خلل وخرج درميزان ظرفيت نگهداري آب بسيار موثر بودن و همچنين در تهويه خاك و اكسيژن رساني به بافتهاي  گياهي (ريشه ها ) باتاثير نيست .

ويژگيهاي شيميايي خاك نيز شامل واكنش خاك ، PH ، ظرفيت تبادل كارستوني ميزان عناصر خاك (عناصر ميكروهماماكرو و t و ... مي شود .

د) رنگ : گياهان و گلها زناني جلوه بيشتري دارند كه با رنگ زمينه نوعي تناسب و هماهنگي داشته باشند . اين نكته در انتخاب گياه موثر است .بعنوان مثال براي زمينه هاي سفيد هيچ گاه نبايد گونه گياهي كه رنگ كل آن روشن است انتخاب كرد . در هر حال رنگ اصلي بايد قوي تر از رنگ و بام باشد .

بنابراين با توجه به خصوصيات فردي سليقه و شرايط محيطي ، بين رنگهاي انتخابي و تركيبي بايستي نوعي نظم و هماهنگي پديد آيد . اين هماهنگي زمانه پديد در مي گردد كه هر رنگ در كنار رنگ مكمل خود قرار بگيرد .

بعنوان مثال رنگ زرد يا بنفش آجري يا آبي و قرمز يا سبز هماهنگي جالبي بوجود مي آورند . كه نمونه عيني آن رنگ گلهاي قرمز در كنار و رنگ سبز برگهاي يك گياه است .(قرمز در متن سبز ) .

حال كه با نيازهاي گياهان آشنا شديم انواع زينتي    را طبقه بندي كرده و معرفي مي نمائيم .

گياهان زينتي تمامي گياهان كه بعنوان تزيينات كاربرد دارند را شامل مي كردند، اين گياهان بر اساس طول عمر و دودمشان طبقه بندي شده و شامل يكساله ، دو ساله و دائمي هستند .

گاهي دراين تقسيم بندي شرايط وخصوصيات ديگرنظير مقاومت يا حساسيت به سرما ، طول دوره     و بالاخره در گياهان دائمي خصوصيات ساقه آنها از نظر علفي يا    بودن مورد توجه قرار مي گيرد .

1- گياهان يكساله : به كليه گياهان كه طول دوره رشديشان (از كاشت بذر تا كل دهي و توليد بذر مجدد ) كمتر از يك سال باشد گياهان يكساله مي گويند .برخي از آنها در پاييز كاسته مي شوند .(گلهاي فصلس رد ) و بعضي ديگر در بهار كاشته مي شوند .(گلهاي فصل گرم ) . 

 

اصول كاشت گياهان يكساله :

طرق مختلف كاشت بذر:بعضي ازبند ونباتات مختلف را مي توان بطور مستقيم در محل كاشت اصلي قرار داد ، در صورتيكه عده زيادي از بذر گياهان زينتي را بايستي ابتدا در قطعه زمين كوچكي موسوم به خزانه قرار داده و سپس در وقت معيني آنها را بصورت منشا ، به محل اصلي خود انتقال داد .

نبودگياهان يكساله فصل سرد مانند بنفشه ، هميشه بهار و ... را در اواخر مرداد ماه درمحل كاملا باز خارج ازگلخانه )كشت مي كنندوسپس مهرو آبان نشادهاي توليد شده را بستر اصلي منتقل مي نمايند . گياهان يكساله فصل گرم مانند گل آهار ، جعفري ، اطلسي ، در غير را بايد در انتهاي اسفند ماه تا ابتداي فروردين ماه بعد از رفع سه ماهي بهار ، و خط يخبندان كشت گردد . نشادهاي بعمل آمده دراين خزانه هاي از ابتداي فروردين ماه به محل اصلي مورد نظر انتقال داده مي شوند .

درصورتيكه منظور زودرس كردن اين نشاء باشد از خدماتي قبل آنها را در گلخانه و در جعبه هاي خاصي بذر كاري مي نمايند .

نقل وانتقال نهالهاي بوجود آمده و از كاشت بذ در خزانه براي كاشت در محل اصلي را نشاء كردن مي نامند .براي انجام عمل نشاء كردن بايد چندين نكته مهم را در نظرقرار داد كه عبارتند از :

كشيدن نهالهاي از خزانه ، تهيه وآرايش بوته و نهايتا كاشت در محل اصلي .

براي كشيدن نهالها در ابتدا بايد خزانه را به اندازه كافي آبياري نموده و سپس اقدام به درآوردن نشاءها از زمين نمود .بديهي است در خاكهاي خشك سيستم ريشه گياه ، صدمه مكانيكي جلوگيري بعمل آورد . پس از خارج كردن نشاء ها از خزانه بايد سعي كرد كه در كمترين مدت نهال را به محل اصلي منتقل كرده و كاشت خاك باغچه جهت بخاركاري بايستي خاكي حاصلخيز و عاري از بذر علفهاي هرز باشد . چنين خاكي داراي كود دامي كاملا پوسيده يا خاكبرگ كاملا پوسيده به آن اضافه نمود . درصورتيكه خاك باغچه نامناسب تشخيص داده شود تا عمق حداقل 20 درجه از آنرا خارج كرده و بجاي آن خاك  حاصلخيز و مرغوب مي ريزند .درصورتيكه نياز به تعويض خاك نباشد ابتدا بايد بقاياي گياهي باقيمانده از سال قبل را و چنين جمع آوري نمود . سپس مواد آلي به آن اضافه كرد.بيل زدن ، شن كشي ، تسطيح ، جمع آوري كلوخه ها و سواد درشت نيز جمله عمليات تكميلي تپه بستر جهت كاشت گلها مي باشد .

نشاء هاي كه از قبل به محل منتقل شده اند بتوسط ميخ نشاء با رعايت نكات ذيل كاشته مي شوند .

كاشت روي خطوط كاملا موازي انجام گيرد .

فاصله نشاء ها روي خطوط كاملا برابر و يكنواخت باشند .

فاصله خطوط گلكاري نيز بايستي دقيقا به اندازه فاصله كاشت روي خطوط ها در نظر گرفته شود .

گياهان بحالت زيگزاگي كنار هم كاشته شوند .

 

 

 

 

 

 

 

در اين نوع كاشت اولا رقابت مواد غذايي ، آب و نور به حداقل رسيده و ثانيا با رشد كاملا يكنواخت گياهان ، يك توده گلكاري يكدست و يكنواخت بوجود خواهد آمد .

بطوركلي مي تواند توجيه كرد در بستر كاشت در گلهاي فصلي در برنامه كودي ساليانه به مقدر  15  و  15 پتاسيم استفاده گردد .

در صورت مشاهده علائم كمبود مواد غذائي مي توان از كودهاي كامل علاوه بر عناصر N ، P ، P وK داراي كليه ميكرو   مي باشند .اين كود ها را مي توان بصورت محلول پاشي شانه ها و برگها گياهان استفاده نمود .

با توجه به اينكه گياهان فصلي سيستم ريشه ي خيلي عميقي نداشته و تا عمق 20 درجه سطح خاك نفوذ مي كنند ، آبياري بايستي طوري انجام گيرد كه حداقل تا اين عمق از خاك كاملا مرطوب شوند . در خاكهاي سنگين كه ظرفيت نگهداري آب در خاك بسيار بالا است فاصله دو آبياري را بيشتر و درخاكهاي سبك كه آب به راحتي از دسته ريشه گياه خارج مي شود فاصله آبياري ها را بايستي كمتر در نظر گرفت. از جمله سايه عمليات مورد نياز براي نگهداري گلهاي فصلي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود .

سد شكني ، وجين علفهاي هرز ، واكاري ، سرگل بردار و .....

 

 

 

 

ليست گياهان فصلي (يكساله )پركاربرد در فضاي سبز

1-1- كل دكمه اي: گياهي است با نام علمي Gomphrena grlobosa  ، يكساله و رنگ گلهاي آن مركز متمايل به بنفش و در برخي گونه  ها (G.Auratiaca ) به رنگ زرد متمايل به نارنجي و يا سفيد ، صورت يا ابلق مي باشد .

ازدياد اين گياه توسط بذر انجام مي گيرد معمولا در اواخر فروردين خزانه ا را تهيه نمودن و در اواسط ارديبهشت به بستر اصلي منتقل مي كردند . بطور كلي گياهي است گرما دوست و در آفتاب با آفتاب سايه بخوبي رشد مي كند . بر اساس خصوصيات كل وتنوع رنگ آن براي تزيين نمودن تپه ها ، باندها ، كاشتها ، كاشت در فلودر باكس، و گلدانها مناسب مي باشد . با توجه به اينكه گياه مي تواند تا مدت تقريبا خوب رنگ كل خود را حفظ نمايد براي تهيه دسته گل خشك نيز بكار برده مي شود .

2-1- گل حنا : گياهي است با نام I mpatienospp يكساله و برخي اوقات دائمي مي شوند . گلهاي آن كم پر يا پرپر بودن و از اواخر خرداد تا اوائل پاييز داراي گل مي باشند. رنگ گلها سفيد ، صورت ، قرمز و بنفش است . البته در سالهاي اخير رنگهاي متنوعي از اين گياه بدست آورده اند .

واريته پاكوتاه آن در صورتيكه توده اي كشت شوند جلوه بسيار زيبايي خواهند داشت . ازدياد اين گياه بتوسط بذر است.بدين ترتيب كه در اواخر اسفند ماه يا اوائل فروردين ماه در خزانه كاشته و اوائل ارديبهشت به زمين اصلي منتقل مي كنند. همچنين گل حنا را مي توان ازطريق كلمه شاخه تكثير نمود . بطور كل گياهي است كاب محلهاي سايه و نيمه سايه و بعلت توليد ريشه هاي زياد مي توان آنرا چندين بار نشاء يا جابجا كرد .

1: ارتام پاكوتاه . اين گياه در حاشيه باغچه هاي بالكن ها و تراسها استفاده مي شود . ارتامي كه پابلند در باندهاي مخلوط و يا بصورت پوشاننده ديواره ها ، شيب ها وحصارها مورد استفاده قرار مي گيرند . بعضي از گونه هاي آن I.Sultomi آن مناسب براي نگهداري در آپارتمانهاي بعنوان كل آپارتماني هستند كه در اينصورت در تمام طول مدت سال گلدهي دارند .

گونه هاي آپارتماني را بايستي در مقابل سرما محافظت كرد .

3-1- عسلي (صدفي ): گياهي است با نام علمي  Alyssum maritimum سريع اگر شد و پاكوتاه (با ارتفاع كمتر از 15 درجه ) مناسب براي كاشت در فصل  گرم ، رنگ گل آن سفيد صورتي ، بنفش تا آبي و در دو رنگ ديده مي شود . تكثير آن از طريق بذر يون و دوره رشد آن كوتاه است . مكان آفتابي و گرم وهمچنين خاك   مي پسندد. اين گياه داراي عطري شيرين شبيه بوي عسل مي باشد و مناسب براي    و باندها ، بعنوان گل آويز ، باغهاي صخره اي و كشت توده اي در سطوحي كه شيب خيلي كمي دارند . مي باشد .

4-1- سلوي : گياهي است يكساله با نام علمي Solvia و بر اساس شرايط زيستي مي تواند دو ساله پاداشي نيز بشود . گلهاي آن به رنگ هاي قرمز ( با فراواني بسيار بالا ) ، آبي ، بنفش و صورتي ( با فراواني خيلي كم ) . برخي از واريته هاي آن پاكوتاه و زودرس هستند كه بيشترين كاربرد را براي فضاهاي سبز دارند .

ازدياد آن از طريق بذر كاري و نشاء كاري مي باشد .بوته هاي حاصل از بذر كاري را در اوائل فروردين در محل اصلي با فاصله حدود 30 درجه نشاء مي كنند. گياهي است سايه پسند و از نظر كاربرد تزييناتي مي توان آنها را در سايه درختان وحاشيه هاي سايه (ضلع شمالي ساختمانها ) بكار برد . خاك مناسب جهت كاشت سلولي خاك تازه و نسبتا سبك كمي غني مي باشد .

اين گياه در طول تابستان به رطوبت نسبتا بالايي نياز داشته و در اين مدت گلدهي مناسبي خواهد داشت .

5-1- لادن : گياهي است با نام علمي Tropaeolum Majus .گلها به رنگ زرد ، زرد تند ، قرمز ودر برخي واريته ها بصورت كمرپرو از بعضي بصورت پرپر ديده مي شود.ازدياد اين گياه توسط بذر و قلمه انجام مي پذيرد و بذر را معمولا در اواخرزمستان در گلدانهاي متوسط كاشته و در ارديبهشت ماه به محل اصلي منتقل مي كنند .

خاك مناسب جهت كاشت لادن مخلوطي از خاك باغچه ، خاك برگ وماسه بادي است كه بايستي در طول مدت رشد مرطوب نگه داشته شود . اين گياه و آفتاب درست بوده و در آفتاب سايه هم رشد خوبي دارد .

انواع پاكوتاه گل لادن در داخل حاشيه هاي چمن كاريها و يا در كنار باغچه ها بصورت نواري كشت مي شوند. نوع خزنده آن را در بالكنها و فلددرباكسها بكار مي برند . اين گياه بعلت رشد و زياد خود مي تواند سطح را در مدت زمان كوتاهي بپوشاند .

6-1- ميمون : گياهي است يكساله با نام علمي Antirrhinum ولي در بعضي مواقع مي تواند بصورتي دائمي نيز مورد استفاده قرار گيرد .گلهاي آن به رنگ ، لوان ، زرد ، سفيد قرمز ، بوده و در دو نوع پاكوتاه () و پا بلند  ديده مي شود . تكثير آن بتوسط بذر بوده و در اوائل فروردين ماه همانند تغيير گياهان فصل گرم خزانه كاري نموده ودر موقع مناسب به زمين اصلي منتقل مي كردند .

خاك مورد نياز اين گياه خشك  و ترجيحا آهكي مي باشد . در خاك معمولي و قوي باغچه ها با ميزان رطوبت كافي رشد خوبي كرد و كودي نياز ندارد . در مكانهاي آفتابي وتا حدودي آفتاب سايه كشت مي كرد .

انواع پا كوتاه آن جهت ايجاد توده هاي رنگين در چمن كاريها و حاشيه ها و نوع پا بلند آن بيشتر در حاشيه هاي كنار ديوارها كاشته مي شوند . ضمن اينكه اقلام پا كوتاه و جهت كاشت در گلدان فلادرباكس و استفاده و بالكن ساختمانها وبكاربرده مي شوند .ميمون با توجه به رنگ كل ، مكمل خوبي براي گياهان گل ظريف مثل مارگريت سفيد مي باشد .

7-1- مينا (ستاره اي ) : گياهي است يك به نام علمي Aster tanacetiflius گلهاي آن به رنگهاي بنفش ،صورتي، سفيد ، قرمز  ، زرد و برخي الوان هستند . اين گياه داراي واريته هاي پا بلند و پا كوتاه بوده كه از نظر تزيينات واريته پا كوتاه جهت تزيين حاشيه ها بسيار مناسب است .

ازدياد اين گياه توسط بذر انجام گيرد . بذرها معمولا از نيمه آخر شهريور به بعد درخزانه كاشته وهمزمان با گلهاي فصل سرد به محل اصلي منتقل         مي كنند.

خاكهاي خوب و نقاط آفتابي و سايه آفتاب را ترجيح مي دهد . در خاكهاي مرطوب دما درپوسيدگي ريشه شده ودر سرما از بين مي رود . بدين منظور براي محافظت اين ريشه ها از سر، توسط پوشش سبكي از بقاياي گياهي و شاخه هاي كوچك آنها را مي پوشانند اين گياه براي حاشيه باغچه ها ، باندهاي گلكاري ، و كشت در گلدان و فلادرباكس به منظور تزيين موقت چمن كاريها ) مناسب است .اين گياه توام با بنفشه ( با رعايت تركيب رنگها ) جلوه بسيار زيبايي را در اوائل بهار خواهد داشت . همچنين زمينه بسيار مناسبي براي كشت لاله هاي زرد رنگ و يا سفيد رنگ به شمار مي رود .

8-1- كرديسيس : گياهي است يكساله و گاهي اوقات چند ساله مي شود . نام علمي اين گياه Coreopsis spp مي باشد . گلهاي آن به رنگ زرد ، زرد و قهوه اي بوده و گلهاي زيادي توليد مي كند. بوسيله بذر تكثير شده در اوائل فروردين خزانه هاي باز كاشته مي شوند .در اوائل خرداد ماه نشاء ها را بفاصله 30 –12 بر حسب ارتام مختلف در بستر اصلي مي كارند .

خاك مناسب براي كاشت خاكهاي رسي – شني و مكانهاي كاملا آفتابگير را مي پسندد .ارتام پا بلند را بايد در نقاطي كشت كرد كه در مقابل باد محفوظند .

ارتام پا كوتاه پرپر آن بعلت فراواني دوام گل براي تزيين حاشيه باغچه ها بصورت بارزي كشت مي شوند . ارتام بايد بيشتر براي گل بريده استفاده مي كردند .

9-1- قرنفل : اين گياه با نام علمي Dian thus chinensis جز گياهان يكساله و دوساله مي باشد. ازدياد اين گياه از طريق بذر كاري در خزانه جات كه بذر در به نشاء تبديل شده و نشاء ها را به فاصله 25 درجه از هم در محل اصلي كشت مي كنند .در صورتيكه قرنفل به صورت گياه دوساله كشت  شود ، بذركاري و جابجائي آن بايد هر سال تكرار شود .

سفيد،زرد ، نارنجي ، صورتي ، قرمز ، آبي ، بنفش دالوان از رنگهاي گل اين گياه است .

اين گياه در هر نوع خاك كه غني بوده و محفوضا خاكهاي با جنس آهكي رشد خوبي دارد ولي در صورتيكه به خاكهاي آهكي تقريبا  ، سه بادي اضافه شود رشد گياه بهتر صورت مي گيرد . كود تازه براي اين گياه مناسب نيست زيرا به آن آسيب مي رساند . نقاط آفتابي و گرم بهترين نقاط براي كشت اين گياه است.براي كاشت در روي تپه ها و يا حاشيه هاي آفتابي (گلداركردن در بهار و تابستان ) مناسب و زيبا است .

10-1- گاز انيا : اين گياه جز گياهان يكساله و اكثر اوقات دائمي است .نام علمي آن Gazamia مي باشد . ارتفاع آن به صورتي 30-20 مي رسد . برگها به صورت طوقه اي در قاعده گياه (حالت روز) قرار مي گيرد . برگها سرنيزه اي ، گاهي كنگره  كم عمق ، صاف در سطح فوقاني ، سفيد و درشت مي باشند . گل آذين كلاپرك به قطر 9-7 گلهاي كناري سفيد ، زرد ، زرد پر رنگ ، نارنجي  و مركز و گاهي اوقات قهوه اي هستند .

ازدياد اين گياه از طريق بذر كاري در خزانه در فروردين ماه صورت مي گيرد.

و پس از رشد كافي به بستر اصلي منتقل مي كردند .اين گياه معمولا بعد از گياهان پيازي و دوساله كه از گل رفته اند مورد استفاده قرار مي گيرد . خاكهاي قابل نفوذ و غني و همچنين نقاط گرم آفتابي را مي پسندد ولي با وجود اين قادر به عمل اولين يخبندان زود رس مي باشد . در صورتيكه خاك سرشار از فسفر باشد رشد بهتري در دوره رشد زايشي خواهد داشت .

كاشت گازانيا در زمينهاي با مساحت زياد معمولا منظر و بديهي را بوجود مي آورد.درحاشيه ،باغچه ها ،باند گلكاريها،روي بالكنها وتراسها وفلادر باكسهاي آفتابگير نيز جهت  تزيين كاشته مي شود .

بطور كلي گازانيا يكي از گلهاي زيباي تابستاني است كه معمولا در واسط ظهر در صورتيكه شدت تابش نور و خورشيد بحد زيادي است بيشترين جلو دار خواهد داشت .

11-1- ابري  : گياهي بوته اي شكل به نام علمي Agereatum houstonisum و عملا يكساله است و يا جزء گياهان دائمي نيز محسوب مي شود . گلهاي آن برنگ آب ، گاهي به رنگ سفيد  يا صورتي (با فراواني كم) وقتي كه گلها كاملا باز مي شوند ، برگها  را مي پوشانند بطوريكه برگها ديده نشده و بوته غرق در گل مي شود .برگهاي آن دندانه دار ، قلبي شكل يا بيضي با پرزهاي كم به رنگ سبز تيره است. در ارتام پا كوتاه ارتفاع 20- 15 مي رسد . ابري خاكهاي قابل نفوذ ومرغوب را مي پسندد ومكانهاي گرم را ترجيح مي دهد . آبياري آن بايستي كافي بدن و به كودي نياز ندارد .

تكثيراين گياه از طريق بذر خيلي آسان است .بذرها در اواخر زمستان در اشي و يا در ارديبهشت ماه دو خزانه بازكشت مي كردند . بعد از آنان شدن نشاء ها بايستي آنها را – به فواصل 25- 20 از حجم كاشت(در محل اصلي ) . توليد بذر در گياه زياد است از اين رو بذرگيري آن بسيار راحت مي باشد .

ازواريته هاي پا بلند درحاشيه ها وبراي تزيينات تپه ها استفاده بعمل مي آيدولي اقلام پا كوتاه براي تزيين حاشيه پاركها وطرحهاي موزاييكي (شطرنجي ) بصورت يكدست و يا بطور مخلوط با شمعداني و در كنار جعفري نارنجي روشن بصورت رديفي كاربرداشته ودر پاركها و ميادين فضاهاي سبز منازل به اين صورت منظره بسيار زيبايي را پديد مي آمدند .همچنين در سطوح زياد نوع پا بلند آن همراه با مارگريست منظره زيبائي را ايجاد مي كنند.همچنين مي توان ابري را در گلدان ، سبز گل روي بالكن ها ودر اطراف استخرها و آب نماها و فلاورباكس نماي ساختمانها كاشت .مخصوصا بعلت آفتاب پسندي گل ابري در تزيين نمايي ساختمانهاي داراي فلادرباكس رو به جنوب كاربرد زيادي دارند .

12-1- بنفشه :اين گياه با نام علمي Violaspp يكساله و مناسب براي فصل سرد مي باشد.برگهاي بيضي شكل ، به رنگ سبز تند ، گلها به رنگ هاي متنوع از سفيد خالص يا بنفش خيلي سير و گاهي نيز بصورت دو رنگ ديده مي شود . گياه داراي انشعبابات زيادي است و كم و پيش روي زمين پخش مي شود و فقط گلهاي آن حالت نيمه ايستاده دارد . گلها داراي 5 گلبرگ غير   و ارتفاع پوشش گياهي 20- 15 مي باشد .مقاومت اين گياه در مقابل سرما يكي از صفات بارز آن است . گونه هاي: «درس آن در پاييز گل مي دهند و سپس در بهار دوباره شروع به گل داري مي نمايند . بنفشه ها از طريق خود القيي و بدست آوردن نژادهاي خالص وسپس دو رگ گيري و تهيه بذر F1 تكثير مي شوند.بذر نسل I بعد از چند بار كاشت مشخصات خود را از نظر رنگ و شكل از دست مي دهند . و گلهاي ريز ، كوچك و كم رنگ توليد مي نمايند .

از دياد گل بنفشه ازطريق بذر كاري انجام مي پذيرد. اين بذرها را در اواسط شهريور ماه درخزانه اي كه با كود دامي تقويت شده باشد  مي كارند . تا مرحله جواني بذر خاك خزانه بايستي مداما مرطوب بدن و در مكاني سايه كشت شده باشند.گياهان رويش پيدا كرد . را دراوائل پاييز به بستر اصلي منتقل و در موقع مناسب تمام دين گياهان بگل خواهند رفت . فواصل كاشت در گياه بنفشه 20-15  - در روي خطوط و بين خطوط از همديگر مي باشد . نكته قابل توجه اينكه نشاء ها را موقع خروج از خزانه با مقداري خاك مرطوب اطراف ريشه خارج كرد تا كمترين خسارت به ريشه هاي گياه وارد مي آيد . ضمنا بنفشه ها قابليت انتقال در مرحله رشد زايشي (مرحله گلدهي ) را نيز دارا هستند . خاك سيستم بنفشه كاري بايستي كاملا سبك و غني از موا غذائي باشد ، آبياري نيز بطور معمول انجام مي پذيرد . مكانهاي آفتابي براي كاشت آن بسيار مناسبند ولي در مكانهايي كه آفتاب سايه اند نيز رشدو نمو خوبي دارند .

بعلت تنوع رنگ و زيبائي خاص گل بنفشه مي توان از آن در بخشهاي مختلف پاركها ، فضاهاي سبز ، ويلاها ، مكانهاي اداري و خاص ، تراسها ، فلادر باكسها براي ايجاد حاشيه و پاييز توده هاي گلكاري استفاده نمود . نكته قابل توجه در خصوص طراحي كاشت بنفشه بكارگيري درست رنگها و هماهنگي آنها است .

بهتر است گياه بنفشه را بايد همراه گل هميشه بهار و يا مبناي چمني بصورت تركيبي كشت كرد .

13-1- اطلسي: اين گياه يكساله با نام علمي Petumia ، گلهايش به صورت قيفو در دو گونه اصلي اطلسي ايران و اطلسي هيپريد ديده مي شوند . از دو رگ گيري طبيعي و يا مصنوعي گل اطلسي دو رگه يا هيپريد بدست با صفات بسيار متفاوت مي آيد . تعدادي از اين هيپريد ها دو رنگ يا سه رنگ ، به شكل ستاره ، حاشيه دار، راه راه ، رگه رگه ارغواني از زمينه سفيد ، كم پر ، پرپر با گلبرگهاي بريده بريده گاهي چين دار يا موجدار با زيبايي خاصي بوجود  مي آمد. اطلسي هاي هيپريد اكثرا پا كوتاه هند .

انواع پا بلند (اطلسي ايران ) ارتفاع آن تا حدود 60 درجه نيز مي رسد ، در اين حالت توده سبز و كم گلي ايجاد خواهد شد .

اكثر اطلسي ها از طريق  بذر تكثير مي كردند . جهت كاشت بذر در صورتيكه بخواهند اطلسي زود رس بعمل آمدند بذر را در اواخر زمستان در داخل خزانه گرم كاشته ، بعدا نشاء هاي را در گلدانهاي كوچك و در هر گلدان يك بوته نشاء مي كنند . اين نشاء ها زماني كه در محل اهلي خود كشت شوند در اوائل تابستان به گل خواهند رفت ولي اگر منظور تهيه اطلسي ديررسي باشد بذر را در اواسط فروردين در خزانه  آزاد كاشته و در اواخر ارديبهشت ما ه نشاء هاي حاصله را در محل احياي به فواصل 30 درجه (روي خطوط و بين خطوط ) كشت مي كنند در اين صورت گياهان از اواخر تير ماه به گل رفته و گلدهي آنها تا واسط پاييز نيز ادامه خواهد داشت .

خاك مورد نياز اين گياه بايستي كمي سنگين (حدود ) خاك باغچه يا خاك آوار و يا خاك رس  خاك يا ماسه بادي و هميشه مرطوب باشد . پس از شكوفا شدن گلها كرد دفعي در ميزان و مدت گلدهي تاثيرات خوبي دارد . محل كاشت اين گياه مكاني آفتابي و نور  كامل مي باشد .

اطلسي ها به تناسب فراواني وتنوع رنگ گل براي تزيين توده هاي گل وحاشيه هاي صاف و يا شيب دار مورد استفاده قرار مي گيرد .انواع پرپر و با كوتاه آن براي استفاده در گلدانها فلادر باكسها بسيار مناسب است .

14-1- شاپسند : اين گياه با نام علمي  Verbena hartensis داراي انواع گونه هاي يكساله و دائمي مي باشد . اين گياه به سرما مقاوم بوده ، ساقه هاي اين گياه با ارتفاع حدود و 100 – 50 راست و محكم است و براي آن برگهاي بيضي يا كشيده متقابل با دندانه  هاي عميق ظاهر مي كردند .

ازدياد شاپسند بوسيله بذر انجام مي گيرد به اين صورت كه بذر را در اواخر زمستان در شاسي مي كارند و سپس نشاء هاي حاصله را دراواخر فروردين ماه در محل اصلي با فاصله 20 –15 (فاصله بين خطوط و فاصله روي خطوط ) مي كارند .

خاك مناسب براي كاشت اين گياه باغچه اي مرغوب بود و لي درعين حال به كودي نياز ندارد.محل كاشت آن بايستي آفتابي باشد تا گلهاي قويتر و زيادتري توليد نمايد .

بعلت تنوع رنگي زياد و رنگهاي زيباي گل اين گياه مي توان آنرا در باغهاي صخره اي،توده هاي محل گاري يا حاشيه هاي چمن كشت نمود در اين صورت اين اماكن در تابستان و اوايل پاييز گلدارند .همانطور كه قبلا نيز گفته شد بعضي از ارقام اين گياه بحالت آويز نيز كاشته مي شوند .

15-1- جعفري : اين گياه يكساله با نام علمي Tagetes spp مناسب براي كاشت در فصل گرم مي باشد برگها بريده ، گلهاي زرد ، نارنجي ، زرد ليموئي و دو رنگ مي باشند . برحسب ارتفاع بوته گونه هاي مختلف جعفري را به سه كرده پا كوتاه ، متوسط و پا بلند تقسيم مي كنند .بعضي ها كم پرند و بعضي ها پرپر .

ازديادجعفري توسط بذر كاري در اواخر زمستان در شاسي سرد بوده طوريكه در فروردين ماه نشاء هاي حاصله را در هواي آزاد و در بستر اصلي مي كارند. فاصله كاشت نشاء ها در بستر اصلي حدود 30-20 خواهد بود . تمام اقلام جعفري از اوايل تابستان تا اواخر پاييز گلدارند .

اين گياه در انواع خاكهاي مساعدرشد و نمود خوبي دارد . در خاكهاي غني از مواد آلي (كود حيواني )رشد جانبي ندارد.مكانهاي آفتابي را براي رشد و گلدهي بيشتر ترجيح مي دهد.آبياري متوسط طوري بايد انجام گيرد كه سطح زمين هميشه مرطوب باشد .

واريته هاي پا كوتاه را مي توان بصورت جدا و يا بصورت گروهي در حاشيه باغچه ها كشت نمود . واريته هاي پا بلند نيز در حاشيه هاي بزرگتر كاربرد دارند . انواع پا كوتاه تر مناسب براي كاشت بصورت توده اي هستند . از واريته هاي پرپر گل درشت نيز مي توان بصورت گل بريد ، استفاده نمود. بهترين جعفري ها از نظر صفات ظاهري براي كاشت در فضاهاي سبز جعفري هاي پا كوتاه و پرپر هستند .

16-1- آهار: از گياهان يكساله با نام علمي Zinnia spp بوده و از زمانهاي قديم كاشت آن درباغهاي ايراني معمول بوده است . ساقه اي بر افراشته و راست داشته و به آساني شكسته مي شود . قطر گل از انواع مختلف 15-5 بوده و بصورت ساده يا مضاعف در انتهاي ساقه به رنگهاي متنوعي قرار مي گيرند . آهار به تمام رنگها وجود دارد بجز رنگ آبي . در سالهاي اخير گونه هاي پا كوتاه ، گل درشت وپرپر بدست آمده است كه گلهاي آن بسيار جالب و مناسب براي كاشت درمحلهاي خاص مي باشند . آهار خاكهاي هوموسي با نفوذ پذيري زياد را به سايه خاكهاي ترجيح مي دهد.محلهاي آفتابي و ترجيحا بدون باد (بدليل شكنندگي ساقه گل دهنده ) براي كاشت آن بسيار نامناسبند . اين گياه و از طريق بذر كاري تكثير مي شود .كاشت در خزانه گرم در اواخر زمستان كه پس از رشد و نمو با دقت كاني آنرا از خزانه خارج كرده ( با عنايت به اينكه نشاء كاري اين گياه كمي مشكل است ) و بايستي خاك اطراف ريشه از آن جدا نشود. سپس به فاصله حدود 40-30 از همديگر با نهايت دقت كاشته شوند . عمل نشاءكاري بايستي در مواقع خنك زده ( صبح زرد و ياترجيحا بعدازظهر ) انجام پذيرد و بلافاصله آب فراواني به آن دارد .

اين گياه براي تزيين توده هاي گلكاري و يا حاشيه هاي آفتابي بسيار مناسب است ، از ويژگيهاي اين گياه مي توان به تنوع رنگ گل ، فرمهاي پا كوتاه و پا بلند و طول مدت گلدهي زياد آن اشاره نمود .

در محلهايي كه آبياري كمتري انجام مي شود ، بايستي گياهان مقاوم به كم آبي را كشت نمود بسيار مناسب است ، از گونه هاي پا كوتاه آن مي توان در فلادر باكسها و از گونه هاي پا بلند آن مي توان بعنوان شاپسند ديده استفاده نمود .

17-1- تاج خروس :گياهي است يكساله با نام علمي Amaratus spp به برگهاي ساده ومتناسب ، تخم مرغي ، سبز تيره باربرگهاي مشخص و دمبرگ كوتاه در باغباني شامل دو فرم است كه از نظر گل آذين با يكديگر متفاوتند .

در فرم اول گل آذين آن پهن و چين چين وقطري برابر 25-15  دارند . رنگهاي قرمز ، صورت ، آجري ، سفيد ، بنفش و زرد در آن ديده مي شوند . روي اين تاج را هزاران گل كوچك غير معلوم فشرده پوشانيده اند . در فرم دوم گل  آذين به شكل سنبله آويزان است و به رنگهاي صورتي ، قرمز ، ارغواني و زرد ديده مي شود. بعضي ازانواع تاج خروس برگي نيز وجود دارد كه براي به رنگ قرمز ديده مي شوند آشلا نيتوس از اين نوع است .

بذر تاج خروس را در اواخر زمستان در گلخانه بصورت كاملا دقيق و باملايمت كشت مي كنند . جوانه هاي اين گياه به سرما حساس است . از اين رو معمولا نشاء كاري آن در ارديبهشت ماه به فاصله 30-20 صورت مي گيرد درموقع نشاء كاري بايستي مقداري كود (ترجيحا كودگاوي كاملا پوسيده و خشك ) به خاك اضافه نمود. بوته هاي اين گياه در برابر كودهاي شيميايي بسيار حساس بوده و سريعا صدمه مي بينند . براي آنكه اين گياه خوب رشد و نمود نمايد . كافي است آنرا در محل آفتاب گير در خاكي غني و داراي كود دامي يا خاكبرگ پوسيده بكارند و روزهاي گرم آبياري را طوري ادامه دهند كه خاك هميشه مرطوب باشد .

اين گياه را مي توان بصورت حاشيه اي ،گلدان،فلادر باكس ، توده اي بصورت الوان و يا تك رنگ كشت نمود . گل خشك آن نيز مي تواند مورد استفاده قرار گيرد و (چون گل آذين آن تغيير شكل نمي دهد . )

18-1- رعنا زيبا : نام علمي اين گياه Gaullardia pulchella مي باشد .

گياهي است يكساله كه گاهي اوقات بعنوان گياه دو ساله نيز مورد استفاده قرار مي گيرد . ارقام طول تابستان و تا اواسط پاييز داراي گل مي باشد .

بذر اين گياه را در اسفند ماه تا فروردين ماه خزانه كرده و بعد از يكماه نشاء هاي حاصله را درزمين اصلي به فواصل 40-30 از يكديگر مي كارند .بهتر است پس از شروع دوره رشد زايشي (گلدهي ) گلهاي پژمرده به تدريج  z شوند تا گياه بصورت رب به گل بنشيند و زيبايي خود را تا پايان دوره رشدي حفظ نمايد . بطور كلي رعنا گياهي است كه در مكانهاي كاملا سايه ، خاكهاي رسي و مرطوب .رشد خوبي ندارد . اين گياه را در حاشيه ها ، توده هاي گلكاري بصورت مخلوط با سايه گياهان كشت مي گردد .

19-1- ناز : گياهي است با نام علمي Portulaca grandilora يكساله با ساقه هاي گوشتي و براق و بسيار شكننده كه ارتفاع آن از 15 درجه تجاوز نمي كند. در روي زمين شاخه هاي خود را پهن كرده و همه روزه يك توده گل تازه از ابتداي طلوع آفتاب تا ساعت 16 بعدازظهر در انتهاي شاخه هاي آن باز شده و در روز به دسته گل تازه اي جايگزين آن مي گردد. به همين دليل به آن ناز آفتابي مي گويند.برگها باريك گوشتي و داراي دمبرگ كوتاهي هستند (درحقيقت به ساقه چسبيده اند ) ، گلها به رنگ سفيد ، ارغواني ، حنائي ، زرد روشن ، زرد تيره صورتي ، بنفش ، نارنجي ، قرمز تند مي باشند . بذر گل در داخل كپسول هاي كوچكي تشكيل مي شوند و بذر گيري آن در فصل پاييز به آساني مكان پذير است . بذرها بسيار ريز و به شكل براده هاي ريز آهن هستند. ساده ترين را تكثير  اين نبات بوسيله بذر است .بذرها را معمولا در فروردين ماه در خزانه بسيار نرم و هموار كاشته و يا خشكي آنها را مستقيما در محل اصلي كاشته و بعد بفاصله 20-10 تنك مي كنند. بطوركلي نشاء كردن دراين گياه كاملا موفقيت آميز نيست .

گل ناز آفتابي خاكهاي سبك ( ماسه اي ) با نفوذ پذيري بالا ، مكانهاي آفتاب گير و گرم را مي پسندد نكته قابل توجه كاشت ناز اينكه : اولا در خاكهاي رسي سنگين و مرطوب رشد مناسبي ندارد و ثانيا گلدهي آن در سايه بسيار كم مي شود .

كاشت آن در حاشيه هاي خشك وآفتابگير،روي بالكن هاي و تراسها بصورت ريزشي بسيار مناسب است . بواسطه تحمل گرماي زياد و نور شديد آفتاب مي توان آنرا در محلهاي كم آب و آفتابي به راحتي كشت كرد .

20-1- هميشه بهار : اين گياه با نام علمي Calendeela officinahis  بوته اي انبوه  بر پشت و محكمي دارد و بسيار منشعب بوده و جزء گياهان يكساله و گاهي اوقات دو ساله است .برگهاي تحتاني قاشقي و كامل كه در قاعده باريك شده به دمبرگ تبديل مي شود. برگهاي فوقاني نيز نيزه اي است . گل آذين كلاپرك آن حدود 10-8 قطر دارد . هميشه بهار گياهي است كه در مقابل سرما مقاومت خوبي دارد .

بذرها را در دو زمان در خزانه مي كارند . اواخر اسفند تا اوايل فروردين يا ابتداي پاييز كه دراينصورت طول دوره گلدهي بيشتر خواهد شد . با حذف گلهاي پژمرده بر طول درست گلدهي افزوده خواهد شد . براي اينكه گل آذين بزرگ و پر گل شود بايستي شاخه هاي جانبي جوان را حذف نمود .

اين گياه به خاك خوب و سرمشاء از مواد آهكي نياز دارد . البته زوكشي اين نوع خاكها بايستي مناسب با كافي باشد . به خشكي خاك مقاوم بوده واز لحاظ موقعيت در مكانهاي آفتابي سايه رشد خوبي دارد .

گل هميشه بهاررا براي تزيينات حاشيه اي بسيار بكار مي برند . در صورتيكه تنوع رنگ گل درآنها بالا باشد.بطور وسيع بصورت توده اي كاشته مي شوند.اين گياه با ارتفاع متوسط ،رشد متراكم و گلدهي خوبي كه دارد ، گياه پر كنندومناسبي بين ساير گياهان بر افراشته و گياهان حاشيه اي به شمار مي رود.

21-1- از جمله سايه گياهان يكساله ديگر كه از فضاهاي سبز بجهت تزيينات بكابرده مي شوند . مي توان موارد ذيل را نام برد .

آفتابگردان (Helian thus spp ) خشني شي (Papauer spp ) – داوودي يكساله (Chrysanthemum )– شقايق (Anemone spp ) – شويدي(Cosmos spp ) – گل گندم (Centuree spp ) – كتان (Linum spp ) شب بوي يكساله (Matthiola incana ) و ... 

2- گياهان دو ساله : گياهان دو ساله به گياهاني اطلاق مي شود كه از هنگام بذركاري تا رشد كامل حدود دو سال لازم دارند تا بتوانند مجددا توليد گل و بذر نمايند . به عبارت ديگر گياه در يك فصل زراعي رشد رويشي داشته و در دوره بين فصلي مرحله كوتاهي را به استراحت پرداخته و در فصل بعدي دوره رشد زايشي شروع شده در همان سال عمر گياه پس از توليد بذر پايان مي يابد. بعضي از گياهان دو ساله اين قابليت را دارند كه به گياه يكساله تبديل شوند . يعني اين گياهان وادار شده اند در همان سال اول به گل نشسته و بذر توليد نمايند .

براي آشنايي با برخي گياهان دوساله زينتي كه در تزيينات بكار برده مي شوند، اختصار توضيح داده مي شوند .

1-2- گل استكاني : (نام علمي : Campanula spp ) از اين گياه بصورت دو ساله استفاده مي شود . برگهاي گل استكاني داندانه دار با دمبرگهاي طويل بدن كه بصورت  طوقه اي در سطح خاك قرار مي گيرند . يا در سال بعد رشد كرده و انشعابات زيادي پيدا مي كند . ارتفاع آن حدود 90-50 است . از اوايل تير ماه تا اواخر مرداد ماه گلهاي زنگوله اي مانندي توليد مي كند كه به رنگ سفيد ، صورتي ، آبي روشن يا سنجش تيزه است .معمولا گلها يك رنگ هستند و يا كافي ممكن است يك گل مخلوطي از رنگهاي مختلف تيره مي باشد .

بذر گل استكاني را در فصل بهار در خزانه هاي آزاد دهي كارند لازم است پس از بذر پاشي روي بذرها را با مقدار كمي خاكبرگ پوشاند .حدود 45 روز بعد نشاء هاي حاصله را در خزانه ديگري نشاء كرده سپس گياهان را بهتر در پاييز  يا اسفند ماه و فروردين ماه  درزمين اصلي با فواصل  حدودا 40-30 از همديگر كشت مي كنند .

براي اينكه گل استكاني،حتما در تابستان سال بعد شكوفا شوند لازم است نشاء ها را قبل از زمستان در محل اصلي بكارند . در غير اين صورت گلهاي آن در سال سوم ظاهري مي شود . معمولا نشاء هاي كاشته شده در محل اصلي را براي جلوگيري از يخ زدن با پوششي از شاخ و برگ هاي ظريف حفظ مي كنند . گل استكاني جذاب و بسيار زيبا است و از آن از حاشيه هاي گلكاري بصورت مجزا در چمن و همچنين بصورت توده اي در مقابل درختچه هاي زينتي و در بين گياهان چند ساله استفاده مي شود . گ

2-2- گل انگشتانه ( نام علمي Digrtedis spp ) گياهي است دو ساله كه دائمي هم مي تواند باشد . گلهاي آن به شكل انگشتانه به رنگهاي سفيد، صورتي ، بنفش و الوان هستند يكي از خصوصيات اين كياه آن است كه زمينهاي آهكي را دوست ندارد .

ازدياد آن توسط بذر انجام مي پذيرد و معمولا در اواسط تابستان در خزانه كاشته مي شود . گاهي دراواخر پاييز آنرا جابجا نمود و دربهار سال بعد به محل اصلي منتقل مي گردند . اين گياه را مي توان به يكساله تبديل نمود . يعني در اوائل بهار بذر را در خزانه هاي آزاد مي كارند .

اين گياه ازنظرتزييناتي جهت تزيين حاشيه ها بطور دائمي بكار مي روند.علاوه بر اين براي تزيين دسته گل نيز استفاده مي كردند .

3-2- ميخك (نام علمي Dianthus spp ) گياهي است دائمي ولي مانند ساير گياهان دوساله ، كشت مي گردد . ازدياد آن از طريق بذر و تقسيم بوته انجام پذير است .

انواع پا بلند براي تزيينات باغهاي ژاپني ، باغهاي صخره اي ، حاشيه ها و باندهاي گلكاري بكار برده مي شود .

البته در موقع كشت بايد به تركيب و هم آهنگي رنگ توجه نمود . گلهاي اين گياه به رنگ سفيد صورتي الوان قرمز ، بنفش مي باشد . انواع پا بلند آن در دسته گل و شاخه بريده استفاده مي شود .

4-2- سيلن ( نام علمي Silenre spp ) : گياهي است دو ساله باغهاي سفيد ، صورتي ، قرمز، پرپر و كم پر مي باشند . ازدياد گياه توسط بذر بدن و معمولا از اوائل بهار تا اواخر آن گلدهي دارد . اين گياه را براي تزيينات حاشيه ها ، باندها ، توده ها ، و فلادر باكسها مناسب است .

5-2- گل فراموشم مكن (نام علمي Myosotis spp ) گياهي است دوساله در برخي مورد دائمي گلها در ابتدا به رنگ سفيد و سپس به رنگ آبي در مي آيند.

ازدياد اين گياه توسط بذر انجام مي پذيرد . معمولا بذر را در تيرماه در خزانه مي كارند و شهريور ماه در خزانه ديگر نشاء مي نمايند . اواسط پاييز گياهان حاصله را به محل اصلي منتقل مي نمايند . از اوائل ارديبهشت دوره گلدهي شروع شده وصدد يك ماه بطول مي انجامد .از نظر كاري اين گياه براي حاشيه، باندها ، تپه ها ، باغهاي صخره اي كه محل مرطوبي دارند توجه مي گردد .

6-2- كلم زينتي (نام علمي (Brassica spp ) اين گياه دو ساله است ، جزء گياهان برگ رنگين به حساب مي آيند، در اصل نبايد به گل برد، در صورتيكه اين گياه به دوره رشد زايشي وارد شود ، خصوصيت رنگين بودن برگها از بين خواهد رفت . به سرما مقاوم بوده و از دوره رشد رويشي آن جهت تزيينات بكار برده مي شود . تكثير آن از طريق بذر بوده طوريكه بذرها را همزمان با گياهان يكساله در فصل سرد ( نيمه دوم  شهريور ماه تا اوايل مهر ماه ) در خزانه كاشته و گياهان حاصله را به محل اصلي منتقل مي نمايند . سراسر فصل سرد 5 قابل استفاده مي باشد . در مقابل صدمات مكانيكي نيز مقاومت چنداني ندارد. از آنان مي توان در تزيينات حاشيه اي و همچنين فلادر باكسها استفاده نمود .

3- گياهان زينتي دائمي علفي

بطوركلي گياهاني كه طول عمر آنها بيش از دو سال باشد دائمي ناميده مي شوند.اين گياهان را برحسب خصوصيات رويشي شان ، به دسته ها و گروههاي مختلف تقسيم بندي مي كنند .

گياهان دائمي زينتي

 

                                   علفي  .....          پيازي   .....     مقاوم به سرما

                                   خشي  ......      ريزوم دار ......   حساس به سرما

گياهان دائمي زينتي را بر حسب نوع كاربرد شان تزيينات فضاي سبز به شرح ذيل تقسيم بندي مي كنند .

الف )گياهان دائمي گل بهاره : اين گياهان داراي گلهاي بهاره  بدن و منحصرا براي تزيينات حاشيه اي در بهار وفضاهاي وسيع بكار برده مي شود مانند پامچال ، فلوكس دائمي ، مينا چمني و ...

ب )گياهان دائمي گل تابستانه : اين گياهان در فصل تابستان دوره گلدهي دارند و بر حسب خصوصيات گلشان در تزيينات سطوح بزرگ بصورت توده اي كاربرد دارند . مانند بنفشه ايراني از بال در فضاي چمني .

ج)گياهان دائمي گل پاييزه : اين گياهان از اواخر تابستان تا اواخرپاييز دوران گلدهي دارند . و از نقطه نظر تزيينات بصورت توده اي وحاشيه اي  و باندهاي گلكاري كاربرد دارند مانند انواع دوره اي پاييز .

د)گياهان دائمي سايه پسند : اين گياهان نيز بر حسب خصوصيتشان در محل سايه نيز رشد و نمود مناسب و خوبي دارند . مانند ونيكا ، عشقه (پايتال )و اين گياهان براي مكانهايي كه از نظر توده اي مضيقه اند مناسب هستند .

به منظور شناخت برخي از گياهان دائمي مقداري از آنها را مورد بررسي قرار مي دهيم .

3-1- رز ( نام علمي Rosa spp ) گياهي است دائمي بصورت بوته اي رشد مي كند .گلها بسيار پر گلبرگند و در اقطار مختلف و رنگهاي كاملا متمايز و متنوع يافت مي شوند. زمان گلدهي آن از اوائل تابستان شروع شده و تا پاييز ادامه دارند . بعضي از واريته هاي اين گياه داراي عطري قوي و مطبوعند .اين گياه از نظر گستردگي (سطح اشغال گياه ) و همچنين ارتفاع بسيار متنوع بدن و در انواع مختلف ديده مي شود .

براي كاشت از و حصول نتيجه مناسب بايستي آن را در خاكي  حاصلخيز بازه كشي خوب وسرشاراز مورد آن كاشت . بهترين مكانها براي كاشت آن مكانهاي آفتابي و گرم است . معمولا در هر سال عمليات كودهي با كود آلي كاملا پوسيده و خشك )و همچنين كودهاي شيميايي مانند سولفات پتاسيم انجام مي گيرد . براي ازدياد طول دوره گلدهي مرتبا در طي دوره رشد زايشي بايستي گلهاي خشك و پيچينيد . ( دكمه برداري ، غوزه چيني و ...) در انتهاي فصل رشد براي بدست آوردن ساقه هاي جوانتر اين گياه را از سطح خاك سربرداري مي نمايند .

ازدياد اين گياه از طريق پيوند شكمي (در تابستان ) و كلم كاملا خشبي(در پاييز ) امكان پذير است . اين گياه معمولا به امراض قارچي و مخصوصا سفيدكها حساس بوده و بايستي درطي دوره رشد نسبت به مبارزه با اين نوع بيماري اقدام نمود .

انواع مختلف رزكه درفضاهاي سبز بكار برده مي شوندعبارتند از: از مينياتوري ، رز شهلا ، رز هفت رنگ، رز سفيد،رز عطري ، رز مهندسي از الكساندر ، رز چيني و ...

1-3- بگوينا (نام علمي Begonia spp ) از نقطه نظر تزييناني بگوينا به سه دسته گروه تقسيم مي شوند :بگوينا هاي پيازي كه ازدياد آنها از طريق كاشت بذر و تقسيم پيازها بعد از جوانه زدن آنها است . بگويناهاي هميشه گلدار كه غيرپيازي هستند و تكثير آنها از طريق كاشت بذر و قله شاخه ها است . بگويناهاي برگي كه ريز دم دارند و تكثير شان از سه طريق كاشت بذر ، قلمه برگي و تقسيم ريز دم انجام مي شود . از بين اين سه گروه بگويناهاي هميشه گلدار بيشتر در تزيينات فضاهاي سبز بكار برده مي شوند .گلهاي آن به رنگهاي قرمز روشن ، صورتي ، سفيد خالصي و الوان مي باشد .

2-3- تاج الملوك (نام علمي Aqwilegia spp ) گياهي است با رنگ گل سفيد ، آبي تند ، بنفش ، قرمز ، زرد و رگه دار كه به سرما مقاومت خوبي داشته و از اواسط بهار تا اوائل تابستان دورو گلدهي دارند .

ازدياد اين گياه توسط بذر و تقسيم ريشه بدن و از آنجاييكه اين گياه محلهاي كه سايه و نيمه سايه بستر رشد مي كند بيشتر در حاشيه هايي كه در اين اماكن وجود دارند كشت مي كردند .

3-3 داوودي (نام علمي Chrysam the mum spp ) گياهي است كه برخي از آنها يكساله و برخي بصورت دائمي كشت مي كردند . رنگ گل آنها از سفيد تا بنفش و بطور الوان هستند . بطور كلي داوودي ها را بر حسب زمان گلدهي به دو دسته داوودي پاييز و داوودي تابستانه تقسيم مي كنند ، داوودي هاي گل پاييزه دائمي بوده وگلدهي آنها درپاييز وداراي گلهاي كوچكي مي باشند. داوودي هاي تابستانه در سراسر تابستان گلدهي داشته و در تزيينات حاشيه اي مورد استفاده قرار مي گيرد .

4-3 – شمعداني( نام علمي Pelergomium spp ) بطور كلي گياهي است يكساله ولي در شرايط گلخانه بصورت دائمي مورد استفاده قرار مي گيرد .اين گياه به چهار دسته تقسيم مي گردد .

الف) شمعداني معمولي :گلها بصورت كم پر و يا پرپر و الوان هستند . و اين شمعدانيها غير پيچي اند .

ب) شمعداني پيچ : برگها كوچك و پنجه اي شكل مي باشد ، گلها به رنگهاي مختلف قرمز ،صورتي ، سفيد ، سفيد مايل به صورتي ديده مي شوند . گلهاي آن بصورت كم پر يا پرپر مي باشد .

ج) شمعداني  : در اين دسته گلها بسيار درشت و به رنگهاي قرمز ، زرد ، بنفش ، سفيد و يا الوان مي باشند : شمعدانيهاي پا كوتاه و فانتزي در اين دسته قرار مي گيرند .

د) شمعداني عطري : برگها داراي عطري شميه به گل سرخ ، گلها به رنگ ارغواني، بدن ولي چنداني جنبه زينتي نداشته وبصورت محدود كشت مي كردند.بطوركلي ازدياد شمعداني بوسيله قلمه و بذر انجام مي پذيرد . شمعداني يكي از گياهاني است كه براي تزيين حاشيه ها و توده ها در محلهاي آفتاب گير و گرم كاشته شده و در جهت تزيين در فلادر باكسها نيز كاربرد زيادي دارد .

5-3- زنبق ( نام علمي Iris spp  ) اين گياه از نظر شناسائي به دو دسته تقسيم بندي مي گردد .

زنبق هاي ريز دم دار : گلهاي آن به رنگ الوان ، بنفش ، آبي ، قرمز ، سفيد و صورتي مايل به بنفش بار گه هاي زرد و .... ديده مي شود . از ارديبهشت ماه تا اواخر بهار گل مي دهند . اين گياه دائمي بدن و براي كشت هاي حاصله و باندهاي گلكاري و در محلهائي كه رطوبت زيادي دارند مناسب است . زنبق هاي پيازدار: گياهاني دائمي بدن و همه ساله ضمن رشد و گلدهي ، پيازچه ديگري در كنار خود توليد كرده و اين پياز جديد گل سال آينده را تامين مي نمايد . رنگ گل در اين دسته متنوع بدن و به رنگ بنفش ، زرد ، سفيد و ايلق مي باشد . معمولا براي كشت در حاشيه ها مناسب است .

6-3- كوكب ( نام علمي Dahlia spp ) : گياهي است دائمي و غده دار (ريشه ضخيم شده گرد ) ، دوكي شكل ، بزرگ و كوششي است ) .برحسب شكل ظاهري و گل به انواع ذيل تقسيم بندي مي شود .

-                               كوكب هاي كم پر ، پا كوتاه و گل درشت .

-                               كوكب هاي ستاره اي با گلهاي كه پر و الوان

-                               كوكب هاي گل درشت ، پرپر و الوان

-                               كوكب هاي لانه زنبوري با گل برگهاي الوان

-                               كوكبهاي كاكتوسي با گل درشت و پا كوتاه به رنگهاي متنوع

-            كوكبهاي يقه دار داراي گلهاي الوان گلبرگهاي وسطحي كوچك و گلبرگهاي حاشيه اي بزرگ كوكبهاي از نقطه نظر تزييناتي براي لكه هاي ميان چمني و يا بصورت حاشيه اي و توده اي بكار برده مي شود.

7-3 – لاله  ( نام علمي Tulipa spp ) گياهي است دائمي و پيازي كه از نظر و گلدهي يك گياه يكساله بحساب مي آيد. زيرا پياز اصلي آن فقط يكسال زراعي دوام جايگزين آن مي شود . از لحاظ گلدهي لاله ها را به چهار دسته تقسيم مي كنند .

لاله

 

                   كم پر           زودرس 

                                        ديررس

                 پرپر                زودرس

                                         دير رس

اين گياه داراي رنگهاي متنوع با گلهاي كوچك وساده مي باشد . بطور كلي اين گياه براي تزيينات حاشيه اي، باندهاي گلكاري ، توده ها و يا لكه هاي ميان چمن و فلادر باكسها و گلدانها كاربرد زيادي دارد .

از نظر نوري خاك و مواد غذايي در اكثر شرايط قابليت رشد داشته ولي دوره گلدهي آن بسيار كوتاه است .(اوائل بهار )

8-3- كوكب كوهي ( نام علمي Rudbeckia spp ) تمام گونه هاي اين گياه داراي گلهاي فراوان و عمر طولاني هستند . برگها به رنگ سبز روشن ، كشيده ، دراز و نوك نيزه اي و كرك دار مي باشند . برگها سخت و محكم بوده و طول آنها به حدودا 45 درجه مي رسد . گلها داراي برگچه در زير گلبرگ قرار دارند . گلها بصورت نوك تيز وبه رنگهاي زرد تند ، قهوه اي و قرمز رنگ مي باشند . گلها از اواسط تابستان تا آخر پاييز شكوفا مي شوند . بعضي از واريته ها داراي گل پرپر يا كم پر مي باشند .گياهي است دائمي كه ارتفاع آن به حدودا  50 درجه مي رسد .

بذر كوكب كوهي را مي توان در خزانه كشت كرد ولي گياهان در اصل توسط تقسيم بوته تكثير مي شوند . اين گياه به خاك رسي – شني و نسبتا غني از مواد آن و مكانهاي گرم و آفتابگير احتياج دارند .

كوكب كوهي را از بين ساير گياهان مي كارند. در مقابل درختچه ها و سوزني برگان نيز زيبايي خاصي خواهد داشت .

همچنين جهت تزيينات حاشيه اي ، باندهاي گلكاري و يا بصورت توده اي براي چمن كاريها و مقابل درختان بكار مي روند . گلهاي بريده نيز تا 15 روز به راحتي نگهداري مي شوند .

9-3- اختر (نام علمي Canna spp ) گياهي است دائمي داراي شاخه هاي گل دهنده با گلهاي به رنگ زرد ، صورتي ، قرمز و الوان .ارتفاع آن بالاتر از 60 درجه است براي مكانهاي آفتاب سايه وآفتابي بسيار مناسب است.در خاكهاي معمولي و غني رشد بسيار خوبي خواهد داشت .تكثير آن از طريق ريز دم  است. در انتهاي فصل ريز دمها كه از داخل خاك خارج شده اند را در انبارهاي تاريك و خشك نگهداري كرده و درابتداي بهار سال بعد ، قبل از كاشت آبها را تقسيم كرده و مي كارند .

از اين گياه مي توان براي ايجاد لكه هاي گلكاري ، حاشيه هاي رو به آفتاب و يا پرچين هاي موقت استفاده نمود .

به منظور دسترسي بهتر به مشخصات گياهان ذكر شده تاكنون آنرا به صورت ليست جداگانه اي ارائه نموده ايم .

 

 

 

جدول


جدول 


 

جدول


 

جدول


 

4- گياهان تزييني دائمي خشبي : گياهاني هستند كه سنشان بصورت نامحدود بوده و ساقه اصلي ذوعي اين گياهان داراي سلولهاي خشبي شده هستند . بدليل بزرگ بودن تاج گياه گياه بخش هوائي ) معمولا بافتهاي خشبي باعث استحكام گياهان درخاك خواهد بود و عملا در مقابل عوارض طبيعي مثل باد و... مقاومت و استقامت خوبي ازخود نشان مي دهند . اين بخش از گياهان را بر حسب درختچه و يا درخت بودن به دو دسته مجزا تقسيم بندي مي كند .

الف ) درختچه هاي زينتي : در طراحي فضاي سبز درختچه هاي زينتي نقش مهمي از لحاظ زيبايي و فضا سازي دارند .بايد در نظر داشت هم بستگي و ارتباط بين اين گياهان از لحاظ رشد و هم آهنگي با ديگر گياهان مانند بوته ها و درختان پابلند ضروري است حتي رنگ گل و زمان گلدهي و فرم برگ هاي درختچه ها نيز در طراحي كاشت اين گياهان موثر است درختچه ها معمولا جثه اي كوچكتر از درختان دارند ( از نظر ارتفاع و گستردگي سطح اشغال تاج ) ، اين گياهان داراي ساقه هاي متعددي مي باشند ولي درختان تك ساقه قوي و استوار دارند .

در ادامه تعدادي از درختچه هاي زنيتي كه در فضاي سبز كاربرد بيشتري دارند به منظور آشنايي ذكر مي كردند .

1-4- اسپيره (گل عروس ) ( نام علمي Spirvaea spp ) گياهي است از خانواده Rosaceae . گلها به رنگ سفيد ، سرخ ن سرخ ابلق رو رعنا بدن ، و در اوائل فروردين چمن كاري بزرگ يا تك بوته در فضاهاي كوچك و يا حاشيه وقتي بعنوان چيريا ديواره نيز كاربرد دارند . ازدياد اين گياه توسط تقسيم بوته و يا جدا كردن باجوشها است .كلمه هاي خشبي ، نيمه خشبي و يا بذر نيز در تكثير اين گياهان نقش عمده اي دارد .

2-4- بداغ ( نام علمي Viburunum spp ) گياهي است داراي گلهاي درشت ، كروي و به پتك سفيد متمايل به شيري كه در ارديبهشت و خردادماه ظاهر مي گردد. گلهاي آن عقيم بدن و بذري توليد نمي كند .

درفضاهاي با مساحت زياد مي توان دو يا چند بوته را در نزديك يكديگر بصورت توده اي كشت نمود. در محلهاي كوچك نيز  كشت كك بوته امكان پذير است .

ازديا اين گياه از طريق بذر ، خوابانيدن و قلمه در شهريور ماه مي باشد .

اين گياه داراي زيبايي خاصي بوده و در طراحي فضاي سبز باغها ، باغچه ها جايگاه خاصي دارد .

3-4- به ژاپني : ( نام علمي Chaenomeles yoponica ) اين گياه از خانواده Ro&aceae بدن و همانطور كه از نام گونه آن بر مي آيد بومي مناطق چين و ژاپن مي باشد . گلهاي اين گياه به رنگهاي سفيد ، صورتي ، قرمز تند بدن دوره رشد زايشي قبل از دوره رشد رويشي است (گلها در انتهاي اسفند ماه و اوائل فروردين ماه قبل از محهور برگها ظاهر مي شوند . )

اين گياه را مي توان بصورت تك بوته يا بصورت توده اي در حاشيه خيابانها ، ميادين ، توبانها و .. كشت نمود . اين درختچه را با گياه ياس زرد بصورت  تواما كشت مي نمايند . (هماهنگي از نظر تركيب رنگ ، زرد ، قرمز  )

اين درختچه به راحتي توسط قلمه تكثير مي شود .به معاني آفتابي و سايه آفتاب نيازمندان .

4-4- ياس زرد ( نام علمي Forsithia interm ) : درختچه اي است كه گلهاي آن قبل از ظهور بر شما در اواخر اسفند ماه و اوائل فروردين ماه شكوفا شده و در تمامي شرايط خاكي رشدو نمود خوبي را از خود بروز مي دهد . گياهي است آفتاب درست و بصورت خطي و يا توده اي در حاشيه خيابانها ، بلورها ، ميادين و ... كشت مي شوند . (تركيب يا به ژاپني )

از انواع مختلف ياس مي توان به موارد زير اشاره نمود :

ياس زرد مجنون – ياس خوشه اي – ياس سفيد- ياس رازقي و .

5-4- توري ( نام علمي Lagerstro emia indiea ) شاخه هاي آن بدون كرك و برگها به رنگ سبز متمايل به قهوه اي ، گلها به رنگ صورتي تند و ارغواني است كه در سراسر تابستان و اوائل پاييز ظاهر مي شوند . برگهاي اين گياه در فصل خزان به رنگ سرخ در مي آيند . مكاني كاملا آفتابي و باز را دوست داشته و نسبت به سرماهاي سخت زمستاني مقاومت زيادي ندارد .

ازدياد اين گياه توسط بذر و قلمه سرشاخه هاي نيمه خشبي انجام مي گيرد .

از نقطه نظر تزييناتي براي كشت خطي در حاشيه يا وسط خيابانها ، بلورها ، اتوبانها و نيز بصورت تك بوته در پاركها و باغهاي كشت مي كردند .

6-4- ختمي ( نام  علمي Hibiscus spp ) اين گياه از خانواده Mawaceae بدن و بصورت درختچه اي با گلهاي سفيد ، بنفش ، صورتي ، ريز ، درشت ، كم پر و يا پرپر ديده مي شوند كه در فصل تابستان شكوفا مي شوند . اين گونه در بين باغبانان بنام ختمي درختچه اي معروف است . از نظر تزيين بصورت تك بوته درسطوح كم ويا بصورت خطي درحاشيه خيابانها و اتوبانها در سطوح وسيع نيز بصورت توده اي كاشته مي شوند .

ازدياد اين گياه بتوسط قلمه علفي يا خشبي بدن و گاهي نيز از بذر استفاده مي شود .

7-4- برگ نو ( نام علمي Ligustrum spp ) همه واريته هاي اين گياه هميشه سبز و برگ دائمي است و براي احداث پرچين يا ديواره دره سبز كاربرد زيادي دارند . اين گياه به محلهاي آفتابي و آفتاب سايه نياز دارد . گردو غبار و آلودگي محيطي به آن صدمه زيادي نمي زند . گياهي است رطوبت پسند و درخاكهايي كه نسبتا مرطوب باشد رشد و نمود خوبي دارد .

گلهاي اين گياه به رنگ سفيد متمايل به زرد با عطر تند مي باشند . انواع برگ نوعي درشت معمولي كوچك و ابلق طلائي وجود دارد .

ازدياد اين گياه توسط بذر بوده و نيز قلمه خشبي آن نيز توليد گياه جديدي مي نمايد .

8-4- برگ ب  ( نام علمي Laurs spp ) برگهاي اين گياه بيضي  شكل بوده ، گياهي است هميشه سبز و معطر و به عنوان ادويه نيز كاربرد دارد . گلهاي آن به رنگ سفيد مايل به سبز بدن و در تزيينات گل آن مدنظر نمي باشد . در خاكهاي نسبتا خشك و علفهاي كاملا آفتابي رشد و نمود خوبي خواهد داشت.

ازدياد آن توسط بذر،خوابانيدن شاخه ها و جدا كردن باجوشها انجام مي پذيرد.

9-4- درختچه هاي ميوه زينتي : تعدادي از درختان ميوه هسته دار و دانه دار از نظر زيبايي گل و برگ در تزيينات فضاي سبز كاربرد دارند .

گوجه گل پرپر ( نام علمي Prunus triloba )  داراي گلهاي سفيد و سرخ پرپر بوده ودراوائل بهار شكفته مي شوند ويا درهلو گل پرپر(نام علمي Amygdalus percica ) گلهاي به رنگ سفيد،صورتي ،سرخ به مقدار فراواني در فروردين ماه ظاهر مي شوند .


جدول


 

ب) درختان : درختان دسته اي از گياهان هستند كه داراي تنه اي تنومند ، تاج گسترده وجثه اي بزرگ هستند . بسياري از اين گياهان بر حسب خصوصيات شكل ، فرم ،رنگ برگ ، گل يا كيفيت و رويشي در تزيين فضاهاي سبز كاربرد دارند . براي سهولت در مطالعه آنها را به دو دسته سوزني برگ و پهن برگ تقسيم مي كنيم .

-            درختان سوزني برگ : گياهاني هستند هميشه سبز ن برگهاي آن دائمي است . توقع زيادي در خصوص مواد غذائي و رطوبت ندارند .

-            درختان پهن برگ ، داراي برگهاي فصلي بدن نياز آنها از نظر جذب مواد غذايي و رطوبت بسيار بالاتر از درختان سوزني برگ  است .

جدول مقايسه پهن برگ و سوزني برگ

نوع درخت

خزان

نوع برگ

دوام برش

نوع رگبرگها

نياز نوري

نياز آبي

نياز مواد غذايي

سوزني برگ

ندارند (نامحسوس )

سوزني كشيده

دائمي

موازي

بيشتر

كمتر

كمتر

پهن برگ

دارند(محسوس )

پهن برگ

فصلي

منشعب

كمتر

بيشتر

بيشتر

گياهان نظير ماكتولياي تابستانه واكاليتپوس كه پهن برگند داراي برگهاي دائمي اند .

گياهي مانند ژينكو  (Ginco biloba ) پهن برگ با رگبرگهاي موازي است .

كاشت نهال : براي كاشت نهال بايستي ابتدا سطح خاك را به وسعت حداقل يك متر مربع از وجود هر گونه علف هرز كاملا پاك كرد سپس چاله اي به وسعت دو برابر گستردگي ريشه نها مورد نظر كند (معمولا ابعاد 60×60×60 بسيار مناسب است . به هنگام كندن چاله بايستي وقت كرد كه خاك سطح الارض در يك طرف و خاك زيرين را در طرف ديگر ريخت و اين دو نوع خاك با يكديگر مخلوط نكردند .

تيم را درنزديكي مركز چاله اي كه   درون خاك فرو كرده و با چكش يا وسيله ديگر چند ضربه به آن زده مي شود تا كاملا در خاك فرو مي رود . بايد توجه داشت كه بخشي از تيم كه در خارج از سطح خاك قرار مي گيرد هرگز نبايد از  طول گياه بلند تر باشد زيرا براي سفت و قوي شدن تنه اصلي برخي از حركات ضروري است .نكته ديگر اينكه قرار دادن تيم پس از كاشت گياه صدمات جبران ناپذيري را به ريشه گياه وارد خواهد نمود .همه دو بيل كود پوشيده كاري را كه از قبل آماده شده است با دو بيل از خاك سطح الارض مخلوط و دركف گودال ريخته مي شود.ريشه هاي نهال انتخاب شده را كه صدمه ديده اند و يا شكسته اند به كمك قيچي باغباني تيز قلع كرده و سپس نهال طوري قرار گيرد كه طوقه(حد فاصل بين اندام هوايي ، اندام زميني ) موازي سطح خاك واقع شود . براي اطمينان بهتر است يك قطعه چوب كاملا صاف را به طور افقي روي چاله قرار داده و سپس نهال را طوري داخل خاك قرار دادن كه طوقه آن همسطح چوب افقي قرار گيرد . سپس باقيمانده خاك سطح الارض را دركف و بقيه خاك را روي آن ريخته و در ضمن ريختن خاك دائما آنرا با پا فشرد . بعد از پايان كار آبياري انجام مي شود . فشردن خاك و آبياري پس از آن باعث مي شود ذرات خاك بخوبي به ريشه ها چسبيده و ريشه سريعتر     شود .

در نهايت نهال را بوسيله نوار پلاستيكي به قيم بسته و بطور مرتب بويژه در فصل بهار وتابستان آنرا كنترل كرده تا در اثر رشد قطري كند توار پلاستيكي به گياه فشار و در ننمايد . اگر به نكات لازم به هنگام كاشت و مراقبتهاي پس از كاشت دقت كافي بعمل آيد گياه بيش از 2 سال نياز به قيم ندارد پس از اين مدت مي توان تيم را از خاك خارج نمود .

زمان كاشت براي بيشتر گونه هاي هميشه سبز اواخر زمستان تا اوائل بهار است ، زيرا مدت قرار گرفتن نهال در معرض بادهاي سرد و خشك كاهش مي يابد . بهترين زمان كاشت براي گونه هاي خزن دار اواخر پاييز است كه گياه بتدريج براي شرايط سخت آماده مي شود .

انتخاب درختان بايد از گونه هاي بومي شده سازگار با منطقه صورت گيرد. همچنين  درختان بايد از نظر رشد و شكل نهائي در تعارض با همديگر نباشند و نياز مواد غذائي و آبي مشتركي داشته باشند .

در اين صورت نگهداري آن بصورت منظم و بدون هزينه ها زياد انجام مي گيرد . نهال مناسب معمولا بايد بين 1 تا 3 ساله بوده به بلندي حداقل 35 درجه سانتي گراد و حداكثر 150 درجه سانتي گراد باشد . آفت و بيماري روي شاخه ها و ريشه ها ديده نشود .

بين حجم تاج ( اندام هوائي ) و ريشه تناسب وجود داشته باشد و در ضمن علائم  زخم و صدمات مكانيكي نيز روي تنه مشاهده نگردد .

فاصله كاشت درختان غير مثمر  نظير چنار ، افراد و زبان گنجشك بايستي حدود 5 الي 10 متر باشد و نيز از ديوار ولي ساختمانها ، چاههاي آب و فاضلاب و ساير تاسيسات بقدر كافي فاصله داشته باشد .در مورد درختچه هاي فضاي سبز نظير شمشماد ، برگ بو ، به ژاپني ، ياس زرد ، فاصله به حدود 1 تا 3 متر كاهش مي يابد .

مراقبت هاي پس از كاشت درخت : جهت جلوگيري از كج شدن درخت در اثر وزش باد يا عوامل مكانيكي ديگر بايستي يك روز پس از آبياري محلهاي فرو رفتگي  و شكافهاي ايجاد شده را در كلاژ نموده و از بين برد . در مورد درختاني كه نسبت به آفات مختلف حساس مي باشند. بايستي به موقع و در فواصل معيني با سموم متناسب سم پاشي شوند و نيز جهت آن دسته از درختاني كه در حاشيه خيابانهاي پرترافيك و آلوده كاشته شده اند . بايستي برگهاي آنها مرتبا سم پاشي و شستشو شوند . در امر آبياري بخصوص در مورد اشجاري كه از كم آبي و حساس مي باشند بويژه در فصل تابستان ماههاي تير و مرداد از نظر مقدار و فواصل آبياري توجه خاصي نمود . با هرس به موقع و به اندازه مي توان باعث تقويت و رشد مناسب درخت شد . ضمنا بطور جدي از ريختن مصالح ساختماني ، مواد پاك كننده روغني ،سوزاننده و ... در پاي درختان جدا خودداري و جلوگيري نمود .

10-4- نراد ( نام علمي Abies spp ) گونه هاي اين گياهان درختاني زيبا و هميشه سبز هستند .بطور كلي بومي ايران نيست . بطور كلي برخي از گونه هاي بر اساس شكل و خصوصيات رويشي ، پا كوتاه بدن و در تزيينات فضاهاي كوچك و بزرگ به صورت تك درخت ، يا توده اي يا بصورت خطي با فواصل معين كاربرد دارد . برخي نيز در صنايع كاغذ سازي بكار برده مي شوند . ازدياد آن از طريق بذر مي باشد .بطور كلي گونه هاي مختلف آن نسبت به سرما مقاومت دارند . خاك مورد نياز آن شمارشي بوده و تاريخ كاشت آن اوائل بهار يا اوائل پاييزي مي باشد .

11-4 – سرو ( نام علمي Gupre ssus spp   ) داراي گونه هاي مختلفي است :

- سرو نقره اي با نام علمي C.arizenica در اقليم ها از نظر آب و هوائي در مناطق معتدله گرم و سرد بخوبي رشد مي نمايد . ازدياد آن توسط بذر بوده و با توجه به نوع هرسي كه روي آن انجام مي شود به مجموعه هاي فضاي سبز جلوه خاص مي دهد . بطور كلي آنرا بصورت تك درخت ، خطي و يا توده اي كشت مي كنند . اخيرا نيز در حاشيه فضاي سبز بصورت ديواره با فواصل نسبتا كم كشت مي شود .

سروناز (سرد شيرازي با نام علمي C.semper uirens ) ازدياد ان از طريق بذر بدن و بصورت رديفي و خطي كشت مي شوند . شاخه ها و انشعابات آن كوتاه بوده و تاج كاملا باريك و قائم دارد .

خاكهاي سومي غني و عميق را مي پسندد .زمان كاشت آن از آبانماه تا آذر ماه مي باشد .

12-4- كاج ( نام علمي Pinus spp ) درختاني هستند سبز ، برگها به شكل سوزني و 2 تا 5 همه در يك غلاف قرار مي گيرند ، ميوه ها به شكل مخروطي شكل و مستقيم است .درختاني    و جزء باز و اشكال و زرين دارند. خاك مورد نياز آن معمولي با آبياري خوب است . بعضي از گونه هاي آن در خاك معمولي درخاكهاي شني وماسه اي وبعضي نيز در خاكهاي ضعيف دستكاري رشد خوبي دارند . زمان كاشت اين گياه از شهريورماه تا آبانماه است .

روشن ازدياد اين گياه بوسيله بذر بوده كه آنرا با پوششي حدود 3/. سانتي متر دركيسه هاي پلاستيكي درفروردين كاشته ودر سال بعدي در محل اصلي باز كاشت مي شوند .

از گونه هاي مهم اين گياه مي توان به كاج سياه ، كاج كاشفي ، كاج مشهدي و.. اشاره نمود .

13-4- سر و كوهي ( نام علمي Jumperus spp  ) گياهي است هميشه سبز ، برگها سوزني و باريك بوده و بدو صورت درختي (ارس ) و درختچه اي (سرو كوهي ) ديده مي شوند .

خاك مورد نياز آن معمولي وخوب بوده و به محل هاي باز با شخم خوب احتياج دارد . گياه مناسبي و براي كاشت آن شهريور و فروردين ماه مي باشد. ازدياد آن بتوسط بذر بوده و با پوشش 5/1 درجه سانتي گراد در خاك معمولي در فروردين ماه كاشته بعد از اينكه نهالها به 50 درجه سانتي گراد رسيدند و جابجا كردن و بعد از يكسال عمل باز كاشت بايد انجام شود.

14-4 – سرخدار :( نام علمي Taxus baccata ) گياهاني هستند داراي چوب سخت ، هميشه سبز ن برگهاي آن داراي مواد سمي است . خاكهاي خوب با   عميق و مكان مرطوب را بهتر مي پسندد ولي بطور كل خاكهاي آهكي را ترجيح مي دهد–محلهاي آفتابي ياآفتاب سايه براي كاشت آن بسيار مناسب است .بهترين زمان كاشت براي اين گياه شهريور تا آذر يا فروردين تا خرداد و براي هرس فروردين تا ارديبهشت مي باشد . ازدياد آن بتوسط كاشت بذر با عمق 5/2 سانتي گراد در اسفند انجام پذير است .

براي ساخت پرچين يا ديواره سبزبسيارمناسب است(مخصوصا سرخدارهاي طلائي و نقره اي ) .بدين منظور بايستي هرس سر پرچين را هر سال دوبار در ارديبهشت و مرداد بدون هر گونه تاخيري انجام داد . براي كاشت پرچين بايد فاصله كشت هر گياه را به 45 درجه سانتي گراد رسانيد .

اين گياه را مي توان بصورت تك درخت يا توده اي در محوطه هاي چمن كاري نيز كاشت .

15-4- نوش (نام علمي Thuya spp ) گونه اي است هميشه سبز و سوزني برگ ، بصورت درختي و يا بوته اي است ، برگها كوچك و پولكي شكل ، كياهي است كم توقع و در شرايط نامساعد انشعابات آن كمبود رنگ مي كردند. اين گياه به سهولت هرس مي شود ، بهمين دليل در فضاي سبز در تزيينات آنرا به اشكال مختلف فرم مي دهند .

به خاكهاي عميق و    مرطوب و مكانهاي آفتاب رو نيازمند است ، گونه هاي پا كوتاه آن جهت كاشت در باغهاي صخره اي استفاده مي گردد . بصورت تك درختي و رديفي نيز كشت مي كردند . در اينصورت چون مي توان رشد طول وعرض آنرا از طريق هرس كنترل نمود بصورت پرچين كشت در اين صورت در خاك معمولي مرطوب آنرا در شهريور مهر يا اسفند و فروردين به فاصله 60 سانتي گراد كاشته و دوباره دوسال يكي در ارديبهشت و ديگري در تير ماه هرس فرم انجام مي گيرد .

جدول


 

16-4- افرا ( نام علمي Acer spp ) از درختان چوب صنعتي و بعضي زينتي هستند ن داراي خزان و برگهاي پنجه اي متقابل شانه اي شامل 5-3 برگچه نوكدار با دندانه دارهاي نامنظم است . ميوه ها از نوع فندقه داراي دو بال به شكل 8 با زاويه هاي مختلف و در تابستان مي رسند .

افراها در هر نوع خاك بعمل مي آيند ولي گونه هاي مختلف آن در خاكهاي آهكي سازگارتر هستند در مناطق كاملا آفتابي نيز اگر كاشته شوند بهتر است .اين گياه در طول دوره رشد خود به هيچ هرسي نياز ندارد و لي بهتر است در بهار شاخه هاي خشك و بيمار حذف شوند .

بذركاري ، پيوند زني، قلمه زني ، خوابيدن و كشت بافت از جمله راههاي تكثير اين گياهند . انواع واريته هاي افرا عبارتند از :

افراي سياه : گياهي است سريع الارشد و عامه پسند دو جنسي تنها پايه هاي نر آن    زينتي دارند .

-                               افراي  دشتي ارزش تزييني چنداني ندارد .

-                               افراي برگ چناري داراي برگهاي شبيه چنارند .

-                               افراي سرخ داراي برگهاي قرمز ارغواني بوده و گياهي است    مناسب براي پر كردن فضاي خالي بين درختان پا بلند

-                               افراي پوست رنگي : داراي پوستهاي رنگي به رنگ قهوه اي ، خاكستري و. ...

17-4- اقاقيا ( نام علمي Robinia spp ) درختي است با نهالهاي شبيه به گل نخود به صورت خوشه هاي آويزان و بار   معطر كه در ارديبهشت و خرداد ماه ظاهر مي شوند . تقريبا در همه جا رشد مي كنند ولي بهتر است در محلهاي با بادهاي شديد اجتناب نمود چون داراي ساقه هاي تردد و شكننده است .از واريته هاي آن مي توان به دقايقهاي سفيد ، اقاقياي سرخ و اقاقياي چتري (پيوندي ) .

اين گياه زياد متوقع نيست و در هر نوع خاك و هر شرايط آب وهوائي رشد مي كند اما درخاكهاي شود و خيلي كلياتي نسبت به كمبود آهن حساس بوده علائم  كمبود را بصورت از رشدش و سفيد شدگي در برگها نشان مي دهد . اين گياه در مناطق آفتابي تا آفتاب سايه رشد خوبي دارد .

هرس در صورت لزوم از آبان تا بهمن انجام مي شود .

تكثير و ازدياد آن از طريق بذر انجام مي گيرد ، پيوند زني ، پاجوش و ريشه جوش نيز از روشهاي ازدياد آن است .

18-4- ارغوان (نام علمي Cercis spp ) گياهي است با ارتفاع حدود 8 سانتي گراد كه به كم آبي مقاومت خوبي دارد . ابتدا بصورت بوته رشد مي كند . ، خوشه هاي گل نخود شكل و صورتي آن در روي شاخه هاي سخت قبل از آنكه برگهاي ساده قلبي شكل آن ظاهر شوند باز مي كردند . ارغوان گل سفيد نيز وجود دارد .

درخاكهاي گچي وآهكي بخوبي رشد مي كند و نياز به آفتاب كامل دارد . در صورت نياز بعد از گلدهي شاخه هاي مسن و شكسته را مي توان هرس نمود.

بذركاري بهترين تكثير ارغوان بون كه بايستي مد نظر داشت معمولا در اواخر فروردين و اوائل ارديبهشت در عمق 1 سانتي گراد با پوشش از ماسه كاشته شوند .

19-4- بيد (نام علمي SaLix spp ) گياهاني هستند با خصوصيات ذيل : سريع الرشد ، رطوبت پسند ، برگهاي دراز و كشيده و داراي شاتونهاي گل .

ازانواع آن مي توان به بيد سفيد ، بيد مجنون ، بيد معلق ، بيد سرخ ، بيد براق ، بيد قري ، بيد بنفش ، بيد مشك و ... اشاره نمود . در خاكهاي سومي عمقيق و آفتاب كامل بسيار عالي رشد مي كند در اماكني كه داراي مانداب هستند مانند بركه هاي فضاي سبز نيز رشد خوبي دارد .

شاخه هاي ناخواسته و پاجوش ها را مي توان در زمستان حذف كرد . هرس شديد تر نيز براي واريته هاي پوست رنگي توصيه مي شود .

سرشاخه هاي اين گياه به راحتي در آب ريشه دار مي شوند .قله ، بذر كاري ، و پيوند زني نيز از ديگر راههاي تكثير اين گياه است (پيوند بيد قري روي بيد معمولي ) .

20-4- چنار ( نام علمي Platanus spp ) درختي است پهن برگ و خزان كننده با رشدي خوب و نهايتا تا ارتفاع 25 متر مي رسد . برگها با پهنك داراي 5 تا 7 قطعه دندانه دار هستند و در زير برگها كركهائي ديده مي شود . ميوه ها توپا شكل و پشمالود داراي دنباله هستند كه در پاييز مي رسند .

تنها مشكل اين درخت ايجاد آلرژي است كه به خاطر كرده هايي است كه در برگها جوان بيشتر وجود دارد . همچنين بعلت داشتن ريشه هاي سطحي در انتخاب محل كاشت آن بايستي وقت كافي بعمل آورد زيرا در مقابل بادهاي تند مقاومت كمي از خود نشان مي  دهند . در هر نوع خاك مرطوبي بخوبي رشد مي كند ، در PH هاي قليائي و خاكهاي لومي ، سازش دارد . خاكهاي خشك وجب ايجاد خسارت دراين گياه خواهد شد ضمنا بهتر است در مكانهاي آفتابي و آفتاب سايه كاشته شود .

در صورت لزوم بايستي ساقه هاي ناخواسته را در آبان تا بهمن از روي گياه هرس نمود. بهترين دوش تكثير اين گياه استفاده از قلمه هاي شاخه هاي پا جوش دو ساله ( يا يكساله قوي ) آنست . از طريق بذر نيز بيشتر مي توان اقدام نمود .اما چون رشد نهالچه هاي آن بسيار كم است معمولا مرسوم نيست .

بايستي در نظر داشت كه پايه هاي بوجود آمده از بذر معمولا قوي تر از پايه هاي حاصله ازقلمه هستند و توصيه مي شود هر چند سال يكبار تكثير غير جنسي از طريق كاشت بذر اقدام به توليد نهال نمود چون احتمال مي رود و اثرات خزان زودرس چنار در تير ماه و كاهش مقاومت اين گياه به تنشهاي محيطي دراثر ازدياد همه ساله آن ازطريق قلمه مي باشد كه طي ساليان متمادي ادامه داشته و تشديد نيز شده است .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 15:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 158

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس